1
00:00:00,094 --> 00:00:03,000
...آنچه در سريال سلطنت گذاشت -
ما چطور مُرديم، مادر؟ -
2
00:00:03,002 --> 00:00:04,303
.اون شماها رو خفه کرد
3
00:00:04,337 --> 00:00:06,105
.همون کاري که کلاد با ما کرد رو باهاش بکن
4
00:00:06,172 --> 00:00:08,073
.کلاد يه دختر جوون و سر حاله
5
00:00:08,141 --> 00:00:09,774
.براي اين که از پا در بياريش بايد بيشتر بريزي
6
00:00:09,842 --> 00:00:11,676
اين همون چيزيه که داشتي تو
سوپِ من ميريختي، درسته؟
7
00:00:11,711 --> 00:00:14,113
چرا؟ -
.تو خواهرهات رو به قتل رسوندي -
8
00:00:14,147 --> 00:00:16,348
.به بقيه بچههات خيانت نکن
9
00:00:16,416 --> 00:00:19,450
.متوجه شدم که نميتونم حقيقت اينکه... رو تغيير بدم
10
00:00:19,518 --> 00:00:20,986
.تو من رو به خاطر اين اتفاقات مقصر ميدوني
11
00:00:21,020 --> 00:00:23,354
.به نظرم بايد زندگي جداگانهاي داشته باشيم
12
00:00:23,422 --> 00:00:26,157
پولي که بهت دادم هيچوقت براي
.ساختن يک مدرسه به کار نرفته
13
00:00:26,191 --> 00:00:29,661
.بهم بگو که هزينه قاتلان پادشاهمون رو فراهم نکرديم
14
00:00:29,729 --> 00:00:31,863
.داره برنامههاي مشروعيت بش فراهم ميشه
15
00:00:31,897 --> 00:00:34,298
داري در مورد عوض کردن جانشين حرف ميزني
16
00:00:34,366 --> 00:00:35,699
...و اين حرفا
17
00:00:35,767 --> 00:00:38,369
.باعث کشته شدن معشوقهها و حرامزادهها ميشه
18
00:00:38,437 --> 00:00:40,238
.اين رو بدين به ملکه مري، ولي نه تا فردا
19
00:00:40,305 --> 00:00:42,640
ميدونم که از طرف فرانسه
با ازدواج با کلاد موافقت کردم
20
00:00:42,707 --> 00:00:44,175
...ولي متوجه شدم که نميتونم
21
00:00:44,243 --> 00:00:45,743
.من عاشق يک ملکه شدم
22
00:00:46,144 --> 00:00:49,344
« فــصل دوم ، قــســمت دوازدهم »
23
00:00:49,948 --> 00:00:51,815
.مري
24
00:00:53,284 --> 00:00:54,885
وقتي براي خوردن صبحانه نيومدي
25
00:00:54,953 --> 00:00:57,054
.نگران اين شدم که کجا بودي
26
00:00:57,122 --> 00:00:59,356
.خستگي سفر تو تنم بود. تو اتاقم بودم
27
00:00:59,390 --> 00:01:00,724
پس قضييه دوري از من نبود؟
28
00:01:00,792 --> 00:01:02,559
.دو روز گذشته
29
00:01:02,593 --> 00:01:03,994
ميدونم که يکم فاصله احتياج داري
30
00:01:04,029 --> 00:01:05,863
.اما ما پادشاه و ملکه هستيم
31
00:01:05,930 --> 00:01:08,598
.شبي که برگشتم... ديدمت
32
00:01:08,666 --> 00:01:11,034
.کنار لولا خوابيده بودي
33
00:01:11,101 --> 00:01:13,002
.کنار بچهتون
34
00:01:15,005 --> 00:01:16,939
.خب، بچه چند روز بود که نخوابيده بود
35
00:01:17,007 --> 00:01:18,275
.من و لولا هم از پا در اومده بوديم ديگه
36
00:01:18,309 --> 00:01:20,109
.نيازي به توضيح نيست
37
00:01:20,178 --> 00:01:22,212
.ميدونم که هيچ خبري بين شماها نيست
38
00:01:23,714 --> 00:01:25,181
اما اين هنوز ناراحتم ميکنه
39
00:01:25,215 --> 00:01:27,717
.که ببينم کنار اونها به آرامش ميرسي
40
00:01:27,785 --> 00:01:29,752
صحنهاي از يه زندگي شادتر رو بهم نشون
.ميده که ميتونستي داشته باشيش
41
00:01:29,820 --> 00:01:31,520
.من اون زندگي شادتر رو با تو ميخوام
42
00:01:33,957 --> 00:01:35,958
.ببخشيد
43
00:01:36,927 --> 00:01:38,294
.مشکل از تو نيست
44
00:01:38,361 --> 00:01:40,362
.هر مردي که بهم نزديک ميشه... مظطرب ميشم
45
00:01:40,397 --> 00:01:42,565
.هنوز نميتونم اجازه بدم کسي بهم دست بزنه
46
00:01:42,599 --> 00:01:44,400
...حتي صداي نفس کشيدن يک مرد نزديکم
47
00:01:44,434 --> 00:01:46,768
.اي کاش ميتونستم کمک کنم -
.فقط بهم زمان بده -
48
00:01:46,803 --> 00:01:48,837
.تا هر زماني که بخواي، مشکلي نيست
49
00:01:51,941 --> 00:01:54,042
و حالا من چطور ميتونم بهت کمک کنم؟
50
00:01:54,077 --> 00:01:56,445
.شنيدم که داري زمينهاي نارسيس رو تقسيم ميکني
51
00:01:56,479 --> 00:01:57,746
.نبايد کار آسوني بوده باشه
52
00:01:57,780 --> 00:02:00,215
.حقيقتي هست که واقعاً آدم رو ديوانه ميکنه
53
00:02:00,282 --> 00:02:02,084
وقتي که هر مشاوري غنيمت خودش رو ميخواد
54
00:02:02,118 --> 00:02:04,786
.نظر بيطرفانه دادن واقعاً کار سختيه
55
00:02:04,821 --> 00:02:07,355
.من بيشتر از اونچه که نياز داشته باشم، زمين دارم
56
00:02:08,457 --> 00:02:09,557
.شايد بتونم کمک کنم
57
00:02:09,592 --> 00:02:11,126
.خوشم اومد
58
00:02:11,160 --> 00:02:12,728
و همونطور که خودت گفتي
59
00:02:12,762 --> 00:02:15,563
ممکنه که از هم جدا باشيم، اما
.وظايف هنوز سر جاشونن
60
00:02:19,134 --> 00:02:21,636
.چي باعث شده صبح به اين زودي تو تخت نباشي
61
00:02:21,670 --> 00:02:23,003
.فرانسيس کارم داشت
62
00:02:23,038 --> 00:02:24,606
آه، بازم خواست
63
00:02:24,640 --> 00:02:26,407
که تو مذاکرههاي شوماش رو انجام بدي
64
00:02:26,442 --> 00:02:28,175
يا به اندازهي داشتن يه رابطهي عشقي
سه نفره با خواهرت کلاد آسون بود؟
65
00:02:28,210 --> 00:02:30,612
خب، ميخواست بهم زمين
و عنوان جديد پيشنهاد بده
66
00:02:30,646 --> 00:02:32,813
اما من گفتم، همسرم، يک شوهر محترم ميخواد
67
00:02:32,848 --> 00:02:34,248
".پس بايد پيشنهادتون رو رد کنم
68
00:02:34,282 --> 00:02:35,883
.اصلاً هم بامزه نبود
69
00:02:35,951 --> 00:02:38,085
.آره شايد، اما حقيقت اين بود
70
00:02:38,233 --> 00:02:40,534
.اراضي و عنوان که به هر حال جدا ميشن
71
00:02:40,568 --> 00:02:41,735
.خيلي احمق هم نبودم که ردشون کنم
72
00:02:41,769 --> 00:02:43,037
وايسا، جدي ميگي؟
73
00:02:44,306 --> 00:02:46,373
!واقعاً؟ اوه، بش
74
00:02:46,407 --> 00:02:47,808
و تمام اين مدت
75
00:02:47,875 --> 00:02:49,576
من به "کنتس"ها و "بارون" ها تعظيم ميکردم
76
00:02:49,610 --> 00:02:52,111
و حالا داري ميگي اونا بايد جلوم تعظيم کنن؟
77
00:02:52,146 --> 00:02:53,780
راستي، کي بهمون تعظيم ميکنه؟
[ عنوان جديدمون چي هست؟ ]
78
00:02:53,815 --> 00:02:55,281
کنتس"؟ "دوک"؟"
79
00:02:55,316 --> 00:02:57,050
اصلاً در جريان هستي داري لباسهام رو در مياري؟
80
00:02:57,084 --> 00:02:58,685
.اه، کنا، اه، خبرهاي ديگهاي هم هست
81
00:02:58,720 --> 00:03:00,320
کم کم دارم متوجه ميشم
82
00:03:00,388 --> 00:03:02,055
.که هنري چي تو اين دختر ديده
83
00:03:02,122 --> 00:03:04,357
.مادر، زود رسيدي
84
00:03:04,391 --> 00:03:06,726
،خب، از اونجايي که اينجايي، فکر کنم، اه
85
00:03:06,793 --> 00:03:09,195
.بهتره رسماً همسر جديدم رو معرفي کنم
86
00:03:09,263 --> 00:03:11,898
خيلي متاسفم که مراسم
.عروسي رو از دست دادم
87
00:03:11,966 --> 00:03:14,267
.شنديم که کل مراسم رو داشتي گريه ميکردي
88
00:03:14,301 --> 00:03:16,069
الان بهتر شد؟
89
00:03:16,136 --> 00:03:19,072
اه، کنا، اين همون خبري بود
.که ميخواستم بهت بگم
90
00:03:19,139 --> 00:03:23,409
دايان، از چه برازندهي اين افتخار ناگاه هستيم؟
91
00:03:23,443 --> 00:03:25,210
براي جشنواره يخ اومدين اينجا؟
92
00:03:25,278 --> 00:03:26,379
بش بهت نگفته؟
93
00:03:26,446 --> 00:03:28,113
پسرم تعدادي زمين که از
فرانسيس بهش رسيده
94
00:03:28,181 --> 00:03:30,883
.رو بهم هديه کرده
95
00:03:30,950 --> 00:03:33,652
و از اونجايي که همين نزديکي ها
در کنار دوستان اقامت داشتم
96
00:03:33,720 --> 00:03:37,956
دعوتم کرد تا جزئيات بيشتري از
.املاک جديدم در اختيارم بذاره
97
00:03:38,024 --> 00:03:39,958
.خب، خيلي دلپذيره
98
00:03:40,026 --> 00:03:41,593
بش، عزيزم
99
00:03:41,660 --> 00:03:45,463
املاک جديد مادرت عنوان هم به همراه خواهد داشت؟
100
00:03:45,531 --> 00:03:47,900
.اوه، بش اصلاً دنبال عنوان نيست
101
00:03:47,967 --> 00:03:49,968
"وگرنه اصلاً بيخيال عنوان "دوک
102
00:03:50,036 --> 00:03:50,969
.که پادشاه پيشنهاد کرده بود، نميشد
103
00:03:51,037 --> 00:03:53,438
در عوض، عنوان "بارون"ي رو قبول کرد
104
00:03:53,506 --> 00:03:56,574
که بتونه براي خدمت به فرانسيس
.بعنوان جانشينش بهش نزديک تر باشه
105
00:03:56,642 --> 00:03:58,943
.پس يعني ميتونستم همسر "دوک" باشم
106
00:03:59,011 --> 00:04:01,078
يعني ميونهتون رو شکرآب کردم؟
107
00:04:02,581 --> 00:04:04,348
.اصلاً همچين قصدي نداشتم
108
00:04:06,349 --> 00:04:11,349
تـي وـي وُرلـد » با افـتـخـار تـقـديـم مـي کـنـد »
[ TvWorld.info ]
109
00:04:12,190 --> 00:04:14,125
.آرايش و جواهرات
110
00:04:14,192 --> 00:04:16,127
واقعاً فقط به درد حواسپرتي ميخورن
111
00:04:16,194 --> 00:04:18,029
.که گوشت فاسد زيرين خودشون رو پنهان کنن
112
00:04:18,096 --> 00:04:20,031
از وقتي که اين مبارزهي خودزني روشروع کردي
113
00:04:20,098 --> 00:04:23,034
.گوشت و پوستت با فاسدبودن فاصلهي زيادي داره
114
00:04:23,101 --> 00:04:25,636
.که اصلاً هم لذت بخش نيست
115
00:04:25,703 --> 00:04:28,004
.واقعاً باعث فساد اين خانواده شدم
116
00:04:28,039 --> 00:04:30,173
.چه خوب بود اگر ميدونستم چطور اوضاع رو روبراه کنم
117
00:04:30,241 --> 00:04:32,208
.تا وقتي با پدرتون صحبت ميکنم برين بازي کنين
118
00:04:33,344 --> 00:04:35,646
.و سعي کنين کسي رو زهر ترک نکنين
119
00:04:35,680 --> 00:04:36,914
.مخصوصاً کلاد
120
00:04:38,883 --> 00:04:40,484
وقتي تصميم گرفتم بذارم کلاد زنده بمونه
121
00:04:40,552 --> 00:04:41,819
.فکر کردم دوقلوها ديگه منو نميبخشن
122
00:04:41,853 --> 00:04:43,219
.اما انگار ديگه از دستم عصباني نيستن
123
00:04:43,254 --> 00:04:44,387
چطور راضيشون کردي؟
124
00:04:44,455 --> 00:04:45,788
.فقط به حرف دنيا گوش کردم، کاترين
125
00:04:45,823 --> 00:04:47,057
،بهشون زمان
126
00:04:47,091 --> 00:04:49,225
.احترام و عشق دادم
127
00:04:49,260 --> 00:04:52,228
خانوادهها بايد همينها رو بهم اظهار کنن، مگه نه؟
128
00:04:52,263 --> 00:04:54,530
.در يه دنياي کامل، آره
129
00:04:54,565 --> 00:04:56,666
.نه فقط توي يه دنياي کامل، کاترين
130
00:04:56,700 --> 00:05:00,670
،دنياي ما، که خيلي به دنياي شما نزديکه
131
00:05:00,704 --> 00:05:03,205
.اگر فقط انتخاب ميکردي که تو هم جزئي از اون باشي
132
00:05:03,239 --> 00:05:05,508
چطور ميتونم جزئي از دنياي تو باشم؟
133
00:05:05,542 --> 00:05:07,810
حتي اصلاً نميدونم که اون واقعي هست
.يا نه، حتي تو واقعي هستي يا نه
134
00:05:07,845 --> 00:05:09,144
دارم ديوونه ميشم؟
135
00:05:09,179 --> 00:05:11,113
اصلاً "واقعي" چه معنايي داره، همم؟
136
00:05:13,083 --> 00:05:14,684
.سلام، برادر
137
00:05:14,718 --> 00:05:16,685
.انگار خيلي سرحال نيستي
138
00:05:16,719 --> 00:05:19,154
با خانمت مشکل داري؟
139
00:05:19,189 --> 00:05:20,555
.اگر اينطوريه، معذرت ميخوام
140
00:05:20,590 --> 00:05:21,991
.جدي ميگم، بش
141
00:05:22,025 --> 00:05:23,492
.کنا واقعاً يه جورايي خيلي باهام مهربون بود
142
00:05:23,526 --> 00:05:24,860
چي ميخواي؟
143
00:05:24,894 --> 00:05:26,495
حتي اگر يک دقيقه هم آدم خوبي باشم
144
00:05:26,529 --> 00:05:28,830
حتماً بايد چيزي بخوام؟
145
00:05:28,865 --> 00:05:30,499
واقعاً مردم درمورد من اينطور فکر ميکنن؟
146
00:05:30,533 --> 00:05:31,733
.فقط اونايي که تو رو ميشناسن
147
00:05:31,767 --> 00:05:34,736
.پس فکر ميکنم جاي تعجب نداره
148
00:05:34,770 --> 00:05:39,007
وقتي بين عنايويني مثل آدم هيولا صفت و قاتل
دست و پا بزني خيلي حس خوبي نداره، درسته؟
149
00:05:39,041 --> 00:05:41,409
.مادرم فکر ميکنه من دوقلوها رو کشتم
150
00:05:41,443 --> 00:05:43,344
.به همون خاطر بود که داشت بهم سم ميداد
151
00:05:43,379 --> 00:05:45,013
.پس حق با کنا بود
152
00:05:45,047 --> 00:05:46,581
.من فقط پنج سالم بود
153
00:05:46,616 --> 00:05:48,016
ميتوني تصور کني که داستان چي بوده؟
154
00:05:48,050 --> 00:05:49,417
متهم شدن به چيزي که
155
00:05:49,451 --> 00:05:51,319
.انقدر بچه بودي که حتي نميتوني به يادش بياري
156
00:05:51,387 --> 00:05:52,920
با اين مقام جديدي که تو دربار داري
157
00:05:52,954 --> 00:05:55,390
ميتوني ته و توي قضايا رو در بياري، مگه نه؟
158
00:05:55,424 --> 00:05:57,025
.به مردم کمک ميکني
159
00:05:57,059 --> 00:05:59,394
.ميخواي که من آمارش رو در بيارم
160
00:05:59,461 --> 00:06:00,995
دنبال هميني، مگه نه؟
161
00:06:06,467 --> 00:06:08,402
.هر چيزي که ميدوني رو برام تعريف کن
162
00:06:08,436 --> 00:06:12,006
من پيشنهاد ميکنم عمارت مونتاگل رو
163
00:06:12,073 --> 00:06:14,543
.جزئي از بخش شمال غربي کشور نگه داريم
164
00:06:14,543 --> 00:06:16,777
چون شامل اراضي زيادي براي گندم
ميشه، در حالي که زمينهاي شرقي
165
00:06:16,811 --> 00:06:19,747
.براي پرورش گوسفند مناسب هستن -
.خوبه -
166
00:06:19,781 --> 00:06:22,849
مونتاگل رو هم در کنار زمينهاي شمال غرب
.بعنوان يک ملك متصرفي ليست کنيد
167
00:06:22,917 --> 00:06:25,085
.لُرد نارسيس
168
00:06:25,153 --> 00:06:28,988
خيلي خوبه که ميبينم داريد در امر تقسيم
.سازي سلطهتون همکاري ميکنين
169
00:06:29,057 --> 00:06:31,591
در آخر به چه جرمي اعتراف کرديد؟
170
00:06:31,659 --> 00:06:36,496
.من محکوم به اختلاس از دربار هستم، اعليحضرت
171
00:06:36,564 --> 00:06:37,997
.اه، اختلاس
172
00:06:38,066 --> 00:06:40,299
.انتخاب خوبي بود
173
00:06:40,367 --> 00:06:42,635
...اگر به جرم تهديد ما مجرم بودي
174
00:06:42,703 --> 00:06:44,470
...البته که فکر آدمي اون سمت نميرفت واقعاً
175
00:06:44,504 --> 00:06:47,106
.اون موقع هم اموالت و هم سرت رو ازت ميگرفتيم
176
00:06:47,174 --> 00:06:50,276
.بابت بخشش پادشاه واقعاً سپاسگزارم
177
00:06:50,310 --> 00:06:52,845
.فقط اميدوارم که بتونم مفيد باشم
178
00:06:52,913 --> 00:06:55,847
فرانسيس، از اونجايي که الان شرايط طوري هست که
،پادشاه بايد از مشاورههاي قابل اعتماد بهره بگيره
179
00:06:55,915 --> 00:06:59,318
فکر ميکنم که اگر از لُرد نارسيس بيرون
.از اين دَر ها کمک بگيريم بهتر باشه
180
00:06:59,352 --> 00:07:02,354
.ممنون بابت کمکت نارسيس، ميتوني بري
181
00:07:08,428 --> 00:07:10,429
فکر کنم بهترين قسمتهاي اراضي
182
00:07:10,497 --> 00:07:11,863
داره به متحدان نارسيس ميرسه؟
183
00:07:11,898 --> 00:07:14,032
ممکنه که نارسيس براي نجات جونش قد خم کنه
184
00:07:14,100 --> 00:07:16,001
.اما متحدانش نه، مگر اينکه به اونها هم رشوه بديم
185
00:07:16,069 --> 00:07:18,003
.حتماً
186
00:07:18,037 --> 00:07:20,806
.اما هنوز قسمتهاي خوب اراضي موندن که بديم بره
187
00:07:20,873 --> 00:07:22,975
ميخوام شروع کنم به بازگرداني تعداديشون
188
00:07:23,009 --> 00:07:25,110
.به پروتستانيهايي که نارسيس ازشون دزدي کرده بود
189
00:07:25,144 --> 00:07:27,445
تا زماني که مراقبي تا پيغام درست رو بهشون برسوني
190
00:07:27,513 --> 00:07:28,879
.اونم به اين زودي بعد از حمله به قصر
191
00:07:28,914 --> 00:07:31,316
به همين خاطر برنامه دارم زمينها رو به کساني بدم
192
00:07:31,350 --> 00:07:32,450
.که قبلاً وفاداريشون رو ثابت کردن
193
00:07:32,518 --> 00:07:34,051
مثل لُرد کاندي منظورته؟
194
00:07:34,086 --> 00:07:36,721
.تعداد کمي از پروتستانها به اندازهي اون وفادار هستن
195
00:07:36,755 --> 00:07:38,556
.مخصوصاً بعد از حمله به قصر
196
00:07:38,624 --> 00:07:40,558
.کاندي
197
00:07:40,626 --> 00:07:41,926
آره، چرا که نه؟
198
00:07:43,162 --> 00:07:44,195
،ملکه مري
199
00:07:44,263 --> 00:07:45,362
خبر بدي در مورد يکي از نديمههاتون
200
00:07:45,396 --> 00:07:46,463
.براتون دارم
201
00:07:50,568 --> 00:07:52,870
.گزارش ناراحتکنندهاي از نگهبانها به دستم رسيده
202
00:07:52,904 --> 00:07:55,205
در مورد زندانياي که دارن ازش بازجويي ميکنن
203
00:07:55,240 --> 00:07:57,975
.ادعاي ظالمانهاي کرده
204
00:07:58,043 --> 00:08:00,377
گفته که شوهر تو همدست کساني بوده
205
00:08:00,411 --> 00:08:01,745
.که به قصر حمله کردن
206
00:08:01,779 --> 00:08:04,148
.که کاسلروي پشتوانهي ماليشون بوده
207
00:08:04,182 --> 00:08:06,650
کدوم زنداني؟
208
00:08:06,684 --> 00:08:08,051
.متاسفم اما اصلاً مهم نيست
209
00:08:08,085 --> 00:08:09,886
چون اگر اين ادعاها درست از آب در بياد
210
00:08:09,920 --> 00:08:11,321
هر حقيقتي به هر ميزاني
211
00:08:11,356 --> 00:08:13,823
.من و فرانسيس ممکنه نتونيم کاري برات بکنيم
212
00:08:13,858 --> 00:08:15,225
ميدونم اخبار وحشتناکيه
213
00:08:15,260 --> 00:08:17,161
.و واقعاً هم متاسفم که تو رو در جريان گذاشتم
214
00:08:17,195 --> 00:08:18,161
منو در جريان گذاشتي؟
215
00:08:18,195 --> 00:08:19,562
در جريان چي دقيقاً؟
216
00:08:19,596 --> 00:08:21,998
گرير، تو يکي از قديميترين دوستان من هستي
217
00:08:22,033 --> 00:08:24,233
و هم دوستت دارم و هم بهت اعتماد دارم
218
00:08:24,268 --> 00:08:26,235
اما حتي اگر کوچکترين احتمالي هست
219
00:08:26,270 --> 00:08:28,571
که تو به اين قضايا مربوط بشي هرچند
.هم غيرعادلانه باشه، بايد بهم بگي
220
00:08:28,605 --> 00:08:30,573
اگر کاسلروي به پروتستاني ها پول داده باشه
221
00:08:30,607 --> 00:08:33,242
اگر راديکال ها به خونهي شما اومده باشن
[ سياستمدارهاي پروتستاني ]
222
00:08:33,277 --> 00:08:35,611
اگر هر ارتباط قابل رديابياي به
.خانوادهي شما وجود داشته باشه
223
00:08:35,646 --> 00:08:37,613
.نه
224
00:08:37,648 --> 00:08:39,182
.معلومه که نه
225
00:08:39,216 --> 00:08:41,717
...شوهر من هميشه وفادار بوده، و من
226
00:08:41,751 --> 00:08:43,486
.من هيچ وقت به وفاداريِ تو شک نکردم
227
00:08:47,324 --> 00:08:49,124
داري اتاقت رو ميگردي رو که مطمئن بشي
228
00:08:49,159 --> 00:08:50,560
هيچ چيزي نيست که تو رو به خيانت کاسلروي
229
00:08:50,594 --> 00:08:52,594
مربوط کنه، مگه نه؟
230
00:08:52,662 --> 00:08:54,029
.لطفاً انکار نکن
231
00:08:54,064 --> 00:08:55,530
من با نگهبانها آمد و رفت دارم. هر خبري که
232
00:08:55,565 --> 00:08:56,631
.از زندانها به بيرون درز کنه، به گوشم ميرسه
233
00:08:56,666 --> 00:08:57,766
.قضييه فقط خيانت اون نيست، ليث
234
00:08:57,834 --> 00:08:58,967
."خيانتِ "ماست
235
00:09:00,236 --> 00:09:01,904
تو ميدونستي که کاسلروي به اون حملات کمک مالي کرده؟
236
00:09:01,971 --> 00:09:03,572
.هيچکدوممون نميدونستيم
237
00:09:03,606 --> 00:09:05,373
.شوهرم فکر ميکرد که داره به ساخت يک مدرسه کمک ميکنه
238
00:09:05,441 --> 00:09:08,543
.از طريق سياستمدارها فريب خورديم -
.خداي من -
239
00:09:08,578 --> 00:09:11,045
.تقريباً به مري اعتراف کردم
240
00:09:11,113 --> 00:09:13,014
.اما اي کاش که کاملاً اعتراف ميکردم، اما خيلي ترسيده بودم
241
00:09:14,417 --> 00:09:16,384
.ميتونم بهش حقيقت رو بگم
242
00:09:16,419 --> 00:09:18,119
.ميتونم خودم رو به بخشش اون اميدوار کنم
243
00:09:18,153 --> 00:09:19,787
.نه، بخشش مري نجاتت نميده
244
00:09:19,822 --> 00:09:21,823
.آدمهاي زيادي توي اون حمله کشته شدن
245
00:09:21,857 --> 00:09:24,258
اشرافزاده هاي زيادي با خوشحالي
سرنوشتي برات رقم خواهند زد
246
00:09:24,292 --> 00:09:26,460
.که از فرانسيس و مري چيزي عائدشون بشه
247
00:09:26,494 --> 00:09:28,162
...و اگر اونها نتونن کار ساز بشن
248
00:09:28,197 --> 00:09:30,564
خب، پس چه کار ميتونم بکنم؟ -
.فکر -
249
00:09:30,632 --> 00:09:32,633
.اگر جايي مدرکي هست بايد پيداش کنيم
250
00:09:32,667 --> 00:09:33,735
من کل نامهها، دفاتر يادداشت
251
00:09:33,802 --> 00:09:35,103
.همه رو گشتم اما چيزي پيدا نکردم
252
00:09:35,137 --> 00:09:37,304
خب، دفاتر ديگهاي هم هست؟ هر جا که باشه؟
253
00:09:37,339 --> 00:09:39,306
.دقيق فکر کن
254
00:09:39,341 --> 00:09:41,408
.نگران دفتر خانهام
255
00:09:41,476 --> 00:09:43,210
.اون رو بعنوان يه منبع درآمد برام گذاشته بود
256
00:09:43,245 --> 00:09:46,179
.دفتر شخصيش اونجاست
257
00:09:46,248 --> 00:09:49,850
اگر توي اون دفتر ليستي از کساني که الان بعنوان
...راديکالها شناخته شدن، اون تو باشه
258
00:09:49,884 --> 00:09:51,918
.تو هم به جرم خيانت ميميري
259
00:09:51,986 --> 00:09:54,355
.خواهش ميکنم کمکم کن، ليث
260
00:09:58,787 --> 00:10:02,055
.اه، چرا، دايان
261
00:10:02,123 --> 00:10:03,591
.شنديم که براي ديدن پسرت به اينجا برگشتي
262
00:10:03,658 --> 00:10:06,226
.چه شهامتي براي اين بازگشت داري
263
00:10:06,294 --> 00:10:08,061
منظورت بعد از ايني هست که من رو تبعيد کردي؟
264
00:10:08,129 --> 00:10:10,931
اونم بعد از اينکه هر چيزي که هنري
بهم قولش رو داده بود ازم گرفتي؟
265
00:10:10,999 --> 00:10:12,533
.دست بردار
266
00:10:12,567 --> 00:10:14,534
.بعد از مرگ هنري تو صاحب چيز جديدي شدي
267
00:10:14,568 --> 00:10:16,936
.يه عروس، کنا
268
00:10:17,005 --> 00:10:20,707
خب، قبول دارم، اون دوست دختر
.کنارگذاشته شدهي هنري بود
269
00:10:20,741 --> 00:10:22,809
.هموني که جاي تو رو گرفته بود
270
00:10:23,844 --> 00:10:25,245
.اه، اونم با تکان دادن باسنش
271
00:10:25,313 --> 00:10:27,981
.از خانوادهي توسعه يافتهات لذت ببر
272
00:10:28,049 --> 00:10:29,316
و خانوادهي تو چي؟
273
00:10:29,350 --> 00:10:32,251
اگر نگاههاي کلاد ميتونست کشنده باشه
274
00:10:32,285 --> 00:10:34,420
.يقين دارم که به دختر خودت هم رحم نميکردي
275
00:10:39,459 --> 00:10:41,327
.شاهزاده کلاد
276
00:10:41,361 --> 00:10:44,296
اه، اومدي به معشوقهي قديميت
277
00:10:44,331 --> 00:10:45,932
نگاه بندازي؟
278
00:10:45,966 --> 00:10:48,100
فقط من اينطور فکر ميکنم
279
00:10:48,168 --> 00:10:50,769
يا دايان واقعاً بدريخت تر شده؟
280
00:10:50,803 --> 00:10:52,138
.ادامه بده
281
00:10:52,172 --> 00:10:53,772
.ميخوام از دهن خودت بشنوم
282
00:10:53,840 --> 00:10:55,774
.خيلي پير و لاغر شده
283
00:10:55,808 --> 00:10:59,845
.اشتباهات زيادي که الان بطور واضح ميبينمشون
284
00:10:59,879 --> 00:11:03,281
.واقعاً هم که اشتباه بزرگي بوده
285
00:11:03,315 --> 00:11:06,685
چه قهر حسودانهاي بابت اون گردنبند باهات کرد؟
286
00:11:06,719 --> 00:11:08,353
.کلاد رو نگاه
287
00:11:08,387 --> 00:11:11,122
.فقط داره فوز دل من ميذاره
288
00:11:11,157 --> 00:11:14,860
ميخواد اينکه به جز من نسبت به
.همه مهربوني داره رو به رخ من بکشه
289
00:11:14,894 --> 00:11:17,763
نميدونم چرا خودت رو با اين چيزها عذاب ميدي
290
00:11:17,830 --> 00:11:19,497
در حالي که صاحب خانوادهاي هستي که
291
00:11:19,532 --> 00:11:20,765
بدون سرزنش يا قضاوتي
292
00:11:20,799 --> 00:11:23,034
.عاشقت هستن
293
00:11:25,471 --> 00:11:28,173
.چون اين قضايا برام عجيبه
294
00:11:28,207 --> 00:11:31,276
.هواخواهي جديدت نسبت به من
295
00:11:31,310 --> 00:11:32,544
،و اين دخترها
296
00:11:32,578 --> 00:11:34,446
طوري بزرگ شدن
297
00:11:34,480 --> 00:11:36,313
.که من در خاطرم ازشون تصور ميکردم
298
00:11:36,347 --> 00:11:39,050
يعني شماها فقط خيالات هستيد؟
299
00:11:39,084 --> 00:11:40,851
يا واقعاً اينجائين؟
300
00:11:40,886 --> 00:11:42,954
اينجائين که من رو از بابت گناهاني که
301
00:11:43,021 --> 00:11:44,521
به خاطر اشتباهاتي که انجام
.دادم، مرتکب شدم، آرام کنين
302
00:11:44,590 --> 00:11:45,856
چه اشتباهاتي؟
303
00:11:45,891 --> 00:11:48,292
شنيدم که بش
304
00:11:48,326 --> 00:11:51,062
داره به کلاد کمک ميکنه تا بفهمه
.اون واقعاً دوقلوها رو کشته يا نه
305
00:11:51,096 --> 00:11:54,030
نبايد من کسي باشم که اون سوال ها رو ميپرسه؟
306
00:11:54,065 --> 00:11:55,499
اگر اينطوري باشه
307
00:11:55,567 --> 00:11:56,900
اونوقت با اين کارت
308
00:11:56,934 --> 00:11:58,202
.کلاد رو يه هيولا جلوه ميدادي
309
00:11:58,269 --> 00:11:59,970
اما به جاش، تو مدارک رو، مدارک مفصل رو
310
00:12:00,037 --> 00:12:02,106
.پيش خودت نگه داشتي
311
00:12:02,140 --> 00:12:03,840
.حتي اونها رو از منم مخفي کردي
312
00:12:04,875 --> 00:12:06,110
.و خوشحالم که اين کارو کردي
313
00:12:06,177 --> 00:12:07,244
هر کاري که تا حالا انجام دادي
314
00:12:07,278 --> 00:12:09,012
براي اين بوده که از بچههات محافظت کني
315
00:12:09,080 --> 00:12:10,313
.و دوستشون داشته باشي
316
00:12:10,347 --> 00:12:12,415
.عشق دو طرفه حق توئه کاترين
317
00:12:12,449 --> 00:12:13,583
.بيا
318
00:12:13,618 --> 00:12:15,085
بيا از اينجا بريم، همم؟
319
00:12:17,254 --> 00:12:19,322
.آره، بريم
320
00:12:21,558 --> 00:12:24,027
گفتي يه چيزي تو فکرته، چيه؟
321
00:12:24,095 --> 00:12:26,496
.بچههاي سلطنتي هيچوقت به حال خودشون نيستن
322
00:12:26,563 --> 00:12:29,064
و اونوقت من تونستم دزدکي وارد اتاقشون بشم
323
00:12:29,133 --> 00:12:30,600
و گُل ها رو فرو کنم تو گلوشون؟
324
00:12:30,634 --> 00:12:31,867
پس پرستارهاي بچه کجا بودن؟
325
00:12:31,901 --> 00:12:33,603
.منم همين سوال تو ذهنم بود
326
00:12:33,637 --> 00:12:35,671
.از تمام پرستارهايي که اون زمان اينجا بودن سوال کردم
327
00:12:35,739 --> 00:12:37,540
.يکيشون که به خاطر کهولت سن مُرده
328
00:12:37,608 --> 00:12:39,208
.پيدا کردن بقيهشون هم زمان ميبره
329
00:12:39,243 --> 00:12:40,476
اگر پيداشون کردي
330
00:12:40,511 --> 00:12:42,511
.منم همراهت ميام تا ازشون سوال کنم
331
00:12:42,578 --> 00:12:44,446
.لويي
332
00:12:44,514 --> 00:12:46,181
اگر ميدونستم براي ترتيب دادن معاملات
333
00:12:46,249 --> 00:12:48,250
مايحتاج زمستاني به قصر مياي
هيچ وقت از طريق فرستادهات
334
00:12:48,317 --> 00:12:49,685
.برات نامه نميفرستادم
335
00:12:49,753 --> 00:12:52,354
.نامه تازه به دستم رسيده
336
00:12:52,421 --> 00:12:54,289
.فکر ميکنم که مورد قبول واقع شده
337
00:12:54,357 --> 00:12:56,391
.البته اگر بتونم اين زمينها رو قبول کنم
338
00:12:56,459 --> 00:12:58,193
منظورت چيه؟ چرا نتوني؟
339
00:12:58,261 --> 00:12:59,794
.چون حس خوبي پشتش نيست
340
00:12:59,828 --> 00:13:01,363
.باقي لُردهاي پروتستاني بيشتر قرباني دادن
341
00:13:01,430 --> 00:13:02,764
.اونها بيشتر از من لايق همچين چيزي هستن
342
00:13:02,831 --> 00:13:04,866
.اما فرانسيس، پادشاه تو، اين پيشنهاد رو داده
343
00:13:04,933 --> 00:13:07,369
.حتماً براش سوال ميشه که چرا داري پيشنهادش رو رد ميکني
344
00:13:07,436 --> 00:13:09,538
.پس بذار براش سوال بشه
.شايد بايد همينطور باشه
345
00:13:10,773 --> 00:13:14,075
لويي، اين به حملهاي که به قلعه صورت
گرفت، مربوط ميشه؟ حمله به من؟
346
00:13:14,143 --> 00:13:15,576
.به تمام حملات مربوط ميشه
347
00:13:15,610 --> 00:13:17,311
خونهايي که ريخته شده، خونهايي اگر
348
00:13:17,345 --> 00:13:19,647
فرانسيس فقط به يه تعداد قاتل
.کاتوليکي "نه" ميگفت، ريخته نميشد
349
00:13:19,715 --> 00:13:21,049
.قضييه اينقدرها هم آسون نيست، باور کن
350
00:13:21,116 --> 00:13:22,383
.ميدونم که چه سياستهايي پشت اون قضايا بوده
351
00:13:22,450 --> 00:13:23,617
خواهش ميکنم، بيشتر از اين نميتونم
352
00:13:23,686 --> 00:13:24,786
.به حرفهات براي دفاع از اون مرد گوش بدم
353
00:13:24,853 --> 00:13:27,155
.براي يکبار هم که شده، ميخوام خودش از خودش دفاع کنه
354
00:13:27,189 --> 00:13:28,255
.لويي
355
00:13:28,323 --> 00:13:29,657
.خواهش ميکنم، گوش کن
356
00:13:29,692 --> 00:13:31,692
.اگر بنده رو عفو کنين
357
00:13:38,478 --> 00:13:40,613
تا حالا هيچ بانويي رو نديدم که
.بتونه به حسابها رسيدگي کنه
358
00:13:40,681 --> 00:13:43,449
شوهرم احساس ميکرد که
.بهتره از کارهاش سر در بيارم
359
00:13:43,483 --> 00:13:46,018
.امروز بعدازظهر يه نگاه کلي بهش ميندازم
360
00:13:46,086 --> 00:13:47,820
.من همچنين دفترکُل شخصي شوهرم رو هم ميخوام
361
00:13:47,854 --> 00:13:49,589
.ازم خواسته که اون رو براي حفاظت بگيرم
362
00:13:50,857 --> 00:13:52,825
حفاظت در مقابل چي، دولت؟
363
00:13:52,859 --> 00:13:54,760
.منظورتون رو متوجه نميشم
364
00:13:54,794 --> 00:13:56,929
،همونطور که شايعات به گوش من رسيده
.بايد به گوش شما هم رسيده باشه
365
00:13:56,963 --> 00:13:58,097
صحبتهايي از مقاطع کاري
366
00:13:58,131 --> 00:13:59,765
بين شوهر شما
367
00:13:59,799 --> 00:14:01,166
.و سياستمدارهاي پروتستاني
368
00:14:01,201 --> 00:14:03,769
ميتونم بهتون اين اطمينان رو بدم
.که هيچ مقاطع کارياي در کار نبوده
369
00:14:03,803 --> 00:14:05,437
اما اگر اين شايعات درست بوده باشه
370
00:14:05,471 --> 00:14:07,339
.حتماً مدرک داخل دفترکُل شخصي شوهرتون هست
371
00:14:07,373 --> 00:14:08,673
به همين خاطر هست
372
00:14:08,708 --> 00:14:10,609
که با پنهان کردن اون، جوانب
.احتياط رو رعايت کردم
373
00:14:10,643 --> 00:14:13,011
بانو درخواست چيزي رو کرده
374
00:14:13,046 --> 00:14:15,146
.که فکر ميکنم بهتر باشه که بدينش بهشون
375
00:14:15,180 --> 00:14:17,215
.من و بانو يه جورايي همدست هستيم
376
00:14:17,250 --> 00:14:18,617
اگر اون دفتر پيدا بشه
377
00:14:18,651 --> 00:14:19,951
.براي هيچکدوممون خوب نيست
378
00:14:19,985 --> 00:14:23,555
چون دولت تمام کار و کسبي که متعلق
.به خيانتکارها باشه رو توقيف ميکنه
379
00:14:23,589 --> 00:14:25,357
.شما نسبت به من وضعيت بهتري داريد
380
00:14:25,391 --> 00:14:27,225
.چون ميدونين اون دفترکل کجاست، اما من نه
381
00:14:27,260 --> 00:14:30,361
،با منتظر بودن براي اعلام قيمت از سمت من
.نشون دادين که تو اين کار حرفه اي هستين
382
00:14:30,395 --> 00:14:33,030
همسر شما 51 درصد از تجارتش
رو با قباله به بنده واگذار کرده بود
383
00:14:33,065 --> 00:14:34,899
.پس قانوناً توسط يک شخص نگه داشته شده
384
00:14:34,933 --> 00:14:37,635
.پس دوست دارم که مالکيت کامل داشته باشم
385
00:14:43,575 --> 00:14:44,708
.اين کارو نکن، گرير
386
00:14:44,743 --> 00:14:46,777
مگه انتخاب ديگهاي هم دارم؟
387
00:14:49,514 --> 00:14:52,182
اما يادت باشه، اگر اون دفتر پيدا شد
388
00:14:52,216 --> 00:14:54,251
مطمئن ميشم که دولت بفهمه
که شما هم در اين پنهان کاري
389
00:14:54,286 --> 00:14:55,819
.به اندازهي من سهيم بودين
390
00:14:55,853 --> 00:14:57,521
که اين يعني ممکنه سرت رو هم
391
00:14:57,555 --> 00:15:00,524
.به همراه دفترخانهي جديدت به باد بدي
392
00:15:00,558 --> 00:15:03,827
.خيلي طول کشيد تا پرستار دوقلوها رو پيدا کردم
393
00:15:03,861 --> 00:15:05,495
.چون بعد از ازدواج اسمش رو تغيير داده
394
00:15:05,562 --> 00:15:07,230
.اون بيشتر از يه ازدواج ساده داشته
395
00:15:07,298 --> 00:15:09,699
.اون با يه اشرافي ازدواج کرده
396
00:15:09,767 --> 00:15:11,802
.تو فکر اينم که چطور به اينجا رسيده
397
00:15:13,771 --> 00:15:16,173
.اميدوارم که منتظرتون نگذاشته باشم
398
00:15:16,207 --> 00:15:18,875
واقعاً باعث افتخاره که براي صحبت با
.والامقامي چون شما دعوت بشم
399
00:15:18,910 --> 00:15:20,842
اگر در مورد طرح خيرات شماست
400
00:15:20,911 --> 00:15:22,412
...باعث افتخاره من و همسرم هست
401
00:15:22,479 --> 00:15:23,879
حقيقتش، به اين اميد بوديم که
در مورد زماني که اينجا بودين
402
00:15:23,947 --> 00:15:25,515
.با هم صحبت کنيم
403
00:15:25,549 --> 00:15:26,916
.وقتي که پرستار بچه بوديد
404
00:15:26,983 --> 00:15:28,551
.اوه
405
00:15:28,619 --> 00:15:30,753
بانو ايوون، اميدوارم سوالاتِ ما
406
00:15:30,788 --> 00:15:32,021
.حس ناخوشايندي در شما ايجاد نکنه
407
00:15:32,088 --> 00:15:33,556
...بنظر
408
00:15:33,624 --> 00:15:35,257
.به اين دليل که ممکنه بابت موضوعي قسر در رفته باشين
409
00:15:35,326 --> 00:15:37,659
.بش، بهش فشار بيار
410
00:15:37,694 --> 00:15:41,197
.ناراحتم چون اون روزها واقعاً روزهاي دردناکي بودن
411
00:15:41,264 --> 00:15:43,866
.وقتي دوقلوها فوت کردن، همهمون خيلي ناراحت شديم
412
00:15:43,934 --> 00:15:45,367
مثل اينکه وقتي که جنازههاشون
.رو پيدا کردن شما اونجا بودين
413
00:15:45,435 --> 00:15:47,736
ميتونين بهمون بگيد دقيقاً چه اتفاقي افتاد؟
414
00:15:47,770 --> 00:15:50,906
من فقط براي چند لحظه رفتم دستشويي
415
00:15:50,941 --> 00:15:53,942
.و وقتي برگشتم، مُرده بودن
416
00:15:54,009 --> 00:15:55,777
هر دوشون؟
417
00:15:55,845 --> 00:15:57,879
فکر نکردين که عجيبه؟
418
00:15:57,947 --> 00:15:59,047
وقتي دکتر اومد، اونجا بودين؟
419
00:15:59,114 --> 00:16:00,415
به شخصه ديدين که
420
00:16:00,483 --> 00:16:01,583
دکتر گُلها رو از گلوشون درآورد؟
421
00:16:01,651 --> 00:16:02,784
.بله، معلومه
422
00:16:02,852 --> 00:16:04,152
.بش، کار خودش بوده
423
00:16:04,186 --> 00:16:05,887
.نميدونم منظورتون چيه
424
00:16:05,921 --> 00:16:07,088
فقط سه نفر از داستان گُلها
425
00:16:07,122 --> 00:16:08,256
.خبر داشتن، ايوون
426
00:16:09,225 --> 00:16:10,291
،دکتري که اومده بود بالاسرشون
427
00:16:10,326 --> 00:16:11,960
،کاترين، که دکتر فقط به اون گفته بود
428
00:16:12,027 --> 00:16:13,427
و کسي که خودش گُلها رو
.داخل گلوشون گذاشته بوده
429
00:16:13,495 --> 00:16:14,829
.تو کشتيشون
430
00:16:14,897 --> 00:16:16,164
چطور تونستي همچين کاري کني؟ چرا آخه؟
431
00:16:16,198 --> 00:16:17,832
.من همچين کاري نکردم، قسم ميخورم
432
00:16:17,900 --> 00:16:19,734
.اونها وقتي که من رسيدم بالا سرشون مُرده بودن
433
00:16:19,801 --> 00:16:21,169
در مورد چي صحبت ميکني؟
434
00:16:21,203 --> 00:16:23,004
يا درست حرف ميزني، يا اعدام ميشي
435
00:16:23,072 --> 00:16:24,672
.و منم از مرگت نهايت لذت رو ميبرم
436
00:16:24,740 --> 00:16:26,574
.کار پادشاه بود
437
00:16:26,608 --> 00:16:30,411
چطور ميتونستم بگم نه؟
438
00:16:31,646 --> 00:16:33,313
.خيلي بيرحم بود
439
00:16:33,382 --> 00:16:35,349
.اومد اتاق دوقلوها
440
00:16:35,384 --> 00:16:38,252
.وقتي شب شد تا اتاقم دنبالم کرد
441
00:16:38,319 --> 00:16:40,320
.بعد، يک شب، منو کشيد يه گوشه
442
00:16:40,355 --> 00:16:43,991
.ازم خواست که باهاش سيگار بکشم
443
00:16:44,025 --> 00:16:47,761
.نسبت به درخواست بقيه، درخواست سادهتري بود
444
00:16:47,795 --> 00:16:50,163
.بعد از اون، زمان از دستم در رفت
445
00:16:50,198 --> 00:16:51,765
.خودم رو هم فراموش کرده بودم
446
00:16:51,832 --> 00:16:53,666
وقتي بيدار شدم، دوان دوان رفتم به اتاق دوقلوها
447
00:16:53,701 --> 00:16:56,336
اما ساعتها از اون قضييه گذشته بود
448
00:16:56,371 --> 00:16:58,438
.و ديدم که پنجره ها از شدت باد باز شده بودن
449
00:16:58,472 --> 00:17:00,440
.اونجا هم خيلي سرد شده بود
450
00:17:00,474 --> 00:17:02,141
.حتماً بايد فراموش کرده باشم که پنجره رو قفل کنم
451
00:17:02,175 --> 00:17:03,976
سريع رفتم سراغ بچه ها
452
00:17:04,011 --> 00:17:05,645
.اما ديگه نفس نميکشيدن
453
00:17:05,679 --> 00:17:08,615
.سعي کردم گرمشون کنم، اما فايدهاي نداشت
454
00:17:08,649 --> 00:17:10,650
و فهميدم که اگر به گوش ملکه برسه
455
00:17:10,684 --> 00:17:12,351
.چه بلايي سر من خواهد اومد
456
00:17:12,386 --> 00:17:15,021
...ديدم لباس کلاد اون گوشه افتاده
457
00:17:15,055 --> 00:17:17,223
...هموني که چند تا گُل روش آويزون بود
458
00:17:17,257 --> 00:17:18,824
.و منم ميدونستم بايد چهکار کنم
459
00:17:18,858 --> 00:17:21,060
پس بعد از اينکه خواهرانم از سرما مُردن
460
00:17:21,094 --> 00:17:23,495
اون گُلها رو فرو کردي تو دهنشون
461
00:17:23,530 --> 00:17:25,298
و منتظر شدي که مادرم منو مقصر بدونه؟
462
00:17:25,332 --> 00:17:27,466
اميد داشتم فکر کنه که خيلي بچه هستي
463
00:17:27,500 --> 00:17:29,235
.تا سرت بشه چه کار کردي
464
00:17:29,269 --> 00:17:30,736
.اميدوار بودم که تو رو ببخشه
465
00:17:30,770 --> 00:17:32,838
.اما نبخشيد
466
00:17:32,872 --> 00:17:35,307
پس چرا به خاطر غفلت از وظيفهات مجازات نشدي؟
467
00:17:35,341 --> 00:17:36,708
متوجه نيستي؟
468
00:17:36,743 --> 00:17:38,744
پدر و مادر هردوشون بدون اينکه متوجه بشن
469
00:17:38,778 --> 00:17:40,512
.کار اون يکي بوده، قضييه رو لاپوشوني کردن
470
00:17:40,547 --> 00:17:42,147
،مادر که نميخواست کسي سوال پيچش کنه
471
00:17:42,181 --> 00:17:43,515
چون اون داستان بيماريِ من رو گفته بود
472
00:17:43,550 --> 00:17:44,983
.که کسي فکر نکنه من يه هيولام
473
00:17:45,017 --> 00:17:47,085
و پدر هم که بساط ازدواج
تو رو با يه اشرافي ترتيب داد
474
00:17:47,119 --> 00:17:48,753
که مطمئن بشه هيچوقت به کاترين نميگي
475
00:17:48,787 --> 00:17:50,388
که واقعاً اون شب کجا بودي، درسته؟
476
00:17:50,423 --> 00:17:52,424
.خواهش ميکنم، منو ببخشيد
477
00:17:52,458 --> 00:17:54,225
.از والدينتون ميترسيدم
478
00:17:54,260 --> 00:17:56,027
.از هر دوشون -
!خب، حالا ميتوني از من بترسي -
479
00:17:56,062 --> 00:18:00,265
تو خواهرانم رو کشتي و کاري کردي که
.من کُل عُمرم تقاص اون رو پس بدم
480
00:18:00,299 --> 00:18:02,067
.کلاد، عدالت در کار خواهد بود، بهت قول ميدم
481
00:18:02,101 --> 00:18:04,802
.نگهبان ها، خواهشاً اين زن رو از اينجا ببريد -
!نــه -
482
00:18:04,870 --> 00:18:06,003
!اوه، نه، خواهش ميکنم
483
00:18:06,071 --> 00:18:07,404
.خواهش ميکنم، عاليجناب
484
00:18:07,439 --> 00:18:08,973
.اون رو فراموش کن
485
00:18:09,040 --> 00:18:11,075
.چيزي که مهمه اينه که تو بيگناهي
486
00:18:11,109 --> 00:18:12,610
.تو تمام اين مدت بي گناه بودي
487
00:18:14,713 --> 00:18:16,781
.اي خدا
488
00:18:16,815 --> 00:18:18,950
!يالا مادر
489
00:18:18,984 --> 00:18:20,918
.دارم ميام
490
00:18:20,953 --> 00:18:22,419
!جشنوارهي يخ رو فراموش کن، باهامون بيا
491
00:18:22,454 --> 00:18:24,188
.بايد استراحت کنم
492
00:18:24,222 --> 00:18:25,889
به تو هم به اندزاهي من داره خوش ميگذره؟
493
00:18:25,923 --> 00:18:28,859
.آره، تا جايي که بتونم خوش ميگذرونم
494
00:18:28,926 --> 00:18:30,194
تا جايي که بتوني؟
495
00:18:32,464 --> 00:18:35,532
ميخوام که لذت ببرم، واقعاً ميگم
496
00:18:35,600 --> 00:18:36,566
اما چطور ميتونم
497
00:18:36,634 --> 00:18:38,602
وقتي که برام همچين لذتي رو همراه با درد آوردي
498
00:18:38,669 --> 00:18:41,037
لذت ببرم؟
499
00:18:41,105 --> 00:18:44,374
من حقيقت رو در مورد قتل شماها مخفي کردم
500
00:18:44,441 --> 00:18:48,812
.اما اگر کلاد شماها رو کشته، من يه هيولا رو بزرگ کردم
501
00:18:48,880 --> 00:18:53,082
و اگر اون شما رو نکشته، تمام اين مدت داشتم
.بدون هيچ دليلي اينطور باهاش رفتار ميکردم
502
00:18:53,150 --> 00:18:55,084
.اين قضييه براي خيلي وقت پيشـه، کاترين
503
00:18:55,152 --> 00:18:56,652
کي ميتونه تو رو مقصر بدونه؟
504
00:18:56,686 --> 00:18:58,454
.تو بچههات رو از دست دادي
505
00:18:58,522 --> 00:19:00,123
به خودت شک نکن
506
00:19:00,190 --> 00:19:02,091
.وگرنه ديوونه ميشي
507
00:19:03,994 --> 00:19:05,594
پس کلاد چي؟
508
00:19:05,662 --> 00:19:06,829
نبايد الان کنار اون باشم؟
509
00:19:06,897 --> 00:19:07,830
فکر ميکني بهت نيازي داره؟
510
00:19:07,898 --> 00:19:09,665
فکر ميکني فرانسيس بهت احتياج داره؟
511
00:19:09,733 --> 00:19:11,567
.نه ديگه
512
00:19:11,601 --> 00:19:13,502
.دخترها بهت نياز دارن
513
00:19:13,570 --> 00:19:15,604
،اونها جز ما کسي رو ندارن
514
00:19:15,672 --> 00:19:18,574
.و مثل باقي بچههات دوقلوها هم بيتابت هستن
515
00:19:18,642 --> 00:19:21,944
.کاترين، مادري باش که اونها ميخوان
516
00:19:21,978 --> 00:19:24,580
.مادري باش که اونها نياز دارن
517
00:19:26,581 --> 00:19:40,581
ترجمه و تنظيم : محمد امــيــــر
M.Amir
518
00:20:26,080 --> 00:20:28,448
متوجه هستم که يه سري مشکلاتي
.با بعضي تصميمهاي من داشتي
519
00:20:28,482 --> 00:20:32,118
براي اين پيشنهادم رو بابت اراضي رد ميکني
520
00:20:32,152 --> 00:20:34,220
چون... چون از طريقهاي که با نفاقها کنار اومدم، خوشت نمياد؟
521
00:20:34,254 --> 00:20:37,022
،يک سري سوالاتي در مورد کارهاتون
.در مورد سرکوبي پرسيدم، و بله
522
00:20:37,057 --> 00:20:39,858
ميدوني آمارِ بيشتر اختلاف عقيدهات از کجا بهم ميرسه؟
523
00:20:39,893 --> 00:20:40,926
.مري بهت ميگه
524
00:20:40,961 --> 00:20:42,595
خير، پيکهام بهم ميگن
525
00:20:42,629 --> 00:20:44,096
لُردهام و حتي هر کسي توي
اين قصر بهم خبر ميرسونن
526
00:20:44,130 --> 00:20:45,764
غير از همسرم
527
00:20:45,799 --> 00:20:47,265
.کسي که به زور باهام حرف ميزنه
528
00:20:47,300 --> 00:20:48,934
فکر ميکني مري هنوز ازم حمايت ميکنه؟
529
00:20:48,969 --> 00:20:50,869
.فکر ميکنم که از روي خوششانسيه که ازت حمايت ميکنه
530
00:20:50,904 --> 00:20:53,706
اما من فکر ميکنم که چيز ناراحت کنندهايه
.که هردومون به حمايت اون احتياج داريم
531
00:20:54,941 --> 00:20:56,374
و اينکه يکي از ماها اصلاً نتونست
532
00:20:56,442 --> 00:20:58,310
زماني که به حمايت شديدِ ما
.نياز داره، ازش حمايت کنيم
533
00:21:01,247 --> 00:21:03,948
.بهت هشدار ميدم، پسر عمو
534
00:21:04,016 --> 00:21:05,817
.حرفهات نسنجيدهست
535
00:21:07,520 --> 00:21:09,588
.شايد بهتر باشه حرفها رو بذاريم کنار
536
00:21:09,622 --> 00:21:11,223
.تفاوتهامون رو از طريق تفريحات دوستانه آشکار کنيم
537
00:21:11,257 --> 00:21:12,724
تا حالا چماق بازي کرديد، درسته؟
538
00:21:17,730 --> 00:21:20,064
.بهتره برم داخل
539
00:21:20,099 --> 00:21:21,565
.خيلي سرده
540
00:21:21,600 --> 00:21:22,800
.دخترها، بازي بسه
541
00:21:22,835 --> 00:21:24,702
.برين داخل
542
00:21:26,105 --> 00:21:28,740
.من و مادرتون هم به زودي ميايم
543
00:21:28,774 --> 00:21:31,509
...اوه، خداي من، کاترين
544
00:21:31,543 --> 00:21:34,478
حسِ دوبارهي تمام اين لحظات هوسآميز
545
00:21:34,546 --> 00:21:36,780
.بدون تو امکانپذير نبود
546
00:21:36,848 --> 00:21:38,949
...و تو
547
00:21:39,017 --> 00:21:40,751
.خيلي زيبايي
548
00:21:53,164 --> 00:21:54,998
.هنري، بس کن
549
00:21:55,066 --> 00:21:57,367
.دارم ميلرزم -
.منم دارم گرمت ميکنم -
550
00:21:57,434 --> 00:21:58,802
.بيشتر از گرماي داخل
551
00:22:00,237 --> 00:22:02,605
.(گرماي مطلق (تحريک جنسي -
.اوه -
552
00:22:02,673 --> 00:22:03,873
حساش ميکني؟
553
00:22:03,907 --> 00:22:06,176
آره؟ -
.آره -
554
00:22:06,243 --> 00:22:07,777
.اوه، ادامه بده
555
00:22:10,681 --> 00:22:12,048
.باور کن، ميدونم به چي نياز داري
556
00:22:12,115 --> 00:22:13,949
به چي؟
557
00:22:13,984 --> 00:22:15,918
.به من
558
00:22:16,920 --> 00:22:18,721
.به در کنار هم بودن
559
00:22:18,789 --> 00:22:20,455
.با هم و تا ابد
560
00:22:21,858 --> 00:22:24,259
قبلاً ها بهم چي ميگفتي؟
561
00:22:25,929 --> 00:22:28,931
...وقتي که باهم عشقبازي ميکرديم و من نزديک
562
00:22:33,369 --> 00:22:35,804
.تو تقريباً به خونه نزديک شدي
563
00:22:56,759 --> 00:22:58,793
بين اونها خبري هست که ما نميدونيم؟
564
00:23:13,642 --> 00:23:15,976
.تو بينشون قرار گرفتي
565
00:23:31,159 --> 00:23:32,692
!کافيه! بس کنين
566
00:23:49,443 --> 00:23:52,011
کاترين؟
567
00:23:52,079 --> 00:23:53,580
کاترين؟
568
00:23:55,015 --> 00:23:56,349
.هنري
569
00:23:57,351 --> 00:23:58,985
اينجا ديگه چه کار ميکني؟
570
00:23:59,019 --> 00:24:01,754
.داري از سرما ميميري
571
00:24:01,789 --> 00:24:03,656
.خوششانسي که پيدات کردم
572
00:24:03,690 --> 00:24:05,658
.داشتم دنبالت ميگشتم
573
00:24:05,692 --> 00:24:07,393
.يه خدمتکار تو رو نزديک در باغ ديده بود
574
00:24:07,427 --> 00:24:09,561
.منم ردپاهات رو دنبال کردم
575
00:24:09,596 --> 00:24:11,297
براي چي بهم کمک ميکني؟
576
00:24:11,331 --> 00:24:14,100
.سوال خوبي بود
577
00:24:14,168 --> 00:24:16,502
پس هنري پرستار رو گول زد
578
00:24:16,536 --> 00:24:19,070
.و دوقلوها از سرما مُردن، بيچارهها
579
00:24:20,273 --> 00:24:21,774
و اونوقت براي کلاد پاپوش درست کرد
580
00:24:21,841 --> 00:24:23,241
.که سعي کنه غفلت پرستار رو لاپوشوني کنه
581
00:24:23,310 --> 00:24:25,444
الان کجاست؟ -
.تو سياهچال -
582
00:24:25,512 --> 00:24:27,979
،پس مجازات خواهد شد
583
00:24:28,047 --> 00:24:29,648
اما کي منو مجازات ميکنه؟
584
00:24:29,683 --> 00:24:31,416
.تو فکر ميکردي داري از دخترت محافظت ميکني
585
00:24:31,483 --> 00:24:33,418
.آره، همينطوره
586
00:24:33,485 --> 00:24:35,821
با نپرسيدن سوالاتي که
587
00:24:35,888 --> 00:24:37,655
نميخواستم جوابشون رو بدونم
588
00:24:37,690 --> 00:24:40,158
.فکر ميکردم دارم از خودم محافظت ميکنم
589
00:24:41,160 --> 00:24:43,428
واقعاً دختر من گناهکار بود؟
590
00:24:43,495 --> 00:24:45,831
ازدواج مزخرفِ ما حقيقتاً چه خسارتي
591
00:24:45,898 --> 00:24:48,366
به بچههامون وارد ميکنه؟
592
00:24:50,235 --> 00:24:53,204
.ميدونستم که بهشون صدمه خواهد رسيد
593
00:24:53,238 --> 00:24:56,474
.اما نميدونستم که به گرفتنِ جونشون تمام ميشه
594
00:24:58,410 --> 00:25:01,646
.اوه، اون به مادر تو هم صدمه زده
595
00:25:01,714 --> 00:25:03,715
.فکر کنم اون ميدونست داره وارد چه قضييهاي ميشه
596
00:25:03,749 --> 00:25:06,717
.اوه، در اين مورد اشتباه ميکني
597
00:25:06,784 --> 00:25:08,485
وقتي که به اندازهي کافي وارث داشتيم
598
00:25:08,553 --> 00:25:11,021
هنري دايان رو قانع کرد که
.فقط در اختيار اون ميمونه
599
00:25:11,089 --> 00:25:12,723
تو از کجا ميدوني؟
600
00:25:12,790 --> 00:25:14,358
چون هنري بهم گفت
601
00:25:14,425 --> 00:25:16,727
.ديگه هيچ رابطهي شهواني بين ما نخواهد بود
602
00:25:16,761 --> 00:25:19,696
اون فقط ميخواست نسبت
.به معشوقهاش وفادار باشه
603
00:25:19,731 --> 00:25:21,197
.البته که، هيچوقت اينطور نبود
604
00:25:21,232 --> 00:25:22,632
از اين موضوع خبر دارم
605
00:25:22,667 --> 00:25:24,300
چون هر چيزي که هنري براي اون خريد
606
00:25:24,369 --> 00:25:26,302
.فقط براي اون بود که جلوي خشمش رو بگيره
607
00:25:26,337 --> 00:25:28,672
واقعاً هم وقتي که مادرت فهميد بهش خيانت کرده
608
00:25:28,740 --> 00:25:30,306
.خشم مهيبي داشت
609
00:25:30,341 --> 00:25:34,310
اوه، اما هديههاي مثل: املاک، جواهرات
610
00:25:34,379 --> 00:25:36,813
اون کليساي مسخرهاي که
611
00:25:36,881 --> 00:25:38,681
.با شيشههاي رنگي براش ساخت
612
00:25:38,715 --> 00:25:40,816
.اونها براي بعد از زماني بود که دوقلوها بدنيا اومده بودن
613
00:25:40,851 --> 00:25:43,519
.اما با اينحال رابطههاي شهواني هيچوقت بين ما تمام نشد
614
00:25:43,553 --> 00:25:46,322
چيه؟ چي شده؟
615
00:25:46,357 --> 00:25:48,157
.هيچي نيست
616
00:25:48,192 --> 00:25:50,193
اميدوارم اينکه ميدوني دخترت دوقلوها رو نکشته
617
00:25:50,227 --> 00:25:52,428
.برات آرامش به همراه داشته باشه
618
00:25:52,462 --> 00:25:54,196
.بهتره برم
619
00:25:54,230 --> 00:25:55,531
.چه عجلهايه حالا
620
00:25:55,565 --> 00:25:57,199
هنوز بطور مناسب از اينکه
621
00:25:57,267 --> 00:25:59,435
.بدترين دشمن مادرت رو نجات دادي، دستت ننداختم
622
00:26:05,776 --> 00:26:07,610
.نبايد ميذاشتم تحريکم کنه
623
00:26:07,644 --> 00:26:10,379
.اما، مري، واقعاً تحريکم کرد
624
00:26:10,413 --> 00:26:14,082
.موضوعي در مورد کاندي هست که بايد حل بشه
625
00:26:14,117 --> 00:26:17,052
عصبانيتش عليه من فقط به خاطر
626
00:26:17,086 --> 00:26:19,354
.اشتباهاتم بعنوان يه پادشاه نيست
627
00:26:19,389 --> 00:26:21,290
.اون نسبت به تو احساسات داره
628
00:26:21,324 --> 00:26:24,293
.و حالا هم همه از اين موضوع خبر دارن
629
00:26:27,596 --> 00:26:31,365
و فکر ميکني من بهش دلگرمي دادم؟
630
00:26:31,400 --> 00:26:34,636
فرانسيس، اصلاً به حرفم گوش نکردي؟
631
00:26:34,670 --> 00:26:38,039
.به سختي ميتونم تحمل کنم که به شوهر خودم دست بزنم
632
00:26:38,073 --> 00:26:40,442
اونوقت چرا بايد... يک نفر ديگه رو دلگرمي بدم؟
633
00:26:40,476 --> 00:26:43,477
ميدونم فکر نميکني که يک روز حالت خوب ميشه
634
00:26:43,511 --> 00:26:46,247
.اما من اميد دارم
635
00:26:46,281 --> 00:26:47,748
تو بازمانده
636
00:26:47,782 --> 00:26:49,817
.و قويترين کسي هستي که تو عُمرم ديدم
637
00:26:49,851 --> 00:26:54,121
شايد خيلي زود باشه که در اين مورد صحبت کنيم
638
00:26:54,156 --> 00:26:56,590
و واقعاً منو آزار ميده
639
00:26:56,624 --> 00:26:58,960
،که با اينکه چه بلاهايي سرت اومده، اين حرف رو بهت بزنم
640
00:26:59,027 --> 00:27:00,928
،اما، مري
641
00:27:00,995 --> 00:27:03,864
"...تصور "زندگيهاي جداگانه
642
00:27:03,932 --> 00:27:07,434
جدا زندگي کردن راه حلِ خوبي
.نيست، اين فقط يه تهديده
643
00:27:07,469 --> 00:27:09,736
.اونم نه فقط به ازدواجمون حتي به حکومتمون
644
00:27:09,771 --> 00:27:12,940
وقتي يک روزي ما هم صاحب وارث بشيم
645
00:27:13,007 --> 00:27:15,476
که واقعاً ايمان دارم که يک روز اين اتفاق ميفته
646
00:27:15,543 --> 00:27:18,111
حتي کوچکترين شکي هم در مورد
647
00:27:18,145 --> 00:27:20,580
.اصليت و نسب اين بچهمون وجود نداره
648
00:27:20,647 --> 00:27:23,450
چون شک و شبهههاي اينچنيني
.باعث شروع جنگ ميشه
649
00:27:23,484 --> 00:27:25,418
باعث به خطر انداختن کشورت ميشه
650
00:27:25,453 --> 00:27:26,919
.و همينطور زندگيت
651
00:27:26,954 --> 00:27:28,855
.زندگيم
652
00:27:28,889 --> 00:27:30,256
.نه زندگيِ تو
653
00:27:30,324 --> 00:27:32,392
.ميدونم. ناعادلانهست
654
00:27:32,460 --> 00:27:34,126
زماني که پدرم با هر کس
که ميخواست سپري ميکرد
655
00:27:34,194 --> 00:27:36,028
مادرم به خاطر خيانت
656
00:27:36,062 --> 00:27:37,630
.تا پاي مرگ رفت
657
00:27:37,698 --> 00:27:39,732
اما چه درست چه غلط
658
00:27:39,766 --> 00:27:41,133
.اين قضايا همينطور پيش ميره
659
00:27:41,201 --> 00:27:42,702
اينها رو بهت يادآوري کردم
660
00:27:42,736 --> 00:27:44,003
.چون بهت اهميت ميدم
661
00:27:44,070 --> 00:27:47,439
اوه، اين واقعاً " اهميت دادنت" بود؟
662
00:27:47,508 --> 00:27:49,375
چون از ديد من مثل مردي حرف زدي
663
00:27:49,442 --> 00:27:51,377
که داره سعي ميکنه قلابي که
.گردن زنش انداخته رو تنگ تر کنه
664
00:27:51,444 --> 00:27:56,448
.متوجه هستي که چرا نميمونم تا بيشتر حرف بشنوم
665
00:28:04,401 --> 00:28:06,902
.اوه، ممنون، اليسي
666
00:28:06,936 --> 00:28:08,236
.خدمت شما، ملکه
667
00:28:08,304 --> 00:28:11,572
معذرت ميخوام که اون سرگرمياي
.که بيرون داشتيم از کنترل خارج شد
668
00:28:11,607 --> 00:28:13,808
فراموش کرده بودم که چقدر
.براي افراد زنده ميتونه سرد باشه
669
00:28:13,842 --> 00:28:15,610
تو خيلي چيزها از يادت رفته، مگه نه؟
670
00:28:15,677 --> 00:28:18,646
مثل همون پرستاري که گذاشت دوقلوها بميرن
671
00:28:18,714 --> 00:28:21,582
.چون سرش با تو تو تخت شلوغ بود
672
00:28:22,818 --> 00:28:24,085
.معذرت ميخوام
673
00:28:25,554 --> 00:28:27,789
.شايد واقعاً يادت نمياد
674
00:28:27,823 --> 00:28:29,156
شايد با توجه به چيزي که هستي، دعوتت کردم اينجا
675
00:28:29,224 --> 00:28:31,258
.اين تقصير تو نيست
676
00:28:31,293 --> 00:28:32,493
چيزي که هستم؟
677
00:28:32,528 --> 00:28:33,494
مگه من چيام؟
678
00:28:33,529 --> 00:28:35,596
.تو يه دروغي، هنري
679
00:28:35,664 --> 00:28:38,766
.چون آوردمت اينجا تا وجدان خودم رو راحت کنم
680
00:28:38,834 --> 00:28:41,302
.اوه، اما تو توي زندگي هم دروغي بيش نبودي
681
00:28:41,336 --> 00:28:44,838
تمام چيزهايي که گفتي، تمام قولهايي
.که دادي، همه و همه دروغ بودن
682
00:28:44,872 --> 00:28:46,873
...وفاداري، تکليف
683
00:28:46,942 --> 00:28:49,977
.حتي فرانسه. به هيچچيزي به اندازهي خودت توجه نميکردي
684
00:28:50,011 --> 00:28:52,112
چرا دارين بحث ميکنين، مادر؟
685
00:28:52,147 --> 00:28:54,815
چون، عزيزانم، متاسفم که
686
00:28:54,849 --> 00:28:57,684
.زمان با هم بودنمان به پايان رسيده
687
00:28:57,752 --> 00:29:00,454
ديگه وقتشه که به آرامش برسين
688
00:29:00,488 --> 00:29:02,155
.اونم جايي غير از اينجا
689
00:29:02,222 --> 00:29:04,624
.قول ميدم روزي کنارتان خواهم بود
690
00:29:04,659 --> 00:29:07,594
.نسبت به شما، خيلي زود خواهد بود
691
00:29:10,431 --> 00:29:11,698
خداحافظ
692
00:29:11,732 --> 00:29:13,199
.عزيزانم
693
00:29:13,267 --> 00:29:15,602
.خداحافظ، مادر -
.خداحافظ، مادر -
694
00:29:23,877 --> 00:29:25,244
..اوه
695
00:29:25,279 --> 00:29:26,579
.اوه، رفتن
696
00:29:26,613 --> 00:29:27,847
..کاترين -
.يعني انقدر آسون بود -
697
00:29:27,881 --> 00:29:29,082
.خانوادهمون رو از هم نپاشون
698
00:29:29,116 --> 00:29:31,550
.حق نداري دم از خانواده بزني
699
00:29:31,585 --> 00:29:33,552
.اصلاً نميدوني خانواده يعني چي
700
00:29:33,587 --> 00:29:35,020
.خانواده بيشتر از يک عضو داره
701
00:29:35,054 --> 00:29:36,489
خانواده يعني يه سري افراد بامحبت
702
00:29:36,523 --> 00:29:39,057
.قبل از اينکه به خودشون فکر کنن به بقيه فکر ميکنن
703
00:29:39,092 --> 00:29:42,728
.من هميشه عاشق تو و بچهها بودم
704
00:29:42,762 --> 00:29:44,096
.اما وقتي که برات راهدست بود
705
00:29:44,130 --> 00:29:45,531
وقتي که جلوي تورو از
706
00:29:45,565 --> 00:29:47,165
.زيادهروي هايي که ميخواستي نگرفت
707
00:29:48,434 --> 00:29:50,035
بارها و بارها تو رو به تختم راه دادم
708
00:29:50,069 --> 00:29:52,304
.چون عاشقت بودم
709
00:29:52,372 --> 00:29:54,006
فکر ميکردم
710
00:29:54,040 --> 00:29:56,208
اينکه با تمسخر و غفلت با خانوادهات رفتار کني
711
00:29:56,242 --> 00:29:57,942
.اشکالي نداره
712
00:29:57,977 --> 00:30:01,279
و حالا ببين بچهها چطور به خاطر
.اون اشتباه دارن عذاب ميکشن
713
00:30:01,314 --> 00:30:03,515
.دوقلوها که مُردن
714
00:30:03,549 --> 00:30:05,417
.ممکن بود کلاد رو هم براي هميشه از دست بدم
715
00:30:05,451 --> 00:30:07,519
اونوقت ديگه هيچوقت خودم رو
.به خاطر اون کار نميبخشيدم
716
00:30:07,553 --> 00:30:08,786
.يا تو رو
717
00:30:08,821 --> 00:30:11,022
با گناهم کنار خواهم اومد
718
00:30:11,089 --> 00:30:14,425
.اما با تو نه
719
00:30:14,459 --> 00:30:16,360
.ميخوام از زندگيم بري بيرون، هنري
720
00:30:16,395 --> 00:30:17,361
ميشنوي؟
721
00:30:17,429 --> 00:30:19,831
!نميــــخوام برگردي
722
00:30:19,899 --> 00:30:21,533
.اصلاً تو رو نميخوام
723
00:30:21,600 --> 00:30:23,334
.برام هيچ معنياي نداري
724
00:30:23,402 --> 00:30:24,701
.تو مُردي
725
00:30:24,736 --> 00:30:26,370
.چيزي جز خاک نيستي
726
00:30:26,405 --> 00:30:27,405
.انقدرها هم آسون نيست، کاترين
727
00:30:27,439 --> 00:30:28,639
.اوه، دور شو
728
00:30:28,673 --> 00:30:30,441
،اي تجسم گذشته
729
00:30:30,509 --> 00:30:33,310
.اشتباهات و حماقتهام
730
00:30:33,345 --> 00:30:37,348
.برگرد به جهنم خودت و من رو به حال خودم بذار
731
00:30:47,391 --> 00:30:49,325
.بش
732
00:30:49,393 --> 00:30:50,527
چي شده؟
733
00:30:50,562 --> 00:30:52,429
وقتي بچه بودم، هميشه بهم گفتي
734
00:30:52,496 --> 00:30:54,665
.ما خانوادهي واقعي پدر هستيم
735
00:30:54,732 --> 00:30:56,199
و کاترين و بچههاش
736
00:30:56,233 --> 00:30:57,967
.فقط براي نمايش، سياستبازي ها بودن
737
00:30:58,035 --> 00:31:00,903
.گفتي نبايد بهشون حسادت کنم، و منم واقعاً اينکارو نکردم
738
00:31:00,971 --> 00:31:03,906
.من عاشق برادران و خواهرانم بودم
739
00:31:03,974 --> 00:31:05,475
اما تو چي؟
740
00:31:05,543 --> 00:31:06,909
مگر اونها حالا به هر طريقي برات
741
00:31:06,977 --> 00:31:09,079
تهديد حساب ميشدن؟ -
در مورد چي حرف ميزني؟ -
742
00:31:09,146 --> 00:31:11,747
کاترين به اون کليسايي که پدر
.براي تو ساخته بود اشاره کرد
743
00:31:11,815 --> 00:31:12,982
خاطرت هست؟
744
00:31:13,050 --> 00:31:15,184
.اونم با اون شيشههايِ رنگيِ گران قيمت
745
00:31:15,251 --> 00:31:17,653
.چون من يک روز در اون کليسا رو به ياد ميارم
746
00:31:17,721 --> 00:31:19,589
!لعنت به تو، هنري
747
00:31:19,656 --> 00:31:21,190
!لعنت به تو
748
00:31:23,994 --> 00:31:27,262
پدر بهم گفته بود که اون کليسا
،فقط براي تو ساخته نشده بود
749
00:31:27,330 --> 00:31:28,797
.براي من هم بود
750
00:31:28,864 --> 00:31:31,533
و وقتي که کليسا به همه معرفي
شده بود، من رو پنهاني برد اونجا
751
00:31:31,601 --> 00:31:34,470
و در نهايت من و پدر اولِ
اسمهامون رو با ذکر تاريخ
752
00:31:34,537 --> 00:31:37,473
.يادگاري نوشتيم
753
00:31:37,507 --> 00:31:40,275
به همين خاطر اين تکه رو نگه داشتم، ميبيني؟
754
00:31:40,343 --> 00:31:43,145
.چون دقيقاً بعد از اون زماني بود که شيشه رو خورد کردي
755
00:31:43,179 --> 00:31:44,546
.من دفتر ثبت وقايع رو چک کردم، مادر
756
00:31:44,614 --> 00:31:46,214
.و دقيقاً دو روز بعدش، دوقلوها مُردن
757
00:31:46,281 --> 00:31:48,850
.وقتي که شيشه رو خورد ميکردي، مدام پدر رو لعنت ميکردي
758
00:31:48,884 --> 00:31:50,852
يعني به اين دليل که کاترين دوقلوها
رو حامله بشه، باهاش خوابيده بود
759
00:31:50,920 --> 00:31:54,322
هنوز از دستش عصباني بودي؟
760
00:31:54,389 --> 00:31:56,891
يا در مورد فريب دادن پرستار بچه بود؟
761
00:31:56,926 --> 00:32:00,829
يا به خاطر جزئي از اون خيانت
مشابهي بود که تو رو از تو ميخورد؟
762
00:32:02,164 --> 00:32:05,466
فکر ميکني راحت بود که
معشوقهي پادشاه باشم؟
763
00:32:05,501 --> 00:32:06,867
آره؟
764
00:32:06,935 --> 00:32:08,669
.يه موقعيتي که به سادگي بدست اومد
765
00:32:08,703 --> 00:32:10,671
اما نگه داشتن اون چي؟
766
00:32:10,705 --> 00:32:12,673
اون هم چندين دهه؟
767
00:32:12,707 --> 00:32:15,042
.خواهش ميکنم بگو اون کار اتفاقي صورت گرفت، مادر
768
00:32:15,076 --> 00:32:17,745
بگو که فقط پنجرههاي اتاق بچه رو باز گذاشتي
769
00:32:17,779 --> 00:32:20,981
،که پرستار بچه رو از کارش مرخص کني
.تا پادشاه رو براي خودت نگه داري
770
00:32:21,016 --> 00:32:22,983
.خيلي دوست دارم که همچين حرفي بزنم
771
00:32:23,018 --> 00:32:24,551
.راست ميگم
772
00:32:24,585 --> 00:32:27,387
.اما ميخواستم کاترين عذاب بکشه
773
00:32:27,421 --> 00:32:29,322
.ميخواستم هنري عذاب بکشه
774
00:32:29,357 --> 00:32:31,158
.که هر دوشون هم کشيدن
775
00:32:31,192 --> 00:32:34,327
.اون املاکي که بهت دادم ديگه بهت تعلق ندارن
776
00:32:35,396 --> 00:32:36,696
اگر امروز از اينجا بري
777
00:32:36,730 --> 00:32:38,231
.رازت پيش خودم ميمونه
778
00:32:38,266 --> 00:32:40,233
اما حتي خيلي کمتر از
زماني که از طناب دار آويزوني
779
00:32:40,268 --> 00:32:41,368
.نميتونم ريختت رو تحمل کنم
780
00:32:41,402 --> 00:32:43,370
.برو و هيچوقت برنگرد
781
00:32:43,404 --> 00:32:44,737
.من مادرت هستم
782
00:32:44,772 --> 00:32:46,573
گذشتت کجا رفته؟
783
00:32:46,607 --> 00:32:48,074
تو که همسرت رو با اينکه
784
00:32:48,108 --> 00:32:49,576
.معشوقهي پادشاه بود، بخشيدي
785
00:32:49,610 --> 00:32:52,578
چطور بعد از اين قضايا ميتوني عشقِ کنا
رو با همچين چيزي مقايسه کني؟
786
00:32:52,612 --> 00:32:54,180
.اون جوان و خام بود
787
00:32:54,214 --> 00:32:55,414
.ترسيده بود
788
00:32:55,448 --> 00:32:56,749
.اما تو دو تا نوزاد رو کُشتي
789
00:32:56,784 --> 00:32:58,450
کنا، جوان و خام بود؟
790
00:32:58,485 --> 00:33:00,452
اين صفات اصلاً به کسي نميخوره که به کاترين گفت
791
00:33:00,487 --> 00:33:02,822
.من در رُم بودم که به تو مشروعيت بدم
792
00:33:04,224 --> 00:33:06,159
در مورد چي صحبت ميکني؟
793
00:33:06,226 --> 00:33:07,459
.کنا هيچوقت همچين کاري نميکنه
794
00:33:07,494 --> 00:33:08,527
.اما کرد
795
00:33:08,562 --> 00:33:10,362
.از کاترين بپرس
796
00:33:10,430 --> 00:33:13,465
کنا ميدونست که برآب کردن نقشههاي
من ميتونه هر دومون رو به کشتن بده
797
00:33:13,500 --> 00:33:14,900
.اما ميخواست از شر من خلاص بشه
798
00:33:14,934 --> 00:33:17,403
تصميم گرفت که به رقيبش
.در برابر هنري ضربه بزنه
799
00:33:17,437 --> 00:33:20,439
دقيقاً مثل من که با باز گذاشتن پنجرهي اتاق
.دوقلوها ميخواستم به کاترين ضربه بزنم
800
00:33:20,507 --> 00:33:24,242
اگر همچين چيزي حقيقت داشته باشه، پس
.هيچکدومتون لياقت گذشتِ من رو نداريد
801
00:33:24,276 --> 00:33:26,311
.که اين يعني خداحافظ
802
00:33:27,947 --> 00:33:29,280
.ديگه هيچوقت همديگه رو نخواهيم ديد
803
00:33:29,348 --> 00:33:31,282
.بش
804
00:33:38,791 --> 00:33:40,791
فرانسيس خوبه؟
805
00:33:40,826 --> 00:33:42,860
.فرانسيس خوبه
806
00:33:43,995 --> 00:33:45,963
.لولا، ازت يه خواهشي دارم
807
00:33:45,997 --> 00:33:47,932
،ممکنه خوشت نياد
808
00:33:47,999 --> 00:33:51,035
،اما اگر به من وفادار هستي
.در اين مورد سوال نميکني
809
00:33:53,339 --> 00:33:56,173
مري ازت خواست که خودت رو بعنوان
يه همسر امکان پذير پيشنهاد کني؟
810
00:33:56,242 --> 00:33:59,009
.مستقيماً که نه، اما آره
811
00:33:59,077 --> 00:34:01,345
چرا بايد ماها رو انتخاب کنه؟
دو قطعه از يک بازي
812
00:34:01,412 --> 00:34:03,280
که بتونه براي اينکه راه خودش رو باز کنه، بقيه رو از ميان برداره؟
813
00:34:03,348 --> 00:34:06,016
حقيقتش، گفت اميدواره به همون
اندازه که اون ما رو تحسين ميکنه
814
00:34:06,084 --> 00:34:08,018
.همديگه رو تحسين کنيم
815
00:34:08,086 --> 00:34:11,688
پس ممکنه شادياي رو تجربه کنيم
.که اون پيش فرانسيس تجربه کرده
816
00:34:15,393 --> 00:34:17,261
اونم خيلي تر و تميز، درسته؟
817
00:34:17,328 --> 00:34:18,562
.خب، به سختي
818
00:34:19,764 --> 00:34:21,331
شايد فکر ميکني يه جورايي
819
00:34:21,366 --> 00:34:23,533
،مدافع خوش مشربي از مري هستي
.اما يه نگاه به اطرافت بنداز
820
00:34:23,568 --> 00:34:26,603
با غرور مردانهات شايعات پر ضرري رو پخش کردي
821
00:34:26,671 --> 00:34:28,538
.و مري هر کاري ميکنه که جلوي درز اون شايعات رو بگيره
822
00:34:28,606 --> 00:34:31,174
برام مهم نيست که قلبت به
سمتِ من کشيده ميشه يا نه
823
00:34:31,208 --> 00:34:33,109
.اما نميذارم قلبت به سمت مري کشيده بشه
824
00:34:33,144 --> 00:34:34,543
.اون قديمي ترين دوست منه
825
00:34:34,611 --> 00:34:36,612
و الان ميبينم که از هرگونه تهديد
826
00:34:36,647 --> 00:34:38,514
چه از جانب يک فرد خوش مشرب
.يا فرد ساده باشه، مصون هست
827
00:34:38,548 --> 00:34:40,850
.واقعاً خوب تو نقش درنده بودنت فرو رفتي
828
00:34:40,918 --> 00:34:42,318
داري مسخرهام ميکني؟
829
00:34:42,386 --> 00:34:44,487
.دارم تحسينت ميکنم
830
00:34:46,157 --> 00:34:47,890
.باشه پس
831
00:34:47,924 --> 00:34:50,459
ميشه از دستورات بالا دستي ها اطاعت
کنيم و ببينيم ما رو به کجا ميرسونن؟
832
00:34:59,869 --> 00:35:01,136
.اعليحضرت
833
00:35:01,171 --> 00:35:02,905
شما خواسته بودين که دنبال مدرکي باشيم
834
00:35:02,939 --> 00:35:04,606
.که ثابت کنه کاسلروي بيگناهه
835
00:35:05,942 --> 00:35:08,643
.اين دفترکُل شخصي کاسلرويـه
836
00:35:08,678 --> 00:35:11,046
.توي دفترخانه پيداش کرديم
837
00:35:11,080 --> 00:35:15,483
.محتوياتش ثابت ميکنه که اون گناهکاره
838
00:35:26,596 --> 00:35:28,297
مري؟
839
00:35:30,300 --> 00:35:32,367
نميدونم چقدر زمان دارم
840
00:35:32,402 --> 00:35:34,303
اما قبل از اينکه کار تمام بشه
841
00:35:34,337 --> 00:35:37,306
.يه سري مسائل هست که بايد بهت بگم
842
00:35:37,340 --> 00:35:38,940
بهت دروغ گفتم مري
843
00:35:38,974 --> 00:35:41,476
.و اين خودش خيانت به حساب مياد
844
00:35:41,511 --> 00:35:44,378
...اما آلويشس هيچ خطايي نکرده
845
00:35:44,413 --> 00:35:46,414
.گرير، بس کن
846
00:35:46,448 --> 00:35:48,883
دفتري که ما در دفترخانه پيدا
کرديم مدرک کافي براي اين هست
847
00:35:48,918 --> 00:35:51,752
که جرمتون رو جلوي ديدگان
.اشرافزادههاي کاتوليک ثابت کنيم
848
00:35:53,588 --> 00:35:55,656
.اما در برابر چشمان پادشاه کافي نبود
849
00:35:55,691 --> 00:35:58,092
هيچکسي نميتونه ثابت کنه
850
00:35:58,127 --> 00:36:00,127
.که داشتين به چه اشخاصي کمک ميکردين
851
00:36:00,161 --> 00:36:01,662
.پس زنده ميمونم
852
00:36:01,697 --> 00:36:03,263
.آره، من و فرانسيس از اين بابت مطمئن هستيم
853
00:36:03,298 --> 00:36:04,898
اما در عهدي که با اشرافيها بستيم
854
00:36:04,933 --> 00:36:07,968
.ممکنه زنده بموني، اما فقط همين گيرت مياد
855
00:36:08,036 --> 00:36:11,572
چون تو مقام، زمينهات، دارائيهات
856
00:36:11,606 --> 00:36:13,073
اتاقهات رو در اين قصر
857
00:36:13,141 --> 00:36:15,309
.و همينطور مقامت در کنار من رو از دست ميدي
858
00:36:15,376 --> 00:36:17,978
اما کجا زندگي ميکنم پس؟
859
00:36:18,012 --> 00:36:19,246
چ... چطور زندگي کنم پس؟
860
00:36:19,314 --> 00:36:21,915
.اين ديگه نگرانيِ من نخواهد بود
861
00:36:21,950 --> 00:36:23,583
.يا نگراني لولا يا کنا
862
00:36:23,617 --> 00:36:25,018
.متاسفم
863
00:36:25,053 --> 00:36:27,020
.چون الان يه خائن به حساب ميام
864
00:36:27,055 --> 00:36:28,488
.يه منفور
865
00:36:28,522 --> 00:36:30,623
.يک لحظه ديگه، خواهش ميکنم
866
00:36:30,691 --> 00:36:32,359
يک لحظه ديگه... فقط همين؟
867
00:36:38,065 --> 00:36:40,132
.کالسکه آمادهست که ببرتش
868
00:36:40,167 --> 00:36:42,301
.اشرافيها همه منتظرن
869
00:36:43,537 --> 00:36:45,137
.قول بده که مراقب خودت هستي
870
00:36:45,205 --> 00:36:48,007
.قول بده، گرير، قول بده چون دنياي خطرناکيه
871
00:36:48,041 --> 00:36:49,041
.مراقب خواهم بود
872
00:36:49,109 --> 00:36:51,543
.ممنون
873
00:36:51,611 --> 00:36:52,979
.خداحافظ
874
00:37:04,758 --> 00:37:07,693
از اينکه براي شنيدن حقيقت منتظر
.دروغگوهها موندم خسته شدم ديگه
875
00:37:07,761 --> 00:37:09,327
آدم رو واقعاً خسته ميکنه، ميدوني؟
876
00:37:09,362 --> 00:37:11,311
.خبر گرير بهت رسيد؟ خيلي بد شد
877
00:37:11,344 --> 00:37:12,744
.اين بار، ديگه نميخوام صبر کنم
878
00:37:12,812 --> 00:37:16,282
تو همسر مني. بدون اينکه ازت سوال
.کنم بايد بهم حقيقت رو بگي
879
00:37:16,349 --> 00:37:18,484
تو در مورد اينکه مادرم به
خاطر مشروعيت بخشيدن من
880
00:37:18,552 --> 00:37:19,585
با رُم صحبت ميکرد، به کاترين چيزي گفتي؟
881
00:37:21,154 --> 00:37:22,654
.ممکن بود من کشته بشم، کنا
882
00:37:22,689 --> 00:37:23,789
.فکر من اصلاً اونجور جاها نميرفت
883
00:37:25,357 --> 00:37:27,058
.فقط ميخواستم مادرت رو از سر راه بردارم
884
00:37:27,126 --> 00:37:28,760
.ترسيده بودم
885
00:37:28,828 --> 00:37:30,195
،نميتونستم برگردم اسکاتلند
886
00:37:30,263 --> 00:37:31,763
!و اينجا هم نميتونستم براي خودم شوهر پيدا کنم
887
00:37:31,831 --> 00:37:33,398
.فکر کردم ممکنه همه چيز رو از دست بدم
888
00:37:33,465 --> 00:37:35,066
اونوقت بابت از دست دادن کدوم بيشتر ميترسيدي؟
889
00:37:35,101 --> 00:37:37,402
از هدايا و امتيازهايي که از خوابيدن با پادشاه بدست مياد؟
890
00:37:37,469 --> 00:37:38,803
يا از عشق اون؟
891
00:37:38,870 --> 00:37:39,970
.هر دوش
892
00:37:40,005 --> 00:37:42,039
همينو ميخواي بشنوي؟
893
00:37:42,107 --> 00:37:44,309
در حالي که با هم ازدواج کرديم بايد
مجبور بشم همچين حرفي بزنم؟
894
00:37:44,376 --> 00:37:46,611
.که آره، دوستش داشتم
895
00:37:46,645 --> 00:37:48,313
.قبل از اينکه ديوونه بشه
896
00:37:48,347 --> 00:37:49,980
.هيچوقت بهم نگفته بودي
897
00:37:50,015 --> 00:37:51,416
چرا بايد همچين کاري کنم؟
898
00:37:51,483 --> 00:37:53,751
.ازم خواستي يه شانس دوباره به خودمون بدم، که دادم
899
00:37:55,620 --> 00:37:57,822
.بش، روحتم خبر نداره دختر بودن توي اين دنيا يعني چي
900
00:37:57,889 --> 00:38:00,124
صاحب هيچي نبودن، هيچ قدرتي نداشتن
901
00:38:00,158 --> 00:38:02,326
.جز اينکه چه اثري روي مردها داري
902
00:38:03,428 --> 00:38:04,829
پادشاه بهم اينو گفت
903
00:38:04,863 --> 00:38:06,931
.و براي اولين بار مهم شده بودم
904
00:38:06,965 --> 00:38:08,732
بايد چه کار ميکردم؟
905
00:38:08,766 --> 00:38:10,400
بهش توجه نکنم؟
906
00:38:10,435 --> 00:38:12,602
وقتي مري در کنارت بود، بهش توجه نکردي؟
907
00:38:12,637 --> 00:38:15,339
اصلاً چرا داريم در اين مورد بحث ميکنيم؟
908
00:38:15,443 --> 00:38:18,745
.آدم جايز الخطاست
.و اين مربوط به گذشته ميشه
909
00:38:18,780 --> 00:38:20,680
.اما بعضي چيزها فقط به گذشته تعلق ندارن
910
00:38:20,715 --> 00:38:22,682
.بعضي چيزها اصلاً از ياد آدم نميرن
911
00:38:22,717 --> 00:38:25,685
وقتي کسي براي خواهشهاي کوچک خودش
912
00:38:25,720 --> 00:38:27,686
...تمايل به قرباني کردن زندگي بقيه داره
913
00:38:27,721 --> 00:38:30,023
.اينم يکي از اون چيزهاست
914
00:38:38,399 --> 00:38:39,832
مري؟
915
00:38:39,866 --> 00:38:42,568
...متنفرم از اينکه مزاحمت بشم، اما
916
00:38:42,602 --> 00:38:43,836
حالت خوبه؟
917
00:38:43,870 --> 00:38:45,905
.منظورم بعد از اتفاقي هست که براي گرير افتاد
918
00:38:45,939 --> 00:38:47,139
منظورت حقيقته؟
919
00:38:48,442 --> 00:38:51,544
.نه، حالم خوب نيست
920
00:38:51,578 --> 00:38:54,947
داشتم در مورد تمام اتفاقاتي
که بين من و نديمههام افتاده
921
00:38:54,981 --> 00:38:57,015
.فکر ميکردم
922
00:38:57,050 --> 00:38:58,517
و بعضي اوقات واقعاً در شگفتم
923
00:38:58,552 --> 00:39:00,085
.که چطور بر اين شد که اونها همراهم به اينجا آورده بشن
924
00:39:00,153 --> 00:39:03,355
.چون اگر همراهم نبودن خيلي احساس تنهايي ميکردم
925
00:39:03,389 --> 00:39:05,023
.مثل همين حسي که الان دارم
926
00:39:07,560 --> 00:39:10,362
شنيدنِ حرفهات خيلي برام
.سخت بود، اما حقيقت داشت
927
00:39:10,396 --> 00:39:13,365
.ظواهر براي افرادي مثل ما خيلي مهمه
928
00:39:13,433 --> 00:39:16,801
من و کاندي ميتونيم طوري جلوه بديم
که هيچ دوستياي با هم نداريم
929
00:39:16,836 --> 00:39:18,570
.که اين بيشتر از امور سياسي هست
930
00:39:18,637 --> 00:39:20,972
.نميتونم ديدن اينکه صدمه خوردي رو تحمل کنم
931
00:39:22,307 --> 00:39:24,442
.نميخوام احساس تنهايي کني
932
00:39:24,510 --> 00:39:26,444
.اما در واقع هستم
933
00:39:26,512 --> 00:39:27,679
.هر دومون تنهاييم
934
00:39:27,746 --> 00:39:28,880
.مجبور نيستيم که تنها باشيم
935
00:39:30,516 --> 00:39:33,017
.ميخوام امشب رو در کنارت بگذرونم
936
00:39:34,353 --> 00:39:36,920
نه به خاطر ظواهر يا امور سياسي
937
00:39:36,989 --> 00:39:40,391
.يا به خاطر اينکه تو همسرم هستي
938
00:39:40,425 --> 00:39:43,927
.فقط اينکه خوابيدنت رو تماشا کنم
939
00:39:43,996 --> 00:39:45,596
ميتونم در حالي که خوشحالم
940
00:39:45,630 --> 00:39:48,032
.اينجا بمونم
941
00:39:53,571 --> 00:39:55,639
.از ديد منم مشکلي نداره
942
00:40:04,482 --> 00:40:05,716
..خداي من
943
00:40:05,750 --> 00:40:07,683
.کاترين
944
00:40:07,751 --> 00:40:11,521
قبول دارم خيلي احمق بودم که
.همچين چيزي رو نفهميدم
945
00:40:11,588 --> 00:40:14,857
.بيشتر هم به خاطر بدبختيِ دختر بيچارهام کلاد
946
00:40:14,925 --> 00:40:18,294
بعد که شنيدم... بش املاکت رو ازت گرفته
947
00:40:18,362 --> 00:40:19,795
.و بهت گفته که از اينجا بري
948
00:40:19,863 --> 00:40:21,331
.مغزم به کار افتاد
949
00:40:21,399 --> 00:40:23,332
شايد اون پرستار فکر کنه که
950
00:40:23,400 --> 00:40:26,335
.باد پنجرهي اتاق رو باز کرده
951
00:40:26,369 --> 00:40:28,103
.اما اين غيـرممکنــــــه
952
00:40:28,171 --> 00:40:29,705
.پنجرهها همه چفت هستن
953
00:40:29,773 --> 00:40:32,708
.بايد با دست آدميزاد باز شده باشن
954
00:40:32,743 --> 00:40:34,710
.دستهاي حسود
955
00:40:34,781 --> 00:40:37,916
هيچوقت همچين چيزي رو نديده بودم
که يک مادر همچين کاري رو
956
00:40:37,951 --> 00:40:40,351
.با بچهي يه مادر ديگه بکنه
957
00:40:41,687 --> 00:40:43,921
نميخواي براي زندگيت التماس کني؟
958
00:40:43,989 --> 00:40:46,357
.واقعاً که آدم رياکاري هستي
959
00:40:46,425 --> 00:40:48,593
چند تا مادر رو تا حالا کشتي؟
960
00:40:48,660 --> 00:40:52,029
اوه، خشم در عوض التماس کردن؟
961
00:40:52,098 --> 00:40:54,532
.فکر کنم کفايت ميکنه
962
00:41:01,807 --> 00:41:05,309
.اين براي کشتن بچههام بود
963
00:41:06,277 --> 00:41:09,046
.اين بابت گرفتن شوهرمه
964
00:41:09,114 --> 00:41:12,016
.پاشوندن زندگيم از هم
965
00:41:12,050 --> 00:41:14,418
...و اين
966
00:41:14,452 --> 00:41:17,221
.بابت تحريک کردن دخترم عليه منه
967
00:41:17,255 --> 00:41:19,456
.من اين کارو براي هنري انجام دادم
968
00:41:19,491 --> 00:41:20,890
.همهي اين کارها رو
969
00:41:20,925 --> 00:41:22,292
.چه عالي شد پس
970
00:41:22,327 --> 00:41:25,129
.اونم همهي اين کارها رو براي هنري کرد
971
00:41:25,163 --> 00:41:26,396
خيلي دوستش داشتي؟
972
00:41:27,098 --> 00:41:29,198
...همهاش
973
00:41:29,233 --> 00:41:31,735
...مالِ
974
00:41:31,769 --> 00:41:33,336
.خودت
975
00:41:35,211 --> 00:41:45,471
ترجمه و تنظيم : محمد امــيــــر
M.Amir