1 00:00:12,529 --> 00:00:14,112 ‫آکوست قبل یه قتل اونجا رخ داده. 2 00:00:14,696 --> 00:00:17,487 ‫یه دختر کوچیک خفه شده بود. ‫و الآنم یکی دیگه گم شده. 3 00:00:18,696 --> 00:00:19,696 ‫واسم یه مقاله بنویس. 4 00:00:20,445 --> 00:00:23,070 ‫چند ماهه ازت خبری نشنیدم! 5 00:00:23,945 --> 00:00:27,737 ‫یهویی پیدات میشه ‫و سوالات وحشتناک و خوفناک می‌پرسی. 6 00:00:40,000 --> 00:00:45,000 ‫رسانه بزرگ نایت مووی تقدیم میکند ‫NightMovie.Co 7 00:02:13,500 --> 00:02:17,500 زیرنویس از عرفان و حسین تی ال @erfanam7 8 00:02:58,153 --> 00:02:59,279 ‫صبح بخیر. 9 00:03:32,404 --> 00:03:34,737 ‫کی اون بیرون گل گذاشته؟ 10 00:03:34,821 --> 00:03:37,571 ‫نمیشه با اطمینان گفت. ‫چرا؟ 11 00:03:37,654 --> 00:03:39,945 ‫ممکنه قاتل عذاب وجدان گرفته باشه. 12 00:03:40,028 --> 00:03:41,821 ‫تو اینجا ما بهش میگیم ‫"دلسوزی" 13 00:03:41,903 --> 00:03:45,821 ‫یا کسی هم که این کارو کرده ‫خرافاتی بوده. 14 00:03:45,903 --> 00:03:48,654 ‫جدی؟ ‫چطور؟ 15 00:03:48,737 --> 00:03:51,779 ‫خب، اونا فکر می‌کنن ‫اگه به آدم مُرده احترام بذارن 16 00:03:51,862 --> 00:03:56,112 ‫شاید آخر عاقبت بچه‌هاشون ‫مثل اون دوتا دختر مُرده نشه. 17 00:03:56,195 --> 00:03:58,112 ‫فکر جادوییه. 18 00:03:59,404 --> 00:04:01,404 ‫تا حالا پیش اون رودخونه رفتی 19 00:04:01,487 --> 00:04:03,445 ‫جایی که جنازه‌ی ان نش پیدا شد، کاراگاه؟ 20 00:04:03,529 --> 00:04:04,612 ‫آره. 21 00:04:04,696 --> 00:04:06,028 ‫خب، یه رودخونه‌ی آرومه 22 00:04:06,112 --> 00:04:07,529 ‫که از بین سنگ‌ها پایین میاد. 23 00:04:09,070 --> 00:04:11,070 ‫ولی بعد از مرگ ان 24 00:04:11,153 --> 00:04:13,529 ‫مردم شهر رفتن و اون سنگ رو برداشتن 25 00:04:15,195 --> 00:04:17,153 ‫همون که طناب دور کردن ان 26 00:04:17,237 --> 00:04:18,612 ‫بهش گیر کرده بود. 27 00:04:18,696 --> 00:04:20,445 ‫اونو سوار وانتش کردن، 28 00:04:20,529 --> 00:04:23,362 ‫بیرون شهر بردنش، ‫و اونو خُرد کردن. 29 00:04:23,445 --> 00:04:25,362 ‫ردیف و باحال. 30 00:04:25,445 --> 00:04:27,696 ‫فکر می‌کردن نابود کردن اون سنگ‌ها 31 00:04:27,779 --> 00:04:30,737 ‫اونا رو از شر شیطان آینده، ‫بر حذر میداره. 32 00:04:32,779 --> 00:04:35,195 ‫خب، فکر کنم یکی دوتا سنگ رو یادشون رفته. 33 00:05:03,654 --> 00:05:05,862 ‫اندازه‌ش چطوره؟ 34 00:05:05,945 --> 00:05:07,195 ‫ام ... 35 00:05:07,279 --> 00:05:08,903 ‫یه لباس آبی تاریک هم دارم، 36 00:05:08,987 --> 00:05:10,028 ‫اگه ترجیح میدی. 37 00:05:10,112 --> 00:05:11,237 ‫نه، فقط فکر می‌کنم باسن من ... 38 00:05:11,320 --> 00:05:12,821 ‫یکم از تو بلندتره. 39 00:05:12,903 --> 00:05:14,737 ‫زاویه داره. 40 00:05:15,821 --> 00:05:16,737 ‫خوبه. 41 00:05:16,821 --> 00:05:18,612 ‫خوبه... بسه. 42 00:05:25,737 --> 00:05:27,362 ‫بذار من این کارو بکنم. 43 00:05:35,612 --> 00:05:37,779 ‫این خاکسپاری، 44 00:05:37,862 --> 00:05:39,903 ‫قراره خیلی سخت باشه. 45 00:05:39,987 --> 00:05:42,362 ‫من اون دخترا رو دوست داشتم. 46 00:05:42,445 --> 00:05:43,903 ‫گفتی اون دخترا رو ‫از کجا می‌شناختی؟ 47 00:05:43,987 --> 00:05:46,945 ‫کمیل، من با این مردم ‫رابطه‌ی زیادی دارم. 48 00:05:47,028 --> 00:05:49,195 ‫وظیفه‌ی خانواده‌مونه. 49 00:05:53,028 --> 00:05:55,487 ‫دختر بچه‌های بیشتری مُردن. 50 00:05:55,571 --> 00:05:58,737 ‫انگار ماریان کافی نبود. 51 00:05:58,821 --> 00:06:00,445 ‫با ناتالی رفیق بودی؟ 52 00:06:00,529 --> 00:06:01,862 ‫اونقدری که بابتش ناراحت هستم 53 00:06:01,945 --> 00:06:03,404 ‫و به همین خاطرم باید برم. 54 00:06:03,487 --> 00:06:04,987 ‫تو همینجا پیش گیلا می‌مونی، 55 00:06:05,070 --> 00:06:06,779 ‫- و بستنی می‌خوری. ‫- اوهوم. 56 00:06:06,862 --> 00:06:09,320 ‫می‌خوام بدونم کجایی. 57 00:06:09,404 --> 00:06:11,529 ‫کمیل، شاید بهتر باشه توئم اینجا بمونی. 58 00:06:11,612 --> 00:06:13,821 ‫تا حال روحیت بهتر بشه. 59 00:06:13,903 --> 00:06:15,487 ‫باید برم. ‫کارمه. 60 00:06:15,571 --> 00:06:18,195 ‫بنظرم کمیل می‌دونه ‫چطور رفتار کنه. 61 00:06:18,279 --> 00:06:20,320 ‫آدورا، نباید دیر کنیم. 62 00:06:20,404 --> 00:06:22,696 ‫نمی‌کنیم، و نمی‌خوام 63 00:06:22,779 --> 00:06:25,487 ‫اینجوری حرف بزنی، ‫جوری که انگار مربوط به کارته. 64 00:06:25,571 --> 00:06:28,237 ‫ما داریم میریم خاکسپاری ‫تا از اون خانواده‌ی بی‌چاره حمایت کنیم. 65 00:06:28,320 --> 00:06:32,028 ‫خانوما، میشه لطفاً بریم؟ 66 00:06:32,112 --> 00:06:33,987 ‫بله. 67 00:06:38,070 --> 00:06:40,195 ‫دوست دارم. 68 00:06:40,279 --> 00:06:41,445 ‫توئم با ماشین ما میای؟ 69 00:06:41,529 --> 00:06:42,696 ‫نه، نه. ‫با ماشین خودم میام. 70 00:06:42,779 --> 00:06:44,487 ‫باید کیفم رو بیارم. 71 00:06:44,571 --> 00:06:46,571 ‫توی ماشین منتظر می‌مونم. 72 00:06:46,654 --> 00:06:47,737 ‫باشه. 73 00:06:50,779 --> 00:06:53,696 ‫صبح بخیر. 74 00:06:53,779 --> 00:06:54,821 ‫بچه‌ی کانزاس. 75 00:06:54,903 --> 00:06:56,862 ‫می‌دونی، داشتم فکر می‌کردم 76 00:06:56,945 --> 00:06:58,529 ‫ای داد. 77 00:06:58,612 --> 00:07:01,696 ‫چرا قاتل باید ‫روش خودشو اینجوری تغییر بده؟ 78 00:07:01,779 --> 00:07:03,903 ‫اولین جسد رو ‫در محل جرم 79 00:07:03,987 --> 00:07:06,696 ‫و در جنگل رها کرد ‫ولی ناتالی، اونو ... 80 00:07:06,779 --> 00:07:10,654 ‫مثل یه عروسک یا اسباب‌بازی ‫وسط شهر گذاشت. 81 00:07:10,737 --> 00:07:12,529 ‫دخترم یکی از اون عروسک‌ها رو داشت. 82 00:07:12,612 --> 00:07:14,153 ‫واسه دهنش از "o" استفاده کرده وبدن. 83 00:07:14,237 --> 00:07:15,737 ‫یه چیز کاملاً منحرفانه. 84 00:07:15,821 --> 00:07:17,696 ‫بردن جنازه به اونجا ‫ریسک بزرگی داشته. 85 00:07:17,779 --> 00:07:19,529 ‫خطر گیرافتادنش خیلی زیاد بوده. 86 00:07:19,612 --> 00:07:21,404 ‫خب، بعضی از قاتل‌ها ‫دوست دارن گیر بیوفتن. 87 00:07:21,487 --> 00:07:22,862 ‫درمونده‌ی کمک هستن. 88 00:07:22,945 --> 00:07:24,404 ‫این یکی دوست داره 89 00:07:24,487 --> 00:07:26,112 ‫- مردم رو نگران دختر بچه‌هاشون کنه. ‫- میشه ... 90 00:07:26,195 --> 00:07:28,529 ‫چیزای مربوط به قتل رو ‫به یه وقت دیگه موکول کنیم؟ 91 00:07:28,612 --> 00:07:30,404 ‫ببین، بیل ... 92 00:07:30,487 --> 00:07:32,945 ‫درک می‌کنم. ‫اینجا شهر توئه. 93 00:07:33,028 --> 00:07:34,529 ‫باید مراقب مردمت باشی، 94 00:07:34,612 --> 00:07:37,070 ‫اما احتمال اینکه ‫قاتل به اینجا بیاد 95 00:07:37,153 --> 00:07:38,237 ‫خیلی بالاست 96 00:07:38,320 --> 00:07:40,070 ‫منم این چیزا رو می‌دونم، مأمور استارینگ. 97 00:07:40,153 --> 00:07:41,320 ‫مراقب آدمی باش 98 00:07:41,404 --> 00:07:42,696 ‫که سعی داره بیش از حد خودشو نشون بده. 99 00:07:42,779 --> 00:07:44,112 ‫کسی که سعی می‌کنه بیش از حد ‫با خانواده احساس همدردی کنه. 100 00:07:44,195 --> 00:07:45,987 ‫ماهیت این جرم، شخصیه. 101 00:07:46,070 --> 00:07:47,903 ‫اون می‌خواد شهر رو ‫کنترل کنه. 102 00:07:47,987 --> 00:07:50,195 ‫خب، ممکنه کنترلش نکرده باشه 103 00:07:50,279 --> 00:07:51,821 ‫اما قطعاً توجه ما رو جلب کرده. 104 00:07:56,028 --> 00:07:57,987 ‫- خوبه؟ ‫- خوبه. 105 00:07:58,070 --> 00:08:00,028 ‫اوه، می‌دونم که از من خوشت میاد 106 00:08:00,112 --> 00:08:02,529 ‫اما فکر نکنم ‫که قراره خیلی باهم دوست بشیم. 107 00:08:10,654 --> 00:08:12,112 ‫بفرمایید تو، خانوم سرلین. 108 00:08:12,195 --> 00:08:13,945 ‫از این طرف لطفاً. 109 00:08:14,028 --> 00:08:14,945 ‫شرمنده، رفقا. 110 00:08:24,028 --> 00:08:25,320 ‫واقعاً متأسفم. 111 00:08:33,487 --> 00:08:34,404 ‫یالا عزیزم. 112 00:08:34,487 --> 00:08:35,612 ‫جات رو گرفتم. 113 00:08:35,696 --> 00:08:38,028 ‫کون کوچولوی قشنگتو بذار اینجا. 114 00:08:38,112 --> 00:08:40,945 ‫خدای بزرگ. 115 00:08:41,028 --> 00:08:44,779 ‫فکر کنم بعد از اون یکشنبه ‫یه ماهی باشه که ندیدمت. 116 00:08:44,862 --> 00:08:46,821 ‫منو سر محل جستجو دیدی، جکی. 117 00:08:46,903 --> 00:08:48,696 ‫راستش واقعاً تو رو ندیدم. 118 00:08:48,779 --> 00:08:51,654 ‫بخاطر اون چای شیرین ‫و الکل داخلش بود. 119 00:08:51,737 --> 00:08:53,987 ‫خواهش می‌کنم بگو که ‫همه منتظر ما نبودن. 120 00:08:54,070 --> 00:08:55,945 ‫خب، کشیش که اومده 121 00:08:56,028 --> 00:08:57,612 ‫از این مطمئنم. 122 00:08:57,696 --> 00:08:59,279 ‫خوشگل شدی. 123 00:08:59,362 --> 00:09:00,945 ‫نمی‌دونم منتظر چی بودم. 124 00:09:01,028 --> 00:09:04,487 ‫- تو واقعاً ... ‫- جکی، آرومتر حرف بزن. 125 00:09:04,571 --> 00:09:06,696 ‫مراسم خاکسپاریه. 126 00:09:06,779 --> 00:09:07,862 ‫عالی شدی. 127 00:09:18,362 --> 00:09:19,654 ‫اوا نتونستن بخاطر تحقیقات ... 128 00:09:19,737 --> 00:09:22,195 ‫جسد رو بیارن 129 00:09:22,279 --> 00:09:24,487 ‫می‌تونی تصورش رو بکنی؟ 130 00:09:35,612 --> 00:09:37,862 ‫اونا پدر و مادر ناتالی‌ن. 131 00:09:37,945 --> 00:09:39,571 ‫که از هم طلاق گرفتن. 132 00:09:39,654 --> 00:09:42,279 ‫پیش کسی نگفتن. 133 00:09:50,612 --> 00:09:54,737 ‫ما اینجا دور هم جمع شدیم 134 00:09:54,821 --> 00:09:57,028 ‫که از زندگی ناتالی کین یاد کنیم. 135 00:09:57,112 --> 00:10:00,445 ‫مرگ اون یه تراژدی بزرگه، 136 00:10:00,529 --> 00:10:04,445 ‫اما ما باید قلبمون رو ‫به سمت روشنایی برگردونیم. 137 00:10:04,529 --> 00:10:06,945 ‫با سخنان کوتاهی از مادر ناتالی 138 00:10:07,028 --> 00:10:09,320 ‫شروع می‌کنیم، ‫جنی کین. 139 00:10:09,404 --> 00:10:10,821 ‫جنی؟ 140 00:10:20,070 --> 00:10:23,070 ‫ناتالی بچه‌ی شگفت‌انگیزی بود. 141 00:10:23,153 --> 00:10:25,945 ‫و ما خوشحال بودیم که اونو داشتیم. 142 00:10:26,028 --> 00:10:27,696 ‫بعد از تقریباً 6 سال 143 00:10:27,779 --> 00:10:31,737 ‫از تولد پسر عزیزمون، صاحب یه دختر شدیم. 144 00:10:33,195 --> 00:10:35,571 ‫من یه روبان کوچیک صورتی رو 145 00:10:35,654 --> 00:10:36,654 ‫دور سرش گذاشتم. 146 00:10:36,737 --> 00:10:38,195 ‫ولی اون درش آورد. 147 00:10:38,279 --> 00:10:39,571 ‫دخترمون فقط 6 هفته داشت 148 00:10:39,654 --> 00:10:42,112 ‫ولی می‌دونست چی می‌خواد. 149 00:10:42,195 --> 00:10:44,195 ‫اون همیشه ... 150 00:10:44,279 --> 00:10:46,737 ‫آدمی لجوج، مخالف 151 00:10:46,821 --> 00:10:49,654 ‫سرسخت و سبک‌سر بود. 152 00:10:49,737 --> 00:10:52,945 ‫خیلی باهوش بود ‫اما هیچوقت آدمای ساده لوح رو اذیت نکرد. 153 00:10:53,028 --> 00:10:54,987 ‫یادمه وقتی دو سالش بود، 154 00:10:55,070 --> 00:10:57,487 ‫چشمام رو واسش خل کردم 155 00:10:57,571 --> 00:10:58,903 ‫و قسم می‌خورم ‫که اون چشماش رو ازم برگردوند. 156 00:11:00,696 --> 00:11:02,529 ‫تو اولین خونه‌مون توی فیلادلفیا 157 00:11:02,612 --> 00:11:05,529 ‫دزدکی بیرون می‌رفت و شهر رو می‌گشت. 158 00:11:05,612 --> 00:11:07,654 ‫توی ویند‌گپ، ‫توی جنگل می‌رفت 159 00:11:07,737 --> 00:11:11,737 ‫و هر چی که می‌دید رو ‫میومد به ما می‌گفت 160 00:11:11,821 --> 00:11:15,237 ‫اون زیاد حرف میزد. 161 00:11:18,237 --> 00:11:22,320 ‫وقتی چیزی داشت بگه ‫خیلی زیاد حرف میزد 162 00:11:22,404 --> 00:11:25,779 ‫و اگه چیزی نداشت بگه ‫خیلی ساکت بود. 163 00:11:25,862 --> 00:11:29,821 ‫ای کاش آدمای بالغ هم ‫اون موهبت رو داشتن. 164 00:11:29,903 --> 00:11:32,654 ‫خیلی وحشتناکه که بچه‌ات رو از دست بدی. 165 00:11:32,737 --> 00:11:36,195 ‫ولی این شکل از دست دادنش ‫غیر قابل تحمله 166 00:11:36,279 --> 00:11:40,070 ‫که به دست یه شیطان ‫کُشته بشه. 167 00:11:40,153 --> 00:11:42,987 ‫می‌دونم باید ببخشم 168 00:11:43,070 --> 00:11:45,237 ‫اما من عصبانی هستم. 169 00:11:45,320 --> 00:11:47,070 ‫می‌دونم آدمای خوب چی میگن. 170 00:11:47,153 --> 00:11:51,696 ‫"چشم در مقابل چشم ‫تمام دنیا رو کور می‌کنه." 171 00:11:51,779 --> 00:11:54,821 ‫ای کاش می‌تونستم اینقدر مهربون باشم. 172 00:11:54,903 --> 00:11:57,487 ‫من انتقام می‌خوام. 173 00:11:57,571 --> 00:12:01,320 ‫من واسه باباش ... 174 00:12:01,404 --> 00:12:04,779 ‫عدالت می‌خوام. ‫کسی که هیچوقت ... 175 00:12:04,862 --> 00:12:07,571 ‫ساقدوش دخترش نخواهد شد. 176 00:12:07,654 --> 00:12:12,529 ‫واسه برادرش که بهترین دوستش بود. 177 00:12:12,612 --> 00:12:17,945 ‫و واسه من که هیچوقت 178 00:12:18,028 --> 00:12:20,612 ‫بعد از مُردنش خوب نمیشم. 179 00:12:20,696 --> 00:12:22,153 ‫دوست داریم، ناتالی. 180 00:13:22,903 --> 00:13:24,571 ‫بهشت هم خوشحال میشه 181 00:13:24,654 --> 00:13:26,070 ‫که یکی دیگه از فرشتگانش برگشته. 182 00:13:26,153 --> 00:13:28,153 ‫اما باید بدونیم که ناتالی 183 00:13:28,237 --> 00:13:30,737 ‫الآن به یه جای بهتر رفته ‫که هم نشین خدا بشه. 184 00:13:30,821 --> 00:13:32,195 ‫کمیل، خواهش می‌کنم. 185 00:13:32,279 --> 00:13:33,529 ‫بخاطر خانواده‌ات این کارو نکن لطفاً. 186 00:13:33,612 --> 00:13:35,028 ‫میشه بایستید 187 00:13:35,112 --> 00:13:36,320 ‫تا سخنان ... 188 00:13:36,404 --> 00:13:37,862 ‫عیسی مسیح رو ‫که بهمون یاد داده رو بخونیم؟ 189 00:13:40,862 --> 00:13:43,779 ‫ای پدر ما که در آسمانی، 190 00:13:43,862 --> 00:13:45,487 ‫نام تو مقدس باد. 191 00:13:45,571 --> 00:13:48,779 ‫ملکوت تو بیاید. اراده تو چنان‌که در آسمان است، 192 00:13:48,862 --> 00:13:51,279 ‫بر زمین نیز کرده شود. 193 00:13:51,362 --> 00:13:53,821 ‫نان کفاف ما را امروز به ما بده. 194 00:13:53,903 --> 00:13:56,237 ‫و گناهان ما را ببخش چنان‌که ما نیز، 195 00:13:56,320 --> 00:14:00,237 ‫آنانکه بر ما گناه کردند را می‌بخشیم. 196 00:14:00,320 --> 00:14:02,779 ‫و ما را در آزمایش میاور، 197 00:14:02,862 --> 00:14:04,612 ‫بلکه از شریر رهایی ده. 198 00:14:28,237 --> 00:14:30,153 ‫- سلام سامی. ‫- سلام. 199 00:14:54,404 --> 00:14:57,487 ‫- سلام، خواهر. ‫- اینجا چیکار می‌کنی؟ 200 00:14:57,571 --> 00:15:00,529 ‫نباید خونه باشی ‫و بستنی بخوری؟ 201 00:15:00,612 --> 00:15:02,821 ‫امکانش هست 202 00:15:02,903 --> 00:15:04,821 ‫چند دلار واسه نوشابه ازت بگیرم؟ 203 00:15:04,903 --> 00:15:06,362 ‫- نوشابه؟ ‫- آره. 204 00:15:06,445 --> 00:15:08,320 ‫البته. 205 00:15:10,945 --> 00:15:13,237 ‫می‌دونستم خیلی باحالی. 206 00:15:13,320 --> 00:15:15,862 ‫بنظرتون خواهرم باحال نیست؟ 207 00:15:15,945 --> 00:15:17,195 ‫- خیلی باحاله. ‫- خیلی باحاله. 208 00:15:17,279 --> 00:15:19,028 ‫خیلی باحاله. 209 00:15:19,112 --> 00:15:20,487 ‫سعی نکن منو گول بزنی، اما. 210 00:15:20,571 --> 00:15:22,654 ‫خودم دارم این بازی رو ‫20ساله انجام میدم. 211 00:15:22,737 --> 00:15:23,862 ‫- 20سال؟ ‫- آره. 212 00:15:23,945 --> 00:15:25,028 ‫اونقدر سنت بالاست ‫که می‌تونی مامان من باشی. 213 00:15:25,112 --> 00:15:27,529 ‫مامانم رو میشناسی؟ 214 00:15:27,612 --> 00:15:29,279 ‫خفه‌شو، جادز. 215 00:15:29,362 --> 00:15:31,320 ‫اما، مامان می‌خواد خونه باشی. 216 00:15:31,404 --> 00:15:33,070 ‫- و منم ازت می‌خواد بری خونه. ‫- اوهوم. 217 00:15:33,153 --> 00:15:34,696 ‫واسه شماها اون بیرون خطرناکه. 218 00:15:34,779 --> 00:15:36,195 ‫مردم دارن دختر بچه‌ها رو میکشن. 219 00:15:36,279 --> 00:15:37,737 ‫نه آدم باحال‌ها رو. 220 00:15:39,279 --> 00:15:41,195 ‫آره، می‌خوام بریم خونه‌ی کلسی 221 00:15:41,279 --> 00:15:42,737 ‫و من قبل از تاریکی برمیگردم. 222 00:15:42,821 --> 00:15:44,279 ‫قول میدم. 223 00:15:44,362 --> 00:15:46,028 ‫- مستقیم میای خونه؟ ‫- اوهوم. 224 00:15:46,112 --> 00:15:47,404 ‫و اگه ماشین خواستی ‫بهم زنگ میزنی؟ 225 00:15:47,487 --> 00:15:49,487 ‫- قول میدی؟ ‫- آره، قول میدم. 226 00:15:49,571 --> 00:15:50,737 ‫ممنون. 227 00:15:50,821 --> 00:15:52,112 ‫مطمئن شو قبل از اومدن مامان ... 228 00:15:52,195 --> 00:15:55,028 ‫- خونه باشم؟ ‫- آره. 229 00:15:55,112 --> 00:15:56,237 ‫- اما. ‫- همم؟ 230 00:15:56,320 --> 00:15:57,404 ‫وودکا کم بخور. 231 00:15:57,487 --> 00:15:59,612 ‫باشه. 232 00:15:59,696 --> 00:16:01,487 ‫- ممنون، دخترا. ‫- ممنون، سامی. 233 00:16:01,571 --> 00:16:03,445 ‫- خداحافظ، دخترا. ‫- خداحافظ! 234 00:16:03,529 --> 00:16:04,903 ‫کلی آدم ... 235 00:16:04,987 --> 00:16:06,654 ‫به خونه‌ی جنی کین رفته. 236 00:16:06,737 --> 00:16:08,279 ‫- آها. ‫- بنظرم خیلی خوبیه. 237 00:16:08,362 --> 00:16:11,279 ‫وقتی ماریان مُرد مامانم تا یه سال ... 238 00:16:11,362 --> 00:16:12,779 ‫در خونه و مایی که توش بودیم رو، تخته کرد. 239 00:16:14,362 --> 00:16:17,237 ‫ببین، می‌دونم این چیزا ‫تو رو یاد گذشته میندازه. 240 00:16:17,320 --> 00:16:19,737 ‫- اینطور نیست. ‫- باشه، خوبه. 241 00:16:19,821 --> 00:16:22,612 ‫پس تا جایی که می‌تونی ‫جزئیات شخصی بیشتری گیر بیار 242 00:16:22,696 --> 00:16:24,112 ‫و یادت باشه که تو .. 243 00:16:24,195 --> 00:16:25,696 ‫- واسه حل کردن قضیه نرفتی. ‫- آره. 244 00:16:25,779 --> 00:16:27,737 ‫خب، برادرش نظر منو جلب کرده. 245 00:16:27,821 --> 00:16:30,779 ‫اون مثل آدمای عادی 246 00:16:30,862 --> 00:16:32,821 ‫توی ویند‌گپ نیست. 247 00:16:32,903 --> 00:16:34,571 ‫عالیه. ما کارکتر می‌خوایم. 248 00:16:34,654 --> 00:16:36,696 ‫در مورد خانواده‌ی کین برامون بنویس. 249 00:16:36,779 --> 00:16:39,195 ‫کفش‌های ناتالی هنوز بیرونن؟ 250 00:16:39,279 --> 00:16:41,779 ‫عکساشون دوستانه ‫یا آشنا هستن. 251 00:16:41,862 --> 00:16:43,445 برگه پیانو دارن؟ 252 00:16:43,529 --> 00:16:45,362 ‫نقاشی روی خونه‌شون اصلیه 253 00:16:45,445 --> 00:16:48,112 ‫یا مثل خودمون ‫از یه مغازه خریدن. 254 00:16:48,195 --> 00:16:49,779 ‫خب، چطوره اونجا میرم 255 00:16:49,862 --> 00:16:51,195 ‫سراغ یخچالشون هم برم؟ 256 00:16:51,279 --> 00:16:52,779 ‫هی، مزه نریز، بچه جون. 257 00:16:52,862 --> 00:16:53,862 ‫می‌دونی منظورم چیه. 258 00:16:53,945 --> 00:16:54,903 ‫این می‌تونه داستان خوبی بشه 259 00:16:54,987 --> 00:16:56,028 ‫اگه درست انجامش بدی. 260 00:16:56,112 --> 00:16:57,404 ‫باید دیگه حرفو نزنی. 261 00:16:57,487 --> 00:16:58,779 ‫باشه. 262 00:16:58,862 --> 00:16:59,987 ‫مهربون بازی در نیار. 263 00:17:00,070 --> 00:17:01,779 ‫چیزی که واسه داستان می‌خوای رو بگیر. 264 00:17:01,862 --> 00:17:04,571 ‫باشه. ‫چشم، قربان. 265 00:17:04,654 --> 00:17:05,571 ‫باشه، بچه جون. 266 00:17:05,654 --> 00:17:07,945 ‫- خداحافظ. ‫- خداحافظ. 267 00:17:16,070 --> 00:17:17,279 ‫اگه می‌خوای بگی، 268 00:17:17,362 --> 00:17:18,654 ‫تو نمی‌تونی تمام مشکلات جهان رو ... 269 00:17:18,737 --> 00:17:20,070 ‫- حل کنی؟ ‫- اون یکی. 270 00:17:20,153 --> 00:17:21,654 ‫میدوارم بدونی چیکار می‌کنی؟ 271 00:17:21,737 --> 00:17:22,945 ‫- آفرین. ‫- متوجه‌ام 272 00:17:23,028 --> 00:17:24,070 ‫که می‌خوای چیکار کنی. 273 00:17:24,153 --> 00:17:26,654 ‫ولی چیزی که الآن نیاز داره ‫زمانه. 274 00:17:26,737 --> 00:17:29,112 ‫همه‌مون زمان نیاز داریم. 275 00:17:29,195 --> 00:17:30,571 ‫ببین، اون تحقیق کننده‌ی فوق‌العاده‌ایه 276 00:17:30,654 --> 00:17:32,779 ‫می‌تونه یه نویسنده‌ی خوب بشه ‫و شاید بتونه آینده خوبی داشته باشه 277 00:17:32,862 --> 00:17:35,237 ‫ولی باید مشکلاتش رو حل کنه 278 00:17:35,320 --> 00:17:38,987 ‫و از این فکر در بیاد ‫که بدون وودکا نمی‌تونه زندگی کنه. 279 00:17:39,070 --> 00:17:41,404 ‫تو نمی‌تونی مثل وسایل این خونه ‫اونو درست کنی. 280 00:17:41,487 --> 00:17:43,654 ‫نه الآن. 281 00:17:43,737 --> 00:17:45,696 ‫نمیشه رو اونم اجراش کنی. 282 00:17:45,779 --> 00:17:47,779 ‫بهش فکر می‌کنم. 283 00:17:49,195 --> 00:17:51,153 ‫- نه، جدی میگم. ‫- آره، باشه. 284 00:18:01,529 --> 00:18:03,195 ‫آره، درسته! 285 00:19:30,737 --> 00:19:32,237 ‫واسم مهم نیست کی بهت گفته بیای! 286 00:19:32,320 --> 00:19:34,070 ‫از این خونه برو بیرون! 287 00:19:34,153 --> 00:19:35,696 ‫از این خونه برو بیرون! ‫یالا! 288 00:19:35,779 --> 00:19:36,903 ‫نذار بازم بهت بگم. 289 00:19:36,987 --> 00:19:38,445 ‫بزن به چاک! ‫از اینجا برو! 290 00:19:38,529 --> 00:19:39,945 ‫- لعنت بهت! ‫- آقای کین، آروم بگیرین! 291 00:19:40,028 --> 00:19:42,571 ‫بزن به چاک! 292 00:19:43,696 --> 00:19:45,279 ‫حرومزاده! 293 00:20:16,195 --> 00:20:17,654 ‫فکر می‌کرد فکر خوبی باشه. 294 00:20:17,737 --> 00:20:19,821 ‫اوهوم. ‫موافقم. 295 00:20:29,487 --> 00:20:31,529 ‫خب، خب، خب. ‫کمیل اومده. 296 00:20:35,862 --> 00:20:37,654 ‫زیاد بابتش مطمئن نیستم. 297 00:20:37,737 --> 00:20:40,445 ‫آدورا گفت دست نزدن به اتاق ماریا ‫واسش آرامش آورده. 298 00:20:47,571 --> 00:20:48,737 ‫زنیکه هرزه 299 00:20:48,821 --> 00:20:50,612 ‫خودشو به اینجا دعوت کرده. 300 00:21:00,404 --> 00:21:01,779 ‫نه، کارمون گشت زنیه. 301 00:21:01,862 --> 00:21:02,821 ‫نه، من میگم از قسمت 302 00:21:02,903 --> 00:21:04,195 ‫پایین شهر شروع کنیم. 303 00:21:04,279 --> 00:21:05,696 ‫بهش فکر کن، مرد. ‫کسی که تمام روز ... 304 00:21:05,779 --> 00:21:07,362 ‫خوک سر می‌بره، ‫همون مردی‌ـه که ... 305 00:21:07,445 --> 00:21:09,153 ‫می‌تونه دندونای یه دختر کوچولو رو در بیاره. 306 00:21:09,237 --> 00:21:11,362 ‫- اون همه خون. ‫- خیلی‌خب کریس، بس کن. 307 00:21:11,445 --> 00:21:12,821 ‫می‌دونی می‌خوام چی بگم؟ 308 00:21:12,903 --> 00:21:14,529 ‫برم توی اتاق تو. 309 00:21:15,821 --> 00:21:17,612 ‫واسه جان یکم غذا آوردم. 310 00:21:17,696 --> 00:21:19,362 ‫باید یه چیزی بخوری، جان. 311 00:21:19,445 --> 00:21:21,237 ‫اشلی، وقتی غذا می‌خوره 312 00:21:21,320 --> 00:21:23,070 ‫که خودش بخواد. ‫ممنون. 313 00:21:23,153 --> 00:21:24,279 ‫باشه. 314 00:21:30,112 --> 00:21:31,237 ‫میشه بهشون نگاه کنی؟ 315 00:21:31,320 --> 00:21:32,445 ‫بین این همه آدم 316 00:21:32,529 --> 00:21:33,862 ‫خودشون تنهایی نشستن 317 00:21:33,945 --> 00:21:35,153 ‫و بعدش واسشون سواله 318 00:21:35,237 --> 00:21:36,696 ‫چرا جزوی از این شهر نیستن. 319 00:21:36,779 --> 00:21:38,779 ‫حداقل مراسم خاکسپاری خوب بود. 320 00:21:38,862 --> 00:21:40,571 ‫خب، اون دختر که تعریف کرد 321 00:21:40,654 --> 00:21:42,487 ‫ناتالی نبود. 322 00:21:42,571 --> 00:21:44,362 ‫باور کن. ‫من می‌دونم. 323 00:21:51,903 --> 00:21:53,445 ‫ممنونم. 324 00:22:10,987 --> 00:22:12,696 ‫دفتر معاونت تحقیقات. 325 00:22:17,696 --> 00:22:21,112 ‫کمیل! ‫شنیدم برگشتی اینجا 326 00:22:21,195 --> 00:22:22,945 ‫الکل و مردای که بهش زل زدن رو ببین. 327 00:22:23,028 --> 00:22:25,487 ‫شوخی می‌کنم. 328 00:22:25,571 --> 00:22:27,320 ‫چطوری؟ ‫هیچوقت برنگشتی خونه. 329 00:22:27,404 --> 00:22:28,862 ‫خب، اون توی سنت لویس خیلی مشهوره. 330 00:22:28,945 --> 00:22:30,320 ‫من عاشق سنت لویس هستم. 331 00:22:30,404 --> 00:22:31,529 ‫من و دن پارسال دخترا رو ... 332 00:22:31,612 --> 00:22:32,654 ‫واسه کریسمس به اونجا بردیم. 333 00:22:32,737 --> 00:22:34,112 ‫من و جک هم تو فکرشیم. 334 00:22:34,195 --> 00:22:36,070 ‫بچه‌ها رو واسه گردش به اونجا ببریم. 335 00:22:36,153 --> 00:22:37,737 ‫من چهارتا بچه دارم، ‫همه‌شون پسرن. 336 00:22:37,821 --> 00:22:39,903 ‫- وای. ‫- تو بچه داری، کمیل؟ 337 00:22:39,987 --> 00:22:42,862 ‫- بیا. ‫- گفتم گرسه نیستیم. 338 00:22:42,945 --> 00:22:44,529 ‫باشه. ‫به جهنم. 339 00:22:44,612 --> 00:22:46,612 ‫شرمنده. 340 00:22:46,696 --> 00:22:48,195 ‫فکر کنم 5 تا پسر دارم. 341 00:22:48,279 --> 00:22:49,696 ‫تو چی، کمیل؟ 342 00:22:49,779 --> 00:22:51,153 ‫باید دوست پسر داشته باشی؟ 343 00:22:51,237 --> 00:22:53,070 ‫امم. شما بچه‌ها ‫خانواده‌ی کین رو میشناسین؟ 344 00:22:53,153 --> 00:22:54,153 ‫می‌دونی، انجی ... 345 00:22:54,237 --> 00:22:55,654 ‫سپتامبر فارق میشه. ‫اینجاشو ببین. 346 00:22:55,737 --> 00:22:57,070 ‫تبریک میگم. 347 00:22:57,153 --> 00:22:58,445 ‫می‌دونم، گنده شدم. 348 00:22:58,529 --> 00:22:59,945 ‫هر لحظه هم گنده‌تر میشم. 349 00:23:00,028 --> 00:23:01,028 ‫اما چه میشه کرد؟! 350 00:23:01,112 --> 00:23:02,445 ‫خب، برادرش، جان ... 351 00:23:02,529 --> 00:23:04,487 ‫بنظر میاد مرگ اونو ... 352 00:23:04,571 --> 00:23:05,945 ‫اون خیلی گریه می‌کنه. 353 00:23:06,028 --> 00:23:07,612 ‫نمی‌خوام آدم بدجنسی باشم ... 354 00:23:07,696 --> 00:23:08,987 ‫ولی هستی. 355 00:23:09,070 --> 00:23:11,445 ‫ولی یکم زیادیه. 356 00:23:11,529 --> 00:23:12,737 ‫انگار یه پسر بچه‌اس. 357 00:23:12,821 --> 00:23:14,487 ‫کلی اشک ازش میاد. 358 00:23:14,571 --> 00:23:15,654 ‫خب، توی مدرسه محبوبه؟ 359 00:23:15,737 --> 00:23:17,028 ‫اشلی ویل کوچولو 360 00:23:17,112 --> 00:23:19,153 ‫مطمئن میشه که اون توی مدرسه ‫جا میوفته. 361 00:23:19,237 --> 00:23:20,654 ‫اون چیرلیدره. 362 00:23:20,737 --> 00:23:22,320 ‫مثل زمان قدیم که ما بودیم، درسته؟ 363 00:23:22,404 --> 00:23:24,153 ‫- آره. ‫- تا اینکه تو ما رو ترک کردی. 364 00:23:24,237 --> 00:23:27,404 ‫اما خیلی عجیب غریبه. 365 00:23:27,487 --> 00:23:30,320 ‫بنظر من همجنسگرا میاد. 366 00:23:30,404 --> 00:23:31,862 ‫با عقل جور در میاد 367 00:23:31,945 --> 00:23:33,320 ‫اگه اون قاتل باشه. 368 00:23:33,404 --> 00:23:35,153 ‫چون بعضی اوقات که پدر و مادر 369 00:23:35,237 --> 00:23:36,737 ‫یکی از بچه‌هاشونو بیشتر دوست دارن 370 00:23:36,821 --> 00:23:38,612 ‫به همچین اتفاقاتی ختم میشه. 371 00:23:38,696 --> 00:23:39,903 ‫خدا، زیدی اخبار می‌بینی. 372 00:23:39,987 --> 00:23:41,529 ‫کمیل پریکر! 373 00:23:41,612 --> 00:23:42,612 ‫از دست این نظریه‌ها ‫خسته شدم! 374 00:23:42,696 --> 00:23:44,237 ‫یه بستنی بهم بدهکاری. 375 00:23:44,320 --> 00:23:45,696 ‫خوشحال شدم دیدمتون. 376 00:23:45,779 --> 00:23:47,320 ‫...دختر گزارشگر. 377 00:23:48,529 --> 00:23:50,362 ‫از لباسش متنفرم. 378 00:23:50,445 --> 00:23:51,529 ‫ممنون. 379 00:23:53,279 --> 00:23:56,070 ‫بین اون موزی‌های کثیف چیکار می‌کردی؟ 380 00:23:56,153 --> 00:23:57,195 ‫خدای من! 381 00:23:57,279 --> 00:24:01,153 ‫آخی، خیلی خوشحالم که می‌بینمت. 382 00:24:01,237 --> 00:24:03,903 ‫مادرت عکسات رو بهم نشون میداد، ولی ... 383 00:24:03,987 --> 00:24:06,237 ‫جداً؟ ‫چه عکسایی؟ 384 00:24:06,320 --> 00:24:10,903 ‫خب، از عکسات نقاشی می‌کشه. 385 00:24:10,987 --> 00:24:12,070 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنه. 386 00:24:12,153 --> 00:24:13,571 ‫حرفاتو باور نمی‌کنم، جکی. 387 00:24:13,654 --> 00:24:15,945 ‫بخاطر اینه که ‫همیشه دروغ میگم. 388 00:24:16,028 --> 00:24:18,487 ‫آه، ولی تو ... 389 00:24:18,571 --> 00:24:21,445 ‫عالی، باهوش، زیبا 390 00:24:21,529 --> 00:24:24,779 ‫موفق و شجاع شدی. 391 00:24:24,862 --> 00:24:26,404 ‫حالا داری که دروغ میگی، جکی. 392 00:24:26,487 --> 00:24:28,070 ‫نه، جدی میگم. 393 00:24:28,153 --> 00:24:29,404 ‫جدی میگم. 394 00:24:29,487 --> 00:24:31,445 ‫تو از پس ترس‌هات برامدی. 395 00:24:31,529 --> 00:24:33,445 ‫ترس‌های من کاملاً برطرف نشدن. 396 00:24:33,529 --> 00:24:34,987 ‫فقط یکم رام شدن. 397 00:24:35,070 --> 00:24:36,404 ‫خب، بهتر از ... 398 00:24:36,487 --> 00:24:37,654 ‫بقیه‌ی مایی، مگه نه؟ 399 00:24:37,737 --> 00:24:39,571 ‫همم. 400 00:24:39,654 --> 00:24:41,070 ‫حال مامانت چطوره؟ 401 00:24:41,153 --> 00:24:43,112 ‫غمگینه. 402 00:24:43,195 --> 00:24:45,696 ‫ای کاش اونو قبل از ‫مُردن ماریان می‌شناختی. 403 00:24:45,779 --> 00:24:47,862 ‫اون مثل بادبادک... 404 00:24:47,945 --> 00:24:50,696 ‫دوست‌داشتنی و بازیگوش بود 405 00:24:50,779 --> 00:24:53,862 ‫هنوز داری دروغ میگی جکی؟ 406 00:24:53,945 --> 00:24:55,862 ‫فکر نکنم 407 00:25:01,696 --> 00:25:03,237 ‫تو بهترینی 408 00:26:18,487 --> 00:26:20,612 ‫خواستم از گرسنگی نمیره 409 00:26:23,404 --> 00:26:25,362 ‫بهتون تسلیت میگم 410 00:26:27,320 --> 00:26:28,320 ‫اون مورچه‌ها رو بیهوش میکرد 411 00:26:28,404 --> 00:26:30,237 ‫و میداد عنکبوت‌هاش بخورنشون 412 00:26:30,320 --> 00:26:31,987 ‫خیلی کثیف‌کاری بود 413 00:26:32,070 --> 00:26:34,237 ‫ولی برای ناتالی خوب بود 414 00:26:34,320 --> 00:26:36,237 ‫تو هوای آزاد بودن 415 00:26:38,779 --> 00:26:40,821 ‫خب... 416 00:26:40,903 --> 00:26:42,862 ‫انگار رفتارهای پسرونه داشته 417 00:26:44,945 --> 00:26:47,529 ‫وقتی گم شد داشت بیرون بازی میکرد؟ 418 00:26:47,612 --> 00:26:51,404 ‫تو پارک اوِرلی بود... تو روز روشن 419 00:26:51,487 --> 00:26:52,987 ‫شنیدم که... 420 00:26:53,070 --> 00:26:55,070 ‫«ان نش» دوستش بوده 421 00:26:58,779 --> 00:27:00,070 ‫دوستیشون به هم خورد 422 00:27:00,153 --> 00:27:02,571 ‫من که ناراحت نشدم از قطع رابطه‌شون 423 00:27:02,654 --> 00:27:06,237 ‫باباش آدم عجیب غریبیه 424 00:27:08,487 --> 00:27:09,821 ‫پلیس باهاتون صحبت کرده؟ 425 00:27:09,903 --> 00:27:12,445 ‫معمولا در این موارد 426 00:27:12,529 --> 00:27:14,237 ‫از خانواده پرس‌وجو میکنن 427 00:27:14,320 --> 00:27:17,195 ‫اون روز من فیلادلفیا بودم 428 00:27:17,279 --> 00:27:19,237 ‫اگه منظورت اینه 429 00:27:21,070 --> 00:27:23,779 ‫پسرتون چطور؟ 430 00:27:23,862 --> 00:27:25,571 ‫پسرم ناتالی رو خیلی دوست داشت 431 00:27:25,654 --> 00:27:27,945 ‫حاضر بود بمیره ولی بهش صدمه نزنه 432 00:27:34,987 --> 00:27:36,945 ‫ 97، تمام 433 00:27:48,862 --> 00:27:51,195 ‫نمیتونی همینجوری سرت رو بندازی پایین 434 00:27:51,279 --> 00:27:53,070 ‫بری تو اتاق یه دخترک مُرده 435 00:27:53,153 --> 00:27:55,529 ‫تو یکی دیگه باید بدونی 436 00:27:55,612 --> 00:27:58,195 ‫اتاق چقدر شخصیه 437 00:27:58,279 --> 00:28:01,279 ‫من فقط داشتم... 438 00:28:01,362 --> 00:28:04,028 ‫نمیدونم این خانواده چطوری 439 00:28:04,112 --> 00:28:06,903 ‫میخواد با این فقدان کنار بیاد 440 00:28:06,987 --> 00:28:09,279 ‫ما کنار نیومدیم 441 00:28:13,529 --> 00:28:16,529 ‫برو یه جای دیگه گزارش بگیر، ‫بذار این بنده‌خداها به حال خودشون باشن 442 00:28:52,070 --> 00:28:54,279 ‫زخم‌های لثه و داخل گونه‌ها 443 00:28:54,362 --> 00:28:56,737 ‫نشون میدن که دندوناش با انبردست کنده شدن 444 00:28:59,487 --> 00:29:01,487 ‫چه جور انبردستی؟ 445 00:29:01,571 --> 00:29:03,779 ‫انبردست خونگی 446 00:29:03,862 --> 00:29:06,070 ‫یه انبردست تیز 447 00:29:10,445 --> 00:29:12,903 ‫کشیدن یه دندون چقدر سخته؟ 448 00:29:12,987 --> 00:29:14,654 ‫زور میخواد 449 00:29:14,737 --> 00:29:17,404 ‫دندون بچه یکم راحت‌تر کشیده میشه 450 00:29:17,487 --> 00:29:20,320 ‫قاتل حتماً حسابی آدرنالین تو خونش بوده 451 00:29:20,404 --> 00:29:22,654 ‫اگه یه سره این کارو کرده باشه 452 00:29:38,153 --> 00:29:41,028 ‫سلام. اسمت چیه؟ 453 00:29:43,529 --> 00:29:46,070 ‫میدونی، شما اولین بچه‌هایی هستین 454 00:29:46,153 --> 00:29:48,445 ‫که می‌بینم تنهایی دارن بیرون بازی میکنن 455 00:29:48,529 --> 00:29:50,028 ‫من بی‌خایه نیستم 456 00:29:52,779 --> 00:29:55,195 ‫میخواستم بپرسم تو ناتالی کین رو میشناسی؟ 457 00:29:55,279 --> 00:29:57,404 ‫نه 458 00:29:57,487 --> 00:29:59,320 ‫ولی شنیدی که چه اتفاقی افتاده 459 00:29:59,404 --> 00:30:01,903 ‫آره، اول جیمز کاپیسی بهم گفت 460 00:30:01,987 --> 00:30:05,070 ‫وقتی اون اتفاق افتاده اون اینجا بوده 461 00:30:07,153 --> 00:30:08,529 ‫بهت گفت کی دزدیدتش؟ 462 00:30:10,779 --> 00:30:12,987 ‫زن سفیدپوش 463 00:30:13,070 --> 00:30:15,445 ‫همون زن سفیدپوش قصه‌ها؟ 464 00:30:15,529 --> 00:30:16,821 ‫از جیمز کاپیسی بپرس 465 00:30:16,903 --> 00:30:18,112 ‫خونه‌ش تو کرست‌وود ـه 466 00:30:18,195 --> 00:30:21,779 ‫یه خونه‌ی زرده که یه تاب لاستیکی هم داره 467 00:30:21,862 --> 00:30:23,862 ‫میشه نشونم بدی 468 00:30:23,945 --> 00:30:27,028 ‫نه، من و جیمز دیگه با هم رفیق نیستیم 469 00:30:27,112 --> 00:30:28,529 ‫رفتارش عجیب غریب شد 470 00:30:30,404 --> 00:30:32,445 ‫بعد از دیدن زن سفیدپوش؟ 471 00:30:32,529 --> 00:30:34,487 ‫زنه چه شکلی بوده؟ 472 00:30:41,696 --> 00:30:43,654 ‫یالا. بندازش دیگه! 473 00:30:57,945 --> 00:30:59,737 ‫خدای من 474 00:31:01,195 --> 00:31:02,612 ‫چه رنگت پریده 475 00:31:02,696 --> 00:31:05,195 ‫آخه امروز غذا نخوردم 476 00:31:06,945 --> 00:31:08,571 ‫نمیتونی به دخترات چیزی بگی 477 00:31:08,654 --> 00:31:10,153 ‫که خودت انجام نمیدی 478 00:31:10,237 --> 00:31:11,987 باید نیروت رو حفظ کنی 479 00:31:12,070 --> 00:31:13,945 ‫ولی عزیزم دلم 480 00:31:14,028 --> 00:31:15,737 ‫تو که دلت نمیخواد مثل گربه‌های بی مو بشی 481 00:31:17,903 --> 00:31:19,445 نگو 482 00:31:19,529 --> 00:31:22,028 ‫تو همچین روزی درست نیست 483 00:31:22,112 --> 00:31:25,529 ‫- نگو ‫- اینطور نیست 484 00:31:25,612 --> 00:31:28,445 ‫خداوند دنیا رو دوست داره 485 00:31:28,529 --> 00:31:31,320 ‫با همه‌ی تناقص‌هاش 486 00:31:31,404 --> 00:31:33,487 ‫امیدوارم 487 00:33:06,362 --> 00:33:07,279 ‫شرمنده 488 00:33:13,153 --> 00:33:15,571 ‫برو توپ رو بیار کودن جون 489 00:34:08,779 --> 00:34:10,862 ‫بی‌ناموس 490 00:34:48,445 --> 00:34:50,028 ‫ما چیزی لازم نداریم 491 00:34:50,112 --> 00:34:51,903 ‫کلیسا برامون غذا آورده 492 00:34:51,987 --> 00:34:53,112 ‫جیمز؟ 493 00:34:54,737 --> 00:34:55,945 ‫الان داشتم... 494 00:34:56,028 --> 00:34:57,404 ‫داشتم با دوستت حرف میزدم 495 00:34:57,487 --> 00:34:59,070 ‫اون کوچولوئه که مدل موهاش مولت ـه 496 00:34:59,153 --> 00:35:00,696 ‫دی دوست من نیست 497 00:35:00,779 --> 00:35:02,404 ‫الان داشت درباره زن سفیدپوش 498 00:35:02,487 --> 00:35:03,903 ‫باهام صحبت میکرد 499 00:35:03,987 --> 00:35:05,696 ‫اونی که ناتالی رو برد 500 00:35:05,779 --> 00:35:07,529 همینکارو کرد 501 00:35:07,612 --> 00:35:09,737 ‫خب این رو به پلیس گفتی؟ 502 00:35:09,821 --> 00:35:11,279 ‫بله خانم 503 00:35:11,362 --> 00:35:13,445 ‫اونا میگن من توهم زدم 504 00:35:13,529 --> 00:35:15,862 اوه، مثل داستانش 505 00:35:15,945 --> 00:35:17,654 ‫اون توهم نبود 506 00:35:17,737 --> 00:35:19,070 ‫واقعی بود 507 00:35:19,153 --> 00:35:21,028 ‫ناتالی هم دیدش؟ 508 00:35:21,112 --> 00:35:22,487 ‫داشتیم بازی میکردیم 509 00:35:22,571 --> 00:35:24,404 ‫توپ رفت تو جنگل 510 00:35:24,487 --> 00:35:26,529 ‫اونم رفت بیارتش 511 00:35:26,612 --> 00:35:28,279 ‫بلند صداش کردم 512 00:35:28,362 --> 00:35:30,821 ‫ولی دیگه نبود 513 00:35:35,821 --> 00:35:37,612 ‫اینجا تنهایی؟ 514 00:35:39,320 --> 00:35:40,404 ‫مامانت مریضه؟ 515 00:35:40,487 --> 00:35:42,070 ‫میگذرونه 516 00:35:42,153 --> 00:35:44,153 ‫ولی من مراقبت لازم ندارم 517 00:35:47,028 --> 00:35:49,487 ‫خیلی‌خب، دیگه فکر کنم ‫باید با مامانت حرف بزنم 518 00:35:56,779 --> 00:35:58,779 ‫سلام 519 00:35:58,862 --> 00:36:00,779 ‫شرمنده مزاحم میشم 520 00:36:00,862 --> 00:36:04,070 ‫من داشتم رد میشدم پسرتون 521 00:36:04,153 --> 00:36:05,696 ‫کنار پنجره بود 522 00:36:05,779 --> 00:36:08,737 ‫داره با یه تفنگ بازی میکنه 523 00:36:08,821 --> 00:36:10,696 ‫به تو چه؟ 524 00:36:12,987 --> 00:36:15,279 ‫بنظر یه مقدار سنش کمه برای اینکه تفنگ دستش بگیره 525 00:36:15,362 --> 00:36:17,612 ‫قانونی چیزی رو زیر پا گذاشتیم؟ 526 00:36:17,696 --> 00:36:20,320 ‫نمیدونم 527 00:36:20,404 --> 00:36:22,279 ‫پس بزن به چاک 528 00:36:22,362 --> 00:36:23,571 ‫خانم کاپیسی 529 00:36:23,654 --> 00:36:27,112 ‫"خانم کاپیسی" 530 00:36:28,654 --> 00:36:30,320 ‫فقط میخواستم درباره چیزی که پسرتون 531 00:36:30,404 --> 00:36:33,028 ‫موقع دزدیده شدن ناتالی دیده باهاتون صحبت کنم 532 00:36:36,195 --> 00:36:38,279 ‫پنجاه تا بدی حرف میزنم 533 00:36:40,070 --> 00:36:42,696 ‫من اجازه ندارم پول بدم تا... 534 00:36:42,779 --> 00:36:45,903 ‫پس منم اجازه‌ی حرف زدن ندارم 535 00:36:57,903 --> 00:36:59,571 ‫مامان! 536 00:37:04,153 --> 00:37:06,362 ‫- مامان! ‫- بله 537 00:37:10,487 --> 00:37:11,945 ‫باید یکم چرت بزنی 538 00:38:02,320 --> 00:38:05,445 ‫آخ! خدا رو شکر 539 00:39:44,696 --> 00:39:47,612 ‫لطف میکنین 540 00:39:47,696 --> 00:39:50,320 ‫نمیخواستم خانم کین تو شهر بچرخه 541 00:39:50,404 --> 00:39:53,028 ‫و هی اعلامیه مثل پتک بخوره تو سرش 542 00:39:53,112 --> 00:39:54,821 ‫آره. واسه اعلامیه‌های "ان" 543 00:39:54,903 --> 00:39:56,153 ‫هم همینکارو کردین؟ 544 00:39:56,237 --> 00:39:58,112 ‫بله 545 00:39:58,195 --> 00:40:00,237 ‫نمیدونم با اینا چیکار کنم 546 00:40:00,320 --> 00:40:02,487 ‫دلم نمیاد بندازمشون دور 547 00:40:02,571 --> 00:40:03,945 ‫احتمالاً میذارمشون 548 00:40:04,028 --> 00:40:06,654 ‫تو کشوی میزم، کنار اعلامیه‌های "ان" 549 00:40:09,696 --> 00:40:11,445 ‫روزتون خوش 550 00:40:22,903 --> 00:40:25,362 ‫ای خدا لعنتت کنه 551 00:40:31,153 --> 00:40:33,237 ‫من نظری ندارم خانم پریکر 552 00:40:35,362 --> 00:40:38,571 ‫الان با جیمز کاپیسی حرف زدم 553 00:40:38,654 --> 00:40:40,153 ‫برام سواله که چرا پلیس 554 00:40:40,237 --> 00:40:41,487 ‫داستانش رو نادیده میگیره 555 00:40:41,571 --> 00:40:43,487 ‫یه شاهد عینی در حین آدمربایی دارین 556 00:40:45,571 --> 00:40:47,237 ‫شاهد عینی هشت سالشه 557 00:40:47,320 --> 00:40:49,779 ‫بچه‌ی یه کارگر کارخونه‌ست که مامانش... 558 00:40:49,862 --> 00:40:51,612 ‫پس... پس الان مشکل اینه؟ 559 00:40:51,696 --> 00:40:53,237 ‫که مامانش با حداقل دستمزد 560 00:40:53,320 --> 00:40:55,237 ‫برای مامان من، خوک قصابی میکنه؟ 561 00:40:57,279 --> 00:40:58,945 ‫مامانت چطوره؟ ‫روبراهه؟ 562 00:40:59,028 --> 00:41:02,821 ‫حالش خوبه. میدونی 563 00:41:02,903 --> 00:41:04,153 ‫پس حرفش موثق نیست؟ 564 00:41:04,237 --> 00:41:06,279 ‫منظورت اینه؟ 565 00:41:06,362 --> 00:41:10,028 ‫مامانش سرطان داره 566 00:41:10,112 --> 00:41:11,779 ‫و مهمتر از همه، معتاد به شیشه هم هست 567 00:41:11,862 --> 00:41:12,987 ‫بازم من نمیفهمم این چه تأثیری روی... 568 00:41:13,070 --> 00:41:14,279 ‫اون پسر... 569 00:41:17,279 --> 00:41:19,945 ‫وقتی میره مدرسه 570 00:41:20,028 --> 00:41:22,903 ‫موقع برگشت کلی قصه میبافه سر اینکه کجاها بوده 571 00:41:22,987 --> 00:41:24,903 ‫مامانش بردتش به "دیزنی ورلد" 572 00:41:24,987 --> 00:41:27,487 ‫مامانش همیشه لباس بیمارستان میپوشه 573 00:41:27,571 --> 00:41:29,779 ‫لباس سفید... پسره هم حالا یه زن سفیدپوش دیده 574 00:41:29,903 --> 00:41:33,153 ‫که جنایت میکنه؟ ‫پسره از دست مامانش به این روز افتاده 575 00:41:33,237 --> 00:41:36,821 ‫من وقتی بچه بودم، با دوستام ‫عادت داشتیم همدیگه رو 576 00:41:36,903 --> 00:41:39,195 ‫با قصه‌های زن سفیدپوش که بچه‌ها 577 00:41:39,279 --> 00:41:41,112 ‫رو میکشه بترسونیم 578 00:41:41,195 --> 00:41:44,279 ‫آره اینم هست. یه افسانه‌ی شهریه 579 00:41:44,362 --> 00:41:46,279 ‫خب، نمیدونم 580 00:41:46,362 --> 00:41:48,070 ‫شاید از نظر یکی افسانه نیست 581 00:41:48,153 --> 00:41:49,362 ‫شاید میخواد به واقعیت تبدیلش کنه 582 00:41:49,445 --> 00:41:51,696 ‫آره، منم همین گفتم. ‫جیمز کاپیسی میخواد واقعیش کنه 583 00:41:51,779 --> 00:41:53,945 ‫زن سفیدپوشی وجود نداره خانم پریکر 584 00:41:54,028 --> 00:41:56,028 ‫باور کن، کار یه مرده 585 00:42:09,862 --> 00:42:11,612 ‫بابی، چه غلطی میکنی؟ 586 00:42:11,696 --> 00:42:12,862 ‫بیا اینجا ببینم! 587 00:42:14,737 --> 00:42:16,112 ‫فقط تو ایوون میتونی بازی کنی. ‫بیا اینجا 588 00:42:16,195 --> 00:42:18,529 ‫یالا! برو تو ایوون ببینم! 589 00:42:18,612 --> 00:42:19,987 ‫چته تو؟ 590 00:42:20,070 --> 00:42:21,696 ‫تو چته پسرم؟ 591 00:42:42,779 --> 00:42:44,153 ‫اون... میدونی 592 00:42:44,237 --> 00:42:45,945 ‫شاید بتونه رو اونم سرپوش بذاره 593 00:42:47,362 --> 00:42:50,320 ‫یه "میکرز مارک" لطفاً. دوبل باشه 594 00:42:50,404 --> 00:42:51,487 ‫کمیل پریکر 595 00:42:51,571 --> 00:42:53,529 ‫دختر خوشگل، بیا یه سلامی بکن 596 00:42:53,612 --> 00:42:54,821 ‫یالا، خوشگله 597 00:42:54,903 --> 00:42:56,237 ‫بیا از ماجراجویی‌هات برامون تعریف کن 598 00:42:56,320 --> 00:42:57,320 ‫آره. کارهای برجسته‌ات 599 00:42:57,404 --> 00:42:58,779 ‫آره 600 00:42:58,862 --> 00:43:00,070 ‫مشغول کارم 601 00:43:00,153 --> 00:43:01,362 ‫تبهکارها خواب و خوراک ندارن، نه؟ 602 00:43:01,445 --> 00:43:02,487 ‫نه 603 00:43:04,320 --> 00:43:06,195 ‫مامان جیمز کاپیسی زنگ زد 604 00:43:06,279 --> 00:43:08,529 ‫مرسی 605 00:43:08,612 --> 00:43:10,821 ‫تعجیب کردم به خودش زحمت داده 606 00:43:10,903 --> 00:43:12,779 ‫بنظر براش مهم نبود جیمز تفنگ داره 607 00:43:12,862 --> 00:43:14,195 ‫شهر مزخرف 608 00:43:14,279 --> 00:43:17,696 ‫تفنگ و شیشه و خوک... ‫بهت برنخوره البته 609 00:43:17,779 --> 00:43:19,779 ‫بر نخورد 610 00:43:22,070 --> 00:43:23,612 ‫خب، حرفش رو باور میکنی؟ 611 00:43:23,696 --> 00:43:25,320 ‫جیمز رو؟ 612 00:43:25,404 --> 00:43:27,737 ‫تو پرونده "ویند گپ" هیچ تئوری‌ای رو 613 00:43:27,821 --> 00:43:29,279 ‫رد یا تایید نکردیم 614 00:43:29,362 --> 00:43:31,529 ‫چرا امروز داشتی از لاستیک ماشین ‫باب نش خاک برمیداشتی؟ 615 00:43:31,612 --> 00:43:32,862 ‫گرفتم کمیل. نمیتونی همینجوری بشینی 616 00:43:32,945 --> 00:43:34,737 ‫و با من یه نوشیدنی بزنی. گرفتم 617 00:43:34,821 --> 00:43:35,903 ‫پس یه لطفی بهم بکن 618 00:43:35,987 --> 00:43:37,237 ‫و تو حل پرونده کمکم کن، باشه؟ 619 00:43:37,320 --> 00:43:38,362 ‫درباره ویند گپ من رو در جریان بذار 620 00:43:38,445 --> 00:43:40,529 ‫چون راستش رو بخوای 621 00:43:40,612 --> 00:43:42,571 ‫نمیتونم ازش سر دربیارم 622 00:43:44,362 --> 00:43:45,903 ‫اگه کسی بگه "خدا پشت و پناهت" 623 00:43:45,987 --> 00:43:47,279 ‫در واقع منظورش اینه که "کون لقت" 624 00:43:47,362 --> 00:43:48,654 ‫الان یه زنی بهم گفت 625 00:43:48,737 --> 00:43:51,070 ‫"خدا پشت و پناهت" 626 00:43:51,153 --> 00:43:53,028 ‫بذار حدس بزنم. جکی اونیل؟ 627 00:43:53,112 --> 00:43:54,612 ‫- اون حرف نداره ‫- خیلی مهربونه 628 00:43:54,696 --> 00:43:56,320 ‫تنها زنی که از ته دل باهام مهربون بود 629 00:43:56,404 --> 00:43:57,779 ‫بیخیال بابا. این شر و ورا رو تحویل من نده 630 00:43:57,862 --> 00:43:59,654 ‫خبرات به گوشم رسیده، شاهزاده خانم ویند گپ 631 00:43:59,737 --> 00:44:03,445 ‫- همه تعظیم کنید ‫- گفتم "از ته دل" 632 00:44:06,404 --> 00:44:08,737 ‫بگذریم، تو چجوری خبرنگار شدی؟ 633 00:44:08,821 --> 00:44:10,487 ‫اونم وقتی اهل اینجایی؟ 634 00:44:10,571 --> 00:44:12,112 ‫خب، حالا درسته شهر کوچیکیه 635 00:44:12,195 --> 00:44:13,696 ‫ولی دلیل نمیشه هممون هالو باشیم 636 00:44:13,779 --> 00:44:15,070 ‫شاید باورت نشه ولی بعضیامون مطالعه میکنیم 637 00:44:15,153 --> 00:44:16,112 ‫حتی می‌نویسیم 638 00:44:18,987 --> 00:44:21,279 ‫بعضیامون آره 639 00:44:23,237 --> 00:44:24,821 ‫از طرف ستودنی 640 00:44:24,903 --> 00:44:26,320 ‫و حسود 641 00:44:26,404 --> 00:44:27,987 ‫خودشون گفتن؟ 642 00:44:28,070 --> 00:44:29,195 ‫خیلی راحت نیستم چیزی که خودشون 643 00:44:29,279 --> 00:44:30,362 ‫گفتن رو بگم 644 00:44:30,445 --> 00:44:31,862 ‫بعدی 645 00:44:31,945 --> 00:44:34,445 ‫چهار تا شات ساکی مخصوص کمیل 646 00:44:35,696 --> 00:44:36,779 ‫دیوث‌ها 647 00:44:36,862 --> 00:44:38,945 ‫هی کجا میری؟ ‫بیخیال کرت 648 00:44:40,612 --> 00:44:43,070 ‫خیلی‌خب، ویند گپ 649 00:44:43,153 --> 00:44:45,445 ‫شرمنده از موضوع بحث خارج شدم 650 00:44:45,529 --> 00:44:47,237 ‫خیلی هم خارج نشدیم. این آقایون 651 00:44:47,320 --> 00:44:48,612 ‫خیلی چیزا بهت گفتن 652 00:44:48,696 --> 00:44:49,779 ‫آره ولی بیشتر میخوام بدونم 653 00:44:49,862 --> 00:44:51,279 ‫بدون ضبط کردن صحبت میکنم 654 00:44:51,362 --> 00:44:52,779 ‫باشه. اشکالی نداره 655 00:44:52,862 --> 00:44:55,445 ‫آره؟ خیلی‌خب پس، دخترخانم خبرنگار شجاع 656 00:44:55,529 --> 00:44:57,153 ‫- شجاع ‫- سخت نپرس 657 00:44:57,237 --> 00:45:00,737 ‫باب نش و جان کین مظنون هستن. چرا؟ 658 00:45:00,821 --> 00:45:02,529 ‫همیشه بستگان مذکر رو بررسی میکنیم 659 00:45:02,612 --> 00:45:04,112 ‫نش گفت از محل کار داشته با ماشین میرفته خونه 660 00:45:04,195 --> 00:45:05,987 ‫کین گفت فقط پشت فرمون بوده. تمام 661 00:45:06,070 --> 00:45:09,362 ‫هیچکدومشون نمیتونن اینو ثابت کنن. ‫نه پول عوارض دادن، نه هیچی 662 00:45:09,445 --> 00:45:10,987 ‫اینجا دوربین مداربسته هم نداره 663 00:45:11,070 --> 00:45:13,612 ‫که تو پرانتز بگم خیلی مضحکه 664 00:45:13,696 --> 00:45:15,737 ‫ویکری میگه قاتل مَرده 665 00:45:15,821 --> 00:45:17,654 ‫میگه قطعاً مرده. چرا قطعاً؟ 666 00:45:17,737 --> 00:45:19,237 ‫آمار آدمربایی یه عامله 667 00:45:19,320 --> 00:45:22,987 ‫و دلیل دیگه هم اینه که کشیدن دندون خیلی زور میخواد 668 00:45:23,070 --> 00:45:25,153 ‫- کی گفته؟ ‫- من 669 00:45:25,237 --> 00:45:27,654 ‫امتحان کردم 670 00:45:27,737 --> 00:45:29,571 ‫سر به سرم میذاری؟ 671 00:45:29,654 --> 00:45:31,487 ‫نه، امتحان کردم خودم 672 00:45:31,571 --> 00:45:33,279 ‫با کله‌ی یه خوک بزرگ 673 00:45:36,571 --> 00:45:38,821 ‫ای حرومزاده‌ی مریض 674 00:45:38,903 --> 00:45:40,487 ‫خدا پشت و پناهت 675 00:45:40,571 --> 00:45:43,070 ‫ببین. ببین، حالا درست شد 676 00:45:46,696 --> 00:45:48,362 ‫فقط پیش از حد بالشتک نذار 677 00:45:48,445 --> 00:45:49,862 ‫این درست نیست 678 00:45:49,945 --> 00:45:52,195 ‫این درست نیست 679 00:45:52,279 --> 00:45:54,028 ‫درستش میکنیم عزیز دلم 680 00:45:54,112 --> 00:45:55,903 ‫خیلی بی احساسیه 681 00:45:55,987 --> 00:45:57,070 ‫آدم دلش میشکنه 682 00:45:57,153 --> 00:45:59,445 ‫خونه جینی کین خیلی قشنگ بود 683 00:45:59,529 --> 00:46:01,112 ‫یکم حالت روستایی مصنوعی داشت 684 00:46:01,195 --> 00:46:02,821 ‫ماریان، اینا قضایا منو به فکر... 685 00:46:02,903 --> 00:46:05,945 ‫ولی سخنرانی ختمش خیلی عجیب بود 686 00:46:06,028 --> 00:46:08,821 ‫اینکه به دنیا گفت که عصبانیه 687 00:46:08,903 --> 00:46:12,112 ‫سلام 688 00:46:12,195 --> 00:46:14,737 ‫کجا بودی؟ 689 00:46:14,821 --> 00:46:16,362 ‫خب، اول تو... 690 00:46:16,445 --> 00:46:20,445 ‫ولش کن. نمیخوام بدونم 691 00:46:24,945 --> 00:46:28,070 ‫این درست نیست 692 00:46:28,153 --> 00:46:30,070 ‫هیس. هیس 693 00:46:30,153 --> 00:46:31,529 ‫این درست نیست! 694 00:46:34,404 --> 00:46:35,779 ‫الو؟ 695 00:46:35,862 --> 00:46:37,737 ‫چی دستگیرت شد بچه جون؟ 696 00:46:37,821 --> 00:46:40,487 ‫خب، تو کلیسا 697 00:46:40,571 --> 00:46:42,320 ‫عزادارها یه جوری رفتار میکردن انگار مراسم تدفین 698 00:46:42,404 --> 00:46:44,737 ‫محبوب‌ترین مراسم شهره 699 00:46:44,821 --> 00:46:47,487 ‫و تو خونه، یه سوییشرت 700 00:46:47,571 --> 00:46:49,987 ‫با متن "گور باباش" کنار در بود 701 00:46:50,070 --> 00:46:52,237 ‫جان کین، برادرش 702 00:46:52,320 --> 00:46:54,279 ‫بخاطر دوست‌دخترش خیلی محبوبه 703 00:46:54,362 --> 00:46:56,028 ‫احتمالاً اونم مثل خواهرش عجیب غریبه 704 00:46:56,112 --> 00:46:57,737 ‫و به شدت هم با خواهرش صمیمی بوده 705 00:46:57,821 --> 00:46:59,737 ‫که این قضیه برای شهر خیلی عجیبه 706 00:46:59,821 --> 00:47:02,237 ‫صاحب "اسلحه و طلا"... 707 00:47:02,320 --> 00:47:04,612 ‫خوشم اومد 708 00:47:04,696 --> 00:47:07,153 ‫آره، خب... 709 00:47:07,237 --> 00:47:10,737 ‫میگه همه تفنگ‌هاش تموم شده 710 00:47:10,821 --> 00:47:12,195 ‫طلا به اندازه کافی داره 711 00:47:12,279 --> 00:47:14,945 ‫آره، یه پسر هم پیدا کردم که قسم میخوره 712 00:47:15,028 --> 00:47:17,445 ‫که دیده زن سفیدپوش ناتالی رو دزدیده 713 00:47:17,529 --> 00:47:19,821 ‫که فقط یه افسانه‌ی ویند گپی ـه 714 00:47:19,903 --> 00:47:21,779 ‫خب دیگه چی از ناتالی دستگیرت شد؟ 715 00:47:21,862 --> 00:47:24,112 ‫یه نمایه‌ی کلی ازش میخوام، میدونی؟ 716 00:47:24,195 --> 00:47:26,112 ‫هیچی به اندازه کشته شدن یه دختر کوچولو 717 00:47:26,195 --> 00:47:27,445 ‫مردم رو دیوونه نمیکنه 718 00:47:27,529 --> 00:47:30,445 ‫خب، یه نگاهی به اتاقش انداختم 719 00:47:30,529 --> 00:47:32,195 ‫که مادرش چیدمانش رو انجام داده بود 720 00:47:32,279 --> 00:47:33,779 ‫معلومه چون همش 721 00:47:33,862 --> 00:47:36,279 ‫گل گلی و صورتیه در حالی که ناتالی 722 00:47:36,362 --> 00:47:40,529 ‫کتونی میپوشیده و لباساش کثیف بوده 723 00:47:40,612 --> 00:47:44,112 ‫و یه عنکبوت هم داشته که کنار در ‫تو شیشه مربا نگهداری میکرده 724 00:47:44,195 --> 00:47:46,320 ‫اوه! این خوراکه 725 00:47:46,404 --> 00:47:48,945 ‫باید سر دربیاریم که چجوری ‫قضیه عنکبوت رو به کار بگیریم 726 00:47:49,028 --> 00:47:50,987 ‫"یک دوستدار حیوانات، حتی آنهایی 727 00:47:51,070 --> 00:47:52,696 ‫که میتوانند مشمئزکننده و ترسناک باشند" 728 00:47:52,779 --> 00:47:54,529 ‫آره. به درد میخوره 729 00:47:54,612 --> 00:47:56,945 ‫خانوادش بهت اجازه دادن اونجا باشی؟ 730 00:47:57,028 --> 00:47:58,654 ‫اگه نداده باشن دهنمون سرویسه 731 00:47:58,737 --> 00:48:00,153 ‫احتمالاً نه از نظر قانونی 732 00:48:00,237 --> 00:48:02,153 ‫از نظر اخلاقی 733 00:48:03,696 --> 00:48:04,987 ‫مشکلی نداریم 734 00:48:05,070 --> 00:48:06,445 ‫مامانش خونه رو بهم نشون داد 735 00:48:06,529 --> 00:48:07,987 ‫آفرین دختر جون 736 00:48:08,070 --> 00:48:09,612 ‫جزئیات محشری فراهم کردی 737 00:48:09,696 --> 00:48:11,821 ‫ازشون استفاده کن 738 00:48:11,903 --> 00:48:14,153 ‫"دخترکی ماجراجو که احتمالاً استقلال‌طلبی 739 00:48:14,237 --> 00:48:17,612 ‫و عشقش به طبیعت سبب مرگش شده است" 740 00:48:17,696 --> 00:48:19,737 ‫نظرت چیه؟ 741 00:48:19,821 --> 00:48:21,320 ‫یکم زیادیه 742 00:48:21,404 --> 00:48:23,362 ‫چقدر مشروب خوردی؟ 743 00:48:23,445 --> 00:48:25,237 ‫هی دختر جون 744 00:48:25,320 --> 00:48:26,612 ‫امروز روز کاریه. ‫روزهای کاری 745 00:48:26,696 --> 00:48:28,362 ‫مشروب نمیخورم، تو که من رو میشناسی 746 00:48:28,445 --> 00:48:29,987 ‫خب، حالت چطوره؟ 747 00:48:30,070 --> 00:48:31,487 ‫الین حالت رو میپرسه 748 00:48:31,571 --> 00:48:33,737 ‫آره 749 00:48:35,779 --> 00:48:37,903 ‫یکم... یکم حس عجیبی داره که برگشتم خونه 750 00:48:37,987 --> 00:48:41,362 ‫ولی خوبه که دوباره دارم رو یه چیز بزرگ 751 00:48:41,445 --> 00:48:43,028 ‫کار میکنم 752 00:48:43,112 --> 00:48:44,737 ‫- درسته ‫- آره 753 00:48:44,821 --> 00:48:46,028 ‫حالا اگه چیزی لازم... 754 00:48:46,112 --> 00:48:47,737 ‫اوضاعم روبراهه کری 755 00:48:47,821 --> 00:48:49,320 ‫بذار روبراه بمونم 756 00:48:49,404 --> 00:48:51,028 ‫- باشه؟ ‫- باشه 757 00:48:51,112 --> 00:48:54,987 ‫هر چه سریعتر برام گزارش بفرست 758 00:48:55,070 --> 00:48:56,654 ‫باشه. تو هم نخونش 759 00:48:56,737 --> 00:48:58,195 ‫تا سه تا دیگه هم بهت بدم 760 00:48:58,279 --> 00:48:59,529 ‫اون موقع میگی شاهکاره 761 00:48:59,612 --> 00:49:01,445 ‫خدافظ 762 00:49:01,529 --> 00:49:04,237 ‫آره، دختر... دختر بامزه‌ایه 763 00:50:01,903 --> 00:50:03,737 ‫- درست نیست! ‫- هیس! 764 00:50:03,821 --> 00:50:06,237 ‫- باید درست باشه! ‫- آما، یادت بیار... 765 00:50:06,320 --> 00:50:08,945 ‫هی، چه خبره؟ 766 00:50:09,028 --> 00:50:10,320 ‫- هی، مامان، چه خبره؟ ‫- نه! 767 00:50:10,404 --> 00:50:12,487 ‫- بس کن! ‫- حالش خوبه؟ 768 00:50:12,571 --> 00:50:14,821 ‫ترسیده. داره واکنش نشون میده 769 00:50:14,903 --> 00:50:17,612 ‫تازه دو تا از دوستاش به قتل رسیدن 770 00:50:20,320 --> 00:50:22,654 ‫تو خونه کین تو مست بودی 771 00:50:24,153 --> 00:50:26,779 ‫نبودم... 772 00:50:26,862 --> 00:50:29,320 ‫ولی اگرم بودم اینجا ویند گپ ـه 773 00:50:29,404 --> 00:50:30,862 ‫- همه مستن ‫- کمیل... 774 00:50:30,945 --> 00:50:32,696 ‫الان آما داره از هوش میره 775 00:50:32,779 --> 00:50:35,821 ‫اونوقت رفتی بالا منبر درباره مست کردن نصیحتم میکنی؟ 776 00:50:35,903 --> 00:50:37,153 ‫- کمیل... ‫- فوق‌العاده‌ای تو 777 00:50:37,237 --> 00:50:38,862 ‫همیشه هم یه راهی پیدا میکنی که... چی؟ 778 00:50:38,945 --> 00:50:40,737 ‫- کمیل... کمیل ‫- چیه؟ چیه؟! 779 00:50:40,821 --> 00:50:44,654 ‫فقط میخوام اوضاعمون خوب باشه 780 00:50:44,737 --> 00:50:46,862 ‫ولی شاید نمیدونم چجوری 781 00:50:48,987 --> 00:50:51,237 ‫ناتالی من رو یاد تو مینداخت 782 00:50:51,320 --> 00:50:53,779 ‫همیشه تو جنگل اینور اونور میدوییدی 783 00:50:53,862 --> 00:50:56,987 ‫پریشون و کروکثیف برمیگشتی خونه 784 00:50:57,070 --> 00:51:01,945 ‫گفتم شاید بتونم کمکش کنم 785 00:51:02,028 --> 00:51:04,862 ‫چون معلومه که نتونستم به تو کمک کنم 786 00:51:07,112 --> 00:51:09,237 ‫اشکالی نداره مامان 787 00:51:09,320 --> 00:51:11,696 ‫بنظر من کمیل میتونه خوب باشه 788 00:51:14,571 --> 00:51:15,987 ‫مگه نه کمیل؟ 789 00:51:37,779 --> 00:51:39,195 ‫به درک 790 00:52:09,000 --> 00:52:14,000 زیرنویس از عرفان و حسین تی ال @erfanam7 791 00:52:14,001 --> 00:52:18,000 ‫مرجع دانلود فیلم سریال با لینک مستقیم ‫NightMovie.Co