1 00:00:03,300 --> 00:00:05,200 ‫جک نیلسون داره میاد لندن 2 00:00:05,200 --> 00:00:06,520 ‫چند نفر توی این کشور هستن 3 00:00:06,560 --> 00:00:08,840 ‫که دوست دارم باهاشون ملاقات کنم 4 00:00:08,880 --> 00:00:11,720 ‫- فاشیست‌ها رو می‌گین ‫- فاشیست‌های پیراهن سیاه و چکمه‌پوش رو نمی‌گم، 5 00:00:11,760 --> 00:00:13,240 ‫فاشیست‌های کت‌شلواری رو می‌گم 6 00:00:13,280 --> 00:00:15,560 ‫آقای شلبی، ‫ایشون خانم دایانا میتفورد هستن 7 00:00:15,600 --> 00:00:18,160 ‫جدیدترین و آخرین معشوقه آزولد 8 00:00:18,200 --> 00:00:21,040 ‫رسماً، اون واسه خریدِ ‫مجوز واردات مشروب به اینجا میاد 9 00:00:21,080 --> 00:00:23,920 ‫ولی از نظر غیررسمی، ‫فرستاده روزولته 10 00:00:23,960 --> 00:00:26,880 ‫با بودن در کنار فاشیست‌ها 11 00:00:26,920 --> 00:00:28,160 ‫می‌تونم اونا رو ضعیف کنم 12 00:00:28,200 --> 00:00:30,560 ‫ولی بازم دنبال یه دردسر بزرگ میگردی ‫که تو رو به کُشتن بده 13 00:00:30,600 --> 00:00:32,920 اگه نمی‌خوای ‫تو حمل سطل کمکم کنی سرزنشت نمی‌کنم 14 00:00:32,960 --> 00:00:34,880 ‫باید خودت تنهایی ‫این سطل رو حمل کنی 15 00:00:34,920 --> 00:00:36,440 ‫باهام به توافق رسیدیم، آقای نیلسون؟ 16 00:00:36,480 --> 00:00:37,760 ‫تو مرد شجاعی هستی 17 00:00:39,320 --> 00:00:40,600 ‫کل قهرمانان جنگی ‫که به عمرم دیدم، 18 00:00:40,640 --> 00:00:43,240 ‫صرفاً می‌خواستن خودشون رو به کشتن بدن 19 00:00:43,280 --> 00:00:46,160 ‫- اگه قراره کسی تامی شلبی رو بکشه... ‫- ...باید تو باشی 20 00:00:46,200 --> 00:00:49,400 ‫اون شیطان می‌میره. ‫آینده مطعلق به ماست 21 00:00:50,520 --> 00:00:52,200 ‫باید بری پیش یه دکتر 22 00:00:52,240 --> 00:00:54,720 ‫باید تا تموم شدن کار و کاسبی بوستون ‫کارمون رو ادامه بدیم 23 00:00:54,760 --> 00:00:57,520 ‫الو؟ 24 00:00:57,560 --> 00:01:00,000 ‫تامی، تبش رفته بالا. ‫هیچ دارویی روش کار نمی‌کنه 25 00:01:00,040 --> 00:01:01,120 ‫زود بیاد خونه 26 00:01:02,200 --> 00:01:11,200 ‫زیرنویس از ‫کیارش نعمت گرگانی و عرفـان مـرادی 27 00:01:11,201 --> 00:01:16,201 ‫تلگرام ما ‫erfan: @Sub_Hub ‫kiarash: @realKiarashNg 28 00:01:23,320 --> 00:01:25,560 ‫از سر راه برین کنار! ‫از سر راه برین کنار! 29 00:01:25,600 --> 00:01:28,400 ‫- نه، نه. دکتر کجاست؟ ‫- میشه دکتر رو خبر کنین؟ 30 00:01:28,440 --> 00:01:30,280 ‫- باید با یه دکتر حرف بزنم ‫- آقای شلبی 31 00:01:30,320 --> 00:01:32,920 ‫آقای شلبی، دخترتون مرض سل داره 32 00:01:32,960 --> 00:01:34,960 ‫مرض سل یه بیماری واگیرداره 33 00:01:35,000 --> 00:01:37,320 ‫یه دستورالعمل هست ‫که باید بهش عمل کنیم 34 00:01:37,360 --> 00:01:40,240 ‫- خواهش می‌کنم بچه رو بدین به ما ‫- لیزی؟ 35 00:01:40,280 --> 00:01:41,640 ‫چیزی نیست 36 00:01:41,680 --> 00:01:44,360 ‫- خیلی‌خب ‫- بگیرش. باهاش آروم رفتار کن 37 00:01:44,400 --> 00:01:45,920 ‫مراقبش باشین 38 00:01:45,960 --> 00:01:48,720 ‫اون دختر منه، شنیدی چی گفتم؟ 39 00:01:48,760 --> 00:01:50,280 ‫باید پیشش باشم 40 00:01:50,320 --> 00:01:52,480 ‫باید پیش دخترم باشم! 41 00:01:52,520 --> 00:01:53,720 ‫تام 42 00:01:53,760 --> 00:01:57,320 ‫خیلی‌خب. اونا دستگاه اشعه ایکس دارن. ‫ما باید آزمایش اشعه ایکس بدیم 43 00:01:57,360 --> 00:01:59,880 ‫- چون ممکنه ما هم گرفته باشیم ‫- گور پدر ما، لیزی 44 00:01:59,920 --> 00:02:02,160 ‫گور پدر ما! ‫گور پدر تو و من! 45 00:02:02,200 --> 00:02:03,920 ‫کی باعث این شده؟ 46 00:02:06,120 --> 00:02:08,040 ‫ما باعث این نفرین شدیم 47 00:02:08,080 --> 00:02:10,040 ‫بس کن، تامی 48 00:02:10,080 --> 00:02:11,480 ‫فقط بس کن! 49 00:02:12,880 --> 00:02:14,480 ‫نمیذارن از اینجا برم! 50 00:02:15,560 --> 00:02:16,800 ‫نمیذارن از اینجا برم! 51 00:02:18,600 --> 00:02:21,800 ‫از عمد این‌کارو کردن، ‫که منو مجازات کنن 52 00:02:24,000 --> 00:02:26,120 ‫تامی، خواهش می‌کنم بس کن 53 00:02:26,160 --> 00:02:28,080 باشه 54 00:02:28,120 --> 00:02:29,800 باشه 55 00:02:32,240 --> 00:02:35,720 ‫همسرم واقعاً متأسفه 56 00:02:35,760 --> 00:02:37,200 ‫خیلی‌خب 57 00:02:37,240 --> 00:02:42,040 ‫همسرم خیلی متأسفانه ‫و الان آرومه 58 00:02:43,760 --> 00:02:48,080 ‫داره با ترک اعتیاد سر و کله میزنه. ‫بعضی‌وقت‌ها... 59 00:02:50,960 --> 00:02:52,200 ‫بعضی‌وقت‌ها... 60 00:02:53,320 --> 00:02:55,920 ‫یه آدم نادونم که بداخلاق میشم 61 00:02:57,520 --> 00:02:59,160 ‫فقط بداخلاق شدم 62 00:03:01,440 --> 00:03:02,760 ‫متأسفم 63 00:03:04,480 --> 00:03:06,240 ‫- لیزی ‫- بله؟ 64 00:03:06,280 --> 00:03:07,920 ‫بگین چیکار کنم 65 00:03:07,960 --> 00:03:10,080 ‫- همراه من بیاین، آقا ‫- متأسفم 66 00:03:13,120 --> 00:03:14,400 ‫ممنون 67 00:03:22,960 --> 00:03:25,680 ‫آقای شلبی، باید واسه چند لحظه ‫ثابت بمونین 68 00:03:40,120 --> 00:03:41,920 ‫دیدن چیزی که داخله 69 00:03:43,800 --> 00:03:45,280 ‫صبرکن تا ببینی 70 00:03:48,400 --> 00:03:49,680 ‫خدا 71 00:03:52,880 --> 00:03:54,760 ‫فقط خدا می‌دونه چی داخلشه 72 00:03:58,040 --> 00:03:59,360 ‫خدایا بهش کمک کن 73 00:04:33,160 --> 00:04:35,520 ‫ریه سمت چپش ‫به سل مبتلا شده 74 00:04:37,040 --> 00:04:38,520 ‫زود تشخیص دادن 75 00:04:40,000 --> 00:04:41,400 ‫ولی بازم ازش آزمایش میگیرن 76 00:04:44,040 --> 00:04:47,800 ‫می‌خوان روش ریوی رو انجام میدن، 77 00:04:47,840 --> 00:04:50,600 ‫ریه رو هواجنبی می‌کنن ‫و میذارن استراحت کنه 78 00:04:50,640 --> 00:04:52,320 ‫بعضی‌وقت‌ها ریه خودبخود خوب میشه 79 00:04:54,880 --> 00:04:57,640 ‫و اگه این جواب نده ‫از طلا استفاده می‌کنن 80 00:04:57,680 --> 00:04:59,760 ‫چی؟ 81 00:04:59,800 --> 00:05:03,200 ‫- طلا؟ ‫- نمک طلایی 82 00:05:03,240 --> 00:05:05,480 ‫دکتر گفت وقتی روبان موسسه رو قیچی کردی... 83 00:05:05,520 --> 00:05:08,280 ‫روشش رو برات توضیح داده 84 00:05:08,320 --> 00:05:10,560 ‫یادم نمیاد، گوش نمی‌دادم 85 00:05:10,600 --> 00:05:12,520 ‫آره، خب 86 00:05:12,560 --> 00:05:14,520 ‫نمک طلایی 87 00:05:14,560 --> 00:05:17,840 ‫یه نمک که 37 درصدش طلاست 88 00:05:22,200 --> 00:05:25,800 ‫میگن کمک می‌کنه ولی اول ‫حالش رو بدتر می‌کنه 89 00:05:36,600 --> 00:05:39,240 ‫نگفتن...؟ 90 00:05:39,280 --> 00:05:41,600 ‫نگفتن احتمالش چقدره؟ 91 00:05:41,640 --> 00:05:45,080 ‫نه. ‫چیزی نگفتن 92 00:05:45,120 --> 00:05:46,360 ‫ولی اون کوچیکه 93 00:05:46,400 --> 00:05:50,000 ‫و مرض سل اصلاً خوب نیست ‫چون این مریضی سریع و خطرناکه 94 00:06:02,001 --> 00:06:05,001 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 95 00:06:05,002 --> 00:06:08,002 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 96 00:06:33,360 --> 00:06:36,480 ‫متأسفم، عزیزم 97 00:06:39,560 --> 00:06:41,000 ‫ولی درستش می‌کنم 98 00:06:43,320 --> 00:06:45,040 ‫ازت دورش می‌کنم 99 00:06:47,200 --> 00:06:48,800 ‫به یه توافق میرسم 100 00:06:58,840 --> 00:07:00,360 ‫باید ماسک بزنی 101 00:07:02,240 --> 00:07:03,440 ‫زدم 102 00:07:24,560 --> 00:07:28,280 ‫می‌تونین روش نمک طلایی رو امتحان کنین، ‫من یه چیز دیگه رو امتحان می‌کنم 103 00:07:37,400 --> 00:07:38,960 ‫محله می‌فیر شماره 244 104 00:07:40,360 --> 00:07:42,480 ‫آیدا. ‫گوش کن ببین چی میگم 105 00:07:42,520 --> 00:07:45,280 ‫ازت می‌خوام به جای من بری لندن 106 00:07:45,320 --> 00:07:47,040 ‫نه، مهمه 107 00:07:47,080 --> 00:07:49,200 ‫می‌دونم نمی‌خوای قاطی کار من بشی، 108 00:07:49,240 --> 00:07:51,680 ‫ولی روبی خیلی مریضه 109 00:07:51,720 --> 00:07:53,560 ‫پنج روز از وقتت رو می‌خوام 110 00:08:00,520 --> 00:08:03,400 ‫[لندن] 111 00:08:09,040 --> 00:08:10,680 ‫خب، لباسش خوبه 112 00:08:13,680 --> 00:08:16,200 ‫- برو دم در و لباسش رو ازش بگیر ‫- چشم، خانوم 113 00:08:16,240 --> 00:08:19,600 ‫آه... اسم برندش رو یادداشت کن 114 00:08:19,640 --> 00:08:21,160 ‫بله البته خانوم 115 00:08:50,840 --> 00:08:52,960 ‫توماسِ شیطان، کجایی؟ 116 00:10:08,480 --> 00:10:10,200 ‫خانوم آیدا ثورن، خانوم 117 00:10:11,680 --> 00:10:14,680 ‫- فکر کردم تو هم شلبی باشی ‫- من یه بیوه‌ام 118 00:10:14,720 --> 00:10:18,400 ‫همسرم توفیق خوبی تو مُردن نداشت. ‫هنوز لب مرگه 119 00:10:18,440 --> 00:10:21,560 ‫به گمانم همسرتون عضو خانواده گنیس باشه 120 00:10:21,600 --> 00:10:23,800 ‫کمک زیادی به فقرا می‌کنن 121 00:10:23,840 --> 00:10:25,480 ‫فقرا بخاطر این فقیرن 122 00:10:25,520 --> 00:10:28,640 ‫چون بیشتر درآمدشون رو به خانواده گنیس میدن. ‫بفرمایید لطفاً 123 00:10:28,680 --> 00:10:32,480 ‫به گمونم دلیل فقر ‫پیچیده‌تر از این حرفا باشه 124 00:10:32,520 --> 00:10:34,760 ‫بله. ‫بنظرم به ژن آدم ربط داره 125 00:10:35,920 --> 00:10:37,720 ‫گلدان قشنگیه 126 00:10:37,760 --> 00:10:40,640 ‫پدربزرگم اونو از ‫یه فاحشه‌خانه در قاهره دزدیده 127 00:10:40,680 --> 00:10:43,720 ‫مصر. ‫فکر کنم مال قرن 18ام باشه 128 00:10:43,760 --> 00:10:46,200 ‫چطور اینقدر در مورد ‫گلدان‌های مصری اطلاعات دارین؟ 129 00:10:46,240 --> 00:10:48,240 ‫من عتیقه جات جمع می‌کنم 130 00:10:49,480 --> 00:10:53,480 ‫یه قبیله‌ی کولی ‫قبول می‌کنن که توی محله کارخانه ساکن بشن 131 00:10:53,520 --> 00:10:56,240 ‫واضحه که صدها بچه بدنیا میان، 132 00:10:56,280 --> 00:10:59,320 ‫ولی یکی از اونا ‫تبدیل میشه به یه گنگستر و سیاستمدار 133 00:10:59,360 --> 00:11:01,040 ‫و اون یکی تبدیل میشه ‫به یه جمع کننده عتیقه جات 134 00:11:01,080 --> 00:11:02,760 ‫واقعاً خارق العاده‌اس 135 00:11:02,800 --> 00:11:04,400 ‫فکر کنم ژنتیکی باشه 136 00:11:05,440 --> 00:11:08,160 ‫عزیزم، تو در مورد من تحقیق کردی ‫و منم در مورد تو 137 00:11:08,200 --> 00:11:11,920 ‫اگه الان سال 1919 بود، ‫با یه هفت تیر و یه بمب دست‌ساز 138 00:11:11,960 --> 00:11:13,600 ‫میومدی در خونه‌م 139 00:11:13,640 --> 00:11:15,600 ‫و منو میکُشتی 140 00:11:15,640 --> 00:11:18,440 ‫زیبا نیست که زمان ‫همچی رو تغییر میده؟ 141 00:11:18,480 --> 00:11:20,320 ‫- اون مرد آمریکایی کجاست؟ ‫- بعداً میاد 142 00:11:20,360 --> 00:11:23,160 ‫- موزلی کجاست؟ ‫- فهمید توماس نمیاد پس تصمیم گرفت قهر کنه 143 00:11:23,200 --> 00:11:25,360 ‫می‌دونی که اخلاق مردها چطوریه. ‫توماس کجاست؟ 144 00:11:26,400 --> 00:11:28,240 ‫دخترش مریضه 145 00:11:28,280 --> 00:11:30,520 ‫مگه دایه نداره؟ 146 00:11:30,560 --> 00:11:33,640 ‫یه چیز عمومی و ژنتیکیه 147 00:11:33,680 --> 00:11:36,160 ‫اون دخترش رو به کارش ترجیح میده 148 00:11:36,200 --> 00:11:38,240 ‫حتی اگه قرار باشه اون کار ‫دنیا رو تغییر بده؟ 149 00:11:38,280 --> 00:11:40,240 ‫فکر کردم امروز قراره یه مراسم معمولی باشه 150 00:11:40,280 --> 00:11:42,400 ‫حالا که تو اومدی ‫به گمونم همینطور بشه 151 00:11:47,880 --> 00:11:50,160 ‫باید بدونی که برادرت ‫زندگی منو تغییر داده 152 00:11:51,560 --> 00:11:55,880 ‫مردهای اینجا مدام در حال ‫اسب سواری در با سرعت پایینن، 153 00:11:55,920 --> 00:11:57,600 ‫هیچوقت با اسب نمی‌تازند 154 00:11:57,640 --> 00:12:00,680 ‫توماس اون مرد روی گلدانه 155 00:12:00,720 --> 00:12:02,720 ‫بخاطر همین آوردمش که ببینیش 156 00:12:04,320 --> 00:12:06,640 ‫بر اساس تفاسیر اخیر، 157 00:12:06,680 --> 00:12:10,920 ‫سواره‌ی سیاه روی گلدان قرن 18ام 158 00:12:10,960 --> 00:12:12,520 ‫به معنی مرگه 159 00:12:12,560 --> 00:12:15,840 ‫پس، آره ‫به گمونم به توماس شباهت داره 160 00:12:17,160 --> 00:12:19,920 ‫بهم بگو. ‫چرا بنظر میاد از لحاظ احساسی آسیب دیده؟ 161 00:12:19,960 --> 00:12:23,400 ‫چون اون کارکتر یه رمانه 162 00:12:23,440 --> 00:12:27,480 ‫یکی از اون رمان‌هایی که زن‌هایی مثل تو ‫دوست دارن بخوننش. اونایی که همش در مورد مردهای وحشیه 163 00:12:27,520 --> 00:12:30,000 ‫خب، من رمان نمی‌خونم 164 00:12:30,040 --> 00:12:32,280 ‫فقط پورن و سیاست می‌خونم 165 00:12:34,120 --> 00:12:37,600 ‫در غیاب مردها بهتر نیست ما زن‌ها ‫در مورد چیزهای مودبانه صحبت کنیم؟ 166 00:12:38,800 --> 00:12:41,320 ‫بسیارخب. ‫مودبانه حرف میزنیم 167 00:12:54,080 --> 00:12:56,640 ‫می‌دونی، من از سکس با زن‌ها ‫به اندازه سکس با مردها، خوشم میاد 168 00:12:58,680 --> 00:13:01,160 ‫تامی راست می‌گفت 169 00:13:01,200 --> 00:13:03,720 ‫اون میگه همچی مثل یه دایره‌اس 170 00:13:03,760 --> 00:13:08,280 ‫یه بانو از «ایتن اسکور»، ‫به اندازه یه فاحشه از استون، بی‌ادبه 171 00:13:08,320 --> 00:13:10,280 ‫متوجه شدم هنوز بهت نوشیدنی تعارف نکردم 172 00:13:18,160 --> 00:13:22,560 ‫آیدا، قبل از اینکه ‫معامله تغییر دنیا انجام بشه، 173 00:13:22,600 --> 00:13:24,080 ‫می‌خوام یه چیزی رو بدونی 174 00:13:25,800 --> 00:13:28,640 ‫وقتی زمان پاکسازی بزرگ برسه، 175 00:13:28,680 --> 00:13:30,960 ‫من شخصاً در این مورد صحبت می‌کنم 176 00:13:31,000 --> 00:13:34,640 ‫که یهودی‌ها باید از بین برن ‫ولی به کولی‌ها باید رحم بشه 177 00:13:34,680 --> 00:13:36,080 ‫هان 178 00:13:37,600 --> 00:13:39,760 ‫بیا ویسکی بنوشیم ‫و منتظر مرد آمریکایی باشیم 179 00:13:41,520 --> 00:13:42,800 ‫هان 180 00:14:29,800 --> 00:14:31,360 ‫تو کدوم خری هستی؟ 181 00:14:36,400 --> 00:14:41,040 ‫من صاحب این کُلت و تیرهای توشم 182 00:14:41,080 --> 00:14:42,560 ‫و بدجور عجله دارم 183 00:14:43,760 --> 00:14:46,200 ‫من نشانه محل سکونت خانواده لی رو ‫دنبال کردم 184 00:14:47,240 --> 00:14:50,200 ‫دنبال ازمه شلبی لی می‌گردم 185 00:14:50,240 --> 00:14:51,680 ‫تا حالا اسمشو نشنیدم 186 00:14:53,720 --> 00:14:56,960 ‫[اون بیوه برادرمه] 187 00:14:56,961 --> 00:15:00,400 ‫[فقط می‌خوام باهاش صحبت کنم] 188 00:15:00,720 --> 00:15:04,080 ‫شوهر ازمه یه کولی کثافت بود 189 00:15:04,120 --> 00:15:07,120 ‫- یه پیکی بلایندر بود ‫- آره؟ 190 00:15:07,160 --> 00:15:09,600 ‫خب، من برادر بزرگشونم ‫و از اونا بدترم 191 00:15:09,640 --> 00:15:11,320 ‫و همونطور که گفتم عجله دارم 192 00:15:12,920 --> 00:15:14,640 ‫اون کجاست؟ 193 00:15:34,360 --> 00:15:37,360 ‫اسلحه‌ات رو بذار کنار، توماس. ‫بچه این اطراف هست 194 00:15:44,360 --> 00:15:47,200 ‫منو پیدا کردی ‫چون خودم گذاشتم پیدام کنی 195 00:15:47,240 --> 00:15:49,440 ‫شنیدم داری دنبالم میگردی ‫و کنجکاو شدم 196 00:15:52,560 --> 00:15:58,120 ‫اگه یکی از این مردها همسرته، ‫بهش بگو که من دنبال دردسر نیستم 197 00:15:58,160 --> 00:15:59,360 ‫من همسری ندارم 198 00:16:00,880 --> 00:16:02,160 ‫فایده همسر داشتن چیه؟ 199 00:16:03,560 --> 00:16:06,680 ‫اسب گاریم رو میکشه. ‫سگ ازم محافظت می‌کنه 200 00:16:07,720 --> 00:16:09,280 ‫گربه منو شب‌ها گرم می‌کنه 201 00:16:10,720 --> 00:16:15,760 ‫اگه قراره باشه کسی تو رو ‫توی دردسر بندازه، تامی شلبی؛ اون منم 202 00:16:15,800 --> 00:16:17,200 ‫چی می‌خوای؟ 203 00:16:19,280 --> 00:16:20,720 ‫بهشون بگو از اینجا برن 204 00:16:22,280 --> 00:16:24,120 ‫چیه؟ فکر کردی من رئیس اینجام؟ 205 00:16:24,160 --> 00:16:25,560 ‫اوه، کاملاً مطمئنم، ازمه 206 00:16:27,320 --> 00:16:30,200 ‫[از اینجا برین] 207 00:16:30,600 --> 00:16:32,481 ‫[اون پسر بیچاره ترسیده] 208 00:16:54,200 --> 00:16:57,080 ‫این کولی اونقدر مغرور شده ‫که نمی‌خواد باسنش رو روی زمین بذاره؟ 209 00:17:03,280 --> 00:17:06,040 ‫من یه دختر دارم، ازمه 210 00:17:06,080 --> 00:17:07,920 ‫اسمش روبیه 211 00:17:07,960 --> 00:17:09,880 ‫یهویی مریض شد 212 00:17:09,920 --> 00:17:11,480 ‫وضعش خرابه 213 00:17:14,000 --> 00:17:18,920 ‫و با گفتن اسمش ‫و نگاه کردن تو چشمات می‌تونم بفهمم... 214 00:17:18,960 --> 00:17:21,240 ‫که فقط زمان و امیدم رو هدر دادم 215 00:17:22,360 --> 00:17:23,960 ‫چی رو هدر دادی؟ 216 00:17:26,480 --> 00:17:27,600 ‫آه... 217 00:17:28,880 --> 00:17:32,040 ‫تامی شلبی، نماینده حزب کارگر جنوب بیرمنگام، ‫شوالیه‌ رسمی بریتانیا 218 00:17:32,080 --> 00:17:33,760 ‫بخاطر نفرین یه کولی 219 00:17:33,800 --> 00:17:35,840 ‫در به در کوه‌ها شده 220 00:17:37,360 --> 00:17:41,000 ‫- فکر کردم پالی رو داری که به این کارها برسه ‫- پالی مُرده 221 00:17:44,600 --> 00:17:46,760 ‫با اسلحه یا چاقو؟ 222 00:17:46,800 --> 00:17:48,680 ‫هنوز توی خوابم باهام حرف میزنه 223 00:17:50,000 --> 00:17:51,840 ‫اون بود که بهم گفت بیام تو رو پیدا کنم 224 00:17:54,920 --> 00:17:56,160 ‫پالی 225 00:17:59,760 --> 00:18:02,240 ‫این اسم شبیه زنگ مدرسه‌اس 226 00:18:02,280 --> 00:18:03,680 میاد و بهت میگه چیکار کنی 227 00:18:04,840 --> 00:18:06,440 ‫لعنت! 228 00:18:07,400 --> 00:18:09,640 ‫خیلی خوشحالم که دیگه دور و بر تو نیستم 229 00:18:10,800 --> 00:18:12,520 ‫زندگی همه رو داغون کردی 230 00:18:13,800 --> 00:18:16,320 ‫دخترم داره میمیره، ازمه 231 00:18:16,360 --> 00:18:18,640 ‫بعضی‌ها رفتن فرانسه. ‫لورد 232 00:18:18,680 --> 00:18:20,360 ‫شنیدم «ترینکت» می‌فروشن ‫[جواهر کم ارزش] 233 00:18:20,400 --> 00:18:21,920 ‫من به چیزی بیشتر از ترینکت نیاز دارم 234 00:18:25,040 --> 00:18:28,240 ‫از واکنشت می‌تونم بفهمم ‫که این کار تو نیست 235 00:18:28,280 --> 00:18:29,880 ‫متأسفم که وقتت رو گرفتم 236 00:18:48,960 --> 00:18:52,680 ‫خدمتکار میگه دوست آمریکایی‌مون ‫داره ماشینش رو پارک می‌کنه 237 00:18:52,720 --> 00:18:55,520 ‫همچنین در جواب سوالت گفت، دایانا 238 00:18:55,560 --> 00:18:58,760 ‫که کت عجیب دوست‌مون ‫ساخت برند شنل‌ـه 239 00:19:01,120 --> 00:19:04,320 ‫- برند خیلی گرونیه ‫- آره، دقیقاً 240 00:19:04,360 --> 00:19:06,600 ‫ولی عطری که دارم بو می‌کنم از اون ارزون‌هاست 241 00:19:13,960 --> 00:19:17,200 ‫واقعاً ناراحتم که توماس اینجا نیست 242 00:19:17,240 --> 00:19:19,920 ‫ظاهراً یه مشکل خانوادگی اضطراری پیش اومده 243 00:19:19,960 --> 00:19:22,120 ‫فقط آیدا رو داریم. ‫خواهر توماس 244 00:19:23,960 --> 00:19:27,240 ‫خب، خواهر توماس شامپاین میل داره؟ 245 00:19:27,280 --> 00:19:29,160 ‫اوه، خواهر توماس اجازه داره حرف بزنه؟ 246 00:19:29,200 --> 00:19:31,200 ‫فکر می‌کنه این نهار صرفاً یه مهمونی معمولیه 247 00:19:32,640 --> 00:19:35,680 ‫خواهر توماس بخاطر مریضی دخترش اینجاست 248 00:19:35,720 --> 00:19:38,280 ‫توماس می‌خواست ‫یکی از تشکیلات شلبی 249 00:19:38,320 --> 00:19:39,760 ‫شما رو به آقای نیلسون معرفی کنه 250 00:19:39,800 --> 00:19:42,480 ‫و به هر سه تاتون پیشنهاد یه دعوت رو بده 251 00:19:42,520 --> 00:19:46,160 ‫اوه. ‫چه دعوتی؟ 252 00:19:46,200 --> 00:19:47,920 ‫موضوع دعوت بمونه برای بعد 253 00:19:47,960 --> 00:19:51,000 ‫و لطفاً یادتون باشه ‫که در این لحظه و در این اتاق 254 00:19:51,040 --> 00:19:53,400 ‫قدرت دست خانواده شلبیه 255 00:19:53,440 --> 00:19:56,400 ‫چون ما اطلاعات و انگیزه‌ای رو داریم 256 00:19:56,440 --> 00:19:59,800 ‫که باعث میشه آقای نیلسون ‫کاری که می‌خواین رو انجام بده 257 00:19:59,840 --> 00:20:02,480 ‫پس وقتی حرف میزنم دهن گوه‌تون رو ببندین 258 00:20:02,520 --> 00:20:05,920 ‫چون برخلاف ظاهرم ‫تو حرف زدن واردم 259 00:20:05,960 --> 00:20:07,960 ‫و بله، شامپاین میخورم 260 00:20:13,560 --> 00:20:16,120 ‫ترتیب اینو بده 261 00:20:16,160 --> 00:20:19,840 ‫خیلی‌خب، قبل از اینکه ‫این معرفی کسل کننده شروع بشه، 262 00:20:19,880 --> 00:20:22,920 ‫باید یه چیزی رو که برادرزاده‌ام، جین ‫الان بهم گفت رو بهتون بگم 263 00:20:22,960 --> 00:20:25,880 ‫- اوه جک ‫- گفت خانواده شلبی همه‌شون جادوگرن 264 00:20:25,920 --> 00:20:28,040 ‫و جادوگرها آزادانه با مُرده‌ها حرف میزنن 265 00:20:28,080 --> 00:20:30,600 ‫پس، کی اینجا شلبیه؟ 266 00:20:34,920 --> 00:20:36,560 ‫واقعیت داره؟ 267 00:20:36,600 --> 00:20:38,960 ‫- جینا ‫- سلام، آیدا 268 00:20:40,800 --> 00:20:42,920 ‫مایکل بهت سلام رسوند 269 00:20:42,960 --> 00:20:44,680 ‫تو خواهرشی 270 00:20:44,720 --> 00:20:47,640 ‫بله، دقیقا همونم، خواهرش 271 00:20:47,680 --> 00:20:48,920 ‫یکم تحقیق کردم 272 00:20:48,960 --> 00:20:52,400 ‫یه زمانی کمونیسم بودی، ‫ولی الان جواهر میندازی و رژ لب میزنی 273 00:20:52,440 --> 00:20:54,920 ‫راستش من سوسیالیستم 274 00:20:54,960 --> 00:20:57,760 ‫اون مشاور سیاسی آقا شلبیه 275 00:20:57,800 --> 00:21:00,840 ‫و تو نخست وزیر آینده بریتانیای کبیری 276 00:21:00,880 --> 00:21:02,880 ‫- و همینطور مستعمره‌هاش ‫- بله، درسته 277 00:21:02,920 --> 00:21:05,480 ‫و شما، بانو دایانا میتفورد، 278 00:21:05,520 --> 00:21:08,520 ‫با زمرد و داروی اعصابش ‫تو لندن پُز میده 279 00:21:10,040 --> 00:21:12,560 ‫ذهن خلاقانه‌شه که من عاشقشم 280 00:21:12,600 --> 00:21:16,440 ‫مردها حوصله‌م رو سر میبرن. ‫آیدا، مردی واسه خودت داری؟ 281 00:21:16,480 --> 00:21:19,600 ‫همسرم فوت کرده، ‫ولی مسلمه که بعضی‌اوقات باهم حرف میزنیم 282 00:21:21,400 --> 00:21:27,000 ‫بین بحث شیرین‌تون ‫میشه یکم مشروب بگیرم؟ از هر نوعی که شد 283 00:21:27,040 --> 00:21:29,840 ‫خب، این بچه کوچولو، جینا. ‫از خونه فرار کرد 284 00:21:29,880 --> 00:21:31,720 ‫با یه گنگستر ازدواج کرد 285 00:21:31,760 --> 00:21:33,560 ‫و حالا اینجاییم 286 00:21:33,600 --> 00:21:35,800 ‫اوه جک، خواهش می‌کنم. ‫داری منو خجالت میدی 287 00:21:35,840 --> 00:21:37,560 ‫آره، عالیه 288 00:21:37,600 --> 00:21:40,040 ‫مرد باید رُک باشه 289 00:21:40,080 --> 00:21:41,600 ‫منم آدم رُکی‌ام 290 00:21:41,640 --> 00:21:45,360 ‫اول حرفم رو میزنم و بعد با دست خالی ‫لیوان شکسته شده رو جمع می‌کنم 291 00:21:45,400 --> 00:21:47,200 ‫بفرما 292 00:21:47,240 --> 00:21:49,200 ‫بنظر نمیاد منم مشروبی داشته باشم 293 00:21:50,360 --> 00:21:53,640 ‫خب، اسکاچ و ویسکی ایرلندی دارم 294 00:21:53,680 --> 00:21:55,080 ‫توماس ویسکی ایرلندی میخوره 295 00:21:55,120 --> 00:21:57,400 ‫- کدوم گوریه؟ ‫- ایرلندی 296 00:21:57,440 --> 00:21:59,440 ‫به ناچار گرفتار یه مشکل شده 297 00:21:59,480 --> 00:22:02,320 ‫- میشه یه جوری مشکلات رو دور زد ‫- دخترش مریضه 298 00:22:02,360 --> 00:22:03,960 ‫زن نداره؟ 299 00:22:08,440 --> 00:22:11,640 ‫منم در مورد شما تحقیق کردم، آقای نیلسون 300 00:22:11,680 --> 00:22:14,360 ‫آیدا، شخص باهوش خانواده‌اس 301 00:22:14,400 --> 00:22:16,680 ‫فهمیدم وقتی بچه بودین 302 00:22:16,720 --> 00:22:18,440 ‫برادر و خواهرتون رو ‫به دلیل بیماری سل از دست دادین 303 00:22:26,080 --> 00:22:27,600 ‫یخ نداره؟ 304 00:22:27,640 --> 00:22:31,640 ‫خب، این بیماری الان گرفتار خانواده ما شده 305 00:22:31,680 --> 00:22:35,480 ‫و توماس اعتقاد کمی ‫به روش درمانی الان... 306 00:22:35,520 --> 00:22:38,440 ‫- در زمینه بیماری سل داره ‫- خب حق داره 307 00:22:38,480 --> 00:22:40,640 ‫اون رفته دنبال یه چیز دیگه 308 00:22:40,680 --> 00:22:42,080 ‫که بتونه بیماری رو درمان کنه 309 00:22:42,120 --> 00:22:45,040 ‫کارهای تجربی که امیدواره ‫زندگی دخترش رو نجات بده 310 00:22:45,080 --> 00:22:48,000 ‫اگه منم جای اون بودم ‫همین‌کارو می‌کردم 311 00:22:48,040 --> 00:22:50,000 ‫برادرت منو مجذوب خودش کرده 312 00:22:50,040 --> 00:22:52,840 ‫آره، زیاد روی آدما تأثیر میذاره 313 00:22:54,760 --> 00:22:59,280 ‫بله، و همسر آینده من ‫روی 20 میلیون آدم توی این کشور تأثیر گذاشته 314 00:22:59,320 --> 00:23:01,760 ‫که مایلن به تجمعاتش بیان ‫و به سخنرانیش گوش بدن 315 00:23:02,840 --> 00:23:07,760 ‫عالیه که زن‌های اشرافی انگلیسی 316 00:23:07,800 --> 00:23:10,880 ‫کارشون رو با تکبر و غرور جلو میبرن 317 00:23:12,520 --> 00:23:15,000 ‫برادرم عذرخواهی کرد ‫که نتونسته بیاد اینجا 318 00:23:15,040 --> 00:23:18,680 ‫و مایله که همه‌تون رو ‫برای یه قرار به خونه‌اش دعوت کنه 319 00:23:18,720 --> 00:23:21,560 ‫قراری که توش تصمیمات مهمی گرفته میشه 320 00:23:21,600 --> 00:23:25,240 ‫و جایی که می‌تونین ‫با آدمایی هم فکری مثل من از ایرلند دیدار کنین 321 00:23:25,280 --> 00:23:27,160 ‫و در مورد آینده اروپا باهم صحبت کنین 322 00:23:27,200 --> 00:23:30,800 ‫ولی همونطور که شما گفتین، ‫این نهار یه قرار معمولیه 323 00:23:30,840 --> 00:23:35,080 ‫و با نگاه به لیوانم، می‌بینم که ‫هنوز شامپاین ندارم 324 00:23:35,120 --> 00:23:37,600 ‫مایکل بهم گفت که خواهرش ‫مستقیم میره سر اصل مطلب 325 00:23:37,640 --> 00:23:42,120 ‫آره، ولی برادش خورشیده ‫بقیه‌شون فقط چندتا سیاره‌ن که دورشن 326 00:23:44,280 --> 00:23:48,240 ‫جینا کلی حرف زده، ‫ولی می‌خوام از دهن خودت بشنوم، آیدا 327 00:23:50,680 --> 00:23:55,000 ‫شرکت انحصاری شلبی چیکار می‌کنه؟ 328 00:24:14,080 --> 00:24:15,760 ‫گندش بزنن! 329 00:24:35,800 --> 00:24:38,000 ‫قدیما همیشه حواست جمع بود 330 00:24:39,800 --> 00:24:43,120 ‫چطور می‌تونی بدون تغییری این همه تغییر کنی؟ 331 00:24:43,160 --> 00:24:46,480 ‫باید سراغ آدمای زیادی برم، ‫شمع موتور رو بهم بده... 332 00:24:46,520 --> 00:24:48,440 ‫شمع کوفتی موتور رو بهم بده 333 00:24:48,480 --> 00:24:50,720 ‫بهت امید بدم، بهت شمع رو بدم. ‫همین رو می‌خوای؟ 334 00:24:55,440 --> 00:24:57,600 ‫[من یه چیزی در این مورد می‌دونم] 335 00:24:59,280 --> 00:25:01,120 ‫یه چیزی هست که باید ببینی 336 00:25:01,160 --> 00:25:04,560 ‫یکی مُرده، ‫یکی عزاداره 337 00:25:05,600 --> 00:25:07,680 ‫کلی نفرت ازت هست 338 00:25:12,560 --> 00:25:14,800 ‫کار عاقلانه‌ای کردی ‫که اومدی پیش من، توماس 339 00:25:16,400 --> 00:25:18,000 ‫کاپوت ماشین رو باز کن، باشه؟ 340 00:25:19,360 --> 00:25:21,160 ‫چه نفرتی؟ 341 00:25:21,200 --> 00:25:23,320 ‫چه نفرتی، چه عزایی؟ 342 00:25:47,480 --> 00:25:49,840 ‫نمی‌تونم توضیح بدم کجاست، ‫باید خودت بری 343 00:25:49,880 --> 00:25:51,120 ‫پس تو رو میبرم اونجا 344 00:25:52,520 --> 00:25:54,760 ‫امیدوارم تعطیل باشه 345 00:25:54,800 --> 00:25:57,200 ‫قراره بریم یه جای بد و خطرناک 346 00:26:11,720 --> 00:26:14,680 ‫خانوم ثورن، آقای شلبی اینجا نیست 347 00:26:14,720 --> 00:26:16,720 ‫می‌دونم. ‫من به جاش اومدم 348 00:26:16,760 --> 00:26:18,640 ‫می‌دونین کجا رفته؟ 349 00:26:18,680 --> 00:26:21,920 ‫رفته تو کوه، دنبال یه معجزه بگرده 350 00:26:21,960 --> 00:26:25,120 ‫اگه اینجا نباشن ‫کسی حق نداره وارد دفترش بشه 351 00:26:25,160 --> 00:26:26,680 ‫فقط کلید رو واسم بیار 352 00:26:26,720 --> 00:26:28,280 ‫تمام کلیدها رو می‌خوام 353 00:26:50,560 --> 00:26:52,880 ‫چایی میل دارین، خانوم ثورن؟ 354 00:26:52,920 --> 00:26:54,360 ‫ویسکی 355 00:26:54,400 --> 00:26:57,120 ‫آقای شلبی اجازه ویسکی ‫تو این ساختمون رو نمیده 356 00:26:57,160 --> 00:26:59,960 ‫پس یکی بره واسم بخره 357 00:27:01,760 --> 00:27:04,012 ‫تا آقای شلبی از کوه برنگشتن، 358 00:27:04,036 --> 00:27:05,560 ‫من رئیس محسوب می‌شم 359 00:27:05,600 --> 00:27:07,160 ‫چشم خانم تورن 360 00:27:31,600 --> 00:27:39,050 ‫[هیدن استگ. ‫بارانداز لیورپول] 361 00:27:42,200 --> 00:27:43,880 ‫خاک عالم 362 00:28:07,400 --> 00:28:09,680 ‫میکی، باید قطع کنم ‫خواهر رئیسم تشریف آوردن 363 00:28:09,720 --> 00:28:11,648 ‫من طی پنج روز آینده خواهر رئیست... 364 00:28:11,672 --> 00:28:13,600 ‫محسوب نمی‌شم، ‫رئیست محسوب می‌شم 365 00:28:13,640 --> 00:28:17,600 ‫- آرتور کجاست؟ ‫- تو گاوصندوق حبسش کردیم 366 00:28:17,640 --> 00:28:19,024 ‫وقتی بدجور خمار می‌شه، 367 00:28:19,048 --> 00:28:21,320 ‫بهمون می‌گه ‫تو گاوصندوق حبسش کنیم... 368 00:28:21,360 --> 00:28:23,960 ‫که نتونه بره محله چینی‌ها 369 00:28:24,000 --> 00:28:26,240 ‫خمار شدن چه شکلیه؟ 370 00:28:26,280 --> 00:28:28,253 ‫آدم از خود بیخود می‌شه 371 00:28:28,277 --> 00:28:30,520 ‫کنترلش از دستش خارج می‌شه 372 00:28:30,560 --> 00:28:32,200 ‫اصطلاح جوان‌هاست 373 00:28:34,720 --> 00:28:37,200 ‫خب، آرتور زیاد خمار می‌شه؟ 374 00:28:37,240 --> 00:28:39,162 ‫دو بار در روز زیاد محسوب می‌شه، 375 00:28:39,186 --> 00:28:40,920 ‫ولی آرتور سه بار خمار می‌شه. 376 00:28:42,040 --> 00:28:44,240 ‫اینجا بو میاد 377 00:28:44,280 --> 00:28:47,920 ‫آرتور کف زمین می‌خوابه ‫شب‌ها اینجا حبسش می‌کنیم 378 00:28:47,960 --> 00:28:49,520 ‫بلند شو 379 00:28:52,920 --> 00:28:54,720 ‫بشین 380 00:28:59,680 --> 00:29:01,200 ‫عطرتون خوش‌بوئه 381 00:29:05,480 --> 00:29:07,600 ‫تامی باهات حال می‌کنه آیزیا 382 00:29:07,640 --> 00:29:10,920 ‫به نظرم به درد این سبک زندگی می‌خورم 383 00:29:10,960 --> 00:29:12,920 ‫من اون‌قدرها بهت اطمینان ندارم 384 00:29:15,520 --> 00:29:19,400 ‫این‌طور که من فهمیدم، ‫شما دیگه تو شرکت نقشی ندارین 385 00:29:19,440 --> 00:29:21,400 ‫هوم 386 00:29:21,440 --> 00:29:23,480 ‫قشنگ صحبت می‌کنی 387 00:29:23,520 --> 00:29:25,920 ‫قرار بود حسابدار بشم، 388 00:29:25,960 --> 00:29:27,796 ‫ولی همه می‌گفتن ‫اگه جای دزدیدن پول، 389 00:29:27,820 --> 00:29:28,840 ‫مشغول شمردنش باشم، 390 00:29:28,880 --> 00:29:30,520 ‫عمرم رو هدر دادم 391 00:29:33,760 --> 00:29:35,120 ‫اسم عطرتون چیه؟ 392 00:29:35,160 --> 00:29:37,880 ‫تولد دوست‌دخترم نزدیکه 393 00:29:37,920 --> 00:29:41,120 ‫ازت می‌خوام بری لیورپول 394 00:29:41,160 --> 00:29:43,520 ‫پس می‌رم لیورپول 395 00:29:43,560 --> 00:29:46,880 ‫تو بارانداز سالتهاوس تریاک انبار کردیم 396 00:29:46,920 --> 00:29:48,880 ‫خبرش بین کارگران بارانداز پخش شد 397 00:29:48,920 --> 00:29:52,120 ‫اولش قاشق قاشق می‌دزدین، ‫الان دیگه سطل سطل می‌دزدن 398 00:29:52,160 --> 00:29:55,920 ‫سطل سطل می‌دزدن؟ ‫چه جگری دارن 399 00:29:58,360 --> 00:30:00,920 ‫یکی از مسئولین سندیکاشون ‫به نام هیدن استگ... 400 00:30:00,960 --> 00:30:04,680 ‫هماهنگی‌های فروش تریاک سرقتی رو انجام می‌ده 401 00:30:04,720 --> 00:30:07,360 ‫تو این پاکت با جزئیات نوشته ‫کجا پیداش کنی... 402 00:30:07,400 --> 00:30:09,280 ‫و وقتی پیداش کردی، ‫چی به سرش بیاری 403 00:30:12,400 --> 00:30:15,600 ‫تو پاکت ستاره سیاه کشیدین؟ 404 00:30:15,640 --> 00:30:17,200 ‫تصمیم گرفتم نکشم 405 00:30:18,760 --> 00:30:20,240 ‫خودتون تصمیم گرفتین؟ 406 00:30:21,480 --> 00:30:24,760 ‫اسم عطرم «حد و حدود خودت رو بشناس»ـه سرباز 407 00:30:28,040 --> 00:30:29,640 ‫تصمیم گرفتم صرفا گوشمالیش بدین 408 00:30:29,680 --> 00:30:33,880 ‫ضمنا، آرتور رو هم با خودت می‌بری 409 00:30:33,920 --> 00:30:36,360 ‫آرتور که ده روزه پاکه، 410 00:30:36,400 --> 00:30:39,120 ‫اون‌وقت می‌خوایم ببریمش ‫تو یه انبار پر از تریاک؟ 411 00:30:39,160 --> 00:30:41,280 ‫می‌تونی مراقبش باشی دیگه 412 00:30:41,320 --> 00:30:43,000 ‫اصلا واسه چی ببرمش؟ 413 00:30:43,040 --> 00:30:45,560 ‫در واقع آوازه‌اش رو با خودت می‌بری 414 00:30:45,600 --> 00:30:48,960 ‫می‌تونین خیلی متمدنانه گوشمالیش بدین 415 00:30:49,000 --> 00:30:52,320 ‫کسی جرئت نداره سر به سر آرتور شلبی بذاره 416 00:30:52,360 --> 00:30:54,440 ‫ولی حاضرن سر به سر من بذارن؟ 417 00:30:54,480 --> 00:30:57,080 ‫آره. طرف آرتور شلبیه دیگه 418 00:30:57,120 --> 00:30:59,880 ‫تو آیزیا... چی بودی؟ 419 00:31:03,160 --> 00:31:08,360 ‫همون آیزیای خالی‌ام ‫و مشتاقم یاد بگیرم ایدا 420 00:31:09,680 --> 00:31:11,080 ‫نذار مصرف کنه 421 00:31:12,360 --> 00:31:13,806 ‫به خدمت هیدن استگ برس... 422 00:31:13,830 --> 00:31:15,640 ‫و آرتور رو صحیح و سالم برگردون 423 00:31:15,680 --> 00:31:17,472 ‫من هم در ازاش به تامی نمی‌گم... 424 00:31:17,496 --> 00:31:19,520 ‫شخصا سر مسابقاتی ‫که هماهنگ کردیم... 425 00:31:19,560 --> 00:31:21,840 ‫شرط‌بندی می‌کنی 426 00:31:23,440 --> 00:31:26,120 ‫صرفا دارم سعی می‌کنم ‫یه کم بیشتر دربیارم... 427 00:31:26,160 --> 00:31:29,040 ‫که بتونم واسه دوست‌دخترم ‫هدیه تولد بخرم 428 00:31:29,080 --> 00:31:32,480 ‫هوم، چه دختر خوش‌شانسیه 429 00:31:45,500 --> 00:31:51,500 ‫[جین خالص] 430 00:32:18,760 --> 00:32:21,360 ‫در رو قفل کن لیزی ‫یه سری از ساکنین این اطراف... 431 00:32:21,400 --> 00:32:24,080 ‫از همین موقع صبح مشروبشون رو می‌خورن 432 00:32:30,000 --> 00:32:31,360 ‫نه 433 00:32:33,040 --> 00:32:36,480 باید خودم باشم و قوی بمونم 434 00:32:36,520 --> 00:32:38,304 ‫بی‌خیال، پیش من ‫نمی‌خواد قوی باشی 435 00:32:38,328 --> 00:32:39,720 ‫می‌تونی پیش من راحت باشی 436 00:32:39,760 --> 00:32:41,254 ‫نباید گریه کنم ایدا 437 00:32:41,278 --> 00:32:44,120 ‫اگه یه قطره اشک بریزم، ‫از هم می‌پاشم 438 00:32:44,160 --> 00:32:46,000 ‫باید به خاطر روبی قوی بمونم 439 00:32:49,400 --> 00:32:51,840 ‫تامی می‌گه فقط یه ریه‌اش درگیر شده 440 00:32:51,880 --> 00:32:54,640 ‫نه. الان می‌گن احتمالا جفتشون درگیر شده 441 00:32:54,680 --> 00:32:57,040 ‫خیلی سریع پخش می‌شه 442 00:32:59,200 --> 00:33:02,680 ‫ریه چپش رو هواجنبی کردن، ‫ولی تفاوتی حاصل نشد 443 00:33:02,720 --> 00:33:05,040 ‫از فردا بهش نمک طلا می‌دن 444 00:33:08,000 --> 00:33:09,807 ‫یه آشنا داشتی که به خاطر... 445 00:33:09,831 --> 00:33:11,840 ‫درمان با طلا جون داد، مگه نه؟ 446 00:33:11,880 --> 00:33:14,120 ‫نصف افرادی که بهشون می‌گم، ‫همین شکلی می‌شن، 447 00:33:14,160 --> 00:33:16,640 ‫آخه آشنایی داشتن که به خاطر ‫درمان با طلا جون داده 448 00:33:20,000 --> 00:33:21,600 ‫آشنای من مسن بود 449 00:33:22,720 --> 00:33:24,520 ‫مسن و کوچیک، فرقی ندارن 450 00:33:28,600 --> 00:33:30,360 ‫تسلیم شدی لیزی؟ 451 00:33:32,800 --> 00:33:34,720 ‫نه 452 00:33:34,760 --> 00:33:38,320 ‫قوی‌ام 453 00:33:38,360 --> 00:33:40,600 ‫تک و تنها کنار تختش می‌شینم 454 00:33:42,280 --> 00:33:45,000 ‫تامی هم رفته بالای کوهستان ‫که بین کولی‌ها باشه 455 00:33:47,760 --> 00:33:50,960 ‫راستش، همین که تو بیمارستان نیست ‫نعمت محسوب می‌شه، 456 00:33:51,000 --> 00:33:53,440 ‫آخه فقط می‌خواد با ملت دعوا کنه... 457 00:33:53,480 --> 00:33:55,320 ‫و خودش رو مقصر بدونه، 458 00:33:55,360 --> 00:33:57,160 ‫به عمرم این‌قدر ‫مایه خجالتم نبوده، 459 00:33:57,200 --> 00:34:00,560 ‫آخه فعلا باید یه مرد عادی ‫کنارم باشه، ای خدا 460 00:34:03,440 --> 00:34:06,080 ‫خودم کنارش می‌شینم، ‫دستمال‌های خونیش رو جمع می‌کنم... 461 00:34:06,120 --> 00:34:07,840 ‫و محو شدنش رو تماشا می‌کنم 462 00:34:30,000 --> 00:34:33,360 ‫می‌دونی کی برمی‌گرده ایدا؟ 463 00:34:33,400 --> 00:34:35,600 ‫بهم دستورالعمل داده بود، ‫اطلاعاتی نداده بود 464 00:34:40,440 --> 00:34:42,920 ‫می‌تونی یه پیغام به گوشش برسونی؟ 465 00:34:42,960 --> 00:34:44,360 ‫در دسترس نیست 466 00:34:46,040 --> 00:34:49,440 ‫ایدا، با خودم گفته بودم ‫شاید اطلاعاتی داشته باشی 467 00:34:49,480 --> 00:34:51,560 ‫من از این جریانات فاصله گرفته بودم 468 00:34:52,840 --> 00:34:54,480 ‫بالاخره کولی هستی دیگه 469 00:34:54,520 --> 00:34:57,440 ‫آره، خب، رمز و رازش محو می‌شه دیگه 470 00:34:59,400 --> 00:35:03,000 ‫- چه رمز و رازی؟ ‫- لیزی، کار به درد بخوری از دستم برنمیاد؟ 471 00:35:07,280 --> 00:35:09,960 ‫قبل از رفتنش، داشت دنبال شماره ازمه می‌گشت 472 00:35:11,560 --> 00:35:14,400 ‫این جریانات به ازمه چه ربطی داره؟ 473 00:35:14,440 --> 00:35:15,840 فکر می‌کردم شاید خبر داشته باشی 474 00:35:17,760 --> 00:35:19,040 ‫ازمه از قبیله لیه 475 00:35:20,440 --> 00:35:21,720 ‫یعنی چی؟ 476 00:35:21,760 --> 00:35:24,840 ‫قبایل لی و بارول ‫قبیله‌هایی وحشی هستن 477 00:35:26,760 --> 00:35:28,320 ‫محل سکونتشون کجاست؟ 478 00:35:28,360 --> 00:35:30,920 ‫کولی‌ان دیگه، هر جا حال کنن ساکن می‌شن 479 00:35:30,960 --> 00:35:33,440 ‫خاک عالم. خاک بر سرم ایدا 480 00:35:37,520 --> 00:35:39,840 ‫رفته سراغ قبایل کوه‌نشین 481 00:35:42,040 --> 00:35:44,840 ‫سال 1934ـه، ‫دکترها هم بیماریش رو تشخیص دادن، 482 00:35:44,880 --> 00:35:46,560 ‫علتش رو هم تشخیص دادن، 483 00:35:46,600 --> 00:35:49,040 ‫ولی نه دیگه، شوهر من بیشتر می‌فهمه 484 00:35:49,080 --> 00:35:52,000 ‫برادرت آدم عادی‌ای نیست 485 00:35:52,040 --> 00:35:54,720 ‫با یه مشت اسب‌دزد ‫و جادوگر رفته بالای کوه... 486 00:35:54,760 --> 00:35:56,840 ‫و من اینجا تک و تنهام 487 00:35:59,320 --> 00:36:01,160 ‫آدم عادی‌ای نیست 488 00:36:50,200 --> 00:36:53,880 ‫چیزی نیست آرتور ‫خودم مراقبتم 489 00:36:53,920 --> 00:36:56,160 ‫باشه 490 00:36:56,200 --> 00:36:59,640 ‫ضمنا، ایدا گفت اشکالی نداره ‫فامیل‌هام رو استخدام کنم 491 00:36:59,680 --> 00:37:03,200 ‫بچه‌های خیابون‌های الوم راکن ‫و دنبال موفقیتن 492 00:37:06,120 --> 00:37:07,760 ‫نظرت چیه آرتور؟ 493 00:37:23,040 --> 00:37:25,920 ‫به نظر من کسی ‫که دنبال موفقیته، اجازه نمی‌گیره 494 00:37:27,920 --> 00:37:30,040 ‫گمون کنم یعنی استخدامین 495 00:37:30,080 --> 00:37:31,560 ‫بریم 496 00:37:52,840 --> 00:37:54,560 ‫هنوز بلدی بدون زین اسب‌سواری کنی؟ 497 00:38:59,240 --> 00:39:01,240 ‫الان از هر آبادی‌ای به دوریم ازمه 498 00:39:01,280 --> 00:39:04,240 ‫اگه بفهمم داشتی وقتم رو تلف می‌کردی، 499 00:39:04,280 --> 00:39:06,840 ‫با همون طناب دارت می‌زنم 500 00:39:14,100 --> 00:39:18,750 ‫[بارانداز لیورپول] 501 00:39:24,120 --> 00:39:27,040 ‫خب، وایستین، ‫وایستین، وایستین 502 00:39:27,080 --> 00:39:29,920 ‫ببینین، کارتون رو بلدین دیگه، نه؟ 503 00:39:29,960 --> 00:39:32,840 ‫می‌دونین باید چیکار کنین دیگه، ‫روتون حساب می‌کنم‌ها 504 00:39:32,880 --> 00:39:34,400 ‫شنیدین چی گفتم؟ 505 00:39:34,440 --> 00:39:36,160 ‫بذارین یه چیزی رو بهتون بگم 506 00:39:36,200 --> 00:39:41,560 ‫قبلا هر کسی که این شکلی تیپ می‌زد، 507 00:39:43,800 --> 00:39:45,480 ‫«پیکی بلایندر» محسوب می‌شد 508 00:39:45,520 --> 00:39:48,120 ‫«پیکی بلایندر» جماعت هنوز هم ‫این شکلی تیپ می‌زنه 509 00:39:49,520 --> 00:39:50,880 ‫بعد از من بیاین 510 00:39:55,040 --> 00:39:57,120 ‫♪ هاپ! هاپ! هاپ! هاپ! ♪ 511 00:39:57,160 --> 00:39:59,400 ‫♪ هاپوئه به ماره گفت... ♪ 512 00:40:01,880 --> 00:40:05,000 ‫♪ من یه آینه لبخند نشان بزرگ دارم... ♪ 513 00:40:05,040 --> 00:40:07,360 ‫♪ که جلوی کلاه‌بردارها نگه می‌دارمش ♪ 514 00:40:10,280 --> 00:40:12,760 ‫♪ چکمه سفتم رو محکم به زمین می‌کوبم... ♪ 515 00:40:12,800 --> 00:40:14,920 ‫♪ که ببینم کجاها می‌لرزه ♪ 516 00:40:19,840 --> 00:40:22,680 ‫اومدیم اینجا که آقای متشخصی ‫به نام هیدن استگ رو ببینیم 517 00:40:24,440 --> 00:40:25,760 ‫آقای متشخص؟ 518 00:40:27,600 --> 00:40:29,040 ‫آقای استگ رو می‌گین؟ 519 00:40:32,120 --> 00:40:33,560 ‫امان از دست این آدم رذل 520 00:40:35,200 --> 00:40:36,800 ‫اصلا وقتی کارش داریم نیست 521 00:40:40,520 --> 00:40:41,960 ‫کی کارش داره؟ 522 00:40:42,000 --> 00:40:43,360 ‫ما کارش داریم دیگه 523 00:40:44,760 --> 00:40:46,160 ‫کجاست؟ 524 00:40:48,160 --> 00:40:49,999 ‫آخرین باری که دیده بودمش، 525 00:40:50,023 --> 00:40:53,120 ‫تا دسته تو خانمی ‫به نام ماریا فرو کرده بود 526 00:40:57,320 --> 00:40:58,920 ‫ما فرصت نداریم طبق سنت پیش بریم... 527 00:40:58,960 --> 00:41:00,720 ‫یا قوانین شرط‌بندی رو رعایت کنیم 528 00:41:00,760 --> 00:41:03,600 ‫آخه هر کدوم از اعضای «پیکی بلایندرز»... 529 00:41:03,640 --> 00:41:08,200 ‫که موقع بازگشت از مأموریتش، ‫از گلوله‌هاش کم نشده باشه، 530 00:41:08,240 --> 00:41:09,960 ‫جریمه می‌شه 531 00:41:11,200 --> 00:41:13,720 ‫من هیدن استگ هستم 532 00:41:13,760 --> 00:41:16,720 ‫شنیدم چند نفر از بیرمنگام اومدن و کارم دارن 533 00:41:17,760 --> 00:41:20,880 ‫داشتم تو انبار موز با بچه‌ها ‫فوتبال بازی می‌کردم 534 00:41:29,560 --> 00:41:32,600 ‫ولی گمون نکنم شما آقایون واسه ‫فوتبال بازی کردن اومده باشین 535 00:41:34,200 --> 00:41:35,760 ‫نه‌خیر 536 00:41:35,800 --> 00:41:38,680 ‫کار دیگه‌ای داریم 537 00:41:39,680 --> 00:41:42,160 ‫ترجیح می‌دیم بگیم ‫کارمون به «ستاره سیاه» مربوط می‌شه 538 00:41:42,200 --> 00:41:43,680 ‫«ستاره سیاه» اسم میخانه است، مگه نه؟ 539 00:41:46,760 --> 00:41:48,880 ‫آره. «ستاره سیاه» اسم میخانه است 540 00:41:50,240 --> 00:41:53,120 ‫آخرین میخانه‌ایه که به عمرت ‫توش مشروب می‌خوری 541 00:41:53,160 --> 00:41:55,760 ‫«پیکی بلایندرز» می‌برنت «ستاره سیاه»... 542 00:41:55,800 --> 00:41:57,640 ‫و بعدش دیگه کل مشکلاتت حل می‌شه 543 00:42:00,120 --> 00:42:03,320 ‫ولی اسم میخانه‌ای که خودت مشتریشی... 544 00:42:03,360 --> 00:42:06,400 ‫«دلفین»ـه، مگه نه آقای استگ؟ 545 00:42:06,440 --> 00:42:09,400 ‫هر شب می‌ری اونجا 546 00:42:11,400 --> 00:42:13,400 ‫ولی مشروب نمی‌خوری... 547 00:42:13,440 --> 00:42:16,680 ‫می‌ری درآمد روزانه رو تقسیم کنی، مگه نه؟ 548 00:42:19,520 --> 00:42:21,160 ‫یه خانمی هم اونجا هست... 549 00:42:23,160 --> 00:42:27,200 ‫که با آواز می‌گه: «تریاک فروشی داریم!» 550 00:42:30,160 --> 00:42:31,480 ‫بشینین بچه‌ها 551 00:42:36,400 --> 00:42:39,720 ‫طبق قوانین، وقتی پادشاه یه سر بیاد اینجا، ‫دیگه کاری نمی‌کنیم 552 00:42:42,040 --> 00:42:44,720 ‫جناب‌عالی داری از شرکت انحصاری شلبی دزدی می‌کنی 553 00:42:46,200 --> 00:42:48,480 ‫داری از «پیکی بلایندرز» دزدی می‌کنی پسر 554 00:42:52,640 --> 00:42:54,000 ‫از همین روی... 555 00:42:56,560 --> 00:42:58,040 ‫مجازاتت... 556 00:42:59,040 --> 00:43:02,240 ‫اینه که یه سر بریم میخانه «ستاره سیاه» 557 00:43:08,080 --> 00:43:14,680 ‫ولی از اون‌جایی که من خیلی مهربونم، 558 00:43:14,720 --> 00:43:18,440 ‫تو حکمت تخفیف قائل می‌شیم 559 00:43:18,480 --> 00:43:22,040 ‫خدای بزرگ رو شکر! 560 00:43:22,080 --> 00:43:24,080 ‫ایدای نازمون رو هم شکر، نه؟ 561 00:43:28,120 --> 00:43:29,640 ‫به جاش... 562 00:43:31,360 --> 00:43:34,640 ‫به جاش صرفا گوشمالیت می‌دیم ‫آقای هیدن استگ 563 00:43:37,480 --> 00:43:39,040 ‫خب، تا هنوز گوشمالیم ندادین... 564 00:43:41,240 --> 00:43:43,200 ‫آرتور شلبی بودین دیگه، درسته؟ 565 00:43:44,840 --> 00:43:49,720 ‫خب، حقیقت زیر آستینت پیداست همرزم جان 566 00:43:49,760 --> 00:43:52,080 ‫آثارش رو بازوت مونده 567 00:43:52,120 --> 00:43:53,400 ‫آره 568 00:43:53,440 --> 00:43:56,440 ‫ماجراهات رو این طرف کانال هم تعریف می‌کنن 569 00:43:56,480 --> 00:44:01,040 ‫قبلا خودت راحت راه می‌رفتی، ‫ولی الان عصا به دست شدی 570 00:44:01,080 --> 00:44:03,040 ‫بیا به خدمتش برسیم دیگه آرتور 571 00:44:05,000 --> 00:44:08,160 ‫من به خاطر مرفینی که تو فرانسه ‫بهمون داده بودن معتاد شدم 572 00:44:08,200 --> 00:44:11,240 ‫باهاش حال کرده بودم آرتور 573 00:44:11,280 --> 00:44:15,600 ‫تازه سال 1924 فهمیدم جنگ تموم شده 574 00:44:17,000 --> 00:44:20,920 ‫اون طرف حیاط یه انبار پر از تریاک هست... 575 00:44:20,960 --> 00:44:23,320 ‫که بچه‌ها توش فوتبال بازی می‌کنن 576 00:44:23,360 --> 00:44:26,080 ‫خودش رو هم می‌قاپن، ‫خوش و خرمن... 577 00:44:26,120 --> 00:44:27,960 ‫ تریاک تو هوا پخش می‌شه 578 00:44:30,880 --> 00:44:32,720 ‫ولی من قوی هستم همرزم جان 579 00:44:32,760 --> 00:44:35,800 ‫آرتور. بیا بریم تو کارش دیگه 580 00:44:38,080 --> 00:44:40,800 ‫- ای دروغگو ‫- باید من رو گوشمالی بدین 581 00:44:40,840 --> 00:44:44,320 ‫ولی دلم به حال خودتون می‌سوزه آقای شلبی 582 00:44:44,360 --> 00:44:48,920 ‫آخه خودتون هر روز و هر ساعت ‫خودتون رو گوشمالی می‌دین 583 00:44:48,960 --> 00:44:52,880 ‫خون خودتون به خاطر نیازش ‫به رقیق‌سازی بهتون خیانت می‌کنه 584 00:44:54,360 --> 00:44:57,280 ‫گاهی اوقات هم می‌خواین ‫دریچه‌ای رو دستتون باز کنین... 585 00:44:57,320 --> 00:45:00,480 ‫که خونتون بتونه فرار کنه ‫و به آرامش برسین 586 00:45:00,520 --> 00:45:02,560 ‫آره 587 00:45:02,600 --> 00:45:04,120 ‫گور بابات مردک 588 00:45:05,440 --> 00:45:08,000 ‫من هم یه زمانی شرایط الانت رو داشتم آرتور 589 00:45:11,800 --> 00:45:13,920 ‫اگه می‌خوای بری تو کارش، ‫برو تو کارش 590 00:45:13,960 --> 00:45:16,400 ‫ولی تمام توانت رو به کار بگیر ‫و تو چشمم نگاه کن 591 00:45:19,760 --> 00:45:22,160 ‫از حضرت مسیح هم کمک گرفتی، مگه نه؟ 592 00:45:22,200 --> 00:45:25,080 ‫آره، یه نگاهی به سر تا پات انداخت ‫و یه سری تکون داد 593 00:45:25,120 --> 00:45:26,480 ‫عزیزانت... 594 00:45:28,280 --> 00:45:30,200 ‫همسرت، بچه‌هات 595 00:45:35,640 --> 00:45:39,160 ‫کمکی از دست حضرت مسیح، ‫همسرت و بچه‌هات برنمیاد 596 00:45:41,200 --> 00:45:44,280 ‫فقط از دست خودت برمیاد آرتور شلبی 597 00:45:45,640 --> 00:45:46,720 ‫فقط از دست خودت برمیاد 598 00:45:47,760 --> 00:45:49,720 ‫روزشماری نکن 599 00:45:49,760 --> 00:45:51,520 ‫به درد نمی‌خوره 600 00:45:51,560 --> 00:45:52,997 ‫تا به صد روز می‌رسی، ‫یهو به خودت میای... 601 00:45:53,021 --> 00:45:54,240 ‫و می‌بینی دوباره یه روزه که پاکی 602 00:45:58,280 --> 00:45:59,920 ‫واسه خودت کوه نساز 603 00:46:01,640 --> 00:46:03,320 ‫فرض کن داری تو دشت صافی پیش می‌ری 604 00:46:04,520 --> 00:46:08,520 ‫آروم و راحت قدم بردار 605 00:46:10,360 --> 00:46:13,480 ‫آرتور، کافیه بهم دستور بدی ‫که به خدمتش برسم 606 00:46:17,560 --> 00:46:20,280 ‫چوبت رو بلند کن آرتور ‫بهش دستور بده 607 00:46:26,120 --> 00:46:29,120 ‫آرتور، دیگه تکرار نمی‌کنم‌ها 608 00:46:29,160 --> 00:46:31,040 ‫آیزیا، ولش کن 609 00:46:31,080 --> 00:46:32,560 ‫نه... امکان نداره 610 00:46:33,720 --> 00:46:35,320 ‫گفتم ولش کن دیگه 611 00:46:52,320 --> 00:46:54,160 ‫بریم، بیاین ببینم 612 00:46:55,560 --> 00:46:57,440 ‫بجنبین دیگه. زود باشین. زود باشین 613 00:47:34,880 --> 00:47:36,480 ‫قبرستان کولی‌هاست؟ 614 00:47:36,520 --> 00:47:37,840 ‫هنوز هم بلدی تابلوها رو بخونی 615 00:47:39,640 --> 00:47:42,000 ‫هیچ اسبی از اینجا جلوتر نمی‌ره ‫باید پیاده بریم 616 00:47:50,240 --> 00:47:52,200 ‫خودت بگو دنبال قبر کی هستیم دیگه 617 00:47:52,240 --> 00:47:54,040 ‫خودت می‌فهمی 618 00:47:54,080 --> 00:47:56,200 ‫از کجا معلوم چی ببینی؟ 619 00:47:58,520 --> 00:48:00,440 ‫اصلا به قبر جان سر می‌زنی؟ 620 00:48:00,480 --> 00:48:02,160 ‫اوضاع خیلی وخیمه 621 00:48:02,200 --> 00:48:04,280 ‫از چه نظر خیلی وخیمه؟ 622 00:48:04,320 --> 00:48:06,160 ‫من کارهای بدی کردم ازمه 623 00:48:07,200 --> 00:48:10,040 ‫خب، به نظرت داری ‫بابت همون کارها مجازات می‌شی؟ 624 00:48:10,080 --> 00:48:11,880 ‫ترجیح می‌دم جبرانشون کنم 625 00:48:11,920 --> 00:48:14,760 ‫می‌خوای تک‌تک نفرین‌هایی که همه ‫نثارت کردن رو خنثی کنی؟ 626 00:48:14,800 --> 00:48:16,640 ‫کلی نفرینه‌ها 627 00:48:16,680 --> 00:48:18,400 ‫باید نفرین خودم رو هم خنثی کنی 628 00:48:18,440 --> 00:48:20,040 ‫باید بیشتر از جان محافظت می‌کردم 629 00:48:20,080 --> 00:48:21,240 ‫خیال کردی اگه تو این مکان مقدس... 630 00:48:21,280 --> 00:48:23,200 ‫مهربون باشی، ارواح به حرفت گوش می‌دن؟ 631 00:48:23,240 --> 00:48:26,800 ‫چه باور بکنی، چه نکنی، ‫دارم کم‌کم مهربون می‌شم ازمه 632 00:48:26,840 --> 00:48:28,640 ‫دارم از بچه‌هام یاد می‌گیرم 633 00:48:30,120 --> 00:48:32,240 ‫تا حالا به ذهنت خطور نکرده ‫که دیوانه شده باشی توماس؟ 634 00:48:32,280 --> 00:48:33,640 ‫خیلی وقته که دیوانه شدم 635 00:48:33,680 --> 00:48:36,080 ‫صرفا پوسته مغزم رو به کار می‌گیرم 636 00:48:36,120 --> 00:48:38,080 ‫می‌دونم واسه چی اومدی اینجا 637 00:48:38,120 --> 00:48:39,560 ‫عجله دارم ازمه 638 00:48:39,600 --> 00:48:42,040 ‫خیال کردی می‌شه با مرگ معامله کرد؟ 639 00:48:42,080 --> 00:48:44,480 ‫خب، به زودی جایگاه ‫انجام معامله رو پیدا می‌کنی 640 00:48:44,520 --> 00:48:47,360 ‫روستامون از بین رفت ‫کلیسامون از هم پاشید 641 00:48:47,400 --> 00:48:49,080 ‫فقط خودمون هنوز به قبرستان سر می‌زنیم 642 00:48:51,160 --> 00:48:52,320 ‫یاقوت کبودی به خاطر نداری؟ 643 00:48:54,680 --> 00:48:57,440 ‫به زنی به نام بتانی بارول ‫یه یاقوت کبود داده بودی 644 00:48:57,480 --> 00:48:58,960 ‫جریان ده سال پیشه 645 00:48:59,000 --> 00:49:01,080 ‫سنگه رو برده بود اردوگاهشون 646 00:49:01,120 --> 00:49:04,000 ‫خودم بهش هشدار داده بود، ‫ولی برداشت بردش 647 00:49:04,040 --> 00:49:06,440 ‫یاقوت کبوده رو داد به خواهرش 648 00:49:06,480 --> 00:49:08,240 ‫اسمش اوادنه بارول بود 649 00:49:08,280 --> 00:49:11,080 ‫اوادنه سنگه رو انداخت گردن دخترش 650 00:49:11,120 --> 00:49:12,160 ‫دخترک کم سن و سالی داشت 651 00:49:14,440 --> 00:49:16,720 ‫دخترش درجا به سرفه افتاد 652 00:49:18,880 --> 00:49:20,840 ‫همون شب مرد 653 00:49:20,880 --> 00:49:22,200 ‫هفت سالش بود 654 00:49:29,680 --> 00:49:31,640 ‫شنیدم یاقوت کبوده رو ‫انداخته بودن تو رود 655 00:49:32,880 --> 00:49:34,600 ‫هیچ‌کس اصلا نرفت دنبالش بگرده 656 00:49:36,880 --> 00:49:39,640 ‫حدس می‌زنم مادر دختره نفرینت کرده بوده باشه 657 00:49:40,760 --> 00:49:42,480 ‫فقط زن‌ها می‌تونن نفرین کنن 658 00:49:44,520 --> 00:49:47,480 ‫احتمالا صبر کرده بوده ‫دخترکت هفت ساله بشه... 659 00:49:47,520 --> 00:49:50,500 ‫- که حالش رو درک کنی ‫- [کانی بارول] 660 00:50:00,480 --> 00:50:02,240 ‫- ویسکی نداری؟ ‫- نه 661 00:50:18,920 --> 00:50:20,840 ‫تامی 662 00:50:20,880 --> 00:50:23,880 ‫شاید درمانشون جواب بده ‫و دخترت زنده بمونه 663 00:50:26,200 --> 00:50:28,360 ‫علمه دیگه 664 00:50:28,400 --> 00:50:31,280 ‫علم این روزها در هر زمینه‌ای پیروز می‌شه 665 00:50:31,320 --> 00:50:33,240 ‫حتی مقابل فرشته‌ها هم پیروز می‌شه 666 00:50:38,040 --> 00:50:40,800 ‫اگه بخوای، می‌تونم برم 667 00:50:40,840 --> 00:50:43,600 ‫اسبت راه برگشت رو بلده 668 00:50:43,640 --> 00:50:46,800 ‫ولی به نظرم باید بابت چیزی که نشونت دادم ‫یه جایزه‌ای بهم بدی 669 00:50:46,840 --> 00:50:47,922 ‫یه کم ملاحظه داشته باش 670 00:50:47,946 --> 00:50:50,560 ‫تو که پولش رو داری جناب شلبی، ‫دارای نشان امپراتوری بریتانیا 671 00:50:52,360 --> 00:50:54,040 ‫پیداش می‌کنم 672 00:50:54,080 --> 00:50:56,360 ‫این اوادنه بارول عوضی رو پیدا می‌کنم 673 00:50:56,400 --> 00:50:57,720 ‫پیداش می‌کنم... 674 00:50:57,760 --> 00:50:59,880 ‫و بهش پول می‌دم ‫که نفرینش رو خنثی کنه 675 00:50:59,920 --> 00:51:02,120 ‫من رو هم صرفا چون می‌خواستم ‫پیدام کنی، پیدا کردی 676 00:51:02,160 --> 00:51:04,240 ‫ضمنا، قبیله بارول ‫هم لب مرز ساکن می‌شن، هم دم دریا 677 00:51:04,280 --> 00:51:06,360 ‫ده هزار پوند بهش می‌دم ‫بیشتر می‌دم. هر چی بخواد می‌دم 678 00:51:06,400 --> 00:51:07,760 ‫خبرش رو پخش کن ازمه 679 00:51:07,800 --> 00:51:10,480 ‫خبرش رو پخش کن ‫خودم هم پخش می‌کنم و پیداش می‌کنم 680 00:51:10,520 --> 00:51:13,120 ‫- به جای این صلیب فقیرانه و چوبی هم... ‫- تامی! 681 00:51:13,160 --> 00:51:16,160 ‫واسه این دخترک یه بنای یادبود می‌سازم 682 00:51:16,200 --> 00:51:17,560 ‫اندازه‌اش رو مادرش تعیین می‌کنه 683 00:51:17,600 --> 00:51:20,240 ‫می‌تونه بگه اندازه برج نلسون بسازم 684 00:51:20,280 --> 00:51:22,600 ‫ده هزار پوند هم بهش می‌دم 685 00:51:22,640 --> 00:51:25,920 ‫راضیش می‌کنم ‫از امروز دنبالش می‌گردم 686 00:51:25,960 --> 00:51:27,320 ‫روبی خوب می‌شه 687 00:51:28,360 --> 00:51:30,440 ‫خوب می‌شه! 688 00:51:30,480 --> 00:51:33,600 ‫من هم اشتباهات متعددم رو جبران می‌کنم 689 00:51:33,640 --> 00:51:36,120 ‫الان که ویسکی نمی‌خورم، ‫صدای ارواح رو به وضوح می‌شنوم... 690 00:51:36,160 --> 00:51:38,600 ‫و دارن بهم می‌گن اگه اشتباهاتم رو ‫جبران کنم، روبی خوب می‌شه 691 00:51:38,640 --> 00:51:39,960 ‫همین رو می‌گن 692 00:51:40,000 --> 00:51:40,977 ‫اگه می‌خوای کمکت کنم، 693 00:51:41,001 --> 00:51:42,880 ‫کمکت می‌کنم توماس، ‫ولی باید به من هم دستمزد بدی 694 00:51:42,920 --> 00:51:45,280 ‫بهم دستمزد بده که کمکت کنم پیداش کنی 695 00:51:45,320 --> 00:51:47,400 ‫- بهت دستمزد می‌دم ‫- ولی من پول نمی‌خوام 696 00:51:47,440 --> 00:51:50,000 ‫من روزنامه نمی‌خونم، ‫ولی می‌دونم فروپاشی رخ داده... 697 00:51:50,040 --> 00:51:52,400 ‫و هیچی معلوم نیست ‫و پول بی‌ارزش می‌شه 698 00:51:52,440 --> 00:51:55,120 ‫به جای پول، بهم طلا بده 699 00:51:55,160 --> 00:51:57,640 ‫طلا. باشه، بهت طلا می‌دم 700 00:51:57,680 --> 00:52:00,080 ‫اوضاع که نامعلوم باشه، ‫تکلیف طلا همیشه معلومه 701 00:52:00,120 --> 00:52:01,840 ‫بهت طلا می‌دم 702 00:52:01,880 --> 00:52:04,040 ‫تو هم کمکم می‌کنی ‫خانمه رو پیدا کنم 703 00:52:04,080 --> 00:52:06,680 ‫اون هم از جون دخترم می‌گذره 704 00:52:25,640 --> 00:52:27,640 ‫- لیزی! ‫- کدوم گوری بودی؟ 705 00:52:29,160 --> 00:52:30,560 ‫کجا بودی؟ 706 00:52:30,600 --> 00:52:32,240 ‫کدوم گوری بودی؟ 707 00:52:37,680 --> 00:52:39,280 ‫از دست رفت تامی 708 00:52:43,200 --> 00:52:44,280 ‫از دست رفت 709 00:52:46,560 --> 00:52:48,520 ‫همین الان، ساعت 5:17 دقیقه از دست رفت 710 00:52:53,360 --> 00:52:56,720 ‫ولی تو که اینجا نبودی، مگه نه؟ 711 00:52:58,040 --> 00:52:59,160 ‫مگه نه؟ 712 00:53:10,840 --> 00:53:14,040 ‫قبلش زنده بود، ‫ولی بعدش مرد، 713 00:53:14,080 --> 00:53:16,240 ‫الان هم گذاشتنش بین جنازه‌ها 714 00:53:19,240 --> 00:53:21,200 ‫گذاشتنش بین جنازه‌ها 715 00:53:31,920 --> 00:53:33,760 ‫همین الان داشت سراغت رو می‌گرفت 716 00:53:35,360 --> 00:53:36,400 ‫ولی 5:17 دقیقه... 717 00:53:38,520 --> 00:53:39,560 ‫جون داد 718 00:53:49,720 --> 00:53:51,280 ‫بهش گفتم دوستش دا... 719 00:53:54,120 --> 00:53:56,200 ‫از طرف تو بوسش کردم 720 00:54:20,200 --> 00:54:27,200 ‫زیرنویس از ‫کیارش نعمت گرگانی و عرفـان مـرادی 721 00:54:27,224 --> 00:54:31,224 ‫تلگرام ما ‫erfan: @Sub_Hub ‫kiarash: @realKiarashNg 722 00:54:31,248 --> 00:54:36,248 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 723 00:54:36,272 --> 00:54:41,272 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@