1 00:00:14,337 --> 00:00:17,732 ‫آه! گندش بزنم. اوهوم، مهم نیست. 2 00:00:17,761 --> 00:00:19,439 ‫اوه. ریچارد خوبی؟ 3 00:00:19,468 --> 00:00:20,907 ‫آره، خوبم 4 00:00:20,945 --> 00:00:23,016 ‫ببخشید، آروم‌تر از این نمی‌تونستم پرتاپ کنم. 5 00:00:23,064 --> 00:00:24,369 ‫یه کات دیگه بگیر ریچارد 6 00:00:24,407 --> 00:00:26,191 ‫نه، کافیه. دیگه نمی‌خوام. 7 00:00:26,220 --> 00:00:28,425 ‫شاید کس دیگه‌ای بخواد، نفر بعدی؟ 8 00:00:28,464 --> 00:00:31,312 ‫اگه لزوماً نیاز که کسی بیاد، من می‌تونم ‫ولی به نظر خیلی ترسناک میاد. 9 00:00:31,341 --> 00:00:33,259 ‫مطمئنین که ما رو برای یه ساعت می‌خواستین!؟ 10 00:00:33,288 --> 00:00:36,520 ‫- هیچ کس نبود؟ ‫- دلت می‌شکنه اگه کسی حاضر نشه بیاد؟ 11 00:00:38,284 --> 00:00:39,464 ‫خانوم‌ها و آقایون, 12 00:00:39,493 --> 00:00:42,600 ‫خوش اومدید به سالگرد ‫Stern-Taylor سقوط کلاسیک 13 00:00:42,629 --> 00:00:46,686 ‫دوست دارم با نوشیدن به سلامتی ‫مهمون ویژه امشب‌مون, 14 00:00:46,724 --> 00:00:48,479 ‫ریچارد هندریکس ‫شروع کنم. 15 00:00:48,517 --> 00:00:50,493 ‫ریچارد، بعد از بازی بی‌نقصت 16 00:00:50,522 --> 00:00:53,054 ‫چند هفته قبل توی کنفرانس Disrupt تِــک‌کرانچ 17 00:00:53,092 --> 00:00:55,106 ‫ما عاشق خودت و فناوریت شدیم. 18 00:00:55,135 --> 00:00:57,465 ‫ببین، ما می‌دونیم همه توی ‫وَلِـی دنبالت هستن 19 00:00:57,513 --> 00:01:01,253 ‫و اینم می‌دونیم که تو احتمالاً ‫با پیتر گِرَگوری هستی 20 00:01:01,282 --> 00:01:04,063 ‫اما ما دوست داریم تو بیای ‫و توی تیم ما بازی کنی. 21 00:01:04,102 --> 00:01:07,746 ‫اجازه بده صندوق توسعه Stern-Taylor ‫عهده دار تامین مالی پروژه شما بشه، 22 00:01:07,784 --> 00:01:10,662 ‫چون با هم، ریچارد، ‫ما می‌تونیم... 23 00:01:10,690 --> 00:01:13,826 ‫یه خانواده بشیم... برو! 24 00:01:16,071 --> 00:01:19,139 ‫- اوه، عجب. ‫- نظرت چیه، ریچارد؟ 25 00:01:21,029 --> 00:01:22,439 ‫من... ببینم چی پیش میاد. 26 00:01:22,467 --> 00:01:24,865 ‫بسیار خب. 27 00:01:24,903 --> 00:01:26,342 ‫همگی خوش باشید. 28 00:01:28,452 --> 00:01:30,466 ‫سر در نمیارم. ‫داره احساس عجیبی بهم دست میده 29 00:01:30,495 --> 00:01:33,563 ‫اینکه اجازه می‌دیم همه این شرکتا به دستمال کشیدنشون ادامه بدن، ‫با اینکه پول‌شونم نمی‌خوایم. ‫(عذاب وجدان) 30 00:01:33,602 --> 00:01:37,496 ‫ربچارد، پیتر گِرَگوری رسماً هنوز به ما ‫برگه قرار دادم نداده. 31 00:01:37,534 --> 00:01:39,481 ‫آره، اما فردا که بیاد ردیفش میکنه. 32 00:01:39,509 --> 00:01:41,523 ‫اگه نمی‌تونی با این واقعیت که ‫این همه آدم توی این سطح 33 00:01:41,562 --> 00:01:43,355 ‫دارن دستمالمون می‌کشن حالی کنی 34 00:01:43,384 --> 00:01:44,918 ‫پس، واقعا برات متاسفم بینوا 35 00:01:44,947 --> 00:01:47,959 ‫ببینم می‌تونی برای یه لحظه هم شده، ‫شُل کنی و حالشو ببری!؟ 36 00:01:47,987 --> 00:01:51,315 ‫منظورم اینه، اونی که الان دارن بهش توی ‫پارک AT&T حال میدن، ماییم 37 00:01:51,354 --> 00:01:55,545 ‫هوم، ما الان روی زمین ‫مسابقات قهرمانان جهان وایسادیم. 38 00:01:55,573 --> 00:01:59,314 ‫- من توی خودش ذوب کرده. ‫- آره، هر چند هیچی ارزشی برای من نداره. 39 00:01:59,352 --> 00:02:02,104 ‫سلام! من نیکول اِستاینم. 40 00:02:02,133 --> 00:02:04,051 ‫من لیدر تیم رشد و توسعه (Growth) ‫استیرن-تیلور هستم 41 00:02:04,080 --> 00:02:06,641 ‫- اوه، من دِنَـشَم. ‫- منم گِـیل‌فویول هستم. 42 00:02:06,679 --> 00:02:09,681 ‫عاشقشم. خب شما دو تا ‫کارتون توی پاید پایپر چیه؟ 43 00:02:09,719 --> 00:02:13,306 ‫- من CTO شرکتم. ‫- ها ها, داره شوخی می‌کنه، من CTO-م. 44 00:02:13,335 --> 00:02:15,119 ‫فاک یو ‫دارم شوخی می‌کنم! 45 00:02:15,157 --> 00:02:17,516 ‫اوکــی، چطور ممکنه تو مدیر ارشد فناوری باشی؟ ‫(CTO: Chief Technology Officer) 46 00:02:17,555 --> 00:02:21,650 ‫فهمیدم. توی کلمه چـیـف "Chief" رو شنیدی ‫و فکر کردی این‌دی‌یَن چیف "Indian Chief" میگه! ‫(داره به خاطر نژادش بهش تیکه می‌اندازه) 47 00:02:21,678 --> 00:02:24,843 ‫- ولی تو یه نوع دیگه از این‌دی‌یَن‌ها هستی. ‫- اوکی. اولاً، فاک یو. ‫(به سرخپوست‌های امریکایی هم لفظ این‌دی‌ین اطلاق میشه) 48 00:02:24,882 --> 00:02:28,200 ‫من پاکستانی هستم. و دوماً ‫تو چطوری می‌توین CTO-ی همه چی باشی!؟ 49 00:02:28,248 --> 00:02:30,828 ‫تو باید بتونی سازماندهی کنی، ‫گماشته بزاری و... 50 00:02:30,866 --> 00:02:35,086 ‫من تو رو مامور می‌کنم بری برام یه آبجوی کوفتی بیاری ‫تا وقتی که دارم با نیکول صحبت می‌کنم 51 00:02:35,115 --> 00:02:38,385 ‫جورج سیلور، شریک عملیاتی شرکت اِسترن-تیلور. ‫(شریک عملیاتی "operating partner" اصطلاحی که برای توصیف نقش اختصاصی ‫داده شده به شرکت‌های خصوصی هولدینگه که به بالابردن ارزش شرکت کمک می‌کنن) 52 00:02:38,414 --> 00:02:41,780 ‫خب، شما توی پاید پایپر چی کاره این؟ 53 00:02:41,809 --> 00:02:44,178 ‫این خوده CTO. 54 00:02:48,301 --> 00:02:51,313 ‫اون دوورو هَووستونه. توی بیست دقیقه گذشته ‫ما فقط هم دیگه رو دوره کردیم 55 00:02:51,342 --> 00:02:54,353 ‫اووه، دو قلوهای وینکل‌وَوس 56 00:02:54,382 --> 00:02:56,885 ‫نیگاشون کن. اونا شبیه دو تا عروسک کِن هستن ‫که ژن‌هاشون دستکاری شده. ‫(عروسک Ken یه چیز تو مایه‌های دارای خودمونه) 57 00:02:56,914 --> 00:02:59,311 ‫میدونی ارزش بیت‌کوینی اینا چقدره؟ 58 00:02:59,350 --> 00:03:01,613 ‫اوه، شِـت. از هم جدا شدن. 59 00:03:01,651 --> 00:03:03,636 ‫کامرون اونی بود که رفت سمت راست، یا اون یکی بود؟ 60 00:03:03,665 --> 00:03:05,746 ‫- من نمی‌تونم تشخیص‌شون بدم. ‫- من میرم جلوی سمت راستی درمیام، 61 00:03:05,775 --> 00:03:08,748 ‫سعی‌تو بکن و برشون گردون پیش هم ‫بدونی که بترسونیشون ‫(داره با خودش حرف میزنه) 62 00:03:08,787 --> 00:03:12,076 ‫تماشا کن. کامرون! کامرون! 63 00:03:12,114 --> 00:03:16,679 ‫- اوکی. ‫- خب، خب، خب، ببین کی داره مثل یه دسته تبر تلو تلو می‌خوره. 64 00:03:16,718 --> 00:03:19,432 ‫سلام، جاوید. همه چی توی گولی‌بیب (Goolybib) ردیفه؟ 65 00:03:19,461 --> 00:03:22,156 ‫می‌تونی بری از خودشون بپرسی. اونا کردنم توی قوطی. 66 00:03:22,184 --> 00:03:25,570 ‫- برای چی؟ ‫- سرمایه گذارامون جن زده شدن 67 00:03:25,598 --> 00:03:28,610 ‫یه خریدار زیر قیمت پیدا کردن، ‫با دمشون گردو می‌شکنن. ‫(اینجا از اصطلاح "down round" استفاده میشه؛ ‫که به معنی بز خری خودمونه.) 68 00:03:28,639 --> 00:03:31,871 ‫آره خب، با یه سود ۲۰۰ میلیون دلاری، درسته؟ 69 00:03:31,909 --> 00:03:35,745 ‫آره، همش برای اوناست. ‫بدون هیچ گلوله‌ای، جلیقه‌ رو هم برعکس پوشیده بودم 70 00:03:35,774 --> 00:03:39,131 ‫نتیجه این شد که وقتی اونا بهم شلیک کردن ‫و اخراجم کردن، همه‌ی سهامم از دست دادم. 71 00:03:39,169 --> 00:03:41,499 ‫همه پاداشامم که با صرف کردن ‫برای اجاره خونه به باد هوا دادم 72 00:03:41,528 --> 00:03:43,417 ‫می‌خوام علیه‌شون یه دادخواست تنظیم کنم 73 00:03:43,456 --> 00:03:46,525 ‫- خدای من. ‫- ببین، نصیحتی که بهت می‌تونم بکنم اینه که 74 00:03:46,563 --> 00:03:49,124 ‫خودت به فنا نده، اوکی؟ 75 00:03:49,153 --> 00:03:50,716 ‫تو داری از آدم اشتباهی پول می‌گیری 76 00:03:50,745 --> 00:03:52,663 ‫و بد تر از اونی که من به فنا رفتم، ‫به فنا میری. 77 00:03:52,701 --> 00:03:55,789 ‫فقط مراقب باش. ‫همه الان چشمشون به تو. 78 00:03:55,837 --> 00:03:58,513 ‫آره، کاملا درسته. می‌دونم. ‫مرسی جاوید. 79 00:03:58,551 --> 00:04:02,963 ‫منظورم این‌که درست همین الان دارن تماشات می‌کنن 80 00:04:05,974 --> 00:04:07,374 ‫اووه، آره. 81 00:04:07,413 --> 00:04:09,264 ‫لعنتی، دوربین کدوم گوریه؟ 82 00:04:16,821 --> 00:04:19,697 ‫ترجمه، توسط سید ناصر حسنی ‫@snhasani 83 00:04:19,698 --> 00:04:21,530 ‫دَنش: باورم نمی‌شه همه این ‫جایزه‌هارو ما گرفتیم؟ 84 00:04:21,558 --> 00:04:22,652 ‫گِـیل‌فویول: جایزه‌ها رو من گرفتم. 85 00:04:22,681 --> 00:04:24,925 ‫اون عینک آکِلوس (Oculus) به نشانی CTO فرستاده شده. 86 00:04:24,953 --> 00:04:26,392 ‫نه، من CTO هستم. 87 00:04:26,430 --> 00:04:29,432 ‫به عنوان مافوق تو، بهت دستور میدم ‫اون آکِلوس رو بدی به من. 88 00:04:29,471 --> 00:04:32,031 ‫تو نمی‌تونی منو مجبوری کنی. ‫تو که رییسم نیستی. 89 00:04:32,060 --> 00:04:33,911 ‫- در واقعا، من رییس تو هستم. ‫- باشه. 90 00:04:33,949 --> 00:04:37,018 ‫- ریچارد, بهش بگو من CTO هستم. ‫- دَنش: تو خودت قبلا به اون آقا چاقه گقتی من CTO هستم. 91 00:04:37,057 --> 00:04:39,521 ‫بسه، بسه، بسه. لطفاً تمومش کنید. 92 00:04:39,550 --> 00:04:41,372 ‫من هزار تا کار دارم که باید انجام بدم. ‫شما هم دارید. 93 00:04:41,411 --> 00:04:43,741 ‫شاید بخواهید به جای اون به کاراتون برسید. 94 00:04:45,180 --> 00:04:47,136 ‫جِِرد، ما قرار بود امروز ‫برگه قرارداد بگیریم 95 00:04:47,165 --> 00:04:49,438 ‫خبری نشده از پیتر گِرَگوری؟ 96 00:04:49,467 --> 00:04:52,862 ‫- پیتر گِرَگوری مرده. ‫- چی؟ 97 00:05:00,476 --> 00:05:02,327 ‫هولی شِت. 98 00:05:10,335 --> 00:05:14,296 ‫اون باهوش‌ترین، زیرک‌ترین 99 00:05:14,325 --> 00:05:17,662 ‫عجیب‌ترین مردی بود که می‌شناختم. 100 00:05:19,446 --> 00:05:21,240 ‫باورم نمیشه مرده. 101 00:05:21,278 --> 00:05:24,951 ‫میشه بپرسم چی بلایی سرش اومده؟ 102 00:05:24,989 --> 00:05:27,962 ‫آره. اون توی یه سفر... 103 00:05:27,991 --> 00:05:29,948 ‫آفریقا گردی بود... 104 00:05:29,986 --> 00:05:32,470 ‫- آه. ‫- وقتی که یه کرگدن توی اردوگاه در حال پرسه زدن بوده 105 00:05:32,508 --> 00:05:35,222 ‫- اون میره توی چادرش 106 00:05:35,261 --> 00:05:37,466 ‫اووه، واو. 107 00:05:37,495 --> 00:05:39,193 ‫اون توسط کرگدن مورد حمله قرار گرفته بوده؟ 108 00:05:39,222 --> 00:05:43,796 ‫نه، حدس می‌زنم وقتی که کرگدن اقدام به حمله کرده 109 00:05:43,835 --> 00:05:48,083 ‫اما وقتی راهنما تفنگش برداشته و بهش شلیک کرده... 110 00:05:48,121 --> 00:05:50,970 ‫کرگدنه جا خالی داده و... 111 00:05:52,447 --> 00:05:55,477 ‫یعنی تیرش اتفاقی خورده به پیتر گِرَگوری؟ 112 00:05:55,516 --> 00:05:58,009 ‫- آره. ‫- نه, اون... اون گم شده... 113 00:05:58,047 --> 00:06:02,843 ‫ولی من حدس می‌زنم صدای شلیک ‫پیتر شوکه کرده باشه، اونم ... 114 00:06:02,871 --> 00:06:06,458 ‫از چادرش پریده باشه بیرون و ... 115 00:06:07,484 --> 00:06:08,952 ‫رفته زیر کرگدن؟ 116 00:06:08,990 --> 00:06:12,471 ‫نه، کرگدن هم با صدای شلیک ‫شوکه شده بوده ... 117 00:06:12,510 --> 00:06:16,662 ‫و شروع کرده بوده به دویدن در خلاف جهت پیتر ‫قبل از اینکه اون از چادر بپره بیرون 118 00:06:20,057 --> 00:06:22,167 ‫خب، پس چه بلای سر پیتر اومده؟ 119 00:06:22,206 --> 00:06:26,934 ‫اون برای مدت طولانی بود که ندویده بود ... 120 00:06:26,972 --> 00:06:31,547 ‫شایدم اصلاً، می‌دونید که، اون فقط ... 121 00:06:34,453 --> 00:06:35,824 ‫همین بود. 122 00:06:40,792 --> 00:06:45,520 ‫- او، اون خیلی... ‫- خیلی عجیب و غریب بود. 123 00:06:45,558 --> 00:06:47,793 ‫- خیلی غم انگیز و تاسف باره. ‫- خیلی غم انگیز و عجیب. 124 00:06:47,831 --> 00:06:48,627 ‫ریچارد: عجب. 125 00:06:48,666 --> 00:06:52,320 ‫فعلاً. 126 00:06:52,348 --> 00:06:55,350 ‫پسر این خیلی عجیبه. یعنی، ‫یه لحظه پیتر گِرَگوری اینجاست، 127 00:06:55,388 --> 00:06:58,103 ‫- بعدش، پَــر. ‫- جرد، اِرلیکم. 128 00:06:58,141 --> 00:07:01,267 ‫هر چه سریع تر با سرمایه گذارهای دیگه جلسه بزار 129 00:07:01,306 --> 00:07:02,773 ‫از کوچکترین تا کله گنده‌ترینشون به صف کن. 130 00:07:02,811 --> 00:07:05,554 ‫داری چی کار می‌کنی؟ ‫مونیکا خودش گفت اونا هنوز می‌خوان که سرمایه‌گذار ما باشن. 131 00:07:05,583 --> 00:07:07,952 ‫- ما باید فقط یکم دست نگه داریم. ‫- نگاه کن، من پیتر گِرَگوری دوست داشتم 132 00:07:07,990 --> 00:07:09,908 ‫حتی شاید بیشتر از اونی که اونم من دوست داشت 133 00:07:09,947 --> 00:07:11,731 ‫اما این‌جا یه سری مسائلی هست که بهتر تو بدونی 134 00:07:11,759 --> 00:07:14,617 ‫برای مثال مونیکا مشخصاً عاشق چشم و ابروی ما نیست 135 00:07:14,646 --> 00:07:17,168 ‫بعد از همه این‌ها، شرکت‌های شخص-محور ‫یه بند "فرد اصلی" توی اساسنامشون دارن. 136 00:07:17,207 --> 00:07:18,741 ‫- میدونی این اصلاً این یعنی چی؟ ‫- نه. 137 00:07:18,770 --> 00:07:21,100 ‫یعنی این که، حالا که پیتر گِرَگوری به درک واصل شده 138 00:07:21,148 --> 00:07:25,205 ‫تمام سرمایه گذارهای روگا این حق دارن ‫که سرمایه‌شون نقد کنن و بزن به چاک 139 00:07:25,234 --> 00:07:28,245 ‫که این به این معنی که ممکن تا آخر ‫وقت اداری امروز دیگه روگا ای هم در کار نباشه 140 00:07:28,284 --> 00:07:31,218 ‫- جدی؟ ‫- بله، از الان می‌تونی براش لحظه شماری کنی. 141 00:07:31,257 --> 00:07:34,354 ‫می‌دونم این ممکنه من مثل یه آدم مزخرف جلوه بده 142 00:07:34,383 --> 00:07:35,956 ‫ولی ما یه شرکتی داری که تازه داره پا می‌گیره، ‫حالا می‌دونی اولین شخصی که در این رابطه 143 00:07:35,994 --> 00:07:37,625 ‫با من هم نظره، کیه؟ 144 00:07:37,653 --> 00:07:39,063 ‫پیتر گِرَگوری. 145 00:07:40,735 --> 00:07:47,175 ‫_ 146 00:07:48,500 --> 00:07:49,977 ‫زن: و این اولین مکانی خواهد بود 147 00:07:50,006 --> 00:07:52,403 ‫در برنامه تور تبلیغاتی جدید ما ‫برای انتشار هسته (Nucleus) 148 00:07:52,442 --> 00:07:54,868 ‫در نمایشگاه CES پیش رو ‫که در همین ژانویه برگزار خواهد شد. 149 00:07:54,897 --> 00:07:57,199 ‫- سوال؟ ‫- من یه سوال دارم؟ 150 00:07:57,237 --> 00:08:01,840 ‫وحشتناک بود. یه بچه توی کنفرانس Disrupt تِــک‌کرانچ ‫من مسخره خاص و عام کرد 151 00:08:01,879 --> 00:08:05,235 ‫حالا شما این تبلیغات مای‌بیبی رو تحویل من میدین؟ 152 00:08:05,264 --> 00:08:08,755 ‫- یه دختر دیابتی که داره الاکلنگ بازی می‌کنه!؟ ‫- من فکر کردم سرطان داره. 153 00:08:08,784 --> 00:08:10,769 ‫حداقل من این‌طور برداشت کردم ازش. 154 00:08:10,798 --> 00:08:12,553 ‫برام مهم نیست که اون چه بیماری داره! 155 00:08:12,591 --> 00:08:16,619 ‫تنها چیزی که برای من مهمه اینه که ‫نیوکی‌لی‌یس بهتر از پایدپایپره 156 00:08:16,658 --> 00:08:18,700 ‫هندریکس همه‌ی ما رو تنها گذاشت توی این بدبختی 157 00:08:18,729 --> 00:08:23,054 ‫اگه ما الان اشتباه کنیم، بزرگترین ‫موقعیت تجاری عمرمون به فنا دادیم 158 00:08:23,121 --> 00:08:25,615 ‫تولید محتوا با این سلفی‌ها و فایل‌های بی سر و ته 159 00:08:25,644 --> 00:08:27,984 ‫که ملت ایجاد می‌کنند و دوست هم ندارن از ‫روی سرورهای ابری پاکشون کنن 160 00:08:28,013 --> 00:08:30,640 ‫داره به مرز انفجار میرسه. 161 00:08:30,669 --> 00:08:33,038 ‫توی دو سال گذشته ما به تنهایی فقط 162 00:08:33,076 --> 00:08:35,723 ‫۹۲ درصد کل داده‌های جهان رو تولید کردیم. 163 00:08:35,762 --> 00:08:38,485 ‫با این سرعت ذخیره سازی ‫فضای در دسترس ذخیره سازی 164 00:08:38,514 --> 00:08:40,777 ‫تا بهار آینده تموم میشه. 165 00:08:40,816 --> 00:08:42,695 ‫اینا خودشون چیزی کم از فاجهه ندارن ... 166 00:08:42,743 --> 00:08:47,184 ‫کسری اطلاعات، سهمیه بندی اطلاعات, ‫بازار سیاه داده 167 00:08:47,213 --> 00:08:50,416 ‫فناوری فشرده سازی یکی می‌تونه ‫دنیا رو نجات بده از فاجعه داده‌ای 168 00:08:50,445 --> 00:08:54,540 ‫و خدا کنه اون نیوکی‌لی‌یس باشه، ‫نه اون پایدپایپره لعنتی 169 00:08:55,537 --> 00:08:57,071 ‫من شما رو نمی‌دونم 170 00:08:57,100 --> 00:08:59,412 ‫اما من دوست ندارم ‫توی دنیایی زندگی کنم 171 00:08:59,440 --> 00:09:02,989 ‫که کسی دیگه‌ای بهترش کرده نه ما 172 00:09:07,765 --> 00:09:11,380 ‫اون با فاجعه‌ای-اطلاعاتی "Data-geddon." ازدواج کرده، یا ...!؟ 173 00:09:11,419 --> 00:09:13,423 ‫چون تازگیا خیلی داره گیدونز گیدونز "geddons" میکنه. 174 00:09:13,461 --> 00:09:16,473 ‫درسته. "Snow-mageddon," "Car-mageddon." 175 00:09:16,502 --> 00:09:18,487 ‫یه فیلم هم داریم که اسمش "Armageddon." 176 00:09:23,071 --> 00:09:25,334 ‫لوری، می‌خواستی من ببینی؟ 177 00:09:25,373 --> 00:09:27,550 ‫مونیکا، بیا تو، بیا تو. ‫مطمئنم که تا حالا با خیر شدی که 178 00:09:27,579 --> 00:09:29,209 ‫من شدم نماینده جدید مدیرامون. 179 00:09:29,247 --> 00:09:31,041 ‫بله، تبریک میگم. 180 00:09:31,069 --> 00:09:34,388 ‫شرکا بهت گفتن چطوری به این نتیجه رسیدن؟ 181 00:09:34,436 --> 00:09:36,603 ‫اوه، اونا نگاه کردن به بازدهی چندتا ‫سرمایه گذاری آخر 182 00:09:36,632 --> 00:09:38,972 ‫هر کدوم از نماینده‌های حرفه‌ایمون 183 00:09:39,039 --> 00:09:41,111 ‫و امتیاز من از بقیه بالاتر بود 184 00:09:41,159 --> 00:09:45,244 ‫- بنابراین، من انتخاب شدم. ‫- بله، کار نماینده‌ی مدیرا ... 185 00:09:45,282 --> 00:09:49,627 ‫بیشتر درباره‌ی جلسه گذاشتن و تعامل با افراده. 186 00:09:49,665 --> 00:09:51,324 ‫می‌تونی بشینی اگه می‌خوای. ‫می‌خوای بشینی؟ 187 00:09:51,353 --> 00:09:52,667 ‫- اوه. ‫- یا دوست داری وایسیم؟ 188 00:09:52,696 --> 00:09:55,161 ‫- آآ ... من ... ‫- من می‌خوام وایسم ... 189 00:09:55,199 --> 00:09:56,705 ‫- باشه. ‫- ولی تو مجبور نیستی. 190 00:09:56,733 --> 00:09:59,678 ‫- باشه. ‫- حس بدی بهت دست میده وقتی میشینی؟ 191 00:09:59,716 --> 00:10:01,826 ‫من سرپا راحتم. 192 00:10:02,651 --> 00:10:05,346 ‫مونیکا ... البته. 193 00:10:05,384 --> 00:10:07,331 ‫پیتر گِرَگوری مرده 194 00:10:07,369 --> 00:10:09,891 ‫بله، می‌دونم 195 00:10:09,920 --> 00:10:13,862 ‫از نظر خودم، مرگ اون خیلی غم انگیز بود. 196 00:10:13,891 --> 00:10:16,614 ‫اما توی سطح حرفه‌ای، اجتناب ناپذیره. 197 00:10:16,643 --> 00:10:17,890 ‫من فایل‌های اون مرور کردم. 198 00:10:17,928 --> 00:10:20,412 ‫اون چند تا تصمیم خیلی متناقض و مشکوک اتخاذ کرده بوده 199 00:10:20,450 --> 00:10:25,121 ‫تو خبر داشتی ما یه مزرعه ۳۰ میلیون دلاری ‫شترمرغ توی مراکش داریم 200 00:10:25,159 --> 00:10:27,336 ‫یا ما سهام‌دار اصلی ۳تا شرکت هستیم 201 00:10:27,365 --> 00:10:30,540 ‫که تخصصشون نامرئی کردن 202 00:10:30,578 --> 00:10:34,030 ‫این جعبه پر از دستمال کاغذی‌هایی که روشون ‫پر شده از یاداشت‌هایی پیتر 203 00:10:34,059 --> 00:10:37,867 ‫روشون دلایل خودش رو مبنی بر اینکه چرا قارچ قره قاطی ‫که به صورت ژنتیکی اصلاح شده 204 00:10:37,905 --> 00:10:41,492 ‫- می‌تونه پنبه آینده باشه، نوشته. ‫- اون ... اون یکی رو من یادم، آره. 205 00:10:41,521 --> 00:10:44,081 ‫- مونیکا. ‫- هـــوم. 206 00:10:44,110 --> 00:10:46,316 ‫پیتر گِرَگوری مرده. 207 00:10:46,354 --> 00:10:48,780 ‫- بله. ‫- ما بیشتر از هر وقت دیگه‌ای, 208 00:10:48,780 --> 00:10:53,000 ‫نیازمند این هستیم که برای سرمایه گذارانمون ‫توی صنایع بزرگ مشروع به نظر بیایم 209 00:10:53,048 --> 00:10:58,006 ‫خب، یه نظرم توی این برهه پایدپایر ‫جذاب‌ترین فرصت سرمایه‌گذاری توی شهر. 210 00:10:58,035 --> 00:11:00,951 ‫- و ما اونا رو داریم. ‫- داریم؟ 211 00:11:00,979 --> 00:11:03,665 ‫پس چرا دارن درباره سرمایه گذاری توی فاز اولشون 212 00:11:03,694 --> 00:11:06,801 ‫- با شرکت‌های دیگه مذاکره میکنن؟ ‫- نه, نه، من به اونا گفتم... 213 00:11:06,839 --> 00:11:09,266 ‫یکی، دو روز دست نگه دارن ‫تا ما کارها رو راست و ریس کنیم 214 00:11:09,304 --> 00:11:13,399 ‫به نظر می‌رسه که یه جَوه عدم اطمینانی ‫اینجا شکل گرفته 215 00:11:13,428 --> 00:11:15,442 ‫و حالا ما با ریسک از دست دادن این فرصت روبرویم. 216 00:11:15,480 --> 00:11:17,945 ‫این برای شرکت خطرناک 217 00:11:17,974 --> 00:11:22,136 ‫و اگه تعمیمش بدیم، پس لرزش موقعیت شغلی تو ‫مونیکا، به عنوان یه نماینده وابسته رو هم در بر میگیره 218 00:11:22,165 --> 00:11:25,847 ‫- خب, من یکم شوکه شدم. ‫- مونیکا ... 219 00:11:28,859 --> 00:11:30,518 ‫پیتر گِرَگوری مرده. 220 00:11:32,954 --> 00:11:35,994 ‫بله، می‌دونم 221 00:11:36,023 --> 00:11:38,171 ‫عالیه 222 00:11:38,200 --> 00:11:40,885 ‫می‌دونی تا حالا من چند بار وارد این اتاق شدم 223 00:11:40,914 --> 00:11:43,446 ‫در حالی که چیزی توی چنته نداشتم جز یه نصفه‌ی کونم؟ 224 00:11:43,484 --> 00:11:49,334 ‫حالا ما با یه کیر ۳ متری که با شن‌های ‫بیابون اِلویس مخفی شده اومدیم اینجا 225 00:11:49,363 --> 00:11:51,732 ‫- جدی؟ ‫- ریچارد هندریکس؟ اونا منتظر شمان. 226 00:11:51,770 --> 00:11:55,002 ‫- بچه‌ها، این یه موقعیت استثنایی برای ما است. ‫- اوکی، بیاین تمومش کنیم. 227 00:11:56,767 --> 00:11:58,810 ‫تو نه، جرد. 228 00:11:58,838 --> 00:12:02,550 ‫حالا ما با یه بودجه مناسب، ‫باید قادر باشیم تا زمان باقی مونده به 229 00:12:02,588 --> 00:12:05,082 ‫نمایشگاه CES یه نسخه کاربردی بتا منتشر کنیم و 230 00:12:05,120 --> 00:12:09,397 ‫رقیبمون نیوکی‌لی‌یس رو از بازار بیرون کنیم. 231 00:12:12,754 --> 00:12:14,173 ‫درسته. 232 00:12:14,202 --> 00:12:15,516 ‫من متوجه نمیشم. 233 00:12:16,408 --> 00:12:18,105 ‫شما چیو ... ندونستید؟ 234 00:12:18,134 --> 00:12:20,983 ‫این به نظر نمیاد که کاری بتونه برای من انجام بده؟ 235 00:12:21,021 --> 00:12:25,528 ‫خب، این اونقدری به درد بخور ‫بوده که بتونه جایزه اول کنفرانی Disrupt تـِک‌کرانچ رو ببره. 236 00:12:25,567 --> 00:12:28,214 ‫درسته، بهتونم تبریک میگم، شما ۵۰ هزار دلار هم بردین 237 00:12:28,252 --> 00:12:31,388 ‫اما خب، شما دارین از ما ۲۰۰ برابر اون درخواست می‌کنید 238 00:12:31,417 --> 00:12:34,582 ‫ریچارد، ببین، ما همه‌مون از میزان ‫شگفت انگیز بودن درجه 239 00:12:34,620 --> 00:12:38,082 ‫فشرده سازی الگوریتم تو آگاهیم، ‫اما اجازه بده انقدر ساده لوحانه برخورد نکنیم 240 00:12:38,111 --> 00:12:41,564 ‫تو نمی‌تونی انتظار داشته باشی که ‫فقط با صرف یه خروار پول برای یه الگوریتم 241 00:12:41,592 --> 00:12:44,863 ‫بتونی یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تجاری ‫توی زمینه های‌تِک رو از میدون به در بکنی. 242 00:12:44,891 --> 00:12:46,905 ‫بنابراین چرا نمیری یه کم بیشتر روش کار کنی 243 00:12:46,944 --> 00:12:48,929 ‫و دوباره برگردی اینجا؟ 244 00:12:48,958 --> 00:12:50,809 ‫مثلا هفته بعد؟ 245 00:12:53,149 --> 00:12:56,151 ‫- خب؟ ‫- واقعا عجیب بود. 246 00:12:56,189 --> 00:12:59,383 ‫من فکر کنم اونقدری که فکر می‌کردم ‫از شن‌های الویس روی خودمون نریخته بودیم. 247 00:12:59,421 --> 00:13:01,723 ‫دیدی؟ برای همین بود که ‫من اصرار داشتم بمونیم با پیتر گِرَگوری.‌ 248 00:13:01,751 --> 00:13:04,638 ‫این دیگه چرته. این آدم‌ها برامون ‫یه جشن بزرگ راه انداختن 249 00:13:04,667 --> 00:13:06,364 ‫و بعدش جوری باهامون رفتار کردن که انگار ‫از اولشم ما رو نمی‌خواستن؟ 250 00:13:06,393 --> 00:13:10,105 ‫من متنفرم از این پارتی‌های لعنتی. بعدش اون برگرده بگه که: ‫"هفته‌ی دیگه وقتی که چیزی بیشتری داشتی برگرد اینجا." 251 00:13:10,133 --> 00:13:11,927 ‫بیشتر؟ بیشتر از نرخ ۵.۲ وایزمن؟ 252 00:13:11,965 --> 00:13:14,161 ‫نه. نه. 253 00:13:14,200 --> 00:13:17,902 ‫مرده‌شور خودشون و این اتاق و اصلا کل اینجا یه جا ببرن 254 00:13:17,950 --> 00:13:20,146 ‫- نگاه کن ببین چطوری اینجا رو فنا میدم. ‫- نه، صبرکن، صبرکن! صبرکن! 255 00:13:21,556 --> 00:13:24,979 ‫هی. یادته بهم گفی، وقتی برگردم اینجا که ‫چیز بیشتری توی چنته داشته باشم؟ 256 00:13:25,008 --> 00:13:27,597 ‫و من گفتم، آره ممکن؟ ‫خب، من نمیرم. 257 00:13:27,636 --> 00:13:29,803 ‫هیچ وقت. ‫اینم به حساب نمیاد. 258 00:13:29,842 --> 00:13:32,565 ‫من زیر شن‌ها مخفی شده بودم. من یه دسته تبر ۳ متریم. 259 00:13:32,594 --> 00:13:34,925 ‫و من نصف کونم برمی‌دارم و میرم ‫یه شرکت دیگه 260 00:13:34,973 --> 00:13:38,137 ‫پیش آدم‌هایی که هیچ وقت من نندازن روی مانیتور ورزشگاه ‫یا بهم توپ پرتاپ کنن 261 00:13:40,986 --> 00:13:42,549 ‫بای. 262 00:13:49,780 --> 00:13:52,082 ‫احساس ناخوشی می‌کنی؟ به پروتین نیاز داری؟ 263 00:13:52,111 --> 00:13:53,329 ‫من نمی‌دونم چه اتفاقی افتاد بین 264 00:13:53,367 --> 00:13:55,822 ‫مردن پیتر و روگا ‫شاید رفته باشه 265 00:13:55,860 --> 00:13:58,805 ‫من فقط... من فقط می‌خوام یه سرمایه ‫دست و پا کنم و پایدپایپر رو راه بندازم. 266 00:13:58,833 --> 00:14:00,147 ‫از این بخشش متنفرم. 267 00:14:01,298 --> 00:14:02,737 ‫خب، اگه یه چیز باشه برای اطمینان... 268 00:14:02,775 --> 00:14:05,528 ‫اگه قرار باشه هر حرکتی بزنیم، ‫من اولش باید برنامه‌مو تنظیم کنم. 269 00:14:05,556 --> 00:14:07,733 ‫این یه ایمیل از ران راف‌لامه 270 00:14:08,884 --> 00:14:11,320 ‫"فقط یه برگه قرارداد از استرن-تیلور بگیر. 271 00:14:11,349 --> 00:14:12,912 ‫"اونا ۵ میلیون پیشنهاد کردن 272 00:14:12,950 --> 00:14:15,502 ‫"۲۵ میلیون هم بعد از ارزش گذاری سهام 273 00:14:15,530 --> 00:14:18,091 ‫- "بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو می‌کردم." ‫- لعنتی. اونا دارن ما رو نیگینگ می‌کنن ‫(نیگینگ: هر چی من فکر کردم نتونستم معدلی براش توی فارسی پیدا کنم ‫بیشتر شبیه جنگ روانیه. با از بین بردن اعتماد به نفس طرف مقابل ‫اون بکنی توی قوطیو تا به حداقل راضی بشه توی معامله) 274 00:14:18,129 --> 00:14:20,143 ‫- نیگینگ؟ ‫- نیگینگ از نیگتیو (negative) میاد ‫(بار معنایی منفی داشتن) 275 00:14:20,172 --> 00:14:23,529 ‫اون یه استراتژی جنسی دستکاری شده است ‫که توسط میهن پرست‌های منزوری به کار می‌رفته. 276 00:14:23,567 --> 00:14:25,936 ‫دیدی، همه دنبالمان. ‫با همه کثافتی که دورمون گرفته 277 00:14:25,965 --> 00:14:28,305 ‫اونا دارن زورشون می‌زنن تا قیمت بیارن پایین 278 00:14:28,333 --> 00:14:30,606 ‫ولی تو گند زدی بهشون 279 00:14:30,635 --> 00:14:32,841 ‫و خنثی کردی گندی رو که می‌خوستم به ما بزنن. 280 00:14:32,879 --> 00:14:35,411 ‫تو یه نِگ رو نگینگ کردی. ‫ریچارد این می‌تونه خوب باشه. 281 00:14:35,440 --> 00:14:38,154 ‫مقصد بعدی‌مون کجاست؟ صندوق راس-لاما. 282 00:14:38,183 --> 00:14:39,852 ‫باید بریم؟ ‫باید گند بزنیم بهشون؟ 283 00:14:39,880 --> 00:14:41,261 ‫نه، نه. من خودم این یکی رو مدیریت می‌کنم. 284 00:14:41,300 --> 00:14:43,975 ‫اگه اونا هم خواستن چونه بزنن ‫از در خشونت و بی آبرویی جلوشون دربیا 285 00:14:45,011 --> 00:14:46,699 ‫اونا آدم اشتباهی رو انتخاب کردن. 286 00:14:46,737 --> 00:14:50,200 ‫خب، درک می‌کنی، نگرانی اصلی ما از این بابت که 287 00:14:50,228 --> 00:14:53,230 ‫شما چطوری می‌خواین راه درو پیدا کنید ‫توی مواقع بحرانی که 288 00:14:53,269 --> 00:14:55,695 ‫نرخ رشد پیچیدگی می‌کشه بالا. 289 00:14:55,724 --> 00:14:58,543 ‫ببخشید. چی... چیش خنده داره؟ 290 00:14:58,572 --> 00:15:00,807 ‫اون نقاشی که پشت سرتونه 291 00:15:00,845 --> 00:15:02,408 ‫خیلی مضخرف. 292 00:15:02,447 --> 00:15:06,379 ‫شبیه سگ کاما سوتراست که خیلی ناشیانه کشیده شده ‫(کاما سوترا "Kama Sutra" - یه متنی باستانی هندی به زبان سانسکریت ‫که حاوی توصیه‌های عملی در باب سکس) 293 00:15:06,407 --> 00:15:08,815 ‫خب، موافقم 294 00:15:08,843 --> 00:15:10,502 ‫در خور یه تمدن فاسد. 295 00:15:10,541 --> 00:15:14,032 ‫- فکر می‌کنم بهتر همه‌مون بی‌خیالش بشیم. ‫- ببین، من چیزی درباره‌ی تناسب فرهنگی نگفتم 296 00:15:14,061 --> 00:15:15,729 ‫نه، من گفتم. 297 00:15:15,758 --> 00:15:18,386 ‫اوکی. خب ... 298 00:15:18,415 --> 00:15:20,016 ‫خیلی ممنون به خاطر ملاقاتی که با ما داشتید 299 00:15:20,045 --> 00:15:22,040 ‫ما یه سری از این کارا داریم که باید بریم بهشون برسیم 300 00:15:22,069 --> 00:15:24,082 ‫به امید کارهای هنریه با ذوق و سلیقه‌تر 301 00:15:24,121 --> 00:15:27,765 ‫راستی، لوگوتون شبیه یه واژن یه وریه. 302 00:15:27,794 --> 00:15:30,383 ‫به نظرم یه کم نژادپرستانه‌ست، این طور نیست؟ 303 00:15:33,625 --> 00:15:36,272 ‫خیلی خب، نگرانی‌ من از اینه که... ‫نگرانی من اینه که... 304 00:15:36,310 --> 00:15:38,794 ‫کدوم بد سلیقه‌ای این تیشرت رو برای تو انتخاب کرده؟ 305 00:15:38,833 --> 00:15:41,585 ‫- چی‌شده؟ ‫- آه، فهمیدم. 306 00:15:41,614 --> 00:15:44,462 ‫با این شلوار, فکر کنم همه اینا... 307 00:15:44,500 --> 00:15:46,927 ‫- چیزارو. ‫- سلیقه‌ی زنم اینا. 308 00:15:46,965 --> 00:15:48,433 ‫خب، ازدواج فلاکت باری داری. 309 00:15:48,471 --> 00:15:51,693 ‫آیا شما دلواپس پاید پایپر هستید؟ 310 00:15:51,732 --> 00:15:54,484 ‫ما دل‌واپس پاید پایپر هستیم؟ ‫خب، مسلم که هستیم. 311 00:15:54,513 --> 00:15:56,815 ‫'چون اگرم باشید، من حسش نمی‌کنم. 312 00:15:56,853 --> 00:16:00,238 ‫در واقع، من با خودم چه فکری کردم ‫که میگم انسان برابر با ... 313 00:16:00,277 --> 00:16:01,715 ‫یه آلت فِلَسیده (بد قواره و بی ریخت). 314 00:16:01,744 --> 00:16:05,081 ‫"فِلَک-سی‌دْ." ‫در واقع به صورت "فِلَک-سی‌دْ." تلفظ میشه. 315 00:16:05,110 --> 00:16:06,510 ‫آدم‌های زیادی اینو نمی‌دونن 316 00:16:06,549 --> 00:16:08,275 ‫خب، ما مطمئنن علاقه‌مندیم 317 00:16:08,313 --> 00:16:10,769 ‫اما، فکر می‌کنم که ما نیاز داریم... 318 00:16:10,797 --> 00:16:13,205 ‫ببخشید. مشکلی پیش اومده؟ 319 00:16:13,233 --> 00:16:15,660 ‫نه، این... کلش غلطه. 320 00:16:15,698 --> 00:16:18,700 ‫من فقدان وجود یه بصیرت کلی رو دارم اینجا حس می‌کنم 321 00:16:18,738 --> 00:16:20,982 ‫کوکی‌هاتون بوی گُه میده 322 00:16:21,011 --> 00:16:22,603 ‫پس به فکر ایده‌های خودتون باشید. 323 00:16:22,641 --> 00:16:26,065 ‫یکی از شماها گوشت تلخ ترین ‫آدمی که من تا به حال توی عمرم دیدم 324 00:16:26,104 --> 00:16:27,887 ‫و من نمی‌خوام بگم اون کیه 325 00:16:28,885 --> 00:16:31,474 ‫ما بریم، یا خودت میری؟ 326 00:16:31,513 --> 00:16:34,514 ‫ما فقط پیشنهادهای هشت از ۴۰ رو گرفتیم 327 00:16:34,553 --> 00:16:36,375 ‫ما پنج پنج هستیم آقایون 328 00:16:36,413 --> 00:16:38,936 ‫و صندوق‌های سرمایه گذاری گَوستون و ‫مشارکت یانشویل هم تماس گرفتن و خواستن 329 00:16:38,974 --> 00:16:41,017 ‫قرار ملاقات اون‌ها رو بیارم اول از همه. 330 00:16:41,055 --> 00:16:43,606 ‫هی, این بار بزار من شانس امتحان کنم. ‫این دفعه من می‌خوام بیشعوری بازی دربیارم 331 00:16:43,644 --> 00:16:44,958 ‫برو بینم چی‌کاره‌ای. 332 00:16:44,987 --> 00:16:46,522 ‫خب، با یه بودجه مناسب 333 00:16:46,550 --> 00:16:49,437 ‫ما می‌تونیم تا نمایشگاه CES یه نسخه‌ی ‫بتای کابردی بدیم بیرون 334 00:16:49,466 --> 00:16:51,931 ‫و اگه بخواهید ما رو تامین نکنید 335 00:16:51,969 --> 00:16:54,040 ‫یه هرزه لعنتی‌اید. 336 00:16:57,723 --> 00:16:59,833 ‫آه، اون بوی چیه!؟ 337 00:16:59,871 --> 00:17:02,873 ‫گوزه؟ تو... تو گوزیدی؟ 338 00:17:04,321 --> 00:17:08,090 ‫حالا من می‌تونم یه کماج بردارم؟ ‫یا خودتون می‌خواید همه رو بخوردید؟ 339 00:17:09,241 --> 00:17:11,198 ‫'همینه که دارین چاق میشین دیگه. 340 00:17:13,346 --> 00:17:17,220 ‫تقصیر تو نیست ریچارد، ‫این‌جور چیزا یاد گرفتنی نیست. 341 00:17:17,249 --> 00:17:20,961 ‫پس، بعدی بسپار به من. ‫حس می‌کنم یکی ازگنده‌هاش در انتظارمونه 342 00:17:20,989 --> 00:17:24,509 ‫- می‌خوای چی‌کار کنی؟ ‫- هنوز مطمئنن نیستم، ولی یه اتاق برام بگیر. 343 00:17:24,538 --> 00:17:27,070 ‫یه چیزی درون من هست که ‫می‌خواد خودش پرت کنه بیرون 344 00:17:27,108 --> 00:17:28,729 ‫حالا کیه که جلوشه بگیره؟ 345 00:17:30,781 --> 00:17:32,095 ‫تخماش؟ 346 00:17:32,134 --> 00:17:34,272 ‫اون تخماشو گذاشت روی میز؟ 347 00:17:34,301 --> 00:17:36,507 ‫- دقیقاً روی میز. ‫- از قصد؟ 348 00:17:36,545 --> 00:17:38,943 ‫من نمی‌دونم همچین چیزی چه طور، می‌تونه اتفاقی باشه. 349 00:17:38,971 --> 00:17:42,050 ‫ریچارد، من یه ایمیل رسیده دستم ‫از یکی از بچه‌های میدلَند-اُک 350 00:17:42,079 --> 00:17:45,416 ‫ظاهراً یه خط قرمزی بوده ‫که من ازش رد شدم... 351 00:17:45,445 --> 00:17:48,926 ‫خطی بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون دلار! 352 00:17:48,965 --> 00:17:52,034 ‫بــوم! پیشنهاد میدلَند-اُک هم رسید. 353 00:17:52,062 --> 00:17:56,349 ‫آقایون، ارزشمون الان دقیقاً ۷۵ میلیون دلار 354 00:17:56,378 --> 00:17:59,006 ‫- منو مسخره کردی؟ ‫- بگیر یه نگاه به این برگه قولنامه‌ها بنداز. 355 00:17:59,035 --> 00:18:02,852 ‫اینجا یه رابطه‌ی مستقیم وجود داره ‫بین میزان بی‌شعور بودن من 356 00:18:02,880 --> 00:18:04,664 ‫و افزایش مقدار سرمایه. 357 00:18:04,703 --> 00:18:09,152 ‫سلام، بچه‌ها. ایشون لوری بریم هستند 358 00:18:09,191 --> 00:18:11,071 ‫نماینده جدید مدیران در رِوگا 359 00:18:11,109 --> 00:18:13,602 ‫سلام. منم ریچارد هندریکسم. 360 00:18:13,631 --> 00:18:16,547 ‫بله، من شما رو از روی عکستون شناختم 361 00:18:16,575 --> 00:18:18,465 ‫به شخصه خیلی از آشناییتون خوشبختم 362 00:18:18,494 --> 00:18:20,546 ‫- بله. ‫- اوکی، خب ما کارامون انجام دادیم. 363 00:18:20,575 --> 00:18:22,752 ‫آقایون، من از میزان استقبال 364 00:18:22,790 --> 00:18:24,161 ‫شرکت‌های دیگه از شما باخبرم 365 00:18:24,200 --> 00:18:26,693 ‫و می‌دونم که برای مشارکت کردن ‫در فاز اول پروژه شما 366 00:18:26,722 --> 00:18:29,532 ‫ما نیازمند یه پیشنهاد قوی هستیم ‫اما بنا به دلایل عدیده‌ای 367 00:18:29,570 --> 00:18:30,980 ‫من به تصمیم گیری محتاطانه باور دارم 368 00:18:31,009 --> 00:18:33,119 ‫برای همین 369 00:18:33,157 --> 00:18:35,814 ‫من برای شما این پیشنهاد رو آوردم 370 00:18:35,843 --> 00:18:39,909 ‫۲۰ میلیون به ازای ۱۰۰ میلیون ارزش گذاری!؟ 371 00:18:39,938 --> 00:18:44,253 ‫- نمی‌دونم، آه... ‫- این از همه پیشنهادهای دیگه بیشتره 372 00:18:44,292 --> 00:18:47,840 ‫درسته. و این کاملا عمدیه 373 00:18:47,869 --> 00:18:50,238 ‫پس من، حدس می‌زنم که ‫شما راضی باشید؟ 374 00:18:50,276 --> 00:18:53,249 ‫مونیکا یه زمانی رو مشخص کن ‫برای کتبی کردن جزئیات. 375 00:18:53,278 --> 00:18:54,851 ‫خیلی ممنون، روز خوبی داشته باشید. 376 00:18:54,879 --> 00:18:56,548 ‫آه، مرسی. 377 00:18:56,577 --> 00:18:59,128 ‫بله. 378 00:18:59,176 --> 00:19:01,852 ‫بله. 379 00:19:01,890 --> 00:19:05,112 ‫تبریک میگم بچه‌ها، من خیلی خوشحالم... 380 00:19:05,160 --> 00:19:07,520 ‫اوه، لعنتی. اون باید من تا خونه برسونه. 381 00:19:07,548 --> 00:19:09,783 ‫- باهات تماس میگیرم ریچارد. ‫- باشه. 382 00:19:09,831 --> 00:19:12,641 ‫صبرکن! لوری، نگه دار! ‫ممنون برای نگه داشتنت... 383 00:19:14,588 --> 00:19:16,477 ‫بچه‌ها فکر کنم سرمایه گذارمون رو جُستیم 384 00:19:16,506 --> 00:19:18,913 ‫- آره! ریچی! ‫- اوه, درسته! 385 00:19:22,682 --> 00:19:26,077 ‫خب، من دسته تبرم هل میدم یه طرف ‫باز کن اون دکمه پایین 386 00:19:26,115 --> 00:19:28,388 ‫و بوم! 387 00:19:28,417 --> 00:19:30,939 ‫- آه! داری چیکار می‌کنی؟ ‫- آخ، ببخشید، ببخشید، ببخشید. 388 00:19:31,016 --> 00:19:34,622 ‫بیا من اون طرف خونه منتظرتم 389 00:19:34,651 --> 00:19:36,732 ‫- من ... اوکی. ‫- اوکی، برو. 390 00:19:37,787 --> 00:19:39,619 ‫- سلام. ‫- سلام، چه خبر؟ 391 00:19:39,647 --> 00:19:43,196 ‫اگه کسی بفهمه که من دوباره ‫برگشتم اینجا، اخراجم می‌کنن، خب؟ 392 00:19:43,225 --> 00:19:44,481 ‫باشه. 393 00:19:44,510 --> 00:19:47,320 ‫- این معامله رو قبول نکن. ‫- چرا؟ 394 00:19:47,358 --> 00:19:50,005 ‫شما در بهترین حالت نصف این رقم ارزش دارید. 395 00:19:50,043 --> 00:19:52,403 ‫اوه، چه جالب. مرسی از تعریفت 396 00:19:52,441 --> 00:19:55,088 ‫نه. این توافقی که کردید از یه طرف ‫بهتون اعتبار می‌بخشه، اما از طرف دیگه خردتون میکنه 397 00:19:55,136 --> 00:19:57,399 ‫این یه کلک قدیمی توی ارزش‌گذاری. 398 00:19:57,438 --> 00:19:59,576 ‫مشکلش چیه؟ 399 00:19:59,615 --> 00:20:02,492 ‫پاید پایپر عملا با این ‫نوع ارزش گذاری با خاک یکسان میشه 400 00:20:02,521 --> 00:20:04,755 ‫جوری که هیچ وقت نمی‌تونی روی پاهات وایسی 401 00:20:04,794 --> 00:20:08,409 ‫اگه جلوی این بالا رفتن ارزش ‫توی ارزیابی بعدی نگیرین، 402 00:20:08,447 --> 00:20:10,749 ‫اگه یه ارزیابی پایین تر از ارزشتون داشته باشید ‫به فاک عظما مشرف می‌شید 403 00:20:10,778 --> 00:20:13,339 ‫این برای یه CEO جوون، مثل ناکام مردن. 404 00:20:13,367 --> 00:20:15,573 ‫تو باید با یه ارزیابی واقعی شروع کنی 405 00:20:15,611 --> 00:20:17,213 ‫و با یه شیب ملایم رشد کنی. 406 00:20:17,242 --> 00:20:19,793 ‫درسته، خب اگه این معامله تا این حد فاجعه است 407 00:20:19,831 --> 00:20:21,721 ‫اصلا برای چی رییست باید اونو پیشنهاد بده؟ 408 00:20:21,749 --> 00:20:23,610 ‫چو اون یه جنگجویی که از ته جهنم اومده. 409 00:20:23,639 --> 00:20:26,775 ‫ریچارد اون به پاید پایپر نیاز داره که ‫روگا رو زنده نگه داره 410 00:20:26,803 --> 00:20:28,635 ‫- باشه. ‫- من، احترام میزارم به لورا... 411 00:20:28,664 --> 00:20:31,407 ‫اما این دقیقا همون چیزیه که ‫پیتر هیچ وقت بهش تن نمی‌داد 412 00:20:32,596 --> 00:20:34,514 ‫بفهم ریچارد. من خودم توی پاید پایپر سهام دارم 413 00:20:34,543 --> 00:20:36,269 ‫اگه این ارزش گذاری بالا، توی ‫دراز مدت خوب بود 414 00:20:36,308 --> 00:20:39,405 ‫به نظرت چه دلیلی داشت من الان بیام اینجا و ‫سر شغلم قمار کنم؟ 415 00:20:39,444 --> 00:20:43,021 ‫پیشنهاد ما رو قبول نکن. برو با ‫کسی که یه پیشنهاد پایین تر داده معامله کن. 416 00:20:43,059 --> 00:20:44,459 ‫حتی اگه بیشتر از حدتونم بالا بود 417 00:20:44,488 --> 00:20:47,432 ‫دوباره ممنونم به خاطر تعریفت. 418 00:20:48,363 --> 00:20:52,237 ‫و البته... من چیزی اونجا 419 00:20:52,266 --> 00:20:53,925 ‫- ندیدم. ‫- نه، باشه. مرسی. 420 00:20:53,963 --> 00:20:56,687 ‫در هر صورت منم نمی‌خواستم یهت بگم ‫اگه تو برای من دیدی، منم باید برای تو رو ببینم. 421 00:20:58,931 --> 00:21:00,744 ‫اوووم... 422 00:21:00,773 --> 00:21:03,717 ‫- باشه. ‫- باشه، ممنون برای... 423 00:21:12,014 --> 00:21:15,774 ‫_ 424 00:21:18,697 --> 00:21:20,548 ‫آره، معذرت می‌خوام بابت پارتی 425 00:21:20,586 --> 00:21:23,147 ‫من اون شب روی مُد خوبم نبودم 426 00:21:23,176 --> 00:21:26,369 ‫ولی راستش... من در واقع کار درست انجام دادم 427 00:21:26,408 --> 00:21:28,451 ‫- خوبه. عالیه. ‫- آره. 428 00:21:28,489 --> 00:21:30,819 ‫منظورم این که، من می‌تونستم یه سری سناریو با این مضمون که ‫چه اتفاقی می‌افتاد اگه من همه رو می‌خواستم 429 00:21:30,858 --> 00:21:34,981 ‫اما... در نهایت فهمیدم ‫که اونجا هیچی نیست 430 00:21:35,399 --> 00:21:36,746 ‫- من می‌تونستم، می‌فهمی؟ ‫- آره. اما... 431 00:21:36,775 --> 00:21:40,132 ‫بنابراین... با همه اینا، الان آرومم. 432 00:21:40,160 --> 00:21:42,270 ‫در واقع، داشتم فکر می‌کردم... 433 00:21:42,309 --> 00:21:45,349 ‫چی می‌شد اگه تو برای ارزش کمتری درخواست می‌دادی؟ 434 00:21:46,624 --> 00:21:49,818 ‫- چی؟ ‫- خب، چی می‌شد اگه تو می‌تونستی بری پیش کسی که 435 00:21:49,866 --> 00:21:52,062 ‫درخواست ارزش کمتری می‌داد نسبت به اون چیزی ‫که اونها توی دور-اول پیشنهاد داده بودن 436 00:21:52,100 --> 00:21:54,786 ‫منظورت اینکه، مثلا، برای درصد پایین تر مذاکره می‌کردم؟ 437 00:21:54,815 --> 00:21:56,771 ‫- آره. ‫- می‌تونی... یعنی تو هم حتی الان می‌تونی همچین کاری بکنی؟ 438 00:21:56,800 --> 00:22:00,224 ‫- خب، آره. یعنی، چرا که نه؟ ‫- درسته، اما... 439 00:22:01,470 --> 00:22:04,501 ‫یعنی، به نظرم، روی کاغذ، من می‌تونستم 440 00:22:04,539 --> 00:22:06,774 ‫- اممم. ‫- هاه. 441 00:22:06,812 --> 00:22:10,677 ‫درسته، فکر می‌کنم شما می‌تونید ‫این استدلال بکنید که این به نظر کار ساده‌ای میاد 442 00:22:10,715 --> 00:22:14,072 ‫برای واقع گرایانه تر محک زدن 443 00:22:14,101 --> 00:22:17,074 ‫و دست یافتن به حداقل سرمایه، سر به سر. ‫- درسته، این همون چیزیه که من می‌خواستم بگم. 444 00:22:17,947 --> 00:22:20,085 ‫در نتیجه... 445 00:22:20,114 --> 00:22:22,349 ‫ما با ارزش گذاری پایین تر روبرو نمی‌شدیم 446 00:22:23,605 --> 00:22:26,933 ‫و... ما... 447 00:22:26,962 --> 00:22:29,292 ‫و ما مجبور نمی‌شدیم تن به این خفت بدیم ‫(منظورش قبول کردن معامله است) 448 00:22:30,452 --> 00:22:32,812 ‫اون همه پول... 449 00:22:32,841 --> 00:22:35,535 ‫- لعنت به من. ‫- اووف، من اینارو نمی‌دونستم... 450 00:22:35,564 --> 00:22:37,319 ‫- لعنتی! ‫- شاید. 451 00:22:37,367 --> 00:22:41,012 ‫- ببین... هی. ‫نه، نه، نه. ما می‌تونستیم یه دمو از فاز B رو هم بیرون بدیم. 452 00:22:41,040 --> 00:22:43,026 ‫درسته؟ من می‌تونستم هنوز CEO باشم! 453 00:22:43,054 --> 00:22:45,327 ‫شغل داشتم، 454 00:22:45,356 --> 00:22:46,862 ‫خونه‌ی دهن سرویسمو. 455 00:22:46,890 --> 00:22:48,847 ‫به احتمال زیاد هنوز دوست دختر داشتم... 456 00:22:49,720 --> 00:22:50,928 ‫و... 457 00:22:50,957 --> 00:22:53,354 ‫- لعنتی! ‫- اوکی. 458 00:22:53,393 --> 00:22:56,912 ‫چرا هیچ کس به من نگفت می‌تونم ‫کمتر از اون قبول کنم؟ 459 00:22:56,941 --> 00:22:58,792 ‫نمی‌دونم، نمی‌دونم. 460 00:22:59,828 --> 00:23:02,408 ‫- ایده‌اش یهویی به ذهنم رسید و بعدش... ‫- لعنتی! 461 00:23:02,446 --> 00:23:04,834 ‫من یه تاکسی می‌گیرم و تنهات میزارم. 462 00:23:04,872 --> 00:23:06,244 ‫ممنون برای قرار ملاقات. 463 00:23:06,282 --> 00:23:08,517 ‫لعنتی! 464 00:23:14,597 --> 00:23:16,899 ‫ریچارد. 465 00:23:16,928 --> 00:23:19,872 ‫ریچارد، من لوری بریم هستم. ‫همونی که دیروز اومده بود خونه‌تون 466 00:23:19,910 --> 00:23:21,569 ‫تصمیمی درباره‌ی پیشنهاد ما گرفتی؟ 467 00:23:21,608 --> 00:23:23,977 ‫او، آره، آره، ما با شماییم 468 00:23:24,005 --> 00:23:26,432 ‫اما باید روی بعضی از موافد بازنگری داشته باشیم 469 00:23:26,470 --> 00:23:27,966 ‫اوه، نگرانم که توجیه پذیر نباشه 470 00:23:28,004 --> 00:23:29,443 ‫ما بیشترین مبلغی رو که در توانمون بود، پیشنهاد دادیم 471 00:23:29,472 --> 00:23:31,841 ‫نه، نه. ما پایین‌تر منظورمونه! ‫ما پول کم‌تری... 472 00:23:31,879 --> 00:23:33,605 ‫در واقع، خیلی کمتر 473 00:23:33,634 --> 00:23:36,291 ‫ما با روگاییم، اگه شما 474 00:23:36,329 --> 00:23:38,564 ‫۱۰ میلیون به ازایی ۵۰ میلیون ارزش رو بهمون بدید 475 00:23:38,592 --> 00:23:40,031 ‫نه ۲۰ تا در هر ۱۰۰ تا 476 00:23:40,069 --> 00:23:42,237 ‫فکر می‌کنم این خیلی عاقلانه‌تر باشه 477 00:23:42,265 --> 00:23:45,507 ‫و این هم حرف آخر منه. یا قبول کنید ‫یا شما رو به خیر و ما را به سلامت 478 00:23:45,536 --> 00:23:46,974 ‫من اصلا انتظار همچین چیزی نداشتم 479 00:23:47,013 --> 00:23:50,916 ‫اما فکر می‌کنم این در نهایت از طرف ما هم شدنیه 480 00:23:50,945 --> 00:23:54,695 ‫و یه نکته دیگه... ‫مونیکا، باید یه صندلی با حق رای توی هیئت مدیره‌ی روگا داشته باشه 481 00:23:55,903 --> 00:23:58,051 ‫خب، این به نظر نمی‌رسه مشکلی داشته باشه. 482 00:23:58,080 --> 00:24:00,161 ‫من فردا با وکیل شما تماس می‌گیرم 483 00:24:00,199 --> 00:24:02,981 ‫- و بعدش می‌تونیم درباره جزییات مربوطه هم صحبت کنیم ‫- خوبه. 484 00:24:10,912 --> 00:24:14,652 ‫پیتر یکی از معدود افرادی بود ‫توی دوره زمونه‌ی ما که در عمل 485 00:24:14,691 --> 00:24:17,750 ‫از فناوری برای رشد و بالندگی بشریت استفاده کرد 486 00:24:17,788 --> 00:24:19,706 ‫اما خب ما چطوری می‌تونیم تاثیر مشارکت انسان 487 00:24:19,745 --> 00:24:23,447 ‫در سعادت و کامیابی اون اندازه گیری کنیم؟ 488 00:24:23,485 --> 00:24:26,774 ‫خب بیاید این مسئله رو به ۳ بخش تقسیم کنیم 489 00:24:30,812 --> 00:24:35,607 ‫من با پیتر وقتی آشنا شدم که توی فکر ‫جور کردن سرمایه برای شرکتم، Zetasphere بودم 490 00:24:35,646 --> 00:24:40,028 ‫هر چند، فکر می‌کنم اون متاثر از سود ‫ناامید کننده‌ی اولی‌یه‌‌یه اسنپ‌چت، مردد بود 491 00:24:40,057 --> 00:24:44,603 ‫به هر حال اون هر ماه توی جلسات ‫هیئت مدیره شرکت می‌کرد و ما می‌تونستیم اون ببینیم 492 00:24:44,641 --> 00:24:46,301 ‫پیتر همواره یه شخص درستکاری بود 493 00:24:46,339 --> 00:24:48,382 ‫و من می‌دونم اگه امروز ‫اون اینجا باهامون بود 494 00:24:48,420 --> 00:24:51,288 ‫بهمون می‌گفت که از ‫اسنپ‌چت ناامید نشده بود 495 00:24:51,326 --> 00:24:54,587 ‫و اون تو رو به خاطر اشتباهت می‌بخشید، لِو. 496 00:24:54,625 --> 00:24:57,301 ‫اینا تنها بعضی از شخصیت‌هایی بود که پیتر داشت 497 00:24:57,339 --> 00:24:59,574 ‫خون گرم، سخاوت‌مند 498 00:24:59,612 --> 00:25:01,942 ‫و ناامیدنشونده از اسنپ‌چت 499 00:25:06,680 --> 00:25:11,888 ‫من هیچ‌ وقت باز اولی که پیتر رو دیدم فراموش نمی‌کنم 500 00:25:11,916 --> 00:25:13,969 ‫اون توی گاراژ مادرم بود 501 00:25:14,007 --> 00:25:15,570 ‫وقتی ما اولین کاسبی‌مون ‫باهم دیگه راه انداختیم 502 00:25:15,599 --> 00:25:18,678 ‫تولید کارت‌های گرافیکی برای کلون‌های IBM 503 00:25:19,733 --> 00:25:21,008 ‫ما هیچ وقت به پشت سرمون نگاه نکردیم 504 00:25:21,037 --> 00:25:22,571 ‫شما می‌دونید، آخرین بار من اونو کجا دیدم 505 00:25:22,610 --> 00:25:25,707 ‫توی یه رستوران بود، که حدوداً یه کیلومتر ‫با همون گاراژ فاصله داشت 506 00:25:25,746 --> 00:25:27,472 ‫ما مثل دو تا رفیق قدیمی صحبت کردیم 507 00:25:27,510 --> 00:25:30,062 ‫اون از من درباره‌ی Jackson Hole پرسید 508 00:25:30,100 --> 00:25:32,881 ‫من هم از اون درباره‌ی... پلاتیز. ‫(پلاتیز: یه دستگاهی برای انجام حرکات ورزشی خاص) 509 00:25:32,919 --> 00:25:36,535 ‫با این حال... یه چیزی درست نبود. 510 00:25:36,564 --> 00:25:40,333 ‫ته دلم بدون شک یه حس خاصی داشتم 511 00:25:41,369 --> 00:25:43,277 ‫حسی که تا آخر عمرم، حسرتش خواهم خورد 512 00:25:43,315 --> 00:25:46,452 ‫بر کسی پوشیده نیست که من و پیتر ‫با هم یه اختلافاتی داشتیم 513 00:25:46,480 --> 00:25:48,782 ‫ما اجازه دادیم کارمون، بینمون قرار بگیره 514 00:25:48,820 --> 00:25:50,259 ‫حالا؟ 515 00:25:50,288 --> 00:25:52,752 ‫حالا آرزو می‌کنم کاشکی می‌تونستم ‫درباره‌ی این موضوع عذر خواهی کنم 516 00:25:52,791 --> 00:25:55,150 ‫اما خیلی دیر شده، اون دیگه رفته. 517 00:25:55,188 --> 00:25:59,188 ‫و این موجب شد من بفهمم ‫مهمترین چیز گذشت 518 00:25:59,216 --> 00:26:02,573 ‫و انجام دادن کارهایی که از عشق و محبتی ‫که در قلبمون هست نشات می‌گیره 519 00:26:02,602 --> 00:26:05,172 ‫و نه از روی رقابت و تنگ نظری. 520 00:26:06,380 --> 00:26:08,692 ‫یعنی، ما این به خودمون بدهکاریم، نیستیم؟ 521 00:26:08,720 --> 00:26:10,543 ‫و به اون؟ 522 00:26:10,581 --> 00:26:14,158 ‫در آخر، این دره (سلیکون ولی) که خود پیتر هم ‫در شکل گرفتش نقش داشت 523 00:26:14,187 --> 00:26:17,160 ‫جایی که ما به عنوان رویا پردازها در اون جمع شدیم 524 00:26:17,198 --> 00:26:21,265 ‫همه ما، در واقع جهان رو جای بهتری کردیم 525 00:26:22,636 --> 00:26:25,197 ‫اینجا، فلورانس، رنسانسه. 526 00:26:25,235 --> 00:26:27,403 ‫کَمِلوت ‫(به محلی اطلاق میشه که شاه آرتور دادگاهش رو در اونجا برگزار کرد - افسانه آرتوریان) 527 00:26:27,441 --> 00:26:31,699 ‫اینجا، جایی که پیتر خودش اون رو ‫"مهد فناوری" خوند. 528 00:26:34,576 --> 00:26:37,002 ‫دلم برای دوستم تنگ میشه 529 00:26:39,343 --> 00:26:41,040 ‫خداحافظ، پیت. 530 00:26:44,013 --> 00:26:46,094 ‫انگار، بلاخره آدم شده. 531 00:26:49,984 --> 00:26:51,243 ‫ببخشید. 532 00:26:51,244 --> 00:26:54,504 ‫از ران لافلام 533 00:26:54,505 --> 00:26:56,230 ‫گاوین بلسون (همونی که داشت الان سخنرانی می‌کرد) ‫از تون شکایت کرده 534 00:26:56,231 --> 00:26:58,878 ‫با این عنوان که شما پایدپایپر از هولی دزدیدین. 535 00:26:58,917 --> 00:27:00,643 ‫لعنتی. 536 00:27:07,251 --> 00:27:09,629 ‫گاوین بلسون ازمون شکایت کرده 537 00:27:09,677 --> 00:27:11,164 ‫ترجمه، توسط سید ناصر حسنی ‫@snhasani