1 00:00:30,572 --> 00:00:33,658 ‫دیدن اینجوری هانا، ‫واسم عذاب‌آور بود 2 00:00:00,000 --> 00:00:05,000 ‫رسانه بزرگ نایت مووی تقدیم میکند ‫NightMovie.Co 3 00:00:34,617 --> 00:00:37,203 ‫تنها چیزی که می‌تونه ‫یه مرد بالغ رو به زانو در بیاره 4 00:00:37,746 --> 00:00:38,997 ‫احساس خوشحالی می‌کردم 5 00:00:39,080 --> 00:00:42,667 ‫خوشحال بودم که این بچه‌ی کوچیک ‫قبل از اینکه یاد بگیره به چیزی اعتماد کنه 6 00:00:42,751 --> 00:00:44,836 ‫به من اعتماد می‌کنه 7 00:00:45,754 --> 00:00:49,632 ‫و منم بقیه عمرم رو صرف ‫شناختن اون می‌کنم 8 00:00:53,595 --> 00:00:56,097 ‫- متأسفم ‫- اوه، نباشین 9 00:00:57,182 --> 00:00:59,642 ‫خیلی خوبه که امروز ‫اون بیرون احساساتی بشین 10 00:01:02,353 --> 00:01:03,897 ‫خوبه 11 00:01:07,400 --> 00:01:09,277 ‫یادمه که اون روز ‫دست از گریه کردن برنمیداشت 12 00:01:09,360 --> 00:01:11,404 ‫بیشتر از من گریه کرد 13 00:01:14,115 --> 00:01:17,285 ‫تو خیلی قوی بودی، فکر کنم پرستارا ‫بیشتر نگران من بودن 14 00:01:17,869 --> 00:01:20,038 ‫تو ترسیده بودی. ‫هردومون ترسیده بودیم 15 00:01:22,916 --> 00:01:24,459 ‫معلوم شد که حق داشتیم 16 00:01:25,752 --> 00:01:27,712 ‫نه، نه، این کارو ‫در حق خودت نکن 17 00:01:29,255 --> 00:01:32,634 ‫اندی، تو از همون روز اول ‫پدر فوق‌العاده‌ی بودی 18 00:01:32,717 --> 00:01:35,804 ‫ببین، طبیعیه که این سوالات رو ‫از خودت بپرسی 19 00:01:36,095 --> 00:01:39,182 ‫اما هیئت منصفه امروز لازم داره ‫که بشنوه هانا رو چقدر دوست داشتی 20 00:01:39,516 --> 00:01:42,519 ‫و چقدر به دبیرستان لیبرتی اعتماد داشتین ‫که از اون مراقبت می‌کنه 21 00:01:46,105 --> 00:01:49,984 ‫خب، نوارهایی هانا ‫موضوع چت‌های زیادی توی اینترنت شده 22 00:01:50,568 --> 00:01:52,529 ‫مردم نگرانن که روی دادگاه تأثیر بذاره 23 00:01:52,612 --> 00:01:53,822 ‫خب، من نگران نیستم 24 00:01:53,905 --> 00:01:56,407 ‫اگه مدرسه بخواد از نوارها ‫به عنوان مدرک استفاده کنه 25 00:01:56,491 --> 00:01:57,492 ‫نه به نفع ماست تا به نفع اونا 26 00:01:57,575 --> 00:01:59,953 ‫اما نمیشه به نفع ما کار کنه؟ 27 00:02:00,286 --> 00:02:02,956 ‫که توی دادگاه داستان هانا رو ‫از زبون خودش بشنویم؟ 28 00:02:03,039 --> 00:02:05,041 ‫یا باعث میشه هیئت منصفه ‫علیه ما بشن 29 00:02:05,125 --> 00:02:08,419 ‫چطور؟ چطور می‌تونن اینکارو بکننن؟ ‫که بشنون چه بلایی سرش آوردن 30 00:02:08,503 --> 00:02:10,004 ‫این یه داستان پیچیده‌اس، لیو 31 00:02:37,323 --> 00:02:40,243 ‫اوه، امروز قراره روز بدی باشه 32 00:02:43,496 --> 00:02:45,874 ‫منظورت بخاطر ... 33 00:02:45,957 --> 00:02:48,626 ‫مثل روز اول مدرسه می‌مونه 34 00:02:49,335 --> 00:02:52,338 ‫ولی انگار توی یه کیهان دیگه هستیم 35 00:02:52,422 --> 00:02:54,924 ‫و همه یه ماه بوده ‫که پشت سرم حرف زدن 36 00:02:55,717 --> 00:02:58,553 ‫آره، این عذاب‌آوره 37 00:03:07,979 --> 00:03:12,400 ‫هانا از اون دسته آدمایی بود ‫که مجبورت می‌کرد بهتر باشی 38 00:03:12,483 --> 00:03:16,321 ‫از اون آدمایی که هر کسی رو میدید ‫روش تأثیر میذاشت 39 00:03:19,949 --> 00:03:22,160 ‫ببین، این خیلی عجیبه، درسته؟ 40 00:03:23,786 --> 00:03:24,913 ‫ام ... 41 00:03:26,456 --> 00:03:27,456 ‫آره 42 00:03:39,302 --> 00:03:40,803 ‫همش بخاطر منه، درسته؟ 43 00:03:43,389 --> 00:03:44,933 ‫آره، احتمالاً 44 00:03:45,058 --> 00:03:46,851 ‫باورم نمیشه اومده اینجا 45 00:03:56,236 --> 00:03:57,236 ‫کلاه‌خود 46 00:03:58,613 --> 00:04:00,490 ‫متنفرم از اینکه بگم ‫"بهت گفتم" ولی ... 47 00:04:01,282 --> 00:04:03,159 ‫یا اصلاً به این قسمت از قضیه ‫فکر نکرده بودیم؟ 48 00:04:03,243 --> 00:04:08,706 ‫حالا کنجکاوم بودم، که چه بلایی سر جسیکا میاد ‫یا الکس یا تو 49 00:04:12,418 --> 00:04:15,255 ‫کلی، پیام‌های منو نگرفتی؟ 50 00:04:16,839 --> 00:04:20,969 ‫احتمالاً روی سایلنت بودم 51 00:04:24,973 --> 00:04:27,517 ‫اسکای؟ سلام. 52 00:04:27,934 --> 00:04:32,689 ‫سلام، جاستین، می‌خوام بگم خوش برگشتی ‫ولی زمان بدی واسه گفتنشه 53 00:04:32,772 --> 00:04:35,566 ‫- منظروت چیه؟ ‫- منظورم نوارهاست 54 00:04:35,858 --> 00:04:37,068 ‫نوارها چی شدن؟ 55 00:04:37,860 --> 00:04:38,945 ‫کلی بهت نگفت؟ 56 00:04:40,196 --> 00:04:41,281 ‫شاید خودشم نمیدونه 57 00:04:41,364 --> 00:04:42,907 ‫- در مورد چی؟ ‫- پخش شدن 58 00:04:42,991 --> 00:04:45,618 ‫یه نفر اونا رو توی اینترنت گذاشته. ‫همه دیشب گوشش دادن 59 00:04:45,702 --> 00:04:46,577 ‫- چی؟ ‫- آره 60 00:04:46,661 --> 00:04:47,870 ‫جدی میگی؟ 61 00:04:49,289 --> 00:04:52,292 ‫جنسن، تو در مورد این می‌دونستی؟ 62 00:04:54,460 --> 00:04:55,460 ‫من ... 63 00:04:57,338 --> 00:05:00,925 ‫آره، فکر کنم یه جورایی می‌دونستم 64 00:05:03,344 --> 00:05:05,221 ‫- ببین، من باید برم ‫- ولی ... 65 00:05:05,763 --> 00:05:09,434 ‫جنسن. هی، کلی! ‫کجا داری میری؟ 66 00:05:13,896 --> 00:05:15,732 ‫در ضمن یه قرار داریم 67 00:05:16,566 --> 00:05:20,320 ‫همیشه ذات خوب آدما رو می‌دید ‫حتی اگه آدما خودشون نمی‌تونستن ببینن 68 00:05:21,446 --> 00:05:23,906 ‫اما وقتی از در دبیرستان لیبرتی میومد داخل 69 00:05:24,657 --> 00:05:26,617 ‫دختری نبود که اون بیرون بود 70 00:05:26,701 --> 00:05:29,662 ‫اینده‌م در خطره. ‫اگه دانشگاه هاروارد بفهمه چی؟ 71 00:05:29,746 --> 00:05:32,915 ‫اتفاق بین تو و هانا ‫جلوی رفتن به هاروارد رو نمی‌گیره، مارکوس 72 00:05:32,999 --> 00:05:35,209 ‫تو که مطمئن نیست. ‫این می‌تونه کل زندگیم رو نابود کنه! 73 00:05:35,293 --> 00:05:38,337 ‫ببین، وقتی لازم باشه ‫یه فکری می‌کنیم 74 00:05:38,421 --> 00:05:42,008 ‫همه میان. فقط به جسیکا نگفتم 75 00:05:42,091 --> 00:05:43,760 ‫نمی‌دونستم چی بهش بگم 76 00:05:44,969 --> 00:05:48,389 ‫خب، بهش بگو یه آدم اون بیرون هست ‫که می‌خواد زندگی‌مون رو به گند بکشه 77 00:05:49,140 --> 00:05:52,310 ‫وقتی آدما هانا رو می‌دیدن ‫چیزی رو می‌دیدن که می‌خوساتن 78 00:05:53,227 --> 00:05:55,521 ‫خیالبافی کردن، شایعه‌ها رو پخش کردن 79 00:05:55,813 --> 00:05:57,398 ‫- سلام جس ‫- سلام 80 00:05:58,107 --> 00:05:59,942 ‫امروز آدما چشونه؟ 81 00:06:00,026 --> 00:06:02,403 ‫- لعنت. هنوز نشنیدی؟ ‫- چی رو؟ 82 00:06:03,404 --> 00:06:05,948 ‫شاید بهتر باشه از اینجا بریم بیرون. ‫می‌خوای مدرسه رو بپیچونیم؟ 83 00:06:06,032 --> 00:06:07,325 ‫چرا؟ ‫چی شده؟ 84 00:06:08,284 --> 00:06:11,245 ‫- بگو ‫- نوارها... پخش شدن 85 00:06:12,121 --> 00:06:13,121 ‫چی؟ 86 00:06:15,750 --> 00:06:16,750 ‫خدای من 87 00:06:17,794 --> 00:06:21,422 ‫می‌دونم، واقعاً متأسفم. ‫خیلی ضدحاله 88 00:06:21,589 --> 00:06:24,175 ‫وقتی به این فکر می‌کنم ‫که با وجود اون بچه‌ها از راهرو پایین میومده 89 00:06:24,258 --> 00:06:26,612 ‫- آره، بُرش ربان بود ‫- جوری که نگاش می‌کردن ... 90 00:06:26,636 --> 00:06:28,805 ‫پس یه قیچی بزرگی بوده؟ 91 00:06:28,888 --> 00:06:31,516 ‫پس چطوری یه ربان رو مبرن، اسکاتی؟ 92 00:06:31,599 --> 00:06:34,119 ‫چیه؟ من چه می‌دونم. ‫تا حالا از این کارا نکردم 93 00:06:34,143 --> 00:06:36,205 ‫کار خصی نیست. ‫ولی با شکم خالی بیا 94 00:06:36,229 --> 00:06:37,605 ‫بابام قول داده کلی غذا بیاره 95 00:06:37,688 --> 00:06:39,107 ‫- اوه جوون ‫- عالیه 96 00:06:40,024 --> 00:06:44,028 ‫- هی، توئم امروز میای، درسته؟ ‫- آره، حتماً 97 00:06:44,362 --> 00:06:45,363 ‫- آره ‫- باشه 98 00:06:48,407 --> 00:06:49,575 ‫هی! ‫کی این کارو کرده؟ 99 00:06:49,867 --> 00:06:53,955 ‫- برگرد عقب! ‫- هی، آروم باش. چیزی نیست 100 00:06:55,998 --> 00:06:59,794 ‫- یه شوخی مسخره‌اس، درسته؟ ‫- رفیق، این خیلی بده 101 00:07:00,670 --> 00:07:02,839 ‫- نباید کاری کنیم؟ ‫- چیکار کنیم؟ 102 00:07:03,381 --> 00:07:05,883 ‫- کار خیلی بدی کردن ‫- نباید نگرانش باشیم 103 00:07:06,551 --> 00:07:08,862 ‫اگه می‌خوای بهش تجاوز بگو 104 00:07:08,886 --> 00:07:10,638 ‫اون از من خواست که بکنمش 105 00:07:11,055 --> 00:07:12,735 ‫التماسم کرد ‫که بکنمش 106 00:07:12,807 --> 00:07:14,493 ‫اگه به این تجاوز میگن ‫پس هر دختری توی مدرسه ... 107 00:07:14,517 --> 00:07:15,977 ‫اینو از کجا آوردی؟ 108 00:07:16,060 --> 00:07:18,312 ‫این چی بود؟ 109 00:07:19,147 --> 00:07:20,940 ‫- صدای تو بود؟ ‫- آره، صدای من بود 110 00:07:21,023 --> 00:07:23,383 ‫می‌خوای چیکار کنیم؟ ‫بریم دنبالشون؟ 111 00:07:24,652 --> 00:07:26,070 ‫چطور این اتفاق افتاده؟ 112 00:07:26,946 --> 00:07:28,531 ‫یه نفر نوارها رو توی اینترنت پخش کرده 113 00:07:29,323 --> 00:07:30,323 ‫دیشب 114 00:07:30,908 --> 00:07:31,908 ‫یه نفر؟ 115 00:07:33,703 --> 00:07:36,372 ‫- بطور ناشناس ‫- لعنت 116 00:07:36,456 --> 00:07:37,540 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 117 00:07:39,292 --> 00:07:40,292 ‫ام ... 118 00:07:43,004 --> 00:07:46,007 ‫باید یه لحظه فکر کنم 119 00:07:46,632 --> 00:07:48,092 ‫باید به بابام زنگ بزنم 120 00:07:55,600 --> 00:07:58,311 ‫ولم کنین! 121 00:07:59,812 --> 00:08:01,647 ‫می‌دونستم که یه منحرف عوضی هستی 122 00:08:02,190 --> 00:08:03,483 ‫هی! هی! 123 00:08:04,775 --> 00:08:06,527 ‫هی، عوضیا! 124 00:08:07,236 --> 00:08:09,739 ‫حتی با وجود اینکه هانا ‫نمی‌تونست به همکلاسی‌ها اعتماد کنه 125 00:08:09,822 --> 00:08:12,366 ‫باید می‌تونست به مدرسه ‫اعتماد کنه 126 00:08:12,450 --> 00:08:14,327 ‫مخصوصاً اینکه مدرسه لیبرتی رو ... 127 00:08:14,702 --> 00:08:18,748 ‫فقط بخاطر همدردی، امنیت و حمایت‌شون ‫انتخاب کردیم 128 00:08:18,831 --> 00:08:20,541 ‫پس وقتی هانا رو توی مدرسه ثبت‌نام کردین 129 00:08:20,625 --> 00:08:23,252 ‫ازشون در مورد قوانین‌شون ‫از زورگویی پرسیدین؟ 130 00:08:23,794 --> 00:08:24,794 ‫بله 131 00:08:24,837 --> 00:08:28,174 ‫بهشون گفتیم که هانا توی مدرسه‌ی قبلیش ‫یه سری مشکلات داشته 132 00:08:28,716 --> 00:08:30,384 ‫دخترا در حقش بدجنسی کردن 133 00:08:30,468 --> 00:08:33,221 ‫و نمی‌خوایم بازم از این اتفاقات ‫براش بیوفته 134 00:08:33,304 --> 00:08:35,765 ‫و وقتی در مورد اون قوانین ازشون پرسیدین ‫چی بهتون گفتن؟ 135 00:08:35,848 --> 00:08:38,100 ‫گفتن که زورگویی رو ‫به هیچ وجه تحمل نمی‌کنن 136 00:08:38,184 --> 00:08:40,978 ‫و این موضوع رو خیلی جدی میگیرن 137 00:08:41,062 --> 00:08:42,355 ‫و اینکه توی مدرسه‌ی خوبی ثبت‌نام شده 138 00:08:42,688 --> 00:08:46,442 ‫اما همینجوری وایستادن ‫و گذاشتن این موضوع اتفاق بیوفته 139 00:08:47,985 --> 00:08:50,404 ‫اگه مدرسه دست روی دست نمیذاشت ‫و بهش توجه می‌کرد 140 00:08:50,488 --> 00:08:53,324 ‫پس یه چنین اتفاقی هرگز براش نمیوفتاد 141 00:08:54,534 --> 00:08:59,497 ‫و هنوزم همون دختر بود ‫که همیشه خوشحال و امیدواره 142 00:08:59,705 --> 00:09:01,892 ‫می‌دونم. شنیدی توی نوار سوم ‫چی گفت؟ 143 00:09:01,916 --> 00:09:04,627 ‫باشه، ولی اگه واقعاً این کاره‌اس ‫چطور باها قرار میذاره؟ 144 00:09:04,710 --> 00:09:05,990 ‫مگر اینکه ندونه 145 00:09:09,882 --> 00:09:11,634 ‫کلویی. ‫سلام 146 00:09:13,052 --> 00:09:15,304 ‫مراسم بُرش ربان رو ‫ممکنه دیر برسم 147 00:09:15,388 --> 00:09:18,224 ‫- تو هنوزم میری؟ ‫- آره 148 00:09:18,641 --> 00:09:20,268 ‫- چرا نخوام ‫- باشه 149 00:09:21,018 --> 00:09:22,311 ‫خب، اونجا می‌بینیمت 150 00:09:22,395 --> 00:09:23,396 ‫- باشه ‫- خداحافظ 151 00:10:45,353 --> 00:10:46,353 ‫اینجایی 152 00:10:47,229 --> 00:10:49,166 ‫داشتم فکر می‌کردم که امروزی داری ‫ازم دوری می‌کنی 153 00:10:49,190 --> 00:10:50,399 ‫چی؟ ‫نه! 154 00:10:51,150 --> 00:10:52,151 ‫نه، من ... 155 00:10:53,486 --> 00:10:55,655 ‫- راستش اینجا زندانی شدم ‫- می‌دونم 156 00:10:56,656 --> 00:10:57,656 ‫مجبور شدم صندلی رو جابجا کنم 157 00:10:59,617 --> 00:11:00,617 ‫دلیلش رو نمی‎‌دونی 158 00:11:02,495 --> 00:11:03,537 ‫یه جورایی می‌دونم 159 00:11:05,873 --> 00:11:06,957 ‫همه می‌دونن 160 00:11:07,500 --> 00:11:08,500 ‫توه 161 00:11:10,711 --> 00:11:15,091 ‫خب، درک می‌کنم اگه نظرت در مورد ‫فیلم دیدن عوض شده باشه 162 00:11:16,175 --> 00:11:17,175 ‫عوض نشده 163 00:11:19,011 --> 00:11:21,571 ‫تایلر، تو بهم قول یه قرار رو دادی. ‫نمی‌تونی به این راحتی‌ها از زیرش در بری 164 00:11:23,391 --> 00:11:25,976 ‫خب، نمی‌تونی به وارن بگی ‫که زودتر قضیه رو حل کنه؟ 165 00:11:26,060 --> 00:11:27,603 ‫اینجا ته ضدحال شده 166 00:11:29,438 --> 00:11:31,273 ‫هی، باید برم 167 00:11:36,821 --> 00:11:38,239 ‫اعترافت رو شنیدم 168 00:11:38,739 --> 00:11:40,157 ‫حالت خوبه، حاجی؟ 169 00:11:41,075 --> 00:11:44,036 ‫- اون روز زیاد حالت خوب نبود ‫- تو زمین می‌خوری، برایس 170 00:11:44,370 --> 00:11:47,873 ‫و چطور اتفاق میوفته؟ ‫بدون اینکه توئم باهام زمین بخوری؟ 171 00:11:50,042 --> 00:11:51,877 ‫مجبور بشم هر کاری می‌کنم ... 172 00:11:53,170 --> 00:11:54,588 ‫تا تو تقاصش رو پس بدی 173 00:11:56,215 --> 00:11:58,634 ‫من تقاص هیچی رو نمیدم، جاستین 174 00:11:59,343 --> 00:12:01,887 ‫کلی وکیل دارم ‫که دارن شب و روز واسم کار می‌کننن 175 00:12:02,138 --> 00:12:03,681 ‫یه سناتور لعنتی دارم ... 176 00:12:03,764 --> 00:12:06,225 ‫که از این که من چه شهروند خوبی هستم ‫صحبت می‌کنه 177 00:12:06,809 --> 00:12:07,809 ‫تو چی داری؟ 178 00:12:08,227 --> 00:12:10,604 ‫یه مادر معتاد و یه بابای بدحساب؟ 179 00:12:11,814 --> 00:12:15,109 ‫اوه، لعنتی. صبر کن، درسته ‫تو حتی بابات رو هم نمیشناسی، مگه نه؟ 180 00:12:16,277 --> 00:12:17,445 ‫هیچوقت باهاش آشنا نشدی 181 00:12:17,736 --> 00:12:19,905 ‫تو فقط یه تیکه آشغالی، جاستین 182 00:12:20,823 --> 00:12:22,616 ‫هیچکس به داستان واقعی تو ‫توجه‌ای نمی‌کنه 183 00:12:22,992 --> 00:12:25,161 ‫هیشکی تو این دنیا ‫به تو اهمیت نمیده 184 00:12:26,746 --> 00:12:29,123 ‫تو هیچی نداری ‫و هیچکس نیستی 185 00:12:43,429 --> 00:12:44,429 ‫سلام، جس 186 00:12:46,223 --> 00:12:49,018 ‫آره، توی خونه‌ام 187 00:12:51,729 --> 00:12:52,897 ‫آره، باید میرفتم 188 00:12:54,106 --> 00:12:55,900 ‫مامانم کله سحر بهم زن زد 189 00:12:57,443 --> 00:12:59,695 ‫باهام سر شیشه‌ی سث بحث کرد 190 00:13:04,783 --> 00:13:05,783 ‫تو ... 191 00:13:07,536 --> 00:13:08,536 ‫خوبی؟ 192 00:13:09,163 --> 00:13:12,208 ‫تو دیشب خیلی مست بودی 193 00:13:13,000 --> 00:13:15,002 ‫منظورم اینه که ‫هر دومون بودیم 194 00:13:22,092 --> 00:13:23,135 ‫هان؟ 195 00:13:23,928 --> 00:13:26,013 ‫آرهف اینکارو کردیم 196 00:13:27,932 --> 00:13:28,932 ‫تو ... 197 00:13:30,768 --> 00:13:31,852 ‫یادت نیست؟ 198 00:13:34,855 --> 00:13:37,399 ‫لعنتی، آره، هردمون ‫حسابی مست بودیم 199 00:13:38,025 --> 00:13:39,109 ‫شرمنده. 200 00:13:39,568 --> 00:13:43,197 ‫آره، بنظر میومد دیشب ‫حسابی غرقش شده بودی 201 00:13:46,784 --> 00:13:49,453 ‫احتمالاً بعدش جفتمون ‫از حال رفتیم 202 00:13:52,581 --> 00:13:54,625 ‫آره، مهمونی خفنی بود 203 00:14:08,347 --> 00:14:09,627 ‫- مریض روانی! ‫- چیکار می‌کنی؟ 204 00:14:11,058 --> 00:14:12,827 ‫- نابودت می‌کنم ‫- هی، ولش کن 205 00:14:12,851 --> 00:14:14,171 ‫- برو گمشو ‫- هی! 206 00:14:16,105 --> 00:14:17,815 ‫- تو از خواهرم عکس گرفتی؟ ‫- چی؟ 207 00:14:17,898 --> 00:14:19,942 ‫دنبال کردی و ازش عکس انداختی؟ 208 00:14:20,025 --> 00:14:21,151 ‫- نه ‫- چرا 209 00:14:21,235 --> 00:14:22,629 ‫تو ازش عکس گرفتی ‫و اونا رو توی کمدم انداختی 210 00:14:22,653 --> 00:14:25,781 ‫- تو چه مرگته؟ ‫- کار من نیست. من همچین کاری نمی‌کنم 211 00:14:25,865 --> 00:14:27,575 ‫- کار خودته، مگه نه؟ ‫- چی؟ 212 00:14:27,658 --> 00:14:29,178 ‫اولش موش میندازی تو یکمدم ‫بعدش این کارو می‌کنی؟ 213 00:14:29,243 --> 00:14:31,563 ‫- چی می‌خوای؟ ‫- موش رفته توی کمد تو؟ 214 00:14:31,829 --> 00:14:33,914 ‫- یه نفرم داره تو رو اذیت می‌کنه ‫- آره، کار خودته 215 00:14:33,998 --> 00:14:36,238 ‫- چرا؟ بخاطر دیشبه؟ ‫- نه، من ... 216 00:14:36,333 --> 00:14:38,460 ‫لعنت، باید کار برایس باشه. ‫کار برایسه 217 00:14:38,544 --> 00:14:41,380 ‫اون سعی داشت ما رو خفه کنه. ‫سر منم همین بلا رو آورده 218 00:14:43,132 --> 00:14:44,425 ‫کار من نیست، قسم می‌خورم 219 00:14:47,970 --> 00:14:48,970 ‫زک 220 00:14:51,265 --> 00:14:54,268 ‫اگه نزدیک خواهرم بشی ‫تو رو میکشم 221 00:15:16,206 --> 00:15:17,750 ‫خب، چقدر می‌خوای؟ ‫8گرم؟ 222 00:15:18,042 --> 00:15:22,004 ‫- مواد خوبی دارم ... ‫- یه چیز قوی‌تر می‌خوام 223 00:15:23,464 --> 00:15:24,673 ‫اکسی داری؟ 224 00:15:25,591 --> 00:15:28,552 ‫لعنتی رفیق، می‌تونم واست اکسی گیر بیارم. ‫فقط گرونه 225 00:15:29,136 --> 00:15:32,514 ‫- منابعشون ته کشیده ‫- خیلی‌خب، کی بهم میرسونی؟ 226 00:15:33,390 --> 00:15:36,310 ‫می‌خوام یه نعشه حسابی کنم ‫و فقط 20دلار دارم 227 00:15:37,937 --> 00:15:41,565 ‫یه خورده هروئین دارم ‫اگه می‌خوای واقعاً نعشه کنی باید همینو بزنی 228 00:15:41,649 --> 00:15:42,649 ‫من ... 229 00:15:44,818 --> 00:15:49,073 ‫- منظورم اینه که، کار و اینا ندارم ‫- می‌تونم واست ردیف کنم 230 00:15:53,327 --> 00:15:57,247 ‫آقای بیکر شما الآن در حال ‫قرار گذاشتن با ولاری همتون هستین 231 00:15:57,331 --> 00:15:58,332 ‫درسته؟ 232 00:15:59,708 --> 00:16:01,752 ‫بله، همسرم و من ... 233 00:16:03,295 --> 00:16:04,171 ‫از هم جدا شدیم 234 00:16:04,254 --> 00:16:08,592 ‫حقیقت داره که شما آپریل سال قبل ‫رابطه‌تون رو با خانوم همپتون شروع کردین؟ 235 00:16:08,926 --> 00:16:12,262 ‫قبل از مرگ هانا و جدایی‌تون؟ 236 00:16:13,222 --> 00:16:14,491 ‫چیزی نیست که مایه خجالتم نباشه 237 00:16:14,515 --> 00:16:17,059 ‫ولی بله، ما چند ماه همدیگه رو دیدیم ‫و بعدش بهش خاتمه دادم 238 00:16:17,393 --> 00:16:20,604 ‫بعد از مرگ هانا ‫باهمدیگه ارتباط برقرار نکردیم 239 00:16:20,688 --> 00:16:22,272 ‫بعد از جدایی‌ام 240 00:16:22,356 --> 00:16:25,442 ‫بنظرتون امکان داره موقع شروع رابطه‌تون ‫با خانوم همپتون، زمانی که هانا زنده بوده 241 00:16:25,526 --> 00:16:27,486 ‫از این رابطه باخبر شده باشه؟ 242 00:16:27,569 --> 00:16:29,196 ‫اعتراض دارم، خیال پردازیه 243 00:16:29,279 --> 00:16:31,240 ‫علیجناب، خیلی مهمه که ‫خط زمانی رو دنبال کنیم 244 00:16:31,323 --> 00:16:33,575 ‫که ممکنه روی وضعیت روحی هانا بیکر 245 00:16:33,659 --> 00:16:34,743 ‫تأثیر گذاشته باشه 246 00:16:34,827 --> 00:16:36,620 ‫رد شد. ادامه بدین 247 00:16:36,704 --> 00:16:42,126 ‫آقای بیکر، امکانش هست که هانا ‫در اون خط زمانی از این قضیه بو برده باشه 248 00:16:42,668 --> 00:16:45,295 ‫فارق از اینکه شما دوتا ‫در موردش صحبت کرده باشین 249 00:16:48,340 --> 00:16:49,591 ‫مگر اینکه ... 250 00:16:51,176 --> 00:16:52,302 ‫در موردش باهاش صحبت کردین 251 00:17:04,982 --> 00:17:06,066 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب 252 00:17:09,361 --> 00:17:10,612 ‫وقتی بتونم بهت زنگ میزنم 253 00:17:44,980 --> 00:17:45,980 ‫هانا؟ 254 00:17:50,069 --> 00:17:51,869 ‫- چطور تونستی این کارو بکنی؟ ‫- من عاشق مادرت هستم 255 00:17:51,904 --> 00:17:53,697 ‫از صمیم قلب دوستش دارم ‫به جون خودت قسم می‌خورم 256 00:17:53,989 --> 00:17:58,368 ‫ولی یه زندگی مسترک ‫یه چیز پیچیده‌اس 257 00:18:00,704 --> 00:18:05,375 ‫لحظه‌ی بدی هست ‫وقتی میفهمی پدر و مادرت آدمای عالی نیستن 258 00:18:05,459 --> 00:18:07,711 ‫سعی نکن اینو واسم ‫به یه درس زندگی تبدیل کنی 259 00:18:07,795 --> 00:18:08,795 ‫من ... 260 00:18:09,505 --> 00:18:10,505 ‫متأسفم 261 00:18:11,799 --> 00:18:14,009 ‫ببین، تمومش می‌کنم 262 00:18:14,343 --> 00:18:15,803 ‫همین امشب تمومش می‌کنم 263 00:18:17,012 --> 00:18:19,640 ‫و به مامان میگی، باشه؟ ‫وگرنه خودم میگم 264 00:18:34,279 --> 00:18:36,865 ‫سریعاً در مورد ولاری به همسرم گفتم 265 00:18:38,367 --> 00:18:42,246 ‫باهام حلش کردیم ‫و بعد اون دیگه واسمون مشکل خاصی نبود 266 00:18:42,412 --> 00:18:43,247 ‫هانا می‌دونست 267 00:18:43,330 --> 00:18:45,666 ‫اون می‌دونست که دارین به مادرش خیانت می‌کنین 268 00:18:45,749 --> 00:18:48,585 ‫و 6 ماه بعد مرتکب خودکشی شد 269 00:18:48,669 --> 00:18:50,069 ‫نه، ما به عنوان یه خانواده ‫اونو فراموش کردیم 270 00:18:50,129 --> 00:18:52,023 ‫ممنون، آقای بیکر ‫سوال دیگه‌ای ندارم 271 00:18:52,047 --> 00:18:54,216 ‫نه،مشکلش با مدرسه بوده 272 00:18:54,299 --> 00:18:56,510 ‫اون همیشه با ما یه دختر خوشحال ‫و امیدوار بود 273 00:18:56,593 --> 00:18:58,833 ‫- اون یه ... ‫- شاهد می‌تونه مرخص بشه 274 00:19:02,766 --> 00:19:04,768 ‫چرا نمی‌تونیم توضیح بدیم ‫چه اتفاقی افتاده 275 00:19:04,852 --> 00:19:06,937 ‫- چرا نمی‌تونیم یه بیانیه بزنیم؟ ‫- وقتش نیست 276 00:19:07,020 --> 00:19:09,648 ‫پس وقتش کی هست؟ ‫همه می‌دونن مجبور بود چی بگه 277 00:19:09,731 --> 00:19:13,318 ‫نمی‌خوای که مطبوعات فکر کنن ‫واقعاً داشتی به اون دختر حمله می‌کردی 278 00:19:13,402 --> 00:19:15,612 ‫فقط نمی‌خوام مردم فکر کنن ‫دارم این قضیه رو مخفی می‌کنم 279 00:19:15,696 --> 00:19:18,949 ‫- می‌خوام داستان منم رو بشنون ‫- همینجورم میشه. وقتی شهادت تو رو ببینن 280 00:19:19,032 --> 00:19:21,368 ‫و تا اون موقع، حرفای مردم رو نادیده بگیر 281 00:19:22,119 --> 00:19:24,055 ‫حالا بریم از اینمراسم لذت ببریم، باشه؟ 282 00:19:24,079 --> 00:19:25,706 ‫امروز کلی آدم ‫ما رو نگاه می‌کنن 283 00:19:26,456 --> 00:19:28,625 ‫تو کلی طرفدار داری، عزیزم 284 00:19:34,381 --> 00:19:36,425 ‫اون یکی دختره. باید نگرانش باشیم؟ 285 00:19:37,676 --> 00:19:41,763 ‫- دوست دخترش؟ نه، بنظر بی‌آزار میاد ‫- نه، کلویی رو نمیگم 286 00:19:42,764 --> 00:19:43,807 ‫اون یه چیز بی‌اهمیته 287 00:19:44,099 --> 00:19:46,935 ‫دختر توی نوارـه. توی مهمونی؟ 288 00:19:47,019 --> 00:19:49,855 ‫ما اصلاً مطمئن نیستیم کسی توی اون مهمونی بوده یا نه. ‫فقط یه داستانه 289 00:19:51,023 --> 00:19:54,193 ‫می‌خوای این جناح رو بگیری ‫یا واقعاً بهش اعتقاد داری؟ 290 00:19:56,653 --> 00:19:57,821 ‫این بچه‌ها، نورا ... 291 00:19:59,031 --> 00:20:00,657 ‫چیزی رو می‌خوان ‫که برایس داره 292 00:20:02,534 --> 00:20:04,870 ‫تو که فکر نمی‌کنی ‫پسرت از این جور کارا بکنه 293 00:20:05,204 --> 00:20:06,204 ‫االبته که نه 294 00:20:07,331 --> 00:20:08,331 ‫خدای من، تو چی؟ 295 00:20:11,084 --> 00:20:12,669 ‫من پسری که بزرگ کردیم رو میشناسم 296 00:20:14,087 --> 00:20:15,087 ‫مطمئنی؟ 297 00:20:24,514 --> 00:20:27,351 ‫- ببخشید، خانوم و آقای والکر ‫- سلام 298 00:20:27,434 --> 00:20:29,561 ‫چه حرفی دارین ‫در مقابل خودتون و پسرتون بزنین؟ 299 00:20:29,645 --> 00:20:30,979 ‫ببخشید 300 00:20:31,063 --> 00:20:33,190 ‫همه می‌دونن چه بلایی سر ‫هانا بیکر آورده 301 00:20:33,273 --> 00:20:35,400 ‫چطور می‌تونین بذارین ‫اینطوری جشن بگیره؟ 302 00:20:35,484 --> 00:20:36,902 ‫ما همچی رو آماده کردیم 303 00:20:36,985 --> 00:20:39,154 ‫باید از خودتون خجالت بکشین، آقای بالین 304 00:20:39,821 --> 00:20:42,366 ‫تقصیر مدرسه‌اس 305 00:20:42,991 --> 00:20:45,786 ‫مسئولیت مراقبت از بچه‌ها ‫به عهده‌ی مدرسه‌اس 306 00:20:47,537 --> 00:20:50,582 ‫اگه بفهمن مشکلی وجود داره ‫باید واکنش نشون بدم 307 00:20:57,256 --> 00:20:58,256 ‫زک 308 00:20:58,674 --> 00:21:01,343 ‫سلام. چیزی ... 309 00:21:01,969 --> 00:21:03,929 ‫امروز تو مدرسه اتفاقی واست نیوفتاد؟ 310 00:21:04,429 --> 00:21:05,429 ‫مثل چی؟ 311 00:21:05,847 --> 00:21:10,852 ‫زمین بازی معرکه‌اس. ‫از اخبار به اینجا اومدن... عجب تصادفی 312 00:21:12,604 --> 00:21:13,604 ‫ما اینجا نمی‌مونیم 313 00:21:15,190 --> 00:21:16,190 ‫چرا؟ 314 00:21:17,526 --> 00:21:21,780 ‫می‌دونی چرا ون شبکه‌های خبری اینجان؟ ‫در مورد نوارها چیزی می‌دونین؟ 315 00:21:23,115 --> 00:21:25,075 ‫می‌دونم که چیزی در مورد تو نگفته ... 316 00:21:25,158 --> 00:21:26,451 ‫که خودت توی دادگاه نگفته باشی 317 00:21:26,535 --> 00:21:28,388 ‫- موضوع این نیست، مامان ‫- و اینجور موقع‌ها 318 00:21:28,412 --> 00:21:30,580 ‫دوستت برایس لازم داره ‫که کنار بایستی 319 00:21:34,001 --> 00:21:35,001 ‫بیا بریم، می 320 00:21:35,460 --> 00:21:38,297 ‫زک دمپسی اگه اینجا نایستی ‫مردم در موردت چی میگن 321 00:21:40,173 --> 00:21:42,013 ‫این بچه‌ها دارن چیزای سختی رو ‫تحمل می‌کنن 322 00:21:42,968 --> 00:21:44,511 ‫و پدر و مادرشون خبر ندارن ‫[یا تو خواهی بود یا برایس] 323 00:21:59,693 --> 00:22:00,693 ‫عصر بخیر 324 00:22:01,445 --> 00:22:03,447 ‫من مارکوس کول، رئیس شورای مدرسه ‫هستم 325 00:22:08,535 --> 00:22:09,536 ‫خوشحالم که اینجام 326 00:22:10,912 --> 00:22:12,080 ‫خوشحالم که امروز اینجام 327 00:22:13,957 --> 00:22:16,335 ‫از سال 1913 دبیرستان لیبرتی متعهد شده است 328 00:22:16,418 --> 00:22:18,879 ‫که به دانش‌آموزان در رسیدن به یه تحصیلات عالی 329 00:22:18,962 --> 00:22:21,840 ‫و در یه محیط امن، پشتیبانی کند 330 00:22:24,468 --> 00:22:27,721 ‫اما در چند سال اخیر ‫ارزش‌های ما ... 331 00:22:30,640 --> 00:22:31,640 ‫به گند کشیده شده 332 00:22:34,352 --> 00:22:35,687 ‫من جزوی از مشکلات بودم 333 00:22:36,605 --> 00:22:38,732 ‫من گروهی رو به اسم بچه‌های باحال ساختم 334 00:22:38,815 --> 00:22:41,568 ‫که قرار بود برای بچه‌های بااستعداد باشه 335 00:22:44,154 --> 00:22:48,950 ‫اما امروز ‫من رسماً از اون گروه کناره‌گیری می‌کنم 336 00:22:49,910 --> 00:22:51,203 ‫چون من یه آدم متقلبم 337 00:22:51,703 --> 00:22:54,998 ‫چطور می‌تونم بگم ‫که مراقب کردن دخترا واسم مهمه 338 00:22:55,082 --> 00:22:56,500 ‫در حالی که مراقبت از 339 00:23:03,507 --> 00:23:05,842 ‫از متجاوزی مثل برایس بودم 340 00:23:07,469 --> 00:23:09,509 ‫برایس والکر بابت کاری که کرده ‫باید تقاص پس بده 341 00:23:10,097 --> 00:23:12,974 ‫هانا بیکر قربانی ‫برایس والکر بوده 342 00:23:13,517 --> 00:23:15,560 ‫لیبرتی باید فرهنگش رو ‫نسبت به قوانین مدرسه تغییر بده 343 00:23:15,644 --> 00:23:18,724 ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب ‫- نباید اینجوری از بچه‌ها مراقبت کرد 344 00:23:18,897 --> 00:23:22,734 ‫خب، دانش‌آموزای ما ‫دارن شوخی می‌کنن 345 00:23:22,818 --> 00:23:24,945 ‫ما باید از بچه‌های مثل هانا بیکر ‫محافظت کنیم 346 00:23:25,028 --> 00:23:26,748 ‫یکی از اون شوخی‌هایی که ‫بی‌مزه‌ هم هست 347 00:23:27,114 --> 00:23:29,241 ‫ولی بذارین از روی برنامه‌مون پیش بریم 348 00:23:29,950 --> 00:23:32,410 ‫تو این مدرسه چه خبره؟ 349 00:23:32,494 --> 00:23:34,704 ‫واضحه که اون مرد جوان ‫زیر بار وژدان خودش بوده 350 00:23:34,788 --> 00:23:36,414 ‫باید اعتراف می‌کرد 351 00:23:36,498 --> 00:23:38,917 ‫اخاذیه. ‫یه نفر ازش آتو داره 352 00:23:39,000 --> 00:23:40,710 ‫بسیار خوشحالیم که ... 353 00:23:41,044 --> 00:23:43,922 ‫عذر می‌خوام. ‫میشه لطفاً‌ سکوت رو رعایت کنین؟ 354 00:23:44,506 --> 00:23:45,506 ‫ممنون 355 00:23:45,549 --> 00:23:46,842 ‫ما خوشحالیم که اینجاییم 356 00:23:48,343 --> 00:23:51,805 ‫- خواهش می‌کنم به بنده ملحق بشید ... ‫- می‌دونی که همه‌ش چرنده، مگه نه؟ 357 00:23:52,764 --> 00:23:56,226 ‫- همه‌ش دروغه ‫- آره، البته، می‌دونم 358 00:23:56,434 --> 00:23:59,354 ‫... والدین کاپیتان تیم‌مون، برایس واکر 359 00:24:08,488 --> 00:24:10,528 ‫واقعاً باورم نمیشه انجامش داد 360 00:24:12,534 --> 00:24:14,619 ‫انگار کنترل مدرسه دست ماست 361 00:24:16,079 --> 00:24:18,248 ‫می‌تونیم هر کسی رو ‫وادار به هر کاری بکنیم 362 00:24:21,084 --> 00:24:22,084 ‫خیلی‌خب 363 00:24:27,716 --> 00:24:32,804 ‫- مم! عالیه. داری خوب میشی ‫- خب، موفقیت باعث اعتماد به نفس میشه 364 00:24:36,474 --> 00:24:37,767 ‫سر کار گذاشتن رئیس شورا ... 365 00:24:40,353 --> 00:24:41,521 ‫جذب کردن خانوم‌ها 366 00:24:41,605 --> 00:24:43,523 ‫و منظور از خانوم‌ها، خواهر خودمه 367 00:24:44,482 --> 00:24:47,002 ‫کنزی بهم گفت که شما ‫آخر هفته یه قرار کوچولو دارین 368 00:24:47,068 --> 00:24:49,070 ‫می‌خواستم در موردش بهت بگم 369 00:24:49,154 --> 00:24:51,656 ‫فقط. نمی‌خواستم عجیب بشه. 370 00:24:51,865 --> 00:24:55,368 ‫نه، ردیفه. ‫منظورم اینه که، بهت اعتماد دارم 371 00:24:56,369 --> 00:24:58,371 ‫تا زمانی که یه تعقیب کننده دیوونه نباشی 372 00:24:58,455 --> 00:25:00,373 ‫و با دوربینت دنبال دخترا نیوفتی 373 00:25:16,598 --> 00:25:17,849 ‫لعنت! 374 00:25:24,606 --> 00:25:25,606 ‫لعنت 375 00:25:27,067 --> 00:25:28,777 ‫هی! هی، رفیق 376 00:25:29,152 --> 00:25:30,320 ‫رفیق، بیا اینو نگاه کن 377 00:25:32,155 --> 00:25:33,155 ‫تو زدیش؟ 378 00:25:41,873 --> 00:25:42,873 ‫لعنت 379 00:25:43,250 --> 00:25:44,250 ‫رفیق 380 00:25:45,502 --> 00:25:46,795 ‫نگاش کن، انگار ... 381 00:25:48,129 --> 00:25:51,049 ‫30ثانیه پیش پرواز می‌کرد ‫ولی الآن ... 382 00:25:53,051 --> 00:25:54,051 ‫منظورم اینه که ... 383 00:25:58,932 --> 00:26:01,977 ‫پدر و مادرا نمی‌دونن ‫توی مدرسه چه اتفاقی افتاده 384 00:26:08,024 --> 00:26:09,693 ‫لعنت، کلی ‫تلفن رو بردار 385 00:26:10,151 --> 00:26:12,237 ‫هیچ می‌دونی چیکار کردی؟ 386 00:26:12,487 --> 00:26:14,322 ‫و الآن کدوم کوری هستی؟ 387 00:26:20,120 --> 00:26:21,705 ‫تو چیکار کردی؟ 388 00:26:21,788 --> 00:26:24,708 ‫هی! ببین، من واسه کمک پیش تو اومدم ‫ولی تو هیچکاری واسم نکردی 389 00:26:24,791 --> 00:26:26,560 ‫اونا هنوز دارن ازم اخازی می‌کنن ‫اونا مجبورم کردن اینو بگم! 390 00:26:26,584 --> 00:26:29,337 ‫- "اونا" کی هستن؟ ‫- نمی‌دونم. از کجا بدونم؟ 391 00:26:29,587 --> 00:26:34,092 ‫ببین، اگه اون ویدئو بیاد بیرون ‫کارم تموم میشه، باشه؟ 392 00:26:35,010 --> 00:26:38,805 ‫و من هنوز یه آینده دارم. ‫ولی واسه تو، نوارها بیرون اومدن 393 00:26:39,639 --> 00:26:41,933 ‫من چیز جدید نگففتم ‫که قبلاً گفته نشده 394 00:26:42,017 --> 00:26:45,020 ‫اشتباه بزرگی کردی. 395 00:26:55,697 --> 00:26:58,575 ‫تو کمک کردن به یه شخص دیگه ‫محدودیت‌هایی وجود داره 396 00:26:59,326 --> 00:27:01,328 ‫اهمیتی هم نداره ‫که چقدر آرزو کنیم این محدودیت‌ها وجود نداشته باشن 397 00:27:01,995 --> 00:27:04,039 ‫باید این نوارها رو ببریم پیش پلیس 398 00:27:04,122 --> 00:27:06,458 ‫باید پسرایی که این بلا رو ‫سرش آآوردن دستگیر کنیم 399 00:27:07,417 --> 00:27:09,669 ‫نوآل، واسم اهمیتی نداره اون چی می‌خواد 400 00:27:10,587 --> 00:27:12,213 ‫اون اینجاست. ‫بعداً بهت زنگ میزنم 401 00:27:12,630 --> 00:27:15,300 ‫آره، قول میدم. ‫زنگ میزنم. دوست دارم 402 00:27:15,383 --> 00:27:17,385 ‫- سلام عزیزم ‫- سلام دختر جون 403 00:27:17,677 --> 00:27:18,677 ‫بیا حرف بزنیم 404 00:27:19,721 --> 00:27:23,433 ‫- ببین، من نمی‌خوام حرف بزنم ‫- عزیزم 405 00:27:23,683 --> 00:27:25,769 ‫من و مامانت می‌خوایم ازت حمایت کنیم 406 00:27:25,852 --> 00:27:27,562 ‫- حالا هر چی که لازم داشته باشی ‫- من مشکلی ندارم 407 00:27:28,063 --> 00:27:30,607 ‫فقط... ‫تکالیف دارم، باشه؟ 408 00:27:30,982 --> 00:27:33,068 ‫خانوم بیکر یه مدت پیش ‫به اینجا زنگ زد و با تو کار داشت 409 00:27:38,198 --> 00:27:39,198 ‫چی می‌خواست؟ 410 00:27:40,742 --> 00:27:42,952 ‫احوالت رو بپرسه ‫و ببینه چیکار می‌کنی 411 00:27:44,537 --> 00:27:47,665 ‫فقط... لازم دارم تنها باشم. باشه؟ 412 00:27:50,752 --> 00:27:54,214 ‫پس تو مراقبت کردن از اونا هم ‫یه سری محدودیت وجود داره 413 00:27:55,048 --> 00:27:59,344 ‫و یه سری چیزا هست ‫که نمی‌تونی در مقابلش از اونا محافظت کنی 414 00:28:00,387 --> 00:28:04,349 ‫من نمی‌تونستم هر موقع که اونو مسخره می‌کردن ‫یا در موردش پیش‌داوری می‌کردن، پیشش باشم 415 00:28:04,933 --> 00:28:06,810 ‫همیشه جواب درست رو نمی‌دونستم 416 00:28:08,019 --> 00:28:10,939 ‫همیشه نمی‌دونستم ‫جواب درست چیه 417 00:28:18,613 --> 00:28:20,990 ‫بعد از تمام اتفاقات تو دبیرستان لیبرتی 418 00:28:22,992 --> 00:28:25,328 ‫خب، فکر کنم تحملش واسه هانا ‫خیلی سخت بود 419 00:28:26,204 --> 00:28:28,915 ‫فقط تحمل اون اتفاقات ‫خیلی واسش سخت بود 420 00:28:28,998 --> 00:28:35,380 ‫و کسی از دبیرستان لیبرتی ‫بهتون خبر داد که تو مدرسه چه اتفاقی افتاده؟ 421 00:28:35,463 --> 00:28:40,802 ‫مسخره کردن لیست جذاب یا غیر جذاب، ‫شعر خودکشی که بلند بلند خونده شده 422 00:28:40,885 --> 00:28:44,931 ‫سوالات ناشناسی که ‫در مورد خودکشی پرسیده شده 423 00:28:45,306 --> 00:28:47,517 ‫نه، اونا هیچوقت ... 424 00:28:47,809 --> 00:28:51,438 ‫منظورم اینه که، حتی به تمام پدر و مادرها هم ‫یه اطلاع ندادن 425 00:28:51,521 --> 00:28:54,983 ‫ما می‌تونستیم با هانا صحبت کنیم ‫می‌تونستیم سر صحبت رو باهاش باز کنیم 426 00:28:55,066 --> 00:28:58,319 ‫اما اونا هیچوقت از اون اتفاقات ‫چیزی به ما نگفتن 427 00:28:58,403 --> 00:29:02,657 ‫پس مدیریت اونجا ‫یا مشکلات رو نادیده گرفرتن 428 00:29:02,741 --> 00:29:05,577 ‫یا خبر داشتن و هیچکاری نکردن 429 00:29:05,660 --> 00:29:06,660 ‫دقیقاً 430 00:29:07,203 --> 00:29:08,288 ‫ممنون، خانوم بیکر 431 00:29:12,375 --> 00:29:15,545 ‫خانوم بیکر، شما می‌دونستین ‫هانا از رابطه‌ی نامشروع همسرتون ... 432 00:29:15,628 --> 00:29:17,505 ‫خبر داره؟ 433 00:29:19,841 --> 00:29:21,217 ‫نه، نمی‌دونستم. ولی ... 434 00:29:21,301 --> 00:29:25,096 ‫شما هیچوقت متوجه نشونه‌ی نشدین ‫که ممکنه اون از این قضیه مطلع باشه 435 00:29:25,180 --> 00:29:27,640 ‫یا ممکنه استرس داشته باشه؟ 436 00:29:45,617 --> 00:29:48,369 ‫- سلام، مامان ‫- سلام، عزیزم 437 00:29:49,579 --> 00:29:51,164 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره 438 00:29:51,247 --> 00:29:54,793 ‫من و پدرت باهم جر و بحث کردیم، همین 439 00:29:55,752 --> 00:29:58,421 ‫چیز جدی نیست 440 00:29:59,506 --> 00:30:01,925 ‫- مدرسه چطور بود ‫- معمولی 441 00:30:02,008 --> 00:30:05,428 ‫اما واستون یه چیزی آوردم 442 00:30:07,847 --> 00:30:09,015 ‫آیرسز؟ 443 00:30:10,517 --> 00:30:11,643 ‫گل مورد علاقه‌م 444 00:30:13,186 --> 00:30:14,646 ‫اما مناسبتش چیه؟ 445 00:30:14,729 --> 00:30:16,749 ‫هیچی، فقط سر راه به خونه دیدمشون 446 00:30:16,773 --> 00:30:19,692 ‫- و یادم افتاد که شما چقدر ازش خوشتون میاد ‫- آخی 447 00:30:19,776 --> 00:30:22,195 ‫می‌دونم که به جز روز مادر ... 448 00:30:22,278 --> 00:30:23,404 ‫هیچوقت بهتون هیچی نمیدم 449 00:30:23,488 --> 00:30:27,951 ‫ولی، می‌خواستم ازتون تشکر کنم که هر روز ‫بهترین مادر دنیا هستین 450 00:30:29,202 --> 00:30:30,995 ‫هانا، عزیزم 451 00:30:35,208 --> 00:30:36,459 ‫تو خیلی عاقلی 452 00:30:43,842 --> 00:30:45,552 ‫نه، هیچوقت متوجه چیزی نشدم 453 00:30:46,719 --> 00:30:50,056 ‫پس با وجود اینکه متوجه نشدین ‫هانا استرس داره 454 00:30:50,139 --> 00:30:52,016 ‫انتظار دارین مدرسه متوجه این موضوع شده باشه/ 455 00:30:52,100 --> 00:30:54,477 ‫- اعتراض دارم. سوال توهین آمیز ‫- صرف نظر می‌کنم 456 00:30:54,561 --> 00:30:58,773 ‫خانوم بیکر شما گفتین که ‫متوجه نشدین هانا استرس داره 457 00:30:59,524 --> 00:31:01,442 ‫اما توی تاریخچه‌ی خانوادتون ‫چیزی هست 458 00:31:01,526 --> 00:31:04,153 ‫که نشون بده هانا ‫ممکنه ... 459 00:31:04,237 --> 00:31:06,155 ‫دارای مشکل روحی روانی بوده باشه؟ 460 00:31:06,823 --> 00:31:10,785 ‫خانواده‌ی من ‫دارای مشکل اضطراب هستن 461 00:31:10,869 --> 00:31:15,498 ‫اما چیز جدی نیست ‫و هانا هیچوقت نشونه‌ی از خودش نشون نداد 462 00:31:15,790 --> 00:31:19,377 ‫و این مشکل چیزی هست ‫که نیاز به درمان داشته باشه؟ 463 00:31:20,003 --> 00:31:23,965 ‫بله، من در طول سال ‫چند بار به پیش روان پزشک میرم 464 00:31:24,048 --> 00:31:25,174 ‫که استرسم رو کنترل کنم 465 00:31:25,258 --> 00:31:28,094 ‫پس شما از یه روانپزشک حرفه‌ای کمک می‌گرفتین 466 00:31:28,177 --> 00:31:30,656 ‫و هیچوقت به این فکر نکردین ‫که ممکنه دخترتون هم به این مشکل گرفتار شده باشه؟ 467 00:31:30,680 --> 00:31:34,017 ‫اون یه بچه بود ‫و بازم میگم، هیچوقت نشونه‌ی از خودش نشون نداد 468 00:31:34,100 --> 00:31:37,729 ‫شما هانا رو به پیش یه روانپزشک ‫بردین یا نبردین، خانوم بیکر؟ 469 00:31:41,649 --> 00:31:42,859 ‫نه، هیچوقت نبردم 470 00:31:51,492 --> 00:31:52,952 ‫- سلام ‫- سلام 471 00:31:53,036 --> 00:31:54,120 ‫اومدی 472 00:31:54,621 --> 00:31:55,747 ‫آره، اومدم 473 00:31:56,456 --> 00:31:57,999 ‫- سلام ‫- سلام 474 00:32:00,376 --> 00:32:04,213 ‫خیلی خوشحالم می‌بینمت. ‫عالی شدی 475 00:32:04,547 --> 00:32:06,549 ‫اینو به کسی میگی ‫که توی یه بیمارستان زوانیه؟ 476 00:32:07,050 --> 00:32:12,639 ‫نه، نه، اینو به دختری میگم ‫که همیشه توی دنیا خوشگل بوده 477 00:32:12,722 --> 00:32:14,557 ‫بس کن. دارم شوخی می‌کنم 478 00:32:15,808 --> 00:32:16,808 ‫و ممنون 479 00:32:17,518 --> 00:32:21,689 ‫خیلی خوشحال شدم که جوابم تماس‌هام رو دادی 480 00:32:22,148 --> 00:32:26,194 ‫تازه اجازه گرفتم که از تلفنم استفاده کنم. ‫نمی‌خواستم تو رو قال بذارم 481 00:32:26,277 --> 00:32:28,197 ‫صبرکن، پس تو تمام پیام‌ها رو ‫باهم دریافت کردی؟ 482 00:32:28,321 --> 00:32:30,782 ‫- امیدوارم بعضی‌هاشون رو نشنیده باشی ‫- به همشون گوش دادم 483 00:32:30,865 --> 00:32:33,618 ‫خیلی‌خب، بچه‌ها، چند دقیقه دیگه ‫اینجا یوگا تمرین می‌کنیم 484 00:32:33,701 --> 00:32:37,705 ‫همواسه کسایی که بهش علاقه دارن ‫و هم به کسایی که پوزیشنش رو مسخره می‌کنن 485 00:32:37,789 --> 00:32:39,749 ‫بعدش یه جلسه دورهمی کوچیک برگذار می‌کنیم 486 00:32:40,124 --> 00:32:42,377 ‫یا داستان خودتون رو تعریف می‌کنین ‫یا باید هزینه‌اش رو بپردازین 487 00:32:45,797 --> 00:32:47,632 ‫عالیه 488 00:32:50,009 --> 00:32:51,009 ‫این ... 489 00:32:51,636 --> 00:32:55,306 ‫- اینجا بنظر خوب میرسه ‫یالا، یه تور ویژه بهت میدم 490 00:32:57,183 --> 00:32:59,263 ‫مثلاً شیمی مغز همه متفاوته 491 00:32:59,310 --> 00:33:01,688 ‫پس شاید نیاز باشه ‫چند بار آزمایش کنن 492 00:33:01,771 --> 00:33:04,232 ‫تا دارو مناسب رو واسم درست کنن 493 00:33:06,484 --> 00:33:08,361 ‫صبرکن، واسه الآن زیاده روی کردم؟ 494 00:33:09,404 --> 00:33:11,531 ‫نه، نه، نه، فقط ... 495 00:33:14,450 --> 00:33:16,035 ‫ببین، اونا مطمئن هستن ‫که دو قطب گرایی داری؟ 496 00:33:17,412 --> 00:33:18,812 ‫یه جورایی بنظر میاد ... 497 00:33:18,871 --> 00:33:24,043 ‫یه آدمی باشی که یه لحظه عصبانیه ‫و یه لحظه‌ی دیگه یه فرد خندانه 498 00:33:24,377 --> 00:33:29,173 ‫کلی، من سعی کردم ‫جلوی پدر و مادرت برات جق بزنم 499 00:33:30,133 --> 00:33:32,844 ‫منظورم یانه که ‫اون کار یه آدم خدان نیست 500 00:33:34,595 --> 00:33:35,595 ‫آره 501 00:33:36,347 --> 00:33:39,892 ‫آره، درست میگی. ‫خیلی گند کاری بود 502 00:33:43,229 --> 00:33:44,897 ‫اما داروهات 503 00:33:46,441 --> 00:33:48,526 ‫اگه تو رو تغییر بدن چی؟ 504 00:33:50,403 --> 00:33:51,821 ‫امیدوارم اینطور بشه 505 00:33:53,322 --> 00:33:58,202 ‫ببین، آدمی که بودم ‫آدمی نبود که به دردم بخوره 506 00:33:58,953 --> 00:34:01,497 ‫ببین، قسمت خندانش ممکنه خوب باشه ‫ولی 507 00:34:02,373 --> 00:34:03,373 ‫من انگار ... 508 00:34:05,209 --> 00:34:07,837 ‫روی لبه یه پرتگاه خیلی بلند ‫میرقصیدم 509 00:34:08,546 --> 00:34:13,051 ‫و سقوط از ااونجا خیلی سخت و بلند بود 510 00:34:17,889 --> 00:34:20,183 ‫- متأسفم ‫- صبر کن 511 00:34:22,351 --> 00:34:24,145 ‫می‌دونی که تقصیر تو نیست. درسته؟ 512 00:34:26,606 --> 00:34:27,648 ‫نه، می‌دونم 513 00:34:30,443 --> 00:34:31,652 ‫مطمئن نیستم بدونی 514 00:34:43,915 --> 00:34:45,249 ‫تمام این مدت ... 515 00:34:46,876 --> 00:34:50,004 ‫- چطور تونستی ازم مخفی نگه‌اش داری؟ ‫- متأسفم، اولیویا 516 00:34:51,380 --> 00:34:54,884 ‫فکر کردم درستش کردم. ‫نمی‌خواست اوضاع رو برای تو یا هانا خراب کنم 517 00:34:54,967 --> 00:34:56,886 ‫- فقط می‌خواستم فراموشش کنم ‫- واضحه 518 00:34:58,137 --> 00:35:00,264 ‫دیگه نمی‌دونستم چطوری باید باهات حرف بزنم 519 00:35:01,974 --> 00:35:04,060 ‫نمی‌دونستم چطور بهت بگم ... 520 00:35:06,562 --> 00:35:10,525 ‫که به عشق و اغوش نیازمندم ‫و یناز دارم که کسی منو بخواد 521 00:35:10,608 --> 00:35:11,608 ‫اوه 522 00:35:12,485 --> 00:35:15,404 ‫- پس تقصیر منه؟ ‫- تقصیر تو نیست 523 00:35:15,488 --> 00:35:18,074 ‫من تو رو سرزنش نمی‌کنم، خودمون رو سرزنش می‌کنم ‫ما باید باهمدیگه حرف میزدیم 524 00:35:18,157 --> 00:35:20,344 ‫باید متوجه میشدیم که ‫دختر بچه‌مون داره زجر میکشه 525 00:35:20,368 --> 00:35:21,786 ‫باید یکاری انجام میدادیم 526 00:35:21,869 --> 00:35:23,704 ‫چطور جرأت می‌کنی؟ 527 00:35:23,788 --> 00:35:26,707 ‫چطور جرأت می‌کنی فکر کنم ‫که تو بزرگ کردن بچه‌م کوتاهی کردم؟ 528 00:35:27,375 --> 00:35:29,585 ‫باشه؟ ‫اگه توی این دادگاه شکست بخوریم، تقصیر توئه 529 00:35:29,669 --> 00:35:32,880 ‫اگه همببریمش، تقصیر منه. ‫چطور نمی‌تونی متوجه‌اش بشی؟ 530 00:35:32,964 --> 00:35:35,216 ‫چطور نمی‌تونی لجبازیت رو ببینی؟ 531 00:35:35,299 --> 00:35:36,300 ‫فقط همینقدر طول کشید/ 532 00:35:36,592 --> 00:35:40,304 ‫وکیل میره تو سرت ‫و بعدش ما مقصر میشیم؟ 533 00:35:40,388 --> 00:35:41,722 ‫من هیچوقت نمی‌خواستم به دادگاه بیام 534 00:35:41,806 --> 00:35:44,892 ‫هیچوقت نمی‌خواستم، ‫اما ته دلم گفتم ممکنه پیروز بشیم 535 00:35:44,976 --> 00:35:47,687 ‫باور داشتم که مدرسه، قلدرها و اون هیولاها 536 00:35:48,271 --> 00:35:52,233 ‫توی مرگ هانا مقصر بودن. ‫اما ما هم مقصر بودیم، لیو 537 00:35:55,611 --> 00:35:57,155 ‫ما هم جزوی ازش بودیم 538 00:36:00,116 --> 00:36:03,494 ‫و اگه الآن نتونی اینو ببینی ‫هیچوقت دیگه هم نمی‌تونی 539 00:36:14,630 --> 00:36:16,215 ‫دیگه نمی‌خوام بجنگم 540 00:36:16,966 --> 00:36:17,884 ‫نمی‌خوام بجنگم 541 00:36:17,967 --> 00:36:20,595 ‫نه می‌خوام با تو و نه می‌خوام ‫تو این دادگاه بجنگم 542 00:36:22,763 --> 00:36:24,891 ‫فکر می‌کنم این پرونده ‫بدون من بهتر پیش میره 543 00:36:30,813 --> 00:36:31,814 ‫و همینطور تو 544 00:36:45,077 --> 00:36:46,454 ‫پس برمیگردی خونه؟ 545 00:36:48,122 --> 00:36:51,083 ‫مسئله اینجاست که مامانم نمی‌خواد ‫به لیبرتی برگردم 546 00:36:52,627 --> 00:36:54,587 ‫می‌خواد منو به یه مدرسه‌ی دیگه انتقال بده 547 00:36:56,088 --> 00:36:58,507 ‫مثل ایست کانتی؟ 548 00:36:59,467 --> 00:37:00,760 ‫به یه ایلت دیگه 549 00:37:02,970 --> 00:37:04,972 ‫می‌خوام برمم یا عمو و زن عموم زندگی کنم 550 00:37:05,514 --> 00:37:06,515 ‫صبرکن، تو ... 551 00:37:08,184 --> 00:37:09,435 ‫هیچوقت دیگه برنمیگردی؟ 552 00:37:10,978 --> 00:37:14,523 ‫- لازم دارم دکمه‌ی ریست رو بزنم ‫- دکمه‌ی ریست؟ 553 00:37:14,774 --> 00:37:17,485 ‫- که تمام اتفاقات قبل رو حذف کنی؟ ‫- نه، منظورم این نیست 554 00:37:18,527 --> 00:37:25,159 ‫نه حذف کنم، نه تو و نه دوستی‌مون ‫ولی نیاز دارم فراموش کنم 555 00:37:25,576 --> 00:37:27,036 ‫- اونا دارن مجبورت میکنن؟ ‫- نه 556 00:37:27,912 --> 00:37:29,038 ‫خودم میخوام 557 00:37:31,040 --> 00:37:36,504 ‫دیگه نمی‌تونم تظاهر کنم که خوبم ‫و نیازی ندارم واسه خوب شدنم تلاش کنم 558 00:37:36,587 --> 00:37:39,465 ‫جوری که تقصیر همه هست جز من 559 00:37:42,009 --> 00:37:43,886 ‫می‌خوام یه زندگی بهتر از این داشته باشم 560 00:37:56,983 --> 00:38:00,111 ‫- تو منو فراموش می‌کنی ‫- خدای من، هیچوقت این کارو می‌کنم 561 00:38:00,611 --> 00:38:02,989 ‫فقط می‌خوام یه پسری باشم ‫که یه زمانی میشناختیش 562 00:38:07,952 --> 00:38:10,037 ‫می‌تونم ولت کنم ‫ولی بازم دوستت داشته باشم 563 00:38:13,958 --> 00:38:15,793 ‫من همیشه دوستت خواهم داشت 564 00:38:20,673 --> 00:38:21,673 ‫منم دلتنگت میشم 565 00:38:23,009 --> 00:38:24,302 ‫منم دلتنگت میشم 566 00:38:54,457 --> 00:38:55,958 ‫تو آدم خوبی هستی، کلی 567 00:38:56,542 --> 00:38:58,252 ‫و می‌تونی به آدما کمک کنی 568 00:38:59,420 --> 00:39:03,257 ‫فقط نه جوری که فکر می‌کنی ‫به کمک نیاز دارن 569 00:39:23,819 --> 00:39:24,819 ‫کلی؟ 570 00:39:28,199 --> 00:39:29,199 ‫کلی! 571 00:39:31,202 --> 00:39:32,661 ‫هی، باید باهات حرف بزنم 572 00:39:36,999 --> 00:39:39,126 ‫کلی، چرا گوشیت رو جواب نمیدی؟ 573 00:39:40,669 --> 00:39:41,669 ‫جاستین 574 00:39:42,129 --> 00:39:43,714 ‫هی، کله خر. ‫کلی کجاس؟ 575 00:39:45,674 --> 00:39:46,926 ‫جاستین. ‫گفتم ... 576 00:39:50,137 --> 00:39:51,137 ‫جاستین 577 00:39:52,264 --> 00:39:53,264 ‫لعنتی 578 00:39:57,269 --> 00:39:59,355 ‫جاستین! ‫هی، پاشو 579 00:40:00,106 --> 00:40:01,107 ‫پاشو! 580 00:40:01,399 --> 00:40:02,566 ‫هی، پاشو 581 00:40:02,817 --> 00:40:03,817 ‫جاستین! 582 00:40:04,944 --> 00:40:05,944 ‫برگرد! 583 00:40:07,571 --> 00:40:09,740 ‫یالا، جاستین. ‫نمی‌تونم برتگردونم 584 00:40:15,496 --> 00:40:16,496 ‫لعنت! 585 00:40:21,544 --> 00:40:22,420 ‫لعنت! 586 00:40:22,503 --> 00:40:24,463 ‫نمیذارم بمیری 587 00:40:27,133 --> 00:40:28,133 ‫لعنت! 588 00:40:34,932 --> 00:40:35,932 ‫لعنت 589 00:40:40,813 --> 00:40:41,813 ‫هی 590 00:40:47,903 --> 00:40:49,947 ‫ما همیشه فرصت دیگه‌ای گیرمون نمیاد 591 00:40:51,657 --> 00:40:52,700 ‫که به آدما کمک کنیم 592 00:40:54,326 --> 00:40:55,326 ‫کنارشون باشیم 593 00:40:57,329 --> 00:40:58,330 ‫در لحظه مناسب 594 00:40:59,915 --> 00:41:00,915 ‫بهشون عشق بورزیم 595 00:41:05,921 --> 00:41:06,921 ‫سلام 596 00:41:08,549 --> 00:41:09,592 ‫بابام گفت زنگ زده بودین 597 00:41:09,967 --> 00:41:12,428 ‫و شنیدم که امروز توی دادگاه ‫چه اتفاق افتاد 598 00:41:13,053 --> 00:41:15,055 ‫نمیدونم، فقط می‌خواستم ‫باهتون ارتباط برقرار کنم. می‌دونی؟ 599 00:41:15,139 --> 00:41:16,659 ‫که ببینم کاری از دستم برمیاد 600 00:41:19,101 --> 00:41:20,101 ‫بیا تو 601 00:41:22,104 --> 00:41:25,232 ‫فکر کنم به تحمل ربط داره. ‫نمی‌دونم 602 00:41:26,525 --> 00:41:30,029 ‫- فقط چند بار مواد مصرف کردم ‫- ممکن بود بمیری 603 00:41:31,530 --> 00:41:33,616 ‫تو این لحظه ‫هیچکس واسش مهم نیست 604 00:41:33,866 --> 00:41:35,451 ‫رفیق، شوخی نکن 605 00:41:37,661 --> 00:41:38,661 ‫لعنتی 606 00:41:40,623 --> 00:41:41,623 ‫شرمنده 607 00:41:44,084 --> 00:41:45,586 ‫هی، هی 608 00:41:46,545 --> 00:41:47,545 ‫اینو بخور 609 00:42:04,480 --> 00:42:05,606 ‫جای زخم‌هات کو؟ 610 00:42:06,440 --> 00:42:07,440 ‫اوه ... 611 00:42:08,817 --> 00:42:09,902 ‫زخم دارم 612 00:42:10,903 --> 00:42:13,906 ‫ولی زیر موهام هستن. ‫بخاطر همین موهام رو بلند میذارم 613 00:42:16,617 --> 00:42:18,327 ‫آره، یادمه که قبلاً چه شکلی بودی 614 00:42:19,828 --> 00:42:21,872 ‫وقتی که اول اومدی به لیبرتی 615 00:42:22,623 --> 00:42:26,418 ‫یکی از رفقام گفت ‫"با اون موها بنظر کونی میاد" 616 00:42:26,835 --> 00:42:31,423 ‫ولی من گفتم ‫"نه فقط مسخره‌اس" 617 00:42:33,634 --> 00:42:35,427 ‫خب، خیلی محبت کردی 618 00:42:36,762 --> 00:42:37,762 ‫آره، خب ... 619 00:42:40,641 --> 00:42:41,641 ‫بیخیال 620 00:42:47,189 --> 00:42:49,400 ‫هنوزم عاشق جسیکا هستی. مگه نه؟ 621 00:42:51,944 --> 00:42:53,070 ‫مهم نیست 622 00:42:54,029 --> 00:42:56,282 ‫خودتو ببین. ‫واضحه مهمه 623 00:43:01,954 --> 00:43:03,163 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 624 00:43:04,081 --> 00:43:07,084 ‫اون مواد زد و نزدیک بود ‫با استفراغ خودش خفه بشه 625 00:43:07,668 --> 00:43:10,337 ‫تو چه مرگته، جاستین؟ ‫تازه پاک شده بودی 626 00:43:10,421 --> 00:43:11,922 ‫ولش کن، باشه؟ 627 00:43:12,631 --> 00:43:14,133 ‫چیه؟ ‫حالا داری ازش دفاع می‌کنی؟ 628 00:43:14,216 --> 00:43:16,927 ‫آره، این چه کاری بود ‫که با نوارها کردی، کلی؟ 629 00:43:17,011 --> 00:43:18,887 ‫می‌دونی چه بلایی سر جسیکا آوردی؟ 630 00:43:18,971 --> 00:43:21,140 ‫آره، سعی داشتم ‫عدالت رو در حق هانا برقرار کنم 631 00:43:21,473 --> 00:43:23,434 ‫و متأسفم که اگه به جسیکا صدمه زد 632 00:43:23,517 --> 00:43:25,686 ‫ولی شاید زمان این باشه ‫که حقیقت اونم پخش بشه 633 00:43:25,769 --> 00:43:29,148 ‫چی بهت اجازه میده که تصمیم بگیری، ‫چی باید پخش بشه و چی نباید پخش بشه 634 00:43:31,650 --> 00:43:35,070 ‫ببین، من هر کاری تونستم کردم 635 00:43:36,822 --> 00:43:39,033 ‫هر چیزی که به ذهنم اومد که اوضاع رو درست میکنه ‫انجام دادم 636 00:43:40,618 --> 00:43:42,244 ‫اما نمی‌تونم تنهایی از پسش بربیام 637 00:43:45,164 --> 00:43:46,164 ‫باشه؟ 638 00:43:46,665 --> 00:43:48,208 ‫ببین، در مورد نوارها متأسفم 639 00:43:48,709 --> 00:43:50,669 ‫اما قبل از بهتر شدن ‫قراره بدتر بشه 640 00:43:52,338 --> 00:43:53,422 ‫و من به شماها نیاز دارم 641 00:43:55,341 --> 00:43:57,384 ‫دستت رو بچرخون. ‫آفرین. ضربه خوبی وبد 642 00:43:58,594 --> 00:43:59,594 ‫آره 643 00:44:01,180 --> 00:44:02,180 ‫وای! 644 00:44:02,473 --> 00:44:05,309 ‫- باید واقعاً میومدی ‫- آره، همین حالاشم حالم بهتر شده 645 00:44:05,601 --> 00:44:08,520 ‫خب شب درازه ‫می‌تونی بهتر بشی 646 00:44:08,604 --> 00:44:09,480 ‫- جدی؟ ‫- آره 647 00:44:09,563 --> 00:44:10,606 ‫چی تو ذهنته؟ 648 00:44:11,106 --> 00:44:12,106 ‫اوه! 649 00:44:12,608 --> 00:44:15,319 ‫هی، هی ‫نمی‌دونستم قراره امروز بیای 650 00:44:16,070 --> 00:44:18,238 ‫لوکاس، این تونی‌ـه. ‫تونی این لوکاس‌ـه 651 00:44:18,530 --> 00:44:20,574 ‫سلام رفیق. ‫از دینت خوشحالم 652 00:44:23,369 --> 00:44:26,288 ‫آره، رفیق ‫منم از دیدنت خوشحالم 653 00:44:28,082 --> 00:44:29,124 ‫بعداً باهات حرف میزنم 654 00:44:29,208 --> 00:44:31,502 ‫باید از اینجا برم. ‫خیلی خستم 655 00:44:32,127 --> 00:44:33,127 ‫هی 656 00:44:33,712 --> 00:44:35,381 ‫قبلاً باهم تمرین کردیم؟ 657 00:44:36,173 --> 00:44:38,717 ‫نه، فکر نکنم 658 00:44:40,594 --> 00:44:41,595 ‫شب خوبی داشته باشین 659 00:44:44,890 --> 00:44:46,225 ‫ما همیشه نمی‌دونیم 660 00:44:47,476 --> 00:44:49,228 ‫یه بچه با چه شرایطی سر و کار داشته 661 00:44:51,230 --> 00:44:53,607 ‫هی رفیق ‫قرار شد در رو باز نگه داریم 662 00:44:53,982 --> 00:44:56,151 ‫- باز بود ‫- نه، تقریباً بسته بود 663 00:44:56,235 --> 00:44:59,113 ‫قرار گذاشتیم ‫همیشه تا زاویه 45 درجه باش باشه 664 00:44:59,488 --> 00:45:01,949 ‫خب ماه قبل ‫رروی 30 درجه قرار گذاشته بودیم 665 00:45:02,032 --> 00:45:05,619 ‫واسه الآن می‌تونی روی 30 درجه بذاریش ‫فقط بازش بذار، باشه؟ 666 00:45:06,286 --> 00:45:07,286 ‫صبرکن بابا 667 00:45:07,704 --> 00:45:11,625 ‫واقعاً بابت دیشب متأسفم ‫نمی‌خوام مهمونی رو خراب کنم 668 00:45:13,085 --> 00:45:14,086 ‫اوه، رفیق 669 00:45:18,465 --> 00:45:21,885 ‫تو این کارو نکردی ‫و احساس می‌کنم که یه عذرخواهی بهت بدهکارم 670 00:45:22,636 --> 00:45:25,806 ‫چون فکر می‌کنم ‫دارم خیلی بهت سخت می‌گیرم 671 00:45:26,515 --> 00:45:29,309 ‫نه، فکر کنم شاید چیز خوبی باشه 672 00:45:30,352 --> 00:45:33,689 ‫چون امروز به خودم سخت گرفتم 673 00:45:33,772 --> 00:45:35,190 ‫و یه جورایی نتیجه‌اش خوب شد 674 00:45:35,607 --> 00:45:38,277 ‫- عالیه ‫- خاطراتم دارن برمیگردن 675 00:45:39,903 --> 00:45:42,656 ‫خوبه، خب دکتر گفت که تا ابد ‫همینجوری نمی‌مونی 676 00:45:42,739 --> 00:45:46,702 ‫گفت که بهبودی تو تاریخ مشخصی نداره 677 00:45:46,785 --> 00:45:48,579 ‫ولی همیشه باید امیدوار بود 678 00:45:48,662 --> 00:45:49,872 ‫- آره، می‌دونم ‫- آره 679 00:45:50,080 --> 00:45:53,667 ‫خب دیشب ‫اون بازی ویدئویی 680 00:45:53,750 --> 00:45:57,212 ‫باعث شد یه بازی دیگه ‫به اسم "دزرت دیوتی" رو بیاد بیارم 681 00:45:57,880 --> 00:46:02,384 ‫پس تو فکر این بودم که اگه ‫دوباره اون بازی رو انجام بدم 682 00:46:02,468 --> 00:46:04,303 ‫کمکم می‌کنه که خاطرات بیشتری بیاد بیارم 683 00:46:05,179 --> 00:46:08,348 ‫- این دزرت دیوتی بازی تیراندازیه؟ ‫- آره،می‌دونم بابا 684 00:46:08,432 --> 00:46:10,350 ‫اینجوری نیست ... 685 00:46:11,935 --> 00:46:13,979 ‫یه چیزی هست ‫که باید بیادش بیارم 686 00:46:17,191 --> 00:46:20,152 ‫آره، رفیق ‫نمی‌دونم 687 00:46:22,571 --> 00:46:23,614 ‫آره، نه ‫می‌دونم 688 00:46:25,199 --> 00:46:29,119 ‫متوجه‌ام ‫احتمالاً فکر احمقانه‌ای باشه 689 00:46:31,914 --> 00:46:34,249 ‫- بهتره یکم بخوابم ‫- باشه 690 00:46:35,167 --> 00:46:36,835 ‫- شب بخیر ‫شب بخیر 691 00:46:41,381 --> 00:46:46,178 ‫اما بچه‌ها، همیشه چیزی که احساس می‌کنن رو ‫بهتون نمیگن 692 00:46:56,772 --> 00:47:01,193 ‫"من شاهد از هم پاشیده شدن خانواده‌م هستم ‫ولی تنها چیزی که بلدم شعر نوشتنه 693 00:47:01,276 --> 00:47:05,531 ‫تنها چیزی که بلدم اینه که توی یه خونه‌ی از هم پاشیده ‫گل‌ها رو مرتب بچینم 694 00:47:05,739 --> 00:47:09,159 ‫دارم سعی می‌کنم روی قاپ بمونم ‫و کلمات درست رو بیان کنم 695 00:47:10,577 --> 00:47:12,955 ‫من مشت‌های خود را می‌گیرم ‫و بعد رها می‌کنم" 696 00:47:14,081 --> 00:47:15,082 ‫وای 697 00:47:16,750 --> 00:47:17,876 ‫هانا اونو نوشته؟ 698 00:47:18,252 --> 00:47:19,711 ‫احتمالاً یه میلیون بار اونو خونده باشم 699 00:47:19,795 --> 00:47:22,256 ‫تمام مدت فکر می‌کردم ‫در مورد مدرسه‌شه 700 00:47:22,756 --> 00:47:25,801 ‫زجری که داره می‌کشه ... خدای من ‫جلوی چشمامه 701 00:47:26,301 --> 00:47:29,221 ‫خونه از هم پاشیده شده ‫گل‌ها 702 00:47:31,265 --> 00:47:32,849 ‫در مورد رابطه‌ی نامشروع پدرش بوده 703 00:47:34,351 --> 00:47:35,745 ‫و بعدش سعی کرد من آروم کنه 704 00:47:35,769 --> 00:47:37,372 ‫در حال که من باید ‫اونو آروم می‌کردم 705 00:47:37,396 --> 00:47:38,897 ‫چرا متوجه‌اش نشدم؟ 706 00:47:38,981 --> 00:47:41,567 ‫اولیویا، نمی‌تونی خودتو مقصر بدونی. ‫تقصیر اندی‌ـه 707 00:47:41,650 --> 00:47:44,278 ‫جکی، خواهش می‌کنم بهم نگو که ‫الآن چه حسی داری 708 00:47:49,366 --> 00:47:51,034 ‫- متأسفم ‫- حق با توئه 709 00:47:51,285 --> 00:47:55,163 ‫نه، متأسفم فقط از این چیزا ‫پیچیده‌تره 710 00:47:55,247 --> 00:47:56,623 ‫نمی‌خواستم دخالت کنم 711 00:47:59,167 --> 00:48:01,712 ‫می‌دونی، فکر کنم بهتر باشه ‫برم بخوابم 712 00:48:02,045 --> 00:48:04,214 ‫- نه، نه، نه ‫- نه، روز درازی بوده 713 00:48:04,464 --> 00:48:06,508 ‫واقعاً میگم، باید استراحت کنم 714 00:48:07,634 --> 00:48:09,219 ‫از دیدنت خوشحال شدم، جسیکا 715 00:48:22,482 --> 00:48:23,482 ‫خب ... 716 00:48:29,698 --> 00:48:31,283 ‫حتماً فکر می‌کنی یه احمقم 717 00:48:31,366 --> 00:48:33,660 ‫از مردی طرفداری می‌کنم که احتمالاً حقش نباشه 718 00:48:35,370 --> 00:48:36,370 ‫درک میکنم 719 00:48:37,748 --> 00:48:40,375 ‫منظورم اینه که، واقعاً درک می‌کنم 720 00:48:41,918 --> 00:48:42,961 ‫عاشقش هستی، درسته؟ 721 00:48:43,295 --> 00:48:47,591 ‫با وجود کینه‌ات و تمام اتفاقات ‫ولی بازم هنوز عاشقشی 722 00:48:50,052 --> 00:48:51,052 ‫آره 723 00:48:53,680 --> 00:48:55,682 ‫حتی با وجود اینکه ‫اون خیلی بهت صدمه زده 724 00:49:05,942 --> 00:49:07,486 ‫می‌دونی، جسیکا ... 725 00:49:09,404 --> 00:49:11,782 ‫اگه چیزی بود که می‌خواستی در مورد حرف بزنی ... 726 00:49:14,701 --> 00:49:17,245 ‫بعضی وقتا فکر می‌کنم ‫اگه هانا پیشم میومد 727 00:49:20,082 --> 00:49:22,000 ‫شاید الآن اوضاع فرق می‌کرد 728 00:49:24,961 --> 00:49:27,714 ‫شاید واسش زیادی غذاب‌آور بوده ‫که در موردش حرف بزنه 729 00:49:31,551 --> 00:49:34,096 ‫شاید بخاطر محافظت از خودش ‫پیش خودش نگه‌اش داشته 730 00:49:37,557 --> 00:49:39,184 ‫من تو این کارا خوب نیتسم 731 00:49:40,477 --> 00:49:44,648 ‫هر چی بیشتر بهش فکر می‌کنم ‫بیشتر میفهمم که آدم شجاعی بوده 732 00:49:45,065 --> 00:49:48,694 ‫اما عزیزم، هردمون می‌دونیم ‫که این کافی نیست 733 00:49:49,528 --> 00:49:50,654 ‫پیش خودت نگه‌اش داشتن 734 00:49:52,114 --> 00:49:53,198 ‫کار شجاعانه‌ای نیست 735 00:49:53,782 --> 00:49:56,410 ‫درد رو احساس کنی ‫و باهاش روبرو بشی 736 00:49:57,911 --> 00:49:59,371 ‫به این میگم شجاعت 737 00:49:59,705 --> 00:50:01,373 ‫گفتنش مشکلی نداره 738 00:50:05,961 --> 00:50:07,003 ‫عیبی نداره 739 00:50:20,434 --> 00:50:22,728 ‫حتی یه روز هم از دادگاه نگذشته ... 740 00:50:23,145 --> 00:50:24,062 ‫چیزی نیست 741 00:50:24,146 --> 00:50:26,106 ‫و ماه‌هایی که به اینجا رسیدیم 742 00:50:26,189 --> 00:50:29,568 ‫که آرزو نمی‌کردم دستمام رو دورش میذاشتم 743 00:50:29,651 --> 00:50:31,570 ‫و بهش میگفتم که همچی درست میشه 744 00:50:32,779 --> 00:50:34,364 ‫اما هیچوقت فرصتش رو نداشتم 745 00:50:35,323 --> 00:50:37,409 ‫چرا بهمون نگفتی که مواد میزنه؟ 746 00:50:38,243 --> 00:50:39,911 ‫داشت بهتر میشد، باشه؟ 747 00:50:40,537 --> 00:50:43,224 ‫وقتی آوردمش اینجا ‫از مسئله موادش باخبر نبودم 748 00:50:43,248 --> 00:50:45,250 ‫- باید به خدمات اجتماعی زنگ بزنیم؟ ‫- نه، بابا 749 00:50:45,333 --> 00:50:48,545 ‫اگه به خدمات اجتماعی زنگ بزنیم، اون ناپدید میشه ‫و تو دادگاه شهادت نمیده 750 00:50:48,628 --> 00:50:50,046 ‫خدای من، فقط دادگاه واسمون مهمه؟ 751 00:50:50,130 --> 00:50:52,048 ‫نه، به سلامت بچه هم اهمیت میدم 752 00:50:52,132 --> 00:50:54,259 ‫و وقتی هردوی اونا ضد ما عمل میکنن ‫کار خیلی سختیه 753 00:50:54,342 --> 00:50:56,970 ‫- من ضد تو عمل نمی‌کنم ‫- امروز از دفتر ثبت بهم زنگ زدن، کلی 754 00:50:57,053 --> 00:50:58,889 ‫اون فایل‌های صوتی ‫دارای نشانه بودن 755 00:50:59,097 --> 00:51:00,724 ‫اونا رو از کامپیوتر من دزدیدی 756 00:51:00,807 --> 00:51:02,642 ‫تو بهم گفتی که روی پرونده کار نمی‌کنی 757 00:51:02,851 --> 00:51:04,853 ‫- این که بهونه نشد ‫- به سونیا گفتی 758 00:51:05,187 --> 00:51:07,606 ‫در مورد اینکه زک به هانا پیام داده. ‫اینجوری ازش سر در آوردن 759 00:51:07,856 --> 00:51:08,732 ‫واقعیت داره؟ 760 00:51:08,815 --> 00:51:11,526 ‫اون همکارمه. ‫فقط توی مسیر درستی قرارش دادم 761 00:51:11,610 --> 00:51:13,737 ‫- به زور میشه تطابقشون داد ‫- بدتر از کار منه 762 00:51:13,820 --> 00:51:17,032 ‫تو کارم رو توی خطر انداختی ‫گواهی و زندگیم رو 763 00:51:17,115 --> 00:51:18,241 ‫توئم زندگی منو نابود کردی! 764 00:51:18,325 --> 00:51:21,495 ‫خدای من، شبیه بچه‌ها می‌مونین! ‫و فقط یه بچه اینجا هست 765 00:51:21,578 --> 00:51:24,998 ‫- منظورت چیه؟ ‫- کلی نیاز داره الآن پدر و مادرش باشیم 766 00:51:25,081 --> 00:51:27,561 ‫- من از شما هیچی نمی‌خوام ‫- کلی، برو توی اتاقت 767 00:51:27,626 --> 00:51:28,626 ‫چی؟ 768 00:51:29,169 --> 00:51:31,546 ‫- این کجاش منصفانه‌اس؟ ‫- برو توی اتاق کوفتیت! 769 00:51:32,047 --> 00:51:33,047 ‫حالا! 770 00:51:38,428 --> 00:51:40,764 ‫کافیه دیگه. ‫این خانواده نباید از هم بپاشه 771 00:51:40,847 --> 00:51:44,017 ‫نه به وسیله‌ی این پرونده، نه به وسیله بچه‌ی یکی دیگه ‫و نه به وسیله مواد 772 00:51:44,100 --> 00:51:46,853 ‫نباید بذاریم این اتفاق بیوفته. ‫متوجه‌ام، تو الآن عصبانی هستی 773 00:51:46,937 --> 00:51:49,022 ‫منم از دستت عصبانیم! ‫اون فقط یه بچه‌اس! 774 00:51:55,529 --> 00:51:58,490 ‫اگه نمی‌دونی یه چیزی شکسته ‫چطور می‌تونی درستش کنی؟ 775 00:52:00,867 --> 00:52:02,160 ‫هانا چیزی بهمون نگفت 776 00:52:05,956 --> 00:52:06,956 ‫کلی 777 00:52:10,752 --> 00:52:11,752 ‫نه 778 00:52:13,296 --> 00:52:16,174 ‫تو حرف نمیزنی. ‫نباید چیزی بگی 779 00:52:16,508 --> 00:52:20,178 ‫همش تقصیر توئه، هانا. ‫این گند کاری با تو شروع شد 780 00:52:20,262 --> 00:52:23,932 ‫من نوارها رو پخش کردم و کار احمقانه‌ای بود ‫ولی تو اونا رو درست کردی 781 00:52:24,641 --> 00:52:26,685 ‫- تو زندگی مردمو بگا دادی! ‫- می‌دونم 782 00:52:27,060 --> 00:52:29,104 ‫- متأسفم ‫- واقعاً هستی؟ 783 00:52:30,063 --> 00:52:31,147 ‫متأسفی؟ 784 00:52:31,231 --> 00:52:34,192 ‫اصلاً اهمیتی نداره ‫چون الآن مُردی 785 00:52:34,734 --> 00:52:38,446 ‫تو خودتو کُشتی ‫و اصلاً برات مهم بود 786 00:52:38,530 --> 00:52:41,116 ‫- چرا، مهم بو.د! ‫- نه، مهم نبود. وگرنه این کارو نمی‌کردی 787 00:52:41,366 --> 00:52:45,287 ‫منو آسیب دیده بودم ‫و به این فکر می‌کردم که ممکنه به کس دیگه‌ای صدمه بزنم 788 00:52:45,370 --> 00:52:47,664 ‫تو کار خیلی بدی انجام دادی 789 00:52:52,878 --> 00:52:53,920 ‫از اینجا برو 790 00:53:39,090 --> 00:53:40,090 ‫سلام مامان 791 00:53:58,777 --> 00:54:00,657 ‫ترجمه از: عرفان و نیما ‫em2ok@yahoo.com 792 00:54:00,737 --> 00:54:02,781 ‫مرجع دانلود فیلم سریال با لینک مستقیم ‫NightMovie.Co 793 00:56:31,721 --> 00:56:33,681 - Untranslated Line -