1 00:00:15,324 --> 00:00:19,201 من از نيويورک با يه زن بيرون ... اومدم و اون خودش رو کشت 2 00:00:19,203 --> 00:00:20,454 شايد من بايد تنها باشم 3 00:00:21,622 --> 00:00:24,375 ، مردي که اينو به من داده منو به اينجا فرستاد تا تورو پيدا کنم 4 00:00:24,458 --> 00:00:26,126 تو ميخواي "استو ردمن"رو بکشي 5 00:00:26,210 --> 00:00:28,128 ـ بقيه چطور ؟ ـ آقاي رئيس ؟ 6 00:00:28,212 --> 00:00:29,546 بله "هرولد" ؟ 7 00:00:29,630 --> 00:00:36,600 من ميخوام پيشنهاد اين رو مطرح کنم که اعضاي کميته موقت به طور کامل به عنوان کميته دائمي پذيرفته بشن 8 00:00:41,642 --> 00:00:43,560 خانم "کراس" ؟ 9 00:00:44,561 --> 00:00:46,438 هاوک" ، فرار کن" 10 00:00:46,522 --> 00:00:49,608 به نظر من ما بايد فرد يا افرادي رو به "وگاس" بفرستيم 11 00:00:49,611 --> 00:00:50,651 چند نفر ميفرستيم ؟ 12 00:00:50,734 --> 00:00:52,820 خب ، اين خطرناک خواهد بود 13 00:00:52,903 --> 00:00:55,989 به همين دليله که من اصرار دارم که هيچ اقدامي انجام نديم 14 00:00:56,073 --> 00:00:58,617 آخه اون بيرون چيزهاي ناشناخته‌ي زيادي وجود داره 15 00:00:58,700 --> 00:00:59,451 من قاضي "فريس"رو نامزد ميکنم 16 00:00:59,535 --> 00:01:02,413 ـ البته که قبول ميکنم "ـ "تام کالن 17 00:01:03,497 --> 00:01:04,331 تام شمارو غافلگير خواهد کرد 18 00:01:04,415 --> 00:01:07,166 چطوره که من يه چيزي با صداي يه کم بلندتر رو امتحان کنم ؟ 19 00:01:09,420 --> 00:01:10,629 چند نفرن ؟ 20 00:01:10,712 --> 00:01:11,588 چند تا اسلحه دارن ؟ 21 00:01:11,672 --> 00:01:14,174 آيا من مرد بدِ تو خوابهاي شما رو ديدم ؟ 22 00:01:14,258 --> 00:01:16,927 اسمم "فلگ"ـه ، تورو دستِ "راستم خواهم کرد "لويد 23 00:01:17,010 --> 00:01:18,595 خوشم مياد 24 00:01:18,679 --> 00:01:21,432 "من ميخوام يکي رو نامزد کنم ، "دينا جرگنز 25 00:01:21,515 --> 00:01:26,637 ميخوايد راهم رو به داخل از طريق صحبت با ... آدمهاي آماده به شليک که از زجر ديگران لذت ميبرن 26 00:01:26,645 --> 00:01:32,277 که اين "مرد تاريکي" به عنوان مرزبان خودش در بقاياي "لاس وگاس" گذاشته باز کنم... 27 00:01:32,281 --> 00:01:36,280 بعد برگردم اينجا و به شماها بگم که چي ديدم ؟ 28 00:01:37,865 --> 00:01:39,324 هستم 29 00:01:43,078 --> 00:01:45,539 ببين ، اين ايستگاه داغونه 30 00:01:45,622 --> 00:01:47,499 ما همينجوريش هم به زور به ميزان ... کاري که بايد انجام بديم ميرسيم 31 00:01:47,583 --> 00:01:50,768 پس بهم بگو ، چطور من قراره که طبق برنامه پيش برم وقتي شما دائم بهترين افرادم رو ميبريد ؟ 32 00:01:50,769 --> 00:01:55,720 حالا ، من اشاره کردم که اين درخواست مستقيماً از طرفِ آقاي "هنريد" بوده ، مگه نه ؟ 33 00:01:55,750 --> 00:01:58,797 "هي "فلش‌دَنس نوعي رقص که در دهه‌هاي 1920] [و 1930 ميلادي تکامل يافت 34 00:01:58,802 --> 00:02:01,305 "هي "فلش‌دَنس" ، "دينا 35 00:02:01,388 --> 00:02:03,390 بيا اينجا 36 00:02:06,435 --> 00:02:09,480 خانم "لاري" ميخواد باهات صحبت کنه 37 00:02:09,563 --> 00:02:11,732 خوبه ، فقط با من بيا 38 00:02:15,986 --> 00:02:19,740 خب تو کار در اين پايين با جوخه‌ي موشهاي کور رو دوست داري ؟ (چون براي جوشکاري عينک ميزنن) 39 00:02:19,823 --> 00:02:21,992 منظورم اينه که خيلي هم بد نيست 40 00:02:22,075 --> 00:02:24,828 ميدوني ؟ کمک کردن به سرِپا نگه داشتن اوضاع 41 00:02:24,912 --> 00:02:26,371 عجب 42 00:02:26,455 --> 00:02:29,041 به اندازه‌ي کافي پول در دنيا وجود نداره که بتونه من رو در اين سوراخ نگه داره 43 00:02:29,124 --> 00:02:32,169 به اندازه کافي از هيچ چيزي وجود نداره 44 00:02:32,252 --> 00:02:35,923 خبرها ميگن که تو سوالهايي ميپرسي 45 00:02:36,006 --> 00:02:37,591 اين اشکالي داره ؟ 46 00:02:37,674 --> 00:02:39,885 بستگي به سوالها داره 47 00:02:39,968 --> 00:02:42,721 تو در مورد آقاي "فلگ" پرس و جو ميکردي 48 00:02:42,805 --> 00:02:46,878 به هر حال چه چيزي باعث شده که انقدر هيجان داشته باشي که اونو ببيني ؟ 49 00:02:46,892 --> 00:02:50,437 راستش ، من فقط يه سري خواب باهاش داشتم 50 00:02:50,521 --> 00:02:51,897 اوه ، همه‌مون خوابش رو ميبينيم 51 00:02:51,980 --> 00:02:53,807 خوابها باعث نميشن که تو خاص باشي 52 00:02:53,811 --> 00:02:55,567 اينو ميدونم 53 00:02:56,527 --> 00:02:59,530 ... خب ، راهِش اينه 54 00:02:59,613 --> 00:03:03,450 ... اگر ميخواي مرد رو ببيني 55 00:03:03,534 --> 00:03:06,245 ... اوّل بايد 56 00:03:07,204 --> 00:03:08,539 مرد من رو ببيني 57 00:03:11,583 --> 00:03:13,460 خب 58 00:03:14,711 --> 00:03:17,631 ببين چه کسي رو اينجا داريم 59 00:03:17,714 --> 00:03:19,758 درست ميگم ؟ ، "Y" دِينا" با" 60 00:03:19,841 --> 00:03:21,593 چجوري تلفظِش ميکنن ؟ "دِينا" ؟ 61 00:03:21,677 --> 00:03:24,596 "ـ "دِينا ـ ممنونم که آورديش ، شِکَر 62 00:03:24,680 --> 00:03:26,848 ... و اجازه هست بگم که 63 00:03:26,932 --> 00:03:29,893 واي ، شما خيلي جذّابين 64 00:03:29,977 --> 00:03:32,938 ... يا خدا ، منظورم اينه که شما شما "لويد هنريد" هستيد 65 00:03:33,021 --> 00:03:35,357 ـ تو مرد دست راست اون هستي ـ خودمم شيرينم 66 00:03:35,440 --> 00:03:37,484 ... من کسي هستم که آسانسور رو هدايت ميکنم 67 00:03:37,568 --> 00:03:40,070 تا اون بالايِ بالا 68 00:03:40,153 --> 00:03:43,365 ... حالا ، ظاهراً تو در شهر بلند بلند حرف ميزدي 69 00:03:43,448 --> 00:03:45,325 و به همه ميگفتي که بايد "فلگ"رو ببيني 70 00:03:45,409 --> 00:03:47,369 ... ببين ، واقعا متاسفم ، من قصد نداشتم که 71 00:03:47,452 --> 00:03:49,371 نه ، نه ، نيازي به عذرخواهي نيست 72 00:03:49,454 --> 00:03:51,039 ... امّا "فلگ"رو کنجکاو کردي 73 00:03:51,123 --> 00:03:52,624 که من رو کنجکاو کرده 74 00:03:53,667 --> 00:03:55,002 کجا بودي دختر ؟ 75 00:03:55,085 --> 00:03:57,713 کاپيتان تريپز" ماه ها و ماه هاست که وجود داره" 76 00:03:57,796 --> 00:04:00,340 ... حالا تو يه جورايي يهويي ظاهر ميشي و ميگي که 77 00:04:00,424 --> 00:04:02,426 من بايد "فلگ"رو ببينم 78 00:04:02,509 --> 00:04:04,428 چيه ؟ مخفي شده بودي ؟ 79 00:04:04,511 --> 00:04:05,929 ... نه ، من فقط 80 00:04:06,013 --> 00:04:08,765 چيزي که اون بيرون بود رو ديدم و به دردِ من نميخورد 81 00:04:10,767 --> 00:04:12,060 ... خيلي خب ، خب 82 00:04:12,144 --> 00:04:14,771 ... جناب رئيس ميخواد من تورو ببرم 83 00:04:14,855 --> 00:04:16,440 ... اوقات خوبي برات فراهم کنم 84 00:04:16,523 --> 00:04:19,359 تورو به يه تشکيلاتِ خيلي خوب ببرم 85 00:04:19,443 --> 00:04:21,528 ... ما يه جامعه شگفت انگيز در اينجا داريم 86 00:04:21,612 --> 00:04:24,364 و همه‌ي اينهارو مديون آقاي "فلگ" هستيم 87 00:04:24,448 --> 00:04:26,825 من زندگي خودم رو مديون آقاي "فلگ" هستم 88 00:04:26,908 --> 00:04:28,535 چون اون منو نجات داد 89 00:04:28,619 --> 00:04:30,287 ... من به پايين‌ترين سطحِ ممکن رسيده بودم 90 00:04:30,370 --> 00:04:31,496 و اون منو از اون وضعيت نجات داد 91 00:04:31,580 --> 00:04:34,041 لعنت دختر ، حالا به من نگاه کن 92 00:04:34,124 --> 00:04:35,167 ميبينم 93 00:04:37,252 --> 00:04:39,796 اين مکان ، تو ميتوني در اينجا هر چيزي که ميخواي باشي 94 00:04:39,880 --> 00:04:43,008 تنها مسئله‌اي که هست ، مسئله‌ي انگيزه‌ست 95 00:05:23,924 --> 00:05:26,426 ... نام ، سن ، شغل قبل از شيوع بيماري 96 00:05:26,510 --> 00:05:27,761 مهارت هاي ويژه 97 00:05:30,722 --> 00:05:32,265 ... نام ، سن 98 00:05:32,349 --> 00:05:34,351 ... من "تام کالن" هستم 99 00:05:34,434 --> 00:05:36,937 من 42 ساله و از نظر رشد ناتوان هستم 100 00:05:37,020 --> 00:05:38,939 ... لطفاً از رفتار من مضطرب نشيد 101 00:05:39,022 --> 00:05:40,399 ... چون من در 102 00:05:40,482 --> 00:05:42,693 خفه خون بگير 103 00:05:42,776 --> 00:05:44,903 اين ديگه چه کوفتيه بچه‌ها ؟ 104 00:05:44,986 --> 00:05:48,276 ظاهراً ، از وقتيکه از راه‌بند عبور کرده اومده بالا ، اين تقريباً تمامِ چيزيه که گفته 105 00:05:48,281 --> 00:05:49,741 بندازيدش تو قفس برده‌ها 106 00:05:51,702 --> 00:05:53,036 مشکل چيه ؟ 107 00:05:53,120 --> 00:05:54,788 ... قانون آقاي "فلگ"رو ميدوني 108 00:05:54,871 --> 00:05:58,083 هر کسي که داوطلبانه به اينجا بياد در هر صورت شهروند حساب ميشه 109 00:05:58,166 --> 00:06:00,752 پيشنهاد ميکنم چيزي براش پيدا کني 110 00:06:00,836 --> 00:06:03,787 خب ، اگر هيچي ندونم که چي کار ميتونه بکنه چجوري بايد جايي قرارِش بدم ؟ 111 00:06:03,797 --> 00:06:06,383 ... من "تام کالن" هستم 112 00:06:06,466 --> 00:06:09,594 ـ من 42 ساله و از نظر رشد ناتوان هستم ـ يا خداي بزرگ 113 00:06:09,678 --> 00:06:10,613 ... لطفاً از رفتار من مضطرب نشيد 114 00:06:10,616 --> 00:06:13,724 ، خودت رو به پذيرش معرفي کن سالن "گلادياتور"ها ، اينو نشونِ‌شون بده 115 00:06:15,308 --> 00:06:16,768 بعدي 116 00:06:20,731 --> 00:06:22,899 فکر کردم گفتي تو در طبقه آخر هستي 117 00:06:22,983 --> 00:06:25,986 تا جايي که به تو مربوط ميشه طبقه‌ي آخر همينه 118 00:06:26,069 --> 00:06:27,612 سلام ، چه خبر "ويکتور" ؟ 119 00:06:27,696 --> 00:06:28,739 بوم 120 00:06:28,822 --> 00:06:31,241 همه طبقات بالا رزرو شده 121 00:06:31,324 --> 00:06:32,951 براي آقاي "فلگ" ؟ 122 00:06:36,246 --> 00:06:38,457 به هر حال اين پايين کلّي خبر هست 123 00:06:38,540 --> 00:06:40,459 ... يکي بايد از اين مکان مراقبت کنه 124 00:06:40,542 --> 00:06:42,502 مگه نه ، شيرينم ؟ 125 00:06:42,586 --> 00:06:44,713 اوه ، تو هميشه درست ميگي بابايي 126 00:07:00,979 --> 00:07:03,148 ... خوش اومدي 127 00:07:03,231 --> 00:07:05,192 ... به 128 00:07:05,275 --> 00:07:09,236 بــهــشــت 129 00:07:36,236 --> 00:07:42,236 Bahador. Kazemian : ترجمه و زيرنويس Bahador_1470@Yahoo. Com 130 00:07:42,536 --> 00:07:44,736 Instagram : Bahador. Kazemian Telegram : Bahador_Kazemian 131 00:07:45,524 --> 00:07:47,400 ... هي "وايزک" ، اگر صداي منو ميشنوي 132 00:07:47,484 --> 00:07:48,610 استو" هستم" 133 00:07:48,693 --> 00:07:50,195 فقط از جات تکون نخور رفيق ، خب ؟ 134 00:07:50,278 --> 00:07:51,530 ما ميايم دنبالت 135 00:07:51,613 --> 00:07:53,281 گرم بمون ، يا حداقل سعي کن گرم بموني 136 00:07:53,365 --> 00:07:55,367 اگر ميتوي به هر طريقي ... موقعيتِت رو به ما اطلاع بدي 137 00:07:55,450 --> 00:07:58,411 بوقي يا نورِ چراغ قوّه‌اي يا هر چيز ديگه اي 138 00:07:58,495 --> 00:08:00,914 ـ زود باش ـ چيه ؟ 139 00:08:00,997 --> 00:08:02,582 لباسهات 140 00:08:02,666 --> 00:08:04,417 "ما پيدات خواهيم کرد "وايزک 141 00:08:04,501 --> 00:08:06,545 مطمئن باش ، پيدات ميکنيم 142 00:08:19,307 --> 00:08:20,934 "هاوک" 143 00:08:21,017 --> 00:08:22,894 فرار کن 144 00:08:30,485 --> 00:08:32,529 اگر باورشون نشه چي ؟ 145 00:08:32,612 --> 00:08:33,864 چي ؟ 146 00:08:33,947 --> 00:08:36,199 اگر حرف مارو باور نکنن چي ؟ 147 00:08:36,283 --> 00:08:38,618 هرولد" ، ما در اين مورد صحبت کرديم" 148 00:08:38,702 --> 00:08:40,954 ما ميتونيم بريم 149 00:08:41,037 --> 00:08:42,914 امشب ، الان 150 00:08:42,998 --> 00:08:45,250 ما نميريم 151 00:08:46,209 --> 00:08:47,878 به خاطرِ "جو" ؟ 152 00:08:47,961 --> 00:08:49,754 (به خاطرِ اون(فلگ 153 00:08:51,214 --> 00:08:53,133 ... "گوش کن "هرولد 154 00:08:53,216 --> 00:08:55,302 ما نميتونيم اين کارو خراب کنيم 155 00:08:56,636 --> 00:08:58,930 ميفهمي ؟ 156 00:08:59,014 --> 00:09:01,808 نميتونيم اون رو نااميد کنيم 157 00:09:02,851 --> 00:09:07,903 هي ، گوش کنيد ، همه نگهبانهايي که شيفت نيستن به آمفي تئاتر ، همين الان 158 00:09:07,939 --> 00:09:09,608 راه افتادم 159 00:09:09,691 --> 00:09:12,277 ـ دريافت شد ـ دارم ميام 160 00:09:12,360 --> 00:09:14,487 تا حالا شنيدي که کسي به سينه‌ي خودش شليک کنه ؟ 161 00:09:14,571 --> 00:09:16,573 نوريس" ميگه بيشتر از اون چيزي" که فکرش رو ميکني پيش مياد 162 00:09:16,656 --> 00:09:18,700 گفت در فوريت هاي پزشکي که بوده چند مورد اينجوري ديده 163 00:09:18,783 --> 00:09:20,827 در زنان شايع‌تره امّا اتفاق ميافته 164 00:09:20,911 --> 00:09:25,446 "من به خوبي نميشناختمِش ، اما "وايزک به نظر من آدم اهلِ خودکُشي نميومد 165 00:09:25,498 --> 00:09:27,584 ، خب ، بخوام باهات صادق باشم ... بعد از چيزايي که ما از سر گذرونديم 166 00:09:27,667 --> 00:09:29,002 من تعجب ميکنم که بيشتر از موارد نميبينيم 167 00:09:29,085 --> 00:09:31,129 آره ، گمون کنم 168 00:09:32,505 --> 00:09:34,674 به نظر ميرسه ميخواي چيزي بگي 169 00:09:34,758 --> 00:09:36,927 فقط اينکه... اون مرد بيچاره اي ... که در جاده پيدا کرديم 170 00:09:37,010 --> 00:09:38,386 ... به ما گفت شيطان داره مياد 171 00:09:38,470 --> 00:09:40,263 و بعد يکي از نگهبانهامون ميميره 172 00:09:40,347 --> 00:09:43,391 فکر ميکني اين يه اتفاقه ؟ 173 00:09:45,101 --> 00:09:47,437 فکر کنم ميتونه وسوسه انگيز باشه که باور کنيم همه اينها به هم ربط داره 174 00:09:47,520 --> 00:09:50,815 امّا نميدونم ، اين لزوماً باعث نميشه که اينطور باشه 175 00:09:50,899 --> 00:09:52,484 هي "استو" ، "نوريس" صحبت ميکنه 176 00:09:52,567 --> 00:09:54,110 برو به موجِ سه 177 00:09:54,194 --> 00:09:56,029 بله ، "استو" هستم 178 00:09:56,112 --> 00:09:59,032 گفتي که ميخواي به محض رسيدن "لادر" خبرت کنم 179 00:10:05,330 --> 00:10:07,499 واقعيت داره ؟ 180 00:10:08,750 --> 00:10:10,919 وايزک" ؟" 181 00:10:11,002 --> 00:10:13,463 "آره ، درسته "هرولد 182 00:10:13,546 --> 00:10:15,674 متاسفم ، ميدونم که دوستِت بود 183 00:10:20,345 --> 00:10:22,681 ... امکان... هيچ احتمالي وجود نداره 184 00:10:22,764 --> 00:10:26,142 ... اين... ميدوني... يه تصادف بوده باشه... اون داشته 185 00:10:26,226 --> 00:10:29,688 با اسلحه مسخره بازي در مياورده و اشتباهي از دستش در رفته ؟ 186 00:10:29,771 --> 00:10:31,356 ... آره ، اين 187 00:10:31,439 --> 00:10:33,858 اين يه احتماله ، آره 188 00:10:51,001 --> 00:10:54,337 راهِ بزدل‌ها براي خروج از شرايطِ سخته 189 00:10:54,421 --> 00:10:56,089 ... ببين "هرولد" طبيعيه که ناراحت باشي 190 00:10:56,172 --> 00:10:58,508 ... هي ميدوني... اون در فکر باز کردن يه 191 00:10:58,591 --> 00:11:02,512 ... درايو-اين" در اينجا بود که فيلمهاي قديمي" [جايي که افراد از داخل ماشين فيلم تماشا ميکنن] 192 00:11:02,595 --> 00:11:04,597 که تو خونه ها پيدا ميکرديم رو نمايش بده 193 00:11:04,681 --> 00:11:07,350 هي ، شايد من بايد... من بايد اين کارو بکنم 194 00:11:07,434 --> 00:11:10,103 ميدوني ، به همه دليلي ... بدم که دور هم جمع بشن 195 00:11:10,186 --> 00:11:11,396 به عنوان يک جامعه 196 00:11:11,479 --> 00:11:14,441 آره ، من فکر ميکنم اين ايده‌ي عالي‌ايه 197 00:11:16,192 --> 00:11:17,444 آره 198 00:11:24,784 --> 00:11:32,503 بهت گفتم تا وقتي که از اون بالا جواب مثبت نگرفتيم هيچ کاري در مورد "مرد تاريکي" نکنين 199 00:11:32,542 --> 00:11:34,294 و شماها چي کار ميکنين ؟ 200 00:11:34,377 --> 00:11:36,296 ميريد و جاسوس ميفرستيد 201 00:11:36,379 --> 00:11:38,381 شماها قصد دارين که جنگ راه بندازين ؟ 202 00:11:40,383 --> 00:11:42,761 چرا اين کارو کردي ؟ 203 00:11:42,844 --> 00:11:45,597 فکر کردي چه اتفاقي ميافته ؟ 204 00:11:45,680 --> 00:11:47,891 بعد از همه چيزهايي که ديدين 205 00:11:47,974 --> 00:11:50,977 ... بعد از همه چيزهايي که پشت سر گذاشتين 206 00:11:51,061 --> 00:11:52,729 ... ميدوني 207 00:11:52,812 --> 00:11:54,731 اون ميتونه شمارو ببينه 208 00:11:54,814 --> 00:11:56,941 ميتونه ببينه چي کار کردين 209 00:12:01,529 --> 00:12:04,115 خداي من 210 00:12:05,825 --> 00:12:08,703 ... "نيک" 211 00:12:08,787 --> 00:12:10,997 تو قرار بود صداي من باشي 212 00:12:11,081 --> 00:12:14,000 ... خدا گفت تو هستي 213 00:12:14,084 --> 00:12:16,836 ... و حالا داري ميگي که 214 00:12:16,920 --> 00:12:19,672 شماها جاسوس فرستادين 215 00:12:19,756 --> 00:12:23,009 ... بني اسرائيل جاسوساني رو به کنعان فرستاد 216 00:12:23,093 --> 00:12:26,596 و اين باعث شد 40 سال در بيابان سرگردون بشن 217 00:12:28,723 --> 00:12:32,310 حدس ميزنم خواهيم فهميد که شما چي ساختين 218 00:12:53,081 --> 00:12:56,042 اوه بابايي ، آماده‌اي ؟ 219 00:12:56,126 --> 00:12:58,086 تو خيلي سکسي هستي 220 00:12:58,169 --> 00:13:02,906 آره ، انقدر زياد که دلم ميخواد ببرمت خونه‌مون تا با پدر و مادرم آشنا بشي 221 00:13:02,966 --> 00:13:04,551 ... اما من اين باسن رو انقدر دوست دارم که 222 00:13:04,634 --> 00:13:06,511 ... که ميخوام تورو به يه 223 00:13:09,013 --> 00:13:11,850 ؟ "Y" دينا" با" 224 00:13:11,933 --> 00:13:13,143 خجالتي نباش 225 00:13:13,226 --> 00:13:15,145 بيا و يه مقدار لذّت ببر شيرينم 226 00:13:15,228 --> 00:13:17,188 زود باش ، هرزه‌ي من کجاست ؟ 227 00:13:17,272 --> 00:13:18,565 برات يه سورپرايز دارم 228 00:13:18,648 --> 00:13:20,900 ـ نه بابا ... ـ هي عزيزم 229 00:13:20,984 --> 00:13:22,485 من يه چيزي برات روي مبل گذاشتم 230 00:13:22,569 --> 00:13:25,238 ـ چطوره هر کدوم رو که دوست داري انتخاب کني ؟ ـ اوه وسايل بازي ؟ 231 00:13:25,321 --> 00:13:27,532 ـ برات سورپرايز دارم ـ براي بچه يه اسباب بازي جديد گرفتي ؟ 232 00:13:27,615 --> 00:13:28,825 آره ، من يه اسباب بازي جديد برات گرفتم بابايي 233 00:13:28,908 --> 00:13:30,285 اوه ، آره 234 00:13:30,368 --> 00:13:32,579 اوه آره ، چيزي که ميبيني رو دوست داري ؟ 235 00:13:32,662 --> 00:13:34,164 اوه ، بس کن 236 00:13:34,247 --> 00:13:36,207 بدجوري ميخوام باهات بخوابم 237 00:13:36,291 --> 00:13:37,625 اوه ، تو خيلي جذّابي 238 00:13:37,709 --> 00:13:39,419 تو خيلي جذّابي 239 00:13:39,502 --> 00:13:41,337 اوه خدايا ، اوه 240 00:13:41,421 --> 00:13:44,424 اونو نگاه کن 241 00:13:44,507 --> 00:13:48,344 تو يه هديه‌ي کوچولوي خوشمزه نيستي ؟ 242 00:13:48,428 --> 00:13:49,554 شماها همديگه رو ميبوسيد ؟ 243 00:13:49,637 --> 00:13:52,182 اوه آره 244 00:13:52,265 --> 00:13:53,600 خيلي خب 245 00:13:53,683 --> 00:13:55,268 لعنتي 246 00:13:55,351 --> 00:13:56,561 اوه عزيزم 247 00:13:56,644 --> 00:13:58,730 منم ميتونم وارد بشم ؟ 248 00:14:00,190 --> 00:14:05,183 اوه آره ، من بايد تورو براي آقاي "فلگ" ميزون و آروم کنم 249 00:14:07,655 --> 00:14:09,032 صبر کن ، چي ؟ 250 00:14:11,242 --> 00:14:15,664 اوه ، ميدوني که آقاي "فلگ" وقتي که آرومي خيلي بهتر تحملِّت ميکنه 251 00:14:15,668 --> 00:14:16,539 خب ، خب ، خب ، خب ، خب 252 00:14:16,623 --> 00:14:18,458 يه لحظه صحبت دوتايي داريم 253 00:14:18,541 --> 00:14:20,085 ممکنه اين کارو نکنيم ، لطفاً ؟ 254 00:14:20,089 --> 00:14:22,962 چي ؟ خب ، ميدوني که ... زمانِ مهمي در مسابقاته 255 00:14:23,046 --> 00:14:25,215 و تو بايد قبل از ديدنِ مرد خودت رو درست کني 256 00:14:25,298 --> 00:14:29,219 من... من... من بهت بيشتر ... از... پنج بار بهت گفتم 257 00:14:29,302 --> 00:14:31,429 ... وقتي حرف "فلگ"رو وسط ميکشي خوشم نمياد 258 00:14:31,512 --> 00:14:32,889 ـ مخصوصاً وقتي ميخوايم با هم باشيم ، خب ؟ ـ اوه ، درسته 259 00:14:32,972 --> 00:14:33,932 ميبيني ، فراموش کردم 260 00:14:34,015 --> 00:14:36,225 من نبايد بگم آقاي "فلگ" ، درسته ؟ 261 00:14:36,228 --> 00:14:36,392 هيس 262 00:14:36,476 --> 00:14:38,311 خب ، لطفاً از گفتنِ اسمش دست بردار 263 00:14:38,394 --> 00:14:39,729 ـ باشه ، باشه ... ـ بايد از به زبون آوردن اسمش دست برداري 264 00:14:39,812 --> 00:14:40,897 ... ـ يا اين ـ باشه ، خيلي خب 265 00:14:40,980 --> 00:14:42,315 ـ باشه ، باشه ـ بيا ادامه بديم 266 00:14:42,398 --> 00:14:43,775 بيا ادامه بديم 267 00:14:43,858 --> 00:14:45,485 ... ـ اين ـ نه ؟ 268 00:14:45,568 --> 00:14:47,987 اوه ، اه... لعنت 269 00:14:48,071 --> 00:14:49,322 حالا من مثل شناورهايِ باديِه تو استخر شُل شدم 270 00:14:49,405 --> 00:14:51,407 چي شده بابايي ؟ 271 00:14:51,491 --> 00:14:53,826 اون... اون هميشه همين کارو ميکنه ، عصباني کننده‌ست 272 00:14:53,910 --> 00:14:55,954 واي نه ، اوه 273 00:14:58,081 --> 00:15:00,041 اوه مرد 274 00:15:00,124 --> 00:15:02,001 اون خيلي دوست داشتنيه 275 00:15:02,085 --> 00:15:04,003 آره ، بيا پيشِ ماماني 276 00:15:08,258 --> 00:15:09,634 ... فقط کافيه اسم "فلگ"رو بياري 277 00:15:09,717 --> 00:15:12,427 و اون مثل يه سگِ درحالِ مدفوع کردن شروع به لرزيدن ميکنه 278 00:15:13,763 --> 00:15:16,140 هي بابايي ، اين اتفاق ميافته يا چي ؟ 279 00:15:16,224 --> 00:15:19,351 آره ، فقط... يه ثانيه ديگه ميام بيرون ، اين اتفاق ميافته 280 00:15:20,228 --> 00:15:25,555 خب ، من داشتم به اين فکر ميکردم که اگر اين اتفاق در حال حاضر نميافته 281 00:15:25,566 --> 00:15:28,987 و يه کم وقت داريم ، شايد بتونيم بريم خريد 282 00:15:32,699 --> 00:15:34,200 آره ، ديگه اميدي به اين اتفاق نيست 283 00:15:34,284 --> 00:15:35,994 بيايد بريم خريد 284 00:15:59,058 --> 00:16:01,978 اوه مرد 285 00:16:02,061 --> 00:16:05,648 اوه عزيزم 286 00:16:10,153 --> 00:16:15,366 اوه ، مردم ، شرکت کنندگان مراحل مقدماتي رو تشويق کنين ، هان ؟ 287 00:16:15,450 --> 00:16:20,194 ... اوه و اين فقط يه يادآوري دوستانه‌ست 288 00:16:20,204 --> 00:16:24,167 براي ثبت شرط بندي‌هاتون براي رويداد اصلي فقط چند دقيقه وقت مونده 289 00:16:24,250 --> 00:16:26,753 ... خب فکر ميکنم همين ديشب بود که 290 00:16:26,836 --> 00:16:31,507 يه مردي رو داشتيم که يه دخترِ ارضاکننده تازه برنده شد 291 00:16:31,591 --> 00:16:33,593 ... هان ؟ و فکر ميکنم 292 00:16:33,676 --> 00:16:37,013 يک هزار گلوله کاليبر 50 هم بود ، هزار تا [نوعي گلوله بسيار قوي] 293 00:16:37,096 --> 00:16:39,932 ـ اوه ممنون ... ـ دفعه بعد مردم 294 00:16:40,016 --> 00:16:42,727 ـ ميتونيد اون شما باشيد ـ چرا من نباشم ؟ 295 00:16:42,810 --> 00:16:45,646 چرا من نباشم ؟ چرا من نباشم ؟ 296 00:16:45,730 --> 00:16:47,315 چرا من نباشم ؟ 297 00:16:47,398 --> 00:16:48,733 اون يارو گندهِه رو اون پايين ميبيني ؟ 298 00:16:48,816 --> 00:16:50,818 اونکه ريش داره ؟ 299 00:16:54,197 --> 00:16:56,032 اوه آره ، گمون کنم ، چرا ؟ 300 00:16:56,115 --> 00:16:58,659 در حال اومدن به اينجا با دو نفر برخورد کردم 301 00:16:58,743 --> 00:17:01,454 خب ، من اونهارو "دو احمق(گُنگ)" صدا ميزنم 302 00:17:01,537 --> 00:17:03,706 يکيشون گُنگ بود ، يعني اينجوري ... که نه ميتونست حرف بزنه 303 00:17:03,790 --> 00:17:08,876 نه ميتونست بشنوه ، اون يکي مثل يه عقب افتاده گنگ بود 304 00:17:08,878 --> 00:17:12,382 چه زوجي تشکيل داده بودن ، مثل يه فيلم لعنتي از "ريچارد پرايِر" خنده دار بود [استندآپ کمدين و بازيگر آمريکايي] 305 00:17:15,134 --> 00:17:17,804 من تقريباً مطمئنم اون يارو گندهِه همون عقب افتاده‌ست 306 00:17:20,973 --> 00:17:23,184 ... فکر ميکنم اين فرصت خوبيه که 307 00:17:23,267 --> 00:17:28,064 برخي از مهمانانِ ويژه که در تماشاگران داريم رو معرفي کنيم 308 00:17:28,147 --> 00:17:31,067 "من شايعه اي شنيدم که "لويد هنريد 309 00:17:31,150 --> 00:17:32,902 ـ اوه عزيزم ... ـ در برنامه‌ي شلوغ خودش وقت گذاشته تا 310 00:17:32,985 --> 00:17:34,612 امشب با ما باشه 311 00:17:34,695 --> 00:17:39,826 ... لويد" ، چطوره يه قدم جلو بياي و بذاري " 312 00:17:39,909 --> 00:17:42,870 ... ما قدرداني‌مون رو نشون بديم 313 00:17:42,954 --> 00:17:45,581 قدرداني به شما و براي هر آنچه که به ما داده‌ايد 314 00:17:45,665 --> 00:17:47,959 آره 315 00:17:48,042 --> 00:17:49,627 اوه آره 316 00:17:52,922 --> 00:17:55,133 ـ آره ـ آره 317 00:17:55,216 --> 00:17:57,135 ـ اونها دارن در مورد من صحبت ميکنن ... ـ اوه عزيزم 318 00:17:57,218 --> 00:17:58,761 يه چيز کوچيک رو صورتِت هست 319 00:18:00,471 --> 00:18:01,848 ميدونيد که اون چيه 320 00:18:01,931 --> 00:18:05,101 زمانِ رويداد اصلي ماست 321 00:18:05,184 --> 00:18:08,104 آره 322 00:18:08,187 --> 00:18:10,857 ... اما اوّل ، چند کلمه از حاميِ ما 323 00:18:10,940 --> 00:18:13,526 ... ولينعمتِ ما ، کسي 324 00:18:13,609 --> 00:18:15,319 ... که همه اينها رو ممکن ميکنه 325 00:18:15,403 --> 00:18:19,198 ... بزرگترين مردي که جهان تا به حال شناخته 326 00:18:19,282 --> 00:18:21,159 ... پدرِ آينده 327 00:18:21,242 --> 00:18:25,037 "آقاي "رَندال فلگ 328 00:18:25,121 --> 00:18:27,165 آره 329 00:18:34,922 --> 00:18:36,591 کاري کنيد در پنت هاوس صداي شما رو بشنوه 330 00:18:54,692 --> 00:18:56,152 آره 331 00:18:56,235 --> 00:18:57,987 آره 332 00:19:05,203 --> 00:19:07,497 ... در دنيايي که وجود داشت 333 00:19:07,580 --> 00:19:12,083 ... اونها بهتون ميگفتن عشق به خشونت اشتباهه 334 00:19:14,003 --> 00:19:18,457 بهتون ميگفتن دوست داشتن ... رابطه جنسيِ اشتباهه 335 00:19:20,968 --> 00:19:25,586 به شما ميگفتن که بيشتر خواستن اشتباهه 336 00:19:28,434 --> 00:19:32,730 خب ، من ميگم زمانِ اونها رو به اتمامِه 337 00:19:32,813 --> 00:19:36,567 زمان ما شروع شده 338 00:19:38,861 --> 00:19:40,613 ... شهروندان "وگاس" جديد 339 00:19:40,696 --> 00:19:44,116 ... خوش آمديد به 340 00:19:44,200 --> 00:19:46,369 آزادي 341 00:19:47,995 --> 00:19:50,915 آره 342 00:19:50,998 --> 00:19:52,250 آره 343 00:20:05,012 --> 00:20:09,608 خب ، کي ميتونيم مرد طبقه بالارو ملاقات کنيم ؟ 344 00:21:09,118 --> 00:21:11,162 تو به من تعلق داري 345 00:21:17,209 --> 00:21:20,212 قدرت ساحره‌ي پير داره کم ميشه 346 00:21:21,631 --> 00:21:25,468 ... حالا ميتونم تورو در اونجا ببينم 347 00:21:25,551 --> 00:21:28,179 (حتي بدون اسباب بازيت(پِلَنچِت 348 00:21:29,722 --> 00:21:31,724 برات چه اهميّتي داره ؟ 349 00:21:33,267 --> 00:21:35,311 تو منو به "هرولد" دادي 350 00:21:37,980 --> 00:21:40,524 اين کاريه که من کردم ؟ 351 00:21:41,567 --> 00:21:44,528 "نه... "ندين 352 00:21:45,988 --> 00:21:48,199 من بهت هدف دادم 353 00:21:51,494 --> 00:21:53,746 ما در اين با هم هستيم 354 00:21:53,829 --> 00:21:55,873 هميشه 355 00:21:56,832 --> 00:21:59,502 ... از لحظه اي که تورو پيدا کردم 356 00:21:59,585 --> 00:22:01,295 ... دوازده ساله 357 00:22:01,379 --> 00:22:05,549 ... تو اون خونه دولتي زندگي ميکردي 358 00:22:05,633 --> 00:22:07,718 هيچ دوستي در دنيا نداشتي 359 00:22:10,638 --> 00:22:12,556 به جز من 360 00:22:12,640 --> 00:22:15,601 من دوست تو بودم ، نبودم ؟ 361 00:22:19,105 --> 00:22:21,232 من تو رو به هيچکس ندادم 362 00:22:22,525 --> 00:22:24,777 تو ميدوني که متعلق به چه کسي هستي 363 00:22:26,821 --> 00:22:29,156 تو متعلق به مني 364 00:22:29,240 --> 00:22:32,034 فقط... من 365 00:22:50,886 --> 00:22:52,346 خب اونها چه فکري ميکنن ؟ 366 00:22:52,430 --> 00:22:53,889 ... دقيقاً همون چيزي که من باعث شدم فکر کنن 367 00:22:53,973 --> 00:22:56,600 وايزک" نميتونسته با شرايط" کنار بياد ، به خودش شليک کرده 368 00:22:56,684 --> 00:22:59,103 چي انقدر فوري بود ؟ اينو بعداً هم ميتونستي بهم بگي 369 00:22:59,186 --> 00:23:00,855 ... اوه ، درسته ، براي اينکه يه کسي مثل تو 370 00:23:00,938 --> 00:23:03,482 خطر ديده شدن با يکي مثل منو بپذيره حتماً بايد چيزِ فوري‌اي باشه 371 00:23:03,566 --> 00:23:05,151 "اوه خدا ، "هرولد 372 00:23:05,234 --> 00:23:06,569 مجبور نبودي اون رو بکشي 373 00:23:06,652 --> 00:23:08,654 چي ؟ 374 00:23:08,738 --> 00:23:11,115 مجبور نبودي بکشيش 375 00:23:12,158 --> 00:23:13,576 ... من ميتونستم 376 00:23:15,911 --> 00:23:17,246 ميتونستي چي کار کني ؟ 377 00:23:17,329 --> 00:23:19,415 ميتونستم باهاش صحبت کنم 378 00:23:19,498 --> 00:23:21,333 ميتونستم... چيزي بگم 379 00:23:21,417 --> 00:23:22,960 اون به من گوش ميکرد 380 00:23:29,258 --> 00:23:31,510 من دوستش بودم 381 00:23:31,594 --> 00:23:33,471 و اون به من گوش ميکرد 382 00:23:42,730 --> 00:23:45,816 "من دوستِت هستم... "هرولد 383 00:23:57,286 --> 00:23:59,830 "اوه نه ، "هرولد 384 00:24:01,957 --> 00:24:04,001 هرولد" ؟" 385 00:24:06,712 --> 00:24:10,633 نه وقتي انقدر به هدفِ‌مون نزديک هستيم ، هوم ؟ 386 00:24:11,592 --> 00:24:13,511 ما تقريباً ديگه رسيديم 387 00:24:15,471 --> 00:24:17,348 بعد ميريم پيشِ اون 388 00:24:20,601 --> 00:24:23,229 حالا يادت مياد ؟ 389 00:24:35,991 --> 00:24:37,535 ـ هي ، سلام "ـ سلام ، اوه "فرني 390 00:24:37,618 --> 00:24:39,411 سلام 391 00:24:39,495 --> 00:24:41,121 ـ چه خوب که تورو اينجا ميبيبنم ... ـ من 392 00:24:41,205 --> 00:24:42,706 در واقع دنبال تو بودم 393 00:24:42,790 --> 00:24:44,542 ـ واقعاً ؟ ـ شنيدم که داري اين سمتي مياي 394 00:24:44,625 --> 00:24:47,378 ـ کي اينو گفت ؟ ـ نميدونم ، يکي در مرکز 395 00:24:47,461 --> 00:24:49,588 ... ام 396 00:24:49,672 --> 00:24:52,258 من خيلي خيلي به خاطر "وايزک" متاسفم 397 00:24:54,760 --> 00:24:56,720 ... ممنون ، اوه 398 00:24:56,804 --> 00:24:58,764 مطمئناً اون دلايل خودش رو داشته 399 00:25:01,517 --> 00:25:03,936 ميخواي براي شام بياي پيش ما ؟ 400 00:25:04,019 --> 00:25:07,106 من و "استو" دوست داريم که براي شام مهمون ما باشي 401 00:25:07,189 --> 00:25:08,232 آره ، آره ، حتماً 402 00:25:08,315 --> 00:25:10,234 ـ اه ، بذار يه زماني براش پيدا کنيم ـ عاليه 403 00:25:10,317 --> 00:25:12,111 فردا چطوره ؟ منظورم اينه که ميدونم مشغول نيستي 404 00:25:12,194 --> 00:25:13,946 من با کسي زندگي ميکنم که برنامه نگهباني رو تنظيم ميکنه 405 00:25:14,029 --> 00:25:15,447 اوه ، يادمه 406 00:25:15,531 --> 00:25:17,825 يادمه ، يادمه 407 00:25:17,908 --> 00:25:20,578 يادم هست ، ام... فردا عاليه 408 00:25:20,661 --> 00:25:22,621 ـ عاليه ـ آره 409 00:25:22,705 --> 00:25:24,415 ـ پس فردا ، باشه ـ فردا 410 00:25:24,498 --> 00:25:26,417 هيچي به جز اشتهات نيار 411 00:25:26,500 --> 00:25:28,419 ـ نميارم ، باشه ـ عاليه ، باشه 412 00:25:28,502 --> 00:25:30,129 اوه ببخشيد 413 00:25:30,212 --> 00:25:31,755 مشکلي نيست 414 00:25:31,839 --> 00:25:33,465 ـ خداحافظ ـ ناجور شد 415 00:25:33,549 --> 00:25:34,800 خداحافظ 416 00:25:34,884 --> 00:25:36,802 بعداً ميبينمت 417 00:25:54,695 --> 00:25:56,071 سلام 418 00:25:57,072 --> 00:25:58,240 سلام 419 00:26:00,075 --> 00:26:01,577 ... شايد بخواي عقب بايستي 420 00:26:01,660 --> 00:26:04,121 تو اين کار خيلي مهارت ندارم 421 00:26:06,206 --> 00:26:08,918 خب ، من يه خواهشي ازت دارم 422 00:26:09,001 --> 00:26:10,502 چه خبره ؟ 423 00:26:10,586 --> 00:26:12,171 من "هرولد"رو براي شام دعوت کرده‌ام 424 00:26:12,254 --> 00:26:15,257 و ميخواي که من "کَسِرول"رو درست کنم [نوعي غذا با دستورپخت‌هاي بسيار متنوع] 425 00:26:17,051 --> 00:26:19,261 ميخوام خونه‌اش رو بگردي 426 00:26:20,262 --> 00:26:21,680 ببخشيد ؟ 427 00:26:21,764 --> 00:26:23,432 فقط... ما مشغول نگهش ميداريم 428 00:26:24,683 --> 00:26:26,101 ... ميخواي که من 429 00:26:26,185 --> 00:26:28,103 ـ دزدکي وارد خونه "هرولد" بشم ؟ ـ آره 430 00:26:28,187 --> 00:26:30,064 و بگرديش 431 00:26:30,147 --> 00:26:32,107 دقيقاً دنبال چي بگردم ؟ 432 00:26:33,901 --> 00:26:35,819 مطمئن نيستم دقيقاً 433 00:26:35,903 --> 00:26:39,615 امّا "لري"... من نگران اون هستم 434 00:26:40,616 --> 00:26:43,118 فکر ميکنم در حال برنامه ريزي براي چيزِ بدي باشه 435 00:26:44,453 --> 00:26:47,790 ... ـ ميدونم ديوونگي به نظر مياد ... ـ خب ، من 436 00:26:48,791 --> 00:26:51,794 ديوونگي به نظر نميرسه 437 00:26:51,877 --> 00:26:53,504 اون يه چيزيش ميشه 438 00:26:53,587 --> 00:26:55,673 منظورم اينه که وقتي اولين بار باهاش ملاقات کردم احساسِش کردم 439 00:26:55,756 --> 00:26:58,342 ... حتي "جو" ، اونم 440 00:26:59,385 --> 00:27:00,803 ديوونگي به نظر نمياد 441 00:27:00,886 --> 00:27:02,554 استو" نظرش چيه ؟" 442 00:27:05,599 --> 00:27:07,267 "چون بهش چيزي نگفتي "فرني 443 00:27:07,351 --> 00:27:08,519 البته که نگفتي 444 00:27:08,602 --> 00:27:10,896 اگر بدونه تَضادِ منافع به حساب مياد 445 00:27:10,980 --> 00:27:13,524 اون کاپيتان نگهبانيِ شبانه‌ست 446 00:27:13,607 --> 00:27:15,567 ... ببين ، وقتي "هرولد" به خونه‌ي ما برسه 447 00:27:15,651 --> 00:27:17,486 ... من با بي‌سيمِ "استو" باهات تماس ميگيرم 448 00:27:17,569 --> 00:27:19,697 و ميدونم که "هرولد" هم ... بي‌سيم نگهبانيِ شبانه داره 449 00:27:19,780 --> 00:27:21,991 به همين دليل ما از کانال هاي خصوصي استفاده ميکنيم 450 00:27:22,074 --> 00:27:23,492 ... و بعد وقتي که شام داره تموم ميشه 451 00:27:23,575 --> 00:27:25,494 دوباره باهات تماس ميگيريم 452 00:27:25,577 --> 00:27:27,663 خب ؟ 453 00:27:31,417 --> 00:27:32,584 آره 454 00:27:32,668 --> 00:27:34,586 ... هي ، ام 455 00:27:34,670 --> 00:27:37,423 وقتي تبر رو تاب ميدي دست بالاييت رو ... جوري بيار پايين که به دست پايينيت برسه 456 00:27:37,506 --> 00:27:40,718 اينجوري ديگه خيلي دستهات به سوزش نميافته 457 00:27:40,801 --> 00:27:43,386 مثل چوبِ بيسبال 458 00:27:42,970 --> 00:27:44,430 "ممنون "لري 459 00:27:44,513 --> 00:27:45,889 ممنون 460 00:28:05,826 --> 00:28:07,244 جو" ؟" 461 00:28:10,205 --> 00:28:11,540 جو" ؟" 462 00:28:11,623 --> 00:28:13,959 بيا ، ناهار آماده‌ست 463 00:28:14,043 --> 00:28:16,378 اگر عجله نکني خودم ميخورم 464 00:28:20,215 --> 00:28:21,800 جو" ؟" 465 00:28:30,142 --> 00:28:31,226 "جو" 466 00:28:49,661 --> 00:28:50,996 "جو" 467 00:28:53,082 --> 00:28:54,500 ... شما پسرِ من 468 00:28:54,583 --> 00:28:56,126 پسرِ کوچولو رو نديدي ؟ 469 00:29:06,595 --> 00:29:09,348 اوه خدارو شکر 470 00:29:09,431 --> 00:29:11,391 جو" ، تو نميتوني همچين کاري بکني" 471 00:29:11,475 --> 00:29:13,894 تو نبايد اينجوري فرار کني 472 00:29:13,977 --> 00:29:17,523 منظورم اينه که اينجوري حتّي به خونه‌ي مادر "ابيگيل" هم نميتوني بياي ، خب ؟ 473 00:29:17,606 --> 00:29:20,317 ـ خيلي نگران شدم ـ در اين مورد متاسفم 474 00:29:20,400 --> 00:29:21,860 ... فکر ميکنم اين تقصير منه 475 00:29:21,944 --> 00:29:25,030 امّا داشتيم با صحبت کردن اوقات خوشي رو سپري ميکرديم 476 00:29:25,114 --> 00:29:27,199 فکر ميکنم گذر زمان رو متوجه نشديم 477 00:29:27,282 --> 00:29:29,159 ـ اون با شما صحبت کرد ؟ ... ـ بله ، خب ، صحبت کردن داريم 478 00:29:29,243 --> 00:29:31,453 تا صحبت کردن 479 00:29:32,955 --> 00:29:35,541 چيزي هست که لازم باشه من بدونم ؟ 480 00:29:35,624 --> 00:29:37,501 اسمش شايد ؟ 481 00:29:37,584 --> 00:29:39,670 نه ، ما تا اين حد نرسيديم 482 00:29:39,753 --> 00:29:42,756 ميدوني که ذهن اون به هم ... ريخته و پر از چيزهاييه که 483 00:29:42,840 --> 00:29:45,217 هيچ کودکي هيچوقت نبايد ببينه 484 00:29:47,886 --> 00:29:50,305 ـ تو پيانو ميزني ؟ ... ـ اوه 485 00:29:50,389 --> 00:29:53,225 نه 486 00:29:53,308 --> 00:29:55,018 ... يکي از 487 00:29:55,102 --> 00:29:58,313 هر چند يکي از يتيم خونه‌هايي که توش بودم يکي از اينها داشت 488 00:29:58,397 --> 00:30:00,691 فکر کردم اين نشون از اين ... داره که ميدوني... اينکه 489 00:30:00,774 --> 00:30:04,653 ... اونجا از بقيه جاها متفاوت خواهد بود... اما 490 00:30:04,736 --> 00:30:06,655 ... معلوم شد 491 00:30:06,738 --> 00:30:10,701 موسيقي نميتونه مانعِ مَردُم... از مردم بودن بشه 492 00:30:10,784 --> 00:30:13,871 نه ، نميتونه 493 00:30:15,664 --> 00:30:18,709 شخصاً من از پيانو هيچي نميدونم 494 00:30:18,792 --> 00:30:20,460 وقتي به اينجا رسيدم اينجا بود 495 00:30:20,544 --> 00:30:22,588 ... اما من درش رو باز نگه ميدارم 496 00:30:22,671 --> 00:30:25,174 ... تا کوچولوها وقتي يه کليد رو فشار ميدن 497 00:30:25,257 --> 00:30:27,676 بتونن ببينن داخلش چه خبره 498 00:30:27,759 --> 00:30:29,887 به نظر ميرسه باعث راحتيِ اونها ميشه 499 00:30:38,103 --> 00:30:42,936 ميدونين ، من متوجه شدم که تو و "جو" چقدر خوب با هم سازگاريد ، شما نسبت خوني ندارين 500 00:30:42,941 --> 00:30:45,360 شما واقعاً به خوبي از اين پسر مراقبت ميکني 501 00:30:45,444 --> 00:30:47,779 اينطور نيست که من حق انتخابي داشتم 502 00:30:47,863 --> 00:30:50,782 نه ، شما حق انتخاب داري 503 00:30:50,866 --> 00:30:52,618 شما حق انتخاب داشتي 504 00:30:52,701 --> 00:30:55,120 شما انتخاب کردي که اون رو امن نگه داري 505 00:30:55,204 --> 00:30:57,164 ... شما حق انتخاب داشتي 506 00:30:57,247 --> 00:31:00,083 و انتخاب کردي که اون رو راحت نگه داري 507 00:31:03,378 --> 00:31:05,756 ... همه‌ي ما حق انتخاب داريم 508 00:31:05,839 --> 00:31:07,591 تا وقتي که ديگه نداريم 509 00:31:36,495 --> 00:31:39,100 اگر براي اون مشکلي نداره ، مسئله‌اي نيست ، ساعت 6:00 رو تا فردا جا به جا کن 510 00:31:39,103 --> 00:31:41,579 آره ، خب سه‌شنبه چطور ؟ 511 00:31:42,584 --> 00:31:44,294 ... بله ، ميتوني 512 00:31:44,378 --> 00:31:45,963 سلام 513 00:31:46,046 --> 00:31:47,631 ـ سلام ـ بيا داخل ، حالت چطوره ؟ 514 00:31:47,714 --> 00:31:49,508 ـ خوبم ، تو چطوري ؟ ـ خوش اومدي 515 00:31:49,591 --> 00:31:52,469 ـ خيلي خوشحالم که اين کارو ميکنيم ـ آره 516 00:31:52,552 --> 00:31:55,973 ـ گل و شراب آوردم ـ عاليه ، ممنون 517 00:31:56,056 --> 00:31:58,267 ـ اوه ، اينجا زيباست ـ ممنونم ، آره 518 00:31:58,350 --> 00:31:59,685 بذار... اينها رو ازت بگيرم 519 00:31:59,768 --> 00:32:01,019 ـ آره ـ ميتونم کُتِت رو بگيرم ؟ 520 00:32:01,103 --> 00:32:02,688 اينجا 521 00:32:02,771 --> 00:32:05,023 "اينهارو ميذارم... زيباست ، ممنونم "هرولد 522 00:32:05,107 --> 00:32:07,067 بيا 523 00:32:07,150 --> 00:32:09,361 ـ چطوري ؟ روزت چطور بود ؟ ـ شگفت انگيز ، روز تو چطور بود ؟ 524 00:32:09,444 --> 00:32:10,862 اوه عالي ، خوب بود 525 00:32:10,946 --> 00:32:12,322 شام مهمون داريم ، من بايد برم 526 00:32:12,406 --> 00:32:14,533 ، فکر کنم خودت ميتوتي حلّش کني ببخشيد ، معذرت ميخوام 527 00:32:14,616 --> 00:32:16,118 من... قسم ميخورم که تمام شب پايِ بي‌سيم نباشم 528 00:32:16,201 --> 00:32:18,120 ـ "هرولد" ، چطوري ؟ ـ از ديدنت خوشحالم 529 00:32:18,203 --> 00:32:19,830 ... فقط... روي يه مقدار از گير و گورهاي 530 00:32:19,913 --> 00:32:22,291 وظايف گشت زني کار ميکنم اما... در مورد اونها لازم نيست به تو چيزي بگم 531 00:32:22,374 --> 00:32:24,126 ـ مگه نه ؟ ... ـ لعنت ، الان بايد حتي سخت تر هم 532 00:32:24,209 --> 00:32:25,752 شده باشه حالا که يهويي يه نفر کمتر داريم 533 00:32:25,836 --> 00:32:28,213 ـ آره ـ آره 534 00:32:28,297 --> 00:32:30,590 خب ، من... اينو آوردم 535 00:32:30,674 --> 00:32:33,051 ... نميتونم خوب بودنش رو تضمين کنم اما 536 00:32:33,135 --> 00:32:35,887 به نظر ميرسه مردي که قبلاً صاحب خونه‌ي من بوده يه مجموعه‌دارِ شراب بوده 537 00:32:35,971 --> 00:32:37,556 ـ اوه عاليه ـ باشه 538 00:32:37,639 --> 00:32:40,017 اوه هي "هرولد" ، نظرت چيه ... تو خونه يه نگاهي بندازيم 539 00:32:40,100 --> 00:32:42,477 ـ ببينيم ميتونيم چيزي پيدا کنيم که اونو باهاش باز کنيم ؟ ـ آره 540 00:32:42,561 --> 00:32:46,395 ببينيم ميزبانِ عزيزِ درگذشته‌ي ما برامون چوب پنبه کِشي چيزي گذاشته يا نه 541 00:32:53,822 --> 00:32:55,866 لري" ؟" 542 00:33:04,124 --> 00:33:05,584 لري" صحبت ميکنه" 543 00:33:05,667 --> 00:33:08,211 اون اينجاست ، شروع کن 544 00:33:08,295 --> 00:33:10,547 فهميدم ، الان راه ميافتم 545 00:33:10,630 --> 00:33:12,716 يه بار ديگه بگم که تاکيد کرده باشم 546 00:33:12,799 --> 00:33:14,676 باورم نميشه که راضيم کردي اين کارو بکنم 547 00:33:14,760 --> 00:33:16,720 ـ احساس احمق بودن ميکنم ـ دريافت شد 548 00:33:27,689 --> 00:33:29,941 چي شده ؟ "جو" چيزي شده ؟ 549 00:33:30,025 --> 00:33:32,694 چي ؟ 550 00:33:32,778 --> 00:33:34,613 ... "اوه ، نه ، "جو 551 00:33:34,696 --> 00:33:37,532 جو" خوبه ، اون خوابيده" 552 00:33:40,035 --> 00:33:42,287 ببين ، من بايد باهات صحبت کنم 553 00:33:42,371 --> 00:33:45,957 هيچ امکاني وجود داره که شايد بتونيم بعداً صحبت کنيم ؟ 554 00:33:46,041 --> 00:33:48,543 ... ـ چون من بايد ... ـ من ، من ، من 555 00:33:48,627 --> 00:33:51,797 اون روز تو جادّه که با هم آشنا شديم رو يادته ؟ 556 00:33:51,880 --> 00:33:53,924 اون روز رو يادت مياد ؟ 557 00:33:56,051 --> 00:33:59,429 تصميم گرفتي که ديگه نميخواي تنها باشي 558 00:33:59,513 --> 00:34:01,306 و من هم نميخوام تنها باشم 559 00:34:04,893 --> 00:34:07,312 "من ميخوام که برام يه کاري بکني "لري 560 00:34:11,817 --> 00:34:14,778 ممکنه تو تنها کسي در اين دنيا باشي که بهش اعتماد دارم 561 00:34:21,785 --> 00:34:23,620 صبر کن 562 00:34:23,703 --> 00:34:25,372 صبر کن ، صبر کن ، صبر کن ، صبر کن ، صبر کن 563 00:34:25,455 --> 00:34:27,165 ـ ديگه نميخوام صبر کنم ... ـ خب ، خب ، من 564 00:34:27,249 --> 00:34:29,334 ـ "لري" ، من نميتونم ... ـ من... منظورم اينه که 565 00:34:29,418 --> 00:34:31,420 چرا... چرا الان ؟ 566 00:34:31,503 --> 00:34:33,505 ... تو نميتوني 567 00:34:35,048 --> 00:34:37,092 تو درک نميکني 568 00:34:37,175 --> 00:34:38,510 نميتونم توضيح بدم 569 00:34:38,593 --> 00:34:39,845 نمي... منطقي به نظر نخواهد اومد 570 00:34:39,928 --> 00:34:41,263 "ندين" 571 00:34:41,346 --> 00:34:43,640 "ميخوام با من بخوابي "لري 572 00:34:47,519 --> 00:34:50,856 ... من... تو 573 00:34:51,898 --> 00:34:53,942 تو اينجوري صحبت نميکني 574 00:34:55,569 --> 00:34:59,448 ... ندين"... چي... چي شده ؟ اين" 575 00:34:59,531 --> 00:35:01,533 تو اينجوري نيستي 576 00:35:04,244 --> 00:35:05,704 ... تو منو 577 00:35:05,787 --> 00:35:07,622 تو منو نميخواي ؟ 578 00:35:07,706 --> 00:35:10,208 ... اوه ، من... ميخوام ، منظورم اينه که 579 00:35:12,586 --> 00:35:14,796 فقط اينجوري نه 580 00:35:14,880 --> 00:35:17,716 اين تنها راهيه که هست 581 00:35:17,799 --> 00:35:20,302 من چاره اي ندارم ، تو نميفهمي 582 00:35:20,385 --> 00:35:23,305 "اين تنها راهيه که اون منو رها ميکنه "لري 583 00:35:23,388 --> 00:35:25,724 ... کي ؟ اون کيه ؟ تو کي 584 00:35:25,807 --> 00:35:27,392 اين تنها راهه 585 00:35:27,476 --> 00:35:30,020 لطفاً 586 00:35:30,103 --> 00:35:32,898 "ندين" 587 00:35:32,981 --> 00:35:34,816 ندين" ، گوش کن" 588 00:35:34,900 --> 00:35:38,236 فکر کن ما اين کارو بکنيم و تو فردا ... با احساس پشيموني بيدار بشي 589 00:35:38,320 --> 00:35:41,573 ... و... و احساس کني من ازت سوءِاستفاده کردم 590 00:35:41,656 --> 00:35:45,035 و بعد رابطه مون خراب بشه 591 00:35:46,828 --> 00:35:49,706 منظورم اينه که ما بايد به جو" هم فکر کنيم ، درسته ؟" 592 00:35:50,999 --> 00:35:53,543 و بعد از اين "جو" چه انتخابهايي داره ؟ 593 00:35:54,503 --> 00:35:58,089 البته 594 00:35:58,173 --> 00:36:00,592 نميدونم چه فکري ميکردم 595 00:36:02,636 --> 00:36:05,388 بيا بريم خونه 596 00:36:05,472 --> 00:36:07,724 يه کم بخواب 597 00:36:07,807 --> 00:36:09,851 ميخواي باهات بيام ؟ 598 00:36:09,935 --> 00:36:12,187 خودم ميرم 599 00:36:14,189 --> 00:36:17,275 خيلي ازت ممنونم 600 00:36:39,172 --> 00:36:41,299 ـ به سلامتي بختِ خوب ـ به سلامتي 601 00:36:41,383 --> 00:36:43,176 به سلامتي 602 00:36:43,260 --> 00:36:46,137 بلند شدن ، فقط... کشتي موشکي 603 00:37:34,894 --> 00:37:37,439 اگر من يه کليد بودم ، کجا بودم ؟ 604 00:37:50,118 --> 00:37:53,038 ... اگر من يه کليد بودم 605 00:37:53,121 --> 00:37:54,372 کجا بودم ؟ 606 00:37:54,456 --> 00:37:55,957 ... اون دفعه رو يادت مياد 607 00:37:56,041 --> 00:37:58,126 که تو و "ايمي" منو به "پَلِس پِلِي‌لَند" بردين ؟ 608 00:37:58,209 --> 00:38:01,511 يه شهربازي در حدود 50 کيلومتريِ "اوگانکوئيت"ـه 609 00:38:01,514 --> 00:38:02,005 درسته 610 00:38:02,088 --> 00:38:04,382 و... من حدوداً نه يا ده سالم بود 611 00:38:04,466 --> 00:38:08,418 و ما در حال قدم زدن در ... خيابان اصلي شهربازي بوديم 612 00:38:08,428 --> 00:38:10,430 و من يه بستني فروشي رو ديدم 613 00:38:10,513 --> 00:38:12,432 اول خودم تنهايي وارد شدم 614 00:38:12,515 --> 00:38:15,477 ... و مردي که پشت پيشخوان بود 615 00:38:15,560 --> 00:38:17,562 به سختي حتي منو ميديد 616 00:38:17,646 --> 00:38:19,064 مثل اينکه اصلاً اونجا نبودم 617 00:38:19,147 --> 00:38:21,024 ... و بعد 618 00:38:21,107 --> 00:38:23,360 فرني" وارد شد" 619 00:38:23,443 --> 00:38:25,153 ـ "فرني" وارد ميشود ـ اوه ، نه 620 00:38:25,236 --> 00:38:27,155 فرني" وارد ميشود" 621 00:38:27,238 --> 00:38:29,324 ـ و تمام زندگي يارو تغيير ميکنه ـ آره 622 00:38:29,407 --> 00:38:30,742 ـ اوه آره ، البته ـ اوه خدا نه 623 00:38:30,825 --> 00:38:32,744 ـ منظورم اينه که به اون صورت نگاه کن ... ـ آب دهنِش راه افتاده بود 624 00:38:32,827 --> 00:38:34,204 آره ، درسته ؟ 625 00:38:34,287 --> 00:38:36,039 ... ـ و بلافاصله يهويي انگار ـ درسته ؟ 626 00:38:36,122 --> 00:38:38,166 چه کاري ميتونم براتون انجام بدم خانم ؟ 627 00:38:38,249 --> 00:38:41,211 اون براي ما سه تا بستني قيفي مجاني گرفت 628 00:38:41,294 --> 00:38:42,671 ـ رويِ يکي‌شون شکلات هم ريخته بود ... ـ فکر کنم من 629 00:38:42,754 --> 00:38:44,172 ـ اون رو يادته ؟ ـ تو چهره‌ي اين کارهارو داري 630 00:38:44,255 --> 00:38:45,590 آره دقيقاً 631 00:38:45,674 --> 00:38:49,566 دقيقاً ، يادت مياد اوني که شکلات داشت رو دادي به من ؟ 632 00:38:49,636 --> 00:38:51,221 حتماً 633 00:38:53,098 --> 00:38:57,601 ـ واقعاً ؟ ـ گمون کنم چون اونهارو مجاني گرفته بودم حس بدي داشتم 634 00:39:02,148 --> 00:39:03,942 چيه ؟ 635 00:39:04,025 --> 00:39:06,820 "در واقع من اونجا نبودم "فرن 636 00:39:06,903 --> 00:39:08,488 صبر کن ، چي ؟ 637 00:39:08,571 --> 00:39:10,073 منظورت چيه ؟ 638 00:39:10,156 --> 00:39:11,783 من اونجا نبودم 639 00:39:11,866 --> 00:39:14,285 من خونه بودم 640 00:39:14,369 --> 00:39:16,579 ـ تو اونجا بودي ـ نه 641 00:39:16,663 --> 00:39:19,290 خب ، پس من بايد زمان ... ديگه‌اي تو فکرم باشه چون 642 00:39:19,374 --> 00:39:21,710 نه ، شما هيچوقت منو با خودتون نبردين 643 00:39:22,794 --> 00:39:26,631 ، "نه به "پَلِس پلي‌لند نه براي خوردن بستني 644 00:39:26,715 --> 00:39:29,884 حتي هيچوقت دعوتم نکردين 645 00:39:34,973 --> 00:39:36,933 ايمي" بود که اون داستان رو براي من تعريف کرد" 646 00:39:37,016 --> 00:39:39,310 ايمي" خواهرته ؟" 647 00:39:39,394 --> 00:39:41,688 ـ آره ، آره ـ آره ؟ 648 00:39:41,771 --> 00:39:44,649 و همه عاشق "ايمي" بودن 649 00:39:44,733 --> 00:39:47,026 مخصوصاً پدر و مادرم 650 00:39:50,905 --> 00:39:53,283 من دلم براش تنگ شده 651 00:39:55,577 --> 00:39:57,704 ... آره ، همين چند روز پيش داشتم فکر ميکردم 652 00:39:57,787 --> 00:40:00,248 واقعاً خوب شد که هيچ کدوم از ... اونها در مقابل بيماري ايمن نبودن 653 00:40:00,331 --> 00:40:03,601 چون اونوقت مجبور بودن بدون ايمي" به زندگي ادامه بدن" 654 00:40:10,925 --> 00:40:12,594 ببخشيد ، ببخشيد 655 00:40:12,677 --> 00:40:13,762 ... ـ نه ، اين ـ نه ، نه ، نه ، نه 656 00:40:13,845 --> 00:40:17,541 شراب... شراب يه کم بيشتر از اوني که فکر ميکردم داره روم تاثير ميذاره 657 00:40:17,599 --> 00:40:19,893 اين... اه... با ماجرايِ "وايزک" هفته‌ي سختي بوده 658 00:40:19,976 --> 00:40:22,020 ـ هي ، قابل فهمه ... ـ تو چيزي 659 00:40:22,103 --> 00:40:25,023 اصلاً هيچ چيزي براي عذرخواهي ... نداري و همچنين ما 660 00:40:25,106 --> 00:40:28,816 يه... يه سرويس بهداشتي هست که بتونم ازش استفاده کنم و يه مقدار آب به صورتم بپاشم ؟ 661 00:40:28,818 --> 00:40:29,819 ـ آره ... ـ بله البته ، بالاست 662 00:40:29,903 --> 00:40:31,780 بالايِ پله‌ها ، انتهايِ راهرو 663 00:40:31,863 --> 00:40:34,157 ممنون 664 00:40:42,248 --> 00:40:45,543 منظورم اينه که ، پسر بيچاره واقعاً داره سخت بهش ميگذره ، نه ؟ 665 00:40:45,627 --> 00:40:47,670 آره 666 00:42:31,065 --> 00:42:33,610 با اون گزارش چه ميکني ؟ کجايي ؟ من برگشتم 667 00:42:35,403 --> 00:42:37,155 ، هر کاري که ميخوان انجام بدن ... من نميخوام کسي اون بيرون باشه 668 00:42:37,238 --> 00:42:39,115 که به ميزان مناسب نخوابيده باشه ، خب ؟ 669 00:42:39,198 --> 00:42:42,118 هي ، منم موافقم ، ما نميخوايم کسي کارِ احمقانه‌اي بکنه 670 00:42:42,201 --> 00:42:45,622 بيايد همه رو ايمن نگه داريم و آمارشون رو بگيريم 671 00:42:45,705 --> 00:42:46,873 ... ببين ، بيا 672 00:42:46,956 --> 00:42:48,374 چطوره که همه چي رو آسون نگه داريم ؟ 673 00:42:48,458 --> 00:42:50,418 هر جوري که خودشون احساس راحتي ميکنن ، واقعاً 674 00:42:50,501 --> 00:42:51,669 باشه 675 00:43:04,098 --> 00:43:06,684 اوه خداي من 676 00:43:06,768 --> 00:43:10,480 ـ پِخ ـ منو ترسوندي 677 00:43:10,563 --> 00:43:12,732 چه خبره ؟ 678 00:43:12,815 --> 00:43:14,359 من ديگه بايد برم 679 00:43:14,442 --> 00:43:15,985 اوه نه ، مجبور نيستي بري 680 00:43:16,069 --> 00:43:17,820 تازه اوّلِ شَبِه 681 00:43:22,533 --> 00:43:24,827 چيه ؟ 682 00:43:27,622 --> 00:43:29,290 "شب بخير "فرني 683 00:43:29,374 --> 00:43:30,833 براي شام ممنون 684 00:43:30,917 --> 00:43:33,127 خواهش ميکنم 685 00:43:33,211 --> 00:43:36,130 "شب بخير "فرني 686 00:43:59,487 --> 00:44:01,239 خيلي خب ، خب ، فقط مطمئن ... بشين کسي اون بيرون نباشه که 687 00:44:07,078 --> 00:44:09,163 اوه پروردگارا 688 00:44:09,247 --> 00:44:12,417 ... من نميدانم چه کرده‌ام که تو را آزرده‌اَم 689 00:44:12,500 --> 00:44:15,086 امّا از صميم قلب متاسفم 690 00:44:20,508 --> 00:44:23,845 گناهم را به من نشان بده 691 00:44:23,928 --> 00:44:27,557 آن را به من نشان بده تا بدانم چگونه ميتوانم آن را درست کنم 692 00:44:30,184 --> 00:44:37,019 با من صحبت کن و مرا به محرميت به اسرار قديسين بازگردان 693 00:44:48,202 --> 00:44:49,454 "ـ "استو" ، "استو ... ـ درسته ، پس 694 00:44:49,537 --> 00:44:51,289 ... ـ ببخشيد ، ببخشيد ـ چي کار ميکني "فرني" ؟ 695 00:44:51,372 --> 00:44:52,665 ـ چي کار ميکني ؟ ـ يه ثانيه ديگه بهت ميگم 696 00:44:52,749 --> 00:44:53,750 ـ هي چي... ؟ ... "ـ هي "لري 697 00:44:53,833 --> 00:44:55,126 همين الان از اونجا برو 698 00:44:55,209 --> 00:44:56,419 اون داره برميگرده ، بايد بياي بيرون 699 00:45:03,092 --> 00:45:05,636 لعنت ، لعنت 700 00:45:20,401 --> 00:45:22,445 لعنت ، زود باش ، زود باش 701 00:45:29,994 --> 00:45:31,287 لعنت ، لعنت 702 00:46:21,129 --> 00:46:22,797 ... لطفاً خدا 703 00:46:22,880 --> 00:46:25,800 من گيرنده‌يِ مايلِ شما هستم 704 00:47:03,462 --> 00:47:04,630 ... دارم بهتون ميگم خانم ، اگر توصيفِ کاملِ 705 00:47:04,714 --> 00:47:06,716 موردِ گم شده رو بهمون بدين با کمال ميل ... مسئولينِ نگهداري‌مون رو ميفرستيم 706 00:47:06,799 --> 00:47:08,342 ... ـ تا همه جايِ ـ لازم نيست ، لازم نيست 707 00:47:08,426 --> 00:47:10,136 ... ـ من فقط نميخوام کسي رو ـ بله خانم 708 00:47:10,219 --> 00:47:11,596 ... فقط اينکه آقاي "هنريد" ترجيح ميدن 709 00:47:11,679 --> 00:47:13,931 ... من مطمئنم که آقاي "هنريد" ترجيح ميده 710 00:47:14,015 --> 00:47:17,935 که بشنوه دقيقاً کاري که من خواستم رو دقيقاً وقتي که خواستم انجام دادين 711 00:47:18,019 --> 00:47:21,063 تو اينطور فکر نميکني ؟ 712 00:47:36,537 --> 00:47:38,039 ... ـ بله ، خودشه ، اون 713 00:47:38,122 --> 00:47:39,415 کسيه که داشت اون بخش رو تميز ميکرد 714 00:47:39,498 --> 00:47:41,250 هي احمق 715 00:47:41,334 --> 00:47:43,252 آره ، اين يعني تو گنده بک 716 00:47:43,336 --> 00:47:46,380 متاسفانه فکر ميکنم که هيچي از اين دستگيرتون نميشه 717 00:47:46,464 --> 00:47:49,133 اين يارو از يه گوني چکّش هم خنگ تره 718 00:47:49,217 --> 00:47:52,053 خانم ازت يه سوال داره احمق 719 00:47:52,136 --> 00:47:54,263 ... من "تام کالن" هستم ، 42 ساله 720 00:47:54,347 --> 00:47:56,432 اوه ، اين کوفتي رو انقدر تکرار نکن 721 00:47:56,515 --> 00:47:58,601 ـ فقط يک ثانيه باهاش بهم فرصت بده ... ـ خانم ، من مطمئن نيستم که شما 722 00:47:58,684 --> 00:48:00,811 سلام "تام" ، سلام 723 00:48:00,895 --> 00:48:02,146 ... لطفا بهم بگين 724 00:48:02,230 --> 00:48:04,398 ... ـ و من تلاش خواهم کرد ـ تام ، سلام 725 00:48:04,482 --> 00:48:08,402 ... هي ، من "دينا"... "دينا جرگنز" هستم ، من 726 00:48:08,486 --> 00:48:09,946 ـ يه چيزي گم کردم ـ باشه 727 00:48:10,029 --> 00:48:11,781 ميدوني چي بوده ؟ 728 00:48:11,864 --> 00:48:14,408 ... آره من 729 00:48:14,492 --> 00:48:15,826 ... چون بعضي وقتا ميدونيم که چيزي گم کرده‌ايم 730 00:48:15,910 --> 00:48:17,495 امّا مطمئن نيستيم که چي گم کرديم 731 00:48:17,578 --> 00:48:18,996 ... خانم "سايکس" ميگه که اين يه نعمته 732 00:48:19,080 --> 00:48:22,083 ... چون اگر فقط دنبال يه چيز خاص هستين 733 00:48:22,166 --> 00:48:24,168 ـ پس هر چيز ديگه‌اي که پيدا کنين نااميد کننده خواهد بود ـ دستبندمِه 734 00:48:24,252 --> 00:48:27,463 ام... دستبندم رو گم کردم... نقره‌ست 735 00:48:27,546 --> 00:48:30,007 مادرم اونو بهم داده بود 736 00:48:30,091 --> 00:48:32,343 ميدوني ، مال مادرش بود ؟ 737 00:48:32,426 --> 00:48:34,512 مادربزرگ 738 00:48:34,595 --> 00:48:36,764 يه ميراث خانوادگيه 739 00:48:36,847 --> 00:48:38,474 مويِ بافته ؟ 740 00:48:40,184 --> 00:48:41,519 ميدوني چيه ؟ آره 741 00:48:41,602 --> 00:48:42,937 ... اين 742 00:48:43,020 --> 00:48:44,855 وقت تلف کردنه 743 00:48:44,939 --> 00:48:47,525 ببين ، من... من دستبندم رو گم کردم ، ميدوني ؟ 744 00:48:47,608 --> 00:48:50,319 چيزي که آدم به مچ دستِش ميبنده ، آره ، دستبند 745 00:48:50,403 --> 00:48:53,281 ... ـ آه ، خانم ، شما کجاست ؟ "Y" ـ حالا "دينا"يِ من با 746 00:48:53,364 --> 00:48:54,949 "اينجا ، آقاي "هنريد 747 00:48:55,032 --> 00:48:58,286 تام" ، من دستبندم رو گم کردم" ـ شيرينم 748 00:49:01,872 --> 00:49:04,166 دينا" ، کجا بودي دختر ؟" 749 00:49:04,250 --> 00:49:08,194 "ميدونم که چقدر دلت ميخواست با "فلگ ملاقات کني ، خب "فلگ" هم ميخواد تورو ببينه 750 00:49:08,198 --> 00:49:08,963 درسته 751 00:49:09,046 --> 00:49:11,257 ـ پس بيا از اينجا بريم ، هان ؟ ـ آره 752 00:49:14,093 --> 00:49:16,053 ... اون به من گفت ، گفت ميخوام "دينا"رو ببينم 753 00:49:16,137 --> 00:49:19,307 و من گفتم اون هم واقعاً خيلي ميخواد شمارو ببينه 754 00:49:20,742 --> 00:49:22,642 « فرار کن » 755 00:49:22,643 --> 00:49:25,187 ... م. ا. ه 756 00:49:46,625 --> 00:49:49,170 ـ تو هم همينطور عزيزم ... ـ ميبينمت 757 00:49:49,253 --> 00:49:51,088 نميخوام جاي تو باشم 758 00:50:32,296 --> 00:50:34,465 اوه ، "دينا جرگنز" معروف 759 00:50:36,842 --> 00:50:38,719 چه افتخاري 760 00:50:40,513 --> 00:50:42,264 ميتونم يه نوشيدني بهت پيشنهاد کنم ؟ 761 00:50:42,348 --> 00:50:44,558 آره ، من يه آبجو ميخورم 762 00:50:46,977 --> 00:50:49,980 ... خب ، شير تازه‌ست 763 00:50:51,232 --> 00:50:54,276 ـ و براي استخوان ها عاليه ـ همون آبجو خوبه 764 00:50:55,194 --> 00:50:57,822 ضررِ خودته 765 00:50:59,907 --> 00:51:04,553 خب"دينا" بيا در مورد چيزي که تورو به "وگاس" جديد کشونده صحبت کنيم 766 00:51:07,331 --> 00:51:09,417 ـ ممنونم ـ خواهش ميکنم 767 00:51:09,500 --> 00:51:13,087 من روزهاست که تورو تحت نظر دارم 768 00:51:13,170 --> 00:51:16,715 تقريباً از لحظه‌اي که "بولدر"رو ترک کردي 769 00:51:16,799 --> 00:51:18,676 ... متاسفم... من نميدونم شما 770 00:51:18,759 --> 00:51:21,846 هيچ ايده‌اي نداري که در مورد چي صحبت ميکنم ؟ 771 00:51:21,929 --> 00:51:24,348 نه ، البته که ميدوني 772 00:51:29,019 --> 00:51:31,939 خب حالا چي ؟ 773 00:51:32,022 --> 00:51:33,858 ميخواي منو بکشي ؟ 774 00:51:35,359 --> 00:51:38,279 نه 775 00:51:38,362 --> 00:51:40,948 نه ، جهان اخيراً بيش از حد مرگ تجربه کرده 776 00:51:41,031 --> 00:51:45,333 منظورت مثل اون حرومزاده‌هاي بيچاره‌ايه که تو به تيرهاي برق ميخ کردي ؟ 777 00:51:47,204 --> 00:51:50,458 حرومزاده‌هاي بيچاره‌اي مثل آقاي "گاروي" ؟ 778 00:51:53,335 --> 00:51:55,212 ... به من يادآوري کن 779 00:51:55,296 --> 00:51:58,367 به محضِ اينکه فرصتش رو پيدا کردي با اون حرومزاده‌ي بيچاره‌ چي کار کردي ؟ 780 00:52:02,386 --> 00:52:07,791 افرادي که به اينجا ميان ، به دنبال حفاظت من از اونها در مقابل "گاروي"هايِ دنيا هستن 781 00:52:07,808 --> 00:52:11,562 و تنها راه فراهم کردن اون حفاظت برقراريِ مجدد نظمه 782 00:52:11,645 --> 00:52:13,397 حالا ، من ميدونم اون حقّه‌بازي ... که شما ازش پيروي ميکنيد 783 00:52:13,481 --> 00:52:16,484 ادعا ميکنه که راهي براي برقراري نظم وجود داره که خالصاً از طرف خداست 784 00:52:16,567 --> 00:52:18,903 مادر "ابيگيل" حقّه‌باز نيست 785 00:52:18,986 --> 00:52:23,031 حالا ، هنوز نگفتي که ميخواي با من چي کار کني 786 00:52:25,075 --> 00:52:28,037 خب ، ميخوام بفرستمِت خونه 787 00:52:29,955 --> 00:52:32,332 چرا به نظر ميرسه يه گيري وجود داره ؟ 788 00:52:32,833 --> 00:52:34,001 ... "دينا" 789 00:52:39,632 --> 00:52:42,510 جاسوس سوم کيه ؟ 790 00:52:47,181 --> 00:52:48,933 کي ميگه که سه تا جاسوس هست ؟ 791 00:52:49,016 --> 00:52:50,768 تا جايي که تو ميدوني ... ميتونم فقط من تنها باشم 792 00:52:50,851 --> 00:52:52,686 ـ يا شايدم ده دوازده نفر ديگه ـ نه 793 00:52:52,770 --> 00:52:54,772 ميدونم که دو جاسوس ديگه وجود داره 794 00:52:54,855 --> 00:53:00,231 يکي‌شون يه عجوزه پيرِه که چند روز گذشته رو يه جايي در حاشيه کوير مخفي شده بوده 795 00:53:00,277 --> 00:53:04,198 همه با هم نيومدين ، هان ؟ خيلي هوشمندانه‌ست 796 00:53:06,158 --> 00:53:07,785 اون يکي کيه ؟ 797 00:53:09,828 --> 00:53:14,959 ، تو ميتوني خيلي چيزهارو ببيني امّا با اين وجود اون رو نميتوني ببيني 798 00:53:17,836 --> 00:53:20,214 اين حتماً داره ديوونه‌ات ميکنه 799 00:53:56,083 --> 00:53:57,251 حال کردي ؟ 800 00:53:59,169 --> 00:54:00,671 ... اين ترفند رو از عشق قديميم ياد گرفتم 801 00:54:00,754 --> 00:54:02,923 "کانستِنتين استانيسلاوسکي" [بازيگر و کارگردان مشهور روسي و خالق مِتُداَکتينگ] 802 00:54:03,007 --> 00:54:07,970 بله ، اون يه بار به من گفت که بازيگري تماماً واکنش نشون دادنه 803 00:54:08,053 --> 00:54:10,598 من به سادگي از چيزي که تو داشتي بهم ميدادي ، داشتم استفاده ميکردم 804 00:54:10,681 --> 00:54:13,684 خوب بود 805 00:54:15,394 --> 00:54:18,355 اوه 806 00:54:18,439 --> 00:54:22,482 پس تو واقعاً فکر ميکردي که ميتوني همينجوري دستت رو دراز کني و منو بکشي ، هان ؟ 807 00:54:22,526 --> 00:54:24,069 و بعدش چي ؟ 808 00:54:24,153 --> 00:54:27,059 ميخواستي کل اين مکان رو با دو تا دوستت به پايين بکشي ؟ 809 00:54:29,072 --> 00:54:30,743 نــه 810 00:54:30,826 --> 00:54:32,786 حالا ، کيه "دينا" ؟ 811 00:54:32,870 --> 00:54:36,540 سومي کيه که فکر ميکنه باهوش تر از منه ؟ 812 00:54:36,624 --> 00:54:39,376 هنوز هم ميتوني به من خدمت کني 813 00:54:39,460 --> 00:54:41,337 هيچوقت 814 00:54:42,630 --> 00:54:44,715 خب ، هيچوقت زمان طولاني‌ايه 815 00:54:52,473 --> 00:54:54,016 سومين جاسوس کيه ؟ 816 00:54:57,811 --> 00:55:00,522 ... ميدوني ، من عَزمِت رو تحسين ميکنم امّا 817 00:55:00,606 --> 00:55:03,067 اين کم کم داره حسِ توهّم ميده 818 00:55:29,426 --> 00:55:31,428 استو "، چند نفر در اينجا" درهاشون رو قفل ميکنن ؟ 819 00:55:31,512 --> 00:55:33,013 چه برسه به درهايِ زيرزمينِ‌شون ؟ 820 00:55:33,097 --> 00:55:34,682 احتمالاً بيشتر از اوني که فکر ميکني 821 00:55:34,765 --> 00:55:36,892 هي ، انقدر نگران چي هستي ؟ 822 00:55:36,975 --> 00:55:40,020 من واقعاً احساس بدي نسبت به اون دارم 823 00:55:41,021 --> 00:55:42,898 آره 824 00:55:42,981 --> 00:55:45,442 و من فکر نميکنم که بايد اون حس رو ناديده بگيري 825 00:55:45,526 --> 00:55:47,945 ... اما شايد... منظورم اينه که ما فقط 826 00:55:48,028 --> 00:55:50,781 شايد ما فقط داريم کل اين موضوع رو اشتباهي تصور ميکنيم ؟ 827 00:55:50,864 --> 00:55:53,152 بهت بگم من چي ميبينم ؟ 828 00:55:53,155 --> 00:55:56,453 ... من بچه اي رو ميبينم که عاشق کسيه 829 00:55:56,537 --> 00:55:58,414 که اون عاشقِش نيست 830 00:55:58,497 --> 00:56:01,041 و اين ميتونه به انواع و اقسامِ مختلف يه نفرو به هم بريزه 831 00:56:03,001 --> 00:56:05,045 حالا ، ميدونم که شايد باور ... اين برات سخت باشه 832 00:56:05,129 --> 00:56:08,132 ... اما من با احساسات پيچيده آشنا هستم 833 00:56:08,215 --> 00:56:09,925 ... اين چيزيه که سعي دارم بگم 834 00:56:10,008 --> 00:56:13,095 ـ احساساتي که با اون نوع چيز همراهه ـ واقعاً ؟ 835 00:56:13,178 --> 00:56:16,432 ديگه نميخوام در مورد "هرولد" صحبت کنم 836 00:57:43,703 --> 00:57:48,983 « لطفاً نيايد دنبال من بگرديد » « اگر خواستِ اون(خدا) باشه برميگردم » « "همه‌تون رو دوست دارم ، مادر "ابيگيل » 837 00:57:50,984 --> 00:57:52,569 مادر "ابيگيل" ؟ 838 00:57:52,653 --> 00:57:55,614 کسي مادر "اِي"رو جايي ميبينه ؟ 839 00:57:55,697 --> 00:57:57,741 نصفه شبه ، اون احتمالاً تو رختخوابه 840 00:57:57,825 --> 00:57:59,368 با "ري" درِ خونه‌ي مادر صحبت کردي ؟ 841 00:57:59,451 --> 00:58:00,369 من خودم "ري"ـم 842 00:58:00,452 --> 00:58:01,870 من دمِ درِ خونه هستم 843 00:58:01,954 --> 00:58:04,706 ـ شنيدي ؟ ـ آره 844 00:58:06,416 --> 00:58:08,919 هي "ري" ، "استو" هستم ، دوباره تکرار کن 845 00:58:09,002 --> 00:58:10,671 اون رفته 846 00:58:10,754 --> 00:58:13,048 اون مارو ترک کرده 847 00:58:13,131 --> 00:58:15,259 چي ؟ 848 00:58:15,342 --> 00:58:16,885 ميخواي در اين مورد جزئياتِ بيشتري بدي ؟ 849 00:58:16,969 --> 00:58:19,888 "مادر"اي 850 00:58:21,849 --> 00:58:23,100 "ري" 851 00:58:28,730 --> 00:58:30,607 "ري" 852 00:58:31,668 --> 00:58:35,708 Bahador. Kazemian : ترجمه و زيرنويس Bahador_1470@Yahoo. Com 853 00:58:35,711 --> 00:58:38,713 Instagram : Bahador. Kazemian Telegram : Bahador_Kazemian