1
00:00:00,225 --> 00:00:03,950
.اون چند تکه زمین و یک زن خرید
2
00:00:04,000 --> 00:00:05,525
.نوتکا اسم همون قبیلهی مادرمه
3
00:00:05,575 --> 00:00:09,200
.این تیکه زمین کوچیک به شدت برای آمریکایی ها با ارزش خواهد بود
4
00:00:09,250 --> 00:00:11,925
.این زمین رو با یک قیمت منطقی بفروش
5
00:00:11,975 --> 00:00:13,875
.دریاراهِ نوتکا، فروشی نیست
6
00:00:13,925 --> 00:00:16,475
،من یه چیز با ارزش برای کشور شما دارم
7
00:00:16,525 --> 00:00:19,050
.چیزی که انگلیسیها سعی دارن به خاطرش من رو بُکشن
8
00:00:19,100 --> 00:00:21,750
،یه نفری به لندن آورده شده تا سعی کنه من رو بُکشه
9
00:00:21,800 --> 00:00:24,200
.و از حالا میخوام چشم و گوش من باشی
10
00:00:24,250 --> 00:00:26,250
،عادت داشتی که دامنت رو مرتب کنی
11
00:00:26,300 --> 00:00:29,350
.و بذاری بری انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده
12
00:00:29,400 --> 00:00:31,850
و پدرم دقیقاً چه چیزی به شما بدهکار بوده؟
13
00:00:31,900 --> 00:00:34,800
.هر بدهیای که یک شوهر به همسرش داره
14
00:00:34,850 --> 00:00:37,450
،این بیوه به دلیل واقعهی مرگِ دلینی
15
00:00:37,500 --> 00:00:39,525
.ادعایی بر سر نوتکا داره
16
00:00:39,575 --> 00:00:41,775
.واقعهای که شاید قریب الوقوع باشه
17
00:01:40,400 --> 00:01:46,400
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم و کاملاً رایگان
[www.FardaDownload.Net]
18
00:01:46,401 --> 00:01:52,401
:مترجم
Amir.P
:ایمیل
Amirfuture@chmail.ir
19
00:02:04,050 --> 00:02:05,700
.اونجا یه جسده
20
00:02:09,575 --> 00:02:11,450
.جیبهاش رو بررسی کن
21
00:02:12,500 --> 00:02:14,000
.یه مَرده
22
00:02:16,300 --> 00:02:18,475
.ماهی ها قلبش رو درآوردن
23
00:02:18,525 --> 00:02:20,975
.شاید کار ماهی ها بوده، شایدم نه
24
00:02:22,700 --> 00:02:24,500
.دندون نقرهای مال منه
25
00:02:26,250 --> 00:02:28,450
چه کسی چاقوی دندونپزشکی داره؟
26
00:02:50,800 --> 00:02:52,975
.آروم باشید، آقای دلینی
27
00:02:54,575 --> 00:02:57,925
.جاتون امنه. شیطان درونتون شما رو نجات داد
28
00:03:03,700 --> 00:03:05,650
.کسی رو فرستاده بودم تا شما رو تعقیب کنه
29
00:03:05,700 --> 00:03:09,000
.مامورم گفت که حرکات توضیف ناپذیری رو دیده
30
00:03:12,100 --> 00:03:14,050
.مجبور شدم امروز بهش مرخصی بدم
31
00:03:15,525 --> 00:03:17,575
.اون شخصی که دنبالشی مُرده
32
00:03:18,600 --> 00:03:20,650
.انگلیسی ها میخوان که بمیری
33
00:03:21,775 --> 00:03:24,450
اگرچه ما تو رو زنده میخوایم. اینم یه چیزیه مگه نه؟
34
00:03:28,800 --> 00:03:30,775
.خیلی خوب درد رو تحمل میکنی
35
00:03:31,850 --> 00:03:34,500
شاید اینو توی آفریقا بدست آوردی؟
36
00:03:35,600 --> 00:03:37,775
چندتا دیگه موندن؟
37
00:03:44,800 --> 00:03:46,800
.اسمت رو به دوستمون گفتم
38
00:03:46,850 --> 00:03:50,525
.یه چیزی در مورد اون زمینی که تو اقیانوس آرامِ بهم گفت
39
00:03:51,575 --> 00:03:55,250
...گفت که مثل پر طاووس داری تو شهر
40
00:03:55,300 --> 00:03:57,000
.با اون چیزی که تو کلاهته متکبرانه راه میری
41
00:04:01,575 --> 00:04:04,250
.خب الان که ظاهراً متکبرانه راه نمیری
42
00:04:05,300 --> 00:04:08,250
.باید با خودِ "کارلزبد" صحبت کنم
43
00:04:09,325 --> 00:04:12,800
،"میخوام که یک پیغامی رو به "توماس جفرسون
(یکی از متفکرین اصلی و بنیانگذاران آمریکا)
44
00:04:12,850 --> 00:04:15,375
.و رییس جمهور آمریکا برسونه
45
00:04:16,300 --> 00:04:19,600
،در پونتا دلگادا، ستون بندیها بهم گفتند
(منطقه ای در پرتغال)
46
00:04:19,650 --> 00:04:23,800
.که اون واسم یک فرستاده به توماس جفرسون پیدا میکنه
47
00:04:23,850 --> 00:04:27,050
،خب فقط بهم بگو که چه حرفی میخواستی به کارلزبد بگی
48
00:04:27,100 --> 00:04:30,000
.و منم بخیهات میزنم و میذارم که بری
49
00:04:33,400 --> 00:04:34,775
نمیگی؟
50
00:04:39,775 --> 00:04:42,500
.از چاقوی جالبی برای بُریدنت استفاده کردهان
51
00:04:44,800 --> 00:04:46,750
فکر میکنی این چینیه؟
52
00:04:46,800 --> 00:04:48,300
یا مالایایی؟
53
00:04:59,850 --> 00:05:05,300
...وقتی که با چندتکه گوشت آدم که بین دندونات بود به اینجا اومدی
54
00:05:06,200 --> 00:05:08,175
.ما یجورایی خیلی آروم باهم یه معامله کردیم
55
00:05:09,300 --> 00:05:12,325
.من بخیهات میزنم و تو هم بهم اطلاعات میدی
56
00:05:13,450 --> 00:05:16,175
.بهم بگو که در ازای نوتکا چی میخوای
57
00:05:17,200 --> 00:05:19,550
قیمتت چیه؟
58
00:05:19,600 --> 00:05:22,175
.قیمتی ندارم
59
00:05:30,200 --> 00:05:32,375
پس چی میخوای؟
60
00:05:34,500 --> 00:05:35,725
.چای
61
00:05:37,600 --> 00:05:41,500
چای؟ -
.به کارلزبد بگو که چای میخوام -
62
00:05:44,775 --> 00:05:46,400
،کارلزبد گفت:" میدونی
63
00:05:46,450 --> 00:05:49,000
،دلینی شاید اونقدر دیوونه باشه تا با همهی ما مبارزه کنه"
64
00:05:49,050 --> 00:05:51,375
".هم پادشاه، هم کمپانی و هم پونزده آزاد رو "
65
00:05:52,400 --> 00:05:53,650
هان؟
66
00:05:53,700 --> 00:05:55,325
.شاید اون(مونث) راست میگفت
67
00:05:56,775 --> 00:05:59,350
...خب از طرف من
68
00:05:59,400 --> 00:06:01,400
...به کارلز بد بگو
69
00:06:01,450 --> 00:06:05,250
،که من حق مالکیت دریاراهِ نوتکا رو به هر کشوری که
70
00:06:05,300 --> 00:06:07,600
...امتیاز انحصاری خودش رو
71
00:06:08,525 --> 00:06:11,525
،در ازای مبادلهی خز با چای
72
00:06:11,575 --> 00:06:14,725
.از فورت جرج به کانتون بهم عرضه کنه، واگذار میکنم
(کنتون: نام قدیمیِ شهر گوانگژو )
73
00:06:16,525 --> 00:06:18,125
.یه امتیاز انحصاری
74
00:06:19,050 --> 00:06:20,775
.من اینو میخوام
75
00:06:21,775 --> 00:06:23,725
.تمام چایِ توی چین
76
00:06:28,525 --> 00:06:30,975
.از همون اول باید اینو میگفتی
77
00:06:32,700 --> 00:06:35,200
.میتونستی از دردسر زیادی خودتو نجات بدی
78
00:06:46,250 --> 00:06:48,000
...و تو الان گفتی
79
00:06:49,175 --> 00:06:50,725
اون(مونث)؟
80
00:06:50,775 --> 00:06:54,000
وقتی که اسم کارلزبد رو به زبون آوردی اینو گفتی، مگه نه؟
81
00:06:57,300 --> 00:07:00,000
.پس الان میدونم که دارم دنبال یه خانم میگردم
82
00:07:09,300 --> 00:07:12,125
،توت بزرگ، دونه های ژله ای
83
00:07:12,175 --> 00:07:15,750
،و آتش از دهنش میزنه بیرون، بعدش به آرومی به دریاچه انتاریو میاد
84
00:07:15,800 --> 00:07:18,325
،و به لبه موقتی بوسه میزنه
85
00:07:18,375 --> 00:07:21,200
.تا یاد بگیرن یه بار دیگه پادشاه رو برشته کنن
86
00:07:21,250 --> 00:07:23,525
.سرورم -
.اه کوپ -
87
00:07:23,575 --> 00:07:27,200
.سرورم، من افرادی رو توی کمپانی هندشرقی دارم
88
00:07:27,250 --> 00:07:29,250
.اوه نه نه نه
89
00:07:29,300 --> 00:07:32,875
.انقدر سرخوشم که حوصله بحث سر هندشرقی رو ندارم
90
00:07:32,925 --> 00:07:35,250
،"یه شخصی حقیقی به اسم "جیمز دلینی
91
00:07:35,300 --> 00:07:37,950
اخیراً یک زمین به ارث برده؛
92
00:07:38,000 --> 00:07:40,250
.دریاراهِ نوتکا
93
00:07:40,300 --> 00:07:44,000
... حالا این تکه زمین طبیعتاً میتونه
94
00:07:44,050 --> 00:07:47,725
.امکان تجارت مستقیم با چین رو فراهم کنه
95
00:07:50,800 --> 00:07:52,800
،اگه صلاح بدونید تا دقیق تر نگاه کنید
96
00:07:52,850 --> 00:07:55,650
،خواهد دید اون زمین مذکور
97
00:07:55,700 --> 00:07:59,050
.بین مرز جنگی ما با آمریکایی ها خوابیده
98
00:07:59,100 --> 00:08:02,050
.اوه... نه، نه، نه، این امر خداست. شانس خوبیه
99
00:08:02,100 --> 00:08:06,475
.اگه اون زمین بر روی مرز قرار داشته باشه، این یک موضوع مهم برای پادشاهی خواهد بود
100
00:08:06,525 --> 00:08:08,750
.موضوعی برای جنگ
101
00:08:08,800 --> 00:08:13,250
و این مرتیکه کیه؟ وفاداره؟ -
.امممم خب، فکر نمیکنیم -
102
00:08:14,450 --> 00:08:16,125
جمهوری خواهه؟
103
00:08:16,175 --> 00:08:19,400
.یک ماجراجو که شهرت کمی داره
104
00:08:19,450 --> 00:08:22,525
،داستان هایی از دیوانگی، وحشیگری
105
00:08:22,575 --> 00:08:25,100
.دزدی و بدتر ازش وجود داره
106
00:08:26,525 --> 00:08:28,475
...پس آقای کوپ
107
00:08:28,525 --> 00:08:33,175
.اون مردیِ که شما میتونید باهاش کاسبی کنید
108
00:08:41,800 --> 00:08:43,700
.توی لونهی پرنده ها خوابیدی
109
00:08:48,250 --> 00:08:50,250
.به یه نجار نیاز داریم
110
00:08:50,300 --> 00:08:52,750
.آره، در توی زمستون سفت میشه
111
00:08:52,800 --> 00:08:55,500
.اگه بتراشیِ باز توی تابستون شل میشه
112
00:08:58,125 --> 00:09:00,525
...اوه -
!یاخدا -
113
00:09:00,575 --> 00:09:03,250
،من و تو کنار رودخونه کار داریم
114
00:09:03,300 --> 00:09:06,350
.ولی اول باید پارچه تمیزی رو این بذارم
115
00:09:06,400 --> 00:09:09,750
.مشروب و باند واسم بیار -
کی اینکارو کرده؟ -
116
00:09:09,800 --> 00:09:13,775
.اول یه مالایایی به چاقوش و بعدش یه آمریکایی با سوزنش
117
00:09:14,800 --> 00:09:17,375
.مشروب و باند بیار دیگه
118
00:09:54,525 --> 00:09:57,250
.اونا دوباره تلاششون رو میکنن -
محض رضای خدا، کیا؟ -
119
00:09:57,300 --> 00:09:59,650
،پس وقتی که نجار اومد
120
00:09:59,700 --> 00:10:01,750
،بهش بگو که میخوام تمامی پنجره ها تخته بشه
121
00:10:01,800 --> 00:10:05,200
.و میخوام اون دریچه رودخونه هم بسته بشه
122
00:10:05,250 --> 00:10:07,675
.پس... محاصره شدیم
123
00:10:07,725 --> 00:10:10,700
،گمون کنم میتونم از همون نجاری که
124
00:10:10,750 --> 00:10:13,100
،پنجره ها رو زمانی که پدرتون هم محاصره شده بود
125
00:10:13,150 --> 00:10:14,250
تخته کرده بود، استفاده کنم؛
126
00:10:14,300 --> 00:10:17,250
.و میتونه همون میخ های قبلی رو توی همون سوراخ های قبلی فرو کنه
127
00:10:18,325 --> 00:10:22,000
،میتونی با همون سلاحِ قدیمی که رو پاته همونجا بشینی
128
00:10:22,050 --> 00:10:25,750
،و وقتی که با همون ظاهر مبارزه طلبانه اونجا نشستی
129
00:10:25,800 --> 00:10:28,200
،منم همون سوال قدیمی رو ازت میپرسم
130
00:10:28,250 --> 00:10:30,850
برای چی داری زندگیتو به خطر میندازی؟
131
00:10:36,525 --> 00:10:40,050
میتونی این گره ها رو یکم شل تر کنی تا بتونم راه برم؟
132
00:10:40,100 --> 00:10:42,075
.پاشو. یالا
133
00:10:42,125 --> 00:10:43,725
!بلندشو
134
00:10:52,400 --> 00:10:54,350
بیل" داری چیکار میکنی؟"
135
00:10:54,400 --> 00:10:56,525
.بیا اینو بگیر -
.چشم اوستا -
136
00:11:07,775 --> 00:11:11,250
.حالا چون با هم همکار شدیم، دلیلی وجود نداره که بهت نخندم
137
00:11:11,300 --> 00:11:13,575
.من نگفتم که تو همکارمی
138
00:11:15,700 --> 00:11:17,125
،حرفی که الان در ووپینگ پخش شده
(منظقه ای در لندن)
139
00:11:17,175 --> 00:11:19,875
.اینه که یک قاتل رو پارهش کردی و دل و جیگرشو خوردی
140
00:11:19,925 --> 00:11:22,100
تفنگهام رو آوردی؟
141
00:11:25,700 --> 00:11:27,525
.به اون مار خوش خط و خال اعتماد نکن
142
00:11:28,525 --> 00:11:30,400
.ریچاردسون 10 بورِ آدمکش
143
00:11:30,450 --> 00:11:34,325
.همون قدرتِ تفنگ فتیلهای رو داره ولی هرکدوم از اینا رو میتونی توی یک دست بگیری
144
00:11:34,375 --> 00:11:36,900
.خوبه. بهتره. بهتره
145
00:11:40,725 --> 00:11:44,050
.خیلی خب -
پس اگه ما باهم همکار نیستیم، پس چیایم؟ -
146
00:11:44,100 --> 00:11:47,700
.خب من یک تاجرم و تو سورسات چیِ منی
147
00:11:50,725 --> 00:11:54,000
...همچنین میتونی فرابرم هم باشی. من نمیتونم از جادهها استفاده کنم
148
00:11:54,050 --> 00:11:55,775
.حداقل فعلاً نمیتونم
149
00:11:56,850 --> 00:11:58,875
اون کافرو میبینی؟
150
00:11:58,925 --> 00:12:00,925
.اون بردار زنمه
151
00:12:00,975 --> 00:12:04,000
- Untranslated Line -
152
00:12:04,050 --> 00:12:05,525
.این لطیفه
153
00:12:05,575 --> 00:12:07,525
گوشت گاوِ نمکسود رو واسم آوردی؟
154
00:12:07,575 --> 00:12:09,250
.گوشت خوک -
.نه -
155
00:12:09,300 --> 00:12:10,600
.تازه از قایق آوردم پایین که از یه جای سرد اومده
156
00:12:10,650 --> 00:12:12,575
.دیر گفتی -
!ما خوک نمیخوریم -
157
00:12:12,625 --> 00:12:13,475
.خیلی خب. باشه
158
00:12:13,525 --> 00:12:16,400
.وسایلی که این آورده، خیلی وقته که توی لنگرگاه بوده
159
00:12:16,450 --> 00:12:19,375
.بله احتمالاً ولی من بهش اعتماد دارم پس لطفاً پولشو بهش بده. ممنون
160
00:12:23,100 --> 00:12:25,050
تو کی هستی؟
161
00:12:25,100 --> 00:12:26,725
."فرنچ بیل"
162
00:12:28,525 --> 00:12:29,700
!اه
163
00:12:31,700 --> 00:12:33,750
حالت خوبه؟ -
.نه -
164
00:12:33,800 --> 00:12:36,475
ببین، میخوای تا موقعی که بهتر نشدی از درشکه استفاده کنیم؟
165
00:12:36,525 --> 00:12:38,400
.نه، من از لندن نمیرم
166
00:12:38,450 --> 00:12:41,200
.اتیکاس، متقاعدش کن -
.نه من از لندن نمیرم -
167
00:12:41,250 --> 00:12:43,525
برید خونه. اون چیه؟ -
.یه قایق -
168
00:12:43,575 --> 00:12:46,200
.میدونم که قایقه. شناور هم میمونه -
.بله البته -
169
00:12:46,250 --> 00:12:48,775
چند نفر رو میتونه ببره؟ -
خودمون رو. کجا میریم؟ -
170
00:12:48,825 --> 00:12:49,900
.کارونسرای لینکن
171
00:12:49,950 --> 00:12:51,500
.بریم کاروانسرای لینکن
آخه واسه چی؟ -
172
00:12:55,300 --> 00:12:59,750
.روی میزم توی اطاق زیرشیروانی یک دستنوشته وجود داره
173
00:12:59,800 --> 00:13:03,275
.ازت میخوام که اونو به منشی پادشاه برسونی
174
00:13:03,325 --> 00:13:05,000
.خودت ببریش
175
00:13:05,050 --> 00:13:06,650
!بریس، همین امروز
176
00:13:13,800 --> 00:13:16,750
.قربان، جیمز دلینی اومده -
.اوه خدایا -
177
00:13:16,800 --> 00:13:20,000
.قربان،اون با چندتا مرد و تفنگ و ظاهراً یک آدمخوار اومده
178
00:13:20,050 --> 00:13:21,600
.بهش بگو من مُردهام
179
00:13:21,650 --> 00:13:24,400
.میگه که میخواد یک درخواستی بکنه
180
00:14:03,725 --> 00:14:04,900
.گمشو
181
00:14:05,975 --> 00:14:07,725
.قربان، خبری دارم
182
00:14:07,775 --> 00:14:10,850
.گفتم گمشو
183
00:14:11,925 --> 00:14:14,500
.قربان، از جیمز دلینی خبری دارم
184
00:14:15,525 --> 00:14:16,600
.بیا
185
00:14:21,500 --> 00:14:23,250
!اوه خدای من
186
00:14:23,300 --> 00:14:26,400
.بازم همون سگهای کتک خورده با بهونه هاشون اومدن
187
00:14:28,050 --> 00:14:31,725
...آدمکشی که فرستادیم تا دلینی رو بُکشه
188
00:14:31,775 --> 00:14:33,600
.خودش مُرده
189
00:14:33,650 --> 00:14:36,000
.قربان، دلینی زنده اس
190
00:14:36,050 --> 00:14:39,925
.آقای پتیفر، این که خبر تازهای نبود. من همون اول صبح از این باخبر شدم
191
00:14:42,000 --> 00:14:44,725
.اما این یک خبره
192
00:14:45,800 --> 00:14:48,600
.یه ساعت پیش توسط ثویت این تحویل داده شد
193
00:14:48,650 --> 00:14:50,600
.بخونش
194
00:14:55,800 --> 00:14:59,200
"...این آخرین درخواست و وصیت من است، جیمز "
195
00:15:02,800 --> 00:15:06,200
،در هنگام مرگم، تمامی دارایی ها و زمینهایم "
196
00:15:06,250 --> 00:15:08,000
"...وقف خواهد شد به
197
00:15:08,050 --> 00:15:10,800
،به صورت مجزایی و ابدی
198
00:15:10,850 --> 00:15:14,725
.به کشور مقتدرِ ایالات متحده آمریکا
199
00:15:16,375 --> 00:15:21,100
.پس حالا میدونیم که اون پسرهی وحشی، حیله گری هم میکنه
200
00:15:24,325 --> 00:15:28,200
،و زمانیکه صلح فرا برسه و این مرز کشیده بشه
201
00:15:28,250 --> 00:15:30,475
،این کار توسط سربازان انجام نخواهد شد
202
00:15:30,525 --> 00:15:32,925
...بلکه توسط وکیلهای لعنتیِ بیشتری
203
00:15:33,900 --> 00:15:36,750
صدها وکیل از هردو طرف انجام خواهد شد؛
204
00:15:36,800 --> 00:15:39,600
،و هر خط و شرط مطالبه شده
205
00:15:39,650 --> 00:15:42,350
.به عنوان سابقهی قانونی ذکر خواهد شد
206
00:15:42,400 --> 00:15:47,350
،و نه تنها نمیتونیم این فاجعه رو با به قتل رسوندن دلینی رفع کنیم
207
00:15:47,400 --> 00:15:51,650
.بلکه این علاقهی مبرم ماست که اون حرومزاده رو زنده نگه داریم
208
00:15:57,700 --> 00:15:59,875
،چهارتا میخ و یک تخته چوبی بگیرید
209
00:15:59,925 --> 00:16:03,750
.و مردی به نام "سولومون کوپ" رو تا فردا ظهر به این اتاق بیارید
210
00:16:03,800 --> 00:16:05,775
از پسش برمیاید؟
211
00:16:12,050 --> 00:16:14,500
.آقای پتیفر، تا ظهر انجام بشه
212
00:16:29,125 --> 00:16:32,750
،هرکاری که از دستم بربیاد انجام میدم ولی با اون آشغالهایی که اتیکاس میاره
213
00:16:32,800 --> 00:16:36,450
.حداقل کاری که میتونی بکنی اینه که قبل از نشستن از خوردنش صرفنظر کنی
214
00:16:37,800 --> 00:16:41,000
،و اگه اون جوون بیماری که در آستانه در وایستاده، واسه اینه که
215
00:16:41,050 --> 00:16:42,875
،ازت در مقابل آدمکشهای هندشرقی محافظت کنه
216
00:16:42,925 --> 00:16:46,200
.اینو بدون که در ساعت 2 بامداد توسط فاحشهها حواسش پرت میشه
217
00:16:47,300 --> 00:16:50,750
.خب لازم نیست تو نگران کمپانی هندشرقی باشی
218
00:16:50,800 --> 00:16:52,975
....و دیگه لازم نیست که نگران
219
00:16:54,000 --> 00:16:56,050
.پادشاهی باشی
220
00:16:56,100 --> 00:16:58,525
،فعلاً من فقط از سمت آمریکایی ها در خطرم
221
00:16:58,575 --> 00:17:01,950
.ولی متقاعد شدم که اونا در بین این سه دشمنم، ضعیفترن
222
00:17:02,000 --> 00:17:03,775
قبول نداری؟
223
00:17:12,800 --> 00:17:15,750
،تمامیِ اتاق های این خونه لعنتی رو به جز زیرزمین گشتم
224
00:17:15,800 --> 00:17:19,375
.پس باید جزر و مد رو شکست بدم
(یعنی قبل از اومدن مد باید کارشو انجام بده)
225
00:17:20,400 --> 00:17:22,650
.باید جزر و مد رو شکست بدم
226
00:18:24,250 --> 00:18:25,975
کسی اونجاست؟
227
00:18:29,300 --> 00:18:31,250
وینتر، اینجا چیکار میکنی؟
228
00:18:32,800 --> 00:18:35,500
.بعضی اوقات برای خوابیدن به اینجا میام
229
00:18:38,525 --> 00:18:40,250
اینجا میخوابی؟
230
00:18:42,300 --> 00:18:43,775
.دیدمت
231
00:18:44,800 --> 00:18:46,975
.دیدم که چه کاری با اون مالایایی کردی
232
00:18:48,175 --> 00:18:50,525
،و مثل یک گرگ، قلبش رو درآوردی
233
00:18:50,575 --> 00:18:52,750
و توی رودخونه انداختی؛
234
00:18:52,800 --> 00:18:54,275
!شلوپ
235
00:18:54,325 --> 00:18:56,250
...و بعدش مستقیماً
236
00:18:56,300 --> 00:18:58,775
.توی آغوش وینتر غرق شد
237
00:19:03,250 --> 00:19:05,200
.اون غنیمتت رو برداشتم
238
00:19:05,250 --> 00:19:06,850
.بگیرش
239
00:19:06,900 --> 00:19:08,450
.واسه تویه
240
00:19:16,600 --> 00:19:18,450
.جادو رو به منم بیاموز
241
00:19:19,575 --> 00:19:21,875
،منم میخوام گرگ باشم
242
00:19:21,925 --> 00:19:23,775
.یا پرنده ای بشم که بتونم پرواز کنم
243
00:19:24,775 --> 00:19:26,500
،نشان پرنده ای که رو شونته
244
00:19:27,575 --> 00:19:29,250
...میدونم اون چیه؛ اون
245
00:19:29,300 --> 00:19:30,775
.سنکوفا"ست"
(به زبان آفریقایی باستان به معنیِ برگرد و بگیرش)
246
00:19:36,925 --> 00:19:39,375
...حالا برو خونه پیش هلگا
247
00:19:40,400 --> 00:19:42,775
.چون اینجا جات امن نیست
248
00:22:17,525 --> 00:22:20,250
.تخم مرغ و قهوهتون داره سرد میشه، ارباب
249
00:22:29,800 --> 00:22:32,525
آخرین بار کِی مادرم توی این اتاق بود؟
250
00:22:36,525 --> 00:22:38,250
.وقتی که مریض بود
251
00:22:38,300 --> 00:22:39,775
مریض؟
252
00:22:44,775 --> 00:22:46,575
به منظور جلوگیری؟
253
00:22:47,600 --> 00:22:49,325
.نه
254
00:22:49,375 --> 00:22:51,075
.برای حفاظت از خودش
255
00:22:51,125 --> 00:22:53,125
اون چیه؟
256
00:22:57,800 --> 00:22:59,450
.اون نشان
257
00:23:00,525 --> 00:23:02,250
مادرم اینو درست کرد؟
258
00:23:02,300 --> 00:23:04,000
کدوم نشان؟
259
00:23:15,925 --> 00:23:18,375
...در روزهای آخری اون کارهایی کرد
260
00:23:19,250 --> 00:23:20,775
.که هیچکس متوجه نمیشد
261
00:23:21,775 --> 00:23:23,650
،در آخرین روزها
262
00:23:23,700 --> 00:23:26,325
،زمانی که اجازه نداشت در خیابون راه بره
263
00:23:26,375 --> 00:23:29,075
،و نه اجازه داشت که خودشو در عموم نشون بده
264
00:23:29,125 --> 00:23:30,975
،و نه اینکه انگلیسی صحبت کنه
265
00:23:31,025 --> 00:23:34,900
.و نه اینکه به زبون وحشیانهاش صحبت کنه، چون دیگه اون یک زن دیوونه بود
266
00:23:34,950 --> 00:23:37,100
.جیمز -
.نه -
267
00:23:38,525 --> 00:23:40,000
.اینو توضیح بده
268
00:23:41,000 --> 00:23:43,725
،از دورانی که منم توی آفریقا در زندان بودم
269
00:23:44,800 --> 00:23:47,725
.منم همون نشان ها رو دارم
270
00:23:56,000 --> 00:23:57,525
این چیه؟
271
00:24:00,325 --> 00:24:02,100
.تو بهم بگو
272
00:24:04,800 --> 00:24:08,200
.تو حرفی نمیزنی ولی جواب هایی داری
273
00:24:09,525 --> 00:24:11,000
.داری
274
00:24:12,525 --> 00:24:14,525
.و این جواب ها رو بهم خواهی داد
275
00:24:31,125 --> 00:24:32,725
.این زمین ناپاکه
276
00:24:32,775 --> 00:24:34,550
...اینجا برای کافرها و مُشرکها
277
00:24:34,600 --> 00:24:36,775
.و اون افراد عوضیای که خودکشی میکنند، هستش
278
00:24:37,800 --> 00:24:39,750
.الان دیگه تیمارستان رو دارن خالی میکنن
279
00:24:39,800 --> 00:24:42,200
.تا چند وقت دیگه کسی اینجا نخواهد بود
280
00:25:10,800 --> 00:25:12,650
...قربان، آقای سولومون کوپ
281
00:25:12,700 --> 00:25:15,475
.منشیِ خصوصیِ اعلیحضرت شاه جرج تشریف آوردن
282
00:25:15,525 --> 00:25:17,250
.ممنون گادفری
283
00:25:25,525 --> 00:25:28,250
.مگر اینکه یک هدف مشترک پیدا کنیم
284
00:25:29,700 --> 00:25:32,525
،خب هیچکدوم از اهداف پادشاه مشترک نیست
285
00:25:32,575 --> 00:25:35,600
،و در حال حاضر فقط یکی باید بگه که کمپانیای
286
00:25:35,650 --> 00:25:39,600
.با این مقدار از تنفر، توجه تقسیم نشدهی ایشون رو جلب کرده
287
00:25:39,650 --> 00:25:40,925
.هند رو فراموش کن
288
00:25:40,975 --> 00:25:43,050
.بهش بگو که هند رو بذاره کنار
289
00:25:43,100 --> 00:25:45,150
.پادشاه کاری با هند نداره
290
00:25:45,200 --> 00:25:48,125
.نایب السلطنه، هرکاری که تو و مجمع بگید رو انجام میده
291
00:25:48,175 --> 00:25:50,650
.تو واقعاً اونو دست کم گرفتی
292
00:25:51,700 --> 00:25:53,850
.من دلینی رو هم دست کم گرفتم
293
00:25:54,925 --> 00:25:56,475
.اینو ببین
294
00:25:56,525 --> 00:25:58,650
.یه درخواست نوشته
295
00:26:00,975 --> 00:26:04,300
میدونستی؟ -
...تو در لندن 104 تا جاسوس داری -
296
00:26:05,325 --> 00:26:08,475
.و ما 202 تا داریم
297
00:26:08,525 --> 00:26:11,725
پس توی اتاق ثویت، چه کسی رو داری؟
298
00:26:11,775 --> 00:26:13,475
.همشون مال منن
299
00:26:13,525 --> 00:26:15,500
.استوارت، این بازی کوفتی رو خراب نکن
300
00:26:16,525 --> 00:26:19,475
.من همه چیز رو میدونم. همیشه بدون که میدونم
301
00:26:19,525 --> 00:26:22,800
،پس میدونی که یه مشکلی داریم
302
00:26:22,850 --> 00:26:27,000
.که با تفنگ یا چاقو حل نمیشه
303
00:26:27,050 --> 00:26:29,600
.شماها مشکلی دارین، پادشاه که نداره
304
00:26:31,325 --> 00:26:34,725
.امروز صبح از دلینی یک نامه ای بدستم رسید
305
00:26:36,050 --> 00:26:39,325
.گمون کنم میشه اسمشو گذاشت، یه حرکت گازانبری
306
00:26:39,375 --> 00:26:42,000
،اون میگه، خوشحاله که منطقهی تجاری نوتکا
307
00:26:42,050 --> 00:26:43,700
،خونهدودی و کارخونه چرم سازی
(خونه دودی در شمال آمریکا و انگلیس جاهایی هست که در اون ماهی و گوشت رو دودی و ذخیره میکنن)
308
00:26:43,750 --> 00:26:47,250
،در قلمرو پادشاهی بریتانیا بهم پیوستند
309
00:26:47,300 --> 00:26:49,950
،ولی البته اگه ما امتیاز انحصاریِ تجارتِ
310
00:26:50,000 --> 00:26:52,450
...پوست سموردریایی دودی شده رو
311
00:26:52,500 --> 00:26:54,925
.از ونکوور به کانتون رو بهش بدیم
312
00:26:54,975 --> 00:26:57,200
کانتون؟
313
00:26:57,250 --> 00:27:00,800
.عجیبه که کلمهی "چای" در نامه وجود نداره
314
00:27:00,850 --> 00:27:03,800
.خب تو هم در جوابش نامه ای بنویس و بگو که بره به جهنم
315
00:27:03,850 --> 00:27:06,050
،خب شاید بهتر باشه قبل از اینکه به دلینی نامه بنویسم
316
00:27:06,100 --> 00:27:07,650
.در مورد هند صحبت کنیم
317
00:27:10,050 --> 00:27:13,675
تو اجازه میدی که این وحشی سیاست آمریکاییِ ما رو تعیین کنه؟
318
00:27:13,725 --> 00:27:16,000
سیاستِ آمریکاییِ ما واضحه؛
319
00:27:16,050 --> 00:27:18,550
.بازگردانیِ تمامیِ زمین هایی که با زور از ما گرفته شده
320
00:27:18,600 --> 00:27:20,250
،غرب میشیگان
321
00:27:20,300 --> 00:27:23,250
،خط مرز توسط وکیلها مشخص خواهد شد
322
00:27:23,300 --> 00:27:27,450
.که معنیش اینه دلینی قطعاً میتونه ونکور رو به ما بده
323
00:27:28,500 --> 00:27:32,250
و در ازای اون، تو هندشرقی رو میفروشی؟
324
00:27:32,300 --> 00:27:36,200
.بدهیت از بمبئی رو با پادشاه تسویه کن و بعدش میتونیم باهم صحبت کنیم
325
00:27:36,250 --> 00:27:39,200
.به نظر من که اینا خیلی واضحه و شستهرفتهاس
326
00:27:39,250 --> 00:27:43,650
.خودت میدونی که تمامی این کارا در مورد انتقامه
327
00:27:45,300 --> 00:27:48,300
و چرا دلینی انقدر از هند متنفره؟
328
00:27:50,975 --> 00:27:53,775
استورات، تو چه کاری باهاش کردی؟
329
00:27:55,400 --> 00:27:57,300
.گمون کنم همیشه من میدونم
330
00:27:59,525 --> 00:28:01,100
.پس اینو هم بدون
331
00:28:05,500 --> 00:28:09,725
،اگه آمریکایی ها همون امتیاز انحصاری رو بهش پیشنهاد بدن
332
00:28:09,775 --> 00:28:12,500
.دلینی به سادگی نوتکا رو بهشون میفروشه
333
00:28:14,575 --> 00:28:17,425
...حالا شاید در اینجا، پادشاه و کمپانی
334
00:28:17,475 --> 00:28:20,200
.بتونن یک هدف مشترک رو پیدا کنن
335
00:28:21,525 --> 00:28:23,975
.جاسوسهام میگن که یک بیوهای وجود داره
336
00:28:28,125 --> 00:28:31,750
.بانوی من، خیلی متاسفم که مجبورم این خبر رو برای شما بیارم
337
00:28:31,800 --> 00:28:37,000
!مرگ پدرم دست سرنوشت نبود بلکه کارِ یک نفر بود
338
00:28:38,575 --> 00:28:41,725
.همون مرد فرانسویِ کوتولهی نفرین شدهی خودخواه
339
00:28:41,775 --> 00:28:43,475
.ناپلئون
340
00:28:45,925 --> 00:28:49,525
.که قلب یک قوم درمانده رو به خود بست ...
341
00:28:49,575 --> 00:28:52,000
...سرهاشون بریده میشه
!لعنت به فرانسویا -
342
00:28:52,050 --> 00:28:53,525
!گوربابای ناپلئون
343
00:28:53,575 --> 00:28:56,000
.که مثل جسدی در تورِ ماهی گیری میمونه
344
00:28:57,300 --> 00:28:59,525
...و در خیابانها
345
00:28:59,575 --> 00:29:04,950
.هنوز کسانی هستند که میگن فقط یک هیولا میتونه هیولای دیگر رو رام کنه
346
00:29:05,000 --> 00:29:10,750
،و این انتقام مرگ انسان های خوب مانند پدر عزیزم رو خواهد گرفت
347
00:29:10,800 --> 00:29:15,200
.ما باید هیولای خودمان را پیدا کنیم و او را ناپلئون بنامیم
348
00:29:15,250 --> 00:29:16,750
!خدا پادشاه رو حفظ کنه
349
00:29:16,800 --> 00:29:20,475
♪ .خدا، پادشاه مهربانِ ما رو حفظ کنه ♪
350
00:29:20,525 --> 00:29:22,525
♪ ....درود بر این نجیبِ ♪
351
00:29:22,575 --> 00:29:25,250
.ببخشید قربان، نمایش تقریباً تمومه
352
00:29:25,300 --> 00:29:28,000
حتماً یکی از دخترای توی گروه همسُرایان چشمتون رو گرفته، قربان؛
353
00:29:28,050 --> 00:29:30,375
.قیمتشون در هر ساعت شش پنسه
354
00:29:31,300 --> 00:29:33,300
.هر دختری هم که صحبت میکنه، دو شیلینگ قیمتشه
355
00:29:34,500 --> 00:29:37,800
.قربان، اگه ترجیح میدین توی گروه پسرانی هم هستند
356
00:29:39,100 --> 00:29:42,250
...اون خانم بدبخت که پدرش
357
00:29:42,300 --> 00:29:44,475
.بهطریقی توسط ناپلئون کشته شد
358
00:29:44,525 --> 00:29:47,050
قضیهش چیه؟ -
.اسمش "لورنا بو" هستش -
359
00:29:47,100 --> 00:29:50,750
.آره خب، متاسفانه دوشیزه "بو" در دسترس نیست
360
00:29:50,800 --> 00:29:52,475
همیشه یا فقط امشب؟
361
00:29:52,525 --> 00:29:56,250
.همیشه قربان به خاطر اینکه اون هرزه خیلی ایرادگیر و از خود راضیه
362
00:29:58,325 --> 00:30:00,925
.من از طرف اعلیحضرت پادشاه به اینجا اومدم
363
00:30:02,000 --> 00:30:03,750
...اینو به خانم بو بده
364
00:30:03,800 --> 00:30:06,200
...و فقط به خودِ خانم بو
365
00:30:07,250 --> 00:30:09,850
.به خاطر درد اجرای کار
366
00:30:31,775 --> 00:30:33,725
.تو خیلی بدی
367
00:30:35,100 --> 00:30:37,875
.به کارت ادامه بده -
!غلغلکت میدم -
368
00:30:37,925 --> 00:30:40,400
♪ ،من اونو به یک پسر خوشگل دادم ♪
369
00:30:40,450 --> 00:30:42,750
♪ پسر خوشگل، پسر خوشگل ♪
370
00:30:42,800 --> 00:30:45,075
♪ اونو به یک پسر خوشگل دادم ♪
371
00:30:45,125 --> 00:30:47,725
♪ تا مثل قبل بشه ♪
372
00:30:48,775 --> 00:30:50,950
♪ چطور میتونم بِکارتم رو حفظ کنم...؟ ♪
373
00:30:51,000 --> 00:30:52,750
.در دسترس نیستم، قربان
374
00:30:52,800 --> 00:30:55,725
♪ چطور میتونم بکارتم رو حفظ کنم ♪
375
00:30:55,775 --> 00:30:57,725
♪ در میان این همه مرد؟ ♪
376
00:30:58,800 --> 00:31:00,450
!یا خدا
377
00:31:02,000 --> 00:31:04,750
♪ میارن بیرون، سوراخ میکنن ♪
378
00:31:04,800 --> 00:31:07,250
♪ ولی، اوه، دوباره سوراخ میکنن ♪
379
00:31:07,300 --> 00:31:09,775
♪ ...اوه به خاطر خدا دوباره ♪
380
00:31:21,125 --> 00:31:22,750
.من در دسترس نیستم قربان
381
00:31:22,800 --> 00:31:25,250
."یه ذره هم عوض نشدی، "گادرز
382
00:31:25,300 --> 00:31:27,500
.اه باید باهات صحبت کنم
383
00:31:28,525 --> 00:31:32,725
.این رازت دیگه مدت زیادی توی کمپانی هندشرقی به عنوان راز باقی نمیمونه
384
00:31:33,800 --> 00:31:35,800
تهدید میکنی؟ -
.بله -
385
00:31:35,850 --> 00:31:39,775
.ولی قضیه بینِ دوستانه، پس مشکلی نیست
386
00:31:46,800 --> 00:31:50,250
،تو در هر جلسه، چند دقیقه ای در اون شرکت میکنی
387
00:31:50,300 --> 00:31:54,000
و همچنین موقعی که دستشون رو بالا میارن تو همه چیز رو میشنوی؟
388
00:31:56,525 --> 00:31:58,450
.من اون اطلاعات رو میخوام
389
00:32:00,300 --> 00:32:02,475
.به خاطرش بهت پول میدم
390
00:32:02,525 --> 00:32:04,975
.هر ماه بهت یک پوند میدم
391
00:32:07,525 --> 00:32:09,800
چطور در مورد من میدونستی؟
392
00:32:09,850 --> 00:32:13,750
...چون منم مثل خودِ کمپانی در سراسر شهر
393
00:32:13,800 --> 00:32:16,725
.جاسوسهایی دارم
394
00:32:21,800 --> 00:32:25,250
.صادقانه میگم که هیچ کاری باهات ندارم، گادرز
395
00:32:25,300 --> 00:32:27,750
...اگه گیر بیفتم -
چی؟ -
396
00:32:27,800 --> 00:32:31,525
،اگه هنگام انتشار رازهای کمپانی به یک دلینی گیر بیفتم
397
00:32:31,575 --> 00:32:35,450
.تو گیر نمیفتی چون من ازت محافظت میکنم
398
00:32:38,850 --> 00:32:41,725
.میدونی توی حوزه من عاشقت شده بودم
399
00:32:44,050 --> 00:32:45,800
.البته که تو ازم مراقبت میکنی
400
00:32:46,800 --> 00:32:48,200
.البته
401
00:32:49,925 --> 00:32:53,200
.و یه لحظه فکر کردم که ما فقط همرزم بودیم
402
00:32:56,300 --> 00:32:59,000
بعضی اوقات توی تالار اصلی با هم روی یک تخت نمیخوابیدیم؟
403
00:33:00,000 --> 00:33:01,775
.اون که عذاب بود
404
00:33:02,800 --> 00:33:04,500
.سخت بود
405
00:33:05,525 --> 00:33:07,000
هممم
406
00:33:08,000 --> 00:33:09,975
...پس میتونی بهم اعتماد کنی
407
00:33:11,050 --> 00:33:13,200
.و منم ازت محافظت میکنم
408
00:33:26,525 --> 00:33:28,750
.کارِت از الان شروع میشه
409
00:33:28,800 --> 00:33:30,250
.اوه خدایا
410
00:33:30,300 --> 00:33:33,525
نفاقِ بین هندشرقی و پادشاه چقدره؟
411
00:33:33,575 --> 00:33:35,750
.من الان واسهی کار یکم مستم
412
00:33:35,800 --> 00:33:38,775
آیا هدفی مشترک پیدا کردند یا هنوز با هم نفاق دارن؟
413
00:33:41,000 --> 00:33:43,250
.باهام حرف بزن دیگه
414
00:33:48,300 --> 00:33:50,250
...خواهر عزیزم
415
00:33:50,300 --> 00:33:53,000
،من دارم دفاتر پدر رو به حال اول برمیگردونم
416
00:33:53,050 --> 00:33:55,475
،شرکت تجاری دلینی رو با
417
00:33:55,525 --> 00:33:58,450
،وکیلهای لندن ثبت کردم و کشتیام رو آماده میکنم
418
00:33:58,500 --> 00:34:03,250
،تا زمانی که مناسب باشه و شرکت هم سقوط کنه
419
00:34:03,300 --> 00:34:05,600
.بتونیم از اینجا بریم
420
00:34:05,650 --> 00:34:08,475
،گروهی از خدمتکاران وفادار رو در اختیار گرفتم
421
00:34:08,525 --> 00:34:10,525
،هیچکدوم از اینا فراتر از
422
00:34:10,575 --> 00:34:13,725
.آماده سازی اینجا برای هدفی والاتر، ارزش دیگهای برام ندارن
423
00:34:13,775 --> 00:34:16,750
.زمانی که انگلستان رو ترک کردم، یک پسربچه بودم
424
00:34:16,800 --> 00:34:19,550
.حالا من برگشتم، چیزهای زیادی تغییر کرده
425
00:34:19,600 --> 00:34:23,750
.رفتنِ تو از انگلستان، صدای دست هیپنوتیزم کنندگان بود
426
00:34:23,800 --> 00:34:27,750
.من از حالت بیهوشی خودم بیدار شدم و به عمق گناهمون پی بردم
427
00:34:27,800 --> 00:34:31,000
...من در خدا و شوهرم، بخشش یافتم
428
00:34:31,050 --> 00:34:35,350
.و نمیخوام بخشی از نقشه هات یا آیندهت باشم
429
00:34:35,400 --> 00:34:37,200
.ولی ما، آینده هستیم
430
00:34:38,250 --> 00:34:40,250
،شوهرت پیش از این دیگه دورانش تموم شده
431
00:34:40,300 --> 00:34:43,250
.و از نحوهای که تو رو دنبال میکنه میتونی اینو متوجه بشی
432
00:34:44,775 --> 00:34:47,250
.باید اونو ولش کنی، بیچاره
433
00:34:47,300 --> 00:34:48,975
.تو داری زجرش میدی
434
00:34:51,400 --> 00:34:54,250
،به اندازه کافی در اطرافمون خیانت و بیوفایی وجود داره
435
00:34:54,300 --> 00:34:56,750
.که لازم نیست دیگه ما باز بهش چیزی اضافه کنیم
436
00:34:56,800 --> 00:35:00,250
.نامههایی که به این آدرس فرستاده میشن، بیملاحظه نمیمونن
437
00:35:01,300 --> 00:35:05,475
.شوهرم سختگیره و مسیحیه. این برایم خوشاینده
438
00:35:05,525 --> 00:35:07,250
.لیاقتشو دارم
439
00:35:08,250 --> 00:35:10,800
.همچنین شوهرت یک احمقه
440
00:35:10,850 --> 00:35:13,450
.اون نمیتونه کامل تو رو درک کنه
441
00:35:14,525 --> 00:35:17,900
.من به جاهایی سفر کردهام که هیچ لعن شدگیای وجود نداره
442
00:35:18,975 --> 00:35:22,750
.ما قبلاً بدون خبر قبلی در گوشه های تاریک با هم دیگه صحبت میکردیم
443
00:35:22,800 --> 00:35:26,250
،حس کنجکاوی و عطش تو برای تمامیِ امکاناتی که در بیرون وجود داره
444
00:35:26,300 --> 00:35:29,475
هرگز نمیتونه با وجودِ اخلاقیات مذهبی وسعت پیدا کنه؛
445
00:35:29,525 --> 00:35:32,600
.بیمه کشتی و چین جدید
446
00:35:33,700 --> 00:35:37,000
،لطفاً اینو درک کن که از این لحظه، نامههات رو بدون بازکردن
447
00:35:37,050 --> 00:35:38,750
.خواهم سوزوند
448
00:35:38,800 --> 00:35:42,600
.پس تو رو در رویاهام ملاقات خواهم کرد، عشقم
449
00:35:42,650 --> 00:35:45,200
.خواهش میکنم. من خواهرتم
450
00:35:45,250 --> 00:35:47,450
.بذار بقیه چیزها همونجوری باقی بمونه
451
00:36:00,050 --> 00:36:02,750
،یه زنی اینجاست که میخواد باهات صحبت کنی و قسم میخورم
452
00:36:02,800 --> 00:36:06,000
،تنها راهی که میتونستم جلوش رو بگیرم این بود که از تفنگی که بهم دادی استفاده کنم
453
00:36:06,050 --> 00:36:09,000
،و فکر نکن که در استفاده کردن ازش دریغ میکنم چون اون زنه دیوونهاس
454
00:36:09,050 --> 00:36:11,750
.و ادعا میکنه که بانوی منه -
بانوی تو؟ -
455
00:36:11,800 --> 00:36:13,775
.میگه که صاحبِ این خونهست
456
00:36:14,775 --> 00:36:16,000
.درسته
457
00:36:22,800 --> 00:36:26,725
.من خدمات بهترین وکیلهای لندن رو به کار گرفتم
458
00:36:31,525 --> 00:36:33,200
اون وکیلته؟
459
00:36:34,400 --> 00:36:37,750
،از این رو وکیلم بهم اطمینان میده که، به عنوان بیوهی هوراس دلینی
460
00:36:37,800 --> 00:36:42,725
.بر اساس قانون فطریِ زمین ها، از این رو نصف این خونه مال منه
461
00:36:45,250 --> 00:36:47,775
.اون یه رونوشته -
.الان دیگه آتیش گرفت -
462
00:36:48,975 --> 00:36:52,000
.خدمتکارم میخواد بهت شلیک کنه
463
00:36:52,050 --> 00:36:54,300
.همچنین نصف اون خدمتکارت مال منه
464
00:36:56,375 --> 00:37:01,600
خب پس الان من یه نصیحت رو سوزوندم یا یه فکر زمین خواری رو؟
465
00:37:01,650 --> 00:37:04,000
.راستش تو یک نامهی منظور دار رو سوزوندی
466
00:37:04,050 --> 00:37:07,000
...اوه! و قصد داری که با خونهی
467
00:37:07,050 --> 00:37:08,800
!من چیکار کنی؟
468
00:37:09,850 --> 00:37:12,475
.اولاً میخوام اون تختههای ترسناک رو عوض کنم
469
00:37:12,525 --> 00:37:14,250
...دوشیزه بو -
!خانم دلینی -
470
00:37:14,300 --> 00:37:17,950
دوشیزه بو، میدونید چرا بر روی پنجره های این خونه، تخته گذاشته شده؟
471
00:37:18,000 --> 00:37:19,750
...گمون کنم به خاطر اینکه، مردمِ خوش شانسِ
472
00:37:19,800 --> 00:37:22,750
.اون بیرون نتونن وضعیت این داخل رو ببین
473
00:37:22,800 --> 00:37:26,400
.نه، چون افرادی شروری اون بیرون وجود دارن که میخوان سر به تنم نباشه
474
00:37:27,800 --> 00:37:31,200
،بههرحال نه هندشرقی و نه پادشاه به خاطر خواستهات
475
00:37:31,250 --> 00:37:32,950
.تو رو نخواهد کشت
476
00:37:33,000 --> 00:37:36,600
،تنها افرادی که از مرگ تو سود خواهند برد، آمریکایی ها هستند
477
00:37:36,650 --> 00:37:39,475
،ولی تو پیش از این با آمریکایی ها وارد مذاکره شدی
478
00:37:39,525 --> 00:37:42,950
.پس یقیناً موقعی که تختهها برداشته بشه میتونیم جاش پرده بزنیم
479
00:37:43,000 --> 00:37:46,500
.بنظر میاد به عنوان شخصی که چیز زیادی نمیدونه، چیزهای زیادی میدونید
480
00:37:47,575 --> 00:37:50,250
.باید بدونید که من آدمِ خیلی خطرناکی هستم
481
00:37:50,300 --> 00:37:52,250
.اینو هم بهم گفتند
482
00:37:53,800 --> 00:37:56,000
و چه کسی داره این چرندیات رو بهتون میگه؟
483
00:37:56,050 --> 00:37:59,200
،جزییات وضعیت شما توسط یک نماینده
484
00:37:59,250 --> 00:38:01,600
.از خود اعلیحضرت جرج بهم گفته شده
485
00:38:01,650 --> 00:38:04,525
،و خودِ پادشاه به صورت غیر مستقیم هزینه
486
00:38:04,575 --> 00:38:07,525
.آماده سازی اون تکه کاغذ گرونی که الان سوزوندید رو تامین کرده
487
00:38:07,575 --> 00:38:10,475
،به عنوان یک قانون، شورای پادشاه بهندرت با
488
00:38:10,525 --> 00:38:14,250
.با یک بازیگر کار میکنه مگر اینکه قضیهی پشت یک دختر باکره وسط باشه
489
00:38:15,375 --> 00:38:18,150
،همچنین اون تکه کاغذی که الان سوزوندید، اظهار میکنه که
490
00:38:18,200 --> 00:38:19,550
،به عنوان بیوهی هوراس دلینی
491
00:38:19,600 --> 00:38:22,325
،من صاحب نصف منطقه تجاری در دریاراهِ نوتکا هستم
492
00:38:22,375 --> 00:38:24,925
...و میدونم که نوتکا برای شما و
493
00:38:24,975 --> 00:38:26,600
.پادشاه ارزشمنده
494
00:38:28,300 --> 00:38:32,325
.پس آقای دلینی، همونطور که میتونید ببینید، این یک معاوضه سادهست
495
00:38:32,375 --> 00:38:36,250
،نصف دُنگ شما از این خونه در ازای نصف تکه زمینی
496
00:38:36,300 --> 00:38:39,450
.که من هیچ علاقه ای بهش ندارم و برام کاربردی نداره
497
00:38:39,500 --> 00:38:42,525
همچنین یک چمدون پُر از اموال پدرتون دارم؛
498
00:38:42,575 --> 00:38:46,725
.نامه هایی که به شما و از طرف پدرتون به مادرتون فرستاده شده
499
00:38:47,775 --> 00:38:49,775
...نقاشیها و طراحیهایی از نوتکا
500
00:38:50,775 --> 00:38:52,350
!نه! نه
501
00:38:52,400 --> 00:38:53,750
!بریس
502
00:38:53,800 --> 00:38:55,600
!بریس
503
00:38:56,650 --> 00:38:58,125
تپانچه رو بیارم؟
504
00:38:58,175 --> 00:39:00,375
.نه. همین الان واسه این زن یه اتاق آماده کن
505
00:39:03,925 --> 00:39:06,450
.دوست دارم که به رودخونه دید داشته باشه -
.حله -
506
00:39:08,800 --> 00:39:12,650
.زودباش دیگه. سریعاً توی اتاق قدیمی مادرم براش آتش آماده کن
507
00:39:21,000 --> 00:39:23,800
.متنفرم ببینم که این چیزا تو قفس باشن
508
00:39:24,900 --> 00:39:26,875
،اگه با پادشاه در ارتباطی
509
00:39:26,925 --> 00:39:28,850
.پس از همین الانشم بدجور تو هچل افتادی
510
00:39:29,800 --> 00:39:33,100
.در مدتی که کارمون رو انجام میدیم، میتونی همینجا بمونی
511
00:39:35,300 --> 00:39:37,300
.عصر بخیر خانم بو
512
00:39:54,775 --> 00:39:56,250
...داشتم از
513
00:39:56,300 --> 00:39:58,050
.گرینویچ رد میشدم
514
00:39:59,000 --> 00:40:00,800
.کار دارم
515
00:40:01,800 --> 00:40:03,250
.هممم
516
00:40:27,850 --> 00:40:29,875
.توی روزنامه دیدم که الان دیگه صاحب کشتی شدی
517
00:40:29,925 --> 00:40:31,350
.اوهوم
518
00:40:31,400 --> 00:40:34,475
.هرروز ساعت 7 صبح روزنامه رو میخونم
519
00:40:34,525 --> 00:40:36,975
.همسرم نون برشته میخوره
520
00:40:38,975 --> 00:40:41,375
.دنبال کشتی های تازه خریداری شده میگردم
521
00:40:43,975 --> 00:40:46,125
.برای وکیلها زیر سندی مینویسم -
قهوه میخوری؟ -
522
00:40:47,500 --> 00:40:49,525
.نه
523
00:40:49,575 --> 00:40:52,550
.قصد دارم بیمهی کشتیت رو به عهده بگیرم
524
00:40:52,600 --> 00:40:55,000
،میتونم مطمئن بشم که تنهی کشتی کاملاً رنگآمیزی و پُر بشه
525
00:40:55,050 --> 00:40:58,125
.و یه لایه هم باقی نمونه و خرج زیادی هم نداره
526
00:40:58,175 --> 00:41:01,450
.وگرنه نمک و کرم ها واردش میشن و توی آفریقا غرق میشی
527
00:41:02,575 --> 00:41:05,850
.اه ولی تجارت من توی آفریقا نیست؛ در غربه
528
00:41:07,725 --> 00:41:10,300
.اون نامه از طرف نجارمه
529
00:41:12,650 --> 00:41:15,000
.در حرفهی من، ما به شانس اعتقاد داریم
530
00:41:15,050 --> 00:41:19,200
.در تجارتِ بیمهی کشتی، شانس به عنوان الههی سود شناخته میشه
531
00:41:19,250 --> 00:41:22,275
.آقای دلینی، شانس شما خیلی ناچیزه
532
00:41:22,325 --> 00:41:24,400
.پروندهت خرابه
533
00:41:24,450 --> 00:41:26,725
.کشتی غرق میکنی
534
00:41:27,775 --> 00:41:30,000
.تو هم مثل همون سوراخِ توی تنهی کشتی میمونی
535
00:41:31,000 --> 00:41:33,000
.من مطالب ثبت و ضبط شده رو بررسی کردم
536
00:41:33,050 --> 00:41:35,975
.تو روی کشتیای بودی که در آفریقا غرق شد
537
00:41:37,000 --> 00:41:38,575
کشتی بردهها؟
538
00:41:43,400 --> 00:41:46,600
،من معتقدم که یک انسان توانایی تغییر کردن رو داره
539
00:41:47,650 --> 00:41:52,775
.و همچنین معتقدم که این واسه تو تصادفی نیست
540
00:41:55,975 --> 00:41:57,750
،و درحالی که اینجا هستی
541
00:41:57,800 --> 00:42:00,600
...این سند بهت نشون میده
542
00:42:01,525 --> 00:42:04,750
،که کشتیِ من توسط یک کارگزار بیمه
543
00:42:04,800 --> 00:42:06,450
.به نام "کوپ" بیمه شده
544
00:42:07,900 --> 00:42:09,750
،و اگه با دقت نگاه کنی
545
00:42:09,800 --> 00:42:13,125
.احتمالاً میتونی دست خط من رو تشخیص بدی
546
00:42:29,900 --> 00:42:33,125
اون پیشنهاد قهوه هنوز سرجاشه؟
547
00:42:34,525 --> 00:42:36,000
.اوهوم
548
00:42:48,375 --> 00:42:49,725
...میدونی
549
00:42:50,900 --> 00:42:52,750
...فکر اون
550
00:42:52,800 --> 00:42:54,650
،من رو به وجد میاره
551
00:42:55,525 --> 00:42:57,975
،وقتی که متوجه میشم زنی که زیرمه
552
00:42:59,000 --> 00:43:01,200
.تواناییِ کاری که انجام داده رو داره
553
00:43:03,525 --> 00:43:05,750
،میتونه خیلی سرد به نظر بیاد
554
00:43:05,800 --> 00:43:08,000
.حداقل قبلاً که اینطوری بود
555
00:43:09,250 --> 00:43:11,450
.حالا راز توی سرش رو میدونم
556
00:43:13,775 --> 00:43:15,750
،و این من رو خیلی سخت
557
00:43:15,800 --> 00:43:17,775
.و عصبانی میکنه
558
00:43:20,800 --> 00:43:22,250
.اهمم
559
00:43:22,300 --> 00:43:23,850
.و اونم خوشش میاد
560
00:43:25,925 --> 00:43:31,000
.از موقعی که برگشتی، کردنمون وحشیانه شده
561
00:43:32,100 --> 00:43:34,250
.ما رو از پای درمیاره
562
00:43:34,300 --> 00:43:37,250
....فکر اینکه من این چیز بدجنس
563
00:43:38,375 --> 00:43:42,925
.این چیز شرورانه زیرمه و این وظیفهی تمام عمرمه که اونو تنبیه کنم
564
00:43:45,850 --> 00:43:48,250
.هردوی ما رو خسته میکنه
565
00:43:49,900 --> 00:43:51,925
.یک خستگیِ زیبا
566
00:43:52,975 --> 00:43:55,950
،و در صبح من روزنامه رو میخونم
567
00:43:56,000 --> 00:43:57,975
...و اونم نون برشتهاش رو
568
00:43:59,125 --> 00:44:01,400
.مثل یک پرندهی کوچیک قشنگ میخوره
569
00:44:08,800 --> 00:44:12,250
.آقای دلینی، من اینجا نیومدم تا بیمه بهتون بفروشم
570
00:44:14,300 --> 00:44:16,000
.اومدم تا تشکر کنم
571
00:45:13,525 --> 00:45:14,900
.من رو فراخوندی
572
00:45:16,300 --> 00:45:18,100
حالا اینجام. چی میخوای؟
573
00:45:24,300 --> 00:45:26,375
دعا کنیم؟
574
00:45:32,325 --> 00:45:35,000
.قبلاً فکر میکردم که هردوی ما یک نفریم
575
00:45:35,050 --> 00:45:36,925
.هستیم
576
00:45:37,925 --> 00:45:39,575
.نیستیم
577
00:46:06,500 --> 00:46:07,925
...حالا
578
00:46:09,000 --> 00:46:11,000
.دیگه هرگز نمیخوام ببینمت
579
00:46:12,400 --> 00:46:14,450
.دوباره با هم صحبت خواهیم کرد
580
00:46:14,500 --> 00:46:16,450
.نه نخواهیم کرد
581
00:46:16,500 --> 00:46:18,525
.اوه، ولی صحبت خواهیم کرد
582
00:46:58,050 --> 00:47:00,375
بانو -
.خانم دلینی -
583
00:47:00,425 --> 00:47:01,850
مشروب مینوشید؟
584
00:47:02,775 --> 00:47:06,200
.قبل از اجرا نمیخورم -
.امشب خبری از اجرا نیست -
585
00:47:06,250 --> 00:47:10,150
.اجرا انجام میشه وگرنه توی "کاونت گاردن" شورش راه میفته
(یکی از محلات باکلاس لندن)
586
00:47:10,200 --> 00:47:12,725
،تا موقعی که مقدمات لازم صورت نگرفته
587
00:47:12,775 --> 00:47:15,200
.من توصیه میکنم که مطلقاً به هیچ جایی نرید
588
00:47:15,250 --> 00:47:18,200
.از الان شما یک نقطه ضعف هستید
589
00:47:18,250 --> 00:47:20,200
....این تصورات حواسم رو پرت میکنه
590
00:47:20,250 --> 00:47:22,625
،اگه برید بیرون
591
00:47:22,675 --> 00:47:25,200
.اونا شما رو پیدا میکنن و یک راه استفاده ای از شما پیدا میکنن
592
00:47:25,250 --> 00:47:26,975
.بهندرت از من استفاده میشه
593
00:47:28,000 --> 00:47:31,450
.اونا"یی وجود نداره و امشب هم اجرا انجام میشه"
594
00:47:32,500 --> 00:47:34,200
مسلّحی؟
595
00:47:35,250 --> 00:47:37,725
یه کالسکه برای کوچه "دروری" واسم خبر کن باشه؟
596
00:47:39,775 --> 00:47:42,250
،باید اون زن رو از این خونه بیرونش کنی
597
00:47:42,300 --> 00:47:45,200
.وگرنه قسم میخورم که هم خودش و هم اون قناری کوفتیش رو میکُشم
598
00:47:49,200 --> 00:47:50,725
...بریس
599
00:47:51,900 --> 00:47:53,900
.دوتا کالسکه خبر کن
600
00:48:05,250 --> 00:48:07,725
.میبینم که دوباره داری خونریزی میکنی
601
00:48:09,400 --> 00:48:11,125
.خون دیدم
602
00:48:12,650 --> 00:48:13,800
چطوری؟
603
00:48:14,900 --> 00:48:17,750
کجا؟ رختشویخونه رو جسجو میکنی؟
604
00:48:17,800 --> 00:48:20,200
.این وظیفمه
605
00:48:22,900 --> 00:48:26,125
.بنظر میاد که متشرکاً از طلوع دوبارهی ماه نمیتونیم جلوگیری کنیم
606
00:48:26,175 --> 00:48:29,850
.میتونی چندتا پرتقال بیاری؟ من پرتقال میخوام
607
00:48:36,800 --> 00:48:41,200
اون، غازِ یا نگاهِ که چاشنیِ بدی داره؟
608
00:48:53,575 --> 00:48:56,475
میدونی که حتی از پس چین جدید هم نمیتونیم بربیایم؟
609
00:48:56,525 --> 00:48:58,700
.پس دلیلش اینه که قبول نمیکنی
610
00:49:00,375 --> 00:49:04,550
.حتی اون پسرایی که توی لنگرگاه یه ذره پول بهشون میدم،هم یه عالمه بچه دارن
611
00:49:04,600 --> 00:49:06,725
.من فقط خون گیرم میاد
612
00:49:20,775 --> 00:49:22,500
....زیلفا"ی عزیزم"
613
00:49:23,525 --> 00:49:25,725
...من عذرمیخوام
614
00:49:26,775 --> 00:49:28,975
.که برات بازگو نکردم
615
00:49:30,050 --> 00:49:32,200
،ولی اگه به آلتت اجازه بدی
616
00:49:32,250 --> 00:49:34,250
،که عصارهی یک مرد درستکار رو ببلعه
617
00:49:34,300 --> 00:49:37,650
...بهت قول میده که بهترین ظروف چینی رو برات بخره
618
00:49:38,650 --> 00:49:44,050
.فقط اگه قبول کنی که دیگه خونریزی نکنی
619
00:49:44,100 --> 00:49:47,200
.خانم، پرتقال آوردم -
!اون پرتقال نمیخواد -
620
00:49:51,775 --> 00:49:53,975
.هممون میدونیم که اون چی میخواد
621
00:50:05,200 --> 00:50:09,250
از اون مرد آلمانیِ، همون دوکِ پسربرادر زاکسنی چقدر خوشت میاد؟
(زاکسن: ایالتی در شرق آلمان )
622
00:50:09,300 --> 00:50:12,075
،صبح که هوشیاره، خیلی بداخلاقه
623
00:50:12,125 --> 00:50:15,125
.و بداخلاق ترین حالتش در عصره که مست میکنه
624
00:50:16,575 --> 00:50:19,350
،وقتی که حالش خوبه، اون چیزش از مال یه مرد هم کوچیکتره
625
00:50:19,400 --> 00:50:22,775
.و وقتی که در بدترین حالته، اون چیزش از یک چیزِ هیولا هم بهتره
626
00:50:23,925 --> 00:50:26,400
!عجله کنید -
!"وستریس" -
627
00:50:26,450 --> 00:50:28,250
!وستریس
628
00:50:28,300 --> 00:50:31,000
،هی! هی! اگه فقط واسه یه چشمک اینجا اومدی
629
00:50:31,050 --> 00:50:33,600
،برو جلق بزن و خودتو راحت کن
630
00:50:33,650 --> 00:50:36,175
!و بذار که بقیهی ما از شکسپیر لذت ببریم
631
00:50:37,200 --> 00:50:40,150
!تا موقعی که وستریس نیاد، نمیشه بلندش کرد
632
00:50:40,200 --> 00:50:41,275
!وستریس
633
00:50:41,325 --> 00:50:45,150
!وستریس!وستریس!وستریس!وستریس
634
00:50:45,200 --> 00:50:47,600
!هی! هی
635
00:51:37,050 --> 00:51:38,725
لورنا بو؟
636
00:51:39,775 --> 00:51:42,275
.من از طرفدارانِ کارِت هستم
637
00:51:42,325 --> 00:51:43,975
.لطفاً بفرما تو کالسکهم
638
00:51:48,400 --> 00:51:50,000
.بیا. بیا
639
00:51:56,850 --> 00:51:59,775
.اگه من رو تا خیابون قدیمی برسونید، بعدش تاکسی میگیرم
640
00:52:00,800 --> 00:52:03,325
.بنظر میومد که داشتی از یه نفری فرار میکردی
641
00:52:04,250 --> 00:52:05,975
من رو تعقیب میکردی؟
642
00:52:07,050 --> 00:52:10,600
،گمون میکنم در میان اراذل، خواستگار زیاد داری
643
00:52:10,650 --> 00:52:13,700
.و برای مدت خیلی زیادی منم یکی از اونا بودم
644
00:52:17,800 --> 00:52:20,500
.من خانمی با سلیقههای خاص هستم
645
00:52:22,100 --> 00:52:25,725
..تحسین کنندهای از جهنم و بهشت
646
00:52:29,200 --> 00:52:30,525
...اوه
647
00:52:30,575 --> 00:52:32,400
....عذرمیخوام
648
00:52:32,450 --> 00:52:35,000
.ولی باید توی همون جهنمت بمونی
649
00:52:35,050 --> 00:52:37,000
چرا دور زدیم؟
650
00:52:37,050 --> 00:52:39,250
.اسمت رو بهمون دادن
651
00:52:39,300 --> 00:52:41,525
.هزینهاش دو پوند بود
652
00:52:41,575 --> 00:52:43,750
.من فاحشه نیستم
653
00:52:43,800 --> 00:52:48,475
.ولی خب رسیدیم اینجا و یه اتاقی با یک تخت و آتیش وجود داره
654
00:52:48,525 --> 00:52:51,325
.حالا این آقای محترم، یک دوکه
(لقب موروثی اعیانی)
655
00:52:51,375 --> 00:52:54,725
...اون مخصوصاً فقط تو رو درخواست کرده و مدیر تئاتر بهش گفت که
656
00:52:54,775 --> 00:52:56,525
.تو هم موافقت میکنی
657
00:52:56,575 --> 00:52:59,450
.در حینِ اینکه توی اتاق باهم بازی میکنیم، اون پول میده تا اونتو بمونه
658
00:53:02,125 --> 00:53:04,775
.پس اسم اشتباهی رو بهت دادن -
.خودش اومد -
659
00:53:06,300 --> 00:53:07,975
.بدش من
660
00:53:09,800 --> 00:53:11,500
.خیلی هم عالی
661
00:53:12,800 --> 00:53:17,000
...رییست، اون لباسی که داشتی باهاش نقش
662
00:53:17,050 --> 00:53:20,075
.شاهزاده کوچولو رو بازی میکردی بهم فروخت
663
00:53:20,125 --> 00:53:21,925
.امشب اونو واسم میپوشی
664
00:53:27,575 --> 00:53:30,250
.به نظر میاد که یک سوءتفاهمی پیش اومده
665
00:53:30,300 --> 00:53:32,725
.یه کسی اسمِ اشتباهی رو بهتون داده
666
00:53:32,775 --> 00:53:35,000
.من دوکِ ریچومند هستم
667
00:53:35,050 --> 00:53:37,450
.اوه هرزه کارش تمومه
668
00:53:39,575 --> 00:53:42,150
...اون هرزه قبل از مراسم عشاء
669
00:53:42,200 --> 00:53:44,000
!سرش میره بالای دار
670
00:53:45,975 --> 00:53:47,775
.اون پایین
671
00:53:51,050 --> 00:53:53,375
.شاید از این به بعد به حرفم گوش بدی
672
00:53:54,250 --> 00:53:55,725
...این الماس
673
00:53:55,775 --> 00:53:57,575
.این مال شماست
674
00:53:58,575 --> 00:54:00,750
،من یه دوستی دارم که شما رو به پاریس میبره
675
00:54:00,800 --> 00:54:03,500
.و تا موقعی که این کار تموم بشه اونجا میمونید
676
00:54:04,700 --> 00:54:06,775
.شما نقطهی ضعفید
677
00:54:20,775 --> 00:54:22,750
.اون باز برگشت
678
00:54:22,800 --> 00:54:25,050
!یکراست رفت سمت تخت خواب
679
00:54:25,100 --> 00:54:28,775
.من توی اتاقش آتیش روشن نکردم، میتونه صبر کنه تا با هوا خشک بشه
680
00:54:31,300 --> 00:54:33,750
چند نفر میدونن که اون اینجاست؟
681
00:54:33,800 --> 00:54:36,500
.به جز من و اون قناری، هیچکس دیگه نمیدونه
682
00:54:37,525 --> 00:54:39,125
چی شده؟
683
00:54:40,050 --> 00:54:41,725
اون محموله رسان ها، درسته؟
684
00:54:42,775 --> 00:54:44,500
.فقط اتیکاس محموله ها رو میرسونه
685
00:54:45,575 --> 00:54:48,000
اون فقط یه کالسکه گرفته. چطور؟
686
00:54:49,600 --> 00:54:52,750
.چون امشب به دوکِ ریچموند چاقو زد
687
00:54:52,800 --> 00:54:54,250
به چه دلیل؟
688
00:54:54,300 --> 00:54:56,250
.چون نقشهی اونا همین بود
689
00:54:56,300 --> 00:54:59,875
،اونا میدونستند که اون فاحشه نیست و مبارزه میکنه
690
00:54:59,925 --> 00:55:02,450
.و حالا یه دلیل خوب دارن که بیان سراغش
691
00:55:05,050 --> 00:55:06,775
!و خواهند آمد
692
00:55:08,776 --> 00:55:14,776
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم و کاملاً رایگان
[www.FardaDownload.Net]
693
00:55:15,125 --> 00:55:23,125
:مترجم
Amir.P
:آیدی تلگرام
@amirpe75
:ایمیل
Amirfuture@chmail.ir