1 00:00:14,880 --> 00:00:16,440 ‫♪ هی، هی ♪ 2 00:00:16,520 --> 00:00:18,080 ‫♪ هی، هی ♪ 3 00:00:18,160 --> 00:00:19,760 ‫♪ هی، هی ♪ 4 00:00:19,840 --> 00:00:21,200 ‫♪ هی، هی ♪ 5 00:00:21,280 --> 00:00:24,560 ‫♪ نمی‌دونم دنبال چی می‌گردی ♪ 6 00:00:24,640 --> 00:00:27,920 ‫♪ پیداش نکردی، عزیزم ♪ ‫♪ خیلی مشخصه ♪ 7 00:00:28,000 --> 00:00:31,360 ‫♪ منو تیکه پاره کردی ♪ ‫♪ منو پخش و پلا کردی ♪ 8 00:00:31,440 --> 00:00:34,800 ‫♪ در گرد و غبار زمان ♪ 9 00:00:34,880 --> 00:00:36,480 ‫♪ هی، هی ♪ 10 00:00:36,560 --> 00:00:38,160 ‫♪ هی، هی ♪ 11 00:00:38,240 --> 00:00:39,800 ‫♪ هی، هی ♪ 12 00:00:39,880 --> 00:00:41,400 ‫♪ هی، هی ♪ 13 00:00:41,480 --> 00:00:44,280 ‫♪ و می‌بینی که پای شهوت وسط نیست ♪ 14 00:00:44,360 --> 00:00:45,200 ‫♪ نیست ♪ 15 00:00:48,320 --> 00:00:49,320 ‫ممنونم 16 00:01:09,360 --> 00:01:10,960 ‫یه کم از این مخلوط میوه خشک ‫و جو می‌خوری؟ 17 00:01:12,560 --> 00:01:13,680 ‫خوشمزه‌س 18 00:01:38,800 --> 00:01:42,720 ‫♪ نتونستی مردی بشی که ♪ ‫♪ خیلی دوستش دارم ♪ 19 00:01:43,440 --> 00:01:48,200 ‫♪ انگار نمی‌دونی یا برات ♪ ‫♪ مهم نیست قلبت به دنبال چیه ♪ 20 00:01:48,280 --> 00:01:49,480 ‫از این یکی خوشم میاد 21 00:01:49,560 --> 00:01:51,920 ‫♪ دیگه نمی‌شناسمش ♪ 22 00:01:52,000 --> 00:01:54,200 ‫♪ جایی که قبلا دراز می‌کشید هیچی نیست ♪ 23 00:01:54,280 --> 00:01:57,080 ‫خوشت نیومد؟ 24 00:01:58,080 --> 00:02:00,000 ‫♪ همینطوری پیش میره ♪ 25 00:02:00,680 --> 00:02:03,080 ‫♪ هیچی خوب نیست، خسته شدم ♪ 26 00:02:03,160 --> 00:02:05,640 ‫♪ ایمانم رو از دست دادم ♪ 27 00:02:05,720 --> 00:02:07,920 ‫♪ حسم اینطوریه ♪ 28 00:02:08,000 --> 00:02:10,120 ‫♪ سردم و شرمنده ♪ 29 00:02:10,200 --> 00:02:12,800 ‫♪ لخت روی زمین افتادم ♪ 30 00:02:12,880 --> 00:02:14,120 ‫♪ توهم هرگز... ♪ 31 00:02:15,920 --> 00:02:17,880 ‫مطمئنی برای این کار آماده‌ای؟ 32 00:02:20,920 --> 00:02:22,640 ‫دیروز با مدیرت حرف زدم... 33 00:02:22,720 --> 00:02:26,040 ‫و پیشنهاد داد که بد نیست ‫یه مدت دانش‌آموز روزانه بشی 34 00:02:26,120 --> 00:02:27,120 ‫چرا؟ 35 00:02:27,920 --> 00:02:30,880 ‫خب، فقط تا وقتی که ‫شرایط آسونتر بشه 36 00:02:32,240 --> 00:02:34,080 ‫می‌تونی پیش من توی هایگرو بمونی 37 00:02:35,000 --> 00:02:36,000 ‫راحتم 38 00:02:36,560 --> 00:02:38,400 ‫یا پیش مامان‌بزرگ توی ویندزور 39 00:02:41,760 --> 00:02:46,160 ‫خب، مشخصه انتخابش با توست. ‫فقط می‌خوام با سرعت خودت پیش بری 40 00:02:46,240 --> 00:02:47,240 ‫سرعت من اینه 41 00:02:49,120 --> 00:02:51,760 ‫می‌خوام هر چه زودتر اوضاع ‫به حالت عادی برگرده 42 00:02:55,600 --> 00:02:56,600 ‫قربان 43 00:03:04,200 --> 00:03:05,400 ‫چطوری، ویلیام؟ 44 00:03:06,320 --> 00:03:07,880 ‫از دیدنت خوشحالم. ممنون 45 00:03:10,080 --> 00:03:13,360 ‫- خوشحالیم که پیش ما برگشتی ‫- ممنونم، قربان 46 00:03:24,960 --> 00:03:26,000 ‫الو؟ 47 00:03:26,080 --> 00:03:27,600 ‫چطور پیش رفت؟ 48 00:03:27,680 --> 00:03:28,680 ‫مهربونی 49 00:03:29,760 --> 00:03:32,040 ‫اگه بخوام راستشو بگم ‫یه ذره ناخوشایند بود 50 00:03:32,680 --> 00:03:34,920 ‫انگار یه جورایی با من چپ افتاده 51 00:03:35,880 --> 00:03:36,880 ‫خب... 52 00:03:38,120 --> 00:03:40,440 ‫- بهش زمان بده ‫- منم همینو گفتم، زمان بده 53 00:03:40,520 --> 00:03:42,360 ‫هر کی بود درک می‌کرد، ولی... 54 00:03:44,240 --> 00:03:47,520 ‫عجله داشت زودتر برگرده ‫مدرسه و ازم دور بشه 55 00:03:49,680 --> 00:03:51,560 ‫گفتی که از مدیرش خوشش میاد 56 00:03:51,640 --> 00:03:53,200 ‫بله، دکتر گیلی 57 00:03:53,280 --> 00:03:54,680 ‫بازم جای امیدواریه 58 00:03:54,760 --> 00:03:58,120 ‫مطمئنم این روزها بهتر می‌تونین ‫چنین وضعیتی رو حل کنن 59 00:03:58,200 --> 00:04:02,160 ‫بیاین امیدوار باشیم. اصلا دوست نداشتم ‫در روزگار من توی گوردون‌استون بود 60 00:04:02,680 --> 00:04:04,120 ‫راه‌حل‌شون برای بیرون اومدن از حالت غم... 61 00:04:04,200 --> 00:04:07,200 ‫دوش آب سرد و پیاده‌روی طولانی ‫به اونطرف کشور می‌بود 62 00:04:07,280 --> 00:04:08,400 ‫مگه چه اشکالی داره؟ 63 00:04:08,480 --> 00:04:11,720 ‫بهتر از اینکه زیادی شلوغش کنی ‫و نازنازی بار بیای 64 00:04:11,800 --> 00:04:14,360 ‫بله. خب، از این لحاظ با هم فرق داریم 65 00:04:14,440 --> 00:04:15,440 ‫اوهوم 66 00:04:15,480 --> 00:04:17,160 ‫توی مدرسه دوستی داره؟ 67 00:04:17,680 --> 00:04:20,040 ‫البته. این چه سوالیه 68 00:04:20,120 --> 00:04:21,440 ‫چرا؟ تو نداشتی 69 00:04:21,520 --> 00:04:23,160 ‫درسته 70 00:04:26,040 --> 00:04:28,240 ‫خب، بهتره پیش دار و دسته‌ش باشه 71 00:04:29,480 --> 00:04:30,760 ‫هواشو دارن 72 00:04:31,320 --> 00:04:32,320 ‫اوهوم 73 00:04:32,760 --> 00:04:34,720 ‫گاهی، به عنوان پدر و مادر... 74 00:04:34,800 --> 00:04:36,920 ‫باید شکست رو قبول کنیم 75 00:04:37,760 --> 00:04:38,760 ‫اوهوم 76 00:04:40,960 --> 00:04:43,720 ‫- بسیار خب. به زودی باهات حرف می‌زنم. ‫- باشه 77 00:05:02,320 --> 00:05:06,000 ‫دو بسته رسیده. ‫یکی از طرف مدرسه 78 00:05:06,080 --> 00:05:09,360 ‫بیش از ۶۰۰ پسر حس کردن ‫باید بهت تسلیت بگن 79 00:05:10,560 --> 00:05:11,560 ‫خیلی لطف دارن 80 00:05:13,160 --> 00:05:16,720 ‫و این یکی حاوی نامه‌هایی ‫از سرتاسر دنیاست 81 00:05:18,200 --> 00:05:20,320 ‫فکر کنم بیشتر از طرف خانم‌های جوانه 82 00:05:22,280 --> 00:05:25,240 ‫اگه چیزی لازم داشتی، ‫می‌دونی من کجام 83 00:05:58,160 --> 00:06:01,480 ‫ویلیام عزیز، همدیگه رو نمی‌شناسیم 84 00:06:01,560 --> 00:06:04,440 ‫دو سال بزرگتر از توام ‫و در یه خونه متفاوت زندگی می‌کنم... 85 00:06:04,520 --> 00:06:07,120 ‫ولی می‌خواستم برات نامه ‫بنویسم و بهت تسلیت بگم 86 00:06:07,640 --> 00:06:10,320 ‫فکرشم نمی‌تونم بکنم چه دورانی ‫رو داری می‌گذرونی 87 00:06:10,400 --> 00:06:14,040 ‫لطفا خیالت جمع باشه، همه ‫در ساختمون بی هواتو داریم 88 00:06:14,120 --> 00:06:15,560 ‫اندرو هارتلی پاتز 89 00:06:17,080 --> 00:06:18,400 ‫ویلز عزیز... 90 00:06:19,560 --> 00:06:21,520 ‫همه به خاطر از دست دادن ‫مادرت ناراحت شدیم 91 00:06:22,280 --> 00:06:24,840 ‫فقط بدون پسرهای انجمن کنارت هستن... 92 00:06:24,920 --> 00:06:26,680 ‫اگه چیزی لازم داشتی... 93 00:06:26,760 --> 00:06:31,040 ‫از جمله اولین تجربه پلی‌استیشن ‫و بی‌نهایت فنجون چای در خدمتت هستیم 94 00:06:32,200 --> 00:06:36,000 ‫ویلیام عزیز، همه ما در تیم واترپلو ‫به فکرت هستیم... 95 00:06:36,080 --> 00:06:39,000 ‫و مشتاقیم هر وقت که حاضر بودی ‫به جمع ما برگردی 96 00:06:40,280 --> 00:06:41,960 ‫ترجیح میدیم زودتر بیای... 97 00:06:42,040 --> 00:06:44,000 ‫آخه کیندرسلی به اندازه ‫تو دروازه‌بان خوبی نیست 98 00:06:48,920 --> 00:06:53,320 ‫ویلیام عزیز، به خاطر غمت ‫خیلی ناراحتم 99 00:06:53,400 --> 00:06:56,480 ‫مادرم همیشه عاشق خانواده سلطنتی بوده... 100 00:06:56,560 --> 00:06:58,520 ‫به خصوص شاهدخت دایانا 101 00:06:58,600 --> 00:07:02,520 ‫گفتش یه فرشته بوده ‫و می‌دونم تو هم یه فرشته‌ای 102 00:07:03,120 --> 00:07:06,760 ‫عکسم رو همراه نامه می‌فرستم. ‫دوستام میگن خیلی خوشگلم... 103 00:07:06,840 --> 00:07:10,600 ‫ویلیام عزیز، با کت شلوار و کراوات ‫خیلی ناز میشی 104 00:07:10,680 --> 00:07:14,240 ‫مطمئنم وقتی شاه بشی و ‫تاج روی سرت بذاری خیلی جذاب میشی 105 00:07:14,320 --> 00:07:17,680 ‫مطمئنم بدن خیلی خوشگلی داری ‫چون کلی ورزش می‌کنی 106 00:07:18,400 --> 00:07:20,360 ‫عروسک مورد علاقه‌مو برات فرستادم 107 00:07:21,040 --> 00:07:23,040 ‫مثل من نرم و بغلی ـه 108 00:07:23,120 --> 00:07:25,640 ‫لطفا وقتی هر شب روی تخت ‫هستی محکم بغلش کن... 109 00:07:25,720 --> 00:07:28,840 ‫و به من فکر کن. ‫امیدوارم بهت آرامش بده... 110 00:07:28,920 --> 00:07:33,080 ‫ویلیام عزیز، خیلی شجاعی که پشت ‫تابوت مادرت راه میری 111 00:07:33,160 --> 00:07:34,720 ‫مدام بهش فکر می‌کنم 112 00:07:35,920 --> 00:07:38,280 ‫پارسال مامانمو به خاطر سرطان از دست دادم... 113 00:07:38,360 --> 00:07:41,080 ‫و در هر دقیقه از روز بهش فکر می‌کنم 114 00:07:41,720 --> 00:07:43,360 ‫می‌دونم از درون چه حسی داری 115 00:07:44,320 --> 00:07:45,680 ‫تنها نیستی 116 00:07:46,880 --> 00:07:48,880 ‫این آدم‌ها منتظرن ببینن... 117 00:07:49,960 --> 00:07:52,720 ‫خونواده شاهدخت در ‫آخرین سفرش همراهی‌ش می‌کنن 118 00:07:53,880 --> 00:07:57,280 ‫و خونواده سلطنتی جلوی ‫دروازه‌های کاخ باکینگهام ایستادن... 119 00:07:57,360 --> 00:07:59,560 ‫منتظرن دقیقا همین کار رو بکنن 120 00:08:10,561 --> 00:08:15,561 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 121 00:08:15,562 --> 00:08:20,562 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 122 00:08:20,563 --> 00:08:25,563 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 123 00:08:25,564 --> 00:08:30,564 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 124 00:08:30,565 --> 00:08:35,565 ‫مترجم: Highbury 125 00:09:18,360 --> 00:09:20,280 ‫- ضربه خوبی بود، رفیق ‫- ضربه خوبی بود 126 00:09:20,360 --> 00:09:21,640 ‫- ضربه عالی بود ‫- زود باش، رفیق! 127 00:09:24,280 --> 00:09:27,280 ‫ولز، دکتر گیلی می‌خواد ‫تو رو توی اتاقش ببینه 128 00:09:27,360 --> 00:09:29,240 ‫باشه. اینو بگیر 129 00:09:29,320 --> 00:09:31,520 ‫تا یه مدت، گمون کنم... 130 00:09:31,600 --> 00:09:34,560 ‫همه مدام یه سوال می‌پرسن ‫که حالت چطوره 131 00:09:34,640 --> 00:09:37,320 ‫ولی به عنوان معلم و مدیرت... 132 00:09:38,280 --> 00:09:39,800 ‫راستش وظیفه منه 133 00:09:39,880 --> 00:09:40,880 ‫خوبم 134 00:09:41,680 --> 00:09:43,520 ‫- مطمئنی؟ ‫- بله، آقا 135 00:09:47,200 --> 00:09:49,760 ‫اینو می‌پرسم چون مدرسه ‫درخواستی برای... 136 00:09:49,840 --> 00:09:52,400 ‫حضور تو در یه مراسم رسمی دریافت کرده 137 00:09:54,200 --> 00:09:56,320 ‫مطمئنم که می‌ودونی ‫ملکه و دوک ادینبورگ... 138 00:09:56,400 --> 00:09:59,680 ‫امسال سالگرد ازدواج ‫طلایی‌شونو جشن می‌گیرن 139 00:09:59,760 --> 00:10:03,080 ‫همونطور که تصور می‌کنی، ‫تعداد زیادی از مراسم یادبود برگزار میشه 140 00:10:06,520 --> 00:10:08,960 ‫اصرار دارم حق رد کردن بهت داده بشه 141 00:10:10,120 --> 00:10:11,600 ‫و اگه این کار رو بکنی... 142 00:10:11,680 --> 00:10:14,000 ‫مطمئن میشم همه کاملا درکش کنن 143 00:10:14,080 --> 00:10:15,960 ‫نه، اشکالی نداره. ‫انجامش میدم 144 00:10:18,240 --> 00:10:19,240 ‫واقعا؟ 145 00:10:24,880 --> 00:10:28,600 ‫خب، خبر خوب اینه که ‫فقط نصف روز بهت نیاز دارن... 146 00:10:28,680 --> 00:10:30,240 ‫که شروع میشه با... 147 00:10:31,640 --> 00:10:35,080 ‫یه عکس رسمی در کاخ باکینگهام... 148 00:10:35,760 --> 00:10:38,920 ‫بعدش مراسم شکرگزاری ‫در صومعه وست‌‌مینستر برگزار میشه... 149 00:10:39,000 --> 00:10:42,320 ‫و بعدش در دانشکده سلطنتی نیروی ‫دریایی در گرینویچ ناهار می‌خوری 150 00:10:47,520 --> 00:10:49,720 ‫گوش کن، با معلم خصوصی‌ت حرف زدم 151 00:10:50,560 --> 00:10:52,680 ‫بهم میگه که زیادی داری ‫به خودت فشار میاری 152 00:10:53,840 --> 00:10:55,800 ‫ساعت‌ها توی کتابخونه می‌مونی 153 00:10:55,880 --> 00:10:57,480 ‫جلسات فوق برنامه میری 154 00:11:05,680 --> 00:11:07,160 ‫می‌دونم پرت کردن حواس ‫به آدم کمک می‌کنه 155 00:11:09,680 --> 00:11:12,160 ‫چند سال پیش، همسرم ‫خبرهای بدی گرفت 156 00:11:12,240 --> 00:11:13,240 ‫یه... 157 00:11:14,360 --> 00:11:15,960 ‫تشخیص دادن سرطان خون داره 158 00:11:17,000 --> 00:11:18,560 ‫خانم گیلی الان بهتر شده 159 00:11:19,440 --> 00:11:20,440 ‫ولی اون موقع... 160 00:11:21,480 --> 00:11:24,440 ‫هیچکدوم به خودمون ‫اجازه ندادیم یه قدم به عقب برداریم... 161 00:11:25,560 --> 00:11:27,080 ‫و یه لحظه صبر کنیم... 162 00:11:28,600 --> 00:11:29,680 ‫آرومتر پیش بریم... 163 00:11:30,600 --> 00:11:32,600 ‫و اتفاقی که واقعا ‫افتاده بود رو هضم کنیم 164 00:11:37,680 --> 00:11:40,200 ‫نکته‌ای دیگه بوده که ‫بخواین در موردش با من حرف بزنین، آقا؟ 165 00:11:48,080 --> 00:11:49,080 ‫نه 166 00:11:52,920 --> 00:11:54,320 ‫سه، دو، یک 167 00:11:56,000 --> 00:11:57,000 ‫ممنونم 168 00:11:58,800 --> 00:12:00,240 ‫سه، دو، یک 169 00:12:00,920 --> 00:12:03,160 ‫قربان، ممنونم. سه، دو، یک 170 00:12:04,720 --> 00:12:06,640 ‫ویلیام، همینطوری بخند، عزیزم 171 00:12:07,320 --> 00:12:08,920 ‫سه، دو، یک 172 00:12:21,800 --> 00:12:23,600 ‫- خب، یه شورشه ‫- آره 173 00:12:24,920 --> 00:12:25,800 ‫بیا 174 00:12:25,880 --> 00:12:28,080 ‫- نه، مرسی ‫- کلی شامپاین توش ریختم 175 00:12:28,960 --> 00:12:30,520 ‫زود باش، می‌دونی که دلت می‌خواد 176 00:12:33,720 --> 00:12:38,040 ‫از ۱۹۷۸ به اینور یه روز رو هم بدون ‫نعناع نگذروندم. فکرشو بکن! 177 00:12:38,120 --> 00:12:39,120 ‫اه... 178 00:12:40,720 --> 00:12:44,320 ‫هیچی از کرم فوندانت نعناع بهتر نیست... 179 00:12:51,640 --> 00:12:52,800 ‫مدرسه چطوره؟ 180 00:12:52,880 --> 00:12:53,880 ‫افتضاح 181 00:12:55,520 --> 00:12:56,520 ‫برای منم 182 00:13:01,080 --> 00:13:02,840 ‫- همه خیلی... ‫- عجیب شدن 183 00:13:03,440 --> 00:13:05,520 ‫راستش، می‌خواستم بگم مهربون 184 00:13:05,600 --> 00:13:06,800 ‫همینش عجیبه 185 00:13:07,520 --> 00:13:09,080 ‫همه چقدر مهربون شدن 186 00:13:10,240 --> 00:13:13,640 ‫بیشتر دوست دارم همه به ‫حالت عادی برگردن 187 00:13:20,120 --> 00:13:21,760 ‫حواست باشه. بابا داره میاد 188 00:13:22,960 --> 00:13:24,520 ‫بسیار خب. بریم؟ 189 00:13:31,120 --> 00:13:33,240 ‫چندین اسم و چهره هست... 190 00:13:33,320 --> 00:13:36,040 ‫که وقتی میان به سمت‌تون باید ‫وانمود کنین یادتون هست 191 00:13:36,120 --> 00:13:38,200 ‫ژان، دوک بزرگ لوکزامبورگ... 192 00:13:38,280 --> 00:13:40,200 ‫نزدیک هشتاد سالشه و ‫سیبیل سفیدی داره 193 00:13:40,280 --> 00:13:42,600 ‫آلبرت دوم، پادشاه بلژیک... 194 00:13:42,680 --> 00:13:45,320 ‫با عینک بزرگ، شبیه یه مدیر بانکه 195 00:13:45,400 --> 00:13:48,400 ‫همسرش، ملکه پائولا، بلوند و ایتالیایی... 196 00:13:48,480 --> 00:13:52,680 ‫و دوست دارم شرط ببندم که با ‫یه کلاه خیلی عظیم و بیش از حد رنگی میاد 197 00:13:52,760 --> 00:13:55,200 ‫و شاه هارالد از نروژ... 198 00:13:55,280 --> 00:13:58,520 ‫کچله و سرش مثل یه تخم‌مرغه 199 00:13:58,600 --> 00:13:59,960 ‫سرباز سلطنتی! 200 00:14:00,040 --> 00:14:02,120 ‫دوش‌فنگ! 201 00:14:07,240 --> 00:14:08,080 ‫قربان 202 00:14:57,880 --> 00:15:01,240 ‫جنون‌آمیز بود. ‫انگار یه ستاره پاپ اومده 203 00:15:01,320 --> 00:15:02,760 ‫تعجب نمی‌کنم 204 00:15:03,800 --> 00:15:05,280 ‫پسر خیلی خوش‌تیپی ـه 205 00:15:05,880 --> 00:15:08,680 ‫فکر نمی‌کنم خونواده‌م می‌دونست ‫باید دقیقا چی کار کنه 206 00:15:09,400 --> 00:15:12,520 ‫تمام اینا یه حس آشنای ‫خیلی خاص داره 207 00:15:13,320 --> 00:15:14,240 ‫منظورت دایاناست؟ 208 00:15:14,320 --> 00:15:17,040 ‫شباهت بسیار زیادی به مادرش داره 209 00:15:17,120 --> 00:15:18,160 ‫بله 210 00:15:18,240 --> 00:15:19,720 ‫و تماشاش دردناکه... 211 00:15:19,800 --> 00:15:22,760 ‫چون برخلاف دایانا، ‫ویل یه پسر خیلی خجالتیه... 212 00:15:23,520 --> 00:15:25,760 ‫با این همه توجه راحت نیست 213 00:15:25,840 --> 00:15:27,080 ‫خب، کی راحته؟ 214 00:15:27,160 --> 00:15:28,880 ‫پس به حمایت تو نیاز داره 215 00:15:28,960 --> 00:15:32,360 ‫سعی می‌کنم، ولی کار ‫رو برام آسون نمی‌کنه 216 00:15:32,880 --> 00:15:36,360 ‫این روز خیلی کم حرف شده، ‫تقریبا میشه گفت خشن شده 217 00:15:36,440 --> 00:15:38,480 ‫مسئله این نیست که تو ‫چه برداشتی ازش داشته باشی 218 00:15:38,560 --> 00:15:41,440 ‫و منم چندان الگوی ‫خوبی براش نبودم که ازم پیروی کنه 219 00:15:41,520 --> 00:15:44,480 ‫دوک ادینبورگ به زحمت دو کلمه ‫از دهنش بیرون می‌اومد یا... 220 00:15:45,000 --> 00:15:46,880 ‫پدر مهربونی برام نبود 221 00:15:46,960 --> 00:15:50,400 ‫چندان تعجبی نداره چون پدر خودش ‫هم چندان پدری کردن بلد نبود 222 00:15:50,480 --> 00:15:54,360 ‫متاسفانه در این خونواده رابطه ‫بین پدرها و پسرها زیاد خوب نیست 223 00:15:54,440 --> 00:15:56,400 ‫و می‌دونی نظرم در موردش چیه 224 00:15:58,920 --> 00:15:59,920 ‫بهونه خوبی نیست 225 00:15:59,960 --> 00:16:01,160 ‫اصلا نیست 226 00:16:01,760 --> 00:16:04,000 ‫پسرها الان بیشتر از هر ‫وقتی بهت نیاز دارن 227 00:16:04,080 --> 00:16:05,440 ‫و اگه اجازه دارم بگم... 228 00:16:05,520 --> 00:16:06,640 ‫راحت باش 229 00:16:06,720 --> 00:16:08,240 ‫تو هم بهشون نیاز داری 230 00:16:11,280 --> 00:16:13,320 ‫کدوم مردی می‌تونه به ‫خودش نگاه کنه... 231 00:16:13,400 --> 00:16:15,960 ‫اگه پدر باشه و بدونه ‫پدر خوبی نبوده؟ 232 00:16:39,200 --> 00:16:40,040 ‫میشه یه کوچولو حرف بزنیم؟ 233 00:16:48,400 --> 00:16:50,560 ‫یکی از دفتر شاهزاده ولز زنگ زد... 234 00:16:50,640 --> 00:16:52,640 ‫پرسید میشه پدرت بیاد و تو رو ببینه 235 00:16:54,400 --> 00:16:55,400 ‫اینجا؟ 236 00:16:55,840 --> 00:16:57,680 ‫گفتم می‌تونین از دفترم ‫استفاده کنین 237 00:17:09,120 --> 00:17:10,120 ‫روز ولنتاین میاد 238 00:17:13,000 --> 00:17:14,000 ‫آره 239 00:17:16,960 --> 00:17:17,960 ‫دوست داری... 240 00:17:19,600 --> 00:17:21,440 ‫مایلی اونا رو بریزم دور؟ 241 00:17:24,280 --> 00:17:25,280 ‫ممنونم 242 00:17:26,400 --> 00:17:27,880 ‫سال بعد هم هست 243 00:17:42,240 --> 00:17:43,240 ‫قربان 244 00:17:55,360 --> 00:17:57,840 ‫امیدوارم برات مزاحمتی ایجاد نکرده باشم 245 00:18:00,400 --> 00:18:01,600 ‫فقط می‌خواستم ببینم... 246 00:18:02,600 --> 00:18:03,600 ‫حال و روزت چطوره 247 00:18:05,400 --> 00:18:06,400 ‫خوبم 248 00:18:09,880 --> 00:18:10,880 ‫و مدرسه چی؟ 249 00:18:12,760 --> 00:18:13,760 ‫خوبه 250 00:18:15,120 --> 00:18:16,120 ‫دوستانت؟ 251 00:18:16,800 --> 00:18:17,800 ‫خوبن 252 00:18:19,720 --> 00:18:22,600 ‫شنیدم که رکورد مدرسه... 253 00:18:22,680 --> 00:18:25,040 ‫در شنای ۵۰ متر رو شکستی 254 00:18:25,120 --> 00:18:26,360 ‫رکورد سال اولی‌ها رو 255 00:18:26,440 --> 00:18:27,440 ‫آفرین 256 00:18:37,760 --> 00:18:40,640 ‫دیروز با هری حرف زدم... 257 00:18:42,120 --> 00:18:44,960 ‫بهش پیشنهاد دادم شاید ‫برای همه‌مون خوب باشه... 258 00:18:45,800 --> 00:18:47,080 ‫به دیدن گور مامان بریم 259 00:18:49,680 --> 00:18:50,840 ‫چند تا گل روش بذاریم 260 00:19:05,800 --> 00:19:07,800 ‫شاید، شاید زیادی زوده 261 00:19:18,320 --> 00:19:19,880 ‫یه مورد دیگه بود 262 00:19:20,920 --> 00:19:26,120 ‫دوست دارم هر دوی شما در ‫عید پاک با من بیاین بریم کانادا 263 00:19:27,480 --> 00:19:30,640 ‫هدف اینه که چندین ‫دیدار رسمی رو... 264 00:19:30,720 --> 00:19:33,920 ‫با تعطیلات چهار روزه اسکی ‫در ویسلر ترکیب کنیم 265 00:19:35,160 --> 00:19:39,000 ‫- خودمون سه تا ‫- برای دیدن دوستهام برنامه ریختم 266 00:19:43,200 --> 00:19:45,720 ‫فکر کنم برامون خوب باشه 267 00:19:46,760 --> 00:19:47,880 ‫به عنوان یه خونواده 268 00:19:49,200 --> 00:19:50,400 ‫و برای تو 269 00:19:50,480 --> 00:19:51,520 ‫و هری 270 00:19:54,560 --> 00:19:55,800 ‫رنج‌آور بود 271 00:19:56,560 --> 00:20:00,360 ‫- حداقل تلاشت رو کردی ‫- بله، و بدجور زد توی ذوقم 272 00:20:00,440 --> 00:20:01,960 ‫خب، حق داره 273 00:20:02,920 --> 00:20:05,160 ‫تصور کن من اجازه داشتم اینطوری ‫با پدرم حرف بزنم 274 00:20:05,240 --> 00:20:06,840 ‫نسل متفاوتی هستن 275 00:20:06,920 --> 00:20:08,680 ‫راستش، سیاه و کبود شدم 276 00:20:08,760 --> 00:20:11,760 ‫خب، بخشی از وظیفه پدر بودن همینه... 277 00:20:11,840 --> 00:20:15,640 ‫که به باور من، احتمالا مهمترین ‫وظیفه‌ای که تا به حال داشتی 278 00:20:16,280 --> 00:20:17,600 ‫می‌دونم 279 00:20:17,680 --> 00:20:19,000 ‫نه، نمی‌دونی 280 00:20:20,600 --> 00:20:23,280 ‫فکر می‌کنی می‌دونی. ‫ولی مشخصه واقعا نمی‌دونی 281 00:20:23,360 --> 00:20:25,040 ‫وقتی فهمیدی من می‌فهمم ‫و اونوقت بهت می‌فهمونم 282 00:20:26,680 --> 00:20:27,680 ‫باشه! 283 00:20:30,280 --> 00:20:31,920 ‫خدایا، چقدر دلم برات تنگ شده 284 00:20:33,760 --> 00:20:34,960 ‫کِی می‌تونم ببینمت؟ 285 00:20:35,760 --> 00:20:36,760 ‫هنوز نه 286 00:20:37,440 --> 00:20:38,720 ‫- آره ‫- زیادی زوده 287 00:20:38,800 --> 00:20:39,800 ‫بله 288 00:20:40,400 --> 00:20:42,520 ‫زندان نظرات عمومی 289 00:20:44,520 --> 00:20:46,840 ‫تو در این شرایط چطوری؟ خوبی؟ 290 00:20:47,880 --> 00:20:50,040 ‫آخرین کسی که باید ‫نگرانش باشی منم 291 00:20:50,920 --> 00:20:52,280 ‫خیلی زیاد صبور بودی 292 00:20:52,960 --> 00:20:53,960 ‫خیلی دلیر بودی 293 00:20:54,760 --> 00:20:58,240 ‫چقدر در تمام این ماجراها ‫رنج کشیدی، طفلکی عزیزم 294 00:20:58,320 --> 00:20:59,680 ‫وای وای، چقدر من بدبختم 295 00:21:01,120 --> 00:21:03,280 ‫شرایط بسیار استثنایی هستن 296 00:21:03,360 --> 00:21:04,360 ‫اوهوم 297 00:21:06,080 --> 00:21:07,080 ‫خوبم 298 00:21:07,680 --> 00:21:08,840 ‫فردا حرف می‌زنیم 299 00:21:24,200 --> 00:21:25,920 ‫خب، باشه، به نظر میاد خوبه 300 00:21:26,000 --> 00:21:28,680 ‫آره، می‌تونین در اسناد برنامه ‫سفر رو ببینین... 301 00:21:28,760 --> 00:21:34,000 ‫لحظاتی برای استراحت شما هست 302 00:21:34,080 --> 00:21:36,440 ‫مرد ایتالیایی کیه؟ 303 00:21:37,280 --> 00:21:39,160 ‫- ماسیمو بوئنو ‫- دهنتو خوب باز کن 304 00:21:39,240 --> 00:21:41,240 ‫در هایگرو باهاش آشنا شدیم... 305 00:21:41,320 --> 00:21:42,320 ‫زود باش 306 00:21:43,800 --> 00:21:46,400 ‫آدم به نسبت خوبیه، نه؟ 307 00:21:46,480 --> 00:21:50,240 ‫فکر کنم خیلی آدم پُریه، ‫و به ظاهر قصد دارن... 308 00:21:52,080 --> 00:21:56,280 ‫برنامه بریزن تا... 309 00:21:58,280 --> 00:21:59,280 ‫در خارج از کشور... 310 00:22:01,880 --> 00:22:04,760 ‫برای جوانان محروم جایی در نظر بگیرن 311 00:22:04,840 --> 00:22:07,240 ‫می‌‌خوان سازمان پرنس تراست ‫عامل اصلی این جریان باشه 312 00:22:07,320 --> 00:22:09,120 ‫- خب، بسیار جالبه ‫- آره 313 00:22:09,200 --> 00:22:10,200 ‫که... 314 00:22:12,120 --> 00:22:15,160 ‫که به کدوم کشورها فکر می‌کنی؟ 315 00:22:15,760 --> 00:22:19,320 ‫یه ایده مشترک با ایتالیا و ‫سوئده، پس فکر کنم... 316 00:22:19,840 --> 00:22:21,320 ‫اوه! 317 00:22:47,600 --> 00:22:50,320 ‫- از دیدنتون خوشحالم، اعلی‌حضرت. ‫- خیلی ممنونم 318 00:22:50,840 --> 00:22:52,880 ‫- ممنونم، اعلی‌حضرت. ‫- خیلی ممنونم 319 00:22:54,680 --> 00:22:56,320 ‫- خوش اومدین ‫- خیلی ممنونم 320 00:22:57,000 --> 00:22:59,520 ‫- اینا دیگه چیه؟ ‫- شرمنده، اصلا خبر نداشتم 321 00:22:59,600 --> 00:23:01,320 ‫- تو خبر داشتی؟ ‫- نه، قربان 322 00:23:01,400 --> 00:23:04,600 ‫چارلز، شاهزاده ولز، و پسرانش، ‫شاهزاده ویلیام و هری... 323 00:23:04,680 --> 00:23:08,360 ‫امشب به ونکوور اومدن تا ‫شش روز در بریتیش کلمبیا بمونن 324 00:23:08,440 --> 00:23:10,560 ‫سه شاهزاده در دو روز آینده... 325 00:23:10,640 --> 00:23:12,000 ‫جلوی مردم حاضر میشن... 326 00:23:12,080 --> 00:23:15,080 ‫تا بعد برای اسکی کردن در ‫تعطیلات به ویسلر برن 327 00:23:15,160 --> 00:23:17,160 ‫کالین گری از شبکه سی‌تی‌وی گزارش میده 328 00:23:17,240 --> 00:23:18,840 ‫جین و تونیک یا ویسکی؟ 329 00:23:19,840 --> 00:23:20,840 ‫آبجو خوبه 330 00:23:21,320 --> 00:23:24,840 ‫کمکم کنین به بازیکنان امروز ‫خوشامد بگم... 331 00:23:24,920 --> 00:23:26,200 ‫- چطورین؟ ‫- سلام 332 00:23:26,280 --> 00:23:27,920 ‫- از دیدن شما خوشحالم ‫- سلام 333 00:23:28,560 --> 00:23:30,840 ‫وندی گودسون، متولد پرو 334 00:23:31,480 --> 00:23:35,400 ‫و پنج سال عضو نیروی هوایی بود. ‫در چه سمتی؟ 335 00:23:35,480 --> 00:23:37,880 ‫- نیروی هوایی. بخش حمل بار ‫- آره 336 00:23:38,600 --> 00:23:40,600 ‫و در عملیات صحرا خدمت کردی 337 00:23:40,680 --> 00:23:44,920 ‫به برنامه خوش اومدی. اینجا با ‫مت ساترلند بازی می‌کنی، تازه ازدواج کرده... 338 00:23:45,000 --> 00:23:46,040 ‫به افتخار مامان 339 00:23:51,520 --> 00:23:52,920 ‫به افتخار مامان 340 00:24:01,920 --> 00:24:04,760 ‫می‌دونی فردا برامون چند تا ‫دیدار رسمی گذاشته؟ 341 00:24:04,840 --> 00:24:06,440 ‫- کی؟ ‫- بابا 342 00:24:07,120 --> 00:24:10,400 ‫آره، شنیدم. صبح باید بریم ‫مدرسه ناشنوایان 343 00:24:10,920 --> 00:24:14,160 ‫و یه گردش در مرکز فضایی ‫در بعد از ظهر داریم 344 00:24:14,840 --> 00:24:17,520 ‫بهم اطمینان داد که ‫اینجا رو تعطیل می‌کنن 345 00:24:18,040 --> 00:24:19,360 ‫تا دخترها رو دور نگه دارن 346 00:24:20,200 --> 00:24:22,960 ‫باهام ازدواج کن، ویلیام! عاشقتم! 347 00:24:23,040 --> 00:24:24,760 ‫خفه شو 348 00:24:26,400 --> 00:24:27,640 ‫حسودی می‌کنم 349 00:24:29,800 --> 00:24:33,760 ‫در تاریخ بشر، هیچکس اینقدر برای ‫یکی با موی قرمز جیغ و داد نکرده 350 00:24:39,360 --> 00:24:42,400 ‫یه نوجوان جدید و جذاب به شهر اومده 351 00:24:42,480 --> 00:24:46,000 ‫قدبلند، بلوند و ظاهرش ‫به مادر زیباش رفته... 352 00:24:46,080 --> 00:24:48,760 ‫شاهزاده ویلیام واقعا شورانگیزه 353 00:24:49,400 --> 00:24:52,040 ‫دنیا دچار بیماری شیفتگی ویلیام شده 354 00:24:52,120 --> 00:24:54,200 ‫با خجالتش و لبخند ملیح‌ش... 355 00:24:54,280 --> 00:24:57,800 ‫شاهزاده جوان گاهی ‫به نظر بسیار خجالت‌زده می‌اومد 356 00:24:57,880 --> 00:25:00,800 ‫ولی برای بسیاری از دخترها که براش ‫گریه کردن و اسمش رو فریاد زدن... 357 00:25:00,880 --> 00:25:03,120 ‫فقط جذابیتش رو بیشتر کرده 358 00:25:03,200 --> 00:25:06,000 ‫- تنها شاهزاده جذاب واقعیه! ‫- عاشقشم 359 00:25:06,080 --> 00:25:08,280 ‫و بهم سلام کرد و بعد باهام دست داد 360 00:25:08,360 --> 00:25:09,480 ‫باهاش دست دادم! 361 00:25:12,760 --> 00:25:17,200 ‫خود ماه در مدار فقط ‫با نیروی گرانش حفظ میشه... 362 00:25:17,280 --> 00:25:21,520 ‫که یعنی پیوند ناگسستنی با زمین داره 363 00:25:21,600 --> 00:25:25,040 ‫ولی نباید این رابطه رو سرسری بگیریم... 364 00:25:25,120 --> 00:25:26,840 ‫چون ماه در اصل... 365 00:25:26,920 --> 00:25:30,160 ‫داره یواش یواش به سمت... 366 00:26:27,440 --> 00:26:31,840 ‫گفتم بد نیست یه شیب ‫ملایم به اسم متیوز تراورس رو امتحان کنیم... 367 00:26:32,360 --> 00:26:35,960 ‫و یا از شیب سدل بیایم پایین ‫که یه ذره سخت‌تره... 368 00:26:36,480 --> 00:26:41,280 ‫یا اگه واقعا می‌خوایم هیجانی بشه، ‫شیب کوالار اکستریم هم هست... 369 00:26:42,160 --> 00:26:46,840 ‫که نوشتن یک جهنم دو و نیم هزار فوتیه ‫که پاهای آدم رو آتیش می‌زنه 370 00:26:46,920 --> 00:26:47,960 ‫آره! 371 00:26:49,240 --> 00:26:50,480 ‫پس کولار رو انتخاب می‌کنیم 372 00:26:50,560 --> 00:26:53,280 ‫خب، به همه گفتم در چند روز آینده... 373 00:26:53,360 --> 00:26:54,480 ‫دیگه مزاحمتی نباشه 374 00:26:54,560 --> 00:26:58,120 ‫باید خودمون سه تا باشیم، ‫تعطیلات خونوادگیه 375 00:26:58,840 --> 00:26:59,840 ‫ام... 376 00:27:00,400 --> 00:27:02,640 ‫یه مورد کوتاه هست... 377 00:27:02,720 --> 00:27:05,320 ‫که باید اول حلش کنیم 378 00:27:05,920 --> 00:27:08,400 ‫یه مراسم عکاسی با گروه ‫کوچیکی از خبرنگارهای دعوت شده 379 00:27:08,480 --> 00:27:09,480 ‫نه 380 00:27:10,080 --> 00:27:11,680 ‫و بعدش می‌تونیم بریم بیرون 381 00:27:14,240 --> 00:27:15,920 ‫ویلی، روند کار اینطوریه 382 00:27:16,760 --> 00:27:18,640 ‫یه چیزی بهشون میدیم ‫تا دست از سرمون بردارن 383 00:27:18,680 --> 00:27:21,000 ‫- می‌دونی، از این چیزها متنفرم ‫- واقعا زیاد نیست 384 00:27:21,080 --> 00:27:23,720 ‫هزار بار بیشتر از چیزی بوده ‫که سرش توافق کرده بودم 385 00:27:23,800 --> 00:27:26,520 ‫و سعی کردم تا جایی که میشه ‫ازت در مقابل محافظت کنم... 386 00:27:26,600 --> 00:27:29,720 ‫ولی متاسفانه یه چیزیه که ‫همه باید یاد بگیریم باهاش زندگی کنیم 387 00:27:29,800 --> 00:27:30,800 ‫ولی ازش متنفرم 388 00:27:31,640 --> 00:27:35,600 ‫از رسانه‌ها متنفرم، از جمعیت متنفرم ‫چرا میگی تنها میریم یه جایی... 389 00:27:35,680 --> 00:27:38,440 ‫بعدش ما رو جلوی آدم‌هایی میذاری که ‫بیشتر از همه در دنیا ازشون متنفریم؟ 390 00:27:38,520 --> 00:27:42,040 ‫می‌دونم. رنج‌آوره، ولی عصبانی شدن... 391 00:27:42,120 --> 00:27:45,680 ‫و امتناع از بیرون رفتن راه ‫خوبی برای عزیز کردن خودت نیست 392 00:27:45,760 --> 00:27:47,680 ‫من نیستم که باید خودمو ‫برای کسی عزیز کنم 393 00:27:47,760 --> 00:27:49,640 ‫من نیستم که وجه‌م آسیب دیده 394 00:28:11,080 --> 00:28:12,400 ‫خیلی سختگیرانه و زمخت بود 395 00:28:13,440 --> 00:28:17,120 ‫همیشه گفته که باید وظایف رسمی ‫رو با تعطیلات ترکیب کنیم 396 00:28:17,200 --> 00:28:18,640 ‫برام مهم نیست 397 00:28:19,520 --> 00:28:21,800 ‫حقیقت داره. باید بشنوه‌ش 398 00:28:52,720 --> 00:28:54,360 ‫اینطرف، ویلیام! 399 00:28:54,440 --> 00:28:55,720 ‫لبخند بزنین، قربان! 400 00:28:56,320 --> 00:28:59,120 ‫- ویلیام! ‫- این پشت، اعلی‌حضرت! 401 00:28:59,200 --> 00:29:00,800 ‫- ویلیام! ‫- اینطرف، ویلیام! 402 00:29:00,880 --> 00:29:03,280 ‫- شاهزاده ویلیام! ‫- ویلیام! 403 00:29:09,760 --> 00:29:12,440 ‫از همین کلمه استفاده کرد؟ تنفر؟ 404 00:29:12,520 --> 00:29:13,840 ‫بارها و بارها 405 00:29:15,080 --> 00:29:17,000 ‫تنفر از رسانه‌ها یه چیزه 406 00:29:17,080 --> 00:29:19,560 ‫بعد از اتفاقی که برای مادرش افتاد ‫کی می‌تونه سرزنشش کنه؟ 407 00:29:20,120 --> 00:29:22,360 ‫ولی چنین رفتاری با عموم مردم... 408 00:29:23,560 --> 00:29:26,040 ‫برای وارث آینده تاج و تخت ‫اصلا خوب نیست. 409 00:29:26,120 --> 00:29:30,400 ‫خب، می‌دونی، باید یادمون باشه ‫که یه نوجوانه 410 00:29:30,480 --> 00:29:33,720 ‫بله، ولی نوجوانی که درست بعد از ‫خاکسپاری دلش می‌خواد یه راست برگرده مدرسه... 411 00:29:33,800 --> 00:29:37,680 ‫و برای بیان احساساتش در ‫مورد مرگ مادرش مشکل داره 412 00:29:37,760 --> 00:29:40,800 ‫خب، نمی‌تونی چنین چیزی رو زوری کنی 413 00:29:40,880 --> 00:29:43,080 ‫ولی چیزیه که میشه تشویقش کرد 414 00:29:45,000 --> 00:29:47,120 ‫ولی خطر اصلی اینه که راحت... 415 00:29:48,240 --> 00:29:49,520 ‫همه‌شو توی خودش بریزه... 416 00:29:50,360 --> 00:29:52,800 ‫که عواقب بسیار بدی ‫در زندگی آینده خواهد داشت 417 00:29:52,880 --> 00:29:57,320 ‫در این خونواده اشک ریختن و دلسوزی ‫برای خودت چندان رایج نیست 418 00:29:57,400 --> 00:30:00,760 ‫ولی دلسوزی برای خودت نیست، نه؟ ‫غم و اندوه ـه 419 00:30:01,840 --> 00:30:04,880 ‫برای خوبی خودش هم شده، ‫باید همه‌شو بیرون بریزه 420 00:30:06,280 --> 00:30:07,800 ‫باهاش حرف می‌زنی، مامان؟ 421 00:30:08,320 --> 00:30:11,080 ‫گاهی وقتی پدر حرفی ‫رو نمی‌زنه گوش کردن بهش آسونتره 422 00:30:11,720 --> 00:30:13,480 ‫می‌دونی که چقدر دوستت داره 423 00:30:13,560 --> 00:30:17,640 ‫ولی در چنین حالتی ‫دقیقا نیاز به یک پدر نیست؟ 424 00:32:04,760 --> 00:32:07,000 ‫- میشه یکی از اون فلفل‌ها بهم بدی؟ ‫- بله 425 00:32:08,360 --> 00:32:09,360 ‫بفرمایین 426 00:32:10,760 --> 00:32:12,000 ‫چی میل داری؟ 427 00:32:12,080 --> 00:32:13,280 ‫یه تماس داشتم 428 00:32:13,800 --> 00:32:17,240 ‫ملکه و دوک ادینبورگ مایل هستن ‫یکشنبه برای خوردن چای تو رو ببینن 429 00:32:17,760 --> 00:32:19,680 ‫- باشه. ممنونم، آقا ‫- سیب‌زمینی؟ 430 00:32:23,600 --> 00:32:24,680 ‫چی میل داری؟ 431 00:32:36,800 --> 00:32:37,800 ‫آقا 432 00:32:52,520 --> 00:32:54,320 ‫شاهزاده ویلیام، اعلی‌حضرت 433 00:32:59,120 --> 00:33:00,240 ‫مامان‌بزرگ و بابابزرگ؟ 434 00:33:01,400 --> 00:33:02,520 ‫اه... 435 00:33:02,600 --> 00:33:04,280 ‫تصمیم گرفتن ما رو تنها بذارن 436 00:33:06,040 --> 00:33:09,120 ‫یا اینکه بهم گفتن ‫بهتره تنها بمونیم 437 00:33:10,680 --> 00:33:12,240 ‫و قبول کردم بهترین کار همینه 438 00:33:12,320 --> 00:33:13,520 ‫چرا؟ 439 00:33:15,400 --> 00:33:18,160 ‫- چون تو و من باید حرف بزنیم ‫- در مورد چی؟ 440 00:33:22,600 --> 00:33:24,520 ‫از دست من عصبانی هستی 441 00:33:24,600 --> 00:33:25,960 ‫از دستت عصبانی نیستم 442 00:33:27,160 --> 00:33:29,360 ‫قبول کن دیگه، مشخصه. می‌تونم حسش کنم 443 00:33:30,880 --> 00:33:35,040 ‫رسانه‌ها و این همه توجه ناخواسته ناگهانی ‫که بهت میشه... 444 00:33:35,840 --> 00:33:37,040 ‫شاید ناراحتت کنه... 445 00:33:37,120 --> 00:33:40,760 ‫ولی در اصل تمام دلسردی‌ت ‫به طرف من نشونه رفته 446 00:33:40,840 --> 00:33:42,120 ‫تعجبی داره؟ 447 00:33:42,200 --> 00:33:43,640 ‫خب، برای من داره، بله 448 00:33:44,560 --> 00:33:46,320 ‫راستش منم عزادارم 449 00:33:48,600 --> 00:33:50,360 ‫خب، نیشخند نزن 450 00:33:50,960 --> 00:33:52,360 ‫کمکم کن درک کنم 451 00:33:57,480 --> 00:33:58,560 ‫برای شروع... 452 00:33:59,560 --> 00:34:02,040 ‫هرگز در موردش حرف نمی‌زنی. ‫ما هیچوقت از مامان حرف نمی‌زنیم 453 00:34:02,120 --> 00:34:05,200 ‫قبول دارم و باید در موردش حرف بزنیم. ‫هر چی بیشتر بهتر 454 00:34:05,720 --> 00:34:07,200 ‫در مورد زندگیش، در مورد... 455 00:34:08,160 --> 00:34:09,400 ‫خاطراتی که ازش داریم 456 00:34:10,240 --> 00:34:11,960 ‫چرا فکر می‌کنی چنین ‫چیزی رو نمی‌خوام؟ 457 00:34:12,040 --> 00:34:15,120 ‫شاید چون دوست نداری بهت ‫یادآوری بشه چطور به این نقطه رسیدیم 458 00:34:16,560 --> 00:34:18,320 ‫فکر نمی‌کنی شاید ارتباطی... 459 00:34:18,400 --> 00:34:20,560 ‫بین جایی که الان هستیم ‫و نقش تو وجود داشته باشه؟ 460 00:34:23,760 --> 00:34:26,360 ‫امیدوارم منظورت اون ‫چیزی نباشه که فکرشو می‌کنم 461 00:34:35,480 --> 00:34:37,280 ‫بذار خیلی روراست باشیم 462 00:34:38,800 --> 00:34:41,440 ‫مرگ مادرت یه اتفاق به شدت ناگوار بود... 463 00:34:42,680 --> 00:34:46,280 ‫که به خاطر یه مرد غیرمسئول ‫که زیادی مشروب خورده بود اتفاق افتاد... 464 00:34:46,960 --> 00:34:49,680 ‫بعدش پشت فرمون یه ماشین نشست ‫و زیادی تند رفت... 465 00:34:49,760 --> 00:34:51,240 ‫تا از عکاس‌ها فرار کنه 466 00:34:52,120 --> 00:34:54,520 ‫که تو و من هر دو می‌دونیم ‫اغلب از خبرنگارها خوشش می‌اومد 467 00:34:54,600 --> 00:34:56,160 ‫اینکه چرا توی پاریس بود؟ 468 00:34:56,240 --> 00:34:58,160 ‫- انتخاب خودش بود ‫- با اون مرد؟ اون آدمها؟ 469 00:34:58,240 --> 00:35:00,640 ‫- دوباره، انتخاب خودش بود. ‫- بدون هیچ محافظ سلطنتی 470 00:35:00,720 --> 00:35:04,280 ‫کار من نبود. همیشه گفتم که ‫به محافظت پلیس نیاز داره 471 00:35:04,360 --> 00:35:07,200 ‫ولی اصلا نباید نزدیک ‫خونواده فاید می‌شد! 472 00:35:07,880 --> 00:35:11,520 ‫می‌تونست کنار ما در امان باشه. ‫اینکه نبود تقصیر توست 473 00:35:14,200 --> 00:35:16,080 ‫نه، تو در اصل راننده ماشین نبودی... 474 00:35:16,160 --> 00:35:18,400 ‫و تو به آغوش کسی ‫انداختیش که این کار رو کرد 475 00:35:19,880 --> 00:35:21,880 ‫خیلی ناراحتش کردی 476 00:35:23,400 --> 00:35:24,800 ‫با عاشق یکی دیگه شدن 477 00:35:36,080 --> 00:35:37,880 ‫خب، اگه می‌خوای اینطوری... 478 00:35:38,960 --> 00:35:40,000 ‫ربطش بدی، پس... 479 00:35:42,240 --> 00:35:43,680 ‫حق داری، ولی... 480 00:35:45,680 --> 00:35:47,560 ‫به نظرم خیلی ناراحت‌کننده‌س و... 481 00:35:48,480 --> 00:35:50,080 ‫خیلی نامهربانانه 482 00:35:52,240 --> 00:35:56,320 ‫مسئولیت من نسبت به مامان مدت‌ها ‫قبل از اینکه به پاریس بره تموم شد 483 00:35:58,560 --> 00:36:02,240 ‫اون تصادف به هیچ وجه تقصیر من نبود 484 00:36:03,800 --> 00:36:06,920 ‫و حتی حرف زدن ازش ظالمانه‌س 485 00:36:07,000 --> 00:36:08,000 ‫واقعا؟ 486 00:36:08,400 --> 00:36:09,400 ‫بله 487 00:36:09,760 --> 00:36:11,560 ‫از این اتهام بیزارم 488 00:36:11,640 --> 00:36:14,280 ‫با تمام چیزهای دیگه که ‫در مورد من ازشون بیزار شدی؟ 489 00:36:16,960 --> 00:36:21,120 ‫نمی‌دونم چی داری میگی. ‫با تمام وجود بهت افتخار می‌کنم 490 00:36:21,680 --> 00:36:25,960 ‫بهت افتخار می‌کنم که چطور از پسش براومدی، ‫افتخار می‌کنم که چقدر بزرگ شدی... 491 00:36:26,040 --> 00:36:27,440 ‫به محبوبیت افتخار می‌کنم 492 00:36:27,520 --> 00:36:32,040 ‫از کی تا حالا از محبوبیت ‫یکی دیگه لذت می‌بری؟ 493 00:36:33,240 --> 00:36:35,840 ‫- هر دو می‌دونیم مدام به دنبال جلب توجه بودی ‫- مزخرفه 494 00:36:35,920 --> 00:36:36,840 ‫حقیقت داره 495 00:36:36,920 --> 00:36:40,800 ‫اون همه بازی که تو و مامان ‫برای اینکه نشون بدین کی برتره دراوردین 496 00:36:40,880 --> 00:36:44,440 ‫داستان‌های توی رسانه‌ها. ‫عناوین خبری رو از هم می‌دزدیدین 497 00:36:44,520 --> 00:36:47,880 ‫- همیشه سعی داشتین بیشتر از اون یکی بدرخشین ‫- هیچکس بیشتر از مادرت نمی‌درخشید 498 00:36:47,960 --> 00:36:51,160 ‫فکر می‌کنی منم درست مثل اونم. ‫و برای همین ازم متنفری 499 00:36:53,040 --> 00:36:53,920 ‫ویلیام 500 00:36:54,000 --> 00:36:56,000 ‫ویلیام، ببین، قبول دارم... 501 00:36:58,160 --> 00:37:00,920 ‫خیلی عجیب شده 502 00:37:02,080 --> 00:37:05,880 ‫شاید اعصاب خرد‌کن بوده ‫که شباهت‌هایی رو دیدم 503 00:37:07,680 --> 00:37:08,680 ‫طوری که... 504 00:37:09,760 --> 00:37:12,400 ‫جمعیت باهات ارتباط می‌گیرن، ‫تو رو می‌پرستن... 505 00:37:12,480 --> 00:37:15,520 ‫طوری که چیزی رو درون‌شون تکون میدی 506 00:37:17,680 --> 00:37:21,640 ‫و بله، باشه، هنوز کامل ‫بهش عادت نکردم چون... 507 00:37:25,040 --> 00:37:26,720 ‫اونو در وجودت می‌بینم 508 00:37:28,960 --> 00:37:32,360 ‫ولی چیز بدی نیست. ‫راستش خیلی هم شگفت‌انگیزه 509 00:37:34,520 --> 00:37:35,800 ‫و یه چیز کاملا طبیعی... 510 00:37:36,880 --> 00:37:38,720 ‫بین پسر و مادره 511 00:37:40,520 --> 00:37:41,520 ‫ببین، من... 512 00:37:42,960 --> 00:37:45,200 ‫می‌دونم همه‌ی کارهام درست نبوده 513 00:37:45,880 --> 00:37:50,320 ‫کدوم پدری اینطوریه؟ ای کاش نصف ‫هوش احساسی مادرت رو داشتم 514 00:37:51,760 --> 00:37:53,320 ‫و متاسفم که نتونستم... 515 00:37:54,360 --> 00:37:55,760 ‫طبق شرایط... 516 00:37:56,760 --> 00:37:59,000 ‫اونطور که می‌خوای باشم، ولی... 517 00:38:00,640 --> 00:38:04,200 ‫چیزی که مردم متوجه نمیشن ‫اینه که منم غصه دارم 518 00:38:07,160 --> 00:38:08,160 ‫واقعا؟ 519 00:38:09,480 --> 00:38:12,920 ‫غم تو. از غم خودت با من حرف می‌زنی؟ 520 00:38:13,000 --> 00:38:14,520 ‫بله، البته 521 00:38:16,120 --> 00:38:18,720 ‫چیه؟ فکر می‌کنی از این ‫ماجرا درهم شکسته نشدم؟ 522 00:38:19,400 --> 00:38:22,160 ‫مادرت و من تازه اختلافات‌مونو ‫کنار گذاشته بودیم. ما... 523 00:38:22,240 --> 00:38:23,840 ‫اختلافات‌تونو کنار گذاشتین؟ 524 00:38:25,080 --> 00:38:26,520 ‫روی کدوم سیاره زندگی می‌کنی؟ 525 00:38:28,160 --> 00:38:29,360 ‫هنوز دوستت داشت... 526 00:38:30,200 --> 00:38:32,200 ‫و فقط رفته بود جنوب فرانسه... 527 00:38:32,280 --> 00:38:35,480 ‫تا وقتی برای اون یکی دیگه ‫جشن تولد می‌گیری اینجا نباشه 528 00:39:49,240 --> 00:39:50,080 ‫اوه 529 00:39:50,160 --> 00:39:53,200 ‫امیدوارم که ناراحت نشی. ‫دکتر گیلی منو راه داد تو 530 00:39:56,320 --> 00:39:57,320 ‫متاسفم 531 00:39:57,760 --> 00:39:59,960 ‫اصلا خجالت نداره 532 00:40:00,040 --> 00:40:01,160 ‫اسمی هم دارن؟ 533 00:40:05,520 --> 00:40:09,560 ‫کلودیا شیفر، سیندی کرافورد ‫و نائومی کمبل 534 00:40:10,600 --> 00:40:14,320 ‫در روزگار من، ریتا هیورث، ‫بتی گریبل و لانا ترنر بودن 535 00:40:15,000 --> 00:40:16,160 ‫برات معنایی دارن؟ 536 00:40:16,680 --> 00:40:18,440 ‫- نه ‫- نه، البته که نه 537 00:40:40,760 --> 00:40:42,160 ‫بی‌احتیاطی کردی 538 00:40:43,160 --> 00:40:46,040 ‫مثل یه وایکینگ دیوونه حمله کردی 539 00:40:51,960 --> 00:40:52,840 ‫اوه! 540 00:40:52,920 --> 00:40:53,960 ‫و دوباره 541 00:40:54,040 --> 00:40:55,120 ‫ای لعنتی 542 00:40:55,640 --> 00:40:56,640 ‫درست حرف بزن 543 00:41:03,280 --> 00:41:04,280 ‫اوه... 544 00:41:04,880 --> 00:41:06,000 ‫انتقام؟ 545 00:41:06,080 --> 00:41:07,080 ‫نه 546 00:41:08,120 --> 00:41:09,920 ‫نه وقتی در این حالتی 547 00:41:11,480 --> 00:41:14,280 ‫آدم نباید با احساسات ‫شطرنج بازی کنه 548 00:41:19,600 --> 00:41:20,720 ‫خب، چی شده؟ 549 00:41:24,880 --> 00:41:25,880 ‫خونواده 550 00:41:25,960 --> 00:41:27,280 ‫اوه خونواده 551 00:41:29,560 --> 00:41:31,880 ‫روانشناس‌ها به دو دسته ‫مساوی تقسیم میشن... 552 00:41:31,960 --> 00:41:36,240 ‫اونایی که فکر می‌کنن یه بچه هرگز نباید ‫از خونواده‌ش جدا بشه... 553 00:41:36,320 --> 00:41:40,640 ‫و اونایی که فکر می‌کنن هر چه زودتر از دست ‫خونواده‌ش نجات پیدا کنه بهتره 554 00:41:41,160 --> 00:41:42,880 ‫مشکل تمام افراد خونواده نیستن 555 00:41:44,000 --> 00:41:45,200 ‫اونی که می‌دونی مشکل داره 556 00:41:46,880 --> 00:41:47,880 ‫بله، خب... 557 00:41:48,480 --> 00:41:50,960 ‫قبل از اینکه در مورد ‫تو و پدرت حرف بزنیم... 558 00:41:51,600 --> 00:41:53,320 ‫فرض می‌کنم که منظورت پدرته 559 00:41:55,040 --> 00:41:57,280 ‫می‌خوام در مورد یه ‫چیز دیگه باهات حرف بزنم 560 00:41:58,080 --> 00:41:59,080 ‫کمر درد 561 00:42:00,400 --> 00:42:02,400 ‫- چی؟ ‫- گاهی سراغم میاد 562 00:42:02,480 --> 00:42:06,240 ‫و وقتی این درد میاد، برام راحتتره ‫که این اسم رو روش بذارم 563 00:42:07,640 --> 00:42:10,120 ‫کمر درد یا گردن درد یا شونه درد 564 00:42:11,480 --> 00:42:14,440 ‫به جای اینکه بگم واقعا ‫چی باعثش میشه 565 00:42:17,480 --> 00:42:18,880 ‫خشم سرگردون 566 00:42:20,480 --> 00:42:21,680 ‫حس گناه 567 00:42:22,800 --> 00:42:23,680 ‫یا بیزاری 568 00:42:23,760 --> 00:42:24,920 ‫ازش بیزار نیستم 569 00:42:26,880 --> 00:42:27,880 ‫اون ازم بیزاره 570 00:42:28,400 --> 00:42:31,760 ‫نه، اگه ارزشی داره باید بگم، ‫فکر نکنم اینطور باشه 571 00:42:33,120 --> 00:42:35,120 ‫شاید از دست پدرت عصبانی هستی... 572 00:42:35,200 --> 00:42:37,880 ‫چون قابل قبولتره ‫تا اینکه قبول کنی... 573 00:42:38,960 --> 00:42:40,680 ‫واقعا از دست کی عصبانی هستی 574 00:42:46,360 --> 00:42:51,320 ‫وقتی توی گرینویچ با اون همه دختر ‫دیدمت منو یاد یه چیزی انداخت 575 00:42:52,520 --> 00:42:53,720 ‫و بعدش در تورنتو 576 00:42:53,800 --> 00:42:54,800 ‫ونکوور 577 00:42:55,640 --> 00:42:59,400 ‫یهو یه چهره عمومی شدی. ‫جز اموال عمومی شدی 578 00:43:00,840 --> 00:43:02,040 ‫و آسون نیست 579 00:43:03,320 --> 00:43:04,320 ‫ازش متنفرم 580 00:43:07,280 --> 00:43:10,600 ‫اون همه داد و فریاد و توجه 581 00:43:16,000 --> 00:43:18,240 ‫انگار که فکر می‌کنن به خاطر اینکه... 582 00:43:19,720 --> 00:43:21,720 ‫شبیه مامانم، مثل اونم 583 00:43:22,480 --> 00:43:24,200 ‫اصلا شبیه شخصیتش نیستی 584 00:43:25,360 --> 00:43:26,400 ‫می‌دونم 585 00:43:27,600 --> 00:43:32,320 ‫پس ممکنه از دست مامانت به خاطر ‫تمام چیزهایی که نیستی عصبانی باشی؟ 586 00:43:33,720 --> 00:43:35,440 ‫در مرکز توجه راحت بودن 587 00:43:36,200 --> 00:43:38,560 ‫مقابل جمعیتی که عاشقت هستن ‫اعتماد به نفس داشته باشی... 588 00:43:38,640 --> 00:43:41,720 ‫که فکر می‌کنی الان باید باشی 589 00:43:42,320 --> 00:43:43,600 ‫و تنفر 590 00:43:45,960 --> 00:43:48,840 ‫و ممکنه از دست مامانت ‫عصبانی باشی چون... 591 00:43:50,400 --> 00:43:52,360 ‫خب، چون ترکت کرد؟ 592 00:43:53,880 --> 00:43:56,320 ‫و با اون میراث تو رو ترک کرد؟ 593 00:44:01,320 --> 00:44:02,560 ‫فقط اینکه... 594 00:44:02,640 --> 00:44:05,920 ‫کدوم پسری می‌تونه از ‫دست مادرش عصبانی باشه؟ 595 00:44:10,600 --> 00:44:13,960 ‫به خصوص وقتی براش غصه‌داره... 596 00:44:15,840 --> 00:44:17,520 ‫و بدجور دلتنگش شده 597 00:44:23,320 --> 00:44:25,440 ‫پس سر یکی دیگه خالیش می‌کنی 598 00:44:27,800 --> 00:44:28,840 ‫و باباتو سرزنش می‌کنی... 599 00:44:29,800 --> 00:44:31,520 ‫به خاطر اینکه مامانت رفته 600 00:44:38,680 --> 00:44:43,240 ‫اتهامی که مطمئنم صدها بار ‫پیش خودش مطرحش کرده 601 00:44:45,680 --> 00:44:46,680 ‫درست مثل بقیه ما 602 00:44:49,720 --> 00:44:51,120 ‫ولی تقصیر ما نیست 603 00:44:53,800 --> 00:44:55,160 ‫و تقصیر بابات نیست 604 00:45:03,000 --> 00:45:04,040 ‫و یه روزی... 605 00:45:05,360 --> 00:45:06,720 ‫وقتی پدر شدی... 606 00:45:08,080 --> 00:45:12,320 ‫و پسر خودت به چشم ‫یه قاتل بهت نگاه کرد... 607 00:45:13,000 --> 00:45:15,280 ‫و برای بخشایشش دعا می‌کنی... 608 00:45:16,080 --> 00:45:18,960 ‫همونطور که پدرت الان داره ‫برای تو دعا می‌کنه... 609 00:45:20,320 --> 00:45:21,960 ‫و منم... 610 00:45:22,880 --> 00:45:26,040 ‫متاسفانه در چندین مورد ‫برای اون دعا کردم... 611 00:45:30,280 --> 00:45:31,280 ‫خب... 612 00:45:34,880 --> 00:45:36,680 ‫شاید این گفتگو رو به یاد بیاری 613 00:46:18,560 --> 00:46:19,560 ‫می‌تونی بری 614 00:46:23,000 --> 00:46:25,600 ‫- پدرم توی دفتر کارشه؟ ‫- توی باغ هستن، قربان 615 00:46:25,680 --> 00:46:26,600 ‫ممنونم 616 00:47:23,000 --> 00:47:24,000 ‫سلام، بابا 617 00:47:24,960 --> 00:47:25,960 ‫ویلی 618 00:47:27,400 --> 00:47:29,200 ‫اینجا چی کار می‌کنی، پسر خوب؟ 619 00:47:32,480 --> 00:47:33,960 ‫فکر می‌کردم توی مدرسه باشی 620 00:49:40,961 --> 00:49:45,961 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 621 00:49:45,962 --> 00:49:50,962 ‫« مترجم: Highbury »