1 00:00:00,148 --> 00:00:02,485 ... آنچه در " مأموران شيلد " گذشت 2 00:00:02,511 --> 00:00:04,387 چيزاي زيادي هست که ميخوام در مورد پدرت بهت بگم 3 00:00:04,435 --> 00:00:06,659 دخترم رو برام بيار 4 00:00:08,095 --> 00:00:10,363 اگه ميخواي توي سازمان " هايدرا " پيشرفت کني بايد دوست پيدا کني 5 00:00:10,431 --> 00:00:13,233 مي ترسم اتفاقي براش بيفته اون دروغگوي خوبي نيست 6 00:00:13,300 --> 00:00:15,802 بله ، وفاداري من نسبت به هايدرا هست 7 00:00:15,869 --> 00:00:17,637 گفتي چي شده ؟ - مطمئن نيستم - 8 00:00:17,705 --> 00:00:20,506 کالسن " يه ماه پيش اين مأموريت رو بهم داد " تا يه مورد مطابق باهاش پيدا کنم 9 00:00:20,574 --> 00:00:21,741 هيچي پيدا نکردم 10 00:00:22,910 --> 00:00:25,645 اين نوشته روي " آبليسک " بود و حالا هم روي اين قطعه ي هنري هستش 11 00:00:25,713 --> 00:00:27,413 به دست آوردن اون قطعه ميتونه ما رو به جواب برسونه 12 00:00:27,481 --> 00:00:29,582 سلام " رينا " ، اخيراً يه چيزي رو ازم دزديدي 13 00:00:29,650 --> 00:00:31,618 آبليسک " رو برام بيار " 14 00:00:31,685 --> 00:00:35,695 ... 48ساعت وقت داري زمانت از همين الان ... شروع ميشه 15 00:00:37,131 --> 00:00:40,059 SUNNY_II ترجـمـــــــــه و زيـــــــرنويـــــــس از Arshiya.Javdan@yahoo.com 16 00:00:40,060 --> 00:00:43,496 دنيا پر از آدمايي هست که دنبال تغيير هستن 17 00:00:43,564 --> 00:00:46,933 آدمايي که اميدوارن يه چيز ديگه بشن ، يه فرد بهتر 18 00:00:47,001 --> 00:00:51,871 اولين عکس العمل من وقتي که ... فهميدم " پيت " وارد نيروي دريايي شده اين بود که 19 00:00:51,872 --> 00:00:53,473 " حتماً داري شوخي ميکني " 20 00:00:56,944 --> 00:00:59,879 منظورم اينه که ، اين آدم فاسد توي نيروي دريايي باشه ؟ 21 00:00:59,947 --> 00:01:03,116 اصلاً اونا سابقه ي طرف رو موقع عضويت چک ميکنن ؟ 22 00:01:03,183 --> 00:01:06,352 ... براي اينکه دو تا کلمه براتون دارم " تيوانا* ، 1990 " [ *شهري در شمال غرب مکزيک] 23 00:01:07,588 --> 00:01:09,489 آره ، " اچ-بمب " ميدونه که دارم در مورد چي حرف ميزنم 24 00:01:11,058 --> 00:01:14,994 نوشيدني قوي تري اون پشت دارين ؟ 25 00:01:15,062 --> 00:01:17,230 متأسفم خانوم ، فقط شامپاين داريم 26 00:01:17,298 --> 00:01:20,833 اما توي اين شرايط تغيير چيز خوبيه 27 00:01:20,901 --> 00:01:24,070 ماريا " ، تو دختر جيگر خيلي باحالي هستي " 28 00:01:24,138 --> 00:01:27,340 و ، " پيت " ، هميشه رفيق خودم مي موني 29 00:01:27,408 --> 00:01:32,011 خب ، همگي ليواناتون رو به سلامتي " پيت " و " ماريا " ، اعضاي خانواده ي " لايتنر " ها بالا بيارين 30 00:01:32,079 --> 00:01:33,880 به سلامتي " لايتنر " ها 31 00:01:49,963 --> 00:01:53,833 !چه اتفاقي داره ميفته ؟ - ! اوه - 32 00:01:53,901 --> 00:01:55,435 ! يه نفر ... يه نفر کمک کنه 33 00:01:55,502 --> 00:02:00,840 ! خواهش ميکنم ، يه نفر کمک کنه ! يه نفر کمکمون کنه 34 00:02:03,977 --> 00:02:06,679 هشت نفر افتادن زمين ... مردن 35 00:02:06,747 --> 00:02:08,014 و بقيه چي ؟ 36 00:02:08,082 --> 00:02:11,851 بعضياشون حالشون بد شد ، بقيه هم ترسيدن اما زنده هستن 37 00:02:11,919 --> 00:02:13,219 چقدر نا اميد کننده 38 00:02:13,287 --> 00:02:16,756 فوراً براي ارائه ي گزارش برگردين 39 00:02:16,824 --> 00:02:19,292 ... دکتر " وايت هال " از شنيدن اينکه دوباره شکست خورديم 40 00:02:19,360 --> 00:02:22,095 خوشحال نخواهد شد ... 41 00:02:22,463 --> 00:02:25,198 براي دريافت سريال و آخرين اخبار به لينک زير مراجعه کنيد https://www.facebook.com/AgentsOfShieldPFans 42 00:02:25,466 --> 00:02:28,501 هشت نفر مردن ، شش نفرشون جزو نيروي دريايي بودن - همشون جزو واحد ضد-هايدرا بودن - 43 00:02:28,569 --> 00:02:30,737 در مورد اينکه از چه چيزي براي حمله استفاده شده نظري ندارين ؟ 44 00:02:30,804 --> 00:02:33,906 نه ، اما تأثيراتش مثل تأثيراتي هست که " آبليسک " از خودش به جا ميزاشت 45 00:02:33,974 --> 00:02:37,210 که بايد فرض کنيم که در اختيار هايدرا هست 46 00:02:40,381 --> 00:02:44,436 از رابطت توي نيروي دريايي خبري نشنيدي ؟ - سکوت راديويي هستش - 47 00:02:44,503 --> 00:02:46,786 امکانش هست که يه راهي به داخل پيدا کنيم و يه سرک بکشيم ؟ 48 00:02:46,854 --> 00:02:50,623 کل ناوگان متحد شدن اينايي که مردن افراد اونا بودن 49 00:02:50,691 --> 00:02:52,992 ... به جز افراد مرکز کنترل بيماري و افسر ارشد نيروي دريايي 50 00:02:53,060 --> 00:02:54,427 کسي نميتونه توي اون اتاق پا بزاره ... 51 00:02:54,495 --> 00:02:55,728 باشه پس ، به بن بست رسيديم 52 00:02:55,796 --> 00:02:57,130 مأمور " سيمونز " چي ؟ اون داخل هايدرا هست 53 00:02:57,197 --> 00:02:58,264 امکانش هست که اطلاعاتي در اين مورد داشته باشه ؟ 54 00:02:58,332 --> 00:03:02,602 هنوز منتظرم که ارتباط برقرار کنه - قربان ، اون چيه ؟ - 55 00:03:02,669 --> 00:03:07,807 آه ، فقط يه سري طرح هستن ... اگه دوباره " آبليسک " داره مورد استفاده قرار ميگيره 56 00:03:07,875 --> 00:03:11,944 در اين صورت بايد بدونيم که معني اين نوشته ها چي هست پيشرفتي توي کارت داشتي ؟ 57 00:03:12,012 --> 00:03:14,080 ... از رابط هام در " رايزينگ تايد* " هم [ * گروه فعالان و هکرهاي اينترنتي در سريال] 58 00:03:14,148 --> 00:03:15,915 ... در مورد نقاشي اي که توي " ميامي " پيدا کرديم پرس و جو کردم ... 59 00:03:15,983 --> 00:03:17,617 و کسي همچين چيزي رو نديده ... 60 00:03:17,684 --> 00:03:19,452 به گشتن ادامه بده يه چيزي پيدا ميشه 61 00:03:19,520 --> 00:03:21,053 اون نوشته هايي که خودتون بهم دادين چي ؟ 62 00:03:21,121 --> 00:03:22,922 براي چي منبعتون رو بهم نميگين تا پيگيريش کنم ؟ 63 00:03:22,990 --> 00:03:25,358 متأسفانه محرمانه ــست - بسيار خب ، شما رئيس هستين - 64 00:03:25,426 --> 00:03:27,427 شايد بتونين غير محرمانه اش بکنين و بهمون بگين 65 00:03:27,494 --> 00:03:29,929 ميتونم ، اما اين کارو نميکنم - براي چي ؟ - 66 00:03:29,997 --> 00:03:33,032 " جواب سؤال رو دادم " اسکاي 67 00:03:33,100 --> 00:03:36,002 نه ، جواب ندادين ، در واقع جواب رو پيچوندين اين دو تا با هم تفاوت دارن 68 00:03:36,069 --> 00:03:41,274 خب پس تفاوتي هست که باهاش راحتم 69 00:03:41,341 --> 00:03:42,708 ... اما اگه به زير سؤال بردن اختيار و توانايي من ادامه بدي ... 70 00:03:42,776 --> 00:03:45,278 ... اون موقع من و تو يه گفتگوي خيلي متفاوت خواهيم داشت 71 00:03:45,345 --> 00:03:48,181 که زياد هم باهاش راحت نخواهي بود ... واضحه ؟ 72 00:03:49,383 --> 00:03:50,683 بله قربان 73 00:03:57,925 --> 00:04:01,861 ميدوني ... بي خبر گذاشتن اون آخر و عاقبت خوشي نداره 74 00:04:12,806 --> 00:04:16,142 ... اگه اين گلوله حتي نيم اينچ پايين تر اصابت ميکرد 75 00:04:16,210 --> 00:04:18,978 الان اين گفتگو رو با هم نداشتيم ... 76 00:04:19,046 --> 00:04:23,249 به گمونم امروز روز شانسم هست - و آخرين روز شانس " ريک " بزرگه - 77 00:04:23,317 --> 00:04:29,856 خواهش ميکنم آقايون ، اينجا اين کار رو نکنيد - فقط به خاطر اينکه محترمانه درخواست کردي قبول ميکنم - 78 00:04:44,471 --> 00:04:46,005 ميدونم که انتظار اين ملاقات رو نداشتي 79 00:04:46,073 --> 00:04:49,442 ما به درخواست شما اينجا اومديم دکتر اين ديگه چه وضعيه ؟ 80 00:04:49,510 --> 00:04:52,578 معذرت ميخوام فقط يه لحظه طول ميکشه 81 00:04:52,646 --> 00:04:57,416 در مورد مزاحم شدن وسط تمرينم چي گفته بودم ؟ 82 00:04:57,484 --> 00:05:00,353 اين افراد براي حريم خصوصي خودشون ارزش قائل هستن 83 00:05:00,420 --> 00:05:02,455 توي دردسر افتادم 84 00:05:02,523 --> 00:05:06,225 و من رو باش که فکر ميکردم خبراي خوبي برام اوردي 85 00:05:06,293 --> 00:05:07,760 ... ميخوام که 86 00:05:09,229 --> 00:05:11,864 آبليسک " رو موقتاً بهم برگردوني " ... فقط تا زماني که بتونم نقشه هاي ديگه رو بکشم 87 00:05:11,932 --> 00:05:13,199 پس نقشه ي خودمون چي ميشه ؟ 88 00:05:13,267 --> 00:05:16,736 بعد از گذشت اين همه سال ، فکر ميکردم که احترام بيشتري نسبت بهم نشون ميدي 89 00:05:16,803 --> 00:05:19,238 خواهش ميکنم ، بهت التماس ميکنم - التماس نکن - 90 00:05:19,306 --> 00:05:21,707 ... من رو ياد شرايطي ميندازه که وقتي پيدات کردم توش بودي 91 00:05:21,775 --> 00:05:23,209 ... گرسنه ، توي خيابون 92 00:05:23,277 --> 00:05:26,212 فقط با داستانهاي خيالي که مادربزرگت برات تعريف کرده بود 93 00:05:26,280 --> 00:05:27,947 تو گفته بودي که کاري ميکني که اين داستانهاي خيالي به حقيقت بپيوندن 94 00:05:28,015 --> 00:05:30,316 بهم گفته بودي که دخترم رو برام مياري - و همين کار رو هم کردم - 95 00:05:30,384 --> 00:05:32,218 تو فقط برام يه عکس آوردي و وعده دادي 96 00:05:32,286 --> 00:05:34,053 من هنوزم فقط اون عکس رو دارم 97 00:05:35,389 --> 00:05:37,557 کي " آبليسک " رو ميخواد ؟ 98 00:05:39,826 --> 00:05:44,497 کي تو رو اينقدر ترسونده ، " رينا " ؟ 99 00:05:46,500 --> 00:05:50,269 " دنيل وايت هال " 100 00:05:51,738 --> 00:05:53,940 اون تو رو بيشتر از من ترسونده ؟ 101 00:05:54,007 --> 00:05:57,810 نه ، خواهش ميکنم اون خيلي قدرتمنده 102 00:05:57,878 --> 00:06:01,847 اون منابع زياده داره - ! اون يه قصابه - 103 00:06:01,915 --> 00:06:03,749 !و تو چي هستي ؟ 104 00:06:03,817 --> 00:06:08,321 من مردي هستم که سعي داره ! خانواده اش رو دوباره يه جا جمع کنه 105 00:06:08,388 --> 00:06:10,523 دوباره داري کنترل خودت رو از دست ميدي 106 00:06:12,225 --> 00:06:15,695 تو بهم احتياج داري به سختي داري خودت رو جمع و جور ميکني 107 00:06:15,762 --> 00:06:20,823 ... اگه مراقب نباشي ، اون وقت اون وقت براي هميشه " اسکاي " رو از دست ميدي 108 00:06:20,867 --> 00:06:23,736 ... اگه اون تو رو اينطوري ببينه - مهم نيست - 109 00:06:23,804 --> 00:06:27,340 اگه اونو پيشم نياري هيچ وقت نمي بينمش 110 00:06:28,475 --> 00:06:30,876 من تنها کسي هستم که ... ميتونه اين کار رو بکنه 111 00:06:30,944 --> 00:06:34,647 و منم الان نميتونم ... نفس بکشم 112 00:06:46,860 --> 00:06:48,260 ... اين تنها چيزي هست که 113 00:06:48,328 --> 00:06:51,631 ... باعث ميشه اون درک کنه منو درک کنه 114 00:06:53,967 --> 00:06:56,235 من " آبليسک " رو بهت نميدم ، متأسفم 115 00:06:56,303 --> 00:07:02,575 دنيل وايت هال " منو تيکه تيکه ميکنه " - بله ، همين کارو ميکنه - 116 00:07:02,643 --> 00:07:05,811 بهت پيشنهاد ميکنم که بري به دفتر اون و بهش التماس کني که اين کارو نکنه 117 00:07:05,879 --> 00:07:10,115 شايد اون که تو سن پيري هست دلش نرم بشه و به رحم بياد 118 00:07:19,426 --> 00:07:23,396 من واقعاً ميخواستم " اسکاي " رو پيشت بيارم 119 00:07:25,332 --> 00:07:27,733 اين اسم اون نيست 120 00:07:32,873 --> 00:07:35,975 هي دکي ميشه کار اينم تموم کني ؟ 121 00:07:42,249 --> 00:07:46,185 و محض رضاي خدا رفيق سعي کن که خودت رو کنترل کني 122 00:07:50,957 --> 00:07:54,293 کدوم گاوي شير کارمايني توليد ميکنه ؟ 123 00:07:54,361 --> 00:07:57,296 نميدونم " توي فايل فقط نوشته " بسي 124 00:07:57,364 --> 00:08:00,200 شما دو تا ، همراه من بيايين 125 00:08:07,007 --> 00:08:09,375 اينا رو بخونيد 126 00:08:16,817 --> 00:08:21,153 اوه ، خداي من - چي شده ؟ - 127 00:08:21,221 --> 00:08:24,724 ا... اون " دنيل وايت هال " هستش 128 00:08:26,526 --> 00:08:29,128 يکي از رؤساي جديد هايدرا 129 00:08:29,196 --> 00:08:30,596 روز خوش 130 00:08:30,664 --> 00:08:33,666 من شما رو اينجا جمع کردم چون به کمکتون احتياج دارم 131 00:08:33,734 --> 00:08:36,502 ... اخيراً تلاش کرديم که تأثيرات حاصل از شيء بيگانه رو بصورت معکوس و 132 00:08:36,570 --> 00:08:38,537 ... با استفاده از ... 133 00:08:38,605 --> 00:08:41,173 نمونه هاي بافتي از يکي از قربانيان اين شيء به وجود بياريم... 134 00:08:41,241 --> 00:08:44,243 متأسفانه ، نتايج به دست اومده کمتر از حد انتظار بوده 135 00:08:44,311 --> 00:08:45,411 نتايج مثبتي هم حاصل شده 136 00:08:45,479 --> 00:08:48,514 بيشتر کشته شده ها دشمنان هايدرا بودن 137 00:08:48,582 --> 00:08:50,816 بعضي از ما با همين پيروزيهاي کوچيک خوشحال بوديم 138 00:08:50,884 --> 00:08:55,855 ... بقيه آرمان و آرزوهاي بلند والايي داشتن حتي شور و علاقه ي زيادي هم داشتن 139 00:08:55,922 --> 00:08:58,257 مؤسس سازمان ما ... " تسرکت* " خودش رو داشت [ * سنگ ابديت با قدرت بي همتا که در اختيار " اودين " هست] 140 00:08:58,325 --> 00:09:00,593 اگه بگم که کل زندگيم رو ... منتظر تصاحب " آبليسک " بودم 141 00:09:00,660 --> 00:09:04,330 ... تا قدرتهاش رو مهار کنم ... 142 00:09:04,397 --> 00:09:06,799 دروغ نگفتم ... 143 00:09:06,867 --> 00:09:12,145 شما دکتر " سيمونز " هستين ، درسته ؟ - بله - 144 00:09:12,739 --> 00:09:15,674 بکشي " بهم گفته که شما خودتون هم " نسبت به اين چيزا علاقه دارين 145 00:09:15,742 --> 00:09:19,512 به نظر شما دکتر " لينگن فلتر " کجاي کار رو اشتباه کرده بود ؟ 146 00:09:20,579 --> 00:09:23,816 کاملاً مطمئن نيستم که اشتباهي کرده باشه 147 00:09:23,884 --> 00:09:26,285 فقط شما اينطوري فکر ميکنيد خواهش ميکنم روشنمون کنيد 148 00:09:26,353 --> 00:09:32,424 خب ، اين ... قضيه اينه که ما با تکنولوژي بيگانه سر و کار داريم 149 00:09:32,492 --> 00:09:35,339 فلزهاي بيگانه در سطح سلولي با بيلوژي تعامل برقرار ميکنن 150 00:09:35,340 --> 00:09:38,898 اون هم به طريقي که بدون وجود يک نمونه ... تکرار و ساختش غير ممکن هست 151 00:09:38,965 --> 00:09:41,300 اما اگه " آبليسک " رو در اختيار داشتيم 152 00:09:41,368 --> 00:09:44,503 امکان تبديل اثرات اون به سلاح خواهد بود ؟ ... 153 00:09:47,541 --> 00:09:52,511 فکر کنم که بشه ، بله - عاليه - 154 00:09:52,579 --> 00:09:54,814 ميخوام همه به محض اينکه ما آماده شديم آماده ي انجام عمليات باشن 155 00:09:57,050 --> 00:10:00,052 اون اسمت رو ميدونه 156 00:10:00,120 --> 00:10:02,688 ميدوني اين يعني چي ؟ 157 00:10:02,756 --> 00:10:07,560 ما ميتونيم ميليون ها ، شايد هم بيليون ها نفر رو بکشيم 158 00:10:07,627 --> 00:10:10,996 خيلي باحاله ، نه ؟ 159 00:10:19,902 --> 00:10:22,871 اصلاً به من توجه نکنيا 160 00:10:22,939 --> 00:10:25,173 اسکاي " همين الان اون نقاشي رو از تو لابراتوار ما ندزديد ؟ " 161 00:10:25,241 --> 00:10:30,011 مک " فيزيک بدني خوبي داره ، نظر تو چيه ؟ " 162 00:10:30,079 --> 00:10:32,481 برو پي کارت - نه ، حقيقت داره - 163 00:10:32,548 --> 00:10:33,982 بهش نگاه کن عجب مرديه 164 00:10:35,785 --> 00:10:37,252 خب ، اينطور که معلومه منم موافقم 165 00:10:37,320 --> 00:10:39,254 با همين که تو ناخودآگاه مني و همه چيز ديگه 166 00:10:40,523 --> 00:10:42,658 چيه ؟ ميتونم اين حرفا رو بهت بزنم هيچ معني اي نداره 167 00:10:42,725 --> 00:10:44,693 اين فقط يه تصوير تصادفي ازت هست که مي بينم همش همينه 168 00:10:44,761 --> 00:10:46,361 نه ، مي دونم - آره - 169 00:10:46,429 --> 00:10:48,263 خب ، براي چي هنور هم بهم خيره شدي ؟ 170 00:10:48,331 --> 00:10:50,132 براي اينکه همين الان اعتراف کردي که واقعي نيستم 171 00:10:50,199 --> 00:10:51,600 اوه ، خواهش ميکنم 172 00:10:51,668 --> 00:10:53,835 دوباره اين بحث رو با خودم شروع نميکنم 173 00:10:53,903 --> 00:10:55,937 فيتز " ، اين چيز خوبيه " 174 00:10:56,005 --> 00:10:58,607 تو الان ديگه دوست داري ، دوستاي واقعي 175 00:10:58,675 --> 00:11:01,643 ديگه به من نيازي نداري - آره ، اما دلم برات تنگ ميشه - 176 00:11:01,711 --> 00:11:06,014 منظورم اينه که ، من هنوزم ... دلم براش تنگ ميشه 177 00:11:06,082 --> 00:11:09,384 اما اون رفت و بيخيال شد 178 00:11:10,052 --> 00:11:13,488 شايد وقتشه که تو هم همين کارو انجام بدي 179 00:11:30,139 --> 00:11:31,406 من بچه ي چاقي بودم 180 00:11:31,474 --> 00:11:34,476 ميدوني اين شبيه يه نقاشي مذهبي هستش ، درسته ؟ 181 00:11:34,544 --> 00:11:37,879 آره ، خب ، وقتي که ... بيگانه ها شروع به طراحي رو پشتش کردن 182 00:11:37,947 --> 00:11:40,615 تا جايي که به من مربوط ميشه ... يه جورايي گارانتي خدا رو باطل کردن 183 00:11:40,683 --> 00:11:42,217 اي کاش مي دونستم که اين طراحي ها چه مفهومي دارن 184 00:11:42,285 --> 00:11:44,353 رئيس کمک زيادي در اين مورد نميکنه 185 00:11:44,420 --> 00:11:45,987 به نظرت کار اشتباهي کردم که توي منگنه گذاشتمش ؟ 186 00:11:46,055 --> 00:11:47,856 نه ، برعکس خيلي هم باهات موافقم 187 00:11:47,924 --> 00:11:50,425 منو ياد وقتي انداخت که زن قبليم رو مجبور ميکردم که کاري بکنه 188 00:11:50,493 --> 00:11:52,194 اصلاً هم اينطوري نيست - نيست ؟ - 189 00:11:52,261 --> 00:11:54,529 پس براي چي " کالسن " رو توي شرايط انتقادي و حمله قرار دادي ؟ 190 00:11:54,597 --> 00:11:57,332 براي اينکه " کالسن " قبلاً يه جور ديگه بود هميشه اينطوري تو دار نبود 191 00:11:57,400 --> 00:12:00,669 ... دارم بهت ميگم ، همسر سابق من هم همينطوري بود 192 00:12:00,737 --> 00:12:03,438 هميشه اسراري براي خودش داشت باعث ميشد کاملاً قاطي کنم 193 00:12:03,506 --> 00:12:06,216 فقط يه راه براي کنترل همچين آدمايي هست 194 00:12:06,466 --> 00:12:07,699 بيشتر جستجو کني 195 00:12:07,767 --> 00:12:10,335 به حريم شخصيشون تجاوز کني تا وقتي که خودشون هم عاصي بشن 196 00:12:10,403 --> 00:12:13,338 واو ، به خاطر نصيحتت ممنونم ، مرد مطلقه 197 00:12:13,406 --> 00:12:16,175 ... چيزي که دارم ميگم اينه که يه چيزي هست که 198 00:12:16,176 --> 00:12:18,944 کالسن " نميخواد تو بدوني " شايد تو بايد بفهمي که اون چيه 199 00:12:19,012 --> 00:12:21,880 و پيشنهاد ميدي که چطوري اين کارو بکنم ؟ - خب ، دقيقاً نميدونم - 200 00:12:21,948 --> 00:12:23,982 اما به نظر مياد که دوست پسر عضو هايدرا ت بدونه 201 00:12:24,050 --> 00:12:25,757 جاي خوبي براي شروع هست 202 00:12:29,856 --> 00:12:35,093 جاي تعجب داره که اينقدر طولش دادي - در مورد اون مسئله نيست - 203 00:12:36,529 --> 00:12:37,729 " بيخيال " اسکاي 204 00:12:37,797 --> 00:12:41,500 وانمود نکن که در مورد حرفام فکر نکردي 205 00:12:41,567 --> 00:12:43,435 ... آره ، خب ، من کاملاً مطمئنم که تو آخرين فردي هستي که 206 00:12:43,503 --> 00:12:45,103 ميخوام باهاش در مورد پدرم حرف بزنم ... 207 00:12:45,171 --> 00:12:46,571 نه اگر که بخواي پيداش کني 208 00:12:46,639 --> 00:12:48,674 ... والدين من همراه با بقيه 209 00:12:48,741 --> 00:12:50,676 تو ايالت " هونان *" کشته شدن ... [ * ايالتي در جنوب شرقي چين] 210 00:12:50,743 --> 00:12:54,379 همچين اتفاقي نيفتاده - ميدونم داري چي کار ميکني - 211 00:12:54,447 --> 00:12:55,847 من فقط سعي دارم کمک کنم 212 00:12:55,915 --> 00:12:58,717 نه ، تو داري از نقطه ضعفم سوء استفاده ميکني و دنبال يه راه ورود هستي 213 00:12:58,785 --> 00:13:01,520 ... بهت که گفتم ... ديگه هرگز 214 00:13:03,256 --> 00:13:04,956 بهت دروغ نميگم ... - باشه - 215 00:13:05,024 --> 00:13:08,060 اگه واقعاً داري راستش رو ميگي پس اسم منبعت رو بگو 216 00:13:08,127 --> 00:13:09,828 چي ؟ 217 00:13:09,896 --> 00:13:11,296 ... اگه اطلاعاتي در مورد پدرم داري 218 00:13:11,364 --> 00:13:12,931 ... بهم بگو که از کجا اومدن کار آسوني هستش 219 00:13:16,401 --> 00:13:17,903 " رينا " 220 00:13:21,174 --> 00:13:23,342 " اون پدرت رو مي شناسه " اسکاي 221 00:13:23,409 --> 00:13:25,977 نه ، معتقدم که تو فکر ميکني که اون ميشناستش 222 00:13:26,045 --> 00:13:29,147 اوه ، متوجه نشدي ؟ رينا " تو رو بازي داده " 223 00:13:29,215 --> 00:13:32,884 اون نقطه ضعفت رو پيدا کرده و از اون بر عليهت استفاده کرده 224 00:13:32,952 --> 00:13:34,586 ... " اسکاي " - " خفه شو " وارد - 225 00:13:34,654 --> 00:13:37,856 نميخوام ديگه حرفايي که در اين مورد ميزني رو بشنوم 226 00:13:39,992 --> 00:13:42,794 خوبه 227 00:13:45,498 --> 00:13:47,399 بهم بگو که چي در اين مورد ميدوني 228 00:13:47,467 --> 00:13:49,768 ... اولين بار وقتي که در " بلاروس " بوديم ديدمش 229 00:13:49,836 --> 00:13:51,670 ... من و تو ... و بعدش 230 00:13:51,738 --> 00:13:53,372 وقتي که " گرت " شروع کرد به کشيدنشون روي شيشه 231 00:13:53,739 --> 00:13:59,211 گرت " اين چيزا رو خودش کشيده ؟ " گفت که اينا چي هستن ؟ 232 00:13:59,278 --> 00:14:01,513 ... تزريق شد GH نه ، اما بعد از اينکه بهش فرمول 233 00:14:01,581 --> 00:14:04,349 زياد تو حال و هواي خودش نبود ... 234 00:14:06,119 --> 00:14:13,358 ... اين نوشته ها مال تو که نيستن ، درسته ؟ 235 00:14:15,528 --> 00:14:18,397 خوبه 236 00:14:18,464 --> 00:14:21,633 خوبه براي اينکه وقتي که " گرت " کشيدنشون رو شروع ميکرد ديگه نميتونست متوقفش کنه 237 00:14:21,701 --> 00:14:23,568 نوشته ها همه جا بودن ... اون مي تونست 238 00:14:23,636 --> 00:14:27,172 روي ديوارها ، روي زمين هم بکشه - روي ميز - 239 00:14:27,240 --> 00:14:28,473 ... راستش رو بخواي 240 00:14:28,541 --> 00:14:30,108 وقتي که شيلد از بين بردش خيالم راحت شد 241 00:14:30,176 --> 00:14:32,644 اون " گرت " ــي که مي شناختم از وقتي که نوشته ها شروع شدن از دست رفته بود 242 00:14:32,712 --> 00:14:34,379 ... و اون چيزي که جاش رو گرفته بود 243 00:14:34,447 --> 00:14:38,776 فکر نميکنم که صلاح بود که زنده مي موند ... 244 00:15:08,915 --> 00:15:11,650 هايدرا به دنبال تکنولوژي سلاح کشتار جمعي بيگانگان هستش 245 00:15:11,717 --> 00:15:15,987 بايد سريعتر وارد عمل بشيم تا مانع از رويداد در سطح انقراض باشيم 246 00:15:16,055 --> 00:15:19,324 منتظر دستورالعمل هاي بعدي هستم 247 00:15:19,392 --> 00:15:20,425 *تاکوهاي ماهي [ نام غذايي در مکزيک است و در اينجا اسم رمز مي باشد*] 248 00:15:34,740 --> 00:15:38,677 دليلي که اسم منبعت رو نميگي اينه که خودت منبع هستي 249 00:15:38,744 --> 00:15:40,645 تعارف نکن ، بيا تو 250 00:15:40,713 --> 00:15:45,451 خواهش ميکنم ، ميدونم که خودتي پس فقط باهام روراست باش 251 00:15:46,652 --> 00:15:49,621 حالت خوبه ؟ - من خوبم - 252 00:15:49,689 --> 00:15:52,557 براي اينکه وقتي " گرت " شروع به نوشتن ميکرد يه جورايي ديوونه ميشد 253 00:15:52,625 --> 00:15:54,525 مي بينم که با " وارد " هم حرف زدي 254 00:15:56,462 --> 00:15:59,331 بهت که گفتم ... حالم خوبه مي " حواسش بهم هست " 255 00:15:59,398 --> 00:16:02,167 از کي نوشتن رو شروع کردي ؟ 256 00:16:02,235 --> 00:16:04,870 ... شب اولي که نوشته هاي " گرت " رو ديدم 257 00:16:04,937 --> 00:16:07,305 مثل اينکه يه چيزي در وجودم رو برانگيخت 258 00:16:07,373 --> 00:16:11,943 به نظرت چي باعث اين قضيه شده ؟ - GH به احتمال زياد ، فرمول - 259 00:16:12,011 --> 00:16:15,313 ... به من و " گرت " اين مايع تزريق شده بود اين نميتونه يه اتفاق باشه 260 00:16:15,381 --> 00:16:17,749 آره ، اما به منم تزريق شده و من همچين چيزي ننوشتم 261 00:16:17,817 --> 00:16:19,551 ... که يا خيلي خوبه 262 00:16:19,619 --> 00:16:22,087 يا اينکه ميتونه برعکس خيلي ترسناک باشه ... 263 00:16:22,154 --> 00:16:25,390 که براي همين مجبور بوديم تو رو زير نظر داشته باشيم 264 00:16:25,458 --> 00:16:30,228 واوو ، صبر کن ببينم ، زير نظر داشته باشين ؟ اين واژه ي خيلي بخصوصي بود 265 00:16:30,296 --> 00:16:31,396 ... در اين مورد بهت چيزي نگفتيم 266 00:16:31,464 --> 00:16:34,065 ... براي اينکه مي خواستيم بصورت منفعلانه نظاره کنيم 267 00:16:34,133 --> 00:16:35,867 ببينيم که اين نوشته ها چيزي رو توي وجود تو هم بر انگيخته ميکنه يا نه ... 268 00:16:35,935 --> 00:16:37,402 ... پس ، چي ... شماها يه چيزي 269 00:16:37,470 --> 00:16:40,205 دوربين هاي کوچيک تو اتاق من جاسازي کردين ؟ ... - ... توي اتاقت نه ، اما - 270 00:16:40,273 --> 00:16:42,774 فکر ميکنم که داري روي جزئيات اشتباهي تمرکز ميکني 271 00:16:42,842 --> 00:16:46,311 من همچين واکنشي نسبت به تزريق نشون ندادم - درسته - 272 00:16:46,379 --> 00:16:48,413 ... معتقدم که من و " گرت " ، واکنس منفي اي 273 00:16:48,481 --> 00:16:49,948 به " دي ان اي " بيگانگان توي سيستم بدنيمون نشون داديم ... 274 00:16:50,016 --> 00:16:54,619 ... شايد تو همچين واکنشي نشون ندادي براي اينکه از قبل هم تو سيستم بدنت بوده 275 00:16:54,687 --> 00:16:57,155 آره ، درسته ، انگاري که يه بيگانه هستم 276 00:16:59,091 --> 00:17:01,860 صبر کن داري ميگي که من يه بيگانه هستم ؟ 277 00:17:01,928 --> 00:17:05,130 ... اين يه نظريه هست - ... نه ، نظريه چيزيه که دانشمندان - 278 00:17:05,197 --> 00:17:06,665 براي اثبات مسائل توي طبيعت ازش استفاده ميکنن ... 279 00:17:06,732 --> 00:17:09,134 اين تويي که داري بهم ميگي که ! شايد من يه بيگانه باشم 280 00:17:09,201 --> 00:17:12,070 اين چيزي نيست که بگي موضوع زياد مهمي نيست 281 00:17:12,138 --> 00:17:15,540 سعي داشتم که نگرانت نکنم - خب ، حدس بزن چي شده ... کاملاً شکست خوردي - 282 00:17:15,808 --> 00:17:20,745 کالسن " ، يه تماس روي خط 1 داري " - واقعاً وقت خوبي نيست - 283 00:17:20,813 --> 00:17:23,180 مطمئناً دلت ميخواد که جوابش رو بدي 284 00:17:26,351 --> 00:17:29,354 الو - اميدوارم که مزاحم نشده باشم - 285 00:17:29,422 --> 00:17:31,489 به نحوي به نظرم ميرسه که دقيقاً هدفت همينه 286 00:17:31,557 --> 00:17:32,557 چي ميخواي ، " رينا " ؟ 287 00:17:33,559 --> 00:17:34,793 ميخوام همديگه رو ببينيم 288 00:17:34,860 --> 00:17:37,929 " من و تو يه چيزي داريم که در موردش حرف بزنيم ، مأمور " کالسن 289 00:17:37,997 --> 00:17:41,099 موضوع کاملاً ضروريه 290 00:17:46,351 --> 00:17:47,939 همگي گوش کنيد 291 00:17:48,007 --> 00:17:50,075 ميخوام همتون از ميز کاريتون دور بشين 292 00:17:50,142 --> 00:17:51,943 و دستاتون رو پشتتون بزاريد ... 293 00:17:52,011 --> 00:17:54,346 همه رو از گوشي ها و تبلت هاشون دور نگه دارين 294 00:17:54,413 --> 00:17:56,348 آقايون و خانوم ها ، ما اينجا يه جاسوس داريم 295 00:17:56,415 --> 00:17:59,851 درست همينجا توي همين تشکيلات 296 00:18:01,087 --> 00:18:02,654 يه نفر به شيلد پيغام مي فرستاده 297 00:18:02,722 --> 00:18:04,422 اونم درست جلوي چشم ما 298 00:18:04,490 --> 00:18:06,324 تخصص من در پيدا کردن اين افراد هست 299 00:18:06,392 --> 00:18:10,595 ... بکشي " هم " خب اونم کاري ميکنه که زجر بکشن 300 00:18:10,663 --> 00:18:14,299 ... تا وقتي که اين اتفاق بيفته کسي اينجا رو ترک نميکنه 301 00:18:19,439 --> 00:18:22,268 هايدرا ، خائنين رو تحمل نميکنه 302 00:18:22,335 --> 00:18:24,403 ... هر کسي که تو موقعيت تبادل اطلاعاتي با بيرون گير بيفته 303 00:18:24,471 --> 00:18:26,005 بالطبع مجازات خواهد شد ... 304 00:18:26,772 --> 00:18:29,441 " دکتر " جما سيمونز 305 00:18:29,509 --> 00:18:31,811 ... رزومه ي تأثيرگذاري داري 306 00:18:31,878 --> 00:18:34,146 فارغ التحصيل از آکادمي شيلد ، بهترين دانشجوي کلاس 307 00:18:34,214 --> 00:18:36,182 دو تا دکترا در زمينه هاي پيشرفته 308 00:18:36,249 --> 00:18:39,752 اينجا نوشته شده که حتي زماني رو هم در عمليات ميداني به عنوان مأمور شيلد صرف کردين 309 00:18:39,820 --> 00:18:42,488 درسته ؟ - فقط مدت زمان کوتاهي - 310 00:18:42,556 --> 00:18:45,524 نه ، شما مدت زمان کوتاهي رو در هايدرا بودين 311 00:18:45,592 --> 00:18:47,793 ... اما به نظر ميرسه که در مورد تواناييهاتون 312 00:18:47,861 --> 00:18:50,863 بيشتر طول عمرتون به شيلد وابسته بودين ... 313 00:18:52,599 --> 00:18:54,967 اگه بخواييم منصفانه به قضيه نگاه کنيم ... مگه بيشتر مأموران هايدرا 314 00:18:54,968 --> 00:18:55,935 جزو مأموران عملياتي شيلد نبودن ؟ ... 315 00:18:56,002 --> 00:18:59,305 افرادي که خيلي قبل تر از اينکه شيلد نابود بشه به عنوان جاسوس ما توش کار ميکردن 316 00:18:59,372 --> 00:19:01,440 اما هيچ مدرکي وجود نداره که نشون بده تو زماني که ... شليد هنوز هم سر پا بود 317 00:19:01,508 --> 00:19:03,275 از هايدرا حمايت کرده باشي ... 318 00:19:03,343 --> 00:19:06,812 ... در حقيقت ، به نظر ميرسه که تو مأمور نمونه ي شيلد بودي 319 00:19:06,880 --> 00:19:09,949 شايد هنوزم هستي 320 00:19:11,885 --> 00:19:16,840 وفاداري من با هايدرا هست - اين رو ديگه من در موردش قضاوت ميکنم - 321 00:19:24,798 --> 00:19:27,166 خانوم ... يه چيزي هست که شما بايد ببينيد 322 00:19:27,234 --> 00:19:28,767 ... صبر کنيد ، صبر کنيد ، اون اون مال من نيست 323 00:19:28,835 --> 00:19:30,698 ! من-من-من قبلاً همچين چيزي رو تو زدگيم اصلاً نديدم 324 00:19:30,795 --> 00:19:33,572 ! حتي نميدونم اون چي هست ... چي ... من 325 00:19:52,843 --> 00:19:55,111 هنوزم خبري نيست 326 00:19:55,178 --> 00:19:57,046 دريافت شد - درخواست زيادي دارين - 327 00:19:57,114 --> 00:20:00,583 غذاي من ... به خاطر اين ورود بدون اجازه داره از بين ميره 328 00:20:00,650 --> 00:20:02,017 قبلاً در اين مورد حرف زديم 329 00:20:02,085 --> 00:20:04,353 از خجالت شما و افرادتون به خاطر کمکي که کردين در مياييم 330 00:20:04,421 --> 00:20:07,723 يه نفر از جهت ساعت 4 داره وارد ميشه 331 00:20:07,791 --> 00:20:09,425 همون دختر کوچولو تو لباس گل دار ؟ 332 00:20:09,493 --> 00:20:12,361 اين همونه که همه به خاطرش الکي نگران بودن ؟ 333 00:20:24,941 --> 00:20:30,212 " از ديدنت خوشحالم مأمور " کالسن - " رينا " - 334 00:20:41,958 --> 00:20:45,094 ... نگران بودم که دعوتم رو قبول نکني 335 00:20:45,162 --> 00:20:48,764 ... اما شايد من تنها فردي نبودم که 336 00:20:48,832 --> 00:20:51,211 منتظر قرار ملاقات بعديمون بود ... 337 00:20:52,469 --> 00:20:56,672 داره مخش رو ميزنه ؟ - آره ، داره همين کارو ميکنه - 338 00:20:56,740 --> 00:20:59,108 گفتي که يه چيز ضروري هست که بايد در موردش حرف بزنيم 339 00:20:59,176 --> 00:21:00,309 خب من اينجام 340 00:21:00,377 --> 00:21:03,145 در هر صورت اون چيزي رو که ميخوام بهم ميدي 341 00:21:04,213 --> 00:21:06,949 " تو عوض شدي مأمور " کالسن 342 00:21:07,017 --> 00:21:09,084 شايد فقط به خاطر شرايط اينطور هست با توجه به آخرين باري که همديگه رو ديديم 343 00:21:09,152 --> 00:21:11,320 و من رو به اون دستگاه حافظه ي کوچيکت بسته بودي 344 00:21:11,388 --> 00:21:13,589 من فقط سعي داشتم کمک کنم 345 00:21:13,657 --> 00:21:16,926 ميخواي کمک کني ؟ بهم بگو که کجا ميتونم " آبليسک " رو پيدا کنم 346 00:21:16,993 --> 00:21:19,662 متأسفانه دست من نيست 347 00:21:20,329 --> 00:21:25,434 اين واقعاً به درد من نميخوره من ديدم که چه کارايي ميتونه بکنه 348 00:21:25,502 --> 00:21:28,037 بودن تو دنياي واقعي بيرون خيلي خطرناکه 349 00:21:28,104 --> 00:21:29,839 تو فقط اولش رو ديدي 350 00:21:29,906 --> 00:21:34,810 تنها به خاطر اينکه يه چيزي قدرتمنده باعث نميشه که خطرناک هم باشه 351 00:21:34,878 --> 00:21:37,179 در اين صورت ، بيشتر مرگ و خرابي هست که به بار مياد 352 00:21:37,247 --> 00:21:39,014 ... " بايد حرفم رو باور کني ، مأمور " کالسن 353 00:21:39,082 --> 00:21:42,051 ما هر دو يه چيز رو ميخواييم 354 00:21:42,118 --> 00:21:44,186 مطمئنم که اينطور نيست 355 00:21:44,254 --> 00:21:45,688 مگر اينکه به اين مکالمه پايان بده 356 00:21:46,755 --> 00:21:50,593 واقعاً ميدوني که چطوري کاري کني که يه دختر احساس خاص بودن بکنه 357 00:21:50,660 --> 00:21:53,128 فقط زماني اين کارو ميکنم که تصور کنم يه چيزي تو چنته داره 358 00:21:53,196 --> 00:21:56,432 در واقع توي کيفم هست 359 00:21:56,499 --> 00:22:00,803 همين الان ، هايدرا داره دنبال جاسوس بين درجه دارانش مي گرده 360 00:22:00,871 --> 00:22:04,573 ... برام سؤاله که چه اتفاقي براي مأمور " سيمونز " ميفته 361 00:22:09,112 --> 00:22:12,577 اگه اين دست افراد اشتباهي بيفته ... 362 00:22:15,120 --> 00:22:19,013 همه چيز روبراه ميشه 363 00:22:24,995 --> 00:22:27,229 به نظر عصبي نمياي ؟ 364 00:22:27,297 --> 00:22:29,832 ... خب ، شايد 365 00:22:29,900 --> 00:22:34,103 به اينکه جلوي در دستشويي کمين کردي ربطي داشته باشه ... 366 00:22:34,170 --> 00:22:36,605 بکشي " بهم اطلاع داد که تو و " کنث " توي آزمايشگاه همکار بودين " 367 00:22:36,673 --> 00:22:40,676 بله ، ما توي يه چند تا مأموريت با هم کار کرديم 368 00:22:40,744 --> 00:22:42,077 ... خب ، بعضيا هستن که معتقدن 369 00:22:42,145 --> 00:22:43,712 که اون شايد تنهايي کار نميکرده ... 370 00:22:43,780 --> 00:22:46,415 تو و " کنث " با هم ساخت و پاخت کردين ؟ 371 00:22:46,483 --> 00:22:48,817 نه 372 00:22:50,117 --> 00:22:53,369 تو اون صفحه نمايش انعطافي رو تو ميز " کنث " جاگذاري کردي ؟ 373 00:22:53,753 --> 00:22:56,292 نه 374 00:22:56,359 --> 00:22:58,360 تو دروغگوي خوبي نيستي ، درسته ؟ 375 00:22:58,428 --> 00:23:00,996 ... شايد بهتر باشه يه نگاه به هارد درايوت بندازم 376 00:23:01,064 --> 00:23:02,298 و ببينم چي ميتونم پيدا کنم ... 377 00:23:02,365 --> 00:23:04,767 ميتوني اين کارو بکني ، هيچي به جز فايلهاي هايدرا توشون نيست 378 00:23:04,834 --> 00:23:06,568 اوه ، بهتره که همينطور باشه 379 00:23:06,636 --> 00:23:10,205 ... " ازت ميخوام که يه چيزي رو يادت نگه داري ، مأمور " سيمونز 380 00:23:10,273 --> 00:23:14,843 هايدرا همه جا هست 381 00:23:18,214 --> 00:23:20,982 ميتوني بري 382 00:23:24,554 --> 00:23:27,823 دوست ندارم تهديد بشم - اين يه تهديد نيست - 383 00:23:27,891 --> 00:23:30,092 اين نشون دهنده ي حسن نيت هستش 384 00:23:30,160 --> 00:23:33,996 من بيشتر از اينکه بخوام اون عکس رو پاک کنم چيزي نميخوام 385 00:23:34,064 --> 00:23:37,766 و در عوض چي ازم ميخواي ؟ 386 00:23:37,834 --> 00:23:41,503 از تو ؟ هيچي 387 00:23:43,073 --> 00:23:46,141 اما بايد " اسکاي " رو با خودم ببرم 388 00:23:48,044 --> 00:23:51,447 ببخشيد ؟ واقعاً اين قضيه در مورد چي هست ؟ 389 00:23:51,514 --> 00:23:52,915 ... و همچنين 390 00:23:52,983 --> 00:23:55,084 فکر کردي که ميزارم همچين اتفاقي بيفته ؟ ... 391 00:23:55,151 --> 00:23:57,586 ... براي مانع شدن از دريافت يه ايميل اتوماتيک با محتواي اين عکس 392 00:23:57,654 --> 00:24:02,257 ... توسط هر کدوم از کارمنداي هايدرا ... 393 00:24:09,499 --> 00:24:12,201 دو دقيقه وقت داري 394 00:24:12,268 --> 00:24:16,138 که بعد از اون ديگه کاري از دست من بر نمياد ... 395 00:24:16,206 --> 00:24:18,173 تصميم داري " اسکاي " رو کجا ببري ؟ 396 00:24:20,185 --> 00:24:23,316 ... جايي که هميشه ميخواست بره 397 00:24:24,514 --> 00:24:27,583 براي ملاقات با پدرش ... 398 00:24:29,219 --> 00:24:32,788 داره دروغ ميگه - وارد " گفت که " رينا " پدرم رو ميشناسه " - 399 00:24:32,856 --> 00:24:34,823 اين نميتونه اتفاقي باشه 400 00:24:34,891 --> 00:24:37,893 پس تو حالا چي ... داري براي پدر " اسکاي " کار ميکني ؟ 401 00:24:37,961 --> 00:24:42,731 من فقط سعي دارم از يه موقعيت سخت بهترين استفاده رو ببرم 402 00:24:42,799 --> 00:24:45,200 با تهديد جون يکي از مأموراي من ؟ 403 00:24:45,268 --> 00:24:50,239 با اجازه دادن به يک نفر براي فهميدن اينکه واقعاً کي هست 404 00:24:50,306 --> 00:24:52,408 اين چيزيه که " اسکاي " کل زندگيش دنبالش بوده 405 00:24:52,475 --> 00:24:55,577 " خودت ازش بپرس مأمور " کالسن 406 00:24:55,645 --> 00:24:59,481 اون اينجاست ، درسته ... داره گوش ميده ؟ 407 00:24:59,549 --> 00:25:03,052 ... اسکاي " بايد بدونه که پدرش خيلي دوسش داره " 408 00:25:03,119 --> 00:25:06,935 اينکه اون رو برخلاف ميل باطنيش ازش گرفتن 409 00:25:06,970 --> 00:25:10,359 و اينکه کل زندگيش رو دنبالش گشته ... 410 00:25:11,252 --> 00:25:14,430 " مهم نيست که چقدر تغيير کردي مأمور " کالسن 411 00:25:14,497 --> 00:25:16,799 تهش هنوزم يه آدم خوب هستي 412 00:25:16,866 --> 00:25:18,967 ... هيچ آدم خوبي از روي عمد 413 00:25:19,035 --> 00:25:21,270 ... يه دختر رو از وجود پدرش محروم نميکنه 414 00:25:21,337 --> 00:25:26,508 مخصوصاً وقتي که چيزاي زيادي در خطر باشن ... 415 00:25:26,576 --> 00:25:29,912 وقتت داره تموم ميشه 416 00:25:33,917 --> 00:25:35,684 ... چيزي رو که " اسکاي " هميشه ميخواست بهش بده 417 00:25:37,818 --> 00:25:40,826 يا اينکه مأمور " سيمونز " جونش رو از دست ميده ... 418 00:25:47,391 --> 00:25:49,623 معامله اي در کار نيست 419 00:25:51,267 --> 00:25:53,702 " عقب وايستا " اسکاي - مگه گوش نميکردي ؟ - 420 00:25:53,770 --> 00:25:55,871 اگه نرم اون بيرون ، " سيمونز " مي ميره 421 00:25:55,939 --> 00:25:57,072 کالسن " نقشه داره " 422 00:25:57,140 --> 00:25:59,642 ... اون همچنين نوشته هاي بيگانه رو روي ميزش ميکشه 423 00:25:59,677 --> 00:26:02,529 براي همين شايد قضاوتش مثل قبل نيست ... 424 00:26:02,564 --> 00:26:05,134 گفتم عقب وايستا 425 00:26:06,182 --> 00:26:09,084 ببين ، زياد هم دير نيست ميتونيم حلش کنيم 426 00:26:09,152 --> 00:26:11,453 نيازي نيست که کسي صدمه اي ببينه 427 00:26:17,494 --> 00:26:19,728 خواهش ميکنم 428 00:26:58,903 --> 00:27:02,406 اوناهاش ! بگيرينش 429 00:27:12,083 --> 00:27:13,483 اوه ، نه 430 00:27:38,629 --> 00:27:42,245 چه اتفاقي داره ميفته ؟ 431 00:27:42,313 --> 00:27:45,681 نگران نباش کالسن " نقشه داره " 432 00:27:46,051 --> 00:27:47,251 ... باورم نميشه که 433 00:27:47,319 --> 00:27:50,154 يکي از مأموراي خودت رو قرباني بکني ... 434 00:27:50,222 --> 00:27:52,523 همه ي ما توي کار خطر ميکنيم 435 00:27:52,591 --> 00:27:57,094 فقط تو موقعيت تو نتيجه نداشت - من چاره اي نداشتم - 436 00:27:57,162 --> 00:28:02,399 ويولن داره نواخته ميشه ولي کسي بهش گوش نميده عزيزم 437 00:28:02,467 --> 00:28:06,837 کي مجبورت کرده که اين کارو بکني ؟ - هايدرا - 438 00:28:06,905 --> 00:28:10,708 اونا " آبليسک " رو ميخوان و تو هم نداريش 439 00:28:10,776 --> 00:28:15,446 دست پدر " اسکاي " ــه - اون تا وقتي که " اسکاي " رو بدست بياره دست بر نميداره - 440 00:28:15,514 --> 00:28:21,051 ... تو ازش مي ترسي و آدمي نيستي که به اين آسونيا بترسي 441 00:28:21,119 --> 00:28:23,888 اون مرد خطرناکيه 442 00:28:25,824 --> 00:28:27,725 داستانهاش رو بگم عمراً باورت بشه 443 00:28:27,793 --> 00:28:29,860 ... بسيار خب ، حالا که تأييد کردي که 444 00:28:29,928 --> 00:28:35,099 پدر " اسکاي " پدر نمونه ي سال نيست ، بعدش چي ؟ ... 445 00:28:35,167 --> 00:28:36,333 من رو دستگير کنيد 446 00:28:38,003 --> 00:28:42,373 خواهش ميکنم - متأسفم ، جاي خالي نداريم - 447 00:28:42,440 --> 00:28:47,478 به محض اينکه پام رو از در بزارم بيرون وايت هال " منو مي کشه " 448 00:28:47,546 --> 00:28:51,812 ... امکانش هست يا شايد 449 00:28:52,017 --> 00:28:54,552 من و تو بالاخره بتونيم با هم همکاري بکنيم ... 450 00:28:54,619 --> 00:28:57,221 چي ؟ - پس ردياب رو روش نصب مي کنيم - 451 00:29:01,293 --> 00:29:06,430 شما از من براي رسيدن به " وايت هال " استفاده ميکنيد - اون سعي ميکنه که پيدات کنه - 452 00:29:06,498 --> 00:29:08,499 ... چه بخواي چه نخواي وقتي که پيدات کنه براي نجاتت مياييم 453 00:29:08,567 --> 00:29:12,002 تصميم خودت هست ، بستگي به اين داره که چقدر خودت رو بدردبخور نشون بدي 454 00:29:12,070 --> 00:29:15,906 ميتوني از اينجا شروع کني که چطوري ميتونيم پدر " اسکاي " رو پيدا کنيم 455 00:29:16,124 --> 00:29:17,358 ... نميخوام به نظر ناسپاس بيام 456 00:29:17,426 --> 00:29:19,260 براي اينکه واقعاً ازت متشکرم ، اما تو کي هستي ؟ ... 457 00:29:19,328 --> 00:29:20,695 " بابي مورس " 458 00:29:20,762 --> 00:29:23,731 کالسن " من رو فرستاده که توي هايدرا نفوذ کنم " و مراقب تو باشم 459 00:29:23,799 --> 00:29:25,199 خب ، کارت درست بود 460 00:29:25,267 --> 00:29:26,968 کاملاً ترسناک عمل کردي - به خاطر اين قضيه متأسفم - 461 00:29:27,035 --> 00:29:29,070 بايد موارد امنيتي ديگه اي رو که در جريان بودن رو ارزيابي ميکردم 462 00:29:29,137 --> 00:29:30,237 ... آره ، مثلاً اينکه هر کدوم از مأموراي هايدرا 463 00:29:30,305 --> 00:29:33,174 ايميلي با محتواي فاش کردن هويت اصلي من دريافت کنن ؟ ... - آره ، اون يکي غير قابل پيش بيني بود - 464 00:29:33,241 --> 00:29:35,076 متأسفانه راهي نيست که بتونم از در جلويي بيرون برم 465 00:29:35,143 --> 00:29:37,511 باشه ، نگران نباش تنها کاري که بايد بکنيم اينه که به سمت پشت بوم بريم 466 00:29:37,579 --> 00:29:39,647 يه تيم نجات اونجاست 467 00:29:39,715 --> 00:29:41,782 بسيار خب ، همينجا منتظر بمون همش جزئي از نقشه هستش 468 00:29:41,850 --> 00:29:43,985 باشه ؟ 469 00:29:47,522 --> 00:29:49,757 موقعيتمون در خطر هستش 470 00:29:49,825 --> 00:29:53,126 ازت ميخوام که پستت رو ترک کني و پروتکل 6-8-5 رو دنبال کني 471 00:29:58,634 --> 00:29:59,567 خودشه 472 00:30:02,104 --> 00:30:03,237 بهت گفتم که نقشه داريم - ميدونم - 473 00:30:03,305 --> 00:30:07,541 ... متأسفم ، اما - باشه ، برو به سمت پشت بوم ، برو - 474 00:30:18,421 --> 00:30:20,851 اونا کجا هستن ؟ 475 00:30:24,726 --> 00:30:25,993 گير افتاديم 476 00:30:26,061 --> 00:30:28,963 ! گوشه ي جنوب غربي ! تکرار ميکنم ، گوشه ي جنوب غربي 477 00:30:30,966 --> 00:30:32,566 ! سرت رو بدزد 478 00:30:40,375 --> 00:30:41,642 ! بدو 479 00:30:44,131 --> 00:30:46,761 ! هيچ کس اونجا نيست 480 00:31:05,667 --> 00:31:08,736 " خوش اومدي ، مأمور " سيمونز 481 00:31:08,804 --> 00:31:11,439 تريپ " ، از ديدنت خوشحالم " 482 00:31:12,941 --> 00:31:16,110 بدون شک خوب بلدي که چطوري " بقيه رو تحت تأثير قرار بدي ، مأمور " مورس 483 00:31:16,178 --> 00:31:18,713 خواهش ميکنم ، فقط " بابي " صدام بزن - ... منو ببخش که اينو مي پرسم - 484 00:31:18,780 --> 00:31:21,182 اگه مي تونستي توي هايدرا نفوذ کني 485 00:31:21,249 --> 00:31:23,217 پس براي چي من رو هم فرستادين ؟ ... 486 00:31:23,285 --> 00:31:24,685 ... پوشش من بهم دسترسي به بخش امنيتي رو ميداد 487 00:31:24,753 --> 00:31:25,953 اما به پروژه هاي سطح بالا دسترسي نداشتم ... 488 00:31:26,021 --> 00:31:29,223 پس بايد بگم که متأسفانه دست خالي اومدم 489 00:31:29,291 --> 00:31:32,626 نه کاملاً - هارد درايو من - 490 00:31:32,694 --> 00:31:34,228 بعد از گفتگويي که توي دستشويي داشتيم برش داشتم 491 00:31:34,296 --> 00:31:36,997 به نظر ميومد که اطلاعات خوبي ميشه ازش گير آورد 492 00:31:37,065 --> 00:31:40,067 اوه ، ازت خوشم مياد 493 00:31:40,135 --> 00:31:43,523 محموله داخل هواپيماست و ما از فضاي هوايي ساختمان هايدرا دور شديم 494 00:31:43,570 --> 00:31:45,440 دريافت شد ، شيلد-218 495 00:31:45,475 --> 00:31:47,837 سلام - سلام - 496 00:31:47,937 --> 00:31:51,779 مسير تعيين شد به سمت پايگاه برگردين 497 00:31:55,350 --> 00:31:58,219 اگه از من بپرسي ، " کالسن " خيلي راحت ولت کرد 498 00:31:58,286 --> 00:32:03,324 من که ازت نپرسيم - اون بيرون موفق باشي عزيزم - 499 00:32:05,427 --> 00:32:08,929 آدرسي که " رينا " بهمون داده فقط چند تا بلوک از اينجا فاصله داره 500 00:32:08,997 --> 00:32:12,232 و من فکر ميکردم که اون به خاطر محيط اينجا انتخابش کرده 501 00:32:16,538 --> 00:32:18,839 يادته " لاملي " چي در مورد " اسکاي " گفته ؟ 502 00:32:18,907 --> 00:32:21,776 هر جايي که اون بره ، مرگ هم دنبالش ميره " ؟ " 503 00:32:21,843 --> 00:32:24,578 آره ، جمله ي به ياد ماندني اي هست 504 00:32:24,646 --> 00:32:27,014 ببين ، ما ميدونيم که پدر " اسکاي " همه ي اين مدت دنبال اون مي گشته 505 00:32:27,082 --> 00:32:30,885 اگه اون چيزي باشه که " لاملي " اين همه ازش مي ترسيده چي ؟ 506 00:32:32,087 --> 00:32:34,655 احتمالاً يه تله هستش ، اينطور نيست ؟ - ميتونه باشه - 507 00:32:34,723 --> 00:32:37,324 ميخوام که دوربين هاي امنيتي رو بررسي کني مي " ، اسکنرها رو چک کن " 508 00:32:37,392 --> 00:32:40,194 اطمينان حاصل کن که پليس محلي توي منطقه گشت زني نميکنه 509 00:32:40,262 --> 00:32:42,096 ... " و " اسکاي 510 00:32:43,532 --> 00:32:46,100 اسکاي " کجاست ؟ " 511 00:33:10,549 --> 00:33:12,383 سلام ؟ 512 00:33:13,051 --> 00:33:15,919 کسي اينجا نيست ؟ 513 00:33:15,987 --> 00:33:20,491 مي خواستي منو ببيني خب ، من اينجام 514 00:33:46,264 --> 00:33:49,166 کجا رفتي ؟ 515 00:34:17,829 --> 00:34:23,088 پس اون اينجا بود - آره - 516 00:34:25,336 --> 00:34:29,440 فقط مي خواستم يه نظر ببينمش 517 00:34:29,807 --> 00:34:33,010 روز سختي رو گذروندي ، آره ؟ 518 00:34:38,716 --> 00:34:41,952 پيداش مي کنيم اشکالي نداره 519 00:34:44,022 --> 00:34:46,899 اشکالي نداره 520 00:35:00,772 --> 00:35:03,106 اين يه موقعيت بغل کردن دسته جمعي هستش ؟ 521 00:35:03,174 --> 00:35:06,210 چيزي پيدا کردي ؟ - ... مکان رو تميز کردن - 522 00:35:06,277 --> 00:35:08,579 حتماً يه چيزي رو وقتي با عجله ميرفتن جا گذاشتن مأمور " مي " داره اتاق عقبي رو بررسي ميکنه 523 00:35:08,646 --> 00:35:10,581 چيزي خوردي ؟ 524 00:35:10,648 --> 00:35:13,650 داشتم کار ميکردم ديگه بايد پوشش خودم رو حفظ ميکردم 525 00:35:13,718 --> 00:35:16,286 پوششت به عنوان چي ... " ران برگندي*" ؟ [ مراجعه شود به فيلم گوينده : افسانه ي ران برگندي*] 526 00:35:16,654 --> 00:35:19,056 حالا مي فهمم که براي چي نااميدت ميکنه 527 00:35:19,123 --> 00:35:21,725 مأمور " مي " ، نشاني ازش هست ؟ 528 00:35:21,793 --> 00:35:25,075 نه ، اما يه چيزي هست که بايد ببيني 529 00:35:29,400 --> 00:35:33,804 به نظر مياد که با استفاده از يه تيغ کوچيک انجام شده احتمالاٌ يه چاقوي کوچيک جراحي 530 00:35:33,872 --> 00:35:36,573 و اين نشون دهنده ي قدرت خالص هستش 531 00:35:36,641 --> 00:35:40,043 ... هر کسي که اين کارو کرده - هممون مي دونيم که کي اين کارو کرده - 532 00:35:52,824 --> 00:35:55,826 ببين چي کار کرده 533 00:35:55,894 --> 00:35:58,128 باورم نميشه 534 00:35:58,196 --> 00:36:01,798 ... نه ، نه ، نه 535 00:36:01,866 --> 00:36:06,103 ... اون يه - هيولاست - 536 00:36:11,376 --> 00:36:13,944 شيلد-218 هستم اجازه ي فرود ميخوام 537 00:36:14,012 --> 00:36:16,046 مي تونيد فرود بياي شيلد-218 538 00:36:20,684 --> 00:36:23,387 "به خونه خوش اومدي ، مأمور " سيمونز 539 00:36:23,454 --> 00:36:26,093 " مدير " کالسن 540 00:36:26,224 --> 00:36:28,959 خوشحالم که به جمعمون برگشتي 541 00:36:29,027 --> 00:36:31,061 من فقط خوشحالم که زنده هستم 542 00:36:31,129 --> 00:36:32,496 ... اگه به خاطر مأمور " مورس " نبود ، من 543 00:36:32,564 --> 00:36:36,166 " بابي " - بابي " ، درسته " - 544 00:36:36,234 --> 00:36:38,702 اگه به خاطر " بابي " نبود امکان نداشت که بتونم بيرون بيام 545 00:36:38,770 --> 00:36:42,005 احتمالاً شستشوي مغزيم ميدادن و مجبورم ميکردن که با يه چيزايي که به فکر کسي هم نميرسه موافقت بکنم 546 00:36:42,073 --> 00:36:43,273 اون فوق العادست 547 00:36:43,341 --> 00:36:45,642 براي همين ازش خواستم که به تيم ما ملحق بشه 548 00:36:53,319 --> 00:36:54,585 برو 549 00:36:58,923 --> 00:37:01,558 " مأمور " تريپلت " ، " مورس 550 00:37:10,868 --> 00:37:13,003 " سلام " فيتز 551 00:37:13,671 --> 00:37:16,787 ... " سيمونز " 552 00:37:18,843 --> 00:37:21,378 واقعاً خودتي ؟ 553 00:37:21,446 --> 00:37:25,916 البته که خودم هستم کي ميتونه باشه ؟ 554 00:37:39,831 --> 00:37:41,932 حالت چطوره ؟ 555 00:37:44,535 --> 00:37:47,404 ممنون 556 00:37:47,472 --> 00:37:51,008 " هي ، خيلي وقته نديدمت " باربرا 557 00:37:51,075 --> 00:37:53,310 دوباره اين قضيه رو شروع نکن 558 00:37:53,378 --> 00:37:56,013 هي آووو 559 00:37:56,080 --> 00:37:57,114 چي کار داشتي ميکردي ؟ 560 00:37:57,181 --> 00:37:58,882 اوه ، ميدوني ، به صورت سري براي هايدرا کار ميکردم 561 00:37:58,950 --> 00:38:01,179 و نقش آدماي عصباني و شيطان صفت رو بازي ميکردم ... 562 00:38:01,275 --> 00:38:02,886 ميدوني الان چي دلم ميخواد ؟ 563 00:38:02,954 --> 00:38:05,437 مارتيني سه زيتونه* ، زيتوناش رو هم نگه ميداري - زيتوناش رو هم نگه ميدارم ، آره - [ * نوشيدني الکلي] 564 00:38:05,472 --> 00:38:07,124 بابي " ؟ " 565 00:38:08,824 --> 00:38:12,095 سلام " هانتر " ، چه لباس قشنگي 566 00:38:12,163 --> 00:38:15,832 چه لباس قشنگي" ؟ واقعاً ؟ " اينطوري شروع ميکني ؟ 567 00:38:15,900 --> 00:38:17,734 چه بلايي سر موهات آوردي ؟ 568 00:38:17,802 --> 00:38:21,071 تا حالا چيزي به عنوان عمليات مخفيانه و تحت پوشش شنيدي ؟ - من ترجيح ميدم که بلوند باشه - 569 00:38:21,139 --> 00:38:22,406 خب ، من که به خاطر تو اين کارو نکردم 570 00:38:22,473 --> 00:38:24,841 ... دو ثانيه نيست که اومدي صدات رو بردي بالا 571 00:38:24,909 --> 00:38:27,044 اصلاً هم اينطور نيست اين صداي هميشگي من هستش 572 00:38:27,111 --> 00:38:28,845 وقتي که از دست يه آدم غير منطقي ناراحت ميشم 573 00:38:28,913 --> 00:38:30,647 اينجا چه خبره ؟ 574 00:38:30,715 --> 00:38:33,784 تا حالا " هانتر " داستانهايي در مورد همسر سابق شيطان صفش گفته ؟ 575 00:38:33,851 --> 00:38:36,563 ... هميشه لعنتي 576 00:38:36,656 --> 00:38:39,156 کسي ميتونه به من بگه که اون اينجا چي کار ميکنه ؟ 577 00:38:39,223 --> 00:38:41,940 بابي " يکي از بهترين مأمورهاي ماست " - ! اوه ، چه سخاوتمندانه - 578 00:38:41,965 --> 00:38:43,593 پس ميشه بگين من اينجا چي کار ميکنم ؟ 579 00:38:43,661 --> 00:38:45,028 جوابش آسونه ... من تأييدت کردم 580 00:38:45,096 --> 00:38:49,493 !براي چي بايد همچين کاري بکني ؟ - درست رفتار کن - 581 00:38:58,710 --> 00:39:02,079 خوبه که " سيمونز " دوباره برگشته 582 00:39:04,749 --> 00:39:07,017 براي همين هم بايد اون پايين باشي 583 00:39:07,085 --> 00:39:08,852 ميدونم که دنبالش ميري 584 00:39:08,920 --> 00:39:10,821 ... " اسکاي " - نه ، اشکالي نداره ، متوجه هستم - 585 00:39:10,888 --> 00:39:12,255 اون آدم بديه 586 00:39:12,323 --> 00:39:15,391 و الان هم " آبليسک " دست اونه که چيز بديه 587 00:39:17,361 --> 00:39:18,462 ... ميدوني ، من کل زندگيم رو به اين فکر ميکردم که 588 00:39:18,529 --> 00:39:20,797 اون کيه و براي چي رفته ... 589 00:39:20,865 --> 00:39:24,701 اما بعد از امروز ، من - من ديگه اهميتي نميدم 590 00:39:24,769 --> 00:39:28,004 تنها چيزي که بهش اهميت ميدم اينه که جلوش رو بگيريم 591 00:39:28,072 --> 00:39:30,140 ... و ميخواستم اين رو بدوني که ... 592 00:39:30,208 --> 00:39:35,879 مستلزم انجام هر کاري که باشه ، من هستم - از شنيدنش خوشحالم - 593 00:39:35,947 --> 00:39:37,247 ... اگه قراره اين کارو بکنيم 594 00:39:37,315 --> 00:39:39,983 ... بايد از الان به بعد باهام کاملاً صادق باشي 595 00:39:40,051 --> 00:39:42,753 نه رازي ، نه چيز محرمانه اي 596 00:39:42,820 --> 00:39:45,155 و نه دوربين هاي مخفي ديگه اي 597 00:39:45,223 --> 00:39:48,391 هر چي که بشه ، من رو هم در جريان ميزاري ... هيچ استثنائي هم نداره 598 00:39:48,459 --> 00:39:51,528 باشه - باشه - 599 00:39:51,596 --> 00:39:54,965 احتمالاً بايد شروع کنيم 600 00:40:10,314 --> 00:40:13,183 پس اين کاري بود که اين بالا انجام ميدادي 601 00:40:13,251 --> 00:40:18,588 خب ، اين کاريه که ديروز انجام دادم - داري شوخي ميکني - 602 00:40:18,656 --> 00:40:22,726 نميدونم چطوري توضيحش بدم اما بايد اينا رو بکشم 603 00:40:22,794 --> 00:40:25,262 همينطوري ... همينطوري توي ذهنت ظاهر ميشه 604 00:40:25,329 --> 00:40:29,099 مثل يه جور تصوير ؟ ... - ... نه ، فقط - 605 00:40:29,167 --> 00:40:32,369 همينطوري اتفاق ميفته ... که واقعاً گيج کننده هستش 606 00:40:32,436 --> 00:40:34,738 براي اينکه مهم نيست که چقدر اين کارو ميکنم 607 00:40:34,806 --> 00:40:38,275 براي اينکه بازم هيچ مفهومي برام ندارن هيچ نظري هم در موردشون ندارم 608 00:40:41,144 --> 00:40:42,646 من ميدونم 609 00:40:45,950 --> 00:40:47,785 اين يه نقشه هستش 610 00:40:55,632 --> 00:40:58,100 آزمايشگاه طي يک ساعت بايد جمع بشه 611 00:40:58,167 --> 00:41:00,669 و بقيه ي تشکيلات چي ؟ - به مدت کوتاهي اونا هم جمع بشن - 612 00:41:01,737 --> 00:41:05,674 نتونستم جلوي خودم رو از ديدن جعبه هايي که در حال جابجايي هستن بگيرم 613 00:41:05,742 --> 00:41:08,347 به خاطر مزاحمت معذرت ميخوام 614 00:41:08,382 --> 00:41:10,711 فقط يه لحظه طول ميکشه - ! از اينجا ببرينش - 615 00:41:10,746 --> 00:41:12,321 خواهش ميکنم ، صداتون رو بيارين پايين 616 00:41:12,356 --> 00:41:15,042 بيايين همگي ... بيايين همگي آروم باشيم 617 00:41:15,077 --> 00:41:17,052 بيايين همگي سعي کنيم و آروم باشيم 618 00:41:27,330 --> 00:41:30,399 متأسفم 619 00:41:32,135 --> 00:41:34,324 بيايين همگي سعي کنيم آرامش خودمون رو حفظ کنيم 620 00:41:41,511 --> 00:41:44,009 شنيدم که دنبال اين مي گردين 621 00:41:48,084 --> 00:41:50,018 " آبليسک " 622 00:41:50,086 --> 00:41:53,455 "* در زبان مادري بهش ميگن " ديواينر [ * غيب گو] 623 00:41:53,523 --> 00:41:57,626 اين فقط يکي از جزئيات زيادي هست که در مورد اين شيء ميدونم 624 00:41:57,943 --> 00:41:59,811 ميتوني بهم بگي که چطوري ازش استفاده کنم ؟ 625 00:41:59,879 --> 00:42:03,682 بهتر از اون ، بهت ياد ميدم که چطوري نگهش داري 626 00:42:03,749 --> 00:42:06,551 و براي چي اين کار رو ميکني ؟ 627 00:42:06,619 --> 00:42:13,070 ... ما دشمن مشترکي داريم " يکي به اسم " فيل کالسن 628 00:42:13,105 --> 00:42:17,262 فکر کردم که شايد با همديگه ... من و تو بتونيم بکشيمش 629 00:42:19,581 --> 00:42:22,633 همراه ، ميدوني که ، بقيه ي افرادش ... 630 00:42:22,746 --> 00:42:24,805 SUNNY_II ترجـمـــــــــه و زيـــــــرنويـــــــس از Arshiya.Javdan@yahoo.com 631 00:42:25,146 --> 00:42:26,805 www.ParsNevis.in www.9movie.us 632 00:42:27,246 --> 00:42:28,805 براي دريافت سريال و آخرين اخبار به لينک زير مراجعه کنيد https://www.facebook.com/AgentsOfShieldPFans 633 00:42:29,246 --> 00:42:31,805 2014 / 10 / 23