1
00:00:00,335 --> 00:00:02,540
آنچه گذشت
2
00:00:02,660 --> 00:00:04,132
آرتور ميدونه که مرلين رو آزاد کرديم
3
00:00:04,167 --> 00:00:05,137
و واقعا از اين اتفاق خوشحال نيست
4
00:00:05,595 --> 00:00:07,067
من منتظر تو بودم، اما
5
00:00:07,103 --> 00:00:08,776
اين خائن رو به سياهچال ببريد جايي که واقعا بهش تعلق داره
6
00:00:09,029 --> 00:00:10,233
تاج زرشکي
7
00:00:10,269 --> 00:00:12,579
با استفاده از اين ميشه از موانع جادويي گذشت و ارتباط برقرار کرد
8
00:00:12,614 --> 00:00:14,639
احتمالا ميخواسته با مرلين ارتباط برقرار کنه
9
00:00:14,674 --> 00:00:16,163
تو ميتوني اما رو از بند تاريکي آزاد کني؟
10
00:00:16,198 --> 00:00:17,297
حتما
11
00:00:17,419 --> 00:00:20,338
فکر ميکني چقدر ميتوني قلب من رو نگهداري و من رو تهديد کني؟
12
00:00:20,460 --> 00:00:22,367
تا زماني که به چيزي که ميخوام برسم
13
00:00:22,488 --> 00:00:24,891
تنها کسي که ميتونه من رو به اون شمشير برسونه تو هستي
14
00:00:25,161 --> 00:00:26,784
من نميتونم قهرماني که ميخواي باشم
15
00:00:26,820 --> 00:00:27,873
داري چي کار ميکني؟
16
00:00:27,908 --> 00:00:29,531
بهت يادآوري ميکنم که بايد به خاطر چي بجنگي
17
00:00:54,377 --> 00:00:55,764
کارت زياد بد نيست
18
00:00:55,801 --> 00:00:57,810
اونم واسه وقتي که هزار سال داخل يه درخت حبس بودي
19
00:00:57,862 --> 00:00:59,066
درست مثل روندن يه دوچرخه ميمونه
(ساده است براي من)
20
00:01:00,742 --> 00:01:03,504
خب، زياد طول نميکشه تا زماني که آرتور بفهمه که ما اينجا هستيم
21
00:01:03,557 --> 00:01:05,264
تو از کجا ميدوني که يه دوچرخه چيه؟
22
00:01:05,781 --> 00:01:07,240
جدا فکر ميکني تمام پيشگوئي هام
23
00:01:07,277 --> 00:01:08,749
فقط به خاطر شانس درست از آب در مياد؟
24
00:01:08,784 --> 00:01:09,704
اين طرف
25
00:01:20,986 --> 00:01:22,402
لعنتي
26
00:01:23,034 --> 00:01:24,361
تو واقعا آينده رو ميبيني
27
00:01:25,162 --> 00:01:26,959
ذره ذره و تکه تکه
بله
28
00:01:41,249 --> 00:01:42,740
دلربا؟
مشکلي نيست
29
00:01:42,953 --> 00:01:45,214
من و مري مارگرت ديگه تحت کنترل آرتور نيستيم
30
00:01:45,336 --> 00:01:46,558
چطور تونستيد طلسمش رو بشکنيد؟
31
00:01:46,610 --> 00:01:48,065
اونها نتونستند رفيق
32
00:01:48,117 --> 00:01:50,042
من تونستم
33
00:01:50,790 --> 00:01:51,666
مرلين
34
00:01:52,160 --> 00:01:55,319
من چي؟ شما اينجا هستيد که منم نجات بديد؟
35
00:01:56,047 --> 00:01:57,660
مريدا؟
چطور سر از اينجا درآوردي؟
36
00:01:57,782 --> 00:01:58,590
داستانش طولانيه
37
00:01:58,712 --> 00:02:00,539
ولي بعد از کاري که دخترت باهام کرد
38
00:02:00,661 --> 00:02:01,932
خارج کردن من حداقل کاريه که ميتوني انجام بدي
39
00:02:02,054 --> 00:02:03,696
درسته، حق با اونه
40
00:02:04,258 --> 00:02:05,370
اما هم از ما ميخواست که آزادش کنيم
41
00:02:05,407 --> 00:02:07,666
درسته، ولي همه چيز طي اين هزار سال عوض شده
42
00:02:07,718 --> 00:02:09,676
اين ميله ها با جادويي مسحور شدند که
43
00:02:09,679 --> 00:02:11,937
من تا به حال باهاش برخورد نکردم
44
00:02:12,477 --> 00:02:13,076
بيا
45
00:02:13,724 --> 00:02:15,003
اين رو امتحان کن
46
00:02:15,617 --> 00:02:18,437
هاه، خب، تو همون باهوش گروه نيستي؟
47
00:02:18,780 --> 00:02:20,314
خوشحالم که يکي متوجه شد
48
00:02:33,784 --> 00:02:35,247
بهتره حرکت کنيم
49
00:02:35,505 --> 00:02:37,230
نه صبر کنيد، من نميتونم از اينجا خارج بشم
50
00:02:37,351 --> 00:02:38,507
حلقه من پيش آرتوره
51
00:02:38,559 --> 00:02:40,315
اون تنها راهيه که من ميتونم برادرانم رو پيدا کنم
52
00:02:40,367 --> 00:02:42,621
خب ببين اون حلقه ها تورو فقط به سمت يک چيز هدايت ميکنند
53
00:02:42,743 --> 00:02:43,533
مرگ خودت
54
00:02:44,869 --> 00:02:46,494
بهت اطمينان ميدم که ما راه ديگه اي پيدا ميکنيم
55
00:02:46,615 --> 00:02:47,842
تا برادرانت رو نجات بديم
56
00:02:51,055 --> 00:02:56,075
قسمت ششم از فصل پنجم
...
خرس و کمان
57
00:02:56,276 --> 00:02:59,288
StoneCold
...
TvCenter
58
00:03:00,237 --> 00:03:01,847
ما مرلين رو توي کملات پيدا کرديم؟
59
00:03:01,879 --> 00:03:04,666
اما ديشب وقتي ميخواست هنري رو ببينه از دهنش در رفت
60
00:03:04,668 --> 00:03:06,322
اگه ما اون جادوگر رو پيدا کرديم
61
00:03:06,357 --> 00:03:09,060
پس چرا اون نتونسته اما رو از تاريکي نجات بده؟
62
00:03:09,112 --> 00:03:10,454
داري از شخص اشتباهي سوال رو ميپرسي
63
00:03:10,577 --> 00:03:11,904
خب ما که نميتونيم از خودش سوال بپرسيم
64
00:03:12,027 --> 00:03:13,589
اتفاقا دقيقا ميخوايم همين کار رو انجام بديم
65
00:03:14,061 --> 00:03:15,027
يک تاج زرشکي
66
00:03:15,544 --> 00:03:18,036
متوجه شدي چطور ميشه با طلسمش با ديگران ارتباط برقرار کرد
67
00:03:18,158 --> 00:03:20,112
بزاريد فقط اينطور بگيم که
ديدن اما وقتي که
68
00:03:20,235 --> 00:03:21,873
داشت قلب وايولت رو از جا درمياورد
69
00:03:22,283 --> 00:03:23,891
تمام انگيزه اي که ميخواستم رو به من داد
70
00:03:24,013 --> 00:03:26,470
چطور اين چيز کار ميکنه؟
همينطوري ساده باهاش حرف ميزنيم؟
71
00:03:26,523 --> 00:03:28,011
اينقدرها ساده نيست
72
00:03:28,507 --> 00:03:30,360
هرکسي نميتونه مرلين رو احضار کنه
73
00:03:31,080 --> 00:03:33,944
اون فقط توسط کساني احضار ميشه که توسط خود مرلين انتخاب شده باشند
74
00:03:34,160 --> 00:03:36,917
آرتور، مرلين تمام پيشگوئي هاش رو به اون داده بود
75
00:03:37,261 --> 00:03:39,406
پس نظر تو چيه کلانتر؟
76
00:03:39,528 --> 00:03:41,007
همين الان ميرم پيش آرتور
77
00:03:41,060 --> 00:03:42,325
صبر کن
صبر کن
78
00:03:42,362 --> 00:03:43,882
چرا داريم وقتمونو با مرلين تلف ميکنيم
79
00:03:43,885 --> 00:03:45,750
درحاليکه يکي اينجا هست که ميتونه بهمون کمک کنه
80
00:03:45,753 --> 00:03:46,342
کي؟
81
00:03:46,757 --> 00:03:47,344
رامپل
82
00:03:47,469 --> 00:03:49,826
اگه اون تاريکي رو به استوري بروک برنميگردوند
83
00:03:49,864 --> 00:03:51,647
ما الان اينجا نبوديم
84
00:03:51,700 --> 00:03:54,622
رامپل ممکنه مقصر وضعيتي که الان توش هستيم باشه
85
00:03:55,143 --> 00:03:56,714
ولي اما هم همينطور مقصره
86
00:03:57,300 --> 00:04:00,283
اون هم توسط تاريکي فريب خورده
درست مثل رامپل
87
00:04:00,590 --> 00:04:02,325
پس اين چطور باعث تفاوت رامپل ميشه؟
88
00:04:02,360 --> 00:04:04,817
ببخشيد عزيزم، ولي کروکوديل بيشتر از هرکسي شانس براي جبران داشته
89
00:04:04,941 --> 00:04:07,118
و الان ماهم بايد براي اما بهترين کار رو انجام بديم
90
00:04:07,172 --> 00:04:08,734
که اون هم تماس برقرار کردن با مرلينه
91
00:04:08,788 --> 00:04:10,690
و اگه اتفاقي بدي براي رامپل بيافته
92
00:04:10,743 --> 00:04:12,900
اين ريسکيه که مجبوريم بپذيريم
93
00:04:13,266 --> 00:04:15,110
خب شايد شما مايل به اين کار باشيد
94
00:04:15,425 --> 00:04:16,249
ولي من نه
95
00:04:43,461 --> 00:04:44,940
من رو ببخش بل
96
00:05:10,610 --> 00:05:12,239
کملات
شش هفته قبل
97
00:05:13,157 --> 00:05:15,489
قبلتر که ديدمت، کارت زياد با جادو بد نيست
98
00:05:15,848 --> 00:05:16,935
اگه منم به خوبي تو بودم
99
00:05:16,971 --> 00:05:19,417
هيچوقت آخر سر از اون سياهچال سر در نمياوردم
100
00:05:19,471 --> 00:05:21,401
چرا اونجا بودي؟
101
00:05:22,145 --> 00:05:24,414
بعد از اينکه راهم از شما جدا شد
102
00:05:24,687 --> 00:05:26,039
داشتم حلقه نور آبي رو دنبال ميکردم
103
00:05:26,164 --> 00:05:27,935
تا بتونم قبيله هايي که برادرانم رو نگه ميدارند پيدا کنم
104
00:05:28,820 --> 00:05:30,851
حلقه من رو به دريايي عاج هدايت کرد
105
00:05:31,444 --> 00:05:33,381
پس من يه قايق دزديدم که بتونم رد شم
106
00:05:34,147 --> 00:05:36,813
ولي متاسفانه قايق متعلق به آدم اشتباهي بود
107
00:05:36,850 --> 00:05:38,008
کي، آرتور؟
108
00:05:38,132 --> 00:05:40,793
افرادش دستگيرم کردند
و من رو به داخل سياهچال انداختند
109
00:05:44,656 --> 00:05:46,550
هشش
110
00:05:47,391 --> 00:05:48,565
توهم شنيدي؟
111
00:05:49,617 --> 00:05:50,751
هاه؟
112
00:05:51,706 --> 00:05:53,076
چيو؟
113
00:05:53,112 --> 00:05:54,921
هيچي
114
00:05:54,957 --> 00:05:58,782
فقط ميخواستم کاري کنم که ديگه در ديد دوستانت نباشيم
115
00:05:58,834 --> 00:06:01,667
چي؟ چرا؟
116
00:06:02,805 --> 00:06:04,624
تا اونها اين رو نبينند
117
00:06:11,500 --> 00:06:13,237
زمان حال
..
تا جاييکه تونستم بهش فشار آوردم
118
00:06:13,731 --> 00:06:15,305
ديگه آخر کاريم
119
00:06:26,263 --> 00:06:27,772
داشتي ميگفتي؟
120
00:06:29,941 --> 00:06:31,938
زودباش، لهش کن
121
00:06:32,061 --> 00:06:34,192
بهتر از اينه که بهت کمک کنم تا کاراي کثيفت رو انجام بدي
122
00:06:34,229 --> 00:06:36,764
چرا بايد اين کار رو انجام بدم درحالي که کارت هنوز تموم نشده؟
123
00:06:36,888 --> 00:06:37,865
داري چي ميگي؟
124
00:06:37,918 --> 00:06:39,197
من چطور ميتونم آموزشش بدم وقتي اون حتي اينجا نيست؟
125
00:06:39,234 --> 00:06:40,774
تو برام مسئله اي رو مشخص کردي که ميخواستم بدونم
126
00:06:40,898 --> 00:06:42,921
اينکه بل همون کسيه که رامپل حاضره براش بجنگه
127
00:06:43,228 --> 00:06:44,938
خب اين قضيه کاملا اونرو تبديل به يه قهرمان نکرد، درسته؟
128
00:06:44,991 --> 00:06:45,723
ميکنه
129
00:06:47,041 --> 00:06:48,850
اگر که بخواد تورو متوقف کنه
130
00:06:49,523 --> 00:06:51,018
من رو متوقف کنه؟ از چي متوقفم کنه؟
131
00:06:51,692 --> 00:06:52,812
کشتن بل
132
00:06:54,962 --> 00:06:57,595
حالا برو بل رو پيدا کن و يک تير به قلبش بزن
133
00:07:02,841 --> 00:07:05,180
شش هفته قبل
134
00:07:19,801 --> 00:07:22,071
داشتم کم کم نگران ميشدم که نکنه ديگه بيدار نشي
135
00:07:25,120 --> 00:07:26,299
داري من رو کجا ميبري؟
136
00:07:26,423 --> 00:07:27,696
اوه پس عصباني هم ميشي
خوشم اومد
137
00:07:27,819 --> 00:07:28,695
ولي من نميخوام بهت صدمه بزنم
138
00:07:28,819 --> 00:07:29,911
برآمدگي بالاي سرم داره حرفتو تاييد ميکنه
139
00:07:30,034 --> 00:07:30,490
بدون حلقه
140
00:07:30,614 --> 00:07:31,965
من نياز به راه ديگه اي دارم تا برادرانم رو پيدا کنم
141
00:07:32,546 --> 00:07:34,162
و اون راه ديگه
142
00:07:34,595 --> 00:07:35,581
تو هستي
143
00:07:36,184 --> 00:07:39,034
اگه نياز به جادو داشتي، ميتونستي خيلي راحت درخواست کني
144
00:07:39,387 --> 00:07:41,203
چي، و ريسک نه شنيدن رو قبول کنم؟
145
00:07:41,239 --> 00:07:44,299
ببخشيد ولي من بيشتر از اون دسته آدمام که اول طرفو ميزنند
146
00:07:44,423 --> 00:07:46,139
بعد ازش درخواست ميکنن، هستم
147
00:07:46,264 --> 00:07:48,115
به خاطر همين قبيله ها برادرانت رو دزديدند؟
148
00:07:48,139 --> 00:07:48,762
به سختي
149
00:07:48,886 --> 00:07:50,273
اون دامن پوش هاي خشن فکر نميکنند
150
00:07:50,398 --> 00:07:52,559
من بتونم بدون ازدواج کردن با يکيشون به قلمرومون حکومت کنم
151
00:07:53,114 --> 00:07:54,669
نميخوام با کسي ازدواج کنم که بهش علاقه اي ندارم
152
00:07:54,794 --> 00:07:56,033
تا فقط حکومت رو حفظ کنم
153
00:07:57,997 --> 00:08:00,040
بعد از مرگ پدرم
اونها مادرم رو تبعيد کردند
154
00:08:00,165 --> 00:08:02,626
و برادرانم رو دزديدند
155
00:08:03,330 --> 00:08:05,726
فقط در صورتي آزادشون ميکنند که من حکومت رو بهشون واگذار کنم
156
00:08:06,408 --> 00:08:07,917
و توام نميخواي اين کار رو انجام بدي
157
00:08:08,041 --> 00:08:10,144
توام تموم چيزهايي که هميشه آرزشونو داشتي فقط به خاطر اينکه
158
00:08:10,267 --> 00:08:12,761
يک مرد بهت ميگه لياقتش رو نداري، رها ميکني؟
159
00:08:14,216 --> 00:08:15,694
پس نظرت چيه؟
160
00:08:16,328 --> 00:08:17,462
بهم کمک ميکني تا به قبيله ها نشون بدم
161
00:08:17,586 --> 00:08:19,370
که با ملکه اشتباهي در افتادند؟
162
00:08:24,248 --> 00:08:27,121
حالا، اون تورو کجا نگه ميداره؟
163
00:08:54,744 --> 00:08:56,925
به من صدمه نزن
لطفا
164
00:08:57,048 --> 00:08:59,378
لطفا
اوه هي هي هي
165
00:08:59,731 --> 00:09:02,942
مشکلي نيست
عزيز دلم، فقط منم
166
00:09:02,995 --> 00:09:03,916
مشکلي نيست
167
00:09:04,955 --> 00:09:05,919
بل؟
168
00:09:06,159 --> 00:09:07,674
فقط منم
169
00:09:10,737 --> 00:09:11,950
واقعا خودتي؟
170
00:09:12,783 --> 00:09:13,574
آره
171
00:09:14,970 --> 00:09:17,582
اون دنبال منه
صبر کن
172
00:09:18,618 --> 00:09:19,605
عيبي نداره
173
00:09:20,026 --> 00:09:21,274
تو الان ديگه در امنيت هستي
174
00:09:21,922 --> 00:09:23,644
مشکلي نيست
175
00:09:23,951 --> 00:09:27,591
هي هي
176
00:09:27,645 --> 00:09:30,650
خدايا، بل
177
00:09:30,685 --> 00:09:32,853
مرسي
178
00:09:32,889 --> 00:09:34,042
چي؟
179
00:09:34,542 --> 00:09:36,073
منظورم اينه که
180
00:09:36,859 --> 00:09:39,220
منظورم اينه که وقتي تو کما بودم
181
00:09:40,730 --> 00:09:44,093
تنها چيزي که ميخواستم اين بود که بميرم
182
00:09:44,705 --> 00:09:47,021
بعد از همه کارهايي که کرده بودم، من چه لياقتي براي زنده موندن داشتم؟
183
00:09:48,577 --> 00:09:50,652
و بعد چيزي شنيدم
184
00:09:53,415 --> 00:09:54,516
صداي تورو
185
00:09:55,592 --> 00:09:58,767
بعد از همه کارهايي که در حقت کردم
186
00:09:58,819 --> 00:10:01,755
تو بازم با من موندي
187
00:10:04,013 --> 00:10:05,856
بل
188
00:10:06,622 --> 00:10:09,033
اگه به خاطر تو نبود
189
00:10:09,915 --> 00:10:12,637
الان حتي زنده ام نبودم
190
00:10:14,997 --> 00:10:16,727
مرسي
191
00:10:20,039 --> 00:10:21,452
زودباش
192
00:10:21,575 --> 00:10:23,069
ميدوني، زياد طول نميکشه
193
00:10:23,193 --> 00:10:24,291
تا اما بفهمه که کجا رفتي
194
00:10:26,535 --> 00:10:28,809
اگه بخواد من رو پيدا کنه، همين الانش هم پيدام کرده
195
00:10:29,183 --> 00:10:31,239
اون ميخواست که من فرار کنم
196
00:10:31,292 --> 00:10:32,688
ولي اين معني نميده
197
00:10:32,812 --> 00:10:33,808
اون تورو دزديد
198
00:10:33,932 --> 00:10:35,515
تا من رو تبديل به قهرمان کنه
199
00:10:36,659 --> 00:10:39,090
تا اکسکاليبور رو از سنگ بيرون بکشم
200
00:10:40,369 --> 00:10:43,609
خب، فرار کردن تو چطور به اين قضيه کمک ميکنه؟
201
00:10:44,803 --> 00:10:46,148
اون دنبال توئه
202
00:10:46,455 --> 00:10:47,743
من؟ چرا؟
203
00:10:47,867 --> 00:10:50,229
تا من رو مجبور کنه که ازت محافظت کنم
204
00:10:50,281 --> 00:10:52,916
فکر ميکنه اين کارش باعث ميشه من قهرماني بشم که اون ميخواد
205
00:10:55,404 --> 00:10:57,648
بل، تو در خطر هستي
206
00:10:57,683 --> 00:10:59,562
خب
207
00:10:59,686 --> 00:11:02,650
چي کار بايد بکنم؟
208
00:11:02,686 --> 00:11:04,827
مغازه
209
00:11:04,863 --> 00:11:07,294
اونجا جادويي هست که ميتونه بهمون کمک کنه
210
00:11:15,052 --> 00:11:16,351
اونجا جادويي هست که ميتونه کمکمون کنه
211
00:11:16,475 --> 00:11:18,406
ميتونيم ازش استفاده کنيم تا برادرانم رو پيدا کنيم
212
00:11:18,408 --> 00:11:20,932
مطمئني که جادوگر خونه نيست؟
نه
213
00:11:21,149 --> 00:11:21,895
و چه اهميتي داره؟
214
00:11:22,018 --> 00:11:24,463
فقط به کمي زمان احتياج داريم تا از ديگش استفاده کنيم
215
00:11:30,204 --> 00:11:31,549
باشه
216
00:11:44,609 --> 00:11:45,529
ميدوني اون کجاست؟
217
00:11:45,650 --> 00:11:48,042
آره، مور جنوبي
218
00:11:52,028 --> 00:11:54,272
مکينتاش، مکگافين و دينگوال
219
00:11:54,611 --> 00:11:56,474
همونايي هستند که ميخواستند با تو ازدواج کنند؟
220
00:11:56,597 --> 00:11:58,708
حالا متوجه شدي چرا ميخواستم خودم فقط حکومت کنم
221
00:12:11,286 --> 00:12:12,755
حدس ميزنم اونها برادرانت باشند
222
00:12:12,880 --> 00:12:15,599
آره، ميخوان باهاشون چي کار کنند؟
223
00:12:15,637 --> 00:12:17,306
به اندازه کافي صبر کرديم
224
00:12:17,543 --> 00:12:19,518
چون که مريدا نتونست
225
00:12:19,857 --> 00:12:21,862
با ميل قلبي خودش حکومت رو واگذار کنه
226
00:12:22,787 --> 00:12:25,344
ما هم هيچ شانس ديگه اي نداريم که خودمون ازش حکومت رو بگيريم
227
00:12:25,718 --> 00:12:28,653
و به خاطر تنبيه کردنش
در آخر امروز
228
00:12:29,132 --> 00:12:33,432
برادرانش
229
00:12:33,436 --> 00:12:36,152
اعدام خواهند شد
230
00:12:36,891 --> 00:12:38,237
پس اونها قراره به خاطر من کشته بشن
231
00:12:38,250 --> 00:12:40,304
اين درست نيست
ما هنوز هم ميتونيم نجاتشون بديم
232
00:12:40,427 --> 00:12:42,404
نه وقت زيادي براي نقشه فرار نداريم
233
00:12:42,697 --> 00:12:46,432
بهت قول ميدم که يک راهي پيدا ميکنيم تا اونهارو از اين سرنوشت نجات بديم
234
00:12:46,973 --> 00:12:48,431
سرنوشت
235
00:12:51,158 --> 00:12:52,743
جواب همينه
236
00:13:01,902 --> 00:13:04,111
تنها يک راه هست که ميشه برادرانم رو نجات داد
237
00:13:04,233 --> 00:13:07,559
بايد سرنوشتشون رو عوض کنم
و ازت ميخوام که تو اين کار رو انجام بدي
238
00:13:19,101 --> 00:13:21,885
اون يه لگد بود، کوچولوي من؟
239
00:13:25,542 --> 00:13:28,726
اوه خدارو شکر، داشتم از گرسنگي ميمردم
240
00:13:28,764 --> 00:13:30,246
تنها چيزي که الان اين کوچولو ميخواد
241
00:13:30,369 --> 00:13:32,190
يه بشقاب حلقه پيازه
242
00:13:33,596 --> 00:13:35,019
من مستقيما از شهردار دستور گرفتم
243
00:13:35,142 --> 00:13:37,310
که تنها به شما غذاي محلي و توليد داخلي بدم
244
00:13:37,432 --> 00:13:39,353
خب، چقدر خواهر من مهربونه، نه؟
245
00:13:39,390 --> 00:13:39,982
برو
246
00:13:47,430 --> 00:13:48,845
باور کن اگه تنها يک نفر بدونه که بارداري پشت ميله هاي زندان چطوره
247
00:13:48,969 --> 00:13:51,094
اون من هستم
248
00:13:51,149 --> 00:13:53,088
سوان سياهپوش
249
00:13:53,125 --> 00:13:54,910
چطور اين افتخار نصيب من شده؟
250
00:13:55,284 --> 00:13:56,745
فقط ميخواستم که کمي صحبت کنيم
251
00:13:57,028 --> 00:13:58,274
متاسفانه حسش نيست
252
00:14:12,008 --> 00:14:15,338
فکر کنم بتونم به حرفات گوش بدم
253
00:14:15,382 --> 00:14:18,018
خب بهم بگو
254
00:14:18,056 --> 00:14:21,037
چطور مشکلاتي ميخواي خودتو توش بندازي؟
255
00:14:25,766 --> 00:14:26,956
به خوردن ادامه بده
256
00:14:27,699 --> 00:14:29,524
سياهپوش ها قضاوتي نميکنند
257
00:14:32,271 --> 00:14:33,665
با تموم اين مهمون نوازي ها
258
00:14:33,791 --> 00:14:35,602
ميدونم که اين فقط يه تماس عادي نيست
259
00:14:36,659 --> 00:14:37,548
چي ميخواي؟
260
00:14:37,601 --> 00:14:40,151
مستقيم رفتي سر اصل مطلب، خوشم اومد، يه نگاه به اين بنداز
261
00:14:43,092 --> 00:14:44,364
چوب شاگرد مرلين
262
00:14:44,489 --> 00:14:45,484
تو تنها کسي هستي که تونستي
263
00:14:45,610 --> 00:14:48,829
جادوي مرلين رو استفاده کني و زنده بموني تا ازش صحبت کني
264
00:14:48,884 --> 00:14:51,642
چه خوبه که از آدم قدرداني بشه
265
00:14:52,438 --> 00:14:55,419
اگه همه چيز طبق نقشه پيش بره، من به کمکت احتياج دارم
266
00:14:55,475 --> 00:14:56,827
چقدر هيجان انگيز
267
00:14:57,046 --> 00:14:59,335
نميتونم منتظر باشم که تو در عوض چه پيشنهادي داري
268
00:14:59,372 --> 00:15:01,233
آزادي تو
269
00:15:01,287 --> 00:15:03,121
و محافظت من از تو در برابر رجينا
270
00:15:03,136 --> 00:15:04,499
يا هرکس ديگه اي که بخواد بهت صدمه بزنه
271
00:15:04,624 --> 00:15:06,409
پس سياهپوش اينجاست که يه معامله بکنه؟
272
00:15:06,772 --> 00:15:09,048
به صورت خيلي وحشتناکي تکراري
(اشاره به علاقه بيش از پوست چروکين به معامله کردن)
273
00:15:09,086 --> 00:15:10,895
ميدوني، باور کني يا نه
274
00:15:10,948 --> 00:15:13,377
بيماري که اونجا رو گردگيري ميکنه علاقه زيادي به حرف زدن داره
275
00:15:13,415 --> 00:15:15,897
و منم شنيدم که تو اين مدت کمي شيطون بودي
276
00:15:16,142 --> 00:15:19,398
درآوردن قلب يه دختر بچه تا دل پسر خودت رو بشکني
277
00:15:19,454 --> 00:15:20,707
مرحبا
278
00:15:20,710 --> 00:15:23,649
اين فراتر از مراحل تاريکيه که ديدم
آفرين
279
00:15:23,703 --> 00:15:25,334
فکر ميکني اجازه داري که راجع به اين قضيه قضاوت کني
280
00:15:25,389 --> 00:15:26,848
اونم بعد از تموم کارهايي که خودت کردي؟
281
00:15:26,904 --> 00:15:28,329
نه
282
00:15:28,346 --> 00:15:29,857
ولي از طرف کسي که توسط مادرش
283
00:15:29,981 --> 00:15:30,716
بهش خيانت شده
284
00:15:30,838 --> 00:15:32,925
ميدونم که اين احساساتي که صدمه ميبينند به راحتي خوب نميشند
285
00:15:33,013 --> 00:15:34,234
باقي ميمونند
286
00:15:34,358 --> 00:15:36,447
پس با يک عمر خشم زندگي کردن بهت خوش بگذره
287
00:15:36,797 --> 00:15:38,457
اون من رو ميبخشه
فقط احتياج به کمي زمان داره
288
00:15:38,580 --> 00:15:40,172
حتي اگه تمامي زمان هاي دنيا رو هم داشته باشي
289
00:15:40,225 --> 00:15:42,345
بعضي چيزها قبل بخشايش نيستند
290
00:15:42,903 --> 00:15:44,703
اينطور باور ندارم
291
00:15:45,871 --> 00:15:47,810
من نيل رو کشتم
292
00:15:47,845 --> 00:15:49,201
آماده اي که همديگه رو ببوسيم و باهم آشتي کنيم؟
293
00:15:49,324 --> 00:15:51,163
معامله ميکنيم يا نه؟
294
00:15:51,286 --> 00:15:53,104
من خودم مشکلات خانوادگي خودم رو دارم
295
00:15:53,227 --> 00:15:54,390
به مشکلات تو ديگه نيازي ندارم
296
00:15:54,639 --> 00:15:56,681
ميخوام روي ديگه اي از زندگي رو ببينم
297
00:15:56,803 --> 00:15:58,431
و با اين کوچولو تو اين راه
298
00:15:58,468 --> 00:15:59,588
نميخوام ديگه خودمو درگير کسي بکنم
299
00:15:59,711 --> 00:16:01,381
که ممکنه روش تاثير بدي داشته باشه
300
00:16:02,218 --> 00:16:03,623
ولي بابت مهمان نوازي ممنونم
301
00:16:03,661 --> 00:16:05,973
اگه ديگه چيزي نيست، ميخوام برگردم به سلولم داخل زندان
302
00:16:06,096 --> 00:16:08,309
تو به يه متحد در اين شهر نياز پيدا خواهي کرد
303
00:16:08,361 --> 00:16:10,073
شايد الان نه، ولي به زودي
304
00:16:10,903 --> 00:16:12,414
تو برميگردي که معامله من رو قبول کني
305
00:16:13,306 --> 00:16:15,114
اينطور فکر نميکنم اما
306
00:16:15,149 --> 00:16:19,458
ميدوني، چون تفاوت من با تو اينه که
307
00:16:19,493 --> 00:16:22,053
براي من تنها بودن اهميتي نداره
308
00:16:30,965 --> 00:16:34,170
خيلي خب همه چي به نظر آرومه
309
00:16:34,207 --> 00:16:35,782
ديگه بايد بريم
310
00:16:35,836 --> 00:16:38,855
نه نه متاسفم
من نميتونم بيام، متاسفم
311
00:16:38,907 --> 00:16:41,674
ولي مغازت فقط کمي با اينجا فاصله داره
312
00:16:41,797 --> 00:16:43,555
نه نميتونم ببخشيد
313
00:16:43,929 --> 00:16:44,967
نميتونم
314
00:16:45,090 --> 00:16:49,426
تو از توي جنگل و معدنها گذشتي و به اينجا رسيدي
315
00:16:49,462 --> 00:16:51,295
اين درمورد برگشتنت به مغازه نيست
316
00:16:51,419 --> 00:16:52,752
نه؟
317
00:16:56,199 --> 00:16:58,454
درمورد پامه
318
00:17:02,177 --> 00:17:05,191
به من يادآوري ميکنه که چه کسي بودم
319
00:17:05,227 --> 00:17:08,008
وقتي از جنگ غولها فرار کردم
320
00:17:08,044 --> 00:17:10,658
راهي که ادامه دادم و تبديل به سياهپوش شدم
321
00:17:10,682 --> 00:17:12,862
و اما هنوز فقط يک بزدل هستم
322
00:17:12,914 --> 00:17:15,627
ولي تو بهم گفتي که چرا قبلا اون لنگ زدن رو داشتي
323
00:17:15,664 --> 00:17:18,105
چون روزها روي پاي شکسته ات راه رفتي
324
00:17:18,142 --> 00:17:20,020
فقط به خاطر اينکه پيش پسرت برگردي
325
00:17:20,142 --> 00:17:23,358
ميدوني اون پا از اول چطور شکسته شد؟
326
00:17:23,482 --> 00:17:25,085
چون خودت شکستيش
327
00:17:25,642 --> 00:17:28,575
تا بلفاير بدون پدر بزرگ نشه
328
00:17:28,579 --> 00:17:32,580
رامپل، شايد اشتباهات زيادي در زندگيت کرده باشي
329
00:17:32,584 --> 00:17:34,923
ولي اين، از اشتباهاتت نيست
330
00:17:38,963 --> 00:17:43,543
من هميشه مرد پشت نقاب هيولا رو ميديدم، خيلي خب؟
331
00:17:43,580 --> 00:17:47,153
ولي الان چيز ديگه اي هم ميبينم
332
00:17:47,886 --> 00:17:49,082
يک قهرمان
333
00:17:50,514 --> 00:17:55,167
و تو، توام فقط بايد بتوني که اين رو ببيني
334
00:18:04,451 --> 00:18:05,553
اوه
335
00:18:13,021 --> 00:18:15,429
از کجا ياد گرفتي اين کار رو بکني؟
336
00:18:15,723 --> 00:18:16,907
وقتي يه شيطون کوچولو بودم
337
00:18:17,030 --> 00:18:18,452
نميخواستم قبول کنم که يه کمان
338
00:18:18,575 --> 00:18:20,336
فقط يک چيزيه که مادرم به موهايم گره زده
339
00:18:21,926 --> 00:18:22,615
پدرم موافق بود
340
00:18:22,965 --> 00:18:24,449
ميگفت جنگيدم ضروريه
341
00:18:24,573 --> 00:18:25,860
چه لباس بپوشي و چه دامن
342
00:18:26,380 --> 00:18:28,421
اون مرد باهوشي بود
پادشاه فرگوس
343
00:18:28,543 --> 00:18:31,872
کاش پدر منم از ماجراجويي هاي من حمايت ميکرد
344
00:18:31,910 --> 00:18:33,542
اون فقط حامي من نبود
345
00:18:34,073 --> 00:18:35,589
اون همه چيز رو به من در مورد کمان ياد داد
346
00:18:35,625 --> 00:18:37,711
بهم ميگفت، اگه بدوني که داري واسه
347
00:18:37,835 --> 00:18:38,626
چه چيزي ميجنگي
348
00:18:38,648 --> 00:18:40,561
هيچوقت هدفت رو خطا نميزني
349
00:18:43,601 --> 00:18:46,213
خب به نظر مياد که نصيحت خوبي بوده
350
00:18:46,249 --> 00:18:47,485
درسته
351
00:18:47,521 --> 00:18:48,979
حالا، معجون من آماده است؟
352
00:18:50,796 --> 00:18:52,762
آره در مورد همين
353
00:18:52,799 --> 00:18:55,297
ميدوني اين معجون چه کاري بهت ميکنه؟
354
00:18:55,420 --> 00:18:57,286
فکر ميکني اگه خودم نميدونستم، ازت ميخواستم که آماده اش کني؟
355
00:18:57,409 --> 00:19:00,637
ولي اين تورو تبديل به يه خرس ميکنه
356
00:19:00,760 --> 00:19:02,284
نه، اين سرنوشت رو تغيير ميده
357
00:19:02,406 --> 00:19:03,772
طلسم موردو بهش ميگن
358
00:19:04,461 --> 00:19:06,271
افسانه ها ميگن اون جادوگر از اين معجون استفاده کرد
359
00:19:06,307 --> 00:19:08,086
تا سرنوشت يک شاهزاده رو تغيير بده
360
00:19:08,089 --> 00:19:09,919
تا قدرت 10 مرد رو بهش بده
361
00:19:09,972 --> 00:19:12,695
پس فکر ميکني تبديل کردن خودت به يک خرس
362
00:19:12,818 --> 00:19:14,859
باعث قدرتت ميشه و ميتوني برادرانت رو نجات بدي؟
363
00:19:14,982 --> 00:19:16,123
ميدونم که ميشه
364
00:19:16,245 --> 00:19:18,798
اولين باري نيست که اين جادو رو مفيد ميبينم
365
00:19:19,218 --> 00:19:22,206
ولي مريدا تو نيازي به جادو نداري تا تقدير رو عوض کني
366
00:19:22,329 --> 00:19:23,290
تو از کجا ميدوني؟
367
00:19:23,905 --> 00:19:26,194
همين الان پرواز تيرهاي تورو ديدم
368
00:19:26,246 --> 00:19:27,710
بدون اينکه حتي لحظه اي پلک بزني
369
00:19:28,385 --> 00:19:30,555
ميتوني تقدير خودت رو بسازي
370
00:19:30,590 --> 00:19:32,812
تنها چيزي که ميخواي کمي فکر کردن و کمانته
371
00:19:32,847 --> 00:19:35,756
خب اين راه بهتري نيست تا به قبيله ها نشون بدي
372
00:19:35,880 --> 00:19:38,175
که تو لياقت ملکه بودن رو داري؟
373
00:19:38,993 --> 00:19:41,788
متاسفانه همينجاست که اشتباه ميکني
374
00:19:45,948 --> 00:19:47,252
خيلي خب زود باش
375
00:19:48,579 --> 00:19:50,137
ميبيني؟ ميدونستم که از پسش بر ميايي
376
00:19:50,190 --> 00:19:52,954
بايد تا الان ميفهميدم که بحث کردن باهات بي فايده است
377
00:19:56,827 --> 00:19:58,491
بيا
378
00:19:58,599 --> 00:20:00,559
حالا، به خاطر چي ما به اينجا اومديم؟
379
00:20:07,437 --> 00:20:10,601
به سياهپوش گفتم که اونقدر احمق نيستي که بياي به مغازت
380
00:20:10,638 --> 00:20:13,673
ولي اون گفت تو قادر نيستي
381
00:20:13,710 --> 00:20:14,902
از جادويي که در مغازت هست رو بيخيال شي
382
00:20:14,955 --> 00:20:16,272
مريدا تو مجبور نيستي که اين کار رو بکني
383
00:20:16,396 --> 00:20:17,860
نه من سعي کردم که باهاش بجنگم
ولي نتونستم
384
00:20:18,486 --> 00:20:20,619
پس حالا سرنوشت اون در دستان توئه
385
00:20:33,340 --> 00:20:34,977
چرا اينقدر طول کشيد؟
386
00:20:35,101 --> 00:20:36,327
صبور باش دزد دريايي
387
00:20:36,451 --> 00:20:38,491
اگه کتاب طلسم ها درست باشه
388
00:20:38,495 --> 00:20:41,324
همينکه آرتور تاج زرشکي رو به ديگ اضافه کنه
389
00:20:41,360 --> 00:20:43,678
اون قادره که با مرلين صحبت کنه
390
00:20:43,716 --> 00:20:46,342
بعد ماهم قبل از اينکه متوجه بشي باهاش صحبت ميکنيم
391
00:20:46,394 --> 00:20:48,542
ديويد همه چيز رو برامون توضيح داد
و توام حاضري که کمک کني؟
392
00:20:48,666 --> 00:20:51,494
بعد از همه کارهايي که براي ما کرديد
اين حداقل کاريه که ميتونم انجام بدم
393
00:20:57,725 --> 00:20:59,651
منتظر چي هستي؟
394
00:20:59,687 --> 00:21:02,620
شايد بهتره که اين کار رو تنهايي انجام بدم
395
00:21:02,674 --> 00:21:04,941
قبلتر تو کملات
مرلين تموم پيشگوئي ها رو
396
00:21:04,978 --> 00:21:06,171
از داخل درخت به من ميگفت
397
00:21:06,205 --> 00:21:08,593
ولي متاسفانه اون تنها زماني اين کار رو ميکرد که من تنها بودم
398
00:21:08,646 --> 00:21:10,147
اين خيلي مهمه که ريسک نکنيم
399
00:21:10,270 --> 00:21:12,278
زودباشيد
همه اينجا رو ترک کنيد
400
00:21:41,862 --> 00:21:42,916
کار کرد؟
401
00:21:44,255 --> 00:21:46,166
متاسفانه نه
402
00:21:47,466 --> 00:21:51,235
فکر کردم که طلسم ممکنه ارتباط برقرار کنه
ولي بعدش
403
00:21:51,288 --> 00:21:53,129
همه چي خراب شد
404
00:22:19,854 --> 00:22:21,638
من رو متوقف کن اي بزدل
405
00:22:22,319 --> 00:22:24,186
قهرماني باش که همه ما ميخوايم
406
00:22:24,222 --> 00:22:25,810
نميتونم
407
00:22:25,935 --> 00:22:28,043
ببخشيد بل، ولي نميتونم
408
00:22:28,046 --> 00:22:29,544
نه من متاسفم
409
00:22:30,248 --> 00:22:31,729
به خاطر کاري که ميخوام بکنم
410
00:22:40,331 --> 00:22:41,506
خيلي خب
411
00:22:41,560 --> 00:22:44,119
زودباش
قرار نيست خيلي بيهوش بمونه
412
00:22:46,017 --> 00:22:47,206
اون چيه؟
413
00:22:47,330 --> 00:22:49,113
ممکنه از تيرهاش در امان نباشيم
414
00:22:49,636 --> 00:22:53,004
ولي جايي هست که اون ديگه دستش به ما نميرسه و ماهم در امنيت خواهيم بود
415
00:23:09,398 --> 00:23:10,872
معجون رو بده
416
00:23:11,418 --> 00:23:14,252
چرا به جادو احتياج داري تا برادرانت رو نجات بدي؟
417
00:23:15,927 --> 00:23:18,211
بهم بگو، مگر نه همه چيز الان تموم ميشه
418
00:23:18,335 --> 00:23:19,652
خيلي خب
اگه ميخواي بدوني
419
00:23:19,775 --> 00:23:21,353
نه خيلي قبل
دان بروچ مورد حمله قرار گرفت
420
00:23:21,477 --> 00:23:22,568
دشمني از سرزمين ديگه بود
421
00:23:23,033 --> 00:23:24,665
پدرم شانه به شانه
422
00:23:24,690 --> 00:23:26,345
قبيله هاي ديگه با دشمن جنگيد و من هم همراه پدرم
423
00:23:28,981 --> 00:23:31,178
همونطور که مارو به سمت پيروزي نزديک ميکرد
424
00:23:32,258 --> 00:23:34,423
من شواليه اي رو ديدم که مستقيما به سمت اون مياد
425
00:23:34,458 --> 00:23:36,947
شمشيرش بلند شد
426
00:23:37,590 --> 00:23:39,781
پدرم شواليه رو نديد
427
00:23:39,816 --> 00:23:41,213
همه چي به من بستگي داشت
428
00:23:42,785 --> 00:23:44,507
دشمن در تيررس من بود
429
00:23:44,543 --> 00:23:48,688
تيري برداشتم
از زه کمان کشيدم و
430
00:23:48,724 --> 00:23:51,572
نفس عميقي کشيدم
و بعد دستم رو ثابت نگه داشتم
431
00:23:51,625 --> 00:23:53,295
و تير رو رها کردم
432
00:23:54,423 --> 00:23:56,435
ولي خطا کردم
433
00:23:56,902 --> 00:23:59,046
و شواليه هم از طريق پدرم فرار کرد
434
00:24:00,465 --> 00:24:04,029
پدرم به خاطر من مرد
435
00:24:05,363 --> 00:24:07,544
نه اين تقصير تو نيست
436
00:24:07,580 --> 00:24:09,420
تو ازش چي ميدوني؟
437
00:24:09,922 --> 00:24:13,021
منم مادرم رو طي جنگ غول ها از دست دادم
438
00:24:13,058 --> 00:24:15,172
منم خودم رو مقصر ميدونستم
439
00:24:15,207 --> 00:24:18,549
تا زماني که حقيقت رو فهميدم
440
00:24:18,553 --> 00:24:20,564
که تقصير من نبوده
441
00:24:20,567 --> 00:24:22,577
خودم رو بخشيدم
442
00:24:22,630 --> 00:24:26,273
توام بايد همين کار رو انجام بدي
443
00:24:26,396 --> 00:24:27,146
نميتونم
444
00:24:27,554 --> 00:24:30,564
قبيله ها اون روز اعتقادشون رو به من از دست دادند
445
00:24:30,599 --> 00:24:32,816
به خاطر همين فکر نميکنند که من بتونم رهبري کنم
446
00:24:34,029 --> 00:24:35,822
حالا، ميتونم معجون رو داشته باشم يا نه؟
447
00:24:42,953 --> 00:24:45,101
مرسي
448
00:24:45,872 --> 00:24:48,139
حالا بريم کمي شورشي رو بزنيم
449
00:24:50,581 --> 00:24:52,303
چي، کجا داريم ميريم؟
450
00:24:52,339 --> 00:24:54,538
تنها جايي که از دست اما و دوستاش
451
00:24:54,574 --> 00:24:56,159
ميتونيم در امنيت باشيم
452
00:24:56,162 --> 00:24:58,428
صبر کن
تو داري مارو از استوري بروک خارج ميکني
453
00:25:00,701 --> 00:25:03,360
اين پورد ضد تبديل شدنه
454
00:25:03,363 --> 00:25:05,288
اين مارو از هر چيزي که بعد از رد شدن از خط مرزي شهر
455
00:25:05,324 --> 00:25:06,704
به سرمون مياد حفظ ميکنه
456
00:25:06,708 --> 00:25:08,924
نه نه ما نميتونيم شهر رو ترک کنيم
457
00:25:08,926 --> 00:25:11,574
نه زماني که افرادي که بهشون اهميت ميديم داخل اين شهر هستند
458
00:25:11,698 --> 00:25:14,008
بل من زماني سياهپوش بودم
459
00:25:14,011 --> 00:25:16,669
و الان اما رو بهتر از هرکسي ميشناسم
460
00:25:16,723 --> 00:25:19,161
اون اونقدر ادامه ميده تا زماني که به چيزي که ميخواد برسه
461
00:25:19,198 --> 00:25:21,090
خب ما باهمديگه متوقفش ميکنيم
462
00:25:21,126 --> 00:25:22,745
نديدي که اون پشت چه اتفاقي افتاد؟
چرا
463
00:25:22,799 --> 00:25:25,116
من نتونستم حتي در برابر مريدا از تو محافظت کنم
464
00:25:25,968 --> 00:25:28,241
رامپل ماشين رو نگهدار
465
00:25:28,290 --> 00:25:29,139
چي؟
466
00:25:29,175 --> 00:25:31,063
حالا
467
00:25:37,091 --> 00:25:38,893
بل
468
00:25:39,832 --> 00:25:40,681
بل
469
00:25:43,832 --> 00:25:48,324
بل داري چي کار ميکني؟
470
00:25:48,378 --> 00:25:49,857
به ماشين برگرد
471
00:25:49,910 --> 00:25:51,014
نه
472
00:25:51,067 --> 00:25:52,172
لطفا
473
00:25:53,932 --> 00:25:55,389
نه
474
00:25:55,425 --> 00:25:58,538
ميدوني، فرار کردن هيچ کسي رو تبديل به قهرمان نميکنه
475
00:25:59,826 --> 00:26:02,046
خب، متوجه نيستي؟
476
00:26:02,048 --> 00:26:03,339
من يه قهرمان نيستم
477
00:26:03,374 --> 00:26:05,262
خب قبلا شجاع بودي
478
00:26:05,299 --> 00:26:08,412
کي؟ زمان جنگ اول غولها؟
479
00:26:09,196 --> 00:26:11,579
بزار حقيقت رو درمورد اون روز بهت بگم
480
00:26:15,887 --> 00:26:20,601
من خودمو ناقص نکردم که پيش پسرم برگردم
481
00:26:23,436 --> 00:26:25,946
اين کار رو کردم چون ترسيدم
482
00:26:27,657 --> 00:26:28,409
رامپل
483
00:26:28,533 --> 00:26:31,343
به ارتش ملحق شدم تا ثابت کنم که يه بزدل نيستم
484
00:26:31,998 --> 00:26:33,162
ولي وقتي زخمي هارو ديدم
485
00:26:33,286 --> 00:26:35,139
که از خط مقدم برميگردوندند
486
00:26:36,536 --> 00:26:38,783
نميخواستم بميرم
487
00:26:40,436 --> 00:26:41,804
من يه بزدل هستم بل
488
00:26:44,232 --> 00:26:46,341
و اين قضيه هيچوقت تغيير نميکنه
489
00:26:47,339 --> 00:26:49,968
لطفا به داخل ماشين برگرد
490
00:26:50,003 --> 00:26:52,469
اين تنها راهيه که ميتونم از تو محافظت کنم
491
00:26:52,522 --> 00:26:53,542
زودباش
492
00:26:53,594 --> 00:26:55,941
منظورت محافظت از خودته
493
00:26:56,672 --> 00:26:57,769
نه نه
494
00:27:00,670 --> 00:27:01,883
بل
495
00:27:02,856 --> 00:27:04,460
بل
496
00:27:35,470 --> 00:27:37,039
توام بايد دنبال عزيز دلت ميرفتي
497
00:27:37,075 --> 00:27:38,251
و از خط شهري رد ميشدي
498
00:27:38,288 --> 00:27:39,566
خيلي خب
499
00:27:39,571 --> 00:27:43,313
اون عزيز دلم نيست
و منم از تو نميترسم
500
00:27:43,438 --> 00:27:44,154
ولي بايد بترسي
501
00:27:44,279 --> 00:27:46,573
چون سياهپوش حالا ديگه
502
00:27:47,404 --> 00:27:50,125
مجبورم کرده که اين رو بنوشم
503
00:28:21,665 --> 00:28:26,770
مردان، امروز ما رهبري 3 قبيله رو بدست ميگيريم
504
00:28:26,807 --> 00:28:31,178
درحاليکه برادران مريدا خواهند مرد و خود مريدا مخفي شده
505
00:28:31,216 --> 00:28:34,767
ادعاي دان بروچ بر تخت پادشاهي ديگه وجود نداره
506
00:28:34,804 --> 00:28:37,399
نه اگه پاي من وسط باشه
507
00:28:41,627 --> 00:28:42,306
مريدا؟
508
00:28:42,431 --> 00:28:43,158
بزار برادرانم برن
509
00:28:43,283 --> 00:28:45,650
مگر اينکه بخواي تورو نابود کنم
510
00:28:45,702 --> 00:28:48,193
تو و کدوم ارتشت؟
511
00:28:48,231 --> 00:28:49,561
اين
512
00:28:56,296 --> 00:28:58,206
فقط صبر کن
513
00:28:58,242 --> 00:29:01,980
لحظاتي بعد
خيلي متاسف خواهي شد
514
00:29:12,051 --> 00:29:13,513
درست، ساختيش؟
515
00:29:13,550 --> 00:29:14,180
آره
516
00:29:16,651 --> 00:29:18,981
فقط معجون رو آب عوض کردم
517
00:29:18,984 --> 00:29:20,057
چي؟
518
00:29:20,181 --> 00:29:22,346
چه بازي داري انجام ميدي؟
معجون واقعي کجاست؟
519
00:29:22,383 --> 00:29:24,481
تو اگه با جادو قبيله ها رو شکست بدي
520
00:29:24,536 --> 00:29:26,634
مردم بازهم ازت پيروي نخواهند کرد
521
00:29:26,637 --> 00:29:28,394
تو بايد اونهارو مثل يک ملکه شکست بدي
522
00:29:29,286 --> 00:29:30,670
اگه ميخواستي بهم يه درس بدي
523
00:29:30,795 --> 00:29:32,937
حداقل بايد قبل از اينکه محاصره بشيم اين کار رو ميکردي
524
00:29:32,990 --> 00:29:34,792
من ميدونستم که تو با ترست روبرو نميشي
525
00:29:34,917 --> 00:29:36,338
مگر اينکه راهي جز اين نداشته باشي
526
00:29:37,270 --> 00:29:39,875
ميدونم از پس اين کار بر ميايي
527
00:29:39,910 --> 00:29:41,940
بسه مريدا
528
00:29:41,977 --> 00:29:44,159
تنها راهي که تو و برادرانت از اين قضيه جون سالم به در ميبريد
529
00:29:44,945 --> 00:29:47,306
اينه که حکومت رو واگذار کني
530
00:29:47,359 --> 00:29:49,356
بعد از همه کارهايي که پدرم کرد
531
00:29:49,358 --> 00:29:51,899
تا بين قبيله ها صلح برقرار کنه
هرگز
532
00:29:51,938 --> 00:29:54,737
قبيله دان بروچ قبيله برحق براي حکومت بر چهار قبيله است
533
00:29:54,774 --> 00:29:57,304
و من هم ملکه برحق اين حکومت هستم
534
00:29:59,485 --> 00:30:01,263
پس هيچ چاره اي براي ما نگذاشتي
535
00:30:05,690 --> 00:30:07,669
آتش
536
00:30:12,233 --> 00:30:15,527
نهههههههه
537
00:30:44,061 --> 00:30:45,368
ديدي که ميتونم با يه تير چي کار کنم
538
00:30:45,492 --> 00:30:47,719
جدا ميخواي ببيني که با شمشير چي کار ميکنم؟
539
00:30:48,400 --> 00:30:51,314
حالا آزادشون کنيد
540
00:31:08,609 --> 00:31:10,362
شما دوتا هم؟
541
00:31:22,036 --> 00:31:25,809
خوش شانسي که يک نفر زماني ارزش بخشيدن رو به من آموخت
542
00:31:36,743 --> 00:31:39,110
سلام
543
00:31:39,140 --> 00:31:43,317
مشکلي نيست، همه چي خوبه
544
00:31:43,370 --> 00:31:45,883
مادر از ديدنتون خيلي خوشحال ميشه
545
00:32:08,974 --> 00:32:10,212
...
546
00:32:23,027 --> 00:32:25,066
مريدا گوش کن
547
00:32:25,292 --> 00:32:28,087
اين کار رو نکن
548
00:32:37,826 --> 00:32:40,560
نه نه
اون تورو ميکشه
549
00:32:40,595 --> 00:32:43,022
رامپل فرار کن
550
00:32:43,076 --> 00:32:44,331
نه بل
551
00:32:46,185 --> 00:32:47,848
اين بار فراري در کار نيست
552
00:32:47,901 --> 00:32:49,139
نه
553
00:32:49,175 --> 00:32:50,795
برو
554
00:32:54,798 --> 00:32:56,224
نه
555
00:33:09,431 --> 00:33:11,107
تلاشت رو بکن
556
00:33:39,941 --> 00:33:41,318
چطور
557
00:33:41,370 --> 00:33:44,630
چطور دونستي که ميتونه اون رو به شکل واقعي خودش در بياره؟
558
00:33:46,416 --> 00:33:48,367
نميدونستم
559
00:33:50,630 --> 00:33:53,211
ميدونستم که اين رو تو خودت داري
(شجاعت)
560
00:33:54,488 --> 00:33:56,139
تو من رو نجات دادي
561
00:33:56,192 --> 00:33:57,214
در واقع
562
00:33:59,045 --> 00:34:01,279
فکر ميکنم تو من رو نجات دادي
563
00:34:14,217 --> 00:34:16,144
مطمئني نميتونم تو ماموريت دوستات بهت کمک کنم؟
564
00:34:16,269 --> 00:34:17,133
اين حداقل کاريه که ميتونم بکنم
565
00:34:17,255 --> 00:34:18,856
نه مرسي به خاطر پيشنهادت
566
00:34:18,981 --> 00:34:21,297
ولي پادشاهيت الان به ملکه اش احتياج داره
567
00:34:21,698 --> 00:34:24,646
در مورد مردي که دوستش داري، داشتي چي کار ميکني؟
568
00:34:25,714 --> 00:34:26,979
فعلا هيچي
569
00:34:26,984 --> 00:34:28,892
تنها کاري که ميتونم بکنم اينه که اميد داشته باشم
570
00:34:28,929 --> 00:34:30,307
که برگردم خونه و نجاتش بدم
571
00:34:31,053 --> 00:34:33,979
ولي شکست يا موفقيت
يک چيز رو ميدونم
572
00:34:33,983 --> 00:34:35,206
که تسليم نميشم
573
00:34:35,422 --> 00:34:37,202
تو به نظر اصلا از اون دسته آدما که تسليم ميشن نيستي
574
00:34:38,680 --> 00:34:41,798
خب اميدوارم دوباره باهمديگه روبرو بشيم
575
00:34:41,801 --> 00:34:43,744
مرسي بل
576
00:34:44,916 --> 00:34:45,993
براي همه چيز
577
00:34:48,629 --> 00:34:49,871
زود باش
578
00:35:28,757 --> 00:35:29,810
همه چيز مرتبه؟
579
00:35:30,186 --> 00:35:31,012
تو بهم بگو
580
00:35:31,049 --> 00:35:33,966
ميدوني يه حس عجيبي دارم
581
00:35:34,003 --> 00:35:36,970
هميشه دوست داشتم يکي از اينا امتحان کنم
582
00:35:39,617 --> 00:35:40,852
آخرين باري که اين فرصت رو داشتم
583
00:35:41,115 --> 00:35:44,482
اونو داخل دستان يه دختر بچه با انگشتان ظريفش ديدم
584
00:35:52,623 --> 00:35:53,812
نکن
585
00:35:57,562 --> 00:35:58,635
ببخشيد
586
00:36:02,713 --> 00:36:03,849
تو
587
00:36:03,973 --> 00:36:05,287
پس يادته
588
00:36:05,339 --> 00:36:06,872
خب خوشحال شدم
589
00:36:08,432 --> 00:36:10,075
تو راهنماي سينما بودي
590
00:36:11,062 --> 00:36:12,501
وقتي که بچه بودم
591
00:36:12,626 --> 00:36:13,567
چطور ممکنه؟
592
00:36:13,692 --> 00:36:14,942
اون موقع تو بايد داخل درخت زنداني بوده باشي
593
00:36:14,994 --> 00:36:16,776
مهم نيست که من چطور پيامم رو بهت رسوندم
594
00:36:16,900 --> 00:36:19,714
چيزي که مهمه
اينه که حرفي که زدم رو به خاطر مياري؟
595
00:36:20,176 --> 00:36:23,452
يه چيزايي در مورد اکسکاليبور گفتي
596
00:36:24,110 --> 00:36:25,378
و بهم گفتي که
597
00:36:25,416 --> 00:36:26,488
يک روز
598
00:36:26,541 --> 00:36:27,986
تو فرصت اين رو داري
599
00:36:28,012 --> 00:36:29,798
که اکسکاليبور رو از سنگ خارج کني
600
00:36:30,230 --> 00:36:32,475
خب متاسفم که نااميدت کنم
ولي يکي قبلا تو اين کار ازم پيشي گرفته (آرتور)
601
00:36:32,511 --> 00:36:36,961
شايد، ولي شمشير دوباره به همون حالت در مياد
602
00:36:38,327 --> 00:36:40,509
و حالا که تاريکي همراه توئه
603
00:36:40,562 --> 00:36:42,265
از هميشه مهمتره
604
00:36:42,612 --> 00:36:44,330
که تو به هشدار من گوش بدي
605
00:36:48,429 --> 00:36:51,749
اکسکاليبور رو رها کن
606
00:36:52,445 --> 00:36:55,503
تقدير همه کساني که دوست داري به اين قضيه بستگي داره
607
00:37:01,023 --> 00:37:03,498
اون منو شکست داد، کاملا عادلانه
608
00:37:03,622 --> 00:37:04,773
داشتم نگران ميشدم
609
00:37:04,775 --> 00:37:05,823
براي يه لحظه فکر کردم
610
00:37:05,947 --> 00:37:08,354
مجبورم خودم به زور بکشونمت اين پايين
611
00:37:08,407 --> 00:37:11,138
نه يک قهرمان هيچوقت از مشکلاتش فرار نميکنه
612
00:37:12,925 --> 00:37:14,415
حالا
613
00:37:14,468 --> 00:37:16,961
به عنوان يک سياهپوش قديمي
614
00:37:17,015 --> 00:37:19,356
ميدونم که تو متوقف نميشي
615
00:37:20,058 --> 00:37:22,444
تا زماني که من شمشير رو از سنگ بيرون نکشم
616
00:37:22,474 --> 00:37:24,194
خوبه، همديگه رو درک ميکنيم
617
00:37:24,230 --> 00:37:25,417
و همينطور ميدونم که
618
00:37:25,469 --> 00:37:27,945
تو نميتوني در برابر معامله اي که ميخوام بگم خودداري کني
619
00:37:28,524 --> 00:37:32,512
پس نظرت چيه که من اکسکاليبور رو بيرون بکشم
620
00:37:32,548 --> 00:37:34,768
در ازاي قلب مريدا؟
621
00:37:34,890 --> 00:37:37,366
و برادرانم
ميخوام بدونم چه اتفاقي براشون افتاده
622
00:37:38,028 --> 00:37:40,565
واقعا فکر ميکني در جايگاهي هستي که با من معامله کني؟
623
00:37:40,689 --> 00:37:43,122
دقيقا همين فکر رو ميکنم
624
00:37:52,638 --> 00:37:54,566
درهرصورت کارم با اين قلب تموم شده بود
625
00:37:57,164 --> 00:37:58,351
و برادرانش؟
626
00:37:58,721 --> 00:37:59,673
حالشون خوبه
627
00:37:59,728 --> 00:38:01,254
در امنيت پيش مادرشون هستند
628
00:38:01,306 --> 00:38:03,986
حالا ادامه بده
صبر کن
629
00:38:03,990 --> 00:38:06,423
چه اتفاقي ميفته اگه اون نتونه شمشير رو از سنگ بيرون بکشه؟
630
00:38:06,785 --> 00:38:08,624
بعدش تو خاکسترشو از روي زمين جمع ميکني
631
00:38:08,747 --> 00:38:10,167
يه زماني خدمتکارش مگه نبودي
632
00:38:19,133 --> 00:38:20,999
بل
633
00:38:24,329 --> 00:38:27,142
فقط اگه اين قضيه درست کار نکرد
634
00:38:27,195 --> 00:38:32,540
ميخوام بدوني که براي همه چيز متاسفم
635
00:38:33,188 --> 00:38:35,648
اگه قرار بود همه چيز دوباره از اول اتفاق بيافته
636
00:38:35,685 --> 00:38:37,431
مطمئن ميشدم که مردي باشم که لياقت تورو داشته باشه
637
00:38:37,466 --> 00:38:39,078
درست از همون اول
638
00:38:42,702 --> 00:38:45,834
و همه چيزم رو براي تو عوض ميکردم
639
00:38:45,886 --> 00:38:48,396
هيچوقت دير نيست
640
00:39:27,480 --> 00:39:29,431
خب خب
641
00:39:32,080 --> 00:39:33,878
قرار، قراره
642
00:39:43,722 --> 00:39:46,389
حالا ممکنه اکسکاليبور رو داشته باشي
643
00:39:46,883 --> 00:39:48,699
ولي تو يه اشتباه بزرگ در بين تمامي اين مسائل
644
00:39:48,735 --> 00:39:50,702
انجام دادي
645
00:39:52,469 --> 00:39:54,675
من رو تبديل به يک قهرمان کردي
646
00:39:56,453 --> 00:39:58,239
کلي قهرمان داخل اين شهر ريخته
647
00:39:58,276 --> 00:40:01,363
و هيچکدوم نتونستند من رو متوقف کنند
648
00:40:01,398 --> 00:40:04,809
خب اين به خاطر اينه که
649
00:40:04,863 --> 00:40:06,797
هيچکدومشون، من نبودند
650
00:40:13,948 --> 00:40:16,195
تو اين طلسم رو دها بار چک کردي رجينا
651
00:40:16,318 --> 00:40:17,730
خب همه چيز رو درست انجام دادم
652
00:40:17,781 --> 00:40:20,071
آرتور بايد ميتونست با مرلين ارتباط برقرار کنه
653
00:40:20,124 --> 00:40:22,534
مگر اينکه نخواسته اين کار رو انجام بده
654
00:40:23,825 --> 00:40:24,977
تاج زرشکي
655
00:40:26,022 --> 00:40:27,321
آرتور اون رو انداخته داخل آتش
656
00:40:27,373 --> 00:40:29,374
طلسم رو خراب کرده
657
00:40:29,428 --> 00:40:31,803
بهمون دروغ گفت
658
00:40:31,856 --> 00:40:34,910
فکر کنم نميدونسته که اشيا جادويي قابل سوختن نيستند
659
00:40:34,962 --> 00:40:37,099
ولي چرا نبايد بخواد که با مرلين ارتباط برقرار کنيم؟
660
00:40:37,135 --> 00:40:39,526
حالا بيشتر از هميشه نيازه که با مرلين صحبت کنيم
661
00:40:39,562 --> 00:40:42,107
متاسفانه به يکي نياز داريم که مورد انتخاب اون باشه
662
00:40:42,110 --> 00:40:44,331
شاگرد مرده
هيچ گزينه ديگه اي نداريم عزيزم
663
00:40:44,916 --> 00:40:46,419
شايدم نه
664
00:40:47,139 --> 00:40:49,271
يکي ديگه داخل استوري بروک هست
665
00:40:49,307 --> 00:40:53,651
که مورد انتخاب مرلين بوده
نويسنده
666
00:40:56,882 --> 00:40:59,204
مطمئني که براي اين کار آماده اي؟
من خوبم مامان
667
00:40:59,850 --> 00:41:02,513
فقط اينکه ميدونم چقدر سختي کشيدي
668
00:41:02,863 --> 00:41:06,416
کسي که قلب وايولت رو خارج کرده مادر من نيست
669
00:41:07,133 --> 00:41:10,168
ولي اما هنوز يه جايي اونجاست
670
00:41:10,892 --> 00:41:13,684
و من هرکاري ميکنم تا برش گردونم
671
00:41:16,242 --> 00:41:18,065
تو از پس اين کار برميايي
672
00:41:40,916 --> 00:41:42,968
مرلين؟
673
00:41:44,813 --> 00:41:46,065
اگه اين پيام رو دريافت ميکنيد
674
00:41:46,188 --> 00:41:47,892
پس همه چيز خيلي بدتر از چيزي شده که من ازش ميترسيدم
675
00:41:47,944 --> 00:41:49,420
اينو باور نميکنم
676
00:41:49,473 --> 00:41:51,966
ما داريم صداي مرلين رو دريافت ميکنيم؟
677
00:41:52,472 --> 00:41:53,418
تنها يک نفر هست که
678
00:41:53,542 --> 00:41:55,291
ميتونه بهتون کمک کنه تا سياهپوش رو شکست بديد
679
00:41:56,242 --> 00:41:58,842
اسمش نيموئه است
(برطبق داستانها، نيموئه يا بانوي درياچه همون کسيه که مرلين عاشقش ميشه و)
680
00:41:59,469 --> 00:42:01,694
نيموئه کيه؟
(نيموئه از عشق مرلين سواستفاده ميکنه و اون رو زنداني ميکنه، هرچند شايد داستانش در اينجا فرق داشته باشه)
681
00:42:01,729 --> 00:42:04,104
اگه ميخوايد که تاريکي رو نابود کنيد
پس بايد
682
00:42:06,278 --> 00:42:09,798
نه، سياهپوش همين الان هم من رو پيدا کرده
683
00:42:18,198 --> 00:42:20,029
اما چه بلايي سرش آورده؟
684
00:42:23,412 --> 00:42:25,650
مترجم:
Stonecold
685
00:42:26,000 --> 00:42:30,100
Resync By Power