1 00:00:40,168 --> 00:00:41,960 ‫... حالا از اون طرف ضدحمله می‌زنن. 2 00:00:41,960 --> 00:00:45,626 ‫فعلا جفت تیم‌ها تو این بازی خیلی خوب ‫دفاع کردن. دانکن به دربی پاس می‌ده. 3 00:00:45,626 --> 00:00:47,585 ‫دربی خیلی سریع از بیرون زمین پرتاب می‌کنه. 4 00:00:47,585 --> 00:00:50,876 ‫دو تن از اعضای «بولداگز» دارن به شدت ‫دفاع می‌کنن. باز هم پرتاب می‌کنه. 5 00:00:50,876 --> 00:00:54,251 ‫نتیجه بازی چهار به سه شده ‫و میشیگان دوباره جلو می‌افته. 6 00:00:54,251 --> 00:00:55,339 ‫رابینسون سریع توپ رو... 7 00:00:55,363 --> 00:00:57,168 ‫- به انتهای زمین می‌رسونه. پرتاب می‌کنه. ‫- [میشیگان، ان آربر] 8 00:00:57,168 --> 00:01:00,585 ‫خطا رفت؛ ولی «بولداگز» ‫دوباره توپ رو می‌گیرن. 9 00:01:00,586 --> 00:01:02,435 ‫[۱۹۶۵] 10 00:01:02,460 --> 00:01:03,960 ‫ترجیح می‌دم نبینمت. 11 00:01:04,918 --> 00:01:07,210 ‫پرتاب پرشیش خوب بود. 12 00:01:07,210 --> 00:01:09,043 ‫دوباره «بولداگز» رو جلو می‌اندازه... 13 00:01:09,043 --> 00:01:10,293 ‫نتیجه پنج به چهاره... 14 00:01:10,293 --> 00:01:13,085 ‫خب، متیوز بدجوری به جانسون چسبیده. 15 00:01:13,085 --> 00:01:15,418 ‫ولی میشیگان تونست ‫اوایل بازی... 16 00:01:15,418 --> 00:01:17,668 ‫این مشکل رو حل کنه. 17 00:01:18,460 --> 00:01:21,710 ‫نه! نه! نه! 18 00:01:25,668 --> 00:01:27,418 ‫نه! 19 00:01:30,376 --> 00:01:31,793 ‫ولم کن! 20 00:01:43,000 --> 00:01:46,650 ‫[الهام‌گرفته از داستانی واقعی] 21 00:02:01,793 --> 00:02:04,001 ‫♪ نمی‌تونی جایی فرار کنی. ♪ 22 00:02:04,001 --> 00:02:05,918 ‫♪ نمی‌تونی جایی قایم بشی. ♪ 23 00:02:09,335 --> 00:02:12,668 ‫کلر، حالت خوبه؟ باز کن! 24 00:02:13,751 --> 00:02:16,376 ‫کلر، اگه در رو باز نکنی، ‫زنگ می‌زنم پلیس‌ها بیان. 25 00:02:18,210 --> 00:02:21,460 ‫احتمالا کسی به زور وارد یکی از واحدهای ‫مجتمع «اوک تاور» شده. 26 00:02:21,460 --> 00:02:22,710 ‫شصت و یک هستم، رسیدگی می‌کنم. 27 00:02:24,000 --> 00:02:31,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 28 00:02:31,200 --> 00:02:38,200 ‫دیجی‌موویز در شبکه‌های اجتماعی: ‫DigiMoviez@ 29 00:02:41,210 --> 00:02:42,710 ‫پلیس ایالتی هستیم! 30 00:02:44,460 --> 00:02:46,793 ‫پلیس ایالتی هستیم! باز کنین! 31 00:02:57,543 --> 00:02:59,293 ‫♪ نمی‌تونی جای فرار کنی. ♪ 32 00:02:59,293 --> 00:03:02,793 ‫♪ نمی‌تونی جایی قایم بشی. ♪ 33 00:03:04,710 --> 00:03:08,960 ‫- ♪ نمی‌تونی جایی فرار کنی عزیزم. ♪ ‫- ♪نمی‌تونی جایی فرار کنی، نه‌خیر عزیزم. ♪ 34 00:03:08,960 --> 00:03:11,126 ‫♪ نمی‌تونی جایی قایم بشی. ♪ 35 00:03:12,626 --> 00:03:14,001 ‫پلیس ایالتی هستیم! 36 00:03:15,500 --> 00:03:30,500 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 37 00:03:31,400 --> 00:03:34,500 ‫[بوستون] 38 00:03:35,300 --> 00:03:37,850 ‫[سه سال پیش] 39 00:03:38,335 --> 00:03:39,710 ‫... در شهر افزایش یافته. 40 00:03:39,710 --> 00:03:42,668 ‫اعتصاب کامیون‌رانان بوستون ‫همچنان ادامه داره. 41 00:03:42,668 --> 00:03:46,126 ‫امروز صبح از واشینگتن و پاریس ‫گزارش زنده داریم... 42 00:03:49,960 --> 00:03:52,085 ‫دارم سعی می‌کنم سریع‌تر بخورم. 43 00:03:53,960 --> 00:03:55,210 ‫غلات صبحانه‌تون رو بخورین. بجنبین. 44 00:03:56,001 --> 00:03:57,001 ‫نون تست می‌خوری؟ 45 00:03:57,001 --> 00:03:58,585 ‫آره. اون یکی رو می‌خوام. 46 00:04:07,335 --> 00:04:08,710 ‫- صبح همگی به خیر. ‫- صبح به خیر. 47 00:04:08,710 --> 00:04:10,001 ‫- تامی کجاست؟ ‫- صبح به خیر. 48 00:04:10,001 --> 00:04:11,085 ‫ای بابا. تامی! 49 00:04:11,085 --> 00:04:13,501 ‫- همین‌جام. ‫- بجنب. باید دو دقیقه دیگه راه بیفتیم. 50 00:04:14,585 --> 00:04:15,710 ‫نون تست می‌خوری؟ 51 00:04:15,710 --> 00:04:16,793 ‫چرا که نه؟ 52 00:04:30,168 --> 00:04:32,126 ‫«رکورد آمریکن»، بفرمایین. 53 00:04:32,126 --> 00:04:34,501 ‫وقتی تحقیق کردم، ‫دوباره تماس می‌گیرم. 54 00:04:37,085 --> 00:04:38,293 ‫«رکورد آمریکن»، بفرمایین. 55 00:04:41,550 --> 00:04:43,150 ‫[مظنون جدید سرقت از کامیون پست] 56 00:04:43,793 --> 00:04:45,585 ‫از یکیشون هم نمی‌گذری، مگه نه؟ 57 00:04:45,585 --> 00:04:47,501 ‫تا باهاشون از میز بخش سبک زندگی ‫خلاص نشم، نمی‌گذرم. 58 00:04:47,550 --> 00:04:49,350 ‫[خلاف پلیس‌های چلسی رو شد] 59 00:04:49,400 --> 00:04:51,167 ‫[خبر دسته‌اول منتشر کردیم] 60 00:04:51,168 --> 00:04:52,626 ‫- جک، یه لحظه وقت داری؟ ‫- الان وقت ندارم. 61 00:04:52,626 --> 00:04:54,585 ‫باز هم خلاف پلیس‌های چلسی رو شد. 62 00:04:54,585 --> 00:04:56,710 ‫«گلوب» و «هرالد» امروز خبرش رو چاپ کردن. ‫ما هیچی چاپ نکردیم. 63 00:04:56,710 --> 00:04:58,251 ‫بی‌خیال. مگه خودت کار نداری؟ 64 00:04:58,251 --> 00:05:00,585 ‫خیلی‌خب، مظنون جدید سرقت ‫از کامیون پست چی؟ 65 00:05:00,585 --> 00:05:01,960 ‫باقی روزنامه‌ها خبرش رو چاپ کردن. 66 00:05:02,543 --> 00:05:07,085 ‫اونجا رو می‌بینی؟ میز بخش جناییه. ‫شش نفر دارن روش کار می‌کنن. 67 00:05:08,751 --> 00:05:09,960 ‫خیلی‌خب، سوزان، 68 00:05:09,960 --> 00:05:11,835 ‫- اثاثیه ضروری خونه با تو. ‫- ممنون. 69 00:05:11,835 --> 00:05:14,835 ‫مری، مقاله مد و فشن ‫روزنامه یکشنبه‌مون با تو. 70 00:05:14,835 --> 00:05:16,835 ‫- مقاله پنجاه سانتی عکس‌داره. ‫- هوم. 71 00:05:16,835 --> 00:05:20,668 ‫الی، همسران نامزدهای انتخاباتی با تو. ‫از جزئیات زندگیشون بنویس. 72 00:05:20,668 --> 00:05:22,585 ‫- خورد و خوراک و لباس‌هاشون رو بگو. ‫- بگو کدومشون بیشتر داد می‌زنن. 73 00:05:22,585 --> 00:05:25,501 ‫لورتا، نقد محصولات این هفته با توئه. 74 00:05:25,501 --> 00:05:26,918 ‫«سانبیم» توستر جدید عرضه کرده. 75 00:05:29,626 --> 00:05:31,543 ‫خیلی‌خب، نانسی، ‫پیشنهادات رژیمی هم با توئه. 76 00:05:31,543 --> 00:05:34,876 ‫درخواست اصلاحات مالیاتی، ‫خلع مقامات و برابری. 77 00:05:35,793 --> 00:05:38,001 ‫ایشون هم کاهش مالیاتی مد نظر رو... 78 00:05:38,001 --> 00:05:43,918 ‫از سال آینده، یعنی ژانویه ۱۹۶۳، ‫اعمال می‌کنه. 79 00:05:44,668 --> 00:05:48,376 ‫چندین میلیارد دلاری که هنوز دست... 80 00:05:50,950 --> 00:05:53,000 ‫[زنی در آپارتمانش کشته شد] 81 00:06:04,550 --> 00:06:08,300 ‫[بیوه‌ای اهل بک بی ‫با خفگی به قتل رسید] 82 00:06:09,335 --> 00:06:11,001 ‫- سلام فیلیس. ‫- صبح به خیر. 83 00:06:13,918 --> 00:06:14,918 ‫اون کیه؟ 84 00:06:15,626 --> 00:06:18,793 ‫اِم، جین کول، سوگلی هالنده. 85 00:06:18,793 --> 00:06:20,793 ‫چیه؟ خبرنگاره یا پرستاره؟ 86 00:06:20,793 --> 00:06:24,043 ‫خبرنگار مخفیه. ‫داره راجع به آسایشگاه‌ها مقاله می‌نویسه. 87 00:06:38,376 --> 00:06:42,251 ‫بیا. با مال من بنویس. ‫این یکی رو تعمیر می‌کنم. 88 00:06:42,251 --> 00:06:43,335 ‫مرسی. 89 00:06:49,876 --> 00:06:51,043 ‫چی می‌نویسی؟ 90 00:06:51,043 --> 00:06:52,876 ‫مقاله خبری سواستفاده از درمان‌جویانه. 91 00:06:52,876 --> 00:06:55,668 ‫ظاهرا مقاله مهمیه. چطوری بهت رسید؟ 92 00:06:56,376 --> 00:06:57,376 ‫خودم درخواست کردم. 93 00:06:57,376 --> 00:06:58,710 ‫اون‌ها همین‌جوری بهت دادنش؟ 94 00:06:58,710 --> 00:06:59,960 ‫معمولا همین شکلیه دیگه. 95 00:06:59,960 --> 00:07:01,751 ‫نه‌خیر، اینجا نیست. 96 00:07:04,751 --> 00:07:05,751 ‫عذر می‌خوام. 97 00:07:22,876 --> 00:07:26,085 ‫اون هم گلدان زیبای مونروئه... 98 00:07:26,085 --> 00:07:28,335 ‫می‌خواد باهاشون چه غلطی بکنه؟ 99 00:07:28,335 --> 00:07:31,293 ‫- مامان، دکتر چی گفت؟ ‫- نرفتم. 100 00:07:31,918 --> 00:07:34,585 ‫- یعنی چی که نرفتی؟ ‫- کیتی نیومد. 101 00:07:35,251 --> 00:07:36,960 ‫چی شد؟ بهش زنگ نزدی؟ 102 00:07:36,960 --> 00:07:40,168 ‫من ملت رو به زور جایی نمی‌کشونم. ‫اون که اصلا فامیلمون نیست. 103 00:07:40,710 --> 00:07:42,460 ‫همسر پسرته‌ها. 104 00:07:42,460 --> 00:07:45,168 ‫اگه این‌قدر مهم بود، ‫بهتر بود خودت من رو می‌بردی. 105 00:07:45,168 --> 00:07:46,751 ‫آره، آره، خودم می‌دونم. 106 00:07:50,418 --> 00:07:51,835 ‫پسفردا می‌بینمت. 107 00:07:53,668 --> 00:07:55,793 ‫بلند نشو. خودم می‌رم. 108 00:07:55,793 --> 00:07:57,710 ‫- باید زنجیر در رو ببندم. ‫- از کی تا حالا می‌بندی؟ 109 00:07:58,626 --> 00:08:00,126 ‫از وقتی همسایه‌مون رو کشتن. 110 00:08:00,126 --> 00:08:02,210 ‫- نشنیدی؟ ‫- نه. 111 00:08:02,793 --> 00:08:05,460 ‫خانم اسلسرز رو که همین نبش می‌شینه کشتن. 112 00:08:06,835 --> 00:08:08,168 ‫خبرش تو روزنامه خودتون بود. 113 00:08:32,100 --> 00:08:37,450 ‫[محدوده مخصوص پلیس] ‫[وارد نشوید] 114 00:08:43,418 --> 00:08:46,293 ‫جک؟ گمون کنم چیزی دستگیرم شده. 115 00:08:47,918 --> 00:08:50,585 ‫سه زن رو طی دو هفته اخیر ‫خفه کردن و کشتن. 116 00:08:53,376 --> 00:08:55,585 ‫به نظرم خبر جالبی نیست. ‫این‌ها که افراد مهمی نیستن. 117 00:08:55,585 --> 00:08:57,501 ‫خیال کردی مخاطبینمون کی هستن؟ 118 00:08:57,501 --> 00:09:01,168 ‫اصلا واسه همین جالبه. واسه چی کسی ‫باید سه زن بی نام و نشان رو بکشه؟ 119 00:09:01,168 --> 00:09:03,168 ‫خب، قصد داری از کجا به جوابش برسی؟ 120 00:09:03,168 --> 00:09:05,585 ‫خب، بذار قربانیان رو بررسی کنم. ‫ببینم ارتباطی دارن یا نه. 121 00:09:05,585 --> 00:09:07,835 ‫بچه، قرار نیست خبر قتل کار کنی. 122 00:09:07,835 --> 00:09:08,751 ‫چرا نکنم؟ 123 00:09:08,751 --> 00:09:11,960 ‫آخه تجربه اخبار قتل رو نداری. 124 00:09:11,960 --> 00:09:14,710 ‫اگه بهم فرصت ندی، ‫چطوری می‌خوام تجربه کسب کنم؟ 125 00:09:15,543 --> 00:09:16,626 ‫نه. 126 00:09:16,626 --> 00:09:19,126 ‫وای، اذیت نکن دیگه. ‫خبر خاصی نداریم. 127 00:09:21,918 --> 00:09:23,335 ‫تو اوقات فراغتم ردیفش می‌کنم. 128 00:09:26,543 --> 00:09:30,376 ‫خیلی‌خب. ‫ولی هنوز پشت میز بخش سبک زندگی‌ای. 129 00:09:51,210 --> 00:09:54,460 ‫اِم، لورتا مک‌لافلین ‫از «رکورد آمریکن» هستم. 130 00:09:55,293 --> 00:09:57,168 ‫مدیر ساختمون شمایین؟ ‫شما ایدا ایرگا رو پیدا کردین؟ 131 00:09:57,168 --> 00:09:58,543 ‫آره، درسته. 132 00:09:59,168 --> 00:10:00,168 ‫اِم... 133 00:10:01,376 --> 00:10:03,168 ‫به نظر می‌اومد کسی به زور وارد شده باشه؟ 134 00:10:03,168 --> 00:10:06,251 ‫نه. نه، در خونه‌اش قفل بود. ‫مجبور شدم با شاه‌کلید بازش کنم. 135 00:10:06,876 --> 00:10:08,585 ‫موقع ورود، متوجه چیز غیرعادی دیگه‌ای نشدین؟ 136 00:10:08,585 --> 00:10:10,626 ‫نه. جای جزئیاتش تو روزنامه شما نیست. 137 00:10:10,626 --> 00:10:13,168 ‫نه، نه... نمی‌خوام چیز زشتی چاپ کنم. 138 00:10:13,168 --> 00:10:15,043 ‫صرفا می‌خوام بفهمم جریان از چه قرار بوده. 139 00:10:16,126 --> 00:10:17,376 ‫واقعا می‌خوای بدونی؟ 140 00:10:18,918 --> 00:10:22,251 ‫رو زمین پیداش کردم، ‫پاهاش باز شده بودن، 141 00:10:22,251 --> 00:10:23,835 ‫مچ پاش رو به صندلی بسته بودن. 142 00:10:24,793 --> 00:10:27,126 ‫بین پاهاش دسته جارو فرو کرده بودن. 143 00:10:31,126 --> 00:10:32,668 ‫- یعنی... ‫- آره. 144 00:10:32,668 --> 00:10:35,585 ‫با جوراب ساق‌بلندش ‫دور گردنش پاپیون بسته بود. 145 00:10:36,793 --> 00:10:38,043 ‫پاپیون؟ 146 00:10:38,043 --> 00:10:39,543 ‫عین هدیه شده بود. 147 00:10:49,293 --> 00:10:51,585 ‫اِم، می‌دونین کی داره به قتل ‫آنا اسلسرز رسیدگی می‌کنه؟ 148 00:10:51,585 --> 00:10:52,793 ‫خبرنگار «رکورد آمریکن» هستم. 149 00:10:52,793 --> 00:10:55,543 ‫الان نیستن. واسه چی تا حالا ندیدمت؟ 150 00:10:56,126 --> 00:10:58,501 ‫قبلا تو بخش دیگه‌ای بودم. ‫نمی‌دونین کی برمی‌گردن؟ 151 00:10:58,501 --> 00:11:00,168 ‫اصلا خبر ندارم. سرشون خیلی شلوغه. 152 00:11:00,168 --> 00:11:02,335 ‫آره، قطعا همین‌طوره. ‫مظنونی ندارن؟ 153 00:11:02,335 --> 00:11:05,251 ‫با کورستی صحبت کن. ‫خودش خبرش رو کار کرده. 154 00:11:05,793 --> 00:11:08,626 ‫من دارم خبر متفاوتی ‫راجع به ارتباط قتل‌ها کار می‌کنم. 155 00:11:08,626 --> 00:11:09,918 ‫پاپیون‌هاشون رو می‌گی؟ 156 00:11:11,085 --> 00:11:13,043 ‫دور گردن هرسه‌تاشون پاپیون بود؟ 157 00:11:13,626 --> 00:11:14,668 ‫من چنین حرفی نزدم. 158 00:11:14,668 --> 00:11:17,918 ‫نه، پاپیون ایدا ایرگا که تأیید شد. ‫پاپیون بلیک و اسلسرز رو هم تأیید می‌کنین؟ 159 00:11:17,918 --> 00:11:21,001 ‫من چیزی رو تأیید نمی‌کنم. ‫نظرت چیه بری دوری بزنی؟ 160 00:11:23,543 --> 00:11:25,501 ‫فقط می‌تونم ایدا ایرگا رو تأیید کنم. 161 00:11:26,085 --> 00:11:28,168 ‫گزارش کالبدگشاییشون چی شد؟ 162 00:11:28,168 --> 00:11:29,835 ‫دادستانی ناحیه‌ای منتشرشون نمی‌کنه. 163 00:11:29,835 --> 00:11:31,293 ‫یکیشون ساکن لینن نبود؟ 164 00:11:31,293 --> 00:11:32,460 ‫هلن بلیک رو می‌گین. 165 00:11:32,460 --> 00:11:33,252 ‫خب، تو شهرستان اسکسه. 166 00:11:33,276 --> 00:11:35,293 ‫اگه شهرستان فرق کنه، ‫دادستانی ناحیه‌ای هم فرق می‌کنه. 167 00:11:35,918 --> 00:11:38,918 ‫کورستی، پزشک قانونی لینن رو می‌شناسی؟ 168 00:11:38,918 --> 00:11:40,376 ‫آره، با هم ورق‌بازی می‌کنیم. 169 00:11:40,376 --> 00:11:42,376 ‫ببین می‌تونی گزارش کالبدگشایی ‫هلن بلیک رو گیر بیاری. 170 00:11:51,710 --> 00:11:52,710 ‫مرسی. 171 00:12:06,835 --> 00:12:08,501 ‫خیلی‌خب. 172 00:12:45,300 --> 00:12:48,000 ‫[جسد متوفی، هلن بلیک، رو به شکم ‫روی تخت بوده و پاهایش باز شده بود.] 173 00:12:49,900 --> 00:12:52,000 ‫[جوراب ساق‌بلندی نایلونی را ‫دور گردنش دو بار گره زده بودند.] 174 00:12:52,050 --> 00:12:54,800 ‫[هلن بلیک] ‫[گره دوتایی] 175 00:13:04,835 --> 00:13:07,293 ‫کناریش چیه... 176 00:13:07,293 --> 00:13:10,376 ‫عذر می‌خوام، با سرکار دوگان کار دارم. 177 00:13:10,376 --> 00:13:12,751 ‫دوگان؟ نه، اینجا نیست. 178 00:13:12,751 --> 00:13:13,835 ‫می‌دونین کجا مشروب می‌خوره؟ 179 00:13:13,835 --> 00:13:15,626 ‫بار «فولی» رو بلدی؟ 180 00:13:22,960 --> 00:13:23,960 ‫سرکار دوگان؟ 181 00:13:25,751 --> 00:13:26,751 ‫خودم هستم. 182 00:13:26,751 --> 00:13:29,668 ‫اِم، لورتا مک‌لافلین ‫از «رکورد آمریکن» هستم. 183 00:13:30,251 --> 00:13:32,668 ‫اِم، شما به قتل آنا اسلسرز ‫رسیدگی کرده بودین؟ 184 00:13:33,210 --> 00:13:34,460 ‫درسته. 185 00:13:34,460 --> 00:13:36,418 ‫باید یکی از جزئیات صحنه جرم رو ‫ازتون بپرسم. 186 00:13:36,418 --> 00:13:38,918 ‫گمون نکنم اجازه بدن ‫با روزنامه‌ها صحبت کنم. 187 00:13:38,918 --> 00:13:40,418 ‫نه، از اون سوالات نیست. 188 00:13:40,418 --> 00:13:44,710 ‫اِم... صرفا می‌خوام راجع به ‫جوراب ساق‌بلند دور گردنش سوال کنم. 189 00:13:44,710 --> 00:13:47,793 ‫دیده بودن گرهش تکی بود یا دوتایی؟ 190 00:13:48,418 --> 00:13:50,585 ‫اصلا همین‌جوری معلوم نبود. 191 00:13:50,585 --> 00:13:53,418 ‫باید برمی‌گردوندمش تا بفهمم، ولی... ‫ولی مأمور گشتی بیش نیستم. 192 00:13:53,418 --> 00:13:54,793 ‫به اجساد دست نمی‌زنم. 193 00:13:57,001 --> 00:13:58,376 ‫به نظرتون جسدش تزئین شده بود؟ 194 00:14:00,543 --> 00:14:03,251 ‫آره، به طرز جنون‌آمیزی تزئین شده بود. 195 00:14:08,543 --> 00:14:09,543 ‫ممنون. 196 00:14:11,126 --> 00:14:14,085 ‫همین الان اسلسرز رو تأیید کردم. ‫هر سه مورد رو تأیید کردم. 197 00:14:14,085 --> 00:14:16,335 ‫خیلی‌خب. برگرد اینجا و بنویسش. 198 00:14:20,376 --> 00:14:22,793 ‫وجه اشتراک این سه زن چیست؟ 199 00:14:23,960 --> 00:14:26,168 ‫سه الگوی حمله رمزآلود. 200 00:14:27,085 --> 00:14:29,585 ‫سه گره که عامل اشتراکشان است. 201 00:14:30,376 --> 00:14:34,376 ‫آن‌ها که در زندگی با یکدیگر غریبه بودند، ‫در مرگ خواهر شدند. 202 00:14:35,376 --> 00:14:39,626 ‫هر سه لحظه وحشتناک مرگ با خفگی ‫به دست قاتلی بی‌سروصدا، 203 00:14:40,501 --> 00:14:44,585 ‫محتاط و دیوانه را تجربه کردند... 204 00:14:44,585 --> 00:14:47,960 ‫که اعتماد به نفسش در حدی است ‫که رفتنی، در را قفل می‌کند. 205 00:14:48,626 --> 00:14:50,460 ‫آهای، حالتون خوبه؟ 206 00:14:51,043 --> 00:14:55,793 ‫باز کنین! آهای، اگه در رو باز نکنی، ‫زنگ می‌زنم پلیس‌ها بیان! 207 00:14:55,850 --> 00:15:00,700 ‫[جانی روانی در شهر] 208 00:15:00,750 --> 00:15:02,300 ‫[به قلم لورتا مک‌لافلین] 209 00:15:06,710 --> 00:15:08,793 ‫آفرین بچه. 210 00:15:12,001 --> 00:15:14,960 ‫امروز، پس از انتشار خبری در «رکورد آمریکن» ‫و ادعای قتل... 211 00:15:14,960 --> 00:15:18,876 ‫سه زن مسن به دست یک دیوانه، ‫کل شهر به تکاپو افتاده. 212 00:15:18,876 --> 00:15:21,793 ‫تو «گلوب» یا «هرالد» چیزی ننوشتن. 213 00:15:23,918 --> 00:15:24,918 ‫تو هیچ‌کدومشون ننوشتن. 214 00:15:26,710 --> 00:15:28,126 ‫از کل شهر زودتر منتشرش کردی. 215 00:15:30,251 --> 00:15:31,960 ‫باورم نمی‌شه. خارق‌العاده است! 216 00:15:35,293 --> 00:15:36,960 ‫خبرش چرت و پرته. 217 00:15:36,960 --> 00:15:39,876 ‫آشناهام تو کلانتری ‫دارن از صبح زنگ می‌زنن. 218 00:15:39,876 --> 00:15:42,168 ‫از داستانی ناحیه‌ای تماس گرفتن ‫و باهاتون کار دارن. 219 00:15:42,168 --> 00:15:43,876 ‫لطفا تماس‌هام رو فعلا وصل نکن. 220 00:15:43,876 --> 00:15:45,460 ‫لقمه بزرگ‌تر از دهنش برداشته. 221 00:15:45,460 --> 00:15:47,751 ‫بهتر بود اصلا بهش نمی‌گفتی ‫دنبال این خبر بره. 222 00:15:47,751 --> 00:15:49,876 ‫کمیسر مک‌نامارا ‫باهاتون کار دارن. 223 00:15:49,876 --> 00:15:51,585 ‫بهت که گفتم فعلا تماس‌هام رو وصل نکن. 224 00:15:51,585 --> 00:15:54,168 ‫نه، خودشون شخصا اومدن. 225 00:15:54,168 --> 00:15:55,293 ‫یا خدا. 226 00:15:55,293 --> 00:15:56,876 ‫گور باباشون. 227 00:15:58,751 --> 00:15:59,918 ‫بفرستش تو. 228 00:16:04,585 --> 00:16:06,585 ‫عه، چه کاری از دستم ساخته است کمیسر؟ 229 00:16:09,210 --> 00:16:12,418 ‫خودت پیشنهاد دادی زن جماعت رو ‫بفرستین کلانتری؟ 230 00:16:12,418 --> 00:16:15,001 ‫خب، اسمش لورتاست. ‫داشت رو خبری کار می‌کرد. 231 00:16:15,001 --> 00:16:16,835 ‫الان دیگه چنین اسمی روش گذاشتین؟ 232 00:16:17,960 --> 00:16:20,626 ‫تو بار می‌چرخید ‫و با افرادم لاس می‌زد. 233 00:16:20,626 --> 00:16:23,460 ‫حتی اصلا نگفت خبرنگاره. 234 00:16:23,460 --> 00:16:27,751 ‫الان کل زنان مسن شهر ‫خطم رو اشغال کردن! 235 00:16:27,751 --> 00:16:30,501 ‫کافیه بگی کجاش رو اشتباه فهمیدیم، ‫من هم اصلاحش می‌کنم. 236 00:16:30,501 --> 00:16:32,501 ‫امان از دستت، همه‌اش شایعات مسخره است! 237 00:16:32,501 --> 00:16:35,376 ‫نصف اخبار شهرمون شایعات مسخره است. 238 00:16:35,376 --> 00:16:36,876 ‫کجاش رو اشتباه فهمیدیم؟ 239 00:16:36,876 --> 00:16:40,210 ‫بخش قتلمون بیست و چهار ساعته ‫مشغول این پرونده بود، 240 00:16:40,210 --> 00:16:42,210 ‫ولی هیچ ارتباطی بین قتل‌ها پیدا نکردیم. 241 00:16:42,210 --> 00:16:43,876 ‫جوراب‌های ساق‌بلندشون چی؟ 242 00:16:43,876 --> 00:16:45,668 ‫فقط یکی از قربانیان بوستون ‫جوراب ساق‌بلند داشت. 243 00:16:45,668 --> 00:16:47,168 ‫اون یکی عین خودکشی می‌موند. 244 00:16:47,168 --> 00:16:50,168 ‫- منابعی به ما گفتن هر دو زن... ‫- منابع! 245 00:16:50,168 --> 00:16:54,751 ‫یه مشت پلیس مست و پاتیل بودن ‫که می‌خواستن با دختری که فرستادی بخوابن! 246 00:16:56,251 --> 00:16:58,293 ‫این مسئله رو دوستانه بهت می‌گم. 247 00:16:58,293 --> 00:17:01,876 ‫اگه باز هم پی این خبر رو بگیری، ‫در نهایت آبروی خودت رو می‌بری. 248 00:17:09,960 --> 00:17:11,001 ‫لورتا! 249 00:17:24,210 --> 00:17:25,293 ‫در رو ببند. 250 00:17:29,501 --> 00:17:32,710 ‫بدجوری بابت این خبر اذیتم کردن. 251 00:17:32,710 --> 00:17:35,168 ‫خب، کمیسر مک‌نامارا می‌گه ‫خبرش کلا شایعه است. 252 00:17:35,168 --> 00:17:36,501 ‫منابع کورستی هم همین رو می‌گن. 253 00:17:36,501 --> 00:17:38,543 ‫من تک‌تک کلمات اون خبر رو تأیید کرده بودم. 254 00:17:38,543 --> 00:17:40,418 ‫گفته بودی خبرنگاری؟ 255 00:17:40,418 --> 00:17:41,751 ‫معلومه که گفته بودم. 256 00:17:41,751 --> 00:17:44,126 ‫- حتی تو بار هم گفته بودی؟ ‫- تو بار که خیلی تأکید کردم. 257 00:17:46,376 --> 00:17:47,876 ‫اخبار بعدیش رو لغو می‌کنم. 258 00:17:49,251 --> 00:17:52,501 ‫خبرش رو زودتر از کل شهر منتشر کردیم، ‫اون‌وقت می‌خواین همین‌جوری ولش کنین؟ 259 00:17:52,501 --> 00:17:53,626 ‫آره، ولش می‌کنم. 260 00:17:53,626 --> 00:17:55,168 ‫خبرش خوبه. 261 00:17:55,168 --> 00:17:57,168 ‫خبرش سرم رو به درد میاره ‫و الان حوصله‌اش رو ندارم. 262 00:17:58,085 --> 00:18:00,335 ‫خودت هم برگرد سر میز بخش سبک زندگی. 263 00:18:24,626 --> 00:18:26,460 ‫نباید این شکلی کار کنه. 264 00:18:26,460 --> 00:18:28,085 ‫وای، بی‌خیال کلی. 265 00:18:28,085 --> 00:18:30,168 ‫باید خونه باشه و به شوهر خودش برسه. 266 00:18:30,168 --> 00:18:32,001 ‫تو که روزی چند ساعت سر می‌زنی. 267 00:18:32,001 --> 00:18:33,626 ‫اون‌قدرها هم بد نیست. 268 00:18:37,126 --> 00:18:39,043 ‫نمی‌فهمی چقدر خودخواهانه است؟ 269 00:18:39,043 --> 00:18:41,251 ‫می‌خوای چی بگم؟ ‫کنار میایم دیگه. 270 00:18:41,251 --> 00:18:43,085 ‫آره، آخه من نصف هفته ‫مراقب بچه‌هاتم. 271 00:18:43,085 --> 00:18:44,668 ‫از کمکت ممنونم... 272 00:18:44,668 --> 00:18:46,585 ‫بچه‌هات رو نابود می‌کنه. 273 00:18:48,751 --> 00:18:49,751 ‫سلام کلی. 274 00:18:50,668 --> 00:18:51,960 ‫سلام لورتا. 275 00:18:51,960 --> 00:18:54,460 ‫چیزی بهت تعارف کرد؟ قهوه می‌خوری؟ ‫چای می‌خوری؟ 276 00:18:54,460 --> 00:18:56,210 ‫دیگه داشتم می‌رفتم. 277 00:18:57,418 --> 00:19:00,376 ‫تامی تو ماشین رد داد. ‫زد لب پاتریک رو کبود کرد. 278 00:19:00,376 --> 00:19:04,043 ‫فردا باید عکس کلاسی بگیرن. ‫شاید بهتر باشه دوباره روش یخ بذاری. 279 00:19:05,960 --> 00:19:07,251 ‫ممنون. 280 00:19:35,501 --> 00:19:37,335 ‫خب، واسه چی ازم نخواستی خونه بمونم؟ 281 00:19:38,835 --> 00:19:39,960 ‫آخه خودم می‌فهمم نباید بخوام. 282 00:19:40,543 --> 00:19:41,960 ‫نه، جدی می‌گم. چرا نخواستی؟ 283 00:19:42,876 --> 00:19:44,043 ‫چون اون‌جوری رقت‌انگیز می‌شی. 284 00:19:45,460 --> 00:19:46,543 ‫خب که چی؟ 285 00:19:47,335 --> 00:19:51,126 ‫اون‌جوری زندگیمون راحت‌تر می‌شه. ‫شرایط بچه‌هامون بهتر می‌شه. 286 00:19:51,793 --> 00:19:53,376 ‫- کی گفته؟ ‫- خواهرت گفته. 287 00:19:55,126 --> 00:19:56,668 ‫مادرم گفته. همسایه‌مون گفته. 288 00:19:56,668 --> 00:19:58,001 ‫اون‌ها چی سرشون می‌شه؟ 289 00:19:59,460 --> 00:20:02,126 ‫اون‌جوری اگه بخوای صبح تا شب اینجا باشی، ‫همه‌مون رو دیوانه می‌کنی. 290 00:20:05,710 --> 00:20:06,793 ‫خبرت حرف نداشت. 291 00:20:10,001 --> 00:20:13,501 ‫احتمالا جک از فشار آوردن بهشون می‌ترسه. ‫فرض نکن با خودت مشکل داره. 292 00:21:43,751 --> 00:21:45,210 ‫بله؟ کمکی از دستم ساخته است؟ 293 00:21:45,210 --> 00:21:47,293 ‫آره، تماس گرفتن که آب نشتی کرده. 294 00:21:47,293 --> 00:21:49,168 ‫عذر می‌خوام، شما؟ 295 00:21:49,168 --> 00:21:50,751 ‫از طرف مدیر ساختمون اومدم. 296 00:21:50,751 --> 00:21:54,876 ‫نه! وای خدا. نه! 297 00:22:24,210 --> 00:22:25,293 ‫الو؟ 298 00:22:25,293 --> 00:22:26,751 ‫سلام لورتا، منم، فیلیس. 299 00:22:26,751 --> 00:22:28,876 ‫زن دیگه‌ای رو خفه کردن و کشتن. ‫تلگرافش همین الان رسید. 300 00:22:28,876 --> 00:22:31,126 ‫- ممنون. ‫- کی بود؟ 301 00:22:31,876 --> 00:22:33,710 ‫- همین الان قربانی چهارمش رو پیدا کردن. ‫- برو. 302 00:22:33,710 --> 00:22:35,626 ‫- تو بچه‌ها رو می‌رسونی مدرسه؟ ‫- آره، آره. برو. 303 00:22:35,626 --> 00:22:36,918 ‫- ممنون. ‫- خواهش. 304 00:22:36,918 --> 00:22:39,626 ‫- امروز بابا می‌رسوندتون مدرسه، خب؟ ‫- بابا می‌رسوندمون؟ 305 00:22:39,626 --> 00:22:41,626 ‫خودت کجا می‌ری؟ 306 00:22:41,626 --> 00:22:45,126 ‫دخترها، بجنبین! بریم! 307 00:22:49,251 --> 00:22:51,418 ‫- دیدم‌ها. ‫- من که قایمش نکرده بودم. 308 00:22:52,501 --> 00:22:53,710 ‫شاید بهتر باشه بکنی. 309 00:22:53,710 --> 00:22:54,793 ‫الو؟ 310 00:22:54,793 --> 00:22:57,626 ‫منم، هالند. ‫باید خبر جانیه رو کار کنی. 311 00:22:57,626 --> 00:22:59,168 ‫جک به تازه‌کاری محولش کرده. 312 00:22:59,168 --> 00:23:00,251 ‫وضعش این‌قدر خرابه، ها؟ 313 00:23:00,251 --> 00:23:02,001 ‫می‌تونی خبر آسایشگاه رو ‫امشب تکمیل کنی؟ 314 00:23:02,001 --> 00:23:04,293 ‫باشه، خیلی‌خب. 315 00:23:04,293 --> 00:23:05,376 ‫جریان چی بود؟ 316 00:23:05,376 --> 00:23:08,210 ‫هالند می‌خواد خبر قتل‌های جانیه رو کار کنم. 317 00:23:08,210 --> 00:23:09,876 ‫چه مرگشه؟ 318 00:23:09,876 --> 00:23:11,043 ‫منظورت چیه؟ 319 00:23:11,043 --> 00:23:14,376 ‫ازت سواستفاده می‌کنه. چنین خبری رو ‫به دختر می‌سپاره. حیله سوار می‌کنه. 320 00:23:16,210 --> 00:23:17,710 ‫باید دخترها رو برسونی. 321 00:23:20,418 --> 00:23:21,668 ‫بیا، بشین. 322 00:23:25,585 --> 00:23:28,751 ‫جین سر خبر جانیه ‫باهات همکاری می‌کنه. 323 00:23:28,751 --> 00:23:32,168 ‫آها، اِم، بی‌احترامی نباشه، ‫ولی در این زمینه کمک لازم ندارم. 324 00:23:32,168 --> 00:23:33,376 ‫جای بحث نداره. 325 00:23:33,376 --> 00:23:35,085 ‫می‌خواد چه خبری رو کار کنه ‫که خودم از پسش برنمیام؟ 326 00:23:35,085 --> 00:23:37,043 ‫اگه همین‌طور تلاش کنین، ‫کل خبر رو کار می‌کنین. 327 00:23:37,043 --> 00:23:39,585 ‫قربانی چهارم رو به کجا رسوندی؟ 328 00:23:39,585 --> 00:23:41,335 ‫دور گردنش جوراب ساق‌بلند بود؟ 329 00:23:42,001 --> 00:23:43,751 ‫اِم، هنوز تأیید نکردم. 330 00:23:43,751 --> 00:23:46,668 ‫هنوز نکردی؟ چهل دقیقه دیگه ‫زمان تحویل خبرته. 331 00:23:46,668 --> 00:23:48,126 ‫پلیس‌ها تأیید نمی‌کنن. 332 00:23:48,126 --> 00:23:50,501 ‫آرنولد، فامیلش، جسدش رو پیدا کرده، ولی... 333 00:23:50,501 --> 00:23:52,376 ‫شماره و آدرسی از آرنولد سالیوان ثبت نشده، 334 00:23:52,376 --> 00:23:54,001 ‫باقی بستگانش هم چیزی نگفتن. 335 00:23:54,001 --> 00:23:55,960 ‫جینی، با ملت تماس بگیر. ‫ببین چی دستگیرت می‌شه. 336 00:23:55,960 --> 00:23:59,293 ‫خودم تماس گرفته بودم. ‫پلیس‌ها چیزی نمی‌گن. کورستی هم تماس گرفت. 337 00:23:59,293 --> 00:24:01,168 ‫تا حالا ندیده بودم ‫این‌قدر سکوت کنن. 338 00:24:01,168 --> 00:24:03,585 ‫آخه دارن واسه فاجعه‌ای آماده می‌شن. 339 00:24:04,751 --> 00:24:07,668 ‫فامیلش رو پیدا کنین. ‫وگرنه صفحه اول چاپ نمی‌شه. 340 00:24:17,001 --> 00:24:18,085 ‫چیکار می‌کنی؟ 341 00:24:18,085 --> 00:24:20,501 ‫با کل هم‌فامیلیش‌هاش ‫تو دفترچه تلفن تماس می‌گیرم. 342 00:24:20,501 --> 00:24:22,293 ‫می‌دونی چندتا سالیوان داریم؟ 343 00:24:22,293 --> 00:24:23,626 ‫پس بهتره دست به کار بشیم. 344 00:24:32,085 --> 00:24:34,626 ‫سلام، با بستگان جین سالیوان کار دارم. 345 00:24:34,626 --> 00:24:36,251 ‫سلام، خودتونین جناب سالیوان؟ 346 00:24:36,251 --> 00:24:37,376 ‫فامیلش نیستین؟ 347 00:24:37,376 --> 00:24:39,793 ‫- جناب سالیوان؟ ‫- با منزل خانواده هاوارد تماس گرفتین. 348 00:24:39,793 --> 00:24:41,293 ‫- الو. ‫- سلام، جناب سالیوان؟ 349 00:24:41,293 --> 00:24:42,210 ‫اشتباه گرفتین. 350 00:24:42,210 --> 00:24:44,251 ‫با بستگان جین سالیوان کار دارم. 351 00:24:44,251 --> 00:24:45,960 ‫- فامیلش نیستیم. ‫- ممنون. 352 00:24:45,960 --> 00:24:47,126 ‫شما؟ 353 00:24:47,126 --> 00:24:49,793 ‫با بستگان جـ... الو؟ 354 00:24:49,793 --> 00:24:51,668 ‫- لطفا گوشی رو می‌دین جناب سالیوان؟ ‫- علاقه‌ای ندارم. 355 00:24:51,668 --> 00:24:53,710 ‫- جین. ‫- جناب سالیوان؟ 356 00:24:53,710 --> 00:24:54,710 ‫روبرتا سالیوان خودتونین؟ 357 00:24:54,710 --> 00:24:56,335 ‫- ایشون فوت شدن. ‫- ممنون. 358 00:24:56,335 --> 00:24:57,751 ‫- الو؟ ‫- سلام، خودتی والتر؟ 359 00:24:57,751 --> 00:24:58,876 ‫اینجا چنین شخصی نداریم. 360 00:24:58,876 --> 00:25:03,251 ‫سلام، با بستگان... اِم، عذر می‌خوام، ‫جین سالیوان کار دارم. 361 00:25:03,251 --> 00:25:05,085 ‫الو؟ 362 00:25:05,085 --> 00:25:09,835 ‫واقعا؟ بنده جین کول، ‫از خبرنگاران «رکورد آمریکن» هستم. 363 00:25:09,835 --> 00:25:11,751 ‫تماس گرفته بودیم ‫که یه سری جزئیات رو تأیید کنیم. 364 00:25:13,251 --> 00:25:14,876 ‫همین الان چهارمی رو تأیید کردن. 365 00:25:15,918 --> 00:25:18,751 ‫خیلی‌خب. خبر «شبح» رو ‫صفحه اول چاپ می‌کنیم. 366 00:25:19,200 --> 00:25:23,000 ‫[شبح چهارمین نفر را کشت] 367 00:25:26,001 --> 00:25:28,251 ‫خبر «رکورد آمریکن» رو تأیید می‌کنین؟ 368 00:25:28,251 --> 00:25:29,543 ‫کمیسر! خبری... 369 00:25:29,543 --> 00:25:32,210 ‫به ساکنین بوستون پیشنهاد می‌کنیم... 370 00:25:32,210 --> 00:25:36,418 ‫در خونه‌شون رو درست و حسابی قفل کنن. 371 00:25:36,418 --> 00:25:38,001 ‫فقط یه قاتله؟ 372 00:25:38,001 --> 00:25:39,876 ‫تا مطمئن نشدن طرفشون آدم حسابیه، 373 00:25:39,876 --> 00:25:42,543 ‫اصلا تو خونه‌شون راهش ندن. 374 00:25:42,543 --> 00:25:44,348 ‫مخصوصا زنانی که تنها ‫زندگی می‌کنن رعایت کنن! 375 00:25:44,372 --> 00:25:45,585 ‫خبرش رو تأیید می‌کنین... 376 00:25:45,585 --> 00:25:48,543 ‫در خونه‌تون رو قفل کنین ‫و غریبه‌ها رو تو خونه‌تون راه ندین! 377 00:25:48,543 --> 00:25:50,626 ‫خبر «رکورد آمریکن» رو تأیید می‌کنین؟ 378 00:25:50,626 --> 00:25:52,085 ‫فقط یه قاتله؟ 379 00:25:52,085 --> 00:25:53,919 ‫برام فرقی نمی‌کنه ‫یه قاتل باشه یا چهار قاتل. 380 00:25:53,943 --> 00:25:54,918 ‫هر کی باشه، می‌گیریمش. 381 00:25:55,835 --> 00:25:57,918 ‫به کسی مظنون نیستین؟ 382 00:25:57,918 --> 00:25:59,960 ‫کمیسر، به کسی مظنون نیستین؟ 383 00:25:59,960 --> 00:26:03,085 ‫باید روش‌های تحقیقاتی خارق‌العاده رو... 384 00:26:03,085 --> 00:26:07,460 ‫واسه حل این جنایات غیرمعمول ‫و به شدت غیرطبیعی به کار برد. 385 00:26:07,460 --> 00:26:09,751 ‫به نظرم مردم ماساچوست... 386 00:26:09,751 --> 00:26:12,418 ‫کلی پیشرفت می‌کنن ‫و هیچ ضرری بهشون وارد نمی‌شه. 387 00:26:12,418 --> 00:26:15,460 ‫به نظرمون طرف اومده اینجا آدم بکشه. 388 00:26:15,460 --> 00:26:17,168 ‫این شهر رو به وحشت انداخته. 389 00:26:17,168 --> 00:26:18,960 ‫باید دستگیرش کنیم. 390 00:26:31,293 --> 00:26:34,293 ‫قراره هفته آینده اینجا رو رنگ کنیم. ‫باید نگاهی به خونه بندازم. 391 00:26:34,293 --> 00:26:35,376 ‫از طرف کی اومدین؟ 392 00:26:35,376 --> 00:26:37,126 ‫اِم، از طرف مدیر ساختمون اومدم. ‫یه دقیقه بیشتر طول نمی‌کشه. 393 00:26:38,668 --> 00:26:40,043 ‫خب، باشه. 394 00:27:03,335 --> 00:27:04,876 ‫خبرنگار «رکورد آمریکن» هستم. 395 00:27:05,585 --> 00:27:07,460 ‫یه لحظه وایستین. 396 00:27:10,293 --> 00:27:12,001 ‫سلام خانم. حالتون چطوره؟ 397 00:27:12,001 --> 00:27:15,043 ‫می‌خواستم چند سوال ازتون بپرسم. ‫می‌شه در رو باز کنین؟ 398 00:27:15,043 --> 00:27:16,293 ‫کارت شناسایی دارین؟ 399 00:27:19,251 --> 00:27:20,626 ‫از کجا بدونم واقعیه؟ 400 00:27:20,626 --> 00:27:24,043 ‫خانم، من کارآگاه بخش قتل کلانتری بوستونم. 401 00:27:24,043 --> 00:27:27,085 ‫باشه، خب، من که نمی‌شناسمتون. ‫غریبه‌ها رو هم راه نمی‌دم. 402 00:27:27,085 --> 00:27:29,335 ‫خیلی‌خب، بریم. باید بیرون منتظر بمونین. 403 00:27:29,335 --> 00:27:31,626 ‫- نه، من خبرنگار «رکورد آمریکن» هستم. ‫- فرقی نمی‌کنه. بریم. 404 00:27:33,918 --> 00:27:36,418 ‫- لطفا جلو نیاین عزیزان. ‫- مگه چی شده؟ 405 00:27:36,418 --> 00:27:39,126 ‫- اینجا چه خبره. ‫- برین عقب. بذارین جا باز بشه. 406 00:27:39,126 --> 00:27:41,210 ‫- کسی رو راه نمی‌دن. ‫ بیا. 407 00:27:45,460 --> 00:27:46,501 ‫سلام جو. 408 00:27:46,501 --> 00:27:48,085 ‫سلام جینی. حالت چطوره؟ 409 00:27:48,085 --> 00:27:50,085 ‫- حال بابات چطوره؟ ‫- هنوز زنده است. 410 00:27:50,626 --> 00:27:52,960 ‫خبری نشده؟ ‫شبیه بقیه است؟ 411 00:27:52,960 --> 00:27:56,543 ‫آره. رو تخت ولش کرده بود، ‫دور گردنش جوراب ساق‌بلند بود. 412 00:27:57,043 --> 00:27:58,168 ‫به نظر می‌اومد به زور وارد شده باشه؟ 413 00:27:58,168 --> 00:28:02,251 ‫نه. اثری از ورود با زور نبود. ‫ظاهرا عجله هم نکرده بود. 414 00:28:07,251 --> 00:28:08,751 ‫«رکورد آمریکن»، لطفا گوشی دستتون باشه. 415 00:28:11,085 --> 00:28:13,085 ‫باید واسه اسم خبرنگار عکس بگیرم. 416 00:28:14,418 --> 00:28:15,501 ‫از کی تا حالا چنین کاری می‌کنیم؟ 417 00:28:15,501 --> 00:28:17,043 ‫از وقتی شما دوتا اومدین. 418 00:28:17,543 --> 00:28:18,543 ‫یعنی چی؟ 419 00:28:18,543 --> 00:28:21,168 ‫به نظر خودت یعنی چی؟ ‫نمایش چرخشیه دیگه. 420 00:28:22,376 --> 00:28:23,376 ‫من عکس نمی‌گیرم. 421 00:28:23,376 --> 00:28:26,960 ‫بی‌خیال. پس خیال کردین واسه چی ‫چنین خبر مهمی رو به دو دختر سپردن؟ 422 00:28:26,960 --> 00:28:30,001 ‫من خبرنگاری نمایشی نمی‌کنم. ‫بهشون بگو عکس نمی‌گیرم. 423 00:28:30,001 --> 00:28:32,585 ‫خودت بگو. ‫قوانین اینجا رو که من تعیین نمی‌کنم. 424 00:28:35,751 --> 00:28:37,001 ‫«رکورد آمریکن»، بفرمایین. 425 00:28:39,210 --> 00:28:40,793 ‫می‌ذاری اون بی‌شعور ‫رو اعصابت راه بره؟ 426 00:28:42,876 --> 00:28:46,210 ‫خودت ناراحت نمی‌شی اون عوضی ‫بگه شانسی این خبر رو گرفتی؟ 427 00:28:46,210 --> 00:28:49,710 ‫بذار روزنامه‌شون رو بفروشن. ‫مهم‌ترین خبر شهرمون هنوز هم دست خودته. 428 00:28:59,460 --> 00:29:02,835 ‫طی سه ماه اخیر، پنج زن ‫خفه و کشته شدند. 429 00:29:03,543 --> 00:29:06,835 ‫این قتل‌ها چه از نظر تعداد ‫و چه از نظر شکل و شمایل، 430 00:29:06,835 --> 00:29:09,585 ‫در تاریخ شهرمان بی‌سابقه‌اند. 431 00:29:11,251 --> 00:29:14,543 ‫معلومه که قتل‌ها تعمدی‌ان. ‫همه‌شون مسنن. 432 00:29:14,543 --> 00:29:17,126 ‫همه‌شون تنها زندگی می‌کردن. ‫الگوی کارش همینه. 433 00:29:17,126 --> 00:29:19,793 ‫خود قتل‌ها جنون‌آمیزند. 434 00:29:19,793 --> 00:29:22,210 ‫خانه‌هایشان رو زیر و رو می‌کند، ‫اما چیزی نمی‌دزدد. 435 00:29:22,710 --> 00:29:26,126 ‫قربانبانش را به شکلی ‫تجملی و عجیب رها کرده... 436 00:29:26,126 --> 00:29:28,876 ‫و دور گردن هر کدامشان ‫بندی تزئینی می‌بندد. 437 00:29:29,585 --> 00:29:32,626 ‫در هیچ موردی، ‫مدرکی از خود باقی نگذاشته... 438 00:29:32,626 --> 00:29:35,126 ‫و سرنخی از طرز انتخاب قربانیانش ‫پیدا نشده است. 439 00:29:35,793 --> 00:29:39,668 ‫ظاهرا به میل خود رفت و آمد و کرده ‫و در روز روشن مرتکب جرم می‌شود. 440 00:29:40,251 --> 00:29:42,793 ‫رفتارش خیلی سازمان‌یافته است. 441 00:29:42,793 --> 00:29:47,085 ‫احتمالا به مرور زمان تشدید شده ‫و الان کنترلش از دستش در رفته. 442 00:29:47,585 --> 00:29:50,585 ‫دیگه مانعی نداره. ‫می‌شه گفت حتما تکرارش می‌کنه. 443 00:30:00,210 --> 00:30:01,210 ‫این چیه؟ 444 00:30:01,710 --> 00:30:02,835 ‫همه‌شون مال شما دوتاست. 445 00:30:14,293 --> 00:30:16,085 ‫«من هم مثل خیلی‌های دیگه خوابم نمی‌بره.» 446 00:30:16,085 --> 00:30:19,835 ‫«به خودم میام و می‌بینم شب تا صبح بیدارم ‫و روزها از ترسم بیرون نمی‌رم.» 447 00:30:20,710 --> 00:30:24,001 ‫«هر روز یه عمر می‌گذره ‫و هر شب کابوس‌واره.» 448 00:30:24,710 --> 00:30:27,043 ‫«کسی حس زنی تنها رو درک نمی‌کنه.» 449 00:30:27,793 --> 00:30:30,085 ‫- «کسی عین ما با ترس آشنا نیست.» ‫- [اخبار جانی دخترکش، واکنش‌ها را برانگیخت] 450 00:30:31,376 --> 00:30:35,126 ‫یه راه‌حل بیشتر نداره. ‫باید شبح بوستون... 451 00:30:40,168 --> 00:30:43,501 ‫باید جانی بوستون رو دستگیر کنن. 452 00:30:45,501 --> 00:30:46,835 ‫گمون کنم الان دیگه اسم داره. 453 00:30:50,876 --> 00:30:51,960 ‫خاک بر سرم. 454 00:30:54,043 --> 00:30:55,251 ‫- هوم. ‫- مرسی. 455 00:30:57,710 --> 00:31:02,293 ‫خب، اِم، چطوری سوگلی هالند شدی؟ ‫از روزنامه دیگه‌ای قاپیدت؟ 456 00:31:03,126 --> 00:31:05,168 ‫از دبیرستان که فارغ‌التحصیل شدم، ‫برام کار جور کرد. 457 00:31:06,085 --> 00:31:08,835 ‫تو ناهارخوری کنار دادگاه کار می‌کردم. 458 00:31:08,835 --> 00:31:11,751 ‫تابستون قبل از سال آخر دبیرستانم ‫خبر دادگاهی رو کار کرده بود. 459 00:31:12,460 --> 00:31:13,941 ‫درست و حسابی باهاش آشنا شدم، 460 00:31:13,965 --> 00:31:16,460 ‫اون هم بعد از هجده سالگیم ‫بهم پیشنهاد کار داد. 461 00:31:17,501 --> 00:31:20,501 ‫اون موقع شب کردن روزها ‫دستاورد محسوب می‌شد. 462 00:31:22,085 --> 00:31:25,168 ‫اوایل که بهم مأموریت می‌دادن، ‫لباس مدرسه‌ام رو می‌پوشیدم. 463 00:31:25,168 --> 00:31:26,960 ‫پول نداشتم لباس دیگه‌ای بخرم. 464 00:31:26,960 --> 00:31:29,501 ‫دل هالند برام سوخت و بهم پول قرض داد ‫که کت‌شلوار جدیدی بخرم. 465 00:31:30,126 --> 00:31:32,043 ‫بعدش دیگه اصلا نخواستم روسیاهش کنم. 466 00:31:32,668 --> 00:31:33,835 ‫یاد گرفتم گلیمم رو از آب بیرون بکشم، 467 00:31:33,835 --> 00:31:36,835 ‫اون هم کم‌کم اخبار مهم‌تر ‫و مهم‌تری بهم داد... 468 00:31:36,835 --> 00:31:38,751 ‫و یهو به کل زندگیم بدل شد. 469 00:31:39,585 --> 00:31:41,793 ‫واقعا نمی‌تونم کار دیگه‌ای رو تصور کنم. 470 00:31:44,251 --> 00:31:47,251 ‫خیلی جالبه که فرض کنیم کل زندگی آدم ‫ممکنه با دیداری اتفاقی زیر و رو بشه. 471 00:31:48,543 --> 00:31:51,251 ‫من سال آخر دبیرستانم، اِم... ‫با بقیه دختران به صف شدم... 472 00:31:51,251 --> 00:31:52,751 ‫که تو دانشکده پرستاری ثبت‌نام کنم. 473 00:31:53,585 --> 00:31:56,501 ‫ولی خانم ولکر، دبیر انگلیسیم، ‫من رو از صف بیرون کشید... 474 00:31:56,501 --> 00:31:59,751 ‫و مجبورم کرد درخواست بورسیه بدم ‫و برم دانشگاه. 475 00:32:01,043 --> 00:32:02,043 ‫همون شد دیگه. 476 00:32:03,001 --> 00:32:05,085 ‫اگه چنین کاری نمی‌کرد، ‫الان داشتم لگن بیمار عوض می‌کردم. 477 00:32:05,085 --> 00:32:06,751 ‫خدا رو شکر که خانم ولکر بود. 478 00:32:26,543 --> 00:32:27,543 ‫الو؟ 479 00:32:27,543 --> 00:32:29,126 ‫- سلام، منم، جین. ‫- سلام. 480 00:32:29,126 --> 00:32:32,001 ‫قربانی دیگه‌ای پیدا کردن. ‫این دفعه دختر جوانیه. 481 00:32:32,001 --> 00:32:34,043 ‫الان میام. 482 00:32:35,793 --> 00:32:36,793 ‫کی بود؟ 483 00:32:37,543 --> 00:32:40,293 ‫وای. زن دیگه‌ای رو پیدا کردن. ‫باید برم سر کار. 484 00:32:41,168 --> 00:32:44,585 ‫حتما شوخیت گرفته. ‫شب سال نوئه‌ها. 485 00:32:46,543 --> 00:32:48,210 ‫کی می‌خواد مادرت رو برسونه خونه؟ 486 00:32:48,210 --> 00:32:50,376 ‫گمون کنم همین الان برسونمش. 487 00:32:55,335 --> 00:32:57,585 ‫برو. خودم ردیفش می‌کنم. 488 00:33:06,900 --> 00:33:08,750 ‫[۱۹۶۳] 489 00:33:08,751 --> 00:33:10,043 ‫مامان مجبور شد بره سر کار. 490 00:33:17,335 --> 00:33:18,335 ‫جو اونجاست. 491 00:33:53,585 --> 00:33:57,501 ‫آهای، آهای بی‌شعور. بیا. بیا دیگه. 492 00:33:58,210 --> 00:33:59,501 ‫بسه. 493 00:34:00,918 --> 00:34:03,085 ‫طرف امروز اومده بود دم در خونه‌ام. 494 00:34:03,085 --> 00:34:05,585 ‫گفته بود اومده واحد رو رنگ کنه، ‫من هم راهش دادم. 495 00:34:07,001 --> 00:34:11,585 ‫یهو بهم گفت خوشگلم و ازم پرسید ‫به فکر مدلینگ افتادم یا نه. 496 00:34:13,085 --> 00:34:15,710 ‫من مضطرب شدم، ‫بهش گفتم شوهرم خونه است. 497 00:34:15,710 --> 00:34:19,418 ‫الکی رفتم تو اتاق که بیارمش، ‫ولی وقتی برگشتم، غیبش زده بود. 498 00:34:20,001 --> 00:34:21,085 ‫ساعت چند بود؟ 499 00:34:21,585 --> 00:34:24,001 ‫اِم، امروز بعدازظهر بود. ساعت سه بود. 500 00:34:25,460 --> 00:34:26,710 ‫می‌تونین ظاهرش رو توصیف کنین؟ 501 00:34:27,293 --> 00:34:31,960 ‫اِم، ظاهرش عادی بود. ‫مرد سفیدپوست تیره‌مویی بود. 502 00:34:33,085 --> 00:34:34,501 ‫لباس کاری پوشیده بود. 503 00:34:36,585 --> 00:34:37,751 ‫ظاهرش خیلی عادی بود. 504 00:34:40,501 --> 00:34:42,293 ‫با الگوش سازگار نیست. 505 00:34:42,293 --> 00:34:46,043 ‫سابقه نداشته قاتلی کلا زنان مسن رو بکشه ‫و یهو سراغ دختر جوانی بره. 506 00:34:46,751 --> 00:34:48,210 ‫وقتی این‌جور افراد سراغ گروه خاصی می‌رن، 507 00:34:48,210 --> 00:34:51,710 ‫معمولا نتیجه آسیب روانی‌ایه ‫که سال‌ها روشون اثر گذاشته. 508 00:34:51,710 --> 00:34:53,543 ‫همین‌جوری یهویی عوض نمی‌شه. 509 00:34:53,543 --> 00:34:54,710 ‫چقدر مطمئنی؟ 510 00:34:55,293 --> 00:34:57,668 ‫فرضیه کنونی این‌جور قاتل‌ها از همین قراره. 511 00:34:57,668 --> 00:35:00,085 ‫ولی واقعا کسی نمی‌دونه. 512 00:35:05,000 --> 00:35:08,250 ‫[قاتل سراغ ساختمان‌هایی می‌رود ‫که ورود به آن‌ها راحت باشد] 513 00:35:08,376 --> 00:35:10,251 ‫می‌دونستی می‌خوان چنین کاری بکنن؟ 514 00:35:11,460 --> 00:35:14,793 ‫واقعا به نظرت کار هوشمندانه‌ایه؟ ‫آخه اون روانی هنوز داره ول می‌چرخه. 515 00:35:14,793 --> 00:35:16,918 ‫نمی‌دونم چی بگم. خب؟ 516 00:35:16,918 --> 00:35:19,001 ‫استنلی قرار بود از صحنه جرم عکس بگیره. 517 00:35:25,085 --> 00:35:26,210 ‫الو؟ 518 00:35:29,751 --> 00:35:30,835 ‫الو؟ 519 00:35:40,626 --> 00:35:41,668 ‫کی بود؟ 520 00:35:41,668 --> 00:35:43,168 ‫اشتباه گرفته بود. 521 00:35:51,918 --> 00:35:52,918 ‫الو؟ 522 00:35:54,668 --> 00:35:55,668 ‫الو؟ 523 00:35:57,376 --> 00:35:58,460 ‫شما؟ 524 00:36:10,918 --> 00:36:11,918 ‫شما؟ 525 00:36:14,126 --> 00:36:15,543 ‫این‌قدر تماس نگیرین! 526 00:36:34,168 --> 00:36:36,501 ‫ملت به خونه‌ات زنگ نمی‌زنن که اذیتت کنن؟ 527 00:36:36,501 --> 00:36:38,918 ‫زنگ می‌زنن، بلند بلند نفس می‌کشن ‫و قطع می‌کنن؟ 528 00:36:38,918 --> 00:36:40,293 ‫- آره. به تو هم زنگ زدن؟ ‫- هوم. 529 00:36:40,293 --> 00:36:42,031 ‫نچ. چندین سال پیش، ‫بعد از چاپ اولین خبرم... 530 00:36:42,055 --> 00:36:44,543 ‫از انتخابات شهرداری، شماره‌مون رو ‫از دفترچه تلفن حذف کردیم. 531 00:36:46,251 --> 00:36:47,835 ‫آها. درسته. 532 00:36:48,835 --> 00:36:50,251 ‫من می‌رم سیگار بکشم. 533 00:36:56,876 --> 00:36:58,210 ‫الان برمی‌گردم. 534 00:37:03,085 --> 00:37:04,085 ‫سلام. 535 00:37:05,043 --> 00:37:06,168 ‫سیگار دارین؟ 536 00:37:11,335 --> 00:37:14,418 ‫چند وقته اخبارت رو می‌خونم. ‫خیلی خوب بودن. 537 00:37:14,418 --> 00:37:15,793 ‫خب، سرنخی پیدا نکردین؟ 538 00:37:17,668 --> 00:37:18,710 ‫نقل‌قول نمی‌کنم. 539 00:37:18,710 --> 00:37:21,793 ‫نقل‌قول نمی‌کنی؟ ‫گیج شدیم. 540 00:37:21,793 --> 00:37:23,626 ‫ممکنه به زودی کسی رو بگیرین؟ 541 00:37:24,501 --> 00:37:27,293 ‫این ملت اصلا نمی‌دونن با کی طرفن. 542 00:37:27,293 --> 00:37:28,460 ‫کدوم ملت؟ 543 00:37:28,460 --> 00:37:31,168 ‫اِم، به نظر من که کلا کلانتری نمی‌دونن. 544 00:37:31,168 --> 00:37:32,668 ‫کل کلانتری؟ 545 00:37:33,293 --> 00:37:35,251 ‫قوانین همیشگی صدق نمی‌کنن. 546 00:37:35,251 --> 00:37:38,751 ‫انگیزه‌ای نداره، بعدش می‌ذاره می‌ره ‫و هیچ مدرکی به جا نمی‌ذاره. 547 00:37:39,543 --> 00:37:42,126 ‫طرف خیلی دیوانه است، ‫ولی خیلی هم محتاطه. 548 00:37:44,835 --> 00:37:46,293 ‫از صحبت باهات خوشحال شدم. 549 00:37:49,335 --> 00:37:51,001 ‫راستی، جیم هستم. 550 00:37:52,001 --> 00:37:53,751 ‫هر موقع خواستین باهام صحبت کنین، ‫با روزنامه‌مون تماس بگیرین. 551 00:37:54,626 --> 00:37:55,960 ‫کل اطلاعاتم رو باهاتون در میون می‌ذارم. 552 00:38:07,085 --> 00:38:08,126 ‫- بله؟ ‫- سلام، 553 00:38:08,126 --> 00:38:10,251 ‫مدیر ساختمون گفت بیام ‫رادیاتورتون رو بررسی کنم. 554 00:38:10,251 --> 00:38:11,751 ‫خیلی زود تموم می‌شه. 555 00:38:18,460 --> 00:38:20,168 ‫قهوه میل دارین؟ 556 00:38:20,168 --> 00:38:21,251 ‫آره، چرا که نه؟ 557 00:38:57,043 --> 00:39:00,960 ‫شهرمون از نظر برخی فریبنده، مهیج ‫و مملو از موفقیته. 558 00:39:00,960 --> 00:39:03,376 ‫همین اواخر خطرناک شده. 559 00:39:04,793 --> 00:39:08,043 ‫پنج دختر جوان رو تو بوستون و حومه ‫خفه کردن و کشتن. 560 00:39:08,626 --> 00:39:11,210 ‫دختر جوانی رو تو خونه‌اش ‫تو لارنس خفه کرده و کشتن. 561 00:39:11,210 --> 00:39:14,626 ‫لباس ورزشی و جوراب ساق‌بلندی رو ‫محکم دور گردنش بسته بودن. 562 00:39:14,626 --> 00:39:19,043 ‫دو هم‌اتاقی یکی از دانشجویان ‫دانشگاه بوستون، جسدش رو... 563 00:39:19,043 --> 00:39:22,126 ‫تو خونه‌اش تو بک بی پیدا کردن ‫که جوراب ساق‌بلند ابریشمی دور گردنش بود. 564 00:39:22,751 --> 00:39:26,626 ‫آخرین مورد هم پاتریشیا بیست، ‫منشی بیست و چهار ساله‌ای بود... 565 00:39:26,626 --> 00:39:30,501 ‫که ساکن بک بی بود و تنها زندگی می‌کرد، ‫خفه‌اش کردن و جسدش رو تو خونه‌اش پیدا کردن. 566 00:39:42,376 --> 00:39:44,418 ‫- جینی. سلام. ‫- آره، آره. 567 00:39:44,418 --> 00:39:45,585 ‫حالت خوبه؟ 568 00:39:46,293 --> 00:39:48,710 ‫آره. اِم، امروز صبح خیلی بد بود. 569 00:39:49,293 --> 00:39:51,460 ‫کالبدگشایی پاتریشیا بیست رو انجام دادین؟ 570 00:39:52,793 --> 00:39:53,960 ‫خیلی بد بود. 571 00:39:55,293 --> 00:39:56,585 ‫باردار بود. 572 00:39:56,585 --> 00:39:59,085 ‫باردار بود؟ متأهل بود؟ 573 00:39:59,085 --> 00:40:00,168 ‫مجرد بود. 574 00:40:00,960 --> 00:40:02,376 ‫چند ماهش بود؟ 575 00:40:02,376 --> 00:40:03,626 ‫چند ماهی می‌شد. 576 00:40:05,876 --> 00:40:07,626 ‫خدمات الکترونیکی «نیلسون»، بفرمایین. 577 00:40:07,626 --> 00:40:08,793 ‫یه لحظه. 578 00:40:10,501 --> 00:40:11,751 ‫با جناب نیلسون کار دارم. 579 00:40:11,751 --> 00:40:14,293 ‫امروز تشریف ندارن. ‫پیغامتون رو به اطلاعشون برسونم؟ 580 00:40:14,293 --> 00:40:16,376 ‫جین کول از «رکورد آمریکن» هستم. 581 00:40:16,376 --> 00:40:18,543 ‫پاتریشیا بیست منشی ایشون بود؟ 582 00:40:18,543 --> 00:40:19,626 ‫درسته. 583 00:40:19,626 --> 00:40:20,835 ‫خوب می‌شناختیش؟ 584 00:40:21,751 --> 00:40:24,501 ‫تقریبا خوب می‌شناختمش. دفترمون کوچکه. 585 00:40:25,168 --> 00:40:26,960 ‫می‌دونی با کسی رابطه داشت یا نه؟ 586 00:40:28,918 --> 00:40:29,918 ‫مطمئن نیستم. 587 00:40:33,335 --> 00:40:34,876 ‫می‌دونستی باردار بود؟ 588 00:40:42,950 --> 00:40:44,950 ‫[اغذیه‌فروشی رز] 589 00:40:48,293 --> 00:40:49,710 ‫سر ظهر ناهار می‌خورم. 590 00:41:00,376 --> 00:41:01,376 ‫این چیه؟ 591 00:41:02,085 --> 00:41:03,751 ‫نخ پشتش رو بکش. 592 00:41:04,501 --> 00:41:06,418 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 593 00:41:08,876 --> 00:41:10,376 ‫صدای پاتریشیاست. 594 00:41:11,501 --> 00:41:15,210 ‫آقای نیلسون بهش گفته بود ‫صدای نسخه اولیه جدیدترین مدلش رو ضبط کنه. 595 00:41:15,210 --> 00:41:16,960 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 596 00:41:16,960 --> 00:41:18,085 ‫ای خدا. 597 00:41:18,918 --> 00:41:21,918 ‫آقای نیلسون و پاتریشیا رابطه نامشروع داشتن. 598 00:41:23,043 --> 00:41:24,668 ‫کل کارکنان دفترمون خبر داشتن. 599 00:41:25,751 --> 00:41:27,001 ‫خبر داشت که بارداره؟ 600 00:41:28,251 --> 00:41:29,835 ‫داشت کمکش می‌کرد ردیفش کنه. 601 00:41:29,835 --> 00:41:31,751 ‫ردیفش کنه؟ چطوری؟ 602 00:41:32,418 --> 00:41:34,460 ‫صومعه‌ای تو نیوهمپشایر پیدا کرده بود. 603 00:41:35,043 --> 00:41:37,126 ‫قرار بود هماهنگ کنن ‫و اون‌ها به سرپرستی بگیرنش. 604 00:41:37,960 --> 00:41:39,960 ‫می‌دونی پاتریشیا می‌خواست ‫بچه‌اش رو نگه داره یا نه؟ 605 00:41:41,876 --> 00:41:42,876 ‫شاید می‌خواست. 606 00:41:44,335 --> 00:41:46,418 ‫ولی آقای نیلسون زن و بچه داره. 607 00:41:48,876 --> 00:41:50,043 ‫واسه همین نمی‌شد. 608 00:41:53,793 --> 00:41:57,126 ‫بورلی همیشه هر هفته می‌اومد اینجا. 609 00:41:58,376 --> 00:42:01,710 ‫شام می‌آورد و اخبار تلویزیون رو ‫با همدیگه تماشا می‌کردیم. 610 00:42:02,626 --> 00:42:04,960 ‫می‌دونین دوست‌پسر داشت یا نه؟ 611 00:42:05,751 --> 00:42:09,418 ‫گمون نکنم. ‫اکثر وقتش صرف دانشگاه می‌شد. 612 00:42:10,168 --> 00:42:13,585 ‫عضو گروه سرود هم بود. ‫اکثر دوستانش عضو گروه سرود بودن. 613 00:42:14,335 --> 00:42:15,335 ‫گروه سرود کلیسا؟ 614 00:42:15,335 --> 00:42:18,585 ‫نه. گروه سرود دانشگاه بوستون ‫که دانشجوی همون‌جا بود. 615 00:42:19,293 --> 00:42:22,043 ‫آها. همون‌جا رفته بودم. 616 00:42:24,418 --> 00:42:26,793 ‫همیشه خیال می‌کردم ‫در نهایت عین خودت می‌شه. 617 00:42:27,668 --> 00:42:31,376 ‫به شغل محبوبش می‌رسه ‫و به میل خودش زندگی می‌کنه. 618 00:42:32,960 --> 00:42:34,543 ‫این خصوصیتش رو تحسین می‌کردم. 619 00:42:36,835 --> 00:42:39,918 ‫داشت کل کارهایی که دلم می‌خواست ‫با زندگی خودم بکنم رو عملی می‌کرد. 620 00:42:42,501 --> 00:42:43,918 ‫بچه داری؟ 621 00:42:43,918 --> 00:42:45,585 ‫آره. اِم، سه بچه دارم. 622 00:42:46,835 --> 00:42:50,501 ‫مگی نه ساله است. ‫پسرهام هفت و پنج ساله‌ان. 623 00:42:52,001 --> 00:42:55,460 ‫بورلی تو اون سن خیلی از تاریکی می‌ترسید. 624 00:42:55,460 --> 00:42:58,626 ‫فقط با آواز خوندن می‌تونستم آرومش کنم. 625 00:43:01,918 --> 00:43:05,668 ‫عذر می‌خوام، مدام تو ذهنمه. 626 00:43:06,418 --> 00:43:11,251 ‫مدام به فکر بلایی که به سرش آورد ‫و حس خودشم. 627 00:43:45,168 --> 00:43:47,543 ‫بورلی تازه با دوست‌پسرش به هم زده بود. 628 00:43:49,668 --> 00:43:52,460 ‫داشت از آزادیش بهره می‌برد. 629 00:43:54,501 --> 00:43:56,168 ‫هیچ‌کدوم از پسرهایی ‫که باهاشون قرار می‌ذاشت رو دیده بودی؟ 630 00:43:56,168 --> 00:43:58,835 ‫آره، ولی همه‌شون بی‌آزار بودن. 631 00:44:01,085 --> 00:44:03,668 ‫از دوست‌پسر سابقش می‌ترسید. 632 00:44:05,876 --> 00:44:08,710 ‫اِم... عذر می‌خوام، طرف کی بود؟ 633 00:44:11,960 --> 00:44:13,168 ‫دنیل مارش بود. 634 00:44:14,376 --> 00:44:15,626 ‫واسه چی ازش می‌ترسید؟ 635 00:44:16,335 --> 00:44:18,001 ‫داشت آزارش می‌داد. 636 00:44:19,043 --> 00:44:22,876 ‫تازه از هاروارد اخراجش کرده بودن، ‫خیلی دمدمی مزاج شده بود. 637 00:44:24,335 --> 00:44:29,335 ‫نیمه‌شب زنگ می‌زد، بی‌خبر سر می‌زد. ‫از این کارها می‌کرد. 638 00:44:31,376 --> 00:44:32,460 ‫این جریانات مال چه زمانیه؟ 639 00:44:33,751 --> 00:44:35,585 ‫تقریبا تا زمان قتلش ادامه داشت. 640 00:45:19,918 --> 00:45:20,918 ‫دنیل مارش شمایین؟ 641 00:45:21,543 --> 00:45:22,376 ‫بله؟ 642 00:45:22,376 --> 00:45:24,793 ‫لورتا مک‌لافلین از «رکورد آمریکن» هستم. 643 00:45:25,293 --> 00:45:26,585 ‫بورلی سمنز رو می‌شناختین؟ 644 00:45:28,501 --> 00:45:29,501 ‫بفرمایین تو. 645 00:45:40,501 --> 00:45:42,251 ‫بفرمایین. بفرمایین. 646 00:45:57,793 --> 00:45:58,793 ‫همین پشته. 647 00:46:00,918 --> 00:46:02,418 ‫می‌تونیم همین پشت صحبت کنیم. 648 00:46:07,210 --> 00:46:11,626 ‫اِم، همین الان یادم اومد ‫با کس دیگه‌ای قرار داشتم. 649 00:46:11,626 --> 00:46:15,085 ‫مجبورم... ‫مجبورم بعدا مزاحمتون بشم. 650 00:46:29,585 --> 00:46:31,626 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 651 00:46:32,793 --> 00:46:35,043 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 652 00:46:35,043 --> 00:46:37,126 ‫کل اطلاعات پاتریشیا و نیلسونه. 653 00:46:38,960 --> 00:46:40,293 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 654 00:46:40,293 --> 00:46:41,710 ‫حالت خوبه؟ 655 00:46:41,710 --> 00:46:42,793 ‫آره. 656 00:46:43,376 --> 00:46:44,460 ‫تا صبح اینجا نمون. 657 00:46:45,751 --> 00:46:46,751 ‫جدی می‌گم. 658 00:46:47,710 --> 00:46:48,710 ‫نمی‌مونم. 659 00:46:50,460 --> 00:46:52,210 ‫لطفا من رو با خودت ببر. 660 00:46:58,585 --> 00:47:00,501 ‫وایستا ببینم، گفتی اسمش چی بود؟ 661 00:47:03,001 --> 00:47:05,001 ‫نه، خودت باهام تماس گرفتی. 662 00:47:07,210 --> 00:47:09,918 ‫جوابگوی بیماران روانی شدیم. 663 00:47:09,918 --> 00:47:11,376 ‫کل اطلاعاتمون همینه. 664 00:47:11,376 --> 00:47:15,126 ‫خیلی‌خب. بهم فرصت بده. ‫قبلش باید این مزخرفات رو بررسی کنم. 665 00:47:15,876 --> 00:47:17,126 ‫این‌ها رو عقب ننداز. 666 00:47:18,335 --> 00:47:19,335 ‫سرنخ‌های خوبی‌ان. 667 00:47:59,168 --> 00:48:01,001 ‫از کلانتری بوستون اومدیم! 668 00:48:01,501 --> 00:48:02,501 ‫گوردون نیلسون؟ 669 00:48:02,501 --> 00:48:04,251 ‫- خودمم. ‫- دست‌ها رو دیوار. 670 00:48:06,793 --> 00:48:08,418 ‫اسمت گوردون نیلسونه؟ 671 00:48:08,418 --> 00:48:09,501 ‫آره. 672 00:48:11,251 --> 00:48:12,960 ‫یه بار طلاق گرفتی؟ 673 00:48:13,835 --> 00:48:15,168 ‫آره. 674 00:48:15,168 --> 00:48:17,710 ‫پاتریشیا بیست منشیت بود؟ 675 00:48:17,710 --> 00:48:18,793 ‫آره. 676 00:48:21,251 --> 00:48:23,835 ‫رابطه غیرکاری هم داشتین؟ 677 00:48:24,376 --> 00:48:25,376 ‫آره. 678 00:48:26,876 --> 00:48:29,126 ‫شب قتل پاتریشیا، دیده بودیش؟ 679 00:48:30,085 --> 00:48:31,085 ‫نه. 680 00:48:45,085 --> 00:48:46,668 ‫می‌شه اخبار جدید رو ‫باهام در میون بذاری کارآگاه؟ 681 00:48:48,376 --> 00:48:51,543 ‫مچ نیلسون رو موقع جمع‌آوری مدارک ‫از خونه پاتریشیا گرفتیم. 682 00:48:52,585 --> 00:48:53,960 ‫دو بار تو آزمون دروغ‌سنج شکست خورد، 683 00:48:53,960 --> 00:48:56,126 ‫ولی دادستان ناحیه‌ای ‫هنوز گمون نمی‌کنه پرونده محکمی باشه... 684 00:48:56,126 --> 00:48:58,001 ‫و با باقی قتل‌ها ارتباطی نداره. 685 00:48:58,001 --> 00:48:59,460 ‫خب، دنیل مارش چی؟ 686 00:48:59,460 --> 00:49:00,960 ‫کی رو می‌گی؟ ‫همون هارواردی روانیه؟ 687 00:49:01,585 --> 00:49:04,335 ‫خیلی روانیه، قبول دارم، ‫ولی مدرکی ازش نداریم. 688 00:49:04,335 --> 00:49:06,585 ‫خب، از یه هفته قبل از قتل بورلی، ‫داشت آزارش می‌داد. 689 00:49:06,585 --> 00:49:08,668 ‫اِم، نمی‌شه کسی رو ‫بابت نشئه کردن... 690 00:49:08,668 --> 00:49:10,710 ‫و نیمه‌‎شب زنگ زدن ‫به دوست‌دختر سابقش متهم کرد. 691 00:49:10,710 --> 00:49:11,668 ‫چی؟ یعنی تموم شد و رفت؟ 692 00:49:11,668 --> 00:49:15,168 ‫گمون نکنم حجم کارم رو درک کنی. 693 00:49:16,293 --> 00:49:18,293 ‫روزی صد نفر بهم سرنخ می‌دن. 694 00:49:18,293 --> 00:49:20,501 ‫باید هزاران متعرض جنسی رو ‫تحت نظر داشته باشم، 695 00:49:20,501 --> 00:49:24,585 ‫الان هم کمیسر دستور داده ‫به کل بارهای همجنسگرایان شهر حمله کنیم. 696 00:49:26,376 --> 00:49:29,460 ‫دارم تمام تلاشم رو می‌کنم، ‫ولی امکاناتم نصفه و نیمه است. 697 00:49:30,085 --> 00:49:31,376 ‫می‌بینمت. 698 00:49:32,376 --> 00:49:34,876 ‫اصلا مگه بوستون چندتا بار همجنسگرایان داره؟ 699 00:49:34,876 --> 00:49:36,001 ‫امکان نداره این‌قدر زیاد باشن. 700 00:49:36,001 --> 00:49:37,168 ‫اصلا اصل مطلب رو نفهمیدی جک. 701 00:49:37,168 --> 00:49:38,259 ‫اصل مطلب از این قراره... 702 00:49:38,283 --> 00:49:40,293 ‫که کمیسر مک‌نامارا ‫نمی‌خواد کار رو پیش ببره. 703 00:49:40,293 --> 00:49:41,835 ‫منظورت چیه؟ 704 00:49:41,835 --> 00:49:43,126 ‫سرش رو کرده زیر برف. 705 00:49:43,126 --> 00:49:45,168 ‫با باقی کلانتری‌ها هماهنگ نمی‌کنن، 706 00:49:45,168 --> 00:49:46,293 ‫ارتباطات رو از قلم می‌اندازن، 707 00:49:46,293 --> 00:49:48,168 ‫کل سرنخ‌های خوب رو از دست می‌دن. 708 00:49:48,168 --> 00:49:49,585 ‫انتظار برخی از این موارد رو نداشتین؟ 709 00:49:49,585 --> 00:49:51,168 ‫ما خیلی ازشون جلوتریم. 710 00:49:51,168 --> 00:49:52,960 ‫عه، ببخشید جک، بیدار نگهت داشتم؟ 711 00:49:52,960 --> 00:49:55,043 ‫می‌شه این‌قدر طفره نرین؟ ‫خبرتون چیه؟ 712 00:49:55,043 --> 00:49:57,376 ‫- شهرمون نمی‌تونه از زنانش محافظت کنه. ‫- بی‌خیال. 713 00:49:57,376 --> 00:49:59,793 ‫چیه؟ به نظرت این‌طور نیست؟ ‫یا به نظرت خبر خوبی نیست؟ 714 00:49:59,793 --> 00:50:00,960 ‫چتون شده؟ 715 00:50:00,960 --> 00:50:04,168 ‫نمی‌شه که به خاطر عجله خودتون ‫به شغل کسی حمله کنین. 716 00:50:04,168 --> 00:50:06,501 ‫ده زن مرده‌ان، ولی این بی‌شعورها ‫هیچ سرنخی ندارن! 717 00:50:06,501 --> 00:50:09,585 ‫شما خبر ندارین. خصومت دارین. 718 00:50:09,585 --> 00:50:12,210 ‫چند زن باید بمیرن ‫تا خبر محسوب بشه؟ 719 00:50:12,210 --> 00:50:13,293 ‫بسه دیگه. 720 00:50:13,876 --> 00:50:15,960 ‫با آدم‌های خوبی طرفیم ‫که دارن عرق می‌ریزن. 721 00:50:15,960 --> 00:50:18,335 ‫من با کلانتری جنگ راه نمی‌اندازم. 722 00:50:37,835 --> 00:50:38,918 ‫کجا بودی؟ 723 00:50:40,085 --> 00:50:41,335 ‫مجبور شدم تا دیروقت کار کنم. 724 00:50:43,835 --> 00:50:45,751 ‫وای خدایا. بشقاب بردار. ‫گندکاری می‌کنی‌ها. 725 00:50:45,751 --> 00:50:47,043 ‫گندکاری نمی‌کنم. 726 00:50:56,835 --> 00:50:59,501 ‫بشین. خودم می‌خواستم باهات صحبت کنم. 727 00:50:59,501 --> 00:51:01,668 ‫ببین، امروز خیلی بد بود. ‫نمی‌شه بعدا صحبت کنیم؟ 728 00:51:02,251 --> 00:51:04,960 ‫لورتا، بشین. 729 00:51:15,251 --> 00:51:17,085 ‫سر کار ترفیع گرفتم. 730 00:51:17,835 --> 00:51:21,918 ‫حقوقش بیشتره، ولی باید پاره‌وقت ‫برم دفتر کنتیکت. 731 00:51:21,918 --> 00:51:23,085 ‫پاره‌وقت؟ 732 00:51:24,626 --> 00:51:25,793 ‫هفته‌ای چند روز برم. 733 00:51:27,376 --> 00:51:28,793 ‫چند وقته که مطرح شده؟ 734 00:51:29,418 --> 00:51:30,418 ‫دو هفته‌ای می‌شه. 735 00:51:30,418 --> 00:51:32,501 ‫خب، کی می‌خواستی بهم بگی؟ 736 00:51:32,501 --> 00:51:36,751 ‫اخیرا خیلی از روزها دیر اومدی خونه. ‫فرصت مناسبی پیدا نکردم. 737 00:51:36,751 --> 00:51:39,210 ‫اگه نصف هفته نباشی، ‫می‌خوایم چیکار کنیم؟ 738 00:51:39,876 --> 00:51:41,376 ‫تو هم مجبوری سهم خودت رو ادا کنی. 739 00:51:41,376 --> 00:51:44,960 ‫به جز استعفا از کارم، ‫چه کار دیگه‌ای از دستم برمیاد؟ 740 00:51:44,960 --> 00:51:47,293 ‫می‌خوای این‌طوری بهم بگی خانه‌دار بشم؟ ‫منظورت همینه؟ 741 00:51:47,293 --> 00:51:49,168 ‫بی‌خیال. اصلا تا حالا ‫ازت خواستم خانه‌دار بشی؟ 742 00:51:49,168 --> 00:51:51,168 ‫نه، ولی به جاش چنین کاری می‌کنی. 743 00:51:51,168 --> 00:51:54,043 ‫چیه؟ اگه طبق شرایط تو عمل کنم، ‫آزادم هر کاری خواستم بکنم، مگه نه؟ 744 00:51:54,043 --> 00:51:55,418 ‫رفتارت باورنکردنیه، می‌دونستی؟ 745 00:51:55,418 --> 00:51:57,751 ‫خواهرم درست می‌گه. ‫فقط... 746 00:51:57,751 --> 00:51:58,835 ‫چی؟ 747 00:51:59,918 --> 00:52:02,585 ‫بگو. بگو. 748 00:52:03,710 --> 00:52:06,668 ‫اکثر مردم از ترفیع گرفتن شوهرشون ‫خوشحال می‌شن. 749 00:52:20,210 --> 00:52:21,626 ‫«رکورد آمریکن»، بفرمایین. 750 00:52:21,626 --> 00:52:25,293 ‫سلام، با لورتا مک‌لافلین ‫یا جین کول کار دارم. 751 00:52:25,293 --> 00:52:26,668 ‫- [نیویورک] ‫- لطفا یه دقیقه گوشی دستتون باشه. 752 00:52:29,793 --> 00:52:31,001 ‫لورتا هستم، بفرمایین. 753 00:52:31,001 --> 00:52:34,501 ‫بنده کارآگاه لینسکی از کلانتری نیویورکم. 754 00:52:34,501 --> 00:52:38,043 ‫بابت قتلی که دو هفته پیش ‫اینجا رخ داده تماس گرفتم. 755 00:52:38,043 --> 00:52:40,376 ‫ظاهرا ممکنه به قربانیان خفه‌شده مرتبط باشه. 756 00:52:41,668 --> 00:52:42,876 ‫سنش بیشتره. 757 00:52:42,876 --> 00:52:45,335 ‫آره، جسدش رو تو اتاق هتل پیدا کردن، 758 00:52:45,335 --> 00:52:48,085 ‫خفه‌اش کرده بودن ‫و جوراب ساق‌بلند دور گردنش بود. 759 00:52:48,085 --> 00:52:50,501 ‫کارکنان هتل ‫مردی که همراهش بود رو دیده بودن. 760 00:52:50,501 --> 00:52:54,251 ‫پسفرداش رفت بار همون هتل، ‫من هم سوارش کردم... 761 00:52:54,251 --> 00:52:57,001 ‫و دیدم کیف سیگار خانمه ‫هنوز تو جیبشه. 762 00:52:57,835 --> 00:53:00,251 ‫چهل و پنج دقیقه بیشتر طول نکشید ‫که اعتراف کنه. 763 00:53:01,626 --> 00:53:03,543 ‫اسمش پال دمپسیه. 764 00:53:03,543 --> 00:53:06,418 ‫ساکن مینه، ‫ولی می‌تونم حضورش تو بوستون رو... 765 00:53:06,418 --> 00:53:08,501 ‫در حین وقوع پنج قتل اول تأیید کنم. 766 00:53:09,335 --> 00:53:11,668 ‫اِم، فرض می‌کنم این مسئله رو ‫به بخش قتل کلانتری بوستون هم گفتین؟ 767 00:53:11,668 --> 00:53:15,085 ‫اول از همه به خودشون زنگ زدم. ‫کسی دوباره باهام تماس نگرفت. 768 00:53:15,085 --> 00:53:18,293 ‫دو هفته گذشت، ‫واسه همین خودم یه سر رفتم اونجا. 769 00:53:18,293 --> 00:53:20,376 ‫گفتم خودم شخصا بهشون بگم. 770 00:53:21,168 --> 00:53:24,251 ‫کسی حاضر نشد من رو ببینه. ‫باورتون می‌شه؟ 771 00:53:25,876 --> 00:53:28,460 ‫اگه کارآگاهی واسه پرونده قتل خودم ‫چهار ساعت پشت فرمون می‌نشست، 772 00:53:29,210 --> 00:53:31,210 ‫حاضر بودم مراسم غسل تعمید بچه‌ام رو ‫ول کنم که ببینمش. 773 00:53:31,960 --> 00:53:33,710 ‫نمی‌دونم دارن اونجا چه غلطی می‌کنن. 774 00:53:33,710 --> 00:53:36,876 ‫معلوم شد پال دامپسی چهار سال ‫پیش از اولین قتل جانی خودمون... 775 00:53:36,876 --> 00:53:39,126 ‫تو مین مظنون به قتل بود. 776 00:53:39,126 --> 00:53:41,168 ‫قربانیش زن مسنی بود ‫که دیدن خفه شده... 777 00:53:41,168 --> 00:53:42,751 ‫و جوراب ساق‌بلندش رو ‫دور گردنش بستن. 778 00:53:42,751 --> 00:53:44,418 ‫ممکنه اولین قتل جانیمون باشه، 779 00:53:44,418 --> 00:53:46,751 ‫ولی کسی نمی‌تونه بخش قتل کلانتری بوستون رو ‫قانع کنه بررسیش کنن. 780 00:53:46,751 --> 00:53:48,543 ‫این پلیس نیویورکی هم حاضره ‫ازش نقل‌قول کنیم؟ 781 00:53:48,543 --> 00:53:50,001 ‫همین الانش هم رضایت داده. 782 00:53:50,001 --> 00:53:51,876 ‫خبری علیه کلانتری چاپ نمی‌کنیم. 783 00:53:51,876 --> 00:53:54,876 ‫دارن تحقیقات رو خراب می‌کنن. ‫تا کی می‌تونیم نادیده بگیریم؟ 784 00:53:54,876 --> 00:53:58,085 ‫نمی‌دونم چند بار باید بهتون بگیم، ‫ولی چنین کاری نمی‌کنیم. 785 00:53:58,751 --> 00:54:00,168 ‫نمی‌دونم ادی. 786 00:54:02,335 --> 00:54:04,751 ‫آخه درست می‌گه. ‫نباید مدام نادیده بگیریم. 787 00:54:05,335 --> 00:54:08,126 ‫واقعا می‌خوای کلانتری رو ‫با این روزنامه نابود کنی؟ 788 00:54:08,126 --> 00:54:10,251 ‫اگه کس دیگه‌ای داشت این‌جور گند می‌زد، 789 00:54:10,251 --> 00:54:12,751 ‫خیلی وقت پیش خبرش رو ‫صفحه اول چاپ کرده بودیم. 790 00:54:13,918 --> 00:54:14,918 ‫خیلی‌خب. 791 00:54:16,001 --> 00:54:18,543 ‫اگه می‌خوای چاپش کنی، ‫من مانعت نمی‌شم. 792 00:54:19,085 --> 00:54:21,668 ‫ولی پای خودت گیره. متوجهی؟ 793 00:54:22,376 --> 00:54:23,418 ‫خیلی‌خب. 794 00:54:28,085 --> 00:54:30,918 ‫کلانتری بوستون مشغول مهم‌ترین... 795 00:54:30,918 --> 00:54:32,168 ‫تعقیب مجرم تاریخ شهرمان است، 796 00:54:32,168 --> 00:54:36,043 ‫اما هنوز ردی، سرنخی و اشتباهی ‫از وی کشف نکرده‌اند. 797 00:54:37,210 --> 00:54:41,585 ‫پلیس‌ها ممکن است با فاش نکردن مدارک، ‫وجه مشترک، ارتباطی ناپیدا... 798 00:54:41,585 --> 00:54:45,168 ‫یا سرنخی را که ممکن است ‫به کشف هویت قاتل منجر شود، نادیده بگیرند. 799 00:54:46,043 --> 00:54:48,960 ‫اگر اقدامی واحد در راستای ‫دستگیری جانی بوستون صورت نگیرد، 800 00:54:48,960 --> 00:54:52,418 ‫امروز هم چون پارسال، 801 00:54:52,418 --> 00:54:55,209 ‫بی‌هویت، بی‌چهره و قاتلی بی‌نقص... 802 00:54:55,233 --> 00:54:56,668 ‫- باقی خواهد ماند. ‫- [پلیس از همه‌جا بی‌خبر] 803 00:54:57,751 --> 00:54:59,251 ‫خاک بر سرم. 804 00:55:00,210 --> 00:55:01,793 ‫فردا جالب می‌شه. 805 00:55:06,918 --> 00:55:09,918 ‫از آشناییتون خوشحال شدم. ‫همکاری خوبی داشتیم. 806 00:55:13,918 --> 00:55:16,626 ‫دادستان کل امروز ‫کنفرانسی مطبوعاتی ترتیب داد... 807 00:55:16,626 --> 00:55:20,376 ‫و پس از خبری مهم ‫در «رکورد آمریکن»، اعلام کرد... 808 00:55:20,376 --> 00:55:23,043 ‫مسئولیت تحقیقات جانی بوستون رو ‫به دست می‌گیره. 809 00:55:23,043 --> 00:55:26,001 ‫جان باتملی، معاون دادستان کل رو... 810 00:55:26,001 --> 00:55:28,043 ‫مسئول نظارت بر تحقیقات کرده. 811 00:55:28,043 --> 00:55:30,293 ‫خیلی مسخره است که بخوایم بگیم... 812 00:55:30,293 --> 00:55:33,626 ‫کلانتری بوستون چیزی رو نادیده گرفته. 813 00:55:33,626 --> 00:55:35,876 ‫کل این مسائل هم به خاطر ‫دو دختر خبرنگاره... 814 00:55:35,876 --> 00:55:37,376 ‫که اعتبار کلانتریمون رو زیر سوال بردن. 815 00:55:37,376 --> 00:55:39,168 ‫آخه اون‌ها چی از کار پلیسی... 816 00:55:39,168 --> 00:55:40,251 ‫سرشون می‌شه؟ 817 00:57:53,085 --> 00:57:54,210 ‫این چیه؟ 818 00:57:54,210 --> 00:57:55,835 ‫نه، بهش دست نزن! 819 00:57:57,585 --> 00:57:58,585 ‫برو بخواب! 820 00:58:09,710 --> 00:58:10,710 ‫وای. 821 00:58:21,000 --> 00:58:23,800 ‫[لورتا مک‌لافلین، جین کول] 822 00:58:23,960 --> 00:58:25,168 ‫کسی اومده بود خونه‌تون؟ 823 00:58:25,168 --> 00:58:29,085 ‫تو صندوق پستی انداخته بودش. ‫فقط خودم و بچه‌ها خونه بودیم. 824 00:58:29,085 --> 00:58:32,085 ‫به نظرت کار پلیسی روانی ‫یا بی‌شعوری روانی بوده؟ 825 00:58:32,085 --> 00:58:34,626 ‫خب، در هر صورت، خیلی خوشم نمیاد. 826 00:58:38,335 --> 00:58:39,335 ‫کجا می‌ری؟ 827 00:58:45,293 --> 00:58:47,668 ‫ببین، وقتی عکسمون رو تو روزنامه چاپ کردی، ‫چیزی نگفته بودم، 828 00:58:47,668 --> 00:58:50,210 ‫ولی جفتمون می‌دونیم چه قصدی داشتی. ‫قصدت نمایش بود. 829 00:58:50,210 --> 00:58:51,573 ‫خودم می‌دونم می‌خوای ‫روزنامه‌ات فروش بره... 830 00:58:51,597 --> 00:58:52,043 ‫آروم باش. 831 00:58:52,043 --> 00:58:53,168 ‫ولی به چه قیمتی؟ 832 00:58:53,168 --> 00:58:55,876 ‫اون بیرون که فقط یه روانی نیست، ‫تو هم جفتمون رو به کشتن می‌دی! 833 00:58:55,876 --> 00:58:57,251 ‫- دیگه چاپ نکن! ‫- ردیفش می‌کنم. 834 00:59:03,085 --> 00:59:05,335 ‫دیگه عکسمون رو تو روزنامه چاپ نمی‌کنن. 835 00:59:07,835 --> 00:59:08,835 ‫باید مشروب بخورم. 836 00:59:12,001 --> 00:59:13,876 ‫دیگه نمی‌دونم باید چیکار کنم. 837 00:59:13,876 --> 00:59:15,335 ‫- چی رو چیکار کنی؟ ‫- همه‌چی رو. 838 00:59:15,918 --> 00:59:18,210 ‫راستش، حس می‌کنم فقط ‫نصف خواسته‌هام رو عملی می‌کنم، 839 00:59:18,210 --> 00:59:20,460 ‫ولی باز هم کل اطرافیانم حس می‌کنن ‫براشون کم می‌ذارم. 840 00:59:22,001 --> 00:59:23,335 ‫طاقت جیمز طاق شده. 841 00:59:23,335 --> 00:59:25,751 ‫بچه‌های بیچاره‌ام هم وحشت کردن. 842 00:59:27,168 --> 00:59:29,751 ‫می‌دونستی الان اکثر حقوقم رو ‫به پرستار بچه می‌دم؟ 843 00:59:30,251 --> 00:59:31,335 ‫چه فرقی می‌کنه؟ 844 00:59:31,335 --> 00:59:34,293 ‫اگه همیشه بخوای نگران بقیه باشی، ‫دیوانه می‌شی‌ها. 845 00:59:35,376 --> 00:59:38,543 ‫نباید بابت چیزهایی که برات مهمن ‫پوزش بطلبی. 846 00:59:39,501 --> 00:59:41,918 ‫چطوری همیشه این‌قدر خونسردی؟ 847 00:59:41,918 --> 00:59:44,418 ‫خودت هم بچه داری. ‫حتما زندگی خودت هم خیلی سخته. 848 00:59:45,168 --> 00:59:47,543 ‫چطوری همه‌چی رو کنترل می‌کنی؟ 849 00:59:47,543 --> 00:59:49,585 ‫زندگی من مضحکه عظیمیه. 850 00:59:49,585 --> 00:59:52,543 ‫از بدو تولد کوچک‌ترین بچه‌مون، ‫رو به فروپاشیه. 851 00:59:53,876 --> 00:59:56,293 ‫خب، می‌خوای این خبر رو چیکار کنی؟ 852 00:59:56,293 --> 00:59:58,293 ‫مطمئنی می‌خوای همچنان ادامه بدی؟ 853 01:00:03,293 --> 01:00:05,210 ‫کلانتری بوستون ‫اطلاعاتی در اختیارمون نمی‌ذاره. 854 01:00:05,210 --> 01:00:07,293 ‫با هیچ کلانتری دیگه‌ای صحبت نمی‌کنن. 855 01:00:07,293 --> 01:00:09,210 ‫اصلا هم نمی‌خوان کمکشون کنیم. 856 01:00:09,210 --> 01:00:10,751 ‫حاضرین ازتون نقل‌قول کنم؟ 857 01:00:13,001 --> 01:00:15,668 ‫آره. راحت باش، اسمم رو چاپ کن. 858 01:00:16,835 --> 01:00:17,918 ‫این رو هم چاپ کن: 859 01:00:19,418 --> 01:00:21,418 ‫دو هفته پیش ‫باهام تماس گرفتن و گفتن... 860 01:00:21,418 --> 01:00:23,543 ‫شخصی داره دخترانی رو ‫تو خونه‌شون آزار می‌ده. 861 01:00:24,126 --> 01:00:26,710 ‫ولی کلانتری بوستون هیچ اطلاعاتی ‫در اختیارمون نمی‌ذاره. 862 01:00:28,210 --> 01:00:29,543 ‫واسه همین ولش کردیم. 863 01:00:30,626 --> 01:00:33,210 ‫بعدش فهمیدم از مظنونین اصلیشونه. 864 01:00:34,210 --> 01:00:36,835 ‫گرفته بودیمشون، ولی همین‌جوری ولش کردیم. 865 01:00:37,710 --> 01:00:38,710 ‫اسمش چی بود؟ 866 01:00:40,626 --> 01:00:41,793 ‫این یکی رو نقل‌قول نکن... 867 01:00:43,168 --> 01:00:44,460 ‫اسمش آلبرت دسالووئه. 868 01:00:45,876 --> 01:00:47,376 ‫تو کمبریج معروفه. 869 01:00:47,377 --> 01:00:48,100 ‫[آلبرت دسالوو] 870 01:00:49,168 --> 01:00:51,585 ‫بابت چی مشهوره؟ 871 01:00:51,585 --> 01:00:54,918 ‫بابت نامطلوب جلوه کردن. 872 01:00:57,300 --> 01:01:01,150 ‫[کلانتری مرکزی کمبریج] 873 01:01:05,876 --> 01:01:07,876 ‫- سلام برایان، قهوه می‌خوری؟ ‫- ممنون. 874 01:01:08,585 --> 01:01:09,585 ‫سلام بچه‌ها، قهوه می‌خورین؟ 875 01:01:09,585 --> 01:01:11,626 ‫خیلی‌خب، پرونده کی رو لازم داری؟ 876 01:01:11,626 --> 01:01:13,085 ‫اِم، دسالوو. 877 01:01:13,085 --> 01:01:14,918 ‫- کدوم یکیشون؟ ‫- جانم؟ 878 01:01:15,418 --> 01:01:17,543 ‫کل برادران دسالوو ‫از زندان فارغ‌التحصیل شدن. 879 01:01:17,543 --> 01:01:19,793 ‫- پرونده کدومشون رو می‌خوای؟ ‫- آلبرت. 880 01:01:19,793 --> 01:01:21,835 ‫- منطقیه. ‫- چیه؟ می‌شناسیش؟ 881 01:01:21,835 --> 01:01:25,501 ‫کل پلیس‌های کمبریج می‌شناسنش. ‫آل خیلی نفرت‌انگیزه. 882 01:01:26,585 --> 01:01:29,585 ‫اخیرا به اتهام تجاوز تو مالدن گرفتنش. 883 01:01:29,585 --> 01:01:31,251 ‫- زندانیه؟ ‫- آره. 884 01:01:31,251 --> 01:01:34,376 ‫همین الان تو زندان بریجواتره. ‫خوش بگذره. 885 01:01:47,550 --> 01:01:50,417 ‫[آلبرت دسالوو] 886 01:01:50,418 --> 01:01:54,293 ‫دسالوو دو هویت داشت، ‫مرد سبز پوش و اندازه‌گیر. 887 01:01:54,960 --> 01:01:57,460 ‫مرد سبز پوش بخاطر این بود ‫که لباس‌کار سبز می‌پوشید... 888 01:01:57,460 --> 01:01:59,460 ‫و نقش یک تعمیرکار رو بازی می‌کرد، 889 01:01:59,460 --> 01:02:02,043 ‫می‌گفت که باید چیزی داخل ‫ آپارتمان رو بررسی کنه. 890 01:02:03,335 --> 01:02:05,668 ‫قضیه اندازه‌گیر چیه؟ 891 01:02:05,668 --> 01:02:08,710 ‫نمی‌دونم چنین فکری از کجا به ذهنش رسیده، 892 01:02:08,710 --> 01:02:11,043 ‫می‌رفت و تظاهر می‌کرد ‫که استعدادیاب مدلینگه. 893 01:02:11,668 --> 01:02:15,126 ‫و دخترها رو متقاعد می‌کرد که راهش بدن ‫داخل که اندازه‌هاشون رو بگیره. 894 01:02:16,418 --> 01:02:18,543 ‫فکرش هم نمی‌کنی که چند نفر ‫ حرفش رو باور کردن. 895 01:02:19,751 --> 01:02:24,293 ‫بهم گفت که فرم بدنم خوبه. ‫گفت که آژانس مدلینگش می‌خواد استخدامم کنه 896 01:02:24,293 --> 01:02:27,376 ‫فقط باید چندتا اندازه‌گیری انجام بشه. 897 01:02:28,751 --> 01:02:30,418 ‫ولی متر خیاطی نداشت. 898 01:02:32,585 --> 01:02:34,043 ‫از دست‌هاش استفاده می‌کرد. 899 01:02:37,335 --> 01:02:38,918 ‫حس خیلی بدی بهم دست داد. 900 01:02:41,126 --> 01:02:42,376 ‫کل بدنم قفل شده بود. 901 01:03:11,668 --> 01:03:13,918 ‫- همسایه سوفی رو یادته؟ ‫- اوهوم. 902 01:03:13,918 --> 01:03:17,418 ‫می‌گه که روزی که سوفی کشته شد ‫یه نفر اومده بود خونه‌شون. 903 01:03:17,418 --> 01:03:19,751 ‫اول گفت که برای نقاشی خونه اومده بود، 904 01:03:19,751 --> 01:03:22,085 ‫بعدش هم نظرش رو راجع به مدلینگ پرسیده. 905 01:03:23,126 --> 01:03:26,626 ‫از مرد سبزپوش تبدیل به اندازه‌گیر شده. ‫خود دسالووئه. 906 01:03:29,001 --> 01:03:30,085 ‫از این‌طرف. 907 01:03:34,043 --> 01:03:35,876 ‫کسی نباید ببینه که دارم با تو حرف می‌زنم. 908 01:03:35,876 --> 01:03:38,960 ‫- انقدر شرایط بده؟ ‫- جدی می‌گم. 909 01:03:39,793 --> 01:03:43,043 ‫اگه لزومی بود به محل کارم زنگ بزنی ‫ بگو که خواهرم سالی هستی، باشه؟ 910 01:03:46,251 --> 01:03:47,710 ‫چی آوردی؟ 911 01:03:52,250 --> 01:03:55,250 ‫[اموال ضبط‌شده: ساعت مچی، ‫دسته‌کلید، ساعت جیبی] 912 01:03:56,376 --> 01:03:59,085 ‫- این نیست. ‫- خودشه. ببین... 913 01:03:59,085 --> 01:04:02,043 ‫همسایه سوفی گفت که برای ‫نقاشی خونه اومده بود، 914 01:04:02,043 --> 01:04:04,710 ‫بعدش هم با حرف زدن ‫از مدلینگ خودش رو لو داده 915 01:04:04,710 --> 01:04:07,835 ‫و دسالوو هم به همین دو حقه معروفه. 916 01:04:07,835 --> 01:04:11,918 ‫من چند هفته روی پرونده دسالوو کار کردم. ‫واقعا شیفته‌اش بودم. ولی اون نیست. 917 01:04:12,751 --> 01:04:13,835 ‫از کجا انقدر مطمئنی؟ 918 01:04:13,835 --> 01:04:16,085 ‫زمان اون شش قتل توی زندان بود، 919 01:04:16,085 --> 01:04:18,168 ‫تا بعد قتل سوفی آزاد نشده بود. 920 01:04:19,043 --> 01:04:21,543 ‫اونی که خانه اون خانم بوده دسالوو نبوده. 921 01:04:24,043 --> 01:04:28,043 ‫این احساسی که الان داری، ‫ من هرروز تجربه‌اش کردم. 922 01:04:29,918 --> 01:04:32,543 ‫می‌دونی به چند نفر تا الان مشکوک بودم؟ 923 01:04:33,043 --> 01:04:34,793 ‫این پرونده همیشه به بن‌بست می‌خوره. 924 01:04:34,793 --> 01:04:36,501 ‫هربار که یه سرنخی پیدا می‌کنی... 925 01:04:36,501 --> 01:04:39,876 ‫تهش هیچ‌وپوچ می‌شه و دست خالی برمی‌گردی. 926 01:04:42,126 --> 01:04:43,960 ‫و درحالی که من دارم روانی می‌شم... 927 01:04:47,960 --> 01:04:49,460 ‫طرف اون بیرون داره می‌چرخه... 928 01:04:52,126 --> 01:04:53,293 ‫مسخره‌مون می‌کنه. 929 01:05:39,418 --> 01:05:41,085 ‫هنوز درگیر دسالوو‌ هستی؟ 930 01:05:41,668 --> 01:05:43,335 ‫همه‌چیز باهاش جور در میاد. 931 01:05:43,335 --> 01:05:45,668 ‫خط زمانیش، پروسه جرائم، همه‌چیز. 932 01:05:45,668 --> 01:05:48,751 ‫البته به‌ جز این‌که در زمان ‫ شش قتل اول بازداشت بوده. 933 01:05:52,751 --> 01:05:54,626 ‫سوابق آزادیش رو دیدی؟ 934 01:06:39,000 --> 01:06:42,000 ‫[جوابیه درخواست آلبرت دسالوو، ‫زندانی زندان بیلرکا] 935 01:06:42,668 --> 01:06:43,668 ‫این رو ببین. 936 01:06:49,335 --> 01:06:50,585 ‫وای. 937 01:06:50,585 --> 01:06:53,168 ‫دسالوو به قاضی درخواست آزادی زودهنگام داده. 938 01:06:53,168 --> 01:06:55,251 ‫گفته باید برگرده پیش زن و بچه‌هاش. 939 01:06:56,001 --> 01:06:57,835 ‫قاضی هم بخاطر رفتار شایسته‌اش قبول کرده. 940 01:06:57,835 --> 01:06:59,710 ‫پس اون‌موقع آزاد بوده؟ 941 01:06:59,710 --> 01:07:01,460 ‫دو ماه قبل اولین قتل آزاد شده. 942 01:07:04,350 --> 01:07:05,584 ‫[سال 1964] 943 01:07:05,585 --> 01:07:09,585 ‫مردی سی‌ و سه ساله ‫که پدر دو فرزند نیز هست... 944 01:07:09,585 --> 01:07:11,668 ‫مظنون اصلی پرونده جانی بوستون محسوب می‌شود. 945 01:07:11,668 --> 01:07:14,668 ‫وی درحال حاضر به دلیل اقدام به تجاوز ‫به زنی در دسامبر گذشته... 946 01:07:14,668 --> 01:07:17,710 ‫در بیمارستان روانی دولتی بستری است. 947 01:07:20,550 --> 01:07:22,541 ‫[دسالوو، اف‌لی بیلی را به‌عنوان ‫وکیل خود برگزید] 948 01:07:23,043 --> 01:07:24,043 ‫معروف شدیم. 949 01:07:24,950 --> 01:07:26,459 ‫[اف‌لی بیلی پیشنهاد خود را ارائه کرده] 950 01:07:26,460 --> 01:07:28,376 ‫اف‌لی بیلی کیه دیگه؟ 951 01:07:28,376 --> 01:07:31,585 ‫یه وکیل مدافع معروف. ‫از اون‌ها که دنبال شهرته. 952 01:07:31,585 --> 01:07:34,126 ‫چطور ممکنه که دسالوو ‫ یه وکیل معروف گیر بیاره؟ 953 01:07:34,126 --> 01:07:37,210 ‫نمی‌دونم. می‌خوای وظایفت رو من انجام بدم؟ 954 01:07:45,001 --> 01:07:46,335 ‫امشب چی می‌خوای؟ 955 01:07:47,043 --> 01:07:49,085 ‫دارم یه مقاله راجع به این‌که ‫ چطور آلبرت دسالوو... 956 01:07:49,085 --> 01:07:50,835 ‫ یه وکیل گران‌قیمت استخدام کرده می‌نویسم. 957 01:07:52,210 --> 01:07:55,126 ‫کسی که از بازجویی خبر داشته باشه ‫میل نداره کمکی بکنه؟ 958 01:07:56,543 --> 01:07:57,585 ‫نه. 959 01:07:57,585 --> 01:07:59,543 ‫حین بازجویی چی شد؟ 960 01:08:00,835 --> 01:08:04,168 ‫بیلی زودتر از ما رسید. ‫نذاشت باهاش حرف بزنیم. 961 01:08:00,938 --> 01:08:04,938 ‫{\an8}[بیمارستان دولتی بریج‌واتر] 962 01:08:06,085 --> 01:08:09,418 ‫من هم همسایه‌ی سوفی کلارک رو ‫ برای شناسایی دسالوو برده بودم. 963 01:08:37,501 --> 01:08:38,751 ‫تونست تشخیصش بده؟ 964 01:08:38,751 --> 01:08:41,710 ‫نه تنها تشخیص نداد، ‫بلکه به آدم اشتباه اشاره کرد. 965 01:08:41,710 --> 01:08:42,835 ‫به کی؟ 966 01:08:42,835 --> 01:08:44,543 ‫جرج نثار. 967 01:08:50,418 --> 01:08:52,793 ‫حین یه سرقت مسئول پمپ بنزین ‫ رو به قتل رسونده بود. 968 01:08:53,793 --> 01:08:57,876 ‫یه عوضی اسکیزوفرنی با هوش یه نابغه. 969 01:08:57,876 --> 01:08:59,293 ‫خب؟ 970 01:08:59,918 --> 01:09:03,876 ‫اون نیست. یه سالی می‌شه که بازداشته. 971 01:09:11,460 --> 01:09:13,543 ‫امشب مردم می‌تونن یه نفس راحت بکشن. 972 01:09:13,543 --> 01:09:15,335 ‫پرونده‌ی جانی بوستون بسته شد. 973 01:09:15,335 --> 01:09:18,418 ‫- حقیقت داره آقای بیلی؟ ‫- از کجا معلوم که حقیقت رو بگه؟ 974 01:09:18,418 --> 01:09:21,835 ‫پنج نکته انتخاب کردم ‫ که فقط قاتل ازش خبر داشت. 975 01:09:21,835 --> 01:09:23,543 ‫وقتی از دسالوو پرسیدم، ‫ اون هر‌ پنج‌تا رو جواب داد. 976 01:09:23,543 --> 01:09:25,001 ‫آقای بیلی! 977 01:09:25,001 --> 01:09:29,085 ‫تجربه زیادی که من در زمینه بازجویی داشتم ‫به تشخیص مزخرفات کمک می‌کنه. 978 01:09:30,543 --> 01:09:32,835 ‫و پلیس هم در این روند حضور داشت؟ 979 01:09:34,960 --> 01:09:36,668 ‫دیگه حرفی ندارم. 980 01:09:37,585 --> 01:09:40,793 ‫هنوز درحال مذاکره برای اعترافش هستیم. ‫من رو ببخشید. 981 01:09:43,293 --> 01:09:44,710 ‫قصد اعتراف داره؟ 982 01:09:52,835 --> 01:09:54,335 ‫بنده جان باتملی هستم. 983 01:09:55,876 --> 01:09:58,876 ‫امروز چهاردم فوریه سال 1964 هست. 984 01:10:00,710 --> 01:10:03,710 ‫آلبرت، لطفا اسم کاملت رو بیان کن. 985 01:10:08,460 --> 01:10:10,126 ‫آلبرت هنری دسالوو. 986 01:10:12,543 --> 01:10:15,001 ‫آقای دسالوو، دلیل این جلسه اینه که... 987 01:10:15,001 --> 01:10:19,501 ‫شما قصد دارید به سیزده فقره قتل ‫پرونده‌ی جانی بوستون اعتراف کنید. 988 01:10:19,501 --> 01:10:20,585 ‫درست می‌گم؟ 989 01:10:20,585 --> 01:10:21,876 ‫بله. 990 01:10:23,960 --> 01:10:25,710 ‫از قربانی اول بگو. 991 01:10:27,543 --> 01:10:29,460 ‫چی شد که آنا اسلسرز رو انتخاب کردی؟ 992 01:10:30,543 --> 01:10:32,418 ‫برنامه‌ریزی نکرده بودم. 993 01:10:32,418 --> 01:10:34,876 ‫جلوی خونه‌ جای پارک بود. 994 01:10:34,876 --> 01:10:38,376 ‫اگه اون نقطه نبود، نمی‌رفتم سراغش. 995 01:10:40,210 --> 01:10:42,376 ‫لباسش چه رنگی بود آلبرت؟ 996 01:10:43,293 --> 01:10:44,585 ‫زرد بود. 997 01:10:46,793 --> 01:10:48,293 ‫شنیدی دسالوو چی شده؟ 998 01:10:48,293 --> 01:10:49,751 ‫نه. چی شده؟ 999 01:10:49,751 --> 01:10:52,543 ‫دیشب باتملی رو فرستادن که ازش اعتراف بگیره. 1000 01:10:52,543 --> 01:10:55,043 ‫پنج ساعت باهاش حرف زد. 1001 01:10:55,043 --> 01:10:56,001 ‫و چی شد؟ 1002 01:10:56,001 --> 01:10:58,126 ‫کسی خبر نداره. هنوز چیزی نگفته. 1003 01:11:08,960 --> 01:11:10,210 ‫می‌شه یه لحظه حرف بزنیم؟ 1004 01:11:12,918 --> 01:11:14,168 ‫برو من میام. 1005 01:11:16,585 --> 01:11:18,251 ‫قضیه دسالوو به کجا رسید؟ 1006 01:11:18,251 --> 01:11:19,835 ‫به چیز خاصی نرسید. 1007 01:11:19,835 --> 01:11:22,001 ‫اگه اعتراف کرده پس چرا محکومش نمی‌کنن؟ 1008 01:11:22,668 --> 01:11:25,460 ‫بیلی شما رو بهونه کرده ‫که دادستان رو تحت فشار بذاره، 1009 01:11:25,460 --> 01:11:28,168 ‫و برای اعتراف دسالوو یک شرط تعیین کرده. 1010 01:11:29,001 --> 01:11:31,626 ‫- چه شرطی؟ ‫- نمی‌شه از اعترافش توی دادگاه استفاده کرد. 1011 01:11:32,710 --> 01:11:33,876 ‫نگو که قبول کردن. 1012 01:11:33,876 --> 01:11:37,585 ‫بعد این‌که موضوع رسانه‌ای شد ‫چاره دیگه‌ای نداشتن. 1013 01:11:37,585 --> 01:11:40,793 ‫ولی معتقد هستن که می‌شه به جرم تجاوز ‫ به حبس ابد محکومش کرد. 1014 01:11:40,793 --> 01:11:43,793 ‫و قراره سیزده زنی که کشته رو نادیده بگیرن؟ 1015 01:11:45,085 --> 01:11:46,168 ‫فقط تا همین‌جا می‌دونم. 1016 01:11:47,543 --> 01:11:51,126 ‫تازه هنوز قسمت جالبش رو نگفتم. 1017 01:11:51,126 --> 01:11:53,210 ‫می‌دونی پول بیلی از کجا تامین می‌شه؟ 1018 01:11:53,793 --> 01:11:56,376 ‫یه قرارداد هنگفت برای انتشار یک کتاب ‫ واسه دسالوو جور کرده. 1019 01:11:57,126 --> 01:11:59,710 ‫کتاب اعتراف کامل داستان جانی بوستون. 1020 01:12:02,210 --> 01:12:04,126 ‫همه می‌خوان که این قضیه تموم بشه. 1021 01:12:13,300 --> 01:12:16,750 ‫[روزهای وحشت از جانی به پایان رسید] 1022 01:12:16,751 --> 01:12:18,376 ‫می‌خوان پرونده رو کنار بذارن، 1023 01:12:18,376 --> 01:12:20,710 ‫و این عنوانی که می‌خوای نشر کنی ‫کارشون رو آسون‌تر می‌کنه. 1024 01:12:20,710 --> 01:12:23,293 ‫بسه دیگه. قتل‌ها تموم شد. طرف زندانه. 1025 01:12:23,293 --> 01:12:24,501 ‫چی می‌خوای دیگه؟ 1026 01:12:24,501 --> 01:12:27,501 ‫بزرگ‌ترین تحقیق جنایی تاریخ ‫ این شهر رو خراب کردن، 1027 01:12:27,501 --> 01:12:29,501 ‫و تو هم داری کمک می‌کنی که قسر در برن. 1028 01:12:29,501 --> 01:12:32,501 ‫بی‌خیال دیگه لورتا. ‫امروز خیلی دردسر درست کردی. 1029 01:12:32,501 --> 01:12:34,126 ‫مشخصا که کافی نبوده. 1030 01:12:34,126 --> 01:12:37,126 ‫برو بیرون. این هفته مرخصی بگیر. 1031 01:12:37,126 --> 01:12:39,626 ‫- نمی‌گیرم. ‫- درخواست نبود. 1032 01:12:39,626 --> 01:12:42,751 ‫پلیس می‌خواد پرونده رو ببنده ‫ و تو هم می‌خوای ازش بگذریم. 1033 01:12:42,751 --> 01:12:44,960 ‫- لورتا. ‫- قبول نمی‌کنیم. 1034 01:12:45,543 --> 01:12:47,043 ‫من پرونده جدید گرفتم. 1035 01:12:48,668 --> 01:12:49,876 ‫جدی که نمی‌گی؟ 1036 01:12:53,376 --> 01:12:56,251 ‫انتظارم از شما این نبود. 1037 01:12:56,251 --> 01:12:59,418 ‫اشتباه برداشت نکن، ‫اگه دوباره قتلی رخ بده من برمی‌گردم. 1038 01:12:59,418 --> 01:13:01,751 ‫ولی تا اون‌موقع ما اخبار رو پوشش می‌دیم، ‫ نه این‌که اخبار درست کنیم. 1039 01:13:20,876 --> 01:13:21,960 ‫خونه قشنگی دارید. 1040 01:13:21,960 --> 01:13:24,626 ‫بخاطر نور آفتابه. 1041 01:13:26,085 --> 01:13:29,918 ‫من مقاله‌هاتون رو خوندم، ‫ به نظرتون واقعا بهش اتهام می‌زنن؟ 1042 01:13:32,793 --> 01:13:34,376 ‫آهان... 1043 01:13:37,418 --> 01:13:39,418 ‫اومدم راجع به همین حرف بزنیم. 1044 01:13:40,835 --> 01:13:43,335 ‫فردا قراره یه خبری توی روزنامه‌ها چاپ بشه. 1045 01:13:46,210 --> 01:13:49,710 ‫قرار نیست آلبرت به قتل بورلی محکوم بشه. 1046 01:13:50,501 --> 01:13:52,043 ‫یا هر قتل دیگه‌ای. 1047 01:13:54,293 --> 01:13:56,376 ‫متوجه نمی‌شم. اگه اعتراف کرده پس... 1048 01:13:58,376 --> 01:14:03,710 ‫با وکیلش یه معامله‌ای کردن، و نمی‌شه ‫ از اعترافاتش به عنوان مدرک استفاده کرد. 1049 01:14:05,293 --> 01:14:06,918 ‫ولی بهش اتهامات دیگه‌ای زدن. 1050 01:14:06,918 --> 01:14:10,126 ‫و می‌خوان حتما کاری کنن ‫که دیگه از زندان آزاد نشه. 1051 01:14:10,126 --> 01:14:12,043 ‫پس دختر من چی می‌شه؟ 1052 01:14:13,501 --> 01:14:16,835 ‫درست نیست که همین‌طوری بی‌خیالش بشیم. 1053 01:14:18,085 --> 01:14:19,418 ‫چطور می‌تونن چنین کاری بکنن؟ 1054 01:14:23,210 --> 01:14:27,376 ‫قیمتش بیست هزار پونده. 1055 01:14:28,210 --> 01:14:31,960 ‫- بیست هزار پوند؟ ‫- قبل این‌که پیشنهادم رو ارائه بدم، 1056 01:14:31,960 --> 01:14:35,293 ‫بهتون هشدار می‌دم که به جز رئیستون ‫ به کسی چیزی نگید. 1057 01:14:36,168 --> 01:14:38,251 ‫زندگی من به تصمیم شما بستگی داره. 1058 01:14:38,960 --> 01:14:40,460 ‫بچه‌ها خوابیدن؟ 1059 01:14:41,710 --> 01:14:42,876 ‫آره. 1060 01:14:45,293 --> 01:14:46,626 ‫پیشنهادتون رو ارائه بدید. 1061 01:14:47,293 --> 01:14:48,293 ‫بسیارخب. 1062 01:14:49,460 --> 01:14:53,710 ‫هفت مدرک فوق‌سری از دولت بریتانیا ‫به دست من رسیده. 1063 01:14:54,543 --> 01:14:57,793 ‫مدارکی نظامی و سیاسی ‫که برای دولت شما خیلی ارزشمنده. 1064 01:14:58,543 --> 01:14:59,543 ‫من آماده‌ی معامله‌ام. 1065 01:16:06,300 --> 01:16:09,650 ‫[میشیگان، ان آربر] 1066 01:16:10,400 --> 01:16:12,900 ‫[سال 1965] 1067 01:16:13,668 --> 01:16:16,335 ‫یک مورد مزاحمت در مجتمع برج اوک گزارش شده. 1068 01:16:19,501 --> 01:16:20,918 ‫واحد شصت و یک هستم، دریافت شد. 1069 01:16:34,168 --> 01:16:36,001 ‫♪ جایی برای فرار نیست ♪ 1070 01:16:36,001 --> 01:16:38,751 ‫♪ نمی‌شه از تو مخفی شد ♪ 1071 01:16:45,793 --> 01:16:46,960 ‫پلیس ایالتی! 1072 01:16:56,460 --> 01:16:57,585 ‫بله؟ 1073 01:16:57,585 --> 01:16:59,001 ‫لورتا مک‌لافین. 1074 01:16:59,001 --> 01:17:00,085 ‫خودم هستم، شما؟ 1075 01:17:00,085 --> 01:17:02,668 ‫کارآگاه دلاین از اداره پلیس میشیگان هستم. 1076 01:17:02,668 --> 01:17:07,585 ‫نمی‌دونم شنیدید یا نه، ولی شش زن ‫ در نزدیکی ان آربر خفه شدن. 1077 01:17:07,585 --> 01:17:08,668 ‫این اتفاق کی رخ داده؟ 1078 01:17:08,668 --> 01:17:10,793 ‫آخرین قربانی دیشب پیدا شد. 1079 01:17:11,585 --> 01:17:14,126 ‫گفتید خفه شده بودن، ‫ وجه اشتراک دیگه‌ای هم داشتند؟ 1080 01:17:14,126 --> 01:17:18,585 ‫صحنه‌های جرم دقیقا شبیه ‫مال جانی بوستون بوده. 1081 01:17:18,585 --> 01:17:19,835 ‫من مقاله‌های شما رو خوندم. 1082 01:17:19,835 --> 01:17:22,793 ‫می‌شه گفت در این زمینه تخصص دارید. 1083 01:17:22,793 --> 01:17:28,376 ‫برای همین می‌خواستم بپرسم ‫ که هنوز به نظرت کار آلبرت دسالووئه؟ 1084 01:17:41,543 --> 01:17:42,626 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 1085 01:17:45,210 --> 01:17:47,210 ‫خیال کردی اونجا چی دستگیرت می‌شه؟ 1086 01:17:53,751 --> 01:17:57,335 ‫این قضیه کی تموم می‌شه لورتا؟ ‫کی بی‌خیال می‌شی؟ 1087 01:18:09,960 --> 01:18:10,960 ‫مراقب خودت باش، باشه؟ 1088 01:18:29,500 --> 01:18:31,950 ‫[وارد میشیگان شدید] 1089 01:18:50,335 --> 01:18:54,501 ‫ممنونم. خب، به کسی مشکوک شدید؟ 1090 01:18:55,085 --> 01:18:57,626 ‫اگه به کسی شک داشتم ‫از یه خبرنگار سوال نمی‌پرسیدم. 1091 01:18:58,210 --> 01:18:59,210 ‫شک بدون مدرک چطور؟ 1092 01:18:59,210 --> 01:19:01,585 ‫شک‌های بدون مدرک رو نباید به خبرنگار گفت. 1093 01:19:01,585 --> 01:19:05,043 ‫اگه اولش تلفنی می‌گفتی لزومی نداشت ‫ انقدر به زحمت بیفتیم. 1094 01:19:05,043 --> 01:19:09,168 ‫پرونده‌ها چطور؟ اجازه هست ببینمشون؟ 1095 01:19:10,168 --> 01:19:14,001 ‫تابحال چند تا پلیس اجازه دادن که ‫ پرونده‌های مختومه نشده رو نگاه کنی؟ 1096 01:19:14,668 --> 01:19:15,668 ‫زیاد نبودن. 1097 01:19:37,210 --> 01:19:38,543 ‫بهت بیست دقیقه وقت می‌دم. 1098 01:20:11,168 --> 01:20:12,626 ‫...همین‌طور هم برف. 1099 01:20:12,626 --> 01:20:15,335 ‫که طبق آخرین گفته‌های هواشناسی ‫ قراره ادامه پیدا کنه. 1100 01:20:15,335 --> 01:20:17,751 ‫ظاهرا قراره تا صبح برف بباره. 1101 01:20:17,751 --> 01:20:22,085 ‫انتظار می‌رود که بارش فردا هم ‫تا حدودی ادامه داشته باشد. 1102 01:20:22,085 --> 01:20:24,668 ‫و بعد فرداشب هوا صاف خواهد شد و اکثرا... 1103 01:20:24,668 --> 01:20:26,585 ‫خب، ممنون می‌شم. 1104 01:20:28,001 --> 01:20:29,001 ‫آره. 1105 01:20:29,876 --> 01:20:31,293 ‫بعدا بهت زنگ می‌زنم. 1106 01:20:31,960 --> 01:20:34,585 ‫دوست‌دختر سابق دنیل مارش ‫رو جانی بوستون به قتل رسونده. 1107 01:20:34,585 --> 01:20:38,001 ‫بزرگ‌ترین مظنون من خودش بود، ‫و الان هم توی ان آربره. 1108 01:20:38,001 --> 01:20:39,126 ‫می‌شه بشینی؟ 1109 01:20:41,043 --> 01:20:46,001 ‫اگه بدون مدرک درنظر بگیریم، ‫اون بزرگ‌ترین مظنون فعلی ماست. 1110 01:20:46,001 --> 01:20:48,293 ‫تو دومین نفر از بوستون هستی ‫ که گزارشش می‌ده. 1111 01:20:48,293 --> 01:20:49,876 ‫بهش اتهام می‌زنی؟ 1112 01:20:49,876 --> 01:20:51,168 ‫فعلا به اندازه کافی مدرک نداریم. 1113 01:20:51,168 --> 01:20:52,793 ‫چرا زودتر چیزی نگفتی؟ 1114 01:20:52,793 --> 01:20:54,918 ‫چون قرار نیست این مکالمه ادامه پیدا کنه. 1115 01:20:54,918 --> 01:20:56,626 ‫نفر اولی که گزارشش کرد کی بود؟ 1116 01:20:56,626 --> 01:20:59,168 ‫سرپرست پزشکی بریج‌واتر. 1117 01:20:59,168 --> 01:21:00,793 ‫لطفا وصل کنید به دکتر روبی. 1118 01:21:00,793 --> 01:21:02,043 ‫صبر کنید لطفا. 1119 01:21:03,835 --> 01:21:04,835 ‫الو؟ 1120 01:21:04,835 --> 01:21:07,335 ‫لورتا مک‌لافین از رکورد آمریکن هستم. 1121 01:21:08,501 --> 01:21:09,710 ‫چه کمکی از دستم برمیاد؟ 1122 01:21:13,001 --> 01:21:15,918 ‫چرا درمورد دنیل مارش به ‫ پلیس میشیگان گزارش دادی؟ 1123 01:21:16,543 --> 01:21:19,043 ‫متاسفم. نمی‌تونم راجع به ‫ امور بیمارانم حرف بزنم. 1124 01:21:19,585 --> 01:21:20,918 ‫بیمار شما بود؟ 1125 01:21:20,918 --> 01:21:22,293 ‫بله. 1126 01:21:22,293 --> 01:21:23,543 ‫در بریج‌واتر؟ 1127 01:21:24,126 --> 01:21:26,126 ‫آره دیگه، بیمار‌های من اونجان. 1128 01:21:27,210 --> 01:21:29,001 ‫کمک دیگه‌ای از دستم برمیاد؟ 1129 01:21:30,293 --> 01:21:31,626 ‫نه. ممنونم. 1130 01:21:37,418 --> 01:21:38,501 ‫الو؟ 1131 01:21:38,501 --> 01:21:39,876 ‫ازت یه لطفی می‌خوام. 1132 01:21:39,876 --> 01:21:41,460 ‫مگه نگفتی دیگه باهام حرف نمی‌زنی؟ 1133 01:21:41,460 --> 01:21:42,543 ‫نمی‌زنم. 1134 01:21:43,418 --> 01:21:44,418 ‫خیلی‌خب، چی شده؟ 1135 01:21:50,210 --> 01:21:52,293 ‫من جین کولم، قراره دب مک‌نالتی رو ببینم. 1136 01:21:54,668 --> 01:21:57,251 ‫زود برگرد، نمی‌خوام امشب اخراج بشم. 1137 01:22:11,501 --> 01:22:14,043 ‫به جرم تجاوز به دوست‌دخترش بازداشت شده بود. 1138 01:22:14,043 --> 01:22:17,251 ‫دکتر روبی توی بریج‌واتر ‫معاینش کرد و پذیرش شد. 1139 01:22:17,251 --> 01:22:18,918 ‫اونجا با دسالوو آشنا شد؟ 1140 01:22:18,918 --> 01:22:22,168 ‫سه ماه با هم توی یه بخش بودن. 1141 01:22:25,960 --> 01:22:28,751 ‫دنیل مارش، می‌دونیم اون داخلی. 1142 01:22:31,293 --> 01:22:33,751 ‫دست‌هات رو بیار بالا و بیا بیرون! 1143 01:23:16,501 --> 01:23:21,168 ‫خیلی‌خب دنیل، بنویس ‫ که دقیقا این روزها کجا بودی؟ 1144 01:23:29,335 --> 01:23:31,085 ‫سوال رو جواب بده دیگه دنیل. 1145 01:23:33,168 --> 01:23:36,418 ‫حین قتل این خانم‌ها کجا بودی؟ 1146 01:23:37,293 --> 01:23:40,543 ‫توی بوستون مدرسه می‌رفتم. ‫خودت خبر داری. 1147 01:23:42,710 --> 01:23:44,293 ‫بریج‌واتر چطور؟ 1148 01:23:45,251 --> 01:23:48,835 ‫با آلبرت دسالوو برخورد داشتی؟ 1149 01:23:50,918 --> 01:23:52,335 ‫داری متهمم می‌کنی؟ 1150 01:23:52,335 --> 01:23:54,501 ‫سوال کوفتی رو جواب بده دنیل. 1151 01:23:54,501 --> 01:23:57,293 ‫اگه اتهامی برعلیه‌ام نیست، می‌خوام برم. 1152 01:23:57,293 --> 01:23:58,376 ‫می‌خوای بری؟ 1153 01:23:59,710 --> 01:24:03,710 ‫چندتا خبرنگار اون بیرونن که ‫تازه شنیدن اینجایی. می‌خوای برو. 1154 01:24:05,251 --> 01:24:11,418 ‫اگه اسمم توی روزنامه چاپ بشه ‫می‌رم یه جای جدید و از اول شروع می‌کنم. 1155 01:24:40,876 --> 01:24:42,168 ‫بخش جنایی. 1156 01:24:42,168 --> 01:24:45,001 ‫با کارآگاه کانلی کار داشتم، ‫ خواهرش سالی هستم. 1157 01:24:45,710 --> 01:24:48,210 ‫استعفاء داد لورتا. به خونه‌اش زنگ بزن. 1158 01:24:55,126 --> 01:24:57,960 ‫همه‌شون رو تو کشتی، هر سیزده نفر. 1159 01:24:59,085 --> 01:25:01,585 ‫اعتراف کن. اعتراف کن! 1160 01:25:02,251 --> 01:25:03,251 ‫من کشتم. 1161 01:25:05,168 --> 01:25:07,168 ‫من کشتم. من کشتم. 1162 01:25:08,001 --> 01:25:09,001 ‫کافیه! 1163 01:25:13,335 --> 01:25:14,543 ‫پشت سرت. 1164 01:25:14,543 --> 01:25:15,835 ‫نظرت چیه؟ 1165 01:25:17,793 --> 01:25:21,001 ‫باید بیشتر توی نقش فرو بره. 1166 01:25:21,710 --> 01:25:23,585 ‫تقریبا نزدیک بود. 1167 01:25:23,585 --> 01:25:25,668 ‫کارآگاه کانلی، خواهرتون سالی اومده. 1168 01:25:31,668 --> 01:25:32,710 ‫اومدی یه پولی به جیب بزنی پس. 1169 01:25:33,293 --> 01:25:36,251 ‫ولم کن بابا. تو هم بخاطر پول قاطی قضیه شدی. 1170 01:25:36,251 --> 01:25:38,543 ‫این حرف خیلی بدبینانه‌ست، ‫حتی اگه از دهن تو در بیاد. 1171 01:25:39,543 --> 01:25:40,710 ‫چی می‌خوای؟ 1172 01:25:40,710 --> 01:25:42,210 ‫تازه از میشیگان برگشتم. 1173 01:25:42,210 --> 01:25:43,501 ‫شنیدم. 1174 01:25:46,001 --> 01:25:47,001 ‫مشتاق نیستی بشنوی؟ 1175 01:25:47,001 --> 01:25:48,460 ‫نه، نیستم. 1176 01:25:51,751 --> 01:25:53,335 ‫اعتراف دسالوو رو لازم دارم. 1177 01:25:54,251 --> 01:25:55,793 ‫ باید از باتملی بخوای. 1178 01:25:55,793 --> 01:25:57,293 ‫می‌دونم که یه نسخه ازش داری. 1179 01:25:57,293 --> 01:25:59,251 ‫- از کجا می‌دونی؟ ‫- بی‌خیال. 1180 01:26:00,460 --> 01:26:02,960 ‫شرط می‌بندم هرشب بیدار موندی و شنیدیش. 1181 01:26:05,168 --> 01:26:07,960 ‫اگه درمورد دسالوو حق با ما بود، ‫پس برای چی می‌ترسی؟ 1182 01:26:07,960 --> 01:26:11,460 ‫برو خونه. یه‌کم با بچه‌هات وقت بگذرون. 1183 01:26:12,543 --> 01:26:14,710 ‫چطور می‌تونی بعد این همه زحمتی ‫که کشیدیم بی‌خیال بشی؟ 1184 01:26:15,835 --> 01:26:17,876 ‫چون فهمیدم ممکنه آدم ‫کل عمرش رو صرف یه چیز کنه، 1185 01:26:17,876 --> 01:26:19,126 ‫و هیچ‌کس ذره‌ای اهمیت نده. 1186 01:26:23,293 --> 01:26:24,376 ‫برو خونه. 1187 01:26:37,001 --> 01:26:38,168 ‫رکورد آمریکن. 1188 01:26:40,600 --> 01:26:46,500 ‫[برای خواهرم سالی] 1189 01:27:02,626 --> 01:27:04,543 ‫بنده جان باتملی هستم. 1190 01:27:04,543 --> 01:27:08,126 ‫امروز چهاردم فوریه سال 1964 هست. 1191 01:27:08,126 --> 01:27:10,376 ‫آلبرت، لطفا اسم کاملت رو بیان کن. 1192 01:27:11,210 --> 01:27:13,376 ‫آلبرت هنری دسالوو. 1193 01:27:13,376 --> 01:27:17,335 ‫آقای دسالوو، از قربانی اولت بگو. 1194 01:27:17,335 --> 01:27:19,585 ‫چی شد که آنا اسلسرز رو انتخاب کردی؟ 1195 01:27:19,585 --> 01:27:21,126 ‫برنامه‌ریزی نکرده بودم. 1196 01:27:21,126 --> 01:27:23,501 ‫جلوی خونه‌ جای پارک بود. 1197 01:27:24,418 --> 01:27:26,710 ‫مایه کنجکاویه که چی باعث تصمیمات می‌شه؟ 1198 01:27:26,710 --> 01:27:30,376 ‫چرا این دختر خونه‌ست و اون یکی نیست؟ 1199 01:27:31,585 --> 01:27:34,251 ‫کار کی بود؟ سرنوشت؟ 1200 01:27:42,543 --> 01:27:46,043 ‫بسیارخب آلبرت. ‫ می‌خوام راجع به پوشش‌اش ازت بپرسم. 1201 01:27:46,043 --> 01:27:48,960 ‫می‌تونی بهم بگی لباسی ‫ که پوشیده بود چه رنگی بود؟ 1202 01:27:57,251 --> 01:27:58,251 ‫مگه پرونده جدید قبول نکردی؟ 1203 01:27:59,126 --> 01:28:01,751 ‫بی‌خیال. بذار گوش بدم. 1204 01:28:08,168 --> 01:28:10,251 ‫آلبرت، لباسش چه رنگی بود؟ 1205 01:28:10,876 --> 01:28:15,460 ‫زرد. شاید هم، قرمز بود. 1206 01:28:15,460 --> 01:28:16,543 ‫مطمئنی؟ 1207 01:28:16,543 --> 01:28:19,293 ‫نه. آبی بود. 1208 01:28:19,293 --> 01:28:21,876 ‫درسته. ادامه می‌دیم. 1209 01:28:21,877 --> 01:28:23,250 ‫[پاسخ‌ها را حدس زد] 1210 01:28:23,251 --> 01:28:27,085 ‫وقتی که وارد آپارتمان شدی، ‫می‌شه بگی که چی دیدی؟ 1211 01:28:27,918 --> 01:28:30,418 ‫آشپزخانه سمت چپ بود. 1212 01:28:30,418 --> 01:28:32,668 ‫صبر کن، سمت چپ بود؟ 1213 01:28:33,751 --> 01:28:34,918 ‫شاید... 1214 01:28:35,918 --> 01:28:37,126 ‫ببین... 1215 01:28:39,376 --> 01:28:41,335 ‫درسته. آشپزخانه سمت راست بود، 1216 01:28:41,335 --> 01:28:43,668 ‫و اتاق‌خواب ته راهرو بود. 1217 01:28:44,376 --> 01:28:45,376 ‫این راهرو؟ 1218 01:28:45,376 --> 01:28:47,126 ‫درسته، همین راهرو. 1219 01:28:51,668 --> 01:28:53,668 ‫باتملی صحنه جرم رو بهش نشون داد. 1220 01:28:58,001 --> 01:28:59,585 ‫شاید... 1221 01:28:59,585 --> 01:29:00,751 ‫ببین... 1222 01:29:02,501 --> 01:29:04,460 ‫درسته. آشپزخانه سمت راست بود، 1223 01:29:04,460 --> 01:29:06,876 ‫و اتاق‌خواب ته راهرو بود. 1224 01:29:07,585 --> 01:29:08,585 ‫این راهرو؟ 1225 01:29:08,585 --> 01:29:10,335 ‫درسته، همین راهرو. 1226 01:29:11,835 --> 01:29:13,960 ‫هر وکیل کاردرستی باشه ‫ می‌دونه که باید اعتراض کنه. 1227 01:29:25,960 --> 01:29:28,251 ‫ببخشید، من دنبال ریچارد دسالوو می‌گردم. 1228 01:29:28,251 --> 01:29:29,543 ‫اون پشته. 1229 01:29:31,543 --> 01:29:35,210 ‫ببین، آلبرت دیگه نمی‌خواد ‫با خبرنگاری حرف بزنه. 1230 01:29:37,043 --> 01:29:38,210 ‫خیلی بهش سخت گذشته. 1231 01:29:39,335 --> 01:29:43,001 ‫برادرم هرکاری که کرده، ‫قصدش آسیب به کسی نبوده. 1232 01:29:44,668 --> 01:29:47,960 ‫اون خانواده‌اش رو دوست داره، ‫همیشه باهاشون خوب رفتار کرده. 1233 01:29:48,585 --> 01:29:50,418 ‫ببین، می‌دونم که داستان ادامه داره. 1234 01:29:51,960 --> 01:29:54,210 ‫ولی اگه باهام حرف نزنه ‫ کاری از دستم برنمیاد. 1235 01:29:57,501 --> 01:30:00,918 ‫بهش خبر می‌دم، ولی بهت قولی نمی‌دم. 1236 01:30:07,251 --> 01:30:08,335 ‫با رکورد آمریکن تماس گرفتید. 1237 01:30:08,876 --> 01:30:10,501 ‫بله، من آلبرت دسالوو هستم. 1238 01:30:10,501 --> 01:30:11,876 ‫لورتا هست؟ 1239 01:30:13,793 --> 01:30:14,876 ‫یه دقیقه صبر کنید لطفا. 1240 01:30:21,251 --> 01:30:23,501 ‫آلبرت دسالوو پشت خط دومه. 1241 01:30:30,960 --> 01:30:33,043 ‫لورتا هستم. 1242 01:30:33,043 --> 01:30:34,543 ‫سلام لورتا. من آلبرتم. 1243 01:30:34,543 --> 01:30:37,043 ‫برادرم گفت که رفتی به دیدنش. 1244 01:30:37,043 --> 01:30:39,376 ‫بهش گفتم که اسمت رو توی روزنامه خوندم. 1245 01:30:39,376 --> 01:30:42,126 ‫جالبه، می‌دونستم که شما ‫دخترها از پلیس کاربلدتر هستید. 1246 01:30:43,501 --> 01:30:46,835 ‫می‌شه من بیام اونجا که شخصا حرف بزنیم؟ 1247 01:30:47,460 --> 01:30:50,335 ‫من دیگه نمی‌خوام داستانم ‫ رو رایگان بازگو کنم. 1248 01:30:51,376 --> 01:30:53,668 ‫سر اون قضیه قرارداد کتاب سرم کلاه رفت. 1249 01:30:53,668 --> 01:30:55,751 ‫من اعترافت رو شنیدم آلبرت، 1250 01:30:55,751 --> 01:30:58,668 ‫و گمونم اون کل داستان نیست. 1251 01:30:58,668 --> 01:31:01,418 ‫خب همون‌طور که گفتم، ‫دیگه با خبرنگارها حرف نمی‌زنم. 1252 01:31:03,793 --> 01:31:05,293 ‫نمی‌خوای مردم حقیقت رو بشنون؟ 1253 01:31:05,293 --> 01:31:06,626 ‫مردم چیه دیگه؟ 1254 01:31:06,626 --> 01:31:07,960 ‫من باید خرج خانواده بدم. 1255 01:31:07,960 --> 01:31:09,960 ‫متوجه نیستی چقدر سرم کلاه گذاشتن. 1256 01:31:10,626 --> 01:31:12,710 ‫خب پس چرا مقاومت می‌کنی آلبرت؟ 1257 01:31:12,710 --> 01:31:15,626 ‫اگه همه سرت رو کلاه گذاشتن، ‫ دیگه چی واسه از دست دادن داری؟ 1258 01:31:16,501 --> 01:31:18,251 ‫چرا می‌ذاری ادامه پیدا کنه؟ 1259 01:31:28,543 --> 01:31:30,168 ‫فردا وقت ملاقات بیا اینجا. 1260 01:32:12,585 --> 01:32:13,585 ‫الو؟ 1261 01:32:13,585 --> 01:32:17,335 ‫جک هستم، الان یه گزارشی به دست ما رسید. 1262 01:32:19,001 --> 01:32:21,501 ‫دسالوو توی سلولش به قتل رسیده. 1263 01:32:22,668 --> 01:32:23,918 ‫متاسفم بچه‌جان. 1264 01:32:37,251 --> 01:32:38,251 ‫خبری داری؟ 1265 01:32:38,251 --> 01:32:39,751 ‫هنوز بیانیه رسمی‌ای نیومده. 1266 01:32:39,751 --> 01:32:42,460 ‫آشناهام از روزنامه هرالد گفتن ‫ که بخاطر مواد به قتل رسیده، ولی... 1267 01:32:42,460 --> 01:32:43,835 ‫نه، با عقل جور در نمیاد. 1268 01:32:51,085 --> 01:32:53,501 ‫اون پیششون اون داخل بود. ‫از نیتشون خبر داشت. 1269 01:32:59,350 --> 01:33:02,400 ‫[هریسون، پلاک 426 خیابان کلمبیا] 1270 01:33:03,376 --> 01:33:04,460 ‫الو؟ 1271 01:33:04,460 --> 01:33:06,376 ‫می‌خوام یه آدرس رو یادداشت کنی. 1272 01:33:07,001 --> 01:33:09,001 ‫اگه تا یه ساعت دیگه ‫زنگ نزدم به پلیس خبر بده. 1273 01:33:09,626 --> 01:33:10,710 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 1274 01:33:10,710 --> 01:33:14,460 ‫پلاک 426 خیابان کلمبیا، نوشتی؟ 1275 01:33:14,460 --> 01:33:15,793 ‫نوشتم. 1276 01:33:15,793 --> 01:33:16,960 ‫لورتا... 1277 01:33:19,626 --> 01:33:21,335 ‫تف توش. 1278 01:33:33,085 --> 01:33:34,585 ‫دنبال هریسون می‌گردم. 1279 01:33:34,585 --> 01:33:36,043 ‫ته راهروئه. 1280 01:34:08,460 --> 01:34:09,460 ‫هریسون؟ 1281 01:34:09,460 --> 01:34:10,543 ‫بله. 1282 01:34:11,168 --> 01:34:13,168 ‫من یه خبرنگار از رکورد آمریکن هستم. 1283 01:34:13,918 --> 01:34:16,168 ‫می‌خوام چند سوال راجع ‫به بریج‌واتر ازت بپرسم. 1284 01:34:22,668 --> 01:34:26,668 ‫من و دسالوو توی یه بخش بودیم. ‫هر روز می‌دیدمش. 1285 01:34:28,835 --> 01:34:32,335 ‫و... ایشون چطور؟ 1286 01:34:36,501 --> 01:34:39,501 ‫آره. این هم توی بخش من بود. 1287 01:34:41,335 --> 01:34:42,835 ‫همیشه پیش هم بودن. 1288 01:34:43,418 --> 01:34:44,668 ‫مارش و دسالوو؟ 1289 01:34:45,293 --> 01:34:46,585 ‫و نثار. 1290 01:34:47,835 --> 01:34:49,335 ‫جرج نثار؟ 1291 01:34:57,085 --> 01:35:00,751 ‫آره، سه‌تایی دائما روی اعتراف ‫دسالوو کار می‌کردن. 1292 01:35:02,376 --> 01:35:04,585 ‫منظورت چیه که کار می‌کردن؟ 1293 01:35:05,585 --> 01:35:09,251 ‫تعلیمش می‌دادن. ‫ هر روز به مدت چند هفته ادامه دادن. 1294 01:35:10,835 --> 01:35:12,751 ‫انبوهی از برش‌هایی از روزنامه داشتن، 1295 01:35:12,751 --> 01:35:16,460 ‫و دسالوو رو آزمایش می‌کردن ‫که ببینن حفظ کرده یا نه. 1296 01:35:18,293 --> 01:35:20,126 ‫یادمه که مارش می‌گفت، 1297 01:35:20,126 --> 01:35:23,460 ‫«باید انقدر با خودت تکرار کنی ‫که خودت هم باورت بشه.» 1298 01:35:24,668 --> 01:35:28,168 ‫ولی اعتراف دسالوو ‫ چه مزیتی واسه اون‌ها داشت؟ 1299 01:35:31,251 --> 01:35:35,085 ‫سرش جایزه گذاشته بودن. ‫واسه همین نثار وکیلش رو قاطی قضیه کرد. 1300 01:35:35,668 --> 01:35:36,918 ‫جدی می‌گم. 1301 01:35:37,751 --> 01:35:39,668 ‫می‌خواد کل قضیه رو گردن بگیره. 1302 01:35:41,376 --> 01:35:43,460 ‫وکیلش ترتیب همه‌چیز رو داد. 1303 01:35:44,126 --> 01:35:45,793 ‫اف‌لی بیلی رو می‌گی؟ 1304 01:35:46,835 --> 01:35:47,835 ‫درسته. 1305 01:35:48,960 --> 01:35:53,460 ‫به آلبرت گفت که می‌تونه ‫واسش یه قرارداد کتاب جور کنه. 1306 01:35:57,043 --> 01:35:59,543 ‫آلبرت خیال می‌کرد قراره ‫میلیونی پول در بیاره... 1307 01:36:00,376 --> 01:36:01,793 ‫و خرج خانواده‌اش رو در بیاره. 1308 01:36:56,126 --> 01:36:57,210 ‫سیگار داری؟ 1309 01:37:17,585 --> 01:37:19,168 ‫پس می‌خوای از آلبرت بگم. 1310 01:37:20,376 --> 01:37:21,668 ‫چطور هم رو می‌شناسید؟ 1311 01:37:22,168 --> 01:37:23,793 ‫هم‌سلولی بودیم. 1312 01:37:23,793 --> 01:37:25,210 ‫قبل اعترافش؟ 1313 01:37:26,501 --> 01:37:27,918 ‫آره، یه چند ماهی قبل اعترافش. 1314 01:37:27,918 --> 01:37:30,418 ‫تصادف واقعا جالبیه، مگه نه؟ 1315 01:37:31,793 --> 01:37:34,293 ‫بین مظنونین تو انتخاب می‌شی، 1316 01:37:34,293 --> 01:37:38,043 ‫و هم‌سلولی دسالوو از آب درمیای. 1317 01:37:39,168 --> 01:37:41,001 ‫شاید قیافم به این‌جور آدم‌ها می‌خوره. 1318 01:37:44,293 --> 01:37:46,793 ‫روزی که سوفی کلارک کشته شد ‫تو خونه‌اش بودی؟ 1319 01:37:47,918 --> 01:37:48,918 ‫نه. 1320 01:37:50,668 --> 01:37:51,835 ‫من زن‌جماعت نمی‌کشم. 1321 01:37:53,335 --> 01:37:57,835 ‫و لزومی هم نداره دروغ بگم. ‫حکمم حبس ابده. 1322 01:38:00,293 --> 01:38:02,043 ‫پس چرا دسالوو رو تعلیم دادی؟ 1323 01:38:02,626 --> 01:38:04,293 ‫نمی‌شه اسمش رو تعلیم گذاشت. 1324 01:38:06,418 --> 01:38:09,001 ‫فقط بهش کمک کردم به‌خاطر بسپره. 1325 01:38:10,793 --> 01:38:12,960 ‫سیزده تا قتل، یادآوریش سخته. 1326 01:38:12,960 --> 01:38:14,251 ‫چرا بهش کمک می‌کردی؟ 1327 01:38:15,210 --> 01:38:18,876 ‫جایزه تعیین شده بود. ‫هر قربانی ده هزار دلار. 1328 01:38:20,293 --> 01:38:24,293 ‫پس به ازای هر قتلی که بهش ‫ اعتراف می‌کرد پول می‌گرفتی؟ 1329 01:38:25,793 --> 01:38:27,710 ‫خب، می‌تونستی خودت به قتلشون اعتراف کنی. 1330 01:38:27,710 --> 01:38:29,085 ‫پول بیشتری در بیاری. 1331 01:38:29,085 --> 01:38:31,335 ‫پول بیش‌ازحد زیادی بود. 1332 01:38:34,001 --> 01:38:38,835 ‫و مهم چه فکری می‌کنی، آلبرت متقاعدم کرد ‫که خودش اون زن‌ها رو کشته. 1333 01:38:41,210 --> 01:38:42,460 ‫فقط سیزده‌تا بودن؟ 1334 01:38:44,335 --> 01:38:45,585 ‫چه فرقی می‌کنه؟ 1335 01:38:48,001 --> 01:38:52,168 ‫شما یه شایعه درست کردید، ‫باید جلوش رو می‌گرفتیم. 1336 01:38:54,168 --> 01:38:55,585 ‫مردم می‌خواستن که بشنون کار آلبرت بوده، 1337 01:38:55,585 --> 01:38:58,335 ‫نیاز داشتن که باور کنن کار آلبرت بوده. 1338 01:39:00,168 --> 01:39:02,168 ‫احتمالات دیگه‌اش خیلی ناخوشایند بود. 1339 01:39:04,918 --> 01:39:06,001 ‫چه احتمالی؟ 1340 01:39:08,793 --> 01:39:10,793 ‫که آلبرت دسالووهای دیگه‌ای اون بیرونن. 1341 01:39:13,251 --> 01:39:15,335 ‫و امنیت توی جهان یه توهمه. 1342 01:39:19,585 --> 01:39:20,751 ‫مردها زن‌ها رو می‌کشن. 1343 01:39:22,501 --> 01:39:23,918 ‫آلبرت اولینش نبوده. 1344 01:39:25,668 --> 01:39:27,585 ‫و مطمئنا هم آخرینش نخواهد بود. 1345 01:39:45,710 --> 01:39:48,293 ‫اگه درمورد مرتبط بودن قتل‌ها ‫حق با دکتر گریسون باشه... 1346 01:39:49,251 --> 01:39:51,668 ‫پنج قتل اول همه زن‌های مسن بودن. 1347 01:39:52,710 --> 01:39:55,001 ‫و اگه پال دمپسی قربانیان خاصی ‫ مد نظرش بوده... 1348 01:39:55,001 --> 01:39:56,751 ‫می‌شه گفت زن‌های مسن بودن. 1349 01:39:56,751 --> 01:39:59,668 ‫دسالوو دچار دروغ‌گویی بیمارگون بوده. 1350 01:40:00,501 --> 01:40:04,001 ‫هرچیزی که راجع به پنج قتل اول می‌دونست ‫ یا از اولش توی روزنامه ذکر شده، 1351 01:40:04,001 --> 01:40:06,043 ‫یا باتملی در اختیارش قرار داده. 1352 01:40:06,144 --> 01:40:07,750 ‫[سه خفگی با گره‌های مشترک در طناب] 1353 01:40:07,751 --> 01:40:10,251 ‫ولی از صدها زنی که دسالوو بهشون تجاوز کرده، 1354 01:40:11,043 --> 01:40:12,876 ‫تمامی قربانیان جوان بودن. 1355 01:40:13,918 --> 01:40:16,085 ‫و بعد پال دمپسی به نیویورک نقل‌مکان کرده، 1356 01:40:16,710 --> 01:40:18,626 ‫و قاتل شروع کرده به کشتن زن‌های جوان. 1357 01:40:20,793 --> 01:40:23,501 ‫و باقی اون‌ها از قاتل به عنوان ‫ پوششی استفاده کردن... 1358 01:40:23,501 --> 01:40:25,085 ‫که زن‌هایی که نمی‌خواستند رو کنار بزنند. 1359 01:40:25,710 --> 01:40:27,460 ‫مدیری که منشیش رو حامله کرده بود. 1360 01:40:28,501 --> 01:40:30,085 ‫دوست‌پسر سابق روانی. 1361 01:40:33,710 --> 01:40:37,376 ‫و بعد دسالوو همراه نثار ‫و مارش سر از بریج‌واتر درمیاره. 1362 01:40:38,710 --> 01:40:40,043 ‫اون‌ها از دسالوو سوءاستفاده می‌کنن. 1363 01:40:40,751 --> 01:40:43,960 ‫نثار اف‌لی بیلی رو قاطی ماجرا می‌کنه ‫که پول جایزه رو بگیره. 1364 01:40:44,543 --> 01:40:47,210 ‫و قبل اعتراف دسالوو رو تعلیم می‌دن. 1365 01:40:48,460 --> 01:40:50,918 ‫و بدین‌شکل اون راه نجات بقیه شد. 1366 01:40:51,585 --> 01:40:53,751 ‫کل شهر می‌خواستن که از این داستان بگذرن. 1367 01:40:53,752 --> 01:40:55,850 ‫[روزهای وحشت از جانی به پایان رسید] 1368 01:40:59,960 --> 01:41:01,793 ‫کسی به حقیقت اهمیت نمی‌داد. 1369 01:41:08,668 --> 01:41:10,460 ‫و اون‌ها از اتهام قتل قسر در رفتند. 1370 01:41:30,000 --> 01:41:45,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 1371 01:41:47,450 --> 01:41:51,375 ‫[جانیان بوستون] 1372 01:41:51,376 --> 01:41:52,876 ‫کارت خوب بود بچه جان. 1373 01:42:02,500 --> 01:42:05,500 ‫[جانیان بوستون] 1374 01:42:11,251 --> 01:42:12,543 ‫کمیسر، کمیسر! 1375 01:42:12,543 --> 01:42:15,751 ‫در جواب مقاله‌ای که امروز در رکورد آمریکن ‫چاپ شد چی دارید بگید؟ 1376 01:42:15,751 --> 01:42:17,668 ‫پاسختون چیه کمیسر؟ 1377 01:42:19,335 --> 01:42:22,960 ‫هیچ‌کدوم از پرونده‌های جانی ‫هنوز مختومه نشده. 1378 01:42:22,960 --> 01:42:24,376 ‫حرف دیگه‌ای ندارم. 1379 01:42:27,126 --> 01:42:28,335 ‫کمیسر! 1380 01:42:29,085 --> 01:42:30,418 ‫به چند نفر مظنون هستید؟ 1381 01:42:35,000 --> 01:42:42,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫ .:: DigiMoviez.Com ::. 1382 01:42:42,200 --> 01:42:49,200 ‫دیجی‌موویز در شبکه‌های اجتماعی: ‫ DigiMoviez@ 1383 01:44:06,000 --> 01:44:10,700 ‫[بعدها به لورتا به عنوان خبرنگار پزشکی ‫در نشریه‌ی بوستون گلوب، جایزه‌ای اعطا شد.] 1384 01:44:10,750 --> 01:44:16,100 ‫[وی از نخستین خبرنگارانی بود ‫که اخبار بحران ایدز را پوشش داد.] 1385 01:44:16,150 --> 01:44:21,600 ‫[لورتا و جیمز سپس از یکدیگر جدا شدند ‫و ازدواج آن‌ها به طلاق ختم شد.] 1386 01:44:24,600 --> 01:44:30,200 ‫[در طی سی سال بعد، جین همچنان به عنوان ‫خبرنگار پژوهشی به کارش ادامه داد.] 1387 01:44:30,250 --> 01:44:36,150 ‫[جین و لورتا همچنان ‫دوستان صمیمی باقی ماندند.] 1388 01:44:38,300 --> 01:44:45,250 ‫[پرونده‌ی دادخواهی قتل سریالی دختران. ‫مقاله‌ای از جین کول و لورتا مک‌لافین.] 1389 01:44:47,500 --> 01:44:52,100 ‫[هیچ اتهامی به دنیل مارش وارد نشد.] 1390 01:44:52,150 --> 01:44:55,700 ‫[جرج نثار همچنان در زندان ماساچوست است.] 1391 01:44:55,750 --> 01:45:00,450 ‫[پول جایزه هیچ‌وقت به دست او نرسید.] 1392 01:45:03,600 --> 01:45:08,600 ‫[آلبرت دسالوو در سال 2013 بنا بر شواهد ‫آزمایش دی‌ان‌ای به سیزدهمین قتل متهم شد.] 1393 01:45:08,650 --> 01:45:16,600 ‫[پرونده‌ی دوازده قتل دیگر ‫هیچ‌وقت مختومه نشد.]