1 00:00:00,347 --> 00:00:03,082 ...یه نفر رو کشتن .«قاضی «استفان بارتلت 2 00:00:03,084 --> 00:00:06,686 «من مطمئنم دختر دهاتی «آلدرمن .دقیقاً می دونه تو اون اطاق چه اتفاقی افتاده 3 00:00:06,688 --> 00:00:12,108 .و اگه «ترسا ترمبلی» ندونه، دلیل اتفاق افتادنش رو می تونم بفهمم - .این پیام برای خانواده «ترسا ترمبلی» ارسال میشه - 4 00:00:12,110 --> 00:00:15,094 .دنیا باید خبر مرگ «هیزل ترنو» رو بفهمه 5 00:00:15,096 --> 00:00:20,266 اون پروژه آب گذر رو بدست نمیاری، مگر اینکه .لنسیگ» رو مجبور کنی از مزایده کنار بکشه» 6 00:00:20,268 --> 00:00:22,601 .می تونم شیوه مذاکراتم رو تغییر بدم 7 00:00:22,603 --> 00:00:23,786 !تو کی هستی؟ 8 00:00:23,788 --> 00:00:26,038 ،من فرشته تاریکی ام .پروتستان حرومزاده 9 00:00:26,040 --> 00:00:29,575 دو راه داری... یا زود این ...کاغذ رو امضاء می کنی 10 00:00:30,712 --> 00:00:33,579 .یا تبدیل ات می کنم به یه مترسک شعله ور 11 00:00:33,581 --> 00:00:35,298 .من «الن» رو دوست داشتم ...تو رو هم دوست دارم 12 00:00:35,300 --> 00:00:37,333 .بیشتر از تمام رفیق هایی که تا حالا داشتم 13 00:01:17,822 --> 00:01:22,322 «داروغـه» «قسمت نهم از فصل دوم: «به خاطی مهربانانه بیندیش 14 00:01:22,510 --> 00:01:23,974 :ترجمه از 15 00:01:24,000 --> 00:01:27,500 JAC013 | مرتضـی © TV-Show.Pro 16 00:01:27,552 --> 00:01:30,169 .خیلی خوب 17 00:01:30,171 --> 00:01:31,854 گرفتیش؟ - .آره - 18 00:01:34,024 --> 00:01:35,691 .بیا بذاریمش اونجا 19 00:01:40,230 --> 00:01:41,230 .زیر بغلش رو بگیر 20 00:01:41,232 --> 00:01:43,015 گرفتیش؟ 21 00:01:44,735 --> 00:01:46,535 .زنده است 22 00:01:46,537 --> 00:01:49,288 فریمن»، من فرق آدم مُرده» .رو با مست می فهمم 23 00:01:49,290 --> 00:01:52,074 !«کوین». «کوین» 24 00:01:52,076 --> 00:01:55,077 .عقب وایسا 25 00:02:00,083 --> 00:02:01,717 .لعنت بر شیطون 26 00:02:01,719 --> 00:02:03,636 .راحتم بذارید 27 00:02:03,638 --> 00:02:08,641 .ما توی جنگ در کنار هم بودیم .توی این جنگ تنهات نمیذاریم 28 00:02:08,643 --> 00:02:12,478 توی ایام سوگواری چطور؟ .لااقل چند روز 29 00:02:12,480 --> 00:02:16,048 .دو هفته از مراسم «الن» میگذره 30 00:02:16,050 --> 00:02:19,185 .نه، نه، این حقیقت نداره 31 00:02:19,187 --> 00:02:20,937 .امروز سی ام مارسه 32 00:02:20,939 --> 00:02:24,073 .امکان نداره 33 00:02:28,195 --> 00:02:29,578 .الن» خودشو کشت» 34 00:02:32,082 --> 00:02:35,501 .همسر من 35 00:02:35,503 --> 00:02:37,003 .من پیداش کردم 36 00:02:40,290 --> 00:02:42,875 .بعدش هم به خاک سپردیمش 37 00:02:42,877 --> 00:02:45,577 .راه فرار واقعی برای تو زندگی کردنه 38 00:02:45,579 --> 00:02:47,579 .خوش برگشتی 39 00:03:04,448 --> 00:03:07,765 ♪ I like my bitches tight ♪ 40 00:03:07,767 --> 00:03:10,934 ♪ even better without sight ♪ 41 00:03:10,936 --> 00:03:13,771 ♪ screw 'em blind, they don't mind ♪ 42 00:03:13,773 --> 00:03:16,574 ♪ 'cause Jacko's king of the night ♪ 43 00:03:21,129 --> 00:03:22,414 .باید برم بشاشم 44 00:03:22,415 --> 00:03:24,966 یکی از این فاحشه ها رو .«هم همرات ببر، «جنکینز 45 00:03:24,968 --> 00:03:28,968 .برات نشونه گیری می کنن !بدرد همین کارا می خورن دیگه 46 00:03:29,890 --> 00:03:31,924 .بریز 47 00:03:31,926 --> 00:03:33,642 .دو تا 48 00:03:33,644 --> 00:03:36,979 خوش دارم فروشنده از .موش هم فرز تر باشه 49 00:03:36,981 --> 00:03:40,399 فکر می کنی اومدم اینجا ظرف کریستال بخرم؟ 50 00:03:40,401 --> 00:03:43,936 !ای حیف نون 51 00:03:43,938 --> 00:03:45,154 .هی، هی، دختر 52 00:03:45,156 --> 00:03:46,739 .سلام 53 00:03:46,741 --> 00:03:48,991 .یه مشروب دیگه برام بیار، دختر 54 00:03:48,993 --> 00:03:50,442 .احتیاجی به این کارا نیست 55 00:03:50,444 --> 00:03:51,810 آره؟ 56 00:03:51,812 --> 00:03:52,828 !آشغال 57 00:03:52,830 --> 00:03:54,947 .دخترک هرزه تنبل - .بسه دیگه - 58 00:03:54,949 --> 00:03:57,166 .ریچی»، حسابش رو تسویه کن» حالت خوبه؟ 59 00:03:58,319 --> 00:04:02,454 ...آقا، واقعاً ممنون میشم - .هی - 60 00:04:02,456 --> 00:04:04,373 .دلم نمی خواد برم 61 00:04:12,666 --> 00:04:14,333 .وای خدای من 62 00:04:41,378 --> 00:04:43,462 .نمی دونستم بلند شدی 63 00:04:43,464 --> 00:04:45,914 .کار که شب و روز نمیشناسه 64 00:04:49,002 --> 00:04:51,053 نگاش کن، جوری لباس ،رو به خودش گرفته 65 00:04:51,055 --> 00:04:53,722 انگار تا حالا کون .لخت اش رو ندیدم 66 00:04:53,724 --> 00:04:55,474 !مادر 67 00:04:57,144 --> 00:04:59,544 ،دیروز هم همین رو می گفتم 68 00:04:59,546 --> 00:05:02,931 قبل از اینکه بیام داخل .و تو و «متیو» رو ببینم 69 00:05:04,550 --> 00:05:09,721 ...یه وقت به شوهرم نگی که دیدی وای، خدا، باورم نمیشه 70 00:05:09,723 --> 00:05:11,073 !این حرفا رو دارم میزنم. مادر 71 00:05:11,075 --> 00:05:13,158 چیه؟ - .قول بده - 72 00:05:13,160 --> 00:05:16,245 .تو همیشه روی بدنت حساس بودی 73 00:05:16,247 --> 00:05:17,896 از چی خجالت می کشی، دختر؟ 74 00:05:21,701 --> 00:05:22,785 .هیچی 75 00:05:29,259 --> 00:05:31,076 .شب به خیر مادر 76 00:05:31,078 --> 00:05:32,211 .شب به خیر 77 00:05:37,100 --> 00:05:41,753 می دونم دیر وقته، قربان، و می دونم که سرتون .شلوغه، معذرت می خوام که... معطل تون می کنم 78 00:05:41,755 --> 00:05:44,356 .خواهش می کنم، بنشینید درِ اینجا همیشه به روی 79 00:05:44,358 --> 00:05:47,025 .امور عاجل هم وطنان من بازه 80 00:05:47,027 --> 00:05:50,562 ،«برادر زنم، «شیموس والش 81 00:05:50,564 --> 00:05:54,452 بعد از دخالتش توی .حمله به حوزه افتاده زندون 82 00:05:54,454 --> 00:05:57,071 ...ما امیدوار بودیم که شاید شما .شما میگین قدرتمندین 83 00:05:57,073 --> 00:06:00,608 ...خوب، «شیموس» خیر ندیده بچه خوبیه ،حتی بهتر از شما، طبق شنیده ها 84 00:06:00,610 --> 00:06:01,942 .ژنرال، منظوری نداره ...اون 85 00:06:01,944 --> 00:06:07,298 اگه تو شهامتش رو نداری که از خانواده ات .دفاع کنی پس یه نفر دیگه باید بکنه 86 00:06:07,300 --> 00:06:10,968 برادر من استعداد و روحیه اش داره توی .اون زندون خراب شده به هدر میره 87 00:06:10,970 --> 00:06:13,304 ،طبق شنیده ها .برادر شما یه احمقه 88 00:06:14,307 --> 00:06:20,099 معلومه، شاید موقع مرغ دزدی توی قفس گیر کنه، ولی .حتی با این بچه بازی ها همیشه دستش توی جیب خودشه 89 00:06:20,101 --> 00:06:23,235 سیبل»، معمولاً وقتی می خوای یه نفر آزاد بشه» .نباید اسمی از کارهای خلاف دیگه اش ببری 90 00:06:23,237 --> 00:06:25,521 ،نیت عمل مهمه 91 00:06:25,523 --> 00:06:28,240 شیموس» هم هیچوقت» .نیت اش جنایت نبوده 92 00:06:28,242 --> 00:06:31,660 وای، وای، وای، شما چقدر منو .یاد عشق اولم می اندازین 93 00:06:31,662 --> 00:06:33,028 .با همون احساسات متقاعد کننده 94 00:06:33,030 --> 00:06:37,332 به افتخار اون بانو که دیری ست .ندیده امش، «شیموس» رو آزاد می کنم 95 00:06:37,334 --> 00:06:39,492 .«ممنون، ژنرال «داناوان 96 00:06:39,494 --> 00:06:44,030 به یک شرط؛ .چون ما که باران رحمت الهی نیستیم 97 00:06:44,032 --> 00:06:46,842 بچه ها دارن بالای شهر خطه فاضلاب جدیدی حفر می کنن، اگه 98 00:06:46,868 --> 00:06:49,652 شیموس» قاطی این باند» .کثیف نشد، آزاد میشه 99 00:06:49,654 --> 00:06:53,656 اولین روز غیبت اش یعنی شروع .«محکومیت اون در زندان «سینگ سینگ 100 00:06:56,844 --> 00:06:59,328 .ممنون، قربان 101 00:06:59,330 --> 00:07:00,847 .راه بیفت 102 00:07:00,849 --> 00:07:03,299 .ممنون 103 00:07:11,008 --> 00:07:13,009 !لازاروس زنده شد 104 00:07:13,011 --> 00:07:14,978 ظاهراً، تو این دو هفته .هیچی عوض نشده 105 00:07:14,980 --> 00:07:18,481 برای دیدن جنگ و دعوا آماده ای؟ 106 00:07:18,483 --> 00:07:21,701 ،مرد برای همین کارا به دنیا اومده .مثل کار پاسبونی 107 00:07:21,703 --> 00:07:24,487 .خوب، بهت احتیاج داریم 108 00:07:24,489 --> 00:07:25,789 هی، چه خبر اینجا؟ 109 00:07:25,791 --> 00:07:27,373 .فقط دارم اطاعت امر می کنم، کارآگاه 110 00:07:27,375 --> 00:07:28,742 ،داریم دوست شما رو می بریم زندون 111 00:07:28,744 --> 00:07:31,327 .به جرم اقدام به قتل بازداشت شده 112 00:07:31,329 --> 00:07:32,695 ایوا»، چی شده؟» 113 00:07:32,697 --> 00:07:38,551 یه نفر «لولا» رو زد، منم .چاقو کردم تو چشمش 114 00:07:38,553 --> 00:07:41,421 .بفرمایید 115 00:07:41,423 --> 00:07:42,589 .من مادرت رو می شناسم 116 00:07:42,591 --> 00:07:45,008 .می دونم. بفرمایید توی کالسکه 117 00:07:45,010 --> 00:07:47,477 .هی، «گلین» با رئیس اونجا صحبت کن 118 00:07:47,479 --> 00:07:50,480 .ازت می خوام ببریش به سلول شهردار 119 00:07:50,482 --> 00:07:52,717 سلول برای چی. جوری رفتار می کنید انگار هیچکس 120 00:07:52,743 --> 00:07:54,901 تا حالا حق یه آدم مست .رو نذاشته کف دستش 121 00:07:54,903 --> 00:07:56,986 داناوان» برای آزاد کردنت» .یه راهی پیدا می کنه 122 00:07:56,988 --> 00:07:59,072 بعد از اینکه باهاش .حرف زدم میام ببینمت 123 00:07:59,074 --> 00:08:02,391 .از این طرف، بفرمایید تو 124 00:08:16,791 --> 00:08:24,791 شب که میشد، به رفتار .آروم «توماس» فکر می کردم 125 00:08:25,100 --> 00:08:30,436 ،بچه که بود، وقتی روز به شب می رسید ،دوست داشت روی علف ها دراز بکشه 126 00:08:30,438 --> 00:08:34,891 .رفتن گرما از زمین رو احساس کنه 127 00:08:34,893 --> 00:08:38,978 .همیشه منتظر بر اومدن ماه می موندیم 128 00:08:38,980 --> 00:08:41,364 .اینطور وانمود می کرد که آزادیم 129 00:08:42,934 --> 00:08:45,235 .وای، اون پسر 130 00:08:45,237 --> 00:08:49,873 اون هر روز رو با امید شروع .و به پایان می رسوند 131 00:08:49,875 --> 00:08:51,624 ،مادر، فردا، وقتی رفتیم قصابی 132 00:08:51,626 --> 00:08:54,460 ...یادم بنداز که - ،سارا - 133 00:08:54,462 --> 00:08:57,630 بهم بگو «توماس» توی .این شهر چیکار می کرد 134 00:08:57,632 --> 00:08:58,915 .سالها ازش می گذره 135 00:08:58,917 --> 00:09:03,136 فقط بهم بگو آخرین صبحی .که زنده بود چطوری بود 136 00:09:05,840 --> 00:09:09,592 یاد نمیاد. ولی می دونم .که یه روز عادی بود 137 00:09:09,594 --> 00:09:15,798 معلومه که یادت میاد، و نباید هم .خاطرات رو فقط پیش خودت نگه داری 138 00:09:15,800 --> 00:09:21,137 تو فقط دلت می خواد این زندگی جدید ،بگذره، ولی درمیون گذاشتن خاطرات 139 00:09:21,139 --> 00:09:26,192 توماس» و «لوئیس» رو» .برای ما زنده نگه می داره 140 00:09:27,612 --> 00:09:29,979 !خواهش می کنم، کمک کنید 141 00:09:29,981 --> 00:09:31,781 .برو بیرون! اینجا بلوک ما ست 142 00:09:31,783 --> 00:09:33,416 !ما اول اومدیم اینجا 143 00:09:33,418 --> 00:09:37,003 .خونه داره می سوزه 144 00:09:37,005 --> 00:09:38,171 !یه خونه آتیش گرفته 145 00:09:38,173 --> 00:09:42,675 .فقط یه شرکت باید خسارت بده .بعداً معلوم میشه کدوم انجمن باید بده 146 00:09:42,677 --> 00:09:45,545 !چرا مردم این شهر اینقدر خشن هستن؟ 147 00:09:45,547 --> 00:09:47,799 شما همسایه ها می دونستین !همگی آدم هستین؟ 148 00:09:47,825 --> 00:09:50,558 تو که نباید توی تک تک مشکلات .این شهر دخالت کنی 149 00:09:50,658 --> 00:09:51,991 .زود باش، از این طرف 150 00:09:53,961 --> 00:09:55,325 !این خونه مونه! خواهش می کنم 151 00:10:05,663 --> 00:10:08,056 می خوای اون آتیش رو روشن نگه داری؟ 152 00:10:10,168 --> 00:10:15,422 به اون شعله ها فکر می کردم .که همه چیز اون آدما رو داشت می گرفت 153 00:10:15,424 --> 00:10:18,091 انجمن تامانی یه خونه .جدید بهشون میده 154 00:10:18,093 --> 00:10:22,462 .ایرلندی هوای همدیگه رو دارن 155 00:10:32,473 --> 00:10:35,308 تو هر روز به این زودی بیدار میشی؟ 156 00:10:35,310 --> 00:10:41,013 توی فایوپوینتس، تنها فرصت برای تحقیقات مداوم ...سپیده دمه، وقتی منو به هدف 157 00:10:41,015 --> 00:10:45,568 دلم می خواد بهت تعارف کنم، ولی .می دونم بدجور نگام می کنی 158 00:10:45,570 --> 00:10:50,039 من متوجه شدم که یک بیماری از طریق .چاه آلوده ی آپارتمان «لئونارد» منتشر شده 159 00:10:50,041 --> 00:10:54,120 درمان افراد مبتلا شده ،تقریباً غیر ممکن بود 160 00:10:54,122 --> 00:10:55,122 ...امّا اگه منبع آب 161 00:10:55,195 --> 00:10:58,858 سابقه اش رو بررسی می کنم، ولی شک دارم .دارایی «مورهوس» شامل آپارتمان هم بشه 162 00:10:58,860 --> 00:11:01,961 .هدف من فرا تر از اون ساختمونه 163 00:11:01,963 --> 00:11:07,500 من یه مقاله نوشتم و تمام منابع آبی که در منطقه 164 00:11:07,502 --> 00:11:09,002 ،در خطر آلودگی قرار دارن مشخص کردم 165 00:11:09,004 --> 00:11:12,088 .بهمراه توصیه هایی برای آینده 166 00:11:12,090 --> 00:11:15,041 دوست دارم این مقاله منتشر بشه، اما 167 00:11:15,043 --> 00:11:17,810 هیچکس کشفیات یه ،سیاهپوست رو قبول نمی کنه 168 00:11:17,812 --> 00:11:21,213 که ثابت می کنه آزادی .در شمال کامل نیست 169 00:11:21,215 --> 00:11:27,236 در این رابطه کمکی نمی تونم بکنم، ولی، اگه مقاله رو ،تحت نام مستعار یه سفید پوست می خواستی منتشر کنی 170 00:11:27,238 --> 00:11:33,276 مطمئناً، ناظم مدرسه ام یه دکتر .معروف و شریف می شناسه 171 00:11:33,278 --> 00:11:33,778 .بله 172 00:11:37,732 --> 00:11:39,248 .بیا زندگی ها رو تغییر بدیم 173 00:11:40,751 --> 00:11:42,668 ،اگه «رمزی» زنده بمونه 174 00:11:42,670 --> 00:11:44,504 میذاریم آبها از آسیاب بیفته .و مطمئن باش که آزاد میشی 175 00:11:44,506 --> 00:11:45,955 اگه بمیره؟ 176 00:11:45,957 --> 00:11:49,842 .این اوضاع رو پیچیده تر می کنه 177 00:11:49,844 --> 00:11:54,097 آدمای الکلی هر روز بدست .خودشون یا دیگران دارن می میرن 178 00:11:54,099 --> 00:11:57,767 فراموش کردی «رمزی» یه آدم گردن کلفت ،معمولی نیست. اون اهل روستای گرین ویچه 179 00:11:57,769 --> 00:12:00,019 و اهالی اونجا خیلی دوست دارن .خودشون رو مهم نشون بدن 180 00:12:00,021 --> 00:12:02,772 حالا من اینجا باید چیکار کنم؟ 181 00:12:02,774 --> 00:12:06,592 ما کاتولیک ها چیزی داریم ...به نام عقب نشینی 182 00:12:06,594 --> 00:12:10,279 ،نه مثل عقب نشینی توی جنگ .بلکه برای تجدید روح 183 00:12:10,281 --> 00:12:13,316 .اینجا، از وقت ات برای فکر کردن استفاده کن 184 00:12:13,318 --> 00:12:14,951 .بذار ما از طرف تو کار کنیم 185 00:12:21,318 --> 00:12:23,446 .به ترحّم دیگران عادت ندارم 186 00:12:23,448 --> 00:12:28,201 فریمن» رو میارم به «رمزی» یه نگاهی بندازه» .ما برای هر دو سناریو نقشه داریم 187 00:12:28,203 --> 00:12:31,621 یه حسی بهم میگه حتی .اگه زنده بمونه اعدام میشم 188 00:12:31,623 --> 00:12:34,073 توی این شهر، وقتی ...وقتی مردم تصمیم بگیرن 189 00:12:34,075 --> 00:12:36,709 مردم تاحالا اعتراضی نکردن، خوب؟ 190 00:12:36,711 --> 00:12:40,213 .«دار زدن من یعنی دار زدن بچه، «کرکی 191 00:12:40,215 --> 00:12:45,301 ببین، خطری تو و بچه ات .رو تهدید نمی کنه 192 00:12:45,303 --> 00:12:47,053 .بهت قول میدم از اینجا بیارمت بیرون 193 00:12:54,645 --> 00:12:57,796 ،بعد از اینکه با «فریمن» حرف زدی .یه سر برو میخونه 194 00:12:57,798 --> 00:13:00,817 ...مسولیت اونجا باید با «لولا» باشه .همه برنامه ها و درآمد ها 195 00:13:00,819 --> 00:13:03,186 .بهش هم بگو چشم از «ریچی» برنداره 196 00:13:03,188 --> 00:13:04,987 .فکر کنم داره از دخل دزدی می کنه 197 00:13:19,953 --> 00:13:24,757 .در این ازدواج، دو طرف واقعاً بهم پیوند خوردن 198 00:13:24,759 --> 00:13:26,509 هنوز نمی تونی بر اون غلبه کنی؟ 199 00:13:26,511 --> 00:13:31,631 خواهش می کنم یادت نره که اگه بخاطر .«من نبود تو الآن توی این اطاق نبودی، «نوربرت 200 00:13:31,633 --> 00:13:35,434 بگو ببینم، این دیگه چیه؟ 201 00:13:35,436 --> 00:13:38,304 یه پروژه شخصی، به .کار شما مربوط نیست 202 00:13:38,306 --> 00:13:41,474 ...کیفیت کراهت آور آب مرکز شهر» 203 00:13:41,476 --> 00:13:44,843 جریان آب و مواد زائد وضعیت» ...اسف باری پدید آورده 204 00:13:44,845 --> 00:13:46,946 !این به شما مربوط نیست 205 00:13:46,948 --> 00:13:53,369 ما تقاضا داریم جاری شدن آب مناسب در هر یک» ،از چاه های تشکیلات مجاور را تضمین کنید 206 00:13:53,371 --> 00:13:59,575 عدم موافقت منجر به پرداخت غرامت، و در .صورت لزوم، تعطیل شدن اجباری خواهد شد 207 00:14:01,745 --> 00:14:06,632 .فکر کنم تو هم جزء این "ما" باشی 208 00:14:06,634 --> 00:14:13,890 ،می دونستی یه "ما"ی دیگه، که من و تو باشیم مالک نصف تشکیلات پایین خیابان 14هم هستیم؟ 209 00:14:13,892 --> 00:14:21,264 ...درس کاری امروز .آدم نباید برای خودش خرج بتراشه 210 00:14:26,219 --> 00:14:29,238 کار، و تمام درس های مربوط .بهش، برای امروز کافیه 211 00:14:29,240 --> 00:14:32,358 مطمئنم که جای .دیگه ای داری که بری 212 00:14:44,121 --> 00:14:49,375 .احمق فکر می کنه می تونه از من جلو بزنه 213 00:14:49,377 --> 00:14:51,177 .به مبارزه می طلبمش 214 00:14:58,852 --> 00:15:00,252 کارآگاه، مشروب؟ 215 00:15:00,254 --> 00:15:01,637 .نه، موضوع کاریه 216 00:15:01,639 --> 00:15:03,088 .من یه کم می خورم 217 00:15:03,090 --> 00:15:06,442 .خدای من، «لولا» انگار بدجوری کتک خوردی 218 00:15:06,444 --> 00:15:09,428 کاش خودم اون حیوون رو زده بودم .قبل از اینکه «ایوا» بهش چاقو بزنه 219 00:15:09,430 --> 00:15:12,398 قبل از اینکه بهش چاقو بزنه رمزی» می خواست بره سراغ اون؟» 220 00:15:12,400 --> 00:15:14,233 ،همون بلایی که حقش بود سرش اومد .اگه منظورت اینه 221 00:15:14,235 --> 00:15:17,486 خوب، جدا از احساسات، می خوام یه .پرونده برای دفاع از خود درست کنم 222 00:15:17,488 --> 00:15:19,822 انتظار داری چی بگم، کارآگاه؟ 223 00:15:19,824 --> 00:15:21,273 .ایوا هایزن» فقط رئیس من نیست» 224 00:15:21,275 --> 00:15:23,242 تو چی، «ریچی»؟ - .ایوا» چاره دیگه ای نداشت» - 225 00:15:23,244 --> 00:15:25,661 .یادت باشه... چاقو مال «رمزی» بود 226 00:15:25,663 --> 00:15:28,798 چند تا شاهد دیگه حرف شما رو تأیید .می کنن، این بدرد «ایوا» نمی خوره 227 00:15:28,800 --> 00:15:31,300 .من میگم یه دوجین آدم یا بیشتر - به جز مشتری های معمولی؟ - 228 00:15:31,302 --> 00:15:32,718 مثلاً کسانی که اهل این شهر نیستن؟ 229 00:15:32,720 --> 00:15:34,086 کسی هست که پشت «رمزی» باشه؟ 230 00:15:34,088 --> 00:15:37,790 .پسر عموش، «جنکینز... پل» اینجا بود 231 00:15:37,792 --> 00:15:41,560 بذار حدس بزنم... اون .تا دعوا شروع میشه عقب میشینه 232 00:15:41,562 --> 00:15:44,563 اون یه الکلیه، که داره تمام ثروت .خانوادگیش رو توی شهر به باد میده 233 00:15:44,565 --> 00:15:47,016 می تونم با «لولا» حرف بزنم؟ 234 00:15:49,135 --> 00:15:55,140 ایوا» میگه می خوام مسولیت اینجا با» .تو باشه، و حواست هم به «ریچی» باشه 235 00:15:55,142 --> 00:15:58,194 باشه، اینجا رو مثل اسباب .بازی فروشی می چرخونم 236 00:15:58,196 --> 00:16:02,531 هر مشکلی داشتی، یا هر .کمکی خواستی، فقط خبرم کن 237 00:16:02,533 --> 00:16:05,368 .می تونم به یکی دو تا چیز فکر کنم 238 00:16:05,370 --> 00:16:06,819 .به یه چیز دیگه فکر کن 239 00:16:09,423 --> 00:16:15,678 ،ویسکی مورد علاقه من همیشه «اُلد پپر» بوده .رابرت» هم در مقابل ویسکی «بوربن» ناتوانه» 240 00:16:15,680 --> 00:16:20,933 با اجازه شما، با توجه به مقدار مصرف، «آ.ام بلینگر» رو .پیشنهاد می کنم که بصورت عمده فروخته میشه 241 00:16:20,935 --> 00:16:22,351 اصلاً، چرا باید یکی رو انتخاب کنیم؟ 242 00:16:22,353 --> 00:16:23,719 .همه اش رو سفارش بده 243 00:16:23,721 --> 00:16:25,971 از هرکدوم یه جعبه کامل؟ مگه اینجا میخواد محاصره بشه؟ 244 00:16:25,973 --> 00:16:28,941 .«سخت نگیر، «جیمز 245 00:16:28,943 --> 00:16:30,860 .بفرمایید 246 00:16:30,862 --> 00:16:33,612 ،چرا خودت نمی چشی ببینی کدوم بهتره؟ 247 00:16:33,614 --> 00:16:37,256 از پیشنهادتون ممنونم، خانوم، ولی .من در حین کار مشروب نمی خورم 248 00:16:37,258 --> 00:16:41,510 .چه باحال 249 00:16:48,268 --> 00:16:51,322 رمزی» خون زیادی ازش رفته» و مطمئناً بینایی چشم 250 00:16:51,348 --> 00:16:54,440 ،مصدومش رو هم دست میده .ولی جراحت به مغزش نرسیده 251 00:16:54,442 --> 00:16:57,610 زنده می مونه؟ - .آره - 252 00:16:57,612 --> 00:17:00,730 خطر عوارض جانبی همیشه .هست، ترومای ثانویه 253 00:17:00,732 --> 00:17:04,534 همین که نفس می کشه .برای «ایوا» خبر خوبیه، ممنون 254 00:17:04,536 --> 00:17:10,038 ...ببخشید، می تونم - .متأسفم، فعلاً گرفتارم - 255 00:17:10,063 --> 00:17:11,790 .«هی، «مگوایر 256 00:17:11,791 --> 00:17:14,409 .خیلی خوب دیگه، راه بیفت 257 00:17:17,830 --> 00:17:22,000 چی باعث شده چنین زیبا رویی به این آشغالدونی بیاد؟ 258 00:17:22,002 --> 00:17:24,586 .من دنبال کارآگاه «کرکران» می گردم 259 00:17:24,588 --> 00:17:27,088 برای چه کاری؟ 260 00:17:27,090 --> 00:17:32,548 اون یه تلگرام برای والدینـم فرستاد .در رابطه با قتلی که من شاهدش بودم 261 00:17:32,550 --> 00:17:34,684 اسمتون چیه اونوقت؟ 262 00:17:34,686 --> 00:17:37,687 .اسم من «ترسا ترمبلی» هست 263 00:17:37,689 --> 00:17:39,655 .وامصیبتا 264 00:17:43,217 --> 00:17:46,019 .من مُردن قاضی «آلدرمن» رو دیدم 265 00:17:46,021 --> 00:17:52,192 ،مردی که اونو کشت دهن ام رو گرفت ...و بعد 266 00:17:52,194 --> 00:17:57,581 اگه یه بار دیگه قاتل رو ببینی می تونی بشناسیش؟ 267 00:17:57,583 --> 00:17:59,366 .بله 268 00:17:59,368 --> 00:18:01,452 .چهره اون مرد هیچوقت یادم نمیره 269 00:18:03,455 --> 00:18:08,592 وقتی «آلدرمن» مُرد، تو چشام .نگاه کرد و گفت بعدش نوبت منه 270 00:18:08,594 --> 00:18:13,097 خوب، عزیزم، چی شد که بعدی نبودی؟ 271 00:18:15,350 --> 00:18:18,585 .به دیوار ضربه زدم 272 00:18:18,587 --> 00:18:24,024 ،«همسایه ام «مب اُدایر .اون از سر و صدا متنفره 273 00:18:24,026 --> 00:18:30,114 تهدید کرد که میاد تو خونه .تا سر و صدا رو بخوابونه 274 00:18:30,116 --> 00:18:35,435 وقتی اون مرد داشت نزدیکم .می شد، درِ «مب» باز شد 275 00:18:35,437 --> 00:18:40,624 .قاتل حتماً ترسیده بود .اون فرار کرد 276 00:18:40,626 --> 00:18:45,379 منم فوراً در رو قفل کردم، و چند تا .چیز برداشتم و بسرعت رفتم 277 00:18:51,839 --> 00:18:53,590 .به «کوین» خبر میدم پرونده دوباره باز شده 278 00:18:53,592 --> 00:18:56,677 کارآگاه «کرکران» در حال حاضر به .اندازه کافی سرش شلوغ هست 279 00:18:56,679 --> 00:19:00,230 مطمئنم خودت می تونی .این پرونده رو پیش ببری 280 00:19:00,232 --> 00:19:02,516 .ترسا» رو ببر مخفی کن، حالا» 281 00:19:06,270 --> 00:19:08,238 .سرگرد 282 00:19:08,240 --> 00:19:11,307 اولاً، مایلم بهت اطمینان .بدم برنامه در حال پیشرفته 283 00:19:11,309 --> 00:19:15,451 .و، دوماً، پدرم اسناد شما رو از بین برد 284 00:19:18,872 --> 00:19:21,757 چرا باید آثار من دست پدر شما باشه؟ 285 00:19:21,759 --> 00:19:26,879 من امروز بعدازظهر، با دکتر «ولز» معاونت .پزشکی دانشگاه کلمبیا قرار ملاقات دارم 286 00:19:26,881 --> 00:19:29,632 .ولی تو که چیزی نداری نشونش بدی 287 00:19:29,634 --> 00:19:31,333 .پس یه مقاله دیگه بنویس 288 00:19:31,335 --> 00:19:33,519 من «ولز» رو در خصوص .هدفمون قانع می کنم 289 00:19:33,521 --> 00:19:34,687 .اون آدم شجاعیه 290 00:19:34,689 --> 00:19:41,510 و وقتی قبول کنه، من مقالات بعدی رو مستقیماً .بهش تحویل میدم و حرفت به گوش ملت میرسه 291 00:19:41,512 --> 00:19:47,733 ولی اگه دکتر «ولز» تا این حد آدم درستیه، به یه .گزارش لفظی از طرف یه تاجر اعتماد نمی کنه 292 00:19:47,735 --> 00:19:49,952 .پس شروع کن به نوشتن 293 00:19:49,954 --> 00:19:52,738 .ما قرار تاریخ ساز بشیم 294 00:19:52,740 --> 00:19:55,541 و این دفعه، دو .نسخه ازش بنویس 295 00:20:02,299 --> 00:20:04,250 .داناوان» قول بیخود نمیده» 296 00:20:07,221 --> 00:20:11,424 ،آپارتمان ها همه یه شکل اند .منو می ترسونن 297 00:20:11,426 --> 00:20:13,476 حس می کنم برگشتم .به اطاق قبلی خودم 298 00:20:13,478 --> 00:20:17,063 .این که اطاق نیست 299 00:20:17,065 --> 00:20:18,431 .اینجا قصره 300 00:20:18,433 --> 00:20:22,018 .«چون تو یه ملکه ای، «ترسا 301 00:20:23,271 --> 00:20:24,987 .اینم از تخت شما 302 00:20:28,609 --> 00:20:30,910 داناوان» هم مثل ما» .شروع کرد، می دونی 303 00:20:30,912 --> 00:20:35,865 به اینجا مهاجرت کرد و جای خودشو توی .شهر پیدا کرد، و خودشو به اون بالا رسوند 304 00:20:35,867 --> 00:20:38,451 ،خوب، اگر هم بالا نباشه .به بالا نزدیکه 305 00:20:38,453 --> 00:20:41,871 من نمی دونم اصلاً می توم .به جایی برسم یا نه 306 00:20:41,873 --> 00:20:44,740 اصلاً نمی دونم دنبال چی بودم، وقتی .از هملیتون به نیویورک اومدم 307 00:20:44,742 --> 00:20:47,376 ...خوب، همین این شهر رو خاص کرده 308 00:20:47,378 --> 00:20:50,079 لازم نیست از قبل .بدونی چی پیش میاد 309 00:20:50,081 --> 00:20:53,248 قاضی «آلدرمن» خیلی .وعده ها به من داده بود 310 00:20:53,250 --> 00:20:59,710 دست آخر، تنها چیزی که برام گذاشت .ترس بود و اون تصویر از مرگش 311 00:21:01,558 --> 00:21:05,561 فکر نکنم من اینجا .آینده ای داشته باشم 312 00:21:10,600 --> 00:21:13,268 .درسته 313 00:21:13,270 --> 00:21:16,706 ...ولی «داناوان» رو ببین باید اداره پلیس رو ترک می کرد 314 00:21:16,708 --> 00:21:19,458 .چون توی پیمانکاری موفق بود 315 00:21:19,460 --> 00:21:23,160 بعد انجمن تامانی متوجه شد، و .تمام این چیزا، یکی پس از دیگری 316 00:21:23,162 --> 00:21:25,245 ولی اون از یه خونه با ،زمین گلی شروع کرده 317 00:21:25,247 --> 00:21:27,781 و می دونسته که .لیاقتش بیشتر از گِله 318 00:21:27,783 --> 00:21:35,121 حقیقت اینه... بزرگی با چیزای .ملال آور هر روز شروع میشه 319 00:21:35,123 --> 00:21:38,058 .مهم اینه که تو چطور بهش برسی 320 00:21:38,060 --> 00:21:40,928 خوب، شاید بالاخره با .آدمای درست برخورد کردم 321 00:21:49,487 --> 00:21:53,139 .می بینم که سرت خیلی شلوغه، کارآگاه 322 00:21:53,141 --> 00:21:55,943 یه سر رفتم میخونه و .با چند تا شاهد حرف زدم 323 00:21:55,945 --> 00:22:00,197 ایوا» قویاً می تونه ادعا کنه که» .دفاع از خود بوده. «رمزی» چاقو کشیده 324 00:22:00,199 --> 00:22:02,115 داشته شلوغ کاری می کرده، و .یکی از دخترای «ایوا» رو زده 325 00:22:02,117 --> 00:22:05,168 .«آره، اون دختره جوون سبزه «لولا 326 00:22:05,170 --> 00:22:06,987 حداقل حالا می تونیم به .قید ضمانت آزادش کنیم 327 00:22:06,989 --> 00:22:11,666 من فکر کردم توی زندون منظورم رو .واضح بیان کردم، ولی ظاهراً اینطور نبوده 328 00:22:11,668 --> 00:22:15,837 فکر کنم گفتین «رمزی» یه آدم ولگرد ...بی نام و نشون نیست، ولی ما باید 329 00:22:15,839 --> 00:22:19,725 ،«امسال شهردار انتخاب میشه، «کرکران .نمی دونستی بدون 330 00:22:19,727 --> 00:22:23,312 یعنی هر دو سال یکبار، یه آدم پولدار عوضی از اینجا رد میشه؟ 331 00:22:23,314 --> 00:22:26,481 فکر کنم حالا دیگه منو بهتر .«از اینا می شناسی، «کوین 332 00:22:26,483 --> 00:22:29,484 .ایوا» یه زن کاسبه» 333 00:22:29,486 --> 00:22:30,902 .اون اینجا رو رونق داده 334 00:22:30,904 --> 00:22:34,323 .اون دوست ماست، حتی بیشتر از دوست 335 00:22:34,325 --> 00:22:40,662 ،«متوجه این قضیه هستم، «کوین ،واقعاً هستم 336 00:22:40,664 --> 00:22:43,999 ،اما خواهش می کنم .کمی صبر داشته باش 337 00:22:44,001 --> 00:22:47,803 .با هم آزادش می کنیم 338 00:22:50,640 --> 00:22:52,707 «دکتر میگه «رمزی .حتماً زنده می مونه 339 00:22:52,709 --> 00:22:56,561 ...خوب، چه بهتر .کور سویی از روشنایی ابدی 340 00:23:03,500 --> 00:23:06,000 «بیمارستان سنت وینسنت» 341 00:23:46,279 --> 00:23:51,733 .چشم رو هم بذاری برگشتی پیش دخترا 342 00:23:51,735 --> 00:23:54,769 فریمن» چقدر مطمئن بود؟» 343 00:23:54,771 --> 00:23:57,873 ،متیو» همیشه با دقت عمل می کنه» .مخصوصاً موقع تشخیص 344 00:23:57,875 --> 00:24:01,793 ،«اون حرومزاده کور «رمزی .زنده می مونه 345 00:24:05,415 --> 00:24:07,332 .پس ما هم زنده می مونیم 346 00:24:09,168 --> 00:24:10,635 .کرکران»، بیرون» 347 00:24:10,637 --> 00:24:12,787 .باید با خانوم «هایزن» تنها حرف بزنم 348 00:24:12,789 --> 00:24:15,640 .اگه مربوط به پرونده اشه، من جایی نمیرم 349 00:24:15,642 --> 00:24:17,175 همین الآنش هم به اندازه .کافی دخالت کردی 350 00:24:17,177 --> 00:24:19,478 .کاپیتان، ترجیح میدم «کوین» هم باشه 351 00:24:19,480 --> 00:24:22,147 .جک رمزی» مُرده» 352 00:24:22,149 --> 00:24:23,765 توی بسترش در .بیمارستان سنت وینست 353 00:24:23,767 --> 00:24:27,809 متأسفم، «ایوا» تو به جرم .قتل بازداشت میشی 354 00:24:27,811 --> 00:24:29,644 .نه، امکان نداره مُرده باشه 355 00:24:29,646 --> 00:24:33,365 .پس برو بیمارستان و خودت ببین 356 00:24:33,367 --> 00:24:35,650 اونا به زودی یک هیئت .منصفه عالی فرا می خونند 357 00:24:45,879 --> 00:24:53,093 ...ولی تو که گفتی - .توی ارتش، همیشه نقشه دومی وجود داره - 358 00:24:53,095 --> 00:24:54,545 .ما یه دفاعیه برات تدارک می بینیم 359 00:24:54,547 --> 00:24:57,297 منک یکی دیگه از مهاجرای .فایوپوینتسی ام توی زندون... یک بار مصرف 360 00:24:57,299 --> 00:25:01,301 .نه. دوستات بخاطر تو مبارزه می کنن .من بخاطر تو مبارزه می کنم 361 00:25:01,303 --> 00:25:06,640 ،خودم رو آزاد می دیدم، کسی که اهل کاره .ولی بین این دیوارها، هیچ کاری نمیشه کرد 362 00:25:06,642 --> 00:25:08,275 .مهاجم «رمزی» بوده 363 00:25:08,277 --> 00:25:10,510 ما هیئت منصفه رو با شهود .با خاک یکی می کنیم 364 00:25:10,512 --> 00:25:15,115 کوین»، من اینقدر توی نیویورک زندکی کردم» .که بدونم مردم اینجا گوششون به حقیقت بدهکار نیست 365 00:25:15,117 --> 00:25:18,619 .«حل کردن این قضیه وظیفه منه، «ایوا 366 00:25:28,046 --> 00:25:30,747 .این... درست نیست 367 00:25:30,749 --> 00:25:33,083 .اشکالی نداره 368 00:25:33,085 --> 00:25:34,668 .اشکالی نداره 369 00:25:34,670 --> 00:25:39,306 .اشکالی نداره .فقط... همین جا باش 370 00:25:39,308 --> 00:25:42,476 ...فقط بذار 371 00:25:46,936 --> 00:25:49,687 اینا اسناد زمین هایی هست .که در مسیر آب گذر قرار دارن 372 00:25:49,689 --> 00:25:51,055 .ترتیب پیشنهاد من رو بده 373 00:25:51,057 --> 00:25:55,026 ،من دارم میرم رسماً پیشنهادم رو ثبت کنم .قبل از انتخابات شورای شهر فردا 374 00:25:55,028 --> 00:25:57,812 وقتی از جلسه برگردین همه چیز روی میز حاضره 375 00:25:57,814 --> 00:25:59,197 .و بخت یارتان، قربان 376 00:25:59,199 --> 00:26:03,100 .بخت؟ امیدوارم نیازی به بخت پیدا نکنیم 377 00:26:03,102 --> 00:26:05,936 .روی میز نه، بذار توی گاوصندوق 378 00:26:05,938 --> 00:26:09,123 این اسناد به چند طریق .آینده ما رو رقم می زنه 379 00:26:28,877 --> 00:26:32,830 .«به شهردار روبن فنتون» 380 00:26:34,718 --> 00:26:41,672 .«خوشم میاد از این اسم، «روبن 381 00:26:41,674 --> 00:26:49,263 این حقیقت داره که شما با ماری تاد همسر آبراهام لینکلن) سر و سری داشتید؟» نقطه) 382 00:26:49,265 --> 00:26:50,932 «نه؟» 383 00:26:50,934 --> 00:26:54,602 .علامت تعجب، علامت تعجب 384 00:26:54,604 --> 00:26:57,605 .ببخشید 385 00:26:59,992 --> 00:27:02,026 .شما که شهردار «روبن» نیستین 386 00:27:07,649 --> 00:27:10,535 .یا «ماری تاد» شگفت انگیز 387 00:27:12,337 --> 00:27:15,423 دوست جدید مایی؟ 388 00:27:15,425 --> 00:27:17,875 .می خوام دوباره همه اشون دعوت کنم 389 00:27:17,877 --> 00:27:20,011 .حتماً خونه رو اشتباهی اومدم 390 00:27:20,013 --> 00:27:24,515 .پیشخدمت نباید اجازه میداد بیام تو 391 00:27:27,187 --> 00:27:30,605 .«الیزابت». دکتر «ولز» 392 00:27:30,607 --> 00:27:33,057 این زن الکلی همسر شما ست؟ 393 00:27:33,059 --> 00:27:36,360 ...اون .دکتر، بفرمایید اتاق نشیمن 394 00:27:36,362 --> 00:27:40,681 ...خبر نداشتم - ،در نتیجه این بی ادبی، من هیچ حرفی رو باور نمی کنم - 395 00:27:40,683 --> 00:27:44,068 .چه برسد به یک مقاله پزشکی 396 00:27:44,070 --> 00:27:48,873 هرگز با چنین گستاخی .بی شرمانه ای مواجه نشده بودم 397 00:27:48,875 --> 00:27:50,291 !قربان 398 00:27:55,831 --> 00:28:00,718 این دکتر تنها راه باقی مانده .برای انتشار مطالعات «فریمن» بود 399 00:28:00,720 --> 00:28:02,837 چیکار داری می کنی تو رو خدا؟ 400 00:28:02,839 --> 00:28:05,673 .«دلم می خواد برقصم، «رابرت 401 00:28:05,675 --> 00:28:07,425 .دلم می خواد برقصم 402 00:28:07,427 --> 00:28:12,730 اگه به این رفتارت ادامه بدی، هیچ کس دعوت .ما رو قبول نمی کنه، خواهش می کنم بسه 403 00:28:12,732 --> 00:28:16,901 .مهمونی های خشک بالاشهری دیگه بسه 404 00:28:16,903 --> 00:28:19,854 .یه چیز تیره، یه چیز پایین شهری 405 00:28:24,159 --> 00:28:29,413 تیرگی پایین شهر رو تو .حتی نمی تونی درک کنی 406 00:28:38,041 --> 00:28:39,757 .«منو بگیر، «رابرت 407 00:28:46,715 --> 00:28:48,633 .بغلم کن 408 00:29:08,770 --> 00:29:10,705 .وایسا، باید یه چیزی بخرم 409 00:29:10,707 --> 00:29:12,156 .می خوام خورش درست کنم 410 00:29:12,158 --> 00:29:14,942 .بذار ببینم تازه هست یا نه 411 00:29:14,944 --> 00:29:17,628 .یا بخرین یا دست نزنین و تشریف ببرید 412 00:29:17,630 --> 00:29:19,650 .می خوایم خوب هاش رو سوا کنیم 413 00:29:19,652 --> 00:29:21,902 .مادر من آشپز ماهریه 414 00:29:21,904 --> 00:29:23,771 .بذار ببینم 415 00:29:23,773 --> 00:29:26,741 گفتم اون دستای کثیف ات !رو به چیزای من نزن 416 00:29:26,743 --> 00:29:28,576 !مریضی همه جا رو گرفته 417 00:29:28,578 --> 00:29:30,027 .اون مرد یه دکتره 418 00:29:30,029 --> 00:29:32,496 .اون بهت میگه مرض به چی میگن 419 00:29:32,498 --> 00:29:37,985 ،فکر کردی توی چه جور دنیایی هستی، ننه جون جایی که یه سیاه زنگی می تونه به من بگه چی به چیه؟ 420 00:29:37,987 --> 00:29:40,821 .آقا،من نمی دونم چطور دنیایی هست 421 00:29:40,823 --> 00:29:42,489 .بیا بریم، مادر 422 00:29:42,491 --> 00:29:45,259 ،قبل از اینکه شماها پیداتون بشه .اینجا شهر خوبی بود 423 00:29:45,261 --> 00:29:46,677 شما باعث شدین برادرای .من کارشون رو از دست بدن 424 00:29:46,679 --> 00:29:48,462 !شما از ایرلندی ها هم بدترین 425 00:29:48,464 --> 00:29:49,764 کارشون؟ 426 00:29:49,766 --> 00:29:51,498 .شاید بهتر بود بیشتر کار می کردن 427 00:29:51,500 --> 00:29:52,883 .مادر، بسه .خیلی خوب، دیگه کافیه 428 00:29:56,471 --> 00:29:58,973 !متیو»، نه» 429 00:29:58,975 --> 00:30:04,178 یه بار دیگه با عیال من حرف بزنی .گردن کلفت ات رو می کنم توی اون دریچه 430 00:30:04,180 --> 00:30:06,313 !«متیو» 431 00:30:06,315 --> 00:30:08,983 .ولش کن 432 00:30:08,985 --> 00:30:10,534 .خواهش می کنم 433 00:30:17,325 --> 00:30:18,742 !مادر، زودباش 434 00:30:18,744 --> 00:30:20,494 تو نمی دونی من چه .آدمایی رو می شناسم 435 00:30:20,496 --> 00:30:22,630 .زودباش دیگه 436 00:30:24,549 --> 00:30:26,000 !«متیو» 437 00:30:27,719 --> 00:30:28,886 .بس کن 438 00:30:28,888 --> 00:30:31,019 من هر وقت دلم بخواد با !زن کثیف ات حرف می زنم 439 00:30:31,032 --> 00:30:33,174 ...اگر هم دلم بخواد 440 00:30:33,176 --> 00:30:36,043 !«متیو» - !آتیش شون می زنم - 441 00:30:36,045 --> 00:30:39,346 !همه اشونو آتیش می زنم 442 00:30:44,686 --> 00:30:48,173 تمام پیشنهادات نهایی در رابطه با طرح آب گذر باید 443 00:30:48,199 --> 00:30:51,242 تا نیمه شب فردا به .شهرداری تحویل داده شوند 444 00:30:51,244 --> 00:30:55,132 در جلسه علنی هفته آینده، برای تعیین .بهترین پیشنهاد رأی گیری خواهیم کرد 445 00:30:55,158 --> 00:30:58,912 عملیات ساخت این پروژه برای روز .اول ماه مه برنامه ریزی شده است 446 00:30:58,914 --> 00:31:04,000 و حالا جلسه را با یک دقیقه سکوت به احترام .قاضی مرحوم «استفان بارتلت» خاتمه می دهیم 447 00:31:04,002 --> 00:31:08,789 .ممنونم که از پیشنهاد من حمایت کردی 448 00:31:08,791 --> 00:31:10,540 از «لنسیگ» خبری نشد؟ 449 00:31:10,542 --> 00:31:13,576 .انگار آب شده رفته تو زمین 450 00:31:13,578 --> 00:31:17,914 شاید بالاخره فهمیده که هر .کاری کنه حریف من نمیشه 451 00:31:17,916 --> 00:31:19,265 .شرط می بندم که اینطور نیست 452 00:31:19,267 --> 00:31:20,917 چطور؟ 453 00:31:20,919 --> 00:31:25,388 اون یه نفر رو فرستاده تا پیشنهادش .رو برای رأی گیری فردا ثبت کنه 454 00:31:29,110 --> 00:31:33,396 خوب، پس، باشد که .فرد اصلح پیروز شود 455 00:31:33,398 --> 00:31:40,624 .«من با حمایت از طرح تو ریسک کردم، «داناوان .امیدوارم این تصمیم برای من شرمندگی به بار نیاره 456 00:31:43,661 --> 00:31:48,078 باشد که روح همکار مرحوم مان شاد .شود. پایان جلسه را اعلام می کنم 457 00:31:48,080 --> 00:31:52,799 فریمن» «جک رمزی» رو قبل از» .مرگش دید، گفت اون زنده می مونه 458 00:31:52,801 --> 00:31:57,888 ،مگه نشنیدن مرگ در خونه همه رو می زنه .نمی شه از در پشتی فرار کرد که 459 00:31:57,890 --> 00:32:00,625 ولی به نظر نمیاد مرگ در .خونه «رمزی» رو زده باشه 460 00:32:00,627 --> 00:32:04,928 ،«زندگی خیلی سخت شده، «کرکی .ولی «ایوا» هم زن سرسختیه 461 00:32:04,930 --> 00:32:07,063 .چیزیش نمیشه 462 00:32:07,065 --> 00:32:08,631 .«ممنون، «باک 463 00:32:08,633 --> 00:32:10,567 وقتی میخونه تازه باز شده بود یادته؟ 464 00:32:10,569 --> 00:32:12,235 .آره درست قبل از جنگ 465 00:32:12,237 --> 00:32:14,187 .انگار بچه بودیم اون موقع 466 00:32:14,189 --> 00:32:16,740 .آره، خوب بودیم 467 00:32:16,742 --> 00:32:21,661 همیشه ملاحظه ما رو می کرد و .بهمون مشروب و اطاق و میداد 468 00:32:21,663 --> 00:32:24,748 .امکان نداره بذارم «ایوا» رو دار بزنن 469 00:32:24,750 --> 00:32:27,951 کوین»، بهم قول بده اینکار» .رو عاقلانه انجام میدی 470 00:32:27,953 --> 00:32:29,652 کدوم کار؟ 471 00:32:29,654 --> 00:32:32,622 .هر غلطی که می خوای بکنی 472 00:32:32,624 --> 00:32:36,342 از ژنرال «داناوان» یاد گرفتم، نه؟ 473 00:32:36,344 --> 00:32:37,761 بیخیال، می خوام یه سر .به میخونه «ایوا» بزنم 474 00:32:37,763 --> 00:32:40,663 .من و «گلین» یه سر رفتیم .خبری از «جنکینز» نبود 475 00:32:40,665 --> 00:32:42,882 .می خوام ببینم اوضاع «لولا» چطوره 476 00:32:42,884 --> 00:32:44,100 .خیلی خوب 477 00:32:44,102 --> 00:32:47,604 باید این گوشت رو برسونم .خونه، بعدش میام اونجا 478 00:32:47,606 --> 00:32:51,174 .خوبه 479 00:32:51,176 --> 00:32:55,678 بچگی هات چطوری بود؟ 480 00:32:55,680 --> 00:33:01,785 ،گمونم مثل بقیه ،در رؤیای یک شوهر بودم 481 00:33:01,787 --> 00:33:05,705 .و دعا می کردم که خوشگل بشم 482 00:33:05,707 --> 00:33:09,525 .الیزابت»، اینو یه لحظه هم باور نمی کنم» 483 00:33:09,527 --> 00:33:15,048 خواهش می کنم، دوست دارم بدونم .زنی که عاشقشم چطوری بزرگ شده 484 00:33:15,050 --> 00:33:18,051 .دوران جوونی من راحت نگذشت 485 00:33:18,053 --> 00:33:21,704 یعنی چی؟ 486 00:33:21,706 --> 00:33:23,056 پدرت بدجنس بود؟ 487 00:33:23,058 --> 00:33:25,141 .وای، نه اصلاً 488 00:33:25,143 --> 00:33:28,178 .اون مرد خوبی بود 489 00:33:28,180 --> 00:33:31,648 فقط با 5 دخترش، وقتی که .پسر بیشتر به کارش می اومد 490 00:33:39,723 --> 00:33:45,028 چرا یه دفعه به دوران جوونی من علاقه مند شدی؟ 491 00:33:45,030 --> 00:33:50,083 حس می کنم ما در اوایل .زندگی تبدیل می شیم به سنگ 492 00:33:50,085 --> 00:33:56,039 بنظرم، هرچی که جلو تر .میریم، باید بیشتر مراعات کنیم 493 00:33:56,041 --> 00:33:58,341 .رابرت»، احمق نشو» 494 00:33:58,343 --> 00:34:02,545 این کارا برای دلخوشیه، ولی امروز به .قیمت یکی از دوستام تموم شد 495 00:34:02,547 --> 00:34:06,749 یکی از دوستای ما... به قیمت چیزی .که خیلی براش ارزش داشت 496 00:34:06,751 --> 00:34:10,887 رابرت»، اون یه اتفاق کوچیک بود، یه» .شوخی که به جای بدی کشیده شد 497 00:34:10,889 --> 00:34:13,523 .من واقعاً نمی خواستم کسی رو ناراحت کنم 498 00:34:13,525 --> 00:34:16,609 می دونم خودم تریاک رو بهت معرفی .کردم، پس خودم سزاوار سرزنشم 499 00:34:16,611 --> 00:34:23,032 از حسی که بهم میده خوشم میاد، از .آرامشی که به ذهن آشفته می بخشه 500 00:34:31,208 --> 00:34:35,128 بیا یه مدت این جنس رو مصرف نکنیم، باشه؟ 501 00:34:35,130 --> 00:34:36,913 .صبر کن 502 00:34:36,915 --> 00:34:40,300 لااقل، بذار قطره های .آخرش رو بخورم 503 00:34:40,302 --> 00:34:52,302 باشه. ولی از امشب به بعد، برای یه .مدت میریم دنبال یه سرگرمی دیگه 504 00:35:01,638 --> 00:35:03,805 بعد از پایان رأی گیری، باید لیستی .از افراد استخدامی تهیه کنیم 505 00:35:03,831 --> 00:35:05,971 باید تا می تونیم از منطقه .ششمی ها انتخاب کنیم 506 00:35:05,977 --> 00:35:09,195 اینطوری، انجمن تامانی برای .مناطق دیگه هم لیست میده 507 00:35:21,675 --> 00:35:26,296 خوب، «اُرین لنسیگ»، می خوای بجنگی؟ 508 00:35:26,298 --> 00:35:28,098 .بچرخ تا بچرخیم 509 00:35:28,099 --> 00:35:29,883 .فوراً کارآگاه «مگوایر» رو احضار کن 510 00:35:29,885 --> 00:35:31,801 .و با آقای «اُمیلی» از کلیسا خبر کن 511 00:35:31,803 --> 00:35:35,471 .باید یه نامه برای والدین «اُهرن» بنویسم 512 00:35:57,734 --> 00:36:01,687 برگشتی صفا کنی، یا هنوز درحال کاری؟ 513 00:36:01,689 --> 00:36:04,723 .برای نوشیدنی معوقه ام اومدم 514 00:36:04,725 --> 00:36:06,025 .هی 515 00:36:06,027 --> 00:36:08,744 رفته بودم از خیابون مالبری چند تا طعم دهنده بگیرم 516 00:36:08,746 --> 00:36:10,529 که دیدم اون عوضی «جنکینز» داره .اونجا مشروب می خوره 517 00:36:17,370 --> 00:36:23,125 ما که خوب می دونیم توی .این شهر باید فروتن بود و صبور 518 00:36:23,127 --> 00:36:25,961 هماهنگ شدن خودمون رو یادته؟ 519 00:36:25,963 --> 00:36:34,019 قوانین جدید، معیار های عجیب، با انبوهی از .اصوات و بوها که ما رو از درک واقعی باز می داشت 520 00:36:34,021 --> 00:36:38,440 «توی این چند هفته، «هتی .غمگین تر و بی ملاحظه تر شده 521 00:36:38,442 --> 00:36:39,808 .اون در حال پیشرفت نیست 522 00:36:39,810 --> 00:36:43,862 .مادر مسن تر و سرسخت تره 523 00:36:43,864 --> 00:36:48,701 رفتار اون توی این .جامعه، روی ما تأثیر میذاره 524 00:36:48,703 --> 00:36:53,155 دوست ندارم اون مردی باشم .که به مغازه دار حمله کرد 525 00:36:53,157 --> 00:36:57,376 یادت باشه که اون تازه .فهمیده پسراش مُردن 526 00:36:57,378 --> 00:37:02,131 وقتی حقیقت رو درباره نحوه مرگشون بفهمه چی میشه؟ 527 00:37:02,133 --> 00:37:05,718 دوباره باید صبر کنیم که خودشو وفق بده؟ 528 00:37:28,808 --> 00:37:29,992 .سلام 529 00:37:31,528 --> 00:37:33,612 .گمونم اون کت و شلواریه «جنکیز» باشه 530 00:37:33,614 --> 00:37:37,032 ممکنه. اون تنها کسی که .به اسم نمی شناسم 531 00:37:37,034 --> 00:37:39,201 .یه بطری می برم 532 00:37:45,825 --> 00:37:47,379 .تو اهل روستای «گرین ویچ» هستی 533 00:37:47,381 --> 00:37:49,665 جنکینز»، درسته؟» 534 00:37:49,667 --> 00:37:52,167 کی می خواد بدونه؟ 535 00:37:52,192 --> 00:37:54,104 .فقط خواستم دوستانه برخورد کنم 536 00:37:54,105 --> 00:37:57,523 تا حالا هیچکس تو این شهر .با من دوستانه برخورد نکرده 537 00:37:57,525 --> 00:38:00,226 ...خوب 538 00:38:02,813 --> 00:38:04,864 .وای! تعجب نکردم 539 00:38:04,866 --> 00:38:09,785 می خوام کاری کنم که .پسر عموت به حقش برسه 540 00:38:09,787 --> 00:38:14,289 من که شنیدم اون فاحشه تو زندونه و قراره .به خاطر کشتن «جک» اعدام بشه 541 00:38:14,291 --> 00:38:19,878 حتماً همینطوره، فقط، آیا پسرعموت تقصیری توی این ماجرا نداشت؟ 542 00:38:19,880 --> 00:38:22,548 اون تحریک به چاقو کشی نکرد؟ 543 00:38:22,550 --> 00:38:23,999 .کی به یه فاحشه اهمیت میده 544 00:38:24,001 --> 00:38:27,469 .هیچکس 545 00:38:27,471 --> 00:38:31,557 می خوام مطمئن شم دادستان .از تمام جزئیات آگاه باشه 546 00:38:31,559 --> 00:38:35,094 یادمه وقتی اون سوسیس خور ،کوچولو تازه اومده بود به شهر 547 00:38:35,096 --> 00:38:38,647 یه شب من و شیش نفر از ،دوستام بردیمش به کشتی پسر عموم 548 00:38:38,649 --> 00:38:41,578 مثل یه بطری مشروب .دست به دستش می کردیم 549 00:38:43,365 --> 00:38:50,504 می دونی، اون کثیف ترین فاحشه ایه که ،تاحالا پا به خیابونای این شهر گذاشته 550 00:38:50,506 --> 00:38:54,291 و بخاطر کاری که با پسرعموم کرد .می خوام روی قبرش بشاشم 551 00:38:58,500 --> 00:39:08,500 JAC013 | مرتضـی * TV-SHOW.PRO * 552 00:39:13,194 --> 00:39:15,762 .«خدای من، «کوین 553 00:39:15,764 --> 00:39:17,447 !زدی کشتیش 554 00:39:17,449 --> 00:39:18,598 !بسه 555 00:39:18,600 --> 00:39:23,403 اینطوری می خواستی عاقلانه رفتار کنی، ها؟ 556 00:39:23,405 --> 00:39:25,238 !راه بیفت، برو 557 00:39:37,418 --> 00:39:40,587 .بند لازم نیست 558 00:39:40,589 --> 00:39:44,558 .این زندون زودتر منو به کشتن میده 559 00:39:44,560 --> 00:39:47,727 وقتی این تو هستم چطور می تونم از خودم دفاع کنم؟ 560 00:39:47,729 --> 00:39:50,940 حقیقت نظام عدالت اینه که زندانی ،نمی تونه نماینده ای داشته باشه 561 00:39:50,966 --> 00:39:54,176 .اما تو، عزیزم، دوستانی داری، مثل من 562 00:39:55,654 --> 00:39:59,022 .همه اش دارم همین رو می شنوم 563 00:39:59,024 --> 00:40:00,824 .می خوام در عمل ببینم، تا باور کنم 564 00:40:00,826 --> 00:40:02,492 .حتماً می بینی 565 00:40:02,494 --> 00:40:05,529 .فردا درباره اختیاراتت تحقیق می کنم 566 00:40:07,481 --> 00:40:11,751 امیدوارم متوجه باشی که کلّ .این سناریو چقدر مزدورانه است 567 00:40:11,753 --> 00:40:15,422 .مزدورانه تر از اون چیزی که فکر می کنی 568 00:40:15,424 --> 00:40:18,842 چطور؟ 569 00:40:23,632 --> 00:40:25,665 .بچه ام مال توئه 570 00:40:27,686 --> 00:40:29,769 .خوش به حالت 571 00:40:29,771 --> 00:40:37,110 تو نمونه مناسبی هستی برای به ارث گذاشتن مکر و حیله .منزلت من هم چیزیه از جنس نشان و مدال 572 00:40:37,112 --> 00:40:39,179 پس مردم چی؟ 573 00:40:39,181 --> 00:40:43,283 ...سران انجمن تامانی - .دیگه حواست رو جمع کن - 574 00:40:43,285 --> 00:40:46,686 .من دشمنان زیادی دارم 575 00:40:46,688 --> 00:40:50,240 ،اگه بفهمن بچه ات ماله منه 576 00:40:50,242 --> 00:40:54,127 .ممکنه به کشتن تو ترغیب بشن 577 00:40:58,216 --> 00:41:02,886 .ممنون که اومدی و ممنون بخاطر دست و دل بازیت 578 00:41:02,888 --> 00:41:06,806 پس همونطور که گفتیم تو اومدی .اینجا تا تراس جدید رو ارزیابی کنی 579 00:41:06,808 --> 00:41:09,226 فقط همینو باید ارزیابی کنم؟ 580 00:41:09,228 --> 00:41:12,345 .من که نیومدم سرگرمت کنم 581 00:41:12,347 --> 00:41:19,569 خوب شاید، ولی، شما زنای پولدار .حتماً سرگرم کننده هم هستین 582 00:41:20,606 --> 00:41:21,988 .بدش به من 583 00:41:21,990 --> 00:41:23,890 اینو مستقیماً از اون یارو .چینی تو خیابون مات گرفتم 584 00:41:23,892 --> 00:41:28,561 فکر کنم این یه کم از اونی که .شوهر داشت مؤثر تره 585 00:41:28,563 --> 00:41:34,400 اگه بازم خواستی، می دونی .که چطوری پیدام کنی 586 00:41:34,402 --> 00:41:36,269 .دیگه خودت برو 587 00:42:13,140 --> 00:42:17,059 آقای «مگوایر»، اسناد من رو پس گرفتی؟ 588 00:42:17,061 --> 00:42:19,395 .آره 589 00:42:19,397 --> 00:42:24,099 آقای «لنسیگ» چطور؟ بخاطر کاری که با «مایلو اُهرن» جوان کرده عذرخواهی کرد؟ 590 00:42:24,101 --> 00:42:26,736 .فراوون 591 00:42:26,738 --> 00:42:33,576 «و بالاخره، آقای «مگوایر» برای آقای «لنسیگ توضیح دادی که برای اظهار تأسف خیلی دیر شده؟ 592 00:42:33,578 --> 00:42:35,411 .آره 593 00:42:35,413 --> 00:42:37,630 .با افتخار 594 00:42:37,632 --> 00:42:39,281 .ادامه بده 595 00:42:39,283 --> 00:42:42,786 !نه - .با افتخار - 596 00:42:42,788 --> 00:42:47,757 «آروم باش آقای «لنسینگ ...زود تموم میشه 597 00:42:52,465 --> 00:42:55,600 !نه! نه 598 00:42:55,625 --> 00:42:57,625 : ترجمه از 599 00:42:57,650 --> 00:43:02,650 JAC013 | مرتضـی Torment.Fall@GMail.com