1 00:00:00,010 --> 00:00:03,510 حالا، ديشب رو يادت مياد وقتي که سراغ مامان رو گرفتي؟ 2 00:00:07,400 --> 00:00:10,490 واقعاً هر شب لازم‌ـه که پيگيري‌ها رو انجام بدن، آرتور؟ 3 00:00:10,540 --> 00:00:12,650 من قراره بچه‌دار شم 4 00:00:12,700 --> 00:00:15,570 تو چه کاري با روس‌ها داري، تامي؟ 5 00:00:15,620 --> 00:00:16,850 ...من توي کارخونه‌ها بودم 6 00:00:16,900 --> 00:00:19,410 و ماشين‌هاي زرهي ...وضعيت خوبي داشتن 7 00:00:19,460 --> 00:00:21,690 دزدي از کارخونه داري اين رو ميگي 8 00:00:21,740 --> 00:00:25,060 وقتي رفتي خونه حتماً زير بالش پسرت رو چک کن 9 00:00:26,380 --> 00:00:28,380 ما مي‌تونيم به هر کسي دسترسي داشته باشيم 10 00:00:28,900 --> 00:00:30,130 هر جايي 11 00:00:30,180 --> 00:00:32,650 ...اون کشيش داره اطلاعات سرقت رو 12 00:00:32,700 --> 00:00:34,930 به يکي از بيمه‌گذارهاي لويد به اسم مانکلند خبر ميده 13 00:00:34,980 --> 00:00:37,690 چرا کشيش مي‌خواد اطلاعات رو با دشمنان‌مون در ميون بذاره؟ 14 00:00:37,740 --> 00:00:39,650 پيچيدگي‌ها، کار توئه 15 00:00:39,700 --> 00:00:41,840 ...حالا اجازه‌ي 16 00:00:42,420 --> 00:00:44,500 کشتن اون کشيش رو برام بگير 17 00:01:09,100 --> 00:01:12,210 18 00:01:12,260 --> 00:01:14,530 19 00:01:16,660 --> 00:01:20,850 20 00:01:20,900 --> 00:01:24,610 21 00:01:24,660 --> 00:01:29,170 22 00:01:29,220 --> 00:01:31,010 23 00:01:31,060 --> 00:01:34,530 24 00:01:34,580 --> 00:01:39,140 25 00:01:41,580 --> 00:01:43,370 26 00:01:43,420 --> 00:01:45,610 27 00:01:45,660 --> 00:01:47,850 28 00:01:47,900 --> 00:01:50,580 29 00:01:54,700 --> 00:01:56,890 مراقب باش، جان دست چپ قوي‌اي داره 30 00:01:56,940 --> 00:01:59,010 آرتور، جان، فين 31 00:01:59,060 --> 00:02:00,530 بياين اينجا 32 00:02:07,500 --> 00:02:09,570 خيلي‌خب، چي شده؟ 33 00:02:14,580 --> 00:02:16,210 ...توي اين نامه 34 00:02:16,260 --> 00:02:18,260 نوشته شده که پدر مُرده 35 00:02:25,660 --> 00:02:28,850 اون در شهر بوستون توي يه مي‌خونه به اسم ميکي‌فري بوده 36 00:02:28,900 --> 00:02:30,890 دو مرد توي کوچه منتظر بودن 37 00:02:30,940 --> 00:02:32,810 اون دو بار شليک مي‌کنه 38 00:02:34,740 --> 00:02:36,620 روزي رايس» کيه؟» 39 00:02:38,140 --> 00:02:39,610 حتماً يه جنده‌ي دوزاري 40 00:02:39,660 --> 00:02:42,610 اون زني‌ـه که دردسر اين رو به جون خريده که برامون نامه بنويسه 41 00:02:42,660 --> 00:02:45,860 اون مي‌خوسته ما بدونيم ...که اون شب 42 00:02:46,420 --> 00:02:50,020 ،وقتي که داشته مي‌مُرده خواسته که ما ببخشيمش 43 00:02:52,340 --> 00:02:56,250 تنها چيزي که اون به ما ياد داد اين بود که چطور يه گوزن رو بُکشيم و تيکه‌تيکه‌ش کنيم 44 00:02:56,300 --> 00:02:59,170 فين، جان، شما يادتون نمياد- من يادمه- 45 00:02:59,220 --> 00:03:01,160 ...کناک چيس» ، اون» [ نام منطقه‌اي در شهر لندن ] 46 00:03:02,220 --> 00:03:04,890 توي يه مي‌خونه به اسم «گريفين» مي‌ايستاد 47 00:03:04,940 --> 00:03:07,650 مست مي‌کرد و آهنگ «سيلور دگر» رو صد بار مي‌خوند 48 00:03:07,700 --> 00:03:09,570 آره، يه آخر هفته 49 00:03:10,380 --> 00:03:12,780 يه آخر هفته اون اين‌طوري بود 50 00:03:14,460 --> 00:03:16,800 اين گوزن براي اين‌ـه که به يادش باشيم 51 00:03:17,740 --> 00:03:18,930 مي‌خوريمش 52 00:03:18,980 --> 00:03:21,050 و بعد، اون رو فراموش مي‌کنيم 53 00:03:21,580 --> 00:03:24,050 نيازي نيست که اون رو ببخشيم، موافقين؟ 54 00:03:28,260 --> 00:03:30,250 جان، من بايد اين رو بگم 55 00:03:30,300 --> 00:03:32,770 ،اگه دوست داشته باشي مي‌توني اسم اون رو بذاري روي بچه‌ي جديدت 56 00:03:32,820 --> 00:03:34,340 نه 57 00:03:35,460 --> 00:03:37,660 آرتور، حتي ازت درخواست هم نمي‌کنم 58 00:03:40,300 --> 00:03:42,490 پس اسم اون با خودش مي‌ميره 59 00:03:42,540 --> 00:03:46,640 براي مدت طولاني‌اي توي اين خونواده بوده ولي الان ديگه از بين رفته 60 00:03:47,420 --> 00:03:49,820 خيلي‌خب، همين بود کون لقش 61 00:03:51,900 --> 00:03:54,770 قبل از اين‌که غذا رو درست کنيم و بخوريمش ...يه کاري هست 62 00:03:54,820 --> 00:03:56,140 بچه‌ها 63 00:04:06,820 --> 00:04:08,530 خواستم اين موضوع رو ...اينجا مطرح کنم 64 00:04:08,580 --> 00:04:11,520 چون به خدمتکارهايي که توي خونه هستن، اعتماد ندارم 65 00:04:13,820 --> 00:04:16,290 قراره يه سرقت انجام بشه 66 00:04:25,180 --> 00:04:26,570 ...تمايل دارم که اعتراف کنم 67 00:04:26,620 --> 00:04:28,330 امروز، روز اعتراف کردن نيست 68 00:04:28,380 --> 00:04:30,250 فاميل‌ـم شلبي‌ـه 69 00:04:43,980 --> 00:04:46,570 من رو به خاطر گناهانم تقديس کن، پدر 70 00:04:46,620 --> 00:04:48,410 ...امروز، روز مقدسي‌ـه 71 00:04:48,460 --> 00:04:50,210 ببين، من اومدم اينجا 72 00:04:50,260 --> 00:04:51,930 خودم رو مجبور کردم 73 00:04:52,620 --> 00:04:54,690 مشروب خوردي؟ 74 00:04:55,020 --> 00:04:56,820 نمي‌تونستم بخوابم 75 00:04:58,500 --> 00:05:01,540 سعي کردم خودم رو به اندازه‌ي کافي ...مست کنم تا خوابم ببره، ولي 76 00:05:03,700 --> 00:05:07,490 اين مدت، شب‌ها بيدار مي‌مونم ...و با خودم فکر مي‌کنم 77 00:05:07,540 --> 00:05:10,280 از آخرين اعتراف‌ـت چقدر گذشته؟ 78 00:05:12,380 --> 00:05:14,130 يادم نمياد 79 00:05:14,180 --> 00:05:16,210 خانم شلبي 80 00:05:16,260 --> 00:05:18,330 چيزي براي اعتراف کردن، داريد؟ 81 00:05:18,380 --> 00:05:20,450 مي‌دوني، در واقع «گري» ـه 82 00:05:20,500 --> 00:05:22,940 اسم من «اليزابت گري» ـه 83 00:05:24,060 --> 00:05:27,060 فکر کردي از اول اسمم پال» يا «پالي» بوده؟» 84 00:05:29,780 --> 00:05:31,920 «اين صدا بهم ميگه: «پال 85 00:05:33,620 --> 00:05:35,420 شما يه صدا مي‌شنوين؟ 86 00:05:37,260 --> 00:05:39,610 آره، مثل «برنادت» که يه صدا مي‌شنيد [ «اشاره به شخصيت کتابي به نام «بازپرداخت ] 87 00:05:39,660 --> 00:05:42,000 و اون صدا چي ميگه؟ 88 00:05:43,340 --> 00:05:44,880 «ميگه: «قاتل 89 00:05:49,140 --> 00:05:51,140 اين رو به شما ميگه؟ 90 00:05:52,780 --> 00:05:56,180 اين صدا توي سر من‌ـه پس ديگه با کي مي‌تونه باشه؟ 91 00:05:56,500 --> 00:05:59,970 و آيا شما يه قاتل هستيد؟ 92 00:06:00,020 --> 00:06:02,960 ...اگه از لحاظ قانوني صحبت مي‌کني، پس 93 00:06:05,820 --> 00:06:07,330 آره 94 00:06:07,380 --> 00:06:10,680 چند لحظه ديگه ميام بيرون، پيتر- بله، پدر- 95 00:06:14,740 --> 00:06:16,290 ...دارين ميگين که 96 00:06:16,340 --> 00:06:19,380 مي‌خواين به يه قتل اعتراف کنيد؟ 97 00:06:20,420 --> 00:06:21,560 نه 98 00:06:23,020 --> 00:06:26,090 اعتراف من درباره‌ي اين‌ـه که احساس پشيموني نمي‌کنم 99 00:06:26,140 --> 00:06:28,080 اون يه افسر پليس بود 100 00:06:28,980 --> 00:06:30,770 مرد بدي بود 101 00:06:30,820 --> 00:06:32,360 به من صدمه زد 102 00:06:35,620 --> 00:06:39,060 کارهايي رو کردم که مجبور بودم تا پسرم مجبور نباشه اون کارها رو انجام بده 103 00:06:41,140 --> 00:06:44,210 مثل اين بود که کثافت‌هايي که به پات چسبيده رو بزني کنار 104 00:06:44,260 --> 00:06:46,970 گرفتن جون يک انسان يه گناه کبيره‌ست 105 00:06:47,020 --> 00:06:48,130 نه 106 00:06:48,180 --> 00:06:52,130 گرفتن ناعادلانه‌ي جون يک انسان يه گناه کبيره‌‌ست 107 00:06:52,180 --> 00:06:54,050 خودت ببين، ببين کي‌ها اين‌کار رو انجام دادن 108 00:06:54,100 --> 00:06:55,690 موسي، شمشون [ پيامبران الهي ] 109 00:06:55,740 --> 00:06:57,330 لرد کيچنر يک افسر عالي‌رتبه در ارتش انگلستان ] [ که در جنگ‌جهاني اول، در چندين نبرد پيروز شد 110 00:06:57,380 --> 00:07:00,770 دارين ميگين که شما يه افسر پليس رو کُشتيد؟ 111 00:07:08,980 --> 00:07:10,580 ...اوه، پدر 112 00:07:13,340 --> 00:07:15,770 حالا يه نفر ديگه هم هست که بايد کُشته بشه 113 00:07:15,820 --> 00:07:19,490 اگه صدايي هست ...که ميگه اين آدم رو بُکشيد 114 00:07:19,540 --> 00:07:21,570 بايد ناديده‌اش بگيرين 115 00:07:21,620 --> 00:07:24,690 اين صدا بهم نميگه ...ازم درخواست مي‌کنه 116 00:07:24,740 --> 00:07:27,450 ...ميگه: «پال 117 00:07:27,500 --> 00:07:30,530 آيا اين راه ارتکاب قتل، هنوز هم جواب ميده 118 00:07:30,580 --> 00:07:33,520 ...اگه اين آدمي که قراره کُشته بشه 119 00:07:34,820 --> 00:07:37,090 «آدم مقدسي باشه؟ 120 00:07:38,100 --> 00:07:39,970 اون يه روحاني‌ـه 121 00:07:40,020 --> 00:07:41,940 يه آدم باخداست 122 00:07:43,820 --> 00:07:45,890 چه‌جور آدم باخدايي؟ 123 00:08:06,700 --> 00:08:08,210 اين منصفانه نيست 124 00:08:08,260 --> 00:08:11,770 اونا رفتن بيرون و مشروب مي‌خورن و تيراندازي مي‌کنن، بعد ما اينجا نشستيم 125 00:08:11,820 --> 00:08:13,850 و به فحش‌هاي اين بي‌سروپاها گوش مي‌کنيم 126 00:08:13,900 --> 00:08:17,100 تف مي‌کنن روي زمين بعد ما مجبوريم تميزش کنيم 127 00:08:18,300 --> 00:08:22,370 وقتي مردها اينجا نيستن، اونا مثل سگ‌هايي ميشن که از ديوار بالا ميرن 128 00:08:22,420 --> 00:08:24,960 داشتم مي‌گفتم که اين منصفانه نيست 129 00:08:25,900 --> 00:08:28,640 ...مردها مثل ارباب‌ها رفتن بيرون 130 00:08:28,780 --> 00:08:30,660 ...ازمه، فقط 131 00:08:31,900 --> 00:08:33,650 باهاش کنار بيا 132 00:08:33,700 --> 00:08:36,330 من پنج ماهه باردارم 133 00:08:40,140 --> 00:08:43,130 رمز رو فراموش کردم 134 00:08:43,180 --> 00:08:45,010 24-8-22 135 00:08:45,060 --> 00:08:47,690 تو چطور رمز گاوصندوق رو مي‌دوني؟ 136 00:08:47,740 --> 00:08:49,290 تامي توي خواب، حرف مي‌زنه 137 00:08:49,340 --> 00:08:51,010 خفه شو، ازمه 138 00:08:55,780 --> 00:08:58,180 اون رمز رو عوض کرده 139 00:09:00,100 --> 00:09:01,890 تو داري اشتباه واردش مي‌کني 140 00:09:01,940 --> 00:09:03,610 نه، اين‌طور نيست 141 00:09:05,220 --> 00:09:07,290 دست‌هات دارن مي‌لرزن 142 00:09:23,300 --> 00:09:27,010 و راستش، من با تامي مي‌خوابم، خب؟ هم الان و هم بعداً 143 00:09:27,060 --> 00:09:29,650 چون خودش مي‌خواد، هم الان و هم بعداً وقتي که طالب ميشه 144 00:09:29,700 --> 00:09:32,780 فقط اين‌که ما نمي‌خوابيم؛ سخت‌ـه که وقتي روي ميز خم شدي، خوابت ببره، مگه نه؟ 145 00:09:34,900 --> 00:09:36,380 خوشحال شدي؟ 146 00:09:40,540 --> 00:09:42,860 هيچ‌کدوم از اين‌ها منصفانه نيست 147 00:09:46,900 --> 00:09:50,090 کار دو ساعت‌ـه، دست‌هاتون يه‌کم روغني ميشه، فقط همين 148 00:09:50,140 --> 00:09:52,370 تامي، واقعاً من بايد براي اين‌کار اينجا باشم؟ 149 00:09:52,420 --> 00:09:55,210 همه‌چي رو با پالي در ميون گذاشتم، مايکل مشکلي نداره 150 00:09:55,260 --> 00:09:56,370 ...بهت نياز داريم که بدوني 151 00:09:56,420 --> 00:10:00,250 کدوم خري مي‌خواد 27تا ماشين زرهي دزدي بخره؟ 152 00:10:00,300 --> 00:10:03,530 يه مرد احمق- و اين مرد احمق، چقدر پول ميده؟- 153 00:10:03,580 --> 00:10:05,090 150هزارتا 154 00:10:05,140 --> 00:10:08,250 نقدي، الماس و ياقوت کبود 155 00:10:08,300 --> 00:10:11,220 پس 20تاش به تو مي‌رسه، چارلي 156 00:10:12,340 --> 00:10:14,370 عيسايا، 5تاش براي تو 157 00:10:14,420 --> 00:10:17,770 بقيه‌ش هم ما به آمريکا مي‌بريم تا توي يک دارايي قانوني، سرمايه‌گذاري‌ـش کنيم 158 00:10:17,820 --> 00:10:20,650 دارايي‌ها با درآمدهاي غيرقابل رديابي خريداري ميشن 159 00:10:20,700 --> 00:10:23,290 و سودش دوباره سرمايه‌گذاري ميشه تا مطمئن بشيم که مشکلي ندارن 160 00:10:23,340 --> 00:10:26,290 و بعد از اون، فرض مي‌کنم که ...کسب و کار قديمي 161 00:10:26,340 --> 00:10:30,090 ،مثل اون گوزني که اونجا آويزون شده کنار گذاشته ميشه، درسته تام؟ 162 00:10:30,140 --> 00:10:32,690 خب، با يه همچين سودي ...ما توي موقعيتي قرار مي‌گيريم 163 00:10:32,740 --> 00:10:35,050 که بتونيم براي هميشه کسب و کار غيرقانوني رو کنار بذاريم 164 00:10:35,100 --> 00:10:37,570 مي‌خونه‌ها رو نگه مي‌داريم ديگه از کسي براي حمايت، پول نمي‌گيريم 165 00:10:37,620 --> 00:10:40,980 اسب‌ها فقط براي ورزش و روزهاي مسابقه هم براي خوش‌گذروني 166 00:10:42,100 --> 00:10:45,050 من به مادر چارلز، يه قول دادم 167 00:10:45,100 --> 00:10:47,130 ...منم يه قول دادم 168 00:10:47,180 --> 00:10:49,020 به ليندا 169 00:10:50,220 --> 00:10:51,770 مي‌دونم 170 00:10:51,820 --> 00:10:53,930 مي‌تونم توي چشم‌هات ببينم، پسر 171 00:10:53,980 --> 00:10:55,970 ...يکي از دلايل انجام اين آخرين‌کار 172 00:10:56,020 --> 00:10:59,740 اين‌ـه که وقتي خواستي بکشي کنار همه‌چي روبه‌راه باشه 173 00:11:00,820 --> 00:11:02,760 يه نگاه به خودت بکن، آرتور 174 00:11:03,580 --> 00:11:05,850 مردي که مي‌خواد ...يه زندگي سالم داشته باشه 175 00:11:05,900 --> 00:11:09,380 اينجا ايستاده و داره درباره‌ي بزرگ‌ترين سرقتي که تا حالا انجام داديم، صحبت مي‌کنه 176 00:11:10,580 --> 00:11:13,330 من مجبورم اين رو به تو بسپارم، تام تو مرد باهوشي هستي 177 00:11:13,380 --> 00:11:15,650 هستي يا نه، چارلي؟ 178 00:11:20,540 --> 00:11:22,490 کرلي؟ 179 00:11:22,540 --> 00:11:24,890 نبايد گوزن‌ـه رو مي‌کُشتي، تامي- خفه شو- 180 00:11:24,940 --> 00:11:27,090 بدشانسي مياره- خفه شو- 181 00:11:27,140 --> 00:11:29,570 از کجا بدونيم که اين مرد احمق ...وقتي که کار رو انجام داديم 182 00:11:29,620 --> 00:11:31,570 الماس‌ها رو بهمون ميده؟- نمي‌دونيم- 183 00:11:31,620 --> 00:11:33,960 ولي اون يه مسئله‌ي جداست 184 00:11:35,180 --> 00:11:36,650 ...خيلي‌خب 185 00:11:36,700 --> 00:11:38,700 بياين يه‌ مقدار گوشت، کباب کنيم 186 00:11:44,780 --> 00:11:47,770 نمي‌تونن يه‌کم براي پول‌شون صبر کنن، احمق‌هاي حرومزاده 187 00:11:47,820 --> 00:11:49,960 طوري نيست، منم 188 00:11:54,340 --> 00:11:56,410 آرتور گفت که امروز، زياد کسي نيست 189 00:11:56,460 --> 00:11:59,890 چون بيرون کار دارن- در واقع، مشروب مي‌خورن- 190 00:11:59,940 --> 00:12:04,370 براتون ساندويچ و ليمونادي که خودم درست کردم رو آوردم 191 00:12:04,420 --> 00:12:08,380 من چاي درست مي‌کنم و جاسيگاري‌ها رو خالي مي‌کنم ولي نمي‌تونم کاري به پول و اين‌چيزها داشته باشم 192 00:12:09,700 --> 00:12:13,490 آرتور ميگه کاري که شما اينجا مي‌کنين غيرقانوني‌ـه، ولي غيراخلاقي نيست 193 00:12:13,540 --> 00:12:16,170 بستگي داره که چه‌موقعي بياي اينجا، ليندا 194 00:12:16,220 --> 00:12:18,810 و بگذريم، فکر کردم که به شما ...حمايت روحي و فيزيکيِ 195 00:12:18,860 --> 00:12:21,570 خودم رو پيشنهاد کنم براي مواقعي که نياز دارين 196 00:12:21,620 --> 00:12:24,290 ليندا، اگه مي‌خواي کمک‌ کردي باشي ...برو فروشگاه 197 00:12:24,340 --> 00:12:26,330 و بيست‌تا «سنيور سرويس» برام بگير [ نام يک برند معروف سيگار ] 198 00:12:26,380 --> 00:12:29,610 ليزي پول‌ـش رو بهت ميده- نه، نميدم- 199 00:12:29,660 --> 00:12:32,370 راستش من پول خودم رو خرج مي‌کنم، پالي 200 00:12:32,420 --> 00:12:35,210 و قبل از اين‌که شما خانم‌ها چيزي پيدا کنيد ...که من رو باهاش دست بندازيد 201 00:12:35,260 --> 00:12:37,770 يه پيغام براتون دارم- خداي من، نه ليندا- 202 00:12:37,820 --> 00:12:39,610 خودم امروز به کليسا رفتم، تو مگه نرفتي؟ 203 00:12:39,660 --> 00:12:41,490 يه پيغام از طرف خدا نيست، پالي 204 00:12:41,540 --> 00:12:43,370 از طرف «جيسي ايدن» ـه 205 00:12:43,420 --> 00:12:44,890 جيسي ايدن» کيه؟» 206 00:12:44,940 --> 00:12:47,650 اون رئيس گروه اتحاديه‌ي کارگري توي کارخونه لوکاس در «اسپارک‌هيل» ‌ـه 207 00:12:47,700 --> 00:12:49,410 رئيس گروه اتحاديه‌ي کارگري؟ 208 00:12:49,460 --> 00:12:51,930 اون تمام کارگرهاي زن بخش‌هاي ...تراشکاري و جوشکاري رو 209 00:12:51,980 --> 00:12:54,250 امروز براي يه اعتصاب، جمع کرده 210 00:12:54,300 --> 00:12:56,490 براي اعتراض به اين‌که مجبور شدن ...که توي روز مقدس، سرِ کار باشن 211 00:12:56,540 --> 00:12:59,090 براي شرايط بد ...براي کم‌بودن تعطيلي‌ها 212 00:12:59,140 --> 00:13:02,610 بهداشتي‌نبودن سرويس‌هاي بهداشتي و دستمزد پايين کارگرهاي زن 213 00:13:02,660 --> 00:13:06,090 ...ظاهراً تمام کارگرهاي زن اين شهر 214 00:13:06,140 --> 00:13:08,090 براي همدري، به اين اعتصاب ملحق شدن 215 00:13:08,140 --> 00:13:10,410 و سر ساعت 9 از محل‌کار ـشون خارج ميشن 216 00:13:10,460 --> 00:13:13,010 و تا «بول رينگ» راهپيمايي مي‌کنن [ نام منطقه‌اي در مرکز شهر بيرمنگام ] 217 00:13:13,060 --> 00:13:15,850 تمام کارگرهاي زن ستم‌ديده مي‌تونن برن 218 00:13:15,900 --> 00:13:18,170 اون حرومزاده‌ها دارن اونجا ...آهو شکار مي‌کنن 219 00:13:18,220 --> 00:13:20,290 و من که زن حامله‌ي پنج ماهه هستم اينجا همين‌طوري نشستم 220 00:13:20,340 --> 00:13:23,250 فقط يه دستشويي براي همه‌ي ما هست- باهام مشورت هم نشده- 221 00:13:23,300 --> 00:13:25,770 بايد خم شم روي يه ميز منظورش اين‌ـه که تامي مجبورش مي‌کنه ] [ که روي ميز خم شه و باهاش سکس کنه 222 00:13:25,820 --> 00:13:28,490 خانم‌ها، صادقانه معتقدم که اونايي که توي روز «جمعه‌ي مقدس» راهپيمايي مي‌کنن روزي است که در آن، مسيحيان مراسمي را به ياد ] [ به صليب کشيده شدن مسيح در نقاط مختلف جهان برگزار مي‌کنند 223 00:13:28,540 --> 00:13:30,490 خدا رو کنار خودشون دارن 224 00:13:30,540 --> 00:13:34,040 ساعت 9 شده درهاي لعنتي رو باز کنيد 225 00:13:36,180 --> 00:13:37,610 لعنت بهش 226 00:13:37,660 --> 00:13:39,930 امروز حس کار کردن ندارم 227 00:13:43,300 --> 00:13:47,260 بياين به «بول رينگ» بريم- خدا رو شکر- 228 00:13:54,180 --> 00:13:56,380 229 00:13:58,620 --> 00:14:00,820 230 00:14:03,780 --> 00:14:06,460 231 00:14:07,540 --> 00:14:10,300 232 00:14:12,060 --> 00:14:16,860 233 00:14:24,300 --> 00:14:26,040 همون مرد احمق‌ـه؟ 234 00:14:26,980 --> 00:14:29,130 کاملاً نه 235 00:14:29,180 --> 00:14:31,860 236 00:14:33,980 --> 00:14:35,980 237 00:14:39,060 --> 00:14:41,220 238 00:14:43,220 --> 00:14:45,890 239 00:14:47,540 --> 00:14:49,450 عذر مي‌خوام که بي‌خبر اومدم 240 00:14:49,500 --> 00:14:51,170 چي مي‌خواي؟ 241 00:14:51,220 --> 00:14:53,290 ما مدرک مي‌خوايم 242 00:14:53,340 --> 00:14:55,010 مدرک چي؟ 243 00:14:56,340 --> 00:14:58,330 تو گفتي که کشيش، يه خائن‌ـه 244 00:14:58,380 --> 00:15:00,330 ...مي‌خوايم بدونيم که تو چطور فهميدي 245 00:15:00,380 --> 00:15:02,380 مدرک، حرف من‌ـه 246 00:15:04,460 --> 00:15:06,970 اگه اون باشه، من نيستم اون بايد بميره 247 00:15:07,020 --> 00:15:09,290 هميشه اين‌قدر خشن هستي؟ 248 00:15:11,940 --> 00:15:13,850 من امروز يه گوزن کُشتم 249 00:15:13,900 --> 00:15:16,040 و کشتنش، باعث ناراحتي‌ـم شد 250 00:15:17,140 --> 00:15:19,130 ولي با احترام باهاش رفتار کردم 251 00:15:19,180 --> 00:15:22,180 و گوشت اضافي‌ـش هم به آدم‌هاي بي‌بضاعت داده ميشه 252 00:15:23,740 --> 00:15:27,580 اين‌که يه گلوله توي صورت اون کشيش بزنم خيلي کمتر من رو ناراحت مي‌کنه 253 00:15:30,260 --> 00:15:33,060 وقتي يه دوشس نشسته باشه، نمي‌شيني؟ 254 00:15:34,300 --> 00:15:37,600 به من گفته شده که تو هم جزئي از معامله هستي، درسته؟ 255 00:15:37,740 --> 00:15:42,410 راستش دادگاه سلطنتي در تفليس، خيلي موثر عمل مي‌کنه- مي‌فهمم- [ پايتخت کشور گرجستان ] 256 00:15:42,460 --> 00:15:44,330 و اين‌طوري کار مي‌کنه، درسته؟ 257 00:15:44,380 --> 00:15:47,850 راهروها و اتاق‌هاي کوچيک زيادي، اونجا بود 258 00:15:47,900 --> 00:15:50,490 اتاق‌هاي زير شيرواني هيچ قانوني اونجا نبود 259 00:15:50,540 --> 00:15:53,810 معاملات انجام مي‌شد، برادرها خواهرهاشون رو مي‌دادن خاله‌ها دايي‌ها رو مي‌دادن 260 00:15:53,860 --> 00:15:56,600 پدرها، دخترها و خدمتکارهاشون رو مي‌دادن 261 00:15:58,100 --> 00:16:01,040 فکر خاله‌ام بود که تنها بيام اينجا 262 00:16:03,260 --> 00:16:05,400 اون مسئول اين قضيه‌ست 263 00:16:12,860 --> 00:16:15,860 وقتي قانوني نباشه زن‌ها مسئوليت رو به عهده مي‌گيرن 264 00:16:16,780 --> 00:16:18,730 ...اونا مي‌دونن قدرتي که دارن 265 00:16:18,780 --> 00:16:20,490 از طريق توافقات پنهاني صورت مي‌گيره 266 00:16:20,540 --> 00:16:23,890 من قول داده‌ام که هر کاري انجام بدم تا اين نقشه، عملي بشه 267 00:16:23,940 --> 00:16:26,940 خاله‌ام فرض کرده که شايد تو بخواي من رو هم به عنوان بخشي از معامله، داشته باشي 268 00:16:28,900 --> 00:16:31,240 بهش ميگم که اشتباه مي‌کرده 269 00:16:34,740 --> 00:16:36,730 تامي، اين رو باور نمي‌کني، پسر 270 00:16:36,780 --> 00:16:39,530 تازه به «گريسون» زنگ زدم، خب همين‌الان با بيلي صحبت کردم 271 00:16:39,580 --> 00:16:41,570 ...اون گفت که پالي، ازمه و ليزي 272 00:16:41,620 --> 00:16:44,090 به يه اعتصاب رفتن 273 00:16:44,820 --> 00:16:46,210 اونا چي؟ 274 00:16:46,260 --> 00:16:48,010 به يه اعتصاب رفتن 275 00:16:48,060 --> 00:16:49,650 نصف بيرمنگام بيرون هستن 276 00:16:49,700 --> 00:16:52,290 منظورم از نصف، زن‌هاست همه‌شون بيرونن، تک‌تک‌شون 277 00:16:52,340 --> 00:16:54,540 کويکرها» اونا رو به اين‌کار وا داشتن» [ نام جنبشي مذهبي در دين مسيحيت ] 278 00:16:55,260 --> 00:16:56,650 کي مراقب مغازه‌ست؟ 279 00:16:56,700 --> 00:16:58,370 پالي قفل‌ـش کرده 280 00:16:58,420 --> 00:17:02,490 «مي‌دوني، «جمعه‌ي مقدس يکي از بهترين روزها براي دزدي‌ـه 281 00:17:02,540 --> 00:17:04,850 همه‌ي مردها مست هستن 282 00:17:04,900 --> 00:17:06,890 همه‌ي مسابقات پابرجا هستن 283 00:17:06,940 --> 00:17:10,700 مثل اين‌ـه که سيب رو از پايين‌ترين شاخه بچيني، درسته جان؟ 284 00:17:11,820 --> 00:17:13,130 آره 285 00:17:13,180 --> 00:17:15,720 پس کار شما خيلي آسون‌ـه 286 00:17:17,220 --> 00:17:18,610 ليندا هم با اوناست؟ 287 00:17:18,660 --> 00:17:22,170 مي‌دوني، بيلي گفت که پالي «پريده وسط «بول رينگ 288 00:17:22,220 --> 00:17:25,690 عقلش رو از دست داده داره يه انقلاب رو شروع مي‌کنه 289 00:17:25,740 --> 00:17:27,130 بالاي سقف خونه‌ها داد مي‌زنه 290 00:17:27,180 --> 00:17:29,120 ليندا همراه اوناست؟ 291 00:17:29,860 --> 00:17:31,130 آره 292 00:17:32,580 --> 00:17:34,290 پس فکر ليندا بوده 293 00:17:34,340 --> 00:17:36,410 ليندا زن باهوشي‌ـه 294 00:17:43,100 --> 00:17:44,500 ...جان 295 00:17:45,780 --> 00:17:47,850 يه «بنتلي» جلوي ورودي، پارک شده ماشين‌هاي بنتلي که توسط شرکت موتوري بنتلي ] [ طراحي و توليد مي‌شوند 296 00:17:47,900 --> 00:17:50,170 ازت مي‌خوام که بري بيرون و يه ميخ بزني توي تايرش 297 00:17:50,220 --> 00:17:52,970 امروز «جمعه‌ي مقدس» ـه پس هيچ تعميرگاهي باز نيست 298 00:17:53,020 --> 00:17:54,690 و خانم مجبوره که شب رو اينجا بمونه 299 00:17:54,740 --> 00:17:57,290 بعد از تو و همه‌ي بچه‌ها مي‌خوام که برگردين خونه‌هاتون 300 00:17:57,340 --> 00:18:00,610 تو چارلي رو ببر و شب بذارش پيش آرتور و ليندا 301 00:18:00,660 --> 00:18:02,930 مي‌تونن براي بچه‌داري، تمرين کنن 302 00:18:04,980 --> 00:18:07,250 ازم مي‌خواي که يه ميخ... ؟- آره- 303 00:18:07,300 --> 00:18:08,890 شنيدي چي گفتم- آره، شنيدم- 304 00:18:08,940 --> 00:18:10,250 خيلي‌خب 305 00:18:10,300 --> 00:18:12,100 از ديدنت خوشحال شدم 306 00:18:16,100 --> 00:18:18,810 چرا حتماً بايد يه ميخ توي تاير بزني؟ 307 00:18:18,860 --> 00:18:22,740 مي‌خوام هيچ‌کدوم از ما نظرـمون عوض نشه 308 00:18:45,900 --> 00:18:47,840 ما زود برگشتيم 309 00:18:52,540 --> 00:18:55,090 پالي حساب‌هاي ديروز رو تمام نکرده بود 310 00:18:55,140 --> 00:18:59,570 پس پيش خودت فکر کردي که مي‌توني يه مقدار پول برداري 311 00:18:59,620 --> 00:19:02,090 فکر کردم که حساب‌ها رو کامل کردم 312 00:19:10,460 --> 00:19:13,290 ازمه، قبلاً بهت گفتم تا وقتي بچه به دنيا بياد، کوکائين مصرف نکن 313 00:19:13,340 --> 00:19:16,290 ...ضرري نداره، با گذشت زمان 314 00:19:16,340 --> 00:19:18,410 تاثيرش از بين ميره 315 00:19:20,020 --> 00:19:21,420 ...گوش کن 316 00:19:23,180 --> 00:19:25,650 مي‌دونم که دلت براي مسافرت رفتن تنگ شده 317 00:19:26,100 --> 00:19:28,370 ولي همه‌چي درست ميشه 318 00:19:28,420 --> 00:19:30,960 مثل اين‌ـه که يه مرغ توي قفس باشه 319 00:19:34,380 --> 00:19:36,980 اون خونه توي «ليچفيلد» رو يادت مياد؟ 320 00:19:38,220 --> 00:19:40,490 آره؟ هموني که پاسبان‌ها قبلاً تو رو ازش مي‌انداختن بيرون؟ 321 00:19:40,540 --> 00:19:42,610 مي‌انداختن توي جوي‌آب 322 00:19:43,700 --> 00:19:46,440 من مي‌خوام اون خونه‌ي لعنتي رو بخرم 323 00:19:47,060 --> 00:19:49,530 به اندازه‌ي خونه‌ي تامي، بزرگ‌ـه با زمين‌هاي بيشتر 324 00:19:50,300 --> 00:19:52,440 ...اگه احساس تنهايي کردي 325 00:19:52,660 --> 00:19:54,800 ...يه کالسکه مي‌گيريم 326 00:19:55,340 --> 00:19:57,740 و بيرون کنار جوي‌آب وقت مي‌گذرونيم 327 00:19:58,300 --> 00:19:59,500 چطور؟ 328 00:20:03,940 --> 00:20:06,410 همه‌چي قراره تغيير کنه، ازمه 329 00:20:11,900 --> 00:20:13,770 اين اتاق‌خواب تو نيست 330 00:20:13,820 --> 00:20:17,090 اينجا جايي نيست که با همسرت مي‌خوابيدي 331 00:20:17,140 --> 00:20:19,170 تو اسب‌سواري مي‌کني؟ 332 00:20:19,220 --> 00:20:20,570 نه 333 00:20:20,620 --> 00:20:22,890 براي اين‌کار بايد توي يه مکان عمومي ...پاهام رو باز کنم 334 00:20:22,940 --> 00:20:24,730 و اجازه‌ي اين‌کار رو ندارم 335 00:20:24,780 --> 00:20:26,570 ويسکي مي‌نوشي؟ 336 00:20:26,620 --> 00:20:27,760 نه 337 00:20:28,740 --> 00:20:30,410 مزه‌ي مردها رو ميده 338 00:20:30,460 --> 00:20:32,130 شراب رو ترجيح ميدم 339 00:20:33,460 --> 00:20:34,770 ماشين چي؟ 340 00:20:34,820 --> 00:20:35,960 نه 341 00:20:36,980 --> 00:20:39,410 پس الماس، تنها چيزي‌ـه که دوست داري، آره؟ 342 00:20:39,460 --> 00:20:40,930 ياقوت کبود 343 00:20:42,700 --> 00:20:44,840 اونا فقط يه ارز رايج هستن 344 00:20:45,740 --> 00:20:49,140 خب، مي‌دوني اگه من بودم ...که همه‌ي اون جواهرات رو داشتم 345 00:20:51,540 --> 00:20:54,280 ...فکر کنم فقط مي‌نشستم پيش‌شون 346 00:20:55,060 --> 00:20:56,930 ...نگاه‌شون مي‌کردم 347 00:20:57,540 --> 00:20:58,770 لمس‌شون مي‌کردم 348 00:20:58,820 --> 00:21:00,730 ايزابلا بعضي وقت‌ها اين‌کار رو مي‌کنه 349 00:21:00,780 --> 00:21:02,450 آخر شب‌ها 350 00:21:04,020 --> 00:21:07,330 قسم مي‌خورم که اون، يکي از بزرگ‌ترين ياقوت‌هاي کبود رو مي‌ذاره توي خودش، فقط به خاطر اين‌که لذت ببره 351 00:21:07,380 --> 00:21:11,480 و از پله‌ها ميره بالا تا صبحونه بخوره در حالي که اون هنوز اونجاش‌ـه 352 00:21:13,220 --> 00:21:15,330 و کل روز همون‌جا مي‌مونه؟- اوهوم- 353 00:21:15,380 --> 00:21:17,170 واو 354 00:21:17,220 --> 00:21:19,460 نقطه ضعف تو چيه؟ 355 00:21:21,500 --> 00:21:25,300 صحبت کردن با دوشس‌هايي ...که ياقوت کبود توي خودشون گذاشتن 356 00:21:26,540 --> 00:21:29,210 فکر کنم همين‌الان هم نقطه ضعف تو رو مي‌دونم 357 00:21:33,060 --> 00:21:35,530 من هر وقت که بخوام مي‌تونم با يکي سکس کنم، عزيزم 358 00:21:35,580 --> 00:21:36,780 آره 359 00:21:38,100 --> 00:21:40,040 ولي من يه دوشس هستم 360 00:21:41,180 --> 00:21:43,290 و ميام زير تو، مثل يه اسب 361 00:21:43,340 --> 00:21:45,700 مثل يه تلگراف هستم 362 00:21:47,060 --> 00:21:50,660 تلگراف؟ فکر نکنم انگليسي‌ـت خيلي خوب باشه 363 00:21:51,100 --> 00:21:54,660 ،يا شايد تو بايد با دقت بيشتري به اون‌چيزي که ميگم، گوش کني 364 00:21:58,020 --> 00:22:00,760 يه پيغام برات دارم، آقاي شلبي 365 00:22:01,820 --> 00:22:03,250 به عنوان يه دوشس 366 00:22:03,300 --> 00:22:06,700 مي‌تونم بهت نشون بدم که براي مردي مثل تو، چي امکان‌پذيره 367 00:22:07,900 --> 00:22:11,410 يه مردي توي يه همچين خونه‌اي 368 00:22:11,460 --> 00:22:13,290 ...همين‌الان، اينجا قايم شدي 369 00:22:13,340 --> 00:22:16,540 مثل يه پسر بچه که از طريق پنجره اومده داخل 370 00:22:17,180 --> 00:22:19,980 چرا براي اين‌کار اومديم توي يه اتاق‌خواب؟ 371 00:22:21,420 --> 00:22:23,290 اون هم توي خونه‌ي خودت 372 00:22:30,900 --> 00:22:33,810 اين اسلحه‌ي لعنتي، پُرـه 373 00:22:33,860 --> 00:22:35,050 مي‌تونيم کنار آتيش، سکس کنيم 374 00:22:35,100 --> 00:22:37,730 در حالي که خدمتکارها وايسادن و نگاه‌مون مي‌کنن 375 00:22:37,780 --> 00:22:39,530 چي‌کار مي‌تونن بکنن؟- بدش به من- 376 00:22:39,580 --> 00:22:41,930 هيچي، هيچ قانوني براي تو وجود نداره 377 00:22:41,980 --> 00:22:43,850 اسلحه‌ي لعنتي رو بده به من 378 00:22:43,900 --> 00:22:46,410 تو اينجا خدمتکارهايي داري مي‌توني يه خدمتکار رو بياري توي اتاق 379 00:22:46,460 --> 00:22:48,370 من در اين‌باره چي‌‌کار مي‌تونم بکنم؟ هيچي 380 00:22:48,420 --> 00:22:51,890 اون اسلحه‌ي لعنتي رو بده به من، همين‌الان- تو قدرت داري- 381 00:22:51,940 --> 00:22:54,690 همه همون‌کاري که تو ميگي رو انجام ميدن 382 00:22:54,740 --> 00:22:57,090 برادرهات، سربازهات 383 00:22:57,140 --> 00:23:00,130 ...هيچکس نمي‌تونه جلوي تو رو بگيره- اسلحه‌ي لعنتي رو سمت من نگير- 384 00:23:00,180 --> 00:23:02,330 من مي‌تونم يه هنرپيشه باشم 385 00:23:02,380 --> 00:23:04,580 مي‌خواي نقش کي رو بازي کنم؟ 386 00:23:04,820 --> 00:23:07,650 همسر مُرده‌ات؟- ديگه کافيه، اسلحه‌ي کوفتي رو بده به من- 387 00:23:07,700 --> 00:23:10,410 ،اگه از چيزي خوشت نياد ميگي ديگه بسه و اون هم متوقف ميشه 388 00:23:10,460 --> 00:23:11,610 389 00:23:11,660 --> 00:23:13,050 ولي از اين مي‌ترسي 390 00:23:13,100 --> 00:23:16,380 تو قانون رو مي‌شکني ولي از قوانين پيروي مي‌کني، چرا؟ 391 00:23:17,380 --> 00:23:20,170 مي‌دونستي اون ديوونگي، تو رو رها مي‌کنه؟ 392 00:23:20,220 --> 00:23:23,220 در غير اين‌صورت، ما فقط رعيت‌هايي هستيم که از قانون پيروي مي‌کنيم 393 00:23:24,500 --> 00:23:28,300 يه ديوونگي هم توي سر تو هست مي‌تونم ببينمش 394 00:23:29,020 --> 00:23:31,620 بذار يه دوشس يه چيزي رو بهت نشون بده 395 00:23:45,940 --> 00:23:48,050 خشاب رو خالي کردم به‌جز يه گلوله 396 00:23:48,100 --> 00:23:49,490 نه 397 00:23:49,540 --> 00:23:52,410 اين يه بازي‌ـه که ما قبلاً انجام مي‌داديم- نه- 398 00:23:52,460 --> 00:23:53,890 نگاه کن 399 00:23:53,940 --> 00:23:55,050 ...اين‌‌کار رو نکن 400 00:23:55,100 --> 00:23:56,090 ...نه 401 00:23:56,140 --> 00:23:57,290 به من نگاه کن 402 00:23:57,340 --> 00:23:58,970 اين‌کار رو نکن 403 00:23:59,020 --> 00:24:00,130 نه 404 00:24:00,180 --> 00:24:02,450 اون لعنتي رو بده به من 405 00:24:04,060 --> 00:24:06,410 زندگي رو برات مياره نمي‌خواي امتحانش کني؟ 406 00:24:06,460 --> 00:24:07,850 نه، نمي‌خوام امتحانش کنم 407 00:24:07,900 --> 00:24:11,130 ...و نمي‌خوام که يه روسي ديوونه‌ي لعنتي مثل تو 408 00:24:11,180 --> 00:24:12,850 توي خونه‌ي کوفتي من باشه 409 00:24:12,900 --> 00:24:14,850 ،من هر دفعه به خواست خداوند نجات پيدا کردم 410 00:24:14,900 --> 00:24:16,570 برگرد توي اون تخت لعنتي همين‌الان 411 00:24:16,620 --> 00:24:18,010 قبلاً يه خدمتکار صدا زدم 412 00:24:18,060 --> 00:24:19,660 413 00:24:32,540 --> 00:24:33,850 مي‌بيني؟ 414 00:24:33,900 --> 00:24:35,640 تو ترسيدي 415 00:24:38,180 --> 00:24:41,380 مثل پسري که از طريق پنجره اومده داخل 416 00:24:41,980 --> 00:24:45,680 بايد بهت آموزش بدم که چطور چنين خونه‌هايي رو اداره کني 417 00:24:46,660 --> 00:24:48,250 آره! بيا پايين 418 00:24:48,300 --> 00:24:49,690 يه مشروب برامون بريز 419 00:24:49,740 --> 00:24:51,810 مري، لطفاً برگرد به تخت خواب 420 00:24:51,860 --> 00:24:54,730 لطفاً برگرد به تخت خواب اين زن، مست ـه 421 00:24:54,780 --> 00:24:57,210 اشکالي نداره، قربان. ويسکي بريزم؟ - بله - نه - 422 00:24:57,260 --> 00:24:59,210 . . . اون ويسکي مي‌نوشه 423 00:24:59,260 --> 00:25:02,130 اون ويسکي مي‌نوشه !من هم شراب 424 00:25:02,180 --> 00:25:04,450 مري، برگرد به تخت خواب - اونجا. در خونه‌اي قديم مثل اين - 425 00:25:04,500 --> 00:25:06,450 خدمتکارها گوش‌به‌زنگ ـن - دست از وراجي بردار - 426 00:25:06,500 --> 00:25:07,850 مري، برگرد به تخت خواب کاري که گفتم رو انجام بده 427 00:25:07,900 --> 00:25:09,330 اگر بعد از نيمه‌شب، تماسي گرفته شد 428 00:25:09,380 --> 00:25:12,530 . . . خدمتکاري که مياد، کسي ـه که عاشق ارباب ـه 429 00:25:12,580 --> 00:25:14,850 !اينجا روسيه‌ي وامونده نيست 430 00:25:15,700 --> 00:25:18,820 { خواهش مي‌کنم، مري . . . برگرد به تخت خواب، باشه؟ } 431 00:25:32,020 --> 00:25:34,360 من از نقطه‌ضعف ـت خبر دارم، تامي 432 00:25:36,780 --> 00:25:38,380 نقظه‌ضعف تو، رهايي ـه 433 00:25:40,540 --> 00:25:41,940 جنون 434 00:25:42,980 --> 00:25:44,380 قتل 435 00:25:49,460 --> 00:25:51,460 . . . من اولين کسي هستم که 436 00:25:52,660 --> 00:25:54,730 تو رو درک مي‌کنم 437 00:26:40,700 --> 00:26:42,640 من عطر اونو پيدا کرده بودم 438 00:26:44,220 --> 00:26:45,690 بزنـش 439 00:26:50,180 --> 00:26:53,330 چه مدرکي داري که کشيش، جاسوس ـه؟ 440 00:26:53,380 --> 00:26:56,620 بهت که گفتم، بهت قول ميدم 441 00:27:14,300 --> 00:27:15,980 پس بکشـش 442 00:27:18,620 --> 00:27:21,980 از حالا به بعد، بايد هرکاري که دلـت مي‌خواد رو انجام بدي 443 00:27:51,100 --> 00:27:53,850 امروز صبح براي صبحانه، دو نفرمون هستيم، مري 444 00:27:53,900 --> 00:27:56,290 اون رفته کنار رودخانه، قدم بزنه 445 00:27:56,340 --> 00:27:58,280 خانم رفتن، قربان 446 00:27:59,100 --> 00:28:01,170 رفت؟ به کجا؟ 447 00:28:01,220 --> 00:28:03,090 ايشون ماشين شما رو بردن 448 00:28:03,820 --> 00:28:04,930 !چي کار کرده؟ 449 00:28:04,980 --> 00:28:06,850 بدجوري عجله داشتن 450 00:28:06,900 --> 00:28:08,690 گفتن، از شما اجازه گرفتن 451 00:28:08,740 --> 00:28:12,730 به ديويد گفتن که بره به گاراژ و يه تاير جديد براي «بنتلي» بياره 452 00:28:12,780 --> 00:28:15,120 ايشون گفتن که مي‌تونيد ازش استفاده کنيد 453 00:28:15,620 --> 00:28:17,450 و به چه دليل به حرف اون گوش کردي، هان؟ 454 00:28:17,500 --> 00:28:19,700 به خاطر طريقه‌ي گفتنـشون، قربان 455 00:28:54,460 --> 00:28:55,970 چطور بود، تام؟ 456 00:28:56,020 --> 00:28:57,760 پرحرف، آره 457 00:28:58,580 --> 00:29:01,580 من داشتم کار مي‌کردم، خيلي‌خب؟ - آره - 458 00:29:03,580 --> 00:29:05,890 به خاطر حرفي که موقعي که عقل ـش سر جاش نبود، زد 459 00:29:05,940 --> 00:29:08,330 من کاملاً مطمئنم که خزانه در زير خونه ـست 460 00:29:08,380 --> 00:29:09,450 شما چي دارين؟ 461 00:29:09,500 --> 00:29:13,380 آيدامون اينو با استفاده از مجوز بورسيه ـش از کتابخونه‌ي بريتانيا گرفت 462 00:29:15,340 --> 00:29:17,530 اون در مورد خاله‌ش صحبت کرد که از پله‌ها مياد بالا 463 00:29:17,580 --> 00:29:19,890 تا صبح براش صبحانه بياره که يعني 464 00:29:19,940 --> 00:29:21,850 بايد يه جايي توي اون ساختمون باشه 465 00:29:21,900 --> 00:29:24,090 انبار شراب شبکه‌ي فاضلاب 466 00:29:24,140 --> 00:29:25,850 سرداب آشپزخونه 467 00:29:25,900 --> 00:29:29,050 و يه تونل در زير رودخونه - اونا به هيچکس توي اين کشور، اعتماد ندارن - 468 00:29:29,100 --> 00:29:32,770 بنابراين، حدس من اينه که اونا، يکي از سرداب‌ها رو تبديل کردن به يه اتاق امن 469 00:29:32,820 --> 00:29:35,610 کسي رو پيدا کردي، آرتور؟ - ماس اينو بهم داد - 470 00:29:35,660 --> 00:29:38,010 استفن ردچوسکي 471 00:29:38,060 --> 00:29:41,130 اون يه بچه‌ي اهل گريت ـه، توي چلتنهم زندگي مي‌کنه پدرش روسي ـه 472 00:29:41,180 --> 00:29:44,330 اون روياي داشتن يه ميخونه رو داره ولي سابقه‌داره 473 00:29:44,380 --> 00:29:47,810 ورود غيرقانوني. و روسي صحبت مي‌کنه؟ - آره - دخول از راه شكستن در و غيره يا باز كردن قفل ] [ يا چفت به منظور ارتكاب جرم 474 00:29:47,860 --> 00:29:50,970 آبدارچي ـشون در يه ميخونه به نام «ميسون آرمز» ، مشروب مي‌خوره 475 00:29:51,020 --> 00:29:53,610 بريد سراغـش، بهش بگيد ما کي هستيم يه مقدار پول بهش پيشنهاد کنيد 476 00:29:53,660 --> 00:29:55,570 اگه اون يه کار توي اون خونه . . . به اون بچه بده 477 00:29:55,620 --> 00:29:57,090 !صبرکن 478 00:29:57,140 --> 00:30:01,090 با پسره صحبت کنين، يکي از ميخونه‌هايي که از دست ايتاليايي‌ها درآورديم رو بهش پيشنهاد کنيد 479 00:30:01,140 --> 00:30:04,370 اگه چهار هفته توي اون خونه کار کنه حواس ـشو جمع نگه داره 480 00:30:04,420 --> 00:30:06,290 !باشه؟ . . . يالا 481 00:30:08,620 --> 00:30:11,890 کميته‌ي اجرايـيِ اتحاديه‌ي دلالان شرط‌بندي و اتحاديه‌ي متفقين 482 00:30:11,940 --> 00:30:14,010 الان شما رو مي‌بينن، قربان 483 00:30:25,900 --> 00:30:29,250 شنيدم پشت يه واگن داشتي سخنراني مي‌کردي، پال 484 00:30:30,940 --> 00:30:33,290 . . . کوچکترين چيزي يادم نيست 485 00:30:33,340 --> 00:30:35,650 خب، ماس بهم ميگه تو داشتي تهديد مي‌کردي 486 00:30:35,700 --> 00:30:37,210 که ساختمان شهرداري رو به آتش مي‌کشي 487 00:30:37,260 --> 00:30:39,860 اوه، تامي، داشتيم شوخي مي‌کرديم 488 00:30:40,700 --> 00:30:42,370 درواقع، جمعيت اطراف من 489 00:30:42,420 --> 00:30:45,010 بيشتر از جمعيت اطراف جسي ايدن بود 490 00:30:45,060 --> 00:30:46,410 جسي ايدن کيه؟ 491 00:30:46,460 --> 00:30:47,810 اون خيلي دلنازک ـه 492 00:30:47,860 --> 00:30:49,970 تو قرار نيست با صحبت کردن در مورد دستشويي‌هاي مجزا 493 00:30:50,020 --> 00:30:52,610 براي زن‌ها، نظام ‌سرمايه‌داري رو نقض کني 494 00:30:52,660 --> 00:30:54,130 جسي ايدن کيه؟ 495 00:30:54,180 --> 00:30:55,410 بهترين دوست جديد ماست 496 00:30:55,460 --> 00:30:57,450 رئيس گروه اتحاديه‌ي کارگري در کارخونه‌ي لوکاس 497 00:30:57,500 --> 00:30:59,890 يه رئيس گروهِ زن، ازش شنيدم 498 00:30:59,940 --> 00:31:03,840 يه برگه اينجا هست اگه بخواي بهش نگاه کني، تامي 499 00:31:06,060 --> 00:31:10,170 پس، يه دستشويي مجزا . . . همين؟ اين چيزيه که مي‌خواين؟ 500 00:31:10,220 --> 00:31:11,650 من نمي‌دونم شما چي مي‌خواين 501 00:31:11,700 --> 00:31:14,810 بايد اول بهم بگيد چي مي‌خواين و بعدش من متوجه ميشم 502 00:31:14,860 --> 00:31:18,610 راستـش، ما مي‌خوايم در مورد اون سرقتي که داري برنامه ـشو مي‌ريزي، بدونيم 503 00:31:18,660 --> 00:31:20,250 سرقت از کارخونه نه 504 00:31:20,300 --> 00:31:21,610 اون‌يکي سرقت 505 00:31:21,660 --> 00:31:24,130 هموني که در موردش به زن‌ها چيزي نمي‌گي 506 00:31:24,180 --> 00:31:25,850 جان دهن گشادي داره 507 00:31:25,900 --> 00:31:28,970 نه . . . آرتور دهن گشادي داره 508 00:31:29,020 --> 00:31:30,450 آرتور به ليندا گفت 509 00:31:30,500 --> 00:31:32,170 ليندا هم به من گفت 510 00:31:33,700 --> 00:31:35,450 پالي؟ - برگه رو بخون، تامي - 511 00:31:35,500 --> 00:31:38,050 خانم‌ها، چطوره که من به‌طور محرمانه با تامي صحبت کنم 512 00:31:38,100 --> 00:31:40,530 بعدش به‌طور صادقانه شما رو در جريان بذارم 513 00:31:40,580 --> 00:31:42,290 قرار نيست فقط وجه پرداختي رو 514 00:31:42,340 --> 00:31:43,890 از روس‌ها بگيري، مگه نه، تامي؟ 515 00:31:43,940 --> 00:31:46,330 نمي‌خواي که ترتيب ـشونو بدي، درسته؟ - !ازمه - 516 00:31:46,380 --> 00:31:48,290 پس، بعدش چي ميشه؟ 517 00:31:48,340 --> 00:31:50,170 وقتي که بيان سراغ ما؟ 518 00:31:50,220 --> 00:31:51,770 وقتي که من نزديک وضع حمل ـم ميشه؟ 519 00:31:51,820 --> 00:31:52,970 برو بيرون 520 00:31:53,020 --> 00:31:55,820 برگرد سر کارـت - ازمه، يالا - 521 00:31:57,700 --> 00:32:01,050 ما رو در جريان مي‌ذاري، مگه نه، آبجي؟ - آره - 522 00:32:05,500 --> 00:32:07,240 !وامونده 523 00:32:10,820 --> 00:32:12,930 پس آرتور همه‌چي رو به ليندا گفت، هان؟ 524 00:32:12,980 --> 00:32:17,450 . . . ليندا روح آرتور رو دزديده و بُرده به يه جاي بهتر . . . به حومه‌هاي شهر 525 00:32:17,500 --> 00:32:20,300 جايي‌که مردها با همسرشون صادق ـن 526 00:32:21,340 --> 00:32:23,410 . . . ما مي‌تونيم به ليزي اعتماد کنيم 527 00:32:24,140 --> 00:32:25,890 آره، ولي من نمي‌تونم به ازمه اعتماد کنم 528 00:32:25,940 --> 00:32:28,770 نمي‌تونم به روس‌هاي وامونده يا به ارتش نسبت به دادن پول ـم، اعتماد کنم 529 00:32:28,820 --> 00:32:31,610 و نمي‌تونم به برادر وامونده‌ي خودم اعتماد کنم که دهن ـشو بسته نگه داره 530 00:32:31,660 --> 00:32:34,540 ديشب پيشرفتي داشتي؟ 531 00:32:37,620 --> 00:32:38,900 آره 532 00:32:40,860 --> 00:32:44,500 جان گفت دختره شبيه ادنا پرواينس از اون عکسه ـست 533 00:32:45,620 --> 00:32:47,160 مراقب باش 534 00:32:49,620 --> 00:32:52,490 اون منبع اطلاعات خيلي خوبي در باب موقعيت 535 00:32:52,540 --> 00:32:54,050 کالاست - . . . بفرما - 536 00:32:54,100 --> 00:32:57,460 مي‌دوني، يه فقدان فرمانبرداري همگاني توي اين شرکت وامونده وجود داره 537 00:32:59,180 --> 00:33:01,180 اون شب رو موند 538 00:33:02,340 --> 00:33:04,210 دارم کار مي‌کنم، پال 539 00:33:04,260 --> 00:33:07,360 دارم کار مي‌کنم . . . براي صلاح اين شرکت 540 00:33:08,780 --> 00:33:10,520 داري عزاداري مي‌کني 541 00:33:11,420 --> 00:33:13,730 و زماني‌که عزاداري کني تصميمات بدي مي‌گيري 542 00:33:13,780 --> 00:33:15,130 مي‌دونم 543 00:33:15,180 --> 00:33:16,930 خودم توي اين موقعيت بوده ـم 544 00:33:16,980 --> 00:33:19,090 ببين، ديگه مرزي وجود نداره 545 00:33:19,140 --> 00:33:21,690 سياستي وجود نداره اونا مي‌تونن ما رو بکشن 546 00:33:21,740 --> 00:33:23,970 خيلي‌خب؟ شوخي بردار نيست 547 00:33:24,020 --> 00:33:27,020 در مورد اون کشيش، به آرتور گفتي؟ - فقط به تو گفتم - 548 00:33:28,980 --> 00:33:31,050 ممنون به خاطر بار مسئوليت 549 00:33:41,820 --> 00:33:44,530 درست بود که پشت تلفن، صحبت نکردي 550 00:33:44,580 --> 00:33:46,380 چي گفت؟ 551 00:33:48,540 --> 00:33:52,240 گفت قراره يه قتل صورت بگيره يه مرد باخدا 552 00:33:53,180 --> 00:33:55,980 و اون جزء شلبي‌ها بود، درسته؟ 553 00:34:25,340 --> 00:34:28,330 گمون کنم حرفي در مورد ديروز داشته باشي 554 00:34:28,380 --> 00:34:30,050 نه 555 00:34:30,100 --> 00:34:32,570 قضيه يه چيز ديگه ـست، راستـش 556 00:34:35,820 --> 00:34:39,020 فکر مي‌کنم آرتور در مورد يه سري کارها که داريم برنامه ـشو مي‌ريزيم، بهت گفته، ليندا 557 00:34:40,300 --> 00:34:42,450 اوه، هميشه کسب و کار وجود داره، توماس 558 00:34:42,500 --> 00:34:45,050 و آرتور معتقده، وقتي اين کسب و کار تموم بشه 559 00:34:45,100 --> 00:34:46,970 کلاً ديگه تمومه 560 00:34:47,620 --> 00:34:50,220 آرتور به تو باور داره ولي من ندارم 561 00:34:52,100 --> 00:34:55,650 ليندا، افرادي که ما رو استخدام کردن که از اون کارخونه سرقت کنيم 562 00:34:55,700 --> 00:34:57,650 . . . افراد خيلي بدي هستن 563 00:34:57,700 --> 00:35:00,090 اونطوري که قول دادن، پول ـمون رو پرداخت نمي‌کنن 564 00:35:00,140 --> 00:35:02,970 پس، شـبِ سرقت چيزي که براي ماست رو از خزانه ـشون 565 00:35:03,020 --> 00:35:06,210 برمي‌داريم - و يه ذره بيشتر براي شگون؟ - 566 00:35:06,260 --> 00:35:09,930 اگه داري ميگي که قراره جلوي آرتور رو بگيري من بايد بدونم 567 00:35:09,980 --> 00:35:12,250 اون تصميم با آرتورـه 568 00:35:12,300 --> 00:35:15,770 و برنامه ـت هنوز اينه که اونو اصلاح کني، نه؟ 569 00:35:15,820 --> 00:35:19,120 !به درجه‌ي رستگاري محض - اوهوم - 570 00:35:20,300 --> 00:35:23,290 خب، آرتور از اين کار سي‌هزار پوند گيرـش مياد 571 00:35:23,340 --> 00:35:26,170 ما يه معامله‌اي کرديم . . . و پس از اون 572 00:35:26,220 --> 00:35:29,220 تو و آرتور مي‌تونيد زندگي جديدتون رو داشته باشيد 573 00:35:34,140 --> 00:35:36,100 گفتي سي‌هزار پوند؟ 574 00:35:37,020 --> 00:35:40,490 آرتور گفت جمع درآمد برآورد شده صدوپنجاه‌هزار پونده 575 00:35:40,540 --> 00:35:42,970 برآورد شده ـش، آره - يک‌سوم صدوپنجاه، ميشه پنجاه - 576 00:35:43,020 --> 00:35:45,250 چطور؟ - براي سه‌تا برادر. فين هنوز مرد نشده - 577 00:35:45,300 --> 00:35:47,570 هزينه‌هايي وجود داره - تو گفتي بيست‌وپنج‌هزار تا - 578 00:35:47,620 --> 00:35:50,930 از ديشب، هزينه‌ها افزايش پيدا کردن مجبوريم يه چاله حفر کنيم 579 00:35:50,980 --> 00:35:54,490 آرتور با برنامه‌اي که بيست‌وپنج‌هزارتا توش هست موافقت کرد 580 00:35:54,540 --> 00:35:57,010 بيست‌وپنج از صدوپنجاه، ميشه صدوبيست‌وپنج 581 00:35:57,060 --> 00:35:58,770 . . . يک‌سوم ـش ميشه 582 00:35:58,820 --> 00:36:00,460 چهل‌ويک‌هزار پوند 583 00:36:03,500 --> 00:36:05,370 شکر مي‌خواي؟ 584 00:36:05,420 --> 00:36:07,100 آره 585 00:36:12,340 --> 00:36:13,810 ممنون 586 00:36:22,180 --> 00:36:25,090 خب، اينطور که مي‌بينم روي همه ـش فکر کردي 587 00:36:25,140 --> 00:36:26,610 فقط توي ذهن ـم 588 00:36:26,660 --> 00:36:28,930 يادداشت نکردمـش 589 00:36:29,700 --> 00:36:32,660 . . . ليندا، داري ميگي 590 00:36:34,260 --> 00:36:36,650 . . . اگه چهل‌ويک‌هزار پوند باشه 591 00:36:36,700 --> 00:36:40,380 قبلاً بهت گفتم تصميمـش با آرتورـه 592 00:36:41,460 --> 00:36:44,500 ولي تصور نمي‌کنم اون کمتر از چهل‌ويک‌هزار پوند رو قبول کنه 593 00:36:47,460 --> 00:36:49,460 ميشه سيگار دود کنم؟ - نه - 594 00:36:56,460 --> 00:37:01,330 خب، به گمونم برنامه‌هايي براي چهل‌ويک‌هزار پوندتون داري؟ 595 00:37:01,380 --> 00:37:03,250 بله 596 00:37:03,300 --> 00:37:04,650 کاليفرنيا 597 00:37:04,700 --> 00:37:06,290 براي سلامـتِ بچه 598 00:37:06,340 --> 00:37:07,810 از دود و دم، فاصله داشته باشه 599 00:37:07,860 --> 00:37:10,930 مي‌خوايم يه فروشگاه براي يه سازمان خيريه‌ي هندي رو اداره کنيم 600 00:37:10,980 --> 00:37:14,580 آمريکايي‌ها از کويکرها دعوت کردن تا کار پسنديده‌اي با بومي‌ها انجام بدن 601 00:37:15,580 --> 00:37:19,280 از قبل، اسنادمون رو فرستاديم و مورد قبول قرار گرفتيم 602 00:37:20,100 --> 00:37:22,930 . . . آرتور شلبي به عنوان يه مبلغ مذهبي 603 00:37:22,980 --> 00:37:25,650 نه، آرتور فروشگاه رو اداره مي‌کنه 604 00:37:25,700 --> 00:37:28,900 !هوم - من در مدرسه‌ي کناريـش تدريس مي‌کنم - 605 00:37:29,940 --> 00:37:31,850 آرتور در اقيانوس شنا مي‌کنه 606 00:37:31,900 --> 00:37:33,650 من با يه حوله در ساحل مي‌شينم 607 00:37:33,700 --> 00:37:35,450 هواي آزاد و خورشيد، ذهن ـشو از تمام چرندياتِ 608 00:37:35,500 --> 00:37:38,440 فرانسه خلاص مي‌کنه [ اشاره به جنگيدن آرتور در جنگ جهاني اول ] 609 00:37:41,020 --> 00:37:43,090 اينم برنامه‌اي ـه 610 00:37:43,140 --> 00:37:45,210 . . . همونطور که خودتم مي‌دوني 611 00:37:46,540 --> 00:37:48,810 وارد شدن به يه زندگي جديد ذهن رو روي مسائل 612 00:37:48,860 --> 00:37:50,370 مناسب، متمرکز مي‌کنه 613 00:37:50,420 --> 00:37:52,020 انشاالله 614 00:37:54,780 --> 00:37:56,610 بچه کـِي متولد ميشه؟ 615 00:37:56,660 --> 00:37:58,330 در ماه سپتامبر 616 00:37:58,380 --> 00:38:00,320 سرقت کـي انجام ميشه؟ 617 00:38:01,020 --> 00:38:02,700 در ماه ژوئن 618 00:38:03,860 --> 00:38:06,130 پس زمان‌بنديش عاليـه 619 00:38:06,500 --> 00:38:09,490 فرداي روزي که چهل‌ويک‌هزار پوند به آرتور پرداخت بشه 620 00:38:09,540 --> 00:38:12,540 هزينه‌ي سفرمون از طريق آب‌راه پاناما رو حساب مي‌کنيم 621 00:38:14,980 --> 00:38:17,260 روي چهل‌ويک‌هزار پوند توافق کرديم، ليندا؟ 622 00:38:18,500 --> 00:38:21,040 اختلاف نظري نمي‌بينم 623 00:38:22,860 --> 00:38:24,450 بازي کلمات همين الان 624 00:38:24,500 --> 00:38:27,730 اوه، خدا! از اين بازي متنفرم - فرويده. خيلي مد ـه - [ زيگموند فرويد: روانپزشك اتريشي و بنيان‌گذار روانكاوي ] 625 00:38:27,780 --> 00:38:30,570 ترجيح ميدم اون آهنگي که ازش متنفرم رو بذاري پخش بشه 626 00:38:30,620 --> 00:38:33,930 داريم اينجا ديوونه مي‌شيم؛ اينطور فکر نمي‌کني؟ - چرا - 627 00:38:33,980 --> 00:38:36,890 نبايد با اون کيک، شراب قرمز مي‌نوشيديم 628 00:38:36,940 --> 00:38:39,530 و فکر مي‌کنم تو عهد کردي تا با يه مرد ديگه سکس نکني 629 00:38:39,580 --> 00:38:41,170 خوبـه 630 00:38:41,220 --> 00:38:43,290 براي نگارگري خوبه 631 00:38:44,180 --> 00:38:46,520 . . . عهد نيست، فقط يه 632 00:38:47,060 --> 00:38:50,500 به نظر من، مردها وقتي مي‌خوان سکس کنن خيلي مضحک ميشن 633 00:38:51,740 --> 00:38:53,850 مثل يه سگ که وقتي افسارشو مي‌گيري دستـت 634 00:38:53,900 --> 00:38:56,570 متوجه ميشه قراره بره بيرون قدم بزنه 635 00:39:01,500 --> 00:39:03,850 ميشه مؤدبانه به اين اشاره کنم که 636 00:39:03,900 --> 00:39:08,740 تا اينجا، هنوز افسار کوفتي رو به دست نگرفتي 637 00:39:13,700 --> 00:39:15,140 همون 638 00:39:17,180 --> 00:39:18,920 همون قيافه ـست 639 00:39:19,700 --> 00:39:21,170 سلطه‌جويانه ـست 640 00:39:22,540 --> 00:39:25,180 هيچ مردي به‌اندازه‌ي کافي، خوب نيست 641 00:39:43,140 --> 00:39:45,220 642 00:39:48,380 --> 00:39:50,180 643 00:39:53,860 --> 00:39:55,600 644 00:39:58,820 --> 00:40:00,700 645 00:40:04,580 --> 00:40:07,290 646 00:40:07,340 --> 00:40:10,010 647 00:40:10,060 --> 00:40:13,170 648 00:40:13,220 --> 00:40:15,160 649 00:40:21,380 --> 00:40:23,050 650 00:40:26,660 --> 00:40:28,300 651 00:40:29,220 --> 00:40:30,930 652 00:40:30,980 --> 00:40:32,320 653 00:42:29,860 --> 00:42:31,770 !احمق، نزديک بود بکشيـش 654 00:42:31,820 --> 00:42:34,650 بهت که گفته بودم بايد کاملاً هوشيار باشه 655 00:42:34,700 --> 00:42:37,370 بايد دست از استفاده از سربازهايي که در هند بودن، برداريم 656 00:42:37,420 --> 00:42:40,610 اونا بدجوري ضربه مي‌زنن - !نه به‌اندازه‌ي کافي - 657 00:42:40,660 --> 00:42:42,410 !هـي آقاي شلبي! هـي 658 00:42:42,460 --> 00:42:45,250 در مورد برنامه ـت براي کشتن يه مرد باخدا شنيدم 659 00:42:45,300 --> 00:42:47,010 از صداي يه نفر که داشت توي کليسا، اعتراف مي‌کرد 660 00:42:47,060 --> 00:42:48,800 صدامونو مي‌شنوي؟ 661 00:42:49,900 --> 00:42:51,330 گريس . . .؟ 662 00:42:51,380 --> 00:42:52,720 شلبي 663 00:42:54,260 --> 00:42:57,460 چرا سعي داشتي کشيش هيوز رو بکشي؟ 664 00:42:58,700 --> 00:43:01,570 شايد بهتره منتظر بمونيم تا کاملاً هوشيار بشه 665 00:43:01,620 --> 00:43:03,130 من يه قرار شام دارم 666 00:43:03,180 --> 00:43:05,570 . . . هـي، شلبي 667 00:43:05,620 --> 00:43:06,810 بيدارشو 668 00:43:06,860 --> 00:43:09,010 چشم‌هاتو باز کن 669 00:43:09,060 --> 00:43:12,360 آقاي شلبي، سعي داشتي منو بکشي، مگه نه؟ 670 00:43:13,940 --> 00:43:15,730 . . . به خاطر انتقال دادن اطلاعات 671 00:43:15,780 --> 00:43:17,780 تـُف. خبر داره 672 00:43:22,780 --> 00:43:24,730 من کجام؟ 673 00:43:24,780 --> 00:43:26,810 تو در ميان رفقاي عجيب هستي 674 00:43:26,860 --> 00:43:29,170 لطفاً از ده به يک بشمار 675 00:43:29,220 --> 00:43:30,820 اه، کون لقـت 676 00:43:53,860 --> 00:43:57,010 هر چيز ديگه‌اي رو که ممکنه در مورد شب گذشته 677 00:43:57,060 --> 00:44:00,020 . . . فراموش کني، اينو به خاطر بسپار 678 00:44:01,500 --> 00:44:04,690 من دارم به سفارت شوروي اطلاعات ميدم 679 00:44:04,740 --> 00:44:07,650 «به فرمان «بخش دي 680 00:44:07,700 --> 00:44:09,930 بخشي از يه چيز مهم‌ترـه 681 00:44:09,980 --> 00:44:12,490 به روس‌ها توضيح ميدي که 682 00:44:12,540 --> 00:44:14,930 در مورد من در اشتباه بودي 683 00:44:14,980 --> 00:44:17,920 و جلوي اونا از من عذرخواهي مي‌کني 684 00:44:20,500 --> 00:44:23,930 ظاهراً تهديد خواهرت، کافي نبوده 685 00:44:23,980 --> 00:44:27,660 کاري که بهت ميگيم رو انجام بده وگرنه پسرتو ازت مي‌گيريم 686 00:44:28,700 --> 00:44:29,930 اينو گوش کن 687 00:44:29,980 --> 00:44:32,490 پسرتو ازت مي‌گيريم 688 00:44:32,540 --> 00:44:34,810 هرلحظه توانايي انجام اين‌کار رو داريم 689 00:44:35,420 --> 00:44:37,780 ما افرادي در داخل زندگي ـت داريم 690 00:44:42,020 --> 00:44:45,500 . . . فردا شب از من عذرخواهي مي‌کني 691 00:44:46,620 --> 00:44:49,820 و لطمه‌اي که زدي رو اصلاح مي‌کني 692 00:44:50,100 --> 00:44:52,900 وگرنه ديگه هرگز پسرتو نمي‌بيني 693 00:45:19,420 --> 00:45:21,690 . . . قربان، متوجه نميشم 694 00:45:23,300 --> 00:45:26,410 متوجه نميشم چرا، خودتون که قبلاً يه سرباز بودين 695 00:45:26,460 --> 00:45:29,330 تمام کارمنداني که قبلاً سرباز بودن رو اخراج کرديد 696 00:45:29,380 --> 00:45:31,930 اين به اين معناست که تنها يک مرد توي خونه مونده 697 00:45:31,980 --> 00:45:34,730 مري، اينو مي‌خوام که چارلز هرگز خودش تنها نباشه 698 00:45:34,780 --> 00:45:36,320 فهميدي؟ 699 00:45:37,180 --> 00:45:38,610 قربان، من بايد با يه دکتر تماس بگيرم 700 00:45:38,660 --> 00:45:41,730 قراره مرداني از بيرمنگام بيان اينجا 701 00:45:41,780 --> 00:45:44,690 بيارشون اينجا توي خونه بيارشون جلو و پشت خونه 702 00:45:44,740 --> 00:45:48,130 . . . بيارشون و بهشون غذا بده - چرا اونا بايد بيان، قربان؟ - 703 00:45:48,180 --> 00:45:51,690 من يه ياقوت کبود نفرين‌شده آوردم توي اين خونه، مري 704 00:45:51,740 --> 00:45:54,010 و حالا دارم تقاص ـشو پس ميدم 705 00:45:56,500 --> 00:45:59,040 و نمي‌دونم چه انتظاري بايد داشته باشم 706 00:45:59,300 --> 00:46:01,570 ولي دشمنانم هم نمي‌دونن چه انتظاري بايد داشته باشن 707 00:46:02,060 --> 00:46:04,810 به ديويد بگو ماشين رو بياره بايد برم به لندن 708 00:46:04,860 --> 00:46:07,800 . . . قربان - و . . . يه‌کم چاي برام بيار، مري - 709 00:46:09,980 --> 00:46:11,380 بله، قربان 710 00:46:35,420 --> 00:46:37,570 الو؟ - . . . بله، آرتور - 711 00:46:37,620 --> 00:46:39,020 تامي؟ 712 00:46:39,980 --> 00:46:43,250 مي‌خوان توي سرقت، کارشکني بشه 713 00:46:43,300 --> 00:46:45,450 به يه ورـشونم نيست کي آسيب مي‌بينه 714 00:46:45,500 --> 00:46:48,410 حال ـت خوبه، تامي؟ - الان بحث يه چيز بزرگتر، وسطـه - 715 00:46:48,460 --> 00:46:52,210 چي؟ - جان، يه ليست درست کرد؟ - صدات واضح نيست، تام - 716 00:46:52,260 --> 00:46:55,690 «گفتم «جان، يه ليست درست کرد؟ - !جاني! جان - 717 00:46:55,740 --> 00:46:56,890 . . . درسته 718 00:46:56,940 --> 00:47:00,650 فقط کولي‌ها و اقوام آره 719 00:47:00,700 --> 00:47:02,290 خوبه 720 00:47:02,340 --> 00:47:04,690 تامي، ميشه دليل ـشو ازت بپرسم؟ 721 00:47:04,740 --> 00:47:06,140 تامي؟ 722 00:47:10,460 --> 00:47:13,460 نه، کارل. بهت که گفتم برو اونجا بازي کن 723 00:47:16,220 --> 00:47:17,500 الو؟ 724 00:47:19,900 --> 00:47:21,370 آيدا؟ 725 00:47:21,420 --> 00:47:23,360 منم، تامي 726 00:47:24,140 --> 00:47:25,930 . . . آيدا، بهت نياز دارم تا 727 00:47:25,980 --> 00:47:28,530 بايد با يکي از رفيق‌هات صحبت کني 728 00:47:28,580 --> 00:47:32,460 و يه نشست با يه نفر از سفارت شوروي . . . برام ترتيب بدي 729 00:47:33,660 --> 00:47:35,850 امشب. خونه‌ي خودت 730 00:47:35,900 --> 00:47:37,440 ده . . . ده شب 731 00:47:46,620 --> 00:47:50,210 مثل اينکه به آقاي شلبي داشته توسط يک خبررسان که اون هم همچنين 732 00:47:50,260 --> 00:47:54,930 با بيمه‌گر در ارتباط بوده اطلاعات غلط داده ميشده 733 00:47:54,980 --> 00:47:59,140 کسي که، همونطور که مي‌دونيم در اختيار شوروي‌هاست 734 00:48:00,860 --> 00:48:03,260 شراب، تاتيانا؟ - يه‌ذره - 735 00:48:05,380 --> 00:48:07,290 دختر بد 736 00:48:39,540 --> 00:48:42,180 . . . شرمنده دير کردم، من 737 00:48:44,540 --> 00:48:46,940 توي جاده يه تصادف شده بود 738 00:48:47,780 --> 00:48:49,610 شراب، آقاي شلبي؟ 739 00:48:49,660 --> 00:48:51,250 نه، ممنون 740 00:48:51,300 --> 00:48:53,650 شراب بود که نصف اين مشکلات رو به‌وجود آورد 741 00:48:53,700 --> 00:48:56,660 اومدم اينجا تا عذرخواهي کنم 742 00:48:58,060 --> 00:49:00,890 قبل از اين بهشون توضيح دادم که حالا متوجه‌ايد 743 00:49:00,940 --> 00:49:05,210 که ادعاي مضحک ـتون برعليه من اشتباه بوده 744 00:49:05,260 --> 00:49:07,130 البته 745 00:49:07,180 --> 00:49:10,370 و اينکه ذات بد شما باعث شد عجولانه رفتار کنيد 746 00:49:12,940 --> 00:49:16,300 و اينکه حالا، بار ديگه برنامه ـمون برگشته به مسير خودش 747 00:49:17,940 --> 00:49:21,020 وقتي يه بچه که تحت سرپرستي من . . . مرتکب يه گناه ميشه 748 00:49:22,380 --> 00:49:25,370 اول از همه، به گناهـش اعتراف مي‌کنه همونطور که شما به‌تازگي اين‌کارو کردي 749 00:49:25,420 --> 00:49:29,050 و بعدش، من راهنماييـش مي‌کنم که توبه کنه 750 00:49:29,100 --> 00:49:31,370 به انتخاب من 751 00:49:31,780 --> 00:49:33,850 به عنوان يک بچه، به کليسا رفتيد؟ 752 00:49:33,900 --> 00:49:35,130 بله 753 00:49:35,180 --> 00:49:37,850 عمل توبه‌کاري رو به ياد داريد؟ 754 00:49:39,140 --> 00:49:42,740 خوبه. کلمه‌ي عمل توبه‌کاري رو به ياد دارين؟ 755 00:49:44,340 --> 00:49:45,540 بله 756 00:49:48,140 --> 00:49:51,840 . . . چنانکه توبه مي‌کنيد، مايل ـم بازگو کنم 757 00:49:52,300 --> 00:49:55,100 حالا در حضور متحدان ـمون 758 00:49:59,540 --> 00:50:01,210 برو بيرون 759 00:50:06,740 --> 00:50:08,180 . . . اه 760 00:50:12,580 --> 00:50:16,090 اوه، خداي من، از ته دل . . . متأسفم که 761 00:50:16,140 --> 00:50:18,610 به جاي «خدا»، اسم منو بگيد 762 00:50:19,420 --> 00:50:23,320 از اونجايي که من بودم که با ادعاي اشتباه ـتون رنجوندينـش 763 00:50:26,020 --> 00:50:29,140 کشيش هيوز، از ته دل متأسفم که شما رو آزرده کردم 764 00:50:32,860 --> 00:50:34,610 . . . به‌خاطر مجازات منصفانه ـتون 765 00:50:34,660 --> 00:50:37,600 ولي بيشتر از همه، به خاطر اينکه اونها شما رو آزرده کردن 766 00:50:39,100 --> 00:50:43,380 کشيش هيوز، که تماماً خوب هستي و سزاوار . . . محبت من هستي 767 00:50:45,700 --> 00:50:47,900 . . . من با عزم راسخ، تصميم دارم 768 00:50:49,580 --> 00:50:52,690 با گذشت شما، ديگه مرتکب گناهي نشم 769 00:50:52,740 --> 00:50:55,610 و از تمام رخدادهاي گناه‌انگيز، دوري کنم 770 00:50:59,940 --> 00:51:01,410 خيلي هم خوب 771 00:51:01,460 --> 00:51:02,730 ممنون 772 00:51:02,780 --> 00:51:05,060 آمين 773 00:51:11,740 --> 00:51:15,730 و حالا که دوباره ما يک حلقه‌ي متحديم 774 00:51:15,780 --> 00:51:18,250 شايد بهتره يه‌مقدار غذا، سفارش بديم؟ 775 00:51:18,300 --> 00:51:21,940 معذرت مي‌خوام، من حال خوبي ندارم بايد برم. شب‌بخير 776 00:51:23,580 --> 00:51:25,180 . . . آقاي شلبي 777 00:51:33,700 --> 00:51:35,170 . . . خداي من، تامي 778 00:51:35,220 --> 00:51:36,450 اينجان؟ - آره - 779 00:51:36,500 --> 00:51:38,210 کوکائين داري؟ - نه - 780 00:51:38,260 --> 00:51:39,700 تامي؟ 781 00:51:43,140 --> 00:51:46,140 تامي، ايشون مشاور ويژه‌ي کنسولگري شوروي ـه 782 00:51:53,820 --> 00:51:56,620 . . . اعضاي بلندپايه‌ي بريتانيا 783 00:51:57,180 --> 00:52:00,770 و تبعيدي‌هاي اهل روسيه‌ي سفيد برنامه دارن تا به ماشين‌هاي زره‌پوشِ 784 00:52:00,820 --> 00:52:02,570 يک کارخونه در بيرمنگام، دستبرد بزنن 785 00:52:02,620 --> 00:52:05,250 ما از سرقت خبر داريم . . . ما يه خبررسان 786 00:52:05,300 --> 00:52:07,050 خبررسان ـتون داره براي اونا کار مي‌کنه 787 00:52:07,100 --> 00:52:10,040 اونا مي‌خوان که شما در مورد سرقت خبر داشته باشيد 788 00:52:16,660 --> 00:52:19,960 خبررسان ـتون داره تحت فرمان اونا کار مي‌کنه 789 00:52:25,660 --> 00:52:28,700 چرا مي‌خوان ما خبر داشته باشيم؟ - . . . مي‌خوان شما جلوي - 790 00:52:30,020 --> 00:52:32,130 مي‌خوان شما جلوي سرقت رو بگيريد 791 00:52:32,180 --> 00:52:34,850 مي‌خوان شما مرتکب يه اقدام خشونت‌آميز توي خاک بريتانيا بشيد 792 00:52:34,900 --> 00:52:37,290 تامي، آب مي‌خواي؟ 793 00:52:37,340 --> 00:52:39,610 . . . يه اقدام خشونت‌آميز توي خاک بريتانيا 794 00:52:45,620 --> 00:52:49,450 تا دولت بريتانيا مجبور بشه روابط ديپلماتيک رو لغو کنه 795 00:52:53,020 --> 00:52:54,760 بازيـشون اينه 796 00:52:56,420 --> 00:52:59,520 سرقت توي بيرمنگام فقط يه تله بود 797 00:53:02,740 --> 00:53:05,010 چرا اينا رو داري بهمون ميگي؟ 798 00:53:05,060 --> 00:53:08,100 چون خانواده‌ي من کساني هستن که . . . اگه تصميم بگيريد 799 00:53:09,260 --> 00:53:12,060 اون قطار رو منفجر کنيد، قرباني ميشن 800 00:53:17,660 --> 00:53:20,460 کنسول مي‌خواد بدونه شما کي هستي 801 00:53:21,220 --> 00:53:22,850 تامي شلبي ـه 802 00:53:22,900 --> 00:53:24,250 مي‌تونيد حرف ـشو قبول کنيد 803 00:53:24,300 --> 00:53:26,330 . . . آيدا - . . . تامي - 804 00:53:34,300 --> 00:53:36,370 . . . وايسا . . . وايسا 805 00:53:36,420 --> 00:53:38,410 . . . آيدا، وايسا 806 00:53:38,460 --> 00:53:40,660 خيلي‌خب . . . خيلي‌خب 807 00:53:43,660 --> 00:53:46,000 منو برسون به بيمارستان، آيدا 808 00:53:46,420 --> 00:53:48,490 اگه وقتي رسيديم اونجا، هوشيار نبودم 809 00:53:48,540 --> 00:53:50,330 بهشون بگو من يه شکستگي جمجمه دارم 810 00:53:50,380 --> 00:53:52,250 ضربه‌ي مغزي و خونريزي داخلي 811 00:53:52,300 --> 00:53:54,770 به نظرم ممکنه «همريج» شده باشم - !تامي - آيدا، راه بيوفت - [ همريج: خارج شدن خون از يک رگ پاره‌شده ] 812 00:53:54,820 --> 00:53:58,180 سريع باش، چون چشمام نمي‌بينه . . . چشماي وامونده ـم نمي‌بينه 813 00:53:59,340 --> 00:54:01,290 . . . خيلي‌خب . . . خيلي‌خب 814 00:54:09,180 --> 00:54:11,250 . . . به جز تو، بابا 815 00:54:15,540 --> 00:54:17,210 مي‌تونم تو رو ببينم 816 00:54:51,380 --> 00:54:53,610 817 00:54:53,660 --> 00:54:55,690 818 00:54:55,740 --> 00:54:57,770 819 00:54:57,820 --> 00:55:00,460 820 00:01:01,000 --> 00:01:07,500 تـي وـي وُرلـد » با افـتـخـار تـقـديـم مـي‌کـنـد » [ TvWorld.iNFO ] 821 00:01:09,000--> 00:01:14,500 دنـيـاي فـيـلـم و سـريـال، بـا يـک کـلـيـک :.:.: TvWorld.iNFO :.:.: 822 00:01:47,000--> 00:01:54,000 تــرجــمــه از هــومــن و ارســـلان Arsalan.H & Raylan Givens 823 00:54:22,000 --> 00:54:33,000 ترجمه و زيرنويس از Arsalan.H & Raylan Givens :.:.: TvWorld.iNFO :.:.: