1 00:00:01,704 --> 00:00:03,343 ‫ آنچه در لــوسـیـفـر گذشت 2 00:00:03,368 --> 00:00:06,132 ‫دقیقاً قبلِ کشته شدنِ قاتل پدرت ‫در تعقیبش بودی 3 00:00:06,138 --> 00:00:07,300 ‫می‌دونم ناجور به نظر میرسه 4 00:00:07,306 --> 00:00:09,101 ‫هر کسی که جو فیلدز رو کشته ‫پدرم رو هم کشته 5 00:00:09,107 --> 00:00:10,503 ‫چی؟ فکر می‌کنی کار رئیس زندان بوده؟ 6 00:00:10,509 --> 00:00:12,138 ‫این مرد پدرم رو کشته 7 00:00:12,144 --> 00:00:14,659 ‫تو خانواده‌ام رو از هم پاشوندی 8 00:00:14,684 --> 00:00:16,309 ‫هر چی که بخوای می‌تونم بهت بدم 9 00:00:16,315 --> 00:00:19,722 ‫تنها چیزی که می‌خوام اینه که بدونی ‫دختر جان دکر تو رو دستگیر کرد 10 00:00:19,747 --> 00:00:21,547 ‫اسمش بوریس سوکولوفـه، ‫اون رابط خلافکارهاست 11 00:00:21,553 --> 00:00:22,882 ‫ولی هیچوقت دست‌هاش رو آلوده نمی‌کنه 12 00:00:22,888 --> 00:00:24,831 ‫مردم "دروغ‌سنج انسانی" صدام می‌کنن 13 00:00:24,856 --> 00:00:26,643 ‫پس تو یا به مسیر درستی راهنماییم می‌کنی 14 00:00:26,668 --> 00:00:28,721 ‫یا کاری می‌کنم که یه زندگی جهنمی داشته باشی 15 00:00:28,727 --> 00:00:31,123 ‫مامان، این لوسیفره. ‫لوسیفر این مامانه 16 00:00:31,129 --> 00:00:32,198 ‫ماما دکر 17 00:00:32,223 --> 00:00:37,096 ‫تو باید همینجا روی زمین بمونی، ‫بین همون موجوداتی که خوار می‌شمری 18 00:00:37,102 --> 00:00:39,999 ‫می‌خوای منو بفرستی سرِ ‫زندگیِ شارلوت ریچاردز؟ 19 00:00:40,005 --> 00:00:42,301 ‫تصمیم گرفتم غرق کارم بشم 20 00:00:42,307 --> 00:00:44,303 ‫وقتی بهم زنگ زدی سوپرایز شدم 21 00:00:44,309 --> 00:00:46,042 ‫تو هم نسبتاً جذابی 22 00:00:47,145 --> 00:00:50,764 ‫تنها جایی که احساس کردم ‫منو می‌خوان و بهم احترام میذارن... 23 00:00:50,789 --> 00:00:52,611 ‫اینجا با انسان‌هاست؟ 24 00:00:52,617 --> 00:00:54,513 ‫اینجا خونه‌ی منه! 25 00:00:54,519 --> 00:00:55,781 ‫باهاش کنار بیا، مادر! 26 00:00:55,787 --> 00:01:00,086 ‫به نظر، تو به این موجودات وابسته شدی ‫و من دلیلش رو متوجه نمیشم 27 00:01:00,092 --> 00:01:03,259 ‫بذار حداقل امشب رو شام ‫مهمونت کنم 28 00:01:30,471 --> 00:01:31,666 ‫ببخشید 29 00:01:31,691 --> 00:01:32,497 ‫- ممنون ‫- براتون میارمش 30 00:01:32,521 --> 00:01:34,053 ‫ممنون 31 00:01:34,059 --> 00:01:38,290 ‫نمی‌تونی اونو بکشی، مامان 32 00:01:38,296 --> 00:01:39,859 ‫معلومه که می‌تونم 33 00:01:39,865 --> 00:01:41,660 ‫فقط کافیه این دکمه رو فشار بدم 34 00:01:41,666 --> 00:01:44,463 ‫مامان، خواهش می‌کنم چاشنی رو بهم بده 35 00:01:44,469 --> 00:01:48,768 ‫نه. اون حشره‌ی کوچولو دلیلِ نیومدنِ ‫لوسیفر به خونه‌ست 36 00:01:48,774 --> 00:01:50,625 ‫کارشو که بسازم مشکل حل میشه 37 00:01:50,650 --> 00:01:53,069 ‫واقعاً می‌خوای به زور ازت بگیرمش؟ 38 00:01:53,094 --> 00:01:56,108 ‫باور کن که به نفعته این کارو نکنی 39 00:01:56,114 --> 00:01:57,943 ‫ولی نمی‌تونم بهت اجازه بدم ‫کلویی رو بکشی، مامان 40 00:02:00,318 --> 00:02:01,447 ‫از کی تاحالا می‌تونی... 41 00:02:01,453 --> 00:02:02,815 ‫سعی کردم بهت هشدار بدم 42 00:02:02,821 --> 00:02:07,386 ‫ظاهراً این جسم ناچیز بشری ‫نمی‌تونه الهی بودنم رو مهار کنه 43 00:02:07,392 --> 00:02:09,325 ‫بفرما 44 00:02:11,163 --> 00:02:12,525 ‫بمب توی ماشینه 45 00:02:12,531 --> 00:02:14,063 ‫چه هیجان‌انگیز 46 00:02:19,471 --> 00:02:21,066 ‫مامان دست نگه دار! 47 00:02:21,072 --> 00:02:23,502 ‫دارم سعی می‌کنم کمکت کنم 48 00:02:23,508 --> 00:02:25,471 ‫من لوسیفرو بهتر از خودش می‌شناسم 49 00:02:25,477 --> 00:02:29,074 ‫اگه کلویی رو بکشی، ‫تا وقتی قاتلش رو پیدا نکنه دست برنمی‌داره 50 00:02:29,080 --> 00:02:30,709 ‫وقتی هم که قاتل رو پیدا کنه، مامان 51 00:02:30,715 --> 00:02:32,311 ‫برای همیشه ازت متنفر میشه 52 00:02:32,317 --> 00:02:33,913 ‫بیخیال بابا 53 00:02:33,919 --> 00:02:37,216 ‫عمراً یه انسان کوچولو براش ‫بیشتر از خانواده‌اش مهم باشه 54 00:02:37,222 --> 00:02:39,285 ‫اون یوریل رو برای محافظت از کلویی کشت 55 00:02:39,291 --> 00:02:41,687 ‫خب... 56 00:02:41,693 --> 00:02:43,656 ‫مگه این یکی چه چیز خاصی داری؟ 57 00:02:43,662 --> 00:02:45,191 ‫اینو نمی‌دونم 58 00:02:45,197 --> 00:02:46,659 ‫ولی مامان، لُب کلام اینه که 59 00:02:46,665 --> 00:02:48,661 ‫اگه بخوایم لوسی با ما بیاد خونه 60 00:02:48,667 --> 00:02:52,702 ‫اونوقت حتماً باید تصمیم خودش باشه ‫که کلویی رو ترک کنه 61 00:02:56,107 --> 00:02:58,938 ‫این یکی خلاف انتظار بود 62 00:03:01,213 --> 00:03:05,878 ‫پس باید راه زیرکانه‌تری برای پایان دادن ‫به این دلدادگی مسخره‌ی لوسیفر پیدا کنم 63 00:03:07,319 --> 00:03:08,848 ‫همه چی رو بهم بگو 64 00:03:08,854 --> 00:03:11,667 ‫خب راستش، چیزی واسه گفتن نیست 65 00:03:11,692 --> 00:03:13,366 ‫تو یه قرار داشتی 66 00:03:13,391 --> 00:03:14,487 ‫اونم با کلویی 67 00:03:14,493 --> 00:03:17,022 ‫این مسئله‌ی مهمیه، لوسیفر 68 00:03:17,028 --> 00:03:19,325 ‫باید برام تعریف کنی 69 00:03:19,331 --> 00:03:21,594 ‫می‌دونی که؟ به عنوان روانپزشکت 70 00:03:21,600 --> 00:03:25,197 ‫خب برای اولین بارم که شده ‫نمیگم مسئله مهمی نیست و... 71 00:03:25,203 --> 00:03:27,399 ‫قرار که نبود، فقط شام... 72 00:03:27,405 --> 00:03:29,368 ‫مثل یه غذای مختصر بین دو دوست 73 00:03:29,374 --> 00:03:30,436 ‫غذا چطور بود؟ 74 00:03:30,442 --> 00:03:32,208 ‫شنیدم ماهی‌خاردارشون حرف نداره 75 00:03:33,111 --> 00:03:35,508 ‫خب راستش... گفتنش سخته 76 00:03:35,514 --> 00:03:37,109 ‫از همه خجالت می‌کشیدین؟ 77 00:03:37,115 --> 00:03:38,882 ‫درسته، خجالت، همون 78 00:03:40,485 --> 00:03:42,047 ‫ترسیدی، نه؟ 79 00:03:42,053 --> 00:03:44,083 ‫چی؟ 80 00:03:44,089 --> 00:03:45,518 ‫من شیطانم، دکتر 81 00:03:45,524 --> 00:03:47,219 ‫نمی‌ترسم 82 00:03:47,225 --> 00:03:51,790 ‫پیش خودم فکر کردم که بهتره بدون ‫هیچ هواس‌پرتی‌ای از غذا لذت ببره 83 00:03:51,796 --> 00:03:53,592 ‫گوش کن، درک می‌کنم 84 00:03:53,598 --> 00:03:55,628 ‫با آخرین بحثی که داشتیم ترسیدی 85 00:03:55,634 --> 00:03:56,829 ‫الانم نگران بعدش هستی 86 00:03:56,835 --> 00:03:59,632 ‫نه می‌ترسم، نه نگران هستم 87 00:03:59,638 --> 00:04:01,467 ‫کاملاً نه 88 00:04:01,473 --> 00:04:02,902 ‫ولی داری از حقیقت طفره میری 89 00:04:02,908 --> 00:04:03,936 ‫که بهش "دروغ" هم میگن 90 00:04:03,942 --> 00:04:06,138 ‫عمراً دروغ بگم. محاله 91 00:04:06,144 --> 00:04:07,139 ‫ولی بااینحال... 92 00:04:07,145 --> 00:04:09,241 ‫داری دروغ میگی لوسیفر 93 00:04:10,382 --> 00:04:11,714 ‫به خودت 94 00:04:25,330 --> 00:04:27,092 ‫یه توضیح بهت بدهکارم 95 00:04:27,098 --> 00:04:29,595 ‫جداً؟ چرا؟ 96 00:04:29,601 --> 00:04:31,030 ‫به خاطر اینکه... 97 00:04:31,036 --> 00:04:35,120 ‫تموم شب رو توی رستوران در حالی که پیشخدمت یه گیلاس رقت‌انگیز بهم داد قال گذاشتی؟ 98 00:04:35,145 --> 00:04:38,604 ‫می‌دونم چه بهونه‌ای داری و نمی‌خوام ‫اسم اون زنه رو هم بیاری، مخصوصاً امروز 99 00:04:38,610 --> 00:04:40,439 ‫راستش کاراگاه، نمی‌خواستم اینو بگم... 100 00:04:40,445 --> 00:04:42,274 ‫لوسیفر، واسه این کار وقت ندارم 101 00:04:42,280 --> 00:04:43,809 ‫داشتم میرفتم بیرون 102 00:04:43,815 --> 00:04:45,411 ‫بعلاوه، تقصیر من بود 103 00:04:45,417 --> 00:04:48,280 ‫باید می‌دونستم که تو چقدر می‌تونی ‫خودخواه و بی‌ملاحظه باشی 104 00:04:48,286 --> 00:04:49,315 ‫لوسیفر 105 00:04:50,355 --> 00:04:51,750 ‫چقدر باملاحظه 106 00:04:51,756 --> 00:04:52,885 ‫پنه‌لوپ 107 00:04:52,891 --> 00:04:54,720 ‫خیلی لطف داری 108 00:04:54,726 --> 00:04:57,423 ‫که در همچین روز سختی ‫برای حمایت از ما اومدی 109 00:04:57,429 --> 00:05:01,060 ‫یه دست و پا باهات شرط می‌بندم که ‫اون نمیدونه امروز چه روزیه، مامان 110 00:05:01,066 --> 00:05:04,630 ‫خب، راستش کارعاقلانه‌ای نیست که ‫اندام بی‌نظیرت رو شرط بندی کنی، کاراگاه 111 00:05:04,636 --> 00:05:07,132 ‫مخصوصاً وقتی که می‌دونم امروز چه روزیه 112 00:05:07,138 --> 00:05:09,101 ‫امروز روز خیلی سختیه 113 00:05:09,107 --> 00:05:10,135 ‫چون... 114 00:05:10,141 --> 00:05:12,037 ‫- امروز... ‫- امروز... 115 00:05:12,043 --> 00:05:13,706 ‫- اولین روزِ... ‫- اولین روز... 116 00:05:13,712 --> 00:05:15,441 ‫محا... 117 00:05:15,447 --> 00:05:17,576 ‫- محاکمه‌ی... ‫- محاکمه‌ی... 118 00:05:17,582 --> 00:05:19,582 ‫- قاتل پدرمه ‫- قاتل پدرمه! 119 00:05:20,154 --> 00:05:21,547 ‫از نیچه نقل قول کردی؟ ‫نه، وایسا ببینم 120 00:05:21,553 --> 00:05:23,115 ‫قاتل پدر تو. درسته، خبر داشتم 121 00:05:23,121 --> 00:05:25,084 ‫خبر داشتم. واسه همینه که اومدم. ‫برای حمایت از شما 122 00:05:25,090 --> 00:05:27,152 ‫درمورد خودم چیزی نمیگم، ‫چون این خودخواهیم رو میرسونه 123 00:05:27,158 --> 00:05:28,220 ‫- درسته ‫- پس... 124 00:05:28,226 --> 00:05:32,424 ‫منو یه بیضه‌بند احساسی برای ‫گوهرهای خانواده‌ی دکر بدونید 125 00:05:35,333 --> 00:05:37,129 ‫سلام 126 00:05:37,135 --> 00:05:40,246 ‫صبح روز شنبه‌ست و زیادی سر حالی 127 00:05:40,271 --> 00:05:42,234 ‫آره، سر حالم 128 00:05:42,240 --> 00:05:43,235 ‫چرا؟ 129 00:05:43,241 --> 00:05:44,303 ‫قضیه چیه؟ 130 00:05:44,309 --> 00:05:46,305 ‫چیه؟ باید یه دلیل واسه ‫خوشحال بودنم بیارم؟ 131 00:05:46,311 --> 00:05:48,707 ‫آخه سوت میزنی 132 00:05:48,713 --> 00:05:50,976 ‫اخیراً بدنسازی کار کردی 133 00:05:50,982 --> 00:05:52,077 ‫ 134 00:05:52,083 --> 00:05:54,947 ‫لوسیون خوشبو 135 00:05:54,953 --> 00:05:56,515 ‫تو... 136 00:05:56,521 --> 00:05:57,516 ‫سکس کردی؟ 137 00:05:58,456 --> 00:05:59,551 ‫نه بابا 138 00:05:59,557 --> 00:06:01,320 ‫نه، نه 139 00:06:01,326 --> 00:06:03,255 ‫الکی اونطور خشک نگام نکن، جونم 140 00:06:03,261 --> 00:06:05,028 ‫با این پوزخند آشنام 141 00:06:06,398 --> 00:06:07,393 ‫هنوز تو شُک هستم 142 00:06:07,399 --> 00:06:08,293 ‫می‌دونستم 143 00:06:08,299 --> 00:06:09,809 ‫- خیلی خوشگله ‫- آره خب 144 00:06:09,834 --> 00:06:11,563 ‫- نه که تو خودت شبیه هیولایی ‫- نه، نه، نه 145 00:06:11,569 --> 00:06:13,032 ‫باور کن، خیلی بهتر از منه 146 00:06:13,038 --> 00:06:15,734 ‫مثل یه الهه می‌مونه 147 00:06:15,740 --> 00:06:17,202 ‫اصلاً کم نذاشت 148 00:06:17,208 --> 00:06:20,476 ‫پس شاید اون همون کسی باشه که ‫این بسته‌ی عجیب رو برات فرستاده 149 00:06:22,580 --> 00:06:23,575 ‫یه بسته‌ی عجیب؟ 150 00:06:23,581 --> 00:06:25,481 ‫ 151 00:06:27,686 --> 00:06:30,620 ‫آدرس فرستنده آشنا نمیاد 152 00:06:35,260 --> 00:06:38,490 ‫پناه بر خدا 153 00:06:40,231 --> 00:06:43,399 ‫کاش میشد بگم که اولین باره همچین چیزی می‌بینم 154 00:06:46,938 --> 00:06:49,168 ‫اون بوریسه 155 00:06:49,174 --> 00:06:51,174 ‫کلویی حسابی قاطی می‌کنه 156 00:06:56,214 --> 00:06:58,644 ‫چه باوقار 157 00:06:58,650 --> 00:07:01,280 ‫مسلماً کاراگاه ویژگیش رو از شما ‫به ارث برده 158 00:07:01,286 --> 00:07:02,715 ‫اینجا رو میگی؟ 159 00:07:02,721 --> 00:07:04,183 ‫جادوی بازیگریه 160 00:07:04,189 --> 00:07:07,553 ‫متأسفانه... قبلاً تمرین می‌کردم 161 00:07:07,559 --> 00:07:11,090 ‫16 سال پیش این نقش رو بازی کردم 162 00:07:11,096 --> 00:07:13,529 ‫خب شاید مثل مسائل کونیه 163 00:07:14,566 --> 00:07:16,065 ‫دور دومش راحت‌تر میشه 164 00:07:18,970 --> 00:07:22,468 ‫بسته‌ی محتوی سر جدا شده‌ی بوریس سوکولوف ‫چند لحظه پیش به اداره رسید 165 00:07:22,474 --> 00:07:24,169 ‫چه وحشتناک! 166 00:07:24,175 --> 00:07:25,237 ‫بوریس کیه؟ 167 00:07:25,243 --> 00:07:26,672 ‫شاهد کلیدی دادرسی 168 00:07:26,678 --> 00:07:28,107 ‫شاهد کلیدی ماست 169 00:07:28,113 --> 00:07:31,877 ‫اون تنها کسی بود که می‌تونست پری رو ‫به گروه روس‌ها ارتباط بده. الان بدون اون 170 00:07:31,883 --> 00:07:33,645 ‫کل پرونده ممکنه نابود بشه 171 00:07:33,651 --> 00:07:34,780 ‫وای خدا 172 00:07:34,786 --> 00:07:37,116 ‫خوش به حال جناب پری میشه 173 00:07:43,995 --> 00:07:46,998 ‫این بدترین اتفاقِ ممکنه 174 00:08:13,057 --> 00:08:14,820 ‫الان دیگه چه نقشه‌ای تو سرت داری، مادر؟ 175 00:08:14,826 --> 00:08:20,816 ‫تـرجـمـه از رضــا حضرتی ‫Death.Stroke@yahoo.com 176 00:08:20,840 --> 00:08:25,840 ارائه‌ای از ایران فیلم و نایت مووی IranFilm.Net & NightMovie.Co 177 00:08:28,921 --> 00:08:32,218 ‫خبر نداشتم شارلوت ریچاردز وکیل مدافعِ پریه 178 00:08:32,224 --> 00:08:34,254 ‫دیگه کم کم آرزو می‌کنم کاش نجاتش نداده بودیم 179 00:08:34,260 --> 00:08:35,689 ‫نگران نباش کاراگاه 180 00:08:35,695 --> 00:08:38,692 ‫شنیدم شارلوت از وقتی که ناپدید شده بود ‫زنِ دیگه‌ای شده 181 00:08:38,698 --> 00:08:40,961 ‫پس شاید دیگه اون کوسه‌ی قبلی نباشه 182 00:08:40,967 --> 00:08:42,862 ‫حداقل نه توی دادگاه 183 00:08:42,868 --> 00:08:44,197 ‫همه بر پا 184 00:08:44,203 --> 00:08:45,791 ‫جلسه‌ی دادگاه شروع میشه 185 00:08:45,816 --> 00:08:47,434 ‫قاضیِ محترم استرادا قضاوت رو به عهده دارن 186 00:08:47,440 --> 00:08:51,454 ‫باتوجه به مرگ ناگهانی شاهد کلیدیِ شاکی 187 00:08:51,460 --> 00:08:54,274 ‫به گمونم وکیل مدافع می‌خوان ‫اتهامات موکلش حذف بشن 188 00:08:54,280 --> 00:08:57,177 ‫دادخواست حذف اتهامات؟ 189 00:08:57,183 --> 00:08:58,578 ‫چرا باید اینو بخوام، عالیجناب؟ 190 00:08:58,584 --> 00:09:01,881 ‫به نظر دندون‌های کوسه کُند شدن 191 00:09:01,887 --> 00:09:02,949 ‫عذر می‌خوام 192 00:09:02,955 --> 00:09:04,718 ‫یه مدت نبودم 193 00:09:04,724 --> 00:09:06,353 ‫ 194 00:09:06,359 --> 00:09:08,288 ‫خب 195 00:09:08,294 --> 00:09:09,689 ‫می‌فرمایید با مرگ بوریس 196 00:09:09,695 --> 00:09:12,492 ‫شاکی شواهد کافی برای ادامه‌ی ‫رسیدگی به پرونده نداره؟ 197 00:09:12,498 --> 00:09:14,361 ‫پس اگه ما درخواستِ حذف اتهامات ندیم 198 00:09:14,367 --> 00:09:17,063 ‫احتمالاً از خودش یه احمق تمام عیار می‌سازه؟ 199 00:09:17,069 --> 00:09:20,266 ‫عالیجناب، پرونده‌ی ما خدشه‌ناپذیر بوده و هست 200 00:09:20,272 --> 00:09:24,437 ‫شاکی شواهد زیادی داره تا ‫ثابت کنه 16 سال پیش 201 00:09:24,443 --> 00:09:25,605 ‫متهم، پری اسمیت 202 00:09:25,611 --> 00:09:27,374 ‫افسر جان دکر رو کشته 203 00:09:27,380 --> 00:09:29,709 ‫و به جو فیلدز پول داد که به اون جرم ‫بره زندان 204 00:09:29,715 --> 00:09:31,444 ‫وقتی هم که فیلدز قصد به هم زدن قرارشون رو داشت 205 00:09:31,450 --> 00:09:32,379 ‫پری اون رو هم کشت 206 00:09:32,385 --> 00:09:36,116 ‫عالیجناب، با کمال احترام باید بگم ‫حذف اتهامات مسخره خواهد بود 207 00:09:36,122 --> 00:09:40,253 ‫مرگ بوریس سوکولوف با اینکه بی‌شک غم‌انگیزه 208 00:09:40,259 --> 00:09:42,789 ‫چیزی رو تغییر نمیده 209 00:09:42,795 --> 00:09:45,091 ‫خب، متشاکی موافقه 210 00:09:45,097 --> 00:09:46,359 ‫چی؟ 211 00:09:46,365 --> 00:09:48,962 ‫مرگ اون هیچی رو تغییر نمیده 212 00:09:48,968 --> 00:09:54,670 ‫با یا بدون شهادت آقای سوکولوف ‫موکل من هیچوقت نباید متهم به این جرایم میشد 213 00:09:55,474 --> 00:09:59,005 ‫خب حالا که هر دو طرف موافق هستن 214 00:09:59,011 --> 00:10:00,640 ‫محاکمه فوراً شروع میشه 215 00:10:00,646 --> 00:10:03,209 ‫راستش عالیجناب، شاکی مایل هستن 216 00:10:03,215 --> 00:10:04,277 ‫درخواست چند جلسه‌ی دیگه رو بدن 217 00:10:04,283 --> 00:10:06,346 ‫با توجه به شاهد کلیدیِ ما 218 00:10:06,352 --> 00:10:10,617 ‫برای برسی دوباره‌ی استراتژیش وقت نیاز داره 219 00:10:10,623 --> 00:10:11,818 ‫اما من که گیج شدم، عالیجناب 220 00:10:11,824 --> 00:10:15,822 ‫مگه الان نگفتیم که پرونده‌شون ‫"خدشه‌دار نشدنیه"؟ 221 00:10:15,828 --> 00:10:17,490 ‫بله 222 00:10:17,496 --> 00:10:18,625 ‫درخواست رد میشه 223 00:10:18,631 --> 00:10:22,232 ‫جلسه بعد از ناهار ادامه پیدا می‌کنه 224 00:10:27,073 --> 00:10:28,935 ‫چه غلطی می‌کنی، مادر؟ 225 00:10:28,941 --> 00:10:30,203 ‫آروم بگیر، لوسیفر 226 00:10:30,209 --> 00:10:31,571 ‫برای منم خوشایند نیست 227 00:10:31,577 --> 00:10:33,773 ‫درسته، می‌بینم که بدجور ناراحتی 228 00:10:33,779 --> 00:10:36,042 ‫کارم آفرین داشت، نه؟ 229 00:10:36,048 --> 00:10:38,478 ‫مطمئن نیستم چرا آدما این همه مدت ‫توی دانشکده‌ی حقوقی درس می‌خونن 230 00:10:38,484 --> 00:10:39,479 ‫به نظر دو شب هم زیادیه 231 00:10:39,485 --> 00:10:40,947 ‫مامان 232 00:10:40,953 --> 00:10:43,716 ‫باید یه راهی برای باز کردن چشمات ‫پیدا می‌کردم 233 00:10:43,722 --> 00:10:45,718 ‫باید متوجه بشی که این کلویی که تحسینش می‌کنی 234 00:10:45,724 --> 00:10:46,686 ‫ارزش تو رو نداره 235 00:10:47,793 --> 00:10:50,390 ‫قبول دارم که باهاش کار می‌کنم، ‫ولی تحسین کردن یکم زیاده رویه 236 00:10:50,396 --> 00:10:54,651 ‫بیخیال بابا. تو برای اون بیشتر از ‫هر کس دیگه‌ای فداکاری کردی 237 00:10:54,676 --> 00:10:58,908 ‫یادت رفته؟ برای محافظت از اون ‫برادرت، پسر من رو کشتی 238 00:10:58,914 --> 00:11:03,446 ‫خیال می‌کنی اون هم به خاطر تو حاضره ‫یه کار مشابه حتی ناچیز انجام بده؟ 239 00:11:03,452 --> 00:11:05,514 ‫به گمونم... 240 00:11:05,520 --> 00:11:06,916 ‫نمی‌دونم 241 00:11:06,922 --> 00:11:10,286 ‫خب، اگه توی دادگاه همه چی ‫طبق نقشه پیش بره، می‌فهمی 242 00:11:10,292 --> 00:11:11,887 ‫اینو بدون که اون لیاقت تو رو نداره 243 00:11:11,893 --> 00:11:14,957 ‫چون اونقدری که اون برات عزیزه ‫تو براش عزیز نیستی 244 00:11:14,963 --> 00:11:17,093 ‫تو باید درک کنی که برای هم ‫ساخته نشدین 245 00:11:17,099 --> 00:11:19,061 ‫تو متعلق به خانواده‌ات هستی 246 00:11:19,067 --> 00:11:20,830 ‫برای همین هم باید کارم رو بکنم 247 00:11:20,836 --> 00:11:22,702 ‫چیکار بکنی، مامان؟ 248 00:11:25,240 --> 00:11:27,203 ‫چه جور نقشه‌ی شرورانه‌ای ‫سوار کردی؟ 249 00:11:27,209 --> 00:11:29,605 ‫و خواهشاً نگو که نقشه‌ات ‫با کشتنِ بوریس شروع شده 250 00:11:29,611 --> 00:11:31,674 ‫راستش قسمت اینطور شد 251 00:11:31,680 --> 00:11:34,276 ‫می‌خواستم کلویی رو بفرستم هوا، ‫ولی آمندیل منصرفم کرد 252 00:11:34,282 --> 00:11:36,278 ‫تو چی؟ 253 00:11:36,284 --> 00:11:38,892 ‫مادر، قسم می‌خورم اگه ‫یه مو از سرش کم بشه... 254 00:11:38,917 --> 00:11:41,588 ‫خب، انگار برادرت راست می‌گفت 255 00:11:43,492 --> 00:11:46,059 ‫قول بده که دست بهش نمیزنی 256 00:11:48,130 --> 00:11:50,597 ‫من به کسی صدمه نمیزنم 257 00:11:56,304 --> 00:11:57,933 ‫لوسیفر، بهم قول دادی که 258 00:11:57,939 --> 00:12:01,036 ‫جریان هر چی که هست ‫روی دادرسی تأثیری نمیذاره 259 00:12:01,042 --> 00:12:03,105 ‫اولاً کاراگاه، "جریانی" در کار نیست 260 00:12:03,111 --> 00:12:07,977 ‫دوماً، خیالت راحت که ‫همه چی روبراه میشه 261 00:12:07,983 --> 00:12:09,582 ‫ترتیبش رو میدم 262 00:12:17,592 --> 00:12:19,488 ‫دنبال گزارش پزشکی قانونی بوریس میگردی؟ 263 00:12:20,495 --> 00:12:21,490 ‫ 264 00:12:21,496 --> 00:12:22,691 ‫هنوز نرسیده 265 00:12:22,697 --> 00:12:24,427 ‫الا الاناست که ردیفش کنه 266 00:12:24,433 --> 00:12:27,563 ‫می‌دونم که پرونده‌ی من نیست ‫ولی می‌ترسم، دن 267 00:12:27,569 --> 00:12:29,198 ‫نباید بذارم پری از این جریان قسر در بره 268 00:12:29,204 --> 00:12:30,499 ‫نمیذاری 269 00:12:30,505 --> 00:12:32,501 ‫باید شارلوت ریچاردز رو امروز توی دادگاه میدیدی 270 00:12:32,507 --> 00:12:33,803 ‫شار... 271 00:12:33,809 --> 00:12:34,804 ‫شرمنده 272 00:12:34,810 --> 00:12:36,972 ‫شارلوت ریچاردز وکیل مدافعِ پریه؟ 273 00:12:36,978 --> 00:12:38,073 ‫آره 274 00:12:38,079 --> 00:12:40,009 ‫واقعاً؟ اینقدر کارش خوبه؟ 275 00:12:40,015 --> 00:12:41,911 ‫آره، کارش حرف نداره 276 00:12:41,917 --> 00:12:43,913 ‫برای همین خیلی خوب میشه اگه بشه... 277 00:12:43,919 --> 00:12:45,981 ‫خب بتونی یه ارتباطی بین پری ‫و مرگ بوریس پیدا کنی 278 00:12:45,987 --> 00:12:48,551 ‫خب، انگیزه و روشش باهم جور درمیاد 279 00:12:48,557 --> 00:12:49,985 ‫زبون بوریس بریده شده بود 280 00:12:49,991 --> 00:12:53,355 ‫پس قاتل پیغام واضحی رو فرستاده 281 00:12:53,361 --> 00:12:55,057 ‫دهن باز کنی، سرت جدا میشه 282 00:12:55,063 --> 00:12:58,060 ‫پری این کارو کرد تا بوریس نتونه شهادت بده، میدونم 283 00:12:58,066 --> 00:13:00,496 ‫مگه از وقتی بازداشتش کردی ‫زندون نبود؟ 284 00:13:00,502 --> 00:13:01,831 ‫آره، ولی میتونسته از داخل زندان ‫ترتیبش رو بده 285 00:13:01,837 --> 00:13:02,865 ‫روشش همین هست 286 00:13:02,871 --> 00:13:04,900 ‫دقیقاً، اگه پری توی یه کار خوب باشه 287 00:13:04,906 --> 00:13:06,602 ‫وادار کردنِ بقیه برای قبول کردنِ ‫اتهام جرم خودشه 288 00:13:06,608 --> 00:13:08,571 ‫خب هر کسی که پری برای انجام این کار اجیر کرده 289 00:13:08,577 --> 00:13:09,705 ‫آدم زرنگی بوده 290 00:13:09,711 --> 00:13:12,408 ‫برش گردن بوریس خیلی دقیقه 291 00:13:12,414 --> 00:13:15,377 ‫به نظرم دستگاه برش صنعتی باشه 292 00:13:15,383 --> 00:13:19,181 ‫گوش کن، هر کاری که در توانم باشه ‫انجام میدم تا پیداش کنم 293 00:13:19,187 --> 00:13:22,718 ‫حتی اگه لازم باشه از تک تک صاحب‌های ‫کشتارگاه‌های لس آنجلس بازجویی کنم 294 00:13:22,724 --> 00:13:24,553 ‫لازم نیست 295 00:13:24,559 --> 00:13:27,556 ‫دی‌ان‌ای غیرانسانی هم روی بدن بوریس ‫وجود داشت 296 00:13:27,562 --> 00:13:29,425 ‫دقیق بخواید بگم، دی‌ان‌ای یه خوک 297 00:13:29,431 --> 00:13:31,961 ‫یه گونه‌ی پیوندی که به خاطر ‫گوش خوشمزه‌اش منحصر به فرده 298 00:13:31,967 --> 00:13:34,501 ‫و فقط یه جا می‌فروشنش 299 00:13:38,006 --> 00:13:39,301 ‫ 300 00:13:39,307 --> 00:13:40,506 ‫سلام 301 00:13:40,531 --> 00:13:42,638 ‫لطف کردی اومدی ‫ولی لازم نیست اینقدر اینورا باشی 302 00:13:42,644 --> 00:13:45,207 ‫- دادرسی ممکنه خسته کننده باشه ‫- خب، این یکی فرق داره 303 00:13:45,213 --> 00:13:46,141 ‫منظورت چیه؟ 304 00:13:46,147 --> 00:13:47,209 ‫جناب مورنینگ استار 305 00:13:47,215 --> 00:13:48,878 ‫منتظر شما هستیم 306 00:13:48,884 --> 00:13:50,980 ‫چه عالی. خوبه، خب 307 00:13:50,986 --> 00:13:54,487 ‫بریم که در برابر اون جنده‌ی حشری ‫محافظت کنم، کاراگاه 308 00:13:55,557 --> 00:13:56,752 ‫لوسیفر، داری چیکار می‌کنی؟ 309 00:13:56,758 --> 00:14:02,262 ‫خب، پیش خودم گفتم که لازم نیست فقط ‫به‌خاطر اینکه بوریس مُرده، ما هم ناامید بشیم 310 00:14:03,571 --> 00:14:06,896 ‫قسم می‌خورم حقیقت رو بگم، ‫کل حقیقت 311 00:14:06,902 --> 00:14:09,665 ‫چیزی جز حقیقت نخواهم گفت 312 00:14:09,671 --> 00:14:11,383 ‫پس بابا کمکم کن 313 00:14:19,857 --> 00:14:20,985 ‫جناب مورنینگ استار 314 00:14:20,991 --> 00:14:23,921 ‫وقتی بوریس بازداشت شد شما اونجا بودین 315 00:14:23,927 --> 00:14:26,023 ‫درسته؟ با کاراگاه اسپینوزا همکاری می‌کردین 316 00:14:26,029 --> 00:14:27,892 ‫درسته 317 00:14:27,898 --> 00:14:29,761 ‫البته من اونو کاراگاه اسکل صدا میزنم 318 00:14:31,101 --> 00:14:32,634 ‫اینم یه داستان دیگه داره 319 00:14:33,670 --> 00:14:36,868 ‫پس میشه لطفاً برامون توضیح بدید ‫چه اتفاقی افتاد؟ 320 00:14:36,874 --> 00:14:38,136 ‫بله، با کمال میل 321 00:14:38,142 --> 00:14:39,303 ‫میشه از اینجا بلند بشم؟ 322 00:14:39,309 --> 00:14:40,271 ‫چرا که نه 323 00:14:40,277 --> 00:14:42,006 ‫ممنون 324 00:14:42,012 --> 00:14:44,041 ‫یه چیز لازم دارم... 325 00:14:44,047 --> 00:14:46,010 ‫سلام 326 00:14:46,016 --> 00:14:47,278 ‫میشه شال‌تون رو بدید؟ 327 00:14:47,284 --> 00:14:49,647 ‫عالیجناب، این کار ضروریه؟ 328 00:14:49,653 --> 00:14:51,949 ‫خب، شما کل داستان رو می‌خواید بشنوید، نه؟ 329 00:14:51,955 --> 00:14:53,918 ‫میدونید که اسرار در جزئیات پنهانه 330 00:14:53,924 --> 00:14:55,957 ‫خیلی ممنونم 331 00:14:57,060 --> 00:15:00,024 ‫خب، بنده و کاراگاه اسکل 332 00:15:00,030 --> 00:15:01,459 ‫شرمنده، کاراگاه اسپینوزا... 333 00:15:01,465 --> 00:15:04,929 ‫اداره‌ی پلیس لس آنجلس از ما خواست ‫که یه عملیات استینگی انجام بدیم 334 00:15:04,935 --> 00:15:05,930 ‫خواننده رو نمیگما 335 00:15:05,936 --> 00:15:10,201 ‫برای همین مجبور بودیم در حمام بوریس ‫هویتمون رو مخفی کنیم 336 00:15:10,207 --> 00:15:11,369 ‫اسلحه‌ی فولادیش... 337 00:15:11,375 --> 00:15:13,371 ‫اینطوری شد... 338 00:15:13,377 --> 00:15:16,340 ‫جوری راه میرفت که انگا ‫یه اسلحه بین پاهاشه... 339 00:15:16,346 --> 00:15:19,377 ‫بوریس توی چشمام نگاه کرد و گفت: 340 00:15:19,383 --> 00:15:21,479 ‫"مردم بهم میگن دروغ سنج انسانی" 341 00:15:21,485 --> 00:15:22,647 ‫اون می‌خواست ما رو بکشه 342 00:15:22,653 --> 00:15:25,116 ‫مثل یه جنگجوی رومی دستم رو گرفت 343 00:15:25,122 --> 00:15:30,588 ‫وقتی که همه چی مشخص شد ‫تحقیقات رو به کاراگاه دکر واگذار کردم 344 00:15:30,594 --> 00:15:32,056 ‫ممنون 345 00:15:40,137 --> 00:15:41,566 ‫یه سوال دارم 346 00:15:41,572 --> 00:15:43,668 ‫تاحالا حس کردی که ازت ‫سوءاستفاده کردن؟ 347 00:15:43,674 --> 00:15:46,470 ‫منظورت همون... چه‌میدونم... 348 00:15:46,476 --> 00:15:50,341 ‫همون زنیه که از قاتل بابای ‫همسر سابقت دفاع می‌کنه؟ 349 00:15:50,347 --> 00:15:51,409 ‫چی؟ 350 00:15:51,415 --> 00:15:54,445 ‫شارلوت ریچاردز همون زن خوشگلیه که ‫باهاش خوابیدی، نه؟ 351 00:15:54,451 --> 00:15:56,447 ‫از کجا فهمیدی؟ 352 00:15:56,453 --> 00:16:00,351 ‫خب، یه موی بلوند روی کتت دیدم 353 00:16:00,357 --> 00:16:02,653 ‫بیشتر از موی کلویی فر داشت 354 00:16:02,659 --> 00:16:05,857 ‫یه لکه‌ی ماتیک هم روی دستبندت دیدم. ‫قرمز اناری 355 00:16:05,863 --> 00:16:09,560 ‫پررنگ ولی نه خیلی سکسی. ‫رنگ مخصوص وکلا 356 00:16:09,566 --> 00:16:10,628 ‫جداً؟ 357 00:16:10,634 --> 00:16:16,100 ‫نه بابا. صبح که کلویی اسمش رو برد ‫دیدم یه لحظه خودتو گم کردی 358 00:16:16,106 --> 00:16:17,835 ‫یا خدا 359 00:16:17,841 --> 00:16:19,737 ‫چرا اینقدر نگرانی؟ 360 00:16:19,743 --> 00:16:23,407 ‫تو که چیزی درمورد پرونده نگفتی که ‫بتونه توی دادگاه ازش استفاده کنه، نه؟ 361 00:16:23,413 --> 00:16:26,477 ‫- فکر نکنم ولی... ‫- بفرما 362 00:16:26,483 --> 00:16:27,778 ‫شاید با کاکتیل میزکلی که حواسم نبوده 363 00:16:27,784 --> 00:16:29,881 ‫خیلی زود رو آدم اثر میذارن 364 00:16:29,887 --> 00:16:31,983 ‫همش می‌خواست درمورد ‫همسرای سابقمون حرف بزنیم 365 00:16:31,989 --> 00:16:34,185 ‫به نظر خیلی عادی بود، ‫راستش درد دل کردن باهاش راحت بود 366 00:16:34,191 --> 00:16:35,319 ‫همدردی می‌کرد 367 00:16:35,325 --> 00:16:36,687 ‫خدایا، چقدر احمقم 368 00:16:36,693 --> 00:16:40,291 ‫نه، اون پرونده‌ی پری رو بعد از اینکه ما... 369 00:16:40,297 --> 00:16:41,859 ‫محاله تصادفی باشه 370 00:16:41,865 --> 00:16:43,895 ‫چرا؟ 371 00:16:43,901 --> 00:16:46,230 ‫- شاید واقعاً ازت خوشش میاد ‫- آره 372 00:16:46,236 --> 00:16:47,954 ‫- 44 ‫- سلام 373 00:16:47,979 --> 00:16:50,538 ‫بدن بدون سر یه یارویی ‫به اسم بوریس می‌خوایم 374 00:16:53,510 --> 00:16:54,972 ‫می‌خواستم به شما زنگ بزنم 375 00:16:54,978 --> 00:16:56,741 ‫ولی... ترسیدم 376 00:16:56,747 --> 00:16:59,677 ‫چند روز پیش اون یارو بهم نزدیک شد 377 00:16:59,683 --> 00:17:01,012 ‫یه آدم ترسناک و گنده 378 00:17:01,018 --> 00:17:03,047 ‫اون کلیدهای اینجا رو خواست تا بتونه ‫بعد از کار از تجهیزات اینجا استفاده کنه 379 00:17:03,053 --> 00:17:06,651 ‫سوالی نپرسیدم، مگه اینکه احیاناً ‫می‌خواستم خودم سوسیس بشم 380 00:17:06,657 --> 00:17:08,686 ‫- اسمش رو میدونی؟ ‫- نه 381 00:17:08,692 --> 00:17:10,755 ‫آسیایی، گنده 382 00:17:10,761 --> 00:17:12,294 ‫به شدت ترسناک 383 00:17:13,830 --> 00:17:17,897 ‫ولی زخم گردنش تابلو بود 384 00:17:18,765 --> 00:17:20,197 ‫ممنون جناب مورنینگ استار 385 00:17:20,203 --> 00:17:22,533 ‫تصویر روشنی از اون اتفاق به ما نشون دادید 386 00:17:22,539 --> 00:17:25,336 ‫انگار که خود بوریس شهادت داده باشه 387 00:17:25,342 --> 00:17:27,638 ‫با این تفاوت که یه نسخه‌ی ‫خیلی خوشتیپ‌تر از اونه 388 00:17:27,644 --> 00:17:29,640 ‫بس کن، قاضی جون 389 00:17:30,647 --> 00:17:32,143 ‫ممنون 390 00:17:32,149 --> 00:17:34,779 ‫راستش اگه اجازه باشه یه چیز دیگه هم ‫می‌خواستم به حرفام اضافه کنم 391 00:17:34,785 --> 00:17:37,515 ‫به نظرم به قدر کافی شنیدیم، عالیجناب 392 00:17:37,521 --> 00:17:39,417 ‫هیس!! بفرمایید 393 00:17:39,423 --> 00:17:41,519 ‫ادامه بده لوسـ... 394 00:17:41,525 --> 00:17:43,955 ‫جناب مورنینگ استار 395 00:17:43,961 --> 00:17:46,424 ‫ممنون، عزیز دلم 396 00:17:46,430 --> 00:17:49,794 ‫بله، می‌خواستم به عرضتون برسونم که ‫محض اطلاعتون... 397 00:17:49,800 --> 00:17:53,497 ‫پلیس لس آنجلس و به ویژه کاراگاه دکر 398 00:17:53,503 --> 00:17:56,133 ‫در این پرونده بی‌نقص عمل کردن 399 00:17:56,139 --> 00:18:01,973 ‫کل این دادگاه، نه، کل این شهر خیالش راحت باشه ‫که یک شخص درستکار 400 00:18:01,979 --> 00:18:05,476 ‫قابل اعتماد و قابل اطمینان مثل کاراگاه دکر 401 00:18:05,482 --> 00:18:07,812 ‫اون بیرون داره ازشون محافظت می‌کنه 402 00:18:07,818 --> 00:18:12,416 ‫اون واقعاً حرف نداره 403 00:18:12,422 --> 00:18:13,751 ‫منظورم توی تخت نیست 404 00:18:13,757 --> 00:18:15,386 ‫اینو نمی‌دونم 405 00:18:15,392 --> 00:18:16,858 ‫اینقدر حرف نداره 406 00:18:18,198 --> 00:18:20,024 ‫ممنون 407 00:18:20,030 --> 00:18:21,025 ‫خانم ریچاردز؟ 408 00:18:21,031 --> 00:18:23,665 ‫شاهد در اختیار شماست 409 00:18:25,435 --> 00:18:28,670 ‫فعلاً سوالی ندارم 410 00:18:41,651 --> 00:18:42,747 ‫هی! 411 00:18:42,753 --> 00:18:43,781 ‫اون ماشین کلوییه 412 00:18:43,787 --> 00:18:44,882 ‫دنبال چی می‌گردی؟ 413 00:18:44,888 --> 00:18:45,987 ‫سلام 414 00:18:47,024 --> 00:18:48,753 ‫من... 415 00:18:48,759 --> 00:18:49,754 ‫دنبال تو 416 00:18:49,760 --> 00:18:51,622 ‫دنبال تو می‌گشتم 417 00:18:51,628 --> 00:18:53,124 ‫جداً؟ 418 00:18:53,130 --> 00:18:54,662 ‫آره، دلم برات تنگ شده بود 419 00:18:56,266 --> 00:18:59,030 ‫جدی میگم، هنوزم تو فکرت هستم، میز 420 00:18:59,036 --> 00:19:02,837 ‫هر روز. هر وقت تو رو می‌بینم... 421 00:19:04,741 --> 00:19:06,641 ‫منم دلم برات تنگ شده 422 00:19:14,818 --> 00:19:16,147 ‫مثل بازی با آتیشه، نه؟ 423 00:19:18,288 --> 00:19:21,723 ‫ولی مطمئنی دنبال این می‌گشتی؟ 424 00:19:25,295 --> 00:19:27,780 ‫یا این بود؟ 425 00:19:31,935 --> 00:19:35,766 ‫اولاً، به مامانت بگو هیچکی نمی‌تونه ‫زیرنظر من به کلویی صدمه بزنه 426 00:19:35,772 --> 00:19:37,101 ‫و دوماً... 427 00:19:37,107 --> 00:19:38,740 ‫دیگه هیچوقت اینطوری بهم دروغ نگو 428 00:19:56,494 --> 00:20:00,625 ‫وقتی از بوریس بازجویی کردین ‫چی گفت؟ 429 00:20:00,631 --> 00:20:02,794 ‫اون اعتراف کرد که به صورت مکرر ‫آدم‌های گردن‌گیری رو برای 430 00:20:02,800 --> 00:20:05,597 ‫گانگستر روسی که زندان رو اداره می‌کردن 431 00:20:05,603 --> 00:20:07,554 ‫و متهم از اواخر دهه نود رئیس اونجا بود جور می‌کرد 432 00:20:07,579 --> 00:20:12,471 ‫چیز خاصی در رابطه با این زندان وجود داره؟ 433 00:20:12,477 --> 00:20:15,540 ‫همون زندان فاسدی هست که جان دکر ‫16 سال پیش که درموردش 434 00:20:15,546 --> 00:20:17,242 ‫درموردش تحقیق می‌کرد، به قتل رسید 435 00:20:17,248 --> 00:20:18,410 ‫عجب 436 00:20:18,416 --> 00:20:21,650 ‫همه‌اش تصادفی بود، نه؟ 437 00:20:22,617 --> 00:20:25,250 ‫دقیقاً مثل زمان عجیب مرگ بوریس 438 00:20:25,256 --> 00:20:27,519 ‫بنده کارم تموم شد، عالیجناب 439 00:20:27,525 --> 00:20:28,754 ‫سوالی ندارم 440 00:20:28,760 --> 00:20:30,926 ‫ممنون کاراگاه 441 00:20:34,799 --> 00:20:36,795 ‫من از این شاهد سوالی ندارم 442 00:20:36,801 --> 00:20:38,534 ‫دادستان استراحت می‌کنه، عالیجناب 443 00:20:39,689 --> 00:20:41,700 ‫نوبت شماست که بدرخشید، خانم ریچاردز 444 00:20:41,706 --> 00:20:44,036 ‫به عنوان شاهد اول پرونده 445 00:20:44,042 --> 00:20:46,942 ‫متشاکی مایله لوسیفر ‫مورنینگ استار رو احضار کنه 446 00:20:52,050 --> 00:20:54,183 ‫چیزی نیست 447 00:20:56,154 --> 00:20:58,116 ‫فقط یک سوال کوچیک دارم، آقای مورنینگ استار 448 00:20:58,122 --> 00:21:01,620 ‫یادتون باشه که قسم‌تون هنوز پا برجاست 449 00:21:01,626 --> 00:21:03,488 ‫اولین نفری که صحنه‌ی جرم اومد کی بود؟ 450 00:21:03,494 --> 00:21:06,958 ‫اولین نفر که به صحنه اومد ‫به گمونم کاراگاه بود 451 00:21:06,964 --> 00:21:08,983 ‫عذر میخوام، کدوم کاراگاه؟ 452 00:21:09,008 --> 00:21:10,310 ‫کاراگاه دکر 453 00:21:10,335 --> 00:21:12,241 ‫مطمئنید؟ از کجا میدونید؟ 454 00:21:12,266 --> 00:21:13,799 ‫کاملاً مطمئنم. خودش بهم گفت 455 00:21:13,805 --> 00:21:15,167 ‫یکم عجیبه، نه؟ 456 00:21:15,173 --> 00:21:16,968 ‫اینکه مردی که به به جرم قتل جان دکر متهم شده 457 00:21:16,974 --> 00:21:20,272 ‫جنازه‌اش به وسیله‌ی دخترش، ‫کلویی دکر پیدا بشه 458 00:21:20,278 --> 00:21:21,873 ‫اعتراض دارم عالیجناب. چه ربطی داره؟ 459 00:21:21,879 --> 00:21:22,941 ‫به ربطش هم میرسم 460 00:21:22,947 --> 00:21:27,145 ‫میشه لطفاً بخونید که ‫طبق گزارش رسمی پلیس 461 00:21:27,151 --> 00:21:28,984 ‫اولین افسری که به صحنه جرم رسید کی بود؟ 462 00:21:31,422 --> 00:21:32,517 ‫چی شده؟ 463 00:21:32,523 --> 00:21:33,752 ‫بعداً بهت میگم 464 00:21:33,758 --> 00:21:36,254 ‫خب، اینجا نوشته کاراگاه اسپینوزا 465 00:21:36,260 --> 00:21:39,357 ‫فکر کردم گفتی کلویی دکر ‫کاراگاه بی‌نقصیه 466 00:21:39,363 --> 00:21:40,425 ‫اعتراض دارم، عالیجناب! 467 00:21:40,431 --> 00:21:41,760 ‫نه، می‌خوام جواب بدم 468 00:21:41,766 --> 00:21:45,764 ‫بی‌نقص هست. برای همین هم بود ‫که فوراً از تحقیقات کنار کشید 469 00:21:45,770 --> 00:21:48,567 ‫ولی بعد از اینکه جنازه‌ی ‫قاتل پدرش رو پیدا کرد؟ 470 00:21:48,573 --> 00:21:50,001 ‫اعتراض دارم! 471 00:21:50,007 --> 00:21:51,970 ‫به چی اعتراض داره؟ ‫حرکات دستم؟ 472 00:21:51,976 --> 00:21:54,773 ‫کاملاً واضح میگم اگه ‫چیزی که الان شنیدیم درست باشه 473 00:21:54,779 --> 00:21:59,177 ‫پس داستان جایگزینی هم برای ‫داستانی که شاکی میگن وجود داره 474 00:21:59,183 --> 00:22:01,780 ‫کلویی دکر انگیزه‌ی قتل و فرصت این کار 475 00:22:01,786 --> 00:22:04,449 ‫و پلیس لس آنجلس هم برای محافظت ‫از خودش و کمک برای پاپوش دوختن 476 00:22:04,455 --> 00:22:06,918 ‫یک مرد بی‌گناه به خاطر انتقام‌گیری شخصی ‫طرف خودش داشته 477 00:22:06,924 --> 00:22:08,153 ‫با کمال احترام، عالیجناب 478 00:22:08,159 --> 00:22:10,222 ‫متهم دادرسی کلویی دکر نیست 479 00:22:10,228 --> 00:22:12,224 ‫موکل منم نباید متهم بشه 480 00:22:12,230 --> 00:22:15,731 ‫چون ظاهراً اون قربانی بی‌کفایتی ‫پلس لس آنجلسه 481 00:22:17,702 --> 00:22:20,198 ‫مگه اینکه گزارش درست باشه 482 00:22:20,204 --> 00:22:23,806 ‫و شما دروغ بگید، جناب مورنینگ استار؟ 483 00:22:25,443 --> 00:22:29,812 ‫حرفی که میزنی خنده داره. ‫کاراگاه امکان نداره به کسی صدمه بزنه 484 00:22:33,951 --> 00:22:35,313 ‫ولی بله 485 00:22:35,319 --> 00:22:37,182 ‫چیزی که گفتم حقیقت داره 486 00:22:37,188 --> 00:22:39,484 ‫چه قسم خورده باشم چه نه 487 00:22:39,490 --> 00:22:40,956 ‫من دروغ نمیگم 488 00:22:46,464 --> 00:22:47,939 ‫کاراگاه؟ 489 00:22:47,947 --> 00:22:48,922 ‫خواهش می‌کنم 490 00:22:48,947 --> 00:22:50,644 ‫باور کن، به نفعته الان چیزی نگی 491 00:22:50,668 --> 00:22:52,330 ‫حق با توئه، نباید حرف بزنم. ‫ترسناک شدی 492 00:22:52,336 --> 00:22:55,233 ‫ولی به خاطر شهادت بحث‌برانگیزم عذر می‌خوام 493 00:22:55,239 --> 00:22:56,635 ‫ولی به وضوح گول خوردم 494 00:22:56,641 --> 00:23:00,572 ‫انتظار نداشتی که توی جایگاه ‫دروغ بگم، نه؟ 495 00:23:00,578 --> 00:23:02,407 ‫مسئله‌ی جواب‌های تو نیست 496 00:23:02,413 --> 00:23:04,276 ‫مسئله سوال‌های شارلوته 497 00:23:04,282 --> 00:23:08,947 ‫اگه نمی‌دونست که من اولین نفری بودم که به ‫صحنه‌ی جرم رسیدم اون سوال‌ها رو نمی‌پرسید 498 00:23:08,953 --> 00:23:10,415 ‫خب، کی می‌تونست بهش گفته باشه؟ 499 00:23:10,421 --> 00:23:11,616 ‫کاراگاه، من بهش نگفتم 500 00:23:11,622 --> 00:23:16,588 ‫تو میگی بهش نگفتی ولی قبلاً بهم گفتی که ‫رابطه‌ات با شارلوت روی دادرسی تأثیر نمیذاره 501 00:23:16,594 --> 00:23:18,727 ‫ولی تأثیر گذاشت 502 00:23:21,265 --> 00:23:23,161 ‫کاراگاه! 503 00:23:30,875 --> 00:23:31,903 ‫شارلوت؟ 504 00:23:31,909 --> 00:23:34,273 ‫چطور تونستی این کارو باهام بکنی؟ 505 00:23:34,298 --> 00:23:36,107 ‫چیو میگی؟ 506 00:23:36,113 --> 00:23:37,709 ‫کارای زیادی باهات کردم 507 00:23:37,715 --> 00:23:39,644 ‫باهام خوابیدی که از این پرونده ‫اطلاعات گیر بیاری؟ 508 00:23:39,650 --> 00:23:42,714 ‫معلومه که آره ولی تو هیچی رو لو ندادی 509 00:23:42,720 --> 00:23:44,950 ‫به گمونم بهش میگین "توهم زایی" 510 00:23:44,956 --> 00:23:47,252 ‫آره، ظاهراً 511 00:23:47,258 --> 00:23:50,722 ‫ولی یادم نمیاد که چیزی درمورد ‫پرونده بهت گفته باشم 512 00:23:50,728 --> 00:23:53,491 ‫- چیز خورم کردی؟ ‫- لازم نبود 513 00:23:53,497 --> 00:23:56,595 ‫یادگرفتم که سکس جنس مذکر رو ‫به یه کمای خفیف میبره 514 00:23:56,601 --> 00:23:58,997 ‫وقت کافی جور شد که ‫بتونم تلفنت رو چک کنم 515 00:23:59,003 --> 00:24:00,165 ‫پس شاید... 516 00:24:00,171 --> 00:24:04,069 ‫دفعه بعد بهتر باشه قبل از سکس ‫تلفنت رو یه جای دور از دسترس بذاری 517 00:24:04,075 --> 00:24:05,003 ‫دفعه بعد؟ 518 00:24:05,009 --> 00:24:06,004 ‫ 519 00:24:06,010 --> 00:24:07,343 ‫مغزت تاب برداشته؟ 520 00:24:09,480 --> 00:24:11,046 ‫تو بگو 521 00:24:19,023 --> 00:24:22,554 ‫کاش می‌تونستم بگم ‫از اینکه میز ماشینت رو ترکونده سوپرایز شدم 522 00:24:22,560 --> 00:24:24,356 ‫اون... 523 00:24:24,362 --> 00:24:25,690 ‫میزه 524 00:24:25,696 --> 00:24:26,858 ‫درسته، نه؟ 525 00:24:26,864 --> 00:24:28,593 ‫یکم که تحریکش کنی 526 00:24:28,599 --> 00:24:30,312 ‫- تبدیل میشه به یه... ‫- موجود جهنمی؟ 527 00:24:30,337 --> 00:24:32,397 ‫دقیقاً 528 00:24:32,403 --> 00:24:33,798 ‫یه سوال ازت دارم 529 00:24:33,804 --> 00:24:38,470 ‫به نظرت چرا اون چرا اونقدر احساسی ‫واکنش نشون داد؟ 530 00:24:38,476 --> 00:24:41,072 ‫چون اون یه دیوونه‌ی تمام عیار ‫مملو از خشم و خشونته 531 00:24:41,078 --> 00:24:44,943 ‫خب به عنوان دوستت، نه روانپزشکت 532 00:24:44,949 --> 00:24:48,780 ‫هیچ کاری نکردی که عصبی بشه؟ 533 00:24:48,786 --> 00:24:50,649 ‫خب... 534 00:24:50,655 --> 00:24:52,884 ‫شاید هیچی هم نه 535 00:24:52,890 --> 00:24:55,754 ‫شاید یه کوچولو حقیقت رو پیچونده باشم 536 00:24:55,760 --> 00:24:57,355 ‫- که بهش "دروغ" هم میگن ‫- لیندا 537 00:24:57,361 --> 00:24:59,958 ‫من چاره‌ای نداشتم. باید درک کنی 538 00:24:59,964 --> 00:25:03,595 ‫درک می‌کنم، درک می‌کنم ‫تو با مسائل خیلی مهمی سر و کار داری 539 00:25:03,601 --> 00:25:07,932 ‫اونقدر مهم هستن که به نظرت ‫هر کاری که بکنی قابل توجیهه 540 00:25:07,938 --> 00:25:11,269 ‫حتی اگه معنیش آسیب زدن ‫به کسایی باشه که برات عزیزن 541 00:25:11,275 --> 00:25:13,809 ‫تو "کاری رو کردی که مجبور بودی" 542 00:25:16,647 --> 00:25:18,343 ‫این... 543 00:25:18,349 --> 00:25:20,516 ‫این کارو با تو هم کردم 544 00:25:21,852 --> 00:25:24,416 ‫من با میز هم عین تو رفتار کردم 545 00:25:24,422 --> 00:25:26,685 ‫آره، با این تفاوت که من دوست تو هستم 546 00:25:26,691 --> 00:25:29,120 ‫ولی میز... 547 00:25:29,126 --> 00:25:31,456 ‫خب یه چیزی بیشتر از دوسته 548 00:25:31,462 --> 00:25:33,024 ‫پس خیلی بدتره 549 00:25:33,030 --> 00:25:35,660 ‫به عنوان دوست من 550 00:25:35,666 --> 00:25:37,529 ‫توصیه‌ات چیه؟ 551 00:25:37,535 --> 00:25:39,130 ‫برای نجات خودت معذرت خواهی کن 552 00:25:39,136 --> 00:25:41,099 ‫وگرنه دفعه بعد خودت هم می‌ترکی 553 00:25:42,973 --> 00:25:45,303 ‫شاید متوجه نیستی 554 00:25:45,309 --> 00:25:48,206 ‫مامانی عزیزتر از جونت سعی داشت ‫کلویی رو بکشه 555 00:25:48,212 --> 00:25:50,175 ‫متوجهم. خودش گفت 556 00:25:50,181 --> 00:25:52,744 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. اینو بیخیال شدم 557 00:25:52,750 --> 00:25:54,237 ‫چیزی که متوجه نمیشم اینه که 558 00:25:54,262 --> 00:25:59,050 ‫چرا کاراگاه فکر می‌کنه من اونی هستم که ‫اطلاعات حساس پرونده رو به مامان گفتم 559 00:25:59,056 --> 00:26:00,385 ‫چطور تونست؟ 560 00:26:00,391 --> 00:26:02,387 ‫آره، کلویی آدم بده‌ست 561 00:26:02,393 --> 00:26:03,955 ‫اهوم 562 00:26:03,961 --> 00:26:06,641 ‫کاش میشد بفهمم کی ‫اون اطلاعات رو به مامان داده 563 00:26:09,633 --> 00:26:11,930 ‫صحیح. کاش 564 00:26:11,936 --> 00:26:14,332 ‫خوب شد. اومدی 565 00:26:14,338 --> 00:26:16,401 ‫آره، اومد 566 00:26:16,407 --> 00:26:17,936 ‫ممنون که تشریف آوردی، دن 567 00:26:17,942 --> 00:26:19,437 ‫خبری نشده؟ 568 00:26:19,443 --> 00:26:20,772 ‫نمیدونم. تو بهتر میدونی 569 00:26:20,778 --> 00:26:22,607 ‫لوسیفر بهم زنگ زد 570 00:26:22,613 --> 00:26:24,743 ‫بله. خب پیش خودم گفتم ‫حالا که شهادت من طبق برنامه 571 00:26:24,749 --> 00:26:29,647 ‫پیش نرفت، شاید بتونم کمک کنم ‫ثابت کنی که پری در قتل بوریس دخیل بوده 572 00:26:29,653 --> 00:26:31,449 ‫- دارم روش کار می‌کنم، پسر ‫- چه عالی! 573 00:26:31,455 --> 00:26:33,151 ‫خب پس لطفاً با اون سخن‌های گوهر بار پلیسی 574 00:26:33,157 --> 00:26:35,720 ‫بهم بگو چطور این مأموریت کوچیک رو ‫به سرانجام برسونیم 575 00:26:35,726 --> 00:26:39,324 ‫خب، یارویی که گردن بوریس رو زده ‫این زخم رو داره 576 00:26:39,330 --> 00:26:40,458 ‫راستش یه برند هست 577 00:26:40,464 --> 00:26:44,362 ‫علامت مثلث الحمرا، ‫یه تشکیلات جنایتکارای چینیه 578 00:26:44,368 --> 00:26:45,897 ‫خیلی‌هاشون توی زندونی بودن ‫که پری رئیسش بود 579 00:26:45,903 --> 00:26:48,032 ‫تشکیلاتشون از روس‌ها متنفره، پس... 580 00:26:48,038 --> 00:26:49,701 ‫بعید نیست که بزنن هم دیگه رو بکشن 581 00:26:49,707 --> 00:26:52,137 ‫آره. باید اینجاش رو بفهمی 582 00:26:52,143 --> 00:26:54,339 ‫ 583 00:26:54,345 --> 00:26:57,108 ‫شایعات میگن که از یه مرکز فرهنگی ‫به عنوان پوشش استفاده می‌کنن 584 00:26:57,114 --> 00:26:59,544 ‫صحیح. خب بریم از اونجا شروع کنیم، خب؟ 585 00:26:59,550 --> 00:27:02,747 ‫این آدما به خشونت شهرت دارن، ‫پس باید سعی کنیم 586 00:27:02,753 --> 00:27:04,149 ‫در حداقل زمان ممکن داخل و خارج بشیم، خب؟ 587 00:27:04,155 --> 00:27:05,717 ‫حالا که صحبت از "داخل و خارج شدن" شد 588 00:27:05,723 --> 00:27:08,920 ‫این پرونده انگار بدجور ناراحتت کرده، دن 589 00:27:08,926 --> 00:27:10,822 ‫می‌دونی، از لحاظ شخصی 590 00:27:10,828 --> 00:27:12,924 ‫باشه آره. تابلوئه که مسئله شخصیه 591 00:27:12,930 --> 00:27:14,392 ‫صدات رو بالا نبر، خب؟ 592 00:27:14,398 --> 00:27:18,096 ‫خب انگار که خودت می‌خوای ‫شارلوت رو بخوابونی زمین 593 00:27:18,102 --> 00:27:21,299 ‫بدجور بخوابونیش و اذیتش کنی 594 00:27:21,305 --> 00:27:22,534 ‫منظورت چیه، میز؟ 595 00:27:22,540 --> 00:27:24,202 ‫می‌خوای چه منظوری رو برسونی، میز؟ 596 00:27:24,208 --> 00:27:25,303 ‫منظوری رو برسونم؟ 597 00:27:25,309 --> 00:27:26,504 ‫خوب گفتی 598 00:27:26,510 --> 00:27:27,906 ‫نه، من فقط... 599 00:27:27,912 --> 00:27:35,613 ‫از اینکه چقدر دن دلش می‌خواد با هر پوزیشنی ‫به داخلش رسوخ کنه تحت تأثیر قرار گرفتم 600 00:27:35,619 --> 00:27:37,282 ‫میدونی؟ 601 00:27:37,288 --> 00:27:39,417 ‫- آره بابا ‫- چیو میدونه؟ 602 00:27:39,423 --> 00:27:41,319 ‫شرط می‌بندم همینو گفتش، نه؟ 603 00:27:41,325 --> 00:27:43,221 ‫اوه، همینه! 604 00:27:43,227 --> 00:27:45,757 ‫وای، دن! 605 00:27:45,763 --> 00:27:47,158 ‫- پسر گنده! ‫- خیلی خب، کافیه! 606 00:27:47,164 --> 00:27:48,893 ‫باشه 607 00:27:48,899 --> 00:27:51,062 ‫بله. تقصیر منه 608 00:27:51,068 --> 00:27:53,331 ‫من اطلاعات رو به شارلوت لو دادم 609 00:27:53,337 --> 00:27:54,699 ‫یه چیزای دیگه هم بهش دادی 610 00:27:54,705 --> 00:27:57,176 ‫به خاطر من بود که میدونست ‫کلویی نفر اول اومد به صحنه‌ی جرم 611 00:27:57,201 --> 00:27:59,871 ‫حتماً به پیام‌های من نگاه کرده ‫بعد از اینکه ما... 612 00:27:59,877 --> 00:28:00,839 ‫شما چی؟ 613 00:28:00,845 --> 00:28:02,707 ‫عشقبازی کردیم 614 00:28:02,713 --> 00:28:05,280 ‫تو با ما...رلوت من خوابیدی؟ 615 00:28:06,717 --> 00:28:07,846 ‫حرومزاده! 616 00:28:07,852 --> 00:28:09,384 ‫ 617 00:28:15,434 --> 00:28:16,955 ‫ببین چیکار کردی 618 00:28:16,961 --> 00:28:18,794 ‫چی؟ 619 00:28:25,810 --> 00:28:28,406 ‫دن‌بازی در نیار 620 00:28:28,412 --> 00:28:30,509 ‫ترتیبش رو میدم 621 00:28:30,515 --> 00:28:31,543 ‫صحیح 622 00:28:31,549 --> 00:28:33,582 ‫کدوم یکیتون رئیسه؟ 623 00:28:34,619 --> 00:28:36,581 ‫خیلی خب 624 00:28:38,790 --> 00:28:40,519 ‫چینی بلدی؟ 625 00:28:40,525 --> 00:28:42,751 ‫- چی؟ ‫- من شیطانم 626 00:28:42,776 --> 00:28:44,576 ‫معلومه که چینی بلدم. ‫هر زبونی بلدم 627 00:28:50,501 --> 00:28:52,030 ‫لوسیفر مورنینگ استار 628 00:28:59,477 --> 00:29:01,577 ‫چه عالی 629 00:29:03,681 --> 00:29:05,303 ‫لی چانهوا هستم 630 00:29:08,586 --> 00:29:09,848 ‫...دنیل 631 00:29:09,854 --> 00:29:11,249 ‫اونجا چی میگه؟ 632 00:29:11,255 --> 00:29:12,484 ‫نمیدونم 633 00:29:12,490 --> 00:29:14,820 ‫ممنون 634 00:29:14,826 --> 00:29:18,256 ‫خب بچه‌ها، فکر کنم یه معامله‌ی عادلانه کردم 635 00:29:18,262 --> 00:29:20,659 ‫مادام لی اسم کسی که ‫بوریس رو کشته به ما میگه 636 00:29:20,665 --> 00:29:22,527 ‫تنها کاری که باید بکنیم شکست دادن کنگه 637 00:29:22,533 --> 00:29:24,033 ‫اونوقت کنگ کیه؟ 638 00:29:32,777 --> 00:29:35,607 ‫حالا کی قراره باهاش مبارزه کنه؟ 639 00:29:35,613 --> 00:29:36,908 ‫- عمراً ‫- نه، نه 640 00:29:36,914 --> 00:29:39,477 ‫با اینکه خیلی دلم می‌خواد ‫ببر خیزان، اسکل مخفی رو ببینم 641 00:29:39,483 --> 00:29:41,713 ‫دوست دارم مبارزه رو پیروز بشیم. 642 00:29:42,920 --> 00:29:44,082 ‫چرا نه؟ 643 00:29:44,088 --> 00:29:46,117 ‫باشه، قبول 644 00:29:46,123 --> 00:29:47,452 ‫اون ترسناکه 645 00:29:47,458 --> 00:29:48,620 ‫اگه باختیم چی میشه؟ 646 00:29:48,626 --> 00:29:49,821 ‫ما رو میکشن 647 00:29:49,827 --> 00:29:50,822 ‫خب تو رو 648 00:29:50,828 --> 00:29:52,190 ‫چون من که جاودانم 649 00:29:52,196 --> 00:29:53,358 ‫صحیح. شروع کنیم؟ 650 00:29:57,869 --> 00:29:59,331 ‫اسلحه‌ات رو انتخاب کن 651 00:29:59,337 --> 00:30:00,970 ‫اونا رو انتخاب می‌کنم 652 00:30:07,678 --> 00:30:09,778 ‫فیلمت تموم شد؟ 653 00:30:40,444 --> 00:30:41,610 ‫ 654 00:30:48,286 --> 00:30:49,714 ‫عشقِ اون حرکته 655 00:31:11,776 --> 00:31:12,771 ‫دست نگه دار، دختر 656 00:31:12,777 --> 00:31:14,239 ‫جدی میگی؟ 657 00:31:14,245 --> 00:31:16,078 ‫دو تا اسباب بازی جدید که گیر آوردی 658 00:31:20,451 --> 00:31:21,947 ‫خب، ناجور شد 659 00:31:21,953 --> 00:31:23,218 ‫ 660 00:31:24,221 --> 00:31:25,617 ‫ولی قرار قراره 661 00:31:25,623 --> 00:31:27,485 ‫- درسته ‫- کسی که دنبالشی 662 00:31:27,491 --> 00:31:30,121 ‫به خاطر کارکردن در خارج از ‫محدوده‌ی خانواده اخراج شد 663 00:31:30,127 --> 00:31:32,261 ‫با غریبه‌ها هم سفره نمیشیم 664 00:31:34,881 --> 00:31:36,280 ‫بری به این آدرس پیداش می‌کنی 665 00:31:38,102 --> 00:31:39,264 ‫ممنون 666 00:31:39,270 --> 00:31:41,166 ‫خواهش 667 00:31:41,172 --> 00:31:44,873 ‫دیدی؟ مثل آب خوردن 668 00:31:45,776 --> 00:31:49,808 ‫دن یه سرنخ از قاتل بوریس پیدا کرده ‫و شاید پری رو هم بهش ربط بده 669 00:31:49,814 --> 00:31:53,912 ‫پس اگه اون مسئول مرگش باشه ‫هر جوری که بشه پیروز دادگاه میشیم 670 00:31:53,918 --> 00:31:56,081 ‫خیلی خوب میشه چون رسماً ‫دهنمون داره سرویس میشه 671 00:31:56,087 --> 00:31:57,482 ‫خب. نفر بعدی من باید شهادت بدم 672 00:31:57,488 --> 00:31:59,017 ‫امیدوارم از این بدترش نکنم 673 00:31:59,023 --> 00:32:00,719 ‫خوب شهادت میدی، عزیزم. ‫تو حرفه‌ای هستی 674 00:32:00,725 --> 00:32:02,988 ‫درسته مامان. یه حرفه‌ای واقعی 675 00:32:02,994 --> 00:32:04,723 ‫مثل همون موقعی که ون زندان رو تعقیب کردم 676 00:32:04,748 --> 00:32:07,325 ‫مامان، اگه دلیل آزادی قاتل بابا باشم چی؟ 677 00:32:07,331 --> 00:32:08,460 ‫این حرفو نزن 678 00:32:08,466 --> 00:32:11,796 ‫عمراً پدری پیدا بشه که اندازه‌ی اون ‫به دخترش افتخار کنه 679 00:32:11,802 --> 00:32:16,501 ‫و هر کاری که توی اون دادگاه یا هر جای ‫دیگه‌ای بکنی، این حقیقت رو تغییر نمیده 680 00:32:18,042 --> 00:32:19,971 ‫دلم براش تنگ شده 681 00:32:19,977 --> 00:32:22,974 ‫می‌خوام عدالت رو در حقش اجرا کنم 682 00:32:22,980 --> 00:32:25,577 ‫عدالت چیزیه که همه‌مون می‌خوایم، عزیزم 683 00:32:25,583 --> 00:32:29,084 ‫برای پدر تو و موکل من 684 00:32:32,790 --> 00:32:33,985 ‫تو هم یه مادری 685 00:32:33,991 --> 00:32:35,220 ‫مگه نه؟ 686 00:32:35,226 --> 00:32:36,321 ‫بله 687 00:32:36,327 --> 00:32:38,460 ‫پس خجالت بکش 688 00:32:43,901 --> 00:32:46,635 ‫باید صحبت کنیم 689 00:32:51,275 --> 00:32:52,871 ‫پسر، بهتره اونجا باشه 690 00:32:52,877 --> 00:32:54,339 ‫اگه متقاعدش کنیم پری رو لو بده 691 00:32:54,345 --> 00:32:57,075 ‫اونوقت احساس بدی نسبت به ‫خوابیدن با شار... 692 00:32:57,081 --> 00:33:00,845 ‫لطفاً دیگه درمورد اون جرم حال به هم زن ‫صحبتی نباشه 693 00:33:00,851 --> 00:33:03,748 ‫فکر می‌کردم گفتی که باهاش نخوابیدی 694 00:33:03,754 --> 00:33:06,551 ‫باهاش نخوابیدم، عمراً هم بخوابم 695 00:33:06,557 --> 00:33:08,186 ‫فقط نگران کاراگاه هستم 696 00:33:08,192 --> 00:33:09,254 ‫فکر کردی من نگران نیستم؟ 697 00:33:09,260 --> 00:33:10,488 ‫حاضرم برای درست کردنش ‫هر کاری بکنم 698 00:33:10,494 --> 00:33:12,728 ‫میدونم که حاضری هر کاری بکنی 699 00:33:18,803 --> 00:33:21,970 ‫پلیس لس آنجلس! دست‌هات رو ‫بذار جایی که بتونم ببینمش! 700 00:33:26,177 --> 00:33:27,309 ‫ 701 00:33:29,246 --> 00:33:31,776 ‫خب، به گمونم بوریس رو پیدا کردیم 702 00:33:31,782 --> 00:33:33,545 ‫اونم سر میز غذا 703 00:33:33,551 --> 00:33:36,414 ‫اون هم "دا یانگه". ‫حق با ما بود 704 00:33:36,420 --> 00:33:38,283 ‫پری اونو اجیر کرده بود تا بدون اطلاعِ تشکیلاتش 705 00:33:38,289 --> 00:33:40,585 ‫بوریس رو بکشه و می‌دونست که ‫به خاطر این کار مجازاتش می‌کنن 706 00:33:40,591 --> 00:33:43,221 ‫پری باهوش، با یه سنگ دو پرنده رو کشت 707 00:33:43,227 --> 00:33:45,661 ‫سه تا، البته اگه این جوجه رو هم حساب کنی 708 00:33:52,320 --> 00:33:53,897 ‫چه جرئتی داری 709 00:33:53,922 --> 00:33:55,338 ‫بله، قبلاً بهم گفتن 710 00:33:55,344 --> 00:33:56,472 ‫اینم گفتن که جذاب هستم 711 00:33:56,478 --> 00:33:58,975 ‫گوش کن چی میگم، ‫داری پرونده رو می‌بازی 712 00:33:58,981 --> 00:34:02,178 ‫بدون بوریس، شواهد رسیدگی ‫به پرونده رو هوا هستن 713 00:34:02,184 --> 00:34:06,782 ‫و متأسفانه شهادت لوسیفر ‫برام یه رأی بیگناهی جور کرد 714 00:34:06,788 --> 00:34:08,684 ‫این محاکمه تموم شده‌ست 715 00:34:08,690 --> 00:34:10,419 ‫شاید 716 00:34:10,425 --> 00:34:15,658 ‫ولی تحقیقات علیه اون هیولایی که ‫بهش میگی موکل، هنوز در جریانه 717 00:34:15,664 --> 00:34:17,093 ‫پس هر جوری که شده... 718 00:34:17,099 --> 00:34:19,862 ‫اون... 719 00:34:19,868 --> 00:34:21,631 ‫ 720 00:34:21,637 --> 00:34:22,736 ‫خبر بدی دادن؟ 721 00:34:23,705 --> 00:34:25,238 ‫شاید یه راه حلی داشته باشم 722 00:34:27,109 --> 00:34:29,839 ‫موکل من حالیش نیست که داریم ‫توی محاکمه پیروز میشیم 723 00:34:29,845 --> 00:34:32,742 ‫ولی بهتر از هر کس دیگه‌ای میدونه ‫که خیلی به طناب دار نزدیکه 724 00:34:32,748 --> 00:34:35,845 ‫هردومون هم می‌دونیم که یه بزدله 725 00:34:35,851 --> 00:34:40,349 ‫می‌تونم یه کاری بکنم که ‫مجبور بشه به گناهش اعتراف کنه 726 00:34:40,355 --> 00:34:41,550 ‫تو باید طرف اون باشی 727 00:34:41,556 --> 00:34:42,518 ‫چرا داری این‌کارو میکنی؟ 728 00:34:42,524 --> 00:34:44,954 ‫خب، یه شرط داره 729 00:34:44,960 --> 00:34:46,660 ‫باید به لوسیفر خیانت کنی 730 00:34:48,664 --> 00:34:50,192 ‫خب... 731 00:34:50,198 --> 00:34:52,928 ‫اگه می‌خوای پری بره زندون 732 00:34:52,934 --> 00:34:54,830 ‫به لوسیفر بگو دروغگو 733 00:34:54,836 --> 00:34:56,832 ‫دروغگو؟ 734 00:34:56,838 --> 00:35:00,803 ‫اگه یه چیزی بیشتر از همه براش ‫مهم باشه 735 00:35:00,809 --> 00:35:03,376 ‫شرف اونه 736 00:35:04,713 --> 00:35:06,146 ‫دادگاه می‌بینمت 737 00:35:09,017 --> 00:35:10,279 ‫کاراگاه دکر 738 00:35:10,304 --> 00:35:12,643 ‫لوسیفر مورنینگ استار همکار شماست، درسته؟ 739 00:35:12,649 --> 00:35:13,482 ‫بله 740 00:35:13,488 --> 00:35:16,619 ‫اون یه شهروند مشاور برای ‫پلیس لس آنجلسه 741 00:35:16,625 --> 00:35:17,753 ‫ما باهم روی پرونده‌ها کار می‌کنیم 742 00:35:17,759 --> 00:35:19,922 ‫برای این نقش صلاحیت داره؟ 743 00:35:19,928 --> 00:35:23,626 ‫قدرت شهودی بالایی داره 744 00:35:23,632 --> 00:35:26,729 ‫خواسته‌های مردم رو درک می‌کنه 745 00:35:26,735 --> 00:35:30,070 ‫میشه بپرسم برای اجرای قانون ‫تحصیلاتی داشته؟ 746 00:35:32,441 --> 00:35:34,303 ‫تاجایی که می‌دونم نه 747 00:35:34,309 --> 00:35:36,246 ‫خیلی خب 748 00:35:36,271 --> 00:35:40,142 ‫سابقه‌ای داره که یه جوری به اجرای قانون ‫مربوط باشه؟ 749 00:35:40,148 --> 00:35:41,243 ‫صاحب یه کلوب شبانه‌ست 750 00:35:41,249 --> 00:35:43,179 ‫خیلی خب پس... 751 00:35:43,185 --> 00:35:47,850 ‫مطمئنم که شغل قبلیش به نقشش به عنوان ‫شهروند مشاور پلیس لس آنجلس مربوط بوده 752 00:35:47,856 --> 00:35:49,752 ‫درسته؟ 753 00:35:49,758 --> 00:35:53,789 ‫خب اگه ادعاش رو درمورد اینکه قبلاً ‫جهنم رو اداره می‌کرد باور کنید... 754 00:35:56,898 --> 00:36:00,930 ‫پس بله، سابقه‌ی مجازات آدم بدا رو داره 755 00:36:02,270 --> 00:36:03,566 ‫حقیقت داره 756 00:36:03,572 --> 00:36:05,267 ‫من گیج شدم، کاراگاه 757 00:36:05,273 --> 00:36:10,744 ‫میگید که همکارتون توهم داره یا دروغگوئه؟ 758 00:36:15,517 --> 00:36:19,615 ‫لوسیفر مورنینگ استار خیلی چیزاست 759 00:36:19,621 --> 00:36:21,917 ‫ولی دروغگو نیست 760 00:36:21,923 --> 00:36:28,257 ‫همه‌ی حرف‌هایی که آقای مورنینگ استار ‫در جایگاه گفت حقیقت داره 761 00:36:28,263 --> 00:36:31,193 ‫من اولین نفری بودم که به صحنه‌ی جرم رسیدم 762 00:36:31,199 --> 00:36:33,963 ‫و بله، نباید اصلاً نزدیکش هم می‌بودم 763 00:36:33,969 --> 00:36:36,832 ‫ولی من... 764 00:36:36,838 --> 00:36:41,741 ‫کنترلم رو به دست احساساتم دادم 765 00:36:46,415 --> 00:36:48,047 ‫لوسیفر... 766 00:36:49,980 --> 00:36:54,483 ‫بهترین همکاریه که تاحالا داشتم 767 00:36:54,489 --> 00:37:02,506 ‫و فقط می‌تونم امیدوار باشم که بتونه به اندازه‌ای ‫که روش حساب می‌کنم روی من حساب کنه 768 00:37:02,531 --> 00:37:08,397 ‫عالیجناب، از هیئت منصفه تقاضا داریم که ‫شهادت کامل کاراگاه دکر رو در نظر نگیرن 769 00:37:08,403 --> 00:37:10,837 ‫ده دقیقه تنفس برای تنفس میریم 770 00:37:28,023 --> 00:37:30,386 ‫هری، از رأی بی‌گناهی هیئت منصفه غافلگیر شدی؟ 771 00:37:30,392 --> 00:37:32,455 ‫نه. من هیچوقت از اجرای عدالت غافلگیر نشدم 772 00:37:32,461 --> 00:37:33,989 ‫من به سیستم قضایی‌مون ایمان دارم 773 00:37:33,995 --> 00:37:35,424 ‫حالا هم بالاخره مثل یه مرد آزاد ‫به آغوش گرم خونواده‌ام برگردم 774 00:37:35,430 --> 00:37:37,159 ‫پس بااجازتون باید برم 775 00:38:05,060 --> 00:38:07,756 ‫شرمنده که مزاحم میشم، من... 776 00:38:07,762 --> 00:38:10,025 ‫دنبال میز میگردم 777 00:38:10,031 --> 00:38:11,260 ‫می‌دونی کدوم آپارتمان زندگی می‌کنه؟ 778 00:38:11,266 --> 00:38:14,634 ‫بله، ولی خونه نیست 779 00:38:16,171 --> 00:38:18,133 ‫چرا؟ دعواتون شده؟ 780 00:38:19,785 --> 00:38:21,403 ‫شرمنده، به من ربطی نداره 781 00:38:21,409 --> 00:38:26,242 ‫فقط اینکه شوهر منم... 782 00:38:26,248 --> 00:38:28,911 ‫همیشه بعد از اینکه بحثمون میشد ‫بهم گل میداد 783 00:38:28,917 --> 00:38:31,985 ‫حالت خوبه؟ 784 00:38:40,295 --> 00:38:44,493 ‫قبلاً بر این باور بودم که هر اتفاقی ‫دلیلی داره 785 00:38:44,499 --> 00:38:47,730 ‫ولی الان اونقدرا مطمئن نیستم 786 00:38:49,404 --> 00:38:50,703 ‫منم همینطور 787 00:38:52,240 --> 00:38:55,170 ‫ولی می‌دونم مهم نیست که اوضاع ‫چقدر سخت بشه 788 00:38:55,176 --> 00:39:01,243 ‫امتحان اصلی اینه که چطور به دردی ‫که داریم واکنش نشون بدیم 789 00:39:01,249 --> 00:39:03,012 ‫یا ضربه ببینیم 790 00:39:03,018 --> 00:39:05,581 ‫حرف خوبی زدی 791 00:39:05,587 --> 00:39:07,587 ‫میز دختر خوش شانسیه 792 00:39:09,257 --> 00:39:11,020 ‫امیدوارم تو رو ببخشه 793 00:39:11,026 --> 00:39:13,693 ‫ 794 00:39:17,065 --> 00:39:20,629 ‫ببخشید، چهره‌تون آشناست 795 00:39:20,635 --> 00:39:22,865 ‫من مادر کلویی هستم 796 00:39:22,871 --> 00:39:24,370 ‫قبلاً هم رو دیدیم؟ 797 00:39:27,709 --> 00:39:30,706 ‫نه، فکر نکنم 798 00:39:30,712 --> 00:39:33,580 ‫هیچوقت چهره‌ی مردم رو فراموش نمی‌کنم 799 00:39:36,518 --> 00:39:39,048 ‫با اجازتون باید برم 800 00:39:39,054 --> 00:39:40,787 ‫ 801 00:39:50,632 --> 00:39:52,494 ‫شب خوش، رزی 802 00:40:00,208 --> 00:40:01,507 ‫پری اسمیت 803 00:40:03,745 --> 00:40:06,412 ‫می‌دونم که دادی بوریس رو بکشن 804 00:40:07,716 --> 00:40:12,781 ‫اینم می‌دونم که تو مسئول قتل ‫جو فیلدز و جان دکری 805 00:40:12,787 --> 00:40:16,218 ‫حیف که مدرکی نداری، نه؟ 806 00:40:16,224 --> 00:40:19,054 ‫سیستم قضایی مدرک نیاز داره 807 00:40:19,060 --> 00:40:21,156 ‫آره 808 00:40:21,162 --> 00:40:23,759 ‫تو کثیف کاریات رو تمیز کردی، ما هیچی گیرمون نیومد 809 00:40:23,765 --> 00:40:26,028 ‫ولی میدونی کی با هیچی هم ردیفه؟ 810 00:40:26,034 --> 00:40:27,867 ‫یا بهتره بگم نیچدو؟ ‫[به روسی] 811 00:40:29,367 --> 00:40:30,699 ‫آره، درسته 812 00:40:30,705 --> 00:40:32,086 ‫میدونی که روس‌ها 813 00:40:32,111 --> 00:40:36,639 ‫دوست ندارن بدون اجازه‌شون ‫یکی از اعضاشون حذف بشه 814 00:40:36,645 --> 00:40:38,674 ‫ولی از کجا معلوم؟ 815 00:40:38,680 --> 00:40:40,313 ‫شاید نفهمن 816 00:40:46,921 --> 00:40:48,050 ‫ 817 00:40:48,056 --> 00:40:50,023 ‫ 818 00:40:51,926 --> 00:40:53,622 ‫باعث افتخاره، میشا 819 00:40:53,628 --> 00:40:55,428 ‫خدافظ 820 00:41:07,676 --> 00:41:09,405 ‫فکر نمی‌کردم دلش رو داشته باشی 821 00:41:09,411 --> 00:41:12,074 ‫تحت تأثیر قرار گرفتم 822 00:41:12,080 --> 00:41:13,175 ‫حرکت کن 823 00:41:37,138 --> 00:41:39,702 ‫حق با تو بود 824 00:41:39,708 --> 00:41:42,204 ‫تو شبیه پدر نیست 825 00:41:42,210 --> 00:41:45,808 ‫چی شد نظرت عوض شد؟ 826 00:41:45,814 --> 00:41:49,278 ‫اگه این موضوع رو بهت بگم ‫باید تو هم همه چی رو بهم بگی، مادر 827 00:41:49,284 --> 00:41:52,719 ‫نه سری، نه دروغی، مامان 828 00:41:55,056 --> 00:41:56,923 ‫باشه 829 00:41:58,293 --> 00:41:59,955 ‫چی شده؟ 830 00:41:59,961 --> 00:42:03,659 ‫35 سال پیش، پدر... 831 00:42:03,665 --> 00:42:04,927 ‫ازم خواست که بیام پایین 832 00:42:04,933 --> 00:42:07,162 ‫و به یه زوج نازا نعمت و برکت بدم 833 00:42:07,168 --> 00:42:09,531 ‫هیچوقت ازم نخواسته بود ‫همچین کاری بکنم 834 00:42:09,537 --> 00:42:12,267 ‫و بعدش از اون هم هیچوقت ازم نخواست 835 00:42:12,273 --> 00:42:13,573 ‫امروز... 836 00:42:15,110 --> 00:42:17,043 ‫مادره رو دیدم 837 00:42:19,080 --> 00:42:22,882 ‫و فهمیدم که حاصلِ اون معجزه چی بود 838 00:42:24,719 --> 00:42:26,448 ‫یا بهتره بگم کی 839 00:42:29,390 --> 00:42:31,653 ‫- سلام ‫- کاراگاه 840 00:42:31,659 --> 00:42:33,889 ‫- شرمنده، تصمیم گرفتم... ‫- اینجا چیکار میکنی؟ 841 00:42:33,895 --> 00:42:35,524 ‫داشتی میرفتی بیرون؟ 842 00:42:35,530 --> 00:42:37,292 ‫درسته، بله 843 00:42:37,298 --> 00:42:38,727 ‫راستش داشتم میومدم به دیدن تو 844 00:42:38,733 --> 00:42:41,029 ‫ 845 00:42:41,035 --> 00:42:43,999 ‫به گمونم یه شام بدهکارم 846 00:42:44,005 --> 00:42:48,403 ‫حالا میدونیم که چرا کلویی ‫اینقدر استثناییه 847 00:42:48,409 --> 00:42:50,973 ‫مگه نه؟ 848 00:42:50,979 --> 00:42:53,375 ‫پدرت اونو فرستاد اینجا 849 00:42:53,381 --> 00:42:55,414 ‫در مسیر لوسیفر 850 00:42:57,452 --> 00:42:58,914 ‫میدونی معنیش چیه؟ 851 00:42:58,920 --> 00:43:02,918 ‫یعنی من یه مهره شطرنج بودم 852 00:43:06,528 --> 00:43:07,589 ‫بگو چقدر 853 00:43:07,595 --> 00:43:08,891 ‫بسه! 854 00:43:08,897 --> 00:43:10,492 ‫بسه 855 00:43:10,498 --> 00:43:12,995 ‫امیدوارم بدونی که رزرو اینجا ‫چند ماه هم طول می‌کشه 856 00:43:13,001 --> 00:43:15,264 ‫آره. سیب زمینی سرخ کرده‌اش عالیه 857 00:43:15,270 --> 00:43:17,136 ‫ممنون. دست‌پخت خودمه 858 00:43:19,700 --> 00:43:22,137 ‫این یعنی کلویی یه مانع نیست 859 00:43:22,143 --> 00:43:25,174 ‫با استفاده از اون می‌تونی بال‌هات رو پس بگیری 860 00:43:25,180 --> 00:43:28,076 ‫با استفاده از اون همه چی رو پس می‌گیریم 861 00:43:31,948 --> 00:43:33,448 ‫کاراگاه 862 00:43:33,454 --> 00:43:37,019 ‫حرفی که امروز توی دادگاه گفتی... 863 00:43:37,025 --> 00:43:38,654 ‫حقیقت بود 864 00:43:48,403 --> 00:43:51,233 ‫ما میریم خونه، پسرم 865 00:43:51,239 --> 00:43:55,204 ‫و کلویی کلیدشه 866 00:43:56,000 --> 00:44:02,000 ‫تــرجــمــه از رضــــا حــضــرتــی ‫Death.Stroke2@yahoo.com 867 00:44:02,024 --> 00:44:07,024 سینما با یک کلیک IranFilm.Net 868 00:44:07,048 --> 00:44:12,048 دانلود فیلم و سریال زبان اصلی و دوبله NightMovie.Co