1 00:00:00,544 --> 00:00:02,150 .... آنچه گذشت 2 00:00:02,151 --> 00:00:05,096 اين شهر زماني مال من بود , منم پسش ميخواستم 3 00:00:05,097 --> 00:00:08,234 يعني ميگي , منو نميشناسي ؟ - "خيلي وقت گذشته , "فين - 4 00:00:08,235 --> 00:00:10,400 من "کيلب"ـم - منم "داوينا"ـم - 5 00:00:10,401 --> 00:00:13,017 "استر" - من اومدم تا خانوادمو بهبود ببخشم - 6 00:00:13,018 --> 00:00:14,224 چه چيزي مهم تر از 7 00:00:14,225 --> 00:00:15,892 بازگشت مادرمون ميتونه باشه ؟ 8 00:00:15,893 --> 00:00:17,693 . بازگشت پدرمون من ديدمش 9 00:00:17,694 --> 00:00:20,696 اون با يه جور طلسمي در کنترل "داوينا" بودش 10 00:00:26,505 --> 00:00:28,486 منو آزاد کن 11 00:00:32,026 --> 00:00:33,659 بيا قال قضيه رو بکنيم 12 00:00:44,149 --> 00:00:46,957 شايد بدن بعديت يخورده بيشر از 13 00:00:46,958 --> 00:00:48,425 اين زنده بمونه , برادر 14 00:00:53,434 --> 00:00:55,335 چي ميخواي ؟ 15 00:00:55,336 --> 00:00:58,071 "من فقط ميخوام که ما بصورت يه خانواده باشيم , "الايژا 16 00:01:20,622 --> 00:01:22,826 ! نه 17 00:01:22,827 --> 00:01:24,893 ! نه 18 00:01:30,423 --> 00:01:32,672 فراموش کردي که کجا هستي , پسر ؟ 19 00:01:32,673 --> 00:01:35,008 قدرتتو هدر نکن 20 00:01:35,009 --> 00:01:40,419 زنجير هايه من به اين سادگي ها پاره نميشن 21 00:01:40,420 --> 00:01:44,060 داري خواب خوش ميبيني ؟ 22 00:01:44,062 --> 00:01:46,266 از ذهن من برو بيرون 23 00:01:46,267 --> 00:01:48,903 من تو ذهنت نيستم , عزيزم 24 00:01:48,904 --> 00:01:51,876 داشتي فرياد ميزدي 25 00:01:51,877 --> 00:01:54,046 . ادامه بده . زورتو بزن 26 00:01:54,048 --> 00:01:56,285 چيزاي زيادي براي صحبت کردن داريم 27 00:01:56,968 --> 00:02:00,796 Translated By: Ali HunteR www.ariamovie.ir 28 00:02:00,968 --> 00:02:04,096 Season 2 Episode 5 13-8-1393 29 00:02:04,797 --> 00:02:06,702 داشتي خواب تيکه پاره کردن کي رو وقتي 30 00:02:06,703 --> 00:02:10,107 جلوتر بيدار شدي ميديدي ؟ 31 00:02:10,108 --> 00:02:13,177 , خواب بازيچه ي جديدت "هايلي" بود 32 00:02:13,179 --> 00:02:15,382 يا کسي ديگه اي بود ؟ 33 00:02:16,719 --> 00:02:18,721 "اينقدر مبارزه نکن , "الايژا 34 00:02:18,722 --> 00:02:20,656 , من آوردمت اينجا که گوش کني 35 00:02:20,657 --> 00:02:23,093 و تا وقتي که حرفامو نزنم , تو جايي نميري 36 00:02:23,095 --> 00:02:24,863 خوب حرفتو بزن 37 00:02:24,865 --> 00:02:28,237 ازت ميخوام که بعنوان يه جادوگر دوباره به خانوادمون بپيوندي 38 00:02:28,239 --> 00:02:29,941 ازت ميخوام که اون بدن 39 00:02:29,943 --> 00:02:33,579 وحشيانه اي که خون آشام بودن ازت ساخته رو رها کني 40 00:02:33,580 --> 00:02:37,284 و بجاش يه بدن فاني برگزيني , و تا همگي دوباره بتونيم خوشحال باشيم 41 00:02:37,285 --> 00:02:38,955 از سر نو 42 00:02:38,956 --> 00:02:42,529 خودتم ميدوني که کاملا ديوانه هستي , مگه نه ؟ 43 00:02:42,530 --> 00:02:44,130 واقعا ؟ 44 00:02:44,132 --> 00:02:46,334 من که اوني نيستم که هر پروانه ي 45 00:02:46,335 --> 00:02:49,306 , زيبايي رو که ميبينه بال هاشو ميشکنه (اشاره به زن هايي که "الايژا" باهشون بوده) 46 00:02:49,307 --> 00:02:51,944 مثل اون زني که در کابوس هات 47 00:02:51,945 --> 00:02:53,446 حضور داره 48 00:02:53,447 --> 00:02:58,086 بزار برم , الان 49 00:02:58,088 --> 00:03:02,160 چقدر سريع به خود وحشيانه ت برگشتي 50 00:03:02,162 --> 00:03:05,196 پسر با اخلاقي که من بزرگ کردم الان چيزي جز 51 00:03:05,197 --> 00:03:07,496 کسي که ماسک زده که پليدي هاي قديميشو پنهان کنه , نيستش 52 00:03:07,497 --> 00:03:09,030 تو هيچي نميدوني 53 00:03:09,031 --> 00:03:10,734 . ديدي , همينجاس که تو در اشتباهي 54 00:03:10,736 --> 00:03:13,706 من از خودت درباره ي راز هات بيشتر ميدونم 55 00:03:13,708 --> 00:03:15,309 ميخواي برات نام ببرم ؟ 56 00:03:15,310 --> 00:03:18,641 ميتونم با اولين پروانه کوچولويي که نابود کردي , شروع کنم 57 00:03:18,643 --> 00:03:20,813 اون زن بيوه ي جواني که از روستامون بود 58 00:03:20,814 --> 00:03:23,718 و وقتي هنوز تو انسان بودي , نظرتو جلب کرد 59 00:03:23,719 --> 00:03:26,453 معلومه که يادت مياد 60 00:03:26,454 --> 00:03:28,321 چطور ميتوني اولين دختري که 61 00:03:28,322 --> 00:03:31,290 , قلبت رو ربوده فراموش کني 62 00:03:31,292 --> 00:03:36,865 اون و نژاد خوني اسرار آميزش , "تاتيا"ـه همزاد ؟ 63 00:03:36,866 --> 00:03:38,364 من هيچ کار بدي جزء عشق ورزيدن به اون زن 64 00:03:38,365 --> 00:03:41,369 تا زماني که تو جونشو گرفتي نکردم 65 00:03:41,370 --> 00:03:44,338 , ميدونم که اينا رو باور داري 66 00:03:44,339 --> 00:03:48,373 دقيقا براي همين هم هست که تو اينجا هستي 67 00:03:48,374 --> 00:03:52,377 لازمه که بهت هيولايي که واقعا هستي رو نشونت بدم 68 00:03:52,379 --> 00:03:56,615 وقتي بهت نشون بدم , براي رهايي و خوشحالي که من 69 00:03:56,617 --> 00:04:00,532 برات فراهم خواهم آورد , التماس ميکني 70 00:04:04,159 --> 00:04:06,160 مراسم "سمهين " بود , وقتي بود که ما ميرقصيديم 71 00:04:06,161 --> 00:04:08,028 و بهترين احشاممون رو براي خشنود کردن 72 00:04:08,029 --> 00:04:10,929 خدايان براي فصل جديد ميکشتيم 73 00:04:13,832 --> 00:04:17,034 همه ي زن ها بهش حسودي ميکردن 74 00:04:17,036 --> 00:04:23,010 , همه ي مرد ها ميخواستنش ولي اون چشش دنبال فقط يه نفر بود 75 00:04:40,592 --> 00:04:41,860 بهم نگو که اومدي اينجا 76 00:04:41,861 --> 00:04:44,462 تا "لوکي" خوکه رو از سرنوشتش نجات بدي 77 00:04:44,463 --> 00:04:48,969 نه . متأسفانه "لوکي" خوکه سرنوشتش اينه که خوراک بشه 78 00:04:50,737 --> 00:04:53,808 همونطور که تو مقدر شده که عاشق کسي ديگه بشي 79 00:04:56,280 --> 00:05:02,619 و تو هم مقدر شده که از سايه ها شاهد باشي , فدايي نجيب ؟ 80 00:05:02,620 --> 00:05:05,954 "سرنوشت به قلب من دستور نميده , "الايژا 81 00:05:05,956 --> 00:05:08,424 مقدر بود که بعد از مرگ شوهرم در جنگ 82 00:05:08,425 --> 00:05:13,262 خودمو در توده هيزمش بندازم , ولي اينکارو نکردم 83 00:05:13,263 --> 00:05:18,432 بجاش انتخاب کردم که زندگي کنم , و قلبمو باري ديگه 84 00:05:18,434 --> 00:05:21,973 به کسي قوي , محافظ , و 85 00:05:21,974 --> 00:05:27,780 درنده , و با اينحال , نجيب و محترم بدم 86 00:05:35,457 --> 00:05:37,324 ... "من تو رو انتخاب کردم , "الايژا 87 00:05:41,396 --> 00:05:44,162 و تو هم انتخاب کردي که اولين بوسمون 88 00:05:44,163 --> 00:05:47,866 جايي باشه که مادرت خوک ها رو ميکشه 89 00:05:47,867 --> 00:05:49,602 ... خيلي عاشقانه نيستش 90 00:05:55,775 --> 00:05:58,380 شايد بهتره که "لوکي" خوکه رو آزادش کنيم 91 00:05:58,382 --> 00:06:02,286 بنظر ميرسه که سرنوشت يکي بلاخره ميتونه عوض بشه 92 00:06:05,155 --> 00:06:07,320 ولي اين تازه اولش بود 93 00:06:07,322 --> 00:06:10,092 . يه مدت زمان کوتاهي از خوشحالي 94 00:06:10,094 --> 00:06:12,329 هميشه همينطوري شروع ميشه 95 00:06:12,331 --> 00:06:14,262 يه پروانه روي انگشت هات ميشينه 96 00:06:14,264 --> 00:06:17,666 بي خبر از اينکه اينکارش به مرگ غم انگيزش ختم ميشه 97 00:06:17,668 --> 00:06:20,805 مرگ غم انگيزش زماني فرا رسيد که تو بدنش رو .. از خون خالي کردي 98 00:06:22,173 --> 00:06:24,278 تا جايي که حافظه ياري ميده , همه ي اينکارا براي طلسمي 99 00:06:24,279 --> 00:06:26,378 . بود تا گرگي که درون "نيکلاوس" بود رو سرکوب کني 100 00:06:26,380 --> 00:06:29,250 در واقع , "الايژا" , حافظه ي تو اصلا هم ياريت نميده 101 00:06:29,252 --> 00:06:31,388 , هنوز فقط تو متوجه نشدي 102 00:06:31,389 --> 00:06:33,923 .. اما براي الان کارمون اينجا تمومه 103 00:06:36,425 --> 00:06:38,026 . بعدا متوجه ميشي 104 00:06:45,369 --> 00:06:47,170 بايد به بيمارستان ببريمش 105 00:06:47,171 --> 00:06:49,572 سلام , عزيزم 106 00:06:49,573 --> 00:06:52,511 دوباره خشمگين شدي و خونه رو نابود کردي ؟ 107 00:06:52,512 --> 00:06:54,414 ميدوني , جالبه که زبان تيز يه نفر 108 00:06:54,415 --> 00:06:56,546 هر چند وقت يه بار ميتونه به گردن خودش آسيب بزنه 109 00:06:56,548 --> 00:06:58,679 . کلاوس" , اين فقط يه بچه س" ولش کن 110 00:06:58,681 --> 00:07:00,014 آره , اين راست مبگه 111 00:07:00,016 --> 00:07:02,654 . شايد بخواي از گياهاي دارويي زير بالشتِت استفاده کني 112 00:07:02,655 --> 00:07:05,059 موندم که اونا براي آدماي مغرور احمق با مشکل عصبي هم جواب ميده 113 00:07:05,060 --> 00:07:06,661 هِي , ببيند دهنتو 114 00:07:06,663 --> 00:07:08,030 قول دادم که "داوينا" رو نکشم 115 00:07:08,031 --> 00:07:11,062 من که هيچ چيزي به اين گستاخ پست فطرت نگفتم 116 00:07:11,063 --> 00:07:13,561 کلاوس" , بيا" 117 00:07:13,562 --> 00:07:15,297 دقايقي پيش , تو فرصت کشتن پدرت 118 00:07:15,298 --> 00:07:17,067 رو با اين چيز داشتي , و نکشتيش 119 00:07:17,068 --> 00:07:18,936 با اين چيز اين بچه رو هم نميکشي 120 00:07:23,607 --> 00:07:27,077 . باشه ممنون 121 00:07:27,078 --> 00:07:28,811 برو ماشين رو بيار 122 00:07:28,812 --> 00:07:30,946 بيا به بيمارستان ببريمش 123 00:07:35,920 --> 00:07:38,023 خوب بلدي حرف بزني 124 00:07:38,024 --> 00:07:39,557 خوب , تا حالا مسافرت کردم 125 00:07:39,559 --> 00:07:42,097 به نظر ميرسه که قاره ها رو درنورديدي 126 00:07:42,098 --> 00:07:44,767 براي اينکه بتوني خودتو به "داوينا" نزديک کني 127 00:07:44,768 --> 00:07:48,368 . براي همين هم دخالت بيجا در کار من ميکني 128 00:07:48,369 --> 00:07:51,837 , عجيبه , مگه نه 129 00:07:51,838 --> 00:07:55,177 مگر اينکه , اين کار البته کار خانوادگيت باشه 130 00:07:56,480 --> 00:07:58,747 از زماني که با مادرم و "فين" شام خوردم 131 00:07:58,748 --> 00:08:02,115 . "در اين فکر بودم که کِي تو خودتو نشون ميدي , "کول 132 00:08:04,921 --> 00:08:08,524 خوب , قايم موشک بازي تموم شد , سلام , برادر 133 00:08:08,525 --> 00:08:10,758 اينطوري نيست که چشم برگشتن تو به 134 00:08:10,759 --> 00:08:13,562 سرزمين زنده ها رو نداشته باشم 135 00:08:13,563 --> 00:08:15,500 فقط اينه که داري دوست هاي اشتباهي براي خودت پيدا ميکني 136 00:08:15,502 --> 00:08:17,503 برادر , ميتونم بهت 137 00:08:17,504 --> 00:08:19,305 . نشون بدم که چقدر در اشتباهي 138 00:08:19,306 --> 00:08:21,139 , ولي اينکارو نميکني , مگه نه 139 00:08:21,141 --> 00:08:23,409 بخاطر اون رفيق کوچولو موطلايي ـت 140 00:08:23,410 --> 00:08:25,747 بهت گفته که کاري باهام نداشته باشي 141 00:08:25,748 --> 00:08:26,683 . کنجکاوم 142 00:08:26,684 --> 00:08:29,320 آيا اون يکي از کيسه هاي پلاستيکي شو بيرون گذاشته 143 00:08:29,321 --> 00:08:31,155 وقتي که اون تو براي قدم زدن بيرون برده بود ؟ 144 00:08:31,156 --> 00:08:33,521 . کمي" , نظرم عوض شد" 145 00:08:33,522 --> 00:08:35,221 بلاخره , اينو ميخوام بکشم 146 00:08:38,726 --> 00:08:40,228 ... "کمي" 147 00:09:01,817 --> 00:09:03,390 الايژا" , کجايي ؟" 148 00:09:03,391 --> 00:09:06,546 مايکل" با چوب داره ول ميگرده , و "کمي" رو هم" , گروگان گرفتنش 149 00:09:06,547 --> 00:09:09,547 . و منم بي سلاح و نياز مبرم به تقويت قوا دارم 150 00:09:09,549 --> 00:09:11,453 بيدارش کن 151 00:09:11,454 --> 00:09:14,125 بهش بگو که "مايکل" به اينجا برگردونه 152 00:09:14,127 --> 00:09:17,191 . بزار دربارش فکر کنم 153 00:09:17,193 --> 00:09:20,659 "نه , ولي بهتره که تو بري "نيک 154 00:09:20,660 --> 00:09:22,695 مايکل" احتمالا الان هوس شديدي" 155 00:09:22,696 --> 00:09:25,100 براي يه تجديد قواي سريع داره 156 00:09:25,101 --> 00:09:27,338 ... شرمندگي براي تو هستش که 157 00:09:27,339 --> 00:09:29,541 کمي" , بود ؟ رو پيدا کني" 158 00:09:29,542 --> 00:09:32,510 چيزي بيشتر از يه پوست بي خون نيستش 159 00:09:35,584 --> 00:09:37,520 ما کارمون تموم نشده , من و تو 160 00:09:50,566 --> 00:09:56,671 اگه الانا بيدار بشي خيلي بدرد بخور ميتوني باشي 161 00:09:56,672 --> 00:09:59,711 . به يه چند تا لانه ي زنبور خانوادگي ضربه زدم 162 00:09:59,712 --> 00:10:03,216 شديدا لازم داريم که فرار کنيم 163 00:10:23,716 --> 00:10:26,054 مجبور بودي اون کارو بکني ؟ 164 00:10:27,657 --> 00:10:31,461 . از پيام صوتي تنفر دارم 165 00:10:31,462 --> 00:10:33,263 چوب بلوط سفيد دسته توئه ؟ 166 00:10:33,264 --> 00:10:35,735 راستش , يه مانعه کوچکي اين وسط هست 167 00:10:35,737 --> 00:10:37,974 همينو ميخواي تا من بهش بگم ؟ 168 00:10:37,975 --> 00:10:41,741 بهش بگو که همه چيز رو تحت کنترل دارم 169 00:10:41,742 --> 00:10:44,342 داوينا" رو هم تحت نظر دارم" 170 00:10:44,343 --> 00:10:46,612 اون داره روي طلسمي کار ميکنه تا دوستاشو از 171 00:10:46,613 --> 00:10:48,550 خط بندگي "کلاوس" جدا کنه تا بتونه اونو 172 00:10:48,551 --> 00:10:50,619 بدون مُردن دوستاش بکشدش 173 00:10:51,855 --> 00:10:53,356 مطمئنم که چوب هم وقتي "داوينا" آماده باشه 174 00:10:53,357 --> 00:10:54,824 به بازي خواهد اومد 175 00:10:54,826 --> 00:10:57,394 تا کامل کردن طلسم چقدر ديگه مونده ؟ 176 00:10:57,396 --> 00:10:58,963 خوب , اون داره طلسم بندگي و اطاعت مادر رو 177 00:10:58,964 --> 00:11:01,467 معکوسش رو انجام ميده 178 00:11:01,468 --> 00:11:02,868 خيلي باهوشه , واقعا 179 00:11:02,869 --> 00:11:05,237 از چه چيزي بعنوان بندگر استفاده ميکنه؟ 180 00:11:05,238 --> 00:11:06,840 مطمئن نيستم 181 00:11:06,841 --> 00:11:08,610 داره روي اون يکي هنوز کار ميکنه 182 00:11:08,611 --> 00:11:10,346 سخت تر کار بکنه 183 00:11:10,347 --> 00:11:12,616 مادر "کلاوس" رو زنده و سرهم ميخوادش 184 00:11:12,617 --> 00:11:15,983 خوب ميشه من يه توصيه در صورتي که نتونستي چوب رو پيدا کني بهت بکنم 185 00:11:15,984 --> 00:11:19,219 يا طلسم دختر رو نابود ميکني يا خودِ دختره رو ميکشي 186 00:11:21,391 --> 00:11:24,095 کلاوس" پيدات ميکنه" 187 00:11:24,096 --> 00:11:27,331 معلومه پيدا ميکنه , ولي منم آماده خواهم بود 188 00:11:27,333 --> 00:11:30,302 چطور ؟ من دردهايي که اون شمشير باعثش شده رو ديدم 189 00:11:30,304 --> 00:11:35,176 من از تمام کسايي که زنده يا مرده هستن بيشتر درد کشيدم 190 00:11:35,177 --> 00:11:39,916 ولي يبار که تغذيه کنم , دوباره مثل روز اولم ميشم 191 00:11:39,917 --> 00:11:42,822 البته از تو تغذيه نميکنم 192 00:11:42,823 --> 00:11:47,327 تو , عزيزم , اهرم فشاره مني 193 00:11:47,328 --> 00:11:50,663 وقتي که تهديدش کنم که جلوش تو رو 194 00:11:50,665 --> 00:11:52,800 تيکه تيکه ميکنم , "کلاوس" درنگ ميکنه 195 00:11:52,801 --> 00:11:56,972 و در وضع ضيعفش , کارشو يکسره ميکنم 196 00:11:56,973 --> 00:11:58,808 اينکارا ديوونگيه , شما دو تا 197 00:11:58,809 --> 00:12:01,112 هِي ميخواين همديگه رو بکشين 198 00:12:01,113 --> 00:12:03,014 تو دردت سر مُردن کسي هست که 199 00:12:03,015 --> 00:12:05,786 بزرگترين تقصيرش اين بوده که قسمت با يه کسي ديگه بوده 200 00:12:05,787 --> 00:12:07,321 ! ساکت 201 00:12:07,322 --> 00:12:09,922 تو ضعيف هستي 202 00:12:09,924 --> 00:12:13,594 تعجبي هم نيست که اون دنبال همنشيني با تو هستش 203 00:12:13,595 --> 00:12:15,196 چي ؟ 204 00:12:15,197 --> 00:12:22,069 , صداي موسيقي ميشنوم , و هر جايي که موسيقي باشه . غذا هم هست 205 00:12:30,908 --> 00:12:35,181 . خوب , خوب , خوب ببين چي داريم اينجا ؟ 206 00:12:35,182 --> 00:12:39,419 . آدم جنگلي هالووين چقدر عالي 207 00:13:10,449 --> 00:13:13,416 از ريشه ي "قندهاري" بعنوان بندگر استفاده کرده 208 00:13:14,521 --> 00:13:17,524 حالا از کجا پيداش کرده ؟ 209 00:13:25,592 --> 00:13:27,192 .. اوه 210 00:13:31,635 --> 00:13:33,302 چي شد ؟ 211 00:13:33,303 --> 00:13:34,569 داوينا" , بيدار شدي" 212 00:13:34,570 --> 00:13:36,603 داشتم نگرانت ميشدم , حالت خوبه ؟ 213 00:13:36,604 --> 00:13:38,874 سرم 214 00:13:38,875 --> 00:13:40,578 کلاوس"؟" 215 00:13:40,579 --> 00:13:43,614 يه آدم عصبي با يه نشانه گيري بد ؟ درسته 216 00:13:43,615 --> 00:13:46,882 اون خونه رو داغون کرد و بعدش هم رفت 217 00:13:46,884 --> 00:13:48,184 کجا رفت ؟ 218 00:13:48,185 --> 00:13:51,190 تا دوست قاتل سريالي عزيزت رو بکشه 219 00:13:51,191 --> 00:13:52,658 , گوش کن . نه اينکه بخوام آقاي قضاوت کننده بشم اينجا 220 00:13:52,659 --> 00:13:55,861 ولي کم کم داره همنشين هايي که پيش خودت نگه ميداري برام سؤال ميشن 221 00:13:55,862 --> 00:13:57,596 چوب بلوط سفيد ؟ 222 00:13:57,597 --> 00:13:59,664 متأسفانه , نيستش 223 00:13:59,666 --> 00:14:03,200 چوب دسته قاتل سريالي هستش 224 00:14:04,504 --> 00:14:08,342 "مايکل"؟ "مايکل" . "مايکل" 225 00:14:08,343 --> 00:14:10,645 چرا اين عمل نميکنه ؟ 226 00:14:10,646 --> 00:14:13,179 بشين ... بشين زمين ... , خيلي خوب ؟ 227 00:14:13,180 --> 00:14:14,947 زمان زيادي رو نبودي 228 00:14:14,948 --> 00:14:16,215 شايد اون يه ربطي بهش داشته باشه 229 00:14:16,216 --> 00:14:17,516 بيا . يکم آب بخور نه 230 00:14:17,517 --> 00:14:18,650 تو متوجه نيستي 231 00:14:18,651 --> 00:14:20,485 اگه "مايکل" آزاده , ميتونه "کلاوس" رو بکشه 232 00:14:20,486 --> 00:14:23,121 و همينطور دوستاي منم ميميرن 233 00:14:23,122 --> 00:14:25,221 خوب , اگه همه اينارو فهميده باشم , "مايکل" هزاران ساله که 234 00:14:25,222 --> 00:14:26,555 داره سعي ميکنه تا "کلاوس" رو بکشه 235 00:14:26,556 --> 00:14:28,758 چطوري ميخواي جلوشو بگيري ؟ 236 00:14:28,759 --> 00:14:31,194 من نميگيرم 237 00:14:32,497 --> 00:14:34,898 الان بايد طلسممو تمومش کنم 238 00:14:38,136 --> 00:14:39,839 خوب اون بچه گرگينه هايي که کمک کردي 239 00:14:39,840 --> 00:14:43,343 از منطقه خارج بشن تونستن به جايي امن در شمال برسن 240 00:14:43,344 --> 00:14:45,410 عاليه . کار خوبم براي يه دهه 241 00:14:45,411 --> 00:14:46,742 نه . من خوبم 242 00:14:46,744 --> 00:14:48,345 شايد خون آشام ها و گرگ هاي آزاد 243 00:14:48,346 --> 00:14:50,046 بلاخره بتونن باهم کار کنن 244 00:14:50,048 --> 00:14:52,718 دشمنه دشمن من , دوست منه 245 00:14:54,320 --> 00:14:56,623 بهر حال , ممنون بخاطر کمک کردنت 246 00:14:56,624 --> 00:15:00,594 از من تشکر نکن , از "الايژا" تشکر کن 247 00:15:00,595 --> 00:15:02,429 همينکارو ميکنم , ولي نميتونم پيداش کنم 248 00:15:02,430 --> 00:15:04,364 با فکره اينکه اونجا باشه رفتم به منطقه ولي اونجا نبودش 249 00:15:04,365 --> 00:15:07,134 واقعا ؟ فک ميکردم اينکه کجايه هميشه حسابش دستته 250 00:15:07,135 --> 00:15:11,137 اوضاعمون اخيرا خيلي خوب نبوده 251 00:15:11,138 --> 00:15:12,937 اون که همينجوري غيبش نميزنه 252 00:15:12,938 --> 00:15:15,774 آخرين خبري که ازش دارم اين بود که ميخواست حواس گرگ ها رو پرت کنه 253 00:15:15,775 --> 00:15:18,211 پسر تو "اليور" ميخواست کمکش کنه 254 00:15:18,212 --> 00:15:20,080 اليور" رو هم نتونستم پيداش کنم" 255 00:15:21,417 --> 00:15:24,115 ... اگه هر دوشون غيبشون زده 256 00:15:26,788 --> 00:15:28,223 حالا کجا ميري ؟ 257 00:15:28,224 --> 00:15:29,593 ميرم پيداشون کنم 258 00:15:29,594 --> 00:15:31,994 خودت تنهايي نميتوني 259 00:15:36,031 --> 00:15:38,434 تو گرسنه ـته , مگه نه ؟ 260 00:15:38,435 --> 00:15:40,503 از آخرين باري که تغذيه کردي , ساعت ها ميگذره 261 00:15:40,504 --> 00:15:43,805 چه چيزي خيلي بدي , تا از بقيه تغذيه کني 262 00:15:43,806 --> 00:15:47,209 براي اين کار من خودم و پدرت رو مقصر ميدونم 263 00:15:47,210 --> 00:15:50,077 ما سعي داشتيم که شما ها رو قوي کنيم 264 00:15:50,078 --> 00:15:52,847 ولي بجاش همتون رو طلسم کرديم 265 00:16:12,266 --> 00:16:13,833 برادر ؟ 266 00:16:27,277 --> 00:16:30,055 من چي هستم ؟ 267 00:16:30,056 --> 00:16:31,555 چند نفر؟ 268 00:16:31,556 --> 00:16:33,255 شش نفر 269 00:16:33,256 --> 00:16:35,187 تو شش تا روستايي رو سلاخي کردي برادر 270 00:16:35,189 --> 00:16:38,227 در حالتي که چيزي ازشون نمونده بود تيکه پارشون کردي 271 00:16:42,668 --> 00:16:44,168 برادر 272 00:16:45,303 --> 00:16:47,005 من به چي تبديل شدم ؟ 273 00:16:47,007 --> 00:16:50,311 بنظر شبيه اين گرگ هاي روستا شدي 274 00:16:50,312 --> 00:16:53,714 طلسم شدي تا زماني که ماه کامله تبديل به گرگ بشي 275 00:16:55,648 --> 00:16:57,414 به من گوش کن 276 00:16:58,450 --> 00:17:01,088 پدر با عصبانيت پيش خودش هست 277 00:17:01,089 --> 00:17:02,858 .. بنظر ميرسه که اين 278 00:17:02,859 --> 00:17:05,491 درد فقط ميتونه با يجور 279 00:17:05,492 --> 00:17:09,030 لقاح ايجاد شده باشه 280 00:17:09,031 --> 00:17:11,667 و آيا خواهر و برادرمون هم اين درد رو دارن ؟ 281 00:17:11,668 --> 00:17:13,102 ... تو اين درد 282 00:17:13,104 --> 00:17:15,403 رو هم داري ؟ 283 00:17:17,906 --> 00:17:20,578 .. نه 284 00:17:20,579 --> 00:17:23,182 ندارم 285 00:17:23,183 --> 00:17:25,753 اين پدر من نيستش , مگه نه ؟ 286 00:17:27,123 --> 00:17:29,356 به من گوش کن 287 00:17:29,357 --> 00:17:32,692 اين هيچي رو براي ما تغيير نميده 288 00:17:32,693 --> 00:17:36,896 ما پيش تو هستيم و براي هميشه هم خواهيم بود , همم؟ 289 00:17:47,357 --> 00:17:49,539 ! "تاتيا" , "تاتيا" 290 00:17:49,540 --> 00:17:51,675 منظورتو در اينجا متوجه نشدم 291 00:17:51,676 --> 00:17:54,443 من به "تانيا" نفوذ ذهني کردم تا چيز هايي که ديده و کارهايي که کرده رو فراموش کنه 292 00:17:54,444 --> 00:17:56,643 تو همش چند روز بيشتر نبود که خون آشامي بودي 293 00:17:56,644 --> 00:17:59,011 هنوز که نفوذ به ذهن کردن رو ياد نگرفته بودي 294 00:17:59,012 --> 00:18:01,348 ... نه 295 00:18:01,349 --> 00:18:03,786 کاملا اونو يادمه 296 00:18:03,788 --> 00:18:05,222 واقعا ؟ 297 00:18:05,223 --> 00:18:08,356 هنوز فک ميکني که خط قرمز هايي بوده که تو ازشون عبور نکردي 298 00:18:08,357 --> 00:18:12,123 . مردمي که بهشون آسيب نزدي , کارهايي که نکردي 299 00:18:12,125 --> 00:18:13,994 ولي در اشتباهي 300 00:18:13,996 --> 00:18:16,833 . براي همينه که من اينجام تا نشونت بدم 301 00:18:17,835 --> 00:18:18,901 ! "تاتيا" 302 00:18:18,902 --> 00:18:20,936 ! "تاتيا" ! "تاتيا" 303 00:18:20,937 --> 00:18:23,168 ! صبر کن ! صبر کن 304 00:18:23,169 --> 00:18:25,472 از من دور شو 305 00:18:25,473 --> 00:18:26,506 من بهت آسيب نميزنم 306 00:18:26,508 --> 00:18:27,808 به چه چيزي تو تبديل شدي ؟ 307 00:18:27,809 --> 00:18:29,143 من کسي هستم که هميشه بودم 308 00:18:29,144 --> 00:18:30,545 من کسي ام که تو رو دوست داره 309 00:18:30,546 --> 00:18:32,745 ميدوني که چقدر اون خاص بودش 310 00:18:32,746 --> 00:18:34,778 , من هميشه فکر ميکردم که تو ازش مراقبت ميکني 311 00:18:34,780 --> 00:18:36,281 اينکه اون همسر تو ميشه 312 00:18:36,282 --> 00:18:38,082 اينکه شايد يه روز اونو دخترم صداش کنم 313 00:18:38,083 --> 00:18:39,249 ... بجاش 314 00:18:39,250 --> 00:18:40,919 من آسيبي بهش نزدم 315 00:18:40,920 --> 00:18:42,790 تو هزاران ساله که بخودت ياد دادي که 316 00:18:42,791 --> 00:18:45,260 از کسي و چيزي که هستي خودتو مخفي نگه داري 317 00:18:45,261 --> 00:18:47,594 نه 318 00:18:47,595 --> 00:18:50,360 من به "تاتيا" آسيبي نزدم 319 00:18:50,362 --> 00:18:51,699 نميتونستم 320 00:18:51,700 --> 00:18:53,134 ولي آسيب زدي 321 00:18:53,135 --> 00:18:54,902 مادرت , ازم درخواست خونمو کرد 322 00:18:54,903 --> 00:18:56,768 گفتش که هيچ چيزي از جادوي تاريک 323 00:18:56,769 --> 00:18:58,935 نميتونه تو رو به يه هيولا تبديلت کنه 324 00:18:58,936 --> 00:19:00,635 منو نگاه کن 325 00:19:00,636 --> 00:19:03,038 .. من که هيولا 326 00:19:08,980 --> 00:19:10,782 "تاتيا" 327 00:19:10,783 --> 00:19:14,319 پسر زيباي من , مخفي کاري بسه 328 00:19:14,321 --> 00:19:18,354 الان وقتشه که همشو به ياد بياري 329 00:19:18,355 --> 00:19:19,719 ! نه ! نه 330 00:19:21,056 --> 00:19:23,996 گفتم که بهت آسيبي نميزنم 331 00:19:23,997 --> 00:19:25,695 .. و نميخوام که 332 00:19:28,464 --> 00:19:29,697 "الايژا" 333 00:19:29,698 --> 00:19:31,132 فرار کن 334 00:19:32,904 --> 00:19:34,474 تو نميخواستي که بهش آسيبي بزني 335 00:19:34,475 --> 00:19:35,742 تو عاشقش بودي 336 00:19:35,743 --> 00:19:37,742 ! نه 337 00:19:37,743 --> 00:19:39,343 ولي با چيزي که بهش تبديل شده بودي هم نميتونستي مقابله کني 338 00:19:39,344 --> 00:19:41,009 ... چيزي که من تو رو به 339 00:19:43,044 --> 00:19:45,512 ... يه درنده تبديل کردم 340 00:19:45,514 --> 00:19:49,048 و اونم تبديل به طعمه تو شدش 341 00:19:51,749 --> 00:19:54,184 کار تو بود 342 00:19:54,186 --> 00:19:55,990 تو اونو بخاطر خونش کشتيش 343 00:19:55,991 --> 00:19:59,727 و بعدش هم ازش استفاده کردي تا "کلاوس" رو زمين گير کني 344 00:20:02,598 --> 00:20:04,834 به يه کلمه ديگه از حرفات گوش نميکنم 345 00:20:04,835 --> 00:20:06,667 مجبور نيستي گوش کني , پسر 346 00:20:07,834 --> 00:20:11,771 همه کاري که بايد بکني اينه که بياد بياري 347 00:20:51,473 --> 00:20:54,503 واقعا فکر کردي که منو ميتوني 348 00:20:54,505 --> 00:20:56,238 با يه شمشير زجر آور نگه داري ؟ 349 00:20:56,240 --> 00:21:00,581 بر خلاف آدماي ضعيف , بر خلاف تو , من از رنج و عذاب قدرت ميگيرم 350 00:21:00,582 --> 00:21:02,550 بزودي طعم بلوط سفيد رو مبفهمي 351 00:21:02,551 --> 00:21:04,118 وقتي در قلبت فرو کردمش 352 00:21:04,119 --> 00:21:06,053 "خيلي هوشمندانه ـس , "مايکل 353 00:21:06,055 --> 00:21:09,993 به مردم محلي نفوذ ذهني ميکني تا چيزايي رو بهم بگن که تو جرأتش رو نداري 354 00:21:12,332 --> 00:21:14,799 از فن هاي نمايش لذت ببر 355 00:21:14,801 --> 00:21:16,834 فقط زمانه که اجتناب نا پذيره 356 00:21:21,743 --> 00:21:25,309 خوب , شايد بايد يکم ديگه صبر کنيم 357 00:21:26,444 --> 00:21:28,047 نه . همه چيزي که لازمه رو دارم 358 00:21:28,048 --> 00:21:30,788 تلفيقي از طلسم گره زدن با طلسم بندگي و اطاعت 359 00:21:30,789 --> 00:21:32,655 فقط لازمه بصورت درستي تلفيقشون کنم 360 00:21:32,656 --> 00:21:33,990 و بعدش هم بصورت معکوس انجامش بدم 361 00:21:33,991 --> 00:21:37,462 براي دختر کوچولويي مثل تو اين کار پيشرفته ايه 362 00:21:38,498 --> 00:21:42,170 ميتونم بهت ليست آدم هايي که منو دست کم گرفتن رو بدم 363 00:21:42,172 --> 00:21:43,974 هيچ کدومشون به دفعه دومي براي دست کم گرفتن من نرسيدن 364 00:21:43,975 --> 00:21:45,810 خوب , شايد بهتره که کمکت کنم 365 00:21:45,811 --> 00:21:47,612 من تو اين جور چيزا خوبم 366 00:21:48,848 --> 00:21:50,183 فک نکنم 367 00:21:50,184 --> 00:21:52,654 اينطوري نيستش که کلمه هاي طلسم رو برعکس بخوني 368 00:21:52,655 --> 00:21:54,986 ... بايد زمان فعل رو تغيير به 369 00:22:01,729 --> 00:22:05,403 همونطور که گفتم , خوب بلدم 370 00:22:05,404 --> 00:22:08,170 من رو هم نميارزه دست کم بگيري 371 00:22:09,439 --> 00:22:11,677 باشه . بزن بريم 372 00:22:18,983 --> 00:22:20,854 "هميشه سعي ميکردم تا "کلاوس 373 00:22:20,855 --> 00:22:22,290 , رو متقاعد کنم که در همه خوبي هستش 374 00:22:22,291 --> 00:22:23,727 ... اينکه تو واقعا بهش اهميت ميدادي 375 00:22:23,728 --> 00:22:25,927 البته يه زماني در اعماق وجودت 376 00:22:27,928 --> 00:22:32,464 اون بهم گفت که من ضعيفم , اينکه من هرگز نميتونم 377 00:22:32,465 --> 00:22:34,937 سر در بيارم که چقدر تنفرت عميقه 378 00:22:34,938 --> 00:22:37,006 من که هميشه ازش متنفر نبودم 379 00:22:37,007 --> 00:22:39,040 وقتي "نيکلاوس" بدنيا اومد , بيش از حد خوشحال بودم 380 00:22:39,041 --> 00:22:40,841 .. فک کردم , اين يکي 381 00:22:40,842 --> 00:22:42,945 اين يکي چشم هايه يه جنگجو رو داره 382 00:22:42,946 --> 00:22:44,649 اين با ارزش خواهد بود 383 00:22:44,650 --> 00:22:46,550 ولي اميد هام کم زنده موندن 384 00:22:46,551 --> 00:22:49,017 , و وقتي که فهميدم اون پسر واقعي من نيستش 385 00:22:49,018 --> 00:22:52,051 به طور خيلي خوبي خيالم راحت شد 386 00:22:52,052 --> 00:22:53,754 ولي اون 387 00:22:53,755 --> 00:22:56,258 با دونستن اينکه اون از يه هيولا بوجود آمده گذشت 388 00:22:56,259 --> 00:22:58,527 خيانت مادرش تقصير اون نبود 389 00:22:58,528 --> 00:23:00,095 هر چيزي که بعدش اتفاق افتاد 390 00:23:00,096 --> 00:23:03,298 بخاطر عقده اي که "نيکلاوس" نسبت به گرگ ها داشت بود 391 00:23:03,299 --> 00:23:06,268 اون جسارت اينو که اونا رو در حال تبديل شدن در زير ماه کامل رو تماشا کنه رو داشت 392 00:23:06,269 --> 00:23:09,038 و اون کوچک ترين پسرمو "هينريج" رو ازم گرفت 393 00:23:09,039 --> 00:23:10,775 اون فقط يه پسر بچه بود 394 00:23:10,776 --> 00:23:13,245 و از هم تيکه پاره شدش 395 00:23:13,246 --> 00:23:14,445 يه اتفاق بود 396 00:23:14,446 --> 00:23:18,380 !يه اتفاق ؟ ! اون زنمو کشتش 397 00:23:18,381 --> 00:23:21,083 مادر خودش کسي که در جستجوي اين بود که 398 00:23:21,084 --> 00:23:23,152 اونو از ذات هيولا مانندش پاک کنه 399 00:23:23,153 --> 00:23:26,290 اون بهم خيانت کرد 400 00:23:26,291 --> 00:23:30,563 اون همه ي خانوادمو عليه ـم کرد 401 00:23:30,564 --> 00:23:33,568 و با همه ي اين ها بازم ازش دفاع ميکني 402 00:23:36,136 --> 00:23:39,572 من خيلي سخت دارم تلاش ميکنم که متقاعدش کنم 403 00:23:39,573 --> 00:23:42,278 که تو رو نکشه , اينکه خونريزي 404 00:23:42,279 --> 00:23:45,413 در خانوادتون حتما نبايد يه حلقه ي بي پايان باشه 405 00:23:45,415 --> 00:23:48,549 و بعد از قرن ها بودن در کره ي زمين , واقعا نميتوني ببيني 406 00:23:48,550 --> 00:23:52,151 که همه ي خشونت هات بي هدف هستش ؟؟ 407 00:23:55,854 --> 00:23:57,892 بزار يه حدس مخاطره اي بزنم 408 00:23:57,893 --> 00:24:00,695 تو يکي از اين روان پزشک ها هستي , درست ؟ 409 00:24:02,331 --> 00:24:03,965 امروزه بهمون ميگن روان درمان 410 00:24:03,966 --> 00:24:06,803 و صادقانه بگم , تو هم با يه مدت روان درماني ميتوني 411 00:24:06,804 --> 00:24:09,773 راستش , عزيزم , از اونجايي که زخم هايه من 412 00:24:09,774 --> 00:24:12,075 بنظر ميرسه که بهبود پيدا نميکنن 413 00:24:12,076 --> 00:24:16,214 الان يکم غذا ميتونه خوب باشه 414 00:24:16,215 --> 00:24:18,217 تو ... تو گفتي که اينکارو نميکني 415 00:24:18,218 --> 00:24:20,320 درسته , گفتم , مگه نه ؟ 416 00:24:20,321 --> 00:24:22,192 و اون مقدار کمي که گوزن خون ميده 417 00:24:22,193 --> 00:24:24,596 . براي غذا دادن خوبشه 418 00:24:24,597 --> 00:24:28,631 به پاش برسه , حتي شيطان هم مگس ها رو ميخوره 419 00:24:42,873 --> 00:24:45,041 . من يخورده مشغولم چي شده , "هايلي"؟ 420 00:24:45,042 --> 00:24:46,643 يه اتفاقي حتما براي"الايژا" افتاده 421 00:24:46,644 --> 00:24:48,478 قرار بود که ديشب اون طعمه ـمون باشه 422 00:24:48,479 --> 00:24:50,177 و الان هم که اون غيبش زده 423 00:24:50,179 --> 00:24:52,010 ... همه جا هم که خون هستش 424 00:24:52,011 --> 00:24:54,247 از گرگينه گرفته تا خون آشام 425 00:24:54,248 --> 00:24:55,449 اين يه دنباله هستش 426 00:24:55,450 --> 00:24:57,119 ازت ميخوام که کمکمون کني تا ردشو بگيريم 427 00:24:57,120 --> 00:24:58,554 خوب , همونقدري که دوست دارم کمکت کنم که برادرمو 428 00:24:58,555 --> 00:25:02,256 پيدا کني , ولي الان چيزاي مهمتري دارم که انجام بدم 429 00:25:02,257 --> 00:25:05,026 .. چه چيزي مهمتر از برادرِ خودت هستش 430 00:25:05,027 --> 00:25:06,360 زندگيم 431 00:25:06,362 --> 00:25:08,196 . داوينا" , "مايکل" رو در يه کنترل جادويي داره" 432 00:25:08,197 --> 00:25:09,863 و الانم اين کنترل از بين رفته 433 00:25:09,864 --> 00:25:13,001 , الانم , "مايکل" شمشير "تونده" و چوب بلوط سفيد 434 00:25:13,002 --> 00:25:14,270 و "کمي" رو داره 435 00:25:14,271 --> 00:25:16,172 ميرم که "کمي" رو پسش بگيرم 436 00:25:17,273 --> 00:25:19,407 و بعدش هم قال قضيه رو بکنم 437 00:25:19,408 --> 00:25:22,240 در آخر شب يا من يا "مايکل" خاکستر ميشيم 438 00:25:22,242 --> 00:25:23,810 و اگه برادرم رو هم پيداش کردي 439 00:25:23,811 --> 00:25:25,379 لطفا بهش بگو اگه يه کمکي هم باشه بد نيس 440 00:25:45,177 --> 00:25:47,179 . بسه ! بسه جواب نميده 441 00:25:47,180 --> 00:25:50,085 خوب , شايد تو داري اشتباه انجامش ميدي 442 00:25:50,087 --> 00:25:51,820 نه . ما بايد درستش کنيم 443 00:25:51,821 --> 00:25:54,922 جون "مارسل" و "جاش" به اين وابسته س 444 00:25:54,923 --> 00:25:56,190 ببين , فقط خوندن رو بس کن 445 00:25:56,191 --> 00:25:58,360 من ميخونم و قدرت رو منتقل ميکنم 446 00:26:04,768 --> 00:26:05,766 ! منو آزاد کن 447 00:26:07,903 --> 00:26:11,738 "برام سؤال بود که تو کي ميخواي خودتو نشون بدي "کول 448 00:26:14,405 --> 00:26:16,038 تو هم يکي از اونايي 449 00:26:19,307 --> 00:26:20,939 ! دروغ گويي 450 00:26:26,142 --> 00:26:27,975 درد ميکنه 451 00:26:31,048 --> 00:26:32,281 باشه , باشه , باشه , باشه 452 00:26:32,283 --> 00:26:33,715 طلسم رو خراب کردي 453 00:26:33,716 --> 00:26:35,049 و حالا هم دوستاي من بخاطر تو ميميرن 454 00:26:35,050 --> 00:26:38,250 مادرم بهم گفت که , يا طلسم رو از بين ببر يا دختره رو بکش 455 00:26:38,251 --> 00:26:40,085 و اتفاقا ازت خوشم اومد 456 00:26:40,087 --> 00:26:41,822 . لطفا 457 00:26:41,823 --> 00:26:43,057 گوش کن , تو بدون يه چند تا نتيجه منطقي 458 00:26:43,058 --> 00:26:44,793 از مادر عزيزت سر پيچي نميکني 459 00:26:44,794 --> 00:26:46,661 درسته , اون منو به زندگي برگردونده 460 00:26:46,663 --> 00:26:48,330 ولي اون خل وضعه 461 00:26:48,331 --> 00:26:50,933 , و اون مردي که تو بازيچه ي خودت کردي , پدرم 462 00:26:50,934 --> 00:26:53,235 خوب , اون ديوونه تر از اون خل وضعه 463 00:26:53,237 --> 00:26:54,804 چي , پس حالا آزادش ميکني ؟ 464 00:26:54,805 --> 00:26:56,238 تو کسي هستي که اول اونو به دنيا برگردوندي 465 00:26:56,239 --> 00:26:57,639 من تحت کنترل داشتمش 466 00:26:57,640 --> 00:26:59,207 , درسته , کنترلشو داشتي تا زماني که ديگه نداشتي 467 00:26:59,208 --> 00:27:01,076 و اونم وقتي بود که اون منو تهديد کرد 468 00:27:01,077 --> 00:27:02,944 ازم ميخواست که آزادش کنم , براي همين هم آزادش کردم 469 00:27:02,945 --> 00:27:04,311 ميخواي راز هاي منو بدوني ؟ 470 00:27:04,313 --> 00:27:06,680 پس بفرما , رازهامو داشته باش 471 00:27:06,682 --> 00:27:08,282 درسته , من يه "مايکلسون"ـم 472 00:27:08,283 --> 00:27:10,118 ولي منم همونقدر دليل براي تنفر 473 00:27:10,119 --> 00:27:11,685 از بيشترشون دارم که تو داري 474 00:27:15,626 --> 00:27:18,529 تو دستبند من رو غير فعالش کردي , چطوري ؟ 475 00:27:18,530 --> 00:27:20,130 يه شيء تاريکه 476 00:27:20,132 --> 00:27:21,833 من يکم درباره ي ساختن و 477 00:27:21,834 --> 00:27:23,068 نابود کردنشون دارم 478 00:27:23,069 --> 00:27:25,205 نشونم يده 479 00:27:25,206 --> 00:27:26,941 خيلي خوب 480 00:27:29,177 --> 00:27:31,077 تو داري خاطرات منو تحريف ميکني 481 00:27:31,078 --> 00:27:33,278 اون تو بودي که "تاتيا" رو کشتي 482 00:27:33,280 --> 00:27:36,282 من از خونش براي درست کردن يه طلسم 483 00:27:36,283 --> 00:27:39,249 که جنبه ي گرگينه اي "نيکلاوس" رو متوقف کنه استفاده کردم 484 00:27:39,250 --> 00:27:42,649 , ولي زماني که تو اونو پيش من آوردي 485 00:27:42,651 --> 00:27:44,253 اون از قبلش هم مُرده بود 486 00:27:44,254 --> 00:27:46,659 تو نميتوني تاريخ رو از نو بنويسي 487 00:27:46,660 --> 00:27:48,860 نه . نميتونم 488 00:27:48,862 --> 00:27:50,898 ... و نکردم 489 00:27:50,899 --> 00:27:54,103 نه تا زماني که رضايت تو رو داشتم 490 00:27:57,473 --> 00:28:00,075 , وقتي که تو دوباره خودت شدي 491 00:28:00,077 --> 00:28:03,916 تو پيش من آورديش ولي ديگه خيلي دير شده بود 492 00:28:03,917 --> 00:28:06,287 , بهت گفتم که تو پسر خوبي بودي 493 00:28:06,288 --> 00:28:07,888 و بهم اجازه دادي که بهش رسيدگي کنم 494 00:28:07,889 --> 00:28:10,056 و اينکه ميتونم کمکت کنم که همش از بين بره 495 00:28:19,000 --> 00:28:21,769 و بعدش بهت گفتم , « تو از اين خاطره 496 00:28:21,770 --> 00:28:24,872 زجر نخواهي کشيد يا از گناه بد کرداري هات 497 00:28:24,873 --> 00:28:26,873 . عذاب نميکشي 498 00:28:26,874 --> 00:28:29,142 هر اتفاقي که پشت اون در ها اتفاق ميافته همونجا ميمونه 499 00:28:29,143 --> 00:28:30,544 « و به فراموشي سپرده ميشه 500 00:28:33,015 --> 00:28:35,284 , بهت گفتم که خودتو پاک کني 501 00:28:35,286 --> 00:28:37,254 اينکه اگه خودتو پاک ميکردي هيچکسي نميفهميد 502 00:28:37,256 --> 00:28:39,890 . که تو چي هستي و چيکار هايي کردي 503 00:28:46,264 --> 00:28:48,266 ... و تو هم دقيقا همونکارو کردي 504 00:28:48,267 --> 00:28:50,168 و حتي بيشتر 505 00:28:52,073 --> 00:28:55,546 تو يه مکاني در ذهنت ايجاد کردي تا قرباني هاتو . در اونجا بزاري 506 00:28:55,547 --> 00:28:58,247 با اين باورشروع کردي که تا زماني 507 00:28:58,249 --> 00:29:01,052 که کت و شلوارت پاکيزه و دست هات هم تميز باشه 508 00:29:01,053 --> 00:29:05,958 ميتوني تو آينه به خودت نگاه کني و بگي همه چيز خوبه 509 00:29:05,960 --> 00:29:09,060 هيچ کس لازم نکرده که بدونه پشت اون در قرمز چيه 510 00:29:14,265 --> 00:29:18,068 "ولي هزار سال زمان زيادي هستش , "الايژا 511 00:29:18,069 --> 00:29:21,704 و جايي که قرار بوده , فقط يه گناه نابخشودني رو نگه داره 512 00:29:21,706 --> 00:29:25,639 حالا تا سقف پر شده از کار هاي هيولا وارانه ي تو 513 00:29:25,641 --> 00:29:27,341 ! بس کن 514 00:29:27,342 --> 00:29:28,742 تا کي طول ميکشه که جسد "هايلي"ـه عزيزت 515 00:29:28,743 --> 00:29:29,943 پشت اون در ها بره ؟ 516 00:29:29,944 --> 00:29:31,077 بسه 517 00:29:31,079 --> 00:29:35,517 بايد از اينکه دوست داشتن تو اونو نابود ميکنه , ترسيده باشي 518 00:29:35,518 --> 00:29:38,987 همونطور که "سلست" و "تانيا" رو نابود کرده 519 00:29:38,989 --> 00:29:40,289 .. پيشنهاد منو قبول کن 520 00:29:40,290 --> 00:29:41,757 هر دوتون 521 00:29:41,758 --> 00:29:45,228 در بدن هاي جديدتون , ميتونين دوباره زنده باشين 522 00:29:45,229 --> 00:29:50,434 ميتونين با هم بچه دار بشين , بچه اي که جايگزين اوني که از دست داده بشه 523 00:29:51,635 --> 00:29:54,603 تو نميتوني منو بشکني 524 00:29:54,605 --> 00:29:58,441 تو الانشم شکسته هستي , پسر عزيزم 525 00:29:58,442 --> 00:30:01,780 ولي قابل تعميري 526 00:30:01,782 --> 00:30:04,749 من اينجام تا تو رو درستت کنم 527 00:30:06,152 --> 00:30:08,989 من اينجام تا همتون رو درست کنم 528 00:30:17,102 --> 00:30:19,258 خون اومدن از يه شيء تاريک خطرناکه 529 00:30:19,259 --> 00:30:22,060 پس دونستن اينکه چه نوع شيئي هستش کمک ميکنه 530 00:30:22,061 --> 00:30:23,528 چوب بلوط سفيد 531 00:30:23,529 --> 00:30:25,966 ميخواي که چوب بلوط سفيد رو خشکش کني , ميخواي ؟ 532 00:30:25,967 --> 00:30:27,302 اين يه شيء تاريکه 533 00:30:27,303 --> 00:30:28,605 اگه نتونم "مايکل" رو متوقف کنم , پس مجبورم 534 00:30:28,606 --> 00:30:29,874 چوب رو از کار بندازم 535 00:30:29,875 --> 00:30:31,410 ميبيني , معمولا من از دخترايي که جاه طلب هستن خوشم مياد 536 00:30:31,411 --> 00:30:32,945 ولي اين اونور ديوونگيه 537 00:30:32,946 --> 00:30:35,414 , فقط بهم طلسم رو نشون بده .. "کيلب" ... "کول" 538 00:30:35,415 --> 00:30:37,585 يا هرچي که اسمت هستش 539 00:30:37,586 --> 00:30:38,787 مشکل طلسم نيستش , عشقم 540 00:30:38,788 --> 00:30:40,524 مشکل چوب بلوط سفيده 541 00:30:40,525 --> 00:30:41,757 خيلي قدرتمنده 542 00:30:41,759 --> 00:30:43,059 . نميتوني فقط خشکش کنيم 543 00:30:43,060 --> 00:30:44,760 بهترين اميدت اين باشه که غير فعالش کني 544 00:30:44,761 --> 00:30:46,227 اونم براي مدت کوتاهي 545 00:30:46,229 --> 00:30:47,830 تو راه حل بهتري داري ؟ 546 00:30:47,831 --> 00:30:49,864 چون من وقت جر و بحث ندارم 547 00:30:49,866 --> 00:30:52,200 پس طلسم رو بهم نشون بده و کليد ها رو هم بهم بده 548 00:30:52,202 --> 00:30:53,771 چيکار ميخواي بکني ؟ 549 00:30:53,772 --> 00:30:55,608 ميخواي همينطوري دور بزني تا وقتي که بهشون بزني ؟ 550 00:30:55,609 --> 00:30:57,210 شايد دستبند منو خراب کرده باشي 551 00:30:57,212 --> 00:30:59,451 ولي مطمئنم که ماه هاي قبل هميشه ميتونستم 552 00:30:59,452 --> 00:31:00,719 مايکل" رو پيدا کنم" 553 00:31:00,720 --> 00:31:03,353 خيلي خوب . باشه کارت تمومه 554 00:31:03,355 --> 00:31:05,056 ولي هنوزم نميذارم که 555 00:31:05,057 --> 00:31:07,157 منو سواري بدي 556 00:31:29,045 --> 00:31:31,378 بابت صدمه زدن بهش بهاشو ميپردازي 557 00:31:34,018 --> 00:31:35,651 خيلي هم خوب 558 00:31:35,652 --> 00:31:38,683 صداي درد ناکش باشه براي خود عوضيش 559 00:31:40,119 --> 00:31:42,123 من مطمئن ميسازم که بقيشو رو 560 00:31:42,124 --> 00:31:46,228 در جلوي چشمات قبل از اينکه بسوزي خشک کنم 561 00:32:09,885 --> 00:32:13,260 داوينا" , صبر کن , لازمه که اينکارو باهم بکنيم" 562 00:32:13,261 --> 00:32:14,561 من خودم تنهايي به اندازه ي کافي قوي هستم 563 00:32:14,562 --> 00:32:16,028 نه , نيستي 564 00:32:16,030 --> 00:32:17,499 گوش کن , ميدونم که بهم اعتماد نداري 565 00:32:17,500 --> 00:32:20,068 و حقم داري ... ولي کسايي که ميخوايم اينجا 566 00:32:20,069 --> 00:32:21,335 نجاتشون بديم در اصل دوستاي تو هستن 567 00:32:21,336 --> 00:32:24,871 تنها راهي که ميتونيم موفق بشيم اينه که با هم کار کنيم 568 00:32:24,872 --> 00:32:26,775 بايد بهم اعتماد کني , باشه ؟ 569 00:32:26,776 --> 00:32:28,478 دستامو بگير 570 00:32:28,479 --> 00:32:31,282 قدرتمو بگير , بهم منتقل کن 571 00:32:39,887 --> 00:32:42,454 من ضعيف نيستم , ميدوني ديگه , مگه نه ؟ 572 00:32:57,276 --> 00:32:58,277 ! نه 573 00:33:27,206 --> 00:33:29,911 !چرا تو نميسوزي ؟ 574 00:33:32,113 --> 00:33:35,281 اگه تو مرده باشي , بايد بسوزي 575 00:33:37,951 --> 00:33:39,153 ! بسوز 576 00:33:41,390 --> 00:33:42,622 کيلب" , نميتونم نگهش دارم" 577 00:33:42,624 --> 00:33:43,656 فقط بهم اعتماد کن 578 00:33:47,024 --> 00:33:49,960 اين کاره توئه , جادوگر کوچولو ؟ 579 00:33:49,962 --> 00:33:51,330 پس خنثي ـش ميکني 580 00:33:51,331 --> 00:33:53,198 قدرت رو به چوب برگردون 581 00:34:19,494 --> 00:34:20,861 کلاوس" ؟" 582 00:34:24,532 --> 00:34:26,200 فک ميکني داري چيکار ميکني ؟ 583 00:34:26,201 --> 00:34:28,065 از ما دور بمون 584 00:34:29,299 --> 00:34:31,235 يا , به خدا قسم , خودم ميکشمت 585 00:34:31,236 --> 00:34:32,635 تو قلب يه جنگجو رو داري 586 00:34:32,637 --> 00:34:35,304 شايد بعنوان يادگاري نگهش دارم 587 00:34:44,075 --> 00:34:45,877 ! حالا بسّه 588 00:34:45,878 --> 00:34:49,144 . امشب پر از جولان احمق ها بوده 589 00:34:49,146 --> 00:34:52,015 از کشتن تک تکشون لذت خواهم برد 590 00:34:55,721 --> 00:34:57,088 زيادي هم مطمئن نباش 591 00:35:09,891 --> 00:35:13,061 تمومه , "مايکل" . ما بيشتريم 592 00:35:13,062 --> 00:35:16,036 حالا ميخواي براي زندگي نکبت بارت التماس کني ؟ 593 00:35:17,504 --> 00:35:19,671 فک کردي آدماي بيشتر داشتن تو رو قدرتمند تر ميکنه ؟ 594 00:35:19,672 --> 00:35:22,105 اين نشون دهنده ي ضعفه توئه 595 00:35:24,107 --> 00:35:26,880 وقتي که احمق , زن و بچه 596 00:35:26,881 --> 00:35:29,915 براي جنگ هات باهات نبود , بيا و پيدام کن 597 00:35:43,410 --> 00:35:44,993 خوبي ؟ 598 00:35:44,994 --> 00:35:46,628 يکم گيجم 599 00:35:46,629 --> 00:35:48,229 شايد دليلش کاراي مسخره بازي اي که 600 00:35:48,230 --> 00:35:50,430 کنار پدر پير عزيز کردم باشه 601 00:35:50,432 --> 00:35:52,266 شانست گرفته که زنده اي خانم جوان 602 00:35:52,267 --> 00:35:53,868 ميخواي بهم بگي که چي با خودت فکر ميکردي ؟ 603 00:35:53,870 --> 00:35:55,404 ميشه الان بيخيالش بشيم ؟ 604 00:35:55,406 --> 00:35:57,308 مگه من ميخوام جلوي رفيقت خرابت کنم ؟ 605 00:35:58,743 --> 00:36:00,477 حالا اين يارو کي هستش ؟ 606 00:36:00,479 --> 00:36:02,213 هنوزجلوي اينجور ملاقات ها رو نگرفتيم , رفيق ؟ 607 00:36:02,214 --> 00:36:04,382 اون دوست منه , و داره منو کمک ميکنه 608 00:36:04,383 --> 00:36:05,750 چه کمکي بهت بکنه , تا جنگ عليه "کلاوس" راه بندازي 609 00:36:05,751 --> 00:36:07,319 و کمک کنه تا در حينش منو به کشتن بدي ؟ 610 00:36:07,320 --> 00:36:09,886 من الان جون "کلاوس"روفقط براي . محافظت از تو نجات دادم 611 00:36:09,888 --> 00:36:11,087 آره , از يه خون آشام کش ديوونه 612 00:36:11,088 --> 00:36:12,620 که تو زنده ش کردي 613 00:36:12,622 --> 00:36:14,188 ! خيلي خوب , بسه 614 00:36:14,189 --> 00:36:16,590 خوب , فک کنم ديگه بسه 615 00:36:16,591 --> 00:36:19,193 خوب , بايد ديگه بس باشه 616 00:36:19,194 --> 00:36:21,797 ميگم که , ما همه با هم اينجا دوستيم , مگه نه ؟ 617 00:36:25,001 --> 00:36:27,503 اينجا بمونين تا من برگردم 618 00:36:29,239 --> 00:36:30,938 کلاوس" با من" 619 00:36:34,974 --> 00:36:37,644 بهتره که از اينجا بريم , باور کن 620 00:36:37,645 --> 00:36:39,576 برادر من , اهل بخشش نيستش 621 00:36:39,578 --> 00:36:41,410 , اگرم بهش کمک کرده باشي 622 00:36:41,412 --> 00:36:43,478 تنفرش از خيانت خيلي بيشتر از 623 00:36:43,479 --> 00:36:45,148 . حسّه قدردانيشه 624 00:36:45,149 --> 00:36:46,885 من ازش نميترسم 625 00:36:48,522 --> 00:36:51,189 ميري که خودتو به کشتن بدي ؟ 626 00:36:51,191 --> 00:36:53,261 ميرم که با "کلاوس" برابر بشم 627 00:36:53,262 --> 00:36:54,597 و قراره که تو هم کمکم کني 628 00:36:54,598 --> 00:36:57,270 ولي , اولش بگم که , تو راست ميگي 629 00:36:57,271 --> 00:36:59,373 بيا از اينجا بريم 630 00:37:10,559 --> 00:37:13,660 چوب رو درست سر بزنگاه کشيدي بيرون 631 00:37:13,661 --> 00:37:17,300 يه لحظه ديرتر , و ديگه کارم تموم بود 632 00:37:17,301 --> 00:37:18,902 اين حداقل کاريه که ميتونستم بکنم 633 00:37:18,903 --> 00:37:20,303 براي اينکه بهت بگم که اون حرومزداه 634 00:37:20,304 --> 00:37:22,201 رو در اولين فرصتي که داشتي نکشتيش 635 00:37:23,536 --> 00:37:25,673 خوب , اون بهت آسيب زده 636 00:37:25,674 --> 00:37:28,076 براي همين کارش تنها , ميکشمش 637 00:37:29,813 --> 00:37:31,946 , ميدوني , در هزاران سال 638 00:37:31,947 --> 00:37:34,513 فک کنم اولين باري هست که ميبينم داره فرار ميکنه 639 00:37:34,514 --> 00:37:35,749 تو هنوز ضعيفي 640 00:37:35,750 --> 00:37:38,618 و اون ميدونست که عقب بودش 641 00:37:38,620 --> 00:37:40,887 ما محيط پيرامون رو بررسي کرديم , و مطمئنا اون رفته 642 00:37:42,557 --> 00:37:44,325 از کمکت ممنونم 643 00:37:44,326 --> 00:37:46,828 خوب , تو بميري , من ميميرم , حالا هم بگو خودخواه 644 00:37:46,830 --> 00:37:49,699 آره . تو بميري , خيلي ها ديگه هم ميميرن 645 00:37:51,071 --> 00:37:54,543 ولي , "کلاوس" , ما يه مشکل ديگه هم داريم 646 00:37:59,581 --> 00:38:00,917 ديگه بسه 647 00:38:00,918 --> 00:38:02,451 متأسفانه هنوز شروع کرديم 648 00:38:02,453 --> 00:38:05,756 تو همونجا آويزون ميموني و بياد مياري 649 00:38:05,757 --> 00:38:08,760 هر قساوتي که پشت اون در مخفي کردي 650 00:38:08,761 --> 00:38:10,966 پديدار ميشن و به جونت ميفتن 651 00:38:10,967 --> 00:38:13,537 و همينطور که ضعيف تر ميشي , از قدرتت 652 00:38:13,538 --> 00:38:18,236 خواستت و اميدت کاسته ميشه , 653 00:38:18,237 --> 00:38:23,580 و همينطور که اينجا تنها بموني , در پيشنهاد .. من تجديد نظر ميکني 654 00:38:23,581 --> 00:38:27,788 يه زندگي جديد , راهي که بتوني از شياطينت آزاد بشي 655 00:38:27,789 --> 00:38:30,690 فرصتي براي به آرامش رسيدن 656 00:38:36,662 --> 00:38:39,567 همينقدر کافيه , مگه نه ؟ 657 00:38:39,569 --> 00:38:41,236 , من قلبشو ميتونم از جا بکنم 658 00:38:41,237 --> 00:38:43,304 ولي اون ميتونه به يه بدن ديگه خودشو منتقل کنه 659 00:38:47,712 --> 00:38:49,516 چطوري اينو در بيارم ؟ 660 00:38:49,518 --> 00:38:51,620 عروسک , اونجا . بشکنش 661 00:38:51,621 --> 00:38:54,155 ازش استفاده ميکنه تا منو اسير نگه داره 662 00:39:01,197 --> 00:39:03,234 لازمه که تغذيه بشي 663 00:39:03,235 --> 00:39:04,436 نميتونم 664 00:39:04,437 --> 00:39:05,907 تو ضعيفي 665 00:39:05,908 --> 00:39:07,342 نميتونم 666 00:39:09,746 --> 00:39:10,980 من دلم ميخواد که بخورم 667 00:39:10,981 --> 00:39:15,218 گرسنگي من , احتمالا منو در بَر گرفته 668 00:39:18,023 --> 00:39:19,358 .. ببين 669 00:39:21,597 --> 00:39:23,765 من نميترسم 670 00:39:52,569 --> 00:39:54,071 چيکارش کردي ؟ 671 00:39:55,472 --> 00:39:57,105 گذاشتم رؤيا ببينه 672 00:39:58,641 --> 00:40:02,614 اين از با ملاحظگي تو هستش 673 00:40:03,650 --> 00:40:05,521 من نميتونم از تاريکي بيرون ببرمش 674 00:40:05,522 --> 00:40:09,359 اونم فقط با نشون دادن ترس هاي گذشته ش 675 00:40:09,360 --> 00:40:12,798 بايد بزارم که اون توي نسخه ي فعلي خودش بسوزه 676 00:40:12,799 --> 00:40:14,902 تا نسخه ي بهتري ازش خارج بشه 677 00:40:23,008 --> 00:40:25,476 و وقتي که اون بيدار بشه 678 00:40:25,477 --> 00:40:33,804 , خواهد فهميد که تنها راهي که ميتونه آرامش رو پيدا کنه . از طريق راه منه 679 00:40:35,309 --> 00:40:42,091 By:Ali HunteR facebook.com/Hunter.bazrgar 680 00:40:42,309 --> 00:40:48,091 خبرگزاري آريافيلم به روزترين اخبار دنياي فيلم و سريال www.ariamovie.ir www.warez-ir.asia با همکاري