1 00:00:00,100 --> 00:00:01,840 ...آنچه گذشت 2 00:00:01,870 --> 00:00:04,080 توي سرزمين خودمون چه کسي بودي؟ - .من يه قابله بودم - 3 00:00:04,120 --> 00:00:06,090 .شايد بتوني يه مقدار من رو نصيحت کني 4 00:00:06,120 --> 00:00:08,160 .بذار خودم رو معرفي کنم .مي‌توني من رو "زيلينا" صدا کني 5 00:00:08,190 --> 00:00:10,690 چند نفر رو مي‌شناسيم که مي‌تونن کاه رو به طلا تبديل کنن؟ 6 00:00:10,730 --> 00:00:12,060 "پوست چروکين" 7 00:00:13,061 --> 00:00:18,061 تيم ترجمه فري آفلاين شما را به ديدن ...دنيايي اسرارآميز و شخصيت‌هاي شيرين داستاني دعوت مي‌کند 8 00:00:19,170 --> 00:00:22,370 ،اگه مي‌خواين خصوصي صحبت کنين .سريع اين کار رو بکنين 9 00:00:22,410 --> 00:00:23,640 ،ما تا 20 دقيقه باز مي‌کنيم 10 00:00:23,670 --> 00:00:27,680 هيچکس هم نمي‌تونه مانع .ليروي" براي خوردن خوراک گوشتش بشه" 11 00:00:27,710 --> 00:00:29,010 خبري از شکار ما نيست؟ 12 00:00:29,050 --> 00:00:30,280 کل اون خونه رعيتي و 13 00:00:30,310 --> 00:00:31,710 .زمين اطرافش رو گشتم...هيچي به هيچي 14 00:00:31,750 --> 00:00:32,920 خب، حالا که خورشيد طلوع کرده 15 00:00:32,950 --> 00:00:34,620 بايد به هر جايي که ...گلد" ممکنه بره سر بزنيم" 16 00:00:34,650 --> 00:00:36,850 .خونه‌اش، مغازه، کلبه‌اش 17 00:00:36,890 --> 00:00:38,550 چون آدم‌هاي مُرده عاشق .خونه‌هاي مخصوص تعطيلات هستن 18 00:00:38,590 --> 00:00:40,860 کسي مي‌تونه به من توضيح بده که چطور همچين چيزي ممکنه؟ 19 00:00:40,890 --> 00:00:42,290 ...ما همه "گلد" رو ديديم. اون 20 00:00:42,330 --> 00:00:43,960 .ناپديد شد .مي‌دونم 21 00:00:43,990 --> 00:00:45,460 .من ممکنه يه چيزايي بدونم 22 00:00:46,530 --> 00:00:48,170 ،وقتي به جنگل سحرآميز برگشتيم 23 00:00:48,200 --> 00:00:50,000 نيل" درباره احتمال" 24 00:00:50,030 --> 00:00:51,330 .برگردوندن پدرش حرف مي‌زد 25 00:00:51,370 --> 00:00:52,370 چي؟ چطوري؟ 26 00:00:52,400 --> 00:00:55,040 ...نمي‌دونست چطوري. اون فقط 27 00:00:55,070 --> 00:00:57,040 .دلش براي خونواده‌اش تنگ شده بود 28 00:00:57,070 --> 00:01:00,310 از روي نااميدي دنبال يه راهي .براي برگشتن به اين دنيا بود 29 00:01:00,340 --> 00:01:03,810 معتقد بود که راه حل اين موضوع .برگردوندن پدرش هست 30 00:01:03,850 --> 00:01:05,980 ،خب، اگه اون همچين نقشه‌اي داشته .پس مشخصه که يه مشکلي پيش اومده 31 00:01:06,020 --> 00:01:09,220 چون در حالي که "گلد" ممکنه ..."زنده و سرحال باشه، "نيل 32 00:01:09,250 --> 00:01:12,220 .اون...نمي‌دونيم در چه وضعيتي هستش 33 00:01:12,250 --> 00:01:14,260 حتي نمي‌دونيم موفق شده که .به "استوري بروک" برگرده يا نه 34 00:01:14,290 --> 00:01:15,860 .هيچکس اون رو از زمان طلسم جديد نديده 35 00:01:15,890 --> 00:01:17,130 .اون يه جايي همين بيرون هستش 36 00:01:17,160 --> 00:01:18,460 ،با تمام احترام 37 00:01:18,490 --> 00:01:21,360 ما الان مشکلات بزرگتري از فردي داريم که .گلد" رو برگردونده" 38 00:01:21,400 --> 00:01:23,900 مثلاً اين موضوع که اون .توي زيرزمين جادوگر شرور بوده 39 00:01:23,930 --> 00:01:26,870 مي‌خوام بدونم چه نقشه‌اي داشته .با اون طراحي مي‌کرده 40 00:01:26,900 --> 00:01:28,140 خب، بهترين راه براي فهميدن اين موضوع 41 00:01:28,170 --> 00:01:29,200 اينه که از خود "گلد" بپرسيم، درسته؟ 42 00:01:29,240 --> 00:01:30,440 ...اون مي‌تونه به ما بگه که جادوگر کيه 43 00:01:30,470 --> 00:01:31,550 .حتي شايد بگه که چطوري پيداش کنيم 44 00:01:31,570 --> 00:01:33,840 .من مي‌خوام به اون خونه رعيتي برگردم 45 00:01:33,880 --> 00:01:35,910 امکان داره اين جادوگر يه ردي از 46 00:01:35,940 --> 00:01:38,710 .اکسير يا عنصر خاصي به جا گذاشته باشه 47 00:01:38,750 --> 00:01:40,380 .باشه. فقط مراقب خودت باش 48 00:01:40,420 --> 00:01:43,350 .خب، اون بايد مراقب خودش باشه 49 00:01:43,380 --> 00:01:44,820 .اون به قلمروي من حمله کرده 50 00:01:44,850 --> 00:01:48,320 ،وقتي قرار باشه چيزي رو تلافي کنم .دست به هر کاري مي‌زنم 51 00:01:56,100 --> 00:01:58,470 .تو را احضار مي‌کنم، سياهپوش 52 00:02:01,770 --> 00:02:04,000 !"پوست چروکين" 53 00:02:05,610 --> 00:02:08,040 .کار نمي‌کنه 54 00:02:08,080 --> 00:02:11,110 سياهپوش فرار کرده و .از خيلي چيزا خبر داره 55 00:02:12,950 --> 00:02:15,080 .پيداش کن، خوشگله 56 00:02:15,120 --> 00:02:17,320 .همين الان پيداش کن 57 00:02:24,321 --> 00:02:31,321 با افتخار تقديم مي‌کند «King-AmirK» اميرمهدي عاطفي نيا 58 00:02:34,200 --> 00:02:40,800 «روزي روزگاري» قـسـمـت پـانـزدهـم از فـصـل سـوم «ذهن‌هاي آرام» تاريخ پخش و ترجمه: 93/01/11 59 00:02:47,510 --> 00:02:51,180 پس..."پوست چروکين" زنده‌ست؟ 60 00:02:51,220 --> 00:02:55,150 منظورم اينه که چطور ممکنه؟ 61 00:02:55,190 --> 00:02:57,490 .اميدوار بوديم که تو به ما بگي 62 00:02:57,520 --> 00:03:00,530 تو اون و اين مغازه رو .بهتر از هر کسي ديگه مي‌شناسي 63 00:03:00,560 --> 00:03:03,630 ،اگه اون توي "استوري بروک" هستش بايد يه سرنخي در اينجا 64 00:03:03,660 --> 00:03:04,930 درباره چطوري برگشتن اون 65 00:03:04,960 --> 00:03:06,300 .يا چطوري پيدا کردنش وجود داشته باشه 66 00:03:06,330 --> 00:03:09,100 آره. من...همين الان .شروع مي‌کنم به گشتن 67 00:03:09,130 --> 00:03:10,500 .حواست هم به اون باشه 68 00:03:10,540 --> 00:03:11,600 ...اگه اون به شهر برگشته باشه 69 00:03:11,640 --> 00:03:14,410 .مياد سراغ من. آره، مي‌دونم 70 00:03:16,980 --> 00:03:19,740 .من اينجا پيش تو مي‌مونم 71 00:03:20,830 --> 00:03:22,190 .جست‌وجو کردن رو خيلي‌خوب بلدم 72 00:03:22,210 --> 00:03:25,280 تو پيش من مي‌موني؟ 73 00:03:26,220 --> 00:03:27,720 ،اگه جادوگر بياد سراغت .اون ازت مراقبت مي‌کنه 74 00:03:27,750 --> 00:03:29,190 .مي‌دوني که اون سعي داشت من رو بُکشه 75 00:03:29,220 --> 00:03:31,790 .خب، شرايط عوض شده 76 00:03:31,820 --> 00:03:33,090 .دو بار 77 00:03:34,190 --> 00:03:35,830 ببخشيد؟ 78 00:03:35,860 --> 00:03:37,390 تو خوب بلدي دل يه دختر رو بدست بياري، مگه نه؟ 79 00:03:37,430 --> 00:03:40,130 .با اين کار مي‌خوام برات جبران کنم 80 00:03:40,160 --> 00:03:42,330 .باشه 81 00:03:42,370 --> 00:03:44,370 .خيلي‌خب، ما ديگه بهتره بريم جنگل 82 00:03:44,400 --> 00:03:47,200 .شايد بهتر باشه تو خونه بموني 83 00:03:47,240 --> 00:03:49,740 من؟ من از همه بهتر بلدم .رد کسي رو دنبال کنم 84 00:03:49,770 --> 00:03:51,480 .مي‌دونم ولي ما از پسش برميايم 85 00:03:51,510 --> 00:03:53,390 ...يادت نره که "زيلينا" چي گفت .تو بايد استراحت کني 86 00:03:57,710 --> 00:04:00,180 .بل"، ممنون بابت کمکت" 87 00:04:00,220 --> 00:04:01,580 .نگران نباش. ما پيداش مي‌کنيم 88 00:04:01,590 --> 00:04:03,450 .باشه. ممنونم 89 00:04:06,220 --> 00:04:09,330 اگه کسي باشه که بتونه اون جادوگر رو شکست بده 90 00:04:09,360 --> 00:04:12,530 ،و تو رو پيش خونواده‌ات برگردونه .اون شخص سياهپوش هستش 91 00:04:12,560 --> 00:04:14,800 .روش احيا کردن اون بايد اينجا باشه 92 00:04:14,830 --> 00:04:16,900 تو واقعاً بهش اعتقاد داري، درسته؟ 93 00:04:16,930 --> 00:04:22,670 ...من عاشقشم...با همه خصوصياتش 94 00:04:22,710 --> 00:04:25,370 .حتي خصوصيات تيره و تاري که داره 95 00:04:25,410 --> 00:04:27,410 آره، براي من يه ذره زمان برد ...تا از اين خصوصيات بدش بگذرم 96 00:04:27,440 --> 00:04:31,650 .و به مرد خوبي برسم که سعي داشت بشه 97 00:04:31,680 --> 00:04:35,750 .آدم خوبي شده بود 98 00:04:35,790 --> 00:04:37,950 .آره. همينطوره 99 00:04:37,990 --> 00:04:40,360 خنده داره که الان به ...خصوصيات تيره و تارش احتياج دارم 100 00:04:40,390 --> 00:04:44,560 .تا به عزيزان خودم برسم 101 00:04:46,660 --> 00:04:47,700 اون چيه؟ 102 00:04:49,930 --> 00:04:51,700 .يه گردنبند 103 00:04:51,730 --> 00:04:54,370 .مال "اِما" بود 104 00:04:54,400 --> 00:04:56,570 قرار بود نشاني از .زندگي مشترک ما باشه 105 00:04:57,570 --> 00:05:00,580 .نمي‌دونم چطوري توي اين سفر دوام آورده 106 00:05:00,610 --> 00:05:05,150 .چون از عشق حقيقي بوجود اومده 107 00:05:05,180 --> 00:05:07,380 .حالا دنبالم بيا 108 00:05:07,420 --> 00:05:09,780 فکر کنم بدونم کجا ميشه .چيزي که احتياج داريم رو پيدا کنيم 109 00:05:13,820 --> 00:05:16,160 فکر مي‌کني جادويي اينجا هست؟ 110 00:05:16,190 --> 00:05:17,160 .نه 111 00:05:17,190 --> 00:05:19,690 .چيزي بهتر از جادو...کتاب 112 00:05:19,730 --> 00:05:22,000 ،کتاب تاريخي، جادوگري 113 00:05:22,030 --> 00:05:23,900 .و خوشبختانه چندتا کتاب درباره سياهپوش 114 00:05:25,530 --> 00:05:27,670 از کجا شروع کنيم؟ 115 00:05:27,700 --> 00:05:29,600 .طاقچه به طاقچه 116 00:05:29,640 --> 00:05:33,410 .سلام عرض شد 117 00:05:33,440 --> 00:05:36,080 ...تو...چيزي گفتي 118 00:05:36,110 --> 00:05:38,180 .اينطرف 119 00:05:38,210 --> 00:05:41,650 .بذارين خودم رو معرفي کنم 120 00:05:41,680 --> 00:05:42,920 اون ديگه چيه؟ 121 00:05:42,950 --> 00:05:44,580 .نيازي نيست بترسين 122 00:05:44,620 --> 00:05:47,350 .من خدمتگزار حقير اين قلعه هستم 123 00:05:47,390 --> 00:05:50,260 .اسم من "لومير" هستش 124 00:05:52,460 --> 00:05:55,660 .مراقب جلد اين کتاب باش 125 00:05:55,700 --> 00:05:57,300 .يه دست من قلاب هستش 126 00:06:00,630 --> 00:06:03,200 ."خودشه..."پوست چروکين 127 00:06:17,020 --> 00:06:19,420 نيل"؟" !"نيل" 128 00:06:27,380 --> 00:06:28,380 "هنري" 129 00:06:28,410 --> 00:06:30,390 مامان. تمام شب رو بيرون بودي؟ 130 00:06:30,430 --> 00:06:31,830 .نشنيدم که خونه اومده باشي 131 00:06:31,870 --> 00:06:32,940 ،داشتم کار مي‌کردم 132 00:06:32,970 --> 00:06:35,040 ولي برات صبحانه گرفتم .چون من مادر خيلي خوبي هستم 133 00:06:35,070 --> 00:06:37,210 .يه مقدار کاکائو و کلوچه کنجدي 134 00:06:37,240 --> 00:06:39,540 به اين ميگي کلوچه؟ 135 00:06:39,580 --> 00:06:41,680 .ببخشيد، عزيزم .ما ديگه توي "منهتن" نيستيم 136 00:06:44,210 --> 00:06:45,880 مي‌خواي دوباره بري بيرون؟ 137 00:06:45,920 --> 00:06:47,120 .مجبورم، آره 138 00:06:47,150 --> 00:06:49,320 ليروي" رو يادت مياد، درسته؟" 139 00:06:49,350 --> 00:06:50,890 .امروز مي‌خوان با چندتا از دوستاش برن ماهيگيري 140 00:06:50,920 --> 00:06:52,390 مي‌خواي باهاشون بري؟ 141 00:06:52,420 --> 00:06:53,820 ...آره، من ميرم 142 00:06:53,860 --> 00:06:57,290 ...چون عاشق ماهيگيري هستم .نه به اين خاطر که حرفت رو باور کرده باشم 143 00:06:57,330 --> 00:06:58,490 چي؟ 144 00:06:58,530 --> 00:07:01,000 مي‌دوني که نمي‌توني گولم بزني، درسته؟ 145 00:07:01,030 --> 00:07:02,200 .يه چيزي هست 146 00:07:02,230 --> 00:07:05,300 .من دارم روي يه پرونده کار مي‌کنم .مي‌دوني که چطوري تمرکز مي‌کنم 147 00:07:05,330 --> 00:07:06,900 .نه، قضيه بيشتر از اين حرفاست 148 00:07:06,940 --> 00:07:08,100 ...اين شهر 149 00:07:08,140 --> 00:07:10,140 اين همه دوست قديمي که تابحال حرفي ازشون نزدي 150 00:07:10,170 --> 00:07:13,370 .و مردمي که مدام اطراف من زمزمه مي‌کنن 151 00:07:13,410 --> 00:07:15,340 .يه چيزي هست که تو به من نميگي 152 00:07:15,380 --> 00:07:17,210 ،اين يه کار کثيف هستش .اينکه مسئول وثيقه‌گذاري باشي 153 00:07:17,250 --> 00:07:18,750 .نمي‌خوام ذهنت رو درگير اين مسائل کنم 154 00:07:18,780 --> 00:07:21,820 .نمي‌توني به اين راحتي گولم بزني 155 00:07:21,850 --> 00:07:23,150 ،اگه نمي‌توني حقيقت رو به من بگي 156 00:07:23,190 --> 00:07:26,290 ...پس من مي‌خوام برگردم خونه ."برگردم به "نيويورک 157 00:07:30,290 --> 00:07:31,690 .ببخشيد 158 00:07:31,730 --> 00:07:33,130 الو؟ 159 00:07:33,160 --> 00:07:34,460 چي؟ 160 00:07:35,700 --> 00:07:37,430 .الان ميام 161 00:07:37,470 --> 00:07:39,100 ."من بايد برم، "هنري 162 00:07:39,130 --> 00:07:41,900 مامان، واقعاً جريان چيه؟ 163 00:07:45,140 --> 00:07:47,070 مچم رو گرفتي، باشه؟ .يه چيزي شده 164 00:07:47,110 --> 00:07:49,210 ،الان هم خيلي پيچيده‌تر شد 165 00:07:49,240 --> 00:07:51,010 پس فعلاً مي‌توني به من اعتماد کني که 166 00:07:51,050 --> 00:07:52,850 دارم تمام تلاش خودم رو مي‌کنم و بعداً تو رو در جريان مي‌ذارم؟ 167 00:07:52,880 --> 00:07:55,750 .بهت اعتماد مي‌کنم 168 00:07:55,780 --> 00:07:58,250 ."ممنونم، "هنري 169 00:07:58,290 --> 00:08:00,750 .دوسِت دارم 170 00:08:03,490 --> 00:08:07,330 .نيل"، تو اينجايي" چه اتفاقي افتاده؟ 171 00:08:09,830 --> 00:08:11,970 .من...نمي‌دونم 172 00:08:12,000 --> 00:08:14,570 من...يادم مياد که ديدم ،ماشين زرد رنگ از مرز شهر رد شد 173 00:08:14,600 --> 00:08:15,940 بعدش يادم مياد که 174 00:08:15,970 --> 00:08:18,300 ،داشتم توي جنگل "استوري بروک" پرسه مي‌زدم 175 00:08:18,340 --> 00:08:20,910 .جايي که ظاهراً اتفاقات خيلي زيادي رخ داده 176 00:08:20,940 --> 00:08:23,940 شما بهش ميگين يا من بگم؟ 177 00:08:23,980 --> 00:08:26,110 چي رو؟ 178 00:08:26,150 --> 00:08:28,880 .نيل"، ما فکر مي‌کنيم که پدرت برگشته" 179 00:08:28,920 --> 00:08:30,580 برگشته؟ 180 00:08:30,620 --> 00:08:32,120 .من تازه مُردنش رو ديدم 181 00:08:32,150 --> 00:08:33,520 منظورتون چيه که برگشته؟ 182 00:08:33,550 --> 00:08:34,550 .آروم باش 183 00:08:38,760 --> 00:08:40,390 اين ديگه چيه؟ 184 00:08:40,430 --> 00:08:42,290 .نمي‌دونم 185 00:08:43,930 --> 00:08:46,330 بل"، ميشه بيشتر تحقيق کني؟" 186 00:08:46,370 --> 00:08:47,600 .آره. حتماً 187 00:08:47,630 --> 00:08:49,000 .عکس رو برات مي‌فرستم - .باشه - 188 00:08:49,040 --> 00:08:52,070 ميشه ما...يه دقيقه تنها باشيم؟ 189 00:08:52,110 --> 00:08:53,400 .آره، حتماً 190 00:09:01,710 --> 00:09:03,010 ...خوشحالم که مي‌بينمت 191 00:09:03,050 --> 00:09:05,020 .خيلي بهتر که تو رو يادم مياد 192 00:09:05,050 --> 00:09:06,450 .منم از ديدنت خوشحالم 193 00:09:06,490 --> 00:09:08,520 واقعاً يک سال گذشته؟ 194 00:09:08,550 --> 00:09:10,190 .آره 195 00:09:10,220 --> 00:09:12,620 کِي مي‌تونم "هنري" رو ببينم؟ 196 00:09:12,660 --> 00:09:15,330 ...نيل"، من" 197 00:09:15,360 --> 00:09:16,690 مي‌دونم...باشه، مي‌دونم که نمي‌تونم 198 00:09:16,730 --> 00:09:18,600 ...دوباره يه دفعه به زندگي شما برگردم ولي 199 00:09:18,630 --> 00:09:20,260 .نه...موضوع اين نيست 200 00:09:21,300 --> 00:09:24,140 ...حافظه من برگشته ولي اون 201 00:09:24,170 --> 00:09:27,240 ...اون چيزي رو به ياد نداره .طلسم، زندگي قبليش 202 00:09:27,270 --> 00:09:28,440 .من 203 00:09:28,470 --> 00:09:29,570 .تو 204 00:09:30,640 --> 00:09:32,580 درباره پدرش چي مي‌دونه؟ 205 00:09:32,610 --> 00:09:34,280 ،چيزي که من تا يه هفته پيش مي‌دونستم 206 00:09:34,310 --> 00:09:36,150 اينکه تو اجازه دادي من بيفتم زندان 207 00:09:36,180 --> 00:09:37,610 .و هيچوقت دوباره پيش ما برنگشتي 208 00:09:37,650 --> 00:09:39,150 .ولي من چاره‌اي نداشتم .خودت که مي‌دوني 209 00:09:39,180 --> 00:09:41,120 ،آره...من الان مي‌دونم 210 00:09:41,150 --> 00:09:43,550 .ولي توي يک سال گذشته که نمي‌دونستم 211 00:09:43,590 --> 00:09:45,460 .پس پسرم اصلاً نمي‌دونه که من واقعاً کي هستم 212 00:09:45,490 --> 00:09:47,690 فقط فکر مي‌کنه من يه عوضي هستم که .اون رو تنها گذاشته 213 00:09:47,730 --> 00:09:49,360 .بايد حافظه‌اش رو برگردونيم 214 00:09:49,390 --> 00:09:51,030 .بايد درستش کنيم 215 00:09:51,060 --> 00:09:52,530 ...بايد کسي باشه که بتونه 216 00:09:52,560 --> 00:09:54,800 ...پري آبي يا...پدرم...اون 217 00:09:54,830 --> 00:09:55,970 ..."نيل" 218 00:09:56,000 --> 00:10:01,570 اون واقعاً زندگي شادي .توي "نيويورک" داشت 219 00:10:01,610 --> 00:10:03,710 .تو نمي‌خواي که حافظه اون برگرده 220 00:10:03,740 --> 00:10:06,980 .شايد اين کار به صلاح باشه 221 00:10:07,010 --> 00:10:10,910 .ولي من پدرشم 222 00:10:10,950 --> 00:10:13,480 .دلم مي‌خواد بدونه که من کسي هستم 223 00:10:13,520 --> 00:10:15,650 .متوجه نميشم 224 00:10:15,690 --> 00:10:18,850 ،من تمام گوشه و کنار اينجا رو گردگيري کردم 225 00:10:18,890 --> 00:10:21,320 چطور تابحال با هم برخوردي نداشتيم؟ 226 00:10:21,360 --> 00:10:23,330 ،اينجا قلعه بزرگي هستش 227 00:10:23,360 --> 00:10:26,390 .از من زياد استفاده نمي‌شد 228 00:10:26,430 --> 00:10:30,070 متأسفانه من وقتي بيدار ميشم که .شمع‌هاي من روشن بشن 229 00:10:30,100 --> 00:10:33,200 .حکم مجازات من همينه 230 00:10:33,240 --> 00:10:34,500 مجازات توسط کي؟ 231 00:10:34,540 --> 00:10:38,440 خودت چي فکر مي‌کني؟ اون اصلاً مي‌دونه کجاست؟ 232 00:10:38,470 --> 00:10:40,210 ."معلومه ديگه، "پوست چروکين 233 00:10:40,240 --> 00:10:41,410 ،ما سال‌ها پيش قول و قراري با هم گذاشتيم 234 00:10:41,440 --> 00:10:43,380 ،وقتي من نتونستم سر قولم بمونم 235 00:10:43,410 --> 00:10:46,080 .اون کاري کرد که بهاش رو بپردازم 236 00:10:46,120 --> 00:10:48,120 اون که اينجا نيست، درسته؟ 237 00:10:48,150 --> 00:10:50,050 .نه، اون...مُرده 238 00:10:51,000 --> 00:10:52,400 ولي ما داريم سعي مي‌کنيم که .اون رو برگردونيم 239 00:10:52,420 --> 00:10:54,420 .تو گفتي که زمان زيادي رو اينجا بودي 240 00:10:54,460 --> 00:10:56,660 چيزي مي‌دوني که بشه باهاش سياهپوش رو برگردوند؟ 241 00:10:56,690 --> 00:10:59,960 .من خيلي چيزا مي‌دونم 242 00:11:00,000 --> 00:11:01,260 .بايد به ما کمک کني 243 00:11:01,300 --> 00:11:03,400 ،اگه اين کار رو نکني .ديگه هيچوقت خونواده‌ام رو نمي‌بينم 244 00:11:04,500 --> 00:11:06,500 چرا بايد به احياي مردي کمک کنم که 245 00:11:06,530 --> 00:11:08,640 من رو توي اين زندان شمعي قرار داد؟ 246 00:11:08,670 --> 00:11:12,740 اون "پوست چروکين" که تو مي‌شناختي ،ممکنه بيرحم و خشن بوده 247 00:11:12,770 --> 00:11:14,710 .ولي با اون موقع خيلي فرق کرده 248 00:11:14,740 --> 00:11:16,940 ،اگه به ما کمک کني 249 00:11:16,980 --> 00:11:21,150 .مي‌دونم که تو رو به شکل انساني خودت برمي‌گردونه 250 00:11:21,180 --> 00:11:22,750 .خواهش مي‌کنم 251 00:11:22,780 --> 00:11:27,120 ...قفسه کتاب پشت سرت .کمد پاييني 252 00:11:27,160 --> 00:11:30,460 خودت مي‌فهمي کدوم هستش .وقتي ببينيش 253 00:11:30,490 --> 00:11:33,330 .اون کتابي درباره سياهپوش هستش 254 00:11:41,560 --> 00:11:42,960 اين ديگه چه جور کتابي هستش؟ 255 00:11:42,980 --> 00:11:44,240 .اين يه کتاب نيست 256 00:11:44,270 --> 00:11:46,370 .يه مخفيگاه هستش 257 00:11:50,780 --> 00:11:52,040 اين چيه؟ 258 00:11:52,080 --> 00:11:56,620 .کليد سردابه سياهپوش هستش 259 00:11:56,650 --> 00:11:58,620 سردابه سياهپوش؟ 260 00:11:58,650 --> 00:12:02,150 ...جايي که اولين سياهپوش بوجود اومد 261 00:12:02,190 --> 00:12:05,590 .زاده شده از...خب، تاريکي 262 00:12:05,630 --> 00:12:08,530 ،اگه مي‌خواين که "پوست چروکين" رو احيا کنين 263 00:12:08,560 --> 00:12:10,760 .بايد برين به اونجا 264 00:12:10,800 --> 00:12:14,270 توي اين سفر ما رو راهنمايي مي‌کني؟ 265 00:12:14,300 --> 00:12:16,500 اگه قول شما حقيقت داشته باشه که سياهپوش 266 00:12:16,540 --> 00:12:20,940 ،من رو به شکل انساني خودم برمي‌گردونه 267 00:12:20,970 --> 00:12:22,910 .آره، کمکتون مي‌کنم 268 00:12:25,480 --> 00:12:28,010 .فردا اول صبح راه مي‌افتيم 269 00:12:49,330 --> 00:12:52,340 .کارت خوب بود 270 00:12:52,370 --> 00:12:54,910 ...فکر نمي‌کنم بهت شک کرده باشن 271 00:12:54,940 --> 00:12:57,510 .اين خيلي چيزا رو درباره اونا مشخص مي‌کنه 272 00:12:57,540 --> 00:13:00,140 .اون "بل" انقدري که فکر مي‌کنه باهوش نيست 273 00:13:00,180 --> 00:13:01,610 .همينطور پسرش 274 00:13:01,650 --> 00:13:04,380 .احمق‌تر از اين حرفا هستن 275 00:13:04,420 --> 00:13:05,850 اونا از روي نااميدي خواستار 276 00:13:05,880 --> 00:13:08,050 .برگردوندن "پوست چروکين" خودشون هستن 277 00:13:08,090 --> 00:13:10,920 .نه تنها نااميد...بلکه کور شدن 278 00:13:10,960 --> 00:13:13,690 .آزادم کن. به اندازه کافي کمکت کردم 279 00:13:13,720 --> 00:13:15,590 .صدات رو براي من بلند نکن، شمع 280 00:13:15,630 --> 00:13:18,200 ،کارهاي بيشتري بايد انجام بشه ...تو هم اين کار رو مي‌کني 281 00:13:19,530 --> 00:13:23,070 .مگراينکه بخواي مهر روي پاکت نامه بشي 282 00:13:26,140 --> 00:13:27,940 .چقدر زود اومدي اينجا 283 00:13:27,970 --> 00:13:30,340 ،خب، احساس کردم يه ذره نگراني 284 00:13:30,370 --> 00:13:32,170 ولي اومدم اينجا که بهت بگم 285 00:13:32,210 --> 00:13:34,540 اصلاً نيازي به نگراني نيست 286 00:13:34,580 --> 00:13:37,110 وقتي براي مدتي .تکون خوردن بچه‌ات رو حس نمي‌کني 287 00:13:37,150 --> 00:13:39,650 .اصلاً چيز بدي نيست 288 00:13:39,680 --> 00:13:41,080 .بيا 289 00:13:41,120 --> 00:13:43,090 آب پرتقال؟ 290 00:13:43,120 --> 00:13:44,690 .باور کن 291 00:13:44,720 --> 00:13:49,260 ببين، نوزادان قبل از زايمان ،کمتر تکون مي‌خورن 292 00:13:49,290 --> 00:13:51,330 واسه همين امکان داره زودتر از اون که فکر مي‌کنيم 293 00:13:51,360 --> 00:13:53,430 .زايمان کني 294 00:13:53,460 --> 00:13:54,430 .بيا - .شايد - 295 00:13:54,460 --> 00:13:55,560 شايد فقط نگرانم 296 00:13:55,600 --> 00:13:57,430 ...به خاطر اتفاقاتي که داره مي‌افته 297 00:13:57,470 --> 00:13:59,370 .منظورم آماده شدن براي بچه‌ست 298 00:13:59,400 --> 00:14:01,770 .همينطور جادوگر شرور 299 00:14:03,110 --> 00:14:06,010 همه توي شهر دارن .درباره اين موضوع صحبت مي‌کنن 300 00:14:06,040 --> 00:14:07,940 چيز بيشتري ازش نفهميدين؟ 301 00:14:07,980 --> 00:14:09,110 .نه 302 00:14:09,150 --> 00:14:10,450 منم اينجا توي خونه گير افتادم 303 00:14:10,480 --> 00:14:12,450 وقتي بقيه دارن .اون بيرون دنبالش مي‌گردن 304 00:14:15,050 --> 00:14:19,150 هيچکس در حال حاضر .به اندازه تو تلاش نمي‌کنه 305 00:14:19,190 --> 00:14:22,660 منظورم اينه که تو داري .يه شخص کاملاً جديد رو بوجود مياري 306 00:14:22,690 --> 00:14:25,330 .حالا آبميوه‌ات رو بخور 307 00:14:25,360 --> 00:14:27,030 .درسته 308 00:14:43,710 --> 00:14:45,650 .هميشه جواب ميده 309 00:14:45,680 --> 00:14:47,110 .تو بي‌نظيري 310 00:14:47,150 --> 00:14:51,120 شاهزاده خانم يا آقات ممکنه .خيلي زود بدنيا بياد 311 00:14:51,150 --> 00:14:54,320 نمي‌ذارم اين بچه رو .بدون من بدنيا بياري 312 00:15:12,260 --> 00:15:14,600 .خودت رو نشون بده، جونور بالدار 313 00:15:19,440 --> 00:15:20,740 .معذرت مي‌خوام، بانوي من 314 00:15:20,770 --> 00:15:23,340 .فکر کردم جادوگر شرور هستين 315 00:15:23,370 --> 00:15:27,180 .منم فکر کردم که يه ميمون بالدار هستي 316 00:15:27,210 --> 00:15:33,080 اميدوارم اشتباهم به قيمت .سرم تموم نشه، اعلي حضرت 317 00:15:33,120 --> 00:15:35,620 .پس تو مي‌دوني که من کي هستم 318 00:15:35,650 --> 00:15:38,490 شهرت و آوازه شما .در جنگل سحرآميز پيچيده 319 00:15:38,520 --> 00:15:40,220 .اسم شما رو نمي‌دونم 320 00:15:40,260 --> 00:15:42,890 .رابين" از "لاکسلي" در خدمت شماست" 321 00:15:46,200 --> 00:15:48,230 همون دزده؟ 322 00:15:48,260 --> 00:15:50,470 ،خب، حالا که بحث لقب کشيده شد وسط 323 00:15:50,500 --> 00:15:53,200 مگه شما رو اساساً به اسم ملکه شيطاني صدا نمي‌کنن؟ 324 00:15:53,240 --> 00:15:55,700 .من "رجينا" رو ترجيح ميدم 325 00:15:57,010 --> 00:16:00,440 فکر کردي با تير و کمان مي‌توني جادوگر شرور رو بُکشي؟ 326 00:16:00,480 --> 00:16:02,640 .خب، مي‌خوام تمام سعي خودم رو بکنم 327 00:16:02,680 --> 00:16:06,310 .متأسفانه خيلي دير رسيديم .اون خيلي وقته از اينجا رفته 328 00:16:06,350 --> 00:16:08,480 .خب، شايد يه ردي بجا گذاشته باشه 329 00:16:08,520 --> 00:16:11,750 .منم همچين چيزي رو اميدوار بودم 330 00:16:11,790 --> 00:16:13,820 .خب، پس يه همکار پيدا کردي 331 00:16:16,960 --> 00:16:20,530 .يادم نمياد درخواست همکاري کرده باشم 332 00:16:20,560 --> 00:16:23,300 .نکردي 333 00:16:25,600 --> 00:16:28,400 .فقط...سر راه من قرار نگير 334 00:16:28,440 --> 00:16:30,000 .حتي فکرش هم نمي‌کنم 335 00:16:30,040 --> 00:16:34,170 ما...قبلاً با هم آشنا نشديم؟ 336 00:16:34,210 --> 00:16:38,980 .بعيد مي‌دونم ملاقات با شما رو فراموش کرده باشم 337 00:16:41,080 --> 00:16:42,320 البته مگراينکه 338 00:16:42,350 --> 00:16:44,650 توي اين يک سالي اتفاق افتاده باشه که .هيچکس به ياد نمياره 339 00:16:44,690 --> 00:16:46,490 اين هم يه دليل ديگه براي اينکه .اين جادوگر رو پيدا کنيم 340 00:16:46,520 --> 00:16:49,720 شايد اون بتونه يه مقدار .بصيرت به حافظه پاک شده ما بده 341 00:16:56,160 --> 00:16:58,230 گفتم شايد بخواي .يه مقدار تغذيه کني 342 00:17:01,430 --> 00:17:03,800 هيچي به اندازه ژله سبز .اشتهاي آدم رو باز نمي‌کنه 343 00:17:03,840 --> 00:17:07,540 خب، من فهميدم که .خصوصيات دارويي فوق‌العاده‌اي داره 344 00:17:07,570 --> 00:17:09,580 تو رو گذاشتن که مراقب من باشي، درسته؟ 345 00:17:09,610 --> 00:17:11,210 هيچکس باور نمي‌کرد که من همينجا بمونم؟ 346 00:17:11,250 --> 00:17:12,650 .اِما" فقط نگران تو هستش" 347 00:17:12,680 --> 00:17:14,750 فکر مي‌کرد برات بهتره که 348 00:17:14,780 --> 00:17:16,080 .دنبال پدرت نگردي 349 00:17:16,120 --> 00:17:18,250 .به هر حال ازت ممنونم 350 00:17:18,290 --> 00:17:20,090 که نقش پرستار بچه رو بازي مي‌کنم؟ 351 00:17:20,120 --> 00:17:22,620 که پيغام برگشتن رو .به "اِما" رسوندي 352 00:17:22,660 --> 00:17:25,490 ،تو هم جاي من بودي .همين کار رو مي‌کردي 353 00:17:25,530 --> 00:17:26,560 .آره 354 00:17:26,590 --> 00:17:29,630 چه حسي داره که نقش قهرمان رو بازي کني 355 00:17:29,660 --> 00:17:31,960 بعد از مدت‌ها که دزد دريايي بودي؟ 356 00:17:32,000 --> 00:17:33,560 .عجيبه 357 00:17:33,600 --> 00:17:35,800 براي تو چه حسي داره که نقش آدم بده رو بازي کني؟ 358 00:17:35,840 --> 00:17:37,340 الان من آدم بده شدم؟ 359 00:17:37,370 --> 00:17:39,770 خب، اگه واقعاً براي برگردوندن پدرت ،سخت تلاش کرده باشي 360 00:17:39,810 --> 00:17:42,210 به نظرم بايد از سياه‌ترين جادو استفاده کرده باشي و 361 00:17:42,240 --> 00:17:43,940 ،بهاي سياه‌تري پرداخته باشي 362 00:17:43,980 --> 00:17:46,180 هر چند مطمئنم که احساس مي‌کردي .ارزش چنين کاري رو داره 363 00:17:47,250 --> 00:17:49,080 ،من بايد برم دنبالش بگردم 364 00:17:49,110 --> 00:17:53,950 .تا وضعيتم رو با اون و پسرم درست کنم 365 00:17:53,990 --> 00:17:56,190 سؤال اينجاست که تو مي‌خواي مانع من بشي؟ 366 00:17:56,220 --> 00:17:58,620 .من مانع تو هستم 367 00:18:04,800 --> 00:18:07,330 چي کار داري مي‌کني؟ 368 00:18:07,370 --> 00:18:09,800 .خيلي از موعدش گذشته 369 00:18:12,200 --> 00:18:14,600 ،گاهي اوقات وقتي بهت نگاه مي‌کنم .فقط يه مرد مي‌بينم 370 00:18:14,640 --> 00:18:20,040 ،يادم ميره که پشت اين چيزا ...تو هنوزم اون پسر بچه‌اي هستي که 371 00:18:20,080 --> 00:18:22,210 .بعد از اون همه سال دنبالش مي‌گشتم 372 00:18:22,250 --> 00:18:25,380 .آره، يادم نرفته 373 00:18:25,420 --> 00:18:31,290 ...ما توي وضعيت خيلي مزخرفي قرار گرفتيم .به خاطر يه زن 374 00:18:31,320 --> 00:18:34,830 ."من بايد اين کار رو بکنم، "کيلين 375 00:18:34,860 --> 00:18:36,260 خودت که مي‌دوني، درسته؟ 376 00:18:38,260 --> 00:18:40,900 ،تو 10 دقيقه وقت داري .بعدش به همه خبر ميدم که از اينجا رفتي 377 00:18:40,930 --> 00:18:42,530 .ممنونم 378 00:18:45,840 --> 00:18:48,170 ،مي‌دوني، از وقتي اين اتفاق افتاد 379 00:18:48,210 --> 00:18:50,840 من...مدام به فداکاري 380 00:18:50,880 --> 00:18:52,740 .پوست چروکين" فکر مي‌کردم" 381 00:18:52,780 --> 00:18:56,810 منظورم اينه که اون چطوري مُرد .تا مردم "استوري بروک" رو نجات بده 382 00:18:56,850 --> 00:18:59,050 .مي‌دوني که به اين خاطر نبود 383 00:18:59,080 --> 00:19:02,320 .اون مُرد تا ما رو نجات بده...خونواده‌اش رو 384 00:19:02,350 --> 00:19:04,720 .حداقل مثل يه قهرمان مُرد 385 00:19:04,760 --> 00:19:07,960 غافلگير شدي که همچين کاري رو کرد؟ 386 00:19:07,990 --> 00:19:10,490 معلومه که نه...تو شدي؟ 387 00:19:10,530 --> 00:19:11,690 .نمي‌دونم 388 00:19:11,730 --> 00:19:14,900 منظورم اينه که پدرم .هيچوقت آدم فداکاري نبود 389 00:19:14,930 --> 00:19:17,070 مي‌دونم آرزو مي‌کرد که .اجازه نمي‌داد من از اون دروازه رد بشم 390 00:19:17,100 --> 00:19:18,170 ،مي‌دونم که چقدر ناراحت و پشيمان بود 391 00:19:18,200 --> 00:19:19,870 ،ولي الان که خودم يه پسر دارم 392 00:19:19,900 --> 00:19:21,700 .نمي‌تونم تصور کنم کار اون رو انجام بدم 393 00:19:21,740 --> 00:19:24,870 اون خيلي از اتفاقي که .برات افتاد پشيمان بود 394 00:19:24,910 --> 00:19:28,080 اون...حاضر بود هر کاري بکنه تا .دوباره پيش تو برگرده 395 00:19:28,110 --> 00:19:30,340 ...خب، تنها چيزي که با هم مشترک هستيم اينه که 396 00:19:30,380 --> 00:19:32,510 منم حاضرم هر کاري بکنم تا .پيش "هنري" برگردم 397 00:19:32,550 --> 00:19:35,550 .هوا...داره سردتر ميشه 398 00:19:38,090 --> 00:19:39,250 .نگاه کن 399 00:19:56,670 --> 00:19:59,010 بجنب. بيا چيزي که .به خاطرش اومديم رو پيدا کنيم 400 00:19:59,040 --> 00:20:00,240 .بيا پدرم رو پيدا کنيم 401 00:20:00,810 --> 00:20:03,740 حال "نيل" چطور بود؟ 402 00:20:03,780 --> 00:20:06,180 .سخت بود. "هنري" شرايط رو پيچيده مي‌کنه 403 00:20:06,210 --> 00:20:07,550 .موضوع فقط من نيستم 404 00:20:07,580 --> 00:20:10,480 "اون اميدواره که "گلد .بتونه حافظه اون رو برگردونه 405 00:20:10,520 --> 00:20:13,020 .اين هم يه دليل ديگه که بايد پيداش کنيم - اينطوره؟ - 406 00:20:13,020 --> 00:20:14,220 ،تا چند روز پيش 407 00:20:14,260 --> 00:20:15,860 ...فکر مي‌کردم که حقيقت داره ولي الان 408 00:20:15,890 --> 00:20:17,060 الان چي؟ 409 00:20:17,090 --> 00:20:19,290 اون چطور مي‌تونه بدون اونا توي "استوري بروک" بمونه؟ 410 00:20:23,360 --> 00:20:25,630 .مگراينکه قصد همچين کاري رو نداشته باشي 411 00:20:25,670 --> 00:20:28,130 در نظر داري که بعد از شکستن طلسم 412 00:20:28,170 --> 00:20:29,800 به "نيويورک" برگردي؟ 413 00:20:29,840 --> 00:20:32,140 "تا يک هفته پيش، من و "هنري داشتيم بازي کامپيوتري مي‌کرديم 414 00:20:32,170 --> 00:20:33,570 .و ميوه خشک‌شده مي‌خورديم 415 00:20:33,610 --> 00:20:35,540 ،الان دارم دنبال سياهپوش مي‌گردم 416 00:20:35,580 --> 00:20:38,410 اميدوارم که اون بتونه کمکم کنه تا .جادوگر شرور غرب رو پيدا کنم 417 00:20:44,990 --> 00:20:46,950 گلد"! حالت خوبه؟" 418 00:20:46,990 --> 00:20:48,990 !نه، نه، نه، نه، حالم خوب نيست !حالم خوب نيست 419 00:20:49,020 --> 00:20:51,390 .من...نمي‌تونم صداها رو ساکت کنم 420 00:20:52,290 --> 00:20:54,660 .ما مي‌دونيم که تو اسير جادوگر بودي 421 00:20:54,690 --> 00:20:56,100 مي‌دوني که اون کجاست؟ 422 00:20:56,130 --> 00:20:59,370 ...آره. اون 423 00:20:59,400 --> 00:21:01,770 !جا نيست! جا نيست 424 00:21:01,800 --> 00:21:03,500 !صداهاي زيادي هستش !صداهاي خيلي زياد 425 00:21:03,540 --> 00:21:05,000 .بايد اون رو از اينجا ببريم 426 00:21:15,180 --> 00:21:18,050 !"گلد" - !داره فرار مي‌کنه - 427 00:21:18,080 --> 00:21:20,720 !من جلوش رو مي‌گيرم! برو 428 00:21:23,721 --> 00:21:28,721 :مــتـرجــم «King-AmirK» امـيـرمـهـدي 429 00:21:30,620 --> 00:21:32,690 .چيز بدردبخوري اينجا نيست 430 00:21:33,170 --> 00:21:35,470 .متأسفانه 431 00:21:35,510 --> 00:21:38,810 هيچکدوم از اينا خصوصيات جادويي نداره؟ 432 00:21:38,850 --> 00:21:41,280 خب، يه جادوگر خوب ،رد خودش رو مخفي مي‌کنه 433 00:21:41,320 --> 00:21:46,050 ولي يه جادوگر بهتر مي‌تونه .اونا رو پيدا کنه 434 00:21:46,090 --> 00:21:50,120 .اون رو پيدا مي‌کنيم .فقط صبور باش 435 00:21:53,130 --> 00:21:54,700 مي‌دوني، من داستان‌هاي زيادي 436 00:21:54,730 --> 00:21:58,140 ،درباره "ملکه شيطاني" کبير و وحشتناک شنيدم 437 00:21:58,170 --> 00:22:00,770 "ولي از اين زاويه، لقب "شيطاني 438 00:22:00,810 --> 00:22:03,210 .به نظر يه جورايي اغراق مياد 439 00:22:03,240 --> 00:22:08,850 ...شايد جسور و خشن باشي .ولي شيطاني نيستي 440 00:22:11,050 --> 00:22:13,950 .اين لقب خيلي بدردم خورد 441 00:22:13,990 --> 00:22:17,050 .ترس يه ابزار کاملاً مفيده 442 00:22:28,130 --> 00:22:30,300 اين چي؟ 443 00:22:30,340 --> 00:22:32,500 جادويي نيست؟ 444 00:22:32,540 --> 00:22:35,610 .نه زياد 445 00:22:35,640 --> 00:22:38,210 ولي اين مايع مي‌تونه ،باعث شجاعت بشه 446 00:22:38,240 --> 00:22:40,280 ،قدرت بده 447 00:22:40,310 --> 00:22:42,310 يا حتي يه جورايي .مثل اکسير عشق عمل کنه 448 00:22:45,520 --> 00:22:46,850 ،بهش ميگن ويسکي 449 00:22:46,880 --> 00:22:50,820 ...نه، جادويي نيست .مخصوصاً روز بعدش 450 00:22:54,590 --> 00:22:57,460 مي‌خواي مشروب بخوري؟ الان؟ 451 00:22:57,490 --> 00:23:01,630 خب، توي چند روز گذشته ،جون سالم از يه طلسم بدر برديم 452 00:23:01,670 --> 00:23:04,600 توي يه سرزمين کاملاً جديد بهوش اومديم 453 00:23:04,640 --> 00:23:07,000 .و يک سال از زندگي خودمون رو فراموش کرديم 454 00:23:09,310 --> 00:23:11,840 .من که ميگم همچين حقي داريم تو چي ميگي؟ 455 00:23:16,350 --> 00:23:19,250 .تو به عشق احتياج داري - مي‌خواي کمکم کني که يه همدم ديگه پيدا کنم؟ - 456 00:23:19,280 --> 00:23:22,350 .اوناهاش. اون يارويي که خالکوبي شير داره 457 00:23:23,520 --> 00:23:24,550 مشکلي پيش اومده؟ 458 00:23:28,260 --> 00:23:29,290 رجينا"؟" 459 00:23:37,700 --> 00:23:38,900 گلد"؟" 460 00:23:38,930 --> 00:23:41,770 !"اِما" 461 00:23:41,800 --> 00:23:44,010 نيل"، تو اينجا چه غلطي مي‌کني؟" 462 00:23:44,040 --> 00:23:46,440 انتظار داشتي روي تخت بخوابم وقتي که تو داري دنبال پدرم مي‌گردي؟ 463 00:23:46,470 --> 00:23:48,040 درسته. يادم رفته بود که .با چه کسي طرف هستم 464 00:23:48,080 --> 00:23:49,340 اثري ازش پيدا کردي؟ 465 00:23:49,380 --> 00:23:51,310 ،من و "ديويد" همين الان ديديمش .ولي دوباره فرار کرد 466 00:23:51,350 --> 00:23:53,250 پس حقيقت داره...که اون زنده‌ست؟ 467 00:23:53,280 --> 00:23:54,750 .آره. اون زنده‌ست 468 00:23:54,780 --> 00:23:56,080 حالش چطور بود؟ 469 00:23:56,120 --> 00:23:58,720 ،نمي‌دونم جادوگر باهاش چي کار کرده 470 00:23:58,750 --> 00:24:00,550 .ولي به نظر يه ذره ديوونه مي‌اومد 471 00:24:00,590 --> 00:24:02,060 ،وقتي درباره اون ازش پرسيدم 472 00:24:02,090 --> 00:24:03,790 ،انگار مي‌خواست به من بگه 473 00:24:03,830 --> 00:24:04,790 .ولي نتونست 474 00:24:04,830 --> 00:24:06,830 .خب، نمي‌تونه زياد دور شده باشه .بجنب 475 00:24:07,340 --> 00:24:09,540 مي‌خواي وقتت رو براي برگردوندن من به بيمارستان تلف کني؟ 476 00:24:09,560 --> 00:24:11,200 چون فقط اينجوري مي‌توني .من رو به اونجا برگردوني 477 00:24:11,230 --> 00:24:12,900 .باشه. بريم 478 00:24:21,040 --> 00:24:23,380 .پيداش کردين. خدا رو شکر 479 00:24:23,410 --> 00:24:24,580 حالا چي کار کنيم؟ 480 00:24:24,610 --> 00:24:27,210 .برين به طرف مرکز اون فضاي مسطح 481 00:24:27,250 --> 00:24:28,720 ،زير برف و يخ 482 00:24:28,750 --> 00:24:31,380 .راه ورود به سردابه رو پيدا مي‌کنين 483 00:24:36,960 --> 00:24:37,960 !"بل" 484 00:24:41,860 --> 00:24:45,300 .آره، کليد بايد وسطش قرار بگيره 485 00:24:45,330 --> 00:24:47,430 از اين موضوع مطمئني؟ 486 00:24:47,470 --> 00:24:52,000 من 200 سال توي ،کتابخونه "پوست چروکين" بودم 487 00:24:52,040 --> 00:24:54,540 بيشتر از هر موجود زنده ديگه‌اي 488 00:24:54,570 --> 00:24:57,110 .شاهد جادوي سياه و افسونگري بودم 489 00:24:57,140 --> 00:25:00,480 ببخشيد...گفتي چند سال اونجا بودي؟ 490 00:25:00,510 --> 00:25:03,020 .حداقل...200 سال 491 00:25:03,050 --> 00:25:04,380 .داره دروغ ميگه 492 00:25:06,350 --> 00:25:11,760 پوست چروکين" قبل از طلسم" .اون کتابخونه رو براي من ساخت 493 00:25:11,790 --> 00:25:13,960 .قدمت اونجا بيشتر از 30 سال نيست 494 00:25:13,990 --> 00:25:15,030 تو کي هستي؟ 495 00:25:15,060 --> 00:25:16,600 اگه نمي‌خواي بقيه عمر جاودانه‌ات رو 496 00:25:16,630 --> 00:25:19,600 ،زير برف بگذروني .بهتره حرف بزني 497 00:25:19,630 --> 00:25:21,600 ،من هميني هستم که مي‌بينيد 498 00:25:21,630 --> 00:25:23,500 فقط اين "پوست چروکين" نبود که 499 00:25:23,540 --> 00:25:25,840 .من رو به اين شکل درآورد 500 00:25:25,870 --> 00:25:28,670 .کار جادوگر شرور غرب بود 501 00:25:28,710 --> 00:25:33,040 جادوگر شرور؟ اون گفت که ما رو به اينجا بکشوني؟ 502 00:25:33,080 --> 00:25:35,950 اون مي‌خواد که شما سياهپوش رو برگردونين 503 00:25:35,980 --> 00:25:38,820 .تا بتونه اون رو با خنجرش کنترل کنه 504 00:25:38,850 --> 00:25:40,850 .باشه 505 00:25:40,890 --> 00:25:42,390 .بايد از اينجا بريم 506 00:25:42,420 --> 00:25:44,390 .بل"، صبر کن" .اين يعني ما مي‌تونيم اون رو برگردونيم 507 00:25:44,420 --> 00:25:45,890 فرقي مي‌کنه که کي ما رو به اينجا آورده؟ 508 00:25:45,920 --> 00:25:49,230 پوست چروکين" جونش رو" براي هميشه فدا نکرد 509 00:25:49,260 --> 00:25:52,560 .پس ممکنه دوباره برده شيطان بشه 510 00:25:52,600 --> 00:25:54,130 .پدرم استاد فرار کردن هستش 511 00:25:54,170 --> 00:25:56,170 مطمئنم يه راهي براي .فرار کردن از دستش پيدا مي‌کنه 512 00:25:56,200 --> 00:25:57,800 ولي اگه نتونه چي؟ 513 00:25:57,840 --> 00:25:59,170 فکر کن اون چي کار مي‌تونست بکنه 514 00:25:59,200 --> 00:26:01,410 .اگه سياهپوش تحت کنترلش بود 515 00:26:01,440 --> 00:26:04,370 .يه راه ديگه براي برگردوندن اون پيدا مي‌کنيم 516 00:26:04,410 --> 00:26:06,110 اگه راه ديگه‌اي نباشه چي؟ 517 00:26:07,410 --> 00:26:09,810 .نمي‌تونم وقت بيشتري رو تلف کنم .بايد برگردم 518 00:26:09,850 --> 00:26:11,950 .به هر قيمتي که مي‌خواد باشه 519 00:26:14,420 --> 00:26:16,420 پدرت هم همين حرف رو به خودش زد 520 00:26:16,450 --> 00:26:17,750 وقتي اون طلسم رو راه انداخت که 521 00:26:17,790 --> 00:26:21,160 .مردم بيشماري رو به بدبختي کشوند 522 00:26:21,190 --> 00:26:23,890 .اشتباه اون رو تکرار نکن 523 00:26:32,870 --> 00:26:34,070 !نيل"، صبر کن" 524 00:27:13,310 --> 00:27:14,540 پوست چروکين"؟" 525 00:27:21,520 --> 00:27:23,050 پس "نيويورک"، هان؟ 526 00:27:23,080 --> 00:27:24,520 .من پيتزا دوست دارم 527 00:27:24,550 --> 00:27:26,090 هنري" هم دوست داشت؟" 528 00:27:26,120 --> 00:27:27,420 .اون عاشق پيتزاست 529 00:27:27,460 --> 00:27:29,520 .منظورم زندگي توي شهر بود 530 00:27:29,560 --> 00:27:31,030 .آره. اون هم دوست داشت 531 00:27:31,060 --> 00:27:34,060 بالأخره وقت داشتيم تمام کارهايي که .توي حالت عادي نمي‌تونستيم رو انجام بديم 532 00:27:34,100 --> 00:27:35,160 مثلاً چي؟ 533 00:27:35,200 --> 00:27:38,700 ،پارک بريم، سينما، باغ وحش 534 00:27:38,730 --> 00:27:40,130 .هيچ کاري نکنيم 535 00:27:40,170 --> 00:27:42,600 .زندگي خوب بود...واقعاً خوب 536 00:27:42,640 --> 00:27:45,240 احساس تنهايي نمي‌کردين؟ فقط خودتون دوتا بودين؟ 537 00:27:47,410 --> 00:27:49,440 ،هنري" يه عالمه دوست توي مدرسه داشت" 538 00:27:49,480 --> 00:27:52,780 .منم...يکي رو داشتم 539 00:27:52,810 --> 00:27:54,450 .ببخشيد - چرا معذرت مي‌خواي؟ - 540 00:27:54,480 --> 00:27:56,550 .معلومه که اين کار رو کردي 541 00:27:56,580 --> 00:27:59,790 ...اينجوري نبوده که ما با هم باشيم 542 00:27:59,820 --> 00:28:01,790 ...يا حتي به ياد بياري 543 00:28:02,960 --> 00:28:04,260 جدي بود؟ 544 00:28:04,290 --> 00:28:05,430 .طرف خواستگاري کرد ازم 545 00:28:07,830 --> 00:28:09,900 .بعدش به يه ميمون بالدار تبديل شد 546 00:28:12,200 --> 00:28:13,870 .چه جالب 547 00:28:13,900 --> 00:28:14,970 .راحت باش، بخند 548 00:28:15,000 --> 00:28:17,000 .نزديک بود با يه هيولا از سرزمين "آز" ازدواج کنم 549 00:28:17,040 --> 00:28:18,070 .خيلي خنده داره 550 00:28:18,110 --> 00:28:19,170 من نزديک بود با 551 00:28:19,210 --> 00:28:21,340 يکي از نوکران پدربزرگ اهريمني .خودم، "پيتر پن"، ازدواج کنم 552 00:28:22,440 --> 00:28:23,840 .واسه همين درکت مي‌کنم 553 00:28:31,690 --> 00:28:34,390 .متأسفم که رابطه شما به جايي نرسيد 554 00:28:34,420 --> 00:28:35,420 واقعاً؟ 555 00:28:35,460 --> 00:28:38,160 ."من بهت اهميت ميدم، "اِما .هميشه بهت اهميت ميدم 556 00:28:38,190 --> 00:28:41,260 ...فقط مي‌خوام خوشحال و خوشبخت باشي 557 00:28:41,290 --> 00:28:42,860 .حتي اگه با من نباشي 558 00:28:42,900 --> 00:28:45,500 .ما يه زماني خوشبخت بوديم 559 00:28:45,530 --> 00:28:47,830 .هيچوقت "تالاهاسي" رو پيدا نکرديم 560 00:28:55,480 --> 00:28:57,080 بل"، چي پيدا کردي؟" 561 00:28:57,110 --> 00:28:58,910 ،"نماد روي دست "نيل 562 00:28:58,940 --> 00:29:00,380 ...مال يه جادوي باستاني هستش 563 00:29:00,410 --> 00:29:03,750 .کليدي که سردابه سياهپوش رو باز مي‌کنه 564 00:29:03,780 --> 00:29:06,650 به نظرم ممکنه ازش براي احياي "پوست چروکين" استفاده کرده باشه 565 00:29:06,690 --> 00:29:09,120 .وقتي که توي جنگل سحرآميز بوديم 566 00:29:09,150 --> 00:29:10,990 صبر کن ببينم، پس اون "گلد" رو برگردونده؟ 567 00:29:11,020 --> 00:29:12,520 .داستان از اينجا مبهم ميشه 568 00:29:12,560 --> 00:29:15,590 سردابه فقط در ازاي جون يکي ديگه 569 00:29:15,630 --> 00:29:17,400 .سياهپوش رو احيا مي‌کنه 570 00:29:17,430 --> 00:29:19,030 يه دقيقه صبر کن ببينم. چي؟ 571 00:29:19,060 --> 00:29:21,900 .اين يه معاوضه نفر به نفر هستش 572 00:29:21,930 --> 00:29:24,040 ...اگه "نيل" از اون کليد استفاده کرده 573 00:29:24,070 --> 00:29:26,370 .بايد الان مُرده باشه 574 00:29:29,310 --> 00:29:31,510 نيل"؟ "نيل"؟" 575 00:29:33,980 --> 00:29:36,110 نيل"، تو چي کار کردي؟" 576 00:29:46,110 --> 00:29:47,880 !"نيل" !"نيل" 577 00:29:47,910 --> 00:29:49,620 چي شده؟ 578 00:29:50,980 --> 00:29:52,850 حالت خوبه؟ 579 00:29:54,100 --> 00:29:55,730 "نيل" 580 00:29:55,760 --> 00:29:57,700 .چيزي نيست 581 00:29:57,730 --> 00:29:59,570 فقط طاقت بيار، باشه؟ 582 00:30:03,640 --> 00:30:04,670 "بل" 583 00:30:08,050 --> 00:30:09,450 "بي" 584 00:30:09,480 --> 00:30:11,380 .نه 585 00:30:14,620 --> 00:30:15,650 "بي" 586 00:30:15,690 --> 00:30:18,620 ."بيچاره "بلفاير 587 00:30:18,660 --> 00:30:21,420 .نتونست از اشتباهات پدرش درس عبرت بگيره 588 00:30:21,460 --> 00:30:24,830 .به شدت مي‌خواست پيش پسرش برگرده 589 00:30:24,860 --> 00:30:26,600 .نتونست متوجه جزئيات بشه 590 00:30:26,630 --> 00:30:28,460 .کار تو بود .تو اون رو گول زدي 591 00:30:28,500 --> 00:30:30,830 ...من فقط به کمک يک دوست 592 00:30:30,870 --> 00:30:33,440 يه سري اطلاعات حياتي رو .در اختيارش گذاشتم 593 00:30:33,470 --> 00:30:34,970 .پسرت بقيه کارها رو انجام داد 594 00:30:35,000 --> 00:30:36,940 .بهاش رو بهش نگفتي 595 00:30:36,970 --> 00:30:40,480 .يادم رفت، عزيزم 596 00:30:40,510 --> 00:30:42,840 ...هر چند فکر مي‌کردم کاملاً مشخص باشه 597 00:30:42,880 --> 00:30:44,180 .يه جان در ازاي جان ديگه 598 00:30:44,210 --> 00:30:45,680 .همه چي درست ميشه، پسرم 599 00:30:45,720 --> 00:30:47,220 .بعيد مي‌دونم 600 00:30:49,220 --> 00:30:51,090 .برو 601 00:30:55,690 --> 00:30:57,530 .نمي‌ذارم بميره 602 00:31:03,570 --> 00:31:05,070 ."متأسفم، "پوست چروکين 603 00:31:06,170 --> 00:31:08,400 .نمي‌توني هر دوتاشون رو داشته باشي 604 00:31:14,180 --> 00:31:16,340 .فکر نمي‌کردم همچين کاري بکني 605 00:31:24,320 --> 00:31:26,520 ،پسرت رو بدست آوردي 606 00:31:26,550 --> 00:31:28,090 .ولي خودت رو از دست دادي 607 00:31:31,360 --> 00:31:32,460 پوست چروکين"؟" 608 00:31:32,490 --> 00:31:34,160 .نه 609 00:31:34,200 --> 00:31:35,900 .من "پوست چروکين" نيستم 610 00:31:35,930 --> 00:31:37,400 .جا نيست 611 00:31:37,430 --> 00:31:38,800 .جا نيست 612 00:31:38,830 --> 00:31:40,170 .من "پوست چروکين" نيستم 613 00:31:40,200 --> 00:31:41,670 .کافيه 614 00:31:41,700 --> 00:31:43,870 .ديوانگي تو مال خودته، نه من 615 00:31:43,900 --> 00:31:45,470 .وقت رفتنه 616 00:31:45,510 --> 00:31:49,810 .ولي قبل از رفتن، اون رو بُکش 617 00:31:57,020 --> 00:31:58,120 پوست چروکين"؟" 618 00:32:02,390 --> 00:32:03,520 !شمع 619 00:32:03,560 --> 00:32:05,570 !برو! نمي‌تونم مدت زيادي نگهش دارم 620 00:32:05,590 --> 00:32:06,990 !برو! عجله کن 621 00:32:07,450 --> 00:32:10,320 !نذار از اين عذاب وجدانم پشيمان بشم 622 00:32:10,340 --> 00:32:12,100 !از اينجا برو 623 00:32:13,760 --> 00:32:15,650 .از اين کارت پشيمان ميشي، شمع 624 00:32:26,410 --> 00:32:27,930 .فکر کنم..."گلد" درون توئه 625 00:32:27,940 --> 00:32:29,780 .فکر کنم اينجوريه که تو هنوز زنده‌اي 626 00:32:30,090 --> 00:32:31,860 .صداي پدرم توي سرم مي‌پيچه 627 00:32:31,890 --> 00:32:33,460 .اونجاست. اون توي منه 628 00:32:33,490 --> 00:32:35,050 .مي‌گفت جايي نيست. منظورش تو بودي 629 00:32:35,060 --> 00:32:36,890 ."ازت مي‌خوام به من کمک کني، "اِما 630 00:32:38,360 --> 00:32:39,560 .از جادوت استفاده کن 631 00:32:39,600 --> 00:32:41,770 .من و پدرم رو از هم جدا کن 632 00:32:41,800 --> 00:32:43,170 .واقعاً؟ تو مي‌ميري 633 00:32:43,200 --> 00:32:45,700 مي‌دونم ولي تو بيشتر از من به پدرم احتياج داري 634 00:32:45,740 --> 00:32:48,640 ...تا بفهمي که جادوگر کيه .تا شهر رو نجات بدي 635 00:32:48,670 --> 00:32:49,710 .بايد اين کار رو بکني 636 00:32:49,740 --> 00:32:51,070 ...تابحال همچين کاري نکردم 637 00:32:51,110 --> 00:32:52,080 .جادويي به اين بزرگي 638 00:32:52,110 --> 00:32:54,280 اين کار رو به خاطر .نجات خودت و "هنري" انجام بده 639 00:32:54,310 --> 00:32:56,550 .اين کار رو بکن 640 00:32:56,580 --> 00:32:58,010 .خواهش مي‌کنم 641 00:33:00,511 --> 00:33:05,511 ارائــه از سـايــت فـري آفــلايــن (FREE-OFFLINE.ORG) 642 00:33:20,200 --> 00:33:22,400 نيل"! "نيل"، حالت خوبه؟" 643 00:33:22,430 --> 00:33:24,000 تو چي کار کردي؟ 644 00:33:24,040 --> 00:33:27,640 .اشکالي نداره، بابا .من بهش گفتم 645 00:33:27,670 --> 00:33:29,810 ولي آخه چرا؟ 646 00:33:29,840 --> 00:33:33,110 تا بتوني بهش بگي که جادوگر کيه 647 00:33:33,140 --> 00:33:35,010 .تا بتوني شکستش بدي 648 00:33:35,050 --> 00:33:36,010 "زيلينا" 649 00:33:36,050 --> 00:33:37,080 چي؟ 650 00:33:37,120 --> 00:33:38,280 "زيلينا" 651 00:33:38,320 --> 00:33:40,450 اون جادوگره؟ چي مي‌خواد؟ 652 00:33:41,790 --> 00:33:43,490 .چيزي رو که نداره 653 00:33:45,560 --> 00:33:47,560 بايد يه راهي باشه که بتوني نجاتش بدي، درسته؟ 654 00:33:53,630 --> 00:33:58,600 ."ديگه خيلي دير شده، "اِما 655 00:33:58,640 --> 00:34:00,500 .فقط طاقت بيار، خواهش مي‌کنم 656 00:34:00,540 --> 00:34:02,310 ...هيچوقت فرصت نشد که "هنري" رو ببيني 657 00:34:02,340 --> 00:34:04,870 .که تو رو به ياد بياره 658 00:34:04,910 --> 00:34:06,210 .اشکالي نداره 659 00:34:06,240 --> 00:34:07,810 .نيازي نيست 660 00:34:07,850 --> 00:34:10,180 اون در نهايت فقط بايد بدونه که 661 00:34:10,210 --> 00:34:12,920 .من پدر خوبي بودم 662 00:34:14,420 --> 00:34:18,590 اين رو برات نگه داشتم .تا دوباره بدمش به خودت 663 00:34:22,990 --> 00:34:25,960 .بگيرش 664 00:34:26,000 --> 00:34:30,200 ...برو "تالاهاسي" رو پيدا کن .حتي بدون من 665 00:34:30,230 --> 00:34:31,800 "نيل" 666 00:34:33,270 --> 00:34:36,240 .من از يه جايي به شما نگاه مي‌کنم 667 00:34:36,270 --> 00:34:40,910 ...به من قول بده...فقط قول بده که .هر دوتاتون شاد و خوشبخت باشين 668 00:34:40,940 --> 00:34:44,650 .قول ميدم. قول ميدم 669 00:34:45,850 --> 00:34:47,580 .نه 670 00:34:47,620 --> 00:34:49,320 .نه، نه، نه. من مي‌تونم درستش کنم 671 00:34:49,350 --> 00:34:53,920 .نه، نمي‌توني. نمي‌توني 672 00:34:53,960 --> 00:34:57,330 .ممنونم، بابا 673 00:34:57,360 --> 00:35:04,060 که بهم نشون دادي .يه فداکاري واقعي يعني چي 674 00:35:04,100 --> 00:35:07,400 .يعني نجات دادن کسايي که دوستشون داري 675 00:35:07,440 --> 00:35:09,100 .نه 676 00:35:09,140 --> 00:35:11,540 .حالا نوبت منه 677 00:35:11,570 --> 00:35:13,940 .نه 678 00:35:13,970 --> 00:35:15,340 .نمي‌خوام بذارم بميري 679 00:35:16,980 --> 00:35:19,080 .ازت مي‌خوام بذاري 680 00:35:19,110 --> 00:35:21,880 .خواهش مي‌کنم 681 00:35:24,320 --> 00:35:26,390 .بذار برم 682 00:35:28,190 --> 00:35:31,260 .دوسِت دارم، پسرم 683 00:35:31,290 --> 00:35:36,260 .منم...دوسِت دارم، بابا 684 00:36:11,570 --> 00:36:13,270 ."اِما"، "ديويد" چي شده؟ 685 00:36:13,310 --> 00:36:14,500 زيلينا" کجاست؟" 686 00:36:14,540 --> 00:36:16,640 توي دستشويي. چطور؟ 687 00:36:29,150 --> 00:36:31,590 .حتماً فهميده که داريم ميايم 688 00:36:31,620 --> 00:36:32,590 .به "رجينا" زنگ مي‌زنم 689 00:36:32,620 --> 00:36:33,660 بايد همين الان يه طلسم محافظ 690 00:36:33,690 --> 00:36:35,020 .اطراف اين آپارتمان برقرار بشه 691 00:36:35,060 --> 00:36:36,780 کسي نمي‌خواد به من بگه که جريان چيه؟ 692 00:36:36,790 --> 00:36:38,660 .خوشحالم که در اماني 693 00:36:38,700 --> 00:36:40,200 .معلومه که در امانم چرا نبايد باشم؟ 694 00:36:40,230 --> 00:36:42,230 "زيلينا" 695 00:36:42,270 --> 00:36:43,700 .اون جادوگر شروره 696 00:36:43,730 --> 00:36:47,140 چي؟ از کجا مي‌دونين؟ 697 00:36:47,170 --> 00:36:51,410 .گلد" به ما گفت" ...نيل" اون رو برگردوند قبل از اينکه" 698 00:36:53,510 --> 00:36:55,680 قبل از چي، "اِما"؟ چي شده؟ 699 00:36:58,120 --> 00:36:59,580 .نيل" مُرده" 700 00:37:01,220 --> 00:37:04,820 .اِما"، خيلي متأسفم" 701 00:37:18,730 --> 00:37:21,400 ...خيلي بدموقع بود 702 00:37:21,440 --> 00:37:25,770 ظاهر پسرت برگشت 703 00:37:25,810 --> 00:37:30,250 .و اون فرار کوچولو رو اجرا کرد 704 00:37:32,180 --> 00:37:34,550 .مي‌بينم که ديگه مشکل‌ساز نيست 705 00:37:34,580 --> 00:37:37,350 ،پسرم ممکنه مُرده باشه 706 00:37:37,390 --> 00:37:42,060 ولي جونش رو داد تا من ...بتونم به "ناجي" بگم که 707 00:37:44,560 --> 00:37:46,900 ."تو واقعاً چه کسي هستي، "زيلينا 708 00:37:46,930 --> 00:37:49,160 حالا ديگه دير يا زود 709 00:37:49,200 --> 00:37:53,230 ...اون و بقيه پيدات مي‌کنن 710 00:37:53,270 --> 00:37:54,500 .و تو رو مي‌کُشن 711 00:37:54,540 --> 00:37:58,910 .البته مگراينکه من اول اقدام نکنم 712 00:37:58,940 --> 00:38:00,670 .بيخيال 713 00:38:00,710 --> 00:38:02,010 ،تو نمي‌توني به من صدمه بزني 714 00:38:02,040 --> 00:38:04,010 .ولي کاملاً مختاري که سعي خودت رو بکني 715 00:38:04,050 --> 00:38:08,550 من واقعاً از ديدن شکست خوردن‌هاي بيهوده .يه مرد لذت مي‌برم 716 00:38:09,780 --> 00:38:11,690 .بفرما. اينجوري بهتر شد 717 00:38:11,720 --> 00:38:14,120 ،حالا که ديگه ذهنت آشفته نيست 718 00:38:14,160 --> 00:38:15,960 .همه چيز به درستي عمل مي‌کنه 719 00:38:15,990 --> 00:38:18,160 .جذابيت خيلي بيشتري هم داره 720 00:38:18,190 --> 00:38:22,130 ممکنه من رو کنترل کني ."ولي ديگه تموم شد، "زيلينا 721 00:38:22,160 --> 00:38:24,230 .اونا مي‌دونن که تو کي هستي 722 00:38:24,270 --> 00:38:26,770 ديگه هيچوقت نمي‌توني به ...بچه "سفيدبرفي" نزديک بشي 723 00:38:26,800 --> 00:38:29,070 ...به هيچکدومشون 724 00:38:29,100 --> 00:38:33,740 .حالا هر خواسته شومي که داري 725 00:38:33,770 --> 00:38:39,310 اونا ممکنه الان بدونن که من کي هستم ،ولي ديگه اهميتي نداره 726 00:38:39,350 --> 00:38:43,480 ..."وقتي من تو رو دارم، "پوست چروکين 727 00:38:43,520 --> 00:38:47,520 .وقتي مغز زيباي تو رو دارم 728 00:38:49,620 --> 00:38:55,690 .پس سياهپوش خوبي باش و برگرد به قفست 729 00:39:28,030 --> 00:39:31,000 "بي" 730 00:40:39,130 --> 00:40:40,400 چطور بود؟ 731 00:40:42,330 --> 00:40:43,770 .عالي بود 732 00:40:43,800 --> 00:40:45,500 وقتي برگشتيم خونه 733 00:40:45,540 --> 00:40:48,240 .بايد بيشتر بريم ماهيگيري 734 00:40:48,270 --> 00:40:50,040 مامان؟ 735 00:40:51,470 --> 00:40:52,470 .بيا اينجا، پسرم 736 00:41:01,820 --> 00:41:03,380 .حق با تو بود 737 00:41:03,420 --> 00:41:06,950 ...من 738 00:41:06,990 --> 00:41:09,320 زياد باهات صادق نبودم ...درباره اين پرونده 739 00:41:09,360 --> 00:41:11,460 .اين سفر 740 00:41:11,490 --> 00:41:15,730 ...دليل اينکه به اينجا اومديم اينه که 741 00:41:15,760 --> 00:41:17,770 ،يه نفر به مشکل خورده بود 742 00:41:17,800 --> 00:41:21,470 شخصي هم که کمک مي‌خواست .يه مشتري نبود 743 00:41:21,500 --> 00:41:24,440 .پدرت بود 744 00:41:24,470 --> 00:41:27,610 به خاطر پدرم اومديم؟ 745 00:41:27,640 --> 00:41:29,640 .يه آدم بد مي‌خواست بهش صدمه بزنه 746 00:41:29,680 --> 00:41:31,650 حالش خوبه؟ پيداش کردي؟ 747 00:41:31,680 --> 00:41:34,880 ...پيداش کردم 748 00:41:34,920 --> 00:41:37,080 .ولي خيلي دير شده بود 749 00:41:37,120 --> 00:41:39,720 ."اون مُرده، "هنري 750 00:41:39,750 --> 00:41:42,520 ،اون مرد خوبي بود 751 00:41:42,560 --> 00:41:45,430 .همينطور پدر فوق‌العاده‌اي بود 752 00:41:46,560 --> 00:41:49,500 فقط ازت مي‌خوام که ...يک چيز رو درباره اون بدوني 753 00:41:49,530 --> 00:41:54,330 .اون يه قهرمان بود 754 00:41:54,370 --> 00:41:55,800 .ايکاش اون رو مي‌شناختم 755 00:41:59,010 --> 00:42:01,210 .مي‌شناختي 756 00:42:02,340 --> 00:42:04,880 .مامان، حرفات اصلاً منطقي نيست 757 00:42:04,910 --> 00:42:07,150 .مي‌دونم 758 00:42:07,180 --> 00:42:11,950 چه اتفاقي براي اون کسي افتاد که اين کار رو کرد؟ 759 00:42:16,990 --> 00:42:21,360 ...اون فرار کرد 760 00:42:21,390 --> 00:42:23,760 .ولي من پيداش مي‌کنم 761 00:42:24,261 --> 00:42:29,261 :تــرجــمـه و تـنــظيـم «King-AmirK» امـيــرمـهــدي عـاطـفــي نــيــا (kingamirk@gmail.com) 762 00:42:29,762 --> 00:42:34,762 :.:.:http://forum.free-offline.org:.:.: