1 00:00:01,000 --> 00:00:02,238 پیش از این در "The Originals" 2 00:00:02,363 --> 00:00:03,476 مارسل» ، یه لطفی بهم بکن» 3 00:00:03,575 --> 00:00:06,321 ‫ازت می‌خوام اون کتاب رو ازم دور کنی ‫حتی اگه سعی کردم بیام بگیرمش 4 00:00:06,321 --> 00:00:07,508 ‫ازت می‌خوام من رو بکشی 5 00:00:07,508 --> 00:00:11,133 ‫نیاکان ‫من رو به تاریکیشون می‌کشونن 6 00:00:11,133 --> 00:00:13,192 ‫اونا جای امنی برای مخفی شدن ‫به من میدن 7 00:00:13,192 --> 00:00:15,183 هالو» نفرین گرگینه رو به‌وجود آورد» 8 00:00:15,183 --> 00:00:17,167 ‫نسل تو این جریان رو شروع کرد 9 00:00:17,167 --> 00:00:20,100 ‫و فقط مال توست که هنوز ‫تهدیدی برای «هالو» حساب میشه 10 00:00:20,100 --> 00:00:22,121 ‫برای همین بوده که «لابونیر»ها رو شکار می‌کرده 11 00:00:22,121 --> 00:00:24,146 ‫- اگه تو بمیری فقط یه «لابونیر» می‌مونه ‫- «هوپ» 12 00:00:24,146 --> 00:00:27,104 ‫بعد از اینکه قبیله «هالو» رو کشت جسدش رو سوزوندن 13 00:00:27,104 --> 00:00:28,171 ‫اینا بهش اجازه‌ی تولد دوباره میدن 14 00:00:28,171 --> 00:00:31,133 ‫تا وقتی همه‌ی استخون‌ها رو ‫جمع نکنه دست‌بردار نیست 15 00:00:31,133 --> 00:00:34,125 ‫به دام انداختن من به قیمت ‫زندگی یه فناناپذیر تموم میشه 16 00:00:34,125 --> 00:00:36,100 ‫قول میدم این وضعیت رو درست کنم 17 00:00:36,100 --> 00:00:38,117 ‫پس با دادن این به «مارسل» شروع کن 18 00:00:41,117 --> 00:00:42,179 ‫برای مردن آماده‌ای «آلایژا»؟ 19 00:00:42,179 --> 00:00:44,575 ‫چون من یکی که برای زندگی کردن آماده‌ام 20 00:01:01,117 --> 00:01:03,100 ‫برای زنده موندن عجب اراده‌ای داری 21 00:01:03,100 --> 00:01:05,158 ‫تسلیم شدن راحت‌تر نبود؟ 22 00:01:05,158 --> 00:01:08,100 ‫راحت بیخیال بشی؟ 23 00:01:08,100 --> 00:01:10,138 حتماً بخشی از تو قبول کرده ‫که می‌میره 24 00:01:10,138 --> 00:01:13,146 ‫سکوتِ پوچی که تا ابد داری 25 00:01:13,146 --> 00:01:19,150 ‫چرا نزدیکتر نمیای ‫تا با همدیگه بفهمیم؟ 26 00:01:19,150 --> 00:01:20,183 ‫به اندازه کافی مهمون میان 27 00:01:20,183 --> 00:01:24,146 ‫وقتی بمیری کل نسلت هم می‌میره 28 00:01:24,146 --> 00:01:29,158 ‫قربانی بزرگ باعث میشه ‫دوباره زنده بشم 29 00:01:29,158 --> 00:01:33,133 ‫الان تنها چیزی که نیاز دارم ‫آخرین استخوانمه تا 30 00:01:33,133 --> 00:01:34,196 ‫مراسم رو شروع کنم 31 00:01:34,196 --> 00:01:39,183 ‫خانواده‌ات داره دنبالش می‌گرده و بزودی میان سراغ من 32 00:01:39,183 --> 00:01:43,125 ‫انتظار نداشته باش خانواده‌ام رو عذاب بدی ‫و زنده بمونی 33 00:01:43,125 --> 00:01:46,167 ‫از دست بدتر از خونواده‌ی تو هم زنده موندم 34 00:01:46,167 --> 00:01:49,129 به نظرم بذار بیان 35 00:01:49,129 --> 00:01:53,192 ‫سعی می‌کنن تو رو از سمی که ‫در رگ‌هات جاریه نجات بدن 36 00:01:53,192 --> 00:01:58,154 ‫و برای این‌کار چیزی که می‌خوام رو بهم میدن 37 00:01:58,154 --> 00:02:02,100 ‫و به عنوان پاداش برای تلاش‌ـشون 38 00:02:02,100 --> 00:02:05,167 ‫اجازه میدم خانواده‌ات زمان مرگت رو نظاره‌گر باشن 39 00:02:18,179 --> 00:02:21,162 ‫زود اومدین . خوبه 40 00:02:21,162 --> 00:02:23,146 ‫مشتاق به کمک هستیم 41 00:02:23,146 --> 00:02:24,175 ‫محفل‌تون چی؟ 42 00:02:24,175 --> 00:02:26,158 ‫هر روز جادوگرهای بیشتری ‫به ما ملحق میشن 43 00:02:26,158 --> 00:02:30,142 ‫حالا یا با ما هستن یا علیه ما 44 00:02:30,142 --> 00:02:32,188 ‫شما جادوگرهای "نيو اورلانز"ـی ضعیف بودین 45 00:02:32,188 --> 00:02:35,146 ‫بالاخره فرصتش رو دارین که ‫این ضعف رو از بین ببرین 46 00:02:35,146 --> 00:02:38,171 ‫همونطور که این جسم ضعیف رو از بین می‌برم 47 00:02:38,171 --> 00:02:43,171 ‫تولد دوباره‌ام عصری جدید ‫برای همه‌ی پیروانم به‌وجود میاره 48 00:02:45,192 --> 00:02:49,138 ‫فقط چند جزئیات نهایی موندن 49 00:02:50,900 --> 00:02:51,900 : ارائه‌ای از تیم ترجمه :..: WWW.IranFilm.Net :..: 50 00:02:52,900 --> 00:02:57,600 "The Originals" فصل 4 قسمت 9 : ملکه مرگ 51 00:02:58,600 --> 00:02:59,600 مترجم : رضا حضرتی :..: Death.Stroke :..: 52 00:03:14,129 --> 00:03:19,133 ‫تا وقتی تک‌تک اینا رو مزه نکنی نمی‌تونی بگی خبره هستم 53 00:03:20,171 --> 00:03:23,121 ‫بفرما 54 00:03:23,121 --> 00:03:25,154 ‫خوشمزه‌ست 55 00:03:27,146 --> 00:03:30,196 ‫تا حالا داستان اولین بامیه‌ام رو گفتم؟ 56 00:03:30,196 --> 00:03:32,162 ‫نه؟ 57 00:03:32,162 --> 00:03:34,133 ‫الان یه داستان عالی میگم 58 00:03:35,158 --> 00:03:38,125 ‫مدت‌ها پیش 3تا راهبه‌ی فرانسوی 59 00:03:38,125 --> 00:03:40,162 ‫به "نيو اورلانز" اومدن تا زندگی جدیدی شروع کنن 60 00:03:40,162 --> 00:03:42,100 ‫اومدن همینجا 61 00:03:42,100 --> 00:03:45,133 ‫درست به حیاط ما اومدن 62 00:03:45,133 --> 00:03:47,142 ‫و برای عمو «آلایژا»ـت و من 63 00:03:47,142 --> 00:03:52,133 ‫این شرینی‌های ناصاف ‫و آغشته به شکر آوردن 64 00:03:52,133 --> 00:03:55,183 خب ، نیازی به گفتن نیست که ‫اجازه ورود دادیم 65 00:03:55,183 --> 00:03:57,192 ‫ازشون مهمان‌نوازی کردیم 66 00:03:59,150 --> 00:04:01,154 ‫چرا اومدن پیشتون؟ 67 00:04:01,154 --> 00:04:07,121 ‫چون یه زمانی بود ‫که ما خانواده‌ی سلطنتی حساب می‌شدیم 68 00:04:07,121 --> 00:04:11,100 ‫حتی میشه گفت که من پادشاه بودم 69 00:04:11,100 --> 00:04:14,158 ‫که یعنی تو میشی یه شاهزاده 70 00:04:16,129 --> 00:04:17,171 ‫صبح‌بخیر 71 00:04:22,142 --> 00:04:25,104 ‫به گمونم سیب برعکس هم میوه‌ست 72 00:04:25,104 --> 00:04:28,175 ‫خب ، پیش خودم گفتم ضرری نداره ‫یه چیزهایی واسه دخترمون بخرم 73 00:04:28,175 --> 00:04:30,171 ‫البته زیاده‌روی نشده 74 00:04:30,171 --> 00:04:33,138 خیلی‌خب 75 00:04:33,138 --> 00:04:35,683 ‫زیاد نخور ‫. دل‌درد می‌گیری 76 00:04:37,417 --> 00:04:38,788 ‫میشه باهم صحبت کنیم؟ 77 00:04:42,454 --> 00:04:44,400 ‫«آلایژا» رو دیدی؟ 78 00:04:44,400 --> 00:04:45,442 ‫فکر می‌کردم پیش توئه 79 00:04:45,442 --> 00:04:49,412 ‫از دیشب که داشت میرفت پیش «مارسل» ندیدمش 80 00:04:49,412 --> 00:04:51,433 ‫نشونه خوبی نیست 81 00:04:53,442 --> 00:04:57,488 ‫بی‌صدا اومدم تا شمع‌ها رو روشن و دعا کنم ‫ولی دیدم کلیسا اینطوری شده 82 00:04:57,488 --> 00:04:59,458 میدونستم می‌خوای ببینی 83 00:04:59,458 --> 00:05:02,425 ‫این بی‌حرمتی به یه مکان مقدسه 84 00:05:02,425 --> 00:05:03,471 ‫این یه هشدار بوده 85 00:05:03,471 --> 00:05:05,450 ‫به نظرم جریان بزرگتر از این حرفاست 86 00:05:05,450 --> 00:05:07,429 «داریم مردم‌مون رو از دست میدیم «وینسنت 87 00:05:07,429 --> 00:05:11,454 ‫هر روز جادوگرهای بیشتری در مورد ‫پیمان بستن با این تاریکی حرف میزنن 88 00:05:11,454 --> 00:05:13,483 ‫وقتی محفل‌هامون کلیسا رو در این وضع ببینن 89 00:05:13,483 --> 00:05:17,412 ‫فکر می‌کنن قبل از اینکه دشمن بیاد سراغشون 90 00:05:17,412 --> 00:05:19,404 ‫به نفعشونه که بهش ملحق بشن 91 00:05:19,404 --> 00:05:20,483 ‫جادوگرها دارن ازمون جدا میشن؟ 92 00:05:20,483 --> 00:05:24,433 ‫بعضیا میگن که قدرت «هالو» ‫چیزیه که محفل‌هامون برای 93 00:05:24,433 --> 00:05:26,479 ‫جنگ با خون‌آشام‌ها نیاز دارن ‫تا شهر رو پس بگیرن 94 00:05:26,479 --> 00:05:28,492 ‫تمام صلحی که به‌خاطرشون جنگیدی ‫به‌خاطر محفل‌هامون 95 00:05:28,492 --> 00:05:31,462 اصلاً با وعده‌ی تحت کنترل گرفتن شهر ‫قابل مقایسه نیست 96 00:05:31,462 --> 00:05:32,488 ‫بگو که حداقل تو یکی این رو باور نمی‌کنی 97 00:05:32,488 --> 00:05:35,408 ‫«وینسنت» ، تو میدونی من کدوم طرفم 98 00:05:37,438 --> 00:05:38,475 ‫چه وفادار 99 00:05:40,488 --> 00:05:43,475 ‫یه زمانی بود که «وینسنت» همچین ‫ازخودگذشتگی و فاداری به من داشت 100 00:05:43,475 --> 00:05:46,471 در واقع من رو پرستش می‌کرد 101 00:05:46,471 --> 00:05:50,417 ‫ولی الان ببین چقدر ازم دور شده 102 00:05:52,433 --> 00:05:56,429 مکسین» ، باید بری» چیزیم نمیشه 103 00:06:02,496 --> 00:06:04,446 ‫سلام «وینسنت» 104 00:06:04,446 --> 00:06:06,471 ‫مدت زیادی گذشته 105 00:06:06,471 --> 00:06:08,450 ‫به نظرم وقتشه بعد مدت‌ها ‫یه صحبتی بکنیم 106 00:06:08,450 --> 00:06:09,458 ‫نظرت چیه؟ 107 00:06:16,454 --> 00:06:18,425 ‫هنوزم با اسباب‌بازی‌هات بازی می‌کنی؟ 108 00:06:19,479 --> 00:06:23,475 ‫برای این ترکیب باید یه طلسم محافظت بذارم 109 00:06:23,475 --> 00:06:27,425 ‫جادوی جایگزینی ‫تا به زندگی من متصل نباشه 110 00:06:27,425 --> 00:06:28,488 ‫هر اتفاقی ممکنه برام بیوفته 111 00:06:28,488 --> 00:06:32,429 ‫میشه واسه یه لحظه هم که شده ‫وانمود نکنی که 112 00:06:32,429 --> 00:06:34,408 ‫امروز نگران مردنت نیستی؟ 113 00:06:34,408 --> 00:06:35,496 ‫قرار نیست بمیرم 114 00:06:37,438 --> 00:06:42,454 ‫مسلماً نه تا بعد از صبحونه 115 00:06:46,462 --> 00:06:48,458 ‫حرف نداری 116 00:06:48,458 --> 00:06:49,483 ممنون 117 00:06:55,496 --> 00:06:59,462 ‫بذار حدس بزنم ‫یه مشکل خونوادگی 118 00:06:59,462 --> 00:07:01,467 ‫خیلی متأسفم 119 00:07:01,467 --> 00:07:03,488 ‫میشه بعداً همدیگر رو ببینیم؟ 120 00:07:03,488 --> 00:07:06,483 ‫نه خانم «مایکلسون» . منم باهات میام 121 00:07:06,483 --> 00:07:08,425 ‫تو هوای خونواده‌ات رو داشته باش 122 00:07:08,425 --> 00:07:09,488 ‫منم هوای تو رو 123 00:07:09,488 --> 00:07:13,425 ‫صحیح . صحیح 124 00:07:13,425 --> 00:07:15,492 ‫میدونستی همچین روزی میرسه 125 00:07:15,492 --> 00:07:18,475 ‫این‌همه سال از جادو دوری می‌کردی 126 00:07:18,475 --> 00:07:23,496 می‌ترسیدی که اگه تمرین کنی ممکنه سر برسم 127 00:07:23,496 --> 00:07:26,479 ‫با اینحال بعد از این‌همه تلاش ‫برگشتم 128 00:07:26,479 --> 00:07:28,421 ‫اومدی 129 00:07:28,421 --> 00:07:29,492 ‫داخل بدن یه خون‌آشام مخفی شدی 130 00:07:29,492 --> 00:07:32,400 ‫چون اونقدرا هم که می‌خوای فکر کنم ‫قدرتمند نیستی 131 00:07:37,404 --> 00:07:39,471 ‫همیشه ستون فقرات خوش‌فرمی داشتی 132 00:07:41,446 --> 00:07:43,454 ‫از این خصوصیت‌ـت خیلی خوشم میومد 133 00:07:43,454 --> 00:07:47,433 ‫و میدونم که از قدرتی که پیشنهاد دادم ‫لذت بردی 134 00:07:47,433 --> 00:07:48,479 ‫هنوزم پیشنهادم سر جاشه «وینسنت» 135 00:07:48,479 --> 00:07:50,488 ‫اگه بخوای می‌تونی پس بگیریش 136 00:07:50,488 --> 00:07:54,400 ‫فقط کافیه برام قسم وفاداری بخوری 137 00:07:54,400 --> 00:07:56,483 ‫تنها چیزی که می‌خوام 138 00:07:56,483 --> 00:07:59,471 ‫اینه که تو بری اون دنیایی که ازش اومدی 139 00:08:07,433 --> 00:08:09,488 ‫می‌خوای باهام بجنگی؟ 140 00:08:09,488 --> 00:08:11,425 ‫خب ، یالا دیگه 141 00:08:11,425 --> 00:08:14,408 ‫باید بفرستمت اون دنیا که ‫بری پیش زن مرده‌ات 142 00:08:15,471 --> 00:08:17,454 ‫ولی فکر بهتری دارم 143 00:08:17,454 --> 00:08:21,483 ‫یه پیشنهاد برای تو و «مایکلسون»‌ها 144 00:08:21,483 --> 00:08:27,492 می‌تونین گوش کنین چی میگم یا بکشمتون 145 00:08:27,492 --> 00:08:30,417 ‫انتخابش با شماست 146 00:08:32,483 --> 00:08:35,483 ‫گوش نمی‌کنی چی میگم 147 00:08:35,483 --> 00:08:38,417 ‫دوباره برسی کن . وقتی پیداش کردی 148 00:08:38,417 --> 00:08:40,438 ‫فاصله‌ات رو باهاش حفظ کن و بهم زنگ بزن 149 00:08:49,412 --> 00:08:51,417 «بفرما تو «کلاوس 150 00:08:55,475 --> 00:08:57,492 ‫این رنجش رو مدیون چی هستم؟ 151 00:08:57,492 --> 00:08:59,496 ‫فکر می‌کردم یه آتش‌بس داریم 152 00:08:59,496 --> 00:09:01,467 ‫داریم 153 00:09:01,467 --> 00:09:03,450 ‫اگه نداشتیم اون‌وقت وقتی «دِوینا» ازم خواست 154 00:09:03,450 --> 00:09:05,433 ‫تو رو قربانی کنم واکنش دیگه‌ای نشون میدادم 155 00:09:05,433 --> 00:09:09,471 ‫آتش‌بس ما محدوده‌ی برادرم رو هم ‫با وجود کدورت بزرگت در بر می‌گیره؟ 156 00:09:09,471 --> 00:09:12,483 ‫آره . می‌خوام «سوفیا» برگرده ‫و جلوی «هالو» رو بگیریم 157 00:09:12,483 --> 00:09:16,462 ‫تا وقتی شما هم هدفتون مشترک باشه ‫دلیلی نمی‌بینم که دشمنی کنم 158 00:09:16,462 --> 00:09:19,412 ‫چرا؟ مشکل چیه؟ 159 00:09:19,412 --> 00:09:23,458 ‫خب ، نمی‌تونم به این زودی به نتیجه برسم 160 00:09:23,458 --> 00:09:25,458 ‫ولی آخرین‌باری که کسی برادرم رو دیده 161 00:09:25,458 --> 00:09:29,429 ‫اون تو راه اومدن به اینجا بود تا باهات حرف بزنه 162 00:09:29,429 --> 00:09:31,446 ‫و تو فکر می‌کنی اون پیش منه؟ 163 00:09:31,446 --> 00:09:33,483 ‫جان من؟ 164 00:09:37,425 --> 00:09:40,446 ‫نه . اینطور فکر نمی‌کنم 165 00:09:42,429 --> 00:09:45,446 ‫ولی می‌خوام بدونم پیش کیه 166 00:09:47,496 --> 00:09:50,446 ‫اون تو خونه «مارسل» نیست 167 00:09:50,446 --> 00:09:52,483 ‫پیداش می‌کنم 168 00:10:04,438 --> 00:10:06,425 ‫با جادو مخفیش کردن 169 00:10:06,425 --> 00:10:07,488 ‫می‌تونم حس‌ـش کنم 170 00:10:22,354 --> 00:10:24,312 ‫کار خودشه 171 00:10:24,312 --> 00:10:26,338 ‫کار «هالو»ـه 172 00:10:27,388 --> 00:10:30,304 ‫«آلایژا» پیش اونه و الان اون استخون رو می‌خواد 173 00:10:30,304 --> 00:10:31,383 ‫در ازای جون «آلایژا»؟ 174 00:10:31,383 --> 00:10:33,317 ‫نه . متوجه نیستی 175 00:10:33,317 --> 00:10:34,358 ‫هیچ تبادلی در کار نیست 176 00:10:34,358 --> 00:10:37,308 ‫اون به «آلایژا» نیاز داره تا با مرگش از 177 00:10:37,308 --> 00:10:40,329 ‫نیروی قربانی کردنش استفاده کنه ‫همین الانشم به خارهای رُز مسمومش کرده 178 00:10:40,329 --> 00:10:42,367 ‫تا غروب این استخون رو می‌خواد ‫اگه بهش ندین 179 00:10:42,367 --> 00:10:44,779 ‫میاد اینجا و می‌گیرتش 180 00:10:46,338 --> 00:10:50,325 ‫وقتی هم که این رو گیر بیاره ‫کل این شهر رو خاکستر می‌کنه 181 00:11:04,233 --> 00:11:08,000 «فِرِیا» بهم گفت که رفیقت «وینسنت» ‫یه نقشه داره 182 00:11:08,000 --> 00:11:09,062 ‫فقط یه مشکل کوچیک داریم 183 00:11:09,062 --> 00:11:11,004 ‫بهش اعتماد ندارم 184 00:11:11,004 --> 00:11:13,054 ‫«وینسنت» بهم کمک کرد صلح رو برای 5 سال نگه دارم 185 00:11:13,054 --> 00:11:15,008 ‫اون از قدرت «هالو» خبر داره 186 00:11:15,008 --> 00:11:17,046 ‫اون بهترین فرصتمون برای طراحی یه نقشه‌ست 187 00:11:17,046 --> 00:11:18,092 ‫منم یه نقشه دارم 188 00:11:18,092 --> 00:11:20,542 ‫ما این «هالو» و پیروانش رو ‫پیدا می‌کنیم 189 00:11:20,567 --> 00:11:22,000 اکثرشون رو سلاخی می‌کنیم 190 00:11:22,000 --> 00:11:24,004 ‫و اجسادشون رو توی قبرستون انباشته می‌کنیم 191 00:11:24,004 --> 00:11:26,050 ‫که برای کسایی ساخته شده که ‫خانواده‌ام رو تهدید کردن 192 00:11:26,050 --> 00:11:29,054 ‫صحیح . فقط یه مشکل کوچیک داره 193 00:11:30,092 --> 00:11:32,083 ‫یکی از اون اجساد مال «سوفیا» میشه 194 00:11:32,083 --> 00:11:34,038 ‫و من زنده می‌خوامش 195 00:11:34,038 --> 00:11:36,004 ‫بیخیال «مارسل» 196 00:11:36,004 --> 00:11:38,012 ‫وقت احساساتی شدن نیست 197 00:11:38,012 --> 00:11:41,067 ‫اینجا "نيو اورلانز"ـه . هر وقت بخوای یه دختر دیگه پیدا می‌کنی 198 00:11:41,067 --> 00:11:43,050 ‫مشکل تو و خونواده‌ات اینه 199 00:11:43,050 --> 00:11:45,042 ‫حاضری هر کاری بکنی تا برادرت رو نجات بدی 200 00:11:45,042 --> 00:11:47,017 ‫ولی بقیه گور باباشون . درسته؟ 201 00:11:47,017 --> 00:11:48,079 ‫تازگی نداره 202 00:11:48,079 --> 00:11:50,017 ‫«هالو» شیطانیه . قبول 203 00:11:50,017 --> 00:11:52,042 ‫می‌خوایم شکستش بدیم؟ بله 204 00:11:52,042 --> 00:11:54,046 ‫ولی حاضر نیستم دست روی دست بذارم 205 00:11:54,046 --> 00:11:56,096 ‫و ببینم که یکی از عزیزانم ‫بشه خسارات جانبی «مایکلسون» 206 00:11:56,096 --> 00:11:59,017 ‫نمی‌خواد برام ادای فرشته‌ها رو دربیاری 207 00:11:59,017 --> 00:12:02,012 ‫مخالفت تو برای صلح بود که ‫باعث شد «آلایژا» دیشب بیاد اینجا 208 00:12:02,012 --> 00:12:03,042 ‫اگه شما 2تا اختلافات‌ـتون رو ...حل کرده بودین 209 00:12:03,042 --> 00:12:04,046 ‫کافیه 210 00:12:05,067 --> 00:12:08,079 ‫تنها دلیلی که ‫شماها هنوز تو این شهر هستین 211 00:12:08,079 --> 00:12:09,092 ‫به‌خاطر اینه که من اجازه‌اش رو میدم 212 00:12:09,092 --> 00:12:11,046 ‫می‌خوای باهام دعوا کنی 213 00:12:11,046 --> 00:12:13,067 ‫یا می‌خوای یه راهی برای تموم کردن ‫این مشکل پیدا کنی؟ 214 00:12:16,196 --> 00:12:21,129 ‫اگه نقشه‌ی حمله می‌خواید : راهتون اینه 215 00:12:21,129 --> 00:12:24,171 ‫از عنصر غافلگیری استفاده کنین 216 00:12:24,171 --> 00:12:26,150 مارسل» استخون رو بهش میده» 217 00:12:26,150 --> 00:12:29,167 ‫بعدش با خون «هِیلی» بهش خنجر میزنه 218 00:12:29,167 --> 00:12:32,112 ‫منم طلسمی رو می‌خونم که اون رو دفن کنه 219 00:12:34,129 --> 00:12:38,125 ‫طلسم نیاکان ‫یه قربانی می‌خواد 220 00:12:38,125 --> 00:12:40,125 ‫یکی از اصیل‌ها باید بمیره 221 00:12:40,125 --> 00:12:42,171 ‫آره و همین الانش هم «هالو» ‫می‌خواد از مرگ «آلایژا» 222 00:12:42,171 --> 00:12:44,171 ‫برای برگشتن استفاده کنه ‫ولی یه روزنه امیدی هست 223 00:12:44,171 --> 00:12:46,133 ‫که می‌تونم از این قربانی استفاده کنم 224 00:12:46,133 --> 00:12:47,196 ‫تا اون رو به قبرش برگردونم 225 00:12:47,196 --> 00:12:50,125 ‫برای رک‌گویی شرمنده 226 00:12:50,125 --> 00:12:52,100 ‫ولی نقشه‌ی تو ربطی به ‫نجات برادرم نداره 227 00:12:52,100 --> 00:12:55,129 ‫در واقع بر پایه‌ی مرگشه 228 00:12:55,129 --> 00:12:56,150 ‫آروم بگیر 229 00:12:56,150 --> 00:12:58,138 ‫اون فقط قصد کمک داره 230 00:12:58,138 --> 00:13:01,183 ‫«کلاوس» ، «آلایژا» همین الانشم مرده 231 00:13:01,183 --> 00:13:03,171 ‫تنها کاری که الان از دستمون برمیاد 232 00:13:03,171 --> 00:13:06,121 ‫اینه که بفهمیم مرگش ‫بیهوده میشه یا نه 233 00:13:06,121 --> 00:13:08,175 ‫تصمیمش با هیچ‌کدوممون نیست 234 00:13:08,175 --> 00:13:11,108 ‫مخصوصاً تو 235 00:13:11,108 --> 00:13:12,162 ‫حتماً باید یه راهی برای نجاتش باشه 236 00:13:12,162 --> 00:13:16,117 ‫«فِرِیا» ، تو هنوز پادزهری که ‫برای مداوای گاز «مارسل» استفاده کردیم رو داری؟ 237 00:13:16,117 --> 00:13:18,112 ‫دارم . بله 238 00:13:18,112 --> 00:13:20,188 ‫ولی نمیدونم در برابر زهر ‫بوته‌ی رُز هم کار می‌کنه یا نه 239 00:13:20,188 --> 00:13:22,125 ‫گوش نمیدین چی میگم 240 00:13:22,125 --> 00:13:24,117 ‫حتی اگه «آلایژا» رو مداوا کنیم 241 00:13:24,117 --> 00:13:26,117 ‫هنوزم یه مشکل بزرگ داریم ‫اسمش «هالو»ست 242 00:13:26,117 --> 00:13:28,138 ‫مدام میاد سراغمون تا اینکه بالاخره زنده بشه 243 00:13:28,138 --> 00:13:33,125 ‫وقتی زنده بشه با یه قدرت قدیمی ‫باستانی و زنده مواجه میشیم 244 00:13:33,125 --> 00:13:35,150 ‫در عرض چند ساعت کل شهر رو ‫با خاک یکسان می‌کنه 245 00:13:35,150 --> 00:13:38,129 ‫و تو یا هر کس دیگه‌ای ‫هیچ غلطی نمی‌تونین بکنین 246 00:13:38,129 --> 00:13:42,162 ‫راه‌حلم چیه؟ باید وقتی هنوز یه روحه ‫از بین ببریمش 247 00:13:42,162 --> 00:13:45,175 ‫«آلایژا» می‌میره ولی حداقل مرگش ‫بیهوده نمیشه 248 00:13:45,175 --> 00:13:48,121 ‫نه ، نه . حاضر نیستم بیشتر از این ‫در موردش بحث کنم 249 00:13:48,121 --> 00:13:49,171 ‫دختر کوچولوت چی؟ 250 00:13:51,175 --> 00:13:54,146 ‫این موجود کل نسل «لابونیر» رو می‌کشه 251 00:13:54,146 --> 00:13:56,112 ‫قبلاً 1بار «هوپ» رو گرفته بود . درسته؟ 252 00:13:57,150 --> 00:13:58,196 ‫الان فرصتش رو داری «کلاوس» 253 00:13:58,196 --> 00:14:00,121 ‫این ممکنه تنها فرصتی باشه که ‫پیدا می‌کنی 254 00:14:00,121 --> 00:14:04,117 ‫حالا می‌خوای این فرصت رو از دست بدی ‫تا شاید بتونی برادرت رو نجات بدی 255 00:14:04,117 --> 00:14:06,121 ‫یا می‌خوای وظیفه‌ات رو انجام بدی ‫و دختر کوچولوت رو نجات بدی؟ 256 00:14:06,121 --> 00:14:10,100 ‫از دخترم برای توجیه نقشه‌ی ‫نامعقولت استفاده نکن 257 00:14:10,100 --> 00:14:12,154 ‫نقشه‌ی نامعقولش تنها نقشه‌ایه که داریم 258 00:14:12,154 --> 00:14:16,188 ‫پس شاید بهتره کمتر دعوا کنیم و بیشتر فکر کنیم 259 00:14:19,192 --> 00:14:21,158 ‫همیشه یه راه گریزی هست 260 00:14:22,188 --> 00:14:26,121 ‫کتاب‌های جادوی مادرم رو دارم 261 00:14:26,121 --> 00:14:29,121 ‫بیا تا باهم بخونیمشون 262 00:14:35,179 --> 00:14:38,112 ‫خیلی‌خب 263 00:14:55,121 --> 00:14:57,150 ‫کم مونده 264 00:14:59,129 --> 00:15:04,158 ‫حتی اگه موفق بشی ‫خونواده‌ام می‌کشنت 265 00:15:05,192 --> 00:15:07,188 ‫بی‌شک سعی‌شون رو می‌کنن 266 00:15:07,188 --> 00:15:10,192 ‫ولی به نظرم برتری با منه 267 00:15:10,192 --> 00:15:15,121 ‫وقتی طلسم کامل بشه ‫روحم به خاک "نيو اورلانز" برمیگرده 268 00:15:15,121 --> 00:15:19,617 ‫اینطوری با قدرتی خیلی بیشتر از همیشه ‫دوباره متولد میشم 269 00:15:19,642 --> 00:15:23,183 تو فقط یه جسم دیگه هستی که ‫برادرم سلاخیش می‌کنه 270 00:15:23,183 --> 00:15:26,171 ‫انتظار داری برادرت انتقامت رو بگیره؟ 271 00:15:26,171 --> 00:15:30,154 احتمالاً به‌خاطر وظیفه‌ای که از ‫پیوند خونوادگی داره این رو میگی 272 00:15:30,154 --> 00:15:33,117 ‫من مغز «کلاوس» رو خوندم 273 00:15:33,117 --> 00:15:37,133 ‫خیلی برای بقیه اهمیت میدی 274 00:15:37,133 --> 00:15:42,133 ‫این تعهد به هم‌خون داشتن خیلی مسخره‌ست 275 00:15:42,133 --> 00:15:46,188 ‫هر چی نباشه ‫ببین کارِت رو به کجا کشونده 276 00:15:50,196 --> 00:15:56,129 ‫شاید الان درک کنی که ‫خونواده یه نفرینه 277 00:15:56,129 --> 00:15:58,196 ‫ما گناهان نسلمون رو به ارث می‌بریم 278 00:15:58,196 --> 00:16:03,179 ‫و اون گناه‌ها به نسل بعدت هم منتقل میشن 279 00:16:03,179 --> 00:16:07,175 ‫مثل ‫برادرزاده‌ی کوچولوت 280 00:16:07,175 --> 00:16:11,133 ‫نه ، نه 281 00:16:11,133 --> 00:16:12,150 ...تو هیچ‌وقت 282 00:16:12,150 --> 00:16:14,196 ‫بهش صدمه نمیزنم؟ چرا؟ 283 00:16:14,196 --> 00:16:17,104 ‫چون خونواده‌ات ازش محافظت می‌کنن؟ 284 00:16:17,104 --> 00:16:18,162 ‫طفلکی 285 00:16:18,162 --> 00:16:21,146 ‫حتی نمی‌تونین همدیگه رو نجات بدین 286 00:16:21,146 --> 00:16:22,196 ‫ولی برادرزاده‌ات؟ 287 00:16:22,196 --> 00:16:25,129 ‫اون کسیه که از نسل من به دنیا اومده؟ 288 00:16:25,129 --> 00:16:28,188 ‫اون قدرت از بین بردنم رو داره 289 00:16:28,188 --> 00:16:30,192 ...و این 290 00:16:30,192 --> 00:16:33,112 ‫نمی‌تونم این اجازه رو بدم 291 00:17:04,104 --> 00:17:07,154 ‫مامان؟ 292 00:17:07,154 --> 00:17:11,138 ‫«هوپ» ، ندیدم اینجایی عزیزم 293 00:17:12,171 --> 00:17:16,108 ‫عمو «آلایژا» مریضه ، نه؟ 294 00:17:21,125 --> 00:17:24,158 ‫عمو «آلایژا» خیلی مریضه 295 00:17:25,188 --> 00:17:29,154 ‫خب ، می‌تونیم کمکش کنیم؟ 296 00:17:29,154 --> 00:17:32,142 ‫هر کاری از دستمون برمیاد می‌کنیم 297 00:17:32,142 --> 00:17:34,167 ‫قول میدم 298 00:17:34,167 --> 00:17:37,183 ‫شاید من بتونم به عمه «فِرِیا» کمک کنم تا برای ‫خوب شدنش یه طلسم انجام بده 299 00:17:39,167 --> 00:17:42,108 ‫این شجاعت‌ـت رو میرسونه 300 00:17:55,142 --> 00:17:57,162 ‫وسایل «کمی» رو گشتم 301 00:17:57,162 --> 00:18:00,192 ‫حتی اگه از نیروی همه‌ی اشیاء ‫تاریکی که داشت استفاده کنیم 302 00:18:00,192 --> 00:18:03,112 ‫هنوزم برای به دام انداختن «هالو» ‫کفایت نمی‌کنه 303 00:18:03,112 --> 00:18:05,175 ‫عالیه . خب ، مادرم میلیون‌ها طلسم داشت 304 00:18:05,175 --> 00:18:07,188 ‫و با هیچ‌کدومش نمیشه یه روح باستانی رو به دام انداخت 305 00:18:09,154 --> 00:18:15,100 ‫از نظرم که خنده‌دارـه چون 5 سال پیش دقیقاً توی همین اتاق بودیم 306 00:18:15,100 --> 00:18:16,192 ‫سعی داشتیم یه راهی برای 307 00:18:16,192 --> 00:18:18,167 ‫از بین بردن یه تهدید دیگه برای ‫خونواده‌ات پیدا کنیم 308 00:18:18,167 --> 00:18:20,146 ‫اون‌وقت تو تصمیم گرفتی که ‫«دِوینا» رو از بین ببری 309 00:18:20,146 --> 00:18:22,142 ‫تو سرت هدف وسیله رو توجیه می‌کنه ‫این رو متوجه‌ام 310 00:18:22,142 --> 00:18:23,183 ‫ولی الان چی فکر کنم خوبه؟ 311 00:18:23,183 --> 00:18:25,117 ‫زندگی «آلایژا» ارزش‌ـش بیشتره؟ 312 00:18:25,117 --> 00:18:26,179 ‫«آلایژا» برادرمه 313 00:18:26,179 --> 00:18:30,138 ‫و اگه خیال می‌کنی از بلایی که سر ‫«دِوینا» آوردم پشیمونم پس در اشتباهی 314 00:18:30,138 --> 00:18:32,154 ‫نه . به نظرم الان اینجا که سعی داریم 315 00:18:32,154 --> 00:18:34,100 ‫یه روزنه برای گریختن از ناگریز پیدا کنیم ‫وقت تلف کردنه 316 00:18:34,100 --> 00:18:36,162 ‫خب ، من امیدم رو از دست نمیدم 317 00:18:36,162 --> 00:18:38,138 ‫ولی جداً قضیه ناامیدیه «فِرِیا»؟ 318 00:18:38,138 --> 00:18:40,125 ‫«آلایژا» 1000 سال عمر کرده 319 00:18:40,125 --> 00:18:42,112 ‫چقدر دیگه عمر کنه براش کافیه؟ 320 00:18:42,112 --> 00:18:44,138 ‫چه مدت دیگه می‌خواد از خون آدمای بی‌گناهی 321 00:18:44,138 --> 00:18:47,171 تغذیه کنه تا به عمر خودش اضافه کنه؟ - متوجه‌ام - 322 00:18:47,171 --> 00:18:49,146 ‫باشه . از ما متنفری 323 00:18:49,146 --> 00:18:51,138 ‫ولی این دلیل نمیشه که «آلایژا» باید 324 00:18:51,138 --> 00:18:54,125 ‫برای گرفتن جلوی هیولایی که از ‫زیرزمین شهرت فراری شده بمیره 325 00:18:54,125 --> 00:18:55,158 ‫چاره‌ی دیگه‌ای نداریم 326 00:18:55,158 --> 00:18:58,150 ‫گزینه‌ی دیگه‌ای جلومون نیست «فِرِیا» 327 00:18:58,150 --> 00:19:01,117 ‫شما «مایکلسون»‌ها ‫قدیمی‌ترین خانواده کل دنیا هستین 328 00:19:01,117 --> 00:19:02,171 ‫قدیمی‌ترین خانواده‌ی تاریخ هستین 329 00:19:02,171 --> 00:19:04,112 ‫شماها شاهد پیشرفت امپراطوری‌ها بودین 330 00:19:04,112 --> 00:19:06,125 ‫شاهد سقوطشون بود 331 00:19:06,125 --> 00:19:07,150 ‫شروع و پایان عصرها رو دیدین 332 00:19:07,150 --> 00:19:10,146 ‫ولی بازم ‫با وجود این‌همه چیزهایی که با 333 00:19:10,146 --> 00:19:13,183 ‫چشمای خودتون دیدین ...چیزی که 334 00:19:13,183 --> 00:19:15,150 ‫چیزی که معلومه رو نمی‌خواید ببینید 335 00:19:15,150 --> 00:19:17,104 ‫درس نمی‌گیری 336 00:19:17,104 --> 00:19:18,196 ‫همه چیز از بین میره «فِرِیا» 337 00:19:18,196 --> 00:19:21,158 ‫«آلایژا» نه 338 00:19:21,158 --> 00:19:23,133 ‫امروز نه . باشه؟ 339 00:19:23,133 --> 00:19:26,146 «همین الانشم برادرم «فین ...رو از دست دادم و 340 00:19:28,121 --> 00:19:29,154 ‫البته 341 00:19:30,179 --> 00:19:32,171 ‫همینه 342 00:19:39,104 --> 00:19:40,150 ‫می‌تونم نجاتش بدم 343 00:19:40,150 --> 00:19:43,108 ‫با این می‌تونم نجاتش بدم 344 00:19:48,171 --> 00:19:52,158 ‫«وینسنت» گفت نیاکان می‌تونن ‫«هالو» رو زندانی کنن 345 00:19:52,158 --> 00:19:55,138 ‫برای قدرت بخشیدن به طلسم ‫یه اصیل باید بمیره 346 00:19:55,138 --> 00:19:59,196 ‫اگه «آلایژا» هر جوری هست می‌میره 347 00:19:59,196 --> 00:20:02,150 ‫باید از نیروی مرگش استفاده کنیم ‫و بعدش می‌تونم سعی کنم 348 00:20:02,150 --> 00:20:04,142 ‫روحش رو در گردنبند قرار بدم 349 00:20:04,142 --> 00:20:05,146 ‫سعی؟ منظورت چیه که سعی کنی؟ 350 00:20:05,146 --> 00:20:07,108 ‫خب ، آسون نیست 351 00:20:07,108 --> 00:20:09,146 ‫باید پیداش کنیم و به کل جادوم نیاز دارم 352 00:20:09,146 --> 00:20:12,162 ‫و «آلایژا» هم مسموم شده احتمالش هست 353 00:20:12,162 --> 00:20:14,179 ‫که از این پروسه جون سالم به در نبره 354 00:20:19,108 --> 00:20:21,188 ‫ولی من جون سالم به در می‌برم 355 00:20:21,188 --> 00:20:23,125 ‫«کلاوس» 356 00:20:23,125 --> 00:20:25,108 ‫اگه من قربانی بشم می‌تونین از نیروی مرگم 357 00:20:25,108 --> 00:20:27,158 ‫برای زندانی کردن «هالو» ‫قبل از اینکه «آلایژا» رو بکشه استفاده کنین 358 00:20:27,158 --> 00:20:29,112 ‫بله . تو گردنبند به دام میوفتم 359 00:20:29,112 --> 00:20:30,125 «ولی شماها می‌تونین «آلایژا رو پیدا و درمانش کنین 360 00:20:30,125 --> 00:20:31,129 ‫و به خونه برش‌گردونین 361 00:20:31,129 --> 00:20:32,162 ‫این دیوونگیه 362 00:20:32,162 --> 00:20:35,142 ‫این دخترک شیطانی رو نمیشه کشت 363 00:20:35,142 --> 00:20:37,100 ‫یادمون نره که حتماً میاد سراغ «هوپ» 364 00:20:38,171 --> 00:20:39,196 ‫من رو قربانی کن 365 00:20:39,196 --> 00:20:41,192 ‫می‌تونیم «آلایژا» رو نجات ‫و این موجود رو شکست بدیم 366 00:20:41,192 --> 00:20:43,158 ‫این تنها راهشه 367 00:20:52,188 --> 00:20:55,158 ‫برای بحث کردن وقت نداریم 368 00:20:55,158 --> 00:20:57,138 ‫جادوت رو به کار بگیر خواهر 369 00:20:59,121 --> 00:21:00,192 ‫همه چیز روبراه میشه 370 00:21:18,154 --> 00:21:20,167 ‫ازش همین مونده؟ 371 00:21:20,167 --> 00:21:22,175 ‫درمانی که از زهر من ساختیش؟ 372 00:21:22,175 --> 00:21:25,150 ‫بالفرض که «آلایژا» رو سر موقع پیدا کنم 373 00:21:25,150 --> 00:21:27,142 ‫حداقل باید سرعت اثر زهر بوته رُز رو کم کنه 374 00:21:27,142 --> 00:21:29,188 ‫ولی چطوری می‌خوای پیداش کنی؟ ‫گفتی مخفیش کردن 375 00:21:29,188 --> 00:21:32,100 ‫این زهر «مارسل»ـه 376 00:21:32,100 --> 00:21:33,167 ‫اون بوته‌های رُز از خون اون رشد کردن 377 00:21:33,167 --> 00:21:35,162 ‫این یعنی همون اثر جادویی رو داره 378 00:21:35,162 --> 00:21:38,167 ‫برای همین الان که نمی‌تونم آلایژا» رو پیدا کنم» 379 00:21:38,167 --> 00:21:41,117 ‫- می‌تونم جادویی که داره اون رو می‌کشه رو پیدا کنم ‫- «فِرِیا» 380 00:21:41,117 --> 00:21:43,125 ‫ولی پیدا کردنش قابل مقایسه با 381 00:21:43,125 --> 00:21:46,112 ‫- دونستنِ اینکه درگیر چی میشم نیست ‫- «فِرِیا» 382 00:21:46,112 --> 00:21:47,175 ‫- باید بی‌نقص عمل کنم ‫- من رو نگاه کن 383 00:21:49,133 --> 00:21:51,188 ‫بازم همه چیز رو به خودت نسبت میدی 384 00:21:51,188 --> 00:21:53,150 ‫تمومش کن 385 00:21:53,150 --> 00:21:55,125 ‫یه نفسی بکش 386 00:21:55,125 --> 00:21:57,154 ‫تمرکز کن 387 00:21:57,154 --> 00:22:00,121 ‫و این رو بدون اگه کسی بتونه این‌کار رو بکنه ‫قطعاً خودتی 388 00:22:01,133 --> 00:22:03,162 ‫اگه در اشتباه باشی چی؟ 389 00:22:03,162 --> 00:22:05,121 ‫هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنم 390 00:22:05,121 --> 00:22:06,167 ‫من دکترم 391 00:22:11,133 --> 00:22:13,192 ‫خیلی‌خب ، گوش کن چی میگم 392 00:22:13,192 --> 00:22:17,112 ‫این روح پلیده 393 00:22:17,112 --> 00:22:19,138 ‫با حرفایی که گفتی مال خیلی وقت پیشه 394 00:22:19,138 --> 00:22:22,117 ‫و اگه واقعاً نفرین گرگینه کار اون باشه 395 00:22:22,117 --> 00:22:23,188 ‫پس یعنی اون من رو اینطوری کرده 396 00:22:23,188 --> 00:22:26,175 ‫و کل زندگیم برای مقابله با گرگینه درونم تلاش می‌کردم 397 00:22:26,175 --> 00:22:29,146 ‫و باور کن اگه می‌تونستم خودم ‫تو سینه‌اش خنجر فرو می‌کردم 398 00:22:29,146 --> 00:22:31,171 ...ولی چون اینجا بهم نیاز داری 399 00:22:34,158 --> 00:22:37,171 ‫فقط بهم لطف کن و مراقب خودت باش 400 00:22:39,175 --> 00:22:42,175 ‫و اگه فرصتش رو داشتی ‫تردید نکن ، خب؟ 401 00:22:42,175 --> 00:22:44,183 ‫این عوضی رو برای همیشه نابود کن 402 00:22:57,104 --> 00:22:58,154 ‫آره 403 00:22:58,154 --> 00:23:01,100 ‫چاقوی ضدزنگ که آغشته به خون «هِیلی»ـه 404 00:23:01,100 --> 00:23:04,117 ‫فقط یه فرصت داری 405 00:23:04,117 --> 00:23:06,183 ‫مطمئن شو که به قلب «سوفیا» فرو می‌کنی 406 00:23:06,183 --> 00:23:08,142 ‫تضمین می‌کنم که «سوفیا» رو نمی‌کشه 407 00:23:08,142 --> 00:23:10,125 ‫فقط روح «هالو» رو ازش خارج می‌کنه 408 00:23:10,125 --> 00:23:14,142 ‫بعدش «کلاوس» رو قربانی ‫و برای همیشه «هالو» رو زندانی می‌کنم 409 00:23:14,142 --> 00:23:16,125 ‫خیلی‌خب ، فهمیدم 410 00:23:16,125 --> 00:23:17,150 ‫خیال می‌کنی فهمیدی 411 00:23:17,150 --> 00:23:19,179 ‫این موجود خنجر «آلایژا» رو هم دزدیده 412 00:23:19,179 --> 00:23:22,138 ‫این یعنی نه تنها صورت دوست‌دخترت رو داره 413 00:23:22,138 --> 00:23:24,108 ‫بلکه اسلحه‌ای که می‌تونه تو رو بکشه ‫هم دست اونه 414 00:23:24,108 --> 00:23:25,154 ...پس «مارسل» ، اگه مراقبش نباشی 415 00:23:25,154 --> 00:23:28,121 ‫حتی اگه مراقب هم باشم ‫تو یه جنگم 416 00:23:28,121 --> 00:23:31,104 حواسم هست و آمادگی دارم 417 00:23:42,108 --> 00:23:45,162 ‫خیلی‌خب ، ‫یه مدت میشه که بازی نکردم 418 00:23:45,162 --> 00:23:47,188 ‫باید سنگ رو بندازی ‫اینا رو هم برداری 419 00:23:47,188 --> 00:23:49,162 ‫به این سادگی 420 00:23:51,196 --> 00:23:54,129 ‫خیلی‌خب ، سعیم رو می‌کنم 421 00:23:59,125 --> 00:24:00,183 ‫خوب اومدی 422 00:24:00,183 --> 00:24:04,154 ‫«کلاوس» ، وقتشه 423 00:24:04,154 --> 00:24:06,188 ‫جدی؟ 424 00:24:06,188 --> 00:24:11,004 ...راستش رو بخوای - دوست‌دخترت به‌نظر دختر خوبیه - 425 00:24:12,104 --> 00:24:14,146 ‫یه‌جورایی بگی نگی تونستم 426 00:24:14,146 --> 00:24:15,138 ‫آره 427 00:24:19,196 --> 00:24:22,142 ‫حالا دوباره بنداز 428 00:24:22,142 --> 00:24:24,183 ‫باشه 429 00:24:41,188 --> 00:24:43,171 ‫خب ، یالا . حرف بزن سکوت‌ـت کر کننده‌ست 430 00:24:43,171 --> 00:24:44,171 ‫بگو 431 00:24:44,171 --> 00:24:46,117 ‫چی رو بگم؟ 432 00:24:46,117 --> 00:24:48,196 ‫اینکه از کشن قریب‌الوقوع من خوشحال هستی 433 00:24:48,196 --> 00:24:52,158 ‫احساس لذت از تموم کردن کار دشمنی ‫که مدت‌ها تو فکرشی خجالت نداره 434 00:24:52,158 --> 00:24:55,100 ‫مردی که «کلاوس مایکلسون» رو کشت 435 00:24:55,100 --> 00:24:57,150 ‫برای سنگ قبرت نوشته‌ی خوبیه 436 00:24:57,150 --> 00:24:59,179 ‫شاید اگه اونطور که می‌خوایم پیش نره 437 00:24:59,179 --> 00:25:01,142 ‫زودتر از اونی که انتظار داری ‫روی قبرت ببینیش 438 00:25:01,142 --> 00:25:04,108 ‫راستش رو بخوای «کلاوس» 439 00:25:04,108 --> 00:25:06,108 ‫هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که برای ‫این روز زنده بمونم 440 00:25:06,108 --> 00:25:08,100 ‫از بچگی که تو "نيو اورلانز" بودم 441 00:25:08,100 --> 00:25:12,112 ‫داستان‌هایی در مورد کلاوس مایکلسون» پلید شنیدم» 442 00:25:12,112 --> 00:25:15,179 ‫آره . آره و بالاخره به سزای اعمالم میرسم 443 00:25:15,179 --> 00:25:17,133 ‫نه 444 00:25:17,133 --> 00:25:20,100 ‫می‌خواستم بگم الان که توی این وضعیت می‌بینمت 445 00:25:20,100 --> 00:25:24,129 «بالاخره به اون پتانسیلی که «کمی ‫در تو دید رسیدی 446 00:25:29,133 --> 00:25:31,125 ‫اگه بود بهت افتخار می‌کرد 447 00:25:53,112 --> 00:25:55,133 ‫«مارسل» خون‌آشام 448 00:25:55,133 --> 00:25:59,183 اومدی که شاهد تولد دوباره‌ام باشی یا در راه جلوگیریش بمیری؟ 449 00:25:59,183 --> 00:26:02,138 ‫نیومدم باهات بجنگم 450 00:26:02,138 --> 00:26:05,133 ‫راستش رو بخوای یه‌کم حسودیم میشه 451 00:26:05,133 --> 00:26:09,121 ‫رفتی پیش «وینسنت» که یه معامله‌ای بکنی ‫ولی این شهر منه 452 00:26:09,121 --> 00:26:10,196 ‫من باید معامله کنم 453 00:26:10,196 --> 00:26:14,175 ‫اومدی چه معامله‌ای بکنی ‫پادشاه "نيو اورلانز"؟ 454 00:26:14,175 --> 00:26:19,104 ‫اومدی زانو بزنی و وفاداری همیشگیت ‫رو قسم بخوری؟ 455 00:26:19,104 --> 00:26:20,129 ‫آره . به اونجا هم میرسیم 456 00:26:20,129 --> 00:26:21,188 ‫ولی قبلش در مورد شرایطم بحث کنیم 457 00:26:23,112 --> 00:26:24,183 ‫«سوفیا» رو پس می‌خوام 458 00:26:24,183 --> 00:26:26,171 ‫درخواست معقولیه 459 00:26:26,171 --> 00:26:30,129 ‫بالاخره بزودی این بدن ‫به دردم نمی‌خوره 460 00:26:30,129 --> 00:26:32,108 ‫در ازاش چی بهم میدی؟ 461 00:26:33,121 --> 00:26:37,104 ‫این رو از «مایکلسون»‌ها گرفتم 462 00:26:37,104 --> 00:26:39,125 ‫حاضرم این رو برای یه پیشنهاد بهت بدم 463 00:26:39,125 --> 00:26:41,158 ‫در ازای دوستم 464 00:26:41,158 --> 00:26:43,117 ‫پس قبوله 465 00:26:43,117 --> 00:26:45,150 ‫تو پادشاه خردمندی هستی 466 00:26:45,150 --> 00:26:48,171 ‫شاید بعد از تموم این جریان بذارم زنده بمونی 467 00:26:56,100 --> 00:26:59,100 ‫چقدر مونده؟ 468 00:26:59,100 --> 00:27:00,146 ‫کم مونده 469 00:27:00,146 --> 00:27:03,138 ‫تنها چیزی که مونده مرگته 470 00:27:03,138 --> 00:27:05,142 ‫وقتی با این خارها بخوام بکشمت 471 00:27:05,142 --> 00:27:08,129 ‫تو قلب‌ـت فرو می‌کنم که سریع و بدون درد تموم بشه 472 00:27:10,104 --> 00:27:12,150 ‫نیاکان برای ادامه کمکم می‌کنن 473 00:27:14,133 --> 00:27:16,138 ‫شاید بهتر باشه تجدیدنظر کنی «وینسنت» 474 00:27:16,138 --> 00:27:17,196 ‫وگرنه دوست‌ـت می‌میره 475 00:27:17,196 --> 00:27:20,112 ‫حتماً شوخیت گرفته 476 00:27:20,112 --> 00:27:21,129 ‫تردید نکن 477 00:27:21,129 --> 00:27:22,188 ‫همین الان من رو بکش 478 00:27:28,104 --> 00:27:31,192 ‫این استخون‌ها عجیب چیزهای ‫ظریف و کوچیکی هستن 479 00:27:31,192 --> 00:27:34,104 ‫مدت زیادی ازم دور بودن 480 00:27:34,104 --> 00:27:38,121 ‫ولی الان دانه‌ی درختی که بزودی شکوفا میشه شدن 481 00:27:39,175 --> 00:27:41,179 ‫به‌نظر برنامه‌های بزرگی داری 482 00:27:41,179 --> 00:27:43,196 ‫براش شهرت؟ 483 00:27:43,196 --> 00:27:45,158 ‫در واقع آره 484 00:27:45,158 --> 00:27:49,196 ‫چرا که نه؟ من مدت‌ها قبل از تو ‫وجود داشتم 485 00:27:49,196 --> 00:27:53,108 ‫تصور کن قرن‌ها توی سرما بمونی 486 00:27:53,108 --> 00:27:56,104 ‫به این امید که دوباره پا به این خاک بزاری 487 00:27:56,104 --> 00:27:57,162 ‫از این هوا تنفس کنی 488 00:27:57,162 --> 00:28:01,129 ‫و در برابر گرمای خورشید عرق کنی 489 00:28:03,104 --> 00:28:07,108 ‫تنها چیزی که مونده قربانیه 490 00:28:07,108 --> 00:28:09,133 ‫اگه اینقدر مشتاق مردنی صبر کن 491 00:28:09,133 --> 00:28:11,192 ‫وقتی «هالو» از مرگ برخیزه ‫خودش تو رو می‌کشه 492 00:28:11,192 --> 00:28:14,188 ‫پسر ، لازم نیست این‌کار رو بکنی 493 00:28:14,188 --> 00:28:16,192 ‫آخه همه از جادوگرهای "نيو اورلانز" هستیم ، نه؟ 494 00:28:16,192 --> 00:28:20,138 ‫دم از جادوگرها میزنی ولی با خون‌آشام‌ها ‫معامله می‌کنی 495 00:28:20,138 --> 00:28:22,171 ‫به‌خاطر اوناست که به «هالو» نیاز داریم 496 00:28:22,171 --> 00:28:25,108 ‫خواهش می‌کنم پسر . اون هیچ‌وقت ‫نمی‌خواد شماها رو نجات بده 497 00:28:26,158 --> 00:28:28,125 ‫شما رو به جهنم محکوم می‌کنه 498 00:28:36,133 --> 00:28:39,179 ‫خیلی‌خب ، حرف زدن کافیه 499 00:28:45,146 --> 00:28:47,179 ‫«سوفیا» ، باهاش مقابله کن 500 00:28:50,100 --> 00:28:51,158 ‫می‌کشمت 501 00:29:03,158 --> 00:29:05,158 ‫خدای من ، حال‌ـت خوبه؟ 502 00:29:05,158 --> 00:29:07,129 ‫«وینسنت» 503 00:29:07,129 --> 00:29:08,179 ‫خارها 504 00:29:10,138 --> 00:29:11,167 ‫نه 505 00:29:17,138 --> 00:29:19,104 ‫سوختن 506 00:29:21,154 --> 00:29:23,183 ‫نمی‌تونم بدون اونا قربانیت کنم 507 00:29:41,104 --> 00:29:42,183 ‫کنجکاوم 508 00:29:42,183 --> 00:29:46,171 ‫میدونین چقدر رقت‌انگیزه ‫که روحتون رو به شیطان بفروشین؟ 509 00:29:53,183 --> 00:29:55,125 ‫داری چی‌کار می‌کنی؟ 510 00:29:57,150 --> 00:29:59,171 ‫خیال نمی‌کنی که میذاریم همینطوری بمیری؟ 511 00:29:59,171 --> 00:30:00,604 ‫نه 512 00:30:00,604 --> 00:30:02,046 ‫«فِرِیا» ، باید همین الان بری 513 00:30:02,046 --> 00:30:04,412 ‫حرف نزن 514 00:30:04,612 --> 00:30:06,062 ‫نیروت رو هدر نده 515 00:30:07,633 --> 00:30:09,612 ‫می‌تونیم مرز رو بشکنیم؟ 516 00:30:09,612 --> 00:30:11,604 ‫جادوی قدیمه . وقت می‌خوام 517 00:30:11,604 --> 00:30:12,638 ‫«فِرِیا» ، این‌کار رو نکن 518 00:30:12,638 --> 00:30:15,029 ‫برادر ، من تنهات نمیذارم 519 00:30:31,662 --> 00:30:34,638 نیکلاوس» کجاست؟» 520 00:30:40,121 --> 00:30:41,175 ‫این نزدیکی‌هاست 521 00:30:41,175 --> 00:30:43,154 فقط طاقت بیار 522 00:30:52,192 --> 00:30:54,133 ‫داره جواب میده 523 00:31:19,175 --> 00:31:21,196 ‫دار رو بردار ‫مرز کم مونده برداشته بشه 524 00:31:37,129 --> 00:31:39,117 ‫پادشاه احمق 525 00:31:40,125 --> 00:31:42,108 ‫باید بهم وفادار می‌موندی 526 00:31:42,108 --> 00:31:44,183 ‫اون‌وقت شاید میذاشتم زنده بمونی 527 00:31:44,183 --> 00:31:48,121 ‫الان در عوض پادشاهیم رو روی ‫خاکسترت می‌سازم 528 00:31:58,117 --> 00:32:00,138 ‫«فِرِیا»؟ مشکلش چیه؟ 529 00:32:10,117 --> 00:32:11,104 ‫نه 530 00:32:26,192 --> 00:32:28,112 ‫چی شد؟ 531 00:32:28,112 --> 00:32:29,154 ‫اون میدونست ما میایم 532 00:32:32,133 --> 00:32:33,154 ‫چاره‌ای نداریم 533 00:32:33,154 --> 00:32:35,192 ‫«آلایژا» رو بنداز توی گردنبند 534 00:32:38,196 --> 00:32:40,104 ‫اون خیلی ضعیفه 535 00:32:40,104 --> 00:32:42,112 ‫«کلاوس» ، اون داره «آلایژا» رو می‌کشه 536 00:32:53,112 --> 00:32:54,129 ‫می‌تونم حس‌ـش کنم 537 00:32:57,162 --> 00:32:59,162 «فِرِیا» - جادوش جلوم رو می‌گیره - 538 00:33:01,188 --> 00:33:03,100 ‫خیلی قویه 539 00:33:06,121 --> 00:33:07,108 ‫«فِرِیا» 540 00:33:47,117 --> 00:33:48,183 ‫«فِرِیا» ، جواب داد؟ 541 00:33:48,183 --> 00:33:51,150 ‫گردنبند کو؟ 542 00:34:14,196 --> 00:34:17,146 ‫همه ‫گوش کنین . گوش کنین 543 00:34:19,158 --> 00:34:22,133 ‫هر چی که شنیدین حقیقت داره 544 00:34:23,175 --> 00:34:25,146 ‫روحی که توی این شهر بود 545 00:34:25,146 --> 00:34:27,192 ‫قدرتی که برای زنده شدن نیاز داره رو در اختیار گرفته 546 00:34:28,671 --> 00:34:32,679 ‫شماها قوی بودین 547 00:34:32,679 --> 00:34:35,658 ‫همه به آرمان‌هایی که براش ارزش قایلیم ‫وفادار بودین 548 00:34:36,158 --> 00:34:39,175 ‫ولی نبردی در پیش داریم ‫که آمادگیش رو نداریم 549 00:34:41,146 --> 00:34:43,129 ‫یه زمانی هست که باید جنگید 550 00:34:43,129 --> 00:34:45,146 ‫یا زمانی هست که باید زنده بمونیم 551 00:34:45,146 --> 00:34:48,133 ‫الان ازتون می‌خوام بچه‌ها رو بردارین 552 00:34:48,133 --> 00:34:51,104 ‫خونواده‌تون رو جمع کنین و از شهر برین 553 00:34:51,104 --> 00:34:53,175 ‫یه جای دیگه برای خودتون پناهگاه پیدا کنین 554 00:34:53,175 --> 00:34:56,112 ‫تا وقتی بهتون نگفتم که به اینجا برگشتن 555 00:34:56,112 --> 00:34:58,154 و خطری نداره برنگردین اینجا 556 00:35:08,121 --> 00:35:09,142 ‫«وینسنت» ، باهامون بیا 557 00:35:09,142 --> 00:35:10,192 ‫نه 558 00:35:10,192 --> 00:35:12,150 ‫نمی‌تونی تنهایی به جنگ ادامه بدی 559 00:35:12,150 --> 00:35:15,150 نه ولی می‌تونم اطمینان حاصل کنم که کسی درگیر این جریان نمیشه 560 00:35:15,150 --> 00:35:19,175 «الان ازت می‌خوام که «‫آدام رو بردار و ببرش یه جای امن 561 00:35:19,175 --> 00:35:22,146 ‫بذار یه راهی برای از بین بردن این ‫روح برای همیشه پیدا کنیم 562 00:35:26,167 --> 00:35:28,133 ‫این رو بگیر 563 00:35:30,121 --> 00:35:32,150 ‫قبلاً بهت کمک کرده 564 00:35:32,150 --> 00:35:35,117 ‫شاید دوباره به دردت بخوره 565 00:35:35,117 --> 00:35:36,125 ‫ممنون 566 00:36:19,158 --> 00:36:21,158 ‫ممکن نیست 567 00:36:24,158 --> 00:36:26,167 ‫بگو «آلایژا» اون توئه 568 00:36:26,167 --> 00:36:28,100 ‫هنوز مطمئن نیستم 569 00:36:30,121 --> 00:36:32,125 ...خواستم باهاش ارتباط برقرار کنم ولی 570 00:36:34,138 --> 00:36:37,633 ‫تو خسته‌ای . یه‌کم استراحت کن ‫که خودت رو جمع‌وجور کنی 571 00:36:37,633 --> 00:36:38,633 ‫به اندازه کافی وقت تلف کردیم 572 00:36:38,633 --> 00:36:39,658 ‫روح برادرم توی اون گردنبنده 573 00:36:40,158 --> 00:36:41,196 ‫باید پیداش کنیم و برگردونیمش 574 00:36:41,196 --> 00:36:44,104 ‫«کلاوس» ، یه‌کم بهش فرصت بده 575 00:36:44,104 --> 00:36:45,171 ‫همین الانشم 1بار ناامیدش کردیم 576 00:36:45,171 --> 00:36:46,183 ‫«کلاوس» ، کافیه 577 00:36:59,142 --> 00:37:01,171 ‫هیچی نیست 578 00:37:01,171 --> 00:37:04,158 ...هیچی توش نیست . فکر کنم 579 00:37:07,108 --> 00:37:09,604 ‫فکر کنم مرده 580 00:37:09,604 --> 00:37:10,604 ‫دوباره امتحان کن 581 00:37:10,604 --> 00:37:12,608 ‫«کلاوس» ، امتحان کردم 582 00:37:12,608 --> 00:37:13,692 ‫ازت می‌خوام دوباره امتحان کنی 583 00:37:13,692 --> 00:37:15,621 ‫میدونم اون توئه 584 00:37:15,621 --> 00:37:16,608 ‫«کلاوس» 585 00:37:16,608 --> 00:37:17,612 ‫دوباره امتحان کن 586 00:37:33,762 --> 00:37:35,775 ‫یه‌کم وقت می‌خوام 587 00:37:35,775 --> 00:37:38,712 ‫باورم نمیشه 588 00:37:38,712 --> 00:37:41,750 ‫برای 1000 سال من و برادرم ‫توی این زمین قدم میذاشتیم 589 00:37:41,750 --> 00:37:43,738 ‫دفعات بیشماری مرگ سراغمون اومده 590 00:37:43,738 --> 00:37:45,742 ‫و دفعات بیشماری ازش فرار کردیم 591 00:37:45,742 --> 00:37:46,792 ‫اون نمرده 592 00:37:46,792 --> 00:37:49,738 ‫ممکن نیست 593 00:38:01,762 --> 00:38:02,792 ‫اون چیه؟ 594 00:38:04,746 --> 00:38:06,738 ‫«هوپ» 595 00:38:06,738 --> 00:38:10,750 ‫برگرد تو تخت عزیزم ‫یه‌کم دیگه میام پیشت 596 00:38:17,742 --> 00:38:19,746 ‫دیدیش؟ 597 00:38:19,746 --> 00:38:20,788 ‫حس‌ـش کردی؟ 598 00:38:20,788 --> 00:38:23,775 ‫عمو «آلایژا» 599 00:38:27,771 --> 00:38:29,767 ‫به‌نظر خیلی دوره 600 00:38:29,867 --> 00:38:31,871 ‫اون توئه ‫صداش رو شنیدی ، نه؟ 601 00:38:31,871 --> 00:38:33,850 ‫آره . شنیدم 602 00:38:33,850 --> 00:38:35,825 ...یه جایی داخلشه ولی 603 00:38:35,825 --> 00:38:36,850 ‫ولی چی؟ 604 00:38:36,850 --> 00:38:39,892 ‫صداش غیرطبیعی و تیکه‌تیکه بود 605 00:38:39,892 --> 00:38:45,804 ‫مثل رادیو و شنیدم که ‫فریاد میزد 606 00:39:18,821 --> 00:39:21,850 ‫یادم اومد که قدرتمندترین جادوگر تاریخ ‫به ذهنش نفوذ کرده بود 607 00:39:21,850 --> 00:39:24,896 ‫برای همین الان معلوم نیست که ‫داره چی می‌کشه 608 00:39:26,808 --> 00:39:27,892 ‫تو حال‌ـت چطوره؟ 609 00:39:27,892 --> 00:39:29,838 ‫واسه همین اومدی؟ 610 00:39:30,850 --> 00:39:31,875 ‫واسه همدردی؟ 611 00:39:31,875 --> 00:39:34,825 ‫نه 612 00:39:34,825 --> 00:39:36,883 ‫اومدم دفترم رو پس بگیرم 613 00:39:39,821 --> 00:39:45,846 ‫وایسا ببینم . ازم قول گرفتی که اگه ‫یه روز گفتی پس‌ـش بدم بکشمت 614 00:39:45,846 --> 00:39:47,867 ‫خب ، اون‌موقع تو این وضع نبودیم 615 00:39:47,867 --> 00:39:49,838 ‫«هالو» به ما برتری داره 616 00:39:49,838 --> 00:39:52,838 ‫از ما قوی‌ترـه . پیروهای بیشتری داره 617 00:39:52,838 --> 00:39:54,821 ‫و بزودی هم زنده میشه 618 00:39:54,821 --> 00:39:56,858 ‫ما هم نمیدونیم با چی طرفیم 619 00:39:56,858 --> 00:39:58,838 ‫چون هزاران ساله که با همچین ‫چیزی سروکار نداشتیم 620 00:39:58,838 --> 00:40:00,879 ‫و اگه قوی‌تر نشیم کارمون تمومه 621 00:40:00,879 --> 00:40:03,817 ‫خیلی‌خب ، این موجود قبلاً 1بار ‫وسوسه‌ات کرده 622 00:40:04,875 --> 00:40:06,892 ‫مطمئنی الان می‌تونی در برابرش مقاومت کنی؟ 623 00:40:06,892 --> 00:40:08,896 ‫راستش رو بخوای؟ ‫نه . مطمئن نیتسم 624 00:40:31,829 --> 00:40:34,888 «خیلی‌خب «وینست 625 00:40:34,888 --> 00:40:36,858 ...اگه این موجود بهت نفوذ کنه 626 00:40:36,858 --> 00:40:38,888 ‫آره 627 00:40:38,888 --> 00:40:41,821 ‫سریع کارم رو تموم کن 628 00:41:39,500 --> 00:41:40,500 مترجم : رضا حضرتی :..: Death.Stroke :..: 629 00:41:41,500 --> 00:41:42,500 : ارائه‌ای از تیم ترجمه :..: WWW.IranFilm.Net :..: