1 00:00:07,999 --> 00:00:08,999 "خاک" 2 00:00:09,999 --> 00:00:10,998 "آتش" 3 00:00:10,999 --> 00:00:12,998 "باد" 4 00:00:12,999 --> 00:00:14,998 "آب" 5 00:00:14,999 --> 00:00:18,998 "تنها آواتار ميتونه بر هر چهار عنصر مسلط بشه" 6 00:00:18,999 --> 00:00:22,999 "و توازن رو در دنيا برقرار کنه" 7 00:00:23,000 --> 00:00:26,900 امــيــن و حــمــيــد وِتــر : تــرجــمــه و زيــرنــويــس TvWorld & TvCenter کــاري از تــيــم‌هاي تــرجــمــه‌ي 8 00:00:26,999 --> 00:00:29,998 « !امپراطوري خاک به جمهوري متحد هجوم برد » 9 00:00:29,999 --> 00:00:31,998 ...بعد از اينکه "کوويرا" گوشه‌اي از قدرت » 10 00:00:31,999 --> 00:00:33,998 ،اسلحه‌ي انرژي ارواح خودش رو نشون داد ..."رئيس جمهور "رايکو 11 00:00:33,999 --> 00:00:35,998 ،شهر رو تسليم کرد ...اما آواتار از اينکه بدون 12 00:00:35,999 --> 00:00:36,998 « مبارزه تسليم بشه سر باز زد 13 00:00:36,999 --> 00:00:39,998 کورا"، "باتار" جوان رو گروگان گرفت" » ..."به اميد اينکه "کوويرا 14 00:00:39,999 --> 00:00:41,998 ،رو مجبور به عقب نشيني کنه ...اما نقشه شسکت خورد 15 00:00:41,999 --> 00:00:43,998 « و اون به سمت مخفيگاه تيم آواتار شليک کرد 16 00:00:43,999 --> 00:00:47,499 آيا چيزي يا کسي ميتونه » « کوويرا" و "مکا-غول" اون رو متوقف کنه؟" 17 00:00:47,500 --> 00:00:51,000 توازن : کتاب چهارم قسمت دوازدهم : روز غول 18 00:00:51,500 --> 00:00:56,500 براي خواندن نقد و بحث و گفت و گو پيرامون » « پايان افسانه‌ي کورا به وبلاگ ما سر بزنيد 19 00:00:56,501 --> 00:01:01,501 AvatarAangKorraNews.Blogfa.com 20 00:01:03,999 --> 00:01:05,998 .‏بي هيچ نگراني بريد 21 00:01:05,999 --> 00:01:06,999 .‏من فقط يه تيکه ديوار گنده رو نگه داشتم 22 00:01:06,999 --> 00:01:08,998 .‏مرد، ما کلي آدم اينجا داريم 23 00:01:08,999 --> 00:01:09,999 ‏همه اومدن؟ 24 00:01:28,999 --> 00:01:31,998 "‏کوويرا" با يه جوخه "مکا-سوت" داره مياد ‏سمت ما 25 00:01:31,999 --> 00:01:32,998 ‏بايد چيکار کنيم؟ 26 00:01:32,999 --> 00:01:34,998 ،‏اينجا خونه ي مادريم ـه ،‏و منم متنفرم که اينو بگم 27 00:01:34,999 --> 00:01:36,500 ‏اما ريسک کردن زندگيمون براي جنگيدن 28 00:01:36,500 --> 00:01:37,998 .‏با اون غول هيچ فايده اي نداره 29 00:01:37,999 --> 00:01:38,998 .‏بذاريد الان شهر رو بگيره 30 00:01:38,999 --> 00:01:40,998 ‏ما به يه راهي فکر مي کنيم که برگرديم .‏و شکستش بديم 31 00:01:40,999 --> 00:01:42,998 ‏اون همه آدمي که هنوز خارج نشدن چي؟ 32 00:01:42,999 --> 00:01:44,998 ،‏اگر "کوويرا" بفهمه "وو" با اوناس 33 00:01:44,999 --> 00:01:46,999 ‏ممکنه که توپ روحي رو سمتش شليک کنه 34 00:01:46,999 --> 00:01:47,998 .‏و همه ي اونا رو از بين ببره 35 00:01:47,999 --> 00:01:50,998 ‏نتونستم جلوي "کوويرا" رو موقع گرفتن .‏زائوفو بگيرم 36 00:01:50,999 --> 00:01:52,998 .‏بهش اجازه نميدم که شهر جمهوري رو فتح کنه 37 00:01:52,999 --> 00:01:56,300 .‏دنيا تا وقتي که اون سلاح رو داره امن نيست 38 00:01:56,301 --> 00:01:56,998 .‏موافقم 39 00:01:56,999 --> 00:01:58,998 .‏اون غول رو امروز پايين مي کشيم 40 00:01:58,999 --> 00:01:59,998 !"‏"لين 41 00:01:59,999 --> 00:02:01,998 .‏خيلي خوشحالم که زنده مي بينمتون 42 00:02:01,999 --> 00:02:02,998 .‏نگرانم کرده بودين 43 00:02:02,999 --> 00:02:04,998 ‏شما عنصر افزارها بايد باهاش تنهايي بجنگيد 44 00:02:04,999 --> 00:02:07,998 ‏اون همين الآن کارخونه ـمون رو با همه ي لباس‌هاي مرغ مگس خوارهاش از بين برد 45 00:02:07,999 --> 00:02:09,998 .‏نه همشون رو 46 00:02:09,999 --> 00:02:11,998 .‏يه سري نمونه هاي اوليه توي دفترم هست 47 00:02:11,999 --> 00:02:13,999 ،‏اگر بتونيم يه کاري کنيم پرواز کنن 48 00:02:13,999 --> 00:02:15,998 .‏حداقل مي تونيم يکم هوايي پشتيبانيتون کنيم 49 00:02:15,999 --> 00:02:18,999 ...‏"سو" تو "باتار" و باقي زخمي‌ها رو 50 00:02:18,999 --> 00:02:19,998 ."‏ببر به دفتر "آسامي 51 00:02:19,999 --> 00:02:21,998 .‏در اسرع وقت اون لباس ها رو آماده کن 52 00:02:21,999 --> 00:02:24,998 ‏باقي ما بايد تنهايي با کوويرا" رو در رو بشيم" 53 00:02:29,999 --> 00:02:31,998 .‏همه، لطفا آروم بشيد 54 00:02:31,999 --> 00:02:34,998 .‏قطار براي بردن ما خيلي زود مياد 55 00:02:34,999 --> 00:02:36,998 .‏به اون آشغال ماشيني بگو که آروم باشه 56 00:02:36,999 --> 00:02:38,998 .‏اون که داره کل شهر رو منفجر مي کنه 57 00:02:38,999 --> 00:02:41,998 ،‏از اينکه خبراي بد بيشتر بيارم متنفرم 58 00:02:41,999 --> 00:02:44,998 ‏اما همين الان از راديو "شنيدم که ارتش "کوويرا 59 00:02:44,999 --> 00:02:46,998 .‏خط راه آهن رو نابود کرده 60 00:02:46,999 --> 00:02:48,998 .‏ما از راه ريلي از شهر خارج نمي شيم 61 00:02:48,999 --> 00:02:51,999 ...من همين الآن توي بخش ديده باني بودم 62 00:02:51,999 --> 00:02:54,998 "‏و ديدم يه سري سرباز با "مکا-سوت !‏دارن ميان سمت ما 63 00:02:54,999 --> 00:02:57,998 !‏اوه، چه عالي ‏اون گنده ـه بس نبود؟ 64 00:02:57,999 --> 00:02:59,167 !‏کارمون تمومه 65 00:02:59,168 --> 00:02:59,998 !‏همه مون تيکه تيکه مي شيم 66 00:02:59,999 --> 00:03:00,998 !‏گوش کنيد 67 00:03:00,999 --> 00:03:03,999 .‏اگر آروم اينجا بشينيد مي تونم ببرمتون بيرون 68 00:03:03,999 --> 00:03:05,500 ‏ميشه از رو نيمکت بياي پايين لطفا؟ 69 00:03:05,501 --> 00:03:06,998 .‏يه خورده اي شلوغ شده 70 00:03:06,999 --> 00:03:08,998 ،‏البته .‏من فقط راهنمام 71 00:03:08,999 --> 00:03:10,999 .‏هيچ کس به من روي صندلي نياز نداره 72 00:03:10,999 --> 00:03:11,998 .‏فقط آروم باشيد 73 00:03:11,999 --> 00:03:13,999 !‏من برمي گردم، يالا 74 00:03:13,999 --> 00:03:15,998 ‏هووووو، داري کجا ميري؟ 75 00:03:15,999 --> 00:03:16,998 .‏ميرم کمک بيارم 76 00:03:16,999 --> 00:03:18,998 ‏بنظرت ميتوني اين جمعيت مضطرب رو 77 00:03:18,999 --> 00:03:19,998 ‏يخورده کنترل کني؟ 78 00:03:19,999 --> 00:03:21,999 .‏من "ميلو" رو بزرگ کردم 79 00:03:21,999 --> 00:03:22,998 .‏از پس همه چي بر ميام 80 00:03:29,999 --> 00:03:32,999 ‏يه مغازه ي رنگ فروشي؟ !‏همينه 81 00:03:33,999 --> 00:03:35,998 ‏داري چيکار مي کني "ميلو"؟ 82 00:03:35,999 --> 00:03:38,998 ‏همين الان يه فکري براي از بردن غول !‏به فکرم رسيد 83 00:03:38,999 --> 00:03:42,998 ‏حالا همگي يکم رنگ برداريد !‏و برام يه چند تا بادکنک پيدا کنيد 84 00:04:00,000 --> 00:04:01,998 .‏باد افزارها نزديک ميشن 85 00:04:01,999 --> 00:04:03,998 .‏مي بينمشون 86 00:04:49,999 --> 00:04:51,999 !‏بمب‌ها رو بندازيد 87 00:05:07,999 --> 00:05:09,999 .‏شيشه رو پاک کنيد 88 00:05:14,999 --> 00:05:15,999 !‏حالا 89 00:05:20,999 --> 00:05:22,998 !‏لولاها هم پلاتيني هستن 90 00:05:22,999 --> 00:05:24,998 .‏هيچي ـش رو نميتونيم کنترل کنيم 91 00:05:24,999 --> 00:05:27,998 ...‏الانه که داغ ترين پاي دنيا رو داشته باشي 92 00:05:27,999 --> 00:05:28,999 !‏بانوي آهني 93 00:05:47,999 --> 00:05:49,998 !‏الان بزنش 94 00:07:14,999 --> 00:07:16,998 !"‏"اوپال 95 00:07:26,999 --> 00:07:28,998 .‏عقب نشيني کنيد 96 00:07:28,999 --> 00:07:30,998 .‏زخمي ها رو به دفتر "آسامي" برگردونيد 97 00:07:30,999 --> 00:07:31,998 .‏اونجا مي بينمتون 98 00:07:31,999 --> 00:07:33,999 .‏ميرم ببينم مي تونم کمک پيدا کنم يا نه 99 00:07:46,991 --> 00:07:49,991 ،‏خيلي خب .‏بيا دوباره آتيشش کنيم 100 00:08:00,991 --> 00:08:02,990 !‏نمي تونم پايدارش کنم 101 00:08:02,991 --> 00:08:04,990 .‏فکر کردم هيدروليکش رو درست کردي 102 00:08:04,991 --> 00:08:05,990 !‏درست کردم 103 00:08:05,991 --> 00:08:06,990 !سريعتر بال بزن 104 00:08:13,991 --> 00:08:15,990 ‏اميدوارم اينجا يه چيزي داشته باشيد 105 00:08:15,991 --> 00:08:17,990 .‏که بتونه يه جوخه "مکا-سوت" رو از بين ببره 106 00:08:17,991 --> 00:08:19,990 !‏پياده نظام‌هاي "کوويرا" دارن اين سمتي ميان 107 00:08:19,991 --> 00:08:21,990 ‏ميدونم چجوري چند تا "مکا-سوت" رو ،‏از بين ببرم 108 00:08:21,991 --> 00:08:24,990 !‏و ممکنه که اون غول رو هم از بين ببره 109 00:08:24,991 --> 00:08:27,990 ‏"آسامي" هر چيز الکترونيکي رو تا برگشتنمون 110 00:08:27,991 --> 00:08:28,990 .‏غير فعال کن 111 00:08:28,991 --> 00:08:29,991 .‏"ژولي" بزن بريم 112 00:08:34,991 --> 00:08:36,990 ‏من کجام؟ 113 00:08:36,991 --> 00:08:37,990 ‏مامان؟ 114 00:08:37,991 --> 00:08:39,990 .‏فقط استراحت کن، پسر 115 00:08:39,991 --> 00:08:40,990 .‏من اينجام 116 00:08:40,991 --> 00:08:43,990 .‏مامان، من متاسفم 117 00:08:43,991 --> 00:08:47,990 .‏من به تو و تمام خانواده خيانت کردم 118 00:08:47,991 --> 00:08:49,990 .‏من زندگيم رو به "کوويرا" دادم 119 00:08:49,991 --> 00:08:53,500 .‏و اون سلاح رو سمتم شليک کرد 120 00:08:53,501 --> 00:08:54,990 ‏چطور تونست همچين کاري کنه؟ 121 00:08:54,991 --> 00:08:55,990 .‏نميدونم، عزيزم 122 00:08:55,991 --> 00:08:57,990 .‏اون آدم پيچيده ايه 123 00:08:57,991 --> 00:09:00,990 .‏"وينگ" و "وي" هيچ وقت منو نمي بخشن 124 00:09:00,991 --> 00:09:02,991 ..."‏و "اوپال 125 00:09:02,991 --> 00:09:04,990 ‏آره، احتمالا يه کم وقت ببره ،‏که قبولت کنن 126 00:09:04,991 --> 00:09:07,991 ...اما ما حلش ميکنيم مثل يه خانواده 127 00:09:10,991 --> 00:09:13,990 ‏فکر مي کنيد اين نقشه کار مي کنه، آقا؟ 128 00:09:13,991 --> 00:09:15,990 ‏ميدونم که ميتونم "مکا-سوت" ها رو 129 00:09:15,991 --> 00:09:18,991 ،‏با پالس الکترونيکي موقف کنم ...‏به همون دليل 130 00:09:18,991 --> 00:09:20,992 ...‏مي تونم يه "مکا-سوت" غول آسا رو 131 00:09:20,993 --> 00:09:23,991 ‏با يه پالس الکترونيکي غول آسا .‏متوقف کنم 132 00:09:25,991 --> 00:09:27,990 .‏"ژولي" داشتم فکر مي کردم 133 00:09:27,991 --> 00:09:29,990 .‏شما هميشه فکر مي کنيد، آقا 134 00:09:29,991 --> 00:09:33,990 آره ‏اما اخيرا دارم در مورد تو فکر مي کنم 135 00:09:33,991 --> 00:09:35,990 ‏مي دونم که احتمالش هست از اين ،‏مخمصه سالم بيرون نيايم 136 00:09:35,991 --> 00:09:38,990 ‏و احساس مي کنم يه سري چيز هست که .‏بايد بهت بگم 137 00:09:38,991 --> 00:09:39,990 ‏چيزي هست؟ 138 00:09:39,991 --> 00:09:41,990 ،‏يادم مياد وقتي که بچه بودم 139 00:09:41,991 --> 00:09:43,990 .‏يه اسب شترمرغي داشتم 140 00:09:43,991 --> 00:09:45,990 .‏اسمش رو خانم "منقاري" گذاشته بودم 141 00:09:45,991 --> 00:09:47,991 .‏من توي يه مزرعه بزرگ شدم 142 00:09:47,991 --> 00:09:48,990 ‏اينو بهت گفته بودم "ژولي"؟ 143 00:09:48,991 --> 00:09:52,990 .‏اين قبل از اون بود که آدماي سيرک منو ببرن 144 00:09:52,991 --> 00:09:57,990 ‏بهر حال، من عاشق خانم "منقاري" بودم، ‏اما اونطوري که بايد بهش توجه نکردم تا از دست دادمش 145 00:09:57,991 --> 00:09:59,990 .‏داستانتون رو بايد بعدا تموم کنيد 146 00:09:59,991 --> 00:10:01,991 .‏دسته هاي "کوويرا" تو تيررس ـن 147 00:10:02,991 --> 00:10:04,991 .‏خيلي خب، اميدوارم اين کار کنه 148 00:10:12,991 --> 00:10:16,990 .‏آره، دخلشون همونجا اومد 149 00:10:17,991 --> 00:10:19,990 .‏اوه، گندش بزنن 150 00:10:19,991 --> 00:10:21,990 .‏اون هنوز داره مياد 151 00:10:21,991 --> 00:10:23,990 !‏"ژولي" اون کارو بکن 152 00:10:23,991 --> 00:10:25,991 .‏متاسفانه کار ديگه اي براي انجام دادن نيست 153 00:10:27,991 --> 00:10:28,990 ‏اون چي بود؟ 154 00:10:28,991 --> 00:10:29,990 .‏يه پالس الکترونيکي 155 00:10:29,991 --> 00:10:32,990 ،‏مکا-سوت"ها رو خاموش کرد" .‏اما منبع انرژي ما مشکلي نداره 156 00:10:32,991 --> 00:10:34,990 .‏منبع پالس رو پيدا کن 157 00:10:34,991 --> 00:10:36,990 .‏بايد جايي باشه که "واريک" هست 158 00:10:36,991 --> 00:10:39,990 ،‏جوخه‌هاي سوم و چهارم .‏به جلو حرکت کنيد و پاکسازي رو ادامه بديد 159 00:10:39,991 --> 00:10:41,990 .‏هرکسي که توي شهر باقي مونده رو دستگير کنيد 160 00:10:41,991 --> 00:10:43,990 ‏"واريک" چجوري اون چيز الکترونيکيت 161 00:10:43,991 --> 00:10:45,990 ‏"مکا-سوت" کوچيک‌ها رو از کار انداخت ‏ولي بزرگه رو نه؟ 162 00:10:45,991 --> 00:10:48,991 چون با انرژي شاخه‌هاي تاک ارواح کار ميکنه 163 00:10:48,991 --> 00:10:49,990 .‏متاسفم 164 00:10:49,991 --> 00:10:51,990 .‏کاش مي تونستم کمکتون کنم 165 00:10:51,991 --> 00:10:52,990 .‏اما غير قابل توقفه 166 00:10:52,991 --> 00:10:55,990 ...‏نيست 167 00:10:55,991 --> 00:10:57,990 ‏بابا؟ 168 00:10:57,991 --> 00:10:59,991 .‏از زندان آوردمش بيرون براي کمک 169 00:10:59,991 --> 00:11:00,990 ...‏گفتم به همه‌ي نابغه‌هايي که الان 170 00:11:00,991 --> 00:11:02,990 .‏دستمون بهشون ميرسه نياز داريم 171 00:11:02,991 --> 00:11:05,500 ،‏اگر زندان بعد از تموم شدن همه ي اينا سر جاش بود 172 00:11:05,500 --> 00:11:06,990 .‏مي تونيم اون تو برش گردونيم 173 00:11:06,991 --> 00:11:08,991 ،‏مي دونم همتون در موردم چي فکر مي کنيد 174 00:11:08,991 --> 00:11:10,990 ،‏اما من عاشق شهر جمهوريم 175 00:11:10,991 --> 00:11:12,990 .‏و هر کاري مي کنم که دخترم رو نجات بدم 176 00:11:12,991 --> 00:11:14,990 ‏تو فکر مي کني که ميدوني چجوري اونو ‏شکست بديم؟ 177 00:11:14,991 --> 00:11:16,990 :‏بايد مثل يه مريضي عمل کنيد 178 00:11:16,991 --> 00:11:18,991 ‏پوست رو بشکافيد و به ارگان هاي حياتي .‏حمله کنيد 179 00:11:18,991 --> 00:11:20,990 ،‏قلب و مغز رو از کار بندازيد 180 00:11:20,991 --> 00:11:21,990 .‏و اين هيولا ديگه نمي تونه زنده بمونه 181 00:11:21,991 --> 00:11:23,990 ‏اما چجوري ما قراره بريم اون تو؟ 182 00:11:23,991 --> 00:11:27,990 ‏صنايع آينده ارّه‌هاي پلاسمايي براي برش .‏پلاتين داره 183 00:11:27,991 --> 00:11:29,991 ...‏اگر يکي از اونا رو روي "مکا-سوت" داشته باشيم 184 00:11:29,991 --> 00:11:31,990 .‏اما اره ها خيلي بزرگن 185 00:11:31,991 --> 00:11:33,990 .‏نميتونيم لباس‌ها رو از روي زمين بلند کنيم 186 00:11:33,991 --> 00:11:35,990 ...‏فکر کنم بتونم يه واسط الکتريکي به 187 00:11:35,991 --> 00:11:37,991 ‏شعله ي جوش کاري متصل به لباس اضافه کنم 188 00:11:37,991 --> 00:11:39,991 .‏و تبديلش کنم به يه اره‌ي پلاسمايي 189 00:11:39,991 --> 00:11:41,990 ‏بعد فقط لازمه که روي غول فرود بيايم 190 00:11:41,991 --> 00:11:44,991 ‏و يه سوراخي به اندازه ي ورود يک نفر .‏روش درست کنيم 191 00:11:44,991 --> 00:11:46,990 ‏مثل يه پشه‌ي فلزي؟ 192 00:11:46,991 --> 00:11:48,990 ‏مي دونيد چه بلايي سر پشه‌هايي که روي ‏من مي شينن چي مياد؟ 193 00:11:48,991 --> 00:11:49,990 !‏لهشون مي کنم 194 00:11:49,991 --> 00:11:51,990 ‏بايد به صورت گروهي حمله کنيم 195 00:11:51,991 --> 00:11:54,990 ‏براي اينکه سعي کنيم شماها رو توي .‏لباس مرغ مگس خوار امن نگه داريم 196 00:11:54,991 --> 00:11:56,990 .‏اين تنها اميدمونه 197 00:11:56,991 --> 00:11:58,990 " ‏اوه، اول اون ميوه رو خورد " 198 00:11:58,991 --> 00:12:00,990 " ‏بعدش هم برگ ها رو " 199 00:12:00,991 --> 00:12:04,990 " ،‏ميمون ليمور گشنه " " ‏همه ي درختم رو خورد " 200 00:12:04,991 --> 00:12:07,990 ،‏خيلي خب .‏کار همتون خوب بود 201 00:12:07,991 --> 00:12:09,990 ‏ديگه کي برامون يه آهنگ داره؟ 202 00:12:09,991 --> 00:12:12,990 ‏نمي تونم کل روز رو اينجا بشينيم ...و همه‌ي ‏آوازهاي باد افزارها رو بخونيم 203 00:12:12,991 --> 00:12:14,990 ‏تا وقتي که همه ـمون دستگير بشيم يا بدتر از اون 204 00:12:14,991 --> 00:12:16,990 ميخوايد دکمه بازي کنيم؟ 205 00:12:16,991 --> 00:12:17,990 ‏کي يه دکمه داره؟ 206 00:12:26,991 --> 00:12:29,990 ‏اين موش کور-گورکن ها از کجا اومدن؟ 207 00:12:29,991 --> 00:12:30,990 !‏از باغ وحش 208 00:12:30,991 --> 00:12:32,990 ،‏"ماکو" هميشه از آواز خوندن من بدش ميومد !‏اما اينا عاشقش شدن 209 00:12:32,991 --> 00:12:35,990 ‏خب، حالا قراره با موش کور-گورکن ها چيکار کنيم؟ 210 00:12:35,991 --> 00:12:37,990 !‏اونا بهترين خاک افزار هاي اين اطرافن 211 00:12:37,991 --> 00:12:39,990 ‏مي تونيم ازشون براي کندن تونلي ...به خارج شهر ‏بدون اينکه 212 00:12:39,991 --> 00:12:41,990 "‏بدون اينکه پياده نظام "کوويرا !از جامون خبر دار بشن استفاده کنيم 213 00:12:41,991 --> 00:12:44,990 ‏مطمئني اين بهترين نقشه ـست؟ 214 00:12:44,991 --> 00:12:46,991 !‏بيايد دنبال موش کور ها بريم 215 00:12:46,991 --> 00:12:48,990 " ‏موش کور-گورکن ها " " ‏چاله مي کنن " 216 00:12:48,991 --> 00:12:50,990 " ‏زير شهر جمهوري " 217 00:12:50,991 --> 00:12:52,990 " ‏بايد امروز از دست "کوويرا" فرار کنيم " 218 00:12:52,991 --> 00:12:54,990 " ‏هرچند که هنوز فکر مي کنم اون " " ‏خوشگله " 219 00:12:57,991 --> 00:12:59,990 ،"جوخه‌هاي "مکا-سوت .‏گزارش بديد 220 00:12:59,991 --> 00:13:02,990 ،‏جوخه‌ي سوم .‏هنوز اثري ديده نشده 221 00:13:02,991 --> 00:13:04,990 ،‏جوخه‌ي چهارم .‏در مسير ايستگاه قطاريم 222 00:13:04,991 --> 00:13:09,990 ‏فکر کنم که منبع پالس الکترونيکي رو پيدا کرديم 223 00:13:09,991 --> 00:13:10,990 .‏برج صنايع آينده 224 00:13:10,991 --> 00:13:11,990 .‏همونجاست 225 00:13:15,991 --> 00:13:17,990 .‏"کوويرا" داره مياد سمت ما 226 00:13:17,991 --> 00:13:20,990 ‏چقدر طول مي کشه که اره هاي پلاسمايي ‏آماده بشن؟ 227 00:13:20,991 --> 00:13:21,990 .‏فقط چند دقيقه ي ديگه 228 00:13:21,991 --> 00:13:23,990 ‏به محض اينکه تونستيد از اينجا .‏بيايد بيرون 229 00:13:23,991 --> 00:13:24,990 ،‏اگر تونستيد بريد داخل 230 00:13:24,991 --> 00:13:25,990 .‏موتورخونه رو پيدا کنيد 231 00:13:25,991 --> 00:13:27,991 ،‏دو اهرم براي مواقع اضطراري هستش 232 00:13:27,991 --> 00:13:29,990 ،‏اگر هم زمان خاموششون کني 233 00:13:29,991 --> 00:13:30,990 .‏نيرو قطع ميشه 234 00:13:30,991 --> 00:13:31,990 .‏ممنون 235 00:13:31,991 --> 00:13:33,990 ،‏شايد نتونيم از بين ببريمش 236 00:13:33,991 --> 00:13:34,991 .‏اما مي تونيم سرعتش رو کم کنيم 237 00:13:34,991 --> 00:13:35,991 !‏بريم 238 00:15:12,118 --> 00:15:13,118 !"‏"جنورا 239 00:16:25,118 --> 00:16:26,117 " "‏اوه، "ين " 240 00:16:26,118 --> 00:16:31,117 " تو شيرين ترين پناهنده‌اي هستي که " " تا بحال ديدم " 241 00:16:31,118 --> 00:16:34,117 " ‏و منم مي خوام ازت بخاطر مهروبي ـت " " ‏تشکر کنم " 242 00:16:34,118 --> 00:16:38,117 " ‏وقتي توي خونه ـت زندگي مي کردم " 243 00:16:38,118 --> 00:16:39,117 !‏ايست 244 00:16:39,118 --> 00:16:43,117 .‏به آرامي برگرد و خواهشا آواز نخون 245 00:16:43,118 --> 00:16:45,117 .‏شما همگي زندانيان امپراطوري خاک هستيد 246 00:16:45,118 --> 00:16:48,117 .‏با ما بيايد تا هيچ کس آسيب نبينه 247 00:16:48,118 --> 00:16:49,117 .‏تو به اين آدما نيازي نداري 248 00:16:49,118 --> 00:16:52,117 اونا فقط يه عده شهروند بي گناهن که وسط اين جنگ گير افتادن 249 00:16:52,118 --> 00:16:55,117 ،‏اما من پرنس "وو" هستم ‏جانشين بر حق قلمرو خاک 250 00:16:55,118 --> 00:16:57,117 "‏منو ببر پيش "کوويرا 251 00:16:57,118 --> 00:16:59,117 .‏باهاش کار دارم 252 00:16:59,118 --> 00:17:01,117 !"‏نه، اينکارو نکن "وو 253 00:17:01,118 --> 00:17:02,118 .‏بايد اينکارو بکنم 254 00:17:02,118 --> 00:17:06,117 ،‏اما قبل از اينکه برم .‏مي خوام براتون يه آواز بخونم 255 00:17:06,118 --> 00:17:09,117 " ‏اگر شما به سنجاق سينه‌ي من احترام " " ‏نذاريد " 256 00:17:09,118 --> 00:17:12,117 " ‏به من احترام نذاشتيد " 257 00:17:12,118 --> 00:17:15,117 " ‏اوه، نه، نه، نه، نه، نه " 258 00:17:15,118 --> 00:17:18,117 " ‏شما بيشتر از يه سوسک نيستيد " 259 00:17:18,118 --> 00:17:21,117 " ‏اما من از اعضاي خاندان سلطنتي ام " 260 00:17:21,118 --> 00:17:24,117 " ‏من موش کور-گورکن هامو همراهم آوردم " 261 00:17:24,118 --> 00:17:29,117 ‏راستش اينقدر آوازت بد بود که موش کور-گورکنات ‏ولت کردن 262 00:17:29,118 --> 00:17:32,117 " ...‏تو نميدوني " 263 00:17:32,118 --> 00:17:36,117 " ‏داري در مورد چي حرف ميزني " 264 00:17:42,118 --> 00:17:45,117 " ‏اوه، موش کور-گورکنا " " ‏عاشقتونم، عاشقتون " 265 00:17:45,118 --> 00:17:49,118 " ‏ميخوام که ... ميخوام پوزه تون رو ناز کنم " 266 00:17:58,118 --> 00:18:01,117 ،‏اگر ما اون "مکا-غول" رو متوقف کنيم 267 00:18:01,118 --> 00:18:03,117 .‏همه ـش بخاطر توئه 268 00:18:03,118 --> 00:18:06,118 ‏اون تويي که اين لباس‌هاي فوق العاده رو طراحي کرده 269 00:18:07,118 --> 00:18:09,117 .‏کار کردن دوباره با هم ديگه فوق العاده ـس 270 00:18:09,118 --> 00:18:11,117 ‏دوستت دارم بابا 271 00:18:11,118 --> 00:18:13,118 .‏منم دوستت دارم 272 00:18:18,118 --> 00:18:19,117 ‏"ژولي"؟ 273 00:18:19,118 --> 00:18:21,117 ‏بله؟ 274 00:18:22,118 --> 00:18:24,118 ...يه چيزي هست که بايد قبل از 275 00:18:24,118 --> 00:18:25,117 رفتن اضافه کنم 276 00:18:25,118 --> 00:18:27,118 ‏به چي اضافه کنيد؟ 277 00:18:27,118 --> 00:18:30,117 .‏لازمه که اين حلقه رو به انگشتت اضافه کنم 278 00:18:30,118 --> 00:18:34,117 ،"‏"ژولي مون ...براي باقي عمرمون 279 00:18:34,118 --> 00:18:36,118 ‏اون کاره رو ميکني 280 00:18:38,118 --> 00:18:40,117 ‏بله؟ 281 00:18:40,118 --> 00:18:42,118 !‏بله 282 00:18:44,118 --> 00:18:47,117 حالا بيا بريم اين آهن پاره‌هايي ...که به زور کار ميکنن رو به يه 283 00:18:47,118 --> 00:18:51,117 ماشين کشنده‌ي خردکن غول پيکر بچسبونيم 284 00:18:51,118 --> 00:18:54,118 اين دقيقاً همون طوريه که هميشه نامزدي خودمون رو تصور ميکردم 285 00:19:28,118 --> 00:19:30,117 ...،برو سمت همون نقطه‌ي وسط پشت 286 00:19:30,118 --> 00:19:32,117 هموني که هيچوقت دست من بهش نميرسه 287 00:19:32,118 --> 00:19:33,118 فهميدم 288 00:19:48,118 --> 00:19:50,117 واو! بيا از اينجا بريم 289 00:19:52,118 --> 00:19:54,118 اي کاش من همچين انعطافي داشتم 290 00:20:40,118 --> 00:20:41,118 !سفت بچسب 291 00:20:57,118 --> 00:20:59,117 نيروي بيشتري ميخوام 292 00:20:59,118 --> 00:21:00,117 !دارن وارد بدنه ميشن 293 00:21:00,118 --> 00:21:01,117 !نيروي بيشتر 294 00:21:13,118 --> 00:21:14,117 بايد از اينجا بريم 295 00:21:14,118 --> 00:21:16,118 تقريباً تمومه 296 00:21:20,118 --> 00:21:21,117 !بايد همين الآن بريم 297 00:21:21,118 --> 00:21:24,118 ديگه تمومه! يه ذره ديگه 298 00:21:30,118 --> 00:21:31,117 !بابا! حالا 299 00:21:31,118 --> 00:21:33,117 "خدانگهدار "آسامي 300 00:21:33,118 --> 00:21:34,118 دوستت دارم 301 00:21:37,118 --> 00:21:39,118 !بابا 302 00:21:47,118 --> 00:21:50,117 نقشه‌ي "هيروشي" جواب داد 303 00:21:50,118 --> 00:21:51,745 اينم از راه ورود ما