1
00:00:04,303 --> 00:00:17,500
تايني موويز شما را به ديدن دنيايي اسرارآميز و
...شخصيتهاي شيرين داستاني دعوت ميکند
http://3tinyz.com/
2
00:00:50,219 --> 00:00:52,152
بيدارت کردم؟
3
00:00:52,187 --> 00:00:55,188
وقتي خوابيدي خيلي آروم به نظر مياي
4
00:00:55,224 --> 00:00:59,793
در واقع، برفي خوابيده
برفي محبوب منه
5
00:01:00,469 --> 00:01:02,362
خب پس چي ميخواي؟
6
00:01:02,398 --> 00:01:04,731
تولد 15 سالگيت رو به خاطر داري؟
7
00:01:05,801 --> 00:01:07,501
يه اسب ميخواستي
8
00:01:07,536 --> 00:01:09,102
پدرت يه دونه خريد
9
00:01:10,051 --> 00:01:12,073
در واقع يه اسب مينياتوري کوچولو بود
10
00:01:12,098 --> 00:01:13,707
به کوچيکي سگ بود
11
00:01:14,747 --> 00:01:18,111
يه مربي رواستخدام کرد تا
نزديک يک سال اسب رو آموزش بده
12
00:01:20,365 --> 00:01:22,194
،و بعد تو رو به اصطبل
13
00:01:22,219 --> 00:01:25,597
پيش اون اسب کوچولوي دوست داشتني برد
14
00:01:26,517 --> 00:01:32,020
و وقتي تو پيشش رفتي
...همونطور که آموزش ديده بود
15
00:01:32,193 --> 00:01:34,821
سرش رو در مقابلت خم کرد
16
00:01:35,287 --> 00:01:39,645
يه شهروند باوفاي ديگه
که مشتاق احترام گذاشتن به توئه
17
00:01:39,891 --> 00:01:44,727
هرگز انقدر شوق رو به چشم نديده بودم
...که وقتي اون اسب کوچيک جلوت زانو زد
18
00:01:44,752 --> 00:01:50,355
در صورتت شوق ديدم
19
00:01:50,391 --> 00:01:55,761
"گفتي: "امروز بينقص ترين روز عمرمه
20
00:01:56,922 --> 00:02:02,401
پدرت هميشه مطمئن ميشد به چيزايي
که ميخواستي برسي
21
00:02:02,436 --> 00:02:05,404
.به علاوهي يه مقدار بيشتر
22
00:02:05,439 --> 00:02:10,175
خب، حالا من ميخوام به چيزي که
...هميشه ميخواستم برسم
23
00:02:13,946 --> 00:02:15,746
.قلبت توي دستم
24
00:02:17,719 --> 00:02:19,881
و از اونجايي که نيمي از قلبت پيش شوهرته
25
00:02:19,906 --> 00:02:21,139
اونم بدست ميارم
26
00:02:22,924 --> 00:02:27,694
ميبيني، يه مقدار بيشتر واسهي من همينه
27
00:02:27,729 --> 00:02:33,299
که امروز رو تبديل به روز بينقص من ميکنه
28
00:02:34,692 --> 00:02:37,203
رجينا همون لحظهاي که پاتو توي شهر گذاشتي
29
00:02:37,239 --> 00:02:40,873
يه طلسم محافظتي روي قلب هر دوي ما گذاشت
30
00:02:40,909 --> 00:02:43,109
نميتوني قلبهامون رو بگيري
31
00:02:43,144 --> 00:02:45,945
اوه، مگه گفتم ميگيرمشون؟
32
00:02:45,981 --> 00:02:48,681
...نه، گفتم خودت با دستاي خودت
33
00:02:48,717 --> 00:02:50,250
با کمال ميل قلبتو بهم ميدي
34
00:02:50,966 --> 00:02:54,954
و اين بطري باعث ميشه مطمئن باشم
اينکارو ميکني
35
00:02:57,400 --> 00:02:58,725
اين چيه؟
36
00:02:58,760 --> 00:03:00,468
خودت چي فکر ميکني؟
37
00:03:00,493 --> 00:03:02,493
يه چيز وحشتناک
[يادآور همين جملهي مشابه در قسمت اول سريال]
38
00:03:02,764 --> 00:03:05,598
دوازده ساعت وقت داري تا سر در بياري
39
00:03:06,194 --> 00:03:07,934
،و حرف وجدانت رو گوش بدي
40
00:03:08,405 --> 00:03:10,937
وگرنه تمام شهر مزهش رو ميچشن
41
00:03:11,432 --> 00:03:15,034
و اين آخرين مزهاي ميشه
که خواهند چشيد
42
00:03:27,623 --> 00:03:33,279
«روزي روزگاري»
قـسـمـت هفت از فـصـل ششم
«بي قلب»
43
00:03:33,303 --> 00:03:40,351
مترجم: شيرين
Shirin DC
44
00:03:44,071 --> 00:03:47,305
خب، خب. سلام بر شما
45
00:03:47,609 --> 00:03:50,510
شما دو تا چقدر ناز و خونه نشين شدين
46
00:03:51,222 --> 00:03:52,979
خودت درگير چه کاراي وحشتناکي بودي؟
47
00:03:53,014 --> 00:03:54,647
به نظر ميرسه روز خوبي رو داري ميگذروني
48
00:03:54,683 --> 00:03:56,941
واي، امروز روز بينقصيه
49
00:03:57,527 --> 00:04:01,195
بلاخره قراره انتقامم رو از سفيدبرفي بگيرم
50
00:04:01,297 --> 00:04:04,023
و "پرنس بز چرون" هم جايزهمه
51
00:04:04,390 --> 00:04:07,960
به زودي تپش قلبي که با هم تقسيم کردن رو
52
00:04:08,629 --> 00:04:11,164
روي کف دستم حس ميکنم
53
00:04:11,199 --> 00:04:15,101
به نظر مطمئن مياي
سياهپوش داره کمکت ميکنه؟
54
00:04:15,230 --> 00:04:17,200
بخاطر همين ديروز اومد ديدنت؟
55
00:04:17,806 --> 00:04:19,207
آره
56
00:04:19,704 --> 00:04:23,009
گفتگوي... ثمربخشي بود
57
00:04:23,044 --> 00:04:24,758
پر از بده و بگير
58
00:04:24,783 --> 00:04:26,523
چي دادي و چي گرفت؟
59
00:04:26,548 --> 00:04:28,998
گلد قيچي سرنوشت رو ميخواست
60
00:04:29,023 --> 00:04:31,156
و منم از ته دريا براش پيداش کردم
61
00:04:31,642 --> 00:04:32,841
حسابي قدرداني کرد
62
00:04:33,010 --> 00:04:34,854
ممم. مطمئنم که کرد
63
00:04:34,889 --> 00:04:36,489
اي بابا، خواهر جون
64
00:04:36,769 --> 00:04:39,136
انقدر کنايه آميز حرف نزن
65
00:04:39,161 --> 00:04:42,236
ما فقط دو تا دوست قديمي هستيم
66
00:04:42,261 --> 00:04:44,791
معلومه. من که منظوري نداشتم
67
00:04:48,156 --> 00:04:49,509
خب، خيلي دلم ميخواد بمونم و
68
00:04:49,534 --> 00:04:52,283
...همراهت آروغ بچه رو بگيريم، ولي
69
00:04:53,235 --> 00:04:56,534
ولي قبل از آخرين نفس هاي برفي
کلي کار براي انجام دادن دارم
70
00:05:04,509 --> 00:05:05,441
آقا
71
00:05:05,477 --> 00:05:07,010
آقا
72
00:05:07,078 --> 00:05:10,747
ميتونم نظرتون رو به يه تکه جواهر جلب کنم؟
73
00:05:10,782 --> 00:05:13,283
شبيه دستفروشها به نظر نمياي
74
00:05:14,177 --> 00:05:15,653
نيستم
75
00:05:15,779 --> 00:05:18,556
مشکلي اضطراري پيش اومده
و مجبورم که بفروشمش
76
00:05:18,581 --> 00:05:22,082
اين جواهر هديهي فوق العادهاي
براي همسرتون خواهد بود
77
00:05:23,166 --> 00:05:25,955
بهت سه سکهي مسي ميدم
78
00:05:26,721 --> 00:05:30,758
آقا، مطمئنم متوجه شدين که ارزشش
صدها برابر بيشتر از اينه
79
00:05:30,794 --> 00:05:32,427
يه يادگار خانوادگيه
80
00:05:34,264 --> 00:05:39,033
من فقط يه خانواده رو ميشناسم
که يادگاري به اين ارزشمندي دارن
81
00:05:39,882 --> 00:05:41,402
اسمت چيه؟
82
00:05:42,874 --> 00:05:44,739
،سه سکهي مسي کافيه
83
00:05:44,774 --> 00:05:46,073
کاملا کفايت ميکنه
84
00:05:49,646 --> 00:05:50,945
ممنونم
85
00:06:11,901 --> 00:06:13,901
ميبينم که نتونستي گوسفند گمشده رو پيدا کني
86
00:06:13,937 --> 00:06:16,037
ويلبي" پيداش کرد"
ولي دير شده بود
87
00:06:16,072 --> 00:06:17,605
ديشب هوا خيلي سرد بود
88
00:06:18,234 --> 00:06:20,134
اينجوري نميتونم گلهمون رو بسازيم
89
00:06:20,193 --> 00:06:22,357
زمستون خيلي طولانيه و گلهمون خيلي کوچيکه
90
00:06:22,382 --> 00:06:23,644
هوا بلاخره مساعد ميشه
91
00:06:23,680 --> 00:06:27,215
و ويلبي بهترين سگ رديابيه که تابحال ديدم
92
00:06:27,673 --> 00:06:28,906
مادر، همهچيز درست ميشه
93
00:06:28,931 --> 00:06:31,018
ميدونم مزرعه برات چه ارزشي داره
94
00:06:31,915 --> 00:06:33,621
خيلي در موردش فکر کردم
95
00:06:34,169 --> 00:06:35,590
در مورد چي؟
96
00:06:35,625 --> 00:06:37,781
اگه پول داشتيم تا اينجا رو به ثمر برسونيم
97
00:06:37,806 --> 00:06:39,093
هرگز اينجا رو ترک نميکردم
98
00:06:39,128 --> 00:06:40,895
...ولي جوري که شرايط داره پيش ميره
99
00:06:42,165 --> 00:06:46,701
پسرم، ميدونم تسليمشدن توي ذاتت نيست
100
00:06:47,331 --> 00:06:49,871
ولي به نظرم وقتشه که به شکستمون اعتراف کنيم
101
00:06:49,906 --> 00:06:53,307
و مزرعه رو بفروشيم
102
00:07:02,318 --> 00:07:04,218
فقط سه سکه مسي گرفتي؟
103
00:07:04,419 --> 00:07:05,284
بو برده بود
104
00:07:05,309 --> 00:07:06,187
،اگه کار ديگهاي ميکردم
105
00:07:06,222 --> 00:07:07,522
منو تحويل ملکه ميداد
106
00:07:07,557 --> 00:07:08,830
از کجا مطمئني الان لوت نميده؟
107
00:07:08,855 --> 00:07:11,524
...اونجور آدمها رو خوب ميشناسم
فاسد و طماع
108
00:07:11,549 --> 00:07:13,577
الان سر از پا نميشناسه که
109
00:07:13,602 --> 00:07:15,281
يه چيز با ارزش رو در ازاي ناچيزي به دست آورده
110
00:07:15,306 --> 00:07:16,631
به هيچکس چيزي نميگه
111
00:07:16,666 --> 00:07:18,866
به نظرم توي اين مورد اشتباه ميکني
!فرار کن
112
00:07:21,237 --> 00:07:22,103
113
00:07:47,497 --> 00:07:49,063
اون کي بود؟
114
00:07:49,098 --> 00:07:50,398
...حتما "چوب بر" بود
115
00:07:50,433 --> 00:07:52,466
يه جايزه بگير که معمولا توي
116
00:07:52,502 --> 00:07:54,068
شکار گرگينه مهارت داره
117
00:07:55,016 --> 00:07:56,537
اون مرتيکهي نجيب زاده حتما
118
00:07:56,573 --> 00:07:58,439
بهش در مورد جايزهي تحويل من خبر داده
119
00:07:58,474 --> 00:08:01,309
آبي، من نميتونماينجا بمونم
بايد برم
120
00:08:01,344 --> 00:08:04,390
منيه شاهدختم
!يه شاهدخت بدون قلمرو
121
00:08:04,415 --> 00:08:06,782
جنگل جاي من نيست
122
00:08:07,377 --> 00:08:11,004
هر چيزي که والدينم بهم دادن رو فروختم
123
00:08:11,029 --> 00:08:14,188
و به اندازهي کافي پول دارم تا
براي يه بليط کشتي براي رفتن از اينجا بخرم
124
00:08:14,566 --> 00:08:15,832
جايي دور از دسترس ملکه
125
00:08:16,495 --> 00:08:18,213
شايد فرمانرواي يه کشور متحد بهم پناه بده
126
00:08:18,238 --> 00:08:20,161
صبر کن، صبر کن! الان ميري؟
127
00:08:20,196 --> 00:08:21,829
هيچي پاي منو به اينجا بند نکرده
128
00:08:22,358 --> 00:08:24,125
به نزديک ترين شهري که بندرگاه داشته باشه ميرم
129
00:08:24,150 --> 00:08:25,499
شنيدم يه بندرگاه همين نزديکي ها هست
130
00:08:26,144 --> 00:08:27,335
"لانگبورن"
131
00:08:36,346 --> 00:08:37,712
ازت ممنونم، پسرم
132
00:08:38,360 --> 00:08:39,513
سفر بي خطر
133
00:08:39,549 --> 00:08:40,615
خواهش ميکنم
134
00:08:40,683 --> 00:08:42,984
تا وقتي يه خريدار پيدا نکنم، بر نميگردم
135
00:08:43,431 --> 00:08:44,251
،جايي که دارم ميرم
136
00:08:44,287 --> 00:08:47,288
پر از نجيب زادگانيه که حتما
اين فرصت رو غنيمت ميشمرن
137
00:08:47,978 --> 00:08:51,792
ارزش اين مزرعه رو حتما ميبينن
138
00:08:51,828 --> 00:08:53,327
چقدر طول ميکشه؟
139
00:08:53,363 --> 00:08:54,328
زياد طول نميکشه
140
00:08:56,199 --> 00:08:58,833
تا لانگبورن فقط يه روز فاصلهست
141
00:09:08,344 --> 00:09:11,912
اگه تسليمش نشيم، اينو روي همه استفاده ميکنه؟
142
00:09:11,948 --> 00:09:14,212
آره
143
00:09:14,237 --> 00:09:15,616
خب، اين چي هست؟
144
00:09:15,652 --> 00:09:17,318
بهم گفت خودم بايد سر در بيارم
و اگه قلبمون رو
145
00:09:17,353 --> 00:09:19,587
تا 12 ساعت آينده بهش تحويل نديم
146
00:09:19,622 --> 00:09:21,789
اينو روي تمام شهر استفاده ميکنه
147
00:09:22,595 --> 00:09:23,891
خوبي؟
148
00:09:23,926 --> 00:09:25,874
نه. ولي بهانهي خوبي دارم
مگه نشنيدي؟
149
00:09:25,899 --> 00:09:28,056
ملکهي شيطاني داره
سعي ميکنه والدينم رو بکشه
150
00:09:28,454 --> 00:09:30,898
گفتي توي الهامت در آينده ما زنده و سالميم
151
00:09:30,933 --> 00:09:33,167
اوراکل گفت همهچيز ميتونه همينطور که پيش ميريم
152
00:09:33,749 --> 00:09:34,933
يه جورايي تغيير کنه
153
00:09:34,958 --> 00:09:36,003
ولي تنها چيزي که قطعيه
154
00:09:36,039 --> 00:09:36,937
مرگ منه
155
00:09:36,973 --> 00:09:38,439
،حرف مرگ شد
156
00:09:38,474 --> 00:09:40,141
فکر کنم بدونم اين چيه
157
00:09:56,537 --> 00:09:57,992
واي
158
00:09:58,412 --> 00:10:00,264
اين چه جور معجونيه؟
159
00:10:00,289 --> 00:10:03,457
معجون نيست. آبه
160
00:10:03,566 --> 00:10:05,329
آهان، ميدونستم
هرگز به اين سوسول بازيا اعتماد نداشتم
161
00:10:05,354 --> 00:10:06,567
عرق نيشکر از اين خطرات نداره
162
00:10:06,602 --> 00:10:08,235
چجور آبي؟
163
00:10:08,271 --> 00:10:09,937
از رودخانهي روح هاي گمگشته
164
00:10:13,109 --> 00:10:14,141
گلد
165
00:10:14,177 --> 00:10:15,776
ملکه با گلد دستش توي يه کاسهست
166
00:10:15,812 --> 00:10:18,079
گلد اينو از دنياي زيرين آورده
167
00:10:18,903 --> 00:10:21,916
و حالا اگه قلبتون رو بهش ندين
168
00:10:21,951 --> 00:10:24,585
ميتونه کل شهر رو نابود کنه
169
00:10:36,474 --> 00:10:38,373
کلي آدم اينجاست
170
00:10:40,845 --> 00:10:42,778
و اگه ما خودمون رو فدا نکنيم
171
00:10:42,813 --> 00:10:44,813
همهشون ميميرن
172
00:10:44,860 --> 00:10:47,560
بلايي که سر اِما مياد هم که اصلا گفتني نيست
173
00:10:47,585 --> 00:10:50,552
اگه همهي اين اتفاقات به الهامش منجر بشن چي؟
174
00:10:50,588 --> 00:10:54,782
اگه اين مسير مرگ دخترمون باشه چي؟
175
00:10:54,807 --> 00:10:56,191
تسليم نشو
176
00:10:56,227 --> 00:10:58,654
تسليم نشدم. من هرگز تسليم نميشم
177
00:10:58,679 --> 00:11:01,379
تا نفسهاي آخرم براي اِما ميجنگم
178
00:11:01,851 --> 00:11:03,499
ولي اگه نشه اين سرنوشت رو شکست داد
179
00:11:03,567 --> 00:11:06,463
و ما فقط به سمتش بريم، چي؟
180
00:11:07,666 --> 00:11:10,190
نميدونم آيا هرگز ميتونيم به روال طبيعي برگرديم يا نه
181
00:11:10,760 --> 00:11:13,249
ملکهي شيطاني بلاخره ما رو به چنگ آورد
182
00:11:21,223 --> 00:11:22,985
چي پيدا کردي، ويلبي؟
183
00:11:23,293 --> 00:11:24,292
يه ليوان
184
00:11:24,943 --> 00:11:26,655
اجازه بده من گنجينهت رو نگه دارم
185
00:11:26,690 --> 00:11:27,656
بيا
186
00:11:27,691 --> 00:11:29,979
بايد قبل از تاريکي هوا به لانگبورن برسيم
187
00:11:32,025 --> 00:11:34,229
!ويلبي!ويلبي
188
00:11:37,201 --> 00:11:39,635
!ويلبي
189
00:11:39,670 --> 00:11:41,303
!ويلبي
190
00:11:44,508 --> 00:11:45,774
!ويلبي
191
00:11:50,981 --> 00:11:52,414
ميتونم بهتون کمک کنم؟
192
00:11:52,777 --> 00:11:53,955
ببخشيد مزاحم ميشم
193
00:11:53,980 --> 00:11:56,202
سگم انگار يه چيزي پيدا کرده
194
00:11:56,227 --> 00:11:58,102
اون ليواني که توي دستته مال منه
195
00:11:58,462 --> 00:11:59,936
چند ساعت پيش از يه دست انداز رد شدم
196
00:11:59,961 --> 00:12:01,092
فکر کردم گمش کردم
197
00:12:01,117 --> 00:12:02,090
براي يه تاجر در حال مسافرت، درست نيست
198
00:12:02,113 --> 00:12:03,445
که انقدر در برابر وسايلش بي دقت باشه
199
00:12:03,514 --> 00:12:04,720
خب، پس دليلش اين بود
200
00:12:04,745 --> 00:12:06,715
حتما بوش به مشام ويلبي رسيده
201
00:12:07,048 --> 00:12:09,240
مادرم ميگه ويلبي يه سگ شکاري توي لباس شخصيه
202
00:12:09,265 --> 00:12:10,765
شرمنده يکم کج شده
203
00:12:10,790 --> 00:12:12,266
نه، اشکالي نداره
204
00:12:12,291 --> 00:12:14,602
ارزش ديدن همچين حيوان خوبي رو داشت
205
00:12:14,692 --> 00:12:17,326
تو رفيق کوچولوي خوبي هستي، مگه نه؟
206
00:12:18,729 --> 00:12:20,963
ديشب اينجا کمپ کردم تا راهزني پيدام نکنه
207
00:12:20,998 --> 00:12:21,897
راهزن؟
208
00:12:21,933 --> 00:12:22,965
آره
209
00:12:23,000 --> 00:12:24,967
معمولا اين مسير رو تنهايي نميام
210
00:12:25,197 --> 00:12:26,330
تو داري کجا ميري؟
211
00:12:26,545 --> 00:12:27,477
لانگبورن
212
00:12:27,687 --> 00:12:29,068
سرنوشت بهمون لبخند زده
213
00:12:29,093 --> 00:12:30,679
منم دقيقا همونجا ميرم
214
00:12:30,704 --> 00:12:32,170
شايد بتونيم با هم همسفر شيم
215
00:12:32,206 --> 00:12:33,772
خوشايند به نظر ميرسه
216
00:12:33,807 --> 00:12:34,673
بپر تو ي ارابه
217
00:12:34,708 --> 00:12:36,475
براي شروع کردن امروز مشتاقم
218
00:12:52,893 --> 00:12:54,693
واقعا بايد بري، شاهدخت برفي؟
219
00:12:54,728 --> 00:12:55,961
پري ها ميتونن کمکت کنن
220
00:12:55,996 --> 00:12:58,230
مطمئنا روشي غير از ها کردن خونهت وجود داره
221
00:12:58,265 --> 00:12:59,464
خونه جاييه که خانوادهت اونجان
222
00:12:59,500 --> 00:13:00,692
و حالا، خانوادهم تقريبا
223
00:13:00,717 --> 00:13:02,378
همون زني ميشه که قصد کشتن منو داره
224
00:13:02,403 --> 00:13:04,169
يه ضرب المثل قديمي پريان هست که ميگه
225
00:13:04,204 --> 00:13:06,938
اگه کسي بهت باور داشته باشه
هرگز تنها نيستي
226
00:13:06,974 --> 00:13:08,540
همهي مردم عاشقتن
227
00:13:08,575 --> 00:13:09,641
عشق
228
00:13:09,676 --> 00:13:12,193
عشق قوي ترين جادوي دنياست
229
00:13:12,218 --> 00:13:13,211
واقعا؟
230
00:13:13,473 --> 00:13:15,139
اون سنجاق سينهاي که فروختم رو يادته؟
231
00:13:15,404 --> 00:13:18,772
پدرم اونو به مادرم داد چون عاشقش بود
232
00:13:19,729 --> 00:13:21,896
مادرم سنجاق سينه رو مثل گنجينه پيش خودش نگه داشت
چون از طرف پدرم بود
233
00:13:22,485 --> 00:13:24,032
بعد از اينکه مادرم مرد، ميدوني پدرم چيکار کرد؟
234
00:13:24,057 --> 00:13:26,190
سنجاق سينه رو به رجينا داد
چون عاشق اونم بود
235
00:13:26,215 --> 00:13:27,814
رجينا به چشم يه تيکه آشغال نگاش ميکرد
236
00:13:28,529 --> 00:13:30,729
عشق پدرم براي مادرم يک دنيا ارزش داشت
237
00:13:30,764 --> 00:13:32,417
و براي مادر ناتنيم پشيزي اهميت نداشت
238
00:13:32,442 --> 00:13:34,791
ميبيني، ارزش عشق پايدار نيست
239
00:13:34,997 --> 00:13:36,663
تنها چيزي که در تمام اين مدت
240
00:13:36,699 --> 00:13:38,899
ارزشش پايدار مونده، سنجاق سينهست
241
00:13:39,640 --> 00:13:42,881
و من نميتونم روي چيز کم ارزشتري سرمايه گذاري کنم
242
00:13:42,906 --> 00:13:44,239
اين پول؟
243
00:13:44,274 --> 00:13:46,341
ميتونه واقعا برام چيزي رو بخره که
244
00:13:46,366 --> 00:13:48,266
ميتونه زندگيم رو تغيير بده... بليطي براي رفتن از اينجا
245
00:13:49,352 --> 00:13:50,786
خداحافظ، آبي
246
00:13:51,515 --> 00:13:52,447
مراقب باش
247
00:13:52,482 --> 00:13:54,883
خطر اول ميتونه بي زيان به نظر برسه
248
00:14:04,865 --> 00:14:06,498
به نظر نمياد شوکه شده باشي که گلد
249
00:14:06,523 --> 00:14:08,203
يکم از اين آب رو آورده و به ملکه داده
250
00:14:08,228 --> 00:14:11,796
شکه نشدم. چون مثل مردي که ميتونه باشه رفتار نميکنه
251
00:14:12,912 --> 00:14:14,278
اي کاش ميتونستم کمک کنم
252
00:14:14,951 --> 00:14:18,380
تمام کتابام رو براي پيدا کردن اطلاعات زير و رو کردم
253
00:14:18,405 --> 00:14:21,172
تا بفهمم چجوري ميشه آب رودخانهي
روح هاي گمگشته رو خنثي کرد
254
00:14:21,208 --> 00:14:23,775
ولي متاسفانه هيچي نبود
255
00:14:23,810 --> 00:14:25,570
بازم ميگردم
256
00:14:29,516 --> 00:14:31,683
ببخشيد که وسط صحبتاتون ميام
به سرعت خودمو رسوندم
257
00:14:31,718 --> 00:14:33,652
ديويد تماس گرفت و گفت چي شده
258
00:14:33,687 --> 00:14:34,819
ميتوني کمک کني؟
259
00:14:35,682 --> 00:14:37,377
متاسفانه راهي بلد نيستم
260
00:14:37,402 --> 00:14:39,024
که اثر آب رودخانه روحهاي گمگشته رو خنثي کنه
261
00:14:39,059 --> 00:14:41,960
پس يا اجازه ميديم کل شهر بميرن
262
00:14:41,995 --> 00:14:45,964
يا ملکهي شيطاني به همون چيزي
که هميشه ميخواسته ميرسه
263
00:14:47,320 --> 00:14:50,327
شايد. ولي مقداري جادو وجود داره
264
00:14:50,352 --> 00:14:51,565
که ممکنه به اندازهي کافي براي
265
00:14:51,590 --> 00:14:53,390
زنداني کردن ملکه کافي باشه
266
00:14:54,641 --> 00:14:56,241
.يه نهالـه
267
00:14:56,276 --> 00:14:57,509
يه درخت جوان؟
268
00:14:57,544 --> 00:15:00,078
بوسيلهي اولين جرقهي عشق واقعي بوجود اومد
269
00:15:00,113 --> 00:15:01,246
به شدت کميابه
270
00:15:01,281 --> 00:15:02,347
داريش؟
271
00:15:02,382 --> 00:15:04,683
توي جنگل مسحور شده يکي داشتيم
272
00:15:04,718 --> 00:15:06,484
گمون کرديم بخاطر نفرين اونجا جا مونده
273
00:15:06,520 --> 00:15:07,719
ولي حالا فکر ميکنيم ممکنه
274
00:15:07,754 --> 00:15:08,987
جايي توي اِستوريبروک گم شده باشه
275
00:15:09,022 --> 00:15:12,290
حتما يه روش جادويي براي پيدا کردنش هست، درسته؟
276
00:15:12,326 --> 00:15:14,225
طلسمي هست که ميتونه راه رو با يه جور
277
00:15:14,261 --> 00:15:15,327
فانوس دريايي راهنمايي کنه
278
00:15:15,362 --> 00:15:18,363
ولي فقط براي ما قابل ديد نخواهد بود
279
00:15:18,398 --> 00:15:21,099
اگه گلد، ملکه يا زلينا ببيننش
280
00:15:21,134 --> 00:15:22,826
دقيقا ميفهمن چيه
281
00:15:22,851 --> 00:15:24,484
اونوقت هر کس زودتر برسه برندهست
282
00:15:24,638 --> 00:15:26,705
شايد لازم نباشه
283
00:15:27,162 --> 00:15:28,561
چي؟
284
00:15:31,311 --> 00:15:36,181
،اتحاد ملکهي شيطاني و گلد
285
00:15:36,216 --> 00:15:39,951
ممکنه چيزي فراتر از فقط کار باشه
286
00:15:41,680 --> 00:15:44,703
...چروکين و من
287
00:15:46,086 --> 00:15:49,461
هميشه بينمون کمي کشش جنسي وجود داشت
288
00:15:50,597 --> 00:15:52,197
رجينا، واي خداوندگارا
289
00:15:52,222 --> 00:15:54,505
ميدونم... خودم ميدونم
290
00:15:54,657 --> 00:15:56,056
هيچوقت هيچ اتفاقي بينمون نيوفتاد
291
00:15:56,081 --> 00:15:58,849
ولي فکر ميکنم ميتونم ازش به نفع خودمون استفاده کنيم
292
00:16:05,154 --> 00:16:09,840
توي مغازهي گلدي بيا به ملاقاتم
ملکه~
293
00:16:12,761 --> 00:16:14,259
بابت رسوندن پيغام ممنونم
294
00:16:32,861 --> 00:16:34,094
سلام؟
295
00:16:53,527 --> 00:16:57,328
شايد بهتره بريم يه جاي راحتتر
296
00:16:57,364 --> 00:17:00,064
آره. مثل يه تخت پر از دروغ
297
00:17:10,194 --> 00:17:11,327
بذار رد شم
298
00:17:11,362 --> 00:17:12,464
نه، بايد حرف بزنيم
299
00:17:12,489 --> 00:17:15,174
فکر نکنم. دقيقا همون چيزي که ميخواستي رو ديدم
300
00:17:15,199 --> 00:17:16,865
من نميخواستم ببيني
301
00:17:16,901 --> 00:17:17,933
بهم دروغ گفتي
302
00:17:17,968 --> 00:17:19,902
فقط بخاطر اينکه ميدونستم حسوديت ميشه
303
00:17:19,937 --> 00:17:21,787
من به تو حسوديم نميشه
304
00:17:21,812 --> 00:17:22,811
هرگز نميشم
305
00:17:22,836 --> 00:17:23,572
جدا؟
306
00:17:23,607 --> 00:17:25,474
پس، گردنت چي شده؟
307
00:17:26,382 --> 00:17:27,476
کپک زده؟
308
00:17:28,746 --> 00:17:31,847
ما قرار بود يه تيم باشيم
بدون هيچ رازي
309
00:17:31,882 --> 00:17:33,349
با هم بريم اسپا و خواهر باشيم
310
00:17:33,384 --> 00:17:35,084
قرار بود با هم اين شهر رو به آشوب بکشيم
311
00:17:35,119 --> 00:17:36,018
اونوقت حالا چي؟
312
00:17:36,053 --> 00:17:37,170
گلد فرمان تو رو گرفته توي دستش
313
00:17:37,195 --> 00:17:38,661
و منم توي صندلي عقب نشستم
314
00:17:38,686 --> 00:17:39,918
بايد آروم بگيري
315
00:17:42,811 --> 00:17:43,759
اين چيه؟
316
00:17:45,048 --> 00:17:47,296
از اون بپرس. خودش نوشته
317
00:17:47,365 --> 00:17:48,864
ميخواست به رخم بکشه
318
00:17:52,563 --> 00:17:53,736
من که اينو ننوشتم
319
00:17:53,771 --> 00:17:57,172
نه. يکي که دست خط تو رو داره نوشته
320
00:17:58,642 --> 00:17:59,808
رجينا
321
00:18:03,881 --> 00:18:05,114
داره ما رو بازي ميده
322
00:18:14,959 --> 00:18:17,092
اونجا، همونجايي که نور فرود اومده
323
00:18:17,128 --> 00:18:18,416
نهال رو اونجا پيدا ميکنيد
324
00:18:18,441 --> 00:18:20,673
رجينا ميتونه من و برفي رو
با جادو اونجا ببره تا پيداش کنيم
325
00:18:20,698 --> 00:18:22,297
فقط بايد ببينيم وقتي
326
00:18:22,333 --> 00:18:23,389
ملکهي شيطاني رو گرفتيم کجا بذاريمش
327
00:18:23,414 --> 00:18:24,199
سردابهي من
328
00:18:24,235 --> 00:18:25,991
جادوي خوني رو از روي قفل ها برداشتم
329
00:18:26,016 --> 00:18:27,313
پس ميتونه اونجا نگهش داره
330
00:18:27,338 --> 00:18:29,762
ولي هنوز کلي چيزاي خطرناک اونجا هست
331
00:18:29,787 --> 00:18:31,521
من و هوک ميتونيم برشون داريم
332
00:18:31,579 --> 00:18:32,511
خيلي خب، بزن بريم
333
00:18:32,547 --> 00:18:33,812
بابا، فقط مراقب باش، باشه؟
334
00:18:33,848 --> 00:18:36,649
نگران نباش. همسفراي خوبي دارم
335
00:18:39,887 --> 00:18:41,654
فکر نميکردم به اين زودي وقت استراحت برسه
336
00:18:41,679 --> 00:18:44,079
اسب پيرم خيلي به استراحت نياز پيدا ميکنه
337
00:18:44,620 --> 00:18:46,987
و منم دوست دارم به مناظر محلات نگاهي بندازم
338
00:18:47,020 --> 00:18:48,594
فکر نکنم ويلبي هم بدش بياد
339
00:18:49,764 --> 00:18:52,765
بنوش. بعد از اين ديگه استراحتي در کار نيست
340
00:18:52,800 --> 00:18:56,268
ميتونيم يه سره تا لانگبورن بريم
341
00:18:56,304 --> 00:18:57,536
ممنون
342
00:19:03,890 --> 00:19:05,022
حالت خوبه، رفيق؟
343
00:19:09,616 --> 00:19:12,484
واي رفيق، نبايد از غريبه ها نوشيدني قبول کني
[توصيهي اخلاقي]
344
00:19:22,791 --> 00:19:24,029
داره يه چرت کوچيک ميزنه
345
00:19:24,699 --> 00:19:27,499
در همين منوال، برايخودم و خودت يه بازي جالب در نظر دارم
346
00:19:49,376 --> 00:19:53,111
سلام. تو از کجا اومدي؟
347
00:19:56,328 --> 00:19:58,864
ميبينم که با دوستم آشنا شدي
348
00:19:58,899 --> 00:20:00,432
چوب بر
349
00:20:01,506 --> 00:20:03,439
چطور پيدام کردي؟
350
00:20:03,739 --> 00:20:06,538
تو چيزي جز يه شاهدخت گمشده نيستي
351
00:20:06,574 --> 00:20:09,174
و منم به يه سگ چوپان عالي برخوردم
352
00:20:09,757 --> 00:20:11,810
اونا توي پيدا کردن گمشده ها عالين
353
00:20:11,846 --> 00:20:15,014
فقط نياز دارن بو بکشن
354
00:20:21,908 --> 00:20:24,823
واي بيخيال، نميخوام بکشمت
355
00:20:24,848 --> 00:20:27,159
فقط ميخوام پيش ملکه ببرمت و پاداشم رو بگيرم
356
00:20:28,202 --> 00:20:29,406
خودش تو رو ميکشه
357
00:20:33,567 --> 00:20:35,401
ببينيد. اونجاست
358
00:20:35,436 --> 00:20:36,869
نور فانوس دريايي به اونجا ختم ميشه
359
00:20:36,904 --> 00:20:37,903
بجنبيد
360
00:20:38,379 --> 00:20:40,706
هي، ميدوني کجاييم؟
361
00:20:41,410 --> 00:20:41,971
آره
362
00:20:41,996 --> 00:20:43,395
همونجايي که وقتي نفرين شده بوديم
363
00:20:43,420 --> 00:20:45,754
و از بيمارستان بيرون زدم، پيدام کردي
[قسمت سه از فصل اول]
364
00:20:45,779 --> 00:20:46,723
همونجايي که نجاتم دادي
365
00:20:47,762 --> 00:20:49,015
دست سرنوشتو ميبيني؟
366
00:20:49,684 --> 00:20:51,417
فکر ميکني يه نشانهست؟
367
00:20:52,366 --> 00:20:53,652
...فکر ميکنم
368
00:20:54,047 --> 00:20:56,322
ديگه نميدونم بايد چي رو باور کنم
369
00:20:56,756 --> 00:21:00,236
جز اينکه چقدر حس خوبيه که
دوباره با تو توي يه ماجراجويي باشم
370
00:21:01,216 --> 00:21:02,297
هميشه خوبه
371
00:21:02,321 --> 00:21:05,055
هي، مرغ عشقا
يه چيزي پيدا کردم
372
00:21:10,873 --> 00:21:12,072
اينجا
373
00:21:15,051 --> 00:21:17,218
يه دريچهست
374
00:21:22,892 --> 00:21:24,292
آمادهايد؟
375
00:21:24,327 --> 00:21:25,893
هميشه
376
00:21:26,607 --> 00:21:28,240
پس سفت بچسبيد
377
00:21:42,506 --> 00:21:44,278
چنگال افعي چيه؟
378
00:21:44,411 --> 00:21:45,610
زبون مار
379
00:21:45,635 --> 00:21:46,618
يه کمي ازش توي نوشيدنياي که براي پيدا کردن
380
00:21:46,643 --> 00:21:48,267
علاالدين بايد مينوشيدم، ريخته شده بود
381
00:21:48,419 --> 00:21:50,253
اونوقت با همون دهن منو بوسيدي؟
382
00:21:50,278 --> 00:21:51,224
بيا اينا رو ببريم بالا پيش هنري
383
00:21:51,249 --> 00:21:53,883
تا اينا رو قبل از اينکه مستاجر جديد بياد جمع کنيم
384
00:21:54,096 --> 00:21:56,121
صبرکن، صبر کن، صبر کن
بمون، بمون
385
00:21:56,146 --> 00:21:57,387
به من نگاه کن، به من نگاه کن
386
00:21:58,389 --> 00:22:00,131
،نگران خانوادهت هستي
387
00:22:00,367 --> 00:22:03,370
و همين مسئله رعشهي دستت رو بدتر کرده
ولي براشون مشکلي پيش نمياد
388
00:22:04,286 --> 00:22:07,023
اونا درخت کوچولوي جادويي رو پيدا ميکنن
389
00:22:07,048 --> 00:22:08,848
و ملکهي شيطاني رو شکست ميدن
390
00:22:09,366 --> 00:22:11,005
اونا درخت کوچولوي جادويي رو پيدا ميکنن؟
391
00:22:11,030 --> 00:22:12,218
آره، درسته
392
00:22:12,564 --> 00:22:13,625
اگه نتونن چي؟
393
00:22:13,650 --> 00:22:15,054
اگه ملکهي شيطاني زودتر برسه
394
00:22:15,090 --> 00:22:16,289
و من آمادهي جنگ نباشم چي؟
395
00:22:17,592 --> 00:22:19,395
خيلي خب. بيا اينجا
396
00:22:19,420 --> 00:22:20,794
بشين
397
00:22:21,831 --> 00:22:25,698
من کتاب هنري رو قرض گرفتم
398
00:22:26,550 --> 00:22:28,735
ميخواستم برات يه داستان تعريف کنم
399
00:22:28,770 --> 00:22:31,642
...کيليان-
هيسسس-
400
00:22:32,164 --> 00:22:33,196
وقت داستانه
401
00:22:37,027 --> 00:22:37,677
باشه
402
00:22:37,712 --> 00:22:40,213
روزي روزگاري، ملکهي شيطاني قسم خورد
403
00:22:40,248 --> 00:22:43,416
که سفيدبرفي رو بکشه و اين دو تا رو از هم جدا کنه
404
00:22:44,377 --> 00:22:49,856
ولي هر کاري که کرد، اونها هميشه همديگه رو پيدا کردن
405
00:22:50,774 --> 00:22:52,240
...و بعد
406
00:22:53,514 --> 00:22:54,713
اونها تو رو پيدا کردن
407
00:22:58,146 --> 00:23:00,680
و تو قدرت اون عشق رو به ارث بردي
408
00:23:00,911 --> 00:23:04,270
بخاطر همين، حتي وقتي نميتونستن همديگه رو پيدا کنن
409
00:23:04,931 --> 00:23:06,897
تو مطمئن ميشدي پيش هم برگردن
410
00:23:09,047 --> 00:23:10,977
عشق واقعي ميتونه هر طلسمي رو بشکنه
پس تو هم ميتوني
411
00:23:11,012 --> 00:23:12,979
چون تو حاصل عشق واقعي هستي
412
00:23:13,498 --> 00:23:16,814
تو ناجي هستي چون از عشق اونها زاده شدي
413
00:23:17,376 --> 00:23:18,531
و اونها امروز عاشق هم هستن
414
00:23:18,556 --> 00:23:20,355
چون تو اونها رو پيش هم آوردي
415
00:23:20,380 --> 00:23:24,115
تو... ميتوني بر اين الهامات غلبه کني
416
00:23:24,140 --> 00:23:27,008
تو ميتوني بر هر چيزي غلبه کني
417
00:23:29,415 --> 00:23:32,766
به ياد بيار کي هستي
418
00:23:37,001 --> 00:23:39,572
ثمرهي عشق واقعي
419
00:24:05,042 --> 00:24:06,308
گابريل
420
00:24:20,517 --> 00:24:22,584
سلام؟ کسي اونجاست؟
421
00:24:22,610 --> 00:24:25,078
!آره! چوب بر منو اينجا زنداني کرده
422
00:24:25,322 --> 00:24:26,922
يه قفل بزرگ روي دره
423
00:24:26,947 --> 00:24:28,790
چوب بر ممکنه هر لحظه سر برسه
424
00:24:28,826 --> 00:24:29,917
اگه دستش بيوفتي، ميکشدت
425
00:24:29,942 --> 00:24:31,182
!بايد بري
426
00:24:38,202 --> 00:24:39,234
427
00:24:55,756 --> 00:24:56,779
اونجاست
428
00:24:56,804 --> 00:24:58,537
برش داريد
429
00:25:05,486 --> 00:25:06,318
!دنبالم بيا
430
00:25:06,343 --> 00:25:06,950
!برفي
431
00:25:06,975 --> 00:25:09,012
واقعا شاهزادهي دلربا هستي
432
00:25:09,037 --> 00:25:10,489
تو... نجاتم دادي
433
00:25:10,514 --> 00:25:11,700
فکر کردم براي هميشه تو رو از دست دادم
434
00:25:11,735 --> 00:25:12,880
به اميد اينکه عشق ميان شما
435
00:25:12,905 --> 00:25:15,395
هميشه قدرتمند، حقيقي و جاودانه باشد
436
00:25:15,606 --> 00:25:18,340
اگه به چيزي احتياج داشته باشي
من هميشه پيدات ميکنم
437
00:25:18,375 --> 00:25:19,374
قول ميدي؟
438
00:25:19,410 --> 00:25:20,509
قول ميدم
439
00:25:20,544 --> 00:25:25,380
دونستن اينکه تو بهم باور داري
به معني اينه که من تنها نيستم
440
00:25:25,416 --> 00:25:27,215
پيشم برگرد
441
00:25:28,375 --> 00:25:29,641
اون ديگه چي بود؟
442
00:25:32,556 --> 00:25:33,755
نهال
443
00:25:34,324 --> 00:25:36,691
آبي گفت که از عشق حقيقي بوجود اومده
444
00:25:36,727 --> 00:25:40,362
...شايد کارش همينه
445
00:25:40,397 --> 00:25:42,330
عشق حقيقيت رو بهت نشون ميده
446
00:25:43,796 --> 00:25:45,434
ما که نيازي به يادآوري نداريم
447
00:25:46,421 --> 00:25:47,632
ديويد، چقدرش رو ديدي؟
448
00:25:47,657 --> 00:25:48,992
...يه چيزي بود که نتونستم
449
00:25:49,017 --> 00:25:49,873
،صحنهي دوست داشتنيايه
450
00:25:49,898 --> 00:25:52,217
ولي حالا ديگه ميشه جمع کنيد بريم فلاني رو شکست بديم؟
451
00:25:52,242 --> 00:25:53,875
وقت زيادي نداريم
452
00:25:56,227 --> 00:25:57,441
کاملا درسته
453
00:25:58,649 --> 00:26:00,515
زمان پرواز ميکنه
454
00:26:04,614 --> 00:26:05,913
توي هيچي پيروز نشدي
455
00:26:05,948 --> 00:26:07,567
اون نهال از عشق حقيقي بوجود اومده
456
00:26:07,592 --> 00:26:09,264
براي تو کاري نميکنه
457
00:26:09,289 --> 00:26:12,014
...جدا، پس کار نميکنه؟ که اينطور
458
00:26:12,039 --> 00:26:16,241
شايد فقط به يه دست محکم احتياج داره
459
00:26:19,369 --> 00:26:21,095
اي واي بر من
460
00:26:21,603 --> 00:26:23,397
شايد بشه با تف چسبوند
461
00:26:24,934 --> 00:26:25,833
اي بابا
462
00:26:27,069 --> 00:26:29,170
شايدم نشه
463
00:26:30,049 --> 00:26:33,418
ميخوايد الکي وقت مردمو نگيريم و الان قلب هاتونو تقديم کنيد؟
464
00:26:33,443 --> 00:26:35,743
نه، نه. هنوز کمي وقت داريم
465
00:26:36,505 --> 00:26:38,078
درسته
466
00:26:38,585 --> 00:26:41,434
يه کتاب بخون، يه گل بچين
467
00:26:41,459 --> 00:26:45,062
در برابر مرگ روشنايي خشمگين شو
468
00:26:45,316 --> 00:26:48,217
منتها عجله کنيد
469
00:26:48,242 --> 00:26:50,575
به وقتش توي قبرستان ميبينمتون
470
00:26:52,795 --> 00:26:55,062
مکان خوبي براي پايانهاست
471
00:27:13,209 --> 00:27:15,276
مادربزرگه ميگه حال نيل خوبه
472
00:27:15,311 --> 00:27:16,644
خوب از نيل مراقبت ميکنه
473
00:27:17,303 --> 00:27:19,077
نيل کلي آدم داره که دوستش دارن
474
00:27:19,102 --> 00:27:20,034
475
00:27:22,151 --> 00:27:24,685
ديويد، ما وقت زيادي نداريم
476
00:27:24,720 --> 00:27:27,221
و چاره اي هم برامون نمونده
477
00:27:27,256 --> 00:27:31,225
نميتونيم... نميتونيم اجازه بديم اين شهر از بين بره
478
00:27:34,964 --> 00:27:36,430
ميدونم
479
00:27:43,539 --> 00:27:46,807
بعد از اينهمه سال قراره قلبمون رو بدست بياره
480
00:27:47,318 --> 00:27:49,577
واقعا نميدونم ميخواد باهاشون چيکار کنه
481
00:27:49,604 --> 00:27:52,305
...چي ميشد اگه
482
00:27:52,348 --> 00:27:53,280
نهال رو نجات ميداديم
483
00:27:53,316 --> 00:27:54,972
منظورم اينه که، قدرتش رو حس کردي؟
484
00:27:54,997 --> 00:27:56,330
آره
485
00:27:56,940 --> 00:27:58,986
مدام به چيزايي که نشونمون داد فکر ميکنم
486
00:27:59,021 --> 00:28:00,087
.تمام اون خاطرات
487
00:28:00,122 --> 00:28:01,755
توي اون خاطره ها اين جمله رو شنيدي
488
00:28:03,280 --> 00:28:05,860
دونستن اينکه بهم باور داري"
489
00:28:05,895 --> 00:28:07,928
"به معني اينه که من تنها نيستم؟
490
00:28:08,628 --> 00:28:10,055
هنوزم درسته
491
00:28:12,289 --> 00:28:13,390
ديويد
492
00:28:15,671 --> 00:28:18,439
...اين يه خاطره بود، ولي
493
00:28:18,849 --> 00:28:20,249
خاطرهي من بود
494
00:28:20,602 --> 00:28:21,346
چي؟
495
00:28:21,371 --> 00:28:22,088
بهش فکر کن
496
00:28:22,113 --> 00:28:25,648
هر لحظهاي که ديديم، خاطرهاي بود که هر دو کنار هم داشتيم
بجز اين يه خاطره
497
00:28:25,982 --> 00:28:30,076
،...کلمات
دادن سکه ها
498
00:28:30,381 --> 00:28:32,686
تو حتي اونجا نبودي
499
00:28:33,479 --> 00:28:34,631
نه
500
00:28:36,161 --> 00:28:37,376
تو نبودي
501
00:28:38,665 --> 00:28:40,214
يا شايدم بودي؟
502
00:28:46,180 --> 00:28:47,548
!فايدهاي نداره
503
00:28:47,573 --> 00:28:49,373
!قبل از اينکه دير بشه فرار کن
504
00:28:53,137 --> 00:28:54,203
505
00:29:16,455 --> 00:29:17,454
!حسابشو برس
506
00:29:28,382 --> 00:29:29,454
ما تونستيم
507
00:29:34,766 --> 00:29:37,066
بذار تو رو از اونجا بيرون بيارم
508
00:29:37,102 --> 00:29:38,334
!صبر کن
509
00:29:39,471 --> 00:29:40,570
باز نکن
510
00:29:40,605 --> 00:29:42,231
...نه. چيزي نيست. جات امنه
511
00:29:42,256 --> 00:29:45,057
آره، ولي بايد نگران امنيت خودت باشي
512
00:29:45,277 --> 00:29:48,845
من... چند تا دشمن پيدا کردم
513
00:29:49,519 --> 00:29:52,115
،اگه صورتم رو ببيني
514
00:29:52,150 --> 00:29:55,385
تو رو راحت نميذارن
515
00:29:58,756 --> 00:30:00,504
باشه
516
00:30:01,245 --> 00:30:03,278
هر جور مايلي
517
00:30:03,865 --> 00:30:07,197
بعد از اينکه رفتم ميتوني در رو باز کني
518
00:30:07,232 --> 00:30:08,631
ممنونم
519
00:30:13,110 --> 00:30:16,044
تنهايي توي جنگل چيکار ميکني؟
520
00:30:16,080 --> 00:30:17,039
...خب
521
00:30:18,798 --> 00:30:19,848
دارم سعي ميکنم جون سالم بدر ببرم
522
00:30:19,883 --> 00:30:23,685
و فعلا که گل کاشتم
523
00:30:25,062 --> 00:30:26,478
خب، من که تحت تاثير قرار گرفتم
524
00:30:26,503 --> 00:30:27,863
خيلي مبتکر هستي
525
00:30:27,888 --> 00:30:30,122
مطمئن نيستم باشم
526
00:30:31,036 --> 00:30:33,829
خودت توي اين جاده چيکار ميکردي؟
527
00:30:36,305 --> 00:30:39,940
به لانگبورن ميرفتم
تا مزرعهي مادرم رو بفروشم
528
00:30:42,969 --> 00:30:45,336
متاسفانه به پولش احتياج داريم
529
00:30:46,500 --> 00:30:48,276
من پول دارم
530
00:30:48,312 --> 00:30:49,354
چي؟
531
00:30:49,558 --> 00:30:51,658
آره، داشتم ميرفتم... بيخيالش
532
00:30:52,274 --> 00:30:54,852
بايد به عنوان جايزه بابت نجات دادن من بگيريش
533
00:30:54,877 --> 00:30:55,859
نه، نميتونم قبولش کنم
534
00:30:55,884 --> 00:30:58,298
مطمئنا به هر دليلي به اون پول احتياج داشتي
هنوزم به دردت ميخوره
535
00:30:58,941 --> 00:31:03,266
شايد لازم ندارم. شايد واقعا مبتکر هستم
536
00:31:06,046 --> 00:31:09,709
يه نجيب زادهي فاسد هست که
537
00:31:10,057 --> 00:31:12,891
زياد با کالسکهش از قلمرو من رد ميشه
538
00:31:14,216 --> 00:31:16,816
ممکنه يهويي بخشي از سکه هاي طلاش
539
00:31:16,852 --> 00:31:19,352
وقتي داره از اونجا رد ميشه از جيبش رها بشه
540
00:31:19,388 --> 00:31:20,587
من يه راهي پيدا ميکنم
541
00:31:21,375 --> 00:31:23,657
به نظر خطرناک مياد
542
00:31:24,066 --> 00:31:26,066
مطمئني ميخواي تنهايي انجامش بدي؟
543
00:31:28,230 --> 00:31:30,964
الان احساس تنهايي نميکنم
544
00:31:31,862 --> 00:31:36,703
دونستن اينکه بهم باور داري
به معني اينه که من تنها نيستم
545
00:32:15,216 --> 00:32:18,551
مردم اِستوريبروک
546
00:32:19,787 --> 00:32:21,387
مردم من
547
00:32:21,422 --> 00:32:23,889
خيلي خوشحالم که دعوت من رو پذيرفتين
548
00:32:23,925 --> 00:32:27,927
چون اين مسئله در رابطه با شماست
549
00:32:29,237 --> 00:32:34,333
اگه سفيدبرفي تا پنج دقيقهي ديگه پيداش نشه
550
00:32:34,369 --> 00:32:37,180
يه هديهي کوچيک رو با شما تقسيم ميکنم
551
00:32:38,372 --> 00:32:43,442
مزهي آب رودخانهي روح هاي گمگشته
552
00:32:43,478 --> 00:32:44,642
به نظر ميرسه تو لازم نيست
553
00:32:44,667 --> 00:32:46,700
نگران آب اون رودخونهي لعنتي باشي، مگه نه؟
554
00:32:47,315 --> 00:32:50,116
مخصوصا بعد از اينکه شوهرت با ملکهي شيطاني معامله کرد
555
00:32:50,794 --> 00:32:54,137
من به معاملههايي که شوهرم ميکنه اهميتي نميدم
556
00:32:54,460 --> 00:32:55,698
مطمئني؟
557
00:32:55,723 --> 00:32:57,423
منظورم اينه که، دلت نميخواد بدوني
558
00:32:57,458 --> 00:33:00,893
اون دو تا ديگه مشغول چه کارايي بودن؟
559
00:33:06,776 --> 00:33:08,042
آمادهاي؟
560
00:33:08,068 --> 00:33:09,535
واقعا آمادهم
561
00:33:09,570 --> 00:33:11,570
خيلي خب-
وقتشه-
562
00:33:11,605 --> 00:33:13,138
!صبر کن
563
00:33:21,248 --> 00:33:26,151
خب، خب، خب
ببين کي سر بزنگاه رسيده
564
00:33:26,220 --> 00:33:28,287
بايد ميدونستم پيدات ميشه
565
00:33:28,665 --> 00:33:31,065
حتي بدون نهال جونتون
566
00:33:31,450 --> 00:33:33,926
ما نهال رو نداريم
ولي بهش احتياجي نيست
567
00:33:33,961 --> 00:33:35,260
کارشو کرده
568
00:33:36,553 --> 00:33:38,028
ما ميدونيم عشقمون قدرتمندتر از
569
00:33:38,053 --> 00:33:39,548
هر بلاييه که سرمون مياري
570
00:33:39,573 --> 00:33:41,173
و براي نجات مردم اِستوريبروک
571
00:33:41,198 --> 00:33:43,599
ما حاضريم کاري که ميخواي رو انجام بديم
572
00:33:43,634 --> 00:33:46,001
فداکاريايه که بايد بکنيم
573
00:33:46,829 --> 00:33:48,837
ميخوايم کار درست رو انجام بديم
574
00:33:50,841 --> 00:33:53,141
بابا، مامان؟
575
00:33:55,179 --> 00:33:57,654
اِما، اکثر آدمها جوري زندگي ميکنن
576
00:33:57,695 --> 00:33:59,651
که هرگز نميدونن مسير زندگي اونها رو به کجا ميبره
577
00:33:59,676 --> 00:34:03,631
ولي يه جورايي، من و پدرت هميشه ميدونيم
578
00:34:04,990 --> 00:34:07,161
هميشه مسيرمون به همديگه و پيش تو ختم ميشه
579
00:34:09,125 --> 00:34:10,259
مطمئنيد؟
580
00:34:10,294 --> 00:34:11,159
آره
581
00:34:11,195 --> 00:34:13,328
طلسم محافظتي رو بردار
582
00:35:00,590 --> 00:35:05,280
براي مدتي طلاني خواب اين لحظه رو ديدم، سفيدبرفي
583
00:35:06,247 --> 00:35:11,881
بيدار ميشدم و هنوز ميتونستم
شنهاي قلب خرد شدهت رو حس کنم
584
00:35:11,906 --> 00:35:14,774
که به کف دستام چسبيده
585
00:35:16,871 --> 00:35:21,240
ولي اون پايان به اندازهي کافي شاعرانه نيست، نه؟
586
00:35:25,980 --> 00:35:29,615
...ميخوام بهت
587
00:35:29,650 --> 00:35:33,185
...درد خودمو
588
00:35:33,220 --> 00:35:35,888
درد تنها موندن رو بدم
589
00:35:39,640 --> 00:35:41,688
و از اونجايي که با کشتنت
590
00:35:41,713 --> 00:35:43,179
...نميتونم اين خواسته رو تحقق ببخشم
591
00:35:45,566 --> 00:35:48,934
يه راه حل بدجنسانه تر پيدا کردم
592
00:36:10,503 --> 00:36:11,972
يه طلسم خواب؟
593
00:36:11,997 --> 00:36:13,692
اين طلسم هرگز ما رو از هم دور نگه نداشته
594
00:36:13,727 --> 00:36:16,295
اين يکي طلسم يه پيچش کوچولو داره
595
00:36:20,712 --> 00:36:25,037
ميگي که هميشه پيداش ميکني
596
00:36:25,568 --> 00:36:28,774
خب، گشتن رو شروع کن، چوپان
597
00:36:28,809 --> 00:36:32,644
ببينيم وقتي پيداش کردي چي ميشه
598
00:36:53,796 --> 00:36:54,905
بل
599
00:36:57,233 --> 00:37:00,501
ميخواستم بابت اين ازت تشکر کنم
600
00:37:00,536 --> 00:37:03,971
زلينا راجع به تو و ملکهي شيطاني برام گفت
601
00:37:06,645 --> 00:37:07,787
خب، پس
602
00:37:09,145 --> 00:37:12,413
ميدونم خزه که بگم برام هيچ معنايي نداره
603
00:37:12,448 --> 00:37:15,516
اوه، اصلا برام مهم نيست الان چيکار ميکني
604
00:37:15,551 --> 00:37:17,184
يا با کي انجامش ميدي
605
00:37:17,631 --> 00:37:20,878
ولي زلينا در مورد قيچي هم بهم گفت
606
00:37:20,903 --> 00:37:24,771
به اين يکي موضوع اهميت ميدم
607
00:37:24,972 --> 00:37:28,573
گفت که ميخواي به محض اينکه بتوني و
608
00:37:28,688 --> 00:37:31,844
به محض اينکه متولد شد
از اون قيچي روي پسرمون استفاده کني
609
00:37:31,879 --> 00:37:33,879
تا اونو از آيندهش جدا کني
610
00:37:33,914 --> 00:37:35,981
خب، من بهت اجازه نميدم
611
00:37:36,016 --> 00:37:39,246
حق نداري با زندگيش بازي کني
612
00:37:39,715 --> 00:37:41,111
فقط براي اينکه نذاري از تو متنفر بشه
613
00:37:41,136 --> 00:37:42,474
قدغن ميکنم
614
00:37:42,499 --> 00:37:43,278
...ببين
615
00:37:44,758 --> 00:37:47,025
،کارايي که ميکنم
616
00:37:47,638 --> 00:37:50,863
بخاطر عشقم به پسرمه
617
00:37:50,898 --> 00:37:53,999
اون بهانه ديگه جواب نميده
618
00:37:54,728 --> 00:37:56,961
اگه مثل ملکه کاملا شيطاني بودي
619
00:37:56,986 --> 00:38:00,596
شايد ميتونستم ببخشمت، چون
فقط ميتونستي همچون آدمي باشي
620
00:38:02,243 --> 00:38:06,211
ولي تو... عشق رو حس ميکني
621
00:38:06,631 --> 00:38:12,584
و اگه سعي ميکردي ميتونستي مرد خوبي باشي
622
00:38:12,653 --> 00:38:16,688
تو عشق پسرت رو ميخواي. عشق رو به زور نگير
623
00:38:16,724 --> 00:38:19,191
لايقش باش
624
00:38:24,765 --> 00:38:26,617
اگه شکست بخورم چي؟
625
00:38:28,058 --> 00:38:30,091
گوش کن چي ميگي
626
00:38:30,617 --> 00:38:33,305
دوباره همون آدم قديمي هستي، مگه نه؟
627
00:38:33,340 --> 00:38:35,207
از شکست ميترسي
628
00:38:35,432 --> 00:38:37,766
اين از شيطاني بودن هم بدتره
629
00:38:37,791 --> 00:38:42,703
اين يعني... انقدر ضعيفي که نميتوني آدم خوبي باشي
630
00:38:53,527 --> 00:38:54,827
زلينا
631
00:38:58,132 --> 00:38:59,131
!برفي
632
00:39:00,221 --> 00:39:01,567
برفي؟
633
00:39:06,660 --> 00:39:07,959
جنگل
634
00:39:07,984 --> 00:39:09,875
جايي که دفعهي پيش اونو فرستاد
635
00:40:04,817 --> 00:40:06,498
!بابا
636
00:40:11,192 --> 00:40:14,072
فکر نکنم اين بار يه بوسه کفايت کنه
637
00:40:14,545 --> 00:40:15,857
اجازه بده سعيش رو بکنه
638
00:40:47,305 --> 00:40:48,604
اينجارو ببين
639
00:40:56,908 --> 00:40:57,907
!باب
640
00:41:00,555 --> 00:41:02,121
ديويد؟
641
00:41:02,212 --> 00:41:03,177
ديويد؟
642
00:41:03,424 --> 00:41:05,524
چي شد؟ ملکه چيکار کرد؟
643
00:41:11,084 --> 00:41:14,299
،روي قلبت طلسم خواب گذاشته
644
00:41:14,335 --> 00:41:16,101
همون قلبي که با هم تقسيم کردين
645
00:41:16,136 --> 00:41:18,904
پس حالا هر دو طلسم شدين
646
00:41:18,939 --> 00:41:23,008
وقتي يکي از شما بيداره
نفر ديگه در خواب خواهد بود
647
00:41:24,211 --> 00:41:27,292
...پس تا وقتي که طلسم نشکسته
648
00:41:30,284 --> 00:41:32,751
ما هرگز با هم نخواهيم بود
649
00:41:34,321 --> 00:41:39,321
با ما در ارتباط باشيد
Telegram.Me/ONCEpersian
Facebook.com/ONCEpersian