1
00:00:07,999 --> 00:00:08,999
"خاک"
2
00:00:09,999 --> 00:00:10,998
"آتش"
3
00:00:10,999 --> 00:00:12,998
"باد"
4
00:00:12,999 --> 00:00:14,998
"آب"
5
00:00:14,999 --> 00:00:18,998
"تنها آواتار ميتونه بر هر چهار عنصر مسلط بشه"
6
00:00:18,999 --> 00:00:22,999
"و توازن رو در دنيا برقرار کنه"
7
00:00:23,000 --> 00:00:26,900
امــيــن و حــمــيــد وِتــر : تــرجــمــه و زيــرنــويــس
TvWorld & TvCenter کــاري از تــيــمهاي تــرجــمــهي
8
00:00:26,999 --> 00:00:29,998
« !امپراطوري خاک به جمهوري متحد هجوم برد »
9
00:00:29,999 --> 00:00:31,998
...بعد از اينکه "کوويرا" گوشهاي از قدرت »
10
00:00:31,999 --> 00:00:33,998
،اسلحهي انرژي ارواح خودش رو نشون داد
..."رئيس جمهور "رايکو
11
00:00:33,999 --> 00:00:35,998
،شهر رو تسليم کرد
...اما آواتار از اينکه بدون
12
00:00:35,999 --> 00:00:36,998
« مبارزه تسليم بشه سر باز زد
13
00:00:36,999 --> 00:00:39,998
کورا"، "باتار" جوان رو گروگان گرفت" »
..."به اميد اينکه "کوويرا
14
00:00:39,999 --> 00:00:41,998
،رو مجبور به عقب نشيني کنه
...اما نقشه شسکت خورد
15
00:00:41,999 --> 00:00:43,998
« و اون به سمت مخفيگاه تيم آواتار شليک کرد
16
00:00:43,999 --> 00:00:47,499
آيا چيزي يا کسي ميتونه »
« کوويرا" و "مکا-غول" اون رو متوقف کنه؟"
17
00:00:47,500 --> 00:00:51,000
توازن : کتاب چهارم
قسمت دوازدهم : روز غول
18
00:00:51,500 --> 00:00:56,500
براي خواندن نقد و بحث و گفت و گو پيرامون »
« پايان افسانهي کورا به وبلاگ ما سر بزنيد
19
00:00:56,501 --> 00:01:01,501
AvatarAangKorraNews.Blogfa.com
20
00:01:03,999 --> 00:01:05,998
.بي هيچ نگراني بريد
21
00:01:05,999 --> 00:01:06,999
.من فقط يه تيکه ديوار گنده رو نگه داشتم
22
00:01:06,999 --> 00:01:08,998
.مرد، ما کلي آدم اينجا داريم
23
00:01:08,999 --> 00:01:09,999
همه اومدن؟
24
00:01:28,999 --> 00:01:31,998
"کوويرا" با يه جوخه "مکا-سوت"
داره مياد سمت ما
25
00:01:31,999 --> 00:01:32,998
بايد چيکار کنيم؟
26
00:01:32,999 --> 00:01:34,998
،اينجا خونه ي مادريم ـه
،و منم متنفرم که اينو بگم
27
00:01:34,999 --> 00:01:36,500
اما ريسک کردن زندگيمون براي جنگيدن
28
00:01:36,500 --> 00:01:37,998
.با اون غول هيچ فايده اي نداره
29
00:01:37,999 --> 00:01:38,998
.بذاريد الان شهر رو بگيره
30
00:01:38,999 --> 00:01:40,998
ما به يه راهي فکر مي کنيم که برگرديم
.و شکستش بديم
31
00:01:40,999 --> 00:01:42,998
اون همه آدمي که هنوز خارج نشدن چي؟
32
00:01:42,999 --> 00:01:44,998
،اگر "کوويرا" بفهمه "وو" با اوناس
33
00:01:44,999 --> 00:01:46,999
ممکنه که توپ روحي رو سمتش شليک کنه
34
00:01:46,999 --> 00:01:47,998
.و همه ي اونا رو از بين ببره
35
00:01:47,999 --> 00:01:50,998
نتونستم جلوي "کوويرا" رو موقع گرفتن
.زائوفو بگيرم
36
00:01:50,999 --> 00:01:52,998
.بهش اجازه نميدم که شهر جمهوري رو فتح کنه
37
00:01:52,999 --> 00:01:56,300
.دنيا تا وقتي که اون سلاح رو داره امن نيست
38
00:01:56,301 --> 00:01:56,998
.موافقم
39
00:01:56,999 --> 00:01:58,998
.اون غول رو امروز پايين مي کشيم
40
00:01:58,999 --> 00:01:59,998
!""لين
41
00:01:59,999 --> 00:02:01,998
.خيلي خوشحالم که زنده مي بينمتون
42
00:02:01,999 --> 00:02:02,998
.نگرانم کرده بودين
43
00:02:02,999 --> 00:02:04,998
شما عنصر افزارها
بايد باهاش تنهايي بجنگيد
44
00:02:04,999 --> 00:02:07,998
اون همين الآن کارخونه ـمون رو با همه ي
لباسهاي مرغ مگس خوارهاش از بين برد
45
00:02:07,999 --> 00:02:09,998
.نه همشون رو
46
00:02:09,999 --> 00:02:11,998
.يه سري نمونه هاي اوليه توي دفترم هست
47
00:02:11,999 --> 00:02:13,999
،اگر بتونيم يه کاري کنيم پرواز کنن
48
00:02:13,999 --> 00:02:15,998
.حداقل مي تونيم يکم هوايي پشتيبانيتون کنيم
49
00:02:15,999 --> 00:02:18,999
..."سو" تو "باتار" و باقي زخميها رو
50
00:02:18,999 --> 00:02:19,998
."ببر به دفتر "آسامي
51
00:02:19,999 --> 00:02:21,998
.در اسرع وقت اون لباس ها رو آماده کن
52
00:02:21,999 --> 00:02:24,998
باقي ما بايد تنهايي با
کوويرا" رو در رو بشيم"
53
00:02:29,999 --> 00:02:31,998
.همه، لطفا آروم بشيد
54
00:02:31,999 --> 00:02:34,998
.قطار براي بردن ما خيلي زود مياد
55
00:02:34,999 --> 00:02:36,998
.به اون آشغال ماشيني بگو که آروم باشه
56
00:02:36,999 --> 00:02:38,998
.اون که داره کل شهر رو منفجر مي کنه
57
00:02:38,999 --> 00:02:41,998
،از اينکه خبراي بد بيشتر بيارم متنفرم
58
00:02:41,999 --> 00:02:44,998
اما همين الان از راديو
"شنيدم که ارتش "کوويرا
59
00:02:44,999 --> 00:02:46,998
.خط راه آهن رو نابود کرده
60
00:02:46,999 --> 00:02:48,998
.ما از راه ريلي از شهر خارج نمي شيم
61
00:02:48,999 --> 00:02:51,999
...من همين الآن توي بخش ديده باني بودم
62
00:02:51,999 --> 00:02:54,998
"و ديدم يه سري سرباز با "مکا-سوت
!دارن ميان سمت ما
63
00:02:54,999 --> 00:02:57,998
!اوه، چه عالي
اون گنده ـه بس نبود؟
64
00:02:57,999 --> 00:02:59,167
!کارمون تمومه
65
00:02:59,168 --> 00:02:59,998
!همه مون تيکه تيکه مي شيم
66
00:02:59,999 --> 00:03:00,998
!گوش کنيد
67
00:03:00,999 --> 00:03:03,999
.اگر آروم اينجا بشينيد مي تونم ببرمتون بيرون
68
00:03:03,999 --> 00:03:05,500
ميشه از رو نيمکت بياي پايين لطفا؟
69
00:03:05,501 --> 00:03:06,998
.يه خورده اي شلوغ شده
70
00:03:06,999 --> 00:03:08,998
،البته
.من فقط راهنمام
71
00:03:08,999 --> 00:03:10,999
.هيچ کس به من روي صندلي نياز نداره
72
00:03:10,999 --> 00:03:11,998
.فقط آروم باشيد
73
00:03:11,999 --> 00:03:13,999
!من برمي گردم، يالا
74
00:03:13,999 --> 00:03:15,998
هووووو، داري کجا ميري؟
75
00:03:15,999 --> 00:03:16,998
.ميرم کمک بيارم
76
00:03:16,999 --> 00:03:18,998
بنظرت ميتوني اين جمعيت مضطرب رو
77
00:03:18,999 --> 00:03:19,998
يخورده کنترل کني؟
78
00:03:19,999 --> 00:03:21,999
.من "ميلو" رو بزرگ کردم
79
00:03:21,999 --> 00:03:22,998
.از پس همه چي بر ميام
80
00:03:29,999 --> 00:03:32,999
يه مغازه ي رنگ فروشي؟
!همينه
81
00:03:33,999 --> 00:03:35,998
داري چيکار مي کني "ميلو"؟
82
00:03:35,999 --> 00:03:38,998
همين الان يه فکري براي از بردن غول
!به فکرم رسيد
83
00:03:38,999 --> 00:03:42,998
حالا همگي يکم رنگ برداريد
!و برام يه چند تا بادکنک پيدا کنيد
84
00:04:00,000 --> 00:04:01,998
.باد افزارها نزديک ميشن
85
00:04:01,999 --> 00:04:03,998
.مي بينمشون
86
00:04:49,999 --> 00:04:51,999
!بمبها رو بندازيد
87
00:05:07,999 --> 00:05:09,999
.شيشه رو پاک کنيد
88
00:05:14,999 --> 00:05:15,999
!حالا
89
00:05:20,999 --> 00:05:22,998
!لولاها هم پلاتيني هستن
90
00:05:22,999 --> 00:05:24,998
.هيچي ـش رو نميتونيم کنترل کنيم
91
00:05:24,999 --> 00:05:27,998
...الانه که داغ ترين پاي دنيا رو داشته باشي
92
00:05:27,999 --> 00:05:28,999
!بانوي آهني
93
00:05:47,999 --> 00:05:49,998
!الان بزنش
94
00:07:14,999 --> 00:07:16,998
!""اوپال
95
00:07:26,999 --> 00:07:28,998
.عقب نشيني کنيد
96
00:07:28,999 --> 00:07:30,998
.زخمي ها رو به دفتر "آسامي" برگردونيد
97
00:07:30,999 --> 00:07:31,998
.اونجا مي بينمتون
98
00:07:31,999 --> 00:07:33,999
.ميرم ببينم مي تونم کمک پيدا کنم يا نه
99
00:07:46,991 --> 00:07:49,991
،خيلي خب
.بيا دوباره آتيشش کنيم
100
00:08:00,991 --> 00:08:02,990
!نمي تونم پايدارش کنم
101
00:08:02,991 --> 00:08:04,990
.فکر کردم هيدروليکش رو درست کردي
102
00:08:04,991 --> 00:08:05,990
!درست کردم
103
00:08:05,991 --> 00:08:06,990
!سريعتر بال بزن
104
00:08:13,991 --> 00:08:15,990
اميدوارم اينجا يه چيزي داشته باشيد
105
00:08:15,991 --> 00:08:17,990
.که بتونه يه جوخه "مکا-سوت" رو از بين ببره
106
00:08:17,991 --> 00:08:19,990
!پياده نظامهاي "کوويرا" دارن اين سمتي ميان
107
00:08:19,991 --> 00:08:21,990
ميدونم چجوري چند تا "مکا-سوت" رو
،از بين ببرم
108
00:08:21,991 --> 00:08:24,990
!و ممکنه که اون غول رو هم از بين ببره
109
00:08:24,991 --> 00:08:27,990
"آسامي" هر چيز الکترونيکي رو تا برگشتنمون
110
00:08:27,991 --> 00:08:28,990
.غير فعال کن
111
00:08:28,991 --> 00:08:29,991
."ژولي" بزن بريم
112
00:08:34,991 --> 00:08:36,990
من کجام؟
113
00:08:36,991 --> 00:08:37,990
مامان؟
114
00:08:37,991 --> 00:08:39,990
.فقط استراحت کن، پسر
115
00:08:39,991 --> 00:08:40,990
.من اينجام
116
00:08:40,991 --> 00:08:43,990
.مامان، من متاسفم
117
00:08:43,991 --> 00:08:47,990
.من به تو و تمام خانواده خيانت کردم
118
00:08:47,991 --> 00:08:49,990
.من زندگيم رو به "کوويرا" دادم
119
00:08:49,991 --> 00:08:53,500
.و اون سلاح رو سمتم شليک کرد
120
00:08:53,501 --> 00:08:54,990
چطور تونست همچين کاري کنه؟
121
00:08:54,991 --> 00:08:55,990
.نميدونم، عزيزم
122
00:08:55,991 --> 00:08:57,990
.اون آدم پيچيده ايه
123
00:08:57,991 --> 00:09:00,990
."وينگ" و "وي" هيچ وقت منو نمي بخشن
124
00:09:00,991 --> 00:09:02,991
..."و "اوپال
125
00:09:02,991 --> 00:09:04,990
آره، احتمالا يه کم وقت ببره
،که قبولت کنن
126
00:09:04,991 --> 00:09:07,991
...اما ما حلش ميکنيم
مثل يه خانواده
127
00:09:10,991 --> 00:09:13,990
فکر مي کنيد اين نقشه کار مي کنه، آقا؟
128
00:09:13,991 --> 00:09:15,990
ميدونم که ميتونم "مکا-سوت" ها رو
129
00:09:15,991 --> 00:09:18,991
،با پالس الکترونيکي موقف کنم
...به همون دليل
130
00:09:18,991 --> 00:09:20,992
...مي تونم يه "مکا-سوت" غول آسا رو
131
00:09:20,993 --> 00:09:23,991
با يه پالس الکترونيکي غول آسا
.متوقف کنم
132
00:09:25,991 --> 00:09:27,990
."ژولي" داشتم فکر مي کردم
133
00:09:27,991 --> 00:09:29,990
.شما هميشه فکر مي کنيد، آقا
134
00:09:29,991 --> 00:09:33,990
آره اما اخيرا دارم در مورد تو فکر مي کنم
135
00:09:33,991 --> 00:09:35,990
مي دونم که احتمالش هست از اين
،مخمصه سالم بيرون نيايم
136
00:09:35,991 --> 00:09:38,990
و احساس مي کنم يه سري چيز هست که
.بايد بهت بگم
137
00:09:38,991 --> 00:09:39,990
چيزي هست؟
138
00:09:39,991 --> 00:09:41,990
،يادم مياد وقتي که بچه بودم
139
00:09:41,991 --> 00:09:43,990
.يه اسب شترمرغي داشتم
140
00:09:43,991 --> 00:09:45,990
.اسمش رو خانم "منقاري" گذاشته بودم
141
00:09:45,991 --> 00:09:47,991
.من توي يه مزرعه بزرگ شدم
142
00:09:47,991 --> 00:09:48,990
اينو بهت گفته بودم "ژولي"؟
143
00:09:48,991 --> 00:09:52,990
.اين قبل از اون بود که آدماي سيرک منو ببرن
144
00:09:52,991 --> 00:09:57,990
بهر حال، من عاشق خانم "منقاري" بودم، اما
اونطوري که بايد بهش توجه نکردم تا از دست دادمش
145
00:09:57,991 --> 00:09:59,990
.داستانتون رو بايد بعدا تموم کنيد
146
00:09:59,991 --> 00:10:01,991
.دسته هاي "کوويرا" تو تيررس ـن
147
00:10:02,991 --> 00:10:04,991
.خيلي خب، اميدوارم اين کار کنه
148
00:10:12,991 --> 00:10:16,990
.آره، دخلشون همونجا اومد
149
00:10:17,991 --> 00:10:19,990
.اوه، گندش بزنن
150
00:10:19,991 --> 00:10:21,990
.اون هنوز داره مياد
151
00:10:21,991 --> 00:10:23,990
!"ژولي" اون کارو بکن
152
00:10:23,991 --> 00:10:25,991
.متاسفانه کار ديگه اي براي انجام دادن نيست
153
00:10:27,991 --> 00:10:28,990
اون چي بود؟
154
00:10:28,991 --> 00:10:29,990
.يه پالس الکترونيکي
155
00:10:29,991 --> 00:10:32,990
،مکا-سوت"ها رو خاموش کرد"
.اما منبع انرژي ما مشکلي نداره
156
00:10:32,991 --> 00:10:34,990
.منبع پالس رو پيدا کن
157
00:10:34,991 --> 00:10:36,990
.بايد جايي باشه که "واريک" هست
158
00:10:36,991 --> 00:10:39,990
،جوخههاي سوم و چهارم
.به جلو حرکت کنيد و پاکسازي رو ادامه بديد
159
00:10:39,991 --> 00:10:41,990
.هرکسي که توي شهر باقي مونده رو دستگير کنيد
160
00:10:41,991 --> 00:10:43,990
"واريک" چجوري اون چيز الکترونيکيت
161
00:10:43,991 --> 00:10:45,990
"مکا-سوت" کوچيکها رو از کار انداخت
ولي بزرگه رو نه؟
162
00:10:45,991 --> 00:10:48,991
چون با انرژي شاخههاي
تاک ارواح کار ميکنه
163
00:10:48,991 --> 00:10:49,990
.متاسفم
164
00:10:49,991 --> 00:10:51,990
.کاش مي تونستم کمکتون کنم
165
00:10:51,991 --> 00:10:52,990
.اما غير قابل توقفه
166
00:10:52,991 --> 00:10:55,990
...نيست
167
00:10:55,991 --> 00:10:57,990
بابا؟
168
00:10:57,991 --> 00:10:59,991
.از زندان آوردمش بيرون براي کمک
169
00:10:59,991 --> 00:11:00,990
...گفتم به همهي نابغههايي که الان
170
00:11:00,991 --> 00:11:02,990
.دستمون بهشون ميرسه نياز داريم
171
00:11:02,991 --> 00:11:05,500
،اگر زندان بعد از تموم شدن همه ي اينا سر جاش بود
172
00:11:05,500 --> 00:11:06,990
.مي تونيم اون تو برش گردونيم
173
00:11:06,991 --> 00:11:08,991
،مي دونم همتون در موردم چي فکر مي کنيد
174
00:11:08,991 --> 00:11:10,990
،اما من عاشق شهر جمهوريم
175
00:11:10,991 --> 00:11:12,990
.و هر کاري مي کنم که دخترم رو نجات بدم
176
00:11:12,991 --> 00:11:14,990
تو فکر مي کني که ميدوني چجوري اونو
شکست بديم؟
177
00:11:14,991 --> 00:11:16,990
:بايد مثل يه مريضي عمل کنيد
178
00:11:16,991 --> 00:11:18,991
پوست رو بشکافيد و به ارگان هاي حياتي
.حمله کنيد
179
00:11:18,991 --> 00:11:20,990
،قلب و مغز رو از کار بندازيد
180
00:11:20,991 --> 00:11:21,990
.و اين هيولا ديگه نمي تونه زنده بمونه
181
00:11:21,991 --> 00:11:23,990
اما چجوري ما قراره بريم اون تو؟
182
00:11:23,991 --> 00:11:27,990
صنايع آينده ارّههاي پلاسمايي براي برش
.پلاتين داره
183
00:11:27,991 --> 00:11:29,991
...اگر يکي از اونا رو روي "مکا-سوت" داشته باشيم
184
00:11:29,991 --> 00:11:31,990
.اما اره ها خيلي بزرگن
185
00:11:31,991 --> 00:11:33,990
.نميتونيم لباسها رو از روي زمين بلند کنيم
186
00:11:33,991 --> 00:11:35,990
...فکر کنم بتونم يه واسط الکتريکي به
187
00:11:35,991 --> 00:11:37,991
شعله ي جوش کاري متصل
به لباس اضافه کنم
188
00:11:37,991 --> 00:11:39,991
.و تبديلش کنم به يه ارهي پلاسمايي
189
00:11:39,991 --> 00:11:41,990
بعد فقط لازمه که روي غول فرود بيايم
190
00:11:41,991 --> 00:11:44,991
و يه سوراخي به اندازه ي ورود يک نفر
.روش درست کنيم
191
00:11:44,991 --> 00:11:46,990
مثل يه پشهي فلزي؟
192
00:11:46,991 --> 00:11:48,990
مي دونيد چه بلايي سر پشههايي که روي
من مي شينن چي مياد؟
193
00:11:48,991 --> 00:11:49,990
!لهشون مي کنم
194
00:11:49,991 --> 00:11:51,990
بايد به صورت گروهي حمله کنيم
195
00:11:51,991 --> 00:11:54,990
براي اينکه سعي کنيم شماها رو توي
.لباس مرغ مگس خوار امن نگه داريم
196
00:11:54,991 --> 00:11:56,990
.اين تنها اميدمونه
197
00:11:56,991 --> 00:11:58,990
" اوه، اول اون ميوه رو خورد "
198
00:11:58,991 --> 00:12:00,990
" بعدش هم برگ ها رو "
199
00:12:00,991 --> 00:12:04,990
" ،ميمون ليمور گشنه "
" همه ي درختم رو خورد "
200
00:12:04,991 --> 00:12:07,990
،خيلي خب
.کار همتون خوب بود
201
00:12:07,991 --> 00:12:09,990
ديگه کي برامون يه آهنگ داره؟
202
00:12:09,991 --> 00:12:12,990
نمي تونم کل روز رو اينجا بشينيم
...و همهي آوازهاي باد افزارها رو بخونيم
203
00:12:12,991 --> 00:12:14,990
تا وقتي که همه ـمون دستگير
بشيم يا بدتر از اون
204
00:12:14,991 --> 00:12:16,990
ميخوايد دکمه بازي کنيم؟
205
00:12:16,991 --> 00:12:17,990
کي يه دکمه داره؟
206
00:12:26,991 --> 00:12:29,990
اين موش کور-گورکن ها از کجا اومدن؟
207
00:12:29,991 --> 00:12:30,990
!از باغ وحش
208
00:12:30,991 --> 00:12:32,990
،"ماکو" هميشه از آواز خوندن من بدش ميومد
!اما اينا عاشقش شدن
209
00:12:32,991 --> 00:12:35,990
خب، حالا قراره با
موش کور-گورکن ها چيکار کنيم؟
210
00:12:35,991 --> 00:12:37,990
!اونا بهترين خاک افزار هاي اين اطرافن
211
00:12:37,991 --> 00:12:39,990
مي تونيم ازشون براي کندن تونلي
...به خارج شهر بدون اينکه
212
00:12:39,991 --> 00:12:41,990
"بدون اينکه پياده نظام "کوويرا
!از جامون خبر دار بشن استفاده کنيم
213
00:12:41,991 --> 00:12:44,990
مطمئني اين بهترين نقشه ـست؟
214
00:12:44,991 --> 00:12:46,991
!بيايد دنبال موش کور ها بريم
215
00:12:46,991 --> 00:12:48,990
" موش کور-گورکن ها "
" چاله مي کنن "
216
00:12:48,991 --> 00:12:50,990
" زير شهر جمهوري "
217
00:12:50,991 --> 00:12:52,990
" بايد امروز از دست "کوويرا" فرار کنيم "
218
00:12:52,991 --> 00:12:54,990
" هرچند که هنوز فکر مي کنم اون "
" خوشگله "
219
00:12:57,991 --> 00:12:59,990
،"جوخههاي "مکا-سوت
.گزارش بديد
220
00:12:59,991 --> 00:13:02,990
،جوخهي سوم
.هنوز اثري ديده نشده
221
00:13:02,991 --> 00:13:04,990
،جوخهي چهارم
.در مسير ايستگاه قطاريم
222
00:13:04,991 --> 00:13:09,990
فکر کنم که منبع پالس
الکترونيکي رو پيدا کرديم
223
00:13:09,991 --> 00:13:10,990
.برج صنايع آينده
224
00:13:10,991 --> 00:13:11,990
.همونجاست
225
00:13:15,991 --> 00:13:17,990
."کوويرا" داره مياد سمت ما
226
00:13:17,991 --> 00:13:20,990
چقدر طول مي کشه که اره هاي پلاسمايي
آماده بشن؟
227
00:13:20,991 --> 00:13:21,990
.فقط چند دقيقه ي ديگه
228
00:13:21,991 --> 00:13:23,990
به محض اينکه تونستيد از اينجا
.بيايد بيرون
229
00:13:23,991 --> 00:13:24,990
،اگر تونستيد بريد داخل
230
00:13:24,991 --> 00:13:25,990
.موتورخونه رو پيدا کنيد
231
00:13:25,991 --> 00:13:27,991
،دو اهرم براي مواقع اضطراري هستش
232
00:13:27,991 --> 00:13:29,990
،اگر هم زمان خاموششون کني
233
00:13:29,991 --> 00:13:30,990
.نيرو قطع ميشه
234
00:13:30,991 --> 00:13:31,990
.ممنون
235
00:13:31,991 --> 00:13:33,990
،شايد نتونيم از بين ببريمش
236
00:13:33,991 --> 00:13:34,991
.اما مي تونيم سرعتش رو کم کنيم
237
00:13:34,991 --> 00:13:35,991
!بريم
238
00:15:12,118 --> 00:15:13,118
!""جنورا
239
00:16:25,118 --> 00:16:26,117
" "اوه، "ين "
240
00:16:26,118 --> 00:16:31,117
" تو شيرين ترين پناهندهاي هستي که "
" تا بحال ديدم "
241
00:16:31,118 --> 00:16:34,117
" و منم مي خوام ازت بخاطر مهروبي ـت "
" تشکر کنم "
242
00:16:34,118 --> 00:16:38,117
" وقتي توي خونه ـت زندگي مي کردم "
243
00:16:38,118 --> 00:16:39,117
!ايست
244
00:16:39,118 --> 00:16:43,117
.به آرامي برگرد و خواهشا آواز نخون
245
00:16:43,118 --> 00:16:45,117
.شما همگي زندانيان امپراطوري خاک هستيد
246
00:16:45,118 --> 00:16:48,117
.با ما بيايد تا هيچ کس آسيب نبينه
247
00:16:48,118 --> 00:16:49,117
.تو به اين آدما نيازي نداري
248
00:16:49,118 --> 00:16:52,117
اونا فقط يه عده شهروند بي گناهن که
وسط اين جنگ گير افتادن
249
00:16:52,118 --> 00:16:55,117
،اما من پرنس "وو" هستم
جانشين بر حق قلمرو خاک
250
00:16:55,118 --> 00:16:57,117
"منو ببر پيش "کوويرا
251
00:16:57,118 --> 00:16:59,117
.باهاش کار دارم
252
00:16:59,118 --> 00:17:01,117
!"نه، اينکارو نکن "وو
253
00:17:01,118 --> 00:17:02,118
.بايد اينکارو بکنم
254
00:17:02,118 --> 00:17:06,117
،اما قبل از اينکه برم
.مي خوام براتون يه آواز بخونم
255
00:17:06,118 --> 00:17:09,117
" اگر شما به سنجاق سينهي من احترام "
" نذاريد "
256
00:17:09,118 --> 00:17:12,117
" به من احترام نذاشتيد "
257
00:17:12,118 --> 00:17:15,117
" اوه، نه، نه، نه، نه، نه "
258
00:17:15,118 --> 00:17:18,117
" شما بيشتر از يه سوسک نيستيد "
259
00:17:18,118 --> 00:17:21,117
" اما من از اعضاي خاندان سلطنتي ام "
260
00:17:21,118 --> 00:17:24,117
" من موش کور-گورکن هامو همراهم آوردم "
261
00:17:24,118 --> 00:17:29,117
راستش اينقدر آوازت بد بود که
موش کور-گورکنات ولت کردن
262
00:17:29,118 --> 00:17:32,117
" ...تو نميدوني "
263
00:17:32,118 --> 00:17:36,117
" داري در مورد چي حرف ميزني "
264
00:17:42,118 --> 00:17:45,117
" اوه، موش کور-گورکنا "
" عاشقتونم، عاشقتون "
265
00:17:45,118 --> 00:17:49,118
" ميخوام که ... ميخوام پوزه تون رو ناز کنم "
266
00:17:58,118 --> 00:18:01,117
،اگر ما اون "مکا-غول" رو متوقف کنيم
267
00:18:01,118 --> 00:18:03,117
.همه ـش بخاطر توئه
268
00:18:03,118 --> 00:18:06,118
اون تويي که اين لباسهاي
فوق العاده رو طراحي کرده
269
00:18:07,118 --> 00:18:09,117
.کار کردن دوباره با هم ديگه فوق العاده ـس
270
00:18:09,118 --> 00:18:11,117
دوستت دارم بابا
271
00:18:11,118 --> 00:18:13,118
.منم دوستت دارم
272
00:18:18,118 --> 00:18:19,117
"ژولي"؟
273
00:18:19,118 --> 00:18:21,117
بله؟
274
00:18:22,118 --> 00:18:24,118
...يه چيزي هست که بايد قبل از
275
00:18:24,118 --> 00:18:25,117
رفتن اضافه کنم
276
00:18:25,118 --> 00:18:27,118
به چي اضافه کنيد؟
277
00:18:27,118 --> 00:18:30,117
.لازمه که اين حلقه رو به انگشتت اضافه کنم
278
00:18:30,118 --> 00:18:34,117
،""ژولي مون
...براي باقي عمرمون
279
00:18:34,118 --> 00:18:36,118
اون کاره رو ميکني
280
00:18:38,118 --> 00:18:40,117
بله؟
281
00:18:40,118 --> 00:18:42,118
!بله
282
00:18:44,118 --> 00:18:47,117
حالا بيا بريم اين آهن پارههايي
...که به زور کار ميکنن رو به يه
283
00:18:47,118 --> 00:18:51,117
ماشين کشندهي خردکن
غول پيکر بچسبونيم
284
00:18:51,118 --> 00:18:54,118
اين دقيقاً همون طوريه که هميشه
نامزدي خودمون رو تصور ميکردم
285
00:19:28,118 --> 00:19:30,117
...،برو سمت همون نقطهي وسط پشت
286
00:19:30,118 --> 00:19:32,117
هموني که هيچوقت دست من بهش نميرسه
287
00:19:32,118 --> 00:19:33,118
فهميدم
288
00:19:48,118 --> 00:19:50,117
واو! بيا از اينجا بريم
289
00:19:52,118 --> 00:19:54,118
اي کاش من همچين انعطافي داشتم
290
00:20:40,118 --> 00:20:41,118
!سفت بچسب
291
00:20:57,118 --> 00:20:59,117
نيروي بيشتري ميخوام
292
00:20:59,118 --> 00:21:00,117
!دارن وارد بدنه ميشن
293
00:21:00,118 --> 00:21:01,117
!نيروي بيشتر
294
00:21:13,118 --> 00:21:14,117
بايد از اينجا بريم
295
00:21:14,118 --> 00:21:16,118
تقريباً تمومه
296
00:21:20,118 --> 00:21:21,117
!بايد همين الآن بريم
297
00:21:21,118 --> 00:21:24,118
ديگه تمومه! يه ذره ديگه
298
00:21:30,118 --> 00:21:31,117
!بابا! حالا
299
00:21:31,118 --> 00:21:33,117
"خدانگهدار "آسامي
300
00:21:33,118 --> 00:21:34,118
دوستت دارم
301
00:21:37,118 --> 00:21:39,118
!بابا
302
00:21:47,118 --> 00:21:50,117
نقشهي "هيروشي" جواب داد
303
00:21:50,118 --> 00:21:51,745
اينم از راه ورود ما