1 00:00:53,096 --> 00:00:54,431 ‫[نمی‌خوام باهات حرف بزنم] 2 00:01:05,630 --> 00:01:08,602 ‫«پرندۀ سیاه» ‫«فصل اول: قسمت پـنـجـم» 3 00:01:09,603 --> 00:01:13,603 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 4 00:01:13,604 --> 00:01:17,624 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫ @Digimoviez 5 00:01:17,996 --> 00:01:20,999 ‫«این مجموعه برگرفته از داستانی واقعی‌ست» 6 00:01:22,753 --> 00:01:27,000 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 7 00:01:30,675 --> 00:01:32,928 ‫وقتی شش سالم بود، مادربزرگم فوت کرد. 8 00:01:35,764 --> 00:01:37,766 ‫پدرم برای مراسم تشییع جنازه‌اش ما رو 9 00:01:37,849 --> 00:01:40,227 ‫به شهر زادگاهش، یعنی شهر ویگینز ‫در کارولینای جنوبی برد. 10 00:01:43,980 --> 00:01:46,942 ‫هیچ‌وقت ندیده بودمش، به همین خاطر مرگش ‫زیاد برام اهمیتی نداشت... 11 00:01:49,694 --> 00:01:51,655 ‫گرچه پدرم رو خیلی ناراحت کرد. 12 00:01:55,742 --> 00:01:57,702 ‫توی اون تابوت ازش می‌ترسیدم. 13 00:01:58,370 --> 00:02:01,790 ‫اون بخشی از چیزی بود که حتی با این که .شش سال داشتم باز هم برام غریب بود 14 00:02:02,999 --> 00:02:04,417 ‫دنیای بعد از مرگ. 15 00:02:10,757 --> 00:02:14,135 ‫نگران این بودم که از بالا بهمون نگاه کنه ‫و چون جوون بودیم ازمون خوشش نیاد. 16 00:04:34,150 --> 00:04:35,485 ‫دکتر زیکرمن کجاست؟ 17 00:04:39,614 --> 00:04:40,740 ‫عذر می‌خوام. 18 00:04:42,158 --> 00:04:43,368 ‫دکتر زیکرمن کجاست؟ 19 00:04:44,661 --> 00:04:45,870 ‫رفته تعطیلات. 20 00:04:47,747 --> 00:04:48,957 ‫بهت نگفته بود؟ 21 00:04:51,209 --> 00:04:52,210 ‫نه. 22 00:04:52,836 --> 00:04:54,796 ‫معمولاً اینطوری نمی‌کنه. 23 00:04:56,298 --> 00:04:57,757 ‫هر سه‌شنبه می‌بینیش؟ 24 00:04:58,592 --> 00:04:59,634 ‫نه، فقط... 25 00:05:00,886 --> 00:05:02,470 ‫فقط، می‌دونی دیگه. 26 00:05:03,847 --> 00:05:05,849 ‫نه، نمی‌دونم. 27 00:05:08,643 --> 00:05:09,853 ‫فقط اگه لازم داشته باشم. 28 00:05:12,647 --> 00:05:14,983 ‫خب، چه روال غیرمعمولی. 29 00:05:18,695 --> 00:05:19,946 ‫از کجا می‌دونستی من اینجام؟ 30 00:05:20,822 --> 00:05:23,783 ‫یه روال همیشگی توی رابطه دکتر و بیمار ضروریـه. 31 00:05:23,867 --> 00:05:26,077 ‫اما از کجا می‌دونستی که اینجام؟ 32 00:05:27,203 --> 00:05:29,247 ‫متوجه سوالت نمیشم. 33 00:05:30,165 --> 00:05:32,375 ‫اما من و دکتر زیکرمن یه روال همیشگی نداریم. 34 00:05:33,043 --> 00:05:35,003 ‫از کجا می‌دونستی امروز قرار ملاقات دارم؟ 35 00:05:36,087 --> 00:05:37,464 ‫ما یه برنامه روزانه داریم. 36 00:05:38,131 --> 00:05:39,341 ‫اسمت داخلش بود. 37 00:05:45,764 --> 00:05:46,765 ‫چرا اینجایی؟ 38 00:05:48,808 --> 00:05:50,227 ‫چون نوبت داشتم. 39 00:05:50,852 --> 00:05:51,853 ‫نه. 40 00:05:52,771 --> 00:05:53,897 ‫چرا اینجا هستی؟ 41 00:05:57,525 --> 00:05:58,693 ‫التهامـاتم مربوط میشه به 42 00:05:58,777 --> 00:06:01,821 ‫فروش سلاح‌های بدون مجوز و عبور از ‫مرز‌های ایالتی برای انجامش. 43 00:06:04,324 --> 00:06:05,700 ‫چرا اینجایی؟ 44 00:06:07,285 --> 00:06:08,453 ‫همین الان بهت گفتم. 45 00:06:10,288 --> 00:06:11,414 ‫تو چرا اینجایی؟ 46 00:06:13,458 --> 00:06:14,918 ‫برای درمان بیماری‌های روانی. 47 00:06:17,128 --> 00:06:18,296 ‫جای درستی اومدی. 48 00:06:21,925 --> 00:06:24,094 ‫من مجری قانون نیستم. ‫قاضی هم نیستم. 49 00:06:24,177 --> 00:06:26,930 ‫من با جنایت‌هایی که بیمارام کردن کاری ندارم. 50 00:06:27,514 --> 00:06:30,350 ‫کار من فقط مراقبت کردن از سلامت روانشونـه. 51 00:06:32,644 --> 00:06:34,771 ‫به نظر می‌رسه هدف زندگیت رو پیدا کردی. 52 00:06:42,779 --> 00:06:44,739 ‫ترجیح میدی جیمز صدات کنم یا جیمی؟ 53 00:06:48,994 --> 00:06:49,995 ‫جیمی. 54 00:06:51,997 --> 00:06:53,039 ‫جیمی. 55 00:06:55,333 --> 00:06:58,670 ‫روان بعضی از آدما خیلی حساس‌تر از 56 00:06:58,753 --> 00:07:01,423 ‫بیشتر آدم‌هایی هست که احتمالاً باهاشون ‫توی زندگیت برخورد داشتی. 57 00:07:02,048 --> 00:07:03,758 ‫یا برای مثال، روان خودت. 58 00:07:06,344 --> 00:07:08,680 ‫از کجا می‌دونی روان من چطوریـه؟ 59 00:07:10,807 --> 00:07:15,896 ‫زیاد نمی‌دونم. اما فکر می‌کنم تو ‫عقل کاملاً سالمـی داری. 60 00:07:18,231 --> 00:07:19,316 ‫چه خوب. 61 00:07:19,399 --> 00:07:21,026 ‫اما بعضی از بیمارهام اینطوری نیستن. 62 00:07:21,109 --> 00:07:25,280 ‫اونا افکار نادرستی دارن، 63 00:07:26,114 --> 00:07:31,036 .کوچیکترین فکر نادرستی باعث میشه عقل‌شون رو از دست بدن 64 00:07:32,287 --> 00:07:33,413 ‫اگه بشکنن، 65 00:07:33,997 --> 00:07:37,208 ‫دیگه هیچ‌وقت اون آدم سابق نمی‌شن. 66 00:07:37,292 --> 00:07:40,503 ‫تبدیل به روح‌هایی میشن توی جسم خودشون. 67 00:07:42,589 --> 00:07:44,132 ‫چرا داری اینا رو بهم می‌گی؟ 68 00:07:49,179 --> 00:07:51,181 ازت می‌خوام وقتی که با یک سری افراد 69 00:07:51,264 --> 00:07:53,433 ‫اینجا سر و کار داری، دلت براشون بسوزه. 70 00:07:56,311 --> 00:07:57,437 ‫یک سری از افراد؟ 71 00:08:00,565 --> 00:08:01,816 ‫جیمی... 72 00:08:02,692 --> 00:08:03,693 ‫دکتر. 73 00:08:05,695 --> 00:08:07,489 ‫- ازت می‌خوام... ‫- چی می‌خوای؟ 74 00:08:09,532 --> 00:08:13,995 ‫تو برای سلامت روانِ هیچ کدوم از ‫بیمارهای من تهدیدی محسوب می‌شی؟ 75 00:08:16,331 --> 00:08:17,332 ‫کدوم بیمارها؟ 76 00:08:18,833 --> 00:08:21,294 ‫دارم بهت فرصت می‌دم که خودت ‫صادقانه صحبت کنی. 77 00:08:22,879 --> 00:08:26,132 ‫اصرار دارم که جدی بگیریش. 78 00:08:31,721 --> 00:08:35,225 ‫کدوم... بیمارها؟ 79 00:08:59,791 --> 00:09:03,461 ‫بعد از این که مادربزرگم رو دفن کردیم، ‫پدرم ما رو برد به اقیانوس. 80 00:09:06,047 --> 00:09:08,508 ‫اون تنها باری بود که اقیانوس رو دیدم. 81 00:09:58,600 --> 00:10:02,020 ‫وقتی داشتن دنبال تریشیا رایتلر می‌گشتن، ‫لری پلیس ماریون رو 82 00:10:02,103 --> 00:10:06,691 ‫دائم توی این جاده‌ها اینور و اونور می‌برده. 83 00:10:07,901 --> 00:10:09,903 ‫می‌گفته "فکر می‌کنم اینجا دفنش کردم. 84 00:10:09,986 --> 00:10:11,279 ‫نه، اینجا بود. 85 00:10:11,363 --> 00:10:12,822 ‫شایدم اونجا بود. 86 00:10:12,906 --> 00:10:15,325 ‫نه، فکر می‌کنم زیر یه درخت دفنش کردم." 87 00:10:15,408 --> 00:10:16,451 ‫دقیقاً. 88 00:10:16,534 --> 00:10:19,204 ‫شب قبل از این که برش گردونم به ایلی‌نویز، ‫دوباره برگشتن اونجا. 89 00:10:19,287 --> 00:10:20,789 ‫همون منطقه و همون نتایج. 90 00:10:20,872 --> 00:10:23,416 ‫فکر می‌کنم اونجا دفن شده. ‫یه جایی همونجا. 91 00:10:25,502 --> 00:10:27,671 ‫واسه همین هم دوباره اونا رو کشونده اونجا. 92 00:10:27,754 --> 00:10:29,798 ‫حرومزاده از این کار لذت می‌بره. 93 00:10:32,968 --> 00:10:35,303 ‫بزار ببینم دستم به این گزارش‌ها می‌رسه. 94 00:11:23,894 --> 00:11:24,895 ‫خیلی خب. 95 00:11:26,730 --> 00:11:29,024 ‫اینجا قبل از دریاچه رفتن سمت چپ. 96 00:11:35,572 --> 00:11:37,240 ‫اینجا چیزی بجز مزرعه نیست. 97 00:11:40,702 --> 00:11:43,455 ‫وسط ناکجا آباد عجب پمپ بنزین قشنگی زدن. 98 00:11:43,538 --> 00:11:45,081 ‫آره. 99 00:11:47,167 --> 00:11:50,795 ‫خیلی خب، جلوتر باید یه جاده باربری باشه. ‫اونجا رو بپیچ راست. 100 00:12:45,600 --> 00:12:48,061 ‫- خب، صبح بخیر جیمز. ‫- صبح بخیر لری. 101 00:12:48,603 --> 00:12:50,522 ‫دیروز ندیدمت. 102 00:12:51,189 --> 00:12:53,608 ‫دیروز با پریروز هیچ فرقی نمی‌کرد. 103 00:12:54,317 --> 00:12:56,027 ‫و روز قبلش، درسته؟ 104 00:12:58,071 --> 00:12:59,447 ‫روزت چطور بود؟ 105 00:12:59,531 --> 00:13:01,032 ‫خوب بود. ‫مرسی که پرسیدی. 106 00:13:01,700 --> 00:13:02,742 ‫گری اومد ملاقات. 107 00:13:03,493 --> 00:13:05,245 ‫- خوبه. ‫- خوب بود. 108 00:13:05,745 --> 00:13:08,498 ‫همیشه دیدن خانواده خوبه. ‫اونم تا کار ماشینـه؟ 109 00:13:09,457 --> 00:13:11,459 ‫یکم. ‫خب، نه به اندازۀ من. 110 00:13:11,543 --> 00:13:12,961 ‫توی کار نمایش‌های جنگ داخلیـه؟ 111 00:13:14,963 --> 00:13:16,715 ‫ادامه نداد. 112 00:13:18,675 --> 00:13:19,759 ‫حیف. 113 00:13:20,343 --> 00:13:22,721 ‫با یه جندۀ بوگندو ازدواج کرد. 114 00:13:24,764 --> 00:13:25,765 ‫خب... 115 00:13:25,849 --> 00:13:28,518 ‫زنش فکر می‌کنه این کار "مسخره‌بازی" ـه. 116 00:13:30,478 --> 00:13:31,813 ‫اون همچین چیزی گفتنه؟ 117 00:13:31,897 --> 00:13:32,981 ‫اوه، اره. 118 00:13:33,648 --> 00:13:35,275 ‫واسه همین بهش گفتم... ‫گفتم، 119 00:13:35,358 --> 00:13:39,446 ‫"تو اگه توی دوران جنگ‌ داخلی زندگی می‌کردی ‫یه پیرزن به حساب می‌اومدی. از اون پیرهای عفریته." 120 00:13:39,529 --> 00:13:40,989 ‫هیچکس بخاطرش مبارزه نمی‌کرد. 121 00:13:42,699 --> 00:13:43,825 ‫اون موقع تو سن کم عروس می‌شدن. 122 00:13:44,409 --> 00:13:45,410 ‫باکره. 123 00:13:48,204 --> 00:13:49,956 ‫که تو سن کم ازدواج می‌کردن. 124 00:13:50,206 --> 00:13:51,458 ‫خیلی کم. ‫آره. 125 00:13:53,126 --> 00:13:56,713 ‫مادرِ مادربزرگم وقتی مادربزرگم رو حامله بوده ‫14 سال داشته. 126 00:13:57,631 --> 00:13:59,507 ‫اون موقع عادی بوده. 127 00:14:00,675 --> 00:14:02,969 ‫تا اینکه دولت یه راه برای پول در آوردن پیدا کرد. 128 00:14:04,971 --> 00:14:06,514 ‫با بالا بردن سن قانونی دخترا؟ 129 00:14:07,098 --> 00:14:08,099 ‫دقیقاً. 130 00:14:08,975 --> 00:14:11,228 ‫اون موقع‌ها هیچکس دبیرستان نمی‌رفت. 131 00:14:11,311 --> 00:14:12,812 ‫اصلاً رایج نبود. 132 00:14:13,396 --> 00:14:14,731 ‫اما بعد دولت متوجه شد 133 00:14:14,814 --> 00:14:17,192 ‫از دبیرستان‌ها میشه پول در آورد، 134 00:14:17,275 --> 00:14:19,110 ‫خب بعدش طمع به همه‌چیز غلبه کرد. 135 00:14:19,194 --> 00:14:21,613 ‫قضیه آموزش نیست. 136 00:14:21,696 --> 00:14:23,740 ‫- نیست؟ ‫- نه، قضیه... 137 00:14:23,823 --> 00:14:25,992 ‫اینـه که دارن بچه‌ها رو مجبور می‌کنن ‫که بزرگ شدنشون رو به تاخیر بندازن. 138 00:14:26,576 --> 00:14:29,496 ‫تا پدر و مدارهاشون هرچی پول دارن رو بدن پای شهریه 139 00:14:29,579 --> 00:14:30,789 ‫و همه پول در بیارن. 140 00:14:30,872 --> 00:14:34,251 ‫و این چیزیـه که یه روزی کشور رو ورشکسته می‌کنه. 141 00:14:38,463 --> 00:14:41,216 ‫می‌دونی، ‫هیچ وقت اینطوری بهش نگاه نکرده بودم، 142 00:14:42,008 --> 00:14:43,468 ‫اما پشمام. 143 00:14:44,052 --> 00:14:45,387 ‫می‌تونه حق با تو باشه. 144 00:14:46,096 --> 00:14:47,222 ‫اینطوری فکر می‌کنی؟ 145 00:14:48,557 --> 00:14:50,225 ‫دیدگاه متفاوتی داری. 146 00:14:51,351 --> 00:14:52,978 ‫حتماً قبلاً هم بهت گفتن. 147 00:14:54,229 --> 00:14:55,355 ‫ممنونـم. 148 00:14:57,607 --> 00:15:00,527 ‫تو چه سنی عروس می‌شدن؟ 149 00:15:03,446 --> 00:15:06,241 ‫دوازده، 13 نهایتاً. 150 00:15:07,909 --> 00:15:10,579 ‫اگه سنش به تنهایی شایدن رسیده باشه، ‫دیگه برام کافیـه. درسته؟ 151 00:15:12,080 --> 00:15:13,164 ‫خنده دار بود. 152 00:15:14,165 --> 00:15:15,166 ‫هی... 153 00:15:17,419 --> 00:15:18,420 ‫خب بگو... 154 00:15:20,088 --> 00:15:21,756 ‫جوون‌ترین دختری که ترتیبـش رو دادی چند سالـش بوده؟ 155 00:15:23,133 --> 00:15:24,134 ‫چی؟ 156 00:15:28,513 --> 00:15:30,223 ‫جوون‌ترینی که ترتیبـش رو دادی. 157 00:15:34,102 --> 00:15:35,562 ‫اول تو بگو. 158 00:15:36,229 --> 00:15:37,397 ‫چرا؟ ‫من اول پرسیدم. 159 00:15:40,150 --> 00:15:41,192 ‫اول تو. 160 00:15:44,529 --> 00:15:45,530 ‫چهارده. 161 00:15:47,574 --> 00:15:48,867 ‫مقاومت کرد؟ 162 00:15:49,367 --> 00:15:51,328 ‫نه. ‫مال تو کرد؟ 163 00:15:52,245 --> 00:15:53,413 ‫چند سالت بود؟ 164 00:15:55,206 --> 00:15:56,207 ‫وقتی با 14 سالۀ بودم؟ 165 00:15:59,628 --> 00:16:00,921 ‫کلاس نهم بود. 166 00:16:01,004 --> 00:16:03,215 ‫من کلاس دوازدهم بودم، پس 17 سالـم بود. 167 00:16:03,298 --> 00:16:04,758 ‫- چیه؟ ‫- هفده. 168 00:16:07,260 --> 00:16:08,511 ‫لری. 169 00:16:10,055 --> 00:16:11,097 ‫هنوز داره چکه می‌کنه؟ 170 00:16:11,181 --> 00:16:12,474 ‫چکه تبدیل به نشتی شد. 171 00:16:32,994 --> 00:16:37,332 ‫اونا رو مجبور کرده چندین بار ‫از مسیر 400 شرقی رد بشن. 172 00:16:37,415 --> 00:16:39,751 ‫440 رو هم گفتن چهار دفعه. 173 00:16:39,834 --> 00:16:43,547 ‫پس میشه 250 شرقی ‫و 375 جنوبی. 174 00:16:44,256 --> 00:16:45,465 ‫بی‌فایده‌ست. 175 00:16:45,549 --> 00:16:47,759 ‫بیشتر توی مسیر 550 شرقی بردتشون. 176 00:16:47,842 --> 00:16:50,679 ‫دفعه اول شش مرتبه. ‫دفعه دوم پنج مرتبه. 177 00:16:50,762 --> 00:16:56,518 ‫خب. مسیر 550 و 400 توی اون ‫پمپ بنزین به هم می‌خورن. 178 00:16:57,018 --> 00:17:00,313 ‫شاید وایساده باشن یچی بخورن و دوش بگیرن. 179 00:17:02,274 --> 00:17:03,608 ‫فکر نکنم اون موقع اونجا بوده باشه. 180 00:17:03,692 --> 00:17:04,859 ‫به نظر جدید می‌اومد. 181 00:17:05,360 --> 00:17:06,570 ‫پس چی اونجا بوده؟ 182 00:17:13,535 --> 00:17:14,660 ‫اینجاست. 183 00:17:16,746 --> 00:17:21,501 ‫ساخت و ساز در مسیر550-400. 184 00:18:33,406 --> 00:18:34,824 ‫سلام، مدیر اینجا همین اطرافـه؟ 185 00:18:39,537 --> 00:18:41,748 ‫دیل هفته‌ای چندبار میاد. 186 00:18:42,249 --> 00:18:43,250 ‫بقیه وقتا چی پس؟ 187 00:18:44,167 --> 00:18:46,670 ‫فقط من و کیت هستیم. ‫اون از 3 تا 11 شیفتشـه. 188 00:18:47,254 --> 00:18:48,588 ‫از کی اینجایی؟ 189 00:18:48,672 --> 00:18:49,965 ‫از ساعت 6. 190 00:18:50,465 --> 00:18:52,884 ‫نه، امروز رو نمیگم، ‫چند وقته اینجا کار می‌کنی؟ 191 00:18:53,510 --> 00:18:54,511 ‫شش ماهـه. 192 00:18:55,595 --> 00:18:58,014 ‫می‌دونی اینجا چه مدت باز شده؟ 193 00:18:58,890 --> 00:19:00,350 ‫فکر کنم چند سالی بشه. 194 00:19:00,934 --> 00:19:02,352 ‫دیل و کیت دقیق می‌دونن؟ 195 00:19:03,728 --> 00:19:05,605 ‫دیل از همون اولش اینجا بوده. 196 00:19:06,356 --> 00:19:07,482 ‫شماره‌اش رو داری؟ 197 00:19:10,652 --> 00:19:11,736 ‫ممنون. 198 00:19:14,990 --> 00:19:16,241 ‫اینجا روی ماشین‌ها هم کار می‌کنید؟ 199 00:19:16,825 --> 00:19:17,951 ‫نه، جناب. 200 00:19:18,034 --> 00:19:19,286 ‫کسی رو می‌شناسی که بکنه؟ 201 00:19:20,203 --> 00:19:21,746 ‫نه توی این منطقه، نه... 202 00:19:26,835 --> 00:19:29,170 ‫نزدیکترین فروشنده قطعات خودرو کجاست؟ 203 00:19:32,591 --> 00:19:35,135 ‫نمی‌دونم. ‫تو کار ماشین نیستم. 204 00:19:37,596 --> 00:19:38,889 ‫اگرچه جان دیکی... 205 00:19:40,682 --> 00:19:42,267 ‫"اگرچه جان دیکی" چی؟ 206 00:19:42,350 --> 00:19:43,810 ‫اون همه‌چی تعمیر می‌کنه. 207 00:19:44,311 --> 00:19:48,523 ‫مردم گاهی وسیله‌هاشون رو می‌برن که تعمیر کنه، ‫اما اینطوری نیست که رسمی باشه. 208 00:19:48,607 --> 00:19:50,567 ‫جان دیکی؟ 209 00:19:51,151 --> 00:19:53,570 ‫جان دیکی هانسن. ‫جلوتر مغازه طعمه فروشی داره. 210 00:19:58,617 --> 00:19:59,826 ‫باشه، ممنون. 211 00:20:09,169 --> 00:20:12,255 ‫مدیرش گفت جایگاه توی بهار 1994 باز شده. 212 00:20:13,465 --> 00:20:17,802 ‫گفت اواسط تابستان 1993 زمین اینجا رو کنده بودن. 213 00:20:22,098 --> 00:20:23,558 ‫کار لری هال کوفتیـه. 214 00:20:42,410 --> 00:20:44,871 ‫شنیدم سعی کردم یکم مواد بیاری داخل. 215 00:20:47,832 --> 00:20:48,833 ‫این کار رو نکن. 216 00:20:51,044 --> 00:20:52,754 ‫شانه بالا انداختن یعنی جواب ندادن، 217 00:20:52,837 --> 00:20:56,091 ‫و جواب ندادن بی ادبیـه. 218 00:20:56,174 --> 00:20:57,384 ‫درموردش فکر کردم، 219 00:20:57,467 --> 00:21:00,470 ‫اما نتونستم واردش کنم. 220 00:21:08,061 --> 00:21:09,145 ‫بیا در نظر بگیریم می‌تونستی بیاری داخل. 221 00:21:10,272 --> 00:21:13,483 ‫و ازش برای نجات دادن یه نفر که بیرون زندان 222 00:21:13,567 --> 00:21:15,068 .توی دردسره افتاده، استفاده می‌کردی 223 00:21:21,199 --> 00:21:24,244 ‫اینطوری برای اونا برای اونا نفع داشت. ‫شاید برای خودتم نفع داشت. 224 00:21:25,453 --> 00:21:27,330 ‫اما نمی‌دونم چطوری می‌تونست به نفع من باشه. 225 00:21:28,331 --> 00:21:30,250 ‫متوجه نمیشم چی میگی. 226 00:21:40,010 --> 00:21:44,264 ‫وقتی یکی از هیچ جا نمی‌تونه کمکی بگیره ‫در نهایت میاد پیش من. 227 00:21:46,141 --> 00:21:47,642 ‫و بعدش مدیون من میشه. 228 00:21:50,478 --> 00:21:53,189 ‫ عذر می‌خوام. .صادقانه میگم 229 00:21:54,983 --> 00:21:56,401 ‫گند زدم. ‫نمی‌دونستم. 230 00:21:58,528 --> 00:21:59,821 ‫خیلی خب. 231 00:22:05,118 --> 00:22:07,579 ‫درموردت توی میلواکی پرس و جو کردم. 232 00:22:09,372 --> 00:22:12,667 ‫باهات اوکی بودن. ‫با امتیاز عالی قبول شدی. 233 00:22:13,710 --> 00:22:18,423 ‫همه یکی رو می‌شناختن که یکی رو می‌شناخته ‫که تو رو می‌شناسه که ازت تعریف کرده. 234 00:22:19,090 --> 00:22:20,217 ‫این خوبه. 235 00:22:26,640 --> 00:22:31,478 ‫اما هیچکس یادش نمی‌اومد تو رو شخصاً دیده باشه. 236 00:22:34,147 --> 00:22:36,816 ‫همه یکی رو می‌شناختن که می‌گفته تو رو دیده 237 00:22:38,235 --> 00:22:41,279 ‫اما درواقع هیچکس تو رو شخصاً ندیده. 238 00:22:43,073 --> 00:22:44,407 ‫نظرت درمورد این قضیه چیه؟ 239 00:22:46,576 --> 00:22:47,911 ‫باید بیشتر برن بیرون. 240 00:22:53,833 --> 00:22:55,293 ‫که باید این کار رو بکنن؟ 241 00:23:15,188 --> 00:23:16,398 ‫تو بچه داری؟ 242 00:23:17,649 --> 00:23:19,442 ‫هفته‌ات چطور بود، لری. 243 00:23:19,526 --> 00:23:21,027 ‫دارم سوال می‌پرسم. 244 00:23:22,028 --> 00:23:23,530 ‫به نظرت هفتۀ پرباری بود؟ 245 00:23:23,613 --> 00:23:25,115 ‫دارم می‌پرسم! 246 00:23:26,157 --> 00:23:29,661 ‫و قبلاً هم پرسیدی. ‫بارها توی این سالها. 247 00:23:30,787 --> 00:23:32,497 ‫و جواب من چی بوده؟ 248 00:23:33,748 --> 00:23:35,125 ‫من فقط کنجکاوم. 249 00:23:35,834 --> 00:23:37,460 ‫جواب من چی بوده؟ 250 00:23:38,837 --> 00:23:42,674 ‫تو درمورد زندگی شخصیـت صحبت نمی‌کنی. 251 00:23:43,800 --> 00:23:44,801 ‫درستـه. 252 00:23:44,885 --> 00:23:47,888 ‫اما من همیشه از زندگی شخصیم میگم. 253 00:23:47,971 --> 00:23:50,181 ‫چون تو بیمار هستی، ‫و من هم دکتر. 254 00:23:52,392 --> 00:23:57,564 ‫نمیشه نقش‌هامون رو جابجا کنیم؟ 255 00:23:58,148 --> 00:23:59,983 ‫این یه کار درمانی نیست؟ 256 00:24:01,651 --> 00:24:04,362 ‫و اگه دکتر بودی بهم چی می‌گفتی؟ 257 00:24:05,989 --> 00:24:07,782 ‫جنده، خواب‌هات رو برام تعریف کن! 258 00:24:16,207 --> 00:24:17,918 ‫مطمئنم بوی خوبی میدن. 259 00:24:19,002 --> 00:24:20,420 ‫بچه‌هات رو میگم. 260 00:24:23,048 --> 00:24:24,466 ‫چی داره اذیتت می‌کنه؟ 261 00:24:24,549 --> 00:24:25,550 ‫هیچی. 262 00:24:26,134 --> 00:24:28,803 ‫معمولاً وقتی سعی می‌کنی طرف مقابل رو عصبانی کنی، ‫یعنی داری آسیب پذیری رو پنهان می‌کنی. 263 00:24:30,931 --> 00:24:34,392 ‫من آسیب پذیر نیستم. ‫تو آسیب پذیر هستی. 264 00:24:36,144 --> 00:24:37,479 ‫آشفته به نظر می‌رسی. 265 00:24:38,230 --> 00:24:39,898 ‫من که خیلی خوبم. 266 00:24:40,482 --> 00:24:47,239 ‫بهترین حال چند سال گذشته‌ام رو دارم، ‫و تو ازش خوشت نمیاد. 267 00:24:47,989 --> 00:24:50,075 ‫چرا خوشم نیاد؟ 268 00:24:50,909 --> 00:24:53,703 ‫چون اگه من بهتر بشم 269 00:24:54,287 --> 00:24:57,207 ‫و به مردم بگم چطوری بهتر بشن 270 00:24:57,290 --> 00:24:59,417 ‫و اون آدما هم بهتر بشن... 271 00:25:04,130 --> 00:25:05,799 ‫تو کارت رو از دست میدی. 272 00:25:08,510 --> 00:25:09,511 ‫بعدش بازنشسته میشم. 273 00:25:10,720 --> 00:25:12,013 ‫تو... ‫بعدش بازنشسته میشی. 274 00:25:14,224 --> 00:25:16,685 ‫و می‌شینی با دخترات چایی می‌خوری. 275 00:25:18,103 --> 00:25:22,190 ‫می‌بینی‌شون که برای انجام دادن ‫کار های باغچه، خم میشن. 276 00:25:23,358 --> 00:25:25,277 ‫چی داره انقد بهت حس خوبی میده؟ 277 00:25:26,695 --> 00:25:27,737 ‫درخواست تجدید نظرم. 278 00:25:29,364 --> 00:25:30,865 ‫خبر جدیدی درموردش داری؟ 279 00:25:33,660 --> 00:25:34,661 ‫اینطوری بگم... 280 00:25:34,744 --> 00:25:38,707 ‫اگه بلد باشی چطوری به قضیه نگاه کنی ‫نشانه‌های مثبتی می‌بینی. 281 00:25:40,792 --> 00:25:42,419 ‫این برخوردت رو توضیح میده. 282 00:25:42,919 --> 00:25:44,212 ‫کدوم برخوردم؟ 283 00:25:45,547 --> 00:25:46,798 ‫بی پرواییـت. 284 00:25:48,758 --> 00:25:49,843 ‫تا حدی هم جسارت. 285 00:25:53,054 --> 00:25:57,225 ‫گاهی وقتا یه آدم می‌تونه دلایل زیادی ‫برای اینطوری بودن داشته باشه. 286 00:26:00,478 --> 00:26:02,522 ‫خب، من بی پرواییِ تو رو قبلا دیدم. 287 00:26:02,606 --> 00:26:03,607 ‫کی؟ 288 00:26:04,149 --> 00:26:08,612 ‫وقتی درمورد تاریخ جنگ داخلی و موتورها ‫و لوازم یدکی ماشین های قدیمی حرف می‌زدی. 289 00:26:10,947 --> 00:26:12,532 ‫هیچ‌وقت جسور بودنت رو ندیده بودم. 290 00:26:14,618 --> 00:26:16,328 ‫اینـت شبیه به دوستت شده. 291 00:26:17,871 --> 00:26:18,872 ‫کدوم دوستم؟ 292 00:26:21,708 --> 00:26:22,792 ‫منظورت جیمز ـه. 293 00:26:24,085 --> 00:26:28,215 ‫می‌دونی منظورم کیـه، لری. ‫اون خیلی کاریزماتیکـه. 294 00:26:28,715 --> 00:26:29,883 ‫دیدیش؟ 295 00:26:30,884 --> 00:26:32,010 ‫در حد یه صحبت کوتاه. 296 00:26:33,803 --> 00:26:35,931 ‫می‌بینم داری چه پاسخی به بودنش میدی. 297 00:26:37,390 --> 00:26:41,561 ‫اون خودش رو به عنوان آدمی که ‫هیچوقت پشیمون نیست نشون میده. 298 00:26:42,229 --> 00:26:45,065 ‫یه تصمیمی می‌گیره، انجامش میده. ‫هیچ‌وقت هم به گذشته نگاه نمی‌کنه. 299 00:26:50,487 --> 00:26:51,905 ‫تو اینطوری فکر می‌کنی، اما... 300 00:26:54,324 --> 00:26:57,244 ‫خب، اون می‌دونه پشیمونی چطوریـه. 301 00:26:57,327 --> 00:26:58,954 ‫از یه سری چیزا پشیمونـه. 302 00:26:59,037 --> 00:27:00,789 ‫اون درد رو می‌شناسه. 303 00:27:01,289 --> 00:27:06,670 ‫می‌دونی، اما اجازه نمی‌ده اینا از مسیر منحرفش کنه. 304 00:27:07,629 --> 00:27:12,092 ‫تو خودت رو اینطوری می‌بینی؟ ‫منحرف شده بخاطر درد؟ 305 00:27:14,553 --> 00:27:16,096 ‫اخیراً نه. 306 00:27:19,599 --> 00:27:20,809 ‫بخاطر جیمز. 307 00:27:26,815 --> 00:27:27,816 ‫من... 308 00:27:29,901 --> 00:27:31,903 ‫من دیگه تنها نیستم. 309 00:27:44,916 --> 00:27:46,668 ‫وقتی کلاس هفتم بودم، 310 00:27:46,751 --> 00:27:49,337 ‫کوپر روس بهم گفت "تو خیلی قشنگی" 311 00:27:49,421 --> 00:27:50,755 ‫بعدش سرخ شد 312 00:27:50,839 --> 00:27:53,341 ‫و چقد لحظه‌ای نتونست توی چشام نگاه کنه. 313 00:28:18,158 --> 00:28:19,159 ‫سلام. 314 00:28:41,681 --> 00:28:42,849 ‫می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 315 00:28:42,933 --> 00:28:44,768 ‫شما جان دیکی هانسن هستی؟ 316 00:28:45,310 --> 00:28:47,395 ‫خب اگه دوست داشته باشی ‫می‌تونی جی‌دی صدام کنی. 317 00:28:48,480 --> 00:28:49,731 ‫شما اینجا قطعات خودرو می‌فروشید؟ 318 00:28:50,232 --> 00:28:53,777 ‫خب، اگه قطعه‌ای به تورم بخوره که ‫ارزش داشته باشه تو اینترنت آگهیـش کنم 319 00:28:53,860 --> 00:28:54,861 ‫ممکنه داشته باشمش. 320 00:28:55,445 --> 00:28:56,613 ‫هیچ‌وقت این رو دیدی؟ 321 00:28:59,491 --> 00:29:00,533 ‫این لریـه. 322 00:29:01,076 --> 00:29:02,410 ‫پس خوب می‌شناسیش؟ 323 00:29:02,494 --> 00:29:03,912 ‫نه، خانم. 324 00:29:04,621 --> 00:29:07,332 ‫فقط آدمی نیست که بشه فراموشش کرد. 325 00:29:07,415 --> 00:29:09,501 ‫با اون ریش چکمه‌ایـش و اینا. 326 00:29:10,919 --> 00:29:12,337 ‫"و اینا" دیگه چیه؟ 327 00:29:16,675 --> 00:29:19,970 ‫خیلی کیری عجیبـه، می‌دونی. ‫ببخشیدا. 328 00:29:20,053 --> 00:29:22,264 ‫نه، راحت باش. 329 00:29:22,347 --> 00:29:24,849 ‫بهش یه جفت روتور ترمز شکاف‌دار 330 00:29:24,933 --> 00:29:27,227 ‫برای یه داج بی200 مدل 1979 331 00:29:27,310 --> 00:29:31,273 ‫تقریباً سالهای 92 93 بهش فروختم. 332 00:29:31,856 --> 00:29:33,692 ‫به نظر آدم بی‌آزاری می‌اومد. 333 00:29:34,276 --> 00:29:36,319 ‫نگاهش نشون می‌داد تاحالا هیچ‌وقت کسی بغلش نکرده. 334 00:29:36,903 --> 00:29:38,488 ‫نه حتی یه بچه. 335 00:29:39,906 --> 00:29:43,285 ‫می‌دونی، فکر می‌کنم زیادی باهاش مهربون بودم، 336 00:29:43,368 --> 00:29:47,122 ‫چون بعدش دیگه حتی مواقعی که ‫قطعه هم نمی‌خواست می‌اومد. 337 00:29:47,789 --> 00:29:52,502 ‫وقت می‌گذروند و درمورد دخترای جوون صحبت می‌کرد. 338 00:29:53,795 --> 00:29:55,046 ‫هیچ‌وقت اتفاقی افتاد؟ 339 00:29:56,006 --> 00:29:58,633 ‫منظورت اتفاق بده؟ ‫نه. 340 00:29:58,717 --> 00:30:00,385 ‫بعد از یه مدت دیگه راهش ندادیم. 341 00:30:01,094 --> 00:30:03,680 ‫هرازگاهی از خودم می‌پرسم یهو کجا رفت. 342 00:30:05,557 --> 00:30:09,060 ‫و از اونجایی که اومدید دارید درموردش می‌پرسید، ‫به نظر اتفاق خوبی نیوفتاده. 343 00:30:10,312 --> 00:30:11,479 ‫چرا دیگه راهش ندادی؟ 344 00:30:13,857 --> 00:30:15,734 ‫باعث ناراحتی خیلی از دخترا شده بود. 345 00:30:16,651 --> 00:30:17,819 ‫به علاوه دختر خودم. 346 00:30:20,655 --> 00:30:21,656 ‫آدری. 347 00:30:21,740 --> 00:30:26,161 ‫اون موقع یه نوجوون بود، ‫اما لری ازش خوشش اومده بود. 348 00:30:27,245 --> 00:30:28,955 ‫که قطعاً با همچین چیزی موافق نبودم. 349 00:30:29,664 --> 00:30:30,749 ‫آدری همین اطرافـه؟ 350 00:30:31,249 --> 00:30:34,669 ‫رفته شهر یه سری کارا رو بکنه. ‫زود برمی‌گرده. 351 00:30:37,047 --> 00:30:38,381 ‫اشکالی داره اگه منتظر بمونیم؟ 352 00:30:39,841 --> 00:30:40,967 ‫اصلاً. 353 00:30:54,231 --> 00:30:57,609 ‫وقتی 12 سال داشتم، من و خواهرم ‫دو جفت کتونی نو خریدیم. 354 00:31:00,445 --> 00:31:03,823 ‫و دست بلافاصله بعدش، ‫پامون رفت روی سرگین گاو، 355 00:31:03,907 --> 00:31:07,035 ‫حتی با وجود اینکه پدر و مادرمون بهمون گفته بودن ‫از اون مزرعه دور بمونیم. 356 00:31:17,504 --> 00:31:19,506 ‫ساعت‌ها طول کشید که کفش‌ها خشک بشن. 357 00:31:25,262 --> 00:31:27,389 ‫یادم نیست درمورد چی حرف زدیم. 358 00:31:31,101 --> 00:31:32,435 ‫فقط یادمـه که شاد بودیم. 359 00:31:40,360 --> 00:31:42,404 ‫پسر خوبی باش. ‫به حرف مامانـت گوش بده. 360 00:31:42,487 --> 00:31:43,738 ‫نمی‌خوام بشنوم... 361 00:31:51,121 --> 00:31:53,164 ‫متشکریم که از سرویس "دی‌او‌گی کانکت" استفاده می‌کنید. 362 00:31:53,248 --> 00:31:55,667 ‫برای برقراری تماس، لطفا شماره حساب خود را وارد کنید. 363 00:31:58,628 --> 00:32:00,547 ‫شماره حساب معتبر نیست. 364 00:32:00,630 --> 00:32:02,966 ‫برای برقراری تماس، لطفا شماره حساب خود را وارد کنید. 365 00:32:06,136 --> 00:32:08,263 ‫شماره حساب معتبر نیست. 366 00:32:08,346 --> 00:32:10,807 ‫برای برقراری تماس، لطفا شماره حساب خود را وارد کنید. 367 00:32:19,900 --> 00:32:21,359 ‫شماره حساب معتبر نیست. 368 00:32:27,949 --> 00:32:30,035 ‫شماره حساب معتبر نیسـ... 369 00:32:31,244 --> 00:32:32,579 ‫شماره حساب... 370 00:32:38,585 --> 00:32:40,253 ‫تلفن تخمی رو بزار! 371 00:32:43,048 --> 00:32:44,216 ‫این تلفن رو میگی؟ 372 00:32:54,517 --> 00:32:55,644 ‫مهمون من باش. 373 00:32:58,438 --> 00:33:00,023 ‫...لطفا شماره حساب خود را وارد کنید. 374 00:33:08,323 --> 00:33:09,699 ‫...دزد. 375 00:33:14,579 --> 00:33:15,956 ‫نمیشه توی محوطه باشه. 376 00:33:37,561 --> 00:33:38,562 ‫...دزد. 377 00:33:54,452 --> 00:33:56,079 ‫بله جناب متوجه‌ام چی می‌گید 378 00:33:56,162 --> 00:33:58,081 ‫اما دارم میگم حتما یه اشتباهی شده 379 00:33:58,164 --> 00:34:00,709 ‫چون هفته پیش خودم هزینه کارت رو پرداخت کردم. 380 00:34:01,918 --> 00:34:04,546 ‫یعنی دارید می‌گید پسر من نمی‌تونه ‫زنگ بزنه یا بهش زنگ بزنیم؟ 381 00:34:04,629 --> 00:34:06,131 ‫همین رو می‌گید؟ 382 00:34:07,883 --> 00:34:10,594 ‫باشه، جناب خواهش می‌کنم. 383 00:34:10,677 --> 00:34:15,097 ‫اگه همین حالا، همینجا پشت خط شماره کارت ‫اعتباری رو بهتون بدم چی؟ 384 00:34:15,181 --> 00:34:17,057 ‫بعدش میشه من رو وصل کنید؟ 385 00:34:19,059 --> 00:34:21,605 ‫باشه. خیلی خب. ‫ممنونم. 386 00:34:21,688 --> 00:34:24,106 ‫ممنون که داری کمک می‌کنی. 387 00:34:29,112 --> 00:34:32,115 ‫عوضی. ‫مادر حرومی. 388 00:34:33,909 --> 00:34:35,201 ‫من باید باهات بیام. 389 00:34:35,285 --> 00:34:38,747 ‫نه، عزیزم. مشکلی برام پیش نمیاد. ‫فقط باید ذهنم رو خالی کنم. 390 00:34:38,829 --> 00:34:41,999 ‫خب، عصبانی نشو. 391 00:34:42,584 --> 00:34:45,420 ‫ما دارم میرم رانندگی کنم که اروم بشم، نه عصبانی. 392 00:34:46,003 --> 00:34:47,088 ‫خیلی خب. 393 00:34:47,172 --> 00:34:49,382 ‫میشه برگشتنی مشروب بگیری؟ 394 00:34:49,465 --> 00:34:50,759 ‫آره، فک کن نگیرم. 395 00:35:05,941 --> 00:35:07,108 ‫نجاری. 396 00:35:08,026 --> 00:35:09,027 ‫چی؟ 397 00:35:09,527 --> 00:35:10,820 ‫آخرین بار لری رو اونجا دیدم. 398 00:35:30,465 --> 00:35:32,175 ‫چه مدت رو اونا کار می‌کردی؟ 399 00:35:34,219 --> 00:35:35,512 ‫دو هفته‌. 400 00:35:41,351 --> 00:35:42,561 ‫باهاشون چیکار می‌کنی؟ 401 00:35:45,897 --> 00:35:47,399 ‫می‌فرستم خونه. 402 00:35:50,068 --> 00:35:51,069 ‫چرا؟ 403 00:35:53,113 --> 00:35:56,783 ‫دنی گفت امروز تقریباً دعوات شده. 404 00:35:56,866 --> 00:35:57,993 ‫جلوی تلفن؟ 405 00:35:58,493 --> 00:36:00,328 ‫آره، یه زندانی می‌خواست زنگ بزنه. 406 00:36:01,246 --> 00:36:04,249 ‫حسابم خراب شده. ‫نمی‌تونم زنگ بزنم. 407 00:36:04,958 --> 00:36:06,334 ‫اما حسابت رو شارژ کرده بودی؟ 408 00:36:10,964 --> 00:36:12,340 ‫شاید یه دشمن پیدا کردی. 409 00:36:14,634 --> 00:36:15,635 ‫کی؟ 410 00:36:17,012 --> 00:36:18,847 ‫یکی که اینجا کار می‌کنه. 411 00:36:19,514 --> 00:36:22,309 ‫اخیراً با کسی بگومگو نداشتی؟ 412 00:36:26,271 --> 00:36:30,692 ‫دیروز با یه نگهبان بحثم شد. 413 00:36:30,775 --> 00:36:34,321 ‫اسمش یادم نمیاد، اما رفته بود رو اعصابم. 414 00:36:35,614 --> 00:36:36,615 ‫برای چی؟ 415 00:36:37,115 --> 00:36:38,158 ‫هیچی. 416 00:36:40,035 --> 00:36:41,244 ‫یه چیزی هست. 417 00:36:42,996 --> 00:36:44,831 ‫جیمز بگو. ‫منم. 418 00:36:47,751 --> 00:36:49,252 ‫درمورد تو بود، لری. 419 00:36:52,672 --> 00:36:56,301 ‫چرا باید یه نگهبان درمورد من حرف بزنه؟ 420 00:36:58,428 --> 00:36:59,429 ‫اون گفت... 421 00:37:05,477 --> 00:37:09,481 ‫اون گفت تو دوست داری ترتیب بچه‌ها رو بدی. 422 00:37:10,482 --> 00:37:13,235 ‫و یه قاتل بچه‌ای. 423 00:37:17,364 --> 00:37:19,032 ‫نمی‌خواستم بخندم، اما... 424 00:37:20,909 --> 00:37:23,370 ‫ترتیب بچه‌ها رو بدم؟ 425 00:37:25,664 --> 00:37:28,291 ‫من هیچوقت توی زندگیم به کسی تجاوز نکردم، جیمز. 426 00:37:34,047 --> 00:37:36,883 ‫پس چیکار کردی؟ 427 00:37:37,926 --> 00:37:40,011 ‫باهاشون سکس داشتم. 428 00:37:41,721 --> 00:37:42,722 ‫خیلی خب. 429 00:37:43,765 --> 00:37:45,725 ‫و بچه هم نبودن، جیمز. 430 00:37:45,809 --> 00:37:51,022 ‫نه تا همین اخیراً ‫مال خیلی وقت پیش نیست. 431 00:37:51,648 --> 00:37:52,649 ‫البته. 432 00:37:56,194 --> 00:37:59,698 ‫جیمز، تاحالا ترتیب چندتا زن رو دادی؟ 433 00:38:02,033 --> 00:38:04,869 ‫- از زمان دبیرستان؟ منظورم اینه... ‫- نه، دبیرستان نه. 434 00:38:04,953 --> 00:38:06,371 ‫ترتیب چندتا زن رو... 435 00:38:06,454 --> 00:38:11,710 ‫می‌دونی، بعد از دبیرستان هم سکس داشتی؟ 436 00:38:18,174 --> 00:38:19,551 ‫- هشتادتا. ‫- چی؟ 437 00:38:21,344 --> 00:38:22,721 ‫- هشتاد تا؟ ‫- گمون کنم. 438 00:38:22,804 --> 00:38:25,724 ‫منظورم اینه احتمالاً یکی دوتاشون رو هم یادم رفته. 439 00:38:25,807 --> 00:38:29,686 ‫اما کاملاً مطمئن نیستم. 440 00:38:29,769 --> 00:38:33,064 ‫این خنده دار نیست، جیمز. ‫80 تاست؟ 441 00:38:33,899 --> 00:38:34,983 ‫آره. 442 00:38:35,567 --> 00:38:36,651 ‫چطوری؟ 443 00:38:37,319 --> 00:38:40,238 ‫چطوری تونستی.. ‫چطوری... 444 00:38:41,031 --> 00:38:43,533 ‫- از یه دیالوگ خاص استفاده می‌کنی؟ ‫- نه. 445 00:38:44,868 --> 00:38:48,496 ‫من فقط... ‫باهاشون حرف می‌زنم. 446 00:38:49,581 --> 00:38:52,709 ‫و اونام باهام حرف می‌زنن، در نهایت هم ‫لخت می‌شیم. 447 00:38:52,792 --> 00:38:54,544 ‫- اما چطوری؟ ‫- گفتم دیگه. 448 00:38:54,628 --> 00:38:56,087 ‫نه نگفتی. 449 00:38:59,925 --> 00:39:01,426 ‫نمی‌فهمم چی میگی، لری. ‫متاسفم. 450 00:39:02,969 --> 00:39:07,432 ‫هیچ زنی هیچ‌وقت خودش نمیاد ‫بهت بگه باهام حرف بزن. 451 00:39:12,229 --> 00:39:13,772 ‫اما دخترای جوون‌تر اینکار رو می‌کنن. 452 00:39:13,855 --> 00:39:14,940 ‫بعضی‌هاشون. 453 00:39:15,607 --> 00:39:16,608 ‫آره. 454 00:39:25,742 --> 00:39:28,161 ‫اولش مهربون بود. 455 00:39:30,747 --> 00:39:31,790 ‫کی رو میگی؟ 456 00:39:35,335 --> 00:39:37,379 ‫- کی خوب بود، بری؟ ‫- جسیکا روچ. 457 00:39:42,425 --> 00:39:45,971 ‫دوچرخه‌اش پنچر شده بود، ‫داشت توی جاده خاکی می‌رفت. 458 00:39:46,054 --> 00:39:47,430 ‫حتی با این که دوچرخۀ مخصوص کوهستان داشت... 459 00:39:47,514 --> 00:39:49,975 ‫می‌دونی، سنگ‌ها و شن‌ها با هم قاطی می‌شن 460 00:39:50,058 --> 00:39:51,768 ‫و سنگ‌ها هم می‌تونن تیز باشن، ‫واسه همین... 461 00:39:53,812 --> 00:39:57,732 ‫دخترا فکر می‌کنن خیلی باهوشن، ‫اما اون پنچر کرده بود. 462 00:40:03,029 --> 00:40:04,281 براش درستش کردی؟ 463 00:40:04,364 --> 00:40:07,784 ‫- اوه، نه. بهش پیشنهاد دادم برسونمش. ‫- درسته. 464 00:40:07,867 --> 00:40:13,290 ‫یجوری میگن انگار من پریدم روی این دخترا، جیمز ‫و بهشون حمله کردم. 465 00:40:13,373 --> 00:40:15,875 ‫این حقیقت نداره. 466 00:40:15,959 --> 00:40:18,795 ‫از حرف زدن باهام خوشش میومد. ‫جداً میگم. 467 00:40:19,880 --> 00:40:23,174 ‫اون روز دوچرخه‌ام همراهم بود، ‫و بعد در ون رو باز کردم 468 00:40:23,258 --> 00:40:24,885 ‫و بهش نشونش دادم، و... 469 00:40:25,427 --> 00:40:28,930 ‫بهش گفتم چقد دوچرخه دوست دارم، ‫و درموردش صحبت کردیم. 470 00:40:29,014 --> 00:40:31,641 ‫انگار توی حرف زدن باهاش ‫مشکلی نداشتی، لری. 471 00:40:31,725 --> 00:40:32,726 ‫نه. 472 00:40:33,310 --> 00:40:35,520 ‫آره، همونطور که گفتم اون مهربون بود. 473 00:40:36,813 --> 00:40:38,273 ‫بعد یهو نبود. 474 00:40:41,067 --> 00:40:42,360 ‫یهو پرید بهت، هان؟ 475 00:40:44,404 --> 00:40:46,740 ‫مثه یه سنجاب هار، ‫فقط... 476 00:40:50,327 --> 00:40:51,328 ‫یادته چرا؟ 477 00:40:56,875 --> 00:40:58,543 ‫جرا داری می‌پرسی؟ 478 00:41:03,924 --> 00:41:06,092 ‫لعنت بری، فکر کردم داریم ‫همینطوری حرف می‌زنیم. 479 00:41:07,677 --> 00:41:08,970 ‫داریم این کار رو می‌کنیم؟ 480 00:41:13,934 --> 00:41:15,060 ‫من دارم این کار رو می‌کنم. 481 00:41:22,901 --> 00:41:25,403 ‫راحت اومد توی ونـم. 482 00:41:26,279 --> 00:41:29,658 ‫به دوچرخه و لوازم تمیزکننده‌ام نگاه کرد. 483 00:41:31,618 --> 00:41:37,332 ‫ازم پرسید که مال همونجا هستم یا نه، ‫و چرا یه ریش بورنسایدز گنده دارم. 484 00:41:37,415 --> 00:41:39,042 ‫اون اشتباه گفت سایدبورنز. 485 00:41:42,087 --> 00:41:44,506 ‫درمورد بازسازی‌ها بهش گفتم 486 00:41:45,298 --> 00:41:47,592 ‫و سوال‌های واقعاً خوبی پرسید، می‌دونی؟ 487 00:41:47,676 --> 00:41:52,138 ‫خیلی کنجکاو و باهوش بود. 488 00:41:55,141 --> 00:41:58,061 ‫و بعد منم بوسیدمش. 489 00:42:01,815 --> 00:42:07,279 ‫و بعدش اون جدی شد. ‫خیلی بد شد و می‌زد تو گوشم و مشت میزد. 490 00:42:08,196 --> 00:42:10,740 ‫و مجور شدم به یه پارچه اتر بزنم ‫و بگیرم جلوی دهنش. 491 00:42:11,700 --> 00:42:12,867 ‫مجبور شدم. 492 00:42:17,330 --> 00:42:19,332 ‫یه مقدار رفتیم. 493 00:42:19,416 --> 00:42:23,086 ‫سعی کردم یه جای خوب و ساکت پیدا کنم. 494 00:42:23,628 --> 00:42:26,172 ‫و پیدا هم کردم، ‫گرچه نمی‌دونستم کجا هستم 495 00:42:26,256 --> 00:42:29,843 ‫یا کجا داریم می‌ریم، ‫اما پیدا کردم. 496 00:42:33,430 --> 00:42:34,556 ‫بعدش چی شد؟ 497 00:42:36,016 --> 00:42:37,934 ‫من.. خب، ‫من، می‌دونی دیگه. 498 00:42:39,811 --> 00:42:43,565 ‫رفتم پشت ون پیشش و چندبار دیگه هم ‫اتر گرفتم جلوی دهنش. 499 00:42:44,566 --> 00:42:45,817 ‫هی به هوش می‌اومد؟ 500 00:42:48,820 --> 00:42:50,447 ‫بهم چنگ انداخت. 501 00:42:51,531 --> 00:42:53,533 ‫خیلی محکم. ‫عمیق بود. 502 00:42:54,326 --> 00:42:58,288 ‫و وقتی داشتم گوشت‌ها رو از زیر ‫انگشت‌هاش پاک می‌کردم، 503 00:42:58,371 --> 00:43:00,081 ‫کلی از گوشتم اونجا بود. 504 00:43:00,832 --> 00:43:01,917 ‫خیلی زیاد. 505 00:43:02,000 --> 00:43:03,209 ‫باهاش سکس کردی؟ 506 00:43:03,293 --> 00:43:05,670 ‫می‌دونستم می‌خوای این رو بپرسی. ‫نه... این عجیبـه. 507 00:43:05,754 --> 00:43:08,715 ‫کامل یادم نیست. 508 00:43:09,549 --> 00:43:13,678 ‫انگار سیاه مست بودم، ‫بعدش انگار توی خواب بودم 509 00:43:13,762 --> 00:43:17,182 ‫خودم رو می‌دیدم که میزنمش ‫و جلوی دهنش دستمال می‌گیرم، 510 00:43:17,265 --> 00:43:18,850 ‫میزنمش و جلوی دهنش دستمال می‌گیرم. 511 00:43:20,477 --> 00:43:24,439 ‫و بعدش از خواب بیدار شدم، و اون لخت بود. 512 00:43:24,522 --> 00:43:25,941 ‫و منم لخت بودم. 513 00:43:28,151 --> 00:43:29,444 ‫واسه همین من... 514 00:43:30,570 --> 00:43:34,366 ‫فکر می‌کنم سکس داشتیم. 515 00:43:41,623 --> 00:43:42,999 ‫اینطور به نظر می‌رسه، رفیق. 516 00:43:58,014 --> 00:44:00,225 ‫خب، بعدش شروع کرد به گریه کردن. 517 00:44:06,815 --> 00:44:08,775 ‫گاهی اینطوری می‌کنن. 518 00:44:08,858 --> 00:44:10,318 ‫اولش فکر می‌کنن دلشون می‌خواد 519 00:44:11,236 --> 00:44:12,988 ‫اما بعد از سکس نظرشون عوض میشه. 520 00:44:13,071 --> 00:44:15,198 ‫خب نه، اون داشت برای مادرش گریه می‌گرد. 521 00:44:19,327 --> 00:44:20,453 ‫جداً؟ 522 00:44:21,329 --> 00:44:23,331 ‫"من مامانم رو می‌خوام. 523 00:44:23,915 --> 00:44:28,044 ‫فقط ببرتم پیش مامانم." 524 00:44:29,087 --> 00:44:30,964 ‫خوشم نیومد. 525 00:44:31,047 --> 00:44:33,383 ‫من رو عصبانی کرد. ‫همه‌چی رو خراب کرد. 526 00:44:34,050 --> 00:44:35,468 ‫واسه همین از ون آوردمش بیرون، 527 00:44:35,552 --> 00:44:38,388 ‫و حسابی بردمش توی مزرعه. 528 00:44:40,348 --> 00:44:43,310 ‫و بعدش درخته رو پیدا کردم، ‫و اون چیزم همراهم بود... 529 00:44:45,687 --> 00:44:49,649 ‫ابزاری که خودم با کنار هم گذاشتن دوتا ‫کمربند چرمی درستش کرده بودم. 530 00:44:50,150 --> 00:44:51,902 ‫و داشتم... 531 00:44:52,944 --> 00:44:56,323 ‫خب، بهش گفتم پشتش رو بکنه به درخت. 532 00:44:58,283 --> 00:45:00,285 ‫نمی‌خواستم صورتش رو ببینم، می‌دونی؟ 533 00:45:01,786 --> 00:45:02,787 ‫و... 534 00:45:03,455 --> 00:45:07,542 ‫خب آره، بعد سریع دوتا کمربند رو دور گردنش انداختم، 535 00:45:07,626 --> 00:45:11,004 ‫و بعد فشارش دادم و کشیدمش. 536 00:45:11,087 --> 00:45:13,673 ‫بعد شروع کردم به پیچوندنش، ‫عین یکی از اون... 537 00:45:16,051 --> 00:45:17,427 ‫چی میگن بهش؟ 538 00:45:18,428 --> 00:45:20,597 ‫- شریان بند؟ ‫- شریان بندها، دقیقا. 539 00:45:22,307 --> 00:45:23,308 ‫آره. 540 00:45:24,267 --> 00:45:28,021 ‫و انقد چرخوندن که دیگه... 541 00:45:31,066 --> 00:45:32,150 ‫می‌دونی دیگه. 542 00:45:34,527 --> 00:45:35,695 ‫صداش در نیومد. 543 00:45:47,540 --> 00:45:49,793 ‫خب، به نظر کاری که مجبور بودی رو کردی. 544 00:46:03,682 --> 00:46:07,018 ‫هیچ‌وقت حرف بدی بهم نزد، ‫اما رو اعصاب بود. 545 00:46:07,519 --> 00:46:09,104 ‫چرت می‌گفت. 546 00:46:10,021 --> 00:46:11,022 ‫چطور؟ 547 00:46:12,065 --> 00:46:15,485 ‫می‌گفت "مچ پات قشنگـه" 548 00:46:15,569 --> 00:46:18,697 ‫یا یک دفعه گفت ‫"لاله گوشت خیلی خوردنیـه" 549 00:46:18,780 --> 00:46:20,407 ‫پچ پچ می‌کرد. 550 00:46:20,490 --> 00:46:24,202 ‫یه وقت هایی هم می‌نشست روی ‫یکی از نیمکت‌ها و فقط خیره می‌شد. 551 00:46:24,703 --> 00:46:27,581 ‫و اگه یه وقتایی اینـش می‌رفت روی اعصاب 552 00:46:27,664 --> 00:46:30,667 ‫و بهش می‌گفتم "لری، چی شده؟" 553 00:46:30,750 --> 00:46:33,670 ‫تنها چیزی که میگفت این بود ‫"می‌دونستی بیشتر موارد تمیزکننده، اب قلیایی دارن؟" 554 00:46:34,254 --> 00:46:37,716 ‫و بعدش ازم می‌خواست برم توی ونش ‫تا تمام مواد تشکیل دهنده‌شون رو نشونم بده. 555 00:46:37,799 --> 00:46:40,218 ‫- هیچ‌وقت رفتی؟ ‫- معلومه نه. 556 00:46:40,844 --> 00:46:42,262 ‫کسی رو می‌شناسی که رفته باشه؟ 557 00:46:43,054 --> 00:46:46,391 ‫این اطراف نه. ‫همه ازش می‌ترسیدیم. 558 00:46:47,142 --> 00:46:49,561 ‫بعد شروع کردن به چیزمیز دادن بهم... 559 00:46:49,644 --> 00:46:50,854 ‫بهت هدیه داد؟ 560 00:46:52,898 --> 00:46:54,316 ‫یک دفعه یه جفت گوشواره. 561 00:46:55,317 --> 00:46:56,318 ‫یه گردن آویز. 562 00:46:56,860 --> 00:46:58,862 ‫یه جفت کفش مخصوص رقص بالۀ استفاده شده. 563 00:46:59,863 --> 00:47:01,031 ‫اندازه‌ات بودن؟ 564 00:47:04,451 --> 00:47:06,828 ‫آره. ‫بدترش کرد. 565 00:47:07,871 --> 00:47:09,831 ‫هنوز داریشون؟ 566 00:47:10,373 --> 00:47:13,460 ‫آخر هرماه یه حراجی می‌زاریم. 567 00:47:15,712 --> 00:47:18,256 ‫یه چیز هست که دور ننداختمش. 568 00:47:50,497 --> 00:47:52,582 ‫آخرین باری که دیدیمش، ‫اون رو بهم داد. 569 00:47:54,709 --> 00:47:56,920 ‫هیچ‌وقت سوارش نشدم، حتی یک دفعه. 570 00:47:58,046 --> 00:48:00,715 ‫هر دفعه که نگاهش می‌کنم، ‫باعث میشه دلم بخواد برم دوش بگیرم. 571 00:48:24,698 --> 00:48:26,741 ‫مامانم میگه تو بچگی اصلاً اذیت نمی‌کردم 572 00:48:26,825 --> 00:48:28,910 ‫بجز وقت‌هایی که به چیزهایی ‫که می‌خواستم گیر می‌دادم 573 00:48:28,994 --> 00:48:30,704 ‫مثه یه سگ که چشش افتاده دنبال یه تیکه گوشت. 574 00:48:31,454 --> 00:48:34,165 ‫مامانم این اسم رو روش گذاشته بود، ‫تیکۀ گوشت من. 575 00:48:35,458 --> 00:48:38,044 ‫وقتی شش سالم بود، تیکه گوشتـم یه ماهی قرمز بود. 576 00:48:38,837 --> 00:48:42,090 ‫وقتی نه سالم بود، ‫یک بسته گیره موی پروانه‌ای بود. 577 00:48:42,173 --> 00:48:43,174 ‫از اون رنگی رنگی‌ها بود. 578 00:48:43,884 --> 00:48:47,262 ‫اما بزرگترین تیکه گوشتی که ‫خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود 579 00:48:47,345 --> 00:48:50,223 ‫و باید تا تولد 13 سالگیم براش صبر می‌کردم 580 00:48:50,307 --> 00:48:52,601 و پولی که پنج ماه هم جمع کرده بودم دادم پاش 581 00:48:52,684 --> 00:48:56,605 ‫یک دوچرخۀ مخصوص کوهستان بود. 582 00:49:25,300 --> 00:49:28,845 ‫حساب کردم. ‫من بیش از 5هزار روز زندگی کردم. 583 00:49:29,387 --> 00:49:32,515 ‫بیش از 135هزار ساعت. 584 00:49:33,016 --> 00:49:34,434 ‫من این همه زندگی کردم. 585 00:49:36,102 --> 00:49:40,232 ‫آدم می‌تونه بمیره، اما نمی‌تونه زندگی نکنه. 586 00:49:40,815 --> 00:49:41,942 ‫من زندگی کردم. 587 00:49:42,859 --> 00:49:43,860 ‫اینجا. 588 00:49:47,572 --> 00:49:48,573 ‫اینجا. 589 00:49:53,536 --> 00:49:54,621 ‫اینجا. 590 00:49:58,416 --> 00:49:59,417 ‫و اینجا. 591 00:50:01,545 --> 00:50:02,671 ‫معرکه بود. 592 00:50:21,731 --> 00:50:22,774 ‫کافی نیست. 593 00:50:23,275 --> 00:50:24,484 ‫مزخرف میگی. 594 00:50:25,443 --> 00:50:27,112 ‫فقط یک سری مدرک‌های سریالی هستن. 595 00:50:27,195 --> 00:50:29,990 ‫یه شاهد داریم که قسم می‌خوره ‫هال این رو بهش داده. 596 00:50:30,949 --> 00:50:32,867 ‫شماره سریال دوچرخه کو؟ 597 00:50:33,368 --> 00:50:35,412 ‫یکی با اسید پاکش کرده. 598 00:50:35,495 --> 00:50:39,207 ‫هیچ راهی وجود نداره که بشه قطعاً ثابت کرد ‫این مال جسیکا روچ هست، 599 00:50:39,291 --> 00:50:42,836 ‫مگر اینکه هم اثر انگشت هال و هم روچ روش باشه. 600 00:50:42,919 --> 00:50:46,381 ‫و بعد از چهار سال، تقریباً ‫مطمئن هستم که چیزی روش نیست. 601 00:50:46,464 --> 00:50:49,551 ‫ما شاهدی داریم که حضور ‫لری هال رو توی اون منطقه... 602 00:50:49,634 --> 00:50:51,261 ‫من تلاش نمی‌کنم یه پروندۀ دیگه درست بشه. 603 00:50:51,344 --> 00:50:53,054 ‫که لری ادعا کرد اون رو دفن کرده تایید می‌کنه... 604 00:50:53,138 --> 00:50:55,140 ‫من دارم در مقابل تجدیدنظر دوم دفاع می‌کنم. 605 00:50:55,223 --> 00:50:58,059 ‫و جایی که اون دوچرخۀ جسیکا روچ رو ‫به یکی داده. 606 00:50:58,643 --> 00:50:59,853 ‫کافی نیست. 607 00:51:02,564 --> 00:51:04,232 ‫حتی نزدیک کافی هم نیست. 608 00:51:05,317 --> 00:51:06,693 ‫اما عالی کار کردی. 609 00:51:07,569 --> 00:51:11,031 ‫جدی میگم. ‫این بدجوری درجه یکـه. 610 00:51:12,324 --> 00:51:13,450 ‫هی، من رو ببین. 611 00:51:18,705 --> 00:51:21,625 ‫کارتون خوب بود. ‫اما کافی نیست. 612 00:51:22,876 --> 00:51:24,211 ‫چی کافیـه؟ 613 00:51:29,424 --> 00:51:30,550 ‫نمی‌دونم. 614 00:51:32,928 --> 00:51:33,929 ‫اما این نیست. 615 00:52:29,317 --> 00:52:30,318 ‫جیمز؟ 616 00:52:33,363 --> 00:52:34,447 ‫جیمز. 617 00:52:37,576 --> 00:52:38,702 ‫جیمز، بیداری؟ 618 00:52:42,330 --> 00:52:43,498 ‫خب، شب بخیر. 619 00:52:49,212 --> 00:52:51,089 ‫خوب بخوابی. 620 00:52:53,090 --> 00:52:58,090 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 621 00:52:59,091 --> 00:53:04,091 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫ @Digimoviez 622 00:53:05,092 --> 00:53:10,092 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.