1 00:00:00,912 --> 00:00:02,111 , روزي روزگاري 2 00:00:02,113 --> 00:00:04,547 , يه شاه باشکوهي بودش 3 00:00:04,941 --> 00:00:07,124 که با برادر نجيبش در يه قلمروي خيلي زيبا که 4 00:00:07,144 --> 00:00:11,360 در اونجا موسيقي و هنر گرامي داشته ميشد , زندگي ميکرد 5 00:00:11,380 --> 00:00:14,090 پادشاه پيش بيني صاحب فرزند شدن رو نميکرد 6 00:00:14,110 --> 00:00:16,425 ولي اون در سرزميني جادويي زندگي ميکرد 7 00:00:16,777 --> 00:00:19,239 که همه چيز در اونجا ممکن بود 8 00:00:19,259 --> 00:00:24,079 شاه توسط يه دختر کوچولوي زيبا مورد لطف قرار گرفته شده بود 9 00:00:24,099 --> 00:00:27,603 براي اون دختر فقط شادي و آرامش ميخواستش 10 00:00:31,075 --> 00:00:34,662 با اينحال , پادشاه بدخواهاني داشت که در تعقيبش بودن 11 00:00:34,798 --> 00:00:38,728 يه هيولايه بي رحمي بود که پادشاهي رو فقط براي خودش ميخواست 12 00:00:38,748 --> 00:00:41,532 , با گروهي از موجودات وحشي مسلح بودش 13 00:00:41,552 --> 00:00:44,553 اون موجودات جادويي ديگه رو از سرزمين بيرون راند 14 00:00:44,555 --> 00:00:48,350 و يه ساحره اي شرور با سنگ هايي افسون شده هم بود 15 00:00:48,370 --> 00:00:52,361 که با اون سنگ ها شاه رو در هر ماه کامل تضعيف ميکرد 16 00:00:52,363 --> 00:00:56,148 , با ديدن سايه ي دشمن هاش بر روي خونه و خانوادش 17 00:00:56,150 --> 00:00:59,878 پادشاه مجبور شد تا شاهدخت دوست داشتنيش رو بفرست بره 18 00:00:59,898 --> 00:01:02,071 همه رو متقاعد کردش 19 00:01:02,073 --> 00:01:04,540 . که اون براي هميشه از دست رفته 20 00:01:07,244 --> 00:01:11,413 . پادشاه در غم و اندوه خودش , از دنيا روي گردان شد 21 00:01:11,587 --> 00:01:16,215 درب قعله ش بسته شد , و پادشاهيش سقوط کرد 22 00:01:16,921 --> 00:01:19,851 بعضي ها ميگن که تنها نوري که در قلعه ميتابه 23 00:01:19,871 --> 00:01:22,424 سايه ي يه شاه توانا رو در اتاقي که 24 00:01:22,426 --> 00:01:25,427 قرار بود براي فرزندش باشه درخشان ميکنه 25 00:01:25,429 --> 00:01:27,646 ولي همونطور که هيولايه بي رحم 26 00:01:27,648 --> 00:01:30,766 بر روي قلمرو شکست خورده پادشاه حکمراني ميکرد 27 00:01:30,891 --> 00:01:33,563 ميدونستن که شاه و برادرش 28 00:01:33,583 --> 00:01:37,272 تا زماني که دشمن هاشون رو مغلوب نسازن , آروم نميگيرن 29 00:01:39,360 --> 00:01:42,044 و بر اين باور بودند که يک روز 30 00:01:42,064 --> 00:01:46,532 خواهند توانست قلمروشون رو درست کنن و شاهدخت رو به خونه برگردونن 31 00:01:46,534 --> 00:01:51,870 تا اون بتونه به خوبي و خوشي زندگي کنه 32 00:01:52,183 --> 00:01:54,615 Translated By: Ali HunteR www.ariamovie.ir 33 00:01:54,752 --> 00:01:56,985 Season 2 Episode 1 15-7-1393 34 00:01:58,295 --> 00:02:02,097 ستون هايه آهني به طور صحيح و قابل اعتماد قرار گرفته 35 00:02:02,099 --> 00:02:04,133 نگاه کن بهش 36 00:02:04,135 --> 00:02:05,918 "يه کوره ي اصيل آهنگري "بلومري 37 00:02:05,920 --> 00:02:07,886 . و تقويت شده با کوره ي ذغال چوب 38 00:02:12,276 --> 00:02:15,322 عنصر هاي امروزي و مدرن هم به زيبايي درش قاطي شده 39 00:02:15,342 --> 00:02:18,981 بنباد من به پشتيباني از مجمع حافظت از مناطق تاريخي شهر اومده 40 00:02:18,983 --> 00:02:21,283 ... و ما هم در محافظت قرار دادن 41 00:02:21,285 --> 00:02:22,589 اين بنا منافعي مقرر کرديم 42 00:02:22,609 --> 00:02:24,078 اينجا يه آشغالدونيه 43 00:02:24,098 --> 00:02:27,322 خانواده ي "گوئِرِرا " اين لطف رو براي شهر ميکنن 44 00:02:29,674 --> 00:02:31,076 , خوب , متأسفانه 45 00:02:31,078 --> 00:02:32,995 طبق پيمان محافظته که سال 1966 بسته شده 46 00:02:32,997 --> 00:02:34,663 ما نميتونيم به "گوئررا" اين اجازه رو بديم که 47 00:02:34,665 --> 00:02:36,498 يکي از ريخته گري هاي اصلي شهر رو ويران کنن 48 00:02:36,500 --> 00:02:38,500 حتي اگر براي چيزي به باشکوهي 49 00:02:38,502 --> 00:02:43,181 و مشهوري مثل "کازينو" باشه 50 00:02:43,541 --> 00:02:45,140 بنابراين , ممنون آقايون 51 00:02:45,142 --> 00:02:47,342 و سلام من رو هم به "فرانچسکا" برسونيد 52 00:03:12,420 --> 00:03:15,037 فک کنم که ما بايد اين رو دوران سفيد تو نام گذاري کنيم 53 00:03:15,039 --> 00:03:17,589 , من يه رنگ حياتي در جعبه رنگ نقاشيم کم دارم 54 00:03:17,591 --> 00:03:19,190 . و اونم رنگ خون دشمن هام هستش 55 00:03:19,210 --> 00:03:21,399 خوب , بهت رنگ قرمز ونيزي و يه زنگار ملايم پيشنهاد ميکنم 56 00:03:21,419 --> 00:03:22,801 ! تا حالا ماه ها شده 57 00:03:22,821 --> 00:03:24,546 .. من تا حالا رعايت نقشمون رو کردم 58 00:03:24,548 --> 00:03:26,997 و هيچکاري نکردم , و و غم و اندوه به نمايش گذاشتيم 59 00:03:27,017 --> 00:03:29,218 , و حالا هم که فرزند من به سلامتي رفته 60 00:03:29,220 --> 00:03:31,470 و يه ماه کامل ديگه اي در پيش داريم 61 00:03:31,472 --> 00:03:33,623 شبي ديگر از تضعيفي حقارت آميز 62 00:03:33,643 --> 00:03:36,558 همونطور که حلقه ي ماه قدرت منو ميدزده 63 00:03:39,146 --> 00:03:41,230 سکون هم منو به کشتن ميده 64 00:03:41,232 --> 00:03:43,232 بايد عملي انجام بدم . من .. لازمه .. که 65 00:03:43,234 --> 00:03:45,400 خون بريزم 66 00:03:45,402 --> 00:03:48,237 خوب , پس خوشحال ميشي که بدوني 67 00:03:48,239 --> 00:03:50,239 من مکانه 12 حلقه اي که با 68 00:03:50,241 --> 00:03:53,085 خون تو درست شده رو پيدا کردم 69 00:03:53,544 --> 00:03:55,542 پس وقتشه - نه به اين زودي - 70 00:03:55,562 --> 00:03:58,617 من نگران "هايلي" هستم 71 00:03:59,283 --> 00:04:02,084 اون که حالش خوبه - حالش با تو فرقي نميکنه - 72 00:04:02,086 --> 00:04:04,603 الانم که اگه شما دو تا با همديگه بهتر از 73 00:04:04,623 --> 00:04:07,840 ... آشناياني دور رفتار کنين - اون که تو رو براي کمک داره - 74 00:04:09,923 --> 00:04:11,927 ... متأسفانه 75 00:04:11,947 --> 00:04:14,062 , مثل پدر بچه ش 76 00:04:14,064 --> 00:04:16,765 ترجيح ميده که با بدخواهاش تنهايي بجنگه 77 00:05:42,886 --> 00:05:44,069 چرا عجله داري؟ 78 00:05:44,089 --> 00:05:45,571 بايد به محله برگردم 79 00:05:45,573 --> 00:05:46,766 و مشاور جديدمو ببينم 80 00:05:46,786 --> 00:05:48,851 ظاهرا اوني که قرار بوده باهاش باشم مُرده 81 00:05:48,871 --> 00:05:51,531 طرف ورزش هاي سه گانه انجام داده ولي نتونسته از ريسمان پلکاني بره بالا 82 00:05:51,551 --> 00:05:53,779 بعدا ميبينمت ؟ 83 00:05:53,781 --> 00:05:55,750 مارسل" , قرارمون رو که يادته" 84 00:05:55,770 --> 00:05:58,367 بي قيد و شرط , بدون هيچ برنامه اي 85 00:05:58,369 --> 00:05:59,952 ميدونم , ميدونم 86 00:06:00,386 --> 00:06:02,704 فقط حس نوستالوژيک بهم دست داده , فک کنم 87 00:06:04,174 --> 00:06:06,218 دلت براي چيزي اونطرف تنگ نشده ؟ 88 00:06:06,238 --> 00:06:08,350 اون زنيکه "فرانچسکا" توي هر گوشه و کناري گرگينه هاشو , قرار داده 89 00:06:08,370 --> 00:06:10,295 و طبق معمول , انسان ها هيچ اهميتي نميدن 90 00:06:10,297 --> 00:06:12,764 تا زماني که پول گردشگري در جريان باشه 91 00:06:12,766 --> 00:06:15,183 آره . بايد بگم که , هيچوقت فکرشو نميکردم که 92 00:06:15,185 --> 00:06:17,719 روزي رو ببينم که خون آشام ها از منطقه بيرون بندازن 93 00:06:17,721 --> 00:06:19,554 و منم فکرشوهرگز نميکردم که با يه خون آشام رابطه داشته باشم 94 00:06:19,556 --> 00:06:22,858 پس فک کنم , دنيا پر ا چيزاي غير منتظره س 95 00:06:31,068 --> 00:06:33,213 کلاوس" چطوره ؟" 96 00:06:34,038 --> 00:06:35,434 هيچکي نميدونه 97 00:06:35,454 --> 00:06:37,246 حتي تو ؟ 98 00:06:37,266 --> 00:06:39,045 حتي من 99 00:06:39,065 --> 00:06:40,409 با عقل جور در نمياد 100 00:06:40,411 --> 00:06:42,327 گرگ ها توي خونش بهش حمله کردن 101 00:06:42,329 --> 00:06:44,580 شهرشو ازش گرفتن , يحتمل بچشم کشتن 102 00:06:44,600 --> 00:06:46,292 چرا کاري در مقابل نکرده ؟ 103 00:06:47,084 --> 00:06:49,101 داره سوگواري ميکنه - نه , نه - 104 00:06:49,121 --> 00:06:51,920 , اگه کسي بتونه هم سوگواري کنه و هم آدم بکشه در آن واحد شخص "کلاوس"ـه 105 00:06:51,922 --> 00:06:53,588 يه خبري هست 106 00:06:53,590 --> 00:06:55,173 اي کاش ميدونستم , چه خبره 107 00:06:58,429 --> 00:07:00,429 داوينا" رو ديدمش" 108 00:07:00,431 --> 00:07:01,647 حالش خوبه 109 00:07:01,649 --> 00:07:03,008 برگشته دبيرستان 110 00:07:03,028 --> 00:07:05,934 به کُل محفل جادوگريشون گفته که برن به درک 111 00:07:05,936 --> 00:07:07,936 خوبه 112 00:07:07,938 --> 00:07:09,604 عجب دختر خوبي 113 00:07:13,822 --> 00:07:15,968 شايد اينطوري بهتره 114 00:07:16,241 --> 00:07:18,113 به جلو پيش بريم 115 00:07:18,115 --> 00:07:21,416 به جاي اينکه به چيزايي بچسبيم که نميتونيم تغييرشون بديم 116 00:07:23,620 --> 00:07:25,431 آره 117 00:07:26,006 --> 00:07:27,789 شايد 118 00:07:35,432 --> 00:07:37,215 "بفرما , "داوينا 119 00:07:37,217 --> 00:07:39,101 حالا يه باري هم که شده بايد بهم بگي که 120 00:07:39,103 --> 00:07:42,764 چرا اينقدر شيفته ي موسيقي سنتي ايسلندي ها شدي 121 00:07:42,784 --> 00:07:45,357 براي کسي ديگه هستش - بهتره که همينطور باشه - 122 00:07:45,359 --> 00:07:46,975 ! ها ها 123 00:07:58,322 --> 00:07:59,321 سلام و عليک , خوشگله 124 00:07:59,323 --> 00:08:00,906 منو خوشگله صدام نکن 125 00:08:00,908 --> 00:08:04,326 خوب شنيدم که محفلت رو پيچوندي 126 00:08:04,328 --> 00:08:07,106 , "خيلي بده . اون دختر ديگه مراسم برداشتي "کَسي 127 00:08:07,126 --> 00:08:09,631 خيلي کمک حال 128 00:08:09,633 --> 00:08:12,884 همه ي ما گرگ ها هستش - "اون داره برات حلقه ماه ميسازه , "اليور - 129 00:08:12,886 --> 00:08:16,050 . اسمش رو "کمک حال" بودن نميزارم اسمشو اتحاد ميزارم 130 00:08:16,336 --> 00:08:17,672 خوب , هر چي ميخواي اسمشو بزار 131 00:08:17,674 --> 00:08:21,299 , تا زماني که مجبور نباشيم در ماه کامل تبديل شيم براي من که خوبه 132 00:08:21,523 --> 00:08:22,939 ولي ببين 133 00:08:23,480 --> 00:08:25,334 اگه من جاي تو بودم فلنگو از اينجا ميبستم 134 00:08:25,354 --> 00:08:28,027 اوضاع قراره اينجا نا دَخ بشه 135 00:08:28,511 --> 00:08:30,318 همگي . مغازه ديگه تعطيله 136 00:08:31,290 --> 00:08:33,189 ! بريد بيرون 137 00:08:33,417 --> 00:08:35,690 هِي , چيکار ميکني ؟ 138 00:08:35,692 --> 00:08:37,692 اسمت "جو دالتونه " درسته ؟ 139 00:08:37,694 --> 00:08:40,068 ميبيني , من روي اين مغازه تحقيق کردم 140 00:08:40,088 --> 00:08:44,466 اينجا نود ساله که توي منطقه پايدار مونده 141 00:08:44,468 --> 00:08:48,767 توسط تو و بابات و باباي بابات , اداره ميشده 142 00:08:48,787 --> 00:08:50,038 درسته 143 00:08:50,040 --> 00:08:52,185 "آره , ميبيني , قضيه اينه که "جو 144 00:08:52,205 --> 00:08:54,459 غير از تو از بقيه فاميليت 145 00:08:54,461 --> 00:08:57,382 عکس چنداني 146 00:08:57,765 --> 00:08:59,264 نيستش 147 00:08:59,266 --> 00:09:01,383 ! اليور" نه" 148 00:09:01,385 --> 00:09:04,019 ! بس کن ! بس کن ! بس کن 149 00:09:08,342 --> 00:09:10,225 جو" , از اينجا برو" 150 00:09:15,899 --> 00:09:17,532 "ما يه قراري داشتيم "کَسي 151 00:09:17,534 --> 00:09:20,619 جادوگرا سر راهمون نميان وقتي ميخوايم خون آشام هايي 152 00:09:20,621 --> 00:09:21,860 که وارد منطقه شدن رو بکشيم 153 00:09:21,880 --> 00:09:24,039 داوينا" ديگه جزئي از محفل ما نيستش" 154 00:09:24,041 --> 00:09:25,211 قانون ها براي اون صدق نميکنن 155 00:09:25,231 --> 00:09:27,706 خوب , يه کار کن بشه 156 00:09:28,096 --> 00:09:30,039 همه برن بيرون 157 00:09:30,059 --> 00:09:32,324 اينا که هميشه اينجا علافن - دارن کارشون رو ميکنن - 158 00:09:32,344 --> 00:09:34,499 "کارشون اينه که از من در برابر "کلاوس مايکلسون محافظت کنن 159 00:09:34,501 --> 00:09:36,751 کسي که ماه هاست که پاشو از 160 00:09:36,753 --> 00:09:38,270 خونش بيرون نذاشته 161 00:09:38,290 --> 00:09:41,497 همه اين صبر کردنا , ديوونم ميکنه 162 00:09:42,365 --> 00:09:44,741 اونايي که از من براي حفاظتم پول نميگيرن , برن بيرون 163 00:09:44,761 --> 00:09:46,344 ! بيرون 164 00:09:55,739 --> 00:09:59,576 از هم پاشيده . بيچاره 165 00:09:59,943 --> 00:10:01,884 در زير فشار کمر خم کرده 166 00:10:01,904 --> 00:10:06,031 فرض کنم که هدف "الايژا و کلاوس" هم در اين مدت همين بوده 167 00:10:06,178 --> 00:10:09,951 هر چي ميخواي بگو , اونا خيلي با استراتژي کار ميکنن 168 00:10:09,953 --> 00:10:11,733 اين خصوصيت رو از شما به ارث بردن , مادر عزيز 169 00:10:11,753 --> 00:10:14,789 "فک کنم درست ميگي , "فين 170 00:10:14,791 --> 00:10:18,009 فرانچسکا گوئررا " کاراي خودشو خنثي ميکنه" 171 00:10:18,157 --> 00:10:20,545 بزار ببينيم چقدر ميتونن با استراتژي باشن 172 00:10:20,547 --> 00:10:23,181 وقتي بلاخره با من روبرو بشن 173 00:10:47,129 --> 00:10:49,262 خسته نميشين از اين کار , نه ؟ 174 00:10:49,264 --> 00:10:51,085 مثل يه چند تا سگ با يه استخوون 175 00:10:51,105 --> 00:10:53,633 به "فرانچسکا" بگو که دارم سعي ميکنم يه زندگي معمولي داشته باشم 176 00:10:53,635 --> 00:10:56,803 ببينيم ميتونيد اينو توي سرَ کلفت سگ مانندش بکنيد 177 00:10:59,141 --> 00:11:01,755 چرا خودمو به زحمت بندازم ؟ بفرما 178 00:11:01,775 --> 00:11:04,311 هميشگيت , با شکر اضافه , درسته ؟ 179 00:11:17,028 --> 00:11:18,358 کسي نيس ؟ 180 00:11:22,798 --> 00:11:24,297 کلاوس"؟" 181 00:11:38,514 --> 00:11:40,180 کلاوس"؟" 182 00:12:03,205 --> 00:12:07,040 کلاوس" , ميدونم اينجايي . لازمه که حرف بزنيم" 183 00:12:07,042 --> 00:12:08,508 دلش نميخواد تو رو ببينه 184 00:12:08,510 --> 00:12:12,345 "اووه ! "الايژا 185 00:12:12,347 --> 00:12:13,847 تو از کدوم گوري بيرون اومدي ؟ 186 00:12:13,867 --> 00:12:15,715 ببخشيد 187 00:12:15,717 --> 00:12:18,564 مگه شما کسي نيستي که ورود غير مجاز به خونه کردي ؟ 188 00:12:18,584 --> 00:12:20,720 اين روزا اهميتي به گفتگو با کسي رو نميده 189 00:12:20,722 --> 00:12:22,055 و مطمئنا به اين حقيقت که 190 00:12:22,057 --> 00:12:23,920 با اومدن به اينجا خودتو به خطر انداختي هم اهميتي نميده 191 00:12:23,940 --> 00:12:25,310 من الانشم تو خطرم 192 00:12:25,330 --> 00:12:27,477 من "گوئررا" ها رو دارم که مثل پليس ها دنبالمن 193 00:12:27,479 --> 00:12:28,895 شهر داره توسط گنگستر ها اداره ميشه 194 00:12:28,897 --> 00:12:30,485 و شما ها هم که هيچکاري دربارش نميکنين 195 00:12:30,505 --> 00:12:32,532 صد سال پيش "مارسل" بدون هيچکدمتون از اينجا بيرونشون کرد 196 00:12:32,534 --> 00:12:36,203 فک نميکنيد که شايد بخواد يه کمکي بهتون کنه ؟ 197 00:12:36,540 --> 00:12:38,572 "ممنون که تشريف آوردي , "کميل 198 00:12:46,999 --> 00:12:49,249 ميدونم خانوادت دارن سوگواري ميکنن 199 00:12:49,392 --> 00:12:50,834 ولي ميدونم که تو اون شايعه هايي که 200 00:12:50,836 --> 00:12:52,385 مارسل" بچه رو کشته رو باور نداري" 201 00:12:52,387 --> 00:12:54,504 پس اگه ميخواين "گوئررا" رو از بين ببريد 202 00:12:54,506 --> 00:12:58,258 يه اسلحه اي اونطرف رودخانه داريد که آماده ي که شليک بشه 203 00:12:58,260 --> 00:12:59,893 ازش استفاده کن 204 00:13:11,106 --> 00:13:13,173 از روحيه ش خوشم مياد 205 00:13:16,745 --> 00:13:18,578 منم همينطور 206 00:13:29,315 --> 00:13:32,690 داداش , بيخيال . اين فک کنم بيستمين گروهي هست که برات آوردم 207 00:13:32,710 --> 00:13:36,313 بايد يکي باشه که بخوايش 208 00:13:36,798 --> 00:13:38,715 اينش با منه 209 00:13:42,471 --> 00:13:44,688 ميدونم که همتون در اين فکريد که چطور اومديد اينجا 210 00:13:44,690 --> 00:13:46,306 الان نميخواد نگرانش باشبد 211 00:13:46,308 --> 00:13:50,110 بجاش , ميخوام که به فکر زندگي هاتون باشيد 212 00:13:52,898 --> 00:13:54,648 نترس 213 00:13:56,652 --> 00:13:58,184 يادتونه وقتي بچه بودين 214 00:13:58,204 --> 00:14:00,320 و حس ميکردين که همه چيز ممکنه 215 00:14:00,322 --> 00:14:01,683 , و بعدش بزرگ شدين 216 00:14:01,703 --> 00:14:03,573 و کارا جوري که برنامشو داشتيم پيش نرفته بود 217 00:14:03,575 --> 00:14:07,160 ولي هنوز يه بخشي از وجودتون بود که آرزو ميکرد 218 00:14:07,162 --> 00:14:08,912 , شايد آرزوي قدرت داشتيد 219 00:14:08,914 --> 00:14:10,830 , شايد ميخواستيد که جزئي از چيزي باشيد 220 00:14:10,832 --> 00:14:13,633 چيزي بزرگتر از خودتون 221 00:14:13,635 --> 00:14:16,169 شايد ميخواستيد که يه مبارز باشيد 222 00:14:16,171 --> 00:14:18,638 چيزي با ارزش براي جنگيدن براش داشته باشين 223 00:14:18,640 --> 00:14:21,799 شايد بعضي هاتون دلتون ميخواست که براي هميشه زنده باشيد 224 00:14:21,819 --> 00:14:24,895 خوب , ميتونيد , داشته باشيد , همشو 225 00:14:25,099 --> 00:14:28,932 چون خون آشام بودن , يعني همينا 226 00:14:28,934 --> 00:14:30,767 نترس 227 00:14:30,769 --> 00:14:34,154 اگه بتوني اينکارو بکني , ديگه چي براي ترسيدن ازش هست ؟ 228 00:14:38,277 --> 00:14:41,027 ميدونم . خيلي حال داد , درسته ؟ 229 00:14:41,029 --> 00:14:43,580 , وقتي از اينجا بريد , اين جريان رو فراموش ميکنيد 230 00:14:43,582 --> 00:14:45,198 ولي ته دلتون , خواهد دونست که 231 00:14:45,200 --> 00:14:48,001 پيشنهاد پيوستن به من هنوز هستش 232 00:14:48,003 --> 00:14:49,502 مثل من باشيد 233 00:14:49,504 --> 00:14:51,824 و فقط اينطوري هست که راه برگشت به اينجا رو پيدا ميکنيد 234 00:14:51,844 --> 00:14:55,759 چون ميخواينش , نيازش دارين 235 00:14:57,379 --> 00:14:59,773 من که ميگم اون دختره - من که نميگم اون - 236 00:14:59,793 --> 00:15:01,746 خوش شانس باشيم , يکيشون نصيبمون ميشه 237 00:15:01,766 --> 00:15:03,383 براي چي اينو ميگي ؟ 238 00:15:03,385 --> 00:15:05,717 همشون بنظرم سر سخت ميومدن , دنبال چي پس ؟ 239 00:15:05,866 --> 00:15:07,554 "من دنبال آدماي سر سخت نيستم , "جاش 240 00:15:07,556 --> 00:15:09,576 من دنبال جنگجو ها هستم 241 00:15:09,596 --> 00:15:10,618 فرقش چيه ؟ 242 00:15:10,638 --> 00:15:13,393 يه جنگجو براي چيزي که بهش اعتقاد داره ميجنگه 243 00:15:16,565 --> 00:15:20,900 يه جنگجو براي خانوادش ميجنگه 244 00:15:52,601 --> 00:15:54,228 فک ميکني داري چيکار ميکني , "الايژا"؟ 245 00:15:54,248 --> 00:15:56,653 خوش اومدي , چه وضعشه , سومين شب در اين هفته ؟ 246 00:15:56,655 --> 00:15:58,021 من به سرپرست نياز ندارم 247 00:15:58,023 --> 00:16:00,273 دورگه ها شکست ناپذيرن , درسته ؟ 248 00:16:00,275 --> 00:16:01,847 داري چيکار ميکني , "الايژا"؟ 249 00:16:01,867 --> 00:16:04,611 همونطور که بحثشو کرديم , فريب ما بايد بي نقص باشه 250 00:16:04,613 --> 00:16:06,021 حالا ماه ها گذشته 251 00:16:06,030 --> 00:16:09,137 الان وقت مناسبشه - چيزه بعدي توي ليست مناسب ها چيه - 252 00:16:09,157 --> 00:16:11,001 کلاوس" و من سرامون رو بالا بگيريم" 253 00:16:11,003 --> 00:16:12,369 و بگيم که آماده ايم که دوباره سعيمون رو بکنيم ؟ 254 00:16:12,371 --> 00:16:14,287 متوجهم که اين براي تو سخت هستش 255 00:16:14,289 --> 00:16:16,206 چيزي که سخته اينه که 256 00:16:16,208 --> 00:16:19,376 , بدوني "فرانچسکا گوئررا" هنوز نفس ميکشه بعد از اينکه اون کسي بود که 257 00:16:19,378 --> 00:16:20,593 با جادوگرا نقشه کشيد که بچه ي منو بکشن 258 00:16:20,595 --> 00:16:22,128 , تو انتقام خودت رو خواهي داشت 259 00:16:22,130 --> 00:16:25,598 در اين مورد بهت قول ميدم 260 00:16:25,600 --> 00:16:30,553 , خوب , تا اون موقع , اين اتاق منه 261 00:16:30,555 --> 00:16:32,272 و بهت ميگم که کي مناسب هستش 262 00:16:32,274 --> 00:16:33,973 که تميزش کني 263 00:17:02,749 --> 00:17:04,838 نميدونم چرا همش داري قُپي مياي 264 00:17:04,840 --> 00:17:06,100 با اين حال که ميدوني نميتوني بهم صدمه بزني 265 00:17:06,120 --> 00:17:09,142 اوه , ولي ميخوام انجامش بدم 266 00:17:11,312 --> 00:17:15,928 من "مايکل"ـم , خون آشامي که خون آشام ها رو شکار ميکنه 267 00:17:15,948 --> 00:17:19,152 ميدوني که خون انسان ها به مقدار کمي منو تقويت ميکنه 268 00:17:19,154 --> 00:17:20,603 بخور 269 00:17:29,698 --> 00:17:31,164 بسّه 270 00:17:37,341 --> 00:17:41,478 اوه , اي کاش ميتونستم اين رو ازت جداش کنم 271 00:17:41,498 --> 00:17:43,676 و اون اسيري که من به تو دارم رو بشکنم 272 00:17:43,678 --> 00:17:46,963 و وظيفه اي که براش منو دوباره زنده کردي 273 00:17:46,965 --> 00:17:50,216 که کشتن اون حرومزاده اي که خودش رو پسر من خطاب ميکنه رو کامل کنم 274 00:17:50,218 --> 00:17:51,718 نميتوني اين دستبند رو ازم جداش کني 275 00:17:51,720 --> 00:17:53,186 و نميتوني "کلاوس" رو بکشي 276 00:17:53,188 --> 00:17:56,689 نه تا زماني که يه راهي پيدا کنم که دوستامو از مردن باهاش , نجات بدم 277 00:18:02,564 --> 00:18:04,547 کتاب جادوگري مادرشون رو چندين هفتس که دارم مطالعه ميکنم 278 00:18:04,549 --> 00:18:05,605 دارم نزديک ميشم 279 00:18:05,625 --> 00:18:08,818 يه باري خط پدري يکي از دوستامو از "کلاوس" برداشتم 280 00:18:08,820 --> 00:18:12,906 من آزادت خواهم کرد تا اون هيولايي که اينقدر مشتاقشي بشي 281 00:18:12,908 --> 00:18:15,992 حرف هاي خوش ميزني , جادوگر کوچولوي من 282 00:18:16,342 --> 00:18:17,911 تعداد "گوئررا" ها از ما بيشتره 283 00:18:17,913 --> 00:18:21,199 اون زمان , سال 1925 , شايد 100 نفر ميشدن 284 00:18:21,219 --> 00:18:22,582 ميريختيم سرشون و 285 00:18:22,584 --> 00:18:25,335 ظرف چهار روز محوشون ميکرديم 286 00:18:25,337 --> 00:18:27,987 ولي الان ديگه فقط گله ي "گوئررا" ها نيستن 287 00:18:27,989 --> 00:18:31,224 اونا از همه ي گله ها جاشون اومدن 288 00:18:31,226 --> 00:18:32,842 , خوب , لازم نيس که همشون رو بزنيم 289 00:18:32,844 --> 00:18:35,762 فقط همون 12 نفري که حلقه دستشونه و باعث تضعيف هر ماه کامل من ميشن 290 00:18:35,764 --> 00:18:37,397 چي , ميخواي که 12 حلقه رو پيدا کني ؟ 291 00:18:37,399 --> 00:18:39,032 برو بيرون و دست هر گرگينه اي که ديدي رو 292 00:18:39,034 --> 00:18:40,567 قطع کن تا به اونايي که ميخواي برسي 293 00:18:40,569 --> 00:18:42,519 يعني , بيخيال , خودت همين روش رو يادم دادي 294 00:18:42,521 --> 00:18:44,289 تو و "الايژا" وايسادين و کاري نميکنين 295 00:18:44,309 --> 00:18:46,071 براي چي ؟ 296 00:18:47,177 --> 00:18:51,911 چون احتمالش هست که اون ها چيزي رو صاحب باشن که براي ما خطرناک باشه 297 00:18:54,282 --> 00:18:57,283 درسته . چوبي که باعث کشتنت ميشه 298 00:18:57,285 --> 00:18:58,952 شبي که من بچمو از دست دادم 299 00:18:58,954 --> 00:19:02,002 گم شده 300 00:19:02,958 --> 00:19:06,125 , پس جزئي از بازيه 301 00:19:06,127 --> 00:19:08,294 , و فکرش هم منو خيلي عصباني ميکنه 302 00:19:08,314 --> 00:19:10,930 مخصوصا در شبي مثل امشب 303 00:19:14,302 --> 00:19:15,988 چرا بايد اينا رو به من بگي ؟ 304 00:19:16,008 --> 00:19:17,520 بستگي داره 305 00:19:17,522 --> 00:19:18,805 دسته توئه؟ 306 00:19:18,807 --> 00:19:21,399 معلومه که نه . اينجور سلاح ها به درد من نميخوره 307 00:19:21,419 --> 00:19:23,092 تو بميري , منم همراهت ميميرم 308 00:19:23,094 --> 00:19:25,945 همراه همه ي خون آشام هايي که ساختيم 309 00:19:26,155 --> 00:19:30,883 خوب , پس شايد بخواي که کمکم کني که برش گردونم 310 00:19:31,454 --> 00:19:33,119 ما امشب به گرگ ها حمله ميکنيم 311 00:19:33,121 --> 00:19:36,022 وقتي ماه کامل به اوج خودش برسه 312 00:19:36,042 --> 00:19:39,242 در موقعي که من ضعيف هستم انتظارش رو نخواهند داشت 313 00:19:39,244 --> 00:19:42,202 سلام . خبر خوش يا بد ؟ 314 00:19:42,947 --> 00:19:45,298 "کلاوس" , "جو" "جو" , "کلاوس" 315 00:19:45,300 --> 00:19:47,333 , حالا ميخواي درباره ي "گوئررا" ها صحبت کني 316 00:19:47,335 --> 00:19:50,670 هيچکي سخت تر از "جو" در سال 1925 اينجا مبارزه نکرد 317 00:19:50,672 --> 00:19:53,290 اونقدر سخت که بازنشته شدش 318 00:19:53,310 --> 00:19:56,320 از اون موقع در صلح بوده باهاشون و درست در کنارشون زندکي کرده 319 00:19:56,340 --> 00:20:00,094 درسته , خوب , خبر خوش اينه که سفارشت اين صبح ميادش 320 00:20:00,114 --> 00:20:02,315 خبر بد , لو رفتم 321 00:20:02,317 --> 00:20:05,485 رفيقت "داوينا"نجاتم داد , ولي کاري که شده ديگه شده 322 00:20:05,487 --> 00:20:09,105 پس برام مشروب بريز , برام يه آهنگ بزار چون قراره که آخرين چيزاي زندگيم باشه 323 00:20:09,107 --> 00:20:11,491 جو" , نميخواد ديگه احساسيش کني" 324 00:20:11,493 --> 00:20:13,243 يه سر برو از شهر بيرون تا آبا از آسياب بيفته 325 00:20:13,245 --> 00:20:15,636 عمرا . من از دست "گوئررا" ها فرار نميکنم 326 00:20:15,656 --> 00:20:18,317 نري , مجبورم نخواهي بود , چون بو ميکشنت و پيدات ميکنن 327 00:20:18,337 --> 00:20:20,366 تو ميزاري که بيان منو بکشن 328 00:20:20,368 --> 00:20:23,202 چون من که زندگيمو کردم 329 00:20:23,367 --> 00:20:28,007 دوست داري که به مبارزه کردن برگردي , "جو"؟ 330 00:20:35,016 --> 00:20:36,883 چي تو فکرته ؟ 331 00:20:36,885 --> 00:20:40,277 من کلا در اينباره به اشتباه فکر ميکردم 332 00:20:41,556 --> 00:20:44,857 گله ي "گوئررا" ها عاشق شکار کردنن 333 00:20:44,859 --> 00:20:47,060 اونا , "پريمال " , "آلفا" هستن 334 00:20:47,062 --> 00:20:50,425 من دليلمو براي کاري نکردن در اين چند ماه بهت ميدم 335 00:20:50,445 --> 00:20:54,033 بگو که دستشونه ؟ 336 00:20:56,621 --> 00:20:59,217 چوب دست اونا نيستش 337 00:21:00,325 --> 00:21:02,408 خوب , پس دست کيه ؟ 338 00:21:02,410 --> 00:21:04,794 امشب , اهميتي نداره 339 00:21:04,796 --> 00:21:07,463 چون امشب 340 00:21:07,465 --> 00:21:09,916 ما ميريم گرگ کشي 341 00:21:17,325 --> 00:21:19,013 ما "گوئررا" ها رو در جايي که ميخوايم داريمشون 342 00:21:19,033 --> 00:21:20,474 ما منتظرشون گذاشتيم , ما نگرانشون کرديم 343 00:21:20,494 --> 00:21:23,009 و الانم ميدونيم که اونا يه لشکر بي دفاع در برابر يه اصيل هستن 344 00:21:23,029 --> 00:21:25,482 اينو که به طور حتم نميدونيم - حاضرم روش ريسک کنم - 345 00:21:25,502 --> 00:21:27,865 خيلي خطرناکه . چوب که خودش غيب نشده 346 00:21:27,885 --> 00:21:29,999 يکي برداشتتش - دشمن ها به نوبت - 347 00:21:30,019 --> 00:21:31,757 در آخر , همشون رو نابود ميکنيم 348 00:21:38,571 --> 00:21:41,778 امشب , ما بايد فقط دانه هاي درست رو بکاريم 349 00:21:41,798 --> 00:21:44,545 و براي اينکار , کمک لازم داريم 350 00:21:53,993 --> 00:21:57,495 ميدوني , کم کم دارم فک ميکنم که تو آرزوي مرگ داري 351 00:21:57,497 --> 00:22:01,478 ببين . من فقط ميخوام وسايلمو بردارم و از شهر بزنم بيرون 352 00:22:02,346 --> 00:22:05,169 و چرا بايد ما بزاريم اينکارو بکني ؟ 353 00:22:05,349 --> 00:22:09,695 چون من اطلاعاتي دارم که ممکنه براي فرانچسکا گوئررا" خيلي مفيد باشه" 354 00:22:10,217 --> 00:22:11,976 ما ميخوايم 12 حلقه ي اصيل رو بدست بياريم 355 00:22:11,978 --> 00:22:14,512 الان که 4 تا از اون ها تو دست برادر هاي "گوئررا" هستش 356 00:22:14,514 --> 00:22:16,347 , "يکي دسته "اليور" , يکي "فرانچسکا 357 00:22:16,349 --> 00:22:19,159 سه تا هم دست مأموراي حفاظتي خونش , و بقيه ش هم در دستاي خدمتکاراش پراکنده س 358 00:22:19,179 --> 00:22:21,462 .. الان هر حلقه اي توسط جاي نگينش تشخيص داده ميشه 359 00:22:21,482 --> 00:22:24,355 چپ دست ها , از اونايي ان که دستشون ميکنن 360 00:22:24,527 --> 00:22:26,691 کلاوس" فک ميکنه که تو چوب بلوط سفيد رو داري" 361 00:22:26,693 --> 00:22:27,892 . ولي ما نداريم 362 00:22:27,894 --> 00:22:29,360 اينش مهم نيس 363 00:22:29,362 --> 00:22:31,282 چون اگه فک ميکنن که داريش 364 00:22:31,302 --> 00:22:32,947 بدين معناس که نميدونن کجاس 365 00:22:32,949 --> 00:22:35,464 يه جادويي بکن . پيدا کن 366 00:22:35,602 --> 00:22:37,501 اگه اونا فک ميکنن که ميتونن دستشون رو به چوب برسونن 367 00:22:37,503 --> 00:22:39,287 پس وقتي که من تضعيفم ميان دنبالش 368 00:22:39,289 --> 00:22:42,039 , هر حلقه اي که بدست بياريم قدرت من رو افزايش ميده 369 00:22:42,041 --> 00:22:43,708 ولي با اينحال هنوزم من يه عيب به حساب خواهم اومد 370 00:22:43,710 --> 00:22:47,962 پس , هر چقدر اميدي که به موفقيت داريم تماما بستگي به کار کردن در کنار هم داره 371 00:22:47,964 --> 00:22:51,975 شما دو تا ديگه نميتونيد گوشه نشين گوشه هاي مختلف باشيد 372 00:23:01,054 --> 00:23:03,536 اين نبرد ما هستش 373 00:23:03,958 --> 00:23:06,688 براي يه جنگ آماده اي , "هايلي"؟ 374 00:23:07,400 --> 00:23:11,068 فقط قول بده که "فرانچسکا" از اين قضيه جون سالم بدر نبره 375 00:23:13,570 --> 00:23:19,160 , سرش روي يه سيني نقره اي خدمتت خواهد رسيد گرگ کوچولو 376 00:23:21,592 --> 00:23:23,560 منم به آخرين تيکه پازل رسيدگي ميکنم 377 00:23:30,348 --> 00:23:32,473 خوب نيست . نميتونم پيداش کنم 378 00:23:32,475 --> 00:23:34,141 حتما پنهانش کردن 379 00:23:34,143 --> 00:23:36,177 دوست دارم بدونم کي پنهانش کرده 380 00:23:38,181 --> 00:23:40,765 , متأسفانه اين بار بايد به ما تمام داستان رو بگي 381 00:23:40,767 --> 00:23:43,100 نه به اندازه ي کافي که فقط خودت رو زنده نگه داري 382 00:23:43,102 --> 00:23:45,502 .. فرانچسکا" , بهت گفتم که" - و منم دارم به تو ميگم - 383 00:23:45,522 --> 00:23:49,103 يه چيزي که نميدونم رو بهم بگو وگرنه همين الان ميميري 384 00:23:49,123 --> 00:23:53,054 بگو , و بعدش از در خارج ميشي 385 00:23:53,513 --> 00:23:56,169 کي چوب بلوط سفيد رو داره ؟ 386 00:23:56,916 --> 00:24:01,786 شايعه س که به دست کشيده افتاده بوده 387 00:24:02,486 --> 00:24:03,972 کافي نيستش که نميتونک برم قدم بزنم 388 00:24:03,992 --> 00:24:08,292 حالا هم بايد اينکارو بکني ؟ - خودت ميدوني چطوري متوقفش کني - 389 00:24:08,779 --> 00:24:10,640 چوب کجاس ؟ 390 00:24:11,597 --> 00:24:14,366 باشه , بادا باد 391 00:24:14,767 --> 00:24:18,300 چرا من اصلا برام مهم باشه ؟ اين حتي جنگ منم نيستش 392 00:24:18,805 --> 00:24:21,522 بيا . اونجاس که ميتوني چيزي که ميخواي رو پيدا کني 393 00:24:21,524 --> 00:24:23,808 الان تنها چيزي که لازمته کليد عمومه 394 00:24:23,810 --> 00:24:25,476 و اون کجاس ؟ 395 00:24:30,230 --> 00:24:32,950 در جلوي چشمت پنهان شده , زبل خان 396 00:25:08,717 --> 00:25:10,116 کلاوس" در ضعيف ترين حالت قدرتش" 397 00:25:10,136 --> 00:25:12,263 در چندين ساعت آينده خواهد بود 398 00:25:12,283 --> 00:25:14,304 , وقتي که چوب بلوط سفيد رو پيدا کرديد 399 00:25:14,306 --> 00:25:16,792 آماده باشيد که ازش استفاده کنيد 400 00:25:16,812 --> 00:25:20,393 تو يه گروه به منطقه ميبري و تا وقتي که ضعيف هست رام و مطيعش ميکني 401 00:25:20,716 --> 00:25:23,333 الايژا" و "هايلي" چي ؟ امکان نداره از کنارش امشب جدا باشن" 402 00:25:23,353 --> 00:25:25,249 الايژا" توسط گاز گرفتن شماها تضعيف ميشه" 403 00:25:25,269 --> 00:25:26,626 , و براي "هايلي" هم 404 00:25:26,646 --> 00:25:29,736 هر کي قلبشو در بياره جايزه داره 405 00:25:32,436 --> 00:25:35,458 و شما کجا تشريف خواهيد داشت ؟ - اينجا , جايي که امنه - 406 00:25:35,460 --> 00:25:36,910 اونا خون آشامن 407 00:25:36,930 --> 00:25:39,412 اونا نميتونن بدون اجازه صاحبخونه وارد خونه اي بشن 408 00:25:39,414 --> 00:25:41,047 پس ما زندگيمون رو بخطر ميندازيم , در حاليکه تو قايم شدي ؟ 409 00:25:41,049 --> 00:25:42,916 من مهمترين شخص هستم 410 00:25:42,918 --> 00:25:45,919 کاره تو اينه که مطمئن شي , جنگ به سراغ من نياد 411 00:25:50,092 --> 00:25:51,675 از گوشه ها شروع کن 412 00:25:58,767 --> 00:26:01,768 ببين , چي داريم اينجا 413 00:26:07,409 --> 00:26:09,275 ميدونم که رئيست ميخواس اينجارو بخره 414 00:26:09,277 --> 00:26:11,695 ولي من چندين ماهه که دارم قاتل الذئب انباشته ميکنم 415 00:26:11,697 --> 00:26:15,248 و واقعا يه جا براي نگه داريش لازم داشتم 416 00:26:20,391 --> 00:26:22,455 ! برگردين ! برگردين 417 00:26:24,710 --> 00:26:26,176 اون رو من لازمش دارم 418 00:27:55,267 --> 00:27:56,716 عصر بخير 419 00:28:04,925 --> 00:28:08,728 اشاره کردم که من چندين ماه اخير بدي رو سپري کردم ؟ 420 00:28:20,408 --> 00:28:21,908 ! آه 421 00:28:33,042 --> 00:28:34,971 فک ميکني که قوي هستي چون اون حلقه دستته ؟ 422 00:28:34,991 --> 00:28:36,480 تو هيچي نيستي , ما قوي بوديم 423 00:28:36,500 --> 00:28:39,690 ما عضوِ يه گله بوديم و تو گند زدي بهش 424 00:28:45,379 --> 00:28:47,257 اگه من دوباره تو رو با يکي از اينا ببينم 425 00:28:47,277 --> 00:28:49,569 خودم ميکشمت 426 00:29:12,961 --> 00:29:14,511 همم 427 00:29:14,513 --> 00:29:16,179 اشکالي نداره 428 00:29:16,181 --> 00:29:17,928 اون نميتونه بياد تو 429 00:29:18,089 --> 00:29:19,628 نميتونم ؟ 430 00:29:20,149 --> 00:29:21,851 منو چاخان نکن 431 00:29:21,853 --> 00:29:23,369 نميتوني از من برنده شي 432 00:29:23,371 --> 00:29:26,823 شما گنگستر ها همتون از غرور رنج ميبريد 433 00:29:27,107 --> 00:29:31,446 ميدوني که "آل کاپون " زمان خودش فک ميکرد که , شکست ناپذيره *گنگستر معروف آمريکايي * 434 00:29:31,466 --> 00:29:33,479 , ولي در آخرش 435 00:29:33,481 --> 00:29:38,505 , اون محکوم شد که به زندان کثيف و پست "آلکاترز" بره براي کدوم عمل بدش ؟ " زندان فوق امنيتي آمريکا * 436 00:29:39,212 --> 00:29:40,787 کسي نبود ؟ 437 00:29:40,789 --> 00:29:42,956 عدم موفقيت در پرداخت ماليتش 438 00:29:42,958 --> 00:29:46,876 فک کنم که نکته اي در اين داستان نهفته بود , مگه نه ؟ 439 00:29:46,878 --> 00:29:50,663 اي واي من , خونه ي بسيار زيبايي اينجا داري 440 00:29:50,665 --> 00:29:52,916 خيلي خوشحال شدم که وقتي شهر 441 00:29:52,918 --> 00:29:55,699 توصيه ي منو قبول کردن تا از وضعيت ارثي اينجا محافظت کنن 442 00:29:55,719 --> 00:29:58,838 و ملک رو به نام دولت بزنن 443 00:29:58,840 --> 00:30:01,641 پس فرض رو بر اين ميزارم 444 00:30:01,871 --> 00:30:04,143 که اين خونه الان متعلق به عموم هستش 445 00:30:04,145 --> 00:30:06,846 ... و به همين دليل , هر کسي ميتونه وارد بشه 446 00:30:08,900 --> 00:30:11,351 بدون هيچ دعوتي 447 00:30:33,197 --> 00:30:36,365 من هنوز قدرتم کامل نشده 448 00:30:36,711 --> 00:30:38,692 کدوم يکي از حلقه ها هنوز بحساب نيومده ؟ 449 00:30:38,712 --> 00:30:40,503 فقط يکي 450 00:30:40,846 --> 00:30:44,115 بايد بگم که برادر ها شجاعانه جنگيدن 451 00:30:44,135 --> 00:30:47,088 قبل از اينکه خانم "گوئررا" فرار کنن 452 00:30:47,745 --> 00:30:50,579 گذاشتي فرار کنه 453 00:30:50,581 --> 00:30:52,247 نه دقيقا 454 00:31:23,948 --> 00:31:25,748 "مارسل" 455 00:31:25,750 --> 00:31:27,116 اونا "جو" رو گرفتن 456 00:31:29,668 --> 00:31:33,122 جو" خودش ميدونست خودشو قاطي چي داره ميکنه" 457 00:31:33,471 --> 00:31:35,591 پس چي ؟ « هِي , بيايين عضو تيممون بشين 458 00:31:35,593 --> 00:31:37,793 جايزه تون , مرگتونه » ؟ 459 00:31:40,631 --> 00:31:42,617 اينو بايد درک کني 460 00:31:42,637 --> 00:31:45,826 خون آشام هايي مثل "جو" , ميدونن چه حسيه که توي 461 00:31:45,846 --> 00:31:47,891 مبارزه باشن و چه حسّيه که کنار گود بشينن 462 00:31:47,911 --> 00:31:49,987 جو" براي مدت زيادي کنار گود بودش" 463 00:31:50,007 --> 00:31:52,341 ولي وقتي مبارزه به سراغش اومد , اونم برگشت 464 00:31:52,343 --> 00:31:54,805 چون اون ترجيح ميداد که روي پاهاي خودش بميره تا اينکه زانو زده زندگي کنه 465 00:31:54,825 --> 00:31:57,095 به اين ميگن جنگجو 466 00:31:57,097 --> 00:31:59,029 پس براي چي ما داريم ميجنگيم ؟ 467 00:31:59,049 --> 00:32:01,850 خودم ... براي خونم ميجنگم 468 00:32:01,852 --> 00:32:05,214 براي شأن و مقام خون آشام هايي که از اونجا کشته شدن و فرار کردن 469 00:32:05,234 --> 00:32:07,969 : سؤال اينه 470 00:32:08,416 --> 00:32:10,776 تو براي چي ميجنگي ؟ 471 00:32:12,735 --> 00:32:15,697 مشکل همينه . من هيچي نميدونم 472 00:32:15,699 --> 00:32:17,858 ببين . گرگينه ها منطقه رو گرفتن , ما امروز شکستشون ميديم 473 00:32:17,878 --> 00:32:20,120 ! و اونا هم فرداش دوباره حمله ميکنن . اينکار ديوونگيه 474 00:32:20,140 --> 00:32:23,372 و همه ي اينا براي چند تا خونه ؟ 475 00:32:26,081 --> 00:32:29,222 من زماني بدنيا اومدم که وضعيتش از الان خيلي بدتر بود 476 00:32:29,242 --> 00:32:31,612 و حتي اون موقع هم اين شهر ارزش جنگيدن براش داشت 477 00:32:31,632 --> 00:32:35,105 خون من هم از طريق فاضلاب اين شهر به همراه خون 478 00:32:35,125 --> 00:32:36,470 نزديک ترين رفيق هام ميگذره 479 00:32:36,490 --> 00:32:38,395 و آره , "کلاوس" و من کنار هم در برابر 480 00:32:38,415 --> 00:32:40,133 , گوئررا" ها , ولي , ميدوني , طولي نميکشه" 481 00:32:40,153 --> 00:32:42,357 . اون خواهد خواست که پادشاه گرگ ها بشه 482 00:32:42,359 --> 00:32:44,893 خون اون هم عميق در اينجا در جريانه 483 00:32:47,765 --> 00:32:50,267 اينو شنيدي ؟ 484 00:32:51,037 --> 00:32:53,902 اين اولين , آخرين و تنها 485 00:32:53,904 --> 00:32:56,733 آلبوم موسيقي بود که رفيقم "تئوري ونچور" ساخت 486 00:32:56,753 --> 00:33:00,075 فقط ميتونست اينجا درست بشه 487 00:33:00,077 --> 00:33:02,411 ما براي خونه نميجنگيم 488 00:33:02,413 --> 00:33:05,545 ما براي روح شهر ميجنگيم 489 00:33:06,050 --> 00:33:07,549 کسي هس ؟ 490 00:33:10,890 --> 00:33:13,893 سلام . ببخشيد 491 00:33:14,712 --> 00:33:16,412 عجيبه 492 00:33:16,432 --> 00:33:19,061 همينجوري راهم به اينجا کشيده شد 493 00:33:27,264 --> 00:33:30,522 هايلي" , "هايلي" ! , "هايلي" لطفا" 494 00:33:34,662 --> 00:33:36,495 من کشتمش 495 00:33:40,502 --> 00:33:43,436 فرانچسکا" تو چشام نگاه کرد و براي جونش بهم التماس کرد" 496 00:33:43,456 --> 00:33:45,754 .. همونجور که من تيکه تيکه کردمش 497 00:33:47,981 --> 00:33:50,125 ولي حس بهتري ندارم 498 00:33:50,127 --> 00:33:53,428 ! احساس آرامش نميکنم , اصلا هيچي حس نميکنم 499 00:33:53,448 --> 00:33:55,339 کاملا چيزايي که داري تجربه ميکني معموليه 500 00:33:55,359 --> 00:33:58,482 هيچ چيز درباره ي من "الايژا" طبيعي نيس 501 00:33:58,502 --> 00:34:02,082 بعنوان يه دورگه , احساس قدرت بيشتري خواهي کرد 502 00:34:02,102 --> 00:34:04,129 زمان ميبره تا بتوني کنترلش کني 503 00:34:04,149 --> 00:34:08,476 من نميخوام که اينطوري "الايژا" زندگي کنم 504 00:34:09,307 --> 00:34:11,279 متنفرم ازش 505 00:34:13,817 --> 00:34:15,951 وقتي کنار رودخانه با "هلالي شکل" ها زندگي ميکردم 506 00:34:15,971 --> 00:34:19,287 ... بلاخره 507 00:34:19,289 --> 00:34:21,990 پاکي يه گرگ بودن رو فهميدم , نجابتشو 508 00:34:24,161 --> 00:34:28,433 قبل از اينکه برسم به "فرانچسکا" 8 تا گرگ رو کشتم 509 00:34:28,453 --> 00:34:32,355 هشت تا از همنوع هامو 510 00:34:32,375 --> 00:34:34,229 چي نجابتي در اين کار هست ؟ 511 00:34:34,249 --> 00:34:37,222 .. رفتارم بهتر نبوده از 512 00:34:37,224 --> 00:34:39,091 از يه خون آشام 513 00:34:45,238 --> 00:34:48,092 همه چيز تغيير کرده 514 00:34:49,019 --> 00:34:51,019 و نه فقط براي من 515 00:34:54,270 --> 00:34:57,819 , طرز نگاهت بهم رو قبلن هم ديدم 516 00:34:58,278 --> 00:35:01,329 و الانم طرز نگاهت بهم رو ميبينم 517 00:35:04,868 --> 00:35:08,512 من يه مادر بودم و الان يه هيولا هستم 518 00:35:12,145 --> 00:35:15,544 اوضاع الان فرق کرده 519 00:35:15,546 --> 00:35:17,929 نميتوني بهم بگي که نشده 520 00:35:22,612 --> 00:35:24,186 "هايلي" 521 00:35:42,363 --> 00:35:44,438 عجب . خيلي مضخرفه 522 00:35:44,686 --> 00:35:46,615 امروز خبري از کاسبي نيستش 523 00:35:46,617 --> 00:35:48,322 يعني , براي تو خيلي بدتر شد 524 00:35:48,342 --> 00:35:53,330 طرف بازاري براي موسيقي سنتي ايسلندي ها داستش 525 00:35:53,791 --> 00:35:56,097 اونا براي خودم نبودن 526 00:35:56,333 --> 00:35:58,132 اسمم "کيلِب"ـه 527 00:35:58,454 --> 00:36:00,902 "داوينا" - عجب , اسم باحالي داري - 528 00:36:01,138 --> 00:36:03,421 و سليقه اي افتضاح در موسيقي 529 00:36:03,441 --> 00:36:06,272 مشخصا به من نياز داري 530 00:36:07,587 --> 00:36:10,021 نميشه با پتک بزنيشون ؟ 531 00:36:10,023 --> 00:36:13,221 اونا توسط يه جادوگر آهنگري شدن , برادر , و براي همين هم 532 00:36:13,241 --> 00:36:16,211 فقط عناصر از آب و آتش ميتونه خرابشون کنه 533 00:36:16,213 --> 00:36:18,747 اگرچه اين کار لذت بيشتري براي تو داره 534 00:36:18,749 --> 00:36:20,348 همينطوره 535 00:36:22,403 --> 00:36:25,161 اين تقصير من بود 536 00:36:25,939 --> 00:36:28,359 همش 537 00:36:28,769 --> 00:36:33,167 .. اگه من بارداري "هايلي" رو قبول ميکردم بجاي اينکه 538 00:36:33,187 --> 00:36:35,917 نقشه شاه رو بازي کنم 539 00:36:37,251 --> 00:36:39,904 بايد به حرفاي تو گوش ميدادم 540 00:36:39,924 --> 00:36:44,944 بجاش , حرص و حسد من دخترم رو ازم گرفت 541 00:36:46,059 --> 00:36:48,220 ... اعمالم 542 00:36:48,240 --> 00:36:50,929 باعث آزاد شدن سلاحي شد که نه تنها من 543 00:36:50,931 --> 00:36:52,481 بلکه تو رو هم به کشتن ميده 544 00:36:52,483 --> 00:36:54,433 هزاران سال از قصدت براي 545 00:36:54,435 --> 00:36:56,601 نابودي من جون سالم بدر بردم 546 00:37:00,574 --> 00:37:04,266 فک کنم بتونم از اينم نجات پيدا کنم 547 00:37:05,412 --> 00:37:08,068 تو در تعقيب رستگاري من بودي 548 00:37:08,088 --> 00:37:11,377 مثل مردي که يه سنگي روي بر روي يه کوهستان بي انتها ميچرخونه 549 00:37:11,898 --> 00:37:14,419 خوب , هيچ کوهستاني بي انتها نيستش , برادر 550 00:37:20,961 --> 00:37:23,428 بعضي هاشون فقط از بقيه شيبشون بيشتره 551 00:37:27,776 --> 00:37:31,303 و هر چقدرَم دوست داشته باشم کسي باشم که , در اين لحظه "هايلي" رو تسلي خاطر ميده 552 00:37:31,305 --> 00:37:35,788 بر اين باورم که تنها تو ميتوني غمش رو بفهمي 553 00:37:35,808 --> 00:37:38,226 ما بچمون رو از دست داديم 554 00:37:40,752 --> 00:37:44,583 يعني , چي ميتونم بگم تا دردش رو تسکين بدم ؟ 555 00:37:48,121 --> 00:37:50,071 هرچيزي که لازم داره بشنوه 556 00:37:54,981 --> 00:37:58,178 فک ميکني اوضاع توي منطقه الان بهتره ؟ 557 00:37:58,198 --> 00:38:02,901 نه , ولي خوب بود که با "کلاوس" براي تغيير جنگيدم 558 00:38:03,621 --> 00:38:05,979 بابت "جو" متأسفم 559 00:38:05,999 --> 00:38:08,056 طرف شجاع بود 560 00:38:12,312 --> 00:38:13,979 همينطور تو 561 00:38:17,249 --> 00:38:19,644 مهم نيستش 562 00:38:20,020 --> 00:38:23,442 اين بايد تموم بشه , "مارسل" , رابطه ي ما 563 00:38:23,462 --> 00:38:26,500 هر چقدر بيشتر با تو ام , بيشتر با همه چيزم 564 00:38:26,520 --> 00:38:29,485 ... و بايد گواهي مو بگيرم , بايد کمک کنم 565 00:38:29,505 --> 00:38:33,865 به انسان ها با مشکلاتشون 566 00:38:33,867 --> 00:38:38,591 و اگه هي بخوام بيام اينجا , نميتونم اون کارو بکنم 567 00:38:39,882 --> 00:38:41,840 متأسفم ولي اين رابطه بايد تموم بشه 568 00:38:52,352 --> 00:38:55,849 بهتر ميشه - کي ؟ - 569 00:38:57,003 --> 00:38:59,160 الان ديگه من جادوانه شدم . اگه نتونم ازش امروز بگذرم 570 00:38:59,180 --> 00:39:01,860 چطور قراره که براي هميشه باهاش سر کنم ؟ 571 00:39:06,533 --> 00:39:08,468 ميدوني , طي سال ها 572 00:39:08,488 --> 00:39:12,488 , منم دوستايي داشتم , دشمن هايي 573 00:39:12,739 --> 00:39:16,832 معشوقه ها , از دست دادن ها , و پيروزي ها 574 00:39:17,378 --> 00:39:21,684 با گذر زمان , همشون شروع به گذر باهمديگه ميکنن 575 00:39:22,788 --> 00:39:29,988 ولي لحظه هاي واقعي هميشگي هستن 576 00:39:34,061 --> 00:39:37,548 بقيه لحظه ها از بين ميرن 577 00:39:38,057 --> 00:39:40,732 دردت از بين ميره 578 00:39:40,734 --> 00:39:43,602 نه تا وقتي که دوباره بچمو در آغوش بگيرم 579 00:39:43,604 --> 00:39:45,770 و همينطور هم ميشه 580 00:39:47,407 --> 00:39:51,851 ولي براي اينکه بتونيم اينکارو بکنيم , بايد دوباره کنترل شهر رو در دست بگيريم 581 00:39:52,285 --> 00:39:55,415 الانم ما جداگانه کار کرديم تا اون گرگ ها رو متحد کنيم 582 00:39:55,435 --> 00:39:57,872 ميتونيم با هم کار کنيم تا دوباره اينکارو بکنيم 583 00:39:57,892 --> 00:40:00,183 لازم نيس که اونا دشمن هامون باشن 584 00:40:00,203 --> 00:40:03,786 بعد از حمله بهشون , نخواهند خواست که دوستمون باشن "کلاوس" 585 00:40:03,806 --> 00:40:08,426 تو يه جنگ بر سر اونايي که ميتونستن به بچه ت صدمه بزنن بر پا کردي 586 00:40:08,428 --> 00:40:11,452 نه تنها بهت احترام ميزارن , بلکه بهت پاسخگو هم خواهند بود 587 00:40:11,472 --> 00:40:13,465 چرا اينکارو الان بکنن ؟ 588 00:40:15,746 --> 00:40:17,802 چون تو مـلکه شون هستي 589 00:40:24,778 --> 00:40:27,195 بقيه دشمن هامون چي ؟ 590 00:40:27,197 --> 00:40:30,115 جادوگر ها حتي بعد از مرگشون هم دست از نقشه کشيدن بر نميدارن 591 00:40:30,117 --> 00:40:33,118 ما مادرم و جادوگراش رو شکست داديم 592 00:40:33,120 --> 00:40:36,154 چون در کنار هم متحد بوديم 593 00:40:40,827 --> 00:40:43,995 .. اينطوري در برابر همه ي دشمن هامون قرار ميگيريم 594 00:40:46,333 --> 00:40:48,133 به عنوان يه خانواده 595 00:41:06,109 --> 00:41:08,169 آقاي "گريفت " ؟ "کمي" هستم 596 00:41:08,189 --> 00:41:10,908 نميتونم به اندازه ي کافي براي قبول کردن مسئوليت نظارت بر رزيدنتي من ازتون تشکر کنم 597 00:41:10,928 --> 00:41:13,441 لطفا , منو "ونسنت" صدا بزنيد 598 00:41:15,041 --> 00:41:16,661 باور کرد ؟ 599 00:41:16,663 --> 00:41:19,447 کاملا . انسان ها ضعيفن 600 00:41:19,449 --> 00:41:21,666 بدنشون خيلي عجيبه 601 00:41:21,668 --> 00:41:23,725 فراموش کرده بودم که چه حسي داره که اينقدر آسيب پذير باشم 602 00:41:23,745 --> 00:41:26,368 حداقل تو در بدن يه نوجوون گير نکردي 603 00:41:26,388 --> 00:41:29,207 خوب , من بدنم رو خيلي دوست دارم , مادر 604 00:41:29,209 --> 00:41:31,258 مطمئنم که "داوينا کلير" هم خيلي دوست خواهد داشت 605 00:41:31,278 --> 00:41:34,546 بچه نشو . کار داريم که بايد انجام بديم 606 00:41:34,548 --> 00:41:37,582 برادرات در حقم يه لطفي کردن و "فرانچسکا" رو کشتن 607 00:41:37,584 --> 00:41:40,937 الان من کنترل گرگينه ها و جادوگرا رو باهم خواهم داشت 608 00:41:40,957 --> 00:41:42,854 با وجود در تبعيد بودن خون آشام ها 609 00:41:42,856 --> 00:41:44,838 ميتونيم جامون رو مستحکم کنيم 610 00:41:44,858 --> 00:41:47,204 در خونه جديدمون 611 00:41:47,224 --> 00:41:49,855 "فين" , "کول" 612 00:41:50,637 --> 00:41:51,645 به کارمون برسيم 613 00:41:52,498 --> 00:41:55,911 يه تجديد ديدار خانوادگي داريم که بايد بهش برسيم 614 00:41:57,533 --> 00:42:00,031 By:Ali HunteR 615 00:42:00,533 --> 00:42:03,031 خبرگزاري آريافيلم به روزترين اخبار دنياي فيلم و سريال www.ariamovie.ir www.warez-ir.asia با همکاري