1 00:00:00,340 --> 00:00:03,110 ‫آنچه در فصل قبل «ماموران شیلد» گذشت... 2 00:00:04,080 --> 00:00:05,180 ‫ما از داخل یه مدخل اومدیم 3 00:00:05,180 --> 00:00:06,990 ‫یه جورایی تغییرات زمانی داشت. 4 00:00:08,560 --> 00:00:10,350 ‫شما برای نجات من اینجا نیستید. 5 00:00:10,350 --> 00:00:12,100 ‫- پس نجات کی؟ ‫- بشریت 6 00:00:13,530 --> 00:00:15,370 ‫زمینی می‌بینی که بشه نجاتش داد؟ 7 00:00:15,450 --> 00:00:16,600 ‫خیلی دیرـه 8 00:00:16,640 --> 00:00:18,270 ‫همین الانش هم تیکه تیکه شده. 9 00:00:20,720 --> 00:00:22,720 ‫باید مطمئن بشیم این دنیا هرگز به اینجا نمی‌رسه. 10 00:00:23,500 --> 00:00:24,520 ‫مهم نیست چی پیش بیاد. 11 00:00:34,090 --> 00:00:35,890 ‫فیتز به آینده برده نشده. 12 00:00:36,040 --> 00:00:38,780 ‫شما جزوی از پیشگویی «سییر» نبودید، آقای فیتز 13 00:00:38,880 --> 00:00:40,890 ‫این چطور فیتز رو می‌بره به آینده؟ 14 00:00:40,890 --> 00:00:42,470 ‫این یه محفظه منجمد کننده است. 15 00:00:42,470 --> 00:00:43,850 ‫- چی!؟ ‫- آره 16 00:00:44,060 --> 00:00:45,230 ‫من از راه طولانی به اونجا میرم. 17 00:00:45,230 --> 00:00:47,510 ‫باید 74 سال به خواب برم. 18 00:00:56,970 --> 00:00:58,370 ‫ما به خونه برگشتیم 19 00:00:58,600 --> 00:01:00,040 ‫و جنگیدیم تا دنیا رو از آینده‌ای... 20 00:01:00,040 --> 00:01:02,060 ‫نجات بدیم که می‌دونستیم در پیش هستش. 21 00:01:02,080 --> 00:01:03,440 ‫ولی هرچقدر بیشتر جنگیدیم... 22 00:01:04,400 --> 00:01:05,740 ‫اون آینده نزدیک تر شد. 23 00:01:06,430 --> 00:01:10,250 ‫تیم یه انتخاب می‌کنه، و این همه چیز رو خراب می‌کنه 24 00:01:10,820 --> 00:01:12,370 ‫فیل کولسون داره می‌میره. 25 00:01:12,730 --> 00:01:14,020 ‫و شما باید اجازه بدید بمیره. 26 00:01:19,370 --> 00:01:20,330 ‫فیتز! 27 00:01:25,040 --> 00:01:28,100 ‫یه عمر بین قهرمانها زندگی کردم 28 00:01:28,430 --> 00:01:29,900 ‫هیچکدومشون از همه شما بزرگتر نبودن. 29 00:01:30,790 --> 00:01:32,750 ‫چون ما برای از دست دادن هم، اعلام آمادگی کردیم. 30 00:01:33,440 --> 00:01:36,560 ‫تا به افراد خوب نزدیک بشیم و ازمون گرفته بشن. 31 00:01:37,300 --> 00:01:40,540 ‫و حالا فیتز اون بیرون داخل فضا منجمد شده... 32 00:01:40,850 --> 00:01:43,660 ‫و من کوچکترین شکی ندارم که تو پیداش می‌کنی. 33 00:01:43,670 --> 00:01:45,290 ‫سیمونز گفت چقدر وقت داری؟ 34 00:01:45,560 --> 00:01:46,600 ‫چند روز 35 00:01:47,150 --> 00:01:48,430 ‫اگه خوش شانس باشم چند هفته 36 00:01:56,270 --> 00:01:57,340 ‫خیلی خب، رئیس... 37 00:01:57,750 --> 00:01:58,850 ‫اول کجا بریم؟ 37 00:01:58,950 --> 00:02:20,850 :ترجمه و زیرنویس از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 38 00:02:33,850 --> 00:02:35,820 ‫معذرت می‌خوام، مامور فیتز. 39 00:02:37,160 --> 00:02:39,920 ‫وارد یه مساله پیچیده شدیم. 40 00:02:40,510 --> 00:02:42,240 ‫من آماده بودم که به مدت 73 سال و... 41 00:02:42,240 --> 00:02:46,220 ‫261 روز از این محفظه مراقبت کنم. 42 00:02:47,190 --> 00:02:50,930 ‫ولی الان مجبورم بهترین شانس نجات یافتنت رو محاسبه کنم. 43 00:02:53,730 --> 00:02:57,410 ‫یه محاسبه بسیار سخت... 44 00:02:57,480 --> 00:02:59,380 ‫با در نظر گرفتن شرایط. 44 00:03:28,850 --> 00:03:34,250 یک سال بعد 44 00:03:34,850 --> 00:03:44,250 Agents.of.SHIELD.S06E01: تکه‌های گم شده 98/02/21 45 00:03:44,300 --> 00:03:45,410 ‫پایپر؟ باهام حرف بزن! 46 00:03:45,410 --> 00:03:46,680 ‫هنوزم دارن تعقیب‌مون می‌کنن؟ 47 00:03:47,630 --> 00:03:48,530 ‫پایپر! 48 00:03:48,940 --> 00:03:50,130 ‫آره صداتو می‌شنوم دیویس! 49 00:03:50,130 --> 00:03:51,580 ‫به لحظه بهم وقت بده، نفس بکش! 50 00:03:51,580 --> 00:03:53,200 ‫دارم سعی می‌کنم خطوط رانش رو خنک کنم 51 00:03:53,830 --> 00:03:56,000 ‫ببین، من یه اسکن چند بخشی انجام ‫دادم؛ سه بعدی و 360 درجه 52 00:03:56,010 --> 00:03:56,940 ‫و؟ 53 00:03:57,430 --> 00:03:58,370 ‫و... 54 00:04:00,310 --> 00:04:01,230 ‫هیچی 55 00:04:01,710 --> 00:04:02,750 ‫هیچی، مشکلی نداریم! 56 00:04:02,750 --> 00:04:04,050 ‫خب، هنوز زیاد امیدوار نشو. 57 00:04:04,410 --> 00:04:06,960 ‫هنوز باید این سفینه رو توی یه منطقه ناخوش‌آیند فرود بیاریم. 58 00:04:08,110 --> 00:04:10,400 ‫دیزی، داریم نزدیک میشیم. آماده باشید. 59 00:04:22,660 --> 00:04:24,730 ‫- زیاد خوب نبودم ‫- زیاد خوب نبودی، دیویس! 60 00:04:25,200 --> 00:04:26,350 ‫ممنونم، همراه! 61 00:04:33,340 --> 00:04:35,730 ‫شما قوانین کهکشانی رو نقض کردید 62 00:04:35,730 --> 00:04:37,860 ‫و بدون اجازه وارد جو ِ«دیریلیان»... 63 00:04:37,860 --> 00:04:39,260 ‫شدید. 64 00:04:39,920 --> 00:04:41,460 ‫آماده دستگیر شدن باشید. 65 00:04:42,210 --> 00:04:43,230 ‫به نظر آدم خوبی میاد. 66 00:05:11,970 --> 00:05:12,960 ‫من مسلح نیستم. 67 00:05:20,840 --> 00:05:23,380 ‫اجازه‌نامه‌ ارائه بده، زمینی. 68 00:05:24,430 --> 00:05:25,510 ‫ندارم. 69 00:05:26,170 --> 00:05:27,460 ‫ما به سوخت نیاز داریم 70 00:05:27,460 --> 00:05:29,440 ‫پس چاره‌ای نداشتیم جز اینکه اینجا فرود بیایم. 71 00:05:30,760 --> 00:05:32,000 ‫صورتش رو اسکن کن. 72 00:05:32,870 --> 00:05:34,920 ‫جریان داده‌ها و اطلاعات رو بررسی کن تا هویتش رو پیدا کنی 73 00:05:39,010 --> 00:05:40,180 ‫بی باک هستی 74 00:05:41,180 --> 00:05:44,650 ‫این سفینه کوچیک حتی ارزش یه واحد سوختی رو هم نداره. 75 00:05:45,270 --> 00:05:47,550 ‫مگه اینکه قصد داشته باشید برای ما کار کنید 76 00:05:47,720 --> 00:05:49,480 ‫چطور انتظار دارید پولش رو پرداخت کنید؟ 77 00:05:50,020 --> 00:05:52,520 ‫قراره به حساب خودتون بهم بدیدش. 78 00:05:54,740 --> 00:05:56,630 ‫باید دختر یه پادشاه باشه 79 00:05:57,360 --> 00:05:59,120 ‫که داشته بیرون سیاره با افراد پایین‌تر ‫از سطحش وقت می‌گذرونده 80 00:05:59,530 --> 00:06:01,810 ‫خب، اینجا روش کار این نیست، شاهزاده. 81 00:06:03,570 --> 00:06:05,580 ‫این دختر کیه؟ اسمی به دست اومد؟ 82 00:06:10,770 --> 00:06:11,700 ‫کویک 83 00:06:38,770 --> 00:06:41,220 ‫چیزی که می‌خوایم رو بهمون بده ما هم ‫زنده می‌ذاریمت تا براش گریه کنی 84 00:06:41,220 --> 00:06:43,000 ‫سوخت می‌خواید، برش دارید. 85 00:06:43,430 --> 00:06:44,900 ‫- چیزی که لازم دارید بردارید ‫- نه 86 00:06:46,350 --> 00:06:48,400 ‫یعنی آره، ولی نه. ما داریم دنبال یه نفر می‌گردیم. 87 00:06:48,400 --> 00:06:50,320 ‫یکی دیگه که ازش زورگیری کنید؟ 88 00:06:50,580 --> 00:06:52,250 ‫یا یکی دیگه که بکشیدش؟ 89 00:06:54,720 --> 00:06:56,220 ‫فقط می‌خوایم به خونه برگردونیمش. 90 00:07:17,670 --> 00:07:19,480 ‫رانکو... نکن اونطوری. 91 00:07:25,880 --> 00:07:28,290 ‫مامور سیمونز اصلا توضیح داد این امواج چه معنی دارن؟ 92 00:07:28,430 --> 00:07:30,900 ‫بعد از رفتنش شروع شد، حالا چندین ‫سال نوری با ما فاصله داره 93 00:07:31,130 --> 00:07:32,020 ‫ساکت 94 00:07:36,930 --> 00:07:38,260 ‫اون سطح فعالیت ضعیف ـه 95 00:07:38,320 --> 00:07:39,210 ‫میدونم 96 00:07:49,560 --> 00:07:51,070 ‫تیم‌های ضربت، پخش بشید. 97 00:07:53,170 --> 00:07:54,630 ‫شعاع 100 مایل رو از هر طرف پوشش بدید. 98 00:07:54,690 --> 00:07:55,960 ‫خیلی جلوتر از شما هستیم. 99 00:07:56,430 --> 00:07:57,990 ‫تیم آلفا در موقعیت 100 00:07:58,830 --> 00:08:00,490 ‫به کسی نیاز داریم که به قدر کافی ‫نزدیک باشه تا به موقع برسه اونجا 101 00:08:00,490 --> 00:08:03,280 ‫- تیم براوو؟ ‫- تیم براوو، در موقعیت 102 00:08:06,130 --> 00:08:09,050 ‫- تیم چارلی، در حالت آماده باش ‫- تیم دلتا در موقعیت 103 00:08:14,530 --> 00:08:15,780 ‫- اوناهاشش! ‫- کجا؟ 104 00:08:16,010 --> 00:08:16,900 ‫کجا!؟ 105 00:08:17,500 --> 00:08:18,350 ‫در حال ردیابی... 106 00:08:20,400 --> 00:08:21,580 ‫یه جایی در «ایندیانا» 107 00:08:27,470 --> 00:08:29,070 ‫در «کسلتون» ـه! برید! 108 00:08:29,410 --> 00:08:30,370 ‫افتاد گردن ما 109 00:08:30,370 --> 00:08:31,300 ‫داریم مختصات رو براتون می‌فرستیم. 110 00:08:31,300 --> 00:08:32,720 ‫به نظر می‌رسه یه پارک ـه 111 00:08:32,770 --> 00:08:33,980 ‫حرکت کنید! 112 00:08:43,920 --> 00:08:44,790 ‫خیلی خب 113 00:08:45,090 --> 00:08:46,160 ‫بذار ببینیم یه بارم می‌تونی اینکارو بکنی یا نه 114 00:08:51,450 --> 00:08:52,400 ‫شنیدید؟ 115 00:09:39,100 --> 00:09:39,990 ‫جاکو! 116 00:10:08,120 --> 00:10:09,990 ‫دستاتو ببر بالا. همین الان 117 00:10:11,100 --> 00:10:12,260 ‫فقط لب تر کن 118 00:10:13,240 --> 00:10:14,270 ‫مراقب بچه‌ها باش 119 00:10:16,240 --> 00:10:18,370 ‫همین الان تسلیم شو وگرنه شلیک می‌کنیم 120 00:10:30,770 --> 00:10:31,650 ‫سفت بچسب! 121 00:10:36,080 --> 00:10:37,440 ‫همه خوبن؟ 122 00:10:38,600 --> 00:10:39,830 ‫بله. همه خوبن 123 00:10:40,530 --> 00:10:42,470 ‫میشه گفت فرار کرد 124 00:10:42,970 --> 00:10:44,450 ‫وسایل الکترونیکی از کار افتادن. 125 00:10:44,800 --> 00:10:46,930 ‫سعی می‌کنم با مرکز فرماندهی تماس بگیرم ‫تا از اینجا بیارن‌مون بیرون. 126 00:10:47,120 --> 00:10:48,680 ‫مدیر «مک‌کنزی» نگران میشه. 127 00:10:49,870 --> 00:10:50,980 ‫عصبانی میشه 128 00:10:50,980 --> 00:10:52,220 ‫چطور تونستید از دستش بدید!؟ 129 00:10:52,580 --> 00:10:53,760 ‫چه فایده داره وقتی سر وقت برسیم اونجا 130 00:10:53,760 --> 00:10:54,960 ‫ولی نتونیم طرفو گیر بندازیم؟ 131 00:10:54,960 --> 00:10:57,340 ‫من هدف رو در تیررس داشتم، ولی بعدش ‫«می» در مورد بچه‌ها بهم هشدار داد 132 00:10:57,340 --> 00:10:59,360 ‫که باعث شد دیگه به نظر نیاد هدف در تیررس ـه. 133 00:10:59,360 --> 00:11:00,580 ‫تو کار درست رو انجام دادی. 134 00:11:00,580 --> 00:11:02,630 ‫ولی اشتباه کردید که روی هوا باهاش درگیر شدید. 135 00:11:02,800 --> 00:11:03,790 ‫باید روی زمین می‌بودیم. 136 00:11:03,790 --> 00:11:05,170 ‫یا جسدهای بیشتری روی زمین بود؟ 137 00:11:05,200 --> 00:11:07,260 ‫- اگه یو-یو ... ‫- من داخل یه جت دیگه بودم. 138 00:11:07,530 --> 00:11:09,090 ‫و یادت باشه «مک»، تمام چیزی که این سه روز 139 00:11:09,090 --> 00:11:10,680 ‫- داشتی ازش حرف می‌زدی ‫- سرعت بوده... 140 00:11:10,690 --> 00:11:12,230 ‫- رسیدن سر وقت بوده ‫- سرعت بوده... 141 00:11:12,370 --> 00:11:14,860 ‫تلاش برای گرفتن شخصی که همه اینا رو درست کرده... 142 00:11:15,430 --> 00:11:16,850 ‫حتی نمی‌دونم اسمشونو چی بذارم. 143 00:11:16,850 --> 00:11:18,110 ‫- "ناهنجاری ها"؟ ‫- نه 144 00:11:18,110 --> 00:11:20,430 ‫- سال پیش از اون کلمه استفاده کردیم ‫- این فرق داره 145 00:11:20,430 --> 00:11:22,380 ‫اونا وهم و خیال بودن که زنده میشدن. 146 00:11:22,510 --> 00:11:25,600 ‫و این واقعیت‌ـه... منحرف شده. 147 00:11:25,660 --> 00:11:27,580 ‫چطوره اسمشونو بذاریم «منحرف‌کنندگان واقعیت»؟ 148 00:11:27,690 --> 00:11:28,450 ‫«طوفان‌های بی‌قاعدگی»؟ 149 00:11:28,450 --> 00:11:30,290 ‫«فاکس»، این کارت کمکی نمیکنه. 150 00:11:30,450 --> 00:11:33,780 ‫ببینید صرف نظر از اتفاقی که افتاد، خبر ‫خوب اینه که هیچ بی‌گناهی کشته نشد 151 00:11:33,780 --> 00:11:34,900 ‫همینطور مامورین‌مون 152 00:11:34,900 --> 00:11:37,180 ‫خب، اون گفته نمیشه. ولی این ارزش گفتن داشت. 153 00:11:38,230 --> 00:11:40,140 ‫سقوط کردید، ولی همگی حالشون خوبه؟ 154 00:11:42,040 --> 00:11:45,210 ‫حداقل برامون تصدیق شد که یک شخص عامل این ماجراست. 155 00:11:45,220 --> 00:11:47,090 ‫آره، ولی نمی‌دونیم چطور... 156 00:11:47,180 --> 00:11:48,850 ‫یا چه کسی یا چه چیزی هست. 157 00:11:51,700 --> 00:11:53,830 ‫ما...ما به ایده‌هایی نیاز داریم که بشه روش کار کرد 158 00:11:53,830 --> 00:11:56,170 ‫هرچیزی، حتی پذیرای ایده‌های احمقانه هم هستیم 159 00:11:56,180 --> 00:11:57,770 ‫دو نفر از باهوش‌ترین افرادمون در غیبت به سر می‌برن 160 00:11:57,770 --> 00:11:59,160 ‫هنوز هیچ ارتباطی باهاشون نداشتیم؟ 161 00:11:59,450 --> 00:12:00,500 ‫نه طی این چند ماه. 162 00:12:00,770 --> 00:12:01,870 ‫قربان 163 00:12:02,120 --> 00:12:03,340 ‫«کلر» یه ایده داره. 164 00:12:04,890 --> 00:12:07,080 ‫ممنون. خب... 165 00:12:07,430 --> 00:12:09,960 ‫این مدت هر دوی ما داشتیم این موقعیت‌ها رو بررسی می‌کردیم 166 00:12:09,960 --> 00:12:11,420 ‫- سعی داشتیم ارتباطشون رو پیدا کنیم ‫- خوبه 167 00:12:11,420 --> 00:12:14,220 ‫این پارک و همچنین اون اتوبوس ‫شهری که سوراخ سوراخ شده بود 168 00:12:14,220 --> 00:12:17,080 ‫و دریاچه‌ای که وسط بیابون منجمد شده بود... 169 00:12:17,110 --> 00:12:18,630 ‫همگی روی «خطوط لِی» هستن. 170 00:12:19,370 --> 00:12:22,170 ‫خطوط انرژی که طبق یه جور الگو از زمین عبور می‌کنن. 171 00:12:22,870 --> 00:12:25,440 ‫چندین فرهنگ و تمدن به نوعی ‫به این قضیه باور داشتن... 172 00:12:25,440 --> 00:12:27,860 ‫«اینکا»، محلی‌ها، آمریکایی‌های بومی. ‫(اینکا: تمدن سرخپوستی آمریکای جنوبی) 173 00:12:27,890 --> 00:12:29,410 ‫شاید بتونیم ازش برای محدود کردن ‫بازه‌ی جست و جو استفاده کنیم. 174 00:12:29,410 --> 00:12:30,790 ‫و لطفا همگی اینطوری نگاهم نکنید. 175 00:12:30,800 --> 00:12:32,480 ‫خودتون گفتید پذیرای ایده‌های احمقانه هستید. 176 00:12:32,600 --> 00:12:33,650 ‫من پر از این ایده‌هام. 177 00:12:35,100 --> 00:12:37,540 ‫در این موقعیت اگر چیزی رو در ‫نظر نگیریم، احمقانه است. 178 00:12:37,700 --> 00:12:38,900 ‫شما دو نفر روی همین کار کنید 179 00:12:38,960 --> 00:12:40,640 ‫یو-یو، ازت میخوام برگردی به تمرین با «مِی» 180 00:12:40,640 --> 00:12:41,820 ‫این تفنگدار شبیه یه هیولا بود 181 00:12:41,830 --> 00:12:43,170 ‫شایدم واقعا یه هیولا باشه. 182 00:12:43,570 --> 00:12:44,980 ‫پس شاید مجبور بشی باهاش سر و کله بزنی. 183 00:12:44,990 --> 00:12:45,950 ‫باشه 184 00:12:46,130 --> 00:12:47,550 ‫خیلی خب بقیه، همگی وظیفه‌تون رو می‌دونید. 185 00:12:47,560 --> 00:12:49,010 ‫پس بیاید بریم سر کار 186 00:12:50,520 --> 00:12:52,010 ‫گزارش صبحم دیر شد. 187 00:12:55,120 --> 00:12:56,610 ‫رئیس باید به کی گزارش بده؟ 188 00:12:57,400 --> 00:12:58,420 ‫رئیس ِـش. 189 00:13:00,950 --> 00:13:02,410 ‫در هر لحظه، یک قدم بردار. 190 00:13:03,260 --> 00:13:05,540 ‫شغل تو این نیست که تمام مشکلات رو حل کنی. 191 00:13:05,700 --> 00:13:08,340 ‫وظیفه تو اینه که تیمی که بهش اعتماد داری جمع کنی 192 00:13:08,460 --> 00:13:10,980 ‫و بهشون بگی قدم‌ها رو به نوبت بردارن. 193 00:13:11,370 --> 00:13:12,580 ‫این تمام کاریه که می‌تونی بکنی. 194 00:13:13,720 --> 00:13:16,170 ‫اگه در یک لحظه به تمام چیزایی که ‫در برابرشون قرار داری فکر کنی 195 00:13:16,670 --> 00:13:17,770 ‫می‌شکنی. 196 00:13:18,840 --> 00:13:22,270 ‫فیوری همیشه می‌گفت، یه مرد می‌تونه به هرچیزی برسه 197 00:13:22,270 --> 00:13:24,930 ‫وقتی بفهمه که جزوی از یک چیز بزرگترـه. 198 00:13:28,780 --> 00:13:29,910 ‫هنوز داری اونا رو تماشا می‌کنی؟ 199 00:13:31,500 --> 00:13:32,830 ‫تردید دارم نبینم‌شون. 200 00:13:33,690 --> 00:13:34,720 ‫اگه اون بود بهت افتخار می‌کرد. 201 00:13:35,600 --> 00:13:36,860 ‫این کار بهت میاد. 202 00:13:36,860 --> 00:13:38,320 ‫مامورانی که اون بیرون هستن اینو می‌دونن 203 00:13:38,730 --> 00:13:39,790 ‫آره، خب 204 00:13:40,170 --> 00:13:42,150 ‫هیچوقت اون مدیری نمیشم که کولسون بود. 205 00:13:42,350 --> 00:13:44,700 ‫نه، تو یه رئیس متفاوت هستی. 206 00:13:45,410 --> 00:13:46,630 ‫این چیز بدی نیست. 207 00:13:47,860 --> 00:13:49,910 ‫لازم نیست بهت یادآوری کنم فردا چه تاریخی‌ـه 208 00:13:51,870 --> 00:13:52,910 ‫کاملا باخبر هستم. 209 00:13:53,610 --> 00:13:54,720 ‫دلم می‌خواد روزی رو که پیشنهادت رو 210 00:13:54,720 --> 00:13:56,730 ‫به جریان انداختیم، جشن بگیریم. 211 00:13:57,160 --> 00:13:59,380 ‫ولی هنوزم باید یه رئیس برای حوزه آکادمی انتخاب کنیم. 212 00:13:59,690 --> 00:14:00,850 ‫هنوز دارم روش کار می‌کنم. 213 00:14:00,850 --> 00:14:02,570 ‫تمام چیزی که می‌خواستم بشنوم همین بود. 214 00:14:05,380 --> 00:14:06,910 ‫باورش سخته که یه سال گذشته. 215 00:14:09,290 --> 00:14:11,030 ‫خوشحالم که یکم وقت برای گذروندن باهم داشتید. 216 00:14:13,940 --> 00:14:15,660 ‫بیشتر از چیزی که فکر می‌کردیم داشتیم. 217 00:14:19,280 --> 00:14:21,550 ‫گمونم تا آخر امروز یه چیزی برات پیدا می‌کنم. 218 00:14:21,660 --> 00:14:22,310 ‫خوبه 219 00:14:23,100 --> 00:14:24,950 ‫برای استخدام و سرباز گیری خیلی خوب عمل می‌کنی. 220 00:14:25,550 --> 00:14:26,960 ‫یه عالمه عضله و نیروی عملیاتی داریم. 221 00:14:27,600 --> 00:14:28,650 ‫به مغز و نیروی تجربی نیاز داریم. 222 00:14:46,400 --> 00:14:50,220 ‫سیاره شما 68 درصد جاذبه‌ای که ما در ‫این سفینه تولید می‌کنیم داره. 223 00:14:50,220 --> 00:14:52,700 ‫این مساله باعث میشه استخراج سنگ معدن آسون بشه 224 00:14:52,700 --> 00:14:56,300 ‫در حالی که باعث میشه سلول‌هاتون ژلاتینی ‫و استخوان‌هاتون ضعیف بشه. 225 00:14:56,630 --> 00:14:58,700 ‫حالا، من متخصص آناتومی بدن «دیریلیانی»ها نیستم 226 00:14:58,700 --> 00:15:00,560 ‫وقتی کالبدشکافی‌ت کردم متخصصش میشم 227 00:15:00,570 --> 00:15:02,810 ‫ولی گمونم اگر مدت زمان کافی تحت این فشار باشی 228 00:15:02,810 --> 00:15:04,410 ‫یا مغزت خون ریزی می‌کنه 229 00:15:04,420 --> 00:15:07,010 ‫یا وزن اندامت شش‌هات رو متلاشی می‌کنه. 230 00:15:07,230 --> 00:15:08,690 ‫من هیچی نمی‌دونم. 231 00:15:08,750 --> 00:15:10,850 ‫کنجکاوم بدونم کدومش اول اتفاق میوفته. 232 00:15:11,070 --> 00:15:13,320 ‫خیلی خب. خیلی خب. چی می‌خواید!؟ 233 00:15:13,320 --> 00:15:15,090 ‫سفینه دوست ما از وسط نصف شده 234 00:15:15,090 --> 00:15:16,330 ‫من چیزی در این مورد نمی‌دونم. 235 00:15:16,340 --> 00:15:18,630 ‫اون سفینه رادار گریز بود. قابل شناسایی نبود. 236 00:15:18,630 --> 00:15:20,440 ‫اون نصفی که ما پیدا کردیم یه ردیاب داشت. 237 00:15:20,440 --> 00:15:22,590 ‫تمام کسانی که اون ردیاب رو تهیه می‌کنن ملاقات کردیم. 238 00:15:22,590 --> 00:15:24,850 ‫رفتیم به اقیانوس‌های O2ی «تریناوا» 239 00:15:24,850 --> 00:15:26,400 ‫قمرهای زنگ زده‌ی «پایری» 240 00:15:26,400 --> 00:15:29,920 ‫می‌دونستیم که حتما یکی رد سفینه رو گرفته 241 00:15:29,920 --> 00:15:31,960 ‫و اون اطلاعات رو به کسی که بهش حمله کرده داده. 242 00:15:31,960 --> 00:15:35,050 ‫و شما آقا، به فروختن سوخت قابل ردیابی شهرت دارید. 243 00:15:35,050 --> 00:15:36,590 ‫نه. نه. من اینکارو نکردم... 244 00:15:36,590 --> 00:15:39,470 ‫پس ما می‌‌خوایم بدونیم که آیا سفینه اونا رو سوخت دادی 245 00:15:39,470 --> 00:15:41,550 ‫و بعد اطلاعات ردیابیش رو به چه کسی فروختی. 246 00:15:41,550 --> 00:15:43,620 ‫من سوخت قابل ردیابی نفروختم. 247 00:15:43,820 --> 00:15:45,240 ‫حداقل نه به اون سفینه. 248 00:15:45,240 --> 00:15:47,050 ‫اساساً اون سفینه بدون سرنشین بود. 249 00:15:48,470 --> 00:15:50,310 ‫قسم می‌خورم! قسم می‌خورم! 250 00:15:50,360 --> 00:15:52,070 ‫خطوط سوخت رو نشون‌تون میدم! 251 00:15:52,590 --> 00:15:55,070 ‫یکم سوخت باقی مونده اونجا دیدم 252 00:15:55,080 --> 00:15:56,890 ‫منظورت از "باقی مونده" ‫چیه؟ کدوم خطوط سوختی؟ 253 00:15:56,890 --> 00:15:59,560 ‫من نصف خراب شده‌ی اون سفینه رو به خاطر قطعاتش خریدم 254 00:15:59,560 --> 00:16:00,900 ‫صادقانه و صریح. 255 00:16:01,120 --> 00:16:03,440 ‫هیچی از هیچ حمله‌ای نمی‌دونستم. 256 00:16:04,620 --> 00:16:06,680 ‫- اون یکی نصفش ‫- اینجاست 257 00:16:57,310 --> 00:16:57,950 ‫خوبه 258 00:16:58,240 --> 00:17:00,340 ‫یادت باشه موقع ضربه زدن پاهات در چه وضعیتی باید باشن 259 00:17:06,810 --> 00:17:08,730 ‫میدونی، باید روی پوکر فیس‌ بودنت هم کار کنی 260 00:17:09,440 --> 00:17:10,990 ‫وقتی دارم مبارزه می‌کنم باید پوکر فیس باشم؟ 261 00:17:12,450 --> 00:17:13,360 ‫داشته باشی ضرر نداره 262 00:17:14,390 --> 00:17:16,180 ‫ولی منظورم داخل جلسه امروز بود. 263 00:17:17,010 --> 00:17:18,010 ‫درمورد چی حرف می‌زنی؟ 264 00:17:18,020 --> 00:17:19,110 ‫مامور کلر؟ 265 00:17:19,860 --> 00:17:21,540 ‫به طور واضحی ازت خوشش میاد. 266 00:17:21,750 --> 00:17:23,490 ‫و تو خیلی سخت تلاش می‌کنی که به لطیفه‌هاش نخندی. 267 00:17:23,490 --> 00:17:24,800 ‫شرط می‌بندم علاقه دوطرفه است. 268 00:17:25,250 --> 00:17:26,740 ‫این خلاف قوانینی چیزی ـه؟ 269 00:17:27,600 --> 00:17:28,270 ‫نه 270 00:17:29,190 --> 00:17:30,210 ‫منظورم همینه. 271 00:17:30,980 --> 00:17:33,240 ‫باید حست رو پیگیری کنی ‫باهاش یه نوشیدنی بخوری. 272 00:17:33,710 --> 00:17:35,320 ‫شک ندارم مک هم متوجه شده 273 00:17:35,330 --> 00:17:38,610 ‫ولی نباید مجبور باشی که از احساسات مک محافظت کنی. 274 00:17:39,690 --> 00:17:41,480 ‫گفتنش آسونه. چطور نتونم؟ 275 00:17:42,920 --> 00:17:43,980 ‫اون یه مرد بالغ ـه 276 00:17:45,210 --> 00:17:46,760 ‫ببین، میدونی که همه چیز رو امتحان کردم؟ 277 00:17:46,760 --> 00:17:48,580 ‫دلش می‌خواست روش کار کنه ولی... 278 00:17:48,580 --> 00:17:52,100 ‫کاملا غرق شغلش شد و خودش رو توی اون دفتر حبس کرد 279 00:17:52,260 --> 00:17:54,350 ‫مک درها رو نبست تا مانع ایجاد حواس پرتی بشه 280 00:17:54,350 --> 00:17:56,610 ‫فقط درها رو به روی من بست. 281 00:17:58,340 --> 00:17:59,790 ‫شما دو نفر اتفاقات زیادی رو پشت سر گذاشتید. 282 00:18:00,470 --> 00:18:01,800 ‫ولی الان یک سال گذشته. 283 00:18:02,030 --> 00:18:03,380 ‫و اگر سال پیش چیزی یاد من داده باشه، 284 00:18:03,380 --> 00:18:06,250 ‫اینه که تقدیر زندگی تنها زندگی کردن نیست. 285 00:18:10,760 --> 00:18:13,800 ‫من اغلب کسی رو نصیحت ‫نمی‌کنم. ولی این نصیحتم بود 286 00:18:14,850 --> 00:18:16,900 ‫آره، خیلی حرف زدی. حالت خوبه!؟ 287 00:18:17,370 --> 00:18:19,400 ‫و به علاوه، کلر جذاب ـه 288 00:18:19,600 --> 00:18:20,600 ‫به سلیقه من نمی‌خوره. 289 00:18:20,780 --> 00:18:22,590 ‫همونطور که گفتم، باید روش کار بشه 290 00:18:29,770 --> 00:18:31,600 ‫کابین به طور کامل بر اثر فشار از بین رفته. 291 00:18:32,090 --> 00:18:34,660 ‫از اون موقع‌هاست که میگم ای کاش ‫خط زمانی رو تغییر نمی‌دادیم 292 00:18:35,290 --> 00:18:36,740 ‫خب، خبر خوب اینه که فیتز ‫داخل محفظه بوده نه سفینه 293 00:18:36,740 --> 00:18:38,450 ‫پس قادر بوده ازش نجات پیدا کنه، درسته؟ 294 00:18:38,680 --> 00:18:39,850 ‫فکر کنم... 295 00:18:40,220 --> 00:18:41,080 ‫اینجا ! 296 00:19:10,420 --> 00:19:12,060 ‫خب، حداقل این یه جسد نیست 297 00:19:12,420 --> 00:19:13,090 ‫آره 298 00:19:14,060 --> 00:19:15,250 ‫ولی یه بن بست ـه. 299 00:19:27,210 --> 00:19:29,310 ‫ببخشید. مامور رودریگز. 300 00:19:30,670 --> 00:19:33,450 ‫من و فاکس مشتاق هستیم تئوری ‫عجیب «خطوط لی»‌مون رو دنبال کنیم 301 00:19:33,450 --> 00:19:35,420 ‫ولی برای بررسی داده‌ها به زمان نیاز داریم 302 00:19:35,420 --> 00:19:37,240 ‫و به موافقت یه فرمانده یگان نیاز داریم 303 00:19:37,240 --> 00:19:38,810 ‫و شما یه فرمانده یگان هستید، پس... 304 00:19:39,140 --> 00:19:39,950 ‫ادامه بدید 305 00:19:40,700 --> 00:19:43,080 ‫تئوری‌های عجیب‌تری هستن که درستی‌شون ثابت شده. 306 00:19:43,080 --> 00:19:43,740 ‫ممنون 307 00:19:44,560 --> 00:19:46,230 ‫مامور مِی متوجه ما شده. 308 00:19:49,690 --> 00:19:52,860 ‫واقعا؟ چون من خیلی خونسرد رفتار کردم 309 00:19:52,880 --> 00:19:53,780 ‫خبر داره؟ 310 00:19:54,790 --> 00:19:55,790 ‫شک کرده 311 00:19:56,540 --> 00:19:58,450 ‫شاید من بیش از حد خونسرد رفتار کردم 312 00:20:02,730 --> 00:20:06,330 ‫پس، می‌خوای یکم ترمز بگیریم؟ 313 00:20:06,330 --> 00:20:07,670 ‫بیخیال شیفت شب بشیم؟ 314 00:20:07,940 --> 00:20:09,880 ‫در هر صورت من قصد داشتم تمام... 315 00:20:09,880 --> 00:20:11,460 ‫عصر رو برم بیرون، پس... 316 00:20:11,470 --> 00:20:13,230 ‫احتمالا عاقلانه است. 317 00:20:13,300 --> 00:20:14,370 ‫خوبه. 318 00:20:14,790 --> 00:20:15,950 ‫می‌دونی کجا پیدام کنی. 319 00:20:16,370 --> 00:20:17,170 ‫ما... 320 00:20:18,310 --> 00:20:19,570 ‫فقط یه مدت زمان بدیم. 321 00:20:19,640 --> 00:20:20,630 ‫چون عاقلانه است. 322 00:20:20,980 --> 00:20:23,040 ‫برای من. برای خودمه 323 00:20:23,040 --> 00:20:25,310 ‫از اینکه مک متوجه بشه نمی‌ترسم. 324 00:20:25,310 --> 00:20:27,730 ‫خب، من هستم. اون کوچیک نیست! 325 00:20:29,740 --> 00:20:31,480 ‫راستشو بخوای، خیلی براش احترام قائلم. 326 00:20:31,480 --> 00:20:33,030 ‫ترجیح میدم خودمون بهش بگیم 327 00:20:33,030 --> 00:20:34,810 ‫تا اینکه خودش پی ببره. 328 00:20:34,810 --> 00:20:36,150 ‫به قدر کافی سرش شلوغ هست. 329 00:20:36,160 --> 00:20:38,580 ‫آره، و به تازگی داره بهت اعتماد می‌کنه 330 00:20:38,590 --> 00:20:40,810 ‫- دلت نمیخواد که این اعتماد رو بهم بزنی ‫- مطلقاً نه 331 00:20:42,060 --> 00:20:43,050 ‫تصمیمش با تو ـه 332 00:20:43,340 --> 00:20:44,740 ‫هرطور که بخوای باهاش رو به رو بشی. 333 00:20:44,820 --> 00:20:46,300 ‫خیلی خوشحالم که 334 00:20:46,310 --> 00:20:48,590 ‫شب‌هام رو تنها بگذرونم. 335 00:20:55,470 --> 00:20:56,300 ‫عصر بخیر، مک 336 00:21:04,240 --> 00:21:05,620 ‫فکر می‌کردم اینجا پیدات کنم. 337 00:21:08,070 --> 00:21:09,450 ‫واسه اکثر شب‌ها انتخاب خوبیه 338 00:21:09,670 --> 00:21:11,000 ‫عادت بدی نیست. 339 00:21:11,440 --> 00:21:13,300 ‫خب،دارم به توصیه‌ی کولسون گوش میدم. 340 00:21:13,300 --> 00:21:15,360 ‫اون گفت: " یه راهی برای مرتبط نگه ‫داشتن خودت با زندگی پیدا کن 341 00:21:15,360 --> 00:21:17,460 ‫و با کسانی که براشون می‌جنگیم در ارتباط باش. " 342 00:21:17,990 --> 00:21:19,890 ‫پس این سیم اتصال به زمین‌ـت ـه؟ ‫(سیمی که جریان برق رو به زمین انتقال میده) 343 00:21:20,220 --> 00:21:21,490 ‫یکی از سه تا 344 00:21:21,490 --> 00:21:23,030 ‫صبح‌ها رئیس هستم 345 00:21:23,150 --> 00:21:25,100 ‫شب‌ها متصدی بار، یکشنبه‌ها غسال کلیسا 346 00:21:25,100 --> 00:21:26,940 ‫نگو که برای یه کار مربوط به شیلد اینجا هستی 347 00:21:26,940 --> 00:21:28,850 ‫فقط به آبجوهاشون علاقه داری. 348 00:21:30,240 --> 00:21:32,220 ‫خب، خوشحالم بهم ملحق شدی 349 00:21:32,880 --> 00:21:33,850 ‫راستش... 350 00:21:34,020 --> 00:21:35,850 ‫من برای کار مربوط به شیلد اینجام 351 00:21:37,920 --> 00:21:39,490 ‫به فرد مناسب برای ریاست آکادمی نزدیک شدم 352 00:21:39,550 --> 00:21:41,580 ‫نزدیک؟ چی شده دیگه جوابش منفی نیست؟ 353 00:21:41,650 --> 00:21:43,960 ‫نه. از تو می‌خوام نظرشو جلب کنی 354 00:21:43,960 --> 00:21:45,120 ‫مکان و زمانش رو مشخص کن 355 00:21:45,120 --> 00:21:46,130 ‫همینجا. همین الان 356 00:21:46,130 --> 00:21:48,190 ‫بهتره اینجا نیاریمش‌، ملیندا 357 00:21:48,600 --> 00:21:50,150 ‫اینجا مکان مقدس منه 358 00:21:50,680 --> 00:21:52,170 ‫فکر می‌کردم کلیسا مکان مقدست باشه 359 00:21:52,680 --> 00:21:55,030 ‫در هر صورت، اون ته ِبار ـه 360 00:22:11,280 --> 00:22:12,170 ‫همون فرد مورد نظر ـه؟ 361 00:22:12,970 --> 00:22:14,940 ‫«آلفونزو مک‌کنزی»، رئیس شیلد 362 00:22:14,950 --> 00:22:16,080 ‫میتونی مک صدام کنی. 363 00:22:18,330 --> 00:22:21,130 ‫مک، این دکتر «مارکوس بنسن»ـه 364 00:22:21,240 --> 00:22:23,970 ‫مدیر حوزه علوم طبیعی در دانشگاه «کولور» 365 00:22:24,200 --> 00:22:25,840 ‫می‌تونی هرچی خواستی صدام کنی. 366 00:22:26,410 --> 00:22:29,740 ‫استاد مورد علاقه «اندرو»، بعد همکار، و بعد دوست. ‫(شوهر فقید ملیندا - لش) 367 00:22:29,750 --> 00:22:32,290 ‫و میزان IQش 160 هستش 368 00:22:32,300 --> 00:22:34,970 ‫این خانوم طی یه تماس تلفنی، بیشتر از تمام 369 00:22:34,970 --> 00:22:37,910 ‫مدتی که با «گارنر» زن و شوهر ‫بودن، بهم اطلاعات داد. 370 00:22:38,090 --> 00:22:39,670 ‫البته هیچ جزئیاتی نگفت 371 00:22:39,670 --> 00:22:41,770 ‫و خب... من بهشون نیازی نداشتم. 372 00:22:42,070 --> 00:22:44,890 ‫قرار نیست با شما دنبال لولوخورخوره‌ها بیوفتم 373 00:22:45,370 --> 00:22:47,650 ‫و با این حال دو ساعت رانندگی کردی تا برسی اینجا؟ 374 00:22:50,990 --> 00:22:52,890 ‫به خاطر دانشگاه 375 00:22:52,990 --> 00:22:55,140 ‫یعنی، من اون بخش رو از پایه ساختم 376 00:22:55,140 --> 00:22:57,530 ‫و حالا اونا دارن کلاس‌هام رو لغو میکنن و ‫میگن "باری از دوشت بر‌داشتیم" 377 00:22:57,530 --> 00:22:58,500 ‫و نمی‌تونم تشخیص بدم 378 00:22:58,500 --> 00:23:01,040 ‫به خاطر مشروب خوردنمه یا کار این خانومه 379 00:23:01,370 --> 00:23:04,230 ‫هیچ جاسوس خوبی، تو کارای بقیه دخالت نمی‌کنه 380 00:23:04,240 --> 00:23:06,280 ‫من دخالت نکردم. و اعتراف کن... 381 00:23:06,410 --> 00:23:08,250 ‫مشروب خوردنت بدتر شده 382 00:23:08,380 --> 00:23:09,810 ‫پس جاسوسی کردی 383 00:23:10,150 --> 00:23:12,860 ‫قبلا با عشق زندگیم یه کوکتل می‌زدم 384 00:23:12,860 --> 00:23:14,290 ‫ولی وقتی اون مرد 385 00:23:15,210 --> 00:23:17,180 ‫این تبدیل شد به راهی برای یاد آوریش 386 00:23:17,380 --> 00:23:19,470 ‫یا فراموش کردنش. نمی‌دونم 387 00:23:26,540 --> 00:23:29,880 ‫خب، امیدوارم کنجکاویت رو غرق نکرده باشی 388 00:23:29,880 --> 00:23:31,540 ‫و این یعنی بهترین بخشت رو هنوز داری. 389 00:23:34,460 --> 00:23:35,450 ‫میدونی، ما... 390 00:23:36,260 --> 00:23:37,570 ‫ما هم کسی رو از دست دادیم. 391 00:23:38,700 --> 00:23:41,400 ‫یه رهبر، یه معلم 392 00:23:42,480 --> 00:23:43,660 ‫نمیخوایم فراموشش کنیم 393 00:23:45,270 --> 00:23:47,910 ‫سعی کردیم حفره‌ای که از رفتنش ایجاد شد پر کنیم 394 00:23:49,320 --> 00:23:50,290 ‫تا از اول بسازیمش. 395 00:23:52,190 --> 00:23:53,620 ‫ولی ما به مغز و دانشمند نیاز داریم. 396 00:23:53,950 --> 00:23:56,340 ‫داری جمع می‌بندی. من فقط یه مغز دارم 397 00:23:56,340 --> 00:23:57,880 ‫از تو می‌خوایم بیشتر پیدا کنی 398 00:24:03,170 --> 00:24:04,310 ‫آکادمی شیلد 399 00:24:04,510 --> 00:24:07,610 ‫نه طی یه شب... قرار هم نیست یکی دو ساله افتتاحش کنیم 400 00:24:07,620 --> 00:24:10,140 ‫ولی ازت می‌خوایم از پایه بسازیش 401 00:24:10,300 --> 00:24:11,480 ‫به نام اون 402 00:24:13,470 --> 00:24:15,060 ‫فرصت دوم شیلد 403 00:24:17,790 --> 00:24:19,130 ‫و اونطور که فهمیدم 404 00:24:20,140 --> 00:24:21,090 ‫فرصت دوم تو هم هست. 405 00:24:22,720 --> 00:24:23,760 ‫در این حین... 406 00:24:24,180 --> 00:24:25,060 ‫لولوخورخوره‌ها چی میشن؟ 407 00:24:27,110 --> 00:24:30,260 ‫بهت دروغ نمیگم. سوالات بزرگی داریم. 408 00:24:30,260 --> 00:24:33,160 ‫اون بیرون فقط فرضیه‌پردازی تو جواب میده 409 00:24:33,680 --> 00:24:34,420 ‫بنسن 410 00:24:35,050 --> 00:24:36,610 ‫این چیزی نیست که می‌خواستم. 411 00:24:37,180 --> 00:24:40,400 ‫برای اینکار خیلی پیر و زوار در رفته ام 412 00:24:41,560 --> 00:24:42,990 ‫تو بهترین گزینه مایی 413 00:24:43,780 --> 00:24:46,140 ‫دوتا از باهوش‌ترین افرادمون یه جایی در عمق فضا هستن 414 00:24:46,140 --> 00:24:48,330 ‫و نمی‌تونن ارتباط برقرار کنن و تا وقتی برگردن 415 00:24:48,330 --> 00:24:49,950 ‫بهت نیاز داریم که روش کار کنی 416 00:24:50,310 --> 00:24:51,890 ‫وگرنه افراد بی‌گناه خواهند مرد. 417 00:24:57,520 --> 00:24:59,390 ‫گفتی عمق فضا؟ 418 00:25:03,340 --> 00:25:04,060 ‫آره 419 00:25:40,740 --> 00:25:41,640 ‫حس میکنم... 420 00:25:43,570 --> 00:25:44,690 ‫مشت خوردم. 421 00:25:46,180 --> 00:25:47,100 ‫متاسفم 422 00:25:48,790 --> 00:25:50,250 ‫نگران سیمونز هستم 423 00:25:52,340 --> 00:25:54,740 ‫اون هرگز به خودش شک و تردید راه نمیده 424 00:25:55,320 --> 00:25:56,700 ‫نه حتی برای یه لحظه. 425 00:25:58,090 --> 00:25:59,010 ‫فکر میکنم... 426 00:25:59,950 --> 00:26:01,630 ‫فکر کنم علت عمده‌اش اینه که.... 427 00:26:03,300 --> 00:26:05,150 ‫چون اگه شک به خودش راه بده کاملا خودشو می‌بازه. 428 00:26:07,480 --> 00:26:08,170 ‫آره 429 00:26:29,140 --> 00:26:31,270 ‫ما یه دستگاه پرتاب پیدا کردیم. 430 00:26:31,510 --> 00:26:33,290 ‫شاید یه اتاقک فراری چیزی بوده. 431 00:26:33,290 --> 00:26:34,920 ‫از اینکه نیمه مثبت رو می‌بینی ممنونم. 432 00:26:34,920 --> 00:26:36,780 ‫یعنی، امیدوارم همین باشه. 433 00:26:37,530 --> 00:26:38,720 ‫ولی در هر صورت... 434 00:26:41,780 --> 00:26:43,240 ‫در هر صورت، وقتشه برگردیم خونه. 435 00:26:46,800 --> 00:26:48,640 ‫آره. برگردیم خونه و دوباره جمع بشیم. 436 00:26:49,770 --> 00:26:50,580 ‫خدایا شکرت 437 00:26:51,840 --> 00:26:52,910 ‫یعنی، یه هفته دیگه هم با دیویس بگذرونی 438 00:26:52,910 --> 00:26:54,490 ‫یه جسد پیدا خواهی کرد... جسد خودش! 439 00:26:54,490 --> 00:26:55,970 ‫بله، چون یه هفته دیگه هم با تو بگذرونم 440 00:26:55,970 --> 00:26:58,000 ‫قطعا خودمو خواهم ‌کشت. 441 00:27:02,530 --> 00:27:04,140 ‫شماها هیچ وقت دو دل نشدید 442 00:27:04,750 --> 00:27:07,050 ‫زمانی تصمیم گرفتید بمونید که بقیه خدمه رفتن 443 00:27:07,590 --> 00:27:08,300 ‫ممنونم 444 00:27:09,150 --> 00:27:11,490 ‫می‌دونم این خیلی بیشتر از کاریه که براش قرارداد بستید 445 00:27:11,710 --> 00:27:13,030 ‫و فکر می‌کنم همگی از برگشتن 446 00:27:13,030 --> 00:27:15,640 ‫به قلمرو آشنا، سود می‌کنیم. 447 00:27:16,310 --> 00:27:17,290 ‫پیش کسانی که دوستشون داریم. 448 00:27:22,220 --> 00:27:23,120 ‫بهشون نیاز داریم. 449 00:27:25,240 --> 00:27:27,680 ‫و شاید اونا هم به ما نیاز داشته باشن. 450 00:27:49,170 --> 00:27:50,670 ‫نمی‌دونستم رد شدی 451 00:27:52,330 --> 00:27:53,590 ‫نظرت چیه اسلحه رو بیاری پایین؟ 452 00:27:53,830 --> 00:27:55,030 ‫اول ایمنی 453 00:27:55,330 --> 00:27:57,750 ‫- «تینکر» کجاست؟ ‫- نتونست بیاد 454 00:27:57,840 --> 00:27:59,860 ‫منظورت چیه نتونست؟ چه اتفاقی افتاد؟ 455 00:28:00,030 --> 00:28:01,320 ‫عبورش به مشکل خورد 456 00:28:01,330 --> 00:28:03,520 ‫از داخل چیزی عبور کردید که اینجا ساختن؟ 457 00:28:03,620 --> 00:28:05,120 ‫یه ساختمان بومی؟ 458 00:28:05,120 --> 00:28:06,650 ‫اون تبدیل به بتن شد. 459 00:28:09,210 --> 00:28:11,110 ‫خب، حالا اون یه پروانه است. 460 00:28:14,210 --> 00:28:15,490 ‫«سارج» چطور؟ اونم به زودی داره میاد 461 00:28:15,800 --> 00:28:17,130 ‫محل عبورش امنه؟ 462 00:28:17,130 --> 00:28:18,030 ‫نه 463 00:28:18,300 --> 00:28:19,410 ‫یه موزه است 464 00:28:21,260 --> 00:28:22,620 ‫باشه، یه موزه. 465 00:28:23,640 --> 00:28:25,210 ‫خیلی خب، بیاید بریم اونجا 466 00:28:26,220 --> 00:28:28,130 ‫و صاف بفرستیمش هوا 467 00:29:16,320 --> 00:29:17,110 ‫سیمونز، چی پیدا کردی؟ 468 00:29:17,110 --> 00:29:18,550 ‫یه چیزی داخل محفظه پیدا کردم 469 00:29:21,320 --> 00:29:23,860 ‫- یه کنده کاری؟ چیه اینه؟ ‫- یه دستخط «ایونین» ـه 470 00:29:23,870 --> 00:29:26,490 ‫ترجمه‌اش میشه: "تعلیق دمای پایین محفظه" 471 00:29:26,490 --> 00:29:27,950 ‫- یاد گرفتی زبون فضایی بخونی؟ ‫- البته 472 00:29:27,950 --> 00:29:29,410 ‫خودت طی سال پیش مشغول چه کاری بودی؟ 473 00:29:29,410 --> 00:29:31,370 ‫زیر اون عبارت یه کلمه بود... 474 00:29:31,370 --> 00:29:34,110 ‫« نارو آتزیا ». قبلا دیدمش. یه سیاره است 475 00:29:34,330 --> 00:29:36,540 ‫اینجا. حتما جایی بوده که محفظه در اون ساخته شده 476 00:29:36,550 --> 00:29:38,000 ‫و جاییه که فیتز باید رفته باشه. 477 00:29:38,000 --> 00:29:40,090 ‫و بهش خیره شده بوده و تونسته اونو بخونه 478 00:29:40,090 --> 00:29:43,490 ‫و رفته اونجا تا دوباره راهی برای منجمد کردن خودش پیدا کنه 479 00:29:43,640 --> 00:29:44,890 ‫اونجا خیلی خیلی در عمق فضاست 480 00:29:44,890 --> 00:29:46,470 ‫نه. من میدونم اون چطور فکر میکنه 481 00:29:46,470 --> 00:29:48,210 ‫اون میره اینجا و ما باید بریم دنبالش. 482 00:29:48,640 --> 00:29:50,600 ‫جا، این حدس خیلی بعیدی‌ـه، حتی برای ما 483 00:29:50,600 --> 00:29:52,310 ‫یعنی، این به سختی سرنخ حساب میشه 484 00:29:52,310 --> 00:29:53,920 ‫- زیاد نیست ‫- هیچی نیست 485 00:29:54,440 --> 00:29:56,210 ‫- متاسفم، این... ‫- نه حق با منه 486 00:29:56,230 --> 00:29:57,880 ‫می‌تونم با غریزه‌ام حسش کنم 487 00:29:57,900 --> 00:29:59,880 ‫وارد این عمق شدن هوشمندانه نیست. 488 00:29:59,900 --> 00:30:00,720 ‫ 489 00:30:01,990 --> 00:30:04,160 ‫باید به فکر این باشیم که بریم خونه و از اول دور هم جمع بشیم 490 00:30:04,160 --> 00:30:07,550 ‫قبل اینکه به دورترین قسمت کهکشان راه شیری بپریم 491 00:30:07,550 --> 00:30:09,790 ‫نه، نباید اجازه بدیم این دنباله محو بشه! 492 00:30:09,790 --> 00:30:12,110 ‫- دیویس، تو مختصات رو تنظیم کن و آماده بشیم... ‫- نه 493 00:30:16,290 --> 00:30:17,070 ‫چی؟ 494 00:30:17,880 --> 00:30:19,030 ‫گفتم نه 495 00:30:20,010 --> 00:30:21,260 ‫متاسفم، ولی این دیوانگی ـه 496 00:30:21,260 --> 00:30:23,090 ‫- منم به اندازه بقیه دلم میخواد فیتز رو پیدا کنم ‫- اشتباهه 497 00:30:23,090 --> 00:30:25,340 ‫اصلا نمی‌دونیم میشه از این عمق فضا برگشت یا نه 498 00:30:25,340 --> 00:30:26,260 ‫پایپر طرف منو بگیر 499 00:30:26,260 --> 00:30:28,350 ‫ببین، متنفرم که با دیویس موافقت کنم ولی حق با اونه 500 00:30:28,350 --> 00:30:30,850 ‫از نظر تاکتیکی، شاید رفتن به خونه ‫بهترین راه برای پیدا کردن فیتز باشه 501 00:30:30,850 --> 00:30:32,220 ‫می‌تونیم مواد جدید انبار کنیم، سوختگیری کنیم 502 00:30:32,230 --> 00:30:33,680 ‫درمورد تاکتیک حرف نزن. اون خانواده است 503 00:30:33,690 --> 00:30:35,390 ‫آره، بقیه هم خانواده دارن! 504 00:30:35,400 --> 00:30:36,850 ‫دیویس یه بچه داره، یادت هست؟ 505 00:30:36,860 --> 00:30:38,420 ‫ماه هاست ندیدمش 506 00:30:40,230 --> 00:30:41,650 ‫دیزی، لطفا. بیخیال 507 00:30:41,650 --> 00:30:43,150 ‫- هردومون از این بابت مطمئنیم ‫- هی نه نه نه. اینکارو نمی‌کنید 508 00:30:43,150 --> 00:30:44,450 ‫بدون ما این تصمیم رو نمی‌گیرید 509 00:30:44,450 --> 00:30:45,780 ‫اونی که این سفینه رو به پرواز درمیاره منم 510 00:30:45,780 --> 00:30:47,240 ‫ببین؛ ما در این قضیه همراهت هستیم. 511 00:30:47,240 --> 00:30:48,870 ‫فقط خیلی ضعیف و از کار افتاده شدیم. 512 00:30:48,870 --> 00:30:50,660 ‫سیمونز، باید یه قدم به عقب برگردیم 513 00:30:50,660 --> 00:30:52,370 ‫«زفر» واقعا آسیب دیده 514 00:30:52,370 --> 00:30:53,980 ‫و نمی‌دونیم چندتا پرش زمانی دیگه می‌تونیم باهاش انجام بدیم 515 00:30:53,980 --> 00:30:56,000 ‫زفر آسیب دیده چون هرجایی که رفتیم 516 00:30:56,000 --> 00:30:57,500 ‫کوییک یه توده ویرانی به جا گذاشته! 517 00:30:57,500 --> 00:30:59,460 ‫علت و فلسفه‌اش رو برات توضیح دادم 518 00:30:59,460 --> 00:31:01,130 ‫باید احترام بذارن که چقدر ما قوی هستیم 519 00:31:01,130 --> 00:31:02,550 ‫فقط 4 نفر از ما مونده! 520 00:31:02,550 --> 00:31:04,990 ‫دقیقا! نکته همینه! اونا اینو نمی‌دونن! 521 00:31:07,680 --> 00:31:09,220 ‫- اتحایه ‫- چطور پیدامون کردن؟ 522 00:31:09,220 --> 00:31:10,720 ‫- سیمونز، برو سراغ کلید ‫- تو ترتیب برق رو بده 523 00:31:10,720 --> 00:31:12,330 ‫- پایپر، برق فشرده‌کننده رو کم کن ‫- ردیفه 524 00:31:29,530 --> 00:31:31,700 ‫- پیش آهنگ ـه؟ ‫- یه نابودگر 525 00:31:31,700 --> 00:31:32,990 ‫اگه فکر نمی‌کردن اینقدر قوی هستیم 526 00:31:32,990 --> 00:31:34,600 ‫شاید سفینه‌های کوچیکتری می‌فرستادن! 527 00:31:41,960 --> 00:31:43,250 ‫متوجه ما نشدن، مگه نه؟ 528 00:31:43,260 --> 00:31:44,860 ‫نه، اگه شده بودن چیزی ازمون باقی نمی‌موند 529 00:31:45,510 --> 00:31:47,840 ‫اگه زیر حلقه‌ها بمونیم، شاید متوجه‌مون نشن 530 00:31:47,840 --> 00:31:48,880 ‫لازم نیست یواش حرف بزنید 531 00:31:48,890 --> 00:31:50,450 ‫صدا داخل خلع منتقل نمیشه 532 00:31:51,850 --> 00:31:53,580 ‫باعث میشه حس بهتری داشته باشم. 533 00:31:57,480 --> 00:32:00,210 ‫برای رد کردن این شغل دیر نشده؟ 534 00:32:00,230 --> 00:32:01,510 ‫چی ازش سر در میاری؟ 535 00:32:03,070 --> 00:32:06,360 ‫خب، فرضیه من اینه که داخل بتن گیر افتاده بوده 536 00:32:06,360 --> 00:32:08,930 ‫ولی بخشی از اون، از بتن ساخته شده 537 00:32:09,030 --> 00:32:10,470 ‫و این همه اش نیست. 538 00:32:10,870 --> 00:32:12,390 ‫اون قطعاتی داره 539 00:32:13,740 --> 00:32:16,020 ‫- سایبرنتیک؟ ‫- اینطور به نظر میاد ‫(قطعات ارتباطی بین بدن و دستگاه) 540 00:32:16,450 --> 00:32:17,980 ‫این روی گردنش... 541 00:32:19,580 --> 00:32:22,190 ‫بهم بگین که لنزی چیزی نیست 542 00:32:22,880 --> 00:32:24,150 ‫گرفتمت... گرفتمت... 543 00:32:24,840 --> 00:32:25,820 ‫نمی‌تونید جلوشو بگیرید 544 00:32:26,340 --> 00:32:27,370 ‫داره میاد 545 00:32:30,300 --> 00:32:31,890 ‫جلو چیو بگیریم؟ چی داره میاد؟ 546 00:32:31,890 --> 00:32:33,260 ‫«پاچاگوتیک» ‫*در افسانه های اینکا ازش ‫به عنوان پادشاه و منجی یاد شده* 547 00:32:33,260 --> 00:32:34,890 ‫«پاچاگوتیک»! 548 00:32:34,890 --> 00:32:36,120 ‫به پایان دست تکون بدید! 549 00:32:41,130 --> 00:32:42,550 ‫لعنتی، بنسن 550 00:32:42,730 --> 00:32:44,590 ‫ضربان قلبش رو تشخیص ندادی؟ 551 00:32:44,650 --> 00:32:45,970 ‫ضربان قلب!؟ 552 00:32:46,070 --> 00:32:47,640 ‫اون قلب نداره! 553 00:32:51,570 --> 00:32:53,180 ‫بهم بگو که اون بمب زمان دار نیست 554 00:32:58,370 --> 00:32:59,610 ‫بمب، نه 555 00:33:00,120 --> 00:33:01,940 ‫و زمان آره 556 00:33:02,420 --> 00:33:03,820 ‫و یه مکان 557 00:33:08,340 --> 00:33:09,920 ‫موقعیت احتمالی بعدی رو داریم 558 00:33:09,920 --> 00:33:11,590 ‫فاکس، این مختصات رو وارد کن 559 00:33:11,590 --> 00:33:14,680 ‫40-12-14.7 ‫شمال 560 00:33:14,680 --> 00:33:17,830 ‫85-24-40.3 ‫غرب 561 00:33:18,220 --> 00:33:20,380 ‫نگاهش کن، دقیقا روی «خط لی»ـه... 562 00:33:20,690 --> 00:33:21,710 ‫همینطوری گفتم. 563 00:33:22,230 --> 00:33:24,230 ‫نه حق با تو بود. کلر فاکس رو با خودت ببر 564 00:33:24,230 --> 00:33:25,550 ‫مِی و یو-یو، رهبری با شماست. 565 00:33:25,610 --> 00:33:27,320 ‫- بله قربان! ‫- میریم سراغش 566 00:33:27,320 --> 00:33:29,300 ‫تو هم پشت بیسیم باش و بهمون بگو کجا داریم میریم 567 00:33:44,880 --> 00:33:46,070 ‫از اینجا برو، بچه 568 00:33:53,130 --> 00:33:54,620 ‫وقتشه یکم موج درست کنیم 569 00:34:01,640 --> 00:34:03,630 ‫ما رسماً به فنا رفتیم 570 00:34:03,940 --> 00:34:05,960 ‫سفینه اتحادیه داره دور می‌زنه 571 00:34:06,560 --> 00:34:08,470 ‫داره آماده میشه. به نظر میاد لو رفتیم 572 00:34:08,470 --> 00:34:11,090 ‫نه. اینطور فکر نمی‌کنم 573 00:34:11,400 --> 00:34:13,640 ‫خب، همیشه خیلی احمق بودی 574 00:34:14,610 --> 00:34:15,970 ‫روش شرط می‌بندم. 575 00:34:16,120 --> 00:34:18,620 ‫البته اینکارو میکنی، چون اگه من ببرم 576 00:34:18,620 --> 00:34:20,810 ‫همگی مردیم و مجبور نیستی پولی بهم بدی 577 00:34:21,000 --> 00:34:22,810 ‫نگاه کن بالاخره فهمیدی 578 00:34:28,130 --> 00:34:29,070 ‫دیویس برنده شد! 579 00:34:36,700 --> 00:34:37,700 ‫سفت بچسبید! 580 00:34:56,160 --> 00:34:57,600 ‫سپر جلویی از کار افتاد! 581 00:35:00,290 --> 00:35:01,770 ‫پایپر، باید بپریم! 582 00:35:10,800 --> 00:35:11,780 ‫آماده‌ایم! 583 00:35:12,880 --> 00:35:13,570 ‫سریع تر! 584 00:35:13,590 --> 00:35:15,670 ‫متخصات زمین رو وارد کن. بیاید از اینجا بریم 585 00:35:15,680 --> 00:35:17,160 ‫مختصات از قبل قفل شدن 586 00:35:18,640 --> 00:35:19,620 ‫سیمونز 587 00:35:22,560 --> 00:35:23,540 ‫متاسفم 588 00:35:47,920 --> 00:35:49,070 ‫دوربینا رو به کار بندازید 589 00:35:50,540 --> 00:35:51,380 ‫اسلحه حرارتی 590 00:35:51,380 --> 00:35:52,900 ‫اینجا رو محاصره کنید 591 00:35:53,760 --> 00:35:54,860 ‫تیم اول، حرکت کنید! 592 00:35:56,720 --> 00:35:58,780 ‫در مقابل ساختمان قرار داریم 593 00:36:05,560 --> 00:36:07,250 ‫- ازتون می‌خوام این محدوده رو ترک کنید! ‫- حرکت کنید 594 00:36:10,480 --> 00:36:11,520 ‫یه دقیقه‌ی طول می‌کشه 595 00:36:11,520 --> 00:36:13,120 ‫من 90درصد از اون گروه بومی هستم 596 00:36:13,120 --> 00:36:14,760 ‫فقط یه تبر برای کوبیدن دارم. 597 00:36:15,240 --> 00:36:17,390 ‫می‌خوای یکم برامون زمان بخری، برف دونه؟ 598 00:36:21,120 --> 00:36:22,600 ‫با کمال میل 599 00:36:42,800 --> 00:36:44,210 ‫- عقب بایستید! ‫- شلیک نکنید 600 00:36:47,930 --> 00:36:48,960 ‫اونا گرفتنش! 601 00:36:49,060 --> 00:36:50,640 ‫اونا می‌کشنش! 602 00:36:50,650 --> 00:36:52,050 ‫موقعیت گروگان گیری ـه! 603 00:36:53,360 --> 00:36:56,020 ‫- خدای من ‫- می، یواشکی وارد بشید 604 00:36:56,030 --> 00:36:58,300 ‫میخوام سریع در دید قرار بگیرن ‫ولی زمان داره می‌گذره 605 00:36:59,490 --> 00:37:01,970 ‫لطفا! پسرم! 606 00:37:02,240 --> 00:37:03,910 ‫مشکلی نیست خانوم، همراهم بیاید 607 00:37:03,910 --> 00:37:04,850 ‫شما صدمه دیدید؟ 608 00:37:18,800 --> 00:37:19,700 ‫نگران نباش 609 00:37:20,680 --> 00:37:22,240 ‫یه پروانه خواهی شد 610 00:37:26,220 --> 00:37:27,040 ‫نه 611 00:37:27,470 --> 00:37:28,500 ‫بخوابید رو زمین! 612 00:37:37,360 --> 00:37:38,380 ‫باهام حرف بزنید 613 00:37:43,110 --> 00:37:45,180 ‫ارتباط هم از دست رفت 614 00:38:24,320 --> 00:38:25,680 ‫تو خوبی؟ 615 00:38:28,830 --> 00:38:29,770 ‫برو 616 00:38:30,580 --> 00:38:31,060 ‫برو! 617 00:39:54,410 --> 00:39:55,270 ‫ولش کن 618 00:39:57,370 --> 00:39:58,150 ‫شما... 619 00:40:01,880 --> 00:40:03,240 ‫بار دوم درخواست نمی‌کنم 620 00:40:04,340 --> 00:40:05,070 ‫شما... 621 00:40:06,380 --> 00:40:07,700 ‫شما از شیلد هستید 622 00:40:11,470 --> 00:40:12,620 ‫تا به حال اسمشو نشنیدم 622 00:40:30,470 --> 00:40:43,619 :کاری از امـیـر سـتـارزاده Am1Я H1tmaN 623 00:40:43,620 --> 00:40:45,220 ‫لحظاتی بعد باز خواهیم گشت... 623 00:41:20,620 --> 00:41:30,220 Telegram: @H1tmaN Instagram: @H1tmaN007 623 00:41:32,620 --> 00:41:34,220 !بیاید انجامش بدیم