1 00:00:53,096 --> 00:00:54,096 [نمی‌خوام باهات حرف بزنم] 2 00:01:05,673 --> 00:01:09,002 ‫«پرندۀ سیاه» ‫«فصل اول: قسمت چهارم» 3 00:01:16,661 --> 00:01:19,664 ‫«این مجموعه برگرفته از داستانی واقعی‌ست» 4 00:01:21,791 --> 00:01:25,964 ‫[واباش، ایندیانا] ‫[سال 1973] 5 00:01:27,965 --> 00:01:32,965 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 6 00:01:34,966 --> 00:01:39,966 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 7 00:02:06,670 --> 00:02:09,088 ،و امروز اینجا جمع شده‌ایم 8 00:02:09,673 --> 00:02:13,927 ‫تا برای برادرمان که پیکرش ‫اینجا آرامیده است، دعا کنیم 9 00:02:14,010 --> 00:02:17,722 ‫او به همراهی عیسی مسیح بواسطه مرگ ‫زندگی دیگری را آغاز کرده است 10 00:02:18,515 --> 00:02:22,519 ‫همان عیسی که مُرد ‫و به زندگی جدیدی برخواست 11 00:02:24,187 --> 00:02:26,690 ‫و از تمام گناهانش پاک شد 12 00:02:27,732 --> 00:02:34,281 ‫و دعا می‌کنیم که پروردگار او را در میان ‫تمام قدّیسان بهشتی، پذیرا باشد. آمین 13 00:02:34,864 --> 00:02:36,116 ‫آمین 14 00:02:45,574 --> 00:02:50,117 ‫مترجمان: «حسین هیدن و کیارش نعمت گرگانی» 15 00:03:46,895 --> 00:03:48,104 ‫پاشو، لری 16 00:03:50,190 --> 00:03:53,235 ‫- چرا گری نمی‌تونه بیاد؟ ‫- آره، چرا من نمی‌تونم بیام؟ 17 00:03:53,318 --> 00:03:55,320 ‫چون گری جاش رو خیس نمی‌کنه 18 00:03:55,403 --> 00:03:57,280 ‫تن لشت رو بیار بیرون. ‫یالا 19 00:04:11,127 --> 00:04:15,549 ‫[کانکاکی، ایلینوی] ‫[سال 1974] 20 00:04:34,484 --> 00:04:35,485 ‫سلام، رفیق 21 00:04:36,111 --> 00:04:37,195 ‫سلام، پدر 22 00:04:38,655 --> 00:04:40,156 ‫هنوزم می‌خوای انجامش بدی؟ 23 00:04:43,618 --> 00:04:44,828 ‫باید سرکار می‌بودی 24 00:04:45,745 --> 00:04:46,913 ‫تازه شیفـتم تموم شده 25 00:04:48,415 --> 00:04:49,624 ‫خسته نیستی؟ 26 00:04:50,542 --> 00:04:51,543 ‫من روبراهـم 27 00:04:52,961 --> 00:04:54,379 ‫خیلی خب، پاشو 28 00:05:08,184 --> 00:05:10,228 ‫اینم از این! ‫خوب گرفتیش، جیمی 29 00:05:10,979 --> 00:05:12,480 ‫آلاباما. ‫پاس! 30 00:05:13,940 --> 00:05:16,860 ‫داریمش. می‌خوام یکم سریع‌تر بچرخی. ‫باشه، جیم؟ 31 00:05:16,943 --> 00:05:18,904 ‫برو. ‫بچرخ به راست، برو! 32 00:05:20,947 --> 00:05:23,450 ‫گــل از جیمی کین! 33 00:05:24,910 --> 00:05:26,745 ‫دفاع، شش، چهار. ‫حرکت 34 00:05:27,245 --> 00:05:28,872 ‫آماده. ‫حرکت 35 00:05:30,582 --> 00:05:32,000 ‫جیراف، شش، چهار 36 00:05:38,632 --> 00:05:40,467 ‫- نه ‫- گرفتمت 37 00:05:47,891 --> 00:05:49,517 ‫من طرفدار ماشین کوروت هستم 38 00:05:52,604 --> 00:05:54,898 ‫وقتی بری به لیگ ملی فوتبال ‫برات می‌خرم 39 00:05:57,776 --> 00:06:00,070 ‫فکر کنم از ماشین گرملین بیشتر خوشم میاد 40 00:06:00,153 --> 00:06:02,656 ‫همونایی که در پشتشون بالا میره 41 00:06:03,657 --> 00:06:05,242 ‫اسمشون هاچ‌بکـه 42 00:06:05,325 --> 00:06:06,493 ‫آره، یکی از اونا 43 00:06:11,498 --> 00:06:12,499 ‫یه گرملین 44 00:06:14,000 --> 00:06:16,211 ‫قول میدم یه خط مسابقه‌ای هم وسطش هست 45 00:06:17,879 --> 00:06:20,048 ‫گرملین. ‫الان گرملین حالیت می‌کنم 46 00:07:28,909 --> 00:07:31,411 ‫[در نمایش بازسازی آخر هفته، تاریخ زنده می‌شود] 47 00:07:39,419 --> 00:07:41,630 ‫[تاریخچه جنگ داخلی] 48 00:09:11,761 --> 00:09:13,013 ‫[می‌خواید زندگی خودتون رو به شکل چشم‌گیری دگرگون کنید؟] 49 00:09:16,099 --> 00:09:17,976 ‫[می‌خواید زندگی خودتون رو به شکل چشم‌گیری دگرگون کنید؟] 50 00:09:21,771 --> 00:09:23,231 ‫[قتل قتل] 51 00:09:31,907 --> 00:09:34,242 ‫[صدای فریادها رو می‌شنوم] ‫[چوچول رو می‌بُرم] 52 00:09:36,786 --> 00:09:38,997 ‫[ریختن منی روی بچه] ‫[تیکه تیکه نشو] 53 00:10:10,862 --> 00:10:11,863 ‫سلام رفیق 54 00:10:12,989 --> 00:10:14,199 ‫سلام 55 00:10:14,282 --> 00:10:15,283 ‫کجا بودی؟ 56 00:10:17,118 --> 00:10:19,955 ‫- می‌دونی... ‫- نه، نمی‌دونم 57 00:10:20,038 --> 00:10:21,289 ‫واسه همین هم دارم می‌پرسم 58 00:10:22,249 --> 00:10:23,541 ‫تازه از غذاخوری برگشتم 59 00:10:25,293 --> 00:10:29,589 ‫پس پدرت دستش به جنس‌ها نرسید. ‫درسته؟ 60 00:10:30,799 --> 00:10:31,883 ‫متاسفانه آره 61 00:10:34,427 --> 00:10:35,804 ‫شرمنده جلو در رو گرفتم 62 00:10:36,846 --> 00:10:39,933 ‫- نه، مشکلی نیست ‫- نه، بیا داخل 63 00:11:03,707 --> 00:11:05,667 ‫یعنی داری می‌گی هیچ پولی نمونده؟ 64 00:11:08,086 --> 00:11:09,087 ‫خرجشون کرده 65 00:11:10,797 --> 00:11:13,550 ‫عجب گرفتاری شدیم، می‌بینی؟ 66 00:11:17,137 --> 00:11:21,016 ‫یه سری آدم بیرون زندان پولشون رو می‌خوان. ‫باید چیکار کنم، جیم؟ 67 00:11:22,893 --> 00:11:24,060 ‫من تلاشم رو کردم، آقای کارتر 68 00:11:28,148 --> 00:11:30,942 ‫اگه خودت می‌گی تلاشـت رو کردی، ‫حرفت رو باور می‌کنم 69 00:11:33,486 --> 00:11:36,406 ‫- امیدوارم ‫- کاش مدت بیشتری همدیگه رو می‌شناختیم 70 00:11:37,365 --> 00:11:39,576 ‫اون موقع شناخت بهتری از شخصیتت داشتم 71 00:11:42,495 --> 00:11:43,747 ‫هرکار می‌تونستم کردم 72 00:12:02,933 --> 00:12:05,852 ‫آشوبِ بی‌صدا... 73 00:12:17,447 --> 00:12:18,615 ‫اون چی بود؟ 74 00:12:24,287 --> 00:12:28,583 ‫وقتی همه‌چی اینطوری ساکته، ‫بهش می‌گن "آشوبِ بی‌صدا" 75 00:12:29,167 --> 00:12:32,045 ‫مثه آرامش قبل طوفان می‌مونـه 76 00:12:34,589 --> 00:12:35,840 ‫جداً؟ 77 00:12:35,924 --> 00:12:36,925 ‫آره 78 00:12:38,301 --> 00:12:41,429 ‫آره، شایدم فقط معنیش این باشه ‫که ساکته 79 00:12:42,264 --> 00:12:43,765 ‫دیدی کسی بیاد این داخل؟ 80 00:12:49,229 --> 00:12:50,230 ‫نه 81 00:12:52,524 --> 00:12:53,567 ‫چیزی گم شده؟ 82 00:12:55,443 --> 00:12:57,028 ‫چرا باید چیزی گم شده باشه؟ 83 00:13:03,243 --> 00:13:05,745 ‫خب، اگه من نگران این می‌بودم ‫که یکی اومده باشه توی سلولم 84 00:13:06,955 --> 00:13:08,623 ‫نگرانش این می‌شدم که یه چیزی برداشته باشه 85 00:13:09,165 --> 00:13:13,628 ‫من نگران این نیستم که کسی توی سلولم بوده 86 00:13:15,255 --> 00:13:16,256 ‫نه؟ 87 00:13:16,798 --> 00:13:17,966 ‫اوه، نه 88 00:13:20,594 --> 00:13:22,888 ‫پس چرا پرسیدی کسی رو دیدم ‫که بره داخل؟ 89 00:15:08,910 --> 00:15:10,870 ‫چرا اینطوری بهم نگاه می‌کنی؟ 90 00:15:14,916 --> 00:15:16,459 ‫طور خاصی بهت نگاه نمی‌کنم 91 00:15:17,294 --> 00:15:18,503 ‫جوری که انگار من رو می‌شناسی 92 00:15:20,422 --> 00:15:23,383 ‫لری، چی می‌گی؟ 93 00:15:23,925 --> 00:15:24,926 ‫این یه سوالـه؟ 94 00:15:25,010 --> 00:15:27,929 ‫چون تنها کاری که می‌کنی همینـه. ‫کلی سوال می‌پرسی 95 00:15:30,390 --> 00:15:31,600 این دیگه از کجا اومد؟ 96 00:15:36,396 --> 00:15:37,731 ‫این یه سوال بود 97 00:15:40,358 --> 00:15:41,359 ‫خیلی‌خب، لری؟ 98 00:15:41,860 --> 00:15:43,361 ‫خیلی‌خب، چی؟ 99 00:15:44,029 --> 00:15:48,158 ‫تنهات می‌زارم. ‫حالا هرچی که باشه 100 00:15:52,037 --> 00:15:53,204 ‫وایسا، جیمی 101 00:16:11,932 --> 00:16:15,268 ‫وقتی شکی وجود داشته باشه، ‫یعنی شکی نیست 102 00:16:18,188 --> 00:16:19,606 ‫یعنی چی؟ 103 00:16:19,689 --> 00:16:21,316 ‫یکی از چیزاییه که بری می‌گه 104 00:16:21,900 --> 00:16:24,444 ‫از یکی از دوستاش که توی ‫جنگ کویت بوده شنیده 105 00:16:26,571 --> 00:16:28,740 ‫اگه فکر می‌کنی ممکنه توی خطر باشی... 106 00:16:31,660 --> 00:16:32,994 ‫پس توی خطری 107 00:16:39,167 --> 00:16:40,544 ‫یه اتفاقی قراره بیوفته 108 00:16:45,382 --> 00:16:46,466 ‫چی؟ 109 00:16:46,550 --> 00:16:49,302 ‫نمی‌دونم، اما یه اتفاق بد. ‫تو اینطور فکر نمی‌کنی؟ 110 00:17:06,194 --> 00:17:08,237 ‫بابت قبل‌تر متاسفم 111 00:17:08,862 --> 00:17:09,863 ‫یکم... 112 00:17:11,241 --> 00:17:12,242 ‫یکم چی؟ 113 00:17:16,204 --> 00:17:17,205 ‫شکاک شدم 114 00:17:18,415 --> 00:17:19,416 ‫یا هرچی 115 00:17:21,208 --> 00:17:24,129 ‫- می‌دونی؟ ‫- نه، لری. نمی‌دونم 116 00:17:26,882 --> 00:17:30,093 ‫جیمی، می‌دونم که ناراحتی 117 00:17:30,176 --> 00:17:31,678 ‫من ناراحت نیستم 118 00:17:33,763 --> 00:17:36,474 ‫فقط... لحظه به لحظه تغییر می‌کنی 119 00:18:09,841 --> 00:18:11,301 ‫باز نگهش دار 120 00:18:35,408 --> 00:18:36,493 ‫کس ننت! 121 00:19:01,184 --> 00:19:03,645 ‫همه زندانی‌ها به سلول‌هاشون برگردن 122 00:19:03,728 --> 00:19:05,021 ‫درحال قفل کردن درها هستیم 123 00:19:11,027 --> 00:19:14,906 ‫توجه. درحال قفل کردن درها. ‫توجه. درحال قفل کردن درها 124 00:19:15,782 --> 00:19:19,369 ‫زندانی‌ها، برید به سلول‌هاتون! سلول‌ها قفل شدن 125 00:19:24,749 --> 00:19:26,835 ‫89304، گزارش به فرماندهی مرکزی 126 00:20:11,880 --> 00:20:12,964 ‫جیمی؟ 127 00:20:16,426 --> 00:20:17,677 ‫جیمی، اون داخلی؟ 128 00:20:26,770 --> 00:20:27,938 ‫چیه، لری؟ 129 00:20:30,857 --> 00:20:33,818 ‫هنوز هم از دستم عصبانی هستی؟ 130 00:20:40,033 --> 00:20:41,660 ‫من هیچ‌وقت ازت عصبانی نبودم، لری 131 00:20:44,496 --> 00:20:46,498 ‫فکر کنم بودی 132 00:20:50,085 --> 00:20:52,379 ‫فقط چون تو اینطوری فکر می‌کنی، ‫معنیش این نیست که همینطوره 133 00:20:57,592 --> 00:20:58,593 ‫آره 134 00:21:02,055 --> 00:21:05,267 ‫دوستیم؟ ‫جیمی، دوستیم؟ 135 00:21:07,811 --> 00:21:08,812 ‫چی؟ 136 00:21:10,855 --> 00:21:11,982 ‫دوباره دوستیم؟ 137 00:21:30,000 --> 00:21:31,001 ‫آره 138 00:21:34,212 --> 00:21:35,255 ‫البته، لری 139 00:21:37,966 --> 00:21:38,967 ‫دوستیم 140 00:21:49,311 --> 00:21:50,312 ‫چیه؟ 141 00:21:54,608 --> 00:21:56,693 ‫من مراقب دوست‌هام هستم 142 00:22:26,806 --> 00:22:28,058 ‫آقای هولت؟ 143 00:22:28,141 --> 00:22:29,643 ‫زندانی هال؟ 144 00:22:29,726 --> 00:22:32,187 ‫میشه یکی یا دوتا شلنگ داشته باشی، ‫آقای هولت؟ 145 00:22:32,270 --> 00:22:34,356 ‫جواب منفیـه، زندانی هال 146 00:22:35,899 --> 00:22:37,400 ‫میشه بپرسم چرا؟ 147 00:22:37,484 --> 00:22:40,570 ‫چون ممکنه یکی باهاش بزنه ‫یکی دیگه رو خفه کنه، زندانی 148 00:22:42,322 --> 00:22:43,448 ‫با هرچی دارید کار کنید 149 00:22:46,952 --> 00:22:49,996 ‫خیلی‌خب. ‫اول زباله‌های بزرگ رو جمع می‌کنیم 150 00:22:50,080 --> 00:22:53,625 ‫هرجا دیدید یا حس کردید که ‫روغن روی زمین ریخته 151 00:22:53,708 --> 00:22:57,712 ‫می‌خوام روش پودر شستشو بریزید، ‫اما تمیزش نکنید 152 00:22:57,796 --> 00:23:00,173 ‫همه زباله‌ها رو گوشه شرقی می‌ریزیم 153 00:23:00,257 --> 00:23:01,258 ‫دانی 154 00:23:04,177 --> 00:23:05,178 ‫دانی؟ 155 00:23:06,680 --> 00:23:10,308 ‫سلام. ‫می‌خوام شیشه‌ها رو جمع کنی 156 00:23:10,392 --> 00:23:13,353 ‫که بتونیم بدون اینکه خودمون رو زخمی کنیم ‫زباله‌ها رو جمع کنیم 157 00:23:14,729 --> 00:23:15,897 ‫میشه بهت اعتماد کنم؟ 158 00:23:15,981 --> 00:23:17,315 ‫بله، لری 159 00:23:17,899 --> 00:23:19,067 ‫شروع کن ببینم، پسر 160 00:23:19,568 --> 00:23:22,988 ‫خب. ‫بریم تو کارش، آقایون 161 00:23:25,240 --> 00:23:26,408 ‫دستکش بردارید 162 00:23:33,081 --> 00:23:36,543 ‫هی بچه‌ها، این جلو رو یادتون نره، باشه؟ 163 00:23:37,544 --> 00:23:40,297 ‫نگران غذاها نباشید. ‫جاروشون می‌کنیم 164 00:23:40,380 --> 00:23:41,798 ‫فقط چیزای بزرگ رو بردارید 165 00:23:43,258 --> 00:23:45,302 ‫جیمی، مزه میده، مگه نه؟ 166 00:23:45,385 --> 00:23:47,512 ‫میشه بری اون آخر پیش اون؟ 167 00:23:47,596 --> 00:23:49,097 ‫خیلی‌خب، یک، دو، سه 168 00:23:49,639 --> 00:23:51,850 ‫خیلی لیز ـه. کلی خون ریخته. ‫مراقب باشید 169 00:23:51,933 --> 00:23:55,937 ‫بچه‌ها، آقایون هنوز تمام فنجون‌های ‫اینجا موندن 170 00:23:56,563 --> 00:23:59,608 ‫بیایید همه فنجون‌ها رو برداریم. ‫اون پایین چطوریـه؟ 171 00:23:59,691 --> 00:24:00,692 ‫خوبه 172 00:24:01,568 --> 00:24:06,364 ‫بچه‌ها، اول جارو می‌زنیم، ‫بعدش تی می‌کشیم 173 00:24:07,032 --> 00:24:08,658 ‫به بطری اسپری نیاز داریم 174 00:24:11,453 --> 00:24:13,079 ‫کاردک می‌خوایم 175 00:24:13,163 --> 00:24:14,873 ‫اونا بهمون کاردک نمی‌دن 176 00:24:17,500 --> 00:24:21,630 ‫چیزای که بدجور چسبیده باشن رو پیدا می‌کنیم، ‫روشون اسپری می‌زنیم و یک ساعت می‌زاریم باشن 177 00:24:22,130 --> 00:24:24,007 ‫شاید بعدش بشه با اسفنج پاکشون کرد 178 00:24:25,300 --> 00:24:28,803 ‫بعدش، می‌ریم سراغ روغن‌ها 179 00:24:32,682 --> 00:24:33,975 ‫چطوری وارد این کار شدی؟ 180 00:24:36,228 --> 00:24:37,229 ‫تمیزکاری؟ 181 00:24:39,814 --> 00:24:40,815 ‫دبیرستان 182 00:24:43,026 --> 00:24:46,404 ‫بعد از مدرسه برای کار می‌رفتم ‫به یک اغذیه‌فروشی توی شهر 183 00:24:47,530 --> 00:24:50,784 ‫و بعدش رفتم یک جا که تخصصـشون ‫تجهیزات پزشکی بود 184 00:24:51,826 --> 00:24:52,827 ‫تو چیکار می‌کردی؟ 185 00:24:54,579 --> 00:24:55,622 ‫توی دبیرستان؟ 186 00:24:55,705 --> 00:24:57,332 ‫برای حمایت از خودت، آره 187 00:24:59,084 --> 00:25:00,335 ‫علف می‌فروختم 188 00:25:02,963 --> 00:25:05,590 ‫فکر نکنم تو مدرسۀ ما میشد ‫علف پیدا کرد 189 00:25:05,674 --> 00:25:09,219 ‫لری، اگه توی آمریکا رفتی مدرسه، ‫پس علف هم داشتید 190 00:25:09,803 --> 00:25:14,266 ‫خب، توی واباش از این خبرا نبود. ‫مثه اونجاییـه که کاراکتر اوپی زندگی می‌کرد 191 00:25:16,476 --> 00:25:17,477 ‫مایبری 192 00:25:19,020 --> 00:25:20,730 ‫آره، یا مثل جایی که کاراکتر اوپی می‌کرد 193 00:25:23,858 --> 00:25:25,402 ‫اونجا خبری از جنایت نبود 194 00:25:26,570 --> 00:25:28,822 ‫انگار هنوز داشتیم توی قدم‌ها ‫زندگی می‌کردیم، می‌دونی؟ 195 00:25:32,075 --> 00:25:35,537 ‫اونجا آبمیوه‌فروشی داره ‫و دختراش موهاشون رو خرگوشی می‌زنن 196 00:25:40,500 --> 00:25:42,127 ‫تاندر یه بقالی داشت 197 00:25:43,378 --> 00:25:45,297 ‫همه کلاه‌های سفید می‌پوشیدن 198 00:25:45,380 --> 00:25:47,716 ‫و کلی اسباب و کلی جعبه غذا 199 00:25:47,799 --> 00:25:49,009 ‫می‌درخشیدن 200 00:25:51,803 --> 00:25:53,680 ‫و خیابان اصلی، خدای من 201 00:25:53,763 --> 00:25:57,350 ‫کلی فروشگاه‌های بزرگ ‫و ابنبات فروشی توش بود 202 00:25:57,434 --> 00:25:58,935 ‫تو ابنبات فروشی‌ها رو یادته؟ 203 00:26:01,479 --> 00:26:05,025 ‫و آدم‌های خوبی که پیاده‌رو ها رو جارو می‌کنن 204 00:26:05,108 --> 00:26:08,278 ‫همه‌ بهت سلام می‌کنن 205 00:26:11,114 --> 00:26:13,533 ‫مدرسه ما سبزترین چمن‌ها رو داشت 206 00:26:15,160 --> 00:26:18,747 ‫قبل و بعدش هیچ‌وقت هیچ سبزی ‫مثه اون ندیدم 207 00:26:21,374 --> 00:26:25,795 ‫و زیباترین رقصنده‌هایی که تاحالا ‫دنیا به خودش دیده 208 00:26:30,592 --> 00:26:32,510 ‫عجب عالم خوبی بود، جیمز 209 00:26:35,055 --> 00:26:37,098 ‫حتی بخش زندگی کردن توی قبرستونش 210 00:26:45,148 --> 00:26:46,608 ‫توی یه قبرستون بزرگ شدی؟ 211 00:26:47,859 --> 00:26:50,320 ‫اوه، آره. ‫البته که شدم 212 00:26:50,946 --> 00:26:54,241 ‫باورت نمی‌شه توی جایی مثه قبرستون ‫چقد می‌تونه بهت خوش بگذره 213 00:26:55,742 --> 00:27:00,705 ‫وقتی که دیگه سنگ قبرها رو نادیده می‌گیری ‫و فقط مزارع و درخت‌ها رو می‌بینی 214 00:27:03,250 --> 00:27:04,751 ‫هیچ‌وقت اینطوری بهش فکر نکردم 215 00:27:06,920 --> 00:27:09,214 ‫راستش روش خوبی برای بزرگ شدن بود 216 00:27:51,006 --> 00:27:55,886 ‫خوشبختی یه انتخابـه. ‫تو اینطور فکر نمی‌کنی، جیمز؟ 217 00:28:13,820 --> 00:28:14,821 ‫گاهی وقتا 218 00:28:14,905 --> 00:28:16,239 ‫من که می‌گم خوشبختی یه انتخابـه 219 00:28:16,323 --> 00:28:19,200 ‫چون فکر نمی‌کنم پدر و مادر من ‫شوشبخت بودن 220 00:28:20,410 --> 00:28:22,412 ‫اونا گذاشتن زندگی از بین ببرتشون 221 00:28:24,581 --> 00:28:26,458 ‫بعضی وقتا تماشا کردن همچین چیزی سخت بود 222 00:28:32,839 --> 00:28:33,965 ‫تو چی؟ 223 00:28:39,137 --> 00:28:42,515 ‫من خوش شانس بودم. ‫پدر معرکه‌ای داشتم 224 00:28:43,433 --> 00:28:48,772 ‫هیچ‌وقت چیزی تو مایه‌های بهترین دوست نداشتم ‫چون همیشه پدرم رو داشتم 225 00:30:16,318 --> 00:30:17,819 ‫چون تمام شب رو بیرونی 226 00:30:18,737 --> 00:30:22,157 ‫- هیچ‌وقت اینجا نیستی ‫- چون خیر سرم سرکارم 227 00:30:22,240 --> 00:30:24,326 ‫- فکر می‌کنی چیکار می‌کنم؟ ‫- نمی‌دونم 228 00:30:24,409 --> 00:30:27,037 ‫چیکار می‌کنی، لین؟ ‫چه غلطی می‌کنی؟ 229 00:30:27,120 --> 00:30:28,955 ‫- گور بابات ‫- گور بابای خودت 230 00:30:31,041 --> 00:30:33,627 ‫مشتت رو گره کردی، ‫بهتره ازش استفاده کنی، آدم گنده 231 00:30:33,710 --> 00:30:37,631 ‫مرد سر سخت. پلیس بزرگ و سرسختی ‫که حتی نمی‌تونه شق کنه 232 00:30:39,299 --> 00:30:40,634 ‫درسته! 233 00:30:42,093 --> 00:30:44,804 ‫عین بچه‌ها بزن وسیله‌ها رو بشکون 234 00:30:46,014 --> 00:30:47,432 ‫کس ننت، لین! 235 00:30:51,603 --> 00:30:52,604 ‫پدر؟ 236 00:31:14,918 --> 00:31:19,548 ‫اون همه زمانی که پدرت باهات گذروند، ‫کمکی کرد؟ 237 00:31:22,926 --> 00:31:25,387 ‫فوتبالیست خوبی بودی؟ 238 00:31:27,514 --> 00:31:30,684 ‫بهترین بازیکنی که مدرسه‌ام ‫توی 15 سال گذشته به خودش دیده 239 00:31:30,767 --> 00:31:33,853 ‫که بورسیه دانشگاه کالیفرنیای جنوبی هم گرفتم 240 00:31:37,274 --> 00:31:40,360 ‫گاهی من رو یاد گری می‌ندازی 241 00:31:42,862 --> 00:31:44,948 ‫جفتـتون مغرور هستید 242 00:32:03,258 --> 00:32:04,259 ‫من دروغ گفتم 243 00:32:06,261 --> 00:32:07,262 ‫تو چی؟ 244 00:32:07,345 --> 00:32:08,889 ‫بازیکن جانشین بودم 245 00:32:09,472 --> 00:32:12,976 ‫تمام چهار سال رو روی نیمکت بودم 246 00:32:16,104 --> 00:32:17,647 ‫حداقل وارد تیم شدی 247 00:32:17,731 --> 00:32:19,232 ‫خیلی‌ها وارد تیم می‌شن 248 00:32:20,066 --> 00:32:23,320 ‫نه، جیمز. تو وارد تیم شدی. ‫این یه دستاورد ـه 249 00:32:25,405 --> 00:32:26,907 ‫چرا درموردش دروغ گفتی؟ 250 00:32:28,325 --> 00:32:29,492 ‫می‌دونی چطوریـه دیگه 251 00:32:29,576 --> 00:32:30,827 ‫نمی‌دونم 252 00:32:31,328 --> 00:32:32,495 ‫بیخیال 253 00:32:32,579 --> 00:32:34,915 ‫رفیقا سعی می‌کنن برای رفیق‌هاشون داستان بگن 254 00:32:34,998 --> 00:32:38,877 ‫تا خفن‌تر از چیزی که هستن به نظر برسن 255 00:32:39,961 --> 00:32:40,962 ‫چرا؟ 256 00:32:43,340 --> 00:32:45,091 ‫تا ازت خوششون بیاد؟ ‫چه بدونم 257 00:33:00,523 --> 00:33:02,901 ‫اگه به عنوان حیوان خونگی یه مرغ داشتی، می‌خوردیش؟ 258 00:33:06,529 --> 00:33:07,739 ‫کی رو دیدی که مرغ، حیوان خونگیش باشه؟ 259 00:33:08,240 --> 00:33:11,159 ‫نمی‌دونم. ‫گفتم شاید مردم داشته باشن 260 00:33:11,243 --> 00:33:12,953 ‫و منم فکر نکنم کسی داشته باشه 261 00:33:13,036 --> 00:33:14,287 ‫اگه تو داشتی چی؟ 262 00:33:14,871 --> 00:33:15,997 ‫عمراً 263 00:33:18,333 --> 00:33:21,795 ‫خب، اگه من یکی داشتیم ‫می‌خوردمش 264 00:33:25,382 --> 00:33:26,716 ‫حیوان خانگیت رو می‌خوردی؟ 265 00:33:28,343 --> 00:33:29,844 ‫آره، فقط گوشتـه دیگه 266 00:33:29,928 --> 00:33:33,640 ‫فقط... ‫گوشتـه 267 00:33:35,767 --> 00:33:37,269 ‫اگه سگ هم داشتم می‌خوردمش 268 00:33:47,237 --> 00:33:48,238 ‫جداً؟ 269 00:33:48,738 --> 00:33:49,739 ‫چی؟ 270 00:33:50,323 --> 00:33:51,658 ‫سگت رو می‌خوردی؟ 271 00:33:52,742 --> 00:33:55,370 ‫خب، ما اجازه نداشتیم جیوون خانگی بزرگ کنیم 272 00:33:56,705 --> 00:33:58,164 بازم خداروشکر 273 00:33:58,873 --> 00:34:02,085 ‫آخه یه حیوان خانگی و یه تیکه گوشت ‫چه فرقی با هم دارن؟ 274 00:34:04,087 --> 00:34:06,965 ‫مردم از مرغ و گاو به عنوان ‫حیوان خانگی نگهداری نمی‌کنن 275 00:34:07,048 --> 00:34:08,300 ‫ماهی نگه می‌دارن 276 00:34:09,384 --> 00:34:11,094 ‫ماهی با سگ چه فرقی می‌کنه؟ 277 00:34:12,971 --> 00:34:14,347 ‫هیچ‌کس یه سگ رو نمی‌زاره تو بشقاب 278 00:34:19,644 --> 00:34:21,730 ‫"هیچ‌کس یه سگ رو نمی‌زاره تو ظرف غذا" 279 00:34:23,398 --> 00:34:25,942 ‫هی زندانیا. ‫سر قرار عاشقانه که نیومدین 280 00:34:26,483 --> 00:34:28,820 ‫به کارتون برسید، انقد از زیر کار در نرید 281 00:34:34,534 --> 00:34:35,869 ‫هی 282 00:34:39,372 --> 00:34:41,291 ‫ما اجازه نداشتیم حیوان خانگی داشته باشیم 283 00:34:41,374 --> 00:34:46,546 ‫چون پدرم می‌گفت مانع کار واقعی میشه 284 00:34:50,967 --> 00:34:53,803 ‫ما روی زمین پروردگار قرار گرفتیم ‫تا کار واقعی انجام بدیم 285 00:35:04,356 --> 00:35:05,815 ‫شروع کن دیگه 286 00:35:08,985 --> 00:35:10,153 ‫نشنیدی چی گفتم؟ 287 00:36:01,204 --> 00:36:02,747 ‫عجله کن 288 00:36:23,810 --> 00:36:25,353 ‫وایسا، گفتی چند سالت بود؟ 289 00:36:28,565 --> 00:36:32,652 ‫وقتی شروع کردم به کندن قبر ‫14 سالم تموم شده بود 290 00:36:32,736 --> 00:36:34,446 ‫اما قبلشم خیلی حفاری کرده بودم 291 00:36:36,114 --> 00:36:37,490 ‫چه فرقی دارن؟ 292 00:36:39,034 --> 00:36:42,245 ‫خب توی اولی یه قبر رو می‌کنی. توی دومی تابوت طرف رو خالی می‌کنی 293 00:36:46,458 --> 00:36:47,626 ‫چرا؟ 294 00:36:49,127 --> 00:36:50,212 ‫چرا تابوت... 295 00:36:50,295 --> 00:36:54,799 ‫خب، مردم مُرده‌هاشون رو همراه با ‫چیزایی دفن می‌کنن که مرده نمی‌تونه استفاده کنه 296 00:36:55,383 --> 00:36:58,887 ‫ساعت، کفش، پول 297 00:37:00,055 --> 00:37:01,514 ‫یادمه یه پیردختر رو 298 00:37:01,598 --> 00:37:05,727 ‫با یه مجسمه یه گربه سیامی که ‫کاملاً از طلا ساخته شده بود دفن کردن 299 00:37:05,810 --> 00:37:07,312 ‫مثه یه زیردری بود، می‌دونی؟ 300 00:37:08,104 --> 00:37:10,774 ‫اون که مُرده، زیردری به چه کارش میاد؟ 301 00:37:11,358 --> 00:37:13,026 ‫یا یه گربه، ‫یا طلا؟ 302 00:37:14,194 --> 00:37:17,489 ‫بعضی آدما انقد مریض هستن که 303 00:37:17,572 --> 00:37:19,658 ‫چیزایی که توی این دنیا ممکنه به درد کسی بخوره رو 304 00:37:19,741 --> 00:37:22,160 ‫همراه خودشون می‌برن توی تابوبت 305 00:37:22,244 --> 00:37:24,579 ‫دو متر زیر زمین 306 00:37:24,663 --> 00:37:27,207 ‫جایی که به درد هیچ‌کس نمی‌خوره، جیمز 307 00:37:27,290 --> 00:37:29,209 ‫اون چیزا توی قبر استفاده‌ای ندارن 308 00:37:33,046 --> 00:37:34,631 ‫نمی‌ترسیدی؟ 309 00:37:35,966 --> 00:37:37,968 ‫پایین توی یه گودال تاریک با یه... 310 00:37:39,803 --> 00:37:41,263 ‫می‌دونی، یه جسد؟ 311 00:37:43,431 --> 00:37:45,058 ‫مرده‌ها خوبن 312 00:37:46,142 --> 00:37:48,937 ‫تحقیرت نمی‌کنن، باهات تند حرف نمی‌زنن 313 00:37:49,729 --> 00:37:51,648 ‫خیلی آروم هستن 314 00:37:53,567 --> 00:37:57,153 ‫من به صورتشون نگاه می‌کنم ‫و این بهم امید میده که دنیای بعدی... 315 00:37:58,613 --> 00:38:00,740 ‫که دنیای بعدی دنیای خوبیه 316 00:38:09,207 --> 00:38:11,167 ‫بزار یه چیز دیگه هم بهت بگم، جیمز 317 00:38:12,168 --> 00:38:16,006 ‫اهمیتی نداره توی دنیای واقعی کی بودی، ‫مرگ همه‌‌چی رو از بین می‌بره 318 00:38:18,091 --> 00:38:19,843 ‫یه دختر به اسم دبرا کایل می‌شناختم 319 00:38:19,926 --> 00:38:24,639 ‫نمیشد... اصلاً... ‫خیلی دست نیافتنی بود 320 00:38:25,223 --> 00:38:27,601 ‫از مهد کودک تا سال آخر همینطوری بود. ‫اون رفت به کالج 321 00:38:27,684 --> 00:38:31,229 ‫همه به خودشون گفتن "اون فرمانروای دنیا میشه" 322 00:38:34,649 --> 00:38:37,944 ‫بعدش توی دانشگاه با ورزش پریدن ‫از روی سقف‌ها آشنا شد 323 00:38:38,528 --> 00:38:41,573 ‫خیلی خوب یاد نگرفت، و از بین ‫دوتا ساختمان افتاد پایین 324 00:38:43,158 --> 00:38:44,701 ‫گردن کوفتیش شکست 325 00:38:50,540 --> 00:38:53,168 ‫بعد از اون دیگه دستی یافتنی شده بود 326 00:38:56,004 --> 00:38:57,130 ‫همونطور که گفتم 327 00:38:58,465 --> 00:38:59,758 همه‌چی رو از بین می‌بره 328 00:39:22,280 --> 00:39:23,448 ‫چی رو از بین می‌بره؟ 329 00:39:26,076 --> 00:39:28,078 ‫چیزی رو که فکر می‌کردن توی زندگی هستن 330 00:39:37,796 --> 00:39:39,047 ‫انجامش بده. ‫زودباش 331 00:40:58,043 --> 00:40:59,711 ‫پدرت هنوز زنده‌ست؟ 332 00:41:01,713 --> 00:41:03,256 ‫آره. ‫پدر تو چی؟ 333 00:41:05,634 --> 00:41:07,052 ‫شغلش چیه؟ 334 00:41:09,262 --> 00:41:10,388 ‫آتش نشان 335 00:41:14,017 --> 00:41:15,477 ‫مامانت کار می‌کرد؟ 336 00:41:19,606 --> 00:41:20,607 ‫مادرم... 337 00:41:23,068 --> 00:41:25,070 ‫صاحب بار بود 338 00:41:30,367 --> 00:41:32,077 ‫همه‌چیز کارش رو دوست داشت 339 00:41:34,454 --> 00:41:36,039 ‫سبک زندگی عجیبیـه 340 00:41:36,748 --> 00:41:39,834 ‫وقتی مامان بیشتر بچه‌ها داشتن براشون ناهار درست می‌کردن مامان من می‌رفت سرکار 341 00:41:39,918 --> 00:41:41,836 ‫دو سه صبح می‌اومد خونه 342 00:41:41,920 --> 00:41:44,839 ‫وقتی پدرم با یه دختر ایتالیایی 343 00:41:44,923 --> 00:41:47,467 ‫تو محله ازدواج می‌کرد، همچین انتظاری نداشت 344 00:41:51,513 --> 00:41:52,681 ‫کلی دعوا می‌کردن 345 00:41:54,474 --> 00:41:56,560 ‫چون اون به مشتری‌های بار می‌داد؟ 346 00:41:58,687 --> 00:41:59,938 ‫چی فرمودی؟ 347 00:42:11,283 --> 00:42:15,745 ‫پدرم فکر می‌کرد همچین کاری می‌کنه، احتمالاً 348 00:42:15,829 --> 00:42:20,083 ‫به هر حال خوشش نمی‌اومد مامان با بقیه ‫لاس بزنه، اما مامانم عاشق لاس زدن بود، پس... 349 00:42:20,166 --> 00:42:22,085 ‫تو چه حسی نسبت به لاس زدن هاش داشتی؟ 350 00:42:59,748 --> 00:43:03,877 ‫بیا فقط بگیم لین آدم عجیبـی بود ‫و بیخیال بشیم 351 00:43:08,506 --> 00:43:09,966 ‫مامان من چاقـه 352 00:43:13,470 --> 00:43:14,888 ‫بیخیالش می‌شیم 353 00:43:28,318 --> 00:43:30,320 ‫یه حقیقت بهم بگو، جیمز 354 00:43:32,364 --> 00:43:33,657 ‫یه حقیقت؟ 355 00:43:34,157 --> 00:43:35,200 ‫درمورد خودت 356 00:43:36,743 --> 00:43:39,329 ‫- تمام روز رو داشتم بهت حقیقت می‌گفتم ‫- جداً؟ 357 00:43:45,794 --> 00:43:46,795 ‫خیلی‌خب 358 00:43:55,095 --> 00:43:58,098 ‫خب پدر و مدارم وقتی بچه بودم از هم جدا شدن 359 00:43:59,307 --> 00:44:04,354 ‫بعدش مادرم، شیش ماه بعدش، ‫گذاشت اون بیاد با ما زندگی کنه 360 00:44:05,105 --> 00:44:06,356 ‫اون؟ 361 00:44:06,439 --> 00:44:07,440 ‫گلن 362 00:44:09,651 --> 00:44:13,029 ‫بد حرامزاده‌ای بود 363 00:44:14,531 --> 00:44:18,118 ‫بهرحال، وقتی شروع کرد به کتک زدن مادرم ‫یک سالی می‌شد که با هم بودن 364 00:44:20,829 --> 00:44:22,205 ‫رو خودت هم دست بلند می‌کرد؟ 365 00:44:22,289 --> 00:44:23,290 ‫همیشه می‌کرد 366 00:44:24,624 --> 00:44:29,504 ‫رو خودم و برادرم می‌کرد، ‫ولی... اکثرا رو خودم می‌کرد 367 00:44:30,463 --> 00:44:33,550 ‫بگذریم، حاضر نبود ولش کنه 368 00:44:34,718 --> 00:44:36,011 ‫درکش نمی‌کردم 369 00:44:38,138 --> 00:44:42,267 ‫ولی بعدش درک کردم 370 00:44:42,851 --> 00:44:49,524 ‫منتظر بود من به سنی برسم ‫که قوی بشم و بتونم ازش محافظت کنم 371 00:44:52,819 --> 00:44:54,696 ‫منصفانه نبود که چنین باری رو ‫رو دوشت بذاره 372 00:44:54,779 --> 00:44:55,780 ‫برام مهم نیست 373 00:44:55,864 --> 00:45:00,327 ‫بگذریم، کم‌کم کلاس تکواندو، ‫کاراته و جوجوتسوم رو... 374 00:45:00,410 --> 00:45:01,953 ‫خیلی بیش از پیش جدی گرفتم 375 00:45:02,037 --> 00:45:04,456 ‫رژیم غذاییم رو عوض کردم، ‫همه‌چیم رو عوض کردم 376 00:45:04,539 --> 00:45:06,750 ‫طولی نکشید که می‌تونستم ‫به خدمت هر بچه‌ای برسم 377 00:45:07,918 --> 00:45:10,170 ‫ولی هنوز باید بزرگ‌تر می‌شدم... 378 00:45:11,379 --> 00:45:14,132 ‫و رشد می‌کردم که بتونم ‫حریف مرد بالغی بشم 379 00:45:14,716 --> 00:45:17,844 ‫گلن هم خیلی بزرگ‌جثه بود 380 00:45:17,928 --> 00:45:19,971 ‫چهارده ساله که شدم، 381 00:45:21,640 --> 00:45:22,807 ‫آماده بودم 382 00:45:24,726 --> 00:45:28,521 ‫خلاصه، یه شب همگی ‫تو آشپزخونه نشسته بودیم... 383 00:45:30,357 --> 00:45:31,691 ‫و گلن مادرم رو زد 384 00:45:33,860 --> 00:45:36,696 ‫صرفا با پشت انگشتش زد تو دهنش 385 00:45:38,865 --> 00:45:40,116 ‫من هم رفتم تو کارش 386 00:45:40,200 --> 00:45:43,912 ‫- دخلش رو آوردی ‫- نه لری 387 00:45:47,707 --> 00:45:50,043 ‫گلن در و دیوار آشپزخونه رو ‫به خونم آغشته کرد 388 00:45:50,627 --> 00:45:55,173 ‫دماغم رو خون آورد، مطمئنم واسه اولین بار ‫تو عمرم به سرم ضربه وارد کرد... 389 00:45:55,257 --> 00:45:58,343 ‫و سه‌تا از استخون‌های ‫دنده‌ام رو شکوند 390 00:45:59,803 --> 00:46:01,805 ‫همون‌شکلی فرستادم تو اتاقم 391 00:46:02,389 --> 00:46:03,723 ‫خب، مادرت کجا بود؟ 392 00:46:13,525 --> 00:46:14,943 ‫داشت دوش می‌گرفت 393 00:46:21,032 --> 00:46:22,784 ‫می‌دونی واسه چی دوش گرفته بود لری؟ 394 00:46:25,120 --> 00:46:28,248 ‫آخه می‌خواست موقع سکس باهاش ‫خوش‌بو باشه 395 00:46:29,749 --> 00:46:31,126 ‫همین کار رو کرده بود... 396 00:46:32,919 --> 00:46:34,838 ‫من هم اون طرف دیوار نشسته بودم 397 00:46:37,382 --> 00:46:42,387 ‫خودشون داشتن تو اتاقشون ‫می‌خندیدن، نفس می‌گرفتن و ناله می‌کردن... 398 00:46:42,971 --> 00:46:44,723 ‫و صدای یخ تو لیوانشون می‌اومد 399 00:46:44,806 --> 00:46:46,141 ‫من هم باید تو اتاقم می‌نشستم... 400 00:46:49,185 --> 00:46:54,816 ‫و دماغ خونین، سردرد شدید ‫و درد وحشتناک دنده‌ام رو تحمل می‌کردم... 401 00:46:54,900 --> 00:46:57,485 ‫درد اصلیت جسمانی نبود! 402 00:46:57,569 --> 00:46:59,738 ‫خیلی‌خب. تمومش کنین سوسول‌ها 403 00:47:04,117 --> 00:47:05,535 ‫درد اصلیت... 404 00:47:05,619 --> 00:47:07,203 ‫راستش، خیلی درد کشیدم لری 405 00:47:07,287 --> 00:47:10,373 ‫نه، استخون خوب می‌شه 406 00:47:10,457 --> 00:47:11,833 ‫سردرد تموم می‌شه 407 00:47:11,917 --> 00:47:14,211 ‫نه جیمز 408 00:47:14,294 --> 00:47:15,670 ‫درد اصلیت این بود... 409 00:47:17,797 --> 00:47:21,718 ‫درد اصلیت این بود که اون رو ‫خیلی بیشتر از خودت دوست داشت 410 00:47:33,939 --> 00:47:35,440 ‫مسئله دیگه‌ای هم بود 411 00:47:37,317 --> 00:47:40,779 ‫نه. نه، نیست 412 00:47:43,114 --> 00:47:44,783 ‫می‌خوام پیش بابا زندگی کنم 413 00:47:44,866 --> 00:47:46,284 ‫خب، نمی‌شه 414 00:47:47,452 --> 00:47:51,665 ‫جیم... می‌خوای چی بگم؟ 415 00:47:56,878 --> 00:47:59,526 ‫یه روزی سنت به حدی می‌رسه ‫که جلوی گلن وایستی، 416 00:47:59,550 --> 00:48:01,049 ‫ولی امروز در توانت نیست 417 00:48:04,052 --> 00:48:05,470 ‫متأسفم که کتک خوردی، 418 00:48:05,554 --> 00:48:08,306 ‫ولی وقتی خودت دعوا رو شروع می‌کنی، ‫باید دعوا کنی دیگه 419 00:48:08,390 --> 00:48:09,683 ‫داشتم از تو محافظت می‌کردم 420 00:48:10,267 --> 00:48:11,726 ‫پای من وسط نبود 421 00:48:12,227 --> 00:48:13,770 ‫پای خودت وسط بود 422 00:48:14,437 --> 00:48:16,147 ‫به خواسته‌ات هم رسیدی، 423 00:48:16,231 --> 00:48:18,858 ‫ولی نتیجه‌اش به میل خودت پیش نرفت 424 00:48:22,571 --> 00:48:24,155 ‫خب، باز هم فرصت پیدا می‌کنی 425 00:48:24,239 --> 00:48:26,366 ‫ولی قبل از دویدن، ‫راه رفتن رو یاد بگیر 426 00:48:27,492 --> 00:48:29,411 ‫- می‌خوای برات یخ بیارم؟ ‫- نه 427 00:48:29,494 --> 00:48:31,538 ‫- می‌رم میارم‌ها. زحمتی نیست ‫- نمی‌خوام 428 00:48:36,126 --> 00:48:37,168 ‫هرطور راحتی عزیزم 429 00:48:38,044 --> 00:48:41,214 ‫ولی اگه رو صورتت یخ بذاری، ‫صبح حالت خیلی بهتر می‌شه 430 00:48:45,802 --> 00:48:47,012 ‫شب به خیر 431 00:48:48,680 --> 00:48:50,015 ‫شب به خیر 432 00:48:59,566 --> 00:49:01,151 ‫اصلا دلت نمی‌خواست ‫بلایی سرش بیاری؟ 433 00:49:01,651 --> 00:49:02,652 ‫سر مادرم؟ 434 00:49:03,528 --> 00:49:04,821 ‫آره 435 00:49:05,655 --> 00:49:07,032 ‫چرا، می‌خواستم بلایی سرش بیارم 436 00:49:10,243 --> 00:49:11,244 ‫کتکش بزنی؟ 437 00:49:16,791 --> 00:49:17,792 ‫بکشیش؟ 438 00:49:20,337 --> 00:49:22,589 ‫آره، گاهی اوقات بدجوری دلم می‌خواست بکشمش 439 00:49:27,219 --> 00:49:28,929 ‫به روش کشتنش هم فکر می‌کردی؟ 440 00:49:35,101 --> 00:49:36,519 ‫از راه‌پله می‌انداختمش پایین 441 00:49:38,313 --> 00:49:41,274 ‫ولی اگه تا چند دقیقه بعدش ‫زنده می‌موند چی؟ 442 00:49:41,358 --> 00:49:42,359 ‫گاهی اوقات زنده می‌مونن 443 00:49:43,318 --> 00:49:46,446 ‫مخصوصا اگه گردنشون بشکنه 444 00:49:51,243 --> 00:49:53,411 ‫خیلی‌خب زندانی‌ها. ‫رو خط به صف شین 445 00:49:58,333 --> 00:49:59,999 ‫در اون صورت ممکن بود ‫کاری باهاش بکنی؟ 446 00:50:05,757 --> 00:50:06,758 ‫چیکار بکنم؟ 447 00:50:12,180 --> 00:50:13,431 ‫کار دیگه 448 00:50:15,934 --> 00:50:17,102 ‫با مادرم؟ 449 00:50:20,605 --> 00:50:21,982 ‫خب، با هرکسی 450 00:50:27,904 --> 00:50:29,197 ‫متوجه نمی‌شم 451 00:50:37,789 --> 00:50:40,041 ‫من محلول استارتر ‫می‌ریختم تو شیشه مربا، 452 00:50:40,065 --> 00:50:42,794 ‫یه تکه پارچه می‌ذاشتم توش ‫و می‌ذاشتمش تو ونم 453 00:50:48,717 --> 00:50:51,803 ‫اگه جلوی صورت کسی بگیریش، 454 00:50:56,558 --> 00:50:59,019 ‫چندثانیه‌ای از حال می‌ره 455 00:51:00,478 --> 00:51:01,813 ‫زحمتی نداره 456 00:51:11,698 --> 00:51:15,827 ‫به نظرم خیلی خوش‌آیندتر ‫از افتادن از راه‌پله است 457 00:51:21,833 --> 00:51:23,001 ‫راه‌پله رو بی‌خیال 458 00:51:25,921 --> 00:51:27,380 ‫واسه چی باید چنین کاری بکنی لری؟ 459 00:51:31,718 --> 00:51:33,261 ‫که دیگه کتکم نزنن 460 00:51:39,142 --> 00:51:40,143 ‫نزنن؟ 461 00:51:44,439 --> 00:51:45,857 ‫دخترها رو می‌گم دیگه 462 00:51:49,527 --> 00:51:50,528 ‫کدوم دخترها رو می‌گی؟ 463 00:51:52,530 --> 00:51:53,865 ‫دخترهایی که باهاشون آشنا می‌شم 464 00:52:06,419 --> 00:52:08,630 ‫با دخترهایی که باهاشون آشنا می‌شی ‫چیکار می‌کنی؟ 465 00:52:22,602 --> 00:52:26,523 ‫تقریبا همون‌قدری که خودت از خودت خوشت میاد، ‫ازت خوشم میاد 466 00:52:28,942 --> 00:52:29,943 ‫خوبه 467 00:52:57,178 --> 00:52:58,430 ‫سلامتی 468 00:53:17,407 --> 00:53:18,992 ‫ایول بابا 469 00:53:28,043 --> 00:53:29,211 ‫خب، حالا چیکار کنیم؟ 470 00:53:48,688 --> 00:53:49,940 ‫جیمی 471 00:53:53,985 --> 00:53:54,986 ‫چیه؟ 472 00:53:56,321 --> 00:53:57,864 ‫امروز خیلی خوش گذشت 473 00:54:01,117 --> 00:54:02,244 ‫آره، خوش گذشت 474 00:54:07,749 --> 00:54:08,792 ‫شب به خیر 475 00:54:11,336 --> 00:54:12,504 ‫شب به خیر لری 476 00:55:01,887 --> 00:55:03,430 ‫صدای چیه؟ 477 00:55:04,222 --> 00:55:05,891 ‫صدای پرنده‌هاست. ‫دارن تماشامون می‌کنن 478 00:55:07,309 --> 00:55:08,518 ‫جغدن؟ 479 00:55:08,602 --> 00:55:11,771 ‫شاهینن. مراقب مردگانن 480 00:55:12,772 --> 00:55:14,065 ‫شاهین‌ها چنین کاری می‌کنن؟ 481 00:55:14,149 --> 00:55:17,027 ‫بعضی‌هاشون می‌کنن. ‫دیگه برگرد سر کارت 482 00:55:26,828 --> 00:55:27,954 ‫چه غلطی می‌کنی پسر؟ 483 00:55:31,833 --> 00:55:32,959 ‫یالا دیگه 484 00:55:34,169 --> 00:55:35,170 ‫درآوردمش 485 00:55:52,312 --> 00:55:53,647 ‫دیگه مال منه 486 00:55:59,945 --> 00:56:01,696 ‫چقدر طول کشیده بود؟ 487 00:56:01,780 --> 00:56:03,031 ‫چند ساعتی طول کشیده بود 488 00:56:03,949 --> 00:56:05,033 ‫ترسیده بودی؟ 489 00:56:05,116 --> 00:56:08,745 ‫چرا که نه؟ آره ‫وحشیانه بود 490 00:56:09,246 --> 00:56:11,623 ‫شورش وحشیانه است دیگه 491 00:56:16,753 --> 00:56:19,214 ‫خب، خوش‌تیپ شدی. ‫وزن اضافه کردی 492 00:56:20,048 --> 00:56:21,383 ‫چاق شدم؟ 493 00:56:21,466 --> 00:56:23,134 ‫نه، باید کمی وزن اضافه می‌کردی. 494 00:56:24,386 --> 00:56:25,804 ‫گفتم خوش‌تیپ شدی 495 00:56:26,346 --> 00:56:27,847 ‫دخترها از پسرهای چاق خوششون نمیاد 496 00:56:29,099 --> 00:56:31,268 ‫اینجا با دخترهای زیادی ‫آشنا می‌شی؟ 497 00:56:32,769 --> 00:56:34,187 ‫بعد از آزادیم رو می‌گفتم 498 00:56:39,442 --> 00:56:43,029 ‫راستی، گر، اسم دختری ‫که سوارش کرده بودیم چی بود؟ 499 00:56:44,364 --> 00:56:45,824 ‫همونی رو می‌گی ‫که رسونده بودیم کالیفرنیا؟ 500 00:56:46,324 --> 00:56:47,450 ‫همون که تو سفرمون ‫سوارش کرده بودیم 501 00:56:47,951 --> 00:56:50,036 ‫اسمش یادم نمیاد. ‫خیلی وقت پیش بود 502 00:56:50,120 --> 00:56:51,663 ‫نه، اسمش... 503 00:56:53,039 --> 00:56:54,666 ‫گمون کنم اسمش لوئیس بود 504 00:56:56,751 --> 00:56:57,752 ‫اسمش لوئیس نبود 505 00:56:59,588 --> 00:57:01,798 ‫شاید هم لوییز بود 506 00:57:01,882 --> 00:57:03,133 ‫لوییز هم نبود 507 00:57:06,970 --> 00:57:08,179 ‫دانا بود 508 00:57:08,680 --> 00:57:11,850 ‫اسمش نه لوئیس بود، نه لوییز، نه دانا. ‫اصلا اسمش رو بلد نبودیم 509 00:57:11,933 --> 00:57:13,602 ‫بلد نبودیم؟ ‫مطمئنم بودیم‌ها 510 00:57:13,685 --> 00:57:15,645 ‫لری، یه دختره رو سوار کرده بودیم دیگه 511 00:57:15,729 --> 00:57:18,773 ‫صبح فرداش با اون موتورسواره ‫که "هارلی‌دیویدسن" سبز لجنی داشت رفت 512 00:57:18,857 --> 00:57:20,108 ‫بعدش دیگه ندیدیمش 513 00:57:21,318 --> 00:57:22,903 ‫الان یادم اومد 514 00:57:25,071 --> 00:57:26,281 ‫اسمش واندا بود؟ 515 00:57:31,661 --> 00:57:33,246 ‫پلیس‌ها اومده بودن خونه‌مون 516 00:57:34,623 --> 00:57:36,958 ‫- کی اومده بودن؟ ‫- چند روز پیش 517 00:57:38,668 --> 00:57:40,879 ‫- چه پلیسی؟ ‫- پلیس‌های محلی واباش بودن 518 00:57:43,840 --> 00:57:45,217 ‫چیکار داشتن؟ 519 00:57:45,300 --> 00:57:46,384 ‫کارشون رو نگفتن 520 00:57:46,885 --> 00:57:50,931 ‫می‌شه گفت خیلی مبهم حرف زدن 521 00:57:51,932 --> 00:57:54,768 ‫ولی می‌خواستن تأکید کنن ‫که از یادت نبردن لری 522 00:57:55,268 --> 00:57:56,436 ‫منظورشون همین بود 523 00:57:57,187 --> 00:57:59,564 ‫گیرت انداختن ‫و قصد ندارن دست بردارن 524 00:58:00,565 --> 00:58:02,859 ‫- واسه چی؟ ‫- چون آبروشون رو بردی 525 00:58:05,000 --> 00:58:15,000 ‫مترجمان: «حسین هیدن و کیارش نعمت گرگانی» 526 00:58:17,540 --> 00:58:18,541 ‫اسمش شارون بود 527 00:58:23,797 --> 00:58:26,675 ‫آره. درسته 528 00:58:28,426 --> 00:58:30,053 ‫می‌دونی چیه گری؟ ‫می‌دونی چیه؟ 529 00:58:30,136 --> 00:58:33,265 ‫اگه الان دارن میان خونه‌مون ‫و می‌خوان حس کنم... 530 00:58:33,348 --> 00:58:36,351 ‫بعد از آزادیم، ‫حواسشون بهم هست، 531 00:58:36,434 --> 00:58:37,852 ‫یعنی... 532 00:58:38,520 --> 00:58:40,480 ‫یعنی به نظرشون ‫قراره آزاد بشی 533 00:58:41,273 --> 00:58:42,274 ‫آره 534 00:58:43,000 --> 00:58:50,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 535 00:58:50,200 --> 00:58:57,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@