1 00:00:15,140 --> 00:00:17,076 ‫دارم بهت میگم، سوزان ‫به اندازه کافی از این دست بچه کشیدم 2 00:00:17,100 --> 00:00:18,810 ‫مستقیم می‎برمش به یتیم خونه 3 00:00:18,894 --> 00:00:20,729 ‫شاید یه زوج مهربونِ ‫کر به سرپرستی بگیرنش... 4 00:00:20,812 --> 00:00:23,273 ‫که مجبور نباشن به کسشراش گوش بدن 5 00:00:23,815 --> 00:00:25,025 ‫فرانک، تو که جدی نمیگی 6 00:00:25,108 --> 00:00:26,109 ‫البته که نمی‎گم 7 00:00:26,985 --> 00:00:29,071 ‫فکر می‏کنه قبلاً باهاش ‫بد رفتاری می‏کردم، حالا صبر کن 8 00:00:29,154 --> 00:00:31,990 ‫یه کاری می‎کنم فرانک قبلی ‫عین نقش کاپیتان کانگورو به نظر برسه 9 00:00:32,074 --> 00:00:34,576 ‫چی شد که کوین کوچولوم، کارش ‫به اینجا کشید؟ 10 00:00:35,536 --> 00:00:36,804 ‫از مشروب فروشی دزدی کرد، خانوم 11 00:00:36,828 --> 00:00:37,871 ‫می‎دونم چیکار کرده 12 00:00:38,580 --> 00:00:40,040 ‫مورفی، واست وثیقه گذاشتن 13 00:00:41,375 --> 00:00:44,378 ‫خدافظ کوین، به سو سلام برسون 14 00:00:44,920 --> 00:00:46,922 ‫مادرش بهم گفت با یه کشیش صحبت کنم... 15 00:00:47,005 --> 00:00:49,091 ‫ولی به جاش شوهرم رو مسموم کردم 16 00:00:49,174 --> 00:00:50,174 ‫خیلی زن خوبی هست 17 00:00:51,218 --> 00:00:53,262 ‫شرمنده بچه جون، فکر کردیم دختری 18 00:00:53,804 --> 00:00:56,765 ‫می‎دونی، به خاطر موهای بلندت، ‫بلیزت، و گریه‎های هیستریکت 19 00:00:56,848 --> 00:00:59,935 ‫بیارش اینجا، من امروز ناهار نخوردم 20 00:01:00,018 --> 00:01:02,771 ‫به هر حال احتمالاً پیش ‫زن‎ها جات امن تر بوده 21 00:01:11,488 --> 00:01:13,490 ‫کیفت، کلیدات 22 00:01:14,032 --> 00:01:15,325 ‫دایره زنگیت 23 00:01:17,452 --> 00:01:19,496 ‫خب، حالا سابقه داری 24 00:01:19,580 --> 00:01:20,914 ‫مادرتو به گریه انداختی 25 00:01:23,000 --> 00:01:25,294 ‫و یه روز دیگه از مدرسه‎ی ‫تابستونی رو از دست دادی 26 00:01:25,377 --> 00:01:28,338 ‫توی این وضعیت، بچه‎ی چهارم ‫زودتر از تو فارق تحصیل میشه 27 00:01:28,422 --> 00:01:29,902 ‫چی در دفاع از خودت داری؟ 28 00:01:30,215 --> 00:01:31,842 ‫در قرار بود رو به بیرون باز بشه 29 00:01:31,925 --> 00:01:35,053 ‫آره، خب منم اون شب باید می‎کشیدم ‫بیرون. بزهکار کونی 30 00:01:35,137 --> 00:01:39,891 ‫آه. جاکشت خیلی بدجنسه ‫آب نبات سفید شیرین 31 00:01:39,975 --> 00:01:43,437 ‫با لمس بین المللی بیا. ‫تو ملکه‎ی من میشی 32 00:01:43,520 --> 00:01:47,232 ‫اون دختر نیست. پسرمه و بلیز ‫مامانشو پوشیده 33 00:01:47,566 --> 00:01:51,028 ‫لعنتی، شما آقا، به عنوان ‫یه پدر موفق نبودی 34 00:01:52,738 --> 00:01:54,823 ‫خیلی خب، جنده. بپر توی ‫واگن بکن بکن 35 00:01:54,824 --> 00:01:59,824 ‫ترجمه‎ای از: ‫thetrueali 36 00:01:59,825 --> 00:02:04,825 ‫Telegram: @thetrueali 37 00:02:44,122 --> 00:02:45,957 ‫چت بیچاره 38 00:02:46,041 --> 00:02:48,168 ‫به دست زن خودش مسموم شده 39 00:02:48,251 --> 00:02:50,504 ‫واسه همینه که هیچوقت ‫غذای چینی نمی‎خورم 40 00:02:50,587 --> 00:02:51,838 ‫اون ویتنامیه 41 00:02:51,922 --> 00:02:53,757 ‫اونا بدترین نوع چینی هستن 42 00:02:54,341 --> 00:02:57,886 ‫اوه، آشفتگی وحشتناکیه 43 00:02:57,969 --> 00:03:01,306 ‫وقتی آمبولانس اومد، من و ‫آدو توی تخت بودیم 44 00:03:01,640 --> 00:03:04,101 ‫با هم دیگه. به عنوان عشّاق 45 00:03:04,309 --> 00:03:05,769 ‫در حال عشق بازی 46 00:03:06,895 --> 00:03:08,605 ‫- با هم دیگه ‫- ای بابا 47 00:03:08,689 --> 00:03:10,816 ‫خیلی خب، رفیق خودم، ‫خوش گذرون سر به هوا 48 00:03:10,899 --> 00:03:13,944 ‫به نظر میاد باید یه شماره دیگه ‫به تابلوی امتیازاتت اضافه کنی 49 00:03:14,486 --> 00:03:15,570 ‫یه تتو دیگه باید بزنی 50 00:03:15,654 --> 00:03:17,614 ‫فکر می‎کردی کارت تموم شده ‫مگه نه خانوم باز؟ 51 00:03:17,698 --> 00:03:18,782 ‫خدایا 52 00:03:26,206 --> 00:03:28,625 ‫کسی از شما حرفی داره، ‫توی روم بزنه 53 00:03:33,004 --> 00:03:34,923 ‫گمشید از اینجا، شغال‎ها 54 00:03:35,632 --> 00:03:36,675 ‫آروم باش 55 00:03:37,884 --> 00:03:39,344 ‫امیدوارم به خودت ‫افتخار کنی 56 00:03:39,428 --> 00:03:42,240 ‫دیشب یه نفر مسموم شده ‫و هنوز تو بگا رفته‎ی محله‎ای 57 00:03:42,264 --> 00:03:43,932 ‫من که تلاش نکردم دستگیر بشم 58 00:03:44,015 --> 00:03:47,561 ‫می‎دونم، اگه هم می‎کردی ‫بی فایده بود، نابغه 59 00:03:47,644 --> 00:03:49,229 ‫بیایید همگی آروم باشیم 60 00:03:49,312 --> 00:03:50,480 ‫برو به اتاقت 61 00:03:50,564 --> 00:03:52,482 ‫بعداً در موردش حرف می‏زنیم ‫مرد جوان 62 00:03:52,566 --> 00:03:53,483 ‫اون مرد نیست 63 00:03:53,567 --> 00:03:55,610 ‫یه مرد واقعی به مشروب فروشی ‫دستبرد نمی‎زنه 64 00:03:55,694 --> 00:03:58,613 ‫ولی اگه هم این کارو کنه، باید شرافت ‫داشته باشه که توی انبوه گلوله‏هایی که ‫به سمتش می‎زنن، بره بیرون 65 00:03:58,697 --> 00:04:00,633 ‫و مالیات دهنده ها رو واسه اینکه ‫پول غذاش جور بشه اذیت نکنه 66 00:04:00,657 --> 00:04:02,743 ‫حموم ضدشپش، آغل پرنده ها... 67 00:04:02,826 --> 00:04:04,619 ‫اون پیرمرد با ارابه‎ی کتاب... 68 00:04:04,703 --> 00:04:06,997 ‫و تنها چیزی که داره انجیل و ‫کتاب راهنمای تلویزیونه... 69 00:04:07,080 --> 00:04:09,708 ‫که یه کونی همه‎ی جدولاشو حل کرده 70 00:04:09,791 --> 00:04:13,003 ‫برگرد اینجا، دارن بهت ‫مزیت داناییم رو میدم 71 00:04:16,840 --> 00:04:19,509 ‫- روز هوبو جوجوئه ‫- روز هوبو جوجوئه 72 00:04:19,593 --> 00:04:20,719 ‫- اوه خدا جون ‫- اوه خدا جون 73 00:04:20,802 --> 00:04:22,304 ‫مامانی، می‎تونیم الان بریم؟ ‫می‎تونیم؟ می‎تونیم؟ 74 00:04:22,387 --> 00:04:23,707 ‫از چهار صبح لباسمو پوشیدم 75 00:04:23,764 --> 00:04:26,516 ‫من لباس موسسه‎ی ‫مامان بزرگ رز رو پوشیدم 76 00:04:26,600 --> 00:04:28,894 ‫در صورتی که یه وقت ‫از هیجان خودمو خیس کردم 77 00:04:28,977 --> 00:04:31,730 ‫خدایا، شما دو تا خفه خون می‎گیرید؟ 78 00:04:31,813 --> 00:04:35,650 ‫هی، اون دهن فاضلابتو یه بار ‫دیگه باز کن تا با دستم ببندمش 79 00:04:36,234 --> 00:04:37,611 ‫حالا برو مشقاتو بنویس 80 00:04:37,694 --> 00:04:39,154 ‫تابستونه، مشق ندارم 81 00:04:39,237 --> 00:04:40,489 ‫به تخمم نیست 82 00:04:40,572 --> 00:04:43,116 ‫هیچوقت به تخمت نیست، خدایا... 83 00:04:43,200 --> 00:04:46,244 ‫یه کم دیگه برمی‎گردم ببرمت ‫به استودیوی تلویزیون، مارین 84 00:04:46,787 --> 00:04:49,539 ‫- باید لباس عوض کنم ‫- یه چیز چسبون بپوش 85 00:04:49,623 --> 00:04:52,042 ‫امسال چسبون مده 86 00:04:53,418 --> 00:04:56,546 ‫فرانک، منم همون قدری از کوین ‫عصبانیم که تو هستی 87 00:04:57,130 --> 00:04:59,549 ‫ولی واقعاً فکر می‎کنم که باید ‫این دفعه یه راه... 88 00:04:59,633 --> 00:05:02,052 ‫متفاوت و تربیتی تر ‫در پیش بگیریم 89 00:05:02,135 --> 00:05:05,055 ‫بذار یه کم بخوابه، ‫تو آروم بگیر 90 00:05:05,138 --> 00:05:07,599 ‫و بعد ازت می‎خوام که ‫باهاش حرف بزنی 91 00:05:08,099 --> 00:05:10,852 ‫به یه صورت ملایم و ‫تربیتی که بهش توجه کنه 92 00:05:10,936 --> 00:05:13,563 ‫سو، خدا کمکم کنه، اگه یه بار ‫دیگه بگی تربیتی... 93 00:05:13,647 --> 00:05:16,274 ‫میرم توی اون جنگل و هیچ وقت برنمی‎گردم 94 00:05:16,358 --> 00:05:18,068 ‫همه‎ی اینا رو یه بار ‫از سر گذروندیم 95 00:05:18,151 --> 00:05:20,070 ‫داد زدن سرش، فقط اوضاع رو بدتر می‏کنه 96 00:05:20,153 --> 00:05:23,073 ‫ببین، من سر کوین داد می‎زنم، ‫چون تنها راهیه که باعث میشه گوش کنه 97 00:05:23,156 --> 00:05:24,491 ‫ولی گوش نمیده 98 00:05:24,574 --> 00:05:26,368 ‫پس چه گهی باید بخورم؟ 99 00:05:26,618 --> 00:05:28,954 ‫می‎کوبیدمش توی دیوار، ‫ولی مجوز ندارم 100 00:05:29,037 --> 00:05:32,082 ‫جدی میگم، کوین بهمون احتیاج داره 101 00:05:32,165 --> 00:05:34,835 ‫اوه، گریه نکن، می‎دونی که ‫وقتی گریه می‎کنی، خیلی بدم میاد 102 00:05:35,627 --> 00:05:37,921 ‫با این حال بعضی وقتا این طور ‫به نظر میاد که داری خرم می‎کنی 103 00:05:38,004 --> 00:05:39,005 ‫کس ننت 104 00:05:39,297 --> 00:05:42,384 ‫باشه، ببخشید، اشک واقعیه، ‫نمی‎دونستم این دفعه واقعیه 105 00:05:42,968 --> 00:05:44,803 ‫همیشه واقعی‎ان 106 00:05:44,886 --> 00:05:46,388 ‫البته. البته 107 00:05:47,597 --> 00:05:48,640 ‫باشه، خیلی خب 108 00:05:49,182 --> 00:05:52,519 ‫با کوین حرف می‎زنم و تا جایی که ‫میشه باهاش مهربون می‎مونم 109 00:05:54,688 --> 00:05:56,648 ‫بعد از این که رفتم ‫به چت توی بیمارستان سر زدم 110 00:05:56,857 --> 00:05:57,941 ‫چی؟ 111 00:05:58,024 --> 00:06:02,737 ‫چرا باید بری به اون آدم بعد از اون ‫بلایایی که سرمون آورده سر بزنی؟ 112 00:06:02,821 --> 00:06:05,532 ‫چون باید بفهمم چرا ‫اون بی ناموس گمراه 113 00:06:05,615 --> 00:06:07,325 ‫اون کارای کیری رو با من کرد، ‫باشه؟ 114 00:06:07,409 --> 00:06:08,969 ‫امیدواری به چی برسی؟ 115 00:06:09,035 --> 00:06:12,122 ‫چیزی که هیچوقت از تو ‫نمی‎گیرم، سوزان... جواب 116 00:06:12,205 --> 00:06:14,875 ‫من لازم دارم که یه چیزی پیدا کنم ‫توی زندگیم، که منطقی باشه... 117 00:06:14,958 --> 00:06:17,043 ‫به جای یه مشت اتفاقات تصادفی 118 00:06:17,127 --> 00:06:20,338 ‫که به گفته‎ی دکترم، داره سوراخای ‫بزرگ توی شکمم ایجاد می‎کنه 119 00:06:20,422 --> 00:06:22,215 ‫دوستت دارم، روز خوبی داشته باشی 120 00:06:23,300 --> 00:06:25,969 ‫بابایی، امروز ازتلویزیون ‫منو می‎بینی دیگه، آره؟ 121 00:06:26,052 --> 00:06:27,052 ‫چی؟ 122 00:06:27,512 --> 00:06:28,847 ‫آره آره، البته 123 00:06:28,930 --> 00:06:30,056 ‫قول میدی؟ 124 00:06:30,140 --> 00:06:32,684 ‫اوه، البته که قول میدم پرنسس، ‫از دست نمی‎دمش 125 00:06:32,767 --> 00:06:35,520 ‫تلویزیون رو روشن می‎کنم ‫و روشن می‎ذارمش تا یادت نره 126 00:06:36,354 --> 00:06:38,273 ‫به خانومت همه‎ی چیزایی ‫که می‎خواد رو بده 127 00:06:38,815 --> 00:06:40,233 ‫در زیبایی بپوشونش 128 00:06:40,609 --> 00:06:41,818 ‫در احساسات بپوشونش 129 00:06:42,694 --> 00:06:45,989 ‫بپوشونش توی... ‫فویل آلومینیومی شرکت ترتلتاب و پسران 130 00:06:46,072 --> 00:06:48,533 ‫شرکت ترتلتاب و پسران 131 00:06:48,617 --> 00:06:49,826 ‫می‎تونی بدتر کنی 132 00:06:50,410 --> 00:06:52,871 ‫چرا همش باید در مورد ‫این باشه که اون چی می‏خواد؟ 133 00:06:52,954 --> 00:06:53,997 ‫مشکلت چیه؟ 134 00:06:54,080 --> 00:06:58,293 ‫بابا... تا حالا شده ‫با یه نفر آشنا بشی 135 00:06:58,376 --> 00:07:00,962 ‫که فکر می‎کنی خیلی ‫دوستشون داری... 136 00:07:01,254 --> 00:07:03,089 ‫ولی دیوونه‎ات می‎کنن و... 137 00:07:03,173 --> 00:07:05,508 ‫آره، تک تک شما کیریا توی این خونه 138 00:07:10,639 --> 00:07:13,683 ‫بازم تو، این دفعه کدوم یکی از بچه‎هاتو ‫تقریباً به کشتن دادی؟ 139 00:07:13,767 --> 00:07:16,519 ‫به تو ربطی نداره، ‫چت استیونسون تو کدوم اتاقه؟ 140 00:07:16,603 --> 00:07:19,022 ‫سرهنگ استیونسون تو وضعیتی ‫نیست که بتونه ملاقاتی داشته باشه 141 00:07:19,105 --> 00:07:21,191 ‫صورت تو هم همینطوره ‫ولی اونجا نشستی دیگه 142 00:07:21,274 --> 00:07:24,319 ‫- زیبایی در شکل‏های مختلفی پدیدار میشه ‫- نه نمیشه 143 00:07:24,402 --> 00:07:27,280 ‫به من گوش کن، چت ‫توی مادرجنده‎ی از خود راضی 144 00:07:30,075 --> 00:07:31,159 ‫خدایا 145 00:07:33,119 --> 00:07:33,995 ‫سلام، فرانک 146 00:07:36,247 --> 00:07:37,247 ‫چطور به نظر می‎رسم؟ 147 00:07:39,793 --> 00:07:40,794 ‫انقدر داغونم آره؟ 148 00:07:41,878 --> 00:07:43,004 ‫اینجا چی کار می‎کنی؟ 149 00:07:43,088 --> 00:07:46,299 ‫می‏خواستم چند تا سوال راجع به... 150 00:07:48,510 --> 00:07:50,762 ‫الان مهم نیست 151 00:07:52,305 --> 00:07:53,598 ‫نباید می‎اومدم 152 00:07:54,391 --> 00:07:58,311 ‫می‎دونی وقتی شیش سالم بود، بابام ‫واسه تولدم یه توله سگ خرید 153 00:07:58,895 --> 00:08:00,063 ‫خدایا 154 00:08:00,605 --> 00:08:01,605 ‫باستر 155 00:08:01,731 --> 00:08:03,942 ‫اون حقه باز کوچولو رو ‫با تمام وجودم دوست داشتم 156 00:08:04,943 --> 00:08:07,612 ‫یادمه توی مدرسه... 157 00:08:07,696 --> 00:08:11,074 ‫خیال پردازی می‎کردم که ‫وقتی رسیدم خونه باهاش بازی کنم 158 00:08:11,616 --> 00:08:14,119 ‫همه‎ی ماجراجویی هایی ‫که با هم خواهیم داشت، و... 159 00:08:14,828 --> 00:08:18,456 ‫دو هفته بعد، روی کفش ‫مورد علاقه‎ی بابام رید 160 00:08:18,540 --> 00:08:21,126 ‫و بابامم...توی سینک دستشویی غرقش کرد 161 00:08:21,668 --> 00:08:23,670 ‫یا خدا، عجب بی ناموسی 162 00:08:24,170 --> 00:08:28,008 ‫خب، در دفاع از اون پیرمرد باید ‫بگم که کفشای خیلی قشنگی بودن 163 00:08:28,675 --> 00:08:30,051 ‫مادرم منو مقصر می‎دونست، البته 164 00:08:30,135 --> 00:08:33,847 ‫گفت، باید ‫سگ رو می‎بردم بیرون 165 00:08:36,933 --> 00:08:40,311 ‫می‎دونی فکر کنم اون موقع بود ‫که سوییچ احساساتم خاموش شد 166 00:08:41,521 --> 00:08:47,152 ‫اون سگ، آخرین دفعه‎ای بود ‫که واقعاً به چیزی اهمیت دادم 167 00:08:48,737 --> 00:08:52,282 ‫یکی اون، یکی هم تیم فوتبال آمریکایی ‫سال 66 کانزاس 168 00:08:54,075 --> 00:08:55,660 ‫بارت استار لعنتی 169 00:08:57,078 --> 00:09:00,373 ‫هیجده سالم شد، و داوطلب ‫ارتش شدم تا، می‏دونی... 170 00:09:00,457 --> 00:09:02,834 ‫از اون بگاییا فرار کنم 171 00:09:04,127 --> 00:09:08,798 ‫آخرش ختم شد به اینکه بخشی از ‫چیزی شدم که از خانواده‎ی خودم به گا رفته تر بود 172 00:09:09,966 --> 00:09:11,092 ‫چقدر خنده داره؟ 173 00:09:18,725 --> 00:09:20,060 ‫اون نمیاد، مگه نه؟ 174 00:09:20,602 --> 00:09:22,479 ‫فکر نکنم قانون اجازه‎ی این کار رو بده 175 00:09:25,732 --> 00:09:27,275 ‫آره. می‎دونستم 176 00:09:29,319 --> 00:09:30,820 ‫فرانک، می‎تونی دستمو بگیری؟ 177 00:09:31,404 --> 00:09:32,822 ‫بامزه بازی در نمیارم 178 00:09:35,075 --> 00:09:36,159 ‫فقط... 179 00:09:37,327 --> 00:09:38,328 ‫اوه پسر 180 00:09:38,953 --> 00:09:41,581 ‫یه مدتیه تلاش می‎کنم که ‫خودمو برگردونم، می‎دونی؟ 181 00:09:42,290 --> 00:09:46,169 ‫ولی، فکر کنم نتونستم ‫هیچ وقت راهمو پیدا کنم 182 00:09:47,796 --> 00:09:50,215 ‫وقتی صدات کردم قهرمان، ‫جدی گفتم فرانک 183 00:09:50,840 --> 00:09:52,008 ‫و همه‎اش رو دای... 184 00:09:52,717 --> 00:09:54,928 ‫و اون طوری که من خرابش کردم ‫نکن. قول میدی؟ 185 00:09:55,470 --> 00:09:56,471 ‫قول میدم 186 00:09:58,014 --> 00:09:59,849 ‫چت، احتمالاً باید برم خونه 187 00:10:01,184 --> 00:10:02,435 ‫بچه‎هام درب و داغونن 188 00:10:02,936 --> 00:10:05,271 ‫خب نه به داغونی تو، ولی 189 00:10:06,272 --> 00:10:08,399 ‫می‎گیری منظورمو 190 00:10:08,483 --> 00:10:09,818 ‫باشه، خوبه 191 00:10:09,901 --> 00:10:12,737 ‫آره، با بچت باش 192 00:10:15,740 --> 00:10:16,783 ‫باشه 193 00:10:17,367 --> 00:10:18,868 ‫به زودی می‎بینمت، رفیق 194 00:10:20,120 --> 00:10:21,120 ‫نه نمی‏بینی 195 00:10:23,623 --> 00:10:24,916 ‫هی... 196 00:10:24,999 --> 00:10:26,626 ‫- فرانک ‫- چیه؟ 197 00:10:28,169 --> 00:10:30,755 ‫- من نخواستم دستمو بگیری ‫- چی؟ 198 00:10:31,339 --> 00:10:33,383 ‫من نخواستم ازت که دستمو بگیری 199 00:10:35,802 --> 00:10:38,805 ‫همیشه می‎دونستم تو اوب داری 200 00:10:48,148 --> 00:10:51,109 ‫یالا چارلی. ‫شب آخرم باشه 201 00:10:52,610 --> 00:10:53,903 ‫شب آخرم باشه 202 00:11:12,380 --> 00:11:13,882 ‫اینجا چه گهی می‏خوری؟ 203 00:11:13,965 --> 00:11:15,300 ‫تو گفتی بیام 204 00:11:15,383 --> 00:11:18,636 ‫خب، اون قبل از اون موقعی بود که ‫داداش احمقم به بابام بگه ما با هم قرار می‏ذاریم 205 00:11:18,720 --> 00:11:20,430 ‫چی؟ اوه، نه 206 00:11:20,513 --> 00:11:23,349 ‫اوه آره. یه جنگ کامل بود 207 00:11:23,433 --> 00:11:26,311 ‫بابام میزو شکوند، نفس الکلی ‫داد تو صورتم 208 00:11:26,394 --> 00:11:28,229 ‫و بعد رید تو خودش و بی هوش شد 209 00:11:28,313 --> 00:11:29,189 ‫یا خدا 210 00:11:29,272 --> 00:11:31,858 ‫آره، من امیدواربودم تا صبح ‫یادش رفته باشه... 211 00:11:31,941 --> 00:11:33,193 ‫یا مرده باشه 212 00:11:33,276 --> 00:11:35,737 ‫ولی امروز بیدارشد، منو نشوند 213 00:11:35,820 --> 00:11:37,697 ‫گفت نمی‎خواد من لا پامو وا کنم 214 00:11:37,780 --> 00:11:40,033 ‫حداقل تا موقعی که اون قدر بزرگ باشم ‫بتونم پیش خدمت بشم 215 00:11:40,116 --> 00:11:41,993 ‫این کسشرا رو باورت میشه؟ 216 00:11:42,076 --> 00:11:44,162 ‫- خدایا ‫- وای 217 00:11:44,245 --> 00:11:46,456 ‫با کدوم خری داری حرف می‎زنی؟ 218 00:11:46,539 --> 00:11:48,917 ‫با تو، کیسه‎ی مشروب پف کرده 219 00:11:49,000 --> 00:11:52,587 ‫شانس آوردی که امروز ‫یه اتوبوس مدرسه باید برونم 220 00:11:53,171 --> 00:11:55,131 ‫حالا، کجا بودیم؟ 221 00:11:55,215 --> 00:11:56,507 ‫باید برم 222 00:11:56,758 --> 00:12:00,720 ‫اگه بابات بفهمه اینجام، ‫می‏زنه عنم می‎کنه 223 00:12:00,803 --> 00:12:03,431 ‫زبونمو بخور، ترسوی لعنتی 224 00:12:05,934 --> 00:12:08,478 ‫از بابای اسکل من که ‫نمی‎ترسی، می‎ترسی؟ 225 00:12:08,561 --> 00:12:11,731 ‫آره. می‎ترسم. هم از اون هم از داداشت 226 00:12:13,316 --> 00:12:14,609 ‫نه نمی‎ترسی 227 00:12:14,692 --> 00:12:16,778 ‫جدی میگم. می‎ترسم 228 00:12:16,861 --> 00:12:18,863 ‫از کل خانوادم متنفرم 229 00:12:18,947 --> 00:12:21,699 ‫تنها راه اینه که فرار کنیم ‫و با هم دیگه باشیم 230 00:12:21,783 --> 00:12:22,909 ‫فرار کنیم؟ 231 00:12:22,992 --> 00:12:26,329 ‫آره، به رومانتیک ترین ‫نقطه‎ی روی زمین 232 00:12:26,412 --> 00:12:29,916 ‫پیتزبرگ، شهری که هرگز ‫نفس نمی‎کشه 233 00:12:30,208 --> 00:12:32,543 ‫می‎تونیم زیر یکی از ‫پلای کوچولوش زندگی کنیم 234 00:12:32,627 --> 00:12:34,504 ‫و یواشکی بریم فوتبال ‫آمریکایی تیم استیلرشون رو ببینیم 235 00:12:34,587 --> 00:12:35,880 ‫راجع به چی حرف می‎زنی؟ 236 00:12:35,964 --> 00:12:38,174 ‫تو هم از خانوادت متنفری ‫نیستی؟ 237 00:12:38,258 --> 00:12:40,176 ‫آره، البته 238 00:12:40,885 --> 00:12:43,304 ‫من و تو، هر دومون تنهاییم 239 00:12:43,388 --> 00:12:45,598 ‫تنها چیزی که داریم همدیگه‎ست ‫کسمغز 240 00:12:45,682 --> 00:12:47,392 ‫ولی فکر نکنم بتونم این کار ‫رو بکنم 241 00:12:47,976 --> 00:12:52,146 ‫می‏دونستم. تک تک آدمای زندگیم، ‫می‎رینن توی رویاهام 242 00:12:52,689 --> 00:12:54,315 ‫تو دیگه این کار رو نکن 243 00:12:54,857 --> 00:12:56,609 ‫من نمی‎خوام رو هیچی برینم 244 00:12:56,693 --> 00:12:58,194 ‫خب، من امشب میرم 245 00:12:58,278 --> 00:13:00,905 ‫ساعت شیش جلوی در خونتونم 246 00:13:00,989 --> 00:13:03,366 ‫اگه می‎خوای با من بیایی، ‫اونجا باش 247 00:13:03,449 --> 00:13:07,704 ‫اگه نه، پس فکر کنم این کار ‫به معنی گمشو و بمیره 248 00:13:20,383 --> 00:13:22,343 ‫اوه، خدایا 249 00:13:29,017 --> 00:13:31,269 ‫آروم و تربیتی ‫آروم و تربیتی 250 00:13:31,352 --> 00:13:32,812 ‫آروم و تربیتی کیری 251 00:13:34,063 --> 00:13:34,981 ‫کیه؟ 252 00:13:35,064 --> 00:13:36,232 ‫باباتم 253 00:13:38,026 --> 00:13:40,278 ‫خب، کاری که با اینحا ‫کردی رو دوست دارم 254 00:13:41,612 --> 00:13:43,865 ‫اوه، درسته... سالار 255 00:13:45,575 --> 00:13:47,702 ‫وقتی سن تو بودم، بهش ‫می‎گفتیم دودول 256 00:13:49,078 --> 00:13:50,330 ‫دوران ساده تری بود 257 00:13:50,747 --> 00:13:52,623 ‫ببین، من واقعاً متاسفم، خیلی خب؟ 258 00:13:52,999 --> 00:13:53,999 ‫کوین... 259 00:13:54,625 --> 00:13:57,587 ‫حتی منم می‎دونم که اونقدر باهوش هستی ‫که بدونی که اشتباه بزرگی کردی 260 00:13:59,130 --> 00:14:01,799 ‫پس ببین، چرا اون بالا نمیایی پیش من... 261 00:14:01,883 --> 00:14:04,385 ‫واست ناهار درست می‎کنم ‫و راجع بهش حرف می‎زنیم 262 00:14:04,927 --> 00:14:06,304 ‫ 263 00:14:06,387 --> 00:14:07,388 ‫باشه 264 00:14:07,472 --> 00:14:10,558 ‫عالیه. ممنون که بهم گوش میدی 265 00:14:11,476 --> 00:14:12,476 ‫بعد از شما 266 00:14:14,062 --> 00:14:15,897 ‫بابا، نمی‎خوای منو بکشی که، ‫می‎خوای؟ 267 00:14:17,065 --> 00:14:20,151 ‫ده ثانیه! ده ثانیه تا رفتن روی آنتن زنده 268 00:14:20,860 --> 00:14:22,737 ‫خب حالا، وقتی هوبو جوجو اومد، 269 00:14:22,820 --> 00:14:25,198 ‫می‏خوام مثل یه مشت کاتولیک که وقتی پاپ ... 270 00:14:25,281 --> 00:14:26,824 ‫رو می‎بینن که کلاهش رو برمی‎داره، جیغ بزنید 271 00:14:26,908 --> 00:14:28,076 ‫می‎تونید این کار رو واسم بکنید؟ 272 00:14:28,159 --> 00:14:30,161 ‫آره 273 00:14:30,745 --> 00:14:32,955 ‫مامان مطمئن شو که وقتی ‫جوجو میاد پاشی 274 00:14:33,039 --> 00:14:34,957 ‫عاشق تشویق سر پائه 275 00:14:35,041 --> 00:14:36,041 ‫باشه، عزیزم 276 00:14:36,084 --> 00:14:40,713 ‫و دستاتو ببر بالا و دست بزن ‫تا یه وقت شکتو نپوشونده باشی 277 00:14:42,465 --> 00:14:43,966 ‫خدایا، دلم واسه تاکسی روندن تنگ شده 278 00:14:44,050 --> 00:14:48,429 ‫وقت کارتونای هوبو جوجوئه 279 00:14:49,055 --> 00:14:51,349 ‫و اینم از هوبوجوجو 280 00:14:51,432 --> 00:14:53,351 ‫قبل از اینکه بذاریش سرم ‫روی کلاه گیس کار کن 281 00:14:53,434 --> 00:14:55,520 ‫سلام بچه ها، ‫چطورید؟ 282 00:14:55,603 --> 00:14:56,896 ‫من هوبو جوجوئم 283 00:14:56,979 --> 00:14:59,399 ‫و واسه شما بچه هایی که از ‫کانال 78 نگاه می‎کنید... 284 00:15:05,405 --> 00:15:06,405 ‫ساندویچتو بخور 285 00:15:06,864 --> 00:15:08,032 ‫اول تو بخور 286 00:15:08,116 --> 00:15:10,493 ‫کوین، من غذاتو مسموم نکردم، باشه؟ 287 00:15:10,576 --> 00:15:12,703 ‫این کارا فقط سر خیابون ‫اتفاق میفته 288 00:15:13,871 --> 00:15:17,208 ‫مادرت بهم گفت که یه جور دیگه ‫بهت نزدیک بشم، و همینه 289 00:15:17,708 --> 00:15:20,628 ‫فقط دارم تلاش می‎کنم توی مسیر ‫بهتری در راه رسیدن به فردای بهتر قرار بگیری 290 00:15:21,254 --> 00:15:22,574 ‫به نظر شبیه مشاور راهنمائمه 291 00:15:22,630 --> 00:15:25,758 ‫به نظر اون می‎دونه از چه گهی حرف می‏زنه ‫معذرت می‎خوام، معذرت می‎خوام 292 00:15:26,843 --> 00:15:27,969 ‫ناراحتی ای نیست 293 00:15:28,302 --> 00:15:30,430 ‫- بابا داری عرق می‎کنی ‫- تو این کار تازه کارم 294 00:15:34,183 --> 00:15:36,060 ‫فقط می‎خوام بدونم چطوری ‫کارمون به اینجا رسید 295 00:15:36,144 --> 00:15:38,020 ‫من و تو همیشه اینجوری نبودیم با هم 296 00:15:38,104 --> 00:15:39,814 ‫وقتی کوچیک بودی، با هم رفیق بودیم 297 00:15:39,897 --> 00:15:41,137 ‫اون موقع ها سرم داد نمی‏زدی 298 00:15:41,190 --> 00:15:42,650 ‫اون موقع ها دستگیر نمی‎شدی 299 00:15:43,151 --> 00:15:45,611 ‫یالا، من اونقدرا هم بد نیستم، هستم؟ 300 00:15:45,695 --> 00:15:47,947 ‫بابا، بعضی وقتا سخته که ‫آدم دور و برت باشه 301 00:15:48,030 --> 00:15:50,533 ‫همش از عمق وجودت داد می‎زنی 302 00:15:50,616 --> 00:15:54,328 ‫یا واسه یه قسمت کلت لوگر ‫هیجان زده‎ای 303 00:15:54,412 --> 00:15:56,914 ‫خب، چرا همیشه توی ‫یه جای حساس باید تمومش کنن. ها؟ 304 00:15:56,998 --> 00:15:58,624 ‫حالا باید کل تابستونم رو با نگرانی... 305 00:15:58,708 --> 00:16:01,252 ‫این که کلت می‎تونه از ‫اون زیردریایی خارج بشه یا نه بگذرونم؟ 306 00:16:01,335 --> 00:16:03,212 ‫انگار خودم کم استرس دارم تو زندگیم 307 00:16:03,296 --> 00:16:05,840 ‫- خوبه که می‏بینم به یه چیزی اهمیت میدی ‫- من به تو اهمیت میدم 308 00:16:06,424 --> 00:16:08,176 ‫ساندویچتو نصف کردم، نکردم؟ 309 00:16:08,885 --> 00:16:09,760 ‫به صورت اریب؟ 310 00:16:09,844 --> 00:16:11,137 ‫اونجوری بیشتر زمان می‎بره 311 00:16:11,220 --> 00:16:13,282 ‫بهت میگم، نمی‎دونی چه ‫بابای خوبی داری، رفیق 312 00:16:13,306 --> 00:16:15,183 ‫واست سوال پیش نیومده ‫که چرا هیچ وقت پیش بابای من نمی‎ریم؟ 313 00:16:15,266 --> 00:16:16,559 ‫چون روی یه ستاره‎ی دنباله دار ‫زندگی می‎کنه 314 00:16:16,642 --> 00:16:19,746 ‫- این چه کسشریه داری میگی؟ ‫- این چیزیه که بهم گفتی. وقتی چهار سالم بود 315 00:16:19,770 --> 00:16:20,938 ‫آه درسته، من گفتم 316 00:16:21,355 --> 00:16:23,483 ‫خب، این دلیل اصلیشه 317 00:16:27,403 --> 00:16:28,863 ‫چطور جمع بندیش کنم؟ 318 00:16:29,447 --> 00:16:30,948 ‫توی تئاتر سال پنجم دبستان بودم 319 00:16:31,866 --> 00:16:34,786 ‫و بابام گفت می‏خواد سرکار نره و ‫بیاد اجرای منو ببینه 320 00:16:34,869 --> 00:16:35,870 ‫واسه همین هیجان زده بودم 321 00:16:39,081 --> 00:16:42,585 ‫خب... معلوم شد که اومده بود ‫اونجا که بهم بخنده 322 00:16:45,421 --> 00:16:46,421 ‫که همین کار رو هم کرد 323 00:16:48,007 --> 00:16:49,675 ‫بلند و مکرراً 324 00:16:49,759 --> 00:16:53,304 ‫پس... ‫شروع به فراموش کردن دیالوگام کردم 325 00:16:55,431 --> 00:16:56,974 ‫و عده‎ی بیشتری شروع ‫به خندیدن کردن 326 00:16:59,727 --> 00:17:00,727 ‫تحقیرم کرد 327 00:17:03,814 --> 00:17:05,816 ‫بعدش، قبول نکرد که منو ‫تا خونه برسونه 328 00:17:05,900 --> 00:17:09,987 ‫چون گفت توی دیسوتو جایی واسه ‫سوسولایی که توی تئاتر نقش بازی می‎کنن نیست 329 00:17:12,532 --> 00:17:14,158 ‫مادرم مثل همیشه ساکت بود 330 00:17:16,619 --> 00:17:19,121 ‫اون بی ناموسم کل مسیر تا ‫خونه رو پشت سر من رانندگی کرد... 331 00:17:19,205 --> 00:17:21,666 ‫و هی بوق می‎زد و می‎گفت ‫کی دختر می‏خواد؟ 332 00:17:22,208 --> 00:17:23,584 ‫فکر می‎کردم پسر دارم... 333 00:17:26,295 --> 00:17:27,295 ‫صدام میزد... 334 00:17:27,922 --> 00:17:30,091 ‫تا آخر سال ‫صدام میزد فرانسین 335 00:17:32,677 --> 00:17:34,345 ‫و همونجا و همون لحظه به خودم گفتم... 336 00:17:35,888 --> 00:17:37,306 ‫که هیچوقت مثل اون نشم 337 00:17:40,309 --> 00:17:43,479 ‫و فکر کنم خیلی اذیتم می‎کنه که ‫تو همون طوری منو می‎بینی که... 338 00:17:44,605 --> 00:17:46,325 ‫- اوه، چه گهی می‎خوری؟ ‫- اه 339 00:17:46,399 --> 00:17:47,919 ‫خدایا. چه غلطی می‎کنی؟ 340 00:17:47,984 --> 00:17:50,444 ‫دارم تلاش می‎کنم باهات درد و دل کنم ‫کسکش کونی 341 00:17:51,028 --> 00:17:53,281 ‫کی می‏خواد توی جشن ماشین زغال شرکت کنه؟ 342 00:17:53,364 --> 00:17:54,364 ‫منو انتخاب کن 343 00:17:54,782 --> 00:17:55,783 ‫منو انتخاب کن، هوبو جوجو 344 00:17:55,866 --> 00:17:59,036 ‫منو انتخاب کن، هوبو جوجو، من، من 345 00:17:59,120 --> 00:18:00,371 ‫- بردم ‫- نه نبردی 346 00:18:00,621 --> 00:18:03,124 ‫خب، سلام 347 00:18:03,708 --> 00:18:05,835 ‫هوبو جوجو شما رو انتخاب می‎کنه 348 00:18:05,918 --> 00:18:07,003 ‫آره 349 00:18:08,045 --> 00:18:10,423 ‫خدای من، با این بچه به این ‫بزرگی، می‎تونی یه بالن رو زمین‎گیر کنی 350 00:18:10,506 --> 00:18:11,757 ‫قطعاً سزارین لازمی 351 00:18:12,174 --> 00:18:15,011 ‫هیچ فیلمی از تولد بچه نداری؟ 352 00:18:15,636 --> 00:18:16,762 ‫اسمت چیه، جغله؟ 353 00:18:16,846 --> 00:18:18,764 ‫فیلیپ بانفیگلیو 354 00:18:18,848 --> 00:18:20,141 ‫یه کم راجع به خودت واسمون بگو 355 00:18:20,224 --> 00:18:21,976 ‫میشه تو پدرم بشی؟ 356 00:18:22,059 --> 00:18:23,102 ‫پسر خودمه 357 00:18:23,185 --> 00:18:24,395 ‫و شما چطور، خانوم کوچولو؟ 358 00:18:24,478 --> 00:18:27,064 ‫من مارین مورفی‎ام و... ‫سلام بابایی 359 00:18:27,148 --> 00:18:28,524 ‫منو ببین. تو تلویزیونم 360 00:18:29,358 --> 00:18:30,359 ‫من نه سالمه 361 00:18:30,443 --> 00:18:33,571 ‫بهت سخت می‎گیرم، چون بهت ‫اهمیت میدم، کوین 362 00:18:33,654 --> 00:18:34,989 ‫آره حتماً 363 00:18:35,072 --> 00:18:36,407 ‫اگه می‎تونی یه دفعه رو بگو... 364 00:18:36,490 --> 00:18:39,327 ‫یه دفعه رو، که من به فکر ‫این که چی واست بهتره نبودم؟ 365 00:18:39,410 --> 00:18:40,620 ‫چی؟ اون دفعه که... 366 00:18:40,703 --> 00:18:41,871 ‫به جز غرق شدنت 367 00:18:41,954 --> 00:18:46,417 ‫خیلی خب، بچه ها، شما بازی ‫می‎کنید تا این واگن پر از اسباب بازی رو ببرید 368 00:18:46,500 --> 00:18:48,127 ‫مهربونی اسباب بازیای خندون 369 00:18:48,210 --> 00:18:51,047 ‫به خاطر آسایشگاه روانی ‫سوخته شده توی جاده‎ی رایتاون 370 00:18:51,130 --> 00:18:53,966 ‫سه تا حلقه دور بطری ها بیفته، برنده میشید 371 00:18:54,050 --> 00:18:55,259 ‫تو اول برو، فیلیپ 372 00:18:55,343 --> 00:18:56,927 ‫اوه... 373 00:19:00,056 --> 00:19:01,140 ‫وای 374 00:19:04,310 --> 00:19:06,562 ‫ببخشید، متوجه بازی نشدی؟ 375 00:19:06,646 --> 00:19:09,190 ‫نوبت توئه، مارین 376 00:19:10,149 --> 00:19:12,068 ‫یادت باشه اون مسئول ‫شهر بازی چی گفت 377 00:19:12,401 --> 00:19:15,029 ‫مچتو یه تکون بده، ‫بالا رو نشونه بگیر 378 00:19:15,112 --> 00:19:17,114 ‫و مارمولک ها دولت رو اداره می‎کنن 379 00:19:19,909 --> 00:19:21,827 ‫این یه دونه. نوبت توئه فیلیپ 380 00:19:21,911 --> 00:19:22,911 ‫موفق باشی 381 00:19:23,371 --> 00:19:24,705 ‫ 382 00:19:24,789 --> 00:19:26,207 ‫وای 383 00:19:26,290 --> 00:19:27,875 ‫و من فکر می‎کردم فلج اطفال درمان شده 384 00:19:36,384 --> 00:19:37,510 ‫این دو تا 385 00:19:38,052 --> 00:19:39,595 ‫خب، ببینید کی افتاده رو دور 386 00:19:39,679 --> 00:19:41,180 ‫مارین منه 387 00:19:41,722 --> 00:19:43,933 ‫اون جنده کوچولو ممکنه ‫واقعاً این بازی رو ببره 388 00:19:44,016 --> 00:19:45,685 ‫- ما چی کار باید کنیم، ری؟ ‫- ما؟ 389 00:19:45,768 --> 00:19:48,145 ‫مگه من بودم که اسباب بازیا رو ‫از تو جعبه در آوردم... 390 00:19:48,229 --> 00:19:50,606 ‫و به مناسبت هاناکا ‫دادمش به خانواده‎ی دومت؟ 391 00:19:50,690 --> 00:19:51,816 ‫منم این کارو نکردم 392 00:19:52,316 --> 00:19:53,526 ‫جیم جفردز این کارو کرد 393 00:19:54,568 --> 00:19:55,568 ‫اوه، پسر 394 00:19:56,612 --> 00:19:57,947 ‫ 395 00:19:58,030 --> 00:20:00,074 ‫من ناامیدت کردم، مارین 396 00:20:00,157 --> 00:20:02,034 ‫مشکلی نیست. ‫من انجامش میدم 397 00:20:02,576 --> 00:20:05,246 ‫برو بچه جون، آخرین پرتاب 398 00:20:20,636 --> 00:20:23,222 ‫نه 399 00:20:23,305 --> 00:20:25,766 ‫شرمنده بچه ها. دفعه‎ی بعد موفق باشید 400 00:20:25,850 --> 00:20:29,186 ‫خب، بیایید ببینیم رفیق قدیمیمون ‫رامیرز خواب‎آلود چیکارا می‎کنه 401 00:20:29,770 --> 00:20:32,523 ‫یه راهنمایی می‎کنم ‫روز صادقانه‎ای واسه کار کردن نیست 402 00:20:32,606 --> 00:20:33,482 ‫تو جر زدی 403 00:20:33,566 --> 00:20:36,152 ‫خیلی خب، دختر کوچولو. ‫بازی تموم شده 404 00:20:36,235 --> 00:20:37,945 ‫تو با پات زدی به جعبه 405 00:20:38,028 --> 00:20:39,655 ‫تو جر زدی 406 00:20:39,739 --> 00:20:41,657 ‫خب هیچکی یه بازنده‎ی ‫نق نقو دوست نداره 407 00:20:41,741 --> 00:20:43,534 ‫قطار سواریت تموم شده 408 00:20:43,617 --> 00:20:45,619 ‫افسر ری چند تا هدیه‎ به رسم یادبود داره 409 00:20:45,703 --> 00:20:47,037 ‫ 410 00:20:47,121 --> 00:20:49,331 ‫من تو رو می‎پرستیدم 411 00:20:49,415 --> 00:20:52,710 ‫خب باید به زور بندازمت بیرون 412 00:20:52,793 --> 00:20:53,794 ‫منم. گونی زغال 413 00:20:53,878 --> 00:20:55,504 ‫تو می‎میری 414 00:20:56,130 --> 00:20:58,924 ‫اینم همون روحیه‎ی سیسیلی که توشه 415 00:20:59,300 --> 00:21:02,470 ‫پیتزبرگ ‫من که نمی‎تونم برم پیتزبرگ 416 00:21:02,553 --> 00:21:04,430 ‫چطوری خودمو توی این ‫مصیبت انداختم؟ 417 00:21:07,641 --> 00:21:10,811 ‫تولد نه سالگیم، من رو بردی ‫به ساحل و اونجا ولم کردی اومدی 418 00:21:10,895 --> 00:21:12,354 ‫و یه ستاره‎ی دریایی نیشم زد 419 00:21:12,438 --> 00:21:15,191 ‫اگه انقدر ناله نمی‎کردی، کاریت نداشت 420 00:21:15,274 --> 00:21:17,568 ‫داشتم یه آبجو می‎خریدم می‎دیدم کجایی 421 00:21:17,651 --> 00:21:19,487 ‫هیچ جا خونه‎ی خود آدم نمیشه 422 00:21:19,570 --> 00:21:21,697 ‫تو از همون اولم منو نمی‏خواستی 423 00:21:21,781 --> 00:21:22,656 ‫این درست نیست 424 00:21:22,740 --> 00:21:26,035 ‫پنج سال اول زندگیم، ‫فکر می‎کردم اسمم، "اون تصادفه" 425 00:21:26,118 --> 00:21:28,621 ‫این یه جوک بامزه بین ‫من و مامانت بود 426 00:21:28,704 --> 00:21:30,706 ‫تو روی کیک تولدم نوشته بودیش 427 00:21:30,790 --> 00:21:32,082 ‫داشتیم خوش می‎گذروندیم 428 00:21:32,166 --> 00:21:35,169 ‫اوه خدایا. تو چی می‎خوایی؟ 429 00:21:35,503 --> 00:21:38,798 ‫بابا، باید راجع به ‫یه چیزی باهات صحبت کنم 430 00:21:38,881 --> 00:21:40,817 ‫الان نه بیل، باشه؟ ‫وسط یه چیزیم 431 00:21:40,841 --> 00:21:42,593 ‫خیلی مهمه 432 00:21:42,676 --> 00:21:46,472 ‫نمی‎بینی که یه صحبت از ته قلب ‫با داداش کیریت دارم؟ 433 00:21:46,555 --> 00:21:48,474 ‫نمی‏دونی چقدر خوش شانسی رفیق... 434 00:21:48,849 --> 00:21:50,893 ‫توی اخبار دیدم که ‫یه یارو توی نیوجرسی... 435 00:21:50,976 --> 00:21:52,645 ‫کل خانوادشو سلاخی کرده 436 00:21:52,728 --> 00:21:55,189 ‫پس بین تو و یه قاتل تبر به دست ‫باید یکی رو انتخاب کنم؟ 437 00:21:55,272 --> 00:21:56,941 ‫اینا تنها انتخابامن؟ 438 00:21:57,024 --> 00:21:59,401 ‫اوه، مشکل نسل شما همینه... 439 00:21:59,485 --> 00:22:01,695 ‫خیلی انتخاب هست، رفیییق 440 00:22:01,904 --> 00:22:04,031 ‫من وقتی بچه بودم، فقط یه انتخاب داشتم... 441 00:22:04,114 --> 00:22:06,116 ‫کاری که بابام میگفت رو انجام بدم ‫یا کشته بشم 442 00:22:06,200 --> 00:22:08,619 ‫این دو تا انتخابه، رفیییق 443 00:22:08,702 --> 00:22:10,996 ‫اوه، فکر می‏کردم تو ریاضی ریدی 444 00:22:11,080 --> 00:22:12,623 ‫ای خدا 445 00:22:12,706 --> 00:22:16,252 ‫نمی‎تونم یه بچه داشته باشم ‫که کاملاً ناامیدکننده نباشه؟ 446 00:22:34,061 --> 00:22:35,938 ‫ 447 00:22:36,021 --> 00:22:39,358 ‫تو به هر حال به من اهمیت نمیدی ‫هیچی راجع به من نمی‎دونی 448 00:22:39,441 --> 00:22:42,236 ‫اینو می‎دونم که مخت تا قبل از ‫دو بعد از ظهر کار نمی‎کنه 449 00:22:42,319 --> 00:22:45,531 ‫هه. خب این مغز توی ‫مدرسه‎ی تابستونی بیست گرفته 450 00:22:45,614 --> 00:22:47,491 ‫- داری بیست می‎گیری؟ ‫- البته که نمی‎گیرم 451 00:22:47,575 --> 00:22:50,369 ‫اگه منو می‎شناختی، می‎دونستی من ‫هیچوقت نمی‏تونم بیست بگیرم 452 00:22:50,452 --> 00:22:52,079 ‫شما دوتا تمومش می‎کنید؟ 453 00:22:52,162 --> 00:22:54,206 ‫اوه، سلام سو. به این زودی برگشتید؟ 454 00:22:54,582 --> 00:22:56,417 ‫کوین، بشین 455 00:22:57,126 --> 00:22:59,378 ‫فرانک، حتی نمی‏تونم نگاهت کنم 456 00:22:59,628 --> 00:23:01,213 ‫تو قول دادی با ملایمت باشی 457 00:23:01,297 --> 00:23:03,424 ‫باهاش عین یه جعبه‎ی تخم مرغ رفتار کردم 458 00:23:03,507 --> 00:23:05,718 ‫و سورپرایز. ‫هنوزم یه عوضیه 459 00:23:05,801 --> 00:23:09,680 ‫خب، همونطور که می‎دونم دیدی، ‫ما هم روز افتضاحی داشتیم 460 00:23:10,222 --> 00:23:11,891 ‫هوبو جوجو جر زنی کرد 461 00:23:12,266 --> 00:23:15,394 ‫حداقل دیدی که از تو تلویزیون ‫واست دست تکون دادم، درسته، بابایی؟ 462 00:23:15,769 --> 00:23:18,355 ‫هوبو چی چی؟ ‫در مورد چی حرف می‎زنه؟ 463 00:23:18,439 --> 00:23:19,773 ‫منو ندیدی؟ 464 00:23:20,482 --> 00:23:21,901 ‫ولی قول دادی 465 00:23:22,651 --> 00:23:24,320 ‫اوه خدایا، پرسس، من... 466 00:23:25,821 --> 00:23:28,741 ‫- انقدر مهم بود؟ ‫- همه چیز بود 467 00:23:29,617 --> 00:23:32,453 ‫گل کاشتی، فرانک ‫اصلاً واسه چی تلاش می‎کنم؟ 468 00:23:32,536 --> 00:23:34,580 ‫این خانواده‎ی لعنتی... 469 00:23:34,663 --> 00:23:36,081 ‫مشکل از منه، یا از اوناست؟ 470 00:23:36,165 --> 00:23:37,166 ‫خدایا 471 00:23:37,249 --> 00:23:38,768 ‫مثل اینکه راجع به مارین هم ‫هیچ چی نمی‎دونی 472 00:23:38,792 --> 00:23:40,294 ‫- خفه شو ‫- کوین درست میگه 473 00:23:40,377 --> 00:23:41,837 ‫تو به من اهمیت نمیدی 474 00:23:41,921 --> 00:23:44,298 ‫و وقتی اون بچه‎ی احمق به دنیا ‫بیاد، بدترم میشه 475 00:23:44,381 --> 00:23:46,342 ‫پرنسس، تا الان اینو ‫یاد نگرفتی؟ 476 00:23:46,425 --> 00:23:47,843 ‫کوین هیچوقت درست نمیگه 477 00:23:47,927 --> 00:23:50,471 ‫و بیل گفت تو و مامان، پدر و مادر ‫واقعی من نیستی 478 00:23:50,554 --> 00:23:53,807 ‫که شما منو توی یه خرابه ‫با یه خانواده از موش ها پیدا کردید 479 00:23:53,891 --> 00:23:55,100 ‫اون حروم زاده‎ی کوچولو 480 00:23:55,392 --> 00:23:58,062 ‫"آزمایش نزدیکی ملایم" مادرتون دیگه تمومه 481 00:23:58,145 --> 00:23:59,480 ‫صبوریم تموم شد 482 00:23:59,563 --> 00:24:01,023 ‫کوین، تو تنبیه میشی 483 00:24:01,231 --> 00:24:02,566 ‫مارین، مرد باش 484 00:24:02,650 --> 00:24:04,026 ‫گومر، سیک کن خونه 485 00:24:04,902 --> 00:24:06,946 ‫بیل باید یه صحبت ‫درست حسابی باهات بکنم 486 00:24:12,117 --> 00:24:13,197 ‫سو، بیا پایین 487 00:24:14,119 --> 00:24:15,119 ‫چی شده؟ 488 00:24:17,498 --> 00:24:18,707 ‫پدر و مادر عزیز 489 00:24:19,500 --> 00:24:21,293 ‫زمانی که این نوشته رو پیدا کنید 490 00:24:21,377 --> 00:24:24,129 ‫من خیلی وقته که رفتم. ‫چون دارم فرار می‎کنم 491 00:24:24,546 --> 00:24:26,966 ‫بابا، مطمئنم اونقدر واست مهم نیست... 492 00:24:27,049 --> 00:24:29,426 ‫از اونجایی که من یه ناامیدی بزرگم واست... 493 00:24:29,927 --> 00:24:31,845 ‫و همیشه با مشکلاتم اذیتت می‏کنم 494 00:24:32,846 --> 00:24:34,556 ‫و می‏دونم که فکر می‏کنی من بی خایه‏ام... 495 00:24:35,099 --> 00:24:37,142 ‫دلایل من واسه این که ‫این رو میگم عبارته از... 496 00:24:37,226 --> 00:24:39,228 ‫الف) شنیدم که اینو به مامان گفتی 497 00:24:40,646 --> 00:24:44,441 ‫در مجموع، مطمئنم که همگی ‫بدون من راحت ترید 498 00:24:44,525 --> 00:24:47,695 ‫مامان، یادم می‎مونه که مسواکمو بزنم 499 00:24:48,946 --> 00:24:53,784 ‫مارین، با اینکه برای همیشه میرم، ‫هنوزم نمی‏تونی اتاقمو داشته باشی 500 00:24:53,867 --> 00:24:56,870 ‫و کوین، تو اون موقع واقعاً داشتی یه کاری می‎کردی ‫( فصل دو قسمت یک جق زدن کوین) 501 00:24:57,621 --> 00:24:59,999 ‫با احترام، بیل 502 00:25:05,170 --> 00:25:06,213 ‫برو که رفتیم 503 00:25:09,008 --> 00:25:11,844 ‫فقط منم و تو، کیری جون 504 00:25:11,845 --> 00:25:17,845 ‫Sub by: thetrueali ‫Telegram: @thetrueali