1 00:00:00,105 --> 00:00:01,703 ...آنچه در "وایکینگ ها" گذشت 2 00:00:01,810 --> 00:00:03,896 !تو مادرِ من رو به قتل رسوندی 3 00:00:03,961 --> 00:00:05,713 فکر کردم آیوار داره میاد مَنو بکشه 4 00:00:05,780 --> 00:00:08,183 من میخوام از یک زندگیِ مرده وار رنج بکشی 5 00:00:08,267 --> 00:00:09,017 !ببریدش 6 00:00:09,145 --> 00:00:10,286 من میخوام برم ایسلند 7 00:00:10,369 --> 00:00:12,166 من میخوام یه ملاقات با اودرِ سرگردان برام ترتیب بدی 8 00:00:12,249 --> 00:00:13,422 کِی میتونی سفر کنی؟ 9 00:00:13,855 --> 00:00:14,578 در ذهنِ من اوبه 10 00:00:14,662 --> 00:00:15,858 همین الآنم اونجام 11 00:00:15,941 --> 00:00:18,315 ببین کی رو آوردم- خوش اومدی، خوش اومدی- 12 00:00:18,399 --> 00:00:20,091 میبینم که بیورن تو عاشقِ اینگرید هستی 13 00:00:20,175 --> 00:00:22,566 ما نمیتونیم تقدیرمون رو کنترل کنیم باید قبولش کنیم 14 00:00:22,649 --> 00:00:24,650 پادشاه هرالد فاینهر الآن پادشاهِ نروژ هست 15 00:00:24,733 --> 00:00:26,682 آیا شما میخواید که من از پادشاهیِ شما کناره گیری کنم؟ 16 00:00:26,724 --> 00:00:29,351 من فکر میکنم که خدایان بیورن رویین تن رو دوست دارن همونطور که من دوستش دارم 17 00:00:29,436 --> 00:00:31,609 !درود بر پادشاه بیورن 18 00:00:31,693 --> 00:00:34,024 قصدِ من اینه که گروه هایِ تهاجمیِ کوچکی بفرستم 19 00:00:34,108 --> 00:00:36,360 برای حمله به اسکاندیناوی 20 00:00:38,944 --> 00:00:40,074 و این چه چیزی رو نشون میده؟ 21 00:00:40,199 --> 00:00:45,008 یک روز اونا برمیگردن نه بعنوانِ یک گروهِ تهاجمی بلکه بعنوانِ یک لشکر 22 00:00:45,301 --> 00:00:50,301 ترجمه از آنجـــــل ..:: Angel ::.. 23 00:00:50,673 --> 00:01:38,655 lililili ارائه ای از آنجلیکاساب lililili lilili T.me/AngelicaSub lilili 24 00:02:54,360 --> 00:02:56,263 اودر 25 00:02:56,654 --> 00:02:59,408 تو برگشتی خوش اومدی، خوش اومدی 26 00:03:03,601 --> 00:03:04,290 خوش اومدی 27 00:03:06,180 --> 00:03:06,917 اودر 28 00:03:08,544 --> 00:03:10,883 لطفاً بشین نوشیدنی بخور 29 00:03:12,465 --> 00:03:13,142 اودر 30 00:03:14,634 --> 00:03:15,510 با اوبه ملاقات کن 31 00:03:15,969 --> 00:03:18,226 پسرِ راگنار لاثبروک 32 00:03:18,931 --> 00:03:20,726 اون راه طولانی ای برایِ دیدنِ تو اومده 33 00:03:22,310 --> 00:03:23,728 تو اودر هستی 34 00:03:27,116 --> 00:03:29,408 این همسرم توروی هست 35 00:03:33,574 --> 00:03:37,988 اوبه به سفرهایِ تو به غرب اینجا علاقمنده 36 00:03:41,225 --> 00:03:42,266 اونا مالِ خیلی وقت پیش بوده 37 00:03:42,772 --> 00:03:46,213 لطفاً لطفاً دوست دارم درموردشون بشنوم 38 00:03:46,297 --> 00:03:48,482 دوست دارم درموردِ این سرزمینِ جدیدی که پیدا کردی بشنوم 39 00:03:59,271 --> 00:04:00,693 خیلی خب پس 40 00:04:01,858 --> 00:04:06,299 من داشتم از اینجا میرفتم سمتِ غرب به طرفِ اون سرزمین 41 00:04:06,384 --> 00:04:09,784 که یک طوفان کشتیِ من رو از مسیر خارج کرد 42 00:04:10,576 --> 00:04:14,081 وقتی که طوفان تموم شد دیگه سرزمینی درکار نبود 43 00:04:14,164 --> 00:04:15,916 و نمیدونستم کجام 44 00:04:17,835 --> 00:04:20,046 روزها یکی پس از دیگری گذشتن 45 00:04:20,547 --> 00:04:23,133 دیگه آب و غذام داشت تموم میشد 46 00:04:24,635 --> 00:04:26,429 دیگه داشتم خودمو تسلیمِ مرگ میکردم 47 00:04:30,645 --> 00:04:31,727 ...ولی اونموقع 48 00:04:33,479 --> 00:04:38,098 یک روز صبح خورشید پشتِ من بالا اومد 49 00:04:38,181 --> 00:04:42,640 و دیدمش، یک سرزمینِ جدید رو دیدم 50 00:04:44,099 --> 00:04:47,496 بادها من رو به در طول ساحل هدایت کردن 51 00:04:48,664 --> 00:04:50,750 اون زمین ها بلند بودن 52 00:04:51,709 --> 00:04:57,216 با بسیاری کوهستان هایِ مرتفع همشون خیلی زیبا بودن 53 00:04:58,175 --> 00:05:00,595 و هزاران شکل داشتن 54 00:05:00,803 --> 00:05:03,348 و اونجا پر از درختانی بود که به قدری 55 00:05:03,515 --> 00:05:06,769 بلند بودند که انگار به خودِ آسمان میرسیدن 56 00:05:09,355 --> 00:05:14,987 و جنگل هایِ کاجِ حیرت آوری دیدم و دشت هایی وسیع و حاصلخیز 57 00:05:15,488 --> 00:05:19,743 اینو بهت میگم اوبه، پسرِ راگنار 58 00:05:21,370 --> 00:05:24,957 این به وضوح سرزمینِ طلایی بود 59 00:05:36,805 --> 00:05:38,265 چرا اونجا توقف نکردی؟ 60 00:05:38,474 --> 00:05:43,278 موجهایِ زمستانی خیلی قدرتمند بودن و به کنار هل داده شدم 61 00:05:43,362 --> 00:05:47,612 و صبحگاه دوباره برگشته بودم به اقیانوسِ بی کران 62 00:05:48,235 --> 00:05:52,449 به اندازه کافی خوش شانس بودم که یک جزیره یِ کوچک که آب و بازی داشت پیدا کردم 63 00:05:53,116 --> 00:05:57,239 و بالاخره جریان ها من رو به اینجا برگردوندن 64 00:05:57,538 --> 00:06:01,948 ولی هیچوقت چیزی که دیدم رو فراموش نکردم 65 00:06:09,117 --> 00:06:11,722 تو، تو با ما میمونی 66 00:06:11,889 --> 00:06:14,392 تو میای سعی میکنی و دوباره این سرزمین رو پیدا میکنی 67 00:06:20,024 --> 00:06:22,756 اگه فکر میکنی من میتونم کمکی بکنم شاید بیام 68 00:06:25,030 --> 00:06:26,829 !به سلامتیِ سرزمین هایِ طلایی 69 00:06:26,913 --> 00:06:28,872 !سرزمین های طلایی 70 00:06:35,538 --> 00:06:37,253 و فلوکی چی شد هوم؟ 71 00:06:38,546 --> 00:06:41,873 فلوکی؟ من هیچوقت فلوکی رو ندیدم 72 00:06:43,677 --> 00:06:48,182 فلوکی قبل از اینکه اودر برسه و به غرب سفر کنه ناپدید شده بود 73 00:06:50,852 --> 00:06:53,230 روزِ طولانی ای بوده من خسته ـم 74 00:06:56,651 --> 00:06:58,361 از همتون بابت این مهمونی تشکر میکنم 75 00:06:59,112 --> 00:07:02,996 ما خیلی خوشحالیم که اینجا تویِ ایسلند در گوشه یِ دنیا هستیم 76 00:07:02,996 --> 00:07:05,495 خوب بخوابی- شب خوش- 77 00:07:14,338 --> 00:07:15,841 لازم نیست اون همه چیز رو بدونه 78 00:08:20,611 --> 00:08:22,296 ملکه گانهیلد 79 00:08:22,462 --> 00:08:23,380 اریک 80 00:08:24,207 --> 00:08:26,134 فقط اریک 81 00:08:28,261 --> 00:08:31,014 من خیلی توسطِّ شما تحت تأثیر واقع شدم 82 00:08:31,563 --> 00:08:33,684 تحت تأثیر؟ چرا؟ 83 00:08:34,198 --> 00:08:38,284 چون که حسود نیستید برای اینکه میذارید این اتفاق بیوفته 84 00:08:45,198 --> 00:08:46,241 اریک 85 00:08:46,867 --> 00:08:50,580 تو جانِ همسرِ من رو نجات دادی ولی جونِ من رو نجات ندادی 86 00:08:51,914 --> 00:08:54,918 تو به اندازه کافی من رو نمیشناسی که بتونی وانمود کنی از احساساتم خبر داری 87 00:08:55,085 --> 00:08:56,712 احساساتِ من متعلق به خودم هستن 88 00:08:58,464 --> 00:09:00,425 متأسفم ملکه گانهیلد 89 00:09:01,468 --> 00:09:02,636 من رو ببخشید 90 00:09:20,949 --> 00:09:22,159 تو جوان هستی 91 00:09:22,368 --> 00:09:25,225 نمیدونم واقعاً داستان های خدایان رو میدونی یا نه 92 00:09:26,950 --> 00:09:28,292 البته که میدونم 93 00:09:29,084 --> 00:09:30,920 پس داستان فریا رو هم میدونی 94 00:09:32,296 --> 00:09:35,091 بله اون الهه یِ باروری ـه 95 00:09:35,801 --> 00:09:37,720 اون در قصری به نامِ سسرومنیر زندگی میکنه 96 00:09:37,886 --> 00:09:39,638 و با ارابه ای سفر میکنه که گربه ها میکِشنش 97 00:09:39,805 --> 00:09:42,392 بله بله بله هر بچه ای این رو میدونه 98 00:09:44,227 --> 00:09:47,064 حقیقت اینه که بهایِ گردنبندش،بریسینگامن، با 99 00:09:47,565 --> 00:09:50,401 سکس با کوتوله هایی که اون رو براش ساخته بودن پرداخته شد 100 00:09:50,567 --> 00:09:55,950 لوکی اون رو متهم به سکس داشتن با تک تکِ جن(اِلف)هایِ تویِ اِسیر کرد 101 00:09:56,117 --> 00:09:58,891 و اون شریکِ نیمی از سلاخی های نبرد با اودین هست 102 00:09:59,405 --> 00:10:01,999 ولی وقتی همسرش دور میشه اون گریه میکنه 103 00:10:02,750 --> 00:10:06,629 ولی نه با اشک هایِ آبگون اینگرید با اشک هایِ طلایی 104 00:10:07,580 --> 00:10:09,049 یک گنجینه یِ واقعی 105 00:10:20,145 --> 00:10:22,064 اگه میخوای بری پیشِ اون باید بری 106 00:10:22,440 --> 00:10:25,235 امشب شبِ عروسی ـت هست اون منتظرِ توئه 107 00:10:26,695 --> 00:10:28,155 من بچه دارم 108 00:10:28,948 --> 00:10:30,783 و با یک نیمه خدا ازدواج کردم 109 00:10:31,784 --> 00:10:32,786 همونطور که تو الآن ازدواج کردی 110 00:10:33,829 --> 00:10:36,206 با من درموردِ چیزای احمقانه درموردِ 111 00:10:36,665 --> 00:10:38,125 حسودیِ آدم ها و درموردِ 112 00:10:38,292 --> 00:10:40,754 نگرانی هایِ بیهوده و تکراری صحبت نکن 113 00:10:41,963 --> 00:10:43,674 فکر کردم تو والاتر از اونا هستی 114 00:10:44,383 --> 00:10:47,929 فکر کردم تو یک روحِ آزاد هستی 115 00:10:54,020 --> 00:10:55,271 حالا تو آزادی 116 00:10:56,856 --> 00:11:00,527 برو و با دعایِ خیرِ من با همسرم ازدواج کن 117 00:11:10,760 --> 00:11:12,125 من نمیخواستم به تو اسیب بزنم 118 00:11:14,210 --> 00:11:15,420 مطمئن نبودم 119 00:11:16,672 --> 00:11:18,507 نه، گمونم در این مورد شکست خوردی 120 00:11:19,550 --> 00:11:20,551 ولی حالا مطمئن باش 121 00:11:21,719 --> 00:11:24,348 تو یک تصمیم گرفتی باهاش زندگی کن 122 00:11:24,932 --> 00:11:28,478 بهش اعتقاد داشته باش وگرنه من چطور میتونم بهت احترام بذارم؟ 123 00:12:32,713 --> 00:12:35,216 میدونم که پادشاه هرالد میاد سراغم 124 00:12:35,332 --> 00:12:38,228 اگه اون میخواد پادشاهِ نروژِ ما باشه باید من رو شکست بده 125 00:12:39,272 --> 00:12:42,024 که به این دلیل ما باید پاسبانی ـمون در فلات رو چندبرابر کنیم 126 00:12:43,151 --> 00:12:44,611 و تو باید اونا رو هدایت کنی 127 00:12:48,033 --> 00:12:49,240 من؟ 128 00:12:52,325 --> 00:12:57,376 من به تو اعتماد دارم چون تو باید من رو زنده نگه داری 129 00:12:58,628 --> 00:13:00,004 تا بتونی خودت زنده بمونی 130 00:13:17,942 --> 00:13:19,736 مطمئناً این داره خیلی طول میکشه 131 00:13:22,114 --> 00:13:22,990 چی شده؟ 132 00:13:30,705 --> 00:13:31,792 مشکل چیه؟ 133 00:13:32,210 --> 00:13:34,149 بچه تویِ موقعیتِ اشتباهی خوابیده 134 00:13:34,462 --> 00:13:36,214 توروی نمیتونه بطور طبیعی اون رو به دنیا بیاره 135 00:13:49,731 --> 00:13:53,709 من اومدم تا برای زن و بچه دعا کنم 136 00:14:21,644 --> 00:14:22,437 این واسه چیه؟ 137 00:14:23,271 --> 00:14:27,551 ممکنه مجبور بشم شکمش رو پاره کنم تا بچه رو بیرون بیارم 138 00:14:33,253 --> 00:14:34,618 این یعنی اون میمیره؟ 139 00:15:24,386 --> 00:15:26,728 هنوز نه 140 00:15:27,366 --> 00:15:29,117 عزیز دلم 141 00:15:55,171 --> 00:15:56,466 آره، الآن داره میاد بیرون 142 00:15:56,550 --> 00:15:57,217 خیلی خب 143 00:15:59,261 --> 00:16:01,222 حالا شروع کن 144 00:16:04,267 --> 00:16:06,488 !میتونم سرش رو ببینم 145 00:16:07,730 --> 00:16:08,689 !یه بار دیگه ،آره 146 00:16:08,773 --> 00:16:11,693 ادامه بده ادامه بده ادامه بده، آره 147 00:16:11,818 --> 00:16:13,737 !آره، اومد 148 00:17:07,343 --> 00:17:09,721 اینا کی هستن؟ 149 00:17:09,804 --> 00:17:10,472 نمیدونم 150 00:17:11,139 --> 00:17:12,307 ولی وایکینگ نیستن 151 00:17:13,142 --> 00:17:14,769 و اون یکی از کشتی های پادشاه هرالد هم نیست 152 00:17:15,895 --> 00:17:16,938 اونا دیده بان هستن 153 00:17:17,897 --> 00:17:18,857 ولی از کجا؟ 154 00:17:34,138 --> 00:17:35,272 !محاصره ـشون کنید 155 00:17:38,087 --> 00:17:40,020 !راه عقب نشینی ـشون رو ببندید 156 00:18:25,060 --> 00:18:26,060 !عقب نشینی 157 00:18:27,193 --> 00:18:28,459 !برگردید به قایق ها 158 00:19:01,273 --> 00:19:02,648 شبیهِ گوه شدی 159 00:19:06,153 --> 00:19:07,649 همچین حسی هم دارم 160 00:19:13,411 --> 00:19:14,371 این چیه پوشیدی؟ 161 00:19:41,570 --> 00:19:42,947 چرا همش برمیگردی؟ 162 00:19:44,134 --> 00:19:45,199 ها؟ 163 00:19:45,325 --> 00:19:47,139 چرا اینقدر دنبالِ منی؟ 164 00:19:49,413 --> 00:19:51,700 نمیفهمم 165 00:19:55,462 --> 00:19:57,047 ولی از دیدنت خوشحالم 166 00:20:01,742 --> 00:20:03,221 واقعاً از دیدنت خوشحالم 167 00:20:39,056 --> 00:20:40,516 اینا کی هستن؟ 168 00:20:40,641 --> 00:20:43,207 روس هستن همونایی که تویِ کیِو دیدیم 169 00:20:43,561 --> 00:20:45,105 همونایی که آیوار همراهشون هست 170 00:20:49,777 --> 00:20:50,528 این به چه معناست؟ 171 00:20:51,195 --> 00:20:52,489 چرا اومدن و به اینجا حمله کردن؟ 172 00:20:53,865 --> 00:20:55,617 حمله نکردن دیده بانی میکردن 173 00:20:57,671 --> 00:20:58,788 با تفحص در دفاعیاتِ ما 174 00:20:58,871 --> 00:21:00,665 اونا میخوان به کشورِ ما حمله کنن 175 00:21:02,865 --> 00:21:03,919 داستان هایی از روس ها شنیدم 176 00:21:05,463 --> 00:21:08,883 اونا یک پادشاهیِ وسیع دارن منابعِ سرشاری دارن 177 00:21:09,465 --> 00:21:10,260 لشکرهایِ بزرگی دارن 178 00:21:11,796 --> 00:21:14,014 شاید بخوان به کلِّ اسکاندیناوی حمله کنن 179 00:21:14,599 --> 00:21:14,932 180 00:21:15,725 --> 00:21:19,855 .با کمک و دانشِ آیوار حتماً چقدر خوشحال شده که 181 00:21:20,689 --> 00:21:23,109 فکر میکنه داره با پیروزی برمیگرده 182 00:21:23,192 --> 00:21:27,613 ما امکان نداره بتونیم در برابرِ حمله یِ چنین دشمنِ قدرتمندی مقاومت کنیم 183 00:21:27,698 --> 00:21:29,325 !ولی بازم باید مقاومت کنیم 184 00:21:31,844 --> 00:21:33,955 اونا تویِ زمستان لشکرشون رو حرکت نمیدن 185 00:21:35,887 --> 00:21:38,388 تا بهار وقت داریم که تصمیم بگیریم چیکار کنیم 186 00:21:44,154 --> 00:21:47,491 تو در قلبت میدونی که باید چیکار کنی 187 00:21:47,890 --> 00:21:49,265 هرالد پادشاهِ کلِّ نروژ ـه 188 00:21:50,016 --> 00:21:54,057 باید باهاش صحبت کنی پیشنهادِ صلح و مقابله یِ متحد بدی 189 00:21:55,564 --> 00:21:58,475 تو اینو بخاطرِ گذشته ـت میگی 190 00:21:59,310 --> 00:21:59,986 منظورت چیه؟ 191 00:22:01,488 --> 00:22:03,741 بهم گفته شده که پادشاه هرالد کمکِ تو رو خواسته 192 00:22:05,076 --> 00:22:09,060 با احترام چه نبردِ دیگه ای ممکنه در پیش باشه؟ 193 00:22:10,332 --> 00:22:12,752 کتگت نمیتونه دربرابرِ روسیه مقاومت کنه 194 00:22:12,877 --> 00:22:13,711 تو درست میگی 195 00:22:14,420 --> 00:22:17,111 و گانهیلد هم درست میگه، ما باید با پادشاه هرالد به یک آرمانِ مشترک برسیم 196 00:22:18,383 --> 00:22:21,512 من تو رو مسئولِ سفرِ سریع به سمتِ حکومتِ پادشاه هرالد میکنم 197 00:22:21,637 --> 00:22:25,142 شاید سر عقل بیاد و غرور خودش رو کنار بذاره 198 00:22:26,894 --> 00:22:28,187 روسیه ای ها اعتقاد به چه چیزی دارن؟ 199 00:22:29,814 --> 00:22:30,857 اونا مسیحی هستن 200 00:22:33,527 --> 00:22:35,070 اونا به خدایِ مسیح اعتقاد دارن 201 00:22:35,195 --> 00:22:37,365 پس ما فقط برای خودمون نمیجنگیم 202 00:22:37,448 --> 00:22:38,783 !بلکه برای خدایان ـمون هم میجنگیم 203 00:22:40,535 --> 00:22:43,192 و با کمکِ اودین ما باید پیروز بشیم 204 00:22:50,672 --> 00:22:51,882 هرچقدرم که اینکار غیرممکن باشه 205 00:22:57,305 --> 00:22:59,683 میخوام هممون به سلامتی تولدِّ پسرِ ما بنوشیم 206 00:23:01,446 --> 00:23:04,531 تصمیم گرفتیم اسمش رو هم نامِ پدربزرگ ـش راگنار بذاریم 207 00:23:07,234 --> 00:23:10,196 !درود بر راگنار باشد که راگنار عمری بلند داشته باشد 208 00:23:10,279 --> 00:23:11,531 به سلامتی- به سلامتی- 209 00:23:15,078 --> 00:23:16,663 میخوام از همتون بابت کمکتون تشکر کنم 210 00:23:18,658 --> 00:23:20,866 و میخوام از تو تشکر کنم اودر 211 00:23:21,713 --> 00:23:24,838 بابتِ دعاهات برایِ همسرم و پسرم 212 00:23:28,305 --> 00:23:30,956 ولی از اونجایی که من توی انگلیس زندگی کردم میتونستم فقط به یاد بیارمشون 213 00:23:34,809 --> 00:23:38,021 اونا دعاهایِ مسیحی به درگاهِ خدایی مسیحی بودن 214 00:23:47,231 --> 00:23:50,828 من فقط از خدایانمون درخواست کمک کردم بالاخره چیکار دیگه باید میکردم؟ 215 00:23:52,747 --> 00:23:55,542 نمیدونم خودت بهم بگو 216 00:24:07,662 --> 00:24:08,121 ...من 217 00:24:09,462 --> 00:24:12,604 خیلی وقت پیش در انگلستان یک کشیش بودم 218 00:24:15,232 --> 00:24:17,109 اسمِ من اون موقع اتلستن بود 219 00:24:21,031 --> 00:24:22,115 اتلستن؟ 220 00:24:23,325 --> 00:24:23,742 اوهوم 221 00:24:29,124 --> 00:24:32,881 من به یک دانشکده علوم دینی در روم فرستاده شدم 222 00:24:34,991 --> 00:24:38,287 اونا من رو بعنوانِ یک مُبَلِغ فرستادن به دنیای بیرون 223 00:24:40,346 --> 00:24:43,266 که سخنِ خدا رو به کسانی برسونم که تا حالا اون رو نشنیدن 224 00:24:46,520 --> 00:24:49,357 هنوز سفرِ دریایی ـم به اسکاندیناوی رو به یاد میارم 225 00:24:50,191 --> 00:24:54,321 ساکنانِ محلی ای که هدفم رو میفهمیدن تقریباً میخواستن من رو بکشن 226 00:24:56,156 --> 00:24:57,241 و من رو بیرون کردن 227 00:24:58,743 --> 00:25:05,124 و همچنین در بقیه یِ جاها هم 228 00:25:05,209 --> 00:25:07,712 بعنوانِ یک مُبلِغ شکست خوردم 229 00:25:09,264 --> 00:25:10,632 یکم زبان نروژی یادگرفتم 230 00:25:10,757 --> 00:25:15,284 و با یک سرگَردانِ دانمارکی 231 00:25:17,172 --> 00:25:20,853 بنامِ اودر آشنا شدم 232 00:25:21,979 --> 00:25:24,849 باهام درموردِ سفرهاش صحبت کرد 233 00:25:25,984 --> 00:25:29,310 درموردِ مناظرِ شگفت انگیزی که دیده بود و درموردِ معجزاتی که در طول مسیر 234 00:25:29,655 --> 00:25:30,531 شاهدشون بوده باهام صحبت کرد 235 00:25:34,762 --> 00:25:38,658 ولی مریض بود و داشت میمُرد 236 00:25:50,597 --> 00:25:51,348 من دفنش کردم 237 00:25:54,059 --> 00:25:55,269 و اسمش رو گرفتم 238 00:26:03,112 --> 00:26:10,245 بعد به اینجا، به این دهکده یِ جوان اومدم 239 00:26:12,790 --> 00:26:14,068 دوباره متولد شدم 240 00:26:18,672 --> 00:26:22,594 اون موقع بود که تصمیم گرفتم دوباره سفر کنم 241 00:26:24,721 --> 00:26:28,309 و تویِ اون سفرِ بعدی بود که 242 00:26:29,977 --> 00:26:33,899 سرزمینِ طلایی رو دیدم 243 00:26:37,612 --> 00:26:42,951 ولی همونطور که میدونید من برگشتم، شکست خوردم 244 00:26:43,077 --> 00:26:50,752 پذیرفتم که این با این هویتِ دروغین برای باقیِ عمرم زندگی کنم 245 00:26:55,610 --> 00:26:58,813 تو به همه افرادِ اینجا دروغ گفتی 246 00:27:00,212 --> 00:27:02,988 و از اونموقع در یک زندگیِ دروغین زندگی کردی 247 00:27:04,644 --> 00:27:05,937 تو یک مسیحی هستی 248 00:27:06,980 --> 00:27:09,233 تو یک دشمن برایِ خدایانِ ما هستی 249 00:27:11,068 --> 00:27:13,330 بنابراین مستحقِ مرگ هستی 250 00:27:16,909 --> 00:27:22,088 و اونوقت، عشقم، ما دیگه هیچوقت نمیتونیم سرزمینِ طلایی رو پیدا کنیم 251 00:27:23,250 --> 00:27:25,064 بدونِ اودر ما هیچ شانسی نداریم 252 00:27:25,586 --> 00:27:27,296 ممکنه همین الآن بیخیال بشیم 253 00:27:34,054 --> 00:27:35,556 این صلیبی هست که اون گردن مینداخت 254 00:27:37,016 --> 00:27:38,184 چطور میتونی فراموش کرده باشی؟ 255 00:27:39,436 --> 00:27:41,814 تو بعنوانِ یک مسیحی غسل تعمید داده شدی 256 00:27:42,794 --> 00:27:44,400 تو با صدای بلند به درگاهِ خدایِ مسیحی دعا خواندی 257 00:28:20,569 --> 00:28:21,778 تو کی هستی؟ 258 00:28:21,862 --> 00:28:22,988 اسمِ من اریک هست 259 00:28:24,115 --> 00:28:27,929 من بعنوانِ یک سفیر از طرفِ پادشاه بیورن اومدم اینم حلقه ـش برای اثبات 260 00:28:28,012 --> 00:28:28,829 خیلی خب 261 00:28:30,456 --> 00:28:35,919 و پادشاه بیورن چرا تو رو فرستاده؟ 262 00:28:36,004 --> 00:28:38,173 اون میخواد یک اتحاد برقرار کنه 263 00:28:40,676 --> 00:28:41,677 یک اتحاد؟ 264 00:28:42,387 --> 00:28:44,931 من به اتحادی با بیورن نیاز ندارم 265 00:28:45,432 --> 00:28:49,099 اون همین الآن هم رعیتِ من هست و من پادشاه و مافوقِ اون هستم 266 00:28:49,520 --> 00:28:51,314 شاید فراموش کرده 267 00:28:51,397 --> 00:28:53,108 فکر نمیکنم درک کنی 268 00:28:53,233 --> 00:28:56,487 ...تو دشمنی که ما باهاش- !برعکس- 269 00:28:58,948 --> 00:29:02,869 من همه چیز رو میدونم 270 00:29:04,788 --> 00:29:08,543 من تو رو میشناستم اسکوگامورِ جنگلی (اسکوگامور : طرد شده) 271 00:29:09,169 --> 00:29:10,086 یک قانون شکن 272 00:29:13,048 --> 00:29:14,884 تو قبلاً هم به حکومتِ من اومده بودی 273 00:29:15,385 --> 00:29:17,762 یه تجارتِ برده یِ مخفیانه داشتی 274 00:29:18,972 --> 00:29:21,892 و همچنین سابقه یِ خشونت داری 275 00:29:23,060 --> 00:29:24,813 و همچنین قتل 276 00:29:26,523 --> 00:29:31,612 تو اینجا درگیر شدی و افرادِ بسیاری از من رو کشتی 277 00:29:39,038 --> 00:29:44,627 حالا، همه میدونن که اسکوگاموری که از جنگل بیاد بیرون 278 00:29:44,711 --> 00:29:48,028 میتونه با بی رحمی کشته بشه 279 00:29:59,187 --> 00:30:00,105 280 00:30:00,230 --> 00:30:04,448 بنابراین فردا صبح اعدام میشی 281 00:30:05,361 --> 00:30:06,780 و این برام لذت بخش ـه 282 00:30:10,960 --> 00:30:12,078 ببریدش 283 00:30:12,870 --> 00:30:13,705 غُل و زنجیرش کنید 284 00:30:15,540 --> 00:30:17,459 کلِّ شب آب سرد بریزید روش 285 00:30:17,709 --> 00:30:21,005 که حتی لحظه ای تقدیرش رو فراموش نکنه 286 00:30:23,675 --> 00:30:25,385 نه! نه تو باید گوش بدی 287 00:30:25,510 --> 00:30:28,746 !به من گوش کن ما همه در خطر هستیم 288 00:30:39,444 --> 00:30:42,114 برادرِ ما ذهنِ تو رو مسموم کرده 289 00:30:42,197 --> 00:30:46,244 و تو رو متقاعد کرده که من دشمنتون هستم من دشمنتون نیستم 290 00:30:55,380 --> 00:30:58,874 خوب شو، قوی شو 291 00:31:00,386 --> 00:31:03,431 ما نیروهامون رو در برابرِ برادرانمون آزاد میکنیم 292 00:31:04,808 --> 00:31:07,352 اونا شاهدِ پیروزیِ ما خواهند بود 293 00:31:08,336 --> 00:31:08,854 294 00:31:24,373 --> 00:31:27,714 من اون رو کشتم آیوار 295 00:31:28,336 --> 00:31:31,256 این کارِ من بود، نه تو 296 00:31:32,341 --> 00:31:32,800 من 297 00:31:34,844 --> 00:31:36,638 من اونو کشتم و الآن اون مُرده 298 00:31:38,217 --> 00:31:38,974 کی رو؟ 299 00:31:39,851 --> 00:31:40,976 خودت میدونی کی رو 300 00:31:41,810 --> 00:31:42,979 لاگراتا رو 301 00:31:44,230 --> 00:31:44,898 اون هرزه رو 302 00:31:48,235 --> 00:31:49,862 تو فکر میکردی اون نبردِ توئه 303 00:31:49,945 --> 00:31:50,488 304 00:31:52,365 --> 00:31:54,304 نبردِ من بوده آیوار 305 00:31:55,845 --> 00:31:56,370 نبردِ من 306 00:32:03,420 --> 00:32:04,212 من کشتمش 307 00:32:08,384 --> 00:32:09,177 من کشتمش 308 00:32:33,651 --> 00:32:34,833 چی میخوای؟ 309 00:32:35,949 --> 00:32:38,281 یه چیزی برات آوردم 310 00:32:50,143 --> 00:32:51,811 این یه حلقه ازدواجه، که چی؟ 311 00:32:51,936 --> 00:32:55,149 این فقط یک حلقه یِ ازدواج نیست حلقه یِ ازدواجِ فلوکی ـه 312 00:32:59,212 --> 00:33:00,655 چرا حلقه یِ ازدواجِ فلوکی دست توئه؟ 313 00:33:05,202 --> 00:33:07,497 من فلوکی رو دیدم، من فلوکی رو میشناختم 314 00:33:08,540 --> 00:33:10,292 فلوکی میدونست که تو یک مسیحی هستی؟ 315 00:33:11,627 --> 00:33:13,943 بله، مطمئنم 316 00:33:14,943 --> 00:33:18,195 پس اینجا چه اتفاقی افتاده؟ چرا فلوکی یهو ناپدید شده؟ 317 00:33:18,885 --> 00:33:19,428 هوم؟ 318 00:33:19,553 --> 00:33:23,673 ...میدونم که حتماً اتفاق وحشتناکی افتاده کارِ شتیل بوده؟ اون چیکار کرده؟ 319 00:33:25,894 --> 00:33:29,690 فلوکی رفت چون دیگه هیچ امیدی به انسانیت نداشت 320 00:33:34,208 --> 00:33:36,031 اون حلقه ـش رو داد به تو؟ 321 00:33:37,992 --> 00:33:39,948 این باارزش ترین دارایی ـش بود 322 00:33:41,329 --> 00:33:43,742 ولی دیگه نمیخواستش 323 00:33:44,238 --> 00:33:46,155 اون اینجا رو برهنه ترک کرد 324 00:33:52,384 --> 00:33:54,011 من فلوکی رو دوست داشتم 325 00:33:54,053 --> 00:33:55,096 من حقیقت رو بهت گفتم 326 00:33:57,015 --> 00:33:59,851 من التماست میکنم که من رو با خودت ببری به سفر برای پیدا کردنِ سرزمینِ طلایی 327 00:33:59,935 --> 00:34:01,437 این خیلی برام ارزش داره 328 00:34:01,520 --> 00:34:03,022 واقعاً اسمِ تو اتلستن ـه؟ 329 00:34:09,905 --> 00:34:13,206 تو اصلاً نمیدونی این اسم چه معنایی برایِ من داره 330 00:34:17,111 --> 00:34:18,874 چی میخوای پیرِ خرفت؟ 331 00:34:21,085 --> 00:34:23,171 تقریباً فراموش کرده بودم که وجود داری 332 00:34:26,356 --> 00:34:31,054 یکبار بهم گفتی که تنها دلیلِ اینکه من رو زنده نگه میداری 333 00:34:31,222 --> 00:34:36,352 اینه که ممکنه یک روز بعنوانِ یک پیرِ خرفت 334 00:34:36,437 --> 00:34:37,855 چیزی خردمندانه بگم 335 00:34:37,980 --> 00:34:38,439 336 00:34:40,150 --> 00:34:42,778 بنابراین ، الآن اینو بهت میگم 337 00:34:44,097 --> 00:34:46,946 به اون مرد گوش کن 338 00:34:47,680 --> 00:34:50,078 واسه کی مهمه که اون یک اسکوگامور ـه؟ 339 00:34:50,203 --> 00:34:54,417 ما هممون اسکوگامور هستیم هممون ازجنگل اومدیم 340 00:34:56,294 --> 00:34:58,046 اگه میخوای اون رو اعدام کن 341 00:34:58,518 --> 00:35:02,969 ولی اول، گوش کن به چیزی که اون میگه گوش کن 342 00:35:04,763 --> 00:35:07,558 اون با اینجا اومدنش زندگیِ خودش رو به خطر انداخته 343 00:35:08,976 --> 00:35:12,230 اینقدر مغروری که نمیخوای بپرسی چرا؟ 344 00:35:22,409 --> 00:35:26,188 همون نمادها همون مردم 345 00:35:26,956 --> 00:35:28,041 اینا مالِ روسی ها هست 346 00:35:29,584 --> 00:35:35,856 و تو باید بفهمی که اونا چقدر قوی هستن و چه تهدیدی دارن 347 00:35:36,885 --> 00:35:37,773 حتی با این وجود 348 00:35:39,513 --> 00:35:46,021 اینکه باید به یک مجرمی مثل تو گوش بدم من رو عذاب میده و عصبی میکنه 349 00:35:50,359 --> 00:35:53,571 یا اینکه به یک پادشاهِ شکست خورده مثلِ بیورن گوش بدم 350 00:35:59,059 --> 00:36:02,378 بزرگترین خواسته یِ من و هدفِ زندگیم 351 00:36:03,124 --> 00:36:05,544 این بوده که پادشاهِ کلِّ نروژ بشم 352 00:36:05,668 --> 00:36:11,050 و حالا که بهش دستیابی پیدا کردم نمیدونم چرا 353 00:36:11,134 --> 00:36:16,973 باید پایین کشیده بشم و مجبور بشم رویِ متحدینی غیرقابلِ پیش بینی حساب کنم 354 00:36:17,058 --> 00:36:20,938 که قبلاً هم اینو نشون دادن که ضعیف و غیرقابلِ اعتماد هستن 355 00:36:25,359 --> 00:36:27,153 چرا باید اینطور باشه؟ 356 00:36:28,238 --> 00:36:28,697 357 00:36:30,532 --> 00:36:34,201 تویِ رویاهایِ من هیچوقت اینطوری نبوده 358 00:36:36,331 --> 00:36:39,793 حرف نمیتونه این رو دور کنه 359 00:36:46,635 --> 00:36:49,138 روس ها دارن میان 360 00:37:02,988 --> 00:37:06,625 خیلی خب، موافقم 361 00:37:07,201 --> 00:37:11,205 ولی فقط اگه نیروهای بیورن و جنگجوهاش 362 00:37:11,290 --> 00:37:13,209 و زنانِ مبارزش پیشِ من بیان 363 00:37:13,292 --> 00:37:17,042 که از پایتخت محافظت کنن نه از کتگت اونموقع موافقت میکنم 364 00:37:18,924 --> 00:37:23,053 ما میتونیم متحد باشیم، ها؟ چرا که نه؟ چرا که نه؟ 365 00:37:23,137 --> 00:37:26,920 من مطمئنم که بیورن موافقت میکنه 366 00:37:27,003 --> 00:37:30,212 ...بالاخره اونا بیشتر دوست دارن که- ما توافق کردیم- 367 00:37:33,274 --> 00:37:36,421 به بیورن خبر بده که نیروهاش رو به اینجا بیاره 368 00:37:37,655 --> 00:37:40,408 و من هم باید به همه یِ پادشاهانِ زیردستم خبر بدم 369 00:37:41,493 --> 00:37:45,623 بالاخره انگار به کمکِ همه یِ اونا نیاز داریم 370 00:37:51,114 --> 00:37:52,114 پرنس اولگ 371 00:37:52,462 --> 00:37:53,713 پرنسس کاتیا 372 00:37:54,460 --> 00:37:56,052 عالیجناب 373 00:37:56,177 --> 00:38:00,015 اجازه بدید برادرم، ویتسرک رو بهتون معرفی کنم 374 00:38:01,433 --> 00:38:03,769 که همین تازگیا از مرگ برخاسته 375 00:38:03,895 --> 00:38:04,645 عالیجناب 376 00:38:04,729 --> 00:38:07,607 یک پسرِ دیگه از راگنار لاثبروک 377 00:38:07,691 --> 00:38:08,775 خوش اومدی 378 00:38:10,152 --> 00:38:11,988 در زمانِ جالبی رسیدی 379 00:38:12,780 --> 00:38:14,824 متوجهم 380 00:38:14,949 --> 00:38:19,181 برادرم بهم گفت که شما قصد دارید به سرزمینِ مادریِ ما حمله کنید 381 00:38:20,164 --> 00:38:21,472 382 00:38:22,636 --> 00:38:25,003 زمانی سرزمینِ مادریِ من بود 383 00:38:25,128 --> 00:38:27,047 من فقط گذشته رو دوباره به دست میارم 384 00:38:28,466 --> 00:38:32,344 باور میکنم که تو خوشحال میشی که به من و پادشاه آیوار در این 385 00:38:32,429 --> 00:38:35,559 سرنگونیِ بزرگ ملحق بشی 386 00:38:39,145 --> 00:38:40,272 من جایِ دیگه ای برایِ رفتن ندارم 387 00:38:42,483 --> 00:38:44,402 در خدمتِ شما هستم پرنس اولگ 388 00:38:45,361 --> 00:38:48,812 من هم باید گذشته ام رو دوباره بدست بیارم 389 00:38:49,491 --> 00:38:52,787 من و پرنس بسیار خوشحالیم که تو رو در دربارمون داریم ویتسرک 390 00:38:54,455 --> 00:38:57,459 آیورا خیلی درموردِ تو صحبت کرده 391 00:38:58,293 --> 00:39:03,075 از وقتی که بچه بودید از وقتی که کشتی سواری میکردید 392 00:39:03,383 --> 00:39:08,137 اون بهم گفت که تو همیشه معتقد بودی که تقدیر شما این بوده که با هم باشید 393 00:39:08,222 --> 00:39:13,919 اگرچه دفعاتِ بسیاری خودِ تقدیر انگار شما رو از هم جدا کرده 394 00:39:14,443 --> 00:39:19,402 خودم فهمیدم که تقدیر به روش های مرموزی کار میکنه 395 00:39:28,496 --> 00:39:29,915 لشکرِ ما داره گردهمایی میکنه 396 00:39:32,459 --> 00:39:37,548 امشب بخشی از اون رو خواهید دید که 397 00:39:37,632 --> 00:39:39,696 در برابرِ قصر رژه میرن 398 00:39:46,476 --> 00:39:49,824 باید تجربه یِ جالبی باشه 399 00:40:03,789 --> 00:40:04,331 خب؟ 400 00:40:05,916 --> 00:40:06,584 خب؟ 401 00:40:09,119 --> 00:40:10,494 نظر تو چیه؟ 402 00:40:11,450 --> 00:40:13,905 درموردِ اولگ؟- اوه نه درموردِ اولگ- 403 00:40:13,989 --> 00:40:15,073 درموردِ همسرش 404 00:40:15,636 --> 00:40:18,556 به نظرم جذاب بود نسبتاً تحریک کننده بود 405 00:40:18,682 --> 00:40:19,641 هیچی دیگه؟ 406 00:40:20,142 --> 00:40:21,435 نه، چی دیگه؟ 407 00:40:22,478 --> 00:40:25,832 اون تو رو یادِ کسی نمینداخت؟ 408 00:40:26,065 --> 00:40:27,901 تو اون دیدی خودت میدونی اون کیه 409 00:40:28,235 --> 00:40:31,541 میدونم؟- البته که میدونی برادر- 410 00:40:32,740 --> 00:40:34,082 اون فریدیس ـه 411 00:40:35,833 --> 00:40:37,417 همسرت؟ 412 00:40:39,623 --> 00:40:42,085 فریدیس مُرده آیوار من جسدش رو دیدم 413 00:40:42,210 --> 00:40:44,087 آره آره آره میدونم خودم کشتمش 414 00:40:44,796 --> 00:40:47,007 ولی الآن اون برگشته و من نمیدونم چطور 415 00:40:47,049 --> 00:40:50,545 ولی اون خودشه. اون کاملاً خودشه 416 00:40:52,013 --> 00:40:53,419 تو هنوز دیوانه ای آیوار 417 00:41:07,824 --> 00:41:08,283 آیوار 418 00:41:10,827 --> 00:41:12,746 پرنس دیر بهت سلام رسوند 419 00:41:13,966 --> 00:41:15,583 اون میدونه که برادرت بهت ملحق شده 420 00:41:16,543 --> 00:41:19,676 اون امیدواره که همتون در لشکرکشی ـتون ملحق بشید 421 00:41:20,631 --> 00:41:25,761 ولی بعدش، اون میخواد که تو در براندازیِ پرنس اولگ به اون ملحق بشی 422 00:41:25,846 --> 00:41:29,302 و همچنین در نجاتِ پرنس ایگور از بردگی 423 00:41:29,725 --> 00:41:33,053 اگه هنوز با این برنامه موافقی خیلی ساده فقط سرتکون بده 424 00:41:34,356 --> 00:41:34,898 خوبه 425 00:41:35,482 --> 00:41:39,012 خودت میدونی پرنس دیر چقدر تو رو دوست داره 426 00:42:07,776 --> 00:42:12,776 ترجمه از آنجـــــل ..:: Angel ::.. 427 00:42:13,922 --> 00:42:23,922 lililili به کانالِ تلگرامِ ما بپیوندید lililili lilili @AngelicaSub lilili 428 00:43:47,432 --> 00:43:49,226 کی میتونه در برابرِ چنین ارتشی مقاومت کنه؟ 429 00:43:50,227 --> 00:43:51,270 هیچکس 430 00:43:52,480 --> 00:43:56,568 نه پادشاه هرالد نه بیورن رویین تن 431 00:43:58,320 --> 00:44:00,457 اونا مثل بچه ها هستن 432 00:44:01,741 --> 00:44:04,000 اونا و خدایانشون نابود میشن 433 00:44:05,829 --> 00:44:10,377 دوستِ خوبِ من، این پایانِ پاگانیسم ـه 434 00:44:12,462 --> 00:44:14,423 این پایانِ خدایانِ پاگان ـه