1 00:00:04,970 --> 00:00:06,762 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,845 --> 00:00:09,011 ‫با اختیار رییس جمهور، تو اخراجی! 3 00:00:09,095 --> 00:00:10,887 ‫آقای کانرتی، برای اولین ماموریتت 4 00:00:10,970 --> 00:00:12,637 ‫به عنوان دادستان 5 00:00:12,720 --> 00:00:13,970 ‫بخش جنوبی 6 00:00:14,053 --> 00:00:15,929 ‫لطفا این آقا رو به بیرون راهنمایی کن. 7 00:00:16,011 --> 00:00:17,679 ‫کودتای داخلی کامل شد 8 00:00:17,762 --> 00:00:20,470 ‫من کاری رو کردم که باید برای نجات یافتن ‫و برنده شدن انجام میدادم 9 00:00:20,553 --> 00:00:21,887 ‫باید اینو بدونی که 10 00:00:21,970 --> 00:00:25,345 ‫هرکاری برای متوقف کردنت می‌کنم. 11 00:00:25,428 --> 00:00:26,845 ‫رودی، تو اخراجی 12 00:00:26,929 --> 00:00:28,053 ‫برای دوست بودن 13 00:00:28,136 --> 00:00:30,136 ‫با دشمنان قسم خورده لعنتی‌مون 14 00:00:30,220 --> 00:00:32,970 ‫من بهت میگم چطور و چه زمانی ‫سرمایه‌تو جا به جا کنی 15 00:00:33,053 --> 00:00:35,178 ‫2.20ت الان شد 1.10 16 00:00:35,261 --> 00:00:36,470 ‫بقیش به من پرداخت میشه. 17 00:00:36,553 --> 00:00:38,303 ‫تو الان به صورت رسمی ولی غیررسمی 18 00:00:38,387 --> 00:00:41,303 ‫صاحب نصف سهم من از سهام شرکت «پِنِی» هستی 19 00:00:41,387 --> 00:00:45,303 ‫وقتشه رفتارهای بچگانه رو کنار بذارید 20 00:00:45,387 --> 00:00:47,345 ‫اونا چاره‌ای برام نذاشتن. 21 00:00:47,428 --> 00:00:49,470 ‫گفتن کار و زندگی‌مو نابود می‌کنن. 22 00:00:49,553 --> 00:00:51,428 ‫اکثر پرونده‌های بزرگت دارن توسط کانرتی 23 00:00:51,512 --> 00:00:53,679 ‫مرور و بررسی مجدد میشن. ‫اسمت خراب خواهد شد. 24 00:00:53,762 --> 00:00:56,303 ‫و صندلی خالی «اپستین» به عنوان دادستان کل ایالت نیویورک 25 00:00:56,387 --> 00:00:58,011 ‫برای منه. 26 00:00:58,095 --> 00:00:59,553 ‫اون بهم مدیون بود 27 00:00:59,637 --> 00:01:01,345 ‫آره. همینطور که من الان بهت مدیونم 28 00:01:01,428 --> 00:01:04,428 ‫اون جواز حمل اسلحه‌ای که دنبالش بودی رو می‌گیری 29 00:01:04,512 --> 00:01:06,303 ‫ما باید مطمئن بشیم که هیچ پولی به 30 00:01:06,387 --> 00:01:08,220 ‫کارکنان سابق اکس کپیتال نمی رسه... 31 00:01:08,303 --> 00:01:11,762 ‫لطفا دیگه سر به سر تیلور میسون نذار. 32 00:01:11,845 --> 00:01:13,804 ‫همه چیز رو در موردش فراموش کن 33 00:01:13,887 --> 00:01:16,970 ‫ولی حتما منو یادت باشه. 34 00:01:17,053 --> 00:01:18,762 ‫اون یه کله گنده روسی ـه 35 00:01:18,845 --> 00:01:19,887 ‫ولی تو، دوست من یه 36 00:01:19,970 --> 00:01:21,679 ‫کله گنده آمریکایی هستی. 37 00:01:21,762 --> 00:01:23,512 ‫پا پس نمی کشی. 38 00:01:23,595 --> 00:01:25,303 ‫تیلور باید بهاش رو پرداخت کنه. 39 00:01:25,387 --> 00:01:27,512 ‫خب، باید بدون اینکه گریگور بفهمه اینکارو بکنیم 40 00:01:27,595 --> 00:01:30,095 ‫این آتیش رو با ریختن آب روش خاموش نمی‌کنیم 41 00:01:30,178 --> 00:01:33,095 ‫با مکیدن اکسیژن از داخل اتاق، خاموشش میکنیم 42 00:01:33,178 --> 00:01:34,762 ‫به طور کامل 42 00:01:34,800 --> 00:01:46,762 :ترجمه و زیرنویس از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 42 00:01:46,800 --> 00:01:57,000 Billions.S04E02: الگوی انعطاف پذیر 98/02/05 43 00:01:57,720 --> 00:01:59,929 ‫این برای مسابقه است... 44 00:02:11,220 --> 00:02:12,845 ‫نمیشه گفت دقیقا مثل «پلیس آهنی»ـه *‫*اشاره به فیلم RoboCop 45 00:02:12,929 --> 00:02:16,804 ‫ولی تا الان، آخرین و پیشرفته‌ترین نسخه ‫تولید شده محسوب میشه 46 00:02:16,887 --> 00:02:20,387 ‫اووو، پول اومد داخل. 47 00:02:20,470 --> 00:02:22,345 ‫«ربکا کانتو» 48 00:02:22,428 --> 00:02:24,136 ‫پس یه آدم پولدار این شکلیه 49 00:02:24,220 --> 00:02:25,679 ‫همیشه برام سوال بود. 50 00:02:25,762 --> 00:02:27,929 ‫ولی این خفن رو نگاه کنید که شرکت ما ساخته 51 00:02:28,011 --> 00:02:29,595 ‫مغزش مثل «ویل هانتینگ»ـه ‫اشاره به فیلم Good Will Hunting* 52 00:02:29,679 --> 00:02:31,929 ‫و قدرت «آرتیس گیلمور» وقتی ‫در لیگ ABA بازی می‌کرد. ‫(بسکتبالیست آمریکایی) 53 00:02:32,011 --> 00:02:33,178 ‫ 54 00:02:37,220 --> 00:02:39,095 ‫به همین دلیل بانک «پیتریوت تراست» 55 00:02:39,178 --> 00:02:41,011 ‫مفتخرـه که این سرمایه گذاری رو برای شما انجام میده 56 00:02:41,095 --> 00:02:42,887 ‫بذارید بعداً دانشمندانی که اونو ساختن 57 00:02:42,970 --> 00:02:44,553 ‫بیشتر در موردش توضیح بدن، 58 00:02:44,637 --> 00:02:46,637 ‫ولی می‌خوام بدونید که ما قصد داریم 59 00:02:46,720 --> 00:02:49,136 ‫به تمام شرکت‌های حمل و نقل کمک کنیم تا یکی ‫از این ربات‌ها در محل بارگیری‌شون داشته باشن 60 00:02:49,220 --> 00:02:51,011 ‫و در نهایت، در تمام خانه‌های آمریکا. 61 00:02:51,095 --> 00:02:52,637 ‫حد و اندازه سرمایه گذاری تا چه سطحی ـه؟‌ 62 00:02:52,720 --> 00:02:54,303 ‫از اون سوالا که دوست دارم 63 00:02:54,387 --> 00:02:55,929 ‫ما نمی‌خوایم تعداد شرکت‌هایی که ‫سرمایه‌گذاری می‌کنن بیشتر از 5 تا بشه 64 00:02:56,011 --> 00:02:57,637 ‫تا در مرحله اول 100 میلیون دلار ‫توسط هر شرکت دریافت بشه 65 00:02:57,720 --> 00:02:59,512 ‫که این سرمایه‌گذاری همراه با تضمین ضرر خواهد بود ‫(اصل پول همواره تضمین شده) 66 00:02:59,595 --> 00:03:01,053 ‫سوال دیگه ای هست؟ 67 00:03:01,136 --> 00:03:02,929 ‫آآآ... با توجه به صدایی که تولید کرد 68 00:03:03,011 --> 00:03:04,553 ‫اون صدای وز وز... باعث شد به این نتیجه برسم 69 00:03:04,637 --> 00:03:06,553 ‫که اون ربات از موتور احتراقی استفاده می‌کنه. ‫(با سوزاندن ماده سوختی) 70 00:03:06,637 --> 00:03:09,595 ‫ربکا، این محصول هنوز بهت تحویل داده نشده 71 00:03:09,679 --> 00:03:11,637 ‫پس هنوز تحقیق و بررسی‌ای هم روش انجام ندادی. 72 00:03:11,720 --> 00:03:14,387 ‫ما یه منبع قدرت اختصاصی داریم. 73 00:03:14,470 --> 00:03:16,637 ‫یکی از دلایل اینکه با بقیه شرکت ها فرق داریم همینه 74 00:03:16,720 --> 00:03:18,261 ‫کس دیگه سوالی نداره؟ 75 00:03:18,345 --> 00:03:20,929 ‫عه؟ اختصاصی ـه؟ اون... 76 00:03:21,011 --> 00:03:22,720 ‫ممنون. حرفمو پس می‌گیرم. متاسفم 77 00:03:22,804 --> 00:03:24,845 ‫عجب سوالی پرسید ‫نوبتتو از دست نده 78 00:03:24,929 --> 00:03:27,053 ‫- بزن وسط هدف ‫- قصدم این نیست 79 00:03:27,136 --> 00:03:31,512 ‫البته، اختصاصی هیچ جزئیاتی بهمون نمیده، مگه نه؟ 80 00:03:31,595 --> 00:03:33,679 ‫من پدرم مکانیک بود 81 00:03:33,762 --> 00:03:35,303 ‫پس منو ببخشید 82 00:03:35,387 --> 00:03:37,303 ‫ولی اون موتور قطعا احتراقی ـه 83 00:03:37,387 --> 00:03:39,470 ‫و این ربات، قطعا به درد صنایع نظامی نمی‌خوره ‫*با برخورد کوچک‌ترین ترکش ‫یا گلوله آتش خواهد گرفت* 84 00:03:39,553 --> 00:03:41,470 ‫پس مجبور میشید تکنولوژی باتری رو بهبود بدید 85 00:03:41,553 --> 00:03:43,720 ‫ولی لبه‌های اون ربات ... 86 00:03:43,804 --> 00:03:45,887 ‫از کمر ِ«کیت ماس» هم باریک تره. ‫(بازیگر اهل آمریکا) 87 00:03:45,970 --> 00:03:47,762 ‫پولی که امروز دریافت میشه هرگونه 88 00:03:47,845 --> 00:03:49,220 ‫هزینه‌های بعدی رو جبران خواهد کرد... 89 00:03:49,303 --> 00:03:50,303 ‫بلد نیست چطور راه بره! 90 00:03:50,387 --> 00:03:52,053 ‫نمی‌دونم داری به چی نگاه می‌کنی 91 00:03:52,136 --> 00:03:53,720 ‫کنترلی وجود نداره، اصلا توسط انسان ‫کنترل نمیشه هوش مصنوعی ـه 92 00:03:53,804 --> 00:03:56,136 ‫ولی در واقع پایدار نیست، درسته؟ نیمه پایدار ـه 93 00:03:56,220 --> 00:03:57,679 ‫من این صحنه رو 10 12 بار دیدم 94 00:03:57,762 --> 00:03:59,720 ‫حتی یه بار هم نیوفتاده یا لغزش نکرده. 95 00:03:59,804 --> 00:04:01,804 ‫خب، سطح اینجا اونقدر صافه ‫میشه روش هاکی بازی کرد 96 00:04:01,887 --> 00:04:04,553 ‫ولی، نظرتون درمورد... 97 00:04:07,345 --> 00:04:08,929 ‫الان چی؟ 98 00:04:09,011 --> 00:04:10,178 ‫میشه دوباره راهش بندازید؟ 99 00:04:16,178 --> 00:04:17,470 ‫سوال دیگه ای هست؟ 100 00:04:23,595 --> 00:04:26,053 ‫واو. باید تو رو داخل شرکت‌شون می داشتن 101 00:04:26,136 --> 00:04:28,387 ‫می‌تونستی ایراد یابیش کنی، کمک کنی راه اندازیش کنن 102 00:04:28,470 --> 00:04:30,970 ‫من محصولات به درد نخور راه اندازی نمیکنم 103 00:04:31,053 --> 00:04:32,428 ‫شانس آوردیم اینجا بود 104 00:04:32,512 --> 00:04:35,011 ‫وگرنه ممکن بود روی این بازنده سرمایه‌گذاری کنیم 105 00:04:35,095 --> 00:04:36,720 ‫پس برمی‌گردیم به دفتر... 106 00:04:36,804 --> 00:04:38,845 ‫وای نه... 107 00:04:38,929 --> 00:04:42,011 ‫اکس ببین، میدونم ممکنه به نظر نقطه ضعف بیاد... 108 00:04:42,095 --> 00:04:44,178 ‫این «ترک» از نوع مکانیکی ـه ‫*یک دستگاه جعلی که ادعا میشد به طور خودکار* ‫*با حریف مسابقه می‌دهد ولی در واقع یک شخص* ‫*داخل جعبه آن را هدایت میکرد، مربوط به قرن 16* ‫>برای اطلاعات بیشتر سرچ کنید: شطرنج‌باز ترک< 109 00:04:44,261 --> 00:04:46,095 ‫ولی حداقل قبل از اینکه حقه‌اش رو بشه 110 00:04:46,178 --> 00:04:47,637 ‫بقیه رو توی شطرنج شکست میداد. 111 00:04:47,720 --> 00:04:49,762 ‫این شرکت پتانسیلش رو داره که... 112 00:04:49,845 --> 00:04:52,970 ‫با این حال، این بانک روی این پروژه سرمایه‌گذاری ‫کرد چون پسر رییس بانک 113 00:04:53,053 --> 00:04:55,178 ‫با مسئول ارشد بخش تکنولوژی دوست هستش. 114 00:04:55,261 --> 00:04:56,929 ‫یا یه کسشعری مثل این. 115 00:04:57,011 --> 00:04:58,595 ‫به تو هم گفته که فقط انجامش بدی 116 00:04:58,679 --> 00:05:00,136 ‫به همین دلیل امروز این همه حرف زدی 117 00:05:00,220 --> 00:05:01,512 ‫چون برات اهمیت داره. 118 00:05:01,595 --> 00:05:02,804 ‫ولی الان برای جذب بقیه افراد ... 119 00:05:02,887 --> 00:05:05,887 ‫داخل این اتاق به مشکل خوردی. 120 00:05:05,970 --> 00:05:08,553 ‫اگه کارت رو راحت تر میکنه، یه قسمتش رو من برمی‌دارم 121 00:05:08,637 --> 00:05:09,637 ‫جدی؟ این عالیه... 122 00:05:09,720 --> 00:05:11,804 ‫ولی... 123 00:05:11,887 --> 00:05:14,387 ‫یه چیزی هم برای من اهمیت داره که در ازاش می‌خوام. 124 00:05:14,470 --> 00:05:16,970 ‫برات یه قرون هم خرج نداره. ‫حتی باعث میشه پولی هم از دست ندی... 125 00:05:23,095 --> 00:05:25,887 ‫این موفقیت بزرگی برای هر دوی ما خواهد بود. 126 00:05:25,970 --> 00:05:28,387 ‫پس من خوشحالم که ادامه بدم... ‫تجدید کنم... 127 00:05:28,470 --> 00:05:30,011 ‫آغاز کنم... ‫دوستی‌مون رو. 128 00:05:30,095 --> 00:05:31,845 ‫می‌دونم که بانک شما بیشتر به ‫کسب و کار‌های دیگه علاقه داره... 129 00:05:31,929 --> 00:05:34,136 ‫ولی متاثر شدم که من رو ترجیح دادید. 130 00:05:36,136 --> 00:05:38,053 ‫مبنی بر عوامل زیادی... 131 00:05:38,136 --> 00:05:40,428 ‫من جمله کم بودن سابقه مالی شما... 132 00:05:40,512 --> 00:05:42,637 ‫- بانک «آلتو» ‫- بانک «آلامین» 133 00:05:42,720 --> 00:05:45,470 ‫بانک «پیتریوت تراست» در حال حاضر ‫نمی‌تونه وامی به شما بده 134 00:05:45,553 --> 00:05:48,970 ‫بابت وقتتون ممنون 135 00:05:49,053 --> 00:05:51,220 ‫بفرمایید یه دوربند 136 00:05:57,178 --> 00:05:58,845 ‫می‌تونم قرار ملاقات های بیشتری برات بذارم 137 00:05:58,929 --> 00:06:00,804 ‫نه. همین الانش بیشتر از «مامور بیل تنچ» 138 00:06:00,887 --> 00:06:03,261 ‫جواب نه بهم دادن که به اون توی یه فصل دادن. ‫(اشاره به سریال Mindhunter) 139 00:06:03,345 --> 00:06:04,845 ‫اکس رفته سراغ همه بانکدارها 140 00:06:04,929 --> 00:06:06,845 ‫- دیگه سراغشون نمیرم ‫- باید من می رفتم 141 00:06:06,929 --> 00:06:09,011 ‫وقت اضافی نداری که سر این مزخرفات هدر بدی 142 00:06:09,095 --> 00:06:11,845 ‫مشکل وقت نیست. مشکل سرمایه است 143 00:06:11,929 --> 00:06:14,303 ‫«وینستون» و تیم تحلیلگرانش یه موقعیت ‫سرمایه‌گذاری فوق العاده پیدا کردن 144 00:06:14,387 --> 00:06:16,220 ‫که اگه تا آخر هفته منبع مالی به رومون باز نشه 145 00:06:16,303 --> 00:06:18,220 ‫مجبورم از خیرش بگذرم. 146 00:06:18,303 --> 00:06:20,011 ‫نمی‌تونم اجازه بدم اکس باعثش بشه. 147 00:06:20,095 --> 00:06:23,053 ‫- ایده ای داری؟ ‫- هنوز هیچی 148 00:06:23,136 --> 00:06:25,387 ‫ولی خواهم داشت 149 00:06:25,470 --> 00:06:27,095 ‫خواهیم داشت 150 00:06:32,512 --> 00:06:35,095 ‫اون واقعا روی اون آشغال سرمایه گذاری کرد... 151 00:06:35,178 --> 00:06:36,845 ‫باور کنید، من خوشحال بودم داریم میریم سراغ 152 00:06:36,929 --> 00:06:39,929 ‫سهام خصوصی (تلفظ سهام رو اشتباه گفت) ‫ولی ربات هایی با کیفیت ساخت پایین... 153 00:06:40,011 --> 00:06:41,929 ‫سهام خصوصی، اسپیروس 154 00:06:42,011 --> 00:06:43,345 ‫شایدم اگه میخوای بدونم چه حسی داره 155 00:06:43,428 --> 00:06:44,470 ‫بهتره «حلقه مود»ت رو نشونم بده. ‫*یه حلقه که عنصر ترموکرومیک داخل داره و با ‫تغییر خلق و خوی انسان، رنگش تغییر میکنه* ‫برای دیدن تصویر سرچ کنید: Mood Ring 156 00:06:44,553 --> 00:06:46,220 ‫یا نه اینکارو نکن. چون به تخمم نیست 157 00:06:46,303 --> 00:06:47,887 ‫ولی اگه فقط به خاطر تلافی تیلور میسون 158 00:06:47,970 --> 00:06:50,470 ‫بریم سراغ شرکت های درجه سه، 159 00:06:50,553 --> 00:06:52,303 ‫توضیح دادن این قضیه برای سرمایه‌گذارانمون 160 00:06:52,387 --> 00:06:53,970 ‫سخت خواهد بود. 161 00:06:54,053 --> 00:06:56,011 ‫بالاخره بعد مدتی، اون بیرون همه با خودشون میگن 162 00:06:56,095 --> 00:06:57,679 ‫که تو انتقام بیشتر از پول در آوردن برات مهمه. 163 00:06:57,762 --> 00:06:58,845 ‫منم همین نظرو دارم 164 00:06:58,929 --> 00:07:00,970 ‫تو برو بیرون 165 00:07:01,053 --> 00:07:03,553 ‫هرچی شما بگید 166 00:07:05,970 --> 00:07:07,929 ‫منم همین نظرو دارم 167 00:07:08,011 --> 00:07:12,011 ‫یعنی: منم همون برداشتی رو دارم که اسپیروس داره 168 00:07:12,095 --> 00:07:15,136 ‫اگه فقط به خاطر صدمه زدن به تیلور ‫ضرر کنی و سودت کاهش پیدا کنه 169 00:07:15,220 --> 00:07:17,220 ‫میشی «نیل مک کالی» که همه چیزش رو از دست داد 170 00:07:17,303 --> 00:07:19,553 ‫تا «وینگرو» رو داخل اون متل بکشه. ‫(اشاره به فیلم بی نظیر Heat 1995 با ‫بازی آل پاچینو و رابرت دنیرو) 171 00:07:19,637 --> 00:07:21,136 ‫نمی‌تونم کنار بشینم و بذارم این اتفاق بیوفته 172 00:07:21,220 --> 00:07:22,512 ‫برای یه دقیقه، خوشحال میشی 173 00:07:22,595 --> 00:07:24,345 ‫که «نیل» به خودش اجازه داد که احساسش بروز کنه ‫*اگه فیلم رو ندیدید اسپویلش کرد* 174 00:07:24,428 --> 00:07:27,345 ‫ولی بعدش آره، یه لحظه‌ انسانیتش اونو می‌کشه 175 00:07:27,428 --> 00:07:29,053 ‫ولی این اون نیست 176 00:07:29,136 --> 00:07:31,762 ‫واقعا داریم وارد بخش خصوصی میشه 177 00:07:31,845 --> 00:07:33,762 ‫پایین به همه گفتم که در این مورد ایده پردازی کنن. 178 00:07:33,845 --> 00:07:35,720 ‫ولی هنوز به هیچکدومشون جواب مثبت ندادی 179 00:07:35,804 --> 00:07:37,804 ‫کلی ایده داخلی دارن که رد کردی 180 00:07:37,887 --> 00:07:40,095 ‫- چون همه‌شون بد بودن ‫- نمیشه که همه بد باشن 181 00:07:40,178 --> 00:07:42,553 ‫چیزی که ما بهش نیاز داریم، یه مشارکت پرمعناست 182 00:07:42,637 --> 00:07:44,345 ‫و من میدونم چطور پیداش کنم... 183 00:07:46,303 --> 00:07:48,845 ‫هلنا، می‌تونی به تیم بگی که یه لیست از تمام 184 00:07:48,929 --> 00:07:51,804 ‫شرکت های خصوصی که «ربکا کانتو» ‫در اونا سرمایه‌گذاری کرده درست کنن 185 00:07:54,804 --> 00:07:56,220 ‫لعنتی، وگز 186 00:07:56,303 --> 00:07:58,095 ‫واقعا رفیقتو میشناسی 187 00:08:00,804 --> 00:08:03,929 ‫هیچ وقت نخواستم «دادستان کل» ایالت شما باشم. 188 00:08:04,011 --> 00:08:06,845 ‫فقط یه وکیل ساده هستم که میخوام به مردم خدمت کنم 189 00:08:06,929 --> 00:08:09,220 ‫و همین کار رو هم کردم. تحت ‫نظر دادستان کل قبلی‌مون 190 00:08:09,303 --> 00:08:12,553 ‫«الوین اپستین»، که برای سمت جدید به واشنگتن رفت. 191 00:08:12,637 --> 00:08:15,720 ‫ولی حالا که سرنوشت و شورای ایالت نیویورک 192 00:08:15,804 --> 00:08:18,178 ‫منو به عنوان «دادستان کل موقت» منصوب کردن... 193 00:08:18,261 --> 00:08:22,345 ‫ازتون می‌خوام اجازه بدید این ماموریت ‫رو به طور کامل انجام بدم 194 00:08:22,428 --> 00:08:24,136 ‫به نظرت اون شرایط لازم رو داره؟ 195 00:08:24,220 --> 00:08:25,470 ‫برای بردن؟ 196 00:08:25,553 --> 00:08:26,929 ‫خب، همین الانش این سمت دستش هست 197 00:08:27,011 --> 00:08:28,804 ‫یه برگ برنده داره، واسه شروع خوبه 198 00:08:28,887 --> 00:08:30,637 ‫و اگه سمتش دائمی بشه؟ 199 00:08:30,720 --> 00:08:33,220 ‫شعارش اینه: از حد خودش فراتر نمیره 200 00:08:33,303 --> 00:08:35,178 ‫خب، اگه حوزه استحفاظی و گرفتن پرونده های ما 201 00:08:35,261 --> 00:08:36,470 ‫بهمون گیر نده، منم بهش رای میدم... 202 00:08:36,553 --> 00:08:38,053 ‫ 203 00:08:38,136 --> 00:08:39,428 ‫... و به مردم نیویورک. 204 00:08:39,512 --> 00:08:40,470 ‫ممنون بابت... 205 00:08:40,553 --> 00:08:42,220 ‫نگاهش کن. داره لاف میزنه 206 00:08:42,303 --> 00:08:44,428 ‫تا قدرتی که دستش هست رو نگه داره 207 00:08:44,512 --> 00:08:46,470 ‫- اینکارو نکن ‫- چی؟ 208 00:08:46,553 --> 00:08:48,512 ‫داری جلوی این همه آدم حرف میزنی. اینجا شلوغه 209 00:08:48,595 --> 00:08:50,637 ‫ولی این نیست. نقل قول از شعرـه: 210 00:08:50,720 --> 00:08:51,929 ‫" دوازده اسب زیبا 211 00:08:52,011 --> 00:08:53,762 ‫به رنگ طلایی با مستخدمان طلایی 212 00:08:53,845 --> 00:08:55,387 ‫در میدان جنگ لاف زدند. " 213 00:08:55,470 --> 00:08:57,053 ‫لاف می‌زنه ‫لاف می‌زنه 214 00:08:57,136 --> 00:08:58,595 ‫الان میتونیم بریم خونه 215 00:08:58,679 --> 00:09:00,220 ‫رای دهنده ها «ویلیام سفایر» نمیخوان ‫(نویسنده و شاعر آمریکایی) 216 00:09:00,303 --> 00:09:01,637 ‫اونا دادستانی میخوان طوری حرف بزنه که انگار 217 00:09:01,720 --> 00:09:03,637 ‫واقعا اهل نیویورک ـه. 218 00:09:03,720 --> 00:09:05,345 ‫ 219 00:09:05,428 --> 00:09:06,804 ‫ 220 00:09:06,887 --> 00:09:08,679 ‫اون جواز حمل اسلحه پنهانی... 221 00:09:08,762 --> 00:09:10,220 ‫شخصا ترتیبشو دادم. 222 00:09:10,303 --> 00:09:12,512 ‫- برای اعتبارش هم مهر خورده ‫- ممنون 223 00:09:12,595 --> 00:09:13,553 ‫اگه آموزش تیراندازی لازم داشت بهم خبر بده 224 00:09:13,637 --> 00:09:15,387 ‫می برمش پیش «تیرو»... 225 00:09:15,470 --> 00:09:17,345 ‫چرا حس میکنم یه درخواستی داری؟ 226 00:09:17,428 --> 00:09:18,553 ‫چون پسر باهوشی هستی 227 00:09:18,637 --> 00:09:20,637 ‫و قراردار شرایط رو تغییر میده 228 00:09:20,720 --> 00:09:23,095 ‫باشه. موضوع این یکی چیه؟ 229 00:09:23,178 --> 00:09:25,178 ‫صندوق حقوق بازنشستگی پلیس 230 00:09:25,261 --> 00:09:28,095 ‫میخوام یه بررسی جداگانه روی ‫مسئولش، رائول گومز انجام بشه. 231 00:09:28,178 --> 00:09:29,470 ‫سود کافی داده نمیشه؟ 232 00:09:29,553 --> 00:09:31,220 ‫من به دفاتر دسترسی ندارم 233 00:09:31,303 --> 00:09:33,929 ‫ولی بعد از 20 سال پلیس بودن و داشتن زندگی بدون خلاف 234 00:09:34,011 --> 00:09:35,637 ‫یهویی صاحب یه حساب «نت جت» میشه ‫(شرکت ارائه دهنده پرواز خصوصی و جت) 235 00:09:35,720 --> 00:09:37,637 ‫با یه پرواز خصوصی رفت به «دربی» ‫(شهری در انگلیس) 236 00:09:37,720 --> 00:09:41,011 ‫باید واسه انجام این کار آدمایی رو داشته باشی 237 00:09:41,095 --> 00:09:42,845 ‫درحالی که من فقط یه وکیل ساده ام 238 00:09:42,929 --> 00:09:44,345 ‫که هیچ مقام خاصی نداره. 239 00:09:44,428 --> 00:09:46,303 ‫وقتی پلیسا بخوان پلیسا رو بررسی و بازجویی کنن 240 00:09:46,387 --> 00:09:48,303 ‫وضعیت خوبی پیش نمیاد. 241 00:09:48,387 --> 00:09:49,804 ‫خودت بهتر میدونی، چیک 242 00:09:49,887 --> 00:09:51,178 ‫به همین دلیل اومدم سراغ تو 243 00:09:51,261 --> 00:09:53,679 ‫همینطور جدا کردن خودت 244 00:09:53,762 --> 00:09:55,679 ‫رائول گومز مردیه که دوستان زیادی داره 245 00:09:55,762 --> 00:09:58,095 ‫خیلیاشون داخل دپارتمان خودت هستن 246 00:09:58,178 --> 00:10:00,929 ‫بعضیاشون حتی ممکنه بیشتر از ‫تو به اون وفادار باشن... 247 00:10:01,011 --> 00:10:03,637 ‫و برای ضربه زدنت بهت تردید نمیکنن 248 00:10:03,720 --> 00:10:06,345 ‫- ممنون، و برکت باد بر شما 249 00:10:06,428 --> 00:10:09,136 ‫حالا اگه بلایی سر چاک بیاد، کی مراقبشه؟ 250 00:10:13,261 --> 00:10:15,261 ‫تو بلدی چطوری مواظب خودت باشی 251 00:10:15,345 --> 00:10:18,220 ‫و حتی اگه مقام قضایی هم نداشته ‫باشی؛ مثل یه خودی عمل می‌کنی 252 00:10:18,303 --> 00:10:19,720 ‫کی بهتر از تو می‌تونه جرایم مالی رو 253 00:10:19,804 --> 00:10:22,053 ‫پیگیری کنه و به سزای اعمالشون برسونه؟ 254 00:10:22,136 --> 00:10:24,261 ‫خب، نمیدونستم اینقدر چاپلوس هستی. 255 00:10:24,345 --> 00:10:27,720 ‫هرچیزی که لازم باشه هستم 256 00:10:27,804 --> 00:10:30,095 ‫ 257 00:10:32,011 --> 00:10:34,136 ‫حالا باید یه خاخام بشم ‫ببخشید 258 00:10:34,220 --> 00:10:37,053 ‫راهنمایی کردن آدمت به سمت هدف؟ 259 00:10:37,136 --> 00:10:39,804 ‫نه، اون آدم من نیست. هنوز نه 260 00:10:39,887 --> 00:10:41,929 ‫واسه این مسائل تازه کاره 261 00:10:42,011 --> 00:10:44,178 ‫باید عملا کارش رو ببینم تا بتونم تصمیم بگیرم 262 00:10:44,261 --> 00:10:46,178 ‫کاری که ازت خواستم بکن تا 263 00:10:46,261 --> 00:10:48,553 ‫از گدایی کردن جواز اسلحه برای آدمای مهم 264 00:10:48,637 --> 00:10:50,220 ‫دوباره خودت همون آدم مهم بشی. 265 00:10:53,887 --> 00:10:55,970 ‫میخوای از حمایت کمیسر پلیس برای 266 00:10:56,053 --> 00:10:57,762 ‫انتخابات استفاده کنی؟ 267 00:10:57,845 --> 00:11:00,303 ‫من افرادش رو میخوام ‫رای‌شون رو میخوام 268 00:11:00,387 --> 00:11:04,220 ‫و میخوام دید خوبی نسبت به من داشته باشن 269 00:11:08,220 --> 00:11:11,303 ‫تمیز کردن... 270 00:11:11,387 --> 00:11:14,095 ‫تمیز کردن چی؟ 271 00:11:14,178 --> 00:11:18,220 ‫آآ... دستمزد... 272 00:11:18,303 --> 00:11:21,762 ‫یادمه وقتی استخدامش کردیم انگلیسی حرف میزد 273 00:11:21,845 --> 00:11:24,136 ‫شاید اگه برگردونیمش به «هادسون» زبونش برگرده ‫(نام شهری در جنوب نیو همسفیر) 274 00:11:24,220 --> 00:11:25,970 ‫شرکت «یوریکا بیلدینگز سولوشنز» 275 00:11:26,053 --> 00:11:28,261 ‫یه شرکت بزرگ خدماتی نظافتی 276 00:11:28,345 --> 00:11:29,762 ‫هزاران کارمند 277 00:11:29,845 --> 00:11:31,303 ‫اونا توی رقابت با بقیه همیشه جلو هستن 278 00:11:31,387 --> 00:11:33,845 ‫کمترین مبلغ دستمزد رو دریافت میکنن ‫کمترین ما به تفاوت در این حوزه 279 00:11:33,929 --> 00:11:36,136 ‫این پر حرف میخواست اینو بگه؟ 280 00:11:36,220 --> 00:11:38,929 ‫«تاک» فامیل‌هایی داره که گرین کارت ندارن 281 00:11:39,011 --> 00:11:41,845 ‫ویزای موقت کاری دارن که ‫برای شرکت یوریکا کار میکنن 282 00:11:41,929 --> 00:11:44,345 ‫اونا 16 دلار در ساعت حقوق می‌گیرن + مزایا 283 00:11:44,428 --> 00:11:45,720 ‫نکته اش چیه؟ 284 00:11:45,804 --> 00:11:47,762 ‫شرکت مجبورشون میکنه مبلغی از حقوقشون رو پس بدن 285 00:11:47,845 --> 00:11:50,220 ‫به صورت غیر رسمی. مزایا واقعی نیستن 286 00:11:50,303 --> 00:11:52,428 ‫اونا از حداقل دستمزد هم کمتر دریافت میکنن 287 00:11:52,512 --> 00:11:55,136 ‫اگه اعتراض کنن، شرکت ارجاعشون ‫میده به اداره مهاجرت 288 00:11:55,220 --> 00:11:58,053 ‫و عمده‌ترین سرمایه‌گذار در شرکت رقیب‌شون 289 00:11:58,136 --> 00:12:01,011 ‫«منیفست کلینینگ سرویسز»، ربکا کانتو ـه 290 00:12:01,095 --> 00:12:03,178 ‫بهمون گفته بودید که دنبال کسب و کارهای مشترک باشیم 291 00:12:03,261 --> 00:12:06,845 ‫ولی یوریکا شرکت خصوصی‌ـه، پس ‫نمی‌تونیم سهامش رو قرضه کنیم 292 00:12:06,929 --> 00:12:08,887 ‫ولی می‌تونیم به خاک سیاه بکشونیمشون 293 00:12:08,970 --> 00:12:11,595 ‫تا شرکت ربکا بازار رو به دست بگیره 294 00:12:11,679 --> 00:12:15,011 ‫تاک، میری اونجا درخواست شغل میدی... 295 00:12:19,804 --> 00:12:21,845 ‫میتونی با ربکا کانتو قرار شام بذاری؟ 296 00:12:21,929 --> 00:12:23,470 ‫آخ جوون 297 00:12:23,553 --> 00:12:24,470 ‫میشه بریم یه جایی که غذاش گوشتی باشه؟ 298 00:12:24,553 --> 00:12:25,845 ‫راستش، میدونی چیه؟ 299 00:12:25,929 --> 00:12:28,011 ‫خودم زنگ میزنم ردیفش میکنم 300 00:12:28,095 --> 00:12:29,637 ‫برای دو نفر 301 00:12:32,470 --> 00:12:33,595 ‫هلنا، زنگ میزنی به ربکا کانتو؟ 302 00:12:34,470 --> 00:12:35,845 ‫پیتزا «رونی سوپریم» برای شما 303 00:12:37,261 --> 00:12:38,970 ‫مشکلی نیست من قبل از تو بخورم؟ 304 00:12:39,053 --> 00:12:40,553 ‫از طولانی شدن تایم ناهار خوشم نمیاد 305 00:12:40,637 --> 00:12:41,720 ‫راستش این اولین باره که 306 00:12:41,804 --> 00:12:43,011 ‫واسه ناهار دفتر رو ترک میکنم 307 00:12:43,095 --> 00:12:45,845 ‫تو شریک هستی. نمی‌تونی از اینکارا کنی؟ 308 00:12:45,929 --> 00:12:48,053 ‫آره، نه. حق با توـه 309 00:12:48,136 --> 00:12:50,512 ‫من سهم سرمایه خیلی کوچیکی دارم پس از نظر فنی... 310 00:12:52,929 --> 00:12:54,470 ‫بابت اتفاقی که برات افتاد متاسفم 311 00:12:56,095 --> 00:12:58,428 ‫- واقعا ناگهانی اتفاق افتاد؟ ‫- یه جورایی 312 00:12:58,512 --> 00:13:00,970 ‫یعنی، وقتی بارها اخراج میشی و در واقع نشدی... 313 00:13:01,053 --> 00:13:03,303 ‫فکر میکنی ویلیس در فیلم Unbreakable هستی 314 00:13:03,387 --> 00:13:05,136 ‫تا اینکه قلبت می‌شکونن و هزار تیکه میکنن 315 00:13:05,220 --> 00:13:07,053 ‫لعنتی، رفیق 316 00:13:07,136 --> 00:13:09,178 ‫هیچکس اونجا باهام حرف نمیزنه 317 00:13:09,261 --> 00:13:11,220 ‫فکر میکنم چون اونا گمون میکنن من میام سمت شما 318 00:13:11,303 --> 00:13:13,178 ‫و اونجا مشغول کار میشم 319 00:13:13,261 --> 00:13:14,804 ‫پس... 320 00:13:16,011 --> 00:13:18,303 ‫اوضاع تیلور میسون کپیتال چطوره؟ 321 00:13:18,387 --> 00:13:20,553 ‫خوبه. به راهه 322 00:13:20,637 --> 00:13:22,261 ‫شرکت جدیدـه. بالا و پایین داره ولی ... 323 00:13:22,345 --> 00:13:24,095 ‫من به یه شغل نیاز دارم، رفیق 324 00:13:24,178 --> 00:13:27,136 ‫وکیلم گفت توافقنامه عدم رقابتی که امضا ‫کردم، دست و بالم رو نمی‌بنده 325 00:13:27,220 --> 00:13:29,136 ‫و در هر صورت اکس کپیتال دنبال ‫شکایت و تشکیل پرونده نمیره 326 00:13:29,220 --> 00:13:31,512 ‫پس من اومدم سمت تو چون می‌دونی می‌تونم چیکارا کنم 327 00:13:31,595 --> 00:13:33,762 ‫میدونی میتونی روم حساب کنی 328 00:13:33,845 --> 00:13:38,345 ‫و همسرم... باردار ـه 329 00:13:41,720 --> 00:13:43,095 ‫قبوله. ترتیبش داده میشه 330 00:13:43,178 --> 00:13:44,970 ‫واقعا؟ 331 00:13:45,053 --> 00:13:46,261 ‫باید با تیم حرف بزنم، ولی ‫همونطور که خودت گفتی 332 00:13:46,345 --> 00:13:47,637 ‫من حق مالکیت دارم. 333 00:13:47,720 --> 00:13:50,428 ‫من کارمند شماره یک هستم... یا دو 334 00:13:50,512 --> 00:13:52,762 ‫تیلور هم کارمند حساب میشه؟ 335 00:13:52,845 --> 00:13:55,595 ‫مهم نیست. نکته اینه که... هواتو دارم 336 00:14:02,720 --> 00:14:04,762 ‫آقای پنی 337 00:14:04,845 --> 00:14:06,178 ‫کار خوبی کردی دعوتم رو برای صحبت کردن 338 00:14:06,261 --> 00:14:08,762 ‫درمورد صندوق حقوق بازنشستگی پلیس پذیرفتی 339 00:14:11,387 --> 00:14:13,178 ‫قطعا حضور من در دفترت 340 00:14:13,261 --> 00:14:15,261 ‫سوالاتی رو به وجود میاورد که دلت نمیخواست جواب بدی 341 00:14:15,345 --> 00:14:18,387 ‫یا شاید حرفایی زده میشد که از شرکتت درز می کرد 342 00:14:18,470 --> 00:14:21,428 ‫موافقت کردم اینجا ببینمت تا هر وقت خواستم بذارم برم 343 00:14:21,512 --> 00:14:24,178 ‫ممکنه به اون لحظه رفتن هم رسیده باشیم 344 00:14:24,261 --> 00:14:26,887 ‫خب، اگه چیزی برای مخفی کردن ‫نداری، عجله ات برای چیه؟ 345 00:14:26,970 --> 00:14:30,387 ‫من بیشتر از خدا پول به گردش در میارم... 346 00:14:30,470 --> 00:14:33,387 ‫و از سال پیش اون، سود بیشتری میدم. 347 00:14:33,470 --> 00:14:35,720 ‫پس این باعث میشه وقت سر و کله زدن 348 00:14:35,804 --> 00:14:38,929 ‫با آدمی که توهم زده نداشته باشم. 349 00:14:39,011 --> 00:14:41,387 ‫خوب می‌دونم که دیگه آدم سابق نیستی 350 00:14:41,470 --> 00:14:43,887 ‫زمان هیولای بی وفایی ـه 351 00:14:43,970 --> 00:14:46,261 ‫چون یه سال پیش، دسته دسته لژیون تحت فرمانم داشتم ‫(به سوارنظام روم لژیون گفته میشود) 352 00:14:46,345 --> 00:14:50,136 ‫درحالی که شرکت شما داشت با تورم دست و پنجه نرم میکرد 353 00:14:50,220 --> 00:14:51,970 ‫لعنتی، تعجب نمی‌کردم اگه می‌فهمیدم 354 00:14:52,053 --> 00:14:54,428 ‫گوگل سرچ کردی "نحوه گره زدن مخصوص طناب دار" 355 00:14:54,512 --> 00:14:57,762 ‫و با این حال با یه نوع تردستی و شعبده 356 00:14:57,845 --> 00:15:01,720 ‫از اون بحران نجات پیدا کردید. 357 00:15:14,303 --> 00:15:17,428 ‫حالا ممکنه که خدا... که توی هیئت مدیره 358 00:15:17,512 --> 00:15:19,053 ‫به پاش افتادی تا بهت رحم کنه 359 00:15:19,136 --> 00:15:21,053 ‫ولی من فکر میکنم محتمل تر اینه که رائول گومز 360 00:15:21,136 --> 00:15:24,595 ‫یه مرد ضعیف و درمونده دیده که میتونه بازیش بده 361 00:15:24,679 --> 00:15:28,845 ‫پس بهم بگو... چطور پیش میره؟ 362 00:15:28,929 --> 00:15:30,261 ‫اون از اصول تبعیت میکنه؟ 363 00:15:30,345 --> 00:15:33,762 ‫یا تو فقط سود پولشو بهش میدی؟ 364 00:15:36,345 --> 00:15:40,595 ‫رائول همونطور که گفته میشه پاکه 365 00:15:40,679 --> 00:15:42,512 ‫به محض اینکه شرکت اکسلراد کپیتال متهم شد 366 00:15:42,595 --> 00:15:45,303 ‫پول صندوق پلیس رو از اونجا کشید بیرون. 367 00:15:45,387 --> 00:15:48,178 ‫و بعد منو انتخاب کرد 368 00:15:48,261 --> 00:15:51,095 ‫چون من الگوی اخلاق تجاری هستم 369 00:15:51,178 --> 00:15:52,762 ‫میدونی که اکس درگیر اون مشکل حقوقی بود 370 00:15:52,845 --> 00:15:54,345 ‫چون من باعثش شدم. 371 00:15:54,428 --> 00:15:56,011 ‫ولی اون نجات پیدا کرد 372 00:15:56,095 --> 00:15:59,011 ‫همیشه همینطور بوده 373 00:15:59,095 --> 00:16:00,845 ‫چطوره که تا الان اینو نفهمیدی؟ 374 00:16:03,470 --> 00:16:04,929 ‫و جهت اطلاع و ثبت رسمی، 375 00:16:05,011 --> 00:16:06,804 ‫من نمیخواستم اسمشو بیارم 376 00:16:06,887 --> 00:16:09,136 ‫ثبت رسمی وجود نداره. 377 00:16:09,220 --> 00:16:11,011 ‫چرا بردن اسمش نگرانت میکنه، دوست من؟ 378 00:16:11,095 --> 00:16:14,095 ‫تو که کاری با اون نداری، مگه نه؟ 379 00:16:14,178 --> 00:16:16,136 ‫فقط نمیخوام اینطور به نظر بیاد 380 00:16:16,220 --> 00:16:18,303 ‫که دارم بهش حسادت میکنم، فقط همین 381 00:16:18,387 --> 00:16:20,095 ‫ 382 00:16:20,178 --> 00:16:21,553 ‫قضیه همینه؟ 383 00:16:21,637 --> 00:16:23,345 ‫بهش حسادت میکنی؟ 384 00:16:23,428 --> 00:16:25,095 ‫یا بیشتر از اینه؟ 385 00:16:25,178 --> 00:16:27,470 ‫این بازی می‌تونه کشنده باشه 386 00:16:27,553 --> 00:16:29,929 ‫همین 387 00:16:30,011 --> 00:16:33,303 ‫ 388 00:16:33,387 --> 00:16:34,595 ‫ 389 00:16:37,553 --> 00:16:39,261 ‫باشه 390 00:16:39,345 --> 00:16:42,220 ‫ممنون که اومدید، آقای پنی 391 00:16:52,845 --> 00:16:56,720 ‫امروز به یه چیز خیلی جالبی برخوردم 392 00:16:56,804 --> 00:16:58,303 ‫تولد بانی ـه 393 00:16:58,387 --> 00:17:00,345 ‫چیز جالب اینه؟ 394 00:17:00,428 --> 00:17:01,762 ‫نه 395 00:17:01,845 --> 00:17:03,887 ‫یکی از کارمندان سابق... 396 00:17:03,970 --> 00:17:06,720 ‫اکس کپیتال که بهش میگید مافی 397 00:17:06,804 --> 00:17:09,178 ‫باهاش تماس گرفته. 398 00:17:09,261 --> 00:17:13,345 ‫و مافی دعوتش کرده که جشن بگیرن و نوشیدنی بخورن 399 00:17:13,428 --> 00:17:16,679 ‫اون نپذیرفته، ولی گزارش رسمی‌شو نداده 400 00:17:16,762 --> 00:17:18,637 ‫هنوزم اطلاعات رو به اشتراک نمیذارن 401 00:17:18,720 --> 00:17:21,845 ‫و بذار حدس بزنم چطور متوجه این شدی: 402 00:17:21,929 --> 00:17:24,011 ‫علاوه بر خوندن تمام ایمیل‌های علامت زده شده 403 00:17:24,095 --> 00:17:25,804 ‫برای بررسی احتمال تخلفات انطباقی، 404 00:17:25,887 --> 00:17:29,345 ‫همچنین ایمیلهای ارسالی به کارمندان ‫خانوم‌مون رو هم می‌خونی 405 00:17:29,428 --> 00:17:31,637 ‫مراقبت داخلی، بهای آزادی ـه 406 00:17:31,720 --> 00:17:33,387 ‫به عنوان رییس منابع انسانی 407 00:17:33,470 --> 00:17:35,553 ‫واقعا ازت میخوام این کسشعر رو تمومش کنی 408 00:17:35,637 --> 00:17:38,553 ‫ایمیل های اکس کپیتال پنت هاوس شخصی تو نیستن 409 00:17:38,637 --> 00:17:40,595 ‫بانی هنوز اینجاست؟ 410 00:17:40,679 --> 00:17:43,637 ‫داره با چندتا از کارمندا مهمونی تولد می‌گیره... 411 00:17:43,720 --> 00:17:46,762 ‫- توام میری؟ ‫- واسه بقیه است 412 00:17:46,845 --> 00:17:47,970 ‫اونا که وقتشو دارن 413 00:17:48,053 --> 00:17:49,387 ‫اصلا تو رو دعوت نکردن :) 414 00:17:49,470 --> 00:17:52,095 ‫تو هم همینطور 415 00:17:52,178 --> 00:17:53,970 ‫- وایستا، داری میری؟ ‫- راه بیوفت 416 00:17:54,053 --> 00:17:57,053 ‫خفه شو 417 00:18:02,553 --> 00:18:04,387 ‫ 418 00:18:06,970 --> 00:18:08,595 ‫بیخیال 419 00:18:08,679 --> 00:18:10,178 ‫این یکی کلاسیکه، نه؟ 420 00:18:12,720 --> 00:18:14,762 ‫با مشروب «کمدز» مشکلی داری؟ 421 00:18:14,845 --> 00:18:17,428 ‫بیشتر انتظار داشتم یه چیز در پیت بیاری 422 00:18:17,512 --> 00:18:19,845 ‫من همیشه برای تولدم چیزای خفن نگه می‌دارم 423 00:18:19,929 --> 00:18:21,970 ‫ 424 00:18:22,053 --> 00:18:24,011 ‫ 425 00:18:24,095 --> 00:18:27,011 ‫آدم بزرگا اومدن به... مهمونی! 426 00:18:31,804 --> 00:18:33,595 ‫تولدت مبارک! 427 00:18:42,345 --> 00:18:45,178 ‫این یکی مال منه! 428 00:18:50,887 --> 00:18:52,970 ‫واسه جشن دیگه ای هم برنامه داشتی؟ 429 00:18:53,053 --> 00:18:54,804 ‫برنامه همینم نداشتم 430 00:18:54,887 --> 00:18:57,011 ‫بقیه خواستن برام جشن بگیرن 431 00:18:57,095 --> 00:18:59,136 ‫و تو بهشون اجازه میدی؟ 432 00:18:59,220 --> 00:19:01,929 ‫نمیدونم. اگه مست باشم آره 433 00:19:02,011 --> 00:19:04,470 ‫کسی که نخوای باهاش مشروب بخوری چی؟ 434 00:19:06,303 --> 00:19:08,053 ‫باشه، میدونم چرا اینجایی 435 00:19:08,136 --> 00:19:10,595 ‫چون اون مافی عقب افتاده سعی کرد مخمو بزنه 436 00:19:10,679 --> 00:19:12,261 ‫ولی من بادشو خوابوندم. 437 00:19:12,345 --> 00:19:14,053 ‫مجبور نیستم همه کارامو به مامانی گزارش کنم... 438 00:19:14,136 --> 00:19:17,095 ‫ولی چرا مامانی داره جاسوسی منو میکنه؟ 439 00:19:17,178 --> 00:19:19,011 ‫من سرپرست منابع انسانی هستم ‫چه بخوام چه نخوام 440 00:19:19,095 --> 00:19:20,220 ‫ایمیل های مکاتباتی به دسم می رسن. 441 00:19:20,303 --> 00:19:21,970 ‫پس همینطوری ایمیل های من... 442 00:19:22,053 --> 00:19:24,220 ‫همه اش درمورد تو نیست 443 00:19:24,303 --> 00:19:25,804 ‫ما همگی به اندازه رازهامون مریض هستیم 444 00:19:25,887 --> 00:19:28,595 ‫پس دیگه راز نگه ندار 445 00:19:28,679 --> 00:19:31,428 ‫اگه دیگه سرک نکشی اینکارو میکنم 446 00:19:34,261 --> 00:19:39,178 ‫قبوله 447 00:19:40,887 --> 00:19:45,804 ‫تاپر... ‫(یه نوع مشروب با درصد خلوص بالا که ‫چاشنی مشروب های دیگه میشه) 448 00:19:45,887 --> 00:19:47,845 ‫تو چه مرگته؟ 449 00:19:47,929 --> 00:19:50,679 ‫فردا صبح باید برم سر کار 450 00:19:50,762 --> 00:19:52,845 ‫آره. همه‌مون همینطوریم 451 00:19:52,929 --> 00:19:54,970 ‫آهان... درسته 452 00:19:55,053 --> 00:19:57,887 ‫اون یکی کار. شرمنده رفیق 453 00:19:57,970 --> 00:20:00,387 ‫تاپر 454 00:20:05,762 --> 00:20:08,679 ‫اون یعنی چی؟ 455 00:20:08,762 --> 00:20:10,428 ‫«ف.ع.ا» یعنی چی!؟ 456 00:20:10,512 --> 00:20:14,428 ‫یعنی «فرصت عمل امشب» ف.ع.ا 457 00:20:14,512 --> 00:20:16,053 ‫اینو برای کی نوشتی؟ 458 00:20:16,136 --> 00:20:17,095 ‫همسرم 459 00:20:17,178 --> 00:20:18,470 ‫حال به هم زن 460 00:20:18,553 --> 00:20:21,261 ‫برای موفق شدن در اعمال شبانه 461 00:20:21,345 --> 00:20:23,303 ‫مشروب خورده باشی، بری خونه 462 00:20:23,387 --> 00:20:26,220 ‫یا بشینی موسیقی گوش بدی 463 00:20:26,303 --> 00:20:28,303 ‫خیلی حس خوبی بهت میده که بدونی 464 00:20:28,387 --> 00:20:30,553 ‫با همسرت به نتیجه میرسی 465 00:20:30,637 --> 00:20:32,136 ‫از نظر جنسی 466 00:20:32,220 --> 00:20:33,470 ‫خب، فرض کنیم بهش پول بدی 467 00:20:33,553 --> 00:20:34,720 ‫شانس اتفاق افتادنش 100 درصد میشه! 468 00:20:34,804 --> 00:20:36,929 ‫میتونم بهت اطمینان بدم؛ من بابتش پولی نمیدم 469 00:20:37,011 --> 00:20:38,720 ‫نه، تو فقط بابتش التماس میکنی :) 470 00:20:38,804 --> 00:20:40,553 ‫- گاهی اوقات ‫- گاهی اوقات جواب میده! 471 00:20:40,637 --> 00:20:42,261 ‫شاید فقط و فقط برای تو 472 00:20:42,345 --> 00:20:43,553 ‫ولی نه برای همسرت 473 00:20:43,637 --> 00:20:45,345 ‫چیزی که شما آقایون با اون همه 474 00:20:45,428 --> 00:20:47,512 ‫التماس و ناله متوجه نمیشید اینه که: 475 00:20:47,595 --> 00:20:49,387 ‫مثل یه مرد رفتار کنید 476 00:20:49,470 --> 00:20:51,428 ‫گاهی یه دختر فقط لازم داره که ازش دور باشی 477 00:20:52,887 --> 00:20:54,345 ‫تو موافقی؟ 478 00:20:54,428 --> 00:20:56,679 ‫هیچکس دلش نمیخواد با یه گدای جنسی سکس داشته باشه 479 00:20:58,428 --> 00:21:00,679 ‫خب توی اتاق خواب شما چطور پیش میره؟ 480 00:21:06,512 --> 00:21:08,637 ‫هر وقت هر کدوم از ما بخواد سکس میکنیم 481 00:21:08,720 --> 00:21:10,178 ‫- بااااشه! ‫- اوه! 482 00:21:10,261 --> 00:21:11,887 ‫- بله ‫- آره ! 483 00:21:11,970 --> 00:21:13,220 ‫- همینه ‫- نوش ! 484 00:21:13,303 --> 00:21:14,762 ‫- یالا! ‫- آره 485 00:21:57,679 --> 00:21:59,428 ‫میشه بیام داخل؟ 486 00:22:06,929 --> 00:22:08,637 ‫تای چی 487 00:22:08,720 --> 00:22:11,136 ‫رقص یین و یانگ 488 00:22:11,220 --> 00:22:12,553 ‫تابحال انجامش دادی؟ 489 00:22:12,637 --> 00:22:15,345 ‫منم اون زمانا همه رو امتحان کردم 490 00:22:15,428 --> 00:22:17,804 ‫ولی همیشه به نیروی حیوانی برمی‌گردم 491 00:22:19,053 --> 00:22:22,220 ‫بسیار شبیه به آقای اکسلراد 492 00:22:22,303 --> 00:22:24,345 ‫پس درمورد مشکل بانکی‌مون شنیدی 493 00:22:24,428 --> 00:22:30,800 ‫بله. و مثل کارتون «مایتی ماوس» ‫اومدم که از این وضعیت نجاتتون بدم ‫(موش قهرمان) 494 00:22:30,929 --> 00:22:32,470 ‫با فراهم کردن برگ برنده؟ 495 00:22:32,553 --> 00:22:34,220 ‫بله و نه 496 00:22:34,303 --> 00:22:36,845 ‫من دوستانی دارم 497 00:22:36,929 --> 00:22:40,220 ‫کارشون مثل همه، هر دو اهل یک جا هستن. 498 00:22:40,303 --> 00:22:42,553 ‫برادر هستن. «کزلوف» ها 499 00:22:42,637 --> 00:22:47,053 ‫و قصد دارن مقدار بیشتری از پولشون رو به غرب بیارن 500 00:22:47,136 --> 00:22:49,804 ‫پس بهم لطف کردی و وام دهنده رو پیدا کردی... 501 00:22:49,887 --> 00:22:51,428 ‫و تو هم در حق من لطف میکنی 502 00:22:51,512 --> 00:22:54,345 ‫و با دوستانم مهمان نوازانه برخورد میکنی. 503 00:22:54,428 --> 00:22:55,845 ‫بررسیش میکنم 504 00:22:55,929 --> 00:22:58,220 ‫بله. قبل پریدن نگاه کن. 505 00:22:58,303 --> 00:23:02,053 ‫ولی در نهایت، بپر 506 00:23:09,053 --> 00:23:11,178 ‫توی یه کلاب منتخب هستی 507 00:23:11,261 --> 00:23:13,303 ‫میلیاردرهای زن، واسه اوپرا اسم نذاشتن؟ 508 00:23:13,387 --> 00:23:16,595 ‫چرا که نه، ولی منظور من 509 00:23:16,679 --> 00:23:19,595 ‫کسانی هستن که جلوی منو گرفتن تا سرمایه گذاری نکنم 510 00:23:19,679 --> 00:23:22,261 ‫معمولا منصرف کردن من کار راحتی نیست 511 00:23:22,345 --> 00:23:24,428 ‫به نظر که راحت میای 512 00:23:24,512 --> 00:23:27,720 ‫اگه همینطور برام مشروب بریزی، آره 513 00:23:27,804 --> 00:23:29,428 ‫نه، واقعا، ممنونم. 514 00:23:29,512 --> 00:23:31,720 ‫ممکن بود گول اون رباته رو بخورم 515 00:23:31,804 --> 00:23:34,136 ‫اتفاقا متخصص اون جور چیزا هستم 516 00:23:34,220 --> 00:23:36,053 ‫نکته کاری که انجام میدم همینه. 517 00:23:36,136 --> 00:23:37,970 ‫خیلی وقته توی کار سرمایه گذاری هستی 518 00:23:38,053 --> 00:23:39,970 ‫ولی نمیتونی ریسک کنی. 519 00:23:40,053 --> 00:23:41,762 ‫باید همه این شرکت ها رو عمیقا بررسی کنم 520 00:23:41,845 --> 00:23:43,261 ‫تا ببینم کاری که انجام میدن چیه. 521 00:23:43,345 --> 00:23:45,261 ‫رو همین حساب میکنم 522 00:23:45,345 --> 00:23:48,387 ‫خب من جور تو رو که نمیکشم 523 00:23:48,470 --> 00:23:50,512 ‫این انتظارم ندارم بکشی 524 00:23:50,595 --> 00:23:52,053 ‫اگه بخوام باهات شریک بشم چی؟ 525 00:23:52,136 --> 00:23:53,970 ‫من سهام نمیخرم 526 00:23:54,053 --> 00:23:56,553 ‫واقعا هیچ پولی وارد شرکتت نمیکنی؟ 527 00:23:56,637 --> 00:23:57,804 ‫چندماه دیگه یه شرکت صندوق تامینی دیگه باز میکنم 528 00:23:57,887 --> 00:23:59,095 ‫اون موقع میتونیم حرف بزنیم 529 00:23:59,178 --> 00:24:01,512 ‫شاید نرفتیم سراغ شرکت 530 00:24:01,595 --> 00:24:03,845 ‫از همه سهام ها و شرکت ها یه ‫تیکه برای خودت داری، درسته؟ 531 00:24:03,929 --> 00:24:08,178 ‫پس یه تیکه از سهم خودتو بهم بده 532 00:24:08,261 --> 00:24:10,970 ‫بالاترین کسب سرمایه‌ات کدوم شرکتا بودن؟ 533 00:24:11,053 --> 00:24:12,553 ‫یه شرکت نوشیدنی کوکتل 534 00:24:12,637 --> 00:24:14,553 ‫یه نرم افزار امنیتی برای شرکت های توسعه وب 535 00:24:14,637 --> 00:24:16,303 ‫و یه شرکت نظافتی صنعتی 536 00:24:16,387 --> 00:24:18,178 ‫ولی این آخری زیاد خوب نبوده 537 00:24:18,261 --> 00:24:19,512 ‫پس منم همونو میخوام 538 00:24:19,595 --> 00:24:22,762 ‫چرا؟ چون خیلی سکسی ـه؟ 539 00:24:22,845 --> 00:24:24,637 ‫ 540 00:24:26,053 --> 00:24:27,887 ‫نمیخواستم کلک زده باشم 541 00:24:27,970 --> 00:24:30,011 ‫نمیخواستم بهت بگم فرصتی نیست 542 00:24:30,095 --> 00:24:32,929 ‫تا حس کمیابی بهت دست بده و التماسم کنی. 543 00:24:33,011 --> 00:24:35,053 ‫واقعا کامله 544 00:24:35,136 --> 00:24:38,178 ‫خب، حتی اگه بازی نباشه، ‫من به راستگوییت اعتماد دارم 545 00:24:38,261 --> 00:24:41,220 ‫چقدر از اون شرکت در اختیار توـه؟ 546 00:24:41,303 --> 00:24:42,762 ‫بگو نصفش 547 00:24:42,845 --> 00:24:44,261 ‫میخوامش 548 00:24:44,345 --> 00:24:45,428 ‫نه تو بمیری 549 00:24:45,512 --> 00:24:47,553 ‫نصف سهم تو 550 00:24:47,637 --> 00:24:50,053 ‫اونم یک و نیم برابر قیمت بازار 551 00:24:51,553 --> 00:24:53,053 ‫چرا اینقدر به این معامله 552 00:24:53,136 --> 00:24:54,679 ‫علاقه داری؟ 553 00:24:54,762 --> 00:24:56,929 ‫اگر اینقدر عمیق درش وارد ‫شدی، مطمئنم خودشه 554 00:24:57,011 --> 00:24:59,804 ‫مردان کسب و کار 555 00:24:59,887 --> 00:25:01,929 ‫قبلا همش جواب "نه" و "جواب منفی" بود 556 00:25:02,011 --> 00:25:04,970 ‫اول از طرف رییسام، بعدش هم وقتی ‫بود که رفتم دنبال سرمایه بگردم 557 00:25:05,053 --> 00:25:06,637 ‫و حالا که نیازی بهتون ندارم 558 00:25:06,720 --> 00:25:08,387 ‫همگی میخواید سهمی داشته باشید. 559 00:25:08,470 --> 00:25:10,428 ‫میتونم بهت قول بدم: من یه سرمایه باارزشم 560 00:25:10,512 --> 00:25:12,470 ‫آره، بنا به دلایلی به این شک ندارم 561 00:25:15,887 --> 00:25:17,720 ‫رییس‌های مرد عوضی بودن که باعث شدن ‫بیخیال بازاریابی بشی 562 00:25:17,804 --> 00:25:20,303 ‫و بری شرکت خودت رو تاسیس کنی؟ 563 00:25:20,387 --> 00:25:23,095 ‫اونا منو استخدام میکردن تا محصولات خوب رو انتخاب کنم 564 00:25:23,178 --> 00:25:24,804 ‫اونایی که براشون کار میکردم پول خوبی به جیب می زدن 565 00:25:24,887 --> 00:25:26,887 ‫ولی با این حال من مبجور بودم براشون بجنگم 566 00:25:26,970 --> 00:25:28,637 ‫در نهایت، نمی‌تونستم تحمل کنم که 567 00:25:28,720 --> 00:25:30,261 ‫به ایده هام گوش نمی دادن. 568 00:25:30,345 --> 00:25:33,679 ‫چقدر سطح تفکرشون ابتدایی بود. ‫چقدر سرعت حرکتشون پایین بود. 569 00:25:33,762 --> 00:25:36,595 ‫اونطور که شنیدم، تو به جای پخش ‫کردن محصولات در بازار 570 00:25:36,679 --> 00:25:38,679 ‫اونا رو احتکار می‌کردی. 571 00:25:38,762 --> 00:25:41,053 ‫اینطوری وقتی خودت شرکتت رو راه انداختی، ‫محصولات رو داشتی. 572 00:25:41,136 --> 00:25:43,053 ‫خب، اگه این درست بود 573 00:25:43,136 --> 00:25:45,136 ‫چطور وقتی ازم شکایت کردن تیرشون به سنگ خورد؟ 574 00:25:47,887 --> 00:25:49,387 ‫فرصت و ارزش رو دیدم، ازش استفاده کردم 575 00:25:51,095 --> 00:25:53,178 ‫فکر میکنی این باعث میشه آدم بدی باشم؟ 576 00:25:55,178 --> 00:25:57,470 ‫آره. اینطور فکر میکنم 577 00:25:57,553 --> 00:25:59,470 ‫به بهترین حالتش 578 00:26:50,929 --> 00:26:53,011 ‫ 579 00:26:56,136 --> 00:26:58,345 ‫میشه جعبه رو بیارم؟ 580 00:26:58,428 --> 00:27:01,845 ‫من همینطوری راحتما 581 00:27:14,804 --> 00:27:18,220 ‫لطفا؟ 582 00:27:53,679 --> 00:27:56,095 ‫چطور پیدام کردی؟ 583 00:27:56,178 --> 00:27:57,804 ‫آسون نبود 584 00:27:57,887 --> 00:28:00,720 ‫قرارم نبود آسون باشه 585 00:28:00,804 --> 00:28:04,220 ‫میدونی که من پدر شوهرم نیستم. 586 00:28:04,303 --> 00:28:06,178 ‫ولی پیدام کردی و اومدی اینجا 587 00:28:06,261 --> 00:28:08,136 ‫چی میخوای؟ 588 00:28:10,428 --> 00:28:13,970 ‫یه بار بهم گفتی افرادی رو می‌شناختی که... 589 00:28:14,053 --> 00:28:15,345 ‫تغییر رویه دادن. 590 00:28:15,428 --> 00:28:16,762 ‫حس بردگی خودشون رو از بین بردن 591 00:28:16,845 --> 00:28:19,345 ‫تمام سلایق و روش‌هاشون رو عوض کردن. آره 592 00:28:19,428 --> 00:28:21,345 ‫اونا کارشون نمایشی بود. 593 00:28:21,428 --> 00:28:22,679 ‫داشتن امتحانش می‌کردن 594 00:28:22,762 --> 00:28:24,804 ‫پس آره گاه به گاه تغییر رویه می‌دادن، 595 00:28:24,887 --> 00:28:26,845 ‫از افسار بردگی خلاص می‌شدن. 596 00:28:26,929 --> 00:28:28,887 ‫مدل «اکسبیشینزم» و «وویریسم» رو امتحان کردن ‫*1- نوعی رابطه جنسی که شخص با ‫نشان دادن آلت خود ارضاء می‌شود* ‫*2- نوعی از رابطه جنسی که شخص بدن عریان دیگر ‫آمیزش‌کنندگان را نگاه می‌کند و اینگونه ارضاء می‌گردد* 597 00:28:28,970 --> 00:28:30,887 ‫انواع دیگه‌ی سکس... 598 00:28:30,970 --> 00:28:35,470 ‫ولی چاک اینطوری نیست. ‫قالب انگیختگیش این نیست. 599 00:28:35,553 --> 00:28:38,178 ‫برای اون نمایش نیست. ‫عمیقا ریشه انداخته. 600 00:28:41,053 --> 00:28:42,345 ‫ممنونم 601 00:28:42,428 --> 00:28:44,428 ‫ازم تشکر نکن 602 00:28:44,512 --> 00:28:47,261 ‫فقط دیگه برنگرد. 603 00:28:54,553 --> 00:28:56,637 ‫هی، میخواستم ازت بپرسم... 604 00:28:56,720 --> 00:28:58,387 ‫باید به یه کاری برسم. اضطراری ـه؟ 605 00:28:58,470 --> 00:29:00,095 ‫نه، یه مساله شخصی ـه 606 00:29:00,178 --> 00:29:01,804 ‫میخوام یکی رو بیارم. 607 00:29:01,887 --> 00:29:03,428 ‫هرکسی که فکر می‌کنی با ضوابط ما انطباق داره 608 00:29:03,512 --> 00:29:05,512 ‫و با ما سازگاره، میره توی اولویت. 609 00:29:05,595 --> 00:29:08,553 ‫خب، مطمئن نیستم اولویت اول باشه 610 00:29:08,637 --> 00:29:09,845 ‫رودی ـه 611 00:29:09,929 --> 00:29:11,428 ‫فکر میکنی به یه دلقک نیاز داریم؟ 612 00:29:11,512 --> 00:29:13,387 ‫فکر میکنم تاثیرش مثبت باشه. 613 00:29:13,470 --> 00:29:15,053 ‫هیچوقت فرصت پیدا نکرد قابلیت‌هاشو نشون بده. 614 00:29:15,136 --> 00:29:16,637 ‫اگر فکر میکنی نظر من درموردش اشتباهه 615 00:29:16,720 --> 00:29:18,053 ‫- بیارش ‫- منظورم این نبود که... 616 00:29:18,136 --> 00:29:20,470 ‫تو عضو با ارزش و حیاتی این شرکت هستی. 617 00:29:20,553 --> 00:29:22,970 ‫و اگر میخوای رودی رو با ضمانت خودت بیاری 618 00:29:23,053 --> 00:29:24,679 ‫و مسئولیتش رو به عهده بگیری 619 00:29:24,762 --> 00:29:26,220 ‫منم کاملا ازت حمایت میکنم. 620 00:29:26,303 --> 00:29:28,178 ‫ببخشید. 621 00:29:32,303 --> 00:29:34,261 ‫گزارش بده 622 00:29:34,345 --> 00:29:36,637 ‫این خلاصه گزارش ـه 623 00:29:40,095 --> 00:29:42,345 ‫خیلی طولانیه، نمی‌خونمش. خودت بگو 624 00:29:42,428 --> 00:29:44,178 ‫«کوزلوف» ها 625 00:29:44,261 --> 00:29:46,720 ‫اونا نسخه‌ی خشن‌تر و شلخته‌تر ِگریگور آندلوف هستن 626 00:29:46,804 --> 00:29:47,929 ‫به باهوشی اون نیستن ‫به پولداری اونم نیستن 627 00:29:48,011 --> 00:29:50,637 ‫شاید دو برابرش فاسد و شرور باشن. ‫جونورهای واقعی هستن. 628 00:29:50,720 --> 00:29:52,887 ‫و پول بیشتری پس می‌گیریم. خیلی بیشتر 629 00:29:52,970 --> 00:29:54,679 ‫فقط دستور قتل نمی‌دن 630 00:29:54,762 --> 00:29:56,512 ‫خودشونم انجامش میدن. 631 00:29:56,595 --> 00:29:58,261 ‫- ممنون ‫- دارید بهم پول میدید 632 00:29:58,345 --> 00:30:00,095 ‫مجبور نیستید ازم تشکر کنید 633 00:30:07,428 --> 00:30:08,970 ‫فکر کنم ازش خوشم بیاد 634 00:30:09,053 --> 00:30:10,178 ‫از روش انجام کارش خوشت میاد 635 00:30:10,261 --> 00:30:12,011 ‫همین الانشم خوشم اومد 636 00:30:12,095 --> 00:30:13,637 ‫نظری نداد که باید چیکار کنیم 637 00:30:13,720 --> 00:30:14,637 ‫فضولی نمی‌کرد. 638 00:30:14,720 --> 00:30:15,887 ‫ولی چیزی خواسته بودی مهیا کرده بود 639 00:30:15,970 --> 00:30:18,053 ‫درسته. گمونم یه راهی داشته باشم. 640 00:30:18,136 --> 00:30:19,261 ‫هرچند از تو می‌پرسم 641 00:30:19,345 --> 00:30:21,136 ‫هنوز مشکلمون پوله 642 00:30:21,220 --> 00:30:22,887 ‫بله و ما بهش نیاز داریم. ولی... 643 00:30:22,970 --> 00:30:24,929 ‫اگه پول کوزلوف ها رو بگیریم 644 00:30:25,011 --> 00:30:26,887 ‫معنیش این میشه که پول گریگور از 645 00:30:26,970 --> 00:30:28,470 ‫مجموع پول بقیه سرمایه‌گذارا بیشتر میشه. 646 00:30:28,553 --> 00:30:30,011 ‫قدرت زیادی بهش میده. 647 00:30:30,095 --> 00:30:31,553 ‫شاید همین الانشم ما رو وارد موقعیتی کرده باشه که 648 00:30:31,637 --> 00:30:34,428 ‫راه فراری ازش نداریم، فقط شکسته 649 00:30:34,512 --> 00:30:35,637 ‫مثل «زاگزوانگ»، میدونی؟ ‫(حالتی در شطرنج که باید برای نجات شاه از کیش، ‫به ناچار مهره‌های اصلی را قربانی کرد) 650 00:30:35,720 --> 00:30:37,303 ‫تقریبا به همین دلیل اسم شرکت این شد. 651 00:30:37,387 --> 00:30:38,804 ‫و امیدوار بودم که اینکارم 652 00:30:38,887 --> 00:30:40,136 ‫به بقیه هم روحیه بده که اینکار رو بکنن. 653 00:30:40,220 --> 00:30:42,220 ‫به هر حال، حق با تو ـه 654 00:30:42,303 --> 00:30:44,553 ‫اگه پول کوزلوف رو بگیرم، گریگور ‫کنترل همه چیزو بدست می‌گیره 655 00:30:44,637 --> 00:30:46,720 ‫اگه پول رو قبول نکنم، اون وقت ‫خواسته‌های گریگور رو قبول نکردم 656 00:30:46,804 --> 00:30:48,136 ‫و ممکنه به جای حمایت از من در مقابل تهدیدات اکس 657 00:30:48,220 --> 00:30:50,220 ‫پولش رو از شرکت بکشه بیرون. 658 00:30:50,303 --> 00:30:52,387 ‫ولی بر خلاف شطرنج، این یه بازی دوجانبه نیست 659 00:30:52,470 --> 00:30:53,887 ‫پس حتما یه گزینه دیگه هم هست. 660 00:30:53,970 --> 00:30:56,804 ‫ما جواب مثبت میدیم 661 00:30:56,887 --> 00:30:59,136 ‫- کاری میکنیم کوزلوف ها بگن نه ‫- چطوری؟ 662 00:30:59,220 --> 00:31:00,804 ‫خب، واسه اینکه بهمون پول بدن 663 00:31:00,887 --> 00:31:02,387 ‫باید اون پول رو داشته باشن :) 664 00:31:02,470 --> 00:31:05,178 ‫خوبه که اسم شرکت رو نذاشتی «زاگزوانگ» 665 00:31:05,261 --> 00:31:07,720 ‫لو می‌داد که چه بازیکن خوبی هستی 666 00:31:07,804 --> 00:31:09,136 ‫بهتره که ندونن 667 00:31:09,220 --> 00:31:10,887 ‫بهتره هیچ وقت ندونن 668 00:31:10,970 --> 00:31:14,178 ‫خوشحالم که من میدونم 669 00:31:23,470 --> 00:31:26,261 ‫چرا «مایکل پنی» از بابی اکسلراد می‌ترسه؟ 670 00:31:26,345 --> 00:31:29,970 ‫منم از عنکبوت سیاه برزیلی می‌ترسم 671 00:31:30,053 --> 00:31:32,011 ‫خب، ببین اینی که گفتی معنی میده 672 00:31:32,095 --> 00:31:34,011 ‫اون عنکبوت سمی‌ترین حشره دنیاست 673 00:31:34,095 --> 00:31:36,637 ‫ولی ترس آقای پنی مفهومی نداره 674 00:31:36,720 --> 00:31:39,095 ‫اگر پول صندوق بازنشستگی واقعا مال خودشه 675 00:31:39,178 --> 00:31:40,804 ‫پس از چه چیز خدا باید بترسه؟ 676 00:31:40,887 --> 00:31:43,387 ‫پس فرضیه من اینه که پول مال خودش نیست. 677 00:31:43,470 --> 00:31:47,220 ‫هنوزم اکس داره اون صندوق رو اداره ‫میکنه و پنی یه دست نشونده است 678 00:31:47,303 --> 00:31:48,845 ‫خب، این یه فرضیه است 679 00:31:48,929 --> 00:31:50,679 ‫«زمین ِصاف» هم یه فرضیه است ‫دلیل نمیشه درست باشه 680 00:31:50,762 --> 00:31:52,345 ‫فقط یکی از این دو حالت میتونست پیش بیاد 681 00:31:52,428 --> 00:31:55,845 ‫اکس یکی رو برات پیدا کرده، یا ‫اکس داره بهت سود میده 682 00:31:55,929 --> 00:31:57,720 ‫دومی احتمالش بیشتره 683 00:31:57,804 --> 00:31:59,136 ‫مثل قدیما که همینطور بودید 684 00:31:59,220 --> 00:32:02,220 ‫من هیچوقت بازپرداخت نگرفتم ‫(اضافه تر از سود اصلی) 685 00:32:02,303 --> 00:32:04,220 ‫من قبلا از اکس کپیتال استفاده میکردم چون بهترین بود 686 00:32:04,303 --> 00:32:05,762 ‫واسه پلیسا پول زیادی در آورد 687 00:32:05,845 --> 00:32:08,220 ‫و وقتی اتهامات تو خرابش کرد، رفتم سراغ یکی دیگه 688 00:32:08,303 --> 00:32:10,095 ‫چون بالاخره کل قضیه همینه. 689 00:32:10,178 --> 00:32:12,637 ‫پس قضیه پرواز خصوصی به «دربی» نیست؟ 690 00:32:12,720 --> 00:32:15,804 ‫میدونم عادت کردی ترس رو ببینی 691 00:32:15,887 --> 00:32:18,595 ‫پس حتما الان خیلی تعجب کردی که 692 00:32:18,679 --> 00:32:20,553 ‫چرا من نترسیدم؟ 693 00:32:20,637 --> 00:32:23,637 ‫شاید به این خاطر که تو عمرم نرفتم دربی 694 00:32:23,720 --> 00:32:25,637 ‫و تو اینجا ایستادی و هیچ اختیار قانونی نداری 695 00:32:25,720 --> 00:32:27,845 ‫حالا دیگه یه شهروند عادی هستی 696 00:32:27,929 --> 00:32:29,804 ‫بهش عادت کن. یا نکن 697 00:32:29,887 --> 00:32:32,804 ‫در هرصورت، نمی‌تونی کیرمم بخوری 698 00:32:42,804 --> 00:32:45,220 ‫هی هی دوستان، همگی میدونید وقت چیه... 699 00:32:55,470 --> 00:32:57,220 ‫تو به چی زل زدی، گامبی؟ 700 00:32:57,303 --> 00:32:59,470 ‫ 701 00:32:59,553 --> 00:33:01,637 ‫تو جدید اومدی. یاد می‌گیری 702 00:33:01,720 --> 00:33:03,929 ‫بعد از روز حقوق‌دهی این اتفاق میوفته 703 00:33:04,011 --> 00:33:06,095 ‫پس دادن پول به نظر عادلانه نمیاد 704 00:33:06,178 --> 00:33:08,387 ‫اگه میخوای بمونی، باید همینکارو بکنی، گاندی 705 00:33:08,470 --> 00:33:10,595 ‫گامبی یا گاندی؟ 706 00:33:10,679 --> 00:33:13,637 ‫قراره باهات به مشکل بخورم؟ 707 00:33:14,887 --> 00:33:16,220 ‫خوبه 708 00:33:16,303 --> 00:33:19,011 ‫پنجشنبه بعدی می‌بینمت 709 00:33:31,762 --> 00:33:34,011 ‫بازم خلوت ِمن و مامانی؟ 710 00:33:34,095 --> 00:33:37,178 ‫نه، فکر میکنم ما یه درک مشترک داریم 711 00:33:37,261 --> 00:33:40,595 ‫نحوه برخوردت با مردا منو تحت تاثیر قرار داد 712 00:33:40,679 --> 00:33:42,679 ‫ما توی بیشه هستیم 713 00:33:42,762 --> 00:33:45,679 ‫یا شکارچی هستی یا شکار ‫انتخابم واضحه 714 00:33:45,762 --> 00:33:49,011 ‫دوران دانشگاه متصدی بار بودم 715 00:33:49,095 --> 00:33:51,595 ‫کل شب عوضی ها به پستم می‌خوردن 716 00:33:51,679 --> 00:33:53,679 ‫الانم فرق زیادی نداره 717 00:33:53,762 --> 00:33:55,845 ‫فقط پولش خیلی بهتره 718 00:33:55,929 --> 00:33:59,929 ‫تابحال شده نگران بشی که حالت تدافعیت جواب نده؟ 719 00:34:00,011 --> 00:34:01,512 ‫به همین دلیل به مردی نیاز داری که التماس نکنه 720 00:34:01,595 --> 00:34:02,762 ‫و خودش کنترل رو دست بگیره؟ 721 00:34:02,845 --> 00:34:04,929 ‫اگه همچین مردی پیدا کردی بهم بگو 722 00:34:05,011 --> 00:34:08,512 ‫نه ولی جدی، این چیزیه که می‌خوای؟ 723 00:34:08,595 --> 00:34:12,470 ‫منظورت اینه که میخوام اختیاراتم رو در خونه متعادل کنم؟ 724 00:34:12,553 --> 00:34:14,136 ‫با کسی که همه جوره مرد باشه 725 00:34:14,220 --> 00:34:16,387 ‫ولی دیوص نباشه. 726 00:34:16,470 --> 00:34:18,303 ‫بذارم مراقبم باشن ولی تصمیمات رو بگیرن 727 00:34:18,387 --> 00:34:20,720 ‫یا دلم میخواد اونی باشم که تصمیمات رو می‌گیره 728 00:34:22,387 --> 00:34:24,178 ‫شاید همه قبض ها رو پرداخت کنی 729 00:34:24,261 --> 00:34:27,387 ‫بعد تهش به آدمی بخوری که همه رو قورت بده. 730 00:34:27,470 --> 00:34:29,512 ‫آره 731 00:34:29,595 --> 00:34:32,637 ‫وقتی از سر کار میرم خونه 732 00:34:32,720 --> 00:34:35,887 ‫اگه برای مشروب خوردن نرم، 733 00:34:35,970 --> 00:34:38,345 ‫و گاهی حتی اگه خورده هم باشم 734 00:34:38,428 --> 00:34:41,220 ‫کفشای نایکم رو پام می‌کنم و بزرگراه ‫«وست ساید» رو می‌دوم 735 00:34:41,303 --> 00:34:43,095 ‫تا وقتی که فراموش کنم اصلا چیزی می‌خوام. 736 00:34:44,970 --> 00:34:48,011 ‫بعدش برمی‌گردم اینجا 737 00:34:50,595 --> 00:34:52,303 ‫تو چطور؟ 738 00:34:54,637 --> 00:34:56,970 ‫- این... ‫- درمورد تو نیست 739 00:34:58,762 --> 00:35:01,929 ‫البته که نیست 740 00:35:04,679 --> 00:35:07,679 ‫گمونم منم گاهی برای دویدن میرم بیرون 741 00:35:12,679 --> 00:35:15,220 ‫همیشه همینطور تجارت می‌کنی؟ 742 00:35:15,303 --> 00:35:16,387 ‫آره. تو چی؟ 743 00:35:16,470 --> 00:35:17,845 ‫البته 744 00:35:17,929 --> 00:35:19,261 ‫جدی، تابحال نشده بود یه عصر رو 745 00:35:19,345 --> 00:35:21,178 ‫در «تیکی» بار شروع کنم و اینقدر روز خوبی باشه 746 00:35:21,261 --> 00:35:23,095 ‫خب، دفعه بعدی هاوایی‌ رو امتحان می‌کنیم 747 00:35:23,178 --> 00:35:24,804 ‫می‌میرم تو با دامن سبز ببینم 748 00:35:24,887 --> 00:35:26,261 ‫باید پاش رو هم داشته باشی 749 00:35:26,345 --> 00:35:28,679 ‫اسناد و مدارک سرمایه‌گذاریت رو 750 00:35:28,762 --> 00:35:31,261 ‫بعد از ظهر مرور می‌کنم. 751 00:35:31,345 --> 00:35:33,595 ‫مگه اینکه واقعا نمی‌خواستی شریک بشی 752 00:35:33,679 --> 00:35:35,303 ‫میخوام بشم 753 00:35:35,387 --> 00:35:37,679 ‫رفتن به سمت بخش خصوصی یه حرکت نمایشی نیست 754 00:35:37,762 --> 00:35:40,387 ‫پس در تماس خواهیم بود 755 00:35:52,720 --> 00:35:53,887 ‫گرفتیش؟ 756 00:35:53,970 --> 00:35:55,595 ‫تقریبا خودمو به کشتن دادم 757 00:35:55,679 --> 00:35:58,387 ‫ولی فکر کنم آره. بیشترشو گرفتم 758 00:35:58,470 --> 00:36:01,804 ‫خب، هر اطلاعات دیگه‌ای میتونی بدست بیار 759 00:36:01,887 --> 00:36:03,804 ‫و قوی باش 760 00:36:13,512 --> 00:36:15,261 ‫هی 761 00:36:29,887 --> 00:36:31,470 ‫باب؟ 762 00:36:38,428 --> 00:36:42,345 ‫یه بار داشتم می‌گفتم که تو اصلا عرق نمی‌کنی... 763 00:36:42,428 --> 00:36:45,720 ‫و الانم اینجایی و بعد ورزش یه ذره عرق نکردی 764 00:36:45,804 --> 00:36:47,720 ‫ورزش نکردم 765 00:36:47,804 --> 00:36:49,970 ‫«کِلی» فقط بهم نرمش میده 766 00:36:50,053 --> 00:36:51,470 ‫توی شهر بهترینه 767 00:36:51,553 --> 00:36:53,345 ‫ 768 00:36:53,428 --> 00:36:55,512 ‫میتونم بهش بگم بعدش بمونه، ترتیب تو رو هم بده 769 00:36:55,595 --> 00:36:57,261 ‫شاید یه روز دیگه 770 00:36:57,345 --> 00:36:59,053 ‫بعد از اینکه درمورد یکی از دوستانت حرف زدیم 771 00:37:02,178 --> 00:37:04,345 ‫متاسفم مجبورم یه وقفه کوتاه بدم 772 00:37:04,428 --> 00:37:06,261 ‫البته. می‌بینمت 773 00:37:16,595 --> 00:37:19,011 ‫دیگه نمی‌خوام در تیررسم باشی 774 00:37:19,095 --> 00:37:22,762 ‫تیررس وقتی اهمیت داره که اسلحه داشته باشی 775 00:37:22,845 --> 00:37:25,345 ‫در دفتر دادگستری نیستی. دیگه اسلحه‌ای نداری 776 00:37:25,428 --> 00:37:29,178 ‫توسط افرادی که قدرت دارن بهم کاری ... 777 00:37:29,261 --> 00:37:31,261 ‫مُحول شده. 778 00:37:31,345 --> 00:37:33,595 ‫ 779 00:37:33,679 --> 00:37:37,011 ‫پس اینو جواب بده: 780 00:37:37,095 --> 00:37:41,428 ‫اگه رائول گومز رو بکشم پایین، چه ‫اتفاقی برای تو میوفته؟ 781 00:37:43,553 --> 00:37:45,178 ‫ترجیح میدم این اتفاق نیوفته 782 00:37:45,261 --> 00:37:47,845 ‫و متشکرم که اومدی و اینو می‌پرسی 783 00:37:47,929 --> 00:37:50,345 ‫ولی نمیتونیم همینطوری ولش کنیم 784 00:37:50,428 --> 00:37:52,887 ‫- چون همونطور که گفتم... ‫- این کار بهت محول شده 785 00:37:52,970 --> 00:37:55,220 ‫همینطوره 786 00:37:57,095 --> 00:38:00,053 ‫راه دیگه‌ای برای راضی کردن کارفرمات نیست؟ 787 00:38:00,136 --> 00:38:03,011 ‫اون اینطور فکر میکنه که رائول داره از صندوق ‫بازنشستگی استفاده شخصی می‌کنه 788 00:38:03,095 --> 00:38:06,220 ‫اونطور که «کریس استیپلتون» از ‫«تنسی ویسکی» استفاده می‌کنه ‫(یک موزیک ویدیو با همین نام) 789 00:38:06,303 --> 00:38:07,929 ‫تا عطشش رو بخوابونه. 790 00:38:08,011 --> 00:38:09,428 ‫اینطور نیست 791 00:38:09,512 --> 00:38:11,178 ‫نه اونطور که کارفرمات فکر میکنه 792 00:38:11,261 --> 00:38:12,970 ‫بهم بگو دقیقا چطوره 793 00:38:13,053 --> 00:38:15,053 ‫پس بذار باهم حلش کنیم 794 00:38:15,136 --> 00:38:17,679 ‫اگه تهش به راه حل میرسه، باشه 795 00:38:17,762 --> 00:38:20,970 ‫اونی که فرستادت دنبال این پرونده، مجری قانونه؟ 796 00:38:21,053 --> 00:38:22,095 ‫آره 797 00:38:22,178 --> 00:38:23,762 ‫چقدر درجه اش بالاست؟ 798 00:38:23,845 --> 00:38:25,762 ‫همه‌شون بهش احترام نظامی میذارن 799 00:38:27,303 --> 00:38:29,887 ‫اون مرد با رائول پیداش شده 800 00:38:29,970 --> 00:38:31,428 ‫از این مساله راضی نیست که اون 801 00:38:31,512 --> 00:38:33,595 ‫داستان‌دارترین نیروی پلیس آمریکا رو می‌گردونه ‫(پلیس نیویورک معروف به پرسروصداترین ‫نیروی پلیس در آمریکاست) 802 00:38:33,679 --> 00:38:36,053 ‫ولی یک چهارم درآمد قانونی رائول رو نداره. 803 00:38:36,136 --> 00:38:37,929 ‫پس از روی حسادت ـه 804 00:38:38,011 --> 00:38:40,428 ‫و از دید من 805 00:38:40,512 --> 00:38:43,011 ‫معمولا دیدم که حسادت تبدیل به چیز دیگه‌ای میشه 806 00:38:43,095 --> 00:38:45,178 ‫طمع 807 00:38:46,679 --> 00:38:49,261 ‫ 808 00:38:49,345 --> 00:38:51,887 ‫شاید یه راهی باشه که بدون صدمه زدن به کسی 809 00:38:51,970 --> 00:38:53,178 ‫همه رو راضی نگه داری 810 00:38:53,261 --> 00:38:55,804 ‫همه برنده میشن و کسی باخت نمیده؟ 811 00:38:55,887 --> 00:38:58,428 ‫فکر میکردم ما در دنیای واقعی زندگی میکنیم 812 00:38:58,512 --> 00:39:01,053 ‫شایدم مایکل ‍‍‍‍‍پنی باخت بده 813 00:39:01,136 --> 00:39:03,220 ‫که اینم ... 814 00:39:03,303 --> 00:39:05,470 ‫آره. نه یه باخت بزرگ 815 00:39:05,553 --> 00:39:07,220 ‫نه 816 00:39:07,303 --> 00:39:10,136 ‫و اگه یه بازنده بزرگی باشه 817 00:39:10,220 --> 00:39:12,220 ‫باید یه برنده بزرگ هم باشه 818 00:39:12,303 --> 00:39:14,637 ‫حالا اون قراره کی باشه؟ 819 00:39:17,553 --> 00:39:18,679 ‫حدس بزن 820 00:39:32,512 --> 00:39:34,136 ‫اون صحنه توی فیلم Pretty Woman یادت هست 821 00:39:34,220 --> 00:39:35,679 ‫وقتی فروشنده باهاش مثل آشغال رفتار کرد 822 00:39:35,762 --> 00:39:37,595 ‫اونم رفت یه مغازه دیگه 823 00:39:37,679 --> 00:39:39,845 ‫همه چیزایی که لازم داره میخره و بعدش برمیگرده 824 00:39:39,929 --> 00:39:42,053 ‫به همون مغازه اولی تا همه رو بزنه تو صورتشون؟ 825 00:39:42,136 --> 00:39:44,512 ‫خب، من «جولیا رابرتز» هستم و شما به گا رفتید 826 00:39:44,595 --> 00:39:47,679 ‫شما اشتباه بزرگی کردید. بزرگ، گنده 827 00:39:47,762 --> 00:39:50,345 ‫- من همه پولی که لازم داشتم گرفتم ‫- از کجا!؟ 828 00:39:50,428 --> 00:39:52,929 ‫به تو ربطی نداره! 829 00:39:53,011 --> 00:39:54,553 ‫پس مطمئن باش دفعه بعدی 830 00:39:54,637 --> 00:39:55,887 ‫به کمترین چیز مثل دسته چک نیاز داشته باشم 831 00:39:55,970 --> 00:39:57,387 ‫میرم یه جای دیگه. 832 00:39:57,470 --> 00:39:59,261 ‫ممنون بابت دوربند، عوضی 833 00:40:03,970 --> 00:40:05,845 ‫اگه وام از طرف یه بانک روسی می‌بود 834 00:40:05,929 --> 00:40:07,053 ‫توی سیستمم می‌دیدمش 835 00:40:07,136 --> 00:40:08,679 ‫یه شخص بوده 836 00:40:08,762 --> 00:40:10,720 ‫گریگور نبوده، اون یه سرمایه‌گذارـه... 837 00:40:10,804 --> 00:40:12,470 ‫کوزلوف ها؟ 838 00:40:12,553 --> 00:40:13,929 ‫اونا از شما به عنوان بانک اصلی‌شون استفاده می‌کنن 839 00:40:14,011 --> 00:40:15,470 ‫بله. ما بهشون وام دادیم 840 00:40:15,553 --> 00:40:17,929 ‫ولی اکثرا برای پروژه‌های زیرسازی بوده 841 00:40:18,011 --> 00:40:20,679 ‫پس مجبورشون کن چندتا از اون پروژه ها رو معلق کنن 842 00:40:20,762 --> 00:40:22,512 ‫وام ها رو پس بگیر 843 00:40:22,595 --> 00:40:25,136 ‫می‌خوام این طرف اقیانوس اطلس، لنگ ِپول باشن 844 00:40:25,220 --> 00:40:27,470 ‫فلج‌شون کن تا نتونن به تیلور پول بدن 845 00:40:27,553 --> 00:40:29,053 ‫این درخواست بزرگیه... 846 00:40:29,136 --> 00:40:30,720 ‫عملا می‌تونم دستت رو داخل جیبم حس کنم 847 00:40:30,804 --> 00:40:33,595 ‫همین الانش روی اون ربات مسخره سرمایه گذاری کردم 848 00:40:33,679 --> 00:40:36,679 ‫این برام هزینه بیشتری تولید میکنه ‫پس برای تو هم هزینه بیشتری می‌طلبه 849 00:40:36,762 --> 00:40:39,178 ‫بیخیال بانک اسپارتان آیوز شو، ‫بانک منو بانک اصلیت کن 850 00:40:39,261 --> 00:40:41,512 ‫خب، اگه اینقدر که خوب برای بانکت می‌جنگی 851 00:40:41,595 --> 00:40:43,929 ‫برای منم بجنگی... 852 00:40:44,011 --> 00:40:45,303 ‫این گزینه روی میز خواهد بود 853 00:40:45,387 --> 00:40:47,845 ‫برای من راضی کننده است 854 00:40:52,845 --> 00:40:56,387 ‫سلام دوستان، «تئو» هستم از بانک پیتریوت تراست 855 00:40:56,470 --> 00:40:58,512 ‫میدونم فکر می‌کردیم می‌تونیم اون 856 00:40:58,595 --> 00:41:00,178 ‫دو میلیارد رو به مدت یک سال در اختیارتون بذاریم 857 00:41:00,261 --> 00:41:03,345 ‫ولی وضعیت طوری شده که باید پسش بگیریم 858 00:41:03,428 --> 00:41:06,512 ‫گور بابات 859 00:41:06,595 --> 00:41:07,595 ‫کِی؟ 860 00:41:07,679 --> 00:41:09,178 ‫سریعاً 861 00:41:09,261 --> 00:41:11,387 ‫بهتره بیاید اینجا تا تمومش کنیم 862 00:41:23,470 --> 00:41:26,387 ‫خب، اونی که دنبالشم چقدر کثیفه؟ 863 00:41:26,470 --> 00:41:28,553 ‫فیلم Training Day یا Prince of the City ؟ ‫*هر دو فیلم داستان پلیس‌های فاسد رو به تصویر کشیدن* ‫(باید هر دو فیلم رو دیده باشید تا متوجه منظورش بشید) 864 00:41:28,637 --> 00:41:30,804 ‫رائول داره پول می‌گیره. ‫حق با تو بود 865 00:41:30,887 --> 00:41:32,720 ‫بوش رو حس کردم 866 00:41:32,804 --> 00:41:34,929 ‫مدرکی داری که بتونم علیه‌ش استفاده کنم؟ 867 00:41:35,011 --> 00:41:36,595 ‫دقیقا نه 868 00:41:36,679 --> 00:41:39,387 ‫خدا لعنتت کنه چاک. یعنی آدم این کار نبودی؟ 869 00:41:39,470 --> 00:41:41,553 ‫یه جورایی 870 00:41:41,637 --> 00:41:43,804 ‫چون چیزی که خواستی رو ندارم 871 00:41:43,887 --> 00:41:47,387 ‫ولی به طریق دیگه‌ای، می‌دونم چطوری ‫چیزی که میخوای برات فراهم کنم 872 00:41:47,470 --> 00:41:49,220 ‫بنال 873 00:41:49,303 --> 00:41:52,387 ‫رائول رو نگه دار، یه کاری کن پنی رو اخراج کنه 874 00:41:52,470 --> 00:41:54,512 ‫چرا باید همچین کاری کنم؟ 875 00:41:56,095 --> 00:41:59,845 ‫رائول قبل از تو وارد شغلش شده 876 00:41:59,929 --> 00:42:02,261 ‫اون آدمی نیست که دنبالشی 877 00:42:02,345 --> 00:42:06,387 ‫تو درک مشترکی باهاش نداری 878 00:42:06,470 --> 00:42:08,553 ‫پس فکر میکنی که هیچ درک مشترکی 879 00:42:08,637 --> 00:42:12,011 ‫با هر مباشری که استخدام کنه نخواهد داشت. 880 00:42:12,095 --> 00:42:14,470 ‫و تصور میکنم، از اونجا که سنت داره میره بالا 881 00:42:14,553 --> 00:42:17,845 ‫نگران حقوق بازنشستگیت هستی 882 00:42:17,929 --> 00:42:21,178 ‫و به نظر میاد یه درک مشترک بیشتر ‫و بیشتر برات اهمیت داره 883 00:42:29,345 --> 00:42:30,845 ‫و تو فکر می‌کنی می‌تونم این درک مشترک رو 884 00:42:30,929 --> 00:42:33,970 ‫با هرکسی که رائول جای پنی استخدام میکنه بدست بیارم؟ 885 00:42:34,053 --> 00:42:38,637 ‫فکر میکنم تو و مباشر جدید، رفیق گرمابه و گلستان میشید 886 00:42:38,720 --> 00:42:41,887 ‫چون فکر میکنم اون مرد قراره بابی اکسلراد باشه 887 00:42:47,178 --> 00:42:49,845 ‫واقعا از زیر فاضلاب نیویورکم خبر داری 888 00:42:49,929 --> 00:42:51,428 ‫با من اینا گیرت میاد 889 00:42:51,512 --> 00:42:54,887 ‫ترسی از قدرت یا تمساح‌ها نداری. 890 00:42:54,970 --> 00:42:58,595 ‫به همین دلیله که تو اتحادیه‌ات قراره منو توی ‫انتخابات دادستانی کل ایالت حمایت کنید. 891 00:42:58,679 --> 00:43:00,887 ‫حدس میزدم اینو بگی 892 00:43:00,970 --> 00:43:02,303 ‫برای تو بهتره 893 00:43:02,387 --> 00:43:03,720 ‫«دارچا» به خاطر قانون عجیب 894 00:43:03,804 --> 00:43:06,136 ‫ایالت نیویورک به عنوان دادستان موقت تحمیل شده 895 00:43:06,220 --> 00:43:08,011 ‫اون انتخاب شما نیست 896 00:43:08,095 --> 00:43:11,970 ‫اون نمیدونه این شهر چطور اداره میشه 897 00:43:24,011 --> 00:43:25,553 ‫فقط یه عکس؟ 898 00:43:28,929 --> 00:43:30,720 ‫اونایی که با چاک داشتم رو انداختم دور 899 00:43:30,804 --> 00:43:31,929 ‫و اینکه فرصت نشد با همه 900 00:43:32,011 --> 00:43:33,887 ‫دست بدم و لبخند بزنم. 901 00:43:33,970 --> 00:43:36,136 ‫هیچ عکسی باهاش نداری ولی حرفای اونو میزنی 902 00:43:36,220 --> 00:43:38,345 ‫باشه. بهت میاد 903 00:43:38,428 --> 00:43:41,136 ‫هنوزم «دارچا» رو توی لیست انتخابیت ‫برای دادستانی ایالت داری؟ 904 00:43:41,220 --> 00:43:43,011 ‫آره. پنهانی با رییس دفترش حرف زدم 905 00:43:43,095 --> 00:43:44,345 ‫و اون گفت که هیچ تمایلی برای 906 00:43:44,428 --> 00:43:45,637 ‫درگیری با ما ندارن. 907 00:43:45,720 --> 00:43:47,261 ‫فکر میکنم اساساً اونا پشتمون رو بگیرن 908 00:43:47,345 --> 00:43:49,512 ‫و وقتی گفتیم عقب می‌کشن. 909 00:43:49,595 --> 00:43:52,345 ‫پس اون موقع دارچا مورد ایده آلی برامون میشد 910 00:43:52,428 --> 00:43:54,303 ‫چرا «میشد» ؟ 911 00:43:54,387 --> 00:43:56,512 ‫سخنرانی فرداش در «سن جنرو» رو لغو کرد 912 00:44:01,428 --> 00:44:03,178 ‫سخنرانی «سانسوم» چی؟ 913 00:44:03,261 --> 00:44:05,053 ‫هنوز سر جاشه 914 00:44:05,136 --> 00:44:07,136 ‫ 915 00:44:07,220 --> 00:44:09,720 ‫حروم زاده ! 916 00:44:11,428 --> 00:44:13,804 ‫اونا بهم پول میدن... بعد پول رو پس می‌گیرن 917 00:44:13,887 --> 00:44:16,178 ‫نمی‌تونم بذارم برم. زنگ می‌زنن به اداره مهاجرت 918 00:44:16,261 --> 00:44:18,387 ‫این داستانیه که بارها و بارها 919 00:44:18,470 --> 00:44:20,553 ‫توسط کارکنان شرکت یوریکا گفته شده 920 00:44:20,637 --> 00:44:22,178 ‫شرکتی که گمان می‌رفت 921 00:44:22,261 --> 00:44:23,470 ‫‍‍‍پیشگام صنعت نظافت باشد 922 00:44:23,553 --> 00:44:25,136 ‫و در انتظار یک افزایش ارزش بود 923 00:44:25,220 --> 00:44:26,762 ‫حالا شایعه شده که توسط 924 00:44:26,845 --> 00:44:27,887 ‫چندین سازمان تحت پیگرد قرار گرفته... 925 00:44:29,303 --> 00:44:32,136 ‫روزنامه نگاری و کار رسانه‌ای محشر و قدرتمندی بود 926 00:44:32,220 --> 00:44:34,220 ‫همینطوره. دقیق هم بود 927 00:44:34,303 --> 00:44:36,261 ‫تا الان روی وبسایت روزنامه رفته 928 00:44:36,345 --> 00:44:37,553 ‫ولی میخواستم شخصا قبل از ‫پخش نشونت بدم، میدونی... 929 00:44:37,637 --> 00:44:39,220 ‫حتما 930 00:44:39,303 --> 00:44:42,178 ‫کاری که اون شرکت با کارگراش کرد اشتباهه 931 00:44:42,261 --> 00:44:45,720 ‫هرچی سرشون بیاد حقشونه 932 00:44:48,053 --> 00:44:49,553 ‫تاک کارشو خوب انجام داد 933 00:44:49,637 --> 00:44:51,345 ‫بر منکرش لعنت 934 00:44:51,428 --> 00:44:54,470 ‫هنوز شاکی‌ـه که بوی شوینده میده 935 00:44:54,553 --> 00:44:56,011 ‫برو تشویقش کن، بن 936 00:44:56,095 --> 00:44:58,720 ‫برای من سه سال طول کشید که تشویق بشم 937 00:44:58,804 --> 00:45:00,387 ‫پس گور بابای تشویق 938 00:45:00,470 --> 00:45:02,345 ‫کارشو انجام داد، پولشو گرفت ‫تموم شد رفت 939 00:45:02,428 --> 00:45:04,053 ‫آدم خودته ‫تصمیمشم با خودته 940 00:45:04,136 --> 00:45:06,512 ‫فکر کنم تشویقش کنم 941 00:45:16,261 --> 00:45:17,553 ‫برید کنار 942 00:45:17,637 --> 00:45:21,428 ‫مدیرعامل... خوبه 943 00:45:21,512 --> 00:45:23,970 ‫اکس ! 944 00:45:24,053 --> 00:45:25,887 ‫داشتم سعی میکردم بفهمم چرا روی 945 00:45:25,970 --> 00:45:28,220 ‫اون شرکت رباتیک مسخره سرمایه‌گذاری کردی. 946 00:45:28,303 --> 00:45:31,428 ‫که آیا با یه احمق خوابیدم یا واقعا فریب خورده 947 00:45:31,512 --> 00:45:32,762 ‫کی بهت گفت؟ 948 00:45:32,845 --> 00:45:34,679 ‫بانک پیتریوت تراست 949 00:45:34,762 --> 00:45:36,428 ‫سعی داشتن بقیه رو هم بکشونن سمت خودشون 950 00:45:36,512 --> 00:45:37,845 ‫قطعا بانک اصلی تغییری نمیکنه 951 00:45:42,345 --> 00:45:44,178 ‫شنیدم اجازه نمیدی تیولر میسون وام بگیره 952 00:45:44,261 --> 00:45:46,053 ‫میخواستم همه بدونن 953 00:45:46,136 --> 00:45:49,220 ‫حالا متوجه علت تمام این قضایا میشم: خشمت 954 00:45:49,303 --> 00:45:51,261 ‫که الان قراره بیشترش کنم 955 00:45:51,345 --> 00:45:54,011 ‫من وامی که تیلور میخواد بهشون میدم 956 00:45:54,095 --> 00:45:56,887 ‫من به این نمیگم واکنش متناسب 957 00:45:56,970 --> 00:45:59,470 ‫چون واکنش‌های متناسب 958 00:45:59,553 --> 00:46:01,595 ‫روی افرادی مثل تو جواب نمیدن 959 00:46:01,679 --> 00:46:04,011 ‫برام مهم نیست که دروغ بگی یا پنهان‌کاری کنی 960 00:46:04,095 --> 00:46:07,011 ‫ولی برام مهمه سودی که باید مال من باشه رو تو ببری 961 00:46:07,095 --> 00:46:09,053 ‫شرکت نظافت تو، نسبت به دیروز 962 00:46:09,136 --> 00:46:11,637 ‫ارزشش خیلی بیشتر شده 963 00:46:11,720 --> 00:46:13,887 ‫می‌دونی رقابتی که در پیش داشتی چقدر سخت و ناگوار بود؟ 964 00:46:13,970 --> 00:46:15,679 ‫البته که میدونستم، ولی من طی زمان 965 00:46:15,762 --> 00:46:17,428 ‫و با ترفند تجاری مناسب شکستشون میدادم 966 00:46:17,512 --> 00:46:18,887 ‫و حالا اینکارو کردی 967 00:46:18,970 --> 00:46:20,845 ‫و سهمم حتی خیلی بیشتر می‌بود 968 00:46:20,929 --> 00:46:22,261 ‫اگه تو رو شریک نمی‌کردم 969 00:46:22,345 --> 00:46:23,679 ‫فکر میکنم اگه منو شریک نمی‌کردی 970 00:46:23,762 --> 00:46:25,095 ‫اینقدر سریع این اتفاق نمی‌افتاد 971 00:46:25,178 --> 00:46:27,011 ‫- واقعا؟ ‫- همونطور که بهت گفتم: 972 00:46:27,095 --> 00:46:28,261 ‫من یه سرمایه باارزشم 973 00:46:28,345 --> 00:46:30,679 ‫سهام ها رو بهم برگردون، عوضی 974 00:46:30,762 --> 00:46:33,512 ‫من سخاوتمندانه بهت پرداخت کردم 975 00:46:33,595 --> 00:46:35,553 ‫میتونی با قیمت فعلی ازم بخریشون 976 00:46:35,637 --> 00:46:37,512 ‫بقیه راه رو خودت به تنهایی بری 977 00:46:37,595 --> 00:46:39,095 ‫اگه اینقدر اصرار داری که از شرم خلاص شی 978 00:46:39,178 --> 00:46:41,887 ‫باشه. نصف سهاممو برگردون 979 00:46:41,970 --> 00:46:44,095 ‫خب، همونطور که خودت گفتی ‫الان ارزششون بیشتره 980 00:46:44,178 --> 00:46:47,220 ‫- پس چه قیمتی... ‫- سودشون رو می‌گیرم 981 00:46:47,303 --> 00:46:48,929 ‫توام فقط مبلغ اولیه‌ای که سرمایه‌گذاری کردی پس می‌گیری 982 00:46:49,011 --> 00:46:50,887 ‫و منم اجازه میدم هرکاری خواستی با تیلور میسون بکنی 983 00:46:50,970 --> 00:46:52,637 ‫پر هزینه است... 984 00:46:52,720 --> 00:46:54,345 ‫ولی ارزششو داره 985 00:46:54,428 --> 00:46:55,970 ‫خوبه. قبوله 986 00:46:56,053 --> 00:46:57,845 ‫و بقیه راه رو با هم میریم 987 00:47:00,804 --> 00:47:02,720 ‫راستی، شرکتت بزرگتر شد 988 00:47:02,804 --> 00:47:05,929 ‫حالا 4200 کارگر سخت کوش داری 989 00:47:06,011 --> 00:47:07,470 ‫که آماده هستن وارد شرکت نظافتیت بشن 990 00:47:07,553 --> 00:47:09,553 ‫شرکت‌مون 991 00:47:09,637 --> 00:47:11,136 ‫حالا چی؟ 992 00:47:11,220 --> 00:47:12,303 ‫گرسنه ای؟ 993 00:47:12,387 --> 00:47:13,970 ‫میتونم بخورم 994 00:47:18,261 --> 00:47:20,011 ‫بیا داخل 995 00:47:23,261 --> 00:47:25,470 ‫«دانا» یادش رفت اعلام کنه دادستان 996 00:47:25,553 --> 00:47:27,512 ‫بخش جنوبی اومده اینجا. 997 00:47:27,595 --> 00:47:28,970 ‫حتما رفته بیرون 998 00:47:29,053 --> 00:47:30,929 ‫و توام همین موقع اومدی داخل 999 00:47:31,011 --> 00:47:32,178 ‫ 1000 00:47:32,261 --> 00:47:33,762 ‫همیشه از زاویه خوب شلیک میکنی 1001 00:47:33,845 --> 00:47:36,011 ‫زوایای شلیک... فرق مهمی ـه 1002 00:47:36,095 --> 00:47:37,595 ‫خودت اینو یادم دادی 1003 00:47:37,679 --> 00:47:40,553 ‫- من برم؟ ‫- نه، تازه دارم گرم میشم 1004 00:47:40,637 --> 00:47:42,804 ‫میدونم داری چیکار میکنی 1005 00:47:42,887 --> 00:47:44,387 ‫و اومدم اینجا بهت بگم اینکارو نکن 1006 00:47:44,470 --> 00:47:45,929 ‫اینکارو نکن. کاندید نشو 1007 00:47:46,011 --> 00:47:47,512 ‫نیومدی درخواست کنی 1008 00:47:47,595 --> 00:47:49,178 ‫اومدی تهدید کنی 1009 00:47:49,261 --> 00:47:51,345 ‫پس اصل حرفتو بزن 1010 00:47:51,428 --> 00:47:54,136 ‫تا جایی که سعی کردم سر راهت قرار نگیرم 1011 00:47:54,220 --> 00:47:56,053 ‫مرور کردن همه پرونده‌هام اسمش چی میشه؟ 1012 00:47:56,136 --> 00:47:58,512 ‫وظیفه‌ام... ولی همونطور که گفتم 1013 00:47:58,595 --> 00:48:00,637 ‫از تمام قدرت دفترم استفاده نکردم 1014 00:48:00,720 --> 00:48:01,887 ‫و فکر میکنم بدونی اون قدرت چیه 1015 00:48:01,970 --> 00:48:04,178 ‫چیکارا میتونم بکنم. پس اگه کاندید بشی 1016 00:48:04,261 --> 00:48:08,011 ‫اگه دوباره سعی کنی در موقعیت اعتماد عمومی و اختیارات عمومی 1017 00:48:08,095 --> 00:48:09,595 ‫قرار بگیری 1018 00:48:09,679 --> 00:48:12,387 ‫مجبور میشم قلاده سگ‌های وحشی رو باز کنم 1019 00:48:12,470 --> 00:48:15,887 ‫این یکی رو قطعا خودم یادت دادم 1020 00:48:15,970 --> 00:48:17,804 ‫آره. این چیزی بود که روی اکسلراد استفاده کردم 1021 00:48:17,887 --> 00:48:19,345 ‫تا مجبورش کنم اولین اشتباهش رو مرتکب بشه 1022 00:48:19,428 --> 00:48:21,845 ‫گاهی از بدترین‌ها یاد می‌گیری 1023 00:48:21,929 --> 00:48:23,679 ‫لازم نبود سوزن بیاری تا بهم سیخونک بزنی 1024 00:48:23,762 --> 00:48:26,845 ‫قرار بود کاندید بشم. کاندید هم میشم 1025 00:48:26,929 --> 00:48:28,679 ‫و وقتی پیروز بشم 1026 00:48:28,762 --> 00:48:32,136 ‫از روی تو رد میشم، انگار که میدان «تیانمن»ـه ‫(میدانی در شهر پکن ِچین که معمولا ‫محل رژه و تظاهرات می‌باشد) 1027 00:48:45,887 --> 00:48:48,136 ‫- سلام رفیق ‫- سلام 1028 00:48:48,220 --> 00:48:50,929 ‫خب... 1029 00:48:51,011 --> 00:48:53,512 ‫شغل تحلیلگری چطوره؟ 1030 00:48:53,595 --> 00:48:55,178 ‫بازم قراره آنالیزور باشم یا... 1031 00:48:55,261 --> 00:48:57,679 ‫متاسفم، رفیق ‫نمیتونم انجامش بدم 1032 00:48:58,845 --> 00:49:00,220 ‫تیلور اجازه نداد 1033 00:49:01,762 --> 00:49:03,512 ‫اون مثل HAL 9000 در فیلم Rain Man ـه 1034 00:49:03,595 --> 00:49:05,428 ‫همیشه آمار و ارقام براش مهمه 1035 00:49:05,512 --> 00:49:07,053 ‫آره، اینطور نیست 1036 00:49:07,136 --> 00:49:08,637 ‫اون همه چیزو می‌بینه 1037 00:49:08,720 --> 00:49:10,095 ‫به همین دلیل اونکارا رو با اکس کرد 1038 00:49:10,178 --> 00:49:12,053 ‫با وجود تمام خطراتش. 1039 00:49:12,136 --> 00:49:15,804 ‫چرا منو آورد اینجا و اینقدر بهم باور داره 1040 00:49:15,887 --> 00:49:18,470 ‫و چرا من باید بهت بگم نه 1041 00:49:18,553 --> 00:49:19,804 ‫تو داری مانع میشی؟ 1042 00:49:19,887 --> 00:49:21,595 ‫به نظر من تو رفیق محشری هستی 1043 00:49:21,679 --> 00:49:23,053 ‫اگه بازم 13 سالم بود 1044 00:49:23,136 --> 00:49:24,845 ‫هر روز سر ناهار، باهات بازی 1045 00:49:24,929 --> 00:49:26,887 ‫کلمات می‌کردم 1046 00:49:26,970 --> 00:49:30,053 ‫ولی وقتی یه مرد هستی، باید ‫سر کار چیزای بچگانه رو ... 1047 00:49:30,136 --> 00:49:32,053 ‫بذاری کنار. 1048 00:49:32,136 --> 00:49:33,679 ‫الان مسئولیت‌هایی به گردنمه 1049 00:49:33,762 --> 00:49:35,553 ‫همونطور که خودت گفتی، من شریک هستم 1050 00:49:40,595 --> 00:49:42,929 ‫تو یه عوضی لعنتی هستی 1051 00:49:43,011 --> 00:49:44,470 ‫فکر میکنی از من بهتری 1052 00:49:44,553 --> 00:49:46,553 ‫فکر نمیکنم ازت بهترم 1053 00:49:46,637 --> 00:49:47,970 ‫فقط توی کارم بهترم 1054 00:49:48,053 --> 00:49:50,136 ‫و قطعا یه هدیه خوب 1055 00:49:50,220 --> 00:49:53,220 ‫برای بچه‌ات پیدا میکنم و می‌فرستم 1056 00:50:14,553 --> 00:50:16,095 ‫آماده ای؟ 1057 00:50:16,178 --> 00:50:18,470 ‫میخوای منم باهات بیام؟ یا کوک رو باهات بفرستم 1058 00:50:18,553 --> 00:50:22,011 ‫نه. باید تنها با گریگور رو به رو بشم 1059 00:50:22,095 --> 00:50:24,053 ‫امیدوارم متوجه نشه کار من بوده 1060 00:50:24,136 --> 00:50:25,929 ‫چقدر احتمالش هست بفهمه؟ 1061 00:50:26,011 --> 00:50:27,595 ‫اگر خبر داشته باشه 1062 00:50:27,679 --> 00:50:30,261 ‫یا ترتیب اونا رو میده، یا ترتیب منو میده 1063 00:50:58,887 --> 00:51:01,887 ‫سیر و فلفل معطر برای تو 1064 00:51:04,345 --> 00:51:06,845 ‫ریشه خردل هم برای من 1065 00:51:15,095 --> 00:51:19,136 ‫بیشتر حامل اخبار بد هستم 1066 00:51:19,220 --> 00:51:22,595 ‫کوزلوف‌ها که میخواستن بهت پول بدن 1067 00:51:22,679 --> 00:51:26,929 ‫براشون مشکل پیش اومد و دیگه پولی ندارن که بهت بدن 1068 00:51:27,011 --> 00:51:29,428 ‫گمونم این برای من خبر بد ـه 1069 00:51:29,512 --> 00:51:32,929 ‫ولی برای تو... دوستی با ‫این دوستان بیش از حد زمان برده 1070 00:51:33,011 --> 00:51:35,220 ‫شاید بتونی نجاتشون بدی یا... 1071 00:51:35,303 --> 00:51:38,220 ‫و من دارم بلند بلند فکر میکنم... از سر راه برشون داری 1072 00:51:41,053 --> 00:51:43,512 ‫اونا آسیب پذیر هستن... درمونده شدن 1073 00:51:43,595 --> 00:51:46,303 ‫میتونی تمام دارایی‌شون رو خیلی ارزون بخری 1074 00:51:46,387 --> 00:51:50,970 ‫ایده‌ات مسخره است که جلوی ‫اکس، دوستانم رو آویزون کنم 1075 00:51:51,053 --> 00:51:52,804 ‫و خورده شدنشون رو توسط اکس تماشا کنم؟ 1076 00:51:52,887 --> 00:51:54,845 ‫اونا رو به خورد تو میدم 1077 00:51:54,929 --> 00:51:57,762 ‫اکس فقط اونا رو ورشکسته میکنه 1078 00:51:57,845 --> 00:52:00,970 ‫این اقدام، از اون کاراست که 1079 00:52:01,053 --> 00:52:05,470 ‫کثیف‌ترین عضو «براتوا» انجامش میده ‫(مافیای روسیه) 1080 00:52:05,553 --> 00:52:09,720 ‫فکر میکردم این حرفو بزنی که زدی 1081 00:52:18,428 --> 00:52:20,970 ‫همه اینا یه سوال رو به وجود میارن: ‫کوزلوف ها 1082 00:52:22,595 --> 00:52:25,387 ‫چقدر دوستان خوبی هستن؟ 1083 00:52:29,512 --> 00:52:34,428 ‫مشخص شد... 1084 00:52:34,512 --> 00:52:35,970 ‫نه زیاد خوب 1085 00:52:38,303 --> 00:52:41,095 ‫این هدیه دلپذیر رو قبول میکنم 1086 00:52:41,178 --> 00:52:44,428 ‫و در عوض، چه انتظاری داری؟ 1087 00:52:44,512 --> 00:52:49,136 ‫وامی که اینقدر بهش نیاز داری رو مستقیما از من دریافت کنی؟ 1088 00:52:49,220 --> 00:52:51,470 ‫فکر میکنم تو ناراحت نیستی که اکس ‫در بانک‌ها رو به روی من بسته 1089 00:52:51,553 --> 00:52:53,553 ‫چون باعث میشه بیشتر به تو وابسته بشم 1090 00:52:53,637 --> 00:52:55,887 ‫این همین الان باید تموم بشه 1091 00:52:55,970 --> 00:52:59,261 ‫همونطور که آمریکایی بزرگ «باب ریچی» گفت: ‫(خواننده و موسیقی‌دان) 1092 00:52:59,345 --> 00:53:01,011 ‫"می‌تونی منو از پا در بیاری ‫و ریخته شدن خونم رو ببینی 1093 00:53:01,095 --> 00:53:03,053 ‫ولی نمی‌تونی در زنجیر حبسم کنی." 1094 00:53:03,136 --> 00:53:04,887 ‫«کید راک» ‫(لقب باب ریچی) 1095 00:53:04,970 --> 00:53:07,720 ‫من به شدت تحسینش می‌کنم 1096 00:53:07,804 --> 00:53:09,512 ‫من وام مستقل می‌خوام 1097 00:53:09,595 --> 00:53:13,637 ‫از نفوذت برای باز کردن بانک‌ها ‫به روی من استفاده می‌کنی 1098 00:53:19,720 --> 00:53:22,053 ‫اینکارو میکنم 1099 00:53:23,929 --> 00:53:25,679 ‫"فقط خداوند می‌داند چرا" ‫(نام آهنگی از همین کید راک) 1100 00:54:01,845 --> 00:54:03,720 ‫آره 1101 00:54:09,553 --> 00:54:12,428 ‫بگیرش. میشه یه دقیقه بهم وقت بدی؟ 1102 00:54:12,512 --> 00:54:13,679 ‫آره 1103 00:54:17,595 --> 00:54:19,553 ‫خیلی خوشحالم که اون پول بازم به اکس کپیتال برگشت 1104 00:54:19,637 --> 00:54:21,136 ‫جایی که بهش تعلق داشت 1105 00:54:21,220 --> 00:54:23,178 ‫انگار همیشه یه طوری به اون چیزی که میخوای می‌رسی 1106 00:54:27,512 --> 00:54:29,762 ‫شانس خالص 1107 00:54:33,804 --> 00:54:37,136 ‫ 1108 00:54:37,220 --> 00:54:39,095 ‫ ما را از تمامی اهریمنان آزاد گردان 1109 00:54:39,178 --> 00:54:41,720 ‫ و خطراتی که از هر طرف ما را تهدید می‌نمایند. 1110 00:54:43,303 --> 00:54:44,929 ‫ 1111 00:54:45,011 --> 00:54:48,428 ‫مطمئنی دوباره آماده‌ی زندگی اجتماعی هستی؟ 1112 00:54:48,512 --> 00:54:50,303 ‫توی کار کردن در سایه‌ها که خوب هستی 1113 00:54:50,387 --> 00:54:51,845 ‫نگران من نباش رفیق 1114 00:54:51,929 --> 00:54:54,553 ‫ بار خدایا دعاهای ما خادمان خود را 1115 00:54:54,637 --> 00:54:57,428 ‫ بپذیر. آمین 1116 00:54:58,929 --> 00:55:01,428 ‫ممنون، پدر. 1117 00:55:01,512 --> 00:55:03,762 ‫ممنونم، پدر! 1118 00:55:03,845 --> 00:55:07,762 ‫فکر می‌کنم همه‌ی ما به عنوان شهروند ‫نیویورک یه چیز رو قبول داریم 1119 00:55:07,845 --> 00:55:10,178 ‫یکی همیشه یه چیزی ازت میخواد 1120 00:55:10,261 --> 00:55:12,178 ‫یکی همیشه اذیتت میکنه 1121 00:55:12,261 --> 00:55:15,637 ‫"کمکم کن، حمایتم کن، ضمانتم کن" 1122 00:55:15,720 --> 00:55:17,637 ‫خب، شاید متوجه این شده باشید 1123 00:55:17,720 --> 00:55:19,512 ‫کم پیش میاد من کسی رو ضمانت کنم 1124 00:55:19,595 --> 00:55:23,053 ‫مگه اینکه یه آدمی مثل نفر بعدی که میاد باشه 1125 00:55:23,136 --> 00:55:26,011 ‫بعد رسماً ضمانتش میکنم 1126 00:55:26,095 --> 00:55:29,553 ‫کارهای خوبی که برای پاک کردن ‫خیابان‌های «گاتهام» کرده دیدم ‫(استعاره از داستان بتمن و شهر گاتهام) 1127 00:55:29,637 --> 00:55:32,595 ‫و نمی‌تونم صبر کنم ببینم برای بقیه ایالت نیویورک 1128 00:55:32,679 --> 00:55:34,303 ‫چیکار خواهد کرد. 1129 00:55:34,387 --> 00:55:37,845 ‫معرفی میکنم... دادستان کل بعدی‌تون... 1130 00:55:37,929 --> 00:55:40,720 ‫چاک رودز! 1131 00:55:46,553 --> 00:55:49,220 ‫ 1132 00:55:49,303 --> 00:55:51,136 ‫- ممنونم ‫- خیلی خب 1133 00:55:51,220 --> 00:55:52,679 ‫ممنونم. آقایون و خانوم‌ها 1134 00:55:52,762 --> 00:55:55,387 ‫خیلی مفتخرم که امشب اینجا همراهتون هستم 1135 00:55:55,470 --> 00:55:58,595 ‫در واقع، به شدت دلم میخواد 1136 00:55:58,679 --> 00:56:00,637 ‫دادستان کل بعدی‌تون باشم! 1137 00:56:00,720 --> 00:56:02,679 ‫- بله ! 1138 00:56:02,762 --> 00:56:05,387 ‫باشه 1139 00:56:11,679 --> 00:56:13,428 ‫آره ! 1140 00:56:13,430 --> 00:56:30,428 کاری از: امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 1039 00:56:30,430 --> 00:56:40,428 Contact: T.me/H1tmaN