1 00:00:24,250 --> 00:00:27,833 ‫"لیست آرزوهای زندگی" 2 00:00:38,291 --> 00:00:39,750 ‫- نظرت در مورد این چیه؟ ‫- توپه. 3 00:00:40,333 --> 00:00:41,750 ‫باحاله. خوشم میاد. 4 00:00:45,833 --> 00:00:47,500 ‫فکر کنم عوضش کنم. 5 00:00:50,708 --> 00:00:52,333 ‫بسه دیگه سالاد نخور. 6 00:01:08,291 --> 00:01:09,291 ‫بیا تو. 7 00:01:10,833 --> 00:01:13,374 ‫می‌خواستم بهت بگم که کم‌کم داره سر و کله‌ی مهمونا پیدا می‌شه. 8 00:01:13,375 --> 00:01:15,165 ‫عالیه. الکس اومد؟ 9 00:01:15,166 --> 00:01:18,541 ‫نه. ولی سالاد لوبیا رو میاره. 10 00:01:19,375 --> 00:01:23,790 ‫الکس واسه خودش یه پا ساعته، ‫تازه، خیلی هم نباید منتظر سالادش باشیم. 11 00:01:23,791 --> 00:01:26,582 ‫ولی بیا امروز هوای الکس و داشته باشیم 12 00:01:26,583 --> 00:01:29,540 ‫مامان، تو همیشه یه بهونه‌ای واسش جور می‌کنی. ‫خودت می‌دونی، نه؟ 13 00:01:29,541 --> 00:01:31,040 ‫آخه دختر مورد علاقمه. 14 00:01:31,041 --> 00:01:33,332 ‫بالاخره یه بار راستشو گفتی. 15 00:01:33,333 --> 00:01:35,165 ‫من که هنوز پسر مورد علاقه‌تم، هستم؟ 16 00:01:35,166 --> 00:01:36,625 ‫معلومه. 17 00:01:37,791 --> 00:01:39,707 ‫"چرا هنوز ازدواج نکردی؟" 18 00:01:39,708 --> 00:01:41,749 ‫"چرا توی یه مغازه‌ی صفحه‌فروشی کار می‌کنی؟" 19 00:01:41,750 --> 00:01:45,124 ‫- "چرا معلمی رو ول کردی؟" ‫- "چرا دانشگاه رو تموم نکردی؟" 20 00:01:45,125 --> 00:01:47,332 ‫چرا دانشگاه رو تموم نکردی؟ 21 00:01:47,333 --> 00:01:50,332 ‫من بچه‌ی زندگی‌ام. دارم از زندگی یاد می‌گیرم. 22 00:01:50,333 --> 00:01:51,957 ‫تو همینو تو من دوست داری. 23 00:01:51,958 --> 00:01:54,458 ‫آره دیگه. 24 00:01:55,541 --> 00:01:57,332 ‫ببین، نظرت در مورد این چیه؟ 25 00:01:57,333 --> 00:02:00,082 ‫نظرت چیه بریم اون تو و یه سلام علیکی بکنیم، 26 00:02:00,083 --> 00:02:03,249 ‫بعدش تو به من یه علامت بدی، ‫دزدکی بریم تو اتاق خواب بچگیت 27 00:02:03,250 --> 00:02:05,332 ‫و یه حال و حول اساسی بکنیم ‫اونم وسط عروسکای باربی و کِن. 28 00:02:05,333 --> 00:02:07,958 ‫اجازه نداری به عروسکای باربی من ‫دست بزنی، شیطون! 29 00:02:09,083 --> 00:02:10,666 ‫"یه تولد دیگه مبارک" 30 00:02:17,750 --> 00:02:20,207 ‫- اینا رو می‌برم آشپزخونه. ‫- باشه. 31 00:02:20,208 --> 00:02:22,040 ‫- سلام لوکاس، سلام زویی. ‫- سلام! 32 00:02:22,041 --> 00:02:23,249 ‫جشن سیسمونی مبارک. 33 00:02:23,250 --> 00:02:25,832 ‫- ایناهاش. به به، چه اشتها برانگیز. ‫- سالاد لوبیای معروف. 34 00:02:25,833 --> 00:02:26,750 ‫آره دیگه. 35 00:02:29,125 --> 00:02:31,540 ‫خیلی هم اشتها برانگیز. 36 00:02:31,541 --> 00:02:32,665 ‫خاله الکس! 37 00:02:32,666 --> 00:02:34,208 ‫سلام به روی ماهتون 38 00:02:34,791 --> 00:02:38,457 ‫این مهمونی خیلی حوصله سر بره ‫بابام هم نمیزاره تا آخر مهمونی کیک بخوریم 39 00:02:38,458 --> 00:02:40,457 ‫پدر و مادرتون چشونه؟ 40 00:02:40,458 --> 00:02:43,332 ‫نظرتون چیه یه دوری بزنیم ‫دنبال یه سری خرت و پرت؟ 41 00:02:43,333 --> 00:02:47,624 ‫خب، شش تا چیز می‌خوام که بتونم ‫تو اتاق هری یا هرمیون پیداشون کنم، 42 00:02:47,625 --> 00:02:51,832 ‫امتیاز ویژه هم داره اگه چیزی پیدا کنین ‫که بشه باهاش بزرگترای حوصله سر بر رو قایم کرد. 43 00:02:51,833 --> 00:02:53,041 ‫پایه این؟ 44 00:02:53,583 --> 00:02:54,582 ‫یه دقیقه صبر کنین. 45 00:02:54,583 --> 00:02:58,458 ‫قبل از اینکه شروع کنیم باید یه کم شکماتونو سیر کنین. 46 00:02:59,916 --> 00:03:00,749 ‫باشه. 47 00:03:00,750 --> 00:03:03,250 ‫- زویی، می‌خوام جولیا رو بهت معرفی کنم. ‫- سلام. 48 00:03:04,666 --> 00:03:06,124 ‫- سلام. ‫- از دیدنت خوشحالم. 49 00:03:06,125 --> 00:03:08,540 ‫الکس! سلام! 50 00:03:08,541 --> 00:03:10,957 ‫کلی، عجب! وای خدای من، چقدر تو چشمی. 51 00:03:10,958 --> 00:03:12,749 ‫چیزی نیست که تو چشم باشه. من باد کردم. 52 00:03:12,750 --> 00:03:14,624 ‫ولی خیلی خوشگل شدی. 53 00:03:14,625 --> 00:03:16,290 ‫مرسی. 54 00:03:16,291 --> 00:03:18,291 ‫شنیدم که معلمی رو ول کردی. 55 00:03:19,666 --> 00:03:21,457 ‫- الان داری واسه مامانت کار می‌کنی؟ ‫- آره. 56 00:03:21,458 --> 00:03:23,749 ‫دوست پسرت هم که توی یه مغازه‌ی صفحه‌فروشی کار می‌کنه؟ 57 00:03:23,750 --> 00:03:26,540 ‫اصلا نمی‌دونستم ‫دیگه مغازه‌ی صفحه‌فروشی هم وجود داره. 58 00:03:26,541 --> 00:03:27,665 ‫یکیش مونده. 59 00:03:27,666 --> 00:03:30,499 ‫بقیه‌ی وقتش رو هم داره یه بازی ویدیویی درست می‌کنه به اسم 60 00:03:30,500 --> 00:03:34,749 ‫یا "زامبی آمریکایی: حیاط خونین" ‫یا "زمین بازی آرماگدون". 61 00:03:34,750 --> 00:03:37,749 ‫یه روزی هم مامانتو مجبور می‌کنه که یکیشو برات بخره. 62 00:03:37,750 --> 00:03:40,250 ‫آره، حتماً این کارو می‌کنه. 63 00:03:42,083 --> 00:03:44,415 ‫من باید برم الکس رو یه لحظه بیارم. 64 00:03:44,416 --> 00:03:47,040 ‫الیزابت، خیلی دلم می‌خواد که دوستم کیتی رو ببینی. 65 00:03:47,041 --> 00:03:50,125 ‫اون از طرفدارای "رز کازمتیکس"ـه. ‫بیا ببینش. فقط دو ثانیه. 66 00:03:52,041 --> 00:03:54,165 ‫وای خدایا، هزار مرتبه شکر که تو اینجایی. 67 00:03:54,166 --> 00:03:57,832 ‫فکر می‌کردم تنها زن زیر ۴۰ سالی‌ام که ‫نه حامله‌س نه داره شیر می‌ده. سلام. 68 00:03:57,833 --> 00:03:59,207 ‫چطوری؟ 69 00:03:59,208 --> 00:04:01,499 ‫یه مشت عوضی غیرقابل تحمل. از همه‌شون متنفرم. 70 00:04:01,500 --> 00:04:04,374 ‫آره. فقط حسودی می‌کنن ‫چون دیگه نمی‌تونن برن بیرون. 71 00:04:04,375 --> 00:04:07,082 ‫آره. ولی تو هم که دیگه بیرون نمیری. 72 00:04:07,083 --> 00:04:08,958 ‫حتی جواب تلفن دوستاتو هم نمیدی. 73 00:04:09,666 --> 00:04:10,791 ‫چت شده؟ 74 00:04:12,125 --> 00:04:14,290 ‫- کسی آدامس ماریجوانا می‌خواد؟ ‫- آره. میشه یه... 75 00:04:14,291 --> 00:04:15,999 ‫- پنج میلی‌گرمه... ‫- عالیه. 76 00:04:16,000 --> 00:04:18,332 ‫-...ضربدر چهار. حالشو می‌بری. ‫- توپه. 77 00:04:18,333 --> 00:04:21,165 ‫- پنج ساعت دیگه می‌بینمت. ‫- با ماشین که نمیری خونه، میری؟ 78 00:04:21,166 --> 00:04:23,040 ‫- پس خیالت راحت. ‫- الیوت کجاست؟ 79 00:04:23,041 --> 00:04:24,207 ‫- بهم زدیم. ‫- متاسفم. 80 00:04:24,208 --> 00:04:26,082 ‫- باید برم. ‫- نه، اشکال نداره. 81 00:04:26,083 --> 00:04:27,374 ‫من قبلاً دو تا... 82 00:04:27,375 --> 00:04:29,041 ‫تو به بچه‌ها کیک دادی؟ 83 00:04:46,291 --> 00:04:47,166 ‫ایول. 84 00:04:48,166 --> 00:04:49,000 ‫ایول. 85 00:04:49,541 --> 00:04:51,082 ‫- کار من بود. ‫- آره دیگه. 86 00:04:51,083 --> 00:04:54,540 ‫جولیان، ریلکس باش. هر چی ما می‌گیم... 87 00:04:54,541 --> 00:04:56,415 ‫- بزار کیک بخورن. ‫- زیاد هم بخورن. 88 00:04:56,416 --> 00:04:57,915 ‫مگه چی می‌خواد بشه؟ 89 00:04:57,916 --> 00:05:00,790 ‫بریم تو اتاق خاله الکس. ‫شاید اونجا یه خودکار پیدا کنیم. 90 00:05:00,791 --> 00:05:03,458 ‫- یواش! ‫- زود باش! 91 00:05:15,916 --> 00:05:18,333 ‫فین، تو واقعاً یه کبوتر گنده داری. 92 00:05:20,416 --> 00:05:21,250 ‫مرسی. 93 00:05:26,500 --> 00:05:28,500 ‫- من تنبیه شدم؟ ‫- تا ابد. 94 00:05:31,208 --> 00:05:34,500 ‫- فکر نکنم جولیان هیچ‌وقت ببخشتت. ‫- قوله؟ 95 00:05:39,500 --> 00:05:40,750 ‫- سلام. ‫- سلام. 96 00:05:48,833 --> 00:05:51,958 ‫ولی جداً، چت شده؟ 97 00:05:52,750 --> 00:05:54,458 ‫منظورت چیه؟ 98 00:05:57,041 --> 00:06:00,125 ‫نمی‌دونم. یه حسی بهم می‌گه انگار یه کم داری دست و پا می‌زنی. 99 00:06:01,333 --> 00:06:03,040 ‫یه کم احساس گم‌گشتگی می‌کنی. 100 00:06:03,041 --> 00:06:04,083 ‫گم‌گشتگی؟ 101 00:06:05,333 --> 00:06:08,791 ‫من یه دوست‌پسر جدید دارم و یه شغل عالی. 102 00:06:09,541 --> 00:06:10,999 ‫داری واسه مامانت کار می‌کنی؟ 103 00:06:11,000 --> 00:06:14,040 ‫به زن‌هایی که نصف سن تو رو دارن لوازم آرایش می‌فروشی؟ ‫چه رویایی! 104 00:06:14,041 --> 00:06:15,833 ‫آره، ولی خب یه کاریه دیگه. 105 00:06:16,791 --> 00:06:21,582 ‫آینده داره، امنیت داره و می‌تونم خودمو توش ببینم که دارم عالی کار می‌کنم. 106 00:06:21,583 --> 00:06:23,375 ‫آره، تو کارت خوبه. 107 00:06:24,875 --> 00:06:28,040 ‫ولی این چیزی نیست که تو واقعاً هستی. ‫این چیزی نیست که بهش علاقه داشته باشی. 108 00:06:28,041 --> 00:06:30,415 ‫- علاقه مهم‌ترین چیز نیست. ‫- چی؟ 109 00:06:30,416 --> 00:06:34,375 ‫جدی می‌گم. هیچ‌وقت دووم نمیاره و خیلی هم خسته‌کننده‌س. 110 00:06:35,208 --> 00:06:37,708 ‫مگه نسل من نباید روی همین تمرکز کنه؟ 111 00:06:39,083 --> 00:06:42,499 ‫کم کردن سطح توقعات ‫و بی‌خیال شدن رویاهای بچگی؟ 112 00:06:42,500 --> 00:06:46,457 ‫الکس، تو واقعاً این‌طوری فکر نمی‌کنی. 113 00:06:46,458 --> 00:06:49,208 ‫تازه، کار کردن برای تو هم بهم می‌چسبه، مامان. 114 00:06:50,166 --> 00:06:51,166 ‫واقعاً. 115 00:06:52,250 --> 00:06:56,125 ‫تو این پروژه‌ی عظیم رو یه تنه راه انداختی، و... 116 00:06:56,958 --> 00:06:58,916 ‫و... من می‌خوام یه بخشی ازش باشم. 117 00:07:00,208 --> 00:07:01,416 ‫و باعث افتخارت بشم. 118 00:07:06,083 --> 00:07:07,958 ‫حالا که این‌جوری می‌گی، باشه. 119 00:07:08,708 --> 00:07:09,708 ‫مامان. 120 00:07:10,583 --> 00:07:11,875 ‫یه خبری برات دارم. 121 00:07:18,708 --> 00:07:20,916 ‫فین رسماً ازم خواست که برم پیشش زندگی کنم. 122 00:07:21,875 --> 00:07:25,708 ‫حداقل تا وقتی که یه جای جدید پیدا کنم. ‫این‌جوری جفتمون می‌تونیم پول اجاره‌مونو پس‌انداز کنیم. 123 00:07:26,750 --> 00:07:27,915 ‫چه رمانتیک! 124 00:07:27,916 --> 00:07:29,500 ‫چرا همه‌تون ازش بدتون میاد؟ 125 00:07:30,083 --> 00:07:31,915 ‫چون دانشگاهشو تموم نکرده؟ 126 00:07:31,916 --> 00:07:33,332 ‫خب استیو جابز هم تموم نکرد. 127 00:07:33,333 --> 00:07:35,249 ‫من از فین بدم نمیاد. 128 00:07:35,250 --> 00:07:37,415 ‫به نظرم پسر خیلی مهربونیه 129 00:07:37,416 --> 00:07:39,665 ‫که عاشق بازی‌های ویدیوییه 130 00:07:39,666 --> 00:07:41,540 ‫و معلومه که یه چیز خیلی... 131 00:07:41,541 --> 00:07:43,207 ‫یا خدا، مامان. بسه دیگه. 132 00:07:43,208 --> 00:07:44,500 ‫باشه، باشه. 133 00:07:45,125 --> 00:07:45,957 ‫فعلاً. 134 00:07:45,958 --> 00:07:46,999 ‫مرسی. 135 00:07:47,000 --> 00:07:48,333 ‫خواهش می‌کنم. 136 00:07:52,083 --> 00:07:53,500 ‫منم یه خبری دارم. 137 00:08:01,750 --> 00:08:02,750 ‫برگشته. 138 00:08:03,250 --> 00:08:04,250 ‫آره. 139 00:08:05,625 --> 00:08:06,625 ‫خب. 140 00:08:08,416 --> 00:08:10,291 ‫عیبی نداره، دوباره از شرش خلاص می‌شن. 141 00:08:15,708 --> 00:08:16,625 ‫نه. 142 00:08:17,166 --> 00:08:19,624 ‫یه دکتر دیگه پیدا می‌کنیم، و... 143 00:08:19,625 --> 00:08:21,999 ‫من در مورد یه سری درمان‌هایی که توی آلمان انجام می‌دن خوندم 144 00:08:22,000 --> 00:08:23,874 ‫و به نظر می‌رسه که واقعاً موثرن. 145 00:08:23,875 --> 00:08:26,082 ‫و من دیگه سر کار نمی‌رم... 146 00:08:26,083 --> 00:08:27,082 ‫- الکس. ‫-...و میام پیشت 147 00:08:27,083 --> 00:08:29,707 ‫و ازت مراقبت می‌کنم تا خوب بشی. 148 00:08:29,708 --> 00:08:30,791 ‫نه. 149 00:08:32,125 --> 00:08:35,041 ‫هیچ درمان جادویی‌ای توی آلمان وجود نداره. 150 00:08:35,583 --> 00:08:40,083 ‫نه به درمانی که ده برابر از خود بیماری بدتره. 151 00:08:41,916 --> 00:08:43,624 ‫هیچ فرقی نمی‌کنه. 152 00:08:43,625 --> 00:08:44,916 ‫این دفعه نه. 153 00:08:49,375 --> 00:08:50,375 ‫بیا اینجا. 154 00:08:59,583 --> 00:09:01,375 ‫من با تو چیکار کنم؟ 155 00:09:03,458 --> 00:09:05,291 ‫من بدون تو چیکار کنم؟ 156 00:09:48,916 --> 00:09:50,041 ‫سلام عزیزم. 157 00:09:51,208 --> 00:09:52,875 ‫برای رونمایی آماده‌ای؟ 158 00:10:01,125 --> 00:10:02,166 ‫حالت خوبه؟ 159 00:10:14,625 --> 00:10:17,125 ‫- سلام "سام". ‫- از دیدنت خوشحالم. واقعاً. 160 00:10:25,875 --> 00:10:28,374 ‫- به نظرت عجیب نیست؟ ‫- منظورت چیه؟ 161 00:10:28,375 --> 00:10:32,000 ‫این همه آدم اینجا هستن ‫به جز تنها کسی که باید اینجا باشه. 162 00:10:33,250 --> 00:10:36,958 ‫همه‌ش منتظرم که از آشپزخونه بیاد بیرون ‫و بهم بگه که انقدر تنبلی نکنم. 163 00:10:41,083 --> 00:10:43,083 ‫نمی‌دونستم بابام میاد. 164 00:10:45,125 --> 00:10:47,582 ‫اونا 20 سال با هم زن و شوهر بودن، ‫و بیشترش هم خوشبخت بودن. 165 00:10:47,583 --> 00:10:49,707 ‫- معلومه که میاد. ‫- مهم نیست. 166 00:10:49,708 --> 00:10:52,874 ‫فقط نمی‌تونم تحمل کنم که ‫جوری حرف می‌زنه که انگار طلاق یه تصمیم دوطرفه بوده. 167 00:10:52,875 --> 00:10:54,416 ‫اون ولش کرد. 168 00:10:55,000 --> 00:10:57,290 ‫امیدوارم مادرتون درباره ‫تقسیم وسایل روشن بوده باشه. 169 00:10:57,291 --> 00:11:00,207 ‫نه مثل خانواده "نیلسون". ‫اونا دیگه با هم حرف نمی‌زنن. 170 00:11:00,208 --> 00:11:03,999 ‫موافقم. تا وقتی که ‫تابلوی "تامایو" توی راهروی جلویی به من برسه. 171 00:11:04,000 --> 00:11:07,582 ‫یه هفته هم نشده که مامان رفته ‫و شماها فقط دارین درباره وسایلش حرف می‌زنین؟ 172 00:11:07,583 --> 00:11:09,874 ‫گفتنش واسه تو راحته. تو شرکت رو به ارث می‌بری. 173 00:11:09,875 --> 00:11:11,874 ‫از کجا می‌دونی؟ ‫من یه سال هم نشده که اونجا کار می‌کنم. 174 00:11:11,875 --> 00:11:14,332 ‫فکر می‌کنی "کاترین" واسه چی وقت گذاشت و بهت آموزش داد؟ 175 00:11:14,333 --> 00:11:16,082 ‫یه جوری می‌گی انگار من یه حیوون خونگی‌ام. 176 00:11:16,083 --> 00:11:17,624 ‫بسه دیگه، هر دوتون. 177 00:11:17,625 --> 00:11:19,374 ‫"الکس" داره تو کارش خیلی خوب پیشرفت می‌کنه. 178 00:11:19,375 --> 00:11:21,791 ‫اون کاملاً برای چیزی که در انتظارشه آماده‌ست. 179 00:11:39,916 --> 00:11:43,415 ‫سلام به همگی. ببخشید که دیر کردم. 180 00:11:43,416 --> 00:11:47,416 ‫فقط می‌خواستم بگم که چقدر از این اتفاق متاسفم. 181 00:11:48,250 --> 00:11:49,290 ‫شما دقیقاً کی هستین؟ 182 00:11:49,291 --> 00:11:51,457 ‫اسم من "برد آکرمن"ـه. 183 00:11:51,458 --> 00:11:54,499 ‫من با مادرتون ‫روی نسخه نهایی وصیت‌نامه‌ش کار کردم. 184 00:11:54,500 --> 00:11:57,666 ‫- آقای "سالیوان" کجاست؟ ‫- آقای "سالیوان" تو دفترشه. 185 00:11:59,250 --> 00:12:00,749 ‫اسمت "برد" بود، درسته؟ 186 00:12:00,750 --> 00:12:02,874 ‫ببخشید، ولی شما اصلاً اینجا شریک هستین؟ 187 00:12:02,875 --> 00:12:05,500 ‫من شریک جزء هستم. 188 00:12:06,083 --> 00:12:08,374 ‫شاید باید ازش بخوایم که مدرک حقوقش رو نشون بده. 189 00:12:08,375 --> 00:12:09,791 ‫شما باید "الکس" باشین. 190 00:12:10,541 --> 00:12:11,582 ‫و بذارین حدس بزنم، 191 00:12:11,583 --> 00:12:15,582 ‫"جولیان"، "کاترین"، "لوکاس" و "زویی". 192 00:12:15,583 --> 00:12:17,957 ‫به دنیا اومدن دخترتون "اما" رو تبریک می‌گم. 193 00:12:17,958 --> 00:12:19,208 ‫ممنون. 194 00:12:20,000 --> 00:12:22,625 ‫مادرتون زن فوق‌العاده‌ای بود. 195 00:12:23,750 --> 00:12:27,750 ‫حتی توی مریضی‌ش، قوی و شوخ‌طبع بود، 196 00:12:28,375 --> 00:12:30,540 ‫و نمی‌دونم این می‌تونه حق مطلب رو ادا کنه یا نه، 197 00:12:30,541 --> 00:12:34,583 ‫ولی اون توی هر چیزی که می‌گفت یا انجام می‌داد، حضور داشت. 198 00:12:35,166 --> 00:12:38,958 ‫برای من افتخاره که منو به عنوان مجری وصیت‌نامه‌ش انتخاب کرد. 199 00:12:39,625 --> 00:12:40,790 ‫خب، شروع کنیم. 200 00:12:40,791 --> 00:12:42,540 ‫"من، الیزابت رز، 201 00:12:42,541 --> 00:12:46,082 ‫ساکن بروکلین نیویورک، ‫و شهروند آمریکا، 202 00:12:46,083 --> 00:12:48,249 ‫اعلام می‌کنم که این وصیت‌نامه آخر منه." 203 00:12:48,250 --> 00:12:49,915 ‫خیلی عجیبه. 204 00:12:49,916 --> 00:12:54,499 ‫"برای جولیان، نسخه لوب ‫از آثار افلاطون رو می‌ذارم. 205 00:12:54,500 --> 00:12:59,958 ‫و مایلم یادآوری کنم ‫که اون باهوش‌ترین فرد بین هم‌سن و سالاش نیست. 206 00:13:01,916 --> 00:13:06,207 ‫تابلوی تامایو، یه یادگاری از میراث خانوادگی‌مون. 207 00:13:06,208 --> 00:13:07,790 ‫اینو برای زویی می‌ذارم. 208 00:13:07,791 --> 00:13:12,041 ‫می‌تونه با لوکاس شریک بشه ‫به شرطی که لوکاس ولش نکنه." 209 00:13:13,708 --> 00:13:14,541 ‫عمراً اگه این کارو بکنم. 210 00:13:16,208 --> 00:13:18,332 ‫بعدی خونه مادرتونه. 211 00:13:18,333 --> 00:13:21,040 ‫"دلم نمی‌خواد خونه یا وسایلش فروخته بشه 212 00:13:21,041 --> 00:13:23,499 ‫یا به مدت 12 ماه اجاره داده بشه. 213 00:13:23,500 --> 00:13:25,582 ‫بچه‌هام می‌تونن توی این مدت تو خونه بمونن، 214 00:13:25,583 --> 00:13:27,624 ‫اما نه بیشتر از 90 روز متوالی." 215 00:13:27,625 --> 00:13:28,957 ‫معذرت می‌خوام که حرف‌تونو قطع می‌کنم. 216 00:13:28,958 --> 00:13:32,040 ‫مامانم توضیح داده که چرا می‌خواد ‫ما خونه رو نگه داریم؟ 217 00:13:32,041 --> 00:13:34,249 ‫ای کاش می‌تونستیم برای همیشه نگهش داریم. 218 00:13:34,250 --> 00:13:37,040 ‫خونه نماد مادرمونه، تاریخچه ماست. 219 00:13:37,041 --> 00:13:39,541 ‫چه حرف قشنگی الکس. ‫اما می‌دونی مالیاتش چقدر می‌شه؟ 220 00:13:40,208 --> 00:13:43,040 ‫برد، مطمئنی که اون ‫از هزینه بالای این کار خبر داشته؟ 221 00:13:43,041 --> 00:13:46,166 ‫در واقع، یه مبلغی رو کنار گذاشته که هر خرجی باشه رو پوشش بده. 222 00:13:47,416 --> 00:13:49,041 ‫می‌شه بریم سراغ رز کازمتیکس؟ 223 00:13:49,750 --> 00:13:53,415 ‫"سهام بچه‌هام توی رز کازمتیکس ‫همون 20 درصد باقی می‌مونه. 224 00:13:53,416 --> 00:13:58,249 ‫بقیه سهام و سمت مدیرعاملی ‫می‌رسه به عروسم، 225 00:13:58,250 --> 00:13:59,958 ‫کاترین ویلیام رز." 226 00:14:00,833 --> 00:14:01,957 ‫صبر کن، چی؟ 227 00:14:01,958 --> 00:14:06,166 ‫بقیه سهام مادرت توی رز کازمتیکس ‫می‌رسه به زن داداشت. 228 00:14:06,875 --> 00:14:07,875 ‫کاترین. 229 00:14:13,291 --> 00:14:17,833 ‫آخرین دستور اداری‌ای که صادر کرد ‫این بود که کاترین رو به عنوان مدیر بازاریابی جدید منصوب کنه. 230 00:14:18,458 --> 00:14:19,958 ‫ولی من مدیر بازاریابی‌ام. 231 00:14:20,958 --> 00:14:22,665 ‫دیگه نیستی. 232 00:14:22,666 --> 00:14:23,875 ‫یعنی من اخراجم؟ 233 00:14:26,416 --> 00:14:28,582 ‫داره منو از توی گور اخراج می‌کنه؟ این... 234 00:14:28,583 --> 00:14:31,583 ‫مگه قانونی، چیزی نیست که جلو این کارو بگیره؟ 235 00:14:33,875 --> 00:14:36,165 ‫"در نهایت، دختر عزیزم الکساندرا، 236 00:14:36,166 --> 00:14:39,083 ‫ارثیه‌شو توی یه تاریخ دیگه دریافت می‌کنه." 237 00:14:39,750 --> 00:14:44,499 ‫و اینجا یه ستاره هست ‫که باید به صورت خصوصی برات توضیح بدم. 238 00:14:44,500 --> 00:14:45,458 ‫این دیوونگیه. 239 00:14:46,125 --> 00:14:48,665 ‫تو اصلاً از کی تاحالا کارای وصیت و فوت و اینا انجام می‌دی؟ 240 00:14:48,666 --> 00:14:52,374 ‫من سه ساله که توی شرکت، برنامه‌ریزی وصیت انجام می‌دم. 241 00:14:52,375 --> 00:14:53,624 ‫سه سال، شگفت‌انگیزه. 242 00:14:53,625 --> 00:14:55,415 ‫تو یه نابغه حقوقی شکست‌ناپذیری! 243 00:14:55,416 --> 00:14:57,665 ‫چه لطف داری، ممنون. قدردان محبتت هستم. 244 00:14:57,666 --> 00:15:01,415 ‫- لطفاً اینجوری با من حرف نزن. ‫- وگرنه چی؟ منو از ارث محروم می‌کنی؟ 245 00:15:01,416 --> 00:15:04,749 ‫می‌خوام اینو در نظر بگیری ‫که مادرت یه زن خیلی باهوش بود 246 00:15:04,750 --> 00:15:06,874 ‫- که خیر و صلاح تو رو می‌خواست. ‫- آره. 247 00:15:06,875 --> 00:15:08,457 ‫- با اخراج کردنم. ‫- بهش اعتماد کن. 248 00:15:08,458 --> 00:15:10,915 ‫- و محروم کردنم از ارث. ‫- اون تو رو از ارث محروم نکرد. 249 00:15:10,916 --> 00:15:14,791 ‫تک دخترش. ‫و من هیچی نگرفتم، حتی یه تیکه اثاثیه! 250 00:15:17,041 --> 00:15:20,374 ‫می‌دونم به چی فکر می‌کنی. ‫فکر می‌کنی که تنها چیزی که برام مهمه پوله 251 00:15:20,375 --> 00:15:23,332 ‫و جواهرات و از این جور چیزاست. ولی راستش، 252 00:15:23,333 --> 00:15:27,415 ‫تا همین دیروز تنها چیزی ‫که می‌خواستم تختخوابش بود. 253 00:15:27,416 --> 00:15:31,082 ‫همین. ‫فقط می‌خواستم تخت آهنی زهوار در رفته‌شو داشته باشم 254 00:15:31,083 --> 00:15:33,791 ‫که بتونم توش دراز بکشم و مچاله بشم... 255 00:15:35,375 --> 00:15:37,291 ‫و فقط وانمود کنم که اون هنوز پیشمه. 256 00:15:45,958 --> 00:15:48,750 ‫می‌دونم که چقدر به مادرت نزدیک بودی. 257 00:15:50,125 --> 00:15:51,875 ‫خودش بارها بهم گفته بود. 258 00:15:52,875 --> 00:15:55,375 ‫اون فقط یه چیز دیگه برات در نظر گرفته بود. 259 00:15:58,041 --> 00:15:58,958 ‫اون چیه؟ 260 00:16:00,166 --> 00:16:01,000 ‫"الکساندرا رز" 261 00:16:01,833 --> 00:16:03,500 ‫می‌خواست وقتی تنها شدی بازش کنی. 262 00:16:04,916 --> 00:16:06,665 ‫دی‌وی‌دی پلیر داری؟ 263 00:16:06,666 --> 00:16:10,458 ‫آره. توی کمده ‫کنار دستگاه وی‌اچ‌اس و کره گیر. 264 00:16:13,000 --> 00:16:14,250 ‫دوست پسرم ایکس باکس داره. 265 00:16:15,000 --> 00:16:16,458 ‫آره، اونم جواب می‌ده. 266 00:16:17,041 --> 00:16:19,624 ‫برو خونه. و ببین توی پاکت چیه. 267 00:16:19,625 --> 00:16:22,958 ‫امیدواریم که یه کم برات روشن بشه قضیه. 268 00:16:26,541 --> 00:16:28,166 ‫وکیلت باهات تماس می‌گیره. 269 00:16:30,125 --> 00:16:31,750 ‫من وکیلتم. 270 00:16:55,750 --> 00:16:56,750 ‫فین؟ 271 00:17:00,000 --> 00:17:01,000 ‫الو؟ 272 00:17:09,833 --> 00:17:11,666 ‫"سالیوان و سالیوان ‫الکساندرا کارولینا رز" 273 00:17:24,125 --> 00:17:25,666 ‫"برای الکس، با عشق، مامان" 274 00:17:34,916 --> 00:17:35,790 ‫"لیست آرزوهای زندگی" 275 00:17:35,791 --> 00:17:38,832 ‫"یه معلم عالی بشم، به مردم کمک کنم، تتو بزنم" 276 00:17:38,833 --> 00:17:42,165 ‫{\an8}"خودمو توی یه زمین رقص بی‌پروا رها کنم! ‫رمان موبی دیک رو تموم کنم" 277 00:17:42,166 --> 00:17:43,291 ‫{\an8}"عشق واقعی رو پیدا کنم" 278 00:17:46,666 --> 00:17:48,791 ‫"برای الکس" 279 00:17:58,833 --> 00:17:59,833 ‫سلام عزیزم. 280 00:18:00,333 --> 00:18:01,583 ‫حتماً خیلی ناراحتی. 281 00:18:02,583 --> 00:18:03,790 ‫این خنده‌دار نیست مامان و... 282 00:18:03,791 --> 00:18:05,375 ‫می‌دونم خنده‌دار نیست. 283 00:18:06,208 --> 00:18:08,000 ‫ولی برات توضیح می‌دم، باشه؟ 284 00:18:09,000 --> 00:18:14,165 ‫هفته پیش داشتم به قول معروف "کارامو" رو راست و ریست می‌کردم. 285 00:18:14,166 --> 00:18:18,332 ‫خدای من! باورم نمی‌شه چقدر آشغال الکی نگه می‌داریم. 286 00:18:18,333 --> 00:18:23,040 ‫ولی خب، راستش ‫فرصت خوبی بود برای مرور خاطرات. می‌فهمی؟ 287 00:18:23,041 --> 00:18:25,790 ‫در واقع مرور خاطرات تو بود. 288 00:18:25,791 --> 00:18:28,207 ‫ببین چیا پیدا کردم. 289 00:18:28,208 --> 00:18:32,415 ‫ببین، همه نقاشی انگشتی‌هات، ‫کارنامه‌های مدرسه‌ت. 290 00:18:32,416 --> 00:18:37,291 ‫ولی وسط همه اینا، این برگه رو پیدا کردم. 291 00:18:39,416 --> 00:18:40,416 ‫یه لیست آرزوهای زندگی. 292 00:18:41,416 --> 00:18:42,708 ‫لیست آرزوهای زندگی تو. 293 00:18:43,916 --> 00:18:45,375 ‫این لیست رو دوست دارم. 294 00:18:48,625 --> 00:18:54,374 ‫این لیست یه جورایی نشون می‌ده که تو کی هستی. 295 00:18:54,375 --> 00:18:56,999 ‫من کی هستم؟ من 13 سالم بود که اینو نوشتم. 296 00:18:57,000 --> 00:18:59,790 ‫و می‌دونم که خب معلومه که عوض شدی. 297 00:18:59,791 --> 00:19:01,624 ‫یا خدا، انگار داره صدامو می‌شنوه. 298 00:19:01,625 --> 00:19:04,458 ‫و فکر کنم این چیزیه که نگرانم می‌کنه. 299 00:19:05,125 --> 00:19:09,916 ‫نمی‌دونم که آیا اینا رو با چیز دیگه‌ای جایگزین کردی یا نه. 300 00:19:11,541 --> 00:19:15,541 ‫برام سواله، آیا رویاها و آرزوهاتو کنار گذاشتی؟ 301 00:19:16,375 --> 00:19:17,541 ‫هدفهات؟ 302 00:19:18,041 --> 00:19:20,666 ‫و بهم نگو "رُز کازمتیکس"، 303 00:19:21,666 --> 00:19:27,500 ‫چون حس می‌کنم خودم این شغل راحت رو بهت دادم ‫که باعث شد از خودِ واقعیت فرار کنی. 304 00:19:28,375 --> 00:19:31,208 ‫- خیلی ممنون. ‫- خب، حالا بیا یه نگاهی به لیست بندازیم. 305 00:19:32,208 --> 00:19:34,666 ‫"به مردم کمک کنم و یه تغییری ایجاد کنم." 306 00:19:35,458 --> 00:19:37,833 ‫"یه معلم عالی بشم." 307 00:19:39,166 --> 00:19:42,500 ‫"الکس"، تو ذاتا یه معلم به دنیا اومدی. 308 00:19:43,000 --> 00:19:47,207 ‫خب، "رانندگی یاد بگیرم و تتو بزنم." ‫این دو تا رو بی‌خیال شو لطفا عزیزم، وای خدای من. 309 00:19:47,208 --> 00:19:48,375 ‫تنها خواهش من... 310 00:19:49,333 --> 00:19:50,875 ‫"عشق واقعی رو پیدا کنم." 311 00:19:51,541 --> 00:19:54,290 ‫چرا یه حس بدی دارم ‫که انگار از اینم دست کشیدی؟ 312 00:19:54,291 --> 00:19:55,665 ‫این اصلاً منصفانه نیست. 313 00:19:55,666 --> 00:19:58,208 ‫می‌خوام بدونی که چقدر فوق‌العاده‌ای. 314 00:20:00,291 --> 00:20:02,291 ‫می‌خوام تو بهترین زندگی ممکن رو داشته باشی. 315 00:20:02,958 --> 00:20:05,457 ‫باید خودت رو از این ‫چاله‌ای که توش قایم شدی بکشی بیرون. 316 00:20:05,458 --> 00:20:06,790 ‫من توی چاله نیستم. 317 00:20:06,791 --> 00:20:09,541 ‫متاسفم، اصلاً بحثش رو هم نکن. 318 00:20:10,250 --> 00:20:15,875 ‫من اونجا نیستم که از اون چاله بکشمت بیرون، ‫ولی مطمئناً می‌تونم یه بیل بهت بدم. 319 00:20:18,333 --> 00:20:20,833 ‫می‌خوام این لیست رو کامل کنی، دخترم. 320 00:20:23,125 --> 00:20:24,166 ‫صبر کن. 321 00:20:25,083 --> 00:20:26,916 ‫مامان، نمی‌تونی همین‌جوری اینو بگی و... 322 00:20:29,333 --> 00:20:33,332 ‫هر بار که یه چیزی رو از لیست خط می‌زنی، 323 00:20:33,333 --> 00:20:36,540 ‫"برد" بهت ‫یکی از این دی‌وی‌دی‌ها رو می‌ده، 324 00:20:36,541 --> 00:20:38,999 ‫که من ضبطشون می‌کنم. 325 00:20:39,000 --> 00:20:44,291 ‫و وقتی کل لیست رو تموم کردی، ‫این پاکت رو دریافت می‌کنی. 326 00:20:45,625 --> 00:20:46,791 ‫ولی یه مهلت زمانی وجود داره. 327 00:20:47,500 --> 00:20:52,165 ‫باید تا سال نو لیست رو تموم کنی. ‫وگرنه خبری از پاکت نیست. 328 00:20:52,166 --> 00:20:54,041 ‫وای خدای من، باورم نمی‌شه. 329 00:20:55,958 --> 00:20:57,916 ‫شوخی نمی‌کنم دخترم. 330 00:20:58,875 --> 00:21:00,125 ‫این جدیه. 331 00:21:02,250 --> 00:21:03,500 ‫این زندگی توئه. 332 00:21:05,208 --> 00:21:06,208 ‫و من دوستت دارم. 333 00:21:08,000 --> 00:21:09,458 ‫تو دی‌وی‌دی بعدی می‌بینمت. 334 00:21:21,375 --> 00:21:22,374 ‫این وحشتناکه. 335 00:21:22,375 --> 00:21:23,457 ‫"فوریه" 336 00:21:23,458 --> 00:21:26,708 ‫"خودمو توی یه زمین رقص بی‌پروا رها کنم. ‫با یه بازیکن نیویورک نیکس بازی کنم." 337 00:21:27,208 --> 00:21:29,540 ‫"یه اجرای کمدی بداهه داشته باشم." این یعنی چی؟ 338 00:21:29,541 --> 00:21:34,624 ‫من و "لوکاس" یه زمانی قول دادیم که ‫یه اجرای عمومی توی کلاب "کمدی سلار" داشته باشیم. 339 00:21:34,625 --> 00:21:36,499 ‫و من هنوزم جوک‌هایی که نوشته بودم رو دارم. 340 00:21:36,500 --> 00:21:38,832 ‫- باید بخونمشون. ‫- "با بابا آشتی کنم." 341 00:21:38,833 --> 00:21:42,874 ‫"یه معلم عالی بشم." ‫تو می‌تونی این کارا رو انجام بدی. باید انجام بدی. 342 00:21:42,875 --> 00:21:45,499 ‫چرا؟ واسه اینکه بتونم یه پولی به ارث ببرم؟ 343 00:21:45,500 --> 00:21:47,500 ‫- آره. ‫- نه، این فقط مسخرست. 344 00:21:48,416 --> 00:21:51,582 ‫تازه، من قسم خوردم که دیگه ‫هیچ‌وقت پامو توی کلاس درس نذارم. 345 00:21:51,583 --> 00:21:54,499 ‫وای خدای من، کی اهمیت می‌ده؟ ‫فقط دو هفته معلم جایگزین شو. 346 00:21:54,500 --> 00:21:58,332 ‫برو تو یه برنامه تلویزیونی مزخرف، ‫یا "سرزمین ماقبل تاریخ" و تمومش کن. 347 00:21:58,333 --> 00:22:00,374 ‫شایدم دوباره از تدریس خوشت اومد. 348 00:22:00,375 --> 00:22:02,040 ‫مگه هدف اینجا این نیست؟ 349 00:22:02,041 --> 00:22:03,332 ‫هدف من نیست. 350 00:22:03,333 --> 00:22:06,124 ‫"الکس"، من تو رو خیلی وقته می‌شناسم. 351 00:22:06,125 --> 00:22:09,166 ‫تو هیچ‌وقت از اداره کردن اون شرکت لذت نمی‌بردی، ‫هر چقدر هم که به خودت بگی. 352 00:22:10,333 --> 00:22:12,083 ‫خوشم میاد وقتی یکی رک و راست حرف می‌زنه. 353 00:22:13,083 --> 00:22:14,291 ‫"عشق واقعی رو پیدا کنم." 354 00:22:14,833 --> 00:22:15,790 ‫تو "فین" رو دوست داری، مگه نه؟ 355 00:22:15,791 --> 00:22:17,375 ‫خیلی مهربون و بامزه‌ست. 356 00:22:18,125 --> 00:22:19,707 ‫و معلومه که یه آلت گنده داره. 357 00:22:19,708 --> 00:22:23,749 ‫از وقتی با هم هستین، ‫سه تا نسخه جدید آیفون اومده. 358 00:22:23,750 --> 00:22:26,415 ‫دیگه باید فهمیده باشی که اون پسره رو دوست داری یا نه. 359 00:22:26,416 --> 00:22:30,207 ‫آره، ولی با هم زندگی کردن ‫قرار بود موقتی باشه، 360 00:22:30,208 --> 00:22:34,540 ‫بعد مامانم مریض شد، و خب ‫راحت‌تر بود که دنبال خونه خودم نگردم. 361 00:22:34,541 --> 00:22:36,333 ‫و دقیقاً منظور منم همینه. 362 00:22:36,916 --> 00:22:38,624 ‫تو داری از روبرو شدن با مسائل فرار می‌کنی. 363 00:22:38,625 --> 00:22:40,625 ‫به "فین" درباره لیست چیزی نمی‌گی؟ 364 00:22:43,000 --> 00:22:45,540 ‫یادته وقتی با "لوکاس" بهم زدی، ‫قبل از اینکه نامزدیمون رو اعلام کنیم؟ 365 00:22:45,541 --> 00:22:48,707 ‫کل دنیا یادشونه. ‫مگه "اندرسون کوپر" یه برنامه ویژه دربارش نساخت؟ 366 00:22:48,708 --> 00:22:49,916 ‫مسخره. 367 00:22:50,750 --> 00:22:54,916 ‫من از مامانت راهنمایی خواستم، ‫و اون درباره تست عشق واقعیش بهم گفت. 368 00:22:55,458 --> 00:22:56,500 ‫یادته؟ 369 00:22:57,166 --> 00:22:58,125 ‫یه چیزایی یادمه. 370 00:22:58,791 --> 00:23:01,291 ‫چهار تا سوال هست ‫که باید از خودت بپرسی؟ 371 00:23:01,791 --> 00:23:03,457 ‫یا اون عید پاکه؟ 372 00:23:03,458 --> 00:23:05,333 ‫آره، چهار تا سوال. 373 00:23:07,250 --> 00:23:11,083 ‫اول، آیا می‌تونی ‫همه چیزایی که تو فکرته رو بهش بگی؟ 374 00:23:12,291 --> 00:23:15,000 ‫دوم، آیا مهربونه؟ 375 00:23:16,500 --> 00:23:20,875 ‫سوم، آیا کمکت می‌کنه ‫به بهترین نسخه خودت تبدیل بشی؟ 376 00:23:21,791 --> 00:23:22,665 ‫این یعنی چی؟ 377 00:23:22,666 --> 00:23:26,625 ‫"الکس" در بهترین حالت خودش با "فین". 378 00:23:29,000 --> 00:23:33,000 ‫چهارم، آیا می‌تونی اونو به عنوان پدر بچه‌هات تصور کنی؟ 379 00:23:36,958 --> 00:23:39,165 ‫"الیزابت" ازم خواست ‫که این سوالا رو از خودم بپرسم، 380 00:23:39,166 --> 00:23:41,833 ‫و اگه "لوکاس" ازشون قبول می‌شد، ‫یعنی تو مسیر درستی بودم. 381 00:23:43,625 --> 00:23:45,833 ‫این کاملاً دیوونگیه. می‌دونم. 382 00:23:47,125 --> 00:23:48,416 ‫ولی من به مامانت اعتماد دارم. 383 00:23:50,625 --> 00:23:52,375 ‫تازه، مگه چیزی برای از دست دادن داری؟ 384 00:23:57,791 --> 00:23:58,875 ‫آیا "فین" مهربونه؟ 385 00:23:59,541 --> 00:24:00,541 ‫معلومه. 386 00:24:01,625 --> 00:24:04,541 ‫آیا کمکم می‌کنه ‫به بهترین نسخه خودم تبدیل بشم؟ 387 00:24:10,291 --> 00:24:12,708 ‫آیا می‌تونم همه چیزایی که تو فکر مه رو بهش بگم؟ 388 00:24:14,041 --> 00:24:15,541 ‫من به زور می‌تونم به خودم بگم. 389 00:24:18,458 --> 00:24:21,458 ‫آیا می‌تونم اونو به عنوان پدر بچه‌هامون تصور کنم؟ 390 00:24:27,666 --> 00:24:29,290 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 391 00:24:29,291 --> 00:24:31,207 ‫- سلام عزیزم. ‫- سلام. 392 00:24:31,208 --> 00:24:34,999 ‫دارم بازی‌مو تست می‌کنم ببینم چقدر نشئه کننده است. 393 00:24:35,000 --> 00:24:36,083 ‫چی؟ 394 00:24:36,583 --> 00:24:37,749 ‫تست نشئگی؟ 395 00:24:37,750 --> 00:24:40,707 ‫بچه‌ها دوست دارن وقتی نشئه‌ان بازی ویدیویی کنن، 396 00:24:40,708 --> 00:24:43,832 ‫پس باید مطمئن بشم که ‫وقتی نشئه‌ای به اندازه کافی آسون باشه، 397 00:24:43,833 --> 00:24:46,957 ‫ولی وقتی نشئه نیستی، به اندازه کافی چالش‌برانگیز باشه. 398 00:24:46,958 --> 00:24:48,333 ‫می‌فهمی چی می‌گم؟ 399 00:24:49,625 --> 00:24:51,083 ‫می‌خوام باهات درباره یه چیزی صحبت کنم. 400 00:24:51,750 --> 00:24:52,708 ‫الان؟ 401 00:24:53,833 --> 00:24:54,791 ‫آره. 402 00:24:58,000 --> 00:25:01,040 ‫به عنوان یه چیزی که به آدم انگیزه زندگی میده، ‫این یه جورایی نبوغ‌آمیزه. 403 00:25:01,041 --> 00:25:03,874 ‫باید تا تهش بری. ‫منظورم اینه که، این میراث توئه. 404 00:25:03,875 --> 00:25:04,957 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. 405 00:25:04,958 --> 00:25:08,165 ‫فکر کن چقدر آزادی بهت میده. ‫در واقع به هر دومون میده. 406 00:25:08,166 --> 00:25:10,540 ‫یعنی، من می‌تونم طراحی ‫"زامبی آمریکایی" رو تموم کنم، 407 00:25:10,541 --> 00:25:12,540 ‫و تو هم به جای معلمی، شرکت رو اداره می‌کنی. 408 00:25:12,541 --> 00:25:13,582 ‫کدوم شرکت؟ 409 00:25:13,583 --> 00:25:15,624 ‫همون شرکت بازی که همیشه دارم در موردش حرف می‌زنم. 410 00:25:15,625 --> 00:25:19,124 ‫تو مسئول برند یا هر کوفت دیگه‌ای میشی، ‫و همه‌ش با هم خواهیم بود. 411 00:25:19,125 --> 00:25:20,790 ‫صبر کن ببینم، تو منو اینجوری می‌بینی؟ 412 00:25:20,791 --> 00:25:23,874 ‫واسه تو توی یه شرکت بازی که اصلاً وجود نداره کار کنم؟ 413 00:25:23,875 --> 00:25:25,957 ‫نه، شرکت خودمونه. 414 00:25:25,958 --> 00:25:28,499 ‫ناموساً، خیلی حال میده ‫که دوباره با هم کار کنیم. 415 00:25:28,500 --> 00:25:32,082 ‫یادته اون موقع‌ها که خوش می‌گذروندیم ‫قبل از اینکه گیر بدی به مُردن؟ 416 00:25:32,083 --> 00:25:33,540 ‫"فین"، مامانم تازه فوت کرده. 417 00:25:33,541 --> 00:25:38,457 ‫می‌دونم، ولی به نظرم باید سعی کنی ‫دوباره خوش بگذرونی، چون خوش گذروندن... 418 00:25:38,458 --> 00:25:39,790 ‫- خوش گذروندن چیه؟ ‫- آره. 419 00:25:39,791 --> 00:25:43,874 ‫خوش گذروندن، حال میده. ‫این در واقع یه شعار توپ برای شرکته، 420 00:25:43,875 --> 00:25:46,832 ‫و وقتی پول داشته باشی بیشتر هم حال میده. 421 00:25:46,833 --> 00:25:50,124 ‫اگه یه روزی بخوایم بچه دار شیم، ‫فکر می‌کنی از پس خرج و مخارجش برمیایم؟ 422 00:25:50,125 --> 00:25:52,374 ‫ببخشید، تو الان یهو هوس بچه کردی؟ 423 00:25:52,375 --> 00:25:54,415 ‫راستش نه، ولی می‌دونم که تو می‌خوای. 424 00:25:54,416 --> 00:25:56,625 ‫اصلاً مگه کار دیگه‌ای هم داریم که بکنیم؟ 425 00:25:57,958 --> 00:25:59,957 ‫یه محوطه برای رقص بی‌قاعده؟ باحاله. 426 00:25:59,958 --> 00:26:01,624 ‫تتو بزنیم؟ 427 00:26:01,625 --> 00:26:03,125 ‫چرا دو تا تتوی عین هم نزنیم؟ 428 00:26:05,500 --> 00:26:06,500 ‫عشق واقعی پیدا کنیم؟ 429 00:26:07,833 --> 00:26:12,000 ‫عزیزم، دلم می‌خواد همین الان ‫روی میز "کریت اند بارل" باهات عشق واقعی بسازم. 430 00:26:17,500 --> 00:26:20,707 ‫"الکس"، بی‌خیال! داری زیاده‌روی می‌کنی! 431 00:26:20,708 --> 00:26:22,624 ‫بیا بریم بالا، در موردش حرف بزنیم! 432 00:26:22,625 --> 00:26:26,250 ‫مجبور نیستی ‫توی شرکت بازی کار کنی. شوخی کردم! 433 00:26:26,750 --> 00:26:27,916 ‫شوخی بود! 434 00:26:28,666 --> 00:26:31,166 ‫یه شوخی بامزه بود. 435 00:26:44,500 --> 00:26:45,833 ‫امیدوارم خوشحال باشی. 436 00:26:56,833 --> 00:26:58,500 ‫"ایستگاه وال استریت" 437 00:26:59,500 --> 00:27:00,416 ‫نه، مرسی. 438 00:27:04,375 --> 00:27:05,749 ‫مامانت خیلی خوشحال میشه. 439 00:27:05,750 --> 00:27:09,165 ‫آره، همونطور که "زویی" گفت، چی دارم که از دست بدم؟ 440 00:27:09,166 --> 00:27:13,666 ‫من مجردم، بیکارم ‫و عاشق تیک زدن کارامم. 441 00:27:15,291 --> 00:27:18,874 ‫تازه، این تنها راهیه که می‌تونم ‫به سی‌دی‌های دیجیتال مامانم برسم، درسته؟ 442 00:27:18,875 --> 00:27:23,165 ‫آره، هر بار که یکی از کارای لیست رو انجام میدی، ‫یکی دیگه منتظرته. 443 00:27:23,166 --> 00:27:25,082 ‫- می‌تونم یه چیزی ازت بپرسم؟ ‫- آره. 444 00:27:25,083 --> 00:27:26,582 ‫سی‌دی دیجیتال؟ جدی؟ 445 00:27:26,583 --> 00:27:31,583 ‫مامانت می‌خواست یه چیز ملموس داشته باشی، ‫یه چیزی که بتونی نگهش داری. 446 00:27:34,000 --> 00:27:35,582 ‫این دوست دخترته؟ 447 00:27:35,583 --> 00:27:37,624 ‫"نینا". توی "شیکاگو" زندگی می‌کنه. 448 00:27:37,625 --> 00:27:38,708 ‫- اجازه هست؟ ‫- آره. 449 00:27:42,250 --> 00:27:46,249 ‫- خیلی خوشگله. ‫- یه جوری میگی انگار خیلی تعجب کردی. 450 00:27:46,250 --> 00:27:53,291 ‫گونه‌های خیلی خوبی داره ‫و چیزی که به نظر میاد یه بدن بی‌نقصه. و... 451 00:27:54,333 --> 00:27:56,166 ‫و تو روی کراواتت لکه غذا داری. 452 00:27:56,750 --> 00:27:57,582 ‫باحاله. 453 00:27:57,583 --> 00:28:00,332 ‫باید بهم خبر بدی ‫کی برنامه استندآپ کمدی داری. 454 00:28:00,333 --> 00:28:01,749 ‫"نینا" رو برمی‌گردونم. 455 00:28:01,750 --> 00:28:04,957 ‫یعنی قراره همه‌ش با هم اینجوری باشیم؟ 456 00:28:04,958 --> 00:28:07,458 ‫من فقط دارم کاری رو می‌کنم که مامانت ازم خواسته. 457 00:28:07,958 --> 00:28:08,791 ‫همین. 458 00:28:09,750 --> 00:28:10,625 ‫ببخشید. 459 00:28:12,833 --> 00:28:13,999 ‫و در این بین... 460 00:28:14,000 --> 00:28:15,541 ‫{\an8}"موبی دیک"، "هرمان ملویل" 461 00:28:16,041 --> 00:28:17,750 ‫{\an8}چقدر خوندن یه کتاب می‌تونه سخت باشه؟ 462 00:28:35,833 --> 00:28:36,666 ‫لعنتی! 463 00:28:47,958 --> 00:28:53,125 ‫{\an8}"یاد گرفتن کلیر دو لون، ‫تا مامانم دیگه گیر نده." 464 00:29:09,583 --> 00:29:10,624 ‫{\an8}"معلم خفن بشم" 465 00:29:10,625 --> 00:29:13,875 ‫{\an8}"مدارس دولتی نیویورک، ‫فعلاً هیچ شغلی نیست" 466 00:29:16,625 --> 00:29:20,333 ‫{\an8}"تتو بزنم" 467 00:29:40,375 --> 00:29:45,499 ‫{\an8}"استندآپ کمدی! ‫یه بار تو زندگیم! من بامزه‌ام." 468 00:29:45,500 --> 00:29:47,207 ‫{\an8}من همینجور دارم دوستامم از دست میدم. 469 00:29:47,208 --> 00:29:50,332 ‫من یه جورایی "ماری کوندو"ی دوستامم، 470 00:29:50,333 --> 00:29:52,707 ‫اگه "ماری کوندو" خودش کسی بود که بقیه می‌نداختنش دور. 471 00:29:52,708 --> 00:29:53,749 ‫اولین بارته؟ 472 00:29:53,750 --> 00:29:55,832 ‫یه روز یه دوستی رو دیدم و... 473 00:29:55,833 --> 00:29:56,832 ‫کارت خوب میشه 474 00:29:56,833 --> 00:29:58,665 ‫خیلی خوشگل شده بود ‫ شکمش گنده شده بود 475 00:29:58,666 --> 00:30:00,999 ‫حتی اگه بد هم اجرا کنی، قیافه‌ت خوبه. 476 00:30:01,000 --> 00:30:04,374 ‫- "نمی‌دونستم حامله‌ای." ‫- از پیرهنت خوشم میاد، خیلی جذابه. 477 00:30:04,375 --> 00:30:06,790 ‫خیلی دلم می‌خواد با پیرهنت بخوابم. 478 00:30:06,791 --> 00:30:07,875 ‫باهاش قرار گذاشتم. 479 00:30:09,791 --> 00:30:13,457 ‫وقتم تمومه. مرسی که دعوتم کردین. ‫مجری‌تونو تشویق کنین. شب خوش. 480 00:30:13,458 --> 00:30:14,875 ‫من "جکسون" هستم. 481 00:30:15,750 --> 00:30:17,415 ‫سلام. "الکس". 482 00:30:17,416 --> 00:30:18,999 ‫قربانی بعدیمون... 483 00:30:19,000 --> 00:30:22,124 ‫- می‌خوای بعداً با هم بریم بیرون؟ ‫-...یعنی مهمونمون، اولین اجراشه... 484 00:30:22,125 --> 00:30:25,000 ‫- راستش نه. ‫- ..."الکس رز". پس تشویقش کنین. 485 00:30:30,875 --> 00:30:32,165 ‫سلام به همگی. 486 00:30:32,166 --> 00:30:33,500 ‫سلام به همگی. 487 00:30:33,501 --> 00:30:37,416 ‫خب، راستش من یه کم گیجم چون... ‫نمی‌دونم اینجا چیکار می‌کنم. 488 00:30:37,417 --> 00:30:41,207 ‫راستش، مامانم مُرده و ‫یه لیست کار بهم داده که انجام بدم. 489 00:30:41,208 --> 00:30:44,791 ‫می‌دونم، خیلی مسخره است. ‫انگار یه فیلم مزخرفه. 490 00:30:45,291 --> 00:30:49,291 ‫ولی خب، یکیش این بود که ‫یه کار احمقانه بکنم که ازش می‌ترسم. 491 00:30:49,750 --> 00:30:53,791 ‫و خب، من واقعاً از استندآپ کمدی می‌ترسم، ‫پس... حدس می‌زنم... 492 00:30:54,291 --> 00:30:55,791 ‫...این یه جورایی... 493 00:30:56,791 --> 00:30:58,040 ‫...مامان؟ 494 00:30:58,041 --> 00:31:00,957 ‫می‌دونی، انگار یه جورایی ‫داره از اون دنیا کنترلم می‌کنه. 495 00:31:00,958 --> 00:31:03,416 ‫یه کم ترسناکه، مگه نه؟ 496 00:31:04,041 --> 00:31:07,040 ‫آخه، مامانا... ‫همیشه می‌دونن چیکار کنن، مگه نه؟ 497 00:31:07,041 --> 00:31:11,207 ‫یعنی، حتی وقتی که دیگه نیستن، ‫بازم یه جورایی... می‌دونن. 498 00:31:11,208 --> 00:31:15,291 ‫و این خیلی عجیبه چون... ‫من اصلاً نمی‌دونم دارم چیکار می‌کنم. 499 00:31:15,750 --> 00:31:19,374 ‫یعنی، اصلاً هیچی نمی‌دونم. ‫حتی نمی‌دونم شام چی بخورم. 500 00:31:19,375 --> 00:31:23,791 ‫ولی خب، مامانم... ‫اون همیشه می‌دونست. 501 00:31:27,458 --> 00:31:31,041 ‫پشت صحنه می‌خواست باهام لاس بزنه ‫و گفت می‌خواد با پیرهنم بخوابه. 502 00:31:31,833 --> 00:31:35,375 ‫یه لحظه بهش فکر کردم، ‫ولی خب این پیرهنو خیلی دوست دارم. 503 00:31:36,375 --> 00:31:39,458 ‫و راستش، بارها خیلی کوچیکن ‫و به شدت حوصله سر بر. 504 00:31:41,833 --> 00:31:44,666 ‫واقعاً، همه‌ش همین بود؟ ‫فقط یه جوک در مورد بارها؟ 505 00:31:45,708 --> 00:31:49,333 ‫اگه می‌دونستم، کل پرونده‌مو می‌آوردم. ‫اینقده. 506 00:31:51,875 --> 00:31:53,333 ‫شب همگی بخیر. 507 00:32:00,333 --> 00:32:04,040 ‫عالیه. سه دقیقه هم زودتر تموم شد. ‫این محشره. 508 00:32:04,041 --> 00:32:05,250 ‫"باشگاه کمدی گرینویچ ویلج" 509 00:32:07,625 --> 00:32:08,582 ‫- سلام. ‫- سلام. 510 00:32:08,583 --> 00:32:11,665 ‫- اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫- تو دعوتم کردی. 511 00:32:11,666 --> 00:32:14,040 ‫جداً؟ امیدوارم از اجرای مزخرفم لذت برده باشی. 512 00:32:14,041 --> 00:32:18,000 ‫اجرای مزخرفی نبود. ‫یه کم خنده گرفتی. آخرش. 513 00:32:19,416 --> 00:32:21,291 ‫و یکی از اینا رو هم گیر آوردی. 514 00:32:22,416 --> 00:32:24,166 ‫{\an8}یکی‌ش انجام شد، 11 تای دیگه مونده. 515 00:32:26,041 --> 00:32:28,500 ‫می‌دونستم که بی‌دلیل اشتباهی دعوتت نکردم. 516 00:32:30,833 --> 00:32:32,124 ‫سلام کوچولو. 517 00:32:32,125 --> 00:32:35,290 ‫هر کاری می‌کردم ‫تا تو رو روی اون صحنه ببینم. 518 00:32:35,291 --> 00:32:37,416 ‫مطمئنم که خیلی ترسیده بودی. 519 00:32:38,625 --> 00:32:39,457 ‫آره. 520 00:32:39,458 --> 00:32:41,000 ‫ولی خیلی هم هیجان‌انگیز بود، مگه نه؟ 521 00:32:41,750 --> 00:32:45,000 ‫تو همیشه یه دختر شجاع بودی. 522 00:32:45,500 --> 00:32:46,833 ‫فکر می‌کنی چی شد؟ 523 00:32:47,500 --> 00:32:48,916 ‫نمی‌دونم چی شد. 524 00:32:49,416 --> 00:32:50,540 ‫پیچیدگی‌های زندگی. 525 00:32:50,541 --> 00:32:53,874 ‫فکر کنم یه کم شکست‌های جدی خوردی. 526 00:32:53,875 --> 00:32:55,375 ‫و من درک می‌کنم. 527 00:32:55,875 --> 00:33:02,374 ‫ولی من دیدم که تو کم‌کم ‫به چیزای امن و کم‌دردتر راضی شدی. 528 00:33:02,375 --> 00:33:07,624 ‫ولی راضی بودن هیچ‌وقت ‫ترس و درد رو از بین نمی‌بره عزیزم. 529 00:33:07,625 --> 00:33:10,207 ‫و اینو از روی تجربه بهت می‌گم. 530 00:33:10,208 --> 00:33:12,500 ‫پس می‌خوام یه کاری برام بکنی. 531 00:33:13,166 --> 00:33:19,415 ‫تو هفته‌ی آینده، ‫می‌خوام هر روز یه کاری بکنی که ازش می‌ترسی. 532 00:33:19,416 --> 00:33:24,374 ‫یه کاری بکن ‫که دلت رو به هم بزنه. 533 00:33:24,375 --> 00:33:28,999 ‫من بعد از رفتن بابات و راه‌اندازی شرکتم همین حسو داشتم. 534 00:33:29,000 --> 00:33:30,500 ‫وحشتناک بود. 535 00:33:31,250 --> 00:33:32,500 ‫ولی زندگیمو عوض کرد. 536 00:33:33,708 --> 00:33:35,458 ‫- فهمیدی؟ ‫- فهمیدم. 537 00:33:36,166 --> 00:33:38,125 ‫تو سی‌دی بعدی می‌بینمت. 538 00:33:39,208 --> 00:33:40,208 ‫تمام شد. 539 00:33:46,750 --> 00:33:49,957 ‫نمی‌دونم می‌تونم تحمل کنم ‫هر روز یه کار ترسناک انجام بدم 540 00:33:49,958 --> 00:33:51,832 ‫با این همه کار دیگه‌ای که دارم. 541 00:33:51,833 --> 00:33:55,583 ‫شاید بتونم هفته‌ای دو بار انجامش بدم ‫اگه از دستیارم یه داروی آرام‌بخش بگیرم. 542 00:33:56,125 --> 00:33:57,290 ‫اولین کاری که می‌کردی چی بود؟ 543 00:33:57,291 --> 00:34:00,665 ‫این که کاری نداره. مستقیم می‌رفتم ‫تو دفتر آقای سالیوان 544 00:34:00,666 --> 00:34:03,375 ‫و ازش می‌پرسیدم چرا هنوز شریک کامل نشدم. 545 00:34:03,875 --> 00:34:07,790 ‫این دیوونگیه. هر دفعه به خودم می‌گم ‫می‌خوام این کارو بکنم، رسماً حالم بد می‌شه. 546 00:34:07,791 --> 00:34:09,749 ‫مسخره‌س. من یه آدم بزرگم. 547 00:34:09,750 --> 00:34:11,208 ‫روی کراواتش سس کچاپه؟ 548 00:34:12,583 --> 00:34:14,582 ‫یه بار روی کراواتش سس کچاپ بود. 549 00:34:14,583 --> 00:34:17,415 ‫و کسی که خیلی هم می‌ترسه ‫چیزی رو که می‌دونه حقشه بخواد. 550 00:34:17,416 --> 00:34:21,707 ‫پس فردا برو تو دفتر سالیوان و حقتو ازش بگیر. 551 00:34:21,708 --> 00:34:25,707 ‫کی اهمیت می‌ده اگه اون چروکیده‌ترین ‫و ترسناک‌ترین پیرمرد نیویورکه؟ درسته؟ 552 00:34:25,708 --> 00:34:27,291 ‫آره، درسته. 553 00:34:28,041 --> 00:34:29,541 ‫آره، فردا این کارو می‌کنم. 554 00:34:30,041 --> 00:34:31,333 ‫یا شاید پس‌فردا. 555 00:34:31,833 --> 00:34:32,791 ‫تو چی؟ 556 00:34:33,875 --> 00:34:35,416 ‫این که اصلاً فکر کردن نمی‌خواد. 557 00:34:35,958 --> 00:34:37,583 ‫با بابام آشتی کنم. 558 00:34:38,791 --> 00:34:40,375 ‫ما هیچ‌وقت رابطه‌ی نزدیکی نداشتیم. 559 00:34:40,875 --> 00:34:42,999 ‫و چون داداشام کاملاً بی‌نقصن، 560 00:34:43,000 --> 00:34:45,040 ‫اون همیشه طوری رفتار می‌کرد که انگار من آدم بی‌عرضه‌ام. 561 00:34:45,041 --> 00:34:46,582 ‫ولی تو بی‌عرضه نیستی. 562 00:34:46,583 --> 00:34:47,832 ‫واقعاً؟ 563 00:34:47,833 --> 00:34:50,499 ‫چطور نمی‌تونم یه فصل از "موبی دیک" رو تموم کنم 564 00:34:50,500 --> 00:34:52,165 ‫بدون اینکه خوابم ببره؟ 565 00:34:52,166 --> 00:34:54,457 ‫و هنوز یه دونه مصاحبه‌ی شغلی هم نداشتم. 566 00:34:54,458 --> 00:34:58,415 ‫یه چیزی یادم اومد. من خدمات حقوقی رایگان ارائه می‌دم ‫به یه پناهگاه زنان تو قسمت شرقی پایین شهر. 567 00:34:58,416 --> 00:34:59,540 ‫اونا یه کلاس دارن... 568 00:34:59,541 --> 00:35:01,665 ‫ببخشید، خدمات رایگان به پناهگاه زنان؟ 569 00:35:01,666 --> 00:35:02,874 ‫آره. 570 00:35:02,875 --> 00:35:04,499 ‫چقدر فروتنی بردلی. 571 00:35:04,500 --> 00:35:08,082 ‫خلاصه اینکه اونا یه کلاس دارن ‫برای دانش‌آموزای دبیرستانی که اونجا زندگی می‌کنن 572 00:35:08,083 --> 00:35:10,833 ‫و به یه معلم احتیاج دارن ‫تا بقیه‌ی ترم رو تموم کنه. 573 00:35:11,500 --> 00:35:12,500 ‫برات جالبه؟ 574 00:35:13,625 --> 00:35:14,458 ‫شاید. 575 00:35:16,250 --> 00:35:17,166 ‫آره. 576 00:35:18,958 --> 00:35:20,541 ‫چرا اینقدر با من مهربونی؟ 577 00:35:21,500 --> 00:35:23,875 ‫اگه واقعاً ارثیه‌مو بگیری، ‫پورسانت می‌گیری؟ 578 00:35:24,958 --> 00:35:26,583 ‫الان دیگه واقعاً داری بهم برمی‌خوری. 579 00:35:27,875 --> 00:35:28,875 ‫نمی‌دونم چرا. 580 00:35:29,708 --> 00:35:33,250 ‫راستش، فقط حس می‌کنم تو برای این کار مناسبی. 581 00:35:40,666 --> 00:35:42,625 ‫"آوریل" 582 00:36:02,416 --> 00:36:03,832 ‫می‌دونم داری به چی فکر می‌کنی. 583 00:36:03,833 --> 00:36:06,000 ‫یه دختر مثل من با یه کتاب مثل این چیکار می‌کنه؟ 584 00:36:06,750 --> 00:36:09,915 ‫تو که از منم بهتری. ‫من فقط فصل اولو تموم کردم. 585 00:36:09,916 --> 00:36:13,125 ‫منم همینطور. ‫تو دبیرستان، بعدشم تو دانشگاه. 586 00:36:13,833 --> 00:36:15,499 ‫بعد یه شب داشتم تو تیک‌تاک می‌چرخیدم 587 00:36:15,500 --> 00:36:18,958 ‫و یه عالمه ‫از خودم متنفر بودم که تصمیم گرفتم دوباره امتحانش کنم. 588 00:36:19,625 --> 00:36:23,374 ‫یه چیزی شد، با ریتم کتاب هماهنگ شدم، ‫و الان دیگه نمی‌تونم خوندنشو متوقف کنم. 589 00:36:23,375 --> 00:36:25,749 ‫یعنی می‌خوای بگی باید ‫یه اکانت تیک‌تاک بسازم؟ 590 00:36:25,750 --> 00:36:28,208 ‫لطفاً هنگام بسته شدن درها از درها فاصله بگیرید. 591 00:36:41,583 --> 00:36:44,499 ‫معلم همیشگی‌مون، خانم مانیل، ‫یه ماه زودتر زایمان کرد، 592 00:36:44,500 --> 00:36:48,040 ‫- واسه همین ممنونیم که تونستی جاشو پر کنی. ‫- من ممنونم که ازم خواستین. 593 00:36:48,041 --> 00:36:50,832 ‫هدف اینه که بچه‌ها رو تو سطح نگه داریم 594 00:36:50,833 --> 00:36:54,040 ‫و تو درسای اصلی عقب نمونن ‫درحالی‌که اینجا زندگی می‌کنن. 595 00:36:54,041 --> 00:36:56,290 ‫- که ممکنه هفته‌ها، و گاهی ماه‌ها طول بکشه. ‫- درسته. 596 00:36:56,291 --> 00:36:58,749 ‫اینا برنامه‌های درسی و پرونده‌های هر بچه‌س. 597 00:36:58,750 --> 00:37:02,457 ‫بعداً با دکتر تیلور، ‫یکی از روانشناسای مشاورمون، ملاقات می‌کنی. 598 00:37:02,458 --> 00:37:04,457 ‫اگه چیز دیگه‌ای لازم داشتی، فقط بگو. 599 00:37:04,458 --> 00:37:06,791 ‫و بعدش بهت می‌گم ‫که چرا احتمالاً نمی‌تونی بهش برسی. 600 00:37:08,083 --> 00:37:09,083 ‫موفق باشی. 601 00:37:14,708 --> 00:37:17,541 ‫"منتظر موضوعات دیگه‌ای در مورد قافیه‌های ثانویه هستم." 602 00:37:39,166 --> 00:37:40,375 ‫صبح بخیر. 603 00:37:41,458 --> 00:37:42,500 ‫من خانم "رُز" هستم. 604 00:37:43,416 --> 00:37:47,374 ‫بچه‌ها، میشه لطفاً ساکت باشین تا بتونیم شروع کنیم. 605 00:37:47,375 --> 00:37:48,333 ‫"آرون"! 606 00:37:48,916 --> 00:37:51,124 ‫"آرون"، جون من. ژاکتشو پس بده. 607 00:37:51,125 --> 00:37:53,915 ‫- میشه لطفاً ژاکتشو بهش پس بدی. ‫- اصلاً هم خنده‌دار نیست. 608 00:37:53,916 --> 00:37:56,208 ‫"آرون" بی‌خیال. صورتی بهت نمیاد. 609 00:38:00,500 --> 00:38:01,999 ‫- مرسی علیاحضرت. ‫- خواهش می‌کنم. 610 00:38:02,000 --> 00:38:04,790 ‫بعضی از مردم فکر می‌کنن "هملت" یه نمایشنامه در مورد دودلیه. 611 00:38:04,791 --> 00:38:06,415 ‫"بودن یا نبودن" 612 00:38:06,416 --> 00:38:10,165 ‫همون حسی که وقتی نمی‌تونی ‫بین "ادوارد" و "جیکوب" یکی رو انتخاب کنی، داری. 613 00:38:10,166 --> 00:38:12,915 ‫یا هر کوفت و زهرمار دیگه‌ای که ‫این روزا خون‌آشام‌های جذابن. 614 00:38:12,916 --> 00:38:15,833 ‫خانم "رُز"، باید منابع‌تو به‌روز کنی. 615 00:38:17,958 --> 00:38:20,332 ‫خب، می‌خوام هر کدوم از شما در مورد موقعیتی بنویسین 616 00:38:20,333 --> 00:38:23,332 ‫که توش مجبور بودین یه کار خیلی مهم انجام بدین. 617 00:38:23,333 --> 00:38:25,249 ‫اما مثل "هملت"، 618 00:38:25,250 --> 00:38:27,499 ‫نتونستین بهترین راه برای انجام دادنشو پیدا کنین. 619 00:38:27,500 --> 00:38:28,833 ‫30 دقیقه وقت دارین. 620 00:38:42,291 --> 00:38:44,165 ‫این خیلی قشنگه. 621 00:38:44,166 --> 00:38:45,250 ‫مرسی. 622 00:38:46,625 --> 00:38:49,708 ‫ولی این تکلیفی نیست که داریم انجام می‌دیم، ‫درسته "ازرا"؟ 623 00:38:50,875 --> 00:38:51,708 ‫مهم نیست. 624 00:38:53,166 --> 00:38:55,750 ‫اگه می‌خوای بدونی، عبارت بدی ‫برای شروع فکر کردن به "هملت" نیست. 625 00:38:56,708 --> 00:38:59,416 ‫- چرا ازش به عنوان یه نقطه‌ی شروع استفاده نمی‌کنی؟ ‫- شاید چون برام مهم نیست. 626 00:39:00,291 --> 00:39:02,916 ‫شاید چون "بودن یا نبودن" یه سوال احمقانه‌س. 627 00:39:04,000 --> 00:39:05,000 ‫شاید. 628 00:39:06,375 --> 00:39:08,291 ‫یا شاید مهم‌ترین سوال باشه. 629 00:39:09,750 --> 00:39:13,250 ‫و اگه با من موافق نیستی، ‫شاید بتونی در مورد اون بنویسی. 630 00:39:14,166 --> 00:39:17,332 ‫در این بین، ‫من یه نگاه دقیق‌تری به هنر زیبات می‌ندازم. 631 00:39:17,333 --> 00:39:18,582 ‫بسه دیگه، پسش بده! 632 00:39:18,583 --> 00:39:20,708 ‫به محض اینکه نوشتنت تموم شد. 633 00:39:23,958 --> 00:39:26,166 ‫- "ازرا"، فکر می‌کنی داری چه غلطی می‌کنی؟ ‫- دارم یه موضع می‌گیرم. 634 00:39:29,166 --> 00:39:30,000 ‫یا خدا. 635 00:39:30,625 --> 00:39:33,040 ‫از انجام دادن تکلیف سر باز زد ‫و بهم انگشت وسط نشون داد. 636 00:39:33,041 --> 00:39:35,040 ‫بعد از اینکه وسیله‌ی باارزششو ازش گرفتم. 637 00:39:35,041 --> 00:39:38,124 ‫- ولی من که نمی‌دونستم. ‫- تو پرونده‌ای که ازت خواستم بخونی، ذکر شده بود. 638 00:39:38,125 --> 00:39:39,665 ‫ده دقیقه قبل از کلاس. 639 00:39:39,666 --> 00:39:42,874 ‫"الکس"، این بچه‌ها تو یه موقعیت خیلی سختی هستن. 640 00:39:42,875 --> 00:39:46,207 ‫برای اینکه بتونی موفق بشی، ‫باید قبل از هر چیزی اینو درک کنی. 641 00:39:46,208 --> 00:39:49,832 ‫من می‌تونم به این بچه‌ها درس بدم. ‫و می‌خوام بهشون درس بدم. خواهش می‌کنم اخراجم نکن. 642 00:39:49,833 --> 00:39:50,915 ‫کی می‌خواد اخراج بشه؟ 643 00:39:50,916 --> 00:39:52,749 ‫فعلاً هیچ‌کس. 644 00:39:52,750 --> 00:39:55,957 ‫این "الکس رُز"ـه، ‫معلمی که "برد اِکِرمن" توصیه کرده بود. 645 00:39:55,958 --> 00:39:58,790 ‫و این اولین روز کاریشه، و خوب پیش نمیره. 646 00:39:58,791 --> 00:40:01,999 ‫روز اول تو رو یادمه "کارول". ‫راستش، کل هفته رو یادمه. 647 00:40:02,000 --> 00:40:02,915 ‫خیلی بامزه‌ای. 648 00:40:02,916 --> 00:40:05,540 ‫میشه به "الکس" کمک کنی تا ‫با بهترین روش برای موفقیت آشنا بشه. 649 00:40:05,541 --> 00:40:07,249 ‫بله، خوشحال میشم. 650 00:40:07,250 --> 00:40:08,583 ‫خانم "موبی دیک". 651 00:40:10,500 --> 00:40:12,833 ‫اونو درست نگفتم. 652 00:40:13,875 --> 00:40:16,582 ‫مادر "ازرا" پارسال فوت کرد، ‫و اون با خاله‌ش اینجاست 653 00:40:16,583 --> 00:40:19,749 ‫درحالی‌که داره یه وضعیت خانوادگی پیچیده رو حل می‌کنه. 654 00:40:19,750 --> 00:40:21,415 ‫مادر منم تازه فوت کرده. 655 00:40:21,416 --> 00:40:22,458 ‫متاسفم. 656 00:40:22,958 --> 00:40:24,915 ‫ممنون. ولی داشتم فکر می‌کردم 657 00:40:24,916 --> 00:40:27,290 ‫که این چیزیه که می‌تونم توش احساس مشترکی داشته باشم. 658 00:40:27,291 --> 00:40:29,457 ‫آره، فکر بدی نیست. ولی... 659 00:40:29,458 --> 00:40:32,625 ‫من یه کم صبر می‌کردم قبل از اینکه بخوام امتحانش کنم. 660 00:40:33,375 --> 00:40:35,416 ‫- ولی من... ‫- آدمایی مثل "ازرا" مثل گربه‌ها می‌مونن. 661 00:40:36,000 --> 00:40:38,707 ‫- مثل گربه‌ها؟ ‫- باید صبر کنی تا خودشون بیان سمتت. 662 00:40:38,708 --> 00:40:40,665 ‫حتی وقتی همه‌ی وجودت 663 00:40:40,666 --> 00:40:43,832 ‫به شدت دلش می‌خواد پشت گوشاشونو بخارونی. 664 00:40:43,833 --> 00:40:45,707 ‫- صبر... ‫-...یه فضیلته. 665 00:40:45,708 --> 00:40:48,875 ‫آره، همون فضیلتی که هنوز دارم باهاش آشنا میشم. 666 00:40:50,833 --> 00:40:52,707 ‫ممنون دکتر "تیلور". 667 00:40:52,708 --> 00:40:53,750 ‫خواهش می‌کنم خانم "رُز". 668 00:40:54,333 --> 00:40:55,457 ‫"الکس". 669 00:40:55,458 --> 00:40:56,541 ‫"گرت". 670 00:40:58,250 --> 00:40:59,957 ‫میشه بقیه‌ی این پرونده‌ها رو بررسی کنیم. 671 00:40:59,958 --> 00:41:00,874 ‫حتما. 672 00:41:00,875 --> 00:41:03,624 ‫آره. لعنتی، یعنی، نمی‌تونم. 673 00:41:03,625 --> 00:41:08,082 ‫فکر کردم که ساعت 6 تموم می‌کنیم، ‫و من یه قرار شام دارم که... 674 00:41:08,083 --> 00:41:10,874 ‫با بابام. من یه قرار شام با بابام دارم. 675 00:41:10,875 --> 00:41:13,332 ‫ولی میشه بعداً امتحان کنیم؟ 676 00:41:13,333 --> 00:41:16,000 ‫آره، من دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها اینجا هستم. 677 00:41:16,583 --> 00:41:19,333 ‫یا می‌تونی هر وقت خواستی باهام تماس بگیری. 678 00:41:21,375 --> 00:41:22,375 ‫سلام بابا! 679 00:41:23,583 --> 00:41:24,790 ‫سلام. 680 00:41:24,791 --> 00:41:26,999 ‫ببخشید، تو قطار یه مشکلی پیش اومد. 681 00:41:27,000 --> 00:41:30,040 ‫همیشه یه وقت اضافه‌ای در نظر بگیر، ‫اونوقت دیگه... 682 00:41:30,041 --> 00:41:31,583 ‫...هیچ مشکلی پیش نمیاد، می‌دونم. 683 00:41:32,208 --> 00:41:35,332 ‫ولی یه زندگی بدون مشکل ‫یه جورایی کسل‌کننده میشه، مگه نه؟ 684 00:41:35,333 --> 00:41:37,790 ‫آره. اینو در نظر می‌گیرم. 685 00:41:37,791 --> 00:41:39,833 ‫خب. چطوری؟ 686 00:41:40,375 --> 00:41:41,249 ‫خوبم. 687 00:41:41,250 --> 00:41:44,832 ‫پناهگاه زنان. این متفاوته. 688 00:41:44,833 --> 00:41:47,999 ‫ولی خوبه. خوشحالم که دوباره برگشتی به تدریس. 689 00:41:48,000 --> 00:41:50,624 ‫ممنون. فقط ای کاش می‌تونستم از اخراج شدن جلوگیری کنم. 690 00:41:50,625 --> 00:41:53,082 ‫- این کارو نکن "الکس". جون من. ‫- چیکار کردم؟ 691 00:41:53,083 --> 00:41:56,415 ‫خودتو دست کم گرفتی. ‫این نه خنده‌داره نه جذاب. تو دیگه بزرگ شدی. 692 00:41:56,416 --> 00:41:57,832 ‫اصلا تا حالا فکر می‌کردی خنده‌داره؟ 693 00:41:57,833 --> 00:41:59,249 ‫- راستش نه. ‫- آره. 694 00:41:59,250 --> 00:42:02,500 ‫ولی همونطور که مادرت می‌گفت، حس شوخ‌طبعی من... 695 00:42:05,083 --> 00:42:07,500 ‫اون واقعاً می‌خواست که ما رابطه‌مونو درست کنیم. 696 00:42:08,166 --> 00:42:09,915 ‫و از دست هم عصبانی نباشیم. 697 00:42:09,916 --> 00:42:12,624 ‫من کاملاً موافقم. و از دست تو عصبانی نیستم. 698 00:42:12,625 --> 00:42:14,791 ‫گاهی اوقات ناامید میشم. 699 00:42:15,333 --> 00:42:17,957 ‫بابا، من واقعاً دارم سعی می‌کنم ‫این مسیر جدیدو برای خودم بسازم، 700 00:42:17,958 --> 00:42:19,541 ‫و فقط دوست دارم که احساس کنم... 701 00:42:21,000 --> 00:42:22,374 ‫که می‌تونی ازم حمایت کنی. 702 00:42:22,375 --> 00:42:26,290 ‫"لوکاس" در مورد وصیت‌نامه بهم گفت. و مطمئناً ‫من حاضرم هر چیزی که لازم داری رو برات فراهم کنم. 703 00:42:26,291 --> 00:42:28,457 ‫نه، منظورم پول نیست. 704 00:42:28,458 --> 00:42:31,458 ‫حمایت عاطفی بابا. وای خدای من. 705 00:42:34,708 --> 00:42:35,750 ‫چیه؟ 706 00:42:36,708 --> 00:42:40,040 ‫- به نظر می‌رسه که تو اینجا عصبانی هستی، نه من. ‫- من عصبانی نیستم. 707 00:42:40,041 --> 00:42:41,624 ‫باشه، شاید یه کوچولو. 708 00:42:41,625 --> 00:42:43,041 ‫چی؟ 709 00:42:45,583 --> 00:42:48,375 ‫اول از همه، من همیشه حس می‌کنم که دارم ناامیدت می‌کنم. 710 00:42:50,583 --> 00:42:52,874 ‫یادته وقتی بهت گفتم ‫که می‌خوام شغل معلمی رو ول کنم؟ 711 00:42:52,875 --> 00:42:53,790 ‫آره. 712 00:42:53,791 --> 00:42:56,582 ‫تو عیناً بهم گفتی که تعجب نکردی. 713 00:42:56,583 --> 00:42:57,499 ‫- نه. ‫- آره. 714 00:42:57,500 --> 00:42:59,499 ‫نه، من گفتم که ناامید شدم. 715 00:42:59,500 --> 00:43:01,124 ‫تو با چند تا مانع کوچیک روبرو شدی، 716 00:43:01,125 --> 00:43:03,958 ‫و بعد شغلی رو که خیلی بهش اهمیت می‌دادی، ول کردی. 717 00:43:04,541 --> 00:43:06,750 ‫باید چیکار می‌کردم، دروغ می‌گفتم و بغلت می‌کردم؟ 718 00:43:07,500 --> 00:43:10,040 ‫نمی‌خوام بی‌احترامی کنم، ‫ولی مامانت این کارا رو می‌کرد. 719 00:43:10,041 --> 00:43:12,832 ‫آره، چون کدوم آدم عاقلی ‫دخترشو بغل نمی‌کنه 720 00:43:12,833 --> 00:43:15,291 ‫بعد از اینکه به ناحق اخراج شده؟ 721 00:43:15,916 --> 00:43:18,415 ‫- و مامانم هیچوقت بهم دروغ نگفت. ‫- خدای من! 722 00:43:18,416 --> 00:43:20,874 ‫به هر حال، این فکر اون بود که اوضاع رو درست کنه. 723 00:43:20,875 --> 00:43:23,415 ‫- تو فکر می‌کنی مامانت بی‌نقص بود. ‫- اون فوق‌العاده بود. 724 00:43:23,416 --> 00:43:25,290 ‫و خدا نکنه کسی یه کلمه بگه 725 00:43:25,291 --> 00:43:28,332 ‫که بتونه اونو از اون جایگاه بلندش پایین بیاره، ‫ولی من بهت اطمینان میدم، 726 00:43:28,333 --> 00:43:30,790 ‫که اون بی‌نقص نبود، و یه قدیسه هم نبود. 727 00:43:30,791 --> 00:43:34,040 ‫واقعاً؟ چیکار کرده بود که اینقدر وحشتناک بود؟ 728 00:43:34,041 --> 00:43:36,374 ‫گذاشت سگه دمپایی گرون‌قیمتت رو بخوره؟ 729 00:43:36,375 --> 00:43:38,749 ‫- خنده‌دار نیست. ‫- جریمه‌های کتابخونه‌شو پرداخت نمی‌کرد؟ 730 00:43:38,750 --> 00:43:42,166 ‫تو اظهارنامه مالیاتیش تقلب کرد. ‫صبر کن ببینم، به تو خیانت کرد. 731 00:43:46,208 --> 00:43:47,582 ‫بابا؟ 732 00:43:47,583 --> 00:43:50,000 ‫ببخشید، میشه لطفاً صورتحساب رو بدین؟ 733 00:43:50,625 --> 00:43:51,458 ‫بابا. 734 00:43:55,333 --> 00:43:57,875 ‫بهت خیانت کرد، منظورت این بود، درسته؟ 735 00:43:58,375 --> 00:44:01,333 ‫بابا، نمی‌تونی یه همچین حرف تکان‌دهنده‌ای بزنی ‫و بعدش خیلی راحت بری. 736 00:44:01,916 --> 00:44:04,457 ‫من 15 سالم بود که شماها طلاق گرفتین، ‫اون موقع بود که این اتفاق افتاد؟ 737 00:44:04,458 --> 00:44:06,375 ‫چرا داری ازم فرار می‌کنی؟ وایسا! 738 00:44:08,083 --> 00:44:10,083 ‫تو هر ازدواجی مشکلاتی پیش میاد "الکس". 739 00:44:10,791 --> 00:44:14,707 ‫ولی ما از پسش براومدیم ‫و چند سال خوب رو با هم داشتیم، 740 00:44:14,708 --> 00:44:16,790 ‫پس میشه دیگه تمومش کنیم؟ 741 00:44:16,791 --> 00:44:17,833 ‫نه، نمیشه. 742 00:44:20,416 --> 00:44:21,750 ‫خواهش می‌کنم، می‌خوام بدونم. 743 00:44:25,500 --> 00:44:26,791 ‫این قبل از به دنیا اومدن تو بود. 744 00:44:28,625 --> 00:44:31,000 ‫فقط یه رابطه گذرا نبود. یه جورایی... 745 00:44:36,541 --> 00:44:38,083 ‫یه اتفاق دیگه ای افتاد. 746 00:44:42,291 --> 00:44:43,916 ‫نمی‌خوای بریم یه قدمی بزنیم عزیزم؟ 747 00:45:04,000 --> 00:45:05,375 ‫شوخی می‌کنی؟ 748 00:45:07,875 --> 00:45:09,499 ‫بذار یه چیزی رو روشن کنم. 749 00:45:09,500 --> 00:45:11,332 ‫داری میگی که بابای ما... 750 00:45:11,333 --> 00:45:12,833 ‫در واقع بابای ما نیست. 751 00:45:15,708 --> 00:45:19,875 ‫مامان با یه موزیسینی به اسم "جانی آلوارز" ‫رابطه داشته. 752 00:45:20,708 --> 00:45:23,625 ‫ظاهراً اون تو یه کلابی که ‫اونا تو "ویلیج" می‌رفتن، ساز می‌زده. 753 00:45:25,166 --> 00:45:26,416 ‫این فقط... 754 00:45:27,000 --> 00:45:28,708 ‫نمی‌دونم چی باید بگم. 755 00:45:29,958 --> 00:45:31,333 ‫"جانی آلوارز"؟ 756 00:45:32,375 --> 00:45:33,624 ‫انگار سلیقه‌ش خوب بوده. 757 00:45:33,625 --> 00:45:34,624 ‫"لوکاس". 758 00:45:34,625 --> 00:45:37,207 ‫وقتی حامله شد، رابطه‌شو تموم کرد. 759 00:45:37,208 --> 00:45:43,582 ‫و اون و بابا توافق کردن که به من نگن، ‫یا به هیچ کدوم از ما. 760 00:45:43,583 --> 00:45:46,291 ‫این راهی بود که اونا ازدواجشون رو نجات دادن. 761 00:45:46,833 --> 00:45:50,540 ‫"الکس"، نمی‌تونم تصور کنم ‫که درک این موضوع چقدر سخته. 762 00:45:50,541 --> 00:45:53,625 ‫من یه جایی بین بی‌حسی ‫و خشم شدید گیر کردم. 763 00:45:55,000 --> 00:45:56,041 ‫من کی هستم؟ 764 00:45:57,333 --> 00:46:00,875 ‫و چرا هیچ‌کدومشون، ‫مخصوصاً مامان، زحمت اینو به خودش نداد که بهم بگه؟ 765 00:46:02,166 --> 00:46:06,082 ‫این خیلی چیزا رو در مورد ماهیت رابطه‌م با بابا توضیح میده. ‫و اینکه چرا هیچوقت منو اونجوری که شماها رو دوست داشت، دوست نداشت. 766 00:46:06,083 --> 00:46:09,332 ‫- نه. ‫- صبر کن، این درست نیست، باشه؟ 767 00:46:09,333 --> 00:46:11,791 ‫اون هنوز باباته. اون مردیه که تو رو بزرگ کرده. 768 00:46:12,916 --> 00:46:13,833 ‫نمی‌دونم. 769 00:46:15,833 --> 00:46:17,165 ‫من باید پیداش کنم. 770 00:46:17,166 --> 00:46:18,999 ‫فکر نمی‌کنم فکر خوبی باشه. 771 00:46:19,000 --> 00:46:20,707 ‫"جولین"، چطور میتونی اینو بگی؟ 772 00:46:20,708 --> 00:46:22,915 ‫"الکس" باید بدونه پدر واقعیش کیه. 773 00:46:22,916 --> 00:46:26,749 ‫می‌دونم، ولی شرکت ‫یه برند خانوادگی معتبره که داره... 774 00:46:26,750 --> 00:46:31,040 ‫چی؟ داره یه پروسه انتقال مهم رو طی می‌کنه، ‫و اگه این داستان پخش بشه... 775 00:46:31,041 --> 00:46:32,624 ‫داستان؟ شوخی می‌کنی؟ 776 00:46:32,625 --> 00:46:38,457 ‫"الکس"، همه‌مون هر کاری از دستمون بر بیاد ‫انجام میدیم تا تو این قضیه بهت کمک کنیم. 777 00:46:38,458 --> 00:46:39,500 ‫منظورم این نبود. 778 00:46:40,083 --> 00:46:43,458 ‫- وای خدای من، چرا من همیشه آدم بده‌ام؟ ‫- چون تو این کارو خیلی خوب بلدی. 779 00:46:53,333 --> 00:46:55,291 ‫"جولین" منظوری نداشت. 780 00:46:56,208 --> 00:46:58,499 ‫اون فقط اخیراً دوران سختی رو می‌گذرونه. 781 00:46:58,500 --> 00:46:59,457 ‫چی؟ 782 00:46:59,458 --> 00:47:01,291 ‫تربیت دو تا بچه فوق‌العاده؟ 783 00:47:02,375 --> 00:47:03,665 ‫و ازدواج با یه زن بی‌نقص 784 00:47:03,666 --> 00:47:07,124 ‫که شغل بی‌نقصی رو گرفت ‫که ظاهراً من صلاحیتشو نداشتم؟ 785 00:47:07,125 --> 00:47:09,416 ‫اون داره دوران سختی رو می‌گذرونه چون مامانش مرده. 786 00:47:11,833 --> 00:47:13,958 ‫تو تنها کسی نیستی که دلتنگشه. 787 00:47:36,291 --> 00:47:37,874 ‫من اومدم اینجا تا "برد اکرمن" رو ببینم. 788 00:47:37,875 --> 00:47:38,874 ‫من "الکس رز" هستم. 789 00:47:38,875 --> 00:47:39,875 ‫ایشون منتظر شما هستن؟ 790 00:47:40,458 --> 00:47:42,040 ‫- نه، ولی اگه شما... ‫"الکس"! - 791 00:47:42,041 --> 00:47:43,999 ‫- سلام! ‫- ما قرار داشتیم؟ 792 00:47:44,000 --> 00:47:45,957 ‫داشتم می‌رفتم خرید. 793 00:47:45,958 --> 00:47:50,832 ‫هفته دیگه "نینا" میاد شهر، ‫و فکر کردم وقتشه که یه کراوات جدید بخرم. 794 00:47:50,833 --> 00:47:52,874 ‫- به خاطر حرفی که من زدم؟ ‫- آره. 795 00:47:52,875 --> 00:47:57,415 ‫من همیشه امیدوار بودم که بتونم ‫زندگیِ حتی یه نفر رو هم تغییر بدم. 796 00:47:57,416 --> 00:47:58,625 ‫چرا اینجایی؟ 797 00:47:59,125 --> 00:48:00,832 ‫من کتاب "موبی دیک" رو تموم کردم. 798 00:48:00,833 --> 00:48:06,458 ‫و داشتم فکر می‌کردم که برم سراغ سی‌دی دیجیتالم ‫و می‌خواستم ازت یه کمکی بخوام. 799 00:48:07,250 --> 00:48:09,416 ‫حتماً، فکر کنم. 800 00:48:10,166 --> 00:48:13,665 ‫سوالی که ذهنمو مشغول کرده اینه که چرا بهم نگفتی. 801 00:48:13,666 --> 00:48:15,290 ‫ما همیشه همه‌چیز رو به همدیگه می‌گفتیم. 802 00:48:15,291 --> 00:48:18,083 ‫می‌ترسید یا خجالت می‌کشید؟ 803 00:48:18,666 --> 00:48:20,957 ‫هیچ‌وقت شده بود که بهت اشاره‌ای به این موضوع بکنه؟ 804 00:48:20,958 --> 00:48:23,624 ‫نه، اصلاً حرفی نزد. 805 00:48:23,625 --> 00:48:26,999 ‫راستش، کل ماجرا خیلی دور از ذهن به نظر می‌رسه. 806 00:48:27,000 --> 00:48:28,915 ‫شاید این بخشی از شخصیت واقعیش بوده، 807 00:48:28,916 --> 00:48:32,790 ‫و یکی از دلایلی که منو فرستاد ‫تو این سفر "آلیس در سرزمین عجایب" 808 00:48:32,791 --> 00:48:34,582 ‫تا خودم کشفش کنم. 809 00:48:34,583 --> 00:48:36,250 ‫- نه، خیلی حوصله‌سربره. ‫- چی؟ 810 00:48:36,833 --> 00:48:38,500 ‫یک کم باهام راه بیا، بردلی. 811 00:48:41,083 --> 00:48:42,166 ‫خب... 812 00:48:43,041 --> 00:48:44,749 ‫کمکم می‌کنی جانی آلوارز رو پیدا کنم؟ 813 00:48:44,750 --> 00:48:47,540 ‫آره، حتما. ‫می‌تونیم با یه جستجوی گوگل شروع کنیم. 814 00:48:47,541 --> 00:48:49,499 ‫تو واقعا به همه‌چی فکر می‌کنی. 815 00:48:49,500 --> 00:48:52,040 ‫خب، خانم همه‌چی‌دون، چی پیدا کردی؟ 816 00:48:52,041 --> 00:48:56,124 ‫یه رهبر ارکستر به اسم جانی آلوارز، ‫ولی سال 1918 به دنیا اومده. 817 00:48:56,125 --> 00:48:59,290 ‫"جان"، "جوآن" و "جاناتان" رو هم امتحان کردم... 818 00:48:59,291 --> 00:49:01,375 ‫حدود هزار تا رکورد وجود داره. 819 00:49:03,791 --> 00:49:06,125 ‫برای جشن فارغ‌التحصیلی راهنماییت عالیه. 820 00:49:06,791 --> 00:49:09,207 ‫شوخی نکن، داریم درباره تینای فوق‌العاده حرف می‌زنیم. 821 00:49:09,208 --> 00:49:11,458 ‫نینا، در واقع. 822 00:49:12,375 --> 00:49:18,458 ‫یه خانمی هست که برای پرونده‌های طلاق بهش مراجعه می‌کنم، ‫ولی خدماتش ارزون نیست. 823 00:49:19,625 --> 00:49:22,708 ‫- اگه مشکل پوله، می‌تونم با... ‫- پول نیست. مسئله اینه که... 824 00:49:24,416 --> 00:49:27,000 ‫انگار افتادم ‫تو این سوراخ خرگوش عجیب و غریب. 825 00:49:27,583 --> 00:49:30,625 ‫رازهای قدیمی خانوادگی، کارآگاه‌های خصوصی، 826 00:49:31,458 --> 00:49:32,875 ‫و دوست شدن با یه وکیل. 827 00:49:33,541 --> 00:49:34,999 ‫دیگه هیچی منطقی به نظر نمی‌رسه. 828 00:49:35,000 --> 00:49:36,583 ‫یعنی الان با هم دوستیم؟ 829 00:49:45,166 --> 00:49:45,999 ‫خیلی شیکه. 830 00:49:46,000 --> 00:49:47,249 ‫- واقعا؟ ‫- واقعا. 831 00:49:47,250 --> 00:49:49,416 ‫حالا فقط یه کت و شلوار می‌خوای که بهش بیاد. 832 00:49:50,000 --> 00:49:51,041 ‫راستش داشتم... 833 00:49:52,625 --> 00:49:54,041 ‫- یه کت و شلوار جدید می‌خرم. ‫- آره. 834 00:49:57,708 --> 00:49:59,124 ‫{\an8}"موبی دیک" 835 00:49:59,125 --> 00:50:00,250 ‫سلام عزیزم. 836 00:50:01,583 --> 00:50:04,999 ‫از سه‌پایه‌ای که برای دوربین آوردم خوشت میاد؟ 837 00:50:05,000 --> 00:50:07,790 ‫بد نیست، فقط یک کم لق می‌زنه. 838 00:50:07,791 --> 00:50:09,791 ‫صندلی‌مون. 839 00:50:10,583 --> 00:50:11,833 ‫یک کم به رسیدگی نیاز داره. 840 00:50:13,250 --> 00:50:18,166 ‫باید قبل از اینکه... 841 00:50:23,375 --> 00:50:27,708 ‫قبل از اینکه... چرا اینقدر سخته که بگم "بمیرم"؟ 842 00:50:30,333 --> 00:50:31,291 ‫من می‌میرم. 843 00:50:33,333 --> 00:50:34,666 ‫نظرت درباره این بیت چیه؟ 844 00:50:35,958 --> 00:51:41,250 ‫"ترس از آن رویاهایی که ممکنه ‫در خواب مرگ ببینیم، وقتی از این هیاهوی زندگی خلاص شدیم..." 845 00:51:41,750 --> 00:51:43,790 ‫- "...باعث می‌شه درنگ کنیم." ‫- "باعث می‌شه درنگ کنیم." 846 00:51:43,791 --> 00:51:47,666 ‫"...باعث می‌شه درنگ کنیم." چه آهنگ قشنگی داره. 847 00:51:49,166 --> 00:51:52,665 ‫انگار می‌تونم بمونم، اما در حالت رویا 848 00:51:52,666 --> 00:51:54,625 ‫بدون درد و رنج. 849 00:51:58,041 --> 00:51:00,791 ‫حالا که صحبت از رنج شد، ‫این کتاب لعنتی چقدر طولانیه؟ 850 00:51:01,541 --> 00:51:05,832 ‫من مدام سعی کردم یه ارتباط الهام‌بخش 851 00:51:05,833 --> 00:51:08,458 ‫بین کتاب و لیست پیدا کنم. 852 00:51:09,000 --> 00:51:10,957 ‫ولی بهترین چیزی که تونستم بهش برسم اینه که 853 00:51:10,958 --> 00:51:14,416 ‫من "ایهب" هستم، و تو نهنگ منی. 854 00:51:15,166 --> 00:51:19,208 ‫و من تو رو به این تلاش بیهوده فرستادم. 855 00:51:20,083 --> 00:51:21,915 ‫چه گستاخ و بی‌پروا! 856 00:51:21,916 --> 00:51:23,833 ‫- نه مامان، تو... ‫- درسته؟ 857 00:51:24,416 --> 00:51:26,458 ‫من چیکار کنم؟ نقش خدا رو بازی کنم؟ 858 00:51:27,833 --> 00:51:30,625 ‫انگار که من یه الگوی 859 00:51:32,083 --> 00:51:36,708 ‫حکمت و فضیلت هستم، ‫و بهت اطمینان میدم عزیزم، که نیستم. 860 00:51:37,625 --> 00:51:38,916 ‫آره، 861 00:51:40,375 --> 00:51:41,375 ‫بابا بهم گفت. 862 00:51:42,000 --> 00:51:44,000 ‫راستش من... 863 00:51:45,166 --> 00:51:46,291 ‫من... 864 00:51:51,583 --> 00:51:54,124 ‫راستش امروز صبح که بیدار شدم، مطمئن بودم 865 00:51:54,125 --> 00:51:58,125 ‫که باید تو رو از این ماموریت دیوانه‌وار خلاص کنم. 866 00:51:59,583 --> 00:52:01,290 ‫ولی دوباره به لیست نگاه کردم 867 00:52:01,291 --> 00:52:05,041 ‫و بهت اطمینان میدم که می‌دونم ‫تو 13 سالگی اینو نوشتی... 868 00:52:06,458 --> 00:52:07,583 ‫ولی این یه نقشه است 869 00:52:08,333 --> 00:52:11,000 ‫برای بهترین نسخه خودت. می‌فهمی منظورم چیه؟ 870 00:52:11,708 --> 00:52:17,250 ‫فقط می‌خوام بگم، اگه داری رنج می‌کشی، ‫یا احساس می‌کنی شکست خوردی، 871 00:52:18,333 --> 00:52:19,208 ‫اشکالی نداره. 872 00:52:20,291 --> 00:52:22,333 ‫کمک خواستن هیچ ایرادی نداره. 873 00:52:25,166 --> 00:52:27,833 ‫من هر روز دارم اینو یاد می‌گیرم. 874 00:52:33,083 --> 00:52:34,374 ‫"اسم من اسماعیل." 875 00:52:34,375 --> 00:52:36,665 ‫یکی از بهترین جمله‌های شروع تاریخ. 876 00:52:36,666 --> 00:52:37,625 ‫آره. 877 00:52:38,166 --> 00:52:40,790 ‫یادته همیشه چی می‌گفتم، "به من بگو مامان، 878 00:52:40,791 --> 00:52:43,250 ‫ولی فقط حتما بهم زنگ بزن." 879 00:52:46,125 --> 00:52:47,208 ‫باشه عزیزم. 880 00:52:48,375 --> 00:52:49,582 ‫خداحافظ. 881 00:52:49,583 --> 00:52:51,750 ‫دوستت دارم. تمام شد. 882 00:53:20,791 --> 00:53:23,708 ‫یادمه که تو یه شاگرد خیلی بااستعداد بودی. 883 00:53:24,875 --> 00:53:28,625 ‫احساساتت خیلی قوی بود ‫ولی شاید خیلی منظم نبودی. 884 00:53:29,541 --> 00:53:31,832 ‫من می‌خواستم آهنگ‌های ‫"گرین دی" و "فیونا اپل" رو بزنم، 885 00:53:31,833 --> 00:53:34,458 ‫و تو مجبورم می‌کردی گام و "باخ" کار کنم. 886 00:53:35,500 --> 00:53:37,625 ‫پس چرا "کلر دو لون"؟ 887 00:53:39,416 --> 00:53:40,791 ‫قطعه مورد علاقه مادرم بود. 888 00:53:42,166 --> 00:53:44,125 ‫مادرت یه خانم خاص بود. 889 00:53:45,250 --> 00:53:48,499 ‫و از شنیدن خبر فوتش ناراحت شدم. 890 00:53:48,500 --> 00:53:50,832 ‫می‌دونم که شاگرد زیاد قبول نمی‌کنی ‫خانم "ویمن"، 891 00:53:50,833 --> 00:53:54,791 ‫ولی اگه بدونه که دارم با شما تمرین می‌کنم ‫براش خیلی ارزش داره. 892 00:53:56,125 --> 00:53:57,458 ‫باشه، سه تا شرط داره. 893 00:53:58,750 --> 00:54:03,625 ‫سروقت بیای و هر روز تمرین کنی، ‫شامل گام‌ها، 894 00:54:04,500 --> 00:54:08,083 ‫و توی کنسرت ماه ژوئن هم اجرا داشته باشی. 895 00:54:10,125 --> 00:54:12,374 ‫{\an8}"به مردم کمک می‌کنم و یه فرقی ایجاد می‌کنم" 896 00:54:12,375 --> 00:54:15,249 ‫{\an8}"تتو می‌زنم، البته نه لزوماً! ‫زیر نور ماه کامل کمپ می‌زنم" 897 00:54:15,250 --> 00:54:18,624 ‫{\an8}"با یه بازیکن "نیویورک نیک" تک به تک بازی می‌کنم ‫وانمود می‌کنم می‌رم چپ و می‌رم راست" 898 00:54:18,625 --> 00:54:21,166 ‫{\an8}"رانندگی یاد می‌گیرم، ‫واسه حفظ سلامتی بی‌خیال این یکی بشیم بهتره!" 899 00:54:33,583 --> 00:54:36,208 ‫"بابا: به فکرتم. ‫هروقت وقت کردی زنگ بزن. خیلی دوست دارم" 900 00:54:58,875 --> 00:55:03,000 ‫توی کتابخونه بودم، و چند تا کتاب دیدم ‫که فکر کردم شاید خوشت بیاد. 901 00:55:04,291 --> 00:55:06,082 ‫پس الان داری سعی می‌کنی احترام منو بخری؟ 902 00:55:06,083 --> 00:55:07,915 ‫بیشتر شبیه قرض گرفتنه. 903 00:55:07,916 --> 00:55:09,833 ‫باید دو هفته‌ای پسشون بدی. 904 00:55:10,791 --> 00:55:14,499 ‫می‌دونم به هنر علاقه داری، واسه همین دو تا کتاب پیدا کردم، 905 00:55:14,500 --> 00:55:17,583 ‫از جمله بیوگرافی جذاب ‫"اگون شیله". 906 00:55:18,208 --> 00:55:19,625 ‫- اون... ‫- می‌دونم کیه. 907 00:55:21,166 --> 00:55:23,915 ‫و این دی‌وی‌دی. 908 00:55:23,916 --> 00:55:24,875 ‫"هملت" 909 00:55:25,875 --> 00:55:27,540 ‫الان توی نیویورک داره اجرا می‌شه. 910 00:55:27,541 --> 00:55:31,582 ‫حدود 90 دقیقه‌ست، ‫و بازیگری که نقش هملت رو بازی می‌کنه خیلی جذابه، 911 00:55:31,583 --> 00:55:33,916 ‫پس شاید بخوای امتحانش کنی. 912 00:55:56,041 --> 00:55:56,875 ‫خانم "رُز"! 913 00:56:06,708 --> 00:56:07,707 ‫بله. 914 00:56:07,708 --> 00:56:11,207 ‫بله، من وانمود نکردم که "ازرا" یه گربه‌ست، ‫و بله، این کار نتیجه‌ی عکس داد... 915 00:56:11,208 --> 00:56:12,290 ‫بله، درسته. 916 00:56:12,291 --> 00:56:13,207 ‫خوش‌تیپ شدی. 917 00:56:13,208 --> 00:56:16,750 ‫نه، اشکالی نداره. ‫فقط به "ثئو" سلام برسون. خدافظ. 918 00:56:17,333 --> 00:56:18,457 ‫- سلام. ‫- ببخشید. 919 00:56:18,458 --> 00:56:20,790 ‫- چی داشتی می‌گفتی؟ ‫- من وانمود نکردم که "ازرا" یه گربه‌ست. 920 00:56:20,791 --> 00:56:22,041 ‫نه، بعدش. 921 00:56:23,291 --> 00:56:25,415 ‫فکر کنم گفتم که خوش‌تیپ شدی. 922 00:56:25,416 --> 00:56:27,415 ‫منظورم همون بود. مرسی. تو... 923 00:56:27,416 --> 00:56:29,957 ‫خیس و عصبانی و ناامید به نظر می‌رسی. به کمکت احتیاج دارم. 924 00:56:29,958 --> 00:56:31,415 ‫بهم زنگ نزدی. 925 00:56:31,416 --> 00:56:32,583 ‫می‌دونم، می‌خواستم زنگ بزنم. 926 00:56:34,041 --> 00:56:36,165 ‫ولی بعدش یه سری مشکلات خانوادگی پیش اومد... 927 00:56:36,166 --> 00:56:37,415 ‫چه تصادفی. 928 00:56:37,416 --> 00:56:41,249 ‫مشکلات خانوادگی تخصص منه، ‫و واقعاً دوست دارم کمک کنم. 929 00:56:41,250 --> 00:56:46,207 ‫مشکل اینه که من واسه یه قرار دیر کردم ‫و بعدش هم یه مراسم دارم، واسه همین، 930 00:56:46,208 --> 00:56:47,458 ‫کت و شلوار رسمی پوشیدم. 931 00:56:49,666 --> 00:56:51,415 ‫چرا با من نمیای؟ 932 00:56:51,416 --> 00:56:52,582 ‫قرار عاشقانه‌مو کنسل کردم، 933 00:56:52,583 --> 00:56:55,999 ‫و می‌تونیم راجع به "ازرا" ‫یا هر چیزی که می‌خوای راجع بهش حرف بزنی، صحبت کنیم. 934 00:56:56,000 --> 00:56:57,832 ‫نمی‌دونم. 935 00:56:57,833 --> 00:57:00,832 ‫من از اون آدمایی نیستم ‫که بخوای با خودت به یه مراسم سطح بالا ببری. 936 00:57:00,833 --> 00:57:01,875 ‫این درست نیست. 937 00:57:03,875 --> 00:57:05,124 ‫"نیویورک اهمیت می‌ده" 938 00:57:05,125 --> 00:57:07,416 ‫- این محشره. ‫- واقعاً عالیه، مگه نه؟ 939 00:57:08,750 --> 00:57:10,374 ‫یا خدا! اون "پاتریک اوینگه"؟ 940 00:57:10,375 --> 00:57:12,290 ‫صبر کن، تو بسکتبال دوست داری؟ 941 00:57:12,291 --> 00:57:15,082 ‫من توی تیم مدرسه راهنمایی "دیتمارس پارک" ‫بازیساز بودم. 942 00:57:15,083 --> 00:57:18,041 ‫من طرفدار "نیکس" بودم، و باید باهاش حرف بزنم. 943 00:57:20,041 --> 00:57:21,458 ‫یه جورایی داستانش مفصله. 944 00:57:21,958 --> 00:57:24,125 ‫که اگه دختر خوبی باشی، برات تعریف می‌کنم. 945 00:57:24,791 --> 00:57:27,791 ‫اگه دختر خوبی باشی، شاید بهت معرفیش کنم. 946 00:57:28,583 --> 00:57:29,790 ‫میشناسیش؟ 947 00:57:29,791 --> 00:57:32,416 ‫پالتومو تحویل میدم. و زود برمی‌گردم. 948 00:57:34,916 --> 00:57:35,750 ‫"پاتریک اوینگ". 949 00:57:41,125 --> 00:57:43,291 ‫- بله، ممنون. ‫- خواهش می‌کنم. 950 00:57:58,416 --> 00:58:00,207 ‫مگه قرار نبود تو کت و شلوار رسمی بپوشی؟ 951 00:58:00,208 --> 00:58:02,624 ‫مگه قرار نبود تو یه لباس مجلسی شیک بپوشی؟ 952 00:58:02,625 --> 00:58:04,791 ‫این استانداردهای سختگیرانه ‫ظاهر جنسیتی رو رعایت نکن. 953 00:58:05,458 --> 00:58:08,790 ‫حداقل یه کراوات خوشگل زدی. ‫خیلی خوش‌تیپ شدی، وکیل. 954 00:58:08,791 --> 00:58:10,125 ‫آره، مگه نه؟ 955 00:58:10,791 --> 00:58:14,665 ‫"الکس"، "نینا کِلِر" رو بهت معرفی می‌کنم. ‫"نینا"، این موکل من "الکس رُزه". 956 00:58:14,666 --> 00:58:17,124 ‫از دیدنت خوشحالم "نینا". خیلی چیزا راجع بهت شنیدم. 957 00:58:17,125 --> 00:58:20,415 ‫بله، منم همینطور راجع به تو. ‫فکر کنم تو موکل مورد علاقه‌ی "بِرَد" هستی. 958 00:58:20,416 --> 00:58:24,416 ‫به "نینا" پیشنهاد شده که رئیس ‫طرح "منهتن پایدار" شهردار بشه. 959 00:58:25,083 --> 00:58:26,457 ‫داره برمی‌گرده که توی نیویورک زندگی کنه. 960 00:58:26,458 --> 00:58:29,083 ‫"وقتی فکر کردم دارم در می‌رم، منو کشیدن که برگردم." 961 00:58:29,916 --> 00:58:30,749 ‫تبریک می‌گم. 962 00:58:30,750 --> 00:58:33,999 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫این آخرین جایی بود که فکر می‌کردم ببینمت. 963 00:58:34,000 --> 00:58:35,416 ‫با منه. 964 00:58:36,041 --> 00:58:37,124 ‫"گَرِت". 965 00:58:37,125 --> 00:58:38,915 ‫- "نینا". ‫- دکتر "تیلور". 966 00:58:38,916 --> 00:58:40,915 ‫- همدیگه رو می‌شناسین. ‫- ...همدیگه رو می‌شناسین. 967 00:58:40,916 --> 00:58:43,790 ‫کاملاً منطقیه. "گرت" همه رو می‌شناسه. 968 00:58:43,791 --> 00:58:45,207 ‫و من فکر می‌کردم خاص هستم. 969 00:58:45,208 --> 00:58:49,790 ‫تو واقعاً خاص هستی. من و "نینا" رو ‫یه قرار عاشقانه‌ی فاجعه‌بار خیلی وقت پیش به هم معرفی کردن. 970 00:58:49,791 --> 00:58:52,832 ‫هیچ رابطه‌ای نمی‌تونه وجود دو نفر سلطه‌گر رو تحمل کنه. 971 00:58:52,833 --> 00:58:54,915 ‫باید یکیشون مطیع باشه. 972 00:58:54,916 --> 00:58:56,415 ‫فکر کنم اینجاست که نوبت منه. 973 00:58:56,416 --> 00:59:01,041 ‫منظورم این نبود. ‫تو همه‌ی سلطه‌ای رو که یه دختر لازم داره، داری. 974 00:59:01,625 --> 00:59:03,499 ‫می‌شنوین؟ من همه‌ی سلطه رو دارم... 975 00:59:03,500 --> 00:59:04,749 ‫به سلامتی سلطه‌ت. 976 00:59:04,750 --> 00:59:06,124 ‫- به سلامتی سلطه‌ی "برد". ‫- به سلامتی تو. 977 00:59:06,125 --> 00:59:09,290 ‫- این... به سلامتی تو. ‫- من اینو خیلی دوست دارم. 978 00:59:09,291 --> 00:59:13,457 ‫من ویسکی 16 ساله می‌خورم. مرسی. 979 00:59:13,458 --> 00:59:14,915 ‫حضور و غیاب خیلی خاصه. 980 00:59:14,916 --> 00:59:17,415 ‫آره. خوب عمل کردیم، مگه نه؟ 981 00:59:17,416 --> 00:59:21,207 ‫تا حدی به خاطر توئه ‫که شرکت رو راضی کردی سه تا میز بخره، درسته؟ 982 00:59:21,208 --> 00:59:24,208 ‫آره، این ارزون‌تر از شریک کردنم بود، پس... 983 00:59:26,083 --> 00:59:27,915 ‫پس، تو و "نینا"؟ 984 00:59:27,916 --> 00:59:30,624 ‫آره. پس، تو و "الکس". 985 00:59:30,625 --> 00:59:32,665 ‫اونقدر مهربون بود که ‫قبول کنه لحظه آخری بیاد. 986 00:59:32,666 --> 00:59:36,250 ‫منطقیه. ‫به نظر نمی‌رسه که تیپ همیشگیت باشه. 987 00:59:37,416 --> 00:59:38,624 ‫و تیپ همیشگی من چیه؟ 988 00:59:38,625 --> 00:59:42,207 ‫- نمی‌دونم. یه زن کمتر... ‫- توپ ریباند شده رو برای برد می‌زنه! 989 00:59:42,208 --> 00:59:43,665 ‫و بعد تماشاگرا دیوونه می‌شن. 990 00:59:43,666 --> 00:59:44,957 ‫هر چی که هست. 991 00:59:44,958 --> 00:59:47,790 ‫و اون فقط افسانه‌ای بود. 992 00:59:47,791 --> 00:59:51,666 ‫دقیقاً. چیزی که نمی‌دونستم کم دارم. 993 00:59:52,958 --> 00:59:54,583 ‫بهترین بازیکن "نیک" تاریخ. 994 00:59:55,625 --> 00:59:58,958 ‫باورم نمی‌شه که تو ‫ایمیل "پاتریک اوینگ" رو گرفتی. 995 01:00:00,208 --> 01:00:01,916 ‫فکر کنم فقط داشت سعی می‌کرد از دستم خلاص شه. 996 01:00:02,500 --> 01:00:03,500 ‫نه. 997 01:00:04,666 --> 01:00:06,083 ‫اون کاملاً شیفته‌ی تو شده بود. 998 01:00:07,500 --> 01:00:09,166 ‫همون‌طور که من کاملاً شیفته‌ی تو شدم. 999 01:00:13,083 --> 01:00:15,458 ‫من واقعاً از صحبت کردن با تو لذت می‌برم. 1000 01:00:16,708 --> 01:00:19,124 ‫و واقعاً از گوش دادن به حرفای تو لذت می‌برم. 1001 01:00:19,125 --> 01:00:21,208 ‫منم واقعاً دوست دارم باهات حرف بزنم. 1002 01:00:22,083 --> 01:00:23,291 ‫و بهت گوش بدم. 1003 01:00:24,000 --> 01:00:25,083 ‫و گاهی وقتا، 1004 01:00:25,791 --> 01:00:28,625 ‫دوست دارم توی چشمات زل بزنم. 1005 01:00:29,333 --> 01:00:31,583 ‫داریم مسابقه‌ی زل زدن می‌دیم؟ 1006 01:00:34,958 --> 01:00:38,916 ‫نذار حواستو پرت کنم ‫چون من مصممم که با شرافت برنده شم، 1007 01:00:39,416 --> 01:00:41,833 ‫ولی نظرت راجع به یه قرار درست و حسابی چیه؟ 1008 01:00:42,958 --> 01:00:44,499 ‫اینکه ما... 1009 01:00:44,500 --> 01:00:45,583 ‫با هم کار می‌کنیم چی؟ 1010 01:00:48,333 --> 01:00:50,457 ‫از لحاظ فنی، من فقط یه مشاورم. 1011 01:00:50,458 --> 01:00:52,666 ‫هیچ‌وقت نباید قبل از توضیحت از کلمه‌ی "فقط" استفاده کرد. 1012 01:01:04,791 --> 01:01:07,916 ‫از همون موقعی که تو قطار دیدمت دلم می‌خواست این کارو بکنم. 1013 01:01:11,041 --> 01:01:14,958 ‫- خب، نظرت راجع به اون قرار چیه؟ ‫- فکر می‌کنی کل شب داشتیم چیکار می‌کردیم؟ 1014 01:01:15,541 --> 01:01:16,791 ‫خب، باشه. 1015 01:01:26,833 --> 01:01:29,082 ‫ژوئن 1016 01:01:29,083 --> 01:01:32,415 ‫خب، "لوکاس" دوست منه، و همیشه بوده. 1017 01:01:32,416 --> 01:01:35,957 ‫زنش "زویی"ـه، و ما از همون وقتی که ‫اونا قرار گذاشتن رو شروع کردن، دوستای صمیمی شدیم. 1018 01:01:35,958 --> 01:01:39,832 ‫و "جولین" پسر بزرگتره ‫و توی "کلمبیا" حقوق درس می‌ده. 1019 01:01:39,833 --> 01:01:41,290 ‫تحت تاثیر قرار گرفتم. 1020 01:01:41,291 --> 01:01:42,666 ‫آره، اونم همینطور. 1021 01:01:44,708 --> 01:01:47,166 ‫لعنتی، واقعاً نمی‌خواستم امروز دیر کنم. 1022 01:01:47,666 --> 01:01:49,041 ‫ببین، ما دیر نکردیم. 1023 01:01:49,541 --> 01:01:52,958 ‫تو هیچ چیزی نداری که بخوای ‫به داداشات یا بابات یا هر کس دیگه‌ای ثابت کنی. 1024 01:01:56,666 --> 01:01:57,666 ‫ممنون. 1025 01:01:59,750 --> 01:02:01,624 ‫- ببخشید، من... ‫- اگه گفت داره سخنرانی می‌کنه... 1026 01:02:01,625 --> 01:02:03,625 ‫- خب "گرت" آدم موفقیه. ‫- نه، عالیه. 1027 01:02:04,250 --> 01:02:05,125 ‫آره. 1028 01:02:05,625 --> 01:02:06,791 ‫می‌تونم یه چیزی بگم؟ 1029 01:02:07,375 --> 01:02:10,500 ‫متفاوت به نظر می‌رسی. یه جور خوبی. 1030 01:02:11,791 --> 01:02:12,916 ‫احساس می‌کنم متفاوتم. 1031 01:02:13,916 --> 01:02:16,791 ‫"گرت" یه بخشی از این قضیه‌ست، ولی... 1032 01:02:17,458 --> 01:02:19,665 ‫- همینطور قضیه‌ی لیست آرزوها. ‫- واقعاً؟ 1033 01:02:19,666 --> 01:02:22,458 ‫آره. کی می‌دونه ‫که آیا می‌تونم همه‌شو انجام بدم یا نه، 1034 01:02:23,166 --> 01:02:25,582 ‫ولی نمی‌دونم که اصلاً ‫هدف اینه یا نه، می‌فهمی؟ 1035 01:02:25,583 --> 01:02:27,083 ‫آشتی کردن با بابامون چی؟ 1036 01:02:28,333 --> 01:02:30,874 ‫فکر کنم اون فقط می‌خواد یه راهی پیدا کنه که بتونیم جلو بریم. 1037 01:02:30,875 --> 01:02:32,458 ‫می‌دونم، ولی... 1038 01:02:33,250 --> 01:02:37,499 ‫باید اول تکلیف "جانی" رو روشن کنم ‫و ما هنوز هیچ شانسی برای پیدا کردنش نداشتیم. پس... 1039 01:02:37,500 --> 01:02:40,499 ‫- سلام بچه‌ها، میزتون آماده‌ست. ‫- بیاین. 1040 01:02:40,500 --> 01:02:41,832 ‫حالا که صحبت از لیست شد، 1041 01:02:41,833 --> 01:02:45,375 ‫عمراً اگه حدس بزنی فردا می‌خوام چیکار کنم. 1042 01:03:17,625 --> 01:03:22,541 ‫این یه اجرای اصیل و فوق‌العاده بود. 1043 01:03:23,041 --> 01:03:27,166 ‫نفر بعدی "الکساندرا رُز"ـه ‫که می‌خواد "کلر دو لون" رو اجرا کنه. 1044 01:03:27,750 --> 01:03:28,916 ‫ببخشید. متاسفم. 1045 01:04:21,333 --> 01:04:26,290 ‫"یاد گرفتن کلر دو لون، ‫تا مامانم دیگه بهم گیر نده." 1046 01:04:26,291 --> 01:04:28,624 ‫یادته اون تابستونی که ‫تو و داداشات یه دکه راه انداختین 1047 01:04:28,625 --> 01:04:31,207 ‫برای کارواش و فروش لیموناد، 1048 01:04:31,208 --> 01:04:34,999 ‫و داداشات فکر می‌کردن که ‫درآمدش قراره بره توی صندوق بازی‌های ویدیوییشون... 1049 01:04:35,000 --> 01:04:38,832 ‫آموزش بخش مهمی از ‫حمایت ما از خانواده‌هامونه وقتی اینجا زندگی می‌کنن. 1050 01:04:38,833 --> 01:04:40,624 ‫ولی تو اینا رو همه جا چسبوندی... 1051 01:04:40,625 --> 01:04:42,124 ‫"سگ‌ها رو نکش و قهرمانشون نباش؟" 1052 01:04:42,125 --> 01:04:44,249 ‫تا اینکه آخرش مجبور شدن تسلیم بشن، 1053 01:04:44,250 --> 01:04:46,124 ‫و درآمدش رفت به انجمن حمایت از حیوانات. 1054 01:04:46,125 --> 01:04:47,290 ‫"کمک به مردم و ایجاد تغییر" 1055 01:04:47,291 --> 01:04:49,666 ‫"مهمونی خیریه استر هال" 1056 01:04:52,750 --> 01:04:54,915 ‫{\an8}"ده هزار دلار ‫برای توپ بازی با پاتریک اوینگ" 1057 01:04:54,916 --> 01:04:56,999 ‫تو قراره بازی کنی؟ 1058 01:04:57,000 --> 01:04:58,040 ‫{\an8}- منم. ‫- تو؟ 1059 01:04:58,041 --> 01:04:59,249 ‫{\an8}"بازی با بازیکن نیویورک نیک" 1060 01:04:59,250 --> 01:05:00,499 ‫{\an8}- من و تو. ‫- یا خدا! 1061 01:05:00,500 --> 01:05:02,040 ‫{\an8}- آماده‌ای؟ ‫- من برای تو آماده‌ام! 1062 01:05:02,041 --> 01:05:03,165 ‫{\an8}چی داری، حرفه‌ای؟ 1063 01:05:03,166 --> 01:05:04,791 ‫{\an8}"فِیک به چپ و رفتن به راست" 1064 01:05:16,500 --> 01:05:19,666 ‫{\an8}"خودمو توی یه محوطه‌ی رقص بی‌پروا رها می‌کنم" 1065 01:05:21,666 --> 01:05:23,125 ‫یا خدا! خوبی؟ 1066 01:05:24,833 --> 01:05:26,749 ‫تو گفتی محوطه‌های رقص بی‌پروا ممنوعه. 1067 01:05:26,750 --> 01:05:28,874 ‫- آره! ‫- آره! 1068 01:05:28,875 --> 01:05:35,124 ‫به سالن‌های خالکوبی یا هر نوع وسیله‌ی نقلیه‌ای ‫نزدیک هم نشو. 1069 01:05:35,125 --> 01:05:37,041 ‫{\an8}"یاد گرفتن رانندگی" 1070 01:05:41,166 --> 01:05:42,415 ‫دارم سعی می‌کنم. 1071 01:05:42,416 --> 01:05:44,582 ‫- می‌دونم که داری سعی می‌کنی، ولی... ‫- خوب نگه داشتی؟ 1072 01:05:44,583 --> 01:05:47,374 ‫می‌خوام یه نامه از طرف خودتون به خودتون بنویسین. 1073 01:05:47,375 --> 01:05:50,166 ‫خب اینم از این. "یه معلم عالی بودن." 1074 01:05:52,500 --> 01:05:54,666 ‫فیلمی که بهم دادی رو دیدم. 1075 01:06:01,791 --> 01:06:03,625 ‫من یه باور محکم داشتم که تو یه معلم عالی هستی. 1076 01:06:06,416 --> 01:06:07,832 ‫{\an8}"چرا اینقدر ترس؟ واقعاً چی هستم؟" 1077 01:06:07,833 --> 01:06:10,291 ‫و اگه واقعاً داری الان اینو می‌بینی... 1078 01:06:12,000 --> 01:06:13,875 ‫"الکس"، من خیلی بهت افتخار می‌کنم. 1079 01:06:22,375 --> 01:06:24,291 ‫- سلام. ‫- سلام. 1080 01:06:40,333 --> 01:06:44,375 ‫"پیدا کردن عشق واقعی" 1081 01:07:17,625 --> 01:07:18,541 ‫"الکس"؟ 1082 01:07:19,333 --> 01:07:20,500 ‫"الکس"! 1083 01:07:21,166 --> 01:07:23,041 ‫- سلام! ‫- بابا. 1084 01:07:23,750 --> 01:07:25,790 ‫تو این طرف ایالت چیکار می‌کنی؟ 1085 01:07:25,791 --> 01:07:28,665 ‫داشتم با یه همکار قهوه می‌خوردم. 1086 01:07:28,666 --> 01:07:29,957 ‫تو چی؟ 1087 01:07:29,958 --> 01:07:32,833 ‫یه جلسه این نزدیکا داشتم. ‫منتظر اوبرم. 1088 01:07:34,500 --> 01:07:36,040 ‫ببخشید که باهات تماس نگرفتم. 1089 01:07:36,041 --> 01:07:37,999 ‫نه، می‌فهمم. 1090 01:07:38,000 --> 01:07:40,416 ‫یعنی، فکر کنم می‌فهمم. 1091 01:07:41,583 --> 01:07:44,625 ‫- فقط به زمان بیشتری نیاز دارم. ‫- می‌دونم. 1092 01:07:50,958 --> 01:07:52,166 ‫خوشحالم که می‌بینمت. 1093 01:08:06,041 --> 01:08:07,165 ‫سلام، ببخشید دیر کردم. 1094 01:08:07,166 --> 01:08:09,916 ‫دیر نکردی. من زود اومدم. "کلر دو لون". 1095 01:08:10,875 --> 01:08:12,791 ‫نه تا رو تموم کردیم، سه تا مونده. 1096 01:08:13,375 --> 01:08:14,290 ‫شانس آوردی! 1097 01:08:14,291 --> 01:08:16,625 ‫می‌خوام دوباره از کارآگاه خصوصی کمک بگیرم. 1098 01:08:17,208 --> 01:08:20,290 ‫می‌دونم که می‌خوای بگی به بن‌بست رسیده ‫و داره کلی پول خرج می‌کنه... 1099 01:08:20,291 --> 01:08:21,583 ‫همین الان این کارو کردم. 1100 01:08:23,875 --> 01:08:26,915 ‫می‌تونی بعداً بهم پس بدی یا ندی. 1101 01:08:26,916 --> 01:08:29,000 ‫می‌تونی به فشن بلاگر بودنت ادامه بدی. 1102 01:08:30,166 --> 01:08:33,541 ‫هدف اینه که ما باید جانی رو پیدا کنیم، درسته؟ 1103 01:08:37,791 --> 01:08:38,750 ‫ممنون. 1104 01:08:39,416 --> 01:08:40,541 ‫خواهش می‌کنم. 1105 01:08:41,750 --> 01:08:42,833 ‫ساندویچ‌ها. 1106 01:08:44,708 --> 01:08:47,375 ‫- خب، اوضاع با گرت چطوره؟ ‫- خیلی خوب پیش می‌ره. 1107 01:08:47,916 --> 01:08:48,833 ‫خوبه. 1108 01:08:49,458 --> 01:08:53,666 ‫- چرا اینجوری نگام می‌کنی؟ ‫- احتمالا چیز مهمی نیست، فقط... 1109 01:08:54,500 --> 01:08:56,915 ‫به نظرت عجیب نیست که اون اصلا نمی‌خواد بیاد خونه‌ی من؟ 1110 01:08:56,916 --> 01:09:00,208 ‫همیشه فیلم یا رستوران رو انتخاب می‌کنه. 1111 01:09:00,708 --> 01:09:03,124 ‫نمی‌دونم، انگار ما کاملا توی دنیای اون زندگی می‌کنیم 1112 01:09:03,125 --> 01:09:05,499 ‫و اون خیلی کم به دنیای من سر می‌زنه. 1113 01:09:05,500 --> 01:09:06,665 ‫آره. 1114 01:09:06,666 --> 01:09:07,790 ‫چیه؟ 1115 01:09:07,791 --> 01:09:09,582 ‫چیز بی‌اهمیتی به نظر نمی‌رسه، مگه نه؟ 1116 01:09:09,583 --> 01:09:13,749 ‫آدم چطور می‌تونه مطمئن باشه که کسی رو واقعا می‌شناسه، اگه قفسه‌های کتابش رو ندیده باشه 1117 01:09:13,750 --> 01:09:16,375 ‫یا چیزای عجیب و غریبی که توی یخچالش نگه می‌داره؟ 1118 01:09:17,333 --> 01:09:20,499 ‫چرا هر وقت درباره‌ی گرت حرف می‌زنیم، یه جوری رفتار می‌کنی؟ 1119 01:09:20,500 --> 01:09:21,832 ‫فکر کردم شما دو تا دوستین. 1120 01:09:21,833 --> 01:09:24,999 ‫ما دوستیم. یه جورایی. 1121 01:09:25,000 --> 01:09:26,749 ‫از اون دوستایی که از هم خوششون نمیاد؟ 1122 01:09:26,750 --> 01:09:31,375 ‫نکته اینه که تو باید قبل از اینکه این قضیه بزرگتر بشه، باهاش صحبت کنی. 1123 01:09:32,166 --> 01:09:33,000 ‫باشه. 1124 01:09:41,791 --> 01:09:46,540 ‫سکینه اینجا بزرگ شده اما توی بمبئی توی زمینه‌ی تامین مالی خرد کار می‌کنه 1125 01:09:46,541 --> 01:09:49,708 ‫و راسل رئیس موسسه روانپزشکیه. 1126 01:09:50,291 --> 01:09:51,500 ‫می‌تونم یه خواهشی ازت بکنم؟ 1127 01:09:52,083 --> 01:09:53,874 ‫میشه امشب درباره‌ی لیست حرف نزنیم؟ 1128 01:09:53,875 --> 01:09:55,415 ‫چرا؟ همه عاشق اون داستانن. 1129 01:09:55,416 --> 01:09:57,415 ‫این یه داستان نیست، زندگی منه، 1130 01:09:57,416 --> 01:10:00,707 ‫و کم کم دارم حس می‌کنم شبیه یه شیرین‌کاری حیوون خونگی دوست‌داشتنی شدم. 1131 01:10:00,708 --> 01:10:04,083 ‫باشه. حرفی از لیست آرزوها نمی‌زنیم. 1132 01:10:05,750 --> 01:10:06,750 ‫خوبی؟ 1133 01:10:07,833 --> 01:10:08,874 ‫آره. 1134 01:10:08,875 --> 01:10:09,791 ‫الکس؟ 1135 01:10:11,500 --> 01:10:13,000 ‫چیزی نیست، فقط... 1136 01:10:14,500 --> 01:10:16,791 ‫چرا ما هیچوقت خونه‌ی من نمی‌مونیم؟ 1137 01:10:17,416 --> 01:10:19,374 ‫منظورم اینه که شام رو توی خونه‌ی من درست کنیم. 1138 01:10:19,375 --> 01:10:21,790 ‫چون تو آپارتمان منو دوست داری. 1139 01:10:21,791 --> 01:10:24,625 ‫دوستش دارم، عالیه، فقط... 1140 01:10:25,125 --> 01:10:25,957 ‫این مال توئه. 1141 01:10:25,958 --> 01:10:29,125 ‫این زندگی توئه، دوستات و... 1142 01:10:30,958 --> 01:10:35,040 ‫نمی‌دونم، فکر کردم شاید تو هم دوست داشته باشی بخش بزرگتری از زندگی من باشی. 1143 01:10:35,041 --> 01:10:37,999 ‫آره، و ما یه کم با خانواده‌ت وقت گذروندیم. ما... 1144 01:10:38,000 --> 01:10:39,500 ‫یه بار برانچ خوردیم. 1145 01:10:41,291 --> 01:10:45,000 ‫تو همیشه میگی من باید بیشتر سعی کنم احساساتم رو بروز بدم، پس... 1146 01:10:46,083 --> 01:10:48,208 ‫بفرما، رو شد. 1147 01:10:50,208 --> 01:10:52,333 ‫ممنون، و متاسفم. 1148 01:10:53,333 --> 01:10:54,915 ‫متاسفم، حق با توئه، من فقط... 1149 01:10:54,916 --> 01:10:57,625 ‫من مهمون افتضاحیم چون وسواس کنترل دارم. 1150 01:10:58,666 --> 01:11:00,707 ‫من خیلی وسواس کنترل دارم. 1151 01:11:00,708 --> 01:11:02,625 ‫شاید باید خودتو به یه روانشناس نشون بدی. 1152 01:11:04,791 --> 01:11:06,665 ‫شاید فقط باید خونه‌ی تو بمونم. 1153 01:11:06,666 --> 01:11:07,958 ‫واقعا؟ 1154 01:11:08,541 --> 01:11:09,625 ‫واقعا. 1155 01:11:18,708 --> 01:11:20,541 ‫یه لحظه صبر کن. 1156 01:11:24,625 --> 01:11:25,750 ‫سلام بردلی. 1157 01:11:26,666 --> 01:11:27,750 ‫آره، چه خبر؟ 1158 01:11:30,833 --> 01:11:31,833 ‫یا خدا. 1159 01:11:33,333 --> 01:11:35,333 ‫- عزیزم؟ ‫- بابامو پیدا کردن! 1160 01:11:35,916 --> 01:11:37,207 ‫جانی رو پیدا کردن. 1161 01:11:37,208 --> 01:11:40,624 ‫توی ورمونت زندگی می‌کنه، هنوزم موزیسینه، ‫اما فقط از یه اسم دیگه استفاده می‌کنه. 1162 01:11:40,625 --> 01:11:42,999 ‫- واسه همین نمی‌تونستیم پیداش کنیم. ‫- عالیه. 1163 01:11:43,000 --> 01:11:44,332 ‫مگه بابات گم شده بود؟ 1164 01:11:44,333 --> 01:11:45,915 ‫نه. آره. 1165 01:11:45,916 --> 01:11:49,040 ‫یه جورایی داستان طولانیه، ‫که الان باید بهتون بگم. 1166 01:11:49,041 --> 01:11:51,999 ‫این به موقع‌ست چون من فرصت نکردم مقاله‌ت رو توی نیویورکر بخونم، 1167 01:11:52,000 --> 01:11:54,583 ‫و گرت میگه ‫که ما نمی‌تونیم درباره‌ی مگان مارکل صحبت کنیم. 1168 01:11:56,625 --> 01:11:57,749 ‫سلام، من الکسم. 1169 01:11:57,750 --> 01:11:59,124 ‫- سلام. ‫- سلام. 1170 01:11:59,125 --> 01:12:00,083 ‫سلام. 1171 01:12:10,166 --> 01:12:11,332 ‫اکتبر 1172 01:12:11,333 --> 01:12:12,582 ‫خب، تصمیمت چیه؟ 1173 01:12:12,583 --> 01:12:14,999 ‫من و گرت فردا با ماشین میریم برلینگتون. 1174 01:12:15,000 --> 01:12:18,332 ‫میرم به کلابی که گروه جانی توش اجرا داره و ببینم چی میشه. 1175 01:12:18,333 --> 01:12:20,415 ‫مطمئنی که این خیلی شوکه‌کننده نیست؟ 1176 01:12:20,416 --> 01:12:23,290 ‫شاید، اما اگه یهو باهاش تماس بگیرم و بهم توجه نکنه، 1177 01:12:23,291 --> 01:12:25,250 ‫نمی‌دونم می‌تونم باهاش کنار بیام یا نه. 1178 01:12:26,666 --> 01:12:28,624 ‫من باید برم. اولین مهمون شامم رسید. 1179 01:12:28,625 --> 01:12:30,249 ‫- خبرت می‌کنم. ‫- موفق باشی. 1180 01:12:30,250 --> 01:12:32,166 ‫ممنون. دارم میام! 1181 01:12:34,833 --> 01:12:36,791 ‫- سلام! ‫- سلام! 1182 01:12:37,541 --> 01:12:39,000 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- بیا تو. 1183 01:12:39,666 --> 01:12:42,749 ‫با همه‌ی وسایل جدید، اینجا عالی به نظر می‌رسه. به نظر... 1184 01:12:42,750 --> 01:12:43,875 ‫خیلی کوچیک؟ 1185 01:12:44,583 --> 01:12:47,207 ‫به نظر میاد شخصیت تو رو نشون میده. خیلی بامزه‌ست. 1186 01:12:47,208 --> 01:12:48,291 ‫تو مهربونی. 1187 01:12:49,125 --> 01:12:52,041 ‫خب، بذار اینو ببرم آشپزخونه و میرم لباسامو عوض کنم. 1188 01:12:53,166 --> 01:12:54,415 ‫راحت باش. 1189 01:12:54,416 --> 01:12:55,833 ‫ممنون. باشه. 1190 01:13:12,250 --> 01:13:15,290 ‫روی صندلی نشین. باید فنرهاشو درست کنم. 1191 01:13:15,291 --> 01:13:16,333 ‫اشکالی نداره. 1192 01:13:17,291 --> 01:13:18,750 ‫میشه لطفا در رو باز کنی ‫ویرایش شده 1193 01:13:20,250 --> 01:13:21,082 ‫سلام. 1194 01:13:21,083 --> 01:13:24,208 ‫تو حتی از چیزی که الکس می‌گفت هم جذاب‌تری. 1195 01:13:25,750 --> 01:13:26,915 ‫- من مگانم. ‫- من... 1196 01:13:26,916 --> 01:13:30,790 ‫گرتم. این دوست دخترمه، نیل. ‫الکس، ما اومدیم. 1197 01:13:30,791 --> 01:13:31,874 ‫الان میام. 1198 01:13:31,875 --> 01:13:33,166 ‫سلام. چطوری؟ 1199 01:13:34,083 --> 01:13:36,665 ‫- سلام. ‫- اینجا کوچیکه. 1200 01:13:36,666 --> 01:13:38,457 ‫برام سواله چقدر اجاره می‌ده. 1201 01:13:38,458 --> 01:13:41,166 ‫یا خدا! 1202 01:13:42,916 --> 01:13:44,582 ‫الکس، تو تتو زدی؟ 1203 01:13:44,583 --> 01:13:46,290 ‫- این... ‫- آره. لیست! 1204 01:13:46,291 --> 01:13:49,124 ‫باورم نمیشه چقدرشو انجام دادی. 1205 01:13:49,125 --> 01:13:53,291 ‫به جز اون آرزویی که هنوز تیک نخورده. 1206 01:13:54,166 --> 01:13:57,291 ‫طبق برنامه پیش برو، ‫فقط تا اول سال جدید وقت داره. 1207 01:13:58,416 --> 01:13:59,582 ‫بازش می‌کنم. 1208 01:13:59,583 --> 01:14:02,290 ‫عاشقشم، در خونه‌ی یکی دیگه رو باز می‌کنه. 1209 01:14:02,291 --> 01:14:03,290 ‫سلام. 1210 01:14:03,291 --> 01:14:04,790 ‫- سلام. من زوئی‌ام. ‫- سلام. 1211 01:14:04,791 --> 01:14:07,165 ‫- نیل. از دیدنت خوشحالم. ‫- کلی درباره‌ت شنیدم. 1212 01:14:07,166 --> 01:14:08,332 ‫لوکاس. از آشناییت خوشبختم. 1213 01:14:08,333 --> 01:14:11,250 ‫صبر کنین. یه سوال خوب دارم. 1214 01:14:11,875 --> 01:14:15,749 ‫ترجیح می‌دین صد سال به گذشته سفر کنین ‫یا به آینده؟ 1215 01:14:15,750 --> 01:14:17,582 ‫آینده، معلومه. 1216 01:14:17,583 --> 01:14:20,957 ‫جت‌پک و ‫درمان سرطان و تا ابد زندگی می‌کنیم. 1217 01:14:20,958 --> 01:14:23,374 ‫همه‌ی اینا خوب و قشنگه، ولی آخرش... 1218 01:14:23,375 --> 01:14:27,332 ‫کی می‌خواد تا ابد زندگی کنه؟ من بیشتر هفته‌ها ‫به زور تا جمعه دووم میارم. 1219 01:14:27,333 --> 01:14:29,749 ‫- یا چهارشنبه. ‫- آره. دقیقاً. 1220 01:14:29,750 --> 01:14:32,040 ‫- جدی می‌گم. ‫- من ترجیح می‌دم تو زمان حال زندگی کنم. 1221 01:14:32,041 --> 01:14:34,082 ‫- کتاب "نیروی حال" رو خوندین؟ ‫- یا خدا! 1222 01:14:34,083 --> 01:14:35,332 ‫- حتما. ‫- چی؟ 1223 01:14:35,333 --> 01:14:38,707 ‫چیزی که باعث میشه از یکی خوشم نیاد ‫اینه که درخواست پول کنه. من... 1224 01:14:38,708 --> 01:14:41,207 ‫- یا خدا! خیلی رو اعصابه. ‫- فقط باید انجامش بدی. 1225 01:14:41,208 --> 01:14:43,707 ‫خیلی داری بهش فکر می‌کنی. ‫چی باعث میشه از یکی بدت بیاد؟ 1226 01:14:43,708 --> 01:14:45,832 ‫خیلی داری فشار میاری... گشنیز. 1227 01:14:45,833 --> 01:14:48,624 ‫چی؟ اینجوری می‌فهمم از گشنیز بدت میاد؟ 1228 01:14:48,625 --> 01:14:51,582 ‫تو خیلی قدیمی‌ای. ببخشید پدربزرگ. 1229 01:14:51,583 --> 01:14:53,665 ‫- این خیلی مشکل‌سازه. ‫- منظورت چیه؟ 1230 01:14:53,666 --> 01:14:56,957 ‫چی؟ بعداً توضیح می‌دم. بچه‌ها، نمی‌تونم... 1231 01:14:56,958 --> 01:14:59,915 ‫نه، من باید بدونم ‫داری به چی فکر می‌کنی چون اون یه میلیون تا فکر داره. 1232 01:14:59,916 --> 01:15:04,250 ‫راستش من یه سوال از گرت دارم. ‫بدون قضاوت. 1233 01:15:05,375 --> 01:15:07,833 ‫تا حالا با یکی از مریضات رابطه داشتی؟ 1234 01:15:09,125 --> 01:15:09,957 ‫جدی؟ 1235 01:15:09,958 --> 01:15:12,250 ‫چرا مگان؟ ‫تو تا حالا با یکی از دکترات رابطه داشتی؟ 1236 01:15:13,583 --> 01:15:15,791 ‫دکتر پوستم حساب میشه؟ 1237 01:15:16,500 --> 01:15:18,957 ‫ایول! 1238 01:15:18,958 --> 01:15:22,957 ‫- بزن قدش! ‫- بزن قدش! 1239 01:15:22,958 --> 01:15:28,124 ‫"تا حالا با یکی از دکترات رابطه داشتی؟ 1240 01:15:28,125 --> 01:15:30,875 ‫تا حالا با یکی از دکترات رابطه داشتی؟" 1241 01:15:33,916 --> 01:15:36,665 ‫واقعاً مردم منو اینجوری می‌بینن؟ ‫به نظر آدم پستی میام 1242 01:15:36,666 --> 01:15:38,708 ‫که با یکی از مریضاش رابطه برقرار کنه؟ 1243 01:15:39,333 --> 01:15:42,625 ‫نه، فقط یه بازی بود. ‫داشتیم خوش می‌گذروندیم. 1244 01:15:43,750 --> 01:15:45,707 ‫قبول دارم، شب خوبی بود. 1245 01:15:45,708 --> 01:15:47,791 ‫آره، شاید نه برای همه. 1246 01:15:48,708 --> 01:15:52,249 ‫می‌تونم بپرسم، ‫وقتی این مهمونی شام رو ترتیب دادی، اصلا فکر کردی 1247 01:15:52,250 --> 01:15:56,750 ‫یه سری آدم رو دور هم جمع کنی ‫که یه وجه اشتراکی با هم داشته باشن؟ 1248 01:15:57,375 --> 01:16:01,125 ‫منظورت چیزی غیر از منه؟ ‫چون امیدوار بودم همین کافی باشه. 1249 01:16:04,083 --> 01:16:05,083 ‫گوش کن. 1250 01:16:06,208 --> 01:16:08,957 ‫متاسفم اگه احساس کردی ‫نادیده گرفته شدی و من متوجه نشدم. 1251 01:16:08,958 --> 01:16:12,249 ‫فقط هیجان‌زده بودم ‫که داری با دوستام وقت می‌گذرونی. 1252 01:16:12,250 --> 01:16:17,290 ‫وقت گذروندن با ‫یه مشت حرفای بی سر و ته و بی‌معنی. 1253 01:16:17,291 --> 01:16:19,040 ‫می‌دونی مگان بهم چی گفت؟ 1254 01:16:19,041 --> 01:16:23,165 ‫گفت باید عجله کنم تا بتونی ‫آرزوی عشق واقعیت رو از لیستت خط بزنی. 1255 01:16:23,166 --> 01:16:25,374 ‫- باورم نمیشه! ‫- نمی‌دونم کدومش توهین‌آمیزتره. 1256 01:16:25,375 --> 01:16:28,499 ‫اینکه اون آرزو رو خط نزدی ‫یا اینکه ناخودآگاه 1257 01:16:28,500 --> 01:16:30,625 ‫فقط برای اینکه ارثیه‌ت رو بگیری با منی. 1258 01:16:32,750 --> 01:16:35,875 ‫یه لحظه بهت فرصت میدم ‫تا دوباره به چیزی که گفتی فکر کنی. 1259 01:16:36,416 --> 01:16:39,374 ‫من اصلا به پول اهمیت نمیدم. فکرت درباره‌ی من اینه؟ 1260 01:16:39,375 --> 01:16:41,165 ‫راستش نمی‌دونم چی باید فکر کنم 1261 01:16:41,166 --> 01:16:43,499 ‫چه درباره‌ی امشب ‫چه درباره‌ی رابطه‌مون. 1262 01:16:43,500 --> 01:16:47,249 ‫ما برای اولین بار از هفته‌ای که اومدم اینجا، ‫تو آپارتمان من هستیم، 1263 01:16:47,250 --> 01:16:50,041 ‫با دوستای مسخره‌ت که چرت و پرت میگن. 1264 01:16:54,666 --> 01:16:56,041 ‫شاید بهتر باشه برم. 1265 01:17:00,500 --> 01:17:01,708 ‫فکر خوبیه. 1266 01:17:05,500 --> 01:17:06,500 ‫بعدا می‌بینمت. 1267 01:17:10,208 --> 01:17:12,875 ‫گرت، صبر کن. ‫من چجوری باید برم ورمونت؟ 1268 01:17:13,875 --> 01:17:14,832 ‫- پرینگل؟ ‫- آره. 1269 01:17:14,833 --> 01:17:15,875 ‫مرسی. 1270 01:17:19,208 --> 01:17:20,208 ‫خوبی؟ 1271 01:17:21,375 --> 01:17:22,333 ‫آره. 1272 01:17:23,416 --> 01:17:24,249 ‫نه. 1273 01:17:24,250 --> 01:17:27,958 ‫به هیچ کدوم از تماس‌ها ‫یا پیام‌هام جواب نمیده، که عالیه. 1274 01:17:29,625 --> 01:17:32,165 ‫شماها خیلی خوبین که این کارو می‌کنین. ‫واقعا ازتون ممنونم. 1275 01:17:32,166 --> 01:17:33,665 ‫یه ماجراجوییه. 1276 01:17:33,666 --> 01:17:37,166 ‫اگه قرار بود برای اولین بار بابامو ببینم، ‫دوست داشتم یکی پشتم باشه. 1277 01:17:42,500 --> 01:17:43,500 ‫چیه؟ 1278 01:17:44,541 --> 01:17:46,332 ‫دارم سعی می‌کنم یکم وزن اضافه کنم. 1279 01:17:46,333 --> 01:17:49,666 ‫خیلی خوش‌تیپ شدم. ‫مردم فکر می‌کنن سطحی‌ام. 1280 01:17:53,000 --> 01:17:54,915 ‫می‌بینی؟ هیچ‌وقت به جک‌هام نمی‌خنده. 1281 01:17:54,916 --> 01:17:56,915 ‫- بهش گفتی؟ ‫- چون نمی‌خندی. 1282 01:17:56,916 --> 01:17:59,374 ‫شاید دارم تو دلم می‌خندم. نمی‌دونم. 1283 01:17:59,375 --> 01:18:01,708 ‫تو دلت بلندتر بخند. 1284 01:18:02,208 --> 01:18:03,415 ‫یا خدا. 1285 01:18:03,416 --> 01:18:04,582 ‫- امکان نداره. ‫- خندید. 1286 01:18:04,583 --> 01:18:06,000 ‫- ایول. ‫- چی؟ 1287 01:18:10,041 --> 01:18:12,833 ‫- صبر کن، میشه یه چیز دیگه گوش بدیم؟ ‫- آره، حتما. 1288 01:18:47,833 --> 01:18:48,666 ‫ببین. 1289 01:18:49,416 --> 01:18:51,208 ‫چی می‌شه اگه بابام از من خوشش نیاد؟ 1290 01:18:52,208 --> 01:18:53,791 ‫چی میشه اگه تو از اون خوشت نیاد؟ 1291 01:18:54,750 --> 01:18:56,458 ‫اینجوری بهم دلداری میدی؟ 1292 01:18:57,125 --> 01:19:00,708 ‫چی میشه اگه اون از من خوشش نیاد و منم از اون خوشم نیاد؟ ‫من یدونه از اینا دارم. 1293 01:19:03,416 --> 01:19:05,250 ‫وای خدا، نینا خیلی خوشگله. 1294 01:19:05,958 --> 01:19:07,958 ‫گردنش مثل آدری هپبورنه. 1295 01:19:09,000 --> 01:19:10,625 ‫باید گوشاشو چک کنی. 1296 01:19:11,375 --> 01:19:13,083 ‫- جدی؟ ‫- جدی میگم، آره. 1297 01:19:22,041 --> 01:19:27,249 ‫مثل یه گوی آسمونیه که خدای خورشید طراحیش کرده. 1298 01:19:27,250 --> 01:19:28,332 ‫و پوستش. 1299 01:19:28,333 --> 01:19:29,375 ‫آره. 1300 01:19:30,916 --> 01:19:32,166 ‫سکسش محشره؟ 1301 01:19:33,125 --> 01:19:36,457 ‫حتی اگه اونجوری هم نبود، ‫بازم از خودم خیلی خوشم می‌اومد، 1302 01:19:36,458 --> 01:19:39,500 ‫و حس می‌کردم خیلی خفنه. 1303 01:19:40,208 --> 01:19:43,833 ‫فقط محض اطلاع‌تون، ‫من دارم تک‌تک کلمه‌هایی که می‌گین رو می‌شنوم. 1304 01:19:47,125 --> 01:19:50,041 ‫تنها چیزی که توش رو اعصابه ‫اینه که تو خواب حرف می‌زنه. 1305 01:19:51,958 --> 01:19:55,207 ‫ثبت ورود برای الکساندرا رز. 1306 01:19:55,208 --> 01:19:56,332 ‫و بردلی اکرمن. 1307 01:19:56,333 --> 01:19:58,790 ‫- بردلی اکرمن. ‫- یه چیزی اینجا برات داریم. 1308 01:19:58,791 --> 01:19:59,833 ‫اکرمن؟ 1309 01:20:00,958 --> 01:20:02,415 ‫- مگه یه ستاره سینما... ‫- نه. 1310 01:20:02,416 --> 01:20:03,750 ‫بی‌خیال. 1311 01:20:06,750 --> 01:20:08,499 ‫- مرسی، اندازه‌س. ‫- خب. 1312 01:20:08,500 --> 01:20:09,874 ‫کسی اینجا هست به اسم بردلی اکرمن؟ 1313 01:20:09,875 --> 01:20:13,332 ‫نه. این یه چیزی بود که بابام همیشه می‌گفت. 1314 01:20:13,333 --> 01:20:15,458 ‫- چیز بعدی که کشف نشده... ‫- قضیه‌ش همینه. 1315 01:20:17,125 --> 01:20:19,041 ‫- اتاقمون ارتقا پیدا کرد. ‫- معلومه. 1316 01:20:19,666 --> 01:20:22,290 ‫ببین! ما رو بردن سوئیت. 1317 01:20:22,291 --> 01:20:23,208 ‫عالیه. 1318 01:20:23,708 --> 01:20:26,915 ‫- آره، محشره. ‫- خب، دمت گرم. مرسی. 1319 01:20:26,916 --> 01:20:27,958 ‫محشره. 1320 01:20:41,041 --> 01:20:42,207 ‫سلام. 1321 01:20:42,208 --> 01:20:43,707 ‫سلام، آماده‌ای؟ 1322 01:20:43,708 --> 01:20:44,791 ‫آره. 1323 01:20:46,833 --> 01:20:47,666 ‫نینا کجاست؟ 1324 01:20:48,875 --> 01:20:51,124 ‫یه کار اورژانسی پیش اومد. 1325 01:20:51,125 --> 01:20:53,666 ‫خوشبختانه ‫تونست یه پرواز برگشت به نیویورک پیدا کنه. 1326 01:20:54,375 --> 01:20:55,416 ‫خوبی؟ 1327 01:20:57,250 --> 01:20:58,708 ‫چه شکلی‌ام؟ این... 1328 01:20:59,291 --> 01:21:00,457 ‫خیلی خوشگل شدی. 1329 01:21:00,458 --> 01:21:01,416 ‫واقعاً؟ 1330 01:21:02,416 --> 01:21:03,250 ‫مرسی. 1331 01:21:03,791 --> 01:21:05,416 ‫و مرسی که اینجایی. 1332 01:21:08,541 --> 01:21:09,458 ‫خب، رسیدیم. 1333 01:21:10,041 --> 01:21:11,375 ‫این خیلی خوب میشه. 1334 01:21:12,583 --> 01:21:13,500 ‫آره. 1335 01:21:14,583 --> 01:21:15,666 ‫عالی میشه. 1336 01:21:16,166 --> 01:21:19,458 ‫(نومادز) 1337 01:22:05,666 --> 01:22:07,957 ‫بیا اصلاً بریم. این یه فکر مزخرفه. 1338 01:22:07,958 --> 01:22:09,625 ‫هی، وایسا. یه دقیقه صبر کن. 1339 01:22:10,416 --> 01:22:11,375 ‫به من نگاه کن. 1340 01:22:12,500 --> 01:22:13,500 ‫یه نفس عمیق بکش. 1341 01:22:15,666 --> 01:22:20,166 ‫حالا برو صاف جلو و باهاش حرف بزن. ‫یادت باشه، من اینجام، پیشتم. 1342 01:22:21,833 --> 01:22:22,750 ‫باشه. 1343 01:22:24,583 --> 01:22:26,916 ‫لعنتی! 1344 01:22:27,708 --> 01:22:28,625 ‫سلام. 1345 01:22:29,416 --> 01:22:30,582 ‫موبایل داری؟ 1346 01:22:30,583 --> 01:22:31,582 ‫آره. 1347 01:22:31,583 --> 01:22:32,957 ‫آره؟ بده به من. 1348 01:22:32,958 --> 01:22:33,915 ‫چی؟ 1349 01:22:33,916 --> 01:22:35,290 ‫می‌خوام یه سلفی بگیرم. 1350 01:22:35,291 --> 01:22:38,707 ‫اینجوری بیشتر از زل زدن‌تون به من دووم میاره. 1351 01:22:38,708 --> 01:22:39,832 ‫ببخشید، ما... 1352 01:22:39,833 --> 01:22:41,749 ‫شما از اداره مالیات هستین؟ 1353 01:22:41,750 --> 01:22:45,624 ‫ما از اداره مالیات نیستیم. 1354 01:22:45,625 --> 01:22:49,875 ‫راستش، اسم من برده و این الکسه. 1355 01:22:50,458 --> 01:22:52,125 ‫الکساندرا در واقع. 1356 01:22:53,208 --> 01:22:54,166 ‫رز. 1357 01:22:56,750 --> 01:22:57,874 ‫سلام. 1358 01:22:57,875 --> 01:22:58,833 ‫الکساندرا. 1359 01:23:00,083 --> 01:23:00,958 ‫سورپرایز. 1360 01:23:01,875 --> 01:23:04,000 ‫الکساندرا کارولینا رز. 1361 01:23:04,875 --> 01:23:06,249 ‫اسم کامل منو می‌دونی. 1362 01:23:06,250 --> 01:23:08,749 ‫معلومه. وقتی به دنیا اومدی یه آهنگ نوشتم. 1363 01:23:08,750 --> 01:23:11,457 ‫به اسم ‫"اونا روزا کن ال نومبره د اوترا". 1364 01:23:11,458 --> 01:23:13,250 ‫یه آهنگ عاشقانه غمگین. 1365 01:23:14,083 --> 01:23:15,500 ‫درباره تو و الیزابت. 1366 01:23:16,125 --> 01:23:17,415 ‫هیچ وقت ضبطش کردی؟ 1367 01:23:17,416 --> 01:23:21,583 ‫نه. فقط یه راهی بود ‫برای کنار اومدن با زندگی اون موقع. 1368 01:23:22,916 --> 01:23:24,916 ‫کنجکاوم، تو چه نوع موسیقی‌ای دوست داری؟ 1369 01:23:26,208 --> 01:23:27,083 ‫همه جور. 1370 01:23:27,666 --> 01:23:31,040 ‫تازگیا به یه خواننده مکزیکی گوش میدم ‫که خیلی ازش خوشم میاد، 1371 01:23:31,041 --> 01:23:32,166 ‫ناتالیا لافورکاد. 1372 01:23:33,458 --> 01:23:36,540 ‫و یه مدتی هم هست که دارم کلاس پیانو میرم. 1373 01:23:36,541 --> 01:23:40,415 ‫تسلط پیدا کردن به هر سازی خیلی تلاش می‌بره. ‫یا هر چیزی. 1374 01:23:40,416 --> 01:23:43,666 ‫آره. مثلاً زندگی. 1375 01:23:45,250 --> 01:23:47,708 ‫به یاد مادر زیبات. 1376 01:23:49,166 --> 01:23:50,125 ‫به سلامتیت. 1377 01:23:56,125 --> 01:23:57,583 ‫می‌تونم یه چیزی ازت بپرسم؟ 1378 01:23:58,250 --> 01:24:00,165 ‫هیچ وقت درباره من کنجکاو بودی؟ 1379 01:24:00,166 --> 01:24:01,333 ‫معلومه. 1380 01:24:02,458 --> 01:24:05,207 ‫خیلی وقت پیش یه کنسرت تو نیویورک داشتم. 1381 01:24:05,208 --> 01:24:07,375 ‫و وقتی تو شهر بودیم، 1382 01:24:08,208 --> 01:24:11,541 ‫با ماشین رفتم بروکلین ‫و جلوی خونه‌تون پارک کردم. 1383 01:24:12,291 --> 01:24:14,749 ‫دیدم که دو تا برادرات از مدرسه برمی‌گردن 1384 01:24:14,750 --> 01:24:19,749 ‫و سام وقتی داشت ماشین رو تو ‫ورودی خونه پارک می‌کرد، بوق می‌زد. 1385 01:24:19,750 --> 01:24:24,500 ‫بعد در جلویی باز شد و... 1386 01:24:26,291 --> 01:24:29,083 ‫و یه دختر کوچولو اومد بیرون که به باباش خوش‌آمد بگه. 1387 01:24:29,583 --> 01:24:32,290 ‫نه، فکر نکنم هیچ وقت این کارو کرده باشم. 1388 01:24:32,291 --> 01:24:37,125 ‫و تو رو بارها و بارها چرخوند، ‫و بعد هر دوتون رفتین داخل خونه. 1389 01:24:37,708 --> 01:24:38,708 ‫نه، اون... 1390 01:24:40,083 --> 01:24:42,541 ‫اون کاری نیست ‫که ساموئل با من بکنه. 1391 01:24:44,041 --> 01:24:48,791 ‫شاید به خاطر این واقعیت باشه که اون پدر واقعی من نیست. 1392 01:24:49,833 --> 01:24:50,875 ‫تو هستی. 1393 01:24:52,791 --> 01:24:56,375 ‫حقایق وجود دارن، و چیزهایی که درست هستن. 1394 01:24:57,250 --> 01:24:59,541 ‫و آدم باید برای هر دوشون جا باز کنه. 1395 01:25:04,166 --> 01:25:05,082 ‫اسمش چیه؟ 1396 01:25:05,083 --> 01:25:06,000 ‫- برد. ‫- برد. 1397 01:25:07,000 --> 01:25:09,999 ‫به نظر میاد برد آدم خوبی باشه. دوست پسـرته؟ 1398 01:25:10,000 --> 01:25:11,082 ‫- نه. ‫- نه؟ 1399 01:25:11,083 --> 01:25:12,166 ‫نه، اون... 1400 01:25:13,750 --> 01:25:15,457 ‫اون فقط یه دوست واقعاً خوبه. 1401 01:25:15,458 --> 01:25:17,000 ‫- جانی ‫- آره؟ 1402 01:25:17,583 --> 01:25:18,583 ‫حاضری؟ 1403 01:25:19,375 --> 01:25:20,749 ‫آره. برمی‌گردم سر کار. 1404 01:25:20,750 --> 01:25:22,666 ‫آره، خب. حتما. 1405 01:25:24,583 --> 01:25:26,874 ‫می‌تونیم بعد از اجرا بیشتر صحبت کنیم؟ 1406 01:25:26,875 --> 01:25:30,207 ‫اونجوری یکم سخته، ‫ولی اگه بخوای می‌تونیم فردا صبح حرف بزنیم. 1407 01:25:30,208 --> 01:25:32,666 ‫- کجا اقامت داری؟ ‫- ماریوت آن چری. 1408 01:25:33,250 --> 01:25:36,666 ‫اوهوم، اونجا یه بیف کورن‌ شده‌ی خوشمزه دارن، آره. 1409 01:25:38,041 --> 01:25:39,250 ‫ساعت 10 صبح. 1410 01:25:41,416 --> 01:25:43,540 ‫عالی میشه. 1411 01:25:43,541 --> 01:25:45,125 ‫فردا می‌بینمت. 1412 01:25:45,708 --> 01:25:46,666 ‫خدافظ، الکساندرا. 1413 01:25:58,208 --> 01:26:00,166 ‫سلام. چطور پیش رفت؟ 1414 01:26:55,166 --> 01:27:00,624 ‫گیج‌کننده بود، ‫ولی در عین حال خیلی واقعی به نظر می‌رسید. 1415 01:27:00,625 --> 01:27:01,916 ‫- آره. ‫- و صمیمی. 1416 01:27:02,833 --> 01:27:03,916 ‫نمی‌دونم. 1417 01:27:04,583 --> 01:27:07,582 ‫یه جور قشنگی هم داره ‫که یه چیزایی مثل این می‌گه، 1418 01:27:07,583 --> 01:27:10,125 ‫"حقایقی وجود دارن، و چیزهایی که درست هستن." 1419 01:27:11,666 --> 01:27:14,582 ‫اینکه ازمون پرسید مأمور مالیات هستیم چی؟ 1420 01:27:14,583 --> 01:27:15,749 ‫خیلی مردونه‌س. 1421 01:27:15,750 --> 01:27:16,666 ‫آره! 1422 01:27:17,875 --> 01:27:19,415 ‫پرسید دوست‌پسر منی. 1423 01:27:19,416 --> 01:27:20,541 ‫- عمرا. ‫- آره. 1424 01:27:22,250 --> 01:27:23,208 ‫فکر کنم ازت خوشش اومده. 1425 01:27:24,458 --> 01:27:26,750 ‫پس منظورت اینه که ‫می‌خوای بری ورمونت. 1426 01:27:28,041 --> 01:27:29,665 ‫چرا که نه؟ قشنگه. 1427 01:27:29,666 --> 01:27:32,749 ‫- خب. ‫- گاو داره، منم عاشق گاوم. 1428 01:27:32,750 --> 01:27:36,915 ‫بستنی داره. بابام اونجاست. 1429 01:27:36,916 --> 01:27:38,540 ‫نه، تو دختر شهری هستی. 1430 01:27:38,541 --> 01:27:40,832 ‫نمی‌تونم تصور کنم شیر گاو بدوشی. ‫شوخی می‌کنی؟ نه... 1431 01:27:40,833 --> 01:27:43,250 ‫قرار نیست شیر گاو بدوشم. دیوونه‌ای؟ 1432 01:27:44,250 --> 01:27:46,832 ‫حقایقی وجود دارن، بعدشم چیزای درست. 1433 01:27:46,833 --> 01:27:51,458 ‫نه. گفت حقایقی وجود دارن، بعدشم چیزهایی که درست هستن. 1434 01:27:52,041 --> 01:27:53,207 ‫چی درسته؟ 1435 01:27:53,208 --> 01:27:57,250 ‫خب، حقیقت اینه که این یه لیوانه. 1436 01:27:58,458 --> 01:27:59,458 ‫چیزی که درسته... 1437 01:28:00,291 --> 01:28:01,540 ‫اینه که ما یه نوشیدنی دیگه لازم داریم. 1438 01:28:01,541 --> 01:28:04,332 ‫- تا حالا سه تا آهنگ از شینید اوکانر گذاشتیم. ‫- باید شینید بذاریم. 1439 01:28:04,333 --> 01:28:08,249 ‫- باید یه تنوعی به شبمون بدیم... ‫- نه. 1440 01:28:08,250 --> 01:28:10,915 ‫من همین الان همه‌ی دکمه‌ها رو زدم. 1441 01:28:10,916 --> 01:28:12,083 ‫و الان دیگه... 1442 01:28:15,125 --> 01:28:18,333 ‫چی؟ یه مشت شماره‌ی الکی زدی! 1443 01:28:29,750 --> 01:28:33,833 ‫(رد اوک) 1444 01:28:35,083 --> 01:28:37,333 ‫باورم نمیشه آهنگ ما رو گذاشتن. 1445 01:28:40,333 --> 01:28:44,625 ‫صدای خفه‌کردن‌هات از حرف زدن‌هات بلندتر بود. 1446 01:28:52,708 --> 01:28:53,708 ‫ای بابا 1447 01:28:54,458 --> 01:28:55,583 ‫این اتاق منه. 1448 01:28:57,291 --> 01:28:58,291 ‫ببخشید. 1449 01:29:05,041 --> 01:29:06,041 ‫شب بخیر. 1450 01:29:07,125 --> 01:29:08,375 ‫- شب بخیر. ‫- شب بخیر. 1451 01:29:12,166 --> 01:29:13,041 ‫آره. 1452 01:29:56,583 --> 01:29:57,541 ‫زدیش. 1453 01:30:02,958 --> 01:30:04,915 ‫- این دیوونگیه. ‫- باید تمومش کنیم؟ 1454 01:30:04,916 --> 01:30:06,166 ‫نه. 1455 01:30:11,375 --> 01:30:12,457 ‫تو خوب می‌بوسی. 1456 01:30:12,458 --> 01:30:14,625 ‫مرسی. تو هم. 1457 01:30:17,125 --> 01:30:19,415 ‫زبونتو یکم بکش عقب. یکم قلقلک میاد. 1458 01:30:19,416 --> 01:30:20,416 ‫آها، باشه. 1459 01:30:22,416 --> 01:30:25,040 ‫ببخشید، من فقط زبونم بزرگه، خیلی هم مسته. 1460 01:30:25,041 --> 01:30:25,958 ‫اشکال نداره. 1461 01:30:30,291 --> 01:30:32,750 ‫- می‌دونی درباره‌ی زبون‌های بزرگ چی می‌گن. ‫- چی؟ 1462 01:30:49,166 --> 01:30:50,625 ‫بردلی اکرمن. 1463 01:30:51,916 --> 01:30:52,791 ‫بله؟ 1464 01:30:53,916 --> 01:30:54,916 ‫بیا اینجا. 1465 01:31:57,666 --> 01:31:58,625 ‫سلام. 1466 01:32:06,000 --> 01:32:08,040 ‫یه حسی بهم می‌گفت نمیاد. 1467 01:32:08,041 --> 01:32:09,250 ‫آره. 1468 01:32:10,458 --> 01:32:12,000 ‫ولی گریه نمی‌کنم. 1469 01:32:12,541 --> 01:32:16,166 ‫اگه بخوای می‌تونی گریه کنی. 1470 01:32:57,041 --> 01:32:58,833 ‫حقیقتش اینه که من یه احمقم. 1471 01:33:00,375 --> 01:33:04,333 ‫چون از یه غریبه‌ی کامل انتظار دارم ‫همه‌ی چیزای زندگیمو درست کنه. 1472 01:33:08,125 --> 01:33:09,458 ‫ممنون که اومدی. 1473 01:33:26,458 --> 01:33:29,250 ‫تو همیشه یه جوری حرف می‌زنی انگار یه ایرادی داری. 1474 01:33:30,333 --> 01:33:31,416 ‫این مزخرفه. 1475 01:33:32,541 --> 01:33:38,500 ‫تو فوق‌العاده باهوش و خوشگل ‫و پرانرژی هستی و... 1476 01:33:40,666 --> 01:33:42,958 ‫و هر بار که می‌بینمت، شگفت‌زده‌م می‌کنی. 1477 01:33:43,833 --> 01:33:47,540 ‫و اگه گرت و بابات اونقدر بی‌بصیرت هستن ‫که اینو نفهمن، ضررش مال خودشونه، 1478 01:33:47,541 --> 01:33:49,374 ‫ولی نباید ضررش مال ما باشه. 1479 01:33:49,375 --> 01:33:50,833 ‫ولی هست. 1480 01:33:52,125 --> 01:33:53,625 ‫دیشب عالی بود. 1481 01:33:54,541 --> 01:33:55,915 ‫ولی اشتباه بود. 1482 01:33:55,916 --> 01:33:59,874 ‫- تو یه دوست‌دختر فوق‌العاده داری... ‫- نینا دیگه به خاطر کار نیست. 1483 01:33:59,875 --> 01:34:02,833 ‫دعوامون شد و به هم زدیم. 1484 01:34:06,041 --> 01:34:07,000 ‫سر چی دعوا کردین؟ 1485 01:34:08,958 --> 01:34:09,833 ‫سر تو. 1486 01:34:11,750 --> 01:34:14,707 ‫خب. چرا اینو بهم نگفتی ‫قبل از اینکه باهام بخوابی؟ 1487 01:34:14,708 --> 01:34:16,625 ‫می‌دونم که باید بهت می‌گفتم. 1488 01:34:17,208 --> 01:34:20,583 ‫- آره. ‫- همه‌چی خیلی سریع اتفاق افتاد و... 1489 01:34:28,166 --> 01:34:29,500 ‫آره. 1490 01:34:31,500 --> 01:34:32,333 ‫متاسفم. 1491 01:34:34,916 --> 01:34:37,333 ‫نرو. خواهش می‌کنم، الکس. 1492 01:34:43,166 --> 01:34:45,541 ‫ببین، گرت مرد فوق‌العاده‌ایه. 1493 01:34:46,416 --> 01:34:48,041 ‫می‌فهمم. اون... 1494 01:34:49,208 --> 01:34:53,791 ‫تحصیل‌کرده‌س و موفقه و اون... من... 1495 01:34:58,541 --> 01:35:00,000 ‫باورم نمیشه که عاشقشی. 1496 01:35:00,666 --> 01:35:02,249 ‫فکر نکنم حتی ازش خوشت هم بیاد. 1497 01:35:02,250 --> 01:35:04,707 ‫- تو فقط حسی که نسبت به خودت داری رو دوست داری... ‫- دیگه حرف نزن. 1498 01:35:04,708 --> 01:35:05,999 ‫...وقتی باهاشی. 1499 01:35:06,000 --> 01:35:09,082 ‫تو نیاز داری که ارزشمند باشی ‫حتی بعد از همه‌ی کارهایی که کردی... 1500 01:35:09,083 --> 01:35:11,165 ‫- داری چرت و پرت میگی. ‫-...از وقتی مامانت فوت کرده. 1501 01:35:11,166 --> 01:35:13,416 ‫داری بهم دیکته می‌کنی که چی کار کنم و چطوری زندگیمو بگذرونم. 1502 01:35:14,500 --> 01:35:16,541 ‫درسته، چون اون موقع دیگه این وظیفه‌ی گَرِته. 1503 01:35:50,625 --> 01:35:51,583 ‫باشه. 1504 01:36:02,541 --> 01:36:04,791 ‫اون لیست ‫دلیل اتفاقی که اون شب افتاد نبود. 1505 01:36:05,375 --> 01:36:09,916 ‫من فقط ناراحت بودم، ‫به خاطر صندلی شکسته، و دوستات... 1506 01:36:11,958 --> 01:36:14,458 ‫و کتابی که بهت دادم و نخوندیش. 1507 01:36:17,000 --> 01:36:18,000 ‫ولی بعدش... 1508 01:36:19,625 --> 01:36:22,333 ‫کل آخر هفته رو دلتنگت بودم. 1509 01:36:23,750 --> 01:36:26,332 ‫کل آخر هفته ‫دلتنگ لبخندت بودم 1510 01:36:26,333 --> 01:36:29,833 ‫و دلتنگ همه‌ی دست‌و‌پاچلفتی‌بازیات. 1511 01:36:31,083 --> 01:36:34,916 ‫و فهمیدم که ما می‌تونیم این کارو بکنیم. ‫که من می‌تونم این کارو بکنم. 1512 01:36:37,625 --> 01:36:39,416 ‫ازم نپرسیدی که با جانی چی شد. 1513 01:36:42,166 --> 01:36:45,000 ‫متاسفم. چی شد؟ 1514 01:36:45,875 --> 01:36:46,875 ‫خوب پیش نرفت. 1515 01:36:49,833 --> 01:36:50,666 ‫مسئله اینه که 1516 01:36:51,916 --> 01:36:56,291 ‫خونه‌ی به‌هم‌ریخته‌م، دوستام، کتابایی که می‌خونم... 1517 01:36:57,625 --> 01:36:58,708 ‫اینا شخصیت منو نشون میدن. 1518 01:37:02,000 --> 01:37:03,041 ‫همه‌ی اینا منو نشون میدن. 1519 01:37:33,708 --> 01:37:37,791 ‫{\an8}("زامبی آمریکایی: حموم خون، ‫حاضرین؟") 1520 01:37:42,750 --> 01:37:44,333 ‫("هم‌اکنون در دسترس") 1521 01:38:10,416 --> 01:38:12,708 ‫سلام. 1522 01:38:13,916 --> 01:38:14,916 ‫بریم تو؟ 1523 01:38:17,166 --> 01:38:18,125 ‫آره. 1524 01:38:20,916 --> 01:38:23,624 ‫نمی‌فهمم چرا لوکاس می‌خواد ‫با یه مشاور املاک قرار بذاریم. 1525 01:38:23,625 --> 01:38:27,083 ‫ما که نمی‌تونیم خونه رو تا ‫اول سال جدید برای فروش بذاریم. 1526 01:38:32,833 --> 01:38:35,375 ‫اگه اشکالی نداره بپرسم، حالتون چطوره؟ 1527 01:38:36,458 --> 01:38:39,041 ‫خوبم. شما چطورین؟ بچه‌ها چطورن؟ 1528 01:38:39,583 --> 01:38:40,583 ‫دلتنگتن. 1529 01:38:41,333 --> 01:38:42,208 ‫آره، منم همینطور. 1530 01:38:44,208 --> 01:38:46,415 ‫لوکاس کِی می‌رسه؟ ‫من باید به کارام برسم. 1531 01:38:46,416 --> 01:38:48,375 ‫رسیدم! سلام! 1532 01:38:49,583 --> 01:38:51,707 ‫سلام، چه خبر؟ 1533 01:38:51,708 --> 01:38:53,832 ‫- مشاور املاک کجاست؟ ‫- مشاوری در کار نیست. 1534 01:38:53,833 --> 01:38:54,874 ‫چی؟ 1535 01:38:54,875 --> 01:38:56,958 ‫آره، یه چیزی هست که می‌خوام بهتون نشون بدم. 1536 01:38:57,541 --> 01:38:59,625 ‫همه چی درست میشه، فقط... 1537 01:39:00,833 --> 01:39:04,083 ‫چی؟ نمی‌فهمم. 1538 01:39:05,250 --> 01:39:07,124 ‫کمپینگ زیر نور ماه کامل. 1539 01:39:07,125 --> 01:39:08,915 ‫شماره هفت توی لیست. 1540 01:39:08,916 --> 01:39:10,040 ‫زدی به هدف. 1541 01:39:10,041 --> 01:39:11,582 ‫- لطف کردی، ولی... ‫- نه، کلویی... 1542 01:39:11,583 --> 01:39:13,665 ‫فقط تمومش کنین. خفه‌خون بگیرین. 1543 01:39:13,666 --> 01:39:15,332 ‫جفتتون خفه شین، باشه؟ 1544 01:39:15,333 --> 01:39:18,458 ‫ما این کارو می‌کنیم، پس... 1545 01:39:19,958 --> 01:39:23,666 ‫بیاین یه بطری شراب باز کنیم و شروع کنیم. 1546 01:39:24,500 --> 01:39:25,458 ‫قبوله؟ 1547 01:39:27,583 --> 01:39:28,458 ‫آره. 1548 01:39:29,583 --> 01:39:32,000 ‫خلاصه، ساعت 10 رسیدم اونجا، 1549 01:39:32,583 --> 01:39:34,499 ‫و نیم ساعت گذشت، یه ساعت گذشت. 1550 01:39:34,500 --> 01:39:37,083 ‫و جانی اصلاً پیداش نشد. ‫و تو اونجا نشستی و منتظرشی. 1551 01:39:38,958 --> 01:39:40,333 ‫باید سخت بوده باشه. 1552 01:39:41,291 --> 01:39:42,290 ‫متاسفم. 1553 01:39:42,291 --> 01:39:43,875 ‫خیلی هم غافلگیر نشدم. 1554 01:39:44,916 --> 01:39:45,916 ‫خوشم اومد. 1555 01:39:47,250 --> 01:39:50,207 ‫ولی با اینکه یه چیزایی بهم گفت، ‫یه جورایی انگار 1556 01:39:50,208 --> 01:39:51,916 ‫یه چیزی رو ஒளி میکرد، میفهمین؟ 1557 01:39:52,541 --> 01:39:55,583 ‫از وقتی برگشتی با بابامون حرف زدی؟ 1558 01:39:56,916 --> 01:40:00,666 ‫منظورم اینه که، درک می‌کنم. آماده نیستی، ولی... 1559 01:40:01,791 --> 01:40:03,625 ‫یه بند داره سراغتو می‌گیره. 1560 01:40:06,333 --> 01:40:08,665 ‫یادته گفتی فهمیدن قضیه‌ی جانی 1561 01:40:08,666 --> 01:40:11,041 ‫خیلی چیزا رو درباره‌ی رابطه‌ت با بابامون روشن کرد؟ 1562 01:40:12,541 --> 01:40:14,166 ‫منم همین حسو داشتم. 1563 01:40:15,041 --> 01:40:18,291 ‫فقط برای من، درباره‌ی تو و مامان بود. ‫ ‫اون پیوند بینتون. 1564 01:40:22,583 --> 01:40:25,166 ‫رازهای کوچیکتون، شوخی‌های مخصوصتون. 1565 01:40:25,750 --> 01:40:29,583 ‫انگار یه باشگاه بود که بقیه‌مون اجازه‌ی ورود بهشو نداشتیم. 1566 01:40:33,666 --> 01:40:36,833 ‫یه لحظه به این فکر کن که این چه تاثیری روی بابامون داشته. 1567 01:40:38,041 --> 01:40:39,125 ‫و روی لوکاس و من. 1568 01:40:43,500 --> 01:40:44,750 ‫واقعاً این حسو داشتی؟ 1569 01:40:50,916 --> 01:40:51,875 ‫اصلاً... 1570 01:40:52,875 --> 01:40:54,041 ‫اصلاً نمی‌دونستم. 1571 01:41:01,833 --> 01:41:03,500 ‫فکر کنم یه لیوان دیگه لازم دارم. 1572 01:41:10,500 --> 01:41:12,041 ‫یه چیزی یادم اومد. 1573 01:41:20,583 --> 01:41:22,583 ‫جولین، اون بالا چیکار می‌کنی؟ 1574 01:41:23,750 --> 01:41:24,708 ‫آره. 1575 01:41:25,458 --> 01:41:26,915 ‫اینجاست. 1576 01:41:26,916 --> 01:41:29,457 ‫آخرین باری که همگی با هم اومدیم اینجا کی بود؟ 1577 01:41:29,458 --> 01:41:30,416 ‫خیلی وقت پیش. 1578 01:41:31,125 --> 01:41:32,208 ‫باورنکردنیه. 1579 01:41:33,375 --> 01:41:34,666 ‫هنوز اینجاست. 1580 01:41:36,375 --> 01:41:39,250 ‫ای بابا. چی؟ 1581 01:41:40,416 --> 01:41:43,332 ‫جولین، شیطون کوچولو. ‫همه‌ی این مدت قایمش کرده بودی؟ 1582 01:41:43,333 --> 01:41:46,875 ‫حتی نابغه‌ها هم گاهی ‫باید یه کم تفریح کنن. درسته؟ 1583 01:41:47,625 --> 01:41:48,665 ‫فکر می‌کنین سالمه؟ 1584 01:41:48,666 --> 01:41:50,875 ‫حدود 15 ساله که اینجاست. 1585 01:41:51,375 --> 01:41:54,291 ‫فقط یه راه برای فهمیدنش هست. 1586 01:41:55,625 --> 01:42:00,041 ‫پس جولین برای جنس قایم‌کردش ‫می‌اومده اینجا. 1587 01:42:00,625 --> 01:42:03,708 ‫تو چی، لوکاس؟ ‫برای چه شیطنت‌هایی می‌اومدی اینجا؟ 1588 01:42:04,750 --> 01:42:07,375 ‫من باکرگیمو از دست دادم 1589 01:42:08,166 --> 01:42:10,500 ‫توی اون گوشه، روی اون تشک. 1590 01:42:11,416 --> 01:42:12,375 ‫با والری هافمن. 1591 01:42:12,958 --> 01:42:14,707 ‫والری هافمن؟ 1592 01:42:14,708 --> 01:42:15,832 ‫آره. 1593 01:42:15,833 --> 01:42:17,415 ‫اون خیلی از سرت زیاد بود. 1594 01:42:17,416 --> 01:42:18,541 ‫می‌دونم. 1595 01:42:20,041 --> 01:42:24,165 ‫- نمی‌دونم، فقط یه بار بود. ‫- آره، حتما. 1596 01:42:24,166 --> 01:42:26,124 ‫تنها چیزی که یادمه 1597 01:42:26,125 --> 01:42:29,916 ‫اینه که صدای اپرا ‫از تلویزیون طبقه‌ی پایین همه‌ش میومد. 1598 01:42:31,250 --> 01:42:32,915 ‫تو چی، خواهر کوچیکه؟ 1599 01:42:32,916 --> 01:42:35,041 ‫رازی هست که باید بدونیم؟ 1600 01:42:36,375 --> 01:42:40,166 ‫با دوستام یه شب‌نشینی‌های خیلی خفن داشتیم. 1601 01:42:41,750 --> 01:42:44,290 ‫یه شب همگی 1602 01:42:44,291 --> 01:42:47,458 ‫همه‌ی کارایی که می‌خواستیم تو زندگی انجام بدیم رو نوشتیم. 1603 01:42:48,125 --> 01:42:49,583 ‫مثل همون لیست؟ 1604 01:42:51,625 --> 01:42:52,458 ‫آره. 1605 01:42:56,750 --> 01:42:57,750 ‫حالا اینجاییم. 1606 01:43:02,083 --> 01:43:02,958 ‫الکس؟ 1607 01:43:04,083 --> 01:43:05,041 ‫جانم؟ 1608 01:43:06,666 --> 01:43:07,666 ‫چه خبر؟ 1609 01:43:09,833 --> 01:43:11,500 ‫نوارهایی که مامان برات گذاشته بود. 1610 01:43:25,833 --> 01:43:28,083 ‫- آماده‌این؟ ‫- آره. 1611 01:43:30,791 --> 01:43:32,957 ‫اون تابستونی که تو و داداشات ‫یه دکه‌ی کارواش و آب‌لیمو فروشی راه انداختین 1612 01:43:32,958 --> 01:43:35,374 ‫رو یادت میاد؟ 1613 01:43:35,375 --> 01:43:39,915 ‫داداشات فکر می‌کردن ‫پولش قراره بره تو صندوق بازی‌های ویدیوییشون، 1614 01:43:39,916 --> 01:43:45,415 ‫ولی تو اینا رو همه جا چسبوندی ‫تا اینکه آخرش مجبور شدن کوتاه بیان، 1615 01:43:45,416 --> 01:43:48,374 ‫و همه‌ی پول رفت برای انجمن حمایت از حیوانات؟ 1616 01:43:48,375 --> 01:43:51,583 ‫چی؟ فکر کنم گفته بودم ‫رقص بی‌رویه ممنوعه. 1617 01:43:52,583 --> 01:43:53,499 ‫اشکال نداره. 1618 01:43:53,500 --> 01:43:59,333 ‫فقط نزدیک سالن‌های تتو ‫یا هر نوع وسیله‌ی نقلیه‌ای نشو. 1619 01:43:59,916 --> 01:44:01,625 ‫می‌خوام تو بهترین زندگی ممکن رو داشته باشی. 1620 01:44:02,291 --> 01:44:04,833 ‫باید خودت رو از اون ‫چاله‌ای که توش قایم شدی بکشی بیرون. 1621 01:44:05,583 --> 01:44:10,833 ‫من نیستم که از اون چاله بکشمت بیرون، ‫ولی مطمئناً می‌تونم یه بیل بهت بدم. 1622 01:44:11,833 --> 01:44:14,290 ‫اون کلبه‌ای که ‫شمال ایالت اجاره کردیم رو یادت میاد؟ 1623 01:44:14,291 --> 01:44:19,332 ‫شبا، همگی می‌رفتیم بیرون ‫و با هم روی ایوون می‌نشستیم 1624 01:44:19,333 --> 01:44:22,208 ‫و فقط به ماه و ستاره‌ها نگاه می‌کردیم. 1625 01:44:23,583 --> 01:44:30,250 ‫و انگار تنها زمانی بود که مجبور نبودیم ‫حرف بزنیم، تیکه بندازیم یا بحث کنیم. 1626 01:44:31,666 --> 01:44:33,541 ‫و تو گاهی اوقات توی بغل بابات مچاله می‌شدی، 1627 01:44:34,750 --> 01:44:36,500 ‫و فقط سکوت بود. 1628 01:44:38,791 --> 01:44:44,291 ‫و اون لحظه‌ای بود برای تجربه‌ی اون حس شگفتی 1629 01:44:45,416 --> 01:44:50,374 ‫و تامل و احساس قدردانی برای همه‌ی چیزایی که داشتیم. 1630 01:44:50,375 --> 01:44:52,416 ‫و مهم‌تر از همه، برای همدیگه. 1631 01:44:53,916 --> 01:44:54,875 ‫سلام. 1632 01:44:57,166 --> 01:44:58,375 ‫سلام بابا. 1633 01:44:59,541 --> 01:45:00,791 ‫خیلی خوشحالم که می‌بینمت. 1634 01:45:10,000 --> 01:45:12,791 ‫داشتم ماشینو توی پارکینگ پارک می‌کردم ‫وقتی از سر کار برمی‌گشتم خونه... 1635 01:45:14,750 --> 01:45:17,958 ‫...و تو از توی خونه می‌دویدی بیرون، ‫و من بلندت می‌کردم و می‌چرخوندمت. 1636 01:45:31,166 --> 01:45:33,375 ‫دسامبر 1637 01:45:45,375 --> 01:45:46,790 ‫آقای سالیوان! 1638 01:45:46,791 --> 01:45:49,458 ‫الکساندرا. خوشحالم که می‌بینمت. 1639 01:45:50,250 --> 01:45:52,875 ‫هرچند به نظر نمی‌رسه که تو از دیدن من خوشحال باشی. 1640 01:45:53,375 --> 01:45:56,665 ‫ببخشید، فقط ‫فکر می‌کردم آقای اکرمن اینجا باشه. 1641 01:45:56,666 --> 01:45:58,457 ‫بردلی عذرخواهی می‌کنه. 1642 01:45:58,458 --> 01:46:01,958 ‫حالا که شریک کامل شده، ‫برنامه‌ش یه کم پیچیده‌تر شده. 1643 01:46:02,500 --> 01:46:04,415 ‫ببخشید. گفتین شریک؟ 1644 01:46:04,416 --> 01:46:06,749 ‫خیلی محکم اومد توی دفترم ‫و بهم یه اولتیماتوم داد. 1645 01:46:06,750 --> 01:46:09,290 ‫اون موقع نمی‌تونستم تصمیم بگیرم که تنبیهش کنم 1646 01:46:09,291 --> 01:46:11,125 ‫یا ازش بپرسم چرا اینقدر دیر درخواست داده. 1647 01:46:11,666 --> 01:46:13,166 ‫فکر کنم اینا برای اونه. 1648 01:46:13,875 --> 01:46:16,833 ‫چیز مهمی نیست. فقط یه کراواته. 1649 01:46:17,416 --> 01:46:19,915 ‫و یه پیشبند بچه، یه شوخی خودمونیه. 1650 01:46:19,916 --> 01:46:21,541 ‫مطمئن می‌شم که به دستش برسه. 1651 01:46:22,250 --> 01:46:26,582 ‫وقتی الیزابت این نقشه رو پیشنهاد داد، 1652 01:46:26,583 --> 01:46:28,832 ‫بهش گفتم که عقلشو از دست داده. 1653 01:46:28,833 --> 01:46:32,040 ‫و بعدش توافق کردیم که عاقلانه‌ست ‫که از یکی مثل بردلی کمک بگیریم 1654 01:46:32,041 --> 01:46:33,749 ‫تا جزئیات دقیق رو به عهده بگیره. 1655 01:46:33,750 --> 01:46:37,916 ‫به هر حال، ‫امیدوارم سال گذشته خیلی بهت سخت نگذشته باشه. 1656 01:46:39,333 --> 01:46:41,750 ‫لحظات سختی داشتم. ولی... 1657 01:46:43,000 --> 01:46:44,541 ‫فکر کنم یه جورایی هدف همین بود. 1658 01:46:45,708 --> 01:46:47,083 ‫مشکل اینه آقای سالیوان... 1659 01:46:49,458 --> 01:46:51,375 ‫من لیست رو تموم نکردم. 1660 01:46:52,958 --> 01:46:57,915 ‫انگار عشق واقعی هنوز داره از دستم در می‌ره. 1661 01:46:57,916 --> 01:46:59,916 ‫عشق واقعی به چه دردی می‌خوره. 1662 01:47:01,666 --> 01:47:03,791 ‫از هر کدوم از زن‌های سابقم بپرس. 1663 01:47:04,416 --> 01:47:06,666 ‫جایزه‌ی دیگه‌ای هم هست؟ 1664 01:47:07,208 --> 01:47:08,208 ‫یه هفته توی یه استراحتگاه لوکس؟ 1665 01:47:08,791 --> 01:47:10,541 ‫- متاسفانه همچین چیزی وجود نداره. ‫- آره. 1666 01:47:11,458 --> 01:47:12,458 ‫فقط همینه. 1667 01:47:15,583 --> 01:47:18,290 ‫مامانت فکر نمی‌کرد عادلانه باشه 1668 01:47:18,291 --> 01:47:21,915 ‫که ازت انتظار داشته باشه عشق واقعی رو ‫توی یه بازه‌ی زمانی مشخص پیدا کنی. 1669 01:47:21,916 --> 01:47:25,375 ‫و به قول خودش، ‫"فقط امیدوارم به کمتر از اون راضی نشی." 1670 01:47:27,583 --> 01:47:29,541 ‫ارثیه‌ی تو، عزیزم. 1671 01:47:32,250 --> 01:47:33,541 ‫الکساندرا 1672 01:47:53,291 --> 01:47:54,540 ‫خونه؟ 1673 01:47:54,541 --> 01:47:56,166 ‫آرزوش از همون اول. 1674 01:47:56,875 --> 01:47:59,750 ‫چرا باید این همه داستان‌سرایی می‌کردیم... 1675 01:48:01,041 --> 01:48:02,582 ‫یه سپرده‌ی مالی کوچیک هست 1676 01:48:02,583 --> 01:48:06,124 ‫برای کمک به پرداخت مالیات و نگهداری، ‫و اگه آماده‌ی نقل مکان نیستی، 1677 01:48:06,125 --> 01:48:08,333 ‫می‌تونی اجاره‌ش بدی تا وقتی که آماده بشی. 1678 01:48:08,875 --> 01:48:10,791 ‫این کاملاً به خودت بستگی داره. 1679 01:48:12,333 --> 01:48:14,374 ‫خدای من. داری گریه می‌کنی. 1680 01:48:14,375 --> 01:48:16,083 ‫من توی دلداری دادن خوب نیستم. 1681 01:48:17,708 --> 01:48:19,416 ‫بذار دستیارمو صدا کنم. 1682 01:48:47,166 --> 01:48:48,000 ‫خب. 1683 01:48:52,666 --> 01:48:54,375 ‫الکس، عزیزم. 1684 01:48:55,000 --> 01:48:55,833 ‫مامان. 1685 01:48:56,583 --> 01:48:59,125 ‫بالاخره انجامش دادی. موفق شدی. 1686 01:49:00,416 --> 01:49:01,249 ‫به زور. 1687 01:49:01,250 --> 01:49:02,791 ‫هیچ وقت بهت شک نداشتم. 1688 01:49:04,208 --> 01:49:07,375 ‫می‌خوام بگم که مادر تو بودن 1689 01:49:09,041 --> 01:49:11,000 ‫باعث خوشحالی زندگیم بوده. 1690 01:49:12,500 --> 01:49:14,082 ‫و حالا تو در یک شروع تازه‌ای. 1691 01:49:14,083 --> 01:49:18,958 ‫و من دیگه دنبالت نمیام. ‫دیگه خبری از لیست و اولتیماتوم نیست. 1692 01:49:20,583 --> 01:49:21,583 ‫دیگه به خودت مربوطه. 1693 01:49:22,958 --> 01:49:26,666 ‫پس شاید فقط یه چیز دیگه باقی مونده باشه. 1694 01:49:28,791 --> 01:49:31,790 ‫زندگی زیبا، آشفته و پیچیده‌ست، 1695 01:49:31,791 --> 01:49:35,332 ‫و گاهی اوقات اونجوری که ‫فکر می‌کنی باید باشه، به نظر نمی‌رسه، 1696 01:49:35,333 --> 01:49:36,958 ‫و این اشکالی نداره. 1697 01:49:38,625 --> 01:49:42,125 ‫به راهت ادامه بده و همیشه شجاع باش. 1698 01:49:43,208 --> 01:49:44,165 ‫همین کارو می‌کنم. 1699 01:49:44,166 --> 01:49:46,291 ‫و در مورد عشق واقعی، 1700 01:49:47,125 --> 01:49:50,125 ‫راستش رو بخوای، من هیچوقت این موضوع رو درک نکردم. 1701 01:49:50,833 --> 01:49:52,250 ‫ولی یه چیزی رو مطمئنم. 1702 01:49:53,583 --> 01:49:55,375 ‫عشق واقعی ارزش جنگیدن رو داره. 1703 01:49:57,958 --> 01:49:58,875 ‫فهمیدی؟ 1704 01:50:00,958 --> 01:50:02,207 ‫- سلام مامان. ‫- سلام. 1705 01:50:02,208 --> 01:50:03,499 ‫برات یکم چایی درست کردم. 1706 01:50:03,500 --> 01:50:04,957 ‫عزیزم. مرسی. 1707 01:50:04,958 --> 01:50:05,916 ‫خواهش می‌کنم. 1708 01:50:07,666 --> 01:50:11,791 ‫- داری با اون چیکار می‌کنی؟ ‫- دارم یه پروژه‌ی کوچولو انجام می‌دم. 1709 01:50:13,000 --> 01:50:14,000 ‫بعداً می‌فهمی. 1710 01:50:19,333 --> 01:50:23,166 ‫خیلی دوستت دارم دختر کوچولوی من. همیشه و تا ابد. 1711 01:50:24,625 --> 01:50:25,583 ‫این رو فراموش نکن. 1712 01:50:26,125 --> 01:50:27,666 ‫منم دوستت دارم مامان. 1713 01:50:30,416 --> 01:50:31,291 ‫خداحافظ. 1714 01:50:34,041 --> 01:50:34,916 ‫خداحافظ. 1715 01:51:05,750 --> 01:51:06,791 ‫لعنتی! 1716 01:51:21,250 --> 01:51:26,666 ‫"زویی"، چهار تا سوال عشق واقعی چی هستن؟ 1717 01:51:28,958 --> 01:51:29,790 ‫لعنتی! 1718 01:51:29,791 --> 01:51:31,541 ‫{\an8}موبی دیک 1719 01:51:50,333 --> 01:51:51,540 ‫چیکار می‌کنی؟ 1720 01:51:51,541 --> 01:51:53,541 ‫شبیه چیکار کردنم؟ 1721 01:51:55,375 --> 01:51:58,457 ‫چرا به هیچکدوم از زنگام جواب ندادی؟ ‫داشتم سعی می‌کردم معذرت خواهی کنم. 1722 01:51:58,458 --> 01:52:00,540 ‫خب، معذرت خواهیت پذیرفته شد، 1723 01:52:00,541 --> 01:52:03,874 ‫منم معذرت می‌خوام، ‫ولی لازم نبود ماشین منو داغون کنی. 1724 01:52:03,875 --> 01:52:07,165 ‫- می‌تونیم بریم تو؟ باید حرف بزنیم. ‫- فکر نکنم ایده‌ی خوبی باشه. 1725 01:52:07,166 --> 01:52:11,665 ‫با توجه به همه‌ی اتفاقایی که بینمون افتاده، ‫واقعاً فکر نمی‌کنم ایده‌ی خوبی باشه. 1726 01:52:11,666 --> 01:52:15,708 ‫ببخشید، ولی آشتی کنیم و دوباره دوست بشیم؟ 1727 01:52:16,750 --> 01:52:17,749 ‫عمراً... 1728 01:52:17,750 --> 01:52:20,083 ‫ولی من نگفتم که می‌خوام دوست باشیم. 1729 01:52:21,541 --> 01:52:23,999 ‫خب، این موضوع رو حل می‌کنه. 1730 01:52:24,000 --> 01:52:25,083 ‫شب خوش. 1731 01:52:25,916 --> 01:52:27,500 ‫می‌خوام بیشتر از اون باشیم. 1732 01:52:28,666 --> 01:52:31,375 ‫خیلی بیشتر. 1733 01:52:38,416 --> 01:52:40,040 ‫آخرین باری که دیدمت اینجوری نبودی. 1734 01:52:40,041 --> 01:52:43,457 ‫شاید بودم، ‫ولی گیجی زیاد باعث شده بود کور بشم، 1735 01:52:43,458 --> 01:52:48,666 ‫و شاید فقط لازم بود ‫که از خودم چند تا سوال مهم بپرسم. 1736 01:52:50,750 --> 01:52:52,790 ‫دقیقاً چهار تا سوال. 1737 01:52:52,791 --> 01:52:54,207 ‫نوشتیشون؟ 1738 01:52:54,208 --> 01:52:58,291 ‫"اولی. آیا اون مهربونه؟" منظورش تویی. 1739 01:52:59,333 --> 01:53:01,708 ‫بدون شک. تو مثل یه توله سگ کوچولویی. 1740 01:53:02,458 --> 01:53:04,374 ‫می‌تونی به یه سگ شکاری قوی هم تبدیل بشی. 1741 01:53:04,375 --> 01:53:06,332 ‫بچگی‌هام یکی داشتم. 1742 01:53:06,333 --> 01:53:09,458 ‫"دومی، آیا می‌تونم ‫همه‌ی چیزایی که تو ذهنمه رو بهش بگم؟" 1743 01:53:11,875 --> 01:53:12,875 ‫معلومه. 1744 01:53:13,750 --> 01:53:18,166 ‫تقریباً از همون روزی که همدیگه رو دیدیم، ‫همه چیز رو بدون هیچ سانسوری بهت می‌گم. 1745 01:53:20,875 --> 01:53:24,708 ‫"سومی. آیا اون کمکم می‌کنه ‫تا به بهترین نسخه‌ی خودم تبدیل بشم؟" 1746 01:53:28,000 --> 01:53:29,333 ‫اصلا جای فکر کردن نداره. 1747 01:53:30,208 --> 01:53:33,125 ‫یعنی، فکر می‌کنی می‌تونستم 1748 01:53:33,833 --> 01:53:36,666 ‫بدون تو از پس اتفاقای سال گذشته بربیام؟ 1749 01:53:38,208 --> 01:53:40,166 ‫یا هیچکدوم از اینا رو... 1750 01:53:42,500 --> 01:53:43,458 ‫بدون تو انجام بدم؟ 1751 01:53:47,125 --> 01:53:48,375 ‫و سوال چهارم؟ 1752 01:53:49,625 --> 01:53:51,124 ‫"چهارمی: آیا می‌تونی اون رو به عنوان پدر بچه‌هات تصور کنی؟" 1753 01:53:51,125 --> 01:53:52,208 ‫مهم نیست. 1754 01:53:53,583 --> 01:53:57,000 ‫مهم اینه که جواب مثبته، ‫پس نتیجه اینه. 1755 01:53:57,708 --> 01:53:58,916 ‫چهار از چهار. 1756 01:54:02,166 --> 01:54:03,458 ‫خب حالا چی میشه؟ 1757 01:54:16,291 --> 01:54:17,708 ‫پس چیزی که میگن درسته. 1758 01:54:18,583 --> 01:54:21,083 ‫شرکای ارشد بهتر می‌بوسن. 1759 01:54:22,791 --> 01:54:25,250 ‫- ما همه کارا رو بهتر انجام می‌دیم. ‫- همه کارا؟ 1760 01:54:31,291 --> 01:54:33,124 ‫پنج، چهار، 1761 01:54:33,125 --> 01:54:39,333 ‫سه، دو، یک. سال نو مبارک! 1762 01:54:41,708 --> 01:54:43,665 ‫سال نو تو هم مبارک، "بردلی اکرمن". 1763 01:54:43,666 --> 01:54:45,000 ‫کی فکرشو می‌کرد؟ 1764 01:54:56,625 --> 01:54:59,374 ‫سال نو مبارک. 1765 01:54:59,375 --> 01:55:01,665 ‫به سلامتی‌تون. عشق زندگیت؟ 1766 01:55:01,666 --> 01:55:03,083 ‫خجالتم نده. 1767 01:55:06,166 --> 01:55:07,665 ‫سال نو مبارک "زویی". 1768 01:55:07,666 --> 01:55:09,125 ‫سال نو مبارک عزیزم. 1769 01:55:10,333 --> 01:55:11,165 ‫دوستت دارم. 1770 01:55:11,166 --> 01:55:12,290 ‫"ازرا". 1771 01:55:12,291 --> 01:55:13,665 ‫- خانم "رز". ‫- سال نو مبارک. 1772 01:55:13,666 --> 01:55:15,874 ‫- سال نو مبارک. ‫- اون دانشجوی مدرسه‌ی "پارسونز" شده. 1773 01:55:15,875 --> 01:55:17,582 ‫- غیر ممکنه! ‫- باورت میشه؟ 1774 01:55:17,583 --> 01:55:19,749 ‫- آره. ‫- اون قسمتش رو بهم نگفتی. 1775 01:55:19,750 --> 01:55:21,082 ‫- آره. ‫- عالیه! 1776 01:55:21,083 --> 01:55:23,665 ‫سلام "کلی". ‫سال نو مبارک. بچه چطوره؟ 1777 01:55:23,666 --> 01:55:24,708 ‫بزرگ شده. 1778 01:55:26,541 --> 01:55:27,500 ‫سلام بابا. 1779 01:55:29,000 --> 01:55:31,040 ‫- سال نو مبارک. ‫- سال نو مبارک. 1780 01:55:31,041 --> 01:55:33,750 ‫- خیلی خوشحالم که اینجایی. ‫- خوشحالم که اینجا باشم. 1781 01:55:36,291 --> 01:55:38,374 ‫یا خدا، خانم "هاوارد" و بابا. 1782 01:55:38,375 --> 01:55:40,665 ‫- حواسمون بهت هست. ‫- علیه من توطئه نکنین. 1783 01:55:40,666 --> 01:55:42,582 ‫می‌کنیم. کارت تمومه، دیگه راه فرار نداری. 1784 01:55:42,583 --> 01:55:45,332 ‫- این واقعی نیست. ‫- ...از نظر تو. کارت تمومه. 1785 01:55:45,333 --> 01:55:47,832 ‫- دارن اذیتت می‌کنن؟ ‫- اونا دارن... 1786 01:55:47,833 --> 01:55:52,124 ‫بهم نگفته بودی که دوست پسر سابقت ‫توسعه‌دهنده‌ی بازی "(زامبی آمریکایی): حیاط خونین"ـه. 1787 01:55:52,125 --> 01:55:56,957 ‫- اون بازی غیر اورجینال و کسل کننده‌ست. ‫- نجات عالی. 1788 01:55:56,958 --> 01:56:00,083 ‫بعد از 36 ساعت بازی کردنش این حس رو داشتم. 1789 01:56:01,458 --> 01:56:03,082 ‫خیلی خب. همگی گوش کنین. 1790 01:56:03,083 --> 01:56:06,833 ‫جمع بشین ای مهمونای خوشگل. ‫بیاین تو. 1791 01:56:08,166 --> 01:56:09,375 ‫می‌خواستم یه نوشیدنی به سلامتی بزنم. 1792 01:56:11,791 --> 01:56:14,707 ‫واقعاً عالیه که تو این خونه هستیم، 1793 01:56:14,708 --> 01:56:18,499 ‫خونه‌ای که من و "لوکاس" و "الکس" توش بزرگ شدیم. 1794 01:56:18,500 --> 01:56:23,041 ‫همونطور که همه‌تون می‌دونین، امسال سال آسونی نبود. ‫ما رو امتحان کرد. 1795 01:56:23,708 --> 01:56:27,124 ‫پس به سلامتی دوستای قدیمی، 1796 01:56:27,125 --> 01:56:32,750 ‫و دوستای جدید، ‫و در نهایت به سلامتی مادر عزیز و خوشگلمون. 1797 01:56:33,666 --> 01:56:34,665 ‫سال نو مبارک! 1798 01:56:34,666 --> 01:56:39,041 ‫- سال نو مبارک! ‫- به سلامتی. 1799 01:56:54,541 --> 01:56:55,666 ‫به سلامتی. 1800 01:58:16,625 --> 01:58:21,958 ‫"لیست آرزوهای زندگی"