1 00:00:00,040 --> 00:00:03,960 ...سالها پیش 2 00:00:08,680 --> 00:00:17,880 تايني موويز شما را به ديدن دنيايي اسرارآميز و ...شخصيت‌هاي شيرين داستاني دعوت مي‌کند http://3tinyz.com/ 3 00:00:38,330 --> 00:00:39,630 !کمک 4 00:00:39,730 --> 00:00:42,270 !اون داره میاد، شاهزاده‌ی من! داره میاد 5 00:00:42,370 --> 00:00:44,670 !به کمکتون احتیاج داریم 6 00:00:47,910 --> 00:00:49,040 خواهش میکنم، قربان 7 00:00:49,140 --> 00:00:51,980 سرزمین ما در خطر بزرگیه 8 00:00:52,080 --> 00:00:53,880 ما به ناجی احتیاج داریم 9 00:00:58,920 --> 00:01:01,420 متاسفم. امروز ملاقاتی رو قبول نمیکنه 10 00:01:01,520 --> 00:01:03,050 چه‌ش شده؟ 11 00:01:15,270 --> 00:01:17,270 جعفر 12 00:01:17,370 --> 00:01:18,600 !خواهش میکنم! نه 13 00:01:26,050 --> 00:01:27,850 رقت انگیزه 14 00:01:27,950 --> 00:01:30,750 ناجی بزرگ... پنهان شده 15 00:01:30,850 --> 00:01:32,880 یقینا امروز روز اسفناکیه 16 00:01:32,990 --> 00:01:34,950 خواهش میکنم... بهش صدمه نزن 17 00:01:38,520 --> 00:01:41,360 قبلا شنیده بودم، ولی باید با چشمای خودم میدیدم 18 00:01:41,460 --> 00:01:44,830 حالا به علاالدین بزرگ نگاه کنید 19 00:01:44,930 --> 00:01:49,100 تازه فکرشو بکن، می‌تونستی از این تقدیر فرار کنی 20 00:01:52,370 --> 00:01:55,170 ...میخوای منو بکشی 21 00:01:55,270 --> 00:01:57,370 پس معطل نکن و منو بکش 22 00:01:58,610 --> 00:02:01,480 .نه، به هیچ عنوان 23 00:02:01,580 --> 00:02:04,010 میخوام از این لحظه لذت ببرم 24 00:02:04,120 --> 00:02:06,480 اولین باری که همدیگه رو دیدیم به خاطر داری؟ 25 00:02:06,590 --> 00:02:08,320 تو چیزی جز یه دزد معمولی نیستی 26 00:02:08,420 --> 00:02:10,490 ولی شرافت داشتی 27 00:02:10,590 --> 00:02:13,120 علی‌رغم کاری که با من کردی 28 00:02:13,230 --> 00:02:15,330 کنایه‌ش خیلی خنده داره 29 00:02:15,430 --> 00:02:19,530 به یک قهرمان تبدیل شدن بود که باعث شد کاملا از هم بپاشی 30 00:02:19,630 --> 00:02:23,570 ولی همیشه همین اتفاق برای ناجی ها میوفته، مگه نه؟ 31 00:02:23,670 --> 00:02:25,970 این سرنوشت ناجی‌هاست 32 00:02:26,070 --> 00:02:29,710 ...از خودتون می‌بخشید... و می‌بخشید 33 00:02:29,810 --> 00:02:32,310 اونم به خاطر چی؟ 34 00:02:32,410 --> 00:02:36,180 اونا میوه هاتون رو می‌چینن شاخه هاتون رو می‌برن 35 00:02:36,280 --> 00:02:41,050 و تنها چیزی که باقی می‌مونه این... کنده‌ی ضعیفه 36 00:02:42,390 --> 00:02:45,820 ؛بخاطر همینه که هرگز نمی‌شنوی در مورد یه ناجی بگن 37 00:02:47,460 --> 00:02:50,860 "به خوبی و خوشی زندگی کردن" 38 00:02:53,770 --> 00:02:55,530 مراقب خودت باش، علاالدین 39 00:03:09,080 --> 00:03:14,930 «روزي روزگاري» قـسـمـت یک از فـصـل ششم «ناجی» 40 00:03:14,950 --> 00:03:19,780 مترجم: شیرین Shirin DC 41 00:03:23,800 --> 00:03:25,460 وای، صبر کن. هنری رو چیکار کنیم؟ 42 00:03:25,560 --> 00:03:26,560 پیش رجیناست 43 00:03:26,670 --> 00:03:27,830 خوبه 44 00:03:27,930 --> 00:03:29,200 صبر کن! والدینم چطور؟ 45 00:03:29,300 --> 00:03:31,000 فکر نکنم دلشون بخواد با همچین صحنه‌ای روبرو بشن 46 00:03:31,100 --> 00:03:32,570 باور کن 47 00:03:33,970 --> 00:03:35,010 کت چرمی‌م چی؟ 48 00:03:35,110 --> 00:03:36,510 نه، مشکلی نداره- جدا؟- 49 00:03:36,610 --> 00:03:38,110 آره،از این کت چرمی قرمز خوشم میاد 50 00:03:48,590 --> 00:03:50,150 چه خبر شده؟ 51 00:04:30,230 --> 00:04:31,830 اون دیگه چه کوفتیه؟ 52 00:04:31,930 --> 00:04:34,730 یه کشتی هوایی‌ـه از سرزمین داستانهای ناگفته 53 00:04:34,830 --> 00:04:36,600 توی شهر ما چیکار میکنه؟ 54 00:04:36,700 --> 00:04:39,040 گمون کنم منظورتون شهر منه 55 00:04:42,240 --> 00:04:45,010 اینجا شهر تو نیست 56 00:04:45,110 --> 00:04:48,550 .اینو به سیاه‌پوش بگو اون اینجا رو به من داد 57 00:04:48,650 --> 00:04:50,250 حالا، اگه اجازه بدین 58 00:04:50,350 --> 00:04:53,380 باید تدارکات رسیدن دوستانم رو مهیا کنم 59 00:04:54,410 --> 00:04:55,350 رجینا؟ 60 00:04:55,370 --> 00:04:56,620 اِما 61 00:04:56,720 --> 00:04:58,860 .بخش شیطانی من از بین رفته نمیدونم چقدر قدرت دارم 62 00:04:58,960 --> 00:05:01,190 شیطانیت نبود که تو رو قدرتمند میکرد بیا این کارو انجام بدیم 63 00:05:02,360 --> 00:05:03,730 !هی! خط ریش قشنگ 64 00:05:20,310 --> 00:05:22,780 ...بهتون یه نصیحت میکنم 65 00:05:22,880 --> 00:05:24,820 خیلی مراقب باشید 66 00:05:24,920 --> 00:05:28,950 ...هیچ چیز خطرناکتر از یه داستان ناگفته 67 00:05:29,060 --> 00:05:34,120 و کسانی که نمیخوان این داستانها گفته بشن، نیست 68 00:05:56,950 --> 00:05:58,120 سلام؟ 69 00:06:06,690 --> 00:06:08,190 کسی اینجا نیست؟ 70 00:06:09,530 --> 00:06:10,860 همه کدوم گوری رفتن؟ 71 00:06:10,960 --> 00:06:12,260 یه جایی توی جنگل 72 00:06:12,330 --> 00:06:14,970 تشخیص دادن تعداد دقیقشون سخته، ولی ببین 73 00:06:15,030 --> 00:06:17,270 با توجه به فاصله‌ی بین قدمهاشون معلومه داشتن میدوویدن 74 00:06:17,340 --> 00:06:19,140 حالا اونجا توی جنگل پخش شدن 75 00:06:19,240 --> 00:06:20,740 هاید از جونشون چی میخواد؟ 76 00:06:20,840 --> 00:06:21,740 حدس زدنش سخته 77 00:06:21,840 --> 00:06:23,610 با توجه به کسایی که با خودش آورده، 78 00:06:23,630 --> 00:06:25,770 رخ دادن این داستانها ممکنه موجب هرج و مرج بشه 79 00:06:25,910 --> 00:06:27,110 خسته نباشی، خیلی کمک کردی 80 00:06:27,180 --> 00:06:28,450 ولی هنوز امیدتون رو از دست ندین 81 00:06:29,410 --> 00:06:31,750 همون باتون سرایدار رو که در سرزمین ما 82 00:06:31,770 --> 00:06:33,030 ازش برای مهار کردن هاید استفاده کردیم یادتون میاد؟ 83 00:06:33,050 --> 00:06:35,950 کشتی هوایی با همون فناوری ساخته شده 84 00:06:36,020 --> 00:06:37,350 شاید بتونم با لاشه‌های کشتی چیزهایی که لازم دارم رو زباله‌روبی کنم 85 00:06:37,420 --> 00:06:38,990 تا بتونم اسلحه‌ای بسازم که روش کارساز باشه 86 00:06:39,060 --> 00:06:40,960 تنها چیزی که تابحال تونسته اونو مغلوب کنه همین اسحه‌ست 87 00:06:41,030 --> 00:06:44,060 خب، س بیاین مشغول زباله روبی بشیم 88 00:07:00,410 --> 00:07:01,480 هی، اِما حالت خوبه؟ 89 00:07:01,580 --> 00:07:04,280 عشقم؟ چی شده؟ 90 00:07:05,550 --> 00:07:06,580 هیچی 91 00:07:07,550 --> 00:07:09,420 بجنب. بیا به راهمون ادامه بدیم 92 00:07:27,990 --> 00:07:30,360 خیلی خب، آقای هاید 93 00:07:30,420 --> 00:07:33,890 کلیدهای استوری‌بروک رو داری 94 00:07:33,990 --> 00:07:38,160 حالا چیزی که میخوام رو بهم بگو 95 00:07:38,270 --> 00:07:40,600 چطور میتونم بل رو بیدار کنم؟ 96 00:07:42,540 --> 00:07:48,370 مکانی به اسم معبد مورفیوس وجود داره 97 00:07:48,480 --> 00:07:50,280 داخلش، ماسه‌ای پیدا میکنی 98 00:07:50,340 --> 00:07:54,780 که بهت اجازه میده داخل رویای بل قدم برداری 99 00:07:54,850 --> 00:07:58,980 اونوقت میتونی بیدارش کنی 100 00:08:42,760 --> 00:08:44,530 کی هستی؟ 101 00:08:44,600 --> 00:08:46,500 مورفیوس هستم 102 00:08:46,570 --> 00:08:48,900 به دنیای رویاهای بل خوش اومدی 103 00:08:48,970 --> 00:08:50,770 دلت میخواد بیدارش کنی؟ 104 00:08:58,410 --> 00:08:59,710 ‌ 105 00:09:02,950 --> 00:09:04,460 زلینا؟ 106 00:09:07,220 --> 00:09:07,920 !رجینا 107 00:09:08,880 --> 00:09:10,310 به دیوانه‌ خونه خوش اومدی 108 00:09:10,420 --> 00:09:11,360 اینجا چه خبر شده؟ 109 00:09:11,520 --> 00:09:12,550 دارم وسایلم رو باز میکنم 110 00:09:12,570 --> 00:09:14,140 اون بیرون چه خبره؟ 111 00:09:14,160 --> 00:09:16,700 چروکین شهر رو دو دستی تقدیم هاید کرده 112 00:09:16,800 --> 00:09:20,010 آی نفس کش، انگار وقت زورآزمایی رسیده 113 00:09:20,040 --> 00:09:21,350 مگه نه، شیرینک من؟ 114 00:09:21,380 --> 00:09:22,180 ‌ 115 00:09:22,200 --> 00:09:23,240 یه چرت کوچولو بزن 116 00:09:23,260 --> 00:09:26,060 تا مامانی بتونه کمک کنه آقای هاید بدجنس رو کباب کنن 117 00:09:27,660 --> 00:09:29,960 تو بهتره... اینجا بمونی 118 00:09:30,110 --> 00:09:32,810 هاید نسبت به هرچیزی که سمتش پرتاب میکنم تاثیر ناپذیره 119 00:09:32,840 --> 00:09:34,200 ببنابراین مجبوریم فقط از خودمون دفاع کنیم 120 00:09:35,090 --> 00:09:36,580 خب، منو که توی بدترین انواع زندانها گیر انداختی 121 00:09:37,420 --> 00:09:38,450 بهت که گفتم بابتش ازت عذر میخوام 122 00:09:38,550 --> 00:09:39,620 دارم شوخی میکنم 123 00:09:39,650 --> 00:09:41,320 جدی میگم، تو در خونه‌ت رو به روی ما باز کردی 124 00:09:41,390 --> 00:09:43,820 پس مادامی که اینجا هستیم... خیلی قدردانت هستم 125 00:09:43,890 --> 00:09:45,460 به نفع هردومونه 126 00:09:46,500 --> 00:09:48,370 راستی! یه چیزی برات دارم 127 00:09:48,400 --> 00:09:50,750 رولند یه چیزی از رابین رو بهم داد 128 00:09:50,780 --> 00:09:52,210 که میخواست به تو بدم 129 00:09:52,230 --> 00:09:53,310 واقعا؟ 130 00:09:53,340 --> 00:09:55,930 آره، یه پر بود 131 00:09:56,040 --> 00:09:57,300 از یکی از تیرهای رابین 132 00:09:57,370 --> 00:09:59,000 خیلی دوست داشتنی بود 133 00:10:00,670 --> 00:10:02,470 میدونی چیه؟ الان یادم اومد 134 00:10:02,540 --> 00:10:05,010 گذاشتمش یه جای فوق العاده امن 135 00:10:06,480 --> 00:10:08,580 نگرانش نباش 136 00:10:08,680 --> 00:10:11,480 کمی هرج و مرج طبیعیه 137 00:10:11,590 --> 00:10:12,780 من میرم یه طلسم محافظتی 138 00:10:12,850 --> 00:10:15,190 ...اطراف خونه و سردابه‌م کار بذارم 139 00:10:15,260 --> 00:10:17,420 ...و تو هم میتونی 140 00:10:17,520 --> 00:10:18,660 اون پر رو پیدا کنی 141 00:10:18,790 --> 00:10:20,130 پیداش میکنم 142 00:10:20,230 --> 00:10:22,160 پس... عصبانی نیستی؟ 143 00:10:22,230 --> 00:10:24,700 نه بابا 144 00:10:24,800 --> 00:10:26,530 معلومه که نه 145 00:10:36,810 --> 00:10:38,210 از نظر من که در امن و امان به نظر میرسه 146 00:10:38,240 --> 00:10:40,110 عمرا بذارم هاید وارد سردابه من بشه 147 00:10:40,140 --> 00:10:41,960 خب، شاید دیگه لازم نباشه نگرانش باشیم 148 00:10:41,990 --> 00:10:43,020 جکیل کار اسلحه رو تموم کرد 149 00:10:43,250 --> 00:10:44,980 چه کاربلده 150 00:10:45,090 --> 00:10:46,490 انگار خیلی مشتاق شکست دادن بخش شیطانیشه، نه؟ 151 00:10:46,590 --> 00:10:47,550 آره، همینطوره 152 00:10:47,620 --> 00:10:49,290 ...تو چطور 153 00:10:49,390 --> 00:10:51,560 با همون قضیه‌ی "نابود کردن بخش شیطانیت" کنار میای؟ 154 00:10:51,630 --> 00:10:53,260 حالم خوبه 155 00:10:53,330 --> 00:10:55,430 ...از خوب هم خوبتر. خیلی 156 00:10:55,530 --> 00:10:56,270 گفتم که حالم خوبه؟ 157 00:10:56,300 --> 00:10:59,000 خب، مشخصه یه چیزی آذارت میده 158 00:10:59,300 --> 00:11:00,400 خیلی خب، آره 159 00:11:00,430 --> 00:11:02,600 یه چیزی اذیتم میکنه 160 00:11:02,740 --> 00:11:06,040 یه چیزی با موهای قرمز و شیفتگی زیاد به کلاه های نوک تیز 161 00:11:06,180 --> 00:11:07,080 خواهرت؟ 162 00:11:07,110 --> 00:11:09,210 ببین، ممکنه حرفم کوته فکرانه به نظر برسه 163 00:11:09,310 --> 00:11:11,640 ولی رولند بهش یه چیزی از رابین رو داد تا به من بده 164 00:11:11,750 --> 00:11:13,110 و زلینا هم همین راحتی گمش کرده 165 00:11:13,600 --> 00:11:15,660 یه پر از تیرهای رابین 166 00:11:15,680 --> 00:11:19,580 خوب میشناسمت. ناراحتیت بخاطر یه پر نیست 167 00:11:19,650 --> 00:11:21,320 نمیدونم بخاطر چیه 168 00:11:21,390 --> 00:11:24,690 خب، هر چیزی که هست در موردش باهاش حرف بزن 169 00:11:24,790 --> 00:11:27,790 ،به زبون بیار رنجی که میکشی رو حل کن 170 00:11:27,900 --> 00:11:29,460 شاید 171 00:11:29,560 --> 00:11:31,490 ولی الان بیا کاری کنیم هاید گورشو از این شهر گم کنه 172 00:11:31,510 --> 00:11:33,650 طفره نرو- نمیرم- 173 00:11:33,930 --> 00:11:36,400 ..ولی تو بهتر از هر کس دیگه ای باید بدونی 174 00:11:36,740 --> 00:11:38,340 اولیت با قهرمانیگری‌ـه 175 00:11:43,510 --> 00:11:46,280 اِما؟ آماده ای؟ 176 00:11:46,380 --> 00:11:47,550 آره 177 00:11:52,490 --> 00:11:54,350 !آقای هاید 178 00:11:54,460 --> 00:11:56,920 چرا بیرون نمیای تا چیزی که واقعا میخوای رو بگیری؟ 179 00:11:56,990 --> 00:11:58,830 یا شاید بهتره تو رو از این لذت محروم کنم 180 00:11:58,860 --> 00:12:00,190 و خودم بکشمش؟ 181 00:12:02,130 --> 00:12:03,460 رجینا 182 00:12:03,530 --> 00:12:05,130 ...اتفاقاتی که قراره بیوفته اینه 183 00:12:05,200 --> 00:12:08,100 شهر رو ترک کن، اونوقت جکیل مال خودت میشه 184 00:12:08,170 --> 00:12:11,870 ...مشکل اینه که، کار من اینجاست توی استوری‌بروک 185 00:12:11,940 --> 00:12:13,470 و هنوز تازه شروع شده 186 00:12:13,530 --> 00:12:16,960 پس نظرت چیه معامله رو کمی تغییر بدم؟ 187 00:12:17,180 --> 00:12:20,210 من جکیل رو میگیرم، و توی استوری‌بروک می‌مونم 188 00:12:20,310 --> 00:12:22,250 و تو هم از ضایع کردن خودت اجتناب میکنی 189 00:12:22,280 --> 00:12:24,980 چون همه از ملکه میترسیدن 190 00:12:25,090 --> 00:12:28,750 ولی از تو ... کسی چندان ترسی نداره 191 00:12:30,020 --> 00:12:31,690 معامله بی معامله 192 00:12:37,000 --> 00:12:38,130 !اِما 193 00:12:39,430 --> 00:12:40,900 !اِما 194 00:12:43,300 --> 00:12:44,800 !اِما 195 00:12:45,970 --> 00:12:48,010 !!اِما 196 00:12:58,090 --> 00:12:59,350 مخصوص ساخته شده 197 00:12:59,450 --> 00:13:01,790 نمیتونی ازش آزاد بشی 198 00:13:01,890 --> 00:13:03,960 حالت خوبه؟ 199 00:13:04,060 --> 00:13:06,320 مشکلی پیش اومده؟ چرا تردید کردی؟ 200 00:13:06,430 --> 00:13:07,580 مشکلی نیست. حالم خوبه 201 00:13:07,610 --> 00:13:10,010 واقعا حالت خوبه، ناجی؟ 202 00:13:10,030 --> 00:13:11,640 خفه شو. حالا زندانی مایی 203 00:13:11,660 --> 00:13:12,490 بهش اعتنا نکن، اِما 204 00:13:12,510 --> 00:13:14,950 آره، بهم اعتنا نکن همونطور که به رعشه‌ت اعتنا نمیکنی 205 00:13:18,040 --> 00:13:20,070 صبر کن. صبر کن. چی میدونی؟ 206 00:13:20,170 --> 00:13:22,010 بیشتر از تو میدونم 207 00:13:22,110 --> 00:13:25,340 اگه دلت میخواد بدونی چی داره به سرت میاد 208 00:13:25,450 --> 00:13:28,310 میدونی منو کجا پیدا کنی 209 00:13:45,340 --> 00:13:46,140 آرچی 210 00:13:46,160 --> 00:13:46,960 هی 211 00:13:46,990 --> 00:13:48,820 !پانگو! سلام 212 00:13:48,840 --> 00:13:50,140 شماها اینجا چیکار میکنید؟ 213 00:13:50,170 --> 00:13:51,710 خب، شنیدم اینجا دنبالاون تازه وارد ها میگردی 214 00:13:51,740 --> 00:13:54,620 و با خودم گفتم شاید دلت کمی قهوه بخواد 215 00:13:54,650 --> 00:13:55,980 والدینم تو رو فرستادن 216 00:13:57,250 --> 00:13:58,070 آره 217 00:13:58,090 --> 00:14:00,460 اونا یکم نگرانت هستن، اِما 218 00:14:00,690 --> 00:14:03,270 ...فکر کردن شاید برات آسونتر باشه تا با یه 219 00:14:03,290 --> 00:14:04,560 جیرجیرک صحبت کنم؟ 220 00:14:04,660 --> 00:14:06,140 ببخشید 221 00:14:06,170 --> 00:14:09,340 منظورم این نبود که بر ضد جیرجیک‌ها باشم 222 00:14:09,370 --> 00:14:10,830 ...فقط 223 00:14:11,110 --> 00:14:13,010 الان واقعا حال روان‌درمانی ندارم 224 00:14:13,080 --> 00:14:16,150 پی بردم که این دقیقا وقتیه که مردم بیشتر از همیشه به روان‌درمانی نیاز دارن 225 00:14:17,550 --> 00:14:21,820 سالهاست که داری بدون وقفه با آدم بدها میجنگی 226 00:14:21,890 --> 00:14:23,220 وقتی سالها پیش دیدمت 227 00:14:23,360 --> 00:14:25,160 هیچی نداشتی جز یه عالمه دیوار که دور خودت کشیده بودی تا ازت محافظت کنن 228 00:14:25,220 --> 00:14:29,630 ولی از اون موقع به بعد، با وجود هنری، خانواده‌ت و هوک 229 00:14:29,650 --> 00:14:30,980 اون دیوارها فرو ریختن 230 00:14:31,260 --> 00:14:33,040 مگه این یه نشونه‌ی خوب نیست؟- معلومه که هست- 231 00:14:33,060 --> 00:14:35,030 ولی همینطور باعث میشه تمام خصارات جانبی اون جنگ‌ها 232 00:14:35,060 --> 00:14:36,320 بهت نفوذ پیدا کنن 233 00:14:38,770 --> 00:14:40,370 عالیه. خب حالا اونو چجوری حل کنم؟ 234 00:14:40,470 --> 00:14:42,010 ...با زمان 235 00:14:42,070 --> 00:14:43,540 و... کمی تلاش 236 00:14:43,610 --> 00:14:45,450 نمیشه بهم یه قرصی چیزی بدی؟ 237 00:14:45,480 --> 00:14:48,730 ...وقتی پای حل کردن بزرگترین مشکلاتمون به میون میاد 238 00:14:48,760 --> 00:14:51,060 هیچ میانبری وجود نداره، اِما 239 00:15:02,030 --> 00:15:04,680 پس، پیشنهادم رو قبول کردی 240 00:15:04,700 --> 00:15:06,870 دختر باهوش 241 00:15:07,350 --> 00:15:09,580 دوباره منو دختر صدا کن ببین چی به سرت میاد 242 00:15:09,650 --> 00:15:11,880 چرا اینا رو از دستم باز نمیکنی 243 00:15:11,950 --> 00:15:14,620 تا ببینی چی به سر تو میاد؟ 244 00:15:14,690 --> 00:15:17,320 گفتی میدونی مشکل من چیه 245 00:15:17,430 --> 00:15:18,360 ثابت کن 246 00:15:18,460 --> 00:15:20,690 اِما 247 00:15:20,760 --> 00:15:23,100 یه زمانی زندانی بودی میدونی چطوره 248 00:15:24,230 --> 00:15:25,430 چی باعث میشه فکر کنی من توی زندان بودم؟ 249 00:15:25,500 --> 00:15:27,370 من یه زندانبان بودم 250 00:15:27,470 --> 00:15:30,200 اون قیافه‌ی اسیر شده رو میشناسم 251 00:15:30,270 --> 00:15:32,240 اون چهره‌ایه که هرگز محو نمیشه 252 00:15:32,310 --> 00:15:34,440 پس باید بدونی که زندانی ها 253 00:15:34,540 --> 00:15:37,530 ،به سیاست هویج و چماق واکنش نشون میدن و تو هیچکدوم رو همراهت نداری 254 00:15:37,560 --> 00:15:40,960 پس دفعه‌ی بعد، یه بطری شراب شیراز و دو تا جام با خودت بیار 255 00:15:41,530 --> 00:15:43,730 اصلا نمیدونی چطور میتونی بهم کمک کنی 256 00:15:45,090 --> 00:15:47,550 ...در مورد اون نبرد 257 00:15:47,580 --> 00:15:50,280 همون نبردی که در چشم ذهنت دیدی، میدونم 258 00:15:52,230 --> 00:15:53,630 چی؟ 259 00:15:53,700 --> 00:15:55,860 ببخشید... فکر کردم داری میری 260 00:16:02,440 --> 00:16:04,000 حق با توئه 261 00:16:08,940 --> 00:16:10,880 من توی زندان بودم 262 00:16:12,510 --> 00:16:15,350 بدترین بخشش تنهایی بود 263 00:16:15,420 --> 00:16:16,650 وحشتناک بود 264 00:16:18,690 --> 00:16:21,390 مخصوصا برای آدمی مثل تو که خیلی دوست داره وراجی کنه 265 00:16:23,550 --> 00:16:27,890 ...پس، یا میتونی بهم بگی چی میدونی 266 00:16:28,000 --> 00:16:29,200 ،یا از اینجا میرم بیرون 267 00:16:29,300 --> 00:16:32,000 و با شراب برنمیگردم 268 00:16:32,100 --> 00:16:34,270 اصلا برنمیگردم 269 00:16:34,340 --> 00:16:36,700 هیچکس نمیاد 270 00:16:41,840 --> 00:16:44,080 ...میتونی در سکوت اینجا بشینی 271 00:16:44,180 --> 00:16:46,050 ...و میتونی 272 00:16:48,280 --> 00:16:50,250 بپوسی 273 00:16:50,320 --> 00:16:52,490 پس انگار با چماق اومدی 274 00:16:52,550 --> 00:16:55,090 واقعا تحسین برانگیز بود، ناجی 275 00:16:55,190 --> 00:16:58,160 البته به جز یه چیز کوچیک 276 00:17:06,630 --> 00:17:10,870 تو ازم میترسی، مگه نه؟ 277 00:17:10,940 --> 00:17:12,100 نگران نباش 278 00:17:12,210 --> 00:17:14,440 یکی رو آوردم که میتونه در حل کردن مشکلت کمک کنه 279 00:17:14,540 --> 00:17:18,210 اگه میخوای پیداش کنی، فقط پرنده‌ی قرمز رو دنبال کن 280 00:17:18,310 --> 00:17:19,650 پرنده قرمز؟ 281 00:17:19,750 --> 00:17:21,510 سوال اینه که، آیا واقعا آماده‌ای 282 00:17:21,620 --> 00:17:24,650 تا با داستان خودت رو در رو بشی، ناجی؟ 283 00:17:37,000 --> 00:17:39,000 بلاخره رسیدیم 284 00:17:39,860 --> 00:17:41,900 قصر من 285 00:17:41,970 --> 00:17:44,670 چرا بل در مورد اینجا خواب میبینه؟ 286 00:17:44,770 --> 00:17:46,570 معمولا خواب‌هامون ما رو انتخاب میکنن 287 00:17:46,670 --> 00:17:48,410 نه برعکس 288 00:17:59,660 --> 00:18:00,920 پوست‌چروکین 289 00:18:02,520 --> 00:18:05,930 فکر نمیکردم به این زودی از سفرت برگردی 290 00:18:05,990 --> 00:18:09,730 عصبانی نشو، ولی هنوز چای رو آماده نکردم 291 00:18:09,800 --> 00:18:12,530 میتونم زود کمی چای دم بذارم 292 00:18:15,200 --> 00:18:16,440 بذار بره 293 00:18:17,080 --> 00:18:19,110 در رویا گم شده 294 00:18:19,210 --> 00:18:21,460 در ذهنش، هنوز یه خدمتکاره 295 00:18:21,490 --> 00:18:23,220 و تو هنوز یه دیو هستی 296 00:18:23,770 --> 00:18:25,030 ...شگفت انگیزه، مگه نه؟ 297 00:18:25,130 --> 00:18:26,850 که بدونی بقیه واقعا چطور تو رو میبینن؟ 298 00:18:26,980 --> 00:18:29,080 اهمیتی نداره 299 00:18:29,180 --> 00:18:30,980 راهی برای بیدار کردنش پیدا میکنم 300 00:18:31,050 --> 00:18:34,220 متاسفانه زمان نعمتیه که ازش محرومی 301 00:18:35,520 --> 00:18:37,460 ،ماسه‌هایی که بهت اجازه‌ی سیر در رویای بل رو میدن 302 00:18:37,560 --> 00:18:39,190 تا ابد دوام نمیارن 303 00:18:39,290 --> 00:18:41,130 ،اگر تا یک ساعت دیگه بل رو بیدار نکنی 304 00:18:41,230 --> 00:18:44,300 ...به اتاق قرمز طلسم خواب برمیگرده 305 00:18:44,370 --> 00:18:46,400 سرنوشتی بسیار هولناک و آتشین 306 00:18:46,500 --> 00:18:49,770 و این بار، تا ابد اونجا خواهد موند 307 00:18:49,870 --> 00:18:51,540 ...پس اگه به جای تو بودم، عجله میکردم 308 00:18:51,640 --> 00:18:53,040 .عاشقش هستیدوستش داری 309 00:18:53,060 --> 00:18:55,630 !معلومه که عاشقشم 310 00:18:55,810 --> 00:18:58,040 به وسیله‌ی همین عشق از اینجا نجاتش میدم 311 00:19:00,380 --> 00:19:02,820 کاری میکنم دوباره عاشقم بشه 312 00:19:05,920 --> 00:19:08,360 ببین، میدونم قصر چندان دلگشا نبود 313 00:19:08,430 --> 00:19:09,930 ولی هرگز اینجوری نبود 314 00:19:10,000 --> 00:19:11,030 برای بل، بود 315 00:19:11,130 --> 00:19:13,300 این قصر اونو وحشتزده میکرد 316 00:19:13,370 --> 00:19:15,530 بنابراین در رویاش، اینجا تبدیل به یه مکان وحشتناک شده 317 00:19:15,600 --> 00:19:18,570 همینطور مکانیه که ما توش عاشق هم شدیم 318 00:19:18,600 --> 00:19:20,330 ...اگه بتونم اون لحظه رو بازسازی کنم 319 00:19:20,510 --> 00:19:23,370 فقط یه حقه‌ی خبیثانه خواهد بود 320 00:19:24,580 --> 00:19:25,980 میخوای بهش دروغ بگی؟ 321 00:19:27,450 --> 00:19:29,810 ،شاید یه حقه باشه 322 00:19:29,840 --> 00:19:33,070 ولی عشق من به بل حقیقیه 323 00:19:33,180 --> 00:19:38,890 عشق من به اون و فرزندمون هرگز دروغین نیست 324 00:19:55,230 --> 00:19:56,560 پوست‌چروکین، خیلی معذرت میخوام 325 00:19:56,590 --> 00:19:58,490 چای تقریبا آماده شده 326 00:20:03,250 --> 00:20:05,350 چیزی نشد 327 00:20:05,450 --> 00:20:07,020 میبینی؟ 328 00:20:07,090 --> 00:20:08,650 حتی لپ پر هم نشده 329 00:20:10,520 --> 00:20:12,020 ممنون 330 00:20:18,550 --> 00:20:21,130 به نظرم برای امروز به اندازه‌ی کافی کار کردی 331 00:20:21,200 --> 00:20:22,500 چرا کمی استراحت نمیکنی؟ 332 00:20:31,830 --> 00:20:34,180 پوست‌چروکین، چه خبر شده؟ 333 00:20:34,250 --> 00:20:37,010 این کارا از تو بعیده 334 00:20:37,080 --> 00:20:40,250 باید بعدا در یه مراسم رقص شرکت کنم و از بس نرقصیدم یکم یادم رفته 335 00:20:40,320 --> 00:20:42,250 بهم کمک میکنی تمرین کنم؟ 336 00:20:42,320 --> 00:20:45,460 نمیدونستم اینجا حق انتخاب هم دارم 337 00:20:45,560 --> 00:20:47,290 داری 338 00:21:23,390 --> 00:21:25,030 داری عالی پیش میری 339 00:21:25,730 --> 00:21:28,600 فقط... به یه چیز دیگه هم احتیاج داریم 340 00:21:35,160 --> 00:21:36,910 ...چی 341 00:21:36,980 --> 00:21:38,640 چی تو جلدت رفته؟ 342 00:21:39,480 --> 00:21:41,980 شاید از دیو بودن خسته شدم 343 00:21:44,360 --> 00:21:45,490 یه رقص دیگه؟ 344 00:22:16,680 --> 00:22:18,480 شنیدم هاید رو دستگیر کردیم 345 00:22:18,550 --> 00:22:21,480 فکر میکردم هفته ها باید باهاش بجنگیم 346 00:22:21,550 --> 00:22:24,000 ...و کلی بلبشو اتفاق بیوفته 347 00:22:24,030 --> 00:22:26,760 اونوقت شما یه روزه گرفتینش 348 00:22:27,060 --> 00:22:29,860 آفرین بر تو، خواهر 349 00:22:29,960 --> 00:22:31,560 آره. گرفتیمش 350 00:22:33,060 --> 00:22:34,960 مشکل چیه؟ 351 00:22:35,030 --> 00:22:37,330 ...این اولین باریه که بعد از 352 00:22:40,240 --> 00:22:42,210 مرگ رابین به اینجا میام 353 00:22:44,540 --> 00:22:46,140 نیاز دارم تنها باشم 354 00:22:46,320 --> 00:22:47,250 چی؟ 355 00:22:47,280 --> 00:22:48,580 برام خیلی سخته 356 00:22:48,680 --> 00:22:49,480 میدونم 357 00:22:50,680 --> 00:22:53,120 منم اینجا یکی رو از دست دادم 358 00:22:53,180 --> 00:22:56,820 زلینا... معذرت میخوام. ولی لطفا برو 359 00:22:56,920 --> 00:22:59,090 نباید به همدیگه کمک کنیم؟ 360 00:23:00,590 --> 00:23:01,620 نه 361 00:23:03,830 --> 00:23:04,930 چرا نه؟ 362 00:23:05,900 --> 00:23:08,230 ...چون 363 00:23:08,330 --> 00:23:09,600 تو رو مقصر میدونم 364 00:23:09,670 --> 00:23:13,300 هر باری که بهت نگاه میکنم، تو رو بابت اتفاقی که افتاد مقصر میدونم 365 00:23:13,400 --> 00:23:15,270 !من؟! پس اِما چی؟ 366 00:23:15,340 --> 00:23:16,500 !اون تو رو تا جهنم کشوند 367 00:23:16,520 --> 00:23:17,670 من انتخاب کردم که برم 368 00:23:17,700 --> 00:23:20,730 ولی تو... بهت اعتماد کردم 369 00:23:20,950 --> 00:23:24,480 و بخاطر همین، روح رابین نیست و نابود شد 370 00:23:25,020 --> 00:23:26,360 میخوای در مورد اعتماد حرف بزنیم؟ 371 00:23:26,480 --> 00:23:28,680 باشه. بیا در مورد اعتماد حرف بزنیم 372 00:23:28,750 --> 00:23:31,250 تو بزرگترین تصمیم زندگیت رو گرفتی 373 00:23:31,360 --> 00:23:33,320 بخش شیطانیوپ وجودت رو دریدی 374 00:23:33,390 --> 00:23:35,120 ،و قبل از اینکه پیش گوشت و خون خودت بیای 375 00:23:35,190 --> 00:23:37,460 سراغ سفیدبرفی رفتی 376 00:23:37,530 --> 00:23:38,860 !چرا اهمیت میدی؟ 377 00:23:38,960 --> 00:23:41,500 ...تو بخشی از خودت رو دریدی 378 00:23:41,570 --> 00:23:43,670 !که شبیه من بود 379 00:23:45,700 --> 00:23:47,770 نمیدونم میخوای چی بگم 380 00:23:50,210 --> 00:23:53,040 من و بچم همین امشب از خونه‌ت میریم 381 00:23:56,710 --> 00:23:58,350 باشه، بیشتر بگردین 382 00:23:58,780 --> 00:23:59,890 اِما و هوک پشت خط بودن 383 00:23:59,920 --> 00:24:02,550 توی بخش شمالی هیچ نشونه‌ای از هاید و دوستانش نبود 384 00:24:02,590 --> 00:24:04,150 هوا داره تاریک میشه 385 00:24:04,220 --> 00:24:05,430 آسونتر نمیشه 386 00:24:05,450 --> 00:24:06,920 صبر کن، صبر کن، صبر کن 387 00:24:16,030 --> 00:24:17,170 ‌ 388 00:24:18,240 --> 00:24:20,570 چقدر تازه‌کارن 389 00:24:20,670 --> 00:24:22,440 عجله داشتن 390 00:24:25,640 --> 00:24:27,380 قایم شدن چون ترسیدن 391 00:24:28,450 --> 00:24:31,010 مطمئن نیستن که میتونن به ما اعتماد کنن یا نه 392 00:24:34,420 --> 00:24:35,550 !سلام؟ 393 00:24:39,480 --> 00:24:42,090 اسم من سفیدبرفیه میتونید بهم اعتماد کنید 394 00:24:42,780 --> 00:24:45,830 هاید زندانی شده. نمیتونه بهتون صدمه بزنه 395 00:24:47,330 --> 00:24:50,470 مردم شهر ما میخوان بهتون کمک کنن 396 00:24:55,410 --> 00:24:57,770 برفی. نگاه کن 397 00:25:05,480 --> 00:25:09,290 جایی به اسم غذاخوری گرنی هست که بهتون غذا میده 398 00:25:09,390 --> 00:25:11,690 کسایی هستن که میتونن براتون سرپناه آماده کنن 399 00:25:13,120 --> 00:25:14,960 بیا بریم 400 00:25:15,060 --> 00:25:16,990 هر وقت آماده بودین ما اونجاییم 401 00:25:24,640 --> 00:25:26,840 والدینم بعضی از دوستان هاید رو پیدا کردن 402 00:25:26,900 --> 00:25:29,020 برای غذا و سرپناه اونا رو به گرنی فرستادن 403 00:25:29,040 --> 00:25:31,940 عالیه. الان کمی غذا و سرپناه به دردم میخوره 404 00:25:37,160 --> 00:25:39,090 تو برو. من می‌مونم 405 00:25:39,110 --> 00:25:41,320 بمونی؟ هوا کاملا تاریکه و سرما به مرز استخون آدم میرسه 406 00:25:41,340 --> 00:25:43,640 یعنی انقدر ناامیدانه داری سعی میکنی از حرف زدن با من طفره بری؟ 407 00:25:43,670 --> 00:25:45,940 من که از حرف زدن با تو طفره نمیرم 408 00:25:45,960 --> 00:25:49,030 فقط... نیاز دارم تنها باشم 409 00:25:49,160 --> 00:25:51,860 اِما... به دستت نگاه کن 410 00:25:53,530 --> 00:25:55,400 داره چه بلایی سرت میاد؟- هیچی- 411 00:25:55,470 --> 00:25:57,340 میتونی به بقیه دروغ بگی ولی نمیتونی سر منو شیره بمالی 412 00:25:57,370 --> 00:25:58,170 چیزی نیست 413 00:25:58,270 --> 00:26:00,270 یه بار ازت خواستم بری 414 00:26:02,670 --> 00:26:04,610 خیلی خب. باشه 415 00:26:04,710 --> 00:26:07,310 لازم نیست دوباره بخوای 416 00:26:40,750 --> 00:26:43,050 میبینم که با پرنده‌م آشنا شدی، اِما 417 00:26:44,520 --> 00:26:46,120 کی هستی؟ 418 00:26:46,220 --> 00:26:47,850 اسمم رو از کجا میدونی؟ 419 00:26:48,600 --> 00:26:51,550 ...خیلی چیزا میدونم مثلا اینکه برای چی اینجا اومدی 420 00:26:53,720 --> 00:26:55,690 الهاماتت 421 00:26:56,480 --> 00:26:58,360 چرا این تصویرها توی سرمه 422 00:26:58,460 --> 00:27:02,030 چون این الهام ها بازگو کننده‌ی یه داستان هستن، اِما 423 00:27:04,570 --> 00:27:06,940 داستان زندگیت 424 00:27:22,230 --> 00:27:23,230 مامان؟ 425 00:27:24,260 --> 00:27:26,160 چرا داری طلسم مکان‌یابی اجرا میکنی؟ 426 00:27:28,720 --> 00:27:30,580 رولند یه هدیه داشت 427 00:27:32,210 --> 00:27:33,840 زلینا گمش کرد 428 00:27:33,940 --> 00:27:35,510 پر رابین 429 00:27:35,580 --> 00:27:39,240 تو بهتر از هر کس دیگه‌ای میدونی چرا طلسم عمل نکرد 430 00:27:39,350 --> 00:27:41,880 طلسم مکان‌یاب دنبال رابین میگرده 431 00:27:41,950 --> 00:27:43,280 و اون مُرده 432 00:27:43,300 --> 00:27:44,870 "نیست و نابود شده" 433 00:27:47,120 --> 00:27:49,590 هیدیس همینو گفت 434 00:27:49,690 --> 00:27:52,820 "روحش نابود شده" 435 00:27:52,960 --> 00:27:54,390 هیدیس اینو گفت؟ 436 00:27:54,750 --> 00:27:56,010 حرفش رو باور نمیکنی؟ 437 00:27:56,030 --> 00:27:59,240 شرورها برای اذیت کردن آدمها هر حرفی میزنن 438 00:27:59,430 --> 00:28:02,330 ولی من انتخاب میکنم که ایمان داشته باشم 439 00:28:02,350 --> 00:28:05,960 ،امیدوار هستم که وقتی داستان یه قهرمان به سر میرسه 440 00:28:06,170 --> 00:28:08,270 یه مکان مخصوص مناسب اونها وجود داره 441 00:28:23,520 --> 00:28:25,660 اینجا زیباتر به نظر میرسه 442 00:28:30,930 --> 00:28:31,780 چقدر حیف 443 00:28:31,800 --> 00:28:34,770 مدت طولانی‌ایه که اینجا تنها زندگی میکنی 444 00:28:36,540 --> 00:28:39,040 همیشه تنها نبودم 445 00:28:41,840 --> 00:28:43,580 یه پسر داشتم 446 00:28:45,510 --> 00:28:46,580 یه پسر؟ 447 00:28:49,620 --> 00:28:51,480 چه اتفاقی افتاد؟ 448 00:28:53,820 --> 00:28:55,820 رفت 449 00:28:55,850 --> 00:28:58,810 تاریکی روح منو دید 450 00:28:59,930 --> 00:29:02,030 ،یه شانس داشتم تا بخاطرش تغییر کنم 451 00:29:02,050 --> 00:29:06,650 اما... انقدر ترسیده بودم که نتونستم دست بکشم 452 00:29:11,610 --> 00:29:13,940 ...اگر 453 00:29:14,040 --> 00:29:17,210 ...اگر الان میتونستی تغییر کنی 454 00:29:17,310 --> 00:29:18,710 میکردی؟ 455 00:29:21,100 --> 00:29:24,200 ...بخاطر تو 456 00:29:24,260 --> 00:29:27,830 بهترین آدمی که بتونم میشم 457 00:29:42,470 --> 00:29:44,000 ...چی 458 00:29:46,870 --> 00:29:48,410 ما... قبلا این کارها رو انجام دادیم 459 00:29:48,430 --> 00:29:49,730 !آره 460 00:29:50,920 --> 00:29:52,520 نه 461 00:29:52,580 --> 00:29:54,480 سالها وعده و وعید- ...صبر کن. صبر کن- 462 00:29:54,550 --> 00:29:56,020 نمیتونم دوباره این رابطه رو شروع کنم 463 00:29:56,040 --> 00:29:58,250 این بار فرق میکنه هیچکدوم از اینا حقیقت نداره 464 00:29:58,320 --> 00:30:00,520 همه‌ی اینها سالها پیش اتفاق افتاد 465 00:30:00,620 --> 00:30:02,720 ما عاشق هم شدیم. ازدواج کردیم 466 00:30:02,790 --> 00:30:04,790 و حالا، بل، تو بارداری 467 00:30:05,280 --> 00:30:06,820 ،اون بچه در خطر بود 468 00:30:07,230 --> 00:30:10,130 پس تو خودت رو تحت طلسم خواب قرار دادی تا ازش محافظت کنی 469 00:30:10,710 --> 00:30:15,070 ،حالا اون خطر از بین رفته و احتیاج دارم که بیدار بشی 470 00:30:16,440 --> 00:30:19,600 این... خود حقیقته 471 00:30:22,180 --> 00:30:24,280 ولی چیزی که من دیدم هم حقیقته 472 00:30:26,850 --> 00:30:28,560 ...تمام اون قولهای زیر پا گذاشته شده 473 00:30:28,580 --> 00:30:31,680 ...چروکین، من عاشقت هستم 474 00:30:31,890 --> 00:30:34,380 ،و باور دارم که تو هم عاشق منی 475 00:30:34,410 --> 00:30:39,780 ...ولی بودن ما کنار هم تنها منجر به دلشکستگی میشه 476 00:30:41,060 --> 00:30:42,430 اما... بچه‌مون 477 00:30:42,560 --> 00:30:44,820 وضع بچه‌مون اگه با من اینجا صبر کنه بهتر خواهد بود 478 00:30:44,850 --> 00:30:46,550 تا اینکه مدیون تو باشه 479 00:30:47,570 --> 00:30:49,700 واقعا امیدوار بودم همینو بگی 480 00:30:51,440 --> 00:30:52,370 صبر کن 481 00:30:52,470 --> 00:30:54,670 !هنوز ماسه باقی مونده. صبر کن 482 00:30:54,770 --> 00:30:56,940 خیلی معذرت میخوام که تو رو وادار به تحمل این اتفاقات کردم 483 00:30:59,410 --> 00:31:00,520 فقط باید مطمئن میشدم 484 00:31:00,550 --> 00:31:03,050 که دوباره گول دروغهاش رو نمیخوری 485 00:31:07,190 --> 00:31:08,720 حالا میتونم بیدارت کنم 486 00:31:09,610 --> 00:31:11,020 "بیدارم کنی؟" 487 00:31:11,090 --> 00:31:13,360 ولی... آخه چطوری؟ 488 00:31:14,330 --> 00:31:16,230 خب معلومه، با بوسه‌ی عشق واقعی 489 00:31:18,360 --> 00:31:19,700 ولی من که عاشقت نیستم 490 00:31:19,800 --> 00:31:21,400 حتی تو رو نمیشناسم 491 00:31:22,320 --> 00:31:24,400 خوب منو میشناسی 492 00:31:24,470 --> 00:31:27,840 منو از همون اولین روزی که نطفه‌م شکل گرفت میشناختی 493 00:31:32,040 --> 00:31:34,000 چـ... چه خبر شده؟ 494 00:31:34,020 --> 00:31:36,360 ...به نظرم خوب میدونی 495 00:31:36,650 --> 00:31:38,320 مادر 496 00:31:41,950 --> 00:31:44,160 تو پسر مایی 497 00:31:44,260 --> 00:31:45,560 خواهم شد 498 00:31:46,070 --> 00:31:47,670 ،وقتی اون ماسه رو روی بل ریختی 499 00:31:47,690 --> 00:31:50,190 روی من هم ریختی 500 00:31:50,300 --> 00:31:52,100 اینجا فقط دنیای رویاهای بل نیست 501 00:31:52,230 --> 00:31:53,430 دنیای منه 502 00:31:53,530 --> 00:31:55,000 ...من اینجام که بهت هشدار بدم 503 00:31:55,100 --> 00:31:59,440 ،بهش اجازه نده ما رو نابود کنه درست همونجوری که خانواده‌ی قبلیش رو نابود کرد 504 00:31:59,510 --> 00:32:02,210 ،بهش گوش نکن، بل اون نمیتونه پسر ما باشه 505 00:32:02,310 --> 00:32:03,210 غیر ممکنه 506 00:32:03,310 --> 00:32:05,710 ولی ممکنه 507 00:32:07,080 --> 00:32:08,950 و حرفمو ثابت میکنم 508 00:32:19,660 --> 00:32:20,990 بل 509 00:32:21,990 --> 00:32:25,360 ...پسرمون... داشت منو امتحان میکرد 510 00:32:25,430 --> 00:32:28,000 نقش مورفیوس رو بازی میکرد تا ببینه ایا کاری که به صلاحشه انجام میدم یا نه 511 00:32:28,700 --> 00:32:31,170 ...و درست مثل پسر دیگه‌م 512 00:32:31,270 --> 00:32:33,070 اونهم از دست دادم 513 00:32:34,910 --> 00:32:37,040 حتی قبل از اینکه به دنیا بیاد 514 00:32:37,110 --> 00:32:38,840 ،اگه اجازه بدی بوسه‌ی عشق حقیقی بیدارت کنه 515 00:32:38,910 --> 00:32:40,710 اونوقت شاید دیگه نبازی 516 00:32:43,220 --> 00:32:44,680 میتونیم توی خونه در موردش صحبت کنیم 517 00:32:48,550 --> 00:32:51,390 ...من برمیگردم 518 00:32:51,490 --> 00:32:55,290 ولی با تو خونه نمیام 519 00:32:56,600 --> 00:33:00,200 ،پسرم بهم یه هشدار داد و میخوام به حرفش گوش بدم 520 00:33:13,720 --> 00:33:15,150 ،همه‌ش میگی دارم آینده رو میبینم 521 00:33:15,210 --> 00:33:16,350 ولی حس میکنم یه خاطره‌ست 522 00:33:16,420 --> 00:33:18,150 چطور از همه‌ی اینها باخبری؟ 523 00:33:18,200 --> 00:33:19,940 زمانی یه "اوراکل" بودم در اساطیر یونان، واسطه‌هایی بودند که] [غیبگویی میکردند و از اتفاقات آینده خبر میدادند 524 00:33:20,090 --> 00:33:21,850 اگه عاقل باشی بهم اعتماد میکنی 525 00:33:21,920 --> 00:33:24,420 چیزی که دیدی، بخش کوچکی از آینده بود 526 00:33:24,450 --> 00:33:26,290 آره... خیلی کوچیک بود. باید بیشتر ببینم 527 00:33:26,360 --> 00:33:28,390 دونستن آینده بار مسئولیت بزرگیه 528 00:33:28,460 --> 00:33:31,430 آینده همیشه در حرکته، مدام تغییر میکنه 529 00:33:31,450 --> 00:33:32,650 اما اجتناب ناپذیره 530 00:33:32,750 --> 00:33:34,850 این الهامات چه بخوام و چه نخوام به سراغم میان 531 00:33:35,170 --> 00:33:36,340 بیا تمومش کنیم 532 00:33:40,330 --> 00:33:41,330 نگاه کن 533 00:34:06,730 --> 00:34:08,830 اجازه نمیدم بهشون صدمه بزنی 534 00:34:16,340 --> 00:34:18,140 چیزی که دیدی 535 00:34:18,240 --> 00:34:21,410 بخش کوچکی از پایان داستان توئه، ناجی 536 00:34:22,080 --> 00:34:23,640 باید یه راه دیگه وجود داشته باشه 537 00:34:23,660 --> 00:34:27,060 میتونی مسیر رسیدن به مقصد رو تغییر بدی 538 00:34:27,300 --> 00:34:30,390 ولی مقصد تغییری نمیکنه 539 00:34:30,460 --> 00:34:34,930 ...توی روزی که دیدی، در نبردی که دیدی 540 00:34:35,010 --> 00:34:36,040 خواهی مرد 541 00:34:48,990 --> 00:34:50,980 میبینم که دوستم رو پیدا کردی 542 00:34:51,150 --> 00:34:52,320 کمکت کرد؟ 543 00:34:53,080 --> 00:34:54,580 تو دقیقا میدونستی اوراکل ،قرار بود چی نشونم بده 544 00:34:54,600 --> 00:34:55,420 پس این چرت و پرتا رو تموم کن 545 00:34:55,450 --> 00:34:56,830 چی داره میاد، و چطور متوقفش کنیم؟ 546 00:34:56,860 --> 00:34:58,850 چرا باید بخوام متوقف بشه؟ 547 00:34:58,880 --> 00:35:00,640 ،هرچی که داره میاد ،چه کمکم بکنی و چه نکنی 548 00:35:00,660 --> 00:35:02,000 شکستش میدم 549 00:35:02,360 --> 00:35:03,230 خنده داره 550 00:35:03,250 --> 00:35:05,900 ناجی‌ها همیشه همینو میگن 551 00:35:06,820 --> 00:35:08,800 در مورد چی حرف میزنی؟- درست شنیدی، اِما- 552 00:35:08,820 --> 00:35:11,910 تو اولین ناجی‌ای نیستی که باهاش برخورد داشتم 553 00:35:12,550 --> 00:35:14,050 ،هرجا که یه ناجی باشه 554 00:35:14,080 --> 00:35:16,610 یه شرور وجود داره که اونو از پا درمیاره 555 00:35:16,680 --> 00:35:19,710 پایان داستان ناجی‌ها همیشه همینه 556 00:35:23,720 --> 00:35:25,290 خب، اون کیه؟ 557 00:35:25,540 --> 00:35:27,360 من نمیدونم شرور داستان تو کیه 558 00:35:27,380 --> 00:35:28,980 شاید الان اینجاست 559 00:35:29,000 --> 00:35:32,000 یا شایدم همراه من اومده 560 00:35:35,040 --> 00:35:38,000 ،مطمئنم میخوای به اون مردم کمک کنی ،همه‌ی ناجی‌ها همینکارو میکنن 561 00:35:38,020 --> 00:35:40,430 ...ولی باید از خودت بپرسی 562 00:35:40,500 --> 00:35:45,440 آیا کمک به اونها دقیقا همون چیزیه که منجر به پایان داستان تو میشه؟ 563 00:35:59,060 --> 00:36:01,690 فکر کردم میخوای تنها باشی 564 00:36:01,790 --> 00:36:03,010 نظرم تغییر کرد 565 00:36:03,040 --> 00:36:04,370 منم میتونم یدونه بنوشم؟ 566 00:36:08,560 --> 00:36:10,380 ممنون- حالت بهتره- 567 00:36:10,490 --> 00:36:11,990 حق با تو بود. فقط باید کمی کمک میگرفتم 568 00:36:12,010 --> 00:36:14,610 برگشتم پیش آرچی و همه‌چیز رو حل کردم 569 00:36:17,180 --> 00:36:18,150 و دستت؟ 570 00:36:18,220 --> 00:36:19,760 فقط بخاطر اضطراب بود 571 00:36:20,190 --> 00:36:23,080 مطمئنی دلیلش همین بود... اضطراب؟ 572 00:36:26,620 --> 00:36:28,420 قول میدم 573 00:36:32,660 --> 00:36:34,860 خیلی متاسفم، رجینا 574 00:36:34,920 --> 00:36:37,160 گرچه میدونم بلاخره حل میشه 575 00:36:37,230 --> 00:36:39,250 ...رابطه من و اِما هم قبل از اینکه یاد بگیریم چطور 576 00:36:39,280 --> 00:36:41,960 واقعا باهم صادق باشیم کلی پستی و بلندی داشت 577 00:36:43,330 --> 00:36:45,500 راستش، فکر نکنم مشکل ما صداقت باشه 578 00:36:46,870 --> 00:36:48,770 خب، پس فکر میکنی چیه؟ 579 00:36:51,810 --> 00:36:53,770 رابین 580 00:37:04,290 --> 00:37:06,920 من مادرخونده‌ی افتضاحی بودم 581 00:37:10,990 --> 00:37:13,590 رجینا، بیخیال گذشته‌ها گذشته 582 00:37:13,730 --> 00:37:15,200 میدونم که افتضاح بودم 583 00:37:19,000 --> 00:37:22,700 چطور توی اون دوران وحشتناک امیدت رو حفظ کردی؟ 584 00:37:28,950 --> 00:37:31,050 ...خب، وقتی مادرم از دنیا رفت 585 00:37:33,730 --> 00:37:35,090 ...و بعد پدرم هم از دنیا رفت 586 00:37:37,170 --> 00:37:39,650 هیچی نداشتم 587 00:37:43,730 --> 00:37:46,010 ...و بعد متوجه شدم که، وقتی تو 588 00:37:46,030 --> 00:37:48,600 وقتی ملکه‌ی شیطانی سعی میکرد منو بکشه 589 00:37:50,470 --> 00:37:54,000 تنها روشی که میتونستم زنده بمونم 590 00:37:54,070 --> 00:37:56,180 این بود که هرگز ناامید نشم 591 00:37:56,210 --> 00:37:58,310 تو یادم دادی چطور ایمان داشته باشم 592 00:37:58,480 --> 00:38:02,020 تو کسی بودی که یادم داد امید یه انتخابه 593 00:38:08,950 --> 00:38:10,950 به نظرم هیدیس اشتباه میکرد 594 00:38:14,460 --> 00:38:16,420 رابین در آرامشه 595 00:38:21,300 --> 00:38:23,210 میدونی، اینجا نشسته بودم و 596 00:38:23,230 --> 00:38:26,730 با خودم فکر میکردم این آدمهای تازه وارد 597 00:38:26,840 --> 00:38:32,340 چقدر رقت انگیز بودن که توی یه سرزمین وحشتناک قایم شده بودن 598 00:38:32,410 --> 00:38:34,540 تا داستانهاشون اتفاق نیوفتن 599 00:38:36,050 --> 00:38:39,410 ...و بعد متوجه شدم که 600 00:38:39,480 --> 00:38:41,150 منم در گذشته دقیقا همینکارو میکردم 601 00:38:41,250 --> 00:38:43,450 من که یادم نمیاد تو از چیزی قایم شده باشی 602 00:38:43,550 --> 00:38:45,250 چرا، قایم میشدم 603 00:38:47,120 --> 00:38:49,420 زندگیم یهویی متوقف شد 604 00:38:51,130 --> 00:38:57,700 تنها داستانی که می‌شنیدم ...داستانی بود که مدام به خودم میگفتم 605 00:38:57,770 --> 00:39:02,000 که من... ملکه‌ی شیطانی هستم 606 00:39:04,070 --> 00:39:07,840 تا اینکه بلاخره، مهمترین چیز رو فراموش کردم 607 00:39:10,380 --> 00:39:13,350 زندگیم هرگز یک داستان نبوده 608 00:39:15,720 --> 00:39:17,620 تشکیل شده از چندین داستان بود 609 00:39:21,160 --> 00:39:23,360 برای بعضی‌ها، یه شرور بودم 610 00:39:24,720 --> 00:39:27,560 ...من به مردم صدمه زدم 611 00:39:30,070 --> 00:39:34,210 اونهم به روشهایی که هرگز نمیتونم جبران کنم 612 00:39:38,570 --> 00:39:42,410 ...برای بعض‌های دیگه 613 00:39:42,510 --> 00:39:44,040 یه قهرمان هستم 614 00:39:45,180 --> 00:39:48,820 ،اونها قدرتم رو دیدن 615 00:39:48,920 --> 00:39:51,500 ،تواناییم برای انجام کار سخت رو 616 00:39:51,520 --> 00:39:53,820 حتی وقتی فکر میکردم از پسش برنمیام 617 00:39:59,100 --> 00:40:02,260 میخوام یه داستان جدید رو شروع کنم 618 00:40:02,290 --> 00:40:04,820 داستانی که ملکه‌ی شیطانی توش نقشی نداره 619 00:40:07,070 --> 00:40:12,840 و انتخاب میکنم تا باور داشته باشم ...که این داستان 620 00:40:12,910 --> 00:40:15,740 پایان بهتری نسبت به داستان قبلیم داره 621 00:40:45,270 --> 00:40:47,070 پس اونجایی 622 00:40:49,550 --> 00:40:51,040 رجینا؟ 623 00:40:54,150 --> 00:40:57,750 زندگی به روش دلپذیری طعنه آمیز نیست؟ 624 00:40:58,790 --> 00:41:02,120 تنها چیزی که همیشه میخواستی یه خواهر بود 625 00:41:02,500 --> 00:41:04,730 ...و وقتی که بلاخره به آرزوت رسیدی 626 00:41:06,100 --> 00:41:07,860 فهمیدی آرزوی اشتباهی بود 627 00:41:10,480 --> 00:41:11,800 ...تو 628 00:41:12,660 --> 00:41:14,140 تو زنده‌ای 629 00:41:14,170 --> 00:41:16,240 نمیتونید به این آسونی از شر من خلاص شید 630 00:41:18,120 --> 00:41:19,050 چی میخوای؟ 631 00:41:19,070 --> 00:41:22,540 بیا یه نوشیدنی بنوشیم، خواهر 632 00:41:25,050 --> 00:41:27,850 وقت کمی خوش و بش خواهرانه رسیده 633 00:41:31,960 --> 00:41:34,960 در طول فاصله‌ی میان فصلی خبرها را دنبال کنید telegram.me/ONCEpersian facebook.com/ONCEpersian