1 00:00:00,016 --> 00:00:01,369 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:01,375 --> 00:00:03,195 ‫اگه یه وقتی شیاطین دنیا رو گرفتن... 3 00:00:03,891 --> 00:00:05,957 ‫شمشیر روح، به عنوان آخرین راه چاره 4 00:00:05,993 --> 00:00:08,484 ‫هر دنیای زیرینی رو نابود میکنه. 5 00:00:08,688 --> 00:00:10,488 ‫فرشته آتریل 6 00:00:10,523 --> 00:00:12,720 ‫ولنتاین میخواست ازش برای فعال ‫کردن شمشیر روح استفاده کنه. 7 00:00:12,725 --> 00:00:15,559 ‫کلاری ممکنه که یه ارتباط خونی ‫با اون فرشته داشته باشه. 8 00:00:15,594 --> 00:00:16,691 ‫کلاری میتونه شمشیر روح رو فعال کنه. 9 00:00:16,696 --> 00:00:17,617 ‫ 10 00:00:17,664 --> 00:00:20,218 ‫اگه کشتن کلاری قیمتشه، ‫پس من میپردازمش. 11 00:00:20,391 --> 00:00:21,788 ‫دیگه کی میدونه چه قدرتی داره؟ 12 00:00:21,793 --> 00:00:23,292 ‫ 13 00:00:23,328 --> 00:00:24,293 ‫ملیورن. 14 00:00:24,329 --> 00:00:25,728 ‫اعدام کلاری در انظار عموم. 15 00:00:25,763 --> 00:00:26,763 ‫نمیخوای تجدید نظر کنی؟ 16 00:00:26,798 --> 00:00:27,798 ‫این شورا داره طرفداری میکنه. 17 00:00:28,366 --> 00:00:30,366 ‫تو داری ایزابل رو میبینی، مگه نه؟ 18 00:00:30,802 --> 00:00:31,802 ‫ 19 00:00:32,403 --> 00:00:33,700 ‫یچیزی عجیب غریبه، الک. 20 00:00:33,705 --> 00:00:35,768 ‫ما گزارش هایی از سرتاسر منهتن ‫درباره خشونت دنیای زیرین ها داریم. 21 00:00:35,773 --> 00:00:38,708 ‫الدتری همه شکارچیان سایه رو اعزام ‫کرده ما باید حمله ها رو متوقف کنیم 22 00:00:38,743 --> 00:00:40,676 ‫خب، اعزامشون نکن. فکر ‫کنم کار ولنتاینه. 23 00:00:40,712 --> 00:00:43,445 ‫اگر تو بهم کمک کنی، من بهت قول میدم ‫که کمکت کنم مادر بزرگت رو پیدا کنی. 24 00:00:47,652 --> 00:00:48,751 ‫کلاری، فرار کن! 25 00:00:48,945 --> 00:00:50,593 ‫عزیز دلم، وقته رفتنه. 26 00:00:51,723 --> 00:00:52,843 ‫به زودی میبینمت کلاریسا. 27 00:00:53,691 --> 00:00:54,691 ‫سیمون، نه! 28 00:00:57,662 --> 00:00:58,859 ‫ 29 00:01:02,600 --> 00:01:04,467 ‫فکر کردم این بخش ها مهر و موم شدن. 30 00:01:04,502 --> 00:01:06,299 ‫- چندتا سرباز اینجا هستن؟ ‫- فقط 24تا. 31 00:01:06,304 --> 00:01:08,190 ‫بقیه دارن با دنیای زیرین ها مقابله میکنن. 32 00:01:08,195 --> 00:01:09,572 ‫من هوای ورودی رو با لانگفورد دارم. 33 00:01:09,607 --> 00:01:11,474 ‫ما اتاق سلاح رو پوشش میدیم. 34 00:01:11,509 --> 00:01:12,575 ‫کار ولنتاین؟ 35 00:01:12,610 --> 00:01:13,610 ‫تنها یک راه برای فهمیدن هست. 36 00:01:20,485 --> 00:01:21,485 ‫شلیک نکنید. 37 00:01:24,489 --> 00:01:26,489 ‫یک دختر کوچک تنها اینجا چیکار میکنه؟ 38 00:01:26,524 --> 00:01:28,424 ‫اون یه وارلاکه. 39 00:01:29,927 --> 00:01:30,927 ‫مدزی. 40 00:01:32,828 --> 00:01:33,860 ‫آیا تو... 41 00:01:39,477 --> 00:01:40,837 ‫شلیک نکنید. اون یه بچه است. 42 00:01:59,938 --> 00:02:01,000 ‫مدزی! 43 00:02:02,014 --> 00:02:03,562 ‫مدزی! 44 00:02:11,199 --> 00:02:13,531 ‫کی وارلاکه کوچک مورد علاقمه؟ 45 00:02:16,674 --> 00:02:17,794 ‫کلاری، ما نمیتونیم وحشت زده شیم. 46 00:02:17,809 --> 00:02:19,809 ‫او یک بیمار روانی است. ‫او قادر به هرکاری است. 47 00:02:20,359 --> 00:02:22,712 ‫سیمون بی گناه است، ‫در تمام این قضایا. 48 00:02:22,747 --> 00:02:26,515 ‫تنها دلیلی که ولنتاین اونو اسیر کرد ‫بخاطر اینه که من بهش اهمیت میدم. 49 00:02:27,652 --> 00:02:29,171 ‫ 50 00:02:29,673 --> 00:02:32,608 ‫هی. همه زندانیان یا ‫مرده اند یا رفتن. 51 00:02:33,445 --> 00:02:34,695 ‫هیچ نشانه ای از کلوفاس نیست. 52 00:02:34,791 --> 00:02:36,791 ‫هی، اون حالش خوبه. 53 00:02:45,164 --> 00:02:46,402 ‫جواب بده، کلاری. 54 00:02:49,607 --> 00:02:50,607 ‫نه. 55 00:02:50,764 --> 00:02:51,867 ‫سلام، کلاریسا. 56 00:02:52,577 --> 00:02:54,640 ‫کاش ما در شرایط متمدن تری صحبت میکردیم، 57 00:02:54,645 --> 00:02:56,734 ‫اما متاسفانه انتخاب هام زیاد نیستن. 58 00:02:56,867 --> 00:02:58,593 ‫- بزار سیمون بره. ‫- حتما. 59 00:02:58,859 --> 00:03:00,769 ‫فقط به شرطی که هرچه زودتر برگردی موسسه. 60 00:03:00,804 --> 00:03:03,476 ‫من بهت برای فعال کردن شمشیر روح نیاز دارم. 61 00:03:03,695 --> 00:03:05,242 ‫این هرگز اتفاق نمیافته. 62 00:03:05,257 --> 00:03:06,554 ‫آه، اما فکر کنم خواهد افتاد. 63 00:03:07,086 --> 00:03:09,086 ‫چون اگه تا یه ساعت دیگه پیدات نشه... 64 00:03:10,122 --> 00:03:11,398 ‫ 65 00:03:11,890 --> 00:03:14,057 ‫دوست پسر خون آشامت اینجا میمیره 66 00:03:14,093 --> 00:03:16,070 ‫مرگی که من برای هیچکس نمیخوام. 67 00:03:16,097 --> 00:03:44,626 ‫Translated By MR.HR 68 00:03:44,656 --> 00:03:45,523 ‫کلاری. 69 00:03:45,547 --> 00:03:46,576 ‫ما منتظر چی هستیم؟ بیا بریم. 70 00:03:46,581 --> 00:03:48,114 ‫این چیزیه که ولنتاین میخواد. 71 00:03:48,149 --> 00:03:49,245 ‫میدونی که اگه تو به شمشیر دست بزنی، 72 00:03:49,250 --> 00:03:50,963 ‫او میتونه کل دنیای زیرین رو نابود کنه، 73 00:03:50,969 --> 00:03:52,007 ‫از جمله سیمون رو. 74 00:03:52,023 --> 00:03:53,689 ‫نه، ولنتاین به یه منبع انرژی نیاز داره. 75 00:03:53,695 --> 00:03:54,703 ‫او به رعد و برق نیاز داره. 76 00:03:55,559 --> 00:03:56,559 ‫اونو داره. 77 00:03:57,462 --> 00:04:00,203 ‫هر موسسه ای توسط قدرت ‫هسته فرشته ها طراحی شده. 78 00:04:02,033 --> 00:04:03,933 ‫الک جواب نمیده. حرکت کن. 79 00:04:03,984 --> 00:04:05,408 ‫ولنتاین آرزو میکنه که هیچوقت دست روی سیمون 80 00:04:05,413 --> 00:04:06,760 ‫نذاشته بود. من از این مطمئن میشم. 81 00:04:06,765 --> 00:04:09,430 ‫هی، هی، هی! تو حتی نزدیک موسسه هم نمیشی. 82 00:04:09,450 --> 00:04:10,780 ‫میبریمت پیش مگنس. اون ‫میتونه ازت مراقبت کنه. 83 00:04:10,785 --> 00:04:13,719 ‫نه، لازم نیست که از من محافظت شه. ‫من باید سیمون رو نجات بدم. 84 00:04:13,754 --> 00:04:15,321 ‫دنیای زیرین میدونه که تو کلید 85 00:04:15,356 --> 00:04:17,289 ‫فعال کردن شمشیر هستی. ‫آنها میخوان بکشنت. 86 00:04:17,325 --> 00:04:18,390 ‫من میتونم سیمون رو نجات بدم. 87 00:04:18,426 --> 00:04:19,725 ‫اینجوری نمیشه. 88 00:04:19,760 --> 00:04:21,040 ‫اگه من کسی نباشم که خودشو نشون میده، 89 00:04:21,045 --> 00:04:22,507 ‫ولنتاین اونو میکشه. 90 00:04:24,548 --> 00:04:25,687 ‫صبر کن! 91 00:04:33,026 --> 00:04:34,026 ‫دات؟ 92 00:04:35,249 --> 00:04:38,031 ‫یه راه دیگه برای نابود کردن شمشیر هست. 93 00:04:42,322 --> 00:04:43,622 ‫ایناهات. 94 00:04:45,440 --> 00:04:47,335 ‫تو احساس بهتری خواهی داشت. 95 00:04:47,634 --> 00:04:48,734 ‫متشکرم. 96 00:04:50,491 --> 00:04:52,358 ‫دات، هرچی میدونی به ما بگو. 97 00:04:53,828 --> 00:04:55,794 ‫شنیدم که ولنتاین افرادش رو توجیه کرده. 98 00:04:56,640 --> 00:05:00,203 ‫اگه جیس به شمشیر دست ‫بزنه، باعث نابودیش میشه. 99 00:05:00,209 --> 00:05:01,209 ‫من؟ 100 00:05:01,930 --> 00:05:03,781 ‫چرا ما باید حرف اونو باور کنیم؟ 101 00:05:03,836 --> 00:05:05,117 ‫احتمالا اینم یه نقشه دیگست. 102 00:05:05,123 --> 00:05:07,640 ‫لوک، کلاری، شما منو میشناسین. 103 00:05:07,646 --> 00:05:09,046 ‫تو قبلا هم بهم دروغ گفتی. 104 00:05:09,052 --> 00:05:10,750 ‫بخاطر تزریق ها بود. 105 00:05:11,031 --> 00:05:12,564 ‫اما الان که اون دختر وارلاک رو داره، 106 00:05:12,570 --> 00:05:14,995 ‫اون منو کنار گذاشته. من دوباره خودمم. 107 00:05:15,001 --> 00:05:17,609 ‫داستان قشنگیه، اما من باور نمیکنم. 108 00:05:17,789 --> 00:05:19,906 ‫صبر کن، در تصویری که آتریل نشون داد، 109 00:05:19,912 --> 00:05:22,437 ‫شیطانی که شمشیر رو نابود ‫کرد دستش چنگال داشت. 110 00:05:22,443 --> 00:05:24,421 ‫دقیقا. این هیچ ربطی به تو ندارد. 111 00:05:24,633 --> 00:05:26,633 ‫شاید من بتونم یه کم ازش رو ببینم. 112 00:05:27,336 --> 00:05:28,695 ‫این تصویر رو بهم نشون بده. 113 00:05:34,169 --> 00:05:35,500 ‫ 114 00:05:48,813 --> 00:05:51,398 ‫- ستاره ی در آسمان. ‫- آره، یادم هست. 115 00:05:52,406 --> 00:05:56,171 ‫فرشتگان موجودات بالاتری هستن. آنها ‫از طریق استعاره ارتباط برقرار میکنن. 116 00:05:56,632 --> 00:05:59,411 ‫مورگنسترن به معنی "ستاره صبح" است 117 00:05:59,446 --> 00:06:02,113 ‫مثل، "چگونه اونا از بهشت افتادن، 118 00:06:02,149 --> 00:06:04,726 ‫یا، شیطان، فرزند صبح. " 119 00:06:05,951 --> 00:06:08,125 ‫تصویر بنظر میاد داره از شیطانی... 120 00:06:09,890 --> 00:06:11,323 ‫مورگنسترن صحبت میکنه. 121 00:06:14,172 --> 00:06:15,172 ‫من. 122 00:06:16,251 --> 00:06:18,818 ‫به همین خاطر ولنتاین میخواست ‫که من پیش خودش باشم. 123 00:06:20,158 --> 00:06:21,914 ‫من میتونم نقشش رو خراب کنم. 124 00:06:24,104 --> 00:06:26,117 ‫من میتونم شمشیر روح رو نابود کنم. 125 00:06:26,440 --> 00:06:28,440 ‫و نابود کردن خودت در این فرایند. 126 00:06:28,475 --> 00:06:29,750 ‫نه. 127 00:06:30,195 --> 00:06:32,384 ‫این یک ماموریت خودکشی است. ‫به هیچ وجه. 128 00:06:32,390 --> 00:06:34,112 ‫آه، دختری میگه که حاضره جونشو برای دنیای 129 00:06:34,147 --> 00:06:36,125 ‫زیرین بده، چی، دیروز؟ 130 00:06:36,359 --> 00:06:38,306 ‫حق با اونه، جیس. این خیلی خطرناکه. 131 00:06:38,312 --> 00:06:40,070 ‫من قرار نیست به شمشیر دست بزنم. 132 00:06:40,640 --> 00:06:42,361 ‫فقط قبل از فعال شدنش بهش میرسم، 133 00:06:42,367 --> 00:06:44,152 ‫و سلاح کشنده رو به کلیو برمیگردونم، 134 00:06:44,157 --> 00:06:45,351 ‫جایی که بهش تعلق داره. 135 00:06:47,060 --> 00:06:48,060 ‫به من اعتماد کن. 136 00:06:53,015 --> 00:06:55,703 ‫الک نمیدونه که کی باید منو تنها بزاره. 137 00:06:56,017 --> 00:06:57,017 ‫هیچوقت نفهمید. 138 00:06:58,648 --> 00:07:01,106 ‫نیازی نیست نگرانه برادرت باشی، ایزابل. 139 00:07:03,043 --> 00:07:05,554 ‫شادی تو، راحتی تو، 140 00:07:06,585 --> 00:07:08,012 ‫این تمام چیزای که من اهمیت میدم. 141 00:07:13,203 --> 00:07:15,226 ‫بنظر میاد خون شکارچی سایه داره حرف میزنه. 142 00:07:17,949 --> 00:07:19,015 ‫درسته. 143 00:07:21,828 --> 00:07:26,125 ‫من تاحالا نسبت به هیچکس دیگه ای در ‫تمام این مدت... یه همچین حسی نداشتم. 144 00:07:40,296 --> 00:07:41,296 ‫منو ببوس. 145 00:07:44,928 --> 00:07:46,179 ‫اینطوری نیست. 146 00:07:47,175 --> 00:07:49,242 ‫من... مثل اون نیستم. 147 00:07:51,781 --> 00:07:53,976 ‫من فقط به رابطه جنسی علاقه ای ندارم. 148 00:07:56,502 --> 00:07:59,234 ‫خون آشام شدن باعث شده اینطوری بشی؟ 149 00:08:01,616 --> 00:08:02,616 ‫نه. 150 00:08:05,227 --> 00:08:06,593 ‫من همیشه اینطوری بودم. 151 00:08:13,413 --> 00:08:14,750 ‫ 152 00:08:16,587 --> 00:08:18,570 ‫احتمالا الکه. 153 00:08:19,291 --> 00:08:20,843 ‫میتونی لطفا فقط خاموشش کنی؟ 154 00:08:25,664 --> 00:08:26,664 ‫ 155 00:08:42,213 --> 00:08:45,046 ‫ببخشید، همین الان ساعت رو دیدم. 156 00:08:46,079 --> 00:08:48,046 ‫من یه جلسه با رئیس گروه برونکس دارم. 157 00:08:48,932 --> 00:08:51,250 ‫نگران نباش، من برمیگردم. 158 00:08:53,367 --> 00:08:54,796 ‫یه گاز میخوای؟ 159 00:08:55,191 --> 00:08:56,524 ‫نه ممنون. 160 00:08:57,945 --> 00:09:00,273 ‫من... باید حالم سرجاش باشه. 161 00:09:01,468 --> 00:09:02,695 ‫به زودی می بینمت. 162 00:09:23,016 --> 00:09:24,016 ‫ 163 00:09:29,939 --> 00:09:30,744 ‫حالت خوبه؟ 164 00:09:30,750 --> 00:09:32,754 ‫ما تحت حمله قرار داریم. تلفات زیاد. 165 00:09:32,760 --> 00:09:34,727 ‫ولنتاین از مدزی استفاده کرده ‫برای نابود کردن بخش ها. 166 00:09:34,762 --> 00:09:36,695 ‫- اون همه رو خفه کرده ‫- ایزی کجاست؟ 167 00:09:36,731 --> 00:09:37,731 ‫او اینجا نبود. 168 00:09:37,765 --> 00:09:39,365 ‫اوه، با تشکر از فرشته. 169 00:09:39,400 --> 00:09:41,330 ‫الک، اون اونجاست که از قدرت هسته ‫ای بجای رعدوبرق استفاده کنه. 170 00:09:41,335 --> 00:09:42,765 ‫اون سیمون رو گرفته و ‫تهدید کرده که میکشتش 171 00:09:42,770 --> 00:09:44,603 ‫اگه کلاری نیاد و شمشیر رو فعال کنه. 172 00:09:44,739 --> 00:09:46,672 ‫تو باید کلاری رو از شمشیر دور نگه داری. 173 00:09:46,707 --> 00:09:47,770 ‫نگران نباش. او پیش مگنسه. 174 00:09:47,775 --> 00:09:49,708 ‫لوک و من داریم میایم. 175 00:09:49,744 --> 00:09:51,710 ‫فقط برو پیش هسته، خاموشش کن. 176 00:09:51,746 --> 00:09:54,713 ‫اینجوری، مهم نیست کی به ‫شمشیر دست بزنه، فعال نمیشه. 177 00:09:56,460 --> 00:09:58,109 ‫الک؟ الک؟ 178 00:10:11,351 --> 00:10:14,265 ‫بد نیست... برای یک دیپلمات. 179 00:10:17,505 --> 00:10:20,539 ‫خب، به نظر می رسه کلاریسا ‫انگیزه بیشتری نیاز داره. 180 00:10:23,611 --> 00:10:24,611 ‫نه. 181 00:10:25,417 --> 00:10:27,078 ‫چیزی که اون نیاز داره یه پدر واقعیه. 182 00:10:27,964 --> 00:10:31,032 ‫ببین، من بهترین دوست کلاری هستم برای همیشه. 183 00:10:31,552 --> 00:10:33,619 ‫و یک چیز که اون همیشه آرزوش رو داشت 184 00:10:33,654 --> 00:10:35,851 ‫این بود که پدر واقعیش رو بشناسه. 185 00:10:37,321 --> 00:10:39,070 ‫و اون این فرصتو داشت. 186 00:10:40,014 --> 00:10:42,014 ‫و اون یه دیوونه آدمکش رو پیدا کرد. 187 00:10:42,463 --> 00:10:44,430 ‫اون هیچ کاری با تو نداره. 188 00:10:45,417 --> 00:10:46,773 ‫اون ازت متنفره. 189 00:10:48,498 --> 00:10:49,804 ‫این قضیه اذیتت نمیکنه؟ 190 00:10:50,538 --> 00:10:52,438 ‫دلت نمیخواد عوض بشی؟ 191 00:10:53,335 --> 00:10:54,335 ‫برای اون؟ 192 00:10:56,377 --> 00:10:57,377 ‫ 193 00:11:15,492 --> 00:11:17,257 ‫من اینطوری نیستم که بزارم احساسم... 194 00:11:20,094 --> 00:11:21,326 ‫ناتوانم کنه. 195 00:11:23,936 --> 00:11:25,695 ‫ 196 00:11:31,961 --> 00:11:32,961 ‫اوه خدای من! 197 00:11:33,835 --> 00:11:35,127 ‫سیمون، حالت خوبه؟ 198 00:11:35,133 --> 00:11:36,268 ‫سیمون خوبه. 199 00:11:36,273 --> 00:11:38,257 ‫ما همین الان یه گفتگوی خوب داشتیم. 200 00:11:39,015 --> 00:11:40,593 ‫میدونی، اون بهم گفت که بزرگترین آرزوت 201 00:11:40,599 --> 00:11:42,104 ‫این بود که پدرت اصلیت رو بشناسی، 202 00:11:42,960 --> 00:11:45,041 ‫که خنده داره، چون همیشه آرزوی 203 00:11:45,076 --> 00:11:46,859 ‫من هم این بوده که دخترم رو بشناسم. 204 00:11:48,250 --> 00:11:50,687 ‫خب، من اینجام، و منتظرتم . 205 00:11:51,861 --> 00:11:53,627 ‫و رک و پوست کنده، یه جورایی... 206 00:11:53,921 --> 00:11:56,265 ‫کلاریسا، داره صبرم تموم میشه. 207 00:12:14,609 --> 00:12:16,876 ‫خون آشام نیم ساعت وقت داره، شاید 40 دقیقه، 208 00:12:16,911 --> 00:12:18,226 ‫قبل از اینکه به خاک تبدیل شه. 209 00:12:18,914 --> 00:12:20,273 ‫سریع بیا، کلاریسا. 210 00:12:21,101 --> 00:12:22,703 ‫اون به خون نیاز داره تا زنده بمونه. 211 00:12:25,133 --> 00:12:26,476 ‫منو به موسسه بفرس. 212 00:12:26,492 --> 00:12:28,351 ‫- کلاری، ما نمیتونیم. ‫- همین الان! 213 00:12:30,805 --> 00:12:32,953 ‫بنظر میاد که اون همین الانش ‫هم منبع انرژی رو داره . 214 00:12:33,508 --> 00:12:36,125 ‫ما باید به اون هسته انرژی ‫برسیم و اونو خاموش کنیم. 215 00:12:36,367 --> 00:12:37,734 ‫که قطعا شدیدا ازش محافظت میشه. 216 00:12:38,148 --> 00:12:39,447 ‫ما از طریق پشت بام بهش میرسیم. 217 00:12:40,783 --> 00:12:43,584 ‫عمرا اگه بزارم اون عوضی کل ‫دنیای زیرین رو نابود کنه. 218 00:12:44,853 --> 00:12:47,046 ‫چرا، یهویی تو به دنیای زیرین اهمیت میدی؟ 219 00:12:47,453 --> 00:12:48,788 ‫من یک افسر کلیو هستم، 220 00:12:48,823 --> 00:12:51,039 ‫قسم خوردم که از دنیای زیرینی ها و این ‫دنیایی ها به طور یکسان مراقبت کنم. 221 00:12:51,476 --> 00:12:52,165 ‫درسته. 222 00:12:52,171 --> 00:12:54,111 ‫من اون گرگ بد بزرگی که فک میکنی نیستم. 223 00:12:54,117 --> 00:12:55,359 ‫نه، تو بدتری از اینایی. 224 00:12:55,531 --> 00:12:56,901 ‫تو خواهر منو به یین فن معتاد کردی. 225 00:12:56,906 --> 00:12:59,962 ‫من بهش هشدار دادم، الک. ‫درمورد خطراتش بهش گفتم. 226 00:12:59,968 --> 00:13:01,734 ‫اما اون میخواست که ارگ رو ببینه. 227 00:13:01,769 --> 00:13:03,492 ‫یین فن بهش اجازه داد که اینکارو کنه. 228 00:13:03,507 --> 00:13:04,704 ‫داشتم بهش لطف میکردم. 229 00:13:04,739 --> 00:13:05,771 ‫سربه سرم میزاری؟ 230 00:13:07,171 --> 00:13:08,968 ‫ببین، تو ممکنه که اونجا بهم کمک کرده باشی، 231 00:13:09,390 --> 00:13:11,539 ‫اما وانمود نکن که یکی از آدم خوبایی. 232 00:13:16,148 --> 00:13:17,181 ‫ 233 00:13:17,216 --> 00:13:19,083 ‫تو یه پلیسی. نمیتونی از این تندتر بری؟ 234 00:13:19,118 --> 00:13:20,968 ‫- میخوای خودت برونی؟ ‫- متاسفم. 235 00:13:21,023 --> 00:13:24,015 ‫من... من فقط... من فقط ‫باید برم پیش الک. 236 00:13:24,190 --> 00:13:28,054 ‫میدونم که داری چی میکشی. ‫منم یه زمانی یه پرباتای داشتم. 237 00:13:30,029 --> 00:13:33,163 ‫وقتی ولنتاین بهت خیانت کرد، ‫باید غیرقابل تحمل شده باشه. 238 00:13:33,511 --> 00:13:34,511 ‫شده بود. 239 00:13:35,601 --> 00:13:37,054 ‫حس کردم که زندگیم تموم شده بود. 240 00:13:37,469 --> 00:13:39,945 ‫اما به مرور زمان، ازش گذشتم. 241 00:13:42,141 --> 00:13:43,440 ‫الک حالش خوبه. 242 00:13:45,380 --> 00:13:46,703 ‫باید باشه. 243 00:13:49,871 --> 00:13:51,178 ‫ 244 00:13:52,485 --> 00:13:54,218 ‫اون اینجا چه غلطی میکنه؟ 245 00:13:56,562 --> 00:13:57,835 ‫ 246 00:13:58,133 --> 00:13:59,999 ‫تو منو در تاریکی زندانی کردی؟ 247 00:14:00,034 --> 00:14:01,034 چجوری اومدی؟ 248 00:14:01,069 --> 00:14:02,635 ‫داشتم میدیدم، منتظر فرصت. 249 00:14:02,670 --> 00:14:04,142 ‫اما دیگه نتونستم صبر کنم. 250 00:14:04,148 --> 00:14:06,221 ‫جیس، تیغه رو بزار کنار. ‫این بین من و مایا است. 251 00:14:06,226 --> 00:14:07,804 ‫مطمئنی؟ او از کنترل خارج شده. 252 00:14:08,250 --> 00:14:10,234 ‫آره واقعا. 253 00:14:10,979 --> 00:14:12,445 ‫بزار برم! دست از سرم بردار! 254 00:14:12,451 --> 00:14:13,980 ‫نه، مایا، اینو تصور کن. 255 00:14:14,015 --> 00:14:15,982 ‫سرنوشت کل دنیای زیرین در خطره. 256 00:14:16,017 --> 00:14:19,018 ‫کی تصورم رو خراب کرد؟ کی شکارچیان ‫سایه رو از دست خودشون مراقبت میکنه؟ 257 00:14:19,053 --> 00:14:20,281 ‫ 258 00:14:21,160 --> 00:14:22,320 ‫ 259 00:14:28,273 --> 00:14:30,460 ‫اون خیلی اینجوری نمیمونه. ‫کمکم کن بزارمش تو ماشین. 260 00:14:30,466 --> 00:14:32,024 ‫نه. ما باید به موسسه برگردیم. 261 00:14:32,029 --> 00:14:33,079 ‫من که نمیتونم اونو اینجا تنها بزارم. 262 00:14:33,084 --> 00:14:34,564 ‫اگه دوباره گرگ شد چیکار کنیم؟ 263 00:14:34,688 --> 00:14:36,078 ‫خب شوکر برای همینه. 264 00:15:11,346 --> 00:15:13,515 ‫خب، رسیدیم. 265 00:15:14,776 --> 00:15:15,776 ‫مگنس... 266 00:15:16,641 --> 00:15:19,308 ‫میخوام بدونی که من نزدیک شمشیر نمیشم. 267 00:15:19,632 --> 00:15:21,703 ‫برام مهم نیست چه بلایی سرم بیاد، کلاری. 268 00:15:22,117 --> 00:15:26,039 ‫الک خوب میشه. ‫سیمون خوب میشه. 269 00:15:26,925 --> 00:15:29,695 ‫ما از پسش برمیایم. تو و من. 270 00:15:36,906 --> 00:15:38,421 ‫دستم رو ول کن! 271 00:15:38,492 --> 00:15:40,148 ‫که بتونی از جادوت علیه ما استفاده کنی؟ 272 00:15:40,195 --> 00:15:41,695 ‫من متاسفم، مگنس. 273 00:15:41,730 --> 00:15:43,438 ‫هیچکدوم ما نمیخواستیم اینجوری بشه. 274 00:15:43,443 --> 00:15:45,976 ‫نه، من اینجام که سیمون رو نجات بدم. ‫من قرار نیست به شمشیر دست بزنم . 275 00:15:45,982 --> 00:15:47,015 ‫نه نیستی. 276 00:15:47,021 --> 00:15:48,476 ‫نکن. همین الان صب کن! 277 00:15:48,482 --> 00:15:51,460 ‫اگه اینکارو نکنم، دنیای زیرین هایی ‫بیشتری تو راهن که اینکارو برای من کنن. 278 00:15:51,562 --> 00:15:53,073 ‫تو خیلی بهش نزدیکی، مگنس. 279 00:15:53,132 --> 00:15:54,501 ‫رافائل، مجبور نیستی اینکارو کنی. 280 00:15:54,506 --> 00:15:55,750 ‫سریع و بدون درد. 281 00:15:57,012 --> 00:15:58,312 ‫ 282 00:15:59,835 --> 00:16:01,049 ‫این همین الان تموم میشه. 283 00:16:01,055 --> 00:16:02,992 ‫گوش بدین! 284 00:16:03,142 --> 00:16:04,914 ‫بهتره راست گفته باشی، لوک. 285 00:16:06,070 --> 00:16:08,953 ‫کلاری ممکنه بتونه شمشیر رو فعال ‫کنه، اما من میتونم نابودش کنم. 286 00:16:08,977 --> 00:16:11,010 ‫فرشته آتریل اینو در تصویر تایید کرد. 287 00:16:11,046 --> 00:16:12,546 ‫فرشته؟ غیر ممکنه. 288 00:16:12,552 --> 00:16:14,531 ‫من هم دیدمش. اون راستشو میگه. 289 00:16:14,570 --> 00:16:17,016 ‫تو کلاری رو بکشی، بازم ‫ولنتاین شمشیر لعنتی رو داره. 290 00:16:17,052 --> 00:16:19,886 ‫با گذشت زمان، بدون شک، اون یه ‫راهی برای فعال کردنش پیدا میکنه. 291 00:16:20,445 --> 00:16:22,955 ‫درحال حاضر شانس ما اینه که شمشیر ‫رو برای همیشه نابود کنیم. 292 00:16:22,991 --> 00:16:24,187 ‫چرا نمیزاری جیس سعی کنه؟ 293 00:16:24,193 --> 00:16:26,617 ‫چرا یه شکارچی سایه باید ‫زندگیشو بخاطر ما بخطر بندازه؟ 294 00:16:26,623 --> 00:16:28,992 ‫چون تو و رافائل قراره به ‫رفقای دنیای زیرینیتون بگین 295 00:16:28,997 --> 00:16:30,546 ‫که به کلاری دست نزنن. 296 00:16:30,625 --> 00:16:32,039 ‫قرارمون اینه. 297 00:16:32,045 --> 00:16:33,968 ‫- و اونا به من گوش میکنن؟ ‫- شاید. 298 00:16:33,974 --> 00:16:35,477 ‫شما رهبر قدرتمند ترین گروه های 299 00:16:35,482 --> 00:16:37,023 ‫خون آشام در تمام نیویورک هستین. 300 00:16:37,504 --> 00:16:38,718 ‫اونا به شما احترام میزارن. 301 00:16:48,712 --> 00:16:50,203 ‫حالا نقشت چیه؟ 302 00:16:52,846 --> 00:16:54,265 ‫کلاری. 303 00:16:54,765 --> 00:16:56,593 ‫اون میدونه که این یه تله است. 304 00:16:58,734 --> 00:17:00,700 ‫حتی یه موش زرنگ هم وارد یه تله میشه 305 00:17:00,729 --> 00:17:02,578 ‫اگه خیلی پنیر رو بخواد. 306 00:17:03,185 --> 00:17:06,070 ‫و تو، دوست من، تو همون پنیری. 307 00:17:13,542 --> 00:17:16,242 ‫هی! سلام. 308 00:17:16,546 --> 00:17:18,960 ‫اوه، نگران نباش، کوچولو. 309 00:17:19,330 --> 00:17:22,298 ‫این فقط یه بازیه. بهم ‫اعتماد کن، باشه؟ 310 00:17:22,359 --> 00:17:23,783 ‫ببرش طبقه بالا. 311 00:17:23,975 --> 00:17:26,234 ‫و نزار هیچ کس بیاد داخل ‫مگراینکه اسمش کلاری باشه. 312 00:17:32,054 --> 00:17:35,140 ‫هسته بالای اینجا روی پشت ‫بامه، پشت این دریچه دسترسی. 313 00:17:38,429 --> 00:17:40,700 ‫متاسفانه، غیرممکنه که اینجوریا باز بشه. 314 00:17:40,735 --> 00:17:42,101 ‫تو رئیس موسسه ای. 315 00:17:42,107 --> 00:17:43,211 ‫داری به من میگی که یه کلید نداری؟ 316 00:17:43,216 --> 00:17:45,312 ‫چرا، در دفترمه. 317 00:17:45,574 --> 00:17:47,109 ‫همونجایی که ولنتاین هست. 318 00:17:47,257 --> 00:17:49,273 ‫من باید مکانیزم کنترل رو هک کنم. 319 00:17:49,279 --> 00:17:51,070 ‫غیر ممکنه. 320 00:17:51,076 --> 00:17:52,642 ‫نه وقتی که تو تایید صلاحیت منو داری، 321 00:17:52,647 --> 00:17:54,480 ‫و الگوریتم های اضطراری رو میدونی. 322 00:17:56,618 --> 00:17:59,281 ‫فکر کنم تو اهمیتی نمیدی ‫که دنیای زیرین نابود شه. 323 00:17:59,390 --> 00:18:00,984 ‫قطعا کارت رو آسونتر میکنه. 324 00:18:01,671 --> 00:18:03,281 ‫ارتباط من با دنیای زیرین 325 00:18:03,287 --> 00:18:04,929 ‫پیچیده تر از چیزیه که فک میکنی. 326 00:18:05,265 --> 00:18:06,426 ‫چطوریه پس؟ 327 00:18:10,320 --> 00:18:12,934 ‫سالها پیش، زمانی که هنوز ‫داشتم خودم رو بالا میکشیدم 328 00:18:12,935 --> 00:18:14,175 ‫از درجه های کلیو، 329 00:18:14,722 --> 00:18:17,000 ‫عاشق یه زن شدم. 330 00:18:17,957 --> 00:18:20,703 ‫زیبا و باهوش. سکسی. 331 00:18:21,847 --> 00:18:23,156 ‫و یه گرگ. 332 00:18:24,258 --> 00:18:26,204 ‫تو عاشق یه دنیای زیرینی شدی؟ 333 00:18:26,210 --> 00:18:27,606 ‫عجیب بنظر میاد، این طور نیست؟ 334 00:18:27,882 --> 00:18:29,203 ‫اما اوا خاص بود. 335 00:18:29,807 --> 00:18:33,351 ‫پس از یک سال با هم بودن، من به یه ‫اجلاس در عالیکانته فرا خونده شدم. 336 00:18:33,976 --> 00:18:36,970 ‫وقتی برگشتم، رفتم که ببینمش 337 00:18:36,976 --> 00:18:39,046 ‫و باقیمانده ای از یه قتل عام پیدا کردم. 338 00:18:40,587 --> 00:18:41,773 ‫یه شیطانه شیکس. 339 00:18:42,885 --> 00:18:44,914 ‫فهمیدم اوا در زیرزمین پنهان شده. 340 00:18:46,258 --> 00:18:49,398 ‫شوکه شده بود، با غم و اندوه دیوانه شده بود. 341 00:18:50,912 --> 00:18:54,734 ‫اون نمیتونست خودشو کنترل ‫کنه، و تبدیل شد. 342 00:18:55,843 --> 00:18:56,992 ‫و به من حمله کرد. 343 00:19:01,346 --> 00:19:03,627 ‫اون منو میکشت اگه من از تیغه ‫اسرافیلم استفاده نمیکردم. 344 00:19:07,352 --> 00:19:08,757 ‫اوا در دست های خودم جون داد. 345 00:19:10,133 --> 00:19:11,133 ‫کشتیش؟ 346 00:19:12,065 --> 00:19:13,773 ‫هیچ راه دیگه ای نداشتم. 347 00:19:14,882 --> 00:19:16,578 ‫اوا نمیتونست خودشو کنترل کنه. 348 00:19:17,507 --> 00:19:20,718 ‫طبیعتش این بود. طبیعت گرگی او. 349 00:19:24,515 --> 00:19:26,235 ‫همون موقع بود که متوجه شدم یه شکارچی سایه 350 00:19:26,271 --> 00:19:27,632 ‫هرگز نمیتونه با یه دنیای زیرینی باشه، 351 00:19:28,640 --> 00:19:31,207 ‫مهم نیست چقد احساساتمون قوی باشه. 352 00:19:41,804 --> 00:19:43,414 ‫به ولنتاین بگو من اینجام. 353 00:19:44,784 --> 00:19:45,784 ‫سلام عزیزم. 354 00:19:47,258 --> 00:19:51,194 ‫سیمون کجاست؟ قبل از هرکاری، ‫باید بدونم که زنده هست. 355 00:19:51,229 --> 00:19:53,117 ‫متاسفم ممکنه زیادی طولش داده باشی. 356 00:19:54,130 --> 00:19:55,280 ‫اون کجاست؟ 357 00:20:00,820 --> 00:20:02,773 ‫تو تصمیم درست رو گرفتی، پیوستن به ما. 358 00:20:03,085 --> 00:20:05,019 ‫درحال حاضر ما باید بیشتر از ‫هرزمانی با هم متحد باشیم. 359 00:20:05,877 --> 00:20:08,640 ‫فقط در جریان باش، اینکارو فقط ‫برای گله میکنم، نه برای شما. 360 00:20:09,148 --> 00:20:11,048 ‫فک میکنی که من میخوام اینکارو بخاطر تو کنم؟ 361 00:20:11,585 --> 00:20:14,831 ‫وقتی گله انتخاب دیگه ای نداشت، تو ‫کلاری رو به جای ما انتخاب کردی. 362 00:20:14,837 --> 00:20:16,414 ‫اما ما انتخاب های دیگه ای داشتیم. 363 00:20:17,422 --> 00:20:19,455 ‫نقشه جیس جواب میده، مایا. 364 00:20:19,491 --> 00:20:21,765 ‫اگر ما با هم باشیم، جواب میده. 365 00:20:22,812 --> 00:20:24,226 ‫واقعا خودت به این اعتقاد داری؟ 366 00:20:34,102 --> 00:20:36,914 ‫ملیورن، خوشحالم که کنار ما میجنگی. 367 00:20:37,117 --> 00:20:38,265 ‫باعث افتخارمه. 368 00:20:38,625 --> 00:20:41,626 ‫هرچند اگه تو اشتباه کرده ‫باشی، که میترسم اینطور باشه، 369 00:20:41,824 --> 00:20:43,304 ‫هیچوقت نمیبخشمت. 370 00:20:44,853 --> 00:20:46,353 ‫ممنون بخاطر روحیه ای که دادی. 371 00:20:49,203 --> 00:20:51,893 ‫ممنون برای آوردن گله. ما به هر ‫کمکی که بتونیم بگیریم نیاز داریم. 372 00:20:51,898 --> 00:20:54,023 ‫من بهت دروغ نمیگم. یکم ‫نیاز به متقاعد کردن دارن. 373 00:20:54,029 --> 00:20:56,007 ‫بعضی هاشون خیلی مشتاقه این نقشه نیستن. 374 00:20:56,893 --> 00:20:58,437 ‫خودمم نیستم، اگه بخوام صادق باشم. 375 00:20:58,996 --> 00:21:00,328 ‫پس چرا اینجایی؟ 376 00:21:02,315 --> 00:21:03,581 ‫من بهت اعتماد دارم. 377 00:21:10,066 --> 00:21:11,210 ‫ 378 00:21:13,505 --> 00:21:16,078 ‫سیمون، طاقت بیار، باشه؟ 379 00:21:19,238 --> 00:21:20,523 ‫با من بمون، سیمون. 380 00:21:23,163 --> 00:21:24,609 ‫سیمون، لطفا. 381 00:21:26,545 --> 00:21:29,512 ‫یالا، یالا، سیمون. 382 00:21:32,843 --> 00:21:33,938 ‫سیمون، بنوش. 383 00:21:35,554 --> 00:21:36,553 ‫ 384 00:21:36,559 --> 00:21:39,250 ‫بیا. مشکلی نیست، بخور. 385 00:21:39,390 --> 00:21:40,570 ‫مراقب باش، کلاریسا. 386 00:21:44,533 --> 00:21:45,533 ‫ 387 00:21:50,201 --> 00:21:51,429 ‫ 388 00:21:55,289 --> 00:21:56,648 ‫داره زیادی مینوشه. 389 00:21:58,671 --> 00:22:00,875 ‫نگهش دار! نگهش دار! 390 00:22:09,843 --> 00:22:11,039 ‫ 391 00:22:20,719 --> 00:22:24,020 ‫در تماس ویدیویی، سیمون در ‫دفتر الدتری بود. این طرف. 392 00:22:24,056 --> 00:22:26,690 ‫مراقب باش، کلاری. اعضای ‫حلقه ممکنه هرجایی باشن. 393 00:22:28,274 --> 00:22:29,460 ‫این مدزیه. 394 00:22:32,601 --> 00:22:34,998 ‫برو بیارش. من سیمون رو پیدا میکنم 395 00:22:35,864 --> 00:22:36,820 ‫مطمئنی؟ 396 00:22:36,826 --> 00:22:38,414 ‫داره ازش استفاده میشه، مگنس. 397 00:22:38,813 --> 00:22:40,973 ‫هیچکدوم اینا تقصیر اون نیست، ‫اما باید جلوش گرفته بشه. 398 00:22:41,873 --> 00:22:42,873 ‫ 399 00:22:43,093 --> 00:22:45,203 ‫- در دفتر الدتری میبینمت. ‫- باشه. 400 00:23:08,172 --> 00:23:09,406 ‫سلام، نخود فرنگی. 401 00:23:12,896 --> 00:23:14,078 ‫من مگنس هستم. 402 00:23:27,896 --> 00:23:29,289 ‫میدونم که ترسیدیه. 403 00:23:30,190 --> 00:23:31,632 ‫نمیخواد بترسی. 404 00:23:33,953 --> 00:23:38,838 ‫میبینی؟ درست مثل توام، مدزی. ‫منم یه وارلاک ام. 405 00:23:43,565 --> 00:23:46,875 ‫این مردها میخوان از توانایی های تو استفاده کنم. 406 00:23:47,734 --> 00:23:49,667 ‫اون گفت مادربزرگ اینجاست. 407 00:23:50,966 --> 00:23:52,031 ‫دروغ گفته. 408 00:23:55,426 --> 00:23:56,937 ‫میخوام بهت کمک کنم، مدزی. 409 00:23:59,706 --> 00:24:00,706 ‫واقعا. 410 00:24:11,843 --> 00:24:13,250 ‫تغییر شکل، هان؟ 411 00:24:14,507 --> 00:24:15,708 ‫خب، این اصلیه. 412 00:24:15,820 --> 00:24:17,218 ‫من از بهترین یاد گرفتم. 413 00:24:18,012 --> 00:24:19,078 ‫نه، اینطور نیست. 414 00:24:19,367 --> 00:24:21,814 ‫من هرگز به میل خودم نمیزارم ‫یه خون آشام خونم رو مزه کنه . 415 00:24:22,240 --> 00:24:24,267 ‫میدونی که چیکار کردی؟ 416 00:24:24,273 --> 00:24:25,976 ‫- من یه زندگی رو نجات دادم. ‫- زندگی یک هیولا. 417 00:24:27,325 --> 00:24:28,325 ‫و برای چی؟ 418 00:24:29,023 --> 00:24:31,875 ‫به هر حال، اونم با بقیه ‫دنیای زیرینی ها میمیره. 419 00:24:47,960 --> 00:24:50,687 ‫اینجا! ما باید شمشیر رو نابود کنیم. ‫بیا. 420 00:24:51,015 --> 00:24:52,107 حرکتی زدیا. 421 00:24:52,113 --> 00:24:53,562 ‫ممنون، تمرین کرده بودم. 422 00:25:23,445 --> 00:25:24,742 ‫هی، بزار برم! 423 00:25:25,242 --> 00:25:26,242 ‫بزار برم! 424 00:25:31,742 --> 00:25:32,742 ‫جواب نمیده. 425 00:25:32,812 --> 00:25:35,703 ‫مسیر فرعی نباید به نقاط ‫دسترسی بیرونی اعمال بشه. 426 00:25:45,253 --> 00:25:46,515 ‫چهار در برابر دو. 427 00:25:47,578 --> 00:25:48,690 ‫می تونست بدتر باشه. 428 00:25:51,632 --> 00:25:52,632 ‫ایزی! 429 00:26:14,580 --> 00:26:16,015 ‫ایزی، حالت خوبه؟ 430 00:26:18,982 --> 00:26:21,421 ‫گرفتمت. تو خوبی؟ 431 00:26:21,893 --> 00:26:22,925 ‫من خیلی متاسفم، الک. 432 00:26:24,406 --> 00:26:25,859 ‫برای چی، نجات زندگیمون؟ 433 00:26:37,882 --> 00:26:40,539 ‫هی، در مورد، میدونی، ‫اتفاقی که اونجا افتاد... 434 00:26:40,955 --> 00:26:44,359 ‫من تشنگی به خون شنیدم، حتی... ‫احساسش کردم، 435 00:26:44,365 --> 00:26:46,500 ‫اما... نه به اون بدی. 436 00:26:46,906 --> 00:26:50,046 ‫وقتی که شروع به نوشیدن کردم، نتونستم ‫جلوی خودمو بگیرم. من واقعا متاسفم. 437 00:26:50,726 --> 00:26:51,920 ‫معذرت خواهی نکن. 438 00:26:52,296 --> 00:26:53,468 ‫من ممکن بود بکشمت. 439 00:26:56,146 --> 00:26:57,320 ‫من بهت اجازه دادم. 440 00:26:58,742 --> 00:27:01,789 ‫تو، مثل، از مرگ واقعی نجاتم دادی، 441 00:27:01,795 --> 00:27:04,156 ‫- پس ممنونم. زیاد. ‫- هی، میدونی چجوری میتونی تشکر کنی؟ 442 00:27:04,162 --> 00:27:05,703 ‫- خفه شو. ‫- باشه. 443 00:27:08,872 --> 00:27:11,232 ‫بنظر میاد به شمشیر انرژی رسوندن. 444 00:27:12,476 --> 00:27:13,708 ‫نه برای مدت زیادی. 445 00:27:18,155 --> 00:27:19,155 ‫هی. 446 00:27:20,047 --> 00:27:21,047 ‫میدونی چجوری ازش استفاده کنی؟ 447 00:27:21,081 --> 00:27:22,914 ‫آره، فقط نشونه بگیر و بزن، درسته؟ 448 00:27:24,218 --> 00:27:25,648 ‫از سرعت خون آشامیت استفاده کن. 449 00:27:25,654 --> 00:27:26,654 ‫بدیهیه. 450 00:27:27,701 --> 00:27:29,945 ‫به محض اینکه برگشتیم، میریم داخل. 451 00:27:34,305 --> 00:27:35,710 ‫ممکنه دیگه خیلی دیر شده باشه. 452 00:27:36,274 --> 00:27:37,609 ‫نه! بذار برم! 453 00:27:37,615 --> 00:27:38,484 ‫نه. 454 00:27:38,575 --> 00:27:40,156 ‫نمیتونی مجبورم کنی اینکارو کنم. 455 00:27:40,824 --> 00:27:43,153 ‫اینکارو نمیکنم! 456 00:27:43,203 --> 00:27:45,382 ‫متاسفانه، تو تصمیم گیرنده نیستی. 457 00:27:46,279 --> 00:27:48,146 ‫اینکارو برای تو میکنم، 458 00:27:48,152 --> 00:27:50,406 ‫و برای برادرت، و ‫برای بقیه بشریت. 459 00:27:51,224 --> 00:27:54,203 ‫کلاریسا، این سیاره بوسیله موجودات ‫دارای خون شیطانی محاصره شده، 460 00:27:54,209 --> 00:27:55,875 ‫با نیت مرگ و نابودی. 461 00:27:55,881 --> 00:27:57,929 ‫وقتی از شمشیر استفاده کنم، 462 00:27:58,601 --> 00:28:00,695 ‫دنیای زیرین دیگه بخشی ‫از دنیای ما نخواهد بود. 463 00:28:00,701 --> 00:28:02,335 ‫و زندگی فرزندان من... 464 00:28:03,550 --> 00:28:04,960 ‫خیلی امنتر خواهد بود. 465 00:28:07,253 --> 00:28:09,353 ‫بزار برم! بزار برم! 466 00:28:11,232 --> 00:28:13,773 ‫نه! نه! نه! 467 00:28:14,045 --> 00:28:15,523 ‫کلاریسا، لطفا. 468 00:28:34,743 --> 00:28:35,869 ‫بریم. 469 00:28:40,266 --> 00:28:41,266 ‫لوک! 470 00:28:50,377 --> 00:28:53,534 ‫- کلاری، خوبی؟ ‫- من خوبم. بیا بریم. 471 00:28:57,137 --> 00:28:58,469 ‫جیس... چیک... 472 00:29:01,169 --> 00:29:02,784 ‫جیس، چیکار میکنی؟ 473 00:29:04,292 --> 00:29:05,323 ‫جیس! 474 00:29:07,717 --> 00:29:08,717 ‫نکن. 475 00:29:09,888 --> 00:29:12,065 ‫اگه به شمشیر دست بزنی، تو رو میکشه. 476 00:29:16,308 --> 00:29:17,851 ‫جیس، اینکارو نکن! 477 00:29:18,151 --> 00:29:19,315 ‫نه، جیس! 478 00:29:27,157 --> 00:29:28,776 ‫چرا این شمشیر رو نابود نکرد؟ 479 00:29:29,171 --> 00:29:30,171 ‫نمیدونم. 480 00:29:32,082 --> 00:29:33,752 ‫جیس، حالت خوبه؟ 481 00:29:35,471 --> 00:29:37,471 ‫شما هیچی نیستین اگه قابل ‫پیش بینی نباشین، پسر. 482 00:30:16,092 --> 00:30:17,115 ‫اوه خدای من. 483 00:30:19,545 --> 00:30:20,717 ‫سیمون، خوبی. 484 00:30:20,825 --> 00:30:21,825 ‫چجوری؟ 485 00:30:23,865 --> 00:30:25,943 ‫هر دنیای زیرینی در اینجا، اونا... 486 00:30:26,061 --> 00:30:27,115 ‫همه مردند. 487 00:30:28,319 --> 00:30:29,319 ‫نمیدونم. 488 00:30:30,272 --> 00:30:32,709 ‫فقط دعا کردم که آداماس های ‫داخل دیوارها عایق باشن. 489 00:30:33,061 --> 00:30:34,326 ‫ولنتاین کجاست؟ 490 00:30:34,929 --> 00:30:36,272 ‫رفته. 491 00:30:37,784 --> 00:30:38,818 ‫جیس. 492 00:30:42,795 --> 00:30:44,068 ‫متوجه نمیشم. 493 00:30:45,670 --> 00:30:47,342 ‫چجوری من شمشیر رو فعال کردم؟ 494 00:30:47,592 --> 00:30:50,268 ‫فقط کسی که خون خالص فرشته ‫داره میتونه این کارو کنه. 495 00:30:53,943 --> 00:30:55,787 ‫تو خون شیطان نداری، جیس. 496 00:31:05,001 --> 00:31:06,001 ‫نه. 497 00:31:10,813 --> 00:31:11,920 ‫تو اینکارو کردی. 498 00:31:12,200 --> 00:31:14,092 ‫- تو شمشیر رو فعال کردی؟ ‫- نه. 499 00:31:14,098 --> 00:31:15,098 ‫من کردم. 500 00:31:16,204 --> 00:31:18,170 ‫فک کردم که دارم نابودش میکنم، الک، اما... 501 00:31:20,274 --> 00:31:21,615 ‫مگنس کجاست؟ 502 00:31:22,920 --> 00:31:24,210 ‫اون اینجا نبود، بود؟ 503 00:31:24,245 --> 00:31:25,350 ‫من... من نمیدونم. 504 00:31:25,356 --> 00:31:28,617 ‫ما تا طبقه بالا با هم بودیم. ‫بعد جدا شدیم. 505 00:31:31,081 --> 00:31:32,081 ‫اوه، خدا. 506 00:31:32,964 --> 00:31:33,964 ‫الک. 507 00:31:47,881 --> 00:31:49,154 ‫همش یه نقشه بود 508 00:31:49,987 --> 00:31:50,967 ‫اون به ما دروغ گفت. 509 00:31:50,992 --> 00:31:51,992 ‫تو اینو نمیدونی. 510 00:31:52,553 --> 00:31:56,451 ‫آلاریک، تایتو... نیمی از ‫گله مون باید مرده باشن. 511 00:31:56,457 --> 00:31:57,977 ‫جیس ما رو آورد داخل این تله. 512 00:31:58,012 --> 00:32:00,012 ‫اون که اینو نمیدونست. کاره ولنتاینه. 513 00:32:00,048 --> 00:32:02,045 ‫خب، الان شمشیر رو داره، که به این ‫معنیه که دوباره میتونه اینکارو کنه. 514 00:32:02,050 --> 00:32:03,149 ‫من میکشمش. 515 00:32:03,184 --> 00:32:07,019 ‫مایا، گله بهت نیاز داره. ‫به جید وولف برگرد. 516 00:32:07,055 --> 00:32:08,623 ‫بقیه گله رو اونجا نگه دار. 517 00:32:08,629 --> 00:32:11,311 ‫ببرشون زیرزمین. ولنتاین با من. 518 00:32:37,678 --> 00:32:39,889 ‫پرباتای من. 519 00:32:40,288 --> 00:32:42,096 ‫اگه با من ایستاده بودی، شاید 520 00:32:42,102 --> 00:32:44,261 ‫اتفاقات یه جور دیگه رقم میخورد. 521 00:32:46,374 --> 00:32:49,373 ‫همیشه فک میکردم این لحظه ‫برام حس خوشحالی داشته باشه. 522 00:32:50,629 --> 00:32:51,862 ‫اما من اشتباه می کردم. 523 00:33:00,701 --> 00:33:01,907 ‫دروغگو! 524 00:33:01,943 --> 00:33:03,959 ‫تو بهم گفتی که من خون شیطانی دارم. چرا؟ 525 00:33:03,965 --> 00:33:07,746 ‫بخاطر اینکه تو اینجوری هستی. همیشه ‫آماده ای که درست رو غلط کنی، 526 00:33:07,782 --> 00:33:10,287 ‫که برای کسانی بایستی که ‫خودشون نمیتونن بایستن. 527 00:33:10,506 --> 00:33:12,118 ‫قهرمان واقعی زندگی. 528 00:33:12,963 --> 00:33:14,318 ‫بنابراین، تو ازم سواستفاده کردی. 529 00:33:14,358 --> 00:33:16,122 ‫من فقط مطمئن شدم که دات اینو ازم بشنوه. 530 00:33:16,157 --> 00:33:19,545 ‫به همین خاطر اونو ول کردم، ‫که تو بیای و دنیا رو نجات بدی. 531 00:33:19,551 --> 00:33:21,404 ‫و بجاش شمشیر رو فعال کنی. 532 00:33:21,522 --> 00:33:24,147 ‫تو خون شیطان بمن تزریق نکردی. ‫خون فرشته بود. 533 00:33:24,248 --> 00:33:27,199 ‫تو بزرگترین دستاورد منی، جیس. 534 00:33:27,235 --> 00:33:29,717 ‫من دستاورد تو نیستم. من پسرت هستم. 535 00:33:31,303 --> 00:33:33,045 ‫نه، تو پسر من نیستی. 536 00:33:34,006 --> 00:33:36,809 ‫من پدر تو نیستم. ‫جاسلین مادر تو نیست. 537 00:33:36,844 --> 00:33:37,897 ‫و کلاری... 538 00:33:38,350 --> 00:33:40,506 ‫کلاری خواهر تو نیست. 539 00:33:41,373 --> 00:33:42,404 ‫دروغ های بیشتر. 540 00:33:42,410 --> 00:33:43,410 ‫نمیتونم. 541 00:33:43,709 --> 00:33:45,725 ‫شمشیر حقیقت، یادته؟ 542 00:34:12,180 --> 00:34:13,803 ‫لطفا بزار این کارشو کنه. 543 00:34:48,149 --> 00:34:49,733 ‫جیس، نه! 544 00:34:49,739 --> 00:34:51,397 ‫جام فانی هنوزم اون بیرونه. 545 00:34:51,403 --> 00:34:53,303 ‫اون تنها کسیه که میدونه اون کجاست. 546 00:34:58,037 --> 00:35:00,025 ‫آرزو خواهی کرد که مرده بودی 547 00:35:00,061 --> 00:35:01,639 ‫بعد از اینکه کلیو تو رو گرفت. 548 00:35:01,647 --> 00:35:02,717 ‫جیس. 549 00:35:04,639 --> 00:35:05,803 ‫شمشیر گم شده. 550 00:35:38,545 --> 00:35:39,756 ‫مگنس، فکر کردم... 551 00:35:39,762 --> 00:35:40,764 ‫مدزی رو پیدا کردم. 552 00:35:40,770 --> 00:35:44,303 ‫اونو بردم بیرون. بردمش پیش کاتارینا. جاش امنه. 553 00:35:45,668 --> 00:35:46,668 ‫ببین... 554 00:35:47,686 --> 00:35:49,414 ‫مگنس، در هر ماموریتی که من تا حالا بودم، 555 00:35:49,449 --> 00:35:51,998 ‫این نوع ترس رو هرگز حس نکردم، هرگز. 556 00:35:53,326 --> 00:35:55,753 ‫نمیدونستم که تو زنده ای یا مرده. من... 557 00:35:57,650 --> 00:35:58,748 ‫وحشت کرده بودم. 558 00:36:00,676 --> 00:36:01,748 ‫منم همین طور بودم. 559 00:36:03,701 --> 00:36:04,889 ‫مگنس... 560 00:36:07,007 --> 00:36:08,007 ‫دوستت دارم. 561 00:36:11,904 --> 00:36:12,998 ‫من هم تو رو دوست دارم. 562 00:36:47,047 --> 00:36:48,047 ‫آلاریک. 563 00:36:49,353 --> 00:36:50,353 ‫اوه، پسر. 564 00:36:58,982 --> 00:37:00,911 ‫تو بهم آسون نگرفتی. 565 00:37:02,689 --> 00:37:04,522 ‫اما سزاوار این هم نبودی. 566 00:37:29,456 --> 00:37:30,568 ‫چی شده؟ 567 00:37:49,004 --> 00:37:50,036 ‫ایزابل. 568 00:37:51,503 --> 00:37:54,304 ‫تو زنده ای. 569 00:37:55,400 --> 00:37:57,060 ‫من به سرعت زدم بیرون. 570 00:38:02,813 --> 00:38:05,232 ‫اومدم که هرکس از گروهم ‫باقی مونده جمع کنم... 571 00:38:06,014 --> 00:38:07,482 ‫پس اگه به چیزی احتیاج داشتی. 572 00:38:09,126 --> 00:38:10,126 ‫نه. 573 00:38:10,763 --> 00:38:13,210 ‫ایزابل، لطفا. میتونم توضیح بدم... 574 00:38:13,216 --> 00:38:14,427 ‫نه، نمیتونی. 575 00:38:16,802 --> 00:38:19,208 ‫دیگه هیچی از تو نمیخوام. 576 00:38:29,712 --> 00:38:31,396 ‫از کجا میدونی که اون حقیقت بوده؟ 577 00:38:31,779 --> 00:38:33,677 ‫شمشیر روح در دستش بود. 578 00:38:36,735 --> 00:38:37,735 ‫بنابراین... 579 00:38:39,054 --> 00:38:41,263 ‫کلاری خواهرت نیست؟ 580 00:38:43,316 --> 00:38:44,607 ‫نه، هیچوقت نبوده. 581 00:38:47,315 --> 00:38:48,646 ‫میخوای چیکار کنی؟ 582 00:38:55,404 --> 00:38:56,575 ‫میخوام بهش بگم. 583 00:39:06,577 --> 00:39:07,577 ‫لوک. 584 00:39:09,564 --> 00:39:10,880 ‫بهم بگو پیداش کردیم. 585 00:39:11,550 --> 00:39:12,550 ‫آره. 586 00:39:15,326 --> 00:39:16,622 ‫چه حسی داری؟ 587 00:39:18,758 --> 00:39:22,224 ‫الان بهترم که تو خوبی و ولنتاین زندانی شده. 588 00:39:24,880 --> 00:39:27,060 ‫وای نه. لوک، حالت خوبه؟ 589 00:39:30,574 --> 00:39:32,060 بهش مسکن زدن. 590 00:39:33,706 --> 00:39:34,706 ‫کلاری... 591 00:39:35,948 --> 00:39:39,083 ‫میدونم وقت خوبی نیست، اما یه ‫چیزی هست که باید بهت نشون بدم. 592 00:39:40,745 --> 00:39:42,724 ‫سیمون، میخوای بهم بگی چی شده؟ 593 00:39:42,749 --> 00:39:43,749 ‫یه سوپرایزه. 594 00:39:43,783 --> 00:39:46,154 ‫چه کار می کنی؟ خورشید ‫طلوع کرده، تو نمیتونی... 595 00:39:46,466 --> 00:39:47,685 ‫صبر کن. سیمون! 596 00:39:49,722 --> 00:39:50,544 ‫چجوری؟ 597 00:39:50,552 --> 00:39:52,200 ‫منظورم اینه، اصلا اهمیتی داره؟ 598 00:39:52,290 --> 00:40:45,937 ‫Translated By MR.HR