1 00:00:05,165 --> 00:00:06,965 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:07,007 --> 00:00:08,166 ‫آقای آندلوف، 3 00:00:08,208 --> 00:00:09,887 ‫اولین اقدامم به‌عنوان دادستان کل... 4 00:00:09,929 --> 00:00:13,090 ‫این بود که دارایی‌های شما رو ‫توی ایالات متحده مسدود کنم. 5 00:00:13,132 --> 00:00:16,133 ‫دومین اقدامم اینـه که از شما دعوت کنم ‫سواحل آفتابی ما رو ترک کنید. 6 00:00:16,175 --> 00:00:20,017 ‫البته من حس کردم اکسلراد پشتِ... 7 00:00:20,059 --> 00:00:21,459 ‫این قضیه باشه. 8 00:00:21,501 --> 00:00:23,501 ‫بدین‌وسیله «چارلز رودز جونیور»... 9 00:00:23,543 --> 00:00:25,422 ‫از مقام دادستانی کل ‫ایالت نیویورک عزل میشه. 10 00:00:25,464 --> 00:00:28,666 ‫هر جا که بره، تحت نظر داریمش. 11 00:00:28,708 --> 00:00:30,547 ‫سختـه بخوای به ریاست جمهوری برسی... 12 00:00:30,589 --> 00:00:31,949 ‫وقتی همیشه حواست به دور و اطرافتـه. 13 00:00:31,991 --> 00:00:33,270 ‫این شد شروع یه نقشه. 14 00:00:33,312 --> 00:00:34,992 ‫پنهان‌کاری و فریب. 15 00:00:35,034 --> 00:00:36,393 ‫داره حس مه‌گرفتگی بهم دست میده. 16 00:00:36,435 --> 00:00:37,955 ‫یا خدا، حال می‌کنی بقیه رو ‫زیر و رو کنی. 17 00:00:37,997 --> 00:00:39,156 ‫حال می‌کنم؟ نمی‌دونم. 18 00:00:39,198 --> 00:00:40,277 ‫خودش پیش میاد! 19 00:00:40,319 --> 00:00:41,838 ‫خیلی خوشحالم که وفاداری... 20 00:00:41,880 --> 00:00:43,760 ‫تا وقتی که کمکت کنم توی ‫انتخابات کنگره رأی بیاری. 21 00:00:43,802 --> 00:00:45,842 ‫اونقدر مال‌اندوزی کردی، 22 00:00:45,884 --> 00:00:47,764 ‫که خیال می‌کنی قوانین شاملت نمیشن؟ 23 00:00:47,806 --> 00:00:51,528 ‫اصلاً کی تو رو کرد ‫حافظ این قوانین الهی؟ 24 00:00:51,570 --> 00:00:53,572 ‫چقدر خود بزرگ‌بینی! 25 00:00:54,000 --> 00:01:04,000 ‫ترجمه از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 26 00:01:04,001 --> 00:01:11,001 ‫تحلیل و سیگنال رایگان فارکس و ارز دیجیتال ‫توسط تیم قدرتمند شرکت «آلفا گروپ کپیتال»‏ ‫t.me/AlphaGroupsCapital 27 00:01:11,002 --> 00:01:18,002 ‫Billions - S07E06 ‫1402/06/26 ‫« مردی با تی‌شرت زیتونی » 28 00:01:18,018 --> 00:01:22,370 ‫« جزایر وستمن - ایسلند » 29 00:01:33,371 --> 00:01:35,651 ‫اوه، همیشه می‌خواستم... 30 00:01:35,693 --> 00:01:37,933 ‫جزایر وستمن رو توی شب ببینم. 31 00:01:37,975 --> 00:01:41,256 ‫بهترین راه برای ردیابی نشدنِ ‫دادستان فدرالی که تازه منصوب شده. 32 00:01:41,298 --> 00:01:44,019 ‫و بهترین راه برای یه فراری ‫بین‌المللی که استرداد نشه. 33 00:01:44,061 --> 00:01:45,260 ‫هر کسی یه سودی می‌بره. 34 00:01:45,302 --> 00:01:47,462 ‫بگو ببینم چی می‌خوای. 35 00:01:47,504 --> 00:01:49,304 ‫بهم گفتن باید ببینمت. 36 00:01:49,346 --> 00:01:51,546 ‫وقتی وندی چیزی می‌خواد، ‫خوب آدم رو متقاعد می‌کنه. 37 00:01:51,588 --> 00:01:53,590 ‫واسه همین باهاش تماس گرفتم. 38 00:01:54,631 --> 00:01:57,272 ‫یه راه ورود امن به آمریکا می‌خوام. 39 00:01:57,314 --> 00:02:00,157 ‫- برای خودت؟ ‫- نه، برای خودم نه. 40 00:02:03,320 --> 00:02:04,759 ‫باید یه اسم بهم بدی، رابرت. 41 00:02:04,801 --> 00:02:07,602 ‫آره چارلز، دارم سعی می‌کنم ‫اسمش رو به زبون بیارم. 42 00:02:07,644 --> 00:02:09,243 ‫چون از شنیدن اسمش بدم میاد؟ 43 00:02:09,285 --> 00:02:11,367 ‫خب، قرار نیست خوشت هم بیاد. 44 00:02:15,000 --> 00:02:17,750 ‫« 72 ساعت قبل » ‫« جایی در اروپا » 45 00:02:17,751 --> 00:02:20,751 ‫دوستان عزیز، از طرف مردم اوکراین... 46 00:02:20,752 --> 00:02:24,752 ‫می‌خوام ازتون بابت حمایتی که این مدت ‫از نیروهای دفاعی ما کردید تشکر کنم. 47 00:02:24,753 --> 00:02:29,753 ‫این تسلیحاتی که به ما دادید... ‫پهپادهای تهاجمی، توپخانه موشکی... 48 00:02:29,754 --> 00:02:33,754 ‫به آزادی سرزمین‌مون از دست ‫روسیه‌ی متخاصم سرعت می‌بخشن. 49 00:02:33,755 --> 00:02:38,755 ‫از همه‌تون سپاسگزارم. از مشارکت‌تون ‫در دفاع مشترکمون از آزادی. 50 00:02:40,000 --> 00:02:42,000 ‫ممنون آقای رئیس جمهور. 51 00:03:41,455 --> 00:03:44,618 ‫«واسیلی میالینکوف»، چاقو خورد. 52 00:03:45,619 --> 00:03:47,901 ‫«ولادیسلاو آواحو»، تیر خورد. 53 00:03:48,942 --> 00:03:51,705 ‫«سرگی پروتوسنیا»، رفت بالای دار. 54 00:03:53,307 --> 00:03:56,588 ‫«آلکساندر تولیاکوف» هم رفت بالای دار. 55 00:03:56,630 --> 00:03:59,751 ‫و این لیست همینطور ادامه داره. 56 00:03:59,793 --> 00:04:04,317 ‫همه‌ی دوستان و همکارانم مُردن. 57 00:04:06,279 --> 00:04:07,839 ‫تسلیت میگم. 58 00:04:07,881 --> 00:04:10,642 ‫در این زمان گروهک‌سالار بودن سختـه. ‫[اُلیگارشی یا گروهک‌سالاری] 59 00:04:10,684 --> 00:04:13,404 ‫با این حال وقتی زنگ زدی و درخواست کردی، 60 00:04:13,446 --> 00:04:15,887 ‫با وجود اینکه توافق کرده بودیم... 61 00:04:15,929 --> 00:04:19,130 ‫پات رو توی قلمرو من نذاری، 62 00:04:19,172 --> 00:04:21,732 ‫ولی کمکت کردم. 63 00:04:21,774 --> 00:04:23,694 ‫به من کمک کردی؟ 64 00:04:23,736 --> 00:04:25,696 ‫نه، جفت‌مون باهم کار کردیم... 65 00:04:25,738 --> 00:04:28,779 ‫تا به مردی که تی‌شرت ‫زیتونی می‌پوشه کمک کنیم. 66 00:04:28,821 --> 00:04:31,942 ‫چون هم خودش و هم ‫کشورش بهش نیاز داشتن. 67 00:04:31,984 --> 00:04:33,544 ‫کشور خودت هم همینطور. 68 00:04:33,586 --> 00:04:36,667 ‫نظر کرملین که این نیست. 69 00:04:36,709 --> 00:04:38,549 ‫نظر خودت که همینـه. 70 00:04:38,591 --> 00:04:41,512 ‫می‌دونی که اصلاً خوب نیست ‫شهروندِ یه کشور منزوی و... 71 00:04:41,554 --> 00:04:44,434 ‫بی‌حاصل باشی، حتی اگه ‫شهروند ثروتمندش باشی. 72 00:04:44,476 --> 00:04:47,477 ‫خب، مثل حسی که به من دست داد... 73 00:04:47,519 --> 00:04:50,080 ‫وقتی از ایالات متحده بیرونم کردی. 74 00:04:50,122 --> 00:04:52,763 ‫اون گذشته‌ی نه چندان دور... 75 00:04:52,805 --> 00:04:55,926 ‫حالا اینجا توی اروپا آزادی داری. ‫جفتمون داریم. 76 00:04:55,968 --> 00:04:59,369 ‫که توی خیابون‌ها راه بریم. ‫پول به جیب بزنیم. 77 00:04:59,411 --> 00:05:01,691 ‫به لطف تسلیحاتی که من پولش رو دادم، 78 00:05:01,733 --> 00:05:03,693 ‫و تو تأمینش کردی. 79 00:05:03,735 --> 00:05:08,178 ‫اون‌وقت خیال می‌کنی ‫این حسابمون رو صاف می‌کنه؟ 80 00:05:08,220 --> 00:05:11,100 ‫نکنه یادم رفته یه سبد میوه برات بفرستم؟ 81 00:05:11,142 --> 00:05:16,145 ‫چند تا پورنج چیزی رو عوض نمی‌کنه. 82 00:05:16,187 --> 00:05:19,188 ‫ولی حسابمون صاف نیست. 83 00:05:19,230 --> 00:05:23,593 ‫مثل شیشه‌ی جلوی ماشینـه که... 84 00:05:23,635 --> 00:05:27,396 ‫توسط شیشه‌روب‌های... 85 00:05:27,438 --> 00:05:31,800 ‫دورانِ شهردار «دینکینز» تمیز شده. 86 00:05:31,842 --> 00:05:35,484 ‫علی‌رغم تلاش‌های نمایشی و پر سر و صدات، 87 00:05:35,526 --> 00:05:40,809 ‫هنوز گِل و کثافت شیشه‌ی جلو رو گرفته. 88 00:05:40,851 --> 00:05:45,093 ‫تا وقتی وضعیتم توی ‫ایالات متحده مثل سابق نشه، 89 00:05:45,135 --> 00:05:46,695 ‫حسابمون صاف نیست. 90 00:05:46,737 --> 00:05:48,737 ‫حتی من هم اونجا حق و حقوقی ندارم. 91 00:05:48,779 --> 00:05:50,859 ‫تازه من شهروند خارجی هم نیستم. ‫ولی تو هستی. 92 00:05:50,901 --> 00:05:53,982 ‫و اونی که جلوی حکومتش ایستاده منم... 93 00:05:54,024 --> 00:05:58,106 ‫اون هم حین پاکسازی سیاسی‌ای ‫که «ژورف استالین»... 94 00:05:58,148 --> 00:06:01,830 ‫توش مثل «جون بایز» به نظر میاد. 95 00:06:01,872 --> 00:06:06,114 ‫اگه حتی وفاداریم توسط رهبران کشورم... 96 00:06:06,156 --> 00:06:08,436 ‫زیر سوال بره... 97 00:06:08,478 --> 00:06:10,758 ‫متوجهم. میری توی لیست ‫گروهک‌سالارهای مُرده. 98 00:06:10,800 --> 00:06:12,802 ‫خب حالا... 99 00:06:13,923 --> 00:06:15,323 ‫چیزی که من می‌خوام. 100 00:06:15,365 --> 00:06:19,647 ‫و تو هم دو دستی تقدیمم می‌کنی. 101 00:06:19,689 --> 00:06:23,130 ‫باید برگردم آمریکا. 102 00:06:23,172 --> 00:06:26,053 ‫واسه یه امر کاملاً شخصی. 103 00:06:26,095 --> 00:06:29,016 ‫می‌دونی که کل دارایی‌هات مسدود شدن؟ 104 00:06:29,058 --> 00:06:31,218 ‫تا قرون آخرش. 105 00:06:31,260 --> 00:06:33,541 ‫به‌علاوه، توی لیست تحریم هستی. 106 00:06:33,583 --> 00:06:35,943 ‫این امر خصوصی هر چی که هست، 107 00:06:35,985 --> 00:06:37,464 ‫پیشنهاد میدم یه جای دیگه انجامش بدی. 108 00:06:37,506 --> 00:06:38,986 ‫نه، اکس. 109 00:06:39,028 --> 00:06:43,670 ‫تو ترتیب برگشتنم رو میدی، 110 00:06:43,712 --> 00:06:45,873 ‫تا بتونم آزادانه کارم رو بکنم، 111 00:06:45,915 --> 00:06:50,877 ‫و در ازاش، یه چیزی بهت میدم. 112 00:06:50,919 --> 00:06:53,800 ‫ممکنه بلیط تئاتر بولشوی باشه، 113 00:06:53,842 --> 00:06:56,323 ‫ممکنـه این باشه که بهت اجازه بدم... 114 00:06:56,365 --> 00:06:58,325 ‫این اطراف بمونی، 115 00:06:58,367 --> 00:07:00,767 ‫و آزادانه نفس بکشی. 116 00:07:00,809 --> 00:07:03,209 ‫تهدید؟ خدایی؟ 117 00:07:03,251 --> 00:07:07,173 ‫توی گذشته‌ام چی هست که باعث شده ‫خیال کنی واکنشم به تهدید مثبتـه؟ 118 00:07:07,215 --> 00:07:09,976 ‫توی گذشته‌ی من چی هست ‫که باعث شده خیال کنی... 119 00:07:10,018 --> 00:07:12,418 ‫تهدیدم تو خالیـه؟ 120 00:07:17,425 --> 00:07:19,625 ‫گریگور آندلوف. 121 00:07:19,667 --> 00:07:21,587 ‫در حیطه‌ی اختیاراتتـه، 122 00:07:21,629 --> 00:07:23,950 ‫به‌هرحال تواناییش رو داری که حلش کنی. 123 00:07:23,992 --> 00:07:25,831 ‫که به یه مجرم تبعیدی ویزا بدم؟ 124 00:07:25,873 --> 00:07:27,393 ‫تا بتونـه... 125 00:07:27,435 --> 00:07:29,435 ‫وارد تجارت هروئین «برایتون بیچ» بشه؟ 126 00:07:29,477 --> 00:07:31,197 ‫انتخابات بعدی‌‌مون رو انگولک کنه؟ 127 00:07:31,239 --> 00:07:33,559 ‫همسرش هنوز توی نیویورکـه. 128 00:07:33,601 --> 00:07:36,322 ‫به‌علت ترک همسر ‫دادخواست طلاق داده. 129 00:07:36,364 --> 00:07:38,284 ‫خب، شاید آندلوف هم بتونه بابت ‫مسخره‌بازی دادخواست بده! 130 00:07:38,326 --> 00:07:41,727 ‫و اگه حتی نتونه توی دادگاه حاضر بشه، 131 00:07:41,769 --> 00:07:43,649 ‫غیابی حکم طلاق رو میدن و ‫میلیاردها دلار از ثروتش رو برمی‌داره. 132 00:07:43,691 --> 00:07:47,334 ‫اوه! حالا داریم به زبونِ ‫عاشقانه‌ی تو حرف می‌زنیم. 133 00:07:48,936 --> 00:07:50,616 ‫این قضیه برام مهمـه. 134 00:07:50,658 --> 00:07:52,377 ‫مهم برای تو. 135 00:07:52,419 --> 00:07:53,939 ‫برای مردی که همین چند وقت پیش... 136 00:07:53,981 --> 00:07:55,781 ‫توی اون سکوی بالگرد ‫منو مضحکه‌ی بقیه کرد؟ 137 00:07:55,823 --> 00:07:59,945 ‫این رو یه لطفِ شخصی در نظر می‌گیرم. 138 00:07:59,987 --> 00:08:01,987 ‫وقتی محمدعلی کلی آه در بساط نداشت ‫و دیگه نمی‌تونست مبارزه کنه، 139 00:08:02,029 --> 00:08:03,508 ‫حتی نمی‌تونست صورتحسابِ ‫شامش رو پرداخت کنه، 140 00:08:03,550 --> 00:08:05,550 ‫«جو فریزر» اونو سوار لیموزینش کرد، 141 00:08:05,592 --> 00:08:07,512 ‫هزار دلار پول نقد بهش داد. 142 00:08:07,554 --> 00:08:10,835 ‫البته، آیین و شیوه‌ی مبارزانِ قدیمی. 143 00:08:10,877 --> 00:08:12,997 ‫ولی با این هواپیمای گلف‌استریم جدیدت، 144 00:08:13,039 --> 00:08:14,599 ‫قطعاً منفعت زیادی هم گیر خودت اومده. 145 00:08:14,641 --> 00:08:17,201 ‫آره، من ردیفم. 146 00:08:17,243 --> 00:08:18,803 ‫پس یه پیشنهاد بهت میدم. 147 00:08:18,845 --> 00:08:20,645 ‫کاری کن گریگور وارد آمریکا بشه، 148 00:08:20,687 --> 00:08:23,287 ‫بهت بدهکار میشم. 149 00:08:23,329 --> 00:08:25,770 ‫یادت میاد موقعی که از ‫آمریکا انداختمش بیرون هم... 150 00:08:25,812 --> 00:08:27,091 ‫لطف به تو بود؟ 151 00:08:27,133 --> 00:08:28,532 ‫آره، این قضیه از... 152 00:08:28,574 --> 00:08:29,854 ‫خیانت «جانی کاسپر» هم پیچیده‌تره. ‫[فیلم ِتقاطع میلر] 153 00:08:29,896 --> 00:08:31,055 ‫ولی بهش نیاز دارم. 154 00:08:31,097 --> 00:08:33,137 ‫پس اگه انجامش بدی، 155 00:08:33,179 --> 00:08:36,100 ‫بهت قول میدم وقتی ‫ازم بخوای برات جبران کنم. 156 00:08:36,142 --> 00:08:38,702 ‫و گمونم بدونی، ‫من وقتی قولی میدم، 157 00:08:38,744 --> 00:08:41,067 ‫زیرش نمی‌زنم و کم نمی‌ذارم. 158 00:08:49,755 --> 00:08:51,395 ‫خب، خودم میگم. 159 00:08:51,437 --> 00:08:52,836 ‫توی مسیر موفقیت نیستیم. 160 00:08:52,878 --> 00:08:55,118 ‫شخصیتت برای مردم فرا تر از... 161 00:08:55,160 --> 00:08:57,120 ‫یه آدم پولدار و خوب و باهوش تعریف نشده. 162 00:08:57,162 --> 00:08:59,963 ‫دو حزب اصلی تمام توجهات ‫رسانه‌ای رو به خودش جلب کردن. 163 00:09:00,005 --> 00:09:01,765 ‫هر بار که بخوام توی عرصه‌ی ‫سیاست خودی نشون بدم... 164 00:09:01,807 --> 00:09:03,206 ‫باید گارد ملی لعنتی رو به حرکت در بیارم؟ 165 00:09:03,248 --> 00:09:04,768 ‫می‌تونی؟ 166 00:09:04,810 --> 00:09:06,209 ‫خنده‌دار نیست. 167 00:09:06,251 --> 00:09:07,771 ‫چه چیز دیگه‌ای از نظر تاریخی، 168 00:09:07,813 --> 00:09:09,933 ‫همچین تأثیری برای یه نامزد مستقل داشته؟ 169 00:09:09,975 --> 00:09:12,135 ‫تنها مستقلی که واقعاً تونست مرکز توجه بشه... 170 00:09:12,177 --> 00:09:14,179 ‫آره. «راس پرو»! 171 00:09:15,580 --> 00:09:17,100 ‫بچه که بودم دیدمش. 172 00:09:17,142 --> 00:09:19,702 ‫از کل شبکه‌های بزرگ نیم ساعت زمان می‌خرم. 173 00:09:19,744 --> 00:09:21,864 ‫- سنخرانی زنده. ‫- طوری به چشم میاد که انگار... 174 00:09:21,906 --> 00:09:24,667 ‫توی کنوانسیون ملی ِخودت داری ‫سنخرانی پس از پیروزی ادا می‌کنی. 175 00:09:24,709 --> 00:09:26,909 ‫آره، ما بهش می‌گیم راه‌بندِ پر بیننده. 176 00:09:26,951 --> 00:09:29,912 ‫نمی‌تونن ما رو نادیده بگیرن. ‫چهارچوب رقابت رو هم تغییر می‌دیم. 177 00:09:29,954 --> 00:09:32,515 ‫چطوری باید خارج از سیستم برنده بشی؟ 178 00:09:32,557 --> 00:09:35,838 ‫باید مثل پادزهر برای سیستم عمل کنی. 179 00:09:35,880 --> 00:09:37,720 ‫زمینه‌ و موضوع صحبتم ‫گرفتن آمار و موجودیـه، 180 00:09:37,762 --> 00:09:39,161 ‫به درون خودمون نگاه کنیم... 181 00:09:39,203 --> 00:09:40,803 ‫تا ببینیم چطوری اجازه دادیم ‫که اوضاع اینقدر بد بشه. 182 00:09:40,845 --> 00:09:44,006 ‫آره. پرسیدن سوالاتِ سخت و صادقانه‌ای که... 183 00:09:44,048 --> 00:09:46,769 ‫هیچ سیاستمداری جرأت ‫پرسیدن‌شون رو نداره... 184 00:09:46,811 --> 00:09:49,491 ‫تا خودمون رو اصلاح کنیم ‫تا کشور رو بازسازی کنیم. 185 00:09:49,533 --> 00:09:50,893 ‫قبل اینکه خیلی دیر بشه. 186 00:09:50,935 --> 00:09:52,854 ‫دقیقاً مثل «آبراهام لینکلن». ‫از راه درست انجامش بده، 187 00:09:52,896 --> 00:09:54,376 ‫اون‌وقت بقیه‌ی نامزدها... 188 00:09:54,418 --> 00:09:55,817 ‫حسابی خراب میشن. 189 00:09:55,859 --> 00:09:56,898 ‫این قصه رو بگو... 190 00:09:56,940 --> 00:09:58,220 ‫که چطور از افرادت می‌پرسی... 191 00:09:58,262 --> 00:09:59,821 ‫که چطور می‌تونی عملکرد بهتری داشته باشی، 192 00:09:59,863 --> 00:10:02,384 ‫بهتر باشی، همونطور که ‫مردم کشور هم می‌پرسی. 193 00:10:02,426 --> 00:10:03,985 ‫خوشم اومد. 194 00:10:04,027 --> 00:10:06,588 ‫پس باید واقعاً این کار رو انجام بدی. 195 00:10:06,630 --> 00:10:08,910 ‫از کارمندات بازخورد صادقانه بخواه. 196 00:10:08,952 --> 00:10:11,873 ‫به‌عنوان سوختِ سخنرانی ازش استفاده کنم. 197 00:10:11,915 --> 00:10:12,954 ‫به‌عنوان یه مثال. 198 00:10:12,996 --> 00:10:14,756 ‫آره عالیه. 199 00:10:14,798 --> 00:10:17,500 ‫باهاشون گروه ارزیابی تشکیل میدم ‫تا این اطلاعات رو بگیریم. 200 00:10:17,681 --> 00:10:19,560 ‫بعدش یه پاورپوینت ازش ‫در میارم تا بهت ارائه بدیم. 201 00:10:19,602 --> 00:10:21,162 ‫مطمئن نیستم قرار دادن حایل... 202 00:10:21,204 --> 00:10:23,044 ‫بین مایک و کارمنداش منجر به موفقیت بشه. 203 00:10:23,086 --> 00:10:24,445 ‫از قضا تنها راهِ... 204 00:10:24,487 --> 00:10:26,047 ‫جواب دادن تحقیقات سیاسی همینـه. 205 00:10:26,089 --> 00:10:27,528 ‫فیلتر و قیف و اینا. 206 00:10:27,570 --> 00:10:28,889 ‫نه، نه، نه. تمام نظراتشون رو ‫همونطوری که هست می‌خوام. 207 00:10:28,931 --> 00:10:30,411 ‫نکته همینـه. ‫همونطور که وندی گفت. 208 00:10:30,453 --> 00:10:31,892 ‫خیلی‌خب، این چطوره؟ 209 00:10:31,934 --> 00:10:33,734 ‫من روندش رو با حضور مایک انجام بدم. 210 00:10:33,776 --> 00:10:36,096 ‫باورپذیر و مستندش کنیم. 211 00:10:36,138 --> 00:10:37,698 ‫تمام حقایق با تمام جزئیات. 212 00:10:37,740 --> 00:10:40,341 ‫تا مایک بتونه جذبشون کنه ‫و ازشون بهره ببره. 213 00:10:40,383 --> 00:10:42,222 ‫اون‌وقت باید یه هفته مدام کنارش باشیم. 214 00:10:42,264 --> 00:10:44,104 ‫باید مثل رجزخوانی باشه. 215 00:10:44,146 --> 00:10:46,827 ‫زمانی برای سرکوفت زدن ‫به خودت یا هرچیزی که... 216 00:10:46,869 --> 00:10:48,308 ‫موضع‌مون رو تضعیف کنه نداریم. 217 00:10:48,350 --> 00:10:49,630 ‫مثل خودشناسی واقعی؟ 218 00:10:49,672 --> 00:10:51,031 ‫باید این روند رو انجام بدم. 219 00:10:51,073 --> 00:10:52,673 ‫تا اعتماد به نفسش رو خدشه‌دار نکنی؟ 220 00:10:52,715 --> 00:10:54,635 ‫تا از سر و صدا دوری کنم. ‫همون روندی که باهاش... 221 00:10:54,677 --> 00:10:56,116 ‫یک سوم اعضای مجلس سنا ‫رو پیروز انتخابات کردم. 222 00:10:56,158 --> 00:10:57,517 ‫همون آدمای دور از مردمی... 223 00:10:57,559 --> 00:10:59,359 ‫که هدف مایک کنار زدن اوناست؟ 224 00:10:59,401 --> 00:11:01,321 ‫نمی‌خوام نامزدم در آستانه‌ی ‫یه سخنرانی مهم مشغولِ... 225 00:11:01,363 --> 00:11:03,203 ‫- مسائل جزئی باشه. ‫- به قدر کافی شنیدم. 226 00:11:03,245 --> 00:11:05,485 ‫برد، می‌تونی روندش رو ‫با حضور خودم طی کنی. 227 00:11:05,527 --> 00:11:08,768 ‫وندی هم حضور داره. ‫یه تیم از رقیب‌ها. 228 00:11:08,810 --> 00:11:11,173 ‫خرید رو انجام بدید، ‫برنامه‌ی سخنرانی رو تنظیم کنید. 229 00:11:21,342 --> 00:11:24,986 ‫قراره یه کار به شدت سخت انجام بدیم. 230 00:11:26,467 --> 00:11:28,267 ‫خوبه؟ 231 00:11:28,309 --> 00:11:31,430 ‫آره، همه قراره بابتش عصبانی بشن. 232 00:11:31,472 --> 00:11:34,313 ‫باعث تنش شدیدی با واشنگتن و... 233 00:11:34,355 --> 00:11:35,955 ‫آلبانی میشه. 234 00:11:35,997 --> 00:11:38,918 ‫به‌نظر وحشتناک میاد. ‫شامل چی میشه؟ 235 00:11:38,960 --> 00:11:41,120 ‫آوردن یه گروهک‌سالار به کشور... 236 00:11:41,162 --> 00:11:42,881 ‫که قبلاً از کشور اخراج شده. 237 00:11:42,923 --> 00:11:44,563 ‫- یه گروهک‌سالار روسی؟ ‫- اوهوم. 238 00:11:44,605 --> 00:11:46,365 ‫گروهک‌سالاری که خیلیا چشم دیدنش رو ندارن. 239 00:11:46,407 --> 00:11:50,449 ‫از وزارت دادگستری، از وزارت ‫امنیت داخلی و پلیس بین‌الملل حتی. 240 00:11:50,491 --> 00:11:52,691 ‫گریگور آندلوف. 241 00:11:52,733 --> 00:11:54,813 ‫و می‌خوای الان این کار رو انجام بدی؟ 242 00:11:54,855 --> 00:11:56,695 ‫حین ظهور دومین تهدید کمونیستی؟ 243 00:11:56,737 --> 00:11:58,977 ‫همونطور که گفتم، به شدت سختـه. 244 00:11:59,019 --> 00:12:00,539 ‫اگه اصلاً انجام‌پذیر باشه. 245 00:12:00,581 --> 00:12:02,821 ‫اصلاً چرا باید بخوای همچین کاری بکنی؟ 246 00:12:02,863 --> 00:12:05,666 ‫که لطفی به بابی اکسلراد بکنم. 247 00:12:07,227 --> 00:12:08,506 ‫این حرفا که از دهنت بیرون اومد... 248 00:12:08,548 --> 00:12:09,868 ‫مثل دندون‌های یه معتاد... 249 00:12:09,910 --> 00:12:11,750 ‫همونقدر هم داغون بود. 250 00:12:11,792 --> 00:12:14,712 ‫به‌نظرت چطور می‌خوای این کار رو بکنی؟ 251 00:12:14,754 --> 00:12:17,875 ‫باید با یه مشاور ویژه صحبت کنم. 252 00:12:17,917 --> 00:12:19,958 ‫توی حوزه‌های خاصی آدم مهمیـه. 253 00:12:20,000 --> 00:12:22,640 ‫بانکی استیونز قراره پدر بشه... 254 00:12:22,682 --> 00:12:26,003 ‫از همسر سومش، کندی. 255 00:12:26,045 --> 00:12:28,085 ‫ترفند تر تمیزیـه، ‫مخصوصاً که... 256 00:12:28,127 --> 00:12:30,087 ‫- چند ماه پیش فوت کرده. ‫- اوهوم. 257 00:12:30,129 --> 00:12:32,129 ‫استخراج اسپرم پس از مرگ به گوشت نخورده؟ 258 00:12:32,171 --> 00:12:33,651 ‫گمون نکنم. 259 00:12:33,693 --> 00:12:35,132 ‫خب، از روی جسد اسپرم در میارن، 260 00:12:35,174 --> 00:12:36,534 ‫هر چند که طرف دیگه کیرش راست نیست. 261 00:12:36,576 --> 00:12:37,855 ‫می‌فهمی چی میگم؟ 262 00:12:37,897 --> 00:12:39,777 ‫بعدش میشه باهاش باروری کرد. 263 00:12:39,819 --> 00:12:42,059 ‫اگه به‌موقع استخراجشون کنی، ‫اسپرم‌ها قدرت باروری کافی دارن. 264 00:12:42,101 --> 00:12:44,021 ‫اسپرم... وسیله‌ی زندگیـه. 265 00:12:44,063 --> 00:12:46,063 ‫وسیله‌ی کلاهبرداریـه. 266 00:12:46,105 --> 00:12:49,186 ‫یه شرکت استارت‌آپ باروری ‫جدید داره این کار رو می‌کنه. 267 00:12:49,228 --> 00:12:52,629 ‫کندی فقط داره ادعای ارثش رو قوی‌تر می‌کنه. 268 00:12:52,671 --> 00:12:55,432 ‫حالا که قراره یه وارثی باشه... 269 00:12:55,474 --> 00:12:57,154 ‫هیچی گیر همسر اول و دوم نمیاد. 270 00:12:57,196 --> 00:12:59,076 ‫توی فرهنگ ما به زنی که توی روزهای ‫سختی پشتت بوده هیچ احترامی قائل نمیشن، 271 00:12:59,118 --> 00:13:00,677 ‫دخترهایی که بکارتشون پاره میشه. 272 00:13:00,719 --> 00:13:02,078 ‫توی تایلند، حتی همسران زیر سن قانونی هم... 273 00:13:02,120 --> 00:13:03,560 ‫یه کیک تولد حسابی گیرشون میاد. 274 00:13:03,602 --> 00:13:05,001 ‫آها... 275 00:13:05,043 --> 00:13:06,203 ‫توی این مورد باید جهانی فکر کنی... 276 00:13:06,245 --> 00:13:07,404 ‫ولی محلی عمل کنی. 277 00:13:08,847 --> 00:13:10,527 ‫این بدترین کابوستـه، نه؟ 278 00:13:10,569 --> 00:13:13,009 ‫یه دادخواست وراثتی که ‫توی دادگاه قابل حل نیست. 279 00:13:13,051 --> 00:13:15,692 ‫مسأله انصافِ اساسی‌ـه، متوجه نیستی؟ 280 00:13:15,734 --> 00:13:18,094 ‫هیچوقت به این مسأله اهمیت ندادی. 281 00:13:18,136 --> 00:13:20,496 ‫ضمناً یادم نمیاد قبلاً بانکی یا همسرش... 282 00:13:20,538 --> 00:13:22,578 ‫برات مهم بوده باشن. 283 00:13:22,620 --> 00:13:25,141 ‫پس اینکه یهویی شدی ولی و قیم... 284 00:13:25,183 --> 00:13:27,543 ‫ارث و میراثش، 285 00:13:27,585 --> 00:13:30,186 ‫مطمئنم یه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه هست. 286 00:13:30,228 --> 00:13:31,667 ‫این یعنی قرار نیست... 287 00:13:31,709 --> 00:13:33,669 ‫این شرکت رو از بین ببری و... 288 00:13:33,711 --> 00:13:36,752 ‫و جنین ایجاد شده از این ‫روندِ شنیع رو سقط کنی؟ 289 00:13:36,794 --> 00:13:38,434 ‫یعنی، یه نگاهی بهش می‌ندازم، 290 00:13:38,476 --> 00:13:40,636 ‫و طبق معمول تصمیم می‌گیرم چیکار کنم. 291 00:13:40,678 --> 00:13:42,638 ‫خداحافظ، پدر. 292 00:13:42,680 --> 00:13:44,720 ‫جیگر، اون دوایی که ‫برات می‌فرستم استفاده می‌کنی؟ 293 00:13:44,762 --> 00:13:46,964 ‫آره. و ازت ممنونم. 294 00:13:49,086 --> 00:13:51,447 ‫اون... 295 00:13:51,489 --> 00:13:53,208 ‫گمونم بهش می‌گید داروی بهبود عملکرد، 296 00:13:53,250 --> 00:13:54,930 ‫ولی از نوع جنسیش. 297 00:13:54,972 --> 00:13:56,812 ‫می‌ذاریش زیر زبونت. 298 00:13:56,854 --> 00:13:58,694 ‫بلافاصله وارد جریان خون میشه. 299 00:13:58,736 --> 00:14:00,335 ‫مثل چکش تراش‌کاری. 300 00:14:00,377 --> 00:14:03,020 ‫هر مردی رو تبدیل می‌کنه به یه ‫قهرمان ورزش روی تخت‌خواب! 301 00:14:04,061 --> 00:14:05,540 ‫محشره. 302 00:14:05,582 --> 00:14:07,462 ‫و الان برام سوال شد که چرا... 303 00:14:07,504 --> 00:14:10,465 ‫از این قرص‌های زیرزبونی معرکه ‫برای من نفرستادی. 304 00:14:10,507 --> 00:14:12,547 ‫دلیلش ساده‌ست، ‫ممکنه تو رو به کشتن بده آغاجون. 305 00:14:12,589 --> 00:14:14,591 ‫مثل فیلم «هری کثیف» سال 1971. 306 00:14:25,722 --> 00:14:27,802 ‫اگه با اعتماد به‌نفس وارد اون سخنرانی بشه، 307 00:14:27,844 --> 00:14:29,003 ‫حسابی سر زبون‌ها میفته. 308 00:14:29,045 --> 00:14:30,925 ‫طرفداراش توی نظرسنجی میره بالا. 309 00:14:30,967 --> 00:14:32,647 ‫ما هم باید یه گوشه وایستیم و... 310 00:14:32,689 --> 00:14:34,769 ‫مثل فیلم‌های «لنی ریفنشتال» براش دست بزنیم. 311 00:14:34,811 --> 00:14:36,090 ‫وقتی ابتکار عمل دست بردفورد باشه، 312 00:14:36,132 --> 00:14:37,451 ‫بازخوردش حسابی می‌ترکونـه. 313 00:14:40,897 --> 00:14:43,817 ‫ممکنه مشکل زمان برابر پیش بیاد. 314 00:14:43,859 --> 00:14:45,339 ‫ترتیبش داده شد. 315 00:14:45,381 --> 00:14:46,900 ‫کمی بیشتر هزینه کردم... 316 00:14:46,942 --> 00:14:48,822 ‫تا اگه نامزدی سعی کنه... 317 00:14:48,864 --> 00:14:50,904 ‫طی همین یک هفته سخنرانی پرینس ‫زمان برابر بخره، موفق نمیشه. 318 00:14:50,946 --> 00:14:52,146 ‫باریکلا. 319 00:14:52,188 --> 00:14:53,747 ‫قدرتِ پول لامصب. 320 00:14:53,789 --> 00:14:55,791 ‫کاملاً حلش کردیم. 321 00:15:01,437 --> 00:15:03,116 ‫اون زیادی موثره. ‫نباید اینجا باشه. 322 00:15:03,158 --> 00:15:04,638 ‫مگه قرار نبود واسه انتخابات کنگره نامزد بشه، 323 00:15:04,680 --> 00:15:06,439 ‫جای اینکه هواه‌خواه سیاسی پرینس باشه؟ 324 00:15:06,481 --> 00:15:08,924 ‫باید خطراتِ موندن رو بفهمـه. 325 00:15:14,209 --> 00:15:16,890 ‫طبق تجربه‌ام، افراد قدرتمند و ثروتمند... 326 00:15:16,932 --> 00:15:18,932 ‫خیال می‌کنن دنبالِ ‫حقیقتِ بی‌پرده هستن... 327 00:15:18,974 --> 00:15:20,773 ‫ولی واقعاً نمی‌خوان بشنونش. 328 00:15:20,815 --> 00:15:23,096 ‫آره، این واقعاً فقط یه آزمون وفاداریـه؟ 329 00:15:23,138 --> 00:15:24,697 ‫اگه هم باشه، بیاید توش قبول بشیم و ‫برگردیم سر میزهامون. 330 00:15:24,739 --> 00:15:26,459 ‫الان فصلِ پول در آوردنـه. 331 00:15:26,501 --> 00:15:28,141 ‫نمی‌دونم، بهتره همینطوری ‫که میگی فرضش کنیم. 332 00:15:28,183 --> 00:15:29,942 ‫منظورت اینـه فقط حرف‌هایی ‫رو بزنیم که می‌خواد بشنوه؟ 333 00:15:29,984 --> 00:15:31,984 ‫یعنی، چیزی رو بهش بگیم ‫که می‌خواد بشنوه... 334 00:15:32,026 --> 00:15:33,546 ‫مهم نیست به نظر خودت چطور میاد. 335 00:15:33,588 --> 00:15:35,308 ‫اگه درست و صادقانه به‌نظر نیاد چی؟ 336 00:15:35,350 --> 00:15:37,350 ‫پول در آوردنت صادقانه به‌نظر میاد؟ 337 00:15:37,392 --> 00:15:39,151 ‫رفقا، مثل آب خوردنـه. 338 00:15:39,193 --> 00:15:42,034 ‫مثل دیدن هم‌اتاقیت بیرون تئاتر «برادوی»ـه. 339 00:15:42,076 --> 00:15:44,677 ‫یه حرف مبهم می‌زنی، بدون صفت، 340 00:15:44,719 --> 00:15:46,558 ‫«این نظراتِ من درموردت بود.» 341 00:15:46,600 --> 00:15:49,201 ‫بعدش می‌ذاری غرور جاهای خالی رو پر کنه. 342 00:15:51,125 --> 00:15:53,325 ‫به‌نظر من کل این قضیه کسشعره، 343 00:15:53,367 --> 00:15:56,128 ‫من هم صد سال سیاه چاپلوسیش رو نمی‌کنم. 344 00:15:58,012 --> 00:16:02,174 ‫مایک، تو مثل یه ترکیبی ‫از «بنجامین گراهام»... 345 00:16:02,216 --> 00:16:04,296 ‫و «هال» از فیلم «اودیسه‌ی فضایی» هستی، 346 00:16:04,338 --> 00:16:06,138 ‫همه جا، به یکباره، 347 00:16:06,180 --> 00:16:09,222 ‫پردازش می‌کنی، باعث میشی ‫تریدهای بهتری انجام بدم. 348 00:16:14,548 --> 00:16:17,068 ‫چیزی هست که این مدت ‫می‌خواستی به مایک بگی، 349 00:16:17,110 --> 00:16:18,470 ‫ولی فکر می‌کردی نمی‌تونی؟ 350 00:16:18,512 --> 00:16:20,311 ‫من لیاقتِ شما رو ندارم. 351 00:16:20,353 --> 00:16:23,314 ‫این عذاب وجدان، داره نابودم می‌کنه. 352 00:16:23,356 --> 00:16:26,517 ‫به نظرم باید روی این قضیه کار کنیم. 353 00:16:26,559 --> 00:16:29,120 ‫و چالش‌های روزانه‌ی ترید کردن با مایک؟ 354 00:16:29,162 --> 00:16:32,643 ‫دائماً خواب می‌بینم که یه بانک تأسیس می‌کنی. 355 00:16:32,685 --> 00:16:34,245 ‫منظورم ده برابر بزرگتره... 356 00:16:34,287 --> 00:16:37,368 ‫درحالی که داری تعداد زیادی شنا میری. 357 00:16:37,410 --> 00:16:38,769 ‫ولی واقعاً این یه خوابـه؟ 358 00:16:41,614 --> 00:16:44,655 ‫فقط میگم که آسون نیست. 359 00:16:44,697 --> 00:16:47,340 ‫وقتی معیاری تعیین می‌کنی ‫که از سقفِ و حد خیلی جاها بالاتره. 360 00:16:49,822 --> 00:16:51,101 ‫مایک، من و توییم دیگه. 361 00:16:51,143 --> 00:16:53,103 ‫انتقاد؟ کی رو دست انداختیم؟ 362 00:16:53,145 --> 00:16:55,588 ‫می‌خوای... می‌خوای چیزی...؟ 363 00:16:58,000 --> 00:17:01,000 ‫«حق و حقوقِ ویژه» ‫[معنی دوم: تمایلی به انجام این کار ندارم.] 364 00:17:09,801 --> 00:17:10,921 ‫- یا خدا. ‫- ادامه بدیم. 365 00:17:10,963 --> 00:17:12,965 ‫آره. 366 00:17:28,860 --> 00:17:31,741 ‫خوشحالم از خیر نامزدی کنگره گذشتی. 367 00:17:31,783 --> 00:17:33,983 ‫- جدی؟ ‫- همونقدر که اونجا بهت نیاز داریم، 368 00:17:34,025 --> 00:17:35,545 ‫همینجا بهت نیاز داریم. 369 00:17:35,587 --> 00:17:37,146 ‫به‌علاوه، کل ضدعفونی‌کننده‌های ‫دست توی دنیا... 370 00:17:37,188 --> 00:17:38,868 ‫واسه انجام این کار برام کافی نیستن. 371 00:17:38,910 --> 00:17:41,630 ‫بهتره از برند ضدعفونی‌کننده‌ی «پیورل» ‫استفاده کنی، من از خیر هیچی نگذشتم. 372 00:17:41,672 --> 00:17:43,993 ‫ولی همچنان اینجایی؟ 373 00:17:44,035 --> 00:17:45,514 ‫چند ماه تا اعلام نامزدیم مونده. 374 00:17:45,556 --> 00:17:48,157 ‫ولی با تبدیل شدن کارزارِ ‫پرینس به یه سیاه‌چاله... 375 00:17:48,199 --> 00:17:49,918 ‫چند روز فاصله داریم. 376 00:17:49,960 --> 00:17:52,401 ‫هرچیزی که نزدیکش باشه ‫به داخلش کشیده میشه. 377 00:17:52,443 --> 00:17:55,404 ‫تو هم بخشی از سنگ‌بنای این کارزاری، 378 00:17:55,446 --> 00:17:59,086 ‫نمی‌تونی خودت رو چیزی به غیر از ‫«حلال مشکلات پرینس»... 379 00:17:59,100 --> 00:18:00,249 ‫معرفی کنی. 380 00:18:00,291 --> 00:18:02,571 ‫همه‌اش به این خاطره که قراره ‫بقیه رو به مبارزه بطلبـه؟ 381 00:18:02,613 --> 00:18:04,092 ‫بهتره بگی نارنجک پرت می‌کنه. 382 00:18:04,134 --> 00:18:06,136 ‫به سمت احزابی که قراره تو رو نامزد کنن. 383 00:18:08,058 --> 00:18:11,139 ‫پس فقط باید موقع رفتن ‫کمی فاصله ایجاد کنم. 384 00:18:11,181 --> 00:18:12,581 ‫با ثروت خانوادگیت؟ 385 00:18:12,623 --> 00:18:14,022 ‫یا چون یکی از یقه‌سفیدترین... 386 00:18:14,064 --> 00:18:16,224 ‫افراد این شرکت هستی؟ 387 00:18:16,266 --> 00:18:18,827 ‫از «چنگ و اِنگ» بپرس. ‫[دوقلوهای به‌هم چسبیده‌ی معروف از ناحیه لگن] 388 00:18:18,869 --> 00:18:21,069 ‫وقتی از لگن به هم وصلید، ‫فاصله‌ی زیادی بین‌تون نیست. 389 00:18:33,122 --> 00:18:34,722 ‫حتماً راه رفتن توی این سالن... 390 00:18:34,764 --> 00:18:36,204 ‫به‌عنوان مدیر برات حس متفاوتی داره. 391 00:18:36,246 --> 00:18:38,286 ‫دیگه مبارز داخل رینگ نیستی. 392 00:18:38,328 --> 00:18:40,648 ‫هنوزم می‌تونم همه‌ی ضربات رو حس کنم. 393 00:18:40,690 --> 00:18:42,450 ‫چه بزنی، چه بخوری، 394 00:18:42,492 --> 00:18:44,331 ‫چه سناریوش رو بنویسی. 395 00:18:44,373 --> 00:18:46,213 ‫همیشه برام سوال بود که آیا ‫من هم از پسش برمیام یا نه. 396 00:18:46,255 --> 00:18:47,815 ‫زمین خوردن واسه امرار معاش. 397 00:18:47,857 --> 00:18:51,298 ‫همچین ارتفاعی واسه زمین خوردن نداری. 398 00:18:51,340 --> 00:18:53,380 ‫ببین، از پسش برمیای. 399 00:18:53,422 --> 00:18:55,182 ‫وقتی اشتیاق این همه مخاطب رو حس می‌کنی، 400 00:18:55,224 --> 00:18:56,543 ‫نقشت جون می‌گیره. 401 00:18:56,585 --> 00:18:58,986 ‫هیچ چیز دیگه‌‌ای... 402 00:18:59,028 --> 00:19:01,108 ‫- مثل این نیست. ‫- آره. 403 00:19:01,150 --> 00:19:04,351 ‫خب، هیچکس این بازی رو ‫مثل تو بلد نیست، هانتر. 404 00:19:04,393 --> 00:19:06,233 ‫واسه همینـه که به توصیه‌ات نیاز دارم. 405 00:19:06,275 --> 00:19:07,754 ‫نمایشی هست که باید ترتیب بدی؟ 406 00:19:07,796 --> 00:19:09,396 ‫آره، دقیقاً. 407 00:19:09,438 --> 00:19:11,718 ‫باید یکی رو دیو جلوه بدم، ‫[توضیح در کانال سریال] 408 00:19:11,760 --> 00:19:14,441 ‫و اون یکی رو قهرمان و پهلوان. ‫توی یه حرکت. 409 00:19:14,483 --> 00:19:15,602 ‫اوه. 410 00:19:15,644 --> 00:19:17,404 ‫حرکت دوگانه. انجامش سختـه. 411 00:19:17,446 --> 00:19:19,406 ‫ولی وقتی به درستی انجام بشه، 412 00:19:19,448 --> 00:19:21,247 ‫یکی از حرکاتِ مورد علاقمـه. 413 00:19:21,289 --> 00:19:23,850 ‫چطوری انجامش بدم؟ 414 00:19:23,892 --> 00:19:25,572 ‫باید اول دیو رو وارد صحنه کنی... 415 00:19:25,614 --> 00:19:27,614 ‫تا بیاد واکنش‌های منفی مخاطبان رو جلب کنه. 416 00:19:27,656 --> 00:19:29,736 ‫بعدش قهرمانت بیاد واکنش‌های مثبت ‫و تشویق‌ها رو دِرو کنه. 417 00:19:31,820 --> 00:19:33,459 ‫واکنش‌های منفی و مثبت، درسته؟ 418 00:19:33,501 --> 00:19:35,221 ‫آره. 419 00:19:35,263 --> 00:19:37,663 ‫از این دو نفر بیشتر توضیح بده. ‫چی ازشون داری؟ 420 00:19:37,705 --> 00:19:40,186 ‫خب، هر دو خیال می‌کنن قهرمانن. 421 00:19:40,228 --> 00:19:42,868 ‫بی برو برگرد. ‫ولی هیچ کدومشون قهرمان نیستن. 422 00:19:42,910 --> 00:19:45,231 ‫هر سناتوری واسه همچین ‫نتایج نظرسنجی‌ای... 423 00:19:45,273 --> 00:19:47,793 ‫حاضره هر کاری بکنه. 424 00:19:47,835 --> 00:19:49,955 ‫ذره‌ای برات حس واقعی بودن داشت؟ 425 00:19:49,997 --> 00:19:51,717 ‫می‌تونم بین خطوط رو بخونم و تشخیص بدم. 426 00:19:51,759 --> 00:19:53,639 ‫متوجه شدم ممکنه گاهی ترسناک باشم. 427 00:19:53,681 --> 00:19:55,683 ‫روی این کار می‌کنم. 428 00:20:00,888 --> 00:20:04,129 ‫جنگ ویتنام همینطوری اتفاق افتاد. 429 00:20:04,171 --> 00:20:06,091 ‫که چطور سیاست‌مدارها به واقعیت پشت کردن. 430 00:20:06,133 --> 00:20:08,413 ‫سوالات واقعی پرسیده نشد و... 431 00:20:08,455 --> 00:20:10,135 ‫اونا گزافه‌پردازی‌های ‫رسانه‌ای‌شون رو باور کردن. 432 00:20:10,177 --> 00:20:11,897 ‫پس می‌خوای برگردیم عقب... 433 00:20:11,939 --> 00:20:13,818 ‫و دنبال بازخورد منفی بگردیم؟ 434 00:20:13,860 --> 00:20:15,300 ‫تا جایی نوشته بشه، 435 00:20:15,342 --> 00:20:16,741 ‫تا کیر بزنه به افکارِ مایک؟ 436 00:20:16,783 --> 00:20:18,103 ‫منظورم این نیست. 437 00:20:18,145 --> 00:20:19,864 ‫ولی اگه قراره از بقیه‌ی ما بپرسه، 438 00:20:19,906 --> 00:20:21,466 ‫از کشور، که فهرست بگیرن، 439 00:20:21,508 --> 00:20:23,868 ‫پس بهتره واقعاً این کار رو بکنه. 440 00:20:23,910 --> 00:20:25,390 ‫در غیر این صورت، مایک هم به‌ اندازه‌ی... 441 00:20:25,432 --> 00:20:26,751 ‫سیاست‌مدارانِ رقیبش غیر واقعی‌ـه، 442 00:20:26,793 --> 00:20:27,992 ‫و رأی‌دهنده‌ها متوجه این موضوع میشن... 443 00:20:28,034 --> 00:20:30,036 ‫و بهش بیلاخ هم نمیدن. 444 00:20:31,758 --> 00:20:33,760 ‫حق با اونـه. 445 00:20:34,801 --> 00:20:38,242 ‫شمشیر سامورایی و خنجر ‫«هاتوری هانزو» رو می‌خوای؟ 446 00:20:38,284 --> 00:20:41,165 ‫منشأ اونا داغ‌ترین شعله‌ها و نظراتـه. 447 00:20:41,207 --> 00:20:44,730 ‫به شمشیرساز حرفه‌ای برام پیدا کن ‫که سوختگی توی کارش نباشه. 448 00:20:56,062 --> 00:20:57,461 ‫بهت اجازه میده... 449 00:20:57,503 --> 00:20:59,022 ‫دومین دور جلسات صداقت رو دست بگیری؟ 450 00:20:59,064 --> 00:21:01,066 ‫این دفعه بدون حضور پرینس. 451 00:21:01,627 --> 00:21:03,066 ‫همینطور لوک. 452 00:21:03,108 --> 00:21:04,668 ‫من با این مسأله راحت نیستم. 453 00:21:04,710 --> 00:21:06,189 ‫نمی‌دونیم صداقتِ واقعی به کجا ختم میشه. 454 00:21:06,231 --> 00:21:07,631 ‫البته که می‌دونیم. 455 00:21:07,673 --> 00:21:08,952 ‫بزرگترین رسوایی تلوزیونی... 456 00:21:08,994 --> 00:21:10,554 ‫از زمان «هاوارد بیل». ‫[اشاره از فیلم ِ«شبکه»] 457 00:21:10,596 --> 00:21:12,556 ‫خود پرستی ِپرینس وسعتش یه کیلومتره... 458 00:21:12,598 --> 00:21:14,037 ‫و ضخامتش یه میکرونـه. 459 00:21:14,079 --> 00:21:16,399 ‫اون فیلم رو ببین. ‫«بیل» توی شبکه می‌مونه، 460 00:21:16,441 --> 00:21:17,961 ‫«شوماخر» رو اخراج می‌کنن. 461 00:21:18,003 --> 00:21:19,562 ‫من می‌خوام این شرکت پا برجا بمونـه. 462 00:21:19,604 --> 00:21:20,884 ‫تا آخر دیدمش. 463 00:21:20,926 --> 00:21:22,365 ‫یه تیر می‌خوره تو مغز بیل. 464 00:21:22,407 --> 00:21:23,927 ‫شوماخر با «فی داناون» ِجوان... 465 00:21:23,969 --> 00:21:25,568 ‫می‌ریزه رو هم! 466 00:21:25,610 --> 00:21:27,450 ‫تیلور اشتباه نمیگه. 467 00:21:27,492 --> 00:21:29,452 ‫این کار ممکنه شرکت ام.پی.سی رو بترکونـه، 468 00:21:29,494 --> 00:21:32,177 ‫همچنین کارزار و جایگاهی که توش داریم. 469 00:21:37,462 --> 00:21:40,745 ‫می‌خوام با دژکوب به غرور پرینس سیلی بزنم. 470 00:21:43,107 --> 00:21:45,149 ‫نمی‌دونیم ترکش‌هاش از کجا سر در بیاره. 471 00:21:47,071 --> 00:21:49,191 ‫کسب و کارمون رو تحت تأثیر قرار بده یا نه. 472 00:21:49,233 --> 00:21:51,235 ‫خودمون رو هم به فنا بده یا نه... 473 00:21:52,436 --> 00:21:54,438 ‫بهایی‌ـه که باید بپردازیم. 474 00:22:11,495 --> 00:22:13,615 ‫یه سوال، درمورد پوشه‌ای ‫که چند هفته پیش... 475 00:22:13,657 --> 00:22:15,659 ‫راجع بهش بحث کردیم. 476 00:22:15,979 --> 00:22:18,219 ‫بله؟ 477 00:22:18,261 --> 00:22:19,741 ‫اگه اینجا بمونم، شانسم رو... 478 00:22:19,783 --> 00:22:21,383 ‫با حزب اصلی از بین می‌برم؟ 479 00:22:21,425 --> 00:22:23,344 ‫توقع نداشته باش بعد اینکه ‫مایک به هر دو حزب حمله کرد، 480 00:22:23,386 --> 00:22:25,186 ‫برات فرش قرمز پهن کنن. 481 00:22:25,228 --> 00:22:27,869 ‫اگه بین خودم و کارزار دیوار بکشم چی؟ 482 00:22:27,911 --> 00:22:29,711 ‫تا موقعی که برم فقط و فقط ‫مشغول کارهای شرکت بشم؟ 483 00:22:29,753 --> 00:22:32,273 ‫این شرکت خودِ کارزاره. 484 00:22:32,315 --> 00:22:33,835 ‫هیچ دیواری نمیشه ساخت... 485 00:22:33,877 --> 00:22:35,877 ‫مگه اینکه دور دفترت دیوار بکشی. 486 00:22:37,400 --> 00:22:39,402 ‫امیدوار بودم بتونیم... نمی‌دونم... 487 00:22:40,283 --> 00:22:41,642 ‫خارج از چهارچوب و خلاقانه فکر کنیم. 488 00:22:41,684 --> 00:22:43,965 ‫وقتی توی چهارچوب هستی زیاد راحت نیست. 489 00:22:47,130 --> 00:22:48,489 ‫پرونده رو برات آماده کردم. 490 00:22:48,531 --> 00:22:50,090 ‫کلاهبرداری در فروش اجناس. 491 00:22:50,132 --> 00:22:52,173 ‫دستکاری در بازار صنعت نفت. 492 00:22:52,215 --> 00:22:53,574 ‫همین کفایت می‌کنه. 493 00:22:53,616 --> 00:22:55,456 ‫مطمئنی می‌خوای وارد این مسیر بشی؟ 494 00:22:55,498 --> 00:22:57,658 ‫آندلوف رو به‌عنوان یه شاهدِ ‫متخصص لیست می‌کنیم، 495 00:22:57,700 --> 00:22:59,780 ‫بعدش از وزارت دادگستری و ‫وزارت امنیت داخلی... 496 00:22:59,822 --> 00:23:01,582 ‫می‌خوایم که بهش اجازه‌ی ‫ورود مشروط به کشور رو بدن. 497 00:23:01,624 --> 00:23:03,704 ‫واسه دردسرهای آتی آماده باش. 498 00:23:03,746 --> 00:23:07,027 ‫یارو یه گروهک‌سالارِ تحریم‌شده‌ست ‫که از کشور انداختیش بیرون. 499 00:23:07,069 --> 00:23:08,508 ‫یعنی، غیرممکن بودنش به کنار، 500 00:23:08,550 --> 00:23:10,470 ‫انگار با دمپایی لا انگشتی... 501 00:23:10,512 --> 00:23:12,712 ‫بری فتح قله‌ی اورست. 502 00:23:12,754 --> 00:23:14,915 ‫گمونم بتونم کاری کنم باور کنن. 503 00:23:14,957 --> 00:23:17,277 ‫به‌علاوه فهمیدم همسر گریگور ‫توی دادخواستِ طلاقش... 504 00:23:17,319 --> 00:23:19,479 ‫تنها نیست، یه حامی داره، 505 00:23:19,521 --> 00:23:21,401 ‫یه صندوق سرمایه‌گذاری، ‫دارن تأمین مالیش می‌کنن، 506 00:23:21,443 --> 00:23:22,762 ‫بدون شک سهم بزرگی از اموالِ طلاق می‌برن. 507 00:23:22,804 --> 00:23:25,727 ‫- کی؟ ‫- تاد کراکوفِ خودمون. 508 00:23:27,449 --> 00:23:29,128 ‫با شناختی که ازش داریم، ‫قطعاً این تنها دلیلِ... 509 00:23:29,170 --> 00:23:30,530 ‫ورودش به این قضیه نیست. 510 00:23:30,572 --> 00:23:31,891 ‫چون الان چیزی که کم داریم... 511 00:23:31,933 --> 00:23:32,972 ‫موانع ِبیشتره. 512 00:23:36,458 --> 00:23:38,618 ‫بیخیالِ این موانع، ‫درخواست ورود مشروط رو بفرست. 513 00:23:38,660 --> 00:23:40,299 ‫یه چیز دیگه برات دارم. 514 00:23:40,341 --> 00:23:41,741 ‫نمیشه بمونه برای صبح؟ 515 00:23:41,783 --> 00:23:43,262 ‫بهتره همین امروز ببینیش. 516 00:23:51,672 --> 00:23:53,312 ‫پدر. 517 00:23:53,354 --> 00:23:57,116 ‫رفیقت بانکی یه فرم رضایت امضاء کرده. 518 00:23:57,158 --> 00:23:59,238 ‫خب، یه لحظه وایستا. ‫اگه دوستت امضاش کرده، 519 00:23:59,280 --> 00:24:00,599 ‫چطوریه که از همسرش نخواسته... 520 00:24:00,641 --> 00:24:02,201 ‫قبل از مرگش اسپرمش رو استخراج کنه؟ 521 00:24:02,243 --> 00:24:03,442 ‫آخه اینطوری کِیفش خیلی بیشتره. 522 00:24:03,484 --> 00:24:04,683 ‫متوجهی چی میگم جیگر؟ 523 00:24:04,725 --> 00:24:06,325 ‫اون نمی‌خواسته بچه بزرگ کنه. 524 00:24:06,367 --> 00:24:08,527 ‫می‌خواسته بعد از مرگش یه بچه داشته باشه. 525 00:24:08,569 --> 00:24:10,569 ‫مثل اون فیلمه درمورد اختاپوسـه. 526 00:24:10,611 --> 00:24:12,290 ‫چندتا تخم گذاشت، 527 00:24:12,332 --> 00:24:14,334 ‫بعدش به کام مرگ رفت. 528 00:24:17,778 --> 00:24:20,580 ‫این قضیه اصلاً مربوط به بانکی نیست. ‫ماجرا چیه؟ 529 00:24:22,823 --> 00:24:24,703 ‫خیلی‌خب، باشه. 530 00:24:24,745 --> 00:24:26,746 ‫بهت میگم. 531 00:24:28,708 --> 00:24:30,951 ‫قضیه روکسان و ویلو هستن. 532 00:24:34,554 --> 00:24:36,676 ‫اونا رو دیدم که داشتن... 533 00:24:37,677 --> 00:24:39,837 ‫به درگاهِ مسیح دعا می‌کردن. 534 00:24:39,879 --> 00:24:41,799 ‫درحالی که توافق کرده بودیم ویلو رو... 535 00:24:41,841 --> 00:24:43,843 ‫اصلاً مذهبی بار نیاریم. 536 00:24:46,245 --> 00:24:49,326 ‫آگاه باش پسرم، ‫میراث یه دروغـه! 537 00:24:49,368 --> 00:24:52,409 ‫بعد از مرگ هیچ کنترل و قدرتی وجود نداره. 538 00:24:52,451 --> 00:24:54,211 ‫لعنتی. درسته. 539 00:24:54,253 --> 00:24:55,733 ‫می‌دونی، وقتی به مسیح اعتقاد پیدا کنن، 540 00:24:55,775 --> 00:24:57,294 ‫دیگه بعیده بشه نظرشون رو عوض کرد. 541 00:24:57,336 --> 00:24:59,176 ‫درست مثل مذهب ارتدکس ِکوفتی توی طایفه‌ی من. 542 00:24:59,218 --> 00:25:02,259 ‫آره، یه «رودز» از دهنش دعا در بیاد، 543 00:25:02,301 --> 00:25:04,902 ‫می‌دونم برات چه فاجعه‌ای‌ـه. 544 00:25:04,944 --> 00:25:06,583 ‫باید با روکسان حرف بزنی. 545 00:25:06,625 --> 00:25:08,385 ‫توی نطفه‌ خفه‌اش کن. 546 00:25:08,427 --> 00:25:11,070 ‫حوصله‌ی حرف زدن ندارم. 547 00:25:13,632 --> 00:25:15,031 ‫دارم خواسته‌هام رو... 548 00:25:15,073 --> 00:25:17,634 ‫برای تربیتِ بچه‌ها و نوادگانم می‌نویسم. 549 00:25:17,676 --> 00:25:21,398 ‫تحصیلات، تعطیلات، ‫امورات دنیوی. 550 00:25:21,440 --> 00:25:23,880 ‫این مزخرفاتِ دینی؟ 551 00:25:23,922 --> 00:25:25,602 ‫قطعاً خارج از لیستـه. 552 00:25:25,644 --> 00:25:28,324 ‫چون اتمام حجت توی زندگی ‫زناشویی خیلی خوب جواب میده؟ 553 00:25:28,366 --> 00:25:31,570 ‫اگه به هشدارم توجه نکنه، ‫از هم طلاق می‌گیریم. 554 00:25:32,731 --> 00:25:34,570 ‫من هم میرم برای گرفتن حضانت بچه. 555 00:25:52,550 --> 00:25:56,752 ‫می‌دونستم میای. ‫منتظرت بودم. 556 00:25:56,794 --> 00:25:59,355 ‫توی روزنامه‌ها دیدم که ‫برگشتی سر کار قبلیت. 557 00:25:59,397 --> 00:26:01,196 ‫آره. 558 00:26:01,238 --> 00:26:03,799 ‫ولی حدس می‌زدم وقت بگیری. 559 00:26:03,841 --> 00:26:06,684 ‫راستش واسه اون کار نیومدم اینجا. 560 00:26:08,445 --> 00:26:10,245 ‫درمورد پدرمـه. 561 00:26:10,287 --> 00:26:13,368 ‫خب. معمولاً همینـه. 562 00:26:13,410 --> 00:26:16,413 ‫نه، یه سری اطلاعات لازم دارم. 563 00:26:18,615 --> 00:26:20,896 ‫درمورد ماهیتِ کنترل کردن. 564 00:26:20,938 --> 00:26:22,978 ‫تسلط. 565 00:26:23,020 --> 00:26:26,501 ‫چرا بعضیا نمی‌تونن بیخیالش بشن. 566 00:26:26,543 --> 00:26:28,703 ‫سعی داری خودت رو نجات بدی؟ 567 00:26:28,745 --> 00:26:30,705 ‫نه. این دفعه نه. 568 00:26:30,747 --> 00:26:32,949 ‫پدرم به صلح و آرامش نیاز داره. 569 00:26:34,431 --> 00:26:37,352 ‫ولی دخترش... 570 00:26:37,394 --> 00:26:41,157 ‫نباید اونطوری که من تربیت شدم تربیت بشه. 571 00:26:42,759 --> 00:26:45,319 ‫این غریزه‌ی بی‌رحمانه و فرمان‌دهنده... 572 00:26:45,361 --> 00:26:47,441 ‫که باعث شد پات به اینجا باز بشه. 573 00:26:47,483 --> 00:26:52,086 ‫که باعث شد 98 درصدِ ‫فعل و انفعالاتم مثل پدرم بشه. 574 00:26:52,128 --> 00:26:55,131 ‫و بعدش مجبور شدم همه رو اینجا خالی کنم. 575 00:26:57,213 --> 00:26:58,772 ‫گاهی احساس راحتی می‌کنیم... 576 00:26:58,814 --> 00:27:01,895 ‫که از دستوراتِ بقیه پیروی کنیم. 577 00:27:01,937 --> 00:27:04,138 ‫به‌هرحال کنترل همه‌اش یه توهمـه. 578 00:27:04,180 --> 00:27:05,939 ‫این رو به اون بگو... 579 00:27:05,981 --> 00:27:08,382 ‫که فکر و ذکرش اینـه. 580 00:27:08,424 --> 00:27:11,186 ‫ولی اگه به یکی پول بدی تا ‫اون کنترل رو به دست بگیره، 581 00:27:12,348 --> 00:27:14,349 ‫واقعاً کنترل دست کیه؟ 582 00:27:15,951 --> 00:27:19,713 ‫در نهایت، مشتری به غذاش می‌رسه. 583 00:27:19,755 --> 00:27:22,836 ‫من فقط غذا رو توی بشقاب می‌ذارم. 584 00:27:22,878 --> 00:27:25,558 ‫به‌نظرت پدرم داره خودش رو گول می‌زنه؟ 585 00:27:25,600 --> 00:27:28,121 ‫شاید هم از ناتوانی ِخودش عصبانیـه. 586 00:27:28,163 --> 00:27:30,844 ‫از ناگزیر بودنِ مرگش. 587 00:27:30,886 --> 00:27:33,646 ‫کنترل اغلب بیانی از ترسـه. 588 00:27:33,688 --> 00:27:36,449 ‫افرادی که واقعاً باور دارن کنترل دستشونـه؟ 589 00:27:36,491 --> 00:27:40,453 ‫به احتمال زیاد توی اقداماتشون ‫تنش‌زایی می‌کنن تا وقتی که شکست بخورن. 590 00:27:40,495 --> 00:27:42,495 ‫منجر به تصمیم‌گیری ضعیف میشه. 591 00:27:42,537 --> 00:27:44,539 ‫فکر کردنِ جادویی. 592 00:27:45,540 --> 00:27:47,260 ‫مشکل اینـه... 593 00:27:47,302 --> 00:27:49,824 ‫به یه زورگو بگی این کار رو ‫نکن، جواب نمیده. 594 00:27:50,945 --> 00:27:52,224 ‫می‌‌دونم. 595 00:27:52,266 --> 00:27:54,026 ‫باید امیدوار باشی که بتونی متقاعدش کنی... 596 00:27:54,068 --> 00:27:56,829 ‫که قدرتِ واقعیش وقتی به ‫بهترین شکل نشون داده میشه... 597 00:27:56,871 --> 00:27:59,073 ‫که ازش استفاده نکنـه. 598 00:28:08,082 --> 00:28:10,122 ‫بهشون قول دادم نظراتشون گمنام بمونـه. 599 00:28:10,164 --> 00:28:12,404 ‫باهاشون کار کردم تا از ‫غریزه‌ی چاپلوسی عبور کنن، 600 00:28:12,446 --> 00:28:14,406 ‫تا به غریزه‌ی اساسی منافع ِخود برسن. 601 00:28:14,448 --> 00:28:16,450 ‫واسه نسخه‌ی کامل آماده‌ام. 602 00:28:17,771 --> 00:28:21,293 ‫«از خود راضی». ‫«عاشقِ خودشـه». 603 00:28:21,335 --> 00:28:23,337 ‫«مادر ترزای وال‌استریت». 604 00:28:24,738 --> 00:28:26,458 ‫«عاشقِ بو کردنِ گوزِ خودشـه، 605 00:28:26,500 --> 00:28:29,340 ‫مثل قسمتِ «اسماگ آلرت» ‫از سریال «ساوت پارک»؟ 606 00:28:29,382 --> 00:28:31,182 ‫- این قسمتش رو ندیدم. ‫- من دیدم. 607 00:28:31,224 --> 00:28:33,505 ‫یکی از بهترین قسمت‌هاشـه. ‫کی اینو گفته؟ 608 00:28:33,547 --> 00:28:35,186 ‫نکنه فکر کردی قراره اسماشون رو بگم؟ 609 00:28:35,228 --> 00:28:37,348 ‫فقط می‌خوام روابطمون رو اصلاح کنم. 610 00:28:37,390 --> 00:28:39,510 ‫البته، نه. 611 00:28:39,552 --> 00:28:42,713 ‫«پُرتوقع، خیال می‌کنه می‌تونه ما ‫رو با هواپیماهای خصوصی بخره. 612 00:28:42,755 --> 00:28:45,078 ‫یعنی، من سوارش میشم، ‫ولی گور باباش.» 613 00:28:48,321 --> 00:28:51,042 ‫«مجبورت می‌کنه به مهمونیش بیای ‫و طوری رفتار کنی که انگار خوشت میاد، 614 00:28:51,084 --> 00:28:52,683 ‫در حالی که اون داره ‫خودش رو سیر می‌کنه...» 615 00:28:52,725 --> 00:28:53,844 ‫همینجا نگه دار. 616 00:28:53,886 --> 00:28:55,406 ‫لازم نیست مایک رو... 617 00:28:55,448 --> 00:28:57,728 ‫در معرض حسادتِ کارمندانِ حقیر یا... 618 00:28:57,770 --> 00:28:59,650 ‫تخریب شخصیتی قرار بدیم. 619 00:28:59,692 --> 00:29:01,652 ‫خب نوبت تو ما تا تهش نشستیم. 620 00:29:01,694 --> 00:29:03,534 ‫فکر نمی‌کردم نازک‌نارنجی باشی. 621 00:29:03,576 --> 00:29:05,496 ‫و اینجاست که نظرات رو تحلیل می‌کنیم، 622 00:29:05,538 --> 00:29:07,377 ‫اونا رو وارد زمینه می‌کنیم؟ 623 00:29:09,542 --> 00:29:11,582 ‫زمینه اینـه. باید تصمیم بگیری... 624 00:29:11,624 --> 00:29:13,423 ‫موجودی گرفتن واقعاً معنیش چیه. 625 00:29:13,465 --> 00:29:15,185 ‫اینکه آیا می‌تونی به‌عنوان فرمانده کل قوا... 626 00:29:15,227 --> 00:29:17,107 ‫با این اصطکاک کنار بیای یا نه، ‫چون اون موقع... 627 00:29:17,149 --> 00:29:18,548 ‫خیلی بدتر از اینا رو می‌شنوی. 628 00:29:18,590 --> 00:29:19,990 ‫و کاری رو بکنی که باید انجام بشه. 629 00:29:20,032 --> 00:29:21,631 ‫کاری که فقط تو می‌تونی برای کشور بکنی. 630 00:29:21,673 --> 00:29:25,035 ‫حتی اگه باعث شه بشی سیبلِ دارت. 631 00:29:25,077 --> 00:29:27,797 ‫به ‌نظر من می‌تونی، ‫وگرنه تو روت دروغ گفتم... 632 00:29:27,839 --> 00:29:31,040 ‫مثل همه‌ی افراد توی اون سالن، ‫به‌جای اینکه... 633 00:29:31,082 --> 00:29:33,084 ‫چیزی رو بهت بدم که ازم خواستی. 634 00:29:40,812 --> 00:29:42,814 ‫تا همینجا کافیـه. 635 00:30:08,319 --> 00:30:11,079 ‫اینا یه لیست از بهترین وکیل‌هاست. 636 00:30:11,121 --> 00:30:12,561 ‫توی امورات سیاسی هم حسابی تخصص دارن. 637 00:30:12,603 --> 00:30:14,002 ‫به‌نظرت قدرت و بازوی بیشتری لازم داریم؟ 638 00:30:14,044 --> 00:30:15,644 ‫نه. 639 00:30:15,686 --> 00:30:19,127 ‫ولی نمی‌خوام بدون جایگزین از اینجا برم. 640 00:30:19,169 --> 00:30:21,692 ‫ولی وقتشـه. از وقتش هم گذشته. 641 00:30:23,213 --> 00:30:24,893 ‫سخنرانی فرداست. 642 00:30:24,935 --> 00:30:27,736 ‫باید وارد حزبی بشم که ‫بتونه منو نامزد کنـه. 643 00:30:27,778 --> 00:30:30,058 ‫جزو شرایط استخداممـه، یادتونـه؟ 644 00:30:30,100 --> 00:30:32,102 ‫چی می‌خوای؟ 645 00:30:32,422 --> 00:30:34,062 ‫چی لازمه... 646 00:30:34,104 --> 00:30:36,865 ‫تا بیشتر بمونی تا وقتی که ‫بتونیم وارد مسیر درست بشیم؟ 647 00:30:36,907 --> 00:30:38,826 ‫اگه بمونم و کمکت کنم، 648 00:30:38,868 --> 00:30:41,949 ‫بیرون اومدن ازش خیلی سخت میشه. 649 00:30:41,991 --> 00:30:43,831 ‫اگه جدا شدنت علنی بشه، 650 00:30:43,873 --> 00:30:45,313 ‫اون هم درست همین هفته... 651 00:30:45,355 --> 00:30:46,634 ‫شاید بد نباشه تا وقتی جایگزینی انجام بشه... 652 00:30:46,676 --> 00:30:48,075 ‫صداش رو در نیاریم. 653 00:30:48,117 --> 00:30:50,119 ‫باید علنی باشه. ‫باید همین الان هم باشه. 654 00:30:51,080 --> 00:30:52,640 ‫نهایتاً تا چند روز دیگه. 655 00:30:52,682 --> 00:30:56,444 ‫باید کمی ازش فاصله بگیرم. 656 00:30:56,486 --> 00:30:59,406 ‫تا وقتی که می‌تونم اسمم رو ازت جدا کنم. 657 00:30:59,448 --> 00:31:01,450 ‫سیاست همینـه دیگه، مایک. 658 00:31:02,972 --> 00:31:04,974 ‫امیدوارم درک کنی. 659 00:31:09,218 --> 00:31:11,058 ‫پرینس کپیتال یا خودِ پرینس رو... 660 00:31:11,100 --> 00:31:12,419 ‫ترک نکن. 661 00:31:12,461 --> 00:31:13,820 ‫اگه الان جدا نشم، 662 00:31:13,862 --> 00:31:15,822 ‫هر دو حزب منو راه نمیدن. 663 00:31:15,864 --> 00:31:17,264 ‫اگه بمونم هیچ برگ برنده‌ای... 664 00:31:17,306 --> 00:31:19,308 ‫به پای این نمی‌رسه. 665 00:31:19,868 --> 00:31:21,870 ‫«عاشقِ دوست داشتنت هستم، عزیزم.» 666 00:31:23,432 --> 00:31:25,232 ‫جان؟ 667 00:31:25,274 --> 00:31:27,714 ‫این آهنگیـه که موسیقی رقص ‫رو از کفِ کلوب‌ها... 668 00:31:27,756 --> 00:31:29,155 ‫به صدر جدول رسوند. 669 00:31:29,197 --> 00:31:31,117 ‫منی که منیجر موسیقی بودم رو ورشکسته کرد. 670 00:31:31,159 --> 00:31:34,400 ‫باعث شد «دانا سامر» ملکه‌ی ‫یه سبک جدید موسیقی بشه. 671 00:31:34,442 --> 00:31:36,402 ‫گفتی بد تموم شد. 672 00:31:36,444 --> 00:31:38,124 ‫همیشه همینـه. 673 00:31:38,166 --> 00:31:42,328 ‫ولی قبلش، فروش خیلی بالایی داشت. 674 00:31:42,370 --> 00:31:44,330 ‫توی دهه‌ی 70 هیچ ستاره‌ی ‫موسیقی پاپی بهتر از اون نبود. 675 00:31:44,372 --> 00:31:47,814 ‫هیچ زن سیاه‌پوستی به جز دایانا ‫به‌خاطر قدرت فرهنگی و... 676 00:31:47,856 --> 00:31:49,695 ‫اصالتِ دورگه‌اش نبود. 677 00:31:49,737 --> 00:31:51,577 ‫خودش هم این رو می‌دونست. 678 00:31:51,619 --> 00:31:53,379 ‫اومد سراغم که سهم منو کمتر کنه. 679 00:31:53,421 --> 00:31:56,022 ‫یه بار، بعدش دوباره و دوباره. 680 00:31:56,064 --> 00:31:58,344 ‫اکثر ستاره‌ها وقتی پیشرفت می‌کنن همینطورن. 681 00:31:58,386 --> 00:32:02,027 ‫ولی من موندم، حقارت و بی‌احترامی‌هاش ‫رو به جون خریدم. 682 00:32:02,069 --> 00:32:04,109 ‫می‌دونی چرا؟ 683 00:32:04,151 --> 00:32:05,871 ‫چون همه جواب تلفنم رو می‌دادن. 684 00:32:05,913 --> 00:32:08,113 ‫امیدوار بودن راجع به «دانا» باشه. 685 00:32:08,155 --> 00:32:10,035 ‫فقط واسه همین یه مورد هم شده... 686 00:32:10,077 --> 00:32:12,518 ‫ارزش داشت حتی رایگان هم براش کار کنم. 687 00:32:12,560 --> 00:32:14,359 ‫توی پرینس کپیتال خبری از ‫حقارت و بی‌احترامی نیست. 688 00:32:14,401 --> 00:32:16,441 ‫ولی بر خلاف دانا، ‫اسم پرینس قراره... 689 00:32:16,483 --> 00:32:18,363 ‫وبال گردنم بشه. 690 00:32:18,405 --> 00:32:20,445 ‫تو نمی‌خوای طرد بشی. 691 00:32:20,487 --> 00:32:22,407 ‫درک می‌کنم. 692 00:32:22,449 --> 00:32:25,290 ‫ولی اون بیرون توی بیابون ‫چقدر قراره سردت بشه؟ 693 00:32:25,332 --> 00:32:29,016 ‫توی سرمای زمستون؟ ‫وقتی کسی جواب تلفنت رو نده؟ 694 00:32:37,664 --> 00:32:40,104 ‫مژده بده، مژده بده. ‫یه مشکل روسی داریم. 695 00:32:40,146 --> 00:32:41,586 ‫اوه! 696 00:32:41,628 --> 00:32:44,709 ‫ظاهراً که داره با پای خودش راه میره. 697 00:32:44,751 --> 00:32:47,351 ‫چاک. دوستانم توی واشنگتن... 698 00:32:47,393 --> 00:32:49,313 ‫بهم گفتن سعی داری گریگور آندلوف رو... 699 00:32:49,355 --> 00:32:51,315 ‫به‌عنوان یه شاهد کسشعر بیاری. 700 00:32:51,357 --> 00:32:53,197 ‫زده به سرت مردک؟ 701 00:32:53,239 --> 00:32:55,439 ‫چطوری اومدن اون جنایتکار به نفع کشوره؟ 702 00:32:55,481 --> 00:32:57,682 ‫بیا دوباره بیانش کنیم. 703 00:32:57,724 --> 00:33:00,604 ‫اگه اون بتونه به دادخواست طلاقش اعتراض کنه... 704 00:33:00,646 --> 00:33:02,646 ‫چند صد میلیون دلار ضرر می‌کنی؟ 705 00:33:02,688 --> 00:33:04,929 ‫از تو بعیده که جرم ِترک همسر رو... 706 00:33:04,971 --> 00:33:06,530 ‫مسخره کنی. 707 00:33:06,572 --> 00:33:08,052 ‫یا داغ ننگ بی‌آبرویی و گوشه‌گیری؟ 708 00:33:08,094 --> 00:33:09,893 ‫که یه نفر نتونه واسه آینده‌اش برنامه بریزه؟ 709 00:33:09,935 --> 00:33:12,216 ‫احساساتِ یه زن نابود شده. 710 00:33:12,258 --> 00:33:13,617 ‫اووووه... 711 00:33:13,659 --> 00:33:15,339 ‫نه تنها اونو تأمین مالی می‌کنی... 712 00:33:15,381 --> 00:33:17,383 ‫باهاش سکس هم می‌کنی. 713 00:33:18,544 --> 00:33:20,223 ‫خیلی‌خب، ببین... 714 00:33:20,265 --> 00:33:22,786 ‫اولش همه چی کاری بود، 715 00:33:22,828 --> 00:33:24,908 ‫ولی «اوکسانا» زن ِپر احساس و سرزنده‌ای‌ـه. 716 00:33:24,950 --> 00:33:27,230 ‫سختی‌های زیادی رو تحمل کرده. 717 00:33:27,272 --> 00:33:28,832 ‫دل عاشق میشه دیگه. 718 00:33:28,874 --> 00:33:31,795 ‫وزارت دادگستری هم می‌خواد یارو بیاد اینجا. 719 00:33:31,837 --> 00:33:33,596 ‫پس شاید لازم باشه با نیروهایی... 720 00:33:33,638 --> 00:33:35,638 ‫متحد بشم که با منافعت در تضادن. 721 00:33:35,680 --> 00:33:37,841 ‫اون هم خیلی سنگین. 722 00:33:37,883 --> 00:33:40,365 ‫من هیچوقت با یه پس‌گردنی ‫بیخیال دشمنانم نمیشم، چاک. 723 00:33:45,210 --> 00:33:48,491 ‫اگه همینطوری ماکیاولیستی و ‫آبکی باهام حرف بزنی، 724 00:33:48,533 --> 00:33:50,533 ‫پلیس فدرال در مقایسه با یه قدرت خارجی... 725 00:33:50,575 --> 00:33:53,015 ‫مشکل خیلی بزرگتری برات میشه. 726 00:33:53,057 --> 00:33:55,097 ‫بهتره کاری به کار روند طلاق نداشته باشی. 727 00:33:55,139 --> 00:33:57,420 ‫اون کاملاً مال خودتـه. 728 00:34:01,826 --> 00:34:03,265 ‫اون تنها شاکی‌مون نیست. 729 00:34:03,307 --> 00:34:05,067 ‫الان دجولو تماس گرفت. 730 00:34:05,109 --> 00:34:07,389 ‫درخواست بازگشت مشروط ‫گریگور به کشور رسیده دستش؟ 731 00:34:07,431 --> 00:34:09,111 ‫می‌خواد رو در رو راجع بهش بحث کنه. 732 00:34:09,153 --> 00:34:11,193 ‫همراه با رفقای قدیمیت فرماندار سوئینی... 733 00:34:11,235 --> 00:34:12,955 ‫و دادستان کل ماهار. 734 00:34:12,997 --> 00:34:14,516 ‫سه تاشون با هم؟ 735 00:34:14,558 --> 00:34:16,078 ‫وقتی سه تایی میان سراغت، 736 00:34:16,120 --> 00:34:18,280 ‫روی یه دعوای مفصل حساب کن، ‫نه یه بحث معمولی. 737 00:34:18,322 --> 00:34:21,243 ‫کاملاً آماده‌ام. 738 00:34:21,285 --> 00:34:25,247 ‫چاک، ارزش داره که گریگور رو نه توی یک، ‫بلکه توی دو سطح حکومتی... 739 00:34:25,289 --> 00:34:27,489 ‫به کراکوف ترجیح بدیم؟ 740 00:34:27,531 --> 00:34:28,930 ‫از بین این همه آدم، این یارو رو راضی کنیم. 741 00:34:28,972 --> 00:34:30,931 ‫یعنی، اصلاً اون تابحال برات چیکار کرده... 742 00:34:31,535 --> 00:34:33,375 ‫جز اینکه خسته‌ات کنه ‫و افکارت رو مشغول کنه؟ 743 00:34:33,417 --> 00:34:37,018 ‫نه، این همون بابی اکسلرادیـه ‫که اسمش رو تریلی نمی‌کشید، 744 00:34:37,060 --> 00:34:39,220 ‫موتورِ بازارهای مالی، 745 00:34:39,262 --> 00:34:42,023 ‫جابه‌جا کننده‌ی اهرم‌ها و رسانه. 746 00:34:42,065 --> 00:34:45,707 ‫و اون بهم نیاز داشت. 747 00:34:45,749 --> 00:34:49,470 ‫باهام تماس گرفت. مجبور شد ‫ازم درخواستِ یه لطف شخصی بکنه. 748 00:34:49,512 --> 00:34:51,875 ‫پیشنهاد کرد مدیونم بشه. 749 00:34:54,397 --> 00:34:58,559 ‫البته که می‌خواستم بگم نه، ‫چیزی هم نمونده بود. ولی... 750 00:34:58,601 --> 00:35:00,321 ‫خب، این روزها همچین چیزی... 751 00:35:00,363 --> 00:35:02,365 ‫یه کالای نایاب و ارزشمنده. 752 00:35:04,006 --> 00:35:06,409 ‫مخصوصاً از طرف کسی که می‌دونه معنیش چیه. 753 00:35:08,371 --> 00:35:11,171 ‫خب، این قدیمی‌تر از ‫«سمی دیوید جونیور»... 754 00:35:11,213 --> 00:35:12,933 ‫با گروه رقص «ویل مستین تریو»ـه. 755 00:35:23,906 --> 00:35:25,465 ‫من از پشت میز رهبری نمی‌کنم. 756 00:35:25,507 --> 00:35:27,507 ‫هر کاری رو که از زیردستانم می‌خوام ‫خودم هم انجام میدم... 757 00:35:27,549 --> 00:35:29,269 ‫نه که بشینم پشت میز و امر و نهی کنم. 758 00:35:29,311 --> 00:35:31,831 ‫فرق تو و ژنرال «جرج پتن» چیه؟ 759 00:35:31,873 --> 00:35:34,034 ‫اون از زیردستانش نخواست ازش انتقاد کنن. 760 00:35:34,076 --> 00:35:35,555 ‫فقط با سیلی زد تو صورتشون. 761 00:35:35,597 --> 00:35:37,077 ‫انتقاد به آدم آگاهی میده، روشن‌گری می‌کنه. 762 00:35:37,119 --> 00:35:39,121 ‫این نافرمانی بود. 763 00:35:40,081 --> 00:35:41,721 ‫شاید حق با لوک بوده. ‫شاید واسه دریافتِ همه‌ی... 764 00:35:41,763 --> 00:35:43,723 ‫نظراتشون آماده نبودی. 765 00:35:43,765 --> 00:35:46,806 ‫افرادِ خودم خیال می‌کنن ‫می‌تونن بهم دروغ بگن، 766 00:35:46,848 --> 00:35:48,850 ‫مسخره‌ام کنن. 767 00:35:49,891 --> 00:35:51,370 ‫به‌علاوه، رفتنِ سکر، 768 00:35:51,412 --> 00:35:52,892 ‫می‌خواد از ما فاصله بگیره؟ 769 00:35:52,934 --> 00:35:54,253 ‫قبل این اتفاقات... 770 00:35:54,295 --> 00:35:55,735 ‫داشتیم با تمام سرعت به جلو می‌رفتیم. 771 00:35:55,777 --> 00:35:57,817 ‫ریاست جمهوری. 772 00:35:57,859 --> 00:35:59,939 ‫کِی شدم «لکس لوتر»؟ 773 00:35:59,981 --> 00:36:01,660 ‫هر باری که کسی نامزد ‫ریاست جمهوری میشه، 774 00:36:01,702 --> 00:36:03,863 ‫یا میشه سوپرمن یا لکس لوتر. 775 00:36:03,905 --> 00:36:05,544 ‫من تغییر نکردم. 776 00:36:05,586 --> 00:36:07,226 ‫الان دیگه همه با یه چشم دیگه نگاهت می‌کنن، 777 00:36:07,268 --> 00:36:10,469 ‫ولی این مهم نیست. ‫چیزی که مهمـه اینـه: 778 00:36:10,511 --> 00:36:12,631 ‫بخوای اون محبت صادقانه و... 779 00:36:12,673 --> 00:36:14,513 ‫بی‌چون و چرا باشه، اشکالی نداره. 780 00:36:14,555 --> 00:36:17,838 ‫اتفاقاً شاید این سالم‌ترین انتخاب باشه. 781 00:36:22,723 --> 00:36:24,725 ‫گاهی رها کردن به معنی تسلیم شدن نیست. 782 00:36:26,807 --> 00:36:30,208 ‫گاهی نشون‌دهنده‌ی پشتکار و عقلـه. 783 00:37:17,416 --> 00:37:18,615 ‫اسکوتر بهت زنگ زد؟ 784 00:37:18,657 --> 00:37:20,177 ‫بهم گفت چه اتفاقی افتاده. 785 00:37:20,219 --> 00:37:22,579 ‫می‌دونستم میای اینجا. 786 00:37:22,621 --> 00:37:24,021 ‫خب؛ قبلاً واقعاً جواب می‌داد. 787 00:37:24,063 --> 00:37:25,542 ‫الان اینجا هم احساس سرما و ترس می‌کنم. 788 00:37:25,584 --> 00:37:27,184 ‫زیادی گرم باشه، توی ‫زمین بازی واقعی دچار مشکل میشی. 789 00:37:31,510 --> 00:37:34,951 ‫قبلاً وارد هر اتاقی می‌شدم ‫گرما رو حس می‌کردم. 790 00:37:34,993 --> 00:37:36,433 ‫مخصوصاً مایکل پرینس کپیتال. 791 00:37:36,475 --> 00:37:38,114 ‫حالا فقط به نظر مثل یه دروغـه. 792 00:37:38,156 --> 00:37:40,398 ‫اون اتاق‌ها گرم بودن چون بهشون پول می‌دادی. 793 00:37:41,480 --> 00:37:43,880 ‫به خودم می‌گفتم که برام مهم نیست. 794 00:37:43,922 --> 00:37:46,763 ‫ولی فکر می‌کردم گرماش واقعیـه. ‫یا می‌خواستم اینطور باشه. 795 00:37:46,805 --> 00:37:48,244 ‫پس بیا از شرایط زمین بازی حرف بزنیم. 796 00:37:48,286 --> 00:37:51,249 ‫من هم توی تیم «ایندیانا اِی‌اَند‌اِم» بودم. 797 00:37:52,690 --> 00:37:54,010 ‫اونجا هم‌تیمی‌هام عاشقم بودن. 798 00:37:54,052 --> 00:37:55,451 ‫اگه واقعاً داریم بررسی می‌کنیم ‫تا موجودی بگیریم، 799 00:37:55,493 --> 00:37:57,053 ‫بعضیاشون از جرأت و جسارتت متنفر بودن. 800 00:37:57,095 --> 00:37:59,055 ‫تا اینکه شخصیتم رو شناختن. 801 00:37:59,097 --> 00:38:00,416 ‫نه. 802 00:38:00,458 --> 00:38:02,738 ‫تا اینکه اونا رو به چند تا پیروزی رسوندی. 803 00:38:02,780 --> 00:38:04,782 ‫بعدش عاشقت شدن. 804 00:38:07,985 --> 00:38:10,105 ‫فقط باید نشون‌شون می‌دادم ‫که به تیم اهمیت میدم. 805 00:38:10,147 --> 00:38:12,868 ‫موتور محرک تیم تو بودی. همیشه. 806 00:38:12,910 --> 00:38:14,510 ‫همیشه توپ دست تو بود. 807 00:38:14,552 --> 00:38:16,472 ‫همیشه توی سبد می‌نداختیش ‫یا می‌گرفتیش. 808 00:38:16,514 --> 00:38:19,034 ‫اونا باید می‌فهمیدن که مسیر پیروزی... 809 00:38:19,076 --> 00:38:21,637 ‫از تو می‌گذره. 810 00:38:21,679 --> 00:38:24,920 ‫پس نباید نگران محبت واقعی باشم؟ 811 00:38:24,962 --> 00:38:28,643 ‫دارم میگم راه بدست آوردنش ‫اینـه که برنده باشی. 812 00:38:28,685 --> 00:38:30,685 ‫واقعی‌تر از این دیگه نمیشه. 813 00:38:30,727 --> 00:38:34,169 ‫این برات سرد یا ظاهری یا تو خالیـه؟ 814 00:38:34,211 --> 00:38:37,692 ‫خب، دنیایی که توش زندگی می‌کنیم همینـه. 815 00:38:37,734 --> 00:38:40,215 ‫و همون دنیاییـه که میگی ‫می‌خوای رهبریش کنی. 816 00:38:50,507 --> 00:38:52,509 ‫تازه لعنتی دیر هم کرده. 817 00:38:53,500 --> 00:38:56,951 ‫واسه یه پیش‌نویس ساده‌ی عفو مشروط ‫چه گرهمایی بزرگی راه انداختید. 818 00:38:56,993 --> 00:38:59,393 ‫پیش‌نویس لامصب؟ ‫مهمون‌نوازی از یه جنایتکار روسی... 819 00:38:59,435 --> 00:39:01,235 ‫اون هم در آستانه دومین جنگ سرد؟ 820 00:39:01,277 --> 00:39:03,878 ‫آخرین باری که دیدمت فرمانداز، ‫داشتی با یه کودتای مسالمت‌آمیز... 821 00:39:03,920 --> 00:39:05,279 ‫منو از کار برکنار می‌کردی. 822 00:39:05,321 --> 00:39:07,121 ‫من که میگم جنگ‌های سرد تخصص توئـه. 823 00:39:07,163 --> 00:39:09,243 ‫آقای آندلوف موافقت کرده که... 824 00:39:09,285 --> 00:39:11,445 ‫توی یه پرونده حیاتی باهامون همکاری کنه. 825 00:39:11,487 --> 00:39:13,727 ‫ورودش به کشور به شدت محدود میشه به... 826 00:39:13,769 --> 00:39:16,370 ‫برای ضربه زدن به من ‫و بزرگترین حامیم تاد کراکوف. 827 00:39:16,412 --> 00:39:19,093 ‫چاک، دفتر من، دفتر قبلی خودت، 828 00:39:19,135 --> 00:39:22,015 ‫تو شخصاً گریگور رو از کشور بیرون کردی. 829 00:39:22,057 --> 00:39:25,098 ‫قطعاً هر کینه‌ای هم که از فرماندار داری... 830 00:39:25,140 --> 00:39:27,821 ‫من؟ من فقط می‌خوام رو به جلو حرکت کنیم. 831 00:39:27,863 --> 00:39:29,823 ‫این قضیه باید همینجا تموم بشه. 832 00:39:29,865 --> 00:39:31,425 ‫اگه بذاریم این عوضی بیاد ‫بقیه فکر می‌کنن احمقیم. 833 00:39:31,467 --> 00:39:33,186 ‫انگار پخمه‌ایم... 834 00:39:33,228 --> 00:39:35,268 ‫پوتین همه‌مون رو مسخره می‌کنه. 835 00:39:35,310 --> 00:39:37,991 ‫می‌دونم فایده‌ای نداره که ‫بخوایم جلوت رو بگیریم، چاک. 836 00:39:38,033 --> 00:39:39,352 ‫تو یه راهی پیدا می‌کنی، 837 00:39:39,394 --> 00:39:40,674 ‫به هدفت می‌رسی. 838 00:39:40,716 --> 00:39:43,076 ‫قبلاً روشم همین بود، آره. 839 00:39:43,118 --> 00:39:45,118 ‫با این وجود من ازت خواهش می‌کنم. 840 00:39:45,160 --> 00:39:46,519 ‫ما رو از خودت نرون. 841 00:39:46,561 --> 00:39:48,281 ‫و به تاد کراکوف و ‫پنجاه تا غول سیاسی دیگه... 842 00:39:48,323 --> 00:39:50,243 ‫توی اولین ماه‌های ‫بازگشتت به دادستانی جنوبی... 843 00:39:50,285 --> 00:39:51,884 ‫ضربه نزن. 844 00:39:51,926 --> 00:39:55,007 ‫نذار آخرین ماه‌های کارت بشه. 845 00:39:55,049 --> 00:39:57,810 ‫قبلاً به «بازی مجموع-صفر» معتقد بودم... ‫[توضیح در کانال سریال] 846 00:39:57,852 --> 00:40:00,253 ‫موضع گرفتن، معمولاً هم ‫موضع خودم رو می‎گرفتم، 847 00:40:00,295 --> 00:40:02,295 ‫و بقیه همه رو از خودم می‌روندم. 848 00:40:02,337 --> 00:40:07,259 ‫ولی این بار، به‌نظرم ‫همه‌مون می‌تونیم برنده باشیم، 849 00:40:07,301 --> 00:40:09,261 ‫همگی دوست باشیم. 850 00:40:09,303 --> 00:40:11,463 ‫چرا روی شن واسه هم مرز بکشیم... 851 00:40:11,505 --> 00:40:13,345 ‫وقتی می‌تونیم روش قلعه بسازیم؟ 852 00:40:13,387 --> 00:40:16,028 ‫قلعه‌هایی که از شن ساخته شدن؟ 853 00:40:16,070 --> 00:40:19,231 ‫می‌دونی، چاک. عقلت رو از دست دادی. 854 00:40:19,273 --> 00:40:20,632 ‫شاید تازه پیداش کردم، باب. 855 00:40:20,674 --> 00:40:23,157 ‫چاک، میشه یه‌جوری ‫حرف بزنی ما هم بفهمیم؟ 856 00:40:24,718 --> 00:40:28,520 ‫منظورم اینـه که ما داستانِ خودمون رو بگیم. 857 00:40:28,562 --> 00:40:31,523 ‫داستانی که توش از اهرم‌های ‫احساسی هیجانی استفاده می‌کنیم... 858 00:40:31,565 --> 00:40:34,005 ‫تا همگی به چیزی که واقعاً می‌خوایم برسیم. 859 00:40:34,047 --> 00:40:37,889 ‫اون‌وقت دقیقاً چطور به ‫این سرزمین موعود می‌رسیم؟ 860 00:40:37,931 --> 00:40:42,694 ‫مشاور ویژه‌ام به تمام سوالاتتون پاسخ میده. 861 00:40:42,736 --> 00:40:45,418 ‫میشه گفت شغلش همینـه. 862 00:40:52,000 --> 00:40:56,000 ‫«پُل مایکل لِوِک» معروف به «تریپل اچ» ‫ستاره‌ی سابق کشتی‌کج 863 00:41:03,596 --> 00:41:05,798 ‫خب، هنوز وکیل خوبی پیدا نکردی؟ 864 00:41:06,839 --> 00:41:08,079 ‫جان؟ 865 00:41:08,121 --> 00:41:09,960 ‫پرونده‌ی گرفتن حضانت. 866 00:41:10,002 --> 00:41:12,763 ‫می‌دونم هیچ‌جوره از شروط ‫قبل از ازدواج کوتاه نمیای، 867 00:41:12,805 --> 00:41:15,288 ‫و الان فقط می‌خوای بزنی بترکونی. 868 00:41:16,529 --> 00:41:18,048 ‫دارم وکیل‌ها رو لیست می‌کنم... 869 00:41:18,090 --> 00:41:20,290 ‫و لیست مطالباتم رو کامل می‌کنم. 870 00:41:20,332 --> 00:41:22,334 ‫آها. 871 00:41:22,815 --> 00:41:24,695 ‫بگو، پسرم. 872 00:41:24,737 --> 00:41:26,256 ‫اونقدری می‌شناسمت که بدونم... 873 00:41:26,298 --> 00:41:27,658 ‫یه منظوری داری. 874 00:41:27,700 --> 00:41:29,139 ‫خب... 875 00:41:29,181 --> 00:41:30,901 ‫احتمالاً واسه اینجا خوشایند نباشه، پس... 876 00:41:30,943 --> 00:41:32,945 ‫بنال. 877 00:41:34,586 --> 00:41:39,109 ‫نه، فقط مسأله اینـه که من ‫متوجه شدم قدرت، توانایی... 878 00:41:39,151 --> 00:41:40,991 ‫اثر گذاری روی بقیه‌ست، 879 00:41:41,033 --> 00:41:43,713 ‫نه که بهشون امر و نهی کنه. 880 00:41:43,755 --> 00:41:47,559 ‫قدرت واقعی اینـه که ازش استفاده نکنی. 881 00:41:50,642 --> 00:41:53,523 ‫الان می‌خوای بحث‌های تاریخی بکنی و... 882 00:41:53,565 --> 00:41:56,806 ‫برام سخنرانی کنی و بگی که ‫چطور امپراتورهای بزرگ... 883 00:41:56,848 --> 00:41:59,048 ‫اینطوری بودن چون رحم می‌کردن؟ 884 00:41:59,090 --> 00:42:00,570 ‫نه. 885 00:42:00,612 --> 00:42:02,772 ‫جفتمون هم می‌دونیم که دارم ‫درمورد دخترت حرف می‌زنم. 886 00:42:02,814 --> 00:42:04,053 ‫درستـه. 887 00:42:04,095 --> 00:42:06,215 ‫اون نباید زیر بار منتِ... 888 00:42:06,257 --> 00:42:08,057 ‫یه پروردگار دروغین باشه. 889 00:42:08,099 --> 00:42:11,022 ‫در حالی که ترجیح میدی ‫زیر بار منت خودت باشه. 890 00:42:12,984 --> 00:42:14,904 ‫طبق راه و روشِ تو... 891 00:42:14,946 --> 00:42:16,665 ‫ازت حرف‌شنوی خواهد داشت... 892 00:42:16,707 --> 00:42:20,069 ‫و مهربونیش لحظاتی شاملت میشه. 893 00:42:20,111 --> 00:42:22,311 ‫ناسلامتی انسانـه. 894 00:42:22,353 --> 00:42:26,435 ‫و نمی‌تونه از تمایل ذاتیش ‫برای دوست داشتنت فرار کنه، 895 00:42:26,477 --> 00:42:28,919 ‫ولی سعی می‌کنه این کار رو بکنه. 896 00:42:30,441 --> 00:42:33,161 ‫چه جور هم سعی می‌کنه، 897 00:42:33,203 --> 00:42:36,046 ‫اگه قدرتت رو به رخ خودش و مادرش بکشی. 898 00:42:38,528 --> 00:42:40,929 ‫تسلط... 899 00:42:40,971 --> 00:42:43,932 ‫گزاره‌ی «همه یا هیچی‌»ـه. 900 00:42:43,974 --> 00:42:47,936 ‫اگه یه جاش رو کوتاه بیای، جواب نمیده. 901 00:42:47,978 --> 00:42:50,058 ‫پیشنهادت چیه؟ 902 00:42:50,100 --> 00:42:52,983 ‫همینطور به مسلط شدن روی ‫تمام افراد زندگیت ادامه بده. 903 00:42:54,384 --> 00:42:57,385 ‫روی همه چی مُهرت رو بزن ‫و قلمروت رو مشخص کن. 904 00:42:57,427 --> 00:43:00,188 ‫آره، همین رو نشونش بده، 905 00:43:00,230 --> 00:43:02,109 ‫ولی وقتی اونقدر ‫بزرگ شده باشه که درکش کنه. 906 00:43:02,151 --> 00:43:05,114 ‫ولی الان که پاش وسطـه... 907 00:43:06,636 --> 00:43:08,638 ‫بهش احساس ثبات بده. 908 00:43:09,318 --> 00:43:11,439 ‫و عزت نفس. 909 00:43:11,481 --> 00:43:15,484 ‫چون قدرت واقعی از همینجا نشأت می‌گیره. 910 00:43:20,489 --> 00:43:22,930 ‫آروم بودن. 911 00:43:22,972 --> 00:43:24,972 ‫وسیله‌ای برای رسیدن به همون نتیجه. 912 00:43:25,014 --> 00:43:29,698 ‫اتفاقاً، به ظاهر نشون بدم که ‫بیخیال شدم، بیشتر کنترلشون می‌کنم. 913 00:43:31,820 --> 00:43:33,822 ‫با تو جواب نمی‌داد. 914 00:43:34,223 --> 00:43:35,742 ‫از کجا معلوم... 915 00:43:35,784 --> 00:43:38,305 ‫که من هم به دستای گرم پدر نیاز نداشتم؟ 916 00:43:38,347 --> 00:43:40,347 ‫ولی هیچ کدوم این زن‌ها مثل من نیستن. 917 00:43:40,389 --> 00:43:41,908 ‫آره صد درصد. 918 00:43:41,950 --> 00:43:44,150 ‫ممکنه از این دعوای حضانت نجاتت بده. 919 00:43:44,192 --> 00:43:46,953 ‫شاید حتی به خواسته‌هایی که ‫توی لیستت داری هم برسی، 920 00:43:46,995 --> 00:43:48,635 ‫و اونا هیچوقت متوجه نمیشن... 921 00:43:48,677 --> 00:43:51,359 ‫دقیقاً کاری رو کردن که تو می‌خواستی. 922 00:43:58,206 --> 00:43:59,565 ‫از این نقشه خوشم اومد. 923 00:44:00,768 --> 00:44:01,928 ‫انگار بالاخره... 924 00:44:01,970 --> 00:44:03,809 ‫عقلت به کار افتاده. 925 00:44:03,851 --> 00:44:06,014 ‫نتیجه‌ی اون دستای گرمـه. آره. 926 00:44:08,536 --> 00:44:10,538 ‫خیلی‌خب پسرم... 927 00:44:11,419 --> 00:44:12,698 ‫روش تو رو امتحان می‌کنم. 928 00:44:12,740 --> 00:44:14,742 ‫خوبه. 929 00:44:16,624 --> 00:44:18,103 ‫توی این خونه آداب غذا خوردن قاره‌ای‌ـه، 930 00:44:18,145 --> 00:44:20,706 ‫چنگال با دست چپ. 931 00:44:20,748 --> 00:44:23,270 ‫نکنه اومدی رستورانِ «روبی تیوزدی»؟ 932 00:44:35,000 --> 00:44:37,082 ‫این مهم‌ترین سخنرانی زندگیشـه. 933 00:44:37,124 --> 00:44:38,844 ‫باورم نمیشه واسه مرور نیومده. 934 00:44:38,886 --> 00:44:40,365 ‫مایک نیازی به مرور نداره. 935 00:44:40,407 --> 00:44:42,287 ‫اون مثل «جان کولترین»ـه. ‫[آهنگساز فقید آمریکایی] 936 00:44:42,329 --> 00:44:44,809 ‫- حین حرف زدن ریتمش رو پیدا می‌کنه. ‫- الان خودت می‌تونی پیداش کنی؟ 937 00:44:44,851 --> 00:44:46,731 ‫پنج دقیقه‌ی دیگه روی ‫هشت تا شبکه پخش زنده داریم... 938 00:44:46,773 --> 00:44:48,973 ‫و اون هنوز حتی نیومده اینجا. 939 00:44:49,015 --> 00:44:50,535 ‫اوناهاشش. 940 00:44:50,577 --> 00:44:53,498 ‫کی آماده‌ست که بترکونیم؟ 941 00:44:53,540 --> 00:44:55,219 ‫نیازی به مرور نبود. 942 00:44:55,261 --> 00:44:57,382 ‫همونطور که «جی-زی» نیازی ‫به نوشتن متن آهنگ‌هاش نداره. 943 00:44:57,424 --> 00:44:59,426 ‫فیلم‌برداری رو شروع کنید تا سخنرانی کنم. 944 00:45:03,830 --> 00:45:05,590 ‫ممنونم. 945 00:45:05,632 --> 00:45:07,872 ‫که من رو از پیله در آوردی. 946 00:45:07,914 --> 00:45:09,473 ‫از پناهگاهم. 947 00:45:09,515 --> 00:45:11,395 ‫این ایده که باید دوباره کارزارم رو ارزیابی کنم، 948 00:45:11,437 --> 00:45:13,758 ‫و به خاطر چند تا غرغرو ‫توی شرکت کنار بکشم... 949 00:45:13,800 --> 00:45:16,520 ‫لازم بود بشنومش. 950 00:45:16,562 --> 00:45:19,843 ‫من همیشه خیلی یک دنده بودم. 951 00:45:19,885 --> 00:45:21,887 ‫بالاخره متوجه شدم قصدت چی بوده. 952 00:45:22,768 --> 00:45:26,410 ‫سرنوشت، درون خودمـه. 953 00:45:26,452 --> 00:45:29,453 ‫می‌دونستم دوباره خودت ‫رو جمع و جور می‌کنی. 954 00:45:29,495 --> 00:45:31,495 ‫خوشحالم همین کار رو کردی. 955 00:45:31,537 --> 00:45:33,337 ‫حاضرید؟ 956 00:45:37,863 --> 00:45:39,422 ‫من جمع و جورش کردم... 957 00:45:39,464 --> 00:45:42,067 ‫بعد اینکه تو تیکه تیکه‌اش کردی. 958 00:45:56,881 --> 00:45:58,721 ‫فکر می‌کردم ترکمون کردی. 959 00:45:58,763 --> 00:46:02,365 ‫می‌خوام تا زمان اعلام نامزدیم ‫توی شرکت بمونم. 960 00:46:02,407 --> 00:46:05,208 ‫بعدش به اعتبار مایک، مستقل نامزد بشم. 961 00:46:05,250 --> 00:46:07,610 ‫نزدیک منابع و قدرت می‌مونی. 962 00:46:07,652 --> 00:46:09,932 ‫اگه مطمئنی، می‌تونم ‫یه راه میان‌بُر بهت بدم. 963 00:46:09,974 --> 00:46:12,815 ‫می‌دونم در افتادن با دو حزب کار خطرناکیـه. 964 00:46:12,857 --> 00:46:16,058 ‫نمی‌خوام مثل یه احمق اون بیرون تنها باشم... 965 00:46:16,100 --> 00:46:18,102 ‫اون هم توی نامزدی کنگره. 966 00:46:18,502 --> 00:46:20,743 ‫رفتیم رو آنتن. 967 00:46:20,785 --> 00:46:25,990 ‫تا پنج ثانیه، چهار، سه... 968 00:46:34,598 --> 00:46:36,398 ‫من مایک پرینس هستم. 969 00:46:36,440 --> 00:46:38,320 ‫اگه فقط سرخط اخبار رو دنبال می‌کنید، 970 00:46:38,362 --> 00:46:39,721 ‫پس من رو نمی‌شناسید. 971 00:46:39,763 --> 00:46:41,603 ‫این مسأله عمدی‌ـه. 972 00:46:41,645 --> 00:46:44,808 ‫تا وضع ِموجود بتونه آینده‌تون ‫رو در اختیار خودش نگه داره. 973 00:46:46,129 --> 00:46:48,330 ‫من این زمان رو خریدم و ارزون هم نبود... 974 00:46:48,372 --> 00:46:50,572 ‫چون من آدم ِخودم هستم. 975 00:46:50,614 --> 00:46:52,614 ‫و چون باید گفتگوی عمیقی... 976 00:46:52,656 --> 00:46:56,700 ‫در مورد علت شکستِ هر دو حزب ‫و نظام‌مون داشته باشیم. 977 00:46:58,341 --> 00:47:00,702 ‫این صحبت درمورد سنجیدن شرایط ‫و موجودی گرفتنـه... 978 00:47:00,744 --> 00:47:03,064 ‫تا به جایی که می‌‌خوایم برسیم، 979 00:47:03,106 --> 00:47:05,308 ‫حتی اگه همیشه از چیزی که ‫می‌بینیم خوشمون نیاد. 980 00:47:19,161 --> 00:47:21,041 ‫گریگور. 981 00:47:21,083 --> 00:47:23,764 ‫رفیق، برگشتی. 982 00:47:23,806 --> 00:47:27,247 ‫غافلگیر شدی منو اینجا دیدی؟ 983 00:47:27,289 --> 00:47:30,410 ‫من هم غافلگیر شدم که اینجا دیدمت، 984 00:47:30,452 --> 00:47:32,653 ‫چون چهار شب از پنج شب گذشته رو... 985 00:47:32,695 --> 00:47:36,737 ‫بیرون پنت‌هاوس اوکسانا دیده شدی. 986 00:47:36,779 --> 00:47:39,259 ‫پنت‌هاوس ِمن، نه تو. 987 00:47:39,301 --> 00:47:41,621 ‫این مدت که نبودی پریشون بود. 988 00:47:41,663 --> 00:47:43,143 ‫سعی کردم راهنماییش کنم. 989 00:47:43,185 --> 00:47:45,825 ‫بهش بگم تسلیم نشه. 990 00:47:45,867 --> 00:47:49,229 ‫واسه همین یه هدیه‌ی ویژه برات آوردم. 991 00:47:49,271 --> 00:47:51,991 ‫باید همین الان بازش کنی. 992 00:47:52,033 --> 00:47:57,116 ‫شاید به دردت خورد، ‫اگه یه وقت خواستی تسلیم نشی. 993 00:47:57,158 --> 00:48:01,561 ‫دوستم کریستین شخصاً طراحی‌شون کرده. 994 00:48:01,603 --> 00:48:03,723 ‫بال‌های گرگ‌پروانگان. 995 00:48:03,765 --> 00:48:07,246 ‫نمی‌دونم بشه باهاشون پرواز کرد یا نه، 996 00:48:07,288 --> 00:48:10,529 ‫چون خودم امتحان‌شون نکردم، ولی... 997 00:48:10,571 --> 00:48:14,373 ‫از اونجا که تو توی ‫طبقه 26اُم زندگی می‌کنی، 998 00:48:14,415 --> 00:48:18,898 ‫شاید بخوای خلبان آزمایشی باشی. 999 00:48:18,940 --> 00:48:21,941 ‫می‌تونستی به روش‌های ‫مختلفی این پیغام رو بفرستی، 1000 00:48:21,983 --> 00:48:24,023 ‫بدون اینکه بیای نیویورک. 1001 00:48:24,065 --> 00:48:27,586 ‫آخه چه لذتی داشت بذارم یکی دیگه... 1002 00:48:27,628 --> 00:48:30,349 ‫از پنجره پرتت کنه پایین؟ 1003 00:48:30,391 --> 00:48:32,951 ‫قسم می‌خورم من و اوسکانا فقط دوستیم. 1004 00:48:32,993 --> 00:48:34,513 ‫حتی دوست هم نیستیم. 1005 00:48:34,555 --> 00:48:36,595 ‫فقط همکار تجاری هستیم... 1006 00:48:36,637 --> 00:48:40,318 ‫ولی مدت زیادی توی شرکتش بودی. 1007 00:48:40,360 --> 00:48:42,040 ‫دیگه هیچ‌وقت نمی‌بینمش. 1008 00:48:42,082 --> 00:48:43,682 ‫دیگه هزینه‌ی دادخواست طلاق رو نمیدم. 1009 00:48:43,724 --> 00:48:46,284 ‫در واقع، با یه تماس تلفنی تمومش می‌کنم. 1010 00:48:46,326 --> 00:48:48,689 ‫اصلاً الان دیگه نمیشه گفت ترکش کردی. 1011 00:48:49,730 --> 00:48:52,090 ‫این خبر خوبیـه. 1012 00:48:52,132 --> 00:48:55,934 ‫راه رو برای دادخواستِ ‫طلاق خودم باز می‌کنه... 1013 00:48:55,976 --> 00:48:58,658 ‫به دلیل زِنا و خیانت. 1014 00:49:01,501 --> 00:49:03,503 ‫ممنون. 1015 00:49:27,246 --> 00:49:32,211 ‫کار من تموم شد. ‫حالا تو می‌تونی کارت رو شروع کنی. 1016 00:49:33,692 --> 00:49:35,572 ‫اکس عجب لطفی بهت کرد. 1017 00:49:35,614 --> 00:49:37,614 ‫لطف بزرگی که تو بهش کردی. 1018 00:49:40,419 --> 00:49:42,659 ‫آخه چطوری شما دو تا دوباره دوست شدید، 1019 00:49:42,701 --> 00:49:44,461 ‫بعد از کاری که باهات کرد؟ 1020 00:49:44,503 --> 00:49:47,344 ‫خب، آدم باید به... 1021 00:49:47,386 --> 00:49:50,347 ‫سرسخت‌ترین رقیبش احترام قائل بشه. 1022 00:49:50,389 --> 00:49:54,633 ‫چه کس دیگه‌ای جز اکس ‫در این حد به توانایی‌هات باور داره؟ 1023 00:49:56,635 --> 00:49:59,515 ‫خب، وقتشـه. ‫واسه انجامش حاضری؟ 1024 00:49:59,557 --> 00:50:02,400 ‫مثل «آندره د جاینت» در سال 1987. 1025 00:50:47,284 --> 00:50:49,724 ‫زود باش. از ماشین پیاده شو. 1026 00:50:49,766 --> 00:50:53,088 ‫شما هیچ اختیار قانونی‌ای در قبالِ من ندارید. 1027 00:50:53,130 --> 00:50:55,090 ‫من یه شهروند مستقل و خارجی‌ام. 1028 00:50:55,132 --> 00:50:59,133 ‫حق بازداشت شدن توسط ‫ایالات متحده رو رد می‌کنم، 1029 00:50:59,175 --> 00:51:02,056 ‫یا اینکه مجبورم کنن شهادت بدم. 1030 00:51:02,098 --> 00:51:06,100 ‫من شهروند بزرگترین کشور... 1031 00:51:06,142 --> 00:51:10,304 ‫در تاریخ جهان هستم که ‫بزرگترین رهبر دنیا رو داره. 1032 00:51:10,346 --> 00:51:14,188 ‫پس کون لق‌تون و کون لق آمریکا. 1033 00:51:18,594 --> 00:51:20,634 ‫آقای آندلوف برای شهادت دادن توی... 1034 00:51:20,676 --> 00:51:22,957 ‫یه پرونده فدرال اومده بود اینجا، ‫تا با ما همکاری کنه. 1035 00:51:22,999 --> 00:51:24,999 ‫هرچند، اون از این فرصت استفاده کرد تا... 1036 00:51:25,041 --> 00:51:27,962 ‫یه فناوری حساس نظامی رو ‫برای کشورش بدزده. 1037 00:51:28,004 --> 00:51:30,204 ‫بعد از دریافت این اطلاعات، ‫پرونده رو برای... 1038 00:51:30,246 --> 00:51:32,686 ‫اقدام هماهنگ به ضابط قضایی فدرال ارجاع دادم. 1039 00:51:32,728 --> 00:51:33,927 ‫چاک. 1040 00:51:35,851 --> 00:51:37,010 ‫به‌عنوان دادستان فدرال، 1041 00:51:37,052 --> 00:51:38,932 ‫متوجه شدم که این پرونده... 1042 00:51:38,974 --> 00:51:40,854 ‫یه موضوع فدرالی پیچیده‌ست، 1043 00:51:40,896 --> 00:51:44,658 ‫پس با معاون دادستان کل کشور «دجولیو» ‫و وزارت دادگستری تماس گرفتم. 1044 00:51:47,623 --> 00:51:50,103 ‫وزارت دادگستری به ماهیت حیاتی ‫این پرونده در نیویورک... 1045 00:51:50,145 --> 00:51:52,467 ‫پی برد و دادستانی کل ایالت ‫رو وارد ماجرا کرد. 1046 00:51:55,871 --> 00:51:59,152 ‫با استفاده از پلیس ایالتی و مأموران مخفی، 1047 00:51:59,194 --> 00:52:03,236 ‫ما یه عملیات ضربتی ترتیب دادیم و ‫آقای آندلوف رو قبل از اینکه هرگونه... 1048 00:52:03,278 --> 00:52:05,598 ‫اطلاعات محرمانه‌ای ‫به سرقت بره دستگیر کردیم. 1049 00:52:05,640 --> 00:52:07,080 ‫همونطور که می‌تونید توی تصویر ببینید، 1050 00:52:07,122 --> 00:52:09,202 ‫تمایلات واقعیش آشکار شد. 1051 00:52:09,244 --> 00:52:11,444 ‫ایشون فوراً دیپورت میشن. 1052 00:52:11,486 --> 00:52:13,366 ‫روز بدی برای کرملین‌ـه، 1053 00:52:13,408 --> 00:52:15,768 ‫روز خوبی برای عدالت در سرتاسر دنیا. 1054 00:52:15,810 --> 00:52:17,169 ‫سوالی هست؟ 1055 00:52:20,094 --> 00:52:21,894 ‫چطوری خطر کردید و اجازه دادید... 1056 00:52:21,936 --> 00:52:24,697 ‫مجرم سابقه‌داری مثل آقای ‫آندلوف وارد آمریکا بشه؟ 1057 00:52:24,739 --> 00:52:26,741 ‫گمان می‌رفت که اون اطلاعاتی... 1058 00:52:27,581 --> 00:52:29,341 ‫واو... 1059 00:52:29,383 --> 00:52:31,143 ‫اون وارد صحنه شد، ‫نقشه‌ی من رو خراب کرد، 1060 00:52:31,185 --> 00:52:32,704 ‫شد دیوِ این نمایش. 1061 00:52:32,746 --> 00:52:34,867 ‫توی روسیه دوباره اعتبارش برگشت، ‫قهرمان کرملین شد، 1062 00:52:34,909 --> 00:52:37,108 ‫شایعات کمکش به اوکراین رو باطل کرد. 1063 00:52:37,591 --> 00:52:38,911 ‫شماها قهرمانان این شهر هستید. 1064 00:52:38,953 --> 00:52:40,993 ‫عجب نمایشی راه انداختید. 1065 00:52:41,035 --> 00:52:43,555 ‫به جز اون قسمتش که مربوط به تو بود. 1066 00:52:43,597 --> 00:52:45,677 ‫اون واقعی بود. 1067 00:52:45,719 --> 00:52:47,159 ‫لعنتی. اون جزو نمایشت نبود؟ 1068 00:52:47,201 --> 00:52:48,760 ‫نه، واقعی بود. 1069 00:52:48,802 --> 00:52:51,523 ‫اینطور که من می‌بینم، ‫هر چی گفت درستـه. 1070 00:52:51,565 --> 00:52:56,528 ‫اون حالا حمایت کامل مسکو رو داره ‫تا هر کاری رو هر جایی که خواست بکنه. 1071 00:52:56,570 --> 00:52:58,610 ‫خیلی تأثیرگذار. 1072 00:52:58,652 --> 00:53:00,852 ‫یه هشدار کافی بود. 1073 00:53:00,894 --> 00:53:02,734 ‫و اون بال‌های کوفتی. 1074 00:53:07,821 --> 00:53:09,941 ‫گروه‌های ارتباطی که ‫حین سخنرانی رصد کردیم... 1075 00:53:09,983 --> 00:53:11,462 ‫از همیشه فعال‌تر شدن. 1076 00:53:11,504 --> 00:53:12,944 ‫تابحال همچین چیزی ندیده بودم. 1077 00:53:12,986 --> 00:53:15,186 ‫مایک توی تمام پلتفرم‌ها تِرند شده. 1078 00:53:15,228 --> 00:53:17,508 ‫منتقدان هر دو طرف این سخنرانی ‫رو یه پیروزی بزرگ می‌دونن. 1079 00:53:17,550 --> 00:53:20,431 ‫می‌خوان منو هم استخدام کنن. ‫موبایلم داره می‌ترکـه. 1080 00:53:20,473 --> 00:53:21,792 ‫این همه پوشش، 1081 00:53:21,834 --> 00:53:23,714 ‫- نمیشه خریدش. ‫- ولی اون این کار رو کرد. 1082 00:53:23,756 --> 00:53:25,115 ‫«بالاتر از منفی‌نگری... 1083 00:53:25,157 --> 00:53:27,157 ‫احزاب دو قطبی.» 1084 00:53:27,199 --> 00:53:29,920 ‫«صاحب زمان پربازدیده چون ‫می‌تونه. به معنای واقعی.» 1085 00:53:29,962 --> 00:53:31,682 ‫مایک می‌خواد هر ماه یه دونه ‫از این سخنرانی‌ها انجام بده. 1086 00:53:31,724 --> 00:53:34,246 ‫پولش رو بدید، نقشه‌اش با من. 1087 00:53:42,975 --> 00:53:45,415 ‫یه عذرخواهی بهت بدهکارم. 1088 00:53:45,457 --> 00:53:47,057 ‫هردومون زاویه دید خودمون رو داشتیم. 1089 00:53:47,099 --> 00:53:48,658 ‫من انگیزه خودم رو داشتم. 1090 00:53:48,700 --> 00:53:50,380 ‫نگه داشتن کنترل کارزار. 1091 00:53:50,422 --> 00:53:52,542 ‫تو فقط به مایک خدمت کردی. 1092 00:53:52,584 --> 00:53:54,464 ‫تعجبی نداره که اینقدر بهت اعتماد داره. 1093 00:53:57,709 --> 00:53:59,229 ‫از اون سخنرانی‌هاست... 1094 00:53:59,271 --> 00:54:01,110 ‫که هیچ سیاست‌مداری تابحال نداشته. 1095 00:54:01,152 --> 00:54:03,673 ‫چون تواناییش رو ندارن. ‫هم مالی و هم از جهاتِ دیگه. 1096 00:54:03,715 --> 00:54:06,756 ‫این به تنهایی امشب باعث ‫برتری مایکل پرینس میشه، 1097 00:54:06,798 --> 00:54:09,078 ‫یه مستقل واقعی، خودی نشون داد. 1098 00:54:11,000 --> 00:54:22,000 ‫کاری از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 1099 00:54:23,254 --> 00:54:24,613 ‫انجام شد. 1100 00:54:24,655 --> 00:54:28,137 ‫دیدم. ممنون. 1101 00:54:28,179 --> 00:54:30,419 ‫نه، من باید ازت تشکر کنم. 1102 00:54:30,461 --> 00:54:32,541 ‫باعث شدی بهتر و تیز تر بشم. 1103 00:54:32,583 --> 00:54:36,265 ‫سطح بازی رو بالاتر بردی، ‫مثل همیشه. 1104 00:54:36,307 --> 00:54:37,906 ‫نمی‌تونم بگم ای‌کاش اونجا بودم... 1105 00:54:37,948 --> 00:54:39,628 ‫و باهات شاخ به شاخ می‌شدم. 1106 00:54:39,670 --> 00:54:41,950 ‫- به قدر کافی باهم جنگیدیم. ‫- آره. 1107 00:54:41,992 --> 00:54:44,032 ‫کمی زمان برد که متوجه بشم ‫که همین دلیل به تنهایی... 1108 00:54:44,074 --> 00:54:45,554 ‫کافی بود که بهت کمک کنم. 1109 00:54:45,596 --> 00:54:47,436 ‫آیین و شیوه‌ی مبارزانِ قدیمی. 1110 00:54:47,478 --> 00:54:49,438 ‫این دلیلِ دیگه‌شـه. 1111 00:54:49,480 --> 00:54:52,521 ‫یه روز، که اون روز حتماً میاد، 1112 00:54:52,563 --> 00:54:55,886 ‫میام سراغت تا این دِین رو ادا کنی. 1113 00:54:57,567 --> 00:55:00,170 ‫و می‌دونم که کم نمی‌ذاری. 1114 00:55:01,171 --> 00:55:11,171 ‫تحلیل و سیگنال رایگان فارکس و ارز دیجیتال ‫توسط تیم قدرتمند شرکت «آلفا گروپ کپیتال»‏ ‫t.me/AlphaGroupsCapital 1115 00:55:11,172 --> 00:55:21,172 ‫T.me/IR_Billions کانال سریال ‫T.me/H1tmaN ‫instagram.com/h1tman007