1 00:00:00,840 --> 00:00:03,960 پدرم دستور داده که برگردم سپتور [ ...آنچه گذشت ] 2 00:00:04,120 --> 00:00:06,280 متیو بهت نیاز پیدا می‌کنه باید تکیه‌گاهش باشی 3 00:00:06,440 --> 00:00:07,800 و گرنه ممکنه خودشـو گم کنه 4 00:00:07,960 --> 00:00:10,560 کاش می‌تونستم برای اتفاقی که در راهه آماده‌ت کنم 5 00:00:10,720 --> 00:00:12,200 من نگرانِ توئم 6 00:00:12,360 --> 00:00:15,760 ،وقتی عزیزی رو از دست می‌دیم حاضریم هر کاری برای برگشتنش بکنیم 7 00:00:15,920 --> 00:00:17,843 بی‌صبرانه مشتاقم که ایزابو رو تو این عصر ببینم 8 00:00:17,868 --> 00:00:19,960 اونجا نیستش. اون تو این سال بیشتر تو «تریر» بوده 9 00:00:20,120 --> 00:00:21,440 تو محاکمه‌های جادوگرا؟ 10 00:00:21,600 --> 00:00:23,040 با این وجود، این زنیه که منو 11 00:00:23,065 --> 00:00:24,655 تو خانواده‌ش قبول می‌کنه و انگشتر باارزش‌شـو بهم میده 12 00:00:24,680 --> 00:00:26,800 خودت باید درمورد جادوگرت بهم می‌گفتی 13 00:00:26,960 --> 00:00:28,354 من عاشق متیوئم 14 00:00:28,379 --> 00:00:31,120 ،اگر این رابطه واقعاً ارزشی برات داشت 15 00:00:31,280 --> 00:00:33,680 با برقراریِ رابطه، تکمیلش می‌کردی 16 00:00:33,840 --> 00:00:36,880 من دارم زیر سقف خونه‌م تحمل‌شون می‌کنم و تحت مراقبت خودم درآوردم‌شون 17 00:00:37,040 --> 00:00:38,520 دیگه نیازی نیست نقشِ خانواده‌های خوشبخت رو بازی کنیم 18 00:00:38,680 --> 00:00:40,360 یه اختلافی بین‌مون هست 19 00:00:40,520 --> 00:00:42,520 در عصر خودت - شروع نکن - 20 00:00:42,680 --> 00:00:44,880 اجازه بدید آقای آندره شامپیه ...رو بهتون معرفی کنم 21 00:00:45,040 --> 00:00:48,280 خاطراتت رو بده به من - !مال خودمن - 22 00:00:52,880 --> 00:00:56,000 !گفتم نه 23 00:00:58,600 --> 00:01:01,826 [ فرانسه، سپتور - سال 1590 ] 24 00:01:18,640 --> 00:01:20,480 دایانا؟ 25 00:01:20,640 --> 00:01:23,400 دایانا؟ - من خوبم - 26 00:01:32,280 --> 00:01:35,480 بعد هیچی به من نمیگی؟ - جادوگره رو من احضارش نکردم - 27 00:01:35,640 --> 00:01:39,160 بهش اجازۀ ورود به سپتور رو دادی و جونِ دایانا رو به خطر انداختی. برای چی؟ 28 00:01:39,320 --> 00:01:44,320 باید ازش مطمئن می‌شدم زیادی از رازهامون خبر داره 29 00:01:44,480 --> 00:01:47,240 ،وقتی پای خانواده‌م وسط باشه من ریسک نمی‌کنم 30 00:01:47,345 --> 00:01:50,600 اون‌وقت قصد داشتی جلوی طرفـو بگیری که خاطراتش رو از مغزش نکشه بیرون؟ 31 00:01:50,625 --> 00:01:52,160 دایانا که خودش خودشـو نجات داد 32 00:01:52,320 --> 00:01:55,720 و الانم باید تا ابد عواقبش رو تحمل کنه مگه نه؟ 33 00:01:55,880 --> 00:02:00,640 به‌خاطر رابطۀ شما دو تا خیلی‌ها جون‌شون رو از دست میدن 34 00:02:02,360 --> 00:02:05,800 و انتظارم ندارم که این یارو آخریش باشه 35 00:02:05,960 --> 00:02:07,920 سر به نیستش کنید 36 00:02:08,080 --> 00:02:12,240 برام مهم نیست کی هستی اجازه نمی‌دم این‌طوری امتحانم کنن 37 00:02:14,219 --> 00:02:16,219 این انگشترو از کجا آوردی؟ 38 00:02:17,640 --> 00:02:19,080 هدیۀ ایزابو ـه 39 00:02:19,240 --> 00:02:23,600 محاله اینو به کسی بسپره 40 00:02:23,760 --> 00:02:25,640 چه برسه به یه جادوگر 41 00:02:26,600 --> 00:02:28,440 ...نه 42 00:02:31,840 --> 00:02:35,240 نه تا وقتی که من.. زنده باشم 43 00:02:38,280 --> 00:02:41,000 هیچکس جاودانۀ واقعی نیست، پدر 44 00:02:42,520 --> 00:02:44,400 نه حتی تو 45 00:03:04,280 --> 00:03:05,840 !دایانا 46 00:03:08,680 --> 00:03:10,840 نمی‌تونی انقدر بهم بی‌توجهی کنی 47 00:03:21,520 --> 00:03:23,640 یه‌کم زمان لازم داشتم که فکر کنم 48 00:03:31,120 --> 00:03:33,000 ،اگه جلوشـو نگرفته بودم 49 00:03:33,160 --> 00:03:35,880 تک‌تک خاطراتی که داشتم رو از مغزم می‌کشید بیرون 50 00:03:36,040 --> 00:03:38,560 اون‌وقت بدون خاطراتم دیگه کی بودم؟ 51 00:03:40,080 --> 00:03:42,440 مسئله اینه که 52 00:03:42,600 --> 00:03:44,520 خودم می‌خواستم بکشمش 53 00:03:48,506 --> 00:03:50,544 دارم به چه موجودی تبدیل می‌شم؟ 54 00:04:43,209 --> 00:04:51,209 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 55 00:04:53,680 --> 00:04:56,480 ...ایزابوی عزیزم 56 00:05:05,777 --> 00:05:13,777 »» ترجمه از: ســــروش «« :.:.: SuRouSH_AbG :.:.: 57 00:05:26,920 --> 00:05:29,880 جادوگرا یه‌چیزی‌شون شده 58 00:05:31,320 --> 00:05:32,720 این اتاق ممنوع الوروده 59 00:05:32,880 --> 00:05:35,440 می‌دونم. ببخشید 60 00:05:35,600 --> 00:05:38,040 ولی یه اتفاق عجیبی داره میفته 61 00:05:38,200 --> 00:05:41,800 از چه نظر؟ - یه لرزش ریزیـه - 62 00:05:41,960 --> 00:05:44,320 تا حالا مثل‌شـو حس نکرده بودم 63 00:05:44,480 --> 00:05:49,760 ،هر چی که هست مرکزش اینجاست، تو این اتاق 64 00:05:51,320 --> 00:05:53,200 این کتاب‌ها 65 00:05:53,360 --> 00:05:56,760 یکی از مخفی‌گاه‌های موردعلاقۀ فیلیپ بودن 66 00:05:56,920 --> 00:05:58,320 مخفی‌گاهِ چی؟ 67 00:05:59,440 --> 00:06:01,440 پیغام پسغام‌هاش 68 00:06:28,000 --> 00:06:31,600 ریز به ریزِ این اسب‌ها و زین‌هاشون رو چک کنید 69 00:06:44,600 --> 00:06:48,280 جایی میری؟ - آره. باید برم بوهم - 70 00:06:48,440 --> 00:06:50,440 برای علیاحضرت یه‌کاری بکنم 71 00:06:54,280 --> 00:06:57,000 نکن، پدر من 72 00:07:01,320 --> 00:07:02,720 ،تو با اومدن به این عصر 73 00:07:02,880 --> 00:07:06,760 ایزابو رو ول کردی که تنها با دشمنات روبرو بشه 74 00:07:06,920 --> 00:07:09,760 بالدوین ازش مراقبت می‌کنه 75 00:07:09,920 --> 00:07:16,200 فکر کن الان داره تو ،تریر جادوگرا رو شکار می‌کنه 76 00:07:16,360 --> 00:07:19,440 و بااینحال در آینده، انگشترش رو سپرده 77 00:07:19,600 --> 00:07:21,000 دستِ یکی از همونـا 78 00:07:21,160 --> 00:07:24,320 شاید رشد کرده مثل من 79 00:07:24,480 --> 00:07:28,000 چندوقته که من کنارش نیستم؟ 80 00:07:28,160 --> 00:07:29,680 جوابِ این سؤال رو نمیدم 81 00:07:34,080 --> 00:07:38,160 من چندوقته تو عصر شما مُرده‌ـم؟ 82 00:07:38,320 --> 00:07:41,000 نمی‌تونم جوابِ اینو بدم 83 00:07:44,880 --> 00:07:47,200 ...میگم چند وقته 84 00:07:49,269 --> 00:07:51,658 کوچک‌ترین علمی بر اتفاقات آینده می‌تونه خطرناک باشه 85 00:07:51,683 --> 00:07:53,560 ممکنه وقایع آینده رو تغییر بده و زندگی آیندگان رو 86 00:07:53,720 --> 00:07:55,480 این احتیاط‌های تازه‌ت 87 00:07:55,640 --> 00:07:58,360 تکنیکت رو ضعیف کرده پس قدرتت کجا رفته؟ 88 00:07:58,520 --> 00:08:00,480 عطشت برای خون کجا رفته؟ 89 00:08:00,640 --> 00:08:02,880 متیوسِ من کجا رفته؟ 90 00:08:04,080 --> 00:08:07,320 خوبه. پس هنوز تو وجودتـه 91 00:08:07,480 --> 00:08:11,880 و بااینحال مملوء از حس ترس و عذاب وجدانـه 92 00:08:12,040 --> 00:08:13,680 یالا. یالا دیگه 93 00:08:13,840 --> 00:08:15,560 رهاش کن 94 00:08:18,560 --> 00:08:20,400 خیلی وقتِ پیش از زیر سایه‌ش اومدم بیرون 95 00:08:20,560 --> 00:08:24,080 و دیگه عروسک خیمه‌شب‌بازیت نمی‌شم 96 00:08:24,240 --> 00:08:25,880 پس ثابت کن 97 00:09:13,760 --> 00:09:15,240 ورود به اینجا قدغنـه 98 00:09:15,400 --> 00:09:18,120 فیلیپ بهم گفت که اجازه دارم کتاب‌هاشـو بخونم 99 00:09:18,280 --> 00:09:21,640 تو می‌دونی این نقشۀ چیه؟ 100 00:09:21,800 --> 00:09:26,307 نقشۀ موقعیت محفل‌های سراسر منطقۀ بورگونی‌ـه 101 00:09:29,120 --> 00:09:32,760 خانم دکلیرمونت با تکیه به این نقشه‌ها، به شکار جادوگرها میره 102 00:09:34,760 --> 00:09:37,760 یعنی الان اونجاست؟ - نه، خانم - 103 00:09:37,920 --> 00:09:42,200 این مرحلۀ بعدی شکار جادوگرانـه اینا هم نقشه‌های خانمـه 104 00:09:44,040 --> 00:09:45,360 خواهش می‌کنم 105 00:10:47,760 --> 00:10:49,680 !متیوس 106 00:10:51,240 --> 00:10:52,960 !متیوس 107 00:11:11,360 --> 00:11:13,760 بس کن - هنوز کار داریم با هم - 108 00:11:19,320 --> 00:11:23,000 چی شده؟ - بیرون دعوا شده - 109 00:11:25,120 --> 00:11:26,600 چی شده؟ 110 00:11:31,040 --> 00:11:34,960 وجدانت، نقص محسوب می‌شه 111 00:11:35,120 --> 00:11:38,480 نقطه‌ضعفی که قدرت غریزه‌ت رو ضعیف کرده 112 00:11:38,640 --> 00:11:40,720 !حالا بگو ببینم 113 00:11:40,880 --> 00:11:42,800 !متیو 114 00:11:44,680 --> 00:11:49,120 باهاش چی‌کار کردی؟ - ما به این می‌گیم جنونِ خون‌خواری - 115 00:11:50,240 --> 00:11:55,000 یه نوع مرضـه یه بیماری خونی در خون‌آشام‌ها 116 00:11:55,160 --> 00:11:58,120 ،وقتی این جنون به سراغش میاد اون دیگه خودش نیست 117 00:11:59,709 --> 00:12:02,320 کاملاً به یه شکارچی تبدیل می‌شه 118 00:12:07,480 --> 00:12:11,560 بهم بگو چه‌جوری مُردم - نمی‌تونم بهت بگم - 119 00:12:11,720 --> 00:12:14,000 نمی‌تونم 120 00:12:16,400 --> 00:12:19,280 نمی‌تونم بهت بگم 121 00:12:27,320 --> 00:12:31,000 پس وجدانت به من غلبه کرد 122 00:13:19,320 --> 00:13:23,640 مدت‌ها بود که این‌طوری ...کنترلم رو از دست نداده بودم 123 00:13:26,120 --> 00:13:27,840 خیلی وقتـه 124 00:13:35,680 --> 00:13:41,360 تمرین کرده بودم که جنون خون‌خواریـم رو سرکوب کنم 125 00:13:43,640 --> 00:13:46,400 بعد سعی کردم با استفاده از ،نامه‌های تو بفهممش 126 00:13:46,560 --> 00:13:48,360 ...که یه‌جوری 127 00:13:49,440 --> 00:13:51,080 یه علاجی پیدا کنم 128 00:13:52,911 --> 00:13:54,271 ...عزیزم 129 00:13:55,640 --> 00:13:58,360 افتخارِ حمل این بیماری با ایزابوئه 130 00:13:59,600 --> 00:14:02,560 خوشبختانه، خودش در برابرش مصونـه 131 00:14:04,680 --> 00:14:07,680 ولی من و لوئیزا انقدر خوش‌شانس نبودیم 132 00:14:09,680 --> 00:14:13,640 برای همین هرگز نمی‌تونیم کاملاً جفتِ هم بشیم 133 00:14:27,240 --> 00:14:29,120 ببینم واقعاً فکر کردی 134 00:14:29,280 --> 00:14:33,360 من می‌ذارمت برم، عشق من؟ 135 00:14:37,360 --> 00:14:40,211 اونم بعد از این همه سختی‌ای که با هم کشیدیم؟ 136 00:14:44,320 --> 00:14:46,720 این فقط یه چشمه ازش بود 137 00:14:47,760 --> 00:14:50,520 تو مخیله‌ت هم نمی‌گنجه که چه کارایی از من بر میاد 138 00:14:53,560 --> 00:14:56,160 من یه قاتل‌ام، دایانا 139 00:14:56,320 --> 00:14:59,760 تا حالا هزاران نفر رو کشتم من سلاح فیلیپ بودم 140 00:15:02,960 --> 00:15:06,960 اون از من استفاده کرد که این بیماری رو ریشه‌کن کنه 141 00:15:10,760 --> 00:15:12,880 تو رو آدمکشِ خودش کرد 142 00:15:17,280 --> 00:15:19,760 تو پسر خودتـو تحریک و تحقیر کردی 143 00:15:19,920 --> 00:15:21,560 و از درد و رنجش سوء استفاده کردی 144 00:15:21,720 --> 00:15:24,760 اون‌وقت برای چی؟ که منو فراری بدی؟ 145 00:15:25,960 --> 00:15:29,400 باید گرگِ تو لباس میش رو می‌دیدی 146 00:15:30,320 --> 00:15:32,080 ،اگر قرار باشه آینده‌ای با هم داشته باشید 147 00:15:32,240 --> 00:15:36,280 باید تمام جنبه‌هاش رو بپذیری 148 00:15:37,440 --> 00:15:41,088 و متیو هم باید از شرّ عذاب وجدانی که داره خلاص بشه 149 00:15:43,080 --> 00:15:44,640 این‌کارو به‌خاطر ما کردی؟ 150 00:15:44,800 --> 00:15:47,080 رابطۀ شما قدغنـه 151 00:15:47,240 --> 00:15:50,480 ،در عصر خودتون هم همین‌طور و گرنه که نمی‌اومدید اینجا 152 00:15:50,640 --> 00:15:55,280 شما دوتا قراره با نیروهای شرور بزرگی روبرو بشید 153 00:15:55,440 --> 00:15:59,280 باید متحد باشید، و ایمان‌تون به همدیگه مستحکم باشه 154 00:15:59,440 --> 00:16:01,520 الانشـم هست - نه - 155 00:16:01,680 --> 00:16:06,880 ایمانی که محک نخوره، بی‌ارزشه ...و متیو 156 00:16:07,040 --> 00:16:11,080 ،متیو از تمام کسایی که به عمرم دیدم ایمانِ کمتری داره 157 00:16:11,240 --> 00:16:13,400 اون به تو ایمان داشت، فیلیپ 158 00:16:14,960 --> 00:16:19,280 تمام عمرش سعی کرده که خودشـو به تو ثابت کنه 159 00:16:19,440 --> 00:16:22,120 و تو هم از این موضوع بر علیه‌ش استفاده کردی 160 00:16:22,280 --> 00:16:26,920 ،تنها میراثی که از خودت به‌جا گذاشتی رنج و سرزنش بود 161 00:16:27,920 --> 00:16:29,760 تو کی باشی که 162 00:16:30,840 --> 00:16:35,760 دربارۀ میراثم برام نطق کنی؟ 163 00:16:35,920 --> 00:16:38,840 من دختریم که لایقِ پسرتـه 164 00:16:51,800 --> 00:16:53,240 ...یه 165 00:16:55,240 --> 00:16:57,440 پیشگویی باستانی هستش 166 00:17:00,560 --> 00:17:02,600 درمورد جادوگری که 167 00:17:04,560 --> 00:17:10,080 میاد و سرنوشتِ تمام موجودات رو تغییر میده 168 00:17:10,240 --> 00:17:12,560 خب، یه‌سری معتقدن که 169 00:17:12,720 --> 00:17:17,840 این جادوگر مخوف... درکِ ما 170 00:17:18,000 --> 00:17:23,920 ...از خودِ زندگی رو هم دستخوش تغییراتی می‌کنه 171 00:17:27,000 --> 00:17:29,880 مرگِ دنیای قدیم فرا خواهد رسید» 172 00:17:32,200 --> 00:17:36,960 «و برّ جدید متولد خواهد شد 173 00:17:37,120 --> 00:17:39,280 اعتقادِ تو چیه؟ 174 00:17:46,760 --> 00:17:49,240 من باور دارم که تو 175 00:17:51,040 --> 00:17:54,520 الحق که خودِ قدرتی 176 00:18:00,440 --> 00:18:02,160 بله، درسته 177 00:18:03,600 --> 00:18:05,880 ولی من عاشق پسرتونم 178 00:18:06,040 --> 00:18:08,040 و همین باید کافی باشه 179 00:18:21,800 --> 00:18:25,720 دیگه چیزی درمورد آینده‌م نمی‌پرسم 180 00:18:26,560 --> 00:18:31,840 جنون خون‌خواریت تقریباً فعال شده 181 00:18:32,840 --> 00:18:35,640 ،اگر انجمن تو رابطه‌ت با دایانا سنگ بندازه 182 00:18:35,800 --> 00:18:38,720 ،و تو واکنش خشنی نشون بدی 183 00:18:38,880 --> 00:18:40,720 اونو از دست میدی 184 00:18:44,600 --> 00:18:49,040 تو دکلیرمونت بودنِ دایانا، نباید هیچ شک و شبهه‌ای وجود داشته باشه 185 00:18:51,640 --> 00:18:56,560 خانوادۀ ما از خون ساخته شده 186 00:18:56,720 --> 00:18:58,240 تو با این علامت 187 00:19:00,840 --> 00:19:03,160 ،می‌میری 188 00:19:03,320 --> 00:19:07,680 ،سایه‌ای در میان زندگان بدون هیچ قبلیه یا خویشاوندی 189 00:19:08,960 --> 00:19:10,800 ،و با این علامت 190 00:19:13,400 --> 00:19:15,840 ،دوباره متولد میشی 191 00:19:16,000 --> 00:19:18,986 و عضو همیشگیِ خانوادۀ ما میشی 192 00:20:02,320 --> 00:20:04,040 حالت خوبه؟ 193 00:20:06,320 --> 00:20:09,320 ...اون‌طوری که عمر فیلیپ تموم شد 194 00:20:10,400 --> 00:20:13,800 هفتاد سال از عمرمـو صرفِ فراموش‌کردن روزای آخرش کردم 195 00:20:13,960 --> 00:20:16,240 خب، شاید اگه این بار رو ،با یکی تقسیم کنی 196 00:20:16,400 --> 00:20:18,480 این خاطرات قدرت‌شونـو از دست بدن 197 00:20:19,480 --> 00:20:23,240 و می‌تونی بذاری‌شون اینجا تو گذشته و بری 198 00:20:32,080 --> 00:20:35,120 ،تو جنگ جهانی دوم در حالی که فیلیپ رفته بود 199 00:20:35,280 --> 00:20:38,760 ،جاسوسای متحدین رو آزاد کنه به اسارت گرفتنش 200 00:20:38,920 --> 00:20:41,742 و تو اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها حبسش کردن 201 00:20:43,520 --> 00:20:45,760 اونا تا حالا خون‌آشام نگرفته بودن 202 00:20:45,920 --> 00:20:48,240 و خیلی براشون جالب بود 203 00:20:49,520 --> 00:20:53,960 از چندتا جادوگر استفاده کردن 204 00:20:57,880 --> 00:21:00,080 که به خاطراتش دسترسی پیدا کنن 205 00:21:05,000 --> 00:21:09,600 انقدر شکنجه‌ش دادن که ببینن قبل از مرگش چه‌قدر می‌تونه درد بکشه 206 00:21:16,000 --> 00:21:17,880 ساعت‌ها و ساعت‌ها 207 00:21:21,320 --> 00:21:23,440 شکنجۀ غیر قابل تصور 208 00:21:25,520 --> 00:21:26,880 ،هر روز 209 00:21:29,080 --> 00:21:30,720 تا سه ماه 210 00:21:34,600 --> 00:21:38,200 من بعداً با کمکِ بالدوین نجاتش دادم 211 00:21:40,880 --> 00:21:42,960 ولی ذهنش در هم شکسته بود 212 00:21:48,320 --> 00:21:50,720 ...به ایزابو التماس می‌کرد که بُکشتش 213 00:21:52,520 --> 00:21:54,560 و به درد و رنجش پایان بده 214 00:21:56,520 --> 00:21:59,613 ولی نمی‌تونستم بذارم مادرم با خودش همچین کاری بکنه 215 00:22:05,280 --> 00:22:10,120 برای همینم.. خودم انجامش دادم 216 00:22:11,400 --> 00:22:12,920 خودم 217 00:22:15,720 --> 00:22:21,280 ،تمام خاطراتِ تیکه‌تیکه‌ش رو دیدم 218 00:22:24,800 --> 00:22:27,280 تمام شکنجه‌ها و دردایی که کشیده بود رو 219 00:22:30,400 --> 00:22:35,440 خاطرات اکثر موجودات ،مثل روبان باز می‌شه 220 00:22:35,600 --> 00:22:38,680 ولی خاطرات اون مثل خُرده‌شیشه بود 221 00:22:45,400 --> 00:22:49,680 در هم شکسته بود و وحشت کرده بود 222 00:22:51,240 --> 00:22:54,120 ولی قبلش قوی مونده بود 223 00:22:54,280 --> 00:22:56,720 ،ولی در آخرین لحظات عمرش 224 00:23:02,280 --> 00:23:05,120 تمام فکر و ذکرش ایزابو بود 225 00:23:08,840 --> 00:23:10,440 ...و حالا 226 00:23:12,640 --> 00:23:14,520 ...حالا مادرم 227 00:23:16,800 --> 00:23:22,520 ،هر وقت بهم نگاه می‌کنه اون روز رو به خاطر میاره 228 00:23:24,720 --> 00:23:28,080 حالا تو هم به این دید نگاهم می‌کنی 229 00:23:38,520 --> 00:23:40,800 تو فیلیپ رو نکشتیش 230 00:23:42,840 --> 00:23:44,860 آزادش کردی 231 00:24:09,360 --> 00:24:11,520 ایزابو، اینجا چیزی نیستش 232 00:24:12,920 --> 00:24:16,080 چند ساعته داریم می‌گردیم و دیگه باید بریم استراحت کنیم 233 00:24:16,240 --> 00:24:17,920 ،حسی که امروز صبح بهت دست داد 234 00:24:18,080 --> 00:24:19,440 اون لرزشـه هنوز حسش می‌کنی؟ 235 00:24:19,600 --> 00:24:21,520 نه متأسفانه، محو شد 236 00:24:21,680 --> 00:24:23,000 مطمئنم یه پیغامی اینجا هستش 237 00:24:23,160 --> 00:24:25,480 می‌دونم که هست 238 00:24:25,640 --> 00:24:28,680 اگر لازمه برید بخوابید من ادامه میدم 239 00:24:28,840 --> 00:24:30,680 خودم می‌تونم ادامه بدم 240 00:24:30,840 --> 00:24:34,280 سارا، بیا. بیا عزیزم 241 00:24:38,240 --> 00:24:40,440 شب بخیر، ایزابو 242 00:24:40,600 --> 00:24:42,040 بیا، عشقم 243 00:24:48,440 --> 00:24:52,338 خیلی دیروقتـه گفتم شاید دل‌تون بخواد 244 00:24:54,280 --> 00:24:59,160 ...تصور یه پیام دیگه از طرف فیلیپ 245 00:25:00,160 --> 00:25:02,720 تحملش یه‌کمی زیادی سخته 246 00:25:05,040 --> 00:25:07,440 منم کمکت می‌کنم دنبالش بگردی 247 00:25:22,840 --> 00:25:28,040 از ایزابو برام بگو حال و احوالش چطوره؟ 248 00:25:28,200 --> 00:25:30,080 متیو از من بیشتر خبر داره 249 00:25:30,240 --> 00:25:34,680 نه. متیو فقط چیزی که فکر می‌کنه دوست دارم بشنوم رو بهم میگه 250 00:25:34,840 --> 00:25:39,600 در حالی که حدس می‌زنم از تو فقط حقیقت رو بشنوم 251 00:25:42,640 --> 00:25:44,960 حالش خوبه 252 00:25:45,120 --> 00:25:47,720 ولی احساس تنهایی می‌کنه 253 00:25:47,880 --> 00:25:49,640 اینو می‌دونم که خیلی دلش براتون تنگ شده 254 00:25:49,800 --> 00:25:52,880 دیدی گفتم؟ خودِ حقیقت 255 00:25:53,040 --> 00:25:54,960 ممنونم 256 00:25:58,160 --> 00:26:00,520 اینجا کجاست؟ 257 00:26:00,680 --> 00:26:03,720 ،اینجا به هم‌نامِ تو اختصاص داده شده 258 00:26:03,880 --> 00:26:05,440 «الهه «دایانا 259 00:26:05,600 --> 00:26:08,840 ،اون‌موقع که من بچه بودم 260 00:26:09,000 --> 00:26:11,840 عروس‌ها میومدن همچین معبدهایی 261 00:26:12,000 --> 00:26:14,840 که از الهه درخواستِ مراقبت بکنن 262 00:26:18,160 --> 00:26:21,560 شما دو روز دیگه ...با هم ازدواج می‌کنید 263 00:26:23,400 --> 00:26:28,120 طوری که... یاد نیاکان‌مون رو گرامی بداریم 264 00:26:30,560 --> 00:26:33,880 ،یه تیکه از موهات ،نمادِ پاکدامنی‌ـت 265 00:26:34,040 --> 00:26:35,360 بله 266 00:26:40,080 --> 00:26:42,840 پول، نماد ارزشت 267 00:26:49,240 --> 00:26:51,400 ،آرتمیس آگروترا 268 00:26:53,200 --> 00:26:55,640 ،ای شکارچی نامی 269 00:26:56,520 --> 00:27:00,840 از تو استدعا دارم که دستانِ فرزند من، دایانا، رو بگیری 270 00:27:02,160 --> 00:27:03,920 ،آرتمیس لیکیا 271 00:27:04,080 --> 00:27:10,720 ،ای بانوی گرگ‌ها به هر صورت از او محافظت کن 272 00:27:10,880 --> 00:27:13,920 ،آرتمیس فسفوروس 273 00:27:14,080 --> 00:27:16,080 ،هنگامی که در تاریکی قرار گرفت 274 00:27:16,240 --> 00:27:19,200 نور دانشَت را به او نشان بده 275 00:27:19,360 --> 00:27:22,240 ،و آرتمیس اوپیس 276 00:27:22,400 --> 00:27:25,600 ،مراقب هم‌نامِ خود باش 277 00:27:25,760 --> 00:27:28,520 در طول سفرش 278 00:27:28,680 --> 00:27:33,920 بر روی این کرۀ خاکی 279 00:27:34,080 --> 00:27:37,040 بله. حالا 280 00:28:40,480 --> 00:28:43,720 آرتمیس هدایات رو پذیرفت 281 00:28:45,720 --> 00:28:47,520 دیگه می‌تونیم بریم 282 00:28:49,920 --> 00:28:52,520 باید تدارکاتِ مراسم عروسی رو بچینیم 283 00:28:57,480 --> 00:28:59,600 خب گویا قراره ازدواج کنیم 284 00:28:59,760 --> 00:29:02,480 لازم نیست کاری که میگه رو بکنیم 285 00:29:02,640 --> 00:29:04,800 اگه خودم بخوام چی؟ 286 00:29:04,960 --> 00:29:07,880 ،واقعاً بعد از این چیزایی که فهمیدی بازم باهام ازدواج می‌کنی؟ 287 00:29:08,040 --> 00:29:11,200 اگر قشنگ ازم درخواست کنی 288 00:29:11,360 --> 00:29:15,760 ،دایانا بی‌شاپ، عشق من با من ازدواج می‌کنی؟ 289 00:29:15,920 --> 00:29:18,320 خب معلومه 290 00:29:43,400 --> 00:29:45,960 یه‌چیزی برات آوردم 291 00:29:48,840 --> 00:29:50,520 ...در حین 292 00:29:50,680 --> 00:29:54,285 ،جنگ‌های خون‌آشامی وسط میدون جنگ پیداش کردم 293 00:29:55,160 --> 00:29:57,880 واقعاً.. چیز منحصربفردیـه 294 00:29:58,040 --> 00:30:02,280 چشمم رو گرفت زیر نور خورشید آروم گرفته بود 295 00:30:02,440 --> 00:30:05,320 ،همین که خم شدم برش دارم 296 00:30:05,480 --> 00:30:08,520 یه‌مشت تیر از کمان رها شد ...و هوا رو شکافت 297 00:30:08,680 --> 00:30:12,440 به فاصلۀ چند سانتی‌متریِ سرم 298 00:30:12,600 --> 00:30:16,400 گویی این کوچولو جونِ منو نجات داد 299 00:30:17,320 --> 00:30:20,000 ...و حالا خوش‌یمنی‌ـش رو 300 00:30:22,400 --> 00:30:24,680 به تو تقدیم می‌کنم... 301 00:30:24,840 --> 00:30:29,080 دوست دارم تو مراسم بندازیش گردنت 302 00:30:29,920 --> 00:30:31,800 ممنونم، پدر 303 00:30:31,960 --> 00:30:33,641 قربانت 304 00:31:37,800 --> 00:31:40,840 عزیزم، تو خیلی زیبایی 305 00:31:45,662 --> 00:31:47,490 شروع کن، متیو 306 00:31:48,600 --> 00:31:52,680 من، متیو، جسمم رو ،تقدیمِ تو می‌کنم، دایانا 307 00:31:52,840 --> 00:31:55,200 ...در این ازدواج مقدس 308 00:31:55,360 --> 00:31:57,680 من هم می‌پذیرمش 309 00:31:58,408 --> 00:32:00,400 حالا شما، دایانا 310 00:32:02,280 --> 00:32:06,520 من، دایانا، جسمم رو ،تقدیمِ تو می‌کنم، متیو 311 00:32:09,040 --> 00:32:10,560 من هم می‌پذیرمش 312 00:32:41,160 --> 00:32:42,560 مرسی 313 00:32:46,040 --> 00:32:47,680 ممنون 314 00:33:00,560 --> 00:33:04,400 فکر می‌کنم رقصِ اول مال من باشه 315 00:33:07,800 --> 00:33:09,280 دخترم 316 00:33:16,880 --> 00:33:19,760 ایزابو که برگرده، چطوری داستان ما رو ازش پنهون می‌کنی؟ 317 00:33:19,920 --> 00:33:21,640 دستوراتی صادر شده 318 00:33:21,800 --> 00:33:26,800 ،اگر کسی لام تا کام حرف بزنه زبون‌ـش رو مصادره می‌کنیم 319 00:33:26,960 --> 00:33:28,920 ،اون نباید به این ماجرا بو ببره و این‌طور هم نمیشه 320 00:33:29,080 --> 00:33:32,360 ولی کاش واقعاً ایزابو الان اینجا بود 321 00:33:32,520 --> 00:33:35,080 که خوشبختیِ متیو رو ببینه 322 00:33:35,240 --> 00:33:38,160 یه روز، خودم همه‌چی رو براش تعریف می‌کنم 323 00:33:44,240 --> 00:33:47,040 بعیده ایزابو باور کنه 324 00:33:47,200 --> 00:33:50,000 ازدواج، با دعای خیر فیلیپ پشت سرمون 325 00:33:50,160 --> 00:33:52,320 !و با اصرارش تازه 326 00:33:58,760 --> 00:34:02,600 به بابات نگو، ولی تو خیلی رقاص بهتری هستی 327 00:34:26,760 --> 00:34:28,400 !هول نشو 328 00:35:38,920 --> 00:35:42,720 این مال لوکاس بود؟ - بله - 329 00:35:43,880 --> 00:35:45,840 خودم براش درستش کردم 330 00:35:46,000 --> 00:35:48,720 ولی هیچ‌وقت نتونستم دُمش رو خوب در بیارم 331 00:35:49,800 --> 00:35:53,240 مطمئنم که پدر فوق‌العاده‌ای بودی 332 00:35:53,400 --> 00:35:55,680 لوکاس یه هدفی بهم داد 333 00:35:55,840 --> 00:35:59,320 و عشقِ بی‌سابقه‌ای رو درونم شعله‌ور کرد 334 00:35:59,480 --> 00:36:03,480 هوم.. یه چشمه ازشـو با جک دیدم 335 00:36:03,640 --> 00:36:04,960 336 00:36:08,680 --> 00:36:11,680 شرمنده‌ـم که خودمون بچه‌دار نمی‌شیم 337 00:36:11,840 --> 00:36:13,240 هیس 338 00:36:13,400 --> 00:36:16,680 دوست داشتم یه خانواده برات به‌جا بذارم 339 00:36:16,840 --> 00:36:19,560 تو تنها چیزی‌ای که بهش نیاز دارم 340 00:36:20,960 --> 00:36:24,600 ولی من 60-70 سال دیگه می‌میرم 341 00:36:26,320 --> 00:36:29,120 ،و تو تا چند صد سال عمر می‌کنی 342 00:36:29,280 --> 00:36:31,040 یا شایدم هزاران سال 343 00:36:43,320 --> 00:36:45,120 دایانا 344 00:36:46,400 --> 00:36:48,880 زن‌های خانوادۀ ما 345 00:36:49,040 --> 00:36:51,360 مسائل مالی‌شون رو خودشون مدیریت می‌کنن 346 00:36:51,520 --> 00:36:53,120 ممنونم 347 00:36:57,320 --> 00:36:59,720 این حلقه 348 00:36:59,880 --> 00:37:02,920 پیغامِ ایزابو به من بوده 349 00:37:04,640 --> 00:37:07,880 مُهر تأییدش 350 00:37:11,160 --> 00:37:13,840 بیا، اینو بنداز گردنت 351 00:37:17,520 --> 00:37:20,480 تا منم همیشه همراهت باشم 352 00:37:22,320 --> 00:37:27,200 همون‌طور که تو همیشه در قلب من می‌مونی 353 00:37:29,560 --> 00:37:31,440 دخترم 354 00:37:37,120 --> 00:37:40,840 تا بیرون ملک همراهی‌تون می‌کنم 355 00:37:57,440 --> 00:37:58,800 متیو 356 00:38:10,720 --> 00:38:14,280 تو زنی رو پیدا کردی که لیاقتت رو داره 357 00:38:14,440 --> 00:38:20,440 و اندازۀ چند نفر، تو وجودش شجاعت و امید داره 358 00:38:20,600 --> 00:38:22,480 بله، می‌دونم 359 00:38:22,640 --> 00:38:25,720 و اینو هم بدون 360 00:38:25,880 --> 00:38:28,800 تو هم به همون اندازه لیاقتِ اونو داری 361 00:38:32,040 --> 00:38:35,360 ،پس انقدر حسرتِ زندگی رو نخور 362 00:38:35,520 --> 00:38:37,520 و عمرت رو غنیمت بشمر 363 00:38:41,840 --> 00:38:43,360 و یه مسئله‌ی دیگه‌ایـم هست 364 00:38:43,520 --> 00:38:45,840 که باید قبل از رفتنت حل و فصلش کنیم 365 00:38:46,000 --> 00:38:51,520 هر اتفاقی که تو آینده ...بین من و تو افتاده 366 00:38:53,280 --> 00:38:55,320 من می‌بخشمت... 367 00:39:04,800 --> 00:39:08,080 ...حالا برو 368 00:39:09,320 --> 00:39:11,200 پسرم 369 00:39:17,920 --> 00:39:19,680 ممنونم، پدر 370 00:39:39,840 --> 00:39:41,640 راه بیفت 371 00:40:16,320 --> 00:40:18,720 ،ایزابوی عزیزم 372 00:40:18,880 --> 00:40:21,760 بالأخره، می‌تونم کلماتی رو به روی کاغذ بیارم 373 00:40:21,920 --> 00:40:26,280 که بیانگر تمام قرن‌هایی باشه که از هم جدا بودیم 374 00:40:26,440 --> 00:40:29,600 تا الان، زبانم قاصر بوده 375 00:40:29,760 --> 00:40:33,920 چرا که کنار اومدن با میرایی‌ـم برام سخت بوده 376 00:40:40,640 --> 00:40:45,520 اما امروز، بالأخره ،جملات بهم الهام شدن 377 00:40:45,680 --> 00:40:48,040 ،چون که به آرامش رسیدم 378 00:40:48,200 --> 00:40:50,800 ،و دیگه ترسی از تقدیرم ندارم 379 00:40:50,960 --> 00:40:55,600 چرا که تقدیر توانایی بالقوه‌ای در غافلگیر کردنِ ما داره 380 00:41:17,600 --> 00:41:22,560 پسرمون بالأخره خوشبخت شد 381 00:41:23,520 --> 00:41:28,960 با زنی ازدواج کرد که پا جای پای الهه آرتمیس می‌ذاره 382 00:41:34,680 --> 00:41:36,975 اونا با هم راهیِ بوهم شدن 383 00:41:37,000 --> 00:41:40,280 که کتاب حیات رو پیدا کنن 384 00:41:40,440 --> 00:41:43,988 و متأسفانه دوران سختی پیشِ رو داریم 385 00:41:47,640 --> 00:41:49,800 و مطمئنم که برمی‌گردن پیشت 386 00:41:49,960 --> 00:41:53,560 و با کمکِ همدیگه آیندۀ تازه و جسوری رو 387 00:41:53,720 --> 00:41:55,880 برای خانواده‌مون رقم می‌زنید 388 00:41:57,160 --> 00:42:01,400 این آخرین پیام من برای توئه، عشق من 389 00:42:01,560 --> 00:42:05,280 الان می‌دونم که یه‌روزی میاد 390 00:42:05,440 --> 00:42:08,360 که ما از هم جدا می‌شیم 391 00:42:08,520 --> 00:42:13,120 ،اما تا اون روز ،و همین‌طور در زندگی پس از مرگ 392 00:42:13,280 --> 00:42:17,320 جات تو قلبِ من می‌مونه 393 00:42:42,186 --> 00:42:50,565 »» ترجمه از: ســــروش «« :.:.: SuRouSH_AbG :.:.: 394 00:42:50,590 --> 00:43:01,819 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 395 00:43:07,407 --> 00:43:08,740 [ ...آنچه خواهید دید ] 396 00:43:08,765 --> 00:43:13,040 اعلی‌حضرت همایونی رودالفِ دوم از سفیرهای ملکه الیزابت خسته شدن 397 00:43:13,200 --> 00:43:15,160 پس با بندۀ ملکه صحبت می‌کنم، ادوارد کلی 398 00:43:15,320 --> 00:43:17,440 می‌دونم چه جونوری هستی، خون‌آشام 399 00:43:17,600 --> 00:43:20,400 رودالف فکر می‌کنه این کتابـه کلیدِ ساخت سنگ جادوئه 400 00:43:20,560 --> 00:43:21,960 نمی‌ذاره کِلی برش داره 401 00:43:22,120 --> 00:43:24,280 ،همین که یه‌چیزی چشمِ امپراتور رو بگیره 402 00:43:24,440 --> 00:43:26,760 به هر قیمتی که شده به‌دستش میاره 403 00:43:26,920 --> 00:43:29,440 کلکسیون‌تون بخشی هم داره که به نمایش عمومی نذاریدش؟ 404 00:43:29,600 --> 00:43:31,560 دنبالِ چیز خاصی هستید؟ 405 00:43:31,720 --> 00:43:35,400 ،با مخالفین و هوس آغاز می‌شود 406 00:43:35,560 --> 00:43:37,400 با ترس و خون 407 00:43:37,560 --> 00:43:42,280 !با «کشفِ جادوگران» آغاز می‌شود