1 00:00:00,881 --> 00:00:02,161 " آنچه گذشت در "اصيل ها 2 00:00:02,162 --> 00:00:04,225 .اين شهر يکبار خانه ي من بود 3 00:00:04,226 --> 00:00:07,506 جامعه ي ما مورد حمله قرار گرفته .آنها دارند با ما اعلام جنگ ميکنند 4 00:00:07,507 --> 00:00:09,358 من بخاطر قسم هميشه و تا ابد 5 00:00:09,359 --> 00:00:10,759 . تو مُردم 6 00:00:10,760 --> 00:00:11,894 ... اگه اومدي انتقام بگيري 7 00:00:11,895 --> 00:00:13,062 اوه , من انتقام خودم رو دارم 8 00:00:13,063 --> 00:00:14,137 . من جکسون هستم 9 00:00:14,138 --> 00:00:15,515 .تو همون گرگي هستي که من رو ميپاييد 10 00:00:15,516 --> 00:00:17,283 .مارسل " ما رو به وسيله ي يک جادگر طلسم کرد" 11 00:00:17,284 --> 00:00:20,008 من و تو يک گفتگوي کوچک با هم داريم 12 00:00:20,009 --> 00:00:21,019 تو خانواده ي مني 13 00:00:21,020 --> 00:00:22,371 برادر من وفاداري من رو همانطور که 14 00:00:22,372 --> 00:00:23,873 .براي هزارسال داشت ميخواد 15 00:00:23,874 --> 00:00:26,024 کلاوس" هيچ وقت دست از کنترل کردن تو برنميداره" 16 00:00:26,025 --> 00:00:27,576 درتمام زندگيش فقط يک مَرد بود 17 00:00:27,577 --> 00:00:29,211 .که اون واقعا ازش ميترسيد 18 00:00:29,212 --> 00:00:30,296 "پدرم "مايکل 19 00:00:30,297 --> 00:00:31,297 ما فقط يک جادوگر ميخوايم 20 00:00:31,298 --> 00:00:32,748 که بتونه اون رو براي ما پيدا کنه 21 00:00:32,749 --> 00:00:33,749 من اينطوري انتقامم رو ميگيرم 22 00:00:33,750 --> 00:00:34,867 با نشون دادن خيانتت 23 00:00:34,868 --> 00:00:37,803 اين ايده ي من بود که مايکل رو بياريم 24 00:00:39,589 --> 00:00:42,474 هر دوتون تا جايي که ميتونيد سريع فرار کنيد 25 00:01:03,829 --> 00:01:05,781 خوب , اين اولين بار 26 00:01:05,782 --> 00:01:10,169 که گرگ نماها , خون آشام ها , پليس هاي فاسد 27 00:01:10,170 --> 00:01:14,290 .همه خوشحال و مست هستند 28 00:01:14,291 --> 00:01:16,542 تو عاشق اين شهر ميشي 29 00:01:16,543 --> 00:01:18,260 اين يک دوره ي جديد از همکاري 30 00:01:18,261 --> 00:01:20,704 . درصورت ممنوعيت 31 00:01:20,705 --> 00:01:22,765 اسکله ي شما , مشروبات اونا 32 00:01:22,766 --> 00:01:25,518 و تئاتر ما که زيرش مخفي شده 33 00:01:25,519 --> 00:01:27,504 .خوش امديد , پسرها 34 00:01:33,192 --> 00:01:35,444 حالا بايد به يک راهي براي 35 00:01:35,445 --> 00:01:36,930 تشکر از 36 00:01:37,481 --> 00:01:41,018 ملکه ي گرگ نما فکر کنم 37 00:01:41,601 --> 00:01:43,952 تو پيست رقص ميبينمت 38 00:01:44,987 --> 00:01:48,356 .. کي فکر ميکرد اين ممکن باشه 39 00:01:48,357 --> 00:01:50,277 وحدت "نيواورلئانز" ؟ 40 00:01:51,961 --> 00:01:53,196 ما انجامش داديم , برادر 41 00:01:53,197 --> 00:01:55,247 اوه , قطعا با هم کار کرديم , نيکلاوس 42 00:01:55,248 --> 00:01:57,117 .. اما اين 43 00:01:58,918 --> 00:02:01,302 اين همش مال تو بود 44 00:02:07,693 --> 00:02:09,921 .. اين همش مال تو بود 45 00:02:10,121 --> 00:02:12,688 ايران فيلم تقديم ميکند 46 00:02:12,689 --> 00:02:17,763 اصيل ها قسمت 15 از فصل اول 92/12/14 47 00:02:17,963 --> 00:02:19,938 : مترجمين نگار9171 و سيروس hitman_68_sf@yahoo.com 48 00:02:19,939 --> 00:02:21,690 .." کاميل" 49 00:02:21,691 --> 00:02:22,690 . لطفا 50 00:02:24,109 --> 00:02:25,861 چرا بهم زنگ زدي ؟ 51 00:02:25,862 --> 00:02:27,145 راهي پيدا کردي به دايي ام کمک کني ؟ 52 00:02:27,146 --> 00:02:28,864 ميتونم تلاش کنم , اما اول به کمک تو نياز دارم 53 00:02:28,865 --> 00:02:30,533 "من براي بازي وقت ندارم , "الايژا 54 00:02:30,534 --> 00:02:32,751 طلسمش داره روز به روز بدتر ميشه 55 00:02:32,752 --> 00:02:33,786 برادر من يک وسيله ي شکنجه ي مرموز 56 00:02:33,787 --> 00:02:35,287 , تو سينه اش داره 57 00:02:35,288 --> 00:02:37,540 . و مادر بچه اش هم بدون هيچ دليلي گم شده 58 00:02:37,541 --> 00:02:39,758 پس , ميتونم بهت اطمينان بدم من وقت براي 59 00:02:39,759 --> 00:02:41,661 بازي کردن ندارم 60 00:02:43,579 --> 00:02:46,265 ميخواي برات چيکار کنم ؟ 61 00:02:46,266 --> 00:02:49,018 اون خنجر که جادوگر به من داد تو سينه اش هست ؟ 62 00:02:49,019 --> 00:02:50,769 و هر ثانيه باعث 63 00:02:50,770 --> 00:02:53,689 درد و رنج بي اندازه ي اون ميشه 64 00:02:53,690 --> 00:02:54,940 کي بهش خنجر زد ؟ 65 00:02:54,941 --> 00:02:56,892 من زدم 66 00:02:56,893 --> 00:02:59,862 و در حال حاضر ميخوام درش بيارم 67 00:02:59,863 --> 00:03:01,973 شايد بخواي يک قدم بري عقب 68 00:03:04,950 --> 00:03:06,103 من براي چي اينجام ؟ 69 00:03:06,104 --> 00:03:08,353 چون در بين تمام کسايي که ميتونستند اينجا باشند 70 00:03:08,354 --> 00:03:10,982 . تو تنها کسي هستي که بلافاصله کشته نميشه 71 00:03:17,129 --> 00:03:18,573 ممم 72 00:03:19,882 --> 00:03:22,325 همينطور او درباره ي تو حرف ميزد 73 00:03:22,326 --> 00:03:24,911 .. که اين خيلي نادره 74 00:03:24,912 --> 00:03:27,256 .. براي اون , حداقل .. احترام 75 00:03:27,257 --> 00:03:30,509 ميتونم ببينم تو اون رو به چالش ميکشي تا خودش و بقيه 76 00:03:30,510 --> 00:03:32,511 ..را از يک ديد جديد ببينه 77 00:03:33,004 --> 00:03:34,230 اوخ 78 00:03:34,231 --> 00:03:35,880 اهه 79 00:03:35,881 --> 00:03:39,467 يک مهارت فوق العاده که ميتونم براي مدت کوتاهي .روش حساب کنم 80 00:03:39,468 --> 00:03:45,101 ميبيني , "نيکلاوس" وقتي داره خوب ميشه خيلي ضعيفه 81 00:03:46,725 --> 00:03:49,778 پس حواست بهش باشه و اگه ميتوني بهش غذا (خون ) بده 82 00:03:49,779 --> 00:03:53,115 .اما آروم و از مچ دستت 83 00:03:53,116 --> 00:03:55,442 شما بچه ها تو يخچالتون کيسه ي خون نداريد ؟ 84 00:03:55,443 --> 00:03:58,254 چرا داريم , اما خون تو شاهپند داره 85 00:03:58,255 --> 00:04:00,574 که اون رو ميسوزنه و باعث ميشه اون ارومتر بخوره 86 00:04:00,575 --> 00:04:02,741 شايد بتوني از اين زمان استفاده کني 87 00:04:03,242 --> 00:04:05,996 . و متقاعدش کني خواهر کوچک خودش رو نکشه 88 00:04:08,213 --> 00:04:10,950 "نيکلاوس" 89 00:04:10,951 --> 00:04:13,686 من نميخواستم باعث درد و رنجت بشم 90 00:04:13,687 --> 00:04:16,939 اما نميتونستم ببينم تو به "ربکا" صدمه بزني 91 00:04:16,940 --> 00:04:18,633 "حالا , ميترسم "سابين 92 00:04:19,142 --> 00:04:20,976 . شايد آخرين حرکتش رو عليه ما انجام بده 93 00:04:20,977 --> 00:04:24,387 . من پيداش ميکنم و اين رو تموم ميکنم 94 00:04:24,388 --> 00:04:26,433 " الايژا" 95 00:04:32,021 --> 00:04:35,341 تو براي اين 96 00:04:35,342 --> 00:04:37,694 تاوان ميدي 97 00:04:42,573 --> 00:04:45,116 پس اين تاوان چي هست ؟ 98 00:04:45,117 --> 00:04:46,552 ببين . متاسفم گولت زدم 99 00:04:46,553 --> 00:04:47,886 من دنبال تو نبودم 100 00:04:47,887 --> 00:04:50,005 چي , ما فقط آسيب هاي جانبي بوديم ؟ 101 00:04:50,006 --> 00:04:51,807 تو اون و جکسون رو تو مزرعه 102 00:04:51,808 --> 00:04:53,335 تقريبا زنده سوزوندي 103 00:04:53,893 --> 00:04:56,962 ,"مواظب باش , "سابين 104 00:04:57,421 --> 00:04:59,732 يا "سِلست " يا هر کوفتي که خودت رو صدا ميکني 105 00:04:59,733 --> 00:05:03,676 يک حرکت ناگهاني و باعث ميشه بکشمت 106 00:05:03,677 --> 00:05:05,354 چي ؟! , ميخواي من رو بکشي عزيزم ؟ 107 00:05:05,888 --> 00:05:07,406 نه . من بهترش رو ميدونم 108 00:05:07,407 --> 00:05:09,351 .ميبيني , من همه چيز رو راجع به تو ميدونم 109 00:05:09,352 --> 00:05:11,026 ميدونم دوست داري از خودت دربياي 110 00:05:11,027 --> 00:05:12,911 . و بپري تو بدن ديگران 111 00:05:12,912 --> 00:05:15,030 . خوب , اين اينجا قرار نيست اتفاق بيفته 112 00:05:15,031 --> 00:05:17,249 ميدونم نميتونم بکشمت اما سعي کن من رو طلسم کني 113 00:05:17,250 --> 00:05:19,918 و دوست من "ايو" تو رو به زانو درمياره 114 00:05:19,919 --> 00:05:22,781 اينکار و بکن .و من واقعا بهت صدمه ميزنم 115 00:05:24,039 --> 00:05:25,742 خوب چي ميخواي ؟ 116 00:05:25,743 --> 00:05:27,325 برگرديم به دهه ي 90 تو رفتي تو بدن 117 00:05:27,326 --> 00:05:29,094 "يک جادوگر به اسم "بين دورو 118 00:05:29,095 --> 00:05:31,630 يادت مياد؟ 119 00:05:31,631 --> 00:05:35,267 مارسل " اون يا همون تو رو" 120 00:05:35,709 --> 00:05:37,369 فرستاد اينجا تا روي يک عالمه گرگينه طلسم بزاري 121 00:05:37,370 --> 00:05:39,471 که اونا فقط زمان ماه کامل به انسان تبديل ميشن 122 00:05:39,472 --> 00:05:42,691 ميبينم 123 00:05:42,692 --> 00:05:44,276 آره . من بودم 124 00:05:44,277 --> 00:05:46,362 بزار حدس بزنم .تو انتقام ميخواي 125 00:05:46,363 --> 00:05:48,807 ميخواستم تو طلسم رو بشکني 126 00:05:50,849 --> 00:05:53,143 .. واي , چيزايي که فکر نميکردم انجام بدم 127 00:05:53,144 --> 00:05:54,854 . خون دادن به يک خون آشام 128 00:05:54,855 --> 00:05:56,771 من 16 ساله فکر ميکرد من 129 00:05:56,772 --> 00:05:58,066 . واقعا باحالم الان 130 00:06:02,861 --> 00:06:05,031 مم . آخ اروم 131 00:06:05,531 --> 00:06:08,217 باشه . شاه پسند نميسوزونه ؟ 132 00:06:08,218 --> 00:06:11,162 اه ..اه 133 00:06:11,688 --> 00:06:14,356 " همانطور که شايد تا به حال فهميده باشي , "کمي 134 00:06:14,357 --> 00:06:17,959 خط بين چيزي که باعث درد ما ميشه و 135 00:06:17,960 --> 00:06:20,145 چيزي که ما رو قدرتمند ميکنه 136 00:06:20,146 --> 00:06:23,048 خيلي نازک تر از چيزي که تو تصور ميکني 137 00:06:23,049 --> 00:06:24,483 داري راجع به خون من حرف ميزني يا شکار 138 00:06:24,484 --> 00:06:26,268 کردن کسايي که بيشتر ازهمه دوست داري ؟ 139 00:06:26,269 --> 00:06:30,072 من براي يکي از چيزايي که الان گفتي خيلي ضعيفم 140 00:06:30,073 --> 00:06:35,327 اون خواهرتِ ، چطور ميتوني ازش متنفر باشي ؟ 141 00:06:35,328 --> 00:06:38,580 چون اون کاري رو که هيچ کس 142 00:06:38,581 --> 00:06:42,935 تو هزار سال با من نکرده بود کرد 143 00:06:42,936 --> 00:06:45,621 . قلبم رو از جا در آورد 144 00:06:49,425 --> 00:06:53,979 به اين دوتا نگاه کن ، چطور تظاهر به جدا بودن ميکنند 145 00:06:53,980 --> 00:06:56,166 درحالي که کاملا مشخصه يک جفت هستن 146 00:06:57,833 --> 00:07:01,470 نيکلاوس" الان نه" چرا تو بايد 147 00:07:08,161 --> 00:07:11,146 دوست دارم تا از اين فرصت استفاده کنم و 148 00:07:11,147 --> 00:07:14,766 دوتا آدمي رو بکشم که 149 00:07:14,767 --> 00:07:19,397 يواشکي بي اطلاع من باهم بودن 150 00:07:24,660 --> 00:07:27,713 همانطور که ما وارد دوره ي جديدي ميشديم 151 00:07:27,714 --> 00:07:32,994 ما نياز به کارهاي بيشتري داشتيم تا مطابقت داشته باشيم با ترقي 152 00:07:33,452 --> 00:07:37,890 خوب .. براي خواهر دوست داشتني من 153 00:07:37,891 --> 00:07:43,011 و مرد دست راست و بهترين دوستم 154 00:07:43,012 --> 00:07:46,549 اونا شادي رو با همديگه پيدا کردن 155 00:07:51,937 --> 00:07:54,072 . حرف زدن کافيه . موسيقي 156 00:08:01,864 --> 00:08:05,000 در اين سال ها من عشق تو رو ناديده گرفتم 157 00:08:05,001 --> 00:08:07,485 تا ازت محافظت کنم 158 00:08:07,486 --> 00:08:09,421 ميدونستم اگه بازم بخوايم فرار کنيم 159 00:08:09,422 --> 00:08:11,239 , قلبت ميشکنه 160 00:08:11,240 --> 00:08:14,994 اما مجبور نيستيم فرار کنيم 161 00:08:17,746 --> 00:08:19,874 ما يک خونه پيدا کرديم 162 00:08:25,355 --> 00:08:30,135 خوشحال باش , خواهر من 163 00:08:37,449 --> 00:08:40,018 من اجازه دادم که 164 00:08:40,019 --> 00:08:42,604 و بهش خوشحالي رو دادم 165 00:08:45,291 --> 00:08:48,242 مشخصه , اونا بهم خيانت کردن 166 00:08:51,713 --> 00:08:53,582 و کسي رو که من براي قرن ها ازش فرار ميکردم 167 00:08:53,583 --> 00:08:57,036 رو به شهر برگردوندند 168 00:09:00,664 --> 00:09:02,750 پدرم 169 00:09:03,309 --> 00:09:04,335 .اوه 170 00:09:04,761 --> 00:09:08,131 آره . اوه 171 00:09:10,899 --> 00:09:14,344 پس تو انتقام رو که هرگز نتونستي گرفتي 172 00:09:14,345 --> 00:09:15,938 الايژا " "ربکا و مارسل " رو فراري داد " 173 00:09:15,939 --> 00:09:17,689 اونا ميتونند الان هرجاي دنيا باشند 174 00:09:17,690 --> 00:09:21,895 من زياد راجع به اون مطمئن نيستم 175 00:09:29,668 --> 00:09:31,569 ميتوني باور کني ما اينقدر 176 00:09:31,570 --> 00:09:33,789 شجاعانه اين بيرون نشستيم 177 00:09:33,790 --> 00:09:37,867 نه. اين مثل بهشت 178 00:09:37,868 --> 00:09:39,661 ميدوني 6 ماه پيش بود 179 00:09:39,662 --> 00:09:42,957 که "جنويو" پدرم رو احضار کرد و هيچي 180 00:09:42,958 --> 00:09:44,542 حتما جادوش شکست خورده 181 00:09:44,708 --> 00:09:48,796 هي , اگه اينطوري هست پس مثل گلوله ازش گريختيم 182 00:09:52,140 --> 00:09:53,358 . درسته 183 00:09:53,359 --> 00:09:54,759 من بايد در 184 00:09:54,760 --> 00:09:56,761 در جلسه ي زنان جامعه سخنراني کنم 185 00:09:56,762 --> 00:09:58,096 تا مطمئن بشم زنان شهر 186 00:09:58,097 --> 00:10:00,282 .مصرانه از شوهراشون بخواند مشروب ننوشند 187 00:10:00,283 --> 00:10:02,618 الان تو بار نيستي ؟ 188 00:10:02,619 --> 00:10:05,270 آره , اما يکي گفت 189 00:10:05,271 --> 00:10:08,707 تو نميتوني چيزي رو نداشته باشي که بيشتر از همه ميخواي 190 00:10:08,708 --> 00:10:11,743 مگر اينکه بهاش رو بدي 191 00:10:11,744 --> 00:10:13,210 .هاهاها 192 00:10:28,110 --> 00:10:30,929 اون ما رو در سرتاسر زمين تعقيب ميکنه 193 00:10:30,930 --> 00:10:34,349 و بالاخره پيدامون ميکنه 194 00:10:34,350 --> 00:10:37,011 هيچ کس نميتونه تا ابد قايم بشه 195 00:10:37,012 --> 00:10:39,971 مخصوصا از يک "مايکلسون " عصباني 196 00:10:39,972 --> 00:10:42,190 پس ما هم با نقشه جلو ميريم 197 00:10:42,191 --> 00:10:44,359 فقط يک راه هست که ميتونيم واقعا براي 198 00:10:44,360 --> 00:10:47,145 هميشه از "کلاوس" مخفي بمونيم 199 00:10:47,146 --> 00:10:49,814 اونا به يک طلسم مخفي ماندن نياز پيدا ميکنند 200 00:10:49,815 --> 00:10:52,017 و براي اون يک جادوگر هم نياز خواهند داشت 201 00:10:52,018 --> 00:10:53,820 دوينا" تنها شانس ماست" 202 00:10:53,821 --> 00:10:55,354 اگه ما برشگردونيم 203 00:10:55,355 --> 00:10:56,455 اين يک ماموريت خودکشي هست 204 00:10:56,456 --> 00:10:57,673 اين تنها اميدمونِ 205 00:10:57,674 --> 00:10:59,341 اما اون رو برميگردونيم و با خودمون از 206 00:10:59,342 --> 00:11:00,342 از اين شهر بيرون ميريم 207 00:11:00,343 --> 00:11:01,376 بعد اون ميتونه ما رو از کلاوس مخفي کنه 208 00:11:01,377 --> 00:11:02,827 پس اونم هيچ وقت پيدامون نميکنه 209 00:11:02,828 --> 00:11:04,846 ما حتي نميدونيم بايد کدوم يکي از جادوگرها رو بکشيم تا اون رو برگردونيم 210 00:11:04,847 --> 00:11:06,124 پس همه رو ميکشيم 211 00:11:06,549 --> 00:11:08,100 فقط اون سه تا جادوگري را 212 00:11:08,101 --> 00:11:10,502 کلاوس مايکلسون " رو به زانو در اوردن زيادم سخت نيست" 213 00:11:10,503 --> 00:11:12,187 ببين . اگر ميخواي تا ابد با هم باشيم 214 00:11:12,188 --> 00:11:13,505 بايد يکم خطر کني 215 00:11:13,506 --> 00:11:15,381 اين تنها کاري که ميتونيم انجام بديم 216 00:11:15,382 --> 00:11:18,928 تنها يک جا هست که اونا ميتونند بروند 217 00:11:25,117 --> 00:11:27,068 .خونه 218 00:11:41,314 --> 00:11:43,448 وقتي نظم دوباره برگرده 219 00:11:43,449 --> 00:11:45,517 گونه ي تو ديگه اجازه نخواهد داشت اينجا بياد 220 00:11:45,518 --> 00:11:48,124 خوب , خوشبختانه اون روز هنوز نيومده 221 00:11:48,125 --> 00:11:49,688 بايد "سابين" رو پيدا کنم 222 00:11:49,689 --> 00:11:50,855 فکر ميکنم يکي رو که خيلي براي 223 00:11:50,856 --> 00:11:52,523 . من مهم هست رو گرفته 224 00:11:52,524 --> 00:11:55,760 و تو فکر کردي بهت کمک ميکنم ؟ 225 00:11:55,761 --> 00:11:58,013 سابين" يکي از ماست" 226 00:11:58,014 --> 00:11:59,881 قول داده جادوگرا رو برگردونه 227 00:11:59,882 --> 00:12:01,283 تنها کاري که "سابين" داره 228 00:12:01,284 --> 00:12:03,346 انجام ميده خراب کردن خانواده ي منه 229 00:12:03,347 --> 00:12:04,886 و چرا اون چيز بدي هست ؟ 230 00:12:04,887 --> 00:12:06,059 مثل مادر تو 231 00:12:06,555 --> 00:12:08,423 مادر من هم يک جادوگر بود 232 00:12:08,424 --> 00:12:09,591 .يک جادوگر قدرتمند 233 00:12:09,592 --> 00:12:11,259 در حقيقت بخاطر خانواده ي من 234 00:12:11,260 --> 00:12:14,732 . قدرت اون تو رگ هاي تو جريان داره 235 00:12:14,733 --> 00:12:16,231 حالا , يکبار "سابين" محاسبه کرده 236 00:12:16,232 --> 00:12:17,548 . کسايي که دورش هستند اون کاري که 237 00:12:17,549 --> 00:12:18,817 که ميخواد رو هميشه انجام ميده 238 00:12:18,818 --> 00:12:20,268 اون ميپره تو بدن يک نفر ديگه 239 00:12:20,269 --> 00:12:21,903 و ناپديد ميشه 240 00:12:21,904 --> 00:12:24,951 و جادوگرات رو بي قدرت ول ميکنه 241 00:12:24,952 --> 00:12:26,557 .نه. اون ايمان داره 242 00:12:26,558 --> 00:12:28,443 اون ميبينه قدرت ما بازسازي شده 243 00:12:28,444 --> 00:12:31,082 .يک راه هست که اين رو تضمين کنه 244 00:12:31,083 --> 00:12:32,447 من همينطور امنيت تو و گونه ي تو 245 00:12:32,448 --> 00:12:34,796 .رو تضمين ميکنم 246 00:12:34,797 --> 00:12:38,464 . بيا. اين از کتاب مادر منه 247 00:12:38,465 --> 00:12:39,871 سِلست از همين طلسم براي 248 00:12:39,872 --> 00:12:41,923 .پريدن تو بدن ديگران استفاده کرد 249 00:12:41,924 --> 00:12:43,425 اگه "سابين" راست بگه 250 00:12:43,426 --> 00:12:44,793 , وقتي خودش رو قرباني ميکنه 251 00:12:44,794 --> 00:12:46,211 همه ي قدرتش 252 00:12:46,212 --> 00:12:47,412 . برميگرده به زمين 253 00:12:47,413 --> 00:12:50,081 اما اگه دروغ گفته باشه 254 00:12:50,082 --> 00:12:52,772 و سعي کنه بدن کس ديگه اي رو بگيره 255 00:12:53,252 --> 00:12:55,270 اين طلسم اون رو 256 00:12:55,271 --> 00:12:57,443 به مقصد متفاوتي ميرسونه 257 00:12:58,974 --> 00:13:03,408 . حالا لطفا مکان يابيش کن 258 00:13:05,330 --> 00:13:06,994 .پاپا تونده مُرده 259 00:13:06,995 --> 00:13:08,450 "اين "سابين 260 00:13:08,451 --> 00:13:09,534 باستينا " و "جنويو" رو باقي ميزاره" 261 00:13:09,535 --> 00:13:10,785 ما ميخوايم همه ي اونا رو بکشيم 262 00:13:10,786 --> 00:13:12,170 و وقتي "دوينا" بلند شد ما 263 00:13:12,171 --> 00:13:13,488 اون رو با خودمون ميبريم 264 00:13:13,489 --> 00:13:15,169 ببين . ما فقط يک شانس داريم 265 00:13:15,170 --> 00:13:17,492 و ميدونم شانس موفقيت ما 266 00:13:17,493 --> 00:13:20,091 خيلي کمه ولي مجبوريم انجامش بديم 267 00:13:20,496 --> 00:13:23,548 پس لطفا , از يک ولگرد به ولگرد ديگه 268 00:13:23,549 --> 00:13:25,138 بهمون کمک کن 269 00:13:25,617 --> 00:13:27,452 ادماي زيادي شانس ندارن 270 00:13:27,453 --> 00:13:30,621 . زنده بمونن و داستانش رو تعريف کنند 271 00:13:30,622 --> 00:13:32,556 ميخواي ؟ 272 00:13:34,559 --> 00:13:36,274 من هنوز اينجا وايسادم نه ؟ 273 00:13:38,813 --> 00:13:41,028 من برعليه اونا بلند ميشم 274 00:13:47,405 --> 00:13:49,744 تو خيلي خوش شانسي 275 00:13:49,745 --> 00:13:52,577 مردها تمام دنيا رو براي زني مثل اون زيرپا ميزارند 276 00:13:52,578 --> 00:13:54,913 . خوب , اون گرفته شده , رفيق 277 00:13:55,417 --> 00:13:57,115 اوه ميتونم ببينم 278 00:13:57,116 --> 00:13:58,750 فقط من رو ياد همسرم 279 00:13:58,751 --> 00:14:01,036 .ميندازه وقتي جوان بود 280 00:14:01,037 --> 00:14:02,704 ميبيني . من براي مدت طولاني داشتم سفر ميکردم 281 00:14:02,705 --> 00:14:05,707 اين خيلي خوبه که يک روح آشنا ببيني 282 00:14:05,708 --> 00:14:08,043 . اونم اينقدر دور از خونه 283 00:14:08,044 --> 00:14:11,142 براي از دست رفتتون متاسفم 284 00:14:11,663 --> 00:14:14,854 به سلامتي چهره هاي قديمي در مکان جديد 285 00:14:19,020 --> 00:14:21,473 من براي يک روز تو "نيواورلئانز " بودم 286 00:14:21,474 --> 00:14:23,224 و خيلي متعجب شدم 287 00:14:23,225 --> 00:14:26,194 اگر از جذابيت اينجا چيزي ميدونستم 288 00:14:26,195 --> 00:14:28,947 . چند سال پيش ميومدم 289 00:14:28,948 --> 00:14:30,515 نبايد براي اين دعوت 290 00:14:30,516 --> 00:14:33,581 تشکر کنم 291 00:14:35,653 --> 00:14:36,905 تو کي هستي؟ 292 00:14:36,906 --> 00:14:40,291 اوه , تو مرد باهوشي هستي 293 00:14:40,292 --> 00:14:42,840 فکر کنم بدوني 294 00:14:47,094 --> 00:14:48,900 , من خودمم يک مرد باهوشم 295 00:14:48,901 --> 00:14:50,890 . پس بشين 296 00:14:52,036 --> 00:14:54,435 بزار بهت بگم امروز بعد از ظهر 297 00:14:54,436 --> 00:14:58,397 "چه چيزايي درباره ي تو ياد گرفتم "مارسل جرارد 298 00:14:58,877 --> 00:15:01,816 تو دوران سختي رو تحت کنترل پسر من "نيکلاوس" ميگذروني 299 00:15:01,817 --> 00:15:04,799 و هرکاري ميکني تا از دستش خلاص بشي 300 00:15:04,800 --> 00:15:07,435 حتي صدا کردن تنها مردي روي زمين که 301 00:15:07,436 --> 00:15:09,240 از اون بيشتر از تو متنفره 302 00:15:09,241 --> 00:15:11,473 .. اما نميتونستم بفهمم به چي اميد داري 303 00:15:11,474 --> 00:15:13,037 شهر رو بگردوني ؟ 304 00:15:13,038 --> 00:15:16,327 خوب , همانطور که گفتم "نيواورلئانز" جذابِ 305 00:15:16,328 --> 00:15:19,114 اما صدا کردن من 306 00:15:19,668 --> 00:15:22,044 کسي که اونا خرابکار صدا ميکنند 307 00:15:22,045 --> 00:15:24,463 کسي که شهرها زيباتري از 308 00:15:24,464 --> 00:15:26,254 اين رو روي زمين براي 309 00:15:26,255 --> 00:15:28,219 تعقيب بچه هام سوزوندم 310 00:15:28,791 --> 00:15:30,221 اما الان ميتونم بينم 311 00:15:30,742 --> 00:15:34,345 . تو اين کار رو براي عشق کردي براي عشق به دختر من 312 00:15:34,346 --> 00:15:36,581 جرات نداري بهش دست بزني 313 00:15:36,582 --> 00:15:39,934 مم, پس من بهت يک قولي ميدم 314 00:15:39,935 --> 00:15:41,636 من به "ربکا" صدمه اي نميزنم 315 00:15:41,637 --> 00:15:44,105 ..حقيقت بايد گفته بشه , اون هميشه مورد علاقه ي من بود 316 00:15:44,106 --> 00:15:47,029 و اين شهر ميتوني نگهش داري 317 00:15:47,030 --> 00:15:50,695 اما اول , بايد به من بگي 318 00:15:50,696 --> 00:15:53,781 . کجا پسرم رو پيدا کنم 319 00:15:53,782 --> 00:15:55,371 ..اوه 320 00:15:55,372 --> 00:15:58,036 تو هنوز ضعيفي 321 00:15:58,037 --> 00:16:01,878 من هنوز گرسنه ام هستم 322 00:16:05,610 --> 00:16:07,579 توي اشپزخونه 323 00:16:07,580 --> 00:16:08,779 .خون تازه هست 324 00:16:08,780 --> 00:16:10,131 تو نميخواي اونقدر دور بري 325 00:16:10,132 --> 00:16:12,261 پس پسر خوبي باش و برگرد به تخت 326 00:16:12,262 --> 00:16:13,835 اگه هر دفعه من ضعيف بودم 327 00:16:13,836 --> 00:16:15,637 .. يک زن سعي کرد به من خط بده 328 00:16:16,058 --> 00:16:17,805 تو داري , مثل ,پول نداشتن 329 00:16:17,806 --> 00:16:19,841 من التماس ميکنم متفاوت باشه 330 00:16:19,842 --> 00:16:21,476 بعضي از زن ها واقعا 331 00:16:21,477 --> 00:16:23,178 فکر ميکنند من جذابم 332 00:16:23,179 --> 00:16:25,929 !اوه ! هاها 333 00:16:28,349 --> 00:16:32,020 !ها! ها!ها 334 00:16:32,021 --> 00:16:34,410 ميبينم که با دشمن خوابيدي 335 00:16:34,411 --> 00:16:36,412 من الان متحدم , عزيزم 336 00:16:36,825 --> 00:16:38,743 . خوب , درسته 337 00:16:38,744 --> 00:16:41,499 اوه , و براي نشان دادن حسن نيت 338 00:16:41,500 --> 00:16:43,198 , از دشمن قديميمون 339 00:16:43,199 --> 00:16:44,916 .. بليط هاي اپرا ي امشب 340 00:16:44,917 --> 00:16:46,334 "لس هوگينوتس" 341 00:16:46,335 --> 00:16:48,382 اونا سوپرانوي دارند که براش ميميري 342 00:16:48,383 --> 00:16:51,005 من تو رو بهش معرفي ميکنم اگه قول بدي نخوريش 343 00:16:51,426 --> 00:16:53,177 اوه, لانا 344 00:16:53,178 --> 00:16:55,710 . يک سوپرانوي خوب هيچ وقت شام نيست 345 00:16:56,139 --> 00:16:58,517 به "ربکا" بگو "مارسل " رو بياره 346 00:16:58,518 --> 00:17:00,698 ازاد باش که الان بهش بگي 347 00:17:00,699 --> 00:17:02,667 . برادر بزرگتر 348 00:17:02,668 --> 00:17:04,302 من يک سري کار دارم که بايد 349 00:17:04,303 --> 00:17:06,136 . با متحد جديدمون بحث کنيم 350 00:17:07,689 --> 00:17:11,197 چرا من تعجب نکردم تو از اوپرا خوشت مياد ؟ 351 00:17:12,610 --> 00:17:14,946 من هميشه يک نقطه ي خاص براي 352 00:17:14,947 --> 00:17:16,898 لس هوگونتوس " داشتم" 353 00:17:16,899 --> 00:17:19,200 من از داستانش خوشم مياد 354 00:17:19,201 --> 00:17:22,687 , درباره ي يک عشق ممنوعه بود 355 00:17:22,688 --> 00:17:26,574 . " يک جورايي مثل "رومئو و ژوليت 356 00:17:26,575 --> 00:17:30,295 روزي که ميخواند ازدواج کنند 357 00:17:30,296 --> 00:17:32,297 کينه ي طولاني خانواده ها 358 00:17:32,298 --> 00:17:34,051 وارد ميشه 359 00:17:34,052 --> 00:17:35,533 هزاران نفر قتل عام شدند 360 00:17:35,534 --> 00:17:37,919 يک پدر حتي در صحنه ي آخر 361 00:17:37,920 --> 00:17:40,555 . بچه ي خودش رو کشت 362 00:17:40,556 --> 00:17:44,647 من تقريبا ميتونم واسه اين طنز قدرداني کنم 363 00:17:50,064 --> 00:17:52,149 بيا 364 00:17:53,238 --> 00:17:55,903 اين يک معجون گياهي 365 00:17:55,904 --> 00:17:58,072 . اين براي يک طلسم يک کانال هست 366 00:17:58,073 --> 00:17:59,073 در ماه کامل بعدي 367 00:17:59,074 --> 00:18:00,391 مردم تو به انسان تبديل ميشوند 368 00:18:00,392 --> 00:18:02,454 اين رو بده بخورند طلسم شکسته ميشه 369 00:18:02,455 --> 00:18:04,162 يک راه خيلي عالي براي اينکه همه ي ما رو مسموم کني 370 00:18:04,163 --> 00:18:05,780 ببين . ميدونم هيچ دليلي براي اعتماد 371 00:18:05,781 --> 00:18:08,583 " کردن به من نداري اما , "هيلي 372 00:18:08,584 --> 00:18:11,085 .راستش من از تو خوشم مياد 373 00:18:11,086 --> 00:18:13,338 "منم مثل تو بودم اهميت دادن به "الايژا 374 00:18:13,339 --> 00:18:15,089 وقتي اون بيشتر به برادرش اهميت ميده 375 00:18:15,090 --> 00:18:16,574 . و در آخر من مُردم 376 00:18:16,575 --> 00:18:18,556 پس من خيلي کارهاي ديگه انجام دادم 377 00:18:18,961 --> 00:18:20,595 اين يک شانسي که من دارم بهت ميدم 378 00:18:20,596 --> 00:18:22,630 که من خيلي عاشق بودم که بيخال خودم بشم 379 00:18:22,631 --> 00:18:24,182 اين شانسي که خودت رو 380 00:18:24,183 --> 00:18:25,550 از "اصيل ها" راحت کني 381 00:18:25,551 --> 00:18:27,313 تو باورش ميکني ؟ 382 00:18:29,605 --> 00:18:32,923 . هرچيزي که بهت قول داده دروغه 383 00:18:32,924 --> 00:18:34,609 . الايژا , مشکلي نيست من خوبم 384 00:18:35,071 --> 00:18:36,697 نميشه بهش اعتماد کرد 385 00:18:36,698 --> 00:18:38,429 اون تنها کسي که ميتونه به گله ي من کمک کنه 386 00:18:38,430 --> 00:18:39,847 هيچ ايده ي داري با خانواده ي ما 387 00:18:39,848 --> 00:18:41,316 چيکار کرد ؟ 388 00:18:41,317 --> 00:18:43,568 ميدونم انتقام ميخواي و تا ماه کامل بعدي مال من 389 00:18:43,569 --> 00:18:46,270 تا وقتي مطمئن بشم درمانش کار ميکنه , بعدش مال تو 390 00:18:46,271 --> 00:18:48,773 داري ميگي نگهش داريم 391 00:18:48,774 --> 00:18:52,943 اون رو براي يک ماه کامل اسير کنيم ؟ 392 00:18:52,944 --> 00:18:54,508 . اون يک ارتش نياز داره 393 00:18:54,509 --> 00:18:56,634 و من يکي دارم 394 00:19:02,620 --> 00:19:05,811 بهم کمک کن يا از سر راهم برو کنار 395 00:19:17,800 --> 00:19:20,018 . گولش زدي 396 00:19:20,019 --> 00:19:21,753 اين حقه نيست 397 00:19:21,754 --> 00:19:24,022 تو درمان گله ي "هيلي " رو تو دستات داري 398 00:19:24,023 --> 00:19:26,191 اگه گرگينه ها اين اکسير رو بگيرند ديگه طلسم ديگه وجود . نخواهد داشت 399 00:19:26,192 --> 00:19:27,414 اونا آزاد هستند 400 00:19:27,415 --> 00:19:29,477 تو مردم اون رو براي يک دهه محکوم به عذاب کردي 401 00:19:29,478 --> 00:19:31,146 و حالا بدون هيچ گريه زاري 402 00:19:31,147 --> 00:19:32,397 طلسم رو ميشکني 403 00:19:32,398 --> 00:19:34,766 چرا ؟ 404 00:19:34,767 --> 00:19:37,869 چون اين بهترين کاري که ميتونم براش انجام بدم 405 00:19:37,870 --> 00:19:39,788 و اين بدترين چيزي که ميتونم در 406 00:19:39,789 --> 00:19:41,706 حق تو کنم 407 00:19:41,707 --> 00:19:43,158 چي داري ميگي ؟ 408 00:19:43,159 --> 00:19:44,376 مهم نيست الان چه اتفاقي بيفته 409 00:19:44,377 --> 00:19:45,627 تو اون رو از دست دادي 410 00:19:45,628 --> 00:19:47,712 تو اون شيشه رو از بين ببر , من رو بکش 411 00:19:47,713 --> 00:19:48,964 هيلي" از تو متنفر ميشه " 412 00:19:48,965 --> 00:19:51,666 براي اينکه اون رو از خانواده اش دور ميکني 413 00:19:51,667 --> 00:19:53,899 حالا اگه بهش اين شيشه رو بدي 414 00:19:53,900 --> 00:19:55,337 هردومون ميدونيم 415 00:19:55,338 --> 00:19:57,138 اخرش با اونا ميره 416 00:19:57,139 --> 00:19:58,974 و من ميدونم تا وقتي زنده است 417 00:19:58,975 --> 00:20:01,226 خوشحال و با ايمان تو اين راه 418 00:20:01,227 --> 00:20:04,479 که نميتوني تصور کني 419 00:20:04,480 --> 00:20:06,705 من اون موقع است که انتقامم رو گرفتم 420 00:20:07,233 --> 00:20:08,800 خوب , تصميم با تو بهش هرچيزي ميخواد رو بده 421 00:20:08,801 --> 00:20:10,518 و از دستش بده يا 422 00:20:10,519 --> 00:20:15,422 انکار کن و ببين چه اتفاقي افتاد 423 00:20:18,193 --> 00:20:21,846 خوب نفر سومتون کجاست سابين "؟" 424 00:20:21,847 --> 00:20:23,214 من خواستم با هر سه تاي شما ملاقات کنم 425 00:20:23,215 --> 00:20:24,683 ملاقات ما يک حسن نيت هست 426 00:20:24,684 --> 00:20:26,835 براي تو که دوست جادوگرها بودي در گذشته 427 00:20:26,836 --> 00:20:29,393 اما حسن نيت هم حدي داره 428 00:20:29,394 --> 00:20:32,007 حالا , تو گفتي که اطلاعاتي داري که 429 00:20:32,008 --> 00:20:33,482 موردعلاقه ي ماست داري 430 00:20:34,774 --> 00:20:36,819 ربکا" و "مارسل" برگشتند" 431 00:20:36,820 --> 00:20:38,575 اونا براي "دوينا" اومدند و اونا فکر مينند 432 00:20:38,576 --> 00:20:41,278 که اگر هر سه تاي شما رو بکشند ميتونند برش گردونند 433 00:20:41,279 --> 00:20:43,163 حالا ببين 434 00:20:43,164 --> 00:20:45,115 من ميتونم مستقيم بفرستمتون مستقيم پيش اونا 435 00:20:45,116 --> 00:20:47,244 ولي در عوضش يک چيزي ميخواي 436 00:20:47,245 --> 00:20:49,832 و اون چيه ؟ 437 00:20:52,400 --> 00:20:54,376 . زندگي تو 438 00:21:13,004 --> 00:21:16,317 من رو دنبال کنيد تا به هر دوتاتون رو به خاکستر تبديل کنم 439 00:21:19,044 --> 00:21:21,162 . اون رو فراموش کن ما اون رو بعدا ميگيريم 440 00:21:21,163 --> 00:21:23,381 همه ي چيزي که ما داريم عنصر غافلگيريِ 441 00:21:23,382 --> 00:21:25,050 و اون رو از دست داديم 442 00:21:25,051 --> 00:21:26,351 اگه الان نريم 443 00:21:26,352 --> 00:21:27,686 هيچ کس نيست ما رو نجات بده 444 00:21:27,687 --> 00:21:29,554 من يکبار "دوينا " رو نا اميد کردم 445 00:21:29,555 --> 00:21:31,415 من اون رو ترک نميکنم 446 00:21:37,979 --> 00:21:40,649 مطمئن نيستم کمک کنه 447 00:21:40,650 --> 00:21:42,635 مطمئن نباش کمک نکنه 448 00:21:43,069 --> 00:21:46,538 تو ميخواي خود درماني کني باشه 449 00:21:46,539 --> 00:21:49,014 اسکاچ (يک نوع مشروب ) بهتر از خون منه مهم هم نيست الايژا چي گفت 450 00:21:49,015 --> 00:21:51,266 از "الايژا " برام حرف نزن 451 00:21:51,267 --> 00:21:53,879 اون تو رو دوست داره 452 00:21:53,880 --> 00:21:55,430 آره و ثابت هم کرده 453 00:21:55,431 --> 00:21:58,016 هردفعه حتي وقتي پدرم 454 00:21:58,017 --> 00:22:00,184 از اون خواست من رو بکشه 455 00:22:03,188 --> 00:22:05,607 "اوگنتوس" 456 00:22:05,608 --> 00:22:08,692 "اين رو توي ونيز ديدم با کارگرداني "مارولوس 457 00:22:09,844 --> 00:22:12,287 . تو چيزي نيست , پسر 458 00:22:12,288 --> 00:22:13,791 فقط ميخوام حرف بزنم 459 00:22:14,233 --> 00:22:17,018 تو براي قرن ها ما رو داري شکار ميکني 460 00:22:17,019 --> 00:22:18,537 نصف اروپا رو ويران کردي 461 00:22:18,538 --> 00:22:22,297 حالا ميخواي فقط حرف بزني ؟ 462 00:22:22,298 --> 00:22:24,292 اين برادر حروم زاده ي تو بود که ميخواستم شکار کنم 463 00:22:24,293 --> 00:22:27,177 . نه تو , هرگز تو نبودي 464 00:22:27,178 --> 00:22:28,797 تو هم خون مني 465 00:22:28,798 --> 00:22:30,933 اوني که هميشه افتخار ميکردم پسرم صداش کنم 466 00:22:31,367 --> 00:22:33,600 پس اومدم اينجا تا يک شانس بهت بدم 467 00:22:33,601 --> 00:22:37,722 که کمک کني اون حيوان رو بکشم 468 00:22:44,262 --> 00:22:47,432 تو واقعا من رو نميشناسي ؟ 469 00:22:47,866 --> 00:22:49,734 فکر ميکني من ميتونم يا ميخوام 470 00:22:49,735 --> 00:22:52,720 هيج کدوم از حرفهاي تو رو باور کنم ؟ 471 00:22:52,721 --> 00:22:54,990 اگه واقعا فکر ميکني من به برادر خودم 472 00:22:54,991 --> 00:22:59,160 , بخاطر تو خيانت ميکنم 473 00:22:59,161 --> 00:23:03,297 خيلي احمقي 474 00:23:03,298 --> 00:23:05,900 من تو رو براي احساساتي که براي اون 475 00:23:05,901 --> 00:23:09,052 چيزي که برادر صدا ميکني ميبخشم 476 00:23:09,053 --> 00:23:12,907 اما تو بايد همانطور که من فهميدم بفهمي 477 00:23:12,908 --> 00:23:17,128 مادرش اونو با يک حيوان بوجود اورد 478 00:23:17,129 --> 00:23:21,349 نيکلاوس" زشتي" 479 00:23:21,350 --> 00:23:24,102 تو با زشتي ها حرف نميزني 480 00:23:24,103 --> 00:23:26,805 تو دليلي نداره با اونا باشي 481 00:23:26,806 --> 00:23:32,536 . سعي نکن عوضشون کني اونا رو از بين ببر 482 00:23:32,945 --> 00:23:36,781 خوب , آره ازت ميخوام بهم کمک کني 483 00:23:36,782 --> 00:23:39,418 تا برادرت رو بکشم 484 00:23:41,936 --> 00:23:43,905 تو از کشتن حرف ميزني اما تو جادوان هستي 485 00:23:43,906 --> 00:23:45,206 تو کشته نميشي 486 00:23:45,207 --> 00:23:47,292 , اما ميشيم , عشقم 487 00:23:47,293 --> 00:23:48,627 و پدر من تنها کسي بود که واقعا 488 00:23:48,628 --> 00:23:50,778 ميتونست اينکار رو بکنه 489 00:23:50,779 --> 00:23:54,132 يک تکه چوب بلوط سفيد که پدرم درست کرده بود 490 00:23:54,133 --> 00:23:55,617 که همه چيز ما رو ميگرفت 491 00:23:55,618 --> 00:23:57,502 اون ميتونست جاودانگي ما رو 492 00:23:57,503 --> 00:24:00,504 بگيره 493 00:24:05,977 --> 00:24:09,230 يا با من بمون يا 494 00:24:09,231 --> 00:24:11,232 . يا با اون سقوط کن 495 00:24:11,233 --> 00:24:12,618 انتخابتو بکن پسرم 496 00:24:19,574 --> 00:24:23,862 ...من هميشه 497 00:24:23,863 --> 00:24:25,997 اونو انتخاب خواهم کرد... 498 00:24:25,998 --> 00:24:28,008 باشه 499 00:24:32,987 --> 00:24:35,206 ...الايژا هميشه بخاطر اون شب که نتونست 500 00:24:35,207 --> 00:24:38,760 جلوي پدرمون رو بگيره احساس گناه ميکرد... 501 00:24:38,761 --> 00:24:40,978 من بهش گفتم که خودش رو سرزنش نکنه 502 00:24:40,979 --> 00:24:42,497 وقتي پدرت ميخواد تو رو بکشه 503 00:24:42,498 --> 00:24:45,050 يعني ميخواد تو رو بکشه 504 00:24:45,051 --> 00:24:48,520 تو هم نميتوني کاريش بکني 505 00:24:53,192 --> 00:24:55,360 .اه،اونقدر بدم مياد که همه چيز رو بدونم 506 00:24:55,361 --> 00:24:56,895 ...خواهرم و معشوقه اش 507 00:24:56,896 --> 00:24:58,455 توي شهر ديده شدن... 508 00:24:58,898 --> 00:25:01,458 ميترسم داستان هم ، همينجا تموم بشه 509 00:25:06,488 --> 00:25:07,798 اون چيه؟ 510 00:25:08,290 --> 00:25:12,136 چوب بلوط سفيد اونم از ورژن مخصوص خودم 511 00:25:12,661 --> 00:25:14,245 ...و برخلاف مالِ پدرم 512 00:25:14,246 --> 00:25:17,349 .اين يکي نميتونه نابود بشه... 513 00:25:29,377 --> 00:25:31,195 چيکار ميکني؟ 514 00:25:31,196 --> 00:25:33,798 ...خب،اگه تو اينو ميپرسي 515 00:25:33,799 --> 00:25:36,367 واضحه که گوش به حرفام نميدادي... 516 00:25:36,909 --> 00:25:38,252 ميخوام برم خواهرم رو بکشم 517 00:25:38,253 --> 00:25:39,721 ولي اولش نياز داشتم يه غذايي به بدن بزنم 518 00:25:39,722 --> 00:25:41,472 که يکم شاهپسند داشته باشه 519 00:25:41,473 --> 00:25:42,664 .ناراحت نشي 520 00:25:42,665 --> 00:25:44,875 وقتي داوينا همه کارهايي که تو باهام کردي رو نشونم داد 521 00:25:44,876 --> 00:25:47,463 بخاطر همه چيزايي که ازم گرفتي فقط دلم ميخواست بکشمت 522 00:25:47,464 --> 00:25:49,230 ...حتي به فرو کردن اون خنجر توي قلبت 523 00:25:49,231 --> 00:25:51,065 همونطور که جادوگرها گفته بودن فکر کردم... ولي آخرش اينکار رو نکردم 524 00:25:51,066 --> 00:25:52,266 صبر کردم فکر کردم 525 00:25:52,842 --> 00:25:54,435 ...من خوبي هايي که توي وجودت ديدم رو 526 00:25:54,436 --> 00:25:56,738 با کارهايي وحشتناکي که کردي مقايسه کردم... 527 00:25:56,739 --> 00:25:58,439 و فهميدم که اگه بهت آسيب برسونم 528 00:25:58,440 --> 00:26:00,391 از احساس پشيماني وحشتناکي پُر ميشم 529 00:26:00,392 --> 00:26:01,743 اگه به خواهرت صدمه بزني تو هم همچين احساسي خواهي داشت 530 00:26:01,744 --> 00:26:03,244 خواهرت کلاوس 531 00:26:03,245 --> 00:26:04,612 بعنوان شخصي که برادرش رو از دست داده 532 00:26:04,613 --> 00:26:07,498 و عذابش رو احساس کرده ...ميگم که اگه خواهرت رو بکشي 533 00:26:07,499 --> 00:26:08,833 نميتوني به زندگيت ادامه بدي... 534 00:26:08,834 --> 00:26:10,001 ...بهت ميگم چطوري نزديک بود 535 00:26:10,002 --> 00:26:11,502 ...که نتونم به زندگي ادامه بدم عشقم... 536 00:26:11,503 --> 00:26:13,805 ...خواهرم خبيثانه ترين موجودي که 537 00:26:13,806 --> 00:26:15,123 ...تا به حال روي زمين پا گذاشته رو 538 00:26:15,124 --> 00:26:16,340 فرستاد سراغ من... 539 00:26:16,341 --> 00:26:18,843 درسته، پدرت ...ولي با شکار ربکا 540 00:26:18,844 --> 00:26:20,461 و پايين کشيدن مارسل تا آخر دنيا 541 00:26:20,462 --> 00:26:24,374 ...با ترسوندن اونا همونطوري که خودت ترسيده بودي 542 00:26:24,375 --> 00:26:27,135 مثل پدرت نشو... 543 00:26:27,136 --> 00:26:29,520 همه جور هيولايي صدام کرده بودن 544 00:26:29,521 --> 00:26:31,105 .ولي اين يکي جديد بود 545 00:26:31,106 --> 00:26:32,807 پدرم؟ 546 00:26:32,808 --> 00:26:34,759 ...مايکل يه هيولايي بود 547 00:26:34,760 --> 00:26:37,195 که هيولاها ازش ميترسيدن... 548 00:26:37,196 --> 00:26:38,722 .بيا بذار نشونت بدم 549 00:26:45,432 --> 00:26:47,467 .برگشتي 550 00:26:47,468 --> 00:26:48,690 .هميشه برميگردم 551 00:26:50,270 --> 00:26:53,111 .بگيرش 552 00:26:55,158 --> 00:26:56,323 .کار ميکنه 553 00:27:08,588 --> 00:27:11,838 ايو و من هرچه قدر که بتونيم از مَردممون رو دور هم جمع ميکنيم 554 00:27:12,343 --> 00:27:16,468 ماه که کامل بشه بالاخره ميتونم خانواده ام رو آزاد کنم 555 00:27:27,440 --> 00:27:28,564 ...هيلي 556 00:27:41,454 --> 00:27:43,373 ...موندم اونا ميدونن که 557 00:27:43,374 --> 00:27:44,955 چقدر خوش شانس هستن... که تو رو دارن يا نه 558 00:27:49,829 --> 00:27:51,044 .همممم 559 00:28:01,975 --> 00:28:05,557 تاثير گذار بود 560 00:28:05,558 --> 00:28:08,477 چه بوسه کوچيک نجيبانه اي 561 00:28:08,478 --> 00:28:11,401 الايژايي که من ميشناختم هيچوقت اينقدر فروتن نبود 562 00:28:11,402 --> 00:28:15,655 خب،سلستي که منم ميشناختم اينقدر ظالم نبود 563 00:28:15,656 --> 00:28:17,273 چي ميخواي؟ بازي آخرت چيه؟ 564 00:28:17,274 --> 00:28:20,076 .اه،اين بازي هيچوقت به آخر نميرسه الايژا 565 00:28:20,077 --> 00:28:22,157 ما هر دومون جاودانيم 566 00:28:22,158 --> 00:28:24,197 پس اگه احتمال بُرد نداشته باشي فايده اش چيه؟ 567 00:28:24,198 --> 00:28:26,416 ولي احتمالش هست 568 00:28:26,417 --> 00:28:28,451 همين الان دختره رو از دست دادي 569 00:28:28,452 --> 00:28:30,003 دختري که هيچوقت باهاش کاري نکردي 570 00:28:30,004 --> 00:28:31,588 ...چون خيلي واسه نجات خانواده ات 571 00:28:31,589 --> 00:28:33,673 از جان گذشتگي ميکردي... 572 00:28:33,674 --> 00:28:35,458 و الانم که خانواده ات از هم پاشيده 573 00:28:35,459 --> 00:28:38,011 ...خانواده ي من علي رغم کارهايي که تو کردي 574 00:28:38,012 --> 00:28:39,633 با گذشت زمان خوب ميشه... 575 00:28:39,634 --> 00:28:41,631 شايد اگه زمان داشتي 576 00:28:41,632 --> 00:28:43,433 ...ولي واقعا فکر ميکني ربکا از اينجا 577 00:28:43,434 --> 00:28:46,252 رفته و دور شده؟... .شرط ميبندم که اينطور نيست 578 00:28:46,253 --> 00:28:48,477 خيلي دور شده واقعا؟ 579 00:28:50,106 --> 00:28:53,480 .اون پيش مارسلِ 580 00:28:53,481 --> 00:28:55,111 .الانم که مارسل عاشق داويناست 581 00:28:55,112 --> 00:28:56,980 ...داوينا مُرده ولي تحت شرايط درست 582 00:28:56,981 --> 00:28:58,695 .ميتونه دوباره زنده بشه 583 00:28:58,696 --> 00:29:00,316 .جراتش رو نداري 584 00:29:00,317 --> 00:29:01,768 اگه اينقدر نگران هيلي نبودي 585 00:29:01,769 --> 00:29:03,653 شايد زودتر از اينا قضيه رو ميفهميدي 586 00:29:03,654 --> 00:29:04,954 ...اما ميدوني که وقت کافي براي 587 00:29:04,955 --> 00:29:06,239 فکر کردن به اين موضوع داشته؟... 588 00:29:06,240 --> 00:29:08,491 .برادرت 589 00:29:08,492 --> 00:29:11,161 .موندم که قراره چه جهنمي به پا کنه 590 00:29:11,666 --> 00:29:13,418 کارتو بکن 591 00:29:19,052 --> 00:29:21,221 از تاريخچه شهرت که خبر داري 592 00:29:21,222 --> 00:29:23,123 ...اون شب توي سال 1919 که خونه اُپرا 593 00:29:23,124 --> 00:29:25,222 دقيقا همينجا سوخت؟... 594 00:29:25,223 --> 00:29:27,641 .کار پدرم توي حالت جنونش بود 595 00:29:33,183 --> 00:29:36,569 .خب،شروع بدي داشتيم 596 00:29:36,570 --> 00:29:38,571 ...اولين قرار مهمتون توي جمع عمومي 597 00:29:38,572 --> 00:29:39,906 اونم بعد اينکه دعاي خيرم رو بهتون دادم 598 00:29:39,907 --> 00:29:41,891 و اونم سر قرار تو کاشته 599 00:29:41,892 --> 00:29:43,993 حتما يه چيزي به تاخيرش انداخته 600 00:29:43,994 --> 00:29:45,695 ...يا شايدم چون رابطه تون علني شده 601 00:29:45,696 --> 00:29:47,146 ...اونم فهميده که کل رابطه ي شما... 602 00:29:47,147 --> 00:29:49,365 همش کسالت آور بوده... 603 00:29:49,366 --> 00:29:51,367 .و با دختر رقاصه زدن به چاک و رفتن هاوانا (هاوانا : پايتخت کشور کوبا) 604 00:29:51,368 --> 00:29:54,668 اينقدر عوضي بازي درنيار ميرم يه سر به لابي بزنم 605 00:29:54,669 --> 00:29:58,208 ببين ميتوني برادرمون رو هم اونجا پيدا کني 606 00:29:58,209 --> 00:30:04,208 پرده نمايش ميخواد بره بالا 607 00:30:12,172 --> 00:30:17,393 بهت توصيه ميکنم که .سعي در فرار نداشته باشي پسرم 608 00:30:17,394 --> 00:30:19,691 ...ميتونم قبل اينکه حتي فکرش رو بکني 609 00:30:19,692 --> 00:30:21,498 ...و روي پاهات بايستي ... 610 00:30:21,499 --> 00:30:24,184 اينو توي قلبت فرو کنم... 611 00:30:24,185 --> 00:30:28,368 .اما دوست ندارم بميري...البته فعلا 612 00:30:28,369 --> 00:30:30,704 ...پدر پدر؟ 613 00:30:30,705 --> 00:30:33,707 بعد اين همه سال هنوزم به اين کلمه چسبيدي 614 00:30:33,708 --> 00:30:38,581 حرومزاده اي که نااميدانه دنبال يه پدره؟ 615 00:30:38,582 --> 00:30:40,383 ...موندم که پدرت واقعيت هم... 616 00:30:40,384 --> 00:30:43,035 ...قبل اينکه بفهمم تو پسر مني... 617 00:30:43,036 --> 00:30:45,505 به اندازه من ازت شرمنده شده؟... 618 00:30:45,506 --> 00:30:48,892 احتمالش که زياده 619 00:30:48,893 --> 00:30:52,684 اه،اه،اه .آروم باش پسر 620 00:30:54,397 --> 00:30:56,599 .نگران نباش 621 00:30:56,600 --> 00:30:58,985 نوبت مرگت هم ميرسه ...ولي قبل اينکه 622 00:30:58,986 --> 00:31:01,905 ...جنابعالي جاودانگي رو از دست بدي... 623 00:31:01,906 --> 00:31:04,157 .بايد يکم گپ بزنيم... 624 00:31:04,158 --> 00:31:05,775 هر حرفي که با همديگه داشتيم 625 00:31:05,776 --> 00:31:08,244 .سالها پيش زده شده 626 00:31:08,245 --> 00:31:11,247 .ولي اينو بدون 627 00:31:11,248 --> 00:31:14,417 ...من ديگه اون حيووني که 628 00:31:14,418 --> 00:31:17,167 .گدايي محبت تو رو ميکرد ،نيستم... 629 00:31:17,168 --> 00:31:22,506 ميميرم ولي اينو ميدونم که نفرتم نسبت بهت درست بوده 630 00:31:22,910 --> 00:31:26,718 بخاطر موفقيت هايي که اينجا داشتم با افتخار و سربلندي ميميرم 631 00:31:27,264 --> 00:31:31,751 ...خب...مايکل 632 00:31:31,752 --> 00:31:34,804 ...اگه ميخواي منو بکشي 633 00:31:34,805 --> 00:31:36,906 پس تمومش کن.. 634 00:31:37,311 --> 00:31:39,142 برعکس نيکلاوس (به زبان فرانسوي) 635 00:31:39,143 --> 00:31:41,523 .بعضي چيزا هنوز گفته نشده 636 00:31:41,524 --> 00:31:42,862 ...براي مثال حرفت درباره ي 637 00:31:42,863 --> 00:31:44,280 افتخار بخاطر موفقيت هايي که اينجا داشتي درست و کامل بود 638 00:31:44,281 --> 00:31:47,650 همينطور که توي شهر داشتم قدم ميزدم ...اسمت با تمام احترام 639 00:31:47,651 --> 00:31:49,986 .توسط مردم بُرده ميشد... 640 00:31:49,987 --> 00:31:52,956 واسه همين بعد اينکه تو رو کشتم 641 00:31:52,957 --> 00:31:54,958 همينجا،توي نيواورلانز ميمونم 642 00:31:54,959 --> 00:31:58,411 تا روزي که تک تک آدمايي که ...تو رو به ياد داشتن همشون 643 00:31:58,412 --> 00:31:59,543 .بميرن... 644 00:31:59,947 --> 00:32:02,298 ...کارهاي کلاوس قدرتمند رو 645 00:32:02,837 --> 00:32:04,798 هيشکي به خاطر نخواهد داشت... 646 00:32:07,253 --> 00:32:11,341 ...و تو پسرجون 647 00:32:11,342 --> 00:32:14,761 انگار که هيچ وقت اصلا وجود نداشتي 648 00:32:19,766 --> 00:32:23,303 .اه،نمايش بزرگ 649 00:32:23,304 --> 00:32:25,321 ...اه،به افتخار تو 650 00:32:25,322 --> 00:32:26,906 .يکم تغييرش دادم... 651 00:32:27,445 --> 00:32:29,281 .عاشقش ميشي 652 00:32:36,699 --> 00:32:38,582 .عجب نمايشي بود 653 00:32:42,672 --> 00:32:46,709 مايکل به تماشاگرها نفوذ ذهني کرده بود تا همش رو نگاه کنن 654 00:32:47,131 --> 00:32:52,181 جوري تشويق ميکردن که انگار خنده دارترين کُمدي هست که ديدن 655 00:32:52,182 --> 00:32:53,850 و بعدش نمايش رو ترک کردن 656 00:32:53,851 --> 00:32:56,014 تا اون اتفاق وحشتناک توي اپرا بيفته 657 00:32:56,015 --> 00:32:59,439 من سعي کرد مارسل رو نجات بدم 658 00:33:02,692 --> 00:33:05,899 پدرم فکراي ديگه اي داشت 659 00:33:05,900 --> 00:33:08,194 ربکا سعي کرد مداخله کنه 660 00:33:13,704 --> 00:33:15,038 ...کل اين سالها در حقيقت تو اين باور بودم که 661 00:33:15,039 --> 00:33:16,743 ربکا ميخواست منو نجات بده... 662 00:33:16,744 --> 00:33:18,791 اه 663 00:33:26,632 --> 00:33:28,797 ...بعدش برادر بزرگترم يهو پيداش شد 664 00:33:28,798 --> 00:33:30,853 ديگه نميشه به مارسل کمک کرد 665 00:33:30,854 --> 00:33:32,759 .درست موقعي که فکر ميکرديم همه چي تموم شده 666 00:33:32,760 --> 00:33:35,091 .بايد فرار کنيم 667 00:33:35,092 --> 00:33:37,098 پس فرار کردم 668 00:33:37,644 --> 00:33:38,761 مثل سگ کتک خورده بودم 669 00:33:38,762 --> 00:33:41,431 پدرمم که باور داشت من يه سگم 670 00:33:47,153 --> 00:33:50,556 درحاليکه ما بخاطر نجات جونمون فرار ميکرديم 671 00:33:50,557 --> 00:33:56,556 اون کل اونجا رو به آتش کشيد .و مارسل هم که به ظاهر اونجا بود 672 00:34:00,116 --> 00:34:04,670 من زنده موندم ولي هرچي ساخته بودم نابود شد 673 00:34:04,671 --> 00:34:09,045 و به همراهش آخرين ذره هاي انسانيت منم نابود شد 674 00:34:09,046 --> 00:34:12,795 اين چيزي بود که پدرم اون شب ازم گرفت 675 00:34:12,796 --> 00:34:15,468 ...بهت اطمينان ميدم کاميل 676 00:34:15,469 --> 00:34:18,633 من خواهرم و معشوقه اش رو براي قرن ها نميترسونم 677 00:34:19,103 --> 00:34:22,855 نه تحقيرشون ميکنم،نه شکنجه و نه کار غير انساني 678 00:34:22,856 --> 00:34:24,640 هيچکدوم از اين کارها رو نميکنم 679 00:34:24,641 --> 00:34:28,227 خيلي ساده و با سرعت کارشون رو تموم ميکنم 680 00:34:28,228 --> 00:34:31,012 .کلاوس،صبر کن 681 00:34:39,061 --> 00:34:43,097 .لازم نيست گازم بگيري و منو بياري اينجا 682 00:34:44,516 --> 00:34:47,419 .خودم ميخواستم از جلو اين نمايش رو ببينم 683 00:34:47,904 --> 00:34:50,155 و اين نمايش که ميگي کدومه؟ 684 00:34:50,156 --> 00:34:52,641 ...نمايشي که توش ميبيني 685 00:34:52,642 --> 00:34:54,493 ..."عهد "هميشه و تا ابد 686 00:34:54,494 --> 00:34:57,385 .جلوي خودت محو و نابود ميشه... 687 00:34:57,386 --> 00:35:01,083 اينا يه افسانه ست الايژا .افسانه اي که من بخاطرش مُردم 688 00:35:01,084 --> 00:35:05,153 ...هنوز که زنده اينجا ايستادي 689 00:35:05,154 --> 00:35:07,539 .البته فعلا 690 00:35:07,540 --> 00:35:08,857 اين که گفتي تهديد بود؟ 691 00:35:08,858 --> 00:35:10,650 ...اه،هميشه يه بدن جوان و زيباي ديگه اي 692 00:35:11,177 --> 00:35:14,152 وجود داره که من برم داخلش... 693 00:35:14,153 --> 00:35:17,132 از حالا به بعد ...هر لحظه اي که احساس کني 694 00:35:17,133 --> 00:35:18,634 با يه زني رابطه داري... ...مجبوري 695 00:35:18,635 --> 00:35:20,452 .از خودت بپرسي که اون زنه من هستم يا نه... 696 00:35:20,453 --> 00:35:21,995 به کسي اعتماد نميکني 697 00:35:21,996 --> 00:35:26,107 .و بقيه جاودانگيت رو تنها ميگذروني 698 00:35:33,215 --> 00:35:35,233 توي تله افتادي 699 00:35:35,234 --> 00:35:36,233 .طلسم حد و مرز 700 00:35:36,686 --> 00:35:38,453 اصيل ها ميتونن واردش بشن .ولي نميتونن ازش خارج بشن 701 00:35:38,454 --> 00:35:40,188 .نميتوني 702 00:35:40,189 --> 00:35:43,099 ميتونم و کردم 703 00:35:54,386 --> 00:35:58,389 گرفتمت داوينا گرفتمت 704 00:36:12,604 --> 00:36:15,607 .يه تله ست 705 00:36:15,608 --> 00:36:17,392 .فرار کن،داوينا رو از اينجا ببر 706 00:36:17,393 --> 00:36:18,944 .پشت سرم ولت نميکنم 707 00:36:18,945 --> 00:36:20,551 .بايد بکني 708 00:36:20,552 --> 00:36:22,748 .پشت سرم ولت نميکنم 709 00:36:22,749 --> 00:36:24,889 .قسم ميخورم ميام 710 00:36:24,890 --> 00:36:27,435 .برو،داوينا رو ببر يه جاي امن 711 00:36:34,042 --> 00:36:37,429 .نگران نباش .فقط يه طلسم هلال ماهه 712 00:36:37,430 --> 00:36:39,414 طلوع بعدي آزاد ميشي 713 00:36:39,415 --> 00:36:42,434 ...حدس ميزنم که 714 00:36:42,435 --> 00:36:45,120 خواهرت تا اونموقع دوام نمياره... 715 00:36:51,610 --> 00:36:54,780 ...با اينکه توي اين بدن 716 00:36:54,781 --> 00:36:57,232 کُلي دل خوشي داشتيم... ...ولي فکر کنم وقتش رسيده که 717 00:36:57,233 --> 00:37:00,468 واسه بازي يه بدن ديگه پيدا کنم اينطور فکر نميکني؟ 718 00:37:19,971 --> 00:37:23,116 .حق با تو بود 719 00:37:57,459 --> 00:38:01,413 سلام سلست 720 00:38:01,414 --> 00:38:02,614 چطور ممکنه؟ 721 00:38:03,082 --> 00:38:05,531 ...مونيک دورو و من يه شرط کوچيکي 722 00:38:05,532 --> 00:38:07,744 .درباره پايبند بودن جنابعالي به قول و قرارت داشتيم... 723 00:38:09,703 --> 00:38:10,997 واضحه که من شرط رو بُردم 724 00:38:12,724 --> 00:38:16,228 ...اونقدر گرم نابود کردن من شده بودي که 725 00:38:16,229 --> 00:38:19,981 .اعتماد يکي از افراد خودت رو از دست دادي 726 00:38:19,982 --> 00:38:22,799 .نه 727 00:38:22,800 --> 00:38:24,717 نه عزيزم (به زبان فرانسوي) 728 00:38:24,718 --> 00:38:27,678 .نميشه (به زبان فرانسوي) 729 00:38:27,679 --> 00:38:29,858 .هنوز تموم نشده (به زبان فرانسوي) 730 00:38:29,859 --> 00:38:32,352 .متاسفم (به زبان فرانسوي) 731 00:39:08,751 --> 00:39:11,152 .داوينا،چيزي نيست 732 00:39:11,682 --> 00:39:13,821 .جات امنه ميشنوي؟ جات امنه 733 00:39:14,393 --> 00:39:15,937 نميذارم کسي بهت صدمه بزنه،باشه؟ 734 00:39:24,916 --> 00:39:27,238 !ربکا !ربکا 735 00:39:27,239 --> 00:39:29,386 !ربکا 736 00:39:30,855 --> 00:39:33,997 !قدر نفس هايي که تو ريه هاته رو خوب بدون 737 00:39:34,443 --> 00:39:36,394 .چون آخرين نفس هاته 738 00:39:36,395 --> 00:39:40,877 بزرگترين نمايش ما داره شروع ميشه 739 00:39:40,878 --> 00:39:44,018 بازيگرهاي من کجان پس؟ 740 00:39:44,019 --> 00:39:46,187 !فرار بسه بچه ها 741 00:39:46,188 --> 00:39:48,926 از سايه ها بياين بيرون 742 00:39:48,927 --> 00:39:52,076 تا اين داستان غم انگيز رو تموم کنيم 743 00:39:52,077 --> 00:39:54,361 .داره مياد 744 00:39:59,834 --> 00:40:02,442 .خيلي خب زود باس خواهر 745 00:40:06,641 --> 00:40:09,142 .مارسل 746 00:40:14,620 --> 00:40:15,953 .اون مُرده خواهر 747 00:40:15,954 --> 00:40:18,069 .نه.نه 748 00:40:18,070 --> 00:40:19,687 .هر دوي شما بايد از شهر فرار کنين 749 00:40:19,688 --> 00:40:21,239 من جلوشو ميگيرم نکلاوس 750 00:40:21,240 --> 00:40:23,524 .نه 751 00:40:23,525 --> 00:40:25,076 .در کنار هم ميجنگيم 752 00:40:25,077 --> 00:40:26,778 .نميتونيم باهاش بجنگيم 753 00:40:26,779 --> 00:40:28,196 تمام کاري که ميتونيم انجام بديم کاريه که هميشه ميکنيم 754 00:40:28,197 --> 00:40:29,781 .فريبش ميديم .گمراهش ميکنيم 755 00:40:29,782 --> 00:40:31,804 .من بهتر از هرکسي ميتونم اينکار رو بکنم 756 00:40:32,234 --> 00:40:34,402 .تو اونو از اينجا ببرش 757 00:40:34,403 --> 00:40:36,516 .منم دنبالتون ميام 758 00:40:36,517 --> 00:40:39,852 .نه الايژا،نميتوني .نميتوني الايژا 759 00:40:39,853 --> 00:40:42,543 ...اينا .اينا تقصير منه 760 00:40:42,544 --> 00:40:47,026 نه،اينا تقصير منه ربکا 761 00:40:47,027 --> 00:40:50,852 خيلي خيلي متاسفم خيلي متاسفم 762 00:40:50,853 --> 00:40:51,903 ...مارسل 763 00:40:57,454 --> 00:41:00,208 .فکر ميکردم خونمون رو پيدا کرديم 764 00:41:03,431 --> 00:41:05,797 .نيکلاوس ، خواهش ميکنم 765 00:41:06,368 --> 00:41:08,118 خواهر 766 00:41:11,205 --> 00:41:13,471 .شما بايد برين برين 767 00:41:15,994 --> 00:41:17,642 !بريد ديگه 768 00:41:29,007 --> 00:41:31,058 الايژا؟ 769 00:41:33,294 --> 00:41:35,847 اينجا چيکار ميکني؟ 770 00:41:35,848 --> 00:41:37,148 ...ربکا،تا الان بايد 771 00:41:37,149 --> 00:41:39,245 اون سر دنيا ميبودي... 772 00:41:39,246 --> 00:41:41,958 هردومون ميدونيم که هيچ جا .به اندازه کافي دور نيست 773 00:41:43,321 --> 00:41:46,087 !ازش فاصله بگير 774 00:41:49,360 --> 00:41:51,551 .مالِ خودمه 775 00:42:00,001 --> 00:43:00,000 : مترجمين نگار9171 و سيروس کاري از گروه ترجمه ايـــــران فيـــلم