1 00:00:24,800 --> 00:00:31,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:32,000 --> 00:00:39,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 3 00:00:40,957 --> 00:00:42,083 ‫چیکار کردی؟ 4 00:00:51,509 --> 00:00:53,595 ‫چیکار کردی؟ 5 00:01:10,000 --> 00:01:25,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 6 00:01:30,381 --> 00:01:31,381 ‫تموم شد. 7 00:01:32,884 --> 00:01:34,552 ‫بدک نبود، مگه نه؟ 8 00:01:35,804 --> 00:01:36,804 ‫دیدی؟ 9 00:01:37,806 --> 00:01:39,557 ‫نمی‌خواد از چیزی بترسی. 10 00:01:40,141 --> 00:01:41,434 ‫مگه نه نانسی؟ 11 00:01:45,021 --> 00:01:46,940 ‫نظرت چیه که بگیری بشینی؟ 12 00:01:49,943 --> 00:01:51,736 ‫نه! 13 00:01:59,744 --> 00:02:01,504 ‫نانسی، حواست به من باشه. ‫حواست به من باشه، خب؟ 14 00:02:01,579 --> 00:02:03,373 ‫نمی‌دونم دارین اون بالا چیکار می‌کنین، ‫ولی بجنبین! 15 00:02:05,041 --> 00:02:07,085 ‫استیو می‌گه باید بجنبین! 16 00:02:07,168 --> 00:02:07,782 ‫جدی؟ نه بابا! 17 00:02:07,806 --> 00:02:09,671 ‫داریم سعیمون رو می‌کنیم. ‫هیچی پیدا نمی‌کنیم. 18 00:02:09,754 --> 00:02:12,507 ‫- این همه خرت و پرت چیه؟ ‫- اصلا دنبال چی می‌گردیم؟ 19 00:02:12,590 --> 00:02:15,969 ‫مدونا، بلاندی، بویی، بیتلز؟ ‫باید آهنگ پیدا کنیم! آهنگ! 20 00:02:16,052 --> 00:02:18,138 ‫آهنگ به این می‌گن! 21 00:02:25,687 --> 00:02:26,896 ‫گندش بـ... 22 00:02:29,649 --> 00:02:30,649 ‫ای خدا! 23 00:02:31,151 --> 00:02:32,193 ‫نانسی. 24 00:02:38,199 --> 00:02:39,742 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 25 00:02:41,619 --> 00:02:43,955 ‫هنوز وقت رفتنت نرسیده. 26 00:02:51,337 --> 00:02:54,507 ‫حالا که دیدی کجا بودم، 27 00:02:56,134 --> 00:03:00,221 ‫خیلی دوست دارم نشونت بدم... 28 00:03:00,305 --> 00:03:02,473 ‫قراره کجا برم. 29 00:03:10,481 --> 00:03:13,860 ‫بگیر بشین نانسی. 30 00:03:56,736 --> 00:03:57,736 ‫می‌خوام... 31 00:03:58,529 --> 00:04:00,406 ‫به الون... 32 00:04:01,282 --> 00:04:02,533 ‫بگی. 33 00:04:04,786 --> 00:04:06,871 ‫می‌خوام کل مشاهداتت رو... 34 00:04:07,664 --> 00:04:10,291 ‫براش تعریف کنی. 35 00:04:15,672 --> 00:04:16,839 ‫نه! 36 00:04:18,091 --> 00:04:19,091 ‫نه! 37 00:04:20,718 --> 00:04:22,887 ‫- همه‌چی رو... ‫- نه! 38 00:04:24,138 --> 00:04:25,390 ‫بهش بگو. 39 00:04:26,891 --> 00:04:27,934 ‫نه! 40 00:04:29,060 --> 00:04:30,687 ‫عه، آروم، آروم، آروم، آروم. 41 00:04:30,770 --> 00:04:33,356 ‫چیزی نیست. چیزی نیست. چیزی نیست. 42 00:04:34,565 --> 00:04:36,484 ‫چیزی نیست. من پیشتم. 43 00:04:36,567 --> 00:04:38,611 ‫من پیشتم. 44 00:05:14,000 --> 00:05:27,500 ‫«چیزهای عجیب و غریب» ‫«فصل چهارم» 45 00:05:32,600 --> 00:05:41,800 ‫«قسمت هشتم: بابا» 46 00:06:04,781 --> 00:06:06,199 ‫اونجا چه خبره؟ 47 00:06:06,282 --> 00:06:08,618 ‫برق رو مجددا وصل کنین! 48 00:06:10,953 --> 00:06:13,247 ‫بهش بگو زندانیان تو سلول‌هاشونن... 49 00:06:13,331 --> 00:06:15,875 ‫و دارین سعی می‌کنین ‫برق رو وصل کنین. 50 00:06:16,918 --> 00:06:18,002 ‫بهش بگو دیگه! 51 00:06:18,086 --> 00:06:19,962 ‫خب، اون دره به کجا ختم می‌شه؟ 52 00:06:20,046 --> 00:06:21,172 ‫به... به سلول‌های بخش دوم ختم می‌شه... 53 00:06:21,672 --> 00:06:23,216 ‫سلول نمی‌خوام! 54 00:06:23,800 --> 00:06:25,593 ‫باید راه فرار امنی پیدا کنم. 55 00:06:33,935 --> 00:06:35,615 ‫گمون کنم پیغامم به دستت رسید، نه؟ 56 00:06:36,229 --> 00:06:40,691 ‫نه بابا، صرفا همیشه دلم می‌خواست ‫یه سر بیام اتحاد جماهیر شوروی. 57 00:06:41,234 --> 00:06:42,360 ‫موری رو هم با خودم بیارم. 58 00:06:42,985 --> 00:06:44,112 ‫با همدیگه کنار میاین؟ 59 00:06:45,613 --> 00:06:48,574 ‫عین سریال «استارسکی و هاچ» می‌مونیم. 60 00:06:50,368 --> 00:06:51,577 ‫خیال می‌کردم مردی. 61 00:06:54,372 --> 00:06:55,540 ‫خیال می‌کردم از دستت دادم. 62 00:06:58,668 --> 00:07:00,294 ‫ولی من واقعا از دستت داده بودم. 63 00:07:01,671 --> 00:07:03,381 ‫هشت ماه از دستت داده بودم. 64 00:07:06,050 --> 00:07:07,385 ‫مراسم ختمت رو هم برگزار کردیم. 65 00:07:09,512 --> 00:07:10,721 ‫کسی هم شرکت کرده بود؟ 66 00:07:11,305 --> 00:07:12,306 ‫شوخیت گرفته؟ 67 00:07:13,182 --> 00:07:15,685 ‫تو قهرمان هاوکینزی‌ها. 68 00:07:17,728 --> 00:07:18,855 ‫راست می‌گم. 69 00:07:20,231 --> 00:07:24,110 ‫آره، همیشه حس می‌کردم ‫بعد از مرگم بیشتر ازم خوششون بیاد. 70 00:07:28,364 --> 00:07:29,364 ‫اِل چطوره؟ 71 00:07:29,949 --> 00:07:31,284 ‫خوبه. 72 00:07:34,036 --> 00:07:35,621 ‫دلش واسه باباش تنگ شده. 73 00:07:37,206 --> 00:07:38,374 ‫دل همگیمون تنگ شده. 74 00:07:40,126 --> 00:07:42,044 ‫اِم، اصلا دلم نمی‌خواد ‫وسط حرفتون بپرم، 75 00:07:42,128 --> 00:07:45,006 ‫ولی ظاهرا می‌تونن از دیوار هم بالا بیان. 76 00:07:50,219 --> 00:07:52,138 ‫سلاحتون رو بگیرین پایین. 77 00:07:52,221 --> 00:07:53,806 ‫سلاحتون رو بگیرین پایین! 78 00:07:53,890 --> 00:07:56,184 ‫شلیک نکنین! 79 00:08:01,814 --> 00:08:03,399 ‫بس کنین! 80 00:08:08,946 --> 00:08:10,026 ‫این دیگه چه صداییه؟ 81 00:08:10,072 --> 00:08:13,451 ‫لطفا بگین باز هم از اون موجودات ندارن. 82 00:08:25,546 --> 00:08:26,946 ‫نباید بری اون تو! 83 00:08:27,006 --> 00:08:28,007 ‫خطرناکه! 84 00:08:29,800 --> 00:08:31,219 ‫خطرناکه! 85 00:09:53,050 --> 00:09:54,677 ‫وای خدایا. 86 00:10:10,901 --> 00:10:12,528 ‫دارن چه غلطی می‌کنن؟ 87 00:10:46,228 --> 00:10:47,313 ‫آهای. 88 00:10:48,439 --> 00:10:49,482 ‫یه چیزی پیدا کردم. 89 00:10:59,867 --> 00:11:03,287 ‫- به نظرت می‌تونیم از این طریق خارج بشیم؟ ‫- به نظرم یک‌درصد احتمالش هست. 90 00:11:19,178 --> 00:11:21,389 ‫خب، یک، دو، سه. 91 00:11:23,391 --> 00:11:25,101 ‫خب، یک، دو، سه. 92 00:11:26,310 --> 00:11:27,186 ‫از اول. 93 00:11:27,269 --> 00:11:29,313 ‫یک، دو، سه. 94 00:11:35,861 --> 00:11:37,988 ‫ضربانش رو به افوله. ‫الان صد و پنجاهه. صد و شصت شد... 95 00:11:43,536 --> 00:11:44,536 ‫حالت چطوره؟ 96 00:11:45,538 --> 00:11:46,872 ‫صدامون رو می‌شنوی؟ 97 00:11:48,457 --> 00:11:50,292 ‫الون. صدامون رو می‌شنوی؟ 98 00:11:56,048 --> 00:11:57,299 ‫نه، ولش کن. 99 00:11:58,759 --> 00:12:00,094 ‫سلام جین. 100 00:14:31,829 --> 00:14:35,249 ‫پشم‌هام پسر. اینجا رو باش. 101 00:14:35,332 --> 00:14:38,377 ‫- [پیتزا «سرفر بوی»] ‫- نمی‌دونستم تو نوادا هم شعبه زدن. 102 00:14:40,546 --> 00:14:41,839 ‫«دومینوز» باید حواسش باشه. 103 00:14:42,506 --> 00:14:44,717 ‫این‌جوری شعباتش دونه دونه تعطیل می‌شن. 104 00:14:47,094 --> 00:14:48,470 ‫نینا چقدر با وگاس فاصله داره؟ 105 00:14:48,554 --> 00:14:49,555 ‫با وگاس؟ 106 00:14:49,638 --> 00:14:52,224 ‫اِم، اگه مختصات جغرافیایی سوزی درست باشه، 107 00:14:52,308 --> 00:14:54,101 ‫تقریبا صد و پنجاه کیلومتر ‫دیگه مونده. چطور مگه؟ 108 00:14:54,184 --> 00:14:57,646 ‫خب، اِل رو که نجات دادیم، ‫بهتره برگشتنی توقفی داشته باشیم. 109 00:14:57,730 --> 00:15:01,191 ‫اِل می‌تونه کلی ثروت برامون به جیب بزنه ‫و دیگه لازم نیست کار کنیم. 110 00:15:01,275 --> 00:15:03,801 ‫می‌تونیم تا آخر عمرمون ‫«سیاهچال‌ها و اژدهایان»... 111 00:15:03,825 --> 00:15:05,029 ‫و «نینتندو» بازی کنیم. 112 00:15:05,112 --> 00:15:06,822 ‫آره. حتما همین‌طوره. 113 00:15:10,784 --> 00:15:12,624 ‫به موقع می‌رسیم مایک. ‫چیزیش نمی‌شه. 114 00:15:12,661 --> 00:15:14,496 ‫آره، خودم می‌دونم. ‫می‌دونم چیزیش نمی‌شه. 115 00:15:16,040 --> 00:15:18,250 ‫ولی... ولی اگه بعد از این وقایع، دیگه... 116 00:15:20,002 --> 00:15:21,629 ‫دیگه بهم نیازی نداشته باشه چی؟ 117 00:15:21,712 --> 00:15:23,505 ‫نه، مـ... معلومه هنوز بهت نیاز داره. 118 00:15:23,589 --> 00:15:25,132 ‫همیشه بهت نیاز داره مایک. 119 00:15:25,215 --> 00:15:26,926 ‫خودم هم مدام همین رو ‫به خودم می‌گم، ولی... 120 00:15:28,093 --> 00:15:29,303 ‫باورم نمی‌شه. 121 00:15:29,386 --> 00:15:31,889 ‫آخه آدم خاصیه. 122 00:15:32,389 --> 00:15:33,474 ‫از بدو تولد خاص بوده. 123 00:15:33,557 --> 00:15:36,143 ‫شاید خودم از اولین افرادی بودم ‫که متوجه خاص بودنش شدم. 124 00:15:36,936 --> 00:15:39,480 ‫ولی حقیقت از این قراره ‫که وقتی اتفاقی تو جنگل دیدمش، 125 00:15:39,563 --> 00:15:40,981 ‫صرفا به کسی نیاز داشت. 126 00:15:41,065 --> 00:15:44,568 ‫سرنوشت و قسمتی در کار نبود. ‫صرفا شانس آورده بودم. 127 00:15:44,652 --> 00:15:47,279 ‫خودش هم روزی می‌فهمه ‫من خوره عادی‌ای بیش نیستم... 128 00:15:47,363 --> 00:15:49,448 ‫که شانس آورده سوپرمن ‫دم در خونه‌اش فرود اومده. 129 00:15:49,531 --> 00:15:51,408 ‫آخه حداقل لوئیس لین... 130 00:15:51,492 --> 00:15:53,911 ‫برترین خبرنگار «دیلی پلنت»ـه، درست نمی‌گم؟ ‫ولی... 131 00:15:56,246 --> 00:15:57,289 ‫- ببخشید. ‫- نه. 132 00:15:57,373 --> 00:16:00,376 ‫نه... حرف‌هام با احتساب ‫وقایع اخیر خیلی احمقانه است. 133 00:16:00,459 --> 00:16:02,753 ‫ولی... نمی‌دونم، اصلا... 134 00:16:03,087 --> 00:16:04,087 ‫اِم... 135 00:16:04,129 --> 00:16:05,631 ‫می‌ترسی از دستش بدی. 136 00:16:08,467 --> 00:16:10,260 ‫می‌شه چیزی نشونت بدم؟ 137 00:16:31,115 --> 00:16:32,199 ‫شگفت‌انگیزه. 138 00:16:33,117 --> 00:16:34,159 ‫خودت کشیدیش؟ 139 00:16:34,952 --> 00:16:36,704 ‫آره. آره. یعنی... 140 00:16:36,787 --> 00:16:39,039 ‫یعنی... یعنی اِل ازم خواسته بود بکشمش. 141 00:16:39,123 --> 00:16:42,459 ‫خودش سفارش داده بود، ‫اساسا بهم گفته بود چی بکشم. 142 00:16:42,543 --> 00:16:44,253 ‫بگذریم، منظورم اینه... 143 00:16:45,212 --> 00:16:46,547 ‫که می‌بینی خودت داری رهبریمون می‌کنی؟ 144 00:16:46,630 --> 00:16:48,841 ‫رهبر کل گروهمون ‫و منبع الهاممون هستی. 145 00:16:48,924 --> 00:16:50,426 ‫کارت... کارت همینه. 146 00:16:50,509 --> 00:16:53,012 ‫نماد رزمیت رو هم می‌بینی؟ ‫قلبه. 147 00:16:53,095 --> 00:16:54,555 ‫خودم هم می‌دونم خیلی تابلوئه، 148 00:16:54,638 --> 00:16:57,057 ‫ولی دلیل انسجام گروهمون همینه. ‫قلب‌هامونه. 149 00:16:57,141 --> 00:17:01,145 ‫آخه اگه قلب نداشتیم، ‫از هم می‌پاشیدیم. 150 00:17:01,770 --> 00:17:03,939 ‫حتی اِل، مخصوصا اِل از هم می‌پاشید. 151 00:17:05,649 --> 00:17:10,195 ‫طی چند ماه اخیر، ‫بدون تو راهش رو گم کرده بود. 152 00:17:10,279 --> 00:17:14,283 ‫خیلی با بقیه افراد فرق می‌کنه، ولی... 153 00:17:14,992 --> 00:17:17,953 ‫وقتی آدم... ‫وقتی آدم متفاوت باشه، 154 00:17:18,037 --> 00:17:19,455 ‫گاهی اوقات... 155 00:17:19,538 --> 00:17:21,999 ‫حس می‌کنه اشتباه به دنیا اومده. 156 00:17:23,417 --> 00:17:26,170 ‫ولی تو باعث می‌شی حس کنه ‫اشتباهی در کار نبوده. 157 00:17:26,253 --> 00:17:28,172 ‫حس می‌کنه متفاوت بودنش ‫بهترش می‌کنه. 158 00:17:28,255 --> 00:17:29,935 ‫واسه همین شجاعت پیدا می‌کنه ‫که باز هم مبارزه کنه. 159 00:17:29,965 --> 00:17:31,467 ‫اگه باهات بدجنسی کرده... 160 00:17:31,550 --> 00:17:33,719 ‫یا به نظرت داشته پست می‌زده، 161 00:17:33,802 --> 00:17:36,805 ‫واسه این بوده که می‌ترسیده از دستت بده. 162 00:17:36,889 --> 00:17:38,599 ‫ضمنا، به نظرم اگه قرار ‫بر از دست دادنت بوده باشه، 163 00:17:38,682 --> 00:17:40,851 ‫ترجیح می‌داده سریع تمومش کنه. 164 00:17:40,934 --> 00:17:42,352 ‫عین کندن چسب‌زخم می‌مونه. 165 00:17:43,687 --> 00:17:45,856 ‫خلاصه آره، ایل بهت نیاز داره مایک. 166 00:17:45,939 --> 00:17:47,441 ‫همیشه هم نیاز خواهد داشت. 167 00:17:49,026 --> 00:17:50,194 ‫واقعا؟ 168 00:17:51,111 --> 00:17:52,111 ‫واقعا. 169 00:18:54,967 --> 00:18:56,468 ‫بعد از حمله‌شون، 170 00:18:56,552 --> 00:18:57,845 ‫رفتی تو کما. 171 00:18:58,971 --> 00:19:02,391 ‫تو هم عین «یک» بیش از حد توانت مایه گذاشتی. 172 00:19:03,892 --> 00:19:05,853 ‫چیزی هم نمونده بود ‫خودت رو نابود کنی. 173 00:19:07,354 --> 00:19:09,523 ‫ولی شباهاتتون در همین حد بود. 174 00:19:11,024 --> 00:19:12,734 ‫کاری که اون روز انجام دادی... 175 00:19:13,652 --> 00:19:15,571 ‫از تمام تصوراتم فراتر بود. 176 00:19:16,738 --> 00:19:18,824 ‫فقط خواب چنین پتانسیلی رو می‌دیدم. 177 00:19:24,872 --> 00:19:26,039 ‫ولی وقتی به هوش اومدی، 178 00:19:27,541 --> 00:19:28,959 ‫چیزی رو از دست داده بودی. 179 00:19:30,043 --> 00:19:31,128 ‫خاطراتت و هر اکتشافی که اون روز... 180 00:19:31,670 --> 00:19:34,756 ‫نسبت به خودت داشتی، ‫از یادت رفته بود. 181 00:19:35,841 --> 00:19:38,177 ‫ولی اون موقع هم عین امروز می‌دونستم... 182 00:19:38,260 --> 00:19:40,262 ‫قدرتت از بین نرفته. 183 00:19:40,345 --> 00:19:43,015 ‫صرفا جرقه لازم داشت. 184 00:19:45,309 --> 00:19:46,435 ‫ولی اون روز، 185 00:19:47,352 --> 00:19:49,021 ‫چیز دیگه‌ای رو هم برانگیختی. 186 00:19:49,104 --> 00:19:51,148 ‫دریچه‌ای به دنیایی دیگه رو باز کردی. 187 00:19:54,860 --> 00:19:56,987 ‫همیشه خیال می‌کردم ‫هنری اون طرفه... 188 00:19:57,696 --> 00:19:59,239 ‫و تو تاریکی مخفی شده. 189 00:20:00,991 --> 00:20:04,203 ‫مطمئن نبودم، ‫صرفا حسی بهم می‌گفت هست. 190 00:20:05,954 --> 00:20:06,954 ‫ولی الان مطمئن شدم. 191 00:20:09,291 --> 00:20:13,003 ‫فعلا سه نفر رو کشته ‫و وقتی چشمشون رو دیدم، 192 00:20:13,795 --> 00:20:15,589 ‫فهمیدم... مطمئن شدم کار خودشه. 193 00:20:16,340 --> 00:20:19,676 ‫می‌خواست این‌طوری بهمون بفهمونه که برگشته. 194 00:20:21,345 --> 00:20:22,971 ‫واسه همین اومدم دیدنت. 195 00:20:28,936 --> 00:20:30,103 ‫دوستانم. 196 00:20:30,687 --> 00:20:32,773 ‫خب، ریسک نکردیم ‫که باهاشون تماس بگیریم، 197 00:20:32,856 --> 00:20:34,733 ‫ولی تا جایی که اطلاع داریم، 198 00:20:34,816 --> 00:20:36,652 ‫همگیشون سالم و سلامتن. 199 00:20:37,861 --> 00:20:39,947 ‫ولی بهت دروغ نمی‌گم الون. 200 00:20:40,948 --> 00:20:42,449 ‫دوستانت به شدت در خطر هستن. 201 00:20:43,242 --> 00:20:44,952 ‫هنری با کشتن هر شخص، 202 00:20:45,035 --> 00:20:46,035 ‫داره مرز... 203 00:20:47,246 --> 00:20:51,041 ‫بین دو دنیامون رو نازک و نازک‌تر می‌کنه. 204 00:20:51,750 --> 00:20:52,751 ‫«نازک‌تر می‌کنه»؟ 205 00:20:53,335 --> 00:20:54,836 ‫فرض کن... 206 00:20:54,920 --> 00:20:57,172 ‫سد بین دنیاهامون... 207 00:20:58,006 --> 00:20:59,132 ‫عین سدی بتنی باشه. 208 00:21:00,759 --> 00:21:03,595 ‫هنری داره رو سده ترک ایجاد می‌کنه. 209 00:21:04,930 --> 00:21:06,348 ‫ترک خوردن سد... 210 00:21:06,431 --> 00:21:07,599 ‫موجب افزایش فشار می‌شه. 211 00:21:08,600 --> 00:21:09,851 ‫اگه ترمیم نشن، 212 00:21:10,894 --> 00:21:12,354 ‫فشارش افزایش پیدا می‌کنه. 213 00:21:13,063 --> 00:21:14,356 ‫همین‌طور افزایش پیدا می‌کنه. 214 00:21:14,439 --> 00:21:17,025 ‫در نهایت کم میاره... 215 00:21:18,360 --> 00:21:19,653 ‫و سده می‌شکنه. 216 00:21:21,154 --> 00:21:22,489 ‫وقتی هم که بشکنه، 217 00:21:23,782 --> 00:21:25,075 ‫هاوکینز از دست می‌ره. 218 00:21:31,873 --> 00:21:34,001 ‫خب، به نظر من که خیلی خوب پیش رفت. 219 00:21:34,084 --> 00:21:37,170 ‫طبق صحبتمون آروم آروم ‫آماده‌اش کردی. 220 00:21:37,254 --> 00:21:38,547 ‫اصلا ناخوش‌آیند تعریف نکردی. 221 00:22:20,756 --> 00:22:22,424 ‫وقایعی که هنوز... 222 00:22:23,216 --> 00:22:25,719 ‫رخ ندادن رو نشونم داد. 223 00:22:27,429 --> 00:22:29,514 ‫وقایع خیلی وحشتناکی بودن. 224 00:22:33,143 --> 00:22:34,186 ‫شاهد... 225 00:22:35,020 --> 00:22:36,521 ‫پخش شدن ابری تیره... 226 00:22:37,356 --> 00:22:39,107 ‫بر فراز هاوکینز بودم. 227 00:22:39,858 --> 00:22:41,693 ‫مرکز شهر آتش گرفته بود. 228 00:22:43,070 --> 00:22:44,488 ‫جنازه سربازان رو زمین بود. 229 00:22:46,740 --> 00:22:47,740 ‫موجودی عظیم... 230 00:22:49,159 --> 00:22:51,370 ‫هم با دهانی باز... 231 00:22:52,162 --> 00:22:55,415 ‫حضور داشت. 232 00:22:55,499 --> 00:22:57,292 ‫ولی موجوده تنها نبود. 233 00:22:58,251 --> 00:23:00,420 ‫هیولاهای خیلی زیادی بودن. 234 00:23:02,339 --> 00:23:03,340 ‫یه ارتش هیولا بودن. 235 00:23:04,841 --> 00:23:07,260 ‫داشتن می‌اومدن هاوکینز. 236 00:23:08,261 --> 00:23:09,763 ‫می‌اومدن محله‌هامون. 237 00:23:11,264 --> 00:23:12,264 ‫می‌اومدن خونه‌هامون. 238 00:23:13,225 --> 00:23:14,225 ‫بعدش هم... 239 00:23:16,186 --> 00:23:18,188 ‫مامانم رو نشونم داد. 240 00:23:20,148 --> 00:23:21,191 ‫هالی هم بود. 241 00:23:22,984 --> 00:23:23,984 ‫مایک هم بود. 242 00:23:25,320 --> 00:23:26,320 ‫ولی همگیشون... 243 00:23:28,365 --> 00:23:29,449 ‫همگیشون مـ... 244 00:23:34,746 --> 00:23:38,458 ‫خیلی‌خب، ولی... ‫صرفا سعی داره بترسوندت نانس. 245 00:23:39,376 --> 00:23:40,377 ‫مگه نه؟ بالاخره... 246 00:23:41,670 --> 00:23:42,796 ‫واقعی که نیست. 247 00:23:42,879 --> 00:23:43,922 ‫هنوز نیست. 248 00:23:46,174 --> 00:23:49,136 ‫ولی چیز دیگه‌ای هم دیده بودم. 249 00:23:50,595 --> 00:23:52,639 ‫بهم چند دروازه نشون داد. 250 00:23:54,266 --> 00:23:55,809 ‫چهار دروازه بود... 251 00:23:56,977 --> 00:23:59,062 ‫که در نقاط مختلف هاوکینز بودن. 252 00:23:59,688 --> 00:24:03,859 ‫به نظرم اومد یکی از این دروازه‌ها ‫دم تریلر ادی باشه، 253 00:24:03,942 --> 00:24:06,528 ‫ولی... همین‌طور بزرگ‌تر می‌شدن. 254 00:24:06,611 --> 00:24:09,448 ‫اما این دفعه هاوکینزِ ‫دنیای وارونه رو نمی‌دیدم. 255 00:24:10,240 --> 00:24:12,033 ‫هاوکینزِ خودمون بود. 256 00:24:14,035 --> 00:24:15,035 ‫خونه خودمون بود. 257 00:24:17,789 --> 00:24:18,999 ‫چهار بار زنگ می‌خورد. 258 00:24:21,126 --> 00:24:22,126 ‫ساعت وکنا رو می‌گم. 259 00:24:23,753 --> 00:24:25,422 ‫همیشه چهار بار زنگ می‌خوره. 260 00:24:27,591 --> 00:24:28,591 ‫دقیقا چهار بار زنگ می‌خوره. 261 00:24:29,759 --> 00:24:30,886 ‫من هم شنیده بودم. 262 00:24:36,308 --> 00:24:38,435 ‫از اولش داشت نقشه‌اش رو ‫برامون شرح می‌داد. 263 00:24:39,186 --> 00:24:40,479 ‫چهار نفر رو می‌کشه. 264 00:24:41,771 --> 00:24:42,981 ‫چهار دروازه هست. 265 00:24:46,776 --> 00:24:48,069 ‫دنیا به آخر می‌رسه. 266 00:24:48,153 --> 00:24:49,362 ‫اگه این‌طور باشه، 267 00:24:51,490 --> 00:24:52,866 ‫فقط کافیه یه نفر دیگه رو بکشه. 268 00:24:52,949 --> 00:24:55,785 ‫وای خدا. ای خدا. 269 00:24:55,869 --> 00:24:57,245 ‫دوباره بهشون زنگ بزن. ‫دوباره بهشون زنگ بزن. 270 00:25:10,509 --> 00:25:11,968 ‫- خبری نشد؟ ‫- نه. 271 00:25:12,052 --> 00:25:13,762 ‫چند بار زنگ خورد، بعدش بوق اشغال زد. 272 00:25:13,845 --> 00:25:15,645 ‫شاید اشتباه شماره گرفتی. ‫دوباره بگیر. 273 00:25:15,680 --> 00:25:18,240 ‫- اشتباه نگرفتم. ‫- خب، چه بدونم. 274 00:25:18,308 --> 00:25:20,108 ‫گمون کنم کار با تلفن رو بلد باشه. 275 00:25:20,143 --> 00:25:22,395 ‫صرفا می‌گم ممکنه اشتباه گرفته باشه. 276 00:25:25,815 --> 00:25:28,109 ‫- فرقی نداره. ‫- چطور ممکنه؟ 277 00:25:28,193 --> 00:25:30,862 ‫کار جویس بازاریابی تلفنیه. ‫همیشه پشت تلفنه. 278 00:25:30,946 --> 00:25:32,322 ‫مایک همه‌اش غر همین کارش رو می‌زنه. 279 00:25:32,405 --> 00:25:35,784 ‫آره، ولی الان سه روزه که خطشون اشغاله. 280 00:25:36,284 --> 00:25:37,369 ‫جویس که چنین آدمی نیست. 281 00:25:37,869 --> 00:25:39,746 ‫امکان نداره. ‫یه جای کار می‌لنگه. 282 00:25:40,705 --> 00:25:41,915 ‫درست می‌گه. 283 00:25:41,998 --> 00:25:44,751 ‫امکان نداره تصادفی باشه. ‫امکان نداره. 284 00:25:45,752 --> 00:25:49,172 ‫نمی‌دونم تو لنورا چه خبره، ‫ولی به این وقایع مربوطه. 285 00:25:49,256 --> 00:25:50,257 ‫مطمئنم. 286 00:25:53,134 --> 00:25:54,678 ‫ولی وکنا نمی‌تونه بلایی سرشون بیاره. 287 00:25:56,805 --> 00:25:58,265 ‫اگه بمیره، نمی‌تونه. 288 00:25:58,348 --> 00:26:01,351 ‫باید برگردیم اونجا. ‫باید برگردیم دنیای وارونه. 289 00:26:01,434 --> 00:26:03,186 ‫- عه، نه، نه، نه. چی؟ ‫- نچ. 290 00:26:03,270 --> 00:26:05,670 ‫- بیاین خوب فکر کنیم. ‫- دیگه فکر چی رو می‌خوایم بکنیم؟ 291 00:26:05,730 --> 00:26:08,525 ‫- ما که به زور جون سالم به در بردیم. ‫- آره، چون آمادگیش رو نداشتیم. 292 00:26:08,608 --> 00:26:11,945 ‫ولی این دفعه با آمادگی می‌ریم. ‫سلاح و وسایل دفاعی می‌بریم. 293 00:26:12,028 --> 00:26:15,073 ‫از دروازه رد می‌شیم، لونه‌اش رو ‫پیدا می‌کنیم و می‌کشیمش. 294 00:26:15,156 --> 00:26:16,366 ‫شاید هم اون ما رو بکشه. 295 00:26:16,449 --> 00:26:19,452 ‫صرفا چون خودش می‌خواست زنده بمونی، ‫جون سالم به در بردی. 296 00:26:19,536 --> 00:26:22,205 ‫- اون که ازمون نمی‌ترسه. ‫- بیخود نیست که نمی‌ترسه. 297 00:26:22,289 --> 00:26:25,458 ‫وکنا... هنری... «یک» رو ‫اشتباه درک کرده بودیم. 298 00:26:25,542 --> 00:26:26,960 ‫شرمنده، الان چی خطابش می‌کنیم؟ 299 00:26:27,043 --> 00:26:28,187 ‫- «یک». ‫- وکنا. 300 00:26:28,211 --> 00:26:29,421 ‫- هنری. ‫- خیلی‌خب. 301 00:26:29,504 --> 00:26:31,965 ‫اطلاعات جدیدی راجع به ‫وکنا یا هنری یا «یک» دستگیرمون شده. 302 00:26:32,048 --> 00:26:33,258 ‫اسم اون رو هم عین الون ‫عدد گذاشته بودن، 303 00:26:33,341 --> 00:26:36,636 ‫ولی نسخه روانی، خبیث، مذکر، بچه‌کش ‫و به شدت زشت و کریه الونه. 304 00:26:36,720 --> 00:26:39,347 ‫ولی منظورم اینه که خیلی قدرتمنده. 305 00:26:39,431 --> 00:26:42,392 ‫می‌تونه بدنمون رو با یه بشکن زیر و رو کنه. ‫مبارزه منصفانه‌ای نیست. 306 00:26:42,475 --> 00:26:43,977 ‫پس واسه چی منصفانه مبارزه کنیم؟ 307 00:26:44,060 --> 00:26:47,397 ‫درست می‌گی. عین الونه. ‫ولی همین باعث می‌شه برتری پیدا کینم. 308 00:26:47,480 --> 00:26:49,149 ‫ما نقاط قوت الون رو بلدیم. 309 00:26:49,232 --> 00:26:51,276 ‫نقاط ضعفش رو هم بلدیم. 310 00:26:51,359 --> 00:26:52,694 ‫نقاط ضعف؟ 311 00:26:52,777 --> 00:26:54,237 ‫وقتی اِل به جای دوری سفر می‌کنه، 312 00:26:54,321 --> 00:26:58,033 ‫وارد حالت خلسه‌مانندی می‌شه. 313 00:26:58,116 --> 00:26:59,409 ‫شرط می‌بندم وکنا هم همین‌طوره. 314 00:26:59,492 --> 00:27:01,620 ‫حالا معلوم شد ‫تو اتاق زیرشیروانی چیکار می‌کرد. 315 00:27:01,703 --> 00:27:04,080 ‫احسنت. شرط می‌بندم ‫وقتی به قربانی بعدیش حمله کنه، 316 00:27:04,164 --> 00:27:07,626 ‫باز هم برمی‌گرده تو همون اتاق زیرشیروانی ‫و جسمش بی‌دفاع می‌شه. 317 00:27:07,709 --> 00:27:09,794 ‫بی‌دفاع می‌شه؟ ‫پس ارتش خفاشش چی؟ 318 00:27:09,878 --> 00:27:12,130 ‫درسته. باید به طریقی ازشون رد بشیم. 319 00:27:12,213 --> 00:27:13,423 ‫حواسشون رو یه جوری پرت می‌کنیم. 320 00:27:13,506 --> 00:27:15,967 ‫- خب، دقیقا چطوری چنین کاری بکنیم؟ ‫- اصلا نمی‌دونم. 321 00:27:16,051 --> 00:27:17,761 ‫ولی وقتی برن، 322 00:27:17,844 --> 00:27:19,262 ‫اصلا امکان نداره زنده بمونه. 323 00:27:19,346 --> 00:27:22,307 ‫عین کشتن دراکولا تو تابوتش می‌مونه. 324 00:27:22,390 --> 00:27:23,975 ‫حرف‌هات به طور نظری خوب به نظر میاد، 325 00:27:24,059 --> 00:27:26,061 ‫ولی کشتار وکنا ‫الگوی خاصی نداره. 326 00:27:26,144 --> 00:27:27,646 ‫حداقل من که الگویی پیدا نکردم. 327 00:27:27,729 --> 00:27:29,814 ‫نمی‌دونم حمله بعدیش ‫چه زمانی رخ می‌ده. 328 00:27:29,898 --> 00:27:32,692 ‫- نمی‌دونیم به کی حمله می‌کنه. ‫- چرا، می‌دونیم. 329 00:27:33,318 --> 00:27:34,778 ‫هنوز حسش می‌کنم. 330 00:27:34,861 --> 00:27:37,113 ‫هنوز هم من رو نشون کرده. 331 00:27:38,448 --> 00:27:39,449 ‫نفرینم کرده. 332 00:27:41,409 --> 00:27:42,661 ‫اگه کیت بوش رو کنار بذارم، 333 00:27:43,578 --> 00:27:44,871 ‫باز میاد سراغم. 334 00:27:44,954 --> 00:27:46,122 ‫مکس. 335 00:27:47,290 --> 00:27:48,290 ‫نمی‌شه. 336 00:27:48,833 --> 00:27:50,126 ‫می‌کشدت‌ها. 337 00:27:50,710 --> 00:27:51,961 ‫قبلا که جون سالم به در بردم. 338 00:27:54,547 --> 00:27:55,632 ‫باز هم می‌تونم زنده بمونم. 339 00:27:57,092 --> 00:28:01,554 ‫صرفا کافیه اون‌قدر مشغول نگه دارمش ‫که بتونین وارد اتاق زیرشیروانیه بشین. 340 00:28:01,638 --> 00:28:04,057 ‫بعدش می‌تونین سرش رو قطع کنین. 341 00:28:04,849 --> 00:28:08,144 ‫تو قلبش چاقو فرو کنین. ‫با مواد منفجره داستین منفجرش کنین. 342 00:28:08,228 --> 00:28:11,481 ‫راستش، برام فرقی نمی‌کنه ‫چطوری این عوضی رو می‌کشین. 343 00:28:11,564 --> 00:28:12,399 ‫فقط... 344 00:28:14,943 --> 00:28:15,985 ‫هر روشی که انتخاب کردین... 345 00:28:18,321 --> 00:28:19,321 ‫هر کاری کردین... 346 00:28:22,992 --> 00:28:23,993 ‫سعی کنین خطا نکنین. 347 00:29:58,254 --> 00:29:59,297 ‫شترق. 348 00:29:59,380 --> 00:30:00,298 ‫«دوراک». 349 00:30:00,381 --> 00:30:01,841 ‫ای آشغال عوضی! 350 00:30:26,950 --> 00:30:29,160 ‫به سلامت! 351 00:30:35,500 --> 00:30:37,168 ‫وای خدا! وای خدا! 352 00:30:44,384 --> 00:30:46,052 ‫ای کثافت‌ها! 353 00:30:51,558 --> 00:30:53,160 ‫- حالت خوبه؟ خوبی؟ ‫- آره. 354 00:30:53,184 --> 00:30:55,979 ‫- حالت خوبه؟ ‫- خوبم؟ حرف ندارم! یوهو! 355 00:30:56,604 --> 00:31:00,733 ‫وای، اول صبح، هیچی مثل ‫فرار از زندان نمی‌چسبه، مگه نه؟ 356 00:31:00,817 --> 00:31:02,151 ‫هنوز در خطریم. 357 00:31:02,235 --> 00:31:05,363 ‫افرادم با فراری‌ها برخورد شدیدی می‌کنن. ‫میان دنبالمون. 358 00:31:05,446 --> 00:31:09,117 ‫آها، خب، ما که قصد نداریم ‫این اطراف بمونیم. 359 00:31:10,034 --> 00:31:13,872 ‫- هواپیمایی که باهاش اومدین کجاست؟ ‫- اون هواپیما رو می‌گین؟ اِم، سقوط کرد. 360 00:31:15,540 --> 00:31:16,958 ‫- سقوط کرد؟ ‫- تقصیر ایشونه. 361 00:31:17,041 --> 00:31:19,103 ‫بهت هشدار بدم. 362 00:31:19,127 --> 00:31:23,089 ‫اون آدم از مار هم غیرقابل‌اعتمادتره. 363 00:31:23,172 --> 00:31:24,841 ‫من اگه جات بودم، ‫اصلا به حرفش اعتماد نمی‌کردم. 364 00:31:24,924 --> 00:31:27,427 ‫زبونم. زبونم! 365 00:31:27,510 --> 00:31:28,887 ‫زبونم بی‌حس شده. 366 00:31:28,970 --> 00:31:31,598 ‫باید از اینجا بریم ‫و برگردیم ایالات متحده. 367 00:31:31,681 --> 00:31:33,850 ‫می‌تونی هواپیمای دیگه‌ای ‫برامون جور کنی؟ 368 00:31:33,933 --> 00:31:34,933 ‫الان؟ 369 00:31:34,976 --> 00:31:36,686 ‫بعد از این که یوری رو چند کیلومتر... 370 00:31:36,769 --> 00:31:39,689 ‫وسط مجرای گه کشیدی، ‫ازش کمک می‌خوای؟ 371 00:31:39,772 --> 00:31:43,276 ‫می‌تونستم چندین ساعت پیش ‫بهتون بگم داریم اشتباه می‌ریم. 372 00:31:43,359 --> 00:31:44,694 ‫ای نئاندرتال... 373 00:31:44,777 --> 00:31:47,238 ‫حرف دهنت رو بفهم، ‫وگرنه این رو برمی‌دارم، 374 00:31:47,322 --> 00:31:49,782 ‫می‌مالم زیر کفشم، 375 00:31:49,866 --> 00:31:53,328 ‫بعدش هم می‌کنمش تو حلقت. 376 00:31:53,411 --> 00:31:54,871 ‫خب، بکن دیگه! 377 00:31:54,954 --> 00:31:57,957 ‫ولی در اون صورت اصلا ‫از این کشور جون سالم به در نمی‌برین. 378 00:31:58,041 --> 00:31:59,584 ‫پس واقعا می‌تونی از کشور خارجمون کنی. 379 00:31:59,667 --> 00:32:02,503 ‫اگه یه لیوان آب، ‫یه حموم آب داغ... 380 00:32:03,338 --> 00:32:06,341 ‫و یه بسته دلار آمریکایی ‫به ضخامت سیزده سانت... 381 00:32:06,424 --> 00:32:10,053 ‫به یوری بدین، ‫تا ماه می‌برمتون. 382 00:32:10,136 --> 00:32:12,805 ‫باز هم داری درخواست جدید ‫مطرح می‌کنی خائن تخمی، 383 00:32:13,681 --> 00:32:15,767 ‫مغزت رو می‌پاشم رو در و دیوار همین ون. 384 00:32:15,850 --> 00:32:19,145 ‫چرا این‌قدر عصبانی هستی همرزم جان؟ 385 00:32:19,228 --> 00:32:21,689 ‫مطمئنم دو سه روز اخیر ‫خیلی بهت سخت گذشته. 386 00:32:22,273 --> 00:32:23,942 ‫ولی الان آزادی. 387 00:32:24,025 --> 00:32:27,070 ‫همه‌چی ردیف می‌شه. ‫همگی شاهد پایانی خوش خواهیم بود. 388 00:32:27,570 --> 00:32:28,404 ‫نه؟ 389 00:32:28,488 --> 00:32:33,701 ‫پایان خوش جناب‌عالی خیلی به طرز ‫جواب دادنت بستگی داره همرزم جان. 390 00:32:34,285 --> 00:32:36,287 ‫می‌بریمون آمریکا؟ 391 00:32:36,371 --> 00:32:37,455 ‫آره؟ 392 00:32:40,917 --> 00:32:41,793 ‫یا نه؟ 393 00:32:50,134 --> 00:32:52,303 ‫اینجا رو باشین. ‫فروشگاه «وار زون»ـه. 394 00:32:53,137 --> 00:32:54,472 ‫یه بار رفتم. 395 00:32:54,555 --> 00:32:55,431 ‫خیلی بزرگه. 396 00:32:55,515 --> 00:32:58,226 ‫کل وسایل مورد نیاز... 397 00:32:58,768 --> 00:33:00,728 ‫کشتن موجودات رو دارن. 398 00:33:00,812 --> 00:33:02,522 ‫به نظرت سلاح‌های این رمبو قلابیه کافیه؟ 399 00:33:02,605 --> 00:33:05,191 ‫نارنجک داره؟ ‫آخه واسه چی کارشون قانونیه؟ 400 00:33:05,274 --> 00:33:07,235 ‫خب، از شانس خوبمون، قانونیه... 401 00:33:07,318 --> 00:33:10,196 ‫فاصله فروشگاهش با هاوکینز مناسبه. 402 00:33:10,279 --> 00:33:12,323 ‫به احتمال زیاد ‫اگه از جاده‌های اصلی عبور نکنیم، 403 00:33:12,407 --> 00:33:15,743 ‫باید بتونیم از دید پلیس‌ها ‫و روستایی‌های عصبانی به دور بمونیم. 404 00:33:15,827 --> 00:33:17,745 ‫اگه می‌خوایم از روستایی‌های عصبانی ‫به دور بمونیم، 405 00:33:17,829 --> 00:33:20,581 ‫شاید بهتر باشه وارد فروشگاهی ‫به نام «وار زون» نشیم. 406 00:33:20,665 --> 00:33:23,418 ‫در حالت عادی باهات موافقت می‌کردم، ‫ولی سلاح‌هاشون رو لازم داریم. 407 00:33:23,501 --> 00:33:25,837 ‫- اینه که به نظرم به ریسکش می‌ارزه. ‫- موافقم. 408 00:33:25,920 --> 00:33:29,007 ‫ولی به صرف وقتش هم می‌ارزه؟ ‫رفت و برگشتمون با دوچرخه تا شب طول می‌کشه. 409 00:33:29,090 --> 00:33:32,051 ‫- کی گفت دوچرخه‌سواری کنیم؟ ‫- ماشین داشتی و خبر نداشتیم؟ 410 00:33:32,135 --> 00:33:34,637 ‫نمی‌شه ماشین خطابش کرد استیو. 411 00:33:35,346 --> 00:33:36,386 ‫نمی‌شه گفت مال خودمه؛ 412 00:33:36,431 --> 00:33:38,808 ‫ولی به دردمون می‌خوره. 413 00:33:39,809 --> 00:33:44,647 ‫قرمزی، نقاب اسکی یا دستمال گردن نداری؟ 414 00:34:22,727 --> 00:34:24,062 ‫داشتم خفه می‌شدم. 415 00:34:25,688 --> 00:34:26,688 ‫بدوین! بجنبین 416 00:34:39,494 --> 00:34:41,245 ‫چنین کاری رو از کجا یاد گرفتی؟ 417 00:34:41,329 --> 00:34:43,600 ‫خب، در حالی که باقی باباها ‫داشتن به بچه‌هاشون... 418 00:34:43,624 --> 00:34:45,249 ‫ماهیگیری و توپ‌بازی یاد می‌دادن، 419 00:34:45,333 --> 00:34:47,919 ‫بابای من داشت سرقت ماشین ‫با اتصال سیم بهم یاد می‌داد. 420 00:34:48,002 --> 00:34:52,340 ‫البته من قسم خورده بودم ‫عین خودش نشم، 421 00:34:52,423 --> 00:34:55,051 ‫ولی الان که به اتهام قتل تحت تعقیبم، 422 00:34:55,134 --> 00:34:56,928 ‫به زودی اتهام سرقت ماشین ‫هم بهش اضافه می‌شه. 423 00:34:57,011 --> 00:34:59,847 ‫خلاصه واقعا دارم مایه افتخار ‫خاندان مانسون می‌شم. 424 00:34:59,931 --> 00:35:03,226 ‫ادی، گمون نکنم پشت فرمون ‫نشستن تو زیاد خوشم بیاد. 425 00:35:03,309 --> 00:35:06,521 ‫من که صرفا دارم روشنش می‌کنم. ‫هرینگتون می‌رونه. 426 00:35:06,604 --> 00:35:07,855 ‫مگه نه آقا پسر؟ 427 00:35:11,359 --> 00:35:12,652 ‫چه غلطی می‌کنین؟ 428 00:35:12,735 --> 00:35:14,278 ‫آهای! در رو باز کنین! 429 00:35:14,362 --> 00:35:17,156 ‫- آهای! ‫- در رو قفل کردن! 430 00:35:17,240 --> 00:35:18,241 ‫پشم‌هام! برو. 431 00:35:19,367 --> 00:35:21,869 ‫این هم ماشینه دیگه. ‫همگی محکم بشینین! 432 00:35:21,953 --> 00:35:23,473 ‫وای خدایا! راه بیفت! راه بیفت! 433 00:35:23,538 --> 00:35:25,498 ‫راه بیفت استیو! راه بیفت! 434 00:35:25,581 --> 00:35:26,791 ‫گاز بده، گاز بده! 435 00:35:26,874 --> 00:35:29,377 ‫♪ تا ته بزرگراه ماشین بگیر... ♪ 436 00:35:30,128 --> 00:35:31,254 ‫♪ و به چراغ‌های نئون برس... ♪ 437 00:35:31,337 --> 00:35:33,422 ‫گاز بده! گاز بده! گاز بده! گاز بده! 438 00:35:33,506 --> 00:35:34,882 ‫پشم‌هام، انگار خیلی عصبانی شدن. 439 00:35:34,966 --> 00:35:38,177 ‫خیلی کم پیش میاد که آدم ‫خونه و ماشینش رو تو یه روز از دست بده. 440 00:35:38,261 --> 00:35:40,012 ‫♪ دور می‌زنیم... ♪ 441 00:35:40,096 --> 00:35:41,305 ‫محکم بشینین! محکم بشینین! 442 00:35:43,141 --> 00:35:46,102 ‫♪ آدم به فکر حرکت دائمی می‌افته... ♪ 443 00:35:46,936 --> 00:35:47,937 ‫خودشونن! 444 00:35:48,020 --> 00:35:50,273 ‫جلوشون رو بگیرین! ای خدا! 445 00:35:50,356 --> 00:35:51,607 ‫خیلی‌خب. 446 00:35:51,691 --> 00:35:53,860 ‫♪ مکالمه خوبی داشته باشیم... ♪ 447 00:35:53,943 --> 00:35:56,404 ‫♪ یکی شنوای حرف‌هات هست. ♪ 448 00:35:57,405 --> 00:36:00,032 ‫♪ ای باد وزنده، بیا ببینم. ♪ 449 00:36:00,825 --> 00:36:04,036 ‫♪ داریم دور می‌زنیم. ♪ 450 00:36:18,259 --> 00:36:21,137 ‫من دوستانم رو دیدم. ‫تو که گفتی بودی در امانن. 451 00:36:21,220 --> 00:36:23,764 ‫- ولی در امان نیستن. ‫- عه، عه، عه، خیلی‌خب. 452 00:36:23,848 --> 00:36:25,850 ‫اِم، لطفا یه لحظه تنهامون بذارین. 453 00:36:26,767 --> 00:36:27,767 ‫خواهش می‌کنم. 454 00:36:28,978 --> 00:36:31,147 ‫خیلی‌خب، اولویت‌بندی می‌کنیم. 455 00:36:31,230 --> 00:36:33,941 ‫نمی‌ذاریم بلایی ‫سر دوستانت بیاد، خب بچه جون؟ 456 00:36:34,025 --> 00:36:35,985 ‫خودم شخصا از سلامتشون ‫اطمینان حاصل می‌کنم. 457 00:36:36,569 --> 00:36:38,696 ‫دیـ... دیدی کجا بودن؟ 458 00:36:39,530 --> 00:36:41,532 ‫خـ... خونه مکس بودن. 459 00:36:41,616 --> 00:36:43,367 ‫برنامه ریختن بکشنش. 460 00:36:43,451 --> 00:36:44,493 ‫هنری رو بکشن. 461 00:36:44,577 --> 00:36:46,579 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب. 462 00:36:47,413 --> 00:36:49,457 ‫نام خانوادگی مکس رو هم بلدی؟ 463 00:36:50,166 --> 00:36:52,126 ‫مکس می‌فیلده؟ 464 00:36:52,210 --> 00:36:54,045 ‫خیلی‌خب. الان می‌گم چیکار کنیم. 465 00:36:54,128 --> 00:36:58,090 ‫من تو هاوکینز آدم دارم، ‫چندتاشون رو می‌فرستم خونه مکس می‌فیلد. 466 00:36:58,174 --> 00:36:59,926 ‫- اون‌ها هم جلوی پسره رو می‌گیرن... ‫- دختره. 467 00:37:00,009 --> 00:37:02,303 ‫جلوی دختره و بقیه‌شون رو می‌گیرن... 468 00:37:02,386 --> 00:37:04,847 ‫که چنین مأموریت احمقانه، ‫اما خوش‌نیتی رو... 469 00:37:04,931 --> 00:37:06,251 ‫انجام ندن، خب؟ 470 00:37:06,307 --> 00:37:08,684 ‫نه. نه، افرادت رو نفرست. 471 00:37:08,768 --> 00:37:09,685 ‫خودم رو بفرست. 472 00:37:09,769 --> 00:37:13,064 ‫دوستانت آمادگی ‫چنین مبارزه‌ای رو ندارن الون. 473 00:37:14,357 --> 00:37:15,358 ‫خودت هم نداری. 474 00:37:17,151 --> 00:37:18,527 ‫باید درک کنی... 475 00:37:18,611 --> 00:37:21,364 ‫که «یک» صرفا افراد رو نمی‌کشه. 476 00:37:21,989 --> 00:37:23,199 ‫افراد رو می‌بلعه. 477 00:37:24,158 --> 00:37:26,077 ‫دار و ندار قربانیانش رو می‌گیره. 478 00:37:26,160 --> 00:37:28,788 ‫کل هویت گذشته و آینده‌شون رو می‌گیره. 479 00:37:29,288 --> 00:37:31,415 ‫خاطراتشون و توانایی‌هاشون رو می‌گیره. 480 00:37:32,750 --> 00:37:36,754 ‫ما هم خبر نداریم طی سال‌هایی ‫که گم شده بود، کجا بوده. 481 00:37:37,546 --> 00:37:40,007 ‫ولی اگه این همه مدت زنده مونده، 482 00:37:40,091 --> 00:37:41,008 ‫باید فرض کنیم... 483 00:37:41,092 --> 00:37:43,594 ‫قدرتش افزایش یافته. 484 00:37:45,429 --> 00:37:46,931 ‫اگه دست‌کم بگیریمش، 485 00:37:47,431 --> 00:37:48,849 ‫اگه عجولانه عمل کنیم، 486 00:37:49,433 --> 00:37:50,685 ‫کار خیلی خطرناکیه. 487 00:37:54,313 --> 00:37:56,565 ‫نمی‌خوام ناراحتت کنم الون. 488 00:37:56,649 --> 00:37:59,443 ‫دستاورد تو دست‌کمی از معجزه نداره. 489 00:38:01,862 --> 00:38:03,447 ‫تو داغون اومده بودی پیشم. 490 00:38:04,323 --> 00:38:06,284 ‫ولی مجددا راه رفتنت رو یاد گرفتی. 491 00:38:06,993 --> 00:38:08,786 ‫اگه می‌خوای جلوی «یک» رو بگیری، 492 00:38:09,287 --> 00:38:11,622 ‫باید فراتر از راه رفتن عمل کنی. 493 00:38:11,706 --> 00:38:13,499 ‫باید فراتر از دویدن عمل کنی. 494 00:38:15,001 --> 00:38:16,544 ‫باید پرواز کنی. 495 00:38:17,712 --> 00:38:19,005 ‫ولی آماده نیستی. 496 00:38:20,840 --> 00:38:22,425 ‫دوستانم بهم نیاز دارن. 497 00:38:24,302 --> 00:38:26,137 ‫من که یه بار جلوش رو گرفتم. ‫باز هم می‌گیرم. 498 00:38:26,220 --> 00:38:28,014 ‫شرمنده‌ام. نمی‌تونی. 499 00:38:28,514 --> 00:38:29,640 ‫غیرممکنه. 500 00:38:29,724 --> 00:38:30,766 ‫هیچ کاری غیرممکن نیست. 501 00:38:32,184 --> 00:38:34,336 ‫می‌تونم با استینسون تماس بگیرم. ‫تو فرودگاه نظامی «نلیس»... 502 00:38:34,360 --> 00:38:35,980 ‫که دو ساعت با اینجا ‫فاصله داره، آشنا داره. 503 00:38:36,063 --> 00:38:39,025 ‫شرط می‌بندم اگه بجنبیم، ‫بتونیم تا شب نشده برسیم هاوکینز. 504 00:38:39,108 --> 00:38:40,526 ‫چنین کاری اشتباه مرگباریه. 505 00:38:40,609 --> 00:38:42,862 ‫صبر کردن هم اشتباه بزرگ‌تریه. 506 00:38:42,945 --> 00:38:44,280 ‫اگه «یک» قبل از این که فرصت کنیم... 507 00:38:44,363 --> 00:38:46,490 ‫بهش ضربه‌ای وارد کنیم، ‫دست به کار بشه چی؟ 508 00:38:46,574 --> 00:38:48,117 ‫در اون صورت، این همه کارمون ‫به چه دردی می‌خوره؟ 509 00:38:48,200 --> 00:38:50,202 ‫باید چنین ریسکی رو بپذیریم. 510 00:38:51,245 --> 00:38:53,414 ‫ما که قبلا بهش فشار آوردیم، ‫خودت ببین چی شد. 511 00:38:53,497 --> 00:38:56,959 ‫یه محفظه چهار و نیم تنی رو ‫معلق کرده بود. 512 00:38:57,043 --> 00:38:58,919 ‫تو که توانایی‌های «یک» رو درک نمی‌کنی! 513 00:38:59,003 --> 00:39:01,881 ‫شاید درست بگی. ‫شاید هم زیادی دست‌بالا گرفتیش. 514 00:39:01,964 --> 00:39:05,509 ‫در هر صورت فرقی نمی‌کنه، ‫آخه تصمیمش با ما نیست. 515 00:39:05,593 --> 00:39:07,678 ‫توافق کرده بودیم ‫قرار نیست اینجا زندان باشه. 516 00:39:07,762 --> 00:39:09,013 ‫نشونش می‌دیم اینجا کجاست... 517 00:39:09,096 --> 00:39:10,431 ‫و چه امکاناتی داریم، 518 00:39:10,514 --> 00:39:14,018 ‫بعدش تصمیمش با خودشه ‫که بمونه یا بره. 519 00:39:14,101 --> 00:39:15,101 ‫مگه نه دکتر؟ 520 00:39:16,312 --> 00:39:17,897 ‫شاید خودت موافق نباشی، 521 00:39:17,980 --> 00:39:20,775 ‫ولی الان جلومون وایستاده... 522 00:39:21,567 --> 00:39:22,610 ‫و داره تصمیمش رو می‌گیره. 523 00:39:24,278 --> 00:39:26,280 ‫مطمئنی می‌خوای چنین کاری بکنی؟ 524 00:39:29,533 --> 00:39:32,578 ‫خیلی‌خب. وسایلت رو جمع کن ‫و از بچه‌ها خداحافظی کن. 525 00:40:02,858 --> 00:40:05,861 ‫- اوضاعش چطوره؟ ‫- بدک نیست. 526 00:40:06,695 --> 00:40:08,364 ‫با احتساب اینکه مثلاً... 527 00:40:09,698 --> 00:40:10,699 ‫...خونه‌ست. 528 00:40:15,955 --> 00:40:16,997 ‫آره، خیلی... 529 00:40:18,040 --> 00:40:20,709 ‫خیلی مسخره‌ست، ولی راستش... 530 00:40:21,794 --> 00:40:25,756 ‫از بچگی آرزوم بود خانوادۀ ‫پرجمعیتی داشته باشم. 531 00:40:25,840 --> 00:40:27,341 ‫یعنی در حد... 532 00:40:27,425 --> 00:40:29,093 ‫کلی بچۀ هرینگتونی. 533 00:40:29,176 --> 00:40:30,719 ‫یعنی پنج شیش تا بچه. 534 00:40:30,803 --> 00:40:32,805 ‫- شیش تا؟ ‫- شیش تا اسکل کوچولو. 535 00:40:32,888 --> 00:40:34,515 ‫سه تا دختر، سه تا پسر. 536 00:40:36,225 --> 00:40:40,062 ‫هر تابستون تمام اعضای خانوادۀ هرینگتون، 537 00:40:40,146 --> 00:40:43,983 ‫مثل الآن دور هم جمع بشن... 538 00:40:44,066 --> 00:40:47,194 ‫با همدیگه برن مسافرت. 539 00:40:48,070 --> 00:40:50,614 ‫مثلاً کوه‌های راکی، گرند کنیون، 540 00:40:50,698 --> 00:40:52,491 ‫یا مثلاً پارک یلواستون. 541 00:40:53,742 --> 00:40:57,872 ‫ته مقصدمون شهر ساحلی توی کالیفرنیا باشه. 542 00:40:57,955 --> 00:41:00,124 ‫یک هفته کامل توی ساحل بمونیم. 543 00:41:03,002 --> 00:41:04,378 ‫واسه خودمون تمرین موج‌سواری کنیم. 544 00:41:06,130 --> 00:41:08,007 ‫تصور قشنگیه. 545 00:41:10,050 --> 00:41:11,050 ‫جداً؟ 546 00:41:11,469 --> 00:41:12,469 ‫آره. 547 00:41:15,389 --> 00:41:18,142 ‫البته جدای اون مسئله شیش تا بچه. 548 00:41:18,225 --> 00:41:21,145 ‫اون بخشش که واقعاً کابوسه. 549 00:41:21,228 --> 00:41:23,189 ‫کاش از قبل واسش تمرین کرده بودم. 550 00:41:24,398 --> 00:41:25,441 ‫باشه، راست می‌گی. 551 00:41:25,941 --> 00:41:27,693 ‫راست می‌گی. 552 00:41:28,360 --> 00:41:31,864 ‫♪ آخ که آتش و باران را به چشم دیده‌ام ♪ 553 00:41:34,283 --> 00:41:38,204 ‫♪ روزهای آفتابی به چشم می‌دیدم ‫که خیال می‌کردم بی‌پایان هستند ♪ 554 00:41:40,372 --> 00:41:43,834 ‫♪ پیش از آنکه دوستی پیدا کنم، ‫دوران غربت را گذراندم ♪ 555 00:41:43,918 --> 00:41:44,918 ‫سلام. 556 00:41:46,670 --> 00:41:49,048 ‫♪ ولی همیشه می‌دانستم ‫قرار است باری دیگر ببینمت... ♪ 557 00:41:49,131 --> 00:41:50,382 ‫داشتم به این فکر می‌کردم که... 558 00:41:50,466 --> 00:41:54,303 ‫دو نفر از سه نفری که قربانیان وکنا بودن، ‫می‌رفتن پیش خانم کلی، درست؟ 559 00:41:54,386 --> 00:41:55,721 ‫- آره. ‫- خب. 560 00:41:55,804 --> 00:41:59,642 ‫با خودم گفتم احتمالش زیاده که وکنا ‫دانش‌آموز دیگه‌ای رو نفرین کرده باشه. 561 00:41:59,725 --> 00:42:03,020 ‫باید برگردیم دفتر کارش، ‫تمام پرونده‌هاش رو بخونیم. 562 00:42:03,103 --> 00:42:05,814 ‫بگردیم دنبال علائم سردرد، خون‌دماغ و کابوس. 563 00:42:05,898 --> 00:42:08,526 ‫- قربانیان احتمالی رو شناسایی کنیم. ‫- لوکاس. 564 00:42:08,609 --> 00:42:10,249 ‫- خونه‌اش رو زیر نظر بگیریم. ‫- بسه لوکاس. 565 00:42:10,819 --> 00:42:12,905 ‫وقت این کارها رو نداریم، خب؟ 566 00:42:13,405 --> 00:42:14,532 ‫تازه اگه داشتیم هم... 567 00:42:15,241 --> 00:42:17,493 ‫اگه نقشه‌ات واقعاً کارساز باشه، 568 00:42:18,327 --> 00:42:20,913 ‫با این کار عملاً داریم زندگی ‫یه آدم غریبه رو به خطر می‌ندازیم. 569 00:42:20,996 --> 00:42:23,374 ‫غریبه‌ای که اصلاً نمی‌دونه ‫طرف حسابمون چه موجودیه. 570 00:42:23,874 --> 00:42:24,874 ‫ولی من می‌دونم. 571 00:42:26,085 --> 00:42:27,920 ‫از خاطراتم علیه خودم استفاده می‌کنه. 572 00:42:29,255 --> 00:42:32,341 ‫ولی... فقط از خاطرات تلخ گذشته‌ام. 573 00:42:32,424 --> 00:42:35,678 ‫- دقیقاً مثل کریسی و فرد، مگه نه؟ ‫- آره. 574 00:42:35,761 --> 00:42:38,305 ‫انگاری که توی وجود ما ‫فقط دنبال تلخی و عذابه. 575 00:42:40,015 --> 00:42:43,644 ‫پس منم می‌دوم سمت جناح مخالفش. 576 00:42:45,813 --> 00:42:46,814 ‫می‌دوم سمت امید. 577 00:42:48,649 --> 00:42:51,026 ‫که شاید اونجا دیگه دستش بهم نرسه. 578 00:42:52,194 --> 00:42:54,697 ‫دقیقاً چطوری می‌خوای چنین کاری بکنی؟ 579 00:42:56,407 --> 00:42:57,407 ‫هنوز مطمئن نیستم. 580 00:42:59,868 --> 00:43:01,036 ‫ولی ذهن خودمه. 581 00:43:02,371 --> 00:43:03,414 ‫ذهن اون که نیست، نه؟ 582 00:43:04,498 --> 00:43:06,834 ‫پس اختیار اینکه کجا هستم دست خودمه. 583 00:43:06,917 --> 00:43:09,920 ‫صرفاً لازمه... پسش بزنم. 584 00:43:11,046 --> 00:43:13,924 ‫خاطرۀ خوشی پیدا کنم و توش قایم بشم. 585 00:43:15,801 --> 00:43:16,969 ‫پشت امید قایم بشم. 586 00:43:19,722 --> 00:43:21,724 ‫همچین خاطره‌ای تو ذهنت هست؟ 587 00:43:24,059 --> 00:43:25,059 ‫آره. 588 00:43:26,228 --> 00:43:27,605 ‫دورانی از زندگیم بود که... 589 00:43:28,856 --> 00:43:30,232 ‫خیلی خوشحال بودم. 590 00:43:37,072 --> 00:43:40,075 ‫منم توش هستم؟ 591 00:43:42,911 --> 00:43:44,330 ‫خیلی از خود راضی هستی‌ها. 592 00:43:46,332 --> 00:43:47,416 ‫ولی آره. 593 00:43:48,667 --> 00:43:49,877 ‫ممکنه جزوی ازش باشی. 594 00:43:53,881 --> 00:43:55,841 ‫ولی اگه ببینم دوباره گرفتت، 595 00:43:56,800 --> 00:43:58,302 ‫آهنگ کیت بوش رو میارم وسط. 596 00:43:58,969 --> 00:44:00,512 ‫- باشه؟ ‫- باشه. 597 00:44:01,347 --> 00:44:03,349 ‫- قبوله. ‫- قبول. 598 00:44:37,341 --> 00:44:39,426 ‫بیایید، این طرفیه. 599 00:44:41,720 --> 00:44:44,848 ‫قاچاقچی‌خان، اگه بفهمم ‫کاسه‌ای زیر نیم‌کاسته... 600 00:44:44,932 --> 00:44:46,725 ‫درجا می‌زنم می‌کشمت. 601 00:44:46,809 --> 00:44:50,104 ‫اصلاً دنبال اینم بهونه بدی دستم، فهمیدی؟ 602 00:44:50,187 --> 00:44:53,941 ‫آقا پلیسه، مگه شما طوطی هستی؟ ‫مدام حرف‌هات رو تکرار می‌کنی. 603 00:44:54,024 --> 00:44:57,152 ‫تو با این احمق زندانی بودی، 604 00:44:57,236 --> 00:45:00,030 ‫بعد از فرصت استفاده نکردی که خفه‌اش کنی؟ 605 00:45:12,126 --> 00:45:14,336 ‫خوشگله، نه؟ 606 00:45:14,420 --> 00:45:16,880 ‫خواهشاً بگو اینم از اون شوخی‌های مسخرته. 607 00:45:16,964 --> 00:45:20,759 ‫گفته بودی هواپیما داری. 608 00:45:20,843 --> 00:45:22,636 ‫- گفتی هواپیما! ‫- نه، نه، نه. 609 00:45:22,720 --> 00:45:24,972 ‫گفتم با راه هوایی می‌برمتون خونه. 610 00:45:25,472 --> 00:45:28,684 ‫کاتینکای منم می‌تونه شما رو ‫از راه هوایی ببره خونه، کوچولو. 611 00:45:28,767 --> 00:45:32,187 ‫اسم کاتینکا رو از روی عشق اولم روش گذاشتم. 612 00:45:32,271 --> 00:45:36,483 ‫تازه باسن کاتینکا خیلی خوشگل و گرد بود. 613 00:45:36,567 --> 00:45:38,110 ‫این‌جوری بود. 614 00:45:41,613 --> 00:45:44,116 ‫با این نمی‌شه تا آمریکا رفت. 615 00:45:44,199 --> 00:45:45,367 ‫چرا نشه؟ 616 00:45:45,451 --> 00:45:47,619 ‫مادامی که شدت باد زیاد نباشه، 617 00:45:47,703 --> 00:45:51,373 ‫دوستان ارتشی شما هم توی آسمون ‫به ما تیر نزنن... 618 00:45:51,457 --> 00:45:52,833 ‫می‌تونیم به خشکی برسیم. 619 00:45:52,916 --> 00:45:54,877 ‫اونجا تا سوخت‌گیری کنیم، 620 00:45:54,960 --> 00:45:57,796 ‫توی آب یخ می‌ریم آب‌تنی، ‫تمام این کثافت‌ها رو می‌شوریم. 621 00:45:57,880 --> 00:46:00,924 ‫بعد باقی مسیر رو می‌ریم. 622 00:46:01,008 --> 00:46:02,217 ‫به خوبی و خوشی. 623 00:46:02,301 --> 00:46:06,138 ‫بعد این کاتینکا دورترین ‫مسیری که رفته چقدر بوده؟ 624 00:46:07,556 --> 00:46:10,517 ‫تا الآن که باکرگیش رو به امید من نگه داشته. 625 00:46:11,310 --> 00:46:14,062 ‫کاتینکای واقعی رو نمی‌گم‌ها. ‫اون که تموم شد. 626 00:46:16,356 --> 00:46:18,108 ‫اون کاتینکا رو نگفتم. 627 00:46:18,192 --> 00:46:21,069 ‫ولی این کاتینکا تقریباً دست نخورده‌ست. 628 00:46:21,153 --> 00:46:25,073 ‫ولی مطمئنم اگه بهش میدون بدیم، ‫خودش رو نشون می‌ده. 629 00:46:25,157 --> 00:46:27,618 ‫صرفاً یه مقدار تعمیرات لازم داره. 630 00:46:31,246 --> 00:46:33,791 ‫- دیدی گفتم جیم؟ ‫- خیلی‌خب. 631 00:46:33,874 --> 00:46:35,709 ‫الآن با تیر بزنمش؟ یا بعداً؟ 632 00:46:35,793 --> 00:46:37,211 ‫اوونز چی؟ 633 00:46:37,294 --> 00:46:42,257 ‫اون کلی نفوذی و جاسوس اینجا داره ‫که می‌تونن کمکمون کنن. 634 00:46:42,341 --> 00:46:43,467 ‫می‌شه باهاش تماس گرفت؟ 635 00:46:44,635 --> 00:46:46,303 ‫می‌تونیم با آمریکا تماس بگیریم؟ 636 00:46:57,064 --> 00:46:58,899 ‫بله، سلام خانم. 637 00:46:59,441 --> 00:47:03,779 ‫می‌خواستم با ایالات متحده تماس بگیرم. ‫بابت یکی از اقوام مریض‌احواله. 638 00:47:04,905 --> 00:47:06,824 ‫درسته، بله. شماره‌اش... 639 00:47:07,616 --> 00:47:10,160 ‫- چنده؟ ‫- شماره‌اش 775... 640 00:47:10,244 --> 00:47:12,788 ‫...305... 641 00:47:12,871 --> 00:47:14,456 ‫...و 3450. 642 00:47:17,876 --> 00:47:18,877 ‫بله، متشکرم. 643 00:47:20,671 --> 00:47:24,174 ‫- چی کار می‌کنی؟ ‫- خیال کردی روند این کارها چطوریه؟ 644 00:47:24,258 --> 00:47:27,177 ‫اول از طرف ما تماس می‌گیرن، ‫بعد زنگ می‌زنن به خودمون. 645 00:47:27,261 --> 00:47:28,637 ‫چقدر قراره طول بکشه؟ 646 00:47:29,930 --> 00:47:31,723 ‫شاید پنج دقیقه، شاید پنج ساعت، 647 00:47:32,558 --> 00:47:33,892 ‫شاید پنج روز. مشخص نیست. 648 00:47:35,060 --> 00:47:36,687 ‫حتی اگه تماس هم بگیرن، 649 00:47:36,770 --> 00:47:40,649 ‫فرض کنید کا‌گ‌ب پشت خطه و ‫تک‌تک چیزهایی که می‌گید رو می‌شنوه. 650 00:47:40,732 --> 00:47:41,732 ‫پس... 651 00:47:42,609 --> 00:47:44,194 ‫پیشنهادم اینه رمزی حرف بزنین. 652 00:47:45,279 --> 00:47:46,488 ‫اگه حرف اشتباهی بزنید... 653 00:47:47,447 --> 00:47:50,158 ‫مثل مور و ملخ می‌ریزن اینجا. 654 00:47:51,410 --> 00:47:53,120 ‫به اتحادیه شوروی خوش اومدین. 655 00:47:57,288 --> 00:48:00,287 ‫[منطقۀ جنگی.] ‫[بزرگترین انبار سلاح گرم در هاوکینز.] 656 00:48:15,225 --> 00:48:17,102 ‫چقدر هم که از اسکل‌های خشن دوری کردیم. 657 00:48:17,686 --> 00:48:19,438 ‫بیایین سریع... انتخاب کنیم. 658 00:48:19,521 --> 00:48:20,981 ‫- آره. ‫- موافقم. 659 00:48:33,660 --> 00:48:36,330 ‫- چند تا از اینا لازمه؟ ‫- پنج شیش تا بسه. 660 00:48:45,839 --> 00:48:47,758 ‫می‌خوای چی کار کنی؟ ‫وایستی بهش زل بزنی؟ 661 00:48:47,841 --> 00:48:48,841 ‫خفه شو. 662 00:48:52,429 --> 00:48:54,181 ‫خدایا، ترسوندیم. 663 00:48:54,264 --> 00:48:56,391 ‫وای. می‌خوای باهاش منو بزنی؟ 664 00:48:56,475 --> 00:48:58,602 ‫اگه بعدش رفتارت رو درست می‌کنی، آره. 665 00:49:05,859 --> 00:49:08,111 ‫دیدی؟ زیادم ترسناک نیستم. 666 00:49:17,245 --> 00:49:18,330 ‫رابین، رابین! 667 00:49:19,790 --> 00:49:20,790 ‫این کی بود؟ 668 00:49:22,084 --> 00:49:23,210 ‫از اعضای گروه بود. 669 00:49:28,757 --> 00:49:29,757 ‫قیمت این چنده؟ 670 00:49:29,800 --> 00:49:32,928 ‫این 120.99 دلاره. ولی همراهش ‫ساچمه بیست‌تایی هم می‌دم. 671 00:49:34,388 --> 00:49:37,891 ‫آقا، می‌شه اینو بدی ببینم؟ ‫همین مگنوم 357 خوشگله. 672 00:49:37,975 --> 00:49:40,477 ‫رو چشمم. 673 00:49:41,687 --> 00:49:43,814 ‫- بفرما پسرجان. ‫- ممنون. 674 00:49:47,776 --> 00:49:48,902 ‫نانسی ویلر. 675 00:49:53,156 --> 00:49:54,658 ‫انتظار نداشتم اینجا ببینمت. 676 00:49:54,741 --> 00:49:59,162 ‫آره خب، اوضاع فعلی... خیلی ترسناکه. 677 00:50:04,292 --> 00:50:08,880 ‫بابت... کریسی تسلیت می‌گم. 678 00:50:13,927 --> 00:50:15,053 ‫یه نصیحتی بهت بکنم؟ 679 00:50:16,388 --> 00:50:19,766 ‫تفنگ ساچمه‌ای به جز کشتن پرنده، ‫به درد کار دیگه‌ای نمی‌خورن. 680 00:50:22,185 --> 00:50:23,979 ‫البته زورش که زیاده، 681 00:50:24,479 --> 00:50:25,564 ‫ولی بردش زیاد نیست. 682 00:50:26,565 --> 00:50:29,735 ‫که یعنی مجبوری از برد نزدیک باهاش کار کنی، 683 00:50:29,818 --> 00:50:31,818 ‫که یهو طرف لولۀ تفنگت رو می‌گیره... 684 00:50:33,363 --> 00:50:34,489 ‫...و برمی‌گردونه سمت خودت. 685 00:50:46,418 --> 00:50:47,836 ‫انگاری مضطربی. 686 00:50:49,379 --> 00:50:50,379 ‫گفتم که... 687 00:50:52,132 --> 00:50:53,300 ‫اوضاع فعلی ترسناکه. 688 00:50:56,845 --> 00:50:58,180 ‫احیاناً برادرت... 689 00:51:00,265 --> 00:51:01,892 ‫همراهت نیومده اینجا؟ 690 00:51:02,476 --> 00:51:03,476 ‫مایک؟ 691 00:51:03,977 --> 00:51:05,145 ‫آره، مایک. 692 00:51:05,812 --> 00:51:06,812 ‫نه. 693 00:51:07,481 --> 00:51:09,274 ‫واسه این پرسیدم که... 694 00:51:11,401 --> 00:51:13,070 ‫عضو هل‌فایره، مگه نه؟ 695 00:51:14,404 --> 00:51:17,044 ‫- نمی‌فهمم یعنی چی. ‫- دوست‌هاش چی؟ 696 00:51:18,075 --> 00:51:19,117 ‫اونا باهات نیومدن؟ 697 00:51:19,618 --> 00:51:21,078 ‫می‌شه ولش کنی؟ 698 00:51:22,704 --> 00:51:25,040 ‫گفتم ولش کن. 699 00:51:30,879 --> 00:51:32,589 ‫چرا انقدر لفتش دادن؟ 700 00:51:34,007 --> 00:51:35,300 ‫- چی شد؟ ‫- باید بزنیم به چاک. 701 00:51:35,383 --> 00:51:37,427 ‫- رفقای قدیمیت اومدن اینجا. ‫- گندش بزنن. 702 00:51:37,928 --> 00:51:40,889 ‫- زود، زود، زود! ‫- رفتم دیگه، رفتم! بشین! 703 00:52:00,200 --> 00:52:01,785 ‫احتمالاً سمت راستمونه. 704 00:52:01,868 --> 00:52:03,411 ‫اینجا اصلاً چیزی نیست. 705 00:52:05,747 --> 00:52:07,499 ‫چه زود رسیدیم. 706 00:52:07,582 --> 00:52:11,461 ‫- زود رسیدیم؟ نه ساعته تو راهیم. ‫ -لابد همین اطرافه. 707 00:52:11,545 --> 00:52:13,296 ‫دقیقاً دنبال چی می‌گردیم، رفقا؟ 708 00:52:13,380 --> 00:52:16,174 ‫- جایی که شبیه تأسیسات باشه. ‫- مثل حصار و ساختمون. 709 00:52:16,258 --> 00:52:17,884 ‫صرفاً موجود زنده هم باشه کافیه. 710 00:52:17,968 --> 00:52:21,763 ‫از کجا معلوم نینا ساختمون نباشه، ‫و یه خانم کوچک اندام باشه؟ 711 00:52:22,806 --> 00:52:24,349 ‫از نظر من که خانم کوچک اندامه. 712 00:52:24,432 --> 00:52:25,809 ‫خانم کوچک اندام نیست. 713 00:52:25,892 --> 00:52:28,186 ‫اگه خانم کوچک اندامی باشه ‫توی این بیابون دیده نمی‌شه. 714 00:52:28,270 --> 00:52:31,648 ‫- این چطوری هنوز نشئه‌ست؟ ‫- مطمئنی درست اندازه گرفتی؟ 715 00:52:31,731 --> 00:52:32,731 ‫آره، درست گرفتم. 716 00:52:32,774 --> 00:52:34,234 ‫- صد در صد مطمئنی؟ ‫- آره. 717 00:52:34,317 --> 00:52:36,403 ‫شاید طول و عرض جغرافیاییش اشتباهه. 718 00:52:36,486 --> 00:52:39,656 ‫- واقعاً می‌خوای سوزی رو زیر سوال ببری؟ ‫- سوزی نابغه‌ست، جاناتان. 719 00:52:39,739 --> 00:52:41,783 ‫- حتی نوابغ هم گاهی اشتباه می‌کنن. ‫- ولی نکرده. 720 00:52:41,867 --> 00:52:45,287 ‫اگه خانمه اندازه کافی کوچیک باشه، ‫می‌تونه پشت درخت کوچیک قایم بشه. 721 00:52:45,370 --> 00:52:46,413 ‫بسه! می‌شه... 722 00:52:49,916 --> 00:52:51,376 ‫- آخ. ‫- چی کار می‌کنی؟ 723 00:52:51,459 --> 00:52:53,795 ‫می‌خوام قبل اینکه گم بشیم ‫همین‌جا بزنم کنار. 724 00:52:55,881 --> 00:52:58,341 ‫- مختصات رو بگو ببینم. ‫- اِم، خیلی‌خب. 725 00:52:58,425 --> 00:53:01,803 ‫طول جغرافیایی: 116 درجه و ‫پنج دقیقه و 17 ... 726 00:53:01,887 --> 00:53:03,054 ‫آروم بگو، آروم. 727 00:53:05,432 --> 00:53:06,432 ‫نینا! 728 00:53:09,519 --> 00:53:10,604 ‫نینا. 729 00:53:12,397 --> 00:53:13,397 ‫نینا؟ 730 00:53:15,525 --> 00:53:16,776 ‫نینا! 731 00:53:24,492 --> 00:53:26,703 ‫پشم‌هام بریزه. 732 00:53:26,786 --> 00:53:30,498 ‫خب، حالا مستقیم برو پایین. ‫مستقیم... مستقیم... 733 00:53:33,960 --> 00:53:35,462 ‫دقیقاً همونجاست که خودم گفتم. 734 00:53:35,545 --> 00:53:37,589 ‫- آخه منطقی نیست. ‫- داداشی‌ها! 735 00:53:39,132 --> 00:53:40,717 ‫رفقا! 736 00:53:40,800 --> 00:53:41,843 ‫ای بابا. 737 00:53:41,927 --> 00:53:43,637 ‫بیایید ببینید چی پیدا کردم! 738 00:53:43,720 --> 00:53:45,055 ‫چیه؟ 739 00:53:45,138 --> 00:53:47,182 ‫باید با چشم خودتون ببینید رفقا! 740 00:53:48,433 --> 00:53:49,601 ‫بیایید! بجنبید! 741 00:53:49,684 --> 00:53:52,395 ‫زود، زود، زود! عجله کنید! 742 00:53:54,397 --> 00:53:55,440 ‫خیلی‌خب. 743 00:53:55,523 --> 00:53:57,400 ‫پس گفتین این نینا خانم کوچک اندامی نیست. 744 00:53:57,484 --> 00:54:00,320 ‫ولی تو گفتی به هر موجود ‫زنده‌ای راضی هستی، درست می‌گم؟ 745 00:54:00,403 --> 00:54:01,238 ‫آره. 746 00:54:01,321 --> 00:54:02,321 ‫خب... 747 00:54:03,782 --> 00:54:08,245 ‫این رد چرخ مال ماشین معمولی نیست، ‫داداش‌های گلم. 748 00:54:08,328 --> 00:54:10,580 ‫تصور کن چه هیولایی از اینجا رد شده. 749 00:54:11,289 --> 00:54:14,000 ‫ماشین گنده بوده. ‫که می‌دونین چه ماشینی بوده. 750 00:54:14,084 --> 00:54:15,084 ‫ماشین ارتشی. 751 00:54:15,502 --> 00:54:16,586 ‫باید زود بریم. 752 00:54:57,085 --> 00:54:59,296 ‫اگه به‌نظرم آماده نبود ‫حاضر نمی‌شدم چنین کاری بکنم. 753 00:54:59,379 --> 00:55:02,132 ‫ولی با این حال گمون نمی‌کنم ‫چاره دیگه‌ای داشته باشیم. 754 00:55:02,215 --> 00:55:03,550 ‫- به نظرت داریم؟ ‫- نه، نداریم. 755 00:55:03,633 --> 00:55:04,634 ‫آره. 756 00:55:04,718 --> 00:55:07,345 ‫- ممکنه مقداری طول بکشه. ‫- فقط دست بجنبون. 757 00:55:07,429 --> 00:55:10,390 ‫همین‌جوریش دو ساعت تا نلیس راهه. 758 00:55:10,473 --> 00:55:11,850 ‫الن، یه کار دیگه هم می‌کنی؟ 759 00:55:11,933 --> 00:55:15,186 ‫می‌شه یکی رو بفرستی خونۀ مکس می‌فیلد؟ 760 00:55:15,270 --> 00:55:18,273 ‫چندتا بچه اونجاست که ‫باید یکی مراقبشون باشه، خب؟ 761 00:55:18,356 --> 00:55:21,276 ‫الن؟ الو؟ 762 00:55:21,359 --> 00:55:22,819 ‫سم؟ الو؟ 763 00:55:28,408 --> 00:55:29,951 ‫چرا لب و لوچه‌ات آویزونه دکتر؟ 764 00:55:30,702 --> 00:55:31,911 ‫صرفاً قراره صحبت کنیم. 765 00:56:12,619 --> 00:56:13,619 ‫نه! وایستا! 766 00:56:14,162 --> 00:56:15,163 ‫نه! نه! 767 00:56:19,000 --> 00:56:20,000 ‫چی... 768 00:56:25,298 --> 00:56:27,008 ‫نمی‌تونی از اینجا بری الون. 769 00:56:33,306 --> 00:56:34,641 ‫دکتر اوونز کجاست؟ 770 00:56:34,724 --> 00:56:36,726 ‫دکتر اوونز نظرش عوض شد. 771 00:56:40,146 --> 00:56:41,648 ‫می‌دونم دوست داری بری پیشش، 772 00:56:41,731 --> 00:56:44,359 ‫منم نمی‌تونم جلوت رو بگیرم... 773 00:56:44,442 --> 00:56:45,860 ‫که اون در رو باز نکنی. 774 00:56:47,070 --> 00:56:48,905 ‫ولی اگه افرادم بفهمن می‌ری پیشش... 775 00:56:49,781 --> 00:56:50,781 ‫فوراً می‌کشنش. 776 00:56:54,494 --> 00:56:57,705 ‫تنهایی هم نمی‌تونی مسیر برگشتن ‫پیش دوستات رو توی این بیابون پیدا کنی. 777 00:56:58,915 --> 00:57:00,583 ‫پس عوضش این کار رو بکنیم: 778 00:57:01,501 --> 00:57:04,963 ‫من و تو برگردیم سراغ نقشۀ خودمون. 779 00:57:06,214 --> 00:57:08,550 ‫موقعی که صلاح ببینم، 780 00:57:08,633 --> 00:57:11,594 ‫با همدیگه برمی‌گردیم هاوکنیز. 781 00:57:12,178 --> 00:57:13,847 ‫پدر و دختر. 782 00:57:15,723 --> 00:57:18,476 ‫این کارهات واسه چیه؟ 783 00:57:19,227 --> 00:57:20,728 ‫چون چاره دیگه‌ای نداریم. 784 00:57:20,812 --> 00:57:22,021 ‫معلومه که داریم. 785 00:57:23,481 --> 00:57:24,899 ‫تنها تصمیم درست همینه. 786 00:57:26,443 --> 00:57:28,027 ‫به‌نظرت تصمیماتت درستن؟ 787 00:57:28,736 --> 00:57:29,779 ‫سعی می‌کنم باشن. 788 00:57:29,863 --> 00:57:32,198 ‫تصمیمت درمورد مامان هم درست بود؟ 789 00:57:32,282 --> 00:57:33,533 ‫450. 790 00:57:37,370 --> 00:57:38,955 ‫مادرت مریض بود، الون. 791 00:57:39,622 --> 00:57:41,458 ‫جون خودش و بقیه رو به خطر انداخته بود. 792 00:57:41,541 --> 00:57:44,294 ‫با خودش اسلحه آورد توی بیمارستان، ‫حتی یک نفر رو کشت. 793 00:57:44,377 --> 00:57:45,837 ‫«بیمارستان»؟ 794 00:57:46,838 --> 00:57:47,838 ‫نه. 795 00:57:49,215 --> 00:57:50,300 ‫اونجا زندان بود. 796 00:57:51,050 --> 00:57:53,970 ‫هرکاری که من کردم برای خوبی خودت بوده. 797 00:57:54,053 --> 00:57:55,388 ‫برای محافظت از خودت بوده. 798 00:57:56,139 --> 00:57:57,139 ‫هنری چی؟ 799 00:57:58,558 --> 00:58:01,144 ‫هنری رو توی اون آزمایشگاه نگه داشتی. 800 00:58:01,227 --> 00:58:02,645 ‫کنار اون بچه‌ها. 801 00:58:02,729 --> 00:58:04,063 ‫اونم برای خوبی خودمون بود؟ 802 00:58:04,147 --> 00:58:05,857 ‫اونم تصمیم درست بود؟ 803 00:58:05,940 --> 00:58:08,485 ‫من که نمی‌دونستم هنری ‫چه کارهایی ممکنه بکنه. 804 00:58:09,235 --> 00:58:10,487 ‫تو واسم مهم بودی. 805 00:58:10,570 --> 00:58:12,697 ‫دوستت داشتم، همه‌تون رو دوست داشتم. 806 00:58:12,780 --> 00:58:13,781 ‫حتی هنری؟ 807 00:58:14,324 --> 00:58:15,324 ‫آره. 808 00:58:15,700 --> 00:58:19,204 ‫می‌خواستم با کمک کردن به هنری ‫بتونم درکش کنم، آره. 809 00:58:19,746 --> 00:58:21,498 ‫آره، اونم واسم مهم بود. 810 00:58:21,581 --> 00:58:25,126 ‫حتی بعد... اون کاری که کرد؟ 811 00:58:25,793 --> 00:58:26,920 ‫آره. 812 00:58:27,003 --> 00:58:30,006 ‫چون می‌دونستم من ناامیدش کرده بودم. 813 00:58:31,341 --> 00:58:32,592 ‫پس امروز صبح... 814 00:58:33,343 --> 00:58:36,721 ‫گفتی به‌نظرت هنوز توی تاریکی زنده‌ست. 815 00:58:37,889 --> 00:58:40,391 ‫واسه همین منو فرستادی بگردم دنبالش؟ 816 00:58:45,188 --> 00:58:47,190 ‫قرار بود دنبال هنری بگردم؟ 817 00:58:48,024 --> 00:58:49,859 ‫نه. نه. 818 00:58:50,610 --> 00:58:52,779 ‫تمرکز ما روی نیروهای شوروی بود. 819 00:58:52,862 --> 00:58:53,780 ‫خودت که می‌دونی. 820 00:58:53,863 --> 00:58:55,949 ‫«بابا واقعیت رو نمی‌دونه.» 821 00:58:56,783 --> 00:58:58,034 ‫هنری بهم اینو گفت. 822 00:58:58,785 --> 00:59:00,787 ‫واقعاً حرف هنری رو باور می‌کنی؟ 823 00:59:02,121 --> 00:59:04,999 ‫همون هنری که با اعتمادت بازی کرد؟ 824 00:59:06,793 --> 00:59:10,296 ‫خودت بودی که از زندان آزادش کردی. 825 00:59:12,173 --> 00:59:13,173 ‫خودت بودی. 826 00:59:14,425 --> 00:59:16,344 ‫الآنم از خودت عصبانی هستی و... 827 00:59:16,427 --> 00:59:18,429 ‫داری عصبانیتت رو سر من خالی می‌کنی و... 828 00:59:18,513 --> 00:59:20,014 ‫کل نقشه رو به خطر می‌ندازی. 829 00:59:20,098 --> 00:59:21,098 ‫نه. 830 00:59:21,474 --> 00:59:22,600 ‫نه، کار خودته. 831 00:59:24,227 --> 00:59:25,937 ‫خودت همه رو به خطر انداختی. 832 00:59:26,020 --> 00:59:27,063 ‫خودت دروغ گفتی! 833 00:59:27,146 --> 00:59:28,565 ‫خودت بودی که منو فرستادی دنبالش! 834 00:59:34,112 --> 00:59:35,321 ‫دروازه کار خودت بود. 835 00:59:37,574 --> 00:59:38,700 ‫مایندفلایر کار خودت بود. 836 00:59:41,953 --> 00:59:43,037 ‫مرگ همه‌شون تقصیر تو بود. 837 00:59:45,915 --> 00:59:47,125 ‫فقط تقصیر خودت بود. 838 00:59:47,208 --> 00:59:48,876 ‫چون کنار نکشیدی. 839 00:59:48,960 --> 00:59:50,587 ‫چون ولش نکردی. 840 00:59:52,463 --> 00:59:55,883 ‫اومده بودم اینجا که هویت اصلیم رو بشناسم. 841 00:59:58,386 --> 00:59:59,387 ‫که ببینم نکنه... 842 01:00:00,763 --> 01:00:02,181 ‫هیولای اصلی خودم باشم. 843 01:00:06,144 --> 01:00:07,144 ‫بابا! 844 01:00:08,396 --> 01:00:09,981 ‫ولی الآن فهمیدم واقعیت چیه. 845 01:00:12,233 --> 01:00:13,359 ‫هیولا من نیستم. 846 01:00:15,194 --> 01:00:16,279 ‫بلکه خودتی. 847 01:00:17,905 --> 01:00:18,906 ‫خودت... 848 01:00:20,074 --> 01:00:21,451 ‫اون هیولایی. 849 01:00:24,495 --> 01:00:26,497 ‫الآنم می‌رم اون در رو باز کنم، 850 01:00:27,081 --> 01:00:28,583 ‫و از اینجا می‌رم بیرون. 851 01:00:29,667 --> 01:00:31,502 ‫همراه دکتر اوونز. 852 01:00:33,338 --> 01:00:35,673 ‫اگه جلوم رو بگیری می‌کشمت. 853 01:01:12,543 --> 01:01:14,337 ‫به زودی متوجه واقعیت می‌شی الون. 854 01:01:53,793 --> 01:01:54,793 ‫این کار قانونیه؟ 855 01:01:56,295 --> 01:01:58,673 ‫راستش گمونم جرم باشه. 856 01:01:59,590 --> 01:02:00,590 ‫صحیح. 857 01:02:01,092 --> 01:02:02,844 ‫ولی یک مورد رو تضمین می‌کنه... 858 01:02:04,762 --> 01:02:06,139 ‫اونم اینکه تیرم خطا نمی‌ره. 859 01:02:09,016 --> 01:02:11,853 ‫- چطور شد؟ ‫- سبک، ولی بادوام. 860 01:02:13,146 --> 01:02:14,146 ‫کشنده... 861 01:02:15,273 --> 01:02:16,941 ‫...ولی مطمئن. 862 01:02:17,900 --> 01:02:20,194 ‫صدایم را بشنو. 863 01:02:20,987 --> 01:02:23,823 ‫دیگر قرار نیست ادی مطرود... 864 01:02:24,657 --> 01:02:27,243 ‫...عقب نشینی کند! 865 01:02:27,326 --> 01:02:29,579 ‫ظاهراً حسابی آمادۀ پرخفاش شدی. 866 01:02:33,416 --> 01:02:34,416 ‫فهمیدی؟ 867 01:02:35,793 --> 01:02:36,793 ‫«پرخاش». 868 01:02:37,378 --> 01:02:38,378 ‫«خفاش» دیگه. 869 01:02:39,964 --> 01:02:41,466 ‫نفهمیدی؟ 870 01:02:41,549 --> 01:02:42,759 ‫یه لحظه فکر کردم بامزه‌ست. 871 01:02:44,510 --> 01:02:45,510 ‫چی کار می‌کنی؟ 872 01:02:46,429 --> 01:02:47,909 ‫حروم‌زاده! 873 01:02:50,600 --> 01:02:52,101 ‫شلوار نداریم! شلوار نداریم! 874 01:02:52,810 --> 01:02:53,810 ‫هیچ‌وقت عوض نشو... 875 01:02:54,645 --> 01:02:55,772 ‫داستین هندرسون. 876 01:02:57,940 --> 01:02:58,940 ‫قول می‌دی؟ 877 01:03:00,943 --> 01:03:02,236 ‫قصدم نداشتم عوض بشم. 878 01:03:04,113 --> 01:03:05,113 ‫خوبه. 879 01:03:05,990 --> 01:03:07,408 ‫- آفرین. ‫- خوبه دیگه. 880 01:03:07,492 --> 01:03:08,951 ‫آهای، سینکلیر. 881 01:03:09,577 --> 01:03:12,205 ‫اوضاع نیزه‌ها چطوره؟ 882 01:03:14,248 --> 01:03:15,750 ‫الکی به دلت صابون نزن. 883 01:03:16,834 --> 01:03:17,834 ‫جان؟ 884 01:03:19,337 --> 01:03:21,297 ‫خیلی شل پیچیدی لوکاس. 885 01:03:21,380 --> 01:03:22,799 ‫قرار نیست بسکتبال بازی کنیم... 886 01:03:22,882 --> 01:03:25,510 ‫که وقتی کفشت در اومد ‫سوت بزنن و بازی رو متوقف کنن. 887 01:03:26,302 --> 01:03:28,095 ‫وایستا، وایستا، محض اطلاعت بگم: 888 01:03:28,179 --> 01:03:29,722 ‫من هیچ‌وقت کفشم در نیومده. 889 01:03:29,806 --> 01:03:31,265 ‫خب، منم محض اطلاعت بگم: 890 01:03:31,349 --> 01:03:34,352 ‫تا وقتی آدم نیمکت‌نشین باشه ‫اصلاً امکان نداره که کفشش در بیاد. 891 01:03:34,435 --> 01:03:36,312 ‫ولی خودت بودی که... 892 01:03:36,395 --> 01:03:37,939 ‫واسه تمام بازی‌هام اومدی. 893 01:03:38,022 --> 01:03:39,941 ‫به جز اون بازی مهمه، 894 01:03:40,024 --> 01:03:41,692 ‫بماند که اجبار مامان و بابا بود. 895 01:03:41,776 --> 01:03:44,654 ‫چرت نگو. مامان و بابا از پس ‫مجبور کردن تو بر نمیان. 896 01:03:44,737 --> 01:03:47,448 ‫هرچند که نیمکت‌نشین بدبختی هستی، 897 01:03:47,532 --> 01:03:48,866 ‫ولی بازم داداش خودمی. 898 01:03:49,367 --> 01:03:50,367 ‫محض اطلاعت گفتم. 899 01:03:53,704 --> 01:03:56,183 ‫- اصلاً منطقی نیست. ‫- چی منطقی نیست؟ 900 01:03:56,207 --> 01:03:59,669 ‫طرف دن شلتر بود. ‫دو سال پیش فارغ‌التحصیل شده بود. 901 01:03:59,752 --> 01:04:01,796 ‫- که چی؟ ‫- که یعنی الآن دانشکده‌ست. 902 01:04:01,879 --> 01:04:03,881 ‫که یعنی واسه تعطیلات بهاره اومده. 903 01:04:03,965 --> 01:04:07,218 ‫همین هفتۀ پیش نبود که ‫رفته بود فیلم فست تایمز رو ببینه؟ 904 01:04:07,301 --> 01:04:10,096 ‫مگر اینکه یه برادر حشری داشته ‫که از این بابت مطلع نبودیم. 905 01:04:10,179 --> 01:04:11,931 ‫که احتمال اینم هست. 906 01:04:12,014 --> 01:04:14,350 ‫یا نکنه تو نخ شخصیت جاج راینهولد بود؟ 907 01:04:14,433 --> 01:04:15,309 ‫- فکر نکنم. ‫- استیو! 908 01:04:15,393 --> 01:04:17,270 ‫- چیه؟ ‫- واسم مهم نیست. 909 01:04:17,353 --> 01:04:20,040 ‫اصلاً هم درک نمی‌کنم چرا ‫انقدر تو داری اهمیت می‌دی. 910 01:04:20,064 --> 01:04:23,901 ‫راستش به‌نظرم الآن بهترین موقعیت ‫برای اینه که ازش دل بکنم، چون... 911 01:04:24,944 --> 01:04:27,405 ‫الآن که با پایان دنیا طرف هستیم، ‫مشکلات عشق و عاشقی خودم... 912 01:04:27,488 --> 01:04:29,198 ‫شدیداً کم اهمیته. 913 01:04:30,116 --> 01:04:32,743 ‫آره. آخه درکت می‌کنم. 914 01:04:32,827 --> 01:04:35,413 ‫ولی خب... همچنان امید دارم. 915 01:04:37,707 --> 01:04:41,294 ‫- پایان همه‌چیز که خوش نیست. ‫- آره، آره، قشنگ درکت می‌کنم. 916 01:04:46,716 --> 01:04:49,093 ‫منظورم این نیست که توی ‫عشق و عاشقی شکست خوردم. 917 01:04:50,052 --> 01:04:51,052 ‫صرفاً... 918 01:04:51,804 --> 01:04:53,222 ‫احساس خیلی بدی دارم... 919 01:04:54,765 --> 01:04:56,309 ‫نگران اینم که نکنه... 920 01:04:59,061 --> 01:05:01,063 ‫این بار نتونیم جون سالم به در ببریم. 921 01:05:02,273 --> 01:05:04,191 ‫یعنی می‌گی نباید بریم؟ 922 01:05:04,734 --> 01:05:08,321 ‫من که می‌گم ما همه‌مون ‫یه مشت دیوانه‌ایم، ولی... 923 01:05:10,072 --> 01:05:12,825 ‫اگه ما جلوش رو نگیریم، پس کی بگیره؟ 924 01:05:18,748 --> 01:05:20,374 ‫باید زورمون رو بزنیم دیگه، نه؟ 925 01:05:24,045 --> 01:05:25,129 ‫آره. 926 01:05:29,300 --> 01:05:30,384 ‫سلامتی مرگ وکنا. 927 01:05:33,971 --> 01:05:35,097 ‫همچنین هنری. 928 01:05:36,390 --> 01:05:38,392 ‫همچنین شماره یک. 929 01:05:55,451 --> 01:05:57,536 ‫صرفاً برای احتیاطه الون. 930 01:05:59,705 --> 01:06:01,540 ‫قصد ندارم فعالش کنم. 931 01:06:05,002 --> 01:06:06,295 ‫واقعاً امیدوارم... 932 01:06:07,004 --> 01:06:09,006 ‫این دعواهامون زود تموم بشه. 933 01:06:16,555 --> 01:06:17,431 ‫هیس. 934 01:06:17,515 --> 01:06:19,517 ‫هیس. 935 01:06:21,310 --> 01:06:22,395 ‫می‌دونم. 936 01:06:22,478 --> 01:06:23,896 ‫از دستم عصبانی هستی. 937 01:06:25,940 --> 01:06:27,441 ‫ولی تنها راهش همین بود. 938 01:06:30,861 --> 01:06:32,071 ‫بهترین راهش بود. 939 01:06:41,789 --> 01:06:43,916 ‫- قضیه چیه؟ ‫- سالیوان اومده. 940 01:06:44,625 --> 01:06:45,710 ‫پیدامون کردن. 941 01:06:55,636 --> 01:06:56,804 ‫برین، برین، برین! 942 01:07:22,246 --> 01:07:24,957 ‫سه! دو! یک! 943 01:07:33,924 --> 01:07:36,010 ‫- برین پشت! ‫- راه بیفتین! 944 01:07:36,093 --> 01:07:37,178 ‫- زود باشین! ‫- برو! 945 01:07:37,261 --> 01:07:38,888 ‫- ببرشون بیرون! ‫- وقت نداریم! 946 01:07:38,971 --> 01:07:40,014 ‫همه جا رو تخلیه کنید! 947 01:08:01,368 --> 01:08:02,495 ‫برین، برین! 948 01:08:02,578 --> 01:08:04,288 ‫آماده! آتش! 949 01:08:18,594 --> 01:08:19,929 ‫الون، باید بریم. 950 01:08:20,471 --> 01:08:22,932 ‫- چی شده؟ ‫- اومدن بکشنت. 951 01:08:31,148 --> 01:08:33,567 ‫فوراً ساختمون رو تخلیه کنید. ‫لطفاً همگی... 952 01:08:43,327 --> 01:08:45,246 ‫- امنه. ‫- امنه! 953 01:08:46,664 --> 01:08:49,416 ‫با گروه‌های دو نفره همه‌جا رو بگردین. ‫هیکس، تو برو طبقۀ بالا. 954 01:08:49,500 --> 01:08:50,500 ‫بله قربان. 955 01:09:09,436 --> 01:09:10,436 ‫قربان؟ 956 01:09:11,564 --> 01:09:13,357 ‫بهتره خودتون ببینید چی پیدا کردیم. 957 01:09:18,195 --> 01:09:19,405 ‫به‌به. 958 01:09:20,948 --> 01:09:22,158 ‫تو رو چرا گذاشتن اینجا؟ 959 01:09:22,658 --> 01:09:23,658 ‫هوم؟ 960 01:09:24,660 --> 01:09:26,620 ‫مامان و بابا دارن دعوا می‌کنن؟ 961 01:09:28,038 --> 01:09:29,038 ‫خیلی‌خب. 962 01:09:32,710 --> 01:09:34,420 ‫پس دوباره ازت می‌پرسم. 963 01:09:37,840 --> 01:09:38,966 ‫دختره کجاست؟ 964 01:10:08,245 --> 01:10:09,872 ‫کجا می‌ری واسه خودت جناب دکتر؟ 965 01:10:17,880 --> 01:10:20,174 ‫- بلد نیستی صاف بزنی بهش؟ ‫- الآن می‌زنم. 966 01:10:36,023 --> 01:10:37,483 ‫با هدف برخورد کرد. 967 01:11:02,258 --> 01:11:04,468 ‫«ویکتور دو سیه‌را»، ‫«چارلی لیما گلف» صحبت می‌کنه. 968 01:11:04,551 --> 01:11:05,886 ‫صدام رو دارید؟ تمام. 969 01:11:06,470 --> 01:11:08,889 ‫«ویکتور دو سیه‌را» هستم، ‫دریافت شد. تمام. 970 01:11:08,973 --> 01:11:10,683 ‫هدف رو مشاهده کردیم. 971 01:11:10,766 --> 01:11:12,977 ‫درخواست اجازه برای شلیک داریم؟ تمام. 972 01:11:14,311 --> 01:11:16,105 ‫جک، لازم نیست چنین کاری بکنی. 973 01:11:16,188 --> 01:11:17,189 ‫دیگه تموم شد، سم. 974 01:11:17,273 --> 01:11:19,858 ‫وایستا! وایستا! وایستا! ‫می‌تونم بفرستمش کما. 975 01:11:20,567 --> 01:11:22,236 ‫بفرستمش کمای پزشکی. 976 01:11:22,319 --> 01:11:24,446 ‫داروش رو همینجا داریم. ‫می‌تونیم بفرستیمش کما. 977 01:11:24,530 --> 01:11:27,616 ‫بعد ببینیم... این قتل‌ها ‫همچنان رخ می‌دن یا نه. 978 01:11:27,700 --> 01:11:30,744 ‫اگه تو راست بگی، قتل‌ها تموم می‌شن. ‫بعدش کار دختره رو تموم کن. 979 01:11:30,828 --> 01:11:32,162 ‫اصلاً خودم می‌کشمش. 980 01:11:32,246 --> 01:11:34,081 ‫ولی اگه اشتباه کرده باشی... 981 01:11:34,873 --> 01:11:36,292 ‫باور کن بهش نیاز داریم. 982 01:11:36,875 --> 01:11:37,875 ‫جک. 983 01:11:39,003 --> 01:11:40,004 ‫خواهشاً نکن. 984 01:11:40,587 --> 01:11:41,755 ‫خواهش کردم. 985 01:11:49,096 --> 01:11:49,930 ‫شلیک کنید. 986 01:11:50,014 --> 01:11:51,265 ‫ای حروم‌زاده! 987 01:11:51,348 --> 01:11:53,517 ‫نه! مرتیکۀ حروم‌زاده! 988 01:11:54,184 --> 01:11:55,644 ‫مجوز صادر شد. شلیک کن. 989 01:12:00,524 --> 01:12:01,942 ‫غیرنظامی توی ساعت پنج! 990 01:12:05,029 --> 01:12:05,946 ‫این چیه؟ 991 01:12:06,030 --> 01:12:08,032 ‫- اوناهاش! اوناهاش! ‫- کو؟ کو؟ 992 01:12:08,115 --> 01:12:11,035 ‫- روی زمینه! ‫- چرا اونا افتادن رو زمین؟ 993 01:12:11,118 --> 01:12:12,578 ‫- پسر، زمین خونیه؟ ‫- تف. 994 01:12:14,371 --> 01:12:17,541 ‫ویکتور دو سیه‌را، ‫چندتا غیرنظامی داره میاد سمت ما. 995 01:12:17,624 --> 01:12:20,169 ‫توجه نکنید. دختره رو بکشید. 996 01:12:20,252 --> 01:12:22,546 ‫دریافت شد. غیرنظامیان رو ‫نادیده بگیر و شلیک کن. 997 01:12:30,179 --> 01:12:31,096 ‫پیدات کردم. 998 01:12:37,519 --> 01:12:40,731 ‫- چی کار می‌کنی؟ ثابت نگهش دار. ‫- وایستا پسر. یه مشکلی هست! 999 01:12:45,319 --> 01:12:46,319 ‫یا خدا. 1000 01:12:56,205 --> 01:12:57,122 ‫پشم‌هام! 1001 01:12:57,206 --> 01:12:58,457 ‫تف! 1002 01:13:08,384 --> 01:13:09,384 ‫الآنه که ولش کنم! 1003 01:13:14,014 --> 01:13:15,014 ‫تف! 1004 01:13:21,688 --> 01:13:25,109 ‫- تف! ‫- تف! نمی‌تونم نگهش دارم! 1005 01:13:42,668 --> 01:13:44,336 ‫تف! تف! تف! 1006 01:14:33,886 --> 01:14:35,053 ‫الون! 1007 01:14:37,514 --> 01:14:38,557 ‫الون! 1008 01:14:42,519 --> 01:14:43,562 ‫مایک. 1009 01:14:51,612 --> 01:14:52,863 ‫واقعاً خودتی؟ 1010 01:14:53,572 --> 01:14:54,572 ‫خودمم. 1011 01:14:56,783 --> 01:14:57,826 ‫- اومدم پیشت. ‫- خوبه. 1012 01:14:58,577 --> 01:14:59,661 ‫همه اومدن. 1013 01:15:13,967 --> 01:15:15,302 ‫تف. تف. تف. 1014 01:15:15,886 --> 01:15:16,886 ‫وای تف. 1015 01:15:17,429 --> 01:15:19,765 ‫پشم‌هام، پشم‌هام، پشم‌هام! 1016 01:15:20,682 --> 01:15:21,683 ‫الون. 1017 01:15:23,101 --> 01:15:24,186 ‫حالت خوبه؟ 1018 01:15:25,354 --> 01:15:26,813 ‫- خوبم. ‫- خوبه. 1019 01:15:27,940 --> 01:15:30,317 ‫بچه‌ها. باید راه بیفتیم. 1020 01:15:31,527 --> 01:15:32,778 ‫باید ببریمتون جای دیگه. 1021 01:16:22,244 --> 01:16:23,245 ‫بابا. 1022 01:16:24,788 --> 01:16:25,788 ‫الون. 1023 01:16:32,004 --> 01:16:33,255 ‫می‌خوام بدونی که... 1024 01:16:34,339 --> 01:16:35,339 ‫بهت افتخار می‌کنم. 1025 01:16:36,758 --> 01:16:37,968 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم. 1026 01:16:40,470 --> 01:16:41,513 ‫تو... 1027 01:16:43,223 --> 01:16:44,433 ‫خانوادۀ منی. 1028 01:16:49,062 --> 01:16:50,230 ‫دختر خودمی. 1029 01:17:02,534 --> 01:17:03,827 ‫من فقط می‌خواستم... 1030 01:17:04,703 --> 01:17:05,912 ‫که بهت کمک کنم. 1031 01:17:07,789 --> 01:17:08,915 ‫که مواظبت باشم. 1032 01:17:13,170 --> 01:17:14,463 ‫هرکاری که کردم... 1033 01:17:16,048 --> 01:17:17,132 ‫واسه تو بوده. 1034 01:17:19,926 --> 01:17:21,762 ‫می‌خوام درکم کنی. 1035 01:17:24,056 --> 01:17:25,974 ‫خواهشاً بگو که درکم می‌کنی. 1036 01:17:41,615 --> 01:17:42,616 ‫خواهش کردم. 1037 01:18:17,442 --> 01:18:18,652 ‫خداحافظ بابا. 1038 01:19:46,490 --> 01:19:48,909 ‫- باید بریم هاوکینز. ‫- می‌دونم، حتماً می‌ریم. 1039 01:19:48,992 --> 01:19:51,552 ‫ولی الآن باید ببریمت یه جای امن. ‫لابد افتادن دنبالمون. 1040 01:19:51,578 --> 01:19:53,413 ‫نه، مایک. باید امشب بریم هاوکینز. 1041 01:19:53,497 --> 01:19:55,707 ‫امکان نداره، سه هزار کیلومتر راهه. 1042 01:19:55,791 --> 01:19:57,000 ‫باید یه راهی پیدا کنیم. 1043 01:19:57,083 --> 01:19:59,211 ‫اگه نریم همه‌شون می‌میرن. 1044 01:19:59,878 --> 01:20:00,962 ‫کی می‌میره؟ 1045 01:20:02,672 --> 01:20:04,299 ‫ال، پرسیدم کی می‌میره؟ 1046 01:20:51,096 --> 01:20:52,681 ‫♪ همچنان ایستاده‌ایم ♪ 1047 01:20:54,766 --> 01:20:58,478 ‫♪ دنیا تکه‌تکه می‌شود و ‫قلب‌ها دو تکه می‌شوند ♪ 1048 01:20:59,145 --> 01:21:00,272 ‫♪ دو تکه ♪ 1049 01:21:01,189 --> 01:21:02,190 ‫♪ دو تکه ♪ 1050 01:21:05,652 --> 01:21:07,779 ‫♪ در عین بی‌خوابی کشیدنم، ♪ 1051 01:21:09,281 --> 01:21:10,657 ‫♪ در عین شکست خوردنم، ♪ 1052 01:21:10,740 --> 01:21:13,368 ‫♪ همچنان به دنبال تو هستم ♪ 1053 01:21:13,869 --> 01:21:15,120 ‫♪ به دنبال تو ♪ 1054 01:21:15,996 --> 01:21:17,247 ‫♪ به دنبال تو ♪ 1055 01:21:46,318 --> 01:21:49,529 ‫♪ سرانجام عشق به سراغت می‌آید ♪ 1056 01:21:50,030 --> 01:21:53,283 ‫♪ عشق واقعی کسی را ترک نمی‌کند ♪ 1057 01:21:53,783 --> 01:21:56,912 ‫♪ می‌دانی که همچنان عاشقت هستم ♪ 1058 01:21:56,995 --> 01:22:00,665 ‫♪ هرچند که مسیرمان از هم جدا شده ♪ 1059 01:22:01,334 --> 01:22:11,334 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 1060 01:22:11,577 --> 01:22:18,577 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1061 01:22:18,906 --> 01:22:25,906 ‫ ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫DigiMoviez@