1 00:00:01,135 --> 00:00:08,135 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .::. DigiMoviez.Com .::. 2 00:00:10,136 --> 00:00:12,097 ‫فردا روزی که توفان کاترینا به نیواورلان رسید، 3 00:00:12,180 --> 00:00:13,974 ‫همه فکر می‌کردن که شانس میاریم، 4 00:00:14,057 --> 00:00:15,600 ‫فکر می‌کردن همه‌چی درست میشه. 5 00:00:16,183 --> 00:00:17,394 ‫و مشکلی هم نبود. 6 00:00:17,477 --> 00:00:20,605 ‫خورشید طلوع کرده بود، آب عقب کشیده بود. 7 00:00:23,733 --> 00:00:25,569 ‫و بعدش فهمیدیم سیل‌بند‌ها شکستن. 8 00:00:28,488 --> 00:00:31,491 ‫آب زیادی سرازیر شد توی شهر، 9 00:00:32,784 --> 00:00:34,452 ‫و هیچ راهی برای متوقف کردنـش وجود نداشت. 10 00:00:36,871 --> 00:00:40,083 ‫فکرش رو می‌کردی اوضاع مموریا انقد بد بشه؟ 11 00:00:41,793 --> 00:00:42,836 ‫هیچکس نمی‌کرد. 12 00:00:46,214 --> 00:00:48,508 ‫هیچکس هیچکس‌ فکرش رو نمی‌کرد. 13 00:00:48,508 --> 00:00:51,011 ‫وقتی به اتفاقی که افتاد نگاه می‌کنی، 14 00:00:51,094 --> 00:00:52,929 ‫چی بیشتر از همه میاد توی ذهنـت؟ 15 00:00:54,431 --> 00:00:55,515 ‫چی میاد توی ذهنـم؟ 16 00:01:05,483 --> 00:01:08,278 ‫فکر می‌کنم این به ذهنـم میاد که ‫فقط پنج روز طول کشید. 17 00:01:11,865 --> 00:01:14,451 ‫فقط پنج روز طول کشید تا همه‌چی متلاشی بشـه. 18 00:01:15,911 --> 00:01:18,121 ‫دکتر پو در این زمان چطوری بودن؟ 19 00:01:18,747 --> 00:01:20,624 ‫- چیتش چطوری بود؟ ‫- ایشون چطوری... 20 00:01:20,707 --> 00:01:23,752 ‫عملکردشـون توی اون پنج روز رو ‫چطوری توصیف می‌کنید؟ 21 00:01:25,086 --> 00:01:26,379 ‫مثل بقیه. 22 00:01:27,672 --> 00:01:30,133 ‫شرایط خاص خود واقعی آدما رو نمایان می‌کنه. 23 00:02:55,650 --> 00:03:01,134 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 24 00:03:02,809 --> 00:03:05,229 ‫[روز سوم] 25 00:03:05,230 --> 00:03:08,230 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 26 00:03:08,982 --> 00:03:11,359 ‫کی قراره از اینجا بریم بیرون؟ 27 00:03:21,328 --> 00:03:23,079 ‫خوبه. ‫این... 28 00:03:24,456 --> 00:03:27,083 ‫خیلی‌خب. ‫اینطوری یکم هوا میاد داخل. 29 00:03:27,167 --> 00:03:29,586 ‫می‌دونم هوا دم داره و گرمـه. 30 00:03:29,669 --> 00:03:32,088 ‫اما ازتون می‌خوام که همه آروم باشید ‫و بهم گوش کنید. 31 00:03:32,172 --> 00:03:33,465 ‫هرچی که شنیدید، 32 00:03:33,548 --> 00:03:36,218 ‫هر شایعه‌ای هم که پخش شد، ‫شما حقیقت رو از من بشنونید. 33 00:03:36,301 --> 00:03:40,555 ‫سیل‌بند قسمت 17ام خیابون کانال شکسته. 34 00:03:41,723 --> 00:03:44,726 ‫شاید چندتا دیگه هم اینطوری شده باشن. ‫و پمپ‌های شهر کار نمی‌کنن. 35 00:03:44,809 --> 00:03:47,896 ‫آب داره میاد، و قرار ادامه دار باشه. 36 00:03:47,979 --> 00:03:52,484 ‫سیل وارد بیمارستان خواهد شد، ‫شاید تا طبقۀ دوم رو هم پر کنـه. 37 00:03:52,567 --> 00:03:56,696 ‫با اینجا رو تخلیه کنیم و همین الان باید حرکت کنیم. 38 00:03:56,780 --> 00:03:58,198 ‫تخلیه کنیم کجا بریم؟ 39 00:03:58,281 --> 00:03:59,908 ‫اون بیرون دارن اموال .سیل زده ها رو می‌دزدن 40 00:03:59,991 --> 00:04:02,160 ‫وایسا. ‫من نمی‌دونم اون بیرون چه خبره، 41 00:04:02,244 --> 00:04:04,412 ‫اما می‌دونم چهار و نیم متر آب داره به این سمت میاد. 42 00:04:04,496 --> 00:04:07,040 ‫بعدش اینجا تنها میوفتیم، بدون برق. 43 00:04:07,123 --> 00:04:08,920 ‫و وقتی که زیرزمین رو آب بگیره 44 00:04:08,920 --> 00:04:10,627 ‫ غذا و تجهیزاتـی که اونجا داریم از بین میرن. 45 00:04:10,710 --> 00:04:13,255 ‫- همین الانـم داریم با کمبود دارو رو به رو می‌شیم. ‫- چرا باید تخلیه کنیم... 46 00:04:13,338 --> 00:04:15,048 ‫وقتی که گارد ملی داخل شهره؟ 47 00:04:15,131 --> 00:04:17,050 ‫نمی‌دونم چقد می‌مونن. 48 00:04:17,132 --> 00:04:18,718 ‫اونا توی سرتاسر شهر مستقر میشن. 49 00:04:18,802 --> 00:04:20,220 ‫و ما باید از اینجا بریم بیرون 50 00:04:20,303 --> 00:04:22,764 ‫قبل از این که به طور کامل ‫برق ساختمان بره. 51 00:04:22,847 --> 00:04:23,848 ‫ما ژنراتور داریم. 52 00:04:23,932 --> 00:04:27,310 ‫وقتی آب به یک متری برسه، ‫تابلوهای برق میرن زیر آب 53 00:04:27,394 --> 00:04:28,728 ‫و از کار میوفتن. 54 00:04:28,812 --> 00:04:31,231 ‫هر ساعت تقریباً 30سانت آب وارد میشه. 55 00:04:31,314 --> 00:04:33,483 ‫پس توی بدترین حالت، چهار ساعت وقت داریم. 56 00:04:33,567 --> 00:04:35,652 ‫- عالی شد. ‫- هرچی بجز اون به شانس بستگی داره. 57 00:04:36,611 --> 00:04:38,655 ‫چطوری بیمارها رو ببریم بیرون؟ 58 00:04:38,738 --> 00:04:42,325 ‫با گارد ملی صحبت کردیم که چندتا ‫وسیله نقیه فراهم کنن. 59 00:04:42,409 --> 00:04:45,704 ‫داریم با پیمانکارامـون صحبت می‌کنیم ‫که چندتا آمبولانس بفرستن اینجا. 60 00:04:45,787 --> 00:04:47,914 ‫ساندرا داره به تنت ایمیل میده 61 00:04:47,998 --> 00:04:52,502 ‫که ببینـه میشه چندتا هلیکوپتر شخصی بفرستن اینجا یا نه، ‫یا میشه گارد ساحلی... 62 00:04:52,586 --> 00:04:55,714 ‫اصلاً می‌تونن؟ ‫منظورم اینـه اصلاً هلیکوپترها می‌‌تونن اینجا فرود بیان؟ 63 00:04:55,797 --> 00:04:58,758 ‫آخرین باری که از سکوی فرود ‫استفاده شده کی بود؟ 64 00:04:59,426 --> 00:05:01,261 ‫وقتی که پاپ اومد اینجا. 65 00:05:01,344 --> 00:05:02,679 ‫سال 1991. 66 00:05:02,762 --> 00:05:04,681 ‫پاپ 1987 اومد اینجا. 67 00:05:04,764 --> 00:05:05,724 ‫عالی شد. 68 00:05:06,308 --> 00:05:07,684 ‫هجده سال؟ 69 00:05:07,767 --> 00:05:09,227 ‫واقعاً؟ 70 00:05:09,311 --> 00:05:11,187 ‫18 سال از آخرین باری که از ‫سکوی فرود استفاده شده می‌گذره؟ 71 00:05:11,271 --> 00:05:13,398 ‫حتی اگه سکوی فرود هم قابل استفاده باشه 72 00:05:13,481 --> 00:05:16,735 ‫آسانسورها به سیستم برق پیشتابان متصل نیستن. 73 00:05:17,527 --> 00:05:18,528 ‫کار نمی‌کنن. 74 00:05:18,612 --> 00:05:22,282 ‫هیچ راهی وجود نداره که بیمارها رو ‫مستقیم از بیمارستان به سکو ببریم. 75 00:05:22,365 --> 00:05:24,618 ‫کسی از شما سابقه مهندسی داره؟ 76 00:05:24,701 --> 00:05:25,827 ‫هر نوع مهندسی‌ای؟ 77 00:05:25,911 --> 00:05:27,329 ‫- کسی هست؟ ‫- آره. 78 00:05:28,038 --> 00:05:31,291 ‫همراه اریک برو، می‌خوام که ‫سکو رو بررسی کنید. 79 00:05:31,374 --> 00:05:34,252 ‫می‌خوام تصمیم بگیرید که ثبات داره یا نه. 80 00:05:34,336 --> 00:05:36,546 ‫تصمیم بگیریم؟ ‫چطوری؟ 81 00:05:37,172 --> 00:05:38,506 ‫می‌خوام تو تصمیم بگیری. 82 00:05:41,051 --> 00:05:42,886 ‫- خب، خیلی خب. بریم. ‫- خیلی خب. 83 00:05:44,012 --> 00:05:47,140 ‫راهی برای بردن بیماران به سکو پیدا می‌کنیم. 84 00:05:47,224 --> 00:05:49,017 ‫یه راه حل پیدا می‌کنیم. 85 00:05:49,100 --> 00:05:52,604 ‫می‌خوام همین الان شروع کنید ‫به صحبت کردن با گروهـتون. 86 00:05:52,687 --> 00:05:54,648 ‫آب شهر گندیده‌ست. 87 00:05:54,731 --> 00:05:58,151 ‫از آب شیر استفاده نکنید و نخورید. 88 00:05:58,235 --> 00:06:01,947 ‫و درمورد آب معدنی، باید برای ‫رفع نیاز دو هزار نفر... 89 00:06:17,629 --> 00:06:20,715 ‫سلام، وینس هستم. ‫من و آنا نمی‌تونیم جواب بدیم. 90 00:06:23,093 --> 00:06:25,011 ‫وینس، دوباره منم. 91 00:06:25,095 --> 00:06:26,846 ‫به محض این که تونستی بهم زنگ بزن، باشه؟ 92 00:06:26,930 --> 00:06:28,974 ‫من حالـم خوبه اما بهم زنگ بزن. 93 00:06:31,601 --> 00:06:34,312 ‫- میشه همگی بیان اینجا؟ ‫- توی جلسه چی گفتن؟ 94 00:06:34,396 --> 00:06:36,231 ‫لطفاً همگی جمع شید. 95 00:06:38,858 --> 00:06:41,987 ‫ازتون می‌خوام خیلی آروم باشید، باشه؟ ‫میشه آروم باشید؟ 96 00:06:42,070 --> 00:06:45,240 ‫دایان؟ ‫اونا دارن بیمارستان رو تخلیه می‌کنن. 97 00:06:45,323 --> 00:06:46,324 ‫کی داره تخلیه می‌کنه؟ 98 00:06:46,408 --> 00:06:48,493 ‫مموریال. ‫شنیدم دارن همه رو خارج می‌کنن. 99 00:06:48,577 --> 00:06:50,787 ‫- باید تخلیه کنیم. ‫- طبقه رو تخلیه کنیم؟ 100 00:06:50,870 --> 00:06:53,248 ‫- کل بیمارستان رو. ‫- کی تخلیه کنیم؟ 101 00:06:53,331 --> 00:06:55,333 ‫حالا. ‫همین حالا. 102 00:06:56,001 --> 00:06:59,212 ‫ما رو هم با خودشون می‌برن؟ چطوری باید ‫مریض هامون رو ببریم بیرون؟ 103 00:06:59,713 --> 00:07:01,131 ‫کی مسئولـه؟ 104 00:07:03,550 --> 00:07:05,093 ‫- دایان؟ ‫- پیش مامانـت بمون. 105 00:07:05,176 --> 00:07:07,554 ‫- چی شده؟ ‫- فقط پیش مامانـت بمون، باشه؟ 106 00:07:26,531 --> 00:07:32,078 ‫مسیح، من را نزدیک به صلیب نگه دار 107 00:07:40,587 --> 00:07:43,506 ‫یک چشمۀ پرارزش 108 00:07:48,303 --> 00:07:53,183 ‫نهری که همه می‌توانند از آب سیراب شوند 109 00:07:55,852 --> 00:08:01,024 ‫از کوه‌های کاروری جاری می‌شود 110 00:08:02,943 --> 00:08:08,114 ‫نزدیک به صلیب، ‫منتظر می‌مانم و تماشا می‌کنم 111 00:08:08,865 --> 00:08:14,871 ‫امیدوار و با ایمان می‌مانم 112 00:08:16,915 --> 00:08:22,629 ‫تا زمانی که به ساحل طلایی برسم 113 00:08:23,547 --> 00:08:30,011 ‫درست در آنسوی رودخانه 114 00:08:31,721 --> 00:08:33,222 ‫آب داره میاد داخل. 115 00:08:34,057 --> 00:08:36,142 ‫داره پارکینگ رو پر می‌کنه. 116 00:08:36,226 --> 00:08:39,813 ‫فقط همونجا بمون. ‫فقط پیش مامانـم بمون، باشه؟ 117 00:08:40,897 --> 00:08:42,649 ‫باشه، اینجام. 118 00:08:43,692 --> 00:08:46,152 ‫فهمیدم اطراف شهر ایست بازرسی‌هایی گذاشتن 119 00:08:46,236 --> 00:08:48,446 ‫که به مردم اجازه بیرون رفتن میدن ‫ولی اجازه نمیدن کسی وارد بشه. 120 00:08:49,281 --> 00:08:53,910 ‫اگه بتونیم یه پایگاه عملیاتی یا نقطۀ هماهنگیـشون رو پیدا کنیم 121 00:08:54,744 --> 00:08:57,205 ‫و مدارک خدمت داوطلبانه برای خودمون جور کنیم 122 00:08:57,289 --> 00:09:00,417 ‫بعدش می‌تونیم وارد شهر بشیم و بریم به سمت بیمارستان. 123 00:09:00,500 --> 00:09:04,254 ‫آره، اما اگه تمام این کارا رو کردیم ‫ولی قبلـش مامانـت رو برده باشن بیرون، بعدش... 124 00:09:04,337 --> 00:09:06,298 ‫خب اگه نبرده باشن چی؟ 125 00:09:07,424 --> 00:09:08,967 ‫منظورم اینـه اگه نتونن چی؟ 126 00:09:09,050 --> 00:09:12,304 ‫منظورم اینـه برق قطع شده ‫و آب داره بالا میاد. 127 00:09:12,387 --> 00:09:14,097 ‫اما اونجا یه بیمارستانـه. 128 00:09:14,180 --> 00:09:17,183 ‫بدون برق دیگه بیمارستان نیست. ‫فقط یک ساختمانـه. 129 00:09:18,018 --> 00:09:20,020 ‫ببین بهرحال رفتن به اونجا بهتر از اینـه که 130 00:09:20,103 --> 00:09:22,731 ‫اینجا بشینیم و برای تماسی که .قرار نیست باهامون بگیرن دعا کنیم 131 00:09:24,482 --> 00:09:28,194 ‫منظورم اینـه اون مادرمـه. ‫من ولـش نمی‌کنم. 132 00:09:33,408 --> 00:09:35,577 ‫باید یک ایستگاه آتش‌نشانی پیدا کنیم. 133 00:09:36,202 --> 00:09:38,872 ‫از امدادگرها می‌خوان که وارد شهر بشن 134 00:09:38,955 --> 00:09:42,334 ‫و اگه اینطوری بشه شاید بتونیم همراه ‫با ماشین اونا وارد شهر بشیم. 135 00:09:43,835 --> 00:09:44,836 ‫مامانـت رو برمی‌داریم. 136 00:09:46,087 --> 00:09:48,215 ‫هرطور شده برش می‌داریم. 137 00:10:01,061 --> 00:10:02,062 ‫سوزان؟ 138 00:10:03,021 --> 00:10:05,065 ‫- دایان روبیشو هستم از لایف‌کر. ‫- سلام. 139 00:10:05,148 --> 00:10:06,775 ‫دارید بیمارستان رو تخلیه می‌کنید؟ 140 00:10:06,858 --> 00:10:07,859 ‫آره. 141 00:10:08,401 --> 00:10:10,487 ‫چرا من تازه فهمیدم؟ 142 00:10:10,570 --> 00:10:12,822 ‫چطوری باید بیمارهامون رو ببریم بیرون؟ 143 00:10:12,906 --> 00:10:15,200 ‫شما یه بیمارستان خصوصی هستید. ‫خودتون برنامه‌ای ندارید؟ 144 00:10:15,283 --> 00:10:18,536 ‫نمی‌تونیم با کسی تماس بگیریم. حتی هیچکدوم ‫از پزشک‌هامون هم اون بالا نیستن. 145 00:10:18,620 --> 00:10:20,580 ‫نمی‌تونی با دفاتر شرکتتـون ارتباط برقرار کنی؟ 146 00:10:20,664 --> 00:10:22,123 ‫به سختی. 147 00:10:22,207 --> 00:10:25,794 ‫ببین می‌تونن با گاردساحلی یا هر شرکت ‫کرایه هلیکوپتر خصوصی‌ای تماس بگیرن یا نه، 148 00:10:25,877 --> 00:10:28,463 ‫و اگه سکوی فرودمون قابل استفاده بود، ‫بهت خبر میدم. 149 00:10:28,547 --> 00:10:30,465 ‫و یه لیست از بیماراتون که حال وخیمی دارن برام تهیه کن. 150 00:10:30,549 --> 00:10:31,675 ‫حال بیشترشون وخیمـه. 151 00:10:31,758 --> 00:10:33,510 ‫فقط یه لیست برام تهیه کن ‫و هرکار از دستمون بر بیاد می‌کنیم. 152 00:10:33,593 --> 00:10:35,845 ‫اما درحال حاضر حتی به داد خودمون هم ‫نمی‌تونیم برسیم. 153 00:10:36,638 --> 00:10:37,722 ‫خبری شد؟ 154 00:10:37,806 --> 00:10:40,308 ‫شماره یه افسر گارد ملی هوایی رو پیدا کردم. 155 00:10:41,393 --> 00:10:42,644 ‫این شماره که مال شهر بتن‌روژ ـه. 156 00:10:42,727 --> 00:10:43,937 ‫- اون قراره هماهنگ... ‫- بهش زنگ زدی؟ 157 00:10:44,020 --> 00:10:45,522 ‫- نتونستم باهاش تماس... ‫- تنت چی؟ 158 00:10:45,605 --> 00:10:48,108 ‫- دائم بهشون ایمیل دادم اما... ‫- دوباره بهشون ایمیل بزن و بگو 159 00:10:48,191 --> 00:10:50,193 ‫- داره وقتـمون تموم میشه. ‫- بهشون گفتم... 160 00:10:50,277 --> 00:10:52,821 ‫خیر سرشون شرکت مادر ما هستن. 161 00:10:52,904 --> 00:10:54,948 ‫بهشون بگو تقریباً 4 ساعت 162 00:10:55,031 --> 00:10:56,616 ‫تا رفتن برق وقت مونده برامون ‫و به کمک احتیاج داریم. 163 00:10:56,700 --> 00:10:57,701 ‫دارم تلاش می‌کنم. 164 00:10:59,119 --> 00:11:01,496 ‫می‌دونم که می‌کنی. 165 00:11:01,580 --> 00:11:04,916 ‫فقط هرموقع خبری شد بهم بگو، باشه؟ 166 00:11:05,500 --> 00:11:06,334 ‫باشه. 167 00:11:08,587 --> 00:11:10,505 ‫امروز دیدن این صحنه یک چیز عادی بود. 168 00:11:10,589 --> 00:11:13,717 ‫هلیکوپترها و تیم‌های نجات، ‫دارن صدها آدمی رو که 169 00:11:13,800 --> 00:11:16,136 ‫روی پشت بام خونه‌ها هستن رو ‫یکی یکی برمی‌دارن. 170 00:11:16,219 --> 00:11:18,680 ‫نیواورلان فکر می‌کرد از بدترین اتفاق در امان مانده است 171 00:11:18,763 --> 00:11:22,684 ‫اما بعد دو سیل‌بند اصلی شکست .و شهر کم کم از آب پر شد 172 00:11:22,767 --> 00:11:25,103 ‫خیابون کانال دیگه واقعاً تبدیل به کانال آب شده. 173 00:11:25,186 --> 00:11:28,815 ‫این شهر برای چندین روز قابل سکونت نمی‌باشد. 174 00:11:28,899 --> 00:11:32,277 ‫شهری که پایین تر از سطح دریا است ‫حالا به زیر آب رفته. 175 00:11:32,360 --> 00:11:35,864 ‫در یک شب دو شکاف در سیستم سیل‌بندی ‫که از نیواورلان محافظت می‌کند ایجاد شد. 176 00:11:35,947 --> 00:11:37,115 ‫در 200... 177 00:11:37,198 --> 00:11:39,492 ‫هی، یه ایمیل دیگه از مموریال توی ‫نیواورلان دریافت کردیم... 178 00:11:39,576 --> 00:11:41,244 ‫- چی؟ ‫- مموریال، توی نیواورلئان. 179 00:11:41,953 --> 00:11:43,496 ‫باید بیماران رو تخلیه کنن. 180 00:11:43,580 --> 00:11:45,749 ‫یعنی همه‌چی رفته زیر آب. 181 00:11:46,249 --> 00:11:47,876 ‫به نظر ترسناک میاد، نه؟ 182 00:11:49,169 --> 00:11:51,504 ‫- منظورم اینـه باید چیکار کنیم؟ ‫- کار؟ مثلا چی... 183 00:11:51,588 --> 00:11:54,424 ‫منظورم اینه رویه اظطراری‌ای چیزی هست که... 184 00:11:54,507 --> 00:11:56,176 ‫فقط ایمیلـشون رو بفرست برای یکی دیگه. 185 00:11:56,259 --> 00:11:58,094 ‫این ایمیل‌ها برای همه دارن میرن. ‫هیچکس بهشون جوابی نمیده. 186 00:11:58,178 --> 00:11:59,846 ‫خب، نمی‌دونم چی بگم بهت. 187 00:12:04,392 --> 00:12:08,230 ‫مایکل. اینا اسناد کارولینای جنوبی هستن. ‫میشه امضاشون کنی؟ 188 00:12:08,313 --> 00:12:09,356 ‫آره. 189 00:12:10,982 --> 00:12:12,275 ‫همین الان باید امضا کنم؟ 190 00:12:12,359 --> 00:12:13,944 ‫می‌خوام تا فردا منتشرش کنم. 191 00:12:16,446 --> 00:12:17,656 ‫میشه بزاریش برای بعد؟ 192 00:12:17,739 --> 00:12:20,200 ‫- خب، باید پرینتـش رو براشون بفرستم. ‫- الان برمیگردم. 193 00:12:34,965 --> 00:12:36,716 ‫- استیو؟ ‫- سلام. 194 00:12:37,592 --> 00:12:38,635 ‫ما داریم یه سری ایمیل می‌گیریم. 195 00:12:38,718 --> 00:12:41,263 ‫یکی از بیمارستان‌هامون دچار ‫سیل بعد از طوفان شده، 196 00:12:41,346 --> 00:12:43,265 ‫- و اونا باید تخلیه کنن. ‫- خب؟ 197 00:12:43,807 --> 00:12:45,016 ‫دارن درخواست کمک می‌کنن. 198 00:12:45,600 --> 00:12:48,019 ‫- می‌خواستم بدونم راهی هست... ‫- راهی هست؟ 199 00:12:48,103 --> 00:12:51,815 ‫شرکت با هیچ کدوم از شرکت‌های حمل و نقل پزشکی قراردادی داره 200 00:12:51,898 --> 00:12:54,150 ‫یا برنامه‌ای برای تخلیه وجود داره؟ ‫کسی هست که بتونه... 201 00:12:54,234 --> 00:12:56,403 ‫من هیچی درمورد برنامه‌های اظطراری نمی‌دونم. 202 00:12:56,486 --> 00:12:58,488 ‫کسی تو لوئیزیانا نیست؟ 203 00:12:58,572 --> 00:13:00,657 ‫ما بخش توسعۀ تجاری هستیم. 204 00:13:01,783 --> 00:13:02,784 ‫صحیح. 205 00:13:03,743 --> 00:13:05,287 ‫فقط به نظر می‌رسه که واقعاً ‫به کمک احتیاج دارن. 206 00:13:05,370 --> 00:13:07,831 ‫- نمی‌دونم. ‫- ببین، باشه... 207 00:13:11,126 --> 00:13:13,795 ‫هی، مایکل. ‫وایسا. 208 00:13:15,130 --> 00:13:19,092 ‫اون معاون رئيس جمهور که قبلاً ‫توی گار ملی بوده کی بود؟ 209 00:13:19,175 --> 00:13:21,803 ‫- کدوم یکی؟ ‫- فکر کنم پورتیس. 210 00:13:22,470 --> 00:13:24,764 ‫- برو توی دفتر تلفن پیداش کن. ‫- عالیه. 211 00:13:24,848 --> 00:13:27,267 ‫- خیلی خب. من رو در جریان بزار. ‫- آره، حتماً. 212 00:13:47,329 --> 00:13:49,039 ‫دفتر آلن پورتیس. 213 00:13:49,122 --> 00:13:51,833 ‫سلام.. من مایکل آروین هستم از شرکت تنت ‫در دالاس، دارم سعی می‌کنم... 214 00:13:51,917 --> 00:13:53,543 ‫ببخشید. ‫گفتید اسمـتون چی بود؟ 215 00:13:53,627 --> 00:13:57,130 ‫مایکل آروین، من مدیر بخش توسعه تجاری ‫شرکت تنت در منطقۀ گلف کوست هستم. 216 00:13:57,214 --> 00:13:59,174 ‫یک مورد اورژانسی توی نیواورلان اتفاق افتاده. 217 00:13:59,257 --> 00:14:03,303 ‫یکی از بیمارستان‌های ما، یعنی حداقل یکی، ‫داره درخواست کمک اظطراری می‌کنه و من... 218 00:14:03,386 --> 00:14:06,556 ‫آقای پورتیس مرخصی هستن. ‫می‌تونید براشون پیغام بزارید. 219 00:14:06,640 --> 00:14:09,267 ‫- میشه باهاش تماس بگیری؟ ‫- آقای پورتیس مرخصی هستن. 220 00:14:09,351 --> 00:14:14,147 ‫سیل به یکی از بیمارستان‌های شرکت ما زده ‫و اونا به کمک احتیاج دارن.. 221 00:14:14,231 --> 00:14:16,149 ‫واقعاً باید با آقای پورتیس صحبت کنم. 222 00:14:18,318 --> 00:14:22,072 ‫- الو؟ ‫- صبر کنید لطفا. 223 00:14:25,825 --> 00:14:28,036 ‫هی، میشه یکم صدای تلوزیون رو زیاد کنی؟ 224 00:14:28,536 --> 00:14:31,623 ‫اینجا آب سی سانت عمق داره. ‫اونجا خیلی بیشتر عمق داره. 225 00:14:31,706 --> 00:14:35,794 ‫دوازده ساعت پیش ما توی این خیابون‌ها ‫رانندگی می‌کردیم و کاملاً خشک بودن. 226 00:14:35,877 --> 00:14:37,087 ‫آقای آروین؟ 227 00:14:37,170 --> 00:14:38,213 ‫بله، گوشی دستمـه. 228 00:14:39,089 --> 00:14:41,258 ‫- به آقای پورتیس وصل می‌شید. ‫- الو. 229 00:14:41,341 --> 00:14:42,551 ‫آقای پورتیس، مایکل آروین هستم. 230 00:14:42,634 --> 00:14:45,303 ‫من مدیر توسعه تجاری شرکت تنت ‫واقع در منطقۀ گلف کوست هستم. 231 00:14:45,387 --> 00:14:46,555 ‫بله؟ 232 00:14:46,638 --> 00:14:49,266 ‫یک وضعیت اظطراری توی نیواورلان داریم. ‫داریم ایمیل‌هایی دریافت می‌کنیم 233 00:14:49,349 --> 00:14:52,185 ‫مبنی بر این که یکی از بیمارستان‌های ما ‫احتیاج به خدمات اورژانسی داره، 234 00:14:52,269 --> 00:14:54,437 ‫و به من گفته شده که شما در گارد ملی بودید.. 235 00:14:54,521 --> 00:14:55,522 ‫درسته. 236 00:14:56,648 --> 00:14:58,817 ‫خب، می‌خواستم بدونم با گاردملی تماسی دارید؟ 237 00:14:58,900 --> 00:15:01,778 ‫- هرکی که ممکن باشه بتونه... ‫- نه، نه. ندارم. 238 00:15:02,612 --> 00:15:06,324 ‫کسی مد نظرتون هست که بتونم ‫باهاش ارتباط برقرار کنم و... 239 00:15:06,408 --> 00:15:07,867 ‫من الان توی دفتر نیستم. 240 00:15:07,951 --> 00:15:10,579 ‫ایمیل ها اضطراری به نظر می‌رسن. ‫فکر نکنم بشه صبر کرد. 241 00:15:10,662 --> 00:15:13,290 ‫با گار ملی تماس بگیر. ‫احتمالاً دارن هماهنگی‌هایی می‌کنن. 242 00:15:25,010 --> 00:15:29,264 ‫با گارد ملی تماس گرفتید؟ اگر شما دارید ‫برنامه‌تون برای تخلیه رو اجرایی می‌کنید 243 00:15:30,807 --> 00:15:32,350 ‫فکر می‌کنیم که گارد ملی هم درحال هماهنگی باشه. ‫موفق باشید. 244 00:15:50,035 --> 00:15:53,246 ‫داری بهمون میگی که تنها هستیم ‫و نمی‌تونی کمکی بکنی؟ 245 00:16:05,258 --> 00:16:07,510 ‫نه. من اینجا، کمکـتون می‌کنم. 246 00:16:14,809 --> 00:16:16,436 ‫آره. دارم تلاش می‌کنم شماره‌ای از 247 00:16:16,519 --> 00:16:19,314 ‫گارد ملی لوئیزیانا یا گارد ساحلی پیدا کنم. 248 00:16:20,690 --> 00:16:21,983 ‫بله، منتظر می‌مونم. 249 00:16:22,067 --> 00:16:24,361 ‫کافی نیست... ‫بدون آمادگی و فرو رفته در آب. 250 00:16:39,334 --> 00:16:41,711 ‫یالا. ‫بازم بیارید. 251 00:16:42,295 --> 00:16:46,800 ‫بیشتر. همینـه. ‫سریع. 252 00:17:01,948 --> 00:17:06,000 ‫[سازمان مدیریت بحران کجایی؟] 253 00:17:25,130 --> 00:17:28,717 ‫قرار 200تا بیمار رو از اینجا ببریم بالا؟ 254 00:17:28,800 --> 00:17:29,801 ‫آره. 255 00:18:30,695 --> 00:18:31,738 ‫هی، بریم. 256 00:18:32,239 --> 00:18:34,241 ‫- باید سازه رو بررسی کنیم، آره؟ ‫- آره. 257 00:18:56,846 --> 00:18:57,847 ‫یا خدا. 258 00:19:10,402 --> 00:19:11,611 ‫چیزی فهمیدی؟ 259 00:19:11,695 --> 00:19:14,906 ‫تمام فلزها زنگ زدن. 260 00:19:15,615 --> 00:19:16,616 ‫چقد بده؟ 261 00:19:16,700 --> 00:19:19,369 ‫نمی‌دونم چقد بده. ‫این فقط چیزیـه که به چشم می‌بینم. 262 00:19:20,161 --> 00:19:22,414 ‫باید یه اره بیاریم اینجا. 263 00:19:22,497 --> 00:19:25,834 ‫یکم از این فلز‌ها رو ببریم و ببینیم ‫این زنگ زدگی ها چقد عمق دارن. 264 00:19:25,917 --> 00:19:28,837 ‫قبل از این که هر هلیکوپتری اینجا بشینـه 265 00:19:28,920 --> 00:19:31,214 ‫بهتره مطمئن بشیم این کوفتی ‫می‌تونه وزنش رو تحمل کنـه. 266 00:19:35,594 --> 00:19:36,636 ‫باشه. 267 00:19:37,971 --> 00:19:39,681 ‫- فردی. ‫- بله. 268 00:19:40,181 --> 00:19:44,394 ‫آره، من دارم میام پایین. یه اره می‌خوام. ‫یه فولاد بر. 269 00:19:45,020 --> 00:19:47,689 ‫- فولادبر؟ ‫- آره، و سریع هم می‌خوامش. 270 00:20:02,370 --> 00:20:03,496 ‫نه. 271 00:20:06,082 --> 00:20:07,208 ‫نه! 272 00:20:08,251 --> 00:20:09,419 ‫نه! 273 00:20:10,128 --> 00:20:11,421 ‫نه! 274 00:20:28,730 --> 00:20:31,024 ‫هی! ‫هی، بیا اینجا. 275 00:20:31,107 --> 00:20:32,817 ‫- من؟ ‫- تو! بیا اینجا. 276 00:20:37,030 --> 00:20:38,323 ‫به کمک احتیاج دارید؟ 277 00:20:38,406 --> 00:20:39,407 ‫آره. 278 00:20:40,492 --> 00:20:41,910 ‫نگهبان 585، من در... 279 00:20:42,702 --> 00:20:45,664 ‫- من کجام؟ ‫- بیمارستان باپتیست مموریال. 280 00:20:45,747 --> 00:20:49,042 ‫بیمارستان باپتیست مموریال. ‫پرسنل پزشکی درخواست تخلیه دارن. 281 00:20:51,002 --> 00:20:52,379 ‫دریافت شد. 282 00:20:52,462 --> 00:20:53,964 ‫می‌تونم یک نفر رو ببرم. 283 00:20:54,047 --> 00:20:55,257 ‫- یک نفر؟ ‫- یک نفر. عجله کن. 284 00:20:56,174 --> 00:20:58,843 ‫تقریباً 200 بیمار وجود دارن ‫که باید تخلیه‌شون کنیم. 285 00:20:58,927 --> 00:21:02,305 ‫باید سر این که کی اول میره ‫و کی آخر بحث کنیم. 286 00:21:02,889 --> 00:21:05,725 ‫فکر می‌کنم بیمارانی که... 287 00:21:05,809 --> 00:21:08,895 ‫وابسته به دستگاه اکسیژن هستن و یا از تخت .نمی‌تونن بلند بشن، وخیم ترین بیماران ما هستند 288 00:21:08,979 --> 00:21:10,146 ‫اونا باید اول برن. 289 00:21:10,230 --> 00:21:12,857 ‫که این میشه حدود 24 بیماری که در آی‌سی‌یو هستن. 290 00:21:12,941 --> 00:21:15,860 ‫اگه برق قطع بشه هیچ کاری ‫نمیشه براشون کرد. 291 00:21:15,944 --> 00:21:18,405 ‫کودکانی که در دستگاه تنفس مصنوعی ‫هستند هم همینطور. 292 00:21:18,488 --> 00:21:19,948 ‫زنده نمی‌مونن. 293 00:21:20,031 --> 00:21:24,828 ‫چند مادر داریم که حاملگی پر خطری رو تجربه می‌کنن، ‫شش بیمار دیالیزی داریم، 294 00:21:24,911 --> 00:21:27,497 ‫و دو بیمار پیوند مغز استخوانی. 295 00:21:27,581 --> 00:21:31,126 ‫همه‌شون هرچه سریع‌تر به مراقبت‌ شدید نیاز دارن، 296 00:21:31,209 --> 00:21:34,754 ‫و بعد از اونا میرسیم به بیمارانی که ‫حال مساعد‌تری دارن، 297 00:21:34,838 --> 00:21:38,884 ‫بعد افراد مردم‌ عادی و خانواده‌های بیمارها، ‫بعد کارکنان و در آخر پزشکان. 298 00:21:38,967 --> 00:21:40,135 ‫شرمنده. 299 00:21:40,218 --> 00:21:41,761 ‫می‌تونیم سر این توافق کنیم؟ 300 00:21:45,807 --> 00:21:46,808 ‫بله. 301 00:21:49,436 --> 00:21:52,606 ‫خیلی خب. گارد ملی قول داده 302 00:21:52,689 --> 00:21:56,651 ‫که 35 بیمار و مریض جراحی شده رو ‫با کامیون از اینجا می‌بره. 303 00:21:56,735 --> 00:21:58,403 ‫سی و پنج؟ ‫همین؟ 304 00:21:59,070 --> 00:22:00,322 ‫خب این چیزیـه که گفتن، ‫اونا... 305 00:22:00,405 --> 00:22:03,408 ‫یه هلیکوپتر اینجاست. ‫یه هلیکوپتر روی سکوی فورد ـه. 306 00:22:03,491 --> 00:22:04,784 ‫یه خلبان هلیکوپتر چه فکری... 307 00:22:04,868 --> 00:22:07,746 ‫من اونجا وایساده بود. داشتم دست تکون می‌دادم. ‫فکر کرد دارم بهش علامت میدم. 308 00:22:07,829 --> 00:22:08,914 ‫- اون میگـه... ‫- از طرف تنت اومده؟ 309 00:22:08,997 --> 00:22:10,957 ‫- دارن چندتا هلیکوپتر می‌فرستن؟ ‫- فقط بهم گوش بدید. 310 00:22:11,041 --> 00:22:12,918 ‫میگه می‌تونه یه بیمار رو همراه خودش ببره، ‫اما باید عجله کنیم. 311 00:22:13,001 --> 00:22:14,669 ‫- چی، یکی؟ ‫- یکی. 312 00:22:15,712 --> 00:22:18,340 ‫- نوزاد‌ها. یکی از نوزادها رو بده بهش. ‫- باشه. 313 00:22:35,690 --> 00:22:37,567 ‫ساندرا، سکوی فرود قابل استفاده‌ست. 314 00:22:37,651 --> 00:22:40,237 ‫- به تنت خبر بده که ساختمان تحمل هلیکوپتر رو داره. ‫- باشه، دریافت شد. 315 00:22:40,320 --> 00:22:43,406 ‫کارن، سکوی فرود قابل استفاده‌ست. ‫بیمارهات رو آمادۀ رفتن کن. 316 00:22:43,490 --> 00:22:46,576 ‫اول نوزاد‌ها و بیماران داخل ‫آی‌سی‌یو رو می‌فرستیم. 317 00:22:46,660 --> 00:22:47,661 ‫فهمیدم. 318 00:22:49,246 --> 00:22:52,207 ‫باید شروع کنیم به جابجا کردن بیماران، باشه؟ ‫شروع کنیم. 319 00:22:58,797 --> 00:23:00,382 ‫خیلی خب. ‫یه هلیکوپتر اینجاست. 320 00:23:00,465 --> 00:23:03,426 ‫بیمارترین بچه رو بیارید. ‫بقیه رو هم آمادۀ رفتن کنید. 321 00:23:03,510 --> 00:23:05,095 ‫- بچه خانواده ادموند رو بیار. ‫- باشه. 322 00:23:18,024 --> 00:23:20,026 ‫زود. ‫جلو در رو پر کن. 323 00:23:21,653 --> 00:23:22,696 ‫اینجا. 324 00:23:23,697 --> 00:23:25,949 ‫استیو، الان از مموریال... 325 00:23:26,032 --> 00:23:27,075 ‫یه لحظه گوشی. 326 00:23:27,158 --> 00:23:29,828 ‫الان از مموریال بهم خبر دادن. ‫ساختمان تحمل هلیکوپتر رو داره. 327 00:23:29,911 --> 00:23:32,372 ‫یه بیمارستان توی بتن‌روز هست که ‫می‌خواد بیماراشون رو قبول کنـه. 328 00:23:32,455 --> 00:23:34,749 ‫دارم سعی می‌کنم با شرکت‌های کرایۀ هلیکوپتر ‫تماس بگیرم. 329 00:23:34,833 --> 00:23:36,710 ‫چندتا بیمارستان توی آتلانتا هستن که ‫برای کمک اعلام آمادگی کردن. 330 00:23:36,793 --> 00:23:37,794 ‫نه. ‫آسمون نه... 331 00:23:38,378 --> 00:23:41,131 ‫کمپانی میگه یا باید از گارد ساحلی کمک بگیریم ‫یا گارد ملی. 332 00:23:41,214 --> 00:23:43,174 ‫باهاشون تماس گرفتم. ‫اونا شرایط رو می‌دونن. 333 00:23:43,258 --> 00:23:44,384 ‫آتلانتا می‌خواد کمک کتـه. 334 00:23:44,467 --> 00:23:47,387 ‫مایک، قرار نیست که با هلیکوپتر برن ‫آسیب دیده‌های تصادف رانندگی رو بیارن که. 335 00:23:47,470 --> 00:23:50,098 ‫سیلـه. عملیات نجاتـه. ‫باشه؟ 336 00:23:50,181 --> 00:23:53,685 ‫کار ارتشـه. اونا مسئولـش هستن. ‫بسپرش به خودشون، باشه؟ 337 00:23:55,437 --> 00:23:56,438 ‫باشه؟ 338 00:23:56,521 --> 00:23:57,522 ‫باشه. 339 00:23:59,733 --> 00:24:01,151 ‫آره، تلفن دستمـه. 340 00:24:01,234 --> 00:24:06,364 ‫ساختمان مموریال می‌تونه هلیکوپتر رو تحمل کنـه، ‫اما می‌خوایم گاردساحلی رو امتحان کنیم. 341 00:24:08,283 --> 00:24:09,576 ‫آره، اخبار رو بهتون میدم. 342 00:24:11,661 --> 00:24:14,080 ‫سناریوی روز محشرِ احتمالی... 343 00:24:14,164 --> 00:24:16,708 ‫آب داره با سرعت هشدار دهنده‌ای بالا میاد، 344 00:24:16,791 --> 00:24:19,461 ‫و شهردار ری ناگین گفتن اگر گروه مهندیس ارتش 345 00:24:19,544 --> 00:24:23,173 ‫نتونن جلوی اون شکاف سیل‌بند رو بگیرن، ‫تا پایان امروز 346 00:24:23,256 --> 00:24:27,052 ‫تمام مرکز شهر نیواورلان، حتی قسمت‌هایی که بالاتر از سطح دریا قرار دارند هم 347 00:24:27,135 --> 00:24:28,845 ‫ممکن است کاملاً به زیر آب بروند. 348 00:24:36,686 --> 00:24:37,771 ‫مراقب باش. 349 00:24:38,355 --> 00:24:40,440 ‫مراقب باش. داره تکون می‌خوره. ‫خیلی خب. 350 00:24:40,523 --> 00:24:42,317 ‫- فقط... ‫- خیلی خب، با شمارۀ سه. 351 00:24:42,400 --> 00:24:45,070 ‫- خیلی‌خب، آماده‌اید؟ بریم. ‫- یک، دو، سه. 352 00:24:46,321 --> 00:24:47,322 ‫خیلی خب. 353 00:24:48,949 --> 00:24:50,408 ‫آره. صاف نگهش دارید. 354 00:24:51,284 --> 00:24:52,911 ‫- یواش. ‫- مراقب باش. 355 00:24:56,665 --> 00:24:59,334 ‫- آروم. ‫- خیلی خب، بچرخ. 356 00:25:01,253 --> 00:25:03,296 ‫آماده‌ای؟ ‫مراقب قدم‌هات باش. 357 00:25:10,220 --> 00:25:11,263 ‫خیلی خب، اینـم از این. 358 00:25:14,391 --> 00:25:16,393 ‫- دیگه نمی‌تونم نگهش دارم. ‫- خیلی خب. 359 00:25:17,519 --> 00:25:19,563 ‫یکم یواشتر. ‫ای خدا. 360 00:25:20,772 --> 00:25:21,773 ‫- هی. یالا. ‫- خیلی خب. 361 00:25:22,357 --> 00:25:23,692 ‫من مشکلی ندارم. 362 00:25:25,902 --> 00:25:28,363 ‫هی، صبر کنید. ‫باید بهش اکسیژن بدیم. 363 00:25:29,364 --> 00:25:31,074 ‫- یه لحظه بهم وقت بده. ‫- حالـش خوبه؟ 364 00:25:31,575 --> 00:25:33,577 ‫حالش خوبه؟ ‫بریم. 365 00:25:33,660 --> 00:25:36,580 ‫خیلی خب، آماده‌ای؟ 366 00:25:37,497 --> 00:25:39,332 ‫بچه‌ها، رسیدیم. 367 00:25:43,920 --> 00:25:46,381 ‫هی، چه غلطی می‌کردی؟ ‫خیلی طول کشید! 368 00:25:46,464 --> 00:25:48,925 ‫- آسانسور کار نمی‌کنه. ‫- پس یه فکری بکن. 369 00:25:49,009 --> 00:25:50,844 ‫مردم به کمک نیاز دارن و ما نمی‌تونیم ‫وقتـمون رو اینجا تلف کنیم. 370 00:25:50,927 --> 00:25:53,346 ‫بیاریدش داخل. بریم. ‫عجله کن. 371 00:25:53,430 --> 00:25:55,640 ‫- باید بریم. ‫- یالا. 372 00:25:56,266 --> 00:25:57,559 ‫حالا برید عقب! 373 00:25:58,268 --> 00:26:01,521 ‫- برید عقب. عقب! ‫- نمیاد عقب. 374 00:26:05,817 --> 00:26:06,818 ‫خیلی خب! 375 00:26:08,111 --> 00:26:09,529 ‫آماده‌ایم، بریم! 376 00:26:43,063 --> 00:26:45,690 ‫اگه بتونیم نوزاد‌ها رو با هلیکوپتر خارج کنیم، 377 00:26:45,774 --> 00:26:48,276 ‫35 تا بیمار رو هم با کامیون گارد ملی، 378 00:26:48,360 --> 00:26:50,445 ‫بعدش چقد می‌مونه؟ 379 00:26:50,528 --> 00:26:54,658 ‫صد و پنجاه‌تا بیمار، بعلاوه دکتر‌ها، ‫کارکنان و همینطور مردم عادی. 380 00:26:54,741 --> 00:26:57,619 ‫از اونجایی که داریم بیماران رو دسته بندی میکنیم 381 00:26:58,662 --> 00:27:00,622 ‫فکر می‌کنم بیماران "دی ان آر" باید آخر برن. 382 00:27:00,705 --> 00:27:01,539 ‫چرا؟ 383 00:27:02,290 --> 00:27:05,126 ‫خب، اونا قبلاً فرم "احیا نشود" رو امضا کردن. 384 00:27:05,210 --> 00:27:07,420 ‫اعلام کردن که نمی‌خوان نجات پیدا کنن. 385 00:27:07,504 --> 00:27:08,505 ‫خب، این درست... 386 00:27:09,214 --> 00:27:11,633 ‫دی‌ان‌آر معنیـش این نیست که نباید یکی رو نجات داد. 387 00:27:11,716 --> 00:27:14,719 ‫دی‌ان‌آر معنیـش اینـه که اگه طرف ‫ایست قلبی کرد احیاش نمی‌کنن. 388 00:27:14,803 --> 00:27:17,472 ‫خب یه بیمار برای گرفتن دی‌ان‌آر ‫باید شرایط خاصی... 389 00:27:17,556 --> 00:27:19,224 ‫نه، این... 390 00:27:19,724 --> 00:27:22,227 ‫- تو درست متوجه نشدی دی‌ان‌آر... ‫- نه، ریچارد. 391 00:27:22,310 --> 00:27:25,063 ‫چرا الان باید بیمارای دی‌ان‌آر رو توی الویت قرار بدیم؟ 392 00:27:25,146 --> 00:27:29,651 ‫ببین، ما فقط چهارتا بیمار توی آی‌سی‌یو داریم ‫که در وضعیت دی‌ان‌آر هستن. چهارتا. 393 00:27:29,734 --> 00:27:32,529 ‫حرفـمون اینـه که در شرایط اظطراری ‫بجز این کاری نمیشه کرد. 394 00:27:33,280 --> 00:27:36,825 ‫اگه بتونی بجای چهار بیمار درحال مرگ ‫چهار بیمار سالم رو نجات بدی... 395 00:27:38,243 --> 00:27:41,204 ‫فکر می‌کنم باید سوزان هم توی این بحث باشه. 396 00:27:44,124 --> 00:27:47,252 ‫اون کسیـه که تصمیم می‌گیره، درسته؟ 397 00:27:57,596 --> 00:27:58,597 ‫همینجا. 398 00:28:03,810 --> 00:28:05,896 ‫برو. ‫زودباش. 399 00:28:27,125 --> 00:28:28,585 ‫آره، حرکت کن. 400 00:28:51,733 --> 00:28:53,193 ‫خیلی خب. ‫اینـم ازاین. 401 00:29:01,826 --> 00:29:03,870 ‫کمتر. صرفه جویی کن، باشه؟ 402 00:29:05,997 --> 00:29:07,457 ‫آره. ‫و یکم برای خودت نگه دار، 403 00:29:07,540 --> 00:29:09,626 ‫چون وقتی آب بدنـت کم بشه ‫نمی‌تونی به کسی کمک کنی. 404 00:29:18,260 --> 00:29:19,344 ‫جین؟ 405 00:29:21,429 --> 00:29:22,514 ‫جین؟ 406 00:29:23,139 --> 00:29:25,141 ‫چی شده؟ ‫- مانیتور ضربان قلبـش قطعـه؟ 407 00:29:25,225 --> 00:29:27,269 ‫بهمون گفتن فعلاً مراقب‌های غیرضروری انجام ندیم 408 00:29:27,352 --> 00:29:31,273 ‫- چون داریم بیمارها رو تخلیه می‌کنیم. ‫- گفتن؟ کی گفته؟ 409 00:29:31,356 --> 00:29:33,400 ‫- دکتر کوک گفتن... ‫- برام مهم نیست اون چی گفته. 410 00:29:33,483 --> 00:29:35,235 ‫اون بیمارِ منـه. ‫مانیتورش رو وصل کن. 411 00:29:36,069 --> 00:29:37,612 ‫باید اول به دکتر کوک بگم. 412 00:29:38,697 --> 00:29:39,781 ‫جانـم؟ 413 00:29:40,323 --> 00:29:41,324 ‫باید اول به... 414 00:29:41,408 --> 00:29:44,786 ‫اول به هیچ کس نباید بگی. ‫مانیتورش رو وصل کن. 415 00:29:46,121 --> 00:29:50,125 ‫می‌دونی چیه؟ ‫گور باباش. 416 00:29:58,300 --> 00:30:00,677 ‫پرستار، کم که گفتم مراقبت های غیرضروری ‫فعلاً انجام نشه. 417 00:30:00,760 --> 00:30:03,763 ‫این زن یک مورد غیرضروری نیست. ‫نیاز داره دائماً بهش نظارت بشـه. 418 00:30:03,847 --> 00:30:05,515 ‫اون مانیتور رو قطع کن. 419 00:30:06,266 --> 00:30:09,227 ‫- می‌دونی، اگه حرفی برای گفتن داری... ‫- تا وقتی هم من بهت نگفتم وصلـش نکن. 420 00:30:09,311 --> 00:30:12,564 ‫- اون بیمار منـه. اما اون بیمار منـه! ‫- برای چیزای غیرضروری وقت نداریم. 421 00:30:12,647 --> 00:30:15,692 ‫تصمیمات این طبقه با منـه، ‫و منم بهت گفتم که چیکار کنی. 422 00:30:17,360 --> 00:30:20,697 ‫لازم نکرده یه مشت دکتر تازه کار ‫بیان به من دستور بدن. 423 00:30:22,198 --> 00:30:23,742 ‫فهمیدی؟ 424 00:30:36,421 --> 00:30:37,964 ‫ای من ریدم تو این... 425 00:31:04,616 --> 00:31:06,534 ‫هی، اینجا کی‌ مسئولـه؟ 426 00:31:07,911 --> 00:31:08,954 ‫اونی که اونجاست. 427 00:31:09,829 --> 00:31:10,830 ‫ممنون. 428 00:31:13,208 --> 00:31:15,919 ‫دارید ول می‌چرخید و وقت تلف می‌کنید. 429 00:31:17,170 --> 00:31:19,297 ‫جناب، شما مسئول اینجا هستید؟ 430 00:31:19,965 --> 00:31:21,007 ‫شما؟ 431 00:31:21,091 --> 00:31:22,676 ‫می‌خوایم کمک کنیم. 432 00:31:23,343 --> 00:31:26,221 ‫اگه همگی دارید می‌رید به نیواورلان، ‫ما هم دوست داریم هرکار می‌تونیم بکنیم. 433 00:31:26,304 --> 00:31:28,014 ‫- ما غیرنظامی‌ها رو نمی‌بریم. ‫- ما غیرنظامی نیستیم. 434 00:31:28,098 --> 00:31:29,266 ‫من یک امدادگر هستم. 435 00:31:30,475 --> 00:31:34,563 ‫من توی دانشگاه نونز کامیونیتی تو شهر شالمت ‫برنامۀ تکنسین های پزشکی رو هماهنگ می‌کنم. 436 00:31:34,646 --> 00:31:37,774 ‫اگه می‌خوای تماس بگیر و بپرس، ‫اسمم ساندرا لبلانکـه. 437 00:31:38,441 --> 00:31:40,902 ‫من کارم رو بلدم و می‌خوام کمک کنم. 438 00:31:43,613 --> 00:31:45,907 ‫جیمی! ‫چندتا فرم بیار! 439 00:31:47,450 --> 00:31:48,952 ‫اطلاعاتـتون رو بنویسید. 440 00:31:49,035 --> 00:31:51,997 ‫اسمـتون و آموزش‌هایی که دیدید ‫و اطلاعات یک فامیل، همه رو بنویسید. 441 00:31:53,456 --> 00:31:57,252 ‫اینجا کلی کمک دارید. ‫کی می‌خواید برید اونجا؟ 442 00:31:58,044 --> 00:32:00,046 ‫- نمی‌دونم. ‫- منتظر چی هستید؟ 443 00:32:01,089 --> 00:32:03,341 ‫که یکی بفهمه باید چیکار کنیم. 444 00:32:11,808 --> 00:32:13,518 ‫همگی گوش کنن، کامیون گاردملی رسید. 445 00:32:24,821 --> 00:32:26,448 ‫اکسیژنـش خوبـه. 446 00:32:26,531 --> 00:32:28,533 ‫- حالش خوبه. داره اکسیژن بهش می‌رسه. ‫- خوبه. 447 00:32:30,869 --> 00:32:33,121 ‫بیا عقب. ‫خیلی خب، مراقب باشید. 448 00:32:42,923 --> 00:32:44,466 ‫خوبی؟ ‫روبراهی؟ 449 00:32:44,549 --> 00:32:46,218 ‫- درست پشت سرتـم. ‫- من خوبم. 450 00:32:46,301 --> 00:32:47,302 ‫اون خوبه. 451 00:32:54,184 --> 00:32:55,435 ‫مراقب باشید. 452 00:32:55,518 --> 00:32:57,479 ‫کافیـه. ‫بیشتر از این نمی‌تونیم ببریم. 453 00:33:00,273 --> 00:33:02,025 ‫- باشه، میای؟ ‫- مراقب باش. 454 00:33:02,692 --> 00:33:04,027 ‫چیزی نیست بچه جون. ‫هوات رو داریم. 455 00:33:07,656 --> 00:33:09,366 ‫- خب کجا می‌بریدشون؟ ‫- تگزاس. 456 00:33:09,449 --> 00:33:10,784 ‫اون نزدیکترین بیمارستانـه؟ 457 00:33:10,867 --> 00:33:12,869 ‫به ما اینطوری گفتن، ‫میریم اونجا. 458 00:33:15,455 --> 00:33:17,082 ‫هوات رو داریم. 459 00:33:18,250 --> 00:33:19,751 ‫گفتن کجا میرن؟ 460 00:33:23,588 --> 00:33:25,423 ‫تا میریم بیرون سرتون رو بگیرید پایین. 461 00:33:25,507 --> 00:33:26,967 ‫خیلی خب، مشکلی نداری. 462 00:33:27,050 --> 00:33:28,093 ‫خب، دیگه بسـه. 463 00:33:28,176 --> 00:33:30,804 ‫اونا فقط 20 تا شدن. ‫قرار 35تا ببرید. 464 00:33:30,887 --> 00:33:32,347 ‫دیگه جا نداریم. 465 00:33:33,598 --> 00:33:36,726 ‫- خب کامیون بعدی کی میاد؟ ‫- به محض این که بتونه. شما میایید؟ 466 00:33:38,770 --> 00:33:39,771 ‫تو باید بری. 467 00:33:41,314 --> 00:33:42,482 ‫نه، تو برو. 468 00:33:43,858 --> 00:33:47,237 ‫چیزی نیست، آخه توی تگزاس چیکار می‌تونم بکنم؟ 469 00:33:51,658 --> 00:33:53,201 ‫خیلی خب. ‫چیزی نیست. 470 00:33:53,285 --> 00:33:54,911 ‫باید چیکار کنیم؟ 471 00:34:01,459 --> 00:34:04,170 ‫چیزی نیست. ‫ماشین بعدی داره میاد. 472 00:34:04,254 --> 00:34:05,547 ‫بعدی تو راهـه. 473 00:34:10,385 --> 00:34:12,554 ‫خودشه. ‫خوبه. 474 00:34:14,139 --> 00:34:15,140 ‫تمام. 475 00:34:25,108 --> 00:34:26,860 ‫اصلاً با عقل جور در نمیاد. 476 00:34:32,699 --> 00:34:34,492 ‫هلیکوپترها کجان؟ 477 00:34:34,576 --> 00:34:35,952 ‫اوه گندش بزنن. 478 00:34:36,036 --> 00:34:37,996 ‫هلیکوپترهای کوفتی کجان؟ 479 00:34:40,582 --> 00:34:42,166 ‫برو به یکی خبر بده هلیکوپتری اینجا نیست. 480 00:35:03,605 --> 00:35:04,856 ‫لعنتی. 481 00:35:05,690 --> 00:35:07,275 ‫هی، بیایید عقب! 482 00:35:08,026 --> 00:35:09,736 ‫هی! ‫بیایید عقب! 483 00:35:18,995 --> 00:35:22,582 ‫سوزان، دیگه نمی‌تونیم جلوی آب رو بگیریم. ‫تابلو برق‌هامون میرن زیر آب. 484 00:35:23,583 --> 00:35:25,126 ‫ژنراتورهامون رو از دست میدیم. 485 00:35:25,210 --> 00:35:26,711 ‫تو که گفتی چهار ساعت وقت داریم. 486 00:35:26,795 --> 00:35:29,798 ‫گفتم در بهترین حالت چهار ساعت. ‫الان چند دقیقه وقت داریم. 487 00:35:30,549 --> 00:35:33,301 ‫سوزان. ‫هیچ هلیکوپتری در کار نیست. 488 00:35:33,927 --> 00:35:37,639 ‫نوزادها روی سکو هستن و هیچ خبری ‫از هلیکوپتر نیست. 489 00:35:37,722 --> 00:35:42,227 ‫ساندرا؟ ‫هلیکوپترها کجان؟ 490 00:35:42,310 --> 00:35:43,895 ‫بچه‌ها روی سکو هستن. 491 00:35:44,729 --> 00:35:47,941 ‫نمی‌دونم. ‫گفتن که اونجا خواهند بود. 492 00:35:48,650 --> 00:35:51,528 ‫هلیکوپتر می‌خوایم، همین الان هم می‌خوایم! 493 00:36:06,585 --> 00:36:08,003 ‫هلیکوپترها کجان؟ 494 00:36:08,086 --> 00:36:11,006 ‫نوزادهامون باید همین حالا تخلیه بشن. ‫خواهش می‌کنم، همین حالا کمک می‌خوایم. 495 00:36:11,089 --> 00:36:15,427 ‫با وجود گذشت چند روز از طوفان کاترینا، ‫مردم همچنان آواره هستند، 496 00:36:15,510 --> 00:36:18,805 ‫و امیدوارن که یک هلیکوپتر اونا رو به محل امنی ببره. 497 00:36:19,472 --> 00:36:23,393 ‫سرعت پایین امداد های فدرال ‫به بیشترین حد خودش رسیده. 498 00:36:23,476 --> 00:36:26,980 ‫امروز شهردار نیواورلئان انتقاد تندی کرد. 499 00:36:27,063 --> 00:36:29,316 ‫بکشید به هم و پاشید بیایید یه کاری بکنید. 500 00:36:29,399 --> 00:36:33,778 ‫و پاشید بیایید بزرگترین بحران تخمیِ ‫این کشور در طول تاریخ رو حل کنیم. 501 00:36:33,862 --> 00:36:36,740 ‫همین حالا به کمک نیاز داریم. 502 00:36:46,416 --> 00:36:49,002 ‫هیچ راهی برای حفظ کردن این تابلو برق ها نیست! 503 00:36:49,502 --> 00:36:53,256 ‫آره، بیایید از اینجا بریم بیرون. ‫خیلی خطرناکـه. یالا. 504 00:36:53,340 --> 00:36:54,341 ‫سریع. 505 00:37:03,642 --> 00:37:05,518 ‫پرستار، درست میشه؟ 506 00:37:14,444 --> 00:37:16,696 ‫دستگاه تنفس مصنوعی بدون برق کار نمی‌کنه. 507 00:37:25,247 --> 00:37:29,334 ‫عملیات جستجو و نجات واقعه‌ای که ‫سازمان مدیریت بحران آمریکا آن را 508 00:37:29,417 --> 00:37:33,588 ‫بزرگترین فاجعه قرن نامیده، همچنان ادامه دارد. 509 00:37:33,672 --> 00:37:35,465 ‫....قطعاً مشکل ویرانگری است، 510 00:37:35,549 --> 00:37:38,718 ‫چون کرس‌سنت سیتی پایین‌تر از ‫سطح دریا قرار دارد. 511 00:37:38,802 --> 00:37:40,929 ‫امشب همه‌جا تاریکـه 512 00:37:41,012 --> 00:37:43,390 ‫و می‌تونی صدای فریاد کمک مردم رو بشنوی. 513 00:37:43,473 --> 00:37:46,476 ‫می‌تونی صدای نالۀ سگ‌ها بشنوی. 514 00:37:46,560 --> 00:37:50,105 ‫همه سرگردان شدن. ‫همه امیدوارن یکی برای کمک بیاد. 515 00:37:50,188 --> 00:37:53,024 ‫اما برای امشب مجبور شدن عملیات نجات رو متوقف کنن. 516 00:37:53,108 --> 00:37:55,777 ‫آب همچنان درحال وارد شدن به شهر می‌باشد. ‫وضعیت درحال بدتر شدن است 517 00:37:55,860 --> 00:37:57,946 ‫اگه نگیم هزاران، بی شک صدها نفر 518 00:37:58,029 --> 00:38:02,284 ‫روی پشت بوم‌ها و یا زیرشیروانی‌ها ‫سرگردان شدن و منتظرن که نجات پیدا کنن. 519 00:38:02,367 --> 00:38:05,912 ‫اونجا در کنار سیل، خطرهای زیادی هم ‫افراد رو تهدید می‌کنه. 520 00:38:05,996 --> 00:38:09,624 ‫خشونت، غارت، تک تیر انداز‌ها. ‫موقعیت خطرناکی هست. 521 00:38:09,708 --> 00:38:12,002 ‫در نیواورلان خبرهایی از تخلیه شدن... 522 00:38:12,085 --> 00:38:14,963 ‫احتمالیِ دو بیمارستان در آن منقطه ‫به گوش می‌رسد. 523 00:38:15,046 --> 00:38:19,593 ‫اما همین الان متوجه شدیم که این برنامه‌ها ‫به حالت تعلیق در اومدن. 524 00:38:19,676 --> 00:38:22,095 ‫گزارش هایی به ما می‌رسه که اعلام می‌کنه ‫سیل‌بندها یکی پس از دیگری 525 00:38:22,178 --> 00:38:23,930 ‫توی شهر‌ در حال شکستن هستند. 526 00:38:24,014 --> 00:38:28,476 ‫بالا آمدن سیل و هرج و مرج ‫شهر را در حالت بحران قرار داده. 527 00:38:28,560 --> 00:38:32,898 ‫زبان از بیان اتفاقاتی که اینجا .درحال افتادن است قاصر است 528 00:38:32,981 --> 00:38:34,941 ‫فکر می‌کنم مردم تصوری از... 529 00:38:35,025 --> 00:38:38,028 ‫منطقه‌ها یکی پس از دیگری توی آب غوطه‌ور می‌شوند. 530 00:38:38,111 --> 00:38:43,116 ‫تعداد گرفتار شدگان، مفقود شدگان ‫و کشته شدگان مشخص نیست. 531 00:39:04,888 --> 00:39:07,265 ‫یکم آب می‌خوای؟ 532 00:39:13,480 --> 00:39:15,690 ‫- تو خوبی؟ ‫- سوزان. حالتـون چطوره؟ 533 00:39:15,774 --> 00:39:19,861 ‫هی. گذاشتن مامانـم یکم استراحت کنـه. 534 00:39:20,654 --> 00:39:24,824 ‫تو تمام روز اینجا بودی. ‫فکر کردم شاید بتونم به مردم کمک کنم. 535 00:39:27,911 --> 00:39:30,163 ‫به افراد بخشـت خبر بده که 536 00:39:30,247 --> 00:39:32,666 ‫دیگه قرار نیست هیچ ماشین ‫گارد ملی‌ای بیاد. 537 00:39:33,833 --> 00:39:35,669 ‫آب الانـشم خیلی بالا اومده، 538 00:39:37,504 --> 00:39:39,881 ‫و دارن بقیه افراد خودشون رو ‫از محل خارج می‌کنن. 539 00:39:40,840 --> 00:39:42,425 ‫پس افراد ما چی؟ 540 00:39:46,346 --> 00:39:48,974 ‫شرکت داره هرکاری از دستش بر میاد او انجام میده. 541 00:40:00,860 --> 00:40:03,321 ‫بیمارستان‌ها آب ندارن، حتی برق هم ندارن. 542 00:40:03,405 --> 00:40:04,698 ‫چقد دیگه می‌تونن دووم بیارن؟ 543 00:40:04,781 --> 00:40:07,242 ‫چطوری می‌خوان بیمار‌های بدحال رو ‫از شهر خارج کنن؟ 544 00:40:07,325 --> 00:40:10,078 ‫ما آب و غذای خیلی کمی داریم. 545 00:40:10,161 --> 00:40:11,288 ‫و همه دارن آذوغه‌شون رو جیره بندی می‌کنن. 546 00:40:11,371 --> 00:40:14,124 ‫چیزی که واقعاً نگرانـش هستیم 547 00:40:14,207 --> 00:40:16,877 ‫اینـه که بیشتر دستگاه‌های تنفس مصنوعی ‫الان دارن با باطری کار می‌کنن 548 00:40:16,960 --> 00:40:18,712 ‫و خب ما دیگه باطری نداریم. 549 00:40:18,795 --> 00:40:21,172 ‫و متاسفانه وقتی باطریـمون تموم بشه اونا می‌میرن. 550 00:40:21,256 --> 00:40:24,926 ‫لحظاتی پیش انفجار مهیبی ‫نیواورلان را لرزاند. 551 00:40:25,010 --> 00:40:29,097 ‫درحالی که شهر از کنترل خارج شده، ‫به نظر می‌رسه بی‌نظمی... 552 00:40:29,764 --> 00:40:31,766 ‫خبری از کسی نشد؟ ‫دستور پیشروی ندادن؟ 553 00:40:31,850 --> 00:40:32,976 ‫نه. 554 00:40:33,643 --> 00:40:34,644 ‫یا خدا. 555 00:40:35,770 --> 00:40:37,355 ‫خیلی خب. ‫اصلاً ولـش کن. 556 00:40:37,439 --> 00:40:40,150 ‫آدرس نزدیکترین پایگاه جستجو و نجات رو برام در بیار. ‫دیگه همینطوری ول نمی‌چرخیم. 557 00:40:40,233 --> 00:40:41,234 ‫فهمیدم. 558 00:40:42,110 --> 00:40:44,321 ‫خیلی خب، برید. آماده بشید. ‫می‌ریم سمت شهر. 559 00:40:44,404 --> 00:40:46,740 ‫خیلی خب. ‫همگی یه وسیله‌ پیدا کنن. 560 00:40:46,823 --> 00:40:48,617 ‫مطمئن بشید آب داشته باشید و همراهـتون بردارید. 561 00:40:48,700 --> 00:40:50,035 ‫بریم. 562 00:40:50,118 --> 00:40:52,746 ‫- داریم کجا می‌ریم؟ ‫- نمی‌دونم، اما می‌ریم دیگه. 563 00:40:53,914 --> 00:40:56,708 ‫اون چراغ‌قوه‌ها رو بردار. ‫می‌ریم سرکار. 564 00:40:56,791 --> 00:41:00,128 ‫خیلی خب، بزن برید. ‫باطری‌ هم بردارید. 565 00:41:01,588 --> 00:41:02,797 ‫بریم. 566 00:41:04,883 --> 00:41:06,218 ‫ماشین رو پر کنید. 567 00:41:55,642 --> 00:41:58,186 ‫هیچی با ارزش‌تر از زندگی نیست، می‌دونی؟ 568 00:41:58,979 --> 00:42:00,689 ‫هیچ چیزی توی دنیا. 569 00:42:01,398 --> 00:42:04,651 ‫می‌دونم. بهم اعتماد کن. ‫می‌دونم. 570 00:42:06,403 --> 00:42:08,196 ‫اما ممنون بابت یادآوریـت. 571 00:42:08,989 --> 00:42:09,990 ‫پسره یا دختر؟ 572 00:42:10,740 --> 00:42:12,492 ‫نمی‌دونم. 573 00:42:12,576 --> 00:42:14,911 ‫جدی میگی؟ ‫حتماً دستم انداختی. 574 00:42:18,665 --> 00:42:21,334 ‫دیگه اونقدا سوپرایز توی زندگی‌ باقی نمونده. 575 00:42:21,418 --> 00:42:25,005 ‫می‌دونی، سوپرایز‌های واقعی و خوب. 576 00:42:26,089 --> 00:42:29,551 ‫خدای بزرگ این یکی سوپرایز رو بهم داده، ‫و چقد منتظرم که آشکار بشه. 577 00:42:33,972 --> 00:42:36,600 ‫غمگین نشو. 578 00:42:37,684 --> 00:42:40,687 ‫تو ناراحت بشی منم ناراحت میشم. 579 00:42:42,856 --> 00:42:45,191 ‫جفتـمون هنوز قراره کلی زندگی کنیم. 580 00:42:46,026 --> 00:42:47,444 ‫بیا زندگی کنیم. 581 00:42:51,823 --> 00:42:52,824 ‫خیلی خب. 582 00:42:55,160 --> 00:42:57,454 ‫دایان. 583 00:43:02,834 --> 00:43:04,419 ‫یه بیمار ایست قلبی کرده. 584 00:43:10,050 --> 00:43:11,176 ‫چی شده؟ 585 00:43:11,259 --> 00:43:13,553 ‫بیمار وارد فیبریلاسیون بطنی بی نبض شده. ‫تنفس نداره. 586 00:43:13,637 --> 00:43:15,680 ‫ایست قلبی کرده، فرم دی‌ان‌آر هم امضا نشده. 587 00:43:15,764 --> 00:43:18,558 ‫برو پایین توی مموریال و بگو یکی از ‫بیمارهای ما ایست قلبی کرده و یه دکتر می‌خوایم. 588 00:43:18,642 --> 00:43:19,935 ‫میرم دستگاه شوک رو بیارم. 589 00:43:22,520 --> 00:43:23,605 ‫هی، یه دکتر نیاز دارم. 590 00:43:23,688 --> 00:43:26,149 ‫- لایف‌کر، طبقۀ هفت. ایست قلبی. ‫- همون بالا نمی‌تونه حلـش کنـه؟ 591 00:43:26,233 --> 00:43:28,526 ‫هیچ دکتری بالا نیست. ‫به یکی نیاز داریم. 592 00:43:29,110 --> 00:43:31,571 ‫دکتر پو، ایست قلبی، طبقۀ هفت. 593 00:43:31,655 --> 00:43:33,323 ‫من میرم. ‫به یه دکتر اورژانس نیاز دارم. 594 00:43:37,410 --> 00:43:38,620 ‫- کجا؟ ‫- این طرفی. 595 00:43:46,086 --> 00:43:47,379 ‫درحال شارژ. 596 00:43:48,338 --> 00:43:50,423 ‫- همگی عقب وایسید. ‫- آماده؟ 597 00:43:50,507 --> 00:43:51,883 ‫آماده. 598 00:43:51,967 --> 00:43:54,594 ‫- شوک وارد شد، همه آماده هستن؟ ‫- آماده. 599 00:43:56,012 --> 00:43:57,389 ‫- فشار خون نداره. ‫- چی شده؟ 600 00:43:57,472 --> 00:44:00,350 ‫مرد هفتاد و سه ساله، ریه سمت راست عفونت کرده، ‫بیماری مزمن انسدادی ریه داره. 601 00:44:00,433 --> 00:44:02,602 ‫کولیت، دیابت و آریتمی متناوب قلبی هم داره. 602 00:44:03,270 --> 00:44:05,272 ‫- چه مدتی ایست قلبی کرده؟ ‫- ده دقیقه. 603 00:44:05,355 --> 00:44:06,398 ‫اوه پسر. 604 00:44:06,481 --> 00:44:08,608 ‫- دومین دوز آدرنالین تزریق شد. ‫- دوباره امتحان می‌کنیم. 605 00:44:08,692 --> 00:44:10,151 ‫فشار خون نداره. 606 00:44:10,235 --> 00:44:11,486 ‫خیلی خب، ادامه بده. 607 00:44:11,570 --> 00:44:15,073 ‫خیلی خب، بیایید لوله بزاریم توی نای. ‫دست از ماساژ قلب بردار. 608 00:44:19,911 --> 00:44:21,121 ‫سریع باش. 609 00:44:22,038 --> 00:44:23,498 ‫بیمار نبض نداره. 610 00:44:23,582 --> 00:44:24,666 ‫اصلاً. 611 00:44:25,500 --> 00:44:26,960 ‫دوباره ماساژ قلب رو شروع کن. 612 00:44:28,587 --> 00:44:30,005 ‫منفی، منفی. 613 00:44:32,382 --> 00:44:33,383 ‫جوابی نمیده. 614 00:44:35,343 --> 00:44:37,095 ‫لوله گذاشته شده. ‫جریان هوا رو شروع می‌کنیم. 615 00:44:38,972 --> 00:44:42,142 ‫خیلی خب. فشار خون نداره. ‫خیلی خب، ماساژ قلب رو ادامه بده. 616 00:44:42,225 --> 00:44:43,518 ‫برگشت؟ 617 00:44:43,602 --> 00:44:46,354 ‫هنوز هیچ نشانـه حیاطی نداره. ‫خیلی خب، فقط ادامه بده. 618 00:44:46,438 --> 00:44:47,814 ‫ضربان قلب داره؟ 619 00:44:48,940 --> 00:44:50,191 ‫اصلاً. 620 00:44:54,237 --> 00:44:55,238 ‫زودباش. 621 00:44:55,322 --> 00:44:57,115 ‫ماساژ قلب بسـه. 622 00:44:57,908 --> 00:45:00,285 ‫زمان مرگ ‫10:15 623 00:45:02,078 --> 00:45:03,955 ‫همه‌چی اینطوری شروع شد. 624 00:45:04,039 --> 00:45:07,709 ‫توی تاریکی. تک افتاده. ‫بدون برق. 625 00:45:08,752 --> 00:45:13,423 ‫ببینید، همه‌تون تمام تلاشـتون رو کردید. 626 00:45:15,342 --> 00:45:17,427 ‫هرکار از دستـتون بر میومد کردید. 627 00:45:20,639 --> 00:45:21,556 ‫ممنونـم. 628 00:45:21,640 --> 00:45:23,850 ‫بله. ‫نمی‌تونی درک کنی چطوری بود. 629 00:45:26,728 --> 00:45:29,272 ‫حتی برای ما، حتی برای دکترا، ‫مرگ... 630 00:45:31,191 --> 00:45:32,359 ‫عادی نمیشـه. 631 00:45:32,859 --> 00:45:36,154 ‫ما جون اونا رو نجات میدیم. ‫ما جون مردم رو نجات میدیم. 632 00:45:38,531 --> 00:45:41,076 ‫اما دیگه نمی‌تونستیم زندگی‌ها رو نجان بدیـ... 633 00:45:47,540 --> 00:45:50,043 ‫در کسری‌از ثانیه همه‌چیز می‌تونه دگرگون بشه. 634 00:45:51,586 --> 00:45:53,672 ‫و بعدش دیگه‌ نمی‌تونستیم جلوش رو بگیریم. 635 00:46:03,181 --> 00:46:04,224 ‫من نمی‌تونستم جلوش رو بگیرم. 636 00:46:07,477 --> 00:46:09,896 ‫جلوی چی رو نمی‌تونستی بگیری، دکتر؟ 637 00:46:11,189 --> 00:46:13,024 ‫نمی‌تونستی جلوی مرگ مردم رو بگیری؟ 638 00:46:14,484 --> 00:46:16,695 ‫یا نمی‌تونستی جلوی کشسته شدنـشون رو بگیری؟ 639 00:46:17,696 --> 00:46:22,696 ‫مترجم: حـسـیـن هـیـدن ‫تلگرام: Hossein_hidd@ 640 00:46:22,697 --> 00:46:27,697 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .::. DigiMoviez.Com .::. 641 00:46:27,698 --> 00:46:28,698 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez