1 00:00:11,580 --> 00:00:13,680 ‫ما واقعاً برات خوشحالیم. 2 00:00:13,720 --> 00:00:16,200 ‫خیلی ممنونم کارل. 3 00:00:16,240 --> 00:00:19,590 ‫فقط لطفاً اجازه نده این وقفه کوچیک ‫خلاقیتت رو از بین ببره. 4 00:00:19,620 --> 00:00:21,070 ‫حواسم هست «ایــز» 5 00:00:21,110 --> 00:00:25,040 ‫اتفاقاً حس می‌کنم این بچه قراره بهم کمک کنه ‫بهترین طرح‌هـام رو خلق کنم. 6 00:00:25,080 --> 00:00:27,180 ‫بی‌صبرانه منتظر کالکشن سالِ بعد هستیم. 7 00:00:27,220 --> 00:00:29,770 ‫تو جزو بهترینِ طراح‌های جوان ما هستی. 8 00:00:29,800 --> 00:00:32,980 ‫واقعاً خداروشکر می‌کنم که شما رو دارم. 9 00:00:33,010 --> 00:00:37,090 ‫اما عزیزم، خانواده‌ت کجاـن؟ 10 00:00:37,670 --> 00:00:40,610 ‫منظورتون پدر بچه‌ست؟ 11 00:00:41,780 --> 00:00:43,510 ‫احتمالاً به ترافیک خورده! 12 00:00:44,023 --> 00:00:45,486 ‫« منهتن / سال 1987 » 13 00:00:45,510 --> 00:00:47,580 ‫کجا داریم می‌ریم؟ 14 00:00:49,130 --> 00:00:50,410 ‫می‌خواین باهام چیکار کنین؟ 15 00:00:50,450 --> 00:00:52,140 ‫بهت که گفتیم! 16 00:00:52,170 --> 00:00:54,070 ‫درد دارم! 17 00:00:54,100 --> 00:00:56,760 ‫نا سلامتی بچه‌ت داره به دنیا میاد، ‫معلومه که درد داره! 18 00:01:08,190 --> 00:01:10,850 ‫روزتون بخیر خانم پریچر، ‫من دکتر «اندرو هیل» هستم. 19 00:01:10,880 --> 00:01:13,780 ‫از روندی که امروز قراره طِی کنیم ‫مطلع هستین؟ 20 00:01:13,810 --> 00:01:15,990 ‫فکر نکنم که... 21 00:01:16,020 --> 00:01:19,130 ‫خب راستش شما یه قولی دادین ‫که نمی‌شه زد زیرش! 22 00:01:19,160 --> 00:01:20,680 ‫- اما... ‫- ببخشید! 23 00:01:21,480 --> 00:01:22,860 ‫می‌شه لطفاً پاهات رو باز کنی؟ 24 00:01:22,890 --> 00:01:24,720 ‫ممنونم. 25 00:01:25,310 --> 00:01:27,070 ‫بـاز تر، یکم بـاز تر. 26 00:01:28,310 --> 00:01:30,660 ‫خیلی خوبه، آفرین. 27 00:01:30,690 --> 00:01:33,630 ‫همه‌چی آماده‌ست. ‫زور بزن. 28 00:01:35,460 --> 00:01:37,150 ‫زور بزن. زودباش. 29 00:01:37,180 --> 00:01:41,290 ‫باید محکم‌تر از این‌ها زور بزنی. ‫باشه؟ 30 00:01:41,320 --> 00:01:42,330 ‫زودباش. 31 00:01:45,470 --> 00:01:46,670 ‫خدای من! 32 00:01:47,190 --> 00:01:48,190 ‫گندش بزنن. 33 00:01:48,230 --> 00:01:49,470 ‫زور بزن. 34 00:01:49,500 --> 00:01:50,850 ‫خدای من. قراره شب طولانی‌ای باشه 35 00:01:50,890 --> 00:01:53,030 ‫می‌شه لطفاً یکی بیاد کمک؟ 36 00:01:55,230 --> 00:01:56,510 ‫خیلی‌خب 37 00:02:03,860 --> 00:02:05,760 ‫چیزی نیست. چیزی نیست. ‫چیزی نیست. 38 00:02:06,380 --> 00:02:08,660 ‫ارزشش رو داره. 39 00:02:09,210 --> 00:02:10,320 ‫ارزشش رو داره. 40 00:02:10,350 --> 00:02:12,180 ‫ارزشش رو داره. 41 00:02:12,220 --> 00:02:13,460 ‫خیلی‌خب... 42 00:02:13,490 --> 00:02:17,190 ‫- زور بزن. زور بزن. خوبه. ‫- آره. 43 00:02:17,770 --> 00:02:19,910 ‫داره میاد. داره میاد. 44 00:02:21,610 --> 00:02:23,570 ‫زودباش. یالا. یالا. 45 00:02:38,554 --> 00:02:40,234 ‫« همپتون / سال 2023 » 46 00:02:41,140 --> 00:02:43,830 ‫خب دقیقاً باید چیکار کنیم؟ 47 00:02:43,870 --> 00:02:45,870 ‫فقط کافیه هرچی دیدی رو ‫برای هیئت منصفه تعریف کنی. 48 00:02:45,910 --> 00:02:47,360 ‫من هیچی ندیدم مامان. 49 00:02:47,390 --> 00:02:50,390 ‫خب پس می‌تونی به درست‌کاری ‫من شهادت بدی. 50 00:02:50,430 --> 00:02:51,700 ‫به درست‌کاری تو شهادت بدم؟ 51 00:02:51,740 --> 00:02:53,220 ‫و بر علیه پدرت. 52 00:02:56,710 --> 00:02:59,920 ‫- من هیچ مشکلی با بابا ندارم. ‫- معلومه که نداری. 53 00:02:59,950 --> 00:03:02,200 ‫- زندگی‌ الانت رو مدیون اونی. ‫- اصلاً هم اینطور نیست. 54 00:03:02,230 --> 00:03:05,100 ‫فرستادت مدرسه طراحی تا یه طراح بزرگ بشی، ‫وقتی اون به نتیجه‌ای نرسید 55 00:03:05,130 --> 00:03:08,550 ‫یه آپارتمان بزرگ و لاکچری برات ‫خرید تا خوشحالت کنه. 56 00:03:08,580 --> 00:03:10,100 ‫- مامان... ‫- بعد هم که برات عروسی گرفت. 57 00:03:10,140 --> 00:03:12,070 ‫- با زنی که افتـاد مُرد. ‫- بسه! 58 00:03:12,100 --> 00:03:14,180 ‫عزیزم من فقط دارم حقایق رو بازگو می‌کنم. 59 00:03:17,590 --> 00:03:18,870 ‫بیخیالش شو! 60 00:03:18,900 --> 00:03:21,150 ‫دادگاه رو می‌گی؟ ‫نمی‌تونم عزیزم! 61 00:03:21,180 --> 00:03:24,600 ‫همه مدارک رو آماده کردم، ‫وکیل‌ام هم «لوثـر فلدمن» ـه 62 00:03:25,950 --> 00:03:28,220 واقعاً واسه همچین پرونده‌ای اون رو استخدام کردی؟ 63 00:03:28,260 --> 00:03:32,060 ‫اون نه یه‌نفر، بلکه وکالت سه‌نفر از قربانیان ‫پرونده «هروی واینستین» رو به عهده داشته. 64 00:03:32,090 --> 00:03:34,130 ‫صدـش رو واسه تک تک پرونده‌هاش می‌ذاره. 65 00:03:35,200 --> 00:03:37,370 ‫فقط نمی‌خوام مغز و عصابت رو ‫سر این موضوع از دست بدی. 66 00:03:37,410 --> 00:03:41,440 ‫همین الان‌ش هم مثل کسایی که مغز ندارم ‫باهام رفتار می‌شه. اشکالی نداره. 67 00:03:42,000 --> 00:03:44,100 ‫عزیزم بچه‌بازی که نیست. 68 00:03:44,140 --> 00:03:46,930 ‫کسی که از سَر بیکاری آدمی ‫که یه مدت عاشقش بوده رو 69 00:03:46,970 --> 00:03:49,180 ‫به دادگاه پاسگاه نمی‌کشونه. 70 00:03:50,320 --> 00:03:53,110 ‫هیچکس اگه به بن‌بست نا اُمیدی نخورده باشه 71 00:03:53,150 --> 00:03:56,840 ‫آدم دیگه‌ای رو به سوء رفتار جنسی ‫متهم نمی‌کنه. 72 00:03:58,880 --> 00:04:01,330 ‫باورکن من دوستت دارم ‫و می‌خوام کمک کنم 73 00:04:01,360 --> 00:04:02,950 ‫امـا؟ 74 00:04:03,780 --> 00:04:04,950 ‫هیچوقت این تفکر که... 75 00:04:04,980 --> 00:04:07,640 ‫مردها، از زن‌ها شجاع‌ترـن توی کت‌ام نرفت. 76 00:04:08,680 --> 00:04:11,030 ‫چون زن‌ها هرکاری از دست‌شون ‫بربیاد برای هم انجام می‌دن. 77 00:04:12,480 --> 00:04:16,960 ‫بعضی مردها حتی حاضر نمی‌شن هوای ‫کسی که به دنیا آوردتشون رو داشته باشن. 78 00:04:22,450 --> 00:04:24,000 ‫باید برم خونه پیشِ آنا. 79 00:04:24,040 --> 00:04:26,800 ‫مگه نگفتی امروز توی شهر کار داره؟ 80 00:04:30,150 --> 00:04:32,700 ‫از اینکه حرفم رو باور نکردی ‫پشیمون می‌شی. 81 00:04:32,877 --> 00:04:38,677 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 82 00:04:45,431 --> 00:04:50,999 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت :دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 83 00:05:42,460 --> 00:05:46,090 ‫- تبریک می‌گم آنا ‫- ممنون! 84 00:05:46,120 --> 00:05:48,780 ‫- واقعاً خوشحالم که قراره با هم کار کنیم. ‫- سلام! 85 00:05:50,810 --> 00:05:54,270 ‫خدای من آنـا، سـلام ‫تبریک می‌گم! 86 00:05:54,300 --> 00:05:56,060 ‫همچنین! 87 00:05:56,100 --> 00:05:58,030 ‫اوه، من بچه‌ت رو گفتم 88 00:05:58,060 --> 00:06:00,100 ‫این جشنواره‌های مسخره ‫واسه کی مهمه آخه؟ 89 00:06:00,130 --> 00:06:02,450 ‫آره درسته. 90 00:06:02,480 --> 00:06:04,100 ‫تـو با شیـوان کار می‌کنی؟ 91 00:06:04,760 --> 00:06:06,070 ‫اون دوست صمیمی‎‌امه. 92 00:06:06,110 --> 00:06:08,250 ‫عجب دنیای کوچیکیه. ‫من عاشقِ این زنم. 93 00:06:08,280 --> 00:06:10,250 ‫فصل جشنواره‌ها خیلی نفس‌گیره، ‫اینطور نیست؟ 94 00:06:10,280 --> 00:06:12,320 ‫منکه دارم از خستگی می‌میرم. 95 00:06:12,350 --> 00:06:15,630 ‫تازه من 21 سالمه و همچین حسی دارم دیگه تو چی می‌کشی... 96 00:06:16,360 --> 00:06:19,530 ‫وای! کیک «سوپرام»ـه اون؟ 97 00:06:19,570 --> 00:06:21,740 ‫وای. آره راستش، از اونجا... 98 00:06:21,780 --> 00:06:25,400 ‫شنیده بودم فقط دو بار در روز پخت می‌شن، ‫به هر نفر هم فقط یدونه می‌دن. 99 00:06:25,440 --> 00:06:27,780 ‫- آره خب من... ‫- اجازه هست؟ 100 00:06:28,990 --> 00:06:31,960 ‫وای. نباید بخورم‌ 101 00:06:31,990 --> 00:06:33,580 ‫اصلاً دوست ندارم چاق بشم. 102 00:06:37,450 --> 00:06:39,660 ‫وای ببخشید. باید این رو جواب بدم. 103 00:06:40,170 --> 00:06:41,420 ‫«لورن مایکلز» ـه. 104 00:06:42,450 --> 00:06:43,450 ‫سلام لورن! 105 00:06:45,390 --> 00:06:48,320 ‫نه، شنبه نمی‌شه ‫کار داره. 106 00:06:48,840 --> 00:06:49,980 ‫سلام عزیزم! ‫یه لحظه صبرکن. 107 00:06:50,010 --> 00:06:51,460 ‫باشه. بهت خبر می‌دم. 108 00:06:51,500 --> 00:06:54,120 ‫بذار با تیم‌‌ش هماهنگ کنم ‫دوباره بهت زنگ می‌زنم. باشه. 109 00:06:54,150 --> 00:06:55,780 ‫وای. «سوپرام» خریدی؟ 110 00:06:55,810 --> 00:06:57,570 ‫«بِـبـت» اینجا چه گُهی می‌خورد؟ 111 00:06:57,610 --> 00:07:00,680 ‫لطفاً درمورد مشتری‌هـام ‫اینطوری صحبت نکن! 112 00:07:00,710 --> 00:07:03,850 ‫شیوان، من و اون دوتامون ‫نامزد یه جـایزه شدیم. 113 00:07:03,890 --> 00:07:05,440 ‫منکه فقط با یـه نفر کار نمی‌کنم. 114 00:07:05,480 --> 00:07:07,650 ‫ناسلامتی تو دوست صمیمی منی! 115 00:07:07,680 --> 00:07:09,410 ‫به علاوه اون شریکِ کاری هم هستیم. 116 00:07:10,310 --> 00:07:11,930 ‫باید به حد و حدود هم احترام بذاریم، 117 00:07:11,960 --> 00:07:14,210 ‫مخصوصاً توی این مورد. 118 00:07:15,380 --> 00:07:16,420 ‫باشه. 119 00:07:17,660 --> 00:07:19,590 ‫عالیه واقعاً. 120 00:07:19,630 --> 00:07:23,320 ‫من واسه قدردانی از زحماتت رفتم این... 121 00:07:23,360 --> 00:07:26,010 ‫شیرینی‌های مسخره و الکی گرون رو خریدم. 122 00:07:26,050 --> 00:07:28,390 ‫ممنون‌ت هم هستم. 123 00:07:30,020 --> 00:07:32,020 ‫دلیل این رفتارت چیه الان؟ 124 00:07:32,050 --> 00:07:35,640 موضوع تو نیستی عزیزم ‫هرکسی باید خرج زندگیش رو دربیاره. 125 00:07:36,640 --> 00:07:38,820 ‫الان چون بـاردار شدم ‫داری این کارها رو می‌کنی؟ 126 00:07:38,850 --> 00:07:40,060 ‫به‌به. 127 00:07:40,720 --> 00:07:42,240 ‫توهم‌هات تا این حد پیش رفته؟ 128 00:07:43,760 --> 00:07:47,280 ‫نگران نباش. تو جـات امنه. 129 00:07:48,040 --> 00:07:50,490 مردم همه‌چی رو فراموش کردن ‫از این بابت خوشحال باش. 130 00:07:53,040 --> 00:07:54,420 ‫یا حداقل سعی کن. 131 00:07:56,110 --> 00:07:57,390 ‫باشه. 132 00:07:58,460 --> 00:08:00,910 ‫وایسا. ‫یادم رفت این رو بهت بدم. 133 00:08:03,050 --> 00:08:05,600 ‫فصل جشنواره‌ها شروع شده، ‫نباید از نفس بیفتی. 134 00:08:15,891 --> 00:08:18,491 ‫تــرجمه از «آیــــدا» ‫:::. Ayda.NDR .::: 135 00:08:55,000 --> 00:08:56,480 ‫چیزی نیار ندارین خانم آلکات؟ 136 00:08:58,350 --> 00:09:01,040 ببخشید که همچین چیزی درخواست می‌کنم، 137 00:09:01,070 --> 00:09:05,250 ‫اما همسر من عاشقِ ‫مجله «ووگ» ـه 138 00:09:05,280 --> 00:09:09,600 ‫و بهم گفت ببینم می‌تونید ‫این رو براش امضا کنید؟ 139 00:09:09,653 --> 00:09:10,616 « آنا ویکتوریا آلکات » 140 00:09:10,640 --> 00:09:13,360 ‫نمی‌دونستم متاهلی. 141 00:09:14,160 --> 00:09:16,120 ‫ماهِ بعد می‌شه 5 سال! 142 00:09:17,300 --> 00:09:19,370 ‫بذار برم یه خودکار بیارم. 143 00:10:31,750 --> 00:10:34,170 ‫کارـتون واقعاً شجاعانه بود، ‫خانم هاردینگ. 144 00:10:34,200 --> 00:10:38,410 ‫لطف داری لوثر. ممنونم که ‫ازم حمایت می‌کنی. 145 00:10:38,450 --> 00:10:40,550 ‫خدمت‌گذاری به شما باعث افتخارمه. 146 00:10:40,590 --> 00:10:43,660 ‫با این کارـتون راه رو برای بقیه خانم‌ها ‫که مشکل شما رو دارن هموار می‌کنید 147 00:10:44,210 --> 00:10:45,560 ‫ماشاالله کم نیستن. 148 00:11:40,440 --> 00:11:42,230 ‫باید حرف بزنیم. 149 00:11:47,620 --> 00:11:50,830 ‫می‌دونم اینکه هیچکس ‫حرفت رو باور نکنه چه حسی داره. 150 00:11:51,240 --> 00:11:52,620 ‫وقتی 25 سالم بود. 151 00:11:53,420 --> 00:11:56,460 داشتم تو دنیای مد و فشن اسمی واسه خودم دَر می‌کردم. 152 00:11:57,350 --> 00:12:00,460 ‫از بچگی دلم می‌خواست طراح لباس بشم. 153 00:12:00,840 --> 00:12:02,250 ‫تو موسسه فناوری مـد درس می‌خوندم، 154 00:12:02,290 --> 00:12:04,770 ‫اما نتونستم فارغ‌التحصیل بشم. 155 00:12:04,810 --> 00:12:09,470 ‫کارل لاگرافلد و سینت‌لوارنت ‫استخدامم کرده بودن. 156 00:12:09,500 --> 00:12:11,850 ‫شخصاً بهم آموزش می‌دادن. 157 00:12:12,990 --> 00:12:14,400 ‫خب؟ 158 00:12:14,440 --> 00:12:19,200 ‫بعد توی هفته نیرودریایی ‫با یه مردی رابطه جنسی داشتم 159 00:12:20,550 --> 00:12:23,140 ‫حامله شدم و می‌خواستم ‫سقط‌ش کنم. 160 00:12:23,170 --> 00:12:26,760 ‫توی راه کلینیک بودم... 161 00:12:27,560 --> 00:12:30,080 ‫یکی جلوی راه‌م رو گرفت. 162 00:12:30,110 --> 00:12:32,700 ‫گفت می‌تونه کمکم کنه 163 00:12:33,490 --> 00:12:37,120 ‫گفت اگه بچه‌ام رو بهش بدم... 164 00:12:37,150 --> 00:12:38,770 ‫بچه‌ رو می‌خواست چیکار؟ 165 00:12:38,810 --> 00:12:43,190 ‫نمی‌دونم. اون موقع هم نفهمیدم ‫هنوزم نمی‌دونم. 166 00:12:43,740 --> 00:12:46,330 ‫اما چندتا نظریه دارم. 167 00:12:46,890 --> 00:12:48,470 ‫توی اینترنت منتشرـشون کردم. 168 00:12:48,510 --> 00:12:50,920 ‫هیچ‌کس حرفم رو باور نکرد. 169 00:12:50,960 --> 00:12:53,200 ‫بهم می‌گن «توهمی» 170 00:12:53,240 --> 00:12:58,310 ‫اما من مطمئنم که اون زن‌ها ‫دارن یه‌کاری می‌کنن. 171 00:12:59,240 --> 00:13:01,350 ‫اصلاً چرا قبول کردی؟ 172 00:13:01,380 --> 00:13:07,180 ‫گفت اگه بچه‌ام رو بهش بدم ‫هرچی که بخوام بـرام مـهیا می‌کنه. 173 00:13:07,980 --> 00:13:08,980 ‫تو هم بچه‌ت رو دادی. 174 00:13:09,010 --> 00:13:11,220 ‫بعدـش حقِ تولید طرحِ کیف‌ام رو 175 00:13:11,880 --> 00:13:13,430 ‫به «مارک جیکوبـز» فروختم. 176 00:13:14,260 --> 00:13:16,740 ‫نمی‌شناختمش. اون‌موقع ‫هیچکس نمی‌شناختش. 177 00:13:16,780 --> 00:13:19,230 ‫الان کیف‌ام حسابی تو دنیا سر و صدا کرده. 178 00:13:19,260 --> 00:13:23,850 ‫از فروشش یه‌چیزی هم به من می‌رسه، ‫اما کافی نیست. به هیچ وجه. 179 00:13:28,690 --> 00:13:32,380 ‫همه این‌ها رو به‌خاطر قضیه شوهرم ‫برام تعریف کردی؟ 180 00:13:32,410 --> 00:13:35,550 ‫شوهرت؟ نـه بابا. 181 00:13:36,380 --> 00:13:38,830 ‫هیچی از اون حروم‌زاده نمی‌دونم. 182 00:13:40,560 --> 00:13:43,180 ‫دارم این‌ها رو می‌گم که ‫حواست به پسرت باشه 183 00:13:43,220 --> 00:13:45,190 ‫جون پـسرت در خطره! 184 00:13:45,220 --> 00:13:46,880 ‫همینطور همسرش. 185 00:13:48,050 --> 00:13:51,190 ‫مدت‌هاست که از خانواده شما ‫بچه می‌‌برن! 186 00:13:51,230 --> 00:13:52,500 ‫چی؟ چرا؟ 187 00:13:52,540 --> 00:13:54,540 ‫چون از پسرـت عصبانی‌ان. 188 00:13:55,750 --> 00:13:59,270 ‫یکی از قوی‌ترین افرادشون چون 189 00:13:59,300 --> 00:14:01,480 ‫عاشق پسرت شده بود، ترک‌شون کرد مُرد. 190 00:14:02,200 --> 00:14:03,380 ‫ادلین؟ 191 00:14:03,410 --> 00:14:05,170 ‫صدات رو بیار پایین! 192 00:14:05,210 --> 00:14:06,410 ‫همه‌جا هستن. 193 00:14:08,070 --> 00:14:09,590 بهم اعتماد کن. 194 00:14:11,210 --> 00:14:13,210 ‫واقعاً ممنون که تا اینجا اومدین دکتر هیل. 195 00:14:13,250 --> 00:14:15,530 ‫راستش معمولاً از این کارها نمی‌کنم 196 00:14:15,560 --> 00:14:18,600 ‫اما با توجه به شرایطِ خاص شما... 197 00:14:19,630 --> 00:14:20,530 ‫خیلی‌خب. 198 00:14:20,570 --> 00:14:22,600 ‫این رو بده بالا. 199 00:14:22,640 --> 00:14:24,570 ‫می‌دونم. می‌دونم. 200 00:14:24,600 --> 00:14:26,300 ‫یکم درد داره. واقعاً متاسفم عزیزم 201 00:14:26,330 --> 00:14:28,920 ‫اما وضعیتی که الان دچارش هستید ‫پدیده‌ای به نام... 202 00:14:28,950 --> 00:14:31,440 ‫«ریت فلر» هست که معمولاً تو سه‌ماهی ‫اکثر خانم‌ها پیش میاد. 203 00:14:31,470 --> 00:14:33,650 ‫اما من تو دوماهگی‌ام. 204 00:14:34,170 --> 00:14:35,580 ‫خب پس... 205 00:14:35,610 --> 00:14:37,440 ‫گمون کنم آقا پسرـتون ‫رشد خیلی سریعی داره. 206 00:14:37,480 --> 00:14:39,380 به‌غیر از این، همه‌چی تحت کنترله. 207 00:14:39,410 --> 00:14:42,240 ‫چون داره بزرگ می‌شه یکم ‫به دنده‌هات فشار میاد، 208 00:14:42,280 --> 00:14:43,620 ‫مخصوصاً تو این قسمت. 209 00:14:43,660 --> 00:14:45,800 ‫اینجات درد نمی‌کنه؟ 210 00:14:45,830 --> 00:14:48,560 ‫- راستش نه. ‫- پس درست حدس زدم. 211 00:14:48,590 --> 00:14:49,940 ‫آره. 212 00:14:49,970 --> 00:14:53,080 ‫یادت باشه، این نشونه خیلی خوبیه ‫حداقل برای بچه‌مون. 213 00:14:53,120 --> 00:14:55,950 ‫برای مامان‌ش ممکنه یکم ‫ناخوشایندی ایجاد بشه. 214 00:14:55,980 --> 00:15:00,740 ‫به کـورا می‌گم چندتا تمرین بدنی سبک براتون ‫ارسال کنه که پیشنهاد می‌شه حتماً انجام بده. 215 00:15:00,780 --> 00:15:04,780 ‫حمام و یوگای دوران بارداری هم خیلی مفیدـن. 216 00:15:05,680 --> 00:15:08,820 ‫حموم و یوگا؟ ته کاری که می‌تونید ‫بکنید پیشنهاد این‌هاست؟ 217 00:15:10,200 --> 00:15:13,860 ‫من نمی‌تونم با این شدت درد ‫حتی راه برم. 218 00:15:13,890 --> 00:15:15,650 ‫خب متاسفم که هیچکس بهتون نگفته بوده 219 00:15:15,690 --> 00:15:18,140 ‫بارداری قرار نیست ‫دوران آسونی باشه خانم آلکات 220 00:15:25,220 --> 00:15:28,810 ‫خیلی‌خب... 221 00:15:28,840 --> 00:15:32,360 ‫نظرتون چیه دردتون رو یکم دقیق‌تر ‫برای من توضیح بدید؟ 222 00:15:34,290 --> 00:15:39,130 ‫همون درد دنده‌ام که همیشه هست 223 00:15:39,160 --> 00:15:43,610 ‫بعضی وقت‌ها هم کشاله ران‌ام ‫یهو خیلی شدید درد می‌گیره. 224 00:15:43,650 --> 00:15:47,310 ‫خب، حدس می‌زنم اون دردِ رباطِ گرد ‫قسمتِ بالای دنده باشه. 225 00:15:47,340 --> 00:15:48,830 ‫کـورا می‌تونه بهتون کمک کنه. 226 00:15:48,860 --> 00:15:52,380 ‫همین یکم پیش مجوز درمان‌گری ‫مشکلاتِ لَگنی‌ش رو گرفت. 227 00:15:52,420 --> 00:15:54,490 ‫واسه همین بهش می‌گم ‫یه‌سر برید پیش. 228 00:15:55,730 --> 00:15:57,010 ‫فقط بگید چیکار کنم. 229 00:15:57,040 --> 00:15:58,210 ‫خانم آلکات، 230 00:15:59,040 --> 00:16:00,840 ‫باید بهم اطمینان بدید حاضریــد 231 00:16:00,870 --> 00:16:03,670 ‫برای داشتن یه بارداری سالم، ‫همکاری لازم رو داشته باشید. 232 00:16:04,880 --> 00:16:07,810 ‫آره. معلومه که می‌خوام خب. 233 00:16:07,840 --> 00:16:11,330 ‫خیلی‌خب پس، این یعنی تا ‫وقتی هم که بچه به دنیا میاد 234 00:16:11,370 --> 00:16:13,570 ‫خبری از مسافرت نیست. 235 00:16:14,270 --> 00:16:15,540 ‫وایسا ببینم چی؟ 236 00:16:18,370 --> 00:16:21,760 ‫آنا نامزدِ جایزه گلدن گلوب شده. ‫جشنواره همین چند هفته دیگه‌ست. 237 00:16:21,790 --> 00:16:25,480 ‫بله کاملاً متوجه‌ام، اما وقتشه ‫که این سوال رو از خودتون بپرسید: 238 00:16:25,520 --> 00:16:29,040 ‫بچه‌تون مهم‌تره یـا جـایزه؟ 239 00:16:29,070 --> 00:16:31,700 ‫منظورم اینه به پَر پَر به شدن ‫اُمید و آرزتوهاتون عادت کنید. 240 00:16:31,730 --> 00:16:33,560 ‫مادر و پدر بودن یعنی همین. 241 00:16:33,590 --> 00:16:35,910 ‫فرزند اولم توی پذیرش اولیه دانشگاه ‫پنسیلوانیا قبول نشده. 242 00:16:35,940 --> 00:16:38,670 ‫باید بیاین اوضاع خونه‌مون رو ببینید. 243 00:16:38,700 --> 00:16:41,530 ‫بارداری هـم مثل بقیه امور زندگیه. 244 00:16:41,570 --> 00:16:44,190 ‫با رفتار و صحیح و معقولانه ‫هیچ مشکلی پیش نمیاد. 245 00:16:44,230 --> 00:16:46,120 ‫منظورم اینه با احساسات تصمیم نگیرید؟ 246 00:16:47,300 --> 00:16:48,580 ‫تقریباً. 247 00:16:57,550 --> 00:16:59,030 ‫کاری هست انجام بدم عزیزم؟ 248 00:17:07,590 --> 00:17:09,490 ‫سونیا رو دعوت کن شام بیاد اینجا. 249 00:17:10,390 --> 00:17:11,740 ‫سونیا؟ 250 00:17:11,770 --> 00:17:13,770 ‫آره. مگه واسه کارهای نمایشگاه‌ش ‫نیومده نزدیک ما؟ 251 00:17:14,670 --> 00:17:17,090 ‫شاید یه شب خوش‌گذرونی ‫حالم رو بهتر کنه. 252 00:17:17,570 --> 00:17:19,610 ‫باشه. حتماً. 253 00:17:22,950 --> 00:17:23,890 ‫عالیه. 254 00:17:23,920 --> 00:17:25,400 ‫انگار که داری هم‌زمان با حرکت تشک 255 00:17:25,440 --> 00:17:27,750 ‫بچه رو به سمت پایین هدایت می‌کنی. 256 00:17:29,030 --> 00:17:31,510 ‫هنوزم هم کمرت درد می‌کنه؟ 257 00:17:32,340 --> 00:17:34,240 ‫نه راستش. ‫الان حس خیلی خوبی دارم. 258 00:17:34,280 --> 00:17:37,800 ‫هرموقع مشکلی وجود داشته باشه، ‫بدنت بهت اطلاع میده. 259 00:18:29,500 --> 00:18:30,710 ‫کسی نیست؟ 260 00:19:05,880 --> 00:19:07,920 ‫چیدمان میـز خیلی شلوغ‌پلوغه. 261 00:19:07,960 --> 00:19:09,850 ‫از نظرم یه‌چیز ساده‌تر خیلی بهتره. 262 00:19:09,890 --> 00:19:12,100 ‫نظر شما چیه خانم آلکات؟ 263 00:19:12,130 --> 00:19:13,270 ‫خیلی خوشگله. 264 00:19:14,340 --> 00:19:15,890 ‫خیلی خب. 265 00:19:19,380 --> 00:19:24,210 ‫- سونیا؟ ‫- ببخشید. می‌دونم خیلی زود اومدم. 266 00:19:24,250 --> 00:19:26,390 ‫اشکال نداره بابا. ‫اشکال نداره. 267 00:19:27,290 --> 00:19:30,010 ‫یه لحظه یادم رفت اینجا ‫خونه‌ها به هم نزدیکه. 268 00:19:31,290 --> 00:19:33,530 ‫داریم وسایل‌‌ها رو حاضر می‌کنیم. 269 00:19:33,570 --> 00:19:34,810 ‫عالیه. 270 00:19:37,570 --> 00:19:38,920 ‫عجب نورپردازی خفنی. 271 00:19:41,890 --> 00:19:43,580 ‫چیزی شده؟ 272 00:19:44,820 --> 00:19:48,270 ‫خانم شاکراز، ژاکت‌تون رو بدید من. 273 00:19:48,310 --> 00:19:51,210 ‫- وای، خیلی ممنونم. ‫- خواهش می‌کنم. 274 00:19:54,240 --> 00:19:56,250 ‫واقعاً نمی‌دونم چرا اینطوری ‫بهت زل زده بود. 275 00:19:56,280 --> 00:19:59,080 ‫حتماً با دیدن زیبایی‌های خیره‌کننده من ‫ خشک‌ش زده بوده. 276 00:20:02,420 --> 00:20:06,150 ‫ببین، بذار قبل از اینکه دکس بیاد ‫این رو بهت بگم 277 00:20:07,290 --> 00:20:10,160 ‫ببخشید اگه این مدت باهات سرد بودم. 278 00:20:10,190 --> 00:20:16,920 ‫بیخیال. تو بارداری و سرت با کارهای ‫نامزد اسکار شدن شلوغه. 279 00:20:16,960 --> 00:20:18,990 ‫هرجوری دلت می‌خواد ‫می‌تونی رفتار کنی. 280 00:20:19,610 --> 00:20:20,930 ‫حالا که حرف بارداری شد. 281 00:20:22,170 --> 00:20:23,410 ‫چندتا کـادو برای بچه‌تون خریدم. 282 00:20:23,450 --> 00:20:26,450 ‫وای. راضی به زحمت نبودم. 283 00:20:26,480 --> 00:20:30,940 ‫قابلی نداشت. بچه‌ها تنها موجوداتی‌ان ‫که لایقِ کادو و این چیزهاـن. 284 00:20:30,970 --> 00:20:34,280 ‫واقعاً باورم نمی‌شه ما آدم‌ها چطوری ‫از ترامای... 285 00:20:34,320 --> 00:20:37,940 ‫به‌زور وارد شدن به دنیایی که حتی به انتخاب ‫خودمون نبوده، جون سالم به‌در می‌بریم. 286 00:20:39,120 --> 00:20:41,150 ‫وای. خدا. بحث تراما شد. 287 00:20:41,980 --> 00:20:45,230 ‫دکس از اوضاع و احوالت برام تعریف کرده. 288 00:20:46,360 --> 00:20:48,750 ‫راجع به اونی که همه‌ش تعقیب‌ام می‌کنه؟ 289 00:20:48,780 --> 00:20:52,470 ‫بمیرم. حتماً خیلی سخت بوده. 290 00:20:53,300 --> 00:20:55,650 ‫آره. مُردم و زنده شدم. 291 00:20:59,550 --> 00:21:00,620 ‫می‌دونی... 292 00:21:01,860 --> 00:21:04,450 ‫راستش فکر می‌کردم ‫ اونی که تعقیب‌ام می‌کنه تویی! 293 00:21:04,490 --> 00:21:07,140 ‫یه مدت. 294 00:21:07,180 --> 00:21:09,150 ‫می‌دونم خیلی مسخره‌ست، فقط... 295 00:21:09,180 --> 00:21:14,770 ‫یکی رو با همون کفش‌های پاشنه بلند سبزی ‫که توی نمایشگاه پوشیده بودی، دیدم. 296 00:21:14,810 --> 00:21:16,710 ‫یا خدا. من هیچوقت سبز نمی‌پوشم. 297 00:21:17,840 --> 00:21:20,330 ‫اصلاً بهم نمیاد. 298 00:21:20,360 --> 00:21:21,850 ‫حتی کفشِ سبز. 299 00:21:25,020 --> 00:21:26,540 ‫پس حتماً اشتباه کردم. 300 00:21:26,580 --> 00:21:28,820 ‫اثرات هورمون‌های حاملگیه. 301 00:21:28,860 --> 00:21:30,410 ‫حتی تصورش هم سخته. 302 00:21:42,040 --> 00:21:44,870 ‫- عزیزم؟ ‫- به من نگو عزیزم! 303 00:21:48,250 --> 00:21:49,290 ‫می‌شه.... 304 00:21:50,390 --> 00:21:51,400 ‫گوشیت رو بذاری کنار؟ 305 00:21:52,220 --> 00:21:54,050 ‫حداقل تا وقتی بقیه غذامون ‫رو تموم می‌کنیم. 306 00:21:56,370 --> 00:21:59,230 ‫سی ثانیه. فقط همین. 307 00:22:01,750 --> 00:22:04,680 ‫الان می‌دونی میلیون‌ها هزار دلار پـول 308 00:22:04,720 --> 00:22:05,720 ‫رو گرفتی توی دستت؟ 309 00:22:06,960 --> 00:22:11,860 ‫هرچقدرم باشه، با ارزش‌تر ‫ارتباطات انسانی نیست. 310 00:22:11,900 --> 00:22:14,000 ‫همین که به عنوان یـه کاپل اومدیم ‫با هم شام بخوریم 311 00:22:14,040 --> 00:22:17,140 ‫برو خدات رو شکر کن. 312 00:22:18,040 --> 00:22:20,420 ‫علاوه بر اون مجبورم به زرت و پرت‌هات ‫هم گوش کنم؟ 313 00:22:20,460 --> 00:22:22,840 ‫خواستن همچین چیزی از من غیرممکنه، همیش. 314 00:22:22,870 --> 00:22:24,220 ‫باید یه‌چیزی رو بهم بگی. 315 00:22:24,260 --> 00:22:26,220 ‫جواب سوالم رو بده تا گوشیت ‫رو بهت بدم. 316 00:22:26,260 --> 00:22:28,430 ‫- بچه شدی؟ ‫- راستشو بهم بگو. 317 00:22:28,470 --> 00:22:29,880 راستِ چی رو بگم؟ 318 00:22:29,920 --> 00:22:32,400 ‫فیلمنامه‌ای که پارسال دادیش بهم... 319 00:22:33,160 --> 00:22:35,200 ‫همونی که گفتی قبولش کنم 320 00:22:35,230 --> 00:22:38,340 ‫و بدون دونستن هیچ اطلاعاتی ازش ‫کارگردانی‌ش کنم، 321 00:22:38,820 --> 00:22:40,580 ‫از جمله اینکه اصلاً ‫کی فیلمنامه رو نوشته 322 00:22:40,620 --> 00:22:42,760 ‫از کجا گیرش آوردی؟ 323 00:22:42,790 --> 00:22:44,520 ‫فیلمنامه همون فیلمی که همه، 324 00:22:44,550 --> 00:22:47,520 ‫حتی همکارهای خودم بهم گفتن ‫هیچ آخر و عاقبتی نداره، 325 00:22:47,550 --> 00:22:50,760 ‫مخصوصاً اگه «آنا ویکتوریا آلکات» توـش باشه 326 00:22:50,800 --> 00:22:55,250 ‫شخصی که تو اصرار کردی. چطوری الان ‫داره پشت هم جایزه می‌بره 327 00:22:55,290 --> 00:22:59,080 ‫و توی حداقل 11 تا بخش جشنواره ‫ گلدن گلوب نامزد شده؟ 328 00:22:59,950 --> 00:23:01,810 ‫چرا جوری حرف می‌زنی ‫انگار اتفاق بدیه؟ 329 00:23:01,840 --> 00:23:04,090 ‫بهم بگو چه غلطی کردی شیوان! 330 00:23:07,950 --> 00:23:09,960 ‫به چه آدمی تبدیل شدی؟ 331 00:23:12,790 --> 00:23:17,000 ‫یعنی می‌خواستم از خـون قاعدگی خودم ‫برای کشیدن نقاشی استفاده کنم. 332 00:23:17,030 --> 00:23:20,210 ‫باید همه‌ش خونم رو ‫جمع‌آوری و ذخیره می‌کردم. 333 00:23:21,000 --> 00:23:22,930 ‫همه می‌گفتن دیوونه شدم. 334 00:23:22,970 --> 00:23:26,660 ‫مردم همیشه به زن‌های موفق ‫و باهوش می‌گن دیوونه. 335 00:23:26,700 --> 00:23:28,980 ‫درد نشونه‌ی رشد و موفقیته. 336 00:23:30,490 --> 00:23:32,810 ‫گاهی اوقات‌ هم درد همون درده. 337 00:23:32,840 --> 00:23:34,120 ‫دکس! 338 00:23:34,670 --> 00:23:36,360 ‫از نظر منکه اینطور نیست. 339 00:23:37,640 --> 00:23:42,780 ‫دقیقاً از اولین باری که مامانم کتکم ‫زد تصمیم گرفتم از دردش درس بگیرم! 340 00:23:42,820 --> 00:23:43,960 ‫مامانت تو رو می‌زده؟ 341 00:23:43,990 --> 00:23:45,300 ‫تقریباً هر روز. 342 00:23:45,340 --> 00:23:48,820 ‫اختلال شخصیت مرزی داشت، ‫یا فکرکنم شخصیت دو قطبی. 343 00:23:49,620 --> 00:23:52,000 ‫شایدم هردوش. خدا می‌دونه. 344 00:23:52,030 --> 00:23:54,310 ‫اون‌موقع‌ها زن‌های بیمار ‫رو طرد می‌کردن. 345 00:23:54,350 --> 00:23:57,000 ‫بنده‌خدا‌ها هم بدون اینکه بدونن ‫چه مرگشونه زجر می‌کشیدن. 346 00:23:59,180 --> 00:24:02,730 ‫برای همین وقتی 17 سالم بود ‫رفتم برلین تا ازش دور باشم. 347 00:24:03,530 --> 00:24:06,630 ‫دردم رو به هنر تبدیل کردم، 348 00:24:06,670 --> 00:24:11,400 ‫الان هم بابتِ بلاهایی که سرم ‫آورد واقعاً خوشحالم، 349 00:24:12,540 --> 00:24:13,740 ‫اون‌ها باعث شد به اینجا برسم، 350 00:24:14,850 --> 00:24:16,090 ‫الان پیش شما. 351 00:24:35,280 --> 00:24:37,150 ‫- خیلی خوش گذشت. ‫- واقعاً آدم مهمان‌نوازی هستی. 352 00:24:37,180 --> 00:24:38,530 ‫- ممنون. ‫- البته نه به اندازه آنا. 353 00:24:38,560 --> 00:24:39,840 ‫- حسابی خوش گذشت. ‫- واقعاً. 354 00:24:39,870 --> 00:24:41,120 ‫عالی بود. 355 00:24:41,840 --> 00:24:43,190 ‫بذار تا دم ماشین همراهی‌ات کنم. 356 00:24:43,220 --> 00:24:45,530 ‫- ممنون. ‫- خوبه پس. 357 00:24:46,670 --> 00:24:48,230 ‫تو نمایشگاه می‌بینمت. 358 00:24:50,780 --> 00:24:54,270 ‫راستش می‌خواستم یه ‫سوالی ازت بپرسم. 359 00:24:55,890 --> 00:24:57,130 ‫جانم؟ 360 00:24:58,720 --> 00:25:00,140 ‫تا حالا این عکس رو ندیدی؟ 361 00:25:02,280 --> 00:25:03,730 ‫نه. 362 00:25:04,240 --> 00:25:05,970 ‫بعید می‌دونم والا. 363 00:25:07,070 --> 00:25:10,080 ‫برگام. با من مـو نمی‌زنه. 364 00:25:10,110 --> 00:25:12,560 ‫آره. منم همینطوری فکر می‌کنم. 365 00:25:12,600 --> 00:25:15,670 ‫ولی اون یه زن مـو بلوند سرخوش ‫و بی‌دغدغه‌ست با ابروهای کشیده. 366 00:25:15,700 --> 00:25:17,910 ‫تازه پرسینگ هم نداره. 367 00:25:19,950 --> 00:25:21,500 ‫دکس هم می‌گه شبیه منه؟ 368 00:25:24,400 --> 00:25:27,540 ‫مطمئنی نمی‌شناسیش؟ 369 00:25:27,580 --> 00:25:33,650 ‫اگه یکی رو دیده باشم که کاملاً شبیه ‫خودم باشه حتماً یادم می‌مونه. 370 00:25:40,490 --> 00:25:41,560 ‫ببخشید واقعاً... 371 00:25:43,250 --> 00:25:44,700 ‫ببین من می‌دونم... 372 00:25:44,730 --> 00:25:47,110 ‫الان تحت چه شرایط سختی هستی. 373 00:25:47,940 --> 00:25:51,950 ‫باشه؟ زیاد به خودت سخت نگیر. 374 00:25:52,640 --> 00:25:53,670 ‫باشه؟ 375 00:26:01,090 --> 00:26:04,610 ‫کاری بود بهم زنگ بزن. 376 00:26:06,300 --> 00:26:08,310 ‫هتل‌ام 15 دقیقه با اینجا فاصله داره. 377 00:26:18,800 --> 00:26:20,350 ‫دنبال چیزی می‌گردی؟ 378 00:26:21,150 --> 00:26:23,320 ‫خوش گذشت؟ 379 00:26:23,360 --> 00:26:24,630 ‫سونیا رو از کجا می‌شناسی؟ 380 00:26:24,670 --> 00:26:25,630 ‫نمی‌شناسم. 381 00:26:26,500 --> 00:26:28,840 ‫فامیلی‌ش رو که بلد بودی. 382 00:26:28,880 --> 00:26:30,290 ‫چون آقای هاردینگ بهم گفته بود. 383 00:26:30,330 --> 00:26:32,120 ‫نگو آقای هاردینگ. 384 00:26:33,640 --> 00:26:35,510 ‫به منم نیازی نیست بگی خانم آلکات. ‫راحت باش. 385 00:26:35,540 --> 00:26:37,920 ‫- خانم «باودن» اینطور می‌خوان. ‫- اما من نه. 386 00:26:37,960 --> 00:26:40,620 ‫دیگه به قوانین کار کردن با خانم باودن ‫عادت کردم. 387 00:26:41,790 --> 00:26:44,340 ‫جوری بهش زل زده بودی ‫که انگار می‌شناسیش. 388 00:26:44,380 --> 00:26:48,520 ‫شبیه یکی از دوست‌های قدیمی‌ام بود... 389 00:26:48,550 --> 00:26:49,590 ‫ادلین؟ 390 00:26:50,690 --> 00:26:51,700 ‫ادلین کیه؟ 391 00:26:56,870 --> 00:26:58,390 ‫بابت امشب ممنون. 392 00:27:09,710 --> 00:27:11,230 ‫کادوـم رو باز کردی؟ 393 00:27:11,270 --> 00:27:12,720 ‫راستش نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. 394 00:27:31,220 --> 00:27:33,700 ‫کمال... 395 00:27:33,740 --> 00:27:35,740 ‫می‌خواستم برم فیزیوتراپی، ‫نه خونه قبلی‌مون. 396 00:27:35,770 --> 00:27:38,220 ‫والا مطب دکتر آدرس ‫اینجا رو بهم داد. 397 00:27:43,950 --> 00:27:49,680 ‫روحمم خبر نداشت. واقعاً جالبه. ‫چند سال اینجا زندگی می‌کردین؟ 398 00:27:49,720 --> 00:27:52,200 ‫دکس نزدیک 15 سال. 399 00:27:52,240 --> 00:27:57,040 ‫اینقدر زیاد؟ همه‌ش یادم می‌ره از شما بزرگ‌تره ‫بزنم به تخته اصلاً بهش نمیاد. 400 00:27:59,250 --> 00:28:02,010 ‫آره، وقتی نامزد کردیم ‫منم اومدم. 401 00:28:02,040 --> 00:28:03,770 ‫5 سال پیش این‌ها. 402 00:28:04,730 --> 00:28:06,840 ‫می‌تونی بری روی میز بشینی. 403 00:28:06,870 --> 00:28:08,010 ‫باشه. 404 00:28:08,050 --> 00:28:09,390 ‫باید کفش‌هـام رو در بیارم؟ 405 00:28:09,430 --> 00:28:11,050 ‫از کمر به پایین هرچی هست 406 00:28:11,080 --> 00:28:12,740 ‫رو در بیاری کافیه. 407 00:28:15,740 --> 00:28:19,130 ‫اشکال نداره، ماساژ لگن رو ‫به‌صورت خارجی هم می‌شه انجام داد. 408 00:28:19,160 --> 00:28:23,790 ‫اگه می‌خوای به‌صورت خیلی تخصصی‌تر ‫دردت خوب باشه، باید کاملاً لخت بشی 409 00:28:24,270 --> 00:28:25,480 ‫به خودتون بستگی داره. 410 00:28:26,310 --> 00:28:27,760 ‫نمی‌دونم واقعاً. 411 00:28:27,790 --> 00:28:31,420 ‫اصلاً اشکالی نداره. ‫بلاخره بدن خودتونه. 412 00:28:33,830 --> 00:28:36,280 ‫خب، حس می‌کنم ‫دردتون کم‌تر شده باشه، نه؟ 413 00:28:38,460 --> 00:28:39,910 ‫بیاید یه امتحانی کنیم ‫ببینیم چه‌خبره. 414 00:28:39,940 --> 00:28:41,460 ‫چند لحظه تنهاتون می‌ذارم ‫تا آماده شید. 415 00:28:53,330 --> 00:28:54,960 ‫می‌شه لطفاً این رضایت‌نامه رو امضا کنید؟ 416 00:28:54,990 --> 00:28:57,790 ‫- چیه اینا؟ ‫- جزوی از روند کاری‌مونه. 417 00:29:03,720 --> 00:29:04,760 ‫لطفاً دراز بکشید. 418 00:29:07,690 --> 00:29:11,630 ‫ممکنه یکم احساس سردی یا ‫فشار بکنی. 419 00:29:11,660 --> 00:29:14,530 ‫چیز خاصی نیست. 420 00:29:19,670 --> 00:29:22,120 ‫ماهیچه راست بالابرنده مقعدـت گِرفته. 421 00:29:22,160 --> 00:29:23,670 ‫الان می‌خوام شل‌ش کنم. 422 00:29:27,160 --> 00:29:28,370 ‫بهتر شد؟ 423 00:29:29,160 --> 00:29:30,680 ‫مطمئن نیستم. 424 00:29:30,720 --> 00:29:34,480 ‫عضله کف لگن‌ت هم گرفته و باید ‫شل‌ش کنم. یه لحظه... 425 00:29:34,510 --> 00:29:36,310 ‫کافیه. ادامه ندید. 426 00:29:36,340 --> 00:29:37,550 ‫یه لحظه بیشتر طول نمی‌کشه. 427 00:29:39,100 --> 00:29:42,350 ‫می‌دونید، زیاد ‫از این بابت مطمئن نیستم. 428 00:29:42,380 --> 00:29:43,830 ‫یه لحظه بیشتر طول نمی‌کشه‌ها. 429 00:29:43,870 --> 00:29:46,970 ‫- کافیه. بس کن. ‫- آخراشه... 430 00:29:47,010 --> 00:29:48,840 ‫دستت رو بکش! 431 00:29:50,700 --> 00:29:53,190 ‫هرکسی برای ماساژ داخلی آماده نیست. 432 00:30:15,040 --> 00:30:16,450 ‫چیکار می‌کنی؟ 433 00:30:18,900 --> 00:30:20,520 ‫دوباره اون صداـه رو شنیدم. 434 00:30:21,210 --> 00:30:23,600 ‫- چه صدایی؟ ‫- تو نشنیدیش؟ 435 00:30:25,460 --> 00:30:28,880 ‫الان فکر می‌کنی اینجا تسخیر شده؟ 436 00:30:32,400 --> 00:30:35,400 ‫آنا، آنا، آنا... 437 00:30:40,130 --> 00:30:41,890 ‫کورا امروز بهم تعرض جنسی کرد. 438 00:30:43,930 --> 00:30:45,340 ‫چی؟ 439 00:30:45,380 --> 00:30:46,550 ‫جدی می‌گم. 440 00:30:46,580 --> 00:30:47,860 ‫انگشت‌هاش رو کرد داخلم. 441 00:30:47,900 --> 00:30:49,550 ‫وقتی هم که بهش گفتم بس کنه، ‫ادامه داد. 442 00:30:49,590 --> 00:30:51,040 ‫ببخشید، ببخشید. 443 00:30:51,940 --> 00:30:54,520 ‫- این چه حرفیه آخه؟ ‫- دکس قضیه شوخی‌بردار نیست. 444 00:30:54,560 --> 00:30:56,250 ‫کورا یه فزیوتـراپ آموزش دیده‌ست عزیزم. 445 00:30:56,280 --> 00:30:57,630 ‫بعید می‌دونم اون دست به... 446 00:30:57,660 --> 00:31:00,560 ‫چرا هیچوقتِ خدا ‫حرف من رو باور نمی‌کنی؟ 447 00:31:01,910 --> 00:31:04,570 ‫کجا می‌ری؟ ‫جوابِ من رو بده آنا. 448 00:31:07,610 --> 00:31:09,640 ‫زده به سرت؟ 449 00:31:10,820 --> 00:31:13,270 ‫می‌دونی چیه دکس؟ ‫شاید واقعاٌ زده به سرم. 450 00:31:13,990 --> 00:31:15,300 ‫یه‌چیز دیگه هم بگم؟ 451 00:31:15,340 --> 00:31:16,960 ‫اینطوری خیلی بیشتر با ‫خودم حال می‌کنم. 452 00:31:18,790 --> 00:31:21,620 ‫می‌دونم بابت اینکه نمی‌تونی توی ‫گلدن گلوب شرکت کنی ناراحتی. 453 00:31:24,970 --> 00:31:27,940 ‫نخند! 454 00:31:29,970 --> 00:31:36,150 ‫واقعاً...واقعاً فکرکردی به‌خاطر ‫قضیه گلدن گلوبه؟ 455 00:31:37,770 --> 00:31:39,810 ‫چه مرگت شده؟ 456 00:31:39,840 --> 00:31:41,880 ‫تـو چه مرگـت شده؟ 457 00:31:43,610 --> 00:31:45,090 ‫فکرکردی می‌تونی با ازدواج کردن با من 458 00:31:45,130 --> 00:31:47,920 ‫غـم از دست دادن همسر خوشگلِ سابقت ‫رو فراموش کنی؟ 459 00:31:49,370 --> 00:31:51,440 ‫فکرکردی من عروسکت‌ام ‫که باهاش بازی کنی و بندازیش کنار؟ 460 00:31:51,480 --> 00:31:54,140 ‫خبر داری تو کدوم قرن داریم ‫زندگی می‌کنیم دکس؟ 461 00:31:54,860 --> 00:31:57,280 ‫و معنی این کارـت دقیقاً یعنی چه؟ 462 00:31:57,310 --> 00:31:59,970 ‫نمی‌دونم، نمی‌دونم، ‫نمی‌دونم دیگه باید چه غلطی کنم آنا. 463 00:32:00,000 --> 00:32:01,000 ‫اعتراف کنم. 464 00:32:02,140 --> 00:32:04,940 ‫من بهت خیانت نمی‌کنم. 465 00:32:04,970 --> 00:32:06,870 ‫می‌دونم. 466 00:32:06,910 --> 00:32:08,980 ‫منظورم این بود اعتراف کن ‫که فکر می‌کنی من دیوونه شدم. 467 00:32:09,980 --> 00:32:11,840 ‫اعتراف کن فکر می‌کنی تمام ‫این‌ها رو از خودم ساختم. 468 00:32:11,880 --> 00:32:14,810 ‫اینکه فکر می‌کنی هیچوقت هیچ ‫زنی نیومده بود تو خونه‌تون. 469 00:32:14,850 --> 00:32:16,780 ‫اینکه خودم اون متن رو ‫روی آینه نوشتم 470 00:32:16,810 --> 00:32:18,330 ‫و برای جلب توجه به پلیس زنگ زدم 471 00:32:18,370 --> 00:32:19,820 ‫و این کسشعرها. 472 00:32:20,400 --> 00:32:21,540 ‫اینکه جریان پرستار همه‌ش الکیه. 473 00:32:21,580 --> 00:32:22,990 ‫اینکه خودم عروسک‌ها ‫رو می‌ذارم این ور اون ور. 474 00:32:23,030 --> 00:32:23,990 ‫آره. 475 00:32:27,860 --> 00:32:28,860 ‫باشه؟ 476 00:32:29,310 --> 00:32:31,340 ‫معلومه که همینطوره. 477 00:32:33,140 --> 00:32:35,490 ‫می‌دونستم. ‫از همون اول می‌دونستم. 478 00:32:35,520 --> 00:32:37,730 ‫باید فکری جز این بکنم آنا؟ 479 00:32:38,590 --> 00:32:40,530 ‫هیچ کدوم از حرف‌هات با ‫عقل جور در نمیاد. 480 00:32:40,560 --> 00:32:42,670 ‫آره راست می‌گی. 481 00:32:43,360 --> 00:32:44,600 ‫من دوستت دارم. 482 00:32:45,190 --> 00:32:47,500 ‫دوستت دارم، اما... 483 00:32:47,530 --> 00:32:50,330 ‫این...این عشق نیست. ‫خفقان‌ـه. 484 00:32:50,360 --> 00:32:53,020 ‫با من مثل بچه‌ها برخورد می‌کنی. 485 00:32:54,060 --> 00:32:56,200 ‫می‌خوای... 486 00:32:56,230 --> 00:32:57,300 ‫می‌خوای چیکار کنم؟ 487 00:32:57,340 --> 00:32:59,030 ‫می‌خوام حرفم رو باور کنی. 488 00:33:00,060 --> 00:33:02,440 ‫بعید می‌دونم بتونم ‫همچین کاری کنم. 489 00:33:05,690 --> 00:33:06,900 ‫ممنونم که صداقت به‌خرج دادی. 490 00:33:14,800 --> 00:33:16,980 ‫می‌خوام جشنواره رو ببینم. ‫نمیای؟ 491 00:33:19,894 --> 00:33:26,222 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 492 00:33:40,590 --> 00:33:44,560 ‫باعث افتخارمه که برنده جایزهِ بهترین ‫بازیگر نقش اصلی... 493 00:33:44,590 --> 00:33:47,730 ‫فیلم سینمایی درامِ جشنواره گلدن گلوب ‫رو اعلام کنم. 494 00:33:47,770 --> 00:33:49,940 ‫و برنده کسی نیست جز... 495 00:33:52,940 --> 00:33:56,120 ‫« ببت اینـو » برای فیلم ‫« بابایی، دوستم داری؟ » 496 00:34:01,780 --> 00:34:04,640 ‫حتی باورم نمی‌شه الان اینجا ایستادم. 497 00:34:04,680 --> 00:34:06,470 ‫عمراً بدون تک تک کسانی که 498 00:34:06,510 --> 00:34:09,790 ‫دست به دست هم دادن و من رو با کمک‌هاشون ‫مفتخر کردن، به اینجا می‌رسیدم 499 00:34:09,820 --> 00:34:13,270 ‫از بقیه رقیب‌هام ممنونم که ‫این راه رو برای من هموار کردن 500 00:34:14,280 --> 00:34:16,690 ‫آنا ویکتوریا آلکات، هرجا که هستی... 501 00:35:22,100 --> 00:35:24,830 ‫الان نباید با مشتری جون‌ت ‫تو جشنواره گلدن گلوب باشی؟ 502 00:35:24,860 --> 00:35:26,660 ‫ببین، منم خیلی ناراحتم. 503 00:35:26,690 --> 00:35:28,730 ‫اما می‌خوام یه سوالی ازت بپرسم. 504 00:35:29,210 --> 00:35:31,320 ‫دلت می‌خواد اُسکار بگیری؟ 505 00:35:31,350 --> 00:35:32,870 ‫خودت می‌دونی که آره. 506 00:35:33,560 --> 00:35:35,910 ‫همون‌قدر که دلت بچه می‌خواد، ‫دلت می‌خواد اسکار بگیری؟ 507 00:35:38,430 --> 00:35:39,840 ‫آره. 508 00:35:39,880 --> 00:35:43,160 ‫برای این‌که به‌دستش بیاری ‫هرکاری گفتم انجام می‌دی؟ 509 00:35:45,120 --> 00:35:46,510 ‫آره. 510 00:35:46,540 --> 00:35:48,850 ‫خوبه. فردا صبح بهت زنگ می‌زنم. 511 00:35:50,738 --> 00:35:59,366 ‫تــرجمه از «آیــــدا» ‫:::. Ayda.NDR .::: 512 00:36:03,250 --> 00:36:04,250 ‫چی شده؟ 513 00:36:09,814 --> 00:36:12,314 ‫« برنده جایزه گلدن گلوب، ببت اینو ‫در سانحه رانندگی سرش از بدن‌ش جدا شد» 514 00:36:21,742 --> 00:36:23,022 ‫« شیوان کوربین »