1 00:00:14,347 --> 00:00:16,099 ‫فرانک اگه بود چیکار می‌کرد؟ 2 00:00:17,809 --> 00:00:20,145 ‫با توجه به اینکه اون حامله است 3 00:01:36,412 --> 00:01:46,412 ‫گروه ترجمه وبسایت پی‌سی دی ‫با افتخار تقدیم می‌کند 4 00:01:46,413 --> 00:01:56,413 ‫پی‌سی دی، مرجع دانلودهای برتر ‫P30Day.Com 5 00:01:56,414 --> 00:02:03,414 ‫« تـرجمـه از ایلیـا و پـدرام » ‫.:: Pedi.Bi & EILIA ::. 6 00:02:04,415 --> 00:02:06,918 ‫همیشه قول دادم حقیقت رو بهتون بگم 7 00:02:07,377 --> 00:02:11,214 ‫شفافیت، سنگ‌بنای ریاست جمهوری منه 8 00:02:11,923 --> 00:02:14,592 ‫و برای تحقق این امر ‫خودم رو ملزم می‌دونم 9 00:02:14,676 --> 00:02:16,177 ‫که اینها رو به شما بگم 10 00:02:18,346 --> 00:02:19,931 ‫الان چند هفته است که 11 00:02:20,014 --> 00:02:22,809 ‫وزارت دادگستری درحال تحقیق ‫در مورد این موضوع بوده 12 00:02:22,892 --> 00:02:25,728 ‫که رئیس جمهور سابق، همسر من 13 00:02:26,146 --> 00:02:31,234 ‫در بسیاری از ایالت‌ها، به طور نادرست ‫در روز انتخابات سال 2016 اقداماتی انجام داده 14 00:02:31,693 --> 00:02:34,445 ‫که احتمالاً باعث تغییر نتایج انتخابات شده 15 00:02:36,114 --> 00:02:38,074 ‫این خبر، همونطور که تصور می‌کنین، 16 00:02:38,158 --> 00:02:41,244 ‫برای من بسیار ناراحت کننده بود 17 00:02:41,327 --> 00:02:42,767 ‫خانم رئیس جمهور! 18 00:02:48,334 --> 00:02:50,128 ‫اینجا قبلاً دفتر من بود 19 00:02:53,923 --> 00:02:55,466 ‫اون میزم بود 20 00:02:57,552 --> 00:03:00,847 ‫کاناپه فرق کرده، ولی بیشتر از چیزی که یادمه ‫شبا اینجا خوابیدم 21 00:03:02,682 --> 00:03:05,059 ‫میز آقای نماینده آندروود، درست اونجا بود 22 00:03:06,769 --> 00:03:08,146 ‫اون هیچوقت نمی‌خوابید 23 00:03:22,243 --> 00:03:23,578 ‫هیچوقت دکمه پایینی رو نبند 24 00:03:29,542 --> 00:03:31,085 ‫- خانم رئیس جمهور ‫- سارا، بفرما 25 00:03:31,169 --> 00:03:32,045 ‫خانم، برای اطلاعات بیشتر 26 00:03:32,128 --> 00:03:34,088 ‫اگه قرار باشه اقدام ویژه‌ای انجام بدین، 27 00:03:34,172 --> 00:03:36,216 ‫چیکار می‌خواین بکنین، چون همسرتون... 28 00:03:37,300 --> 00:03:38,300 ‫مُرده 29 00:03:38,843 --> 00:03:40,970 ‫خب، همه گزینه‌ها روی میزه 30 00:03:41,429 --> 00:03:44,098 ‫در اون مورد و در مورد اتهامِ ‫حاملگی بعد از مرگ شوهرم 31 00:03:46,392 --> 00:03:47,727 ‫- لری ‫- ولی خانم رئیس جمهور 32 00:03:47,810 --> 00:03:49,890 ‫اگه بخواید نتایج انتخابات رو زیر سوال ببرید، 33 00:03:50,188 --> 00:03:51,856 ‫چه معنی‌ای برای ریاست جمهوری شما داره؟ 34 00:03:51,940 --> 00:03:53,691 ‫این منصب، بالاترین منصب در کشوره 35 00:03:54,317 --> 00:03:58,738 ‫خدمت به عموم یه امتیاز مقدسه ‫و هیچکس بالاتر از قانون نیست 36 00:03:59,239 --> 00:04:02,033 ‫نه پدر بچه‌ام و نه من 37 00:04:02,116 --> 00:04:03,409 ‫مارکوس 38 00:04:04,285 --> 00:04:07,372 ‫در مورد مقاله‌ای که همین الان منتشر شده ‫اطلاع داشتین؟ 39 00:04:07,455 --> 00:04:09,123 ‫توسط جنین اسکورسکی؟ 40 00:04:09,666 --> 00:04:12,961 ‫- نمی‌دونم چی رو میگی ‫- الان که مشغول صحبت بودین منتشر شد 41 00:04:13,044 --> 00:04:14,545 ‫نوشته که 42 00:04:14,629 --> 00:04:18,633 ‫رئیس جمهور سابق، آندروود ‫همسرش رو از ارث محروم کرده 43 00:04:19,217 --> 00:04:20,635 ‫مایلید نظرتون رو بگین؟ 44 00:04:21,094 --> 00:04:24,013 ‫خب، نمی‌تونم در موردِ ‫چیزی که ندیدم نظر بدم، ممنون 45 00:04:24,639 --> 00:04:27,850 ‫نام منبع توی مقاله ‫داگلاس استمپره 46 00:04:32,021 --> 00:04:33,815 ‫من داگلاس رو می‌شناسم 47 00:04:33,898 --> 00:04:37,860 ‫از وقتی که بیشتر از 20 سال پیش ‫دست راست همسرم شد 48 00:04:38,528 --> 00:04:39,612 ‫و بر کسی پوشیده نیست، 49 00:04:39,696 --> 00:04:42,907 ‫که ایشون اخیراً ‫دوران سختی رو پشت سر گذاشته 50 00:04:43,574 --> 00:04:45,618 ‫بیشتر از همه، از نظر احساسی 51 00:04:50,164 --> 00:04:54,085 ‫و چند ماه پیش وقتی عفوش کردم ‫بر اساس دلسوزی بود 52 00:04:54,836 --> 00:04:56,879 ‫من نگران اون آدمم. واقعاً میگم 53 00:04:57,547 --> 00:05:01,592 ‫ولی داگ استمپر هیچوقت اونی نیست ‫که ما رو به سمت حقیقت هدایت کنه 54 00:05:02,051 --> 00:05:05,346 ‫رئیس جمهور سابق ظاهراً در آخرین لحظات ‫با دستخط خودشون، یک وصیت‌نامه نوشتن، 55 00:05:05,430 --> 00:05:08,850 ‫که به وصیتنامه هولوگرافیک معروفه. ‫با این مضمون که املاک و داراییش 56 00:05:08,933 --> 00:05:11,602 ‫به رئیس دفتر سابقش ‫داگلاس استمپر تعلق میگیره 57 00:05:12,645 --> 00:05:14,439 ‫چیزی در مورد محتویاتش هم نوشته؟ 58 00:05:14,522 --> 00:05:16,441 ‫جزئیات وصیت‌نامه هنوز عمومی نشده، 59 00:05:16,524 --> 00:05:18,860 ‫ولی در یک مصاحبه اختصاصی با آقای استمپر 60 00:05:18,943 --> 00:05:21,571 ‫ایشون قول داده که مفاد اون رو ‫به زودی فاش می‌کنه 61 00:05:21,654 --> 00:05:22,905 ‫فعلاً کافیه 62 00:05:23,197 --> 00:05:24,240 ‫مشاور کاخ سفید رو خبر کن 63 00:05:25,116 --> 00:05:28,161 ‫نه، نه، وکیل شخصیم رو بیارین پشت خط 64 00:05:28,244 --> 00:05:31,748 ‫بله خانم. و معاون رئیس گرین اینجان ‫ولی اصرار داشتن که... 65 00:05:33,166 --> 00:05:34,166 ‫خانم رئیس جمهور 66 00:05:34,542 --> 00:05:38,588 ‫اجازه بدین شما رو به همسرم ابی معرفی کنم ‫این هم پسرمون جکسونه 67 00:05:38,671 --> 00:05:39,671 ‫سلام 68 00:05:39,839 --> 00:05:42,800 ‫ابی خیلی طرفدار شماست ‫امیدوار بودیم که بتونیم با هم عکس بگیریم 69 00:05:43,551 --> 00:05:44,551 ‫البته 70 00:05:44,969 --> 00:05:47,555 ‫می‌خواستم وقتی این خبر رو بهتون میدم ‫خانواده‌ام اینجا باهام باشن 71 00:05:48,348 --> 00:05:49,432 ‫می‌خوام سازمان رو ترک کنم 72 00:05:51,059 --> 00:05:53,644 ‫قبلش نامه استعفامو تقدیم کردم 73 00:05:55,813 --> 00:05:58,149 ‫نیتن، به هیچوجه نمی‌تونیم قبولش کنیم 74 00:05:58,232 --> 00:06:01,736 ‫خواهش می‌کنم رئیس جمهور هیل. ‫التماستون می‌کنم 75 00:06:07,450 --> 00:06:09,650 ‫لین، می‌شه لطفاً بیای اینجا؟ 76 00:06:11,204 --> 00:06:14,374 ‫نیتن، اصرار دارم در این مورد ‫دو نفری باهم صحبت کنیم 77 00:06:15,958 --> 00:06:17,251 ‫یه لحظه تنهامون می‌ذاری؟ 78 00:06:26,177 --> 00:06:28,721 ‫متاسفم که ناامیدتون کردم 79 00:06:28,805 --> 00:06:30,306 ‫ولی دیگه نمی‌تونم این کارو بکنم 80 00:06:30,390 --> 00:06:32,016 ‫- نیتن ‫- فکرامو کردم 81 00:06:33,142 --> 00:06:35,770 ‫اگه بی سر و صدا برم ‫برای هر دومون بهتره 82 00:06:37,939 --> 00:06:41,901 ‫مطمئنم چشم انتظارِ ‫اولین روز مدرسه جکسون هستی 83 00:06:42,485 --> 00:06:43,403 ‫همینطوره خانم 84 00:06:43,486 --> 00:06:45,488 ‫خب، احساس من عوض نشده 85 00:06:46,823 --> 00:06:49,700 ‫می‌خوام حتماً به داگ کمک بشه 86 00:06:49,784 --> 00:06:51,494 ‫خیلی بهش نیاز داره 87 00:06:52,245 --> 00:06:53,538 ‫حق دارین نگران باشین 88 00:06:55,123 --> 00:06:57,041 ‫آدمای دیوونه‌ای اون بیرون هستن 89 00:06:58,334 --> 00:07:02,713 ‫توی آخرین صحبتم با داگ، ‫بهم گفت نهادهایی بهش نزدیک شدن، 90 00:07:03,423 --> 00:07:05,883 ‫و سعی داشتن جذبش کنن. ابی 91 00:07:08,511 --> 00:07:11,472 ‫باید در آینده دیگه ‫در بین عموم حاضر نشین 92 00:07:20,898 --> 00:07:23,377 ‫- اومدم یه دوست قدیمی رو ببینم ‫- رئیس جمهور گفت، داگ استمپر 93 00:07:23,401 --> 00:07:26,081 ‫هیچوقت اونی نیست که ما رو ‫به سمت حقیقت هدایت کنه. نظری ندارین؟ 94 00:07:27,321 --> 00:07:30,575 ‫مطمئناً به نفع رئیس جمهوره ‫که من رو یه آدم دیوونه نشون بده 95 00:07:31,075 --> 00:07:34,595 ‫ولی متاسفم که ناامیدش می‌کنم ‫من در سلامت عقلی هستم و خودشون می‌دونن 96 00:07:34,596 --> 00:07:37,116 ‫در مورد وصیت‌نامه تجدید نظرشده ‫کی از محتویاتش خبر داره؟ 97 00:07:37,123 --> 00:07:40,418 ‫- چرا این سوالو از رئیس جمهور نمی‌پرسین؟ ‫- آقا، شما چطور ازش خبردار شدین؟ 98 00:07:43,546 --> 00:07:45,506 ‫اون شبی که فرانک مُرد، همراهش بودم 99 00:07:46,299 --> 00:07:49,299 ‫ازم خواست برم پیشش، ‫به سوئیتش توی هی‌آدامز. بهم گفت 100 00:07:49,343 --> 00:07:51,429 ‫دیگه اعتقادی به توانایی همسرش ‫در انجام وظایف رئیس جمهوری نداره 101 00:07:52,013 --> 00:07:53,264 ‫و رئیس جمهور آندروود، 102 00:07:53,347 --> 00:07:57,226 ‫رئیس جمهور آندروود واقعی ‫یه مجموعه خاطرات صوتی داشت 103 00:07:57,810 --> 00:08:00,480 ‫که بعضی از قسمتاش رو شنیدم 104 00:08:02,023 --> 00:08:04,063 ‫پس بیا یه دادگاهی پیدا کنیم ‫که مطابق میل ما حکم بده 105 00:08:04,108 --> 00:08:07,278 ‫استمپر، رئیس دفتر سابقِ ‫رئیس جمهور فرانسیس آندروود 106 00:08:07,361 --> 00:08:08,988 ‫که امروز صبح ضبط شده 107 00:08:09,071 --> 00:08:11,991 ‫به استدیو برمی‌گردیم تا نظرات رو بشنویم... 108 00:08:12,074 --> 00:08:14,202 ‫یادتون باشه، این آدم مشکلات زیادی داره 109 00:08:14,285 --> 00:08:16,913 ‫و نمی‌تونیم برای هر چیزی که میگه ‫ارزش قاتل بشیم، درسته؟ 110 00:08:16,996 --> 00:08:19,540 ‫سوال اینه که ‫استمپر می‌خواد در آخر به چی برسه؟ 111 00:08:19,624 --> 00:08:22,084 ‫- چرا اینطور به رئیس جمهور هیل می‌تازه؟ ‫- چیه؟ 112 00:08:22,168 --> 00:08:25,046 ‫- داگ قرار بود کلر رو تحریک کنه ‫- از مجازات قتل خلاص شده 113 00:08:25,129 --> 00:08:26,369 ‫- فراموش نکنین که... ‫- مارک... 114 00:08:26,839 --> 00:08:29,509 ‫- فرصت ندارم ذهنتو بخونم، حرف بزن ‫- سعی کردم بهت هشدار بدم 115 00:08:29,884 --> 00:08:32,345 ‫من با این آدم کار کردم ‫ممکن بود رسوا بشیم 116 00:08:32,428 --> 00:08:35,056 ‫- به من اعتماد داری، به غریزه‌ام؟ ‫- آره البته که دارم 117 00:08:37,350 --> 00:08:40,603 ‫که به ارزیابی خطری که پیش رومونه، ‫هیچ ربطی نداره 118 00:08:40,686 --> 00:08:42,355 ‫اون دچار اختلال مشاعره، آنت 119 00:08:42,438 --> 00:08:44,440 ‫برای همین اینجایی 120 00:08:44,524 --> 00:08:46,734 ‫جلوشو بگیر ‫کارت همینه 121 00:08:49,654 --> 00:08:50,654 ‫هی 122 00:08:52,907 --> 00:08:53,908 ‫آنت! 123 00:09:00,790 --> 00:09:01,958 ‫چی شده؟ 124 00:09:03,626 --> 00:09:06,837 ‫اگه پسرم هرکس دیگه‌ای توی این کشور بود ‫تاحالا بیرون اومده بود 125 00:09:06,921 --> 00:09:09,173 ‫نه، اینجا چه خبره؟ 126 00:09:09,840 --> 00:09:10,883 ‫بین من و تو؟ 127 00:09:12,009 --> 00:09:13,928 ‫دوباره با هم سکس داریم 128 00:09:14,262 --> 00:09:17,223 ‫ولی به نظر می‌رسه کار خوبی نبوده، دوباره 129 00:09:17,306 --> 00:09:18,849 ‫- هی، به من گوش کن ‫- اون هرزه... 130 00:09:18,933 --> 00:09:20,733 ‫وقتی موضوع دانکن بیاد وسط ‫همه چی رو به نفع خودش تغییر میده 131 00:09:20,810 --> 00:09:23,062 ‫و هیچ راهی نداره ‫که صدای دانکن شنیده بشه 132 00:09:23,145 --> 00:09:24,564 ‫تا وقتی که کلر بره 133 00:09:25,231 --> 00:09:27,441 ‫خیلی‌خب، صبر کن... 134 00:09:27,525 --> 00:09:29,860 ‫می‌تونی چند کلمه بری عقب؟ 135 00:09:31,445 --> 00:09:32,530 ‫چقدر عقب؟ 136 00:09:32,613 --> 00:09:35,199 ‫«لحظاتی مثل این نیازمندِ...» 137 00:09:36,033 --> 00:09:37,201 ‫نیازمند چیه؟ 138 00:09:37,285 --> 00:09:40,413 ‫«کسی که عمل کنه. ‫کسی که کاری ناخوشایند انجام بده» 139 00:09:40,705 --> 00:09:42,832 ‫می‌دونی چیه؟ ‫میشه بذاری خودم بشنومش؟ 140 00:09:42,915 --> 00:09:43,915 ‫نه 141 00:09:44,834 --> 00:09:46,002 ‫چرا نه؟ 142 00:09:47,378 --> 00:09:50,047 ‫نمی‌تونم... 143 00:09:54,844 --> 00:09:56,178 ‫چیکار می‌کنی؟ 144 00:09:59,974 --> 00:10:02,685 ‫هیچی، من... هیچی 145 00:10:09,525 --> 00:10:12,403 ‫ببین، مجبور نیستیم ‫اینجوری پیش بریم، باشه؟ 146 00:10:13,613 --> 00:10:16,991 ‫و هر کاری که لازمه ‫که اوضاعت رو بهتر کنی انجام بده 147 00:10:18,826 --> 00:10:20,703 ‫میشه دست از سر اون برداری؟ 148 00:10:20,786 --> 00:10:23,998 ‫- فکر کردی من چی‌ام؟ ‫- ببین، دقیقاً می‌دونم چی هستی 149 00:10:33,966 --> 00:10:35,843 ‫کلر میاد سراغت 150 00:10:40,890 --> 00:10:42,141 ‫«نیازمند کسیه که عمل کنه» 151 00:10:42,224 --> 00:10:45,186 ‫«کسی که کاری ناخوشایند انجام بده ‫یه کار واجب» 152 00:10:48,898 --> 00:10:51,400 ‫«فریب چهره زیباشو نخوره» 153 00:10:52,026 --> 00:10:53,861 ‫«همسرم ظالمه» 154 00:10:53,944 --> 00:10:57,990 ‫«ظالم‌ترین زنی که تاحالا دیدم ‫کاش مردم می‌شناختنش» 155 00:10:58,991 --> 00:11:00,493 ‫درخواست حکم بازداشت کردیم 156 00:11:00,826 --> 00:11:03,546 ‫ولی اسکورسکی میگه، منبعش ‫مطمئنه که اینا گفته‌های فرانکه 157 00:11:03,621 --> 00:11:04,455 ‫احمقانه است 158 00:11:04,538 --> 00:11:06,916 ‫به غیر از اینکه اون وصیت‌نامه رو ارائه بدن، ‫هیچ راهی نیست که... 159 00:11:06,999 --> 00:11:08,876 ‫اصلاً چرا داریم این قضیه رو جدی می‌گیریم؟ 160 00:11:08,959 --> 00:11:11,379 ‫مطمئنم که می‌تونم با حکم قاضی، ساکتش کنم 161 00:11:11,462 --> 00:11:12,880 ‫ولی وقتی اینجور مطالب چاپ میشه، 162 00:11:12,963 --> 00:11:17,051 ‫- تمام رسانه‌های دیگه می‌تونن... ‫- چاپ؟ این که چاپی نیست جرالدین 163 00:11:17,843 --> 00:11:21,472 ‫- نمی‌تونیم سایتش رو ببندیم؟ ‫- نه خانم، فکر نکنم بتونیم 164 00:11:21,847 --> 00:11:24,308 ‫توصیه من اینه که حکم بگیریم 165 00:11:28,688 --> 00:11:30,356 ‫آقای استمپر رو متعهد به سکوت کنیم 166 00:11:30,439 --> 00:11:32,876 ‫- اگه عهدش رو بشکنه ‫- نه، اون دقیقاً همینو می‌خواد 167 00:11:32,900 --> 00:11:34,694 ‫یه دادگاه علنی می‌خواد 168 00:11:37,029 --> 00:11:39,407 ‫و تا الان روزای سختی رو پشت سر گذاشته 169 00:11:40,116 --> 00:11:42,410 ‫خانم رئیس جمهور، باید این سوال رو بپرسم 170 00:11:42,743 --> 00:11:44,995 ‫و دارم جلوی وکیلتون، ازتون می‌پرسم 171 00:11:46,038 --> 00:11:47,164 ‫موضع شما اینه که 172 00:11:47,248 --> 00:11:49,226 ‫از وصیت‌نامه همسرتون ‫کاملاً بی‌خبر بودین؟ 173 00:11:49,250 --> 00:11:51,752 ‫- مجبور نیستین جواب بدین ‫- نه، نه می‌خوام جواب بدم 174 00:11:52,837 --> 00:11:56,799 ‫نمی‌دونم این کار رو ‫برای صلاح خودش کرده یا من 175 00:11:57,633 --> 00:11:59,719 ‫ولی هیچوقت چیزی به من نگفت 176 00:12:00,052 --> 00:12:02,847 ‫خانم، توی دادگاه عالی استیضاح... 177 00:12:02,930 --> 00:12:05,641 ‫به بچه‌ی متولد نشده‌اش قسم می‌خورم 178 00:12:08,561 --> 00:12:11,981 ‫خب شکی وجود نداره ‫که در مورد بخش‌هایی از شرکت، 179 00:12:12,064 --> 00:12:14,567 ‫اون اطلاعات کافی نداره 180 00:12:14,650 --> 00:12:16,360 ‫بخشیش تقصیر منه... 181 00:12:16,736 --> 00:12:19,363 ‫پدرمون اعتقادی به وراثت نداشت 182 00:12:19,697 --> 00:12:22,032 ‫دارین میگین به نظرتون ‫حق خواهرتون نیست که... 183 00:12:22,116 --> 00:12:24,618 ‫نه. نه حرف من این نیست 184 00:12:24,702 --> 00:12:28,581 ‫اگه در مورد وراثت حرف می‌زنم ‫منظورم این ریاست جمهوریه 185 00:12:30,040 --> 00:12:31,751 ‫باید قبول کرد که فرمانده کل قوا 186 00:12:31,834 --> 00:12:35,337 ‫که اساساً این شغل رو ‫از همسرش به ارث برده، 187 00:12:35,421 --> 00:12:37,339 ‫داره مثل یه حاکم مطلقه رفتار می‌کنه 188 00:12:38,132 --> 00:12:39,258 ‫وقتی... 189 00:12:39,508 --> 00:12:43,471 ‫وقتی یه حاکم مستبد تظاهر به شفافیت می‌کنه، 190 00:12:43,554 --> 00:12:45,055 ‫مردم احساس خطر می‌کنن 191 00:12:45,639 --> 00:12:46,932 ‫و این... 192 00:12:47,224 --> 00:12:48,225 ‫این نظرات، 193 00:12:48,309 --> 00:12:52,688 ‫این نظرات عمومی از طرف داگ استمپر ‫چیزی به جز این نیست 194 00:12:52,772 --> 00:12:55,024 ‫مشارکت اجتماعیه 195 00:12:55,441 --> 00:12:58,319 ‫- خب، هیچ توصیه‌ای به رئیس جمهور هیل ندارین؟ ‫- دارم، کناره گیره کنه 196 00:13:02,031 --> 00:13:04,408 ‫- دست بردار بیل! ‫- نه گوش کن 197 00:13:04,492 --> 00:13:07,119 ‫اگه نتونه دوره ریاست جمهوریش رو تموم کنه 198 00:13:07,203 --> 00:13:09,872 ‫بدترین اتفاق توی این کشور نیست 199 00:13:09,955 --> 00:13:10,998 ‫عجب 200 00:13:11,081 --> 00:13:15,002 ‫اگه سرنوشت همچین چیزی براش بخواد 201 00:13:15,085 --> 00:13:16,754 ‫- آقای شپرد... ‫- گوش کن 202 00:13:16,837 --> 00:13:19,089 ‫دیشب داشتم شبکه‌های تلویزیونی رو ‫بالا پایین می‌کردم 203 00:13:19,173 --> 00:13:20,883 ‫و به فیلم آلامو برخوردم 204 00:13:20,966 --> 00:13:22,885 ‫می‌دونم فیلم معرکه‌ای نیست 205 00:13:22,968 --> 00:13:26,806 ‫ولی وقتی جان وین ‫به سختی تلاش می‌کنه که بگه «جمهوری...» 206 00:13:30,810 --> 00:13:35,064 ‫بیل شپرد، دهنتو ببند 207 00:13:42,238 --> 00:13:43,989 ‫با بقیه تماس بگیر 208 00:13:44,073 --> 00:13:48,369 ‫بهشون یادآوری کن اگه دهنشونو نبندن ‫چه خطری تهدیدشون می‌کنه 209 00:13:55,209 --> 00:13:57,711 ‫نیتن گرین، توی یه جلسه بوده ‫که توسط آنت شپرد ترتیب داده شده 210 00:13:59,880 --> 00:14:01,674 ‫من به راحتی کم نمیارم 211 00:14:02,341 --> 00:14:06,053 ‫ولی محرمانه بودن این یکی ‫و اینکه چه کسانی اونجا بودن و به چه دلیل، 212 00:14:06,136 --> 00:14:08,055 ‫بیشتر از چیزیه که تاحالا باهاش مواجه بودم 213 00:14:08,931 --> 00:14:12,309 ‫به گمونم آدمای خیلی قدرتمندی ‫توی اون اتاق بودن 214 00:14:13,018 --> 00:14:14,144 ‫داگلاس استمپر چی؟ 215 00:14:14,812 --> 00:14:16,272 ‫هنوز نمی‌دونم 216 00:14:17,773 --> 00:14:19,108 ‫دیگه چی؟ 217 00:14:23,112 --> 00:14:27,157 ‫والتر، تو از اولش با ما کار کردی 218 00:14:29,660 --> 00:14:32,913 ‫آره، فرانک رو دوست داشتم 219 00:14:33,747 --> 00:14:35,082 ‫برای همین کنجکاوم 220 00:14:37,251 --> 00:14:38,878 ‫چطور این کارو کردی؟ 221 00:14:40,045 --> 00:14:41,422 ‫کلر 222 00:14:42,047 --> 00:14:45,134 ‫ندای درونی من اشتباه نمی‌کنه 223 00:14:45,509 --> 00:14:50,097 ‫من نه قضاوت می‌کنم، نه سوال می‌کنم ‫فقط برای بهترین قیمت پیشنهادی کار می‌کنم 224 00:14:50,514 --> 00:14:54,727 ‫من منکر وجود خدام ‫ولی این دورنمای معنوی، برام تازگی داره 225 00:14:54,810 --> 00:14:56,353 ‫و یکی اون بیرون 226 00:14:56,437 --> 00:14:59,607 ‫داره بدجوری تلاش می‌کنه ‫که فرانک رو خیلی بد جلوه بده 227 00:14:59,690 --> 00:15:03,152 ‫گوش کن. حرفای بیهوده زیادی در موردش میگن 228 00:15:03,235 --> 00:15:05,946 ‫فقط در مورد اون نیست 229 00:15:08,824 --> 00:15:13,037 ‫چطور می‌خوای خودت رو ‫از تمام این گندکاری‌ها جدا کنی؟ 230 00:15:14,830 --> 00:15:16,832 ‫تنها راهی که مونده ‫اینه که با داگ ارتباط برقرار کنم 231 00:15:22,755 --> 00:15:24,256 ‫مراقب باش کلر 232 00:15:27,676 --> 00:15:29,303 ‫وای رفقا 233 00:15:29,386 --> 00:15:32,014 ‫واقعاً دوست نداشتم مجبور به این کار بشم، ولی... 234 00:15:34,016 --> 00:15:37,269 ‫چندتا تندرو ‫از گروه تروریستی آیکو 235 00:15:37,353 --> 00:15:41,273 ‫تلاش کردن تا یه بمب هسته‌ای ‫در پاکستان بخرن 236 00:15:41,357 --> 00:15:42,816 ‫از این امر اطمینان داریم 237 00:15:42,900 --> 00:15:46,153 ‫- خانم رئیس جمهور با تمام احترام... ‫- ماریا می‌دونم تازه اومدی، 238 00:15:46,236 --> 00:15:50,116 ‫ولی لطفاً هیچوقت این عبارت رو برای من به کار نبر. ‫«با تمام احترام» کاملاً معنای عکس داره 239 00:15:51,742 --> 00:15:56,455 ‫خانم موضوع اینه که این تهدید ‫در قالب تهدید بالقوه دسته‌بندی میشه... 240 00:15:56,538 --> 00:15:58,082 ‫ولی نیتشون همین بوده 241 00:15:58,165 --> 00:15:59,976 ‫تا وقتی که نشه تایید کرد ‫که معامله انجام شده... 242 00:16:00,000 --> 00:16:03,921 ‫سرویس اطلاعاتی‌مون بهمون گفته ‫اون تجدید قوا می‌کنن و دوباره دست به کار میشن 243 00:16:04,004 --> 00:16:07,633 ‫برمی‌گرده به هشداری که دو ماه پیش ‫رفیق ناصر داده بود 244 00:16:07,716 --> 00:16:09,635 ‫برای همین من و خانوم وزیر گلگر 245 00:16:09,718 --> 00:16:13,138 ‫به دقت این تهدید رو زیر نظر گرفته بودیم ‫از همون موقعی که نانسی 246 00:16:13,222 --> 00:16:14,515 ‫جای نورا رو توی سازمان امنیت داخلی گرفت 247 00:16:14,974 --> 00:16:19,395 ‫و در جهت تحقق کامل شفافیتی ‫که این دولت با آغوش باز پذیراش شده 248 00:16:19,478 --> 00:16:20,729 ‫می‌خوایم موضوع رو عمومی کنیم 249 00:16:21,981 --> 00:16:24,984 ‫خانم صادقانه بگم، من نگرانم 250 00:16:25,359 --> 00:16:27,277 ‫از منظر تدابیر جنگی، 251 00:16:27,361 --> 00:16:30,781 ‫اگه آیکو کاری نکنه، ‫ما چوپان دروغگو میشیم 252 00:16:31,740 --> 00:16:34,135 ‫از طرف دیگه ‫داریم خودمونو در موقعیتی قرار میدیم 253 00:16:34,159 --> 00:16:36,120 ‫که تشویقشون می‌کنیم ‫حتماً این کار رو بکنن 254 00:16:37,663 --> 00:16:40,143 ‫- نمی‌خوایم بی‌ملاحظه به نظر برسیم ‫- دیشب نتونستم بخوابم 255 00:16:47,423 --> 00:16:50,384 ‫البته به دلیل مشخص امنیت ملی 256 00:16:50,467 --> 00:16:51,467 ‫ولی... 257 00:16:52,094 --> 00:16:54,304 ‫به این خاطر که بچه نمی‌ذاشت بخوابم 258 00:16:55,431 --> 00:16:57,099 ‫و به دلایلی... 259 00:16:58,392 --> 00:17:01,353 ‫کلمه «زن‌گریز»، به ذهنم خطور کرد 260 00:17:01,437 --> 00:17:03,856 ‫و داشتم تلاش می‌کرد ‫که مخالف این کلمه رو پیدا کنم 261 00:17:04,356 --> 00:17:07,818 ‫یعنی کلمه‌ای برای وقتی که ‫یه نفر از مردها متنفره 262 00:17:07,901 --> 00:17:10,320 ‫کسی دور این میز، میدونه اون کلمه چیه؟ 263 00:17:11,071 --> 00:17:13,157 ‫کلمه‌ای برای کسی که از مردها متنفره 264 00:17:13,657 --> 00:17:14,700 ‫کسی نیست؟ 265 00:17:17,703 --> 00:17:19,496 ‫رفتم و دنبالش گشتم 266 00:17:20,039 --> 00:17:21,331 ‫مردگریز 267 00:17:22,624 --> 00:17:26,754 ‫کسی این کلمه رو نمی‌دونه ‫چون در فرهنگ ما استفاده نمیشه 268 00:17:27,212 --> 00:17:31,633 ‫چیزی که می‌خوام بهش برسم ‫اینه که شاید همه‌مون، صرف نظر از جنسیتمون، 269 00:17:32,342 --> 00:17:36,180 ‫باید تصوری که در مورد ‫عقایدمون داریم رو بررسی کنیم 270 00:17:36,263 --> 00:17:41,018 ‫درباره اینکه کی می‌تونه و کی نمی‌تونه ‫فرمانده کل قوا باشه 271 00:17:42,227 --> 00:17:43,562 ‫بفرمایید 272 00:17:45,731 --> 00:17:48,067 ‫از یه جایی به اسم خوک فدرالیست خریدم 273 00:17:48,650 --> 00:17:49,651 ‫نمی‌دونم کجاست 274 00:17:49,735 --> 00:17:52,362 ‫بهم گفتن بعد از رستوران فردی، این بهترینه 275 00:17:52,821 --> 00:17:54,865 ‫من که نمی‌خوام. تو می‌خوری؟ 276 00:17:55,282 --> 00:17:56,533 ‫نه، برای تو خریدم 277 00:17:58,994 --> 00:18:01,789 ‫دویل، مدام از تو سوال می‌کنه 278 00:18:03,916 --> 00:18:05,459 ‫می‌تونیم ترتیبشو بدیم 279 00:18:06,877 --> 00:18:07,877 ‫ولی... 280 00:18:10,047 --> 00:18:12,800 ‫باشه بده، یه دونه می‌خورم 281 00:18:12,883 --> 00:18:14,843 ‫کی ‌می‌تونی به شکم نه بگه؟ 282 00:18:22,017 --> 00:18:25,104 ‫مقاله‌ها و کنفرانس‌های مطبوعاتی 283 00:18:26,105 --> 00:18:27,856 ‫راه زیادی در پیشه داگ 284 00:18:36,490 --> 00:18:37,783 ‫آدمای زیادی 285 00:18:38,867 --> 00:18:41,954 ‫یه جورایی، تمام کشور 286 00:18:43,831 --> 00:18:44,911 ‫به تو تکیه کردیم 287 00:18:47,501 --> 00:18:48,794 ‫سث، می‌تونم از خودم مراقبت کنم 288 00:18:53,048 --> 00:18:54,550 ‫می‌تونه اون سس رو بدی؟ 289 00:19:08,551 --> 00:19:10,551 ‫می‌خوام ده خط دیگه‌اش رو افشا کنم 290 00:19:19,552 --> 00:19:21,552 ‫نکن 291 00:19:25,000 --> 00:19:28,000 ‫بهم زنگ بزن ‫وگرنه افشا می‌کنم 292 00:19:43,640 --> 00:19:45,350 ‫باید خیلی تنها باشی 293 00:19:47,853 --> 00:19:50,314 ‫اصلاً دیگه کسی اطرافت مونده ‫که بتونی بهش اعتماد کنی؟ 294 00:19:50,397 --> 00:19:51,815 ‫این بازیا چیه؟ 295 00:19:51,899 --> 00:19:54,443 ‫«مطمئنم کلر همه‌شو دیده، قتل و دروغ رو» 296 00:19:54,526 --> 00:19:56,737 ‫فرانک توی دقیقه 6 میگه 297 00:19:56,820 --> 00:19:59,281 ‫داگ من و تو باید حرفامونو ثابت کنیم 298 00:19:59,364 --> 00:20:02,784 ‫موافقم. تهمت زدن به فرانک رو متوقف کن ‫وگرنه همینجوری ادامه میدم 299 00:20:02,868 --> 00:20:05,621 ‫این روزا تنها کاری که می‌کنم ‫جستجوی حقیقته 300 00:20:05,704 --> 00:20:08,749 ‫دقیقه 76 ‫«قبل از اینکه هر حرکت مهمی انجام بدم،» 301 00:20:08,832 --> 00:20:10,709 ‫«همیشه با همسرم درمیونش می‌ذارم» 302 00:20:10,792 --> 00:20:14,463 ‫از لحن صدات خوشم میاد داگ ‫خیلی آرومه 303 00:20:14,546 --> 00:20:16,882 ‫واقعاً هیچوقت بهش فکر نکرده بودم 304 00:20:16,965 --> 00:20:20,552 ‫ولی در این مورد خاص ‫منو یاد فرانسیس می‌اندازی 305 00:20:21,303 --> 00:20:25,140 ‫تنها چیزی که دلم براش تنگ شده، صداشه 306 00:20:25,224 --> 00:20:27,601 ‫نکته مورد علاقه‌ام در مورد اون ‫همیشه صداش بود 307 00:20:28,352 --> 00:20:30,103 ‫مهم نبود چی میگفت 308 00:20:30,896 --> 00:20:35,275 ‫لحن صداش باعث میشد حس کنم ‫همه چیز قراره درست بشه 309 00:20:35,359 --> 00:20:36,443 ‫اینطور نیست 310 00:20:40,447 --> 00:20:42,783 ‫به جز آنت، دیگه کی اونجا بود؟ 311 00:20:45,327 --> 00:20:48,455 ‫من تنها کسی‌ام که می‌تونه نجاتت بده داگ 312 00:20:48,538 --> 00:20:50,791 ‫«و بعد پرسید آیا هیچ اعتقادی به خدا ندارم؟» 313 00:20:51,375 --> 00:20:52,709 ‫«من گفتم اشتباه می‌کنی» 314 00:20:52,793 --> 00:20:54,711 ‫«این خداست که هیچ اعتقادی به ما نداره» 315 00:20:54,795 --> 00:20:57,381 ‫دقیقه 14 ‫می‌خوای برات پخشش کنم؟ 316 00:20:57,923 --> 00:21:00,592 ‫تحقیقات رو لغو کن ‫و به خاطر کارای که باهاش کردی غذخواهی کن 317 00:21:00,676 --> 00:21:02,386 ‫وگرنه چیزای بیشتری رو افشا می‌کنم 318 00:21:02,803 --> 00:21:05,639 ‫می‌خوام دکمه پخش رو بزنم ‫دوست دارم بشنویش 319 00:21:14,240 --> 00:21:16,240 ‫خوب بخوابی 320 00:21:38,297 --> 00:21:42,301 ‫تیم امنیتی من، همین الان بهم خبر دادن ‫که سربازای روس 321 00:21:42,384 --> 00:21:45,679 ‫- به نیروهای ویژه آمریکایی حمله کردن ویکتور ‫- به ساحل ما تجاوز کرده بودن 322 00:21:45,762 --> 00:21:47,639 ‫که توافقی که باهم کرده بودیم رو نقض می‌کنه 323 00:21:47,723 --> 00:21:50,976 ‫- برای جلوگیری از یه سلاح هسته‌ای... ‫- این قضیه رو از خودت ساختی کلر؟ 324 00:21:51,768 --> 00:21:54,688 ‫برای چی؟ که حواس مردم رو ‫از خاطرات شوهرت پرت کنی؟ 325 00:21:54,771 --> 00:21:56,857 ‫نمی‌خواد بگی این کارا در شأن تو نیست 326 00:21:56,940 --> 00:22:00,694 ‫من که اعتقاد ندارم مادر شدن به طور خودکار ‫یه زن رو تبدیل به یه قدیسه می‌کنه 327 00:22:01,153 --> 00:22:03,113 ‫- رفیق ناصر... ‫- مُرده 328 00:22:04,406 --> 00:22:06,616 ‫یه ساعت پیش با یه شلیک پهپاد زدیمش 329 00:22:10,620 --> 00:22:13,373 ‫اون اطلاعات ارزشمندی برامون فراهم می‌کرد 330 00:22:13,457 --> 00:22:15,375 ‫اول شما اطلاعات خوبی بهش داده بودین 331 00:22:15,459 --> 00:22:16,960 ‫اون تهدید واقعیه 332 00:22:17,044 --> 00:22:19,504 ‫از این به بعدش رو می‌سپرم ‫به سازمان اطلاعات روسیه 333 00:22:19,588 --> 00:22:20,630 ‫نه همچین کاری نمی‌کنی 334 00:22:20,714 --> 00:22:22,341 ‫ببین کلر... 335 00:22:23,592 --> 00:22:26,178 ‫الان فقط نگران بارداریت باش 336 00:22:29,222 --> 00:22:31,683 ‫همیشه با تکبر و خودبزرگ‌بینی تو روبرو بودم 337 00:22:32,642 --> 00:22:35,812 ‫مثل دیدن یه فیلمه ‫ولی یه فیلم خیلی قدیمی 338 00:22:38,523 --> 00:22:41,443 ‫ویکتور، اگه یه آدم رذل ‫دستش به یه بمب هسته‌ای برسه 339 00:22:41,526 --> 00:22:43,070 ‫اول من دستور شلیک میدم 340 00:22:49,034 --> 00:22:51,453 ‫اونجا الان ساعت چنده؟ 341 00:22:52,120 --> 00:22:53,914 ‫احتمالاً نزدیک طلوع آفتابه 342 00:22:57,042 --> 00:22:58,042 ‫تقریباً 343 00:23:03,715 --> 00:23:05,717 ‫اگه یه بمب اتم بندازی، 344 00:23:07,219 --> 00:23:09,388 ‫دنیای من، دنیای دخترت... 345 00:23:15,811 --> 00:23:18,814 ‫و اون خورشید ‫دیگه هیچوقت شبیه قبل نیست کلر 346 00:23:23,318 --> 00:23:24,444 ‫اونجا ساعت چنده؟ 347 00:23:28,323 --> 00:23:29,324 ‫ام... 348 00:23:32,828 --> 00:23:34,287 ‫می‌خواستم ناهار بخورم 349 00:23:34,371 --> 00:23:35,872 ‫و چی می‌خوای بخوری؟ 350 00:23:36,832 --> 00:23:38,792 ‫یه سالاد 351 00:23:38,875 --> 00:23:41,711 ‫خیار و گوجه، یه ذره پنیر فتا 352 00:23:41,795 --> 00:23:45,382 ‫یه کم روغن زیتون اسپانیایی ‫و سبزی مراکشی 353 00:23:45,465 --> 00:23:47,300 ‫البته دیگه نون نمی‌خورم 354 00:23:48,427 --> 00:23:51,138 ‫هیچوقت یه ناهار درست حسابی ‫باهمدیگه نخوردیم 355 00:23:52,222 --> 00:23:53,098 ‫واقعاً نه 356 00:23:53,181 --> 00:23:56,393 ‫دیگه باید باهات مخالفت کنم، ‫توی افتتاحیه نشست سازمان ملل خوردیم 357 00:23:56,935 --> 00:23:58,520 ‫و تمام دفعات بعدش 358 00:24:00,939 --> 00:24:03,024 ‫ولی در خلوت، من... 359 00:24:09,573 --> 00:24:11,950 ‫دلم برات تنگ میشه 360 00:24:19,082 --> 00:24:21,293 ‫همونطور که به صراحت ‫به رئیس جمهور پتروف گفتم، 361 00:24:21,376 --> 00:24:24,754 ‫من اجازه نمیدم که تروریست‌ها خیلی راحت... 362 00:24:24,838 --> 00:24:26,214 ‫با یه بمب اتم از صحرا خارج بشن 363 00:24:26,298 --> 00:24:29,968 ‫وقتشه که من با همتون ‫مثل افراد عاقل و بالغ رفتار کنم 364 00:24:30,719 --> 00:24:31,719 ‫حقیقت اینه که... 365 00:24:32,929 --> 00:24:35,098 ‫فقط من نیستم که در خطرم 366 00:24:35,182 --> 00:24:38,226 ‫هیچکس در امان نیست. واقعاً نیست 367 00:24:39,811 --> 00:24:40,979 ‫هیچوقت نیست 368 00:24:41,563 --> 00:24:45,066 ‫یعنی قراره حمله هسته‌ای انجام بشه؟ ‫اولین حمله بعد از ناگازاکی؟ 369 00:24:45,317 --> 00:24:48,153 ‫اگر لازم باشه، بله 370 00:24:50,363 --> 00:24:51,490 ‫تری 371 00:24:51,573 --> 00:24:53,742 ‫شما به وضوح رئیس جمهور رو نقد کردی 372 00:24:53,825 --> 00:24:55,577 ‫حتی قبل از دستگیریت 373 00:24:55,660 --> 00:24:59,456 ‫درواقع اولین باری که علناً مصاحبه کردی، ‫برای حمایت از قانون‌گذاری... 374 00:24:59,539 --> 00:25:00,707 ‫در راستای محدود کردن قدرت ایشون بود 375 00:25:00,790 --> 00:25:03,335 ‫الان این کار ضروری‌تر از همیشه‌ست 376 00:25:03,418 --> 00:25:04,878 ‫و اخیراً که در انتظار محاکمه بودی، 377 00:25:04,961 --> 00:25:07,255 ‫با اظهاراتت توی دردسر بیشتری افتادی 378 00:25:07,339 --> 00:25:09,674 ‫بله، نسنجیده حرف زدم 379 00:25:09,966 --> 00:25:13,178 ‫ولی بیاین قبول کنیم ‫رئیس‌جمهور خطرناک شده 380 00:25:13,261 --> 00:25:16,556 ‫رفته داره آخرالزمان به پا میکنه 381 00:25:17,182 --> 00:25:20,810 ‫و تا وقتی اون در رأس حکومته، ‫دقیقاً سرنوشت این کشور هم نابودیه 382 00:25:20,894 --> 00:25:22,312 ‫و من چی هستم؟ 383 00:25:22,395 --> 00:25:27,359 ‫یه اُمُل چون هنوز به خانواده اعتقاد دارم؟ 384 00:25:28,026 --> 00:25:31,363 ‫گوش کن، اگه میخوای در این کشور ‫راجع به حل مشکل فقر کاری بکنی... 385 00:25:31,446 --> 00:25:32,489 ‫باید به خانواده رجوع کنی 386 00:25:32,864 --> 00:25:35,200 ‫جنایت، رجوع به خانواده 387 00:25:35,784 --> 00:25:38,870 ‫تحصیل، رجوع به خانواده ‫همش مربوط به خانواده‌ست 388 00:25:39,246 --> 00:25:42,832 ‫پدر و مادرم هرشب سر ساعت شش شام میخوردن 389 00:25:42,916 --> 00:25:46,586 ‫واسشون مهم نبود کجایی ‫و داری چه غلطی میکنی 390 00:25:46,670 --> 00:25:48,880 ‫شام بی‌بروبرگرد سر ساعت 6 بود 391 00:25:49,297 --> 00:25:52,509 ‫آخرین باری که شما و خواهرت ‫باهم شام خوردین کِی بود؟ 392 00:25:57,389 --> 00:26:00,308 ‫سؤال بجاییه 393 00:26:00,809 --> 00:26:03,311 ‫مدت زیادی از آخرین باری که... 394 00:26:03,395 --> 00:26:06,648 ‫ما روبروی هم نشستیم میگذره 395 00:27:00,535 --> 00:27:01,661 ‫حالت چطوره، بیل؟ 396 00:27:04,080 --> 00:27:05,415 ‫بستگی به روزش داره ‫و مقدار دارو 397 00:27:14,549 --> 00:27:18,511 ‫واست یکم شیرینی از پوپان ‫توی جورج‌تاون آوردم 398 00:27:19,220 --> 00:27:21,014 ‫میدونم از اینا دوست داری 399 00:27:21,848 --> 00:27:23,767 ‫خب، من دیگه شیرینی نمیخورم 400 00:27:24,434 --> 00:27:27,520 ‫باعث رشد تومورم میشه 401 00:27:28,688 --> 00:27:29,888 ‫تو اگه میخوای میتونی یکی بخوری 402 00:27:30,357 --> 00:27:31,524 ‫نه، نمیخورم 403 00:27:34,944 --> 00:27:36,571 ‫بیست سال پیش، 404 00:27:37,238 --> 00:27:39,157 ‫احتمالاً می‌نشستم... 405 00:27:40,742 --> 00:27:42,786 ‫و خاطراتم رو مینوشتم 406 00:27:44,204 --> 00:27:45,330 ‫جای اینکه... 407 00:27:46,748 --> 00:27:49,959 ‫الان هر جوری شده به گوش بقیه برسونمش 408 00:27:54,631 --> 00:27:56,591 ‫خیال میکردم آنت بیاد 409 00:28:00,178 --> 00:28:02,889 ‫شرمنده. منو فرستاد 410 00:28:06,851 --> 00:28:08,520 ‫میخواد تمومش کنم؟ 411 00:28:10,438 --> 00:28:11,648 ‫اتفاقاً برعکس 412 00:28:12,649 --> 00:28:15,193 ‫میخواد همچنان با تمام قوا ‫به رئیس جمهور ضربه بزنی... 413 00:28:16,945 --> 00:28:20,407 ‫تا اینکه اون بتونه مقابل تو قرار بگیره 414 00:28:23,535 --> 00:28:24,786 ‫قراره اوضاع به گند کشیده بشه؟ 415 00:28:29,416 --> 00:28:30,458 ‫ممکنه 416 00:28:33,628 --> 00:28:35,130 ‫کِی این اتفاق افتاد؟ 417 00:28:36,589 --> 00:28:38,925 ‫که ما از ماجرا عقب افتادیم 418 00:28:41,886 --> 00:28:43,722 ‫حواسمون نبود؟ 419 00:28:45,181 --> 00:28:46,307 ‫نه به اندازه کافی 420 00:28:47,684 --> 00:28:50,145 ‫فرانسیس حرومزاده بود 421 00:28:52,522 --> 00:28:55,608 ‫ولی حرومزاده‌ی بااستعدادی بود 422 00:28:57,110 --> 00:28:59,070 ‫اون دید که زنش داره تبدیل به چی میشه 423 00:29:00,155 --> 00:29:02,449 ‫فقط نتونست جلوی خودش رو بگیره 424 00:29:03,491 --> 00:29:04,617 ‫یا جلوی اونو 425 00:29:07,746 --> 00:29:09,914 ‫بنظرت ده سال دیگه کجاییم، مارک؟ 426 00:29:12,959 --> 00:29:14,839 ‫هان؟ بگو دیگه. بنا به دلایل معلومی، ‫دارم اینو از همه میپرسم 427 00:29:14,840 --> 00:29:16,720 ‫تو بیشتر از من بهش فکر میکنی 428 00:29:20,884 --> 00:29:23,219 ‫چاق، مست و حواس‌پرت 429 00:29:24,137 --> 00:29:27,182 ‫ممکنه شب خوبی رو بیرون بگذرونیم، ‫ولی این اسمش زندگی‌کردن نیست 430 00:29:39,652 --> 00:29:42,322 ‫بگو دیگه. ده سال دیگه؟ 431 00:29:44,282 --> 00:29:45,282 ‫نمیدونم 432 00:29:46,826 --> 00:29:48,953 ‫اوضاع عوض نمیشه، بیل 433 00:29:49,829 --> 00:29:50,830 ‫فقط... 434 00:29:52,165 --> 00:29:53,917 ‫فقط کم‌کم از بین میره، رفیق 435 00:30:03,843 --> 00:30:05,303 ‫خدایا، چقدر گشنمه 436 00:30:12,602 --> 00:30:14,771 ‫من صدای شوهرت رو شنیدم 437 00:30:15,647 --> 00:30:17,649 ‫داگلاس استمپر اومد پیشمون 438 00:30:17,982 --> 00:30:20,360 ‫خاطرات فرانسیس رو بهمون پیشنهاد داد 439 00:30:21,194 --> 00:30:24,322 ‫که بخش‌هایی ازش رو داگ واسم پخش کرد 440 00:30:26,616 --> 00:30:29,869 ‫و راستش رو بخوای، ‫به استفاده ازش بر علیهت فکر کردم 441 00:30:29,953 --> 00:30:34,207 ‫ولی بنظرم هرگز نباید علنی بشه 442 00:30:35,166 --> 00:30:38,086 ‫- ببخشید ولی تعجب کردم ‫- من مثل برادرم نیستم 443 00:30:38,169 --> 00:30:40,421 ‫بیل برای دموکراسی مضر شده 444 00:30:40,672 --> 00:30:42,215 ‫مثل فرانسیس 445 00:30:42,757 --> 00:30:45,176 ‫دنیا از گیس و گیس‌کِشی خوشش میاد 446 00:30:45,260 --> 00:30:48,721 ‫ولی میگم بیا نذاریم خوشحال بشن 447 00:30:49,430 --> 00:30:50,890 ‫هنوز برامون دیر نشده 448 00:30:53,142 --> 00:30:57,689 ‫میدونی، حق با توئه ‫بیا اونا رو به خواسته‌شون نرسونیم 449 00:30:58,439 --> 00:30:59,691 ‫گور بابای همشون 450 00:31:00,483 --> 00:31:02,527 ‫اوه، شرمنده فرشته‌ی کوچولو 451 00:31:03,987 --> 00:31:06,865 ‫میدونی که اونا صداها رو میشنون ‫تحقیقاتی در این زمینه انجام شده 452 00:31:07,240 --> 00:31:08,533 ‫حس فوق‌العاده‌ایه؟ 453 00:31:09,117 --> 00:31:10,159 ‫آره 454 00:31:11,244 --> 00:31:13,037 ‫خیلی هم فعاله 455 00:31:14,539 --> 00:31:15,707 ‫اجازه هست؟ 456 00:31:16,541 --> 00:31:17,584 ‫حتماً 457 00:31:24,257 --> 00:31:26,134 ‫اوه، داره لگد میزنه 458 00:31:33,016 --> 00:31:34,309 ‫ما حساب داگ رو میرسیم 459 00:31:34,684 --> 00:31:37,604 ‫من حمایتت رو باور نمیکنم 460 00:31:37,937 --> 00:31:39,731 ‫تو دروغگوی بدی هستی، آنی 461 00:31:40,982 --> 00:31:42,358 ‫و تو سعی کردی دخترم رو بکشی 462 00:31:42,442 --> 00:31:44,193 ‫تو پسرم رو گیر انداختی 463 00:31:44,277 --> 00:31:45,695 ‫چطوری میخوای این کارو بکنی؟ 464 00:31:46,654 --> 00:31:48,489 ‫نمیدونم از چی حرف میزنی 465 00:31:49,032 --> 00:31:51,534 ‫بهم بگو بقیه کی‌ان، ‫بعدش دانکن رو ول میکنم 466 00:31:51,618 --> 00:31:54,996 ‫- اون مثل من بیگناهه ‫- توروخدا دست بردار 467 00:31:55,079 --> 00:31:57,582 ‫این بحران به اصطلاح هسته‌ای که راه انداختی 468 00:31:57,665 --> 00:31:59,417 ‫تو بدتر از فرانکی 469 00:32:01,586 --> 00:32:04,088 ‫اوه، بازم داره لگد میزنه 470 00:32:07,634 --> 00:32:10,762 ‫انگار حس کرده که داریم به آخر راه نزدیک میشیم 471 00:32:17,018 --> 00:32:18,519 ‫داگ، تنها سؤال اینه که... 472 00:32:18,603 --> 00:32:21,814 ‫اگه تو نقشه‌ی اول اونایی، ‫نقشه‌ی دومشون چیه؟ 473 00:32:22,273 --> 00:32:24,275 ‫اگه فرانسیس زنده بود، میدونستیم 474 00:32:24,525 --> 00:32:26,152 ‫آره. خب، اگه اون میخواست منو بکشه 475 00:32:26,235 --> 00:32:28,821 ‫- چطور این کارو میکرد؟ ‫- یه فرصتی که خودت مهیا کردی پیدا میکرد 476 00:32:28,905 --> 00:32:31,115 ‫اون همیشه سه قدم جلوتر بود، مگه نه؟ 477 00:32:31,616 --> 00:32:33,016 ‫فرانسیس آندروود... 478 00:32:33,076 --> 00:32:34,243 ‫شاید هنوزم ازمون جلوتره 479 00:32:36,913 --> 00:32:38,790 ‫من زنده نگه داشتمش؟ 480 00:32:43,127 --> 00:32:45,505 ‫تا کجا حاضرم پیش برم؟ 481 00:32:49,425 --> 00:32:51,135 ‫دودل شدم 482 00:32:52,845 --> 00:32:54,722 ‫مطمئنم این فکر خوبیه؟ 483 00:32:55,139 --> 00:32:56,265 ‫آره 484 00:32:56,349 --> 00:32:58,726 ‫اگه بذر شیطان توی شکمم باشه چی؟ 485 00:32:59,185 --> 00:33:00,812 ‫احتمالش پنجاه پنجاهه 486 00:33:01,896 --> 00:33:04,357 ‫از حرف‌زدن درباره فرانسیس خسته شدم 487 00:33:04,941 --> 00:33:07,068 ‫دلم واسه دوست‌پسرم "ریـد" تنگ شده 488 00:33:08,695 --> 00:33:11,823 ‫- منم بعضی‌اوقات دلم تنگ میشه، ولی... ‫- رید زیاده‌خواه بود 489 00:33:13,032 --> 00:33:15,868 ‫فرانسیس بهم اجازه‌ی وَلَع داد 490 00:33:15,952 --> 00:33:17,704 ‫چون خودشم همچین حسی داشت 491 00:33:18,079 --> 00:33:20,248 ‫تمام مدت. سیری‌ناپذیر بود 492 00:33:20,832 --> 00:33:22,667 ‫همه فکر میکنن من باید دیگه سیر باشم 493 00:33:22,750 --> 00:33:26,963 ‫بعدش اون گفت ‫«نه کلر، مثل من وَلَع داشته باش» 494 00:33:27,046 --> 00:33:28,256 ‫واسه همین خوردمش؟ 495 00:33:29,882 --> 00:33:31,509 ‫خودش خودشو خورد 496 00:33:33,052 --> 00:33:34,387 ‫داگ استمپر؟ 497 00:33:36,222 --> 00:33:37,765 ‫قراره اونو بخورم؟ 498 00:33:42,020 --> 00:33:44,897 ‫- ای خدا ‫- ای شیطان 499 00:33:44,981 --> 00:33:46,190 ‫مواظب باشید 500 00:33:57,118 --> 00:33:59,704 ‫میدونی، همیشه فکر میکردم... 501 00:34:00,163 --> 00:34:03,124 ‫- شاید یه روزی بشه، ولی... ‫- بذار سر جاش 502 00:34:04,542 --> 00:34:05,376 ‫چی؟ 503 00:34:05,460 --> 00:34:07,628 ‫عکسه رو میگم. جاش روی یخچاله 504 00:34:09,338 --> 00:34:11,382 ‫باشه، شرمنده 505 00:34:14,635 --> 00:34:18,264 ‫میدونی، اگه کاری از دستم برمیاد بگو 506 00:34:19,223 --> 00:34:22,351 ‫- منظورم اینه اگه یوقت اوضاع طبق برنامه پیش نرفت ‫- میشه لطفاً راه نری؟ 507 00:34:22,435 --> 00:34:24,187 ‫یکم استرس دارم، باشه؟ 508 00:34:25,271 --> 00:34:28,608 ‫کلر هیل آندروود زندگی کرد و بعدش مُرد 509 00:34:29,150 --> 00:34:31,110 ‫- اون با بقیه فرقی نداره ‫- آره 510 00:34:31,527 --> 00:34:35,698 ‫خب، بعید میدونم دنیا ‫مثل تو به این قضیه نگاه کنه 511 00:34:39,160 --> 00:34:42,330 ‫اگه این قضیه درست پیش بره، ‫تو میتونی یه قهرمان بشی 512 00:34:45,583 --> 00:34:47,126 ‫سرم رو شیره نمال، سث 513 00:34:52,423 --> 00:34:54,217 ‫چجوری میخوان سر به نیستم کنن؟ 514 00:35:01,557 --> 00:35:02,558 ‫سث؟ 515 00:35:03,434 --> 00:35:04,977 ‫ببین 516 00:35:06,270 --> 00:35:07,897 ‫اینو بهت میگم 517 00:35:09,565 --> 00:35:10,608 ‫نه چون دوستیم 518 00:35:12,401 --> 00:35:15,404 ‫بلکه چون اتفاقات زیادی رو ‫باهمدیگه پشت سر گذاشتیم 519 00:35:25,123 --> 00:35:26,582 ‫تو آدم عوضی‌ای هستی 520 00:35:31,546 --> 00:35:33,840 ‫اگه نمیخوای میتونی کنار بکشی 521 00:35:34,298 --> 00:35:36,342 ‫اینو بخاطر من میگی یا خودت؟ 522 00:35:38,719 --> 00:35:39,971 ‫شاید بخاطر جفتمونه 523 00:35:48,855 --> 00:35:50,022 ‫نمیدونم کی... 524 00:35:53,651 --> 00:35:56,571 ‫ولی اونا یه نفرو داخل کاخ سفید دارن 525 00:36:01,701 --> 00:36:03,995 ‫ارتش همیشه از اون متنفر بود 526 00:36:04,078 --> 00:36:05,872 ‫همم؟ این یه بحثه 527 00:36:14,088 --> 00:36:15,131 ‫گور بابای همشون 528 00:36:17,466 --> 00:36:20,386 ‫چطوره جفتمون بذاریم بریم؟ 529 00:36:21,637 --> 00:36:22,972 ‫کجا دلت میخواد بری؟ 530 00:36:23,347 --> 00:36:24,724 ‫الو 531 00:36:26,058 --> 00:36:27,058 ‫چطوره؟ 532 00:36:27,518 --> 00:36:30,479 ‫خوبه. مطمئنه که کلر دعوتش میکنه 533 00:36:30,855 --> 00:36:31,855 ‫گوشی رو بده بهش 534 00:36:36,694 --> 00:36:37,694 ‫داگ 535 00:36:38,487 --> 00:36:39,322 ‫بله 536 00:36:39,405 --> 00:36:41,824 ‫چه اوقات خارق‌العاده‌ایه 537 00:36:41,908 --> 00:36:43,701 ‫کاش میتونستم اونجا باشم ‫و باهات دست بدم 538 00:36:43,784 --> 00:36:45,786 ‫آنت، میخوام یه چیزی رو کاملاً روشن کنم 539 00:36:46,412 --> 00:36:47,788 ‫من این کارو به خاطر تو نمیکنم 540 00:36:48,623 --> 00:36:51,584 ‫ما حتماً اونو از گافنی به آرلینگتون انتقال میدیم 541 00:36:51,667 --> 00:36:53,502 ‫و برای کتابخونه هم سرمایه‌گذاری میکنیم 542 00:36:53,836 --> 00:36:57,798 ‫ضمناً داگ، با توجه به مشکلات اخیرت... 543 00:36:58,633 --> 00:37:01,302 ‫ممکنه نُه یا ده سال دیگه آزاد بشی 544 00:37:01,385 --> 00:37:03,512 ‫و میخوام ازت تشکر کنم 545 00:37:04,263 --> 00:37:05,348 ‫سث 546 00:37:07,600 --> 00:37:08,434 ‫بله 547 00:37:08,517 --> 00:37:11,687 ‫از طرف ما همه‌چیز آماده‌ست ‫مهاجم منتظره 548 00:37:12,230 --> 00:37:13,439 ‫دانکن چطور؟ 549 00:37:15,566 --> 00:37:17,401 ‫باید یکم صبر کنه 550 00:37:23,324 --> 00:37:24,700 ‫دیگه چی گفت؟ 551 00:37:25,243 --> 00:37:26,327 ‫هیچی 552 00:37:27,119 --> 00:37:28,204 ‫فقط اینکه... 553 00:37:29,163 --> 00:37:30,581 ‫همه‌چیز آماده‌ست 554 00:37:36,545 --> 00:37:37,588 ‫تا بعد 555 00:37:40,383 --> 00:37:41,384 ‫سث 556 00:37:44,512 --> 00:37:46,430 ‫اونجوری که تو فکر میکنی پیش نمیره 557 00:38:00,278 --> 00:38:01,362 ‫نه 558 00:38:02,947 --> 00:38:05,199 ‫من از همون اولشم خوشم نمیومد با تو حرف بزنم 559 00:38:09,787 --> 00:38:13,165 ‫اونجور که من شنیدم، کار درستی کردین ‫که ملاقات‌های عمومیتون رو لغو کردین 560 00:38:13,249 --> 00:38:15,334 ‫- واقعاً؟ ‫- بله خانوم 561 00:38:15,418 --> 00:38:18,462 ‫بنظرم الان کاخ سفید براتون امن‌ترین جاست 562 00:38:18,546 --> 00:38:21,716 ‫نیتن، تو یه دروغگویی 563 00:38:22,717 --> 00:38:26,679 ‫یه لطفی کن پیشونی فرزند نازنینت رو از طرفم ببوس 564 00:38:35,646 --> 00:38:39,483 ‫اطلاعات ما تأیید میکنه که انتقال در مرز انجام‌شدنه 565 00:38:39,567 --> 00:38:42,570 ‫و اطلاعات ما میگن که همچین چیزی نیست 566 00:38:42,653 --> 00:38:45,614 ‫داریم راجع به یه شعاع 30 کیلومتری ‫از شن و ماسه حرف میزنیم 567 00:38:45,698 --> 00:38:47,325 ‫که از راه‌های متداول قابل دسترسی نیست 568 00:38:47,408 --> 00:38:50,036 ‫میگم نیروهام با نیروهای شما هماهنگ کنن، باشه؟ 569 00:38:50,119 --> 00:38:53,205 ‫من اجازه‌ی تو رو نمیخوام، ویکتور 570 00:38:53,664 --> 00:38:57,877 ‫ببین کلر. مشخصه که چقدر دلت میخواد ‫به دشمنانت نشون بدی... 571 00:38:57,960 --> 00:39:00,129 ‫که چقدر قدرتمند هستی 572 00:39:00,546 --> 00:39:02,173 ‫ولی خواهش میکنم 573 00:39:03,382 --> 00:39:05,343 ‫خواهش میکنم این کارو نکن 574 00:39:08,637 --> 00:39:09,972 ‫من هم تو رو میشناسم 575 00:39:10,598 --> 00:39:11,932 ‫و هم از کارایی که کردی خبر دارم 576 00:39:13,476 --> 00:39:16,020 ‫به این فکر کن که دنیا چطور قضاوتت میکنه 577 00:39:16,103 --> 00:39:18,981 ‫تو که توی صحن جهانی اعتباری نداری 578 00:39:19,732 --> 00:39:20,983 ‫یه بیانیه آماده کنید 579 00:39:21,067 --> 00:39:23,069 ‫خانوم، من باید اعتراض کنم 580 00:39:23,152 --> 00:39:24,236 ‫ببخشید؟ 581 00:39:24,945 --> 00:39:27,406 ‫مردم میدونن که ما آماده‌ی حمله هستیم 582 00:39:27,490 --> 00:39:29,116 ‫لازم نیست بیشتر از این گوش‌به‌زنگشون کنیم 583 00:39:29,200 --> 00:39:33,371 ‫من نمیخوام بخشی از این صحنه‌سازی باشم 584 00:39:33,746 --> 00:39:36,916 ‫به معاون نظامی اطلاع بدین ‫میخوام با کیف آماده و منتظر باشه 585 00:39:42,671 --> 00:39:45,549 ‫یه حمله‌ی هدفدار ثبات منطقه رو... 586 00:39:45,633 --> 00:39:47,259 ‫تا چندین دهه از بین میبره... 587 00:39:47,927 --> 00:39:51,639 ‫و بی‌اعتمادی‌ای ایجاد میکنه که ریشه‌اش ‫اروپا و اکثر آسیا رو در برمی‌گیره 588 00:39:51,722 --> 00:39:55,601 ‫بازار داد و ستد به نابودی کشیده میشه ‫بله، عواقبش عظیم خواهد بود 589 00:39:58,062 --> 00:40:00,022 ‫ولی بهم اطلاع دادن... 590 00:40:01,941 --> 00:40:03,567 ‫که نقشه‌ای علیه من کشیده شده 591 00:40:04,985 --> 00:40:08,447 ‫یکی در کاخ سفید من، ‫قصد داره بهم خیانت کنه 592 00:40:08,989 --> 00:40:10,741 ‫و تا وقتی نفهمم اون شخص کیه، 593 00:40:10,825 --> 00:40:13,619 ‫در مورد موضعم تجدیدنظر نمیکنم 594 00:40:19,208 --> 00:40:21,585 ‫خانوم؟ یه چیزی از طرف ‫داگ استمپر براتون اومده 595 00:40:21,669 --> 00:40:23,087 ‫حراست بررسیش کرد 596 00:40:24,004 --> 00:40:25,004 ‫ممنون 597 00:41:39,330 --> 00:41:40,206 ‫بله 598 00:41:40,289 --> 00:41:42,333 ‫ارتشی‌ها ازت حمایت نمیکنن 599 00:41:53,052 --> 00:41:54,512 ‫میخوام کاخ سفید تخلیه بشه 600 00:41:54,595 --> 00:41:57,097 ‫بجز خودتون، فقط حداقل کارکنانی ‫که ضروری هستن بمونن 601 00:41:57,181 --> 00:41:59,433 ‫- تمام مراجعه‌کننده‌ها باید با تأیید من وارد بشن ‫- بله خانوم 602 00:42:20,746 --> 00:42:23,749 ‫شوخیت گرفته؟ منو قال گذاشتی؟ 603 00:42:24,792 --> 00:42:27,419 ‫خدا خیرت بده، رفیق 604 00:42:27,503 --> 00:42:29,713 ‫ولی این اون قولی نبود که بهم دادی 605 00:42:29,797 --> 00:42:31,257 ‫ضمناً میتونی به رئیس جمهور بگی 606 00:42:31,340 --> 00:42:34,343 ‫که میتونه یه ارتش از وکلا بفرسته سراغم، 607 00:42:34,426 --> 00:42:36,679 ‫ولی من دهنم رو نمیبندم 608 00:42:36,762 --> 00:42:38,639 ‫دست‌بردار نیستم 609 00:42:38,722 --> 00:42:41,100 ‫و اینکه کِی یا چجوریش رو نمیدونم 610 00:42:41,183 --> 00:42:44,562 ‫ولی این داستان لعنتی رو تمومش میکنم، باشه؟ 611 00:42:57,533 --> 00:43:00,995 ‫ببین، نقاشی هری بروکر، ‫نقاشی موردعلاقه‌ی منه 612 00:43:02,413 --> 00:43:04,331 ‫بعدش میرسیم به هوگارت 613 00:43:04,623 --> 00:43:07,376 ‫اون واسه قرن هجدهمه، انگلستان 614 00:43:08,210 --> 00:43:12,423 ‫و از فرانسه هم شاردن مال همون دوره‌ست 615 00:43:13,007 --> 00:43:14,466 ‫خانه‌ی پوشالی 616 00:43:15,968 --> 00:43:17,094 ‫یه نقاشی... 617 00:43:18,012 --> 00:43:20,180 ‫از قرن نوزدهم برای آلمان هست 618 00:43:20,264 --> 00:43:22,308 ‫که خیلی جالبه 619 00:43:23,559 --> 00:43:24,852 ‫اونجا رو میبینی؟ 620 00:43:26,061 --> 00:43:28,147 ‫همشون یه وجه اشتراک دارن 621 00:43:30,149 --> 00:43:31,775 ‫بچه‌ها مشغول تماشا هستن 622 00:43:32,484 --> 00:43:34,987 ‫و منتظرن که ورق‌ها بیفتن 623 00:43:43,412 --> 00:43:44,538 ‫سث گریسون، بفرمایید 624 00:43:50,711 --> 00:43:51,754 ‫آنت 625 00:43:55,507 --> 00:43:56,925 ‫من واسه این قضیه اینجا نمیمونم 626 00:43:58,010 --> 00:43:59,303 ‫ترجیح میدی کجا باشی؟ 627 00:43:59,386 --> 00:44:00,596 ‫نمیدونم 628 00:44:01,013 --> 00:44:02,389 ‫سال 1999 629 00:44:03,641 --> 00:44:05,851 ‫گروه طرفدار مستأجرین در جنوب شیکاگو 630 00:44:05,934 --> 00:44:07,454 ‫ولی نمیتونم اونجا باشم پس نمیدونم 631 00:44:12,816 --> 00:44:15,402 ‫اگه میخوای بری، برو 632 00:44:46,600 --> 00:44:47,601 ‫خانوم 633 00:44:51,522 --> 00:44:52,940 ‫ممنون، سرهنگ فلورا 634 00:44:55,901 --> 00:44:57,528 ‫اونا چه قولی بهت دادن؟ 635 00:44:59,488 --> 00:45:01,407 ‫- خانوم، من... ‫- ساکت باش 636 00:45:54,752 --> 00:45:56,420 ‫چرا اینقدر طولش دادی؟ 637 00:46:02,134 --> 00:46:03,844 ‫میشه لطفاً تنهامون بذارین؟ 638 00:46:05,345 --> 00:46:07,545 ‫- مطمئنین خانوم؟ ‫- بله مشکلی نیست. ممنون 639 00:46:15,898 --> 00:46:16,898 ‫داگ 640 00:46:18,150 --> 00:46:19,568 ‫مشروب بخوریم؟ 641 00:46:19,651 --> 00:46:20,694 ‫شما نمیتونی بخوری 642 00:46:23,572 --> 00:46:25,157 ‫خب شرایط ایجاب میکنه، مگه نه؟ 643 00:46:34,458 --> 00:46:36,084 ‫این کسیه که میخواد تو بمیری 644 00:46:38,587 --> 00:46:40,297 ‫آنت شپرد معطلم کرد 645 00:46:40,839 --> 00:46:42,132 ‫میدونم کی اونجا بود 646 00:46:44,343 --> 00:46:45,343 ‫ممنون 647 00:46:48,430 --> 00:46:50,015 ‫اینجا هر اتفاقی بیفته... 648 00:46:51,225 --> 00:46:52,601 ‫بین خودمون میمونه 649 00:47:05,823 --> 00:47:08,992 ‫داگ، من میشناسمت ‫تو هرگز کس دیگه‌ای رو نداشتی 650 00:47:10,202 --> 00:47:11,912 ‫ریچل پاسنر بود، ولی... 651 00:47:12,538 --> 00:47:15,457 ‫بنظرت تا کِی میخوای ازش قسر در بری؟ 652 00:47:19,837 --> 00:47:20,837 ‫قسر در نمیرم 653 00:47:24,424 --> 00:47:26,009 ‫اسمش رو چی میخوای بذاری؟ 654 00:47:27,970 --> 00:47:29,721 ‫هنوز تصمیم نگرفتم 655 00:47:30,597 --> 00:47:32,850 ‫- نظر تو چیه؟ ‫- فرانسس آندروود 656 00:47:33,433 --> 00:47:35,060 ‫فرانسس بدون "ی" 657 00:47:35,435 --> 00:47:36,770 ‫این برای اونه 658 00:47:39,898 --> 00:47:42,276 ‫اصلاً هیچوقت صدای باباش و حرفاش رو میشنوه؟ 659 00:47:42,359 --> 00:47:43,359 ‫نه 660 00:47:44,027 --> 00:47:45,362 ‫کس دیگه‌ای هم قرار نیست بشنوه 661 00:47:45,445 --> 00:47:47,239 ‫- پدرش مرد بزرگی بود، کلر ‫- داگ 662 00:47:49,616 --> 00:47:53,078 ‫اون چندبار توی این صداهای ضبط‌شده... 663 00:47:53,161 --> 00:47:54,705 ‫اصلاً اسم تو رو آورد؟ 664 00:47:57,749 --> 00:47:59,877 ‫- اون داشت ازم محافظت میکرد ‫- نه 665 00:48:00,544 --> 00:48:02,671 ‫خیلی متأسفم که باید ‫همچین چیزی رو باور کنی 666 00:48:09,845 --> 00:48:10,762 ‫میخوایش؟ 667 00:48:10,846 --> 00:48:13,181 ‫فقط من موندم که میشناسمت، کلر 668 00:48:14,600 --> 00:48:17,453 ‫تو داری از اون بچه سوء‌استفاده میکنی ‫و جوری رفتار میکنی انگار مادر این ملتی 669 00:48:17,477 --> 00:48:19,677 ‫- من حقیقت رو میدونم ‫- داگ، من خوشحالم 670 00:48:21,732 --> 00:48:24,026 ‫باور کن حالم خوبه 671 00:48:28,655 --> 00:48:31,158 ‫میخوام بدونی که من میبخشمت 672 00:48:32,951 --> 00:48:34,369 ‫کار تو بود، مگه نه؟ 673 00:48:47,716 --> 00:48:49,343 ‫اون میخواست بیاد اینجا بکشدت 674 00:48:51,053 --> 00:48:53,180 ‫بعدش میومد سراغ تو 675 00:48:53,263 --> 00:48:55,182 ‫نمیتونستم بذارم نابودش کنی 676 00:48:57,434 --> 00:49:01,021 ‫تو میخواستی اون توی تخت من بمیره؟ ‫نقشه‌ات همین بود؟ 677 00:49:01,396 --> 00:49:03,106 ‫من نقشه‌ای نداشتم 678 00:49:05,525 --> 00:49:07,110 ‫نمیدونستم 679 00:49:07,653 --> 00:49:09,863 ‫نمیـ... نمیدونستم 680 00:49:15,786 --> 00:49:17,329 ‫از داروهاش استفاده کردم 681 00:49:21,458 --> 00:49:23,877 ‫نمیدونستم چقدر زمان میبره، ولی... 682 00:49:25,170 --> 00:49:26,296 ‫میدونستم 683 00:49:29,383 --> 00:49:31,843 ‫نمیتونستم بذارم اون تمام چیزایی ‫که ساخته بودیم رو نابود کنه 684 00:49:34,012 --> 00:49:37,057 ‫باید از میراثمون در مقابلش محافظت میکردم 685 00:49:37,140 --> 00:49:38,850 ‫اون ضعیف شد، داگ 686 00:49:39,267 --> 00:49:40,519 ‫این تقصیر تو نبود 687 00:49:40,602 --> 00:49:42,312 ‫اون تو رو به اینجا رسوند! 688 00:49:43,939 --> 00:49:45,732 ‫بگو. به زبون بیارش 689 00:49:48,443 --> 00:49:49,653 ‫بگو 690 00:49:50,445 --> 00:49:52,322 ‫من چیزی که میخوای رو بهت نمیدم 691 00:49:59,454 --> 00:50:02,916 ‫لعنت بهت، کلر. فقط توروخدا بگو 692 00:50:03,625 --> 00:50:05,419 ‫توام خوشحالی که اون مُرده 693 00:50:08,130 --> 00:50:10,215 ‫پس بگو! بگو! 694 00:50:10,298 --> 00:50:11,466 ‫بگو! 695 00:50:11,550 --> 00:50:12,926 ‫همین‌الان بگو 696 00:50:13,677 --> 00:50:15,178 ‫ازش دل بکن، داگ 697 00:50:15,804 --> 00:50:17,389 ‫نمیتونم! 698 00:50:22,936 --> 00:50:24,187 ‫متأسفم 699 00:50:25,897 --> 00:50:27,357 ‫متأ... 700 00:50:29,317 --> 00:50:30,444 ‫عیبی نداره 701 00:50:32,779 --> 00:50:35,407 ‫چیزی نیست. چیزی نیست 702 00:50:38,452 --> 00:50:39,703 ‫چیزی نیست 703 00:50:40,078 --> 00:50:41,621 ‫متأسفم 704 00:51:16,531 --> 00:51:18,075 ‫چیزی نیست، داگ 705 00:51:19,284 --> 00:51:21,536 ‫همه‌چیز روبراه میشه 706 00:51:26,374 --> 00:51:28,085 ‫همه‌چیز روبراه میشه 707 00:51:59,366 --> 00:52:00,575 ‫بفرما 708 00:52:01,576 --> 00:52:03,576 ‫دیگه درد نمیکشی 709 00:52:10,577 --> 00:52:15,577 ‫« تـرجمـه از ایلیـا و پـدرام » ‫.:: Pedi.Bi & EILIA ::. 710 00:52:15,578 --> 00:52:20,578 ‫پی‌سی دی، مرجع دانلودهای برتر ‫P30Day.Com