1 00:00:02,263 --> 00:00:03,514 ‫آنچه در "ارو" گذشت... 2 00:00:03,517 --> 00:00:05,210 ‫- از من کمک می‌خوای. ‫- منم فکر نمی‌کردم 3 00:00:05,211 --> 00:00:06,632 ‫همچین روزی بیاد، ‫ولی خب. 4 00:00:06,636 --> 00:00:08,253 ‫- وقت رفتنه، زندانی. ‫- من رو کجا می‌برید؟ 5 00:00:08,254 --> 00:00:10,094 ‫برمی‌گردی سطح اول. 6 00:00:10,096 --> 00:00:12,766 ‫- این رو از کجا آوردی؟ ‫- فلسیتی. 7 00:00:12,769 --> 00:00:14,274 ‫اون بود که ما رو فرستاد ‫به استارسیتی. 8 00:00:14,276 --> 00:00:15,943 ‫خیلی متاسفم که من این خبر ‫رو بهتون میدم، 9 00:00:15,944 --> 00:00:18,054 ‫ولی فلسیتی اسموک مُرده. 10 00:00:18,056 --> 00:00:21,052 ‫فقط دارم به یه عهد قدیمی وفا می‌کنم. 11 00:00:21,055 --> 00:00:25,381 ‫مگه نه، آناتولی؟ 12 00:00:34,629 --> 00:00:37,140 ‫تو... 13 00:00:37,142 --> 00:00:40,157 ‫دفعه‌ی قبل که همدیگه رو دیدیم ‫خاطرـت هست؟ 14 00:00:40,159 --> 00:00:44,179 ‫تو همه‌ی برادرای من رو کشتی. 15 00:00:44,181 --> 00:00:49,416 ‫بذار...بذار یه تلنگر به حافظه‌ت بزنم. 16 00:00:49,418 --> 00:00:52,193 ‫تو به من خیانت کردی... 17 00:00:56,078 --> 00:00:59,259 ‫بعد از اینکه من بهت اعتماد کردم... 18 00:01:01,777 --> 00:01:03,660 ‫من به تو رفاقت‌ـم ‫رو پیشکش کردم. 19 00:01:03,662 --> 00:01:09,070 ‫افرادی مثل تو هیچ ‫دوستی ندارن. 20 00:01:09,502 --> 00:01:12,384 ‫حالا دوستای تو کجا هستن؟ 21 00:01:13,675 --> 00:01:16,145 ‫ها؟ 22 00:01:16,147 --> 00:01:19,564 ‫الیور کوئین! 23 00:01:21,048 --> 00:01:22,907 ‫نه! 24 00:01:22,909 --> 00:01:24,957 ‫تیمِ ارو... 25 00:01:27,626 --> 00:01:30,819 ‫همه‌شون از بین رفتن، برادر. 26 00:01:35,842 --> 00:01:39,700 ‫تو طرف بازنده رو انتخاب کردی. 27 00:01:39,702 --> 00:01:42,628 ‫منتظر چی هستی؟ 28 00:01:42,630 --> 00:01:45,091 ‫من رو بکش! 29 00:01:47,186 --> 00:01:51,645 ‫هنوز نه. من یه برنامه‌ی کوچولو برات دارم. 30 00:01:52,344 --> 00:01:54,495 ‫تو قراره به من کمک کنی 31 00:01:54,497 --> 00:01:58,191 ‫الیور کوئین رو نابود کنم. 32 00:01:58,215 --> 00:02:04,543 .::ارائه‌ای اختصاصی از وبسایتِ::. |-| Film2Movie.US |-| 33 00:02:04,567 --> 00:02:09,690 «: مـتـرجـمـیـن: مـارشــال و مـیـکائیـل :» .:: #MK , Marshall ::. 34 00:02:09,710 --> 00:02:14,043 ‫فکر می‌کردم کنترل ذهن و این چیزا ‫فقط توی فیلما اتفاق میُفته. 35 00:02:14,045 --> 00:02:16,175 ‫دقیقاً نمیشه گفت کنترل ذهن بود. 36 00:02:16,177 --> 00:02:19,030 ‫به نظر میاد اینجا ‫وضعش خیلی بدتر شده. 37 00:02:19,032 --> 00:02:21,710 ‫اونا [یگان حفاظت] بعد از اینکه ‫تو به اون نگهبان چاقو زدی، اومدن. 38 00:02:21,712 --> 00:02:23,514 ‫اینا حرفه‌ای‌های دیوثی هستن. 39 00:02:23,516 --> 00:02:27,411 ‫وقت هواخوری کمتر شده، ‫هر نیم ساعت یکبار بازرسی سلول داریم. 40 00:02:27,413 --> 00:02:28,958 ‫بهت سخت گرفتن؟ 41 00:02:28,960 --> 00:02:31,413 ‫من؟ اصلاً. 42 00:02:31,415 --> 00:02:32,974 ‫من که خوشحالم اینجا هستن. 43 00:02:32,976 --> 00:02:35,793 ‫بریک از وقتی درِ باشگاهِ مبارزه‌ش ‫رو تخته کردی، عصبانی‌ـه 44 00:02:35,795 --> 00:02:37,353 ‫و فقط می‌تونه عصبانیت‌ـش ‫رو سر من خالی کنه. 45 00:02:37,355 --> 00:02:40,307 ‫اگر این نگهبانا اینجا نبودن، ‫می‌اومد سراغ من. 46 00:02:40,309 --> 00:02:45,221 ‫تو اساساً من رو نجات دادی. ‫نمونه بارز کارای گرین‌ارو. 47 00:02:52,756 --> 00:02:54,405 ‫برش‌دار. 48 00:02:54,407 --> 00:02:57,301 ‫فکر می‌کردم "دانبار" جیره‌خوار بریک‌ـه. 49 00:02:57,303 --> 00:03:00,569 ‫دیگه نیست. بعد از اون افتضاحِ باشگاهِ مبارزه، 50 00:03:00,572 --> 00:03:01,985 ‫یه زهر چشم از دانبار گرفتن. 51 00:03:01,987 --> 00:03:05,689 ‫حالا دیگه اون با بریک مثل... ‫خب، مثل تو رفتار میکنه. 52 00:03:05,691 --> 00:03:07,678 ‫برپا، 4587. 53 00:03:07,680 --> 00:03:09,665 ‫- حلال‌زاده. ‫- وقت رفتن‌ـه. 54 00:03:09,667 --> 00:03:11,922 ‫حق غذاخوری‌ـم باطل شده؟ 55 00:03:11,924 --> 00:03:15,526 ‫گفتم راه بیُفت بریم، زندانی. 56 00:03:15,528 --> 00:03:19,133 ‫دوباره تکرار نمی‌کنم. 57 00:03:23,613 --> 00:03:25,599 ‫حالا شد. 58 00:03:25,601 --> 00:03:26,443 ‫ملاقاتی داری. 59 00:03:26,445 --> 00:03:28,062 ‫فکر می‌کردم ملاقاتی نداشتم. 60 00:03:28,064 --> 00:03:30,088 ‫خب، باید روز شانس‌ـت باشه. 61 00:03:46,851 --> 00:03:47,863 ‫چی میخوای؟ 62 00:03:47,865 --> 00:03:49,989 ‫سعی کن یه مقدار قدردان‌تر باشی، "الی". 63 00:03:49,991 --> 00:03:51,645 ‫من مجبور شدم برای ملاقات کردن‌ـت 64 00:03:51,647 --> 00:03:52,589 ‫یه درخواست فوری ثبت کنم. 65 00:03:52,591 --> 00:03:55,426 ‫و کار خوبی هم کردم ‫چون تو 66 00:03:55,428 --> 00:03:57,384 ‫خیلی قیافه‌ت داغونه. 67 00:03:57,386 --> 00:03:59,105 ‫فقط باید خیلی سریع جراحاتت رو... 68 00:03:59,107 --> 00:04:01,503 ‫- هی. ‫- به عنوان مدرک ثبت کنم. 69 00:04:01,505 --> 00:04:03,470 ‫چیکار می‌کنی؟ 70 00:04:03,472 --> 00:04:04,673 ‫سوابق روانپزشکیِ سطح 2 رو ‫از طریق هرجایی 71 00:04:04,675 --> 00:04:07,643 ‫یا هرکسی که تو به بیرون از ‫اسلب‌ساید درز دادی، گیر آوردیم. 72 00:04:07,645 --> 00:04:09,210 ‫راستی، چطوری اونکارو کردی؟ ‫نه، نه. 73 00:04:09,212 --> 00:04:10,511 ‫بیخیال. ‫نمیخواد بهم بگی. 74 00:04:10,513 --> 00:04:12,480 ‫برای پرونده‌ت بهتره که ندونم. 75 00:04:12,482 --> 00:04:13,785 ‫منظورت از "پرونده‌ـم" چیه؟ 76 00:04:13,787 --> 00:04:16,228 ‫- پرونده‌ی تو. ‫- چی...نکنه داری با 77 00:04:16,230 --> 00:04:17,535 ‫"جین لورینگ" کار میکنی؟ 78 00:04:17,537 --> 00:04:21,651 ‫نه. دارم با همسرت کار میکنم. 79 00:04:21,653 --> 00:04:26,070 ‫اگر فلسیتی داشت باهات همکاری می‌کرد ‫به من می‌گفت، 80 00:04:26,072 --> 00:04:29,217 ‫و تنها دلیلی هم که برای ‫کمک کردنِ تو به من 81 00:04:29,219 --> 00:04:34,105 ‫یا هرکس دیگه‌ای وجود داره، ‫اینه که یه نفعی برای خودت داشته باشه. 82 00:04:34,107 --> 00:04:35,577 ‫- این حقیقت نداره. ‫- چرا، داره. 83 00:04:35,579 --> 00:04:39,795 ‫تو مقصرِ اصلی فرار کردن دیاز هستی. 84 00:04:39,797 --> 00:04:42,326 ‫یادت هست؟ 85 00:04:42,328 --> 00:04:44,858 ‫میدونی، الیوری که من می‌شناختم هم، 86 00:04:44,860 --> 00:04:50,897 ‫توی مسئولیت‌پذیری در قبال ‫شکست‌هاش مشکل داشت. 87 00:04:50,899 --> 00:04:54,232 ‫میدونی چی متحیرکننده‌ست؟ 88 00:04:55,512 --> 00:04:58,506 ‫تو هیچ شباهتی به اون [لارل] نداری. 89 00:04:58,508 --> 00:05:02,715 ‫پس تا هر وقت دلت میخواد ‫تظاهر به لارل بودن... 90 00:05:02,717 --> 00:05:05,780 ‫لارلِ من بودن رو ادامه بده. 91 00:05:05,782 --> 00:05:10,592 ‫تو هیچوقت، هرگز اون نمیشی. 92 00:05:10,594 --> 00:05:13,929 ‫از همسر من فاصله بگیر. 93 00:05:25,881 --> 00:05:29,609 ‫باورم نمیشه اون مُرده. 94 00:05:31,120 --> 00:05:33,048 ‫بگیر. 95 00:05:34,463 --> 00:05:35,908 ‫من چندان مشروب نمی‌خورم. 96 00:05:35,910 --> 00:05:38,481 ‫خب، من که می‌خورم. 97 00:05:39,638 --> 00:05:42,177 ‫خب، چه اتفاقی افتاد؟ 98 00:05:42,179 --> 00:05:43,373 ‫فلسیتی چطوری مُرد؟ 99 00:05:43,375 --> 00:05:46,863 ‫حدوداً چند هفته پیش بود 100 00:05:46,865 --> 00:05:49,047 ‫که به قتل رسید. 101 00:05:49,049 --> 00:05:51,331 ‫قتل؟ 102 00:05:51,334 --> 00:05:53,044 ‫کی می‌تونست به فلسیتی صدمه بزنه؟ 103 00:05:53,046 --> 00:05:54,825 ‫"روی"، اون فلسیتی که تو می‌شناختی ‫از اون چیزی 104 00:05:54,827 --> 00:05:56,767 ‫که بهش تبدیل شد، ‫خیلی متفاوت بود. 105 00:05:56,769 --> 00:05:59,940 ‫ما می‌خواستیم به ما بپیونده، ‫ولی اون روابطش رو قطع کرد. 106 00:05:59,942 --> 00:06:01,268 ‫در عوض مخفی شد. 107 00:06:01,270 --> 00:06:03,662 ‫کم کم اسم خودش رو گذاشت "حسابگر". 108 00:06:03,664 --> 00:06:05,022 ‫- مثل پدرش؟ ‫- اون پا توی 109 00:06:05,024 --> 00:06:06,254 ‫مسیرهای خطرناکی گذاشت 110 00:06:06,256 --> 00:06:07,580 ‫اگر بیش از حد 111 00:06:07,582 --> 00:06:10,366 ‫توی این راه قدم برداری، ‫دیر یا زود، عواقبش دامن‌گیرت میشن. 112 00:06:11,337 --> 00:06:14,124 ‫متاسفم، ویلیام. 113 00:06:14,126 --> 00:06:16,910 ‫به هر حال اگر هم فلسیتی مرده باشه، 114 00:06:16,912 --> 00:06:19,908 ‫هر شرایطی هم که حکم‌فرما باشه، 115 00:06:19,910 --> 00:06:23,043 ‫هنوزم این سیگنال رو برای من فرستاده، 116 00:06:23,045 --> 00:06:24,407 ‫و من باید دلیلش رو بدونم. 117 00:06:24,409 --> 00:06:27,473 ‫تو هیچی بهش مدیون نیستی، ویلیام. 118 00:06:27,475 --> 00:06:30,409 ‫جدی؟ خب، شاید اون بهم مدیون بوده. 119 00:06:31,102 --> 00:06:33,078 ‫خیلی خب. من یکم قبل متوجه این شدم. 120 00:06:33,080 --> 00:06:34,897 ‫تفاوت طیف رنگی رو می‌بینین؟ 121 00:06:34,899 --> 00:06:36,717 ‫گمونم فلسیتی می‌خواسته به اونجا ‫هدایت‌مون کنه. 122 00:06:36,719 --> 00:06:40,324 ‫این یه جورایی دیوانگی‌ـه. ‫متوجهی، مگه نه؟ 123 00:06:40,326 --> 00:06:42,631 ‫من فقط می‌دونم که راه دوری رو ‫تا اینجا اومدم. 124 00:06:42,633 --> 00:06:45,368 ‫الان دست نمی‌کشم. 125 00:06:55,321 --> 00:06:58,090 ‫پروازِ "سایلنسر" از مسکو ‫هنوز فرود نیومده؟ 126 00:06:58,092 --> 00:06:59,387 ‫همونطور که حدس زدیم ‫یک ساعت پیش توی استارسیتی. 127 00:06:59,389 --> 00:07:02,045 ‫الگوریتم تشخیص چهره‌ی من ‫نشون میده که هنوز با دیاز 128 00:07:02,047 --> 00:07:04,797 ‫ملاقات نکرده، ‫ولی من یه خبر جدید 129 00:07:04,799 --> 00:07:07,115 ‫درباره اینکه دیاز برای چی ‫سایلنسر رو فرستاد روسیه گیر آوردم. 130 00:07:07,117 --> 00:07:07,985 ‫آناتولی کِنیازف؟ 131 00:07:07,987 --> 00:07:10,131 ‫،من نمی‌تونم تاییدیه‌ی صریحی گیر بیارم 132 00:07:10,133 --> 00:07:11,863 ‫ولی توی دارک وب شایعه‌ست 133 00:07:11,865 --> 00:07:15,066 ‫که کُل براتوا دو شب پیش ‫توی مسکو قتل عام شدن، 134 00:07:15,068 --> 00:07:18,966 ‫که برای نیم‌چه دشمنِ ما، آناتولی، ‫نشونه‌ی خوبی نیست. 135 00:07:20,233 --> 00:07:22,030 ‫ملاقات با الیور چطور پیش رفت؟ ‫حالش خوبه؟ 136 00:07:22,032 --> 00:07:24,129 ‫حالش خوبه. ‫از من متنفره، فکر میکنه من یه هیولام، 137 00:07:24,131 --> 00:07:26,063 ‫و کمکم رو نمی‌خواد، ولی در کُل خوبه. 138 00:07:26,065 --> 00:07:29,595 ‫وای. خیلی خب گوش کن. آخه مشخصاً ‫توی زندان به الیور خیلی سخت گذشته. 139 00:07:29,597 --> 00:07:31,664 ‫یعنی، کلا دلیل اصلی زندان همین‌ـه دیگه. 140 00:07:31,666 --> 00:07:32,982 ‫ولی الیور، توـئه جدید رو نمی‌شناسه. 141 00:07:32,984 --> 00:07:38,018 ‫اون فقط نسخه‌ی قدیمی، ترسناک‌تر، ‫و قاتل‌ترِ تو رو می‌شناسه. 142 00:07:38,020 --> 00:07:40,182 ‫واقعا برای من مهم نیست ‫الیور در موردم چه فکری میکنه، 143 00:07:40,184 --> 00:07:41,500 ‫ولی اون نمی‌خواد من وکیلش باشم، 144 00:07:41,502 --> 00:07:44,879 ‫و منم نمی‌دونم به چه سرعت ‫میخوای وکیل جایگزین پیدا کنی. 145 00:07:44,881 --> 00:07:46,772 ‫امکان نداره. دیگه الان ‫رویکردمون رو تغییر نمی‌دیم. 146 00:07:46,774 --> 00:07:48,866 ‫حقوق مدنی الیور نقض شده بود. 147 00:07:48,868 --> 00:07:51,294 ‫پیش قدم شدن یه دادستان ‫توی طرف مخالف برای دفاع کردن از الیور 148 00:07:51,296 --> 00:07:53,258 ‫بهترین اهرمی‌ـه که داریم. 149 00:07:55,384 --> 00:07:56,945 ‫یه مورد مطابق پیدا شد. 150 00:07:56,947 --> 00:08:00,303 ‫دیاز و سه لانگ‌بو هانتر خارج از یه ‫تاسیساتِ تسلیحاتی توی اُرکید‌ بِی دیده شدن. 151 00:08:00,305 --> 00:08:03,328 ‫احتمالا دنبال یه جور اسلحه می‌گرده. 152 00:08:03,330 --> 00:08:06,287 ‫چه بد که قرار نیست ‫به اندازه کافی زنده بمونه تا بدستش بیاره. 153 00:08:06,289 --> 00:08:10,029 ‫باید قبل از اینکه تغییر مکان بدن، بریم. 154 00:08:12,239 --> 00:08:16,400 ‫چرا آدم بدا همیشه ترسناک‌ترین جاها ‫رو انتخاب می‌کنن؟ 155 00:08:16,402 --> 00:08:17,878 ‫صبر کن ببینم. سوالت جدّی بود؟ 156 00:08:17,880 --> 00:08:19,812 ‫خب، آخه تو هم قبلا ‫یه آدم بد...خب، یه دخترِ بد بودی 157 00:08:19,814 --> 00:08:20,879 ‫با خودم گفتم شاید بدونی. 158 00:08:20,881 --> 00:08:24,577 ‫به قیافه اینکار نمیاد ‫عملیات رسمی دادستانی باشه. 159 00:08:24,579 --> 00:08:26,006 ‫مجبور بودیم اینو هم دعوت کنیم؟ 160 00:08:26,008 --> 00:08:28,383 ‫- شما دوتا دیگه حالا با هم رفیق شدین؟ ‫- داستانش طولانی‌ـه، 161 00:08:28,385 --> 00:08:31,034 ‫ولی اصل قضیه اینه که ‫سایلنسر و دیاز این داخل هستن، 162 00:08:31,036 --> 00:08:33,753 ‫که یعنی ما بالاخره قراره یه فرصت ‫برای تمام کردنِ کارشون داشته باشیم. 163 00:08:33,755 --> 00:08:36,132 ‫و تو اینو از کجا میدونی؟ ‫اها صبر کن. 164 00:08:36,134 --> 00:08:37,532 ‫بذار حدس بزنم. ‫داستانش طولانی‌ـه. 165 00:08:37,534 --> 00:08:40,137 ‫نمیشه فقط در همین حد درباره‌ش صحبت کنیم؟ 166 00:08:40,139 --> 00:08:43,843 ‫- خب، حالا هستی؟ ‫- واقعا سوال پرسیدن داره؟ 167 00:08:45,980 --> 00:08:47,625 ‫کدوم گوری‌ـه؟ 168 00:08:47,627 --> 00:08:50,950 ‫بر اساسِ ردیاب‌ـم، توی این‌ـه. 169 00:09:17,272 --> 00:09:19,625 ‫- بمب! ‫- برو، برو، زودباش، بجنب، 170 00:09:19,627 --> 00:09:20,981 ‫برید بیرون، بیرون، بیرون! 171 00:09:39,722 --> 00:09:42,334 ‫آرگوس از وقتی که دیاز، براتوا رو توی ‫روسیه قتل عام کرد، در حال ردیابیش بود. 172 00:09:42,336 --> 00:09:44,205 ‫پلیس هم داشت به ورود غیرمجاز ‫به تاسیسات رسیدگی میکرد، 173 00:09:44,207 --> 00:09:45,388 ‫پس لطفا بهم بگو، فلسیتی، 174 00:09:45,390 --> 00:09:48,294 ‫چطوری دوباره کارـت به وسط ‫عملیات من کشید؟ 175 00:09:48,296 --> 00:09:50,388 ‫چطوره فقط بگم ‫الگوریتم جستجویِ نمایی، 176 00:09:50,390 --> 00:09:52,180 ‫و همه‌مون به همین راضی باشیم؟ 177 00:09:52,182 --> 00:09:54,444 ‫ما روی کمربند سایلنسر ‫یه ردیاب کار گذاشتیم. 178 00:09:54,446 --> 00:09:56,272 ‫معلومه که دیاز اون رو پیدا کرده 179 00:09:56,274 --> 00:09:57,668 ‫و به عنوان یه طعمه ‫برعلیه‌مون به کار برده. 180 00:09:57,670 --> 00:10:00,549 ‫چطوری اینکارو کردین؟ ‫شما که توی مرکز کنترل بیماری، 181 00:10:00,576 --> 00:10:02,320 ‫به هیچ وجه نزدیک سایلنسر نبودین. 182 00:10:02,322 --> 00:10:04,347 ‫اون قضیه‌ی سازمان کنترل بیماری ‫کار شماها بود؟ 183 00:10:04,349 --> 00:10:07,902 ‫فلسیتی نزدیکش نبود. من بودم. 184 00:10:07,904 --> 00:10:09,508 ‫ما با همدیگه مخفیانه ‫خارج‌ـش کردیم. 185 00:10:09,510 --> 00:10:10,945 ‫یعنی شما دو نفر ‫سایلنسر رو دستگیر کردین؟ 186 00:10:10,947 --> 00:10:13,373 ‫ولی فلسیتی و لارل بودن... 187 00:10:13,375 --> 00:10:14,603 ‫که شکنجه‌ش دادن. 188 00:10:14,605 --> 00:10:16,402 ‫در اصل، من راضیش کردم ‫که اینکارو نکنه. 189 00:10:16,429 --> 00:10:17,235 ‫قابل‌تون هم نداشت. 190 00:10:17,237 --> 00:10:18,462 ‫پس حالا دیگه با لارل کار می‌کنی؟ 191 00:10:18,464 --> 00:10:20,464 ‫- لارل که می‌گین همینجا ایستاده‌ها. ‫- بخوایم منصف باشیم 192 00:10:20,466 --> 00:10:22,403 ‫لارل برای تعطیل کردن اون برنامه‌ی غیرقانونیِ ‫روانپزشکی توی اسلب‌ساید کمک کرد. 193 00:10:22,405 --> 00:10:24,340 ‫وایسا ببینم. صبر کن. ‫تو به من بخاطر 194 00:10:24,342 --> 00:10:25,921 ‫همکاری با گرین‌اروی جدید گیر میدی، 195 00:10:25,923 --> 00:10:28,990 ‫و اونوقت، ‫خودت با بلک سایرنِ لامصب کار میکنی؟ 196 00:10:28,992 --> 00:10:29,876 ‫بازم میگم، من همینجام. 197 00:10:29,878 --> 00:10:31,784 ‫تو داری با گرین‌اروی جدید کار میکنی؟ 198 00:10:31,786 --> 00:10:33,693 ‫بچه‌ها، فکر کنم ‫کل بحث در این خلاصه میشه که 199 00:10:33,695 --> 00:10:37,374 ‫شاید بهتره همه‌مون یکم بیشتر ‫دست به موبایل بشیم، 200 00:10:37,376 --> 00:10:38,260 ‫و یه اس‌ام‌اس به هم بدیم. 201 00:10:38,262 --> 00:10:39,999 ‫آره. من دقیقاً دارم در مورد این حقیقت 202 00:10:40,001 --> 00:10:42,863 ‫صحبت میکنم، ‫که هفته‌ی قبل همه تولد من رو فراموش کردن. 203 00:10:42,865 --> 00:10:43,952 ‫گذاشته بودیم هفته بعد جشن بگیریم. ‫حالا غافلگیر نشون بده! 204 00:10:43,954 --> 00:10:45,248 ‫خیلی خب. حالا که رازهای تاریک ‫همه‌مون برملا شد، 205 00:10:45,250 --> 00:10:48,658 ‫به نظرتون میشه ‫تمرکزـمون رو برگردونیم روی اون روانی‌ای 206 00:10:48,660 --> 00:10:50,566 ‫که می‌خواست ما رو منفجر کنه؟ 207 00:10:50,568 --> 00:10:52,188 ‫به نظر فکر خوبی‌ـه. 208 00:10:52,190 --> 00:10:53,639 ‫اولاً، ‫یه سری قواعد داریم. 209 00:10:53,641 --> 00:10:54,562 ‫گرین ارو جدیدی در کار نیست. 210 00:10:54,564 --> 00:10:58,121 ‫دوماً، کسی ‫که اهل این زمین نباشه هم در کار نیست. 211 00:10:58,123 --> 00:10:59,708 ‫داری منو بیرون می‌کنی؟ 212 00:10:59,710 --> 00:11:01,179 ‫خب، تو دادستان هستی. 213 00:11:01,181 --> 00:11:02,785 ‫ممکن بود امشب ‫لو بری، 214 00:11:02,787 --> 00:11:04,659 ‫و من فکر می‌کنم ‫لازم نیست دوباره چنین ریسکی بکنیم. 215 00:11:04,661 --> 00:11:08,137 ‫پس یه رئیس مافیای بین‌المللی ‫میتونه بمونه 216 00:11:08,139 --> 00:11:11,182 ‫و من باید برم، ‫اینطوریاست؟ 217 00:11:12,689 --> 00:11:14,205 ‫عجب! باور نکردنی‌ـه. 218 00:11:14,207 --> 00:11:16,301 ‫- لارل، صبر کن. ‫- خداحافظ. 219 00:11:16,303 --> 00:11:17,618 ‫لارل، لطفا صبر کن. 220 00:11:17,620 --> 00:11:19,679 ‫به نظر میاد ‫که تو و شوهرـت واقعا به من نیاز ندارین. 221 00:11:19,681 --> 00:11:22,280 ‫بهت نیاز داره، ما بهت نیاز داریم، ‫من بهت نیاز دارم، ولی مهم‌تر از همه 222 00:11:22,282 --> 00:11:23,901 ‫من دادستان رو میخوام ‫تا به الیور کمک کنه. 223 00:11:23,903 --> 00:11:26,436 ‫خب، خوشحال شدم توی ‫زمانِ آزادم به پرونده‌ی خیریه‌ت کمک کردم 224 00:11:26,438 --> 00:11:29,780 ‫ولی حالا دیاز برگشته، و ‫من دیگه وقت ندارم. 225 00:11:29,782 --> 00:11:32,435 ‫لارل، لارل، خواهش میکنم! 226 00:11:32,437 --> 00:11:34,262 ‫اگر می‌‌تونستم جای خودم رو باهات ‫عوض کنم 227 00:11:34,264 --> 00:11:36,886 ‫که تو بری دیاز رو گیر بندازی، ‫اینکارو می‌کردم، 228 00:11:36,888 --> 00:11:40,304 ‫ولی این تنها فرصتی‌ـه ‫که من برای آزاد کردن الیور از زندان دارم. 229 00:11:40,306 --> 00:11:43,195 ‫همین! این... 230 00:11:43,395 --> 00:11:46,747 ‫این تنها فرصتم‌ـه که شوهرم ‫رو پس بگیرم. 231 00:11:46,749 --> 00:11:49,598 ‫لارل، خواهش میکنم. 232 00:11:49,600 --> 00:11:54,266 ‫میدونی، بعضی وقتا، ‫واقعا از اینکه لارلِ شما باشم متنفرم. 233 00:11:54,737 --> 00:11:59,331 ‫قول میدم وقتی دیاز رو بگیریم، ‫باهات تماس می‌گیرم 234 00:11:59,333 --> 00:12:02,487 ‫و ما این قضیه رو همونطور که ‫برنامه ریختیم، تمام می‌کنیم. 235 00:12:02,489 --> 00:12:04,923 ‫باشه. 236 00:12:06,663 --> 00:12:09,131 ‫نزدیک شدیم. باید همینجا باشه. 237 00:12:09,133 --> 00:12:12,225 ‫این همه سال گذشته، ‫با اینحال تو هنوز همون پسربچه‌ای هستی 238 00:12:12,227 --> 00:12:13,443 ‫که از ندونستن، خوشش نمیاد. 239 00:12:13,445 --> 00:12:16,552 ‫تو هم هنوز همون دختری هستی ‫که عاشق توی دردسر افتادن‌ـه؟ 240 00:12:16,554 --> 00:12:19,045 ‫خودت که میدونی. 241 00:12:19,047 --> 00:12:21,562 ‫خوشحالم می‌بینمت. 242 00:12:21,564 --> 00:12:24,574 ‫من سعی کردم بعد ‫از اون قضایا ارتباطم رو باهات حفظ کنم. 243 00:12:24,576 --> 00:12:28,549 ‫آره، میدونم. ‫گمونم برای من، فراموش کردن 244 00:12:28,551 --> 00:12:31,001 ‫آسون‌تر از تحمل کردن بود، میفهمی که؟ 245 00:12:31,003 --> 00:12:33,584 ‫کاش منم می‌تونستم گاهی اوقات ‫همینکارو بکنم. 246 00:12:33,586 --> 00:12:36,168 ‫باورم نمیشه اونا آدمای بالغ هستن. 247 00:12:36,170 --> 00:12:38,320 ‫که به معنای پیر شدنِ ماـست. 248 00:12:38,322 --> 00:12:39,951 ‫هرگز فکر نمی‌کردم دوباره ببینمت. 249 00:12:39,954 --> 00:12:42,877 ‫اینجا آخرین مکانی‌ـه ‫که فکر می‌کردم بهش برمی‌گردم. 250 00:12:42,879 --> 00:12:44,918 ‫می‌خواستم ویلیام ‫من رو توی لیان‌یو تنها بذاره. 251 00:12:44,920 --> 00:12:46,958 ‫چطوری متقاعدـت کرد؟ 252 00:12:46,960 --> 00:12:50,964 ‫من داخل کمانِ الیور ‫یه پیغام پیدا کردم، 253 00:12:50,966 --> 00:12:52,255 ‫نشانِ چهارگانه. 254 00:12:52,257 --> 00:12:54,406 ‫امکان نداره. ‫کی ممکنه گذاشته باشدش اونجا؟ 255 00:12:54,408 --> 00:12:57,486 ‫نمی‌‌دونم، ‫ولی فکر میکنم بهترین کار 256 00:12:57,488 --> 00:12:59,141 ‫اینه که بین ‫خودمون بمونه. 257 00:12:59,143 --> 00:13:00,971 ‫ما سالها ویلیام رو ندیدیم. 258 00:13:00,973 --> 00:13:02,559 ‫مطمئنی می‌تونیم بهش اعتماد کنیم؟ 259 00:13:02,561 --> 00:13:04,159 ‫اون پسر الیورـه. 260 00:13:04,161 --> 00:13:06,052 ‫دقیقاً همینه که نگرانم می‌کنه. 261 00:13:06,053 --> 00:13:08,477 ‫هی. بر اساسِ نقشه فقط 262 00:13:08,479 --> 00:13:11,334 ‫چندین متر دیگه با اینجا فاصله داره. 263 00:13:27,775 --> 00:13:29,568 ‫- راه بیُفت، زندانی. ‫- چی؟ کجا؟ 264 00:13:29,570 --> 00:13:33,019 ‫برای همیشه میری انفرادی. 265 00:13:33,021 --> 00:13:33,865 ‫هی. ‫چه خبر شده؟ 266 00:13:33,867 --> 00:13:35,592 ‫افسر دانبار ‫دیشب به قتل رسید، 267 00:13:35,594 --> 00:13:37,522 ‫و این حرومزاده‌ی فسقلی ‫آخرین نفری‌ـه که دیدتش. 268 00:13:37,524 --> 00:13:40,025 ‫چی؟ ‫من کسی رو نکشتم. من نبودم! 269 00:13:40,027 --> 00:13:42,125 ‫وایسین. ‫از کجا می‌دونین کار اون بوده؟ 270 00:13:42,127 --> 00:13:43,631 ‫الیور، من نبودم، قسم می‌‌خورم! 271 00:13:43,634 --> 00:13:47,295 ‫باید کار بریک باشه! ‫اون برام پاپوش دوخته! 272 00:13:47,297 --> 00:13:50,721 ‫الیور! الیور! 273 00:13:51,235 --> 00:13:53,321 ‫ببین کی از تیمارستان اومده. 274 00:13:53,322 --> 00:13:55,377 ‫اونجا درس زندگی‌ای هم یاد گرفتی؟ 275 00:13:55,379 --> 00:13:58,013 ‫شاید اون دکترا کمک کردن ‫عقل‌ـت بیاد سر جاش. 276 00:13:58,014 --> 00:14:00,401 ‫بگو چی درباره‌ی قتل دانبار میدونی. 277 00:14:00,402 --> 00:14:02,495 ‫به نظر میاد داری ‫ما رو به چیزی متهم می‌کنی. 278 00:14:02,497 --> 00:14:05,701 ‫من شنیدم که مرد بیچاره هشت بار ‫چاقو خورده. 279 00:14:05,703 --> 00:14:06,496 ‫عجب مرگ فجیعی. 280 00:14:06,498 --> 00:14:08,519 ‫من و تو با همدیگه مشاجره داشتیم، بریک. 281 00:14:08,521 --> 00:14:10,454 ‫شاید داشتیم، شاید هم نداشتیم. 282 00:14:10,456 --> 00:14:13,610 ‫شاید هم یه مرد بی‌گناه ‫داره به جای تو داخل انفرادی می‌پوسه. 283 00:14:13,612 --> 00:14:16,563 ‫اینجا آدمِ بی‌گناهی وجود نداره، کوئین. ‫تو که بهتر میدونی. 284 00:14:16,565 --> 00:14:19,361 ‫بریک، استنلی اون نگهبان ‫رو نکُشته. 285 00:14:19,363 --> 00:14:21,802 ‫خب، پسر گمونم چیزی نیست ‫که نگرانش باشه. 286 00:14:21,804 --> 00:14:24,700 ‫حقیقت اون رو آزاد می‌کنه. 287 00:14:26,327 --> 00:14:27,790 ‫دست به کار شو. 288 00:14:27,792 --> 00:14:31,502 ‫اونوقت تو هم ‫به رفیق‌ـت توی انفرادی ملحق میشی. 289 00:14:33,682 --> 00:14:35,577 ‫هی، بریک. 290 00:14:35,579 --> 00:14:38,062 ‫اگر تو یا هرکدوم ‫از افرادت 291 00:14:38,064 --> 00:14:44,475 ‫توی این قضیه دستی داشته باشین، ‫من متوجه میشم. 292 00:14:47,877 --> 00:14:49,985 ‫ولمون کن بابا. 293 00:14:51,271 --> 00:14:53,237 ‫معرفی میکنم، پیوتر رازلوف... 294 00:14:53,239 --> 00:14:58,098 ‫مامور سابق کا.گ.ب، دارای ارتباطاتِ ‫ترسناک و دیرینه‌ی زیاد با ارتش روسیه. 295 00:14:58,100 --> 00:14:59,936 ‫خب به نظر سوژه جالبی میاد. 296 00:14:59,938 --> 00:15:03,612 ‫اینطور نیست. ‫من و پیوتر توی کا.گ.ب همکار بودیم، 297 00:15:03,614 --> 00:15:06,200 ‫ولی با همدیگه ‫اختلاف نظر داشتیم. 298 00:15:06,202 --> 00:15:08,072 ‫پس چرا دیاز تو رو مجبور کرد ‫باهاش تماس بگیری؟ 299 00:15:08,074 --> 00:15:11,441 ‫دیاز میخواد یه جور اسلحه‌ی خیلی قدرتمند ‫ازش بخره. 300 00:15:11,444 --> 00:15:13,075 ‫اون میخواد الیور کوئین رو 301 00:15:13,077 --> 00:15:15,526 ‫با نابود کردنِ عزیزترین چیزـش ‫از بین ببره، یعنی شهرـش. 302 00:15:15,528 --> 00:15:17,741 ‫بخاطر همین دیاز سعی داشت 303 00:15:17,743 --> 00:15:19,371 ‫سلاحِ انرژی هدایت‌شده رو بدزده. 304 00:15:19,373 --> 00:15:20,703 ‫و اون داستان سازمان کنترل بیماری. 305 00:15:20,705 --> 00:15:23,696 ‫می‌فهمیم که دیاز برنامه ریخته ‫کجا حمله‌ش رو انجام بده، همونجا گیر می‌ندازیم، 306 00:15:23,698 --> 00:15:26,558 ‫می‌فهمیم که رازلوف چی بهش فروخته، 307 00:15:26,560 --> 00:15:28,119 ‫و تو هم بهمون کمک می‌کنی. 308 00:15:28,121 --> 00:15:29,992 ‫نه، نه، نه. نه. ‫پیوتر می‌تونه جاسوس رو تشخیص بده. 309 00:15:29,994 --> 00:15:31,799 ‫آناتولی، ما بهت کمک می‌کنیم. 310 00:15:31,801 --> 00:15:33,271 ‫من قبلا یه بار ‫نقش قهرمان رو بازی کردم، 311 00:15:33,273 --> 00:15:36,050 ‫و دیاز به عنوان مجازات ‫همه‌ی برادرام رو کشت. 312 00:15:36,052 --> 00:15:38,694 ‫- دیگه هرگز اینکارو نمی‌کنم. ‫- الیور هم برادرت بود، 313 00:15:38,696 --> 00:15:40,702 ‫و اگر اینجا بود، ازت می‌خواست به ما ‫کمک کنی دیاز رو گیر بندازیم. 314 00:15:40,704 --> 00:15:42,711 ‫آره، ولی الیور هم سعی کرد ‫همینکار رو انجام بده. 315 00:15:42,713 --> 00:15:46,660 ‫ببین کارش به کجا کشیده. نه. ‫وقتش رسیده من برم یه جای خوب، و گرمسیری. 316 00:15:46,662 --> 00:15:47,732 ‫شاید مالدیو. 317 00:15:47,734 --> 00:15:49,238 ‫فکر کنم وقتی 318 00:15:49,240 --> 00:15:51,915 ‫تویِ لیست تحت تعقیب‌های ‫امنیت ملی باشی، سفر کردن خیلی سخت میشه. 319 00:15:51,917 --> 00:15:55,064 ‫آره، ولی من که تو چنین لیستی نیس... 320 00:15:57,814 --> 00:15:59,204 ‫داری منو تهدید می‌کنی؟ 321 00:15:59,206 --> 00:16:01,159 ‫یه پیشنهادِ مشتاقانه در نظر بگیرش. 322 00:16:01,161 --> 00:16:03,512 ‫چند دقیقه میری توی دفتر رازلوف، 323 00:16:03,514 --> 00:16:04,803 ‫محتویات هارد درایوش رو ‫دانلود می‌کنی، 324 00:16:04,805 --> 00:16:06,494 ‫بعد هم توی راه مالدیوی. 325 00:16:06,496 --> 00:16:09,212 ‫تو اون فلسیتی اسموک که یادم میاد نیستی. 326 00:16:09,214 --> 00:16:11,833 ‫خب، اون فلسیتی نمی‌تونست ‫دیاز رو بگیره. 327 00:16:11,835 --> 00:16:14,336 ‫شاید این یکی بتونه. 328 00:16:24,779 --> 00:16:27,548 ‫تصویر بر قراره. 329 00:16:29,192 --> 00:16:33,933 ‫به رئیست بگو، دوست قدیمی‌ـش ‫"ک.گ.بیست" اومده دیدنش. 330 00:16:37,423 --> 00:16:40,051 ‫آناتولی کنیازف. 331 00:16:40,129 --> 00:16:41,949 ‫عجب جرأتی داری... 332 00:16:42,049 --> 00:16:46,046 ‫که پشت درِ من آفتابی میشی. 333 00:16:47,307 --> 00:16:52,041 ‫بخاطر براتوا، متاسفم. 334 00:16:52,141 --> 00:16:55,801 ‫بیا، بریم به یاد و خاطره‌شون چیزی بنوشیم. 335 00:16:55,890 --> 00:16:57,255 ‫وارد شد. 336 00:16:57,257 --> 00:16:59,201 ‫گمون کنم یه تشکر 337 00:16:59,203 --> 00:17:01,898 ‫بخاطر فرستادنِ اژدها پیش من، بهت بدهکارم، ‫کنیازف. 338 00:17:01,900 --> 00:17:06,917 ‫خوشحالم که معاملات‌ـت با آقای دیاز ‫سودآور بودن. 339 00:17:06,919 --> 00:17:09,934 ‫بله. ‫بسیار سودآور. 340 00:17:09,936 --> 00:17:14,700 ‫حالا که صحبتش شد، ‫4‏، یا گاز "سارین" نمیخوای؟K تلوزیون 341 00:17:14,702 --> 00:17:18,332 ‫همه از تولید به مصرف هستن، ‫قسم می‌خورم. 342 00:17:18,334 --> 00:17:21,499 ‫آناتولی، باید بری نزدیک اون کامپیوتر. 343 00:17:21,501 --> 00:17:24,731 ‫پیوتر، چطوره مثل دوستای قدیمی 344 00:17:24,733 --> 00:17:27,397 ‫بشینیم کنار هم؟ 345 00:17:28,331 --> 00:17:32,130 ‫خوبه. ‫حالا حواسش رو پرت کن و فلش رو وصل کن. 346 00:17:33,230 --> 00:17:34,594 ‫مشکلی هست؟ 347 00:17:34,597 --> 00:17:38,394 ‫به من...به من وعده نوشیدنی دادی. 348 00:17:42,495 --> 00:17:47,215 ‫با یخ... لطفا. 349 00:17:53,563 --> 00:17:55,125 ‫خوبه. 350 00:17:56,121 --> 00:17:59,178 ‫دارن میرن سراغ‌ـش. ‫آناتولی لو رفته. 351 00:17:59,180 --> 00:18:00,442 ‫باید از اونجا بیاریمش بیرون. 352 00:18:00,444 --> 00:18:02,501 ‫حافظه فلش هنوز یه دقیقه ‫وقت نیاز داره تا اطلاعات استخراج کنه. 353 00:18:02,503 --> 00:18:04,463 ‫فلسیتی، اون اندازه یه دقیقه وقت نداره. 354 00:18:04,465 --> 00:18:06,625 ‫آناتولی، در حال حاضر خطری ‫وجود نداره. 355 00:18:06,627 --> 00:18:08,155 ‫به حرف زدن ادامه بده. 356 00:18:08,157 --> 00:18:10,575 ‫من رو ببخش پیوتر. 357 00:18:10,577 --> 00:18:12,114 ‫فلسیتی! 358 00:18:12,116 --> 00:18:15,230 ‫از دست دادن براتوا دردناک بود. 359 00:18:15,232 --> 00:18:18,613 ‫این درد باعث شد چشمم روی دردهایی ‫که به دیگران متحمل کردم باز بشه. 360 00:18:18,615 --> 00:18:24,844 ‫امیدوارم تو در قلبت من رو ببخشی. 361 00:18:27,221 --> 00:18:30,312 ‫یه مار ممکنه پوست بندازه، 362 00:18:30,314 --> 00:18:34,349 ‫ولی باز هم یه مارـه. 363 00:18:46,419 --> 00:18:48,301 ‫برو! 364 00:19:09,716 --> 00:19:11,493 ‫آناتولی. 365 00:19:11,495 --> 00:19:13,824 ‫خدایا. ‫ایول. گیرش آوردیم. 366 00:19:13,826 --> 00:19:15,597 ‫لعنتی. 367 00:19:19,218 --> 00:19:20,595 ‫هی. آناتولی چطوره؟ 368 00:19:20,597 --> 00:19:22,580 ‫چند ساعتی بیهوش‌ـه، 369 00:19:22,581 --> 00:19:23,463 ‫ولی خوب میشه. 370 00:19:23,464 --> 00:19:24,827 ‫- خوبه. ‫- فلسیتی، اگر من چند ثانیه دیرتر 371 00:19:24,829 --> 00:19:26,334 ‫رسیده بودم، دیگه کار از کارش می‌گذشت. 372 00:19:26,336 --> 00:19:27,801 ‫ولی حالش خوبه، ‫و ما هم این رو گرفتیم. 373 00:19:27,803 --> 00:19:29,476 ‫رمزنگاری شده‌ست ‫و احتمالا به زبانِ روسی‌ـه، 374 00:19:29,478 --> 00:19:31,002 ‫بخاطر همین رمزگشایی‌ـش ‫یکم وقت میبره، 375 00:19:31,004 --> 00:19:33,013 ‫ولی سرنخ بزرگی از برنامه‌ایه که دیاز داره. 376 00:19:33,015 --> 00:19:34,839 ‫و این ارزش زندگی آناتولی رو داشت؟ 377 00:19:34,841 --> 00:19:36,349 ‫خب، به این فکر کن ‫که اگر جلوی دیاز رو نگیریم 378 00:19:36,350 --> 00:19:38,400 ‫چندتا زندگی رو از دست می‌دیم. 379 00:19:38,402 --> 00:19:40,285 ‫همه‌مون باید توی عملیات ریسک‌هایی بکنیم، ‫"دیگ". 380 00:19:40,287 --> 00:19:42,255 ‫درسته، ‫ولی این ریسکی بود 381 00:19:42,257 --> 00:19:44,266 ‫که تو اون رو وادار به قبول کردنش کردی، ‫فلسیتی. 382 00:19:44,268 --> 00:19:47,425 ‫من متاسفم که آناتولی آسیب دید، جدی میگم، 383 00:19:47,427 --> 00:19:50,685 ‫ولی الان ما از دیاز اطلاعات داریم، ‫چون من تسلیم نشدم. 384 00:19:50,687 --> 00:19:53,458 ‫تسلیم؟ فلسیتی، من تسلیم نشدم. 385 00:19:53,460 --> 00:19:55,661 ‫تو من رو کنار زدی. ‫میخواستی به روش خودت کارها رو پیش ببری، 386 00:19:55,663 --> 00:19:57,219 ‫و منم از این تصمیمت پشتیبانی کردم، 387 00:19:57,222 --> 00:19:58,728 ‫ولی اون برای قبل این بود که ‫بفهمم تصمیمِ تو 388 00:19:58,730 --> 00:19:59,968 ‫شامل به خطر انداختن ‫زندگیِ افراد بی‌‌گناه میشه. 389 00:20:00,522 --> 00:20:02,675 ، آناتولی که آدم مظلومی نیست 390 00:20:02,752 --> 00:20:06,060 و برای من سخنرانی نکن ، بخصوص .وقتی که خودتم کمک دست نبودی 391 00:20:06,136 --> 00:20:08,950 من حاضرم هر کاری انجام بدم .تا این قضیه تمام بشه 392 00:20:09,027 --> 00:20:11,171 بعدش چی؟ 393 00:20:11,248 --> 00:20:13,350 فلیسیتی ، من خیلی وقته ...که تورو می‌شناسم 394 00:20:13,427 --> 00:20:15,235 ، و تو آدم خوبی هستی 395 00:20:15,245 --> 00:20:16,743 ولی من توی خط مقدم جنگ بودم 396 00:20:16,754 --> 00:20:18,763 و می‌دونم دقیقا خشونت .ناشی از اون چه تأثیری روی افراد می‌ذاره 397 00:20:18,840 --> 00:20:22,021 فقط امیدوارم ، وقتی این قضایا تموم بشه 398 00:20:22,098 --> 00:20:24,334 هنوزم مثل یه قهرمان .ازش خارج بشی 399 00:20:44,311 --> 00:20:47,829 روبه‌راهی؟ 400 00:20:47,905 --> 00:20:51,943 نگهبان‌ها ، نوبتی .و پشت سرهم منُ می‌زدن 401 00:20:52,021 --> 00:20:53,787 فکر می‌کنن من رفیقشون .رو کشتم 402 00:20:53,864 --> 00:20:55,579 استن‌لی ، دلیلش رو گفتن؟ 403 00:20:55,657 --> 00:20:59,434 .اون‌ها آلت قتاله رو پیدا نکردن 404 00:20:59,511 --> 00:21:01,612 دانبار یه عوضی ـه .ولی من هیچوقت بهش صدمه نمی‌زنم 405 00:21:01,690 --> 00:21:03,832 .هیچوقت به کسی صدمه نمی‌زنم 406 00:21:03,843 --> 00:21:06,640 ، الیور ، اگر این اتهامُ به من نسبت بدن 407 00:21:06,717 --> 00:21:08,701 .تا ابد این‌جا می‌مونم 408 00:21:08,778 --> 00:21:10,662 نمی‌ذارم همچین .اتفاقی بیفته 409 00:21:10,739 --> 00:21:12,840 شنیدم که توی حموم .اون اتفاق افتاد ـه 410 00:21:12,917 --> 00:21:14,809 .خیلی‌خب - ...ولی این حتی با عقل جور در نمیاد - 411 00:21:14,886 --> 00:21:18,421 چون من حتی نزدیکم نبودم ...به‌جائی که طرف با چاقو 412 00:21:18,497 --> 00:21:22,434 می‌دونم که اگر کسی باشه ، که بتونه واقعا ته‌توی این قضیه رو در بیاره 413 00:21:22,511 --> 00:21:24,613 .گرین‌ارو ـه 414 00:21:24,623 --> 00:21:26,246 فقط دندون روی جیگر بذار ، باشه؟ 415 00:21:26,323 --> 00:21:27,964 .باشه 416 00:22:18,272 --> 00:22:19,796 .منطقی ـه 417 00:22:22,923 --> 00:22:25,528 مطمئنم از این‌که یک ، دادستان ایالتی 418 00:22:25,604 --> 00:22:27,539 ، اینجا ، در دادگاه فدرال 419 00:22:27,615 --> 00:22:29,810 وکالتِ شخصی که خلاف قانون عمل کرده .رو برعهده گرفته تعجب کردید 420 00:22:29,886 --> 00:22:32,649 .درسته .واقعا غیرمعمول ـه 421 00:22:32,661 --> 00:22:36,052 بنده به عنوان مأمور دادگاه .اینجا هستم 422 00:22:39,221 --> 00:22:44,799 این ، وضعیتِ فعلی .الیور کوئین ـه 423 00:22:44,876 --> 00:22:47,573 اون از لحاظ روانی .شکنجه شده 424 00:22:47,650 --> 00:22:50,329 .آزار دیده و مورد حمله قرار گرفته 425 00:22:50,406 --> 00:22:53,220 ،طبق اطلاعات و باورهامون ...جناب کوئین 426 00:22:53,297 --> 00:22:55,281 فرصت فرار از زندان ،اسلب‌ساید رو هم داشته 427 00:22:55,359 --> 00:22:58,917 اما درعوض اطلاعاتی از وضع موجودِ زندان .رو برای کمک به دوستانِ زندانی‌ش به‌بیرون درز داده 428 00:22:58,995 --> 00:23:02,269 و فکر می‌کنید این‌ها باید محکومیت ایشون رو مبرا کنه؟ 429 00:23:02,347 --> 00:23:05,085 بله ، الیور کوئین با ، اف‌بی‌آی توافق کرده بود 430 00:23:05,162 --> 00:23:07,924 ،تا اون‌ها از شهرش محافظت کنن ،ولی نیروهای اف‌بی‌آی 431 00:23:08,002 --> 00:23:09,642 در عمل کردن به‌قولشون .موفق نبودن 432 00:23:09,719 --> 00:23:12,710 ،در همین حال ، دیاز به ارتکابِ 433 00:23:12,787 --> 00:23:15,173 ،جرائم متعددی ادامه داده ،و تقریبا در به‌قتل رساندنِ 434 00:23:15,250 --> 00:23:17,737 ،همسر و فرزندِ جناب کوئین درحالی که 435 00:23:17,814 --> 00:23:19,748 اون‌ها تحت حفاظت از شاهدین .بودن موفق عمل کرد ـه 436 00:23:19,825 --> 00:23:22,043 چیز دیگه‌ای هم برای گفتن دارید خانم لنس؟ 437 00:23:22,121 --> 00:23:27,028 اعلیحضرت ، سخت‌ترین چیز برای انجام دادن اینه‌که ، وقتی کسی ازت 438 00:23:27,106 --> 00:23:29,417 انتظار قهرمان بودن نداشته باشه .یک قهرمان باشی 439 00:23:29,494 --> 00:23:32,056 راهِ آسون‌تر اینه‌که .یک جنایتکار باشی 440 00:23:32,133 --> 00:23:35,450 ، طی شش ماه اخیر ...الیور کوئین 441 00:23:35,527 --> 00:23:39,094 راهِ سخت‌تر رو انتخاب کرده ،و در شرایط وخیمی قهرمانانه عمل کرده 442 00:23:39,172 --> 00:23:42,697 و از اون‌جایی که اف‌بی‌ای ،به قولش عمل نکرده 443 00:23:42,708 --> 00:23:45,881 الیور کوئین لایق اینه .که آزاد باشه 444 00:23:45,892 --> 00:23:48,521 بنده موافقم که ،رسیدگی نیروهای فدرال 445 00:23:48,598 --> 00:23:52,250 به وضعیت زندان اسلب‌ساید .باید طبق اصول پیش بره 446 00:23:52,261 --> 00:23:56,187 هرچند ، مطمئن نیستم که جناب کوئین .این دفعه باید آزاد بشه 447 00:23:56,265 --> 00:23:58,292 بنابراین ، محکومیت‌شون .پابرجا می‌مونه 448 00:23:58,368 --> 00:24:00,209 .درخواست‌تون وارد نیست 449 00:24:03,991 --> 00:24:05,446 ،پیغامت به دستم رسید هستی یا نه؟ 450 00:24:05,524 --> 00:24:07,005 ،فلیسیتی ایده‌ی هوشمندانه‌ای داشته 451 00:24:07,083 --> 00:24:08,631 تا از واردکردن غیرقانونیِ ...فرهنگ لغت الفبای سریلیکی 452 00:24:08,708 --> 00:24:10,022 .برای چینش رمزعبورهای نامفهوم استفاده کنه 453 00:24:10,099 --> 00:24:11,815 .تاحدودی ایده‌ش از جانب من بود 454 00:24:11,891 --> 00:24:13,616 رفیق‌مون "روسلو" ازطرفی دیگه .البته نبوغش کمتر ـه 455 00:24:13,693 --> 00:24:15,208 کلمه‌ی رمزگشایی شده‌ای که گفت ...یک معادل روسی 456 00:24:15,285 --> 00:24:16,883 به اسمِ "پسورد69"ـه 457 00:24:16,894 --> 00:24:18,308 ،وقتی تمام اطلاعات رو ترجمه کردیم 458 00:24:18,385 --> 00:24:19,741 .این چیزی بود که گیرآوردیم 459 00:24:19,818 --> 00:24:22,623 .به راکت انفجاریِ "بتاب 500" سلام کنید 460 00:24:22,700 --> 00:24:24,174 آره ، از گرون‌ترین و کارآمدترین .سلاح‌ها برای انفجار هوایی ـه 461 00:24:24,250 --> 00:24:25,807 ،با دقتی که تراشه‌ی تیز و نازکش داره 462 00:24:25,884 --> 00:24:27,617 مثل آب خوردن می‌تونه .از وسط یه بُتن رد بشه 463 00:24:27,694 --> 00:24:29,788 ،خب دیاز دوتا از این‌ها داره 464 00:24:29,798 --> 00:24:31,379 پس این یعنی فهرست‌مون .از اهدافِ پنهانی‌ش دوبرابر شد 465 00:24:31,456 --> 00:24:32,812 به‌کارت روی اون هارد درایو .ادامه بده 466 00:24:32,890 --> 00:24:34,395 تو می‌خوای چی‌کار کنی؟ 467 00:24:34,473 --> 00:24:36,541 برای تخلیه‌‌ی افرادِ زیادی .از استارسیتی آماده می‌شم 468 00:24:42,645 --> 00:24:44,621 چرا این‌کارو کردی ، ترنر؟ 469 00:24:44,631 --> 00:24:46,296 تو دیگه راجع به چی حرف می‌زنی؟ 470 00:24:46,307 --> 00:24:47,595 چرا دانبار رو کُشتی؟ 471 00:24:47,672 --> 00:24:48,977 .من اون نگهبان رو نکشتم 472 00:24:49,054 --> 00:24:50,670 .خنجرت که می‌گه کار تو بود ـه 473 00:24:54,417 --> 00:24:56,351 .نگهبان‌ها اثر انگشتت رو روش پیدا کردن 474 00:24:56,362 --> 00:24:58,655 ،ترنر ، میری انفرادی 475 00:24:58,733 --> 00:25:01,043 و این‌دفعه ، به‌هیچ وجه .بیرون نمیای 476 00:25:01,120 --> 00:25:05,618 کار تو بود ـه؟ .وایسا ، آدم اشتباهی رو گرفتی 477 00:25:07,047 --> 00:25:09,636 .آدم اشتباهی رو گرفتی .کار من نبود ـه 478 00:25:20,475 --> 00:25:22,619 .شنیدم به‌هوش اومدی 479 00:25:22,696 --> 00:25:23,918 حالت چطور ـه؟ 480 00:25:23,995 --> 00:25:25,803 .قلبم اومده توی دهنم 481 00:25:25,814 --> 00:25:29,657 هر باری که می‌زنه .مثل ضربه‌ی چاقو به مغزم ـه 482 00:25:29,735 --> 00:25:34,559 متأسفم ، باید زودتر از این‌ها .نجاتت می‌دادم 483 00:25:34,570 --> 00:25:37,869 پس بعد از تمام این داستان‌ها .هنوزم فلیسیتی اسموک قبلی هستی 484 00:25:37,946 --> 00:25:40,675 منظورت چی ـه؟ 485 00:25:40,753 --> 00:25:42,779 ، می‌خوای یه فرد بی‌رحم بشی 486 00:25:42,856 --> 00:25:44,446 ، تا یه دیوونه رو تعقیب کنی 487 00:25:44,457 --> 00:25:46,121 .قضاوتت نمی‌کنم 488 00:25:46,132 --> 00:25:48,803 ،بالاخره منم .یک مجرم تحت تعقیبم 489 00:25:48,813 --> 00:25:51,326 راستش فکر می‌کردم از این‌که .بیشتر تورو به کشتن دادم عصبی می‌شی 490 00:25:51,403 --> 00:25:53,337 .البته که عصبانی‌ام 491 00:25:53,414 --> 00:25:55,130 ، تو جونم رو توی خطر انداختی 492 00:25:55,206 --> 00:25:57,810 .ولی از عذرخواهی خوشم نمیاد 493 00:25:57,888 --> 00:26:01,037 با خواستار بخشش شدن .که نمی‌تونی اشتباهت رو جبران کنی 494 00:26:01,047 --> 00:26:03,801 ، توی کارِ معمولِ من ...وقتی تصمیمتُ می‌گیری 495 00:26:03,878 --> 00:26:05,854 .بدون تردید بهش عمل می‌کنی 496 00:26:05,932 --> 00:26:11,049 پس از این‌که پارسال با دیاز .علیهِ ما عمل می‌کردی پشیمون نیستی 497 00:26:11,127 --> 00:26:17,920 پشیمونی ، گناه ، این‌ها بختک‌هایی ،هستن که می‌پذیری تا باهاشون کنار بیای 498 00:26:17,997 --> 00:26:20,726 معامله‌ای که برای گرفتنِ .چیزی که می‌خوای انجام می‌دی 499 00:26:20,804 --> 00:26:22,998 چقدر دلت می‌خواد ریکاردو دیاز رو بکشی؟ 500 00:26:23,075 --> 00:26:24,748 .بیشتر از هرچیزی 501 00:26:24,826 --> 00:26:28,351 .خب پس با اون بختک‌ها کنار اومدی 502 00:26:28,362 --> 00:26:31,159 .دیگه دو به شک نیستی 503 00:26:31,236 --> 00:26:34,678 زمانی که با الیور ،توی روسیه کار می‌کردم 504 00:26:34,755 --> 00:26:36,688 ،آدم شروری نبود 505 00:26:36,766 --> 00:26:40,208 ولی کاری که لازم بود .رو انجام می‌داد 506 00:26:40,285 --> 00:26:42,814 .الانم تو من رو یاد اون می‌اندازی 507 00:26:45,028 --> 00:26:49,257 الیور توی چنین شرایطی چی‌کار می‌کرد؟ 508 00:26:49,268 --> 00:26:52,106 ،کار دیاز رو تموم می‌کرد 509 00:26:52,183 --> 00:26:54,545 و به پیامدشم اهمیتی .نمی‌داد 510 00:27:07,819 --> 00:27:10,498 هی ، لارل به‌نظر .آشفته میای 511 00:27:10,575 --> 00:27:11,964 چرا نمی‌ری یه استراحتی به مغزت بدی؟ 512 00:27:12,041 --> 00:27:13,472 .از راهِ من بکش کنار 513 00:27:13,550 --> 00:27:16,028 ،به‌نظر میاد قراره دهنتُ باز کنی 514 00:27:16,105 --> 00:27:17,955 و کاری کنی که بعدش .ازش پشیمون بشی ، خانم وکیل 515 00:27:17,966 --> 00:27:19,798 ، من وکیل نیستم 516 00:27:19,809 --> 00:27:22,060 همون‌طور که چندین بار .اینُ یادم انداختی 517 00:27:22,138 --> 00:27:23,871 مطمئنی منظورم اون وکالتی بود که امروز توی دادگاه به‌عمل آوردی؟ 518 00:27:23,948 --> 00:27:26,460 آره خب ، مهم نیست ، هست؟ 519 00:27:26,471 --> 00:27:28,513 الیور از زندان .آزاد نمی‌شه 520 00:27:28,523 --> 00:27:30,030 ...حالا اگر اشکالی نداشته باشه 521 00:27:30,106 --> 00:27:32,535 یه‌سری کار ناتموم .با اون قاضی دارم 522 00:27:32,611 --> 00:27:34,838 اصلاً زحمت کشیدی که به‌حرفای توی دادگاهت گوش بدی؟ 523 00:27:34,916 --> 00:27:36,900 .از ته دلت حرف زدی 524 00:27:36,978 --> 00:27:38,987 راستی ، سورپرایز بزرگی هم بود .چون معلوم شد تو هم احساسات داری 525 00:27:39,063 --> 00:27:41,090 تو گفتی "سخت ترین کار ، برای انجام دادن اینه‌که 526 00:27:41,166 --> 00:27:43,175 .وقتی کسی ازت انتظار نداره یک قهرمان باشی 527 00:27:43,253 --> 00:27:45,522 راهِ آسون‌تر اینه‌که ".یک جنایتکار بشی 528 00:27:45,599 --> 00:27:47,407 اصلاً برای تو چه اهمیتی داره؟ 529 00:27:47,485 --> 00:27:50,977 اگر کسی باشه که شخصیتِ ، واقعی من رو بشناسه 530 00:27:51,054 --> 00:27:52,988 .اون توئی 531 00:27:53,065 --> 00:27:54,999 می‌دونی ، تو طی این 6 سال اخیر ،مدام به مردم می‌گفتی 532 00:27:55,076 --> 00:27:56,582 .که تغییر کردی 533 00:27:56,659 --> 00:27:58,635 تا وقتی که توی ،دادگاه دیدمت 534 00:27:58,713 --> 00:28:01,484 .واقعاً باور نمی‌کردم 535 00:28:01,561 --> 00:28:06,092 فقط بخاطر این‌که حالا شرایط پیچیده شده .بیخیالش نشو 536 00:28:06,103 --> 00:28:11,044 دیگه نمی‌خوام توی یکی از جلسه‌های .دادگاهم سر و کله‌ت پیدا بشه 537 00:28:20,623 --> 00:28:22,809 این‌جا حتما جایی ـه .که فلیسیتی توش مخفیانه کار می‌کرده 538 00:28:22,819 --> 00:28:24,986 آره ، ولی توش چی‌کار می‌کرده؟ 539 00:28:24,997 --> 00:28:26,831 ...بچه‌ها 540 00:28:26,841 --> 00:28:29,260 شما پروتکل‌های امنیتی .رو فعال کردید 541 00:28:29,337 --> 00:28:31,816 ...اگر امکانِ دسترسی خود را تا 542 00:28:31,893 --> 00:28:34,003 ، سی‌ثانیه‌ی آتی تأئید نکنید 543 00:28:34,080 --> 00:28:35,847 .کارتان خاتمه خواهد یافت 544 00:28:38,554 --> 00:28:40,362 .تمام سلاح‌هامون رو هدف گرفتن 545 00:28:40,439 --> 00:28:41,828 .توروخدا بگو که می‌تونی اینُ هک کنی 546 00:28:41,906 --> 00:28:43,739 برنامه‌ی فلیسیتی رو هک کنم؟ .باشه به‌همین خیال باش 547 00:28:45,350 --> 00:28:46,688 اون که بدونِ راهِ دسترسی .که ما رو به اینجا نفرستاده 548 00:28:46,765 --> 00:28:48,079 اون‌ها چی‌ان؟ 549 00:28:52,737 --> 00:28:53,741 بیست ثانیه 550 00:28:53,821 --> 00:28:56,240 .امکان نداره 551 00:28:56,417 --> 00:28:57,690 .کمان رو در بیار 552 00:29:00,674 --> 00:29:02,785 یادت ـه پدرم چطوری تمرین می‌کرد؟ 553 00:29:16,260 --> 00:29:18,453 .اجازه‌ی دسترسی داده شد 554 00:29:18,531 --> 00:29:22,090 فکر نمی‌کنی فلیسیتی می‌تونست .این رو خیلی بی‌دردسر تر بسازه 555 00:29:22,167 --> 00:29:24,654 معلومه که سعی داشته .از چیزی محافظت کن ـه 556 00:29:24,730 --> 00:29:27,042 آخرین‌ پرونده‌هایی که بهش دسترسی داشته .رو در میارم 557 00:29:28,250 --> 00:29:29,966 ...این‌ها نقشه‌های ساختمانی 558 00:29:30,043 --> 00:29:31,977 از تمام ساختمان‌های .استارسیتی ـه 559 00:29:32,054 --> 00:29:33,871 ،شهرداری ، کتابخانه‌ی مرکزی 560 00:29:33,947 --> 00:29:35,454 ، "استادیوم "اُلد راکت 561 00:29:35,530 --> 00:29:37,046 .تمام مناطقِ خارج از گلیدز 562 00:29:37,056 --> 00:29:38,982 آره ، همراه با نقشه‌هایی ...برای ساخت مواد منفجره 563 00:29:39,059 --> 00:29:40,783 .و سرمایه‌ای که براش کنار گذاشته شده بود 564 00:29:45,963 --> 00:29:49,791 این یه نقشه برای با خاک .یکسان کردنِ استار سیتی ـه 565 00:29:54,149 --> 00:29:56,233 چی نصیبت شد؟ 566 00:29:56,311 --> 00:29:58,840 آناتولی گفت برای گرفتن دیاز .باید نگران پیامدهاش نباشم 567 00:29:58,916 --> 00:30:00,507 فلیسیتی ، خودت می‌دونی .نسب به این قضیه نظرم چی ـه 568 00:30:00,518 --> 00:30:02,099 می‌دونم ، و این اصل قضیه نیست 569 00:30:02,176 --> 00:30:03,984 اصل قضیه اینه‌که دیاز .نگران پیامدهای کارش ـه 570 00:30:04,061 --> 00:30:05,786 یعنی اساساً .این کلِ قلق کارش ـه 571 00:30:05,862 --> 00:30:07,303 .دیاز می‌خواد یک اعلامیه بده بیرون 572 00:30:07,380 --> 00:30:09,011 ،مَردی که با خودش آتش‌افکن حمل می‌کنه 573 00:30:09,089 --> 00:30:10,947 ظرافت به‌خرج دادن از توانائی‌های .همیشگی‌ش نیست 574 00:30:11,024 --> 00:30:12,749 پس به‌فکرم زد که چه‌جور اعلامیه‌ای .شایسته‌ی یک اژدهاست 575 00:30:12,826 --> 00:30:14,751 من یک الگوریتم برگشتی ...رو روی 576 00:30:14,762 --> 00:30:17,013 راکتِ "بتاب500" و مشخصاتِ .سازنده‌ش اجرا کردم 577 00:30:17,090 --> 00:30:19,402 که معلوم شد این مدل ...یک نسخه‌ی جدید ـه 578 00:30:19,413 --> 00:30:21,370 که می‌تونی به لوله‌های .حاملِ گاز متصلش کنی 579 00:30:21,448 --> 00:30:24,479 برای مثال ، یک لوله‌ی .زیرزمینی که با گاز پر شده 580 00:30:24,557 --> 00:30:25,988 .نیروگاه گازی 581 00:30:26,064 --> 00:30:27,613 اون ساختمون .کاملاً ضدحریق ـه 582 00:30:27,689 --> 00:30:28,837 .باقی شهر که اونقدرا ضدحریق نیستن 583 00:30:28,914 --> 00:30:30,671 ، اگر دیاز اون بمب‌ها رو منفجر کنه 584 00:30:30,682 --> 00:30:32,305 کلِ رودخونه‌ی زیر شهر ...به‌معنای واقعی کلمه 585 00:30:32,382 --> 00:30:34,023 .شعله‌ور می‌شه 586 00:30:34,100 --> 00:30:35,866 خیلی‌خب ، آرگوس به تخلیه‌ی شهر .ادامه می‌ده 587 00:30:35,877 --> 00:30:37,375 .ما ترتیبِ این بمب‌ها رو میدیم 588 00:30:37,385 --> 00:30:39,218 این همون چیزی ـه که من فکر می‌کنم؟ 589 00:30:39,229 --> 00:30:40,851 ، کل تیم رو خبر کنید ،توی این یکی به کمکِ 590 00:30:40,928 --> 00:30:43,122 .تمام نیروهای تیم نیاز داریم 591 00:30:46,019 --> 00:30:47,526 ...دلم برای روزای قدیم تنگ شده 592 00:30:47,602 --> 00:30:49,277 وقتی می‌شد بمب‌ها رو ...با کامپیوتر از طریق راه دور 593 00:30:49,353 --> 00:30:50,869 .در انبارهای تاریک خنثی کرد 594 00:30:50,879 --> 00:30:52,460 آره ، این‌ها از اون ...نوع بمب‌ها نیستن 595 00:30:52,537 --> 00:30:54,220 و از اون‌جائی که داریم .کم‌کم وحشت می‌کنیم 596 00:30:54,231 --> 00:30:55,812 باید بگم بمب‌ها بهم متصلن ،نمی‌تونیم بدون این‌که 597 00:30:55,889 --> 00:30:57,287 .انفجار یکی‌شون اون یکی رو خنثی کنیم 598 00:30:57,364 --> 00:30:59,783 این یعنی باید همه‌شون .رو همزمان خنثی کنیم 599 00:30:59,794 --> 00:31:03,110 .بدترین دو به شک بودنی ـه که به عمرم دیدم 600 00:31:03,690 --> 00:31:07,132 شخصاً امیدوار بودم .کمتر از اینا ترسناک باشه 601 00:31:07,208 --> 00:31:09,217 .همه‌ش فکر پوچ ـه - ...شمارنده‌ی این یکی - 602 00:31:09,295 --> 00:31:11,145 به خط لوله‌ای که مستقیماً .به استارسیتی متصل شده 603 00:31:11,156 --> 00:31:13,071 .بمب دوم توی دیدمون ـه 604 00:31:13,149 --> 00:31:16,508 بچه‌ها ، زمان‌سنجِ این یکی .همین‌الانم فعال شده 605 00:31:16,518 --> 00:31:18,359 .این یکی هم همین‌طور 606 00:31:18,436 --> 00:31:20,329 زمان سنجِ این یکی .دستی فعال شده 607 00:31:20,405 --> 00:31:23,043 .دیاز هنوز اینجاست 608 00:31:24,268 --> 00:31:25,389 .دایانا ، بیرون به دیدنم بیا 609 00:31:25,399 --> 00:31:26,771 .آناتولی ، رنه 610 00:31:26,782 --> 00:31:28,406 ما حواسمون به تیم .خنثیِ بمب هست 611 00:31:28,482 --> 00:31:30,006 .منَورهای خروج رو بزنید 612 00:31:30,083 --> 00:31:34,396 می‌خوام از بالا .نظاره گرِ یکم آتیش‌بازی باشم 613 00:31:34,474 --> 00:31:36,784 کرتیس ، هر دستگاهِ متصل ،توسط یک معیار رمزنگاری شده محافظت می‌شه 614 00:31:36,795 --> 00:31:40,479 اگر رمزهای عبور رو مشخص کنیم .می‌تونیم توی زمانِ یکسان قرارشون بدیم 615 00:31:40,557 --> 00:31:42,281 آره ، خب من به یکم زمان .از بخشِ خودم نیاز دارم 616 00:31:42,359 --> 00:31:43,907 .بمب آسونه نصیب تو شده 617 00:31:43,983 --> 00:31:45,289 .وقت بیشتری نداریم 618 00:31:45,366 --> 00:31:47,015 می‌تونیم فرار کنیم؟ .الان نه - 619 00:31:50,704 --> 00:31:52,705 .بچه‌ها یه مشکلی داریم 620 00:31:52,781 --> 00:31:54,548 وسیله‌ی اختراعیم داره خبر .از یه چاشنی‌انفجاری جایگزین میده 621 00:31:54,624 --> 00:31:56,148 .فرستنده‌ی تلفن همراه - می‌تونی خنثی‌ش کنی؟ - 622 00:31:56,225 --> 00:31:58,192 اگر نخوایم منفجرش کنیم ، نه 623 00:31:58,270 --> 00:31:59,919 تا وقتی که تلفن‌اصلی رو نداشته باشیم .نمی‌تونیم رمز عبور رو وارد کنیم 624 00:31:59,996 --> 00:32:02,089 وقتی که دیاز بفهمه که ...زمان‌سنج‌ها متوقف شدن 625 00:32:02,100 --> 00:32:06,488 .با تماس تلفنی منفجرش می‌کنه .چه جشنی بشه 626 00:32:06,498 --> 00:32:09,505 تو برو اون گوشی رو ازش بگیر .من حواسم به این هست 627 00:32:21,353 --> 00:32:24,041 .رمز عبور رو گیرآوردم .آماده‌ی وارد کردنشم 628 00:32:24,052 --> 00:32:27,318 .منم آماده‌ام دیگل ، رنه می‌شنوید؟ 629 00:32:29,834 --> 00:32:31,256 هیچکس نیست؟ 630 00:32:57,509 --> 00:32:59,652 .یالا بجنب ، رنه 631 00:33:18,624 --> 00:33:20,097 .بیشتر از این نمی‌تونیم منتظر بمونیم 632 00:33:20,174 --> 00:33:21,698 .می‌خوان بیان داخل 633 00:33:21,774 --> 00:33:26,306 .خیلی‌خب با شمارش من .یک ، دو ، سه ، تایپش کن 634 00:33:33,053 --> 00:33:34,769 .حالا می‌تونیم فرار کنیم 635 00:33:38,147 --> 00:33:40,299 ،تأثیرگذاره 636 00:33:40,376 --> 00:33:41,631 .ولی بی‌فایدست 637 00:33:46,409 --> 00:33:48,301 .امکان نداره 638 00:34:20,297 --> 00:34:22,290 .اخبار فوری از استارسیتی 639 00:34:22,296 --> 00:34:26,024 فراریِ بدنام ، ریکاردو دیاز ،به‌لطف تلاش‌های 640 00:34:26,025 --> 00:34:29,142 ،گرین‌ارروئه ناشناخته امشب زندانی شد 641 00:34:29,219 --> 00:34:31,321 ، امشب ، در ساعاتی قبل ...این شورشگر 642 00:34:31,397 --> 00:34:34,169 از بمب گذاریِ قریب الوقوع .در نیروگاهِ گازِ مادر جلوگیری کرد 643 00:34:34,247 --> 00:34:37,520 این مسئله خیلی‌ها رو به فکر فرو برد ،که قوانین ضدشورشگرانه باید 644 00:34:37,598 --> 00:34:39,415 .لغو بشه 645 00:34:41,000 --> 00:34:43,428 درست مثل روزای خوبِ قدیم ، آره؟ 646 00:34:43,439 --> 00:34:45,230 گرین‌ارو برای راست و ریست .کردنِ اوضاع وارد عمل می‌شه 647 00:34:45,307 --> 00:34:47,458 ، ما تمام کارا رو انجام می‌دیم .منفعتش نصیب اون می‌شه 648 00:34:47,536 --> 00:34:49,419 .در رابطه با زمان ، یه منفعتی نصیبش شد 649 00:34:49,496 --> 00:34:51,305 مهم این ـه که .ما دیاز رو گرفتیم 650 00:34:51,315 --> 00:34:53,357 و این باعث می‌شه که افراد .اداره کاملاً فرمان‌بردار بشن 651 00:34:53,434 --> 00:34:55,502 نیروهای فدرال حسابی از این‌که ،اول نگرفتنش عصبی می‌شن 652 00:34:55,580 --> 00:34:57,681 و قراره که با هر چیزی که طبق قانون .جرم ـه ، دیاز رو متهم کنیم 653 00:34:57,758 --> 00:35:00,144 .بچه‌ها ، ما دیاز رو گرفتیم 654 00:35:00,221 --> 00:35:02,197 این چیزی ـه که وقتی باهم .کار می‌کنیم اتفاق می‌افته 655 00:35:02,207 --> 00:35:03,956 نمی‌خوام بگم که بهتون ...گفته بودم 656 00:35:04,033 --> 00:35:05,758 ولی می‌خوای بگی ، آره؟ - .آره - 657 00:35:05,835 --> 00:35:07,736 می‌دونید چیه؟ بریم یه لبی .تازه کنیم و جشن بگیریم 658 00:35:07,813 --> 00:35:09,496 لیاقتش رو داریم ، درسته؟ - .آره بریم - 659 00:35:13,603 --> 00:35:19,466 خب فلیسیتی ، بعد از تمام این قضایا .تو موفق شدی 660 00:35:19,543 --> 00:35:21,552 چه حسی دار ـه؟ 661 00:35:21,630 --> 00:35:26,840 خب ، دیاز پشت .میله‌های زندون ـه 662 00:35:26,917 --> 00:35:30,308 چی از این می‌تونه بهتر باشه؟ 663 00:35:30,386 --> 00:35:33,199 خب ، فکر می‌کردم .کامل منظورم رو رسوندم 664 00:35:33,276 --> 00:35:35,219 .من کمکت رو نمی‌خوام 665 00:35:35,295 --> 00:35:36,894 خیلی بد شد ،چون به‌عنوان وکیل قانونی‌ت 666 00:35:36,972 --> 00:35:40,740 بنده موظفم که تورو .از وضعیت پرونده‌ت باخبر کنم 667 00:35:40,751 --> 00:35:43,505 اینم حتما باید کپیِ .تصمیمات اخذ شده‌ی دادگاهت باشه 668 00:35:43,582 --> 00:35:45,558 ،خطر لو رفتن نتیجه .باید بگم که موفق نشدیم 669 00:35:45,635 --> 00:35:47,150 ...باید سخت باشه که در پرونده‌ای 670 00:35:47,226 --> 00:35:49,914 .که وکیلِ واقعی‌ش نیستی موفق بشی 671 00:35:49,992 --> 00:35:53,476 این‌جا نوشته که قاضی سفارشِ ...یک رسیدگی 672 00:35:53,486 --> 00:35:56,995 به سوءاستفاده از زندانیان اسلب‌ساید رو داده؟ 673 00:35:57,006 --> 00:35:58,838 معلوم شد که دولت ...طرفدار پروپاقرصِ 674 00:35:58,849 --> 00:36:00,858 .نمونه‌برداری مغزی از زندانیاشون نیست 675 00:36:04,362 --> 00:36:08,055 این به‌افرادِ زیادی .در اینجا کمک می‌کنه 676 00:36:08,066 --> 00:36:09,446 .ممنونم 677 00:36:09,524 --> 00:36:11,533 .من نیازی به تشکرت ندارم 678 00:36:11,610 --> 00:36:14,265 .این‌کار رو برای تو انجام ندادم ،برای خودم انجام دادم 679 00:36:14,341 --> 00:36:17,733 .و نه ، من لارلِ تو نیستم 680 00:36:17,811 --> 00:36:21,135 .لارلِ قدیمی نیستم .همینم که هستم 681 00:36:21,213 --> 00:36:23,598 هرکسی خوبی و بدی ،درونش داره 682 00:36:23,676 --> 00:36:27,713 و تو نمی‌تونی مردم مجبور کنی .که چطور رفتار کنن ، هیچوقت 683 00:36:41,343 --> 00:36:45,763 : فلیسیتی ".گرفتیمش ، توی اداره‌ی پلیس به دیدنم بیا" 684 00:36:57,410 --> 00:36:59,083 وُدکا می‌خوری؟ 685 00:36:59,161 --> 00:37:00,801 چیه؟ چون روسم نمی‌تونم؟ 686 00:37:00,878 --> 00:37:02,980 ، این رفتار دیگه کلیشه‌ای شده 687 00:37:03,057 --> 00:37:04,781 .ولی آره ، این وُدکاست 688 00:37:04,858 --> 00:37:06,624 .فقط یکمش مونده 689 00:37:06,701 --> 00:37:08,635 امیدوارم توی مالدیو هم ، وُدکا داشته باشن 690 00:37:08,712 --> 00:37:11,158 اگر بتونی این رو با لهجه‌ی .آمریکائی بخونی 691 00:37:14,084 --> 00:37:16,427 ، سلام ، من جیسون‌براون هستم 692 00:37:16,438 --> 00:37:18,690 .اهلِ شهر دنور از ایالت کلرادو هستم 693 00:37:18,767 --> 00:37:19,988 694 00:37:20,066 --> 00:37:21,623 .به لطفِ شما 695 00:37:21,634 --> 00:37:24,429 تو فرد قدرتمندی هستی .فلیسیتی اسموک 696 00:37:24,506 --> 00:37:26,449 .اژدها رو گرفتی [ لقب دیاز ] 697 00:37:29,492 --> 00:37:31,476 .حالا بدون تردیدی تصمیمت رو عملی کن 698 00:37:36,363 --> 00:37:38,380 .با عقل جور در نمیاد 699 00:37:38,391 --> 00:37:41,815 فلیسیتی چنین کاری .نمی‌کرد 700 00:37:41,893 --> 00:37:45,252 .همون‌طور که گفتیم .شخصیتش عوض شد 701 00:37:45,262 --> 00:37:47,053 ...خیلی‌خب ، گیریم حق با توئه 702 00:37:47,130 --> 00:37:49,859 و فلیسیتی یه‌جورایی .اورواچِ شرور شد 703 00:37:49,937 --> 00:37:51,368 پس چرا ما رو به‌اینجا فرستاد؟ 704 00:37:51,445 --> 00:37:53,086 ،شاید یک‌دفعه دلش به رحم اومده 705 00:37:53,163 --> 00:37:54,887 .دقیقه‌ی نود سعی کرد ـه که عوض بشه 706 00:37:54,964 --> 00:37:56,898 این ثابت می‌کنه که چرا بعضی‌ها می‌خوان اون بمیره ، آره؟ 707 00:37:56,975 --> 00:37:58,666 ...قصد اظهار نظر ندارم ولی 708 00:37:58,744 --> 00:38:00,249 اگر همین‌جوری این‌جا ،به گشتن‌مون ادامه بدیم 709 00:38:00,327 --> 00:38:02,093 .ما رو هم توی خطر می‌اندازه 710 00:38:02,170 --> 00:38:04,522 هیچ‌کدوم از ما روحشم از اهدافِ .فلیسیتی خبر نداشته 711 00:38:04,534 --> 00:38:07,162 .یا این‌که چرا سراغ تو اومده بود 712 00:38:07,240 --> 00:38:09,885 دنبال کردنِ این سرنخ به‌معنیِ .خطر کردن ـه 713 00:38:09,896 --> 00:38:13,572 نمی‌دونم که طی چند سال اخیر ، چه بلایی سر فلیسیتی اوند 714 00:38:13,583 --> 00:38:18,390 ولی چیزی که می‌دونم اینه‌که .یک زمانی بود که همه‌ی ما دوستش داشتیم 715 00:38:18,468 --> 00:38:21,457 پی بردن به اتفاقی که واقعاً رخ داده ارزش خطر کردن نداره؟ 716 00:38:24,500 --> 00:38:29,659 قبوله ، با پیدا کردنِ اطلاعات شخصی .که اون آخرین بار باهاش ارتباط برقرار کرده شروع می‌کنیم 717 00:38:29,737 --> 00:38:33,766 ...آخرین ارتباطش با فردی به‌نامِ 718 00:38:33,842 --> 00:38:35,358 .بلک‌استار"، بود ـه" 719 00:38:35,368 --> 00:38:37,201 .اصلاً هم چیزِ نحسی به‌نظر نمیاد 720 00:38:37,212 --> 00:38:38,885 ،بخدا قسم اگر این منُ به کشتن بده 721 00:38:38,963 --> 00:38:40,980 .دَخلت رو میارم - .فهمیدم - 722 00:38:52,234 --> 00:38:55,425 .با موهای صورتی بیشتر ازت خوشم می‌اومد 723 00:38:55,436 --> 00:38:58,441 .تو منُ نمی‌ترسونی 724 00:38:58,519 --> 00:39:02,840 .فکر نکنم این حقیقت داشته باشه 725 00:39:02,851 --> 00:39:05,270 اون دوربین رو می‌بینی؟ 726 00:39:05,281 --> 00:39:07,155 .روشن نیست 727 00:39:07,233 --> 00:39:09,878 این یعنی منُ تو کاملاً .تنهائیم 728 00:39:09,889 --> 00:39:11,889 729 00:39:11,900 --> 00:39:16,414 .تو همسرم رو ازم گرفتی 730 00:39:16,425 --> 00:39:20,110 .مجبور شدم پسرم رو از خودم دور کنم 731 00:39:20,187 --> 00:39:24,132 .تو زندگیِ من رو نابود کردی 732 00:39:24,209 --> 00:39:26,645 می‌خوای راجع بهش چی‌کار کنی؟ 733 00:39:36,517 --> 00:39:38,450 .دل و جرئتش رو نداری 734 00:39:38,528 --> 00:39:40,965 .چرا دارم 735 00:39:41,042 --> 00:39:44,232 می‌دونی ، مشکل همین‌جاست 736 00:39:44,243 --> 00:39:49,436 دل و جرئتش رو دارم چون .خودِ تو من رو به فردی که الان هستم تبدیل کردی 737 00:39:52,269 --> 00:39:54,338 738 00:39:54,415 --> 00:39:56,056 .یالا 739 00:40:00,071 --> 00:40:04,183 عزیزم ، این‌جا .جایِ آدم‌های با جربزه‌ست 740 00:40:04,260 --> 00:40:06,111 .باید بری 741 00:40:09,799 --> 00:40:11,389 .فلیسیتی ، اینکارو نکن 742 00:40:11,466 --> 00:40:12,804 ،نمی‌تونی دوری منُ تحمل کنی مگه‌نه عزیزم؟ 743 00:40:12,815 --> 00:40:14,405 .دارم کارشُ تموم می‌کنم ، لارل 744 00:40:14,483 --> 00:40:17,254 نه ، دلت نمی‌خواد همچین کاری کنی .باور کن 745 00:40:17,331 --> 00:40:19,433 !چرا می‌خوام - .نه نمی‌خوای - 746 00:40:19,510 --> 00:40:23,195 .برای کمک به الیور نیازش داریم 747 00:40:23,272 --> 00:40:24,754 منظورت چی ـه؟ 748 00:40:26,975 --> 00:40:32,504 .با نیروهای فدرال یه توافق کردم .یه معامله 749 00:40:32,581 --> 00:40:35,596 .دیاز در ازای شوهرت 750 00:40:35,672 --> 00:40:37,313 ...اگر الیور موافقت کنه که توی 751 00:40:37,390 --> 00:40:41,168 ، پرونده‌شون علیه دیاز همکاری کنه 752 00:40:41,245 --> 00:40:43,188 .دوباره آزاد می‌شه 753 00:40:52,514 --> 00:40:55,872 الیور برمی‌گرده خونه؟ 754 00:40:55,949 --> 00:40:57,892 .آره 755 00:41:10,789 --> 00:41:12,337 چطوری انجامش دادی؟ 756 00:41:12,415 --> 00:41:14,180 ،می‌دونستم کار گرین‌ارو حرف نداره 757 00:41:14,258 --> 00:41:15,739 .ولی فکر نمی‌کردم تا این حد محشر باشه 758 00:41:15,817 --> 00:41:17,574 .استن‌لی من فقط خوشحالم که حالت خوبه 759 00:41:17,585 --> 00:41:19,794 ! حالم خوبه؟ عالی‌ام پسر ...انقدر نزدیک بود 760 00:41:19,872 --> 00:41:22,014 تا باقی عمرم رو توی .این هلفدونی گیر بیفتم 761 00:41:22,092 --> 00:41:23,615 اگر خنجر ترنر رو پیدا نمی‌کردی 762 00:41:23,693 --> 00:41:25,669 هر امیدی که داشتم .به خاک سیاه می‌نشست 763 00:41:28,888 --> 00:41:31,190 از کجا می‌دونی خنجر ترنر بود ـه؟ 764 00:41:31,267 --> 00:41:34,834 منظورت چی ـه؟ - ، تو توی انفرادی بودی ، استن‌لی - 765 00:41:34,845 --> 00:41:40,113 پس از کجا می‌دونی اون خنجر ترنر بود ـه؟ 766 00:41:40,190 --> 00:41:43,013 فکر کنم از یه‌جایی .باید قضیه رو شنیده باشم دیگه 767 00:41:45,981 --> 00:41:48,082 می‌خوای اینُ بخوری؟ 768 00:41:48,709 --> 00:41:55,238 .::ارائه‌ای اختصاصی از وبسایتِ::. |-| Film2Movie.US |-| 769 00:41:55,463 --> 00:42:02,494 «: مـتـرجـمـیـن: مـارشــال و مـیـکائیـل :» .:: #MK , Marshall ::. 770 00:42:02,519 --> 00:42:10,153 .:.:. با دنبال کردن اینستاگرامِ ما بروزترین باشید .:.:. *|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|*