1 00:00:00,257 --> 00:00:02,369 آنچه گذشت 2 00:00:02,491 --> 00:00:05,031 پس قوي‌ترين جادوگر در تمام سرزمين ها 3 00:00:05,072 --> 00:00:06,037 تو يه درخت لعنتي گير کرده؟ 4 00:00:06,160 --> 00:00:07,192 به نظرت ميتونيم درش بياريم؟ 5 00:00:07,315 --> 00:00:08,499 پيشگويي هاي مرلين هرگز اشتباه از آب درنميان 6 00:00:08,603 --> 00:00:10,024 اين گل رز حالا به ديو ِت متصل شده 7 00:00:10,162 --> 00:00:11,854 تا وقتي که هنوز گلبرگ داشته باشه، اون زنده‌ست 8 00:00:11,958 --> 00:00:13,244 فقط چون سياه‌پوش شدم 9 00:00:13,331 --> 00:00:14,633 دليل نميشه از هم جدا بشيم 10 00:00:14,737 --> 00:00:16,006 اونها اينجان تا سياه‌پوش رو نابود کنن 11 00:00:16,126 --> 00:00:17,193 اما کمک به اونا شايد تنها راهي باشه 12 00:00:17,312 --> 00:00:19,005 که بتونم اون خنجر رو به چنگ بيارم 13 00:00:19,143 --> 00:00:21,683 برج مرلين. احتمالا اينجا بايد يه چيزي باشه که بتونيم اونو از درخت بياريم بيرون 14 00:00:21,786 --> 00:00:23,970 تو ميتوني اون سلاح رو کامل کني 15 00:00:24,056 --> 00:00:27,249 و به کمکش روشنايي رو نابود کني 16 00:00:27,275 --> 00:00:33,482 ايران فيلم شما را به ديدن دنيايي اسرارآميز و ...شخصيت‌هاي شيرين داستاني دعوت مي‌کند www.IranFilm257.com 17 00:00:35,151 --> 00:00:36,610 بازده‌مون خيلي پائين اومده، پسرا 18 00:00:37,533 --> 00:00:39,006 ميدونم خنگول تبديل به درخت شده 19 00:00:39,071 --> 00:00:40,998 ولي بخاطر همينم که شده بايد ثمره‌بخش تر باشيم 20 00:00:41,036 --> 00:00:43,372 حداقل اون اکسيژن توليد ميکنه 21 00:00:43,509 --> 00:00:46,245 هي، دل به کار بدين 22 00:00:46,864 --> 00:00:48,693 درسته 23 00:00:49,199 --> 00:00:51,437 هيچکس مهمون ناخونده دوست نداره 24 00:00:54,760 --> 00:00:57,097 براي تو از گرد جادويي خبري نيست، آبجي 25 00:00:57,946 --> 00:01:00,366 راستشو بخواي، امروز دنبال يه چيز ديگه ميگردم 26 00:01:00,454 --> 00:01:03,162 يه چيز... تيز 27 00:01:03,233 --> 00:01:05,062 تبر من 28 00:01:05,114 --> 00:01:08,636 "به عنوان سياه‌پوش يه چيزو خوب ياد گرفتم، "خوشحال 29 00:01:10,113 --> 00:01:14,387 اگه اسمت رو چيزي هک شده بهش سفت بچسب 30 00:01:19,391 --> 00:01:23,824 «روزي روزگاري» قـسـمـت سه از فـصـل پنجم «سيج پريلوس» 31 00:01:23,826 --> 00:01:27,615 مترجــم: شيرين « Shirin DC » 32 00:01:28,439 --> 00:01:30,319 اگه ميخوايم مرلين ُ آزاد کنيم بايد "مخرب جادوگر" پيدا کنيم 33 00:01:30,605 --> 00:01:32,588 آره ولي برچسب همه‌ي اين معجون‌ها رنگ و رو رفته شده 34 00:01:32,674 --> 00:01:35,406 ساخت معجون مرئي کننده رو فراموش کن مرلين که افسون نشده 35 00:01:35,526 --> 00:01:36,554 مطمئني؟ 36 00:01:36,734 --> 00:01:39,099 اگه خوب متوجه شده باشم، امکان داره خود مرلين 37 00:01:39,217 --> 00:01:41,055 تغيير شکل داده به درخت، درسته؟ 38 00:01:41,057 --> 00:01:42,202 ميتونيم ازش يه نمونه ببريم و مطمئن بشيم 39 00:01:42,237 --> 00:01:45,339 اونوقت اگه يه شاخه رو شکونديم و يهو تبديل به يه انگشت شد 40 00:01:45,425 --> 00:01:46,430 ميخواي زار زار بزني زير گريه؟ 41 00:01:46,516 --> 00:01:48,273 زود باشين، يکي دنبال مخرب جادوگر بگرده 42 00:01:49,854 --> 00:01:51,714 مطمئنين نميخواين يه تکوني به خودم بدم 43 00:01:51,801 --> 00:01:53,527 و مرلين ُ از تو درخت آزاد کنم؟- نه- 44 00:01:53,847 --> 00:01:57,269 حالا ديگه جادوي تو سياهه. به امتحانش نمي‌ارزه 45 00:01:57,371 --> 00:01:59,469 من ادا در ميارم هنوزم ناجي هستم 46 00:01:59,735 --> 00:02:03,199 و تو سرنوشتم نوشته ميتونم آزادش کنم اونوقت ما باهم ميتونيم يه راهي پيدا کنيم 47 00:02:03,200 --> 00:02:04,633 حق با رجيناست، اِما 48 00:02:04,720 --> 00:02:06,865 شنيدم يکي گفت حق با خانماست 49 00:02:06,952 --> 00:02:09,298 چنين پنداشتي هميشه بي‌خطره، مگه نه ديويد؟ 50 00:02:10,173 --> 00:02:11,933 تا اينجا پيشرفتتون چطور بود، بانوي ناجي؟ 51 00:02:12,068 --> 00:02:13,828 خب ... پيشرفت داشتيم 52 00:02:13,914 --> 00:02:15,372 آهسته اما ايمن 53 00:02:15,457 --> 00:02:20,288 واقعا حيرت آوره که ميتونيم با کتاباي خود شخص شخيص مرلين کار کنيم 54 00:02:20,374 --> 00:02:22,168 انگار که با خود استاد در ارتباطيم 55 00:02:22,303 --> 00:02:23,411 اوه 56 00:02:24,434 --> 00:02:26,026 اگه بتونيم واقعا باهاش صحبت کنيم چطور؟ 57 00:02:26,501 --> 00:02:27,116 چي؟ 58 00:02:27,202 --> 00:02:28,509 خودشه 59 00:02:28,594 --> 00:02:32,401 تو... فقط گاهي وقتا ... خيلي نبوغ به خرج ميديا 60 00:02:32,453 --> 00:02:37,820 آره، اگه باهاش صحبت کنيم ميتونه همون کمک کنه چجوري آزادش کنيم 61 00:02:41,463 --> 00:02:42,384 يه قارچ 62 00:02:42,469 --> 00:02:44,783 بهتر بگم، قارچ سمي 63 00:02:44,869 --> 00:02:46,159 به صورت مرگباري کشنده‌ست 64 00:02:46,245 --> 00:02:49,565 براي ارتباط در ميان مانع، فوق العاده سودمنده 65 00:02:49,684 --> 00:02:51,025 حتي در برابر طلسم 66 00:02:51,110 --> 00:02:53,759 "اينجا نوشته بهش ميگن، "تاج سرخ 67 00:02:54,594 --> 00:02:56,192 آره، اين اسمو ميشناسم 68 00:02:56,646 --> 00:02:58,542 شايعه شده در "بروسلياند" رشد ميکنه [جنگلي افسانه‌اي در ادبيات فرانسه] 69 00:02:58,576 --> 00:03:00,251 جنگل ظلمت ابدي 70 00:03:00,338 --> 00:03:03,105 البته بايد بگم موجوديتش يه افسانه‌ست 71 00:03:03,158 --> 00:03:04,279 تقريبا مطمئنيم تخيلي‌ـه 72 00:03:04,366 --> 00:03:06,629 دقيقا مردم يه همچين فکري درباره‌ي ما ميکنن تا اونجا چقد راهه؟ 73 00:03:06,713 --> 00:03:08,104 سوار بر اسب، نيم روز 74 00:03:08,190 --> 00:03:10,403 ولي اگه حقيقت داشته باشه، مطمئناً توسط نيرويي جادويي محافظت ميشه 75 00:03:11,449 --> 00:03:13,004 ميدوني چيه ديويد؟ بهتره صبر کني تا اطلاعات بيشتري پيدا کنيم 76 00:03:13,090 --> 00:03:14,765 اينجا که به وجود من احتياجي ندارين 77 00:03:14,852 --> 00:03:16,025 اين يه شانسه 78 00:03:16,110 --> 00:03:18,172 ميخوام مطمئن شم 79 00:03:21,647 --> 00:03:23,121 !صبر کن 80 00:03:23,241 --> 00:03:25,587 والا حضرت، سعي نکنيد منو منصرف کنين 81 00:03:25,673 --> 00:03:26,811 به هيچ عنوان 82 00:03:27,689 --> 00:03:29,286 اگه براتون مشکلي نيست، پرنس ديويد 83 00:03:29,346 --> 00:03:30,170 ميخواستم درخواست کنم 84 00:03:30,228 --> 00:03:31,459 که همراهي و کمکتون کنم 85 00:03:31,871 --> 00:03:33,691 باهام بيا تا تجهيزات جمع کنيم 86 00:03:33,810 --> 00:03:36,039 اونوقت ميتونيم شونه به شونه مثل دوتا برادر به جستجو بپردازيم 87 00:03:40,088 --> 00:03:41,997 شش هفته بعد 88 00:03:42,669 --> 00:03:45,804 ...اين علامت سوال دست نوشته‌ي منه 89 00:03:46,247 --> 00:03:48,166 احتمالا تو کملات اينجا رو علامت زدم 90 00:03:48,616 --> 00:03:49,998 مطمئنم نيستم جواب درست همينه 91 00:03:50,085 --> 00:03:53,186 اما اين کتابها از کملات اومدن 92 00:03:53,273 --> 00:03:55,300 فکر ميکنم تو اين کتابها دنبال جواب ميگشتيم 93 00:03:55,360 --> 00:03:57,076 !به ما بي‌حرمتي شده 94 00:03:57,850 --> 00:03:59,085 مشکل چيه؟ 95 00:03:59,110 --> 00:04:01,189 خودت چي فکر ميکني؟ بچه‌ت 96 00:04:01,274 --> 00:04:04,851 تبر منو برداشت برد- رسيدگي به مشکلات کوتوله ها حوضه‌ي شماست- 97 00:04:05,321 --> 00:04:06,550 من ميرم رو کتابا کار کنم 98 00:04:06,634 --> 00:04:08,455 ميخواي چيکار کنيم، ليروي؟ 99 00:04:08,641 --> 00:04:10,678 بهمون کمک کن، ميدونيم دخترته 100 00:04:10,736 --> 00:04:13,259 ولي بايد يه اقدامي بکني وگرنه ما قدم پيش ميذاريم 101 00:04:13,346 --> 00:04:14,822 بهش صدمه نزنيد 102 00:04:14,869 --> 00:04:16,125 مشکلي نيست. نميتونن 103 00:04:16,208 --> 00:04:19,502 يعني الان فقط همين مهمه؟ انقدر والدين ترسويي نباشيد 104 00:04:19,588 --> 00:04:21,283 دوباره کلانترمون باش، بهت احتياج داريم 105 00:04:21,420 --> 00:04:23,248 سعيمو ميکنم تبر رو پس بگيرم 106 00:04:23,670 --> 00:04:24,664 ممنون که مارو در جريان گذاشتيد 107 00:04:25,072 --> 00:04:27,943 حرفت مثل يه فحش ميمونه که انتظار داري نديد بگيريم 108 00:04:28,029 --> 00:04:29,992 تا ابد همينجوري ساکت نميشينيم 109 00:04:46,510 --> 00:04:48,566 براي چي به يه تبر احتياج داره؟ نگران کننده‌ست، مگه نه؟ 110 00:04:48,689 --> 00:04:50,421 نميدونم والا، مگه با يه تبر چيکار ميتونه بکنه 111 00:04:50,506 --> 00:04:52,642 که با قدرتهاش نتونه؟ 112 00:04:53,360 --> 00:04:54,735 !ديويد 113 00:04:54,890 --> 00:04:55,879 اي کاش باهامون حرف ميزد 114 00:04:55,946 --> 00:04:57,410 ميدونم، منم همين حسو دارم 115 00:04:58,628 --> 00:05:01,227 بدترين قسمت ماجرا اينه که... نميتونيم نجاتش بديم 116 00:05:01,345 --> 00:05:02,975 تا الان. ولي داريم سعيمونو ميکنيم 117 00:05:03,112 --> 00:05:05,009 چطوري؟ الان من دارم چيکار ميکنم؟ 118 00:05:05,112 --> 00:05:06,159 رهبري ميکني 119 00:05:06,245 --> 00:05:07,625 به نظر نمياد کسي بخواد پيرو من باشه 120 00:05:07,711 --> 00:05:08,944 اَه، نگران کوتوله ها نباش 121 00:05:08,998 --> 00:05:11,808 نيستم. نگران اِما ام چون همه‌ي اين اتفاقات تقصير منن 122 00:05:12,525 --> 00:05:14,740 خودش انتخاب کرد همه رو نجات بده 123 00:05:14,794 --> 00:05:18,014 بايد جلوش رو ميگرفتم. من پدرشم ...و حالا 124 00:05:20,476 --> 00:05:22,607 از کار افتاده شدم 125 00:05:23,855 --> 00:05:25,907 ديگه نه براي تو نه اِما و هيچکس ديگه اي کاري از دستم برنمياد 126 00:05:26,008 --> 00:05:27,372 اتفاقا ميتوني 127 00:05:27,458 --> 00:05:30,189 داري به بهترين روشي که از دستت برمياد به مردممون کمک ميکني 128 00:05:31,372 --> 00:05:33,193 مشکل همينجاست 129 00:05:37,093 --> 00:05:38,381 هي 130 00:05:39,047 --> 00:05:42,792 توي هر دنيايي که باشيم، تو قهرمان مني 131 00:05:43,407 --> 00:05:45,067 يادت مياد؟ 132 00:05:45,770 --> 00:05:47,650 معلومه 133 00:05:52,854 --> 00:05:53,946 برو 134 00:05:55,306 --> 00:05:56,314 هواسم هست 135 00:06:15,770 --> 00:06:17,229 صبحت بخير، کلانتر 136 00:06:17,283 --> 00:06:18,860 والا حضرت، چطور ميتونم کمکتون کنم؟ 137 00:06:18,931 --> 00:06:20,574 در پيدا کردن شمشيرتون موفق بودين؟ 138 00:06:20,757 --> 00:06:22,281 متاسفانه هنوزم اکس کاليبر رو پيدا نکرديم 139 00:06:22,371 --> 00:06:24,845 ولي براي موضوعي بسيار ضروري تر اومدم دنبالت 140 00:06:25,330 --> 00:06:26,910 از صندوقچه‌ي عتيقه‌جاتمون دزدي شده 141 00:06:27,050 --> 00:06:28,475 ببخشيد، چي چي تون؟ 142 00:06:28,564 --> 00:06:31,228 اثار جادويي عتيقه‌اي که توسط شواليه هاي ميزگرد جمع آوري شدن 143 00:06:31,348 --> 00:06:32,549 همه‌شون واقعا ارزشمندن 144 00:06:32,918 --> 00:06:34,240 تا زماني که تقريبا خالي پيداش کرديم 145 00:06:34,296 --> 00:06:35,972 اصلا نميدونستم به اين سرزمين آورده شده 146 00:06:36,062 --> 00:06:37,177 منظورتون از با ارزش چي بود؟ 147 00:06:37,264 --> 00:06:38,810 يه لوبياي جادويي داخلش بود 148 00:06:38,950 --> 00:06:41,322 اين لوبيا ميتونه مردمم رو در چشم بر هم زدني برگردونه به خونه 149 00:06:42,355 --> 00:06:44,015 بايد بهت بگم، هر جور شده پيداش ميکنم 150 00:06:44,069 --> 00:06:45,883 حتي اگه مجبور بشم تک تک خونه‌هاي اينجارو بگردم 151 00:06:46,008 --> 00:06:47,324 لازم نيست تنهايي کاري انجام بدين 152 00:06:47,413 --> 00:06:48,666 ميتوني کمک کني؟ 153 00:06:48,788 --> 00:06:50,816 به کملات بر ميگردونمتون، قول ميدم 154 00:06:51,471 --> 00:06:52,759 ممنونم 155 00:07:02,783 --> 00:07:06,112 تبر يه کوتوله! چه راه خلاقانه‌اي براي شکست 156 00:07:06,591 --> 00:07:07,802 تبر کوتوله ها هرچيزي رو ميشکونه 157 00:07:07,891 --> 00:07:10,097 هيچ چيزي نميتونه جادو رو بشکنه 158 00:07:10,221 --> 00:07:11,961 البته بجز يه بوسه 159 00:07:12,893 --> 00:07:14,515 تابحال به فکرت رسيده شايد بوسش کني از سنگ بيرون بياد؟ 160 00:07:18,452 --> 00:07:20,176 انتخابات دارن ته ميکشن، عزيزجان 161 00:07:20,298 --> 00:07:23,575 ميدوني، ما ازت ميخوايم روشنايي رو نابود کني 162 00:07:23,716 --> 00:07:28,027 بنابراين، به يه قهرمان نياز داريم تا اکس کاليبر رو از سنگ بيرون بياره 163 00:07:28,117 --> 00:07:31,100 حالا... بيا با حقيقت رو به رو شيم، اون شخص قرار نيست تو باشي 164 00:07:31,188 --> 00:07:33,292 پس، چرا دست از مسخره بازي برنميداري 165 00:07:33,380 --> 00:07:35,102 و بري قهرماني که نياز داريم رو بياري؟ 166 00:07:35,192 --> 00:07:40,763 اوه، و هردوي ما ميدونيم اون قهرمان کيه 167 00:07:46,940 --> 00:07:49,296 اشکالي نداره، بلاخره يه راهي پيدا ميکني 168 00:07:49,720 --> 00:07:52,963 شايد بهتر باشه يکم چاي بنوشي 169 00:07:53,071 --> 00:07:55,526 اعصابتو آروم ميکنه تا راحتتر فکر کني 170 00:08:05,184 --> 00:08:09,719 خانم خدمتکار لال، آوردمت اينجا تا هواسم چهار چشمي بهت باشه 171 00:08:09,758 --> 00:08:11,667 پس انقدر برام پشت چشم نازک نکن 172 00:08:11,729 --> 00:08:13,090 بذار روابط بينمون رو برات روشن کنم 173 00:08:14,645 --> 00:08:15,778 خيلي‌خب 174 00:08:17,753 --> 00:08:20,645 آخ صداي زيبام هنوز سرجاشه 175 00:08:20,738 --> 00:08:24,086 چه صداي روشن و باظرافتي- بسه ديگه- 176 00:08:25,055 --> 00:08:28,117 حالا... بيا راجع به تصميم تو 177 00:08:28,191 --> 00:08:31,051 در مورد فرار به اُز کمي صحبت کنيم 178 00:08:32,431 --> 00:08:33,927 ...زلينا 179 00:08:36,202 --> 00:08:39,986 خودت ميدوني نميشه اون بچه رو از رابين جدا کني 180 00:08:40,742 --> 00:08:42,660 ميتوني سرزنشم کني؟ 181 00:08:43,097 --> 00:08:44,822 تو ميخواي بچه‌مو ازم بگيري 182 00:08:45,439 --> 00:08:46,987 اين بچه تنها شانسم 183 00:08:47,076 --> 00:08:48,542 ...براي داشتن کسيه که حقيقتا منو دوست داره 184 00:08:49,450 --> 00:08:51,734 به تو يه شانس دوباره دادن، چرا من نداشته باشم؟ 185 00:08:51,860 --> 00:08:53,300 اوه معذرت ميخوام 186 00:08:53,388 --> 00:08:55,453 ولي يه شانس دوباره بهت داده شد 187 00:08:55,542 --> 00:08:58,427 حتي شانس براي بار سوم هم بهت رو کرد 188 00:08:58,515 --> 00:09:01,761 تا ابد نميتوني خودتو قرباني جلوه کني 189 00:09:01,830 --> 00:09:04,118 ديگه داري شورشو در مياري 190 00:09:04,189 --> 00:09:08,185 ميتوني هرچقدر ميخواي زر بزني که زندگي چقدر عادلانه‌ست 191 00:09:08,222 --> 00:09:10,236 تنها چيزي که ميتونم بهت بگم اينه که 192 00:09:10,323 --> 00:09:12,731 ...تنها چيزي که من ميبينم يه خواهره که همه‌چيز نصيبش 193 00:09:13,895 --> 00:09:16,982 ساکت شو براي يبارم که شده گوش بده 194 00:09:18,714 --> 00:09:20,089 انگار يادت رفته من کيم 195 00:09:21,773 --> 00:09:23,770 ملکه‌ي بدجنس 196 00:09:25,293 --> 00:09:29,376 ميتونم برات کابوسي بشم بدتر از اون چيزي که حتي بتوني تصور کني 197 00:09:30,279 --> 00:09:31,382 ...اما حالا 198 00:09:31,441 --> 00:09:36,078 هديه‌ي من به تو يه قول ـه 199 00:09:37,769 --> 00:09:45,400 مطمئن ميشم بچه‌ت در محيطي سالم، امن و پر از عشق بزرگ ميشه 200 00:09:47,030 --> 00:09:50,822 ...همونطور که قول ميدم 201 00:09:50,911 --> 00:09:54,138 چنين چيزي به هيچ عنوان شامل تو نميشه 202 00:10:04,099 --> 00:10:05,043 عجب 203 00:10:05,168 --> 00:10:06,833 دوست دارم هميشه آماده باشم 204 00:10:17,050 --> 00:10:19,721 اون... صندلي پرسيوال‌ـه؟ 205 00:10:21,209 --> 00:10:22,908 بله 206 00:10:22,963 --> 00:10:24,853 ولي ديگه نيازي به عذرخواهي نيست 207 00:10:24,977 --> 00:10:26,537 يه رهبر کاري رو که لازمه انجام ميده 208 00:10:27,322 --> 00:10:29,113 يه مرد لايق براي نشستن روي اون صندلي پيدا ميکنم 209 00:10:31,730 --> 00:10:33,557 ولي اين صندلي‌ايه که تا ابد خالي ميمونه 210 00:10:34,010 --> 00:10:36,538 فکر کردم اون صندلي شماست، مناسب يه پادشاه 211 00:10:37,084 --> 00:10:40,592 نه. صندلي من با بقيه هيچ فرقي نداره 212 00:10:40,677 --> 00:10:42,771 همونجور که ميز به صورت گرد‌ـه 213 00:10:42,858 --> 00:10:46,144 بيشتر اعظاي محفل اينجا در سرزمين خودشون پادشاه يا شاهزاده هستند 214 00:10:46,282 --> 00:10:48,852 با اينحال، ترجيه ميدن شونه به شونه 215 00:10:48,889 --> 00:10:50,347 در کنار بقيه‌ي شواليه هاشون بشينن 216 00:10:50,470 --> 00:10:52,565 هيچکدوممون از بقيه برتر نيست 217 00:10:52,653 --> 00:10:55,070 بجز اين يکي 218 00:10:55,105 --> 00:10:58,816 اين صندلي "سيج پريلوس" نام داره 219 00:10:58,956 --> 00:11:00,780 براي شواليه‌اي که پاک ترين قلب رو داره محفوظ شده 220 00:11:00,904 --> 00:11:03,695 کسي که در تقديرش نوشته شده مقدس ترين جويش ها رو به عهده بگيره 221 00:11:05,207 --> 00:11:07,247 متعلق به مردي بود که مثل برادرم بهش اعتماد داشتم 222 00:11:08,818 --> 00:11:11,559 اما بهم خيانت کرد 223 00:11:11,595 --> 00:11:13,177 از اون موقع تابحال خالي مونده 224 00:11:13,264 --> 00:11:14,590 "لنسلات" 225 00:11:14,643 --> 00:11:15,937 پس راجع بهش شنيدي 226 00:11:16,061 --> 00:11:18,730 خب، شماها همه‌تون يه جورايي افسانه ايد 227 00:11:18,853 --> 00:11:21,921 جدي؟ نگرانم حکايت ما چطور نقل شده 228 00:11:22,044 --> 00:11:25,163 يکي از بزرگترين حکايتهاي عاشقانه در تمام زمانهاست 229 00:11:26,073 --> 00:11:27,468 عشق شما به گوينه وير 230 00:11:27,555 --> 00:11:30,380 توسط دوست صميمي‌تون؛ لنسلات ازتون دزديده شد 231 00:11:30,468 --> 00:11:34,400 داستاني تراژيک که واضحه با پايان خوشي تموم ميشه 232 00:11:34,979 --> 00:11:37,039 به نظر مياد هردوتون اين اتفاقات رو پشت سر گذاشتين 233 00:11:37,069 --> 00:11:40,142 درسته. لنسلات مرد خوبي بود 234 00:11:40,229 --> 00:11:41,593 شرايط ناخوشايند بود 235 00:11:41,640 --> 00:11:42,927 درک ميکنم 236 00:11:43,478 --> 00:11:46,495 راستشو بخواين، من و برفي... مري مارگارت باهاش آشنا شديم 237 00:11:46,582 --> 00:11:49,475 جدا؟ حالش چطوره؟ 238 00:11:51,086 --> 00:11:53,581 واقعا... متاسفم که بهتون اطلاع ميدم 239 00:11:53,668 --> 00:11:57,244 ولي ما ... پي برديم که فوت شده فصل دوم قسمت سه: کورا يه مدت خودش رو به شکل] [لنسلات جا زد و بعد ادعا کرد که اونو قبلا کشته 240 00:11:57,648 --> 00:11:59,304 متاسفم 241 00:12:01,294 --> 00:12:03,273 لنسلات در برابر مقابله با هوس هاش شکست خورد 242 00:12:03,309 --> 00:12:04,086 اما شواليه ي خوبي بود 243 00:12:04,538 --> 00:12:06,782 بخاطر گناهاش خودش رو بشتر از هر کس ديگه اي زجر ميداد 244 00:12:06,870 --> 00:12:08,196 آرزوي خوشبختيش رو داشتم 245 00:12:08,318 --> 00:12:09,500 فقط نه با همسر من 246 00:12:16,255 --> 00:12:17,530 مراقب باش 247 00:12:22,115 --> 00:12:25,843 اين... صندوقچه‌ي اشياي عتيقه‌ي ماست 248 00:12:25,930 --> 00:12:29,982 که داخل اشياي جادويي مقدس ما قرار دارن 249 00:12:30,087 --> 00:12:31,448 .که شواليه هامون قبلا پيدا کردن 250 00:12:34,788 --> 00:12:36,796 تابحال چنين جادويي نديده بودم 251 00:12:36,900 --> 00:12:38,653 "بهش ميگن "شعله‌ي خاموش نشدني 252 00:12:38,689 --> 00:12:40,901 نقل شده بخشي از "بوته‌ي سوزان" ‌ـه بوته‌ي سوزان در کتاب مهاجرت بني اسرائيل به محلي اطلاق شده که خداوند] [حضرت موسي را منصوب کرد تا قوم بني اسرائيل را به کنعان هدايت کنه 253 00:12:40,989 --> 00:12:43,441 اين نور به راهمون روشنايي ميبخشه و جايي که داريم ميريم 254 00:12:43,475 --> 00:12:45,500 مطمئنا به نور احتياج داريم 255 00:12:45,588 --> 00:12:48,140 صندوق، والا حضرت 256 00:12:54,547 --> 00:12:56,896 پس، تو کسي هستي که متوجه شد از اين صندوقچه دزدي شده؟ 257 00:12:57,748 --> 00:12:58,907 نظريه‌اي داري؟ 258 00:12:58,993 --> 00:13:00,064 من؟ 259 00:13:01,140 --> 00:13:05,320 خب... اينجا همه از سياه‌پوش حرف ميزنن 260 00:13:06,438 --> 00:13:08,428 ...شايد- انقدر احمق نباش، مرد- 261 00:13:08,464 --> 00:13:11,290 آرتور، اگه بخووام صادق باشم امروز يه تبر دزديد 262 00:13:11,377 --> 00:13:14,459 و همونطور که خودت هم ميخواي بگي، سياه‌پوش نيازي به ابزار نداره 263 00:13:14,545 --> 00:13:17,584 اين قفل با اهرم باز شده به خراش هاي روش نگاه کن 264 00:13:18,914 --> 00:13:20,454 حق با تو‌ـه 265 00:13:20,542 --> 00:13:22,269 اينجا سرزمين توـه، نظرت چيه؟ 266 00:13:23,404 --> 00:13:26,380 فکر ميکنم ممکنه ندونم کي اينکارو کرده 267 00:13:27,867 --> 00:13:30,470 ولي حدس ميزنم بدونم قدم بعديش چي باشه 268 00:13:39,948 --> 00:13:43,331 آخ، اون نگاه رو ميشناسم، دکمه ي بالا رو بزني روشن ميشه 269 00:13:43,469 --> 00:13:45,444 بلدم از گوشي استفاده کنم 270 00:13:45,479 --> 00:13:46,560 پس اون چيه؟ 271 00:13:47,105 --> 00:13:49,496 يه عکس از داخل زلينا 272 00:13:49,585 --> 00:13:50,996 چه وضعشه رفيق 273 00:13:51,049 --> 00:13:53,653 نه... نه بچه مونه 274 00:13:53,707 --> 00:13:55,498 بهش ميگن سونوگرام 275 00:13:56,619 --> 00:13:58,286 اِه 276 00:13:58,374 --> 00:14:00,808 مطمئنم احساساتت درهم ريخته 277 00:14:00,844 --> 00:14:04,675 ميدونم چقدر براي رجينا دردناکه 278 00:14:04,761 --> 00:14:07,230 که خواهر شيطانيش بچه‌ي منو حمل ميکنه 279 00:14:07,317 --> 00:14:08,780 براي منم دردناکه 280 00:14:08,850 --> 00:14:10,313 با اين حال بخشي از وجودم 281 00:14:10,400 --> 00:14:13,286 واقعا خوشحاله 282 00:14:14,160 --> 00:14:15,627 اين بچه‌ي منه 283 00:14:16,285 --> 00:14:17,943 ولي واقعا دلم نميخواد رجينا از خوشحاليم بويي ببره 284 00:14:17,981 --> 00:14:20,704 ...دلم نميخواد خوشحاليم رو بد تعبير کنه 285 00:14:20,807 --> 00:14:22,730 واسه خودت يه اوضاع بغرنج درست کردي 286 00:14:22,817 --> 00:14:23,837 در اين که شکي نيست 287 00:14:23,942 --> 00:14:26,869 البته نه اينکه روابط عشقي تو همه بي دغدغه‌ن 288 00:14:26,973 --> 00:14:29,118 آهان، حرفش شد 289 00:14:29,222 --> 00:14:30,852 ديگه همون آدم قبلي نيست 290 00:14:31,606 --> 00:14:34,636 داخل خونه‌ي جديدش يه در وجود داره 291 00:14:34,742 --> 00:14:36,024 که نميخواد کسي نزديکش شه 292 00:14:36,908 --> 00:14:38,863 به نظرت چي رو داره قايم ميکنه؟ 293 00:14:39,170 --> 00:14:40,257 ...داشتم فکر ميکردم 294 00:14:40,328 --> 00:14:41,621 سفارش آماده‌ست 295 00:14:41,708 --> 00:14:42,984 سفارش؟ من که چيزي سفارش ندارم 296 00:14:43,071 --> 00:14:44,188 خب رو برگه ببين چي نوشته 297 00:14:48,368 --> 00:14:51,161 "تو کشتي‌ت بيا به ديدارم، اِما" 298 00:14:51,196 --> 00:14:52,318 حق با توـه 299 00:14:52,406 --> 00:14:55,163 اينجا همه چي پيچيده‌ست 300 00:15:18,348 --> 00:15:20,357 اينجوري ظاهر شدن اصلا بامزه نيست 301 00:15:21,055 --> 00:15:22,082 معذرت ميخوام 302 00:15:22,912 --> 00:15:24,539 چه خبره؟ 303 00:15:26,186 --> 00:15:28,033 ميدونم همه چيز گيج کننده بوده 304 00:15:28,119 --> 00:15:30,104 و منم با کارام اوضاع رو ساده تر نکردم 305 00:15:32,366 --> 00:15:35,200 ميخوام عذرخواهي کنم که دفعه‌ي پيش انقدر هيجانزده برخورد کردم 306 00:15:35,300 --> 00:15:37,140 ميدونم فقط سعي داري کمکم کني 307 00:15:38,359 --> 00:15:39,987 ...بخاطر همين فکر کردم 308 00:15:40,809 --> 00:15:43,943 شايد بتونيم مثل قديما بشينيم، حرف بزنيم و شام بخوريم 309 00:15:45,165 --> 00:15:46,894 با کمال ميل 310 00:15:47,632 --> 00:15:49,999 اما اين وضعيت اصلا مثل قديما نيست 311 00:15:54,576 --> 00:15:56,344 بهتر شد؟ 312 00:16:00,033 --> 00:16:02,044 بيا 313 00:16:08,138 --> 00:16:11,206 ميدوني که ميتوني به من اعتماد کني 314 00:16:16,060 --> 00:16:17,421 چه موقع‌ست، بعد از ظهر؟ 315 00:16:18,175 --> 00:16:19,826 پس راجع به ظلمت ابدي شوخي نميکردي 316 00:16:19,914 --> 00:16:21,327 خوشحالم که يه مشعل داريم 317 00:16:21,398 --> 00:16:23,647 منم خوشحالم که گريف رو با اسب‌ها فرستاديم برگرده 318 00:16:23,702 --> 00:16:25,234 اين چنگلها بي‌قرارش کرده بودن 319 00:16:26,566 --> 00:16:28,628 خدمتکار شما خيلي زحمت ميکشه، والا حضرت 320 00:16:29,029 --> 00:16:30,096 "و من به اندازه‌ي کافي ازش تشکر نميکنم" 321 00:16:30,167 --> 00:16:32,057 حتي اگه به زبون نياري ميدونم منظورت همينه 322 00:16:33,983 --> 00:16:35,288 ولي، حق با توـه 323 00:16:35,988 --> 00:16:37,820 حتي نميتونم بهانه بيارم که از وضعش خبري ندارم 324 00:16:38,602 --> 00:16:41,371 منم قبلا يه آدم معمولي بودم و براي بقيه خدمات انجام ميدادم 325 00:16:41,961 --> 00:16:43,265 شما اشراف زاده نبودين؟ 326 00:16:43,921 --> 00:16:45,902 کاملا روستايي بودم 327 00:16:46,837 --> 00:16:47,632 منم چوپان بودم 328 00:16:50,824 --> 00:16:53,005 خيالم خيلي راحت شد 329 00:16:53,458 --> 00:16:55,956 بيا از گفتن اينهمه القاب دست برداريم 330 00:16:56,010 --> 00:16:57,322 البته 331 00:16:57,410 --> 00:16:58,820 در مورد خدمتکارم 332 00:16:58,890 --> 00:17:01,985 بهت اطمينان ميدم به هيچ عنوان تبعيضي احساس نميکنه 333 00:17:02,336 --> 00:17:03,959 گوينه وير اون و بقيه رو هميشه غرق در هدايا ميکنه 334 00:17:04,013 --> 00:17:06,103 واقعا مهربونترين زني‌ـه که به عمرم ديدم 335 00:17:06,191 --> 00:17:07,465 درست مثل همسر من 336 00:17:07,552 --> 00:17:10,663 وقتي کسي رو به عنوان خانواده‌ش قبول کنه جونشو هم براشون ميده 337 00:17:10,753 --> 00:17:12,775 البته منظورم اين نبود "گوين" به وقتش آتيشي نميشه 338 00:17:12,863 --> 00:17:14,000 ديدم با يه کمان و تير 339 00:17:14,087 --> 00:17:15,973 درست وسط سر يه کبوتر در حال پرواز رو هدف گرفت 340 00:17:16,027 --> 00:17:17,845 مري مارگارت هم از پسش برمياد 341 00:17:17,985 --> 00:17:19,821 هرگز انجام نميده هاا، ولي از پسش برمياد 342 00:17:19,874 --> 00:17:21,998 بايد يه مسابقه ترتيب بديم تا در مقابل هم مبارزه کنن 343 00:17:22,087 --> 00:17:23,956 آره، چون مطمئنم جفتشون از خوشحالي تو ابرا سير ميکنن 344 00:17:24,043 --> 00:17:25,975 وقتي بفهمن ما ميخوايم مثل خروس جنگي با هم مبارزه کنن 345 00:17:25,978 --> 00:17:26,951 تا ما به خودمون بباليم 346 00:17:27,040 --> 00:17:28,077 بيا 347 00:17:35,620 --> 00:17:38,360 پس حتما راه هاي بهتري هست که خودي نشون بدم 348 00:17:40,064 --> 00:17:42,515 به عنوان مردي که يه ميزگرد رو رهبري ميکنه آدم رقابت طلبي هستي 349 00:17:42,603 --> 00:17:45,172 فکر کردم دلت نميخواد خودت رو بالاتر از کسي بدوني 350 00:17:45,261 --> 00:17:46,570 کسي که رقابت طلب نباشه 351 00:17:46,607 --> 00:17:48,682 نيازي به يه ميز گرد گنده نداره که بهش يادآوري کنه فروتن باشه 352 00:17:50,014 --> 00:17:51,509 نقطه ضعف هام رو خوب ميشناسم 353 00:17:51,546 --> 00:17:53,860 لنسلات و گوينه وير تنها کساني نيستن که 354 00:17:53,947 --> 00:17:55,051 بابت اتفاقاتي که افتاد بايد سرزنش بشن 355 00:17:55,156 --> 00:17:57,197 زندگي کردن با من هم کار مشکلي بود 356 00:17:57,252 --> 00:17:59,854 اما آگاهانه تصميم گرفتم همه چيز رو درست کنم 357 00:17:59,943 --> 00:18:01,967 درک ميکنم 358 00:18:04,594 --> 00:18:06,159 از اين سمت 359 00:18:14,541 --> 00:18:16,549 به اونجا نگاه کن، برادر 360 00:18:23,400 --> 00:18:24,745 پس حقيقت داره 361 00:18:32,210 --> 00:18:33,806 تاج سرخ 362 00:18:40,527 --> 00:18:42,180 نميتونه وزن هردومون رو تحمل کنه 363 00:18:42,865 --> 00:18:43,954 من ميرم 364 00:18:45,225 --> 00:18:46,983 منم اينجا منتظر ميمونم 365 00:18:47,071 --> 00:18:49,369 بلکه مشعل راه برگشت رو نشونت بده 366 00:18:50,504 --> 00:18:51,454 ممنونم 367 00:19:32,449 --> 00:19:34,103 حالش چطوره؟ 368 00:19:34,192 --> 00:19:35,283 خوب نيست 369 00:19:35,388 --> 00:19:36,855 متاسفم 370 00:19:37,891 --> 00:19:40,087 آره ولي تو يکي از کتاباي قديميش 371 00:19:40,130 --> 00:19:41,417 يه طلسم شفا دهي پيدا کردن 372 00:19:41,540 --> 00:19:42,905 و همه چيزو کنار هم گذاشتم 373 00:19:42,960 --> 00:19:44,888 غير از يکي از عناصر 374 00:19:44,925 --> 00:19:47,674 نياز به يه شي دارم که وقتي هنوز يه مرد بود 375 00:19:47,796 --> 00:19:50,852 قبل از اينکه تبديل به سياه‌پوش بشه، لمس کرده بود 376 00:19:50,890 --> 00:19:52,221 بايد يه چيزي داشته باشي 377 00:19:52,735 --> 00:19:54,313 آره ولي چيزي پيدا نميکنم 378 00:19:54,889 --> 00:19:56,556 هنوز خيلي چيزا براي گشتن دارم 379 00:19:56,642 --> 00:19:58,101 ميخواي برات کمک خبر کنم؟ 380 00:19:58,624 --> 00:19:59,545 نه 381 00:19:59,633 --> 00:20:02,790 من تنها کسي هستم که اينجا و وسايلاي داخلش رو ميشناسه 382 00:20:02,877 --> 00:20:05,610 و نياز دارم با کاري خودم رو سرگرم نگه دارم 383 00:20:05,881 --> 00:20:07,275 پس سريع کارمون رو ميگيم و ميريم 384 00:20:07,363 --> 00:20:09,314 امروز کسي اومده چيزي وثيقه بذاره؟ 385 00:20:09,367 --> 00:20:10,554 مخصوصا يه لوبياي جادويي؟ 386 00:20:10,641 --> 00:20:11,743 يه لوبيا؟ 387 00:20:11,830 --> 00:20:14,597 نه، نه کسي نيومده. متاسفم 388 00:20:14,684 --> 00:20:17,552 به پرسيدنش مي ارزيد 389 00:20:20,137 --> 00:20:22,054 اشکالي نداره. چيز ديگه اي داري که لازم دارم 390 00:20:22,193 --> 00:20:23,754 ميتونم اينو قرض بگيرم؟ 391 00:20:23,807 --> 00:20:25,436 آره 392 00:20:25,523 --> 00:20:29,191 خوبه. اين قراره مارو مستقيم به سمت مجرم هدايت کنه 393 00:20:29,294 --> 00:20:31,567 اون چيه؟- ولي اون که جادويي نيست- 394 00:20:31,656 --> 00:20:34,473 فقط يه سوغاتي از پارتي تولد "دُکي" بود 395 00:20:34,560 --> 00:20:36,784 "روش نوشته "دکي پارتي 396 00:20:36,871 --> 00:20:38,510 کاملا آگاهم 397 00:20:38,512 --> 00:20:40,007 نگران نباش. هواسم هست 398 00:20:44,693 --> 00:20:46,754 !اهالي کملات، توجه کنيد 399 00:20:47,964 --> 00:20:50,602 در دستانم "جام انتقام" رو ميبينيد 400 00:20:50,740 --> 00:20:52,970 در اردوگاه يه سرقت اتفاق افتاده 401 00:20:55,306 --> 00:20:58,029 جام به من نشون ميده در بين شما دزد کيه 402 00:20:58,133 --> 00:21:02,133 پس صف ببنديد تا به نوبت از جام بنوشيد 403 00:21:41,025 --> 00:21:42,441 سفت بچسب 404 00:21:47,653 --> 00:21:48,979 مترجــم: شيرين « Shirin DC » 405 00:21:49,065 --> 00:21:50,791 فرمون رو نگه دار 406 00:21:52,104 --> 00:21:54,838 با پا سرعت بگير، با دست هدايت کن 407 00:22:13,170 --> 00:22:14,726 دور بزن 408 00:24:33,814 --> 00:24:35,481 ممنونم- حرفشم نزن- 409 00:24:36,063 --> 00:24:39,415 بنظر مياد موفق شدي. آفرين 410 00:24:40,407 --> 00:24:42,192 سوالهايي دارم 411 00:24:42,262 --> 00:24:44,507 ميخواي بدوني آيا هنوز همون اِماي قديمي هستم 412 00:24:45,404 --> 00:24:48,495 حدس ميزنم جوابش ساده نباشه پس بيا با سوالاي ساده تر شروع کنيم 413 00:24:48,531 --> 00:24:52,992 توي خونه‌ي جديدت، پشت اون در قفل شده چيه؟ 414 00:24:55,514 --> 00:24:58,476 ميدوني که ميخوام بهت اعتماد کنم، اِما 415 00:24:58,512 --> 00:25:00,179 چرا بهم کمک نميکني؟ 416 00:25:00,989 --> 00:25:02,200 پس بهم اعتماد کن 417 00:25:03,817 --> 00:25:04,548 بهرحال که با جادوم 418 00:25:04,589 --> 00:25:07,715 ميتونم هرچيزي رو که ميخوام از جلوي چشماي کنجکاو تو قايم کنم 419 00:25:08,568 --> 00:25:10,340 پس، به سوال اولم هم جواب دادي 420 00:25:10,389 --> 00:25:14,267 تو همون اِماي قبلي نيستي اون اِما از بازي دادن مردم خوشش نميومد 421 00:25:16,126 --> 00:25:18,506 آره 422 00:25:18,547 --> 00:25:20,248 فرق کردم 423 00:25:21,408 --> 00:25:23,040 بهتر شدم 424 00:25:23,126 --> 00:25:24,571 به عنوان سياه‌پوش 425 00:25:24,711 --> 00:25:28,080 قبلا صدمات روحي خورده بودم ، در مورد همه قضاوت ميکردم و درهاي قلبمو بسته بودم 426 00:25:28,217 --> 00:25:30,939 کلي طول کشيد تا جادو رو تو اينجا ببينم 427 00:25:32,405 --> 00:25:34,787 ...و حالا من 428 00:25:37,071 --> 00:25:39,724 همه چيزو شفاف ميبينم 429 00:25:41,310 --> 00:25:43,828 ديگه از چيزي نميترسم 430 00:25:43,948 --> 00:25:45,870 صادقانه بگم مثل يه کتاب باز ميمونم 431 00:25:45,957 --> 00:25:48,357 اگه حاضر باشي يه قدم جلوتر بياي و بهم اعتماد کني 432 00:25:48,443 --> 00:25:50,280 داري جدا پيشنهاد ميکني 433 00:25:50,316 --> 00:25:53,531 تو رابطه‌مون پيشرفت کنيم؟ 434 00:25:55,151 --> 00:25:58,231 گلد و بل عاشق هم بودن 435 00:25:58,317 --> 00:26:01,993 فکر نکنم مناسب باشه از کروکديل براي مثال استفاده کني 436 00:26:03,697 --> 00:26:06,351 اما بهش خوب فکر کن 437 00:26:06,438 --> 00:26:08,616 اون از اول يه بزدل بود 438 00:26:08,703 --> 00:26:12,515 تا وقتي سياه‌پوش نشده بود، عشق واقعي رو پيدا نکرده بود 439 00:26:12,601 --> 00:26:14,728 خودت بهم گفتي وقتي فقط يه مرد بود 440 00:26:14,815 --> 00:26:16,738 چجوري روي عرشه‌ي اين کشي گريه کرد و تحقير شد 441 00:26:16,790 --> 00:26:18,050 اونم تغيير کرد و بهتر شد 442 00:26:18,110 --> 00:26:19,989 اشتباه ميکني 443 00:26:20,077 --> 00:26:24,024 تو اون داستان دراماتيک کوچولو من آدم شروره بودم 444 00:26:25,296 --> 00:26:27,819 اون يه مرد خوب بود که سعي ميکرد خانواده‌ش رو کنار هم نگه داره 445 00:26:27,855 --> 00:26:33,345 من اين شمشير رو برداشتم، گرفتم جلوي صورتش و مسخره‌ش کردم 446 00:26:34,244 --> 00:26:38,274 من تنها کسي بودم که تغيير کرد و بهتر شد 447 00:26:38,364 --> 00:26:42,141 اون تبديل به يه قاتل شيطاني دغل کار شد 448 00:26:43,889 --> 00:26:45,886 يادته وقتي توي کتاب داستان بوديم 449 00:26:46,024 --> 00:26:47,462 و من يادت دادم چجوري با شمشير مبارزه کني؟ 450 00:26:47,548 --> 00:26:49,766 بازم بازي، بس کن سوان 451 00:26:49,887 --> 00:26:51,852 تنها چيزي که ميخواستم صداقت تو بود 452 00:26:51,939 --> 00:26:55,343 ولي ديگه کافيه بس مايه‌ي مزاح تو شدم 453 00:26:55,380 --> 00:26:57,957 جوابمو بده 454 00:26:58,050 --> 00:27:00,323 اول بهم بگو براي چي منو به اينجا آوردي 455 00:27:00,409 --> 00:27:02,375 دليلش اصلا بازسازي خاطرات گذشته نيست 456 00:27:02,464 --> 00:27:06,208 چون اون اِماي قبلي اينجا نيست 457 00:27:11,397 --> 00:27:15,501 تو به چيزي احتياج داري، سياه‌پوش 458 00:27:16,855 --> 00:27:18,957 بهم بگو اون چيز چيه؟ 459 00:27:20,670 --> 00:27:25,134 تنها چيزي که ميخوام اعتمادته، قسم ميخورم 460 00:27:25,223 --> 00:27:28,626 توي قبلي رو بيشتر دوست داشتم 461 00:27:28,748 --> 00:27:30,165 ديوارايي که دور خودت کشيده بودي رو 462 00:27:30,254 --> 00:27:33,674 چون من مردي بودم که اونارو کنار ميزدم 463 00:27:33,711 --> 00:27:37,542 شخصي که پشت ديوارا پيدا کردي هنوزم منم 464 00:27:39,974 --> 00:27:43,239 فقط يبار ازت ميپرسم 465 00:27:45,604 --> 00:27:48,647 تو عاشقمي؟ 466 00:27:48,770 --> 00:27:53,046 اگه بهم بگي دوستم نداري، تنهات ميذارم 467 00:27:57,291 --> 00:27:59,564 عاشقت بودم 468 00:28:04,649 --> 00:28:07,898 فکر کنم حالا يا با کشتي ميرم خونه يا با شنا 469 00:28:09,201 --> 00:28:11,457 بهم بگو کدوم 470 00:28:16,337 --> 00:28:18,816 کشتي مال خودته 471 00:28:32,710 --> 00:28:33,864 ديويد، چي شده؟ 472 00:28:33,940 --> 00:28:35,568 !قارچ، نيست 473 00:28:37,133 --> 00:28:38,861 يا شواليه هاي توي آب دزديدنش 474 00:28:38,885 --> 00:28:40,770 يا توي باتلاق افتاده 475 00:28:41,580 --> 00:28:43,603 ميتونيم دنبالش بگرديم 476 00:28:44,234 --> 00:28:46,784 نه 477 00:28:46,820 --> 00:28:48,961 گم شده 478 00:28:58,798 --> 00:29:03,543 معني کلمه‌ي جويش؛ جستجو‌ـه، نه پيدا کردن 479 00:29:03,629 --> 00:29:06,554 همين جستجوـه که اهميت داره 480 00:29:06,659 --> 00:29:09,062 بهش باور داري؟ 481 00:29:09,959 --> 00:29:12,781 راستشو بخواي نه 482 00:29:12,835 --> 00:29:15,078 اگه پيدا کردن، توي اين دنيا تفاوت ايجاد ميکنه 483 00:29:15,166 --> 00:29:17,102 پس منم همينو ميخوام 484 00:29:17,190 --> 00:29:18,122 متاسفم 485 00:29:22,957 --> 00:29:24,724 پدرم، تموم عمرش رو به مستي گذروند 486 00:29:24,795 --> 00:29:26,801 برادرم جز اهداف شيطاني به هيچ چيز نرسيد 487 00:29:26,854 --> 00:29:29,454 يه موقعي فکر ميکردم من فرق ميکنم 488 00:29:29,593 --> 00:29:31,564 دنيا رو تغيير ميدم 489 00:29:31,652 --> 00:29:34,847 ...ولي 490 00:29:37,760 --> 00:29:40,140 ...نميخوام فقط به عنوان مردي شناخته بشم 491 00:29:40,245 --> 00:29:43,372 که سي سال پيش يه شاهدخت که خوابيده بود رو با بوسه بيدار کرد 492 00:29:43,410 --> 00:29:47,059 درک ميکنم 493 00:29:47,150 --> 00:29:48,511 جدي؟ 494 00:29:49,811 --> 00:29:51,447 تو پادشاه کملات هستي 495 00:29:51,535 --> 00:29:54,997 آره، چون يه سنگ بزرگ تصميم گرفت من يه قهرمان بزرگم 496 00:29:55,084 --> 00:29:56,411 پيشگويي به حقيقت پيوست 497 00:29:57,781 --> 00:30:00,968 اما از اون موقع هم پيروزي داشتم هم شکست 498 00:30:01,006 --> 00:30:03,289 و ياد گرفتم اين شکست ها هستن 499 00:30:03,360 --> 00:30:05,252 که ،مستلزم ميشن شجاع باشيم 500 00:30:05,338 --> 00:30:07,725 ...پس اگه قراره چيزي باعث بشه قهرمان باشيم 501 00:30:07,830 --> 00:30:11,427 اون نااميد نشدنه، حتي بعد از شکست 502 00:30:11,515 --> 00:30:13,578 حقيقتا 503 00:30:15,542 --> 00:30:19,225 خب، ديگه بهتره از اينجا بريم 504 00:30:19,364 --> 00:30:22,142 کاراي زيادي براي انجام داريم 505 00:30:22,231 --> 00:30:23,610 که قرار نيست از اينجا انجام بشن 506 00:30:23,733 --> 00:30:25,914 اي مرد نيک سرشت 507 00:30:26,019 --> 00:30:28,917 ديويد، اگه ميخواي بخشي از کاري باشي 508 00:30:29,005 --> 00:30:30,725 کاري انجام بده که اهميت داشته باشه 509 00:30:30,762 --> 00:30:33,183 مکاني براي مردي مثل تو در نظر گرفتم 510 00:30:39,703 --> 00:30:41,092 هيچوقت لوبيايي نديدم 511 00:30:41,191 --> 00:30:42,922 لوبيا رو فعلا فراموش کن 512 00:30:43,026 --> 00:30:45,369 فقط بهمون بگو چرا اينارو برداشتي؟ 513 00:30:47,768 --> 00:30:51,351 ...از روي که باهامون برخورد ميشد خسته شدم 514 00:30:51,404 --> 00:30:53,050 جوري که با همه‌مون رفتار ميشه 515 00:30:53,104 --> 00:30:56,995 براي اون مرد و عشق به کملات صبح تا شب جون بکنيم 516 00:30:58,407 --> 00:31:01,652 ميخواستم به پادشاه صدمه بزنم 517 00:31:03,320 --> 00:31:05,917 گريف، اصلا فکرشم نميکردم 518 00:31:06,327 --> 00:31:08,004 اما، ببين تو به همه صدمه زدي 519 00:31:08,091 --> 00:31:09,870 براي رفتن به خونه به اون لوبيا احتياج داريم 520 00:31:13,416 --> 00:31:16,008 من لوبيايي نديدم، والا حضرت 521 00:31:22,776 --> 00:31:25,368 هميشه توسط نزديکترين اطرافيانم بهم خيانت ميشه 522 00:31:25,456 --> 00:31:27,794 ببين، تو اون مرد رو ميشناسي. داشت دروغ ميگفت؟ 523 00:31:27,881 --> 00:31:29,032 فکر نکنم 524 00:31:29,153 --> 00:31:31,422 و البته، امکان داره از اول لوبيايي وجود نداشته 525 00:31:31,460 --> 00:31:34,272 اگه تو اون شيش هفته اي که از ياد برديم کسي برداشته باشتش 526 00:31:34,358 --> 00:31:37,799 خيلي‌خب، يه راه ديگه براي برگردوندن شما به خونه پيدا ميکنيم 527 00:31:37,887 --> 00:31:39,004 با هم همکاري ميکنيم؟ 528 00:31:39,091 --> 00:31:40,751 البته 529 00:31:42,448 --> 00:31:44,024 بيا بريم به اون مرد بگيم قراره 530 00:31:44,145 --> 00:31:45,432 يه مدت تو زندون ما آب خنک بخوره 531 00:31:52,454 --> 00:31:53,724 اين ديگه چيه؟ 532 00:31:53,810 --> 00:31:57,810 احتمالا وقتي کيفش رو خالي ميکرديم بيرون افتاده 533 00:31:57,863 --> 00:32:02,118 اگه تو صندوقچه بوده احتمالا تو دوراني که از ياد برديم بهش اضافه شده 534 00:32:02,154 --> 00:32:04,458 اينو يادمه 535 00:32:09,548 --> 00:32:11,784 همونيه که عکسش تو کتابي که از کملات آورديم چاپ شده 536 00:32:13,025 --> 00:32:15,703 هموني که امروز صبح پيدا کردم 537 00:32:18,383 --> 00:32:21,146 اونجا دنبال همين ميگشتيم 538 00:32:21,233 --> 00:32:23,147 اما چرا؟ 539 00:32:23,235 --> 00:32:26,980 براي ارتباط دربرابر موانع جادويي استفاده ميشه 540 00:32:27,118 --> 00:32:29,659 مطمئنا ميخواستيم با مرلين ارتباط برقرار کنيم 541 00:32:29,729 --> 00:32:31,339 در شگفتم اگه موفق شده بوديم 542 00:32:31,425 --> 00:32:33,662 ...بياين ازش استفاده کنيم. بياين بفهميم ميتونيم با مرلين صحبت کنيم يا نه 543 00:32:33,715 --> 00:32:36,002 ميتونه بهمون کمک کنه اِما رو از سياه‌پوش شدن نجات بديم 544 00:32:37,090 --> 00:32:40,362 ديويد، تو تونستي 545 00:32:56,829 --> 00:33:00,507 شما رو سر ديويد از جنگل مسحور شده اعلام ميکنم 546 00:33:00,627 --> 00:33:02,643 حالا به عنوان يکي از اعضاي ميزگرد 547 00:33:04,986 --> 00:33:08,070 ميدونم "شواليه‌ي ميزگرد" در مقايسه با عنوان شاهزاده 548 00:33:08,157 --> 00:33:09,444 اهميت چنداني نداره 549 00:33:09,531 --> 00:33:13,005 نه، جدا مايه‌ي افتخارمه 550 00:33:13,076 --> 00:33:16,127 پس برخيز، شواليه و روي صندليت قرار بگير 551 00:33:39,157 --> 00:33:41,157 جدا؟ 552 00:33:41,294 --> 00:33:43,243 هرگز فکر نميکردم کسي رو پيدا کنم که انقدر بهش اعتماد داشته باشم تا 553 00:33:43,363 --> 00:33:45,379 اون صندلي رو پر کنه 554 00:33:45,467 --> 00:33:47,466 اما حالا متعلق به توـه 555 00:33:58,117 --> 00:34:00,489 نشان سلطنتي شما روي اون قرار خواهد گرفت 556 00:34:10,548 --> 00:34:13,141 براي يه چوپان، پيشرفت خوبيه مگه نه؟ 557 00:34:13,228 --> 00:34:15,770 ممنونم 558 00:34:52,623 --> 00:34:54,876 کسي اونجاست؟ 559 00:35:03,408 --> 00:35:05,018 امکان نداره 560 00:35:06,342 --> 00:35:08,154 خودم هستم 561 00:35:08,241 --> 00:35:11,343 لنسلات، فکر کرديم از دنيا رفتي 562 00:35:11,430 --> 00:35:12,869 داستانش خيلي طولانيه 563 00:35:12,955 --> 00:35:15,276 اما به چشمات اعتماد کن... خودم هستم 564 00:35:15,415 --> 00:35:17,567 ولي حالا، مشکلات من اهميتي ندارن 565 00:35:17,654 --> 00:35:20,076 چيزي که اهميت داره اينه که يه شرور وحشتناک در کملات حضور داره 566 00:35:20,197 --> 00:35:21,636 سياه‌پوش 567 00:35:21,724 --> 00:35:24,435 ميدونيم. اون دخترمه قراره همه چيو درست کنيم 568 00:35:24,521 --> 00:35:26,046 نه 569 00:35:26,133 --> 00:35:28,819 يه شرور ديگه 570 00:35:28,948 --> 00:35:30,223 آرتور 571 00:35:30,346 --> 00:35:31,247 چي؟ 572 00:35:31,368 --> 00:35:32,303 بهم اعتماد کن 573 00:35:32,390 --> 00:35:35,285 کملات چيزي که به نظر مياد نيست 574 00:35:50,427 --> 00:35:52,777 امروز روز سختي بود 575 00:36:03,618 --> 00:36:06,241 بهش دروغ گفتي، به ديويد 576 00:36:06,244 --> 00:36:08,610 اصلا برام خوش آيند نبود 577 00:36:08,697 --> 00:36:11,557 اون مرد خوبيه 578 00:36:11,610 --> 00:36:14,403 يه مرد شرافتمند. اما من بايد اولويت رو به قلمرو پادشاهي خودم بدم 579 00:36:18,445 --> 00:36:20,523 معلومه 580 00:36:22,262 --> 00:36:25,192 بار مسئوليت يه پادشاه هميشه همينه 581 00:36:33,050 --> 00:36:36,371 والاحضرت، خدارو شکر که شما اينجايين 582 00:36:36,425 --> 00:36:39,338 متوجه نميشم اينجا چه خبره 583 00:36:39,423 --> 00:36:41,109 من فقط اهمون کاري رو انجام دادم که شما ازم خواستين 584 00:36:41,179 --> 00:36:43,768 اون اشيا رو برداشتم و اونارو در مکان امني نگه داشتم 585 00:36:43,804 --> 00:36:45,422 گفتم شايد لوبيايي بوده باشه 586 00:36:45,508 --> 00:36:47,859 با اينکه هم شما و هم من خوب ميدونيم هيچوقت هيچ لوبيايي در کار نبوده 587 00:36:47,944 --> 00:36:49,833 و من دقيقا همونکاري رو کردم که شما خواستين 588 00:36:51,677 --> 00:36:53,736 ميشه حالا لطفا بذارين من برم؟ 589 00:36:53,825 --> 00:36:56,583 فعلا نه، گريف 590 00:36:56,688 --> 00:36:58,355 ممکنه لوبيايي در کار نبوده باشه 591 00:36:58,409 --> 00:37:01,014 اما نميتونيم اجازه بديم اونا متوجه بشن، مگه نه؟ 592 00:37:01,153 --> 00:37:03,332 نه نه، معلومه که نه والاحضرت 593 00:37:03,470 --> 00:37:05,616 اونا حالا به من اعتماد دارن 594 00:37:05,652 --> 00:37:08,104 پس حالا بايد از اعتمادشون استفاده کنم تا از قلمروم محافظت کنم 595 00:37:08,192 --> 00:37:10,491 اين مردم شايد دوستانه به نظر بيان 596 00:37:10,577 --> 00:37:12,433 اما تمام چيزايي که عزيز ميشمريم رو تهديد ميکنن 597 00:37:16,183 --> 00:37:19,180 ديويد دلش ميخواد فکر کنه جستجوش شرافت‌مندانه‌ست 598 00:37:19,251 --> 00:37:23,578 اما دخترش همون سياه‌پوش‌ـه 599 00:37:23,666 --> 00:37:27,209 اونها در کملات به ما دروغ گفتن 600 00:37:27,296 --> 00:37:28,844 دخترشون رو به قصر ما وارد کردن 601 00:37:28,931 --> 00:37:31,315 اونا بابت جدا کردن ما از خونه‌مون مسئولن 602 00:37:31,420 --> 00:37:33,259 خونه‌اي که حالا بايد دوباره تصاحب کنيم 603 00:37:33,345 --> 00:37:35,951 ولي بدون يه لوبيا چجوري برگرديم؟ 604 00:37:36,038 --> 00:37:38,405 متاسفانه نميتونيم برگرديم 605 00:37:40,196 --> 00:37:45,767 بخاطر همينه که بايد همينجا در اِستوري‌بروک يه کملات جديد بسازيم 606 00:37:45,871 --> 00:37:49,278 پس ميتوني به من اعتماد کني که کمکت کنم 607 00:37:49,331 --> 00:37:51,766 من حاضرم براي سرزمينم هرکاري انجام بدم 608 00:37:51,836 --> 00:37:55,446 ميدونم انجام ميدي، درست مثل من 609 00:37:56,983 --> 00:37:59,809 بخاطر همينه که ازت ميخوام اينو بنوشي 610 00:38:04,107 --> 00:38:07,104 "سم از مارهاي افعي "اَگربا 611 00:38:08,486 --> 00:38:09,761 اما چرا؟ 612 00:38:09,815 --> 00:38:11,739 من که به اين مردم چيزي نميخوام بگم 613 00:38:11,810 --> 00:38:15,250 به ميل خودت هرگز نميگي ولي اين مردم جادو دارن 614 00:38:15,338 --> 00:38:17,313 به وقتش، مجبورت ميکنن حرف بزني 615 00:38:17,434 --> 00:38:18,728 بايد يه راه ديگه اي وجود داشته باشه 616 00:38:18,813 --> 00:38:22,628 اي کاش بود، صادقانه ميگم 617 00:38:23,576 --> 00:38:25,066 بهم گفتي هميشه آرزو داشتي يه روزي 618 00:38:25,153 --> 00:38:26,746 روي صندلي ميزگرد بشيني 619 00:38:26,871 --> 00:38:29,226 خب، حالا دارم چيزي فراتر بهت پيشنهاد ميدم 620 00:38:29,312 --> 00:38:33,554 شانسي براي مرگ در راه خدمت به کملات 621 00:38:34,267 --> 00:38:35,599 مرگ تو 622 00:38:35,652 --> 00:38:37,934 بنياد قلمرويي جديد و بزرگ ميشه 623 00:38:39,929 --> 00:38:41,904 اگه اينو بنوشي 624 00:38:58,300 --> 00:39:00,275 براي کملات 625 00:39:27,528 --> 00:39:29,946 براي کملات 626 00:39:34,036 --> 00:39:36,474 خوبه، هنوز اينجايي 627 00:39:37,720 --> 00:39:39,166 به کمکم احتياج داري؟ 628 00:39:39,220 --> 00:39:41,111 آره 629 00:39:42,439 --> 00:39:45,420 يادته راجع به اون در توي خونه‌ي اِما بهت گفتم؟ 630 00:39:45,542 --> 00:39:47,824 ميخوام بدونم پشتش چه خبره 631 00:39:47,860 --> 00:39:49,783 پس با صحبت باهاش به نتيجه اي نرسيدي 632 00:39:49,871 --> 00:39:51,981 از اين حرفا گذشته، به يه دزد احتياج دارم 633 00:39:52,018 --> 00:39:54,811 دزد سابق، اون روزها ديگه گذشته‌ن 634 00:39:54,846 --> 00:39:57,248 از يه دزددريايي سابق بشنو، اون روزها هرگز نميگذرن 635 00:39:57,335 --> 00:39:58,322 بهم کمک ميکني؟ 636 00:39:59,943 --> 00:40:02,326 مادربزرگه، نهارم آماده شده؟ 637 00:40:02,414 --> 00:40:04,302 آره، ولي دخترم تو به غذاي بيشتري احتياج داري 638 00:40:04,390 --> 00:40:05,802 بشين يه غذاي درست و حسابي بخور 639 00:40:05,890 --> 00:40:07,984 نميتونم 640 00:40:08,106 --> 00:40:09,518 واي خدا جون، نگاه کن 641 00:40:12,161 --> 00:40:13,506 بايد برگردم پيشش 642 00:40:13,627 --> 00:40:15,040 سوپ رو کنسل کن، معذرت ميخوام 643 00:40:15,127 --> 00:40:17,478 صبر کن، اون کار طبيعيه؟ 644 00:40:17,615 --> 00:40:19,625 چه کاري؟ 645 00:40:19,661 --> 00:40:21,500 داره بيدار ميشه 646 00:40:42,702 --> 00:40:45,563 بايد اعتراف کنم 647 00:40:45,650 --> 00:40:47,609 خيلي داغون به نظر ميرسه 648 00:40:50,609 --> 00:40:52,106 عجب شانسي آوردي 649 00:40:52,160 --> 00:40:55,532 چيزي رو پيدا کردي که وقتي هنوز يه مرد بود لمس کرده 650 00:40:55,620 --> 00:40:57,202 اصلا شانسي نبود، بابتش زحمت کشيدم 651 00:40:57,290 --> 00:40:58,702 درسته 652 00:40:58,790 --> 00:41:01,089 زير پاشنه‌ي چکمه‌هات 653 00:41:01,175 --> 00:41:05,196 قلبشو کاملا له و خرد کردي 654 00:41:05,300 --> 00:41:06,797 ساکت شو 655 00:41:36,299 --> 00:41:38,052 از جونم چي ميخواي؟ 656 00:41:39,758 --> 00:41:43,267 حالا ديگه تو سياه‌پوشي، نه من 657 00:41:44,633 --> 00:41:46,727 کاملا درسته 658 00:41:46,848 --> 00:41:49,300 تو نه سياهي، نه کاملا پاک 659 00:41:49,404 --> 00:41:51,481 هيچي نيستي 660 00:41:51,518 --> 00:41:53,697 قلبت يه لوح خالي‌ـه 661 00:41:53,785 --> 00:41:56,645 و همين قضيه باعث ميشه بدرد بخور بشي، مرد کوچولو 662 00:41:56,733 --> 00:42:00,003 چون حالا، ميتونم 663 00:42:00,056 --> 00:42:03,479 ازت کسي ميسازم که هرگز تصور نميکردي بتوني باشي 664 00:42:03,583 --> 00:42:04,996 يه قهرمان 665 00:42:05,117 --> 00:42:07,211 نه فقط هر قهرماني 666 00:42:07,333 --> 00:42:09,342 پاک ترين قهرماني که تابحال وجود داشته 667 00:42:11,218 --> 00:42:13,551 ...وبعد 668 00:42:18,718 --> 00:42:21,818 و بعد يه کار برات سراغ دارم 669 00:42:22,000 --> 00:42:25,900 با من در ارتباط باشيد Facebook.com/ONCEpersian Iranfilm257.com 670 00:42:26,000 --> 00:42:28,100 Resync By Power