1 00:00:00,007 --> 00:00:11,000 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 2 00:00:12,387 --> 00:00:14,931 ‫تو کی هستی؟ 3 00:00:15,682 --> 00:00:16,808 ‫من دخترتم! 4 00:00:16,891 --> 00:00:19,227 ‫امکان نداره 5 00:00:19,310 --> 00:00:20,937 ‫ولی می‌بینی که اینجام 6 00:00:21,021 --> 00:00:23,064 ‫من تابحال ندیدمت 7 00:00:23,148 --> 00:00:24,733 ‫خب، گمونم وقتی بچه‌ت رو 8 00:00:24,816 --> 00:00:27,360 ‫قبل اینکه حتی به دنیا بیاد ‫ول می‌کنی اینطوری میشه. 9 00:00:27,444 --> 00:00:28,987 ‫- همچین کاری نکردم ‫- خوبم کردی 10 00:00:29,070 --> 00:00:30,405 ‫- همچین کاری نکردم ‫- خوبم کردی! 11 00:00:30,488 --> 00:00:33,033 ‫خیلی‌خب 12 00:00:33,116 --> 00:00:36,494 ‫ببین، محاله تو دختر من باشی چون ‫فرشته‌ها نمی‌تونن تولید مثل کنن 13 00:00:37,245 --> 00:00:38,079 ‫آمندیل که کرد 14 00:00:38,163 --> 00:00:39,581 ‫داری بدترش می‌کنی، «دنیل» 15 00:00:40,457 --> 00:00:43,084 ‫لوسیفر، توی چشمام نگاه کن و بگو 16 00:00:43,168 --> 00:00:45,837 ‫بهم بگو که من دخترت نیستم! 17 00:00:45,920 --> 00:00:49,215 ‫این آزمایش پدرانه باعث میشه ‫این بال‌های مرگ رو غلاف کنی؟ 18 00:00:54,929 --> 00:00:55,972 ‫ممنون 19 00:00:58,808 --> 00:00:59,642 ‫حالا... 20 00:01:01,269 --> 00:01:04,230 ‫یه نوشیدنی یا قرص «زاناکس» برات بیارم؟ ‫[ضد اضطراب و خواب آور] 21 00:01:04,314 --> 00:01:07,859 ‫اوه! باشه، باشه 22 00:01:08,693 --> 00:01:10,779 ‫باورم نمیشه 23 00:01:31,341 --> 00:01:33,218 ‫خب، متأسفم، ولی نمی‌تونی دخترم باشی 24 00:01:41,518 --> 00:01:43,186 ‫- خب، هستم! ‫- یوهو! 25 00:01:45,980 --> 00:01:49,234 ‫ببین، متأسفم که پدرت ول‌ـت کرده. واقعاً میگم. 26 00:01:49,317 --> 00:01:50,819 ‫می‌دونم چقدر دردناکـه 27 00:01:50,902 --> 00:01:55,532 ‫ولی بهت قول میدم، ‫که تو دختر من نیستی. 28 00:02:00,286 --> 00:02:01,286 ‫می‌دونی چیه؟ 29 00:02:02,497 --> 00:02:04,582 ‫راستش خوشحالم که ولم کردی 30 00:02:04,666 --> 00:02:07,043 ‫به‌هرحال نمی‌خواستم پدرم باشی 31 00:02:12,507 --> 00:02:13,591 ‫این دیگه کی بود؟ 32 00:02:17,887 --> 00:02:20,306 ‫و چطور ممکنه فرشته‌ای ‫باشه که تابحال ندیده باشمش؟ 33 00:02:20,390 --> 00:02:22,934 ‫نمی‌دونم، ولی قابلت رو نداشت 34 00:02:23,643 --> 00:02:24,686 ‫«قابلت رو نداشت»؟ 35 00:02:25,186 --> 00:02:26,186 ‫آره 36 00:02:26,771 --> 00:02:27,771 ‫خب... 37 00:02:29,065 --> 00:02:30,316 ‫منو ببر بالا! 38 00:02:32,110 --> 00:02:33,319 ‫وای، دنیل 39 00:02:35,155 --> 00:02:38,199 ‫می‌دونی که می‌خوام کمکت کنم، ‫ولی قبلاً درموردش بحث کردیم. 40 00:02:38,283 --> 00:02:40,743 ‫- روال کار اینطوری نیست! ‫- آره، می‌دونم 41 00:02:40,827 --> 00:02:43,267 ‫می‌دونم همه‌ش به احساس گناه خودم برمی‌گرده، ‫اما راه حلش رو پیدا کردم. 42 00:02:43,329 --> 00:02:46,040 ‫ببین، به خاطر اینکه تو رو به ‫میکائیل فروختم احساس گناه می‌کردم 43 00:02:46,124 --> 00:02:49,878 ‫ولی همین الان جونت رو نجات دادم، ‫پس بی‌حساب شدیم. نه؟ 44 00:02:49,961 --> 00:02:51,379 ‫برو بریم بالا! 45 00:02:53,381 --> 00:02:54,381 ‫زود باش 46 00:02:58,136 --> 00:02:59,679 ‫چرا هنوز اینجام؟ 47 00:03:00,346 --> 00:03:02,682 ‫خب، حتماً از بابت ‫چیز دیگه‌ای احساس گناه می‌کنی 48 00:03:05,852 --> 00:03:08,980 ‫یا شایدم اصلاً نمی‌دونی روالش چطوریه 49 00:03:09,647 --> 00:03:12,567 ‫به عنوان فرمانروای سابق جهنم، ‫و فرمانروای آینده‌ی کل دنیا 50 00:03:12,650 --> 00:03:15,445 ‫گمونم تنها کسی‌ام که می‌دونه ‫روال این چیزا چطوریه 51 00:03:15,528 --> 00:03:18,948 ‫واقعاً؟ خب، روحتم خبر نداشت ‫که می‌تونی منو به زمین بیاری 52 00:03:19,032 --> 00:03:20,867 ‫با این حال من اینجام، سُر و مُر و گنده 53 00:03:21,659 --> 00:03:22,493 ‫یه جورایی 54 00:03:22,577 --> 00:03:25,663 ‫البته که می‌دونستم. فقط فکر نمی‌کردم ‫به صلاح باشه. 55 00:03:26,539 --> 00:03:28,041 ‫پس می‌دونستی؟ 56 00:03:29,417 --> 00:03:31,836 ‫با این حال ولم کردی که هزاران سال 57 00:03:31,920 --> 00:03:34,797 ‫توی برزخ با «بلیوس» کون‌نشور ‫پینگ‌پونگ بازی کنم؟ 58 00:03:34,881 --> 00:03:35,881 ‫دقیقاً 59 00:03:44,474 --> 00:03:45,474 ‫واو 60 00:03:46,309 --> 00:03:47,894 ‫می‌دونی چیه، رفیق؟ 61 00:03:47,977 --> 00:03:50,104 ‫اصلاً نمی‌دونی چی به صلاح منـه 62 00:03:50,772 --> 00:03:52,106 ‫از من دور بمون 63 00:03:53,566 --> 00:03:54,566 ‫دنیل 64 00:04:13,211 --> 00:04:14,462 ‫- کلویی ‫- سلام 65 00:04:14,545 --> 00:04:17,423 ‫خب، از وقتی رفتیم جهنم، این مدت ‫خیلی داشتم به بهشت فکر می‌کردم. 66 00:04:17,507 --> 00:04:18,967 ‫یعنی، کل شب 67 00:04:19,050 --> 00:04:21,010 ‫و از اونجا که بالأخره واسه خدا شدن آماده‌ای 68 00:04:21,094 --> 00:04:24,013 ‫و من اون بالا همراهت هستم، ‫یه چندتا سؤال دارم. 69 00:04:24,097 --> 00:04:25,097 ‫یه ‌لحظه وقت داری؟ 70 00:04:25,139 --> 00:04:27,326 ‫- داشتم می‌رفتم دیدن آمندیل ‫- خیلی‌خب، شماره‌ی یک 71 00:04:27,350 --> 00:04:30,478 ‫زمان توی جهنم خیلی ‫سریع‌تر از زمین می‌گذره 72 00:04:30,561 --> 00:04:33,731 ‫پس توی بهشت هم همون‌طوریه؟ ‫یعنی مثلاً اگه یه سال اونجا باشم 73 00:04:33,815 --> 00:04:36,109 ‫چند وقت روی زمین نبودم؟ مثلاً یه دقیقه؟ 74 00:04:36,192 --> 00:04:38,528 ‫و بعدش شماره‌ی دو، اگه همینطوری باشه 75 00:04:38,611 --> 00:04:40,905 ‫تریکسی اصلاً متوجه میشه که اون روز نبودم؟ 76 00:04:40,989 --> 00:04:44,200 ‫چون خیلی دستپاچه بودم که ‫درموردش با تریکسی حرف بزنم 77 00:04:44,284 --> 00:04:45,576 ‫بهشت و این چیزا 78 00:04:45,660 --> 00:04:48,472 ‫- حرف از طی العرض شد ‫- مگه داشتیم از طی العرض حرف می‌زدیم؟ 79 00:04:48,496 --> 00:04:49,872 ‫واسه هر بار بالا پایین آوردن من 80 00:04:49,956 --> 00:04:52,041 ‫وقت خواهی داشت؟ ‫یا قراره فقط... 81 00:04:52,125 --> 00:04:55,336 ‫یه چشمک بزنی و ‫هر وقت خواستی منو ببری بالا؟ 82 00:04:55,420 --> 00:04:57,630 ‫چرا همه فکر می‌کنن «بالا رفتن» قضیه داره؟ 83 00:04:57,714 --> 00:05:00,800 ‫ببین، هیچ مشکلی پیش نمیاد 84 00:05:01,926 --> 00:05:05,680 ‫همونطور که مدام میگم، ولی خدا بشم، ‫راه حل همه چی رو پیدا می‌کنم. 85 00:05:07,598 --> 00:05:08,598 ‫باشه 86 00:05:09,017 --> 00:05:10,101 ‫باشه، متأسفم 87 00:05:10,184 --> 00:05:11,185 ‫فقط من... 88 00:05:11,269 --> 00:05:13,396 ‫اصلاً نمی‌دونم باید چشم انتظار چی باشم 89 00:05:13,479 --> 00:05:16,107 ‫خودت می‌دونی، وقتی عصبی میشم، ‫تحقیق و بررسی می‌کنم. 90 00:05:16,190 --> 00:05:19,068 ‫می‌دونم، کارآگاه 91 00:05:19,152 --> 00:05:23,448 ‫ولی هیچ جای ترسی نیست، ‫قول میدم. اونجا درست کنارت هستم. 92 00:05:25,450 --> 00:05:26,576 ‫باشه 93 00:05:28,578 --> 00:05:31,873 ‫باورم نمیشه بالأخره داره این اتفاق میوفته 94 00:05:37,420 --> 00:05:38,420 ‫مشکل چیه؟ 95 00:05:38,838 --> 00:05:42,300 ‫خب، فقط باید قبلش ترتیب یه سوءتفاهم رو بدم 96 00:05:42,383 --> 00:05:43,383 ‫چی شده؟ 97 00:05:44,260 --> 00:05:47,055 ‫- به دن مربوطه؟ پیداش کردی؟ ‫- نه، دنیل... 98 00:05:47,972 --> 00:05:48,973 ‫حالش خوبه... 99 00:05:49,057 --> 00:05:52,226 ‫نه، این یه چیز دیگه‌ست، ‫که خیلی زود حل میشه. 100 00:05:52,310 --> 00:05:54,228 ‫بعدش می‌ریم بهشت. 101 00:05:54,312 --> 00:05:56,647 ‫و باهم دیگه راه حل همه چی رو پیدا می‌کنیم 102 00:05:56,731 --> 00:05:57,815 ‫باشه؟ 103 00:05:59,484 --> 00:06:00,484 ‫باشه 104 00:06:11,287 --> 00:06:12,287 ‫برادر! 105 00:06:13,122 --> 00:06:14,791 ‫چرا جواب تماس‌هام رو نمی‌دادی؟ 106 00:06:14,874 --> 00:06:17,502 ‫یه نا‌عدالتی مصیبت‌باری سر من اومده 107 00:06:18,086 --> 00:06:20,171 ‫اینم یه بهونه دیگه‌ واسه ‫به تعویق انداختن خدا شدنتـه؟ 108 00:06:20,254 --> 00:06:22,256 ‫نه، یه فرشته که نمی‌شناسمش واسه خودش 109 00:06:22,340 --> 00:06:25,176 ‫همه پرواز می‌کنه و منو متهم ‫می‌کنه که پدرش هستم. 110 00:06:25,259 --> 00:06:27,929 ‫یه فرشته که ازش چیزی نمی‌دونیم. ‫توصیفش کن. 111 00:06:28,012 --> 00:06:29,305 ‫خب، نمی‌دونم 112 00:06:29,389 --> 00:06:32,016 ‫اوایل دهه‌ی 20 سالگیشـه. ‫چهره‌ش در حالت عادی عصبانی‌ـه. 113 00:06:32,100 --> 00:06:33,684 ‫عاشق سرزنش کردن بقیه‌ست 114 00:06:33,768 --> 00:06:37,230 ‫اهل دعوا، سرکش، ‫و میگه من ولش کردم. 115 00:06:37,313 --> 00:06:41,025 ‫شبیه یه نفره که می‌شناسم. ‫شاید واقعاً دخترت باشه، لوسی. 116 00:06:41,109 --> 00:06:45,238 ‫هار هار! لازمه یادت بیارم ‫که فرشته‌ها نمی‌تونن زاد و ولد کنن؟ 117 00:06:45,321 --> 00:06:48,533 ‫و لازمه برادرزاده‌ت رو یادت بیارم؟ 118 00:06:48,616 --> 00:06:50,618 ‫خب، اون فرق داره 119 00:06:50,701 --> 00:06:52,954 ‫تو ناخودآگاهانه می‌خواستی ‫به خوی انسانی نزدیک بشی 120 00:06:53,037 --> 00:06:56,082 ‫پس قدرت‌هات رو از دست دادی ‫و یه بچه آوردی. یه بچه‌ی آدمیزاد. 121 00:06:56,749 --> 00:06:59,544 ‫این دختره یه فرشته‌ست، و من ‫شاید گناهان زیادی مرتکب شده باشم، 122 00:06:59,627 --> 00:07:01,379 ‫ولی زِنا با محارم جزوشون نیست! 123 00:07:01,462 --> 00:07:04,757 ‫خب، با یه عالمه آدم که خوابیدی، پس... 124 00:07:05,383 --> 00:07:06,383 ‫یه لحظه وایستا 125 00:07:06,884 --> 00:07:09,971 ‫اگه تو با یه انسان خوابیدی ‫و بچه‌ت شده فرشته، پس... 126 00:07:10,054 --> 00:07:12,974 ‫پس شاید احتمالش هست که ‫چارلی هم بزرگ شد فرشته بشه 127 00:07:13,057 --> 00:07:14,892 ‫شاید موقع بلوغ بال‌هاش در اومدن! 128 00:07:14,976 --> 00:07:17,937 ‫آره، سه نشونه‌ی بلوغ: جوش، ‫موهای ناحیه‌ی تناسلی و بال‌ درآوردن! 129 00:07:18,020 --> 00:07:20,106 ‫میشه لطفاً روی مشکل من تمرکز کنیم؟ 130 00:07:20,189 --> 00:07:21,482 ‫آره، آره، آره، باشه. 131 00:07:21,566 --> 00:07:24,944 ‫خب، گویا چارلی داره با ‫سرعت طبیعی انسانی رشد می‌کنه 132 00:07:25,027 --> 00:07:28,906 ‫پس گمونم بتونیم تصور کنیم که ‫بچه‌ی نیمه‌انسانی تو هم اینطوری بوده 133 00:07:29,490 --> 00:07:31,993 ‫پس، تنها راه اینکه تو ‫پدر این دختره باشی اینه که 134 00:07:32,076 --> 00:07:35,913 ‫حدوداً 20 سال پیش وقتی نطفه‌ش ‫بسته می‌شده روی زمین بوده باشی 135 00:07:35,997 --> 00:07:37,707 ‫و با یه زن سکس داشتم 136 00:07:38,291 --> 00:07:42,044 ‫فرض رو بر این گذاشتم که هر دفعه ‫که به زمین می‌اومدی با یه زن سکس داشتی 137 00:07:42,128 --> 00:07:43,463 ‫همیشه زن نبوده، برادر 138 00:07:43,546 --> 00:07:45,006 ‫درسته، درسته 139 00:07:45,506 --> 00:07:48,593 ‫- خب، اواخر دهه‌ی 90 اومده بودی زمین؟ ‫- البته که نه 140 00:07:48,676 --> 00:07:50,344 ‫آخه کی دلش می‌خواد از دهه‌ی 90 دیدن کنه؟ 141 00:07:50,428 --> 00:07:53,473 ‫مدل موی عجق وجق؟ اینترنت دایل‌آپ؟ ‫گروه موسیقی «کرید»؟ 142 00:07:57,310 --> 00:07:58,310 ‫وایستا 143 00:07:59,103 --> 00:08:02,064 ‫وایستا، یه بار واسه جشن گرفتن ‫تموم شدن دهه‌ی 90 اومدم 144 00:08:02,648 --> 00:08:05,943 ‫بازی دو تیم «فالکونز» و «برانکوز» ‫سوپر بول، سال 1999، میامی. ‫[مسابقه فینال سالانه قهرمانی لیگ ملی] 145 00:08:06,027 --> 00:08:09,655 ‫یه مهمونی افسانه‌ای. کلی آدم بودن، ‫کمتر کسی لباس تنش بود. 146 00:08:09,739 --> 00:08:12,492 ‫انگار یواش یواش دیگه باید بهت تبریک بگیم 147 00:08:12,575 --> 00:08:14,952 ‫حالا نمی‌خواد شامپاین باز کنی، برادر 148 00:08:15,661 --> 00:08:17,747 ‫اون دختر من نیست 149 00:08:27,302 --> 00:08:29,302 [میامی] 150 00:08:31,302 --> 00:08:32,302 ‫سلام، دَدی! (بابایی) 151 00:08:33,763 --> 00:08:36,557 ‫نه، اینجاشو اشتباه کردی، گل پسر 152 00:08:36,641 --> 00:08:38,684 ‫اومدم اینجا که اثبات کنم که من... 153 00:08:40,436 --> 00:08:41,646 ‫بابایی هیچکس نیستم. 154 00:08:41,700 --> 00:08:51,700 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 155 00:08:51,701 --> 00:09:01,701 ‫ترجمه از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 156 00:09:11,551 --> 00:09:13,427 ‫وایستا، پس هیچکس نمی‌تونه منو ببینه؟ 157 00:09:13,511 --> 00:09:14,511 ‫آهای! 158 00:09:19,517 --> 00:09:21,477 ‫چه خبرا، همگی؟ 159 00:09:24,188 --> 00:09:25,523 ‫پس هیچکس صدامو نمی‌شنوه؟ 160 00:09:25,606 --> 00:09:28,818 ‫صدامو می‌شنوی؟ 161 00:09:34,365 --> 00:09:37,326 ‫خیلی ریدمانـه 162 00:09:39,579 --> 00:09:41,330 ‫اِلا. ایول! 163 00:09:41,414 --> 00:09:43,833 ‫اگه انسانی بتونه منو ببینه، اون تویی 164 00:09:44,333 --> 00:09:46,961 ‫تو معنوی‌ترین انسانی هستی که می‌شناسم. آره! 165 00:09:49,463 --> 00:09:51,132 ‫اِلا! منم 166 00:09:51,215 --> 00:09:52,216 ‫دن اینجاست! 167 00:09:52,300 --> 00:09:53,509 ‫صدامو می‌شنوی؟ 168 00:09:54,010 --> 00:09:55,010 ‫اِلا! 169 00:09:55,761 --> 00:09:57,221 ‫صدامو می‌شنوی؟! 170 00:09:57,305 --> 00:09:58,305 ‫اِلا! 171 00:09:59,390 --> 00:10:02,435 ‫دن، تویی؟ 172 00:10:02,518 --> 00:10:05,104 ‫وایستا، می‌تونی بوی منو حس کنی؟ 173 00:10:06,272 --> 00:10:09,066 ‫بدن‌شوی «اَکس»ـم رو تشخیص دادی؟ 174 00:10:09,150 --> 00:10:12,903 ‫قضیه همینه؟ عالیه! ‫عالیه! من درست همینجام، نگاه کن! 175 00:10:12,987 --> 00:10:14,572 ‫- بو کن، زود باش! ‫- وای پسر 176 00:10:14,655 --> 00:10:18,826 ‫این گزارش نه تنها میگه که تو ‫فقط یه قورباغه‌ی غوک پیر معمولی هستی 177 00:10:18,909 --> 00:10:21,787 ‫که ابداً هیچ قابلیت ماورای طبیعی نداری، 178 00:10:21,871 --> 00:10:25,207 ‫بوی گندت هم آزمایشگاهم رو برداشته 179 00:10:25,958 --> 00:10:27,126 ‫دَن! 180 00:10:29,920 --> 00:10:31,756 ‫ممنون که بهم امید دروغین دادی، رفیق 181 00:10:32,340 --> 00:10:33,633 ‫و صرفاً جهت اطلاع، 182 00:10:33,716 --> 00:10:37,470 ‫فقط به این دلیل اسمت رو گذاشته دَن، ‫چون دلش برای من تنگ شده. 183 00:10:43,351 --> 00:10:44,685 ‫تو می‌تونی منو ببینی؟ 184 00:10:45,811 --> 00:10:46,896 ‫آهای 185 00:10:48,356 --> 00:10:51,400 ‫منم حسش می‌کنم، آقا کوچولو 186 00:10:52,860 --> 00:10:55,946 ‫حس ششم در فعال‌ترین حالتـه 187 00:10:56,030 --> 00:10:58,908 ‫انگار توی ذهنم یکی از فیلمای ‫«ام. نایت شامالان» در جریانـه. ‫[کارگردان هندی-آمریکایی] 188 00:10:59,992 --> 00:11:01,702 ‫نمی‌دونم قضیه چیه 189 00:11:02,370 --> 00:11:04,288 ‫ولی سر در میارم 190 00:11:05,122 --> 00:11:06,374 ‫منم 191 00:11:06,457 --> 00:11:09,293 ‫الا، منم! حس‌ـت واسه همینه. 192 00:11:09,377 --> 00:11:12,463 ‫من همینجام! الا، بیخیال! خواهش می‌کنم! 193 00:11:12,546 --> 00:11:18,052 ‫ولی قبلش، تو، دوست لزج من، ‫بدجور به استراحت و آب نیاز داری. 194 00:11:18,678 --> 00:11:19,929 ‫وای! 195 00:11:23,099 --> 00:11:24,183 ‫الا 196 00:11:30,690 --> 00:11:32,400 ‫لیندا! 197 00:11:32,483 --> 00:11:33,483 ‫بله، سلام 198 00:11:33,984 --> 00:11:34,984 ‫لیندا 199 00:11:35,653 --> 00:11:36,946 ‫سلام! 200 00:11:39,198 --> 00:11:41,158 ‫سلام، لوسیفر اینجا سر نزده؟ 201 00:11:41,242 --> 00:11:42,993 ‫ندیدمش 202 00:11:43,577 --> 00:11:44,704 ‫همه چی مرتبه؟ 203 00:11:44,787 --> 00:11:47,623 ‫اوه... آره 204 00:11:47,707 --> 00:11:49,208 ‫آره، مطمئنم همه چی مرتبـه 205 00:11:49,291 --> 00:11:53,671 ‫فقط باید قبل شروع کار جدیدمون ‫توی بهشت ترتیب یه چیزی رو می‌داد 206 00:11:53,754 --> 00:11:55,423 ‫و نگرانی که بازم داره ‫خدا شدن رو به تعویق می‌ندازه؟ 207 00:11:56,006 --> 00:11:58,676 ‫نه، ولی یه‌کم عجیبه که هنوز ‫جواب پیامکا یا تماس‌هام رو نداده 208 00:11:58,759 --> 00:12:01,929 ‫یعنی، من سر این قضیه‌ی خدا شدن ‫دستپاچه‌ام، پس شاید اونم باشه. 209 00:12:02,012 --> 00:12:06,183 ‫احتمالاً رفته یه جایی که باهاش کنار بیاد 210 00:12:06,267 --> 00:12:08,060 ‫مسأله اینه که از اون زمان ‫این کار رو نکرده بود... 211 00:12:08,144 --> 00:12:11,188 ‫2 فوریه 2017 212 00:12:12,064 --> 00:12:12,940 ‫اوهوم 213 00:12:13,023 --> 00:12:16,444 ‫وقتی غیبش زد رفت لاس‌وگاس و با ‫«کندی مورنینگ‌استار» ازدواج کرد 214 00:12:16,527 --> 00:12:17,611 ‫اوهوم 215 00:12:17,695 --> 00:12:20,823 ‫ولی احتمالش چقدره که بازم فرار کرده باشه ‫‌وگاس و با یه رقاص برهنه ازدواج کرده باشه؟ 216 00:12:22,950 --> 00:12:26,996 ‫خیلی‌خب، شاید... شاید ‫چیزی که واقعاً نگرانشی 217 00:12:27,079 --> 00:12:31,542 ‫حفظ کردن این سطح بالای ‫اطمینان و ارتباطتون‌ـه 218 00:12:33,169 --> 00:12:36,672 ‫آره، رابطه و مشارکت ما پیشرفت زیادی داشته 219 00:12:36,756 --> 00:12:40,301 ‫من فقط... نمی‌دونم چرا ‫بهم نمیگه چی تو سرش می‌گذره 220 00:12:40,384 --> 00:12:43,345 ‫خب، جفت‌تون دیگه مرحله‌ی ‫بازی‌های حدسی رو پشت سر گذاشتید 221 00:12:44,180 --> 00:12:45,473 ‫چرا ازش نمی‌پرسی؟ 222 00:12:47,516 --> 00:12:49,810 ‫درسته. آره، می‌تونم... پیداش می‌کنم... 223 00:12:50,728 --> 00:12:53,022 ‫بفهمم کجاست، و آره، ازش می‌پرسم 224 00:12:53,105 --> 00:12:54,106 ‫این... 225 00:12:54,190 --> 00:12:57,109 ‫این اپلیکیشن موقعیتش رو نشونم میده 226 00:12:58,652 --> 00:12:59,652 ‫رفته کجا؟! 227 00:13:02,948 --> 00:13:04,950 ‫خب اطلاعاتی که می‌خواستی برات فرستادم، 228 00:13:05,034 --> 00:13:06,952 ‫ولی باید بهم بگی قضیه چیه 229 00:13:07,036 --> 00:13:08,454 ‫اسمش رو بذار هزینه‌ی پیدا کردن 230 00:13:08,537 --> 00:13:11,040 ‫یه خانم جوان داره ‫«دُمِ بابایی رو بچسبون» بازی می‌کنه 231 00:13:11,123 --> 00:13:12,583 ‫منو هم به عنوان الاغ انتخاب کرده ‫[اصل بازی دم الاغ رو بهش وصل کن هستش] 232 00:13:12,666 --> 00:13:14,293 ‫خدا رو شکر اجاقت کوره، 233 00:13:14,376 --> 00:13:16,962 ‫وگرنه 10 هزار تا ‫بچه لوسیفر دور و برت بود، نه؟ 234 00:13:17,046 --> 00:13:19,298 ‫10 هزار یه‌کم زیادی‌ـه 235 00:13:19,381 --> 00:13:21,509 ‫خب، توی دهه‌ی 90 یه شب اومدی اینجا 236 00:13:21,592 --> 00:13:24,094 ‫و با 36 نفر ریختی رو هم! 237 00:13:24,178 --> 00:13:25,638 ‫جشن پایان هزاره بود! 238 00:13:25,721 --> 00:13:28,474 ‫ملت همه جا چت و مست بودن 239 00:13:28,557 --> 00:13:30,643 ‫به‌هرحال، تونستی زنی رو پیدا کنی 240 00:13:30,726 --> 00:13:32,770 ‫که 9 ماه بعد یه دختر به‌دنیا آورده باشه؟ 241 00:13:32,853 --> 00:13:35,648 ‫آره، آدرس 4 تا زن رو برات ایمیل کردم 242 00:13:35,731 --> 00:13:37,858 ‫فقط اولیش هنوز توی میامی‌ـه 243 00:13:37,942 --> 00:13:41,195 ‫یه مربی رقص. «آنا کریستینا پرز دل‌‌ریو» 244 00:13:41,278 --> 00:13:44,657 ‫عالیه. فقط باید مشخص کنم که ‫دختر هیچ کدوم از اون زن‌ها 245 00:13:44,740 --> 00:13:47,868 ‫اونی نباشه که اومده بود پنت‌هاوس، بعدش ردیفـه 246 00:13:47,952 --> 00:13:49,411 ‫امکان نداره اون دختر من باشه 247 00:13:49,495 --> 00:13:51,580 ‫خیلی دلم می‌خواد توی ‫برنامه‌ی «جری اسپرینگر» ببینمت ‫[برنامه‌ای از جلسه‌ی دادگاه والدین بدسرپست] 248 00:13:51,664 --> 00:13:52,498 ‫خیلی بامزه‌ای 249 00:13:52,581 --> 00:13:55,376 ‫عالیه! 250 00:13:55,459 --> 00:13:57,253 ‫بلرزون، تکونش بده! 251 00:13:59,255 --> 00:14:02,091 ‫باسن، اون باسن‌ها رو تکون بدید، یالا! 252 00:14:02,174 --> 00:14:03,592 ‫آفرین 253 00:14:03,676 --> 00:14:05,177 ‫آره! 254 00:14:05,261 --> 00:14:06,595 ‫لوسیفر؟ 255 00:14:06,679 --> 00:14:10,266 ‫فکر نمی‌کردم بازم ببینمت. ‫یه ذره هم تغییر نکردی. 256 00:14:10,349 --> 00:14:13,978 ‫خب، آخرین باری که دیدمت رهبر ‫تشویق‌کننده‌های تیم «دنور برانکوز» بودی 257 00:14:14,061 --> 00:14:16,480 ‫خب... 258 00:14:17,189 --> 00:14:18,023 ‫آره 259 00:14:18,107 --> 00:14:19,400 ‫باید حرف بزنیم 260 00:14:20,109 --> 00:14:23,070 ‫عاشق سس سالسا روی چیپس‌ـم ‫[شباهت دو کلمه‌ی چیپس و هیپز (باسن)] 261 00:14:23,153 --> 00:14:25,364 ‫دلم برای جوک‌هات تنگ شده بود! 262 00:14:25,447 --> 00:14:28,158 ‫- و یه عالمه چیزای دیگه ‫- مطمئنم همینطوره 263 00:14:29,285 --> 00:14:31,996 ‫همه تغییر می‌کنن. به جز تو، ظاهراً. ‫[نیو مکزیکو] 264 00:14:32,079 --> 00:14:36,292 ‫خب، مطمئنم همون مرد ‫بی‌اولاد سال 1999 هستم 265 00:14:36,917 --> 00:14:40,045 ‫دروغ نگو. ژن‌ـت خوبه یا بوتاکس کردی؟ 266 00:14:40,129 --> 00:14:41,129 ‫جاودانگی 267 00:14:41,171 --> 00:14:42,715 ‫بهتره کلاس بعدی‌مون رو ببینی 268 00:14:42,798 --> 00:14:45,718 ‫واسه کار اومدم اینجا، نه خوشی 269 00:14:45,801 --> 00:14:48,053 ‫این دختر توئـه؟ 270 00:14:48,137 --> 00:14:49,305 ‫فهمیدنش سختـه 271 00:14:49,388 --> 00:14:52,016 ‫حالا چطور؟ 272 00:14:52,099 --> 00:14:53,099 ‫هدفت چیه؟ 273 00:14:53,142 --> 00:14:56,770 ‫خب، سعی دارم اثبات کنم ‫دختر تو دختر منم نیست 274 00:14:56,854 --> 00:15:00,316 ‫پس اگه میشه یه عکسی ‫چیزی از دخترت نشونم بده... 275 00:15:00,399 --> 00:15:04,194 ‫جای نگرانی نیست لوسیفر، همیشه قبل از سکس ‫چند نفری «آیودی»ـم رو سه بار بررسی می‌کردم. ‫[وسیله‌ی پیشگیری از بارداری] 276 00:15:04,278 --> 00:15:07,615 ‫چقدرم خوب، مطمئنم همینطوره. ‫صرف نظر از اون، یه عکس؟ 277 00:15:07,698 --> 00:15:10,743 ‫یا یه تتو 278 00:15:10,826 --> 00:15:12,912 ‫خدایی که خودم باشم رو شکر. باباش من نیستم. 279 00:15:13,495 --> 00:15:16,582 ‫این از اولی، سه تا دیگه موند واسه رد فرضیه. ‫باباش من نیستم. 280 00:15:16,665 --> 00:15:18,545 ‫خب، به طرز فوق‌العاده‌ای ناآشنا میاد 281 00:15:18,584 --> 00:15:20,210 ‫خودم رو شکر، باباش من نیستم! 282 00:15:20,294 --> 00:15:22,838 ‫آره خب، تو؟ پدر بشی؟ 283 00:15:22,922 --> 00:15:24,214 ‫فاجعه میشه 284 00:15:24,298 --> 00:15:25,424 ‫ببخشید؟ 285 00:15:25,507 --> 00:15:27,009 ‫از اوناش نیستی که پایبند باشی 286 00:15:27,092 --> 00:15:28,093 ‫بهت برنخوره 287 00:15:29,803 --> 00:15:30,971 ‫بهم برخورد 288 00:15:31,055 --> 00:15:32,973 ‫خیلی هم پدر خوبی میشم، ازت ممنونم. 289 00:15:33,057 --> 00:15:35,309 ‫در واقع، قراره به زودی بهترین بابای دنیا 290 00:15:35,392 --> 00:15:37,436 ‫واسه 7 میلیارد نفر بشم. پس... 291 00:15:38,020 --> 00:15:42,733 ‫خب، اگه اینقدر دلت می‌خواد بابا بشی 292 00:15:42,816 --> 00:15:44,318 ‫شاید هنوز واسش وقت باشه 293 00:15:44,401 --> 00:15:46,737 ‫طلاقم تازه نهایی شد، 294 00:15:46,820 --> 00:15:49,823 ‫و آماده‌ام طوری پارتی کنم ‫که انگار سال 1999ـه 295 00:15:49,907 --> 00:15:52,826 ‫ببخشید، ولی دیگه همون مرد هرزه نیستم 296 00:15:52,910 --> 00:15:55,955 ‫که اون شب بارها و بارها باهاش سکس داشتی 297 00:15:56,038 --> 00:15:57,456 ‫این روزا پایبندم 298 00:15:57,539 --> 00:16:01,168 ‫الایزا، چیکار داری می‌کنی؟ ‫بهت گفتم، من تغییر کردم! 299 00:16:01,877 --> 00:16:02,877 ‫لوسیفر! 300 00:16:04,463 --> 00:16:06,048 ‫اصلاً عوض نشدی 301 00:16:09,343 --> 00:16:10,177 ‫کلویی! 302 00:16:10,260 --> 00:16:13,639 ‫باورم نمیشه پا شدی اومدی ‫این سر کشور، حتی به منم نگفتی 303 00:16:13,722 --> 00:16:16,350 ‫- فکر کردم بهتر از این حرفا باشی ‫- بهتر از چی؟ 304 00:16:16,433 --> 00:16:18,519 ‫که بازم بذاری بری. ‫می‌خواستی با اونم ازدواج کنی؟ 305 00:16:18,602 --> 00:16:21,355 ‫فقط اومدم اینجا که اثبات کنم ‫اون مادر فرزند نامشروعم نیست 306 00:16:21,438 --> 00:16:23,816 ‫فرزند؟ کدوم فرزند؟ 307 00:16:24,566 --> 00:16:27,945 ‫ببین، یه خانم جوان بی‌اجازه وارد پنت‌هاوسم شد 308 00:16:28,028 --> 00:16:31,490 ‫مثل دختر شیطان رفتار می‌کرد ‫و ادعا می‌کرد قطعاً دختر منه 309 00:16:32,324 --> 00:16:34,201 ‫- ولی فرشته‌ها نمی‌تونن... ‫- دقیقاً 310 00:16:34,284 --> 00:16:35,720 ‫- به جز آمندیل چون... ‫- درسته 311 00:16:35,744 --> 00:16:38,914 ‫- پس زنی که برای دیدنت اومد... ‫- کاملاً سردرگم شده بود، دقیقاً 312 00:16:40,249 --> 00:16:43,460 ‫- خب، ردیفیم دیگه؟ ‫- نه 313 00:16:43,544 --> 00:16:45,045 ‫نه، ردیف نیستیم 314 00:16:45,129 --> 00:16:47,297 ‫این همه درمورد یار و شریک بودن حرف زدیم 315 00:16:47,381 --> 00:16:50,221 ‫- چرا باید اینو ازم مخفی کنی؟ ‫- لازم ندیدم که ناراحتت کنم 316 00:16:50,259 --> 00:16:51,635 ‫ناراحت نیستم 317 00:16:53,804 --> 00:16:56,348 ‫خب، قدرت ماورایی‌ـت که چیز دیگه‌ای میگه 318 00:16:58,934 --> 00:17:02,688 ‫ببین، متأسفم. باید بهت می‌گفتم. 319 00:17:05,315 --> 00:17:08,652 ‫فقط بهم قول بده، دیگه راز بی راز، خب؟ 320 00:17:08,736 --> 00:17:11,280 ‫حتماً. قول میدم. 321 00:17:11,363 --> 00:17:14,700 ‫خبر خوب اینه که از اون ‫لیست فقط یه زن مونده، پس... 322 00:17:15,492 --> 00:17:16,492 ‫کدوم لیست؟ 323 00:17:17,202 --> 00:17:18,203 ‫آ... 324 00:17:22,082 --> 00:17:24,585 ‫- لوسیفر، هنوز اینجایی؟ ‫- نه 325 00:17:24,668 --> 00:17:28,672 ‫این بهم حس اهریمن‌های ‫معمولی جایزه‌بگیر رو میده 326 00:17:28,756 --> 00:17:30,132 ‫می‌خوام حس کنم خاصم 327 00:17:31,300 --> 00:17:34,678 ‫اوه، میز! خدا رو شکر 328 00:17:35,262 --> 00:17:38,932 ‫تمام روز دنبال یکی بودم که باهاش حرف بزنم 329 00:17:39,516 --> 00:17:42,770 ‫رفتم دیدن اِلا. البته، نمی‌تونست منو ببینه. 330 00:17:42,853 --> 00:17:45,064 ‫ولی تو می‌تونی منو ببینی، درسته میز؟ 331 00:17:45,147 --> 00:17:46,147 ‫میز؟ 332 00:17:46,815 --> 00:17:47,815 ‫میز 333 00:17:48,901 --> 00:17:49,985 ‫نمی‌فهمم 334 00:17:50,694 --> 00:17:51,737 ‫تو کتم نمیره 335 00:17:51,820 --> 00:17:54,156 ‫دَن اون قورباغه‌ی احمق می‌تونه منو ببینه، ‫ولی تو نمی‌تونی. 336 00:17:54,239 --> 00:17:57,868 ‫میشه یکی لطف کنه قوانینش رو بهم بگه؟ 337 00:17:57,951 --> 00:18:01,330 ‫نه، سمت پاچه دندونه‌ش کمتر باشه، میلان 338 00:18:01,413 --> 00:18:02,831 ‫نمی‌خوام شبیه دَن به نظر بیام 339 00:18:02,915 --> 00:18:05,209 ‫آره، مصیبت میشه 340 00:18:05,292 --> 00:18:06,418 ‫بیچاره 341 00:18:06,502 --> 00:18:08,337 ‫شلواراش همیشه خیلی تنگ بودن 342 00:18:08,420 --> 00:18:10,881 ‫الان باید اینو بگی؟ 343 00:18:12,007 --> 00:18:15,302 ‫از موقعی که برگشتم اولین ‫حرفی که یکی درموردم زد 344 00:18:15,385 --> 00:18:17,763 ‫به جز واسه صدا کردن اون قورباغه‌ی مسخره، 345 00:18:17,846 --> 00:18:20,015 ‫این بود که بشاشی توی سلیقه و مدل لباس پوشیدنم؟ 346 00:18:20,099 --> 00:18:24,144 ‫خب، می‌دونی چیه؟ ‫خوشحالم که نمی‌تونی منو ببینی! 347 00:18:24,228 --> 00:18:25,604 ‫و یه چیز دیگه! 348 00:18:25,687 --> 00:18:31,026 ‫همه می‌دونن که لس‌آنجلس گرمه ‫و لباس چرمی مناسبش نیست! 349 00:18:34,071 --> 00:18:36,573 ‫خدا بهتون برکت بده. تبریک میگم. 350 00:18:36,657 --> 00:18:38,909 ‫تبریک! ‫[بوستون] 351 00:18:38,992 --> 00:18:42,371 ‫از زمان بچگی «زیگموند فروید» به بعد ‫نیومده بودم مراسم ختنه‌سوران یهودی‌ها 352 00:18:42,454 --> 00:18:45,124 ‫- واقعاً؟ ‫- آره، خاخامه موقع ختنه یه اشتباه فرویدی کرد! 353 00:18:46,750 --> 00:18:49,753 ‫خب میز گفت آخرین نفر لیست اینجا کار می‌کنه؟ 354 00:18:49,837 --> 00:18:52,256 ‫«استر بارنوم» 355 00:18:53,173 --> 00:18:54,173 ‫و اوناهاشش 356 00:18:55,801 --> 00:19:00,222 ‫یه خاخام. حالا می‌فهمم ‫چرا ارتباط خاصی باهم داشتید 357 00:19:01,098 --> 00:19:02,098 ‫هان؟ 358 00:19:03,183 --> 00:19:05,769 ‫نه، ارتباط خاص‌مون 359 00:19:05,853 --> 00:19:08,021 ‫به زور 15 دقیقه شد 360 00:19:08,105 --> 00:19:09,815 ‫بعید می‌دونم حتی تحت تأثیر قرار داده باشمش 361 00:19:09,898 --> 00:19:10,898 ‫لوسیفر! 362 00:19:13,152 --> 00:19:17,447 ‫اوه 363 00:19:18,448 --> 00:19:23,120 ‫من 22 سال صبر کردم تا بهت بگم ‫چقدر زندگی منو تغییر دادی 364 00:19:23,704 --> 00:19:25,539 ‫- اوه ‫- بدترش کردم؟ 365 00:19:25,622 --> 00:19:29,376 ‫نه! یه علامت روی روحم باقی گذاشتی 366 00:19:30,335 --> 00:19:31,170 ‫وااای! 367 00:19:31,253 --> 00:19:33,213 ‫دلیل خاخام شدنم تویی 368 00:19:33,964 --> 00:19:36,133 ‫چون عمیق‌ترین خواسته‌ش ‫رو از زیر زبونش کشیدم 369 00:19:36,216 --> 00:19:37,816 ‫ممکن بود برای هر کسی اتفاق بیوفته 370 00:19:38,343 --> 00:19:40,470 ‫آره، خوشحالم بازم می‌بینمت، استر 371 00:19:40,554 --> 00:19:44,474 ‫میشه یه عکس از دخترت نشون‌مون بدی... 372 00:19:45,392 --> 00:19:46,894 ‫نه از اون مورد داراش 373 00:19:46,977 --> 00:19:47,977 ‫بعدش می‌ریم 374 00:19:48,020 --> 00:19:49,021 ‫ماجرا به میرا ربط داره؟ 375 00:19:50,105 --> 00:19:52,482 ‫- میرا؟ ‫- خبری ازش شنیدی؟ پیداش کردی؟ 376 00:19:53,150 --> 00:19:55,027 ‫اتفاقی براش افتاده؟ 377 00:19:56,403 --> 00:19:58,655 ‫گذاشت رفت، پنج سال پیش 378 00:19:58,739 --> 00:20:01,909 ‫حتی یه کارآگاه خصوصی استخدام کردم 379 00:20:01,992 --> 00:20:04,077 ‫این یکی از آخرین عکسایی‌ـه که ازش دارم 380 00:20:04,661 --> 00:20:05,954 ‫اوه، خب، حل شد. 381 00:20:06,038 --> 00:20:08,498 ‫200 دلار میدم که «بابای بچه من نباشم»، الکس ‫[اشاره به مسابقه‌ی تلوزیونی جپرتی در دهه 80] 382 00:20:08,582 --> 00:20:10,167 ‫حتی یه نگاه درست هم به عکس ننداختی 383 00:20:10,250 --> 00:20:13,629 ‫لازم نیست، چون دختری که توی پنت‌هاوس من ‫بود رگه‌های صورتی توی موهاش داشت 384 00:20:13,712 --> 00:20:15,130 ‫خط چشم سنگین و اَبروهای خشمگین 385 00:20:15,214 --> 00:20:17,549 ‫- به میرا می‌خوره ‫- جدی؟ 386 00:20:17,633 --> 00:20:20,636 ‫همیشه دختر عجیبی بود. آشفته بود. 387 00:20:20,719 --> 00:20:22,930 ‫- و همیشه می‌خواست موهاشو رنگ کنه ‫- اوه 388 00:20:23,931 --> 00:20:25,390 ‫میرا چرا فرار کرد؟ 389 00:20:26,683 --> 00:20:30,979 ‫- دنبال پدرش می‌گشت ‫- و تو هم من بدبخت رو معرفی کردی؟ 390 00:20:31,521 --> 00:20:34,900 ‫راستش رو بگم، نمی‌دونم پدرش کیه 391 00:20:35,943 --> 00:20:39,196 ‫- اون موقع آدم دیگه‌ای بودم ‫- منم همینطور 392 00:20:39,780 --> 00:20:42,407 ‫سعی کردم برای میرا کافی باشم، ولی... 393 00:20:43,325 --> 00:20:44,785 ‫اون جواب می‌خواست 394 00:20:46,203 --> 00:20:47,913 ‫از دست دادن یه بچه، 395 00:20:47,996 --> 00:20:51,750 ‫مثل از دست دادن بخشی از ‫وجودته که هیچوقت جایگزین نمیشه 396 00:20:53,585 --> 00:20:58,006 ‫من خودم یه مادرم، نمی‌تونم ‫تصورشم بکنم که داری چی می‌کشی 397 00:20:58,632 --> 00:21:00,175 ‫کمکت می‌کنیم دخترت رو پیدا کنی 398 00:21:04,346 --> 00:21:06,640 ‫البته، دختر ِتو... 399 00:21:06,723 --> 00:21:08,642 ‫که قطعاً... 400 00:21:08,725 --> 00:21:11,270 ‫قطعاً دختر من نیست 401 00:21:30,580 --> 00:21:31,790 ‫آمندیل 402 00:21:33,375 --> 00:21:35,711 ‫تو یه فرشته‌ای. می‌تونی منو ببینی، درسته؟ 403 00:21:38,505 --> 00:21:41,675 ‫آمندیل! خواهش می‌کنم، زود باش رفیق! ‫فقط دوستام رو پس می‌خوام! 404 00:21:42,259 --> 00:21:43,260 ‫آمندیل! 405 00:21:47,681 --> 00:21:49,850 ‫این خیلی ریدمانـه! 406 00:21:52,060 --> 00:21:53,854 ‫دَن؟ 407 00:21:56,189 --> 00:21:58,150 ‫دَن، خودتی؟ 408 00:21:58,233 --> 00:22:00,444 ‫وایستا، تو... می‌تونی منو ببینی؟ 409 00:22:00,527 --> 00:22:02,654 ‫- وایستا، لوسیفر آوردت اینجا؟ ‫- نه، نه، نه! 410 00:22:02,738 --> 00:22:05,032 ‫کار یه فرشته‌ی دیوونه‌ی روانی که ‫انگار طرفدار سبک «پانک راک»ـه بود 411 00:22:05,115 --> 00:22:07,826 ‫- اوه، درموردش شنیدم ‫- آره رفیق، همینطوری منو گذاشت اینجا رفت 412 00:22:07,909 --> 00:22:10,329 ‫منو اینجا ول کرد بدون اینکه هیچکدوم ‫از این قوانین مسخره رو توضیح بده 413 00:22:10,412 --> 00:22:11,852 ‫خب، در چه وضع بودی رفیق؟ 414 00:22:11,913 --> 00:22:14,041 ‫یعنی... تریکسی رو ندیدی؟ کلویی چطور؟ 415 00:22:14,124 --> 00:22:16,376 ‫نه! نه، نه، نه 416 00:22:16,460 --> 00:22:18,754 ‫راستش، اول می‌خواستم بفهمم 417 00:22:18,837 --> 00:22:22,132 ‫روح بودن چطوریه، می‌‌دونی؟ 418 00:22:23,550 --> 00:22:25,350 ‫نمی‌خواستم تریکسی منو توی 419 00:22:25,385 --> 00:22:28,263 ‫آینه‌ی حموم ببینه و زهره ترک بشه. 420 00:22:29,931 --> 00:22:32,642 ‫داری آیین‌نامه‌ی پلیس رو می‌خونی؟ 421 00:22:32,726 --> 00:22:33,726 ‫آره 422 00:22:34,561 --> 00:22:37,105 ‫آره رفیق، به لطف تو به آکادمی راه پیدا کردم 423 00:22:37,189 --> 00:22:38,023 ‫چی؟ 424 00:22:38,106 --> 00:22:41,401 ‫آره، خیلی برام ارزش داشت، ‫درخواستم رو خودت ثبت کردی. 425 00:22:41,485 --> 00:22:44,154 ‫- عالیه. عالیه رفیق ‫- آ... 426 00:22:47,741 --> 00:22:48,741 ‫من خیلی... 427 00:22:50,035 --> 00:22:52,120 ‫خیلی متأسفم که قبلاً از دستت ناراحت بودم 428 00:22:53,288 --> 00:22:56,917 ‫راستش، این مدت خیلی نسبت به دعوایی ‫که کردیم حس بدی داشتم، درست قبل از... 429 00:22:59,419 --> 00:23:00,629 ‫مرگم؟ 430 00:23:01,338 --> 00:23:02,338 ‫آره 431 00:23:02,672 --> 00:23:04,049 ‫آره رفیق 432 00:23:04,132 --> 00:23:05,926 ‫منم حس بدی بهش داشتم 433 00:23:06,009 --> 00:23:07,987 ‫- واسه همین نیومدم بهت سر بزنم ‫- آره، آره 434 00:23:08,011 --> 00:23:09,346 ‫لازم نیست توضیح بدی 435 00:23:09,846 --> 00:23:11,723 ‫واقعاً. مشکلی نیست. 436 00:23:14,184 --> 00:23:15,769 ‫دوست دارم رفیق 437 00:23:18,355 --> 00:23:21,066 ‫درسته. تو یه روح بدون بدن هستی 438 00:23:21,149 --> 00:23:23,777 ‫آره، و گمونم فقط فرشته‌ها می‌تونن منو ببینن 439 00:23:23,860 --> 00:23:25,529 ‫چه خبرا، دَن؟ 440 00:23:28,657 --> 00:23:31,326 ‫وایستا ببینم... حالا تو هم ‫جدی جدی می‌تونی منو ببینی؟ 441 00:23:31,410 --> 00:23:34,162 ‫آره، از اول می‌دیدمت. دالی! 442 00:23:34,246 --> 00:23:35,914 ‫لعنت بهت میز 443 00:23:35,997 --> 00:23:38,559 ‫اگه سر به سرم نمیذاشتی شاید ‫زودتر می‌فهمیدم ماجرا چیه 444 00:23:38,583 --> 00:23:40,752 ‫عشق اهریمنی... خیلی گیج‌کننده‌ست 445 00:23:40,836 --> 00:23:42,796 ‫آره. تو خوب می‌دونی. 446 00:23:43,839 --> 00:23:46,466 ‫وای رفیق، خیلی خوشحالم ‫که می‌تونم باهاتون حرف بزنم 447 00:23:46,550 --> 00:23:49,344 ‫نمی‌دونم چرا لوسیفر برت‌‌نگردوند ‫ولی... 448 00:23:49,428 --> 00:23:50,762 ‫از دیدنت خوشحالم، دَن 449 00:23:51,346 --> 00:23:53,181 ‫آره، واقعاً دلمون برات تنگ شده بود داداش 450 00:23:54,099 --> 00:23:55,100 ‫وای رفیق 451 00:23:56,059 --> 00:23:57,519 ‫منم دلم براتون تنگ شده بود 452 00:23:58,937 --> 00:24:00,230 ‫بزن قدش! 453 00:24:01,690 --> 00:24:03,400 ‫لعنتی. آره. 455 454 00:24:04,985 --> 00:24:07,654 درّه‌ی مرکزی کالیفرنیا 455 00:24:13,326 --> 00:24:15,495 ‫ممنون که با خط هوایی لوسیفر پرواز کردید 456 00:24:15,579 --> 00:24:17,622 ‫لطفاً اطمینان حاصل کنید که ‫میزتون در حالت بسته باشه 457 00:24:17,706 --> 00:24:19,875 ‫مال من که بسته‌ست 458 00:24:19,958 --> 00:24:22,294 ‫آهای لوسیفر... 459 00:24:23,003 --> 00:24:25,964 ‫تابحال کس دیگه‌ای رو هم ‫به پرواز در آورده بودی؟ 460 00:24:26,882 --> 00:24:28,133 ‫فقط میز 461 00:24:28,216 --> 00:24:30,093 ‫و یه بارم آمندیل 462 00:24:30,177 --> 00:24:32,179 ‫یه غاز رو با صورتش کشت، به سبک «فابیو» ‫[شخصی که در مراسم پرتاب آپولو ‫در سال 1999 باعث مرگ یک غاز شد] 463 00:24:32,262 --> 00:24:34,890 ‫جالب‌ترین اتفاق اون روزم بود 464 00:24:35,474 --> 00:24:36,808 ‫اگه باعث تسلی‌ـه، 465 00:24:36,892 --> 00:24:39,352 ‫پرواز در آغوش تو خیلی عاشقانه‌تره 466 00:24:40,228 --> 00:24:42,147 ‫آره، فقط داشتم فکر می‌کردم... 467 00:24:42,230 --> 00:24:45,066 ‫درمورد کارای دیگه‌ای که می‌تونیم ‫وسط آسمون بکنیم؟ آره منم همینطور 468 00:24:45,150 --> 00:24:48,445 ‫نه، نه، درمورد اینکه ‫این همه چیز رو ازم مخفی کردی 469 00:24:48,528 --> 00:24:49,863 ‫چون نمی‌خواستی ناراحتم کنی 470 00:24:50,739 --> 00:24:52,449 ‫همین رو گفتم، آره 471 00:24:52,532 --> 00:24:57,579 ‫خیلی‌خب، یه‌ مقدار طول کشید ‫تا بفهمی بهم علاقه داری 472 00:24:57,662 --> 00:25:00,790 ‫پس، شاید ته دلت 473 00:25:00,874 --> 00:25:04,211 ‫می‌دونی که تو و استر یه وجه مشترک دارید 474 00:25:04,294 --> 00:25:07,339 ‫یعنی، خیلی محتمل به‌نظر می‌رسه ‫که ازش بچه داشته باشی 475 00:25:07,422 --> 00:25:08,965 ‫میرا دختر من نیست 476 00:25:09,049 --> 00:25:13,011 ‫باشه، ولی اگه علاقه‌ای بین تو ‫و استر بوده، اصلاً مشکلی نیست 477 00:25:13,595 --> 00:25:16,556 ‫مشکلی نیست. اینطوری نبوده که ‫منم قبل تو رابطه‌ای نداشته باشم 478 00:25:16,640 --> 00:25:18,725 ‫می‌دونی، من... با دن ازدواج کرده بودم 479 00:25:18,808 --> 00:25:20,894 ‫پس صرفاً میگم که می‌تونی درمورش بهم بگی 480 00:25:20,977 --> 00:25:25,273 ‫درسته. خب، هیچوقت چیزی بین ‫من و استر نبوده و نیست، باشه؟ 481 00:25:25,357 --> 00:25:26,900 ‫باشه، باشه 482 00:25:27,442 --> 00:25:30,195 ‫خب؛ پس چرا حس می‌کنم هنوز ‫داری ازم راز مخفی می‌کنی؟ 483 00:25:30,278 --> 00:25:31,780 ‫کدوم رازها؟ 484 00:25:31,863 --> 00:25:33,490 ‫همه چی رو می‌دونی 485 00:25:33,573 --> 00:25:37,202 ‫یه زن جوان منو متهم کرد که پدرش هستم، ‫بعدش با عصبانیت پرواز کرد رفت 486 00:25:37,285 --> 00:25:40,413 ‫چی؟ اون یه فرشته‌ست؟ ‫چرا اینو بهم نگفتی؟ 487 00:25:40,497 --> 00:25:43,416 ‫نمی... نمی‌دونم. ‫حتماً حواسم پرت شده بوده، 488 00:25:43,500 --> 00:25:46,461 ‫با این تهدیدهای مرگ و برگشتن دنیل به زمین 489 00:25:48,338 --> 00:25:49,338 ‫چی؟ 490 00:25:50,507 --> 00:25:51,507 ‫دَن... 491 00:25:52,133 --> 00:25:53,133 ‫روی... 492 00:25:53,552 --> 00:25:54,678 ‫روی زمینـه؟ 493 00:25:55,262 --> 00:25:57,847 ‫آره، ولی روحـه 494 00:25:57,931 --> 00:25:59,933 ‫پس به‌هرحال نمی‌تونی ببینیش 495 00:26:05,105 --> 00:26:08,149 ‫خیلی‌خب، فکر می‌کردم دیگه از ‫مرحله‌ی راز نگه داشتن رد شدیم 496 00:26:08,733 --> 00:26:10,944 ‫ولی مشخصه نمی‌تونی کاریش کنی 497 00:26:11,027 --> 00:26:13,905 ‫چرا؟ یعنی، من از همه چی دست کشیدم 498 00:26:13,989 --> 00:26:15,824 ‫از همه چی دست کشیدم تا همدم تو باشم 499 00:26:15,907 --> 00:26:17,325 ‫راز نگه داشتن رو پشت سر گذاشتیم 500 00:26:17,409 --> 00:26:19,569 ‫پس چرا بهم نگفتی که یه دختر داری؟ 501 00:26:19,619 --> 00:26:20,620 ‫چون حقیقت نداره! 502 00:26:20,704 --> 00:26:23,123 ‫تا وقتی ندونم اون راز چیه ‫که نمی‌تونم نگهش دارم! 503 00:26:23,206 --> 00:26:24,708 ‫ولی مدام داری راز نگه می‌داری! 504 00:26:29,421 --> 00:26:32,132 ‫ببین، ببین، می‌دونم ناراحتی 505 00:26:32,215 --> 00:26:36,136 ‫ولی الان به‌نظرم باید روی علت ‫اینجا بودن‌مون تمرکز کنیم، باشه؟ 506 00:26:40,348 --> 00:26:42,517 ‫آره، بیا روی علت اینجا بودن‌مون تمرکز کنیم 507 00:26:42,601 --> 00:26:43,602 ‫صحیح 508 00:26:44,811 --> 00:26:46,354 ‫خب اون کارآگاه خصوصی که استر استخدام کرده 509 00:26:46,438 --> 00:26:48,940 ‫گفت که شنیده میرا قبلاً اینجا کار می‌کرده 510 00:26:49,024 --> 00:26:50,275 ‫ولی از اینجا به بعد دیگه ردی ازش نیست 511 00:26:50,358 --> 00:26:52,068 ‫پس بیا بفهمم چرا، بریم؟ 512 00:26:53,486 --> 00:26:54,821 ‫بعد از شما 513 00:27:01,911 --> 00:27:05,707 ‫سلام. ببخشید آقا. ‫این دختر رو دیدید؟ 514 00:27:05,790 --> 00:27:06,790 ‫نه 515 00:27:09,419 --> 00:27:11,099 ‫شاید یه چند وقت پیش بوده باشه 516 00:27:11,171 --> 00:27:12,171 ‫نمی‌تونم کمکتون کنم 517 00:27:12,213 --> 00:27:15,383 ‫خب، الان ظاهرش عصبانی‌تره. ‫رگه‌های صورتی توی موهاش هست. 518 00:27:15,467 --> 00:27:17,761 ‫بال هم داره ظاهراً 519 00:27:17,844 --> 00:27:19,804 ‫بهمون گفتن قبلاً اینجا کار می‌کرده 520 00:27:19,888 --> 00:27:20,888 ‫نه 521 00:27:23,058 --> 00:27:24,559 ‫توی غذاخوری چی؟ 522 00:27:27,479 --> 00:27:28,479 ‫نه 523 00:27:29,773 --> 00:27:33,318 ‫ممکنه اونجا کار مشغول کار ‫بوده باشه، توی دکّه‌ی آواکادو؟ 524 00:27:33,401 --> 00:27:35,487 ‫نه، بیشتر از یه ساله اون ‫هیپی‌های کثیف رو بیرون کردم 525 00:27:35,570 --> 00:27:37,739 ‫از اون موقع ندیدم‌شون. خلاص شدم ازشون. 526 00:27:38,782 --> 00:27:40,659 ‫اگه سوالات‌تون تموم شد، سرم شلوغه 527 00:27:40,742 --> 00:27:42,577 ‫خب، راستش، «بیلی‌باب»، من... ‫[بازیگر آمریکایی] 528 00:27:42,661 --> 00:27:45,538 ‫نه. راستش، یکی از اینا برمی‌داریم 529 00:27:45,622 --> 00:27:47,624 ‫و خیلی ممنون بابت وقت‌تون 530 00:27:57,258 --> 00:28:00,095 ‫- چیزی نمونده بود روش جادو کنم ‫- نمی‌خواستم بو ببره 531 00:28:00,178 --> 00:28:01,346 ‫چی رو بو می‌کنیم؟! 532 00:28:01,846 --> 00:28:05,016 ‫گفت یه ساله هیچکس رو ‫از مزرعه‌ی آواکادو ندیده 533 00:28:05,100 --> 00:28:08,228 ‫اگه همینطور باشه، ‫پس چرا داره اینو می‌فروشه؟ 534 00:28:09,521 --> 00:28:11,231 ‫یا حضرت پشم! 535 00:28:11,314 --> 00:28:13,233 ‫داشت بهمون دروغ می‌گفت. مال همونجاست. 536 00:28:13,775 --> 00:28:17,612 ‫یه حقیقت رو که مخفی کنی، احتمالاً ‫چیز دیگه‌ای رو هم مخفی کردی 537 00:28:17,696 --> 00:28:20,740 ‫خب، برام سواله این چیز دیگه چیه 538 00:28:20,824 --> 00:28:23,576 ‫انگار باید چند تا هیپی رو پیدا کنیم 539 00:28:35,213 --> 00:28:37,590 ‫خیلی شبیه فیلم «روزی‌روزگاری ‫در هالیوود»ـه، نه؟ 540 00:28:37,674 --> 00:28:39,759 ‫سلام عرض شد! 541 00:28:39,843 --> 00:28:41,553 ‫برو، برو، برو! 542 00:28:41,636 --> 00:28:45,682 ‫ما فقط دنبال یه دختر حدوداً ‫21 22 ساله می‌گردیم 543 00:28:46,307 --> 00:28:47,892 ‫میرا صداش می‌زنن 544 00:28:48,393 --> 00:28:52,147 ‫یه عکس ازش داریم، ‫اگه می‌خواید بیاید نگاه کنید 545 00:28:52,981 --> 00:28:56,109 ‫هیچکس توی دردسر نیوفتاده. قول میدم. ‫فقط نگرانش هستیم. 546 00:28:59,320 --> 00:29:01,114 ‫گفتی میرا؟ 547 00:29:15,295 --> 00:29:18,882 ‫خیلی‌خب، دو ثانیه بهتون وقت میدم ‫که از ملک من خارج بشید! 548 00:29:18,965 --> 00:29:20,685 ‫اگه من جات بودم اونو ‫یه جای دیگه نشونه می‌رفتم 549 00:29:20,717 --> 00:29:23,557 ‫- نمی‌دونی با کی طرفی ‫- چیه نکنه پلیسی چیزی هستید؟ 550 00:29:25,221 --> 00:29:28,141 ‫خب راستش، من به زودی ‫«موجود والا» میشم 551 00:29:28,224 --> 00:29:30,143 ‫و اونم به زودی «بانوی اول» همه چی میشه 552 00:29:30,226 --> 00:29:32,729 ‫اگه پلیس نیستید، گورتون رو از زمین ‫من گم کنید وگرنه زنگ می‌زنم پلیس 553 00:29:32,812 --> 00:29:33,852 ‫منم زنگ می‌زنم سازمان خدمات عمومی 554 00:29:33,897 --> 00:29:36,097 ‫مطمئنم خیلی دوست دارن بدونن ‫این طرفا چه خبره 555 00:29:36,733 --> 00:29:38,067 ‫همه به انتخاب خودشون اینجان 556 00:29:38,151 --> 00:29:40,195 ‫جدی؟ بیا از اونا بپرسیم، خب؟ 557 00:29:40,278 --> 00:29:41,404 ‫بهم بگو، خانم جوان... 558 00:29:43,448 --> 00:29:44,783 ‫خواسته‌ی حقیقیت چیه؟ 559 00:29:45,867 --> 00:29:48,286 ‫- می‌خوام برم خونه! ‫- خفه شو! برگرد داخل! 560 00:29:50,663 --> 00:29:54,834 ‫چطور جرأت می‌کنی با این ‫بچه‌ها اینطور رفتار کنی! 561 00:29:59,672 --> 00:30:02,008 ‫قبلاً هم به متجاوزها شلیک کردم. ‫بازم این کار رو می‌کنم! 562 00:30:04,928 --> 00:30:06,471 ‫لوسیفر! 563 00:30:09,015 --> 00:30:10,892 ‫لوسیفر 564 00:30:10,975 --> 00:30:11,975 ‫لوسیفر! 565 00:30:12,602 --> 00:30:13,978 ‫لوسیفر! 566 00:30:14,062 --> 00:30:15,522 ‫خدای من، حالت خوبه؟ 567 00:30:15,605 --> 00:30:18,191 ‫چی، آره. من خوبم ولی... 568 00:30:18,274 --> 00:30:21,069 ‫این غارنشین کت شلوار ‫«دی‌استفانو»ـم رو خراب کرد 569 00:30:24,656 --> 00:30:25,740 ‫ای وای 570 00:30:26,533 --> 00:30:29,035 ‫نگو که هنوز گردن‌بند آمندیل پیشتـه؟ 571 00:30:47,095 --> 00:30:48,304 ‫اوه! 572 00:31:08,616 --> 00:31:11,953 ‫والدین‌شون نمی‌تونن ازشون حفاظت کنن، ‫پس باید با من طرف بشی! 573 00:31:12,036 --> 00:31:13,162 ‫خیلی‌خب، لوسیفر، بذارش زمین 574 00:31:13,246 --> 00:31:15,415 ‫با میرا چیکار کردی؟ ‫به اونم صدمه زدی؟ 575 00:31:15,498 --> 00:31:17,417 ‫اون اینجا نیست 576 00:31:17,500 --> 00:31:20,086 ‫پس کجاست؟ بهم بگو! 577 00:31:20,169 --> 00:31:22,088 ‫مشکلی نیست. گرفتیمش. 578 00:31:28,386 --> 00:31:29,512 ‫پس کجاست؟ 579 00:31:29,596 --> 00:31:30,972 ‫پیداش می‌کنیم 580 00:31:31,931 --> 00:31:32,932 ‫پیداش می‌کنیم 581 00:31:40,398 --> 00:31:41,398 ‫ممنون 582 00:31:42,275 --> 00:31:46,237 ‫خب، بیشتر بچه‌ها فراری بودن. ‫اونا مجبورشون کردن توی باغ کار کنن. 583 00:31:46,321 --> 00:31:49,741 ‫نمی‌تونستن برن یا به دوستان ‫و خانواده‌هاشون زنگ بزنن 584 00:31:49,824 --> 00:31:51,409 ‫قراره چه اتفاقی براشون بیوفته؟ 585 00:31:51,492 --> 00:31:56,080 ‫دوباره میرن پیش عزیزان‌شون ‫یا میرن یه خونه‌ی امن 586 00:31:57,665 --> 00:32:00,627 ‫درسته. خب، اثری از میرا نیست 587 00:32:00,710 --> 00:32:02,879 ‫شاید اصلاً سر از اینجا در نیاورده 588 00:32:02,962 --> 00:32:03,962 ‫آره 589 00:32:12,263 --> 00:32:14,641 ‫این... این نقاشی... 590 00:32:15,934 --> 00:32:18,269 ‫تقریباً عین همونی‌ـه که داخل عکسـه 591 00:32:18,353 --> 00:32:19,812 ‫میرا اینو کشیده؟ 592 00:32:21,272 --> 00:32:22,482 ‫میرا 593 00:32:22,565 --> 00:32:24,984 ‫دختری که دنبالش هستم، ‫اون این تصویر رو کشیده؟ 594 00:32:25,568 --> 00:32:29,238 ‫نمی‌خوایم به میرا صدمه‌ای بزنیم، ‫ولی اون اینجا بوده، مگه نه؟ 595 00:32:35,244 --> 00:32:39,082 ‫می‌دونی الان کجاست؟ 596 00:32:40,124 --> 00:32:43,586 ‫توی اینترنت با یه یارویی آشنا شد 597 00:32:44,671 --> 00:32:46,214 ‫فرار کرد که با اون باشه 598 00:32:46,297 --> 00:32:47,340 ‫عالی شد 599 00:32:47,423 --> 00:32:50,176 ‫از یه فرقه وارد یه رابطه ‫با یه غریبه‌ی مجازی میشه 600 00:32:50,259 --> 00:32:53,221 ‫- نمی‌دونم کدومش بدتره ‫- می‌دونی اسم یارو چی بود؟ 601 00:32:54,222 --> 00:32:55,222 ‫آ... 602 00:32:56,391 --> 00:32:58,434 ‫راب دنیل، گمونم 603 00:32:58,518 --> 00:33:01,145 ‫میرا یه اشاره‌ای به سان‌فرانسیسکو کرد 604 00:33:01,646 --> 00:33:03,272 ‫خیلی‌خب، عالیه. ممنون. 605 00:33:03,982 --> 00:33:04,982 ‫ممنونم 606 00:33:05,566 --> 00:33:06,566 ‫اوه، و... 607 00:33:08,236 --> 00:33:10,488 ‫اگه چیزی لازم داشتی، هر چیزی 608 00:33:11,155 --> 00:33:12,490 ‫فقط یه‌ دعای کوچیک بخون 609 00:33:12,573 --> 00:33:15,284 ‫قصد دارم خدای فعالی باشم 610 00:33:21,290 --> 00:33:22,834 ‫عالیه، ممنون 611 00:33:22,917 --> 00:33:26,379 ‫خب، آدرس یه راب دنیل رو ‫توی سان‌فرانسیسکو پیدا کردم 612 00:33:26,462 --> 00:33:27,463 ‫عالیه. بریم؟ 613 00:33:28,047 --> 00:33:29,674 ‫خب، راستش... 614 00:33:29,757 --> 00:33:33,011 ‫آدرس رو برات می‌فرستم، ولی به‌نظرم ‫شاید بهتر باشه خودت تنهایی بری 615 00:33:33,594 --> 00:33:35,346 ‫هنوز سر استر که عصبانی نیستی، نه؟ 616 00:33:35,930 --> 00:33:39,559 ‫نه، نه، فکر کردم احساساتت نسبت ‫به استر رو مخفی می‌کنی 617 00:33:39,642 --> 00:33:41,185 ‫ولی اونجا دیدمت 618 00:33:41,811 --> 00:33:43,813 ‫چطور واکنش نشون دادی. من... 619 00:33:43,896 --> 00:33:46,774 ‫فکر کنم می‌دونم چرا اینقدر ترسیده بودی 620 00:33:46,858 --> 00:33:49,736 ‫فکر می‌کنی که ممکنه واقعاً ‫میرا دخترت باشه، مگه نه؟ 621 00:33:52,822 --> 00:33:53,822 ‫کلویی... 622 00:33:54,699 --> 00:33:57,285 ‫یعنی، اگه واقعاً باشه چی؟ 623 00:33:57,368 --> 00:33:59,412 ‫یعنی گذاشتم تمام این بلاها سرش بیاد 624 00:33:59,495 --> 00:34:01,622 ‫این تقصیر تو نیست، لوسیفر. ‫خبر نداشتی. 625 00:34:01,706 --> 00:34:02,832 ‫خب، مگه اصلاً مهمه؟ 626 00:34:02,915 --> 00:34:05,668 ‫این مهمه که پیش بری 627 00:34:05,752 --> 00:34:07,003 ‫یا کاری که ما می‌کنیم. 628 00:34:07,754 --> 00:34:08,796 ‫«ما»؟ 629 00:34:08,880 --> 00:34:10,256 ‫اگه بری سان‌فرانسیسکو 630 00:34:10,339 --> 00:34:13,176 ‫و میرا همون دختری باشه که ‫اومده بود پنت‌هاوست... 631 00:34:13,259 --> 00:34:15,178 ‫اگه واقعاً دختر تو باشه، 632 00:34:16,596 --> 00:34:19,307 ‫باهمدیگه یه فکری واسش می‌کنیم، خب؟ 633 00:34:19,390 --> 00:34:20,475 ‫مثل دو تا همکار 634 00:34:24,145 --> 00:34:26,689 ‫شاید الان از خیلی چیزا مطمئن نباشم 635 00:34:26,773 --> 00:34:28,483 ‫ولی از یه چیز اطمینان دارم 636 00:34:29,025 --> 00:34:32,653 ‫تابحال هیچکس رو مثل ‫تو دوست نداشتم، کلویی دکر 637 00:34:41,662 --> 00:34:42,789 ‫برو پیداش کن 638 00:35:16,030 --> 00:35:17,573 ‫وای، تف توش 639 00:35:20,952 --> 00:35:22,036 ‫منحرف 640 00:35:22,120 --> 00:35:24,247 ‫چند سالته، 72؟ 641 00:35:24,330 --> 00:35:27,875 ‫نمی‌دونم قضیه چیه، ‫ولی جهت اطلاع من 43 سالمه. 642 00:35:29,001 --> 00:35:30,837 ‫- اون کجاست؟ ‫- از خونه‌ی من برو بیرون! 643 00:35:30,920 --> 00:35:32,004 ‫میرا! 644 00:35:32,797 --> 00:35:34,590 ‫- میرا! ‫- پدر؟ 645 00:35:42,348 --> 00:35:44,642 ‫تو اون دختری نیستی که اومده بود پنت‌هاوسم 646 00:35:52,567 --> 00:35:55,820 ‫تو کی هستی؟ 647 00:35:56,404 --> 00:35:57,488 ‫پدر میرا که نیستم 648 00:35:57,572 --> 00:35:59,699 ‫من هستم، و اگه نری به پلیسا زنگ می‌زنم 649 00:36:01,492 --> 00:36:03,161 ‫تو پدر میرا هستی؟ 650 00:36:03,244 --> 00:36:05,580 ‫فکر کردم یه انگل خونه‌نشینی 651 00:36:05,663 --> 00:36:08,291 ‫که توی اینترنت دخترای ‫جوون رو شکار می‌کنی 652 00:36:08,374 --> 00:36:10,209 ‫صحیح 653 00:36:11,252 --> 00:36:14,589 ‫یه عذرخواهی بهتون بدهکارم. ‫هر دوتون. 654 00:36:14,672 --> 00:36:18,092 ‫اشتباه خیلی خجالت‌باری بود 655 00:36:19,969 --> 00:36:21,679 ‫میرا؟ 656 00:36:21,762 --> 00:36:23,890 ‫به مادرت زنگ بزن. نگرانتـه. 657 00:36:25,808 --> 00:36:27,059 ‫جدی؟ 658 00:36:27,143 --> 00:36:28,186 ‫اوهوم 659 00:36:29,937 --> 00:36:32,231 ‫بارها به این فکر افتادم که باهاش تماس بگیرم 660 00:36:32,315 --> 00:36:34,317 ‫ولی وقتی فرار کردم خیلی عصبانی بودم 661 00:36:34,400 --> 00:36:36,485 ‫حرفای خیلی بدی زدم... 662 00:36:37,820 --> 00:36:39,822 ‫فکر نمی‌کردم بخواد منو ببینه 663 00:36:40,406 --> 00:36:42,200 ‫اون دست از تلاش برای پیدا کردنت برنداشت 664 00:36:44,410 --> 00:36:47,496 ‫امروز بهش زنگ می‌زنم 665 00:36:47,580 --> 00:36:48,915 ‫صحیح 666 00:36:48,998 --> 00:36:52,084 ‫وایستا. از کجا مادرم رو می‌شناسی؟ 667 00:36:53,169 --> 00:36:57,632 ‫احتمالش بود که به خاطر یه تلمبه‌ی ‫ملایم 15 دقیقه‌ای سر جشن سوپر بول، 668 00:36:57,715 --> 00:37:00,343 ‫18 سال سرپرستی یه بچه رو مدیونش باشم. 669 00:37:01,719 --> 00:37:04,096 ‫تو باید لوسیفر مورنینگ‌استار باشی 670 00:37:04,180 --> 00:37:06,891 ‫سال‌ها دنبال مردهایی گشتم ‫که ممکن بود پدرم باشن 671 00:37:06,974 --> 00:37:09,018 ‫و تو تنها کسی هستی که نتونستم پیداش کنم 672 00:37:09,101 --> 00:37:10,501 ‫خب، چون توی جهنم بودم 673 00:37:10,561 --> 00:37:13,272 ‫توی نقشه‌های گوگل مپز هم نیستش، نه؟ 674 00:37:13,856 --> 00:37:16,525 ‫ولی خوشحالم پدر واقعیت رو پیدا کردی 675 00:37:17,360 --> 00:37:20,238 ‫وقتی اومد دم در خونه‌ام، بهترین روز زندگیم بود 676 00:37:20,863 --> 00:37:24,242 ‫خب، راستش رو بگم، اولش نه. ‫فکر کردم دارن سرم کلاه میذارن. 677 00:37:25,326 --> 00:37:28,412 ‫خب، چی نظرت رو عوض کرد؟ ‫چطور فهمیدی دختر توئـه؟ 678 00:37:30,790 --> 00:37:34,502 ‫گمونم اولین باری که توی چشماش نگاه کردم 679 00:37:34,585 --> 00:37:37,755 ‫درونم حسش کردم 680 00:38:16,043 --> 00:38:18,170 ‫دلم برای پدرم تنگ شده 681 00:38:19,088 --> 00:38:20,506 ‫می‌دونم دلت تنگ شده 682 00:38:41,902 --> 00:38:42,945 ‫منو برگردون 683 00:38:47,283 --> 00:38:48,492 ‫کجا برت‌گردونم؟ 684 00:38:49,618 --> 00:38:50,745 ‫به جهنم 685 00:38:52,538 --> 00:38:54,915 ‫می‌دونم چرا منو نیاوردی اینجا، لوسیفر 686 00:38:56,042 --> 00:38:59,003 ‫کلویی و تریکسی رو ببینی ‫و نتونی بغل‌شون کنی... 687 00:38:59,086 --> 00:39:00,463 ‫از جهنم بدتره 688 00:39:01,213 --> 00:39:04,675 ‫فقط خواهش می‌کنم، لطفاً منو برگردون 689 00:39:05,843 --> 00:39:06,843 ‫دنیل... 690 00:39:08,179 --> 00:39:09,764 ‫خیلی متأسفم، ولی... 691 00:39:10,806 --> 00:39:14,477 ‫به محض اینکه رفتی اون دنیا، ‫دیگه غیر قابل لمس شدی. من... 692 00:39:15,519 --> 00:39:17,938 ‫حتی اگه می‌خواستم هم نمی‌تونستم ‫به دوش بگیرمت و برگردونمت 693 00:39:18,022 --> 00:39:19,565 ‫و باور کن که دلم می‌خواد 694 00:39:19,648 --> 00:39:21,609 ‫خب یعنی اینجا گیر افتادم؟ 695 00:39:26,822 --> 00:39:29,200 ‫دلم می‌خواد اون فرشته‌ی لاش‌گوشتی ‫که منو آورد اینجا بکشم 696 00:39:29,283 --> 00:39:30,659 ‫اونو سرزنش نکن 697 00:39:31,494 --> 00:39:33,954 ‫- اون فقط داشت دنبال من می‌گشت ‫- آره، تا بکشتت 698 00:39:34,038 --> 00:39:36,540 ‫نه، مطمئن نیستم از کل ماجرا خبر داشته باشه 699 00:39:37,625 --> 00:39:42,088 ‫و منم خبر نداشتم، چون اگه می‌دونستم اون هست 700 00:39:42,171 --> 00:39:43,798 ‫امکان نداشت... 701 00:39:46,550 --> 00:39:49,929 ‫خب، اینطور بگم که من بهتر از هرکسی می‌دونم 702 00:39:50,012 --> 00:39:52,431 ‫پدر بالا سرت نباشه و بزرگ بشی چه حسی داره 703 00:39:55,017 --> 00:39:56,477 ‫وایستا، داری میگی... 704 00:39:58,646 --> 00:40:01,148 ‫لوسیفر، منظورت همون ‫چیزیه که فکرش رو می‌کنم؟ 705 00:40:05,611 --> 00:40:07,530 ‫وقتی توی چشماش زل زدم... 706 00:40:09,198 --> 00:40:10,241 ‫خیلی... 707 00:40:12,076 --> 00:40:13,202 ‫خیلی آشنا بود 708 00:40:14,870 --> 00:40:16,747 ‫انگار می‌شناختمش 709 00:40:16,831 --> 00:40:17,831 ‫انگار من... 710 00:40:19,083 --> 00:40:20,501 ‫انگار قشنگ می‌شناختمش 711 00:40:23,212 --> 00:40:25,881 ‫نمی‌دونم چطور امکان داره، دنیل، ولی... 712 00:40:27,466 --> 00:40:28,717 ‫اون دخترمه 713 00:40:29,885 --> 00:40:32,721 ‫واو، این... 714 00:40:33,681 --> 00:40:34,723 ‫این عالیه، رفیق 715 00:40:36,517 --> 00:40:39,728 ‫تبریک میگم. یعنی... داشتن دختر... 716 00:40:39,812 --> 00:40:41,564 ‫بهترین چیز دنیاست 717 00:40:41,647 --> 00:40:45,317 ‫گمونم با اون رفتار لاشیانه، به فرصت... 718 00:40:45,401 --> 00:40:48,779 ‫جبران و بهبود رابطه‌مون گند زدم 719 00:40:48,863 --> 00:40:50,781 ‫آره، ولی باید تلاشت رو بکنی، رفیق 720 00:40:52,366 --> 00:40:56,078 ‫اگه از این برگشتن یه چیز ‫رو یاد گرفته باشم، اینه که... 721 00:40:56,871 --> 00:40:59,224 ‫باید از از فرصتی که با بچه‌هات ‫داری نهایت استفاده رو بکنی 722 00:40:59,248 --> 00:41:00,291 ‫قبل اینکه از دست بره 723 00:41:03,294 --> 00:41:06,589 ‫و تو خوش‌شانسی چون... ‫چون اون هنوز اون بیرونـه. 724 00:41:07,673 --> 00:41:08,674 ‫یه جایی 725 00:41:14,013 --> 00:41:15,097 ‫برو پیداش کن 726 00:41:17,892 --> 00:41:18,976 ‫پیداش می‌کنم 727 00:41:19,810 --> 00:41:21,937 ‫پیداش می‌کنم 728 00:41:24,440 --> 00:41:28,027 ‫فقط مشکل اینه که تا الان ممکنه ‫به هر جایی پرواز کرده باشه 729 00:41:32,448 --> 00:41:33,657 ‫شب بخیر عزیزم 730 00:41:59,308 --> 00:42:00,309 ‫لوسیفر؟ 731 00:42:10,110 --> 00:42:11,110 ‫دَن؟ 732 00:42:21,163 --> 00:42:24,041 ‫تو کی هستی؟ 733 00:42:31,674 --> 00:42:32,800 ‫سلام مامان 734 00:42:37,137 --> 00:42:38,137 ‫«مامان»؟ 735 00:42:38,138 --> 00:42:48,138 ‫کاری از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 736 00:42:48,139 --> 00:42:58,139 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 737 00:42:58,139 --> 00:43:38,139 T.me/H1tmaN instagram.com/h1tman007 Twitter.com/h1tman007