1
00:00:00,499 --> 00:00:01,499
"خاک"
2
00:00:02,499 --> 00:00:03,498
"آتش"
3
00:00:03,499 --> 00:00:05,498
"باد"
4
00:00:05,499 --> 00:00:07,498
"آب"
5
00:00:07,499 --> 00:00:11,498
"تنها آواتار ميتونه بر هر چهار عنصر مسلط بشه"
6
00:00:11,499 --> 00:00:15,499
"و توازن رو در دنيا برقرار کنه"
7
00:00:15,500 --> 00:00:19,400
امــيــن و حــمــيــد وِتــر : تــرجــمــه و زيــرنــويــس
TvWorld & TvCenter کــاري از تــيــمهاي تــرجــمــهي
8
00:00:19,499 --> 00:00:22,498
« !امپراطوري خاک به جمهوري متحد هجوم برد »
9
00:00:22,499 --> 00:00:24,498
...بعد از اينکه "کوويرا" گوشهاي از قدرت »
10
00:00:24,499 --> 00:00:26,498
،اسلحهي انرژي ارواح خودش رو نشون داد
..."رئيس جمهور "رايکو
11
00:00:26,499 --> 00:00:28,498
،شهر رو تسليم کرد
...اما آواتار از اينکه بدون
12
00:00:28,499 --> 00:00:29,498
« مبارزه تسليم بشه سر باز زد
13
00:00:29,499 --> 00:00:32,498
کورا"، "باتار" جوان رو گروگان گرفت" »
..."به اميد اينکه "کوويرا
14
00:00:32,499 --> 00:00:34,498
،رو مجبور به عقب نشيني کنه
...اما نقشه شسکت خورد
15
00:00:34,499 --> 00:00:36,498
« و اون به سمت مخفيگاه تيم آواتار شليک کرد
16
00:00:36,499 --> 00:00:39,999
آيا چيزي يا کسي ميتونه »
« کوويرا" و "مکا-غول" اون رو متوقف کنه؟"
17
00:00:40,000 --> 00:00:43,500
توازن : کتاب چهارم
قسمت دوازدهم : روز غول
18
00:00:44,000 --> 00:00:49,000
براي خواندن نقد و بحث و گفت و گو پيرامون »
« پايان افسانهي کورا به وبلاگ ما سر بزنيد
19
00:00:49,001 --> 00:00:54,001
AvatarAangKorraNews.Blogfa.com
16
00:00:56,499 --> 00:00:58,498
.بي هيچ نگراني بريد
17
00:00:58,499 --> 00:00:59,499
.من فقط يه تيکه ديوار گنده رو نگه داشتم
18
00:00:59,499 --> 00:01:01,498
.مرد، ما کلي آدم اينجا داريم
19
00:01:01,499 --> 00:01:02,499
همه اومدن؟
20
00:01:21,499 --> 00:01:24,498
"کوويرا" با يه جوخه "مکا-سوت"
داره مياد سمت ما
21
00:01:24,499 --> 00:01:25,498
بايد چيکار کنيم؟
22
00:01:25,499 --> 00:01:27,498
،اينجا خونه ي مادريم ـه
،و منم متنفرم که اينو بگم
23
00:01:27,499 --> 00:01:29,000
اما ريسک کردن زندگيمون براي جنگيدن
24
00:01:29,000 --> 00:01:30,498
.با اون غول هيچ فايده اي نداره
25
00:01:30,499 --> 00:01:31,498
.بذاريد الان شهر رو بگيره
26
00:01:31,499 --> 00:01:33,498
ما به يه راهي فکر مي کنيم که برگرديم
.و شکستش بديم
27
00:01:33,499 --> 00:01:35,498
اون همه آدمي که هنوز خارج نشدن چي؟
28
00:01:35,499 --> 00:01:37,498
،اگر "کوويرا" بفهمه "وو" با اوناس
29
00:01:37,499 --> 00:01:39,499
ممکنه که توپ روحي رو سمتش شليک کنه
30
00:01:39,499 --> 00:01:40,498
.و همه ي اونا رو از بين ببره
31
00:01:40,499 --> 00:01:43,498
نتونستم جلوي "کوويرا" رو موقع گرفتن
.زائوفو بگيرم
32
00:01:43,499 --> 00:01:45,498
.بهش اجازه نميدم که شهر جمهوري رو فتح کنه
33
00:01:45,499 --> 00:01:48,800
.دنيا تا وقتي که اون سلاح رو داره امن نيست
34
00:01:48,801 --> 00:01:49,498
.موافقم
35
00:01:49,499 --> 00:01:51,498
.اون غول رو امروز پايين مي کشيم
36
00:01:51,499 --> 00:01:52,498
!""لين
37
00:01:52,499 --> 00:01:54,498
.خيلي خوشحالم که زنده مي بينمتون
38
00:01:54,499 --> 00:01:55,498
.نگرانم کرده بودين
39
00:01:55,499 --> 00:01:57,498
شما عنصر افزارها
بايد باهاش تنهايي بجنگيد
40
00:01:57,499 --> 00:02:00,498
اون همين الآن کارخونه ـمون رو با همه ي
لباسهاي مرغ مگس خوارهاش از بين برد
41
00:02:00,499 --> 00:02:02,498
.نه همشون رو
42
00:02:02,499 --> 00:02:04,498
.يه سري نمونه هاي اوليه توي دفترم هست
43
00:02:04,499 --> 00:02:06,499
،اگر بتونيم يه کاري کنيم پرواز کنن
44
00:02:06,499 --> 00:02:08,498
.حداقل مي تونيم يکم هوايي پشتيبانيتون کنيم
45
00:02:08,499 --> 00:02:11,499
..."سو" تو "باتار" و باقي زخميها رو
46
00:02:11,499 --> 00:02:12,498
."ببر به دفتر "آسامي
47
00:02:12,499 --> 00:02:14,498
.در اسرع وقت اون لباس ها رو آماده کن
48
00:02:14,499 --> 00:02:17,498
باقي ما بايد تنهايي با
کوويرا" رو در رو بشيم"
49
00:02:22,499 --> 00:02:24,498
.همه، لطفا آروم بشيد
50
00:02:24,499 --> 00:02:27,498
.قطار براي بردن ما خيلي زود مياد
51
00:02:27,499 --> 00:02:29,498
.به اون آشغال ماشيني بگو که آروم باشه
52
00:02:29,499 --> 00:02:31,498
.اون که داره کل شهر رو منفجر مي کنه
53
00:02:31,499 --> 00:02:34,498
،از اينکه خبراي بد بيشتر بيارم متنفرم
54
00:02:34,499 --> 00:02:37,498
اما همين الان از راديو
"شنيدم که ارتش "کوويرا
55
00:02:37,499 --> 00:02:39,498
.خط راه آهن رو نابود کرده
56
00:02:39,499 --> 00:02:41,498
.ما از راه ريلي از شهر خارج نمي شيم
57
00:02:41,499 --> 00:02:44,499
...من همين الآن توي بخش ديده باني بودم
58
00:02:44,499 --> 00:02:47,498
"و ديدم يه سري سرباز با "مکا-سوت
!دارن ميان سمت ما
59
00:02:47,499 --> 00:02:50,498
!اوه، چه عالي
اون گنده ـه بس نبود؟
60
00:02:50,499 --> 00:02:51,667
!کارمون تمومه
61
00:02:51,668 --> 00:02:52,498
!همه مون تيکه تيکه مي شيم
62
00:02:52,499 --> 00:02:53,498
!گوش کنيد
63
00:02:53,499 --> 00:02:56,499
.اگر آروم اينجا بشينيد مي تونم ببرمتون بيرون
64
00:02:56,499 --> 00:02:58,000
ميشه از رو نيمکت بياي پايين لطفا؟
65
00:02:58,001 --> 00:02:59,498
.يه خورده اي شلوغ شده
66
00:02:59,499 --> 00:03:01,498
،البته
.من فقط راهنمام
67
00:03:01,499 --> 00:03:03,499
.هيچ کس به من روي صندلي نياز نداره
68
00:03:03,499 --> 00:03:04,498
.فقط آروم باشيد
69
00:03:04,499 --> 00:03:06,499
!من برمي گردم، يالا
70
00:03:06,499 --> 00:03:08,498
هووووو، داري کجا ميري؟
71
00:03:08,499 --> 00:03:09,498
.ميرم کمک بيارم
72
00:03:09,499 --> 00:03:11,498
بنظرت ميتوني اين جمعيت مضطرب رو
73
00:03:11,499 --> 00:03:12,498
يخورده کنترل کني؟
74
00:03:12,499 --> 00:03:14,499
.من "ميلو" رو بزرگ کردم
75
00:03:14,499 --> 00:03:15,498
.از پس همه چي بر ميام
76
00:03:22,499 --> 00:03:25,499
يه مغازه ي رنگ فروشي؟
!همينه
77
00:03:26,499 --> 00:03:28,498
داري چيکار مي کني "ميلو"؟
78
00:03:28,499 --> 00:03:31,498
همين الان يه فکري براي از بردن غول
!به فکرم رسيد
79
00:03:31,499 --> 00:03:35,498
حالا همگي يکم رنگ برداريد
!و برام يه چند تا بادکنک پيدا کنيد
80
00:03:52,500 --> 00:03:54,498
.باد افزارها نزديک ميشن
81
00:03:54,499 --> 00:03:56,498
.مي بينمشون
82
00:04:42,499 --> 00:04:44,499
!بمبها رو بندازيد
83
00:05:00,499 --> 00:05:02,499
.شيشه رو پاک کنيد
84
00:05:07,499 --> 00:05:08,499
!حالا
85
00:05:13,499 --> 00:05:15,498
!لولاها هم پلاتيني هستن
86
00:05:15,499 --> 00:05:17,498
.هيچي ـش رو نميتونيم کنترل کنيم
87
00:05:17,499 --> 00:05:20,498
...الانه که داغ ترين پاي دنيا رو داشته باشي
88
00:05:20,499 --> 00:05:21,499
!بانوي آهني
89
00:05:40,499 --> 00:05:42,498
!الان بزنش
90
00:07:07,499 --> 00:07:09,498
!""اوپال
91
00:07:19,499 --> 00:07:21,498
.عقب نشيني کنيد
92
00:07:21,499 --> 00:07:23,498
.زخمي ها رو به دفتر "آسامي" برگردونيد
93
00:07:23,499 --> 00:07:24,498
.اونجا مي بينمتون
94
00:07:24,499 --> 00:07:26,499
.ميرم ببينم مي تونم کمک پيدا کنم يا نه
95
00:07:39,491 --> 00:07:42,491
،خيلي خب
.بيا دوباره آتيشش کنيم
96
00:07:53,491 --> 00:07:55,490
!نمي تونم پايدارش کنم
97
00:07:55,491 --> 00:07:57,490
.فکر کردم هيدروليکش رو درست کردي
98
00:07:57,491 --> 00:07:58,490
!درست کردم
99
00:07:58,491 --> 00:07:59,490
!سريعتر بال بزن
100
00:08:06,491 --> 00:08:08,490
اميدوارم اينجا يه چيزي داشته باشيد
101
00:08:08,491 --> 00:08:10,490
.که بتونه يه جوخه "مکا-سوت" رو از بين ببره
102
00:08:10,491 --> 00:08:12,490
!پياده نظامهاي "کوويرا" دارن اين سمتي ميان
103
00:08:12,491 --> 00:08:14,490
ميدونم چجوري چند تا "مکا-سوت" رو
،از بين ببرم
104
00:08:14,491 --> 00:08:17,490
!و ممکنه که اون غول رو هم از بين ببره
105
00:08:17,491 --> 00:08:20,490
"آسامي" هر چيز الکترونيکي رو تا برگشتنمون
106
00:08:20,491 --> 00:08:21,490
.غير فعال کن
107
00:08:21,491 --> 00:08:22,491
."ژولي" بزن بريم
108
00:08:27,491 --> 00:08:29,490
من کجام؟
109
00:08:29,491 --> 00:08:30,490
مامان؟
110
00:08:30,491 --> 00:08:32,490
.فقط استراحت کن، پسر
111
00:08:32,491 --> 00:08:33,490
.من اينجام
112
00:08:33,491 --> 00:08:36,490
.مامان، من متاسفم
113
00:08:36,491 --> 00:08:40,490
.من به تو و تمام خانواده خيانت کردم
114
00:08:40,491 --> 00:08:42,490
.من زندگيم رو به "کوويرا" دادم
115
00:08:42,491 --> 00:08:46,000
.و اون سلاح رو سمتم شليک کرد
116
00:08:46,001 --> 00:08:47,490
چطور تونست همچين کاري کنه؟
117
00:08:47,491 --> 00:08:48,490
.نميدونم، عزيزم
118
00:08:48,491 --> 00:08:50,490
.اون آدم پيچيده ايه
119
00:08:50,491 --> 00:08:53,490
."وينگ" و "وي" هيچ وقت منو نمي بخشن
120
00:08:53,491 --> 00:08:55,491
..."و "اوپال
121
00:08:55,491 --> 00:08:57,490
آره، احتمالا يه کم وقت ببره
،که قبولت کنن
122
00:08:57,491 --> 00:09:00,491
...اما ما حلش ميکنيم
مثل يه خانواده
123
00:09:03,491 --> 00:09:06,490
فکر مي کنيد اين نقشه کار مي کنه، آقا؟
124
00:09:06,491 --> 00:09:08,490
ميدونم که ميتونم "مکا-سوت" ها رو
125
00:09:08,491 --> 00:09:11,491
،با پالس الکترونيکي موقف کنم
...به همون دليل
126
00:09:11,491 --> 00:09:13,492
...مي تونم يه "مکا-سوت" غول آسا رو
127
00:09:13,493 --> 00:09:16,491
با يه پالس الکترونيکي غول آسا
.متوقف کنم
128
00:09:18,491 --> 00:09:20,490
."ژولي" داشتم فکر مي کردم
129
00:09:20,491 --> 00:09:22,490
.شما هميشه فکر مي کنيد، آقا
130
00:09:22,491 --> 00:09:26,490
آره اما اخيرا دارم در مورد تو فکر مي کنم
131
00:09:26,491 --> 00:09:28,490
مي دونم که احتمالش هست از اين
،مخمصه سالم بيرون نيايم
132
00:09:28,491 --> 00:09:31,490
و احساس مي کنم يه سري چيز هست که
.بايد بهت بگم
133
00:09:31,491 --> 00:09:32,490
چيزي هست؟
134
00:09:32,491 --> 00:09:34,490
،يادم مياد وقتي که بچه بودم
135
00:09:34,491 --> 00:09:36,490
.يه اسب شترمرغي داشتم
136
00:09:36,491 --> 00:09:38,490
.اسمش رو خانم "منقاري" گذاشته بودم
137
00:09:38,491 --> 00:09:40,491
.من توي يه مزرعه بزرگ شدم
138
00:09:40,491 --> 00:09:41,490
اينو بهت گفته بودم "ژولي"؟
139
00:09:41,491 --> 00:09:45,490
.اين قبل از اون بود که آدماي سيرک منو ببرن
140
00:09:45,491 --> 00:09:50,490
بهر حال، من عاشق خانم "منقاري" بودم، اما
اونطوري که بايد بهش توجه نکردم تا از دست دادمش
141
00:09:50,491 --> 00:09:52,490
.داستانتون رو بايد بعدا تموم کنيد
142
00:09:52,491 --> 00:09:54,491
.دسته هاي "کوويرا" تو تيررس ـن
143
00:09:55,491 --> 00:09:57,491
.خيلي خب، اميدوارم اين کار کنه
144
00:10:05,491 --> 00:10:09,490
.آره، دخلشون همونجا اومد
145
00:10:10,491 --> 00:10:12,490
.اوه، گندش بزنن
146
00:10:12,491 --> 00:10:14,490
.اون هنوز داره مياد
147
00:10:14,491 --> 00:10:16,490
!"ژولي" اون کارو بکن
148
00:10:16,491 --> 00:10:18,491
.متاسفانه کار ديگه اي براي انجام دادن نيست
149
00:10:20,491 --> 00:10:21,490
اون چي بود؟
150
00:10:21,491 --> 00:10:22,490
.يه پالس الکترونيکي
151
00:10:22,491 --> 00:10:25,490
،مکا-سوت"ها رو خاموش کرد"
.اما منبع انرژي ما مشکلي نداره
152
00:10:25,491 --> 00:10:27,490
.منبع پالس رو پيدا کن
153
00:10:27,491 --> 00:10:29,490
.بايد جايي باشه که "واريک" هست
154
00:10:29,491 --> 00:10:32,490
،جوخههاي سوم و چهارم
.به جلو حرکت کنيد و پاکسازي رو ادامه بديد
155
00:10:32,491 --> 00:10:34,490
.هرکسي که توي شهر باقي مونده رو دستگير کنيد
156
00:10:34,491 --> 00:10:36,490
"واريک" چجوري اون چيز الکترونيکيت
157
00:10:36,491 --> 00:10:38,490
"مکا-سوت" کوچيکها رو از کار انداخت
ولي بزرگه رو نه؟
158
00:10:38,491 --> 00:10:41,491
چون با انرژي شاخههاي
تاک ارواح کار ميکنه
159
00:10:41,491 --> 00:10:42,490
.متاسفم
160
00:10:42,491 --> 00:10:44,490
.کاش مي تونستم کمکتون کنم
161
00:10:44,491 --> 00:10:45,490
.اما غير قابل توقفه
162
00:10:45,491 --> 00:10:48,490
...نيست
163
00:10:48,491 --> 00:10:50,490
بابا؟
164
00:10:50,491 --> 00:10:52,491
.از زندان آوردمش بيرون براي کمک
165
00:10:52,491 --> 00:10:53,490
...گفتم به همهي نابغههايي که الان
166
00:10:53,491 --> 00:10:55,490
.دستمون بهشون ميرسه نياز داريم
167
00:10:55,491 --> 00:10:58,000
،اگر زندان بعد از تموم شدن همه ي اينا سر جاش بود
168
00:10:58,000 --> 00:10:59,490
.مي تونيم اون تو برش گردونيم
169
00:10:59,491 --> 00:11:01,491
،مي دونم همتون در موردم چي فکر مي کنيد
170
00:11:01,491 --> 00:11:03,490
،اما من عاشق شهر جمهوريم
171
00:11:03,491 --> 00:11:05,490
.و هر کاري مي کنم که دخترم رو نجات بدم
172
00:11:05,491 --> 00:11:07,490
تو فکر مي کني که ميدوني چجوري اونو
شکست بديم؟
173
00:11:07,491 --> 00:11:09,490
:بايد مثل يه مريضي عمل کنيد
174
00:11:09,491 --> 00:11:11,491
پوست رو بشکافيد و به ارگان هاي حياتي
.حمله کنيد
175
00:11:11,491 --> 00:11:13,490
،قلب و مغز رو از کار بندازيد
176
00:11:13,491 --> 00:11:14,490
.و اين هيولا ديگه نمي تونه زنده بمونه
177
00:11:14,491 --> 00:11:16,490
اما چجوري ما قراره بريم اون تو؟
178
00:11:16,491 --> 00:11:20,490
صنايع آينده ارّههاي پلاسمايي براي برش
.پلاتين داره
179
00:11:20,491 --> 00:11:22,491
...اگر يکي از اونا رو روي "مکا-سوت" داشته باشيم
180
00:11:22,491 --> 00:11:24,490
.اما اره ها خيلي بزرگن
181
00:11:24,491 --> 00:11:26,490
.نميتونيم لباسها رو از روي زمين بلند کنيم
182
00:11:26,491 --> 00:11:28,490
...فکر کنم بتونم يه واسط الکتريکي به
183
00:11:28,491 --> 00:11:30,491
شعله ي جوش کاري متصل
به لباس اضافه کنم
184
00:11:30,491 --> 00:11:32,491
.و تبديلش کنم به يه ارهي پلاسمايي
185
00:11:32,491 --> 00:11:34,490
بعد فقط لازمه که روي غول فرود بيايم
186
00:11:34,491 --> 00:11:37,491
و يه سوراخي به اندازه ي ورود يک نفر
.روش درست کنيم
187
00:11:37,491 --> 00:11:39,490
مثل يه پشهي فلزي؟
188
00:11:39,491 --> 00:11:41,490
مي دونيد چه بلايي سر پشههايي که روي
من مي شينن چي مياد؟
189
00:11:41,491 --> 00:11:42,490
!لهشون مي کنم
190
00:11:42,491 --> 00:11:44,490
بايد به صورت گروهي حمله کنيم
191
00:11:44,491 --> 00:11:47,490
براي اينکه سعي کنيم شماها رو توي
.لباس مرغ مگس خوار امن نگه داريم
192
00:11:47,491 --> 00:11:49,490
.اين تنها اميدمونه
193
00:11:49,491 --> 00:11:51,490
" اوه، اول اون ميوه رو خورد "
194
00:11:51,491 --> 00:11:53,490
" بعدش هم برگ ها رو "
195
00:11:53,491 --> 00:11:57,490
" ،ميمون ليمور گشنه "
" همه ي درختم رو خورد "
196
00:11:57,491 --> 00:12:00,490
،خيلي خب
.کار همتون خوب بود
197
00:12:00,491 --> 00:12:02,490
ديگه کي برامون يه آهنگ داره؟
198
00:12:02,491 --> 00:12:05,490
نمي تونم کل روز رو اينجا بشينيم
...و همهي آوازهاي باد افزارها رو بخونيم
199
00:12:05,491 --> 00:12:07,490
تا وقتي که همه ـمون دستگير
بشيم يا بدتر از اون
200
00:12:07,491 --> 00:12:09,490
ميخوايد دکمه بازي کنيم؟
201
00:12:09,491 --> 00:12:10,490
کي يه دکمه داره؟
202
00:12:19,491 --> 00:12:22,490
اين موش کور-گورکن ها از کجا اومدن؟
203
00:12:22,491 --> 00:12:23,490
!از باغ وحش
204
00:12:23,491 --> 00:12:25,490
،"ماکو" هميشه از آواز خوندن من بدش ميومد
!اما اينا عاشقش شدن
205
00:12:25,491 --> 00:12:28,490
خب، حالا قراره با
موش کور-گورکن ها چيکار کنيم؟
206
00:12:28,491 --> 00:12:30,490
!اونا بهترين خاک افزار هاي اين اطرافن
207
00:12:30,491 --> 00:12:32,490
مي تونيم ازشون براي کندن تونلي
...به خارج شهر بدون اينکه
208
00:12:32,491 --> 00:12:34,490
"بدون اينکه پياده نظام "کوويرا
!از جامون خبر دار بشن استفاده کنيم
209
00:12:34,491 --> 00:12:37,490
مطمئني اين بهترين نقشه ـست؟
210
00:12:37,491 --> 00:12:39,491
!بيايد دنبال موش کور ها بريم
211
00:12:39,491 --> 00:12:41,490
" موش کور-گورکن ها "
" چاله مي کنن "
212
00:12:41,491 --> 00:12:43,490
" زير شهر جمهوري "
213
00:12:43,491 --> 00:12:45,490
" بايد امروز از دست "کوويرا" فرار کنيم "
214
00:12:45,491 --> 00:12:47,490
" هرچند که هنوز فکر مي کنم اون "
" خوشگله "
215
00:12:50,491 --> 00:12:52,490
،"جوخههاي "مکا-سوت
.گزارش بديد
216
00:12:52,491 --> 00:12:55,490
،جوخهي سوم
.هنوز اثري ديده نشده
217
00:12:55,491 --> 00:12:57,490
،جوخهي چهارم
.در مسير ايستگاه قطاريم
218
00:12:57,491 --> 00:13:02,490
فکر کنم که منبع پالس
الکترونيکي رو پيدا کرديم
219
00:13:02,491 --> 00:13:03,490
.برج صنايع آينده
220
00:13:03,491 --> 00:13:04,490
.همونجاست
221
00:13:08,491 --> 00:13:10,490
."کوويرا" داره مياد سمت ما
222
00:13:10,491 --> 00:13:13,490
چقدر طول مي کشه که اره هاي پلاسمايي
آماده بشن؟
223
00:13:13,491 --> 00:13:14,490
.فقط چند دقيقه ي ديگه
224
00:13:14,491 --> 00:13:16,490
به محض اينکه تونستيد از اينجا
.بيايد بيرون
225
00:13:16,491 --> 00:13:17,490
،اگر تونستيد بريد داخل
226
00:13:17,491 --> 00:13:18,490
.موتورخونه رو پيدا کنيد
227
00:13:18,491 --> 00:13:20,491
،دو اهرم براي مواقع اضطراري هستش
228
00:13:20,491 --> 00:13:22,490
،اگر هم زمان خاموششون کني
229
00:13:22,491 --> 00:13:23,490
.نيرو قطع ميشه
230
00:13:23,491 --> 00:13:24,490
.ممنون
231
00:13:24,491 --> 00:13:26,490
،شايد نتونيم از بين ببريمش
232
00:13:26,491 --> 00:13:27,491
.اما مي تونيم سرعتش رو کم کنيم
233
00:13:27,491 --> 00:13:28,491
!بريم
234
00:15:03,618 --> 00:15:04,618
!""جنورا
235
00:16:16,618 --> 00:16:17,617
" "اوه، "ين "
236
00:16:17,618 --> 00:16:22,617
" تو شيرين ترين پناهندهاي هستي که "
" تا بحال ديدم "
237
00:16:22,618 --> 00:16:25,617
" و منم مي خوام ازت بخاطر مهروبي ـت "
" تشکر کنم "
238
00:16:25,618 --> 00:16:29,617
" وقتي توي خونه ـت زندگي مي کردم "
239
00:16:29,618 --> 00:16:30,617
!ايست
240
00:16:30,618 --> 00:16:34,617
.به آرامي برگرد و خواهشا آواز نخون
241
00:16:34,618 --> 00:16:36,617
.شما همگي زندانيان امپراطوري خاک هستيد
242
00:16:36,618 --> 00:16:39,617
.با ما بيايد تا هيچ کس آسيب نبينه
243
00:16:39,618 --> 00:16:40,617
.تو به اين آدما نيازي نداري
244
00:16:40,618 --> 00:16:43,617
اونا فقط يه عده شهروند بي گناهن که
وسط اين جنگ گير افتادن
245
00:16:43,618 --> 00:16:46,617
،اما من پرنس "وو" هستم
جانشين بر حق قلمرو خاک
246
00:16:46,618 --> 00:16:48,617
"منو ببر پيش "کوويرا
247
00:16:48,618 --> 00:16:50,617
.باهاش کار دارم
248
00:16:50,618 --> 00:16:52,617
!"نه، اينکارو نکن "وو
249
00:16:52,618 --> 00:16:53,618
.بايد اينکارو بکنم
250
00:16:53,618 --> 00:16:57,617
،اما قبل از اينکه برم
.مي خوام براتون يه آواز بخونم
251
00:16:57,618 --> 00:17:00,617
" اگر شما به سنجاق سينهي من احترام "
" نذاريد "
252
00:17:00,618 --> 00:17:03,617
" به من احترام نذاشتيد "
253
00:17:03,618 --> 00:17:06,617
" اوه، نه، نه، نه، نه، نه "
254
00:17:06,618 --> 00:17:09,617
" شما بيشتر از يه سوسک نيستيد "
255
00:17:09,618 --> 00:17:12,617
" اما من از اعضاي خاندان سلطنتي ام "
256
00:17:12,618 --> 00:17:15,617
" من موش کور-گورکن هامو همراهم آوردم "
257
00:17:15,618 --> 00:17:20,617
راستش اينقدر آوازت بد بود که
موش کور-گورکنات ولت کردن
258
00:17:20,618 --> 00:17:23,617
" ...تو نميدوني "
259
00:17:23,618 --> 00:17:27,617
" داري در مورد چي حرف ميزني "
260
00:17:33,618 --> 00:17:36,617
" اوه، موش کور-گورکنا "
" عاشقتونم، عاشقتون "
261
00:17:36,618 --> 00:17:40,618
" ميخوام که ... ميخوام پوزه تون رو ناز کنم "
262
00:17:49,618 --> 00:17:52,617
،اگر ما اون "مکا-غول" رو متوقف کنيم
263
00:17:52,618 --> 00:17:54,617
.همه ـش بخاطر توئه
264
00:17:54,618 --> 00:17:57,618
اون تويي که اين لباسهاي
فوق العاده رو طراحي کرده
265
00:17:58,618 --> 00:18:00,617
.کار کردن دوباره با هم ديگه فوق العاده ـس
266
00:18:00,618 --> 00:18:02,617
دوستت دارم بابا
267
00:18:02,618 --> 00:18:04,618
.منم دوستت دارم
268
00:18:09,618 --> 00:18:10,617
"ژولي"؟
269
00:18:10,618 --> 00:18:12,617
بله؟
270
00:18:13,618 --> 00:18:15,618
...يه چيزي هست که بايد قبل از
271
00:18:15,618 --> 00:18:16,617
رفتن اضافه کنم
272
00:18:16,618 --> 00:18:18,618
به چي اضافه کنيد؟
273
00:18:18,618 --> 00:18:21,617
.لازمه که اين حلقه رو به انگشتت اضافه کنم
274
00:18:21,618 --> 00:18:25,617
،""ژولي مون
...براي باقي عمرمون
275
00:18:25,618 --> 00:18:27,618
اون کاره رو ميکني
276
00:18:29,618 --> 00:18:31,617
بله؟
277
00:18:31,618 --> 00:18:33,618
!بله
282
00:18:35,618 --> 00:18:38,617
حالا بيا بريم اين آهن پارههايي
...که به زور کار ميکنن رو به يه
283
00:18:38,618 --> 00:18:42,617
ماشين کشندهي خردکن
غول پيکر بچسبونيم
284
00:18:42,618 --> 00:18:45,618
اين دقيقاً همون طوريه که هميشه
نامزدي خودمون رو تصور ميکردم
285
00:19:19,618 --> 00:19:21,617
...،برو سمت همون نقطهي وسط پشت
286
00:19:21,618 --> 00:19:23,617
هموني که هيچوقت دست من بهش نميرسه
287
00:19:23,618 --> 00:19:24,618
فهميدم
288
00:19:39,618 --> 00:19:41,617
واو! بيا از اينجا بريم
289
00:19:43,618 --> 00:19:45,618
اي کاش من همچين انعطافي داشتم
290
00:20:31,618 --> 00:20:32,618
!سفت بچسب
291
00:20:48,618 --> 00:20:50,617
نيروي بيشتري ميخوام
292
00:20:50,618 --> 00:20:51,617
!دارن وارد بدنه ميشن
293
00:20:51,618 --> 00:20:52,617
!نيروي بيشتر
294
00:21:04,618 --> 00:21:05,617
بايد از اينجا بريم
295
00:21:05,618 --> 00:21:07,618
تقريباً تمومه
296
00:21:11,618 --> 00:21:12,617
!بايد همين الآن بريم
297
00:21:12,618 --> 00:21:15,618
ديگه تمومه! يه ذره ديگه
298
00:21:21,618 --> 00:21:22,617
!بابا! حالا
299
00:21:22,618 --> 00:21:24,617
"خدانگهدار "آسامي
300
00:21:24,618 --> 00:21:25,618
دوستت دارم
301
00:21:28,618 --> 00:21:30,618
!بابا
302
00:21:38,618 --> 00:21:41,617
نقشهي "هيروشي" جواب داد
303
00:21:41,618 --> 00:21:43,245
اينم از راه ورود ما
304
00:22:10,300 --> 00:22:13,700
توازن : کتاب چهارم
قسمت سيزدهم : آخرين مقاومت
305
00:22:40,546 --> 00:22:42,545
قرنطينه رو شروع کن
306
00:22:42,546 --> 00:22:45,545
آواتار و هر کس ديگهاي که
باهاش هست رو پيدا کنيد
307
00:22:46,546 --> 00:22:47,546
بايد سريع حرکت کنيم
308
00:22:47,546 --> 00:22:50,545
سو"، "لين"، از بازو بالا بريد و سعي کنيد"
اون سلاح رو از کار بندازين
309
00:22:50,546 --> 00:22:52,546
...ماکو"، "بولين" بريد به موتورخونه"
310
00:22:52,546 --> 00:22:53,545
و ببينيد ميتونيد اين رو خاموش کنيد يا نه
311
00:22:54,546 --> 00:22:55,546
"من ميرم سراغ "کوويرا
312
00:22:55,546 --> 00:22:56,545
مطمئني؟
313
00:22:56,546 --> 00:22:57,545
...وقتي قبلاً با "کوويرا" مبارزه کردي
314
00:22:57,546 --> 00:23:00,545
ميدونيم. تقريباً نابودم کرد
315
00:23:00,546 --> 00:23:02,546
اين دفعه نميذارم
316
00:23:16,546 --> 00:23:17,545
من ميرم سراغ اون اهرم
317
00:23:17,546 --> 00:23:19,545
تو برو سروقت اون يکي
318
00:23:19,546 --> 00:23:20,546
!هي
319
00:23:52,546 --> 00:23:53,545
من به حساب اين يارو ميرسم
320
00:23:53,546 --> 00:23:54,546
!اسلحه رو از کار بنداز
321
00:24:21,546 --> 00:24:22,545
کارت خوب بود
322
00:24:22,546 --> 00:24:24,545
بيرونش ممکنه از جنس پلاتين باشه
323
00:24:24,546 --> 00:24:26,546
اما اين تو ميتونيم خيلي خسارت وارد کنيم
324
00:24:28,546 --> 00:24:31,545
مکانيزم بارگذاري مهمات اسلحه بد عمل ميکنه
325
00:24:31,546 --> 00:24:32,545
نميتونيم شليک کنيم
326
00:24:32,546 --> 00:24:33,545
بد عمل نميکنه
327
00:24:33,546 --> 00:24:36,546
ميتونم حس کنم که يکي داره
داخل بازو فلز افزاري ميکنه
328
00:24:41,546 --> 00:24:42,545
ارتباط رو با بازو از دست دادم
329
00:24:42,546 --> 00:24:44,546
ديگه اسلحه بي فايده است
330
00:26:07,546 --> 00:26:08,545
!من آمادهام
331
00:26:08,546 --> 00:26:10,545
!يه ثانيه ديگه ميام
332
00:26:10,546 --> 00:26:11,546
!يه جورايي سرم شلوغه
333
00:26:20,546 --> 00:26:24,545
خيلي خب حالا آمادهام
334
00:26:24,546 --> 00:26:25,545
يک
335
00:26:25,546 --> 00:26:26,545
دو
336
00:26:26,546 --> 00:26:28,545
!سه
337
00:26:28,546 --> 00:26:29,545
!هيچ اتفاقي نميافته
338
00:26:29,546 --> 00:26:31,545
حتماً "کوويرا" سيستم کنترل
...اينجا رو لغو کرده
339
00:26:31,546 --> 00:26:32,545
!و خودش کنترل رو بدست گرفته
340
00:26:32,546 --> 00:26:34,545
...بايد يه راه ديگه باشه
341
00:26:34,546 --> 00:26:36,545
که بشه از اينجا نيرو رو خاموش کرد
342
00:26:36,546 --> 00:26:39,545
...آم -
يالا -
343
00:26:39,546 --> 00:26:41,545
"تو اين همه وقت صرف کار با "واريک
و "باتار" جوون کردي
344
00:26:41,546 --> 00:26:43,545
يه ذره از هوش اونا به تو نرسيد؟
345
00:26:43,546 --> 00:26:45,545
ببين، تنها چيزي که من در مورد
...اين شاخههاي تاک ميدونم اينه که
346
00:26:45,546 --> 00:26:48,546
اگه زيادي باهاشون ور بري منفجر ميشن
347
00:26:57,546 --> 00:26:58,545
اون مهندسين رو از اينجا ببر بيرون
348
00:26:58,546 --> 00:27:00,545
من يه ايده دارم -
ميخواي منم در جريان بذاري؟ -
349
00:27:00,546 --> 00:27:02,545
يه کم با الکتريسيته به اين
شاخههاي تاک شوک وارد ميکنم
350
00:27:02,546 --> 00:27:04,545
بيا يه کم بريم عقب، باشه؟
351
00:27:04,546 --> 00:27:07,545
من گفتم اينکار باعث ميشه
شاخههاي تاک منفجر بشن
352
00:27:07,546 --> 00:27:08,545
دقيقاً
353
00:27:08,546 --> 00:27:10,545
اين تنها راه ما براي از کار انداختن اين چيزه
354
00:27:10,546 --> 00:27:11,545
از پسش بر ميام
355
00:27:11,546 --> 00:27:12,545
نه، نميتوني
356
00:27:12,546 --> 00:27:15,545
الآن وقت ثابت کردن اينکه
چقدر فوق العادهاي نيست
357
00:27:15,546 --> 00:27:18,545
همين الآنش هم ميدونم چقدر
فوق العادهاي
358
00:27:18,546 --> 00:27:19,545
تو فوق العادهاي
359
00:27:20,546 --> 00:27:21,545
وقت بحث کردن با تو رو ندارم
360
00:27:21,546 --> 00:27:23,546
ميخوام انجامش بدم، پس برو بيرون
361
00:27:25,546 --> 00:27:26,545
باشه
362
00:27:26,546 --> 00:27:28,545
اما محض اطلاعت من با
اينکارت موافقت نميکنم
363
00:27:28,546 --> 00:27:31,545
فقط به محض اينکه تونستي بزن بيرون
364
00:27:31,546 --> 00:27:32,546
قول ميدي؟
365
00:27:33,546 --> 00:27:35,545
قول ميدم
366
00:27:35,546 --> 00:27:36,545
دوستت دارم
367
00:27:36,546 --> 00:27:37,546
منم دوستت دارم
368
00:27:38,546 --> 00:27:39,546
!حالا برو
369
00:29:57,271 --> 00:29:58,271
تمومه
370
00:29:59,271 --> 00:30:01,270
...به ارتشت دستور توقف ميدي
371
00:30:01,271 --> 00:30:03,270
و تسليم رئيس جمهور "رايکو" ميشي
372
00:30:03,271 --> 00:30:04,270
!بعد تو و...آه
373
00:30:13,271 --> 00:30:16,271
!وايسا
374
00:30:28,271 --> 00:30:30,270
!کوويرا"! تسليم شو"
375
00:30:30,271 --> 00:30:32,271
هيچوقت
376
00:30:40,271 --> 00:30:42,270
خواهش ميکنم اين ديوانگي رو تموم کن
377
00:30:42,271 --> 00:30:44,271
!بايد همين حالا تموم بشه
378
00:30:45,271 --> 00:30:47,270
...اگه واقعاً ميخواي تمومش کني
379
00:30:47,271 --> 00:30:49,271
!پس بيا و من رو بگير
380
00:30:56,271 --> 00:30:58,270
!حالا تمومه
381
00:30:58,271 --> 00:30:59,270
!اينکار رو نکن
382
00:31:33,271 --> 00:31:35,271
!خاموشش کن
383
00:31:36,271 --> 00:31:38,270
!نميتونم
384
00:32:55,271 --> 00:32:56,271
!ببين
385
00:33:02,271 --> 00:33:04,270
يه درگاه ارواح جديد
386
00:33:06,271 --> 00:33:08,271
!پخش بشيد و "کوويرا" رو پيدا کنيد
387
00:33:15,271 --> 00:33:16,271
!"کورا"
388
00:33:27,600 --> 00:33:29,271
تنزين"، هيچ اثري ازش نيست"
389
00:33:29,271 --> 00:33:30,270
بازم بگردين
390
00:33:30,271 --> 00:33:33,271
!"کورا"! "کورا"
391
00:34:06,773 --> 00:34:08,772
چي شد؟
392
00:34:08,773 --> 00:34:11,772
ما ... مرديم؟
393
00:34:12,773 --> 00:34:15,772
نه حالمون خوبه، اما توي دنياي ارواحيم
394
00:34:15,773 --> 00:34:18,772
اون همه انرژي از اسلحهات يه درگاه
...جديد بين دو دنيا ايجاد کرد
395
00:34:18,773 --> 00:34:20,773
و ما رو پرت کرد اين داخل
396
00:34:21,773 --> 00:34:22,772
چرا بايد بخواي زندگي من رو نجات بدي؟
397
00:34:22,773 --> 00:34:25,772
بعد از اون همه کاري که با تو کردم
398
00:34:25,773 --> 00:34:28,772
فکر کنم خيلي از خصوصيتهاي
خودم رو درون تو ميبينم
399
00:34:28,773 --> 00:34:30,772
هيچ چيز ما شبيه هم نيست
400
00:34:30,773 --> 00:34:32,772
چرا هست
401
00:34:32,773 --> 00:34:34,772
...هر دوي ما بعضي مواقع بدون فکر کردن
402
00:34:34,773 --> 00:34:37,772
در مورد عواقب کارمون براي رسيدن
به موفقيت سمج و مصمم هستيم
403
00:34:37,773 --> 00:34:39,772
من نميخواستم اين ماجرا اينطوري تموم بشه
404
00:34:39,773 --> 00:34:42,772
،اگه همهي شما بدون مقاومت تسليم ميشدين
هيچکدوم اين اتفاقات نميافتاد
405
00:34:42,773 --> 00:34:43,772
تو خودت اين بلا رو سر خودت آوردي
406
00:34:43,773 --> 00:34:45,772
...ور رفتن با شاخههاي تاک ارواح
407
00:34:45,773 --> 00:34:47,772
...مثل يه ديکتاتور با مردمت رفتار کردن
408
00:34:47,773 --> 00:34:49,772
بايد ميدونستي کاري که داشتي انجام
ميدادي درست نبود
409
00:34:49,773 --> 00:34:52,772
من داشتم سعي ميکردم به مردمم کمک کنم
410
00:34:52,773 --> 00:34:54,772
سو" به قلمرو خاک پشت کرد"
411
00:34:54,773 --> 00:34:55,772
تو رفته بودي
412
00:34:55,773 --> 00:34:57,772
بايد يه کاري ميکردم
413
00:34:57,773 --> 00:34:59,772
فکر کنم حالا ميفهمم چرا
414
00:34:59,773 --> 00:35:01,772
تو هيچي در مورد من درک نميکني
415
00:35:01,773 --> 00:35:03,772
چرا ميکنم
416
00:35:03,773 --> 00:35:06,772
سو" بهم گفت وقتي جوونتر بودي چجوري"
تو رو زير بال و پر خودش گرفت
417
00:35:06,773 --> 00:35:09,772
يه يتيم بودن بايد خيلي سخت باشه
418
00:35:09,773 --> 00:35:11,772
وانمود نکن درک ميکني چه حسي داشت
419
00:35:11,773 --> 00:35:14,200
!ميليونها نفر قربون صدقهي آواتار ميرن
420
00:35:14,201 --> 00:35:15,772
...اما من توسط پدر مادر خودم طرد شده بودم
421
00:35:15,773 --> 00:35:16,772
!انگار براشون هيچ ارزشي نداشتم
422
00:35:16,773 --> 00:35:20,772
چطور ميتونستم دست رو دست بذارم
...و ببينم که همين اتفاق
423
00:35:20,773 --> 00:35:23,772
داره براي ملتم وقتي که به کسي
براي راهنمايي نياز داره ميافته؟
424
00:35:23,773 --> 00:35:26,772
تو ميخواستي جايي رو درست کني
...که تو و مردمت
425
00:35:26,773 --> 00:35:28,772
ديگه هيچوقت شکننده نباشين
426
00:35:28,773 --> 00:35:31,772
...ممکنه من يتيم نبوده باشم، اما باور کن
427
00:35:31,773 --> 00:35:34,772
درک ميکنم ترسيدن چه حسي داره
428
00:35:34,773 --> 00:35:36,772
...بعد از اينکه مسموم شدم
429
00:35:36,773 --> 00:35:39,773
هر کاري ميکردم که حس کنم
دوباره کنترل بدنم دست خودمه
430
00:35:57,773 --> 00:36:00,773
ارواح برگشتن
431
00:36:03,773 --> 00:36:05,773
!کورا" هم همينطور"
432
00:36:06,773 --> 00:36:09,773
!ها ها
!تو حالت خوبه
433
00:36:11,773 --> 00:36:13,773
کوويرا" رو آزاد کنيد، وگرنه حمله ميکنيم"
434
00:36:14,773 --> 00:36:16,772
دست نگه دارين
435
00:36:16,773 --> 00:36:18,772
اين جنگ تموم شده
436
00:36:18,773 --> 00:36:20,772
من زندگي خودم رو مديون آواتارم
437
00:36:20,773 --> 00:36:24,772
قدرت اون فراتر از هر چيزيه که من اميدِ
بدست آوردنش رو داشتم
438
00:36:24,773 --> 00:36:27,773
هر مجازاتي رو که رهبران دنيا
مناسب ببينن قبول ميکنم
439
00:36:33,773 --> 00:36:35,772
...و "سو"، به خاطر تمام
440
00:36:35,773 --> 00:36:38,772
رنج و دلهرهاي که براي تو و
خانوادهات سبب شدم متأسفم
441
00:36:38,773 --> 00:36:41,773
براي تمام کارهايي که کردي پاسخگو ميشي
442
00:36:52,773 --> 00:36:54,772
...و با اينکه جنگ
443
00:36:54,773 --> 00:36:57,772
خسارت بسياري به شهر
...،دوست داشتني ما وارد کرد
444
00:36:57,773 --> 00:37:00,772
،از درون اين نابودي
عشق شکوفه زد
445
00:37:00,773 --> 00:37:03,772
پس براي اين است که
...دوستان و خانوادههاي عزيز
446
00:37:03,773 --> 00:37:06,772
...امروز اينجا جمع شديم تا اين پيوند شگفت انگيز
447
00:37:06,773 --> 00:37:08,772
...و در آن واحد توجيه ناپذير رو بين
448
00:37:08,773 --> 00:37:11,773
!آقاي "واريک" و دوشيزه "ژولي" جشن بگيريم
449
00:37:14,773 --> 00:37:15,772
هي رفيق
450
00:37:15,773 --> 00:37:16,772
دوربين رو بگير سمت من
451
00:37:16,773 --> 00:37:17,773
امروز بزرگترين روز زندگي منه
452
00:37:19,773 --> 00:37:22,772
...،عشق حقيقي موجودي بي وفاست
453
00:37:22,773 --> 00:37:25,772
سخت يافت ميشه، رام کردنش
هم به واقع غير ممکنه
454
00:37:25,773 --> 00:37:27,772
...اما "واريک" و "ژولي" ثابت کردن
455
00:37:27,773 --> 00:37:29,772
...که غير ممکنـترينِ غير ممکنها هم
456
00:37:29,773 --> 00:37:33,772
ميتونن شانس خوشبختي در کنار
همديگه رو داشته باشن
457
00:37:33,773 --> 00:37:35,772
!حالا وقت تعهداته
458
00:37:37,773 --> 00:37:38,773
!"متشکرم استاد "پابو
459
00:37:40,773 --> 00:37:43,772
..."آيا شما، آقاي "ايکنيک بلک استون واريک
460
00:37:43,773 --> 00:37:46,772
...،از قبيلهي آب جنوبي، ارباب آبهاي آزاد
461
00:37:46,773 --> 00:37:51,772
دوشيزه "ژولي مون" رو به عنوان همسر
قانوني خود قبول ميکنيد؟
462
00:37:51,773 --> 00:37:54,772
آيا عهد ميکني که با اون
...نه به عنوان دستيار
463
00:37:54,773 --> 00:37:57,772
بلکه به عنوان شريک
سر بلند و گرامي خودت رفتار کني؟
464
00:37:57,773 --> 00:37:59,772
!معلومه که قبول ميکنم
465
00:37:59,773 --> 00:38:01,772
...،"و آيا شما، "ژولي
466
00:38:01,773 --> 00:38:04,772
واريک" رو به عنوان همسر"
...قانوني خود قبول ميکني و
467
00:38:04,773 --> 00:38:06,772
آيا عهد ميکني که در مريضي
...و سلامتي کنار اون باشي
468
00:38:06,773 --> 00:38:10,772
و...و همچنين هر هفته پينههاي
...پاش رو که همچينم
469
00:38:10,773 --> 00:38:12,772
...درخواست زيادي نيست تميز کني
470
00:38:12,773 --> 00:38:14,772
بسه ديگه، من بقيهاش رو نميخونم
471
00:38:14,773 --> 00:38:15,772
...واريک" رو قبول ميکنم"
472
00:38:15,773 --> 00:38:17,772
با پينه و همه چيزش
473
00:38:17,773 --> 00:38:21,772
حالا ميتونيد...اون چيزه رو انجام بدين
474
00:38:35,773 --> 00:38:36,772
حالت خوبه؟
475
00:38:36,773 --> 00:38:39,772
موضوع اينه که من رو
خيلي خوشحال ميکني
476
00:39:13,773 --> 00:39:15,772
...پسرعموم گفت در مدت تخليه چقدر
477
00:39:15,773 --> 00:39:17,772
با ذکاوت بودي
478
00:39:17,773 --> 00:39:19,772
بايد اعتراف کنم که تحت تأثير قرار گرفتم
479
00:39:19,773 --> 00:39:21,772
...فکر کنم رهبر خوبي ميشي
480
00:39:21,773 --> 00:39:24,772
اما اين دليل نميشه تو و "کورا" رو بهم برسونم
481
00:39:24,773 --> 00:39:25,772
پس درخواست نکن
482
00:39:25,773 --> 00:39:27,772
"عيبي نداره "ماکو
483
00:39:27,773 --> 00:39:30,772
بعضي وقتا يه تخليهي خوب
خودش پاداش بزريگه
484
00:39:30,773 --> 00:39:34,772
..."خوشحالم که ميبينمت شاهزاده "وو
يا بايد بگم پادشاه "وو"؟
485
00:39:34,773 --> 00:39:36,772
...آمادهاي برگردي به باسينگ سِي
486
00:39:36,773 --> 00:39:37,772
و بالاخره تاج و تخت رو بدست بگيري؟
487
00:39:37,773 --> 00:39:39,772
آره...در مورد اون
488
00:39:39,773 --> 00:39:42,772
در واقع در نظر داشتم از سمت
...پادشاهي کناره گيري کنم
489
00:39:42,773 --> 00:39:44,772
و کلا از شر رژيم سلطنتي خلاص بشم
490
00:39:44,773 --> 00:39:46,772
شوخي ميکني؟
491
00:39:46,773 --> 00:39:48,772
براي اولين بار نه
492
00:39:48,773 --> 00:39:50,772
...حالا ميدونم ميخواي چي بگي
493
00:39:50,773 --> 00:39:52,772
،دارم تنبل بازي در ميارم
...از مسئوليت پذيري ميترسم
494
00:39:52,773 --> 00:39:55,772
دارم کار خوانندگي رو به مردم ترجيح ميدم
495
00:39:55,773 --> 00:39:57,772
اما هيچکدوم اينا دليلش نيست
496
00:39:57,773 --> 00:39:59,772
واقعاً فکر ميکنم اگه ايالات مستقل
...باشن و هر کدوم رهبر
497
00:39:59,773 --> 00:40:02,772
برگزيدهي خودشون رو داشته باشن
وضع قلمرو خاک بهتر ميشه
498
00:40:02,773 --> 00:40:04,772
مثل جمهوري متحد
499
00:40:04,773 --> 00:40:07,772
در اصل اين نشونهي ذکاوت و عقلته
500
00:40:07,773 --> 00:40:09,772
فکر ميکنم ايدهي عاليايه
501
00:40:09,773 --> 00:40:11,772
قلمرو خاک بايد رشد کنه
502
00:40:11,773 --> 00:40:13,772
...و منم هر کاري که در توانم باشه انجام ميدم
503
00:40:13,773 --> 00:40:15,772
تا بهت کمک کنم اينکار رو انجام بدي
504
00:40:15,773 --> 00:40:16,772
...مشتاقانه منتظر کار باهات هستم
505
00:40:16,773 --> 00:40:18,773
!اما فعلا، صحنهي رقص من رو صدا ميزنه
506
00:40:23,773 --> 00:40:24,772
دستت چطوره؟
507
00:40:24,773 --> 00:40:26,772
خيلي بهتره
508
00:40:26,773 --> 00:40:27,772
..."کلماتي مثل "ممنونم
509
00:40:27,773 --> 00:40:29,772
در حد و اندازهي کاري که تو کردي نيستن
510
00:40:29,773 --> 00:40:31,772
اما راستش ديگه نميدونم چي بگم
511
00:40:31,773 --> 00:40:33,772
نيازي نيست چيزي بگي
512
00:40:33,773 --> 00:40:37,692
ميخوام بدوني که مهم نيست
...وضع چقدر وخيم ميشه
513
00:40:37,773 --> 00:40:38,772
من تو رو توي هر جنگي دنبال ميکنم
514
00:40:38,773 --> 00:40:42,773
هوات رو دارم و هميشه هم خواهم داشت
515
00:40:52,773 --> 00:40:54,772
من با رئيس جمهور "رايکو" صحبت کردم
516
00:40:54,773 --> 00:40:57,772
فردا ميخواد برنامهي گسترش
...شهر رو بجاي اينکه
517
00:40:57,773 --> 00:40:59,772
فقط مرکز شهر رو بازسازي کنه
به همه اعلام کنه
518
00:40:59,773 --> 00:41:01,772
شرط ميبندم "آنگ" هيچوقت
...نميتونست تصور کنه
519
00:41:01,773 --> 00:41:04,772
يه درگاه ارواح درست وسط قلب
شهر جمهوري باشه
520
00:41:04,773 --> 00:41:08,772
کورا"، تو توي اين چند سال اخير"
...بيشتر از هر آواتاري
521
00:41:08,773 --> 00:41:11,772
در طول زندگي خودشون دنيا رو تغيير دادي
522
00:41:11,773 --> 00:41:14,772
اما حس ميکنم تازه شروع کردم
523
00:41:14,773 --> 00:41:17,772
خيلي چيز ديگه هست که ميخوام
ياد بگيرم و انجام بدم
524
00:41:17,773 --> 00:41:19,772
...نميدوني چقدر خوشحالم که ميشنوم
525
00:41:19,773 --> 00:41:21,772
دوباره اينقدر پر از اميد شدي
526
00:41:21,773 --> 00:41:23,772
سفر پر افت و خيزي بود، ها؟
527
00:41:23,773 --> 00:41:28,773
به اين نتيحه رسيدم که
زندگي يه سفر پر افت و خيز طولانيه
528
00:41:30,773 --> 00:41:33,772
ميدونم بعد از اينکه مسموم شدم
توي وضعيت تاريکي بودم
529
00:41:33,773 --> 00:41:37,772
اما بالاخره ميفهمم چرا بايد
اون وضع رو پشت سر ميذاشتم
530
00:41:37,773 --> 00:41:40,772
...بايد درک ميکردم درد حقيقي چيه
531
00:41:40,773 --> 00:41:44,692
...،تا بتونم نسبت به ديگران دلسوزتر بشم
532
00:41:44,773 --> 00:41:46,773
"حتي نسبت به افرادي مثل "کوويرا
533
00:41:51,773 --> 00:41:52,772
"ببخشيد "تنزين
534
00:41:52,773 --> 00:41:54,772
واريک" دنبالت ميگرده"
535
00:41:54,773 --> 00:41:57,772
يه چيزايي در مورد اينکه يه
...لباس گلايدري قرض ميخواد
536
00:41:57,773 --> 00:41:58,772
تا از برج بپره و پرواز کنه ميگفت
537
00:41:58,773 --> 00:42:00,772
ايدهي خوبي به نظر نميرسه
538
00:42:00,773 --> 00:42:02,772
ميخواي يه کم با من بشيني؟
539
00:42:02,773 --> 00:42:05,773
هنوز آمادهي برگشتن به مهموني نيستم
540
00:42:10,773 --> 00:42:13,772
فکر نميکنم ازت معذرت خواهي کرده باشم
541
00:42:13,773 --> 00:42:14,772
براي چي؟
542
00:42:14,773 --> 00:42:16,772
براي اينکه اين همه مدت نبودم
543
00:42:16,773 --> 00:42:18,772
براي اينکه زودتر برنگشتم
544
00:42:18,773 --> 00:42:21,772
نيازي نيست براي چيزي معذرت بخواي
545
00:42:21,773 --> 00:42:23,772
فقط خيلي خوشحالم که حالا اينجايي
546
00:42:23,773 --> 00:42:25,772
...فکر نميکنم ميتونستم از دست دادن
547
00:42:25,773 --> 00:42:29,772
تو و پدرم رو توي يه روز تحمل کنم
548
00:42:29,773 --> 00:42:32,772
بابت اتفاقي که افتاد خيلي متأسفم
549
00:42:32,773 --> 00:42:33,773
مرسي
550
00:42:34,773 --> 00:42:37,773
فقط خوشحالم که تونستم ببخشمش
551
00:42:38,773 --> 00:42:40,772
خب حالا چيکار کنيم؟
552
00:42:40,773 --> 00:42:42,358
برگرديم صحنهي رقص؟
553
00:42:42,773 --> 00:42:43,772
ديگه حس رقص ندارم
554
00:42:44,773 --> 00:42:46,772
راستش بعد از اين همه اتفاقي
...که اين چند ماه اخير
555
00:42:46,773 --> 00:42:48,773
افتاد، يه تعطيلات بدردم ميخوره
556
00:42:49,773 --> 00:42:51,733
بيا بريم
557
00:42:51,773 --> 00:42:53,772
بيا بريم تعطيلات، فقط خودمون دوتا
558
00:42:53,773 --> 00:42:54,773
هر جايي که تو بخواي
559
00:42:55,773 --> 00:42:56,772
واقعاً؟
560
00:42:56,773 --> 00:42:57,772
باشه
561
00:42:57,773 --> 00:43:01,772
هميشه دوست داشتم ببينم دنياي
ارواح چه جوريه
562
00:43:01,773 --> 00:43:04,773
عالي به نظر ميرسه
563
00:43:07,000 --> 00:43:10,000
« از اينکه در اين مدت ما رو دنبال کردين ممنونيم »
564
00:43:10,100 --> 00:43:13,100
« اميدواريم از ديدن اين انيميشن زيبا لذت برده باشيد »
565
00:43:36,500 --> 00:43:40,900
« پــايــان ســري کــارتــونهــاي آواتــار »
566
00:43:41,000 --> 00:44:05,000
© TvWorld.info & TvCenter.tv