1 00:00:04,691 --> 00:00:06,316 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,399 --> 00:00:08,775 ‫متوجهم ما در بازی‌ای هستیم که باید برنده بشیم 3 00:00:08,858 --> 00:00:11,191 ‫از کتک زدن بی‌دفاع‌ها خسته شدم 4 00:00:11,274 --> 00:00:13,358 ‫کارهایی در اکس کپیتال انجام میشد و باهاش راحت بودن 5 00:00:13,441 --> 00:00:15,107 ‫که ما هرگز اینجا انجام نمیدیم 6 00:00:15,191 --> 00:00:16,733 ‫فکر کردی اجازه میدم دادستان کل 7 00:00:16,816 --> 00:00:18,858 ‫دستشو بکنه توی کونم و منو مثل عروسکش بازی بده؟ 8 00:00:18,941 --> 00:00:20,566 ‫فقط خوشحالم قبل از اینکه وسط ... 9 00:00:20,650 --> 00:00:22,024 ‫این قضایا گیر بیوفتم، از اونجا اومدم بیرون. 10 00:00:22,107 --> 00:00:23,900 ‫منم واقعا خوشحالم که امشب اینجا می‌بینمت 11 00:00:23,982 --> 00:00:26,024 ‫با اون کت ِ«بریونی»، که نشانه‌ی 12 00:00:26,107 --> 00:00:28,274 ‫یه وکیل موفق هستش 13 00:00:28,358 --> 00:00:29,691 ‫که به هیچ چیز اهمیتی نمیده. 14 00:00:29,775 --> 00:00:31,232 ‫خجالتی نداره که نمی‌تونی 15 00:00:31,316 --> 00:00:33,483 ‫وارد سطوح بالای بازی بشی 16 00:00:33,566 --> 00:00:36,566 ‫ولی تاریخ بازنگری برای همسرته ‫که توی خونه است... 17 00:00:36,650 --> 00:00:38,274 ‫نه برای مردی که خودش بهتر میدونه 18 00:00:38,358 --> 00:00:41,733 ‫این آتیش رو با مکیدن اکسیژن از اتاق، خاموش می‌کنیم 19 00:00:41,816 --> 00:00:43,941 ‫خوشحالم که ادامه میدیم... تجدید میکنیم... 20 00:00:44,024 --> 00:00:45,691 ‫اکس سراغ همه بانک دار ها رفته 21 00:00:45,775 --> 00:00:48,191 ‫«وینستون» و تیم تحلیلگرانش یه موقعیت ‫سرمایه‌گذاری فوق العاده پیدا کردن 22 00:00:48,274 --> 00:00:50,024 ‫که اگه تا آخر هفته منبع مالی به رومون باز نشه 23 00:00:50,107 --> 00:00:51,816 ‫مجبورم از خیرش بگذرم. 24 00:00:51,900 --> 00:00:54,691 ‫ 25 00:00:54,775 --> 00:00:56,566 ‫میشه جعبه رو بیارم؟ 26 00:00:56,650 --> 00:00:58,316 ‫من همینطوری راحتما 27 00:00:58,399 --> 00:01:01,524 ‫لطفا ؟ 28 00:01:01,608 --> 00:01:03,149 ‫قبلا بهم گفتی افرادی رو می‌شناختی که 29 00:01:03,232 --> 00:01:04,650 ‫تغییر رویه دادن. 30 00:01:04,733 --> 00:01:07,399 ‫چاک اینطور نیست. الگوی انعطافش این نیست 31 00:01:07,483 --> 00:01:10,191 ‫برای اون بازی و نمایش نیست ‫وارد عمق وجودش شده 32 00:01:10,274 --> 00:01:12,107 ‫اونا سعی دارن از عرشه آویزونت کنن 33 00:01:12,191 --> 00:01:13,775 ‫مجورشون کن به جای حمله، دفاع کنن 34 00:01:13,858 --> 00:01:17,775 ‫تمام چیزی که من می‌خوام، انتقامه ‫و این اتفاق خواهد افتاد 35 00:01:17,858 --> 00:01:19,389 ‫و همگی می‌دونیم برای انجام دادنش چه چیزی نیازه 36 00:01:19,424 --> 00:01:20,775 ‫یه نشیمن گاه 37 00:01:20,858 --> 00:01:24,107 ‫اگه دوباره سعی کنی خودت رو در معرض اعتماد عمومی قرار بدی 38 00:01:24,191 --> 00:01:27,107 ‫مجبور میشم قلاده سگ های وحشی رو باز کنم 39 00:01:27,191 --> 00:01:30,900 ‫"من از صمیم قلب دلم میخواد که ‫دادستان کل بعدی‌تون باشم!" 40 00:01:31,182 --> 00:01:32,455 ‫بله! 40 00:01:32,500 --> 00:01:53,455 :ترجمه و زیرنویس از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 40 00:01:53,500 --> 00:02:10,455 Billions.S04E03: شهر مرغ ها 98/02/08 41 00:02:29,775 --> 00:02:31,566 ‫به کجا رسیدیم؟ 42 00:02:31,650 --> 00:02:33,399 ‫نتونستیم داخل ساختمون دوربین یا میکروفون کار بذاریم 43 00:02:33,483 --> 00:02:34,691 ‫لعنتی 44 00:02:34,775 --> 00:02:36,274 ‫می‌دونستیم که تیلور کلید رو 45 00:02:36,358 --> 00:02:38,024 ‫- نمیذاره زیر گلدون ‫- کی کار امنیتی‌شون رو انجام میده؟ 46 00:02:38,107 --> 00:02:39,816 ‫«جورج اسمایلی» لعنتی؟ ‫(یک کاراکتر ساختگی در سری رمان‌های «جان لکری») 47 00:02:39,900 --> 00:02:42,441 ‫نه یکی دیگه. با شهرتش می‌شناسمش 48 00:02:42,524 --> 00:02:45,358 ‫اون مرد خوبیه. 49 00:02:45,441 --> 00:02:48,107 ‫کاملا هم دست خالی نیومدم 50 00:02:48,191 --> 00:02:50,149 ‫دسترسی از راه دورهای شرکت میسون 51 00:02:50,232 --> 00:02:53,566 ‫هنوز به طور کامل بررسی و باگ یابی نشدن. 52 00:02:53,650 --> 00:02:57,483 ‫بدون شک به زودی اینکارو میکنن، ولی فعلا... 53 00:02:57,566 --> 00:03:00,441 ‫چیزی که میخواستی نیست، ولی... 54 00:03:00,524 --> 00:03:03,024 ‫موقعیت‌ها و الگوی مبادلاتی میسون کپیتال 55 00:03:03,107 --> 00:03:04,232 ‫میتونیم کاری باهاش بکنیم؟ 56 00:03:04,316 --> 00:03:06,232 ‫این اطلاعات خیلی کمه 57 00:03:06,316 --> 00:03:09,191 ‫ضربه زیادی بهشون نمیزنه، شاید ارزش ‫سعی تلاش هم نداشته باشه 58 00:03:09,274 --> 00:03:13,399 ‫نه، می‌تونیم باهاش یه کاری کنیم. 59 00:03:13,483 --> 00:03:15,191 ‫بازیشونو بهم بزنیم، نامتعادل‌شون کنیم 60 00:03:15,274 --> 00:03:17,775 ‫سهام شرکت‌هایی که اونا میخوان روشون ‫سرمایه‌گذاری کنن به قیمت بالاتر بخریم 61 00:03:17,858 --> 00:03:19,399 ‫باعث بشیم مقدار سود تغییر چندانی نکنه 62 00:03:19,483 --> 00:03:23,066 ‫و از سهامی که خریدن کمترین سود رو ببرن. 63 00:03:23,149 --> 00:03:24,775 ‫مثل «شکنجه آب» می‌مونه... ‫*سر فرد تراشیده میشد و قطره قطره بر سر آب ‫ریخته میشد تا سرش متلاشی شده و بمیرد* 64 00:03:24,858 --> 00:03:26,941 ‫چکه چکه چکه 65 00:03:27,024 --> 00:03:29,149 ‫مثل ژاپنی‌ها در جنگ جهانی دوم 66 00:03:29,232 --> 00:03:30,858 ‫حتی با وجود اینکه چینی ها اختراعش کردن... 67 00:03:30,941 --> 00:03:32,316 ‫نه کار اونا نبوده... 68 00:03:32,399 --> 00:03:34,441 ‫پس چرا بهش میگن «شکنجه آب چینی»؟ 69 00:03:34,524 --> 00:03:36,650 ‫تیلور سعی میکنه نادیده بگیرتش 70 00:03:36,733 --> 00:03:38,316 ‫به خودشون میگن که علتش از ‫کاهش قیمت لحظه ای سهام بوده 71 00:03:38,399 --> 00:03:39,691 ‫ولی جواب نمیده 72 00:03:39,775 --> 00:03:42,900 ‫اونا به خاطر این نتیجه نگرفتن، دلیل ریاضی میخوان 73 00:03:42,982 --> 00:03:44,941 ‫بعدش میشه وادارشون کرد که یه اشتباه واقعی بکنن 74 00:03:45,024 --> 00:03:48,524 ‫اگه یه موقع از کار کردن برای اکس ‫خسته شدی، بهم زنگ بزن 75 00:03:48,608 --> 00:03:50,982 ‫نه اون هیچ جا نمیره 76 00:03:51,066 --> 00:03:55,441 ‫حق با اونه. چینی ها اختراعش نکردن 77 00:03:55,524 --> 00:03:57,358 ‫«هیپالیتوس دمارسلیس» اختراعش کرد 78 00:03:57,441 --> 00:03:59,232 ‫یه ایتالیایی. 79 00:04:03,107 --> 00:04:04,691 ‫- صبح بخیر پییچ ‫- صبح بخیر 80 00:04:08,742 --> 00:04:09,791 ‫یه نگاه به این بنداز 81 00:04:16,775 --> 00:04:20,650 ‫سهام همه این موقعیت‌ها رو بخر 82 00:04:24,107 --> 00:04:26,191 ‫ببخشید، اکس 83 00:04:26,274 --> 00:04:28,566 ‫سهام های بهتری هست که خریدشون سود بیشتری داره 84 00:04:28,650 --> 00:04:31,232 ‫آره، داریم اونا رو برای یکی دیگه محدود میکنیم 85 00:04:31,316 --> 00:04:34,608 ‫هیجان انگیز ـه 86 00:04:34,691 --> 00:04:36,608 ‫و یکم ترسناک 87 00:04:36,691 --> 00:04:39,107 ‫♪ اونا دیشب مرد مرغی رو در... ♪ 88 00:04:39,191 --> 00:04:40,650 ‫♪ فیلادلفیا از پا در آوردن... ♪ 89 00:04:40,733 --> 00:04:43,733 ‫♪ و اونا خونه‌اش رو هم منفجر کردن... ♪ 90 00:04:43,816 --> 00:04:45,483 ‫♪ اون بیرون دارن ... ♪ 91 00:04:45,566 --> 00:04:47,775 ‫♪ آماده نبرد میشن، میخوان ... ♪ 92 00:04:47,858 --> 00:04:48,858 ‫- تمومش کن ‫♪ - ببینن ♪ 93 00:04:51,566 --> 00:04:53,441 ‫باهات کار ِمرغی دارم 94 00:05:03,441 --> 00:05:05,524 ‫درمورد «مرد مرغی» چی میدونی؟ 95 00:05:15,441 --> 00:05:16,691 ‫نکته اش چیه؟ 96 00:05:16,775 --> 00:05:20,066 ‫شرکت فراوری مرغ «آرکانساس». میدونی؟ 97 00:05:20,149 --> 00:05:21,733 ‫با توجه به اینکه آرکانساس یه تولید کننده مرغ خیلی بزرگه 98 00:05:21,816 --> 00:05:24,274 ‫و خیلی به زحمت افتادی که ازشون اطلاعات بدست بیاری 99 00:05:24,358 --> 00:05:26,191 ‫نتیجه‌ای که می‌گیرم اینه که شاخص خیلی مهمی ـه 100 00:05:26,274 --> 00:05:28,858 ‫در حدی که بازار رو جا به جا میکنه ‫ارقام این شرکت قیمت رو تعیین میکنه 101 00:05:28,941 --> 00:05:30,399 ‫و مرد مرغی کسی ـه که شرکت ... 102 00:05:30,483 --> 00:05:31,524 ‫آرکانساس رو کنترل میکنه. 103 00:05:31,608 --> 00:05:33,557 ‫دقیقا. آخرین آمار امروز گزارش شدن 104 00:05:33,592 --> 00:05:34,733 ‫باید سهامشون رو بلند مدت بخریم 105 00:05:34,816 --> 00:05:36,524 ‫چون بعدا مرغی در کار نخواهد بود؟ 106 00:05:36,608 --> 00:05:38,733 ‫بهتر از اینه. مرغ های خیلی زیادی هستن 107 00:05:38,816 --> 00:05:42,066 ‫و زاد و ولد این مرغ‌ها هم به خوبی صورت می‌گیره 108 00:05:42,149 --> 00:05:45,441 ‫ولی مرد مرغی خواهد گفت که تعداد مرغ‌ها کمه 109 00:05:45,524 --> 00:05:47,274 ‫و قیمت مرغ مثل موشک میره هوا 110 00:05:47,358 --> 00:05:48,608 ‫چرا باید اینو بگه؟ 111 00:05:48,691 --> 00:05:50,107 ‫چون اون باید تن لشش رو ببره به 112 00:05:50,191 --> 00:05:51,399 ‫چندین مراکز پرورش و تولید مرغ 113 00:05:51,483 --> 00:05:52,691 ‫تا آمار دقیق بگیره. 114 00:05:52,775 --> 00:05:54,441 ‫ولی یارو یه چاقالوی تنبل ـه 115 00:05:54,524 --> 00:05:56,149 ‫پس به یکی دوتاشون سر میزنه 116 00:05:56,232 --> 00:05:57,399 ‫تا به ظاهر دیده بشه، ولی فقط همینه 117 00:05:57,483 --> 00:05:59,441 ‫شمارش رو خودش انجام نمیده. 118 00:05:59,524 --> 00:06:02,566 ‫کاری که میکنه اینه که می‌شینه روی مبلش و 119 00:06:02,650 --> 00:06:04,608 ‫زنگ میزنه به چندتا مرغداری بزرگ 120 00:06:04,691 --> 00:06:06,232 ‫و آمارشون رو می گیره. 121 00:06:06,316 --> 00:06:08,316 ‫آره، میخوام گزارش مرغ ها رو بهم بدید 122 00:06:09,470 --> 00:06:10,837 ‫و اونا میگن تعداد پایینه 123 00:06:10,937 --> 00:06:12,483 ‫- چون باعث میشه قیمتا بالا بمونه ‫- درسته 124 00:06:12,566 --> 00:06:15,232 ‫مثل اینکه معلم به دانش آموز اجازه بده که خودش به امتحانش نمره بده 125 00:06:18,191 --> 00:06:19,399 ‫اگه مرد مرغی اشتباه میکنه 126 00:06:19,483 --> 00:06:21,441 ‫پس چرا همین مرد مرغی مونده؟ 127 00:06:21,524 --> 00:06:23,982 ‫چون تولید کننده ها میخوان که اون اشتباه کنه 128 00:06:24,066 --> 00:06:26,274 ‫اونا سر این سِمت گذاشتنش و دست نشونده اوناست 129 00:06:26,358 --> 00:06:28,650 ‫پس یه احمق مرغی ـه 130 00:06:28,733 --> 00:06:30,816 ‫گمون کنم منبع معتبری داری 131 00:06:39,107 --> 00:06:42,816 ‫زنی که براش غذا میاره رو از کجا میشناسی؟ 132 00:06:42,900 --> 00:06:45,733 ‫وقتی واکس سبیل لازم داری کجا رو می‌گردی؟ 133 00:06:45,816 --> 00:06:49,858 ‫اگه اوضاع وخیم باشه، به هر قیمتی انجامش میدی 134 00:06:49,941 --> 00:06:52,232 ‫اون چی میخوره؟ 135 00:06:52,316 --> 00:06:54,982 ‫اون میگه که به مرغ علاقه داره 136 00:06:57,232 --> 00:07:01,066 ‫بیل... 137 00:07:01,149 --> 00:07:02,858 ‫سطح اطمینانت چقدره؟ 138 00:07:04,775 --> 00:07:07,982 ‫نامطمئن نیستم :) ‫(اشاره به فصل اول) 139 00:07:08,066 --> 00:07:10,399 ‫رو این موقعیت سهام بخر 140 00:07:10,483 --> 00:07:12,900 ‫ممکنه منجر به یه برد 300 میلیون دلاری بشه 141 00:07:15,107 --> 00:07:18,024 ‫وقتشه که «پرکلیس» در «معبد آتن» قدم بزنه ‫(یک سردار یونانی در عهد باستان) 142 00:07:18,107 --> 00:07:19,858 ‫لبخند میزنی، با بقیه دست میدی 143 00:07:19,941 --> 00:07:22,733 ‫مثل یه سیاستمدار. البته همین هستی 144 00:07:22,816 --> 00:07:25,066 ‫کاری کن آدمای مهم حس کنن مهم هستن 145 00:07:25,149 --> 00:07:26,775 ‫اگه واقعا مهم بودن 146 00:07:26,858 --> 00:07:28,566 ‫لازم نبود که من باعث بشم حس کنن مهمن 147 00:07:28,650 --> 00:07:30,316 ‫همونطور که «میشل فوکو» گفت... 148 00:07:30,399 --> 00:07:32,274 ‫این مزخرفات رو برای کسی نگه دار 149 00:07:32,358 --> 00:07:35,107 ‫که تو رو نشناسه. 150 00:07:35,191 --> 00:07:36,524 ‫شاید بهتر باشه بمونم خونه 151 00:07:36,608 --> 00:07:38,524 ‫پسرم، خماری !؟ 152 00:07:38,608 --> 00:07:40,358 ‫چون برای یه فرماندار فرقی نداره که 153 00:07:40,441 --> 00:07:42,066 ‫روزش رو ساعت 11 صبح شروع کنه یا نه 154 00:07:42,149 --> 00:07:43,733 ‫ولی دادستان کل ایالت نیویورک 155 00:07:43,816 --> 00:07:46,316 ‫باید مثل یه نگهبان مورد اعتماد در برج مراقبت باشه 156 00:07:46,399 --> 00:07:48,024 ‫نه داخل یه کفن 157 00:07:48,107 --> 00:07:50,066 ‫میگرن داره پدرمو در میاره 158 00:07:50,149 --> 00:07:51,900 ‫خب، برو پیاده روی تا خوب شی 159 00:07:51,982 --> 00:07:54,232 ‫روئسای محلی اتحادیه 1199 160 00:07:54,316 --> 00:07:56,316 ‫اتحادیه سلامت و درمان کارگران 161 00:07:56,399 --> 00:07:59,066 ‫برای افتتاحیه در کازینوی من خواهند بود... 162 00:07:59,149 --> 00:08:00,149 ‫کازینوی تو؟ 163 00:08:00,232 --> 00:08:02,566 ‫زمین برای منه، پس میشه گفت. 164 00:08:02,650 --> 00:08:05,274 ‫این افراد نماینده 400هزار رای دهنده هستن 165 00:08:05,358 --> 00:08:07,608 ‫باید حسابی نظرشون رو جلب کنی 166 00:08:07,691 --> 00:08:08,775 ‫وای خدای من 167 00:08:08,858 --> 00:08:10,691 ‫شنیدم چی گفتی 168 00:08:10,775 --> 00:08:13,650 ‫به نظرت وقتی «جان اف کندی» رو با ‫(35امین رییس جمهور آمریکا) 169 00:08:13,733 --> 00:08:15,566 ‫کارگران فولاد یه جا نشوندن شکایتی کرد؟ 170 00:08:15,650 --> 00:08:19,107 ‫تو در «اسکانیکتیدی» هستی پدر، نه «اوهایو» ‫(شهری در شرق ایالت نیویورک) 171 00:08:19,191 --> 00:08:22,900 ‫اسکانکتیدی همون اوهایو ِایالت نیویورک ـه ‫(یعنی شهر صنعتیش اینجاست) 172 00:08:22,982 --> 00:08:23,982 ‫اینجا باش 173 00:08:28,900 --> 00:08:31,066 ‫دانا، بازم قرص سر درد داری؟ 174 00:08:31,149 --> 00:08:33,107 ‫من فقط خوش بوکننده دهان دارم 175 00:08:33,191 --> 00:08:34,524 ‫کمکی میکنه؟ 176 00:08:36,733 --> 00:08:39,566 ‫نه. واقعا کمکی نمیکنه 177 00:08:39,650 --> 00:08:40,982 ‫نمیتونم بگم ناراحتم 178 00:08:41,066 --> 00:08:43,941 ‫تو یه بی‌عاطفه واقعی هستی، لانی 179 00:08:44,470 --> 00:08:46,316 ‫عاطفه‌ام برای تو اون شب 180 00:08:46,399 --> 00:08:48,650 ‫بعد از اون صحبت‌های پر از نفرتت مُرد. 181 00:08:48,733 --> 00:08:50,816 ‫اونم جلوی همسرم که اون حرفا رو زدی 182 00:08:50,900 --> 00:08:52,358 ‫قابل تاسف ـه 183 00:08:52,441 --> 00:08:54,107 ‫ولی مثل همه مردان عاقبت گرا 184 00:08:54,191 --> 00:08:56,982 ‫اون رو میذاریم کنار و به سمت هدف مشترکمون میریم 185 00:08:57,066 --> 00:08:58,816 ‫آره. سعی کردیم اینکارو بکنیم 186 00:08:58,900 --> 00:09:00,858 ‫ولی مراسم جمع آوری کمک مالی لغو شده 187 00:09:00,941 --> 00:09:02,989 ‫حمایت از من به نفع شرکتت ـه 188 00:09:03,024 --> 00:09:04,274 ‫تو کاری کردی اینو متوجه بشن 189 00:09:04,358 --> 00:09:06,191 ‫من کمک مالی دریافت میکنم 190 00:09:06,274 --> 00:09:08,024 ‫شما هم می‌تونید با گرایشات سیاسی‌تون جولان بدید 191 00:09:08,107 --> 00:09:10,149 ‫خبر نداری که یه موشک داره به سمتت میاد 192 00:09:11,378 --> 00:09:12,566 ‫من الان مثل کره‌ی شمالی هستم 193 00:09:12,650 --> 00:09:14,816 ‫تسلیحات زیادی همیشه به سمت من نشونه رفته 194 00:09:14,900 --> 00:09:16,816 ‫نه. نشونه نرفته 195 00:09:16,900 --> 00:09:19,232 ‫پرتاب شده 196 00:09:19,316 --> 00:09:21,733 ‫بهم زنگ زدن تا روی مقاله‌ای که درمورد تو بود نظر بدم 197 00:09:21,816 --> 00:09:24,608 ‫درمورد یه پرونده که نتونستی پیگردش کنی 198 00:09:24,691 --> 00:09:27,982 ‫شرکت من هم به خاطر همین نظرش عوض شده 199 00:09:28,066 --> 00:09:30,024 ‫کدوم پرونده؟ 200 00:09:30,107 --> 00:09:31,982 ‫«شوگرویپ» 201 00:09:32,066 --> 00:09:34,399 ‫طعم دهنده‌هایی که برای به دام انداختن بچه ها طراحی شده بود 202 00:09:34,483 --> 00:09:36,191 ‫وارد بازار شد تا اونا رو هدف قرار بده 203 00:09:36,274 --> 00:09:39,107 ‫و یه خبرچین و شاهد که از دستش دادی 204 00:09:39,191 --> 00:09:41,483 ‫اون یارو مدرکی نداشت ‫نمیشد پرونده رو برد 205 00:09:41,566 --> 00:09:42,608 ‫اگه اون پرونده رو می بردم به دادگاه 206 00:09:42,691 --> 00:09:44,191 ‫به نظر شبیه احمقا میومدیم 207 00:09:44,274 --> 00:09:45,941 ‫این نویسنده داره طوری مقاله رو می نویسه 208 00:09:46,024 --> 00:09:48,232 ‫که خواننده متوجه بشه که 209 00:09:48,316 --> 00:09:51,232 ‫روابط مدیرعامل شرکت شوگرویپر با چندین عضو 210 00:09:51,316 --> 00:09:55,191 ‫گروه اجتماعی پدرت، کاملا تاثیرگذار بوده 211 00:09:56,032 --> 00:09:58,524 ‫لعنتی 212 00:09:58,608 --> 00:09:59,816 ‫کدوم نویسنده؟ 213 00:09:59,900 --> 00:10:01,608 ‫«لوشن پورتر» 214 00:10:04,191 --> 00:10:06,775 ‫مراسم رو کنسل نکن 215 00:10:06,858 --> 00:10:09,441 ‫اون مقاله رو میخکوب میکنم. میدونی که اینکارو میکنم 216 00:10:10,304 --> 00:10:12,900 ‫- چرا باید اینکارو کنم؟ ‫- بالاخره دست بالاتر رو ازم گرفتی 217 00:10:12,982 --> 00:10:17,608 ‫این کار رو انجام بده، مدیونت میشم 218 00:10:20,733 --> 00:10:22,691 ‫بهت بگم چیکار میکنم 219 00:10:22,775 --> 00:10:24,650 ‫فعلا معطلش میکنم 220 00:10:24,733 --> 00:10:26,274 ‫ولی تا یه حدی می‌تونم 221 00:10:26,358 --> 00:10:28,358 ‫بعدش از دست من خارجه 222 00:10:28,441 --> 00:10:30,483 ‫چرا نمیری اون 223 00:10:30,566 --> 00:10:32,441 ‫قرص سر درد رو بندازی 224 00:10:32,524 --> 00:10:34,232 ‫و کاری که باید بکنی رو نمیکنی 225 00:10:50,149 --> 00:10:51,358 ‫یه چیزی درست نیست 226 00:10:51,441 --> 00:10:52,941 ‫اختلاف بین 227 00:10:53,024 --> 00:10:54,775 ‫سود به دست آمده و انتظارات پیش بینی شده رو توضیح بده 228 00:10:54,858 --> 00:10:56,316 ‫جرات داری رکود رو مقصر بدون 229 00:10:56,399 --> 00:10:58,107 ‫باشه... 230 00:10:58,191 --> 00:10:59,982 ‫تراکنش‌ها یکم بیشتر از چیزی که فرض کرده بودیم هزینه برداشت 231 00:11:00,066 --> 00:11:01,691 ‫به نظر میاد همیشه بیشتر از چیزی که پیش بینی شده 232 00:11:01,775 --> 00:11:03,650 ‫- سهام مخالف خریداری میشه ‫- میشه راحت بگیم؟ 233 00:11:03,733 --> 00:11:05,316 ‫یکی داره ازمون جلو میزنه 234 00:11:05,399 --> 00:11:07,483 ‫مشخصاً. سوالمون اینه چطور 235 00:11:07,566 --> 00:11:09,566 ‫رفیق، میدونستم 236 00:11:09,650 --> 00:11:10,691 ‫رو دست خوردنمون خیلی 237 00:11:10,775 --> 00:11:12,399 ‫غیر عادی بود. 238 00:11:12,483 --> 00:11:14,191 ‫حتی داشتم بهت ایمیل میزدم که خبر بدم 239 00:11:14,274 --> 00:11:15,941 ‫من «کاساندرا» هستم ‫(دختر پریاموس که پیشگو بود - یونان باستان) 240 00:11:16,024 --> 00:11:17,358 ‫همیشه آینده رو می‌بینم 241 00:11:17,441 --> 00:11:18,900 ‫ایمیل رو نفرستادی 242 00:11:18,982 --> 00:11:21,149 ‫فرق تو و کاساندرا اینه که: 243 00:11:21,232 --> 00:11:23,691 ‫صبر نمیکرد حقیقت معلوم بشه بعد بازگو کنه 244 00:11:23,775 --> 00:11:25,358 ‫زدی وسط خال ! ‫(تلفظش اشتباه بود) 245 00:11:25,441 --> 00:11:29,191 ‫"زدی" تلفظ میشه، که آره درسته. 246 00:11:29,274 --> 00:11:31,316 ‫فقط بهش فکر کردم ولی نگفتم 247 00:11:31,399 --> 00:11:33,733 ‫حساب نمیشه. لعنتی! 248 00:11:33,816 --> 00:11:35,691 ‫این بحث رو سر میزتون ادامه بدید 249 00:11:42,587 --> 00:11:43,441 ‫متوجه شدی دیگه؟ 250 00:11:43,524 --> 00:11:44,900 ‫- اکسلراد ‫- بله 251 00:11:44,982 --> 00:11:46,650 ‫پول زیادی از این کار بدست نیاورده 252 00:11:46,733 --> 00:11:50,232 ‫پس هدفش سود نبوده. کارشکنی بوده 253 00:11:50,316 --> 00:11:53,191 ‫حیله‌اش این بوده که بره رو مخم و ‫باعث بشه نسب بهش وسواس پیدا کنم 254 00:11:53,274 --> 00:11:55,650 ‫و منم شدم، البته برای یه دقیقه 255 00:11:55,733 --> 00:11:58,107 ‫- باید گریگور رو وارد ماجرا کنیم؟ ‫- نه 256 00:11:58,191 --> 00:12:00,316 ‫نباید به نظر بیاد که از این نظر بهش وابسته ایم 257 00:12:00,399 --> 00:12:02,441 ‫ولی باید درزهای سازمان‌مون رو ببندیم 258 00:12:02,524 --> 00:12:04,024 ‫مطمئن میشم کوک انجامش بده 259 00:12:04,107 --> 00:12:05,816 ‫ممنون 260 00:12:09,066 --> 00:12:10,941 ‫بله؟ 261 00:12:11,024 --> 00:12:12,775 ‫بفرستیدش بالا 262 00:12:27,316 --> 00:12:28,316 ‫خوشحالم می بینمت 263 00:12:28,399 --> 00:12:29,650 ‫منم همینطور 264 00:12:32,608 --> 00:12:34,650 ‫خب 265 00:12:34,733 --> 00:12:37,483 ‫محل کارت اینجاست؟ 266 00:12:37,566 --> 00:12:39,608 ‫محل کارم اینجاست 267 00:12:39,691 --> 00:12:42,691 ‫زیاد چیزی توش نیست، نه؟ 268 00:12:42,775 --> 00:12:44,524 ‫معمولا جاهایی مثل این کلی پول خرج میکنن 269 00:12:44,608 --> 00:12:46,691 ‫و چیزایی می‌خرن تا مشتری‌هاشون رو تحت تاثیر قرار بدن 270 00:12:46,775 --> 00:12:47,982 ‫نباید تجملاتی به نظر بیاد 271 00:12:48,066 --> 00:12:49,566 ‫به جاش روی هوش و قدرت مغز تاکید بشه 272 00:12:49,650 --> 00:12:51,191 ‫تمیز. ساده. مستقیم 273 00:12:51,274 --> 00:12:52,941 ‫اینطوری تاثیرگذاری انجام میشه 274 00:12:53,024 --> 00:12:55,191 ‫ساده باشه یا نباشه، قشنگه 275 00:12:55,274 --> 00:12:56,441 ‫این... 276 00:12:56,524 --> 00:12:57,650 ‫باحاله 277 00:12:57,733 --> 00:13:00,399 ‫گمونم میشه اینطوری گفت 278 00:13:00,483 --> 00:13:02,608 ‫نظرت چیه مدیر بازرگانی شرکت، ‫این اطراف رو نشونت بده؟ 279 00:13:02,691 --> 00:13:03,858 ‫عالیه 280 00:13:06,066 --> 00:13:10,191 ‫مافی، میخوام با «داگلاس میسون» آشنات کنم 281 00:13:10,274 --> 00:13:11,941 ‫از ملاقاتتون خوش وقتم، آقای میسون 282 00:13:14,900 --> 00:13:17,274 ‫بله. این... 283 00:13:17,358 --> 00:13:18,982 ‫اون پدرمه 284 00:13:19,066 --> 00:13:20,775 ‫خیلی خوب 285 00:13:24,274 --> 00:13:27,650 ‫یه زمانی پیش میاد، لوشن، که ایدئولوژی ‫با واقعیت رو به رو میشه 286 00:13:27,733 --> 00:13:30,107 ‫حتی توی کار روزنامه نگاری 287 00:13:30,191 --> 00:13:33,650 ‫و همین موقع است که همگی متوجه درست یا غلط بودن تفکراتمون میشیم 288 00:13:33,733 --> 00:13:36,024 ‫و یه راه مثبت برای جلو رفتن استنباط می‌کنیم 289 00:13:36,107 --> 00:13:38,107 ‫داری به روش تئاتر ازم میخوای که داستان 290 00:13:38,191 --> 00:13:39,232 ‫شوگرویپ رو منتشر نکنم؟ 291 00:13:41,149 --> 00:13:44,066 ‫در یه بعد از ظهر عالی، توی خوابت 292 00:13:44,149 --> 00:13:45,733 ‫شاید. 293 00:13:45,816 --> 00:13:49,900 ‫برنامه کاری من از اینم سنگین تره 294 00:13:49,982 --> 00:13:51,650 ‫"قبلا فکر میکردی خیلی راحته" 295 00:13:51,733 --> 00:13:54,232 ‫قبلا می گفتی خیلی راحته. 296 00:13:54,316 --> 00:13:57,483 ‫"ولی الان داری تلاش میکنی، الان داری سعی میکنی" 297 00:13:57,566 --> 00:13:59,900 ‫از «دوبی» بود؟ برادران «دوبی»؟ ‫(نام یک گروه موسیقی) 298 00:13:59,982 --> 00:14:01,316 ‫«جری رافرتی» ‫(شاعر و ترانه سرا) 299 00:14:01,399 --> 00:14:03,305 ‫اولین شغلم نوشتن اظهارات و بیانیه‌ها بود... 300 00:14:03,340 --> 00:14:05,982 ‫:یه چیزایی یادت میاد. بهت میگم دیگه چی یادم میاد 301 00:14:06,066 --> 00:14:08,107 ‫چیزی از پرونده «بیکر استریت» ‫بهم نگفتی در حالی که می‌تونستی 302 00:14:08,191 --> 00:14:10,733 ‫اگه اونکارو میکردی، الان می‌تونستی با میلک شیک و 303 00:14:10,816 --> 00:14:12,900 ‫و خودارضایی دستی راضیم کنی. 304 00:14:12,982 --> 00:14:14,316 ‫ولی اینکارو نکردی 305 00:14:14,399 --> 00:14:15,650 ‫متوجهم که کونت پاره شد، لوشن... 306 00:14:15,733 --> 00:14:16,982 ‫وقتی دادستان بودی، 307 00:14:17,066 --> 00:14:19,858 ‫به همه خوبی میکردی 308 00:14:19,941 --> 00:14:21,483 ‫ولی به من نه 309 00:14:21,566 --> 00:14:23,691 ‫میخوای بحث «بیکر استریت» رو ‫بکنی عزیزم؛ همین الان هم میشه 310 00:14:23,775 --> 00:14:25,316 ‫بگو چطور میتونم کاری برات بکنم 311 00:14:25,399 --> 00:14:28,524 ‫دلیل اومدم به اینجا: ‫تفسیر و نظرت رو درمورد 312 00:14:28,608 --> 00:14:31,066 ‫داستانی که میخوام منتشر کنم میخوام 313 00:14:31,149 --> 00:14:34,691 ‫چرا جلوی فشار خم شدی و نتونستی تحت پیگرد قرارشون بدی؟ 314 00:14:34,775 --> 00:14:38,608 ‫با کی معامله کردی؟ 315 00:14:38,691 --> 00:14:42,232 ‫فکر میکنی چه اتفاقی میوفته وقتی یه مرد برای جلب توجه من 316 00:14:42,316 --> 00:14:44,900 ‫به تهدید کردن پناه می بره؟ 317 00:14:47,149 --> 00:14:48,900 ‫فکر میکنی وقتی من در دفتر دادستانی ایالت باشم 318 00:14:48,982 --> 00:14:52,024 ‫چه اتفاقی برای اون مرد میوفته؟ 319 00:14:52,107 --> 00:14:54,149 ‫این چیزی که گفتی به شرطی ـه که برنده بشی 320 00:14:54,232 --> 00:14:55,941 ‫و من اگه اهل تاس انداختن بودم 321 00:14:56,024 --> 00:14:57,941 ‫اینطوری تاس نمی‌انداختم. 322 00:14:58,024 --> 00:15:01,358 ‫بهتره بدونی، تاس اینطوری عمل نمیکنه 323 00:15:01,441 --> 00:15:03,733 ‫تو تنها مرد در این شهر نیستی که قدرتی داری 324 00:15:03,816 --> 00:15:05,149 ‫- دشمنانی هم داری ‫- اوه 325 00:15:05,232 --> 00:15:07,608 ‫خوب میدونم چه کسانی هستن 326 00:15:07,691 --> 00:15:10,608 ‫خوب میدونم کی گفته بیای سر وقت این مزخرفات ‫اسماشون رو هم نمیگم 327 00:15:10,691 --> 00:15:14,691 ‫ولی اینو میگم: کمک اونا ارزون به دست میاد 328 00:15:14,775 --> 00:15:16,941 ‫لعنتی، اصلا مجانی کمکت میکنن 329 00:15:17,024 --> 00:15:20,316 ‫اونقدر سن داری که بتونی چیزی که ‫رایگان بهت میدن سست و بی دوامه 330 00:15:20,399 --> 00:15:22,982 ‫تو خیلی دلت میخواد که این داستان درست باشه 331 00:15:23,066 --> 00:15:25,107 ‫مثل این میمونه که فکر کنی اسب های تک شاخ وجود دارن 332 00:15:25,191 --> 00:15:28,149 ‫نه. چیزی در این حد عجیب نه 333 00:15:28,232 --> 00:15:31,024 ‫فقط فساد 334 00:15:31,107 --> 00:15:34,399 ‫- فساد تو ‫- پورتر 335 00:15:34,483 --> 00:15:37,274 ‫" بیابان این شهر باعث میشه ‫حس سردی بهت دست بده 336 00:15:37,358 --> 00:15:41,566 ‫مردم زیادی در اون هستن، ولی ‫روحی در اون نیست. " 337 00:15:41,650 --> 00:15:43,858 ‫اینو یادت باشه 338 00:15:43,941 --> 00:15:46,566 ‫یه خبر کوتاه از آینده بهت میدم 339 00:15:46,650 --> 00:15:49,650 ‫اون مقاله رو منتشر کنی 340 00:15:49,733 --> 00:15:51,650 ‫نتیجه معکوس میده 341 00:16:09,858 --> 00:16:12,900 ‫بعد از اینکه این جیگر نتیجه‌اش معلوم شد، ‫براتون «پینک اسلایم» میخرم ‫(نوعی غذای گوشتی) 342 00:16:12,982 --> 00:16:15,191 ‫- اصلا خوشم نمیاد ‫- برای من فرقی نداره 343 00:16:15,274 --> 00:16:16,858 ‫میتونی با چندتا فلفل تند سرخش کنی 344 00:16:16,941 --> 00:16:19,191 ‫یا میتونی داخل سوپ بندازیش... 345 00:16:19,274 --> 00:16:20,396 ‫اومدش 346 00:16:25,399 --> 00:16:27,483 ‫چـی!؟ 347 00:16:28,629 --> 00:16:29,900 ‫مرغ دونی به مشکل خورده؟ 348 00:16:29,982 --> 00:16:31,900 ‫گزارشات ارقام تاخیر خورده 349 00:16:31,982 --> 00:16:33,358 ‫چرا؟ 350 00:16:33,441 --> 00:16:36,274 ‫کاش میدونستم 351 00:16:57,024 --> 00:16:58,691 ‫باید برم اونجا 352 00:16:58,775 --> 00:17:00,483 ‫ببینم چرا مرد مرغی داره طولش میده 353 00:17:02,900 --> 00:17:05,316 ‫- کجا داری میری؟ ‫- آرکانساس 354 00:17:05,399 --> 00:17:07,149 ‫تا درستش کنه 355 00:17:07,906 --> 00:17:10,066 ‫شکاف امنیتی سایبری‌مون رو بررسی کردم 356 00:17:10,149 --> 00:17:13,232 ‫آسیب‌پذیریش رو شناسایی کردم و موقتاً جلوشو بستم 357 00:17:13,316 --> 00:17:15,816 ‫ولی یکی دو روز طول میکشه که مشکل به طور قطعی حل بشه 358 00:17:15,900 --> 00:17:17,316 ‫دو روز رو بکن یه روز 359 00:17:17,399 --> 00:17:20,274 ‫ردیفه 360 00:17:20,358 --> 00:17:22,524 ‫ممنون، کوک 361 00:17:22,608 --> 00:17:24,941 ‫سارا رو در جریان قرار بده 362 00:17:25,024 --> 00:17:27,524 ‫اول توسط خودش تست شد 363 00:17:36,733 --> 00:17:38,982 ‫باملاحظه ترین بچه‌ای که تابحال دیدی... 364 00:17:39,066 --> 00:17:41,900 ‫از این نظر باملاحظه نه که برای مردم کار خوبی انجام بده 365 00:17:41,982 --> 00:17:44,691 ‫باملاحظه از این نظر که همیشه 366 00:17:44,775 --> 00:17:47,441 ‫اطلاعات اطرافش رو می‌سنجید 367 00:17:47,524 --> 00:17:48,816 ‫آره درسته همینه 368 00:17:48,900 --> 00:17:50,650 ‫فقط الان از هر دو نوع باملاحظه است. 369 00:17:50,733 --> 00:17:53,483 ‫نه نه، مهربون هم بود 370 00:17:53,566 --> 00:17:56,149 ‫وقتی خیلی کوچیک بود، همیشه بهم می‌گفت 371 00:17:56,232 --> 00:17:57,982 ‫وقتی بزرگ شد، میخواد با من ازدواج کنه 372 00:17:59,858 --> 00:18:01,775 ‫حالا برام سواله که باید این حرفشو چی تعبیر می‌کردم 373 00:18:01,858 --> 00:18:05,566 ‫عاطفه 374 00:18:05,650 --> 00:18:08,024 ‫و اینکه وقتی 6 سالم بود، آدمای زیادی رو نمیشناختم 375 00:18:08,107 --> 00:18:10,691 ‫خب هرچند، بامزه بود 376 00:18:10,775 --> 00:18:12,066 ‫من یکم کار دارم 377 00:18:12,149 --> 00:18:13,733 ‫داگلاس، ملاقاتت باعث افتخار بود 378 00:18:13,816 --> 00:18:17,316 ‫ممنون که اطراف رو نشونم دادی 379 00:18:17,399 --> 00:18:19,107 ‫به غیر از خودت، هرکسی که اینجا 380 00:18:19,191 --> 00:18:21,066 ‫داخل این دفتر می‌بینی، کارمند من ـه 381 00:18:21,149 --> 00:18:23,191 ‫انتخاب کردن اینجا کار کنن چون به من و نظراتم 382 00:18:23,274 --> 00:18:25,733 ‫- احترام میذارن. ‫- باهوش هستن 383 00:18:25,816 --> 00:18:27,566 ‫در آینده، اگر با یکی از کارمندانم 384 00:18:27,650 --> 00:18:29,274 ‫صحبتی داشتی، به ضمایری 385 00:18:29,358 --> 00:18:31,232 ‫که برای من استفاده می‌کنن دقت کن 386 00:18:31,316 --> 00:18:33,191 ‫دوباره این بحث؟ 387 00:18:33,274 --> 00:18:35,441 ‫تو اومدی دیدن من ‫فکر کردم آماده هستی 388 00:18:35,524 --> 00:18:38,149 ‫آماده‌ام که از ضمایری که ترجیح میدی استفاده کنم؟ 389 00:18:38,232 --> 00:18:40,524 ‫کسانی که بهم احترام میذارن از این ضمایر استفاده میکنن 390 00:18:40,608 --> 00:18:42,191 ‫بدون نقل قول 391 00:18:42,274 --> 00:18:45,024 ‫ببخشید فرزندم. سعی می‌کنم به اون مرحله برسم 392 00:18:45,107 --> 00:18:47,191 ‫دلم برات تنگ شده بود. به همین دلیل اینجام 393 00:18:49,191 --> 00:18:51,107 ‫- بله؟ ‫- میشه...؟ 394 00:18:51,191 --> 00:18:53,650 ‫راحت صحبت کن 395 00:18:53,733 --> 00:18:57,608 ‫همین الان با مشاور گریگور آندلوف تلفنی صحبت می‌کردم 396 00:18:57,691 --> 00:19:00,024 ‫گریگور میخواد بدونه ‫" از چه زمانی میخوای شروع کنی 397 00:19:00,107 --> 00:19:04,066 ‫به سود کردن؟ " 398 00:19:04,149 --> 00:19:05,775 ‫از حالا 399 00:19:07,524 --> 00:19:09,524 ‫تصمیم گرفتم روی یه مساله مشتق کار کنم 400 00:19:09,608 --> 00:19:10,982 ‫چه نوع مشتقی؟ 401 00:19:11,066 --> 00:19:13,608 ‫یه ادای احترام به «وادیم لنیتسکی» ‫*ریاضی دان* 402 00:19:13,691 --> 00:19:16,358 ‫الان تو حس و حال ریاضیات و انتگرال هستی، مگه نه؟ 403 00:19:16,441 --> 00:19:19,608 ‫- میخوای کمکم کنی؟ ‫- حتما 404 00:19:26,941 --> 00:19:28,483 ‫تو منو گاییدی 405 00:19:28,566 --> 00:19:31,941 ‫در رو بستی، من پشت در موندم 406 00:19:32,024 --> 00:19:33,650 ‫اخراجم کردن 407 00:19:33,733 --> 00:19:35,566 ‫- و ورشکست شدم ‫- بله 408 00:19:35,650 --> 00:19:37,358 ‫این اتفاقات همه افتادن 409 00:19:37,441 --> 00:19:40,399 ‫و من همه چیزایی که سرت اومده رو درک میکنم 410 00:19:40,483 --> 00:19:41,608 ‫ولی این چیزی رو تغییر میده؟ 411 00:19:41,691 --> 00:19:43,483 ‫خب... بله 412 00:19:43,566 --> 00:19:45,232 ‫تو مدرک رو نداشتی 413 00:19:45,316 --> 00:19:48,066 ‫اون همه بچه توی خیابون 414 00:19:48,149 --> 00:19:50,441 ‫اون آب نبات سمی لعنتی رو می‌جون 415 00:19:50,524 --> 00:19:52,024 ‫اونا مدرک من هستن 416 00:19:52,107 --> 00:19:53,900 ‫ولی تو «سوت‌زنی» بودی که سوت نداشت ‫(به خبرچین سوت‌زن گفته میشه) 417 00:19:53,982 --> 00:19:55,816 ‫من کار درست رو کردم ‫تو گفتی کمک میکنی 418 00:19:55,900 --> 00:19:57,816 ‫منو وادار کردی ادامه بدم 419 00:19:57,900 --> 00:20:01,775 ‫بعدش فرش رو از زیر پام کشیدی و با کون خوردم زمین 420 00:20:01,858 --> 00:20:05,566 ‫و الان اومدی داری میگی که نمیدونی چی شده 421 00:20:05,650 --> 00:20:08,358 ‫و منم دارم با مادرم زندگی میکنم 422 00:20:11,232 --> 00:20:13,274 ‫این خونه مادرته؟ 423 00:20:13,358 --> 00:20:16,650 ‫و تقریبا فقط 6 تا بچه توی همون بلوک هستن 424 00:20:16,733 --> 00:20:18,274 ‫که باید تماشا کنم دارن شوگرویپ می‌مکن 425 00:20:18,358 --> 00:20:19,941 ‫طوری که انگار پستونک ـه 426 00:20:20,024 --> 00:20:21,483 ‫ترجیح میدی وقتی شوگرویپ ... 427 00:20:21,566 --> 00:20:24,691 ‫ازت شکایت کرد، مادرت اینجا رو بفروشه 428 00:20:24,775 --> 00:20:27,232 ‫تا بتونه کمکت کنه جریمه‌ی ... 429 00:20:27,316 --> 00:20:31,191 ‫تعیین شده رو پرداخت کنی؟ 430 00:20:31,274 --> 00:20:33,858 ‫به این فکر نکرده بودی، نه؟ 431 00:20:33,941 --> 00:20:35,149 ‫اجازه نمیدم همچین کاری کنه 432 00:20:35,232 --> 00:20:37,066 ‫اونا افراد حرفه‌ای دارن 433 00:20:37,149 --> 00:20:40,816 ‫که تخصصشون اینه: فروختن مزخرفاتشون 434 00:20:40,900 --> 00:20:42,566 ‫شرکت‌های بزرگ این کار رو میکنن 435 00:20:42,650 --> 00:20:44,775 ‫اگه حاضر باشن به خاطر سود کردن، بچه ها رو مسموم کنن 436 00:20:44,858 --> 00:20:46,775 ‫هیچ گزینه‌ای از دسترس‌شون خارج نیست 437 00:20:46,858 --> 00:20:48,441 ‫- لعنتی، حق با توـه ‫- آره 438 00:20:48,524 --> 00:20:50,441 ‫من از تو و مادرت محافظت کردم... 439 00:20:50,524 --> 00:20:53,232 ‫از تلافی‌ای که شوگرویپ آماده بود سرتون بیاره 440 00:20:53,316 --> 00:20:55,691 ‫ولی اگر اجازه بدی اون مقاله منتشر بشه، اونا شکایت میکنن 441 00:20:55,775 --> 00:20:58,066 ‫و اونا میرن سر وقت مادرت، چون اون پول داره... 442 00:20:58,149 --> 00:20:59,316 ‫خونه‌شو ازش می‌گیرن 443 00:20:59,399 --> 00:21:01,149 ‫لوازمش... نقاشی‌هاش... 444 00:21:01,232 --> 00:21:02,775 ‫و من دیگه در موقعیتی نیستم 445 00:21:02,858 --> 00:21:04,441 ‫که ازتون محافظت کنم. 446 00:21:11,232 --> 00:21:14,733 ‫چیکار میتونم بکنم؟ 447 00:21:14,816 --> 00:21:16,524 ‫اگر بخوای 448 00:21:16,608 --> 00:21:19,232 ‫میتونم بهت بگم که چطور گفته‌هات رو انکار کنی 449 00:21:29,149 --> 00:21:30,775 ‫خبر خوش لانی 450 00:21:30,858 --> 00:21:33,066 ‫جن رو برگردوندم به بطریش 451 00:21:33,149 --> 00:21:35,316 ‫مقاله منتشر نمیشه 452 00:21:35,399 --> 00:21:38,483 ‫پس شرکتت می‌تونه مراسم حمایت مالی منو میزبانی کنه 453 00:21:38,566 --> 00:21:41,399 ‫و ما هم میتونیم به هم زیستی‌مون ادامه بدیم 454 00:21:57,191 --> 00:22:00,232 ‫یه مرغداری لعنتی دیگه 455 00:22:00,316 --> 00:22:01,982 ‫راستش اون یکی مرغداری نیست 456 00:22:02,066 --> 00:22:06,107 ‫منطقه قرنطینه است. واسه مرغای مریض 457 00:22:06,191 --> 00:22:08,650 ‫حال به هم زن ـه 458 00:22:08,733 --> 00:22:10,441 ‫دوباره بهش زنگ بزن 459 00:22:10,524 --> 00:22:14,775 ‫10 12 بار بهش زنگ زدم ‫جواب نمیده 460 00:22:14,858 --> 00:22:18,733 ‫شاید یکی دیگه رفته سراغش ‫بهش پول داده که گند بزنه به شاخص 461 00:22:26,066 --> 00:22:28,650 ‫هال، چی داری؟ 462 00:22:28,733 --> 00:22:31,441 ‫خب، شکاف های سیستمشون رو بستن 463 00:22:31,524 --> 00:22:33,608 ‫دسترسی دیجیتالی رو از دست دادیم 464 00:22:33,691 --> 00:22:35,566 ‫میدونستیم اینکارو میکنن. ولی سریع انجام شد، نه؟ 465 00:22:35,650 --> 00:22:39,191 ‫همونطور که گفتم، آدمشون رو میشناسم. کارش رو بلده 466 00:22:39,274 --> 00:22:42,608 ‫در هر صورت، دسترسی دیجیتالی دیگه نیست ‫ولی تنها یه گزینه داریم 467 00:22:42,691 --> 00:22:44,646 ‫- این چیه؟ ‫- یه چیز دیداری 468 00:22:44,681 --> 00:22:45,524 ‫چطور؟ 469 00:22:45,608 --> 00:22:47,608 ‫آتویی از یکی از کارمنداشون پیدا کردی؟ 470 00:22:47,691 --> 00:22:50,441 ‫تیلور یه وجدان گناهکار رو سریع تشخیص میده 471 00:22:50,524 --> 00:22:52,608 ‫اکثر افرادی که در این شهر، فضای خصوصی می‌خوان 472 00:22:52,691 --> 00:22:54,399 ‫از شیشه‌های میک طرفه استفاده می‌کنن 473 00:22:54,483 --> 00:22:56,399 ‫اگر نخوان، پنجره‌شون رو باز میذارن 474 00:22:56,483 --> 00:22:58,524 ‫- اون شیشه یک طرفه است ‫- البته که هست 475 00:22:58,608 --> 00:23:00,858 ‫داری بهم میگی که تیلور از شیشه یک طرفه استفاده نمی‌کنه؟ 476 00:23:00,941 --> 00:23:03,650 ‫چرا استفاده میکنن. ولی من اینو دارم... 477 00:23:08,566 --> 00:23:10,483 ‫ساخت اسرائیل ـه 478 00:23:10,566 --> 00:23:13,024 ‫از یه تعدیل کننده نوری استفاده می‌کنه 479 00:23:13,107 --> 00:23:14,608 ‫که این بهم اجازه میده عکسایی رو بگیرم 480 00:23:14,691 --> 00:23:16,691 ‫که بقیه نمی‌خوان گرفته بشه. 481 00:23:16,775 --> 00:23:18,107 ‫خیلی به درد بخور ـه 482 00:23:18,191 --> 00:23:20,441 ‫وقتی بحث وسایل جاسوسی بشه 483 00:23:20,524 --> 00:23:22,650 ‫اسرائیلی ها شوخی ندارن. 484 00:23:22,733 --> 00:23:24,483 ‫ولی چرا دست تو ـه 485 00:23:24,566 --> 00:23:26,399 ‫جای اینکه نصب بشه تا عکس بگیره؟ 486 00:23:26,483 --> 00:23:29,483 ‫نه سر جاشه. این یکی برای استفاده شخصیه 487 00:23:44,941 --> 00:23:46,982 ‫حاشیه نویسی برای تاکید بیشتر رو دوست داری؟ 488 00:23:47,066 --> 00:23:48,316 ‫دو بار جذر گرفتن؟ 489 00:23:48,399 --> 00:23:50,107 ‫آره همینطوره 490 00:23:50,191 --> 00:23:52,733 ‫پیدا کردن جواب راضی کننده چیز خوبیه 491 00:23:52,816 --> 00:23:55,399 ‫احتمالا به همین دلیله که هر وقت من ‫و تو، وقتی کار ریاضی انجام میدیم 492 00:23:55,483 --> 00:23:57,733 ‫رابطه‌مون در بهترین حالت ـه. 493 00:23:57,816 --> 00:24:00,149 ‫درسته. ولی وقتی یکی همه چیز ‫رو به صورت ریاضی مطرح کنه 494 00:24:00,232 --> 00:24:02,775 ‫راه حل راضی کننده همیشه در دسترس نخواهد بود. 495 00:24:02,858 --> 00:24:04,900 ‫پس ریاضی رو تغییر میدی 496 00:24:04,982 --> 00:24:06,982 ‫انسان نمی‌تونه به ریاضیات دستور بده 497 00:24:07,066 --> 00:24:11,274 ‫نمیتونی طبق خواسته‌ات تغییرش بدی ‫موجودیتش برای راضی کردن تو نیست 498 00:24:11,358 --> 00:24:13,858 ‫این یه مساله 499 00:24:13,941 --> 00:24:16,066 ‫لینتسکی میدونست اگه یه مشتق بسازه 500 00:24:16,149 --> 00:24:18,566 ‫به صورت طبیعی بسط پیدا میکرد، طوری که نتونه کنترلش کنه 501 00:24:18,650 --> 00:24:21,066 ‫تنها راهی که داشت این بود که یاد بگیره 502 00:24:21,149 --> 00:24:23,650 ‫و بپذیره که مشتق اونو به کجا می‌بره، یا بیخیالش بشه 503 00:24:23,733 --> 00:24:26,441 ‫باید میتونست با این حقیقت زندگی کنه 504 00:24:26,524 --> 00:24:28,316 ‫آره 505 00:24:28,399 --> 00:24:31,733 ‫همگی در تلاشیم که بفهمیم و بپذیریم 506 00:24:47,414 --> 00:24:48,941 ‫«کازا د چیکن»؟ 507 00:24:49,024 --> 00:24:50,358 ‫خودشه 508 00:25:34,650 --> 00:25:37,982 ‫بهت گفتم اینجا نیست 509 00:26:06,274 --> 00:26:08,191 ‫وای لعنتی ... 510 00:26:08,274 --> 00:26:10,399 ‫اون لعنتی مرده؟! 511 00:26:10,483 --> 00:26:12,733 ‫اکثر مردم اون مدلی چرت نمی‌زنن، پس آره 512 00:26:12,816 --> 00:26:14,191 ‫عین عن افتاده مرده 513 00:26:14,274 --> 00:26:15,691 ‫از اونجا برو 514 00:26:15,775 --> 00:26:17,858 ‫ببین کی قراره جاشو بگیره 515 00:26:17,941 --> 00:26:20,733 ‫بعدش راهی پیدا کن که اون شخص رو به سمت خودمون بکشونی 516 00:26:20,816 --> 00:26:23,232 ‫وگرنه مجبور میشی این سوال رو درمورد مرغت بپرسی: 517 00:26:23,316 --> 00:26:25,775 ‫مرغ رو با دستور پخت اصلی میل داری ‫یا با سیب زمینی سرخ شده؟ ‫(کنایه از خرابکاری) 518 00:26:25,858 --> 00:26:26,858 ‫میرم سراغش 519 00:26:30,107 --> 00:26:31,858 ‫مرد مرغی مرده 520 00:26:31,941 --> 00:26:34,399 ‫همینطور سهامی که ما خریدیم. مگه این بیل بتونه 521 00:26:34,483 --> 00:26:35,858 ‫بهش شوک بده و بازم زنده اش کنه... 522 00:26:38,524 --> 00:26:40,691 ‫خبر خاصی هست؟ 523 00:26:40,775 --> 00:26:42,232 ‫نه همه چیز طبق معمول 524 00:26:42,316 --> 00:26:44,733 ‫- آره منم همینطور ‫- تـو! 525 00:26:47,524 --> 00:26:49,691 ‫- گور بابات، کانرتی ‫- از چی خبر ندارم؟ 526 00:26:49,775 --> 00:26:51,483 ‫رییست یه داستان ساختگی به خوردم داد 527 00:26:51,566 --> 00:26:53,566 ‫چی؟ نه همچین کاری نکردم 528 00:26:53,650 --> 00:26:55,024 ‫«ری کروز» از تصمیمش برای 529 00:26:55,107 --> 00:26:57,149 ‫اظهارات رسمی در مقاله، منصرف شد. 530 00:26:57,232 --> 00:26:58,733 ‫چرا باید همچین کاری کنه مگه اینکه 531 00:26:58,816 --> 00:27:00,358 ‫از اولش کل داستان چرت و پرت بوده باشه 532 00:27:00,441 --> 00:27:02,733 ‫مطمئن نیستم، ولی داستان دروغ نیست 533 00:27:02,816 --> 00:27:04,191 ‫میدونی، چاک رودز سعی کرد بهم اخطار بده که 534 00:27:04,274 --> 00:27:05,650 ‫شما دارید منو به جهت اشتباه هدایت می‌کنید 535 00:27:05,733 --> 00:27:06,791 ‫باید بهش گوش میدادم، ولی من... 536 00:27:06,875 --> 00:27:09,566 ‫ببخشید. سلام. کیت سکر هستم 537 00:27:09,650 --> 00:27:12,066 ‫- لوشن پورتر، نویسنده... ‫- میدونم کی هستی 538 00:27:12,149 --> 00:27:13,691 ‫همینطور درمورد پرونده شوگرویپ خبر دارم 539 00:27:13,775 --> 00:27:15,775 ‫اصلا نمیدونم چاک درموردش چی بهت گفته 540 00:27:15,858 --> 00:27:17,441 ‫ولی میدونم که مجبوره به خاطر نفع خودش 541 00:27:17,524 --> 00:27:19,066 ‫در این مورد دروغ بگه. 542 00:27:19,149 --> 00:27:21,483 ‫مهم نیست 543 00:27:21,566 --> 00:27:23,650 ‫کروز دیگه اظهارات رسمی انجام نمیده 544 00:27:23,733 --> 00:27:25,483 ‫منم یه ستون بزرگ خالی روزنامه موند رو دستم 545 00:27:25,566 --> 00:27:27,566 ‫و شماها حسابی وقتمو تلف کردید 546 00:27:27,650 --> 00:27:29,566 ‫به فکر یه تماس واسه جبران باشید 547 00:27:29,650 --> 00:27:30,900 ‫کمترین چیزیه که بهم بدهکارید 548 00:27:30,982 --> 00:27:32,483 ‫گوش کن، هرکاری که چاک با کروز کرده 549 00:27:32,566 --> 00:27:35,066 ‫من فردا بی اثرش میکنم 550 00:27:35,149 --> 00:27:37,775 ‫اینکارو میکنم چون می‌تونم و سخاوتمند هستم... 551 00:27:37,858 --> 00:27:39,483 ‫که در آینده نزدیک خودت به چشم خواهی دید. 552 00:27:39,566 --> 00:27:40,900 ‫در عوض، یه روز بهمون وقت بده 553 00:27:40,982 --> 00:27:42,566 ‫و وقتی کروز همکاری کنه، میتونی 554 00:27:42,650 --> 00:27:44,982 ‫طبق برنامه مقاله‌تو منتشر کنی 555 00:27:52,816 --> 00:27:54,650 ‫ 556 00:27:56,358 --> 00:27:59,107 ‫توی خونه نمیشه این ماهی رو خورد 557 00:27:59,191 --> 00:28:01,900 ‫خونه 100ها مایل با دریا فاصله داره 558 00:28:01,982 --> 00:28:03,358 ‫آره، ولی میدونی که حتی توی قایق هم 559 00:28:03,441 --> 00:28:04,775 ‫همپگی یخ زده و شناور هستن. 560 00:28:04,858 --> 00:28:06,107 ‫- درسته؟ ‫- میدونم 561 00:28:06,191 --> 00:28:08,941 ‫ولی بهترین ماهی رو میتونی از بازار نیویورک بخری 562 00:28:09,024 --> 00:28:10,441 ‫قبل از اینکه بقیش رو منجمد کنن و 563 00:28:10,524 --> 00:28:11,775 ‫بار هواپیماش کنن. 564 00:28:19,816 --> 00:28:21,566 ‫تجمل زیبایی ـه، مگه نه؟ 565 00:28:21,650 --> 00:28:23,900 ‫همگی اینطوری نوشته شدن 566 00:28:24,843 --> 00:28:25,941 ‫همینطوره 567 00:28:29,816 --> 00:28:31,566 ‫هی بچه 568 00:28:31,650 --> 00:28:33,024 ‫میدونی نظر من این نیست که 569 00:28:33,107 --> 00:28:36,107 ‫این مسائل روشن‌فکری بی‌ارزش هستن یا برای احمقا هستن 570 00:28:36,191 --> 00:28:37,316 ‫فقط به این دلیل که من توشون خوب نیستم. 571 00:28:37,399 --> 00:28:39,982 ‫صحیح؟ 572 00:28:40,066 --> 00:28:42,775 ‫میدونم اهمیت داره 573 00:28:42,858 --> 00:28:44,358 ‫درسته 574 00:29:03,816 --> 00:29:06,982 ‫من دوست دختر لازم دارم؟ 575 00:29:07,066 --> 00:29:09,358 ‫داری؟ 576 00:29:09,441 --> 00:29:12,358 ‫یهویی احساس نیاز کردی به دوران قدیم 577 00:29:12,441 --> 00:29:15,775 ‫و قدم زدن‌های طولانی در «همپتون»؟ 578 00:29:15,858 --> 00:29:17,650 ‫وقتی دوست دختر داری، وعده غذایی و سکس‌ت منظمه 579 00:29:22,650 --> 00:29:23,816 ‫یه چیزی برات دارم 580 00:29:23,941 --> 00:29:26,024 ‫یه «رجی بار» گنده، درسته؟ ‫(نوعی بیستکوئیت کاکائویی با پسته) 581 00:29:26,107 --> 00:29:27,191 ‫بهتر 582 00:29:27,274 --> 00:29:28,441 ‫بذار ببینیمش 583 00:29:37,107 --> 00:29:38,399 ‫دروغ گفتی 584 00:29:38,483 --> 00:29:39,499 ‫بهتر از یه رجی بار نیست 585 00:29:39,583 --> 00:29:40,691 ‫بادام زمینی نداره 586 00:29:40,775 --> 00:29:43,024 ‫رجی بار هم بادام زمینی نداشت 587 00:29:43,107 --> 00:29:46,775 ‫ولی حرف نداشت. مثل این 588 00:29:50,149 --> 00:29:52,066 ‫این مثل در باز کن ِ بازی «fallout shelter» هستش ‫(یک بازی موبایلی) 589 00:29:52,149 --> 00:29:53,608 ‫کارت عالی بود 590 00:29:53,691 --> 00:29:56,399 ‫خواهش میکنم. حالشو ببر 591 00:29:59,733 --> 00:30:01,650 ‫به منم بفهمون چیه 592 00:30:01,733 --> 00:30:03,816 ‫تیلور میدونه دارم موقعیت‌هاشون رو از پیش می‌خرم 593 00:30:04,330 --> 00:30:05,691 ‫متوجهش شدن 594 00:30:05,775 --> 00:30:09,107 ‫این راه حل‌شون برای اینه. نحوه بدست آوردن سود 595 00:30:09,191 --> 00:30:12,399 ‫از نقاط اساسی که ما داشتیم می‌دزدیدیم. 596 00:30:12,483 --> 00:30:13,816 ‫مشخصه 597 00:30:13,900 --> 00:30:16,274 ‫کاملا مشخصه... 598 00:30:27,358 --> 00:30:29,566 ‫مجبور نیستی به مراسم کازینو بیای 599 00:30:29,650 --> 00:30:30,775 ‫منظورم اینه که، اگه حالشو نداری 600 00:30:30,858 --> 00:30:32,242 ‫معلومه که دارم 601 00:30:32,358 --> 00:30:35,107 ‫فکر میکردم از بین بردن اون ‫مقاله، میگرنم رو هم خوب کنه 602 00:30:35,191 --> 00:30:36,399 ‫اینا سردردهای ناشی از فشار هستن 603 00:30:40,358 --> 00:30:41,691 ‫خب، یه تمرین هست که 604 00:30:41,775 --> 00:30:44,316 ‫در مواقع فشار روانی موثر واقع میشه... 605 00:30:52,775 --> 00:30:55,524 ‫من که داروخونه نیستم مسکن موقتی بدم. 606 00:30:57,900 --> 00:31:01,191 ‫ولی اگر حال یه چیز دو طرفه رو داری، 607 00:31:01,274 --> 00:31:04,524 ‫می‌تونم برم بچه‌ها رو بخوابونم. 608 00:31:04,608 --> 00:31:06,982 ‫من به معنای واقعی کلمه یه '...' وحشتناک گرفتم 609 00:31:07,066 --> 00:31:09,107 ‫' سردرد ' 610 00:31:09,191 --> 00:31:10,691 ‫مشکلی نیست. 611 00:31:14,955 --> 00:31:17,066 ‫واقعا ویندی، نمیخوام با خودم بکشونمت اونجا... 612 00:31:17,149 --> 00:31:18,524 ‫میتونی وانمود کنی سیاستمدار نیستی 613 00:31:18,608 --> 00:31:20,274 ‫منم میتونم وانمود کنم همسر یه سیاستمدار نیستم 614 00:31:20,358 --> 00:31:23,274 ‫ولی موافقت کردیم که تو رو به شغل بازپرسی برگردونیم 615 00:31:23,358 --> 00:31:25,232 ‫این تخصص و شغلت ـه 616 00:31:25,316 --> 00:31:29,816 ‫پس الان در اون نقطه هستیم. خودمون هم همین هستیم 617 00:31:29,900 --> 00:31:31,316 ‫حق با تو ـه 618 00:31:31,399 --> 00:31:32,941 ‫میدونم، حق با توـه. 619 00:31:33,024 --> 00:31:34,107 ‫و تو به هر حال اون سردردها رو داری 620 00:31:34,191 --> 00:31:36,358 ‫چون مقاله باشه یا نباشه... 621 00:31:36,441 --> 00:31:38,399 ‫جاک و کانرتی هنوزم میان دنبالت. 622 00:31:38,483 --> 00:31:39,733 ‫اینم حق با تو ـه 623 00:31:39,816 --> 00:31:41,733 ‫فقط مطمئن نیستم درموردش چیکار باید بکنم 624 00:31:42,816 --> 00:31:43,848 ‫ 625 00:32:36,941 --> 00:32:38,775 ‫شیش تا قدم دیگه مونده 626 00:32:38,858 --> 00:32:41,191 ‫یه نگاه بندازیم، شمارش سریع ‫انجام بدیم، بعدش برگردیم 627 00:32:41,274 --> 00:32:44,858 ‫وای، لعنتی! 628 00:32:53,900 --> 00:32:55,107 ‫اونا یه دسته آدم فرستادن 629 00:32:55,191 --> 00:32:57,024 ‫7 نفر از این لعنتیا اینجان 630 00:32:57,107 --> 00:32:59,900 ‫خب، پس مجبوری با 6 نفر بیشتر از اونچه ‫پیش بینی کرده بودی سر و کله بزنی 631 00:32:59,982 --> 00:33:01,691 ‫چقدر احتمال داره بشه همه‌شونو خرید؟ 632 00:33:01,775 --> 00:33:02,858 ‫خوب به نظر نمیاد 633 00:33:02,941 --> 00:33:04,524 ‫«آرنولد روتستین» باشگاه بیس‌بال ‫«وایت ساکس» رو همراه با ‫(تاجر فقید آمریکایی) 634 00:33:04,608 --> 00:33:05,858 ‫«شولس جو» با هم خرید. ‫(یکی از بازیکنان اسطوره‌ای بیس بال در دهه 20) 635 00:33:05,941 --> 00:33:08,566 ‫انجامش بده 636 00:33:08,650 --> 00:33:11,816 ‫برنامه شبت اینه؟ 637 00:33:11,900 --> 00:33:14,024 ‫همیشه یادم میره ریاضیاتت خوبه 638 00:33:14,107 --> 00:33:15,608 ‫چیکار نمی‌تونم بکنم؟ 639 00:33:15,691 --> 00:33:17,024 ‫عمل جراحی باز؟ 640 00:33:17,107 --> 00:33:19,066 ‫به حرف زدن ادامه بده، خواهیم دید :) 641 00:33:22,775 --> 00:33:27,066 ‫اگه ناراحت نمیشی بپرسم، چرا ‫اعتماد به نفست رو از دست دادی؟ 642 00:33:27,149 --> 00:33:29,274 ‫مردی که تابلوی مسیح رو در اتاق پذیراییش آویزون میکنه 643 00:33:29,358 --> 00:33:30,733 ‫معمولا اعتماد به نفسش رو از دست نمیده. 644 00:33:30,816 --> 00:33:32,816 ‫برای مادرمه. من آتئیست هستم. ‫(خدا نا باور) 645 00:33:32,900 --> 00:33:34,399 ‫حتما 646 00:33:34,483 --> 00:33:36,316 ‫- خب ‫- از دست دادن اعتماد به نفس نیست 647 00:33:36,399 --> 00:33:39,524 ‫فقط... نمیتونم چیزایی که برام مونده رو ریسک کنم 648 00:33:39,608 --> 00:33:41,650 ‫و قطعا دلم نمیخواد مادرم رو به خطر بندازم 649 00:33:41,733 --> 00:33:43,274 ‫آره. میدونم برات سخت بوده 650 00:33:43,358 --> 00:33:46,149 ‫ولی این سوالی نیست که باعث بشه عصبی بشی 651 00:33:46,232 --> 00:33:47,483 ‫درست وقتی که فرصتش پیش اومده که 652 00:33:47,566 --> 00:33:49,191 ‫این پرونده با این مقاله رو بشه 653 00:33:49,274 --> 00:33:53,024 ‫درست وقتی که چیزی نمونده به عدالتی که حقت بوده برسی 654 00:33:53,107 --> 00:33:56,232 ‫به طور همگانی، می‌کشی عقب. 655 00:33:56,316 --> 00:33:57,691 ‫فقط میخوام بدونم چرا 656 00:33:57,775 --> 00:33:59,232 ‫واقعا ممنونم که مراقب این آدم کوچولو 657 00:33:59,316 --> 00:34:01,232 ‫هستی که داخل رینگ مبارزه است و فکر میکنی 658 00:34:01,316 --> 00:34:04,274 ‫بهتره که گوشه رینگ بایستی و بهش روحیه بدی. 659 00:34:04,358 --> 00:34:05,858 ‫ولی اینطور نیست. 660 00:34:05,941 --> 00:34:07,650 ‫نه 661 00:34:07,733 --> 00:34:10,566 ‫کار درست اینه که تن لشش رو از رینگ بیاره بیرون 662 00:34:10,650 --> 00:34:12,191 ‫تا مشت و لگد بهش نخوره. 663 00:34:12,274 --> 00:34:14,358 ‫نه، کار درست اینه که مثل «گنادی گنادویچ» ‫(بوکسور قزاقستانی) 664 00:34:14,441 --> 00:34:18,232 ‫بره داخل رینگ و بزنه در کون حریفش. 665 00:34:18,316 --> 00:34:21,107 ‫پس یالا 666 00:34:21,191 --> 00:34:24,566 ‫من «گنادی گنادویچ» ِدادگستری جنوبی هستم. 667 00:34:24,650 --> 00:34:26,483 ‫بذار من به جات وارد رینگ بشم 668 00:34:26,566 --> 00:34:29,691 ‫مطمئنم همینطوره. ولی نه ممنون 669 00:34:29,775 --> 00:34:33,274 ‫آخر کاری... نمیخوام ازم شکایت بشه 670 00:34:33,358 --> 00:34:35,858 ‫پس این فکرو میکنی. 671 00:34:36,346 --> 00:34:37,775 ‫آره 672 00:34:37,858 --> 00:34:41,274 ‫خب، فکر میکنم بدونم کی اینو بهت گفته 673 00:34:41,358 --> 00:34:43,733 ‫ولی چاک رودز بهت دروغ گفته 674 00:34:43,816 --> 00:34:45,941 ‫گفت که اینو میگی 675 00:34:46,024 --> 00:34:49,900 ‫یادش بود درمورد پولی که باید بهت پرداخت بشه بگه؟ 676 00:34:49,982 --> 00:34:52,941 ‫شوگرویپ قرار نیست از تو یا مادرت شکایت کنه 677 00:34:53,024 --> 00:34:56,483 ‫تو قراره ازشون شکایت کنی و برنده هم بشی 678 00:34:57,386 --> 00:34:58,524 ‫وایستا... چی؟ 679 00:34:58,608 --> 00:35:00,358 ‫- جدی؟ ‫- درسته 680 00:35:00,441 --> 00:35:02,775 ‫چون قراره خودم شخصا شوگرویپ رو تحت پیگرد قرار بدم 681 00:35:02,858 --> 00:35:06,107 ‫و حتی اگه نتونم قول محکومیت‌شون رو بدم، 682 00:35:06,191 --> 00:35:08,608 ‫میتونم قول بدم که حتما کاری میکنم 683 00:35:08,691 --> 00:35:11,107 ‫که تمام حقایق بیان بشن و در نتیجه تو ... 684 00:35:11,191 --> 00:35:13,608 ‫به عنوان یه شاهد رسمی فدرال تایید بشی. 685 00:35:13,691 --> 00:35:17,191 ‫و بهت پول بدن. ‫(دولت آمریکا برای شخصی که فسادی ‫رو گزارش کنه جایزه تعیین کرده) 686 00:35:17,274 --> 00:35:19,441 ‫یه مبلغ زیاد 687 00:35:22,650 --> 00:35:24,900 ‫اتاق مهمانت راحته 688 00:35:24,982 --> 00:35:26,316 ‫تلوزیونی که اونجاست... 689 00:35:26,399 --> 00:35:28,441 ‫- کیفیت 4K ؟ ‫- 5K 690 00:35:31,691 --> 00:35:35,107 ‫میدونی، بهت افتخار میکنم 691 00:35:35,191 --> 00:35:38,024 ‫دختر کوچولوم واسه خودش کسی شده 692 00:35:38,107 --> 00:35:40,232 ‫متاسفم 693 00:35:40,316 --> 00:35:42,232 ‫برای من، هنوزم همون دختر کوچولویی 694 00:35:42,316 --> 00:35:43,775 ‫نه، نیستم 695 00:35:43,858 --> 00:35:45,566 ‫یه زمان بودی 696 00:35:45,650 --> 00:35:47,566 ‫نه واقعا 697 00:35:47,650 --> 00:35:49,441 ‫خب، من بهت افتخار میکنم 698 00:35:49,524 --> 00:35:52,483 ‫خودت رو به چالش میکشی. حتی بیشتر از من 699 00:35:52,566 --> 00:35:54,608 ‫می بینی؟ 700 00:35:54,691 --> 00:35:57,107 ‫قاشق رو زیر میذاری، چون اگه چنگال زیر باشه سخت تره 701 00:35:57,191 --> 00:35:58,650 ‫فقط یک نقطه تماس با سطح 702 00:35:58,733 --> 00:36:01,566 ‫با یه خط کامل در تضاد ـه 703 00:36:01,650 --> 00:36:02,666 ‫سخت تره 704 00:36:07,232 --> 00:36:08,982 ‫تو بردی 705 00:36:09,066 --> 00:36:10,524 ‫می‌دونی اینو از من به ارث بردی 706 00:36:10,608 --> 00:36:12,274 ‫چیو؟ 707 00:36:12,358 --> 00:36:14,608 ‫این تلاش و اجبار برای اینکه حق با تو باشه 708 00:36:14,691 --> 00:36:16,733 ‫صراحت، کمال 709 00:36:16,816 --> 00:36:19,608 ‫درست مثل من 710 00:36:19,691 --> 00:36:22,024 ‫اگه بخوای، میتونی چند روز همینجا بمونی 711 00:36:22,107 --> 00:36:23,524 ‫آره؟ 712 00:36:23,608 --> 00:36:25,149 ‫اگه دیرتر برسم که مادرت 713 00:36:25,232 --> 00:36:26,941 ‫دلش برام تنگ نمیشه. 714 00:36:27,024 --> 00:36:29,191 ‫البته، مجبور میشم بلیطی که گرفتم باطل کنم 715 00:36:29,274 --> 00:36:31,191 ‫- ولی ارزششو داره ‫- من پولشو میدم 716 00:36:31,274 --> 00:36:32,608 ‫من نمیخواستم... 717 00:36:36,858 --> 00:36:38,524 ‫همه اینا؟ 718 00:36:38,608 --> 00:36:41,441 ‫منم میتونستم انجامش بدم. 719 00:36:41,524 --> 00:36:43,232 ‫ولی اون موقع صندوق سرمایه گذاری نبود 720 00:36:43,316 --> 00:36:45,858 ‫نه تا جایی که من شنیدم. پس رفتم سراغ کار دیگه 721 00:36:45,941 --> 00:36:47,608 ‫با خودم گفتم چیزی بسازم... 722 00:36:50,066 --> 00:36:51,858 ‫ای کاش می‌تونستم همه رو بدم به تو 723 00:36:51,941 --> 00:36:54,608 ‫منظورم همینه. 724 00:36:54,691 --> 00:36:56,232 ‫ 725 00:36:56,316 --> 00:36:58,358 ‫به من گوش نده بچه، فقط دارم چرت و پرت میگم 726 00:36:58,441 --> 00:36:59,566 ‫باشه 727 00:36:59,650 --> 00:37:02,399 ‫بهت گوش نمیدم 728 00:37:02,483 --> 00:37:04,191 ‫خب 729 00:37:04,274 --> 00:37:05,858 ‫خوشحالم وقت بیشتری باهم خواهیم داشت 730 00:37:05,941 --> 00:37:07,691 ‫منم همینطور 731 00:37:08,817 --> 00:37:10,399 ‫خوشحالم که شاد هستی 732 00:37:21,858 --> 00:37:23,733 ‫اصلا دلم نمیخواد وقتی داری معادلات ریاضی حل میکنی 733 00:37:23,816 --> 00:37:25,858 ‫مزاحمت بشم 734 00:37:25,941 --> 00:37:29,232 ‫ولی چیزی نمونده که آمار جدید مرغ ها رو اعلام کنن 735 00:37:30,941 --> 00:37:32,816 ‫- لعنتی! ‫- لعنتی! 736 00:37:32,900 --> 00:37:35,858 ‫رقمشون بالاست. از اون موقعیت به در شدیم 737 00:37:35,941 --> 00:37:37,399 ‫خیلی بهمون ضرر زد 738 00:37:41,608 --> 00:37:44,149 ‫بیل لعنتی. بیل ! 739 00:37:44,232 --> 00:37:47,191 ‫یه راه حل برای مشکل مرغامون پیدا کردم... 740 00:37:47,274 --> 00:37:50,358 ‫یه راه حل نهایی 741 00:37:50,441 --> 00:37:52,441 ‫بیل ؟! 742 00:37:54,858 --> 00:37:56,232 ‫اون الان گفت... ؟ 743 00:37:56,316 --> 00:37:59,483 ‫وای لعنتی، هولوکاست ِمرغاست ! 744 00:38:43,941 --> 00:38:46,733 ‫* رودز به شاهد پرونده گفت: برو درتو بذار! * 745 00:38:46,816 --> 00:38:48,024 ‫لعنتی ! 746 00:38:56,483 --> 00:38:58,232 ‫لعنت بهش 747 00:39:19,274 --> 00:39:20,941 ‫فکر کنم از شمال ایالت هم تونستی 748 00:39:21,024 --> 00:39:22,691 ‫اخبار رو بشنوی. 749 00:39:22,775 --> 00:39:25,441 ‫پسرم، وقتی دادستان بودی 750 00:39:25,524 --> 00:39:27,650 ‫اصلا کسی رو تحت پیگرد قرار دادی !؟ 751 00:39:27,733 --> 00:39:29,691 ‫میخوام به کازینو نیام 752 00:39:29,775 --> 00:39:32,274 ‫کنترل خسارت بهترین کاریه که میشه کرد. 753 00:39:32,358 --> 00:39:35,149 ‫و راستی، بله، هزاران پرونده. بیشترشون موفقیت آمیز بودن 754 00:39:35,232 --> 00:39:36,982 ‫همین که تو میگی 755 00:39:37,066 --> 00:39:38,608 ‫و به هیچ وجه این رویداد رو از دست نمیدی 756 00:39:38,691 --> 00:39:40,399 ‫مهم تر از این حرفاست باید خودتو نشون بدی 757 00:39:40,483 --> 00:39:42,483 ‫جفتمون می‌دونیم مراسم جمع آوری کمک مالیت 758 00:39:42,566 --> 00:39:43,941 ‫قرار لغو بشه، اگه تا الان نشده باشه. 759 00:39:44,024 --> 00:39:47,149 ‫الان داخل شرم قایم شدی و مردم براشون... 760 00:39:47,232 --> 00:39:49,066 ‫سوال میشه دیگه چه نقطه ضعف‌هایی داری 761 00:39:49,149 --> 00:39:50,691 ‫که برن پیداش کنن. 762 00:39:50,775 --> 00:39:53,274 ‫بلند میشی میای اینجا ‫یه کت شلوار تمیز می‌پوشی 763 00:39:53,358 --> 00:39:55,399 ‫دستت رو حلقه میکنی دور همسر زیبات 764 00:39:55,483 --> 00:39:59,816 ‫درست و حسابی لبخند می‌زنی و با مردم رو به رو میشی 765 00:40:39,775 --> 00:40:41,066 ‫بیل 766 00:40:41,149 --> 00:40:43,650 ‫بیل، میخوای چیکار کنی؟ 767 00:40:43,733 --> 00:40:47,316 ‫کاری که همیشه برات میکنم: ‫هرچیزی که مجبور باشم 768 00:40:47,399 --> 00:40:49,358 ‫بله، ولی به طور دقیق 769 00:40:49,441 --> 00:40:51,358 ‫همین الان میخوای چیکار کنی؟ 770 00:40:51,441 --> 00:40:53,982 ‫چی توی اون کیفه، بیل؟ ‫تو اون کیف چی هست!؟ 771 00:40:54,726 --> 00:40:57,858 ‫یه خروس مبتلا به بیماری H5N1-B 772 00:40:57,941 --> 00:40:59,608 ‫اونقدری کافی هست که جلوی ... 773 00:40:59,691 --> 00:41:01,858 ‫حمل و نقل چندهزار مرغ مبتلا شده رو بگیره. 774 00:41:01,941 --> 00:41:04,650 ‫قیمت ها دوباره میرن بالا 775 00:41:04,733 --> 00:41:07,066 ‫قصد داری چند هزار مرغ رو بکشی؟ 776 00:41:07,149 --> 00:41:08,650 ‫در هر صورت کشته میشن 777 00:41:08,733 --> 00:41:11,066 ‫این فقط پروسه رو تسریع میکنه، فقط همین 778 00:41:11,149 --> 00:41:12,358 ‫- نکته خوبیه ‫- درسته، پس... 779 00:41:12,441 --> 00:41:14,399 ‫اما در این مورد باید زیان به وجود آمده ‫در قبال سود به دست آمده 780 00:41:14,483 --> 00:41:15,982 ‫مورد بررسی قرار بگیره... 781 00:41:16,066 --> 00:41:18,316 ‫که اونم مسموم کردن مواد غذایی ـه! 782 00:41:18,399 --> 00:41:20,524 ‫همونطور که میدونی من باهاش آشنا هستم. 783 00:41:20,608 --> 00:41:23,149 ‫کاری که به درجه بندی کاملا دقیقی نیاز داره 784 00:41:23,232 --> 00:41:24,524 ‫وگرنه بلای فیلم Contagion سرمون میاد: 785 00:41:24,608 --> 00:41:26,399 ‫«گوئینت پلتروف» روی ویلچر مرد 786 00:41:26,483 --> 00:41:28,858 ‫و «مت دیمون» آخرین مرد زنده کره زمین شد. 787 00:41:28,941 --> 00:41:31,399 ‫اگه اینکارو نکنم... 788 00:41:31,483 --> 00:41:33,024 ‫ضرر بزرگی رو دستمون میذاره... 789 00:41:33,107 --> 00:41:36,066 ‫- اینو درست میگه ‫- مشکلی نیست 790 00:41:36,149 --> 00:41:37,542 ‫مشکلی هست! 791 00:41:38,274 --> 00:41:39,900 ‫من کسی هستم که همیشه کارشو درست انجام میده 792 00:41:39,982 --> 00:41:41,900 ‫آره. اکثر اوقات همینطوره 793 00:41:41,982 --> 00:41:45,483 ‫ولی، باورم نمیشه دارم اینو میگم: 794 00:41:45,566 --> 00:41:48,941 ‫نمیشه که همیشه حق با ما باشه 795 00:41:49,024 --> 00:41:52,524 ‫گاهی اوقات... 796 00:41:52,608 --> 00:41:55,316 ‫باید یه ضرری رو بپذیری 797 00:42:06,358 --> 00:42:09,316 ‫بیخیالش شو، بیل 798 00:42:09,399 --> 00:42:11,149 ‫شهر مرغ هاست 799 00:42:23,650 --> 00:42:25,118 ‫*منطقه قرنطینه و آزمایش* 800 00:42:55,149 --> 00:42:57,566 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره 801 00:42:57,650 --> 00:43:01,107 ‫فقط یه لحظه وقت میخوام تا چهره‌مو درست کنم 802 00:44:21,816 --> 00:44:23,316 ‫درمورد درست کردن چهره شوخی نمیکردی 803 00:44:23,399 --> 00:44:24,900 ‫نه. بریم؟ 804 00:44:26,483 --> 00:44:28,149 ‫بریم مثل برنده‌ها رفتار کنیم 805 00:44:48,858 --> 00:44:51,775 ‫لعنت به من! 806 00:44:51,858 --> 00:44:54,358 ‫یه اشتباه هست 807 00:44:54,441 --> 00:44:56,941 ‫این خوبه، درسته؟ 808 00:44:57,024 --> 00:45:01,149 ‫یه طرف بشین، بذار باهاش پیش ‫برن، خودشونو بگا بدن... 809 00:45:03,858 --> 00:45:05,691 ‫فقط اینکه تیلور اشتباه ریاضیاتی انجام نمیده 810 00:45:05,775 --> 00:45:07,524 ‫نه 811 00:45:11,399 --> 00:45:13,524 ‫یه پیغام «سیسیلی» ـه ‫(اشاره به مافیای ایتالیا و فیلم پدرخوانده) 812 00:45:13,608 --> 00:45:17,900 ‫یه پیغام رمزگزاری شده است. 813 00:45:17,982 --> 00:45:20,858 ‫می‌دونستن زیر نظر هستن 814 00:45:20,941 --> 00:45:24,107 ‫تلاش زیادی کردیم که با کمین شکارشون کنیم 815 00:45:24,191 --> 00:45:29,149 ‫فکر کنم اونا هستن که دارن شکار می‌کنن. ‫برای چیزی بزرگتر 816 00:45:29,232 --> 00:45:31,358 ‫« پیمان ورسای » ‫(که منجر به پایان جنگ جهانی اول شد) 817 00:45:40,149 --> 00:45:42,399 ‫جان! حالت چطوره؟ 818 00:46:26,598 --> 00:46:27,900 ‫از دیدنتون خوش وقتم 819 00:46:27,982 --> 00:46:29,024 ‫سلام 820 00:46:29,107 --> 00:46:30,274 ‫میشه یه عکس دسته جمعی بگیرم؟ 821 00:46:30,358 --> 00:46:32,608 ‫بله البته. میشه؟ 822 00:46:32,691 --> 00:46:34,232 ‫شما دو تا کنار هم بایستید 823 00:46:43,900 --> 00:46:45,191 ‫دیدی؟ 824 00:46:45,274 --> 00:46:47,066 ‫دارن از افتادن توی عکس با تو امتناع می‌کنن 825 00:46:47,149 --> 00:46:48,441 ‫همه شون 826 00:47:06,024 --> 00:47:09,650 ‫جای خوبیه... برای یکی‌مون که بخواد بپره توش 827 00:47:09,733 --> 00:47:11,609 ‫نمیخوام باهات جنگ داشته باشم 828 00:47:11,644 --> 00:47:13,149 ‫آره 829 00:47:13,232 --> 00:47:14,691 ‫به محض اینکه به الگوریتم نگاه کردم 830 00:47:14,775 --> 00:47:16,900 ‫متوجه شدم که دنبال آتش بس هستی 831 00:47:16,982 --> 00:47:19,941 ‫ولی باید قبل از کشتن پسر دوک اتریش ‫(عاملی که باعث شد جنگ جهانی اول آغاز بشه) 832 00:47:20,024 --> 00:47:22,650 ‫به فکر خوبی های صلح می‌بودی. 833 00:47:22,733 --> 00:47:25,149 ‫این باعث حواس پرتی ـه. هم برای من هم برای تو 834 00:47:25,232 --> 00:47:27,982 ‫مانع میشه که هردومون به بهترین ‫وجه کارامون رو انجام بدیم 835 00:47:28,066 --> 00:47:30,316 ‫پس میخوای به خاطر خودت 836 00:47:30,399 --> 00:47:32,608 ‫به جنگ پایان بدی؟ 837 00:47:32,691 --> 00:47:35,066 ‫میخوام پایانش بدم چون کار منطقی همینه 838 00:47:35,149 --> 00:47:37,316 ‫قانع کننده است، چون می‌تونی 839 00:47:37,399 --> 00:47:38,982 ‫بری سراغ چیزی منطقی، چون دلت نمیخواد 840 00:47:39,066 --> 00:47:40,566 ‫با عواقب کارهایی که کردی رو به رو بشی. 841 00:47:40,650 --> 00:47:42,483 ‫مزخرفه 842 00:47:42,566 --> 00:47:44,941 ‫تو درمونده شدی 843 00:47:45,024 --> 00:47:46,524 ‫خوبه 844 00:47:46,608 --> 00:47:47,941 ‫قراره بدتر بشه 845 00:47:48,024 --> 00:47:49,900 ‫متوجه ماجرا نیستی: 846 00:47:49,982 --> 00:47:51,524 ‫وارد تله‌ی گریگور شدی 847 00:47:51,608 --> 00:47:53,399 ‫سهام یه شرکت رباتیک بی‌ارزش رو خریدی 848 00:47:53,483 --> 00:47:55,316 ‫تا نذاری به من وام بدن، که همون وامم گرفتم. 849 00:47:55,399 --> 00:47:57,816 ‫و حالا یه روز رو برای بازی اعداد هدر دادی. 850 00:47:57,900 --> 00:48:00,483 ‫- و تو الان اینجایی ‫- و تو الان اینجایی 851 00:48:00,566 --> 00:48:03,066 ‫نمیتونی بدون دردسر به کارت ادامه بدی 852 00:48:03,149 --> 00:48:05,066 ‫منتظر حمله بعدی هستی 853 00:48:05,149 --> 00:48:06,775 ‫برات سواله که قراره از کجا باشه 854 00:48:06,858 --> 00:48:08,483 ‫بله. درسته 855 00:48:08,566 --> 00:48:11,149 ‫ولی تو هم نمی‌تونی با آزادی به کارت برسی 856 00:48:11,232 --> 00:48:13,900 ‫برنامه حمله می‌ریزی. بعدش از واکنشی ‫که بهش داده شده دفاع میکنی 857 00:48:13,982 --> 00:48:15,274 ‫بیا متوقفش کنیم 858 00:48:15,358 --> 00:48:16,858 ‫خودمون رو حروم اون یکی نکنیم 859 00:48:16,941 --> 00:48:20,858 ‫وقت و انرژی‌مون بیش از حد ارزشمند هستن 860 00:48:20,941 --> 00:48:24,524 ‫همش همین؟ 861 00:48:24,608 --> 00:48:27,107 ‫من شرایط جذابی رو بهت پیشنهاد میکنم ‫تا در شرکتم سرمایه‌گذاری کنی 862 00:48:27,191 --> 00:48:28,900 ‫وال استریت خبردار میشه که من تحت حمایتت هستم 863 00:48:28,982 --> 00:48:31,024 ‫و همچنین، اطلاعات شرکتم رو با شما به اشتراک میذارم. 864 00:48:33,316 --> 00:48:35,608 ‫در واقعیت، اطلاعاتی رو باهاتون به ‫اشتراک نخواهم گذاشت... 865 00:48:35,691 --> 00:48:37,232 ‫و از اونجا که شکاف‌هامون رو بستم، دیگه خودتون 866 00:48:37,316 --> 00:48:38,900 ‫هم نمی‌تونید به دستش بیارید. 867 00:48:38,982 --> 00:48:40,316 ‫ولی داستان اونقدری کافی هست که به نظر بیاد 868 00:48:40,399 --> 00:48:42,149 ‫تو در موقعیت سلطه و برتری هستی. 869 00:48:46,024 --> 00:48:48,191 ‫باشه 870 00:48:48,274 --> 00:48:49,733 ‫قبوله 871 00:48:49,816 --> 00:48:52,191 ‫می‌تونم سر این بهت اعتماد کنم؟ 872 00:48:52,274 --> 00:48:55,358 ‫نابغه‌ی لعنتی تویی، خودت سر در بیار 873 00:49:08,149 --> 00:49:10,399 ‫با آتش بس موافقت کردی؟ 874 00:49:12,107 --> 00:49:14,024 ‫باورش شد؟ 875 00:49:14,107 --> 00:49:15,941 ‫خب، آدمیه که زود اعتماد می‌کنه 876 00:49:16,024 --> 00:49:18,691 ‫پس خواهیم دید 877 00:49:18,775 --> 00:49:21,024 ‫وقتشه بریم سراغ بخش بعدی. 878 00:49:27,733 --> 00:49:31,650 ‫ 879 00:49:31,733 --> 00:49:36,399 ‫ 880 00:49:36,483 --> 00:49:41,107 ‫ 881 00:49:41,191 --> 00:49:43,508 ‫ 882 00:49:43,691 --> 00:49:44,691 ‫ 883 00:49:51,107 --> 00:49:54,691 ‫خیلی ازتون ممنونم! ممنون! 884 00:49:54,775 --> 00:49:57,399 ‫باور نکردنی ـه 885 00:49:57,483 --> 00:49:58,816 ‫اون هیچ وقت متوقف نمیشه 886 00:49:58,900 --> 00:50:00,316 ‫هیچ وقت تماشاگرانش رو ناامید نمی‌کنه 887 00:50:00,399 --> 00:50:02,483 ‫- هیچوقت ازشون دست نمی‌کشه ‫- آره 888 00:50:02,566 --> 00:50:04,733 ‫و اونا هم هرگز ازش دست نمی‌کشن 889 00:50:04,816 --> 00:50:07,608 ‫بعضیا اینطور ساخته شدن. 890 00:50:07,691 --> 00:50:09,441 ‫بقیه‌شون دست می‌کشن و تسلیم میشن... 891 00:50:09,524 --> 00:50:12,941 ‫یا می‌میرن. 892 00:50:13,024 --> 00:50:15,758 ‫یه اسطوره باید اینطوری باشه. 893 00:50:15,941 --> 00:50:19,274 ‫یه اسطوره باید اینطوری باشه. 894 00:50:19,358 --> 00:50:21,107 ‫من هرگز تسلیم نمیشم 895 00:50:23,941 --> 00:50:25,358 ‫من هرگز نمی‌میرم. 896 00:50:32,733 --> 00:50:33,941 ‫سرت هنوز درد میکنه نه؟ 897 00:50:34,024 --> 00:50:35,191 ‫آره 898 00:50:38,232 --> 00:50:40,650 ‫نگران این حروم زاده ها نباش، پسرم 899 00:50:40,733 --> 00:50:43,441 ‫فقط بایست 900 00:50:43,524 --> 00:50:47,149 ‫بیشتر از نفر بعدی. و بعد تر از اون 901 00:50:47,232 --> 00:50:51,900 ‫هرکاری که لازمه انجام بده تا شکستش بدی 902 00:50:51,982 --> 00:50:55,816 ‫اگر اون ببازه 903 00:50:55,900 --> 00:50:58,608 ‫تو می‌بری، پسرم 904 00:51:07,608 --> 00:51:09,566 ‫لطفا خوش آمد بگید به 905 00:51:09,650 --> 00:51:11,691 ‫«مایکل بولتون» ! 906 00:51:18,149 --> 00:51:20,691 ‫تفاوت بین ما، باب... 907 00:51:20,775 --> 00:51:23,274 ‫یکی از چندینش... اینه: 908 00:51:23,358 --> 00:51:25,691 ‫من 8 سال گذشته رو صرف 909 00:51:25,775 --> 00:51:28,691 ‫به زندان انداختن مردم کردم. 910 00:51:28,775 --> 00:51:31,232 ‫ولی تو این 8 سال رو صرف پولدار کردنشون کردی. 911 00:51:31,316 --> 00:51:33,566 ‫راه من باعث میشه دوستان بیشتری دور خودت جمع کنی 912 00:51:33,650 --> 00:51:35,733 ‫درسته 913 00:51:35,816 --> 00:51:39,191 ‫ولی با این حال... رسیدیم اینجا 914 00:51:39,274 --> 00:51:41,566 ‫دوست هستیم 915 00:51:41,650 --> 00:51:42,733 ‫یه جورایی 916 00:51:52,941 --> 00:51:55,441 ‫با افراد ناسازگاری دست دادم و 917 00:51:55,524 --> 00:51:59,316 ‫خوش و بش کردم. 918 00:51:59,399 --> 00:52:02,733 ‫و این هرچیزی که درمورد شخصیتم بگه، اعتراف میکنم 919 00:52:02,816 --> 00:52:04,775 ‫و حاضرم انجامش بدم 920 00:52:04,858 --> 00:52:07,900 ‫با یه میلیون نفر دیگه‌ هم مثل اونا ‫دست بدم تا به اهدافم برسم. 921 00:52:07,982 --> 00:52:10,107 ‫تمایل به دوستی با افراد فاسد... 922 00:52:10,191 --> 00:52:11,524 ‫اسلحه قدرتمندی ـه 923 00:52:11,608 --> 00:52:13,650 ‫- باید خودت بخوای ‫- آره 924 00:52:13,733 --> 00:52:15,441 ‫چون یکی اون بیرون هست که قطعا می‌خواد 925 00:52:15,524 --> 00:52:17,149 ‫ 926 00:52:17,232 --> 00:52:19,524 ‫ولی این بار همین به تنهایی کافی نیست 927 00:52:19,608 --> 00:52:23,566 ‫این انتخابات رو فقط با این پیروز نمیشم 928 00:52:23,650 --> 00:52:26,191 ‫- نه؟ ‫- نه 929 00:52:33,358 --> 00:52:36,066 ‫برای این یکی به کمکت نیاز دارم 930 00:52:38,441 --> 00:52:40,399 ‫شروعش با ابتدایی‌ترین مساله است. 931 00:52:40,483 --> 00:52:44,316 ‫و منظورم فقط پول نیست. اگرچه منظورم پول هم هست 932 00:52:44,399 --> 00:52:46,566 ‫- درخواست بزرگیه ‫- خب 933 00:52:46,650 --> 00:52:49,650 ‫تنها راهی که بتونم به دفتر دادستانی کل راه پیدا ‫کنم، اینه که از اون یکی حریف بهتر باشم. 934 00:52:49,733 --> 00:52:51,941 ‫و در حال حاضر، اون جیبش پر پوله 935 00:52:52,024 --> 00:52:53,483 ‫که اونو به خط پایان می‌رسونه. 936 00:52:53,566 --> 00:52:57,232 ‫ازت میخوام کمکم کنی جیبش رو خالی کنم. 937 00:52:57,316 --> 00:52:58,816 ‫ازم میخوام کمکت کنم 938 00:52:58,900 --> 00:53:00,483 ‫دفتر دادستانی کل ایالت رو بدست بیاری. 939 00:53:00,566 --> 00:53:02,358 ‫درسته 940 00:53:02,441 --> 00:53:05,941 ‫آخرین باری که مرد قانون بودی، برای من خوب نبود 941 00:53:06,024 --> 00:53:08,274 ‫این بار فرق داره 942 00:53:08,358 --> 00:53:11,691 ‫مطمئنی؟ من فیلم وسترن زیاد دیدم 943 00:53:11,775 --> 00:53:14,066 ‫یه مرد وقتی اون ستاره رو به سینه می‌زنه عوض میشه 944 00:53:14,149 --> 00:53:18,232 ‫نه آقا. باطنش تغییر نمی‌کنه 945 00:53:18,316 --> 00:53:20,816 ‫اگر من نشان رو به سینه بزنم، می‌تونم برات کار انجام بدم 946 00:53:20,900 --> 00:53:23,816 ‫لطف در برابر لطف 947 00:53:23,900 --> 00:53:25,982 ‫و مطمئنم کاری هست که 948 00:53:26,066 --> 00:53:27,566 ‫بتونم برات بکنم. 949 00:53:42,733 --> 00:53:44,483 ‫آره، یه چیزی تو ذهنم دارم. 950 00:53:44,566 --> 00:53:46,191 ‫بگو 951 00:53:46,274 --> 00:53:48,858 ‫بعد از پایان جنگ بهت میگم. 952 00:53:51,024 --> 00:53:52,358 ‫ممنونم 953 00:53:52,400 --> 00:54:18,888 :کاری از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 953 00:54:18,900 --> 00:55:00,888 Contact: T.me/H1tmaN