1 00:00:00,368 --> 00:00:04,468 ‫آنچه در لوسیفر گذشت... ‫نگران بودم که دیگه نمی‌بینمت 2 00:00:04,472 --> 00:00:06,472 ‫بیمارانی داشتم که صورت اصلیشون رو 3 00:00:06,474 --> 00:00:08,641 ‫نشون دادن ولی خیلی پیش نیومده که 4 00:00:08,642 --> 00:00:10,810 ‫واقعا شیطان باشن 5 00:00:10,811 --> 00:00:13,446 ‫- ردیفیم نه؟ ‫- آره. خیلی ردیف 6 00:00:13,447 --> 00:00:14,607 ‫به عنوان دوست می‌تونیم سنگ صبور هم باشیم 7 00:00:14,615 --> 00:00:16,045 ‫حتی اگه قضیه یه نفر دیگه باشه 8 00:00:16,050 --> 00:00:17,119 ‫اون اینجا چیکار می‌کنه؟ 9 00:00:17,120 --> 00:00:19,048 ‫شارلوت ریچاردز، وکیل مدافع 10 00:00:19,053 --> 00:00:21,223 ‫پیش خودم گفتم توی کار غرق بشم 11 00:00:21,224 --> 00:00:22,652 ‫به خاطر تو آدما دارن میمیرن 12 00:00:22,656 --> 00:00:24,456 ‫من از اونی که فکر می‌کنی قویترم 13 00:00:24,458 --> 00:00:26,888 ‫به نظر میرسه به این موجودات وابسته شدی 14 00:00:26,894 --> 00:00:29,229 ‫و من نمی‌تونم دلیلش رو بفهمم 15 00:00:29,230 --> 00:00:31,230 ‫ما نباید اینجا باشیم! 16 00:00:31,232 --> 00:00:35,132 ‫تنها جایی که احساس کردم ‫منو می‌خوان و بهم احترام میذارن... 17 00:00:35,136 --> 00:00:36,666 ‫اینجا با بشره؟ 18 00:00:36,670 --> 00:00:38,038 ‫اینجا خونه‌ی منه! 19 00:00:38,039 --> 00:00:39,769 ‫باهاش کنار بیا، مادر! 20 00:00:40,093 --> 00:00:45,093 ایــران فــیــلــم و نــایــت مــووی ‫IranFilm.Net & NightMovie.Co 21 00:00:46,017 --> 00:00:51,017 ‫تــرجـمـه از رضــا و پــویـــا ‫DeathStroke & Toxicity 22 00:00:52,253 --> 00:00:55,253 ‫مردمی قشنگ و خوشرو 23 00:00:55,256 --> 00:00:57,416 ‫ماشین‌هایی گرون 24 00:00:57,425 --> 00:01:01,559 ‫یه زندگی بی‌نظیر ‫برای دیدنِ لس آنجلس واقعی 25 00:01:01,584 --> 00:01:04,097 ‫در این تور هیجان‌آور آماده باشید 26 00:01:04,098 --> 00:01:05,698 ‫خب، ظاهراً گولم زدن 27 00:01:05,699 --> 00:01:07,269 ‫هر کسی که این بروشور رو درست کرده 28 00:01:07,270 --> 00:01:09,068 ‫باید توی جهنم به حسابش رسید 29 00:01:09,070 --> 00:01:11,540 ‫لازم نکرده شهرو نشونم بدی 30 00:01:11,541 --> 00:01:13,106 ‫البته که لازم کرده 31 00:01:13,107 --> 00:01:15,107 ‫هیجان انگیزه، برادر 32 00:01:15,109 --> 00:01:16,739 ‫الان که قراره لس آنجلس خونه‌مون بشه 33 00:01:16,744 --> 00:01:18,444 ‫شهر فرشته‌ها می‌تونه لیاقت اسمش رو داشته باشه 34 00:01:18,446 --> 00:01:21,606 ‫تو داری اینجا رو خونه میکنی 35 00:01:21,615 --> 00:01:24,215 ‫من و مامان یه راهی برای برگشتن به ‫شهر نقره‌ای پیدا می‌کنیم 36 00:01:24,218 --> 00:01:26,518 ‫- حالا هر جور که شده ‫- ولی چرا؟ 37 00:01:26,520 --> 00:01:28,920 ‫اونم درحالی که اینجا کُلی حال میده؟ 38 00:01:28,923 --> 00:01:30,723 ‫سمت راست... 39 00:01:30,724 --> 00:01:32,464 ‫مغازه‌ی مشهور پوچ پاچ رو 40 00:01:32,465 --> 00:01:35,690 ‫میتونید ببینید، مغازه‌ای که کیف‌هایی برای 41 00:01:35,696 --> 00:01:37,926 ‫سگ‌هایی هم اندازه‌ی کیف‌ها میفروشه 42 00:01:37,932 --> 00:01:40,300 ‫تابلوئه 43 00:01:40,301 --> 00:01:42,101 ‫- با مغازه‌ای که سگ‌هایی ‫- ببخشید، شرمنده 44 00:01:42,103 --> 00:01:43,443 ‫هم شکلِ کیف میفروشه اشتباهش نگیرید 45 00:01:43,444 --> 00:01:45,137 ‫شرمنده، عذر میخوام 46 00:01:45,139 --> 00:01:47,139 ‫- سمت چپ... ‫- ببخشید، ببخشید 47 00:01:47,141 --> 00:01:48,708 ‫آره، ممنون 48 00:01:48,709 --> 00:01:50,139 ‫لطفاً برو اون گوشه بشین 49 00:01:50,144 --> 00:01:54,210 ‫خب. همه‌ی چرت و پرتایی که ‫خسته‌تون کرد رو فراموش کنید 50 00:01:54,215 --> 00:01:55,745 ‫به لس آنجلس خوش اومدین 51 00:01:55,749 --> 00:01:58,118 ‫شهر بازسازی، شهری که می‌تونید 52 00:01:58,119 --> 00:01:59,949 ‫هر کسی که بخواید باشید 53 00:01:59,954 --> 00:02:01,492 ‫یه این طرف رو نگاه کنید 54 00:02:01,493 --> 00:02:03,758 ‫صاحب اون خونه‌ی بزرگی که اونجاست 55 00:02:03,759 --> 00:02:06,757 ‫با ده دلار و یه رویا به این شهر اومد 56 00:02:06,760 --> 00:02:08,290 ‫ظرف سه سال، 57 00:02:08,295 --> 00:02:10,555 صاحب بزرگترین ‫کلوب سکس زیرزمینی کشور شد 58 00:02:10,564 --> 00:02:13,302 ‫لس آنجلس جاییه که هر کاری دلتون بخواد 59 00:02:13,303 --> 00:02:15,730 ‫میتونید انجام بدید. ‫سمت راست رو ببنید 60 00:02:15,736 --> 00:02:18,266 ‫اون مرد کچل اسمش پیت خوابالو هستش ‫سلام پیت 61 00:02:18,272 --> 00:02:19,772 ‫برامون دست تکون بده 62 00:02:19,773 --> 00:02:20,773 ‫همه برای پیت دست تکون بدن 63 00:02:22,576 --> 00:02:25,406 ‫اون بهترین مولی شهرو میفروشه 64 00:02:27,181 --> 00:02:28,411 ‫ولی ازش کوکائین نخرین 65 00:02:28,415 --> 00:02:30,175 ‫اونقدر توش جوش شیرین داره که ‫میشه باهاش کیک پخت 66 00:02:30,184 --> 00:02:32,986 ‫الان که فکرشو می‌کنم ‫ایده‌ی بدی هم نیست 67 00:02:32,987 --> 00:02:36,187 ‫سمت راست شما... کلوب شبانه‌ی من ‫یعنی لاکس رو می‌تونید ببینید 68 00:02:36,190 --> 00:02:38,590 ‫این شهر پر از موفقیته 69 00:02:38,592 --> 00:02:40,762 ‫من و برادرم جشنِ... 70 00:02:46,167 --> 00:02:47,997 ‫درکش نمی‌کنم 71 00:02:48,002 --> 00:02:51,040 ‫چرا آمندیل شهرو مثل من ‫قبولش نمی‌کنه؟ 72 00:02:51,041 --> 00:02:54,207 ‫خب مردم معمولا برای وفق دادنِ ‫خودشون با تغییرات، زمان نیاز دارن 73 00:02:54,208 --> 00:02:56,208 ‫اونم که فقط چند ماهیه که اینجاست 74 00:02:56,210 --> 00:02:57,540 ‫و اگه چیزی که میگی درست باشه... 75 00:02:57,545 --> 00:02:59,775 ‫چی؟ اینکه خیلی بدبخت و بی‌جنبه‌ست 76 00:02:59,780 --> 00:03:01,449 ‫و قشنگ میشه متوجهش شد؟ 77 00:03:01,450 --> 00:03:03,018 ‫اینکه اون یه فرشته‌ی هبوط شده‌ست 78 00:03:03,019 --> 00:03:04,547 ‫آره، اینم هست 79 00:03:04,552 --> 00:03:07,390 ‫شاید این مسئله برای اون ‫مهمتر از پیدا کردن یه خونه باشه 80 00:03:07,391 --> 00:03:09,218 ‫ولی ما اینجاییم که درمورد تو صحبت کنیم 81 00:03:09,223 --> 00:03:12,361 ‫چرا اخیراً تصمیم گرفتی که ‫اینجا خونه‌ت باشه؟ 82 00:03:12,362 --> 00:03:15,459 ‫خب، اینو به خاطر این گفتم که ‫با مادرم مشکل داشتم 83 00:03:15,462 --> 00:03:18,231 ‫نمی‌دونستم تا چه حد درسته ‫تااینکه سر مادرم داد زدم 84 00:03:18,232 --> 00:03:19,399 ‫درسته، مادرت 85 00:03:19,400 --> 00:03:23,236 ‫که الهه‌ی واقعی تمام مخلوقاته 86 00:03:23,237 --> 00:03:25,237 ‫هنوز کاملاً این یکی رو درک نکردم 87 00:03:25,239 --> 00:03:27,039 ‫بله خب، بگذریم. اون و آمندیل می‌خوان 88 00:03:27,041 --> 00:03:31,041 ‫برگردن به شهر نقره‌ای ‫ولی اونجا دیگه خونه‌ی من نیست 89 00:03:31,045 --> 00:03:32,205 ‫هیچوقت هم نبود 90 00:03:32,213 --> 00:03:33,350 ‫جهنم هم همینطور 91 00:03:33,351 --> 00:03:34,977 ‫نه، نه، اونجا جایی بود که 92 00:03:34,982 --> 00:03:36,422 ‫برای تنبیه شدن فرستاده شدم 93 00:03:36,423 --> 00:03:38,877 ‫اداره وسایل نقلیه موتوری. ‫ولی جیغ و داد کمتری داره 94 00:03:38,886 --> 00:03:42,046 ‫پس منظورت اینه که اینجا اولین خونه‌اته؟ 95 00:03:42,056 --> 00:03:43,816 ‫بله، به گمونم همینطوره 96 00:03:43,824 --> 00:03:45,424 ‫برای چی فکر میکنی که دلیلش همینه؟ 97 00:03:45,426 --> 00:03:47,826 ‫نمیدونم دکتر، تو بگو 98 00:03:47,828 --> 00:03:52,860 ‫به نظر مردم به دو دلیل لس آنجلس ‫رو خونه‌شون میدونن 99 00:03:52,866 --> 00:03:54,996 ‫یا از چیزی فرار می‌کنن 100 00:03:55,002 --> 00:03:57,270 ‫یا اینکه دنبال چیزی می‌گردن 101 00:03:57,271 --> 00:03:58,840 ‫خودت با کدوم دلیل اینجایی؟ 102 00:03:58,841 --> 00:04:00,609 ‫من کسی نیستم که روانکاوی میشم، لوسیفر 103 00:04:00,610 --> 00:04:03,238 ‫پس از خودت بپرس... 104 00:04:03,244 --> 00:04:05,378 ‫به چه دلیل؟ 105 00:04:05,379 --> 00:04:07,847 ‫فرار می‌کنی یا در پی چیزی هستی؟ 106 00:04:07,848 --> 00:04:10,448 ‫لوسیفر؟ لوسیفر؟ 107 00:04:10,451 --> 00:04:12,451 ‫از صندلی پاشو 108 00:04:12,453 --> 00:04:13,890 ‫بیخیال کاراگاه 109 00:04:13,891 --> 00:04:16,287 ‫قرن‌هاست که روی تخت پادشاهی ننشستم 110 00:04:16,290 --> 00:04:18,390 ‫خصوصیات شخصی زیادی اینجاست، نه؟ 111 00:04:18,392 --> 00:04:20,260 ‫خصوصیات ترسناک 112 00:04:20,261 --> 00:04:21,891 ‫ولی به گمونم کمیت از کیفیت اولویت داره 113 00:04:23,597 --> 00:04:26,597 ‫زره شوالیه‌های قرون وسطایی اصیل ‫در یه عمارت بل ایر؟ 114 00:04:26,600 --> 00:04:28,930 ‫قطعاً خونه‌ی این مرد قلعه‌اش بوده 115 00:04:28,936 --> 00:04:31,266 ‫ولی قلعه نتونست از دست مهاجمین ‫اون رو در امان نگه داره 116 00:04:31,272 --> 00:04:33,772 ‫صحنه‌ی جرم. یالا 117 00:04:35,476 --> 00:04:37,406 ‫وایسا ببینم 118 00:04:37,411 --> 00:04:40,280 ‫اون دین کوپر، سرمایه‌دار بزرگ املاک لس آنجلسه 119 00:04:40,281 --> 00:04:41,711 ‫آره صاحب کل بلوک 120 00:04:41,715 --> 00:04:44,075 ‫و بیشتر ساختمان‌های بزرگ شهره 121 00:04:44,084 --> 00:04:45,922 ‫ازجمله کل بلوکی که لاکس توشه 122 00:04:45,923 --> 00:04:47,149 ‫مرد بدخلقی بود 123 00:04:47,154 --> 00:04:50,289 ‫باورت نمیشه چه معامله‌ای برای ‫اجاره‌ی لاکس کردم 124 00:04:50,291 --> 00:04:52,091 ‫کاملاً قانونیه 125 00:04:52,092 --> 00:04:55,492 ‫البته تا حدودی ‫میشه گفت "از لحاظ اخلاقی مبهمه" 126 00:04:55,496 --> 00:04:58,126 ‫خب، این اخلاقاً مبهمش که بهش شهرت داشته 127 00:04:58,132 --> 00:04:59,732 ‫بالاخره گریبان‌گیر خودش شده 128 00:04:59,733 --> 00:05:01,267 ‫الا، علت مرگ چی بوده؟ 129 00:05:01,268 --> 00:05:04,298 ‫خونریزی تا سر حد مرگ 130 00:05:04,305 --> 00:05:06,165 ‫از ریدگی شاهرگ 131 00:05:06,173 --> 00:05:09,942 ‫به وسیله‌ی این 132 00:05:09,943 --> 00:05:11,343 ‫مثل لیوان شامپاین 133 00:05:11,345 --> 00:05:13,975 ‫یکی بدجور عصبی شده 134 00:05:13,981 --> 00:05:17,119 ‫میدونی مثلا... 135 00:05:17,120 --> 00:05:18,947 ‫خون رو شامپاین در نظر بگیرین 136 00:05:18,952 --> 00:05:21,352 ‫وقتی در شامپاین رو باز میکنین، ‫خون گردنش هم... 137 00:05:21,355 --> 00:05:22,415 ‫فهمیدیم 138 00:05:22,423 --> 00:05:24,123 ‫اثر انگشتی پیدا کردی؟ 139 00:05:24,124 --> 00:05:25,464 ‫قاتل پاکش کرده 140 00:05:25,465 --> 00:05:27,126 ‫خیلی خب 141 00:05:27,127 --> 00:05:28,527 ‫شاید لیوان رو قبل از شکستنش 142 00:05:28,529 --> 00:05:30,359 ‫پاک نکرده باشه 143 00:05:30,364 --> 00:05:32,804 ‫الا، هیچکدوم این خرده شیشه‌ها اونقدری ‫بزرگ هستن که بشه اثرانگشت گرفت؟ 144 00:05:32,805 --> 00:05:34,800 ‫شاید نباشن 145 00:05:34,802 --> 00:05:38,338 ‫ولی ساخت چسب یه دلیلی داشته، نه؟ 146 00:05:38,339 --> 00:05:40,369 ‫می‌خوای همه‌ی اون خرده شیشه‌ها ‫رو بچسبونی به هم؟ 147 00:05:40,374 --> 00:05:43,339 ‫کاملا مطمئنم الان توی جهنم آدمایی هستن که 148 00:05:43,344 --> 00:05:45,444 ‫- مجبور شدن همین کارو بکنن ‫- من از اون دست بچه‌هایی 149 00:05:45,446 --> 00:05:47,346 ‫بودم که مرتب پازل درست میکرد 150 00:05:47,348 --> 00:05:49,678 ‫تحسین برانگیزه 151 00:05:51,185 --> 00:05:52,345 ‫چی شده؟ 152 00:05:52,353 --> 00:05:54,553 ‫میزه. یه مشکلی توی لاکس پیش اومده 153 00:05:54,555 --> 00:05:56,685 ‫مشکل؟ چی؟ یکی از دخترای بریتنیت ‫انگشتش رو کنده؟ 154 00:05:56,690 --> 00:05:58,358 ‫داری میری؟ 155 00:05:58,359 --> 00:06:00,489 ‫لوسیفر، کوپر یکی از منفورترین آدمای شهر بود 156 00:06:00,494 --> 00:06:02,964 ‫هزاران مظنون داریم که بررسیشون کنیم 157 00:06:02,965 --> 00:06:04,563 ‫اگه زود نرسم به لاکس 158 00:06:04,565 --> 00:06:07,195 ‫میز مسلماً خودش مشکل رو حل می‌کنه 159 00:06:07,201 --> 00:06:08,401 ‫- که معمولا با چاقو این کارو میکنه ‫- ولی... 160 00:06:08,402 --> 00:06:09,472 ‫پس اگه نمی‌خوای برای یه بریتنی چهار انگشته 161 00:06:09,473 --> 00:06:11,970 ‫مقصر بشی، من برم 162 00:06:12,694 --> 00:06:17,694 Synce By: RezaBFD 163 00:06:19,646 --> 00:06:22,376 ‫سلام؟ 164 00:06:22,383 --> 00:06:23,716 ‫تعطیلیم 165 00:06:23,717 --> 00:06:26,647 ‫سلام، اینجا یه چند تا مشکل هست 166 00:06:26,653 --> 00:06:29,021 ‫مخصوصا این... 167 00:06:29,022 --> 00:06:33,825 ‫میز، یادت رفته این ماه به آقایون بازرس ‫رشوه بدی؟ 168 00:06:33,827 --> 00:06:35,187 ‫شما مالک اینجا هستین 169 00:06:35,195 --> 00:06:37,025 ‫بله، خودمم 170 00:06:37,030 --> 00:06:39,770 ‫و شما کی باشی که لم دادی انگار جای خودته؟ 171 00:06:39,771 --> 00:06:42,197 ‫درواقع صاحب اینجام 172 00:06:42,202 --> 00:06:45,037 ‫لوسیفر مورنینگ استار 173 00:06:45,038 --> 00:06:46,508 ‫شما یه قربانی بودین 174 00:06:58,385 --> 00:07:00,215 ‫خیلی خب، دقیقاً منظورت رو از "تخلیه" بگو 175 00:07:00,220 --> 00:07:02,420 ‫و جوری بگو که انگار جونت بهش بسته‌ست 176 00:07:02,423 --> 00:07:05,463 ‫باشه آقای مورنینگ استار، ‫من اریک کوپر هستم 177 00:07:05,464 --> 00:07:08,059 ‫همه‌ی املاک و دارایی‌های کوپر 178 00:07:08,061 --> 00:07:10,229 ‫از جمله لاکس به من به ارث رسیده 179 00:07:10,230 --> 00:07:12,560 ‫پسر دین کوپر 180 00:07:12,566 --> 00:07:15,466 ‫پدرت به تازگی به طرز فجیعی کشته شده 181 00:07:15,469 --> 00:07:17,269 ‫ولی تو چند ساعت بعد از مطلع شدن از مرگش 182 00:07:17,271 --> 00:07:18,771 ‫اومدی دارایی و املاکش رو جمع کنی 183 00:07:18,772 --> 00:07:21,612 ‫نمی‌دونم وحشت زده شدم یا تحت تأثیرقرار گرفتم 184 00:07:21,613 --> 00:07:24,777 ‫اتفاقی که برای پدرم افتاد ‫مایه‌ی تأسف بود 185 00:07:24,778 --> 00:07:25,578 ‫بله 186 00:07:25,579 --> 00:07:28,779 ‫ولی تجارت تجارته 187 00:07:28,782 --> 00:07:32,482 ‫خب، کاملا درسته 188 00:07:32,486 --> 00:07:35,286 ‫من و پدرت یه معامله‌ای کردیم ‫تا اینجا زندگی کنم 189 00:07:35,289 --> 00:07:37,259 ‫مطمئنم من و تو هم می‌تونیم ‫توافق کنیم 190 00:07:37,260 --> 00:07:41,327 ‫بگو ببینم اریک، چه خواسته‌ای داری؟ 191 00:07:42,629 --> 00:07:45,259 ‫امیدوارم گور به گور بشه 192 00:07:46,266 --> 00:07:47,926 ‫پیر مرد منفوری بود 193 00:07:47,935 --> 00:07:49,295 ‫خب، منم باهات همدردی میکنم 194 00:07:49,303 --> 00:07:50,903 ‫منم زیاد با پدرم برو بیا ندارم 195 00:07:50,904 --> 00:07:54,006 ‫درواقع به اینجا نقل مکان کردم ‫تا ازش دور بشم 196 00:07:54,007 --> 00:07:56,107 ‫مطمئناً می‌تونی درک کنی 197 00:07:56,109 --> 00:07:59,309 ‫نه، اصلاً 198 00:07:59,313 --> 00:08:01,913 ‫و اجاره‌ی شما رو دیدم 199 00:08:01,915 --> 00:08:05,445 ‫با ماتیک روی شرت یه رقاص لختی نوشته شده بود 200 00:08:05,452 --> 00:08:08,488 ‫از لحاظ قانونی اعتباری نداره 201 00:08:08,489 --> 00:08:10,319 ‫خب شاید بتونیم یکی جدیدش رو ‫با خون بنویسیم 202 00:08:10,324 --> 00:08:11,694 ‫به نظرم کاملا معتبره 203 00:08:11,695 --> 00:08:13,492 ‫نه خیر 204 00:08:13,494 --> 00:08:15,134 ‫تو برای اینجا موندن هیچ حق قانونی‌ای نداری 205 00:08:15,135 --> 00:08:16,758 ‫پس اگه اینجا رو تخلیه نکنی 206 00:08:16,763 --> 00:08:17,933 ‫میدم بندازنت بیرون 207 00:08:19,099 --> 00:08:21,868 ‫بیرون انداختن من اونقدرا آسون نیست 208 00:08:21,869 --> 00:08:23,538 ‫آخرین بار برای این کار قدرت خدا لازم شد 209 00:08:23,539 --> 00:08:26,297 ‫اونوقت تو چی داری؟ ‫یه مشت وکیل گرون قیمت؟ 210 00:08:26,306 --> 00:08:28,306 ‫یا می‌خوای خودت منو بندازی بیرون؟ 211 00:08:28,308 --> 00:08:30,708 ‫جلوی این همه بشر این کارو نکن 212 00:08:30,711 --> 00:08:34,547 ‫اگه جای تو بودم میرفتم 213 00:08:34,548 --> 00:08:35,848 ‫اشکالی نداره 214 00:08:35,849 --> 00:08:38,019 ‫پلیسا خودشون انجام میدن 215 00:08:39,152 --> 00:08:41,552 ‫بریم 216 00:08:41,555 --> 00:08:42,545 ‫- خب بریم دیگه 217 00:08:42,556 --> 00:08:43,686 ‫- بریم پسر 218 00:08:43,690 --> 00:08:47,326 ‫بهت نمیاد که جلوی یه ‫سلاخی بی‌نظیرو بگیری، میز 219 00:08:47,327 --> 00:08:48,557 ‫قضیه چی بود؟ 220 00:08:48,562 --> 00:08:51,200 ‫اونوقت آدم اشتباهی رو سلاخی می‌کردی 221 00:08:51,201 --> 00:08:52,498 ‫این کار مادرته 222 00:08:52,499 --> 00:08:55,167 ‫مامان؟ چطور؟ 223 00:08:55,168 --> 00:08:57,968 ‫تو بهش گفتی که اینجا روی زمین میمونی 224 00:08:57,971 --> 00:09:00,910 ‫حالا یه نفر اومده که می‌خواد ‫لاکس رو ازت بگیره 225 00:09:00,911 --> 00:09:02,338 ‫مزخرف نگو، میز 226 00:09:02,342 --> 00:09:04,642 ‫تازه پدرِ روانی آمریکایی رو دیدم 227 00:09:04,645 --> 00:09:06,905 ‫الهه‌ی مخلوقات اونو نکشته بود 228 00:09:06,914 --> 00:09:09,384 ‫اون رو یه انسان کشته که ازش ‫کینه داشته 229 00:09:09,385 --> 00:09:11,553 ‫ولی اون موش کثیف راست می‌گفت 230 00:09:11,554 --> 00:09:13,719 ‫این موضوع مربوط به پلیسه 231 00:09:13,720 --> 00:09:14,750 ‫جوری رفتار نکن که انگار مادرت 232 00:09:14,755 --> 00:09:16,655 قادر به ‫همچین کاری نیست، لوسیفر 233 00:09:16,657 --> 00:09:18,987 ‫امروز زیادی کمکم کردی میز، ممنون 234 00:09:18,992 --> 00:09:20,730 ‫خیلی خب، باشه 235 00:09:20,731 --> 00:09:23,657 ‫تو متوجهش نمیشی ‫میرم یکی رو پیدا کنم که متوجه بشه 236 00:09:23,664 --> 00:09:25,431 ‫متوجه نمیشم 237 00:09:25,432 --> 00:09:27,667 ‫معلومه که نمیشی 238 00:09:27,668 --> 00:09:30,238 ‫بعد از اینکه گفتی "اوضاع رو درست میکنم" 239 00:09:30,239 --> 00:09:32,097 ‫دوباره پشت مادرت قایم شدی؟ 240 00:09:32,105 --> 00:09:34,005 ‫دارم اوضاع رو درست میکنم، میز 241 00:09:34,007 --> 00:09:35,837 ‫من و مامان سعی داریم یه راهی برای ‫رفتن به خونه پیدا کنیم 242 00:09:35,842 --> 00:09:37,612 ‫چرا باید یه انسان رو بکشه؟ 243 00:09:37,613 --> 00:09:41,775 ‫اون زن خطرناک و دورو هست... 244 00:09:41,782 --> 00:09:43,982 ‫و الانم پشت سرم ایستاده، نه؟ 245 00:09:45,452 --> 00:09:46,752 ‫شرمنده که مزاحم شدم 246 00:09:46,753 --> 00:09:48,591 ‫الان دیگه واسه چه کاری ‫منو مقصر میدونین؟ 247 00:09:48,592 --> 00:09:50,019 ‫میدونم داری چیکار میکنی 248 00:09:50,023 --> 00:09:52,563 ‫میخوای خونه‌ی لوسیفرو توی زمین ازش بگیری 249 00:09:52,564 --> 00:09:56,225 ‫تا بهت کمک کنه برگردی به شهر نقره‌ای 250 00:09:56,229 --> 00:09:57,597 ‫کارت جواب نمیده 251 00:09:57,598 --> 00:10:00,700 ‫این اهریمن حرفاش اصلا با عقل جور درنمیان 252 00:10:00,701 --> 00:10:02,401 ‫به نظرم براش عادیه 253 00:10:02,402 --> 00:10:03,602 ‫اون فکر میکنه تو برای اینکه لوسیفر لاکس رو ‫تخلیه کنه 254 00:10:03,604 --> 00:10:05,944 مردی رو کشتی که صاحب اونجاست 255 00:10:08,475 --> 00:10:10,635 ‫میزکین 256 00:10:10,644 --> 00:10:13,412 ‫اگه همچین نقشه‌ای داشته باشم 257 00:10:13,413 --> 00:10:17,049 ‫خیال می‌کنی تو از نقشه‌ام ‫خبردار میشی؟ 258 00:10:17,050 --> 00:10:19,150 ‫هر هدفی که داشته باشی... 259 00:10:19,152 --> 00:10:20,822 ‫بالاخره میفهمم 260 00:10:27,260 --> 00:10:30,060 ‫خیال میکنه باهوشه 261 00:10:30,063 --> 00:10:32,431 ‫مامان؟ 262 00:10:32,432 --> 00:10:34,002 ‫تو که واقعاً توی جریان مرگ اون یارو ‫دخالتی نداشتی 263 00:10:34,003 --> 00:10:36,469 ‫- نه؟ ‫- معلومه که نه 264 00:10:36,470 --> 00:10:40,439 ‫ولی این می‌تونه به نفع ما باشه 265 00:10:40,440 --> 00:10:44,840 ‫شاید لوسیفر الان دیگه قبول کنه ‫که با ما بیاد خونه 266 00:10:44,845 --> 00:10:46,435 ‫صحیح 267 00:10:46,446 --> 00:10:49,776 ‫همه‌ی پسرام عزیز هستن 268 00:10:49,783 --> 00:10:51,817 ‫مسئله لوسیفر نیست 269 00:10:51,818 --> 00:10:53,318 ‫مسئله خونواده‌ی ماست 270 00:10:53,320 --> 00:10:55,650 ‫همین الانشم یه پسرم رو از دست دادم 271 00:10:55,656 --> 00:10:59,486 ‫عمراً یه پسر دیگه رو اینجا ول کنم 272 00:10:59,493 --> 00:11:01,693 ‫اهمیتی نداره، مامان 273 00:11:01,695 --> 00:11:04,295 ‫لوسیفر عاشق اینجاست 274 00:11:04,297 --> 00:11:05,827 ‫و تاوقتی که اینجا سر پا باشه 275 00:11:05,832 --> 00:11:07,872 ‫هیچ احدالناسی نمی‌تونه ‫کاری کنه ازش دست بکشه 276 00:11:07,873 --> 00:11:09,868 ‫که اینطور؟ 277 00:11:19,680 --> 00:11:21,750 ‫مواظب باش 278 00:11:24,885 --> 00:11:27,315 ‫اینطوری درستش میکنن! 279 00:11:27,320 --> 00:11:29,889 ‫تا وانلو! 280 00:11:29,890 --> 00:11:31,690 ‫تا چی چی؟ 281 00:11:31,692 --> 00:11:34,030 ‫زبون کلینگانیه به معنی "پادشاه به دام افتاد" 282 00:11:34,031 --> 00:11:36,696 ‫توی استارترک، شطرنج سه بعدی بازی میکنن 283 00:11:36,697 --> 00:11:38,727 ‫خیلی خب 284 00:11:38,732 --> 00:11:41,901 ‫الانم روش دنبال اثر انگشت میگردم 285 00:11:41,902 --> 00:11:43,502 ‫- عالیه ‫- مشکلی نیست 286 00:11:44,705 --> 00:11:46,805 ‫همه‌ی اطلاعاتمون از دین کوپره 287 00:11:46,807 --> 00:11:49,537 ‫بدون هیچ سوءسابقه‌ای. راستش رو بخوای ‫ 288 00:11:49,543 --> 00:11:50,913 باتوجه به شهرتش شگفت انگیزه 289 00:11:50,914 --> 00:11:52,478 ‫عالی شد. ممنون 290 00:11:52,479 --> 00:11:54,849 ‫سرت شلوغه؟ ‫یه همکار واسه این پرونده لازم دارم 291 00:11:54,850 --> 00:11:56,308 ‫نه، وایس یه پرونده‌ی بمب‌سازی ‫بهم داده. 292 00:11:56,316 --> 00:11:58,176 باید سریع برگردم 293 00:11:58,185 --> 00:11:59,915 ‫لوسیفر کجاست؟ 294 00:11:59,920 --> 00:12:02,520 ‫یه کاری توی کلویش پیش اومد. ‫فکر نکنم برگرده 295 00:12:02,522 --> 00:12:04,557 ‫خب نگران نباش کلویی. هیچوقت نشده ‫که 296 00:12:04,558 --> 00:12:05,858 مدت زیادی این دور و ور نباشه، نه؟ 297 00:12:09,262 --> 00:12:13,531 ‫سلام لوسیفر. پانسمانش کردی ‫یا بوسش کردی که حالش بهتر بشه؟ 298 00:12:13,533 --> 00:12:14,933 ‫خب، اینم تئوری جالبیه 299 00:12:14,935 --> 00:12:16,395 ‫ولی مدرکی دال بر اینکه 300 00:12:16,403 --> 00:12:18,343 ‫اریک کوپر قاتل باشه نداریم 301 00:12:18,344 --> 00:12:20,906 ‫راستش داریم 302 00:12:20,907 --> 00:12:21,837 ‫نتیجه‌ی اثر انگشت‌ها اومد 303 00:12:23,276 --> 00:12:24,606 ‫اریک کوپر 304 00:12:25,712 --> 00:12:26,879 ‫از کجا... 305 00:12:26,880 --> 00:12:30,850 ‫مهم نیست. جلوی آپارتمان کوپر می‌بینمت 306 00:12:36,723 --> 00:12:39,592 ‫چقدر خوب شد که واسه یه بارم ‫که شده باهام موافق بودی، کاراگاه 307 00:12:39,593 --> 00:12:40,593 ‫شاید داری باهوشتر میشی 308 00:12:40,594 --> 00:12:41,594 ‫باهات موافق نیستم 309 00:12:41,595 --> 00:12:43,125 ‫مدرک موثقی علیه اریک کوپر دارم ‫ 310 00:12:43,130 --> 00:12:44,299 که باید برسیش کنم 311 00:12:44,300 --> 00:12:45,797 ‫- تو چیا میدونی؟ ‫- انگیزه‌ی قتل 312 00:12:45,799 --> 00:12:47,729 ‫کوسه کوچولو کلک پدرش رو کنده 313 00:12:47,734 --> 00:12:49,401 ‫تا بتونه املاکش رو بفروشه 314 00:12:49,402 --> 00:12:50,972 ‫از کجا میدونی که املاکش رو میفروشه؟ 315 00:12:50,973 --> 00:12:52,871 ‫چون میخواد از لاکس تخیلیه کنم 316 00:12:52,873 --> 00:12:54,973 ‫و ساختمون رو بفروشه 317 00:12:54,975 --> 00:12:56,605 ‫منظورت اینه که پسر دین کوپر 318 00:12:56,610 --> 00:12:58,140 ‫چند ساعت بعد از مرگ پدرش 319 00:12:58,145 --> 00:13:00,145 ‫- داره معامله میکنه؟ ‫- دقیقا 320 00:13:00,147 --> 00:13:02,777 ‫- چی از این مشکوک‌تر؟ ‫ - هی 321 00:13:02,783 --> 00:13:04,151 ‫کِی میخواستی بگی که خودت هم 322 00:13:04,152 --> 00:13:05,221 ‫شخصاً توی این پرونده درگیر هستی؟ 323 00:13:05,222 --> 00:13:06,786 ‫هر موقع که میپرسیدی 324 00:13:06,787 --> 00:13:08,317 ‫نه 325 00:13:08,321 --> 00:13:09,751 ‫این پرونده به شدت حساسه. 326 00:13:09,756 --> 00:13:10,786 ‫باید طبق قانون عمل کنیم 327 00:13:10,791 --> 00:13:12,221 ‫نمیتونم اجازه بدم اونو بکشی 328 00:13:12,225 --> 00:13:13,785 ‫عمرا 329 00:13:13,794 --> 00:13:15,394 ‫یا اینکه تهدیدش کنی دستش رو قطع میکنی 330 00:13:15,395 --> 00:13:16,825 ‫اون یه مورد استثنا بود 331 00:13:16,830 --> 00:13:17,798 ‫یا از پنجره آویزونش کنی 332 00:13:17,799 --> 00:13:20,632 ‫قول مردونه میدم که پای یارو ‫روی زمین بمونه 333 00:13:24,771 --> 00:13:26,601 ‫چی شد؟ 334 00:13:26,606 --> 00:13:28,266 ‫یه نفر آمبولانس خبر کنه 335 00:13:28,275 --> 00:13:29,605 ‫اینجا رو ببینین 336 00:13:29,609 --> 00:13:31,439 ‫یه نفر افتاده رو ماشین! 337 00:13:33,446 --> 00:13:34,646 ‫زنده ست؟ 338 00:13:36,783 --> 00:13:38,450 ‫اریک کوپره 339 00:13:38,451 --> 00:13:41,021 ‫محض اطمینان بگم، کار من نبود 340 00:13:50,630 --> 00:13:52,860 ‫آخه کی از طبقه هفتم خودشو میندازه پایین؟ 341 00:13:52,866 --> 00:13:54,395 ‫حداقل باید از طبقه‌ی سیزدهم خودشو بندازه. ‫ 342 00:13:54,420 --> 00:13:56,026 این همون یاروییه که منو از خونه‌ام بیرون میکرد 343 00:13:56,036 --> 00:13:57,836 ‫ولی خودکشی هم بلد نیست 344 00:13:57,838 --> 00:14:00,868 ‫- لوسیفر ‫- واقعا این کار ضروریه؟ 345 00:14:00,874 --> 00:14:02,444 ‫خب شاهدین دیدن که به خواست خودش 346 00:14:02,445 --> 00:14:03,842 ‫از بالکون خودشو انداخته پایین 347 00:14:03,844 --> 00:14:04,844 ‫اون ناراحت بود 348 00:14:04,845 --> 00:14:06,205 ‫این که دلیل نمیشه قاتل باشه 349 00:14:06,213 --> 00:14:08,013 ‫خب، این اقدام به خودکشی ‫نشون میده عذاب وجدان گرفته 350 00:14:08,014 --> 00:14:10,284 ‫کریستی، میدونم که شاید ‫شنیدنش سخت باشه ولی... 351 00:14:10,285 --> 00:14:13,846 ‫مدرکی داریم که نشون میده اریک ‫قبل از مرگ باباش خونه‌اش بود 352 00:14:13,854 --> 00:14:15,491 ‫ما توی یه محوطه زندگی میکنیم 353 00:14:15,492 --> 00:14:18,057 ‫مطمئنم که دی‌ان‌ای اون یا هر چی که هست ‫همه جای خونه پیدا میشه 354 00:14:18,058 --> 00:14:21,388 ‫نباید فکر کنین که اون پدر خودشو کشته 355 00:14:21,394 --> 00:14:23,062 ‫خب... 356 00:14:23,063 --> 00:14:27,295 ‫عطش سیری ناپذیر اریک ‫برای پول بابایی رو یادتون نره 357 00:14:27,300 --> 00:14:29,068 ‫اگه حاضر بوده کار ظالمانه‌ای مثل 358 00:14:29,069 --> 00:14:30,069 ‫انداختن من از خونه‌ام انجام بده 359 00:14:30,070 --> 00:14:33,295 ‫پس جای تعجبی نداره که پدرشو بکشه، نه؟ 360 00:14:34,908 --> 00:14:36,668 ‫جناب آقا میخوان صحبت کنن 361 00:14:36,676 --> 00:14:37,676 ‫نه... 362 00:14:37,677 --> 00:14:39,037 ‫پول 363 00:14:39,045 --> 00:14:40,345 ‫عزیزم 364 00:14:40,347 --> 00:14:41,677 ‫حرف نزن 365 00:14:41,681 --> 00:14:42,881 ‫میخوای چی بگی، اریک؟ 366 00:14:42,883 --> 00:14:44,250 ‫بابا... 367 00:14:44,251 --> 00:14:46,221 ‫کسب و کارمون رو نابود کرد 368 00:14:47,520 --> 00:14:48,850 ‫ما زیر بار بدهی بودیم 369 00:14:48,855 --> 00:14:50,655 ‫پیش خودم گفتم فروش اضطراری 370 00:14:50,657 --> 00:14:52,317 ‫ممکنه نجاتمون بده ولی... 371 00:14:52,325 --> 00:14:54,255 ‫ولی چی عزیزم؟ 372 00:14:54,261 --> 00:14:56,528 ‫چیزی نمونده 373 00:14:56,529 --> 00:14:57,929 ‫شرمنده 374 00:14:57,931 --> 00:14:59,901 ‫نمیتونستم با مأیوس کردنت کنار بیام 375 00:14:59,902 --> 00:15:01,500 ‫خب اگه مشکلت مالی بود 376 00:15:01,501 --> 00:15:04,870 ‫باید اولش بهم زنگ میزدی ‫قبل از اینکه شیرجه بزنی 377 00:15:04,871 --> 00:15:06,271 ‫احیانا الان نمیخوای مذاکره کنیم؟ 378 00:15:06,273 --> 00:15:07,339 ‫نمیتونم 379 00:15:07,340 --> 00:15:09,070 ‫معامله انجام شده 380 00:15:09,075 --> 00:15:10,375 ‫چطور به این زودی میشه ‫یه معامله فروش انجام داد؟ 381 00:15:10,377 --> 00:15:12,077 ‫دین کوپر دیروز مرده 382 00:15:12,078 --> 00:15:14,078 ‫همون معامله‌ی تمام املاک منطقه؟ 383 00:15:16,082 --> 00:15:18,122 ‫چندین ساله که یه خریدار بهش علاقمنده 384 00:15:18,123 --> 00:15:21,053 ‫بابای اریک کاغذبازیاشو کرده بود ‫و گذاشته بود خاک بخورن 385 00:15:21,054 --> 00:15:22,954 ‫میخواست خریدار رو اذیت کنه 386 00:15:22,956 --> 00:15:26,355 ‫پس تو به محض شنیدن خبر مرگ پدرت ‫قرارداد فروش رو بستی؟ 387 00:15:26,359 --> 00:15:28,759 ‫بابا بیشتر از این نمیتونست جلوشو بگیره 388 00:15:28,762 --> 00:15:30,796 ‫ولی اهمیتی نداره 389 00:15:30,797 --> 00:15:32,757 ‫کافی نبود 390 00:15:32,766 --> 00:15:34,896 ‫اموال ما برامون کافی بود 391 00:15:34,901 --> 00:15:36,936 ‫تو و من 392 00:15:36,937 --> 00:15:38,897 ‫برای باهم بودنمون به پول نیازی نداریم 393 00:15:38,905 --> 00:15:39,965 ‫چه روز بی‌نظیری 394 00:15:39,973 --> 00:15:42,811 ‫احتمالا بی‌خانمان بشم و قطعا بالا میارم 395 00:15:42,812 --> 00:15:44,739 ‫خب هر کسی که لاکس رو خریده منتظر مونده تا 396 00:15:44,744 --> 00:15:46,612 ‫از مرگ دین کوپر بهره ببره 397 00:15:46,613 --> 00:15:48,580 ‫بله. این مرد... 398 00:15:48,581 --> 00:15:50,381 ‫همون شخصی که الان صاحب لاکسه، ‫اسمش چیه؟ 399 00:15:50,383 --> 00:15:52,952 ‫زنه. النور بلوم 400 00:15:52,953 --> 00:15:55,393 ‫کاراگاه، تو هم به اون چیزی که ‫من فکر میکنم فکر میکنی؟ 401 00:15:55,394 --> 00:15:56,988 ‫شک دارم 402 00:15:56,990 --> 00:15:59,160 ‫ولی بریم با النور بلوم صحبت کنیم 403 00:15:59,161 --> 00:16:00,289 ‫- آره ‫- ممنون 404 00:16:00,293 --> 00:16:01,961 ‫ممنون 405 00:16:03,163 --> 00:16:04,763 ‫خدای من 406 00:16:16,810 --> 00:16:19,010 ‫فکر کنم جای اشتباهی اومدی، خانم 407 00:16:19,012 --> 00:16:21,512 ‫- تو کوین بورنیک هستی ‫- درسته 408 00:16:21,514 --> 00:16:24,616 ‫چرا؟ اومدی به این اسطوره زیرچشمی نگاه کنی؟ 409 00:16:24,617 --> 00:16:26,817 ‫توی دفتر ثبت دعاوی نوشته که یکی از موکل‌های تو 410 00:16:26,820 --> 00:16:30,618 ‫یه متخصص مواد منجره به اسم پاتریک اونیل بوده 411 00:16:30,623 --> 00:16:34,192 ‫من برای برگردوندن پسرم به خونه ‫به کمک اون نیاز دارم 412 00:16:34,194 --> 00:16:37,196 ‫تو جذاب به نظر میرسی ولی ظاهراً عقل هم نداری 413 00:16:37,197 --> 00:16:39,157 ‫که کاملاً به سلیقه‌ام میخوره 414 00:16:39,165 --> 00:16:42,165 ‫ولی بیرون از دادگاه درمورد موکل‌هام ‫صحبت نمیکنم 415 00:16:42,168 --> 00:16:43,668 ‫یه مسئله‌ی وکیلیه 416 00:16:43,670 --> 00:16:46,200 ‫سوءتفاهم شده 417 00:16:46,206 --> 00:16:47,836 ‫الان من وکیل اون هستم 418 00:16:47,841 --> 00:16:49,210 ‫میتونی بری خونه 419 00:16:49,211 --> 00:16:50,778 ‫ببین خانم... 420 00:16:50,779 --> 00:16:52,437 ‫نمیدونم که درمورد چیا شنیدی 421 00:16:52,445 --> 00:16:55,045 ‫ولی وقتی سگ استخون گیر بیاره 422 00:16:55,048 --> 00:16:56,448 ‫عمراً ولش کنه 423 00:16:56,449 --> 00:16:58,379 ‫دستت بهم بخوره کاری میکنم... 424 00:17:14,634 --> 00:17:16,874 ‫پس خیال میکنین من ارتباطی ‫با مرگ دین کوپر دارم؟ 425 00:17:16,875 --> 00:17:19,871 ‫خب یه ساعت از مرگش نگذشته قراردادی که 426 00:17:19,873 --> 00:17:21,373 ‫سال‌ها مانعش میشد رو بستی 427 00:17:21,374 --> 00:17:22,674 ‫به نظر متقاعد کننده‌ست 428 00:17:22,675 --> 00:17:24,875 ‫- به نظر من که تجارت خوبیه ‫- کوپر از قصد 429 00:17:24,878 --> 00:17:28,080 ‫برای اذیت کردنت برات مانع می‌تراشید 430 00:17:28,081 --> 00:17:29,681 ‫- کمی ظالمانه‌ست ‫- و منم پارسال 431 00:17:29,682 --> 00:17:31,482 ‫زمین گلف مورد علاقه‌ش رو خریدم 432 00:17:31,484 --> 00:17:33,224 ‫و به محل دفن زباله‌های پزشکی تبدیلش کردم 433 00:17:33,225 --> 00:17:35,049 ‫آفرین. کار خوبی کردی 434 00:17:35,055 --> 00:17:36,085 ‫پس میگی که یه جور رو کم کنی 435 00:17:36,089 --> 00:17:38,259 ‫و شوخیِ مولتی میلیاردری بود؟ 436 00:17:38,260 --> 00:17:40,188 ‫منظورم اینه که سر یه معامله نکشتمش 437 00:17:40,193 --> 00:17:42,063 ‫بعلاوه، همین بعداز ظهری از ماکائو با پرواز اومدم 438 00:17:42,064 --> 00:17:44,702 ‫از فرودگاه میتونین بپرسین. ‫اگه سوال دیگه‌ای داشتین 439 00:17:44,703 --> 00:17:46,227 ‫میتونین از وکیلم بپرسین 440 00:17:46,232 --> 00:17:47,532 ‫کجا با این عجله، ماما میلیونر 441 00:17:47,534 --> 00:17:49,334 ‫من از بابت خودم چند تا سوال ازت دارم 442 00:17:49,335 --> 00:17:51,065 ‫لوسیفر، قول دادی که اونو... 443 00:17:51,071 --> 00:17:52,401 ‫کاراگاه، این زن خونه‌ام رو صاحب شده 444 00:17:52,405 --> 00:17:54,065 ‫اگه میخوای یه داستان غم انگیز تحویلم... 445 00:17:54,074 --> 00:17:55,607 ‫اصلا 446 00:17:55,608 --> 00:17:59,078 ‫من امثال تو رو میشناسم ‫ارعاب و احساسات روی تو اثر نمیذارن 447 00:17:59,079 --> 00:18:01,709 ‫تنها چیزی که تحریکت میکنه ‫معامله‌ست 448 00:18:01,714 --> 00:18:03,414 ‫پس بیا یه معامله بکنیم، خب؟ 449 00:18:04,517 --> 00:18:06,447 ‫چه خواسته‌ای داری؟ 450 00:18:06,453 --> 00:18:09,288 ‫بگو که ترتیبش رو بدم 451 00:18:09,289 --> 00:18:12,458 ‫همه‌ی چیزای دین کوپرو میخوام 452 00:18:12,459 --> 00:18:14,459 ‫خب، کوپر صاحب لاکس بود 453 00:18:14,461 --> 00:18:15,861 ‫پس نظرت چیه که اونو خط بزنی؟ 454 00:18:15,862 --> 00:18:16,692 ‫همه چی 455 00:18:16,696 --> 00:18:19,298 ‫تنها چیزی که می‌خوام همه‌چیز اونه 456 00:18:19,299 --> 00:18:21,299 ‫و بعدش نابود کردن همه‌چیزش 457 00:18:21,301 --> 00:18:24,101 ‫پس میخوای همه‌ی املاکش رو با خاک یکسان کنی؟ 458 00:18:24,104 --> 00:18:25,944 ‫من یه توسعه دهنده هستم. ‫همه چی رو خراب میکنم 459 00:18:25,945 --> 00:18:27,139 ‫از نو میسازم 460 00:18:27,140 --> 00:18:28,240 ‫حتی لاکس؟ 461 00:18:28,241 --> 00:18:29,241 ‫مخصوصا اونجا 462 00:18:29,242 --> 00:18:30,742 ‫اونجا یه مکان مهمه 463 00:18:30,743 --> 00:18:32,313 ‫یه بازار بزرگ میسازم 464 00:18:32,314 --> 00:18:33,542 ‫بازار بزرگ؟ 465 00:18:33,546 --> 00:18:34,906 ‫آره دیگه، لباس فروشی، عینک آفتابی فروشی... 466 00:18:34,914 --> 00:18:38,647 ‫به محض اینکه آدمام مردم رو از ساختمون‌ها ‫تخلیه کنن بلدوزر میفرستم 467 00:18:38,651 --> 00:18:45,157 ‫میدونی که یه تحقیقاتِ قتل میتونه تا چندین سال ‫مانع توسعه دادنت بشه 468 00:18:45,158 --> 00:18:46,888 ‫میدونم که بیشتر از اونی که میگی میدونی 469 00:18:46,893 --> 00:18:48,493 ‫پس اگه راهی باشه 470 00:18:48,495 --> 00:18:51,895 ‫که بتونی به این تحقیقات کمک کنی 471 00:18:51,898 --> 00:18:54,168 ‫عالی میشه 472 00:18:54,169 --> 00:18:56,297 ‫کارش خوبه 473 00:18:56,302 --> 00:18:57,672 ‫چند تا از امثال اون به دردم میخوره 474 00:18:59,339 --> 00:19:02,239 ‫حسابدارهام که معامله رو بررسی کردن 475 00:19:02,242 --> 00:19:04,480 ‫چند پرداخت گزارش نشده پیدا کردن 476 00:19:04,481 --> 00:19:06,737 ‫صدها هزار دلار 477 00:19:06,746 --> 00:19:08,176 ‫آدم پولی به این اندازه رو مگه اینکه 478 00:19:08,181 --> 00:19:09,851 ‫نخواد کسی پیدا کنه، مخفی نمیکنه 479 00:19:15,488 --> 00:19:17,688 ‫حق با بلومه 480 00:19:17,690 --> 00:19:19,960 ‫دین کوپر پرداخت‌های ثبت نشده‌ی بزرگی داشته 481 00:19:19,961 --> 00:19:22,029 ‫و از شرکتش مخفی کرده 482 00:19:22,030 --> 00:19:23,358 ‫خب، دلیلش هر چیزی میتونه باشه 483 00:19:23,363 --> 00:19:24,997 ‫مواد، اخازی 484 00:19:24,998 --> 00:19:27,298 ‫کوپر توی زندگیش هیچ کار بدی ‫نمونده که انجام نداده باشه 485 00:19:27,300 --> 00:19:29,770 ‫میرم ببینم این پول‌ها کجا ریخته شدن 486 00:19:29,771 --> 00:19:31,299 ‫شاید قاتل‌مون هم این وسط پیدا بشه 487 00:19:31,304 --> 00:19:32,304 ‫خیلی هم خوب 488 00:19:32,305 --> 00:19:34,005 ‫در همین حین، منم برمی‌گردم... 489 00:19:34,007 --> 00:19:36,367 ‫به دفتر النور بلوم و خونه‌م رو پس می‌گیرم 490 00:19:36,376 --> 00:19:38,006 ‫فکر نکنم به معامله علاقه‌ای داشته باشه 491 00:19:38,011 --> 00:19:39,811 ‫خب، شاید نظرش عوض بشه، 492 00:19:39,812 --> 00:19:42,712 ‫بعد از اینکه اسفنکترش رو شُل کردم 493 00:19:42,715 --> 00:19:44,375 ‫چندش! لوسیفر... 494 00:19:44,384 --> 00:19:46,618 ‫بخاطر خونه‌ت متاسفم، واقعاً میگم 495 00:19:46,619 --> 00:19:49,023 ‫ولی باید بهم قول بدی که ‫به این زن آسیبی نمیزنی 496 00:19:49,024 --> 00:19:50,989 ‫خب پس کمکم کم کارآگاه، ‫دستگیرش کن! 497 00:19:50,990 --> 00:19:52,390 ‫یعنی، همکاری در بی‌خانمانی... 498 00:19:52,392 --> 00:19:54,226 ‫توی لس‌آنجلس جرم به حساب نمیاد؟ 499 00:19:54,227 --> 00:19:56,227 ‫لوسیفر، قانون طرف بلوم‌ــه 500 00:19:56,229 --> 00:19:58,529 ‫می‌خوام کمکت کنم، ‫ولی باید یه راه‌حل قانونی پیدا کنیم 501 00:19:58,531 --> 00:20:00,799 ‫خیلی‌خب، پس خودم باید درستش کنم، نه؟ 502 00:20:00,800 --> 00:20:01,630 ‫منظورم این نبــ... 503 00:20:13,680 --> 00:20:17,649 ‫می‌دونیم که برای خلافکارا بمب می‌سازی پاتریک 504 00:20:17,650 --> 00:20:19,250 ‫مزخرفه 505 00:20:19,252 --> 00:20:21,252 ‫من پیتزا تحویل میدم 506 00:20:22,255 --> 00:20:23,845 ‫آره 507 00:20:23,856 --> 00:20:25,216 ‫رمزت رو شکوندیم 508 00:20:25,225 --> 00:20:27,225 ‫"امید است فردا شب... 509 00:20:27,227 --> 00:20:29,057 ‫در اسلاوسن و لابریا تحویل انجام بشه 510 00:20:29,062 --> 00:20:32,197 ‫برای سیر کردن یک خانواده‌ی 511 00:20:32,198 --> 00:20:34,428 ‫مافیا، کارتل، 512 00:20:34,434 --> 00:20:37,072 ‫وقتی بشنون تو رو دستگیر کردیم، 513 00:20:37,073 --> 00:20:39,600 ‫و یه لحظه به رمزت پیتزایی احمقانه‌ت... 514 00:20:39,606 --> 00:20:42,066 ‫فکر کنن، 515 00:20:42,075 --> 00:20:44,435 ‫می‌خوان دهنت رو ببندن 516 00:20:44,444 --> 00:20:45,444 ‫خب... 517 00:20:45,445 --> 00:20:47,375 ‫می‌تونی بهم کمک کنی، نه؟ 518 00:20:47,380 --> 00:20:49,380 ‫بستگی داره 519 00:20:49,382 --> 00:20:52,451 ‫به موکلم دست نزنید سرکار 520 00:20:55,021 --> 00:20:57,256 ‫شما وکیلش نیستی 521 00:20:57,257 --> 00:20:59,257 ‫متهمین حق قانونی دارن که... 522 00:20:59,259 --> 00:21:02,289 ‫وکیل‌شون رو خودشون انتخاب کنن 523 00:21:02,295 --> 00:21:03,525 ‫می‌تونه وکیل من باشه 524 00:21:06,065 --> 00:21:08,025 ‫متوجه سر در گمی‌تون هستم 525 00:21:08,034 --> 00:21:09,634 ‫خیلی جذابید 526 00:21:09,636 --> 00:21:11,266 ‫فهمیدم می‌تونه به این معنی هم باشه که... 527 00:21:11,271 --> 00:21:13,101 ‫خیلی باهوش نیستید 528 00:21:25,451 --> 00:21:27,651 ‫وثیقه‌ت رو از قبل دادم 529 00:21:27,654 --> 00:21:29,823 ‫نه، وایسا، وایسا. ‫من پولش رو ندارم 530 00:21:29,824 --> 00:21:32,291 ‫نگران نباش، با مبادله هم قبول می‌کنم 531 00:21:32,292 --> 00:21:34,732 ‫درسته که بلدی بمب درست کنی؟ 532 00:21:35,828 --> 00:21:38,497 ‫برای همین متهم شدم 533 00:21:38,498 --> 00:21:39,628 ‫مگه نه؟ 534 00:21:39,632 --> 00:21:42,272 ‫تا حالا یه ساختمون رو آوردی پایین؟ 535 00:21:42,273 --> 00:21:44,298 ‫می‌دونم چطوری انجام میشه 536 00:21:46,306 --> 00:21:49,466 ‫می‌خوام یه کلاب شبانه رو برام داغون کنی 537 00:21:52,645 --> 00:21:54,975 ‫بیاین بریم بچه‌ها 538 00:21:54,981 --> 00:21:56,281 ‫به پیانوی من... 539 00:21:56,282 --> 00:21:58,282 ‫- دست نزنید! ‫- سلام رفیق، 540 00:21:58,284 --> 00:22:00,284 ‫فقط داریم کارمون رو انجام میدیم، ‫دنبال دردسر نیستیم 541 00:22:00,286 --> 00:22:02,186 ‫فکر کردین می‌تونین بیاین اینجا ‫و زندگی منو بدون دردسر... 542 00:22:02,188 --> 00:22:04,488 ‫از هم بپاشونین؟ 543 00:22:04,490 --> 00:22:05,920 ‫شما آقایون... 544 00:22:05,925 --> 00:22:08,525 ‫نمی‌دونین با کی طرفین، نه؟ 545 00:22:08,528 --> 00:22:09,788 ‫خب... 546 00:22:09,796 --> 00:22:12,796 ‫بذارین نشون‌تون بدم 547 00:22:42,528 --> 00:22:44,898 ‫این ساختمون قرار بود خالی باشه 548 00:22:44,899 --> 00:22:46,557 ‫لوسیفر رو که می‌شناسی مامان 549 00:22:46,566 --> 00:22:49,166 ‫بدون جنگ و دعوا بیخیال اینجا نمی‌شد 550 00:22:49,168 --> 00:22:50,736 ‫یا بدون مشروب 551 00:22:50,737 --> 00:22:52,567 ‫این چیزیه که آدما بهش میگن... 552 00:22:52,572 --> 00:22:53,638 ‫"تحصن" 553 00:22:53,639 --> 00:22:56,369 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 554 00:22:56,376 --> 00:22:58,176 ‫خب، می‌خواستم ساختمون ‫رو با سی‌4 بترکونم 555 00:22:58,177 --> 00:22:59,407 ‫- مامان، نباید اینکارو بکنی ‫- می‌دونم 556 00:22:59,412 --> 00:23:01,380 ‫موکلم آدم ترسویی‌ــه 557 00:23:01,381 --> 00:23:03,211 ‫خیلی سخته که متقاعدش کنی ‫این همه آدم رو بکشه 558 00:23:03,216 --> 00:23:04,546 ‫- نه مامان، 559 00:23:04,550 --> 00:23:06,550 منظورم این نبــ... ‫- شاید بتونم... 560 00:23:06,552 --> 00:23:08,552 ‫از این به نفع خودم استفاده کنم 561 00:23:26,406 --> 00:23:27,666 ‫به چه دلیلی... 562 00:23:27,673 --> 00:23:29,408 ‫افتخار دیدنت نصیبم شده؟ 563 00:23:29,409 --> 00:23:31,579 ‫تمام و کمال باهات مخالفم که می‌خوای... 564 00:23:31,580 --> 00:23:33,507 ‫اینجا بمونی 565 00:23:33,513 --> 00:23:34,883 ‫ولی یه مادر لازم نیست... 566 00:23:34,884 --> 00:23:38,281 ‫برای حمایت از پسرش باهاش موافقت کنه 567 00:23:38,284 --> 00:23:40,252 ‫پس... 568 00:23:40,253 --> 00:23:42,453 ‫دقیقاً چطوری باید تحصن کنم؟ 569 00:23:43,623 --> 00:23:45,290 ‫مامان 570 00:23:45,291 --> 00:23:46,961 ‫واقعاً داری مامان خوبی میشی 571 00:23:46,962 --> 00:23:49,459 ‫شاید با هم مخالفت داشته باشیم، 572 00:23:49,462 --> 00:23:51,596 ‫ولی بازم تو پسرمی 573 00:23:51,597 --> 00:23:54,057 ‫نمی‌خوام دوباره از دستت بدم 574 00:23:55,401 --> 00:23:57,301 ‫اِه، دکتر! 575 00:23:57,303 --> 00:24:00,071 ‫مامان، ایشون روان‌پزشکم‌ــه، ‫دکتر لیندا 576 00:24:00,072 --> 00:24:02,912 ‫دکتر، ایشون مامانم هستن ‫در یک بدن شدیداً جذاب 577 00:24:02,913 --> 00:24:04,109 ‫لوسیفر، 578 00:24:04,110 --> 00:24:05,110 ‫مطمئنم که این برای... 579 00:24:05,111 --> 00:24:06,711 ‫یه مغز انسانی عجیبه 580 00:24:06,712 --> 00:24:08,612 ‫نگران نباش مامان، ‫دکتر لیندا یه دوره‌ی فشرده... 581 00:24:08,614 --> 00:24:10,314 ‫در مورد موجودات آسمانی گذرونده 582 00:24:10,316 --> 00:24:12,246 ‫فقط حدود یه هفته به فنا داد 583 00:24:13,653 --> 00:24:14,493 ‫حالا اگه منو ببخشید، 584 00:24:14,494 --> 00:24:16,617 ‫باید برم به مهمونام برسم 585 00:24:16,622 --> 00:24:20,422 ‫مطمئنم حسابی با هم گرم می‌گیرید 586 00:24:29,475 --> 00:24:31,669 ‫خب... شما... 587 00:24:31,671 --> 00:24:33,071 ‫همسر خدا هستین 588 00:24:33,072 --> 00:24:34,506 ‫همسر سابق 589 00:24:35,508 --> 00:24:38,076 ‫ترجیح میدم با اسم اون شناخته نشم 590 00:24:38,077 --> 00:24:40,637 ‫البته، البته 591 00:24:40,646 --> 00:24:43,506 ‫خب، فقط می‌خوام بگم، 592 00:24:43,516 --> 00:24:45,846 ‫باعث افتخاره که شما رو می‌بینم 593 00:24:45,852 --> 00:24:48,820 ‫ممنون بابت... 594 00:24:48,821 --> 00:24:53,521 ‫بابت تمام اینا 595 00:24:55,595 --> 00:24:57,625 ‫هستی 596 00:24:57,630 --> 00:25:00,098 ‫و من می‌خوام ازت تشکر کنم... 597 00:25:00,099 --> 00:25:02,299 ‫که انقدر خوب از پسرم مراقبت کردی 598 00:25:02,301 --> 00:25:05,301 ‫قابلتون رو نداره 599 00:25:05,304 --> 00:25:08,044 ‫ارتباط من و پسرم حتماً ‫کلی سوژه برای صحبت بهت داده 600 00:25:12,111 --> 00:25:15,381 ‫چیزی در مورد جلسه‌هامون بهتون نمیگم 601 00:25:24,991 --> 00:25:29,361 ‫سایمون هالبروکس، ‫از شرکت خصوصی "راه‌حل‌های تحقیقی" 602 00:25:29,362 --> 00:25:30,862 ‫آره شرکت منه 603 00:25:30,863 --> 00:25:32,130 ‫خودم ساختمش 604 00:25:32,131 --> 00:25:34,731 ‫دین کوپر در چند هفته‌ی گذشته، ‫چندتا پرداختِ... 605 00:25:34,734 --> 00:25:37,134 ‫شش رقمی و مخفیانه به شما داشته 606 00:25:37,136 --> 00:25:39,736 ‫اون پرداختا برای خودش مخفیانه‌ست، ‫نه برای من 607 00:25:39,739 --> 00:25:41,139 ‫من قانونی کار می‌کنم 608 00:25:41,140 --> 00:25:42,310 ‫توی کدوم تجارت قانونی، 609 00:25:42,311 --> 00:25:43,568 ‫مشتری‌ها پرداخت‌هاشون رو پنهان می‌کنن؟ 610 00:25:43,576 --> 00:25:45,136 ‫شما به افسرای همکارتون اعتماد دارین کارآگاه؟ 611 00:25:45,144 --> 00:25:46,711 ‫ببخشید؟ 612 00:25:46,712 --> 00:25:48,582 ‫مطمئنید که رشوه نمی‌گیرن؟ 613 00:25:48,583 --> 00:25:50,551 ‫برای یه قیمت خوب شما رو بفروشن؟ 614 00:25:50,552 --> 00:25:53,380 ‫از کجا می‌دونید به کی اعتماد کنید؟ 615 00:25:53,386 --> 00:25:55,146 ‫من آدمیم که به اون سوالا جواب میدم 616 00:25:55,154 --> 00:25:56,594 ‫و چطور اینکارو می‌کنید؟ 617 00:25:56,595 --> 00:26:00,319 ‫منو یه اغواگر حرفه‌ای فرض کنید 618 00:26:00,326 --> 00:26:01,686 ‫ملت منو استخدام می‌کنن تا بفهمم... 619 00:26:01,694 --> 00:26:04,094 ‫مامور تحقیق و توسعه‌شون ‫دهن‌لقی می‌کنه یا نه 620 00:26:04,096 --> 00:26:05,326 ‫یا پرستار بچه‌ی یه زوج معروف... 621 00:26:05,331 --> 00:26:08,931 ‫برای عکسای بچه‌هاشون ‫رشوه می‌گیره یا نه 622 00:26:08,935 --> 00:26:11,435 ‫خب توی شرکت کوپر وفاداری کی ‫رو آزمایش می‌کردین؟ 623 00:26:11,437 --> 00:26:12,597 ‫اون اطلاعات محرمانه‌ست 624 00:26:16,709 --> 00:26:17,939 ‫گفتم شاید بخوای بدونی که ‫بهمون اطلاع دادن... 625 00:26:17,944 --> 00:26:19,944 ‫توی لاکس یه مهمونی غیرقانونی گرفتن 626 00:26:21,447 --> 00:26:23,647 ‫مرسی 627 00:26:39,765 --> 00:26:41,865 ‫گروه ضربت اومدن ملت! 628 00:26:41,867 --> 00:26:43,867 ‫نگران نباشید، من ترتیب لباس آبیا رو میدم 629 00:26:43,869 --> 00:26:45,699 ‫شما لباس آبیا هستین، مگه نه؟ 630 00:26:45,705 --> 00:26:48,405 ‫رقاصه‌ها تا یه ساعت دیگه هستن 631 00:26:51,210 --> 00:26:52,740 ‫کارآگاه 632 00:26:52,745 --> 00:26:54,575 ‫تو برای چی همراهشونی؟ 633 00:26:54,580 --> 00:26:56,480 ‫من می‌شناسمش، خودم درستش می‌کنم 634 00:26:56,482 --> 00:26:57,620 ‫مطمئنید کارآگاه؟ 635 00:26:57,621 --> 00:26:58,877 ‫می‌تونم راضیش کنم 636 00:26:58,884 --> 00:27:00,784 ‫نیازی نیست صحنه‌ی جرم بشه، ‫باشه با من 637 00:27:00,786 --> 00:27:02,786 ‫باشه، بچه‌ها بریم 638 00:27:02,788 --> 00:27:05,658 ‫ممنون بچه‌ها 639 00:27:09,895 --> 00:27:12,655 ‫لوسیفر، آخه چه فکری با خودت کردی؟ 640 00:27:13,766 --> 00:27:15,826 ‫من... 641 00:27:15,835 --> 00:27:19,835 ‫موزیک رو دوباره راه بنداز، ‫اینجا سوت و کور شده 642 00:27:21,841 --> 00:27:23,171 ‫خب، شنیدی که خانوم چی گفت 643 00:27:23,175 --> 00:27:24,635 ‫راش بنداز! 644 00:27:26,012 --> 00:27:28,179 ‫کارآگاه، 645 00:27:28,180 --> 00:27:29,680 ‫این یعنی الان طرف منی؟ 646 00:27:29,682 --> 00:27:33,022 ‫لوسیفر، اینجا خونه‌ی توئه، ‫من همیشه طرف تو بودم 647 00:27:33,023 --> 00:27:34,449 ‫خب، 648 00:27:34,453 --> 00:27:35,987 ‫اگه می‌خوای بمونی، بیا بمون 649 00:27:35,988 --> 00:27:37,818 ‫- نه، نمی‌خوام برقصم ‫- نه، نه، نه یالا 650 00:27:37,823 --> 00:27:39,023 ‫- الان مهمون افتخاری هستی ‫- نمی‌خوام... 651 00:27:39,025 --> 00:27:40,315 ‫یــالــا! 652 00:27:56,876 --> 00:27:59,276 ‫واقعاً اینجا رو دوست داره، نه؟ 653 00:27:59,278 --> 00:28:00,478 ‫آره 654 00:28:00,479 --> 00:28:02,447 ‫اینجا رو 655 00:28:16,495 --> 00:28:19,555 ‫پسرم در موردت درست می‌گفت دکتر 656 00:28:19,565 --> 00:28:20,895 ‫تو... 657 00:28:20,900 --> 00:28:22,100 ‫خیلی درون‌بینی 658 00:28:29,241 --> 00:28:30,371 ‫می‌دونی، برای یه لحظه، 659 00:28:30,376 --> 00:28:32,536 ‫واقعاً داشتی خوش می‌گذروندی کارآگاه 660 00:28:33,746 --> 00:28:34,976 ‫مشخصه که جنون موقتی بود... 661 00:28:34,980 --> 00:28:38,349 ‫چون الان برگشتی سر کارت 662 00:28:38,350 --> 00:28:40,719 ‫خب، همون‌طور که هر پدر مادری می‌دونه، ‫بهترین زمان برای انجام کارا... 663 00:28:40,720 --> 00:28:42,650 ‫وقتیه که همه خوابن 664 00:28:43,889 --> 00:28:45,557 ‫خب، چی داریم؟ 665 00:28:45,558 --> 00:28:47,758 ‫خب، این پرداخت‌ها به اغواگر حرفه‌ای‌مون... 666 00:28:47,760 --> 00:28:50,260 ‫رو بررسی کردم و هیچکدومشون... 667 00:28:50,262 --> 00:28:53,531 ‫با زمان استخدامی‌های جدید کوپر جور در نمیاد 668 00:28:53,532 --> 00:28:56,601 ‫نمی‌تونم بفهمم روی کی تحقیق می‌کردن 669 00:28:56,602 --> 00:28:59,172 ‫چه باحال، ولی منظورم این بود ‫چطوری اجازه ندیم کلابم... 670 00:28:59,173 --> 00:29:01,771 ‫تبدیل به یه شیرینی‌پزی بشه؟ 671 00:29:01,774 --> 00:29:05,381 ‫لوسیفر، شرمنده ولی حقه‌ای که دیشب زدم... 672 00:29:05,382 --> 00:29:06,907 ‫فقط یه بار جواب میده 673 00:29:06,912 --> 00:29:09,382 ‫راه دیگه‌ای برای نجات اینجا نمی‌بینم 674 00:29:09,383 --> 00:29:12,381 ‫خب پس باید بیشتر بگردیم کارآگاه 675 00:29:12,384 --> 00:29:13,954 ‫موضوع فقط من نیستم 676 00:29:13,955 --> 00:29:16,553 ‫یعنی، تاریخچه‌ی گناه اینجا رو می‌دونی؟ 677 00:29:16,555 --> 00:29:17,785 ‫دهه‌ها قبل از اینکه... 678 00:29:17,790 --> 00:29:20,120 ‫من راهش بندازم، یه بنیاد بود 679 00:29:20,126 --> 00:29:21,186 ‫اون شکاف... 680 00:29:21,193 --> 00:29:22,562 ‫که روی اون آینه‌ست 681 00:29:22,563 --> 00:29:23,930 ‫اون شکاف هنوز وجود داره... 682 00:29:23,931 --> 00:29:27,029 ‫از زمانی که آوا گاردنر یه شیشه‌ی ویسکی ‫پرت کرد به سمت سر سیناترا 683 00:29:28,434 --> 00:29:31,202 ‫زیر اینجا، پُر از تونل‌های ممنوعه‌ست 684 00:29:31,203 --> 00:29:33,203 ‫هاوارد هیوز برای قایم کردن معشوقه‌هاش... 685 00:29:33,205 --> 00:29:35,565 ‫از بقیه‌ی معشوقه‌هاش، ‫از این تونل‌ها استفاده می‌کرد 686 00:29:35,574 --> 00:29:36,914 ‫و اون چارپایه‌ای که روش نشستی، 687 00:29:36,915 --> 00:29:38,739 ‫همین چارپایه کارآگاه، 688 00:29:38,744 --> 00:29:40,144 ‫که ممنکه آشفته و تحریکت کنه... 689 00:29:40,146 --> 00:29:41,776 ‫باید بریم دوباره سایمون هالبروکس رو ببینیم 690 00:29:41,781 --> 00:29:42,981 ‫گمونم بدونم... 691 00:29:42,982 --> 00:29:45,552 ‫- اون می‌خواست کوپر دنبال کی بگرده ‫- خب ببخشیدا، 692 00:29:45,553 --> 00:29:47,421 ‫نمی‌تونم لاکس رو به امون خدا بذارم 693 00:29:47,422 --> 00:29:48,987 ‫خدایی؟ 694 00:29:48,988 --> 00:29:49,988 ‫باشه 695 00:29:53,225 --> 00:29:54,825 ‫کل خدمه‌ی... 696 00:29:54,827 --> 00:29:57,457 ‫النور بلوم کف ساختمونت از حال رفتن 697 00:29:57,463 --> 00:30:01,063 ‫پلیس حداقل تا یه روز دیگه نمیاد اینجا 698 00:30:01,066 --> 00:30:03,926 ‫لاکس مشکلی براش پیش نمیاد 699 00:30:03,936 --> 00:30:06,436 ‫واقعاً به کمکت نیاز دارم 700 00:30:06,438 --> 00:30:08,968 ‫جداً؟ 701 00:30:17,817 --> 00:30:22,587 ‫تو هم بهش اعتماد نداری، نه؟ 702 00:30:22,588 --> 00:30:24,018 ‫اونطوری که فکر می‌کنی نیست میز 703 00:30:24,023 --> 00:30:25,592 ‫ببین، اولش که به زمین اومدم، 704 00:30:25,593 --> 00:30:27,859 ‫اشتباهات به‌خصوصی کردم، خب؟ 705 00:30:27,860 --> 00:30:29,860 ‫فقط دارم خاطر جمع میشم که ‫مامان اونا رو تکرار نکنه 706 00:30:29,862 --> 00:30:31,832 ‫همین، ازش محافظت می‌کنم 707 00:30:33,666 --> 00:30:34,866 ‫صحیح 708 00:30:34,867 --> 00:30:38,497 ‫بهت نگفته قراره کی رو ببینه، نه؟ 709 00:30:38,504 --> 00:30:40,444 ‫خب بنظرت کیه، همم؟ 710 00:30:40,445 --> 00:30:41,839 ‫یه قاتل؟ 711 00:30:41,841 --> 00:30:43,271 ‫یه تروریست؟ 712 00:30:43,275 --> 00:30:46,375 ‫مطمئنم انقدر مهیج نیست 713 00:30:53,886 --> 00:30:56,816 ‫انتظار این یکی رو نداشتم 714 00:31:04,864 --> 00:31:05,864 ‫درون‌تون ناراحتی دیدم 715 00:31:05,865 --> 00:31:07,495 ‫ناراحتی و قدرت 716 00:31:07,499 --> 00:31:08,867 ‫ببینید، می‌دونم این... 717 00:31:08,868 --> 00:31:10,498 ‫خارج از حدودمه ولی... 718 00:31:10,502 --> 00:31:12,002 ‫دوست دارین توی اتاقم یه نوشیدنی بخورین؟ 719 00:31:12,004 --> 00:31:16,207 ‫احتمالاً نباید اینکارو بکنم 720 00:31:16,208 --> 00:31:17,878 ‫یقیناً نباید اینکارو بکنین 721 00:31:17,879 --> 00:31:19,407 ‫یعنی، من برای... 722 00:31:19,411 --> 00:31:20,881 ‫امتحان میل‌های درونی‌تون مشکلی ندارم، 723 00:31:20,882 --> 00:31:23,480 ‫ولی اول گزینه‌هاتون رو امتحان کنین 724 00:31:23,482 --> 00:31:24,916 ‫هی رفیق 725 00:31:24,917 --> 00:31:26,317 ‫دارم اینجا کار می‌کنم 726 00:31:26,318 --> 00:31:27,918 ‫البته که همین طوره، لفظاً کارت اینه... 727 00:31:27,920 --> 00:31:29,020 ‫که گولش بزنی، 728 00:31:29,021 --> 00:31:30,321 ‫و به پدر مادر پولدار نامزدش... 729 00:31:30,322 --> 00:31:31,722 ‫گزارش بدی 730 00:31:31,724 --> 00:31:33,924 ‫یا اشتباه می‌کنم؟ 731 00:31:36,061 --> 00:31:38,096 ‫چیز بدی گفتم؟ 732 00:31:38,097 --> 00:31:40,327 ‫فقط کارمندای بالقوه رو اغوا نمی‌کنی سایمون 733 00:31:40,332 --> 00:31:43,101 ‫همسرهای بالقوه رو هم اغوا می‌کنی 734 00:31:43,102 --> 00:31:44,532 ‫پرداخت‌های دین کوپر به تو، 735 00:31:44,536 --> 00:31:46,996 ‫درست بعد از نامزد شدن پسرش ‫با کریستی شروع شد 736 00:31:47,006 --> 00:31:48,336 ‫می‌خوای توضیح بدی؟ 737 00:31:51,577 --> 00:31:52,677 ‫درسته 738 00:31:52,678 --> 00:31:54,878 ‫کوپر پیرمرد به کریستی اعتماد نداشت 739 00:31:54,880 --> 00:31:56,180 ‫از یه ناکجاآبادی توی میشیگان اومده بود، 740 00:31:56,181 --> 00:31:58,750 ‫که اونجا ماشین اوراق می‌کردن 741 00:31:58,751 --> 00:32:00,121 ‫پس دین کوپر فکر کرد که ‫اون دنبال پول پسرشه، 742 00:32:00,122 --> 00:32:02,749 ‫و تو رو استخدام کرد که ‫ثابت کنه اون فقط دنبال تیغ زدنه؟ 743 00:32:02,755 --> 00:32:04,115 ‫منم بهش نزدیک شدم 744 00:32:04,123 --> 00:32:07,123 ‫ماشین بنتلی کرایه‌ای، ساعت رولکس تقلبی، ‫هر چی که فکر کنید 745 00:32:07,126 --> 00:32:08,526 ‫حسابی لاف اومدم 746 00:32:08,527 --> 00:32:09,927 ‫و؟ باهات خوابید؟ 747 00:32:09,929 --> 00:32:11,529 ‫امتحانش رو قبول شد 748 00:32:11,530 --> 00:32:12,960 ‫وفادار باقی موند 749 00:32:12,965 --> 00:32:14,965 ‫چیه، نتونستی با رولکس تقلبیت گولش بزنی؟ 750 00:32:14,967 --> 00:32:16,767 ‫خب، باعث تعجبه 751 00:32:16,769 --> 00:32:19,039 ‫رفیق، درصد موفقیت من خیلی بالاس 752 00:32:19,040 --> 00:32:20,938 ‫واقعاً عاشق نامزدش بود 753 00:32:20,940 --> 00:32:22,940 ‫بعضی وقتا اتفاق می‌افته 754 00:32:22,942 --> 00:32:25,142 ‫پس اگه خیانت نکرد، ‫سر دین کوپر چه بلایی اومد؟ 755 00:32:25,144 --> 00:32:26,377 ‫به اون پیرمرد حقیقت رو گفتم 756 00:32:26,378 --> 00:32:27,946 ‫ولی اهمیتی نداشت، ‫از اون خوشش نمی‌اومد 757 00:32:27,947 --> 00:32:29,707 ‫حتی با اینکه مدرکی از خیانتش نبود، 758 00:32:29,715 --> 00:32:33,545 ‫از خواست یه مدرکی بسازم 759 00:32:33,552 --> 00:32:34,719 ‫"یه مدرکی بسازی"؟ 760 00:32:34,720 --> 00:32:36,120 ‫عکساش رو توی... 761 00:32:36,121 --> 00:32:38,021 ‫یه سری موقعیت‌های بد فوتوشاپ کردم 762 00:32:39,491 --> 00:32:41,121 ‫چیه؟ 763 00:32:41,126 --> 00:32:42,956 ‫کُلی پول توش بود 764 00:32:42,962 --> 00:32:44,162 ‫پس دین کوپر سعی کرد از کریستی برای... 765 00:32:44,163 --> 00:32:45,600 ‫بهم زدن نامزدیش اخاذی کنه، 766 00:32:45,601 --> 00:32:46,927 ‫اونم با مدرک جعلی از خیانت کردنش؟ 767 00:32:46,932 --> 00:32:49,567 ‫این انگیزه‌ی محکمی برای قتل‌ــه 768 00:32:49,568 --> 00:32:52,340 ‫دختر بیچاره فقط یه جایی ‫برای بودن می‌خواست 769 00:32:52,341 --> 00:32:54,498 ‫و تو، جونور پست‌فطرت، 770 00:32:54,506 --> 00:32:56,106 ‫اینو ازش گرفتی 771 00:32:56,108 --> 00:32:57,168 ‫اگه از من بپرسی، ‫دختره آدم اشتباهی رو کشته 772 00:32:57,176 --> 00:32:58,806 ‫لوسیفر، بیخیال 773 00:32:58,811 --> 00:33:00,011 ‫کارآگاه، 774 00:33:00,012 --> 00:33:02,580 ‫این آدم یه خونه‌خراب‌کن حرفه‌ایه! 775 00:33:02,581 --> 00:33:03,651 ‫و وقتی گندش در بیاد که چیکار کرده، 776 00:33:03,652 --> 00:33:04,949 ‫کار و کسبش تعطیل میشه 777 00:33:04,950 --> 00:33:07,150 ‫همون به قدر کافی مجازاتش می‌کنه 778 00:33:07,152 --> 00:33:08,852 ‫لطفاً 779 00:33:08,854 --> 00:33:11,094 ‫باشه کارآگاه 780 00:33:17,997 --> 00:33:18,997 ‫دروغ نمیگم 781 00:33:18,998 --> 00:33:20,328 ‫من... 782 00:33:20,332 --> 00:33:22,832 ‫خیلی غافلگیر شدم وقتی بهم زنگ زدی 783 00:33:22,835 --> 00:33:24,425 ‫حتی بیشتر غافلگیر شدم... 784 00:33:24,436 --> 00:33:25,996 ‫که باهام قرار گذاشتی 785 00:33:26,005 --> 00:33:29,135 ‫می‌دونی، به محض اینکه وارد ‫اون اتاق بازجویی شدم، 786 00:33:29,141 --> 00:33:31,211 ‫یه جرقه‌ای بین‌مون حس کردم 787 00:33:34,013 --> 00:33:35,146 ‫جداً؟ 788 00:33:35,147 --> 00:33:36,677 ‫منم همین طور 789 00:33:36,682 --> 00:33:38,382 ‫عجیبه که هنوز مجردی 790 00:33:38,384 --> 00:33:41,224 ‫خوش به حال من 791 00:33:43,122 --> 00:33:44,860 ‫ببین، باهات روراست حرف میزنم، 792 00:33:44,861 --> 00:33:46,457 ‫یه مدتیه که ترس و تردید دارم... 793 00:33:46,458 --> 00:33:48,028 ‫در مورد رابطه داشتن و اینا 794 00:33:48,029 --> 00:33:49,787 ‫می‌دونی، از زمان جدایی‌ـم 795 00:33:49,795 --> 00:33:52,195 ‫نه، درک می‌کنم 796 00:33:52,197 --> 00:33:55,227 ‫خودمم یه جدایی بد رو گذروندم 797 00:33:55,234 --> 00:33:57,201 ‫راستش، تو جهنم بودم... 798 00:33:57,202 --> 00:33:58,672 ‫اونم کُلی وقت 799 00:34:00,239 --> 00:34:02,139 ‫همین تازگی برگشتم 800 00:34:05,244 --> 00:34:07,644 ‫برای شما چه اتفاقی افتاد؟ 801 00:34:07,646 --> 00:34:09,046 ‫پای یکی دیگه وسط بود؟ 802 00:34:09,048 --> 00:34:10,248 ‫نه، نه 803 00:34:10,249 --> 00:34:12,249 ‫نه، همین چیزی نبود 804 00:34:12,251 --> 00:34:13,681 ‫ولی... 805 00:34:13,685 --> 00:34:15,585 ‫ولی؟ 806 00:34:18,690 --> 00:34:20,520 ‫خب، یه یارویی‌ــه... 807 00:34:20,526 --> 00:34:22,486 ‫که خیلی باهاش وقت می‌گذرونه 808 00:34:22,494 --> 00:34:25,232 ‫و صددرصد طرف یه نظری بهش داره ‫ولی من... 809 00:34:25,233 --> 00:34:28,230 ‫یعنی، نمی‌دونم تلافیِ چیزی بوده یا نه، ‫ولی... 810 00:34:28,233 --> 00:34:31,103 ‫- می‌دونی، من... ‫- ادامه بده 811 00:34:33,672 --> 00:34:35,706 ‫گمونم حق با تو بود میز 812 00:34:35,707 --> 00:34:38,537 ‫حتماً دارن یه سری نقشه‌ی بد ‫و وحشتناک می‌ریزن 813 00:34:38,544 --> 00:34:40,044 ‫و باید جلوشون رو بگیریم 814 00:34:40,045 --> 00:34:42,845 ‫نه، بیا دخالتی نکنیم 815 00:34:42,848 --> 00:34:44,508 ‫فقط محض احتیاط 816 00:34:48,253 --> 00:34:50,088 ‫وای، می‌دونی، 817 00:34:50,089 --> 00:34:52,919 ‫واقعاً کسی رو نداشتم که... 818 00:34:52,925 --> 00:34:55,055 ‫در مورد همسر سابقم باهاش حرف بزنم 819 00:34:55,060 --> 00:34:56,930 ‫و بیرون ریختنش حس خیلی خوبی داره 820 00:34:56,931 --> 00:34:59,729 ‫آره، مسلماً یه چیزایی رو روشن می‌کنه 821 00:34:59,731 --> 00:35:01,699 ‫وایسا، 822 00:35:01,700 --> 00:35:02,700 ‫خیلی ببخشید 823 00:35:02,701 --> 00:35:04,469 ‫من، 824 00:35:04,470 --> 00:35:06,640 ‫زیادی درد و دل کردم، نه؟ 825 00:35:06,641 --> 00:35:08,538 ‫من... 826 00:35:08,540 --> 00:35:09,710 ‫یه مدتی با کسی نبودم 827 00:35:09,711 --> 00:35:11,268 ‫و... 828 00:35:11,276 --> 00:35:13,436 ‫گند زدم 829 00:35:13,445 --> 00:35:17,175 ‫خب، گمونم یکمی وقت دارم و... 830 00:35:18,283 --> 00:35:20,318 ‫تو هم نسبتاً جذابی 831 00:35:20,319 --> 00:35:23,219 ‫چی؟ 832 00:35:34,566 --> 00:35:37,066 ‫این عکسو باید نگه داشت 833 00:35:38,270 --> 00:35:39,339 ‫یالا بیا بریم 834 00:35:39,340 --> 00:35:40,738 ‫می‌دونم خونه‌ش کجاست 835 00:35:40,739 --> 00:35:42,769 ‫من نمیام ماچ و بوسه‌ی مامانم با دن رو ببینم! 836 00:35:42,774 --> 00:35:44,274 ‫قرار نیست ماچ و بوسه نمی‌کنن 837 00:35:44,276 --> 00:35:46,476 ‫قراره اینکارو... 838 00:35:46,478 --> 00:35:48,948 ‫می‌دونم چیکار می‌خوان بکنن میز! 839 00:35:48,949 --> 00:35:50,977 ‫باشه، برات تعریف می‌کنم 840 00:35:50,983 --> 00:35:52,150 ‫میز، وایسا 841 00:35:52,151 --> 00:35:53,781 ‫این فقط یه... 842 00:35:53,785 --> 00:35:55,785 ‫قرار ساده‌ست 843 00:35:55,787 --> 00:35:57,187 ‫یه قرار ساده؟ 844 00:35:57,189 --> 00:35:59,689 ‫- با همسر سابق کلویی؟ ‫- آره، اونا همکارن 845 00:35:59,691 --> 00:36:01,191 ‫هزاران سال توی جهنم بوده، 846 00:36:01,193 --> 00:36:03,327 ‫اونم نسبتاً خوش‌قیافه‌ست 847 00:36:03,328 --> 00:36:04,998 ‫خواهشاً مجبورم نکن بیشتر توضیح بدم 848 00:36:04,999 --> 00:36:08,427 ‫ولی خیلی حال میده که عذابت بدی 849 00:36:09,535 --> 00:36:11,325 ‫ببین، 850 00:36:11,336 --> 00:36:13,196 ‫توی کار مادرم دخالت نمی‌کنم، 851 00:36:13,205 --> 00:36:15,765 ‫اونم وقتی داره یکم ‫طعم خوشی رو می‌چشه 852 00:36:15,774 --> 00:36:17,714 ‫لطفاً 853 00:36:20,279 --> 00:36:22,509 ‫باشه 854 00:36:22,514 --> 00:36:24,384 ‫بهرحال نمی‌خواستم نگاه کنم 855 00:36:24,385 --> 00:36:26,183 ‫حتی منم محدودیت‌هایی دارم 856 00:36:46,972 --> 00:36:48,072 ‫منم 857 00:36:48,073 --> 00:36:50,743 ‫ساختمون رو بیخیال شو، ‫یه بمب کوچیک‌تر می‌خوام 858 00:36:50,744 --> 00:36:53,242 ‫حساب کن برای یه نفر 859 00:36:54,246 --> 00:36:56,176 ‫نگرانش نباش 860 00:36:56,181 --> 00:36:58,481 ‫این یکی رو خودم انجام میدم 861 00:37:12,998 --> 00:37:14,228 ‫جناب کوپر، ببخشید که مزاحمتون میشیم 862 00:37:14,233 --> 00:37:16,333 ‫فقط چندتا سوال دیگه داریم 863 00:37:16,335 --> 00:37:18,025 ‫نامزدتون می‌تونه مکان تقریبی شما رو... 864 00:37:18,036 --> 00:37:19,766 ‫در صبح کشته شدن پدرتون، تایید کنه؟ 865 00:37:19,771 --> 00:37:23,708 ‫نه، رفته بود دنبال یه جایی برای برگزاری عروسی 866 00:37:23,709 --> 00:37:24,609 ‫چرا؟ 867 00:37:24,610 --> 00:37:26,410 ‫- خب... ‫- چه خبره؟ 868 00:37:26,411 --> 00:37:28,281 ‫فکر کردم اریک از اتهامات تبرئه شده 869 00:37:28,282 --> 00:37:29,510 ‫آره شده 870 00:37:29,514 --> 00:37:30,852 ‫چون الان می‌دونیم تویی که... 871 00:37:30,853 --> 00:37:32,019 ‫پدر شوهرت رو کشتی کریستی 872 00:37:32,020 --> 00:37:33,417 ‫چی؟ 873 00:37:33,418 --> 00:37:35,218 ‫پدر اریک مدرک جعلی ساخت... 874 00:37:35,220 --> 00:37:37,521 ‫که تو داشتی خیانت می‌کردی ‫و سعی کرد با اخاذی بیرونت کنه 875 00:37:37,522 --> 00:37:38,689 ‫و بعد... 876 00:37:38,690 --> 00:37:41,390 ‫وقتی اینکارو کرد، ‫به سلامتی بدی شامپاین خورد 877 00:37:41,393 --> 00:37:43,093 ‫تعجبی نداره که می‌خواستی بچپونی تو گلوش 878 00:37:43,095 --> 00:37:44,425 ‫من... 879 00:37:44,429 --> 00:37:45,796 ‫نه 880 00:37:45,797 --> 00:37:47,897 ‫نه، کار من بود 881 00:37:47,899 --> 00:37:49,429 ‫پدرم، مدرک رو نشونم داد... 882 00:37:49,434 --> 00:37:52,036 ‫و می‌دونستم که جعلی‌ــه 883 00:37:52,037 --> 00:37:54,037 ‫کریستی هرگز... 884 00:37:54,039 --> 00:37:56,269 ‫و این مورد که پدرم می‌خواست... 885 00:37:56,275 --> 00:37:59,475 ‫همچین کاری بکنه، ‫نتونستم جلوی خودمو بگیرم 886 00:37:59,478 --> 00:38:01,038 ‫عصبانی شدم 887 00:38:01,046 --> 00:38:02,606 ‫خب، اگه اینطوریه، 888 00:38:02,614 --> 00:38:04,384 ‫اریک کوپر، شما بازداشتی... 889 00:38:04,385 --> 00:38:05,383 ‫نه! 890 00:38:06,718 --> 00:38:08,748 ‫کار من بود. همون طور که گفتین... 891 00:38:08,754 --> 00:38:10,054 ‫اتفاق افتاد 892 00:38:10,055 --> 00:38:11,315 ‫کریستی... 893 00:38:11,323 --> 00:38:13,163 ‫کار من بود نه اریک 894 00:38:13,164 --> 00:38:14,388 ‫بنظرم کار پسره‌ست 895 00:38:14,393 --> 00:38:16,293 ‫می‌دونید اگه به این جرم اعتراف کنید، 896 00:38:16,295 --> 00:38:17,825 ‫احتمالش زیاده که جفتتون برین زندان؟ 897 00:38:20,132 --> 00:38:21,499 ‫با هر چی روبرو بشیم، 898 00:38:21,500 --> 00:38:23,768 ‫با همدیگه روبرو میشیم 899 00:38:23,769 --> 00:38:25,736 ‫نمی‌فهمم 900 00:38:25,737 --> 00:38:29,007 ‫اونی که بی‌گناهه، ‫همه‌چی رو از دست میده 901 00:38:30,942 --> 00:38:32,912 ‫نه، از دست نمیدیم 902 00:38:40,485 --> 00:38:42,085 ‫کسی حاضر نبود جلوی بولدوزرا... 903 00:38:42,087 --> 00:38:43,447 ‫کنارت بایسته؟ 904 00:38:43,455 --> 00:38:45,855 ‫نه 905 00:38:45,857 --> 00:38:47,357 ‫نه، همه رو فرستادم خونه 906 00:38:48,760 --> 00:38:52,096 ‫گفتم خدافظی‌هام رو خودم بکنم 907 00:38:52,097 --> 00:38:54,097 ‫خدافظی‌ها؟ 908 00:38:54,099 --> 00:38:55,669 ‫فکر کردم می‌خوای برای اینجا بجنگی 909 00:38:55,670 --> 00:38:58,536 ‫خب، متوجه شدم... 910 00:38:58,537 --> 00:39:00,867 ‫حتی با اینکه عاشق اینجام، 911 00:39:00,872 --> 00:39:03,672 ‫همیشه میشه یه جدیدش رو ساخت 912 00:39:03,675 --> 00:39:05,375 ‫یعنی، دیوارا نبودن که ‫اینجا رو خونه‌ی من کردن 913 00:39:05,377 --> 00:39:08,107 ‫آدما بودن 914 00:39:08,113 --> 00:39:09,113 ‫آره 915 00:39:09,114 --> 00:39:10,681 ‫خب، زنا 916 00:39:10,682 --> 00:39:13,451 ‫ولی هر جایی جدیدی برم میان، پس... 917 00:39:14,486 --> 00:39:19,416 ‫خب، یکمی خلاف انتظاره 918 00:39:20,525 --> 00:39:22,355 ‫ولی لاکس توسطِ... 919 00:39:22,361 --> 00:39:25,329 ‫بخش لس‌آنجلس یک میراث شناخته شده 920 00:39:25,330 --> 00:39:26,360 ‫کارآگاه، این... 921 00:39:26,365 --> 00:39:28,125 ‫یه دوست توی شورای شهر دارم که 922 00:39:28,133 --> 00:39:29,133 ‫ردیفش کرد 923 00:39:29,134 --> 00:39:30,403 ‫و از اون... 924 00:39:30,404 --> 00:39:32,342 ‫درس تاریخیت برای درون‌انگیزی استفاده کردم 925 00:39:32,343 --> 00:39:34,137 ‫لاکس الان تحت حفاظته 926 00:39:34,139 --> 00:39:36,807 ‫امکانش نیست که برای توسعه خراب بشه 927 00:39:36,808 --> 00:39:39,338 ‫کارآگاه... 928 00:39:41,713 --> 00:39:44,582 ‫خونه‌م رو نجات دادی 929 00:39:44,583 --> 00:39:46,152 ‫خب، بازم باید از النور بلوم... 930 00:39:46,153 --> 00:39:48,751 ‫بخریش، ‫مطمئنم خیلی بالاتر از قیمت بازار 931 00:39:48,754 --> 00:39:50,988 ‫ولی... 932 00:39:50,989 --> 00:39:52,019 ‫می‌تونی از پسش بربیای 933 00:39:55,160 --> 00:39:56,727 ‫من... 934 00:39:56,728 --> 00:39:58,528 ‫یعنی، واقعاً موندم چی بگم 935 00:39:58,530 --> 00:40:00,360 ‫معمولاً منم که کارا رو جور می‌کنم 936 00:40:00,365 --> 00:40:02,265 ‫و اونم به یه قیمتی 937 00:40:02,267 --> 00:40:04,327 ‫دوستا به همدیگه کمک می‌کنن 938 00:40:07,239 --> 00:40:08,239 ‫آره خب، 939 00:40:08,240 --> 00:40:10,540 ‫بذار امشب شام مهمونت کنم 940 00:40:10,542 --> 00:40:11,542 ‫برای جشن گرفتن 941 00:40:11,543 --> 00:40:13,543 ‫یه استیک‌پزی محشر بلدم... 942 00:40:13,545 --> 00:40:15,745 ‫و سرآشپزش توی آشپزخونه ‫یه هنرمند کامله 943 00:40:15,747 --> 00:40:17,177 ‫یعنی، یه قمارباز فاسدم هست... 944 00:40:17,182 --> 00:40:18,112 ‫و بهم مدیونه 945 00:40:19,618 --> 00:40:20,848 ‫وگرنه، فقط میری خونه 946 00:40:20,852 --> 00:40:22,192 ‫و یکی از اون ساندویچ‌های ‫سمی رو می‌خوری 947 00:40:22,193 --> 00:40:24,447 ‫که سر کار از دستگاه خوراکی می‌گیری 948 00:40:24,456 --> 00:40:26,856 ‫یالا کارآگاه 949 00:40:26,858 --> 00:40:28,458 ‫دوستا به همدیگه کمک می‌کنن 950 00:40:29,561 --> 00:40:31,391 ‫اون لاکس رو نجات داد 951 00:40:31,396 --> 00:40:33,396 ‫چیزیم در ازاش نمی‌خواست 952 00:40:33,398 --> 00:40:35,466 ‫حتی ازش درخواستم نکردم 953 00:40:35,467 --> 00:40:36,767 ‫خب، کلویی دید که خونه‌ت، 954 00:40:36,768 --> 00:40:39,068 ‫برات جای خیلی مهمی‌ــه 955 00:40:39,070 --> 00:40:41,270 ‫واقعاً غافلگیرت می‌کنه که... 956 00:40:41,273 --> 00:40:42,643 ‫می‌خواد برای محافظت ازش، کمکت کنه؟ 957 00:40:42,644 --> 00:40:44,641 ‫خب، من... 958 00:40:44,643 --> 00:40:45,783 ‫آدما همیشه همچین کارایی... 959 00:40:45,784 --> 00:40:47,207 ‫انجام میدن 960 00:40:47,212 --> 00:40:49,882 ‫همین تازگی دیدی دو نفر بخاطر هم رفتن زندان 961 00:40:49,883 --> 00:40:51,711 ‫ولی معلومه اون آدما روانی بودن 962 00:40:51,716 --> 00:40:53,216 ‫حالا خونه‌شون سلول زندانه 963 00:40:53,218 --> 00:40:56,987 ‫قبل‌تر فهمیدی که "خونه" ‫بیشتر از لاکس برات ارزش داشت 964 00:40:56,988 --> 00:40:58,618 ‫که می‌تونی لاکس رو از دست بدی 965 00:40:58,623 --> 00:40:59,823 ‫و بازم اینجا یه جایی داشته باشی 966 00:40:59,825 --> 00:41:01,455 ‫چون لس‌آنجلس خونه‌ی منه 967 00:41:01,460 --> 00:41:02,890 ‫لاکس نیست والا 968 00:41:02,894 --> 00:41:05,604 ‫مطمئنی واقعاً این بود که دنبالش می‌گشتی؟ 969 00:41:05,605 --> 00:41:07,657 ‫خب، دیگه چی می‌تونه باشه؟ 970 00:41:07,666 --> 00:41:09,226 ‫وقتی منو به مادرت معرفی کردی... 971 00:41:09,234 --> 00:41:10,634 ‫یه چیزی رو متوجه شدم 972 00:41:10,635 --> 00:41:12,095 ‫چرا توی زندگیت... 973 00:41:12,103 --> 00:41:13,843 ‫من تنها انسانی هستم... 974 00:41:13,844 --> 00:41:15,806 ‫که می‌دونم واقعاً کی هستی؟ 975 00:41:15,807 --> 00:41:17,607 ‫چون ازش پرسیدی، یادت میاد؟ 976 00:41:17,609 --> 00:41:19,577 ‫انقدر اصرار کردی که نشونت دادم 977 00:41:19,578 --> 00:41:22,348 ‫کارآگاه دکر بارها ازت پرسیده 978 00:41:22,349 --> 00:41:23,807 ‫و همیشه بهش حقیقت رو گفتم 979 00:41:23,815 --> 00:41:25,515 ‫ولی می‌دونی که حرفت رو باور نمی‌کنه 980 00:41:25,517 --> 00:41:27,447 ‫می‌تونستی... 981 00:41:27,452 --> 00:41:29,520 ‫چهره‌ی واقعیت رو نشونش بدی، 982 00:41:29,521 --> 00:41:30,921 ‫ولی اینکارو نکردی 983 00:41:32,657 --> 00:41:34,317 ‫چرا؟ 984 00:41:36,528 --> 00:41:38,028 ‫بنظرت بخاطر اینه که... 985 00:41:38,029 --> 00:41:40,259 ‫ممکنه از طریقه‌ی واکنشش... 986 00:41:40,265 --> 00:41:41,625 ‫بترسی؟ 987 00:41:41,633 --> 00:41:43,533 ‫چون اونقدر... 988 00:41:43,535 --> 00:41:46,035 ‫برات مهمه که چه فکری دربارت می‌کنه؟ 989 00:41:46,037 --> 00:41:47,637 ‫نه، ببخشید 990 00:41:47,639 --> 00:41:49,039 ‫دکتر، واقعاً نمی‌فهمم... 991 00:41:49,040 --> 00:41:50,370 ‫منظورتون از اینا چیه 992 00:41:50,375 --> 00:41:52,835 ‫فکر می‌کنم به لس‌آنجلس اومدی... 993 00:41:52,844 --> 00:41:54,478 ‫چون دنبال چیزی می‌گشتی 994 00:41:54,479 --> 00:41:57,279 ‫ولی بنظرم دست نگه داشتی 995 00:41:57,282 --> 00:42:00,122 ‫شاید بخاطر اینکه پیداش کردی 996 00:42:16,800 --> 00:42:19,000 ‫« من رسیدم. می‌خوای چیزی برات سفارش بدم؟ ‫کجایی؟ حالت خوبه؟ » 997 00:42:32,624 --> 00:42:35,124 ‫« باشه، دارم میرم خونه » 998 00:42:35,148 --> 00:42:40,148 ‫تــرجـمـه از رضــا و پــویـــا ‫DeathStroke & Toxicity 999 00:42:40,172 --> 00:42:45,172 Synce By: RezaBFD 1000 00:42:45,196 --> 00:42:50,196 ایــران فــیــلــم و نــایــت مــووی ‫IranFilm.Net & NightMovie.Co