1
00:00:01,734 --> 00:00:04,600
...آنچه گذشت
2
00:00:04,648 --> 00:00:06,988
.من قدرتي ندارم
.رجينا" گردنبندم رو گرفت"
3
00:00:07,008 --> 00:00:08,214
ميخواي دايي جديدت رو ببيني؟
4
00:00:08,246 --> 00:00:10,180
.من ديدم که خنجرت دست "رجينا" افتاد
5
00:00:10,214 --> 00:00:11,921
.اون رو به "بل" داد -
،اگه خنجر دست اونه -
6
00:00:11,954 --> 00:00:13,521
.بايد به خواستههاي اون عمل کني
7
00:00:13,555 --> 00:00:15,957
.ولي دست اون نيست
.بل" يه خنجر جعلي داره"
8
00:00:25,314 --> 00:00:27,649
،حالا که "زيلينا" شکست خورده
قدرت تو برگشته؟
9
00:00:27,670 --> 00:00:29,467
.نه. توي "نيويورک" احتياجي بهش ندارم
10
00:00:30,033 --> 00:00:36,749
«روزي روزگاري»
قـسـمـت بـيـسـت و يـکـم از فـصـل سـوم
«بـارش بـرف»
تاريخ پخش و ترجمه: 93/02/22
11
00:00:40,272 --> 00:00:47,272
تيم ترجمه فري آفلاين شما را به ديدن
...دنيايي اسرارآميز و شخصيتهاي شيرين داستاني دعوت ميکند
12
00:00:48,358 --> 00:00:52,643
پرورشگاه، بوستون
هجده سال قبل
13
00:00:53,234 --> 00:01:03,234
با افتخار تقديم ميکند «King-AmirK» اميرمهدي عاطفي نيا
14
00:01:05,492 --> 00:01:08,527
.خيليخب، همگي برگردين داخل
.زود باشين
15
00:01:08,562 --> 00:01:10,529
.بريد داخل
.تقريباً وقت شام خوردنه
16
00:01:23,993 --> 00:01:28,413
.نگران نباش
."تو هم يه خونه پيدا ميکني، "اِما
17
00:01:38,999 --> 00:01:40,632
.اون پسر خوشتيپي هستش
(زمان حال)
18
00:01:40,666 --> 00:01:42,301
.تمومش کن. داري اون رو لوس ميکني
(زمان حال)
19
00:01:42,335 --> 00:01:43,635
اِما"، حالت خوبه؟"
20
00:01:43,669 --> 00:01:44,636
چي؟
21
00:01:44,670 --> 00:01:46,304
.آره، معلومه که خوبم
22
00:01:46,338 --> 00:01:47,972
شما بالأخره نميخواين
اسم برادر کوچولوم رو به من بگيد؟
23
00:01:48,007 --> 00:01:49,540
يا مدام بايد "اون" صداش کنم؟
24
00:01:49,574 --> 00:01:50,541
...خب، موضوع اينه که
25
00:01:50,575 --> 00:01:53,945
.يه سري...رسم و رسوم وجود داره
26
00:01:53,979 --> 00:01:57,048
توي جنگل سحرآميز وقتي
،يکي در خاندان سلطنتي بدنيا مياد
27
00:01:57,082 --> 00:01:59,683
.معمولاً اسم اون رو در مراسم تاجگذاري اعلام ميکنن
28
00:01:59,718 --> 00:02:02,186
اگه ميتونستيم همين کار رو
.براي تو هم انجام ميداديم
29
00:02:02,221 --> 00:02:03,687
شما که نميخواين اون رو مقابل
برج ساعت روي دست بلند کنين
30
00:02:03,722 --> 00:02:05,223
و اون رو مثل شيرشاه معرفي کنين، درسته؟
31
00:02:05,257 --> 00:02:07,125
.البته که نه
32
00:02:07,159 --> 00:02:10,962
در واقع تصميم گرفتيم که
به جاي تمام اين شرايط و تشريفات
33
00:02:10,996 --> 00:02:13,297
.يه شام مختصر...توي رستوران "مادربزرگ" به همه بديم
34
00:02:13,331 --> 00:02:16,566
،مهمترين چيز نشون دادن اين موقعيت هستش
35
00:02:16,600 --> 00:02:19,369
به خودمون يادآوري کنيم
،بعد از تمام مشکلاتي که پشت سر گذاشتيم
36
00:02:19,404 --> 00:02:21,638
...ما هنوز هم باهمديگه هستيم
.به عنوان يه خونواده
37
00:02:25,910 --> 00:02:27,677
.اين رو ببين
38
00:02:27,711 --> 00:02:29,146
.فکر کنم يه خونه براي خودمون پيدا کردم
39
00:02:29,180 --> 00:02:31,681
تو دنبال آپارتمان ميگردي؟
40
00:02:31,715 --> 00:02:33,083
نظرت چيه؟
41
00:02:34,452 --> 00:02:37,786
آره "اِما"، نظرت چيه؟
42
00:02:39,889 --> 00:02:44,860
به نظرم پدربزرگ و مادربزرگت نميتونن
،تصميم بگيرن چه اسمي روي دايي تو بذارن
43
00:02:44,894 --> 00:02:46,195
و دارن از يه رسم و رسوم افسانهاي سوءاستفاده ميکنن
44
00:02:46,229 --> 00:02:48,897
.تا يه مقدار زمان براي خودشون بخرن
45
00:02:53,337 --> 00:02:55,838
.به افتخار پس گرفتن قلبت
46
00:03:00,042 --> 00:03:04,279
خب...چه حسي داره؟
47
00:03:04,313 --> 00:03:07,215
.قويتر از هميشه
48
00:03:22,098 --> 00:03:23,931
چي شده؟
49
00:03:25,901 --> 00:03:28,736
هيچوقت فکر نميکردم
.همچين چيزي رو تجربه کنم
50
00:03:31,772 --> 00:03:35,575
،بعد از اينکه...همسرم رو از دست دادم
51
00:03:35,610 --> 00:03:39,913
.مدتها همچين حسي داشتم
52
00:03:39,947 --> 00:03:42,049
.مرگ اون تقصير من بود
53
00:03:42,083 --> 00:03:44,218
.متأسفم
54
00:03:44,252 --> 00:03:47,554
حاضر بودم از جهنم رد بشم
55
00:03:47,588 --> 00:03:51,091
.تا دوباره با "ماريان" خودم باشم
56
00:03:51,126 --> 00:03:54,261
ولي وقتي پيش خودم اقرار کردم که اون مُرده
57
00:03:54,295 --> 00:03:58,598
...و ديگه هيچوقت برنميگرده
58
00:03:58,633 --> 00:04:00,534
.بايد اجازه ميدادم اون حس گناه از بين بره
59
00:04:00,568 --> 00:04:05,372
،"عشق اول من، "دنيل
.به خاطر من کُشته شد
60
00:04:05,407 --> 00:04:07,408
.چون عاشق من بود
61
00:04:07,442 --> 00:04:09,910
واسه همين هم ديگه هيچوقت نخواستي
.دوباره درهاي قلبت رو به روي کسي باز کني
62
00:04:09,944 --> 00:04:15,749
...زنگوله بندزن" به من گفت که امکانش هست"
63
00:04:15,783 --> 00:04:18,251
.اينکه ميتونم دوباره عاشق بشم
64
00:04:18,285 --> 00:04:23,256
من رو به يک ميخانه و پيش مردي برد که
65
00:04:23,290 --> 00:04:26,593
.ميگفت تقدير من اينه که با اون باشم
66
00:04:26,627 --> 00:04:30,764
.هيچوقت چهره اون فرد رو نديدم
67
00:04:30,798 --> 00:04:32,198
...ولي
68
00:04:33,300 --> 00:04:35,635
.خالکوبي اون رو ديدم
69
00:04:36,671 --> 00:04:37,804
من بودم؟
70
00:04:37,838 --> 00:04:39,806
.آره
71
00:04:39,840 --> 00:04:43,142
.انقدر ترسيده بودم که بهت نزديک نشدم
72
00:04:45,780 --> 00:04:49,915
.خب، شايد شرايط در موقع مقرر مهيا ميشه
73
00:04:49,950 --> 00:04:53,453
.شايد همش به خاطر زمان باشه
74
00:05:19,245 --> 00:05:21,146
.خيليخب
75
00:05:21,180 --> 00:05:24,316
اين...انقدر قدرت داره که
.بهتره پيش من نباشه
76
00:05:24,350 --> 00:05:25,818
."نه، من...نميخوامش، "بل
77
00:05:25,852 --> 00:05:28,453
.موضوع اين بود که...من بهت اعتماد دارم -
.ميدونم -
78
00:05:28,488 --> 00:05:31,790
خب، پس...جايي هست که بتونم
اين رو در امان نگه دارم؟
79
00:05:31,825 --> 00:05:34,292
،مثلاً توي سرزمين خودمون...توي قلعهات
80
00:05:34,327 --> 00:05:37,362
...يه سردابه داشتي
.همون که در نداشت
81
00:05:37,396 --> 00:05:40,633
اون فقط براي خطرناکترين و
،بيثباتترين جادوها بود
82
00:05:40,667 --> 00:05:42,467
.جادوهايي که حتي منم نميتونستم مانع اونا بشم
83
00:05:42,502 --> 00:05:44,802
اين همچين قدرتي نداره؟
84
00:05:44,837 --> 00:05:46,170
.نه
85
00:05:46,204 --> 00:05:48,806
ببين، من...همه اين چيزا رو
.به خوبي درک ميکنم
86
00:05:48,841 --> 00:05:52,476
.من اون سردابه و تمام خطراتش رو رها کردم
87
00:05:52,511 --> 00:05:54,979
ولي اين خنجر خطرناک نيست
88
00:05:55,014 --> 00:05:59,984
،چون همونطور که بهت گفتم
.من به تو اعتماد دارم
89
00:06:00,019 --> 00:06:02,486
،بهتره راجع به موضوع خوشايندتري صحبت کنيم
90
00:06:02,521 --> 00:06:04,655
.مثل...عروسي خودمون
91
00:06:04,689 --> 00:06:06,923
.آره
92
00:06:06,958 --> 00:06:09,693
،من...خبرهاي خوب رو به پدرم گفتم
93
00:06:09,727 --> 00:06:11,762
.اون هم براي ما دعاي خير کرد
94
00:06:11,796 --> 00:06:14,431
مردي که تو رو دزديد تا
ما رو دور از هم نگه داره؟
95
00:06:14,466 --> 00:06:17,868
،خب، من اون رو بخشيدم
.اون هم تو رو بخشيده
96
00:06:17,902 --> 00:06:19,436
.اون ميدونه که تو عوض شدي
97
00:06:19,471 --> 00:06:22,540
...منظورم اينه که همه ميدونن
98
00:06:22,574 --> 00:06:25,075
.مخصوصاً من
99
00:06:35,653 --> 00:06:36,952
...پس اون واقعاً
100
00:06:36,987 --> 00:06:39,021
.آره. کار اون جادوگر تمومه
101
00:06:39,056 --> 00:06:40,423
اتفاق خوبي هستش
102
00:06:40,457 --> 00:06:42,592
چون اگه اون زيباي خفته
،يه روز ديگه ميمون ميموند
103
00:06:42,626 --> 00:06:44,427
.اونوقت اون يه بچه ميمون بدست ميآورد
104
00:06:44,461 --> 00:06:46,095
!نميخواي پوشک اون رو عوض کني؟
105
00:06:49,333 --> 00:06:52,301
و در همان موقع راهزن"
"بر روي کالسکه پريد
106
00:06:52,335 --> 00:06:54,203
"و جواهرات شاهزاده را دزديد"
107
00:06:54,237 --> 00:06:56,572
"در نتيجه شاهزاده سوار بر اسب"
108
00:06:56,606 --> 00:06:58,574
".در ميان جنگل خطرناک به دنبال راهزن رفت"
109
00:06:58,608 --> 00:07:00,209
.جدي؟ هنوز اسم بچه رو نشنيدم
110
00:07:00,243 --> 00:07:02,311
ولي بايد دوباره اين داستان رو بشنوم؟
111
00:07:02,345 --> 00:07:03,645
.خب، پسرم بايد بدونه که از کجا اومده
112
00:07:03,680 --> 00:07:06,081
مطمئني ميخواي اولين چيزي که اون ميفهمه
113
00:07:06,115 --> 00:07:08,049
اين باشه که پدر و مادرش در حين
يه سرقت مسلحانه عاشق همديگه شدن؟
114
00:07:08,084 --> 00:07:09,418
.من مسلح نبودم
115
00:07:09,452 --> 00:07:10,952
.به جز يه سنگ
116
00:07:10,986 --> 00:07:13,255
.هنوز جاي زخمش هست -
.زخمي که خوب شده -
117
00:07:13,289 --> 00:07:16,558
.ولي اين فقط داستان آشنايي ماست
.اينجوري عاشق همديگه نشديم
118
00:07:16,593 --> 00:07:18,626
.آره، يه مقدار پيچيدهتر بود
119
00:07:18,660 --> 00:07:23,765
ميبيني؟ من جون مادرت رو
.از دست شواليههاي سياه نجات دادم
120
00:07:26,368 --> 00:07:29,670
من هم جون اون رو موقع
.حمله بر روي پل غولها نجات دادم
121
00:07:29,705 --> 00:07:33,007
ولي وقتي حلقه مادرم رو
به انگشت اون ديدم
122
00:07:33,042 --> 00:07:35,076
با تمام وجودم فهميدم که
123
00:07:35,111 --> 00:07:37,678
عاشق هيچ زن ديگهاي
.به غير از اون نميتونم بشم
124
00:07:37,713 --> 00:07:40,115
.ايکاش همون موقع به من ميگفتي
125
00:07:40,149 --> 00:07:42,449
.اونجوري ديگه زمان زيادي رو از دست نميداديم
126
00:07:42,483 --> 00:07:44,284
خب، چطور ميتونستم بهت بگم؟
.بايد به عروسي خودم ميرسيدم
127
00:07:44,285 --> 00:07:45,485
ببخشيد. من چيزي رو از قلم انداختم؟
128
00:07:45,519 --> 00:07:46,854
تو قبلش نامزد کرده بودي، رفيق؟
129
00:07:46,888 --> 00:07:48,155
."با "کاترين
130
00:07:48,189 --> 00:07:51,959
.هرچند اون موقع شاهزاده "ابيگل" بود
131
00:07:51,993 --> 00:07:54,661
دختر پادشاه "مايداس"؟
مردي که ميتونست همه چيز رو به طلا تبديل کنه؟
132
00:07:55,663 --> 00:07:57,664
چرا همچين فرصتي رو از دست دادي؟
133
00:07:57,698 --> 00:07:59,332
خب، چي ميتونم بگم؟
134
00:07:59,367 --> 00:08:01,701
.قلبم براي کسي ديگه مقدر شده بود
135
00:08:01,736 --> 00:08:04,371
.فقط بايد اول اون رو پيدا ميکردي
136
00:08:04,405 --> 00:08:07,039
اون فرار کرده بود و
.توي يه مزرعه زندگي ميکرد
137
00:08:07,074 --> 00:08:09,942
...اون موقع چقدر زندگي آرومي داشتم
138
00:08:09,977 --> 00:08:11,177
.همه چيز و همه کسي رو رها کرده بودم
139
00:08:11,211 --> 00:08:13,780
.مادر و دختر مثل همديگه هستن -
."هوک" -
140
00:08:15,015 --> 00:08:16,415
اون چي داره ميگه؟
141
00:08:18,185 --> 00:08:21,120
بهتر نيست داستانهاي بيشتري بخونيم؟
142
00:08:21,155 --> 00:08:24,657
راستش دوست دارم بدونم که
.دزد دريايي چي داره ميگه
143
00:08:24,691 --> 00:08:25,958
.چيزي نيست
144
00:08:25,993 --> 00:08:28,027
ميخواي به "نيويورک" برگردي؟
145
00:08:28,061 --> 00:08:29,662
چرا بايد به "نيويورک" برگرديم؟
146
00:08:29,696 --> 00:08:32,197
از اين خبرا نيست. درسته، خانم "سوان"؟
147
00:08:32,231 --> 00:08:33,865
.راستش قضيه پيچيدهست
148
00:08:33,900 --> 00:08:36,735
چرا بايد از اينجا بريم؟
.اينجا خونه ماست
149
00:08:36,770 --> 00:08:38,870
هنري"، الان زمان و مکان مناسبي"
.براي اين بحث نيست
150
00:08:38,905 --> 00:08:40,038
.به نظرم که هست
151
00:08:40,072 --> 00:08:43,208
.نه، نيست
152
00:08:44,411 --> 00:08:45,711
.من باهاش صحبت ميکنم
153
00:08:45,745 --> 00:08:47,879
.صبر کن
154
00:08:47,914 --> 00:08:49,515
.اين رو ببر
155
00:08:49,549 --> 00:08:51,950
شايد بهش کمک کنه که
.يادش بياد به کجا تعلق داره
156
00:08:54,887 --> 00:08:56,822
.همه چي درست ميشه
157
00:08:56,856 --> 00:08:58,690
...اون کلهشق هستش، مثل
158
00:08:58,724 --> 00:09:01,827
.مثل تمام اعضاي خونواده ما
159
00:09:03,629 --> 00:09:05,897
پدربزرگ؟
160
00:09:05,932 --> 00:09:07,699
.نگاه کن
161
00:09:11,204 --> 00:09:12,570
اون چيه؟
162
00:09:13,739 --> 00:09:15,840
.اون يه مشکل هستش
163
00:09:15,874 --> 00:09:19,409
.اون نور از دروازه زماني "زيلينا" مياد
164
00:09:22,580 --> 00:09:23,747
.اون باز شده
165
00:09:37,594 --> 00:09:39,226
.زيلينا"...اينجا نيست"
166
00:09:39,260 --> 00:09:41,528
.نه. همينجا بود وقتي من تنهاش گذاشتم
167
00:09:42,022 --> 00:09:44,490
،ولي اگه فرار کرده
.ميتونه علت اون دروازه زماني باشه
168
00:09:44,516 --> 00:09:45,683
.اين امکان نداره
169
00:09:45,702 --> 00:09:47,182
اون بدون گردنبندش
.هيچ قدرتي نداره
170
00:09:47,204 --> 00:09:48,338
،چطور تونسته فرار کنه
171
00:09:48,364 --> 00:09:52,334
ديگه چه برسه به اينکه
يه دروازه زماني رو بدون جادو باز کنه؟
172
00:09:52,376 --> 00:09:55,454
.مگراينکه تو کاري باهاش کرده باشي
173
00:09:56,411 --> 00:09:58,612
خب، متأسفم که نااميدت ميکنم
.ولي اينطور نيست
174
00:09:58,646 --> 00:10:01,715
،خب، حتي اگه من ميخواستم کاري کنم
.خنجر دست "بل" هستش
175
00:10:01,749 --> 00:10:05,052
.اون هيچ تمايلي به آدمکشي نداره -
.درسته -
176
00:10:05,086 --> 00:10:08,955
،خب، اگه فرار کرده باشه
.بياين ببينيم چطور اين کار رو کرده
177
00:10:11,359 --> 00:10:12,959
.چقدر عالي
178
00:10:22,236 --> 00:10:24,070
چي؟ اين ديگه چي بود؟
چه اتفاقي افتاد؟
179
00:10:24,104 --> 00:10:25,539
.آره، بايد تجهيزات رو ارتقا بديم
180
00:10:25,573 --> 00:10:27,173
.اين دستگاه "بتامکس" آشغاله
(نوعي دوربين و پخشکننده)
181
00:10:27,208 --> 00:10:29,676
.درست شد
182
00:10:43,490 --> 00:10:47,327
خب، به نظر مياد فرار بزرگ اون
.بيشتر ماهيت دائمي داشته
183
00:10:47,361 --> 00:10:49,262
.نيازي نيست عذرخواهي کنين
184
00:10:49,296 --> 00:10:52,631
حتماً انقدري جادو براش باقي مونده که
.همچين کاري با خودش کرده
185
00:10:53,800 --> 00:10:57,036
،وقتي هم که اين کار رو کرده
،وقتي مُرده
186
00:10:57,071 --> 00:10:59,438
جادوي توي گردنبندش
.ديگه هيچ افساري نداشته
187
00:10:59,473 --> 00:11:02,375
.آزاد شده. آخرين خواسته اون به انجام رسيده
188
00:11:02,409 --> 00:11:04,077
خب، چطوري جلوش رو بگيريم؟
189
00:11:04,111 --> 00:11:05,378
.سؤال خيلي خوبي هستش
190
00:11:05,412 --> 00:11:08,580
،ولي تا وقتي که سر در بياريم
.هيچکس نبايد بهش نزديک بشه
191
00:11:08,614 --> 00:11:13,051
سفري به گذشته ميتونه
.عواقب مصيبتباري در پي داشته باشه
192
00:11:22,962 --> 00:11:25,163
.داري اشتباه ميکني
193
00:11:25,198 --> 00:11:27,165
.نميخوام درباره اين موضوع باهات صحبت کنم
194
00:11:27,200 --> 00:11:29,101
.به حرف من گوش نکن
.به حرف پسرت گوش بده
195
00:11:29,135 --> 00:11:31,937
اون فکر ميکرد که اين ممکنه بهت يادآوري کنه
196
00:11:31,971 --> 00:11:34,738
.چه چيزي رو داري رها ميکني...خونواده خودت
197
00:11:36,275 --> 00:11:39,076
هنري" خونواده منه و ميخوام"
.اون رو به جايي ببرم که در امان باشه
198
00:11:39,111 --> 00:11:42,413
نه، "سوان". اين قضيه
.در امان بودن مزخرفي بيش نيست
199
00:11:42,447 --> 00:11:44,715
.تو اون جادوگر شرور و ديوانه رو شکست دادي
200
00:11:44,749 --> 00:11:46,150
.تو "پن" رو شکست دادي
201
00:11:46,184 --> 00:11:48,652
.طلسم رو شکستي
202
00:11:48,686 --> 00:11:50,087
.مدام هم در حال فرار کردن هستي
203
00:11:50,122 --> 00:11:52,089
دنبال چي هستي؟
204
00:11:52,124 --> 00:11:53,257
.خونه
205
00:11:53,292 --> 00:11:56,327
خونهات توي "نيويورک" هستش؟
.اون واقعي نبود
206
00:11:56,361 --> 00:11:57,494
.سال گذشته واقعي بود
207
00:11:57,529 --> 00:11:58,629
.اونا خاطراتِ ساختگي بودن
208
00:11:58,663 --> 00:12:00,631
.براساس مزخرفات جادويي بودن
209
00:12:00,665 --> 00:12:03,100
.حالا حافظه ما برگشته
.حالا ميتونيم اونا رو واقعي کنيم
210
00:12:03,135 --> 00:12:05,469
چرا نميتوني اين کار رو همينجا
پيش تمام خونوادهات انجام بدي؟
211
00:12:06,972 --> 00:12:09,273
.به خاطر اين
212
00:12:09,308 --> 00:12:11,942
.من خونوادهام رو اينجا نميبينم
213
00:12:11,976 --> 00:12:14,144
.من...داستانهاي افسانهاي ميبينم
214
00:12:14,178 --> 00:12:16,580
.داستانهايي درباره شاهزادهها و شاهزاده خانمها ميبينم
215
00:12:16,614 --> 00:12:18,615
.من نيستم
216
00:12:18,650 --> 00:12:20,350
.من هيچوقت جزئي از اين داستانها نبودم
217
00:12:20,384 --> 00:12:22,352
پس جزئي از چي هستي، "سوان"؟
218
00:12:22,386 --> 00:12:23,687
،"به غير از بودن با "هنري
219
00:12:23,721 --> 00:12:25,689
.فکر نميکنم تابحال جزئي از چيزي بوده باشم
220
00:12:25,723 --> 00:12:27,157
.ولي ميتوني باشي
221
00:12:28,827 --> 00:12:30,327
.ببين، من وقتي بچه بودم، فرار کردم
222
00:12:30,361 --> 00:12:31,762
.من همچين کاري کردم
223
00:12:31,796 --> 00:12:34,998
،ولي اولين باري که اين کار رو کردم
.دقيقاً همين افکار رو داشتم
224
00:12:35,032 --> 00:12:38,535
براي من سؤال بود که
"نکنه دارم اشتباه ميکنم؟"
225
00:12:38,570 --> 00:12:41,104
"نکنه دلم براي اينجا تنگ بشه؟" -
تنگ شد؟ -
226
00:12:41,138 --> 00:12:44,441
.نه براي اولين بار و نه هيچوقت ديگه
227
00:12:44,475 --> 00:12:46,443
.واسه همين مدام در حال فرار کردن هستي
228
00:12:46,477 --> 00:12:50,447
."من يه چيزي رو مدتها پيش ياد گرفتم، "هوک
229
00:12:50,481 --> 00:12:56,853
خونه اون جايي هستش که
.وقتي ترکش ميکني، دلت براش تنگ بشه
230
00:12:56,887 --> 00:13:00,857
.پس آره، مدام فرار ميکنم تا همچين چيزي رو حس کنم
231
00:13:00,891 --> 00:13:03,126
.پس ميخواي پدر و مادرت رو رها کني
232
00:13:03,160 --> 00:13:05,962
...اصلاً اهميتي به اونا
233
00:13:05,997 --> 00:13:08,064
يا کسي ديگه توي اين شهر ميدي؟
234
00:13:08,099 --> 00:13:10,766
.البته که اهميت ميدم
235
00:13:12,403 --> 00:13:15,405
فقط بايد کاري رو انجام بدم که
...به صلاح من و "هنري" هستش و
236
00:13:17,274 --> 00:13:18,908
اون ديگه چيه؟
237
00:13:18,942 --> 00:13:20,676
.نميدونم
238
00:13:20,711 --> 00:13:21,878
.ميرم يه نگاهي بهش بندازم
239
00:13:21,912 --> 00:13:24,413
!سوان"، صبر کن"
240
00:13:24,447 --> 00:13:25,848
!صبر کن
241
00:13:31,922 --> 00:13:34,524
،هر اتفاقي که داره اونجا ميافته
.نميتونه چيز خوبي باشه
242
00:13:34,558 --> 00:13:35,858
.اون دروازه زمان "زيلينا" هستش
.ديويد" يه پيغام گذاشته"
243
00:13:35,893 --> 00:13:37,326
.اون يه جورايي مُرده و اون رو فعال کرده
244
00:13:40,864 --> 00:13:42,664
.صبر کن! ما بايد از اينجا بريم
245
00:13:42,698 --> 00:13:44,098
نه تا وقتي که يه راهي براي
!بستن اون پيدا کنيم
246
00:13:44,133 --> 00:13:45,567
دوباره جادوت رو بدست آوردي؟ -
.نه -
247
00:13:45,601 --> 00:13:47,669
خب، پس اصلاً خودمون رو
!درگير اين ماجرا نميکنيم
248
00:13:47,703 --> 00:13:48,937
!بزن بريم
249
00:14:02,151 --> 00:14:03,450
!طاقت بيار
250
00:14:05,954 --> 00:14:07,220
!نميتونم
251
00:14:11,092 --> 00:14:14,929
،يکي از همين روزها
.دست از دنبال کردن اين زن برميدارم
252
00:14:30,111 --> 00:14:31,911
.نه
253
00:14:31,946 --> 00:14:33,447
.نه
254
00:14:35,692 --> 00:14:37,893
.ظاهراً دوباره به جنگل سحرآميز برگشتيم
255
00:14:37,918 --> 00:14:39,419
.آره، خودم فهميدم
256
00:14:39,454 --> 00:14:40,853
فقط سؤال اينجاست که...چه زماني؟
257
00:14:44,158 --> 00:14:46,826
سوان"؟"
258
00:14:48,629 --> 00:14:50,863
.من جواب سؤالت رو ميدونم
259
00:15:04,067 --> 00:15:06,147
خب، به نظرم شانس آورديم که
.توي اين زمان ظاهر شديم
260
00:15:06,172 --> 00:15:08,139
ميتونستيم وسط جنگ غولها ظاهر بشيم
261
00:15:08,174 --> 00:15:11,176
.يا دقيقاً توي شکم يه نهنگ
262
00:15:14,770 --> 00:15:16,405
چرا الان داري اون رو ميخوني؟
263
00:15:16,439 --> 00:15:18,440
،چون وقتي داشتيم توش ميافتاديم
من داشتم به
264
00:15:18,474 --> 00:15:19,973
هنري" و داستاني فکر ميکردم که"
.همگي داشتيم توي مغازه "مادربزرگ" ميخونديم
265
00:15:20,008 --> 00:15:22,309
به نظرت دروازههاي زمان اينجوري کار ميکنن؟
266
00:15:22,344 --> 00:15:23,877
تو رو به جايي ميبرن که
بهش فکر ميکني؟
267
00:15:23,912 --> 00:15:26,180
.به اونجا نه. به اون زمان
268
00:15:26,214 --> 00:15:27,681
.استنباط خيلي خوبي کردي
269
00:15:27,715 --> 00:15:31,018
.افسوس که ظاهراً يه ويژگي مشترک دارن
270
00:15:31,052 --> 00:15:33,520
.براي بازگشت باز نميمونن
271
00:15:33,555 --> 00:15:38,292
.خب...ما توي گذشته گير افتاديم
272
00:15:38,326 --> 00:15:40,693
"بايد به محض شکست دادن "زيلينا
.از "استوري بروک" ميرفتم
273
00:15:40,727 --> 00:15:42,162
اين دقيقاً همون چيزي هستش که
274
00:15:42,196 --> 00:15:43,763
.توي "نيويورک" رخ نميده -
خوبيش اينه که -
275
00:15:43,797 --> 00:15:46,799
.مطمئنم بنگاههاي ملکي در اينجا معقولتر هستن -
.تمومش کن -
276
00:15:46,833 --> 00:15:48,134
،نااميدي تو رو درک ميکنم
277
00:15:48,169 --> 00:15:49,769
.ولي ما قبلاً در شرايط وخيمتر از اين هم بوديم
278
00:15:49,803 --> 00:15:52,439
.جاي هيچ نگراني نيست
.ما از هوش خودمون استفاده ميکنيم
279
00:15:52,473 --> 00:15:54,640
.فقط بايد روي مفيد بودن تمرکز کنيم
280
00:15:57,978 --> 00:16:00,446
خب...نظري نداري که چطوري برگرديم؟
281
00:16:00,480 --> 00:16:01,948
من از کجا بدونم که
چطوري ميشه به آينده برگشت؟
282
00:16:01,982 --> 00:16:03,482
به نظرت من شبيه کي هستم..."مارتي مک فلاي"؟
283
00:16:03,516 --> 00:16:04,951
مارتي" چي چي؟"
284
00:16:04,985 --> 00:16:06,452
"همون بچه با رعد و برق و "دلورين
285
00:16:06,486 --> 00:16:07,720
...و اونا توي زمان به عقب برگشتن، بعدش
286
00:16:07,754 --> 00:16:10,056
اون يه جور جادوگره؟
287
00:16:10,090 --> 00:16:12,925
...نه. "مارتي مک فلاي" جادوگر نيست. اون
288
00:16:12,960 --> 00:16:15,494
.شايد دقيقاً به يک جادوگر احتياج داريم
289
00:16:15,528 --> 00:16:16,729
"پوست چروکين"
290
00:16:16,763 --> 00:16:18,330
.ما ميتونيم "پوست چروکين" رو پيدا کنيم
291
00:16:18,364 --> 00:16:19,598
.شواليههاي سياه
292
00:16:25,771 --> 00:16:27,639
!به خط بشين
293
00:16:27,673 --> 00:16:29,741
!به خط بشين
294
00:16:43,554 --> 00:16:46,857
.با دقت به حرفهاي من گوش بدين
295
00:16:46,891 --> 00:16:49,860
هر چقدر که زندگي رقتانگيز شما
296
00:16:49,894 --> 00:16:52,529
تا اين لحظه تونسته بدبختي و نااميدي رو
297
00:16:52,563 --> 00:16:53,864
تحمل کنه
298
00:16:53,898 --> 00:16:58,868
اصلاً قابل مقايسه با رنج و مصيبتي نيست که
299
00:16:58,902 --> 00:17:03,539
در صورت ناراضي ترک کردن اينجا
.ميتونم به بار بيارم
300
00:17:03,573 --> 00:17:04,807
.اون "رجينا"ـه
301
00:17:04,842 --> 00:17:07,143
.رجينا" نه، عزيزم"
.ملکه شيطاني
302
00:17:07,177 --> 00:17:10,446
.شما به من کمک خواهيد کرد
303
00:17:10,480 --> 00:17:13,950
.بدون لباس رسمي خيلي بدتر هستش
304
00:17:13,984 --> 00:17:17,453
.خواهش ميکنم، سرورم
305
00:17:17,487 --> 00:17:20,189
.ما روستاي آرومي داريم
306
00:17:20,223 --> 00:17:21,524
شما چي از جون ما ميخواين؟
307
00:17:21,558 --> 00:17:23,058
.اون "مارکو"ـه
308
00:17:23,092 --> 00:17:26,061
.عدالت
309
00:17:26,095 --> 00:17:28,229
اگه بفهمم که
310
00:17:28,264 --> 00:17:32,167
کسي از اين روستا
،به اون "سفيدبرفي" راهزن کمک کرده
311
00:17:32,201 --> 00:17:34,736
.به شدت عذاب ميبينه
312
00:17:34,771 --> 00:17:38,206
اين بلا سر کسي مياد که
.به "سفيدبرفي" کمک کنه
313
00:17:40,242 --> 00:17:42,210
!کمکم کنين
314
00:17:42,244 --> 00:17:43,278
!اون ميخواد من رو بُکشه
315
00:17:43,312 --> 00:17:45,680
کي ميخواد نفر بعدي باشه؟
316
00:17:45,714 --> 00:17:47,314
!خواهش ميکنم
317
00:17:47,485 --> 00:17:49,726
.صبر کن، صبر کن، صبر کن
چي کار داري ميکني؟
318
00:17:49,751 --> 00:17:51,218
.ميرم به اون زن کمک کنم
...اون بيگناهه
319
00:17:51,252 --> 00:17:52,286
."نه، "سوان
320
00:17:52,320 --> 00:17:53,453
!ولم کنين -
وقتي "بل" فهميد که -
321
00:17:53,488 --> 00:17:54,968
،زيلينا" ميخواد گذشته رو تغيير بده"
322
00:17:54,990 --> 00:17:56,356
.به ما هشدار داد که کار خطرناکي هستش
323
00:17:56,391 --> 00:17:58,926
دخالت کردن توي حوادث ميتونه
.آسيبهاي زيادي به همه ما بزنه
324
00:17:58,960 --> 00:18:01,528
قراره اجازه بدم اونجا بپوسه يا بميره؟
325
00:18:01,563 --> 00:18:04,298
،تقدير اون هر چيزي که هست
،ما نميتونيم دخالت کنيم
326
00:18:04,332 --> 00:18:06,800
اگه ميخوايم فرصتي براي برگشتن
.به دنيايي داشته باشيم که ميشناسيم
327
00:18:06,834 --> 00:18:08,134
.ما بايد "چروکين" رو پيدا کنيم
328
00:18:08,169 --> 00:18:09,469
.هر چقدر زودتر از اينجا بريم، بهتره
329
00:18:09,504 --> 00:18:12,038
...آره. موافقم ولي
330
00:18:13,007 --> 00:18:16,009
.اول بايد يه کاري بکنيم
331
00:18:18,580 --> 00:18:22,216
.بجنب، "سوان". بيا يه نگاه بندازيم
332
00:18:24,252 --> 00:18:26,986
.خب، اينجوري خيلي بهتره
333
00:18:27,021 --> 00:18:28,287
اين کار واقعاً لازم هستش؟ -
چي کار ميخواستي بکني -
334
00:18:28,322 --> 00:18:30,123
اگه "رجينا" اونجا تو رو ميديد؟
335
00:18:30,157 --> 00:18:31,725
.فکر کنم...فرار ميکردم
336
00:18:31,759 --> 00:18:33,793
،حتي اگه فرار ميکرديم
.اون تو رو ميديد
337
00:18:33,828 --> 00:18:35,795
ممکن بود تو رو به ياد بياره
.وقتي براي اولين بار به "استوري بروک" اومدي
338
00:18:35,830 --> 00:18:39,165
اون قراره يه نگاه از چهرهاي که 30 سال پيش ديده رو به ياد بياره؟
339
00:18:39,200 --> 00:18:41,334
،نکته اينجاست که اثرات دائمي تو رو به حداقل برسونيم
340
00:18:41,368 --> 00:18:42,836
و متأسفانه ژاکتهاي چرمي قرمز
341
00:18:42,870 --> 00:18:45,671
.هيچوقت اينجا مرسوم نبودن
342
00:18:45,706 --> 00:18:47,006
.باشه
343
00:18:47,041 --> 00:18:48,507
خب، تنها اثر دائمي که
344
00:18:48,542 --> 00:18:49,843
الان نگرانش هستم اينه که
345
00:18:49,877 --> 00:18:52,911
.اين کرست داره طحال من رو داغون ميکنه
346
00:18:52,946 --> 00:18:54,679
ناراحتي تو يه جور کجخلقي هستش که
.من حاضرم اون رو تحمل کنم
347
00:18:54,714 --> 00:18:56,849
هيچ چيزي قابل مقايسه نيست با
اتفاقي که ممکنه رخ بده
348
00:18:56,883 --> 00:18:58,516
،اگه روي خط زماني تأثير بذاريم
349
00:18:58,551 --> 00:19:00,685
.اين يعني بايد با احتياط پيش بريم
350
00:19:00,720 --> 00:19:03,355
.تو که اهل دنيايي جادويي نيستي
351
00:19:03,389 --> 00:19:04,689
.من هستم
352
00:19:04,724 --> 00:19:06,324
حتي کوچيکترين تغييرات
353
00:19:06,359 --> 00:19:08,160
.ميتونه عواقب مصيبتباري در پي داشته باشه
354
00:19:08,194 --> 00:19:09,828
.همه چيز بايد مثل هميشه رخ بده
355
00:19:40,659 --> 00:19:43,794
نظرت راجع به اين منظره چيه، عزيزم؟
356
00:19:43,828 --> 00:19:46,630
.بهتر از اينا رو ديدم
357
00:19:46,665 --> 00:19:49,032
.خيلي داره طول ميکشه
358
00:19:49,066 --> 00:19:50,867
.بهت گفتم که از جاده غولها سريعتر ميرسيم
359
00:19:52,569 --> 00:19:54,570
.دستاندازهاي کمتري هم داشت
360
00:19:56,607 --> 00:19:57,807
اصلاً گوش ميدي چي ميگم؟
361
00:19:57,841 --> 00:20:00,209
.آره، البته که گوش ميدم
362
00:20:08,419 --> 00:20:11,053
.ممکنه باز هم ملکه باشه
363
00:20:21,030 --> 00:20:22,631
ديگه چي شده؟
364
00:20:25,802 --> 00:20:27,602
.سرورم
365
00:20:30,807 --> 00:20:33,541
!نگران نباش
!يه درخت افتاده
366
00:20:33,575 --> 00:20:35,275
...اون
367
00:20:35,310 --> 00:20:36,510
.پدرت هستش
368
00:20:36,545 --> 00:20:37,845
.ما بايد بريم
369
00:20:45,026 --> 00:20:50,026
:مــتـرجــم
«King-AmirK» امـيـرمـهـدي
370
00:21:00,934 --> 00:21:02,268
.اين علامتها رو ببين
371
00:21:02,302 --> 00:21:04,704
.اين درخت سقوط نکرده
.قطع شده
372
00:21:04,739 --> 00:21:07,206
.اين يه تلهست
373
00:21:07,241 --> 00:21:09,041
!بايد اين کنده درخت رو جابجا کنيم...همين الان
374
00:21:20,020 --> 00:21:21,720
.نزديک بود سکته کنم
375
00:21:21,755 --> 00:21:24,723
.درخت قطع شده
.از قبل برنامهريزي شده بود
376
00:21:24,758 --> 00:21:26,425
.يکي ميخواسته از ما سرقت کنه
377
00:21:26,459 --> 00:21:28,627
کي جرأت داره به
يک کالسکه سلطنتي حمله کنه؟
378
00:21:32,266 --> 00:21:33,965
.نميدونم
379
00:21:34,000 --> 00:21:36,902
.ولي حالا ديگه ميتوني آروم باشي
380
00:21:36,936 --> 00:21:38,804
ما کاري کرديم که
.اون راهزن از ترس فرار کنه
381
00:21:38,838 --> 00:21:41,306
.ديگه هيچوقت اونا رو نميبينيم
382
00:21:52,519 --> 00:21:55,820
اون حرفت درباره عواقب
تغييرات کوچيک يادت هست؟
383
00:21:57,623 --> 00:21:59,123
تغييرات بزرگ چطور؟
384
00:21:59,157 --> 00:22:00,658
چرا؟ مگه چي کار کرديم؟
385
00:22:00,692 --> 00:22:03,661
.اون راهزن "سفيدبرفي" بود
386
00:22:03,695 --> 00:22:06,664
اين اولين باري بود که
.پدر و مادرم همديگه رو ميديدن
387
00:22:06,698 --> 00:22:09,400
.حالا به خاطر ما اين اتفاق نيفتاد
388
00:22:30,126 --> 00:22:33,661
.اوناهاش...خونه جديد ما
389
00:22:33,695 --> 00:22:38,666
.اون...خيلي طلايي هستش
390
00:22:38,700 --> 00:22:41,869
.بعد يه مدت ديگه متوجه نميشي
391
00:22:44,637 --> 00:22:47,105
خب؟
392
00:22:47,139 --> 00:22:51,075
.بايد هر چه زودتر از اينجا دور بشم
393
00:22:51,110 --> 00:22:54,880
.ميخوام که مقصد من...مخفي بمونه
394
00:22:58,882 --> 00:23:00,649
.پس داري با ناخداي درستي صحبت ميکني
395
00:23:00,683 --> 00:23:06,989
هر چند چشمپوشي از اين اتفاق
.هزينه رو دوبرابر ميکنه
396
00:23:08,791 --> 00:23:11,093
."اونجا رو ببين، "سوان
397
00:23:11,128 --> 00:23:12,428
.قلعهي سياهپوش
398
00:23:12,462 --> 00:23:14,429
يه مقدار ابهت بيشتري
.نسبت به بنگاه رهني داره
399
00:23:14,463 --> 00:23:16,097
خب، حالا چي کار کنيم؟
400
00:23:16,132 --> 00:23:18,000
در بزنيم و خودمون رو معرفي کنيم؟
401
00:23:18,034 --> 00:23:21,336
".سلام، ما از آينده اومديم"
402
00:23:21,370 --> 00:23:23,338
.شايد بهتر باشه من جلو نيام
403
00:23:23,372 --> 00:23:26,508
.من و سياهپوش گذشته پيچيدهاي با هم داشتيم
404
00:23:26,543 --> 00:23:28,343
شرط ميبندم با اولين نگاه
.ميخواد که من رو بُکشه
405
00:23:28,377 --> 00:23:30,178
.من حاضرم همچين شرطي ببندم
406
00:23:31,714 --> 00:23:34,850
!نميتونم بگم که چقدر منتظر اين لحظه بودم
407
00:23:34,884 --> 00:23:36,785
.فکر کنم الان گفتم
408
00:23:38,154 --> 00:23:40,255
!"سوان" -
.دست نگه دار -
409
00:23:42,158 --> 00:23:43,591
،نميدونم تو کي هستي عزيزم
410
00:23:43,625 --> 00:23:45,026
ولي چرا فرار نميکني
411
00:23:45,061 --> 00:23:48,363
و نميذاري از اين لحظه کُشتن
کاملاً لذت ببرم؟
412
00:23:48,397 --> 00:23:50,532
.اون نميخواد صدمهاي بهت بزنه
.بايد به حرف من گوش بدي
413
00:23:50,566 --> 00:23:52,367
چرا بايد به حرفت گوش بدم؟
414
00:23:52,401 --> 00:23:55,036
،چون اگه اين کار رو نکني
.ديگه هيچوقت پسرت رو نميبيني
415
00:23:59,475 --> 00:24:00,774
تو از پسرم چي ميدوني؟
416
00:24:00,808 --> 00:24:02,242
.اسمش "بلفاير"ـه
417
00:24:02,277 --> 00:24:04,244
،نقشه داري تا طلسمي رو اجرا کني
.به اين اميد که دوباره بهش برسي
418
00:24:04,279 --> 00:24:06,746
کي اين رو بهت گفته؟
419
00:24:06,781 --> 00:24:09,749
تو يه جور...جادوگر هستي؟ -
.نه، من جادوگر نيستم -
420
00:24:09,784 --> 00:24:12,619
من کسي هستم که طلسم رو ميشکنه
.تا تو بتوني اون رو پيدا کني
421
00:24:12,653 --> 00:24:14,955
.من زادهي عشق حقيقي هستم
422
00:24:14,989 --> 00:24:18,325
.ولي اين يه فرضيهست
423
00:24:18,359 --> 00:24:20,127
.بخشي از نقشههاي من
424
00:24:20,161 --> 00:24:21,495
.ولي من انجامش ندادم
425
00:24:21,529 --> 00:24:24,163
.انجام ميدي و موفق هم ميشي
426
00:24:24,198 --> 00:24:29,168
...اگه حقيقت داشته باشه، پس يعني
427
00:24:29,203 --> 00:24:31,170
.ما از آينده اومديم، رفيق
428
00:24:31,205 --> 00:24:34,440
.ولي سفر در زمان انجام نشده، رفيق
429
00:24:34,475 --> 00:24:36,209
.آره، خب يکي اين قانون رو شکسته
430
00:24:37,344 --> 00:24:38,478
.ما به کمکت احتياج داريم
431
00:24:38,512 --> 00:24:39,779
کمک؟
432
00:24:41,649 --> 00:24:42,949
شما به کمک من احتياج دارين؟
433
00:24:42,984 --> 00:24:45,986
.پس به يک سؤال من جواب بده
434
00:24:46,020 --> 00:24:49,421
من پسرم رو پيدا ميکنم؟
435
00:24:51,858 --> 00:24:53,826
!جوابم رو بده
436
00:24:53,860 --> 00:24:56,528
.آره
437
00:24:56,562 --> 00:24:59,431
"بي"
438
00:25:00,634 --> 00:25:02,267
.من "بي" رو پيدا ميکنم
439
00:25:02,301 --> 00:25:04,269
چطوري؟
440
00:25:06,305 --> 00:25:07,472
.نميخواد بگي
441
00:25:07,507 --> 00:25:08,807
،اگه موفق شدم
442
00:25:08,842 --> 00:25:12,444
نميخوام چيزي توي ذهن من باشه که
.اون رو خراب کنه
443
00:25:12,478 --> 00:25:15,513
.ممکنه تا الان خراب شده باشه
444
00:25:17,683 --> 00:25:19,483
.شما چيزايي رو تغيير دادين
445
00:25:19,518 --> 00:25:21,619
شما چي کار کردين؟
446
00:25:25,858 --> 00:25:28,359
.مانع آشنايي پدر و مادرم شديم
447
00:25:32,264 --> 00:25:34,231
"ممنونم، جناب "گل..."پوست چروکين
448
00:25:34,266 --> 00:25:35,432
.که حرف ما رو باور کردين
449
00:25:35,467 --> 00:25:38,101
ميدونم که باور کردن
.سفر در زمان سخته
450
00:25:38,136 --> 00:25:41,071
نه به سختي رمز و رازهاي ديگهاي که
.براي من به ارمغان آوردين
451
00:25:41,105 --> 00:25:43,340
چرا اون رو نميکُشم؟
452
00:25:43,375 --> 00:25:45,815
،اگه خيالت رو راحت ميکنه
.تلاش خودت رو ميکني
453
00:25:47,078 --> 00:25:48,979
.بهتره اينجوره بگم که با همديگه کنار ميايم
454
00:25:49,013 --> 00:25:51,515
.آره
ولي چرا مغزت رو نميترکونم؟
455
00:25:51,550 --> 00:25:55,619
.پوست چروکين"...برگشتي"
456
00:25:57,789 --> 00:26:00,423
چيزي...لازم نداري؟ -
."بل" -
457
00:26:00,457 --> 00:26:03,359
ما همديگه رو ميشناسيم؟
458
00:26:03,394 --> 00:26:05,028
.متأسفم. نه
459
00:26:05,063 --> 00:26:07,864
..."جناب..."چروکين
460
00:26:07,899 --> 00:26:11,034
.سياهپوش درباره تو به من گفتن
461
00:26:11,069 --> 00:26:13,036
جدي؟ -
.نه -
462
00:26:14,271 --> 00:26:17,373
از اينجا برو...برو کتاب بخون
.يا هر کاري که دوست داري انجام بده
463
00:26:17,408 --> 00:26:18,875
.بعداً برگرد و اينجا رو تميز کن
464
00:26:18,910 --> 00:26:20,610
.ميتونستي مؤدبانه همچين درخواستي بکني
465
00:26:20,644 --> 00:26:22,212
.همينطور ميتونستم تو رو به وزغ تبديل کنم
466
00:26:22,246 --> 00:26:24,714
.معجزهست که شما دوتا عاشق همديگه ميشين
467
00:26:24,748 --> 00:26:27,283
چي؟
468
00:26:27,318 --> 00:26:30,286
منظورم اينه که اول ميگي
.اجازه ميدم اون دزد دريايي زنده بمونه
469
00:26:30,321 --> 00:26:32,222
.حالا داري ميگي که عاشق يه نوکر ميشم
470
00:26:32,256 --> 00:26:33,556
،آره، اون حس شوخطبعي عجيبي داره
471
00:26:33,591 --> 00:26:35,925
.ولي بهتره برگرديم سراغ موضوع پدر و مادرش
472
00:26:35,959 --> 00:26:39,629
آره. اونا کي هستن؟
473
00:26:39,663 --> 00:26:41,630
."سفيدبرفي" و شاهزاده "دلربا"
474
00:26:41,664 --> 00:26:43,699
."شاهزاده "دلربا
475
00:26:43,733 --> 00:26:46,101
.اسم واقعيش شاهزاده "جيمز" هستش
476
00:26:46,135 --> 00:26:48,937
پسر پادشاه "جورج" که
خودم ترتيب عروسي اون رو دادم؟
477
00:26:48,971 --> 00:26:50,305
.ببين، منم دارم همين رو بهت ميگم
478
00:26:50,340 --> 00:26:51,740
اين عروسي قرار نيست رخ بده
479
00:26:51,774 --> 00:26:54,409
چون حلقهاي که قرار بود
.به زنش بده رو "سفيدبرفي" ميدزده
480
00:26:55,645 --> 00:26:57,879
.همينجوري داري واسه خودت داستان ميبافي
481
00:26:57,913 --> 00:27:00,349
.بيا، بذار نشونت بدم
.توي اين کتاب هست
482
00:27:08,690 --> 00:27:10,090
صبر کن ببينم. چي شده؟
483
00:27:10,125 --> 00:27:12,560
.همش از بين رفته
484
00:27:12,594 --> 00:27:14,262
هر اتفاقي که قرار بود بعد از
آشنايي اونا رخ بده
485
00:27:14,296 --> 00:27:15,429
.ناپديد شده
486
00:27:15,464 --> 00:27:17,097
.اثر موجي
487
00:27:17,132 --> 00:27:19,133
،وقتي چيزي رو در گذشته تغيير ميدي
488
00:27:19,167 --> 00:27:22,470
.هر چيزي از اون لحظه به بعد نامعلوم ميشه
489
00:27:22,504 --> 00:27:24,171
...همونطور که ميبينين، آينده
490
00:27:24,205 --> 00:27:26,840
.صفحات سفيد هستش
491
00:27:26,875 --> 00:27:28,508
ما بايد کاري کنيم که
سفيدبرفي" اون حلقه رو بدزده"
492
00:27:28,542 --> 00:27:30,277
تا بتونيم داستان اونا رو
.دوباره به جريان بندازيم
493
00:27:30,311 --> 00:27:31,745
.شانس آوردين
494
00:27:31,780 --> 00:27:33,947
امشب يه مراسم رقص
.توي قلعه پادشاه "مايداس" برگزار ميشه
495
00:27:33,982 --> 00:27:37,084
...شاهزاده "جيمز" هم اونجاست
.همينطور حلقهاش
496
00:27:37,118 --> 00:27:38,852
.پس فقط بايد "سفيدبرفي" رو به اونجا ببريم
497
00:27:38,887 --> 00:27:40,620
.چطوري؟ ما حتي نميدونيم اون کجاست
498
00:27:40,655 --> 00:27:43,157
.اجازه بدين
499
00:27:52,699 --> 00:27:53,833
.ايناهاش
500
00:27:53,867 --> 00:27:56,035
.اون با "ريش سياه" هستش
501
00:27:56,069 --> 00:27:58,337
.ميخواد با کشتي اون فرار کنه
502
00:27:58,371 --> 00:28:01,274
.ظاهراً موفق نميشه
503
00:28:01,308 --> 00:28:02,641
اون نميتونه بدون اون پولي که
504
00:28:02,676 --> 00:28:04,756
،قرار بود از اون حلقه بدست بياره
.از دست ملکه فرار کنه
505
00:28:05,578 --> 00:28:07,213
ميتوني به ما کمک کني؟
506
00:28:07,247 --> 00:28:08,647
به شما کمک کنم؟
507
00:28:08,682 --> 00:28:11,884
،ميتونم دوباره اون دروازه شما رو به آينده باز کنم
508
00:28:11,919 --> 00:28:14,320
ولي به هم رسوندن پدر و مادرت؟
509
00:28:14,354 --> 00:28:16,822
.تو اين گند رو بالا آوردي، عزيزم
510
00:28:16,856 --> 00:28:20,959
.فقط خودت ميدوني که چي کار کردي
.حالا برو درستش کن
511
00:28:20,993 --> 00:28:25,464
،اگه دنبال راهي براي خروج از شهر هستش
512
00:28:25,498 --> 00:28:28,233
ممکنه ناخدايي رو بشناسم که
.ميتونه به ما کمک کنه
513
00:28:28,267 --> 00:28:29,901
کي؟
514
00:28:29,936 --> 00:28:32,103
.خودم
515
00:28:45,515 --> 00:28:49,140
.من اونجام
جذابيت بيشتري دارم، اينطور فکر نميکني؟
516
00:28:49,172 --> 00:28:50,373
اين اصلاً فکر خوبي هست؟
517
00:28:50,407 --> 00:28:52,493
پس حفظ آينده چي؟
518
00:28:52,533 --> 00:28:53,633
.مشکلي پيش نمياد
519
00:28:53,667 --> 00:28:55,301
،با توجه به اينکه مست هستم
اگه چيزي رو به ياد بيارم
520
00:28:55,335 --> 00:28:56,536
.صرفاً تقصير عرق نيشکر ميدونم
521
00:28:56,570 --> 00:28:58,137
...فقط مطمئن بشو که من
522
00:28:58,171 --> 00:29:02,140
،اون سرش گرم باشه
.به کشتي من برنگرده
523
00:29:02,174 --> 00:29:03,308
.بقيه کارها رو بسپر به من
524
00:29:03,342 --> 00:29:05,877
.باشه
525
00:29:10,516 --> 00:29:12,751
صبر کن ببينم. چي کار داري ميکني؟
526
00:29:12,785 --> 00:29:14,753
.مطمئن ميشم که سرش گرم باشه
527
00:29:14,787 --> 00:29:18,022
.نبايد کار سختي باشه
.من و تو هر دومون ميدونيم که از من خوشش مياد
528
00:29:18,057 --> 00:29:22,026
...سوان"، مردي که اونجا نشسته"
.تو اون رو نميشناسي
529
00:29:22,061 --> 00:29:23,595
.فقط مراقب خودت باش
530
00:29:23,629 --> 00:29:25,964
،اگه تو رو نميشناختم
.ميگفتم که داري حسودي ميکني
531
00:29:34,806 --> 00:29:37,041
شما پسرها دارين چي بازي ميکنين؟
532
00:29:43,382 --> 00:29:47,118
ناخدا. انتظار نداشتم که
.انقدر زود از ميخانه برگردين
533
00:29:47,152 --> 00:29:49,287
.جونور موذي. ميگيرمش، قربان
534
00:29:49,321 --> 00:29:50,388
.ولش کن
535
00:29:51,890 --> 00:29:54,191
."يه روزي متوجه ميشي، "اِسمي
536
00:29:54,225 --> 00:29:58,028
اون جليقه جديده؟
537
00:29:58,062 --> 00:29:59,562
.البته که نه
538
00:29:59,597 --> 00:30:01,731
حالتون خوبه، قربان؟
539
00:30:01,765 --> 00:30:04,368
.انگار...فرق کردين
540
00:30:04,402 --> 00:30:06,703
شايد چون عادت کردم که
معاونم از من بپرسه
541
00:30:06,737 --> 00:30:08,271
ناخداش چه چيزي احتياج داره
.وقتي روي عرشه مياد
542
00:30:08,306 --> 00:30:10,740
.البته. ببخشيد
543
00:30:10,774 --> 00:30:12,742
کاري هست که بتونم براتون انجام بدم، قربان؟
544
00:30:14,979 --> 00:30:16,946
.من بايد با اون زن صحبت کنم
545
00:30:16,981 --> 00:30:19,281
.بيارش توي کشتي
.بي سر و صدا اين کار رو بکن
546
00:30:30,494 --> 00:30:32,128
.بايد يه اعترافي بکنم
547
00:30:32,162 --> 00:30:33,962
.اغلب زنها همين کار رو ميکنن
548
00:30:33,997 --> 00:30:38,967
.ميخوام بدونم که...چطوري اين قلاب نصيبت شده
549
00:30:39,002 --> 00:30:41,570
.آدم داستانهاي زيادي ميشنوه
550
00:30:41,604 --> 00:30:44,239
،پس من رو ميشناسي
551
00:30:44,273 --> 00:30:46,674
.ولي هنوز اسم خودت رو به من نگفتي
552
00:30:46,708 --> 00:30:48,809
اونوقت ديگه چه لذتي داره؟
553
00:30:48,844 --> 00:30:51,946
پس مثل دوتا کشتي باشيم که
يه شب به همديگه رسيدن؟
554
00:30:51,980 --> 00:30:53,848
.اميدوارم خيلي به هم نزديک شده باشن
555
00:30:53,882 --> 00:30:56,584
،حرف از کشتي شد
نظرت چيه از اينجا بريم
556
00:30:56,618 --> 00:30:58,786
تا من...کشتي خودم رو بهت نشون بدم؟
557
00:30:58,820 --> 00:31:01,189
.صبر کن
558
00:31:01,223 --> 00:31:03,391
چطوره اول يه مقدار مشروب بخوريم؟
559
00:31:08,664 --> 00:31:09,964
تو کي هستي؟
560
00:31:09,998 --> 00:31:11,466
.مهم نيست
561
00:31:11,500 --> 00:31:13,168
من يه ناخدا هستم و
.ميتونم بهت کمک کنم
562
00:31:13,202 --> 00:31:15,669
خب، چي ميخواي؟
563
00:31:15,703 --> 00:31:18,838
.موضوع چيزي نيست که من ميخوام
.چيزي هستش که ميتونم پيشنهاد بدم
564
00:31:18,873 --> 00:31:22,943
شنيدم که دنبال راهي
.براي خروج از جنگل سحرآميز هستي
565
00:31:22,977 --> 00:31:25,512
.درسته ولي پول کافي ندارم
566
00:31:25,547 --> 00:31:27,667
.پول براي من اهميتي نداره
.من جواهر ميخوام
567
00:31:28,983 --> 00:31:31,785
...فکر کنم تو بتوني براي من گير بياري
568
00:31:31,819 --> 00:31:33,320
."سفيدبرفي"
569
00:31:33,354 --> 00:31:36,423
تو يه دزدي، درسته؟
570
00:31:45,400 --> 00:31:47,033
،اگه از اين چيزا خبر نداشتم
571
00:31:47,068 --> 00:31:48,534
ميگفتم که سعي داري من رو مست کني که
572
00:31:48,569 --> 00:31:49,970
.اين معمولاً تاکتيک من هستش
573
00:31:50,004 --> 00:31:53,039
چه اشکالي داره، ناخدا؟
نميتوني عرق نيشکرت رو تحمل کني؟
574
00:31:53,074 --> 00:31:55,408
،نه تنها ميتونم تحملش کنم
575
00:31:55,442 --> 00:31:57,644
.بلکه ميتونم تا دم در ببرمش
576
00:31:57,678 --> 00:32:00,346
نظرت چيه که راه بيفتيم؟
577
00:32:02,583 --> 00:32:04,550
براي مشروب قبل از خواب
به من ملحق ميشي
578
00:32:04,585 --> 00:32:07,420
يا بايد کسي ديگه رو پيدا کنم؟
579
00:32:10,157 --> 00:32:13,793
،پس اگه اين فقره رو برات بدست بيارم
580
00:32:13,828 --> 00:32:15,895
به من اجازه ميدي که
با کشتي تو از اينجا برم؟
581
00:32:15,930 --> 00:32:17,663
.به هر سرزميني که بخواي
582
00:32:17,697 --> 00:32:19,665
.پس به من بگو که چه چيزي رو بايد بدزدم
583
00:32:19,699 --> 00:32:23,169
.يه حلقه ازدواج
584
00:32:28,442 --> 00:32:29,908
.به نظرم بايد يه لحظه استراحت کنم
585
00:32:29,943 --> 00:32:31,043
.نيازي نيست، نه. نيازي نيست
586
00:32:31,077 --> 00:32:33,379
من بشکههاي عرق نيشکري
.سنگينتر از تو رو حمل کردم
587
00:32:34,914 --> 00:32:36,982
.راستش حالم خيلي بهتره
588
00:32:38,952 --> 00:32:42,387
!و اينک...پرچم دزدان دريايي
589
00:32:42,421 --> 00:32:44,690
...ناخدا...شما چطوري
590
00:32:44,724 --> 00:32:46,692
.فکر کردم هنوز زير عرشه هستين
591
00:32:46,726 --> 00:32:49,361
چرا جليقه شما مدام عوض ميشه؟
592
00:32:49,395 --> 00:32:52,865
من...فکر کنم که قول
.مشروب قبل از خواب به من دادي
593
00:32:52,899 --> 00:32:55,100
،يه مشروب پيدا کن
.منم منتظرت ميمونم
594
00:32:58,672 --> 00:33:01,406
.ناخدا، يه مشکلي اينجا هست
595
00:33:01,440 --> 00:33:03,809
.راست ميگي
.تو هنوز اينجايي
596
00:33:03,843 --> 00:33:06,145
به نظرم ميدوني که
.مشروب قبل از خواب" يعني چي"
597
00:33:06,179 --> 00:33:08,279
.يعني ميخوايم تنها باشيم
598
00:33:08,313 --> 00:33:10,148
.البته
599
00:33:12,818 --> 00:33:16,154
.بله
600
00:33:16,188 --> 00:33:17,221
تو اينجا چي کار ميکني؟
601
00:33:17,255 --> 00:33:18,723
.ميتونم همين سؤال رو از خودت بپرسم
602
00:33:18,757 --> 00:33:21,759
.فکر کنم بهت گفتم که سرش رو گرم کني -
.دارم همين کار رو ميکنم -
603
00:33:21,794 --> 00:33:23,460
با برگردوندن اون به کشتي من؟ -
.کشتي اون -
604
00:33:23,495 --> 00:33:25,797
.خودت ميدوني که منظورم چيه -
.هر چقدر تونستم معطلش کردم -
605
00:33:25,831 --> 00:33:27,832
.فکر کردم تا الان ديگه رفته باشي
606
00:33:27,866 --> 00:33:31,569
سعي ميکنم اون رو روي عرشه نگه دارم
.تا بتوني از اينجا بري
607
00:33:32,537 --> 00:33:34,137
کجا ميخواي بري؟
608
00:33:34,172 --> 00:33:36,639
.اميدوارم که نظرت عوض نشده باشه
609
00:33:36,674 --> 00:33:39,142
.نه. فقط خسته شدم از بس منتظر موندم
610
00:33:49,520 --> 00:33:51,321
.عذرخواهي ميکنم
611
00:33:51,355 --> 00:33:52,488
زني به زيبايي تو
612
00:33:52,523 --> 00:33:55,992
.شايسته توجه تمام و کمال من هستش
613
00:34:01,064 --> 00:34:02,699
شوخيت گرفته؟
614
00:34:02,733 --> 00:34:04,867
چطور اين کار قراره عواقبي نداشته باشه؟ -
.خودش خواست -
615
00:34:04,901 --> 00:34:07,704
،همونطور که گفتم
.عرق نيشکر رو مقصر ميدونه
616
00:34:07,738 --> 00:34:09,972
.حالا بيا از اينجا بريم
617
00:34:21,067 --> 00:34:23,723
.افراطي قابل پيشبيني از شکوه و تجمل
618
00:34:23,755 --> 00:34:25,722
سفيدبرفي" نبايد مشکلي"
.براي مخفيانه وارد شدن به اونجا داشته باشه
619
00:34:25,757 --> 00:34:27,291
ما چي؟
620
00:34:27,325 --> 00:34:29,926
قراره همينجا بشينيم و
اميدوار باشيم که موفق بشه؟
621
00:34:29,961 --> 00:34:31,695
دوست ندارم چيزي رو
.به بخت و اقبال واگذار کنم
622
00:34:31,729 --> 00:34:33,130
.ميدوني، منم دقيقاً همچين حسي دارم
623
00:34:33,165 --> 00:34:36,233
.واسه همين هيچوقت اين کار رو نميکنم
624
00:34:36,268 --> 00:34:39,136
ميبينين؟
.يک دعوتنامه براي مراسم رقص
625
00:34:39,170 --> 00:34:40,936
.پس وارد اونجا ميشي تا مراقبش باشي
626
00:34:40,971 --> 00:34:42,605
.نه، نه
627
00:34:42,640 --> 00:34:44,907
من حسابي مشغول اين هستم که
.چطوري شما رو به خونه برگردونم
628
00:34:44,941 --> 00:34:46,742
خب، اون دعوتنامه براي کيه؟
629
00:34:46,777 --> 00:34:48,077
خب، مشخص نيست؟
630
00:34:48,111 --> 00:34:50,079
.شما دوتا
631
00:34:50,113 --> 00:34:53,650
،پس وقتي کار ما داخل تموم بشه
ميتوني دروازه ما رو باز کني؟
632
00:34:53,684 --> 00:34:57,320
...چوبدستي قدرتمندي هستش که
.دست من افتاده
633
00:34:57,354 --> 00:35:00,723
بگذريم، توي افسانهها ميگن که ميتونه
634
00:35:00,757 --> 00:35:02,292
.هر جادوي اجرا شدهاي رو دوباره بسازه
635
00:35:02,326 --> 00:35:05,161
حالا با يه کم تلاش ميتونم ازش
636
00:35:05,196 --> 00:35:07,330
براي بازسازي هر دروازهاي که
.شما رو به اينجا آورده استفاده کنم
637
00:35:07,364 --> 00:35:09,665
.خواهشاً سريعتر اين کار رو بکن
.تا به خودت بياي، ما رفتيم و اومديم
638
00:35:09,700 --> 00:35:10,800
.من ميخوام از اينجا برم
639
00:35:10,834 --> 00:35:13,435
.اعتماد به نفس
.خوشم اومد
640
00:35:14,337 --> 00:35:16,238
!صبر کنين
641
00:35:16,272 --> 00:35:17,807
.نه اينجوري
642
00:35:23,646 --> 00:35:24,947
نميشه که "ناجي" تا اينجا بياد
643
00:35:24,981 --> 00:35:28,084
.و براي يه روز نقش شاهزاده خانم رو بازي نکنه
644
00:35:28,118 --> 00:35:30,619
.ولي من نبايد به چشم بيام
645
00:35:30,653 --> 00:35:33,789
اگه کسي توي آينده
من رو به ياد بياره چي؟
646
00:35:33,824 --> 00:35:36,657
.چون لباسهاي قبلي شما خيلي داغون بود
647
00:35:36,692 --> 00:35:40,161
،حالا که حرفش شد
.من اون لباسهاي کهنه رو برگردوندم
648
00:35:40,196 --> 00:35:41,763
خوشبختانه قبل از اينکه
.کسي متوجه گم شدن اونا بشه
649
00:35:41,797 --> 00:35:44,933
منظورم اينه تا الان
.معجزه شده که خط زماني از بين نرفته
650
00:35:44,967 --> 00:35:46,134
.غيرحرفهايها
651
00:35:47,502 --> 00:35:49,771
.اجازه بدين
652
00:35:49,805 --> 00:35:52,774
.طلسم فريبندگي
653
00:35:52,808 --> 00:35:55,509
.اينجوري براي بقيه به نظر مياين
654
00:35:55,544 --> 00:35:57,712
...حالا بريد
و هر کاري ميتونين انجام بدين
655
00:35:57,747 --> 00:36:01,015
تا مطمئن بشين که اون حلقه
.دست "سفيدبرفي" ميافته
656
00:36:01,050 --> 00:36:04,719
،وقتي داستان اونا دوباره به جريان بيفته
.بقيه چيزا هم درست ميشه
657
00:36:06,755 --> 00:36:09,890
دقيقاً وقتي که فکر ميکردم
.لباسهاي اينجا بدتر از اين نميشه
658
00:36:09,924 --> 00:36:11,392
"ممکنه نتوني حرکت کني، "سوان
659
00:36:11,426 --> 00:36:13,728
.ولي اين لباس خيلي بهت مياد
660
00:36:13,762 --> 00:36:17,298
،خوش اومدين. من پادشاه "مايداس" هستم
.پدر عروس
661
00:36:17,332 --> 00:36:19,634
افتخار خوشآمدگويي به چه کساني رو دارم؟
662
00:36:19,668 --> 00:36:21,068
...من
663
00:36:21,102 --> 00:36:24,504
...من شاهزاده
664
00:36:24,538 --> 00:36:26,206
."چارلز"
.شاهزاده "چارلز" هستن
665
00:36:26,241 --> 00:36:29,476
...من هم شاهزاده خانم
666
00:36:30,779 --> 00:36:33,247
.ليا" هستم"
667
00:36:33,281 --> 00:36:34,414
.افتخاري هستش که هر دوي شما تشريف آوردين
668
00:36:34,448 --> 00:36:38,185
ورود شاهزاده "چارلز" و
.شاهزاده خانم "ليا" رو اعلام ميکنم
669
00:36:38,219 --> 00:36:40,520
مري مارگارت" و "ديويد" هميشه"
توي مراسمهاي رقص مختلف
670
00:36:40,554 --> 00:36:42,355
.شرکت ميکنن
671
00:36:42,390 --> 00:36:44,924
اينجور مراسمها مگه چي داره؟
672
00:36:55,903 --> 00:36:58,571
چي داشتي ميگفتي؟
673
00:37:00,207 --> 00:37:02,041
من بايد چي کار کنم؟
674
00:37:03,777 --> 00:37:06,578
.قاطي جمعيت ميشيم
675
00:37:06,613 --> 00:37:08,747
.صبر کن ببينم
676
00:37:08,782 --> 00:37:12,584
ميخواي بگي که بلدي
از اين کارها بکني؟
677
00:37:12,619 --> 00:37:15,120
.بهش ميگن رقص والس
678
00:37:17,056 --> 00:37:20,359
...فقط يه قانون داره
679
00:37:20,393 --> 00:37:23,027
کسي رو براي رقصيدن انتخاب کن که
.ميدونه چي کار داره ميکنه
680
00:37:29,922 --> 00:37:34,922
ارائــه از سـايــت
فـري آفــلايــن
(FREE-OFFLINE.ORG)
681
00:38:02,367 --> 00:38:04,667
.انقدر مسخرهام نکن
682
00:38:04,701 --> 00:38:06,335
.رقصيدنم داره خوب ميشه
683
00:38:06,370 --> 00:38:09,004
."من مسخرهات نميکنم، "سوان
684
00:38:09,038 --> 00:38:11,507
،فقط دارم به حرفت در "استوري بروک" فکر ميکنم
685
00:38:11,541 --> 00:38:13,442
.اينکه گفتي شاهزاده نيستي
686
00:38:13,477 --> 00:38:17,446
جدي؟ توي اولين رقص من
در اولين مراسم رقص من
687
00:38:17,481 --> 00:38:19,448
چيزي بهتر از "ديدي بهت گفتم" نداري بگي؟
688
00:38:19,483 --> 00:38:22,650
به حرفي که ميخوام بزنم
...ايمان دارم، سرورم
689
00:38:22,685 --> 00:38:27,088
.اينکه کاملاً طبيعي به نظر مياي
690
00:38:27,122 --> 00:38:30,759
.دلربا" اونجاست"
691
00:38:30,793 --> 00:38:33,428
ميخواي برقصيم؟
692
00:38:33,462 --> 00:38:35,263
.پاهاي من خيلي درد گرفته
693
00:38:35,297 --> 00:38:39,100
.ايکاش کفشهاي راحتي خودم رو پوشيده بودم
694
00:38:39,134 --> 00:38:41,602
ميخواي برم اونا رو برات بيارم، عزيزم؟
695
00:38:41,636 --> 00:38:43,970
.قهرمان من
696
00:39:05,893 --> 00:39:07,327
اون حلقه کجاست؟
697
00:39:22,176 --> 00:39:23,543
.چه افتخاري، ملکه من
698
00:39:23,577 --> 00:39:27,313
ممنونم که با حضور خودتون
.دخترم رو مفتخر کردين
699
00:39:27,347 --> 00:39:30,649
.من هم ممنونم بابت مهماننوازي شما
700
00:39:30,683 --> 00:39:34,086
اميدوارم اشکالي نداشته باشه که
.چندتا از دوستانم رو با خودم آوردم
701
00:39:34,120 --> 00:39:35,854
.رجينا" اينجاست"
702
00:39:39,309 --> 00:39:41,069
.لعنتي. اين اصلاً جزئي از نقشه نبود
703
00:39:41,094 --> 00:39:42,561
."آروم باش، "سوان
.اون فقط يه مهمان هستش
704
00:39:42,595 --> 00:39:44,396
سر پادشاه از تنش جدا ميشد
705
00:39:44,431 --> 00:39:45,564
.اگه اون رو دعوت نميکرد
706
00:39:45,598 --> 00:39:48,732
.آره، به نکته خوبي اشاره کردي
707
00:39:48,767 --> 00:39:50,801
دلربا" کجاست؟"
708
00:39:57,909 --> 00:40:01,079
.بليط آزادي من
709
00:40:04,249 --> 00:40:06,184
تو کي هستي؟
710
00:40:06,885 --> 00:40:08,086
!ايست! دزد
711
00:40:11,723 --> 00:40:13,724
.تو يه دختري
712
00:40:13,758 --> 00:40:15,392
.زن
713
00:40:20,298 --> 00:40:21,599
...جيمز"، چرا انقدر"
714
00:40:23,067 --> 00:40:25,068
...تو
715
00:40:25,103 --> 00:40:26,871
.تو "سفيدبرفي" هستي
716
00:40:28,507 --> 00:40:29,807
!"سفيدبرفي"
717
00:40:29,841 --> 00:40:31,208
!"سفيدبرفي"
718
00:40:32,744 --> 00:40:34,878
.سرورم، "سفيدبرفي" توي قلعه ديده شده
719
00:40:34,912 --> 00:40:36,880
اون "سفيدبرفي" راهزن اينجاست؟
720
00:40:36,914 --> 00:40:38,915
!بگيرينش
721
00:41:03,673 --> 00:41:07,175
.اون موفق شد
.حتماً حلقه رو دزديده
722
00:41:14,150 --> 00:41:15,984
!نميتوني از دست من مخفي بشي
723
00:41:16,019 --> 00:41:18,053
!هر جا بري، من پيدات ميکنم
724
00:41:21,390 --> 00:41:24,092
.مأموريت انجام شد
...حالا فقط بايد
725
00:41:24,126 --> 00:41:26,094
زودتر از چيزي که فکر کنين
.اون رو پيدا ميکنين، سرورم
726
00:41:28,030 --> 00:41:29,730
!نه
727
00:41:37,806 --> 00:41:39,840
.حلقه
728
00:41:39,875 --> 00:41:42,342
.بايد اين رو به "سفيدبرفي" برسونيم
.برو. من هوات رو دارم
729
00:41:51,018 --> 00:41:55,089
!اونجاست
.اون به فرار اون راهزن کمک کرد
730
00:41:56,657 --> 00:41:59,526
جايي ميري؟
731
00:42:08,034 --> 00:42:09,735
..."رجينا"
732
00:42:09,769 --> 00:42:11,504
اين اسم يه مقدار غيررسمي هستش، اينطور فکر نميکني؟
733
00:42:11,538 --> 00:42:13,739
.يه ذره احترام بذار
734
00:42:13,773 --> 00:42:16,842
."بايد بگي "سرورم
735
00:42:20,280 --> 00:42:23,282
.قرار نيست جايي بري
736
00:42:24,718 --> 00:42:26,518
سفيدبرفي" ممکنه خيلي زود"
،اين جشن رو ترک کرده باشه
737
00:42:26,552 --> 00:42:30,355
.ولي...به نظرم شب تو تازه شروع شده
738
00:42:32,625 --> 00:42:33,758
.ببريدش
739
00:42:33,792 --> 00:42:35,393
.بجنب
740
00:42:48,420 --> 00:42:53,936
«روزي روزگاري»
قـسـمـت بـيـسـت و دوم از فـصـل سـوم
«هـيـچ جـا مـثـل خـونـه آدم نـمـيـشـه»
تاريخ پخش و ترجمه: 93/02/22
741
00:42:55,125 --> 00:43:00,525
با افتخار تقديم ميکند «King-AmirK» اميرمهدي عاطفي نيا
742
00:43:01,305 --> 00:43:04,731
پورتلند، سال 2001
743
00:43:08,821 --> 00:43:10,755
،وقتي گفتي يه نوشيدني به من بدهکاري
744
00:43:10,789 --> 00:43:12,590
فکر کردم منظورت يه جايي مثل بار
745
00:43:12,625 --> 00:43:14,726
.يا رستوران يا يه جايي با صندلي باشه
746
00:43:14,760 --> 00:43:16,393
.صبر کن. فکر بهتري دارم
747
00:43:16,428 --> 00:43:17,829
.بيا. اين رو نگه دار
748
00:43:26,471 --> 00:43:27,772
چه غلطي داري ميکني؟
749
00:43:27,806 --> 00:43:30,374
.غلتکهاي قفل
750
00:43:30,408 --> 00:43:32,776
.همه چيز به غلتکها برميگرده
751
00:43:39,584 --> 00:43:41,818
.بجنب. ارزشش رو داره
.قول ميدم
752
00:43:52,663 --> 00:43:53,696
چي بهت گفتم؟
753
00:43:53,730 --> 00:43:55,998
.آره. خيلي باحاله
754
00:43:56,033 --> 00:43:57,667
.بجنب
755
00:44:02,606 --> 00:44:04,274
.بپر بالا
756
00:44:16,053 --> 00:44:17,619
داستان تو چيه، "نيل"؟
757
00:44:19,790 --> 00:44:22,958
.کلمات جالبي رو انتخاب ميکني
758
00:44:22,993 --> 00:44:26,896
داستان" من اينه که"
759
00:44:26,930 --> 00:44:29,531
.يه گندي بالا آوردم
760
00:44:29,566 --> 00:44:31,200
.يه جورايي دهنم رو سرويس کرده
761
00:44:31,234 --> 00:44:32,934
زندگي مزخرف توي خونه؟
.درکت ميکنم
762
00:44:32,968 --> 00:44:35,036
...نه، ولي هميشه اينجوري نبود
763
00:44:35,071 --> 00:44:37,172
...مشکل همينجاست
764
00:44:37,206 --> 00:44:39,174
.يه زماني زندگي خيلي خوبي داشتم
765
00:44:39,208 --> 00:44:41,542
خب، چرا برنميگردي و
سعي نميکني تا درستش کني؟
766
00:44:41,577 --> 00:44:44,846
.واقعاً نميتونم برگردم
767
00:44:44,880 --> 00:44:46,881
...به خاطر پدرم
768
00:44:46,916 --> 00:44:49,584
آدم بدي هستش؟ -
.اولش اينجوري نبود -
769
00:44:51,854 --> 00:44:54,554
.ولي عوض شد
770
00:44:54,589 --> 00:44:57,290
.همونجا بود که اوضاع حسابي بهم ريخت
771
00:44:57,325 --> 00:44:59,893
ولي قبل از اون؟
772
00:44:59,928 --> 00:45:03,030
.اونجا خونهام بود
.خيلي خوب بود
773
00:45:05,499 --> 00:45:08,736
.همون خونهاي که توي فکرت داري
774
00:45:08,770 --> 00:45:12,005
...چون وقتي اونجا رو ترک ميکني
775
00:45:12,040 --> 00:45:16,142
.يه حسي داري که نميتوني از شرش خلاص بشي
776
00:45:18,346 --> 00:45:20,146
.دلت براي اونجا تنگ ميشه
777
00:45:35,028 --> 00:45:37,564
حالت خوبه؟
778
00:45:37,598 --> 00:45:39,198
.آره، فکر کنم
.ممنونم
779
00:45:41,635 --> 00:45:43,870
...من
780
00:45:43,904 --> 00:45:46,172
.ليا" هستم"
781
00:45:46,206 --> 00:45:48,741
ايکاش ميتونستم بگم که
...از ديدنت خوشحال شدم
782
00:45:48,776 --> 00:45:51,744
.آره ولي تحت اين شرايط، درک ميکنم
783
00:45:51,779 --> 00:45:53,412
اسم تو چيه؟
784
00:45:53,446 --> 00:45:55,447
.من جرأت ندارم اينجا حرف بزنم
785
00:45:55,482 --> 00:45:57,083
،ملکه نميدونه من کي هستم
786
00:45:57,117 --> 00:45:59,618
سکوت من تنها چيزي هستش که
.خونواده من رو در امان نگه ميداره
787
00:45:59,653 --> 00:46:01,687
اون خيلي ظالم و بيرحم هستش، نه؟
788
00:46:03,823 --> 00:46:05,691
بيا. گرسنهاي؟
789
00:46:05,725 --> 00:46:08,093
اين رو توي راهم به اينجا
.از يه سيني غذا کِش رفتم
790
00:46:13,099 --> 00:46:14,900
چيه؟ چي شده؟
791
00:46:14,934 --> 00:46:17,770
.تو رو توي روستا با ملکه ديدم
792
00:46:17,804 --> 00:46:19,738
...ميخواستم کمک کنم ولي -
.اشکالي نداره -
793
00:46:19,773 --> 00:46:21,973
،اگه سعي ميکردي من رو نجات بدي
794
00:46:22,008 --> 00:46:24,443
اونوقت يه روز زودتر
.سر و کارت به اينجا ختم ميشد
795
00:46:24,477 --> 00:46:27,045
تو رو براي چي اينجا زنداني کرده؟
796
00:46:27,079 --> 00:46:29,415
،من ميدونستم که "سفيدبرفي" کجا مخفي شده
797
00:46:29,449 --> 00:46:31,417
.ولي قبول نکردم که به ملکه بگم
798
00:46:31,451 --> 00:46:34,151
از آزادي خودت دست کشيدي تا
سفيدبرفي" آزاد بمونه؟"
799
00:46:34,186 --> 00:46:35,386
.آره
800
00:46:35,421 --> 00:46:37,154
.من معتقدم که اون بيگناهه
801
00:46:37,189 --> 00:46:39,089
چند وقته اينجايي؟
802
00:46:39,124 --> 00:46:41,892
.مثل تو
803
00:46:41,927 --> 00:46:43,328
.فقط يه شب ديگه مونده
804
00:46:43,362 --> 00:46:45,029
.جدي؟ يه شب
805
00:46:45,063 --> 00:46:47,465
چرا؟ "رجينا" داره مهربون ميشه؟
806
00:46:47,499 --> 00:46:49,033
.نه
807
00:46:49,067 --> 00:46:50,835
يه شب چون فردا
808
00:46:50,869 --> 00:46:52,870
.تمام افراد اينجا اعدام ميشن
809
00:47:16,594 --> 00:47:18,662
.بهت گفتم که پيدات ميکنم
810
00:47:18,696 --> 00:47:20,196
،مهم نيست که چي کار ميکني
811
00:47:20,231 --> 00:47:23,298
.من هميشه پيدات ميکنم
812
00:47:23,333 --> 00:47:26,335
فقط اينجوري بلدي
يه زن رو بگيري؟
813
00:47:26,370 --> 00:47:27,936
با تله گذاشتن براش؟
814
00:47:27,971 --> 00:47:29,839
فقط اينجوري ميشه
.دزدهاي عوضي رو گرفت
815
00:47:31,174 --> 00:47:33,275
.اصلاً شاهزاده دلربايي نيستي
816
00:47:33,309 --> 00:47:35,845
.ميدوني، من يه اسم دارم -
.مهم نيست -
817
00:47:35,879 --> 00:47:37,145
.همون "دلربا" بهت مياد
818
00:47:37,180 --> 00:47:41,816
."حالا آزادم کن، "دلربا
819
00:47:41,851 --> 00:47:44,119
...چرا بايد همچين کاري بکنم
820
00:47:49,125 --> 00:47:51,126
سفيدبرفي"؟"
821
00:47:52,695 --> 00:47:55,364
.آروم باش. قرار نيست تو رو تحويل بدم
822
00:47:55,398 --> 00:47:57,299
.فقط اون حلقهاي رو ميخوام که دزديدي
823
00:47:57,333 --> 00:47:58,700
.توي کار جواهرات نيستم
824
00:47:58,734 --> 00:48:00,634
.درسته. متوجه شدم
825
00:48:00,668 --> 00:48:03,404
.حلقهات دست من نيست
826
00:48:03,438 --> 00:48:04,738
چرا حرفت رو باور نميکنم؟
827
00:48:04,773 --> 00:48:06,374
.بايد باور کني
828
00:48:06,408 --> 00:48:07,641
.اون داره حقيقت رو ميگه، رفيق
829
00:48:09,278 --> 00:48:11,078
."شاهزاده "چارلز
830
00:48:11,113 --> 00:48:13,381
مراسم رقص اون شب
.خيلي دوستداشتني بود
831
00:48:13,415 --> 00:48:15,616
گوشت گوسفند يه ذره زيادي پخته بود
.ولي اتفاق ميافته ديگه
832
00:48:16,851 --> 00:48:19,386
.حلقهات دست "سفيدبرفي" نيست
833
00:48:19,421 --> 00:48:21,121
.ولي ميتونم بهت بگم که دست کي هستش
834
00:48:21,155 --> 00:48:22,322
.شاهزاده خانم من
835
00:48:22,356 --> 00:48:25,325
من به کمکت احتياج دارم تا
.اون رو پس بگيرم
836
00:48:25,359 --> 00:48:26,727
حلقه من دست اونه؟
837
00:48:26,761 --> 00:48:30,063
حالا شد دوتا زن که
.از من دزدي کردن
838
00:48:30,097 --> 00:48:31,732
اون کجاست؟
839
00:48:31,766 --> 00:48:34,334
.خب، مشکل همينجاست
840
00:48:34,368 --> 00:48:35,769
.توي قلعه ملکه
841
00:48:35,804 --> 00:48:37,337
.راستش اصلاً مشکلي نيست
842
00:48:38,606 --> 00:48:41,206
.من به خوبي اونجا رو ميشناسم
.قبلاً مال من بوده
843
00:48:41,241 --> 00:48:44,176
ميتونم خودمون رو وارد اونجا کنم
.ولي نه از اين بالا
844
00:48:44,210 --> 00:48:47,947
پس من رو بيارين پايين تا
،تو به شاهزاده خانم خودت برسي
845
00:48:47,981 --> 00:48:51,050
،تو هم به حلقهات ميرسي
846
00:48:51,084 --> 00:48:55,220
منم ديگه هيچوقت مجبور نيستم
.چهره دلرباي تو رو ببينم
847
00:49:17,695 --> 00:49:19,897
.معذرت ميخوام، دختر جون
848
00:49:22,167 --> 00:49:25,402
واقعاً داري از اين قضيه لذت ميبري، مگه نه "دلربا"؟
849
00:49:25,436 --> 00:49:27,037
تقصير من نيست که عکس تو
850
00:49:27,072 --> 00:49:28,838
.روي تک تک درختان جنگل چسبونده شده
851
00:49:31,008 --> 00:49:32,175
اون چيه دور گردنت؟
852
00:49:32,209 --> 00:49:33,877
.فکر ميکردم توي کار "جواهرات" نيستي
853
00:49:33,911 --> 00:49:35,278
.نگران اين نباش
854
00:49:36,046 --> 00:49:38,248
!نه! مراقب باش
855
00:49:38,282 --> 00:49:40,817
.اون يه سلاح هستش -
گرد؟ -
856
00:49:40,851 --> 00:49:43,186
.گرد پريزاد. از يه پري سياه
857
00:49:43,220 --> 00:49:46,756
مخوفترين دشمنان رو به شکلي تبديل ميکنه که
858
00:49:46,791 --> 00:49:50,092
.بشه به راحتي اونا رو نابود کرد
859
00:49:50,126 --> 00:49:53,529
.اين رو براي يه فرد خاص نگه داشتم
860
00:49:53,563 --> 00:49:54,897
ملکه؟
861
00:49:54,931 --> 00:49:58,466
.اتهامات نوشته شده روي اعلاميههاي اون دروغ هستش
862
00:49:58,501 --> 00:50:00,669
مانع از اين نشد که
.براي کُشتن من تلاش نکنه
863
00:50:00,703 --> 00:50:02,871
واسه همين سعي دارم
.از اين قلمرو خارج بشم
864
00:50:02,906 --> 00:50:04,873
...واسه همين سعي کردم از تو دزدي کنم
865
00:50:04,908 --> 00:50:07,776
تا يه راه فرار امن با
.کشتي دزدان دريايي جور کنم
866
00:50:07,811 --> 00:50:11,579
تو مگه چي کار کردي که
موجب خشم ملکه شده؟
867
00:50:13,416 --> 00:50:16,418
.من رو مقصر نابودي زندگيش ميدونه
868
00:50:16,452 --> 00:50:18,420
تقصير تو بوده؟
869
00:50:20,589 --> 00:50:22,190
.آره
870
00:50:22,224 --> 00:50:24,626
.رسيديم
871
00:50:29,965 --> 00:50:32,934
براي رد شدن از نگهبانان اون
.به کمک احتياج داريم
872
00:50:32,968 --> 00:50:34,902
.همينجا منتظر بمونين
873
00:50:34,937 --> 00:50:36,538
.شب وارد اونجا ميشيم
874
00:50:36,572 --> 00:50:39,407
.من با کمک برميگردم
875
00:50:48,383 --> 00:50:51,018
هيجان داري به خاطر عروسيت؟
876
00:50:51,053 --> 00:50:52,820
.من دارم با دختر "مايداس" ازدواج ميکنم
877
00:50:52,855 --> 00:50:54,822
چرا نبايد هيجان داشته باشم؟
878
00:50:54,857 --> 00:50:58,292
نميخوام فضولي کنم، رفيق
879
00:50:58,327 --> 00:50:59,827
ولي زياد شبيه مردي نيستي که
880
00:50:59,862 --> 00:51:02,263
.خودش اين رو انتخاب کرده باشه
881
00:51:02,297 --> 00:51:05,599
من هميشه فکر ميکردم که
.با عشق ازدواج ميکنم
882
00:51:05,633 --> 00:51:10,204
اينجا دارم به عنوان
883
00:51:10,239 --> 00:51:14,574
مقاديري براي...يک
.معامله تجاري وارد ميشم
884
00:51:14,608 --> 00:51:17,944
.ادغامکننده دو پادشاهي
885
00:51:17,979 --> 00:51:19,946
.نميدونم
886
00:51:19,981 --> 00:51:21,948
تمام اين کار شاق باعث ميشه
براي من سؤال پيش بياد که
887
00:51:21,983 --> 00:51:24,050
اصلاً چيزي به اسم
.عشق حقيقي وجود داره يا نه
888
00:51:25,452 --> 00:51:27,720
منم يه بار حس تو رو داشتم، رفيق
889
00:51:27,755 --> 00:51:29,475
فقط تا زماني اينجوري بود که
با فرد درستي آشنا شدم
890
00:51:29,490 --> 00:51:30,656
.و همه چيز عوض شد
891
00:51:30,691 --> 00:51:32,859
شاهزاده "ليا"؟ همون که
قراره نجاتش بديم؟
892
00:51:32,894 --> 00:51:36,363
آره. حاضرم به خاطرش
...تا اون سر دنيا برم
893
00:51:36,397 --> 00:51:37,964
.يا به هر زماني
894
00:51:37,999 --> 00:51:39,299
اون هم حاضره براي تو
همچين کاري بکنه، درست متوجه شدم؟
895
00:51:40,567 --> 00:51:42,102
.نميدونم
896
00:51:42,136 --> 00:51:44,304
مشکل چيه؟
897
00:51:44,338 --> 00:51:46,539
.پيچيدگيهاي زيادي وجود داره
898
00:51:46,573 --> 00:51:47,940
خونواده؟
899
00:51:47,974 --> 00:51:49,675
چون پدرم
900
00:51:49,710 --> 00:51:52,344
.همه چيز رو براي من سخت ميکنه
901
00:51:52,379 --> 00:51:54,447
.آره. همينه
902
00:51:54,481 --> 00:51:57,116
زياد مطمئن نيستم که
.پدر و مادرش با من موافق باشن
903
00:51:57,150 --> 00:52:00,185
با اين همه مسافتي که
براي نجات اون اومدي؟
904
00:52:00,220 --> 00:52:02,455
.بايد ديوونه باشن که باهات مخالفت کنن
905
00:52:02,489 --> 00:52:05,224
.اميدوارم که اين حرف يادت بمونه
906
00:52:09,029 --> 00:52:10,362
اون ديگه چي بود؟
907
00:52:10,397 --> 00:52:11,997
.فکر کنم الان ميفهميم
908
00:52:16,236 --> 00:52:17,502
تو ديگه کي هستي؟
909
00:52:17,537 --> 00:52:20,038
.اسم من "شنل قرمزي" هستش
910
00:52:20,072 --> 00:52:21,673
.يکي از دوستان "سفيدبرفي" هستم
911
00:52:21,707 --> 00:52:23,675
من رو فرستاده که
.به شما کمک کنم تا وارد قلعه بشين
912
00:52:23,709 --> 00:52:25,143
چطوري؟
913
00:52:25,177 --> 00:52:28,279
.خواهيد ديد
914
00:52:38,123 --> 00:52:41,092
اون چيه؟
915
00:52:41,126 --> 00:52:43,728
.مال پدر و مادرم هستش
916
00:52:43,763 --> 00:52:46,431
به نظرم ميتوني بهش بگي
.حلقه ازدواج اونا
917
00:52:46,466 --> 00:52:49,434
اون رو به تو سپردن؟
918
00:52:49,469 --> 00:52:51,802
.يه جورايي
919
00:52:51,837 --> 00:52:55,706
.بايد اين رو به اونا برگردونم
920
00:52:55,740 --> 00:52:59,877
دور بودن از خونواده
.خيلي خيلي دردناکه
921
00:52:59,911 --> 00:53:02,513
.آره. همينطوره
922
00:53:02,547 --> 00:53:05,583
،هر چقدر که بيشتر از اونا دور ميمونم
923
00:53:05,617 --> 00:53:08,652
.درد و رنج از بين نميره
924
00:53:08,687 --> 00:53:11,722
.بدتر ميشه
925
00:53:11,756 --> 00:53:15,192
...شايد چون ميدونم
.ديگه هيچوقت اونا رو نميبينم
926
00:53:16,394 --> 00:53:19,196
،اگه مادرم اينجا بود
927
00:53:19,230 --> 00:53:22,366
.به من ميگفت که اميد داشته باشم
928
00:53:22,400 --> 00:53:24,368
.شايد تو هم بايد اميد داشته باشي
929
00:53:24,402 --> 00:53:27,204
خدا رو چه ديدي؟ شايد
.دوباره پيش اونا رفتي
930
00:53:27,238 --> 00:53:29,873
.فکر نميکنم
931
00:53:29,907 --> 00:53:33,977
کاملاً مطمئنم که تا الان
.فکر کردن من مُردم
932
00:53:34,012 --> 00:53:35,979
.به زودي هم همينطور ميشه
933
00:53:36,014 --> 00:53:37,780
.شايد نشه
934
00:53:44,088 --> 00:53:45,588
.قاشقت رو بده به من
935
00:53:49,827 --> 00:53:51,761
چي کار داري ميکني؟
936
00:53:51,795 --> 00:53:54,631
.همه چيز به غلتکها برميگرده
937
00:54:06,709 --> 00:54:07,910
.تو موفق شدي
938
00:54:13,850 --> 00:54:15,651
.منتظر چي هستي؟ برو
939
00:54:15,685 --> 00:54:16,652
!از اينجا برو
940
00:54:18,888 --> 00:54:20,756
!برو
941
00:54:39,976 --> 00:54:42,444
.خوشحالم که اون گرگ با ماست
942
00:54:42,478 --> 00:54:44,512
.آره، گرگ ترسناکي هم هست
943
00:54:51,187 --> 00:54:54,021
،بهتره عجله کنيم. وقتي اين بهوش بياد
.همه جا رو دنبال ما ميگردن
944
00:54:54,056 --> 00:54:56,458
.صبر کنين
945
00:54:56,492 --> 00:54:57,992
.يکي داره مياد
946
00:55:00,929 --> 00:55:03,198
سوان"؟" -
!"هوک" -
947
00:55:03,232 --> 00:55:06,167
چه غلطي داري ميکني؟
.داري من رو از يه عمليات نجات جذاب محروم ميکني
948
00:55:06,202 --> 00:55:08,403
شرمنده. فقط من هستم که
.خودم رو نجات ميدم
949
00:55:08,437 --> 00:55:09,537
...حالا که حرفش شد
950
00:55:09,572 --> 00:55:10,871
من زياد اينجا نيستم
951
00:55:10,906 --> 00:55:12,106
.مگراينکه بفهميم اين به کجا تعلق داره
952
00:55:12,140 --> 00:55:13,407
.فکر کنم اون مال من باشه
953
00:55:13,441 --> 00:55:14,976
شما راه خروجي از اينجا بلد هستين؟
954
00:55:15,010 --> 00:55:17,211
.دنبالم بياين
.سفيدبرفي" به من گفته که کجا بهش محلق بشيم"
955
00:55:19,314 --> 00:55:21,448
."ممنونم، "ليا
956
00:55:23,384 --> 00:55:25,452
...سوان"، تو"
957
00:55:25,487 --> 00:55:27,488
.اون قرار بود فردا صبح اعدام بشه
958
00:55:27,522 --> 00:55:29,083
.نميتونستم رهاش کنم تا بميره
959
00:55:29,091 --> 00:55:30,691
،در واقع اگه قراره بميره
.پس بايد بميره
960
00:55:30,726 --> 00:55:32,559
.متنفرم که خلوت کسي رو خراب کنم
961
00:55:32,594 --> 00:55:34,755
.ولي ما بايد به راه خودمون ادامه بديم
.بايد "سفيدبرفي" رو پيدا کنيم
962
00:56:05,806 --> 00:56:07,940
فکر نميکردم انقدري احمق باشي که
963
00:56:07,975 --> 00:56:11,144
.دوباره مخفيانه وارد خونه خودت بشي
964
00:56:12,946 --> 00:56:16,048
ولي باز هم به نظرم
.انقدري احمق بودي که اين کار رو کردي
965
00:56:16,083 --> 00:56:18,151
.جلوتر نيا
966
00:56:18,185 --> 00:56:19,952
فکر ميکني من از گرد پريزاد ميترسم؟
967
00:56:19,987 --> 00:56:21,488
.اين گرد سياه پريزاد هستش
968
00:56:23,557 --> 00:56:25,925
اون رو چطوري بدست آوردي؟ -
.مهم نيست -
969
00:56:25,959 --> 00:56:27,994
مهم اينه که ميخوام
.روي تو استفاده کنم
970
00:56:28,028 --> 00:56:30,829
واقعاً فکر ميکني تبديل کردنم
به يک حشره جلوي من رو ميگيره؟
971
00:56:30,863 --> 00:56:32,631
،نه ولي اگه زير پا له بشي
.جلوت گرفته ميشه
972
00:56:32,666 --> 00:56:35,033
ميخواي من رو بُکشي؟
973
00:56:35,067 --> 00:56:38,170
،فکر نميکنم جرأت همچين کاري رو داشته باشي
974
00:56:38,204 --> 00:56:41,072
."سفيدبرفي"
975
00:56:52,018 --> 00:56:54,453
.جادوي سياه مناسب من هستش
976
00:56:54,487 --> 00:56:56,154
.نه تو
977
00:56:56,189 --> 00:56:57,456
!نگهبانان
978
00:56:59,358 --> 00:57:02,060
.حالا وقتشه که مثل من عذاب بکشي
979
00:57:02,094 --> 00:57:04,662
."اون يه اشتباه بود، "رجينا
980
00:57:04,697 --> 00:57:06,331
نميدونستم اگه به مادرت
درباره "دنيل" بگم
981
00:57:06,365 --> 00:57:08,066
باعث ميشه که اون
.مانع ازدواج شما بشه
982
00:57:08,100 --> 00:57:09,301
.من بچه بودم
983
00:57:09,335 --> 00:57:12,603
!بچهاي که اساسيترين درس رو ياد نگرفته بود
984
00:57:12,638 --> 00:57:15,606
.هر اقدامي يه سري عواقب داره
985
00:57:18,211 --> 00:57:21,246
."تو ميتوني من رو بُکشي، "رجينا
986
00:57:21,280 --> 00:57:24,883
.ولي اين قلمرو هرگز براي تو نخواهد شد
987
00:57:24,917 --> 00:57:27,819
.اون امشب ميميره
988
00:57:50,842 --> 00:57:53,710
چي شده؟ "سفيدبرفي" رو پيدا کردي؟
989
00:57:53,745 --> 00:57:55,479
.متأسفانه همينطوره
990
00:58:06,459 --> 00:58:08,300
.بايد تا دير نشده بريم اون پايين
991
00:58:08,325 --> 00:58:10,059
.فکر نکنم بتونيم
992
00:58:16,633 --> 00:58:18,167
.نه
993
00:58:56,271 --> 00:58:59,340
،بعد از اينکه برادرم مُرد
994
00:58:59,374 --> 00:59:02,610
تنها کاري که ميتونستم بکنم
بازسازي اون لحظه
995
00:59:02,645 --> 00:59:04,612
.نهايي و دردناک بود
996
00:59:04,647 --> 00:59:06,614
.تو اين کار رو با خودت رو نکن، عزيزم
997
00:59:06,649 --> 00:59:09,684
تنها کاري که ميتونيم توي اين لحظات بکنيم
998
00:59:09,718 --> 00:59:12,353
.زندگي کردن در زمان حال هستش
999
00:59:12,387 --> 00:59:14,989
.در زمان حال
1000
00:59:17,125 --> 00:59:19,661
.من هنوز اينجام
1001
00:59:19,695 --> 00:59:22,296
.چطور ممکنه؟ ما که مُردنش رو ديديم
1002
00:59:23,699 --> 00:59:26,600
.اين يعني من هيچوقت بدنيا نميام
1003
00:59:26,634 --> 00:59:28,869
.تو بايد از بين ميرفتي
1004
00:59:28,903 --> 00:59:30,103
.دقيقاً
1005
00:59:30,137 --> 00:59:32,873
...خب، پس شايد -
هنوز زنده باشه؟ -
1006
00:59:35,109 --> 00:59:36,777
،اگه "سفيدبرفي" اون بيرون باشه
.ما بايد پيداش کنيم
1007
00:59:40,815 --> 00:59:42,148
.حشره لعنتي
1008
00:59:42,183 --> 00:59:44,417
.ما بايد به قلعه ملکه برگرديم
1009
00:59:45,353 --> 00:59:46,520
.همه جا رو بگرديم
1010
00:59:46,554 --> 00:59:48,388
.شايد اين يه حقه از طرف "رجينا" باشه
1011
00:59:48,422 --> 00:59:52,024
،نه. هر اتفاقي که افتاده
.رجينا" فکر ميکنه که "سفيدبرفي" مُرده"
1012
00:59:53,059 --> 00:59:53,826
.تکون نخور، عزيزم
1013
00:59:55,529 --> 00:59:57,196
!صبر کن
1014
00:59:57,230 --> 00:59:58,664
.صدمهاي بهش نزن
1015
00:59:58,699 --> 01:00:01,100
،وقتي داشتيم براي نجات شما مياومديم
1016
01:00:01,134 --> 01:00:03,636
سفيدبرفي" به من گفت که"
.گرد اون چه کاري با ملکه ميکنه
1017
01:00:03,670 --> 01:00:05,771
گفت اون رو به شکلي درمياره که
1018
01:00:05,806 --> 01:00:08,641
.ميشه به راحتي اون رو از بين برد...يه حشره
1019
01:00:08,675 --> 01:00:10,810
"فکر ميکني "سفيدبرفي
خودش رو به اين شکل درآورده؟
1020
01:00:10,844 --> 01:00:12,344
،خب، اگه زمان درستي اين کار رو کرده باشه
1021
01:00:12,379 --> 01:00:14,413
.ميتونسته از اون گلوله آتشين فرار کنه
1022
01:00:14,447 --> 01:00:16,415
.مرگ خودش رو صحنهسازي و فرار کنه
1023
01:00:18,584 --> 01:00:21,085
.آره، خودشه
1024
01:00:21,120 --> 01:00:24,756
فقط بايد يه راهي پيدا کنيم که
.اون رو به شکل قبلي خودش برگردونيم
1025
01:00:24,790 --> 01:00:28,593
.اون داره يه چيزي ميگه
1026
01:00:28,628 --> 01:00:31,429
چقدر عالي. کسي زبان حشرات رو بلده؟
1027
01:00:31,463 --> 01:00:34,399
.داره من رو صدا ميزنه
1028
01:00:38,103 --> 01:00:40,338
.پري آبي
1029
01:00:40,372 --> 01:00:42,440
درسته. شما هم...؟
1030
01:00:42,474 --> 01:00:44,008
"ليا"
1031
01:00:45,376 --> 01:00:47,210
.نه، اينطور نيست
1032
01:00:47,245 --> 01:00:50,113
.ولي راز شما ميتونه پيش خودتون بمونه
1033
01:00:50,148 --> 01:00:51,916
.احساس ميکنم اينجوري بهتره
1034
01:00:51,950 --> 01:00:53,717
ميتوني "سفيدبرفي" رو برگردوني؟
1035
01:00:53,752 --> 01:00:55,786
.جادوي سياه اين کار رو باهاش کرده
1036
01:00:55,820 --> 01:00:58,756
.جادوي روشنايي ميتونه اون رو خنثي کنه
1037
01:01:05,664 --> 01:01:08,898
!تو زندهاي
1038
01:01:13,737 --> 01:01:16,106
.اينطور به نظر مياد. ممنونم
1039
01:01:16,140 --> 01:01:17,941
!"سفيدبرفي"
1040
01:01:17,975 --> 01:01:20,510
!"شنل قرمزي"
1041
01:01:20,545 --> 01:01:22,245
.خيلي خوشحالم که ميبينمت
1042
01:01:31,355 --> 01:01:33,123
.انگار دوباره همه چيز درست شده، عزيزم
1043
01:01:35,925 --> 01:01:38,060
.آره
1044
01:01:45,883 --> 01:01:50,883
:مــتـرجــم
«King-AmirK» امـيـرمـهـدي
1045
01:02:01,782 --> 01:02:04,917
.به نظرم بايد از تو تشکر کنم
1046
01:02:08,455 --> 01:02:10,022
.تو جونم رو نجات دادي
1047
01:02:11,124 --> 01:02:14,561
خب، به نظرم انجام اين کار
.افتخاري براي من بود
1048
01:02:16,630 --> 01:02:19,499
ميخوام برم رودخونه تا
.يه مقدار آب بيارم
1049
01:02:19,533 --> 01:02:21,734
.اگه بخواي ميتونم مشک تو رو پُر کنم
1050
01:02:21,768 --> 01:02:24,369
.ممنونم
1051
01:02:28,408 --> 01:02:30,843
.دارن با همديگه گرم ميگيرن
.اين چيز خوبيه
1052
01:02:30,877 --> 01:02:34,379
.جواب ميده -
."ممکنه همينطور باشه، "سوان -
1053
01:02:34,414 --> 01:02:36,849
.ولي ما يه مشکل ديگه داريم
1054
01:02:36,883 --> 01:02:39,785
.خب، من بايد اون رو نجات ميدادم
1055
01:02:39,820 --> 01:02:42,088
درسته، تو کار شرافتمندانهاي کردي
.ولي اون بايد ميمُرد
1056
01:02:42,122 --> 01:02:44,023
حضور اون در جنگل سحرآميز
1057
01:02:44,057 --> 01:02:46,425
.ميتونه عواقب پيشبيني نشدهاي داشته باشه
1058
01:02:46,459 --> 01:02:48,126
.اون فقط يه زن دوستداشتني و بيگناهه
1059
01:02:48,160 --> 01:02:50,561
اگه بچهاي داشت که
بعداً قاتل بالفطره شد چي؟
1060
01:02:50,596 --> 01:02:52,931
يا يه شب مست کنه و سوار بر اسب
1061
01:02:52,965 --> 01:02:55,266
از روي يکي از کوتولهها رد بشه و
فقط شش تا از اونا باقي بمونن؟
1062
01:02:55,300 --> 01:02:56,901
خدا رو چه ديدي؟
1063
01:02:56,936 --> 01:02:58,169
.بهتره نفهميم که چه اتفاقي ميافته
1064
01:02:58,204 --> 01:02:59,971
.اون به اينجا تعلق نداره
1065
01:03:00,005 --> 01:03:03,141
.من ميدونم که دقيقاً چي کار ميتونيم بکنيم
1066
01:03:05,211 --> 01:03:07,112
.اون رو با خودمون ميبريم
1067
01:03:07,146 --> 01:03:08,947
به آينده؟
1068
01:03:08,981 --> 01:03:10,782
.تو نميتوني اينجا بموني
1069
01:03:10,816 --> 01:03:13,183
.تو بايد ساعتها قبل ميمُردي
1070
01:03:13,218 --> 01:03:15,152
.متوجه نميشم
1071
01:03:15,186 --> 01:03:16,820
.من فقط ميخوام که پيش خونوادهام برگردم
1072
01:03:16,855 --> 01:03:18,356
.اونا بايد باور کنن که تو مُردي
1073
01:03:18,390 --> 01:03:19,923
.چون هميشه همچين فکري ميکردن
1074
01:03:19,958 --> 01:03:21,024
.به ما اعتماد کن
1075
01:03:21,059 --> 01:03:22,559
با تمام احترامي که براتون قائل هستم
1076
01:03:22,593 --> 01:03:24,193
.ولي من به شما اعتماد ندارم
1077
01:03:24,228 --> 01:03:26,596
،حرف شما رو هم باور نميکنم
پس بايد من رو بدزدين
1078
01:03:26,631 --> 01:03:28,030
.وگرنه ميخوام برم خونوادهام رو پيدا کنم
1079
01:03:29,667 --> 01:03:32,435
.خب، به نظرم داريم تو رو ميدزديم
1080
01:03:34,538 --> 01:03:37,607
هميشه ميدونستم که يه مقدار
."خلق و خوي دزدان دريايي رو داري، "سوان
1081
01:03:37,642 --> 01:03:39,041
چه اتفاقي براش افتاده؟
1082
01:03:39,076 --> 01:03:41,678
.اون داره استراحت ميکنه
1083
01:03:41,712 --> 01:03:42,812
چي شده؟
1084
01:03:42,846 --> 01:03:45,014
شماها "سفيدبرفي" رو نديدين؟
1085
01:03:45,048 --> 01:03:47,083
...اون رفت رودخونه ولي
1086
01:03:48,685 --> 01:03:50,887
!حلقه! اون رو دزديده
1087
01:03:50,921 --> 01:03:52,021
جدي؟
1088
01:03:52,055 --> 01:03:54,323
ميدوني کجا ممکنه رفته باشه؟
1089
01:03:54,357 --> 01:03:56,458
اون دنبال يه راهي
.براي رفتن با کشتي دزدان دريايي بود
1090
01:03:56,493 --> 01:03:59,028
فقط يه راه از اينجا
...براي رسيدن به بندرگاه هست
1091
01:03:59,062 --> 01:04:00,163
.پل غولها
1092
01:04:00,197 --> 01:04:02,165
.نه
1093
01:04:02,199 --> 01:04:03,966
.سوان"، صبر کن. پل"
1094
01:04:04,001 --> 01:04:05,634
همونجايي نيست که ميخواي
اونا اونجا باشن؟
1095
01:04:05,669 --> 01:04:07,336
"همونجايي نيست که "سفيدبرفي
جون پدرت رو از دست غولها نجات ميده؟
1096
01:04:07,370 --> 01:04:08,938
آره ولي فقط به اين خاطر
تونست اين کار رو بکنه
1097
01:04:08,972 --> 01:04:10,706
.چون يه سلاحي داشت...اون گرد
1098
01:04:10,740 --> 01:04:13,541
.که الان روي خودش استفاده کرده
1099
01:04:13,575 --> 01:04:14,642
.به خشکي شانس
1100
01:04:14,677 --> 01:04:16,444
.بجنب! اونا به کمک ما احتياج دارن
1101
01:04:24,720 --> 01:04:26,387
.خيليخب. خيليخب
1102
01:04:33,395 --> 01:04:35,163
"سفيدبرفي"
1103
01:04:35,198 --> 01:04:37,699
.به ملکه بگو که اون هنوز زندهست
1104
01:04:52,914 --> 01:04:54,882
!برو! من پشت سرت ميام
1105
01:04:59,154 --> 01:05:01,055
.دنبالم بيا
1106
01:05:01,089 --> 01:05:03,924
.اونا مثل من جنگل رو بلد نيستن
1107
01:05:16,604 --> 01:05:18,939
خون سلطنتي
1108
01:05:18,974 --> 01:05:20,975
.لذتش از هر چيزي بيشتره
1109
01:05:22,109 --> 01:05:24,110
!دست نگه دارين
1110
01:05:24,144 --> 01:05:26,279
،شمشيرت رو بنداز
1111
01:05:26,313 --> 01:05:28,782
.وگرنه همه شما رو به حشره تبديل ميکنم
1112
01:05:30,084 --> 01:05:31,585
.گرد سياه پريزاد
1113
01:05:31,619 --> 01:05:34,320
پس آزادش کنين
1114
01:05:34,355 --> 01:05:36,990
.وگرنه همه شما رو با ته کفش خودم له ميکنم
1115
01:05:42,129 --> 01:05:43,663
.ما دنبال دردسر نيستيم
1116
01:05:43,698 --> 01:05:44,998
.خوبه
1117
01:05:45,032 --> 01:05:47,633
،اگه اينطوره
1118
01:05:47,667 --> 01:05:49,902
يه دليلي به من بدين که
.فراموش کنم همچين اتفاقي افتاده
1119
01:06:08,789 --> 01:06:10,655
.تو جونم رو نجات دادي
1120
01:06:10,689 --> 01:06:12,757
.انجام اين کار افتخاري براي من بود
1121
01:06:12,792 --> 01:06:14,659
ولي چطوري؟
1122
01:06:14,693 --> 01:06:16,761
.تو که اون گرد رو براي خودت استفاده کردي
1123
01:06:16,796 --> 01:06:19,230
.شن
1124
01:06:22,468 --> 01:06:25,770
.غولها زياد موجودات باهوشي نيستن
1125
01:06:26,972 --> 01:06:28,406
.بجنب. بايد بريم
1126
01:06:28,441 --> 01:06:29,941
.وگرنه اونا برميگردن
1127
01:06:41,285 --> 01:06:43,186
.صبر کن
1128
01:06:46,023 --> 01:06:49,726
.احتمالاً به اين احتياج داري
1129
01:06:49,761 --> 01:06:50,994
.درسته. طلا
1130
01:06:51,028 --> 01:06:53,129
ظاهراً پدر و مادرت اصلاً
.نيازي به کمک ما نداشتن
1131
01:06:53,164 --> 01:06:55,999
.تو هم نميتوني بدون اين ازدواج کني
1132
01:07:03,741 --> 01:07:05,708
ميدونم. به کارت نمياد، درسته؟
1133
01:07:05,742 --> 01:07:08,678
.خب، فقط يه راه براي فهميدنش هست
1134
01:07:19,590 --> 01:07:21,124
.آره. اصلاً به من نمياد
1135
01:07:22,960 --> 01:07:25,728
.مطمئنم که نامزدت خيلي از اين خوشش مياد
1136
01:07:25,762 --> 01:07:27,998
."اشکالي نداره، "سوان
1137
01:07:29,400 --> 01:07:31,968
اين فرصت نصيب هر کسي نميشه که
.عاشق شدن پدر و مادرشون رو ببينن
1138
01:07:32,003 --> 01:07:34,870
.خب، هر کجا ميري، مراقب خودت باش
1139
01:07:34,904 --> 01:07:37,572
...اگه چيزي لازم داشتي
1140
01:07:37,607 --> 01:07:40,642
من رو پيدا ميکني؟
1141
01:07:42,545 --> 01:07:44,279
.هميشه
1142
01:07:48,851 --> 01:07:51,720
.تقريباً حرفت رو باور دارم
1143
01:07:55,458 --> 01:07:57,759
اونا دارن از همديگه دور ميشن؟
1144
01:07:57,793 --> 01:07:59,694
.نه، اشکالي نداره
1145
01:07:59,729 --> 01:08:01,730
.اولين بار اينجوري رخ ميده
1146
01:08:01,764 --> 01:08:04,966
يه مدت طول ميکشه تا
.پدر و مادرم احساسات خودشون رو قبول کنن
1147
01:08:05,001 --> 01:08:06,601
.حتماً توي خونواده شما ارثي هستش
1148
01:08:18,881 --> 01:08:21,115
.نگاه کن
1149
01:08:21,150 --> 01:08:23,585
.ما موفق شديم
1150
01:08:35,229 --> 01:08:38,131
ميدوني اين چيه؟
1151
01:08:38,166 --> 01:08:41,834
...بلايي که سر افرادي مياد
1152
01:08:41,869 --> 01:08:45,872
...يا توي اين مورد، غولهايي که
.نااميدم بکنن
1153
01:08:49,110 --> 01:08:53,479
.سفيدبرفي" رو پيدا کن"
1154
01:08:53,513 --> 01:08:56,749
...خوشبختي اون رو از بين ميبرم
1155
01:08:58,351 --> 01:09:00,954
.حتي اگه آخرين کاري باشه که انجام ميدم
1156
01:09:06,615 --> 01:09:08,378
.ما موفق شديم
1157
01:09:08,413 --> 01:09:09,946
پدر و مادرت با همديگه هستن؟
1158
01:09:09,980 --> 01:09:11,682
.دوباره داستانشون به جريان افتاد
.ما آماده رفتن هستيم
1159
01:09:11,716 --> 01:09:14,517
.متوجهم
.يه مقدار هم توشه سفر آوردين
1160
01:09:14,551 --> 01:09:15,785
.داستانش طولانيه
1161
01:09:15,820 --> 01:09:17,420
دروازه در چه حال هستش؟
1162
01:09:17,454 --> 01:09:18,454
ميتوني بازش کني؟
1163
01:09:18,488 --> 01:09:21,024
.من نميتونم
1164
01:09:23,493 --> 01:09:25,394
پس داري روي چي کار ميکني؟
1165
01:09:25,429 --> 01:09:26,896
.اين براي منه
1166
01:09:26,931 --> 01:09:28,298
.اکسير فراموشي
1167
01:09:28,332 --> 01:09:30,499
.من خيلي زياد درباره آينده خودم ميدونم
1168
01:09:30,534 --> 01:09:33,502
تنها راه محافظت ازش اينه که
.اون رو فراموش کنم
1169
01:09:33,537 --> 01:09:35,337
خب، پس اون چوبدستي چي؟
.تو گفتي که ميتونه به ما کمک کنه
1170
01:09:35,371 --> 01:09:36,471
.اون
1171
01:09:36,505 --> 01:09:37,806
خب، ظاهراً
1172
01:09:37,841 --> 01:09:40,342
فقط کسايي ميتونن اون دروازه رو باز کنن که
.ازش استفاده کردن
1173
01:09:41,610 --> 01:09:43,378
،پس فقط مگراينکه بتونين جادو کنين
1174
01:09:43,412 --> 01:09:45,380
.وگرنه متأسفانه جايي نميرين
1175
01:09:45,414 --> 01:09:47,782
ميتونين؟
1176
01:09:47,817 --> 01:09:49,218
.فکر ميکردم که نميتونين
1177
01:09:49,252 --> 01:09:51,153
پس انتظار داري که ما همينجا بمونيم؟
1178
01:09:51,187 --> 01:09:53,388
پس محافظت از آيندهي باارزش خودت چي؟
1179
01:09:53,422 --> 01:09:55,157
.دقيقاً دارم همين کار رو ميکنم
1180
01:09:55,191 --> 01:09:58,226
."اون ميخواد ما رو بُکشه، "سوان -
.نه -
1181
01:09:58,260 --> 01:10:00,394
...ميخوام شما رو يه جاي امن قرار بدم
1182
01:10:00,428 --> 01:10:02,930
.جايي که حتي منم جرأت ندارم به اونجا برم
1183
01:10:02,965 --> 01:10:04,999
جايي که جادوهاي بسيار سياه رو نگه ميدارم
1184
01:10:05,033 --> 01:10:07,068
يا جادوهايي که حتي براي منم
.غيرقابل پيشبيني هستن
1185
01:10:07,102 --> 01:10:08,870
...پوست چرو"
1186
01:10:20,948 --> 01:10:23,183
.نه
1187
01:10:29,123 --> 01:10:31,858
.خب، حداقل يه لطفي در حق ما کرد
1188
01:10:31,893 --> 01:10:34,794
.باز دوباره به شدت خوشتيپ شدم
1189
01:10:46,073 --> 01:10:47,274
!صبر کن. به چيزي دست نزن
1190
01:10:47,308 --> 01:10:48,608
،اگه "چروکين" از اين چيزا ميترسه
1191
01:10:48,642 --> 01:10:50,944
.حتماً يه دليلي داره
1192
01:10:50,978 --> 01:10:52,913
.من فقط ميخوام يه راه خروج پيدا کنم
1193
01:10:52,947 --> 01:10:54,647
.فکر نميکنم راهي وجود داشته باشه
1194
01:10:54,681 --> 01:10:56,081
تازه چه فايدهاي داره؟
.شنيدي که اون چي گفت
1195
01:10:56,116 --> 01:10:57,416
.ما نميتونيم اون دروازه رو دوباره باز کنيم
1196
01:10:57,450 --> 01:10:58,817
.ولي تو ميتوني
1197
01:10:58,851 --> 01:11:01,253
.اون گفت که ما فقط به جادو نياز داريم
1198
01:11:01,288 --> 01:11:03,755
."تو "ناجي" هستي، "سوان
.تو ميتوني اين کار رو بکني
1199
01:11:03,790 --> 01:11:05,257
.ديگه نميتونم
.از دست دادمش
1200
01:11:05,292 --> 01:11:07,393
،وقتي "زيلينا" مُرد
.تمام طلسمهاي اون از بين رفت
1201
01:11:07,427 --> 01:11:08,994
.قدرت تو بايد برگشته باشه
1202
01:11:09,029 --> 01:11:11,630
.باور کن اگه ميتونستم اين کار رو ميکردم
فکر ميکني دارم دروغ ميگم؟
1203
01:11:11,664 --> 01:11:13,665
به نظرم نداشتن جادو
کار رو برات خيلي راحتتر ميکنه که
1204
01:11:13,699 --> 01:11:15,234
به "نيويورک" برگردي
1205
01:11:15,268 --> 01:11:18,003
.و وانمود کني که کسي ديگه هستي
1206
01:11:18,038 --> 01:11:20,739
."ولي به حرف من گوش کن، "سوان
.تو اينجور نيستي
1207
01:11:20,773 --> 01:11:22,174
.وقتشه که دست از فرار کردن برداري
1208
01:11:22,208 --> 01:11:23,809
فکر ميکني خودم نميدونم؟
1209
01:11:25,345 --> 01:11:27,646
.آره، من فرار ميکنم
.هميشه اينجوري جون سالم بدر بردم
1210
01:11:27,680 --> 01:11:29,948
.ولي باور کن ميخوام اين کار رو بکنم
1211
01:11:29,982 --> 01:11:31,550
.ميخوام که برگردم
1212
01:11:31,584 --> 01:11:33,452
.ميخوام که دست از فرار کردن بردارم
1213
01:11:35,588 --> 01:11:37,556
چه چيزي نظرت رو عوض کرد؟
1214
01:11:40,426 --> 01:11:42,561
.تماشاي مُردن مادرم
1215
01:11:44,964 --> 01:11:47,499
...فکر کردن به اينکه اون مُرده
1216
01:11:47,533 --> 01:11:49,300
.خودت ديدي که چه اتفاقي افتاد
1217
01:11:49,335 --> 01:11:52,571
خيلي خيالم راحت شد
.وقتي ديدم حالش خوبه
1218
01:11:52,605 --> 01:11:55,073
.اون رو بغل کردم
1219
01:11:55,107 --> 01:11:59,043
ميدوني چي توي چشمهاي اون ديدم؟
1220
01:11:59,078 --> 01:12:02,547
.هيچي
1221
01:12:02,582 --> 01:12:05,216
.اون نميدونست من کي هستم
1222
01:12:05,250 --> 01:12:09,653
.من هم اون رو نجات دادم و هم از دست دادمش
1223
01:12:12,791 --> 01:12:17,561
.از وقتي ديدمش، داشتم همين کار رو ميکردم
1224
01:12:17,596 --> 01:12:19,998
.اين قضيه بايد تموم بشه
1225
01:12:20,032 --> 01:12:22,233
،وقتي "هنري" من رو به "استوري بروک" آورد
1226
01:12:22,267 --> 01:12:23,567
.به من گفت که "ناجي" هستم
1227
01:12:23,602 --> 01:12:27,171
.متوجه نشدم که واقعاً داره چي کار ميکنه
1228
01:12:27,206 --> 01:12:30,841
.اون من رو برنگردوند که طلسم رو بشکنم
1229
01:12:32,544 --> 01:12:34,712
.اون من رو به خونه برگردوند
1230
01:12:38,917 --> 01:12:41,385
.نيل" راست ميگفت"
1231
01:12:41,419 --> 01:12:43,487
درباره چي؟
1232
01:12:43,522 --> 01:12:46,456
آدم خونهاي نداره
1233
01:12:46,491 --> 01:12:48,926
.مگراينکه دلش براي اونجا تنگ بشه
1234
01:12:48,960 --> 01:12:51,128
چند روز گذشته رو با پدر و مادرم بودم
1235
01:12:51,162 --> 01:12:52,663
.ولي واقعاً باهاشون نبودم
1236
01:12:52,697 --> 01:12:55,365
.تابحال انقدر دلم براشون تنگ نشده بود
1237
01:12:56,868 --> 01:12:58,201
"استوري بروک"
1238
01:12:59,303 --> 01:13:00,804
.اونجا خونه منه
1239
01:13:03,808 --> 01:13:05,709
چيه؟
1240
01:13:05,744 --> 01:13:07,978
.پايين رو نگاه کن
1241
01:13:12,617 --> 01:13:15,052
.گفتم که جادوت برگشته
1242
01:13:16,655 --> 01:13:18,955
حالا ميشه بريم؟
1243
01:13:35,573 --> 01:13:38,208
."آفرين، "سوان
1244
01:13:43,781 --> 01:13:45,048
تو بازش کردي؟
1245
01:13:46,016 --> 01:13:47,550
!صبر کن -
!ولم کن -
1246
01:13:48,485 --> 01:13:51,087
.پسرم
چه اتفاقي ميافته وقتي پيداش ميکنم؟
1247
01:13:51,121 --> 01:13:52,321
!فکر کردم ميخواي فراموش کني
1248
01:13:52,355 --> 01:13:54,591
...قبلش بايد بدونم
1249
01:13:54,625 --> 01:13:57,093
اون من رو ميبخشه؟ -
.آره -
1250
01:13:57,127 --> 01:13:59,328
.آره
ولي چي؟
1251
01:13:59,362 --> 01:14:01,097
چي رو به من نميگي؟
1252
01:14:01,131 --> 01:14:02,565
!به من بگو وگرنه هيچوقت از اينجا نميري
1253
01:14:02,600 --> 01:14:04,033
.اون ميميره
1254
01:14:06,002 --> 01:14:07,869
.اون تو رو ميبخشه
1255
01:14:07,904 --> 01:14:09,237
.اون عاشق تو بود
1256
01:14:11,307 --> 01:14:13,508
.اون براي نجات همه ما ميميره
1257
01:14:13,542 --> 01:14:15,310
.نذار اين کارش بيهوده تموم بشه
1258
01:14:15,344 --> 01:14:17,613
نه، من...ميتونم اتفاقي که
.افتاده رو تغيير بدم
1259
01:14:17,647 --> 01:14:18,847
!من...ميتونم پسرم رو نجات بدم
1260
01:14:18,881 --> 01:14:20,215
،فکر ميکني که ميتوني آينده رو تغيير بدي
1261
01:14:20,249 --> 01:14:21,984
.ولي ممکنه بدترش کني
1262
01:14:24,053 --> 01:14:25,820
.من هم عاشقش بودم
1263
01:14:25,854 --> 01:14:27,555
.ميخواستم نجاتش بدم
1264
01:14:29,691 --> 01:14:31,759
.اون مثل يه قهرمان مُرد
1265
01:14:31,793 --> 01:14:34,996
.تو نبايد همچين چيزي رو ازش بگيري
1266
01:14:35,030 --> 01:14:37,165
.تو بايد اون اکسير رو بنوشي
1267
01:14:40,169 --> 01:14:43,271
.بايد تمام چيزهايي که بهت گفتم رو فراموش کني
1268
01:15:01,456 --> 01:15:04,491
من اينجا چه غلطي ميکنم؟
1269
01:15:31,085 --> 01:15:32,385
.يه لطفي در حق من بکن
.همه چيز رو بهش توضيح بده
1270
01:15:32,419 --> 01:15:33,753
.کاري کن که از چيزي نترسه
1271
01:15:33,788 --> 01:15:35,088
تو کجا ميري؟
1272
01:15:35,122 --> 01:15:37,891
.بايد چند نفر رو ببينم
1273
01:15:41,019 --> 01:15:46,019
ارائــه از سـايــت
فـري آفــلايــن
(FREE-OFFLINE.ORG)
1274
01:15:50,070 --> 01:15:51,570
"اِما"
1275
01:15:53,707 --> 01:15:55,841
.موبايلت رو جواب نميدادي
.ما نگران شديم
1276
01:15:55,875 --> 01:15:57,509
.من خوبم
1277
01:15:57,543 --> 01:15:59,511
.اومدم خونه
1278
01:16:00,814 --> 01:16:03,014
منظورت اينه که از اينجا نميري؟
1279
01:16:03,048 --> 01:16:05,417
.نه. من جايي نميرم
1280
01:16:05,451 --> 01:16:07,586
ما توي "استوري بروک" ميمونيم؟
1281
01:16:07,620 --> 01:16:10,288
.آره، پسرم. ما به اينجا تعلق داريم
1282
01:16:10,323 --> 01:16:11,723
.خونواده ما اينجاست
1283
01:16:14,560 --> 01:16:16,861
...مامان
1284
01:16:16,895 --> 01:16:20,432
.بابا، دلم براتون تنگ شده بود
1285
01:16:31,869 --> 01:16:33,915
صبر کن ببينم. تو شاهزاده "ليا" هستي؟
1286
01:16:33,947 --> 01:16:35,980
.اسم مستعار خوبيه
1287
01:16:36,015 --> 01:16:37,683
.من توي مضيقه بودم
1288
01:16:37,717 --> 01:16:39,685
.خب، بفرما. تو رسماً يکي از ما شدي
1289
01:16:39,719 --> 01:16:42,220
بالأخره يه شاهزاده خانم
.توي داستانهاي افسانهاي شدي
1290
01:16:42,254 --> 01:16:45,990
...آره و به عنوان اولين درخواست شاهزادهاي خودم
1291
01:16:46,025 --> 01:16:48,259
.ميخوام اسم بچه رو بدونم
1292
01:16:48,294 --> 01:16:50,128
.درسته، اون
1293
01:16:50,162 --> 01:16:51,729
حاضري؟
1294
01:16:53,632 --> 01:16:54,966
ببخشيد، اگه ميشه
1295
01:16:55,000 --> 01:16:57,635
...يه لحظه همگي توجه کنين
1296
01:16:57,669 --> 01:17:00,171
اين مراسم تاجگذاري چيزي هستش که
1297
01:17:00,206 --> 01:17:03,308
.ما مدتها دنبالش بوديم
1298
01:17:03,342 --> 01:17:06,244
بدنيا اومدن پسر جديدمون
1299
01:17:06,278 --> 01:17:08,611
خوشحالي زيادي براي
.خونواده ما به ارمغان آورد
1300
01:17:10,348 --> 01:17:12,916
اميدوارم شما هم در اين خوشي شريک بشين
.وقتي که اسم يه قهرمان رو روش ميذاريم
1301
01:17:12,951 --> 01:17:19,156
.کسي که تک تک ما رو نجات داد
1302
01:17:19,190 --> 01:17:22,792
کسي که عاشق اون بوديم و
.اون هم عاشق ما بود
1303
01:17:24,395 --> 01:17:27,464
،"اهالي "استوري بروک
1304
01:17:27,498 --> 01:17:31,568
پسر خودمون رو
...با خوشحالي بسيار معرفي ميکنيم
1305
01:17:31,602 --> 01:17:35,405
."شاهزاده "نيل
1306
01:17:53,624 --> 01:17:57,126
."خيلي خوشحالم که ميبينمت، "نيل
1307
01:18:14,411 --> 01:18:16,578
...خب
1308
01:18:16,613 --> 01:18:18,980
به نظرت حق با "پوست چروکين" هستش؟
1309
01:18:19,015 --> 01:18:21,215
.من الان توي کتاب هستم
1310
01:18:21,249 --> 01:18:23,050
اون گفت همه چيز
به غير از سفر کوچولوي ما
1311
01:18:23,084 --> 01:18:24,752
.به حالت عادي برميگرده
1312
01:18:24,787 --> 01:18:26,353
به نظرت اينجوري ميشه؟
1313
01:18:26,388 --> 01:18:27,555
.راست ميگه
1314
01:18:27,589 --> 01:18:30,391
وگرنه بوسيدن اون پيشخدمت
.توي بار رو به ياد داشتم
1315
01:18:30,426 --> 01:18:32,627
اين چه چيزي رو ثابت ميکنه؟
1316
01:18:32,661 --> 01:18:35,430
.من ميدونم که بوسيدن تو چطوري هستش
1317
01:18:35,464 --> 01:18:36,964
.اگه بود ميرفتم دنبالش
1318
01:18:38,333 --> 01:18:42,102
ولي نرفتم. زندگي من
.دقيقاً مثل قبل پيش رفت
1319
01:18:42,137 --> 01:18:43,638
.آره، حتماً به خاطر عرق نيشکر بوده
1320
01:18:43,672 --> 01:18:46,606
.همه چيز به حالت عادي برگشته
1321
01:18:46,641 --> 01:18:48,274
."تو يه قهرماني، "سوان
1322
01:18:49,410 --> 01:18:51,978
.تو هم همينطور
1323
01:18:52,012 --> 01:18:55,715
."ميخواستم ازت تشکر کنم، "کيلين
1324
01:18:57,852 --> 01:19:00,253
.براي اينکه اومدي "نيويورک" دنبالم
1325
01:19:00,287 --> 01:19:01,254
...اگه نيومده بودي
1326
01:19:01,288 --> 01:19:04,157
.کار درستي بود
1327
01:19:06,026 --> 01:19:08,194
چطوري اون کار رو کردي؟
1328
01:19:08,228 --> 01:19:10,029
چطوري پيدام کردي؟
1329
01:19:10,064 --> 01:19:11,731
.خب، طلسم داشت برپا ميشد
1330
01:19:11,766 --> 01:19:13,500
خيلي سريع افرادم و "پرچم دزدان دريايي" رو
1331
01:19:13,534 --> 01:19:15,501
.آماده حرکت کردم تا ازش جلو بزنم
1332
01:19:15,535 --> 01:19:17,069
تو از طلسم جلو زدي؟
1333
01:19:17,103 --> 01:19:18,403
.من ناخداي خيلي خوبي هستم
1334
01:19:20,306 --> 01:19:23,308
،وقتي از محدوده طلسم خارج شدم
1335
01:19:23,343 --> 01:19:25,744
.فهميدم که ديوارها از بين رفتن
1336
01:19:25,779 --> 01:19:27,346
سفر بين دنياها دوباره
.امکانپذير شده بود
1337
01:19:27,380 --> 01:19:29,014
.فقط يه لوبياي سحرآميز لازم داشتم
1338
01:19:29,048 --> 01:19:30,616
.بدست آوردن اونا کار راحتي نيست
1339
01:19:30,650 --> 01:19:33,752
هست اگه چيز باارزشي
.براي معاوضه داشته باشي
1340
01:19:33,787 --> 01:19:35,354
اون چي بود؟
1341
01:19:35,388 --> 01:19:37,923
."خب، "پرچم دزدان دريايي
1342
01:19:37,958 --> 01:19:41,360
تو کشتي خودت رو به خاطر من دادي رفت؟
1343
01:19:43,196 --> 01:19:44,530
.آره
1344
01:20:22,635 --> 01:20:24,903
افتخار بزرگي براي من هستش که
1345
01:20:24,937 --> 01:20:28,406
.انجام اين وصلت دوستداشتني برعهده منه
1346
01:20:28,440 --> 01:20:31,509
اگه دوست دارين ميتونين
...عهد و پيمانهاي خودتون رو شروع کنين
1347
01:20:31,544 --> 01:20:34,579
..."پوست چروکين"
1348
01:20:34,613 --> 01:20:37,515
...اين رابطه ما
1349
01:20:37,550 --> 01:20:39,951
.هيچوقت راحت نبود
1350
01:20:39,985 --> 01:20:41,753
...من
1351
01:20:41,787 --> 01:20:44,488
.بارها تو رو از دست دادم
1352
01:20:44,523 --> 01:20:48,926
،تو رو به...تاريکي از دست دادم
1353
01:20:48,960 --> 01:20:51,828
...به ضعف و
1354
01:20:51,863 --> 01:20:55,666
.در نهايت به مرگ
1355
01:20:55,700 --> 01:20:58,835
...ولي حالا ميفهمم
1356
01:20:58,870 --> 01:21:00,604
ميفهمم که
1357
01:21:00,638 --> 01:21:04,007
زندگي خودم رو به
.از دست دادن تو سپري نکردم
1358
01:21:05,710 --> 01:21:08,511
.زندگي خودم رو به پيدا کردن تو سپري کردم
1359
01:21:10,748 --> 01:21:13,116
..."بل"
1360
01:21:13,150 --> 01:21:16,152
،وقتي همديگه رو ديديم
1361
01:21:16,187 --> 01:21:20,824
.من چيزي جز موجودي منفور نبودم
1362
01:21:20,858 --> 01:21:23,693
.دشمن عشق بودم
1363
01:21:25,629 --> 01:21:28,664
.عشق فقط براي من درد و رنج در پي داشت
1364
01:21:28,699 --> 01:21:32,768
.دور خودم حصار کشيده بودم
1365
01:21:32,803 --> 01:21:36,238
.ولي تو اونا رو شکستي
1366
01:21:36,272 --> 01:21:39,609
.تو من رو به خونه بردي
1367
01:21:39,643 --> 01:21:43,378
نور و روشنايي به زندگي من آوردي
1368
01:21:43,413 --> 01:21:46,181
.و تمام تاريکيها رو از بين بردي
1369
01:21:46,216 --> 01:21:49,918
با تو عهد ميکنم هرگز فاصله بين کسي که بودم
1370
01:21:49,952 --> 01:21:53,354
و کسي که الان هستم رو
1371
01:21:53,388 --> 01:21:56,858
.فراموش نکنم
1372
01:21:56,892 --> 01:22:00,729
بيشتر از چيزي که بتونم بيان کنم
.به تو مديون هستم
1373
01:22:02,965 --> 01:22:06,601
اينکه چطور ميتوني
،مردي رو پشت ظاهر هيولايي اون ببيني
1374
01:22:06,636 --> 01:22:09,738
.هرگز نخواهم فهميد
1375
01:22:09,772 --> 01:22:13,041
.ولي اون هيولا از بين رفته
1376
01:22:14,143 --> 01:22:18,446
مردي که پشت اون بود
...ممکنه کم و کاستي داشته باشه
1377
01:22:18,480 --> 01:22:20,849
.ولي همه ما اينجوري هستيم
1378
01:22:23,952 --> 01:22:25,686
.منم به همين خاطر عاشقت هستم
1379
01:22:27,289 --> 01:22:29,557
گاهي اوقات بهترين کتاب اوني هستش که
1380
01:22:29,591 --> 01:22:32,260
.بيشترين گرد و خاک روش نشسته
1381
01:22:32,294 --> 01:22:36,930
گاهي اوقات هم بهترين
فنجان چاي اوني هستش که
1382
01:22:36,965 --> 01:22:39,500
.لب پَر شده باشه
1383
01:23:19,873 --> 01:23:21,808
.بياين اينجا بشينيم
1384
01:23:29,549 --> 01:23:31,650
.اون ملکه شيطاني هستش -
.چيزي نيست -
1385
01:23:31,685 --> 01:23:33,319
.اون الان فرق کرده
1386
01:23:33,353 --> 01:23:34,854
.ديگه اون آدم سابق نيست
1387
01:23:34,888 --> 01:23:36,355
...خواهي ديد. من
1388
01:23:36,389 --> 01:23:38,223
.همينجا بمونين
1389
01:23:38,257 --> 01:23:42,027
.رجينا"، يه چيزي هست که بايد بدوني"
1390
01:23:42,061 --> 01:23:45,697
من يه نفر رو از گذشته
...با خودم آوردم
1391
01:23:45,732 --> 01:23:49,634
...يه زن که هنوز فکر ميکنه تو
1392
01:23:49,668 --> 01:23:51,002
.پليد و شيطاني هستم
1393
01:23:52,038 --> 01:23:53,138
.ميخوام بيارمش اينجا
1394
01:23:53,172 --> 01:23:54,405
قبلاً بهش گفتم که چيزي نيست
1395
01:23:54,440 --> 01:23:56,007
.ولي يه ذره حساس شده
1396
01:23:56,042 --> 01:23:57,976
...احساس کردم اگه باهات آشنا بشه
1397
01:23:58,010 --> 01:23:59,644
.درک ميکنم
1398
01:24:07,185 --> 01:24:08,619
،"رجينا"
1399
01:24:08,653 --> 01:24:10,533
...ميخوام آشنا بشي با -
ماريان"؟" -
1400
01:24:11,757 --> 01:24:13,958
ماريان"؟"
1401
01:24:13,992 --> 01:24:15,692
رابين"؟"
1402
01:24:17,595 --> 01:24:19,363
.فکر کردم تو مُردي
1403
01:24:19,397 --> 01:24:21,799
.فکر ميکردم ديگه هيچوقت تو رو نميبينم -
.منم همينطور -
1404
01:24:25,502 --> 01:24:27,170
مامان؟
1405
01:24:27,204 --> 01:24:30,106
رولند"؟"
1406
01:24:30,141 --> 01:24:32,142
!پسرم
1407
01:24:32,176 --> 01:24:33,509
!"رولند"
1408
01:24:38,215 --> 01:24:39,548
.تو
1409
01:24:41,218 --> 01:24:43,787
.تو اين کار رو کردي
1410
01:24:45,589 --> 01:24:48,491
.من فقط ميخواستم جونش رو نجات بدم
1411
01:24:48,525 --> 01:24:51,794
...تو هم دقيقاً مثل مادرت هستي
1412
01:24:51,828 --> 01:24:54,163
.هيچوقت به عواقب کارهات فکر نميکني
1413
01:24:54,197 --> 01:24:55,731
.من نميدونستم
1414
01:24:55,766 --> 01:24:57,533
.معلومه که نميدونستي
1415
01:25:00,069 --> 01:25:01,804
خب، بهتره اميدوار باشي که
1416
01:25:01,838 --> 01:25:04,473
.چيز ديگهاي رو با خودت نياورده باشي
1417
01:25:23,402 --> 01:25:30,402
..::..:: پايان فصل سوم ::..::..
1418
01:25:30,902 --> 01:25:40,902
:تــرجــمـه و تـنــظيـم
«King-AmirK» امـيــرمـهــدي عـاطـفــي نــيــا
(kingamirk@gmail.com)
1419
01:25:41,402 --> 01:25:48,402
:.:.:http://forum.free-offline.org:.:.:
1420
01:25:48,902 --> 01:25:55,902
.:.:.: منتظر زيرنويس ما براي فصل چهارم اين سريال زيبا باشيد :.:.:.
1421
01:26:10,066 --> 01:26:16,697
(شخصيت اِلسا يا ملکه برفي که در کارتون "منجمد" نيز ظاهر شد)