1 00:00:00,028 --> 00:00:08,028 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 2 00:00:10,052 --> 00:00:12,095 ‫...آنچه در زیر پل گذشت 3 00:00:12,095 --> 00:00:14,765 ‫تو و راج به‌نظر خیلی با هم جور شدین 4 00:00:14,765 --> 00:00:17,768 ‫طرف با ما صحبت نمی‌کنه ‫به پلیس‌ها اعتماد نداره 5 00:00:17,768 --> 00:00:19,811 ‫شاید بتونم بهت کمک کنم 6 00:00:19,811 --> 00:00:21,730 ‫گیب کیه؟ 7 00:00:22,147 --> 00:00:24,274 ‫برادرم بود ‫وقتی بچه بودیم فوت کرد 8 00:00:24,274 --> 00:00:27,486 ‫اگر این‌کارو بکنم، می‌دونی که ‫باید یه چیزی بگی توی کتابم بنویسم 9 00:00:27,486 --> 00:00:30,364 ‫- تنها زندگی می‌کنی؟ ‫- آره، یجورایی 10 00:00:30,364 --> 00:00:32,658 ‫خب، نظرت چیه هرچی می‌خوای سفارش بدی؟ ‫خودم حساب می‌کنم 11 00:00:32,658 --> 00:00:35,744 ‫خیلی‌خب، پس حتماً می‌دونی ‫کی واقعاً اونو کشته 12 00:00:35,744 --> 00:00:37,246 ‫بهت میگم 13 00:00:37,246 --> 00:00:39,581 ‫اگر قول بدی منو ببری نیویورک 14 00:00:39,581 --> 00:00:41,083 ‫نمی‌تونم این‌کارو بکنم 15 00:00:41,083 --> 00:00:43,585 ‫اصلاً چجوری توی اون خونه زندگی می‌کنی؟ 16 00:00:43,585 --> 00:00:45,420 ‫عملاً اردوگاه زندانی‌هاست 17 00:00:45,420 --> 00:00:47,881 ‫در مورد چیزی که نمی‌فهمی ‫ خفه‌خون بگیر! 18 00:00:47,881 --> 00:00:49,466 ‫اگر اینقدر داری زجر می‌کشی 19 00:00:49,466 --> 00:00:51,093 ‫راهی برای دراومدن از اونجا بلدم 20 00:00:51,093 --> 00:00:53,387 ‫- بیا بیرون. بازداشتی ‫- چی؟ 21 00:00:53,387 --> 00:00:56,139 ‫متهم به آزار و اذیت دخترتون ‫رینا ویرک شده 22 00:00:59,163 --> 00:01:04,163 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 23 00:01:38,432 --> 00:01:40,225 ‫چرا... 24 00:01:40,225 --> 00:01:41,925 ‫بخاطر تو انجامش دادم 25 00:01:44,396 --> 00:01:46,982 ‫و همینطوری... اونجا ولش کردی؟ 26 00:01:46,982 --> 00:01:48,358 ‫آره 27 00:01:48,358 --> 00:01:50,277 ‫و پیاده رفتم خونه 28 00:01:50,277 --> 00:01:53,739 یا خدا. یا خدا. یا خدا 29 00:01:53,739 --> 00:01:55,032 ‫هی! 30 00:01:55,032 --> 00:01:58,035 ‫شانس آوردین انجامش دادم ‫در حق همه‌مون لطف کردم 31 00:01:58,869 --> 00:02:00,495 ‫چه زری داری می‌زنی؟ 32 00:02:00,495 --> 00:02:02,195 ‫زنگ می‌زد پلیس 33 00:02:04,249 --> 00:02:05,834 ‫و توام همینو می‌خواستی، مگه نه؟ 34 00:02:05,834 --> 00:02:08,420 ‫این. کل این جریانات ‫نقشه همین بود 35 00:02:12,090 --> 00:02:13,800 ‫- آره ‫- جو 36 00:02:13,800 --> 00:02:16,136 ‫- نه، من دیگه نیستم ‫- هی 37 00:02:16,136 --> 00:02:18,347 ‫نمی‌تونیم وحشت کنیم ‫خودتو جمع‌و‌جور کن 38 00:02:18,347 --> 00:02:20,557 ‫آخه چجوری باید ‫اطراف این دختره‌ی خل‌و‌چل بچرخیم؟ 39 00:02:20,557 --> 00:02:22,257 ‫اومرتا 40 00:02:22,893 --> 00:02:24,593 ‫یادته؟ 41 00:02:25,437 --> 00:02:27,137 ‫ما با هم خانواده‌ایم 42 00:02:29,525 --> 00:02:32,110 ‫و اعضای خانواده ‫ هوای همدیگه رو دارن، مگه نه؟ 43 00:02:45,582 --> 00:02:46,750 ‫جو 44 00:02:46,750 --> 00:02:49,044 ‫می‌دونستم اینا رو می‌خواستی 45 00:02:49,044 --> 00:02:51,129 ‫به‌نظرت این آت‌وآشغالا پاک میشه؟ 46 00:02:56,218 --> 00:02:57,918 ‫اندازه‌م نیستن 47 00:03:03,642 --> 00:03:07,661 ‫« زیــر پـــل » 48 00:03:07,666 --> 00:03:09,666 ‫« وقتی که قضیه بیخ پیدا می‌کند » 49 00:03:09,982 --> 00:03:11,692 ‫مرده‌ها روحی ندارند 50 00:03:12,442 --> 00:03:14,403 ‫جانی ندارند 51 00:03:14,403 --> 00:03:17,197 ‫ولی به این معنی نیست ‫که این پایان کار "رینا"ـست 52 00:03:18,615 --> 00:03:22,619 ‫وقتی یهوه این دنیا رو ‫به شکل اصلی و بی‌نقصش دربیاره 53 00:03:23,704 --> 00:03:25,706 ‫تمام فرزندان خدا، جان دوباره‌ای خواهند گرفت 54 00:03:26,790 --> 00:03:29,793 ‫و زندگی ابدی رو تجربه خواهند کرد 55 00:03:30,919 --> 00:03:33,463 ‫ممکنه به‌نظر خیلی غیرعادلانه بیاد ‫که مرگ می‌تونه 56 00:03:33,463 --> 00:03:35,757 ‫کسی که عاشقشی رو ازت بگیره 57 00:03:35,757 --> 00:03:39,094 ‫بخصوص وقتی داری ‫غم از دست دادن فرزند رو تحمل می‌کنی 58 00:03:40,679 --> 00:03:43,473 ‫ولی اگر حقیقتاً فرزند خداوند باشن 59 00:03:43,473 --> 00:03:45,642 ‫می‌تونید با این فکر تسلای‌خاطر پیدا کنید 60 00:03:45,642 --> 00:03:49,104 ‫که به‌زودی در بهشت روی زمین ‫مجدداً همدیگه رو خواهید دید 61 00:03:49,897 --> 00:03:52,940 ‫خب، چطوری می‌تونیم فرزندان خدا رو ‫از فرزندان شیطان تشخیص بدیم؟ 62 00:03:53,192 --> 00:03:56,714 ‫کتاب امثال سوره‌ی 4 آیه‌ی 14 بهمون میگه ‫اگر از خدا زاده شده باشید 63 00:03:56,719 --> 00:03:57,691 ‫« دو ماه قبل » 64 00:03:57,696 --> 00:03:59,396 ‫مرتکب گناه نخواهید شد ‫« دو ماه قبل » 65 00:04:00,032 --> 00:04:03,035 ‫درحالی‌که گناه ‫چنان در فرزندان شیطان نهادینه شده 66 00:04:05,120 --> 00:04:07,372 ‫که خواب به چشمان‌شون نمیاد 67 00:04:07,372 --> 00:04:09,708 ‫مگر اینکه زندگی کسی رو نابود کنند 68 00:04:18,550 --> 00:04:20,250 ‫فکر می‌کردم بیدار باشی 69 00:04:21,220 --> 00:04:23,639 ‫شب‌های اول همیشه ضدحالن 70 00:04:25,057 --> 00:04:27,059 ‫می‌خوای یکم بخوری؟ حالتو بهتر می‌کنه 71 00:04:34,024 --> 00:04:36,527 ‫یخ‌چای و ودکای "اسمیرنوف"ـه 72 00:04:43,324 --> 00:04:45,827 ‫بیا، بیا مست کنیم 73 00:04:56,922 --> 00:04:58,757 ‫تحمل ندارم یکی دیگه بهم بگه 74 00:04:58,757 --> 00:04:59,967 ‫که چه مراسم قشنگی بود 75 00:04:59,967 --> 00:05:02,928 ‫آره، مطمئنم رینا ‫دلش مراسم متفاوت‌تری می‌خواست 76 00:05:02,928 --> 00:05:05,347 ‫قطعاً دلش آهنگ‌های متفاوتی می‌خواست 77 00:05:05,347 --> 00:05:07,140 ‫اگر بود چه آهنگی می‌ذاشت؟ 78 00:05:08,308 --> 00:05:10,185 ‫احتمالاً... 79 00:05:10,185 --> 00:05:12,187 ‫دلم برات تنگ میشه 80 00:05:12,187 --> 00:05:14,439 ‫ولی نسخه‌ی "پاف‌ ددی" 81 00:05:15,774 --> 00:05:17,442 ‫بهش گفتم به‌نظرم ‫"استینگ" بهتر خونده 82 00:05:17,442 --> 00:05:19,142 ‫چه جوابی داد؟ 83 00:05:19,653 --> 00:05:21,655 ‫"استینگ کیه؟" 84 00:05:27,035 --> 00:05:29,580 ‫این ربکاست ‫نویسنده‌‌ای که بهتون گفتم 85 00:05:30,122 --> 00:05:32,916 ‫داره روی پروژه‌ای در مورد رینا کار می‌کنه 86 00:05:32,916 --> 00:05:34,751 ‫واقعاً بهتون تسلیت میگم 87 00:05:36,003 --> 00:05:38,839 ‫داری در مورد رینا چی می‌نویسی؟ 88 00:05:38,839 --> 00:05:40,841 ‫هنوز دارم سعی می‌کنم زندگیشو بهتر بفهمم 89 00:05:40,841 --> 00:05:42,718 ‫ولی به‌نظرم مهمه که از هرکس 90 00:05:42,718 --> 00:05:46,680 ‫به عنوان کسی که بوده یاد بشه ‫نه با اتفاقی که براش افتاده 91 00:05:47,431 --> 00:05:51,084 ‫و خوشحال میشم اگر بتونم سعی کنم ‫دخترتون رو مثل شما درک کنم 92 00:05:52,269 --> 00:05:54,271 ‫من رینا رو درک نمی‌کردم 93 00:05:57,983 --> 00:05:59,683 ‫ببخشید 94 00:06:04,740 --> 00:06:06,491 ‫ببخشید 95 00:06:24,676 --> 00:06:26,376 ‫حالت خوبه؟ 96 00:06:27,262 --> 00:06:29,765 ‫آره. آره، خوبم 97 00:06:33,101 --> 00:06:34,801 ‫چی شده؟ 98 00:06:36,188 --> 00:06:38,190 ‫در مورد چیزی که راج بهت گفته بود ‫تحقیق کردم 99 00:06:39,983 --> 00:06:41,683 ‫همه‌ش حقیقت داره 100 00:06:42,277 --> 00:06:45,614 ‫پلیس "ویو رویال" منجیت رو دستگیر کرد ‫و رینا رو گذاشت توی پرورشگاه 101 00:06:46,073 --> 00:06:47,824 ‫مدرکی مبنی بر گناهکاریش داشتن؟ 102 00:06:50,244 --> 00:06:51,944 ‫این دیگه چه وضعشه 103 00:06:52,246 --> 00:06:55,541 ‫آره، خب، پلیس مجبوره ‫ادعای آزار و اذیت رو جدی بگیره 104 00:06:56,083 --> 00:06:58,502 ‫ظاهراً دوست‌های رینا ‫این فکرو توی سرش انداختن 105 00:06:58,502 --> 00:07:00,462 ‫- اونا رو سرزنش کن ‫- آره 106 00:07:00,462 --> 00:07:03,048 ‫انگار همیشه همه‌چی زیر سر اوناست 107 00:07:03,423 --> 00:07:06,927 ‫جو درحال حاضر میونه‌ی خوبی باهام نداره ‫پس نمی‌دونم چقدر می‌تونم پرس‌و‌جو کنم 108 00:07:08,095 --> 00:07:09,888 ‫خب، می‌تونم سعیمو بکنم 109 00:07:11,348 --> 00:07:13,100 ‫باید دوباره اعتمادشو جلب کنم 110 00:07:13,100 --> 00:07:15,185 ‫آره، خب، موفق باشی 111 00:07:16,603 --> 00:07:20,482 ‫هی، پری اسمیت ‫چیزهایی رو به "کاپوتی" گفت 112 00:07:20,482 --> 00:07:22,568 ‫که تابه‌حال به کسی نگفته بود 113 00:07:23,402 --> 00:07:26,454 ‫یعنی فکر می‌کنی داری کتاب ‫ "در کمال خونسردی" رو می‌نویسی، ها؟ 114 00:07:26,822 --> 00:07:31,577 ‫آره، ولی "جو" که پری اسمیت نیست 115 00:07:32,286 --> 00:07:34,246 ‫می‌دونیم کار اون نبوده 116 00:07:35,497 --> 00:07:39,593 ‫و دیگه واقعاً خسته شدم از بس به یک کلاغ چهل‌کلاغ‌های این بچه‌ها گوش کردم 117 00:07:43,338 --> 00:07:45,883 ‫مدرک درست‌و‌حسابی ازشون لازم داریم ‫ می‌گیری چی میگم؟ 118 00:07:47,467 --> 00:07:49,167 ‫از رسانه‌ها استفاده کن 119 00:07:50,762 --> 00:07:52,264 ‫بترسونشون 120 00:07:52,264 --> 00:07:55,309 ‫بابا ازمون می‌خواد ‫خودمون رو هم‌نظر نشون بدیم 121 00:07:55,309 --> 00:07:56,602 ‫فکر می‌کنه این‌کار آسونه 122 00:07:56,602 --> 00:07:58,854 ‫خب، لازم نیست روانی‌بازی دربیاری 123 00:07:58,854 --> 00:08:02,441 ‫فقط یه‌خرده بترسونشون، می‌دونی؟ ‫شروع می‌کنن به سوتی دادن 124 00:08:06,695 --> 00:08:08,395 ‫تو همینطوری باهاشون صحبت می‌کنی؟ 125 00:08:09,156 --> 00:08:10,856 ‫که ببینی چی می‌تونی گیر بیاری؟ 126 00:08:13,076 --> 00:08:14,776 ‫امشب خوشگل شدی 127 00:08:20,375 --> 00:08:22,586 ‫گندش بزنن 128 00:08:22,586 --> 00:08:25,339 ‫- امان از دست رسانه‌ها ‫- رئیس‌پلیس! رئیس‌پلیس، بیاین اینجا! 129 00:08:25,339 --> 00:08:27,633 ‫رئیس‌پلیس، حقیقت داره که این حادثه ‫مرتبط با گروه‌های خلافکاری بوده؟ 130 00:08:27,633 --> 00:08:30,636 ‫بهتون اطمینان میدم توی ویکتوریا ‫هیچ گروه خلافکاری نداریم 131 00:08:30,636 --> 00:08:33,639 ‫بخصوص در شهری مثل سانیچ ‫خودم اینجا بزرگ شدم 132 00:08:33,639 --> 00:08:36,350 ‫بچه‌هام رو اینجا بزرگ کردم ‫نزدیک به 15 ساله رئیس‌پلیس بودم 133 00:08:36,350 --> 00:08:38,560 ‫این مورد هیچ ارتباطی به این مسائل نداشته 134 00:08:39,102 --> 00:08:41,647 ‫رینا ویرک دختر جوونی بود ‫که هرگز نباید می‌مرد 135 00:08:41,647 --> 00:08:43,524 ‫از قتل رینا دو هفته گذشته 136 00:08:43,524 --> 00:08:46,109 ‫و هنوز کسی دستگیر نشده ‫سرنخی دارین؟ 137 00:08:46,109 --> 00:08:48,278 ‫ممکنه قومیتش ‫ انگیزه‌ای برای حمله بهش بوده باشه؟ 138 00:08:48,987 --> 00:08:50,687 ‫قومیتش؟ 139 00:08:50,822 --> 00:08:53,242 ‫رینا هم مثل تمام دخترهای دیگه بوده 140 00:08:54,201 --> 00:08:57,079 ‫همونطور که می‌بینین ‫اینجا یک جامعه‌ی چندقومیتیه 141 00:08:57,079 --> 00:08:58,956 ‫جامعه‌ای که پذیرای همه‌ست 142 00:08:58,956 --> 00:09:01,124 ‫اینجا پذیرای همه هستیم. ممنونم 143 00:09:01,124 --> 00:09:03,836 ‫با این‌وجود، نمی‌تونیم با قطعیت ردش کنیم 144 00:09:03,836 --> 00:09:06,672 ‫شواهدی هست که نشون میده ‫ممکنه قومیت عاملی برای حمله بوده باشه 145 00:09:06,672 --> 00:09:08,674 ‫ولی الان صحبت سر شواهد نیست 146 00:09:09,508 --> 00:09:11,677 ‫مهاجم‌ها گروهی متشکل از چندین قومیت بودن... 147 00:09:11,677 --> 00:09:13,804 ‫- پس مظنون‌هایی دارین؟ ‫- من همچین حرفی نزدم 148 00:09:13,804 --> 00:09:17,139 ‫گفتم مهاجم‌ها گروهی متشکل از ‫ چندین قومیت بودن، چیزی که می‌دونیم... 149 00:09:17,224 --> 00:09:18,225 ‫ببینین، چیزی که تا الان می‌دونیم... 150 00:09:18,225 --> 00:09:19,768 ‫می‌دونیم که گروهی از ‫نوجوون‌های هم‌سن‌ رینا 151 00:09:19,768 --> 00:09:23,397 ‫از جمله دخترهایی که اونا رو دوست خودش ‫می‌دونسته، در این قضیه دخیل بودن 152 00:09:25,274 --> 00:09:27,484 ‫رینا ویرک کمی قبل از به‌قتل رسیدنش 153 00:09:27,484 --> 00:09:30,195 ‫در مهمانی مدرسه‌ی شورلاین ‫مورد حمله قرار گرفت 154 00:09:30,195 --> 00:09:32,865 ‫در این لحظه، هرکسی 155 00:09:32,865 --> 00:09:36,243 ‫هرکسی که در حمله‌ی اولیه شرکت داشته رو ‫شریک جرم تلقی می‌کنیم 156 00:09:36,243 --> 00:09:38,245 ‫و اتهامات کیفری بهشون وارد میشه 157 00:09:38,245 --> 00:09:39,945 ‫ممنونم. ممنونم 158 00:09:41,373 --> 00:09:44,626 ‫فقط یه سوال دیگه -نه، ممنونم - 159 00:10:04,938 --> 00:10:06,940 ‫میشه بهم بگی ‫منظورت از این حرف چی بود، کَم؟ 160 00:10:08,692 --> 00:10:11,528 ‫می‌خواستم بترسونمشون ‫می‌خوایم بچه‌ها به حرف بیان، مگه نه؟ 161 00:10:11,528 --> 00:10:14,865 ‫خودت می‌دونی منظورم چیه ‫حرفی که در مورد انگیزه زدی 162 00:10:16,200 --> 00:10:17,900 ‫جای سیگار... 163 00:10:18,869 --> 00:10:21,205 ‫روی پیشونی رینا. همه‌مون دیدیمش 164 00:10:21,205 --> 00:10:23,040 ‫نمی‌دونیم منظور خاصی داشته یا نه 165 00:10:23,040 --> 00:10:24,625 ‫چیه؟ بیخیال بابا 166 00:10:24,625 --> 00:10:26,335 ‫می‌دونی، این آخرهفته به افسرهایی 167 00:10:26,335 --> 00:10:29,671 ‫که به اتهامات منجیت ویرک ‫رسیدگی کرده بودن زنگ زدم 168 00:10:29,671 --> 00:10:32,341 ‫می‌دونستی رینا اجازه نداد ‫پلیس معاینه‌ش کنه؟ 169 00:10:32,341 --> 00:10:34,004 ‫منظورت چیه؟ 170 00:10:34,009 --> 00:10:36,136 ‫وقتی به مسئول خونه‌ی سون اوکس گفت 171 00:10:36,136 --> 00:10:40,057 ‫که باباش اونو بسته به صندلی ‫و با چکش کتکش زده 172 00:10:40,057 --> 00:10:41,808 ‫اجازه نداد پلیس معاینه‌ش کنه 173 00:10:41,808 --> 00:10:45,270 ‫نه مدرکی از کبودی داشته نه جراحت ‫چون هیچکدومشون رو نداشته 174 00:10:45,270 --> 00:10:48,857 ‫- حتی یک افسر هم براش سوال... ‫- برای همین سابقه‌ش پاک شد، کَم! 175 00:10:48,857 --> 00:10:51,443 ‫نشد، بابا. حتی... ‫حتی بهش شک هم نکردن 176 00:10:51,443 --> 00:10:53,362 ‫فقط رفتن دستگیرش کردن و انداختنش بازداشتگاه 177 00:10:53,362 --> 00:10:55,864 ‫انگار یه نفر تصمیمشو گرفته بود ‫و یه نگاه بهش انداخت و گفت 178 00:10:55,864 --> 00:10:57,241 ‫"اوه، آره، خیلی‌خب، با عقل جوردرمیاد" 179 00:10:57,241 --> 00:11:00,168 ‫- "این‌کار از همچین آدمی برمیاد" ‫- منظورت از این حرفا چیه، کَم؟ 180 00:11:06,375 --> 00:11:09,294 ‫اون افسرها با اتفاقات وحشتناک ‫ زیادی روبرو شدن، عزیزدلم 181 00:11:11,296 --> 00:11:12,996 ‫خود تو 182 00:11:13,549 --> 00:11:16,760 ‫وقتی پیدات کردن ‫سر تا پات پر از کبودی بود 183 00:11:17,219 --> 00:11:19,263 ‫باید پرونده‌ت رو می‌دیدی 184 00:11:19,263 --> 00:11:22,140 ‫اون‌عکس‌ها... 185 00:11:22,140 --> 00:11:23,840 ‫قلبمو شکستن 186 00:11:25,978 --> 00:11:29,064 ‫ما آدم خوباییم، عزیزدلم ‫قضیه رو برعکس نپیچون 187 00:11:33,402 --> 00:11:35,946 ‫یعنی چی؟ خیلی‌خب، یعنی... 188 00:11:35,946 --> 00:11:38,031 ‫این شکلی؟ این شکلی؟ 189 00:11:38,031 --> 00:11:40,826 ‫- نه! این که دبلیو شد! ‫- پس چی؟ 190 00:11:40,826 --> 00:11:43,370 ‫خب، پس، منظورت این شکلیه؟ 191 00:11:43,370 --> 00:11:45,080 ‫- نه! ‫- پس چی؟ 192 00:11:45,080 --> 00:11:47,916 ‫باید دست چپت رو ‫بذاری روی دست راستت 193 00:11:49,042 --> 00:11:51,170 ‫و بعد، این شکلی... 194 00:11:51,170 --> 00:11:54,673 ‫سی... ام... سی 195 00:11:55,340 --> 00:11:57,040 ‫سی‌ام‌سی 196 00:11:57,718 --> 00:12:00,971 ‫- سی‌ام‌سی! ‫- آره! 197 00:12:08,770 --> 00:12:10,397 ‫مارتا 198 00:12:10,397 --> 00:12:13,692 ‫به پلیس زنگ نزنیا 199 00:12:26,538 --> 00:12:29,291 ‫قیافه‌ی بابات چه شکلی شد... 200 00:12:30,792 --> 00:12:32,794 ‫وقتی بهش دستبند زدن؟ 201 00:12:36,882 --> 00:12:41,803 ‫نمی‌دونم. ندیدمش 202 00:12:44,765 --> 00:12:47,017 ‫عذاب وجدان داری 203 00:12:51,188 --> 00:12:52,888 ‫نمی‌دونم والا 204 00:12:55,651 --> 00:12:57,351 ‫تو عذاب وجدان نگرفتی؟ 205 00:12:58,028 --> 00:13:01,865 ‫وقتی اون دروغ‌ها رو ‫در مورد دوست‌پسر مامانت گفتی؟ 206 00:13:02,866 --> 00:13:05,369 ‫اینکه چه کارهایی باهات کرده؟ 207 00:13:07,538 --> 00:13:09,873 ‫دروغ نبودن 208 00:13:21,218 --> 00:13:23,053 ‫همیشه مسخره‌م می‌کرد... 209 00:13:24,805 --> 00:13:28,642 ‫بابت اینکه صورت‌زخمی ‫ و رفقای خوب و اینا نگاه می‌کردم 210 00:13:31,687 --> 00:13:33,689 ‫ولی حتی نمی‌دونه که یک‌روز... 211 00:13:35,816 --> 00:13:37,609 ‫قراره منم همچین کسی بشم 212 00:13:40,863 --> 00:13:43,615 ‫و قراره برم سراغش 213 00:13:54,585 --> 00:13:56,128 ‫سلام، از شبکه‌ی "سی‌بی‌اس" اومدم 214 00:13:56,128 --> 00:13:57,671 ‫امیدوار بودم بتونیم ‫در مورد رینا ویرک صحبت کنیم 215 00:13:57,671 --> 00:13:59,631 ‫می‌تونین ناشناس صحبت کنین! ‫می‌تونین خودتون اسمتونو انتخاب کنین 216 00:13:59,631 --> 00:14:02,718 ‫- می‌تونین مدونا یا پاش‌اسپایس یا... ‫- نظرت چیه بیای اینو بخوری، کونی؟ 217 00:14:06,138 --> 00:14:08,557 ‫- چه خبر شده؟ ‫- نمی‌دونم 218 00:14:08,557 --> 00:14:11,435 ‫یا خدا، دارن از تمام کسایی ‫که اون شب توی مهمونی بودن سوال می‌پرسن 219 00:14:11,435 --> 00:14:13,270 ‫- به‌نظرت باید با پلیس صحبت کنم؟ ‫- چی؟ نه 220 00:14:13,270 --> 00:14:16,356 ‫وارن، به‌نظرم اصلاً نباید الان اینجا باشی 221 00:14:17,608 --> 00:14:19,776 ‫آخه، گفتن هرکس توی اون درگیری بوده ‫دستگیر میشه 222 00:14:19,776 --> 00:14:22,487 ‫و اگر حرفی بزنی... اگر اون خبردار بشه چی؟ 223 00:14:25,741 --> 00:14:27,159 ‫ازش می‌ترسم 224 00:14:42,049 --> 00:14:45,135 ‫شرمنده، اصلاً فکر نمی‌کردم ‫اونقدرام مهم باشه 225 00:14:46,720 --> 00:14:49,723 ‫بچه‌ها صف کشیدن ‫که در مورد دعوای اولی صحبت کنن 226 00:14:49,723 --> 00:14:52,059 ‫هیچکس چیزی در مورد ‫حمله‌ی دوم نمی‌دونه 227 00:14:53,852 --> 00:14:56,772 ‫- این چیه؟ ‫- کمد 120، کلی الارد 228 00:15:21,960 --> 00:15:24,960 ‫« جلز ولز » 229 00:15:33,517 --> 00:15:35,217 ‫خُـر خُـر 230 00:15:39,022 --> 00:15:40,732 ‫چه کوفتی توی کمدت بود، کلی؟ 231 00:15:40,732 --> 00:15:42,776 ‫نگرانش نباش، جو ‫ای خدا، از دست اون زنیکه‌ی خوک‌صفت! 232 00:15:42,776 --> 00:15:45,362 ‫- دست توی وسایلم کرد! ‫- این دیگه چی می‌خواد؟ 233 00:15:48,699 --> 00:15:51,285 ‫باید باهاتون صحبت کنم 234 00:15:51,285 --> 00:15:53,453 ‫قضیه جدیه ‫لطفاً سوار شید 235 00:15:53,453 --> 00:15:55,289 ‫تا دلیلشو نگفتی باهات جایی نمیایم 236 00:15:55,289 --> 00:15:57,124 ‫پلیسی که توی تمام اخباره 237 00:15:57,124 --> 00:15:59,126 ‫از دوستان قدیمیمه 238 00:15:59,126 --> 00:16:01,837 ‫و بهم گفت که پلیس 239 00:16:01,837 --> 00:16:04,631 ‫شما سه تا رو زیر ذره‌بین گرفته 240 00:16:05,465 --> 00:16:07,467 ‫اگر می‌خواین فرصتی ‫برای خلاص شدن از این وضعیت پیدا کنین 241 00:16:07,467 --> 00:16:09,302 ‫همین الان سوار شید 242 00:16:27,112 --> 00:16:28,812 ‫خب، قضیه از این قراره 243 00:16:29,656 --> 00:16:31,575 ‫پلیس‌ها می‌خوان هرچندتاتون رو ‫که می‌تونن دستگیر کنن 244 00:16:31,575 --> 00:16:34,161 ‫و شواهدی دارن که نشون میده ‫همه‌تون زیر اون پل بودین 245 00:16:34,161 --> 00:16:36,622 ‫از کجا بدونیم تو نبودی ‫که این قضیه رو لو دادی؟ 246 00:16:36,622 --> 00:16:39,791 ‫اگر لوتون دادم چرا باید ‫اینقدر به خودم زحمت بدم بیام کمکتون کنم؟ 247 00:16:39,791 --> 00:16:42,211 ‫همه می‌دونن شماها درگیری رو شروع کردین 248 00:16:42,211 --> 00:16:45,923 ‫و قراره بگن جراحاتی که برداشته ‫منجر به مرگش شده 249 00:16:45,923 --> 00:16:48,008 ‫و سعی می‌کنن همه‌شو ‫بندازن گردن شماها 250 00:16:48,008 --> 00:16:49,885 ‫پس، تو چرا برات مهمه؟ 251 00:16:50,886 --> 00:16:53,639 ‫اگر همه‌مون بریم زندان ‫برای کتابت خوب نمیشه؟ 252 00:16:53,639 --> 00:16:57,726 ‫فکر نکنم انداختن یه مشت نوجوون ‫توی زندان برای هیچ‌چیزی خوب باشه 253 00:17:02,147 --> 00:17:04,816 ‫می‌دونم هنوزم بابت ‫قضیه‌ی نیویورک عصبانی هستی 254 00:17:06,193 --> 00:17:08,595 ‫ولی گفتم حداقل بیام ‫یه هشداری بهت بدم 255 00:17:12,115 --> 00:17:14,034 ‫خب، باید دقیقاً چیکار کنیم؟ 256 00:17:14,451 --> 00:17:17,287 ‫خب، اگر قضیه بیخ پیدا کرد، میریم مکزیک 257 00:17:18,288 --> 00:17:20,666 ‫- چی؟ ‫- گانگسترها کارشون همینه دیگه 258 00:17:21,875 --> 00:17:23,085 ‫آره 259 00:17:23,085 --> 00:17:24,785 ‫باید از اینجا بزنیم به چاک 260 00:17:26,630 --> 00:17:28,423 ‫فردا صبح یه کشتی حرکت می‌کنه 261 00:17:28,423 --> 00:17:30,509 ‫باید برم تولد بابام ‫می‌تونم برسونمتون 262 00:17:31,969 --> 00:17:34,596 ‫مدرکی چیزی ندارین؟ ‫هرچیزی که... 263 00:17:34,596 --> 00:17:36,265 ‫دی‌ان‌ای روش داشته باشه؟ 264 00:17:36,265 --> 00:17:39,351 ‫لباس‌هایی که تنتون بوده ‫هرچیزی که رینا بهش دست زده باشه؟ 265 00:17:46,733 --> 00:17:48,986 ‫نباید با همچین چیزی مچتون رو بگیرن 266 00:17:53,115 --> 00:17:54,815 ‫بدین من از شرش خلاص میشم 267 00:17:56,159 --> 00:17:58,662 ‫اگر قرار باشه فرار کنیم ‫پول لازم داریم 268 00:18:02,082 --> 00:18:03,782 ‫همم. بده من! 269 00:18:04,668 --> 00:18:06,368 ‫همینقدر بیشتر ندارم 270 00:18:06,587 --> 00:18:08,287 ‫شصت دلار؟ 271 00:18:11,592 --> 00:18:13,292 ‫آره، کافی نیست 272 00:18:13,886 --> 00:18:15,888 ‫جایی رو بلدم که می‌تونیم ‫پول بیشتری گیر بیاریم 273 00:18:18,765 --> 00:18:21,435 ‫برکا، می‌تونی ما رو برسونی دیگه، مگه نه؟ 274 00:18:38,410 --> 00:18:40,537 ‫هیچکس جواب نده! 275 00:18:43,373 --> 00:18:46,043 ‫منجیت 276 00:18:46,043 --> 00:18:48,962 ‫که پلیس به نوجوان‌هایی 277 00:18:48,962 --> 00:18:52,257 ‫از ویو رویال و مناطق اطراف مظنون هستند 278 00:18:52,257 --> 00:18:55,469 ‫گمان می‌روند رابطه‌ی رینا با والدینش 279 00:18:55,469 --> 00:18:58,722 ‫ماه‌ها قبل از حادثه ‫به سردی گراییده است 280 00:18:58,722 --> 00:19:01,725 ‫به‌ گفته‌ی یک منبع خبری در دبیرستان کولکوتز 281 00:19:01,725 --> 00:19:05,562 ‫رینا اخیراً پدرش را متهم به ‫اذیت و آزار جنسی کرده بود 282 00:19:06,271 --> 00:19:09,024 ‫...گرچه این اتهامات هنوز اثبات نشده‌اند 283 00:19:10,048 --> 00:19:12,548 ‫« دو ماه قبل » 284 00:19:20,410 --> 00:19:22,110 ‫وقت جلسه‌ی تعیین وثیقه‌ست 285 00:19:36,051 --> 00:19:37,845 ‫شما هندیا چتونه؟ 286 00:19:37,845 --> 00:19:39,930 ‫همیشه بچه‌هاتون رو می‌زنین 287 00:19:40,931 --> 00:19:44,059 ‫منجیت ویرک متهم به این موارد می‌باشد 288 00:19:44,059 --> 00:19:47,813 ‫کودک‌آزاری، ضرب و شتم کودک 289 00:19:47,813 --> 00:19:49,773 ‫تعرض جنسی کودک 290 00:19:49,773 --> 00:19:53,110 ‫و اغفال کودک ‫برای لمس وی با اهداف جنسی 291 00:19:53,944 --> 00:19:56,613 ‫قبول نکردین وکیلتون حضور داشته باشه 292 00:19:56,613 --> 00:19:59,074 ‫- چه ادعایی دارید؟ ‫- بی‌گناهم 293 00:19:59,074 --> 00:20:01,660 ‫متهم رو با وثیقه آزاد می‌کنم 294 00:20:02,119 --> 00:20:04,997 ‫همسر متهم، خانم سومان ویرک 295 00:20:04,997 --> 00:20:06,915 ‫قبول کرده کفیل ایشون باشه 296 00:20:07,666 --> 00:20:09,366 ‫خانم ویرک، لطفاً بایستین 297 00:20:12,254 --> 00:20:15,090 ‫خانم ویرک، به عنوان کفیل 298 00:20:15,090 --> 00:20:17,092 ‫وظیفه‌ی شماست 299 00:20:17,092 --> 00:20:20,554 ‫که متهم از تمام شروط وثیقه پیروی کنه 300 00:20:20,554 --> 00:20:24,391 ‫نباید هیچ ارتباطی با قربانی ‫یعنی دخترش داشته باشه 301 00:20:24,391 --> 00:20:26,977 ‫این وظایف رو می‌پذیرین؟ 302 00:20:27,769 --> 00:20:29,558 ‫بله، عالیجناب 303 00:20:29,563 --> 00:20:33,233 ‫شوهرتون در طی آزادی مشروطش ‫کجا اقامت پیدا می‌کنه؟ 304 00:20:33,233 --> 00:20:36,028 ‫همراه من در خونه‌مون می‌مونه، عالیجناب 305 00:20:36,028 --> 00:20:39,031 ‫متوجه که هستین ‫این یعنی دخترتون 306 00:20:39,031 --> 00:20:42,034 ‫رینا ویرک، در پرورشگاه باقی می‌مونه؟ 307 00:20:46,538 --> 00:20:48,957 ‫باید دخترت رو انتخاب کنی 308 00:20:54,213 --> 00:20:56,423 ‫بله متوجهم، عالیجناب 309 00:20:56,423 --> 00:20:59,218 ‫به شوهرم باور دارم 310 00:21:00,969 --> 00:21:02,669 ‫بیا بریم 311 00:21:09,019 --> 00:21:11,271 ‫...خب، بابی، باید آروم‌تر 312 00:21:11,271 --> 00:21:13,106 ‫!یا خدا - ‫- هی، جو! 313 00:21:13,857 --> 00:21:15,108 ‫فکر کنم خمارم 314 00:21:19,613 --> 00:21:22,115 ‫- این دیگه چه کوفتی بود؟ ‫- علامت "سی‌ام‌سی"ـه 315 00:21:22,115 --> 00:21:24,076 ‫من و جو ساختیمش 316 00:21:25,410 --> 00:21:27,246 ‫تو که عضو سی‌ام‌سی نیستی 317 00:21:27,246 --> 00:21:29,873 ‫فقط ماها هستیم 318 00:21:33,126 --> 00:21:35,671 ‫ببین، شاید الان ساکن اینجا باشی 319 00:21:35,671 --> 00:21:37,756 ‫ولی من بهترین دوست جو هستم 320 00:21:40,551 --> 00:21:42,511 ‫اینجا فقط جای اعضای "سی‌ام‌سی"ـه 321 00:21:44,680 --> 00:21:46,557 ‫بیا، داستی 322 00:22:02,865 --> 00:22:04,324 ‫اینجاست؟ 323 00:22:04,324 --> 00:22:06,869 ‫آره. پاتوق "کریپ"ـه 324 00:22:08,579 --> 00:22:10,581 ‫نمی‌دونستم توی کانادا هم ‫گروه‌های کریپ دارن 325 00:22:10,581 --> 00:22:13,375 ‫خب، اونا هم بخشی از سی‌ام‌سی هستن یا...؟ 326 00:22:14,376 --> 00:22:17,754 ‫نه. و نخند ‫دهنتو سرویس می‌کنن 327 00:22:42,404 --> 00:22:44,656 ‫سلام، اوضاع احوال؟ 328 00:22:51,079 --> 00:22:52,779 ‫این دیگه کیه؟ 329 00:22:53,665 --> 00:22:55,365 ‫من ربکام 330 00:22:59,171 --> 00:23:00,871 ‫سلام، وارن 331 00:23:05,010 --> 00:23:08,305 ‫- این خانومه رو می‌شناسی؟ ‫- آره، پایه‌ست 332 00:23:08,305 --> 00:23:09,389 ‫چه جالب 333 00:23:09,389 --> 00:23:12,200 ‫آخه به‌نظر من که بوی خوک (پلیس) میده 334 00:23:13,393 --> 00:23:15,354 ‫چه زری زدی، الارد؟ 335 00:23:15,354 --> 00:23:16,772 ‫هیچی فقط میگم با پلیس‌ها می‌چرخه 336 00:23:16,772 --> 00:23:18,774 ‫اوه 337 00:23:18,774 --> 00:23:20,474 ‫راست میگه؟ 338 00:23:21,360 --> 00:23:23,820 ‫- کلز، داری چیکار می‌کنی؟ ‫- هیس 339 00:23:24,821 --> 00:23:26,521 ‫تو خوکی (پلیسی)؟ 340 00:23:26,782 --> 00:23:28,482 ‫نه 341 00:23:30,827 --> 00:23:32,527 ‫نمی‌دونم والا، می‌تونم بهتون اثبات کنم 342 00:23:33,038 --> 00:23:36,500 ‫اثباتش... چطوری می‌خوای اثبات کنی؟ 343 00:23:38,210 --> 00:23:41,755 ‫- ماری می‌کشم ‫- ماری می‌کشی؟ 344 00:23:44,466 --> 00:23:46,593 ‫زنیکه، این پلیس‌طورترین حرفی بود ‫که می‌تونستی بزنی 345 00:23:47,553 --> 00:23:50,764 ‫- هی! هی ‫- میگه ماری می‌کشه 346 00:23:50,764 --> 00:23:53,684 ‫بذار... بذار باهاش اسید بدم بالا 347 00:23:53,684 --> 00:23:55,435 ‫یه پلیس تا اون حد پیش نمیره، مگه نه؟ 348 00:24:04,862 --> 00:24:06,822 ‫بهم اعتماد کن 349 00:24:11,743 --> 00:24:13,443 ‫بده بالا، دختر 350 00:24:21,461 --> 00:24:23,161 ‫اوه! 351 00:24:27,968 --> 00:24:30,387 ‫پشمام، دختر 352 00:24:31,305 --> 00:24:33,005 ‫جو! 353 00:24:34,433 --> 00:24:36,310 ‫کجا داری میری؟ 354 00:24:38,896 --> 00:24:41,940 ‫چه مرگته تو، کلی؟ ‫می‌خواست بهمون کمک کنه! 355 00:24:42,524 --> 00:24:44,224 ‫مغز خر خوردی؟ 356 00:24:44,526 --> 00:24:46,862 ‫یادت نیست چه زری زدی؟ 357 00:24:46,862 --> 00:24:49,364 ‫"نمی‌تونیم جز خودمون به هیچکس اعتماد کنیم" 358 00:24:51,074 --> 00:24:54,161 ‫و کون لق اون زنیکه! احتمالاً اون چکمه‌ها رو ‫مستقیم می‌برد پیش پلیس 359 00:24:54,161 --> 00:24:56,246 ‫کمکمون نمی‌کنه بریم مکزیک 360 00:24:56,788 --> 00:24:59,166 ‫جدی جدی که نمی‌خواین ‫برین مکزیک، مگه نه؟ 361 00:25:01,168 --> 00:25:02,868 ‫پس خانواده‌هامون چی؟ 362 00:25:03,295 --> 00:25:06,131 ‫کدوم خانواده، داستی؟ ‫تو که جز ما هیچ خانواده‌ای نداری 363 00:25:07,508 --> 00:25:09,510 ‫ببینین، مجبور نمیشیم بریم مکزیک 364 00:25:09,510 --> 00:25:13,305 ‫اگر بتونیم پلیس رو بندازیم به جون کسی ‫که می‌دونستن اون شب اونجا بوده 365 00:25:14,973 --> 00:25:17,893 ‫اگر ما زودتر کسی رو بفروشیم ‫کسی نمی‌تونه ما رو بفروشه 366 00:25:28,654 --> 00:25:29,947 ‫اداره‌ی پلیس سانیچ، بفرمایید 367 00:25:29,947 --> 00:25:32,282 ‫من توی اون مهمونی شورلاین بودم 368 00:25:33,075 --> 00:25:36,036 ‫دیدم رینا داشت از پل می‌گذشت 369 00:25:36,036 --> 00:25:37,955 ‫و دیدم یکی داره دنبالش میره 370 00:25:38,956 --> 00:25:40,582 ‫وارن گلوواتسکی بود 371 00:26:13,240 --> 00:26:14,867 ‫سلام، کَم بنتلند هستم 372 00:26:14,867 --> 00:26:16,613 ‫پیغام بگذارید 373 00:26:16,618 --> 00:26:18,620 ‫منم. خب... 374 00:26:19,705 --> 00:26:21,405 ‫دخترها منو پیچوندن 375 00:26:23,041 --> 00:26:24,293 ‫و... 376 00:26:24,293 --> 00:26:26,378 ‫نمی‌تونم... نمی‌تونم برای شام بیام 377 00:26:28,547 --> 00:26:31,216 ‫داشتم... داشتم سعی می‌کردم ‫قانع‌شون کنم بهم اعتماد کنن 378 00:26:31,216 --> 00:26:33,302 ‫و فکر... فکر کنم ‫یه‌خرده زیاده‌روی کردم 379 00:27:16,887 --> 00:27:18,931 ‫سلام، بکا 380 00:27:25,312 --> 00:27:27,564 ‫داری میری فضا، ها؟ 381 00:27:30,442 --> 00:27:32,945 ‫آره. منم همینطور 382 00:27:41,578 --> 00:27:43,455 ‫سلام 383 00:27:43,455 --> 00:27:46,542 ‫فکر کنم بهتره یکم منتظر بمونی ‫تا حالت بیاد سر جاش، باشه؟ 384 00:27:48,001 --> 00:27:49,701 ‫احتمالاً بهتره رانندگی نکنی 385 00:27:53,966 --> 00:27:55,712 ‫بیا بریم 386 00:27:55,717 --> 00:27:57,553 ‫داخل گرم‌تره 387 00:27:59,346 --> 00:28:01,348 ‫نه، یکم دیگه حالم سرجاش میاد، گیب 388 00:28:38,552 --> 00:28:41,054 ‫دیدمت، بابا. می‌دونم خونه‌ای 389 00:28:45,309 --> 00:28:48,020 ‫نمی‌تونم باهات ارتباطی داشته باشم 390 00:28:50,647 --> 00:28:52,347 ‫فقط چند تا لباس می‌خوام 391 00:28:53,150 --> 00:28:55,861 ‫باشه؟ هوا سرده ‫کاپشن گرم‌تری لازم دارم 392 00:28:57,863 --> 00:29:00,741 ‫باشه؟ دارم یخ می‌زنم ‫بذار بیام داخل 393 00:29:03,952 --> 00:29:05,652 ‫اگر بذارم بیای تو 394 00:29:06,538 --> 00:29:10,042 ‫- نمی‌دونم ممکنه چی بهشون بگی ‫- هیچی نمیگم 395 00:29:12,961 --> 00:29:15,547 ‫بابا، لطفاً، قول میدم 396 00:29:16,173 --> 00:29:19,801 ‫دیگه بهت اعتماد ندارم، رینا 397 00:29:23,597 --> 00:29:25,724 ‫حالا برو، خواهش می‌کنم 398 00:30:10,577 --> 00:30:16,377 ‫« خطاب به دادستانی: واقعاً متاسفم ‫اشتباه کردم، دروغ گفتم درمورد... » 399 00:30:18,402 --> 00:30:20,102 ‫سلام 400 00:30:26,660 --> 00:30:29,204 ‫ببین، شرمنده که پیچوندیمت ‫خیلی نامردی بود 401 00:30:29,204 --> 00:30:30,914 ‫گمونم حالا دیگه ‫عضو سی‌ام‌سی هستی، ها؟ 402 00:30:31,582 --> 00:30:33,282 ‫خب... 403 00:30:33,458 --> 00:30:36,837 ‫راستش، اجازه... اجازه ندادن ‫باهاشون برم مهمونی 404 00:30:36,837 --> 00:30:39,423 ‫مجبورم کردن بیرون منتظر بمونم 405 00:30:40,215 --> 00:30:42,134 ‫گفتن یه نگهبان لازم دارن 406 00:30:42,134 --> 00:30:43,927 ‫ولی مایا و لیلا تونستن ‫عضو سی‌ام‌سی بشن، پس... 407 00:30:43,927 --> 00:30:46,138 ‫- کیا؟ ‫- دقیقاً 408 00:30:46,138 --> 00:30:48,891 ‫دو تا دختر عوضی شورلاینی ‫که به‌زحمت می‌شناسیمشون 409 00:30:48,891 --> 00:30:52,060 ‫و کلی "وارن" رو هم گذاشت توی لیست 410 00:30:52,060 --> 00:30:53,854 ‫فقط چون تو نخشه 411 00:30:53,854 --> 00:30:55,606 ‫مگه هدف از گروه این نبود ‫که پسری توش نباشه 412 00:30:55,606 --> 00:30:58,483 ‫آره. هرکاری دلشون بخواد انجام میدن 413 00:31:07,868 --> 00:31:09,953 ‫اینا رو توی کیف جو پیدا کردم 414 00:31:33,560 --> 00:31:35,260 ‫هی، "دی" 415 00:31:37,147 --> 00:31:38,685 ‫بله؟ 416 00:31:38,690 --> 00:31:42,110 ‫کی گفته رئیس‌های این گروه ‫باید یه مشت دختر لاغرمردنی باشه؟ 417 00:31:46,823 --> 00:31:48,523 ‫ما که نگفتیم 418 00:31:57,370 --> 00:32:00,870 ‫« دو ماه بعد » 419 00:32:24,236 --> 00:32:26,029 ‫خب، مستی یا نشئه؟ 420 00:32:26,029 --> 00:32:28,740 ‫دیگه از اون چیزا مصرف نمی‌کنم 421 00:32:30,659 --> 00:32:34,162 ‫خب، قضیه چیه؟ پول لازم داری؟ 422 00:32:38,125 --> 00:32:40,127 ‫دیگه نمی‌خوام توی سون اوکس زندگی کنم 423 00:32:42,087 --> 00:32:44,756 ‫می‌خوام اینجا پیش تو زندگی کنم 424 00:32:46,717 --> 00:32:48,635 ‫- نه ‫- ببین، می‌تونم... 425 00:32:48,635 --> 00:32:51,471 ‫خرج خودمو بدم ‫آشپزی می‌کنم. تمیزکاری می‌کنم 426 00:32:51,471 --> 00:32:53,390 ‫از بچه‌ها مراقبت می‌کنم ‫هرکاری که بخوای. فقط... 427 00:32:53,390 --> 00:32:56,268 ‫مامانی. تو رو خدا، نه 428 00:32:57,352 --> 00:32:59,688 ‫عزیزم، برو با اسباب‌بازی‌هات بازی کن 429 00:33:03,025 --> 00:33:06,195 ‫ببین، خیلی خیلی معذرت می‌خوام، خب؟ 430 00:33:06,195 --> 00:33:08,238 ‫- عه، معذرت می‌خوای؟ ‫- می‌دونم گند زدم 431 00:33:08,238 --> 00:33:10,240 ‫و... دلم براتون تنگ شده ‫دلم برای خانواده داشتن تنگ شده 432 00:33:10,240 --> 00:33:13,368 ‫داستی، چاقو گذاشتی دم گلوی دخترم 433 00:33:13,368 --> 00:33:15,954 ‫- ممکن بود بهش صدمه بزنی ‫- قضیه اینطوریام نبود 434 00:33:19,166 --> 00:33:20,866 ‫یه لحظه 435 00:33:29,384 --> 00:33:31,386 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 436 00:33:33,347 --> 00:33:35,516 ‫قرار حفاظت براشون صادر شده 437 00:33:36,808 --> 00:33:38,894 ‫برام پلیس خبر کردی؟ 438 00:33:40,687 --> 00:33:43,190 ‫معذرت می‌خوام ‫دوستت دارم، ولی... 439 00:33:43,190 --> 00:33:45,192 ‫باید مراقب بچه‌هام باشم 440 00:34:12,052 --> 00:34:14,555 ‫می‌دونستی قرار نبوده به‌دنیا بیام؟ 441 00:34:15,722 --> 00:34:17,724 ‫واقعاً؟ 442 00:34:23,772 --> 00:34:26,900 ‫مادرم لوله‌های رحمش رو بسته بود 443 00:34:36,827 --> 00:34:39,329 ‫مامان سامارا قدیما بهم می‌گفت 444 00:34:41,039 --> 00:34:43,542 ‫شاید خدا نقشه‌ای برام داره 445 00:34:48,839 --> 00:34:51,758 ‫ولی فکر کنم اشتباهی به‌دنیا اومدم 446 00:34:55,596 --> 00:34:57,598 ‫فکر کنم... 447 00:34:59,516 --> 00:35:01,216 ‫دنیا... 448 00:35:02,686 --> 00:35:05,189 ‫اگر به دنیا نمیومدم جای بهتری بود 449 00:35:11,153 --> 00:35:13,155 ‫منم گاهی اوقات ‫همچین حسی پیدا می‌کنم 450 00:35:16,283 --> 00:35:17,983 ‫چرا؟ 451 00:35:27,711 --> 00:35:29,713 ‫چون وقتی 13 سالم بود... 452 00:35:33,550 --> 00:35:36,845 ‫برادرم توی اقیانوس غرق شد 453 00:35:43,060 --> 00:35:45,562 ‫و همیشه حس می‌کردم تقصیر من بوده... 454 00:35:49,024 --> 00:35:51,610 ‫یا اینکه می‌تونستم کاری بکنم تا... 455 00:35:54,238 --> 00:35:56,240 ‫جلوش رو بگیرم 456 00:36:00,661 --> 00:36:03,163 ‫و حس می‌کنم که می‌خوام... 457 00:36:05,582 --> 00:36:07,282 ‫دیگه نفس نکشم... 458 00:36:09,127 --> 00:36:10,827 ‫تا بتونم اون حسی... 459 00:36:13,090 --> 00:36:15,092 ‫که برادرم داشته رو تجربه کنم 460 00:36:22,766 --> 00:36:24,768 ‫گاهی اوقات، منم می‌خوام غرق بشم 461 00:36:42,953 --> 00:36:45,789 ‫اتفاقی که برای رینا افتاد رو دیدم 462 00:36:50,127 --> 00:36:52,129 ‫مردنش رو دیدم 463 00:37:02,306 --> 00:37:04,224 ‫وقت ناهاره 464 00:37:04,224 --> 00:37:06,310 ‫- ممنون ‫- خواهش می‌کنم 465 00:37:09,479 --> 00:37:11,481 ‫نوش جان 466 00:37:16,653 --> 00:37:18,353 ‫یکم سیب‌زمینی بخور 467 00:37:18,739 --> 00:37:20,657 ‫تازه‌ن 468 00:37:20,657 --> 00:37:23,160 ‫می‌دونم توی سون اوکس ‫چه آشغالایی بهتون میدن 469 00:37:23,535 --> 00:37:25,235 ‫غذا خوردم 470 00:37:25,787 --> 00:37:28,332 ‫رفیق نویسنده‌ی سفیدپوستت ‫برام ناهار خرید 471 00:37:29,124 --> 00:37:30,824 ‫می‌دونم داره بازی‌مون میده 472 00:37:32,169 --> 00:37:33,869 ‫خبرچینه 473 00:37:34,254 --> 00:37:36,256 ‫من که چیزی در موردش نمی‌دونم، داستی 474 00:37:40,177 --> 00:37:41,877 ‫ولی اینو می‌دونم... 475 00:37:46,266 --> 00:37:48,810 ‫که تو و دوست‌هات ‫امروز بهمون زنگ زدین 476 00:37:53,857 --> 00:37:55,692 ‫دیدم رینا داشت از پل می‌گذشت 477 00:37:55,692 --> 00:37:57,778 ‫و دیدم یکی داره دنبالش میره 478 00:37:58,487 --> 00:38:00,697 ‫وارن گلوواتسکی بود 479 00:38:04,368 --> 00:38:07,663 ‫می‌دونم از مردم می‌خواین...هرچی می‌دونن بهتون بگن، پس 480 00:38:09,039 --> 00:38:10,739 ‫کار "وارن گ" بود 481 00:38:14,211 --> 00:38:16,004 ‫...آره 482 00:38:16,004 --> 00:38:17,589 ‫...فقط 483 00:38:17,589 --> 00:38:19,675 ‫می‌خواستم بگم 484 00:38:19,675 --> 00:38:22,177 ‫وارن گلوواتسکی بهم گفت 485 00:38:22,177 --> 00:38:24,513 ‫اون کسیه که رینا ویرک رو کشته 486 00:38:24,513 --> 00:38:26,849 ‫دروغ نگفتم 487 00:38:28,308 --> 00:38:30,008 ‫باشه 488 00:38:31,854 --> 00:38:33,856 ‫وارن چجوری کشتش؟ 489 00:38:37,234 --> 00:38:39,736 ‫نمی‌دونم. بهم نگفت 490 00:38:41,154 --> 00:38:42,854 ‫از کجا رینا رو می‌شناخت؟ 491 00:38:45,200 --> 00:38:47,286 ‫اصلاً رینا رو می‌شناخت؟ 492 00:38:51,540 --> 00:38:53,792 ‫اونا که همراهت بودن 493 00:38:53,792 --> 00:38:56,086 ‫جوزفین و کلی الارد بودن، آره؟ 494 00:39:03,969 --> 00:39:05,669 ‫این برات آشنا نیست؟ 495 00:39:09,516 --> 00:39:12,728 ‫کاشف به عمل اومد ‫کلی سابقه‌ی خشونت زیادی داره 496 00:39:13,604 --> 00:39:16,773 ‫عادت داره به مردم مشت بزنه ‫موهای یه دختره رو آتیش زده 497 00:39:17,691 --> 00:39:19,391 ‫و این 498 00:39:20,027 --> 00:39:22,029 ‫ولی هیچوقت اخراج نشده 499 00:39:23,030 --> 00:39:25,407 ‫ولی تو 3 بار اخراج شدی 500 00:39:26,700 --> 00:39:28,952 ‫برای همین سر از شورلاین درنیاوردی؟ 501 00:39:33,916 --> 00:39:37,377 ‫آره، دخترهایی مثل ما حق ندارن ‫عصبانی بشن، مگه نه، داستی؟ 502 00:39:40,130 --> 00:39:42,466 ‫تظاهر نکن هیچ شباهتی به من داری 503 00:39:43,634 --> 00:39:46,261 ‫کلی ازت خواست این زنگ رو بزنی، داستی؟ 504 00:39:47,179 --> 00:39:50,557 ‫ازش می‌ترسی؟ ‫یا داری سعی می‌کنی از جوزفین محافظت کنی؟ 505 00:39:51,600 --> 00:39:53,894 ‫بهت که گفتم کار کی بوده 506 00:39:59,483 --> 00:40:02,277 ‫پس ازت می‌خوام یه استشهادیه پر کنی 507 00:40:05,656 --> 00:40:08,158 ‫هر اسمی اینجا بنویسی... 508 00:40:09,159 --> 00:40:11,578 ‫دستگیرشون می‌کنیم 509 00:40:11,578 --> 00:40:14,873 ‫بهشون اتهام می‌زنیم ‫و مستقیم میرن زندان 510 00:40:18,710 --> 00:40:20,712 ‫زندگیشون نابود میشه 511 00:40:23,215 --> 00:40:25,217 ‫و اگر دروغ بگی، داستی... 512 00:40:26,593 --> 00:40:28,595 ‫این ممکنه زندگی تو رو هم نابود کنه 513 00:40:29,638 --> 00:40:31,338 ‫اینو می‌فهمی؟ 514 00:40:34,017 --> 00:40:36,895 ‫شاید فکر کنی ‫جز این دخترها کس دیگه‌ای رو نداری 515 00:40:36,895 --> 00:40:39,606 ‫ولی می‌تونی رابطه‌ت رو ‫با خواهرت ترمیم کنی 516 00:40:39,606 --> 00:40:42,192 ‫ سر این قضیه ‫گند نزن به زندگیت 517 00:40:49,032 --> 00:40:50,732 ‫باشه 518 00:40:58,625 --> 00:41:01,627 ‫« وارن گلوواتسکی رینا ویرک رو کشت » 519 00:41:01,753 --> 00:41:03,453 ‫داستی 520 00:41:05,757 --> 00:41:07,967 ‫یه بلوک دورتر از سون اوکس پیاده‌م کن 521 00:41:10,846 --> 00:41:12,546 ‫گندش بزنن 522 00:41:42,419 --> 00:41:44,755 ‫بعد از درگیری شورلاین 523 00:41:45,422 --> 00:41:47,925 ‫رفتیم روی پل تا بهش برسیم 524 00:41:50,010 --> 00:41:53,263 ‫من بودم و... کلی 525 00:41:54,348 --> 00:41:56,850 ‫کلی می‌خواست ببینه ‫رینا پشیمونه یا نه 526 00:41:58,560 --> 00:42:02,147 ‫برای همین، بهش گفت کفش‌هاشو دربیاره 527 00:42:04,775 --> 00:42:08,153 ‫و بعد شروع کرد به لگد زدن بهش 528 00:42:08,153 --> 00:42:11,240 ‫توی سرش و دنده‌هاش 529 00:42:12,449 --> 00:42:14,149 ‫ای‌کاش... 530 00:42:16,328 --> 00:42:18,330 ‫ای‌کاش می‌تونستم برگردم به اون لحظه 531 00:42:21,917 --> 00:42:25,420 ‫بهش گفتم "بیا بریم" ‫ولی بهم گوش نمی‌کرد 532 00:42:26,421 --> 00:42:28,423 ‫ول کن نبود 533 00:42:32,261 --> 00:42:36,181 ‫و بعد، کلی پیرهنش رو گرفت 534 00:42:38,100 --> 00:42:40,602 ‫و رینا تقریباً بیهوش بود، و... 535 00:42:43,355 --> 00:42:45,065 ‫اون... 536 00:42:51,196 --> 00:42:53,031 ‫چیه؟ 537 00:42:53,031 --> 00:42:55,158 ‫می‌دونی... 538 00:42:56,660 --> 00:42:58,360 ‫پامو گذاشتم روی گردن رینا 539 00:42:58,620 --> 00:43:01,039 ‫بعد از اینکه انداختمش توی آب، و... 540 00:43:04,001 --> 00:43:05,701 ‫زیر آب نگهش داشتم 541 00:43:08,255 --> 00:43:10,340 ‫می‌دونی؟ 542 00:43:10,340 --> 00:43:12,968 ‫و همینطوری که نگهش داشته بودم ‫یک سیگار کامل کشیدم 543 00:43:14,469 --> 00:43:16,471 ‫جدی میگی؟ 544 00:43:17,181 --> 00:43:19,766 ‫آره، چون می‌دونستم تا سیگارم تموم بشه 545 00:43:19,766 --> 00:43:22,561 ‫دخلش اومده 546 00:43:26,565 --> 00:43:28,692 ‫چه مرگته تو؟! 547 00:43:28,692 --> 00:43:30,986 ‫چه غلطی می‌کنی؟ دختره‌ی کثافت! 548 00:43:37,701 --> 00:43:39,578 ‫خانوما، چیکار دارین...؟ 549 00:43:39,578 --> 00:43:42,164 ‫خیلی‌خب، داستی ‫بیا بریم ببینم، بجنب 550 00:43:48,921 --> 00:43:52,090 ‫دختره‌ی کثافت! ‫ممکن بود دماغمو بشکنه! 551 00:43:52,966 --> 00:43:55,469 ‫- آخ! ‫- کل، نمی‌تونیم بهش اعتماد کنیم 552 00:43:55,469 --> 00:43:57,346 ‫- چشم بسته غیب گفتی، جوزفین! ‫- نه 553 00:43:57,346 --> 00:43:59,431 ‫منظورم اینه که ‫ممکنه به حرف بیاد 554 00:44:01,016 --> 00:44:02,716 ‫و به پلیس بگه 555 00:44:03,602 --> 00:44:05,896 ‫شاید همین الانشم گفته باشه 556 00:44:07,523 --> 00:44:09,525 ‫باید یه فکری براش بکنیم 557 00:44:24,748 --> 00:44:27,125 ‫بجنب. باید وسایلتو جمع کنی 558 00:44:28,126 --> 00:44:29,837 ‫قضیه چیه؟ 559 00:44:29,837 --> 00:44:31,922 ‫قراره واقعاً بریم مکزیک 560 00:44:35,970 --> 00:44:40,970 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 561 00:44:40,994 --> 00:44:45,994 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 562 00:44:46,018 --> 00:44:51,018 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM 563 00:44:51,042 --> 00:44:56,042 ‫[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ] ‫[ @BDSubs ]