1
00:00:00,400 --> 00:00:01,801
...آنچه در "روزي روزگاري" گذشت
2
00:00:02,565 --> 00:00:05,262
اين اسمش پيچوندنِ منه -
ميدونم، فقط عذاب وجدان دارم -
3
00:00:05,314 --> 00:00:06,352
صبور باش
4
00:00:06,717 --> 00:00:09,685
احساساتم نسبت به تو واقعي ـه
5
00:00:09,719 --> 00:00:10,820
ولي "ماريان" زن منه
6
00:00:10,854 --> 00:00:11,870
اون يه هيولاست
7
00:00:12,258 --> 00:00:13,826
شايد اونقدري که فکر ميکني، منو نميشناسي
8
00:00:13,861 --> 00:00:16,761
...رجينا"، دنبالت ميگشتيم. بايد راجع به"
9
00:00:16,796 --> 00:00:19,230
دو هفته بهم وقت بده. ميستهون زياد دور نيست
10
00:00:19,264 --> 00:00:21,099
اصلاً چي راجع به اين... ميستهون ميدونيم؟
11
00:00:21,133 --> 00:00:23,034
ممکنه اسمش رو اونجوري که
ساکنين صدا ميزنن شنيده باشي
12
00:00:23,068 --> 00:00:24,668
جنگل سحرآميز
13
00:00:24,703 --> 00:00:25,970
بايد بريم دنبالش
14
00:00:31,575 --> 00:00:33,877
"نگران نباش "آنا
15
00:00:33,911 --> 00:00:36,746
پيدات ميکنم
16
00:00:36,911 --> 00:00:40,745
مدياسيتي شما را به ديدن دنيايي اسرارآميز و
...شخصيتهاي شيرين داستاني دعوت ميکند
17
00:00:42,910 --> 00:00:46,745
«Sorrow» مترجــم: سميـــرا
.:: Facebook.Com/Sorrow.Subs ::.
18
00:00:46,910 --> 00:00:50,744
درخواست فيلم و سريال
.:: WwW.MediaSity.Co ::.
19
00:00:53,829 --> 00:00:58,032
تا وقتي با هم هستيم، کسي اين شهر رو ترک نميکنه
20
00:01:10,743 --> 00:01:15,713
آنا"، ميفهمم چه اتفاقي واست افتاده"
21
00:01:17,121 --> 00:01:19,121
جنگل سحرآميز
22
00:01:19,121 --> 00:01:23,120
...زمانهاي خيلي دور
23
00:01:34,164 --> 00:01:36,031
ميتونم کمکتون کنم؟
24
00:01:36,066 --> 00:01:38,233
اميدوارم. شما "ديويد" هستيد؟
25
00:01:38,268 --> 00:01:39,634
بله
26
00:01:39,669 --> 00:01:42,270
بله، خودم هستم
27
00:01:44,993 --> 00:01:48,484
«روزي روزگاري»
قـسـمـت دوم از فـصـل چهــارم
«سفيدي مطلق»
تاريخ پخش و ترجمه: 93/07/14
28
00:01:52,880 --> 00:01:55,281
خب، به هرحال... اسم شما رو
29
00:01:55,315 --> 00:01:57,951
از يکي از دوستان قديميتون
30
00:01:57,985 --> 00:01:59,318
که اهل آرندل هستند فهميدم
31
00:01:59,352 --> 00:02:01,320
آرندل؟ شما "کريستف" رو ميشناسيد؟
32
00:02:01,354 --> 00:02:03,388
چي باعث شده فکر کنيد "کريستف" رو ميشناسم؟
33
00:02:03,422 --> 00:02:06,391
اون تنها شخص اهل آرندله که من ميشناسمش
34
00:02:06,425 --> 00:02:07,392
خيليخب
35
00:02:07,426 --> 00:02:09,294
اينو بهم نگفته بود
36
00:02:09,328 --> 00:02:10,844
سخته وقتي همهي واقعيتها رو نميدوني
37
00:02:10,844 --> 00:02:11,922
توي يه ماموريت مخفي باشي
38
00:02:12,085 --> 00:02:13,230
چه ماموريتي؟
39
00:02:13,264 --> 00:02:14,931
همين الان بهتون گفتم مخفي ـه
40
00:02:16,000 --> 00:02:17,667
...ولي "کريستف" بهم گفته بود ميتونم بهتون اعتماد کنم
41
00:02:17,702 --> 00:02:18,969
فقط نه سر قضيه ماموريت
42
00:02:19,003 --> 00:02:20,503
خيليخب
43
00:02:20,537 --> 00:02:22,205
اسمتون چيه؟
44
00:02:22,239 --> 00:02:24,039
"جون"
45
00:02:25,875 --> 00:02:27,242
اسمت "جون" نيست
46
00:02:28,311 --> 00:02:29,411
باهوش هم که هستيد
47
00:02:29,445 --> 00:02:31,080
خوبه
48
00:02:31,114 --> 00:02:34,916
ببينيد، من بخاطر ايمني شما بايد اسم الکي بهتون بدم
49
00:02:34,950 --> 00:02:36,183
تحت تعقيبي؟
50
00:02:36,218 --> 00:02:37,918
...ببينيد، نميدونم ميشه واضحتر بگم يا نه
51
00:02:37,952 --> 00:02:39,120
ماموريت مخفي، ايمني شما
52
00:02:39,154 --> 00:02:42,356
بذاريد دوباره شروع کنم
53
00:02:42,390 --> 00:02:45,658
من "جون" هستم. ميشه توي طويلتون بخوابم؟ -
"حتما "جون -
54
00:02:45,692 --> 00:02:47,494
هيچي قابل نامزد "کريستف" رو نداره
55
00:02:49,597 --> 00:02:51,431
حلقهات
56
00:02:53,000 --> 00:02:54,299
تبريک ميگم
57
00:02:54,334 --> 00:02:55,634
ممنون
58
00:02:55,668 --> 00:02:57,802
خب، گمون کنم اسمت رو، روز عروسي متوجه ميشم
59
00:02:57,837 --> 00:02:58,903
اوه، طويله اين پشته
60
00:02:58,938 --> 00:03:00,571
کُل شب رو ميتوني بموني
61
00:03:01,607 --> 00:03:03,708
بايد عجله کني و بري داخل
62
00:03:03,743 --> 00:03:04,943
الان وقت مناسبي نيست
63
00:03:04,977 --> 00:03:06,476
اون کيه؟
64
00:03:07,646 --> 00:03:10,046
کسيکه دلت نميخواد باهاش در بيوفتي
65
00:03:11,115 --> 00:03:13,850
بو پيپ" صداش ميکنن"
66
00:03:15,353 --> 00:03:17,719
بفرما، عزيزم
67
00:03:17,754 --> 00:03:21,123
سه ساعت ديگه بخاطر
جيغ کشيدنهاي نيمهشبت ميبينمت
68
00:03:21,158 --> 00:03:22,391
آره، همينطوره
69
00:03:22,425 --> 00:03:25,694
اوه... خواباي خوب ببيني
70
00:03:25,728 --> 00:03:27,862
فکر ميکني بچه کوچيکها چه خوابي ميبينن؟
71
00:03:27,896 --> 00:03:29,329
.گاوبازي. - ليزرتگ -
[ورزشي تيمي يا انفرادي با اسلحهي ليزري]
72
00:03:29,364 --> 00:03:30,464
اينطور نيست
73
00:03:30,498 --> 00:03:32,232
فکر کنم دارن شوخي ميکنن
74
00:03:32,267 --> 00:03:33,500
که اينطور
75
00:03:33,535 --> 00:03:35,269
وقتي سه سالش بشه و منم يکمي بخوابم
76
00:03:35,303 --> 00:03:36,336
دوباره ميتونم شوخي رو از جدي تشخيص بدم
77
00:03:36,371 --> 00:03:37,436
سه سالش؟
78
00:03:37,471 --> 00:03:40,540
ميبينم که خوشبينيات داره برميگرده
79
00:03:41,542 --> 00:03:45,178
خيليخب، شوکولات، ديويدي، بستني
80
00:03:45,212 --> 00:03:46,312
شراب قرمز؟
81
00:03:46,346 --> 00:03:48,213
اون يکي از خطريترين
نوشيدنيهاي آخرشبي ـه، بچه جون
82
00:03:48,247 --> 00:03:50,448
واسه مامانمه
83
00:03:50,483 --> 00:03:52,350
من نميخورم و کلانتر هم هستم
84
00:03:52,385 --> 00:03:53,385
اون مامان ديگهام
85
00:03:53,419 --> 00:03:55,853
توي سايت گوگل راجع به اينکه "چطوري يه قطع
رابطه رو فراموش کنيد" جستجو کردم
86
00:03:55,888 --> 00:03:56,988
حرفي راجع به
87
00:03:57,022 --> 00:03:59,022
برگشتن تو زمانِ زنِ دوستپسرت از گذشته
88
00:03:59,057 --> 00:04:00,090
،چيزي نگفته بود
89
00:04:00,124 --> 00:04:01,725
ولي به اندازهي کافي نزديک بود
90
00:04:01,759 --> 00:04:02,993
اينکار واقعاً خوبيات رو ميرسونه
91
00:04:05,529 --> 00:04:06,963
...اين چه
92
00:04:15,638 --> 00:04:16,771
يه پيغامه
93
00:04:23,945 --> 00:04:25,946
واسه "هنري"ـه. از طرف مادرته
94
00:04:35,255 --> 00:04:37,356
اون نميخواد من رو ببينه
95
00:04:45,898 --> 00:04:47,498
ميدوني، اين دقيقاً چيزي نبود که "رجينا" گفته بود
96
00:04:47,533 --> 00:04:48,766
من نوشته رو خوندم
97
00:04:48,800 --> 00:04:52,402
گفته بود درحال حاضر، تاموقعيکه داره با مسائل مقابله ميکنه
98
00:04:52,437 --> 00:04:54,538
اون نميخواد من رو ببينه
99
00:04:54,572 --> 00:04:58,775
اون خيلي بخاطر "رابينهود" ضربه خورده
و همهچي هم درهم شده
100
00:04:58,809 --> 00:05:01,211
خب، هميشه همينطوره
101
00:05:01,246 --> 00:05:03,846
اوضاع خيلي در وقف مراد اون و تو نبوده
102
00:05:03,880 --> 00:05:05,214
داره سعي ميکنه اوضاع رو مرتب کنه
103
00:05:05,248 --> 00:05:07,249
...که اينجوري بتونيد با همديگه باشيد
104
00:05:07,283 --> 00:05:08,817
چون بهت اهميت ميده
105
00:05:10,653 --> 00:05:12,787
پس چرا بهم ميگه بهش نزديک نشم؟
106
00:05:12,821 --> 00:05:15,156
چون فکر ميکنه داره اوضاع رو بهتر ميکنه
107
00:05:16,959 --> 00:05:18,025
اينطور نيست
108
00:05:28,569 --> 00:05:31,070
چي شد؟
109
00:05:31,104 --> 00:05:34,038
اما"، از همهجا باهام تماس گرفتن"
110
00:05:34,073 --> 00:05:35,707
يک خاموشي شهر رو فرا گرفته
111
00:05:35,742 --> 00:05:37,309
آره، دريافت شد. دارم نگاهش ميکنم
112
00:05:37,343 --> 00:05:39,443
ميام دنبالت. بريم ببينيم قضيه چيه
113
00:05:42,447 --> 00:05:44,214
هي، بچه جون
114
00:05:44,249 --> 00:05:45,783
ميخواي سر اين يکي باهام بياي؟
115
00:05:45,817 --> 00:05:48,518
ميتونيم اسمش رو بذاريم عمليات... تاجريزي
[گياهاني با برگهاي پنج پر]
116
00:05:48,552 --> 00:05:51,021
...يا... آلوچهي جنگلي، يا
117
00:05:51,055 --> 00:05:52,656
عيبي نداره
118
00:05:54,924 --> 00:05:57,959
حتي اجازه نداد بغلش کنم. اين منو ميکشه
119
00:05:57,994 --> 00:05:59,495
چهکار آشنايي
120
00:05:59,529 --> 00:06:00,862
چون من اينکارو ميکنم. عاليه
121
00:06:00,897 --> 00:06:01,930
ميذارمش کنار
122
00:06:01,964 --> 00:06:03,165
نه فقط تو
123
00:06:03,199 --> 00:06:06,167
هنري" دو تا مامان داره که جفتشون"
دور خودشون ديوار کشيدن
124
00:06:06,201 --> 00:06:08,703
به نظر اونم داره شبيه شما دوتا ميشه
125
00:06:08,737 --> 00:06:10,538
اينکه هرجور عملياتي رو رد کنه، از اخلاقياتش نيست
126
00:06:10,572 --> 00:06:11,571
نگرانشم
127
00:06:11,606 --> 00:06:14,708
خب، بچهها خيلي شديد واکنش نشون ميدن
128
00:06:14,742 --> 00:06:15,742
زود هم فراموش ميکنن
129
00:06:15,777 --> 00:06:18,444
فقط قوي باش و باهاش کنار بيا
130
00:06:18,478 --> 00:06:19,679
هميشه آدمهايي توي اين دنيا هستن
131
00:06:19,713 --> 00:06:20,713
که ميخوان تسليم بشي
132
00:06:20,747 --> 00:06:24,050
کارشون رو آسونتر نکن
133
00:06:25,385 --> 00:06:26,384
اين چيه؟
134
00:06:26,419 --> 00:06:28,953
خب، ايناهاش
135
00:06:36,161 --> 00:06:37,894
هر بلايي سر اين خطهاي مرزي جادو افتاده
136
00:06:37,929 --> 00:06:39,496
بعد از هيولاي برفي اتفاق افتاده
137
00:06:41,845 --> 00:06:43,434
بريم ببينيم کي اينکارو کرده
138
00:07:02,973 --> 00:07:06,442
چرا؟ خب، بفرماييد داخل، به گمونم
139
00:07:06,477 --> 00:07:08,544
...اوه، اون بچه رو ببين
140
00:07:08,579 --> 00:07:09,711
ممنون
141
00:07:09,746 --> 00:07:11,079
اين حرفيِ که اگه ميتونستم
بچه رو ببينم به زبونش ميآوردم
142
00:07:11,113 --> 00:07:12,146
ولي نميتونم
143
00:07:12,181 --> 00:07:13,581
چرا؟ چون تاريکه
144
00:07:13,600 --> 00:07:14,620
ميدوني ديگه چي رو نميتونيم ببينيم؟
145
00:07:14,620 --> 00:07:16,601
اينترنت. تلويزيون، ساعتم
146
00:07:16,601 --> 00:07:17,379
حق با هپي [خوشحال] ـه
147
00:07:17,450 --> 00:07:18,299
برقها قطع شده
148
00:07:19,070 --> 00:07:20,820
حالا قراره واسه اين قطعي چه کني، خواهر؟
149
00:07:20,855 --> 00:07:22,155
من؟
150
00:07:22,190 --> 00:07:24,491
فکر کنم منظورت "رجينا"ست. شهردار اونه
151
00:07:24,525 --> 00:07:26,326
اون ديگه نميخواد شهردار باشه
152
00:07:26,361 --> 00:07:27,627
اين طلسم توئه
153
00:07:27,661 --> 00:07:29,295
حالا تو شهرداري
154
00:07:29,329 --> 00:07:30,996
واقعاً؟
155
00:07:31,030 --> 00:07:32,664
ما کمکت کرديم قلمروت رو پس بگيري... يادت مياد؟
156
00:07:32,699 --> 00:07:34,533
پس ميتونستي حکومت کني
157
00:07:34,567 --> 00:07:36,502
خب، حالا اينجا قلمروئه توئه
158
00:07:36,536 --> 00:07:37,649
پس حکومت کن
159
00:07:41,473 --> 00:07:42,940
،محض اينکه کنجکاو شده باشيد
160
00:07:42,974 --> 00:07:44,641
يخ دور تا دور شهر رو گرفته
161
00:07:44,675 --> 00:07:46,407
هوک"، نميدونستم قراره بهمون ملحق شي"
162
00:07:46,407 --> 00:07:48,078
يک خانم مجرد دوستداشتي با پريشوني باهام تماس گرفت
163
00:07:48,113 --> 00:07:49,146
و منم خودم رو رسوندم
164
00:07:49,180 --> 00:07:51,381
پريشون نبودم، و داري ميگي
165
00:07:51,415 --> 00:07:53,363
اين ديوار... کُل شهر کشيده شده؟
166
00:07:53,363 --> 00:07:54,233
همينطوره
167
00:07:54,233 --> 00:07:56,886
پس، يکباره ديگه، نميتونيم استوريبروک رو ترک کنيم
168
00:07:56,921 --> 00:07:58,554
اينجا رو نگاه کنيد ميبينيد کارش بيشتر از
169
00:07:58,588 --> 00:07:59,655
نگاه داشتن ما داخل استوريبروکه
170
00:07:59,689 --> 00:08:02,924
به گمونم دليل قطع شدن برق همين باشه
171
00:08:02,958 --> 00:08:05,159
نگاه کن چه مرد قرن 21ـي شدي واسه خودت
172
00:08:05,193 --> 00:08:06,428
آره
173
00:08:06,462 --> 00:08:08,114
به نظر من کسي که اين ديوارها رو بالا آورده
174
00:08:08,114 --> 00:08:09,272
نميخواسته برق رو قطع کنه
175
00:08:09,272 --> 00:08:10,477
فقط ميخواسته ديوارها رو بالا بياره
176
00:08:10,477 --> 00:08:12,365
که ما رو اين تو نگه داره... چرا؟
177
00:08:12,400 --> 00:08:14,034
همگيمون رو دونه به دونه بکشه
178
00:08:14,068 --> 00:08:15,068
من اينکار رو ميکنم
179
00:08:20,341 --> 00:08:21,603
بايد با خودم شامپاين مياوردم
180
00:08:21,603 --> 00:08:22,449
چي؟
181
00:08:22,449 --> 00:08:23,840
که قرار دوممون رو جشن بگيريم
182
00:08:24,592 --> 00:08:26,690
و بخاطر اينکه بزرگترين سطل يخ دنيا رو داريم
183
00:08:26,690 --> 00:08:27,742
قرار دوم؟
184
00:08:28,114 --> 00:08:29,614
اولي رو از دست دادم؟
185
00:08:29,649 --> 00:08:31,383
آره. هيولاي برفي اوليش بود
186
00:08:31,418 --> 00:08:32,584
ديوار يخي دوميشه
187
00:08:32,618 --> 00:08:36,186
بعد اين همه ماجرا، اگه شامهاي
،بي سر و صدا رو بشمرم
188
00:08:36,220 --> 00:08:37,788
به همون قرار اول هم نميرسيم
189
00:08:41,192 --> 00:08:44,461
فکر کنم يه چيزي نزديک ديوار ديدم
190
00:08:44,495 --> 00:08:46,228
وقتي من دارم اونجا رو ميگردم
191
00:08:46,263 --> 00:08:48,498
تو همينجا با سطل يخت منتظر بمون
192
00:08:52,802 --> 00:08:54,869
فکر کنم وقتش رسيده من و تو يه صحبت کوچولويي
193
00:08:54,903 --> 00:08:56,737
در مورد قصد و غرضت نسبت به دخترم داشته باشيم
194
00:08:56,772 --> 00:08:58,974
،حتي با معيارهاي من هم
اينکار يکمي قديمي شده
195
00:08:59,008 --> 00:09:00,942
و من هنوز با سکههاي زرين اسپانيايي خريد ميکنم
196
00:09:00,977 --> 00:09:03,979
يادت باشه، من با شهرت و آوازهات آشنايي دارم
197
00:09:04,013 --> 00:09:05,812
اما" يجور سرزمين تسخيري نيست"
198
00:09:05,847 --> 00:09:10,049
من جونم رو بخاطر کسيکه
بهش نگاه مادي دارم به خطر نميندازم
199
00:09:10,084 --> 00:09:14,754
به هرچيزي تبديل بشيم، بيشتر از اينکه به من
بستگي داشته باشه به اون بستگي داره
200
00:09:25,664 --> 00:09:26,663
هي
201
00:09:26,698 --> 00:09:28,366
تو کي هستي؟
202
00:09:28,400 --> 00:09:29,833
اسمم "السا"ست
203
00:09:29,868 --> 00:09:32,569
خيليخب، "السا"، چيزي نيست
204
00:09:32,604 --> 00:09:34,115
من "اما" هستم
205
00:09:34,345 --> 00:09:35,912
ميخوام بهم بگي اينجا چيکار ميکني؟
206
00:09:35,912 --> 00:09:37,967
تو ربطي به اين ديوار... داري؟
207
00:09:38,285 --> 00:09:39,818
من دنبال يک نفر ميگردم... خواهرم
208
00:09:39,853 --> 00:09:41,586
نميتونم پيداش کنم
209
00:09:41,621 --> 00:09:43,421
اين مال اون بوده
210
00:09:46,059 --> 00:09:47,859
اينو توي مغازهاي که پُر وسايل بود پيداش کردم
211
00:09:47,893 --> 00:09:49,360
کجاست؟
212
00:09:49,394 --> 00:09:53,330
،نميدونم، ولي اگه ازم ميخواي کمکت کنم
تو هم بايد کمکم کني
213
00:09:53,365 --> 00:09:54,732
اسمش چيه؟
214
00:09:57,702 --> 00:10:00,002
"آنا"
215
00:10:06,076 --> 00:10:09,844
يه ليوان چاي ميخواي، "بو پيپ"؟
216
00:10:09,879 --> 00:10:12,747
شيريني چطوره، "بو پيپ"؟
217
00:10:12,782 --> 00:10:14,315
واسه چاي اينجا نيومدي
218
00:10:14,349 --> 00:10:16,317
خب، پسره درست ميگه
219
00:10:16,351 --> 00:10:17,318
اون کيه؟
220
00:10:17,352 --> 00:10:19,719
اسم من "جون" ـه
221
00:10:19,754 --> 00:10:21,421
چه زيبا
222
00:10:23,724 --> 00:10:26,026
منو که ميشناسي "روث". ميدوني چي ميخوام
223
00:10:27,561 --> 00:10:28,928
پاداشم
224
00:10:28,962 --> 00:10:30,162
اخاذيات
225
00:10:30,196 --> 00:10:31,797
،هرچي دوست داري اسمش رو بذار
226
00:10:31,831 --> 00:10:35,133
ولي تو و گلهات تا زمانيکه
227
00:10:35,168 --> 00:10:37,202
اونچيزي که درخوره بهم پرداخت کنيد، در امانيد
228
00:10:38,237 --> 00:10:39,938
اين... اين ماه چيز زيادي گيرمون نيومده
229
00:10:39,972 --> 00:10:41,773
...اين چطوره
230
00:10:41,807 --> 00:10:45,176
تا فردا ظهر يه فکري براي پرداخت
231
00:10:45,210 --> 00:10:47,678
اون چيزي که بهم بدهکاريد بکنيد
232
00:10:47,712 --> 00:10:49,446
بايد زمان بيشتري بهمون بدي
233
00:10:49,480 --> 00:10:51,414
من هيچي بهتون نميدم
234
00:10:51,448 --> 00:10:55,285
،اما شايد اگر اسبت رو بهم بدي
235
00:10:55,319 --> 00:10:56,853
يک روز ديگه بهتون وقت بدم -
نه، نه قبول نيست -
236
00:10:56,887 --> 00:10:58,988
اون... اون اسب هيچوقت از من جدا نشده
237
00:10:59,023 --> 00:11:01,556
،پس فردا، وقتي برگشتم
238
00:11:01,590 --> 00:11:05,259
،اگه پاداشم آماده نباشه، اسب رو واسه خودت نگهدار
239
00:11:05,294 --> 00:11:06,535
و منم مزرعهتون رو ميگيرم
240
00:11:09,498 --> 00:11:12,165
و ميتونيد بدهيهاي خودتون رو
به عنوان بردههام بهم پس بديد
241
00:11:13,134 --> 00:11:14,601
مادر، ما به اينجا احتياجي نداريم
242
00:11:14,636 --> 00:11:15,736
بيا بريم
243
00:11:15,770 --> 00:11:17,504
...ميتونيم از اينجا بريم و از نو شروع کنيم
244
00:11:23,810 --> 00:11:26,212
شما هيچجا نميتونيد بريد
245
00:11:26,246 --> 00:11:28,347
شما حالا نشاندار شديد
246
00:11:28,381 --> 00:11:31,650
،با اين چوب گلهام رو پيدا ميکنم
247
00:11:31,684 --> 00:11:35,653
و شما حالا يکي از گوسفندان من هستيد
248
00:11:35,687 --> 00:11:37,655
،و اگه خوشتون نمياد
249
00:11:37,689 --> 00:11:39,323
،بدهکاريتون رو پرداخت کنيد
250
00:11:39,358 --> 00:11:44,561
وگرنه اين مزرعه و جون شما مال منه
251
00:11:51,301 --> 00:11:54,003
تو که جداً نميخواي واسه اون قلدر
252
00:11:54,037 --> 00:11:55,370
روي مزرعه کار کني
253
00:11:55,404 --> 00:11:58,206
اون قلدر قدرتمندترين ستمگر سرزمين ـه
254
00:11:58,241 --> 00:12:00,075
پس با بردهي اون شدن مشکلي نداري؟
255
00:12:00,109 --> 00:12:02,126
،تا وقتي بدهيمون رو پرداخت کنيم
انتخاب ديگهاي هم داريم؟
256
00:12:02,126 --> 00:12:03,421
ميتونستيد بجنگيد
257
00:12:03,785 --> 00:12:04,687
اون يه ارتش داره
258
00:12:04,687 --> 00:12:06,813
معذرت ميخوام، ولي چرا توي نبردي
که نميتوني پيروز بشي بجنگي؟
259
00:12:06,848 --> 00:12:09,215
دقيقاً بايد تو اون نبردها بجنگي
260
00:12:09,250 --> 00:12:10,817
اگه بدوني امکان پيروز شدنت هست
که ديگه اسمش جنگ نيست
261
00:12:10,852 --> 00:12:14,053
اگه غيرممکنه، بايد بجنگي تا به دستش بياري
262
00:12:14,088 --> 00:12:15,988
مثل يه دختر جوان زودباور و سادهلوح حرف ميزني
263
00:12:16,022 --> 00:12:17,189
که اينطور
264
00:12:17,223 --> 00:12:19,319
من يه دختر جوونم، و عروسي خودم رو از دست دادم
265
00:12:19,319 --> 00:12:21,060
...تا به يه سرزمين غريبه برم و رد
266
00:12:21,828 --> 00:12:25,997
يه جور ماموريت مخفي رو بگيرم
267
00:12:26,031 --> 00:12:27,464
و تو يه مرد گُندهي عالي هستي
268
00:12:27,499 --> 00:12:29,267
که حتي لازم نيست خونهي خودش رو واسه مقابله کردن
269
00:12:29,301 --> 00:12:30,601
با يه قلدر همينجوري ترک کنه
270
00:12:31,669 --> 00:12:33,371
"من يه چوپانم "جون
271
00:12:33,405 --> 00:12:35,839
حتماً، اگه يکي توي يه ميخونه بخواد دعوا راه بندازه
272
00:12:35,874 --> 00:12:36,873
ميتونم از پسش بربيام
273
00:12:36,908 --> 00:12:39,209
اين يه ستمگره که يه ارتش واسه خودش داره
274
00:12:39,243 --> 00:12:40,910
مشتهاي من در مقابل اون چقدر دووم ميارن؟
275
00:12:40,944 --> 00:12:42,512
خب دست به شمشير شو
276
00:12:44,014 --> 00:12:46,015
،نميدونم آرندل چطور جاييه
277
00:12:46,049 --> 00:12:47,883
ولي اينجا توي جنگل سحرآميز
278
00:12:47,917 --> 00:12:49,851
بيشتر کشاورزها زياد اهل جنگهاي شمشيري نيستن
279
00:12:49,886 --> 00:12:52,754
،خب، اگه ميخواي شمشيرزني ياد بگيري
من ميتونم کمک کنم
280
00:12:52,789 --> 00:12:55,716
چطور؟ "کريستف" يادت داده؟
281
00:12:56,121 --> 00:12:58,651
چون با استفاده کردن از يه تيشهي يخ
براي مکعبي کردن يخها واسه نوشيدنيهاي خنک
282
00:12:59,183 --> 00:13:00,217
کاملاً فرق داره
283
00:13:00,217 --> 00:13:02,013
.اون بهم ياد نداده
از سربازهام ياد گرفتم
284
00:13:03,464 --> 00:13:04,898
...خانوادهام فروختن
285
00:13:04,933 --> 00:13:07,767
،از چندتا سرباز که يه بار يه جايي ديدمشون ياد گرفتم
286
00:13:07,802 --> 00:13:09,235
و ميتونم بهت ياد بدم
287
00:13:10,737 --> 00:13:12,271
چي واسه از دست دادن داري؟
288
00:13:14,507 --> 00:13:16,875
هميشه ميتوني فردا تسليم بشي
289
00:13:23,148 --> 00:13:24,114
!"اما"
290
00:13:24,149 --> 00:13:25,416
عقب وايسيد
291
00:13:26,261 --> 00:13:27,615
هي، هي، هي، هي -
نه، نه، نه، عقب وايسيد -
292
00:13:27,615 --> 00:13:29,265
...چيزي نيست. فقط داره سعي ميکنه
293
00:13:34,691 --> 00:13:36,159
!"اما"
294
00:14:05,218 --> 00:14:06,685
اون دستگاه... باهاش تماس بگير
295
00:14:08,005 --> 00:14:09,781
اما"، اونجايي؟"
296
00:14:11,112 --> 00:14:12,378
ميرم بيارمش بيرون
297
00:14:18,419 --> 00:14:20,286
اگه بلندش کنيم، چي؟
298
00:14:26,459 --> 00:14:27,659
ول کن
299
00:14:27,693 --> 00:14:28,760
ما تسليم نميشيم
300
00:14:28,794 --> 00:14:30,595
نميشيم، ولي اينکار ما رو به جايي نميرسونه
301
00:14:30,629 --> 00:14:32,730
خب، پيشنهادت رو ميشنوم
302
00:14:32,765 --> 00:14:34,298
جادو اين چيز رو درست کرده
303
00:14:34,332 --> 00:14:37,601
فکر ميکنم واسه خراب کردنش هم به جادو احتياج داريم
304
00:14:37,635 --> 00:14:39,703
،و تا وقتي اينکار رو انجام نديم
از جنگيدن دست برنميداريم
305
00:14:47,210 --> 00:14:49,445
کارت حرف نداره
306
00:14:55,117 --> 00:14:57,085
خيليخب
307
00:15:00,522 --> 00:15:01,456
خيليخب
308
00:15:15,035 --> 00:15:16,202
داري ياد ميگيري
309
00:15:16,236 --> 00:15:17,202
بيا دوباره انجامش بديم
310
00:15:17,236 --> 00:15:19,170
نه. کارمون تمومه
311
00:15:19,205 --> 00:15:20,639
معذرت ميخوام، ولي اگه نتونم تو رو شکست بدم
312
00:15:20,673 --> 00:15:21,806
چطوري قراره ارتش اون رو شکست بدم؟
313
00:15:21,806 --> 00:15:23,083
عجب، واقعاً دلت ميخواد تسليم شي
314
00:15:23,427 --> 00:15:24,748
،ميدونم فکر ميکني بيشتر ميدوني
315
00:15:24,748 --> 00:15:26,514
ولي منم يه تجربياتي دارم
316
00:15:26,514 --> 00:15:28,266
راجع به نبردهايي که بُردي توش نيست ميدونم
317
00:15:28,279 --> 00:15:30,481
...و درحال حاضر، بالاترين اميدي که واسم هست
318
00:15:30,515 --> 00:15:32,617
و مهمتر از اون، واسه مادرم هست
زندهموندن ـه
319
00:15:32,651 --> 00:15:34,084
عجب. اشتباه ميکردم
320
00:15:34,119 --> 00:15:37,186
تو خيلي خيلي دلت ميخواد تسليم شي
321
00:15:37,221 --> 00:15:39,054
دلم ميخواد زنده بمونم
322
00:15:39,089 --> 00:15:40,756
اينکه زندگي کردن نيست
323
00:15:40,790 --> 00:15:42,891
اين درواقع تعريف زندگي ـه
324
00:15:42,926 --> 00:15:44,827
حالا کي سادهلوحه؟
325
00:15:44,861 --> 00:15:46,928
منم همچين داستاني رو با خواهرم پشت سر گذاشتم
326
00:15:46,962 --> 00:15:49,063
،اتفاقات ترسناکي پيش اومد
و خواهرم کاري که تو داري ميکني رو انجام داد
327
00:15:49,098 --> 00:15:50,064
مخفي شد
328
00:15:51,166 --> 00:15:52,533
ولي با فرار کردن خودش رو مخفي کرده بود
329
00:15:52,567 --> 00:15:54,669
فکر کرده بود راه حل مشکلش فراره
330
00:15:54,703 --> 00:15:56,270
ولي اينطور نبود
331
00:15:56,304 --> 00:15:58,204
يه فشار و هُل لازم داشت، مثل تو
332
00:15:58,239 --> 00:16:00,473
تا ببينه زنده موندن، معني زندگي کردن رو نميده
333
00:16:00,508 --> 00:16:02,109
و تو هُلش دادي؟
334
00:16:02,143 --> 00:16:04,945
،تقريباً واسه انجامش جونم رو دادم
ولي آره. هلش دادم
335
00:16:04,979 --> 00:16:08,376
،و اگه تو بردهي "بو پيپ" بشي
336
00:16:08,376 --> 00:16:10,282
تو هم همينکار رو ميکني
337
00:16:12,185 --> 00:16:13,718
اگه بجنگيم همهچيزم رو از دست ميدم
338
00:16:13,753 --> 00:16:15,187
اگه نجنگي چيزهاي بيشتري رو از دست ميدي
339
00:16:15,221 --> 00:16:17,222
بذار خودم قضاوت کنم که تحمل چه از دست دادي رو دارم
340
00:16:17,257 --> 00:16:18,290
دست از اينقدر کلهشق بودن بردار
341
00:16:18,324 --> 00:16:19,838
تو هيچي راجع به از دست دادن نميدوني
342
00:16:19,838 --> 00:16:20,858
فقط ازش ميترسي
343
00:16:20,892 --> 00:16:21,764
اوه، نميدونم، اينطوريه؟
344
00:16:21,868 --> 00:16:23,426
اگه از دست داده بودي، اينطوري رفتار نميکردي
345
00:16:23,461 --> 00:16:25,663
دليل اينطور رفتار کردنم دقيقاً بخاطر از دست دادنه
346
00:16:25,697 --> 00:16:26,897
فکر ميکنم اين بزدلي ـه
347
00:16:28,900 --> 00:16:32,334
...منظورم اينه
348
00:16:32,369 --> 00:16:35,938
خب، آره، منظورم همونه
349
00:16:38,475 --> 00:16:40,908
،وقتي شش سالم بود، يه روز صبح
350
00:16:40,942 --> 00:16:45,380
از صداي جر و بحث پدر و مادرم از خواب بيدار شدم
351
00:16:45,414 --> 00:16:47,982
...زياد دعوا ميکردن
352
00:16:48,016 --> 00:16:53,053
معمولاً سر يه مسئله... مشروبخوري پدرم
353
00:16:53,087 --> 00:16:57,057
ولي اينبار، يه چيزي فرق داشت
354
00:16:57,091 --> 00:17:00,560
،و شنيدم که پدرم داد نميزنه
355
00:17:00,594 --> 00:17:03,562
ولي گريه ميکنه
356
00:17:03,596 --> 00:17:06,598
و همينطوري که گريه ميکرد، به مادرم حرفهايي زد
357
00:17:06,632 --> 00:17:10,435
...که هيچوقت فراموششون نميکنم
358
00:17:10,469 --> 00:17:12,070
"شکستش ميدم"
359
00:17:12,104 --> 00:17:17,341
به مادرم گفت، "بايد واسه خاطر
"پسرم هم که شده بهتر بشم
360
00:17:17,375 --> 00:17:19,876
"بايد فرق کنم"
361
00:17:19,911 --> 00:17:24,046
"بايد بس کنم"
362
00:17:24,081 --> 00:17:25,582
و قول داد اينکار رو بکنه
363
00:17:27,150 --> 00:17:31,420
هر چند ماه، به مواد غذايي و باقي چيزا احتياج پيدا ميکرديم
364
00:17:31,454 --> 00:17:33,487
واسه فراهم کردن اين لوازم
...يه مسافرت دو هفتهاي لازم بود
365
00:17:33,522 --> 00:17:36,725
معمولاً اون مسافرتها با دو هفته مشروبخوري همراه بود
366
00:17:39,492 --> 00:17:41,229
،ولي پدرم گفت اين دفعه داره ميره
367
00:17:41,263 --> 00:17:42,430
و لب به مشروب نميزنه
368
00:17:42,464 --> 00:17:46,566
و ظرف دو هفته، به خونه برميگرده
369
00:17:46,601 --> 00:17:49,236
،خودش ميشه دوباره
370
00:17:49,270 --> 00:17:53,473
شوهر مادرم، پدرم خودم
371
00:17:53,507 --> 00:17:54,506
ما يه خانواده ميشيم
372
00:17:56,509 --> 00:17:59,878
مادرم اين راز رو ازم مخفي نگهداشت، ولي من ميدونستم
373
00:17:59,912 --> 00:18:02,547
و به مدت دو هفته هر روز صبح
374
00:18:02,581 --> 00:18:04,082
با لبخند روي صورتم از خواب بيدار ميشدم
375
00:18:04,117 --> 00:18:08,052
و ميدونستم که پدرم برميگرده
376
00:18:08,086 --> 00:18:10,354
...تا اينکه
377
00:18:10,388 --> 00:18:13,502
،روز چهاردهم، از خواب بيدار شدم
378
00:18:13,502 --> 00:18:15,024
،و صداي در رو شنيدم
379
00:18:15,059 --> 00:18:20,529
،و دويدم و در رو باز کردم
...آمادهي بغل کردن پدرم بودم
380
00:18:20,564 --> 00:18:22,632
و کدخداي روستامون پشت در بود
381
00:18:25,601 --> 00:18:30,705
...آره، پدرم توي نبردش جنگيد
382
00:18:30,740 --> 00:18:34,876
و واسه 13 روز پيروز شد
383
00:18:34,910 --> 00:18:41,882
و تو روز چهاردهم، شب گذشتهاش رو
توي ميخونه گذروند
384
00:18:41,916 --> 00:18:46,585
و جسدش رو توي تيکههاي گاريمون
385
00:18:46,619 --> 00:18:49,088
که پايين دره افتاده بود پيدا کردن
386
00:18:52,525 --> 00:18:55,126
بعضي نبردها رو نميشه برد
387
00:18:55,161 --> 00:18:56,595
بعضي قدرتها و نيروها خيلي قويان
388
00:18:56,629 --> 00:18:58,996
تو پدر پستي داشتي
389
00:18:59,030 --> 00:19:00,464
منظورم اينه ضعيف بوده
390
00:19:00,499 --> 00:19:03,267
منظورم اينه تو نيستي
منظورم اينه تو قوي هستي
391
00:19:03,302 --> 00:19:04,302
تو که اينو نميدوني
392
00:19:04,336 --> 00:19:07,870
بهش اميد دارم
393
00:19:07,905 --> 00:19:10,940
ببين، قبل از اينکه سفرم رو ادامه بدم
394
00:19:10,974 --> 00:19:13,309
،يه شب ديگه اينجا ميمونم
395
00:19:13,343 --> 00:19:16,445
ولي فردا ميمونم و کمک ميکنم
اگه همين رو ميخواي
396
00:19:16,479 --> 00:19:18,181
فقط صبح بيا اصطبل پيشم
397
00:19:18,215 --> 00:19:22,150
و ميتونيم تمرين رو ادامه بديم
398
00:19:22,185 --> 00:19:25,420
...ولي اگه نياي
399
00:19:25,454 --> 00:19:27,622
از اينجا ميرم
400
00:19:40,934 --> 00:19:43,735
عجب
401
00:19:44,938 --> 00:19:47,405
بايد بهت بگم که نمايش خوبي راه انداختي
402
00:19:47,440 --> 00:19:49,574
ميخواي بهم بگي اينکارا واسه چيه؟
403
00:19:49,608 --> 00:19:50,574
نه
404
00:19:50,608 --> 00:19:51,943
،فقط اينکه من خيلي قدرتمند هستم
405
00:19:51,977 --> 00:19:54,233
و تو و مردمت... بايد بيشتر مراقب باشيد
406
00:19:54,233 --> 00:19:55,279
فاصلهي خودت رو حفظ کن
407
00:19:55,314 --> 00:19:56,547
،فکر ميکنم بتونم اينو تضمين کنم
408
00:19:56,581 --> 00:20:01,351
...پس اگه ميخواي که، ميدوني
...کليد خنثي کردن اونو بزني، پس
409
00:20:01,385 --> 00:20:02,485
ميتونيم بريم سراغش
410
00:20:02,519 --> 00:20:04,954
...من
411
00:20:04,988 --> 00:20:06,255
جايي نميرم
412
00:20:07,324 --> 00:20:08,491
،چيزي که ميخوام رو برام بيار
413
00:20:08,525 --> 00:20:10,493
و بعدش راجع به آزاديات فکر ميکنم
414
00:20:10,527 --> 00:20:12,179
خواهرت، درسته؟
415
00:20:12,762 --> 00:20:14,544
واقعاً نميتونم از اينجا دنبالش بگردم
416
00:20:15,239 --> 00:20:16,226
"اما"
417
00:20:16,226 --> 00:20:17,465
صدامو ميشنوي؟
418
00:20:17,499 --> 00:20:19,367
اون چيه؟
419
00:20:19,401 --> 00:20:20,437
...اين يه -
اما"، حالت خوبه؟" -
420
00:20:20,437 --> 00:20:21,535
يه چيزي بگو
421
00:20:21,570 --> 00:20:23,937
،اجازه ميده با پدرم صحبت کنم
422
00:20:23,972 --> 00:20:26,673
،همونيکه اونطرف ديواره
423
00:20:26,707 --> 00:20:30,277
،ولي اگه ميخواي اونو ذوبش کني
همگيمون ميتونيم با هم صحبت کنيم
424
00:20:30,311 --> 00:20:31,644
بهش بگو "آنا" رو گير بياره
425
00:20:36,082 --> 00:20:38,550
بابا، صدام رو ميشنوي؟
426
00:20:39,952 --> 00:20:40,919
"اما"
427
00:20:40,953 --> 00:20:44,021
دوباره بگو
428
00:20:44,055 --> 00:20:45,956
من اينجا با يه خانومي هستم
429
00:20:45,991 --> 00:20:47,824
"داره دنبال خواهرش ميگرده، "آنا
430
00:20:47,859 --> 00:20:49,793
فکر ميکنه "آنا" توي شهره
431
00:20:49,827 --> 00:20:52,796
چون گردنبندش رو توي مغازهي "گلد" پيدا کرده
432
00:20:52,830 --> 00:20:54,730
،ازمون ميخواد سعي کنيم خواهرش رو پيدا کنيم
...قبل از اينکه
433
00:20:54,765 --> 00:20:56,766
قبل از اينکه اين شهر و هرکسي که داخلشه منجمد کنم
434
00:21:03,340 --> 00:21:06,272
اين وضع رو درست ميکنه؟ -
من يخچالم پُره صدفهاي پُرمَلات ـه -
435
00:21:06,365 --> 00:21:08,577
فقط راهنما رو بخون -
راهنماش ژاپني ـه -
436
00:21:08,591 --> 00:21:09,815
خب، فقط يه کاري بکن
437
00:21:09,947 --> 00:21:11,948
شايد "مارکو" بتونه سر مشکلات برقي کمک کنه
438
00:21:11,983 --> 00:21:13,049
اون آدم همهکارهايه
439
00:21:13,083 --> 00:21:14,417
ژپتو"؟ واقعاً؟"
440
00:21:14,451 --> 00:21:16,685
منظورم اينه، مطمئن نيستم صنايع دستي
کندهکاري چوبهاي توسکاني
441
00:21:16,720 --> 00:21:18,086
واقعاً کار امروزمون رو راه بندازه
442
00:21:18,121 --> 00:21:18,988
دکتر "ويل"؟
443
00:21:19,022 --> 00:21:20,088
اون يه دکتره، برقکار که نيست
444
00:21:20,123 --> 00:21:21,923
ما کمک لازم نداريم -
نه بابا -
445
00:21:21,957 --> 00:21:24,259
منظورم اينه، من الان بداخلاقم. حالا من رو
صبح و بدون قهوهساز تصور کنيد
446
00:21:24,293 --> 00:21:29,530
،يا کامپيوتر، يا چراغهاي توقف
تلويزيون، ديويدي، سيدي، ديويآر، ديويدي
447
00:21:29,564 --> 00:21:31,965
گفتن حرفها رو بس کن
448
00:21:32,000 --> 00:21:33,967
ببينيد، من جادويي نيستم
449
00:21:34,002 --> 00:21:36,736
،هفتهي گذشته هشت ساعت خوابيدم
450
00:21:36,770 --> 00:21:39,005
دارم شير ميدم و خستهام
451
00:21:39,039 --> 00:21:40,773
اينو لازم ندارم
452
00:21:40,807 --> 00:21:42,374
،ممکنه يه طلسم کوچيک راه انداخته باشم
453
00:21:42,409 --> 00:21:45,144
ولي من درخواست نگهداري
يک شبکهي برق شهري نکرده بودم
454
00:21:45,178 --> 00:21:47,879
اوه، اينو بدونيد... تازه دارم ميفهمم
چرا "رجينا" شيطاني بود
455
00:21:47,914 --> 00:21:49,280
خودش شيطاني نبود، شماها بوديد
456
00:21:49,314 --> 00:21:52,617
شما کُل زندگيتون بدون لامپ زنده موندين
457
00:21:52,652 --> 00:21:55,086
يه چراغقوه بخريد
458
00:22:09,466 --> 00:22:11,667
سردت نيست؟ من دارم يخ ميزنم
459
00:22:11,701 --> 00:22:13,435
سرما هيچوقت منو اذيت نميکنه
460
00:22:15,271 --> 00:22:16,972
...ديروز يه چيزي اينجا بود
461
00:22:17,006 --> 00:22:18,205
اسمش رو گذاشته بوديم هيولاي برفي
462
00:22:18,239 --> 00:22:19,506
گمون کنم اونو تو درستش کرده بودي؟
463
00:22:19,541 --> 00:22:22,176
به هر قيمتي شده خواهرم رو پس ميگيرم
464
00:22:22,210 --> 00:22:26,047
ميتونم بگم خيلي بهش اهميت ميدي
465
00:22:26,081 --> 00:22:27,714
واسه گردنبندش متاسفم
466
00:22:29,349 --> 00:22:31,084
کجاست؟
467
00:22:31,118 --> 00:22:32,285
افتاد لابه لاي يخي که اينجاست
468
00:22:36,056 --> 00:22:38,650
ميتوني يخ رو آب کني که گردنبند رو برداري
469
00:22:39,225 --> 00:22:41,259
همينجوري ادامه بده، و ميتونيم اين گفتگو رو
470
00:22:41,294 --> 00:22:42,461
يه جاي گرمتر داشته باشيم
471
00:22:51,168 --> 00:22:52,669
نميتوني کنترلش کني، مگه نه؟
472
00:22:52,704 --> 00:22:54,900
...چيزي که پاي بيسيم به "ديويد" گفتي
473
00:22:54,900 --> 00:22:56,204
،تهديد نبود يه هشدار بود
474
00:22:56,204 --> 00:22:57,440
چون نميتوني کاري که داري ميکني رو کنترل کني
475
00:22:57,475 --> 00:23:00,043
چي باعث شده فکر کني منو ميشناسي؟
476
00:23:00,078 --> 00:23:02,077
چون خودم رو ميشناسم، و منم قدرتهايي دارم
477
00:23:02,112 --> 00:23:03,979
و تو کنترل کردنشون عالي نيستم
478
00:23:04,013 --> 00:23:05,914
و به نظرم تو هم همينطوري هستي
479
00:23:05,948 --> 00:23:08,283
...تو
480
00:23:08,318 --> 00:23:09,485
تو جادو داري؟
481
00:23:09,519 --> 00:23:11,452
آره
482
00:23:15,624 --> 00:23:16,824
آنا" کمک ميکنه"
483
00:23:16,858 --> 00:23:19,760
کمکم ميکنه کنترلش کنم
484
00:23:19,794 --> 00:23:23,262
،پس اگه بتونم پيداش کنم
ميتونه کمکم کنه اينو خنثي کنم
485
00:23:23,296 --> 00:23:26,432
ميتونيم از شر کُل... اين ديوار خلاص شيم
486
00:23:26,466 --> 00:23:27,667
وقتي اينجا باشه
487
00:23:27,701 --> 00:23:30,603
خب، متاسفانه نيست
488
00:23:30,638 --> 00:23:32,771
شايد جادوي تو بتونه کمک کنه از اينجا بريم بيرون
489
00:23:32,805 --> 00:23:33,971
سعيم رو کردم
490
00:23:34,006 --> 00:23:35,406
حتي فقط سعي کردم خودم رو گرم کنم
491
00:23:35,441 --> 00:23:37,908
واقعاً نميتونم دستها و پاهام رو حس کنم
492
00:23:39,044 --> 00:23:40,478
خيليخب
493
00:23:50,521 --> 00:23:54,489
ميبيني؟ منم رو قدرتهاي خودم کنترل ندارم
494
00:23:54,524 --> 00:23:56,825
اوه خدايا، خسته شدم
495
00:23:56,860 --> 00:23:59,980
اوه، نه -
اگه ميتونستم فقط... يه دقيقه دراز بکشم -
496
00:23:59,980 --> 00:24:01,030
اما"، "اما"، باهام حرف بزن"
497
00:24:01,064 --> 00:24:03,065
بيشتر بگو
498
00:24:03,099 --> 00:24:06,134
با جادو متولد شدي يا طلسم و نفرين؟
499
00:24:06,168 --> 00:24:08,035
پس، دو تا گزينهي من اينان؟
500
00:24:08,069 --> 00:24:09,170
نميدونم
501
00:24:09,204 --> 00:24:12,773
،من توي يه جاي بدون جادو بزرگ شدم
502
00:24:12,807 --> 00:24:14,175
...و
503
00:24:14,209 --> 00:24:16,376
و تا همين چند وقت پيش
،نميدونستم اين قدرتها رو داشتم
504
00:24:16,410 --> 00:24:18,944
و والديني کنارم نداشتم که سَر اين قدرتها کمکم کنن
505
00:24:18,979 --> 00:24:21,714
والدين هميشه کمک نميکنن
506
00:24:21,748 --> 00:24:25,550
،من آخر سر ملکهي يه سرزمين بزرگ شدم
بدون آمادگي
507
00:24:25,584 --> 00:24:27,118
با "بدون آمادگي" آشنايي دارم
508
00:24:27,153 --> 00:24:30,822
...حرفات رو درک ميکنم
509
00:24:30,856 --> 00:24:33,357
يه ناجي
510
00:24:33,392 --> 00:24:35,193
هنوز مطمئن نيستم چه معني ميده
511
00:24:35,227 --> 00:24:39,229
بعضياوقات، ديگه زياد از حد ميشه، اينطور نيست؟
512
00:24:39,263 --> 00:24:42,332
...و حتي با اينکه سعي ميکني خفهاش کني
513
00:24:42,366 --> 00:24:44,334
باعث صدمه زدن به مردم هم ميشه
514
00:24:44,368 --> 00:24:46,768
و قسمتي ازش هم اينه که
515
00:24:46,803 --> 00:24:48,970
من تابحال نشنيدهام که جز من
516
00:24:49,005 --> 00:24:50,339
کسي اين قدرت رو داشته باشه
517
00:24:50,373 --> 00:24:52,575
حتماً تنهايي زيادي داره
518
00:24:53,710 --> 00:24:55,977
خيلي متاسفم که خودم رو اينجا گير انداختم
519
00:24:56,012 --> 00:24:57,011
منظوري نداشتم
520
00:24:57,045 --> 00:24:58,545
ميدونم
521
00:24:58,580 --> 00:25:00,547
اما"؟"
522
00:25:00,582 --> 00:25:02,449
اما"؟"
523
00:25:05,420 --> 00:25:07,154
به نظر ميرسه ماه عسلمون تموم شد
524
00:25:07,189 --> 00:25:08,755
آره، به مشکل اضطراري پيش اومده
525
00:25:08,789 --> 00:25:10,023
اما" با يه زني که يجور جادوي يخي داره"
526
00:25:10,057 --> 00:25:12,125
زير يخ گير افتاده
527
00:25:12,159 --> 00:25:13,292
و اين به من مربوط ميشه چون؟
528
00:25:13,327 --> 00:25:15,561
تو سياهپوش کوفتي هستي. يه کاري بکن
529
00:25:15,596 --> 00:25:17,296
خب، ميتونم تو يه چشم به هم زدن
يخ رو آب و نابود کنم
530
00:25:17,331 --> 00:25:19,264
ولي اينجوري دوستدختر جنابعالي هم از بين ميره
531
00:25:19,298 --> 00:25:20,398
همين رو ميخواي؟
532
00:25:20,433 --> 00:25:21,833
هيچکس، هيچکي رو نابود نميکنه
533
00:25:21,867 --> 00:25:24,510
،حالا، اون زني که "اما" رو گير انداخته
خودش هم اون توئه
534
00:25:24,510 --> 00:25:27,004
و داره دنبال خواهرش... "آنا" ميگرده
535
00:25:27,039 --> 00:25:28,240
بخاطر يه چيزي از خواهرش که توي مغازهي تو
536
00:25:28,274 --> 00:25:30,100
پيدا کرده، فکر ميکنه خواهرش توي شهره
537
00:25:30,483 --> 00:25:31,208
يه گردنبند
538
00:25:31,429 --> 00:25:32,375
همينه؟
539
00:25:32,409 --> 00:25:33,744
صبرکن
540
00:25:35,546 --> 00:25:36,713
اينو ميشناسم
541
00:25:42,638 --> 00:25:45,540
من ميدونم "آنا" دقيقاً کيه
542
00:25:45,868 --> 00:25:47,294
جون"؟"
543
00:25:47,975 --> 00:25:50,442
جون"، متاسفم ولي نميتونيم اين جنگ رو برنده شيم"
544
00:25:50,476 --> 00:25:52,144
بايد قبل از اينکه "بو پيپ" برگرده بري
545
00:25:52,178 --> 00:25:54,847
يه مقداري آذوقه برات آوردم
546
00:25:54,881 --> 00:25:57,406
از اينجا برو، ميتوني خودت رو نجات بدي
547
00:25:57,406 --> 00:25:58,877
نه، نميتونه
548
00:26:02,727 --> 00:26:03,860
جون" کجاست؟"
549
00:26:03,951 --> 00:26:06,086
...جائيه که نميتونه ازش خارج بشه
550
00:26:07,622 --> 00:26:10,823
و خودش رو توي دردسر بندازه
551
00:26:10,857 --> 00:26:15,961
و اگه اينکار رو بکنه، نشاندار شده
552
00:26:15,995 --> 00:26:17,463
ميتونم پيداش کنم
553
00:26:17,497 --> 00:26:20,498
هميشه و تا ابد
554
00:26:20,533 --> 00:26:22,066
خب، حالا تنها چيزي که مونده
555
00:26:22,101 --> 00:26:24,702
...اينه که تو و مادرت حسابم رو تصفيه کنيد
556
00:26:24,737 --> 00:26:26,771
يا مزرعه رو به من واگذار کنيد
557
00:26:29,908 --> 00:26:32,508
اما"، نخواب"
558
00:26:32,543 --> 00:26:34,144
درسته. درسته. نخوابيدم
559
00:26:34,178 --> 00:26:36,512
از پسرت بيشتر برام بگو
560
00:26:36,547 --> 00:26:38,214
فقط بيشتر ميخواي بدوني چون
561
00:26:38,249 --> 00:26:41,117
ميدوني اگه بخوابم، ميميرم
562
00:26:41,151 --> 00:26:42,118
"اما"
563
00:26:42,152 --> 00:26:44,386
اما"، دووم بيار"
564
00:27:00,068 --> 00:27:01,701
شرمنده عزيزم [گوسفند کوچولو] . تعطيليم
565
00:27:01,736 --> 00:27:04,036
به کمکت احتياج دارم
566
00:27:04,071 --> 00:27:06,873
من و تو... دوست نيستيم
567
00:27:06,907 --> 00:27:08,241
علاقهاي ندارم. برو بيرون
568
00:27:09,542 --> 00:27:12,844
"يارات ديگه اينجا نيستن "پيپ
569
00:27:13,913 --> 00:27:17,548
درسته، فقط يکي دارم
570
00:27:17,583 --> 00:27:18,949
بهش سلام کن
571
00:27:18,984 --> 00:27:20,151
اينکارو نکن
572
00:27:23,121 --> 00:27:24,589
،حالا، دخترم توي دردسر افتاده
573
00:27:24,623 --> 00:27:26,823
...و من بايد کسي که ميتونه کمکش کنه رو پيدا کنم
574
00:27:26,857 --> 00:27:27,824
يکي که تو نشاندارش کردي
575
00:27:27,858 --> 00:27:30,393
من آدمهاي زيادي رو نشاندار کردم
576
00:27:30,427 --> 00:27:32,762
اسمش "آنا" بوده. اون موقع "جون" صداش ميزدن
577
00:27:32,797 --> 00:27:35,031
به قيافهام ميخوره دفتر بايگاني داشته باشم؟
578
00:27:35,065 --> 00:27:36,765
چون ندارم
579
00:27:36,800 --> 00:27:37,833
پس ميدوني چي لازم دارم
580
00:27:39,435 --> 00:27:40,468
هوک"، اتاق پشتي"
581
00:27:40,503 --> 00:27:42,250
از خودش دور نگهش نميداره
582
00:27:42,250 --> 00:27:43,672
ميري دنبال يه چوبدستي چوپان
583
00:27:43,706 --> 00:27:45,507
هي. هي
584
00:27:45,541 --> 00:27:46,907
اون وسيلهي شخصي منه
585
00:27:46,941 --> 00:27:48,342
بدش ببينم -
شرمنده -
586
00:27:52,980 --> 00:27:55,081
پس، توي اين دنيا تو يه قهرماني؟
587
00:27:57,017 --> 00:27:59,885
توي اين دنيا، مجبور نيستم جوابت رو بدم
588
00:27:59,920 --> 00:28:02,554
بريم "آنا" رو پيدا کنيم. "هوک"؟
589
00:28:02,588 --> 00:28:05,124
هوک"؟"
590
00:28:06,193 --> 00:28:07,792
اون زنه "السا"ست
591
00:28:07,827 --> 00:28:09,093
گفت "اما" از حال رفته
592
00:28:09,128 --> 00:28:10,550
داره از سرما يخ ميزنه
593
00:28:23,350 --> 00:28:24,572
سَرِ ظهر
594
00:28:25,693 --> 00:28:26,858
درست سر وقت
595
00:28:28,159 --> 00:28:29,860
اميدوارم پولم رو آورده باشيد
596
00:28:29,894 --> 00:28:31,395
شرمنده
597
00:28:31,429 --> 00:28:36,767
تو که واقعاً نميخواي بجنگي
598
00:28:36,801 --> 00:28:39,168
ميدوني که نميتوني برنده بشي
599
00:28:41,137 --> 00:28:42,372
پسرا
600
00:29:07,027 --> 00:29:09,829
انگاري حالا قراره دستاي ماماني کثيف بشه
601
00:29:16,435 --> 00:29:19,704
ميبيني؟ گفتم که نميتوني برنده بشي
602
00:29:19,738 --> 00:29:21,105
...راستش
603
00:29:24,342 --> 00:29:26,343
شايد بتونم
604
00:29:33,016 --> 00:29:35,651
جون" کجاست؟"
605
00:29:35,685 --> 00:29:37,453
من جوابي بهت بدهکار نيستم
606
00:29:39,623 --> 00:29:41,524
پس خودم پيداش ميکنم
607
00:29:41,558 --> 00:29:45,026
چه دلت بخواد چه نخواد بايد کمکم کني
608
00:29:47,930 --> 00:29:49,830
خيليخب
609
00:30:21,292 --> 00:30:23,093
شرمنده
610
00:30:23,127 --> 00:30:25,727
فکر کردم اونايي
611
00:30:29,366 --> 00:30:31,300
گردنبدت رو پس بگير
612
00:30:31,335 --> 00:30:32,969
موفق شدي
613
00:30:33,003 --> 00:30:35,303
مبارزه کردي و... پيروز شدي
614
00:30:35,338 --> 00:30:38,340
.خب، نميخواد زياد تعجب کني
فکر خودت بود
615
00:30:38,374 --> 00:30:40,156
آره، فقط فکر کردم به اندازه کافي وقت نداشتيم
616
00:30:41,109 --> 00:30:44,345
منظورم اينه، اميدوارم بودم اينکارو بکنيم
و بهت ايمان داشتم
617
00:30:44,379 --> 00:30:47,848
خيليخب. حق با تو بود
618
00:30:47,882 --> 00:30:51,518
...اين يه نبرد غيرممکن بود
619
00:30:51,552 --> 00:30:53,219
که واسه همين بايد باهاش ميجنگيدم
620
00:30:54,555 --> 00:30:56,022
چي نظرت رو عوض کرد؟
621
00:30:57,590 --> 00:31:00,558
غيرممکنتر از اين نميشد
622
00:31:02,228 --> 00:31:04,863
وقتي تو رو گرفت
623
00:31:06,099 --> 00:31:08,899
منو زياد نميشناختي -
داشتم کم کم باهات آشنا ميشدم -
624
00:31:08,933 --> 00:31:12,302
...و چيزي که راجع به خواهرت گفتي
625
00:31:12,336 --> 00:31:17,007
...ممکنه بتونم زنده بمونم، ولي
626
00:31:17,041 --> 00:31:20,209
...همچنين بايد بتونم با خودم زندگي کنم، و
627
00:31:20,243 --> 00:31:24,279
اگه توي زندگياي که نميخوامش گير بيوفتم
نميتونم اينکارو انجام بدم
628
00:31:26,383 --> 00:31:29,650
حالا، فکر ميکنم وقتش رسيده که تو رو راهي ماموريتت کنيم
629
00:31:31,220 --> 00:31:32,220
ممنونم
630
00:31:46,233 --> 00:31:47,600
السا"؟"
631
00:31:47,635 --> 00:31:50,301
السا"؟ حال "اما" چطوره؟"
632
00:31:52,505 --> 00:31:55,974
داره يخ ميزنه... داره آبي ميشه
633
00:31:56,009 --> 00:31:57,676
"نه. "اما
634
00:31:59,678 --> 00:32:01,645
اين فايدهاي نداره
635
00:32:01,679 --> 00:32:02,879
..."السا"
636
00:32:02,914 --> 00:32:04,081
گوش کن
637
00:32:04,115 --> 00:32:05,516
ازت ميخواي يه راه خروجي پيدا کني
638
00:32:05,550 --> 00:32:07,184
من به "آنا" احتياج دارم
639
00:32:07,218 --> 00:32:09,318
،خب، اون الان اينجا نيست
640
00:32:09,318 --> 00:32:11,438
،ولي يه راهي واسه پيدا کردنش داريم
و پيداش هم ميکنيم
641
00:32:11,636 --> 00:32:13,389
و درحال حاضر، تنهايي بايد اينکار رو بکني
642
00:32:13,424 --> 00:32:15,558
نميتونم کنترلش کنم
643
00:32:15,592 --> 00:32:17,293
ميدونم چه حالي داري
644
00:32:17,327 --> 00:32:19,662
گير افتادي
645
00:32:19,696 --> 00:32:21,663
،يه نبرده که نميتوني پيروز بشي
646
00:32:21,697 --> 00:32:23,898
ولي اين دقيقاً همون نبرديِ که بايد باهاش بجنگي
647
00:32:23,933 --> 00:32:24,933
وگرنه ميميري
648
00:32:24,967 --> 00:32:27,068
نه، اينجوري نميشه. من زنده ميمونم
649
00:32:27,102 --> 00:32:29,103
..."ولي "اما
650
00:32:29,137 --> 00:32:32,238
زنده موندن کافي نيست. بايد زندگي کني
651
00:32:32,273 --> 00:32:34,074
اينو از کجا شنيدي؟
652
00:32:34,108 --> 00:32:35,308
خودت ميدوني از کجا
653
00:32:35,342 --> 00:32:38,578
آنا"؟ تو ميشناختيش؟"
654
00:32:38,612 --> 00:32:40,146
آره، ميشناختم
655
00:32:40,181 --> 00:32:41,913
،يه بار کمکم کرد
656
00:32:41,948 --> 00:32:44,483
خيلي وقت پيش، تا به آدمي که الان هستم تبديل بشم
657
00:32:44,517 --> 00:32:46,251
،اون زندگي من و تو رو نجات داده
658
00:32:46,286 --> 00:32:49,955
و حالا من بهت نياز دارم که زندگي "اما" رو نجات بدي
659
00:32:49,989 --> 00:32:53,090
...من چيز زيادي از "آنا" نميدونستم، ولي
660
00:32:53,124 --> 00:32:55,759
،اون نميخواد تنهايي توي يه غار يخي زندگي کني
661
00:32:55,794 --> 00:32:58,428
که اگه اون يخ رو آب نکني، اين اتفاق ميوفته
662
00:33:00,599 --> 00:33:01,966
حالا انجامش بده
663
00:33:43,636 --> 00:33:45,503
داره جواب ميده
664
00:33:52,577 --> 00:33:55,546
"ميتونم ببينمش. "اما
665
00:33:59,116 --> 00:34:00,382
"اما"
666
00:34:03,086 --> 00:34:04,086
ببرش خونه
667
00:34:04,121 --> 00:34:06,921
گرمش کن
668
00:34:06,956 --> 00:34:08,990
حالت خوبه؟
669
00:34:18,766 --> 00:34:20,767
موفق شدي
670
00:34:20,801 --> 00:34:22,135
نجاتش دادي
671
00:34:22,170 --> 00:34:25,905
آره، همينطوره
672
00:34:25,939 --> 00:34:27,873
ولي همچنين به خطر انداختمش
673
00:34:27,907 --> 00:34:29,275
تو هيچ ديني به من نداري
674
00:34:29,309 --> 00:34:32,644
من همهچي رو به خواهرت مديونم
و چيزي که گفتم حقيقت بود
675
00:34:32,679 --> 00:34:35,547
اون بهم کمک کرد، و حالا من به تو کمک ميکنم
676
00:34:35,581 --> 00:34:37,282
قضيه تموم نشده
677
00:34:37,316 --> 00:34:38,549
قراره "آنا" رو پيدا کنيم
678
00:34:47,600 --> 00:34:49,666
هنوز نميتونم ژاپني بخونم
679
00:34:49,701 --> 00:34:51,735
ولي ميتونم اينکارو بکنم
680
00:34:56,574 --> 00:34:59,909
اين بايد کليد روشنش باشه
681
00:35:03,547 --> 00:35:06,348
ميدونم عزيزم. ميدونم
گرسنهاي. معذرت ميخوام
682
00:35:06,383 --> 00:35:10,351
الان بهت غذا ميدم
683
00:35:14,689 --> 00:35:17,225
گرسنه
684
00:35:17,259 --> 00:35:18,959
اينم گرسنهست
685
00:35:18,994 --> 00:35:20,328
سوخت
686
00:35:25,132 --> 00:35:27,199
!سوخت
687
00:35:38,477 --> 00:35:40,578
درسته
688
00:35:40,612 --> 00:35:42,646
وقت غذاست
689
00:35:49,820 --> 00:35:53,122
!خودشه
690
00:35:54,158 --> 00:35:56,525
خوشگلکم بزن قدش
691
00:35:56,560 --> 00:35:59,028
کي يکمي شير از مامانيِ شهردار ميخواد؟
692
00:36:03,699 --> 00:36:05,132
..."اما"
693
00:36:05,167 --> 00:36:06,367
حالت خوبه؟
694
00:36:07,436 --> 00:36:08,703
خيلي سرده
695
00:36:18,745 --> 00:36:21,281
اوه، خوبه
696
00:36:21,315 --> 00:36:22,648
ميرم يکمي کاکائوي داغ درست کنم
697
00:36:22,683 --> 00:36:24,849
وايسا -
ميدونم، با دارچين -
698
00:36:26,086 --> 00:36:28,453
معذرت ميخوام که اون موقع زياد يار خوبي نبودم، بچهجون
699
00:36:31,423 --> 00:36:32,857
فقط خوشحالم که حالت خوبه
700
00:36:32,892 --> 00:36:34,292
همين الانشم يه مامان واسم مونده
701
00:36:34,326 --> 00:36:36,026
و نميخوام همينم از دست بدم
702
00:36:38,529 --> 00:36:41,231
..."السا"
703
00:36:41,265 --> 00:36:42,600
خوبي؟
704
00:36:44,502 --> 00:36:48,904
،نه فقط خواهرم رو از دست دادم
بلکه گردنبندش هم گم کردم
705
00:36:48,938 --> 00:36:50,706
حالا هيچي ازش ندارم
706
00:36:52,875 --> 00:36:54,543
پس بريم پيداش کنيم
707
00:36:57,679 --> 00:36:59,880
اميدوارم توي عروسي جفتتون رو ببينم
708
00:36:59,915 --> 00:37:01,548
اينو به عنوان يه کادوي پيش از موعد در نظر بگير
709
00:37:01,583 --> 00:37:03,584
محض اينکه توي سفرت گرسنه شدي
710
00:37:03,619 --> 00:37:06,285
عاشق ساندويچم
711
00:37:06,320 --> 00:37:08,054
تو اونو تغيير دادي، ميدوني؟
712
00:37:08,089 --> 00:37:10,156
ديويد"؟ نه بابا"
713
00:37:10,190 --> 00:37:13,493
هميشه همينطوري بوده. فقط متوجهش نشده بود
714
00:37:13,527 --> 00:37:15,294
ممنونم
715
00:37:15,329 --> 00:37:17,195
خوشحالم که کمک کردم
716
00:37:17,230 --> 00:37:19,697
ميتونم راجع به جادو ازتون سوال بپرسم؟
717
00:37:19,732 --> 00:37:22,167
..."مثل عصاي دست "بو پيپ
718
00:37:22,201 --> 00:37:23,635
اين چيزا اين اطراف عادي ـه؟
719
00:37:23,669 --> 00:37:26,605
خب، هميشه يه مقدار يکمي جادو
اطراف اين سرزمينها وجود داره
720
00:37:26,639 --> 00:37:29,573
والدينم... يه مشکلي با جادو داشتن
721
00:37:29,608 --> 00:37:30,974
يه جادوي خيلي قدرتمند
722
00:37:31,009 --> 00:37:33,577
کسي که ميتونسته واسه خاطر
723
00:37:33,612 --> 00:37:35,345
اون مسئله کمکشون کنه، وجود داره؟
724
00:37:35,379 --> 00:37:37,380
،من متخصص نيستم
725
00:37:37,414 --> 00:37:39,749
...ولي يه مرد هست
726
00:37:39,783 --> 00:37:42,852
يه جادوگر خيلي قدرتمند که
با همهي جادوها آشنايي کامل داره
727
00:37:42,886 --> 00:37:46,355
احتمالاً بتونه بهم کمک کنه. اسمش چيه؟
728
00:37:46,389 --> 00:37:50,224
دلم نميخواد همچين اسمي رو بلند بگم
729
00:37:50,259 --> 00:37:53,594
اون... يکمي خطرناکه
730
00:37:53,629 --> 00:37:55,129
ولي واسهات اسمش رو مينويسم
731
00:37:55,164 --> 00:37:57,298
ممنونم
732
00:38:00,601 --> 00:38:02,602
اين چيه؟
733
00:38:02,637 --> 00:38:04,571
مال توئه... که تو راهت کمک حالت باشه
734
00:38:06,641 --> 00:38:09,575
فکر ميکردم اون چيزيِ که هيچوقت نميتوني بيخيالش يشي
735
00:38:09,609 --> 00:38:12,678
...اون يه يادآوري ـه
736
00:38:12,712 --> 00:38:16,281
از چيزي که نه لازمش دارم نه ديگه ميخوامش
737
00:38:16,315 --> 00:38:17,749
مال پدرم بود
738
00:38:34,030 --> 00:38:37,567
نگاش کن... حالا قهرماني شدي واسه خودت
739
00:38:37,601 --> 00:38:40,102
هنوز فقط يه چوپانم
740
00:38:41,770 --> 00:38:42,770
خواهيم ديد
741
00:38:59,553 --> 00:39:04,089
"چروکين... پوستچروکين"
742
00:39:15,566 --> 00:39:16,900
من چيزي نميبينم
743
00:39:16,935 --> 00:39:18,568
بايد جواب بده
744
00:39:18,603 --> 00:39:19,937
شکسته؟
745
00:39:21,339 --> 00:39:23,406
يا به اين معنيِ که يه اتفاقي واسش افتاده؟
746
00:39:24,775 --> 00:39:26,642
صبرکنيد، اين چه صدايي ـه؟
747
00:39:34,816 --> 00:39:36,351
ضربانه قلبه؟
748
00:39:36,385 --> 00:39:37,652
آره
749
00:39:37,686 --> 00:39:41,522
...ممکنه ندونيم خواهرت کجاست
750
00:39:41,557 --> 00:39:43,358
ولي مهمترين چيز رو ميدونيم
751
00:39:43,392 --> 00:39:45,626
اون زندهست
752
00:39:47,094 --> 00:39:49,495
کي زندهست؟ -
اوه -
753
00:39:50,597 --> 00:39:51,631
شما کي باشي؟
754
00:39:51,665 --> 00:39:53,900
اين "السا" ست
755
00:39:53,934 --> 00:39:55,968
ما قراره خواهرش رو پيدا کنيم
756
00:39:57,103 --> 00:39:59,238
کار اين خانواده همينه. ما آدمها رو پيدا ميکنيم
757
00:39:59,272 --> 00:40:01,706
هميشه اينکارو ميکنيم
758
00:40:01,741 --> 00:40:04,376
...چون ما واقعاً
759
00:40:04,410 --> 00:40:06,277
واقعاً از تسليم شدن خوشمون نمياد
760
00:40:25,528 --> 00:40:27,129
ميدونم اون تويي
761
00:40:28,463 --> 00:40:32,133
،ميتوني از خودت قطع اُميد کني
762
00:40:32,168 --> 00:40:34,535
ولي من ازت قطع اميد نميکنم
763
00:40:34,569 --> 00:40:37,638
و قرار نيست فقط بخاطر اينکه تو بهم گفتي
بذارم برم
764
00:40:37,673 --> 00:40:40,507
من به اينجا تعلق دارم، و هر روز برميگردم
765
00:40:40,541 --> 00:40:42,875
چون اينجا خونهي منم هست
766
00:40:46,347 --> 00:40:48,414
و دلم واسه مامانم تنگ شده
767
00:40:52,318 --> 00:40:55,520
"هنري"
768
00:40:57,389 --> 00:40:58,423
مامان
769
00:41:13,169 --> 00:41:15,638
موفق شدي
770
00:41:15,672 --> 00:41:17,373
،ممکنه کاملاً کنترلش نکني
771
00:41:17,407 --> 00:41:20,875
ولي اين بينظير و... منحصر به فرده
772
00:41:20,909 --> 00:41:23,173
و گفتي اين قدرت رو فقط تو داري
773
00:41:23,894 --> 00:41:26,041
اين احتمالاً واسه همه، چيز خوبي ـه
774
00:41:26,210 --> 00:41:27,886
...و تو. منظورم اينه، اين يجورايي
775
00:41:28,250 --> 00:41:29,416
[باحاله [سرده
776
00:41:30,385 --> 00:41:32,052
با کلمات بازي کردم
777
00:41:33,554 --> 00:41:36,756
خب، در هر صورت، ديگه نيازي به يه مانع وجود نداره
778
00:41:36,790 --> 00:41:38,992
بذار بيارمش پايين
779
00:41:50,670 --> 00:41:52,837
چرا نميتونم بيارمش پايين؟
780
00:41:52,871 --> 00:41:56,574
دليلي وجود نداره که اين ديوار هميجوري يخي باقي بمونه
781
00:41:56,608 --> 00:41:58,208
تنها منم که اين قدرت رو دارم
782
00:41:58,243 --> 00:42:01,311
بايد بتونم خنثياش کنم
783
00:42:01,346 --> 00:42:04,780
پس، چي اين ديوار رو برپا نگه داشته؟
784
00:42:08,818 --> 00:42:10,953
ممنون
785
00:42:10,988 --> 00:42:13,021
قطع برق حتماً بدترين کابوس شماست
786
00:42:13,055 --> 00:42:14,856
جنسهاي زيادي رو از دست داديد؟
787
00:42:14,890 --> 00:42:18,158
نه. هيچي از دست ندادم
788
00:42:18,193 --> 00:42:20,294
فکر کنم، فقط شانس آوردم
789
00:42:42,785 --> 00:42:45,729
«Sorrow» مترجــم: سميـــرا
.:: Facebook.Com/Sorrow.Subs ::.
790
00:42:45,784 --> 00:42:50,729
درخواست فيلم و سريال
.:: WwW.MediaSity.Co ::.