1 00:00:15,957 --> 00:00:20,556 ارائه شده توسط وبسایت رسانه کوچک .: LiLMeDiA.TV :. 2 00:00:20,957 --> 00:00:25,556 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 3 00:00:26,957 --> 00:00:32,056 « ترجمه از ارمـیـا و حسین گنجی » .:. ImLoSeR & SiGMA .:. 4 00:00:32,157 --> 00:00:35,494 ‫تو تمام طول زندگیم، پدرم بهم می‌گفت که بقیه تو رو قضاوت خواهند کرد 5 00:00:35,911 --> 00:00:37,371 ‫جاستین، بیدار شو 6 00:00:37,454 --> 00:00:40,749 ‫فکر می‌کنن با نگاه کردن بهم،‌ من رو می‌شناسن 7 00:00:40,958 --> 00:00:42,000 ‫جاستین، یالا 8 00:00:42,084 --> 00:00:45,087 ‫باید قبل از اینکه دادگاه شروع بشه، ‫ببریمت پیش خانم بیکر و وکیل‌ها. 9 00:00:45,921 --> 00:00:48,048 ‫و حالا همه چی بر علیه منه. 10 00:00:48,131 --> 00:00:50,092 ‫جاستین پاشو! زود باش 11 00:00:52,261 --> 00:00:55,055 ‫- فکر نکنم پیام رو دریافت کرده باشه ‫- چندش آوره. 12 00:00:55,973 --> 00:00:57,975 ‫- بو میده ‫- نه، لباس‌هاش بو میدن 13 00:00:58,183 --> 00:01:00,018 ‫پنج ماهه که تو خیابون‌ها زندگی می‌کنه 14 00:01:05,148 --> 00:01:08,777 ‫ 15 00:01:08,860 --> 00:01:11,822 ‫تو محیط بیرون،‌ شما انتخاب‌های سختی پیش رو دارین. 16 00:01:23,917 --> 00:01:26,670 ‫- زود پا شدی ‫- سلام! هممم... 17 00:01:27,713 --> 00:01:28,797 ‫لباس‌هام رو می‌شورم. آره 18 00:01:29,214 --> 00:01:33,343 ‫- این یکی نوئه؟ ‫- آره. تو حراجی گرفتم 19 00:01:33,427 --> 00:01:35,804 ‫کلی، اونا لباس‌های باشگاه‌ت هستن؟ 20 00:01:35,887 --> 00:01:38,390 ‫- چون بو موش‌مُرده میدن... ‫- آره... 21 00:01:38,473 --> 00:01:41,601 ‫دیشب تو کف حموم جاشون گذاشتم و 22 00:01:41,685 --> 00:01:45,814 ‫می‌دونی، شب‌ها نشونه‌گیریم خیلی خوب نیست. ‫[:) ریده بهشون] 23 00:01:47,649 --> 00:01:49,776 ‫پدرت اول صبح یه جلسه داشت، 24 00:01:49,860 --> 00:01:51,862 ‫برای همین برای صبحونه فقط خودم و خودت هستیم، باشه؟ 25 00:01:51,945 --> 00:01:53,947 ‫باشه، خوبه. ممنون مامان 26 00:01:56,074 --> 00:01:59,453 ‫خیلی راحته که پنهانش کنی، اینکه ‫تسلیم دردها بشی 27 00:01:59,995 --> 00:02:02,205 ‫درست مثل کاری که هانا انجام داد. اون شروع کرد به باور کردن اینکه 28 00:02:02,289 --> 00:02:03,582 ‫ ضعیف‌تره. 29 00:02:04,833 --> 00:02:05,667 ‫اَه 30 00:02:15,677 --> 00:02:16,845 ‫تونی، اون هروئین بود 31 00:02:17,220 --> 00:02:20,057 ‫عکسش رو سرچ کردم و ‫مشخص شد که هرئین‌ سیاه‌ـه. 32 00:02:20,140 --> 00:02:21,850 ‫اون... اون هروئین داشت 33 00:02:22,601 --> 00:02:25,896 ‫اینکه باور کنی یه زندگی برتر و داشتن ‫موقعیت اجتماعی خوب 34 00:02:26,563 --> 00:02:28,023 ‫فقط برای بقیه‌ی مردم بود. 35 00:02:29,775 --> 00:02:30,734 ‫زود بیدار شدی 36 00:02:31,443 --> 00:02:33,862 ‫به رودین گفتی که برای کلاس‌ یوگا بیاد اینجا؟ 37 00:02:34,488 --> 00:02:38,033 ‫نه. فقط می‌خواستم قبل از اینکه ‫بری تمرین یه سلامی بهت کرده باشم. 38 00:02:38,784 --> 00:02:39,618 ‫وای 39 00:02:41,286 --> 00:02:42,204 ‫چرا؟ 40 00:02:48,043 --> 00:02:51,088 ‫مثل اینکه مادر اون دختر یه مصاحبه با رسانه‌ها داشته. 41 00:02:51,880 --> 00:02:52,714 ‫جدی؟ 42 00:02:53,924 --> 00:02:55,592 ‫پیگیر اون قضیه نیستی؟ 43 00:02:56,093 --> 00:02:58,387 ‫بابا و وارن بهم گفتن که سرم رو ‫پایین بگیرم و 44 00:02:58,470 --> 00:03:01,139 ‫خودت می‌دونی که، منم دارم ‫همین کار رو انجام میدم. 45 00:03:04,559 --> 00:03:06,311 ‫پس همه چی تو مدرسه روبه‌راهه؟ 46 00:03:06,978 --> 00:03:08,522 ‫با همه‌ی اون داستان‌ها؟ 47 00:03:11,566 --> 00:03:13,527 ‫آره، آره. همه چی مرتبه. 48 00:03:15,112 --> 00:03:18,031 ‫داریم آماده‌ی ترم جدید می‌شیم. 49 00:03:22,369 --> 00:03:24,287 ‫اگه هم‌صحبتی خواستی بهم خبر بده 50 00:03:25,038 --> 00:03:26,790 ‫دکتر پیرس خوشحال می‌شه ملاقاتی باهات داشته باشه. 51 00:03:28,708 --> 00:03:30,085 ‫یا مشاوره‌تون تو مدرسه. 52 00:03:30,502 --> 00:03:32,796 ‫اسمش چی بود؟ آقای پُرتر؟ 53 00:03:35,507 --> 00:03:37,092 ‫نه ممنون. همه چی خوبه مامان. 54 00:03:39,845 --> 00:03:43,682 ‫- بسیار خب، عزیزم. روز خوبی داشته باشی ‫- ممنون، تو هم همچنین 55 00:03:44,182 --> 00:03:45,684 ‫- خیلی به خودت فشار نیار ‫- باشه 56 00:03:47,436 --> 00:03:50,772 ‫ولی واقعیت اینه که موفقیت و برتری ‫خودش یه نوع تله‌ست. 57 00:03:53,150 --> 00:03:55,610 ‫یا خدا؟ اینجا چیکار می‌کنی؟ 58 00:03:57,028 --> 00:03:59,990 ‫تونی بهم گفت که تا موقعی که مامانت بره صبر ‫کنم و بعد از پنجره بیام داخل. 59 00:04:00,240 --> 00:04:01,116 ‫پنجره رو خراب کردم؟ 60 00:04:01,241 --> 00:04:04,077 ‫نه اون سالمه ولی تونی ‫چرا تو رو فرستاد؟ 61 00:04:04,244 --> 00:04:06,455 ‫- خب اون فکر کرد که من می‌تونم کمک کنم ‫- تو چی کمک کنی؟ 62 00:04:07,706 --> 00:04:09,958 ‫یه سری وسایل آردم. حالت چطوره؟ 63 00:04:10,917 --> 00:04:13,253 ‫خوبم. وسایل برای چی؟ 64 00:04:14,045 --> 00:04:15,505 ‫تونی کِی میاد اینجا؟ 65 00:04:16,381 --> 00:04:18,467 ‫اون نمیاد کلی. ‫هنوز تو دوره‌ی آزادی مشروطش هست. 66 00:04:18,550 --> 00:04:21,178 ‫با توجه به اینکه راجع به جاستین می‌دونه، ‫نمی‌تونه خطر کنه و خودش رو درگیر این قضیه کنه. 67 00:04:22,179 --> 00:04:23,013 ‫چی راجع به من می‌دونه؟ 68 00:04:24,848 --> 00:04:30,020 ‫خیلی خب،‌قضیه اینه که ‫من داشتم لباس‌هات رو می‌شستم 69 00:04:30,103 --> 00:04:33,064 ‫و اون موادت رو پیدا کردم و ریختمش تو توالت. 70 00:04:33,148 --> 00:04:36,234 ‫و تونی فکر می‌کنه تو معتادی و ما ‫ممکنه بخوایم ترکت بدیم. 71 00:04:37,194 --> 00:04:38,987 ‫گندش بزنن. من میرم بیرون 72 00:04:39,070 --> 00:04:41,323 ‫خب اول اینکه همه‌ی لباس‌هات تو ‫ماشین لباس‌شویی هستن، 73 00:04:41,406 --> 00:04:42,866 ‫و دوم اینکه کجا می‌خوای بری؟ 74 00:04:42,949 --> 00:04:44,701 ‫بهت کمک می‌کنیم این مشکلت رو حل کنی. 75 00:04:44,951 --> 00:04:47,329 ‫ببین جاستین، تو می‌خوای به جسیکا کمک کنی،‌ درسته؟ 76 00:04:47,829 --> 00:04:49,372 ‫اگه نئشه باشی نمی‌تونی شهادت بدی. 77 00:04:50,791 --> 00:04:53,418 ‫- باشه؟ ‫- جاستین. جاستین 78 00:04:56,546 --> 00:04:57,798 ‫خدایا، چه اتفاقی برات افتاده؟ 79 00:05:01,927 --> 00:05:03,929 ‫فکر می‌کنی جسیکا می‌خواد اینجوری ببینتت؟ 80 00:05:09,226 --> 00:05:10,101 ‫نه 81 00:05:13,772 --> 00:05:16,149 ‫لعنت بهش. نمی‌تونم مدرسه نرم 82 00:05:16,942 --> 00:05:18,235 ‫تو برو. همه چی رو بسپر به من 83 00:05:18,527 --> 00:05:20,862 ‫- هر یه ساعت بهت پیام میدم ‫- چرا این کار رو داری می‌کنی، شری؟ 84 00:05:21,655 --> 00:05:25,283 ‫من پنج ماه گذشته رو داشتم تلاش می‌کردم ‫کاری رو که انجام دادم رو جبران کنم. 85 00:05:26,368 --> 00:05:27,369 ‫و حالا که دیگه تلاش نمی‌کنم می‌فهمم که 86 00:05:27,452 --> 00:05:29,913 ‫در واقع بقیه عمرم رو برای جبرانش باید تلاش کنم، 87 00:05:29,996 --> 00:05:32,165 ‫برای همین شاید اینجا نقطه‌ی شروع باشه. 88 00:05:32,499 --> 00:05:36,211 ‫فکر کنم، فکر کنم صبحونه زیاد خوردم 89 00:05:37,879 --> 00:05:41,258 ‫وای گندش بزنن، جاستین. اون تخت‌خواب منه. 90 00:05:51,268 --> 00:05:55,063 ‫می‌دونی کی ممکنه بخواد تو رو تهدید کنه جسیکا؟ 91 00:05:55,146 --> 00:05:56,314 ‫به نظر کاملاً مشخصه. 92 00:05:56,398 --> 00:05:58,358 ‫همون پسری که پاییز امسال ‫به اون دختر تجاوز کرد و 93 00:05:58,441 --> 00:06:00,402 ‫نمی‌خواد جسیکا تو دادگاه حرف بزنه. 94 00:06:00,485 --> 00:06:04,114 ‫خیلی خب، پس اگه اون پسر نگران این بود که ‫تو اون رو لو می‌دی، 95 00:06:04,489 --> 00:06:06,658 ‫به این معنیه که اون پسر می‌دونه که ‫تو اونو می‌شناسی. 96 00:06:07,075 --> 00:06:08,285 ‫آره خب، ولی من نمی‌شناسم. 97 00:06:08,368 --> 00:06:12,998 ‫خیلی خب،‌ حتی اگه مطمئن نیستی که ‫اون کیه، شاید رو یکی شک باشی؟ 98 00:06:14,165 --> 00:06:17,127 ‫یا شاید یکی دیگه اون شب یه چیزی دیده باشه. 99 00:06:18,503 --> 00:06:21,673 ‫چون اگه تو بخاطر هر دلیلی می‌ترسی که پا پیش بذاری، 100 00:06:22,507 --> 00:06:24,593 ‫می‌خوام این اطمینان رو بهت بدم که ‫ما همگی طرف تو هستیم. 101 00:06:25,927 --> 00:06:28,597 ‫می‌دونی، می‌تونیم ازت مواظبت کنیم. 102 00:06:28,972 --> 00:06:32,767 ‫و اینکه حقیقت رو بگی اصلاً خطری برات نداره. 103 00:06:32,851 --> 00:06:35,729 ‫عزیزم، چیز دیگه‌ای هم هست که ما نمی‌دونیم؟ 104 00:06:37,272 --> 00:06:39,149 ‫می‌تونی با حرف بزنی عزیزم. 105 00:06:39,941 --> 00:06:42,986 ‫و ما اون حروم‌زاده رو دستگیر می‌کنیم، ‫لازم نیست نگران این موضوع باشی. 106 00:06:44,946 --> 00:06:49,701 ‫و ما با پایین انداختن سرمون و پنهان شدن، ‫به خودمون هیچ لطفی نمی‌کنیم. 107 00:06:51,578 --> 00:06:53,663 ‫باید یه راهی پیدا کنی که سرت رو بالا بگیری. 108 00:06:53,747 --> 00:06:55,540 ‫به تریش و بچه‌ها سلام کن 109 00:06:55,624 --> 00:06:58,335 ‫خیلی خب،‌این آخرین فرصتته، قول میدم. حالت خوبه؟ 110 00:06:59,377 --> 00:07:01,588 ‫- آره، خوبم ‫- جدی؟ 111 00:07:02,464 --> 00:07:05,800 ‫آره خب، می‌دونی فقط یه کم ‫استرس دارم، مگه نه؟ 112 00:07:05,884 --> 00:07:08,887 ‫وای پسر من استرس نمی‌گیره. ‫از پسش برمیای. 113 00:07:08,970 --> 00:07:11,306 ‫فقط اون چیزهایی که پاییز گذشته به ‫وکیل‌ها گفتی رو بهشون بگو. 114 00:07:12,057 --> 00:07:16,186 ‫- واقعیت آزادت می‌کنه، مگه نه؟ ‫- آره، نه می‌دونم خودم. 115 00:07:19,022 --> 00:07:19,981 ‫ولی... 116 00:07:21,608 --> 00:07:25,070 ‫ولی بابا،‌ اگه سوالاتی که قبلاً نپرسیدن رو ‫ازم پرسیدن چیکار کنم؟ 117 00:07:25,654 --> 00:07:27,906 ‫مثلاً اگه ازم از اسامی سوال پرسیدن چی؟ 118 00:07:28,907 --> 00:07:30,408 ‫- کدوم اسامی؟ ‫- نمی‌دونم بابا 119 00:07:30,867 --> 00:07:34,537 ‫بعضی از بچه‌های دیگه... اونا... 120 00:07:36,206 --> 00:07:38,083 ‫یه سری از دوستای من رو لو دادند. 121 00:07:40,251 --> 00:07:43,421 ‫ببین پسرم. ‫تو خیلی تلاش کردی که به اینجایی که الان هستی برسی. 122 00:07:43,505 --> 00:07:45,674 ‫خیلی بیشتر از بقیه کسانی که الان تو ‫موقعیتی مثل تو هستند. 123 00:07:45,757 --> 00:07:49,344 ‫و رابطه‌های دوستی مهم هستند. ‫اونا همه چی‌ان. 124 00:07:50,011 --> 00:07:51,054 ‫در هر مجموعه‌ی خوب و عادلانه‌ای، 125 00:07:51,137 --> 00:07:53,932 ‫اونا تو رو تو شرایطی قرار نمیدن که ‫مجبور بشی تصمیمات غیرممکنی بگیری. 126 00:07:54,766 --> 00:07:56,226 ‫ولی این یه مجموعه‌ی خوب و عادلانه‌ای نیست. 127 00:07:58,103 --> 00:08:00,438 ‫و من ازت می‌خوام که اول از همه ‫هوای خودت رو داشته باشی. 128 00:08:02,857 --> 00:08:03,692 ‫بله قربان 129 00:08:05,402 --> 00:08:07,278 ‫از پسش برمیای، باشه؟ 130 00:08:09,280 --> 00:08:11,908 ‫عدالت برای هانا! 131 00:08:11,992 --> 00:08:14,452 ‫باید یه راهی رو پیدا کنی تا ‫به این دنیا تعلق داشته باشی. 132 00:08:15,662 --> 00:08:17,956 ‫باید یه راهی پیدا کنی تا قوی باشی 133 00:08:18,289 --> 00:08:20,000 ‫سلام رفیق. می‌شه بشینم؟ 134 00:08:20,291 --> 00:08:23,086 ‫فکر نکنم جلو بازوم اونقدرها قوی باشه که ‫بتونم جلوت رو بگیرم،‌ پس... 135 00:08:23,628 --> 00:08:26,214 ‫خب شاید تو هم اگه دیروز تو ‫کلاس‌های فیزیوتراپی شرکت می‌کردی، 136 00:08:26,297 --> 00:08:29,009 ‫- می‌تونستی رو سرپنجه‌هات کار کنی. ‫- شاید علاقه‌ای به این کار نداشتم 137 00:08:29,884 --> 00:08:33,555 ‫ترجیح نمیدی با دوستای سرپات بچرخی؟ 138 00:08:34,472 --> 00:08:37,767 ‫نه، من از دوستای معلولم خوشم میاد 139 00:08:38,184 --> 00:08:39,144 ‫خوش به حالت پس 140 00:08:47,610 --> 00:08:49,779 ‫- رفیق حالت خوبه؟ ‫- آره 141 00:08:51,656 --> 00:08:53,992 ‫نه. یه لحظه یاد یه چیزی افتادم 142 00:08:54,701 --> 00:08:57,537 ‫یا... تقریباً یادم افتاد. 143 00:09:13,595 --> 00:09:16,556 ‫- ما دوسِت داریم هانا! ‫- عدالت برای هانا! 144 00:09:16,639 --> 00:09:18,433 ‫وای خدای من. نگاشون کن 145 00:09:19,184 --> 00:09:20,226 ‫چی گفتم؟ 146 00:09:21,311 --> 00:09:22,395 ‫باهاشون صحبت کردی 147 00:09:23,146 --> 00:09:26,024 ‫تو بهشون نشون دادی که هانا واقعاً کی بود و ‫اونا هم حرفت رو شنیدن و باور کردن. 148 00:09:30,445 --> 00:09:32,155 ‫- صبح بخیر ‫- صبح بخیر 149 00:09:33,156 --> 00:09:34,991 ‫مثل اینکه اظهاریه‌ت کاملاً بازخورد داشته. 150 00:09:35,075 --> 00:09:37,035 ‫- می‌دونستم ناراحت می‌شی ‫- ناراحت نیستم 151 00:09:37,660 --> 00:09:40,038 ‫اونا باید تو زمان مناسب از زبون خودت بشنون 152 00:09:40,121 --> 00:09:42,874 ‫مردم باید تمام داستان رو بدونن، ‫داستان هانا رو. 153 00:09:42,957 --> 00:09:45,794 ‫- و مردم تمام داستان رو از تو دادگاه متوجه نمی‌شن ‫- این بچه‌ها برای حمایت شعار نمیدن 154 00:09:45,877 --> 00:09:47,504 ‫این بچه‌ها فقط بچه‌ان، جکی. 155 00:09:47,587 --> 00:09:50,840 ‫و اونا هستن که این داستان رو تشکیل میدن. ‫ما داستان هانا رو بهشون می‌گیم 156 00:09:51,341 --> 00:09:53,301 ‫- این مارکوس کول... ‫- یه کمی سیاستمداره. 157 00:09:53,927 --> 00:09:57,639 ‫ولی ترجیح میده که مدرسه رو به جای خودش ‫مورد مواخذه قرار بده و منم می‌تونم با این موضوع کنار بیام. 158 00:09:57,972 --> 00:10:00,850 ‫وقتی شما منزوی و ناتوان شده‌اید، 159 00:10:00,934 --> 00:10:02,560 ‫باید قدرت رو یه جایی پیدا کنین. 160 00:10:03,353 --> 00:10:04,312 ‫تو دوستانتون. 161 00:10:04,395 --> 00:10:07,649 ‫- جس... جسیکا ‫- سلام کلی، چی شده؟ 162 00:10:08,942 --> 00:10:09,984 ‫جاستین رو پیدا کردیم 163 00:10:11,444 --> 00:10:12,362 ‫چی؟ 164 00:10:13,863 --> 00:10:16,157 ‫تو تعطیلات آخر هفته من و تونی رفتیم اوکلند. 165 00:10:16,241 --> 00:10:17,450 ‫ولی تو از کجا می‌دونستی...؟ 166 00:10:19,035 --> 00:10:22,497 ‫تو کارت پستی رو دیدین. ‫تو یواشکی اومدی تو اتاق من؟ 167 00:10:22,872 --> 00:10:23,748 ‫می‌خواد کمک کنه 168 00:10:24,749 --> 00:10:26,835 ‫گفت که شهادت میده،‌اون... 169 00:10:27,710 --> 00:10:30,588 ‫- الان یه خورده ناخوش‌احواله ولی... ‫- منظورت چیه ناخوش‌احواله؟ 170 00:10:31,923 --> 00:10:32,841 ‫از اینکه بی‌خانمانه. 171 00:10:33,842 --> 00:10:36,344 ‫ببین اون تو خونه‌ی منه. ‫ما داریم ازش مراقبت می‌کنیم 172 00:10:36,636 --> 00:10:38,513 ‫- اگه می‌خوای ببینیش یا... ‫- نمی‌خوام 173 00:10:39,514 --> 00:10:41,766 ‫به محض اینکه یه کم حالش بهتر بشه، ‫می‌بریمش پیش وکیل خونواده‌ی بیکر. 174 00:10:42,016 --> 00:10:44,435 ‫- اون می تونه تو قضیه‌ی هانا کمک کنه ‫- موضوع داستان هانا نیست 175 00:10:44,519 --> 00:10:46,312 ‫و موضوع قضیه‌ی خودش هم نیست، ‫موضوع قضیه‌ی منه. 176 00:10:47,272 --> 00:10:48,439 ‫نمی‌خوام اون این داستان رو بگه. 177 00:10:48,982 --> 00:10:50,108 ‫جس، گوش کن. گوش کن بهم 178 00:10:50,567 --> 00:10:52,902 ‫- جاستین می‌خواد کمک کنه ‫- خفه شو کلی 179 00:10:52,986 --> 00:10:55,155 ‫من که نگرانشم. باشه؟ 180 00:10:55,989 --> 00:10:57,907 ‫جدی میگم رفیق. نه شوخی نمی‌کنم 181 00:10:57,991 --> 00:11:00,201 ‫از دوست‌پسرت برای درس تاریخ کمک بخواه 182 00:11:00,368 --> 00:11:02,370 ‫وای وایسا. اون مغزش معیوبه. 183 00:11:02,745 --> 00:11:05,165 ‫تو از این حسودی می‌کنی که اون ‫حداقل یه مغز داشت که معیوب بشه،‌ مانتی. 184 00:11:05,248 --> 00:11:08,001 ‫بچه‌ها اگه این امتحان نمره‌ی A ‫نگیرم،‌ ممکنه معدلم کمتر از C بشه،‌می‌فهمین؟ 185 00:11:08,084 --> 00:11:10,962 ‫پس برگ برنده‌ی بابات رو بازی کن. ‫«متکلف» هم نادیده می‌گیره. 186 00:11:11,254 --> 00:11:12,755 ‫اینکه کارت نیست رفیق. 187 00:11:13,673 --> 00:11:17,093 ‫نه می‌دونم. معذرت می‌خوام داداش. ‫می‌دوین که منظورم چیه. 188 00:11:17,177 --> 00:11:19,387 ‫اگه کلوئی مطالعه‌ی گروهی رو متوقف نکرده بود... 189 00:11:19,470 --> 00:11:22,432 ‫معذرت می‌خوام زک. ‫یه کم این اواخر سرم شلوغ بوده سر همه چی. 190 00:11:22,682 --> 00:11:25,727 ‫آره «همه چی» منظورش رابطه‌ش با برایس‌ـه 191 00:11:25,810 --> 00:11:27,270 ‫خب اون اشتباه زک بود. 192 00:11:27,353 --> 00:11:28,688 ‫- اون ما دو تا رو باهمدیگه آشنا کرد ‫- آره 193 00:11:28,771 --> 00:11:31,566 ‫من بهش شماره‌ت رو دادم. ‫بقیه‌ش دیگه تقصیر من نبود. 194 00:11:32,483 --> 00:11:35,570 ‫- که این دقیقاً یعنی چی؟ ‫- یعنی اینکه باید برم سر کلاس 195 00:11:38,781 --> 00:11:40,116 ‫چش شده،‌ واکر؟ 196 00:11:40,200 --> 00:11:42,911 ‫کلی دغدغه‌ی ذهنی داره. ‫سرزنشش نمی‌کنم. 197 00:11:59,010 --> 00:12:00,762 ‫وقتی احساس ناراحتی و تنهایی می‌کنید، 198 00:12:00,845 --> 00:12:03,681 ‫وقتی احساس می‌کنید که تمام این دبیرستان علیه شماست، 199 00:12:03,765 --> 00:12:05,767 ‫این می‌تونه خیلی ترسناک باشه. 200 00:12:06,517 --> 00:12:08,561 ‫نمی‌خوام هیچ کس اینجور احساسی داشته باشه. 201 00:12:09,562 --> 00:12:11,648 ‫برای همین بود که برای مراسم «دلار ولنتاین» ‫ثبت‌نام کردم، 202 00:12:11,731 --> 00:12:13,691 ‫و برای همین بود که از هانا خواستم که ‫باهمدیگه بریم بیرون. 203 00:12:14,734 --> 00:12:17,028 ‫و دلیل خاصی داشت که هانا رو انتخاب کردی؟ 204 00:12:19,030 --> 00:12:22,075 ‫می‌دونستم که یه کم شرایط سختی ‫رو تو مدرسه داشته. 205 00:12:22,867 --> 00:12:24,369 ‫اون سال اولش بود 206 00:12:24,911 --> 00:12:27,538 ‫می‌خواستم بهش نشون بدم که ‫تو دبیرستان لیبرتی بچه‌های خوبی وجود دارند. 207 00:12:28,039 --> 00:12:29,624 ‫کی رو می‌خواین انتخاب کنین؟ ‫چیز خوبی مونده؟ 208 00:12:29,958 --> 00:12:31,834 ‫نه 209 00:12:41,552 --> 00:12:44,931 ‫می‌دونم قضیه چیه دمپسی. ‫دنبال یه گزینه‌ی حتمی می‌گردی؟ 210 00:12:45,556 --> 00:12:48,601 ‫آره، ارزشش رو نداره زک. ‫هانا بیکر گزینه‌ی سنگینیه. 211 00:12:48,685 --> 00:12:50,311 ‫آره، شنیدم خشن کار می‌کنه. 212 00:12:53,314 --> 00:12:54,857 ‫آره، مثلاً تو می‌دونی مارکوس. 213 00:12:54,941 --> 00:12:57,110 ‫آره، می‌خوای تا موقع ازدواج نگه‌ش داری؟ 214 00:12:57,193 --> 00:12:58,987 ‫مگه عیسی مسیح عشق واقعی تو نیست؟ 215 00:13:00,154 --> 00:13:02,240 ‫منظورم اینه که این به این معنی نیست که ‫نمی‌تونم بعضی مواقع خیانت کنم. 216 00:13:07,704 --> 00:13:10,289 ‫و به نظر می‌رسه باید هانا رو انتخاب کنم، ‫مثل اینکه وقتشه که گناه کنم. 217 00:13:10,540 --> 00:13:11,582 ‫وای 218 00:13:11,666 --> 00:13:13,501 ‫می‌دونی چیه؟ 219 00:13:14,252 --> 00:13:17,046 ‫صد دلار باهات شرط می‌بندم که حتی ‫نمی‌تونی دستت رو بکنی تو شلوراش. 220 00:13:20,008 --> 00:13:21,009 ‫شرط رو قبول می‌کنم 221 00:13:21,300 --> 00:13:24,303 ‫خب شاید ما دست کم می‌گیریمت، ‫وزیر مارکوس. 222 00:13:24,679 --> 00:13:25,930 ‫شاید همینطوره 223 00:13:26,014 --> 00:13:27,724 ‫برای همین از هانا خواستم که بریم بیرون. 224 00:13:27,807 --> 00:13:29,809 ‫هانا بیکر. حدس بزن چی شده؟ 225 00:13:30,018 --> 00:13:31,936 ‫سلام مارکوس کول. چیه؟ 226 00:13:32,311 --> 00:13:34,605 ‫تو نفر اول لیست دلار ولنتاین من بودی. 227 00:13:35,189 --> 00:13:39,360 ‫اون به نظر هیجان‌زده میومد. ‫برای این توجه من، شکرگزار و یه کم ناراحت بود. 228 00:13:40,319 --> 00:13:43,322 ‫اصلاً از هانا خوشت میاد؟ ‫یا فقط می‌خوای همینجوری باهاش باشی؟ 229 00:13:43,406 --> 00:13:47,118 ‫آره،‌ ازش خوشم میاد و ‫سر هانا با برایس شرط بستم. 230 00:13:47,910 --> 00:13:49,412 ‫قرارتون چیه؟ 231 00:13:49,704 --> 00:13:53,416 ‫یه روز یه آدم جدی با یه سری برنامه‌های ‫درست‌وحسابی برای دنیا هستی و 232 00:13:53,499 --> 00:13:55,668 ‫روز بعدش مثل اون یارو احمقه می‌شی. 233 00:13:56,127 --> 00:13:58,171 ‫مثلاً یه روزی هیلاری کلینتون هستی و ‫روز بعدش بیل کلینتون. 234 00:13:58,254 --> 00:14:00,631 ‫آره و کدوم یکی رئیس‌جمهور بود؟ 235 00:14:01,924 --> 00:14:03,926 ‫باید هر کاری لازمه رو انجام بدی تا ‫تو این دنیا دووم بیاری. 236 00:14:04,135 --> 00:14:06,095 ‫مخصوصاً اگه قصدت این باشه که ‫یه کاری رو تموم کنی. 237 00:14:06,179 --> 00:14:08,931 ‫آره ولی این به این معنی نیست که ‫مجبوری با برایس دوست باشی. 238 00:14:10,099 --> 00:14:11,476 ‫چرا مجبورم 239 00:14:14,937 --> 00:14:16,522 ‫تو رستوران «رُزی» همدیگه رو ملاقات کردیم 240 00:14:17,190 --> 00:14:20,693 ‫و اولش این طور به نظر می‌رسید که ‫همه چی خوب داره پیش میره. 241 00:14:24,864 --> 00:14:25,698 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 242 00:14:26,324 --> 00:14:28,910 ‫می‌خوام بگم که به نظر می‌رسید ‫داره بهش خوش می‌گذره. 243 00:14:29,077 --> 00:14:30,078 ‫- یالا ‫- نه 244 00:14:30,578 --> 00:14:33,081 ‫و برای همین سعی کردم که دستش رو تو دستام بگیرم. 245 00:14:34,123 --> 00:14:35,958 ‫ولی فکر کنم اون منظورم رو بد برداشت کرد. 246 00:14:36,793 --> 00:14:38,836 ‫- و چرا اون حرف رو بهش زدی؟ ‫- سرم داد کشید 247 00:14:39,128 --> 00:14:40,797 ‫بهم دست نزن! گمشو! 248 00:14:40,880 --> 00:14:43,174 ‫- از رو صندلی پرتم کرد پایین ‫- چه مرگته؟! 249 00:14:43,800 --> 00:14:46,552 ‫- بخاطر اینکه دستش رو گرفتی؟ ‫- بله 250 00:14:47,136 --> 00:14:51,724 ‫منظورم اینه که وقتی یه زن جوان سر شما ‫داد می‌زنه و به صورت فیزیکی شما رو هل میده، 251 00:14:51,808 --> 00:14:55,311 ‫فکر نمی‌کنین اون احساس کرده مورد ‫اذیت و آزار قرار گرفته؟ 252 00:14:55,395 --> 00:14:56,771 ‫اعتراض دارم. این گمانه‌زنی‌ـه 253 00:14:56,854 --> 00:14:58,606 ‫سوالم رو یه جور دیگه می‌پرسم 254 00:14:58,689 --> 00:15:01,859 ‫مارکوس، بعد از اون اتفاق کلاً از ‫هانا پرسیدی که چرا از رو صندلی پرتت کرد؟ 255 00:15:02,318 --> 00:15:03,152 ‫نه 256 00:15:04,487 --> 00:15:07,698 ‫گیج شده بودم. ‫بعد از اون اتفاق زودی از اونجا رفتم. 257 00:15:08,157 --> 00:15:09,617 ‫و روزهای بعد از اون ماجرا، 258 00:15:09,700 --> 00:15:12,870 ‫با کسی راجع به قرار ملاقاتت با هانا صحبت کردی؟ 259 00:15:20,586 --> 00:15:24,132 ‫بعد از اینکه از طرف هانا طرد شدم، ‫حالم خوب نبود... 260 00:15:24,757 --> 00:15:25,591 ‫بی‌خیال رفیق 261 00:15:25,675 --> 00:15:27,969 ‫برای همین با چند تا از دوستام راجع ‫به اون قضیه صحبت کردم تا خودم رو خالی کنم. 262 00:15:28,052 --> 00:15:31,222 ‫- نمی‌تونستی اونجا نگه‌ش داری، مگه نه مارکوس؟ ‫- خفه شو 263 00:15:31,305 --> 00:15:33,057 ‫به کسی چیزی نباید گفته باشم 264 00:15:33,141 --> 00:15:34,142 ‫نه رفیق نگاه کن 265 00:15:34,225 --> 00:15:36,144 ‫هانا می‌خواد همه فکر کنن که ‫اون فقط دنبال سکسه. 266 00:15:36,227 --> 00:15:38,104 ‫ولی اون فقط اون توجه رو می‌خواد رفیق. 267 00:15:38,187 --> 00:15:41,858 ‫هانا بیکر الکی میگه که دنبال سکسه رفیق. ‫به علاوه اون کاملاً دیوونه‌س. 268 00:15:41,941 --> 00:15:44,694 ‫باید می‌دونستم که بقیه حرفام رو یه جور دیگه برداشت می‌کنن 269 00:15:45,236 --> 00:15:46,112 ‫حس بدی دارم 270 00:15:46,195 --> 00:15:48,156 ‫یادته وقتی لیست اومد بیرون یهو 271 00:15:48,239 --> 00:15:49,657 ‫اومد تو رختکن پسرا؟ 272 00:15:49,991 --> 00:15:51,868 ‫آره. اون خیلی دیوونگی بود. 273 00:15:52,160 --> 00:15:54,579 ‫- هانا بیکر، هانا «تخم آبی» ‫- هانا «باسن بزرگ» 274 00:15:55,580 --> 00:15:57,915 ‫چون شایعه همین‌جوری پخش می‌شه 275 00:16:01,169 --> 00:16:04,672 ‫وقتی که شروع شد،‌دیگه سخته که ‫بتونی متوقفش کنی. 276 00:16:05,423 --> 00:16:08,009 ‫- جس! جس! سلام ‫- سلام 277 00:16:08,384 --> 00:16:09,677 ‫دیروز کارت خوب بود 278 00:16:09,927 --> 00:16:11,846 ‫- کارم خوب بود؟ ‫- آره تو دادگاه 279 00:16:12,305 --> 00:16:14,056 ‫شنیدم که خیلی سخت‌گیرن، 280 00:16:14,140 --> 00:16:16,809 ‫ولی تو رو حرفت وایسادی و واقعیت رو گفتی. 281 00:16:16,893 --> 00:16:20,897 ‫- این خیلی شجاعانه‌ست، می‌دونی؟ ‫- درسته. آره. ممنون 282 00:16:21,772 --> 00:16:25,276 ‫گوش کن، یه مراسمی این هفته تو خونه‌ی ‫برایس برگزار می‌شه، 283 00:16:25,359 --> 00:16:29,113 ‫و سه تا پسر هستند که می‌خوام باهاشون آشنا بشی. 284 00:16:29,197 --> 00:16:32,366 ‫وقتشه که یه حالی به خودت بدی. ‫یه دوست‌پسر درست و حسابی. درسته؟ 285 00:16:34,118 --> 00:16:35,369 ‫تو تمرین می‌بینمت 286 00:16:48,132 --> 00:16:48,966 ‫ممنون 287 00:16:49,967 --> 00:16:51,928 ‫بچه‌ها چیکار می‌کنین؟ 288 00:16:52,178 --> 00:16:55,306 ‫- می‌خواین با من زمین رو بکنین؟ ‫- حتماً. همه چی روبه‌راهه؟ 289 00:16:55,389 --> 00:16:57,600 ‫آره. فقط باید از اینجا برم. 290 00:16:57,850 --> 00:17:01,187 ‫- بچه‌ها من نمی‌تونم این کلاس رو جیم بزنم ‫- زک بهت نیاز داریم. 291 00:17:02,313 --> 00:17:03,940 ‫- شما به ماشینم نیاز دارین ‫- هم خودت و هم ماشینت! 292 00:17:04,982 --> 00:17:08,903 ‫ببین اگه خودت نمی‌تونی بیای،‌می‌شه از... 293 00:17:09,529 --> 00:17:14,158 ‫- باشه ولی به شرط اینکه جس رانندگی کنه ‫- ماشینت که دنده‌اتوماتیکه. پای چپ منم که کار می‌کنه. 294 00:17:15,284 --> 00:17:17,078 ‫- جس رانندگی می‌کنه ‫- ممنون زکی 295 00:17:23,000 --> 00:17:24,460 ‫این ماشین خیلی خفنه. 296 00:17:24,752 --> 00:17:27,296 ‫نظرت چیه بدزدیمش و کل کشور رو دور بزنیم باش؟ 297 00:17:27,505 --> 00:17:30,007 ‫آره، از قانون فرار کنیم مثل «تلما و لوییس» ‫[فیلمی محصول سال ۱۹۹۱ هالیوود] 298 00:17:30,216 --> 00:17:32,552 ‫آره، اگه تلما یه پاش لنگ بود و ‫قسمت‌های پسرونه‌ی بدن من رو هم داشت. ‫[هر دو شخصیت اون فیلم خانم بودند] 299 00:17:32,635 --> 00:17:35,054 ‫وقتی اینجوری می‌گیش، خیلی به نظر ‫سکسی می‌رسه. 300 00:17:35,137 --> 00:17:37,265 ‫- خب همین حالاشم خیلی سکسی هستم ‫- بر منکرش لعنت 301 00:17:43,813 --> 00:17:45,982 ‫عاشق سینما رفتن تو روزهای غیرتعطیل هستم 302 00:17:46,065 --> 00:17:48,818 ‫بدون صف، بدون انتظار، بدون شلوغی 303 00:17:48,901 --> 00:17:50,403 ‫مثل اینکه کبکت خروس می‌خونه 304 00:17:50,486 --> 00:17:54,240 ‫- امکان نداره. من فقط دیوونه‌ام ‫- خب منم مثل خودتم 305 00:17:55,241 --> 00:17:56,075 ‫سلام! 306 00:18:00,538 --> 00:18:02,373 ‫خیلی وقت بود که سینما نرفته بودم 307 00:18:02,456 --> 00:18:04,166 ‫کل ذرت بوداده‌ها برا من. 308 00:18:07,003 --> 00:18:09,463 ‫پس یعنی داری سعی می‌کنی باهاش ‫بخوابی یه همچین چیزی؟ 309 00:18:09,547 --> 00:18:12,967 ‫چی؟ نه ‫اصلاً به تو چه مربوطه؟ 310 00:18:17,597 --> 00:18:18,556 ‫هی 311 00:18:19,807 --> 00:18:22,768 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره. یه کم فقط خسته‌ام 312 00:18:23,519 --> 00:18:24,770 ‫نه، فقط خسته نیستی 313 00:18:29,900 --> 00:18:31,235 ‫اون شبی که اومدیم اینجا، 314 00:18:31,485 --> 00:18:33,571 ‫- و هانا باهام رودرو شد رو یادته؟ 315 00:18:33,863 --> 00:18:36,073 ‫من بهت گفتم که هانا تو فکر منه و 316 00:18:36,157 --> 00:18:37,700 ‫ما باید دیگه باهاش دوست نباشیم. 317 00:18:38,075 --> 00:18:41,120 ‫- آره ولی تقصیر تو نبود ‫- آره ولی دروغ گفتم جس. 318 00:18:41,412 --> 00:18:44,206 ‫اون حال روحی‌ش خوب نبود و ‫از من کمک خواست. 319 00:18:44,290 --> 00:18:47,668 ‫و من خجالت کشیدم و گفتم که ‫دیگه نباید باهاش دوست باشیم. 320 00:18:47,752 --> 00:18:50,463 ‫چقدر عوضی‌ام من 321 00:18:51,547 --> 00:18:53,132 ‫هر دو تامون عوضی هستیم 322 00:18:53,507 --> 00:18:55,843 ‫رفتم تو دادگاه و سعی کردم به خونواده‌ی ‫بیکر کمک کنم، 323 00:18:55,926 --> 00:18:57,845 ‫و آخر سر همه چی رو خراب‌تر کردم. 324 00:18:58,387 --> 00:19:00,640 ‫فقط همه‌ش این چیزا رو یادم میاوردم. 325 00:19:01,766 --> 00:19:05,686 ‫نمی‌دونم. ای کاش می‌تونستم گذشته ‫رو فراموش کنم و از نو شروع کنم. 326 00:19:06,228 --> 00:19:07,188 ‫نه، این کار رو نکن 327 00:19:09,148 --> 00:19:10,316 ‫خیلی مزخرفه 328 00:19:11,651 --> 00:19:14,153 ‫- معذرت می‌خوام. منظورم این نبود که... ‫- نه می‌دونم 329 00:19:17,156 --> 00:19:17,990 ‫کمک می‌کنی بلند شم؟ 330 00:19:20,451 --> 00:19:24,372 ‫و مدرسه هیچ گونه بررسی و نظارتی 331 00:19:24,455 --> 00:19:27,041 ‫رو این برنامه‌ی دلار ولنتاین داشت؟ 332 00:19:27,124 --> 00:19:29,293 ‫نه. چیزی نبود 333 00:19:29,377 --> 00:19:31,962 ‫شگفت‌انگیزه، پس به عبارت دیگه هانا به لطف 334 00:19:32,046 --> 00:19:35,383 ‫یه برنامه‌ی اشتباه اگه نگیم یه برنامه‌ی خطرناک که 335 00:19:35,466 --> 00:19:38,719 ‫توسط مدیران سربه‌هوا و فراموش‌کار ‫پشتیبانی می‌شد، رنج کشیده؟ 336 00:19:38,803 --> 00:19:42,306 ‫- اعتراض دارم ‫- دیگه سوالی ندارم 337 00:19:46,977 --> 00:19:50,648 ‫این کارها یعنی چی تونی؟ ‫راجع به تونی ازم چیزی نپرسیدی. 338 00:19:50,815 --> 00:19:53,651 ‫آره چون می‌دونستم جوابت منفی‌ـه ولی ‫اون از پسش براومد، مگه نه؟ 339 00:19:55,236 --> 00:19:58,406 ‫ما نمی‌تونیم به همه راجع به این قضیه بگیم. ‫خیلی خطرناکه. 340 00:19:58,489 --> 00:20:00,741 ‫خودم از خطراتش آگاهم. 341 00:20:01,826 --> 00:20:03,828 ‫برای همینه که نمی‌تونم توش نقشی داشته باشم. 342 00:20:03,911 --> 00:20:07,456 ‫برای همینه که نمی‌تونی توش نقشی داشته باشی؟ ‫یا قضیه یه چیز دیگه‌ست؟ 343 00:20:07,998 --> 00:20:09,792 ‫چرا نگران آزادی مشروطت هستی؟ 344 00:20:10,042 --> 00:20:11,210 ‫خودت گفتی که چیز مهمی نیست 345 00:20:11,293 --> 00:20:13,462 ‫آره، اون برای موقعی بود که ‫فکر می‌کردم این قضیه حل می‌شه. 346 00:20:13,963 --> 00:20:16,632 ‫قبل از اینکه مجبور بشم شهادیت بدم یا ‫کمک کنم یه... 347 00:20:17,216 --> 00:20:19,093 ‫کمک کنم یه معتاد ترک کنه تا بتونه شهادت بده. 348 00:20:21,929 --> 00:20:26,559 ‫جسیکا اصلاً مایل نیست که جاستین شهادت بده. ‫فقط می‌خواد که این داستان تموم بشه. 349 00:20:29,395 --> 00:20:31,981 ‫اگه این چیزی که جسیکا می‌خواد، ‫این دیگه دست ما نیست. 350 00:20:35,443 --> 00:20:36,277 ‫شری 351 00:20:37,278 --> 00:20:41,323 ‫خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم... ‫بهت یه کم پول نقد میدم، 352 00:20:41,407 --> 00:20:44,326 ‫برو برام یه نیم گرم از اون زهرماری بگیر، ‫این تنها چیزیه که می‌خوام. 353 00:20:44,744 --> 00:20:48,289 ‫و بعدش میرم دادگاه و می‌تونم شهادت بدم. 354 00:20:48,372 --> 00:20:51,000 ‫و دیگه هیچ وقت لازم نیست منو ببینی. 355 00:20:51,876 --> 00:20:54,503 ‫و چرا فکر می‌کنی که من ‫می‌دونم کجا می‌تونم مواد بخرم؟ 356 00:20:55,504 --> 00:20:58,549 ‫خب می‌بینم که می‌دونی چطوری باید ‫یه معتاد رو ترک بدی. 357 00:20:59,717 --> 00:21:00,926 ‫یه هم‌اتاقی داشتم 358 00:21:01,010 --> 00:21:04,472 ‫دو تا هم‌اتاقی که پشت سر هم ‫این اتفاق براشون افتاد. 359 00:21:06,474 --> 00:21:08,100 ‫بدجور سردمه 360 00:21:08,893 --> 00:21:11,228 ‫پس این رو از خودت دور نکن و ‫هر کاری که میگم رو انجام بده. 361 00:21:15,232 --> 00:21:17,234 ‫بیا اینو بگیر 362 00:21:19,612 --> 00:21:20,529 ‫نه 363 00:21:21,280 --> 00:21:23,574 ‫ببین، ما وقت بازی کردن نداریم جاستین. 364 00:21:23,824 --> 00:21:26,619 ‫می‌خوای به جسیکا کمک کنی یا نه؟ 365 00:21:27,161 --> 00:21:30,414 ‫خیلی خب اگه دوست داری بهش کمک کنی پس ‫ایقدر ترسو (جنده) نباش و کمک کن حالت خوب شه. 366 00:21:31,248 --> 00:21:32,249 ‫بیا 367 00:21:35,044 --> 00:21:37,046 ‫تا حالا نشنیده بودم بگی «جنده» 368 00:21:37,338 --> 00:21:40,341 ‫چون تا حالا مجبور نبودم ازت مواظبت کنم 369 00:21:50,810 --> 00:21:51,685 ‫قابلی نداره 370 00:21:58,484 --> 00:22:02,822 ‫پس هانا تو اون رستوران به صورت ‫فیزیکی تو رو مورد خشونت قرار داد، 371 00:22:02,905 --> 00:22:04,698 ‫اونم فقط به خاطر اینکه تو دستش رو گرفتی؟ 372 00:22:05,574 --> 00:22:08,828 ‫منظورم اینه که لطفاً برای دادگاه توضیح بده که ‫چطوری این با عقل جور در میاد. 373 00:22:09,203 --> 00:22:10,204 ‫می‌شه توضیح بدی مارکوس؟ 374 00:22:11,956 --> 00:22:13,916 ‫خب دلایل دیگه‌ای هم به جز اون داشت 375 00:22:16,669 --> 00:22:19,755 ‫اولش فقط با من خوب بود چون می‌خواست ‫یه کاری براش انجام بدم. 376 00:22:21,048 --> 00:22:25,469 ‫اون به یکی دیگه علاقه داشت و ‫از من خواست که باهمدیگه جورشون کنم. 377 00:22:26,470 --> 00:22:29,848 ‫و می‌دونین، من احساساتم جریحه‌دار و گیج ‫شده بودم، 378 00:22:30,224 --> 00:22:33,811 ‫و سعی کردم که با گرفتن دستش، دوباره ‫باهاش رابطه‌ی احساسی برقرار کنم. 379 00:22:36,480 --> 00:22:37,565 ‫و اون لحظه بود که منو هل داد. 380 00:22:38,274 --> 00:22:41,026 ‫یعنی اون با قرار گذاشتن با تو مواقت کرد تا 381 00:22:41,110 --> 00:22:44,530 ‫ازش به عنوان یه فرصت برای ‫قرار گذاشتن با یه پسر دیگه استفاده کنه؟ 382 00:22:45,281 --> 00:22:46,115 ‫بله 383 00:22:46,907 --> 00:22:49,076 ‫مارکوس، ما اولین باره که این رو می‌شنوم 384 00:22:49,493 --> 00:22:52,454 ‫می‌شه به دادگاه بگین که هانا با کی ‫می‌خواست قرار بذاره؟ 385 00:23:00,546 --> 00:23:01,714 اون یکی از دوستان منه 386 00:23:03,882 --> 00:23:04,800 برایس واکر 387 00:23:09,471 --> 00:23:12,474 من هانا رو مقصر نمیدونم بخاطر اینکه به یه نفر دیگه علاقه‌مند بوده 388 00:23:13,475 --> 00:23:17,938 همونطور که گفتم، وقتی که توی مرکز توجه نباشی دنبال یه راهی برای رسیدن بهش هستی 389 00:23:23,319 --> 00:23:25,487 و برایس واکر شاخ مدرسه‌ی ماست 390 00:23:26,071 --> 00:23:27,323 هر دختری میخواد با اون باشه 391 00:23:57,311 --> 00:23:59,647 لعنتی، شرمنده - هی، پسر، چیزی نیست = 392 00:24:00,481 --> 00:24:02,608 ببخشید - حالت خوبه؟ 393 00:24:05,527 --> 00:24:07,905 من خوبم. چطور؟ 394 00:24:09,448 --> 00:24:10,407 بنظر خوب نمیای 395 00:24:12,201 --> 00:24:13,369 تو مگه درموردش چیزی میدونی؟ 396 00:24:15,079 --> 00:24:17,915 فقط میدونم که خوب بنظر نمیرسی 397 00:24:18,999 --> 00:24:20,209 مواظب خودت باش 398 00:24:30,511 --> 00:24:32,554 هی، کوین، یه دقیقه وقت داری؟ 399 00:24:33,097 --> 00:24:34,098 حتما 400 00:24:36,809 --> 00:24:39,228 داشتم میرفتم برای انجام کنفرانس حل منازعه 401 00:24:39,311 --> 00:24:41,730 ... برای دانش آموزان جدید - تمام این فعالیت های فوق‌برنامه واقعا عالیه - 402 00:24:41,814 --> 00:24:44,858 واقعا توی این دوران سخت ارزش زیادی داره 403 00:24:45,567 --> 00:24:47,361 خب، هرکاری بتونم انجام میدم، گری 404 00:24:47,569 --> 00:24:48,654 خیلی خب، در همین باب 405 00:24:48,737 --> 00:24:52,199 متوجه شدم که به خونه یکی از دانش آموزا زنگ زدی 406 00:24:53,742 --> 00:24:56,412 این خوبه که بعضی وقت‌ها شرایط رو از حالت رسمی خارج کنیم 407 00:24:56,578 --> 00:24:58,997 ارتباط با والدین خیلی مهمه 408 00:24:59,081 --> 00:25:00,165 آره، البته، البته 409 00:25:00,249 --> 00:25:02,251 ... و میدونی 410 00:25:02,334 --> 00:25:06,880 و خیلی ازت ممنونم که انقدر اهمیت میدی 411 00:25:07,673 --> 00:25:09,174 ولی ما الان زیر ذره‌بین هستیم 412 00:25:09,425 --> 00:25:11,885 و بنظرم باید درمورد این که بهترین روش چیه بحث کنیم 413 00:25:11,969 --> 00:25:14,930 خصوصا درمورد قاطی کردن والدین در قضیه 414 00:25:15,014 --> 00:25:16,306 میدونی چی میگم؟ 415 00:25:16,390 --> 00:25:17,683 منظورت تمام خانواده‌هاست؟ 416 00:25:17,766 --> 00:25:19,518 یا فقط خانواده‌ی واکر؟ - خب، میدونم - 417 00:25:19,601 --> 00:25:22,438 حالا ببینیم که تا یکی دو هفته ی آینده اوضاع چطور پیش میره 418 00:25:22,521 --> 00:25:24,648 اونوقت بعد از محاکمه یه جلسه تشکیل میدیم، خب؟ 419 00:25:25,274 --> 00:25:27,735 من میخوام مطمئن بشم که بچه‌هامون در امنیت باشن - صد در صد - 420 00:25:27,818 --> 00:25:29,445 میدونی؟ - آره، کارت عالیه - 421 00:25:40,914 --> 00:25:43,751 این محاکمه‌ی لعنتی فقط یه مسخره بازیه 422 00:25:45,294 --> 00:25:48,464 ،مارکوس گفته که هانا عاشق برایس بوده که یه دروغ محضه 423 00:25:48,714 --> 00:25:50,174 من حقیقت رو گفتم و فقط چرت و پرت نسیبم شد 424 00:25:50,257 --> 00:25:52,801 مارکوس با سیاست عمل کرد و دوباره خودش رو بالا کشید 425 00:25:52,926 --> 00:25:54,595 مثل یه پادشاه که دوباره به تخت میشینه 426 00:25:55,095 --> 00:25:56,430 عجب مادرجنده‌ایه 427 00:26:00,225 --> 00:26:02,978 چه گهی خوردی، پسر؟ چرا توی دادگاه اسم منو بردی؟ 428 00:26:07,858 --> 00:26:09,568 بیا بعدا راجع بهش حرف بزنیم، خب؟ 429 00:26:11,862 --> 00:26:12,821 تنهاتون میذارم که حرف بزنین 430 00:26:12,988 --> 00:26:16,158 نه، هرچی که میخوای بگی رو راحت همین الان بگو 431 00:26:16,742 --> 00:26:18,285 ما همه باهم برادریم 432 00:26:19,870 --> 00:26:20,704 درسته؟ 433 00:26:21,497 --> 00:26:23,832 آره، درسته 434 00:26:25,375 --> 00:26:26,210 درسته 435 00:26:26,668 --> 00:26:30,672 ببین، من دیدم که فرصتی هست تا یه لطفی در حقت بکنم، و همینکارو کردم 436 00:26:30,756 --> 00:26:32,883 لطف؟ بنظرت قاطی کردن من در این جریان یه لطفه؟ 437 00:26:32,966 --> 00:26:35,052 نه، برات آینده‌نگری کردم 438 00:26:35,427 --> 00:26:38,597 ببین، حالا اگه به دادگاه احضار بشی اونا فکر میکنن که هانا از تو خوشش میومده 439 00:26:39,306 --> 00:26:42,267 و اگه اومده باشه سراغت ،و تو محترمانه پس زده باشیش 440 00:26:42,684 --> 00:26:44,686 خدا میدونه که چه دروغ هایی میتونه سر هم بکنه 441 00:26:45,187 --> 00:26:47,189 دهنت سروس! آره 442 00:26:48,607 --> 00:26:50,901 واقعا حرکت هوشمندانه‌ای بود، رفیق 443 00:26:53,237 --> 00:26:54,988 سلام - سلام جیگر - 444 00:27:14,967 --> 00:27:17,177 دو رو های عوضی 445 00:27:18,178 --> 00:27:19,429 من میگم که امروز اون کارو انجام بدیم 446 00:27:25,811 --> 00:27:27,521 من آماده‌ام 447 00:27:32,484 --> 00:27:34,528 سلام - سلام - 448 00:27:35,445 --> 00:27:39,867 فقط خواستیم یه سلامی بکنیم و ببینیم که در چه حالین 449 00:27:40,993 --> 00:27:42,911 اوه، من حالم خوبه 450 00:27:43,620 --> 00:27:45,080 ... ممنون، من 451 00:27:46,123 --> 00:27:48,166 یعنی، بعضی روزها از بقیه‌ی روزها بهتره، فکر کنم 452 00:27:48,917 --> 00:27:51,879 ،ولی خیلی خوشحالم که جفتتون رو میبینم حالت چطوره، الکس؟ 453 00:27:51,962 --> 00:27:54,715 از زمانی که توی جلسه‌ی ثبت استشهاد دیدمت دارم بهت فکر میکنم 454 00:27:55,465 --> 00:27:58,594 آره، همونطور که خودتون گفتین بعضی روزها از بقیه‌ی روزها بهتره 455 00:27:59,469 --> 00:28:01,972 ولی به زودی قراره برم پیش دکتر 456 00:28:02,055 --> 00:28:04,641 و امیدوارم که وضعیتم رو درست کنن که بتونم شهادت بدم 457 00:28:04,725 --> 00:28:07,561 خب، فقط سعی دارم تمام چیزهایی که میتونه کمک بکنه رو بیاد بیارم 458 00:28:08,478 --> 00:28:09,980 ممنون - خواهش میکنم - 459 00:28:10,564 --> 00:28:11,523 اینطوری خیلی عالی میشه 460 00:28:13,108 --> 00:28:16,904 ببخشید که اون روز توی دادگاه فرار کردم 461 00:28:16,987 --> 00:28:18,989 نه، جسیکا، منم که باید معذرت خواهی کنم 462 00:28:19,072 --> 00:28:24,995 من فقط ... این اواخر خیلی حرف های اشتباهی زدم 463 00:28:25,329 --> 00:28:29,333 مسئله ای نیست، مشخصه که فقط یه سوءتفاهم بوده 464 00:28:34,171 --> 00:28:35,005 سلام، لیو 465 00:28:36,840 --> 00:28:37,674 سلام اندی 466 00:28:38,592 --> 00:28:41,220 خب، بهرحال، ببخشید ما فقط خواستیم یه احوالی بپرسیم، خانم بیکر 467 00:28:41,303 --> 00:28:43,263 از دیدنتون خوشحال شدیم - منم همینطور - 468 00:28:43,347 --> 00:28:44,181 خداحافظ 469 00:28:45,265 --> 00:28:46,600 سلام آقای بیکر - سلام، الکس - 470 00:28:46,683 --> 00:28:48,518 سلام - جسیکا - 471 00:28:54,650 --> 00:28:55,484 اون پسر خوبیه 472 00:28:57,778 --> 00:28:58,779 بنظرم جفتشون بچه‌های خوبی‌اند 473 00:29:01,323 --> 00:29:03,158 اون شب توی اخبار دیدمت 474 00:29:04,117 --> 00:29:07,579 بنظرم چیزی که گفتی خیلی قشنگ و شجاعانه بود 475 00:29:08,288 --> 00:29:09,456 ممنون 476 00:29:12,918 --> 00:29:16,088 هرچند اونا هنوز سعی دارن که از حرف‌های من بر علیه خودم استفاده کنن 477 00:29:17,464 --> 00:29:19,424 آره، اون زنی که باهاش کار میکنی 478 00:29:19,508 --> 00:29:21,843 شاید بتونه از پس هزینه‌ش بر بیاد ... که تمام عمرش به مبارزه ادامه بده 479 00:29:21,927 --> 00:29:23,804 اون نیست که داره مبارزه میکنه، اندی. من دارم مبارزه میکنم 480 00:29:23,887 --> 00:29:25,180 میشه لطفا این بحث رو تمومش کنیم؟ 481 00:29:25,264 --> 00:29:27,224 از این خسته شدم که هی بگیم ... کی بیشتر رنج کشیده 482 00:29:27,307 --> 00:29:28,934 خسته شدی؟ ببخشید که خسته شدی 483 00:29:29,226 --> 00:29:31,979 خیلی خب، ببخشید اگه اوضاع اونقدر سریع پیش نمیره که 484 00:29:32,062 --> 00:29:33,647 جناب‌عالی بتونی یکم استراحت کنی 485 00:29:33,939 --> 00:29:35,899 میدونی، همه نمیتونن انقدر راحت فراموش کنن 486 00:29:35,983 --> 00:29:37,359 اصلا راحت نبوده 487 00:29:37,609 --> 00:29:40,696 تو یه ترسویی و الان ترسیدی - !معلومه که ترسیدم - 488 00:29:40,779 --> 00:29:45,117 !از اینکه پرونده رو ببازیم ترسیدم از از دست دادن مغازه و زندگی و همه چیزمون ترسیدم 489 00:29:45,200 --> 00:29:47,411 !ما خیلی وقته همه چیزمون رو از دست دادیم 490 00:29:48,328 --> 00:29:52,666 ،هیچ چیز دیگه ای ارزش حفظ کردن نداره بجز حفظ عدالت برای دخترمون 491 00:29:52,749 --> 00:29:57,212 و جکی کسیه که هر روز اونجاست تا مطمئن بشه که عدالت اجرا بشه 492 00:29:58,922 --> 00:30:03,677 ... سهمت از مغازه رو میخرم وقتی که پرونده رو برنده شدیم 493 00:30:05,220 --> 00:30:07,097 اگه برنده بشم - برنده میشیم - 494 00:30:07,389 --> 00:30:09,224 خب؟ حتی اگه اونجا نباشی که ببینیش 495 00:30:12,769 --> 00:30:14,062 داری باهاش زندگی میکنی؟ 496 00:30:17,357 --> 00:30:18,400 نه، لیو. باهاش زندگی نمیکنم 497 00:30:38,337 --> 00:30:39,963 !سلام - سلام، عزیزم - 498 00:30:40,047 --> 00:30:41,715 زود اومدی - شیفت صبح رو رفتم - 499 00:30:41,798 --> 00:30:44,051 میتونم ماشین رو برای امشب ببرم؟ - در شب ولنتاین؟ - 500 00:30:44,968 --> 00:30:50,640 قراری چیزی داری؟ - شاید - 501 00:30:51,224 --> 00:30:54,728 واقعا؟ - بیشتر یه وقت‌گذرونی‌ـه - 502 00:30:57,105 --> 00:30:59,524 پس میتونم ماشین رو ببرم؟ - حتما - 503 00:30:59,608 --> 00:31:02,736 .ما هم دیگه داشتیم تعطیل میکردیم شاید بتونیم همگی باهم بریم خونه 504 00:31:03,278 --> 00:31:05,197 عالیه، پس ماشین رو آماده میکنم 505 00:31:05,906 --> 00:31:09,242 هی، میخوای چندتا از این شکلات‌های مخصوص ولنتاین 506 00:31:09,326 --> 00:31:13,413 برای وقت‌گذرونیت که قرار عاشقانه نیست، ببری؟ 507 00:31:13,497 --> 00:31:16,917 .مامان، دیگه هیچکس برای قرار شکلات نمیبره الان که سال 1950 نیست 508 00:31:17,000 --> 00:31:17,959 ... اوه 509 00:31:18,377 --> 00:31:19,711 فکر کردم گفتی که قرار نیست 510 00:31:24,341 --> 00:31:26,843 ،هانا دختر مشکل‌داری بود یه جورایی منزوی بود 511 00:31:27,677 --> 00:31:30,180 من به سمتش رفتم، ولی جوابی نداد 512 00:31:30,931 --> 00:31:33,558 و بنظرم این یکم دردناکه، راستش رو بخواین 513 00:31:33,642 --> 00:31:35,310 سلام مارکوس. صبر کن 514 00:31:35,394 --> 00:31:38,313 میدونی، خیلی وقت ندارم که ... حرف بزنم، هانا، پس فقط 515 00:31:38,397 --> 00:31:40,273 اشکالی نداره، خیلی طول نمیکشه 516 00:31:40,649 --> 00:31:43,276 اون ازم سوءاستفاده کرد تا به یه نفر دیگه برسه 517 00:31:44,069 --> 00:31:46,279 شنیدم که از قرار اون شبمون نا امید شدی 518 00:31:46,363 --> 00:31:48,323 ببین، نمیدونم فکر کردی که چی شنیدی 519 00:31:48,407 --> 00:31:50,033 ... ولی نه، میدونم که چی شنیدم - 520 00:31:52,077 --> 00:31:57,207 ولی، بعدش فکر کردم که ،شاید باید یه فرصت دیگه بهت بدم 521 00:31:58,291 --> 00:32:00,585 شاید بتونیم به روش تو هم امتحان کنیم 522 00:32:02,337 --> 00:32:05,590 هی، چیکار داری میکنی؟ - مگه همین رو نمیخوای، مارکوس؟ - 523 00:32:06,675 --> 00:32:08,927 اینکه اینجوری بگیرمت تحریکت نمیکنه؟ 524 00:32:09,261 --> 00:32:10,929 باعث نمیشه که بخوای لباسات رو دربیاری 525 00:32:11,012 --> 00:32:13,807 و همون کاری که به دوستات گفتی رو باهام بکنی؟ 526 00:32:15,016 --> 00:32:18,603 یا فقط یه ظاهرسازیِ گنده بوده، تا وانمود کنی کسی هستی که واقعا نیستی؟ 527 00:32:20,105 --> 00:32:22,149 ولی درمورد این قضیه به دوستات چیزی نمیگی، درسته؟ 528 00:32:28,989 --> 00:32:30,949 من رئیس انجمن دانش آموزان هستم 529 00:32:31,575 --> 00:32:36,329 ،بخشی از کار من اینکه که به بقیه برسم الگوی خوبی باشم، و بچه هارو بالا بکشم 530 00:32:37,289 --> 00:32:40,500 که به فکر بچه هایی باشم که فکر میکنن با بقیه فرق میکنن 531 00:32:41,418 --> 00:32:42,919 انگار بهشون توجهی نمیشه 532 00:33:04,649 --> 00:33:08,612 وای، خدای من! وای خدای من 533 00:33:11,531 --> 00:33:12,365 !ایول - !ایول - 534 00:33:16,411 --> 00:33:18,497 !لعنتی - خیلی خب - 535 00:33:20,081 --> 00:33:23,043 خیلی خب! باشه ... اُسکلم کردین 536 00:33:23,877 --> 00:33:25,045 خیلی خندیدیم 537 00:33:47,150 --> 00:33:50,779 من هنوز به گشتن ادامه میدم بچه‌های دیگه‌ای هم مثل هانا هستن 538 00:33:51,655 --> 00:33:53,615 و میخوام بدونن که مردم بهشون اهمیت میدن 539 00:33:57,577 --> 00:33:59,538 ... اوه، لعنتی. خدای - !پشمام - 540 00:33:59,621 --> 00:34:01,081 !معرکه بود - آره - 541 00:34:06,878 --> 00:34:09,548 حالا چیکار کنیم ... حالا چیکار کنیم؟ 542 00:34:13,009 --> 00:34:14,261 تاحالا با اسلحه شلیک کردی؟ 543 00:34:34,406 --> 00:34:37,659 هی، پسر، داشت یادم میرفت میدونی که فردا امتحان میان‌ترم داری؟ 544 00:34:38,451 --> 00:34:40,287 با یکی از دوستام که سال پیش اون کلاس رو داشته صحبت کردم 545 00:34:40,370 --> 00:34:42,414 گفت که متکالف همیشه همین امتحان رو میگیره 546 00:34:48,837 --> 00:34:49,963 ایول، پسر 547 00:34:51,339 --> 00:34:54,718 دمت گرم - همیشه هوات رو دارم - 548 00:35:08,356 --> 00:35:09,816 و میدونم که برایس هم همین حس رو داره 549 00:35:11,276 --> 00:35:12,694 این به خودمون بستگی داره که آدم خوبی باشم یا نه 550 00:35:28,460 --> 00:35:29,419 صبر کن 551 00:35:30,337 --> 00:35:32,422 مامانت خونه نیست؟ - ممکنه باشه - 552 00:35:33,632 --> 00:35:34,633 مهم نیست 553 00:35:36,885 --> 00:35:38,428 گفتم برم خودم رو معرفی کنم 554 00:35:40,055 --> 00:35:43,892 چون تو معرفیم نکردی - هی، برگرد اینجا - 555 00:35:44,809 --> 00:35:48,104 چیه، من ازون دخترایی نیستم که به مامانت معرفیش کنی؟ 556 00:35:48,772 --> 00:35:49,648 امیدوارم که نباشی 557 00:35:50,690 --> 00:35:54,069 .میدونی چیه؟ بهم برخورد دیگه از سکس خبری نیست 558 00:35:56,655 --> 00:35:59,824 چرا اتفاقا - از من دورشو - 559 00:36:00,450 --> 00:36:02,410 !"مگه "از من دور شو 560 00:36:05,455 --> 00:36:07,123 تو همیشه چیزی که میخوای به دست میاری؟ 561 00:36:08,249 --> 00:36:09,376 کاملا درسته 562 00:36:37,028 --> 00:36:39,864 یادمه زمانی رو که گفتی دیگه هرگز نمیتونی راه بری 563 00:36:40,490 --> 00:36:41,449 یا حرف بزنی 564 00:36:42,117 --> 00:36:44,202 یا حتی دیگه خودت باشی 565 00:36:44,285 --> 00:36:46,538 خب، هیئت منصفه هنوز داره روی این یکی کار میکنه 566 00:36:50,125 --> 00:36:54,129 ... فقط حس میکنم که من فقط این جسم رو دارم، میدونی؟ 567 00:36:55,839 --> 00:36:59,008 و هر روز صبح بیدار میشه و لباس میپوشه 568 00:36:59,092 --> 00:37:02,595 و من رو هدایت میکنه 569 00:37:05,348 --> 00:37:08,184 ولی انگار دیگه اصلا این جسم مال من نیست 570 00:37:09,310 --> 00:37:10,437 آره 571 00:37:11,563 --> 00:37:13,857 انگار دارم در بدن یه آدم غریبه زندگی میکنم 572 00:37:14,190 --> 00:37:16,192 و بعضی وقت ها در ذهن یه آدم غریبه 573 00:37:17,694 --> 00:37:18,528 آره 574 00:37:22,115 --> 00:37:22,949 بیا 575 00:37:27,370 --> 00:37:28,288 آره 576 00:37:30,749 --> 00:37:31,750 ببخشید 577 00:38:17,378 --> 00:38:19,798 ببخشید، ببخشید - نه، نه، ادامه بده، ادامه بده - 578 00:38:31,100 --> 00:38:32,393 !نه، خواهش میکنم - ... ببخشید، من - 579 00:38:32,644 --> 00:38:34,813 جس، من خیلی معذرت میخوام - نه، تقصیر تو نیست، خب؟ - 580 00:38:34,896 --> 00:38:37,148 فقط ... اصلا تقصیر تو نیست 581 00:38:37,565 --> 00:38:38,399 خیلی خب 582 00:38:40,485 --> 00:38:42,821 جاستین برگشته، اینو میدونستی؟ 583 00:38:42,904 --> 00:38:45,740 کلی و تونی رفتن که پیداش کنن اون الان توی خونه‌ی کلی‌ـه 584 00:38:45,824 --> 00:38:46,699 یعنی چی؟ 585 00:38:46,908 --> 00:38:50,161 ،کلی میگه اون میخواد بهم کمک کنه باورت میشه؟ 586 00:38:53,623 --> 00:38:55,500 میخوای چیکار کنی؟ - !هیچی - 587 00:38:56,626 --> 00:38:59,337 گوربابای جاستین، خب؟ دیگه نمیخوام هرگز توی زندگیم ببینمش 588 00:39:01,798 --> 00:39:03,258 بیا بریم، دیره 589 00:39:14,352 --> 00:39:16,104 شری، چه خبره؟ - اوه، چطوری، کلی؟ - 590 00:39:16,563 --> 00:39:19,274 قرار بود هر ساعت بهم اس‌ام‌اس بدی - اوه، لعنتی، شرمنده - 591 00:39:19,357 --> 00:39:22,151 ببین، خیلی به این "ربات‌های قاتل بیگانه" علاقه‌مند شدم 592 00:39:22,610 --> 00:39:25,822 نوعی که نقاشیِ ربات‌هاش رو کشیدن یه جورایی سکسی‌ـه 593 00:39:26,906 --> 00:39:29,409 وایسا ببینم، تو ...؟ - نگران نباش، فقط از کتاب های کمیک خوشم میاد - 594 00:39:30,952 --> 00:39:32,579 خدای من - "کاندوم های خاردار" - 595 00:39:33,121 --> 00:39:35,540 اسکای دختر خوش شانسیه - آره، راستش دختر خوش شانسی نیست - 596 00:39:35,915 --> 00:39:38,042 اون رفته. فرار کرده 597 00:39:39,127 --> 00:39:41,212 خفه شو، جاستین تو هیچی درموردش نمیدونی 598 00:39:41,754 --> 00:39:43,715 من هیچی درمورد فرار کردن نمیدونم؟ 599 00:39:43,798 --> 00:39:46,551 ... من مثلا سابقاً !اوه، لعنتی 600 00:39:46,801 --> 00:39:48,219 !لعنتی - از گرفتگی معده‌ست - 601 00:39:48,303 --> 00:39:49,804 میتونی از اینجا به بعد رو حواست بهش باشه؟ 602 00:39:49,888 --> 00:39:52,015 من قرار بوده درست بعد از مدرسه برم خونه 603 00:39:52,682 --> 00:39:54,726 آره. میتونی از پله ها بری. کسی خونه نیست 604 00:39:54,809 --> 00:39:57,896 ،حواست باشه که آب زیاد بهش بدی قراره حسابی تب کنه 605 00:39:57,979 --> 00:40:00,106 ممکنه چرت و پرتِ زیادی بگه ولی بهت بر نخوره 606 00:40:00,189 --> 00:40:01,316 فقط درد زیادی میکشه 607 00:40:02,817 --> 00:40:03,651 خوبه 608 00:40:07,780 --> 00:40:09,198 ممنون 609 00:40:11,868 --> 00:40:12,869 خواهش 610 00:40:14,412 --> 00:40:16,372 با جسیکا صحبت کردی؟ 611 00:40:18,041 --> 00:40:18,875 آره 612 00:40:19,918 --> 00:40:23,463 .آره، ازم خواست که ازت تشکر کنم خوشحاله که تو اینجایی 613 00:40:24,839 --> 00:40:29,052 تو ... بهش چیزی در مورد ..؟ - نه، بهش گفتم که آنفولانزا گرفتی - 614 00:40:30,345 --> 00:40:32,138 خوبه 615 00:40:36,267 --> 00:40:37,352 خب، قراره انجامش بدیم؟ 616 00:40:41,147 --> 00:40:43,816 قراره دهن برایس رو سرویس کنیم؟ - آره - 617 00:40:44,984 --> 00:40:45,818 همینطوره 618 00:40:48,446 --> 00:40:49,280 !آخ 619 00:40:50,031 --> 00:40:53,076 در 3 روز الی 4 روز 620 00:40:54,702 --> 00:40:58,331 فکر کردم که اون نشان توی حیاط خونه‌ام بخاطر ستاد تبلیغاتی پدرم باشه 621 00:40:58,414 --> 00:41:01,918 ولی یه نفر داره مستقیماً منو هدف میگیره - خیلی بده - 622 00:41:03,836 --> 00:41:06,172 و اصلا نمیدونی که کار چه کسی بوده؟ 623 00:41:07,882 --> 00:41:08,716 نه 624 00:41:08,800 --> 00:41:10,760 کسی به ذهنت نمیرسه که اذیتش کرده باشی؟ 625 00:41:11,761 --> 00:41:17,433 یا کسی که به یه دلیلی ... از تو خوشش نیاد؟ 626 00:41:18,601 --> 00:41:21,187 هی، من ... من اینجا قربانی هستم 627 00:41:21,270 --> 00:41:24,107 مارکوس، بذار یه سوال ازت بپرسم 628 00:41:24,190 --> 00:41:26,651 پدرت، مردیه که خیلی به کلیسا میره، درسته؟ 629 00:41:27,360 --> 00:41:28,236 آره 630 00:41:28,820 --> 00:41:31,531 بنظر اگه به نوار تو گوش بده بهت چی میگه؟ 631 00:41:33,032 --> 00:41:35,660 همون چیزی که اگه همسر تو نوارت رو بشنوه بهت میگه 632 00:41:36,119 --> 00:41:39,872 اوه، من قبلا همه چیز رو به همسرم گفتم 633 00:41:42,250 --> 00:41:44,919 و خیلی دقیق همه چیز رو بررسی کردم 634 00:41:46,212 --> 00:41:47,171 تو هم کردی؟ 635 00:41:50,842 --> 00:41:52,593 فقط بفهم که کی اینکارو کرده 636 00:41:52,677 --> 00:41:56,889 مارکوس، من دیگه معلوم نیست که چقدر توی این دبیرستان دوام بیارم و خودم میدونم 637 00:41:57,181 --> 00:41:58,850 ،ولی تا وقتی که اینجا هستم 638 00:41:59,350 --> 00:42:02,228 میخوام مطمئن بشم که بچه هایی که واقعا به کمک نیاز دارن، بهشون کمک بشه 639 00:42:02,687 --> 00:42:06,065 و کسایی که چیز دیگه ای لازم دارن هم به اون چیز برسن 640 00:42:22,040 --> 00:42:23,291 خواهرو مادر 641 00:42:24,584 --> 00:42:28,004 فکر کردم منظورت تفنگ بادی‌ـه از اینا برای چی استفاده میکنی؟ 642 00:42:29,172 --> 00:42:31,632 فقط، میدونی، شلیک به اشیاء و قوطی‌ها 643 00:42:32,884 --> 00:42:34,969 ،ولی اگه نمیخوای که امتحانش کنی مجبور نیستیم اینکارو بکنیم 644 00:42:35,053 --> 00:42:36,846 اوه، معلومه که میخوام امتحانش کنم 645 00:42:38,347 --> 00:42:40,224 باید بهم یاد بدی که چیکار کنم 646 00:42:41,476 --> 00:42:44,228 آره، البته. بیا، بذار بگم 647 00:42:53,404 --> 00:42:57,241 این یکی یکم بعد شلیک به عقب ضربه میزنه خب؟ پس آماده باش 648 00:43:00,536 --> 00:43:02,497 آره، با دست اصلیت اسلحه رو نگه دار 649 00:43:02,955 --> 00:43:07,251 انگشت هات رو بالاش بگیر، خب؟ تا وقتی که آماده‌ی شلیک باشی 650 00:43:07,335 --> 00:43:10,755 از اون یکی دستت برای ثابت نگه داشتنش استفاده کن 651 00:43:11,214 --> 00:43:12,882 لامصب چقدر سنگینه 652 00:43:16,260 --> 00:43:17,929 اینطوری؟ - آره - 653 00:43:18,012 --> 00:43:19,889 ضامن؟ - آره - 654 00:43:22,225 --> 00:43:23,267 هدف بگیر 655 00:43:24,685 --> 00:43:27,814 ، و وقتی که آماده بودی ... ضامن اسلحه رو بردار 656 00:43:31,192 --> 00:43:32,652 ... انگشتت رو بذار روی ماشه 657 00:43:34,821 --> 00:43:36,614 و دست هات رو اینجوری محکم بگیر 658 00:43:44,330 --> 00:43:46,249 !اوف 659 00:43:47,583 --> 00:43:48,417 !اوف 660 00:44:00,763 --> 00:44:04,392 ،فکر کرده که میتونه همینطوری بیاد اینجا ،و درمورد جکی منو نصیحت کنه 661 00:44:05,309 --> 00:44:07,770 و درمورد دادگاه، بعد از تمام مشکل هایی برام ایجاد کرد؟ 662 00:44:09,230 --> 00:44:11,858 متاسفم - ولی بازم، شاید حق با اون باشه - 663 00:44:13,776 --> 00:44:19,866 فکر کنم من این رویا رو دارم که قراره داستان هانا رو برای کل دنیا تعریف کنم 664 00:44:20,992 --> 00:44:24,871 .کاری کنم که درک کنن قطعا توی دادگاه متوجه نمیشن 665 00:44:26,122 --> 00:44:26,998 نه 666 00:44:30,418 --> 00:44:31,586 ... البته، جسیکا 667 00:44:34,589 --> 00:44:36,757 بنظرم اون تمام تلاشش رو کرد. درسته؟ 668 00:44:38,217 --> 00:44:40,136 آره، آره 669 00:44:41,596 --> 00:44:42,430 بنظر منم تمام تلاششو کرد 670 00:44:44,599 --> 00:44:46,517 اونم دختریه که توی نوار هست، درسته تونی؟ 671 00:44:46,601 --> 00:44:49,687 اون همونیه که توی نوار 9 هستش؟ اون از برایس واکر میترسه؟ 672 00:44:49,770 --> 00:44:52,064 از این میترسه که هیچکس حرفش رو باور نکنه؟ چرا پا پیش نمیذاره؟ 673 00:44:52,148 --> 00:44:54,692 آره، باید بپرسم که چرا میخواین پا پیش بذاره؟ 674 00:44:55,735 --> 00:44:58,738 اون فقط میدونه چه بلایی سر خودش اومده نمیدونه که چه بلایی سر هانا اومده 675 00:44:58,821 --> 00:45:01,866 چون هانا اینجا نیست که بگه چه بلایی سرش اومده 676 00:45:01,949 --> 00:45:04,952 حق با توئه، ممکنه به پرونده‌ی ما علیه مردسه هم کمک بکنه هم کمک نکنه 677 00:45:05,036 --> 00:45:09,081 ولی تونی، میتونه به ساخت یه پرونده ی جنایی برعلیه برایس واکر کمک کنه 678 00:45:12,251 --> 00:45:15,254 پلیس ها خودشون نوارها رو دارن 679 00:45:15,338 --> 00:45:16,589 اونا تا وقتی که 680 00:45:16,672 --> 00:45:20,134 یه شاهد زنده نداشته باشن که داستانش رو بگه، کاری نمیکنن 681 00:45:20,343 --> 00:45:22,178 و قراره به دادگاه کشیده بشه؟ 682 00:45:22,678 --> 00:45:28,809 دنیس گفت که ما یه شاهد لازم داریم که بتونه درمورد این الگوی رفتاری صحبت کنه 683 00:45:29,769 --> 00:45:32,563 میتونه باعث دستگیریش بشه، تونی 684 00:45:33,731 --> 00:45:36,192 برایس باید بخاطر کاری که با هانا کرد تقاص پس بده 685 00:45:37,026 --> 00:45:40,404 و به جسیکا، و خدا میدونه که با چندتا دختر دیگه اینکارو کرده 686 00:45:41,280 --> 00:45:42,782 میخوام این قضیه فاش بشه 687 00:45:42,865 --> 00:45:46,494 توی دادگاه، توی دفتر کلانتر، برام مهم نیست که کجا 688 00:45:48,120 --> 00:45:51,248 و جسیکا تنها کسیه که میتونه درمورد اتفاق اون شب صحبت کنه 689 00:45:55,252 --> 00:45:56,128 و جاستین 690 00:45:58,172 --> 00:45:59,256 میدونی اون کجاست؟ 691 00:46:00,675 --> 00:46:02,969 میتونم دوباره سراغش رو از بقیه بگیرم 692 00:46:03,052 --> 00:46:06,347 یعنی، یه دوستی دارم که ممکنه بتونه ردش رو بزنه 693 00:46:08,891 --> 00:46:11,394 من متاسفم، باشه؟ - تاسف تو کمکی نمیکنه - 694 00:46:11,477 --> 00:46:15,106 هنوز یک هفته نشده که برگشتی اونوقت از مدرسه فرار میکنی؟ 695 00:46:15,189 --> 00:46:17,566 خیلی خب، بیل، هر پسر 17 ساله‌ای 696 00:46:17,650 --> 00:46:20,277 چندتا از کلاس‌هاش رو می‌پیچونه 697 00:46:20,361 --> 00:46:23,030 خب، اگه اون قراره دوباره یه پسر 17 ساله‌ی عادی باشه 698 00:46:23,114 --> 00:46:24,615 باید مثل آدم بره سر کلاساش، همین 699 00:46:24,699 --> 00:46:25,950 !شرمند که من عادی نیستم 700 00:46:26,033 --> 00:46:27,994 !مواظب حرف زدنت باش - میدونم که برات سخته - 701 00:46:28,077 --> 00:46:30,121 !حرف من این نیست، پسر 702 00:46:31,414 --> 00:46:32,665 !الکس 703 00:46:37,003 --> 00:46:39,130 عزیزم 704 00:46:39,213 --> 00:46:42,049 باید کمتر بهش سخت بگیری. داره تلاشش رو میکنه، خب؟ 705 00:46:42,133 --> 00:46:45,428 باید بیشتر تلاش کنه. چون باید بهتر بشه 706 00:46:46,971 --> 00:46:48,264 باید بهتر بشه 707 00:46:49,598 --> 00:46:51,058 ... اگه بهتر نشه 708 00:46:52,810 --> 00:46:57,314 ،اگه فقط بتونه در همین حد باشه باید دیگه خودت رو سرزنش نکنی 709 00:46:57,648 --> 00:46:58,607 چرا؟ 710 00:46:59,442 --> 00:47:00,443 اون اسلحه‌ی من بود 711 00:47:10,619 --> 00:47:12,663 !لعنتی! لعنتی 712 00:47:49,492 --> 00:47:50,534 بجنب، کلی 713 00:48:01,796 --> 00:48:04,048 خیلی از بچه ها هنوز احساس ضعیف‌بودن میکنن 714 00:48:36,664 --> 00:48:37,540 خدای من 715 00:48:42,253 --> 00:48:44,630 مارکوس کول امروز غافل‌گیریِ خوبی ایجاد کرد، نه؟ 716 00:48:45,256 --> 00:48:47,758 آره، نمیدونم چرا دنس فکر کر که ،اون ممکنه به نفعشون باشه 717 00:48:47,842 --> 00:48:49,051 با همچین داستانی که تعریف کرد 718 00:48:49,635 --> 00:48:52,388 بنظرت اون قبل از امروز هم همین داستان رو تعریف میکرد؟ 719 00:48:53,722 --> 00:48:57,143 بنظرم اون قابل اعتماده 720 00:48:57,685 --> 00:49:00,813 خب، آوردن اسم برایس قطعا توجهات رو از سمت مدرسه دور میکنه 721 00:49:01,230 --> 00:49:02,982 آره، برای ما عالیه 722 00:49:03,983 --> 00:49:08,279 ،سونیا، این بچه ها، نوجوان‌ها اونا رازهای زیادی دارن 723 00:49:09,196 --> 00:49:10,865 ،بیشتر از چیزی که میگن رو میدونن 724 00:49:10,948 --> 00:49:13,325 و در این زمینه خیلی ماهرن که همون داستانی که دلت میخواد رو بهت بگن 725 00:49:13,534 --> 00:49:15,578 من قبلا خوب نوجوان‌هارو بررسی کردم 726 00:49:17,371 --> 00:49:18,789 ولی باهاشون زندگی نکردی 727 00:49:20,332 --> 00:49:23,335 ... بهرحال اگه مشورتی چیزی خواستی - شاهد، شاهده دیگه - 728 00:49:24,420 --> 00:49:26,714 ولی ممنون، لنی. دستت دردنکنه 729 00:49:31,302 --> 00:49:32,219 شب بخیر 730 00:50:14,512 --> 00:50:16,388 هانا تصمیم بدی گرفت 731 00:50:16,847 --> 00:50:19,350 اون از روی ناراحتی و عصبانیت تصمیم گرفت 732 00:50:19,808 --> 00:50:21,977 و من فقط نمیخوام که بقیه صدمه ببینن 733 00:50:48,462 --> 00:50:50,673 مطمئنی که الکس باید نوارها رو بشنوه؟ 734 00:50:53,425 --> 00:50:55,678 سوال عجیبیه از طرف کسی که خودش نوارها رو درست کرده 735 00:50:56,428 --> 00:50:58,681 تو سعی داشتی که ازش محافظت کنی 736 00:50:59,848 --> 00:51:02,726 ،اگه به اندازه ی کافی به‌یاد بیاره ممکنه بذارن که شهادت بده 737 00:51:02,977 --> 00:51:04,937 درمورد چی شهادت بده؟ - درمورد برایس - 738 00:51:05,854 --> 00:51:07,856 محاکمه درمورد برایس نیست 739 00:51:08,816 --> 00:51:10,985 خب، باید باشه 740 00:51:12,987 --> 00:51:14,446 اون دختر بی‌هوشه 741 00:51:15,906 --> 00:51:17,700 .باید اینارو به یه نفر نشون بدی برایس رو لو بدی 742 00:51:17,866 --> 00:51:21,287 و چی بگم؟ بگم "من این عکس رو توی کمدم پیدا کردم، دستگیرش کنین"؟ 743 00:51:22,162 --> 00:51:24,331 من اعترافش رو دارم و اونا هیچکار نکردن 744 00:51:25,124 --> 00:51:27,668 این دختر رو پیدا کن - نمیتونیم صورتش رو ببینیم - 745 00:51:27,960 --> 00:51:30,796 این اتاق رو پیدا کن. این کاناپه در هر 2 تا عکس یکیه 746 00:51:30,879 --> 00:51:32,840 هرکاری که بکنم فرقی ایجاد نمیشه 747 00:51:33,173 --> 00:51:35,926 یه نفر باید درمورد برایس حرفی بزنه که توجه بقیه جلب بشه 748 00:51:36,302 --> 00:51:39,638 ،جسیکا نمیتونه اینکارو بکنه به من اجازه نمیدن، الکس شاید بتونه 749 00:51:39,847 --> 00:51:42,725 یا شاید دوباره باعث بشه که به‌فنا بره 750 00:51:43,642 --> 00:51:44,602 مارکوس دروغ میگفت؟ 751 00:51:45,936 --> 00:51:49,481 بهم بگو، اگه اون دروغ میگفت به یه نفر احتیاج داریم که حقیقت رو بگه 752 00:51:53,694 --> 00:51:55,904 همچین اتفاقایی بازم رخ میده، کلی 753 00:51:58,615 --> 00:52:01,160 تو داستان من رو به همون شکلی ،که میخواستم شنیده بشه، شنیدی 754 00:52:01,243 --> 00:52:04,079 ولی همیشه یه رویِ دیگه در هر داستانی هست 755 00:52:05,873 --> 00:52:07,124 از کجا بدونم که حقیقت چیه؟ 756 00:52:09,251 --> 00:52:11,295 تو منو میشناسی، درسته؟ 757 00:52:14,173 --> 00:52:15,174 فکر کنم بشناسم 758 00:52:17,634 --> 00:52:18,969 پس کار درست رو بکن 759 00:52:25,267 --> 00:52:26,268 همینکارو میکنم 760 00:52:46,121 --> 00:52:50,000 ولی بنظر من ما داریم موفق میشیم. اوضاع داره بهتر میشه 761 00:53:18,320 --> 00:53:21,573 سلام، من هانا هستم. هانا بیکر 762 00:53:23,367 --> 00:53:27,162 دستگاهی که باهاش اینو گوش میکنین رو تنظیم نکنین 763 00:53:28,622 --> 00:53:32,209 خودمم، زنده و به صورت استریو 764 00:53:34,833 --> 00:53:41,533 « ترجمه از ارمـیـا و حسین گنجی » .:. ImLoSeR & SiGMA .:. 765 00:53:42,057 --> 00:53:46,757 :برای پیدا کردن راه‌حلی برای بحران‌ها به این سایت سر بزنین 13reasonswhy.info 766 00:53:47,357 --> 00:53:52,457 ارائه شده توسط وبسایت رسانه کوچک .: LiLMeDiA.TV :. 767 00:53:52,581 --> 00:53:57,681 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 768 00:53:57,705 --> 00:54:00,805 instagram: @erma_graphy 769 00:56:05,863 --> 00:56:07,948 آفرین، اد، آفرین