1 00:00:00,300 --> 00:00:02,420 ‫تو چطور آدمی هستی، آقای میسن؟ 2 00:00:03,270 --> 00:00:05,640 ‫راستش، آه در بساط ندارم 3 00:00:06,520 --> 00:00:08,560 ‫بذار بگم می‌خوام گذشته‌م رو جبران کنم 4 00:00:08,570 --> 00:00:10,440 ‫« آنچه در پری میسن گذشت... » 5 00:00:10,450 --> 00:00:11,810 ‫امیلی! 6 00:00:11,820 --> 00:00:14,980 ‫محفل نورانی الهی شاید ‫قلباً صلاح تو رو نخواد 7 00:00:14,990 --> 00:00:17,810 ‫- تا حالا از اونجا به من گزندی نرسیده ‫- ممنون 8 00:00:18,740 --> 00:00:21,690 ‫این پرونده‌ها میزان بدهی کلیسا ‫رو چه مقدار برآورد می‌کنه؟ 9 00:00:21,700 --> 00:00:24,420 ‫بیشتر از ۱۰۰ هزار دلار 10 00:00:24,430 --> 00:00:27,360 ‫آقای بگرلی، آیا اون مبلغ رو ‫به محفل نورانی الهی دادی؟ 11 00:00:27,370 --> 00:00:28,740 ‫خیر 12 00:00:29,250 --> 00:00:35,220 ‫چارلی دادسن برای اخاذیِ ‫۱۰۰ هزار دلاری ربوده میشه 13 00:00:36,950 --> 00:00:39,670 ‫نمی‌تونم برم رو جایگاه شهود. ‫میسن تیکه پاره‌م می‌کنه 14 00:00:39,680 --> 00:00:41,520 ‫اگه نتونه پیدات کنه، ‫نمی‌تونه احضارت کنه 15 00:00:44,310 --> 00:00:46,090 ‫نواک و سرکی 16 00:00:46,100 --> 00:00:47,798 ‫یه بچه همراهشون بوده که ‫یه بند گریه می‌کرده 17 00:00:47,800 --> 00:00:51,100 ‫ولی مردِ سومی با زنش پیداش شده ‫و بعدش دیگه خبری از گریه نبود 18 00:00:51,110 --> 00:00:52,550 ‫اِنیس 19 00:00:52,560 --> 00:00:55,730 ‫چه اتفاقی برای نوزادی میوفته که ‫از سینۀ مادرِ هروئینی شیر بخوره؟ 20 00:00:55,740 --> 00:00:56,770 ‫خفه میشه 21 00:00:56,780 --> 00:00:57,780 ‫این کارو نکن 22 00:01:00,730 --> 00:01:01,740 ‫بچه‌م 23 00:01:05,100 --> 00:01:06,200 ‫چارلی دادسن زنده‌ست 24 00:01:06,960 --> 00:01:09,970 ‫تو این کارو کردی. آلیس! آلیس! 25 00:01:16,130 --> 00:01:24,130 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :. 26 00:01:24,154 --> 00:01:30,154 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و سینا صداقت » .: Ali99 & SinCities :. 27 00:01:30,178 --> 00:01:35,178 ▷ Instagram.com/Aliakbar.1999 ▶ Telegram: @SubSin 28 00:01:38,020 --> 00:01:39,858 ‫۱۰ تا ماشین رو فرستادیم توی شهر 29 00:01:39,860 --> 00:01:41,510 ‫دنبالش بگردن، مادر مک‌کیگن 30 00:01:41,520 --> 00:01:43,438 ‫یه لباس سفید تنشه و دماغش خونیه 31 00:01:43,440 --> 00:01:44,530 ‫مگه پیدا کردنش چقدر سخته؟ 32 00:01:44,540 --> 00:01:46,118 ‫لطفاً حرکت نکنید، خانم مک‌کیگن 33 00:01:46,120 --> 00:01:47,278 ‫سریع‌تر بخیه بزنید 34 00:01:47,280 --> 00:01:49,790 ‫اگه درست بخیه نشه، ‫جای زخمش می‌مونه 35 00:01:50,820 --> 00:01:52,570 ‫می‌دونیم امیلی دادسن کجاست؟ 36 00:01:52,580 --> 00:01:55,370 ‫قبرستان بدجور شلوغ شد 37 00:01:56,980 --> 00:01:59,170 ‫- کشیش سایدل؟ ‫- نه 38 00:02:01,430 --> 00:02:03,630 ‫محض رضای خدا، ‫بچه رو بیارید پیشم 39 00:02:07,370 --> 00:02:08,410 ‫خیلی خب 40 00:02:09,370 --> 00:02:10,720 ‫خیلی خب 41 00:02:10,730 --> 00:02:13,280 ‫بیا. بیا 42 00:02:13,290 --> 00:02:14,510 ‫آروم باش 43 00:02:20,920 --> 00:02:23,230 ‫خواهر رو پیدا کنید 44 00:02:23,240 --> 00:02:25,220 ‫امیلی دادسن رو هم باخبر کنید 45 00:02:25,230 --> 00:02:27,790 ‫آروم باش. چیزی نیست 46 00:02:31,830 --> 00:02:33,670 ‫هر بچه‌ای به مادرش نیاز داره 47 00:02:34,580 --> 00:02:35,600 ‫مگه نه؟ 48 00:02:41,100 --> 00:02:43,670 ‫خانم پیت‌لیک قبول کرد 49 00:02:43,680 --> 00:02:47,380 ‫باشه. من امشب تو اتاق هیزل می‌خوابم 50 00:02:47,390 --> 00:02:49,790 ‫تو می‌تونی توی اتاق من بخوابی 51 00:02:51,200 --> 00:02:54,500 ‫ببین، این برای ورم چشم‌هات خوبه 52 00:02:55,700 --> 00:02:58,740 ‫- چشم‌هام برام مهم نیست ‫- می‌دونم 53 00:02:59,760 --> 00:03:02,720 ‫ولی به این فکر کن که ‫توی دادگاه قشنگ نیست 54 00:03:02,730 --> 00:03:04,090 ‫توی دادگاه؟ 55 00:03:04,100 --> 00:03:07,920 ‫البته، نه، نباید بذارید یه زن دیوونه، ‫شبیه دیوونه‌ها به‌نظر بیاد 56 00:03:11,180 --> 00:03:15,420 ‫شاید بتونم با کرم‌پودر و کرم‌محوکننده‌ ‫ورم چشمش رو روبراه کنم 57 00:03:19,590 --> 00:03:22,840 ‫پسر من کجاست، خانم استریت؟ 58 00:03:22,850 --> 00:03:25,250 ‫چی سر جسدش اومده؟ 59 00:03:25,260 --> 00:03:28,800 ‫نمی‌دونم، من... 60 00:03:30,160 --> 00:03:31,910 ‫به‌نظرم... 61 00:03:31,920 --> 00:03:37,430 ‫به احتمال قوی جسدش رو ‫از داخل تابوت آوردن بیرون 62 00:03:37,440 --> 00:03:39,760 ‫خیلی وقت قبل از یکشنبۀ پاک 63 00:03:39,770 --> 00:03:45,070 ‫- خیلی وقت قبل از... ‫- شاید وقتی منو... 64 00:03:45,080 --> 00:03:49,080 ‫- بفرستن زندان، راحت بشم ‫- محاکمه هنوز تموم نشده 65 00:03:51,790 --> 00:03:54,580 ‫می‌دونم هیئت‌منصفه ‫منو مقصر می‌دونه، دلا 66 00:03:56,160 --> 00:03:58,000 ‫می‌دونم چه نظری درمورد من دارن 67 00:04:00,250 --> 00:04:02,459 ‫می‌دونی، شاید منم اگه جاشون بودم، ‫همچین فکری می‌کردم 68 00:04:05,480 --> 00:04:07,330 ‫ولی می‌خواستم بچه‌مو از ‫چنگال مرگ پس بگیرم 69 00:04:10,080 --> 00:04:11,820 ‫بیشتری از هر چیزی... 70 00:04:13,040 --> 00:04:15,860 ‫توی دنیا می‌خواستم پسش بگیرم 71 00:04:17,410 --> 00:04:18,750 ‫می‌دونم 72 00:04:25,040 --> 00:04:29,660 ‫کاش قبل از این قضایا منو می‌شناختی 73 00:04:30,790 --> 00:04:32,750 ‫چون به‌نظرم می‌گفتی که... 74 00:04:35,040 --> 00:04:37,200 ‫مادر خوبی هستم 75 00:04:46,970 --> 00:04:49,160 ‫از صمیم قلب قسم می‌خورید ‫که شهادت شما 76 00:04:49,170 --> 00:04:52,498 ‫حقیقت و تمام واقعیت امر باشد ‫و چیزی جز حقیقت نباشد؟ 77 00:04:52,500 --> 00:04:54,700 ‫- سوگند یاد می‌کنی؟ ‫- بله 78 00:04:56,000 --> 00:04:58,650 ‫کارآگاه اِنیس 79 00:04:59,620 --> 00:05:01,398 ‫- تا حالا کسی رو کُشتید؟ ‫- اعتراض دارم 80 00:05:01,400 --> 00:05:04,350 ‫- سؤالشون نامربوط و اذیت‌کننده‌ست ‫- اعتراض وارده 81 00:05:04,360 --> 00:05:06,350 ‫جناب قاضی، آقای بارنز، مسئله‌ای نیست 82 00:05:06,360 --> 00:05:08,650 ‫جوابش مثبته. وقتی خارج از کشور 83 00:05:08,660 --> 00:05:10,730 ‫مشغول خدمت بودم، ۳ نفر رو کُشتم 84 00:05:10,740 --> 00:05:13,120 ‫شما سرباز ارتش بودید؟ 85 00:05:13,790 --> 00:05:15,320 ‫مثل خودتون، آقای میسن 86 00:05:15,330 --> 00:05:17,720 ‫و وقتی از جنگ برگشتین، ‫از مأموران گشتِ 87 00:05:17,730 --> 00:05:19,890 ‫- ادارۀ پلیس لس آنجلس شدید؟ ‫- به خدمت‌کردن اعتقاد دارم 88 00:05:19,900 --> 00:05:22,260 ‫سرباز، پلیس ‌و الان هم کارآگاه 89 00:05:23,220 --> 00:05:25,558 ‫اولین قتل‌تون رو با تفنگ ‫انجام دادید، یا از نزدیک؟ 90 00:05:25,560 --> 00:05:28,560 ‫- آقای میسن ‫- از سؤالم صرفنظر می‌کنم 91 00:05:28,570 --> 00:05:31,640 ‫پس، اون شب که ‫گانن، سرکی و نواک 92 00:05:31,650 --> 00:05:33,300 ‫جسد چارلی رو به ‫موکل من تحویل دادن، 93 00:05:33,310 --> 00:05:35,870 ‫شما اولین کارآگاهی بودید که ‫سر صحنه حاضر شدید، درسته؟ 94 00:05:36,650 --> 00:05:37,680 ‫چارلی! 95 00:05:44,200 --> 00:05:47,310 ‫بله. من توی تالار اِلکم بودم، 96 00:05:47,320 --> 00:05:49,270 ‫که دست بر قضا یک ساختمون فاصله داشته 97 00:05:49,280 --> 00:05:51,220 ‫با محلی که موکل‌تون در اونجا... 98 00:05:51,230 --> 00:05:52,570 ‫چطوری گفتش؟ 99 00:05:52,580 --> 00:05:54,150 ‫در اونجا منتظر بوده 100 00:05:54,160 --> 00:05:56,158 ‫پس، از تالارِ الک‌تون ‫سر و صداها رو می‌شنوید، 101 00:05:56,160 --> 00:05:57,498 ‫و با عجله حرکت می‌کنید ‫به سمت پایین خیابون 102 00:05:57,500 --> 00:05:59,620 ‫تا ببـینید کمکی ازتون برمیاد، که میاد 103 00:05:59,630 --> 00:06:01,740 ‫من پلیسم، چه سر کار باشم، چه نباشم 104 00:06:01,750 --> 00:06:03,470 ‫آدم‌ربا رو در حین ارتکاب جُرم دستگیر کردید؟ 105 00:06:03,480 --> 00:06:04,800 ‫آدم‌رباها زرنگ بودن 106 00:06:04,810 --> 00:06:06,430 ‫منطقۀ شلوغی رو انتخاب کرده بودن ‫که راه‌های فرار خوبی داشت... 107 00:06:06,440 --> 00:06:08,298 ‫خب، آنچنان هم زرنگ نبودن. ‫چون فرداش کُشته شدن 108 00:06:08,300 --> 00:06:10,260 ‫زرنگ بودن که اونجا رو انتخاب کردن 109 00:06:10,270 --> 00:06:13,970 ‫و مطمئنم موکلتون نقش به‌سزایی ‫در این قضیه داشته 110 00:06:13,980 --> 00:06:15,970 ‫این خانم خوب اشکش دم مشکشه 111 00:06:17,300 --> 00:06:19,310 ‫جناب قاضی، ازتون می‌خوام ‫اعلام کنید کارآگاه اِنیس 112 00:06:19,320 --> 00:06:21,428 ‫- یه شاهد معارضه ‫- اعتراض دارم، جناب قاضی 113 00:06:21,430 --> 00:06:23,890 ‫اینجا فقط یه نفر معارضه 114 00:06:23,900 --> 00:06:26,870 ‫رویه قضایی در این باره مشخصه، آقای بارنز 115 00:06:26,880 --> 00:06:29,630 ‫در متن صحبت‌های دادگاه قید بشه ‫که شاهد معارض بوده 116 00:06:29,640 --> 00:06:30,659 ‫ممنون، جناب قاضی 117 00:06:30,660 --> 00:06:33,160 ‫کارآگاه اِنیس، وقتی که آدم‌رباها برای 118 00:06:33,180 --> 00:06:36,190 ‫تقسیم باج دور هم جمع شدند، ‫از روی... کنجکاوی اینو می‌پرسم، 119 00:06:36,200 --> 00:06:40,260 ‫به‌نظرِ شما جرج گانن، 120 00:06:40,270 --> 00:06:44,230 ‫حسابدار خداترس و اسلحه‌به‌دست، 121 00:06:44,240 --> 00:06:48,130 ‫چطور تونسته دو تا ‫هفت‌خط حرفه‌ای رو دور بزنه؟ 122 00:06:50,260 --> 00:06:52,890 ‫به‌نظرم غافلگیرشون کرده 123 00:06:52,900 --> 00:06:54,428 ‫ولی چطور با شونۀ تیرخورده 124 00:06:54,430 --> 00:06:57,340 ‫و لگنِ شکسته از اینور شهر ‫رفته اونور شهر؟ 125 00:06:57,350 --> 00:06:59,640 ‫- اعتراض دارم، آقای قاضی ‫- اشتباه کردم 126 00:06:59,650 --> 00:07:01,550 ‫خیلی متأسفم 127 00:07:01,560 --> 00:07:03,140 ‫کالبدشکافی‌ها رو قاطی کردم 128 00:07:03,150 --> 00:07:05,090 ‫آقای میسن، در صورت تکرار... 129 00:07:05,100 --> 00:07:08,060 ‫پس، گانن اسلحه‌به‌دست، ‫وقتی برمی‌گرده خونه‌ش، 130 00:07:08,070 --> 00:07:10,110 ‫بابت کل این اتفاقات پشیمون میشه 131 00:07:10,120 --> 00:07:13,230 ‫پول‌ها رو توی شومینه می‌سوزونه، 132 00:07:13,240 --> 00:07:17,410 ‫یه نامۀ خودکُشی تایپ می‌کنه، ‫چاپش می‌کنه، 133 00:07:17,420 --> 00:07:20,620 ‫بعدش با شاتگان یه تیر ‫توی سر خودش خالی می‌کنه 134 00:07:20,630 --> 00:07:22,300 ‫چون... 135 00:07:22,310 --> 00:07:24,120 ‫چون چی؟ 136 00:07:24,130 --> 00:07:27,770 ‫چون تفنگی که باهاش سرکی و ‫نواک رو کُشته بود، مزخرف بود؟ 137 00:07:27,780 --> 00:07:30,640 ‫من توی سَرِ گانن نبودم. ‫فقط گندی که بالا آورده بود رو دیدم 138 00:07:30,650 --> 00:07:32,558 ‫ولی وقتی به چنین صحنۀ جرمی برخورد می‌کنی، 139 00:07:32,560 --> 00:07:34,218 ‫تو رو یاد ۶ نفری که کُشتی نمی‌اندازه؟ 140 00:07:34,220 --> 00:07:35,750 ‫گفتم ۳ نفر، نه ۶ تا 141 00:07:35,760 --> 00:07:37,260 ‫لطفاً از متن صحبت‌های دادگاه حذفش کنین 142 00:07:37,270 --> 00:07:40,090 ‫دنور، آگست ۱۹۱۴، 143 00:07:40,100 --> 00:07:44,050 ‫شما اعتصاب‌شکن شرکتی ‫به اسم سوخت و آهن کلرادو بودید 144 00:07:44,060 --> 00:07:45,278 ‫داری از این شاخه به ‫اون شاخه می‌پری، میسن 145 00:07:45,280 --> 00:07:47,350 ‫توی قتل‌عام لودلو باعث ‫کُشتار کارگرها شدی 146 00:07:47,360 --> 00:07:50,110 ‫من از آمریکایی‌های واقعی که ‫کمونیست‌ها رو دوست ندارن، محافظت کردم 147 00:07:50,120 --> 00:07:53,060 ‫این فهرستی از مدیران ارشد ‫شرکت سوخت و آهن کلرادوـه 148 00:07:53,070 --> 00:07:55,130 ‫بی‌زحمت میشه این اسم رو ‫بلند برام بخونی؟ 149 00:07:55,140 --> 00:07:57,620 ‫- کدوم اسم؟ ‫- اسمی که اینجاست 150 00:08:02,910 --> 00:08:06,470 ‫- اریک کیو. سایدل ‫- اریک کیو. سایدل 151 00:08:06,480 --> 00:08:09,230 ‫معاون رئیس ارشد سوخت و آهن کلرادو، 152 00:08:09,240 --> 00:08:12,510 ‫که در حال حاضر مسئولیت امور مالیِ 153 00:08:12,520 --> 00:08:14,490 ‫محفل نورانی الهی رو بر عهده داره، 154 00:08:14,500 --> 00:08:16,570 ‫و رئیسِ جرج گانن بوده 155 00:08:16,580 --> 00:08:20,760 ‫دو تا شاهد دارم که میگن ‫سرکی و نواک هم اون موقع 156 00:08:20,770 --> 00:08:22,430 ‫در دنور بودن 157 00:08:22,440 --> 00:08:26,680 ‫هر ۴ نفر، در آن واحد در یک جا بودن 158 00:08:26,690 --> 00:08:28,720 ‫پس، کارآگاه اِنیس، بگو ببینم 159 00:08:28,730 --> 00:08:31,180 ‫تجدید دیدارتون توی لس آنجلس چطور بوده؟ 160 00:08:31,190 --> 00:08:33,278 ‫- اعتراض دارم. سؤال جدال‌آفرین هست ‫- اعتراض وارده 161 00:08:33,280 --> 00:08:34,880 ‫دو تا شاهد عینی دیگه دارم که 162 00:08:34,890 --> 00:08:36,560 ‫تو رو توی فاحشه‌خانۀ ‫محلۀ چینی‌ها دیدن، 163 00:08:36,570 --> 00:08:40,070 ‫به گفتۀ اونها، یه فاحشه ‫به اسم تانگ یین رو 164 00:08:40,080 --> 00:08:42,280 ‫همراه خودت به یه راه‌سرا توی نیوهال بُردی 165 00:08:42,290 --> 00:08:44,590 ‫فقط برای اینکه 166 00:08:44,600 --> 00:08:47,590 ‫به چارلی دادسن شیر بده 167 00:08:47,600 --> 00:08:51,970 ‫فاجعه اینجاست که این خانم جوان ‫انقدر به‌خاطر مصرف هروئین نشئه بوده 168 00:08:51,980 --> 00:08:55,500 ‫که شیر مسمومش ‫باعث خفگی چارلی میشه 169 00:08:55,510 --> 00:08:57,238 ‫- بیخیال. این حرف‌ها چرنده! ‫- این سوگندنامه‌‌ی 170 00:08:57,240 --> 00:08:59,750 ‫یک كارآگاه‌ خصوصى‌ ‫به اسم پیت استریکلنده 171 00:08:59,760 --> 00:09:01,580 ‫طبق این، همون شبی که تانگ یین 172 00:09:01,590 --> 00:09:05,830 ‫یکهو اُوردوز می‌کنه، تو هم ‫توی همون فاحشه‌خونه بودی 173 00:09:11,830 --> 00:09:15,330 ‫بعدش رفیق قدیمیت، اریک کیو. سایدل، 174 00:09:15,340 --> 00:09:19,620 ‫وقتی که قراره در رابطه با ‫مشکلات مالی محفل نورانی الهی 175 00:09:20,250 --> 00:09:22,570 ‫شهادت بده، 176 00:09:22,580 --> 00:09:25,840 ‫یهو ناپدید میشه 177 00:09:25,850 --> 00:09:31,300 ‫سرکی، نواک، گانن، ‫اریک سایدل،‌ تانگ یین، 178 00:09:32,250 --> 00:09:33,580 ‫چارلی دادسن 179 00:09:33,590 --> 00:09:36,970 ‫و تنها کسی که تمام‌شون رو ‫بهم مرتبط می‌کنه 180 00:09:36,980 --> 00:09:40,290 ‫کارآگاه جوزف اِنیسه 181 00:09:43,810 --> 00:09:45,800 ‫جواب نمیده، میسن 182 00:09:45,810 --> 00:09:48,108 ‫- تو چارلی دادسن رو دزدیدی ‫- اعتراف نمی‌کنه 183 00:09:48,110 --> 00:09:49,610 ‫بالای جنازه‌ش وایسادی و گفتی: 184 00:09:49,620 --> 00:09:51,568 ‫«خب، بیاید چشم‌هاشو بدوزیم ‫و پولمون رو بگیریم!» 185 00:09:51,570 --> 00:09:53,189 ‫اون بچه قبلاً مُرده بود! 186 00:09:53,190 --> 00:09:54,569 ‫اعتراف نمی‌کنه! 187 00:09:54,570 --> 00:09:56,050 ‫هنوز کارم تموم نشده! 188 00:09:56,060 --> 00:09:58,730 ‫هیچ شاهدی روی جایگاه اعتراف نمی‌کنه 189 00:09:58,740 --> 00:10:01,570 ‫یه دلیلی داره که بارنز احضارش نکرده! 190 00:10:01,580 --> 00:10:04,860 ‫هیچکس روی جایگاه شهود اعتراف نمی‌کنه 191 00:10:04,870 --> 00:10:07,970 ‫خدای من. خیلی خب. باشه 192 00:10:07,980 --> 00:10:10,620 ‫اگه مدارکم کافی نبود، ‫می‌تونم مدارک جزئی از خودم در بیارم 193 00:10:10,630 --> 00:10:13,640 ‫چند تا از این مدارکت قانونیه؟ 194 00:10:14,660 --> 00:10:15,660 ‫دلا؟ 195 00:10:15,670 --> 00:10:17,720 ‫یکی رو از خودش درآورده ‫و دو تاشو هم سر هم کرده 196 00:10:18,800 --> 00:10:22,350 ‫قاضی رایت نه نمیذاره به اِنیس ‫برچسب شاهد معارض بزنی، 197 00:10:22,360 --> 00:10:24,430 ‫نه میذاره نصف این چرندیاتی ‫که الان گفتی رو 198 00:10:24,440 --> 00:10:26,390 ‫- توی دادگاه بگی ‫- شاید بهتره بحثِ 199 00:10:26,400 --> 00:10:28,380 ‫کالبدشکافی دوم رو پیش نکِشی 200 00:10:28,390 --> 00:10:30,220 ‫تا حالا حس در هم شکستن ‫بهت دست داده؟ 201 00:10:30,230 --> 00:10:31,350 ‫- نه ‫- نه؟ 202 00:10:31,360 --> 00:10:33,690 ‫تو داشتی غرق میشدی. ‫من یه حلقۀ شنا پرت کردم طرفت 203 00:10:34,480 --> 00:10:35,910 ‫بگو دیگه حرفی نداری 204 00:10:39,220 --> 00:10:40,470 ‫چی؟ 205 00:10:40,480 --> 00:10:43,530 ‫هیئت‌منصفه رو درمورد ۱۰۰ هزار دلاری ‫که کلیسا برای قرض‌هاش 206 00:10:43,540 --> 00:10:45,280 ‫لازم داشت، به فکر فرو بُردی 207 00:10:45,290 --> 00:10:47,090 ‫دفتر کل رو که نشون میده 208 00:10:47,100 --> 00:10:50,250 ‫دم دم‌های باج‌خواهی، ‫درآمد کلیسا از قِبَلِ «کمک‌های مالی» 209 00:10:50,260 --> 00:10:53,080 ‫به ۱۰۰ هزار دلار نزدیک ‫شده بوده رو وارد بحث کردی 210 00:10:53,090 --> 00:10:55,050 ‫دیگه کسی رو احضار نکن 211 00:10:55,060 --> 00:10:56,500 ‫به این کار میگن بی‌خایگی 212 00:10:56,510 --> 00:10:58,250 ‫بهش میگن شک منطقی 213 00:10:58,260 --> 00:11:00,350 ‫خدای من. خیلی خب. باشه 214 00:11:00,360 --> 00:11:04,150 ‫ببینید، می‌دونم همه‌مون یکشنبۀ پاکِ ‫فاجعه‌ای رو پشت سر گذاشتیم 215 00:11:04,160 --> 00:11:05,898 ‫چیزی نمونده بود توی یه شورش کُشته بشیم 216 00:11:05,900 --> 00:11:07,450 ‫ولی فردا باید بریم دادگاه 217 00:11:07,460 --> 00:11:11,720 ‫اِنیس شاهدی رو کُشته که می‌تونه 218 00:11:11,730 --> 00:11:13,920 ‫اونو به ارتکاب همون جُرمی که خودش 219 00:11:13,930 --> 00:11:16,690 ‫درموردش تحقیق می‌کنه، متهم کنه! 220 00:11:16,700 --> 00:11:18,680 ‫نباید بذاریم قسر در بره! 221 00:11:21,100 --> 00:11:22,730 ‫یالا! 222 00:11:22,740 --> 00:11:25,550 ‫من... 223 00:11:25,560 --> 00:11:28,590 ‫خب، گمونم بتونی... 224 00:11:28,600 --> 00:11:30,910 ‫بحث شهادت‌نامۀ دنوور رو پیش بکِشی، 225 00:11:30,920 --> 00:11:34,310 ‫اظهارات خواهر آلیس که ‫حرف‌های مستخدم زندان رو رد می‌کنن 226 00:11:34,320 --> 00:11:35,850 ‫ولی بعد باید کاری کنی که بارنز 227 00:11:35,860 --> 00:11:38,460 ‫تصریح کنه اظهارات مقبولن، ‫که محاله زیر بار بره 228 00:11:38,470 --> 00:11:40,080 ‫بعدشم باید خواهر آلیس رو احضار کنی 229 00:11:40,090 --> 00:11:41,930 ‫می‌تونی امیلی رو احضار کنی 230 00:11:44,910 --> 00:11:46,680 ‫آره، بیا همین کارو کنیم 231 00:11:46,690 --> 00:11:50,010 ‫بیا زنی رو احضار کنیم که ‫جسدِ در حال پوسیدن بچه‌ش رو 232 00:11:50,020 --> 00:11:51,558 ‫در اختیار خواهر سِفیدپوشمون گذاشت 233 00:11:51,560 --> 00:11:54,490 ‫احضارش کنیم تا بارنز عین آب خوردن ‫همۀ تقصیرها رو بندازه گردنش! 234 00:11:54,500 --> 00:11:56,390 ‫حتماً همین کارو بکنیم 235 00:11:56,400 --> 00:11:58,930 ‫با کمال احترام، دلا... 236 00:11:58,940 --> 00:12:01,300 ‫اگه من وکیل پرونده بودم، ‫قبل از امیلی، اِنیس رو احضار می‌کردم 237 00:12:01,310 --> 00:12:02,738 ‫منم دقیقاً می‌خوام همین کارو بکنم 238 00:12:02,740 --> 00:12:06,450 ‫و از اونجایی که غرور ایشون 239 00:12:06,460 --> 00:12:10,120 ‫دیگه قابل‌تحمل نیست، ‫شب خوبی رو براتون آرزو می‌کنم 240 00:12:16,160 --> 00:12:17,210 ‫راست میگه 241 00:12:19,000 --> 00:12:20,680 ‫بدون مدرک محکم، ‫نمی‌تونی متهمش کنی 242 00:12:21,560 --> 00:12:23,340 ‫مدرک سفت و سختی هم علیهش نداری 243 00:13:00,830 --> 00:13:03,259 ‫سا‌ل‌ها اینجا بودی 244 00:13:03,260 --> 00:13:05,220 ‫می‌خوام ذهنم باز بشه 245 00:13:05,230 --> 00:13:06,560 ‫اینطوری باز میشه؟ 246 00:13:07,370 --> 00:13:09,200 ‫خب، وقتی تو حرف بزنی نه 247 00:13:13,290 --> 00:13:16,400 ‫به‌نظرم باید امیلی رو احضار کنی 248 00:13:18,080 --> 00:13:19,530 ‫اون حق داره یه فرصت... 249 00:13:19,540 --> 00:13:21,180 ‫اون حق داره بدون محکومیت ‫دادگاه رو ترک کنه، 250 00:13:21,190 --> 00:13:23,510 ‫و اگه بشه، بره گوشۀ ‫یه تیمارستان‌ تر و تمیز و روشن 251 00:13:23,520 --> 00:13:25,750 ‫تا حالا ندیده بودم اینقدر ‫فکرش باز باشه 252 00:13:27,020 --> 00:13:30,150 ‫به‌خاطر شورش یه مقدار اذیت شده، ‫ولی می‌خواد حرف‌هاش رو بشنون 253 00:13:32,750 --> 00:13:35,390 ‫دوست خودبزرگ‌بین لاشیت راست میگه 254 00:13:35,400 --> 00:13:39,830 ‫باید بگم دیگه حرفی ندارم. ‫مدرکی علیه اِنیس نداریم 255 00:13:39,840 --> 00:13:42,110 ‫همه چیز رو انکار می‌کنه. ‫منم میشم شبیه بدبخت بیچاره‌ها 256 00:13:42,120 --> 00:13:46,120 ‫پس وایمیستم روبروی ‫بارنز و اون قاضی پیرسگ 257 00:13:46,130 --> 00:13:47,478 ‫و میگم: «می‌دونید چیه؟ من تسلیمم. 258 00:13:47,480 --> 00:13:48,778 ‫بیاید اعدامش کنیم و ‫بریم خونه شام‌مون رو بخوریم» 259 00:13:48,780 --> 00:13:50,250 ‫من سعی کردم آماده‌ش کنم 260 00:13:52,410 --> 00:13:54,790 ‫تو... چیکار... ‫سعی کردی آماده‌ش کنی؟ 261 00:13:54,800 --> 00:13:57,310 ‫حرف زدیم. الان آماده‌ست 262 00:13:58,580 --> 00:14:00,550 ‫آماده‌ست بیاد روی جایگاه شهود 263 00:14:00,560 --> 00:14:02,470 ‫تو و هیزل به این راه‌حل رسیدید؟ 264 00:14:02,480 --> 00:14:04,840 ‫- نه ‫- این خرد جمعی‌تونه؟ 265 00:14:05,880 --> 00:14:09,270 ‫خودم دیدم که چند تا مَرد رفتن ‫روی جایگاه شهود و خوار و خفیفش کردن 266 00:14:09,280 --> 00:14:10,730 ‫سؤال‌های درستی ازش بپرس، 267 00:14:10,740 --> 00:14:12,178 ‫- تا بفهمن ماجرا از چه قرار بوده ‫- قضیه همینه 268 00:14:12,180 --> 00:14:13,398 ‫- ماجرا از همین قراره ‫- اونها بهش یه فرصت میدن 269 00:14:13,400 --> 00:14:16,200 ‫این کار برای تو حکم یه جنگ رو داره. ‫این وسط امیلی چیکارست؟ 270 00:14:16,210 --> 00:14:18,300 ‫- نمایندۀ جناحته؟ ‫- نه، منظورم این نیست، پری 271 00:14:18,310 --> 00:14:20,990 ‫چرا، چون وقتی می‌بینی مَردها ‫یه زن رو خوار و خفیف می‌کنن، 272 00:14:21,000 --> 00:14:23,270 ‫به خودت می‌گیری. ‫حدس بزن چی؟ در اشتباهی 273 00:14:23,280 --> 00:14:25,598 ‫عزیزم، متأسفم که اینو به روت میارم، 274 00:14:25,600 --> 00:14:27,790 ‫ولی اینکه یواشکی توی پانسیونت ‫با دوست‌دخترت که 275 00:14:27,800 --> 00:14:29,218 ‫دست‌هاشو نشون این و اون میده ‫عشق و حال کنی، 276 00:14:29,220 --> 00:14:32,600 ‫زمین تا آسمون فرق می‌کنه با اینکه ‫به جُرم قتل بچه‌ت برات پاپوش درست کنن 277 00:14:42,950 --> 00:14:44,900 ‫فکر می‌کردی از ‫رابطه‌ت با هیزل خبر نداشتم؟ 278 00:14:48,620 --> 00:14:49,740 ‫انتظار داشتم بدونی 279 00:14:52,980 --> 00:14:56,160 ‫فقط فکر نمی‌کردم اینطوری ‫بزنیش توی چشمم 280 00:15:06,080 --> 00:15:08,410 ‫سؤال‌هاتو برات تایپ می‌کنم، 281 00:15:08,420 --> 00:15:12,430 ‫تا اگه بیدار شدی و فهمیدی ‫من درست میگم... سؤالات آماده باشن 282 00:15:29,160 --> 00:15:31,020 ‫دیگه خیلی نمونده 283 00:15:31,030 --> 00:15:33,610 ‫روزنامه‌های اینجا که نوشتن ‫موکلِ سفیدپوست‌تون 284 00:15:33,620 --> 00:15:34,870 ‫توی وضعیت بدیه 285 00:15:35,950 --> 00:15:38,030 ‫اگه می‌دونی چرا می‌پرسی؟ 286 00:15:38,040 --> 00:15:40,640 ‫چون می‌خوام بدونم چه فکری ‫راجع‌بهش می‌کنی 287 00:15:40,650 --> 00:15:42,590 ‫فقط می‌خوام به آخرِ خط برسه 288 00:15:42,600 --> 00:15:45,200 ‫منم می‌خوام بدونم خونه‌م کجاست 289 00:15:45,210 --> 00:15:47,160 ‫بسه، کلر، کافیه 290 00:15:48,140 --> 00:15:49,930 ‫تو این یارو اِنیس رو نمی‌شناسی، 291 00:15:49,940 --> 00:15:51,700 ‫اراده کنه می‌تونه جونت رو بگیره 292 00:15:53,250 --> 00:15:57,160 ‫باید در امان نگهت می‌داشتم، ‫باید امنیت بچه‌مونو تأمین می‌کردم 293 00:15:58,660 --> 00:16:00,830 ‫خب، امیدوارم ارزشش رو داشته باشه 294 00:16:02,580 --> 00:16:03,680 ‫آره 295 00:16:05,410 --> 00:16:06,790 ‫عاشقتم، عزیزم 296 00:16:08,040 --> 00:16:09,580 ‫شب بخیر 297 00:16:22,910 --> 00:16:25,700 ‫پس بچهه به‌خاطر شیر خوردن از ‫سینۀ یکی دیگه خفه شده؟ 298 00:16:27,750 --> 00:16:28,910 ‫آره 299 00:16:30,620 --> 00:16:32,570 ‫- فاحشهه مُرده؟ ‫- اوهوم 300 00:16:32,580 --> 00:16:34,760 ‫- سایدل چی؟ ‫- اونم مُرده 301 00:16:36,750 --> 00:16:37,930 ‫آره، احتمالاً 302 00:16:41,620 --> 00:16:43,590 ‫ما دیر جنبیدیم 303 00:16:43,600 --> 00:16:45,490 ‫اونم زرنگ بود 304 00:16:45,500 --> 00:16:47,189 ‫دیگه تقریباً حرکتی برام نمونده 305 00:16:47,190 --> 00:16:49,260 ‫تو از این حرف‌ها نمی‌زدی 306 00:16:49,270 --> 00:16:53,760 ‫آره، خب، این بگاییِ وکالته 307 00:16:53,770 --> 00:16:55,790 ‫ممکنه حق کاملاً با تو باشه، 308 00:16:55,800 --> 00:16:57,970 ‫ولی اگه نتونی اثباتش کنی، 309 00:16:57,980 --> 00:17:00,510 ‫اگه نتونی بگیریش توی دستت، 310 00:17:00,520 --> 00:17:02,000 ‫انگار وجود نداره 311 00:17:04,410 --> 00:17:06,290 ‫گفتی «تقریباً» حرکتی برات نمونده 312 00:17:08,700 --> 00:17:10,590 ‫آره 313 00:17:12,330 --> 00:17:15,840 ‫خب، انگار الان این کارآگاهِ ‫سیاهِ زبر و زرنگه طرفته 314 00:17:15,850 --> 00:17:17,138 ‫نمی‌دونم چرا اونو نمیاری ‫روی جایگاه شهود 315 00:17:17,140 --> 00:17:19,300 ‫نمی‌تونه شهادت بده 316 00:17:19,310 --> 00:17:21,500 ‫کس دیگه‌ای هم ندارم 317 00:17:22,930 --> 00:17:25,700 ‫پس می‌خوای بیخیال معذرت‌خواهی بشی؟ 318 00:17:27,500 --> 00:17:28,840 ‫«این کارو واسه‌م بکن، استریک» 319 00:17:28,850 --> 00:17:31,020 ‫می‌دونم خیلی زحمت کِشیدی 320 00:17:33,360 --> 00:17:35,270 ‫چند وقته یه جوری شدم 321 00:17:35,280 --> 00:17:36,860 ‫شایدم از وقتی وکیل شدی اینجوری شدی 322 00:17:47,120 --> 00:17:48,630 ‫خب، چه کنیم؟ 323 00:17:54,680 --> 00:17:57,130 ‫یک ساعت و نیمه ‫که غذا روی میز حاضره 324 00:17:57,140 --> 00:17:59,630 ‫جلوتو که نگرفتم، بخور 325 00:17:59,640 --> 00:18:01,710 ‫ناسلامتی روز بعد از کریسمسه ها 326 00:18:01,720 --> 00:18:03,718 ‫- نمی‌فهمم ‫- درسته. درسته، امیلی 327 00:18:03,720 --> 00:18:05,890 ‫روز بعد از کریسمسه. ‫یه روز معمولیه 328 00:18:05,900 --> 00:18:08,228 ‫که باید توی مغازه ‫کارهای همیشگیمو انجام بدم، خب؟ 329 00:18:08,230 --> 00:18:10,110 ‫باشه. غذاتو... میذارم توی ‫یه بشقاب داخل فِر 330 00:18:10,120 --> 00:18:12,050 ‫نه، بذارش تو یخچال. ‫دیر میام خونه 331 00:18:12,060 --> 00:18:13,140 ‫چقدر دیر؟ 332 00:18:17,430 --> 00:18:20,010 ‫آره، امشب تک و تنهاییم 333 00:18:25,140 --> 00:18:26,510 ‫لعنتی 334 00:18:57,860 --> 00:19:02,510 ‫لاک‌پشت لاکِش همیشه پشتشه 335 00:19:02,520 --> 00:19:06,000 ‫تا هر جا که میره، براش مثل خونه باشه 336 00:19:07,300 --> 00:19:09,590 ‫آره 337 00:19:09,600 --> 00:19:11,700 ‫ولی کی بیشتر دوستت داره؟ 338 00:19:25,140 --> 00:19:28,250 ‫بعد جرج بهت زنگ زد؟ 339 00:19:30,000 --> 00:19:31,250 ‫بله 340 00:19:33,420 --> 00:19:36,320 ‫چی پشت تلفن بهت گفت؟ 341 00:19:38,330 --> 00:19:40,140 ‫گفت دلش خیلی برام تنگ شده، 342 00:19:40,150 --> 00:19:41,660 ‫گفت خیلی عاشقمه 343 00:19:43,940 --> 00:19:45,590 ‫آخه... 344 00:19:45,600 --> 00:19:48,190 ‫باید درک کنید، شوهر من... 345 00:19:48,200 --> 00:19:49,290 ‫اعتراض دارم. اظهارات داستان‌‌واره 346 00:19:49,300 --> 00:19:52,450 ‫خیلی... خیلی زود نوبت شما هم میشه 347 00:19:52,460 --> 00:19:54,500 ‫ببـ... ببخشید، آقای قاضی؟ 348 00:19:57,450 --> 00:19:59,129 ‫ممنون. ببخشید 349 00:19:59,130 --> 00:20:03,010 ‫داشتی... می‌گفتی... شوهرت... 350 00:20:05,370 --> 00:20:08,840 ‫شوهر من هیچ‌وقت خونه نبود، 351 00:20:08,850 --> 00:20:11,760 ‫وقتی هم که خونه بود... 352 00:20:11,770 --> 00:20:13,160 ‫اصلاً... 353 00:20:15,140 --> 00:20:16,190 ‫مهربون نبود 354 00:20:17,100 --> 00:20:18,800 ‫اون تنها مردی بود که می‌شناختم، 355 00:20:18,810 --> 00:20:21,010 ‫برای همین همیشه فکر می‌کردم... 356 00:20:21,020 --> 00:20:23,450 ‫میونۀ زن و شوهرها اینطوریه 357 00:20:25,000 --> 00:20:27,300 ‫ولی با جرج... 358 00:20:27,310 --> 00:20:29,620 ‫حس می‌کردم... 359 00:20:31,440 --> 00:20:35,130 ‫یه... انسانم 360 00:20:38,660 --> 00:20:40,420 ‫ولی الان، می‌دونی که... 361 00:20:42,100 --> 00:20:43,970 ‫تمامش دروغ بود 362 00:20:43,980 --> 00:20:45,830 ‫دوباره اون جوکه رو برام تعریف می‌کنی؟ 363 00:20:45,840 --> 00:20:48,630 ‫تق، تق 364 00:20:48,640 --> 00:20:51,130 ‫اون شب بیشتر از یک ساعت ‫منو پشت تلفن نگه داشت 365 00:21:03,290 --> 00:21:05,370 ...و جرج بهم می‌گفت عاشقمه 366 00:21:06,700 --> 00:21:12,000 وقتی اونا دزدکی اومدن تو خونه‌ام و پسرم رو دزدیدن 367 00:21:22,140 --> 00:21:23,590 ‫این سؤال آخرمه 368 00:21:29,700 --> 00:21:32,810 ‫امیلی، تو در دزدیده‌شدن ‫پسرت دست داشتی؟ 369 00:21:42,200 --> 00:21:44,840 ‫آقای میسن، من فهمیدم که 370 00:21:44,850 --> 00:21:48,870 ‫توی زندگی فقط یه عشق داشتم، 371 00:21:50,060 --> 00:21:52,080 ‫و اون متیو نبوده 372 00:21:53,910 --> 00:21:55,450 ‫جرج نبوده 373 00:22:00,080 --> 00:22:01,200 ‫بلکه... 374 00:22:04,410 --> 00:22:06,510 ‫پسرم بوده 375 00:22:08,910 --> 00:22:10,280 ‫اون... 376 00:22:12,700 --> 00:22:14,250 ‫قلب من بود 377 00:22:17,450 --> 00:22:20,620 ‫پس، نه، توی دزدیده‌شدنش دست نداشتم 378 00:22:26,120 --> 00:22:27,160 ‫ممنون 379 00:22:29,910 --> 00:22:31,290 ‫سؤال دیگه‌ای ندارم، آقای قاضی 380 00:22:32,120 --> 00:22:33,450 ‫ممنون، امیلی 381 00:22:35,950 --> 00:22:39,320 ‫«جرج، من رو ببر 382 00:22:39,330 --> 00:22:41,300 ‫یه جزیره وسط اقیانوس، 383 00:22:41,310 --> 00:22:45,220 ‫و قایقی که باهاش رفتیم اونجا ‫رو به آتش بکِش» 384 00:22:47,410 --> 00:22:51,050 ‫حرف‌های احمقانۀ زیادی ‫توی اون نامه‌ها زدم 385 00:22:51,060 --> 00:22:52,670 ‫دقیق‌ترش میشه این: 386 00:22:52,680 --> 00:22:54,960 ‫«جرج، منو ببر به راه‌سَرای استار 387 00:22:54,970 --> 00:22:58,260 ‫تا بتونیم سکس کنیم و ‫بتونم بچه‌مو ول کنم» 388 00:22:58,270 --> 00:23:00,210 ‫- اعتراض دارم! ‫- وارده 389 00:23:00,220 --> 00:23:01,478 ‫کاملاً درسته 390 00:23:01,480 --> 00:23:04,570 ‫مورد اعتراض قرار گرفت، چون زننده‌ست 391 00:23:05,200 --> 00:23:08,970 ‫یه زن متأهل که با معشوقش ‫توی یه اتاق زنا می‌کنه، 392 00:23:08,980 --> 00:23:12,720 ‫اونم در حالی که بچه‌ش، ‫تنها عشق زندگیش، 393 00:23:12,730 --> 00:23:14,430 ‫پشت دیوار اتاق گریه و زاری می‌کرده 394 00:23:14,440 --> 00:23:15,488 ‫سؤالی مطرح شده، آقای قاضی؟ 395 00:23:15,490 --> 00:23:17,610 ‫بله 396 00:23:17,620 --> 00:23:21,290 ‫وقتی توی راه‌سراها مشغول ‫سکس با جرج نبودی، 397 00:23:21,300 --> 00:23:24,010 ‫درمورد پول شوهرت هم بهش گفتی، 398 00:23:24,020 --> 00:23:25,330 ‫خانم دادسن؟ 399 00:23:26,130 --> 00:23:28,870 ‫نه. هیچ‌وقت... دربارۀ پول حرف نزدیم 400 00:23:28,880 --> 00:23:31,970 ‫آره، ولی بهش گفتی متیو ‫پسر هرمن بگرلیه 401 00:23:31,980 --> 00:23:36,000 ‫و از اون طریق فهمید که متیو ‫به پول دسترسی داره 402 00:23:36,010 --> 00:23:38,210 ‫خب، فکر نمی‌کردم... 403 00:23:38,220 --> 00:23:40,470 ‫- نفهمیدم که... ‫- خانم دادسن، 404 00:23:40,480 --> 00:23:43,010 ‫آیا این واقعیت نداره که اگر جرج گانن 405 00:23:43,020 --> 00:23:45,790 ‫اون مسائل رو درمورد متیو نمی‌دونست، 406 00:23:45,800 --> 00:23:49,870 ‫هرگز برای صدمه‌زدن به ‫چارلی نقشه نمی‌کِشید؟ 407 00:23:52,410 --> 00:23:55,730 ‫مـ... متو... متوجه نمیشم 408 00:23:55,740 --> 00:23:58,690 ‫خانم دادسن، اگه با ‫جرج گانن رابطه نداشتی، 409 00:23:58,700 --> 00:24:01,370 ‫هرگز آدم‌ربایی‌ای اتفاق نمی‌افتاد 410 00:24:07,290 --> 00:24:09,260 ‫بله، گمونم همینطوره 411 00:24:09,270 --> 00:24:11,750 ‫بله، تو چارلی رو توی اتاقش ول کردی 412 00:24:11,760 --> 00:24:14,290 ‫تا جواب تلفنِ معشوقت، جرج، رو بدی، 413 00:24:14,300 --> 00:24:19,300 ‫درست همونطور که برای برای سکس باهاش ‫چارلی رو توی راه‌سرای اِستار ول کردی 414 00:24:19,310 --> 00:24:22,010 ‫تو نتونستی جلوی آدم‌رباهایی که می‌خواستن 415 00:24:22,020 --> 00:24:24,920 ‫چارلی رو بدزدن بگیری. ‫مگه نه، خانم دادسن؟ 416 00:24:24,930 --> 00:24:26,670 ‫اون زنگ زد تا حواسم رو پرت کنه 417 00:24:26,680 --> 00:24:29,820 ‫ولی نتونستی جلوشون رو بگیری، ‫درسته یا نه؟ 418 00:24:30,600 --> 00:24:31,719 ‫- بله، ولی... ‫- بله 419 00:24:31,720 --> 00:24:33,970 ‫می‌خواستی بچه‌ت رو از ‫سر راه برداری تا بتونی با 420 00:24:33,980 --> 00:24:39,190 ‫این مرد مهربون که باعث شده بود ‫حس کنی انسانی، فرار کنی 421 00:24:39,200 --> 00:24:40,220 ‫بس کن 422 00:24:40,230 --> 00:24:43,030 ‫فرار کنین برین یه جزیره وسط اقیانوس 423 00:24:43,040 --> 00:24:47,030 ‫و قایقی رو که باهاش ‫اومده بودین اونجا آتش بزنین 424 00:24:47,040 --> 00:24:48,958 ‫- اعتراض دارم! اظهارات اذیت‌کننده‌ست! ‫- وارده 425 00:24:48,960 --> 00:24:51,049 ‫توی محکمه که زمزمه کردی گناهکاری 426 00:24:51,050 --> 00:24:52,830 ‫توی زندان که اعتراف کردی 427 00:24:52,840 --> 00:24:55,150 ‫چرا همینجا رسماً نمیگی ‫گناهکاری که ثبت بشه؟ 428 00:24:55,160 --> 00:24:56,258 ‫- اعتراض دارم! ‫- آقای بارنز! 429 00:24:56,260 --> 00:24:58,720 ‫لطفاً تمومش کنین، آقا. ‫خواهش می‌کنم، لطفاً 430 00:25:00,140 --> 00:25:03,450 ‫مگر مرگ چارلی تقصیر تو نیست؟ 431 00:25:04,320 --> 00:25:07,730 ‫خانم دادسن، آیا این واقعیت نداره که 432 00:25:07,740 --> 00:25:09,850 ‫اگر اون کارها رو نمی‌کردی، 433 00:25:09,860 --> 00:25:13,550 ‫پسرِ دستۀ گُلـت چارلی، هنوز زنده بود؟ 434 00:25:27,540 --> 00:25:30,420 ‫بله. درسته 435 00:25:34,660 --> 00:25:38,000 ‫خب، دیگه برای پسرت اشک نمی‌ریزی؟ 436 00:25:42,830 --> 00:25:44,330 ‫اشک‌هامو ریختم 437 00:25:57,830 --> 00:26:00,000 ‫می‌تونین جایگاه رو ترک کنین، خانم دادسن 438 00:26:04,600 --> 00:26:07,550 ‫آقای ناظم، لطفاً به خانم دادسن کمک کن 439 00:26:54,060 --> 00:26:56,540 ‫امروز عجب نمایشی راه انداخته بودی، میسن 440 00:26:57,790 --> 00:26:59,010 ‫قلب آدمو کباب می‌کرد 441 00:27:00,870 --> 00:27:04,920 ‫تقریباً دلم داشت واسه اون ‫زنیکۀ قاتل می‌سوخت 442 00:27:04,930 --> 00:27:07,730 ‫جفتمون می‌دونیم امیلی بی‌گناهه 443 00:27:08,410 --> 00:27:09,880 ‫جداً؟ 444 00:27:10,700 --> 00:27:13,880 ‫جین، اون اول حرف‌هاش یه چیزی راجع‌به 445 00:27:13,890 --> 00:27:16,550 ‫گرفتن قاتل واقعی چارلی نگفت؟ 446 00:27:20,110 --> 00:27:22,230 ‫اگه دوباره دستتو روی همکار من بلند کنی، 447 00:27:22,240 --> 00:27:25,480 ‫لاشه‌ت که موش‌ها جویدنش ‫سر از فاضلاب در میاره 448 00:27:25,490 --> 00:27:27,750 ‫- شیرفهم شد؟ ‫- جین، ولش کن 449 00:27:30,920 --> 00:27:32,780 ‫توی مراسم اعدام می‌بینمت 450 00:27:58,230 --> 00:28:02,250 ‫تماس تلفنی. باربارا. عکس چارلی 451 00:28:02,260 --> 00:28:04,220 ‫برگۀ باج‌خواهی 452 00:28:04,230 --> 00:28:05,920 ‫نه، اول برگۀ باج‌خواهی 453 00:28:05,930 --> 00:28:08,040 ‫اینم ۷۰۰۰ دلار به‌علاوۀ بدهیت ‫که پرداخت کردم، 454 00:28:09,290 --> 00:28:12,830 ‫و آخرین بطری مسكالم... 455 00:28:14,040 --> 00:28:15,910 ‫- به‌خاطر بدموقع بودنش ‫- سرم شلوغه 456 00:28:17,040 --> 00:28:18,450 ‫قیمت منصفانه‌ایه 457 00:28:19,660 --> 00:28:21,719 ‫حتی از قیمتِ منصفانه هم بیشتره، جیگر 458 00:28:21,720 --> 00:28:23,769 ‫یه دادخواست واسه متوقف کردنِ ‫قرارداد فروشت تنظیم می‌کنم 459 00:28:23,770 --> 00:28:25,479 ‫یه دادخواست واسه به تعویق ‫انداختن انتقالِ سند ملک 460 00:28:25,480 --> 00:28:27,605 ‫و یه دادخواست هم برای رفع ‫نواقصِ سندت تنظیم می‌کنم 461 00:28:28,620 --> 00:28:31,519 ‫الان دیگه وکیلم. پس تو دادگاه می‌بینمت 462 00:28:31,520 --> 00:28:32,659 ‫فقط پول رو بگیر 463 00:28:32,660 --> 00:28:34,229 ‫خب، این یه توافق برقرار می‌کنه، 464 00:28:34,230 --> 00:28:36,160 ‫پس چرا گورت رو گم نمی‌کنی 465 00:28:42,830 --> 00:28:45,700 ‫تماس تلفنی. بارابا. عکسِ چارلی 466 00:28:47,080 --> 00:28:49,579 ‫الان ۳۰ تا فرودگاه تو لس آنجلس هست 467 00:28:49,580 --> 00:28:51,829 ‫وقتی این ممنوعیتِ کس‌شعر الکل تموم شه، 468 00:28:51,830 --> 00:28:53,599 ‫فقط پنج تاشون می‌مونه 469 00:28:53,600 --> 00:28:56,420 ‫من مهاجرِ غیرقانونی و زنم 470 00:28:58,500 --> 00:29:01,229 ‫باید از بقیه‌شون جلوتر بمونم 471 00:29:14,560 --> 00:29:18,278 ‫« خوش برگشتی چارلی » ‫« شورش کنارِ قبر دادسن. زنِ روحانی گم شده » 472 00:29:19,320 --> 00:29:21,040 ‫بفرمایید 473 00:29:24,580 --> 00:29:26,559 ‫کسی بازم نخود فرنگیِ می‌خواد؟ 474 00:29:26,560 --> 00:29:28,040 ‫من یکم می‌خوام 475 00:29:31,700 --> 00:29:33,418 ‫نخود فرنگی‌ها محشرن، جون 476 00:29:34,260 --> 00:29:37,539 ‫مرد فروشنده تو بازار می‌خواست ‫چندتا قوطیِ کهنه بهم بفروشه، 477 00:29:37,540 --> 00:29:39,959 ‫ولی من ازش زرنگ‌تر بودم 478 00:29:39,960 --> 00:29:42,130 ‫اینا از قوطی‌های تازه هستن 479 00:29:46,300 --> 00:29:48,740 ‫آقای میسن گفت امروز کارم خوب بود؟ 480 00:29:50,040 --> 00:29:52,349 ‫به نظرش کارت عالی بود 481 00:29:52,350 --> 00:29:53,770 ‫اون بالا درخشیدی 482 00:30:16,080 --> 00:30:18,629 ‫« وحشت در انجلز فلایت » 483 00:30:22,040 --> 00:30:27,040 ‫در پایان، خانم‌ها و آقایانِ عضو هیئت منصفه... 484 00:30:29,890 --> 00:30:32,509 ‫آره. برای... خلاصه... 485 00:30:32,510 --> 00:30:33,560 ‫خلا... 486 00:30:34,910 --> 00:30:38,769 ‫در نهایت، خانم‌ها و آقایانِ عضو هیئت منصفه، 487 00:30:38,770 --> 00:30:41,059 ‫آقای بارنز... آقای بارنز شما رو فریب داده... 488 00:30:41,060 --> 00:30:43,349 ‫آقای بارنز شما رو فریب داده، ‫تردستی کرده 489 00:30:43,350 --> 00:30:45,679 ‫اون کاری کرده شما به... 490 00:30:45,680 --> 00:30:47,450 ‫همش یه تردستی بوده... 491 00:30:49,080 --> 00:30:51,099 ‫آقای بارنز کاری کرده به امیلی نگاه کنید، 492 00:30:51,100 --> 00:30:53,250 ‫در حالی که چیزی که باید بهش نگاه کنید... 493 00:30:58,460 --> 00:31:02,089 ‫خانم‌ها و آقایانِ عضو هیئت منصفه، ‫در نهایت... 494 00:31:02,090 --> 00:31:07,170 ‫در نهایت، همش بی‌نتیجه‌ست 495 00:31:17,480 --> 00:31:18,820 ‫متأسفم، چارلی کوچولو 496 00:31:20,250 --> 00:31:21,620 ‫نمی‌تونم این کارو بکنم 497 00:31:24,480 --> 00:31:28,900 ‫چارلی دادسن... 498 00:31:48,560 --> 00:31:51,764 ‫در بیست و ششم دسامبر ۱۹۳۱، 499 00:31:51,770 --> 00:31:53,760 ‫روز بعد از کریسمس، 500 00:31:54,450 --> 00:31:57,039 ‫مردی مخفیانه وارد منزلِ امیلی دادسن شد 501 00:31:57,040 --> 00:31:58,604 ‫و بچه‌اش رو دزدید 502 00:31:59,410 --> 00:32:01,980 ‫همه می‌دونیم بعدش چه اتفاقی افتاد 503 00:32:08,410 --> 00:32:09,779 ‫من این عکس رو وقتی گرفتم 504 00:32:09,780 --> 00:32:13,740 ‫که به عنوان کارآگاه راجع به ‫این پرونده تحقیق می‌کردم 505 00:32:15,250 --> 00:32:20,830 ‫و غرق در ناباوری بالای سرِ ‫جسد چارلی وایساده بودم 506 00:32:23,040 --> 00:32:26,320 ‫چون پسربچه‌هایی که این شکلی هستن... 507 00:32:28,200 --> 00:32:30,629 ‫نباید به چنین عاقبتی دچار بشن 508 00:32:36,000 --> 00:32:38,679 ‫پس چیکار می‌کنیم... 509 00:32:38,680 --> 00:32:42,140 ‫وقتی اتفاقی به این وحشتناکی میوفته؟ 510 00:32:44,100 --> 00:32:46,349 ‫چون باید یه کاری بکنیم دیگه، درسته؟ 511 00:32:46,350 --> 00:32:51,539 ‫باید قادر باشیم حس کنیم که ‫می‌تونیم این مشکل رو حل کنیم 512 00:32:51,540 --> 00:32:52,950 ‫بنابراین الان اینجا جمع شدیم 513 00:32:54,410 --> 00:32:56,419 ‫شما در مقامِ هیئت منصفه، ‫و من الان در مقام وکیل، 514 00:32:56,420 --> 00:33:00,940 ‫و همه‌مون با درموندگی می‌خوایم ‫این مشکل رو حل کنیم 515 00:33:00,950 --> 00:33:04,279 ‫وقتی من این عکس رو گرفتم... 516 00:33:04,280 --> 00:33:07,019 ‫هرگز چیزی بیشتر از این نمی‌خواستم 517 00:33:07,020 --> 00:33:09,489 ‫که اشخاصِ مسئول رو پیدا کنم 518 00:33:09,490 --> 00:33:10,840 ‫و مجبورشون کنم تقاص بدن 519 00:33:12,410 --> 00:33:17,509 ‫من می‌خواستم... من می‌خواستم ‫انتقامِ چارلی رو بگیرم 520 00:33:17,510 --> 00:33:20,429 ‫و می‌خواستم این انتقام رو به دستِ خودم بگیرم 521 00:33:20,430 --> 00:33:21,849 ‫هنوزم می‌خوام 522 00:33:21,850 --> 00:33:25,479 ‫و فکر می‌کنم... امیدوارم... 523 00:33:25,480 --> 00:33:27,940 ‫بعد از این که هفته‌ها جلوی شما ایستادم، 524 00:33:27,950 --> 00:33:30,860 ‫بدونید چه حسی داشتم 525 00:33:32,000 --> 00:33:33,410 ‫چه حسی دارم 526 00:33:37,120 --> 00:33:40,331 ‫ولی یه چیزی هست که شاید شما نمی‌دونید 527 00:33:41,660 --> 00:33:45,599 ‫صادقانه میگم، اگه حتی یه لحظه فکر می‌کردم، 528 00:33:45,600 --> 00:33:48,539 ‫که امیلی دادسن گناهکاره، 529 00:33:48,540 --> 00:33:50,739 ‫خودم شخصاً اون رو پای چوبۀ دار می‌بردم 530 00:33:50,740 --> 00:33:53,979 ‫اگه فکر می‌کردم راه حل این مشکل اینه، 531 00:33:53,980 --> 00:33:57,429 ‫چاره‌ای نداشتم، چون من ‫الان نمایندۀ قانون هستم 532 00:33:57,430 --> 00:33:59,559 ‫و قانون بهم میگه، اگه گناهکار باشی 533 00:33:59,560 --> 00:34:02,319 ‫باید تقاصِ جرمت رو پس بدی 534 00:34:02,320 --> 00:34:05,139 ‫امیلی دادسن بیگناهه 535 00:34:06,681 --> 00:34:09,349 ‫دادستانِ بخش خیلی عالی تونسته... 536 00:34:09,350 --> 00:34:13,429 ‫خیلی عالی تونسته با احساساتِ شما بازی کنه، 537 00:34:13,430 --> 00:34:15,569 ‫با متوسل شدن به میلِ شما برای انتقام... 538 00:34:15,570 --> 00:34:19,099 ‫شرمنده. میلِ ما برای انتقام 539 00:34:19,100 --> 00:34:22,220 ‫اون فریاد اعتراضِ عمومی بلند کرده و بعدش... 540 00:34:24,160 --> 00:34:29,000 ‫و دائماً به این زن حمله کرده 541 00:34:31,290 --> 00:34:33,200 ‫برای چی؟ 542 00:34:33,830 --> 00:34:35,769 ‫برای داشتنِ یه رابطۀ مخفیانه؟ 543 00:34:35,770 --> 00:34:39,009 ‫ثابت کرده امیلی دخالتی تو نقشه کشیدن 544 00:34:39,010 --> 00:34:41,429 ‫برای دزدیدنِ چارلی داشته؟ نه 545 00:34:41,430 --> 00:34:43,209 ‫ثابت کرده که امیلی دخالتی 546 00:34:43,210 --> 00:34:46,000 ‫تو قتلِ چارلی داشته، قتلِ پسر خودش 547 00:34:47,410 --> 00:34:48,809 ‫نه، ثابت نکرده 548 00:34:48,810 --> 00:34:51,519 ‫حقیقت اینه که ثابت نکرده، 549 00:34:51,520 --> 00:34:55,399 ‫چون حقیقت اینه که اون دخالتی نداشته 550 00:34:55,400 --> 00:34:57,899 ‫و دادستانِ بخش این رو می‌دونه 551 00:34:57,900 --> 00:34:59,579 ‫و بنابراین به این زن حمله می‌کنه 552 00:34:59,580 --> 00:35:01,579 ‫چون نمی‌تونه به این حقیقت حمله کنه 553 00:35:01,580 --> 00:35:04,040 ‫که امیلی دادسن بیگناهه 554 00:35:10,290 --> 00:35:12,769 ‫متنی که بالای سرِ قاضی رایت نوشته شده 555 00:35:12,770 --> 00:35:14,959 ‫فرمان‌های این دادگاه هستن 556 00:35:14,960 --> 00:35:19,419 ‫«حقیقت را بیابید، جویای عدالت باشید» ‫به این ترتیب، 557 00:35:19,420 --> 00:35:24,644 ‫چون نمی‌تونید بدونِ دونستنِ حقیقت، ‫جویای عدالت باشید 558 00:35:25,540 --> 00:35:29,519 ‫و اگه حقیقت به وسیلۀ حواس پرتی 559 00:35:29,520 --> 00:35:32,859 ‫یا دروغ‌ها مخفی شده باشه، 560 00:35:32,860 --> 00:35:36,559 ‫هرگز عدالت رو پیدا نمی‌کنید، ‫هرگز به عدالت دست پیدا نمی‌کنید، 561 00:35:36,560 --> 00:35:38,879 ‫و بنابراین... 562 00:35:38,880 --> 00:35:42,995 ‫هرگز اتفاقی که واسه چارلی ‫دادسن افتاد رو اصلاح نمی‌کنید 563 00:35:47,660 --> 00:35:50,359 ‫من شبِ سال نو تو اون سردخونه ایستادم، 564 00:35:50,360 --> 00:35:52,100 ‫و انتقامِ خونین می‌خواستم 565 00:35:54,040 --> 00:35:56,039 ‫اما امروز به نمایندگی ‫از قانون اینجا ایستادم، 566 00:35:56,040 --> 00:35:59,800 ‫و قانون بهم میگه که باید بهتر از این باشم 567 00:36:00,950 --> 00:36:04,139 ‫همه باید بهتر از اون باشیم 568 00:36:04,140 --> 00:36:08,560 ‫چون پای جونِ یه زن در میونه 569 00:36:11,540 --> 00:36:15,429 ‫و در بیست و ششم دسامبر ۱۹۳۱، 570 00:36:15,430 --> 00:36:16,809 ‫روزِ بعد از کریسمس، 571 00:36:16,810 --> 00:36:20,290 ‫مردی وارد خونه‌اش شد و بچه‌اش رو دزدید 572 00:36:22,740 --> 00:36:24,290 ‫اون قلبش رو دزدید 573 00:36:26,870 --> 00:36:28,520 ‫و هرگز اون رو پس نمی‌گیره 574 00:36:29,860 --> 00:36:31,919 ‫حقیقت اینه 575 00:36:36,290 --> 00:36:37,680 ‫تنها چیزی که می‌خوام... 576 00:36:39,410 --> 00:36:46,020 ‫اینه که شما همونقدری که در جستجوی ‫عدالت... صادق هستید، شجاع باشید 577 00:36:47,950 --> 00:36:49,000 ‫ممنون 578 00:37:02,150 --> 00:37:05,069 ‫حقیقت، آقای میسن؟ 579 00:37:06,160 --> 00:37:08,456 ‫خانم‌ها و آقایان، حقیقت اینه که... 580 00:37:09,200 --> 00:37:12,289 ‫اون زن با کسی که چارلی رو دزدید سکس داشت 581 00:37:12,290 --> 00:37:16,379 ‫و بچۀ خودش رو تو اتاقِ مجاور ‫در حال گریه رها کرده بود 582 00:37:16,380 --> 00:37:19,599 ‫حقیقت اینه که به خاطر این جرائم دستگیر شده، 583 00:37:19,600 --> 00:37:22,549 ‫و حقیقت آقای میسن اینه که... 584 00:37:22,550 --> 00:37:25,139 ‫به این جرائم اعتراف کرده 585 00:37:25,140 --> 00:37:28,219 ‫پس بله، خانم‌ها و آقایان لطفاً 586 00:37:28,220 --> 00:37:32,849 ‫در جستجوی عدالت شجاع و صادق باشید 587 00:37:32,850 --> 00:37:38,109 ‫و اون زن رو... گناهکار بشناسید 588 00:38:10,940 --> 00:38:12,479 ‫غذا دادن به من وظیفۀ تو نیست 589 00:38:12,480 --> 00:38:14,179 ‫اوه، می‌دونم 590 00:38:14,180 --> 00:38:17,399 ‫یه انگیزۀ کاملاً انسان دوستانه بود 591 00:38:22,360 --> 00:38:24,119 ‫ساعت‌هاست که تکون نخوردی 592 00:38:24,120 --> 00:38:25,460 ‫فکرت مشغوله؟ 593 00:38:29,040 --> 00:38:31,910 ‫فکر می‌کنم بارنز وقتی امیلی رو جایگاه بود ‫خیلی بهمون ضربه زد 594 00:38:32,830 --> 00:38:33,910 ‫درسته 595 00:38:35,370 --> 00:38:39,080 ‫ولی اگه امیلی رو نمی‌بردیم رو جایگاه ‫شاید به روز سوم هم نمی‌رسیدیم 596 00:38:47,880 --> 00:38:49,519 ‫می‌خوام بابتِ اون شب ازت معذرت بخوام 597 00:38:49,520 --> 00:38:50,959 ‫نه، نخواه 598 00:38:50,960 --> 00:38:52,719 ‫اگه قراره باهم کار کنیم، 599 00:38:52,720 --> 00:38:56,270 ‫باید کسایی باشیم که بتونیم ‫هر از گاهی بد رفتاری کنیم 600 00:38:57,410 --> 00:39:00,849 ‫تو... تو می‌خوای بیشتر همکاری کنیم؟ 601 00:39:00,850 --> 00:39:03,660 ‫شغل داشتن رو به بیکار بودن ترجیح میدم 602 00:39:06,450 --> 00:39:09,160 ‫از هیزل خوشم میاد. خیلی 603 00:39:11,950 --> 00:39:15,750 ‫اون خیلی نانازه. و به تو ربطی نداره 604 00:39:20,660 --> 00:39:22,790 ‫بحث و بررسیِ امشب هیئت منصفه تمومه 605 00:39:26,480 --> 00:39:30,010 ‫سه روز. فکر می‌کنی علامتِ خوبیه؟ 606 00:39:31,910 --> 00:39:34,429 ‫اگه ای.بی بود می‌گفت... 607 00:39:34,430 --> 00:39:36,769 ‫«ترجیح میدم جای خودمون باشم تا اونا» 608 00:39:39,800 --> 00:39:41,950 ‫فکر کنم با این لحن می‌گفت... 609 00:39:43,290 --> 00:39:45,229 ‫«ترجیح میدم جای خودمون باشم تا اونا» 610 00:39:52,850 --> 00:39:54,449 ‫تو کدوم گوری بودی؟ 611 00:39:54,450 --> 00:39:56,739 ‫دنبالِ خرگوش‌های شکلاتی عید پاک بودی؟ 612 00:39:56,740 --> 00:39:58,519 ‫چند روز مرخصیِ استعلاجی داشتم 613 00:39:58,520 --> 00:40:01,209 ‫این هفته پنج شیفتِ کوفتی ‫سر کارت حاضر نشدی، دریک 614 00:40:01,210 --> 00:40:03,250 ‫یه کارهایی داشتم، جو 615 00:40:04,500 --> 00:40:06,309 ‫جو؟ کی رو جو صدا می‌کنی؟ 616 00:40:06,310 --> 00:40:08,389 ‫و چرا یونیفرمِ کوفتیت رو نپوشیدی؟ 617 00:40:37,530 --> 00:40:39,660 ‫همگی قیام کنید 618 00:40:44,870 --> 00:40:47,632 ‫دادگاه مردم در مقابل امیلی دادسن ‫دوباره تشکیل جلسه میده 619 00:40:47,633 --> 00:40:49,342 ‫جنابِ قاضی رایت ریاست رو به عهده می‌گیرن 620 00:40:50,640 --> 00:40:52,410 ‫جنابِ قاضی، تمام اعضای هیئت منصفه حاضرن 621 00:41:07,910 --> 00:41:10,120 ‫یادداشتی از طرفِ هیئت منصفه بهم داده شده 622 00:41:11,750 --> 00:41:13,993 ‫من این یادداشت رو می‌خونم، 623 00:41:14,000 --> 00:41:16,059 ‫بعدش چند کلام حرف می‌زنم، 624 00:41:16,060 --> 00:41:19,909 ‫و نمی‌خوام در این حین هیچ اخلالی ایجاد شه 625 00:41:19,910 --> 00:41:21,750 ‫مفهومه؟ 626 00:41:29,000 --> 00:41:30,175 ‫«ما تمام تلاشِ‌مون رو کردیم 627 00:41:36,260 --> 00:41:38,049 ‫به بن‌بست رسیدیم» 628 00:41:38,050 --> 00:41:39,601 ‫نظم رو رعایت کنید 629 00:41:39,602 --> 00:41:40,930 ‫نظم رو رعایت کنید! 630 00:41:43,080 --> 00:41:45,750 ‫«نمی‌تونیم تصمیمِ قاطعی بگیریم» 631 00:41:46,650 --> 00:41:49,450 ‫بشینید سرِ جاتون! 632 00:41:55,350 --> 00:41:57,619 ‫از تمامِ زحماتی که برای این ‫دادگاه کشیدید ممنونم 633 00:41:58,340 --> 00:42:00,309 ‫سه هفته از خانواده‌هاتون دور بودید 634 00:42:00,310 --> 00:42:02,000 ‫پنج روز بحث و بررسی 635 00:42:04,290 --> 00:42:06,649 ‫جنابِ سخنگو، شما این یادداشت رو نوشتید؟ 636 00:42:06,650 --> 00:42:07,749 ‫بله، عالیجناب 637 00:42:07,750 --> 00:42:09,160 ‫و می‌تونم فرض کنم 638 00:42:09,170 --> 00:42:11,209 ‫سایرِ اعضای هیئت منصفه از محتوای ‫این یادداشت باخبرن؟ 639 00:42:11,210 --> 00:42:13,759 ‫بله، عالیجناب 640 00:42:13,760 --> 00:42:16,320 ‫من عدمِ توافق اعضای هیئت منصفه اعلام می‌کنم 641 00:42:56,520 --> 00:42:58,589 ‫بیا از اینجا بریم. یالا 642 00:42:58,590 --> 00:43:00,049 ‫ما به سؤالی جواب نمی‌دیم 643 00:43:11,330 --> 00:43:13,769 ‫به نوبت، آقایون. به نوبت 644 00:43:13,770 --> 00:43:16,572 ‫بله. ما قطعاً برای این پرونده ‫تقاضای دادگاه مجدد می‌کنیم 645 00:43:16,573 --> 00:43:19,809 ‫قطعاً، قطعاً. می‌تونید این ‫رو روی سنگ بتراشید 646 00:43:19,810 --> 00:43:21,199 ‫آقای میسن، شما خوشحالید؟ 647 00:43:21,200 --> 00:43:23,279 ‫نه... نه، ما خوشحال نیستیم 648 00:43:23,280 --> 00:43:25,259 ‫امیلی دادسن باید تبرئه می‌شد 649 00:43:25,260 --> 00:43:26,948 ‫امیلی دادسن هرگز نباید دستگیر می‌شد 650 00:43:26,950 --> 00:43:29,119 ‫خب، بذارید بهتون بگم. همیشه و تو هر دادگاهی 651 00:43:29,120 --> 00:43:30,729 ‫یه عضو هیئت منصفۀ کله شق هست 652 00:43:30,730 --> 00:43:32,419 ‫که قانون رو نمی‌دونه، 653 00:43:32,420 --> 00:43:35,990 ‫و فکر می‌کنه وظیفۀ اونه با بقیه مخالفت کنه 654 00:43:36,000 --> 00:43:37,969 ‫خب، تو دادگاه مجدد اتفاق نمیوفته 655 00:43:37,970 --> 00:43:39,629 ‫این سیستم جواب داد؟ دقیقاً چجوری؟ 656 00:43:39,630 --> 00:43:41,539 ‫چون من اینجا یه موکلِ بیگناه دارم، 657 00:43:41,540 --> 00:43:44,439 ‫که به طورِ غیرقابل انکاری توسط ‫این سیستم مورد آزار قرار گرفته، 658 00:43:44,440 --> 00:43:46,299 ‫توسط اکثر روزنامه‌های شما، 659 00:43:46,300 --> 00:43:47,849 ‫توسط این دادگاه، 660 00:43:47,850 --> 00:43:49,599 ‫توسط پلیس‌ها! 661 00:43:49,600 --> 00:43:51,608 ‫هی، اون امروز کجا بود، هولکام؟ 662 00:43:52,280 --> 00:43:54,709 ‫تو جای خالیش رو پر کردی؟ 663 00:43:54,710 --> 00:43:56,599 ‫راهت رو برو 664 00:43:56,600 --> 00:43:58,069 ‫راهت رو برو، رفیق 665 00:43:58,070 --> 00:44:00,929 ‫- راهت رو برو ‫- من تو این پرونده شکست نخوردم 666 00:44:00,930 --> 00:44:02,659 ‫عدم توافق هیئت منصفه اعلام شد، 667 00:44:02,660 --> 00:44:06,889 ‫و این هیچ تأثیری روی اعلام نامزدی ‫من برای شهرداری نخواهد داشت 668 00:44:06,890 --> 00:44:08,679 ‫حالا، بذار یه سؤال ازت بپرسم 669 00:44:08,680 --> 00:44:12,019 ‫قدم زدن با نصفِ یه مغزِ پوک چه حسی داره؟ 670 00:44:12,020 --> 00:44:14,709 ‫کدوم کُس کشی بهت پول میده؟ 671 00:44:14,710 --> 00:44:18,019 ‫خیلی خب. من خوبم. من خوبم 672 00:44:18,020 --> 00:44:20,139 ‫فقط می‌خواستم این سؤال رو بپرسم 673 00:44:20,140 --> 00:44:21,549 ‫امیلی حرفی برای گفتن در مورد 674 00:44:21,550 --> 00:44:23,299 ‫اتفاقی که تو قبرستانِ اورگرین افتاد داری؟ 675 00:44:23,300 --> 00:44:26,059 ‫اتفاقی که تو قبرستانِ اورگرین افتاد ‫مایۀ ننگ بود، 676 00:44:26,060 --> 00:44:27,839 ‫و منتظر می‌مونیم تا مأمورانِ پلیس 677 00:44:27,840 --> 00:44:30,799 ‫جسد چارلی رو پیدا کنن و کسایی ‫رو که دزدیدنش دستگیر کنن 678 00:44:30,800 --> 00:44:32,019 ‫و گفتید شما کی هستید؟ 679 00:44:32,020 --> 00:44:33,940 ‫ایشون دلا استریت هستن، شریکم 680 00:45:05,450 --> 00:45:07,770 ‫سوارِ دوتا اتوبوس شدی؟ 681 00:45:07,780 --> 00:45:09,430 ‫همون کاری رو که گفتی کردم 682 00:45:15,290 --> 00:45:16,652 ‫این نصفِ دیگه‌شه؟ 683 00:45:26,000 --> 00:45:28,400 ‫به دوتا عضو دیگۀ هیئت منصفه ‫هم همینقدر دادی؟ 684 00:45:30,820 --> 00:45:31,979 ‫چی؟ 685 00:45:31,980 --> 00:45:34,059 ‫دوتا عضو دیگۀ هیئت منصفه 686 00:45:34,060 --> 00:45:37,229 ‫زنِ کتابدار و مردی که رانندۀ ترامواست؟ 687 00:45:37,230 --> 00:45:38,920 ‫از چی حرف می‌زنی؟ 688 00:45:39,660 --> 00:45:41,769 ‫ما از ساعت ۹ تا ۳ قرنطینه بودیم 689 00:45:41,770 --> 00:45:44,160 ‫می‌خوام مطمئن شم به ‫اندازۀ اونا پول می‌گیرم 690 00:45:47,160 --> 00:45:48,720 ‫من تنها کسیم که پول می‌گیره؟ 691 00:45:49,450 --> 00:45:52,679 ‫این یه ذره ضدحال نیست 692 00:45:52,680 --> 00:45:55,270 ‫گمونم آخرش این زنه نیازی به من نداشت 693 00:45:57,120 --> 00:45:59,250 ‫نمی‌دونم از چی حرف می‌زنی، رفیق 694 00:46:01,620 --> 00:46:03,679 ‫شاید پنج و ده رو حدس می‌زدم، 695 00:46:03,680 --> 00:46:05,179 ‫ولی عضو شمارۀ سه هیئت منصفه؟ 696 00:46:05,180 --> 00:46:06,940 آخه، کی احتمالش رو می‌داد؟ 697 00:46:06,950 --> 00:46:08,719 ‫من صد به یک احتمالش رو می‌دادم، 698 00:46:08,720 --> 00:46:10,519 ‫و بازم تهش بهت می‌گفتم پخمه 699 00:46:10,520 --> 00:46:11,929 ‫من رو که گول زد 700 00:46:11,930 --> 00:46:14,349 ‫به کیک‌تون دست نزدید، خانم دادسن 701 00:46:14,350 --> 00:46:16,139 ‫بدجوری خوشمزه‌ست 702 00:46:16,140 --> 00:46:19,580 ‫تو الان یه زنِ آزادی، امیلی. یالا 703 00:46:21,120 --> 00:46:23,129 ‫هیچی مثل طعمِ آزادی نمیشه 704 00:46:25,690 --> 00:46:27,580 ‫یه تیکه می‌خورید، آقای استریکلند؟ 705 00:46:28,500 --> 00:46:30,040 ‫راستش، می‌خوام یکم هوا بخورم 706 00:46:50,120 --> 00:46:51,429 ‫« به بن‌بست رسید! » 707 00:47:15,020 --> 00:47:16,370 ‫من... 708 00:47:18,330 --> 00:47:21,360 ‫من میرم واسه همیلتون برگر کار کنم 709 00:47:23,950 --> 00:47:25,570 ‫- چی؟ ‫- دفترِ دادستان 710 00:47:26,500 --> 00:47:27,940 ‫می‌دونی، شغلِ ثابت 711 00:47:28,620 --> 00:47:31,359 ‫اوه، باشه. ببین، اگه می‌خوای منظوری برسونی، 712 00:47:31,360 --> 00:47:32,779 ‫فقط رُک منظورت رو بهم بگو 713 00:47:32,780 --> 00:47:35,319 ‫فکر کنم نشنیدی چی گفتم 714 00:47:35,320 --> 00:47:36,860 ‫من میرم پیشِ برگر 715 00:47:38,500 --> 00:47:39,709 ‫که چیکار کنی؟ 716 00:47:39,710 --> 00:47:43,959 ‫کارآگاه ارشد میشم. نشانم رو پس می‌گیرم 717 00:47:43,960 --> 00:47:47,929 ‫اون می‌خواد با تعقیبِ پول‌ها ‫کلیسا رو محاکمه کنه 718 00:47:47,930 --> 00:47:50,499 ‫اوه، منظورت پرونده‌ایه که ‫من جمع و جور کردم؟ 719 00:47:50,500 --> 00:47:52,349 ‫دلت خوشه ها 720 00:47:52,350 --> 00:47:55,200 ‫- اصلاً متوجه نمیشی، نه؟ ‫- چی رو متوجه نمیشم؟ 721 00:47:56,500 --> 00:47:59,479 ‫پیت، اگه کار لازم داری، بهت کار میدم 722 00:47:59,480 --> 00:48:00,720 ‫حقوقت رو بگو 723 00:48:02,120 --> 00:48:04,649 ‫پیت، من بهت نیاز دارم. ‫تو اصلاً برگر رو نمی‌شناسی. 724 00:48:07,410 --> 00:48:09,370 ‫واقعاً باید خوشحال باشی، رفیق 725 00:48:11,160 --> 00:48:12,660 ‫بردی 726 00:48:30,660 --> 00:48:32,660 ‫خانم دادسن، چه کمکی ازم برمیاد؟ 727 00:48:39,240 --> 00:48:40,790 ‫از این طرف 728 00:48:43,200 --> 00:48:45,849 ‫اون یه بار تو بچگی فرار کرد 729 00:48:45,850 --> 00:48:48,899 ‫روز بعد با سرافکندگی برگشت 730 00:48:48,900 --> 00:48:52,349 ‫چند خیابون اون‌طرف‌تر تو ‫یه درخت قایم شده بود 731 00:48:52,350 --> 00:48:55,410 هرگز این همه وقت بدونِ من نبوده 732 00:48:56,370 --> 00:48:59,679 ‫اون تو آلباکرکی دیده شده 733 00:48:59,680 --> 00:49:03,179 ‫خیلی شک دارم خواهر تونسته باشه تا اونجا بره 734 00:49:06,390 --> 00:49:10,899 ‫خب، یکم از وقتِ خوابش گذشته، 735 00:49:10,900 --> 00:49:13,910 ‫ولی فکر نکنم به خاطرش ازمون دلخور شه 736 00:49:14,980 --> 00:49:18,389 ‫آره. آره، چارلی؟ 737 00:49:23,250 --> 00:49:25,810 ‫می‌خوام بغلش کنم 738 00:49:30,890 --> 00:49:33,910 ‫البته. البته 739 00:49:35,340 --> 00:49:37,240 ‫اون منتظرت بوده 740 00:49:56,250 --> 00:49:58,220 ‫اون از چارلی کوچیک‌تره 741 00:50:00,430 --> 00:50:02,040 ‫دستاش کوتاه‌ترن 742 00:50:05,020 --> 00:50:06,310 ‫و چشماش قهوه‌این 743 00:50:10,940 --> 00:50:12,679 ‫سلام 744 00:50:12,680 --> 00:50:15,820 ‫سلام. این چطوره، هان؟ 745 00:50:26,910 --> 00:50:28,670 ‫فکر کنم لاک‌پشت رو دوست داره 746 00:50:35,120 --> 00:50:36,219 ‫اوه... 747 00:50:39,140 --> 00:50:43,290 ‫آره. آره 748 00:50:44,270 --> 00:50:47,660 ‫آره 749 00:51:24,850 --> 00:51:26,640 ‫واسه دیدنِ این خونه آماده‌ای؟ 750 00:51:26,650 --> 00:51:28,639 ‫مراقب قدمت باش، عزیزم. می‌دونی... 751 00:51:28,640 --> 00:51:33,539 ‫و چطور به مدارکِ این تخلفِ مالی برخوردید، ‫آقای استریکلند؟ 752 00:51:33,540 --> 00:51:36,656 ‫به من سپرده شده بود مسئولِ امور مالی ‫کلیسا اریک سایدل رو تعقیب کنم 753 00:51:36,657 --> 00:51:37,659 ‫اوهوم 754 00:51:40,980 --> 00:51:43,369 ‫و سراسیمه از اون ماشین پیاده شدم 755 00:51:43,370 --> 00:51:46,640 ‫و صدای گریه از وسط خیابون شنیدم 756 00:51:46,650 --> 00:51:48,179 ‫و صدای این پسر بچه بود 757 00:51:48,180 --> 00:51:50,919 ‫این پسر بچه داشت وسط خیابون گریه می‌کرد 758 00:51:54,390 --> 00:51:58,739 ‫شما در جریانِ پروژه توسعۀ ‫وودلند ایکرز قرار گرفتید، 759 00:51:58,740 --> 00:52:02,269 ‫که پوششِ مالیاتی برای کشیش‌های 760 00:52:02,270 --> 00:52:04,549 ‫محفلِ نورانی الهی فراهم می‌کرد؟ 761 00:52:04,550 --> 00:52:05,649 ‫بله 762 00:52:05,650 --> 00:52:07,139 ‫اونا فقط یه مشت کلاهبردارن 763 00:52:07,140 --> 00:52:08,969 ‫که خودشون رو روحانی جا زدن 764 00:52:08,970 --> 00:52:11,019 ‫و انواع و اقسام راه برای انجامش دارن 765 00:52:11,020 --> 00:52:19,739 ‫« قیمت منصفانه بود. مراقبِ گاوها باش. » ‫« پری » 766 00:52:19,740 --> 00:52:21,809 ‫و من این پسر کوچولو رو 767 00:52:21,810 --> 00:52:23,839 ‫به آغوشِ این مادر برگردوندم. ‫مگه نه خواهر دادسن؟ 768 00:52:23,840 --> 00:52:26,139 ‫بله، درسته، مادر مک‌کیگن، و من بغلش کردم 769 00:52:26,140 --> 00:52:30,439 ‫و می‌دونستم که اون پسرِ منه ‫که دوباره زنده شده 770 00:52:30,440 --> 00:52:32,599 ‫دوباره زنده شده 771 00:52:32,600 --> 00:52:35,519 ‫- از بهشتِ الهی اومده، درسته؟ ‫- آره! 772 00:52:35,520 --> 00:52:36,679 ‫- درسته؟ ‫- آره! 773 00:52:36,680 --> 00:52:38,899 ‫چون خدا می‌خواد ما این معجزات رو ببینیم 774 00:52:38,900 --> 00:52:40,539 ‫خدا می‌خواد این معجزات رو ببینیم 775 00:52:40,540 --> 00:52:43,049 ‫کدوم یک از شما یه معجزه رو تجربه کردید؟ ‫دست‌هاتون رو بلند کنید. 776 00:52:43,050 --> 00:52:44,679 ‫دارم با شما حرف می‌زنم 777 00:52:44,680 --> 00:52:47,810 ‫وای پسر. ما چندتا مؤمن تو این جمع داریم 778 00:52:52,950 --> 00:52:55,729 ‫من به تلفن‌ها جواب میدم، ‫دفتر رو جمع و جور می‌کنم، 779 00:52:55,730 --> 00:52:56,819 ‫پرونده‌ها رو بایگانی می‌کنم، 780 00:52:56,820 --> 00:52:59,823 ‫و وقتی با موکل‌هایی واست ‫یادداشت برداری می‌کنم 781 00:53:00,700 --> 00:53:03,179 ‫من همۀ این کارها رو می‌کنم ‫چون فعلاً هیچ پولی نداریم 782 00:53:03,180 --> 00:53:05,790 ‫ولی لحظه‌ای که پول دستمون بیاد، ‫یه منشی استخدام می‌کنیم. 783 00:53:07,450 --> 00:53:10,479 ‫اون موقع تو چیکار می‌کنی؟ 784 00:53:10,480 --> 00:53:13,309 ‫به تمامِ کارهای دیگۀ خودم ادامه میدم 785 00:53:13,310 --> 00:53:16,309 ‫اجرای وصیتنامه‌ها، رسیدگی به توقیف املاک، 786 00:53:16,310 --> 00:53:18,879 ‫کارهای روزمرۀ شرکتِ کوچیک 787 00:53:18,880 --> 00:53:20,019 ‫متوجهم 788 00:53:20,020 --> 00:53:21,419 ‫و وقتی دوباره بریم دادگاه، 789 00:53:21,420 --> 00:53:22,679 ‫دادخواست‌ها رو واست می‌نویسم، 790 00:53:22,680 --> 00:53:25,219 ‫شاهدها رو آماده می‌کنم، ‫و تو انتخابِ هیئت منصفه بهت مشاوره میدم 791 00:53:25,220 --> 00:53:27,179 ‫این به نظر شبیه کارهای یه وکیل میاد 792 00:53:27,180 --> 00:53:28,889 ‫که تا دو سال میشم، 793 00:53:28,890 --> 00:53:32,230 ‫چون شهریۀ کلاس‌های شبانۀ ‫من تو کالج شهر رو میدی 794 00:53:33,870 --> 00:53:36,999 ‫و وقتی تو آزمون وکالت قبول شم، ‫میسن و شرکا 795 00:53:37,000 --> 00:53:38,730 ‫میشه میسن و استریت 796 00:53:42,290 --> 00:53:44,919 ‫شما دوتا می‌دونید که یه موکل ‫تو اتاقِ بغلی منتظره؟ 797 00:53:44,920 --> 00:53:46,948 ‫- تقریباً کارمون تمومه ‫- آره. داریم مذاکره می‌کنیم 798 00:53:46,950 --> 00:53:49,079 ‫بیشتر به نظر میاد داره حقت ‫رو می‌ذاره کف دستت 799 00:53:49,080 --> 00:53:50,999 ‫حقوقی رو بهم میدی که ای.بی بهم می‌داد، 800 00:53:51,000 --> 00:53:52,309 ‫بعلاوۀ بیست درصد 801 00:53:52,310 --> 00:53:57,279 ‫و هر سود سه ماهه، شصت-چهل تقسیم میشه 802 00:53:57,280 --> 00:54:00,059 ‫- نود-ده ‫- امم، شصت-چهل 803 00:54:00,060 --> 00:54:02,009 ‫دوست دارم وقتی شما کاسبی رو می‌سازید 804 00:54:02,010 --> 00:54:03,679 ‫- حقوقم رو نقدی بگیرم ‫- یه موکل منتظرمونه 805 00:54:03,680 --> 00:54:06,330 ‫بیاید... بیاید بعداً در موردش چونه بزنیم 806 00:54:07,000 --> 00:54:08,049 ‫خب موکل کیه؟ 807 00:54:08,050 --> 00:54:10,929 ‫زنی که ادعا می‌کنه خانمِ ایوا گریفنه 808 00:54:10,930 --> 00:54:13,659 ‫- «ادعا می‌کنه»؟ ‫- آره، به نظرم ریاکار میاد 809 00:54:13,660 --> 00:54:15,899 ‫تمامِ گریفن‌های موجود تو دفتر ‫اسامی شهر رو بررسی کردم 810 00:54:15,900 --> 00:54:19,059 ‫کلی گریفن هست، ولی کسی ‫به اسم ایوا گریفن نیست 811 00:54:19,060 --> 00:54:20,487 ‫اصلاً تو رو می‌خوام چیکار؟ 812 00:54:20,488 --> 00:54:22,119 ‫منم به همین فکر می‌کنم 813 00:54:22,120 --> 00:54:24,260 ‫تو خانم وکیلِ خیلی خوبی میشی 814 00:54:24,270 --> 00:54:27,114 ‫من وکیلِ خیلی خوبی میشی، ‫بدونِ معرف 815 00:54:27,115 --> 00:54:28,700 ‫آره، بدونِ معرف 816 00:54:31,480 --> 00:54:33,579 ‫اون آدرسی رو که دنبالش می‌گشتی پیدا کردم 817 00:54:33,580 --> 00:54:34,700 ‫اوه 818 00:54:37,450 --> 00:54:39,200 ‫هزینه‌ها پشتش نوشته شدن 819 00:54:40,130 --> 00:54:41,459 ‫رسید هم داری؟ 820 00:54:41,460 --> 00:54:43,800 ‫یا فقط می‌تونی به حرفم اعتماد کنی 821 00:54:45,050 --> 00:54:46,750 ‫از این طرف، خانم گریفین 822 00:54:50,050 --> 00:54:52,260 ‫شما آقای میسن هستید، همون وکیله؟ 823 00:54:52,270 --> 00:54:54,059 ‫بله. با دلا که آشنا شدید 824 00:54:54,060 --> 00:54:55,599 ‫ایشون شریکِ دیگۀ من پول دریک هستن 825 00:54:55,600 --> 00:54:57,349 ‫یکی از بهترین کارآگاه‌های شهر 826 00:54:57,350 --> 00:54:58,620 ‫خوشوقتم 827 00:55:00,580 --> 00:55:03,613 ‫خب، چی باعث شده به اینجا بیاید، خانم گریفین 828 00:55:08,080 --> 00:55:09,200 ‫من تو دردسر افتادم 829 00:55:11,960 --> 00:55:13,950 ‫و ایشون می‌تونن حق‌الوکاله رو بپردازن 830 00:55:15,480 --> 00:55:17,500 ‫به جای درستی تشریف آوردید 831 00:55:18,370 --> 00:55:20,129 ‫یه سقف روش می‌سازیم 832 00:55:20,130 --> 00:55:21,870 ‫با فضای بازی بیشتر 833 00:55:23,200 --> 00:55:27,200 ‫یه فوارۀ داخلی جدید. شاید چندتا از اون... 834 00:55:28,250 --> 00:55:30,540 ‫اسمشون چی بود؟ آهان... 835 00:55:31,410 --> 00:55:33,739 ‫- اون ماهی قرمزهای گُنده؟ ‫- ماهیِ کوی 836 00:55:33,740 --> 00:55:34,890 ‫آره؟ 837 00:55:35,620 --> 00:55:37,389 ‫نه، اون نیست 838 00:55:37,390 --> 00:55:39,519 ‫ای کاش ذکاوتِ شما رو داشتم، آقای هاوارد 839 00:55:39,520 --> 00:55:41,149 ‫شما مهارتِ خوبی تو این کار دارید 840 00:55:42,520 --> 00:55:46,519 ‫پاکت رو می‌خواید، یا می‌خواید با سرمایه‌گذاری ‫تو خونه‌سازی دو برابرش کنید؟ 841 00:55:46,520 --> 00:55:47,690 ‫نظرت چیه، جین؟ 842 00:55:48,620 --> 00:55:49,700 ‫پاکت 843 00:55:50,620 --> 00:55:52,020 ‫تو همیشه باهوش بودی 844 00:55:52,640 --> 00:55:54,950 ‫- به وو سینگ سلام برسون ‫- حتماً 845 00:55:55,950 --> 00:55:57,739 ‫با سرمایه‌گذاری دو برابرش کنیم، هان؟ 846 00:55:57,740 --> 00:55:59,789 ‫می‌تونستیم یه کاری باهاش بکنیم. کی می‌دونه؟ 847 00:55:59,790 --> 00:56:01,580 ‫گوش کن، جو... 848 00:56:02,870 --> 00:56:05,099 ‫اگه اتفاقی برای من بیوفته، 849 00:56:05,100 --> 00:56:06,801 ‫مطمئن شو مدی سهمم رو بگیره، 850 00:56:06,802 --> 00:56:08,589 ‫- باشه؟ ‫- البته 851 00:56:08,590 --> 00:56:10,979 ‫و اگه خدا نکرده اتفاقی واست بیوفته، 852 00:56:10,980 --> 00:56:12,889 ‫منم همین کارو می‌کنم 853 00:56:12,890 --> 00:56:17,260 ‫ببین، می‌خوام بدونی که الین و بچه‌ها... 854 00:56:18,790 --> 00:56:20,106 اتفاقی براشون نمیوفته 855 00:56:27,860 --> 00:56:29,479 ‫چه غلطی می‌کنید؟ 856 00:56:29,480 --> 00:56:31,149 ‫ولم کنید عوضی‌ها... 857 00:57:40,300 --> 00:57:41,540 ‫شرمنده، جو 858 00:57:48,500 --> 00:57:50,929 ‫بی‌زحمت حسابتون رو تسویه کنید 859 00:57:50,930 --> 00:57:52,349 ‫شیفتم دیگه داره تموم میشه 860 00:57:52,350 --> 00:57:55,149 ‫دیگه باید برم واسه اهلِ خونه غذا بپزم 861 00:57:55,150 --> 00:57:57,179 ‫باقیش رو نگه دار 862 00:57:57,180 --> 00:57:59,700 ‫- ممنونم ‫- خواهش 863 00:58:03,750 --> 00:58:04,961 ‫سلام، عزیزم 864 00:58:24,410 --> 00:58:26,729 ‫اینجا خیلی از گروه کُر دوره 865 00:58:26,730 --> 00:58:28,450 ‫زیادم دور نیست 866 00:58:29,400 --> 00:58:31,639 ‫یه صومعۀ قدیمی تو جاده هست 867 00:58:31,640 --> 00:58:34,029 ‫گاهی اوقات میرم اونجا و دعا می‌کنم 868 00:58:34,030 --> 00:58:36,080 ‫جوابی هم می‌گیری؟ 869 00:58:38,790 --> 00:58:39,950 ‫اخیراً نه 870 00:58:49,250 --> 00:58:51,979 ‫یه تور جنوبِ آمریکا راه انداختن 871 00:58:51,980 --> 00:58:54,839 ‫- « کلیسای تولد دوباره » ‫- تموکولا، انسینیتاس، اسکاندیدو ‫(شهرهایی در ایالتِ کالیفرنیا) 872 00:58:54,840 --> 00:58:57,450 ‫تا جایی که شنیدم خیلی هم محبوبه 873 00:58:59,870 --> 00:59:03,850 ‫تو این همه راه نیومدی که ‫این رو نشونم بدی، مگه نه؟ 874 00:59:05,020 --> 00:59:06,890 ‫من می‌دونم چارلی چطوری مُرده 875 00:59:08,000 --> 00:59:10,479 ‫می‌دونم اِنیس یه گروه جمع کرد و دزدیدش 876 00:59:10,480 --> 00:59:12,919 ‫می‌دونم که گانن قضیۀ بگرلی رو فهمید 877 00:59:12,920 --> 00:59:15,189 ‫می‌دونم که سایدل یه بدهی صد هزار دلاری داشت 878 00:59:15,190 --> 00:59:16,660 ‫که سعی داشت پرداخت کنه 879 00:59:17,580 --> 00:59:19,779 ‫من همۀ اینا رو می‌دونم، 880 00:59:19,780 --> 00:59:22,799 ‫- ولی نمی‌تونم ثابتش کنم ‫- دادگاه تموم شده، آقای میسن 881 00:59:22,800 --> 00:59:25,599 ‫- شما بردی ‫- یه چیزی هست که می‌خوام بدونم 882 00:59:25,600 --> 00:59:28,002 ‫این که من کلاهبردارم یا نه؟ 883 00:59:29,580 --> 00:59:32,130 ‫یه نفر جسد اون پسر بچه رو از گور بیرون آورد 884 00:59:33,410 --> 00:59:36,359 ‫سوار کردنِ این حُقه اونم وقتی ‫همه نگاه می‌کنن کارِ سختیه 885 00:59:36,360 --> 00:59:37,840 ‫حتی برای خدا 886 00:59:39,330 --> 00:59:41,891 ‫واقعاً می‌خوای به خدا ‫ایمان داشته باشی، مگه نه؟ 887 00:59:42,810 --> 00:59:48,260 ‫مهم نیست چقدر سخت تلاش کنی، ‫هنوز امیدواری که اون بالاست 888 00:59:51,370 --> 00:59:55,179 ‫یه بچه برای حمایت از کلیسای تو کشته شد 889 00:59:55,180 --> 00:59:58,810 ‫پس داری بهم میگی که می‌تونی ‫به این ماجرا نگاه کنی 890 00:59:59,790 --> 01:00:01,360 ‫و بازم ایمان داشته باشی؟ 891 01:00:02,500 --> 01:00:04,539 ‫تو می‌خوای همه چی رو بدونی، آقای میسن 892 01:00:04,540 --> 01:00:09,579 ‫می‌خوای از همه چی سر در بیاری و اثباتشون کنی 893 01:00:09,580 --> 01:00:11,499 ‫این کار تا حالا چقدر باعثِ آسایشت شده؟ 894 01:00:11,500 --> 01:00:14,460 ‫چه آرامشی واست داشته؟ 895 01:00:19,360 --> 01:00:21,269 ‫وقتی ناگهان اونجا دیدمت، 896 01:00:21,270 --> 01:00:23,359 ‫فکر کردم شاید... 897 01:00:26,520 --> 01:00:28,980 ‫شاید از تنها بودن خسته شدی 898 01:00:30,520 --> 01:00:32,441 ‫شاید خسته شدم 899 01:00:35,580 --> 01:00:36,779 ‫منم همینطور 900 01:00:44,950 --> 01:00:47,200 ‫ولی ما همینجوری می‌مونیم، مگه نه؟ 901 01:00:48,120 --> 01:00:49,330 ‫تنها؟ 902 01:00:55,540 --> 01:00:57,380 ‫چرا اینطوریه؟ 903 01:01:11,330 --> 01:01:12,560 ‫خدافظ، پری 904 01:01:20,040 --> 01:01:21,400 ‫صبر کن 905 01:01:24,020 --> 01:01:27,160 ‫تو واقعاً فکر می‌کردی ‫می‌تونی چارلی رو زنده کنی؟ 906 01:01:29,100 --> 01:01:30,910 ‫آره، مگه غیر از اینه؟ 907 01:02:10,738 --> 01:02:16,738 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و سینا صداقت » .: Ali99 & SinCities :. 908 01:02:16,770 --> 01:02:26,770 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :. 909 01:02:26,794 --> 01:02:32,794 ▷ Instagram.com/Aliakbar.1999 ▶ Telegram: @SubSin 910 01:02:32,818 --> 01:02:40,818 !امیدواریم از تماشای این سریال لذت برده باشید