1 00:00:04,845 --> 00:00:06,887 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:07,888 --> 00:00:09,287 ‫از همه‌ی شبکه‌های بزرگ... 3 00:00:09,329 --> 00:00:11,850 ‫نیم ساعت زمان می‌خرم، سخنرانی زنده. 4 00:00:11,892 --> 00:00:14,292 ‫بازخوردِ صادقانه از کارمندانت. 5 00:00:14,334 --> 00:00:17,015 ‫به‌عنوان موتور محرکِ ‫سخنرانی ازش استفاده می‌کنم. 6 00:00:17,057 --> 00:00:19,537 ‫اگه با اعتماد به‌نفس بره سخنرانی کنه، ‫حسابی سر زبون‌ها میفته. 7 00:00:19,579 --> 00:00:21,219 ‫بهم گفتن که باید ببینمت. 8 00:00:21,261 --> 00:00:23,741 ‫وقتی وندی چیزی می‌خواد، ‫خوب آدم رو قانع می‌کنه. 9 00:00:23,783 --> 00:00:25,583 ‫واسه همین به اون زنگ زدم. 10 00:00:25,625 --> 00:00:26,945 ‫وقتی ابتکار عمل دست بردفورد باشه، 11 00:00:26,987 --> 00:00:28,306 ‫بازخوردش بدجور می‌ترکونـه. 12 00:00:28,348 --> 00:00:29,908 ‫پس می‌خوای برگردیم عقب... 13 00:00:29,950 --> 00:00:31,549 ‫و دنبال بازخورد منفی بگردیم؟ 14 00:00:31,591 --> 00:00:33,431 ‫این کار ممکنه شرکت رو نابود کنه، 15 00:00:33,473 --> 00:00:36,114 ‫همچنین کارزار و جایگاهی که توش داریم. 16 00:00:36,156 --> 00:00:38,198 ‫این رو یه لطف شخصی در نظر می‌گیرم. 17 00:00:39,479 --> 00:00:41,239 ‫قراره یه کار به شدت سخت... 18 00:00:41,281 --> 00:00:43,481 ‫انجام بدیم. 19 00:00:43,523 --> 00:00:45,483 ‫آخه کِی من لکس لوتر شدم؟ 20 00:00:45,525 --> 00:00:48,448 ‫رها کردن به معنی تسلیم شدن نیست. 21 00:00:49,529 --> 00:00:50,768 ‫پس نباید نگران یافتنِ... 22 00:00:50,810 --> 00:00:52,410 ‫محبت واقعی باشم؟ 23 00:00:52,452 --> 00:00:54,532 ‫دارم میگم راه بدست آوردنش ‫اینـه که برنده باشی. 24 00:00:54,574 --> 00:00:56,014 ‫ممنون... 25 00:00:56,056 --> 00:00:57,856 ‫که من رو از پیله در آوردی. 26 00:00:57,898 --> 00:01:00,860 ‫سرنوشت، درون خودمـه. 27 00:01:02,262 --> 00:01:03,781 ‫من جمع و جورش کردم... 28 00:01:03,823 --> 00:01:06,584 ‫بعد اینکه تو تیکه تیکه‌اش کردی. 29 00:01:06,626 --> 00:01:08,226 ‫من مایک پرینس هستم. 30 00:01:08,268 --> 00:01:10,228 ‫مایک توی همه‌ی پلتفرم‌ها ترند شده. 31 00:01:10,270 --> 00:01:12,070 ‫انجام شد. 32 00:01:12,112 --> 00:01:13,631 ‫دیدم. 33 00:01:13,673 --> 00:01:16,474 ‫یه روز، که اون روز حتماً میاد، 34 00:01:16,516 --> 00:01:19,799 ‫واسه ادای این دِین سراغت میام. 35 00:01:19,800 --> 00:01:29,800 ‫ترجمه از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 36 00:01:29,801 --> 00:01:39,801 ‫Billions - S07E07 ‫1402/07/02 ‫« ادارۀ راهنمایی و رانندگی » 37 00:01:39,802 --> 00:01:45,802 ‫T.me/IR_Billions ‫کانال سریال به همراه توضیحات 38 00:01:50,470 --> 00:01:52,472 ‫این خیلی محشره. 39 00:01:53,233 --> 00:01:55,673 ‫ما اینیم دیگه. هدفم شگفت‌زده کردنِ بقیه‌ست. 40 00:01:55,715 --> 00:01:58,036 ‫آخر انجامش دادی. خیال می‌کردم ‫یه الگوی فرضی باشه. 41 00:01:58,078 --> 00:02:00,518 ‫بود، اون موقع که عضو تیم ‫«استنفورد کاردینال» ِدانشگاه بودی. 42 00:02:00,560 --> 00:02:02,160 ‫الان میشه روش حساب کرد. 43 00:02:02,202 --> 00:02:04,122 ‫به چقدر مقاومت فشاری رسیدی؟ 44 00:02:04,164 --> 00:02:07,885 ‫میزان مقاومت مصالح عادی 21هزار ‫کیلو پاسکال تا 35هزار کیلو پاسکالـه. 45 00:02:07,927 --> 00:02:09,607 ‫محصولِ من نزدیک به ‫42 کیلو پاسکال مقاومت می‌کنه. 46 00:02:09,649 --> 00:02:11,689 ‫- واو! ‫- به‌علاوه، وقتی شکل بگیره، 47 00:02:11,731 --> 00:02:13,771 ‫باکتری یه اثر خود ترمیمی ایجاد می‌کنه. 48 00:02:13,813 --> 00:02:16,374 ‫این یه شبیه‌سازی آلی با فناوری بالا از... 49 00:02:16,416 --> 00:02:19,177 ‫لایه‌های آهک و خاکستر ‫آتشفشانی بتنِ روم باستانـه. 50 00:02:19,219 --> 00:02:21,419 ‫که باعث شده اون ساختمون‌ها ‫هزاران سال دووم بیارن. 51 00:02:21,461 --> 00:02:22,780 ‫- عالیه. ‫- آره. 52 00:02:22,822 --> 00:02:24,382 ‫تقریباً واسه ورود به بازار و... 53 00:02:24,424 --> 00:02:26,264 ‫ارائه به اتحادیه صنفی ساختمانی حاضره. 54 00:02:26,306 --> 00:02:28,466 ‫واسه همین چند وقت پیش ‫آزمایشگاه رو به اینجا منتقل کردم. 55 00:02:28,508 --> 00:02:30,228 ‫قبل اینکه این کار رو بکنی، 56 00:02:30,270 --> 00:02:32,272 ‫بهتره بذاری این رو با رئیسم در میون بذارم. 57 00:02:59,419 --> 00:03:02,100 ‫خیلی‌خب، قبل از آزمون شهری بعدیت باید... 58 00:03:02,142 --> 00:03:05,063 ‫شروع حرکت، توقف، ‫راهنما زدن، پیچیدن و... 59 00:03:05,105 --> 00:03:07,825 ‫وارد شدن از فرعی به اصلی رو تمرین کنی... 60 00:03:07,867 --> 00:03:09,747 ‫تا مجبور نشی مثل تیم ‫بسکتبال «فای اسلاما جاما»... 61 00:03:09,789 --> 00:03:11,109 ‫سه بار انجامش بدی. 62 00:03:11,151 --> 00:03:13,631 ‫پس صد درصد رد شدم؟ 63 00:03:13,673 --> 00:03:15,675 ‫چه جورم. 64 00:03:16,876 --> 00:03:18,556 ‫هر وقت واسه آزمون بعدی آماده بودی، 65 00:03:18,598 --> 00:03:21,319 ‫برو توی وبسایت و ‫یه آزمون دیگه ثبت نام کن. 66 00:03:21,361 --> 00:03:24,762 ‫خب، از اونجا که مطمئنیم ‫آزمون بعدی رو قبول میشه، 67 00:03:24,804 --> 00:03:28,286 ‫چطوره همه زحمت رو از گردنِ همه برداریم؟ 68 00:03:28,328 --> 00:03:29,927 ‫این دفعه خیلی نزدیک بود دیگه. 69 00:03:29,969 --> 00:03:33,971 ‫حتماً یه راهی هست که ‫بشه یه نمره کم و زیاد کرد؟ 70 00:03:34,013 --> 00:03:36,694 ‫نزدیک؟ نه. به هیچ وجه. 71 00:03:36,736 --> 00:03:38,456 ‫ولی اون اتوبوس نزدیک بود. 72 00:03:38,498 --> 00:03:40,178 ‫کدوم اتوبوس؟ 73 00:03:40,220 --> 00:03:42,580 ‫اتوبوسی که پسر جوان‌تون ‫چیزی نمونده از بغل بزنه بهش، 74 00:03:42,622 --> 00:03:45,305 ‫مثل تکلی که «ریک ماهورن» ‫به «ویلکینز» زد. 75 00:03:46,506 --> 00:03:48,746 ‫«فای اسلاما جاما». ‫«ریک ماهورن». 76 00:03:48,788 --> 00:03:50,748 ‫تو اهل ورزشی. 77 00:03:50,790 --> 00:03:53,871 ‫و بر خلاف این پسر، جناب، ‫شما خیلی سریع مطلب رو می‌گیرید. 78 00:03:53,913 --> 00:03:56,274 ‫همینطوره. 79 00:03:56,316 --> 00:03:57,675 ‫اسمتون چیه، آقا؟ 80 00:03:57,717 --> 00:04:00,478 ‫کوئین. ارن کوئین. آقای کوئین. 81 00:04:00,520 --> 00:04:02,880 ‫خب ارن، گمونم باید... 82 00:04:02,922 --> 00:04:05,843 ‫برات بلیط مسابقه بگیریم ‫تا بری بازی رو ببینی، 83 00:04:05,885 --> 00:04:07,365 ‫که گرون هم هست، می‌دونم. 84 00:04:07,407 --> 00:04:09,047 ‫پس، نظرم اینـه که، 85 00:04:09,089 --> 00:04:11,091 ‫ما ترتیبِ این رو بدیم... 86 00:04:13,573 --> 00:04:16,536 ‫بعدش تو هم ترتیب گواهینامه رو بدی. 87 00:04:21,301 --> 00:04:23,663 ‫این مسخره‌ست. 88 00:04:25,064 --> 00:04:27,066 ‫من با «رابرت موزس» دوست اجتماعی بودم. ‫[برنامه‌ریز و از مقامات عالی شهر نیویورک] 89 00:04:28,708 --> 00:04:31,109 ‫اسم بابات رو نگی. 90 00:04:31,151 --> 00:04:32,470 ‫بهشون میگم با مامان تماس بگیرن. 91 00:04:32,512 --> 00:04:34,512 ‫نه. اون پوستم رو می‌کـَنه. 92 00:04:34,554 --> 00:04:36,234 ‫باید یکی‌شون رو با خودم میاوردم. 93 00:04:36,276 --> 00:04:38,116 ‫این «اداره راهنمایی و رانندگی»... ‫[سرواژه: ا.ا.ر] 94 00:04:38,158 --> 00:04:41,481 ‫مخففِ «آشغال‌های روانی ریقو»ـه! 95 00:04:43,082 --> 00:04:45,405 ‫فقط می‌خوان پول بیشتر بگیرن. 96 00:04:48,128 --> 00:04:51,649 ‫خودم حلش می‌کنم. 97 00:04:57,377 --> 00:04:58,896 ‫ساختن. 98 00:04:58,938 --> 00:05:00,938 ‫این انگیزه‌ی آدمـه. 99 00:05:00,980 --> 00:05:02,860 ‫به‌هرحال انگیزه‌ی من اینـه. 100 00:05:02,902 --> 00:05:06,063 ‫ولی بهترین سازه‌ها چقدر دووم میارن؟ 101 00:05:06,105 --> 00:05:08,906 ‫اونقدری طولانی نیست که تمدن‌های آینده... 102 00:05:08,948 --> 00:05:11,389 ‫از آوارهای ما به‌عنوان ‫یه زیربنای انحصاری استفاده کنن. 103 00:05:11,431 --> 00:05:12,750 ‫تا الان. 104 00:05:12,792 --> 00:05:15,713 ‫بتن آوندی زیست‌سازگار. 105 00:05:15,755 --> 00:05:18,636 ‫نقاط ضعف سیستم بتن رو تشخیص میده و... 106 00:05:18,678 --> 00:05:22,320 ‫می‌تونه خودش رو ‫به صورت آنزیمی ترمیم کنه. 107 00:05:22,362 --> 00:05:25,403 ‫این اختراع زیرساخت‌های ‫در حال فروپاشی کشور رو متحول می‌کنه. 108 00:05:25,445 --> 00:05:27,165 ‫این ماده گذشته رو بازسازی می‌کنه، 109 00:05:27,207 --> 00:05:29,887 ‫حال رو مستحکم می‌کنه، ‫آینده رو تضمین می‌کنه. 110 00:05:29,929 --> 00:05:31,449 ‫این بی‌نظیره. 111 00:05:31,491 --> 00:05:33,050 ‫واقعاً هم هست. 112 00:05:33,092 --> 00:05:35,335 ‫این یه دستاورد تحول‌آفرینـه. 113 00:05:36,856 --> 00:05:38,576 ‫ولی مسیر ابداع تا بازار... 114 00:05:38,618 --> 00:05:40,178 ‫پر از خطراتـه. 115 00:05:40,220 --> 00:05:41,899 ‫اون بیرون همه مثل گرگ هستن. 116 00:05:41,941 --> 00:05:44,302 ‫نباید این اختراع به سرانجام نرسه. 117 00:05:44,344 --> 00:05:45,823 ‫آ... 118 00:05:45,865 --> 00:05:48,786 ‫دقیقاً چه خطری؟ 119 00:05:48,828 --> 00:05:52,830 ‫رقبایی با پشتوانه‌ی مالی قوی، ‫شرکت‌های کپی‌کار، 120 00:05:52,872 --> 00:05:54,552 ‫دولت‌های خارجی که حاضرن بدزدنش. 121 00:05:54,594 --> 00:05:56,154 ‫همونطور که می‌دونی، ‫تمام این موارد و غیره... 122 00:05:56,196 --> 00:05:58,396 ‫می‌تونه یه شرکتِ نوپا رو نابود کنه. 123 00:05:58,438 --> 00:06:01,401 ‫ولی من می‌تونم از خودت ‫و اختراعت محافظت کنم. 124 00:06:13,132 --> 00:06:16,614 ‫انگیزه‌ی من هم خریدنـه. 125 00:06:16,656 --> 00:06:19,657 ‫می‌خوام در ابعاد بزرگی ‫از این رویکرد حمایت کنم. 126 00:06:19,699 --> 00:06:21,899 ‫من می‌تونم رقبا رو از سر راه بردارم، 127 00:06:21,941 --> 00:06:24,782 ‫همینطور امور اجرایی، 128 00:06:24,824 --> 00:06:26,143 ‫مواردی که لازم نیست... 129 00:06:26,185 --> 00:06:27,665 ‫تو خودت رو درگیرشون کنی. 130 00:06:27,707 --> 00:06:30,308 ‫این چیزیـه که به دنیا کمک می‌کنه، 131 00:06:30,350 --> 00:06:32,069 ‫و همه‌مون رو ثروتمند می‌کنه. 132 00:06:32,111 --> 00:06:35,713 ‫به وکیل شرکت گفتم بیاد... 133 00:06:35,755 --> 00:06:38,516 ‫تا بتونیم سریع و آنی انجامش بدیم. 134 00:06:38,558 --> 00:06:41,959 ‫من حاضرم کل شرکتت رو بخرم... 135 00:06:42,001 --> 00:06:43,481 ‫و یه جدول زمانی قوی‌تر تنظیم کنم، 136 00:06:43,523 --> 00:06:45,723 ‫که طی 14 ماه آینده ‫این فناوری وارد بازار بشه. 137 00:06:45,765 --> 00:06:48,928 ‫نه، نه. افسارش رو دستت نمیدم. 138 00:06:51,050 --> 00:06:53,571 ‫این نتیجه‌ی کار کل عمرمـه. 139 00:06:53,613 --> 00:06:55,533 ‫که در هر صورت از دستش میدی... 140 00:06:55,575 --> 00:06:57,577 ‫چون علنیش کردی. 141 00:06:58,618 --> 00:07:00,418 ‫ولی ما می‌تونیم ازش جلوگیری کنیم. 142 00:07:00,460 --> 00:07:01,779 ‫قطعاً نمی‌ذاریم از دستش بدی. 143 00:07:01,821 --> 00:07:03,100 ‫اینطوری، چشم‌اندازت در امانـه... 144 00:07:03,142 --> 00:07:04,622 ‫و پول منصفانه‌ای گیرت میاد. 145 00:07:04,664 --> 00:07:06,464 ‫حق ندارید کل سهام شرکتم رو بخرید. 146 00:07:06,506 --> 00:07:09,066 ‫وقتی شماها برنامه کودک می‌دیدید ‫من اون شرکت رو ساختم. 147 00:07:09,108 --> 00:07:11,551 ‫پس مثل «مو گرین» جوابت منفی‌ـه. ‫[شخصیتی از فیلم پدرخوانده] 148 00:07:13,072 --> 00:07:15,475 ‫بعدش چه بلایی سر مو گرین اومد؟ 149 00:07:22,762 --> 00:07:24,482 ‫از همگی ممنونم که وقت گذاشتید. 150 00:07:24,524 --> 00:07:26,526 ‫و این شیرینی‌ها. 151 00:07:29,088 --> 00:07:31,090 ‫نمی‌فروشم. 152 00:07:46,105 --> 00:07:49,226 ‫ببینید، اون کل زندگی حرفه‌ایش ‫رو پای این کار گذاشته. 153 00:07:49,268 --> 00:07:51,749 ‫گمونم توقع حمله‌ی رعدآسا رو نداشت. 154 00:07:51,791 --> 00:07:53,471 ‫من هم نداشتم. 155 00:07:53,513 --> 00:07:56,113 ‫چطوره بری باهاش حرف بزنی. 156 00:07:56,155 --> 00:07:58,115 ‫می‌تونم. سعیم رو می‌کنم. 157 00:07:58,157 --> 00:08:00,077 ‫ولی اون لج‌بازه. 158 00:08:00,119 --> 00:08:01,799 ‫یعنی مرغش یه پا داره. 159 00:08:01,841 --> 00:08:03,561 ‫آره، خیلی‌خب، همین کار رو بکن. 160 00:08:03,603 --> 00:08:06,163 ‫سر عقل بیارش. ‫از این راه به هدفش می‌رسه. 161 00:08:06,205 --> 00:08:07,925 ‫چون اگه از این راه نتونم ‫شرکتش رو داشته باشم، 162 00:08:07,967 --> 00:08:09,166 ‫فناوریش رو می‌خوام. 163 00:08:09,208 --> 00:08:11,210 ‫به‌دستش هم میارم. 164 00:08:11,851 --> 00:08:14,051 ‫به صورت قانونی. علنی. 165 00:08:14,093 --> 00:08:16,656 ‫باله‌ها بالای آب. ‫متوجه منظورم میشی، کیت؟ 166 00:08:21,220 --> 00:08:23,301 ‫پول هنگفتی به جیب می‌زنیم ‫و همچین ایده‌ای... 167 00:08:23,343 --> 00:08:26,103 ‫واسه کارزار رد خور نداره. 168 00:08:26,145 --> 00:08:29,667 ‫یه زیربنای جدید برای آمریکا. 169 00:08:29,709 --> 00:08:31,711 ‫روش کار می‌کنم. 170 00:08:48,287 --> 00:08:49,927 ‫سلام پسرم. 171 00:08:49,969 --> 00:08:52,730 ‫پدر، من حالم خوبه. 172 00:08:52,772 --> 00:08:54,892 ‫کوین، این نمادِ «خوب نبودن»ـه. 173 00:08:54,934 --> 00:08:57,655 ‫ریدم و اسمت رو گفتم. 174 00:08:57,697 --> 00:08:59,377 ‫به کی؟ 175 00:08:59,419 --> 00:09:02,620 ‫یه عوضی توی اداره‌ی ‫راهنمایی رانندگی پیدا کردم... 176 00:09:02,662 --> 00:09:06,345 ‫که فرق انعام و رشوه رو نمی‌فهمه. 177 00:09:07,346 --> 00:09:08,786 ‫دیگه یه کلمه هم حرف نزنید، 178 00:09:08,828 --> 00:09:10,830 ‫هیچ کدومتون. 179 00:09:14,033 --> 00:09:15,513 ‫قصد دارم به مایک بگم که... 180 00:09:15,555 --> 00:09:16,954 ‫مسئولیت ارزیابی جلسات عملکرد ‫رو به‌عهده‌ی یکی دیگه بذاره. 181 00:09:16,996 --> 00:09:18,998 ‫اوه، قصد داری! 182 00:09:19,919 --> 00:09:21,559 ‫خب، یعنی اگه می‌خوای ‫خودت این کار رو بکنی، 183 00:09:21,601 --> 00:09:23,080 ‫البته که میرم کنار و... 184 00:09:23,122 --> 00:09:24,682 ‫فکر کردم واسه همین این شکلی گفتیش، 185 00:09:24,724 --> 00:09:25,923 ‫تا من برات انجامش بدم. 186 00:09:25,965 --> 00:09:27,525 ‫برای مایک. برای شرکت. 187 00:09:27,567 --> 00:09:30,287 ‫چیزی نیست که بشه ‫به عهده‌ی یکی دیگه گذاشتش. 188 00:09:30,329 --> 00:09:33,571 ‫بعد از اون جلسات حقیقت‌گویی، ‫افراد وسواسی شدن. 189 00:09:33,613 --> 00:09:35,453 ‫به‌نظر من کارکنان می‌دونن که مایک هرگز... 190 00:09:35,495 --> 00:09:38,135 ‫از نتایج جلسات عملکرد ‫واسه انتقام‌گیری از افرادی که... 191 00:09:38,177 --> 00:09:40,578 ‫صرفاً حقیقت رو درمورد ‫احساساتشون گفتن استفاده نمی‌کنه. 192 00:09:40,620 --> 00:09:42,460 ‫آره خب، همین که الان... 193 00:09:42,502 --> 00:09:44,822 ‫«کارکنان» خطابشون کردی... 194 00:09:44,864 --> 00:09:46,904 ‫حرف‌های زیادی از احساس‌شون ‫نسبت به قضاوت شدن میگه. 195 00:09:46,946 --> 00:09:48,466 ‫خب، گمونم تو انگشتت رو صاف گذاشتی... 196 00:09:48,508 --> 00:09:49,707 ‫روی شاهرگِ... 197 00:09:49,749 --> 00:09:51,308 ‫از روی حدس و گمان حرف نمی‌زنم. 198 00:09:51,350 --> 00:09:53,310 ‫توی شبِ فیلم همه درموردش حرف زدن. 199 00:09:53,352 --> 00:09:55,593 ‫شبِ فیلم؟ این عبارت مُصطلح ِچیه؟ 200 00:09:55,635 --> 00:09:57,114 ‫پف‌فیل. نمایشگرِ بزرگ. 201 00:09:57,156 --> 00:09:59,158 ‫تعجب می‌کنم که نیومدی. 202 00:09:59,919 --> 00:10:01,439 ‫وای لعنتی. 203 00:10:01,481 --> 00:10:03,320 ‫نمی‌دونستم قضیه اینـه. 204 00:10:03,362 --> 00:10:05,042 ‫دعوت نشده بودم. 205 00:10:05,084 --> 00:10:06,764 ‫باید لیست‌شون رو بازبینی می‌کردم. 206 00:10:06,806 --> 00:10:08,726 ‫- آخه فکر می‌کردم... ‫- چی تماشا کردید؟ 207 00:10:08,768 --> 00:10:10,247 ‫دو تا فیلم پشت سر هم. 208 00:10:10,289 --> 00:10:11,649 ‫«گلن‌گری گلن راس» ‫و «گرگ وال‌استریت». 209 00:10:11,691 --> 00:10:13,170 ‫چرا که نه. 210 00:10:13,212 --> 00:10:15,092 ‫اصلاً حرف‌های «گرگ» رو درک می‌کنن؟ 211 00:10:15,134 --> 00:10:16,333 ‫ویکتور درک می‌کنه. 212 00:10:16,375 --> 00:10:19,176 ‫سکر که مشخصه می‌دونه. رایان همینطور. 213 00:10:19,218 --> 00:10:21,098 ‫بقیه‌شون خیال می‌کنن باید بلد باشن... 214 00:10:21,140 --> 00:10:23,020 ‫چطوری یه خودکار رو بهتر بفروشن. 215 00:10:23,062 --> 00:10:24,902 ‫- دفعه‌ی بعدی بیا. ‫- نه. 216 00:10:24,944 --> 00:10:27,264 ‫تو محبوب جماعتی. ‫من جایی که هستم می‌مونم. 217 00:10:27,306 --> 00:10:29,386 ‫کمی بالاتر از کارکنان؟ 218 00:10:29,428 --> 00:10:31,430 ‫خودت گفتی، نه من. 219 00:10:36,395 --> 00:10:38,035 ‫اسکوتر الان بهم پیامک داد. 220 00:10:38,077 --> 00:10:39,797 ‫نگرانی‌های مربوط به جلسات ‫مرور عملکرد رو درک می‌کنم. 221 00:10:39,839 --> 00:10:41,599 ‫- آخه کِی پیامک... ‫- اگه نتونی هم‌زمان چندتا کار رو... 222 00:10:41,641 --> 00:10:43,240 ‫انجام بدی، به اینجا نمی‌رسی. 223 00:10:43,282 --> 00:10:45,202 ‫مثل خودت که می‌تونی ‫هم‌زمان نوشیدنی بخوری... 224 00:10:45,244 --> 00:10:47,925 ‫و صحنه‌ی مورد علاقه‌ات رو از فیلم ‫«نیکی دایل» و «روکو سیفردی» رو ببینی. 225 00:10:47,967 --> 00:10:49,487 ‫اینا کی گفتی کی هستن؟ 226 00:10:49,529 --> 00:10:50,808 ‫بهتره ندونی! 227 00:10:50,850 --> 00:10:52,329 ‫خیلی‌خب. 228 00:10:52,371 --> 00:10:54,692 ‫من خودم رو وارد روند بررسی نظرات نمی‌کنم. 229 00:10:54,734 --> 00:10:56,654 ‫به‌هرحال قصد داشتم این کار رو بکنم. 230 00:10:56,696 --> 00:10:59,376 ‫نباید بقیه ببینن که افراد تیم ‫رو تنبیه می‌کنم یا بهشون پاداش میدم... 231 00:10:59,418 --> 00:11:01,258 ‫تیم. نه کارکنان. ‫بفرما. 232 00:11:01,300 --> 00:11:03,380 ‫بابت حرف‌های خوب یا بدی که درموردم زدن. 233 00:11:03,422 --> 00:11:04,942 ‫با این حال، مجبوریم انجامش بدیم. 234 00:11:04,984 --> 00:11:06,944 ‫بدون نگاه دقیق به عقب نمیشه جلو رفت... 235 00:11:06,986 --> 00:11:11,028 ‫و یه ارزیابی واقعی از ‫تمایلات تجاری، عادات، همه‌ش. 236 00:11:11,070 --> 00:11:13,030 ‫چطوری بدون دخالتِ خودت انجام میشه؟ 237 00:11:13,072 --> 00:11:14,672 ‫شما دو تا انجامش می‌دید. 238 00:11:14,714 --> 00:11:16,716 ‫خوشحالم به دستان توانمند شما بسپرمش. 239 00:11:25,444 --> 00:11:27,446 ‫باید برم داخل. ممنون. 240 00:11:30,209 --> 00:11:32,129 ‫پدر. کوین. چی شده؟ 241 00:11:32,171 --> 00:11:34,892 ‫فقط یه دعوای اداریـه. 242 00:11:34,934 --> 00:11:37,535 ‫تلاشِ این پیرمرد برای رشوه دادن به من... 243 00:11:37,577 --> 00:11:41,579 ‫مثل آزمون رانندگی این مرد جوان ‫با شکست مواجه شد. 244 00:11:41,621 --> 00:11:43,781 ‫- اون با پلیس تماس گرفت. ‫- با پلیس تماس گرفتی؟ 245 00:11:43,823 --> 00:11:45,182 ‫با پلیس تماس گرفتم. 246 00:11:45,224 --> 00:11:47,505 ‫اگه پول دست به دست شده باشه، 247 00:11:47,547 --> 00:11:49,667 ‫مجبوریم بازداشت و تفهیم اتهامش کنیم. 248 00:11:51,190 --> 00:11:53,192 ‫مجبورم نکن اون سوال رو ازت بپرسم. 249 00:11:54,754 --> 00:11:56,033 ‫چه سوالی؟ 250 00:11:56,075 --> 00:11:58,077 ‫بیخیال. 251 00:11:58,958 --> 00:12:00,998 ‫آره، می‌دونم کی هستید. 252 00:12:01,040 --> 00:12:02,600 ‫ولی اینجا دستمون بسته‌ست. 253 00:12:02,642 --> 00:12:05,244 ‫میشه یه لحظه با پدرم تنها صحبت کنیم؟ 254 00:12:14,093 --> 00:12:16,293 ‫چارلز، اصلاً چرا اینجایی؟ 255 00:12:16,335 --> 00:12:18,135 ‫و فکر می‌کردی داری چیکار می‌کنی؟ 256 00:12:18,177 --> 00:12:19,617 ‫مطمئن می‌شدم درست پیش میره. 257 00:12:19,659 --> 00:12:22,459 ‫اون پادو با کوین لج افتاد... 258 00:12:22,501 --> 00:12:23,701 ‫همون لحظه‌ای که ماشین جگوارم رو دید. 259 00:12:23,743 --> 00:12:25,745 ‫تحریکش کرد. 260 00:12:27,106 --> 00:12:29,426 ‫و همونطور که گفتم، اون فرق بین... 261 00:12:29,468 --> 00:12:30,988 ‫رشوه و انعام رو نمی‌دونست. 262 00:12:31,030 --> 00:12:33,032 ‫شنیدم چی گفتید. 263 00:12:33,512 --> 00:12:35,232 ‫میری زندان. 264 00:12:35,274 --> 00:12:37,998 ‫و کوین رودز، از داشتن ‫گواهینامه‌ی رانندگی... 265 00:12:37,999 --> 00:12:40,117 ‫در ایالت نیویورک منع میشه. 266 00:12:40,159 --> 00:12:42,161 ‫یا خدا! 267 00:12:45,645 --> 00:12:47,925 ‫می‌دونم که تلاش برای رشوه دادن، 268 00:12:47,967 --> 00:12:50,527 ‫اگر واقعاً اون چیزی باشه که ‫بشه ثابت کرد اینجا اتفاق افتاده، 269 00:12:50,569 --> 00:12:52,249 ‫یه جرم جدی‌ـه. 270 00:12:52,291 --> 00:12:54,531 ‫من می‌تونم رفتنش به دادگاه رو تضمین کنم، 271 00:12:54,573 --> 00:12:56,293 ‫ولی اگه میشه بهم لطف کنید... 272 00:12:56,335 --> 00:12:58,255 ‫آزاداش کنید و این پرونده رو... 273 00:12:58,297 --> 00:13:00,097 ‫برای تحقیقات به دادستان منطقه ارجاع بدید، 274 00:13:00,139 --> 00:13:01,739 ‫خیلی ممنون میشم. 275 00:13:01,781 --> 00:13:05,104 ‫باید با مافوق‌هام هماهنگ کنم. 276 00:13:06,786 --> 00:13:08,946 ‫خب، با رئیس پلیس هماهنگ کن. 277 00:13:08,988 --> 00:13:12,309 ‫رائول گومز رو توی لیست منتخب دارم. 278 00:13:12,351 --> 00:13:13,711 ‫ممنون. 279 00:13:15,434 --> 00:13:18,195 ‫اداره راهنمایی رانندگی زمینِ بازی... 280 00:13:18,237 --> 00:13:20,877 ‫آقازاده‌ها نیست که هر کاری خواستن بکنن. 281 00:13:21,200 --> 00:13:23,923 ‫این طرز فکر یه کارمنده... 282 00:13:26,365 --> 00:13:30,327 ‫تا آخر عمرت هم همین کارمند پاپتی می‌مونی! 283 00:13:30,369 --> 00:13:32,249 ‫پدر! کمکی نمی‌کنی. 284 00:13:32,291 --> 00:13:33,811 ‫آ... 285 00:13:33,853 --> 00:13:35,292 ‫می‌دونی، نکته‌ی غم‌انگیز... 286 00:13:35,334 --> 00:13:37,735 ‫همه‌مون وقتی پیر بشیم... 287 00:13:37,777 --> 00:13:39,697 ‫زوال عقل منتظرمونـه. 288 00:13:39,739 --> 00:13:41,538 ‫مزخرف نگو. 289 00:13:41,580 --> 00:13:43,903 ‫اوه، دارید می‌گید که اون...؟ 290 00:13:45,745 --> 00:13:48,387 ‫بیش از صد نوع زوال عقل وجود داره. 291 00:13:51,951 --> 00:13:55,913 ‫پس، اینکه دقیقاً مشخص کنیم ‫منظور کدومـه سخته، 292 00:13:55,955 --> 00:13:57,755 ‫ولی گمونم مشخصـه که یه چیزی... 293 00:13:57,797 --> 00:13:59,757 ‫نتیجه‌ی آزمایش آخرم میگه که من... 294 00:13:59,799 --> 00:14:01,799 ‫کاملاً سالم و رو فرم هستم. 295 00:14:01,841 --> 00:14:04,203 ‫تو می‌تونی همین رو درمورد خودت بگی؟ 296 00:14:06,405 --> 00:14:08,125 ‫کمیسر با درخواست‌تون موافقت کرد. 297 00:14:08,167 --> 00:14:09,366 ‫شما آزادید که برید. 298 00:14:09,408 --> 00:14:10,648 ‫ولی قطعاً پرونده رو... 299 00:14:10,690 --> 00:14:11,889 ‫به دفتر دادستانی منطقه ارجاع میده. 300 00:14:11,931 --> 00:14:13,130 ‫خوبه. عالیه. بهتر از این نمی‌شد. 301 00:14:13,172 --> 00:14:14,451 ‫انتظار دیگه‌ای هم نداشتم. 302 00:14:14,493 --> 00:14:15,693 ‫ممنونم، سرکار. 303 00:14:15,735 --> 00:14:17,254 ‫و از شما هم ممنونم جناب، 304 00:14:17,296 --> 00:14:19,977 ‫بابت تعهدتون به ایمنی خودرو. 305 00:14:20,019 --> 00:14:23,340 ‫جهت اطلاع، متوجه کنایه‌ات شدم. 306 00:14:27,426 --> 00:14:30,868 ‫اینطوری خم و راست میشی؟ 307 00:14:30,910 --> 00:14:33,270 ‫خیال می‌کردم بخار داری! 308 00:14:33,312 --> 00:14:35,594 ‫میشه فقط از اینجا بریم؟ 309 00:14:41,921 --> 00:14:44,962 ‫خب، این باید باحال‌تر از شب فیلم باشه. 310 00:14:45,004 --> 00:14:46,684 ‫هیچکس فکر نمی‌کرد بخوای بیای. 311 00:14:46,726 --> 00:14:47,925 ‫درست هم فکر می‌کردن. 312 00:14:47,967 --> 00:14:50,928 ‫خیلی‌خب، روی نمایشگرهایی ‫که جلومونـه پرونده‌های... 313 00:14:50,970 --> 00:14:52,609 ‫گزارش سود و زیان، فعالیت‌ها، 314 00:14:52,651 --> 00:14:55,813 ‫نتایج و عادات همه‌ی کارمندان ام.پی.سی‌ـه. 315 00:14:55,855 --> 00:14:58,535 ‫مصاحبه انجام می‌دیم و ‫جلسات ارزیابی تدارک می‌بینیم... 316 00:14:58,577 --> 00:15:00,497 ‫بعد اینکه... 317 00:15:00,539 --> 00:15:02,139 ‫هنوز به مرحله بازخورد نرسیدیم. 318 00:15:02,181 --> 00:15:03,821 ‫- صداتون می‌کنیم. ‫- آره، نه، از این خبرا نیست. 319 00:15:03,863 --> 00:15:07,224 ‫دوستم حقیقت را بر زبان راند. 320 00:15:07,266 --> 00:15:09,827 ‫مطمئن نیستم چرا از ‫ادبیاتِ انجیلی استفاده کردم، 321 00:15:09,869 --> 00:15:11,548 ‫ولی کردم دیگه، خلاصه... 322 00:15:11,590 --> 00:15:14,511 ‫چون چیزی که می‌خوایم ‫بگیم به اندازه‌ی... 323 00:15:14,553 --> 00:15:16,874 ‫همون ادبیات ماندگار و تاریخیـه. 324 00:15:16,916 --> 00:15:18,595 ‫آره، ما انتخاب شدیم تا بهتون بگیم... 325 00:15:18,637 --> 00:15:21,278 ‫که همه‌ی ما چهارچوب این هیئت رو ‫برای قضاوت درباره‌ی ما و کارمون... 326 00:15:21,320 --> 00:15:22,679 ‫رد می‌کنیم. 327 00:15:22,721 --> 00:15:24,722 ‫کارمندان نمی‌تونن رد کنن... 328 00:15:24,764 --> 00:15:26,083 ‫- اعضای تیم. ‫- دقیقاً. 329 00:15:26,125 --> 00:15:27,765 ‫اعضای تیم نمی‌تونن با ارزیابی ِ... 330 00:15:27,807 --> 00:15:29,286 ‫عملکردشون مخالفت کنن. 331 00:15:29,328 --> 00:15:31,528 ‫خب، ما شما رو رد می‌کنیم، ‫همه‌تون رو، 332 00:15:31,570 --> 00:15:33,130 ‫کسانی که دارن ارزیابی رو انجام میدن. 333 00:15:33,172 --> 00:15:35,652 ‫شما حق نظر دادن روی ‫تصمیمات مدیریت رو ندارید. 334 00:15:35,694 --> 00:15:39,056 ‫هر چی مدیریت بگه. ‫تجارت اینطوری می‌چرخه. 335 00:15:39,098 --> 00:15:41,218 ‫قبلاً آره. الان نه. 336 00:15:41,260 --> 00:15:42,459 ‫درسته، وگز. 337 00:15:42,501 --> 00:15:44,503 ‫دوره زمونه فرق کرده. 338 00:15:47,226 --> 00:15:48,906 ‫قصد توهین ندارم اسکوتر، 339 00:15:48,948 --> 00:15:51,188 ‫ولی تو اصلاً با کارمندها برو بیا نداری. 340 00:15:51,230 --> 00:15:52,790 ‫حتی به شب فیلم هم نمیای. 341 00:15:52,832 --> 00:15:54,551 ‫- دعوت نشده بو... ‫- چون می‌دونستیم نمی‌خوای... 342 00:15:54,593 --> 00:15:57,514 ‫و نمی‌خواستیم توی عمل انجام شده قرارت بدیم. 343 00:15:57,556 --> 00:16:00,878 ‫همون که گفتم. 344 00:16:00,920 --> 00:16:03,360 ‫ببینید، تنها کسی که حق داره ‫واسه سرنوشت ما تصمیم بگیره... 345 00:16:03,402 --> 00:16:05,282 ‫همون تصمیم‌گیرنده‌ی اصلیـه. 346 00:16:05,324 --> 00:16:07,925 ‫ولی همه‌تون گفتید وقتی ارزیابی‌تون ‫رو از پرینس بیان کردید، 347 00:16:07,967 --> 00:16:10,928 ‫راحت نیستید که نتایجش رو مرور کنه. 348 00:16:10,970 --> 00:16:13,730 ‫کاملاً درسته. 349 00:16:13,772 --> 00:16:15,652 ‫آره خب، اون تصمیم گرفت ‫همه چی رو تغییر بده، 350 00:16:15,694 --> 00:16:18,617 ‫پس ما همگی ‫کل ماجرا رو رد می‌کنیم. 351 00:16:20,419 --> 00:16:22,179 ‫حداقل تا یه سال بیخیال این بشید. 352 00:16:22,221 --> 00:16:24,221 ‫تا اون موقع ارزیابی عملکرد نداشته باشیم. 353 00:16:24,263 --> 00:16:26,743 ‫یا می‌تونید بدون هیچ عملکردی ‫برای ارزیابی انجامش بدید! 354 00:16:26,785 --> 00:16:29,146 ‫خودتون می‌دونید که ‫سوددهی این فصل مستقیماً... 355 00:16:29,188 --> 00:16:30,667 ‫به ارزیابی عملکرد بستگی داره؟ 356 00:16:30,709 --> 00:16:32,711 ‫نه امسال از این خبرا نیست. 357 00:16:41,320 --> 00:16:43,322 ‫خب، لعنتی! 358 00:16:43,963 --> 00:16:45,965 ‫آره واقعاً. 359 00:16:49,368 --> 00:16:52,209 ‫چشمم روشن، واقعاً تیم ستارگان رو برای... 360 00:16:52,251 --> 00:16:56,255 ‫این موضوع حیاتی امنیت ایالتی ‫که شامل پدرم میشه آوردی. 361 00:16:58,497 --> 00:17:00,497 ‫درست مثل خودت، چاک. 362 00:17:00,539 --> 00:17:05,584 ‫«فردی آیزن» بزرگ و بانفوذ در کنارتـه. 363 00:17:06,906 --> 00:17:09,666 ‫اون همیشه توی دعوای چاقو، تفنگ میاره. 364 00:17:09,708 --> 00:17:12,189 ‫آره، دولت همیشه پیاز داغش ‫رو زیادتر می‌کنه. 365 00:17:12,231 --> 00:17:14,711 ‫همیشه دنبال فرصتی هستید ‫که منابع دولتی رو هدر بدید. 366 00:17:16,195 --> 00:17:18,075 ‫جسارت نباشه، چاک. 367 00:17:18,117 --> 00:17:19,356 ‫آره، مشکلی نیست، آیزن. 368 00:17:19,398 --> 00:17:21,718 ‫ببینید، گمونم همه‌مون می‌دونیم که... 369 00:17:21,760 --> 00:17:23,000 ‫این حجم از توجه... 370 00:17:23,042 --> 00:17:25,082 ‫به این پرونده به خاطر منـه. 371 00:17:25,124 --> 00:17:27,004 ‫می‌خواید به من ضربه بزنید. 372 00:17:27,046 --> 00:17:30,007 ‫بهت ضربه بزنیم؟ برای چی؟ 373 00:17:30,049 --> 00:17:32,609 ‫تا ازم باج بگیرید. 374 00:17:32,651 --> 00:17:35,252 ‫سر زبون بقیه بیفتید. ‫کسی چه می‌دونه؟ 375 00:17:35,294 --> 00:17:39,296 ‫آشغال. ما فعلاً نذاشتیم ‫مطبوعات به ماجرا ورود کنه، 376 00:17:39,338 --> 00:17:41,058 ‫و این ثابت می‌کنه که داری اشتباه می‌کنی. 377 00:17:41,100 --> 00:17:43,460 ‫ولی این جرم کاملاً واضحیـه. 378 00:17:43,502 --> 00:17:45,022 ‫اینجاست که من وارد عمل میشم. 379 00:17:45,064 --> 00:17:47,544 ‫آشغال! 380 00:17:47,586 --> 00:17:49,947 ‫صد سال سیاه بتونید اثبات کنید که چیزی جز... 381 00:17:49,989 --> 00:17:52,669 ‫یه انعام نامشروع بوده، 382 00:17:52,711 --> 00:17:54,071 ‫که یه بزهکاری سطح اول محسوب میشه. 383 00:17:54,113 --> 00:17:56,914 ‫پس، زندان نداره، 384 00:17:56,956 --> 00:17:58,996 ‫جریمه میشه، 385 00:17:59,038 --> 00:18:02,759 ‫و شاید یه دوره‌ی تنبیهی. 386 00:18:02,801 --> 00:18:06,485 ‫واسه «چگونه عوضی نباشیم» ‫دوره‌ی رانندگی‌ای وجود نداره! 387 00:18:08,847 --> 00:18:12,251 ‫ولی در این مورد، ‫شاید یکی ابداع کنیم! 388 00:18:15,294 --> 00:18:16,653 ‫خیلی‌خب. 389 00:18:16,695 --> 00:18:18,896 ‫ولی توقع داریم بیشترین جریمه لحاظ بشه، 390 00:18:18,938 --> 00:18:23,022 ‫و حتی شاید همین هم بچه‌های ‫راهنمایی رانندگی رو آروم نکنه. 391 00:18:24,663 --> 00:18:25,862 ‫موافقت میشه. 392 00:18:25,904 --> 00:18:27,905 ‫مصالحه‌ی خیلی خوبی گیرت اومد. 393 00:18:27,947 --> 00:18:29,949 ‫شیرین‌تر از عسل. 394 00:18:32,031 --> 00:18:34,033 ‫بیش از لیاقت‌تون. 395 00:18:34,873 --> 00:18:36,875 ‫اگه موکلم قبولش کنه، 396 00:18:37,957 --> 00:18:39,959 ‫بهتون خبر میدم. 397 00:18:46,045 --> 00:18:47,925 ‫خب، اگه بانک می‎‌خواد این وام رو پس بگیره، 398 00:18:47,967 --> 00:18:49,766 ‫بهشون بگو که کل سرمایه رو... 399 00:18:49,808 --> 00:18:51,528 ‫به یه بانک دیگه منتقل می‌کنی. 400 00:18:51,570 --> 00:18:54,211 ‫پدر، تماس‌های مثلاً کاریت رو از اینجا نگیر! 401 00:18:54,253 --> 00:18:55,732 ‫باید این مسأله رو حل کنیم... 402 00:18:55,774 --> 00:18:57,294 ‫این پشت صدای پرنده میاد. 403 00:18:57,336 --> 00:18:58,535 ‫صدات رو ندارم. 404 00:18:58,577 --> 00:19:00,819 ‫دست پر برگرد سراغم. 405 00:19:03,822 --> 00:19:07,666 ‫تا جایی که می‌دونم هیچ مشکلی ‫با راهنمایی رانندگی نیست. 406 00:19:08,947 --> 00:19:11,068 ‫خب، به‌عنوان وکیل‌تون، ‫باید بگم مخالفم. 407 00:19:11,110 --> 00:19:13,870 ‫حداقل مصالحه‌ای که ‫تونستیم بگیریم بهت بگم... 408 00:19:13,912 --> 00:19:16,593 ‫خب، مهم نیست مصالحه‌ای ‫که بهش رسیدی... 409 00:19:16,635 --> 00:19:18,435 ‫چقدر خوبـه، 410 00:19:18,477 --> 00:19:20,479 ‫من امضاش نمی‌کنم. 411 00:19:21,600 --> 00:19:23,200 ‫اونا باید ازم معذرت‌خواهی کنن. 412 00:19:23,242 --> 00:19:25,402 ‫و از کوین. 413 00:19:25,444 --> 00:19:27,646 ‫ممنون زحمت کشیدی، فردی. 414 00:19:32,131 --> 00:19:34,891 ‫واسه رشوه دادن سراغ ‫آدم اشتباهی رفتی، پدر. 415 00:19:34,933 --> 00:19:36,373 ‫پس حالا باید... 416 00:19:36,415 --> 00:19:39,856 ‫اون مسئول آزمون ‫یه مردکِ شیفته‌ی قدرت بود... 417 00:19:39,898 --> 00:19:42,381 ‫که باید طبق اصول به کوین قبول می‌داد. 418 00:19:45,384 --> 00:19:46,583 ‫آ... 419 00:19:46,625 --> 00:19:48,945 ‫کدوم اصول؟ 420 00:19:48,987 --> 00:19:51,668 ‫که خانواده‌ی رودز به این شهر و ایالت... 421 00:19:51,710 --> 00:19:53,510 ‫کمک زیادی کرده... 422 00:19:53,552 --> 00:19:55,712 ‫این رو به اون راننده اتوبوس بگو. 423 00:19:55,754 --> 00:19:56,953 ‫نه، نه. 424 00:19:56,995 --> 00:19:58,355 ‫ببین، نزدیک بوده یا نبوده، 425 00:19:58,397 --> 00:20:00,917 ‫کوین با اون اتوبوس تصادف نکرد. 426 00:20:00,959 --> 00:20:02,479 ‫فقط همین اهمیت داره. 427 00:20:02,521 --> 00:20:04,241 ‫زندگی واقعی همینـه. 428 00:20:04,283 --> 00:20:06,763 ‫برخوردهای نزدیک. فجایای نزدیک. 429 00:20:06,805 --> 00:20:08,445 ‫جُربُزه اینجا خودش رو نشون میده. 430 00:20:08,487 --> 00:20:10,487 ‫پسرمون جربزه داره. 431 00:20:10,529 --> 00:20:12,531 ‫نشون میده استعدادش رو داره. 432 00:20:13,852 --> 00:20:16,815 ‫هنوزم رشوه دادن رو توجیه نمی‌کنه. 433 00:20:17,896 --> 00:20:22,699 ‫پسرم، اگه بابت انعام نامشروع محکوم بشم، 434 00:20:22,741 --> 00:20:26,703 ‫اون دست‌نشونده‌ی راهنمایی‌رانندگی ‫باید بابت قبول کردنش به فنا بره. 435 00:20:28,387 --> 00:20:30,147 ‫اون قبول نکرد. 436 00:20:30,189 --> 00:20:32,869 ‫گذاشت عمل مجرمانه رو ‫کامل کنی تا گیرت بندازه. 437 00:20:32,911 --> 00:20:35,000 ‫اینقدر عوضی نباش. 438 00:20:37,156 --> 00:20:38,675 ‫اگه قیافه‌ی کوین رو می‌دیدی... 439 00:20:38,717 --> 00:20:40,879 ‫وقتی شنید که رد شده... 440 00:20:43,001 --> 00:20:45,003 ‫تو هم همین کار رو می‌کردی. 441 00:20:45,804 --> 00:20:47,806 ‫بهش میگن عشق. 442 00:20:51,170 --> 00:20:53,172 ‫آره، ولی من ندیدم... 443 00:20:55,494 --> 00:20:57,496 ‫چون اونجا نبودم. 444 00:21:00,179 --> 00:21:03,019 ‫درستـه. 445 00:21:03,061 --> 00:21:05,744 ‫اون از تو خواست که ببریش. 446 00:21:06,825 --> 00:21:08,024 ‫نه از من یا وندی. 447 00:21:11,270 --> 00:21:14,191 ‫مشکلی که بین تو و مسئول آزمون... 448 00:21:14,233 --> 00:21:16,273 ‫پیش اومده بود... 449 00:21:16,315 --> 00:21:18,795 ‫اونقدر ذهنم رو مشغول کرده بود، 450 00:21:18,837 --> 00:21:20,197 ‫که نتونستم به چیز دیگه فکر کنم. 451 00:21:20,239 --> 00:21:23,162 ‫خب، چه عجب که به ذهنت رسید. 452 00:21:24,803 --> 00:21:26,803 ‫اون رفت سراغ یه شخصیت پدرانه... 453 00:21:26,845 --> 00:21:28,927 ‫که در واقع... 454 00:21:30,929 --> 00:21:32,931 ‫پدرش نبود. 455 00:21:33,932 --> 00:21:36,815 ‫شاید چون می‌دونست به‌خاطرش ‫همه چی رو به‌خطر می‌ندازم. 456 00:21:38,337 --> 00:21:40,777 ‫شاید روی این حساب کرده بوده. 457 00:21:40,819 --> 00:21:45,344 ‫شاید می‌دونسته من تنها شخصم. 458 00:21:51,109 --> 00:21:53,111 ‫حالا عوضی کیه؟ 459 00:21:58,397 --> 00:22:02,239 ‫حالا عوضی... 460 00:22:02,281 --> 00:22:04,283 ‫کیه؟ 461 00:22:25,143 --> 00:22:27,186 ‫چه بلایی سرم آوردید؟ 462 00:22:28,427 --> 00:22:29,786 ‫سرت، یا برات؟ 463 00:22:29,828 --> 00:22:31,828 ‫پیشنهادش رو بررسی کردم، ‫کلی جنبه‌ی... 464 00:22:31,870 --> 00:22:33,630 ‫مثبت داره. ضمناً وقتی گفت... 465 00:22:33,672 --> 00:22:35,312 ‫مشکلاتی که سر راه یه شرکت جوانـه... 466 00:22:35,354 --> 00:22:37,674 ‫خیال می‌کنی از مشکلات خبر ندارم؟ 467 00:22:37,716 --> 00:22:39,476 ‫اگه یادت باشه اون روز... 468 00:22:39,518 --> 00:22:42,321 ‫برای تو و همکارات ‫دقیقاً توضیحش هم دادم. 469 00:22:43,402 --> 00:22:45,562 ‫این فرق داره. 470 00:22:45,604 --> 00:22:49,045 ‫یه سرمایه‌دار بی‌رحم می‌خواد به زور ‫یه محصول اختصاصی رو بخره. 471 00:22:49,087 --> 00:22:51,328 ‫دارم بهت میگم، مایک پرینس ‫جزو آدم خوباست. 472 00:22:51,370 --> 00:22:53,730 ‫- وای خدا! ‫- جاه‌طلبـه؟ 473 00:22:53,772 --> 00:22:55,212 ‫البته که هست. باید باشه. 474 00:22:55,254 --> 00:22:57,214 ‫خودت هم باید این رو بخوای. ‫به همین نیاز داری. 475 00:22:57,256 --> 00:23:01,498 ‫ولی اون صلاح شرکتت رو می‌خواد. 476 00:23:01,540 --> 00:23:03,622 ‫واسه همین بهم حمله کرده؟ 477 00:23:05,103 --> 00:23:08,825 ‫آدم خوبت پرینس... 478 00:23:08,867 --> 00:23:12,028 ‫شروع کرده به خریدن حق امتیازهای رقبا. 479 00:23:12,070 --> 00:23:15,872 ‫حتی اونایی که چندان ‫با روند کار من مرتبط نیستن. 480 00:23:15,914 --> 00:23:18,715 ‫که این توانایی رو بهش میده ‫تا از من بابت نقض قانون شکایت کنه. 481 00:23:18,757 --> 00:23:20,837 ‫که دادخواست جلوی کارم رو می‌گیره، 482 00:23:20,879 --> 00:23:23,280 ‫احتمالاً تا چند سال. 483 00:23:23,322 --> 00:23:26,042 ‫بهش میگن گوش‌بُری اختراعات. ‫[سرچ کنید: پتنت ترول] 484 00:23:26,084 --> 00:23:29,207 ‫آدم خوب‌ها از این کارها نمی‌کنن. ‫[وگرنه این قسمت رو متوجه نمی‌شید] 485 00:23:32,611 --> 00:23:34,613 ‫«باله‌ها روی آب» این رو می‌گفت. کیر توش! ‫[کلمه کوسه در مقام‌ فعل به‌معنی گوش‌بری] 486 00:23:35,654 --> 00:23:37,534 ‫آره، لعنتی، ببین، 487 00:23:37,576 --> 00:23:41,458 ‫شاید دقیقاً اونی نباشه که می‌خوای، ‫ولی شرایط مشابه، 488 00:23:41,500 --> 00:23:43,702 ‫واقع‌گرایانه نگاه کنیم همیشه ‫باید یه جاهایی کوتاه بیای. 489 00:23:44,983 --> 00:23:46,783 ‫فروختنش به پرینس بدون دعوا... 490 00:23:46,825 --> 00:23:48,305 ‫الان بهترین حرکتـه. 491 00:23:48,347 --> 00:23:49,706 ‫اگه بفروشی، پرینس بیخیال میشه... 492 00:23:49,748 --> 00:23:51,388 ‫و شرکتت از این دردسرها نجات پیدا می‌کنه. 493 00:23:51,430 --> 00:23:53,432 ‫خواب دیدی خیر باشه. 494 00:23:54,553 --> 00:23:56,353 ‫اعتبارِ ساختن بتنِ خود ترمیم... 495 00:23:56,395 --> 00:23:58,315 ‫به خودت داده میشه. 496 00:23:58,357 --> 00:24:00,357 ‫حالا چون شرکت سرمایه‌گذار ‫هزینه‌ها رو تأمین کرده، 497 00:24:00,399 --> 00:24:02,599 ‫جایزه نوبل بهش تعلق نمی‌گیره که. 498 00:24:02,641 --> 00:24:04,763 ‫بذار یه نگاه متفاوتی به آینده داشته باشیم: 499 00:24:06,044 --> 00:24:08,046 ‫آینده‌ی تو. 500 00:24:09,928 --> 00:24:11,930 ‫تو، فیلیپ... 501 00:24:13,652 --> 00:24:15,692 ‫این مدت یواش‌یواش، ‫یا نه چندان یواش، 502 00:24:15,734 --> 00:24:17,694 ‫داشتی روحت رو می‌فروختی. 503 00:24:17,736 --> 00:24:21,137 ‫و به زودی، هیچی ازش باقی نمی‌مونه. 504 00:24:21,179 --> 00:24:24,180 ‫هرگز توی شرکت مایکل پرینس کپیتال ‫خوشحال نخواهی بود، 505 00:24:24,222 --> 00:24:25,982 ‫چون هرچقدر بیشتر بمونی، 506 00:24:26,024 --> 00:24:28,066 ‫بیشتر در مورد شخصیت ‫مایکل پرینس می‌فهمی... 507 00:24:29,388 --> 00:24:31,390 ‫و بیشتر از خودت متنفر میشی. 508 00:24:36,995 --> 00:24:40,036 ‫من مدت‌هاست که یه دانشمندِ تاجرم... 509 00:24:40,078 --> 00:24:42,759 ‫و یه تاجرِ دانشمند. 510 00:24:42,801 --> 00:24:45,884 ‫و مادامی که یکی در خدمتِ دیگری ‫باشه، جواب میده. 511 00:24:47,406 --> 00:24:51,127 ‫طوری دیگه باشه، مرگ تدریجی ِ... 512 00:24:51,169 --> 00:24:53,129 ‫تمام آرزوهایی‌ـه که برای خودت داشتی. 513 00:24:53,171 --> 00:24:54,691 ‫مارک، بیخیال، ‫هنوز فرصت داری... 514 00:24:54,733 --> 00:24:56,092 ‫که الان یه پیروزی بزرگ بدست بیاری. 515 00:24:56,134 --> 00:24:58,737 ‫فقط باید کمی انعطاف‌پذیری نشون بدی. 516 00:25:00,579 --> 00:25:04,062 ‫من با توصیه و مشورتِ تو استاد دانشگاه نشدم. 517 00:25:37,175 --> 00:25:39,255 ‫توی کتاب «مهمان‌نوازی ‫غیرمنطقی» از «ویل گدارا»، 518 00:25:39,297 --> 00:25:40,937 ‫داستانی درمورد شخصی تعریف می‌کنه... 519 00:25:40,979 --> 00:25:43,580 ‫که چطور در مواقعی جلساتی ‫رو دیر میاد یا کلاً نمیاد، 520 00:25:43,622 --> 00:25:45,622 ‫غریزه‌مون اینـه که صاف ‫تو روی طرف بگیم و... 521 00:25:45,664 --> 00:25:48,224 ‫طرف رو بابتش حسابی سرزنش کنیم. 522 00:25:48,266 --> 00:25:50,146 ‫«ویل» میگه که بهتره به جای این کار، 523 00:25:50,188 --> 00:25:52,308 ‫اول جویای احوال طرف بشیم. 524 00:25:52,350 --> 00:25:54,230 ‫من خوبم. ردیفِ ردیفم. 525 00:25:54,272 --> 00:25:55,752 ‫باید به یه سری مسائل رسیدگی می‌کردم. 526 00:25:55,794 --> 00:25:56,993 ‫مسائل کاری، و... 527 00:25:57,035 --> 00:25:59,155 ‫نه. یا، آره، ولی... 528 00:25:59,197 --> 00:26:01,678 ‫هر چیزی که ذهنت رو مشغول کرده، ‫حواست رو از کار پرت کرده، 529 00:26:01,720 --> 00:26:03,239 ‫چون دو تا جلسه رو نیومدی، 530 00:26:03,281 --> 00:26:05,081 ‫که صد البته نذاشتم ‫جای خالیت حس بشه، ولی... 531 00:26:05,123 --> 00:26:07,243 ‫نه واقعاً، داشتم به یه ‫مسأله کاری رسیدگی می‌کردم. 532 00:26:07,285 --> 00:26:09,287 ‫قضیه‌ی رولوف. 533 00:26:10,288 --> 00:26:12,128 ‫باید با وندی حرف بزنی. 534 00:26:12,170 --> 00:26:14,571 ‫مدل نفس کشیدنت، ریتم و لحن حرف زدنت... 535 00:26:14,613 --> 00:26:15,932 ‫نشون میده که احساساتِ زیادی... 536 00:26:15,974 --> 00:26:17,574 ‫با این مسأله‌ی کاری قاطی شده. 537 00:26:17,616 --> 00:26:20,897 ‫من هم همین شرایط رو با مخترعی ‫داشتم که برام مهم بود، 538 00:26:20,939 --> 00:26:23,059 ‫فکر می‌کردم میشه یه تعادلی ایجاد کرد. 539 00:26:23,101 --> 00:26:24,501 ‫تعادلی بود؟ 540 00:26:24,543 --> 00:26:26,062 ‫نه. 541 00:26:26,104 --> 00:26:27,824 ‫فقط باید روی کار تمرکز می‌کردم. 542 00:26:27,866 --> 00:26:29,666 ‫چون قسمتِ فاسد و کنترل‌کننده... 543 00:26:29,708 --> 00:26:32,829 ‫از سمتِ مخترع بود، ‫مثل الان که از دکتر رولوفـه. 544 00:26:32,871 --> 00:26:34,951 ‫واسه همینـه که نمی‌خواد شریک بشه، ‫همه رو برای خودش می‌خواد. 545 00:26:34,993 --> 00:26:36,913 ‫گمونم درموردش اشتباه می‌کنی. 546 00:26:36,955 --> 00:26:39,037 ‫وندی کمکت می‌کنه متوجه بشی. 547 00:26:56,094 --> 00:26:57,293 ‫گند بالا آوردم. 548 00:26:57,335 --> 00:26:59,337 ‫اشتباه بزرگی کردم. 549 00:27:00,739 --> 00:27:03,139 ‫قراره چقدر برای پرینس و شرکت آب بخوره؟ 550 00:27:03,181 --> 00:27:04,501 ‫نه. 551 00:27:04,543 --> 00:27:06,262 ‫گمونم برعکسش باشه. 552 00:27:06,304 --> 00:27:10,066 ‫ولی علی‌رغم این، ‫اگه کاری انجام نشه، 553 00:27:10,108 --> 00:27:12,348 ‫اگه واسه جلوگیری از اتفاقی ‫که قراره بیفته کاری نکنم، 554 00:27:12,390 --> 00:27:14,270 ‫نمی‌دونم چطور قراره با خودم... 555 00:27:14,312 --> 00:27:16,314 ‫کنار بیام. 556 00:27:17,155 --> 00:27:19,556 ‫خب، پس بهتره بشینی. 557 00:27:19,598 --> 00:27:21,600 ‫از اولش شروع کن. 558 00:27:33,692 --> 00:27:36,693 ‫به احتمال زیاد از دردسر قانونی خلاصت کردم. 559 00:27:36,735 --> 00:27:39,375 ‫رفیقت توی راهنمایی‌رانندگی قراره ترفیع بگیره. 560 00:27:39,417 --> 00:27:42,018 ‫و بچه‌ی رئیسش قراره... 561 00:27:42,060 --> 00:27:43,900 ‫دوره‌ی کارآموزی حقوق ببینه. 562 00:27:43,942 --> 00:27:48,146 ‫اونا این بزهکاری رو بی‌سر و صدا قبول کردن. 563 00:27:49,347 --> 00:27:52,909 ‫ولی چیزی که الان باید سرش بحث کنیم... 564 00:27:52,951 --> 00:27:56,993 ‫سلسله‌ی خانوادگیـه. 565 00:27:57,035 --> 00:28:00,356 ‫من فقط می‌خوام بدونید که ‫اگه شما دو نفر قادر به... 566 00:28:00,398 --> 00:28:04,240 ‫انجام وظایف والدینی‌تون نباشید، ‫من جایگزین مناسبی هستم. 567 00:28:04,282 --> 00:28:06,362 ‫این خیلی خوب و عالیـه، چارلز، 568 00:28:06,404 --> 00:28:07,764 ‫ولی کوین، 569 00:28:07,806 --> 00:28:09,165 ‫باید بدونی... 570 00:28:09,207 --> 00:28:12,649 ‫من و مادرت اولین و آخرین ‫کسایی هستیم که باید باهاشون... 571 00:28:12,691 --> 00:28:14,130 ‫تماس بگیری. 572 00:28:14,172 --> 00:28:15,892 ‫ولی من با شما تماس گرفتم. 573 00:28:19,417 --> 00:28:21,898 ‫«مامان، آزمون رانندگیم دوشنبه صبحـه. 574 00:28:21,940 --> 00:28:23,780 ‫می‌تونی منو ببری؟» 575 00:28:23,822 --> 00:28:27,385 ‫«اون روز صبح یه جلسه دارم. ‫از پدرت پرسیدی؟» 576 00:28:29,507 --> 00:28:31,267 ‫«پدر، دوشنبه صبح، راهنمایی‌رانندگی؟» 577 00:28:31,309 --> 00:28:34,831 ‫«میشه زمانش رو عوض کرد؟» 578 00:28:34,873 --> 00:28:36,875 ‫شدنی نبود. 579 00:28:38,597 --> 00:28:41,518 ‫کوین، اگه می‌گفتی «نه»، ‫وقت جور می‌کردم. 580 00:28:41,560 --> 00:28:42,879 ‫من هم همینطور، اگه می‌دونستم... 581 00:28:42,921 --> 00:28:45,241 ‫پدرت جواب داده که نمی‌تونه. 582 00:28:45,283 --> 00:28:48,004 ‫باید نیازهات رو روراست‌تر بیان کنی. 583 00:28:48,046 --> 00:28:50,527 ‫همین کار رو هم کردم. ‫به پدربزرگ زنگ زدم. 584 00:28:50,569 --> 00:28:53,970 ‫و من پا پیش گذاشتم، ‫یه بار دیگه وقتی کمک لازم بود. 585 00:28:54,012 --> 00:28:57,493 ‫گمونم کوین اینی که بچه‌ها ‫بهش میگن رسید رو داره. 586 00:29:00,579 --> 00:29:03,061 ‫رفتار هیچ کدوم‌مون بی‌نقص نبوده. 587 00:29:04,062 --> 00:29:05,542 ‫لعنتی، کوین، 588 00:29:05,584 --> 00:29:07,944 ‫جوابِ اولم باید مثبت می‌بود. 589 00:29:07,986 --> 00:29:09,586 ‫این رو می‌دونم. 590 00:29:09,628 --> 00:29:11,467 ‫سرم حسابی شلوغ بود. 591 00:29:11,509 --> 00:29:13,511 ‫هر دومون مشغول بودیم. 592 00:29:14,192 --> 00:29:16,194 ‫این... 593 00:29:17,515 --> 00:29:18,955 ‫فقط خوشحالم حداکثر تاوانی که... 594 00:29:18,997 --> 00:29:20,236 ‫می‌پردازیم همینقدره، 595 00:29:20,278 --> 00:29:21,638 ‫و اینکه رشوه رو... 596 00:29:21,680 --> 00:29:24,082 ‫پدربزرگت داد نه خودت. 597 00:29:25,604 --> 00:29:30,488 ‫میرم به نوه‌ی دخترم شب بخیر بگم. 598 00:29:32,010 --> 00:29:33,690 ‫ضمناً جهت اطلاع، 599 00:29:33,732 --> 00:29:37,173 ‫کوین تحت نظارتِ من با اون ‫جگوار عالی رانندگی کرد. 600 00:29:38,657 --> 00:29:43,339 ‫پسرم، قبلاً با یه اسکناس ‫«بنجامین فرانکلین» همه جای این شهر... 601 00:29:43,381 --> 00:29:45,421 ‫کارت راه می‌افتاد. ‫[صد دلاری] 602 00:29:45,463 --> 00:29:49,946 ‫اشتباهم این بود که تورم رو ‫در نظر نگرفته بودم. 603 00:29:54,432 --> 00:29:56,392 ‫وای خدا! 604 00:29:56,434 --> 00:29:58,434 ‫دقیقاً همین موقع که خیال می‌کردم شاید... 605 00:29:58,476 --> 00:29:59,876 ‫چندان والدین بدی نیستیم. 606 00:29:59,918 --> 00:30:04,040 ‫آره. شواهد برعکسش رو میگن. 607 00:30:04,082 --> 00:30:07,163 ‫من و تو باید هر روز ‫درمورد بچه‌ها حرف بزنیم. 608 00:30:07,205 --> 00:30:08,845 ‫همین قسمتش رو هم ریدیم. 609 00:30:08,887 --> 00:30:10,727 ‫چون اگه مستقیماً باهم حرف می‌زدیم، ‫یکی‌مون... 610 00:30:10,769 --> 00:30:12,771 ‫- شکی نیست. قطعاً. ‫- می‌فهمید... 611 00:30:14,933 --> 00:30:16,935 ‫چون با هم کار کردن بهتره... 612 00:30:18,256 --> 00:30:20,258 ‫من متعهد میشم که به سهم خودم عمل کنم. 613 00:30:21,339 --> 00:30:23,341 ‫من هم همینطور. 614 00:30:30,108 --> 00:30:32,430 ‫امروز سر کار یه مکالمه‌ی عجیب داشتم. 615 00:30:36,875 --> 00:30:39,916 ‫گمونم اونجا این عادی باشه. 616 00:30:39,958 --> 00:30:41,758 ‫یه‌جورایی کارت همینـه. 617 00:30:41,800 --> 00:30:43,802 ‫آره، ولی این... 618 00:30:45,323 --> 00:30:47,563 ‫باهات در میون می‌ذارم، ‫چون یه صحبت رسمی و... 619 00:30:47,605 --> 00:30:49,205 ‫محرمانه نبوده. 620 00:30:49,247 --> 00:30:52,048 ‫به جای صندلی رو مبل نشوندمش. 621 00:30:52,090 --> 00:30:54,092 ‫آها. 622 00:30:55,213 --> 00:30:56,733 ‫یکی از افراد اصلی شرکتـه. 623 00:30:56,775 --> 00:30:59,015 ‫یه جوون به اسم فیلیپ چرین. 624 00:30:59,057 --> 00:31:02,258 ‫یه مسأله‌ی کاری حساس بیرونی هست و... 625 00:31:02,300 --> 00:31:03,860 ‫فیلیپ جوان... 626 00:31:03,902 --> 00:31:06,064 ‫خودش رو در تقابل با پرینس می‌بینـه. 627 00:31:07,145 --> 00:31:08,624 ‫ولی از نظر احساسی. 628 00:31:08,666 --> 00:31:10,266 ‫اون نمی‌تونی علنی توی این شرکت... 629 00:31:10,308 --> 00:31:12,310 ‫این احساس رو بروز بده. 630 00:31:13,712 --> 00:31:15,714 ‫به‌نظر پیچیده میاد. 631 00:31:17,515 --> 00:31:19,355 ‫حس کردم داشت از من می‌خواست... 632 00:31:19,397 --> 00:31:22,358 ‫که تو رو در جریان این قضیه قرار بدم، 633 00:31:22,400 --> 00:31:24,400 ‫تا مسأله رو از طرفش پیگیری کنی. 634 00:31:24,442 --> 00:31:26,162 ‫عجب! 635 00:31:26,204 --> 00:31:29,245 ‫اون‌وقت تو چه واکنشی نشون دادی؟ 636 00:31:29,287 --> 00:31:32,648 ‫درمورد سد خونی مغزی باهاش حرف زدم. 637 00:31:32,690 --> 00:31:36,052 ‫که چطور نمی‌ذاره باکتری، ویروس، قارچ... 638 00:31:36,094 --> 00:31:38,654 ‫و انگل‌های داخل جریان خون وارد مغز بشن. 639 00:31:38,696 --> 00:31:41,778 ‫سلامتِ موازی از ‫عدم آلودگی متقابل به دست میاد. 640 00:31:41,820 --> 00:31:44,460 ‫خب، به‌نظر میاد درست باشه. 641 00:31:44,502 --> 00:31:47,425 ‫و بهتره همین شکلی نگهش داریم. 642 00:31:49,307 --> 00:31:53,752 ‫برای سلامت خانواده و سلامت عقل فردی‌مون. 643 00:31:54,753 --> 00:31:57,035 ‫دقیقاً همین رو گفتم. 644 00:32:00,078 --> 00:32:02,198 ‫واو. 645 00:32:02,240 --> 00:32:03,760 ‫توی این زمینه، 646 00:32:03,802 --> 00:32:06,482 ‫هیچوقت مشکل ارتباطی نداشتیم. 647 00:32:06,524 --> 00:32:09,045 ‫جفت‌مون می‌دونیم اون ‫یکی دقیقاً منظورش چیه، 648 00:32:09,087 --> 00:32:11,089 ‫فارغ از اینکه طرف مقابل چی بگه. 649 00:32:12,490 --> 00:32:14,612 ‫به نحوی باعث قوت قلبـه... 650 00:32:15,974 --> 00:32:17,934 ‫و همزمان ترسناکـه. 651 00:32:17,976 --> 00:32:19,455 ‫دقیقاً. 652 00:32:30,829 --> 00:32:32,831 ‫لازمه زنگ بزنم وکیل؟ 653 00:32:33,151 --> 00:32:35,153 ‫دنبالم فرستاده بودی. 654 00:32:35,874 --> 00:32:37,713 ‫پشت تلفن همگانی ضربدر نزدی، 655 00:32:37,755 --> 00:32:39,878 ‫ولی دقیقاً همون شکلی خواستی منو ببینی. 656 00:32:40,879 --> 00:32:42,118 ‫نمی‌خوام باهات حرف بزنم. 657 00:32:42,160 --> 00:32:44,402 ‫البته که نمی‌خوای. 658 00:32:47,645 --> 00:32:49,005 ‫دهنت خشک شده. 659 00:32:49,047 --> 00:32:50,606 ‫انگار خیلی دویدی. 660 00:32:50,648 --> 00:32:52,650 ‫باید یه چیزی بنوشی. 661 00:32:57,055 --> 00:33:00,096 ‫مارک رولوف آدم خوبیـه، ‫فوق‌العاده‌ست. 662 00:33:00,138 --> 00:33:01,697 ‫و من در تیررس مایک پرینس قرارش دادم. 663 00:33:01,739 --> 00:33:03,419 ‫این تقصیر منـه. 664 00:33:03,461 --> 00:33:05,701 ‫اگه بتونی نجاتش بدی چی؟ 665 00:33:05,743 --> 00:33:08,146 ‫راهی پیدا کنی که شرکت رولوف ‫رو از دست پرینس نجات بدی. 666 00:33:09,587 --> 00:33:11,868 ‫خب نمی‌‌تونم. سعی کردم. 667 00:33:11,910 --> 00:33:13,912 ‫شاید من بتونم. 668 00:33:16,314 --> 00:33:18,714 ‫می‌تونی یه مورد غیر قانونی ‫بهم بدی تا بتونم پیگیرش بشم؟ 669 00:33:18,756 --> 00:33:20,236 ‫واسه همین اینجاییم. 670 00:33:20,278 --> 00:33:23,001 ‫هیچ مورد غیرقانونی‌ای نیست. ‫مشکل همینـه. 671 00:33:28,206 --> 00:33:29,806 ‫خودت چی؟ 672 00:33:29,848 --> 00:33:31,527 ‫تو کسی هستی که از ایده‌های بزرگ و... 673 00:33:31,569 --> 00:33:33,529 ‫ژست‌های بزرگ خوشت میاد، درسته؟ 674 00:33:33,571 --> 00:33:35,491 ‫اوهوم. 675 00:33:35,533 --> 00:33:37,693 ‫پس جلوی اخاذی از اختراعات رو بگیر. 676 00:33:37,735 --> 00:33:40,256 ‫این کوسه‌ها تمام امتیازاتی که... 677 00:33:40,298 --> 00:33:43,860 ‫ممکنه مخترع‌ها نقض کنن رو می‌خرن. 678 00:33:43,902 --> 00:33:46,382 ‫تا بتونن ازشون شکایت کنن. 679 00:33:46,424 --> 00:33:48,264 ‫می‌دونستی یه جایگزین پلاسما هست که... 680 00:33:48,306 --> 00:33:51,107 ‫می‌تونه جون سربازانی رو که ‫توی جنگ مجروح میشن نجات بده؟ 681 00:33:51,149 --> 00:33:52,388 ‫ولی مخترعش نمی‌تونه اون رو... 682 00:33:52,430 --> 00:33:54,432 ‫وارد بازار کنه چون ‫کوسه‌ها دورش رو گرفتن. 683 00:33:56,354 --> 00:33:59,075 ‫این بی‌عدالتی بزرگیـه. 684 00:33:59,117 --> 00:34:01,920 ‫ولی من نمی‌تونم تغییرش بدم. 685 00:34:04,122 --> 00:34:07,403 ‫همونطور نمی‌تونم ماهیت ‫بنیادی شرکتی که اسمش... 686 00:34:07,445 --> 00:34:09,365 ‫مایکل پرینسـه تغییر بدم. 687 00:34:09,407 --> 00:34:11,007 ‫چون استادت دکتر رولوف، 688 00:34:11,049 --> 00:34:13,169 ‫همون آدم خوبی که میگی، 689 00:34:13,211 --> 00:34:17,175 ‫در واقع فقط یه فُکـه. 690 00:34:20,258 --> 00:34:22,378 ‫و کوسه‌ها به شکارشون ادامه میدن. 691 00:34:22,420 --> 00:34:25,383 ‫فُک‌ها هم طعمه میشن. 692 00:34:27,505 --> 00:34:30,268 ‫حقیقتِ اقیانوس همینـه. 693 00:34:36,114 --> 00:34:39,315 ‫جمع شید، تمارض‌کننده‌ها. 694 00:34:39,357 --> 00:34:41,157 ‫اولاً، خواسته‌تون به گوشمون رسید. 695 00:34:41,199 --> 00:34:43,639 ‫بعد از امسال، ‫با تمام تغییرات و بالا پایین‌ها، 696 00:34:43,681 --> 00:34:46,883 ‫جلسات ارزیابی عملکرد که ‫برنامه‌ داشتیم رو انجام نمی‌دیم. 697 00:34:46,925 --> 00:34:49,725 ‫این مهم‌تره که به جای قضاوت کردنِ همدیگه، 698 00:34:49,767 --> 00:34:51,567 ‫در کنار هم باشیم. پس... 699 00:34:51,609 --> 00:34:53,489 ‫قراره افتتاحیه‌ی... 700 00:34:53,531 --> 00:34:57,733 ‫«شب کازینوی مایکل پرینس کپیتال» ‫رو توی «سالن گاتهام» داشته باشیم. 701 00:34:57,775 --> 00:34:59,817 ‫همه اونجا باشن. 702 00:35:02,540 --> 00:35:04,542 ‫چون باید بیاید... 703 00:35:06,544 --> 00:35:08,464 ‫و چون از خداتون هم هست که بیاید. 704 00:35:08,506 --> 00:35:10,506 ‫این گروه دور هم جمع میشن مثل یه... 705 00:35:10,548 --> 00:35:12,028 ‫نگو «خانواده». 706 00:35:12,070 --> 00:35:13,910 ‫این نگرشِ «همکاران ‫مثل خانواده هستن»... 707 00:35:13,952 --> 00:35:15,952 ‫تو رو جزو «نسل قدیمی پر نوزاد» نشون میده. 708 00:35:15,994 --> 00:35:17,113 ‫- نسل ایکس. ‫- ما نسل خاموش نیستیم. 709 00:35:17,155 --> 00:35:18,554 ‫تو بگو یه ذره. 710 00:35:18,596 --> 00:35:19,875 ‫ما کتاب‌های «داگلاس کپلند» ‫رو با جلد مقوایی می‌خوندیم. 711 00:35:19,917 --> 00:35:21,437 ‫تو خوندی. من خیلی جوون‌ترم. 712 00:35:21,479 --> 00:35:24,080 ‫نکته اینه، دور هم جمع می‌شیم مثل یه... 713 00:35:24,122 --> 00:35:26,722 ‫یه خانواده‌ی کوفتی، یا تمام ‫تلاشمون رو می‌کنیم که همین باشه. 714 00:35:26,764 --> 00:35:28,806 ‫وگز، اسکوتر. لازمتون دارم. 715 00:35:41,819 --> 00:35:43,779 ‫کیت یه نقشه‌ی جدید ‫واسه قضیه‌ی رولوف داره. 716 00:35:43,821 --> 00:35:45,101 ‫می‌خواستم شما هم بشنوید. 717 00:35:45,143 --> 00:35:46,502 ‫یه ساعت پیش به جریان انداختیمش. 718 00:35:46,544 --> 00:35:48,304 ‫«انزی‌نُوو»، یه شرکت زیست فناوری. 719 00:35:48,346 --> 00:35:51,707 ‫اونا آنزیم باکتریایی تولید می‌کنن ‫که توی روندِ کار رولوف استفاده میشه. 720 00:35:51,749 --> 00:35:54,670 ‫و گمونم اون آنزیم انحصاریـه. 721 00:35:54,712 --> 00:35:57,315 ‫مثل فیلم «جیزل» ِ«کارلا فراچی» انحصاریـه. 722 00:36:00,398 --> 00:36:02,959 ‫مثل اون پرتاب معروف «مایکل جردن». 723 00:36:03,001 --> 00:36:04,360 ‫- آهان. ‫- آره، البته. 724 00:36:04,402 --> 00:36:05,841 ‫با خریدن سهام این شرکت... 725 00:36:05,883 --> 00:36:07,523 ‫و امتیاز انحصاری که داره، 726 00:36:07,565 --> 00:36:09,365 ‫رولوف زمین‌گیر میشه. 727 00:36:09,407 --> 00:36:12,208 ‫بدون انزی‌نوو، رولوف انگار ‫داره سیمان معمولی می‌سازه. 728 00:36:12,250 --> 00:36:14,930 ‫سال‌ها طول می‌کشه این باکتری رو ‫جایگزین کنه یا خودش بسازه. 729 00:36:14,972 --> 00:36:17,453 ‫خیلی دوست دارم قیافه‌ی رولوف ‫رو ببینم وقتی می‌فهمه... 730 00:36:17,495 --> 00:36:19,895 ‫دیگه خمیر مایه‌ی بتنش رو نداره. 731 00:36:19,937 --> 00:36:21,657 ‫پس اون موقع، وقتی کله‌پا شد، 732 00:36:21,699 --> 00:36:24,820 ‫با بهترین و آخرین پیشنهادمون ‫دوباره میریم سراغش؟ 733 00:36:24,862 --> 00:36:26,542 ‫چه بخواد چه نخواد می‌فروشـه. 734 00:36:26,584 --> 00:36:28,384 ‫مجبوره، چون چاره‌ی دیگه‌ای نداره. 735 00:36:28,426 --> 00:36:29,745 ‫در نهایت ازت ممنون میشه مایک، 736 00:36:29,787 --> 00:36:31,227 ‫وقتی ببینه تو با ایده‌اش چیکار می‌کنی. 737 00:36:31,269 --> 00:36:32,468 ‫چطور به ثمر می‌نشونیش. 738 00:36:32,510 --> 00:36:33,829 ‫و با شناختی که ازت هست، 739 00:36:33,871 --> 00:36:35,311 ‫مطمئن میشی که ‫اعتبارش به خودش می‌رسه. 740 00:36:35,353 --> 00:36:36,632 ‫می‌دونی که این کار رو می‌کنم. 741 00:36:36,674 --> 00:36:37,953 ‫ولی همه‌ی این خوشحالی‌ها... 742 00:36:37,995 --> 00:36:39,155 ‫باید بمونه برای آخر جنگ. 743 00:36:44,722 --> 00:36:47,165 ‫من باید از سیستم خارج شم. ‫کی می‌تونه میزبان بشه؟ 744 00:36:50,648 --> 00:36:52,368 ‫اون توی جلسه‌ست. 745 00:36:52,410 --> 00:36:54,530 ‫هم به خودت میگم و هم به وکیلت. 746 00:36:54,572 --> 00:36:57,413 ‫تلاشت برای خرید انزی‌نوو به مانع برخورده، 747 00:36:57,455 --> 00:37:00,416 ‫و اسم اون مانع منم که اینجا وایستادم. 748 00:37:00,458 --> 00:37:03,419 ‫اگه من جات بودم توجهی نمی‌کردم، مایک. 749 00:37:03,461 --> 00:37:05,743 ‫همینطوری چندتا شایعه نشنیدم ‫که بیام از صحتش مطمئن بشم. 750 00:37:07,625 --> 00:37:10,386 ‫من توی یه دوره‌ی مذاکره‌ی انحصاری با اونام، 751 00:37:10,428 --> 00:37:12,628 ‫پس موظف بودن به محض اینکه ‫پیشنهاد شما برسه بهم بگن. 752 00:37:12,670 --> 00:37:14,190 ‫خب، وقتی بازه‌ی زمانیت تموم بشه، 753 00:37:14,232 --> 00:37:16,112 ‫با یه فرغون پر از پول پشت در هستم. 754 00:37:16,154 --> 00:37:18,354 ‫نمی‌تونی رو دست من بلند شی. ‫من بیشتر بهش نیاز دارم. 755 00:37:18,396 --> 00:37:19,675 ‫نباید این رو به آدمی بگی... 756 00:37:19,717 --> 00:37:21,317 ‫که منابعش نامحدوده. 757 00:37:21,359 --> 00:37:23,359 ‫واسه همینـه که بهتره تو کارهای ‫علمی و آزمایشگاهی رو انجام بدی... 758 00:37:23,401 --> 00:37:25,761 ‫و تراکنش‌ها و امورات مالی رو بسپری به من. 759 00:37:25,803 --> 00:37:28,164 ‫روی علم ِپاره کردن کونت می‌کنم. 760 00:37:28,206 --> 00:37:30,086 ‫می‌خوای با من واردِ جنگ خریدن بشی؟ 761 00:37:30,128 --> 00:37:31,967 ‫انگار با آب‌پاش اومدی جلوی تانک. 762 00:37:32,009 --> 00:37:34,490 ‫شاید من هم واسه خودم یه تانک داشته باشم. 763 00:37:34,532 --> 00:37:38,054 ‫می‌تونی بری هر چی ‫دور و اطراف هست بخری. 764 00:37:38,096 --> 00:37:39,615 ‫در همین حین، ‫من تحقیقاتم رو منتشر می‌کنم. 765 00:37:39,657 --> 00:37:42,778 ‫تشویق‌ها، جوایز و ‫توجه رسانه‌ها دنبالش میاد. 766 00:37:42,820 --> 00:37:47,865 ‫اعتبار نوسازی دنیا به من می‌رسه، ‫نه تو. 767 00:37:56,274 --> 00:37:58,276 ‫فیلیپ... 768 00:38:00,998 --> 00:38:03,079 ‫اگه این یارو آسیب پذیری، ضعف... 769 00:38:03,121 --> 00:38:06,162 ‫یا ویژگی خاصی داره که ‫بتونیم علیه‌ش استفاده کنیم، 770 00:38:06,204 --> 00:38:08,206 ‫الان وقت مناسبی واسه گفتنشـه. 771 00:38:08,886 --> 00:38:10,446 ‫دوست داشتم کمک کنم، 772 00:38:10,488 --> 00:38:12,168 ‫ولی کاری از دستم برنمیاد. 773 00:38:12,210 --> 00:38:13,809 ‫من دانشجویی بودم که تحسینش می‌کردم. 774 00:38:13,851 --> 00:38:16,212 ‫تابحال این روی دعوایی‌ش رو ندیده بودم. 775 00:38:16,254 --> 00:38:18,374 ‫می‌دونم که آدم خوب و وظیفه‌شناسیـه. 776 00:38:18,416 --> 00:38:21,177 ‫نمی‌دونم چطور میشه ذهنش رو ‫خوند و نظرش رو عوض کرد. 777 00:38:27,385 --> 00:38:29,945 ‫اون اهل عملیاتـه. 778 00:38:29,987 --> 00:38:33,389 ‫اون یه ماشین «کارمن گیا» 1966 ‫سبز زُمردی داشت. 779 00:38:33,431 --> 00:38:34,790 ‫عاشق اون ماشین بود. 780 00:38:34,832 --> 00:38:36,792 ‫مدام می‌گفت که این ماشین... 781 00:38:36,834 --> 00:38:39,074 ‫واسه جاده ساخته شده. 782 00:38:39,116 --> 00:38:40,836 ‫اون مدل‌ ماشین‌ها زیاد با دوام نبودن، 783 00:38:40,878 --> 00:38:43,559 ‫پس گاهی توی تعمیرگاه می‌دیدیشون. 784 00:38:43,601 --> 00:38:45,040 ‫این واقعاً اذیتش می‌کرد، 785 00:38:45,082 --> 00:38:46,922 ‫فکرِ اینکه شاید این بلا ‫سر ماشین خودش هم بیاد. 786 00:38:46,964 --> 00:38:48,964 ‫پس یه کارمن گیای دیگه خرید... 787 00:38:49,006 --> 00:38:51,207 ‫و از قطعاتش استفاده کرد ‫تا سبزه رو نجات بده. 788 00:38:51,249 --> 00:38:52,808 ‫به یکی از بچه‌های دانشکده‌ی مهندسی گفت... 789 00:38:52,850 --> 00:38:54,089 ‫رنگش رو کاملاً مثل اون در بیاره. 790 00:38:54,131 --> 00:38:55,931 ‫پس وسواس داره. 791 00:38:55,973 --> 00:38:58,416 ‫توصیفِ من یه‌کم متفاوتـه. 792 00:38:59,777 --> 00:39:01,897 ‫اون مردیـه که شور و علاقه‌اش رو دنبال می‌کنه. 793 00:39:01,939 --> 00:39:04,780 ‫کسی که یه چیزی می‌سازه ‫و بعدش ازش مراقبت می‌کنه. 794 00:39:04,822 --> 00:39:06,502 ‫ریشه‌ی این کارهاش همینـه. 795 00:39:06,544 --> 00:39:08,704 ‫اون ماشین رو جلوی چشم کله‌گنده‌های... 796 00:39:08,746 --> 00:39:11,427 ‫هیئت‌مدیره‌ی دانشگاه استنفورد ‫می‌برد مسابقات رالی. 797 00:39:11,469 --> 00:39:12,908 ‫اونا سعی می‌کردن ماشین رو ازش بخرن، 798 00:39:12,950 --> 00:39:14,630 ‫ولی اون حاضر نمی‌شد بفروشـه. 799 00:39:14,672 --> 00:39:17,793 ‫لبخندی که موقع رانندگی با اون ‫ماشین روی چهره‌‌اش بود... 800 00:39:17,835 --> 00:39:20,516 ‫لذتِ درونی کسی که ‫چیزی رو اونقدر دوست داره... 801 00:39:20,558 --> 00:39:23,559 ‫که ازش مراقبت می‌کنه طوری که ‫انگار کاملاً نیازش رو پوشش داده. 802 00:39:23,601 --> 00:39:25,040 ‫خوبه. خوبه. آره. 803 00:39:25,082 --> 00:39:26,762 ‫دقیقاً همین قصه رو باید می‌شنیدم. 804 00:39:26,804 --> 00:39:29,165 ‫کیت، شرط می‌بندم رولوف رفته سراغ... 805 00:39:29,207 --> 00:39:31,447 ‫یکی از اعضای پولدار هیئت‌مدیره‌ی دانشگاه... 806 00:39:31,489 --> 00:39:33,169 ‫تا توی مزایده علیه من پشتش باشه. 807 00:39:33,211 --> 00:39:34,410 ‫همچنان باید رقم پیشنهادی‌مون بالاتر باشه. 808 00:39:34,452 --> 00:39:35,931 ‫خب، اگه نتونیم چی؟ 809 00:39:35,973 --> 00:39:38,133 ‫آره، اگه واسه خودش پشتوانه‌ی ‫مالی بزرگتری پیدا کرده باشه، 810 00:39:38,175 --> 00:39:39,815 ‫ممکنه اون‌وقت این اتفاق بیفته. 811 00:39:39,857 --> 00:39:41,777 ‫اون‌وقت از طرف یکی از شرکت‌هایی که... 812 00:39:41,819 --> 00:39:43,379 ‫امتیازشون رو خریدیم ازش شکایت می‌کنیم. 813 00:39:43,421 --> 00:39:45,781 ‫برنده‌ی دادگاه نمی‌شیم، ‫که معلومه خودت این رو می‌دونی. 814 00:39:45,823 --> 00:39:47,062 ‫بردن مهم نیست. 815 00:39:47,104 --> 00:39:48,904 ‫طبق قصه‌ای که فیلیپ بهمون گفت، 816 00:39:48,946 --> 00:39:51,387 ‫رولوف به جز پروژه‌ی اصلی ‫همه چی رو فدا می‌کنه، 817 00:39:51,429 --> 00:39:53,431 ‫ایده‌ی اصلی. 818 00:39:54,912 --> 00:39:56,312 ‫اون حاضر بوده ماشین‌های کاملاً سالم رو... 819 00:39:56,354 --> 00:39:58,113 ‫اوراق کنه فقط واسه اینکه ‫ماشین خودش سر پا بمونه. 820 00:39:58,155 --> 00:40:00,756 ‫سر پا موندن براش همه چیز بوده. 821 00:40:00,798 --> 00:40:02,318 ‫هنوز هم هست. 822 00:40:02,360 --> 00:40:03,959 ‫اگه بتونیم توی دادگاه نگهش داریم، 823 00:40:04,001 --> 00:40:05,961 ‫و کارمن گیای عزیزش توی گاراژ بمونه، 824 00:40:06,003 --> 00:40:09,164 ‫اونقدری روی مخش میره که ‫کارمن گیاش رو باهامون شریک بشه، 825 00:40:09,206 --> 00:40:11,409 ‫مادامی که سر پا باشه و راه بره. 826 00:40:13,571 --> 00:40:15,573 ‫با عقل جور در میاد. 827 00:40:18,416 --> 00:40:20,418 ‫می‌دونم چیکار کنم. 828 00:40:38,836 --> 00:40:43,239 ‫یه خوش‌آمدگویی گرم میگم به همه‌ی شما ‫دوستداران شرط‌بندی، اهلِ ریسک‌ها، 829 00:40:43,281 --> 00:40:45,080 ‫ترسوها و محاسبه‌گرها. 830 00:40:45,122 --> 00:40:47,523 ‫امشب، امشب فرصتی ‫بهتون می‌دیم که شانس... 831 00:40:47,565 --> 00:40:50,846 ‫و مهارت‌تون رو توی بازی‌های ‫رولت، بلک‌جک، کراپز، 832 00:40:50,888 --> 00:40:53,569 ‫باکارا و تگزاس هولدم امتحان کنید. 833 00:40:53,611 --> 00:40:57,253 ‫نوشیدنی‌ها رایگانـه و همه با پنج‌هزار ‫ژتون پیش‌فرض بازی رو شروع می‌کنن، 834 00:40:57,295 --> 00:41:00,015 ‫خرید مجدد نامحدوده ولی به هزینه‌ی خودتون. 835 00:41:00,057 --> 00:41:01,697 ‫به طبع سودش به خیریه میره، 836 00:41:01,739 --> 00:41:04,300 ‫ولی کسی که آخر شب ‫بیشترین ژتون رو داشته باشه... 837 00:41:04,342 --> 00:41:07,182 ‫برنده‌ی یه جایزه‌ی ویژه میشه. 838 00:41:07,224 --> 00:41:09,825 ‫چه جایزه‌ای، نگو و نپرس. 839 00:41:09,867 --> 00:41:12,788 ‫سفر با هواپیمای خصوصی ‫با تمام هزینه‌ها به ایرلند، 840 00:41:12,830 --> 00:41:14,310 ‫همزمان با افتتاحیه مسابقات گلف. 841 00:41:14,352 --> 00:41:17,673 ‫و راندهای وی‌آی‌پی با ‫قهرمانِ امسال در... 842 00:41:17,715 --> 00:41:22,478 ‫شهرهای «رویال کانتی داون»، ‫«پورت‌راش»، «اسلیگو» و «بالی‌بانیون». 843 00:41:22,520 --> 00:41:24,159 ‫سگ‌ها رو آزاد کنید! 844 00:41:36,173 --> 00:41:38,053 ‫فقط اعدادِ فرد. 845 00:41:38,095 --> 00:41:40,976 ‫7، 17، 23، 24. 846 00:41:41,018 --> 00:41:42,858 ‫بزن بریم. 847 00:42:07,004 --> 00:42:09,006 ‫جداشون کن. 848 00:42:15,252 --> 00:42:16,892 ‫جدا کن. 849 00:42:23,060 --> 00:42:25,062 ‫دوباره؟ 850 00:42:47,084 --> 00:42:49,086 ‫شرط رو افزایش میدم. 851 00:42:56,053 --> 00:42:57,733 ‫رقم 9 ئـه. 852 00:42:57,775 --> 00:42:59,937 ‫شرطم رو بالاتر می‌برم. 853 00:43:01,138 --> 00:43:03,459 ‫کل دو رقمی‌ها رو بده من. 854 00:43:03,501 --> 00:43:05,501 ‫من هم شرطم رو بالاتر می‌برم. 855 00:43:05,543 --> 00:43:08,063 ‫داری اشتباه می‌کنی که مقابل من شرط می‌بندی. 856 00:43:08,105 --> 00:43:10,305 ‫آینده‌ات توی دستای خودتـه. 857 00:43:10,347 --> 00:43:12,349 ‫آره لعنتی قطعاً! 858 00:43:14,552 --> 00:43:15,791 ‫خرید مجدد. 859 00:43:15,833 --> 00:43:17,072 ‫به این زودی؟ 860 00:43:17,114 --> 00:43:19,637 ‫نگران نباش. ‫یه روش مخصوص دارم. 861 00:43:23,681 --> 00:43:25,683 ‫کیف پول «ونمو» قبول می‌کنید؟ 862 00:43:27,044 --> 00:43:29,046 ‫بفرما! 863 00:43:31,368 --> 00:43:33,370 ‫خیلی‌خب، روی چندتا ‫ستون اعداد شرط‌بندی کنیم. 864 00:43:40,698 --> 00:43:43,058 ‫- هفت. ‫- وای! 865 00:43:43,100 --> 00:43:46,101 ‫شرط رو مامانی می‌بره! 866 00:43:46,143 --> 00:43:47,262 ‫کیر توش! 867 00:43:47,304 --> 00:43:48,864 ‫تحریکم کردی! 868 00:43:48,906 --> 00:43:50,586 ‫خب، گاهی باید مامانی این کار رو بکنه... 869 00:43:50,628 --> 00:43:52,267 ‫تا شرط رو برنده بشه. 870 00:43:53,871 --> 00:43:56,111 ‫انگار موفق شدیم. 871 00:43:56,153 --> 00:43:58,676 ‫کار امشبمون خیلی موفقیت‌آمیز بود. 872 00:44:00,718 --> 00:44:03,358 ‫تا تو داری کارت رو انجام میدی، ‫میرم یه سری به میزها بزنم. 873 00:44:03,400 --> 00:44:05,080 ‫- باکارا؟ ‫- می‌دونم همیشه شانس بردش با کازینوئـه، 874 00:44:05,122 --> 00:44:06,602 ‫ولی از زمانِ... 875 00:44:06,644 --> 00:44:08,726 ‫فیلم «کازینو رویال» عاشقش بودم. 876 00:44:15,092 --> 00:44:17,733 ‫مارتینی گری‌گوس می‎‌خوام. هم زده باشه. 877 00:44:17,775 --> 00:44:20,496 ‫یا با یخ. واقعاً به تخمم نیست. 878 00:44:20,538 --> 00:44:23,378 ‫آره، «شمین د فر». 879 00:44:23,420 --> 00:44:26,542 ‫یا همون که شما نوکیسه‌ها ‫بهش می‌گید باکارا. 880 00:44:26,584 --> 00:44:28,946 ‫من معمولاً با دومینو بازی می‌کنم، ‫ولی همین هم کافیـه. 881 00:44:31,308 --> 00:44:33,228 ‫آها! 882 00:44:33,270 --> 00:44:34,950 ‫بانکو! ‫[رو کردن دستِ بانکدار] 883 00:44:34,992 --> 00:44:37,032 ‫ونسا. ‫[شخصیت واقعی] 884 00:44:37,074 --> 00:44:39,076 ‫- چی دستگیرمون شد؟ ‫- همه چی. 885 00:44:45,002 --> 00:44:46,722 ‫خب، اکثر این افراد، 886 00:44:46,764 --> 00:44:49,485 ‫این طرز تفکر که به جای کارت، ‫ژتون‌های بیشتر داشته باشن، 887 00:44:49,527 --> 00:44:52,287 ‫بلافاصله باعث میشه حسِ ‫بی‌ارزشی بهشون دست بده. 888 00:44:52,329 --> 00:44:53,849 ‫برام توضیح بده. 889 00:44:53,891 --> 00:44:56,091 ‫خیلی‌خب. 890 00:44:56,133 --> 00:44:59,454 ‫این یارو ویکتور، ‫داره اونجا رولت بازی می‌کنه. 891 00:44:59,496 --> 00:45:01,699 ‫تهاجمی، ولی هوشمندانه. 892 00:45:02,820 --> 00:45:04,580 ‫از طرف دیگه، 893 00:45:04,622 --> 00:45:06,782 ‫تاک لال برای سومین بار رفته خرید مجدد. 894 00:45:06,824 --> 00:45:09,705 ‫گویا خیال می‌کنه یه روش ‫مخصوص توی بازی بلک‌جک داره. 895 00:45:09,747 --> 00:45:11,749 ‫نمی‌دونم. 896 00:45:12,149 --> 00:45:14,151 ‫این داداشمون بن کیم که اینجاست... 897 00:45:15,112 --> 00:45:16,952 ‫طوری داره همون ‫پنج‌هزارتا ژتون اولیه رو... 898 00:45:16,994 --> 00:45:19,074 ‫فشار میده که کم موندن به الماس تبدیل بشن. 899 00:45:19,116 --> 00:45:21,318 ‫ولی اونی که بترسه امشب برنده نمیشه. 900 00:45:22,640 --> 00:45:24,119 ‫تیلور میسون، 901 00:45:24,161 --> 00:45:27,122 ‫تابلوئـه یه پوکرباز با سطح تفکر بالاست، 902 00:45:27,164 --> 00:45:30,365 ‫داره پدر همه رو توی ‫تگزاس هولدم در میاره. 903 00:45:30,407 --> 00:45:32,848 ‫و اونی که اونجاست، ‫همونی که بهش میگن دالر بیل، 904 00:45:32,890 --> 00:45:35,573 ‫اون یه پوچ‌گرای تمام‌عیاره سر میز کرابز. 905 00:45:36,974 --> 00:45:39,416 ‫ادامه بده. عمیق بررسی کن. 906 00:45:42,379 --> 00:45:46,542 ‫بهم بگو چطور رفتارشون ‫در اینجا به محل کار منتقل میشه. 907 00:45:46,584 --> 00:45:49,184 ‫پس، رولوف، 908 00:45:49,226 --> 00:45:50,786 ‫اصلاً اجازه نمیده کوسه‌ای ‫شرکتش رو تصاحب کنه، 909 00:45:50,828 --> 00:45:53,308 ‫یه نهنگ قاتل پیدا کرده که ازش محافظت کنه، 910 00:45:53,350 --> 00:45:54,590 ‫ولی جواب نمیده. 911 00:45:54,632 --> 00:45:56,111 ‫یا اونقدر خوب داشته جواب می‌داده... 912 00:45:56,153 --> 00:45:57,673 ‫که پرینس مجبور شده از یه راه دیگه... 913 00:45:57,715 --> 00:45:59,194 ‫ضربه‌ی مرگبار رو بزنه. 914 00:45:59,236 --> 00:46:00,916 ‫چیکار کرده؟ 915 00:46:00,958 --> 00:46:03,358 ‫شکایت کرده تا جلوی خرید ‫انزی‌نوو توسط رولوف رو بگیره. 916 00:46:03,400 --> 00:46:06,081 ‫از ایالت کالیفرنیا دادخواست داده. ‫پرونده به «دادگاه استیناف حوزه نهم» می‌رسه. 917 00:46:06,123 --> 00:46:07,723 ‫که سال‌ها طول می‌کشه تا حل و فصل بشه. 918 00:46:07,765 --> 00:46:09,124 ‫دعوای این دو تا میشه مثل... 919 00:46:09,166 --> 00:46:11,126 ‫«لازاروس اول» و «لازاروس دوم» ‫توی فیلم «استار ترک». 920 00:46:11,168 --> 00:46:12,608 ‫تا ابد با هم می‌جنگن. 921 00:46:12,650 --> 00:46:14,890 ‫از این وضعیت خوشم نمیاد. 922 00:46:14,932 --> 00:46:17,532 ‫هیچ کدومشون نباید تمام وقتشون رو... 923 00:46:17,574 --> 00:46:20,375 ‫صرف بردن به هر قیمتی بکنن. 924 00:46:20,417 --> 00:46:22,738 ‫اگه این پروژه همونقدری که ‫نشون میده برای دنیا خوبـه، 925 00:46:22,780 --> 00:46:25,020 ‫فقط باید روی تولید انبوهش تمرکز کنن. 926 00:46:25,062 --> 00:46:26,702 ‫بعدش نگران پول باشن، 927 00:46:26,744 --> 00:46:29,544 ‫که اتفاقاً بعدش کلی پول به جیب می‌زنن. 928 00:46:29,586 --> 00:46:31,066 ‫یعنی، بهش فکر کن. 929 00:46:31,108 --> 00:46:32,908 ‫اولین چیزی که «لوئی پاستور» می‌خواست... 930 00:46:32,950 --> 00:46:34,309 ‫این بود که به صلاح بشریت کار کنه، 931 00:46:34,351 --> 00:46:36,071 ‫نه که از اکتشافات علمی به پول برسه... 932 00:46:36,113 --> 00:46:38,754 ‫مثل این دو تا راهزن. 933 00:46:38,796 --> 00:46:42,359 ‫کنترل همچین چیزی نباید دست یه نفر باشه. 934 00:46:43,360 --> 00:46:44,840 ‫باید یه راهی باشه که... 935 00:46:44,882 --> 00:46:46,884 ‫بشه هر دوشون رو از معادله حذف کرد. 936 00:46:47,725 --> 00:46:49,887 ‫مگه اینکه کل ماجرا یه تله باشه. 937 00:46:51,689 --> 00:46:54,489 ‫وندی میاد سراغ تو، ‫تو میری پیش پسره، 938 00:46:54,531 --> 00:46:56,451 ‫اون زهر رو به خوردت میده، 939 00:46:56,493 --> 00:46:57,773 ‫خیال می‌کنی فقط شرابـه. 940 00:46:57,815 --> 00:46:59,735 ‫رابطه‌ی وندی و من... 941 00:46:59,777 --> 00:47:03,058 ‫هنوز به این وخامت نرسیده. 942 00:47:03,100 --> 00:47:06,061 ‫و اگه اینطور هم باشه، ‫همین الان جام زهر رو بهم بده. 943 00:47:06,103 --> 00:47:07,382 ‫بگو تمومش کن بره. 944 00:47:07,424 --> 00:47:08,624 ‫یا که فقط مراقب باشی. 945 00:47:08,666 --> 00:47:09,985 ‫چرا خودش به تنهایی حرکتی نزده... 946 00:47:10,027 --> 00:47:11,226 ‫که جلوش رو بگیره؟ 947 00:47:11,268 --> 00:47:12,668 ‫حرکتش این بود که سراغ من اومد. 948 00:47:12,710 --> 00:47:14,549 ‫دیگه‌ چه کاری اون داخل ازش برمی‌اومده؟ 949 00:47:14,591 --> 00:47:16,792 ‫خب، فقط خوب تفسیر و تحلیلش کن. 950 00:47:16,834 --> 00:47:18,994 ‫هر چیزی که جلوت گذاشتن رو سر نکش. 951 00:47:19,036 --> 00:47:21,236 ‫در وهله‌ی بعد مهم نیست که چی داخلشـه. 952 00:47:21,278 --> 00:47:22,878 ‫خیلی‌خب، باشه. 953 00:47:22,920 --> 00:47:24,880 ‫بدون اینکه نقطه ضعفی ‫نشون بدیم دست به‌کار می‌شیم، 954 00:47:24,922 --> 00:47:26,121 ‫مثل همیشه. 955 00:47:26,163 --> 00:47:28,443 ‫ولی باید دست به‌کار بشیم. 956 00:47:28,485 --> 00:47:30,487 ‫چطور انجامش بدیم؟ 957 00:47:31,408 --> 00:47:33,410 ‫تنها کلمه‌ای که به ذهنم می‌رسه: 958 00:47:34,651 --> 00:47:37,653 ‫«اسپیلبرگی». ‫[اشاره به پایان‌بندی فیلم‌های ‫استیون اسپیلبرگ که غیرمنتظره‌ هستن.] 959 00:47:38,800 --> 00:47:40,999 ‫کلمه‌ی واقعی بود یا من در آوردی؟ 960 00:47:40,657 --> 00:47:42,659 ‫باید باشه. 961 00:47:47,064 --> 00:47:49,224 ‫مارک رولوف الان یه ‫پیامک توهین‌آمیز برام فرستاد. 962 00:47:49,266 --> 00:47:50,585 ‫چون ماجرا تموم شد. 963 00:47:50,627 --> 00:47:51,867 ‫جلوش رو گرفتید و شکستش دادید؟ 964 00:47:51,909 --> 00:47:53,108 ‫نه. 965 00:47:53,150 --> 00:47:55,110 ‫ولی همین شکلی تموم شد. 966 00:47:55,152 --> 00:47:57,554 ‫وزارت دفاع به ماجرا ورود کرد. 967 00:47:59,476 --> 00:48:01,636 ‫کل پروژه توسط دولت فدرال... 968 00:48:01,678 --> 00:48:03,680 ‫محرمانه اعلام شد. 969 00:48:05,002 --> 00:48:06,641 ‫امتیاز انحصاری اختراعت، ‫تمام وسایل داخل این دفتر، 970 00:48:06,683 --> 00:48:08,323 ‫و همه‌ی موارد مربوط به این کار... 971 00:48:08,365 --> 00:48:10,125 ‫از حالا تحت کنترل دولت فدرال هستن. 972 00:48:10,167 --> 00:48:12,647 ‫شما حقوق مربوطه رو دارید، ‫و یه روندی براش هست... 973 00:48:12,689 --> 00:48:15,532 ‫که حالا توسط وزارت دفاع ‫نظارت و سرپرستی میشه. 974 00:48:17,094 --> 00:48:18,934 ‫توپ رو انداختید توی زمین دولت؟ 975 00:48:18,976 --> 00:48:21,136 ‫ممکنه خودش بهشون خبر داده باشه؟ 976 00:48:21,178 --> 00:48:22,657 ‫حاضر شده پروژه رو از بین ببره ‫جای اینکه بیفته دستِ تو؟ 977 00:48:22,699 --> 00:48:25,060 ‫فکر نکنم. ‫الان دیگه مهم نیست. 978 00:48:25,102 --> 00:48:26,902 ‫دولت این پروژه رو... 979 00:48:26,944 --> 00:48:29,544 ‫طوری قایم می‌کنه که انگار «تابوت عهد»ـه. 980 00:48:29,586 --> 00:48:31,106 ‫چرا نباید وارد بازار بکننش؟ 981 00:48:31,148 --> 00:48:32,788 ‫خب، اولاً که اونا بی‌عرضه‌ان. 982 00:48:32,830 --> 00:48:34,589 ‫بعدش به منافع خاص فکر کن. 983 00:48:34,631 --> 00:48:35,991 ‫اتحادیه‌ها. زد و خوردها. 984 00:48:36,033 --> 00:48:38,353 ‫آره. اونا از موانع ناشناخته‌ی سلامتی یا... 985 00:48:38,395 --> 00:48:40,035 ‫ساختاری بالقوه استفاده می‌کنن... 986 00:48:40,077 --> 00:48:41,717 ‫تا دولت رو مجبور کنن ‫به آزمایش کردنش ادامه بده. 987 00:48:41,759 --> 00:48:43,518 ‫آره، پس نه. ‫وارد بازار نمیشه. 988 00:48:43,560 --> 00:48:44,760 ‫الان نه. 989 00:48:44,802 --> 00:48:46,804 ‫پس نفعش به هیچکس نمی‌رسه. 990 00:48:47,845 --> 00:48:49,324 ‫انگار همه به معنای واقعی گفتن: 991 00:48:49,366 --> 00:48:51,366 ‫«به جهنم، بچه‌ی بیچاره رو بکشید.» 992 00:48:51,408 --> 00:48:53,849 ‫نکته‌ی مثبتش اینـه که ‫وقتی رئیس جمهور بشم... 993 00:48:53,891 --> 00:48:57,092 ‫از محرمانگی درش میارم و ‫وارد بازارش می‌کنم، 994 00:48:57,134 --> 00:49:00,215 ‫شروع خیلی خیلی خوبی ‫رو برامون رقم می‌زنه. 995 00:49:00,257 --> 00:49:03,178 ‫بهتر از این هم میشه: ‫صبر کنی تا... 996 00:49:03,220 --> 00:49:05,220 ‫واسه دور دوم نامزدیت رو اعلام کنی. 997 00:49:05,262 --> 00:49:07,983 ‫ریاست جمهوری هشت ساله برای ‫رئیس‌جمهور پرینس تضمین میشه. 998 00:49:08,025 --> 00:49:09,825 ‫اووه، خیلی خوشم اومد. 999 00:49:09,867 --> 00:49:12,990 ‫نگهش داریم، بعدش علنیش کنیم. 1000 00:49:16,794 --> 00:49:19,556 ‫شاید رولوف با این کارش بهم لطف کرده. 1001 00:49:26,500 --> 00:49:30,500 ‫« مرکز نوآوری الکساندریا » 1002 00:49:41,138 --> 00:49:44,099 ‫بذار بدهی‌هات رو بررسی کنم و راهی برای ‫خروج از این مخمصه برات پیدا کنم. 1003 00:49:44,141 --> 00:49:46,101 ‫گمونم... 1004 00:49:46,143 --> 00:49:48,906 ‫نه. به قدر کافی زحمت کشیدی. 1005 00:49:50,107 --> 00:49:52,347 ‫بیش از حد. 1006 00:49:52,389 --> 00:49:55,110 ‫از اون در که بری بیرون ‫دوستی‌مون تموم میشه. 1007 00:49:55,152 --> 00:49:58,553 ‫قبل رفتنم، فقط می‌خوام بدونی که نیّتِ من... 1008 00:49:58,595 --> 00:50:00,515 ‫اشتباه گفتم. 1009 00:50:00,557 --> 00:50:02,559 ‫دوستی‌‌مون همین الان تموم میشه. 1010 00:50:23,060 --> 00:50:25,340 ‫اومدیم شرایط رو برای ‫ارزیابی عملکرد تعیین کنیم. 1011 00:50:25,382 --> 00:50:28,063 ‫صبر کنیم تا فیلیپ بیاد و شروع کنیم؟ 1012 00:50:28,105 --> 00:50:29,544 ‫نمیاد. 1013 00:50:29,586 --> 00:50:31,026 ‫خب، 1014 00:50:31,068 --> 00:50:34,789 ‫یه روحیه‌ی هماهنگی جدید ‫توی سالن به وجود اومده. 1015 00:50:34,831 --> 00:50:36,191 ‫فکر می‌کنیم بشه کوتاه اومد... 1016 00:50:36,233 --> 00:50:37,913 ‫که از نظرتون مفید باشه. 1017 00:50:37,955 --> 00:50:39,594 ‫فعلاً اهمیتی نداره. ‫چیزی که می‌خواستیم رو داریم. 1018 00:50:39,636 --> 00:50:41,116 ‫چطور؟ 1019 00:50:41,158 --> 00:50:43,999 ‫هیچ‌کدومتون لب وا نکردید ‫ولی همه چی رو بهمون گفتید. 1020 00:50:44,041 --> 00:50:46,842 ‫از تحقیقات اولیه‌ی «ونسا سلب» استفاده کردم... 1021 00:50:46,884 --> 00:50:48,964 ‫و اون را به زبونی تبدیل کردم که... 1022 00:50:49,006 --> 00:50:52,487 ‫عملیات معمولی و سوددهی شرکت ‫و موارد دیگه رو نشان میده. 1023 00:50:52,529 --> 00:50:55,050 ‫با استفاده از نظریه چشم‌انداز، 1024 00:50:55,092 --> 00:50:57,052 ‫بر اساس تحقیقاتِ کانمن و تورسکی، 1025 00:50:57,094 --> 00:50:59,614 ‫دانشمندانِ برنده‌ی جایزه نوبل، ‫تشخیص زیان‌گریزی... 1026 00:50:59,656 --> 00:51:02,940 ‫که مستقیماً به اشتباه ‫هزینه کاهش یافته تعبیر میشه... 1027 00:51:05,142 --> 00:51:07,822 ‫همراه با چندین آسیب‌شناسی‌های ‫مرتبط دیگه‌ای که... 1028 00:51:07,864 --> 00:51:09,866 ‫دیشب مشخص شد... 1029 00:51:11,628 --> 00:51:13,308 ‫دیگه نیازی به مشارکتِ... 1030 00:51:13,350 --> 00:51:14,669 ‫کارمندان نیست. 1031 00:51:14,711 --> 00:51:16,511 ‫لعنتی. 1032 00:51:16,553 --> 00:51:20,475 ‫دورهمی کازینو تمرین روحیه‌ی تیمی نبود. 1033 00:51:20,517 --> 00:51:23,000 ‫اتاق آزمایش بود. 1034 00:51:24,321 --> 00:51:26,241 ‫آره، دیگه چیزایی می‌خوایم رو می‌دونیم. 1035 00:51:26,283 --> 00:51:28,083 ‫واسه سنجش ارزیابی ریسک توسط کارکنان، 1036 00:51:28,125 --> 00:51:29,684 ‫رویکرد استراتژیک، ‫خروجی مورد نظر، 1037 00:51:29,726 --> 00:51:30,926 ‫عملکرد کلی. 1038 00:51:30,968 --> 00:51:32,167 ‫ممنون که وقت گذاشتید. 1039 00:51:32,209 --> 00:51:33,848 ‫تخم سگ. 1040 00:51:33,890 --> 00:51:36,011 ‫بعدی چیه؟ «آزمایش میلگرام»؟ 1041 00:51:36,053 --> 00:51:39,616 ‫می‌خواید ببینید برای شوک برقی دادن ‫به همدیگه باهاتون همکاری می‌کنیم؟ 1042 00:51:42,299 --> 00:51:45,300 ‫راستی جایزه‌ی بزرگ رو کی برد؟ 1043 00:51:45,342 --> 00:51:46,982 ‫نصیب پیچ شد. 1044 00:51:47,024 --> 00:51:48,423 ‫گندش بزنن. 1045 00:51:48,465 --> 00:51:50,505 ‫- عجب، عجب، عجب. ‫- اصلاً گلف بازی کردن بلده؟ 1046 00:51:50,547 --> 00:51:52,707 ‫شنیدم قراره جایزه‌اش رو ‫به قیمت 300هزار دلار... 1047 00:51:52,749 --> 00:51:54,751 ‫به کارمند یه شرکت دیگه بفروشـه. 1048 00:51:58,475 --> 00:52:00,075 ‫حیف که خیلی ناراحتن. 1049 00:52:00,117 --> 00:52:02,357 ‫ویکتور و رایان جزو کسایی بودن ‫که بهترین رویکرد رو داشتن. 1050 00:52:02,399 --> 00:52:04,401 ‫برعکس اکثر اون بازنده‌های بدبخت. 1051 00:52:05,282 --> 00:52:07,122 ‫مِن جمله خودت، وگز. 1052 00:52:07,164 --> 00:52:09,164 ‫تو در جریان نقشه‌مون بودی، ‫ولی با این حال... 1053 00:52:09,206 --> 00:52:11,366 ‫4900 دلار توی باکارا باختی. 1054 00:52:11,408 --> 00:52:12,887 ‫من؟ 1055 00:52:12,929 --> 00:52:15,172 ‫ولی فکر کردم من ‫جزوشون نیستم و استثناء هستم. 1056 00:52:16,213 --> 00:52:17,812 ‫نه. 1057 00:52:17,854 --> 00:52:19,614 ‫هیچکس استثناء نیست. 1058 00:52:19,656 --> 00:52:21,696 ‫لعنت بهش. 1059 00:52:21,738 --> 00:52:24,019 ‫اسکوتر، قطعاً به دورهمی مینی‌گلف... 1060 00:52:24,061 --> 00:52:26,063 ‫هفته‌ی آینده دعوت نمیشی. 1061 00:52:26,583 --> 00:52:28,585 ‫هیچ‌کدومتون دعوت نمی‌شید. 1062 00:52:32,309 --> 00:52:34,629 ‫هر کاری کردم به در بسته خورد. 1063 00:52:34,671 --> 00:52:36,511 ‫سعی کردم یه ارزیابی عملکرد پیاده کنم، 1064 00:52:36,553 --> 00:52:39,234 ‫ولی تبدیل شد به مطالعات روان‌شناسی. 1065 00:52:39,276 --> 00:52:41,196 ‫سعی کردم به شرکت کمک کنم ‫ولی تهش هیچی نشد. 1066 00:52:41,238 --> 00:52:44,401 ‫سعی کردم به استادِ سابقم کمک کنم ‫و همه چیزش رو از دست داد. 1067 00:52:45,882 --> 00:52:47,842 ‫به تغییر دنیا امیدوار بودم ‫به جایی نرسید. 1068 00:52:47,884 --> 00:52:49,884 ‫نسبت به قدرتی که فرضاً داری... 1069 00:52:49,926 --> 00:52:52,169 ‫اعتبار بیش از حدی به خودت میدی. 1070 00:52:57,374 --> 00:52:59,376 ‫نه، حق با توئـه. 1071 00:52:59,896 --> 00:53:01,898 ‫باید مقداری از اون اعتبار رو به تو بدم. 1072 00:53:03,700 --> 00:53:05,660 ‫چون وقتی اومدم سراغ تو و شوهر سابقت، 1073 00:53:05,702 --> 00:53:08,065 ‫اوضاع از همونجا رو به وخامت رفت. 1074 00:53:10,387 --> 00:53:13,228 ‫به جای تحسین و سرزنش، 1075 00:53:13,270 --> 00:53:17,194 ‫چرا درمورد عوض کردن شرایط حرف نزنیم. 1076 00:53:19,276 --> 00:53:20,595 ‫چون دیدمت توی دفترش بودی، 1077 00:53:20,637 --> 00:53:22,197 ‫و می‌دونم چه حسی داری. 1078 00:53:22,239 --> 00:53:24,439 ‫هر نقشه‌ای که توی سرت داری، ‫منو واردش نکن. 1079 00:53:24,481 --> 00:53:26,361 ‫هر فکری که توی سر تو و... 1080 00:53:26,403 --> 00:53:28,405 ‫تیلور و هر کس دیگه‌ای که نمی‌دونم هست... 1081 00:53:31,688 --> 00:53:33,408 ‫من نمی‌تونم. 1082 00:53:33,450 --> 00:53:35,570 ‫نیستم. حتی دلم هم نمی‌خواد. 1083 00:53:35,612 --> 00:53:38,253 ‫باید بتونم همه چی رو انکار کنم که می‌تونم. 1084 00:53:38,295 --> 00:53:40,575 ‫از این لحظه، چیزی ندارم که به کسی بگم، 1085 00:53:40,617 --> 00:53:42,337 ‫چیزی هم نیست که به کسی بگم. 1086 00:53:42,379 --> 00:53:44,381 ‫قصد دارم همین روال رو حفظ کنم. 1087 00:53:46,463 --> 00:53:48,465 ‫پس همین کار رو بکن. 1088 00:54:04,921 --> 00:54:06,963 ‫یه دوست قدیمی توی وزارت دفاع داری، نه؟ 1089 00:54:08,285 --> 00:54:09,924 ‫اخیراً باهاش حرف زدی؟ 1090 00:54:09,966 --> 00:54:14,849 ‫مثلاً ازش بخوای یه چیزی رو ‫وارد طبقه‌بندی محرمانه کنه... 1091 00:54:14,891 --> 00:54:17,132 ‫که واقعاً می‌تونه به کشور کمک کنه، 1092 00:54:17,174 --> 00:54:19,216 ‫فقط برای ضربه زدن به یه رقیب؟ 1093 00:54:21,498 --> 00:54:24,861 ‫اگه کاری که کردم به اون شخص ‫صدمه زده، همینـه که هست. 1094 00:54:26,143 --> 00:54:28,263 ‫حدس می‌زنم قصد داره ‫از محرمانگی درش بیاره، 1095 00:54:28,305 --> 00:54:30,585 ‫اگه پاش به دفتر ریاست جمهوری برسه. 1096 00:54:30,627 --> 00:54:34,191 ‫ولی فعلاً می‌تونم خطر رو دور نگه دارم. 1097 00:54:35,472 --> 00:54:37,474 ‫اینطوری جواب میده. 1098 00:54:38,915 --> 00:54:40,917 ‫درسته. 1099 00:54:42,199 --> 00:54:43,918 ‫وقتی منو فرستادی سراغ اون یارو... 1100 00:54:43,960 --> 00:54:46,521 ‫فیلیپ چرین، هزار جور ‫اتفاق ممکن بود بیفته. 1101 00:54:46,563 --> 00:54:49,286 ‫ولی خودت می‌دونستی. 1102 00:54:52,169 --> 00:54:54,411 ‫آره. گمونم می‌دونستم. 1103 00:55:01,818 --> 00:55:03,818 ‫خب، بعضی اتفاقات خوب از آب در میان. 1104 00:55:03,860 --> 00:55:05,460 ‫آره همینطوره. تا دلت بخواد. 1105 00:55:08,825 --> 00:55:10,625 ‫تبریک میگم. 1106 00:55:13,230 --> 00:55:15,272 ‫- بهت افتخار می‌کنم. ‫- ممنون. 1107 00:55:16,353 --> 00:55:18,355 ‫آفرین. باریکلا. 1108 00:55:18,356 --> 00:55:28,356 ‫کاری از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 1109 00:55:28,357 --> 00:55:29,357 ‫T.me/IR_Billions :کانال سریال ‫T.me/H1tmaN ‫instagram.com/h1tman007