1 00:00:00,822 --> 00:00:02,451 آنچه گذشت 2 00:00:02,452 --> 00:00:05,141 من ربکا مایکلسون هستم 3 00:00:05,142 --> 00:00:06,615 یه جادوگر به اسم اوا سینکلر 4 00:00:06,616 --> 00:00:09,232 بچه هارو میدزدیده و از قدرت اونا استفاده میکرده 5 00:00:09,233 --> 00:00:10,656 کاری که انجام داده اهمیت نداره 6 00:00:10,657 --> 00:00:12,547 هنوزم بدنشو بدون اجازه خودش در اختیار دارم 7 00:00:12,548 --> 00:00:14,679 گرگ ها یه رهبر جدید نیاز دارن 8 00:00:14,680 --> 00:00:19,205 میتونم کمکت کنم تا یه رهبر با لیاقت بشی 9 00:00:19,206 --> 00:00:22,509 محفل ترمه میخواد وینسنت گریفیث رو پس بگیره 10 00:00:24,651 --> 00:00:26,886 11 00:00:26,887 --> 00:00:28,399 تو کی هستی..؟ 12 00:00:28,400 --> 00:00:30,035 وینسنت گریفیث که زنده و ازاده 13 00:00:30,036 --> 00:00:32,058 از نفوذ برادرم فین رها شده 14 00:00:32,059 --> 00:00:35,245 اگه من از خواب بیدار شدم داهلیا هم بیدار شده 15 00:00:35,246 --> 00:00:37,129 زمانیکه جادوی بچه تورو حس کنه 16 00:00:37,130 --> 00:00:38,690 به خاطر میاره 17 00:00:57,261 --> 00:01:00,932 بخور فریا یا اینکه نابود میشی 18 00:01:06,271 --> 00:01:07,934 بچه لجباز و یکدنده 19 00:01:07,959 --> 00:01:09,141 باید قدرت داشته باشی 20 00:01:09,142 --> 00:01:10,637 تا بتونم اون قدرتی که توی نسل ما 21 00:01:10,638 --> 00:01:13,231 وجود داره رو بهت یاد بدم 22 00:01:13,256 --> 00:01:14,814 همونی که مارو توی سرما گرم نگه میداره 23 00:01:14,815 --> 00:01:17,483 با مریض شدن دیگرون مارو سالم نگه میداره 24 00:01:17,484 --> 00:01:21,614 با اون قدرت کل دشمنانمون رو شکست میدیم 25 00:01:24,007 --> 00:01:28,872 میتونیم همچنان خوشگل و جوون بمونیم 26 00:01:28,897 --> 00:01:31,958 نباید بترسی دیگه 27 00:01:31,983 --> 00:01:36,756 باهم قدرتمندترین جادوگرهایی میشیم که 28 00:01:36,757 --> 00:01:39,924 تا حالا دنیا به خودش دیده باشه میشیم 29 00:01:39,949 --> 00:01:42,029 من مادرمو میخوام 30 00:01:42,030 --> 00:01:44,797 مادرت تورو نمیخواد 31 00:01:44,798 --> 00:01:46,998 تورو انداخته بیرون 32 00:01:46,999 --> 00:01:49,870 الان دیگه اینجا خونه توئه 33 00:01:49,871 --> 00:01:52,687 منم تنها خونواده ای هستم که داری دیگه 34 00:01:56,478 --> 00:02:01,362 و هیچ قدرتیم از خونواده قویتر نیست 35 00:02:08,087 --> 00:02:13,087 جهانـــــــــــ زیرنویســــــــــــ تقدیم می کند 36 00:02:13,112 --> 00:02:18,112 www.world-subtitle.in 37 00:02:20,137 --> 00:02:22,111 38 00:02:22,112 --> 00:02:29,112 کاریــــ از آروین و علیـــ پـاکـبـاز artetaa_1392@yahoo.com alipakbazz@gmail.com 39 00:02:30,853 --> 00:02:32,788 40 00:02:32,789 --> 00:02:34,755 نه..نه 41 00:02:46,670 --> 00:02:50,141 بیا اینور از کنار پنجره این همه جار و جنجال واسه چیه 42 00:02:50,142 --> 00:02:51,541 همونجا بمون خودم درستش میکنم 43 00:02:51,542 --> 00:02:54,958 درستش میکنی..؟ چیو درست میکنی 44 00:02:58,903 --> 00:03:00,551 هر مشکلی که وجود داره 45 00:03:00,552 --> 00:03:03,466 نباید عقب بکشین بهتون قول میدم که بدتر میشه 46 00:03:03,491 --> 00:03:06,054 حواست هست مارسل جرارد 47 00:03:06,055 --> 00:03:09,021 که به جادوگر عوضی پناه دادی..؟ 48 00:03:09,022 --> 00:03:10,989 من که نمیدونم داری در مورد چی حرف میزنی 49 00:03:10,990 --> 00:03:13,059 داری راست میگی..؟ 50 00:03:18,006 --> 00:03:20,306 گمون میکنم که بهت گفتم همونجا بمونی 51 00:03:20,307 --> 00:03:24,882 خب راستش خیلی بدم میاد که بهم بگن چیکار کنم واسه همینم نکردم 52 00:03:24,883 --> 00:03:26,810 ببخشین عزیزم ولی به گمونم همه اینها 53 00:03:26,811 --> 00:03:28,649 یه سوء تفاهم ساده ست 54 00:03:28,650 --> 00:03:30,848 نه اتفاقاً این یه واکنش از اون شیطانی 55 00:03:30,849 --> 00:03:34,855 که دیشب ولش کردی 56 00:03:34,856 --> 00:03:40,920 با بی رحمی تمام به بچه هامون حمله شده یکی مُرده 57 00:03:40,945 --> 00:03:43,256 یکی دیگه ام که گم شده 58 00:03:43,257 --> 00:03:46,318 کل شواهد مارو پیش تو آورده ایوا 59 00:03:46,319 --> 00:03:47,886 صبر کن..صبر کن ببینم اون جادوگری که شما به 60 00:03:47,887 --> 00:03:49,893 اسم ایوا سینکلر میشناختین دیگه وجود نداره گرفتی..؟ 61 00:03:49,894 --> 00:03:52,724 بدنش در اختیار ربکا مایکلسون 62 00:03:52,749 --> 00:03:57,094 یعنی الان داری یجورایی بهونه میاری..؟ 63 00:03:57,095 --> 00:03:59,324 بگیرینش 64 00:03:59,325 --> 00:04:00,836 لازم نیست 65 00:04:04,360 --> 00:04:07,896 خانم لارو 66 00:04:07,897 --> 00:04:10,533 این کار باعث میشه اون اعتمادی که بین 67 00:04:10,558 --> 00:04:12,869 ما وجود داره یجورایی از بین بره 68 00:04:12,894 --> 00:04:15,105 الان بخاطر رفتنتون واقعاً متأسفم 69 00:04:15,106 --> 00:04:16,937 ولی مارسل داره واقعیت رو میگه 70 00:04:16,938 --> 00:04:19,474 الان بدن ایوا سینکلر دست ربکا مایکلسون 71 00:04:19,475 --> 00:04:22,945 و خواهر منم هیچ نقشی تو این کار نداره 72 00:04:22,946 --> 00:04:26,511 همین الان بهتون قول میدم که مقصر اصلی رو 73 00:04:26,512 --> 00:04:29,148 پیداش کنم و به سزای عملش برسونم 74 00:04:31,246 --> 00:04:35,249 بهتون توصیه میکنم که همین الان از اینجا برین 75 00:04:35,250 --> 00:04:37,152 تا فردا وقت دارین 76 00:04:37,153 --> 00:04:39,782 بعدش دیگه حرفای من هیچ اهمیتی نداره 77 00:04:39,783 --> 00:04:44,083 جادوگرا واسه مراقبت از بچه هاشون دست به هرکاری میزنن 78 00:04:44,084 --> 00:04:48,071 این انگیزه ایه که میدونم میتونین بهش احترام بذارین 79 00:04:52,258 --> 00:04:54,194 بالاخره اومدی 80 00:04:54,195 --> 00:04:55,593 تأخیر داشتم 81 00:04:55,594 --> 00:04:57,495 به زودی مهمون افتخاریمون میاد اینجا 82 00:04:57,496 --> 00:05:00,335 واقعاً عجیبه.خونه آشکارا از مهمونای 83 00:05:00,336 --> 00:05:02,168 گرگ صفت ما خالی شده 84 00:05:02,193 --> 00:05:03,838 امیدوارم که بخاطر من یکی نبوده باشه 85 00:05:03,839 --> 00:05:06,173 هیلی رو همراه شوهرش فرستادم تا 86 00:05:06,174 --> 00:05:07,740 روزش رو با گرگینه ها باشه تا اینکه 87 00:05:07,741 --> 00:05:10,005 بتونه تواناییهای تازه خودشونو آزمایش کنن 88 00:05:10,006 --> 00:05:14,343 همینم باعث شده تا منم به کارا ی خونواده رسیدگی کنم 89 00:05:14,344 --> 00:05:16,677 نیکلاوس حالت ربکا واقعاً عوض شده 90 00:05:16,678 --> 00:05:18,147 ممکنه به کمک فریا نیاز داشته باشیم 91 00:05:18,148 --> 00:05:20,979 پس هر نقشه ای که داری اینجا میکشی رو نکش دیگه 92 00:05:21,004 --> 00:05:23,951 کل نقشه من یه گفتگوی ساده و معمولی 93 00:05:23,952 --> 00:05:25,479 با اقوام دوره 94 00:05:25,480 --> 00:05:27,319 خودت گفتی که به حرفش گوش کنیم 95 00:05:27,320 --> 00:05:29,991 و توام گفتی که این کار واقعاً احمقانه ست 96 00:05:29,992 --> 00:05:31,191 جدی..؟ 97 00:05:31,192 --> 00:05:33,127 خب راستش عین حرفای من که نیست 98 00:05:33,128 --> 00:05:34,391 جدا از شانسی کمی که وجود داره 99 00:05:34,392 --> 00:05:37,399 فریا یه سری اطلاعاتی داره که میتونه یجورایی از دخترم مراقبت کنه 100 00:05:37,400 --> 00:05:40,166 ترجیح میدم که طبق شرایط من اونارو به اشتراک بذاره 101 00:05:40,167 --> 00:05:43,069 فکرمیکنم که همین الان دارم مییشنومش 102 00:05:43,070 --> 00:05:45,378 خواهر 103 00:05:45,403 --> 00:05:46,573 خب..بفرما..بفرما 104 00:05:46,574 --> 00:05:48,381 راحت باش 105 00:05:54,079 --> 00:05:56,431 صبح بخیر 106 00:05:56,456 --> 00:05:57,446 حالت چطوره..؟ 107 00:05:57,447 --> 00:05:59,215 تهوع آور 108 00:05:59,216 --> 00:06:01,623 نمیتونم تمرکز کنم 109 00:06:01,624 --> 00:06:02,823 اصلاً نمیتونم هیچ جادویی بکنم 110 00:06:02,824 --> 00:06:06,493 ولی به گمونم هدفم همین بوده همونجوری که میتونم 111 00:06:06,494 --> 00:06:08,756 اون گل لوبلیایی رو که داخل غذام میریختی رو بو بکشم 112 00:06:08,757 --> 00:06:11,571 نمیتونی با جادوگر جماعت خیلی با احتیاط رفتار کنی درسته..؟ 113 00:06:11,596 --> 00:06:13,529 این همون چیزیه که از تجربه های 114 00:06:13,530 --> 00:06:15,729 خودت یادت گرفتی مارسل جرارد 115 00:06:15,730 --> 00:06:17,497 اون زمانی که جادوگرای منطقه رو 116 00:06:17,498 --> 00:06:19,620 ..با اون قوانین و چه میدونم 117 00:06:19,645 --> 00:06:22,165 چیزای دیگه و اعدام کنترل میکردی 118 00:06:22,190 --> 00:06:23,997 میدونی که من کیم دیگه 119 00:06:23,998 --> 00:06:28,003 خیلی خوبه چون من یه چندتا سؤال دارم که باید جواب داداه بشه 120 00:06:28,004 --> 00:06:30,370 و به نظر میرسه که خوب میدونی با اون کسایی که وقتی چیزی 121 00:06:30,371 --> 00:06:32,035 بخوام رو بهم نمیدن چیکار میکنم 122 00:06:32,036 --> 00:06:33,707 اینو میدونم که دیگه شاه این مناطق نیستی 123 00:06:33,708 --> 00:06:34,812 و اینم میدونم که نمیتونی منو اینجا نگهداری 124 00:06:34,813 --> 00:06:37,547 من ترمه هستم مارسل 125 00:06:37,548 --> 00:06:40,778 جادوگرای اونجا از اون چیزی که قبلاٌ بودن 126 00:06:40,779 --> 00:06:42,314 یه مقدار سختتر و پوست کلفتر شدن 127 00:06:42,315 --> 00:06:44,771 آره..اونا میخوان منو پس بگیرن 128 00:06:44,796 --> 00:06:46,986 خب راستش واقعاً همین الانشم تورو میخوان 129 00:06:46,987 --> 00:06:53,289 آره واقعیت اینه که الان 9 ماه میشه که میخوان تورو پس بگیرن 130 00:06:53,290 --> 00:06:56,192 آره..یه نگاه به تاریخ بنداز 131 00:06:56,193 --> 00:06:59,744 ممکنه اختلاف زمان رو درک کنی خودت 132 00:07:01,965 --> 00:07:03,790 باهام چیکار کردی مرد..؟ 133 00:07:03,815 --> 00:07:06,531 من..؟من که نمیتونم این نه ماه رو ناپدید کنم..نه 134 00:07:06,532 --> 00:07:09,087 باید از یکی به اسم فین ناراحت و عصبانی باشی 135 00:07:09,112 --> 00:07:10,940 ببین..بدنت کلاً دست اون بوده 136 00:07:10,941 --> 00:07:12,571 کلی دردسرم واسه خودش درست کرده 137 00:07:12,572 --> 00:07:15,568 تازه اینم بگم که کلی دشمن واست درست کرده 138 00:07:15,569 --> 00:07:18,100 139 00:07:18,101 --> 00:07:21,043 ببین من درباره این جریان همه چیو بهت میگم ولی اول از همه 140 00:07:21,044 --> 00:07:23,643 باید درباره یه جادوگری که احتمالاً میشناسیش بهم بگی 141 00:07:23,644 --> 00:07:25,474 ایوا سینکلر 142 00:07:27,611 --> 00:07:29,111 143 00:07:32,343 --> 00:07:33,587 خیلی مسئله سختیه..؟ 144 00:07:33,588 --> 00:07:35,388 145 00:07:35,389 --> 00:07:37,091 من دیگه حرفی نمیزنم 146 00:07:38,789 --> 00:07:40,293 داری جدی میگی..؟ 147 00:07:40,294 --> 00:07:41,926 یعنی من باید همه کارامو ول کنم تا به تو 148 00:07:41,927 --> 00:07:43,335 کمک کنم تا بفهمی که کابوس هات چیه آره..؟ 149 00:07:43,336 --> 00:07:44,934 بیشترشون در حد یه خوابه فقط 150 00:07:44,935 --> 00:07:46,797 ببین من به این امید اومدم اینجا تا شاید یه راهی 151 00:07:46,798 --> 00:07:50,098 جادویی داشته باشی تا بفهمم مشکل چیه و بهم کمک کنی تا حلش کنم 152 00:07:50,099 --> 00:07:52,674 از اون چهره ات معلومه که خودتم زیاد اوضاع خوبی نداری 153 00:07:52,675 --> 00:07:54,305 این اواخر اصلاً خوابیدی..؟ 154 00:07:54,306 --> 00:07:56,778 نه داشتم همه اینارو میخوندم 155 00:07:56,779 --> 00:07:58,442 از وقتی که کول مُرده..منم فکر میکردم همونجوری 156 00:07:58,443 --> 00:08:00,388 قول دادی میخوای کمکم کنی 157 00:08:00,413 --> 00:08:02,846 ببین اگه اون جادوگری که منو اسیرش کرده 158 00:08:02,847 --> 00:08:04,140 نهایتاً منو بگیره نمیتوم دیگه کمکش کنم 159 00:08:04,141 --> 00:08:05,443 یه مشکلی وجود داره 160 00:08:05,444 --> 00:08:07,242 فکر میکنم صاحب اصلی این بدن 161 00:08:07,243 --> 00:08:10,231 داره در وجود من بیدار میشه خیلیم عصبانیه 162 00:08:15,112 --> 00:08:17,007 اینا کتابهای جادوگری کول هستن 163 00:08:17,008 --> 00:08:19,094 مطمئنم یه چیزایی توش پیدا میشه که بتونه کمکت کنه 164 00:08:22,268 --> 00:08:24,885 این حلقه جادوگری دانمارکیه 165 00:08:24,886 --> 00:08:27,884 این برمیگرده به سالهای 1500 که توی کپنهاگ زندگی میکردین..؟ 166 00:08:27,885 --> 00:08:29,420 چه جشمای دقیق و ریزبینی 167 00:08:29,421 --> 00:08:30,652 ببخشین الان اینجاییم تا درباره میراث حرف بزنیم 168 00:08:30,653 --> 00:08:32,691 یا چیزای دیگه ایم هست که باید نگرانشون باشیم..؟ 169 00:08:32,692 --> 00:08:35,723 لطفاً این بی ادبی برادرم رو ببخشین 170 00:08:35,724 --> 00:08:40,497 زیاد حالش خوب نیست ولی داره راست میگه 171 00:08:40,498 --> 00:08:42,328 ازت خواستم که بیای اینجا به این امید 172 00:08:42,329 --> 00:08:45,966 که یه سری از اسرار داهلیا رو بگی واسمون 173 00:08:45,967 --> 00:08:49,733 خب پس بدون معطلی بریم سر اصل مطلب 174 00:08:49,734 --> 00:08:51,234 175 00:08:52,803 --> 00:08:54,665 اولین چیزی که باید بدونین اینه که 176 00:08:54,666 --> 00:08:57,768 اون قدرتمندترین جادوگریه که تا حالا دیدم 177 00:08:57,769 --> 00:08:59,935 که هنوزم دنبال بیشتر کردن این قدرته 178 00:08:59,936 --> 00:09:02,102 درست الان اونم عین منه 179 00:09:02,103 --> 00:09:04,006 با یه سال زندگی کردن تو هر قرن محدودیت داره 180 00:09:04,007 --> 00:09:06,205 ولی میخواد همینم از بین ببره 181 00:09:06,206 --> 00:09:08,309 تا واسه همیشه ابدی بشه 182 00:09:08,310 --> 00:09:11,347 که واسه همینم هست به واسطه دخترت میاد اینجا 183 00:09:11,348 --> 00:09:14,609 تا قدرت دخترت رو واسه خودش برداره و بدستش بیاره 184 00:09:14,610 --> 00:09:17,343 هرکسی که تحریکش کنه رو از سر راه برمیداره و میکُشه 185 00:09:17,344 --> 00:09:19,214 که با این حال بازم تو اونو به جنگیدن تحریک میکنی 186 00:09:19,215 --> 00:09:20,518 کار دیگه ای نمیتونم بکنم 187 00:09:20,519 --> 00:09:22,518 اون هیچوقت منو آزاد نمیکنه 188 00:09:22,519 --> 00:09:27,058 تنها شانسم اینه که باهات متحد بشم و اونو بُکشم 189 00:09:28,653 --> 00:09:31,720 خب حالا که همه ماها این انگیزه رو پیدا کردیم 190 00:09:31,721 --> 00:09:34,106 پس بذارین درباره جزئیات هم حرف بزنیم 191 00:09:34,131 --> 00:09:39,465 برای درک بهتر باید از اول شروع کنیم 192 00:09:39,466 --> 00:09:41,781 بعد از اینکه منو از خونواده ام جدا کرد 193 00:09:41,806 --> 00:09:46,376 داهلیا ازم استفاده کرد تا یجور داروی جدید پیوندی رو بسازه 194 00:09:46,377 --> 00:09:48,374 یه جادویی که قدرت منو خیلی بیشتر میکرد 195 00:09:48,375 --> 00:09:50,414 حتی میذاشت تا از قدرت منم استفاده کنه 196 00:09:50,439 --> 00:09:53,443 دستمو بگیر و کار خودتو شروع کن 197 00:09:53,444 --> 00:09:58,297 198 00:09:58,322 --> 00:09:59,447 199 00:09:59,448 --> 00:10:01,151 200 00:10:01,152 --> 00:10:02,519 201 00:10:02,520 --> 00:10:04,151 202 00:10:04,152 --> 00:10:05,687 203 00:10:05,688 --> 00:10:07,119 204 00:10:07,120 --> 00:10:08,791 205 00:10:08,792 --> 00:10:10,295 206 00:10:10,296 --> 00:10:12,103 207 00:10:30,569 --> 00:10:32,438 وقتی بهم دیگه پیوند خوردیم 208 00:10:32,439 --> 00:10:34,792 دیگه نمیشد داهلیارو کنترلش کرد 209 00:10:37,276 --> 00:10:40,106 بدون معطلی قدرت خودشو نشون میداد 210 00:10:40,107 --> 00:10:44,515 رئیس و همه کاره دهکده کناری مارو به بیرون کردن از اونجا تهدیدش کرد 211 00:10:44,516 --> 00:10:47,187 داهلیا رو متهم به جادوگری کرد 212 00:10:47,188 --> 00:10:51,292 تصمیم گرفت تا از اردوگاه یه نمونه واسه همه بسازه 213 00:10:51,293 --> 00:10:56,089 مردان..زنان..بچه ها 214 00:10:56,090 --> 00:11:00,794 همه اونارو فقط با یه چرخش دست کُشت 215 00:11:00,795 --> 00:11:04,970 اونم اولین باری بود که از قدرت داهلیا مطلع شدم 216 00:11:04,971 --> 00:11:06,465 در مدت هزاران سال 217 00:11:06,466 --> 00:11:08,137 اون روز به روز قویتر شده 218 00:11:08,138 --> 00:11:10,273 و همه قدرتش رو بر ضد تو بکار میبره 219 00:11:10,274 --> 00:11:12,622 اونم وقتی که سراغ بچه ات بیاد 220 00:11:18,312 --> 00:11:20,645 ببخشین 221 00:11:20,646 --> 00:11:22,244 ربکا..حالت خوبه..؟ 222 00:11:22,245 --> 00:11:24,713 عین اینکه صاف با سر برم تو یه دیوار 223 00:11:24,714 --> 00:11:26,648 توی کمک فریا شانسی وجود داره..؟ 224 00:11:26,649 --> 00:11:28,582 من از چیزی به اسم شانس لستفاده نمیکنم 225 00:11:28,583 --> 00:11:29,813 باید اینجا باشی 226 00:11:29,814 --> 00:11:32,243 فین..دارم میام تو راهم 227 00:11:36,408 --> 00:11:38,045 باشه 228 00:11:38,046 --> 00:11:39,546 229 00:11:52,132 --> 00:11:54,053 دیگه داری کم کم میجنبی ها 230 00:11:54,054 --> 00:11:55,727 یا شایدم تو داری شل و ول تر میشی ها..؟ 231 00:11:57,683 --> 00:11:59,502 232 00:12:03,489 --> 00:12:04,855 سرتو بگیر بالا 233 00:12:04,856 --> 00:12:06,894 هوای صورتت رو داشته باش 234 00:12:12,495 --> 00:12:13,461 235 00:12:13,462 --> 00:12:15,660 داری چه غلطی میکنی..؟ 236 00:12:15,661 --> 00:12:17,099 خیلی خودتو باز نگه داشتی 237 00:12:17,100 --> 00:12:19,434 این فکر تو بود که بیایم بیرون و بیفتیم به جون هم 238 00:12:19,435 --> 00:12:20,529 من دارم بخاطر تو اینکارو میکنم 239 00:12:20,530 --> 00:12:22,065 اوه..واسه من..؟ 240 00:12:22,066 --> 00:12:24,273 تو همونی هستی که داری یه گله ای از سوپر گرگ هارو رهبری میکنی 241 00:12:24,274 --> 00:12:25,873 چقدر زمان میبره که اونا دیگه 242 00:12:25,874 --> 00:12:27,041 تابع تو نباشن ها..؟ 243 00:12:27,042 --> 00:12:28,673 چون تنها راهی که میتونی آلفا بمونی اینه 244 00:12:28,674 --> 00:12:31,241 که همیشه پرقدرت باشی 245 00:12:31,242 --> 00:12:32,713 تموم شد بچه ها..؟ 246 00:12:32,714 --> 00:12:34,453 این کاراتونم واقعاً واسه خودش جالبه 247 00:12:34,478 --> 00:12:37,514 ولی مجبورم نکنین که بیام حال هردوتون رو بگیرم ها 248 00:12:40,955 --> 00:12:42,954 ببین اگه با این نوع رهبری من مشکل داری 249 00:12:42,955 --> 00:12:44,890 همین الان وقتشه که بگی 250 00:12:44,891 --> 00:12:46,529 کلاوس یجوری رفتار میکنه که انگار ما زیر نظر اونیم 251 00:12:46,530 --> 00:12:48,160 فکر میکنی اینا نمیفهمن 252 00:12:48,161 --> 00:12:50,127 همه چی داره عوض میشه جکسون 253 00:12:50,128 --> 00:12:51,493 افراد ما دیگه طلسم شده نیستن 254 00:12:51,494 --> 00:12:53,932 ما قدرتمندیم 255 00:12:53,933 --> 00:12:55,459 اگه یکی از اونا تورو آسیب پذیر و شُل ببینه 256 00:12:55,460 --> 00:12:56,699 بعدش حتماً واسه آلفا شدن به مبارزه دعوتت میکنن 257 00:12:56,700 --> 00:12:58,731 چون کار گرگ جماعت همینه 258 00:12:58,732 --> 00:13:02,097 توام خودتو بخشی از اونا میدونی..؟ 259 00:13:02,098 --> 00:13:04,471 من فقط هواتو دارم 260 00:13:04,472 --> 00:13:05,972 همین و بس 261 00:13:10,836 --> 00:13:12,875 قصه هات واقعاً جالبن 262 00:13:12,876 --> 00:13:15,739 و داهلیا قطعاً خیلی وحشتناک به نظر میرسه 263 00:13:15,740 --> 00:13:19,440 ولی الایژا و من از شر بدترین جادوگرام در حد خودش خلاص شدیم 264 00:13:19,441 --> 00:13:20,712 نه عین اون 265 00:13:20,713 --> 00:13:22,574 چه ضعف هایی داره..؟ 266 00:13:22,575 --> 00:13:25,579 خیلی شکاک و بد گمونه عقده قدرت داره 267 00:13:25,580 --> 00:13:27,874 همیشه واسه اون چیزایی که ازشون منع شده اشتیاق نشون میده از خودش 268 00:13:27,875 --> 00:13:30,249 حالا میخواد عشق باشه میخواد انتقام باشه 269 00:13:30,250 --> 00:13:33,412 آره فکر میکنم یه چنین آدمایی رو خوب بشناسم 270 00:13:33,413 --> 00:13:35,576 وقتی بچه بودم واسم از دوره جوونیش 271 00:13:35,577 --> 00:13:36,974 قصه زیاد تعریف میکرد 272 00:13:36,999 --> 00:13:40,412 که چجوری قربانی اونایی میشده که ازش قویتر بودن 273 00:13:40,413 --> 00:13:43,242 داهلیا عهد کرده که دیگه هیچوقت ضعیف نباشه 274 00:13:43,243 --> 00:13:46,344 با بچه های نسل اول استر یه معامله کرد 275 00:13:46,345 --> 00:13:48,047 واسه اینکه خودشو پیش ما بزرگ نشون بده 276 00:13:48,048 --> 00:13:50,013 یه جمعی از جادوگرا واسه خودش بوجود بیاره 277 00:13:50,014 --> 00:13:52,114 تا بتونه تا ابد ازشون قدرت بگیره 278 00:13:52,115 --> 00:13:53,713 اون نقشه دیگه هیچ اثری نداشت اونم 279 00:13:53,714 --> 00:13:55,910 وقتی که فهمید استر نسل خودش رو از بین برده 280 00:13:55,935 --> 00:14:00,050 با تبدیل بچه هاش به خون آشام 281 00:14:00,051 --> 00:14:02,018 واسه همینم مسئولیتش به عهده من شد 282 00:14:02,019 --> 00:14:04,458 داهلیا ازم خواست تا یه بچه بیارم 283 00:14:04,459 --> 00:14:05,922 که بتونه به قدرتش اضافه کنه 284 00:14:05,923 --> 00:14:11,263 ولی من نمیذارم که بچه ام عین من بشه و اینجوری زندگی بکنه 285 00:14:11,264 --> 00:14:14,694 عین یه برده 286 00:14:14,695 --> 00:14:20,201 واسه همینم دیگه به خودم قول دادم عاشق نشم هیچوقتم بچه دار نشم 287 00:14:23,504 --> 00:14:26,868 البته هرچقدر من مقاومت میکردم 288 00:14:26,869 --> 00:14:29,898 داهلیا در مقابل این کار من میجنگید 289 00:14:31,098 --> 00:14:33,073 تا زمانیکه اون یه ذره آزادی رو هم 290 00:14:33,074 --> 00:14:36,935 که داشت اونم ازم گرفت 291 00:14:51,437 --> 00:14:53,634 دست منو بگیر 292 00:14:55,989 --> 00:14:57,987 نه 293 00:14:57,988 --> 00:14:59,723 کار درستی نیست 294 00:14:59,724 --> 00:15:01,934 همینجوریشم همه چیو ازم گرفتی 295 00:15:01,959 --> 00:15:04,160 من باهات توی این دیوونگی همراه نمیشم 296 00:15:04,161 --> 00:15:07,663 اینقدر احمق نباش دارم بهت یه زندگی ابدی میدم 297 00:15:07,664 --> 00:15:09,565 واسه یه قرن میخوابیم 298 00:15:09,566 --> 00:15:12,228 بعد با قدرتی که هیچکس مثل اونو ندیده بیدار میشیم 299 00:15:12,229 --> 00:15:13,467 این همون چیزیه که ما میخواستیم 300 00:15:13,468 --> 00:15:15,730 چیزیه که تو میخواستی 301 00:15:15,731 --> 00:15:19,785 خواهش می کنم منو وارد این طلسم نکن 302 00:15:25,976 --> 00:15:28,107 بچه نمک نشناس یه قرن دیگه واسه این 303 00:15:28,108 --> 00:15:30,442 کار کلی ازم تشکر میکنی 304 00:15:30,443 --> 00:15:34,476 305 00:15:34,477 --> 00:15:38,680 و همونجوری که خوابیدیم جادوی ما در طول زمان همینجوری جمع شد 306 00:15:38,681 --> 00:15:42,244 تا وقتی که با یه قدرت بی اندازه ای که در وجودمون بود بیدار شدیم 307 00:15:42,245 --> 00:15:45,010 و بهمون اجازه میداد تا یه سال زندگی کنیم 308 00:15:45,011 --> 00:15:47,416 این زندگی من بوده که 309 00:15:47,417 --> 00:15:50,644 واسه 10 قرن کلی بابتش عذاب کشیدیم 310 00:15:50,645 --> 00:15:53,378 خب 311 00:15:53,379 --> 00:15:56,786 واقعاً کار دشواریه اینطور نیست..؟ 312 00:15:56,787 --> 00:16:04,038 ولی سؤال اینجاست که چرا خودت زندگیتو تمومش نکردی..؟ 313 00:16:04,063 --> 00:16:08,326 یه پل خیلی بلند با یه طناب خیلی تنگ 314 00:16:08,327 --> 00:16:10,262 حتماً در نظر گرفتیشون دیگه 315 00:16:12,632 --> 00:16:16,597 خیلی وقت پیش بهش فکر کردم 316 00:16:16,598 --> 00:16:20,563 ولی داهلیا تا اون اندازه ام بهم آزادی عمل نمیداد 317 00:16:20,564 --> 00:16:23,265 بعد طلسمی که منو عین اون بکنه رو یاد گرفتم 318 00:16:23,290 --> 00:16:25,600 ابدی و جاودان 319 00:16:25,601 --> 00:16:28,334 و بی رحم واسه آسیب رسوندن 320 00:16:32,040 --> 00:16:40,838 خب پس میبینی منم عین توام یه موجودی پر قدرت که 321 00:16:40,839 --> 00:16:43,273 واسه همیشه طلسم شده 322 00:16:49,037 --> 00:16:51,075 کَمی اگه نمیخوای اینکارو بکنی 323 00:16:51,076 --> 00:16:52,539 خب معلومه که نمیخوام بکنم 324 00:16:52,540 --> 00:16:54,306 طرف واقعاً تلاش میکرد دخل منو بیاره 325 00:16:54,307 --> 00:16:55,609 خب نه این یکی رو 326 00:16:55,610 --> 00:16:57,544 وینسنت گریفیث فقط یه قربانیه 327 00:16:57,545 --> 00:16:59,174 آره ولی تا دیروز اون فین بود 328 00:16:59,175 --> 00:17:01,478 اون فین که بهم دروغ میگفت از من استفاده میکرد 329 00:17:01,479 --> 00:17:03,783 کسی که تلاش میکرد منو از بدنم جدا کنه 330 00:17:03,784 --> 00:17:05,581 و الان باید باهم باشیم 331 00:17:05,582 --> 00:17:06,813 یعنی اینکه خوبه انجامش میدیم 332 00:17:06,814 --> 00:17:09,269 فقط اول باید یه مشروب بزنیم 333 00:17:10,715 --> 00:17:12,106 بیارینش تو 334 00:17:18,392 --> 00:17:19,991 این دیگه چه کاریه مارسل..؟ 335 00:17:19,992 --> 00:17:21,654 منو از یه سگدونی میبری به یه سگدونی دیگه 336 00:17:21,655 --> 00:17:23,093 اونم بدون اینکه بهم بگی چه خبره 337 00:17:23,094 --> 00:17:24,229 سگدونی..آشغالدونی 338 00:17:24,230 --> 00:17:25,861 منو بگو که میخواستم جاتو عوض کنم 339 00:17:25,862 --> 00:17:27,461 تا یجورایی بهت حال داده باشم 340 00:17:27,462 --> 00:17:30,396 شاید من مشکل داشته باشم پس بهت این فرصت رو میدم 341 00:17:30,397 --> 00:17:32,501 تا با یکی از دوستام که اینجاست حرف بزنی 342 00:17:33,867 --> 00:17:38,536 عین یه پسر خوب وگرنه بد میبینی 343 00:17:38,537 --> 00:17:40,071 من بیرون منتظرم 344 00:17:41,994 --> 00:17:44,074 دوست داری بشینی..؟ 345 00:17:46,549 --> 00:17:48,653 باشه 346 00:17:48,654 --> 00:17:50,102 من کَمی هستم 347 00:17:50,127 --> 00:17:53,256 ببین هرکی که هستی اینو باید بدونی 348 00:17:53,257 --> 00:17:55,022 که چنین چیزی کار نمیکنه 349 00:17:55,023 --> 00:17:57,861 من هیچ کمکی نمیکنم نه واسه خون آشام ها 350 00:17:57,862 --> 00:18:00,828 و نه واسه یه خوشگلی چون تو هرکیم میخوای باش 351 00:18:00,829 --> 00:18:02,259 خب دیگه..خیالم راحت شد 352 00:18:02,260 --> 00:18:03,498 آخرین باری که باهم حرف زدیم احساس کردم 353 00:18:03,499 --> 00:18:05,865 که یجورایی بگی نگی دنبال منی 354 00:18:05,866 --> 00:18:08,264 اونی که این بلارو سرم آورده رو میشناسی..؟ 355 00:18:08,265 --> 00:18:11,206 اگه میخوای میتونم دربارش واست حرف بزنم 356 00:18:13,564 --> 00:18:15,666 و بعدش چی واسه من داره..؟ 357 00:18:15,667 --> 00:18:19,367 یه کوچولو تبدیل اطلاعات که هیچ آسیبی به کسی نمیرسونه 358 00:18:19,368 --> 00:18:21,239 ببین اگه میخوای یکی باشی داخل اتاق 359 00:18:21,240 --> 00:18:23,669 که اصلاً نمیدونه هفته پیش کجا بوده و چیکار کرده باشه 360 00:18:23,670 --> 00:18:25,204 ولی اگه میخوای حقیقت رو از دهن کسی که 361 00:18:25,205 --> 00:18:29,707 همه چیو با چشمای خودش دیده بشنوی بگیر بشین 362 00:18:53,815 --> 00:18:55,045 الایژا 363 00:18:55,046 --> 00:18:56,613 یه چند ساعت پیش منتظر تماست بودم 364 00:18:56,614 --> 00:19:00,964 آره خب فکر میکنم زمان رو از دست دادیم 365 00:19:00,989 --> 00:19:03,421 چی شده..؟ کجایی..؟ 366 00:19:03,422 --> 00:19:06,754 خب همین دیگه نمیدونم 367 00:19:23,240 --> 00:19:25,902 هنوزم داری به اون حرفی که آیدن زده فکر میکنی..؟ 368 00:19:25,903 --> 00:19:28,277 فقط داره تلاش میکنه تا بهت کمک کنه 369 00:19:28,278 --> 00:19:31,612 آلفا بودن یه افتخاره اینو میدونی 370 00:19:31,613 --> 00:19:34,665 چیزیه که باید هر روز بدستش بیاری 371 00:19:34,690 --> 00:19:36,282 گله داره عوض میشه 372 00:19:36,283 --> 00:19:38,009 میدونی یه چند تا مشکل بزرگ داریم 373 00:19:38,010 --> 00:19:40,414 فقط میخوام که بدونن من واسه رهبری اوناست که اینجام 374 00:19:40,415 --> 00:19:43,077 میذارمشون تو اولویت 375 00:19:43,078 --> 00:19:45,947 ببین گله دوست داره جک 376 00:19:45,948 --> 00:19:47,946 فقط باید یجوری یادشون بیاری 377 00:19:47,947 --> 00:19:49,450 یه تریپ واسشون مشروب بخری 378 00:19:49,451 --> 00:19:51,722 اون دلبری پشت جنگل مُردابی خودتو روبراه کنی 379 00:19:51,723 --> 00:19:53,352 رو من که واقعاً کار کرد 380 00:19:55,090 --> 00:19:56,793 مشکلات ديگه ـمون چی ميشه؟ 381 00:19:56,794 --> 00:20:00,760 منظورت صاحبخونه ی بد ذات ِـمونه؟ 382 00:20:00,761 --> 00:20:02,991 کلاوس" طوری رفتار ميکنه که انگار" ما ارتش شخصی ـش هستيم 383 00:20:02,992 --> 00:20:04,766 من بهش اعتماد ندارم 384 00:20:04,767 --> 00:20:07,629 کلاوس" رو بسپار به من" 385 00:20:07,630 --> 00:20:10,100 ما يه تيم هستيم ، درسته؟ 386 00:20:10,101 --> 00:20:12,971 من و تو ، گله رو با هم متحد کرديم 387 00:20:12,972 --> 00:20:15,067 چيزی هم عوض شده؟ بله 388 00:20:15,068 --> 00:20:17,104 اما يکی از اون تغييرات اين ـه که ديگه لازم نيست 389 00:20:17,105 --> 00:20:19,331 اين ـه که مشکلات رو تنهایی پشت سر بزاریم 390 00:20:29,898 --> 00:20:31,799 اين جادوگره "ايوا" بوده 391 00:20:31,800 --> 00:20:33,397 یه گاو کوچک پليد در وجود من ـه 392 00:20:33,398 --> 00:20:34,765 در تلاش برای راهی به دنبال بیرون اومدن ـه 393 00:20:34,766 --> 00:20:36,803 فريا" پايين منتظره" ... شايد 394 00:20:36,804 --> 00:20:38,666 عقلتُ از دست دادی؟ 395 00:20:38,667 --> 00:20:40,336 بهم بگو که آزاد کردن افکارِ درون سر خواهرمون رو 396 00:20:40,337 --> 00:20:42,334 ،واسه کسی که درست نمی شناسيم ـِش در نظر نداری 397 00:20:42,335 --> 00:20:44,932 نيک" تو رو خدا بس کن، اون خواهرمون ـه" 398 00:20:44,933 --> 00:20:47,036 "این رو از وقتی که منُ از کلبه ی "فالين نجات داد، ميدونم 399 00:20:47,037 --> 00:20:49,307 عملی که بی شک واسه جلب اعتماد توهه 400 00:20:49,308 --> 00:20:50,539 اتفاقا واسه همين لحظه تا در زمانی که 401 00:20:50,540 --> 00:20:52,980 آسيب پذيريم بهمون حمله کنه 402 00:20:52,981 --> 00:20:56,579 نه .به هيچ وجه نميتونيم چيزایی که امروز گفت رو ثابت کنيم 403 00:20:56,580 --> 00:20:59,482 نيکلاوس"، من نگرانيت رو درک ميکنم" 404 00:20:59,483 --> 00:21:02,415 هردومون توان کمک به خواهرمون رو نداریم 405 00:21:02,416 --> 00:21:04,047 حالا يا بايد بزاريم "ربکا" زجر بکش ـه 406 00:21:04,048 --> 00:21:06,254 يا سرنوشت ـمون رو در دستای کسی بزاريم که 407 00:21:06,255 --> 00:21:08,855 من معتقدم از خون ما ـست 408 00:21:08,856 --> 00:21:10,927 الان هم، تمايل دارم که منفعتِ 409 00:21:10,928 --> 00:21:13,462 استفاده ار تردید رو به خانواده یاد بدم 410 00:21:15,432 --> 00:21:16,968 من ديشب بلند شدم 411 00:21:16,969 --> 00:21:18,463 نميدونستم که کجا بودم يا 412 00:21:18,464 --> 00:21:20,103 واسه چه مدت اونجا بودم 413 00:21:20,104 --> 00:21:22,638 اگه از اينکه نُه ماه از زندگی رو از دست دادم بگذريم 414 00:21:22,639 --> 00:21:24,838 "مارسل" گفت اون آدمی که بدن منُ تسخير کرده بوده، اين "فين" 415 00:21:24,839 --> 00:21:27,006 يه عالم دشمن براي خودش درست کرده 416 00:21:27,007 --> 00:21:28,507 مگه چکار کرده؟ 417 00:21:30,808 --> 00:21:33,511 ... اون 418 00:21:33,512 --> 00:21:35,327 تهديد و رُعب و وحشت در شهر راه انداخت ـه 419 00:21:35,352 --> 00:21:38,352 اون دشمنان ـش رو تهديد می کرده و گول ميزده 420 00:21:38,353 --> 00:21:45,528 و تلاش کرده تا يه بچه ی بيگناه رو بدزده و برادرش رو بِکُش ـه 421 00:21:50,324 --> 00:21:59,800 ،"آقای "گريفث"، "وينسنت چيزی که شما تجربه کرديد 422 00:21:59,801 --> 00:22:02,800 یه تخطی از يه ذات عميق شخصی بوده 423 00:22:02,801 --> 00:22:06,608 ،و هر حسی که داريد من واسه گوش دادن به شما اينجام 424 00:22:06,633 --> 00:22:09,710 همين ديگه 425 00:22:09,711 --> 00:22:11,309 چی بگم؟ 426 00:22:11,310 --> 00:22:12,940 من... من... من... بايد احساس بدی 427 00:22:12,941 --> 00:22:14,180 ،واسه آدم هایی که بهشون آسيب رسوندم داشته باشم 428 00:22:14,181 --> 00:22:17,251 ... من... من بايد خوذم رو گناهکار بدونم واسه اين 429 00:22:19,718 --> 00:22:21,514 واسه اين مرده ـست که کُشتم؟ 430 00:22:24,556 --> 00:22:26,381 ... من 431 00:22:31,228 --> 00:22:32,564 متاسفم 432 00:22:32,565 --> 00:22:36,330 اشکالی نداره مشکلی واست پيش نمياد 433 00:22:38,003 --> 00:22:40,896 ... آيا اون 434 00:22:40,897 --> 00:22:43,670 آيا من بهتون صدمه زدم؟ 435 00:22:43,671 --> 00:22:45,499 به من گوش کن 436 00:22:45,500 --> 00:22:48,000 شما هيچ کاری نکردی 437 00:22:48,001 --> 00:22:50,501 و هر چيزی که احتمالا اتفاق بيافته 438 00:22:50,502 --> 00:22:53,562 تنها کاری که ميتونی بکُنی اين ـه که ازشون بگذری 439 00:22:59,106 --> 00:23:00,606 "ربکا" 440 00:23:02,189 --> 00:23:04,273 خوبه که دوباره ديدم ـت 441 00:23:04,274 --> 00:23:07,209 منم همينطور، هرچند ترجيح ميدادم که در شرايط بهتری هم رو ببينيم 442 00:23:07,210 --> 00:23:10,182 لازم نيست نگران باشی الايژا" مشکل رو برام توضيح داد" 443 00:23:10,183 --> 00:23:11,306 و من ميتونم کمک کنم 444 00:23:11,307 --> 00:23:13,672 زيادی مطمئن و دلگرم نیستيم؟ 445 00:23:18,944 --> 00:23:21,308 روح بدنِ ميزبان قدرتمنده 446 00:23:21,333 --> 00:23:24,350 ،اما من ميتونم که يه طلسم درست کنم که تو رو در يه خواب عميق قرار بده 447 00:23:24,351 --> 00:23:26,989 و بعد اين ماهيت ديگه رو متوقف کنم 448 00:23:26,990 --> 00:23:28,516 هيچ مشکلی واست پيش نمياد 449 00:23:28,517 --> 00:23:30,442 چه خوب کی شروع ميکنيم ؟ 450 00:23:30,467 --> 00:23:31,819 حتما داری شوخي ميکنی 451 00:23:31,820 --> 00:23:34,722 از خودش يه تشخيص جادویی ميده 452 00:23:34,723 --> 00:23:36,425 و همه ی ما هم بايد تحسین ـش کنیم 453 00:23:36,426 --> 00:23:38,161 نيک"، "فريا" داره کمک ميکنه" 454 00:23:38,162 --> 00:23:39,865 آره، اما واسه اينکه باز هم گزينه هامون رو 455 00:23:39,866 --> 00:23:41,666 داشته باشیم، بهتر نيست تو روی کاغذ 456 00:23:41,667 --> 00:23:43,468 طلسم ها و افسون هاتو بنويسی؟ 457 00:23:43,469 --> 00:23:45,340 اينطوری ميتونیم با يه نفر سومی که بی طرف ـه 458 00:23:45,341 --> 00:23:47,907 بطور مثال "داوينا"، ازشون مطمئن بشيم 459 00:23:47,908 --> 00:23:49,075 اون خیلی دوست داره که بهم ثابت کنه اشتباه ميکنم 460 00:23:49,076 --> 00:23:51,610 شک دارم که بتونه جادوی منو درک کنه 461 00:23:51,611 --> 00:23:53,810 از اينکه بتونه اجراشون کنه دیگه بگذريم 462 00:23:53,811 --> 00:23:56,576 اوه، پس تو تنها اُميدمونی؟ 463 00:23:56,577 --> 00:23:59,012 کار خيلی راحتی بنظر ميرسه، درسته؟ 464 00:24:00,912 --> 00:24:04,550 ميدونم که اعتمادت رو بدست آوردن کار سختی ـه "نيکلاوس" 465 00:24:04,551 --> 00:24:06,717 ... شهرتت از خودت جلوتره 466 00:24:07,996 --> 00:24:10,085 "اما اگر بخوايم که با همديگه در مقابل "داليا قرار بگيريم 467 00:24:10,086 --> 00:24:12,060 مجبوری به من اعتماد کنی 468 00:24:12,061 --> 00:24:13,891 با توجه به خطری که الان "ربکا" باهاش روبرو ـست 469 00:24:13,892 --> 00:24:15,754 واقعا تو حتی نميتونی يه فرصت بهم بدی 470 00:24:15,755 --> 00:24:18,528 تا خودم رو ثابت کنم؟ 471 00:24:21,927 --> 00:24:28,602 ،ميدونم که من بعنوان يه بيگانه ظاهر شدم اما من هميشه 472 00:24:28,603 --> 00:24:30,001 خواب ـِت رو توی هزاران سال ميديدم 473 00:24:31,811 --> 00:24:35,476 الايژا"، وقتی تو توی رحِم "استر" بودی" 474 00:24:35,477 --> 00:24:38,221 اون ازم ميخواست که واست آهنگ بخونم 475 00:24:38,222 --> 00:24:41,318 وقتی که ميخوندم شکم ـِش رو حس ميکردم 476 00:24:41,319 --> 00:24:44,494 طوری لگد ميزدی که 477 00:24:44,495 --> 00:24:46,958 اون ميگفت انگار خود "ثور" بوده 478 00:24:46,959 --> 00:24:48,293 ... که چَکُش رو بلند کرده 479 00:24:48,294 --> 00:24:50,731 و رعد و آذرخش رو احضار کرده 480 00:24:55,402 --> 00:24:57,001 مادر به ندرت از تو ياد ميکرد 481 00:24:57,002 --> 00:24:58,864 وقتی هم یاد ميکرد، ميگفت که 482 00:24:58,865 --> 00:25:02,472 چقدر از به دنيا اومدن من خوشحال شده بودی 483 00:25:02,473 --> 00:25:08,143 داشتن برادر و خواهر زیاد رو از هر چيز ديگه ای بيشتر ميخواستم 484 00:25:08,144 --> 00:25:11,847 اما بين "استر" و "داليا" ، اين آرزو از من گرفته شد 485 00:25:11,848 --> 00:25:14,381 من توسط اونای که بزرگم کردن نابود شدم 486 00:25:14,382 --> 00:25:17,215 ،اگر چيز ديگه ای نباشه حداقل در اين مورد مثل هم هستيم 487 00:25:20,988 --> 00:25:25,154 هيچ چيزی نميتونه جايگزين چيزی که از ما گرفته شده بشه 488 00:25:25,155 --> 00:25:29,121 اما اميدوارم که بتونيم بجاش چيز بهتری بسازيم 489 00:25:29,122 --> 00:25:32,814 تنها کاری که بايد بکنی اين ـه که بهم اعتماد کنی 490 00:25:35,466 --> 00:25:37,097 !"نيک 491 00:25:37,098 --> 00:25:39,279 خب، داستان سرایی دیگه بسه، مگه نه؟ 492 00:25:42,766 --> 00:25:45,670 .درسته حالا ميتونيم يه ديدار خانوادگی مناسب داشته باشيم 493 00:25:52,412 --> 00:25:54,336 چه کسی گفت این کار واقعا لازم بود؟ 494 00:25:54,361 --> 00:25:56,283 دست بردار، غیر قابل تحمل بود 495 00:25:56,284 --> 00:25:58,346 اينکار حتی واسه تو هم مسخره بود 496 00:25:58,347 --> 00:26:00,017 فقط چند روزه که دیدین ـِش 497 00:26:00,018 --> 00:26:01,718 حالا نميخواد احساساتی بشین 498 00:26:01,743 --> 00:26:04,214 در ضمن، اگه درباره ی اينکه نامیرا ـست راست گفته باشه 499 00:26:04,215 --> 00:26:05,452 بزودی بلند ميشه 500 00:26:05,453 --> 00:26:07,283 ،و اگر هم دروغ گفته باشه خب از دست ـِش خلاص شديم 501 00:26:07,284 --> 00:26:09,018 آره، البته، اگه بلند بشه 502 00:26:09,019 --> 00:26:11,353 !با ذوق فراوان خواستار کمک به ما ميشه 503 00:26:11,378 --> 00:26:13,718 هر دوتون رو بازی داد 504 00:26:13,719 --> 00:26:15,022 نمی تونین ببینین؟ 505 00:26:15,023 --> 00:26:17,148 دروغی درباره ی بچه ای که ،توسط يه جادوگر شیطانی برده میشه 506 00:26:17,149 --> 00:26:19,554 دیگه نخ نما شده، و شما دو تا هم که 507 00:26:19,555 --> 00:26:20,954 !میمیرید که چيزای شکسته رو درستش کنيد 508 00:26:20,955 --> 00:26:22,364 چطوری اينقدر مطمئنی؟ 509 00:26:22,389 --> 00:26:24,424 ساده ـست 510 00:26:24,425 --> 00:26:26,318 دقيقا کاریه که من ميکردم 511 00:26:27,895 --> 00:26:30,158 تنها سؤال من اينه که چه سودی واسه ی اون داره 512 00:26:30,159 --> 00:26:31,495 خب،هر چقدر هم که حرف هاش حقيقت باشه 513 00:26:31,496 --> 00:26:33,198 اون الان در وضعیتی نيست که کمکمون کنه 514 00:26:33,199 --> 00:26:35,093 خب پس بايد از "مارسل" کمک بگيريم 515 00:26:35,094 --> 00:26:36,700 شايد اون شانس ـِش بهتره از اين باشه 516 00:26:36,701 --> 00:26:39,634 مطمئنا اون تلاش بیشتری ميکنه 517 00:26:42,805 --> 00:26:45,204 "ميدونی که حق با منه، "الايژا 518 00:26:45,205 --> 00:26:48,108 ما نمیتونیم با کسی که بهش اعتماد نداریم متحد بشیم 519 00:26:48,109 --> 00:26:51,108 تو بهش اعتماد نداری و اين انتخابت ـه 520 00:26:51,109 --> 00:26:52,514 فقط اميدوارم که انتخابت بخاطر دلایل ـِت باشه 521 00:26:52,515 --> 00:26:55,943 نه از سَرِ ترس 522 00:27:07,350 --> 00:27:11,022 بهترین منظره ی شهر رو از "مارسل" بخواه 523 00:27:11,023 --> 00:27:14,925 بعضی اوقات فراموش ميکنم که چقدر اين شهر زيباـست 524 00:27:14,926 --> 00:27:19,065 مخصوصا با اون همه زشتی که به همراه ـِش مياد 525 00:27:19,066 --> 00:27:20,672 از اول همينجا زندگی ميکردی؟ 526 00:27:20,697 --> 00:27:24,399 به دنيا اومده و بزرگ شده ی منطقه ی "ترمه" ام 527 00:27:24,400 --> 00:27:27,220 تو پَستی و بلندی هاش زندگی کردم 528 00:27:27,245 --> 00:27:30,835 بعد با خون آشام ها مشکل بوجود آمد 529 00:27:30,836 --> 00:27:33,971 و برخی مشکلات که حتی بدتر هم بود 530 00:27:33,972 --> 00:27:38,307 ،من از جادوگر بودن دست کشيدم و از محفل ـَم جدا شدم 531 00:27:38,308 --> 00:27:40,979 حدس ميزنم که واسه همين يه طعمه ی آسون واسه دوست ـِت "فين" بودم 532 00:27:40,980 --> 00:27:43,679 باور کن، دوست من نيستبا 533 00:27:50,983 --> 00:27:54,164 مارسل" درباره ی "ايوا سينکلر" ميپرسيد" 534 00:27:54,189 --> 00:27:56,882 بايد بهش بگی که به اينجا برگرده 535 00:27:56,883 --> 00:27:59,085 يه چيزی هست که بايد بدونه 536 00:28:05,582 --> 00:28:08,220 بيدار شدی 537 00:28:08,221 --> 00:28:09,987 خب، مشخصا، قدرت برگشت پذیری ـت 538 00:28:09,988 --> 00:28:12,322 سرعت ـِش خیلی بدرد نميخوره 539 00:28:12,323 --> 00:28:14,601 جرأت داری دست ـت رو بهم بزن 540 00:28:14,626 --> 00:28:16,995 خب، جاودانگی يه ادعای جسورانه ـست 541 00:28:16,996 --> 00:28:20,763 بايد مطمئن ميشدم که داری راست ميگی 542 00:28:20,764 --> 00:28:22,933 چرا منو اينجا آوردی؟ 543 00:28:22,934 --> 00:28:25,070 نمی تونستم تو رو توی خونه ی خودم نگه دارم 544 00:28:25,071 --> 00:28:27,205 چون اون افتخار واسه کسانی ـست که 545 00:28:27,206 --> 00:28:30,005 من خانواده میدونم ـشون 546 00:28:30,006 --> 00:28:31,709 پس من رو بعنوان خواهرت قبول نداری 547 00:28:31,710 --> 00:28:33,308 خب، تو يه آزمون خيلی خوب رو پس دادی 548 00:28:33,309 --> 00:28:35,497 فقط به نظرم مناسب نبودی 549 00:28:35,522 --> 00:28:38,124 فکر کنم "الايژا" نظر ديگه ای داشته باشه 550 00:28:38,149 --> 00:28:39,550 "همينطور "ربکا 551 00:28:39,551 --> 00:28:41,086 آره، کارِت توو متقاعد کردن اونا با 552 00:28:41,087 --> 00:28:42,886 داستان های ملودرام عاشقونه خوب بود 553 00:28:42,887 --> 00:28:46,421 هرچند، به نظرم درست ارائه ـش ندادی 554 00:28:46,422 --> 00:28:48,757 "حقيقت اين ـه که "الايژا و "ربکا 555 00:28:48,758 --> 00:28:52,013 وقتی پای روابط خانوادگی پيش مياد کمی ساده و سُست میشن 556 00:28:52,038 --> 00:28:55,027 در این مورد هم، اعتماد ـشون به من 557 00:28:55,028 --> 00:28:57,794 و وفاداری ـشون رو با محافظت ازشون دربرابر 558 00:28:57,795 --> 00:29:00,466 خيانت هایی که نمی بينن جبران ميکنم 559 00:29:00,467 --> 00:29:04,241 و حس ميکنم که تو در واقع یه خيانت کار هستی 560 00:29:04,242 --> 00:29:06,105 که آرزو داری يه طوری وارد خانواده ی من بشی 561 00:29:06,106 --> 00:29:10,576 ميخوام بدونم که چرا خب خواهر، من حاضرم که 562 00:29:10,577 --> 00:29:13,409 آخرين فرصت رو بهت بدم تا حقيقت رو بگی 563 00:29:13,410 --> 00:29:16,121 توصيه ميکنم که خراب ـش نکنی 564 00:29:23,236 --> 00:29:26,295 ميخوای بدونی که چرا من از "داليا" متنفرم؟ 565 00:29:27,129 --> 00:29:29,046 به خاطر يک مرد 566 00:29:29,465 --> 00:29:32,887 اسم ـِش "ماتايس" بود 567 00:29:32,888 --> 00:29:37,592 ما همدیگه رو در سالی عالی در اوايلِ سال 1400 می شناختيم 568 00:29:37,593 --> 00:29:40,654 من اونُ از جون خودم هم بيشتر دوست داشتم 569 00:29:40,655 --> 00:29:43,924 و "داليا" اجازه داد که عاشق ـِش باشم 570 00:29:43,925 --> 00:29:47,964 البته. ازت ميخواست ـه که يه بچه ی اول ديگه بياری 571 00:29:47,965 --> 00:29:51,834 من عهدم رو شکستم و عاشق شدم 572 00:29:51,835 --> 00:29:55,104 و اون کار منُ به تاريک ترين لحظه ی زندگی سوق داد 573 00:29:55,105 --> 00:29:57,302 "روزی که من سعی کردم از "داليا 574 00:29:57,303 --> 00:29:59,500 چيزی که بيشتر از همه ميخواست رو بدزدم 575 00:29:59,501 --> 00:30:01,939 و اون دقيقا چی بود؟ 576 00:30:04,204 --> 00:30:06,074 !پسرم 577 00:30:08,338 --> 00:30:12,342 ماتايس" فقط می خواست که" بچمون آزاد به دنيا بياد 578 00:30:12,343 --> 00:30:16,078 واسه همين، "داليا" اون رو به مرگ طلسم کرد 579 00:30:16,079 --> 00:30:17,982 می دونستم که از دست ـِش هيچوقت آزاد نميشم 580 00:30:17,983 --> 00:30:21,453 اينکه بچه ـم به عنوان يه برده به دنيا مياد 581 00:30:21,454 --> 00:30:25,718 واسه رهایی جفتمون از وحشت زندگی ای که می شناختم خلاص کنم 582 00:30:25,719 --> 00:30:29,060 قوی ترين سم "داليا" رو خوردم 583 00:30:36,867 --> 00:30:38,745 من همه چيز بهت دادم 584 00:30:38,770 --> 00:30:41,867 جرأت ميکنی چيزی که مالِ من ـه ازم بگيری؟ 585 00:30:43,608 --> 00:30:46,204 می خواستم که بميرم 586 00:30:46,205 --> 00:30:48,539 واسه اينکه بالاخره فقط مرگ می تونست 587 00:30:48,540 --> 00:30:50,673 آزادی که مدتها می خواستم ـِش رو بهم بده 588 00:30:50,674 --> 00:30:54,652 اما "داليا" ميدونست که مرگِ من هيچوقت به اختیار اون نبود 589 00:30:54,653 --> 00:30:58,152 ، اون روزی بود که فهميدم هيچوقت نمی تونم بميرم 590 00:31:03,180 --> 00:31:05,554 چطور ممکنه؟ 591 00:31:05,555 --> 00:31:08,787 چطور من زندم؟ 592 00:31:08,788 --> 00:31:10,155 طلسمی که جادوی خواب ـمون رو تضمين ميکنه 593 00:31:10,156 --> 00:31:14,490 ... ما رو از هرگونه آسيبی محافظت ميکنه 594 00:31:14,491 --> 00:31:19,452 اما طلسم همه رو محافظت نکرده 595 00:31:24,030 --> 00:31:26,067 نه 596 00:31:26,068 --> 00:31:29,429 ! نه 597 00:31:29,430 --> 00:31:31,291 بچه ـم 598 00:31:35,299 --> 00:31:40,033 آروم باش 599 00:31:40,034 --> 00:31:42,704 آروم باش، عزيزم 600 00:31:44,307 --> 00:31:48,881 من بالاخره واسه اينکار تو رو می بخشم 601 00:31:48,882 --> 00:31:54,553 اما هرگز فراموش نکن که واست هيچ راه فراری از من نيست 602 00:31:54,554 --> 00:31:59,553 نه حتی با مرگ 603 00:32:00,062 --> 00:32:03,198 داليا" کسی بود که من رو به انجام اون کار" مجبور کرد 604 00:32:03,199 --> 00:32:08,235 ،اون منُ به يه هيولا تبديل کرد و من هم واسه اين کار نابود ـِش ميکنم 605 00:32:08,236 --> 00:32:14,171 ،بهم بگو برادر اين حقيقتی بود که ميخواستی بشنوی؟ 606 00:32:14,172 --> 00:32:17,510 من چه باور کنم يا نه، مهم نيست 607 00:32:17,535 --> 00:32:21,146 تو اون داستان رو گفتی تا همدردی من رو بدست بياری 608 00:32:21,147 --> 00:32:24,346 فکر ميکنی داستان بچه ای در خطر ميتونه ما رو بهم پيوند بزنه 609 00:32:24,347 --> 00:32:28,585 اما من گول نمی خورم 610 00:32:28,586 --> 00:32:33,284 هر جور راحتی، اما یک حقيقت پايانی ـست که باقی مونده 611 00:32:33,285 --> 00:32:35,020 داليا" برای ما مياد" 612 00:32:35,021 --> 00:32:37,252 همراه من، يه شانس واسه شکست دادنش داری 613 00:32:37,253 --> 00:32:39,419 بدون من، اون دخترت رو ميگيره و ميبره 614 00:32:39,420 --> 00:32:40,722 و اون رو برده ـش ميکنه 615 00:32:40,723 --> 00:32:42,689 به مانند من اون هم رنج میکشه 616 00:32:42,690 --> 00:32:44,256 هرگز مادر و پدرش رو هم نخواهد شناخت 617 00:32:44,257 --> 00:32:46,527 چون "داليا" جفتت ـون رو به خاکستر تبديل ميکنه 618 00:32:46,528 --> 00:32:48,958 ديگه تموم شد؟ 619 00:32:48,983 --> 00:32:51,429 اگه اتحادی قراره بين ما دوتا باشه 620 00:32:51,430 --> 00:32:54,997 ...بر اساسِ طرح و نقشه ی من خواهد بود 621 00:32:54,998 --> 00:32:59,997 و اگر دوباره بخوای من رو کنترل کنی خواهر 622 00:33:00,901 --> 00:33:03,276 بقيه ی زندگی جاويدان ـِت رو 623 00:33:03,277 --> 00:33:05,173 در حسرت و زجر خواهی بود 624 00:33:05,174 --> 00:33:07,278 پس برو 625 00:33:07,279 --> 00:33:09,446 من الان هم اعتماد "الايژا" و "ربکا" رو دارم 626 00:33:09,447 --> 00:33:15,150 و من هيچ جایی نميرم، اما اگر من جای تو بودم برادر 627 00:33:15,151 --> 00:33:18,491 همينطور که رو به جلو ميرم، به اتحادمون دوباره فکر ميکردم 628 00:33:21,660 --> 00:33:23,290 یارو رو مطلع کردم 629 00:33:23,291 --> 00:33:24,890 اما هنوز يه خورده درباره ی اين مسائل گیجه 630 00:33:24,891 --> 00:33:28,593 خوبه اينطوری زوج خيلی خوبی ميشيم 631 00:33:28,594 --> 00:33:30,094 درسته 632 00:33:31,666 --> 00:33:34,033 خب، از صورتت ميتونم بگم که 633 00:33:34,034 --> 00:33:35,904 صاحبِ قبلی اين بدن رو ميشناختی 634 00:33:35,905 --> 00:33:39,040 خیالت راحت، مطمئن باش الان داری با "ربکا مايکلسون" صحبت ميکنی 635 00:33:39,041 --> 00:33:40,505 پس تو کی هستی؟ 636 00:33:40,506 --> 00:33:42,610 يعنی حالا که برادرم "فين" نيستی 637 00:33:42,611 --> 00:33:43,930 "وينسنت گريفث" 638 00:33:43,955 --> 00:33:45,653 *ميتونم بگم، *در خدمتتون ـم 639 00:33:45,654 --> 00:33:47,952 اما اين دلیلی ميشه که من در اين موضوع انتخابی هم دارم 640 00:33:47,953 --> 00:33:51,793 اوه! شوخ طبع هم که هست. عاليه 641 00:33:51,794 --> 00:33:54,732 حالا شنيدم که اطلاعاتی واسم داری 642 00:33:54,757 --> 00:33:57,035 فقط يه لحظه بهم فرصت بده 643 00:34:05,677 --> 00:34:07,410 وقتی اونا "ايوا" رو در کلبه ی "فالين" گذاشتن 644 00:34:07,411 --> 00:34:09,849 هيچوقت فکر نميکردم که دوباره می بينم ـش 645 00:34:09,850 --> 00:34:13,479 الان دقيقا چطوری خانم "سينکلر" رو ميشناسی؟ 646 00:34:17,583 --> 00:34:19,548 اون زنم بود 647 00:34:21,820 --> 00:34:26,848 خب ديگه نور علی نور شد ،مگه نه؟ 648 00:34:32,230 --> 00:34:33,669 لازمه که صحبت کنيم 649 00:34:34,766 --> 00:34:37,533 واقعا واسمون لازمه؟ 650 00:34:37,534 --> 00:34:39,867 اومدی از تواضعی که به شوهرت 651 00:34:39,868 --> 00:34:41,938 نشون دادم قدردانی کنی 652 00:34:41,939 --> 00:34:43,906 يا شايد هم ميخوای ازم واسه تلاشی که 653 00:34:43,931 --> 00:34:46,474 در محافظت از تو و گله ـت کردم تشکر کنی 654 00:34:46,475 --> 00:34:48,913 همه ی اين کِشمَکِش ها بين تو و "جک" و گرگ ها 655 00:34:48,914 --> 00:34:50,976 باید اين هار به فراموشی بسپاريم 656 00:34:50,977 --> 00:34:54,878 به "جک" فضایی که نیاز داره رو بديم تا گله رو طوری که مناسب میدونه اداره کنه 657 00:34:54,879 --> 00:34:57,086 نه دستوری باشه و نه لطف کردنی 658 00:34:57,111 --> 00:34:59,453 اون يه آلفاست ختم کلام 659 00:34:59,454 --> 00:35:02,387 ببخشيد 660 00:35:02,388 --> 00:35:04,722 واقعا فکر کردی که من ميزارم 661 00:35:04,723 --> 00:35:07,891 جکسون" گرگ ها رو کنترل کنه؟" 662 00:35:07,892 --> 00:35:09,640 "باید احترام ـت رو بهش نشون بدی "کلاوس 663 00:35:09,665 --> 00:35:11,692 اون طرف ما هستش و داره براي دختر ما ميجنگه 664 00:35:11,693 --> 00:35:14,500 ميدونی که، من تمام روزهام رو با آدمایی سپری ميکنم 665 00:35:14,501 --> 00:35:16,565 که ادعا ميکنن دارن برای دخترم ـون ميجنگن 666 00:35:16,566 --> 00:35:20,405 .بعضی هاشون رو باور ميکنم، بعضی ها رو نه اما يه چيز قطعی ـه 667 00:35:20,406 --> 00:35:22,207 اينکه فقط يه نفر هست که وقتی 668 00:35:22,208 --> 00:35:25,312 بحث ـه امنيت بچه ـم هست بهش اعتماد ميکنم 669 00:35:25,313 --> 00:35:28,826 !و اون نفر هم خودم هستم 670 00:35:28,851 --> 00:35:31,657 ميدونی بنظر ميرسه همتون فکر ميکنيد اينجا دموکراسی ـه 671 00:35:31,658 --> 00:35:33,186 !بزار مطمئن ـت کنم که نيست 672 00:35:33,187 --> 00:35:36,162 اگه "داليا" داره مياد، پس اون يه خطر واسه دخترمون ـه 673 00:35:36,163 --> 00:35:40,899 !يعنی من تصميم ميگيرم که چطوری ازش محافظت بشه، نه کس ديگه 674 00:35:40,900 --> 00:35:44,234 و اگر "جکسون" يا هر کس ديگه از مسيری که من تعيين ميکنم منحرف بشه 675 00:35:44,235 --> 00:35:46,770 اونوقت بايد به من جواب پس بِدن 676 00:35:46,771 --> 00:35:48,969 الان هم شوهرت بايد اين رو خوب به خاطر بسپاره 677 00:35:48,970 --> 00:35:51,408 در حقيقت فکر میکنم بهت اين اجازه رو میدم که این رو بهش یادآوری کنی 678 00:35:51,409 --> 00:35:54,519 اينطوری، وقتی به ناچار دوباره خشمگین ميشه 679 00:35:54,544 --> 00:35:57,938 اونوقت فقط بايد خودت رو مقصر بدونی 680 00:36:14,424 --> 00:36:19,728 بعد امروز، ميتونم يه مشروبی بزنم 681 00:36:19,729 --> 00:36:21,392 می بينم که "مارسل" بی خیالت شده 682 00:36:21,393 --> 00:36:28,074 آره، با اينکه خون آشام ـه اما حسِ معامله بمثل داره 683 00:36:28,075 --> 00:36:31,075 ،چيزایی که می دونستم رو بهش گفتم اما اگه "ايوا" به اينجا برگرده 684 00:36:31,076 --> 00:36:32,379 من ديگه هيچ کاری باهاش ندارم 685 00:36:32,380 --> 00:36:34,183 تاريخ زیادی داريم 686 00:36:36,815 --> 00:36:41,917 به تو هم ميگم، از اون جماعت دور بمون 687 00:36:41,918 --> 00:36:44,777 مثل انجام بده ، راحت و پاکیزه ازش جدا شو 688 00:36:44,802 --> 00:36:48,495 اولين باری نيست که اين حرف رو میشنوم 689 00:36:48,496 --> 00:36:52,662 اما اگه يه چيز باشه که در اين شهر ياد گرفتم 690 00:36:52,663 --> 00:36:54,837 این ـه که بهتر کارامون رو ميکنيم وقتیکه تنها نیستیم 691 00:37:09,712 --> 00:37:12,079 ممنونم که منُ تا خونه همراهی کردی 692 00:37:12,080 --> 00:37:15,280 با توجه به اينکه يه جادوگر درون من ـه که سعی داره بياد بيرون 693 00:37:15,281 --> 00:37:17,690 بهتره که الان تنها نباشم 694 00:37:17,691 --> 00:37:20,994 مشکلی واست پيش نمياد قول ميدم 695 00:37:23,333 --> 00:37:25,663 جالبه، مگه نه؟ 696 00:37:25,664 --> 00:37:27,032 من هزاران سال زندگی کردم 697 00:37:27,033 --> 00:37:31,245 و حالا در بدنی گير افتادم که احتمال داره من رو در بَر بگيره 698 00:37:31,246 --> 00:37:33,551 البته، اگر "جوزفين لارو" کارش رو بکنه 699 00:37:33,552 --> 00:37:36,579 من دوباره به تيمارستان جادوگرا برميگردم 700 00:37:36,604 --> 00:37:39,361 اينطوری نميشه 701 00:37:39,362 --> 00:37:42,761 ،نکته اینجاست که برای اولين بار در اين سال ها 702 00:37:42,762 --> 00:37:47,800 من کاملا آسيب پذيرم، و حتی ضعيف 703 00:37:47,801 --> 00:37:49,367 لحظه ی ناخوشايندی ـه 704 00:37:49,368 --> 00:37:51,668 وقتی که ميفهمی واقعا ميترسی 705 00:38:01,045 --> 00:38:02,873 ...اشکالی نداره که بترسی 706 00:38:04,257 --> 00:38:11,480 و هممون آسيب پذيريم، اماضعيف نيستيم 707 00:38:11,481 --> 00:38:13,320 بزار يه چيزی بهت بگم 708 00:38:13,321 --> 00:38:17,918 کلاوس" باهوش ترين آدمی ـه که تا الان ديدم" 709 00:38:17,919 --> 00:38:23,857 الايژا" ... بد اخم و محافظه کار" 710 00:38:23,858 --> 00:38:25,711 ...تو قوی ترينی 711 00:38:27,267 --> 00:38:29,382 مهم نيست که توی چه بدنی هستی 712 00:38:32,843 --> 00:38:35,010 چيزی لازم نداری؟ 713 00:38:35,011 --> 00:38:37,056 شايد بتونم يه مشروب بخورم 714 00:38:37,081 --> 00:38:38,747 حتما 715 00:38:38,748 --> 00:38:40,915 یه لحظه، بانوی من 716 00:38:49,924 --> 00:38:51,594 717 00:39:01,133 --> 00:39:02,436 حالت خوبه؟ 718 00:39:02,437 --> 00:39:04,773 حقیقتا نمیدونم 719 00:39:04,774 --> 00:39:06,940 صحنه هایی از خاطرات به ذهنم میاد 720 00:39:06,941 --> 00:39:09,210 اما بزودی از بين ميرن 721 00:39:11,011 --> 00:39:13,347 فکر نکنم بخوای بمونی 722 00:39:13,348 --> 00:39:14,884 فقط چشمات به من باشه 723 00:39:14,885 --> 00:39:17,755 باشه، اما من جایی نميرم، خيل خوب؟ 724 00:39:42,521 --> 00:39:44,021 ربکا"؟" 725 00:39:55,217 --> 00:39:58,350 پس اينجا زندگی ميکنی 726 00:39:58,351 --> 00:40:01,124 داخل ـِش قشنگ تره 727 00:40:01,125 --> 00:40:04,421 ميتونم کمکت کنم "نيکلاوس" يا واقعا 728 00:40:04,422 --> 00:40:06,187 از رودخانه رد شدی و اومدی تا از طراحی خونه ی من ايراد بگيری؟ 729 00:40:06,188 --> 00:40:09,050 فکر کنم خوشت بياد بدونی که من تحت تاثير حرفایی که درباره ی 730 00:40:09,051 --> 00:40:12,693 اعتماد نکردن ـم به خواهر گمشدمون زدی ،شدم 731 00:40:12,718 --> 00:40:16,113 پس منتظر موندم که زنده بشه، و وقتی که زنده شد 732 00:40:16,138 --> 00:40:17,894 يه گفتگوی مفصل داشتيم 733 00:40:17,895 --> 00:40:20,294 و نظرت رو عوض نکردی؟ 734 00:40:20,295 --> 00:40:24,596 ،من در چشماش نگاه کردم و فقط برآشفتگی و ترس ديدم 735 00:40:24,597 --> 00:40:26,795 اینکه به هر چیزی چنگ میزنه تا زنده بمون ـه 736 00:40:26,796 --> 00:40:28,666 بدون توجه به اينکه به چه کسی صدمه ميزنه 737 00:40:28,667 --> 00:40:31,568 ميتونم برای اهداف نهایی خودم ازش استفاده کنم 738 00:40:31,569 --> 00:40:33,903 اما نميتونم بزارم يک موجود آسيب ديده ای 739 00:40:33,904 --> 00:40:36,565 در نقشه هام، نفشی داشته باشه 740 00:40:36,566 --> 00:40:39,902 ،شايد بهش اعتماد نداری اما به من اعتماد کن برادر 741 00:40:39,903 --> 00:40:41,677 ممکنه اخيرا باهم اختلافاتی داشتيم 742 00:40:41,678 --> 00:40:43,405 اما ما باید احتياطی که هميشه در مورد 743 00:40:43,406 --> 00:40:46,978 هم پيمان هامون نشون داديم رو اجرا کنيم 744 00:40:46,979 --> 00:40:51,283 باشه . من اجازه ميدم که به دنبال ـش باشی ...اما "فريا" قابلیت خیانت کردن بهمون رو داره 745 00:40:51,284 --> 00:40:52,883 اگر "فريا" حتی تلاشی در خيانت کردن بهمون کنه 746 00:40:52,884 --> 00:40:56,484 من اون رو با هزاران عذاب زجر آور دفن ميکنم 747 00:40:56,485 --> 00:41:01,092 تردیدی در اون ندارم، اما اگر دير کرده باشی چی؟ 748 00:41:01,093 --> 00:41:03,164 اگر "فريا" آدم دو رویی بود چی؟ 749 00:41:03,165 --> 00:41:06,365 چی ميشه اگر "هوپ" از رفتارش آسيب ببین ـه؟ 750 00:41:06,366 --> 00:41:08,469 لازم نیست نگران باشی که من هرگز نمی بخشم ـت 751 00:41:08,470 --> 00:41:10,868 چون تو هرگز خودت رو نخواهی بخشید 752 00:41:10,869 --> 00:41:14,801 احساس گناه خواهی کرد که نمی تونی بمیری 753 00:41:18,608 --> 00:41:22,804 سرنوشت بدی ـه واسه کسی که نميتونه بميره 754 00:41:22,805 --> 00:41:26,609 هيچ اتفاقی واسه اون بچه نمی اُفته 755 00:41:26,610 --> 00:41:27,977 اما بايد روی همه ی سلاح هایی که در اختيار داريم 756 00:41:27,978 --> 00:41:29,576 حساب باز کنیم برادر 757 00:41:29,577 --> 00:41:32,148 چون "داليا" داره مياد 758 00:41:33,966 --> 00:41:35,646 تنها سؤال اين ـه که کی مياد 759 00:41:38,671 --> 00:41:45,671 کاریــــ از آروین و علیـــ پـاکـبـاز artetaa_1392@yahoo.com alipakbazz@gmail.com 760 00:41:59,340 --> 00:42:04,339 www.world-subtitle.in