1 00:00:03,437 --> 00:00:13,437 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:13,825 --> 00:00:23,825 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:00:34,097 --> 00:00:39,626 « سارقان زمان » « فصل ۱، قسمت ۵ » 4 00:00:42,351 --> 00:00:45,437 ‫الان دوران بدبختیه، دوستانم. ‫دوران بدبختی. 5 00:00:45,462 --> 00:00:46,630 ‫درسته. 6 00:00:46,630 --> 00:00:50,133 ‫شرمنده رفقا. امشب چوب می‌خوریم. 7 00:00:52,177 --> 00:00:54,888 ‫حقیقتاً این یکی از ‫حقیرانه‌ترین نقاط زندگیمه. 8 00:00:54,888 --> 00:00:58,183 ‫واقعاً. این حقیرانه‌ترینشونه. 9 00:00:58,183 --> 00:00:59,977 ‫نشستیم داریم چوب می‌خوریم. 10 00:00:59,977 --> 00:01:02,229 ‫اما برای بعدش یه خوراکی خوشمزه دارم. 11 00:01:02,229 --> 00:01:04,522 ‫- جدی؟ چی هست؟ ‫- شاخه. 12 00:01:05,315 --> 00:01:06,483 ‫نه، شاخه که خوراکی نیست. 13 00:01:06,483 --> 00:01:09,069 ‫وقتی چوب بخوری شاخه هم خوراکیه. 14 00:01:09,653 --> 00:01:11,613 ‫ویجیت، کی می‌تونیم از اینجا بریم؟ 15 00:01:11,613 --> 00:01:15,367 ‫خب همونطور که می‌بینی ‫تیر سردر الان قابل‌ استفاده‎ست. 16 00:01:15,367 --> 00:01:17,536 ‫که یعنی به زودی پورتال‌ها ‫باید برامون باز شن 17 00:01:17,536 --> 00:01:19,733 ‫تا ازشون عبور کنیم. 18 00:01:19,758 --> 00:01:22,678 ‫یک یا چندتا از این پورتال‌ها ‫باید بتونن ما رو... 19 00:01:22,703 --> 00:01:25,414 ‫به زمان یا مکان تو یا همون نزدیکیا ببرن. 20 00:01:25,544 --> 00:01:28,964 ‫باشه. اگه ویجیت درست گفته باشه ‫پس کوین رو می‌رسونیم خونه، 21 00:01:28,964 --> 00:01:31,049 ‫والدینش رو نجات می‌دیم ‫و غذاشون رو می‌دزدیم. 22 00:01:31,308 --> 00:01:33,343 ‫خب می‌تونید غذا رو همونجا بخورید. 23 00:01:33,343 --> 00:01:35,387 ‫نه، ما می‌خوایم بدزدیمش. 24 00:01:35,888 --> 00:01:37,014 ‫باشه. 25 00:01:37,014 --> 00:01:38,599 ‫بعدش فرار می‌کنیم. 26 00:01:39,049 --> 00:01:41,018 ‫- همیشه فرار می‌کنیم. ‫- کارمونه. 27 00:01:41,018 --> 00:01:43,312 ‫یعنی می‌خواین به فرار کردن ‫از دست قادر مطلق ادامه بدین؟ 28 00:01:43,536 --> 00:01:44,229 ‫تا ابد؟ 29 00:01:44,229 --> 00:01:46,523 ‫خب، ما چندین بار دورش زدیم. 30 00:01:46,523 --> 00:01:48,025 ‫- دو... دو بار. ‫- دو بار. 31 00:01:48,025 --> 00:01:49,651 ‫و به این کار ادامه می‌دیم. 32 00:01:49,651 --> 00:01:51,737 ‫اون هیچ‌وقت بهمون نمی‌رسه. 33 00:01:51,737 --> 00:01:55,115 ‫من قادر مطلقم. 34 00:01:57,618 --> 00:02:00,787 ‫از من بترسید! 35 00:02:00,787 --> 00:02:02,706 ‫از من وحشت کنید! 36 00:02:02,706 --> 00:02:04,333 ‫- من یه نقشه دارم! ‫- فرار؟ 37 00:02:04,333 --> 00:02:05,542 ‫- فرار؟ ‫- بازم فرار؟ 38 00:02:05,542 --> 00:02:09,463 ‫ما همیشه فرار نمی‌کنیم ‫ولی باید سریعاً عقب‌نشینی کنیم. 39 00:02:09,463 --> 00:02:11,715 ‫شما به من خیانت کردین. 40 00:02:11,715 --> 00:02:15,177 ‫باید چیزی که مال منه رو برگردونید. 41 00:02:15,177 --> 00:02:17,221 ‫- جودی، عقب نشینی می‌کنیم... ‫- و حالا بترسید. 42 00:02:17,221 --> 00:02:19,056 ‫- نه جودی! ‫- بترسید. 43 00:02:19,056 --> 00:02:20,015 ‫چه اتفاقی داره میفته؟ 44 00:02:20,015 --> 00:02:23,810 ‫- از من بترسید. ‫- به نمک تبدیل می‌شی ها جودی! 45 00:02:23,810 --> 00:02:26,271 ‫- از من دور شو. ‫- بچه‌ها، فکر نکنم این... 46 00:02:26,271 --> 00:02:28,232 ‫من قادر مطلقم. 47 00:02:29,942 --> 00:02:33,487 ‫از من وحشت کنید. 48 00:02:33,487 --> 00:02:34,988 ‫من قادر مطلقم. 49 00:02:36,340 --> 00:02:39,051 ‫من قادر مطلقم. 50 00:02:39,308 --> 00:02:40,702 ‫قادر مطلق اونه؟ 51 00:02:40,702 --> 00:02:44,331 ‫نه یکی از یاورهای درب و داغونشه، کسپر. 52 00:02:44,331 --> 00:02:45,791 ‫- جسپر. ‫- حالا هر چی. 53 00:02:45,791 --> 00:02:49,586 ‫نقشه رو بهش ندین. ‫نقشه نباید به دست قادر مطلق برسه. 54 00:02:50,170 --> 00:02:51,839 ‫جودی، این روانشناسی معکوسه؟ 55 00:02:51,839 --> 00:02:52,840 ‫جریان چیه؟ 56 00:02:52,840 --> 00:02:53,966 ‫حقیقتش درست نمی‌دونم. 57 00:02:53,966 --> 00:02:56,093 ‫اون داره یه نقشه‌ی خیلی خیلی بد می‌کشه. 58 00:02:56,093 --> 00:02:57,970 ‫- چی... یعنی چی؟ ‫- یعنی چی؟ 59 00:02:57,970 --> 00:02:59,388 ‫نمی‌تونم بهتون بگم. بده دیگه. اون... 60 00:02:59,388 --> 00:03:00,305 ‫- چی؟ ‫- اون چی؟ 61 00:03:00,305 --> 00:03:03,016 ‫از من نشنیده بگیرین. ‫شتر دیدین ندیدین. 62 00:03:03,016 --> 00:03:04,560 ‫- چی؟ ‫- پورتال. 63 00:03:04,560 --> 00:03:06,270 ‫نذارید دستش به نقشه برسه. 64 00:03:06,270 --> 00:03:07,187 ‫از اینجا برید. 65 00:03:07,187 --> 00:03:08,939 ‫نقشه رو بردارید و برید. 66 00:03:11,272 --> 00:03:12,616 ‫نذارید دستش به نقشه برسه! 67 00:03:12,723 --> 00:03:19,237 ‫ترجمه از « فائزه شاهمرادی » کانال تلگرامی: @FSH294 68 00:03:19,324 --> 00:03:21,243 ‫جسپر چی داشت می‌گفت؟ 69 00:03:21,243 --> 00:03:22,160 ‫ببخشید مامان. 70 00:03:22,160 --> 00:03:24,037 ‫مطمئن باش یه جور حقه‌ی ذهنی بود. 71 00:03:24,037 --> 00:03:27,165 ‫- انگار از یه چیزی عصبانی بودن. ‫- آره، اونا از من می‌ترسن. 72 00:03:27,165 --> 00:03:29,126 ‫چرا باید از تو بترسن؟ ‫تو که فقط فرار می‌کنی. 73 00:03:29,126 --> 00:03:30,377 ‫من همیشه فرار نمی‌کنم. 74 00:03:30,377 --> 00:03:32,212 ‫شاید انقدر دوییدن پاهاشون درد گرفته. 75 00:03:32,212 --> 00:03:33,964 ‫من همیشه فرار نمی‌کنم. 76 00:03:34,130 --> 00:03:36,799 ‫نمی‌دونم چطور همچین تصوری از من ایجاد شده. 77 00:03:37,801 --> 00:03:40,012 ‫- خونه‌ت اونجاست. ‫- نه. تو که خونه‌ی من رو دیدی. 78 00:03:40,012 --> 00:03:41,346 ‫توی یه کوچه‌ی بن‌بسته. 79 00:03:41,346 --> 00:03:43,432 ‫خب من که نمی‌دونم بیرونش چه شکلیه، می‌دونم؟ 80 00:03:43,432 --> 00:03:44,975 ‫این هیچ شباهتی بهش نداره. 81 00:03:44,975 --> 00:03:46,643 ‫شاید والدینت بازسازی انجام دادن. 82 00:03:46,643 --> 00:03:48,395 ‫انگار داخل مهمونیه. 83 00:03:48,395 --> 00:03:49,688 ‫اونجا خونه‌ی من نیست. 84 00:03:49,688 --> 00:03:52,191 ‫اوه آره. ‫نه راستش یه چند مایل اونورتر اومدم. 85 00:03:52,191 --> 00:03:53,984 ‫- ویجیت؟ می‌خواستم بدونم... ‫- بله؟ 86 00:03:53,984 --> 00:03:55,569 ‫و یه چند قرن اون‌ورتر. 87 00:04:00,115 --> 00:04:01,992 ‫انگار تو دوره‌ی جرج انگلستانیم. 88 00:04:01,992 --> 00:04:04,203 ‫خب باز دمم گرم که حداقل ‫توی کشور درستی اومدیم. 89 00:04:04,203 --> 00:04:05,913 دوره‌ی جرج انگلستان؟ واقعاً؟ 90 00:04:05,913 --> 00:04:06,997 ‫نمایش‌ها تا چند ساعت ادامه دارن. 91 00:04:06,997 --> 00:04:08,540 ‫مردم از کیلومترها اونورتر میان ‫که توشون شرکت کنن. 92 00:04:08,540 --> 00:04:11,168 ‫- فوق‌العاده‌ست. اومدم خونه. ‫- گرسنه‌مه. 93 00:04:11,168 --> 00:04:13,170 ‫- آره منم گرسنه‌مه. ‫- آره منم گرسنه‌مه. 94 00:04:13,170 --> 00:04:15,464 ‫آره. خب هر جا که مهمونی باشه ‫غذا هم هست. 95 00:04:15,464 --> 00:04:16,380 ‫آره. 96 00:04:18,716 --> 00:04:22,012 ‫نمی‌تونید با این لباس‌ها بیاین اینجا. 97 00:04:29,144 --> 00:04:30,521 ‫اوه کازانووا. 98 00:04:31,730 --> 00:04:33,315 ‫کازانوواست. 99 00:04:37,194 --> 00:04:38,278 ‫اوه. 100 00:04:59,967 --> 00:05:01,468 ‫جناب کازانووا. 101 00:05:01,468 --> 00:05:03,827 ‫خیلی خب، شماها یه در پشتی پیدا کنین 102 00:05:03,839 --> 00:05:05,973 ‫و ما یه چندتا لباس می‌دزدیدم. 103 00:05:06,557 --> 00:05:09,393 ‫ای وای. انگار خیلی گرمتونه... ‫بذارید برش دارم. 104 00:05:20,070 --> 00:05:21,405 ‫اون یه سگ سیخ‌چرخانه. 105 00:05:21,405 --> 00:05:23,156 ‫من نمی‌خوام اون سگ عجیب و غریب رو بخورم. 106 00:05:23,156 --> 00:05:25,409 ‫- من سگ سیخ‌چرخان نمی‌خورم. ‫- نه، خوردنی نیست. 107 00:05:25,409 --> 00:05:29,385 ‫اون چرخ همستر رو راه میندازه ‫و باعث می‌شه غذا بطور یه دست بپزه. 108 00:05:29,410 --> 00:05:31,620 ‫کوین الان وقت چرت زدن نیست. 109 00:05:32,291 --> 00:05:33,375 ‫اوه! 110 00:05:36,795 --> 00:05:39,715 ‫اوه موش. 111 00:05:39,715 --> 00:05:41,216 ‫برید برید برید. 112 00:05:44,311 --> 00:05:46,847 ‫می‌خوام مطمئن شم که ‫می‌ریم مهمونی. آلتو؟ 113 00:05:46,847 --> 00:05:49,558 ‫خوبی؟ چیزی نیست، آروم باش. 114 00:05:49,558 --> 00:05:52,102 ‫بیا رفیق. آزاد باش. 115 00:05:52,936 --> 00:05:55,314 ‫کوین، هیچکس اون سگ عجیب و غریب رو نمی‌خوره. 116 00:05:55,314 --> 00:05:56,231 ‫بیا اینجا. 117 00:06:07,242 --> 00:06:08,118 ‫آره. 118 00:06:09,328 --> 00:06:10,412 ‫آره؟ 119 00:06:23,967 --> 00:06:24,968 ‫افرادم. 120 00:06:27,095 --> 00:06:30,307 ‫خدای من. ‫شما هم چیزی که من می‌بینم رو می‌بینین؟ 121 00:06:30,307 --> 00:06:32,184 ‫- قرن ۱۸؟ ‫- کلاه گیس؟ 122 00:06:32,184 --> 00:06:34,353 ‫- احساسات سرکوب‌شده؟ ‫- این که هیچکس شبیه من نیست؟ 123 00:06:34,353 --> 00:06:36,855 ‫غذا. یادتونه که چرا اینجاییم؟ 124 00:06:36,855 --> 00:06:38,398 ‫- غذا. ‫- محض رضای خدا... 125 00:06:47,908 --> 00:06:49,535 ‫چی کار می‌کنی پسر؟ 126 00:06:51,495 --> 00:06:53,455 ‫متاسفم. قصدم این نبود. 127 00:06:53,455 --> 00:06:56,166 ‫قصد نداشتی یکی از ساندویچ‌هام رو بخوری؟ 128 00:06:56,166 --> 00:06:58,418 ‫همه‌ی این ساندویچ‌ها مال شمان؟ 129 00:06:58,418 --> 00:07:00,087 ‫می‌دونم این مهمونی آناناسه، 130 00:07:00,087 --> 00:07:02,381 ‫اما این برای جذب کردن مردم ‫به این مهمونیه. 131 00:07:02,381 --> 00:07:04,633 ‫وقتی که برسن اینجا ‫اختراع جدیدم که گوشت رو... 132 00:07:04,633 --> 00:07:08,178 ‫لای نون می‌ذارم هوش از سرشون می‌پرونه. 133 00:07:08,178 --> 00:07:10,264 ‫- - پس تو ارل ساندویچی. ‫- پس من رو می‌شناسی. 134 00:07:10,264 --> 00:07:14,241 ‫بله، اسم من رو روی اختراعم گذاشتن. ‫ارل ساندویچ. 135 00:07:14,289 --> 00:07:17,667 ‫نوش جان کن تا همه چی رو ‫درموردش برات بگم. 136 00:07:19,815 --> 00:07:20,899 ‫دارم اسب‌سواری می‌کنم. 137 00:07:22,234 --> 00:07:25,445 ‫دستم پره، چون سوار اسبی‌ام ‫که افسار داره. 138 00:07:25,445 --> 00:07:28,073 ‫روباه داره می‌دوئه. عاعووو! 139 00:07:29,032 --> 00:07:30,659 ‫وای چه زیبا. 140 00:07:31,368 --> 00:07:33,453 ‫شکمم خالیه. چی کار باید بکنم؟ 141 00:07:33,453 --> 00:07:34,371 ‫جای نگرانی نیست. 142 00:07:34,371 --> 00:07:38,333 ‫به لطف ساندویچ می‌تونم ‫همزمان اسب‌سواری کنم و غذا بخورم. 143 00:07:39,585 --> 00:07:41,879 ‫حالا من سر میز ورق بازی‌ام. 144 00:07:42,462 --> 00:07:46,258 ‫دلم بازی می‌خواد اما گرسنه‌م هم هست. 145 00:07:46,714 --> 00:07:48,969 ‫چرا یه چیزی ردیف نکنم ‫و سر همون میز غذا نخورم؟ 146 00:07:48,969 --> 00:07:51,555 ‫با این دست باید بزنم رو میز 147 00:07:51,555 --> 00:07:54,892 ‫و بگم «مرحبا!» در حالی که دارم ‫پول اون فلک‌زده رو برمی‌دارم. 148 00:07:55,517 --> 00:07:57,060 ‫یه ضربه‌ی آشکار، ولنتاین. 149 00:07:57,060 --> 00:07:58,729 ‫من دوباره زنم رو پس گرفتم. 150 00:07:59,813 --> 00:08:02,065 ‫خوشبختانه من همراهم... 151 00:08:02,733 --> 00:08:05,068 ‫- ساندویچ داری. ‫- دقیقاً. تا اینجا سوالی نیست؟ 152 00:08:05,068 --> 00:08:08,113 ‫خب بعضی‌ها می‌گن که در واقع ‫ساندویچ اختراعِ... 153 00:08:08,113 --> 00:08:09,573 ‫اختراع کیه؟ 154 00:08:11,366 --> 00:08:12,641 ‫- شما. ‫- بله. 155 00:08:12,666 --> 00:08:14,665 ‫معمولاً آدما بیشتر از این ‫تحت تاثیر این قرار می‌گیرن 156 00:08:14,677 --> 00:08:16,705 ‫که من یه غذای راحت اختراع کردم. 157 00:08:17,289 --> 00:08:19,499 ‫بگذریم، باید برم. 158 00:08:20,626 --> 00:08:22,211 ‫چیزی به وقت آناناس نمونده. 159 00:08:25,422 --> 00:08:26,673 ‫اون کی بود؟ 160 00:08:26,673 --> 00:08:27,841 ‫اون ارل ساندویچه. 161 00:08:27,841 --> 00:08:31,011 ‫ادعا می‌کنه ساندویچ رو اختراع کرده. 162 00:08:31,011 --> 00:08:33,347 ‫آره منم آب رو اختراع کردم. 163 00:08:33,347 --> 00:08:34,681 ‫آره. 164 00:08:35,432 --> 00:08:36,308 ‫راست می‌گه؟ 165 00:08:49,488 --> 00:08:53,075 ‫راز بازیگری اینه که آدم خودش رو ‫بدون کلمات ابراز کنه. 166 00:08:53,075 --> 00:08:54,910 ‫مثلا «هم-فلت»ِ بارد. 167 00:08:54,910 --> 00:08:57,538 ‫آدم می‌تونه فقط با ابروهاش ‫هم-فلت رو نشون بده. 168 00:08:57,538 --> 00:09:00,123 ‫به این می‌گن بازیگری واقعی. 169 00:09:00,315 --> 00:09:02,401 ‫نمایش. 170 00:09:07,631 --> 00:09:10,342 ‫بودن یا نبودن: 171 00:09:12,970 --> 00:09:14,888 ‫مسئله این است. 172 00:09:17,558 --> 00:09:19,768 ‫آیا شایسته‌تر آن است 173 00:09:20,477 --> 00:09:23,647 ‫که به تیر و تازیانهٔ تقدیرِ جفاپیشه 174 00:09:25,566 --> 00:09:27,901 ‫ تن در دهیم، 175 00:09:28,861 --> 00:09:30,382 ‫یا این که ساز و برگ نبرد برداشته، 176 00:09:32,197 --> 00:09:34,533 ‫ به جنگ مشکلات فراوان رویم. 177 00:09:35,576 --> 00:09:37,494 ‫تا آن دشواری‌ها را از میان برداریم؟ 178 00:09:38,245 --> 00:09:42,124 ‫مردن، خفتن... خفتن. 179 00:09:43,750 --> 00:09:46,128 ‫و شاید خواب دیدن. 180 00:09:46,837 --> 00:09:50,424 ‫آه، مانع همین‌جاست. 181 00:09:53,343 --> 00:09:54,428 ‫احسنت! 182 00:09:56,680 --> 00:09:59,433 ‫من حرکات ابروی مناسب شکسپیر رو ‫ خوب تشخیص می‌دم. 183 00:09:59,433 --> 00:10:00,946 ‫بازیگر خوبی هستی. 184 00:10:00,971 --> 00:10:02,849 ‫منم نظرم همینه. ‫بالاخره یه نفر دیگه این حرف رو زد. 185 00:10:02,874 --> 00:10:05,377 ‫باید خودمو معرفی کنم. من مارتا هستم. 186 00:10:05,377 --> 00:10:08,713 ‫مدیر اپرای سالن نمایش رویال دروری لین. 187 00:10:08,713 --> 00:10:11,549 ‫بریم سر اصل مطلب: ‫من دارم یه نمایش برگزار می‌کنم. 188 00:10:11,549 --> 00:10:15,261 ‫یه نقش واسه تو دارم. هیچکس به خوبی تو ‫ نمی‌تونه حق مطلب رو ادا کنه. 189 00:10:15,261 --> 00:10:16,388 ‫باید تو باشی. 190 00:10:17,180 --> 00:10:19,432 ‫- چه نقشی؟ ‫- بهترین نقش. 191 00:10:19,432 --> 00:10:22,977 ‫فردا صبح توی تمرین می‌بینمت. 192 00:10:22,977 --> 00:10:24,396 ‫ تا اون موقع... 193 00:10:24,396 --> 00:10:25,730 ‫- بله؟ ‫- بدرود عزیز. 194 00:10:25,730 --> 00:10:27,065 ‫- خدا نگهدارتون. ‫- خداحافظ. 195 00:10:27,065 --> 00:10:28,316 ‫خداحافظ. 196 00:10:28,316 --> 00:10:30,068 ‫برو کنار. 197 00:10:45,176 --> 00:10:47,387 ‫- سلام. ‫- سلام. 198 00:10:47,387 --> 00:10:50,348 ‫عجیبه. معمولاً این کار جواب می‌ده. 199 00:10:51,391 --> 00:10:52,934 ‫- سلام کردن؟ ‫- بله. 200 00:10:53,685 --> 00:10:55,436 ‫اما هنوز هشیاری. 201 00:10:57,230 --> 00:10:59,065 ‫اون یارو فکر کرده کیه؟ 202 00:10:59,065 --> 00:11:00,817 ‫اون کازانوواست. 203 00:11:00,817 --> 00:11:02,652 به چی معروفه؟ 204 00:11:02,652 --> 00:11:04,487 ‫اغوا کردن هزاران زن. 205 00:11:05,905 --> 00:11:06,948 ‫غش کرد. 206 00:11:06,948 --> 00:11:08,616 ‫- دیگه چی؟ ‫- همین. 207 00:11:08,616 --> 00:11:11,077 ‫چه جوری تونست انقدر معروف بشه ‫که اغواشون کنه؟ 208 00:11:11,077 --> 00:11:12,453 ‫با اغوا کردنِ صدها زن. 209 00:11:12,453 --> 00:11:15,248 ‫اما اولش چه جوری اغوا شدن؟ 210 00:11:15,248 --> 00:11:18,209 ‫نمی‌دونم چی بگم بیتلیگ. 211 00:11:18,209 --> 00:11:21,588 ‫من بزرگترین عاشق دنیام. 212 00:11:21,588 --> 00:11:23,798 ‫یعنی یه لیستیه که خودت درست کردی 213 00:11:23,798 --> 00:11:25,091 ‫یا یه نفر دیگه؟ 214 00:11:26,092 --> 00:11:31,222 ‫من جذب خانمایی که من رو می‌خوان نمی‌شم. 215 00:11:31,222 --> 00:11:36,936 ‫اما تو داری کاری می‌کنی چیزی رو ‫احساس کنم که قبلاً احساس نکردم. 216 00:11:39,522 --> 00:11:41,941 ‫بیا بیتلیگ. می‌خوام یه چیزی نشونت بدم. 217 00:11:43,943 --> 00:11:44,777 ‫اوه. 218 00:11:45,528 --> 00:11:46,654 ‫مرسی ویجیت. 219 00:11:49,449 --> 00:11:52,702 ‫بنگرید، یه نقشه‌ی عادی و خارق‌العاده. 220 00:11:53,870 --> 00:11:55,413 ‫حالا می‌بینیدش... 221 00:11:57,040 --> 00:11:58,416 ‫وای دیگه نمی‌بینید. 222 00:11:59,918 --> 00:12:00,835 ‫ویجیت. 223 00:12:01,544 --> 00:12:04,547 ‫- اوناهاش. ‫- باید این کارو یادم بدی. 224 00:12:04,547 --> 00:12:07,550 ‫الان لبخند زدی؟ ‫داری لبخند می‌زنی کوین؟ 225 00:12:08,468 --> 00:12:11,512 ‫متوجه شدم که تازگیا یه کم غمگینی. 226 00:12:11,512 --> 00:12:13,223 ‫- آره. ‫- دلیلش چیه؟ 227 00:12:13,723 --> 00:12:14,891 ‫والدین من مردن. 228 00:12:15,642 --> 00:12:16,768 ‫آهان آره. 229 00:12:18,937 --> 00:12:21,940 ‫خب من بهترین افرادمو گذاشتم ‫روش کار کنن. 230 00:12:21,940 --> 00:12:23,608 ‫واقعاً؟ بهترین افرادت؟ 231 00:12:24,442 --> 00:12:25,360 ‫آره ما. 232 00:12:25,360 --> 00:12:26,903 ‫آهان آره آره. 233 00:12:26,903 --> 00:12:29,197 ‫آره، آناناس بخور. بفرما. 234 00:12:29,197 --> 00:12:31,074 ‫مرسی. 235 00:12:31,074 --> 00:12:34,911 ‫کوین، قاشق موردعلاقه‌م رو نشونت دادم؟ 236 00:12:35,578 --> 00:12:37,580 ‫آرزو نمی‌کنی کاش پنج تا بودن؟ 237 00:12:37,580 --> 00:12:39,374 ‫- آماده‌ای؟ ‫- ایول. 238 00:12:39,374 --> 00:12:41,626 ‫- عجبا! ‫- من اینا رو می‌دزدم. 239 00:12:43,461 --> 00:12:44,796 ‫- بازم قاشق پیدا کنید. ‫- بازم پیدا کنیم؟ 240 00:12:44,796 --> 00:12:45,880 ‫برای دزدیدن. 241 00:12:45,880 --> 00:12:47,257 ‫- بیا. ‫- بزرگ‌هاش رو بدزد. 242 00:12:47,257 --> 00:12:48,341 ‫- قاشق بزرگ؟ ‫- آره. 243 00:12:48,341 --> 00:12:49,259 ‫مرسی. 244 00:12:54,430 --> 00:12:55,932 ‫همگی قاشق بدزدین. 245 00:12:55,932 --> 00:13:01,771 ‫قاشق. اونا کلید سفر در زمان و مکان رو دارن 246 00:13:01,771 --> 00:13:04,315 ‫و ازش برای قاشق دزدی استفاده می‌کنن. 247 00:13:04,315 --> 00:13:07,569 ‫حالا چاقو و چنگال یه چیزی. ‫اونا تیزن. 248 00:13:09,404 --> 00:13:10,488 ‫لبه دارن. 249 00:13:10,488 --> 00:13:12,949 ‫آخ. 250 00:13:12,949 --> 00:13:14,826 ‫آره می‌دونم. از قاشق‌ هم می‌تونه شرور باشه. 251 00:13:14,826 --> 00:13:16,286 ‫آره مثلاً وقتی که می‌شوریش. 252 00:13:16,286 --> 00:13:17,499 ‫دیدی جهت آب عوض می‌شه... 253 00:13:17,511 --> 00:13:19,289 ‫و پخش می‌شه همه جا؟ 254 00:13:19,289 --> 00:13:23,543 ‫آره من... فکر کنم قاشق هم ‫می‌تونه شرور باشه. 255 00:13:28,172 --> 00:13:31,259 ‫من تجسمی از خودِ ترسم. ‫هیچ‌وقت غلطمو نگیرید. 256 00:13:31,259 --> 00:13:33,052 ‫اوه من غلطتون رو نگرفتم. 257 00:13:33,052 --> 00:13:34,470 ‫من داشتم... 258 00:13:40,977 --> 00:13:44,063 ‫همگی سکوت. 259 00:13:44,063 --> 00:13:45,231 ‫درک لطفاً. 260 00:13:45,231 --> 00:13:46,232 ‫دوباره منم. 261 00:13:46,232 --> 00:13:48,151 ‫ارل ساندویچ، مخترع ساندویچ. 262 00:13:48,943 --> 00:13:54,490 ‫وقتشه که به آناناس... ‫فقط نگاه کنیم. 263 00:13:54,490 --> 00:13:56,326 ‫دنبالم بیاین. 264 00:13:58,077 --> 00:13:58,912 ‫- ببخشید. ‫- هوم؟ 265 00:13:58,912 --> 00:14:01,024 ‫چرا بهش می‌گن مهمونی آناناس؟ 266 00:14:01,036 --> 00:14:02,957 ‫اینجا آناناس واقعی دارن. 267 00:14:02,957 --> 00:14:05,240 ‫ببخشید. اشتباهی رفتم. ‫خونه‌ی بزرگ و این حرفا دیگه. 268 00:14:11,090 --> 00:14:13,384 ‫وحشت، وحشت. 269 00:14:13,384 --> 00:14:14,969 ‫این جرم شنیعیه. 270 00:14:14,969 --> 00:14:16,596 ‫قرار بود آناناس نخوریم؟ 271 00:14:16,596 --> 00:14:19,265 ‫اون یه میوه‌ی فوق‌العاده کمیاب... 272 00:14:19,265 --> 00:14:24,354 ‫و باارزشه که فقط مخصوص نمایش دادنه. 273 00:14:24,354 --> 00:14:27,398 ‫م‌دونم گرونه اما این فقط یه آناناس سفته. 274 00:14:30,068 --> 00:14:31,194 ‫فقط یه آناناسه؟ 275 00:14:31,986 --> 00:14:34,197 ‫فقط یه آناناسه؟ 276 00:14:34,197 --> 00:14:36,282 ‫ما کل پس‌اندازمونو خرج اون کردیم. 277 00:14:36,282 --> 00:14:38,493 ‫ما اون آناناس رو اجاره کرده بودیم. 278 00:14:38,493 --> 00:14:41,461 ‫حالا من توی زندان بدهکارها می‌میرم ‫و چوب‌های تیز در بدنم فرو می‌کنن 279 00:14:41,486 --> 00:14:44,364 ‫و همه بهم می‌گن بی‌آبرو و خیارخور. 280 00:14:45,583 --> 00:14:48,711 ‫من فقط می‌خوام شفاف‌سازی کنم. 281 00:14:48,711 --> 00:14:51,130 ‫یعنی آناناس توی دوران جرج خیلی گرونه؟ 282 00:14:51,130 --> 00:14:53,633 ‫- آره ابله. ‫- اما ما خوردیمش. 283 00:14:53,633 --> 00:14:55,969 ‫- پرواضحه. ‫- مطمئنم می‌تونیم یکی دیگه جاش بذاریم. 284 00:14:57,845 --> 00:14:59,430 ‫یکی دیگه جاش بذارید؟ 285 00:15:00,390 --> 00:15:03,184 ‫شما با این لباس‌های پاره‌ای ‫که آغشته به آرد و سبزیجاته. 286 00:15:03,184 --> 00:15:06,020 ‫باید باور کنم که پولتون به آناناس می‌رسه؟ 287 00:15:06,020 --> 00:15:08,856 ‫ظاهراً، نیل گرووز توی مهمونی با تم استواییش 288 00:15:08,856 --> 00:15:11,401 ‫ پنج تا آناناس داشت. 289 00:15:11,401 --> 00:15:13,152 ‫نیل گرووز، نیل گرووز... 290 00:15:13,152 --> 00:15:15,947 ‫تو خودت پنج تا آناناسِ نیل گرووز رو دیدی؟ 291 00:15:15,947 --> 00:15:18,199 ‫من دعوت نبودم. 292 00:15:18,199 --> 00:15:21,744 ‫نه. اینجا هم دعوت نبودی. 293 00:15:22,328 --> 00:15:27,041 ‫فکرش رو بکن! من، ارل ساندویچ ‫این بچه‌ی شوریده رو دعوت کردم 294 00:15:27,041 --> 00:15:30,336 ‫که اختراع معرکه‌م، ساندویچ رو نوش جان کنه. 295 00:15:30,336 --> 00:15:31,588 ‫اگه اختراع تو باشه. 296 00:15:33,298 --> 00:15:34,132 ‫ببخشید؟ 297 00:15:34,132 --> 00:15:35,925 ‫بعضیا فکر می‌کنن وقتی نون پیتا و کاناپه رو 298 00:15:35,925 --> 00:15:39,429 ‫توی سرزمین مدیترانه‌ای دیدی ‫این ایده رو کپی کردی. 299 00:15:39,429 --> 00:15:41,431 ‫یه نفر آستینام رو بالا بزنه. 300 00:15:45,685 --> 00:15:46,686 ‫متشکرم. 301 00:15:47,770 --> 00:15:49,981 ‫تو دو بار به اهالی خونه‌م توهین کردی. 302 00:15:49,981 --> 00:15:51,649 ‫به من گفتی دروغگو. 303 00:15:51,649 --> 00:15:54,736 ‫و از اون بدتر آناناس من رو خوردی. 304 00:15:54,736 --> 00:15:58,698 ‫بدین‌وسیله من تو را ‫به یک دوئل فرا می‌خوانم. 305 00:16:00,366 --> 00:16:03,620 ‫بیخیال اون بچه‌ست دیگه. ‫هیچکس دلش نمی‌خواد این صحنه رو ببینه. 306 00:16:03,620 --> 00:16:04,704 ‫اون هیچی بلد نیست. 307 00:16:04,704 --> 00:16:06,463 ‫یعنی می‌گی نمی‌تونم کسی که به من 308 00:16:06,475 --> 00:16:08,082 ‫توهین کرده رو به دوئل فرابخونم؟ 309 00:16:08,082 --> 00:16:11,377 ‫این یه توهینه، پس من تو رو ‫به یه دوئل فرامی‌خونم. 310 00:16:11,377 --> 00:16:13,338 ‫یه دقیقه صبر کن. ‫شاید خودش تونست. 311 00:16:13,338 --> 00:16:14,923 ‫پست‌فطرت. 312 00:16:14,923 --> 00:16:19,344 ‫فردا بعدظهر توی میدان دوئل می‌بینمت آقا. 313 00:16:20,345 --> 00:16:21,971 ‫- حالا فرار کنیم پنه‌لوپه؟ ‫- آره. 314 00:16:21,971 --> 00:16:23,973 ‫آره. فرار کن ترسو. 315 00:16:27,477 --> 00:16:28,686 ‫اوه. 316 00:16:28,686 --> 00:16:31,105 ‫به من می‌گی ترسو؟ 317 00:16:31,105 --> 00:16:32,023 ‫آره گفتم. 318 00:16:32,023 --> 00:16:36,277 ‫پس چالشت رو می‌پذیرم و من ‫به یه دوئل دعوتت می‌کنم. 319 00:16:38,279 --> 00:16:40,490 ‫من از قبل به دوئل دعوتت کردم. ‫نمی‌تونی دوباره دعوت کنی. 320 00:16:40,490 --> 00:16:42,116 ‫- دارن همدیگه رو دعوت می‌کنن. ‫- آره. 321 00:16:42,141 --> 00:16:45,016 ‫- نادونیت خیلی برام خنده‌داره. ‫- باشه پس بخند. 322 00:17:08,017 --> 00:17:11,020 ‫فردا ظهر دوئل داریم آقا. 323 00:17:14,398 --> 00:17:15,608 ‫پنه‌لوپه... 324 00:17:17,652 --> 00:17:19,529 ‫تو نمی‌تونی توی این دوئل بجنگی. 325 00:17:19,529 --> 00:17:21,364 ‫نه من باید توی این دوئل بجنگم. 326 00:17:21,364 --> 00:17:24,200 ‫پای... پای شرف وسطه. 327 00:17:24,200 --> 00:17:26,327 ‫من فکر نمی‌کنم تفکرات ساختگی... 328 00:17:26,339 --> 00:17:29,080 ‫مثل شرف یا ترسو بودن ‫ارزش مردن داشته باشن. 329 00:17:29,080 --> 00:17:31,457 ‫اگر هم بمیری اون‌وقت والدینم می‌میرن 330 00:17:31,457 --> 00:17:34,085 ‫و... خیلی... غیرقابل‌تحمله. 331 00:17:34,499 --> 00:17:37,627 ‫اما اگه تو رو به دوئل دعوت کرده بودن ‫چی کار می‌کردی؟ 332 00:17:37,652 --> 00:17:39,946 ‫خب به معلم یا بزرگترم می‌گفتم. 333 00:17:40,091 --> 00:17:42,635 ‫باشه عالیه. ‫منم به یه بزرگتر دیگه می‌گم. 334 00:17:42,635 --> 00:17:45,513 ‫- آهای ویجیت. من قراره توی دوئل بجنگم. ‫- ایول. 335 00:17:46,723 --> 00:17:50,143 ‫پنه‌لوپه، خشونت همیشه جواب نیست. 336 00:17:50,143 --> 00:17:51,728 ‫فکر می‌کنم باید بریم. 337 00:17:51,728 --> 00:17:54,647 ‫بریم؟ هنوز نمی‌تونیم بریم. ‫من کار پیدا کردم. 338 00:17:54,647 --> 00:17:57,025 ‫فردا بعدظهر توی سالن نمایش رویال. 339 00:17:57,025 --> 00:17:58,651 ‫مردم اینجا خیلی عاشق تئاترن. 340 00:17:58,651 --> 00:18:01,571 ‫زود شروع می‌شه و ساعت‌ها ادامه داره. 341 00:18:02,155 --> 00:18:03,156 ‫همه‌تون باید بیاین. 342 00:18:03,156 --> 00:18:06,159 ‫آره... آلتو، تو داری ما رو ‫به یه نمایش خیلی طولانی دعوت می‌کنی 343 00:18:06,159 --> 00:18:07,785 ‫و انتظار داری واقعاً بیایم؟ 344 00:18:11,831 --> 00:18:15,043 ‫زیباست. معرکه‌ست. 345 00:18:15,043 --> 00:18:19,631 ‫همین یه باری که یه کم حمایت لازم دارم ‫«ببخشید، ما دوئل داریم.» 346 00:18:20,757 --> 00:18:23,343 ‫من ۵ تا صندلی براتون رزرو می‌کنم ‫و انتظار دارم همه اونجا باشین! 347 00:18:28,223 --> 00:18:30,058 ‫خوشش میاد سخنرانی کنه نه؟ 348 00:18:30,058 --> 00:18:33,603 ‫پنه‌لوپه، واسه هیچکس مهم نیست جا بزنی. 349 00:18:33,603 --> 00:18:36,481 ‫فکر کردم ما همیشه فرار می‌کنیم. ‫فکر کردم کارمون همینه. 350 00:18:36,481 --> 00:18:39,275 ‫گوش کنید، نمی‌دونم شماها ‫نگران چی هستین خب؟ 351 00:18:39,275 --> 00:18:42,403 ‫من فقط باید قبل از اون بهش شلیک کنم. 352 00:18:42,403 --> 00:18:44,322 ‫بوم! نه! 353 00:19:07,053 --> 00:19:09,013 ‫لعنتی، یخبندونه! 354 00:19:10,932 --> 00:19:12,433 ‫کوین! 355 00:19:13,142 --> 00:19:15,144 ‫خدای من. بدبخت شدم. 356 00:19:18,690 --> 00:19:20,608 ‫فیانا، چه پیشرفتی داشتی؟ 357 00:19:21,109 --> 00:19:23,319 ‫هنوز نگرفتمشون اما جنبه‌ی مثبتش اینه 358 00:19:23,319 --> 00:19:25,488 ‫که کلی جای جدید رفتم. 359 00:19:25,488 --> 00:19:27,532 ‫اوه خوش به حالت. 360 00:19:27,532 --> 00:19:30,201 ‫اما به این سارق‌ها نزدیکی مگه نه؟ 361 00:19:30,827 --> 00:19:34,205 ‫آره تقریباً. ‫یه میون‌بر زدم... 362 00:19:34,205 --> 00:19:36,708 ‫خب نمی‌خوام دیگه میون‌بر بزنی، 363 00:19:36,708 --> 00:19:39,002 ‫مگر این که بخوای عاقبتت ‫مثل جان بشه. 364 00:19:39,002 --> 00:19:41,129 ‫می‌خوای عاقبتت مثل جان بشه؟ 365 00:19:41,129 --> 00:19:42,505 ‫نه، احتمالاً نه. 366 00:19:43,006 --> 00:19:45,842 ‫قطعا نمی‌خوای مثل جان بشی. 367 00:19:46,048 --> 00:19:47,716 ‫نقشه رو واسه‌م بیار. 368 00:19:55,226 --> 00:19:56,102 ‫جودی. 369 00:19:58,396 --> 00:20:00,481 ‫منم، کازانووا. 370 00:20:02,603 --> 00:20:04,814 ‫- الان یه اسب از دستم غش کرد. ‫- باشه. 371 00:20:04,839 --> 00:20:09,677 ‫تو درخشان و فوق‌العاده و بسیار جالب هستی. 372 00:20:10,283 --> 00:20:13,328 ‫نسبت به من هم بی‌تفاوتی ‫و این خیلی جذابه. 373 00:20:13,912 --> 00:20:16,247 ‫بچه‌ها لطفاً. ببینید، من سعی دارم بخوابم. 374 00:20:16,247 --> 00:20:18,064 ‫باید به واکنش‌ها استراحت بدم خب؟ 375 00:20:18,089 --> 00:20:19,500 ‫بازیگریم رو شارژ کنم. 376 00:20:19,500 --> 00:20:22,295 ‫زیبایی این ابروها باید به خواب بره، خب؟ 377 00:20:22,962 --> 00:20:25,423 ‫پیشاپیش ممنونم. ‫فقط جفتتون ساکت باشین. 378 00:20:27,383 --> 00:20:29,344 ‫جودی، با من فرار کن. 379 00:20:30,970 --> 00:20:34,307 ‫باید کپه‌ی مرگم رو بذارم. ‫اون هم روی علف... 380 00:20:46,277 --> 00:20:47,195 ‫اوه گوین. 381 00:21:05,129 --> 00:21:08,132 ‫- اینجا یه ناهنجاری هست. ‫- فکر می‌کنی از قبل اونجا بوده خانم؟ 382 00:21:08,132 --> 00:21:11,594 ‫آره. فکر می‌کنم سارقان زمان اینجا بودن ‫و نقشه دستشونه. 383 00:21:12,095 --> 00:21:13,972 ‫آره... خب معلومه که نقشه دستشونه. 384 00:21:13,972 --> 00:21:16,198 ‫اگه نقشه دستشون نبود چه جوری اومدن اینجا؟ 385 00:21:16,223 --> 00:21:19,537 ‫اونا پورتال‌ها رو باز می‌ذارن. ‫همه چی تو زمان‌های مختلف سرگردونه. 386 00:21:20,144 --> 00:21:22,438 ‫خطرناکه. خیلی خطرناکه. 387 00:21:22,438 --> 00:21:25,191 ‫باز گذاشتن پورتال‌ها فاجعه‌ست. ‫حتی منم اینو می‌دونم. 388 00:21:25,775 --> 00:21:27,777 ‫باید فوراً به قادر مطلق خبر بدیم. 389 00:21:28,403 --> 00:21:30,321 ‫آره. آره می‌تونیم این کارو هم بکنیم. 390 00:21:33,491 --> 00:21:34,409 ‫اون مخصوصاً ما رو فرستاده 391 00:21:34,409 --> 00:21:37,412 ‫تا یافته‌هامون رو گزارش بدیم ‫تا سارق‌ها رو پیدا کنه. 392 00:21:37,912 --> 00:21:39,122 ‫باید از دستوراتش تبعیت کنیم. 393 00:21:39,747 --> 00:21:42,750 ‫منم می‌گم می‌تونیم کاری که ‫می‌خواد رو هم انجام بدیم. 394 00:21:43,334 --> 00:21:44,752 ‫معلومه که می‌تونیم. 395 00:21:44,752 --> 00:21:46,337 ‫خب چه کار دیگه‌ای می‌تونیم بکنیم؟ 396 00:21:46,838 --> 00:21:49,132 ‫یه کسایی هستن که فکر کنم ‫باید اول باهاشون حرف بزنی. 397 00:21:49,132 --> 00:21:50,341 ‫چه کسایی؟ 398 00:21:50,341 --> 00:21:52,010 ‫کسایی مثل من. 399 00:21:52,010 --> 00:21:55,513 ‫کسایی که از مو به مو اجرا کردنِ ‫ حرف بقیه خسته شدن. 400 00:21:56,222 --> 00:21:58,975 ‫ولی اگه کاری که بهمون می‌گن ‫رو انجام ندیم پس چی کار کنیم؟ 401 00:22:00,351 --> 00:22:01,352 ‫خواهی دید. 402 00:22:03,271 --> 00:22:06,858 ‫ویجیت، دیشب بعد این که خوابیدم 403 00:22:06,858 --> 00:22:11,362 ‫تصاویری از آسمون و کسایی رو دیدم ‫که کارهای جادویی می‌کردن، 404 00:22:11,863 --> 00:22:13,573 ‫اما چشمام بسته بودن. 405 00:22:14,282 --> 00:22:15,283 ‫خواب دیدی. 406 00:22:15,283 --> 00:22:17,785 ‫من... می‌تونستم ببینم ‫ولی نمی‌تونستم لمس کنم. 407 00:22:17,785 --> 00:22:19,412 ‫آره. گفتم که خواب دیدی. 408 00:22:19,412 --> 00:22:20,955 ‫قادر مطلق نمی‌ذاشت ما خواب ببینیم. 409 00:22:20,955 --> 00:22:22,248 ‫عجب. 410 00:22:22,248 --> 00:22:25,460 ‫اما می‌دونی، همه‌ش هم خوب نبود. ‫می‌تونستم چیزهای بدی هم ببینم. 411 00:22:25,460 --> 00:22:28,046 ‫خب آره. بهش می‌گن کابوس بیتلیگ. 412 00:22:28,046 --> 00:22:31,132 ‫به نظرت منظور جسپر همین بود؟ 413 00:22:31,132 --> 00:22:33,164 ‫این که اگه نقشه رو به قادر مطلق بدیم 414 00:22:33,176 --> 00:22:35,220 ‫کابوسم به واقعیت تبدیل می‎‌شه؟ 415 00:22:35,220 --> 00:22:38,848 ‫فکر کنم منظورش یه چیزی ‫خیلی بدتر از کابوس بود، 416 00:22:38,848 --> 00:22:41,142 ‫اما به نظر میومد جسپر ترسیده. 417 00:22:41,142 --> 00:22:44,020 ‫اوه ویجیت، من نمی‌خوام دیگه کسی بمیره. 418 00:22:44,771 --> 00:22:46,147 ‫اون هم بعد سوزان. 419 00:22:46,648 --> 00:22:49,692 ‫نه. منم نمی‌خوام. ‫قرار نیست کسی بمیره بیتلیگ. 420 00:22:50,485 --> 00:22:51,736 ‫اما پنه‌لوپه چی؟ 421 00:22:51,736 --> 00:22:54,364 ‫- اوه پنه‌لوپه. بیا. زود باش. ‫- وای نه. 422 00:22:59,035 --> 00:23:02,914 ‫اسطوره‌ی من. اسطوره‌ی من. 423 00:23:03,456 --> 00:23:06,918 ‫نقش خیلی ویژه‌ای برات دارم. ‫براش آماده‌ای؟ 424 00:23:06,918 --> 00:23:09,045 ‫واسه این کار به دنیا اومدم. 425 00:23:09,045 --> 00:23:10,588 ‫نه راستش، بیشتر به وجود اومدم. 426 00:23:10,588 --> 00:23:12,465 ‫ماها اینطور حس می‌کنیم نه؟ 427 00:23:12,465 --> 00:23:16,052 ‫بخونش یاد بگیرش و اون رو اجرا کن. ‫یه ساعت دیگه می‌ری رو صحنه. 428 00:23:16,052 --> 00:23:17,136 ‫باشه. 429 00:23:34,195 --> 00:23:36,531 ‫دوباره سلام به همگی. سکوت کنید. 430 00:23:36,531 --> 00:23:40,076 ‫چون بنده، ارل ساندویچ، مخترع ساندویچ، 431 00:23:40,076 --> 00:23:42,412 ‫اینجام تا با شخصی که بهم توهین کرده ‫مقابله کنم. 432 00:23:42,773 --> 00:23:45,317 ‫سلاحت رو انتخاب کن آقا. 433 00:23:45,623 --> 00:23:47,083 ‫سلاحتون رو انتخاب کنید آقا. 434 00:23:47,083 --> 00:23:49,252 ‫می‌شه حرف زدن رو انتخاب کنم؟ 435 00:23:49,252 --> 00:23:54,132 ‫البته آقا. ‫اما ارل ساندویچ از تفنگ استفاده می‌کنه. 436 00:23:55,049 --> 00:23:58,094 ‫اوه. چطوره من فرار کنم؟ 437 00:23:58,094 --> 00:24:00,179 ‫البته که می‌تونید فرار کنید. 438 00:24:00,179 --> 00:24:01,964 ‫گمونم آخرین کسی که سعی کرد فرار کنه 439 00:24:01,976 --> 00:24:03,725 ‫از پشت تیر خورد آقا. 440 00:24:03,725 --> 00:24:06,269 ‫- خیلی خب باشه. ‫- پس شاید تفنگ بهتر باشه؟ 441 00:24:06,936 --> 00:24:10,023 ‫- اوهوم. اوه. ‫- آقا تفنگ رو انتخاب کردن. 442 00:24:10,023 --> 00:24:11,733 ‫انتخاب فوق‌العاده‌ایه آقا. 443 00:24:11,733 --> 00:24:13,484 ‫می‌دونی من یه زنم ‫پس احتمالاً نباید بهم بگی... 444 00:24:13,484 --> 00:24:14,944 ‫البته آقا. 445 00:24:14,944 --> 00:24:16,195 ‫بیا جلو ترسو. 446 00:24:18,323 --> 00:24:19,824 ‫بیا شروع کنیم. 447 00:24:21,326 --> 00:24:23,328 ‫- باشه. ‫- قوانین دوئل رو می‌دونی؟ 448 00:24:23,736 --> 00:24:24,621 ‫بطور سربسته. 449 00:24:24,621 --> 00:24:26,706 ‫ده قدم برمی‌داریم، برمی‌گردیم ‫و شلیک می‌کنیم. 450 00:24:26,706 --> 00:24:28,666 ‫- همین. شروع کن. ‫- باشه. 451 00:24:28,666 --> 00:24:31,294 ‫بعد از ده قدم یا سر قدم دهم... 452 00:24:31,294 --> 00:24:35,715 ‫یک دو سه چهار پنج... 453 00:24:35,715 --> 00:24:39,093 ‫شش هفت هشت نه ده. 454 00:24:44,766 --> 00:24:47,268 ‫چی... واقعاً می‌خواستی بهم شلیک کنی؟ 455 00:24:47,268 --> 00:24:49,270 ‫خب آره دیگه، چون دوئله. 456 00:24:49,270 --> 00:24:50,980 ‫می‌خواستی من رو به قتل برسونی؟ 457 00:24:50,980 --> 00:24:52,482 ‫چرا داشتی به آسمون شلیک می‌کردی؟ 458 00:24:52,482 --> 00:24:54,734 ‫دیگه توی دوئل کسی به قصد کشت ‫شلیک نمی‌کنه. 459 00:24:54,734 --> 00:24:57,028 ‫اگه این کارو می‌کردیم که ‫هیچکس توی جامعه‌ی متمدن باقی نمی‌موند. 460 00:24:57,028 --> 00:24:58,183 ‫برای خطا زدن هدفگیری می‌کنی. 461 00:24:58,208 --> 00:25:00,532 ‫خب باشه. من نمی‌دونستم. ‫کسی بهم نگفته بود. 462 00:25:00,532 --> 00:25:04,369 ‫این مسخره‌بازی‌ها کافیه آقا. ‫تو یه پست‌فطرتی. 463 00:25:04,911 --> 00:25:07,622 ‫این که خواستی بهم شلیک کنی ‫انقدر برام توهین‌آمیز بود 464 00:25:07,622 --> 00:25:12,168 ‫که بدین‌وسیله تو رو به یه دوئل دیگه ‫دعوت می‌کنم. 465 00:25:16,381 --> 00:25:17,298 ‫بسیار خب. 466 00:25:17,298 --> 00:25:19,133 ‫همه به جای خود لطفاً. 467 00:25:19,133 --> 00:25:20,760 ‫پنج دقیقه. 468 00:25:29,519 --> 00:25:30,645 ‫محض شفاف‌سازی می‌پرسم... 469 00:25:30,645 --> 00:25:36,317 ‫یک دو سه چهار پنج شش ‫هفت هشت نه ده. 470 00:25:36,317 --> 00:25:39,529 ‫وایستید! 471 00:25:40,613 --> 00:25:41,990 ‫وایستید! 472 00:25:41,990 --> 00:25:44,492 ‫ببخشید، وسط یه کاری بودیما! 473 00:25:44,492 --> 00:25:46,077 ‫ما هم وسط یه کاری هستیم. 474 00:25:46,077 --> 00:25:47,996 ‫ما وسط یه دعواییم، 475 00:25:48,788 --> 00:25:53,293 ‫چون شاید من آرزوی خودم رو ‫نسبت به جون دوستم در اولویت دونستم. 476 00:25:53,293 --> 00:25:55,837 ‫و بابت همین متاسفم. 477 00:25:56,588 --> 00:25:59,233 ‫شما می‌خواین مشخص کنین حق با کیه، 478 00:25:59,762 --> 00:26:03,027 ‫اما خشونت هیچ‌وقت درست نیست. 479 00:26:03,052 --> 00:26:08,182 ‫بخشش و سازش راه‌های سخت‌تری هستن 480 00:26:08,182 --> 00:26:10,670 ‫اما در نهایت باعث می‌شن 481 00:26:10,682 --> 00:26:13,313 ‫که افراد کمتری عزیزانشون رو ‫از دست بدن. 482 00:26:15,356 --> 00:26:21,613 ‫اگه امروز اینجا برنده شه ‫چیزهای خیلی بیشتری از دست رفته. 483 00:26:22,780 --> 00:26:26,868 ‫یه رهبر، یا یه نفر با توانایی رهبری. 484 00:26:27,827 --> 00:26:30,455 ‫مخترع ساندویچ! 485 00:26:30,997 --> 00:26:33,458 ‫یه روح از دنیا می‌ره، 486 00:26:34,542 --> 00:26:39,005 ‫شعله‌ای خاموش می‎‌شه، ‫یه حلقه‌ی ابدی به هم می‌ریزه، 487 00:26:39,714 --> 00:26:44,928 ‫دوستِ یک نفر ‫دیگه در این دنیا نخواهد بود. 488 00:26:47,096 --> 00:26:49,682 ‫- آره آره. ‫- ممنون. 489 00:26:49,682 --> 00:26:51,309 ‫وای. 490 00:26:52,268 --> 00:26:55,146 ‫جودی. 491 00:26:55,146 --> 00:26:57,065 ‫حالا باعث شدی فراموش کنم کجای کار بودیم. 492 00:26:57,065 --> 00:26:59,025 ‫باید از اول بشمریم. خیلی ممنون. 493 00:26:59,025 --> 00:27:01,069 ‫چی؟ 494 00:27:01,069 --> 00:27:02,403 ‫بیخیال. 495 00:27:04,697 --> 00:27:08,076 ‫- خیلی خب. برگرد. من... ‫- یک دو... 496 00:27:15,250 --> 00:27:19,879 ‫سه چهار پنج شش هفت هشت نه. 497 00:27:19,879 --> 00:27:23,383 ‫- فیانا. ‫- اوه فرار. حالا فرار می‌کنیم. 498 00:27:26,427 --> 00:27:30,139 ‫دیدین؟ ترسوها، ‫همه‌شون دارن فرار می‌کنن... 499 00:27:30,139 --> 00:27:33,351 ‫به چه جرئتی بی‌اجازه ‫ وارد میدان دوئل من شدی؟ 500 00:27:33,351 --> 00:27:36,688 ‫- من تو رو به یه دوئل فرا می‌خونم. ‫- چی؟ 501 00:27:36,688 --> 00:27:39,732 ‫دوئل... دیگه توی این دنیا ‫شرفی باقی نمونده؟ دوم. 502 00:27:40,650 --> 00:27:42,819 ‫حالا ده قدم برمی‌داریم، برمی‌گردیم... 503 00:27:52,704 --> 00:27:55,790 ‫حرکت بزدلانه‌ای بود، اما مهم نیست. 504 00:27:56,332 --> 00:27:58,126 ‫گلوله به قلبم نخورد. 505 00:27:58,668 --> 00:28:02,171 ‫چون من توی جیب سینه‌ام... 506 00:28:03,923 --> 00:28:05,258 ‫یه ساندویچ قایم کردم. 507 00:28:05,258 --> 00:28:07,886 ‫فکر نکنم اون جلوی گلوله رو بگیره آقا. 508 00:28:08,887 --> 00:28:10,597 ‫اوه بله. کاملاً درسته. 509 00:28:11,222 --> 00:28:15,018 ‫اشتباه کردم. 510 00:28:16,311 --> 00:28:17,687 ‫نمی‌تونی آرومش کنی؟ 511 00:28:17,687 --> 00:28:19,022 ‫همیشه مشکل همین بود. 512 00:28:19,022 --> 00:28:20,815 ‫اون خیلی ترسناکه. 513 00:28:21,608 --> 00:28:23,610 ‫فکر کنم گممون کرد. 514 00:28:23,610 --> 00:28:26,654 ‫- جودی، منم. کازانووا. ‫- تو اینجا چی کار می‌کنی؟ 515 00:28:26,654 --> 00:28:29,574 ‫من نمی‌تونم بدون تو زندگی کنم. 516 00:28:29,574 --> 00:28:32,493 ‫کاش می‌تونستی اونجور که ‫من می‌بینمت خودت رو ببینی. 517 00:28:33,578 --> 00:28:35,705 ‫فقط می‌خوام بدونی که چقدر ‫دوست‌داشتنی هستی. 518 00:28:35,705 --> 00:28:37,874 ‫- لطفاً اینجا پیشم بمون. ‫- من باید برم. 519 00:28:38,750 --> 00:28:39,918 ‫ما داریم از دست یه شیطان فرار می‌کنیم! 520 00:28:40,752 --> 00:28:42,587 ‫مگه همه‌ی ما از مشکلاتمون فرار نمی‌کنیم؟ 521 00:28:45,173 --> 00:28:47,300 ‫من تا همیشه منتظرت می‌مونم. 522 00:28:47,300 --> 00:28:49,385 ‫تو تنها عشق منی. 523 00:28:51,095 --> 00:28:54,015 ‫اوه تو کی هستی؟ چقدار جذاب. 524 00:28:54,015 --> 00:28:58,186 ‫من به بیشتر زن‌ها علاقه‌ای ندارم ‫اما تو خیلی خاصی. 525 00:28:58,686 --> 00:29:00,730 ‫چشمات می‌درخشن. 526 00:29:00,730 --> 00:29:02,106 ‫اوه. 527 00:29:21,042 --> 00:29:24,212 ‫یالا دیگه... سنگ‌های مسخره. 528 00:29:30,593 --> 00:29:33,179 ‫- گممون کرد. ‫- چی؟ آخیش. 529 00:29:33,179 --> 00:29:37,267 ‫- کجاست؟ باید نزدیک باشه. ‫- ویجیت. 530 00:29:37,976 --> 00:29:39,769 ‫خب آلتو، نمایش چطور بود؟ 531 00:29:39,769 --> 00:29:40,853 ‫انجامش ندادم. 532 00:29:41,510 --> 00:29:43,106 ‫حداقل نمایش‌های دیگه‌ای اجرا کردی. 533 00:29:43,106 --> 00:29:46,234 ‫راستش من تا حالا بازی نکردم. 534 00:29:46,234 --> 00:29:48,528 ‫فقط یه برگه برداشتم و هم-فلت رو دیدم 535 00:29:48,528 --> 00:29:51,614 ‫و گفتم «یه روزی این کارو می‌کنم.» ‫و واقعاً هم یه روزی انجامش می‌دم. 536 00:29:51,614 --> 00:29:53,908 ‫فکر نکنم اسمش هم-فلت باشه. 537 00:29:54,742 --> 00:29:57,161 ‫اوناهاشو بازه. برید تو سارق‌ها. 538 00:30:02,500 --> 00:30:05,169 ‫پنه‌لوپه، بهت افتخار می‌کنم که فرار می‌کنی. 539 00:30:05,169 --> 00:30:07,297 ‫من توی بقا پیدا کردن خیلی حرفه‌ایم. 540 00:30:07,297 --> 00:30:08,631 ‫احتمالاً دلیلش اینه. 541 00:30:08,631 --> 00:30:09,841 ‫برو تو! 542 00:30:09,841 --> 00:30:12,719 ‫انگار یه جای کار می‌لنگه! 543 00:30:13,005 --> 00:30:23,005 ‫ترجمه از « فائزه شاهمرادی » کانال تلگرامی: @FSH294 544 00:30:23,428 --> 00:30:33,428 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 545 00:30:33,688 --> 00:30:43,688 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez